1 00:00:00,150 --> 00:00:01,310 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:01,310 --> 00:00:03,190 ‫یه نگهبان بود که داشت مشکوک میشد 3 00:00:03,190 --> 00:00:05,650 ‫نسبت به اتفاقی که داشت میافتاد. ‫ازم خواستند بکشمش. 4 00:00:05,650 --> 00:00:08,110 ‫بهشون گفتم انجامش نمیدم ‫تا وقتی مشخص بشه کسی که 5 00:00:08,110 --> 00:00:11,150 ‫- مسئول این کاره مستقیم بیاد پیش من ‫- دقیقاً کی بود؟ 6 00:00:11,150 --> 00:00:14,160 ‫«راجر شاپیرو» مدیر اجرایی شرکت ریفورم. 7 00:00:14,160 --> 00:00:15,160 ‫و بعدش چی شد؟ 8 00:00:15,160 --> 00:00:16,870 ‫کشتمش. 9 00:00:16,870 --> 00:00:18,700 ‫پس شما دوتا دست داشتید. 10 00:00:18,700 --> 00:00:20,500 ‫اصلاً نمیدونم در مورد ‫چی حرف میزنی. 11 00:00:20,500 --> 00:00:23,290 ‫دیگه هرگز این کارو روی ‫زندانیها انجام نمیدی. 12 00:00:23,290 --> 00:00:25,460 ‫این اعتراف امضا شده ‫توسط «راجر شاپیرو» هست، 13 00:00:25,460 --> 00:00:26,920 ‫نوشته وارد یه توطئه شده، 14 00:00:26,920 --> 00:00:29,250 ‫توطئه‌ای که توسط تو ترتیب داده شد. 15 00:00:29,250 --> 00:00:31,050 ‫من همینطوری واینمیستم 16 00:00:31,050 --> 00:00:33,720 ‫تا شما دوتا برگه استعفای منو بنویسید. 17 00:00:33,720 --> 00:00:35,010 ‫بین تو و «برایان» چی میگذره؟ 18 00:00:35,010 --> 00:00:36,890 ‫«دانا» اون زن داره، من هرگز اینکارو نمیکنم. 19 00:00:36,890 --> 00:00:39,350 ‫میدونم ولی اینم میدونم که قلب آدم 20 00:00:39,350 --> 00:00:40,890 ‫همیشه به مغز گوش نمیکنه. 21 00:00:40,890 --> 00:00:42,690 ‫- «دنیس گالو»؟ ‫- تو کی هستی؟ 22 00:00:42,690 --> 00:00:45,400 ‫یه نفر که با پدرت آشنا بود. ‫میخواست اینو بهت بده. 23 00:00:45,400 --> 00:00:47,150 ‫- میدونستی؟ ‫- چیو؟ 24 00:00:47,150 --> 00:00:49,070 ‫اینکه «گوین اندروز» ازم میخواد ‫براش پولشویی کنم؟ 25 00:00:49,070 --> 00:00:50,780 ‫میدونستم ازت میخواد یه کاری بکنی. 26 00:00:50,780 --> 00:00:53,110 ‫- کمکم کن از شرش خلاص شم ‫- با پولم چه غلطی کردی؟ 27 00:00:53,110 --> 00:00:54,910 ‫یه فرصت کاری قانونی برات پیدا کردم. 28 00:00:54,910 --> 00:00:56,490 ‫- تو اخراجی. ‫- فکر نمیکنم. 29 00:00:56,490 --> 00:00:57,700 ‫چون اگه میتونم اینکارو با تو بکنم، 30 00:00:57,700 --> 00:00:59,870 ‫تصور کن چه کاری میتونم برات بکنم. 31 00:01:08,090 --> 00:01:09,550 ‫- سلام؟ ‫- اینجایی. 32 00:01:09,550 --> 00:01:11,340 ‫بالاخره چه ساعتی میری اداره؟ 33 00:01:11,340 --> 00:01:13,380 ‫هرروز صبح ده دقیقه زودتر ‫از اونی که نیاز هست 34 00:01:13,380 --> 00:01:15,180 ‫میرم پشت میزم ‫خودت که میدونی. 35 00:01:15,180 --> 00:01:16,720 ‫سؤال اینجاست چطور مگه؟ 36 00:01:16,720 --> 00:01:19,010 ‫- یه مشکلی داریم. ‫- باز چیکار کردی؟ 37 00:01:19,010 --> 00:01:20,470 ‫من کاری نکردم. 38 00:01:20,470 --> 00:01:22,770 ‫یکی از پروازهای انتقالی من ‫یه اثر هنری حمل میکرد. 39 00:01:22,770 --> 00:01:25,440 ‫بارگیر فشارزدایی میشه، ‫و یکی از آثار هنری آسیب میبینه. 40 00:01:25,560 --> 00:01:27,520 ‫- چجور اثری؟ ‫- از اون گروناش. 41 00:01:27,520 --> 00:01:29,650 ‫خب باید بیمه باشه، مشکل چیه؟ 42 00:01:29,650 --> 00:01:32,360 ‫مشکل اینجاست که مسئول ‫بیمه همین الان از اینجا رفت، 43 00:01:32,360 --> 00:01:34,740 ‫و اون حرومزاده خایه کرد و بهم گفت میخوان 44 00:01:34,740 --> 00:01:36,030 ‫بابت خسارت ازم شکایت کنن. 45 00:01:36,030 --> 00:01:37,570 ‫خیلی خب میرم تو کارش. 46 00:01:37,570 --> 00:01:38,910 ‫شرکت بیمه اسمش چیه؟ 47 00:01:38,910 --> 00:01:40,490 ‫گروه بیمه «دکسهارت». 48 00:01:40,490 --> 00:01:42,080 ‫- لعنتی. ‫- چی شده؟ 49 00:01:42,080 --> 00:01:43,540 ‫مشکلی داره؟ 50 00:01:43,540 --> 00:01:45,500 ‫فقط بگو، شکایت تنظیم شده؟ 51 00:01:45,500 --> 00:01:47,750 ‫چرا فکر میکنی صبح زود بهت زنگ زدم؟ 52 00:01:53,170 --> 00:01:56,090 ‫«لوئیس» این احمقانه ست، منو ‫کجا میبری؟ 53 00:01:56,090 --> 00:01:57,340 ‫آروم باش رسیدیم. 54 00:01:57,340 --> 00:01:59,100 ‫میشه اینو در بیارم؟ 55 00:01:59,100 --> 00:02:03,560 ‫نه، نه تا وقتی حدس بزنی ‫دقیقاً الان کجا هستیم. 56 00:02:03,560 --> 00:02:04,730 ‫من تو دفتر جدیدم هستیم. 57 00:02:04,730 --> 00:02:06,600 ‫ینی چی... از کجا فهمیدی؟ 58 00:02:06,600 --> 00:02:09,060 ‫چون گفتی سه ماه بعدی میشم ‫شریک ارشد، 59 00:02:09,060 --> 00:02:10,310 ‫و الان سه ماه بعدیه. 60 00:02:10,310 --> 00:02:11,820 ‫میشه اینو در بیارم؟ ‫- خدای من. 61 00:02:11,820 --> 00:02:13,940 ‫تو لذت همه چیزو گرفتی مگه نه؟ 62 00:02:15,320 --> 00:02:16,950 ‫در این مورد، 63 00:02:16,950 --> 00:02:19,660 ‫من از وقتی 9 سالم بود آرزو داشتم 64 00:02:19,660 --> 00:02:21,160 ‫شریک ارشد بشم. 65 00:02:22,410 --> 00:02:24,750 ‫نه تنها برام جنگیدی تا ‫به دستش بیارم، 66 00:02:24,750 --> 00:02:27,710 ‫بدون تو اصلاً تو این شرکت هم نمیبودم. 67 00:02:27,710 --> 00:02:31,420 ‫و مهمتر از همه «لوئیس»، 68 00:02:31,420 --> 00:02:35,460 ‫این دفتر قشنگترین چیزیه که تا حالا دیدم. 69 00:02:37,380 --> 00:02:39,010 ‫خیلی خب، اشتباه میکردم. 70 00:02:39,010 --> 00:02:41,050 ‫تو لذت همه چیز از بین نبردی. 71 00:02:42,300 --> 00:02:43,810 ‫ممنون «لوئیس». 72 00:02:43,810 --> 00:02:45,390 ‫ممنون که برام جنگیدی. 73 00:02:47,730 --> 00:02:49,730 ‫«سامانتا»، باید حرف بزنیم. 74 00:02:49,730 --> 00:02:51,810 ‫- بذار حدس بزنم، «گوین» زنگت زده. ‫- درسته. 75 00:02:51,810 --> 00:02:53,480 ‫پس میدونی با هم در رقابتیم. 76 00:02:53,480 --> 00:02:55,150 ‫که یعنی یکی از ما ‫باید موکلشو رها کنه. 77 00:02:55,150 --> 00:02:56,820 ‫تو خط شخصی «گوینُ» داری، 78 00:02:56,820 --> 00:02:58,530 ‫یا میخوای من بهت بدم؟ 79 00:02:58,530 --> 00:03:00,450 ‫من چیزی لازم ندارم، تو زنگ میزنی 80 00:03:00,450 --> 00:03:02,120 ‫و بهشون میگی نمیتونی این موضوع ادامه بدی. 81 00:03:02,120 --> 00:03:04,280 ‫اگه بخاطر من نبود «گوینُ» الان نداشتی. 82 00:03:04,280 --> 00:03:06,910 ‫مهم نیست چطور به دستش آوردم. ‫من رهاش نمیکنم. 83 00:03:06,910 --> 00:03:08,580 ‫طرف ارزش دردسرُ نداره. 84 00:03:08,580 --> 00:03:11,420 ‫به این فرصت اینطور نگاه کن ‫که میتونی ولش کنی و بیخیالش بشی. 85 00:03:11,420 --> 00:03:12,960 ‫موکل تو گفته میخواد از ‫موکل من شکایت کنه، 86 00:03:12,960 --> 00:03:15,590 ‫- یا بهش توصیه کردی؟ ‫- مگه چه فرقی میکنه؟ 87 00:03:15,590 --> 00:03:17,050 ‫فرقش اینه که فکر کردم تموم شد. 88 00:03:17,050 --> 00:03:19,130 ‫ولی اگه اینطوری میخوای با همکارت تا کنی، 89 00:03:19,130 --> 00:03:20,550 ‫جواب نمیده. ‫- تنها بازی که میکنم 90 00:03:20,550 --> 00:03:22,340 ‫محافظت از موکلم در برابر توئه، 91 00:03:22,340 --> 00:03:24,140 ‫چون «گوین» اون هواپیمارو دستکاری کرده. 92 00:03:24,140 --> 00:03:26,890 ‫و اینو میدونم چون تمام کارهایی ‫که کرده رو میدونم. 93 00:03:26,890 --> 00:03:29,140 ‫تو الان به سوءاستفاده از اطلاعات ویژه 94 00:03:29,140 --> 00:03:32,020 ‫علیه موکل قبلیت اعتراف کردی. ‫میتونم تورو از پرونده خارج کنم. 95 00:03:32,020 --> 00:03:34,270 ‫مثل تو که از خانواده موکلت ‫علیه‌شون استفاده کردی؟ 96 00:03:34,270 --> 00:03:35,860 ‫اون استفاده ویژه نیست. 97 00:03:35,860 --> 00:03:37,690 ‫گرفتن مچ اون عوضی هم همینطور. 98 00:03:37,690 --> 00:03:39,740 ‫اینقدر مزخرف نگو و از ‫این رینگ بیا بیرون. 99 00:03:39,740 --> 00:03:41,160 ‫چون این اتفاق نمیافته. 100 00:03:41,160 --> 00:03:42,700 ‫مهم نیست چقدر لازمش داشته باشی. 101 00:03:42,700 --> 00:03:44,200 ‫من نخواستم موکلم خواست. 102 00:03:44,200 --> 00:03:46,040 ‫و هیچوت تو زندگیم از رینگ خارج نشدم. 103 00:03:46,040 --> 00:03:48,410 ‫یا به گوین زنگ بزن یا یه ‫نفر به جات زنگ میزنه، 104 00:03:48,410 --> 00:03:50,330 ‫چون این پرونده قراره ادامه پیدا کنه. 105 00:04:00,050 --> 00:04:02,510 ‫خونه قشنگی واسه خودت درست ‫کردی «رابرت». 106 00:04:02,510 --> 00:04:05,100 ‫نه مثل خونه‌ای که تو باید ‫داشته باشی «تامی»، 107 00:04:05,100 --> 00:04:07,470 ‫از اونجایی که جات تو زندونه. ‫- جالبه که اینو گفتی، 108 00:04:07,470 --> 00:04:08,810 ‫چون دقیقاً واسه همین اینجام. 109 00:04:08,810 --> 00:04:10,850 ‫-درمورد چی حرف میزنی؟ ‫-درمورد این حقیقت 110 00:04:10,850 --> 00:04:12,730 ‫که تو راحت تو این شرکت نشستی 111 00:04:12,730 --> 00:04:15,810 ‫اونم بعد از اینکه منو پرت کردی. ‫-شانس آوردی فقط همینکارو کردم. 112 00:04:15,810 --> 00:04:18,360 ‫تو مسئول مرگ چندین زندانی هستی. 113 00:04:18,360 --> 00:04:20,740 ‫- طبق گفته تو. ‫- طبق گفته «فرنک گالو». 114 00:04:20,740 --> 00:04:22,450 ‫درسته، صداشو ضبط کردی 115 00:04:22,450 --> 00:04:24,360 ‫که بگه ما چه هیولایی هستیم. 116 00:04:24,360 --> 00:04:26,280 ‫و بعد ازش استفاده کردی ‫تا ازم اخاذی کنی 117 00:04:26,280 --> 00:04:27,790 ‫تا زود بازنشسته بشم. 118 00:04:27,790 --> 00:04:29,950 ‫ولی این باعث شد کلی وقت ‫واسه فکر کردن داشته باشم. 119 00:04:29,950 --> 00:04:32,660 ‫اصلاً چرا «فرنک گالو» باید با تو همکاری کنه 120 00:04:32,660 --> 00:04:34,750 ‫اگه موضوع اعتراف به قتل باشه؟ 121 00:04:34,750 --> 00:04:37,210 ‫- منظورت چیه «تامی»؟ ‫- تو و این شرکت 122 00:04:37,210 --> 00:04:40,840 ‫به «فرنک گالو» برای دخترش پول دادین 123 00:04:40,840 --> 00:04:44,590 ‫تا ادله ساختگی درست کنه که ‫تو علیه من استفاده کردی. 124 00:04:44,590 --> 00:04:47,390 ‫حالا اومدم تا کاری کنم ‫بهاشو بپردازی. 125 00:04:47,390 --> 00:04:49,850 ‫اومدی اینجا تا انتقام بگیری 126 00:04:49,850 --> 00:04:51,230 ‫برای کاری که خودت کردی؟ 127 00:04:51,230 --> 00:04:53,850 ‫برای کاری که بهش دین ‫دارم اومدم سراغت، 128 00:04:53,850 --> 00:04:56,730 ‫که میشه تلافی شرکتی که از دست دادم. 129 00:04:56,730 --> 00:04:58,610 ‫پس تلافی اون خانواده‌هایی که 130 00:04:58,610 --> 00:05:00,150 ‫تو ازشون قربانی گرفتی چی؟ 131 00:05:00,150 --> 00:05:02,530 ‫چون تنها دینی که داری 132 00:05:02,530 --> 00:05:04,070 ‫دوران حبس در زندانه. 133 00:05:04,070 --> 00:05:07,200 ‫و اگه اینکارو بکنی، ‫بهت قول میدم بهش میرسی. 134 00:05:07,200 --> 00:05:08,620 ‫اگه تهدید توخالی میخواستم، 135 00:05:08,620 --> 00:05:10,790 ‫اینو صاف میبردم پیش «هاروی». 136 00:05:10,790 --> 00:05:12,910 ‫ولی اینکارو نکردم، ‫چون میخواستم اینجا باشم 137 00:05:12,910 --> 00:05:15,250 ‫تا صورتتو ببینم وقتی میفهمی 138 00:05:15,250 --> 00:05:20,800 ‫قراره همه شمارو کلّه پا کنم، ‫درست مثل کاری که با من کردی. 139 00:05:22,801 --> 00:05:32,801 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 140 00:05:34,802 --> 00:05:42,802 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 141 00:05:43,860 --> 00:05:52,850 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^| 142 00:05:53,995 --> 00:05:55,455 ‫بذار ببینم درست فهمیدم. 143 00:05:55,455 --> 00:05:57,585 ‫«تامی براتون» مارو به توطئه متهم کرده، 144 00:05:57,585 --> 00:05:59,215 ‫و میخواد یه شکایت 20میلیون دلاری بکنه. 145 00:05:59,215 --> 00:06:01,585 ‫یه اخاذی 20 میلیون دلاری. 146 00:06:01,585 --> 00:06:04,175 ‫هرچی میخوای صداش بزن من ‫یه پاپاسی به اون حرومزاده نمیدم. 147 00:06:04,175 --> 00:06:06,635 ‫خب میخوایم چیکار کنیم «رابرت»؟ ‫چون نمیخوام بگم، 148 00:06:06,635 --> 00:06:08,975 ‫ولی ما با هم دست به یکی کردیم. ‫- بهت میگم چیکار میکنیم. 149 00:06:08,975 --> 00:06:12,095 ‫به تمام مکالمات مربوط به اون ‫پرونده ورود پیدا میکنیم تا 150 00:06:12,095 --> 00:06:14,185 ‫مطمئن بشیم هیچ چیزی وجود نداره ‫تا منو به این شرکت متصل کنه. 151 00:06:14,185 --> 00:06:17,105 ‫«رابرت» ما اومدیم خونه تو. ‫«مایک» میرفت خونه تو. 152 00:06:17,105 --> 00:06:20,945 ‫ما هرگز یه ایمیل یا تماس تلفنی ‫نداشتیم، مشکلی نیست. 153 00:06:20,945 --> 00:06:23,485 ‫خوشم نمیاد آینده خودمونُ ‫برای حافظه‌ات به خطر بندازم. 154 00:06:23,485 --> 00:06:26,195 ‫وایسا، شاید مجبور نشدیم ‫چیزیو به خطر بندازیم. 155 00:06:26,195 --> 00:06:27,905 ‫درمورد چی حرف میزنی؟ 156 00:06:27,905 --> 00:06:30,075 ‫درمورد کسی که به «براتون» ‫نزدیکه و شاید بتونه 157 00:06:30,075 --> 00:06:31,415 ‫قبل از شروعش اینو تموم کنه. 158 00:06:31,415 --> 00:06:32,915 ‫- «الی گولد». ‫- دقیقاً. 159 00:06:32,915 --> 00:06:34,035 ‫اون شریک «براتون» بوده. 160 00:06:34,035 --> 00:06:35,745 ‫و بیشتر از اون، «الکس» مجبورش کرد 161 00:06:35,745 --> 00:06:38,205 ‫درمورد جرم تبهکار که ‫مرتکب شد اعتراف کنه. 162 00:06:38,205 --> 00:06:40,585 ‫که یعنی از اونموقع تا الآن یه ‫شمشیر زیرگردنش گرفته بودی. 163 00:06:40,585 --> 00:06:42,635 ‫حدس بزن چی. ‫شمشیر اینجا تو جیبمه. 164 00:06:42,635 --> 00:06:45,345 ‫همین کافیه. روشمونُ برنامه ریزی کردیم. 165 00:06:45,345 --> 00:06:47,555 ‫صبر کن، اگه این قراره به محاکمه بکشه، 166 00:06:47,555 --> 00:06:49,305 ‫امکانش هست «براتون» به زندان بره؟ 167 00:06:49,305 --> 00:06:51,765 ‫- چی میخوای بگی؟ ‫- چرا باید همچین خطری بکنه 168 00:06:51,765 --> 00:06:53,935 ‫فقط واسه انتقامگیری؟ ‫- آدما وقتی فکر میکنن 169 00:06:53,935 --> 00:06:55,895 ‫همه چیزُ از دست دادن ‫کارای احمقانه میکنن. 170 00:06:55,895 --> 00:06:57,265 ‫حالا، کارو شروع کنیم. 171 00:06:57,265 --> 00:06:59,225 ‫همه کارهای برای انجام داریم. 172 00:07:03,605 --> 00:07:06,195 ‫سامانتا، هرچی که هست ‫بذار برای بعد. 173 00:07:06,195 --> 00:07:09,945 ‫بد شد چون یه مشکل داریم ‫و اسمش «گوین اندروزِ». 174 00:07:09,945 --> 00:07:11,455 ‫اون دیگه چی میگه؟ 175 00:07:11,455 --> 00:07:13,415 ‫خلاصه‌اش کنم، بیمه دکسهارت 176 00:07:13,415 --> 00:07:15,415 ‫میخواد از خطوط هوایی ‫استاربورد شکایت کنه. 177 00:07:15,415 --> 00:07:17,455 ‫و این قراره چطور اتفاق بیافته وقتی 178 00:07:17,455 --> 00:07:19,085 ‫هردوشون موکل ما هستن؟ 179 00:07:19,085 --> 00:07:21,255 ‫فکر میکنی چرا اینجام؟ ‫- بهتره ازم نخوای 180 00:07:21,255 --> 00:07:23,675 ‫از «الکس» بخوام موکلشو رها کنه. 181 00:07:23,675 --> 00:07:26,545 ‫رابرت، میدونی گوین ارزش ‫دردسر نداره، اون باید بره. 182 00:07:26,545 --> 00:07:27,885 ‫یه فکر بهتر دارم. 183 00:07:27,885 --> 00:07:29,965 ‫ازاونجایی که تو و الکس هردو ‫یه موکل از دست دادین، 184 00:07:29,965 --> 00:07:32,805 ‫این دو موکل باید بمونن. ‫- چی؟ 185 00:07:32,805 --> 00:07:36,555 ‫فکر کردی درمورد گند «رند کالدور» خبردار نمیشم؟ 186 00:07:36,555 --> 00:07:38,645 ‫- «رابرت» میخواستم... ‫- گوش کن به من. 187 00:07:38,645 --> 00:07:42,065 ‫این شرکت مورد حمله قرار گرفته. ‫الان نمیتونیم اینکارو بکنیم. 188 00:07:42,065 --> 00:07:44,235 ‫- منظورت چیه؟ ‫- نمیخواد نگرانش باشی. 189 00:07:44,235 --> 00:07:46,985 ‫تو باید نگران حل این مشکل باشی. 190 00:07:46,985 --> 00:07:49,115 ‫و چطور اونکارو بکنیم ‫وقتی هیچکدوم از موکلها 191 00:07:49,115 --> 00:07:50,985 ‫قرار نیست پا پس بکش؟ ‫- بهت میگم چطوری. 192 00:07:50,985 --> 00:07:52,905 ‫تو و الکس مثل بچه‌ها رفتار نکنید، 193 00:07:52,905 --> 00:07:54,825 ‫و موکلهاتونُ کنار هم ‫بذارید و حلش کنید. 194 00:07:54,825 --> 00:07:57,285 ‫وقتی این کار جواب نمیده ‫پیشنهاد میدی چیکار کنیم؟ 195 00:07:57,285 --> 00:08:00,085 ‫بجای اینکه بیای وقت منو تلف کنی، 196 00:08:00,085 --> 00:08:02,085 ‫پیشنهاد میکنم یه جوری حلش کن. 197 00:08:10,425 --> 00:08:13,055 ‫صبح بخیر «کاترینا». میتونم ‫کمکت کنم؟ 198 00:08:13,055 --> 00:08:15,185 ‫اگه این مکالمه طبق نقشه پیش بره، 199 00:08:15,185 --> 00:08:17,435 ‫تو قراره سر خیلی چیزها بهم کمک کنی. 200 00:08:17,435 --> 00:08:18,935 ‫متوجه نمیشم. 201 00:08:18,935 --> 00:08:20,605 ‫من الان شدم شریک ارشد. 202 00:08:22,105 --> 00:08:23,395 ‫پس رسمی شد؟ 203 00:08:23,395 --> 00:08:24,695 ‫رسمیه. 204 00:08:24,695 --> 00:08:28,775 ‫و به عنوان اولین حرکتم، ‫«برایان سیمسون التمن»، 205 00:08:28,775 --> 00:08:31,155 ‫تو همکار من میشی؟ 206 00:08:31,155 --> 00:08:33,075 ‫«کاترینا» باعث افتخارمه. 207 00:08:33,075 --> 00:08:35,325 ‫ولی قبل از اینکه جواب بدم، 208 00:08:35,325 --> 00:08:38,245 ‫مطمئنی اینکه هردوی ما اینقدر ‫نزدیک به هم کار کنیم 209 00:08:38,245 --> 00:08:39,325 ‫فکر خوبیه؟ 210 00:08:40,915 --> 00:08:43,705 ‫- چی؟ ‫- آخه ما تازه با هم دوست شدیم. 211 00:08:43,705 --> 00:08:47,045 ‫پس اگه رسماً بهت اینقدر ‫نزدیک بشم شاید اوضاع یکم پیچیده بشه. 212 00:08:47,045 --> 00:08:49,005 ‫ازت ممنونم «برایان». 213 00:08:49,005 --> 00:08:50,635 ‫ولی اگه تو موافقی منم موافقم. 214 00:08:50,635 --> 00:08:54,055 ‫در این مورد، خیلی دوست ‫دارم همکارت بشم. 215 00:08:54,055 --> 00:08:56,345 ‫پس پیشنهاد میکنم با یه ‫سری قوانین شروع کنیم. 216 00:08:56,345 --> 00:08:58,935 ‫اول، هر روز زودتر از بقیه ‫میای اینجا. 217 00:08:58,935 --> 00:09:00,555 ‫-حله ‫-دوم، کراوات مدیری بپوش. 218 00:09:00,555 --> 00:09:02,565 ‫نه مثل بقیه کراواتهایی که قبلاً ازت دیدم. 219 00:09:02,565 --> 00:09:04,735 ‫پس باید تمام کلکسیونمُ دور بندازم. 220 00:09:04,735 --> 00:09:07,815 ‫و آخر، من یه بله قربان گو نمیخوام. 221 00:09:07,815 --> 00:09:10,025 ‫پس برام مهم نیست موضوع چیه. 222 00:09:10,025 --> 00:09:12,405 ‫اگه باهام مخالف بودی میخوام اصرار کنی، 223 00:09:12,405 --> 00:09:14,745 ‫حتی اگه باعث بشه من عصبانی بشم. 224 00:09:14,745 --> 00:09:16,245 ‫مفهومه؟ 225 00:09:16,245 --> 00:09:18,785 ‫اگه بگم بله، اونوقت ‫میشم بله قربان گو. 226 00:09:18,785 --> 00:09:20,165 ‫پس الان نمیدونم چیکار کنم. 227 00:09:20,165 --> 00:09:21,995 ‫بهت میگم چیکار میکنی. 228 00:09:21,995 --> 00:09:23,705 ‫بهم کمک میکنی پرونده‌ایُ ‫برنده بشیم 229 00:09:23,705 --> 00:09:25,125 ‫که مارو به بالا میکشونه. 230 00:09:30,835 --> 00:09:32,135 ‫هی. 231 00:09:32,135 --> 00:09:33,845 ‫یه لحظه وقت داری؟ 232 00:09:33,845 --> 00:09:36,805 ‫فقط اگه یه ساعت وقت داشته باشی ‫اون جعبه اونجارو نگاه کنی. 233 00:09:36,805 --> 00:09:39,805 ‫راستش، فکر کنم یه راه بهتر ‫برای وقتم داشته باشم. 234 00:09:39,805 --> 00:09:42,935 ‫باشه. تو مغزت چی میگذره؟ 235 00:09:42,935 --> 00:09:43,725 ‫نمیخواستم بگم تو اتاق بگم، 236 00:09:43,725 --> 00:09:46,025 ‫ولی فکر نکنم «الی گولد» تنها ‫کسی باشه 237 00:09:46,025 --> 00:09:47,645 ‫که باید بریم پیشش. 238 00:09:47,645 --> 00:09:49,565 ‫باید یه سری به دختر «گالو» بزنیم. 239 00:09:49,565 --> 00:09:51,865 ‫فکر میکنی اون چیزی ‫میدونه که به ما کمک میکنه. 240 00:09:51,865 --> 00:09:54,575 ‫نمیدونم اون چی میدونه. ‫ولی بهتره بفهمیم. 241 00:09:54,575 --> 00:09:57,075 ‫چون احتمالش هست که «براتون» ‫اونُ تو جیبش گذاشته باشه. 242 00:09:57,075 --> 00:09:59,785 ‫کی میدونه چه دروغهایی بهش ‫گفته تا قانعش کنه، حق با توئه. 243 00:09:59,785 --> 00:10:01,745 ‫- من الان میرم. ‫- نه نه نه. 244 00:10:01,745 --> 00:10:04,415 ‫میخواستم همینو بهت بگم. ‫تو نباید بری. 245 00:10:04,415 --> 00:10:07,165 ‫«دانا» میدونم تو بخشی از ‫مدیریت شرکت هستی ولی... 246 00:10:07,165 --> 00:10:09,875 ‫هاروی، اگه «براتون» اونو با ‫یه سری مزخرفات قانع کرده، 247 00:10:09,875 --> 00:10:12,215 ‫پس دیگه غیرممکن میشه بخوایم ‫نظرشو عوض کنیم. 248 00:10:12,215 --> 00:10:14,885 ‫و مردی که پدرشو ازش دور کرد 249 00:10:14,885 --> 00:10:16,555 ‫کسی نیست که اونکارو بکنه. 250 00:10:16,555 --> 00:10:18,345 ‫درست میگی. 251 00:10:18,345 --> 00:10:19,845 ‫هرکاری میتونی بکن. 252 00:10:27,435 --> 00:10:28,815 ‫اه بالاخره. 253 00:10:28,815 --> 00:10:30,025 ‫دنبالت میگشتم. 254 00:10:30,025 --> 00:10:31,945 ‫چرا؟ یه شکایت دیگه ‫میخوای ترتیب بدی؟ 255 00:10:31,945 --> 00:10:34,115 ‫راستش، اومدم با هم توافق کنیم. 256 00:10:34,115 --> 00:10:36,365 ‫تو این قهوه چیزی ریختن؟ 257 00:10:36,365 --> 00:10:38,115 ‫به نظر داری پا پس میکشی. 258 00:10:38,115 --> 00:10:39,865 ‫رابرت نمیخواد هیچکدوممون 259 00:10:39,865 --> 00:10:41,495 ‫تجارت دیگه‌ایُ از دست بدیم. 260 00:10:41,495 --> 00:10:43,955 ‫ازش خواستی مجبورم کنه «گوین» ‫رها کنم اونم قبول نکرد. 261 00:10:43,955 --> 00:10:46,205 ‫نکته مهم اینه که حفظ موکلین ما 262 00:10:46,205 --> 00:10:47,875 ‫یک درخواست نبود ‫یک دستور بود. 263 00:10:47,875 --> 00:10:50,835 ‫که یعنی باید یه راهی پیدا کنیم ‫وارد دادگاه نشیم. 264 00:10:50,835 --> 00:10:52,545 ‫- درسته ‫- خب... 265 00:10:52,545 --> 00:10:55,135 ‫نمیخوام فقط واسه رضایت ‫رابرت زین موکلمو بفروشم، 266 00:10:55,135 --> 00:10:57,175 ‫خب، دقیقاً چه پیشنهادی میدی؟ 267 00:10:57,175 --> 00:10:59,215 ‫چیزیو پیشنهاد میدم که معمولاً وقتی 268 00:10:59,215 --> 00:11:01,385 ‫دو نفر میخوان وارد جنگ بشن انجام میدن. 269 00:11:01,385 --> 00:11:03,225 ‫یه راهی برای صلح پیدا کنیم. 270 00:11:08,105 --> 00:11:09,685 ‫«الی». 271 00:11:09,685 --> 00:11:11,895 ‫امیدوارم ناراحت نشی ‫زنت منو راه داد. 272 00:11:11,895 --> 00:11:13,275 ‫لوئیس لیت. 273 00:11:13,275 --> 00:11:15,365 ‫چه رویی داری اومدی خونه من. 274 00:11:15,365 --> 00:11:16,775 ‫میدونستم ممکنه خوشت نیاد. 275 00:11:16,775 --> 00:11:19,485 ‫که برای همین برات یه کادو آوردم. 276 00:11:19,485 --> 00:11:20,785 ‫همونی چیزیه که فکر میکنم؟ 277 00:11:20,785 --> 00:11:22,615 ‫اگه فکر میکنی تنها کپی از 278 00:11:22,615 --> 00:11:24,325 ‫صدایی که الکس ازت گرفت، 279 00:11:24,325 --> 00:11:25,785 ‫پس آره، همینه. 280 00:11:25,785 --> 00:11:28,085 ‫- میخوام بهت تحویل بدم. ‫- چرا باید همچین کاری بکنی؟ 281 00:11:28,085 --> 00:11:30,205 ‫فکر کردم میتونیم با هم یه توافقی بکنیم. 282 00:11:30,205 --> 00:11:32,505 ‫تو «تامی براتون» مجبور کن ‫شکایتشو پس بگیره، 283 00:11:32,505 --> 00:11:35,425 ‫تنها چیزی که باعث لغو حق وکلاتت میشه پس میگیری. 284 00:11:35,425 --> 00:11:38,295 ‫چرا فکر کردی فقط برای گرفتن ‫اون بهت کمکت میکنم؟ 285 00:11:38,295 --> 00:11:40,925 ‫«الی» فکر نکنم کامل شرایطُ درک کرده باشی. 286 00:11:40,925 --> 00:11:42,305 ‫شاید ما اونو بیرونش کرده باشیم، 287 00:11:42,305 --> 00:11:44,435 ‫ولی اسمش هنوز روی دیواره. 288 00:11:44,435 --> 00:11:45,765 ‫اگه کارو به دادگاه بکشونی، 289 00:11:45,765 --> 00:11:47,605 ‫باعث میشی نام «براتون گولد» 290 00:11:47,605 --> 00:11:49,685 ‫برای همیشه متهم به فساد و قتل بشه. 291 00:11:49,685 --> 00:11:52,395 ‫و اگه اون هیئت منصفه رو قانع کنه ‫که برای اخاذی ازش 292 00:11:52,395 --> 00:11:53,695 ‫مدارک دستکاری کردی، 293 00:11:53,695 --> 00:11:55,655 ‫تمام دنیا میفهمه که شما دروغگو هستید. 294 00:11:55,655 --> 00:11:57,815 ‫و اون نوار کوچیکت بی ارزش میشه. 295 00:11:57,815 --> 00:11:59,945 ‫و اسم «براتون گلد» طوریش نمیشه. 296 00:11:59,945 --> 00:12:02,245 ‫«الی» باید بهش فکر کنی. 297 00:12:02,245 --> 00:12:03,535 ‫اون مرد گناهکاره. 298 00:12:03,535 --> 00:12:05,825 ‫اون مرد شریک من بود. 299 00:12:05,825 --> 00:12:07,915 ‫تو میلیونها بهش خسارت زدی. 300 00:12:07,915 --> 00:12:10,665 ‫با اون چیز ازم دوبار اخاذی کردی. 301 00:12:10,665 --> 00:12:12,705 ‫و حالا قراره بهاشو بپردازی. 302 00:12:12,705 --> 00:12:15,335 ‫- الی خواهش میکنم. ‫- از خونه من گمشو بیرون. 303 00:12:27,225 --> 00:12:29,015 ‫اینا همه‌اش مزخرفاته. 304 00:12:29,015 --> 00:12:30,895 ‫فکر کنم یعنی آماده‌ای سرعت ببخشیم؟ 305 00:12:30,895 --> 00:12:33,025 ‫نه تنها سرعت بدیم، بیشتر از اونی 306 00:12:33,025 --> 00:12:35,355 ‫که فکرشو میکردم درمورد ‫البسه بانوان میدونم. 307 00:12:35,355 --> 00:12:37,775 ‫پس میدونی شرکت مد منحصر به فرد طراحیهای 308 00:12:37,775 --> 00:12:39,445 ‫موکل مارو نابود کرده. ‫- میدونم. 309 00:12:39,445 --> 00:12:42,155 ‫چیزی که نمیدونم اینه که چطور ‫قراره جلوشونُ بگیریم، 310 00:12:42,155 --> 00:12:44,865 ‫چون قوانین کپی رایت در ‫این مورد مبهم هستن. 311 00:12:44,865 --> 00:12:48,125 ‫که یعنی وقتی برنده بشیم، قراره یه بیانیه بنویسیم. 312 00:12:48,125 --> 00:12:51,625 ‫خب از اونجای که قرار نیست ‫بله قربانگو باشم باید بپرسم. 313 00:12:51,625 --> 00:12:53,585 ‫مطمئنی نمیخوای اولین پرونده 314 00:12:53,585 --> 00:12:54,835 ‫ما یه برد تضمینی باشه؟ 315 00:12:56,545 --> 00:12:59,715 ‫باشه، راستش فقط واسه بیانیه ‫اینکارو نمیکنم. 316 00:12:59,715 --> 00:13:02,175 ‫اینکارو میکنم چون طراحش دوستمه. 317 00:13:02,175 --> 00:13:04,635 ‫که یعنی این پرونده شخصیه. 318 00:13:04,635 --> 00:13:07,095 ‫و به خودم میگفتم هروقت اختیار کافی برای 319 00:13:07,095 --> 00:13:10,555 ‫انتخاب پرونده داشتم، ‫اینو انتخاب کنم. 320 00:13:10,555 --> 00:13:12,515 ‫در این مورد، 321 00:13:12,515 --> 00:13:14,815 ‫چرا بهم نمیگی حرکت اولت چیه؟ 322 00:13:14,815 --> 00:13:16,195 ‫آسونه. 323 00:13:16,195 --> 00:13:18,355 ‫فردا صبح، اینو میزنیم تو صورتشون. 324 00:13:38,005 --> 00:13:39,465 ‫«دنیس گالو»؟ 325 00:13:39,465 --> 00:13:41,215 ‫آره؟ 326 00:13:41,215 --> 00:13:42,385 ‫من «دانا پالسن» هستم. 327 00:13:42,385 --> 00:13:44,215 ‫میخواستم چندتا سؤال بپرسم. 328 00:13:44,215 --> 00:13:45,555 ‫- در چه مورد؟ ‫- میخواستم بدونم 329 00:13:45,555 --> 00:13:47,095 ‫«توماس براتون» نیومد سراغت، 330 00:13:47,095 --> 00:13:49,595 ‫ازت درمورد پولی که از ‫پدرت گرفتی سؤال پرسیده یا نه. 331 00:13:49,595 --> 00:13:51,265 ‫اون اومد ازم درمورد پولی ‫که از تو گرفتم پرسید. 332 00:13:51,265 --> 00:13:52,815 ‫و چی بهش گفتی؟ 333 00:13:52,815 --> 00:13:55,985 ‫که نمیدونم پدرم چیکار کرد ‫که این پولو گرفت. 334 00:13:55,985 --> 00:13:57,855 ‫یه مرد اومد خونه من ‫و یه چک کشید، 335 00:13:57,855 --> 00:13:59,195 ‫و منم نمیخواستم ردش کنم. 336 00:13:59,195 --> 00:14:00,485 ‫اون مرد بهت نگفت 337 00:14:00,485 --> 00:14:02,235 ‫که پدرت آدم خوبی بود؟ 338 00:14:02,235 --> 00:14:03,615 ‫خب اگرم گفته باشه چی؟ 339 00:14:03,615 --> 00:14:07,195 ‫این آدما دارن تلاش میکنن ‫بگن ما پول دادیم تا برامون دروغ بگن. 340 00:14:07,195 --> 00:14:08,455 ‫این حقیقت نداره. 341 00:14:08,455 --> 00:14:10,955 ‫میخوای من چیکار کنم؟ 342 00:14:10,955 --> 00:14:13,415 ‫میخوام بیای جایگاه و شهادت بدی. 343 00:14:13,415 --> 00:14:15,795 ‫پدرت مُرد تا خودشو رها کنه. 344 00:14:15,795 --> 00:14:17,125 ‫اونا میخوان اینو ازت بگیرن، 345 00:14:17,125 --> 00:14:18,835 ‫و نمیتونی اجازه اینو بدی. 346 00:14:18,835 --> 00:14:22,345 ‫بذار بگم حرفتو باور میکنم، ‫و «فرنک» درواقع تغییر کرد. 347 00:14:22,345 --> 00:14:24,715 ‫«توماس براتون» گفت دلیل اینکه کشته 348 00:14:24,715 --> 00:14:26,425 ‫شد بخاطر تو بود. 349 00:14:26,425 --> 00:14:28,555 ‫میخوای بگی اینم حقیقت نداره؟ 350 00:14:29,765 --> 00:14:31,095 ‫نه. 351 00:14:32,355 --> 00:14:34,685 ‫نمیگم. 352 00:14:34,685 --> 00:14:38,435 ‫چون شاید اونا بهت دروغ بگن ولی من نمیگم. 353 00:14:38,435 --> 00:14:40,985 ‫«فرنک» هرگز تلاش نمیکرد ‫خودشو نجات بده 354 00:14:40,985 --> 00:14:42,065 ‫اگه ما باهاش تماس نمیگرفتیم. 355 00:14:42,065 --> 00:14:45,075 ‫پس آره، شاید هنوزم زنده بود. 356 00:14:45,075 --> 00:14:46,615 ‫ولی دلیل مرگ اون ما نیستیم. 357 00:14:46,615 --> 00:14:48,445 ‫چون اونا کشتنش. 358 00:14:48,445 --> 00:14:50,995 ‫خب مهم نیست، 359 00:14:50,995 --> 00:14:53,785 ‫چون من هرگز نمیدونستم چجور مردی شد. 360 00:14:53,785 --> 00:14:55,125 ‫فقط میدونستم چه مردی بود، 361 00:14:55,125 --> 00:14:57,705 ‫و اون مرد دروغ میگفت و خیانت میکرد، 362 00:14:57,705 --> 00:14:59,715 ‫هرکاری میکرد تا به خواسته‌اش برسه. 363 00:14:59,715 --> 00:15:01,875 ‫که بیشتر وقتها بخاطر پول بود. 364 00:15:01,875 --> 00:15:03,385 ‫اگه ازم درمورد پیمان مخفی میپرسی، 365 00:15:03,385 --> 00:15:05,045 ‫فقط همینو میتونم بگم. 366 00:15:14,305 --> 00:15:16,435 ‫خیلی خب «لوئیس» همه اینجاییم. 367 00:15:16,435 --> 00:15:18,475 ‫-چه خبر شده؟ ‫-با «گولد» به جایی نمیرسیم. 368 00:15:18,475 --> 00:15:20,605 ‫نمیخوام خبرای بد بیشتری بدم، 369 00:15:20,605 --> 00:15:22,945 ‫ولی اگه «براتون» «دنیسُ» ببره جایگاه، 370 00:15:22,945 --> 00:15:24,605 ‫اون قراره بگه «فرانک گالو» 371 00:15:24,605 --> 00:15:26,075 ‫هرگز کاری نکرد که بخاطر پول نبوده باشه. 372 00:15:26,075 --> 00:15:28,445 ‫که به نظر میاد ما بهش پول دادیم که دروغ بگه. 373 00:15:28,445 --> 00:15:30,615 ‫اگه اینکارو کردیم ‫به نظر میاد با هم توطئه انجام دادیم. 374 00:15:30,615 --> 00:15:32,825 ‫که مارو صاف برمیگرده خونه اول. 375 00:15:32,825 --> 00:15:34,575 ‫من قبول ندارم. 376 00:15:34,575 --> 00:15:37,545 ‫- اینجا چیکار میکنی؟ ‫- اومدم یه پیشنهادی بدم. 377 00:15:37,545 --> 00:15:39,795 ‫اون نوارو بهم پس بده ‫من هم قانعش میکنم کنار بیاد. 378 00:15:39,795 --> 00:15:43,375 ‫پنج میلیون و شما دوتا ‫به کاری که کردین اعتراف میکنین. 379 00:15:43,375 --> 00:15:45,835 ‫- قبول نیست. ‫- پولتو حفظ میکنی. 380 00:15:45,835 --> 00:15:48,595 ‫البته مارو در موقعیت از ‫دست دادن حق وکالت قرار میده. 381 00:15:48,595 --> 00:15:51,595 ‫اون دوساله همین تهدیدو داره علیه من میکنه. 382 00:15:51,595 --> 00:15:52,975 ‫برام مهم نیست، قبول نیست. 383 00:15:52,975 --> 00:15:54,345 ‫ببین، 384 00:15:54,345 --> 00:15:56,185 ‫به حرفی که دیشب گفتی فکر کردم. 385 00:15:56,185 --> 00:15:59,395 ‫ولی اگه قراره «تامیُ» قانع ‫کنم باید یه چیزی بهش بدم. 386 00:15:59,395 --> 00:16:01,855 ‫یه اعتراف نامه داخلی امضا کنین، ‫ما هم مهرش میکنیم. 387 00:16:01,855 --> 00:16:04,025 ‫مهر شده یا نه، اگه همچین چیزیو امضا کنیم، 388 00:16:04,025 --> 00:16:05,905 ‫آخرش کارخودشو میکنه. 389 00:16:05,905 --> 00:16:08,075 ‫به من گوش کن. 390 00:16:08,075 --> 00:16:11,155 ‫منم به اندازه شما میخوام این ‫تموم بشه، ولی بهتون میگم، 391 00:16:11,155 --> 00:16:13,865 ‫این بهترین پیشنهادیه که دارین. 392 00:16:19,165 --> 00:16:22,795 ‫اصلا دلم نمیخواد بگم ولی فکر ‫کنم بهتره معامله رو قبول کنیم. 393 00:16:23,755 --> 00:16:25,625 ‫نمیتونیم به «الی گولد» اعتماد کنیم. 394 00:16:25,625 --> 00:16:28,255 ‫قطعاً هم نمیتونیم به «تامی براتون» اعتماد کنیم. 395 00:16:28,255 --> 00:16:31,095 ‫اونا شاید درمورد «گالو» دروغ ‫بگن، ولی تو و رابرت 396 00:16:31,095 --> 00:16:32,595 ‫کاری که میگن انجام دادین ‫- خب که چی؟ 397 00:16:32,595 --> 00:16:34,935 ‫شاید چاره‌ای به جز اعتماد ‫بهشون نداشته باشیم. 398 00:16:34,935 --> 00:16:36,645 ‫من به هیچی اعتماد نمیکنم، 399 00:16:36,645 --> 00:16:38,645 ‫چون میدونم اوضاع از چه قراره. 400 00:16:38,645 --> 00:16:40,975 ‫و برمیگرده به سؤالی که ‫«دانا» اول کار پرسید. 401 00:16:40,975 --> 00:16:43,735 ‫منظورت چرا مردی مثل «تامی براتون» ‫خطر رفتن به زندان به جون میخره؟ 402 00:16:43,735 --> 00:16:45,605 ‫و جوابش اینه که نمیخره. 403 00:16:45,605 --> 00:16:48,195 ‫کل قضیه یه بلاف پلیس خوب و پلیس بده، 404 00:16:48,195 --> 00:16:49,825 ‫و منم قراره جلوشو بگیرم. 405 00:16:49,825 --> 00:16:51,075 ‫چطوری؟ 406 00:16:51,075 --> 00:16:53,075 ‫همونطور که جلوی هر قلدری درمیایم. 407 00:16:53,075 --> 00:16:56,785 ‫بلوفشو میگیری و فرو میکنی تو حلقش. 408 00:17:02,665 --> 00:17:04,125 ‫چه خوشگلن. 409 00:17:04,125 --> 00:17:05,505 ‫اینا کین؟ 410 00:17:05,505 --> 00:17:07,215 ‫ببخشید؟ 411 00:17:07,215 --> 00:17:10,345 ‫منظورش اینه که طراحیشون کرده؟ ‫چون میدونیم شما اینکارو نکردین. 412 00:17:10,345 --> 00:17:14,515 ‫همونطور که اینو ‫طراحی نکردن یا اینو یا اینو. 413 00:17:14,515 --> 00:17:16,095 ‫نمیدونم کی هستین، 414 00:17:16,095 --> 00:17:18,515 ‫ولی این آثار بخشی از ‫خط تولید تابستان گذشته ماست، 415 00:17:18,515 --> 00:17:20,145 ‫و خودمون طراحیشون کردیم. 416 00:17:20,145 --> 00:17:22,525 ‫منظورتون اینه که اینو از ‫روی طراحی موکل من کپی کردین، 417 00:17:22,525 --> 00:17:24,895 ‫و تو بازار سهمشو گرفتین و بالای قیمت فروختین. 418 00:17:24,895 --> 00:17:28,735 ‫فهمیدم قضیه چیه، چون قبلاً هم اینو دیدم. 419 00:17:28,735 --> 00:17:31,365 ‫و هیچ کارمندی از یه شرکت میان رده وکالت 420 00:17:31,365 --> 00:17:32,735 ‫قرار نیست منو بترسونه. 421 00:17:32,735 --> 00:17:34,945 ‫من کارمند نیستم، من شریک ارشدم. 422 00:17:34,945 --> 00:17:37,785 ‫و قرار نیست بترسونمت. ‫این یه فرصت برای توافقه 423 00:17:37,785 --> 00:17:39,455 ‫قبل از اینکه تو دادگاه کارتونُ یه سره کنیم. 424 00:17:39,455 --> 00:17:41,165 ‫پس شکایت کنید، 425 00:17:41,165 --> 00:17:45,045 ‫چون بین دزدی و توطئه یه ‫خط باریک هست. 426 00:17:45,045 --> 00:17:46,755 ‫مخصوصاً درمورد صنایع دستی 427 00:17:46,755 --> 00:17:48,925 ‫جایی که آدما ایده‌های مشابهی دارن. 428 00:17:48,925 --> 00:17:50,755 ‫وکلای من بهم اطمینان دادند. 429 00:17:50,755 --> 00:17:54,055 ‫درمورد سابقه «جانسون الیمپیا» بهتون گفتن؟ 430 00:17:54,055 --> 00:17:57,425 ‫چون یه موسیقیدان بخاطر سرقت ‫کاری 15 میلیون دلار جریمه شد 431 00:17:57,425 --> 00:17:59,185 ‫درست مثل همین وضعیت فعلی. 432 00:17:59,185 --> 00:18:01,515 ‫و از اونجایی که صنایع میتونن سوءسابقه داشته باشن، 433 00:18:01,515 --> 00:18:03,475 ‫مخصوصاً در موضوعات تولید دستی... 434 00:18:03,475 --> 00:18:07,105 ‫فکر کردیم 15 میلیون برای طرحهای ‫موکل ما منصفانه باشه. 435 00:18:07,105 --> 00:18:10,065 ‫بهتون 24 ساعت وقت میدیم ‫با وکلاتون مشورت کنید. 436 00:18:10,065 --> 00:18:12,275 ‫بعد از اون، توی دادگاه میبینمتون. 437 00:18:16,285 --> 00:18:19,035 ‫به عنوان وکیلتون، کار ما اینه که ‫برای شما وارد بجنگ بشیم. 438 00:18:19,035 --> 00:18:21,115 ‫بیشتر وقتها یعنی وارد دادگاه شدن. 439 00:18:21,115 --> 00:18:23,125 ‫مشکل اینجاست، دادگاه کثیف، گرون، 440 00:18:23,125 --> 00:18:24,545 ‫و مهمتر از همه ریسکیه. 441 00:18:24,545 --> 00:18:26,375 ‫دیشب من و «سامانتا» فکر کردیم 442 00:18:26,375 --> 00:18:28,045 ‫بتونیم از این اجتناب کنیم. 443 00:18:28,045 --> 00:18:31,045 ‫خود نقاشی در بازار ارزش ‫120 میلیونی داره. 444 00:18:31,045 --> 00:18:34,255 ‫پیشنهاد ما اینه که خطوط ‫هوایی استاربورن 45 درصدشو پرداخت کنه، 445 00:18:34,255 --> 00:18:35,885 ‫بدون هزینه جریمه. 446 00:18:35,885 --> 00:18:37,135 ‫بذار ببینم درست فهمیدم. 447 00:18:37,135 --> 00:18:39,595 ‫ازم میخواین 50 میلیون دلار خرج کنم 448 00:18:39,595 --> 00:18:41,895 ‫- وقتی کار اشتباهی نکردیم؟ ‫- «گوین» این یه مصالحه ست. 449 00:18:41,895 --> 00:18:43,685 ‫هردو باید دچار ضرر بشن. 450 00:18:43,685 --> 00:18:46,395 ‫خب کلی ضرر طرف من هست ‫و طرف اونا نیست. 451 00:18:46,395 --> 00:18:48,275 ‫تو یه اثر120میلیونی رو در خطر قرار دادی. 452 00:18:48,275 --> 00:18:49,855 ‫پس من میگم معامله خوبی دستتو گرفته. 453 00:18:49,855 --> 00:18:52,445 ‫- خب برام مهم نیست تو چی میگی. ‫- پس من میگم. 454 00:18:52,445 --> 00:18:54,485 ‫اگه قراره کسی جواب پس بده تویی. 455 00:18:54,485 --> 00:18:56,445 ‫- منم خوشم نمیاد. ‫- «نینا» گوش کن. 456 00:18:56,445 --> 00:18:58,155 ‫من بهت گوش کردم دوروز پیش ‫و تو گفتی 457 00:18:58,155 --> 00:19:01,035 ‫این حرومزاده نقاشیُ عمداً از بین برده، 458 00:19:01,035 --> 00:19:02,995 ‫- و ثابتش میکنی. ‫- باورم نمیشه. 459 00:19:02,995 --> 00:19:05,705 ‫حرومزاده، درمورد موکلهای ‫قبلیت اینطوری حرف میزنی؟ 460 00:19:05,705 --> 00:19:07,165 ‫- «گوین»... ‫- آره همینو گفت. 461 00:19:07,165 --> 00:19:09,375 ‫نینا این مشکل باعث پرداخت خسارت میشه. 462 00:19:09,375 --> 00:19:11,795 ‫اگه این معامله رو رد کنی من تا ده سال ‫دیگه فرجام خواهی میکنم و ول کن نیستم. 463 00:19:11,795 --> 00:19:14,175 ‫به فرض اینکه قبول نکنیم، 464 00:19:14,175 --> 00:19:16,175 ‫که نمیکنیم، چون میدونم درمورد 465 00:19:16,175 --> 00:19:18,345 ‫تو و نحوه تجارت شرکتت باید چیکار کنم. 466 00:19:18,345 --> 00:19:19,765 ‫نحوه تجارت من؟ 467 00:19:19,765 --> 00:19:21,885 ‫میخوای بذاری همینطوری تهدیدم کنه؟ 468 00:19:21,885 --> 00:19:23,395 ‫الکس این ماجرا به شکستت ختم میشه. 469 00:19:23,395 --> 00:19:25,055 ‫موکلتو کنترل کن. 470 00:19:25,055 --> 00:19:27,605 ‫بهم نگو چطور کار کنم وقتی ‫خودت شروعش کردی. 471 00:19:27,605 --> 00:19:29,855 ‫و بهم نگو این پرونده به ‫شکست ختم میشه. 472 00:19:29,855 --> 00:19:31,565 ‫- شانس آوردی الان همکاریم. ‫- مزخرفه. 473 00:19:31,565 --> 00:19:33,525 ‫شانس آوردی اینجا هستیم ‫ما میریم دادگاه. 474 00:19:33,525 --> 00:19:35,525 ‫- و جیبتو خالی میکنم. ‫- هرچی داری رو کن. 475 00:19:35,525 --> 00:19:37,865 ‫- اگه میتونستیم. ‫- تا جایی که من میدونم میتونید. 476 00:19:37,865 --> 00:19:39,695 ‫چون دیگه تحملش نمیکنم، تو پول منو میخوای، 477 00:19:39,695 --> 00:19:42,245 ‫بیا و بگیرش، چون من هیچ معامله‌ای رو با 478 00:19:42,245 --> 00:19:43,745 ‫کسی امضا نمیکنم. 479 00:19:50,465 --> 00:19:52,125 ‫هاروی، میتونم یه لحظه باهات حرف بزنم؟ 480 00:19:52,125 --> 00:19:53,925 ‫- در چه مورد؟ ‫- درمورد اینکه من 481 00:19:53,925 --> 00:19:56,635 ‫چرندیات سامانتارو نمیتونم تحمل کنم. ‫- آروم باش، چه خبر شده؟ 482 00:19:56,635 --> 00:19:58,175 ‫اون تعمداً شرکت بیمه 483 00:19:58,175 --> 00:19:59,845 ‫دکسهارت ترغیب کرد از ‫موکل من شکایت کنن. 484 00:19:59,845 --> 00:20:01,475 ‫و منم از یه قل دو قل باهاش ‫تو این وضعیت خسته شدم. 485 00:20:01,475 --> 00:20:03,975 ‫- ینی چی؟ ‫- میخوام پابه پاش حرکت کنم. 486 00:20:03,975 --> 00:20:06,685 ‫میخوای به عنوان وکیل ‫هردوشون بریم دادگاه؟ 487 00:20:06,685 --> 00:20:08,435 ‫من امروز تو یه اتاق باهاشون جلسه داشتم. 488 00:20:08,435 --> 00:20:10,145 ‫اونا به اندازه من میخوان بجنگن. 489 00:20:10,145 --> 00:20:12,105 ‫- اونا خودشون آتیش بیار شدن. ‫- و این جواب میداد، 490 00:20:12,105 --> 00:20:14,155 ‫فقط اینکه نمیتونیم تحمل کنیم دوتا 491 00:20:14,155 --> 00:20:16,485 ‫موکل درمقابل چشم همه با هم بجنگن 492 00:20:16,485 --> 00:20:18,445 ‫درحالی که باید متحد به نظر بیایم. 493 00:20:18,445 --> 00:20:21,455 ‫منظورت چیه باید متحد به نظر بیایم؟ ‫چه خبر شده؟ 494 00:20:21,455 --> 00:20:23,915 ‫نمیخوام وارد بحثش بشم، ‫ولی داریم درستش میکنیم. 495 00:20:23,915 --> 00:20:25,745 ‫مشکل اینجاست هاروی ما ‫متحد نیستیم. 496 00:20:25,745 --> 00:20:28,245 ‫حتی اگرم بودیم، اون دوتا ‫قرار نیست با هم کنار بیان. 497 00:20:28,245 --> 00:20:30,505 ‫چه خوشت بیاد چه نیاد، حرکت ‫بعدی من توی دادگاه 498 00:20:30,505 --> 00:20:32,465 ‫کله پا کردن اون دختره ست. 499 00:20:37,305 --> 00:20:39,675 ‫سامانتا، اگه اومدی درمورد پرونده 500 00:20:39,675 --> 00:20:40,975 ‫خطوط هوایی استاربورن ... 501 00:20:40,975 --> 00:20:43,055 ‫- درموردش میدونی؟ ‫- من شریک اسمی هستم. 502 00:20:43,055 --> 00:20:45,515 ‫کار من اینه که وقتی یکی ‫از وکلای ما علیه دیگری 503 00:20:45,515 --> 00:20:47,015 ‫شکایت میکنه خبردار بشم. 504 00:20:47,015 --> 00:20:48,895 ‫خب حالا که بحث شکایت شد، 505 00:20:48,895 --> 00:20:50,815 ‫الکس ویلیامز اینُ طرح دعوی کرده. 506 00:20:50,815 --> 00:20:53,275 ‫این یه درخواست برای ‫رد صلاحیت توئه. 507 00:20:53,275 --> 00:20:55,275 ‫آره میخواد منو از پرونده ‫خودم حذف کنه، 508 00:20:55,275 --> 00:20:57,445 ‫که یعنی تو به جاش ‫اونو حذفش میکنی. 509 00:20:57,445 --> 00:20:59,155 ‫- وایسا، چی؟ ‫- شنیدی. 510 00:20:59,155 --> 00:21:01,325 ‫اون باید «گوین اندروز» رها ‫کنه و تو هم مجبورش میکنی. 511 00:21:01,325 --> 00:21:03,155 ‫اگه اینو میخوای باید بری پیش رابرت. 512 00:21:03,155 --> 00:21:04,995 ‫رابرت اینجا نیست و الان میخوام انجام یشه. 513 00:21:04,995 --> 00:21:06,915 ‫- خب من نمیتونم. ‫- میتونی و انجام میدی. 514 00:21:06,915 --> 00:21:08,335 ‫- چون بهم مدیونی. ‫- اه نه. 515 00:21:08,335 --> 00:21:10,045 ‫نباید اون دینُ برای این ازم بخوای. 516 00:21:10,045 --> 00:21:12,165 ‫میتونم بابت هرچی که میخوام درخواستش کنم. 517 00:21:12,165 --> 00:21:15,215 ‫چون تو اومدی پیش من و ‫مجبورم کردی دلتارو رها کنم، 518 00:21:15,215 --> 00:21:16,925 ‫و بعدش رفتم علیه رابرت 519 00:21:16,925 --> 00:21:19,385 ‫چون تو میخواستی برگردی روی ‫پرونده‌ای که ازت گرفت. 520 00:21:19,385 --> 00:21:22,345 ‫پس ما گوین اندروز میندازیمش دور ‫چه بخوای چه نخوای. 521 00:21:34,315 --> 00:21:35,695 ‫اومدی حموم بخار، 522 00:21:35,695 --> 00:21:37,365 ‫چون اصلاً نمیخوام بهت بگم، 523 00:21:37,365 --> 00:21:38,775 ‫ولی باید کتتو در بیاری. 524 00:21:38,775 --> 00:21:40,195 ‫تیکه خوبی بود تامی. 525 00:21:40,195 --> 00:21:41,985 ‫ولی اومدم بهت بگم برام مهم نیست 526 00:21:41,985 --> 00:21:44,955 ‫اگه «الی گولد» یا مادر ترزا ‫یا گاندی 527 00:21:44,955 --> 00:21:47,375 ‫پلیس خوبت بکنی. ما باهات ‫معامله نمیکنیم. 528 00:21:47,375 --> 00:21:49,835 ‫درمورد چی حرف میزنی؟ ‫من پیشنهادی ندادم. 529 00:21:49,835 --> 00:21:52,085 ‫چرا دادی، چون جرأت اینو نداری ‫که خطر رفتن| 530 00:21:52,085 --> 00:21:53,915 ‫- به زندانُ به جون بخری. ‫- جالبه. 531 00:21:53,915 --> 00:21:56,505 ‫تو چی میخوای بگی وقتی ‫بردمت تو جایگاه 532 00:21:56,505 --> 00:21:57,795 ‫و ازت پرسیدم، 533 00:21:57,795 --> 00:22:00,135 ‫"شما با هاروی اسپکتر توطئه کردید؟" 534 00:22:00,135 --> 00:22:02,885 ‫از بازی بزرگی حرف میزنی ولی ‫قرار نیست اینطوری باشه. 535 00:22:02,885 --> 00:22:05,595 ‫چون من قراره بگم تو برای ‫نگهداشتم آدما 536 00:22:05,595 --> 00:22:07,725 ‫تو زندان و واسه جیب خودت توطئه کردی. 537 00:22:07,725 --> 00:22:09,765 ‫و وقتی خودت رفتی زندان، 538 00:22:09,765 --> 00:22:12,605 ‫تمام زندانیها میفهمن که تو ‫دقیقاً همین کارو کردی. 539 00:22:12,605 --> 00:22:14,815 ‫- حالا کی از بازی حرف میزنه؟ ‫- من. 540 00:22:14,815 --> 00:22:17,855 ‫چون ما این ویدیو از «فرانک گالو» که تورو 541 00:22:17,855 --> 00:22:19,105 ‫لو داد نشون میدیم. 542 00:22:19,105 --> 00:22:21,025 ‫اصلاً شاید تو یوتیوب پخشش کردیم. 543 00:22:21,025 --> 00:22:23,865 ‫داری اشتباه بزرگی میکنی رابرت. 544 00:22:23,865 --> 00:22:26,495 ‫من بلافتو فهمیدم. پس دیگه تمومش کن. 545 00:22:26,495 --> 00:22:29,245 ‫یا ادامه بده و تاریخ دادگاه انتخاب کن. 546 00:22:29,245 --> 00:22:32,785 ‫ولی «تامی» فقط محض شفافیت، ‫وقتی در سلولُ میبندن، 547 00:22:32,785 --> 00:22:35,085 ‫تا صبح دووم نمیاری. 548 00:22:41,925 --> 00:22:43,715 ‫هاروی باید حرف بزنیم. 549 00:22:43,715 --> 00:22:45,925 ‫اگه درمورد رابرت و براتونِ ‫هنوز چیزی نشنیدم. 550 00:22:45,925 --> 00:22:48,135 ‫نیست، در مورد الکسُ سامانتاست. 551 00:22:48,135 --> 00:22:50,605 ‫- دیگه چیکار کرده؟ ‫- الکس نه، دختره. 552 00:22:50,605 --> 00:22:52,765 ‫ازم میخواد الکسُ مجبور کنم «گوین اندروزُ» رها کنه. 553 00:22:52,765 --> 00:22:54,895 ‫خب پس اینجا چه غلطی میکنی؟ 554 00:22:54,895 --> 00:22:57,105 ‫- فقط بهش بگو نه. ‫- مشکل اینجاست هاروی. 555 00:22:57,105 --> 00:23:00,155 ‫من بهش مدیونم اونم میدونه. 556 00:23:00,155 --> 00:23:01,485 ‫حالا نمیدونم چیکار کنم. 557 00:23:01,485 --> 00:23:03,525 ‫- الکس راست میگفت. ‫- منظورت چیه؟ 558 00:23:03,525 --> 00:23:06,115 ‫ینی دیگه چرندیات سامانتارو ‫نمیتونم تحمل کنم. 559 00:23:06,115 --> 00:23:07,655 ‫پس میگی باید شرافتمو قربانی 560 00:23:07,655 --> 00:23:09,575 ‫کنم و دینشو ادا نکنم؟ 561 00:23:09,575 --> 00:23:12,125 ‫نه لوئیس، دارم کاملاً برعکسشو میگم. 562 00:23:21,465 --> 00:23:24,675 ‫کاترینا، کل روز روش کار کردیم ‫گرفتیمشون. 563 00:23:24,675 --> 00:23:27,265 ‫- اونا معامله رو قبول میکنن. ‫- شاید قبول کنن. 564 00:23:27,265 --> 00:23:30,305 ‫ولی میخوام حواسمو به تمام جزئیات جمع کنم 565 00:23:30,305 --> 00:23:31,935 ‫- چون باید مطمئن بشم. ‫- چیزی که بهش نیاز 566 00:23:31,935 --> 00:23:33,935 ‫داری یه مردی که بله قربانگو نباشه. 567 00:23:33,935 --> 00:23:35,645 ‫و از الان شروع میشه. 568 00:23:35,645 --> 00:23:38,485 ‫- برایان... ‫- کاترینا تو تازه شدی شریک ارشد. 569 00:23:38,485 --> 00:23:41,315 ‫شرط میبندم هنوز جشن هم نگرفتی. 570 00:23:41,315 --> 00:23:43,485 ‫- بعد از اینکه بردم جشن میگیرم. ‫- نه نمیگیری. 571 00:23:43,485 --> 00:23:45,445 ‫چون یه پرونده دیگه میاد و یکی دیگه. 572 00:23:45,445 --> 00:23:46,905 ‫و اگه بس نکنی 573 00:23:46,905 --> 00:23:49,705 ‫و از لحظات بزرگی که بدست ‫میاری لذت نبری، 574 00:23:49,705 --> 00:23:51,035 ‫پشیمون میشی. 575 00:23:52,575 --> 00:23:53,625 ‫چی داری میگی؟ 576 00:23:53,625 --> 00:23:55,915 ‫دارم میگم، میخوام قرار بذارم. 577 00:23:55,915 --> 00:23:58,505 ‫ما میریم بیرون و جشن میگیریم ‫و قراره همین الان هم بریم. 578 00:24:06,305 --> 00:24:07,675 ‫فکر کردی داری چه گهی میخوری؟ 579 00:24:07,675 --> 00:24:09,975 ‫- وای آروم باش. ‫- به موکلم گفتی 580 00:24:09,975 --> 00:24:11,635 ‫دیگه وکیلش نیستیم و ازم میخوای آروم باشم؟ 581 00:24:11,635 --> 00:24:13,515 ‫شانس آوردی الان ناکارت نمیکنم. 582 00:24:13,515 --> 00:24:16,315 ‫گوش کن، مجبور بودم این تنها راهش بود. 583 00:24:16,315 --> 00:24:18,105 ‫تنها راه چی، منو دور بزنی؟ 584 00:24:18,105 --> 00:24:19,775 ‫الکس من به سامانتا مدیون بودم. 585 00:24:19,775 --> 00:24:21,815 ‫تنها راهی که میشد ازشرش ‫خلاص شم انجام این کار بود. 586 00:24:21,815 --> 00:24:24,155 ‫- پس اونو به جای من انتخاب کردی. ‫- نه نکردم. 587 00:24:24,155 --> 00:24:26,195 ‫اگه این درخواستو نمیکرد، 588 00:24:26,195 --> 00:24:28,035 ‫ازم میخواست برای شریک اسمی ‫ازش حمایت کنم 589 00:24:28,035 --> 00:24:29,655 ‫وقتی زمانش برسه 590 00:24:29,655 --> 00:24:31,705 ‫به جاش من و هاروی از تو برای ‫شریک اسمی حمایت میکنیم. 591 00:24:31,705 --> 00:24:33,865 ‫داری بهم میگی من شریک اسمیم؟ ‫چون نامه‌اش به دستم نرسیده. 592 00:24:33,865 --> 00:24:35,835 ‫هاروی الان داره میره با زین حرف بزینه. 593 00:24:35,835 --> 00:24:37,665 ‫خب لوئیس به محض اینکه اسممو ‫گذاشتی روی در، 594 00:24:37,665 --> 00:24:39,545 ‫من بی معطلی گوینُ دوباره موکلم میکنم. 595 00:24:39,545 --> 00:24:42,415 ‫تا اون موقع اون موکل منه و دیگه ‫بدون اطلاع من 596 00:24:42,415 --> 00:24:43,835 ‫باهاش تماس نگیر. 597 00:24:48,510 --> 00:24:52,850 ‫به شریک ارشد جدید شرکت. 598 00:24:52,850 --> 00:24:54,560 ‫برایان الان چهار بار برام نوشیدی. 599 00:24:54,560 --> 00:24:57,440 ‫فکر کردم تو اصلاً جشن ‫گرفتن بلد نیستی. 600 00:24:57,440 --> 00:24:59,230 ‫میخواستم نشونت بدم چطور جشن میگیرن. 601 00:25:00,610 --> 00:25:02,730 ‫خب حالا که اینطوره، 602 00:25:02,730 --> 00:25:04,860 ‫به سلامتی بهترین همکار شرکت. 603 00:25:04,860 --> 00:25:09,410 ‫چون برایان، اون مقدمه تو هوشمندانه بود. 604 00:25:09,410 --> 00:25:10,740 ‫ممنون. 605 00:25:13,040 --> 00:25:16,160 ‫ولی در کل، چطور به فکرت رسید؟ 606 00:25:16,160 --> 00:25:18,290 ‫صنعت موسیقی مثال خیلی خوبی بود، 607 00:25:18,290 --> 00:25:19,920 ‫ولی تا حالا کسی بهش فکر نکرد. 608 00:25:19,920 --> 00:25:22,210 ‫راستش یکم خجالت آوره. 609 00:25:22,210 --> 00:25:24,300 ‫ینی چی خجالت آور؟ 610 00:25:24,300 --> 00:25:26,260 ‫من به صنایع موسیقی فکر کردم 611 00:25:26,260 --> 00:25:29,930 ‫چون میخواستم یه موسیقی دان بشم. 612 00:25:29,930 --> 00:25:31,680 ‫- شوخی میکنی. ‫- نه. 613 00:25:31,680 --> 00:25:34,100 ‫راستش من و «جولی» مدتها ‫پیش درموردش حرف زدیم 614 00:25:34,100 --> 00:25:36,520 ‫قبل از اینکه بالاخره تصمیم ‫بگیرم برم مدرسه حقوق. 615 00:25:36,520 --> 00:25:37,730 ‫بذار حدس بزنم. 616 00:25:37,730 --> 00:25:39,900 ‫اون میخواست وارد مسیر مطمئنتری بشی، 617 00:25:39,900 --> 00:25:43,070 ‫و تو میخواستی اون جنبه هنریتو کنکاش کنی. 618 00:25:43,070 --> 00:25:44,650 ‫راستش کاملاً برعکس. 619 00:25:44,650 --> 00:25:46,570 ‫وقتی بهش گفتم میخوام وکیل بشم، 620 00:25:46,570 --> 00:25:50,200 ‫بهم گفت باید به عنوان یه ‫هنرمند بیشتر به خودم اعتقاد داشته باشم. 621 00:25:50,200 --> 00:25:53,030 ‫شانس آوردی یه نفر داری که ‫اینقدر به فکرته. 622 00:25:53,030 --> 00:25:54,490 ‫درسته. 623 00:25:54,490 --> 00:25:56,450 ‫ولی وقتی وارد کار وکالت شدم، 624 00:25:56,450 --> 00:26:00,000 ‫فهمیدم بیشتر از نویسندگی دوستش دارم. 625 00:26:02,790 --> 00:26:04,040 ‫چیه؟ 626 00:26:04,040 --> 00:26:05,880 ‫هیچی فقط... 627 00:26:05,880 --> 00:26:10,090 ‫«جولی» درک نمیکنه، و بعضی وقتا ‫آرزو میکردم درک میکرد. 628 00:26:11,640 --> 00:26:13,970 ‫درهر حال خوبه که با کسی حرف بزنم 629 00:26:13,970 --> 00:26:15,930 ‫که اونم بهش علاقه داره. 630 00:26:15,930 --> 00:26:17,680 ‫اگه دنبال همین هستی، 631 00:26:17,680 --> 00:26:20,560 ‫هروقت خواستی درمورد نکات دقیق ‫قانون حرف بزنی رو من حساب کن، 632 00:26:20,560 --> 00:26:23,150 ‫چون منم اندازه تو دوستش دارم. 633 00:26:24,860 --> 00:26:26,980 ‫بابت امشب ممنونم برایان. 634 00:26:26,980 --> 00:26:30,780 ‫دقیقاً به همین احتیاج داشتم. 635 00:26:30,780 --> 00:26:33,530 ‫ممنون که خواستی همکارت باشم کاترینا. 636 00:26:33,530 --> 00:26:35,830 ‫واقعاً برات خوشحالم. 637 00:26:40,460 --> 00:26:42,000 ‫اه هاروی، خوبه. 638 00:26:42,000 --> 00:26:44,540 ‫میتونی کمکم کنی این ‫پرونده هارو بررسی کنم. 639 00:26:44,540 --> 00:26:46,130 ‫من چیزیُ بررسی نمیکنم. 640 00:26:46,130 --> 00:26:48,170 ‫نه تا وقتی درمورد الکس حرف نزدیم. 641 00:26:48,170 --> 00:26:51,550 ‫اگه درمورد چیزیه که فکر میکنم ‫فکر کنم قبلاً درموردش حرف زدیم. 642 00:26:51,550 --> 00:26:53,720 ‫نه ما توافق کردیم مشکلُ بذاریم برای بعد. 643 00:26:53,720 --> 00:26:55,550 ‫خب اینجا همون بعده، 644 00:26:55,550 --> 00:26:58,810 ‫چون لوئیس و من قراره از الکس ‫برای شریک اسمی حمایت کنیم. 645 00:26:58,810 --> 00:27:01,890 ‫هاری، الان وقت بحث دراین مورد نیست. 646 00:27:01,890 --> 00:27:05,110 ‫چرا هست، سامانتا و الکس میخوان ‫با هم بجنگن. 647 00:27:05,110 --> 00:27:07,150 ‫اگه درمورد بیمه دکسهارت حرف میزنی، 648 00:27:07,150 --> 00:27:09,110 ‫- بهش گفتم توافق کنن. ‫- خب اینکارو نکرد. 649 00:27:09,110 --> 00:27:10,900 ‫رفت پیش لوئیس، از دینش استفاده کرد 650 00:27:10,900 --> 00:27:12,570 ‫تا مجبورش کنه گوین اندروزُ رها کنه. 651 00:27:12,570 --> 00:27:14,570 ‫من نذاشتم قائم مقام بشی 652 00:27:14,570 --> 00:27:15,620 ‫تا دست راستت بتونه... 653 00:27:15,620 --> 00:27:17,330 ‫تو منو قائم مقام نکردی. 654 00:27:17,330 --> 00:27:19,750 ‫و اگه سامانتا اینکارو کرد ‫خودم باهاش برخورد میکنم. 655 00:27:19,750 --> 00:27:21,660 ‫چطور؟ چون تا جایی که من میدونم، 656 00:27:21,660 --> 00:27:24,000 ‫- تو هیچوقت درستش نکردی. ‫- - باشه حالا گوش کن. 657 00:27:24,000 --> 00:27:25,630 ‫نه تو به من گوش کن. 658 00:27:25,630 --> 00:27:28,130 ‫از وقتی اومده اینجا گذاشتی ‫هرکاری میخواد بکنه. 659 00:27:28,130 --> 00:27:30,800 ‫از وقتی الکس اومده اینجا ‫داره برای شرکت میجنگه. 660 00:27:30,800 --> 00:27:33,300 ‫- و من بهش قولی دادم... ‫- قبل از اینکه ادامه بدین، 661 00:27:33,300 --> 00:27:35,010 ‫یه مشکل بزرگتر داریم. 662 00:27:35,010 --> 00:27:37,720 ‫«تامی براتون» بلوف نمیزد، ‫همین الان تاریخ دادگاهُ ارسال کرد. 663 00:27:37,720 --> 00:27:39,390 ‫- یه هفته دیگه ست. ‫- لعنتی. 664 00:27:39,390 --> 00:27:41,850 ‫دقیقاً، برای همین شما باید ‫درگیری رو بذارین کنار، 665 00:27:41,850 --> 00:27:43,640 ‫چون الان باید با اون بجنگیم. 666 00:27:43,640 --> 00:27:45,850 ‫نه نیاز نیست، چون میدونم ‫چرا براتون اینکارو میکنه. 667 00:27:45,850 --> 00:27:48,940 ‫- درمورد چی حرف میزنی؟ ‫- تو فکر کردی براتون به خاطر این به زندان نمیره. 668 00:27:48,940 --> 00:27:50,980 ‫خب میخواد بره و من دلیلشو میدونم. 669 00:27:56,160 --> 00:27:58,870 ‫تورو نمیدونم ولی اومدن ساعت 7 به اینجا. 670 00:27:58,870 --> 00:28:00,450 ‫با خماری خیلی راحت نیست. 671 00:28:00,450 --> 00:28:01,830 ‫برام مهم نیست برایان، 672 00:28:01,830 --> 00:28:04,080 ‫چون مد منحصر به فرد یه ‫بمب انداخت. 673 00:28:04,080 --> 00:28:05,540 ‫وایسا چی؟ چطور؟ 674 00:28:05,540 --> 00:28:07,630 ‫- ما برنده شدیم. ‫- تو دادگاه آره. 675 00:28:07,630 --> 00:28:10,210 ‫ولی اونا با تولیدکننده ما یه توافق بزرگ انجام دادن. 676 00:28:10,210 --> 00:28:12,210 ‫و یه دفعه تولیدکننده بهمون گفته 677 00:28:12,210 --> 00:28:14,840 ‫دیگه ظرفیت تولید محصول مارو نداره. 678 00:28:14,840 --> 00:28:17,390 ‫ینی اونا برای صنف خودشون ‫شرط گذاشتند، 679 00:28:17,390 --> 00:28:19,720 ‫- که غیرقانونیه. ‫- آره درسته. 680 00:28:19,720 --> 00:28:21,890 ‫و اگه با ما اینکارو کردن با ‫بقیه هم میکنن. 681 00:28:21,890 --> 00:28:23,680 ‫و میخوام بهشون بگم اگه ‫پاپس نکشن 682 00:28:23,680 --> 00:28:25,690 ‫میرم پیش دادستانی. ‫- بدون مدرک، 683 00:28:25,690 --> 00:28:27,520 ‫همچین تهدیدی میتونه یه اتهام 684 00:28:27,520 --> 00:28:29,230 ‫از روی کینه قبلی تلقی بشه. 685 00:28:29,230 --> 00:28:31,020 ‫- نمیتونی انجامش بدی. ‫- خب باید یه کاری بکنم. 686 00:28:31,020 --> 00:28:33,280 ‫چون به جای اینکه حواسمو جمع کار 687 00:28:33,280 --> 00:28:34,650 ‫بکنم تا جلوی اینو بگیرم، 688 00:28:34,650 --> 00:28:36,410 ‫حواسم جای دیگه پرت شد. 689 00:28:36,410 --> 00:28:38,410 ‫کاترینا اینقدر به خودت سخت نگیر. 690 00:28:38,410 --> 00:28:40,330 ‫تو نمیتونستی این اتفاقُ پیشبینی کنی. 691 00:28:40,330 --> 00:28:41,660 ‫شاید میتونستم پیشبینیش کنم 692 00:28:41,660 --> 00:28:43,450 ‫اگه اینجا میموندم 693 00:28:43,450 --> 00:28:46,460 ‫به جای اینکه تو قانعم کنی برم پارتی بگیرم. 694 00:28:49,790 --> 00:28:53,510 ‫یه لحظه وایسا، داری میگی این تقصیر منه؟ 695 00:28:53,510 --> 00:28:56,010 ‫چون من قانعت نکردم، دعوتت کردم. 696 00:28:56,010 --> 00:28:59,050 ‫و تو گفتی یه همکار میخوای که اصرار کنه. 697 00:28:59,050 --> 00:29:02,560 ‫اصرار روی پرونده کاری. نه اینکه ‫بهم اصرار کنی کارمو انجام ندم. 698 00:29:02,560 --> 00:29:03,970 ‫پس بذار الان اصرار به مخالفت کنم، 699 00:29:03,970 --> 00:29:05,640 ‫چون داری به این آدما بلوف میزنی، 700 00:29:05,640 --> 00:29:07,640 ‫داری خودتو در مخاطره بزرگی قرار میدی. 701 00:29:07,640 --> 00:29:09,270 ‫خب که چی؟ 702 00:29:09,270 --> 00:29:10,940 ‫هاروی اسپکتر همیشه بلاف میزنه. 703 00:29:10,940 --> 00:29:13,980 ‫هاروی اسپکتر بیشتر از 15 سال سابقه 704 00:29:13,980 --> 00:29:15,570 ‫ناکار کردن رقباش داره. 705 00:29:15,570 --> 00:29:17,820 ‫پس فکر میکنی نمیتونم از پسش بربیام. 706 00:29:17,820 --> 00:29:19,280 ‫من اینو نگفتم. 707 00:29:19,280 --> 00:29:21,280 ‫دارم میگم ارزش خطر کردن نداره، 708 00:29:21,280 --> 00:29:23,080 ‫و من نمیذارم اینکارو بکنی. 709 00:29:23,080 --> 00:29:25,790 ‫خب برایان، یه زمانی برای اصرار به مخالفت هست 710 00:29:25,790 --> 00:29:27,000 ‫و یه زمانی هم برای اطاعت کردن. 711 00:29:27,000 --> 00:29:29,170 ‫من ساعت 3 میرم اونجا، 712 00:29:29,170 --> 00:29:31,250 ‫یا همراهم میای یا نمیای. 713 00:29:31,250 --> 00:29:32,590 ‫خب نمیام. 714 00:29:32,590 --> 00:29:35,550 ‫چون این یه اشتباهه خودتم میدونی. 715 00:29:43,220 --> 00:29:44,810 ‫هاروی یه دقیقه وقت داری؟ 716 00:29:44,810 --> 00:29:46,560 ‫میخواستم چندتا درخواست بنویسم. 717 00:29:46,560 --> 00:29:49,230 ‫- ولی آره یه دقیقه وقت دارم. ‫- قبلاً تحسینت میکردم 718 00:29:49,230 --> 00:29:51,230 ‫که تو معمولاً درخواستها رو نمینویسی. 719 00:29:51,230 --> 00:29:53,690 ‫خب این یجورای این مهمه. ‫چیزی شده؟ 720 00:29:53,690 --> 00:29:55,280 ‫تو شهر شرکای ارشد مشکلی بوجود اومده؟ 721 00:29:55,280 --> 00:29:56,610 ‫از کجا فهمیدی؟ 722 00:29:56,610 --> 00:29:58,360 ‫چون بعد از اومدن به شهر شرکای 723 00:29:58,360 --> 00:30:00,200 ‫ارشد از این اتفاقا میافته. 724 00:30:01,570 --> 00:30:03,950 ‫خب پس خلاصه میکنم، 725 00:30:03,950 --> 00:30:06,870 ‫اولین پرونده منه، تو شرایط بدی قرار گرفتم، 726 00:30:06,870 --> 00:30:09,080 ‫و تنها راه نجاتم بلوف زدنه. 727 00:30:09,080 --> 00:30:11,290 ‫- ولی؟ ‫- من خودمو در 728 00:30:11,290 --> 00:30:12,500 ‫خطر بزرگی قرار میدم، 729 00:30:12,500 --> 00:30:16,260 ‫و مطمئن نیستم بتونم از پسش بربیام. 730 00:30:16,260 --> 00:30:20,470 ‫- خب پس یه فکر دیگه بکن. ‫- چطور مگه؟ 731 00:30:20,470 --> 00:30:23,300 ‫چون اگه مطمئن نیستی از پسش برمیای، برنمیای. 732 00:30:23,300 --> 00:30:25,180 ‫و کاترینا، زندگی طولانیه. 733 00:30:25,180 --> 00:30:28,060 ‫دلت نمیخواد شریک ارشد بودنو ‫با خطر کردن شروع کنی. 734 00:30:28,060 --> 00:30:30,310 ‫حالا باید برم. 735 00:30:31,520 --> 00:30:32,980 ‫متشکرم هاروی. 736 00:30:39,950 --> 00:30:43,120 ‫میبینم گذاشتن از دفتر قدیمیت استفاده کنی. 737 00:30:43,120 --> 00:30:45,780 ‫اول رابرت حالام تو. 738 00:30:45,780 --> 00:30:47,330 ‫خب اون نوبتشو اومد. 739 00:30:47,330 --> 00:30:49,500 ‫فکر کردیم حالا وقتشه و نوبت من. 740 00:30:49,500 --> 00:30:50,910 ‫ادامه بده هرکاری میتونی بکن. 741 00:30:50,910 --> 00:30:53,330 ‫همونطور که به رابرت گفتم ‫بلوف نمیزدم. 742 00:30:53,330 --> 00:30:54,710 ‫مشکل همینجاست تامی. 743 00:30:54,710 --> 00:30:56,710 ‫میدونیم بلوف نمیزنی، دلیلشم فهمیدیم. 744 00:30:56,710 --> 00:30:58,760 ‫نمیدونی درمورد چی حرف میزنی. 745 00:30:58,760 --> 00:31:00,510 ‫چرا میدونم. 746 00:31:00,510 --> 00:31:03,550 ‫مشخص شد سه ماه پیش ‫تشخیص دادن سرطان داری 747 00:31:03,550 --> 00:31:04,970 ‫و یه سال زنده میمونی. 748 00:31:04,970 --> 00:31:07,180 ‫خب اگه اینو میدونی پس اینم 749 00:31:07,180 --> 00:31:08,810 ‫میدونی که هرگز سازش نمیکنم. 750 00:31:08,810 --> 00:31:12,440 ‫چیزی که میدونم اینه که ‫راهبرد دادگاهمون قراره چطور باشه. 751 00:31:12,440 --> 00:31:15,980 ‫درخواست تأخیر، درخواست تأخیر، 752 00:31:15,980 --> 00:31:17,440 ‫درخواست تأخیر. 753 00:31:17,440 --> 00:31:19,730 ‫چرخ دندهای عدالت آروم میچرخه تامی. 754 00:31:19,730 --> 00:31:22,530 ‫که یعنی حتی اگرم برنده بشی ‫زنده نیستی تا ببینیش. 755 00:31:22,530 --> 00:31:24,740 ‫تو واقعاً یه حرومزاده‌ای مگه نه؟ 756 00:31:24,740 --> 00:31:26,450 ‫نه، خودت اینکارو کردی. 757 00:31:26,450 --> 00:31:29,080 ‫خودت این بلارو سرت آوردی ‫وقتشه بیخیال بشی. 758 00:31:29,080 --> 00:31:32,370 ‫باقی وقتتو با خانواده‌ات بگذرون. 759 00:31:32,370 --> 00:31:35,170 ‫فقط بذار 9 ماه بیشتر برگردم به شرکتم، 760 00:31:35,170 --> 00:31:36,880 ‫و منم بیخیالش میشم. 761 00:31:36,880 --> 00:31:39,710 ‫نمیتونم بذارم اینکارو بکنی ‫چون دیدم چیکار میکنی. 762 00:31:39,710 --> 00:31:41,920 ‫نمیتونم بذارم به بازی برگردی و 763 00:31:41,920 --> 00:31:43,800 ‫این بلارو سر یکی دیگه بیاری. 764 00:31:45,050 --> 00:31:46,300 ‫پس میدونی چیه؟ 765 00:31:46,300 --> 00:31:48,140 ‫هرچی میخوای تأخیر بده. 766 00:31:48,140 --> 00:31:50,970 ‫چون یه مَثل هست که میگه ‫وقتی با کسی مثل من میجنگی، 767 00:31:50,970 --> 00:31:52,890 ‫باید یه دلیلی برای زندگی کردن داشته باشی. 768 00:31:52,890 --> 00:31:55,730 ‫خب تو بهم دوسال زندگی با ‫نفرت دادی. 769 00:31:55,730 --> 00:31:58,570 ‫حالا گورتو گم کن و منم ‫تو دادگاه میبینمت. 770 00:32:09,910 --> 00:32:12,950 ‫این به نظر یه کار برای همکارته. 771 00:32:12,950 --> 00:32:15,290 ‫اگه اومدی منو قانع ‫کنی بلوف نزنم، 772 00:32:15,290 --> 00:32:18,340 ‫- نمیخواد نگران باشی، منصرف شدم. ‫- خوبه. 773 00:32:18,340 --> 00:32:20,590 ‫چون مجبور نیستی. 774 00:32:29,560 --> 00:32:31,060 ‫باورم نمیشه. 775 00:32:31,060 --> 00:32:34,350 ‫تو مدرک داری که اونا ‫با تولیدکننده ما تبانی کردن. 776 00:32:34,350 --> 00:32:36,100 ‫درسته. 777 00:32:36,100 --> 00:32:37,900 ‫برایان، چطور اینکارو کردی؟ 778 00:32:37,900 --> 00:32:39,860 ‫ساده، زنگ زدم به کارخونه، 779 00:32:39,860 --> 00:32:42,320 ‫وانمود کردم تو دپارتمان قرارداد مد کار میکنم 780 00:32:42,320 --> 00:32:44,570 ‫و شروع به شکایت درمورد اینکه ‫چطور قولهای شفاهی 781 00:32:44,570 --> 00:32:47,280 ‫که به ما دادند طبق توافق عمل نشده. 782 00:32:47,280 --> 00:32:49,950 ‫درنهایت اونا قبول کردن یه نامه امضا کنند. 783 00:32:49,950 --> 00:32:52,870 ‫- قبول کردن که مرتکب جرم شدن؟ ‫- دقیقاً نه. 784 00:32:52,870 --> 00:32:56,210 ‫بهشون گفتم قوانین کپی رایت ابهام داره، 785 00:32:56,210 --> 00:32:58,290 ‫و نامه اونها هم میتونه مبهم باشه. 786 00:32:58,290 --> 00:33:02,380 ‫ولی حتی یه نامه مبهم هم برای ‫شروع تحقیقات ازشون کافیه. 787 00:33:02,380 --> 00:33:03,800 ‫یا تهدید کردنشون. 788 00:33:03,800 --> 00:33:07,340 ‫ولی حالا میتونی با مدرک اینکارو بکنی. 789 00:33:09,010 --> 00:33:10,550 ‫به ذهنت خطور نکرد که 790 00:33:10,550 --> 00:33:12,470 ‫ممکنه همچین کاری تورو 791 00:33:12,470 --> 00:33:14,730 ‫توی خطر بزرگی قرار بده؟ 792 00:33:14,730 --> 00:33:16,230 ‫خطور کرد. 793 00:33:16,230 --> 00:33:18,350 ‫ولی تصمیم گرفتم ارزش خطر کردنو داره. 794 00:33:18,350 --> 00:33:21,570 ‫چون شاید کار من مخالفت کردن باشه، 795 00:33:21,570 --> 00:33:24,320 ‫ولی هوای تورو داشتن هم کار منه. 796 00:33:24,320 --> 00:33:26,360 ‫و از الان به بعد هواتو دارم. 797 00:33:30,570 --> 00:33:33,580 ‫دوسال انگیزه برای نفرت. 798 00:33:33,580 --> 00:33:35,250 ‫اون گفت؟ 799 00:33:35,250 --> 00:33:37,910 ‫نه تنها گفت بلکه مادربه خطا جدی بود. 800 00:33:37,910 --> 00:33:40,500 ‫قراره تا آخرین نفسش با ما بجنگه. 801 00:33:40,500 --> 00:33:42,750 ‫چیه؟ 802 00:33:42,750 --> 00:33:45,960 ‫وقتی به یه مرد بگن اینقدر ‫زمان برات باقی مونده، 803 00:33:45,960 --> 00:33:48,590 ‫انتظار داری باقی عمرتو ‫با عزت زندگی کنی. 804 00:33:48,590 --> 00:33:50,090 ‫اینکارو میکنی. 805 00:33:50,090 --> 00:33:52,680 ‫ولی فکر کنم قبلش باید آدم باشی. 806 00:33:54,310 --> 00:33:57,390 ‫و به نظر اومد اون بیشتر یه ترمیناتور بوده، 807 00:33:57,390 --> 00:33:59,270 ‫که قرار نیست شکست بخوره. 808 00:33:59,270 --> 00:34:02,360 ‫"اگه میخوای زنده بمونی با من بیا." ‫(دیالوگ ترمیناتور) 809 00:34:02,360 --> 00:34:04,730 ‫"من برمیگردم." 810 00:34:04,730 --> 00:34:08,240 ‫"قدتُ قربون ، جونم." 811 00:34:08,240 --> 00:34:10,360 ‫اگه خونریزی میکنه ‫پس میتونیم بکشیمش. 812 00:34:10,360 --> 00:34:13,990 ‫اول از همه اون مال شکارچیه. ‫دوماً صدات مثل جاماییکاییهاست. 813 00:34:13,990 --> 00:34:15,490 ‫نه آلمانی. 814 00:34:15,490 --> 00:34:18,000 ‫آه مرد، ولمون کن خدایی. 815 00:34:18,000 --> 00:34:19,620 ‫میدونی چیه؟ طرف اتریشیه. 816 00:34:21,670 --> 00:34:23,670 ‫آره. 817 00:34:27,170 --> 00:34:28,630 ‫حالا چیکار کنیم؟ 818 00:34:28,630 --> 00:34:31,090 ‫کاری که مجبوریم میکنیم. 819 00:34:31,090 --> 00:34:33,300 ‫تا جایی که ممکنه اینو به تأخیر میندازیم، 820 00:34:33,300 --> 00:34:34,970 ‫و همونطور که سزاوارشه باهاش میجنگیم. 821 00:34:34,970 --> 00:34:37,390 ‫دیگه مجبور نیستیم با چیزی بجنگیم. 822 00:34:37,390 --> 00:34:39,640 ‫تامی براتون مُرده. 823 00:34:40,640 --> 00:34:41,730 ‫چی؟ 824 00:34:41,730 --> 00:34:43,310 ‫الی گولد زنگ زد. 825 00:34:43,310 --> 00:34:45,110 ‫گفت تامی حمله قلبی بهش دست داد. 826 00:34:45,110 --> 00:34:47,780 ‫فکر میکنن به خاطر فشار عصبی 827 00:34:47,780 --> 00:34:49,280 ‫بیماری بود که داشته. 828 00:34:49,280 --> 00:34:51,240 ‫و نبرد با ما. 829 00:34:52,530 --> 00:34:54,370 ‫به هر حال، تو این وضعیت، 830 00:34:54,370 --> 00:34:56,280 ‫گولد داره بیخیال همه چیز میشه. 831 00:34:56,280 --> 00:34:58,620 ‫باید بگم، همیشه فکر میکردم میبریم. 832 00:34:58,620 --> 00:35:00,040 ‫ولی نه اینطوری. 833 00:35:00,040 --> 00:35:01,960 ‫رابرت تو خوبی؟ 834 00:35:03,920 --> 00:35:05,290 ‫نمیدونم. 835 00:35:07,550 --> 00:35:12,840 ‫شاید تو جنگ بوده باشیم ‫ولی اونُ مدت 30 سال میشناختم. 836 00:35:16,430 --> 00:35:19,100 ‫یه دقیقه بهم وقت بدین. 837 00:35:21,270 --> 00:35:23,520 ‫هرچقدر میخوای تنها باش. 838 00:35:36,740 --> 00:35:38,620 ‫چطور پیش رفت؟ 839 00:35:40,790 --> 00:35:42,460 ‫نمیدونستم از بیسبال خوشت میاد. 840 00:35:42,460 --> 00:35:44,460 ‫نمیدونستم تو موسیقی دوست داری. 841 00:35:44,460 --> 00:35:46,130 ‫امشب میری خونه؟ 842 00:35:46,130 --> 00:35:48,970 ‫- آره، راستش... ‫- فعلاً نرو. 843 00:35:48,970 --> 00:35:53,090 ‫برایان تو همه جوره تو این ‫پرونده با من بودی. 844 00:35:53,090 --> 00:35:55,300 ‫و همونطور که اون شب گفتی، 845 00:35:55,300 --> 00:35:57,770 ‫اگه چیزهای کوچیکُ جشن نگیریم، 846 00:35:57,770 --> 00:35:59,390 ‫پس اصلاً اینا برای چیه؟ 847 00:35:59,390 --> 00:36:01,980 ‫اگه تورو نمیشناختم فکر میکردم الان داری 848 00:36:01,980 --> 00:36:05,110 ‫ازم بخاطر کمک بهت تشکر میکنی. 849 00:36:05,110 --> 00:36:06,520 ‫همینطوره. 850 00:36:06,520 --> 00:36:08,570 ‫و اتفاقاً برای خودمون یه جا رزور کردم 851 00:36:08,570 --> 00:36:10,570 ‫تو یه مکان خیلی خوب با موسیقی زنده 852 00:36:10,570 --> 00:36:12,400 ‫به افتخار علاقه‌ای که به موسیقی داری. 853 00:36:12,400 --> 00:36:14,320 ‫کاترینا امشب نمیتونم. 854 00:36:14,320 --> 00:36:17,280 ‫واقعاً باید برم خونه پیش ‫«جولی» و بچه ام. 855 00:36:17,280 --> 00:36:18,700 ‫اه. 856 00:36:18,700 --> 00:36:20,250 ‫بچه، البته. 857 00:36:20,250 --> 00:36:22,410 ‫متأسفم، فکرشو نکرده بودم. 858 00:36:22,410 --> 00:36:25,920 ‫نه طوری نیست، تو که بچه نداری ‫چرا باید بهش فکر میکردی؟ 859 00:36:25,920 --> 00:36:27,630 ‫درسته. 860 00:36:27,630 --> 00:36:31,590 ‫ولی بذار بگم خیلی دوست دارم ‫یه وقت دیگه بذاریم. 861 00:36:32,880 --> 00:36:34,220 ‫یه وقت دیگه پس. 862 00:36:34,220 --> 00:36:35,930 ‫تا اون موقع، من باید برم. 863 00:36:37,640 --> 00:36:40,850 ‫مطمئنم کسه دیگه‌ایُ داری ‫که بخواد جای منو بگیره. 864 00:36:40,850 --> 00:36:42,640 ‫اه البته. 865 00:36:42,640 --> 00:36:44,440 ‫شب خوبی داشته باشی برایان. 866 00:36:45,440 --> 00:36:46,730 ‫شب بخیر کاترینا. 867 00:36:53,530 --> 00:36:54,860 ‫مزاحم شدم؟ 868 00:36:54,860 --> 00:36:56,820 ‫- راستش نه. ‫- خوبه. 869 00:36:56,820 --> 00:36:59,660 ‫چون دیشب اتفاقی به مکالمه‌ای رو شنیدم 870 00:36:59,660 --> 00:37:01,950 ‫که باعث میشه بخوام یه ‫مکالمه با تو داشته باشم. 871 00:37:01,950 --> 00:37:05,670 ‫- گوش میکنم. ‫- این مشکل 872 00:37:05,670 --> 00:37:08,000 ‫بین تو و الکس داره سرنوشت ساز میشه. 873 00:37:08,000 --> 00:37:10,800 ‫هاروی و لوئیس میخوان الکس ‫شریک اسمی بعدی باشه 874 00:37:10,800 --> 00:37:12,340 ‫و رابرت نمیخواد. 875 00:37:12,340 --> 00:37:14,720 ‫مقدمه رو ول کن «دانا» چی میخوای بگی؟ 876 00:37:14,720 --> 00:37:16,720 ‫فکر نکنم فایده داشته باشه ازت بخوام 877 00:37:16,720 --> 00:37:19,060 ‫بیخیال این بشی و بذاری ‫الکس برنده بشه. 878 00:37:19,060 --> 00:37:20,640 ‫- باورم نمیشه. ‫- چیو؟ 879 00:37:20,640 --> 00:37:22,890 ‫که هاروی جرأت نداره بیاد اینجا 880 00:37:22,890 --> 00:37:24,390 ‫و خودش بخواد، تورو فرستاده. 881 00:37:24,390 --> 00:37:26,600 ‫اون کسیو نفرستاده، خودم اومدم. 882 00:37:26,600 --> 00:37:28,020 ‫خب شاید تو سیستم مردسالاری 883 00:37:28,020 --> 00:37:30,190 ‫اینجا جا انداخته باشی ولی من تو کتم نمیره. 884 00:37:30,190 --> 00:37:31,730 ‫من چیزیو جا ننداختم. 885 00:37:31,730 --> 00:37:34,030 ‫بهت گفتم از طرف کسی اینجا نیومدم. 886 00:37:34,030 --> 00:37:36,530 ‫خودم اومدم، خانم به خانم، 887 00:37:36,530 --> 00:37:38,620 ‫ازت بخوام نگاه بلند مدت داشته باشیُ صبر کنی. 888 00:37:38,620 --> 00:37:40,200 ‫مطمئنم فکر میکنی این درسته. 889 00:37:40,200 --> 00:37:42,910 ‫ولی به ذهنت نرسید از الکس بخوای کنار بکشه 890 00:37:42,910 --> 00:37:44,330 ‫قبل از اینکه بیای پیش من؟ 891 00:37:44,330 --> 00:37:46,420 ‫چون منظورم از مردسالاری همینه. 892 00:37:46,420 --> 00:37:48,710 ‫محض اطلاع فکر کردم از الکس بخوام. 893 00:37:48,710 --> 00:37:50,290 ‫ولی انتخاب کردم از تو بخوام. 894 00:37:50,290 --> 00:37:52,300 ‫اینکارو کردم چون مشخص شد 895 00:37:52,300 --> 00:37:54,590 ‫اول به کی قول داده بودند. 896 00:37:54,590 --> 00:37:56,760 ‫نه جنسیت فردی که بهش قول دادن. 897 00:37:56,760 --> 00:37:58,680 ‫خب وقتی نوبت من بشه 898 00:37:58,680 --> 00:38:00,140 ‫چی نظر اونارو عوض میکنه؟ 899 00:38:00,140 --> 00:38:01,600 ‫چون قرار نیست حداقل تا یه 900 00:38:01,600 --> 00:38:03,270 ‫سال دیگه اسمی بذارن رو دیوار. 901 00:38:04,680 --> 00:38:07,690 ‫اگه بخوان کتبیش کنن چی؟ 902 00:38:07,690 --> 00:38:10,850 ‫تو یه وکیلی، همه سوراخهارو پر میکنی. 903 00:38:10,940 --> 00:38:12,610 ‫تو واقعاً کاری میکنی آدم به اعماق 904 00:38:12,610 --> 00:38:14,440 ‫درون خودش پی ببره، مگه نه؟ 905 00:38:14,440 --> 00:38:17,110 ‫- منظورت چیه؟ ‫- ینی وقتی اینطوری میگی، 906 00:38:17,110 --> 00:38:18,990 ‫قضیه مربوط به تغییر نظرشون نیست، 907 00:38:18,990 --> 00:38:20,120 ‫یا اینکه طولش بدن، 908 00:38:20,120 --> 00:38:21,620 ‫یا حتی اگه رابرت با اتوبوس تصادف کنه. 909 00:38:21,620 --> 00:38:26,910 ‫حقیقت اینه که من عقب نمیکشم چون... 910 00:38:26,910 --> 00:38:29,250 ‫فکر کنم از «الکس ویلیامز» بهتر هستم. 911 00:38:29,250 --> 00:38:31,540 ‫و نمیخوام بگم نیستم. 912 00:38:33,210 --> 00:38:36,090 ‫پس به تصمیمت احترام میذارم. 913 00:38:36,090 --> 00:38:37,420 ‫شب بخیر سامانتا. 914 00:38:44,560 --> 00:38:46,310 ‫هی. 915 00:38:47,350 --> 00:38:50,060 ‫شنیدم اولین پرونده رو برنده شدی. 916 00:38:50,060 --> 00:38:51,770 ‫و اینکه تازه درموردش شنیدم 917 00:38:51,770 --> 00:38:53,440 ‫به این معنیه که داری ‫واسه خودت اسمی دستو پا میکنی. 918 00:38:53,440 --> 00:38:54,820 ‫پس... 919 00:39:01,660 --> 00:39:03,120 ‫ممنون لوئیس. 920 00:39:04,330 --> 00:39:06,410 ‫یه لحظه، چیزی شده؟ 921 00:39:06,410 --> 00:39:09,120 ‫خدا لعنتش کنه، بازم بنت با یه ت نوشتن؟ 922 00:39:09,120 --> 00:39:10,670 ‫نه چیزی نشده. 923 00:39:10,670 --> 00:39:13,840 ‫فقط روز طولانییه و من خسته شدم. 924 00:39:16,840 --> 00:39:19,340 ‫کانرینا، من تورو میشناسم. 925 00:39:19,340 --> 00:39:21,390 ‫تو بعد از بردن یه پرونده خسته نمیشی. 926 00:39:21,390 --> 00:39:22,890 ‫یه چیزی شده. 927 00:39:25,430 --> 00:39:29,060 ‫فقط میدونم الان باید خوشحال باشم. 928 00:39:29,060 --> 00:39:31,730 ‫بالاخره به قله کوه رسیدم. 929 00:39:31,730 --> 00:39:33,860 ‫میفهمم، حالا باعث شد بفهمی 930 00:39:33,860 --> 00:39:36,280 ‫چقدر دیگه میخوای جلوتر بری. 931 00:39:36,280 --> 00:39:38,320 ‫اره همینه. 932 00:39:38,320 --> 00:39:40,320 ‫دقیقاً همینه. 933 00:39:42,030 --> 00:39:43,660 ‫نه این نیست. 934 00:39:43,660 --> 00:39:46,450 ‫و اون قیافه رو قبلاً دیده بودم ‫و رو صورت خودم بود. 935 00:39:46,450 --> 00:39:47,660 ‫کاترینا... 936 00:39:48,950 --> 00:39:51,120 ‫وقتی به اون بخش زندگیت میرسی... 937 00:39:52,290 --> 00:39:54,340 ‫نمیتونی چیزیُ اجبار کنی. 938 00:39:54,340 --> 00:39:56,300 ‫این غیرقابل پیشبینیه. 939 00:39:58,300 --> 00:40:01,720 ‫- از غیرقابل پیشبینی متنفرم. ‫- میدونم، منم همینطور. 940 00:40:01,720 --> 00:40:05,550 ‫ولی یه زمانی بهم گفتی، 941 00:40:05,550 --> 00:40:07,220 ‫من یکیُ پیدا خواهم کرد. 942 00:40:08,430 --> 00:40:09,930 ‫و پیدا کردم. 943 00:40:09,930 --> 00:40:11,520 ‫تو هم همینطور. 944 00:40:11,520 --> 00:40:13,730 ‫زندگی اون آدم بخصوصُ 945 00:40:13,730 --> 00:40:15,940 ‫درست جلوت قرار میده، ‫وقتی اتفاق بیافته، 946 00:40:15,940 --> 00:40:17,980 ‫میدنم تو آماده خواهی بود. 947 00:40:21,070 --> 00:40:23,030 ‫هی، تازه فهمیدم، 948 00:40:23,030 --> 00:40:25,410 ‫هیچوقت برای جشن ترفیعت ‫تورو بیرون نبردم. 949 00:40:25,410 --> 00:40:27,530 ‫نظرت چیه بریم بیرون و یه شام بخوریم؟ 950 00:40:27,530 --> 00:40:29,370 ‫یه وقت دیگه لوئیس. 951 00:40:29,370 --> 00:40:30,700 ‫یکم کار هست باید بهش برسم. 952 00:40:36,701 --> 00:40:44,701 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 953 00:40:52,810 --> 00:40:54,560 ‫تنها مینوشی؟ 954 00:40:54,560 --> 00:40:56,900 ‫فکر کنم حرفی که میگن درسته. 955 00:40:56,900 --> 00:41:00,150 ‫هیچکدوممون نمیدونیم چقدر وقت داریم. 956 00:41:00,150 --> 00:41:01,860 ‫نه نمیدونیم. 957 00:41:01,860 --> 00:41:04,200 ‫گوش کن رابرت من داشتم به 958 00:41:04,200 --> 00:41:06,410 ‫قضیه سامانتا و الکس فکر میکردم. 959 00:41:06,410 --> 00:41:10,040 ‫- هاروی امشب نه. ‫- فقط گوش کن، خواهش میکنم. 960 00:41:13,330 --> 00:41:15,710 ‫فکر کنم بهتره بذاریم بجنگن. 961 00:41:15,710 --> 00:41:18,630 ‫هاروی اینکارو بکنیم قبول کردیم ‫خونه ما دودسته شده. 962 00:41:18,630 --> 00:41:21,670 ‫و برای یه تامی براتون دیگه آسونترش کردیم 963 00:41:21,670 --> 00:41:23,880 ‫تا سعی کنند مارو ازهم بپاشونن. 964 00:41:23,880 --> 00:41:25,880 ‫میدونم. 965 00:41:25,880 --> 00:41:28,260 ‫ولی خونه ما دودسته شده. 966 00:41:28,260 --> 00:41:31,270 ‫من یه قول دادم، تو قول دادی. 967 00:41:31,270 --> 00:41:32,980 ‫اگه بازم کاری نکنیم... 968 00:41:32,980 --> 00:41:36,190 ‫بدتر از اینه که بذاریم خودشون تصمیم بگیرن. 969 00:41:36,190 --> 00:41:38,560 ‫یک پرونده، پا به پا. 970 00:41:38,560 --> 00:41:40,570 ‫برنده میشه شریک اسمی. 971 00:41:41,530 --> 00:41:42,860 ‫- فکر میکنی قبول کنن؟ ‫- فکر میکنم از وقتی 972 00:41:42,860 --> 00:41:44,200 ‫شما دوتا اومدین اینجا میخواستن 973 00:41:44,200 --> 00:41:45,530 ‫اینکارو بکنن. 974 00:41:50,120 --> 00:41:52,040 ‫پس میگم بذار بجنگن. 975 00:41:54,290 --> 00:41:56,250 ‫خودت بهشون میگی یا من بگم؟ 976 00:41:56,250 --> 00:41:58,420 ‫چرا جفتمون نگیم؟ 977 00:41:58,420 --> 00:41:59,880 ‫ولی بیا فردا انجامش بدیم. 978 00:41:59,880 --> 00:42:01,300 ‫چون بعد از امروز، 979 00:42:01,300 --> 00:42:03,880 ‫تنها کاری که میخوام بکنم ‫خوردن اینه، 980 00:42:03,880 --> 00:42:08,180 ‫برم خونه و «لورا»رو ببینم. 981 00:42:12,470 --> 00:42:14,270 ‫شب بخیر رابرت. 982 00:42:19,440 --> 00:42:21,020 ‫شب بخیر هاروی. 983 00:42:22,272 --> 00:42:28,231 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 984 00:42:28,232 --> 00:42:34,400 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^|