1 00:00:00,060 --> 00:00:01,110 ‫آنچه گذشت ... 2 00:00:01,485 --> 00:00:03,645 ‫«گوردون» نمیخواد رئیس شه، ‫میخواد معامله کنه 3 00:00:03,645 --> 00:00:06,315 ‫که رفقاش برگردند، اونا ‫به ادغام «زین» رأی بدن، 4 00:00:06,315 --> 00:00:08,405 ‫تا ما وجود نداشته باشیم. ‫- من فهمیدم 5 00:00:08,405 --> 00:00:10,775 ‫دو همکار من «اریک کالدور» ‫و «الن رند»، 6 00:00:10,775 --> 00:00:12,865 ‫میخوان بهم نارو بزنن. 7 00:00:12,865 --> 00:00:15,155 ‫ما دیگه نیاز نیست سکس تلفنی بکنیم، 8 00:00:15,155 --> 00:00:16,615 ‫چون زدی وسط خال. 9 00:00:16,615 --> 00:00:18,785 ‫خدای من، پسرم شنا بلده؟ 10 00:00:18,785 --> 00:00:20,915 ‫یه وضعیت حقوقی برام ‫پیش اومده که خصوصیه. 11 00:00:20,915 --> 00:00:22,795 ‫میخوای یه نفرو بفرستم سراغت. 12 00:00:22,795 --> 00:00:25,715 ‫- داشتم به «الکس ویلیامز» فکر میکردم. ‫- فکر کنم مصلحت 13 00:00:25,715 --> 00:00:27,545 ‫شرکته که الکسُ میخوای نه سامانتارو. 14 00:00:27,545 --> 00:00:29,755 ‫اون و یکم هم ماهیت خود مشکل. 15 00:00:29,755 --> 00:00:31,465 ‫من پریود شدم ، حامله نیستم. 16 00:00:31,465 --> 00:00:33,675 ‫- ولی آزمایش... ‫- نتیجه منفی بود. 17 00:00:33,675 --> 00:00:34,805 ‫خیلی متأسفم. 18 00:00:40,605 --> 00:00:42,305 ‫«سامانتا ویلر». 19 00:00:42,305 --> 00:00:44,685 ‫به طور معمول از دیدن ‫یه همکار سابق خوشحال میشم. 20 00:00:44,685 --> 00:00:47,695 ‫فقط نه اونی که با نیمی ‫از تجارت ما از اینجا رفت. 21 00:00:47,695 --> 00:00:49,985 ‫پس خیلی ناراحت میشی وقتی بدونی میخوام به 22 00:00:49,985 --> 00:00:52,115 ‫ته مونده تجارتت هم حمله کنم. 23 00:00:55,825 --> 00:00:58,115 ‫- داری از «گری اسکیل» شکایت میکنی. ‫- من نه. 24 00:00:58,115 --> 00:00:59,865 ‫- دولت فدرال شکایت داره. ‫- چرنده. 25 00:00:59,865 --> 00:01:01,745 ‫تو وکیل دولت نمیشی. 26 00:01:01,745 --> 00:01:04,955 ‫بر اساس قانون ادعاهای نادرست ‫اگر شرکتی، دولت رو فریب بده، 27 00:01:04,955 --> 00:01:07,255 ‫هروکیلی میتونه برای جبران ‫خسارت شکایت کنه. 28 00:01:07,255 --> 00:01:09,085 ‫میتونی به هر قانونی خواستی اشاره کنی. 29 00:01:09,085 --> 00:01:11,795 ‫غیرممکنه تو به منافع دولت اهمیتی بدی. 30 00:01:11,795 --> 00:01:13,385 ‫نمیدونم، ولی چیزی که برام مهمه 31 00:01:13,385 --> 00:01:15,885 ‫اینه که دفاعیه «گری اسکیل» ‫همونطور که میخواست بیاد پیش ما. 32 00:01:15,885 --> 00:01:17,515 ‫اونا هرگز نمیخوان با شما جایی برن. 33 00:01:17,515 --> 00:01:19,635 ‫پس چرا به توافق 5 ساله مجبورشون میکنی؟ 34 00:01:19,635 --> 00:01:21,555 ‫و قبل از اینکه جواب ‫بدی هردو میدونیم 35 00:01:21,555 --> 00:01:24,475 ‫به این خاطر که اگه بذاری ‫برن، اونا هم میرن. 36 00:01:24,475 --> 00:01:27,185 ‫خب شاید برن، ولی حالا که ‫داری ازشون شکایت میکنی، 37 00:01:27,185 --> 00:01:29,235 ‫توپُ انداختی تو زمین من. 38 00:01:29,235 --> 00:01:31,485 ‫جنس تورو یادم رفته بود. 39 00:01:31,485 --> 00:01:35,155 ‫خب، دیگه نیاز نیست ‫وانمود کنم جذابیتی داره. 40 00:01:35,155 --> 00:01:37,655 ‫خب این اتفاق میافته. 41 00:01:37,655 --> 00:01:39,455 ‫من تو رو میندازم تو ‫آغوش خرس. 42 00:01:39,455 --> 00:01:42,245 ‫و تنها راهت اینه که بذاری بیان سمت ما. 43 00:01:42,245 --> 00:01:44,915 ‫یا میتونی الان انجام بدی ‫یا بعداً، 44 00:01:44,915 --> 00:01:47,295 ‫ولی بهم اعتماد کن ، این اتفاق میافته. 45 00:01:47,295 --> 00:01:50,375 ‫ممنون که سر زدی سامانتا. 46 00:01:50,375 --> 00:01:53,135 ‫یادم رفته بود وقتی ‫نبودی چقدر اوضاع بهتر بود. 47 00:01:57,715 --> 00:02:00,225 ‫«لوئیس» چرا هنوز اینجایی؟ 48 00:02:00,225 --> 00:02:03,855 ‫امروز مرخصی گرفتم، و به ‫اداره تو زنگ زدم. 49 00:02:03,855 --> 00:02:05,395 ‫به تو هم مرخصی دادن. 50 00:02:05,395 --> 00:02:06,815 ‫- ولی... ‫- ولی نداره. 51 00:02:06,815 --> 00:02:09,355 ‫«شیلا» میخوام ببرمت شادترین ‫منطقه زمین. 52 00:02:09,355 --> 00:02:13,775 ‫لوئیس، با اینکه عاشق ‫موزه مستعمرات ویلیامزبورگ هستم، 53 00:02:13,775 --> 00:02:15,065 ‫ولی امروز نمیتونم. 54 00:02:15,065 --> 00:02:16,825 ‫ولی لباسارو گذاشتم تو ماشین. 55 00:02:16,825 --> 00:02:18,235 ‫خیلی ازت ممنونم لوئیس. 56 00:02:18,235 --> 00:02:20,825 ‫و خیلی خوبه که میخوای ‫حواس منو 57 00:02:20,825 --> 00:02:23,075 ‫از اتفاقی که افتاده پرت کنی. 58 00:02:23,075 --> 00:02:26,585 ‫ولی از قبل برای ‫مرخصی امروز برنامه داشتم. 59 00:02:26,585 --> 00:02:28,665 ‫- جدی؟ ‫- آره. 60 00:02:28,665 --> 00:02:31,715 ‫لوئیس، نتیجه منفی شد. 61 00:02:31,715 --> 00:02:33,215 ‫و اگه یه نتیجه واقعی میخوایم، 62 00:02:33,215 --> 00:02:35,795 ‫باید دیگه به شانس تکیه نکنیم. 63 00:02:35,795 --> 00:02:38,305 ‫برای همین با بهترین 64 00:02:38,305 --> 00:02:41,225 ‫متخصص کل کشور یه ‫قرار ملاقات گذاشتم. 65 00:02:41,225 --> 00:02:43,095 ‫واقعاً فکر میکنی متخصص لازم داریم؟ 66 00:02:43,095 --> 00:02:44,975 ‫فکر میکنم اینکارا زمان میبره. 67 00:02:44,975 --> 00:02:46,895 ‫پس هرچه زودتر کمک بگیریم، 68 00:02:46,895 --> 00:02:49,225 ‫زودتر میتونیم اون بچه ‫رو به آغوش بکشیم. 69 00:02:49,225 --> 00:02:50,565 ‫خب پس منتظر چی هستیم؟ ‫بریم. 70 00:02:50,565 --> 00:02:53,445 ‫- لوئیس، تو نیازی نیست بیای. ‫- شیلا گوش کن. 71 00:02:53,445 --> 00:02:55,775 ‫همونقدر که برای تو ‫مهمه برای منم مهمه. 72 00:02:55,775 --> 00:02:57,615 ‫و هیچی قرار نیست 73 00:02:57,615 --> 00:02:59,735 ‫منو از کنارت تو دور کنه. 74 00:03:04,995 --> 00:03:07,165 ‫سامانتا میتونم یه لحظه ‫باهات حرف بزنم؟ 75 00:03:07,165 --> 00:03:08,665 ‫راستش الان یکم سرم شلوغه. 76 00:03:08,665 --> 00:03:10,545 ‫منظورت اینه که سرت شلوغه 77 00:03:10,545 --> 00:03:13,505 ‫چون داری «اریک کالدور» تحت ‫فشار میذاری موکلش بده به ما. 78 00:03:13,505 --> 00:03:16,005 ‫- آره همینو گفتم. ‫- فکر کردی این شوخیه؟ 79 00:03:16,005 --> 00:03:18,345 ‫فکر میکنم «رابرت» یه ‫مدتی مشکلاتی داشته. 80 00:03:18,345 --> 00:03:21,055 ‫و وقتی که برگرده میخوام ‫بهش یه کادوی کوچیک بدم. 81 00:03:21,055 --> 00:03:23,425 ‫به تعبیر دیگه، شنیدم رابرت و الکس 82 00:03:23,425 --> 00:03:25,345 ‫سر یه موضوعی با هم همکاری کردند، 83 00:03:25,345 --> 00:03:27,645 ‫و حالا حس میکنی جایگاهت لغزان شده، 84 00:03:27,645 --> 00:03:29,265 ‫و داری سعی میکنی درستش کنی. 85 00:03:29,265 --> 00:03:30,725 ‫اگه اینطور باشه چی؟ 86 00:03:30,725 --> 00:03:33,025 ‫اونوقت بهتره کادویی که ‫میخوای بهش همون موکله باشه. 87 00:03:33,025 --> 00:03:35,485 ‫چون لازم نیست بهت بگم، اریک کالدور سبک وزن نیست. ‫(اصطلاح مشت زنی) 88 00:03:35,485 --> 00:03:38,445 ‫و آخرین باری که بررسی کردم ‫پرونده های من به تو مربوط نمیشه. 89 00:03:38,445 --> 00:03:39,985 ‫میشه اگه بتونه روی 90 00:03:39,985 --> 00:03:41,945 ‫اعتبار این شرکت اثر بگذاره. 91 00:03:41,945 --> 00:03:44,285 ‫اگه میری سراغ این مرد ‫بهتره برنده بشی. 92 00:03:44,285 --> 00:03:46,785 ‫مشکلی پیش نمیاد چون ‫میدونم کالدور چطور فکر میکنه. 93 00:03:46,785 --> 00:03:48,125 ‫مطمئنم همینطوره. 94 00:03:48,125 --> 00:03:50,085 ‫ولی در این مورد، با کسی 95 00:03:50,085 --> 00:03:52,915 ‫درگیر شدی که ‫بیشتر از تو میخواد شکستت بده. 96 00:03:52,915 --> 00:03:55,005 ‫از الان درگیر شدم و ‫قرار نیست کنار بکشم. 97 00:03:55,005 --> 00:03:57,835 ‫مگه اینکه بخوای بهم دستور ‫مستقیم بدی که پیگیر نشم، 98 00:03:57,835 --> 00:03:59,425 ‫پیشنهاد میکنم بری کنار، 99 00:03:59,425 --> 00:04:00,885 ‫چون یه پرونده هست که باید ببرم. 100 00:04:02,850 --> 00:04:10,335 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 101 00:04:15,336 --> 00:04:22,336 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 102 00:04:29,337 --> 00:04:37,337 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^| 103 00:04:41,965 --> 00:04:43,135 ‫اینجایی. 104 00:04:43,135 --> 00:04:45,135 ‫«گرچن»، این لوئیس کدوم گوریه؟ 105 00:04:45,135 --> 00:04:47,515 ‫میخوای با یکم نزاکت دوباره تلاش کنی؟ 106 00:04:47,515 --> 00:04:49,935 ‫- چی؟ ‫- صبح بخیر گرچن چطوره. 107 00:04:49,935 --> 00:04:52,895 ‫امروز چقدر قشنگ شدی. بیا ‫برات قهوه آوردم. 108 00:04:52,895 --> 00:04:55,225 ‫راست میگی، محدودیت زمانی دارم، 109 00:04:55,225 --> 00:04:56,815 ‫ولی بهونه برای بدرفتاری نیست. 110 00:04:56,815 --> 00:04:59,445 ‫صبح بخیر گرچن، امروز قشنگ شدی. 111 00:04:59,445 --> 00:05:02,325 ‫- حالا بهتر نشد؟ ‫- راستش چرا. 112 00:05:02,325 --> 00:05:04,995 ‫اگه بگی لوئیس کجاست ‫حس بهتری پیدا میکنم. 113 00:05:04,995 --> 00:05:06,615 ‫مطمئن نیستم حالتُ بهتر کنه. 114 00:05:06,615 --> 00:05:08,865 ‫- لوئیس امروز مرخصیه. ‫- لعنتی. 115 00:05:08,865 --> 00:05:10,575 ‫- مشکل چیه؟ ‫- شرکت آب کوهستان 116 00:05:10,575 --> 00:05:12,835 ‫میخواد یه توافق معامله توزیع ملی بکنه. 117 00:05:12,835 --> 00:05:15,625 ‫ما هم باید قبول کنیم تا آخر ‫سال هیچگونه رقابتی انجام نمیدیم. 118 00:05:15,625 --> 00:05:18,125 ‫و برای همچین تعهدی به ‫تأیدیه لوئیس نیاز داری. 119 00:05:18,125 --> 00:05:20,425 ‫از قبل باهاش موافقت کرده ‫فقط امضاشُ لازم دارم. 120 00:05:20,425 --> 00:05:22,425 ‫ولی تا آخر امروز میخوام. ‫وگرنه کل معامله بهم میخوره. 121 00:05:22,425 --> 00:05:25,845 ‫- حالا نوبت منه بگم لعنتی. ‫- گرچن، این امضارو لازم دارم. 122 00:05:25,845 --> 00:05:27,675 ‫بدستش میاری، گفتم لعنتی چون 123 00:05:27,675 --> 00:05:29,385 ‫میدونم باید کجا برم. 124 00:05:29,385 --> 00:05:31,805 ‫- گرچن. ‫- الکس، اسنادو بده من. 125 00:05:31,805 --> 00:05:33,645 ‫بگو باید بفرستمش کجا. 126 00:05:33,645 --> 00:05:36,815 ‫بهت قول میدم به دستشون میرسه. 127 00:05:37,815 --> 00:05:39,605 ‫هی. 128 00:05:39,605 --> 00:05:42,195 ‫آب خیار یا اوکالیپتوس؟ 129 00:05:42,195 --> 00:05:44,025 ‫- جفتشو دارن؟ ‫- همه چیز دارن. 130 00:05:44,025 --> 00:05:46,865 ‫اتاق انتظارو دیدی؟ صندلیای ‫چرمی، نور آرام بخش... 131 00:05:46,865 --> 00:05:48,615 ‫هنوز ندیدمش ولی از ‫الان عاشقش شدم. 132 00:05:48,615 --> 00:05:51,785 ‫- خانم «سز» آقای «لیت». ‫- دکتر «مک منوس». 133 00:05:51,785 --> 00:05:54,165 ‫ممنون که اینقدر ‫سریع بهمون وقت دادید. 134 00:05:54,165 --> 00:05:56,205 ‫لازم نیست بگید دکتر ‫من «چارلز» هستم، 135 00:05:56,205 --> 00:05:58,415 ‫- ولی همه منو... ‫- چز. 136 00:05:58,415 --> 00:05:59,965 ‫«چز مک منوس». 137 00:05:59,965 --> 00:06:02,335 ‫درسته، معمولاً مردم به ‫«چاک» فکر میکنن. 138 00:06:02,335 --> 00:06:04,545 ‫من پرونده شمارو دارم، ‫ولی ترجیح میدم خودم 139 00:06:04,545 --> 00:06:06,595 ‫یه بررسی پزشکی ‫انجام بدم، اشکالی نداره؟ 140 00:06:06,595 --> 00:06:08,515 ‫البته، میخواین چیکار کنم؟ 141 00:06:08,515 --> 00:06:10,185 ‫اول با نمونه خون شروع میکنیم. 142 00:06:10,185 --> 00:06:12,805 ‫فقط برید آخر راهرو، ‫پرستار بهتون نشون میده. 143 00:06:12,805 --> 00:06:15,225 ‫و وقتی برگشتید میتونیم ‫درمورد 144 00:06:15,225 --> 00:06:17,645 ‫کاری که میخواین انجام بدین حرف بزنیم. ‫- باشه. 145 00:06:17,645 --> 00:06:19,775 ‫یکم دیگه میبینمت. 146 00:06:19,775 --> 00:06:21,065 ‫ببخشید. 147 00:06:21,065 --> 00:06:24,315 ‫شما اه... منو یادتون نمیاد؟ 148 00:06:24,315 --> 00:06:27,275 ‫- من،... ‫- لوئیس لیت. 149 00:06:27,275 --> 00:06:29,865 ‫دبیرستان اسکارزدیل ‫کلاس 88؟ 150 00:06:29,865 --> 00:06:31,745 ‫ببخشید شمارو یادم نمیاد لوئیس. 151 00:06:31,745 --> 00:06:34,165 ‫میدونی همیشه حس میکردم ‫تو دانشگاه راحت نبودم. 152 00:06:34,165 --> 00:06:35,835 ‫به اون روزا فکر نمیکنم. 153 00:06:35,835 --> 00:06:38,545 ‫ولی اینم میدونم که ‫بچه خوبی نبودم. 154 00:06:38,545 --> 00:06:40,585 ‫پس اگه بین ما کینه‌ای وجود داره، 155 00:06:40,585 --> 00:06:42,715 ‫امیدوارم به دل نگرفته باشی. 156 00:06:47,055 --> 00:06:49,805 ‫اون اونجا تو یه لباس ‫رکابی بود، 157 00:06:49,805 --> 00:06:52,385 ‫لوئیس نگاه میکرد، هردوشون ‫لباس بلندهای بیمارستان پوشیدن... 158 00:06:52,385 --> 00:06:54,265 ‫وایسا، لوئیس چرا لباس پوشیده بود؟ 159 00:06:54,265 --> 00:06:57,395 ‫- نمیخواست زنش احساس تنهایی کنه. ‫- راستش خیلی مهربونه. 160 00:06:57,395 --> 00:06:59,725 ‫فقط اینو میگی چون اونجا نبودی. 161 00:06:59,725 --> 00:07:01,185 ‫نباید یادت بندازم، 162 00:07:01,185 --> 00:07:03,855 ‫اون لباسا از پشت بسته نمیشن. 163 00:07:03,855 --> 00:07:06,115 ‫پس بین لوئیس و شیلا، 164 00:07:06,115 --> 00:07:08,405 ‫مجبور شدم اسنادو ‫اینطوری بهش بدم. 165 00:07:08,405 --> 00:07:10,785 ‫بیخیال، جدی لباس ‫رکابی پوشیده بود؟ 166 00:07:10,785 --> 00:07:13,405 ‫قبل از اینکه برن ‫داخل دیدمشون. 167 00:07:13,405 --> 00:07:15,825 ‫ولی داشتم همین ‫فیلمُ توی ذهنم تصور میکردم. 168 00:07:15,825 --> 00:07:18,205 ‫تا جایی که من میدونم تا ‫همین حدشم بد بود. 169 00:07:18,205 --> 00:07:19,745 ‫خب، مسئله مهم اینه که، 170 00:07:19,745 --> 00:07:22,715 ‫الکس امضاشو گرفت، ‫جدول امتیازات شد 171 00:07:22,715 --> 00:07:26,795 ‫گرچن: 1000973 ‫دنیا: صفر. 172 00:07:26,795 --> 00:07:28,305 ‫دقیقاً درسته. 173 00:07:28,305 --> 00:07:30,305 ‫با این بسته موفق باشی «رد». 174 00:07:30,305 --> 00:07:31,595 ‫تو هم همینطور گرچن. 175 00:07:31,595 --> 00:07:34,385 ‫و هرکاری میکنی، 176 00:07:34,385 --> 00:07:37,225 ‫برای دیدن اون فیلم ‫بلیت دوباره نگیر. 177 00:07:39,355 --> 00:07:43,395 ‫مجبور بود اینو بگه. 178 00:07:43,395 --> 00:07:47,485 ‫آقای کالدور، این محاکمه برای ‫دو هفته آینده برنامه ریزی شده. 179 00:07:47,485 --> 00:07:49,775 ‫پس بهتره دلیل خوبی داشته باشید. 180 00:07:49,775 --> 00:07:51,235 ‫دارم عالیجناب، میخواستم 181 00:07:51,235 --> 00:07:53,325 ‫خانم «ویلر» از این پرونده ‫حذف بشه. 182 00:07:53,325 --> 00:07:55,495 ‫- بر چه اساسی؟ ‫- بر این اساس که تو 183 00:07:55,495 --> 00:07:57,535 ‫قبلاً وکیل موکل من بودی. 184 00:07:57,535 --> 00:07:59,035 ‫- حقیقت داره خانم ویلر؟ ‫- البته که نه. 185 00:07:59,035 --> 00:08:00,875 ‫هرگز روی پرونده اونها کار نکردم. 186 00:08:00,875 --> 00:08:05,005 ‫خب بر اساس این برگه صورتحساب ‫معلومه که کار کردید. 187 00:08:06,335 --> 00:08:08,795 ‫این برای 7 سال پیش ‫به مدت 2 ساعت بود. 188 00:08:08,795 --> 00:08:10,505 ‫عالیجناب، من یه کارمند بودم. 189 00:08:10,505 --> 00:08:13,055 ‫حتماًیه نفر ازم خواسته ‫چندتا کپی بگیرم و صورت جلسه کنم. 190 00:08:13,055 --> 00:08:15,095 ‫یه دقیقه پیش هم براشون کار نکرده بودی. 191 00:08:15,095 --> 00:08:16,435 ‫حالا شد فقط یه کپی گرفتن؟ 192 00:08:16,435 --> 00:08:18,395 ‫- عالیجناب. ‫- این صورت جلسه توئه مگه نه؟ 193 00:08:18,395 --> 00:08:22,185 ‫- ینی این امضای توئه، درسته؟ ‫- بله. 194 00:08:22,185 --> 00:08:24,565 ‫ولی حتی اگه از نظر ‫فنی برای گری اسکیل کار کرده باشم، 195 00:08:24,565 --> 00:08:26,815 ‫هرگز به اطلاعات خاص دسترسی نداشتم. 196 00:08:26,815 --> 00:08:28,775 ‫مگه اینکه درمورد صورت جلسه ‫دروغ گفته باشی، 197 00:08:28,775 --> 00:08:31,365 ‫که میشه تخلف کلاهبرداری، ‫اونوقت فنی یا نه، 198 00:08:31,365 --> 00:08:32,905 ‫تو محکوم به ارتباط خاص هستی. 199 00:08:32,905 --> 00:08:35,325 ‫عالیجناب، اون برای شکایت از یه 200 00:08:35,325 --> 00:08:37,575 ‫وکیل قدیمی ممنوع شده. 201 00:08:37,575 --> 00:08:39,875 ‫متأسفانه درست میگه ‫خانم ویلر. 202 00:08:39,875 --> 00:08:41,955 ‫مگه اینکه کسی توی شرکت شما باشه 203 00:08:41,955 --> 00:08:44,795 ‫که این ارتباط خاصُ نداشته باشه ‫شما از این پرونده معاف هستید. 204 00:08:48,755 --> 00:08:50,965 ‫لوئیس، عوضی کثافت. 205 00:08:50,965 --> 00:08:52,845 ‫بابت تقلب تو زیست شناسی ‫زیرآبمو زدی. 206 00:08:52,845 --> 00:08:55,135 ‫آره زدم، چون منصفانه نیست، 207 00:08:55,135 --> 00:08:56,805 ‫آقای «اوکانر» به ‫این چیزا نمره نمیده. 208 00:08:56,805 --> 00:08:58,435 ‫الان داری چغلی هم میکنی. 209 00:08:58,435 --> 00:09:00,805 ‫بخاطر تو اوکانر بهم 10 داد، 210 00:09:00,805 --> 00:09:03,515 ‫و بابام قراره منو بکشه. ‫میدونی ینی چی؟ 211 00:09:03,515 --> 00:09:05,935 ‫تو باید تا آخر سال ‫تکالیف منو بنویسی. 212 00:09:05,935 --> 00:09:07,945 ‫و قرار نیست یه کلمه هم به کسی بگی. 213 00:09:07,945 --> 00:09:09,985 ‫نمینویسم تو هم نمیتونی ‫مجبورم کنی. 214 00:09:09,985 --> 00:09:12,575 ‫شاید گوش نمیکردی. ‫من زیست شناسی بلد نیستم. 215 00:09:12,575 --> 00:09:14,865 ‫که ینی نمیدونم کلیه کجاست. 216 00:09:14,865 --> 00:09:16,115 ‫نکنه اینجان؟ 217 00:09:16,115 --> 00:09:17,075 ‫اینجا؟ 218 00:09:17,075 --> 00:09:18,495 ‫یا اینجا؟ 219 00:09:18,495 --> 00:09:20,825 ‫هنوزم درمورد کمک کردن به ‫من فلسفه بافی میکنی؟ 220 00:09:20,825 --> 00:09:24,045 ‫باشه مینویسم، فقط ولم کن. 221 00:09:24,045 --> 00:09:25,255 ‫افرین پسر. 222 00:09:25,255 --> 00:09:27,215 ‫هرروز، قبل از زنگ اول، 223 00:09:27,215 --> 00:09:28,965 ‫تکالیف باید دستم باشه. 224 00:09:28,965 --> 00:09:31,005 ‫اگه دیر کنی، یه سفر با هم 225 00:09:31,005 --> 00:09:33,675 ‫به انبار تجهیزات مدرسه میزنیم، 226 00:09:33,675 --> 00:09:36,135 ‫و اونجا زندانیت میکنم. 227 00:09:43,685 --> 00:09:46,605 ‫باقی سال تو مدرسه میدویدم، 228 00:09:46,605 --> 00:09:48,985 ‫از اینکه دیر کنم وحشت میکردم. 229 00:09:48,985 --> 00:09:52,275 ‫بار اول که دیر کردم ‫«چز» به قولش عمل کرد. 230 00:09:52,275 --> 00:09:53,525 ‫منو کشوند به سالن بدنسازی، 231 00:09:53,525 --> 00:09:56,195 ‫منو انداخت تو انبار تجهیزات، 232 00:09:56,195 --> 00:09:57,995 ‫و میگفت اگه به کسی بگم، 233 00:09:57,995 --> 00:09:59,205 ‫دفعه بعد بدتر میشه. 234 00:09:59,205 --> 00:10:01,415 ‫لوئیس، تو بهم درمورد سختیهات در 235 00:10:01,415 --> 00:10:03,665 ‫دوران جوانیت گفتی، ولی... 236 00:10:03,665 --> 00:10:06,585 ‫راستش اصلاً این بخشی ‫نبود که بهش فکر میکردم. 237 00:10:06,585 --> 00:10:09,295 ‫میدونی، تا آخر کار، 238 00:10:09,295 --> 00:10:11,505 ‫دیگه مقاومت نکردم. 239 00:10:11,505 --> 00:10:14,255 ‫اگه دیر میکردم ‫چز تمام راهرو منو میکشوند، 240 00:10:14,255 --> 00:10:15,545 ‫میرفتیم باشگاه، 241 00:10:15,545 --> 00:10:18,385 ‫اون در انبار تجهیزات باز میکرد، 242 00:10:18,385 --> 00:10:20,555 ‫منم تکالیفشو بهش میدادم، 243 00:10:20,555 --> 00:10:23,145 ‫و خودم میرفتم اون تو. 244 00:10:23,145 --> 00:10:25,895 ‫نمیتونم تصور کنم بعد از اینهمه 245 00:10:25,895 --> 00:10:28,105 ‫سال که دوباره دیدیش چه ‫حسی بهت دست داد. 246 00:10:28,105 --> 00:10:31,645 ‫تنها چیزی که داشت بگه، ‫"به دل نگیر" بود. 247 00:10:31,645 --> 00:10:33,235 ‫خب، به دل گرفتم. 248 00:10:33,235 --> 00:10:35,905 ‫احساساتی که از اون ‫موقع با خودت حمل میکردی. 249 00:10:35,905 --> 00:10:38,235 ‫برای همین میخواستم اینو نشونت بدم. 250 00:10:38,235 --> 00:10:42,745 ‫چیزیه که 30 ساله بهش نگاه نکرده بودم. 251 00:10:48,625 --> 00:10:51,255 ‫لوئیس، وقتی اینو به ‫شیلا نشون دادی چی گفت؟ 252 00:10:51,255 --> 00:10:52,925 ‫نشونش دادم؟ نه نتونستم اینکارو بکنم. 253 00:10:52,925 --> 00:10:54,425 ‫چرا نه؟ 254 00:10:54,425 --> 00:10:56,675 ‫چون به محض اینکه رفتیم ‫تحقیق کردم، 255 00:10:56,675 --> 00:10:58,135 ‫به این امید که حقیقت نداشته باشه. 256 00:10:58,135 --> 00:11:00,175 ‫ولی از این یارو بهتر نیست. 257 00:11:00,175 --> 00:11:03,055 ‫اگه میخوایم برای داشتن ‫بچه شانسی داشته باشیم، 258 00:11:03,055 --> 00:11:06,555 ‫باید با این احساساتم کنار بیام. 259 00:11:06,555 --> 00:11:10,935 ‫پس حداقل بذار شیلا از ‫چیزی که تحمل میکنی خبرداشته باشه. 260 00:11:10,935 --> 00:11:12,815 ‫چون اگه خودتو خالی نکنی، 261 00:11:12,815 --> 00:11:16,195 ‫احتمال زیاد انفجاری درکار خواهد بود. 262 00:11:23,325 --> 00:11:26,285 ‫«هاروی»؟ ببخشید که مزاحمت ‫میشم ولی یه دقیقه وقت داری؟ 263 00:11:26,285 --> 00:11:27,995 ‫ها، باورم نمیشه. 264 00:11:27,995 --> 00:11:30,625 ‫اوضاع روی پرونده‌ای که کار میکردی ‫خوب پیش نرفت حالا کمک میخوای. 265 00:11:30,625 --> 00:11:32,465 ‫- اینو نگفتم. ‫- نیاز نبود. 266 00:11:32,465 --> 00:11:35,545 ‫با صدای نازکت اومدی اینجا، 267 00:11:35,545 --> 00:11:37,345 ‫و بهت هشدار داده ‫بودم این اتفاق میافته. 268 00:11:37,345 --> 00:11:38,965 ‫- شاید گفته بودی... ‫- شاید نه. 269 00:11:38,965 --> 00:11:41,555 ‫گفتم با آدم اشتباهی درگیر شدی، 270 00:11:41,555 --> 00:11:43,885 ‫و تو گفتی میدونستی داری چیکار میکنی. 271 00:11:43,885 --> 00:11:45,225 ‫باشه هاروی. 272 00:11:45,225 --> 00:11:46,895 ‫حق با تو بود. 273 00:11:46,895 --> 00:11:49,775 ‫حالا میخوای بگی "بهت که گفتم" ‫یا کمکم میکنی طرفُ شکست بدیم؟ 274 00:11:49,775 --> 00:11:51,275 ‫نمیدونی میخوام چیکار کنم. 275 00:11:51,275 --> 00:11:54,025 ‫ولی چون نمیتونم انجامش بدم ‫فکر کنم مجبورم کمکت کنم. 276 00:11:54,025 --> 00:11:56,905 ‫اگه قصدت اینه که با من دربیافتی، 277 00:11:56,905 --> 00:11:59,155 ‫میتونیم وقتی کارمون تموم ‫شد بریم تو رینگ. 278 00:11:59,155 --> 00:12:01,365 ‫منظورم این بود که میخوام دهنتو ببندم. 279 00:12:01,365 --> 00:12:04,325 ‫ولی شنیدم با بوکس به خیلیا پز دادی. 280 00:12:04,325 --> 00:12:07,125 ‫و باور کن اصلاً دلت نمیخواد ‫با این هیکل در بیافتی. 281 00:12:07,125 --> 00:12:09,125 ‫من بوکس کار نمیکنم هاروی، ‫کیک بوکس کار میکنم. 282 00:12:09,125 --> 00:12:11,295 ‫و پاهای من 50 برابر ‫از دستای تو قوی تره. 283 00:12:11,295 --> 00:12:13,415 ‫اینکه خارج از کلاس وزنت 284 00:12:13,415 --> 00:12:15,795 ‫مبارزه کردی دلیل تمام این مشکلاتت بود. 285 00:12:15,795 --> 00:12:18,715 ‫حالا میخوای بفهمی چطور ‫خلاص بشی یا میخوای 286 00:12:18,715 --> 00:12:21,175 ‫در مورد زمین زدن من ‫داستان سرایی کنی؟ 287 00:12:21,175 --> 00:12:23,265 ‫میخوام بفهمم چطور خلاص بشم. 288 00:12:23,265 --> 00:12:24,885 ‫پس میریم طبقه بالا 289 00:12:24,885 --> 00:12:26,685 ‫و یه پیتزا پپرونی پنیری سفارش میدیم. 290 00:12:26,685 --> 00:12:28,855 ‫چون شاید این مبارزه خواسته من نباشه، 291 00:12:28,855 --> 00:12:33,185 ‫ولی اجازه نمیدم اریک کالدور آرایشگر 292 00:12:33,185 --> 00:12:35,775 ‫یکی از آدمای منو شکست بده. 293 00:12:39,735 --> 00:12:40,905 ‫هی. 294 00:12:42,445 --> 00:12:44,655 ‫اه، این برای چیه؟ 295 00:12:46,745 --> 00:12:49,335 ‫اینکه امروز کنار من بودی. 296 00:12:49,335 --> 00:12:51,495 ‫البته، بهت گفتم میام. 297 00:12:51,495 --> 00:12:53,045 ‫خب خیلی احساس راحتی کردم. 298 00:12:53,045 --> 00:12:57,125 ‫و باید بگم، چز واقعاً دانش بالایی داره، 299 00:12:57,125 --> 00:12:59,755 ‫و رفتارش واقعاً بینظیر بود. 300 00:12:59,755 --> 00:13:02,215 ‫درسته، اون بهترینه. 301 00:13:02,215 --> 00:13:05,135 ‫قراره به وقتش کلی بچه از 302 00:13:05,135 --> 00:13:06,385 ‫سرو کولمون بالا بره. 303 00:13:06,385 --> 00:13:08,265 ‫لوئیس، چیزی شده؟ 304 00:13:09,855 --> 00:13:11,855 ‫«چز» قلدر دبیرستانم بود. 305 00:13:11,855 --> 00:13:15,145 ‫اون تمام سال منو عذاب میداد. 306 00:13:15,145 --> 00:13:18,155 ‫وحشتناکه، چرا چیزی بهم نگفتی؟ 307 00:13:18,155 --> 00:13:19,565 ‫چون 30 سال پیش بود. 308 00:13:19,565 --> 00:13:21,735 ‫نمیذارم یه موضوع مربوط به دبیرستان 309 00:13:21,735 --> 00:13:23,735 ‫مارو از داشتن بهترین متخصص محروم کنه. 310 00:13:23,735 --> 00:13:25,535 ‫خب میتونیم دومین متخصصُ پیدا کنیم. 311 00:13:25,535 --> 00:13:27,455 ‫نه نمیتونیم، اگه این جواب نده، 312 00:13:27,455 --> 00:13:29,205 ‫هیچوقت خودمو نمیبخشم. 313 00:13:29,205 --> 00:13:31,125 ‫خودم درستش میکنم. 314 00:13:31,125 --> 00:13:35,125 ‫- مطمئنی؟ ‫- بهم اعتماد کن، طوریم نمیشه. 315 00:13:36,835 --> 00:13:39,615 ‫«کارلا»، پیامتو گرفتم. ‫به محض اینکه تونستم اومدم. 316 00:13:39,615 --> 00:13:43,055 ‫باید از اون حقوقی که بهت ‫میدیم استفاده کنی یه ماشین سریعتر بخری. 317 00:13:43,055 --> 00:13:45,555 ‫چون فهمیدم دیگه معامله توزیع نداریم. 318 00:13:45,555 --> 00:13:47,595 ‫- درمورد چی حرف میزنی؟ ‫- توزیع کننده ما 319 00:13:47,595 --> 00:13:48,975 ‫گفتی معامله باهاش قطعیه 320 00:13:48,975 --> 00:13:50,895 ‫گفت یه پیشنهاد جدید گرفتن. 321 00:13:50,895 --> 00:13:53,565 ‫اگه به این سرعت یه پیشنهاد بهتر ‫بدست آوردن، داشتن 322 00:13:53,565 --> 00:13:56,065 ‫- با سوءنیت مذاکره میکردند. ‫- برام مهم نیست. 323 00:13:56,065 --> 00:13:58,275 ‫میخوام بدونم تو میخوای چیکار کنی. 324 00:13:58,275 --> 00:14:00,105 ‫بهشون یادآوری میکنم تنها ‫راهی که میتونند توافق 325 00:14:00,105 --> 00:14:01,945 ‫نقض کنند اینه که ‫امضا بدستشون نرسیده باشه. 326 00:14:01,945 --> 00:14:04,115 ‫- و اگه خواستند دلیل دیگری... ‫- هنوز نفهمیدی؟ 327 00:14:04,115 --> 00:14:05,655 ‫دلیل دیگه‌ای ندارن. 328 00:14:05,655 --> 00:14:08,825 ‫گفتند امضا هیچوقت بدستشون نرسیده. 329 00:14:08,825 --> 00:14:11,325 ‫«کارلا» دارم بهت میگم، ‫اون امضا بدستشون رسیده، 330 00:14:11,325 --> 00:14:13,285 ‫و قرار نیست زیر توافق بزنند. 331 00:14:13,285 --> 00:14:14,995 ‫بهتره حق با تو باشه. 332 00:14:14,995 --> 00:14:17,835 ‫چون آینده ما به این ‫توسعه بستگی داره. 333 00:14:17,835 --> 00:14:21,885 ‫و همونطور که گفتم، تو ‫بهم گفتی توافق قطعیه. 334 00:14:27,265 --> 00:14:30,515 ‫گرچن، بهم بگو امضای لوئیسُ ‫ارسال کردی. 335 00:14:30,515 --> 00:14:31,895 ‫فرستادم چطور؟ 336 00:14:31,895 --> 00:14:33,645 ‫میگن بدستشون نرسیده. 337 00:14:33,645 --> 00:14:35,065 ‫این دیگه از اون مزخرفاته. 338 00:14:35,065 --> 00:14:37,185 ‫پیک امروز عصر اومد و برد. 339 00:14:37,185 --> 00:14:38,935 ‫پس یا پیک نتونسته بفرسته... 340 00:14:38,935 --> 00:14:40,945 ‫یا این آدما دارن دروغ میگن. 341 00:14:40,945 --> 00:14:43,155 ‫میخوام یه رسید از ‫اون پیک بهم بدی. 342 00:14:43,155 --> 00:14:45,735 ‫تا فردا صبح به دستت ‫میرسه، نگران نباش. 343 00:14:45,735 --> 00:14:46,785 ‫درستش میکنیم. 344 00:14:46,785 --> 00:14:47,985 ‫ممنون گرچن. 345 00:14:47,985 --> 00:14:50,285 ‫خوشحالم که حواست جمع کردی. 346 00:14:52,995 --> 00:14:54,745 ‫صبر کن. 347 00:14:54,745 --> 00:14:58,205 ‫اگه بتونیم ثابت کنیم هیچ ‫ارتباطی با گری اسکیل نداشتی، 348 00:14:58,205 --> 00:15:01,165 ‫میتونیم ادعا کنیم هیچ ‫رابطه خاصی وجود نداشته. 349 00:15:01,165 --> 00:15:02,545 ‫اینم یه فکریه. 350 00:15:02,545 --> 00:15:04,755 ‫ولی اگه همه رو از اونموقع احضار کنیم، 351 00:15:04,755 --> 00:15:06,845 ‫براشون مهم نیست بهم ‫کمک کنند تا بتونم شکایت کنم. 352 00:15:06,845 --> 00:15:09,595 ‫تازه کالدور میتونه بگه خیلی مهم نیست 353 00:15:09,595 --> 00:15:11,725 ‫چون تو اطلاعات طبقه بندی شده رو دیدی. 354 00:15:11,725 --> 00:15:13,555 ‫خدا لعنتش کنه. 355 00:15:13,555 --> 00:15:16,315 ‫فقط میخواستم به رابرت ‫یه موکل دیگه بدم. 356 00:15:16,315 --> 00:15:20,145 ‫نه تو که تقصیری نداری، ‫فقط داشتی برای رضای خدا کار میکردی. 357 00:15:20,145 --> 00:15:22,105 ‫خیلی خب، نمیخواد حالا برام قیف بیای. 358 00:15:22,105 --> 00:15:24,855 ‫اگه قراره امشب خوش بگذرونیم چرا. 359 00:15:24,855 --> 00:15:26,275 ‫حرف خوشگذرونی شد... 360 00:15:26,275 --> 00:15:28,485 ‫دیروقته، یه پیتزا خوردیم، 361 00:15:28,485 --> 00:15:30,785 ‫باید بپرسم، بین تو و رابرت ‫چی هست؟ 362 00:15:30,785 --> 00:15:33,115 ‫درمورد خودم و رابرت با ‫تو حرف نمیزنم. 363 00:15:33,115 --> 00:15:35,455 ‫ینی میتونی به «دانا» بگی ‫ولی به نمیگی؟ 364 00:15:35,455 --> 00:15:37,375 ‫- میدونی قرار میذاشتیم؟ ‫- معلومه که میدونم. 365 00:15:37,375 --> 00:15:38,995 ‫همه چیزُ میدونم. 366 00:15:38,995 --> 00:15:41,005 ‫حتی اونوقتی که سعی کردی... 367 00:15:41,005 --> 00:15:42,375 ‫نه تو هیچی نمیدونی. 368 00:15:42,375 --> 00:15:44,505 ‫فقط میخوای کاری کنی ‫دهنم باز بشه 369 00:15:44,505 --> 00:15:46,885 ‫چون دانا همچین کاری نمیکرد. ‫- اگه اینطور باشه چی؟ 370 00:15:46,885 --> 00:15:48,885 ‫وقتی ازم خواستی اینکارو بخاطر 371 00:15:48,885 --> 00:15:51,635 ‫الکس بکنم دقیقاً همینو بهت گفتم. 372 00:15:51,635 --> 00:15:53,385 ‫اگه اینطور باشی چی؟ 373 00:15:53,385 --> 00:15:55,935 ‫شاید بیشتر از اونی که ‫فکرشو میکردی شبیه هم هستیم. 374 00:15:55,935 --> 00:15:58,685 ‫دقیقاً همینو بهم گفتی همون ‫شبی که اولین بار اومدی اینجا 375 00:15:58,685 --> 00:16:00,645 ‫وقتی بهم بیلاخ نشون دادی. 376 00:16:00,645 --> 00:16:02,565 ‫تا اونجایی که یادمه ‫تو هم نشون دادی. 377 00:16:02,565 --> 00:16:04,735 ‫آره خب، شاید واقعاً... 378 00:16:04,735 --> 00:16:07,405 ‫یه لحظه، بیشتر از اونی ‫که فکر میکردیم. 379 00:16:07,405 --> 00:16:09,025 ‫اگه فقط منو تو نباشیم چی؟ 380 00:16:09,025 --> 00:16:10,785 ‫- منظورت چیه؟ ‫- کالدور. 381 00:16:10,785 --> 00:16:12,745 ‫گفت تنها راهی که برگه صورت جلسه 382 00:16:12,745 --> 00:16:14,535 ‫حقیقت نداشته باشه اینکه دروغ گفته باشم. 383 00:16:14,535 --> 00:16:17,415 ‫اگه خودش دروغ گفت چی، ‫و اون صورتها وجود نداشته باشن؟ 384 00:16:17,415 --> 00:16:20,165 ‫انگار یه نفر باید به ‫اریک کالدور سر بزنه. 385 00:16:20,165 --> 00:16:22,415 ‫فکر میکنی از پسش بربیای؟ 386 00:16:22,415 --> 00:16:25,295 ‫- چرا من از پسش بربیام؟ ‫- چون... 387 00:16:25,295 --> 00:16:28,465 ‫بهم کمک کردی وقتی مجبور نبود، 388 00:16:28,465 --> 00:16:30,755 ‫و گفتی میخواستی یکم ‫خوش بگذرونی. 389 00:16:30,755 --> 00:16:32,305 ‫چه راهی برای خوشگذرونی بهتر 390 00:16:32,305 --> 00:16:34,345 ‫از گیردادن به اریک کالدور؟ ‫- فهمیدم. 391 00:16:34,345 --> 00:16:36,765 ‫نمیخوای فقط به رابرت کادو بدی. 392 00:16:36,765 --> 00:16:40,645 ‫میخوای من شخصاً روی ‫موفقیتت سرمایه گذاری کنم. 393 00:16:40,645 --> 00:16:42,315 ‫اگه اینطور باشه چی؟ 394 00:16:42,315 --> 00:16:44,485 ‫باشه سامانتا، خودم ‫ترتیب اریکُ میدم. 395 00:16:44,485 --> 00:16:46,315 ‫ولی قبل از اینکه بریم، 396 00:16:46,315 --> 00:16:49,655 ‫این فکر براین اساس اومد ‫که گفتی مثل اون هستی، 397 00:16:49,655 --> 00:16:52,745 ‫و اینکه در مورد مدارک ساختگی حرف زدی. 398 00:16:52,745 --> 00:16:54,575 ‫جواب هست نه، هاروی. 399 00:16:54,575 --> 00:16:57,825 ‫من هرگز تو زندگیم مدارک دستکاری نداشتم. 400 00:16:59,835 --> 00:17:01,955 ‫سلام، یه رسید برای بسته‌ای 401 00:17:01,955 --> 00:17:03,205 ‫که از خدمات شما فرستادم میخوام. 402 00:17:03,205 --> 00:17:04,955 ‫البته، شماره سفارش شما چنده؟ 403 00:17:04,955 --> 00:17:07,375 ‫12657. 404 00:17:08,925 --> 00:17:11,465 ‫سوابق نشون میده اون بسته ‫هرگز فرستاده نشده. 405 00:17:11,465 --> 00:17:13,715 ‫خب سوابق شما اشتباهه ‫چون خودم ارسالش کردم. 406 00:17:13,715 --> 00:17:15,885 ‫متأسفم خانم، نمیدونم چی بگم. 407 00:17:15,885 --> 00:17:18,265 ‫چیزی نگو، منو به مأمور ‫پیک وصل کن. 408 00:17:18,265 --> 00:17:21,355 ‫اگه سابقه‌ای وجود نداشته باشه ‫حرف زدن با اون هم فایده نداره. 409 00:17:21,355 --> 00:17:24,225 ‫پیکهای ما سرشون شلوغه ‫و منم وقت ندارم که... 410 00:17:24,225 --> 00:17:27,195 ‫گوش کن خانم جوان، فکر کردی ‫سر من شلوغ نیست؟ هست. 411 00:17:27,195 --> 00:17:29,315 ‫ولی اینقدر سرم شلوغ نیست که ‫بفهمم کجا زندگی میکنی، 412 00:17:29,315 --> 00:17:31,985 ‫و اسم ندیمه مادرت چیه و ‫هر چیز دیگه‌ای 413 00:17:31,985 --> 00:17:34,985 ‫که بتونم باهاش زندگیتو ‫جهنم کنم، اگه منو 414 00:17:34,985 --> 00:17:36,455 ‫به اون پیک کوفتی وصل نکنی. 415 00:17:36,455 --> 00:17:39,165 ‫ببینم میتونم پیداش کنم. 416 00:17:43,035 --> 00:17:44,585 ‫- سلام؟ ‫- سلام «لیروی». 417 00:17:44,585 --> 00:17:47,005 ‫- خدارو شکر تویی. ‫- آره منم خب. 418 00:17:47,005 --> 00:17:49,125 ‫فهمیدم مشکلی هست. 419 00:17:49,125 --> 00:17:50,175 ‫بله هست. 420 00:17:50,175 --> 00:17:51,465 ‫امروز عصر روی میزم 421 00:17:51,465 --> 00:17:52,845 ‫یه بسته برات گذاشتم. 422 00:17:52,845 --> 00:17:54,965 ‫میدونم برشداشتی چون اونجا نبود. 423 00:17:54,965 --> 00:17:57,055 ‫ببخشید گرچن، اونجا نبود. 424 00:17:57,055 --> 00:17:59,015 ‫ده دقیقه اونجا بودم. 425 00:17:59,015 --> 00:18:01,855 ‫از دفتر پرسیدم ولی ‫دست اون نبود منم رفتم. 426 00:18:01,855 --> 00:18:06,185 ‫اه خب ممنون لیروی. 427 00:18:06,185 --> 00:18:07,525 ‫بابت وقتت ممنون. 428 00:18:07,525 --> 00:18:10,025 ‫- ببخش که مزاحم شدم. ‫- مشکلی نیست. 429 00:18:37,135 --> 00:18:38,725 ‫لعنتی. 430 00:18:41,055 --> 00:18:43,725 ‫سلام، شما باید «میسی» باشی. 431 00:18:43,725 --> 00:18:46,025 ‫درسته، و شما؟ 432 00:18:46,025 --> 00:18:47,685 ‫دوست «سندی مک کلاسکی». 433 00:18:47,685 --> 00:18:49,565 ‫زنی که قبلاً اینجا کار میکرد؟ 434 00:18:49,565 --> 00:18:51,655 ‫سندیُ یادمه اون آموزشم داد. 435 00:18:51,655 --> 00:18:53,405 ‫خب سعی کرد راستش. 436 00:18:53,405 --> 00:18:57,195 ‫من و سندی همدیگه رو ‫تو جانسون پاول میشناختیم. 437 00:18:57,195 --> 00:18:59,155 ‫همراه ربکا هارت و پت نیکولز. 438 00:18:59,155 --> 00:19:00,615 ‫دوران خوبی باهم داشتیم. 439 00:19:00,615 --> 00:19:02,705 ‫خب این چه ارتباطی با من داره؟ 440 00:19:02,705 --> 00:19:04,785 ‫سندی قبل از بازنشستگیش ‫مدیون من شد، 441 00:19:04,785 --> 00:19:06,205 ‫و میخوام دینشو ادا کنه. 442 00:19:06,205 --> 00:19:08,625 ‫- خب بهش زنگ بزن. ‫- خب اون الان اینجا نیست. 443 00:19:08,625 --> 00:19:11,545 ‫و تو پشت این میز نشستی ‫پس دین به گردن توئه. 444 00:19:11,545 --> 00:19:14,965 ‫میخوام اینو ثبتش کنید ‫که دیروز دستتون رسید. 445 00:19:18,015 --> 00:19:21,555 ‫مشکلش اینه که دیروز ‫دستمون نرسیده. 446 00:19:21,555 --> 00:19:24,395 ‫- یه اشتباه لپی بود. ‫- اگرم باشه اشتباه شماست. 447 00:19:24,395 --> 00:19:25,765 ‫چرا من باید درستش کنم؟ 448 00:19:25,765 --> 00:19:27,145 ‫چون سندی بهم مدیون بود. 449 00:19:27,145 --> 00:19:29,065 ‫ما اینطوری بهم کمک میکردیم. 450 00:19:29,065 --> 00:19:31,275 ‫قبل از اینکه به دنیا بیای ‫اینطوری بوده. 451 00:19:31,275 --> 00:19:34,445 ‫و وقتی اون از اینجا رفت ‫فرصت تو برای نقد کردن اون دین از بین رفت. 452 00:19:34,445 --> 00:19:36,865 ‫- گوش کن خانم جوان. ‫- نه تو گوش کن. 453 00:19:36,865 --> 00:19:38,905 ‫داری ازم میخوای به رئیسم دروغ بگم، 454 00:19:38,905 --> 00:19:41,955 ‫خب اینکارو نمیکنم. ‫پس بجای اینکه بیای اینجا 455 00:19:41,955 --> 00:19:43,995 ‫سعی کنی منو درگیر یه 456 00:19:43,995 --> 00:19:46,245 ‫سنت 80 ساله بکنی، 457 00:19:46,245 --> 00:19:49,125 ‫چرا از همون اول ‫حواستو جمع نکردی؟ 458 00:19:49,125 --> 00:19:52,425 ‫فکر کردی یه دافی هستی ‫و به کسی نیاز نداری. 459 00:19:52,425 --> 00:19:55,345 ‫خب یه روز تو موقعیتی مثل ‫من قرار میگیری، 460 00:19:55,345 --> 00:19:57,755 ‫و آرزو میکردی ای کاش یه نفر 461 00:19:57,755 --> 00:20:00,225 ‫بود که میتونستی ازش کمک بخوای. ‫- شاید درست باشه. 462 00:20:00,225 --> 00:20:04,685 ‫ولی یه چیزی بهم میگه تا اون موقع ‫تو دیگه بارتو بستی. 463 00:20:16,815 --> 00:20:18,945 ‫هاروی اسپکتر. 464 00:20:18,945 --> 00:20:20,655 ‫بهم نگو. 465 00:20:20,655 --> 00:20:23,455 ‫تو یه پرونده از سامانتا گرفتی ‫که من دمشو ازش چیدم، 466 00:20:23,455 --> 00:20:25,875 ‫و حالا قراره از ترس به خودم بلرزم. 467 00:20:25,875 --> 00:20:28,625 ‫فکر کردی همینطوری ولت ‫میکنم اریک؟ عمراً. 468 00:20:28,625 --> 00:20:30,665 ‫- چی میخوای بگی؟ ‫- از قدیم گفتن. 469 00:20:30,665 --> 00:20:33,165 ‫یا طرف مقابل رو متهم ‫کن یا خودت گناهکار هستی. 470 00:20:33,165 --> 00:20:35,045 ‫از قدیم گفتن برو سر اصل مطلب. 471 00:20:35,045 --> 00:20:37,465 ‫تو گفتی سامانتا در مورد ‫اون صورت حساب دروغ گفته. 472 00:20:37,465 --> 00:20:40,005 ‫که به این فکر افتادیم تو درمورد ‫اون صورت حساب دروغ گفتی. 473 00:20:40,005 --> 00:20:41,805 ‫سامانتا هرگز برای گری اسکیل ‫کار نکرده. 474 00:20:41,805 --> 00:20:45,055 ‫خب یه بار دیگه بگو ‫و منم بخاطر تهمت ازت شکایت میکنم. 475 00:20:45,055 --> 00:20:46,765 ‫نمیگم فقط ثابتش میکنم. 476 00:20:46,765 --> 00:20:49,145 ‫میخوای وارد مغزم بشی تا ‫به کاری که نکردم اغراق کنم؟ 477 00:20:49,145 --> 00:20:52,065 ‫نه اریک، من تمام صورت حسابها و تمام 478 00:20:52,065 --> 00:20:54,945 ‫صورت جلسه هایی که توسط ‫سامانتا نوشته شده احضار میکنم. 479 00:20:54,945 --> 00:20:58,025 ‫وقتی جور درنیان، نیاز پیدا ‫نمیکنیم این پرونده ادامه پیدا کنه 480 00:20:58,025 --> 00:21:01,445 ‫چون تا اون موقع بخاطر ادله ‫ساختگی منفصل میشی. 481 00:21:01,445 --> 00:21:03,195 ‫امکان نداره مجبور بشم تمام 482 00:21:03,195 --> 00:21:05,415 ‫سوابق وابسته رو به ‫شرکت رقیب بدم. 483 00:21:05,415 --> 00:21:09,035 ‫واقعاً میخوای به خاطر ‫یه وکیل این ریسکُ بکنی؟ 484 00:21:09,035 --> 00:21:12,455 ‫بیخیالش شو اریک. ‫تموم شد. 485 00:21:12,455 --> 00:21:15,675 ‫پس گرفتن همکار من و نیمی 486 00:21:15,675 --> 00:21:18,545 ‫از تجارت من کافی نبود؟ ‫حالا اومدی دنبال بقیه‌اش؟ 487 00:21:18,545 --> 00:21:20,305 ‫من دنبال چیزی نیومدم. 488 00:21:20,305 --> 00:21:22,925 ‫ولی حالا که بحثش شد، 489 00:21:22,925 --> 00:21:25,885 ‫من همکارتو ازت نگرفتم، ‫تو بهش نارو زدی 490 00:21:25,885 --> 00:21:27,845 ‫خواستی هردو شرکتُ بدزدی. 491 00:21:27,845 --> 00:21:30,515 ‫پس اگه فکر کردی این بغض ‫تو گلوت قراره رو من اثر بذاره، 492 00:21:30,515 --> 00:21:33,065 ‫بهتره یه دستمال برداری اشکاتو پاک کنی، 493 00:21:33,065 --> 00:21:34,565 ‫و به یکی دیگه بگی. 494 00:21:34,565 --> 00:21:36,985 ‫و وقتی تموم شدی، به ‫گری اسکیل زنگ میزنی 495 00:21:36,985 --> 00:21:39,695 ‫و بهشون میگی وکیلشون من هستم. 496 00:21:48,535 --> 00:21:49,955 ‫گرچن. 497 00:21:49,955 --> 00:21:51,495 ‫چی باعث شد به دفتر من بیای؟ 498 00:21:51,495 --> 00:21:53,625 ‫- کمک لازم دارم. ‫- بذار حدس بزنم. 499 00:21:53,625 --> 00:21:56,165 ‫اومدی اینجا چون شنیدی ‫کارچاق کن هستم. 500 00:21:56,165 --> 00:21:58,755 ‫اومدم چون وقتی لوئیس سرت داد زد، 501 00:21:58,755 --> 00:22:00,385 ‫نرفتی سراغ رابرت. 502 00:22:00,385 --> 00:22:03,095 ‫رفتی پیش هاروی چون میدونستی ‫اون کمک لازم داره. 503 00:22:03,095 --> 00:22:05,425 ‫و الان تو به دوست احتیاج داری. 504 00:22:05,425 --> 00:22:08,595 ‫من گند زدم، بدجور. 505 00:22:08,595 --> 00:22:11,475 ‫اسنادی که باید میفرستادم ‫ارسال نکردم، 506 00:22:11,475 --> 00:22:14,185 ‫و حالا الکس ویلیامز قراره ‫تو بد کثافتی غرق بشه. 507 00:22:14,185 --> 00:22:15,985 ‫گرچن شاید کارم خوب باشه 508 00:22:15,985 --> 00:22:18,735 ‫- ولی نمیتونم زمانو برات برگردونم. ‫- میدونم. 509 00:22:18,735 --> 00:22:21,945 ‫از اون منشی کوفتی خواستم ‫هوامو داشته باشه، 510 00:22:21,945 --> 00:22:23,775 ‫ولی به قانونمون احترام نذاشت. 511 00:22:23,775 --> 00:22:25,495 ‫پس حالا میخوای کاری کنم 512 00:22:25,495 --> 00:22:27,205 ‫به نظر بیاد تقصیر ‫اونه نه تو. 513 00:22:27,205 --> 00:22:29,035 ‫درسته. 514 00:22:30,205 --> 00:22:32,995 ‫متأسفم، نمیتونم اینکارو بکنم. 515 00:22:32,995 --> 00:22:35,205 ‫به خاطر اینه که گفتم ‫میتونه به الکس ضرر بزنه؟ 516 00:22:35,205 --> 00:22:36,955 ‫این به الکس ربطی نداره. 517 00:22:36,955 --> 00:22:39,585 ‫اینو بهت میگم، چون کاری که برای 518 00:22:39,585 --> 00:22:42,845 ‫حل اینجور مشکلات لازمه میتونه ‫هزاران بار بدترش کنه. 519 00:22:42,845 --> 00:22:46,055 ‫و به عنوان دوستت بهت میگم ‫ارزششو نداره. 520 00:22:46,055 --> 00:22:47,515 ‫- ولی سامانتا... ‫- ولی نداره. 521 00:22:47,515 --> 00:22:49,765 ‫باید بری به الکس حقیقتُ بهش بگی. 522 00:22:49,765 --> 00:22:52,355 ‫چون موکل اونه و باید بدونه. 523 00:22:58,275 --> 00:23:01,195 ‫لوئیس، اینجا چیکار میکنی؟ ‫نیومدی شام. 524 00:23:01,195 --> 00:23:03,655 ‫شب همبرگر گوشته ‫شامو خوردم. 525 00:23:03,655 --> 00:23:05,285 ‫اگه میخوای بدونی دارم ‫قرارداد مینویسم. 526 00:23:05,285 --> 00:23:07,745 ‫چی؟ تکلیف درس مدنی یا چیزیه؟ 527 00:23:07,745 --> 00:23:09,995 ‫نه استر، یه سند ‫محکم قانونیه، 528 00:23:09,995 --> 00:23:12,535 ‫یه قراردادیه که میگه من ‫تا آخر سال 529 00:23:12,535 --> 00:23:14,495 ‫حسابمو با چز صاف میکنم. 530 00:23:14,495 --> 00:23:16,625 ‫ینی چون تورو میندازه تو انبار. 531 00:23:16,625 --> 00:23:18,205 ‫بله استر، منظورم همینه. 532 00:23:18,205 --> 00:23:20,675 ‫باور کن لوئیس. 533 00:23:20,675 --> 00:23:22,465 ‫هرکاری فکر میکنی انجام بدی، 534 00:23:22,465 --> 00:23:24,885 ‫چز فقط میتونه صدبرابر بدترش کنه. 535 00:23:24,885 --> 00:23:26,965 ‫ینی تو میدونی درافتادن ‫با قلدر ینی چی. 536 00:23:26,965 --> 00:23:28,425 ‫باور کن میدونم. 537 00:23:28,425 --> 00:23:31,015 ‫یادته پارسال از گروه ‫موسیقی انداختنم بیرون؟ 538 00:23:31,015 --> 00:23:32,895 ‫ینی وقتی به مامان گفتی نمیتونی 539 00:23:32,895 --> 00:23:34,145 ‫با من همکاری کنی؟ 540 00:23:34,145 --> 00:23:35,975 ‫فقط نمیتونستم رفتار 541 00:23:35,975 --> 00:23:38,485 ‫کارولین پرایس رو هرروز تحمل کنم. 542 00:23:38,485 --> 00:23:40,025 ‫نمیدونستم. 543 00:23:40,025 --> 00:23:41,775 ‫حالا که میدونی. 544 00:23:41,775 --> 00:23:43,695 ‫توصیه منو میخوای یا نه؟ 545 00:23:44,775 --> 00:23:46,325 ‫میخوام. 546 00:23:46,325 --> 00:23:48,575 ‫سرتو بگیر پایین هرکاری میگه بکن، 547 00:23:48,575 --> 00:23:50,655 ‫و امیدوار باش یادش ‫بره اصلاً وجود داشتی. 548 00:23:50,655 --> 00:23:52,705 ‫خب اون هیچوقت فراموش نمیکنه ‫استر، منم همینطور. 549 00:23:52,705 --> 00:23:54,375 ‫لوئیس، نمیفهمی؟ 550 00:23:54,375 --> 00:23:57,335 ‫آدمایی مثل چز همیشه ‫تو دبیرستان هرکاری میخوان میکنن. 551 00:23:57,335 --> 00:23:59,545 ‫ولی دبیرستان تموم میشه. ‫و قبل از اینکه بفهمی، 552 00:23:59,545 --> 00:24:02,255 ‫تو موفق میشی و اون ‫داره تو پمپ بنزین کار میکنه. 553 00:24:02,255 --> 00:24:04,755 ‫اه خدای من حق باتوئه. 554 00:24:04,755 --> 00:24:06,965 ‫الان اینقدر قدرت ندارم ‫که جلوشُ بگیرم. 555 00:24:06,965 --> 00:24:08,305 ‫ولی یه روزی نشونش میدم. 556 00:24:08,305 --> 00:24:10,015 ‫نه لوئیس منظورم این نیست. 557 00:24:10,015 --> 00:24:12,685 ‫حالا ببخشید، دیگه باید ‫قراردادمو بنویسم. 558 00:24:19,775 --> 00:24:21,735 ‫کارلا، بذار دوباره بهت زنگ بزنم. 559 00:24:21,735 --> 00:24:24,735 ‫فکر کنم چیزی که لازم ‫داریم الان وارد دفتر شد. 560 00:24:24,735 --> 00:24:26,365 ‫هنوز عصبانیه؟ 561 00:24:26,365 --> 00:24:28,535 ‫دیگه نه، به محض اینکه ‫رسیدُ بدی من. 562 00:24:28,535 --> 00:24:31,325 ‫مشکل همینه الکس، رسیدی نیست. 563 00:24:31,325 --> 00:24:34,165 ‫- دوباره بگو؟ ‫- اسنادو اصلاً نفرستادم. 564 00:24:34,165 --> 00:24:36,835 ‫داری شوخی میکنی؟ الان ‫داری بهم میگی؟ 565 00:24:36,835 --> 00:24:38,875 ‫تازه دیشب فهمیدم چه ‫اتفاقی افتاد. 566 00:24:38,875 --> 00:24:40,625 ‫پس چرا دیشب بهم نگفتی؟ 567 00:24:40,625 --> 00:24:41,955 ‫چون فکر کردم میتونم درستش کنم. 568 00:24:41,955 --> 00:24:43,415 ‫نه نه، بذار ببینم. 569 00:24:43,415 --> 00:24:45,755 ‫بعد از اینکه اون مزخرفات درمورد 570 00:24:45,755 --> 00:24:47,545 ‫صبح بخیر گرچن، چه قشنگ شدی ‫بهم دروغ گفتی. 571 00:24:47,545 --> 00:24:50,515 ‫دروغ نگفتم، وقتی فهمیدم ‫سعی کردم درستش کنم. 572 00:24:50,515 --> 00:24:54,055 ‫خب نکردی، وقتی کارلا بفهمه ‫تقصیر من بوده... 573 00:24:54,055 --> 00:24:57,185 ‫تقصیر منه، من گردن میگیرم. 574 00:24:57,185 --> 00:24:58,895 ‫گردن میگیری؟ 575 00:24:58,895 --> 00:25:01,355 ‫براشون مهم نیست تقصیر کی بوده. 576 00:25:01,355 --> 00:25:03,065 ‫موکل منه، گردن منه. 577 00:25:03,065 --> 00:25:04,645 ‫کاری هست بتونم بکنم؟ 578 00:25:04,645 --> 00:25:07,155 ‫آره از الان، به قولی که میدی عمل کن. 579 00:25:07,155 --> 00:25:08,945 ‫و اگه به هر دلیلی نتونستی، 580 00:25:08,945 --> 00:25:11,695 ‫حداقل قبل از اینکه ‫دیر بشه بیا بهم بگو. 581 00:25:17,205 --> 00:25:18,745 ‫میدونم درخواست موکل کردیم، 582 00:25:18,745 --> 00:25:20,995 ‫ولی تصور نمیکردم مستقیم ‫بیای تحویل بدی. 583 00:25:20,995 --> 00:25:23,795 ‫تنها چیزی که تحویل میدم ‫سامانتا، یه پیشنهاد نهاییه. 584 00:25:23,795 --> 00:25:26,505 ‫شرط دادن پیشنهاد آخر اینه اریک، 585 00:25:26,505 --> 00:25:28,385 ‫که باید دست بالارو داشته باشی. 586 00:25:28,385 --> 00:25:29,925 ‫- و نداری. ‫- آره بهش فکر کردم. 587 00:25:29,925 --> 00:25:31,845 ‫ولی بعدش به حرفی ‫که هاروی زد فکر کردم. 588 00:25:31,845 --> 00:25:34,675 ‫یا طرف مقابل رو متهم ‫کن یا خودت گناهکار هستی. 589 00:25:34,675 --> 00:25:37,725 ‫و فکر میکنم همین کاریه ‫که تو با من کردی. 590 00:25:37,725 --> 00:25:39,395 ‫ببخش که ناامیدت کردم، 591 00:25:39,395 --> 00:25:41,855 ‫ولی من هرگز هیچ مدرک ساختگی نداشتم. 592 00:25:41,855 --> 00:25:44,485 ‫نه ولی چندتایی مخفی کردی. ‫«کورمن ونتورز». 593 00:25:44,485 --> 00:25:46,065 ‫اون فقط یه پرونده شخصی 594 00:25:46,065 --> 00:25:47,775 ‫بود که برای رابرت حلش کردم. 595 00:25:47,775 --> 00:25:49,565 ‫فکر کنم برای اونکار ‫قانونُ نقض کردی. 596 00:25:49,565 --> 00:25:51,575 ‫نمیدونی درمورد چی حرف میزنی. 597 00:25:51,575 --> 00:25:53,325 ‫شاید نه، ولی «بتی پالمر» میدونه. 598 00:25:54,325 --> 00:25:55,705 ‫میدونی همیشه اذیتم میکرد، 599 00:25:55,705 --> 00:25:57,535 ‫شرایط اطرافش تغییر میکرد. 600 00:25:57,535 --> 00:25:59,665 ‫- منم تصمیم گرفتم بهش زنگ بزنم. ‫- مزخرفه. 601 00:25:59,665 --> 00:26:01,415 ‫غیر ممکنه اون حرفی زده باشه. 602 00:26:01,415 --> 00:26:04,045 ‫چرا خودت نمیری تو شرکتش ‫و تحقیق نمیکنی؟ 603 00:26:04,045 --> 00:26:06,165 ‫وقتی کارت تموم شد، ‫اگه نمیخوای اون 604 00:26:06,165 --> 00:26:08,045 ‫به تمام دنیا چیزی که ‫بهم گفتُ بگه، 605 00:26:08,045 --> 00:26:10,045 ‫تو قدیمیترین موکلتُ میدی به من. 606 00:26:10,045 --> 00:26:13,425 ‫من همینطوری قدیمیترین موکلمو ‫تحویلت نمیدم. 607 00:26:13,425 --> 00:26:14,925 ‫خب فکر کنم بدی. 608 00:26:14,925 --> 00:26:16,935 ‫چون تو منو بردی جلو یه قاضی... 609 00:26:16,935 --> 00:26:19,475 ‫"عالیجناب، من هیچ چیزی ‫دستکاری نکردم." 610 00:26:19,475 --> 00:26:21,475 ‫"یه نفر حتماً اشتباه کرده." 611 00:26:21,475 --> 00:26:23,395 ‫اون تورو محروم کرده. 612 00:26:23,395 --> 00:26:26,355 ‫نه، حرف اون دربرابر حرفه منه. 613 00:26:26,355 --> 00:26:29,445 ‫خب، همونطور که هاروی گفت، ‫واقعاً میخوای 614 00:26:29,445 --> 00:26:32,115 ‫به خاطر یه کار کوچیک ‫همچین ریسکی بکنی؟ 615 00:26:32,115 --> 00:26:35,825 ‫تا فردا اطلاعات موکل جدیدمو میخوام. 616 00:26:44,095 --> 00:26:46,685 ‫حالت چطوره لوئیس؟ 617 00:26:46,685 --> 00:26:48,645 ‫یکم عصبی، تو؟ 618 00:26:49,765 --> 00:26:52,025 ‫یکم عصبی. 619 00:26:52,025 --> 00:26:53,985 ‫شیلا لوئیس، ممنون که اومدید. 620 00:26:53,985 --> 00:26:56,525 ‫از اینکه اینقدر زود ‫مارو خواستید تعجب کردیم. 621 00:26:56,525 --> 00:26:58,445 ‫خب، نمیخواستم نگرانتون کنم ولی ... 622 00:26:58,445 --> 00:27:01,235 ‫اه خدایا، نتایج آزمایشات ‫من چیزی شده؟ 623 00:27:01,235 --> 00:27:02,695 ‫چیزی نیست که از ‫پسش برنیایم. 624 00:27:02,695 --> 00:27:03,955 ‫شما فیبروم رحم داشتید که 625 00:27:03,955 --> 00:27:05,825 ‫متخصص مامایی اونو ندیده. 626 00:27:05,825 --> 00:27:07,665 ‫و میخوام درشون بیارم. 627 00:27:07,665 --> 00:27:09,745 ‫ینی، ینی مثل عمل جراحی؟ 628 00:27:09,745 --> 00:27:12,505 ‫این فقط یک عمل لاپاروسکوپی سرپایی ساده است. 629 00:27:12,505 --> 00:27:13,965 ‫صدها بار انجامش دادم. 630 00:27:13,965 --> 00:27:16,295 ‫خیلی خب، فکر کنم باید ‫انجامش بدیم. 631 00:27:16,295 --> 00:27:18,585 ‫عالیه پس تا هفته دیگه ‫همه چیزو آماده میکنم... 632 00:27:18,585 --> 00:27:19,845 ‫یه لحظه صبر کن. 633 00:27:19,845 --> 00:27:21,715 ‫شیلا شاید بهتره یکم فکر کنیم. 634 00:27:21,715 --> 00:27:23,635 ‫لوئیس میتونید درموردش فکر کنید. 635 00:27:23,635 --> 00:27:25,885 ‫ولی فکر کنم بهتره جراحیُ ‫الان برنامه ریزی کنیم. 636 00:27:25,885 --> 00:27:27,685 ‫اینطوری حداقل ثبتش کردیم. 637 00:27:27,685 --> 00:27:30,395 ‫و محض اطلاع، این تخصص ‫منه من فکر کنم... 638 00:27:30,395 --> 00:27:32,185 ‫اگه بدونی چی برات خوبه، 639 00:27:32,185 --> 00:27:34,185 ‫خودت میری تو انبار. 640 00:27:34,185 --> 00:27:36,565 ‫لیت، میتونم قبل از اینکه ‫بری بهت مشت بزنم 641 00:27:36,565 --> 00:27:38,565 ‫یا فقط خودت برو. 642 00:27:39,815 --> 00:27:41,325 ‫چیزی یادت نرفته؟ 643 00:27:55,505 --> 00:27:57,965 ‫خب لوئیس، نظرت چیه؟ 644 00:27:57,965 --> 00:28:00,595 ‫برام مهم نیست تخصص تو چیه. 645 00:28:00,595 --> 00:28:02,465 ‫قرار نیست هیچ کوفتیو با تو 646 00:28:02,465 --> 00:28:05,595 ‫برنامه ریزی کنیم، ‫و اگه بخوای دست به 647 00:28:05,595 --> 00:28:07,435 ‫زنی که دوستش دارم ‫بزنی قسم میخورم، 648 00:28:07,435 --> 00:28:09,095 ‫میزنم آش و لاشت میکنم. 649 00:28:11,895 --> 00:28:14,395 ‫خب لوئیس... 650 00:28:14,395 --> 00:28:17,395 ‫نظرت چیه؟ 651 00:28:17,395 --> 00:28:20,485 ‫دلیلی نمیبینم که بخوایم فکر کنیم. 652 00:28:20,485 --> 00:28:21,775 ‫هرکاری بگید انجام میدیم. 653 00:28:21,775 --> 00:28:23,905 ‫عالیه، پس همه چیز تعیین شد. 654 00:28:29,665 --> 00:28:30,995 ‫هی سامانتا. 655 00:28:30,995 --> 00:28:33,165 ‫دانا، هرچی که هست ‫من یکم سرم شلوغه. 656 00:28:33,165 --> 00:28:35,335 ‫میبینم، این ربطی به عقب 657 00:28:35,335 --> 00:28:38,335 ‫انداختن جلسه ملاقات ‫سه تا موکل در لحظه آخر داره؟ 658 00:28:38,335 --> 00:28:40,585 ‫نمیدونستم اینقدر حواست ‫به تقویم منه. 659 00:28:40,585 --> 00:28:42,215 ‫نیست. 660 00:28:42,215 --> 00:28:44,675 ‫ولی وقتی اون موکلها توسط ‫وکیلشون نادیده گرفته میشن، 661 00:28:44,675 --> 00:28:46,425 ‫- به من زنگ میزنن. ‫- بهشون گفتم 662 00:28:46,425 --> 00:28:47,845 ‫به محض اینکه از سفرم 663 00:28:47,845 --> 00:28:49,595 ‫برگشتم اون جلساتُ دوباره شروع میکنیم. 664 00:28:49,595 --> 00:28:52,395 ‫چه سفری؟ درخواست سفر ثبت نکردی. 665 00:28:52,395 --> 00:28:55,225 ‫لازم نیست، چون این شخصیه. 666 00:28:55,225 --> 00:28:58,565 ‫خیلی خب، این ربطی به اریک کالدور ‫که امروز اومد اینجا داره؟ 667 00:28:58,565 --> 00:29:01,105 ‫به رفتن من به فلوریدا و چیزی به 668 00:29:01,105 --> 00:29:03,195 ‫کسی نگفتن تو ربط داره. ‫- سامانتا. 669 00:29:03,195 --> 00:29:05,075 ‫دانا، فقط بذار کاری که ‫بایدُ بکنم. 670 00:29:05,075 --> 00:29:06,735 ‫بذار واضح کنم. 671 00:29:06,735 --> 00:29:09,035 ‫ازم میخوای از هاروی و رابرت ‫چیزیُ مخفی کنم 672 00:29:09,035 --> 00:29:10,665 ‫که مطمئنم نمیتونم از ‫هردوشون 673 00:29:10,665 --> 00:29:12,165 ‫مخفی نگهش دارم ‫بدون اینکه به خودم بگی؟ 674 00:29:12,165 --> 00:29:13,575 ‫بله همینطوره. 675 00:29:13,575 --> 00:29:14,995 ‫خب فکر نکنم بتونم. 676 00:29:14,995 --> 00:29:16,295 ‫میدونی چیه دانا؟ 677 00:29:16,295 --> 00:29:18,125 ‫میخوای به کسی بگی، بگو. 678 00:29:18,125 --> 00:29:20,505 ‫مهم نیست چون به هر حال سوار ‫اون هواپیما میشم. 679 00:29:20,505 --> 00:29:22,925 ‫باشه، برو به پروازت برس. 680 00:29:22,925 --> 00:29:25,755 ‫فقط امیدوارم بدونی داری ‫چیکار میکنی. 681 00:29:31,805 --> 00:29:34,765 ‫هر نقشه‌ای داری، اتفاق نمیافته. 682 00:29:34,765 --> 00:29:36,725 ‫چون قرار نیست سوار اون ‫هواپیما بشی. 683 00:29:36,725 --> 00:29:38,985 ‫- دانا بهت گفت. ‫- معلومه که دانا بهم گفت. 684 00:29:38,985 --> 00:29:41,355 ‫باورم نمیشه، کاری کرد باور کنم... 685 00:29:41,355 --> 00:29:43,945 ‫سامانتا وقتی ازت پرسیدم ‫تو مدارکی دست کاری کردی، 686 00:29:43,945 --> 00:29:45,905 ‫گفتی اینکارو نکردی و ‫منم باورت کردم. 687 00:29:45,905 --> 00:29:47,865 ‫- ولی الان فکر کنم اینکارو کردی ‫- هاروی. 688 00:29:47,865 --> 00:29:49,535 ‫فکر کنم تو مدارکیُ دستکاری کردی، 689 00:29:49,535 --> 00:29:51,245 ‫کالدور داره استفاده ‫میکنه ازت اخاذی کنه، 690 00:29:51,245 --> 00:29:52,615 ‫و حالا قراره بری جایی 691 00:29:52,615 --> 00:29:54,245 ‫که بتونی جلوشُ بگیری. 692 00:29:54,245 --> 00:29:56,585 ‫- تموم شدی؟ ‫- درست گفتم؟ 693 00:29:56,585 --> 00:29:57,995 ‫بهت دروغ نگفتم. 694 00:29:57,995 --> 00:29:59,795 ‫و هیچوقت هیچ مدرکیُ دستکاری نکردم. 695 00:29:59,795 --> 00:30:01,915 ‫پس اینجا چه خبر شده؟ 696 00:30:03,755 --> 00:30:07,805 ‫پنج سال پیش، یه پرونده جنایی داشتیم. 697 00:30:07,805 --> 00:30:09,555 ‫بچۀ بالغ یکی از مدیرای اجرایی ما 698 00:30:09,555 --> 00:30:11,515 ‫با تلاش به قتل متهم شده بود. 699 00:30:11,515 --> 00:30:13,935 ‫- همون دختر یارو داروخونه‌ای. ‫خودشه. 700 00:30:13,935 --> 00:30:17,435 ‫و منم کاری که لازم بود کردم ‫تا نجاتش بدم. 701 00:30:17,435 --> 00:30:19,065 ‫و دقیقاً چی لازم بود؟ 702 00:30:19,065 --> 00:30:21,275 ‫مدارکیُ مخفی کردم. 703 00:30:21,275 --> 00:30:22,945 ‫- باورم نمیشه... ‫- قبل از اینکه چیزی بگی... 704 00:30:22,945 --> 00:30:24,405 ‫کاری کردی یه زن گناهکار فرار کنه. 705 00:30:24,405 --> 00:30:26,405 ‫اون گناهکار نبود و من میدونم. 706 00:30:26,405 --> 00:30:29,235 ‫و دقیقاً استاد منم همینو گفت 707 00:30:29,235 --> 00:30:31,655 ‫وقتی درآخر مردی که مرتکب قتل 708 00:30:31,655 --> 00:30:34,115 ‫شده بود رو نجات داد. ‫- خب من مثل اون نیستم. 709 00:30:34,115 --> 00:30:36,705 ‫و قرار نیست بابت کاری ‫که مجبور شدم عذرخواهی کنم. 710 00:30:36,705 --> 00:30:38,585 ‫برام مهم نیست معذرت خواهی کنی یا نه. 711 00:30:38,585 --> 00:30:40,545 ‫- قرار اینو حلش کنیم. ‫- معلومه که میکنیم. 712 00:30:40,545 --> 00:30:43,005 ‫با گذاشتن دست بتی پالمر تو ‫پوست گردو اینکارو میکنیم. 713 00:30:43,005 --> 00:30:44,375 ‫بتی پالمر دیگه چه خریه؟ 714 00:30:44,375 --> 00:30:46,465 ‫زنی که سعی کرد جلوی منو 715 00:30:46,465 --> 00:30:49,095 ‫برای کاری که مجبور بودم بگیره. 716 00:30:49,095 --> 00:30:50,595 ‫اریک پیداش کرده. 717 00:30:50,595 --> 00:30:53,555 ‫میدونی چیه؟ برام ‫مهم نیست اون کیه. 718 00:30:53,555 --> 00:30:56,095 ‫با دادن موکلت قراره اینو حلش کنیم. 719 00:30:56,095 --> 00:30:58,265 ‫امکان نداره من به مردی که به 720 00:30:58,265 --> 00:31:00,685 ‫رابرت نارو زد یکی از موکلامو بدم. 721 00:31:00,685 --> 00:31:02,855 ‫و امکان نداره بذارم هرکاری که ‫خدا میدونه چیه 722 00:31:02,855 --> 00:31:05,105 ‫با زنی بکنی که سعی کرد ‫جلوی تورو بگیره قانونُ نشکنی. 723 00:31:05,105 --> 00:31:06,735 ‫- خدا لعنتت کنه تو... ‫- کافیه! 724 00:31:06,735 --> 00:31:09,115 ‫موکلتو بده من، الان هم بده ‫یا به خدا قسم، 725 00:31:09,115 --> 00:31:11,445 ‫بابت مخفی کردن مدارک خودم تحویلت میدم. 726 00:31:17,745 --> 00:31:20,585 ‫میخواستم یه چیزی بگم، ‫بگم که بهش اعتماد ندارم، 727 00:31:20,585 --> 00:31:23,215 ‫تا بهش بگم ازش متنفرم، ‫هرچیزی. 728 00:31:23,215 --> 00:31:25,585 ‫ولی نگفتم. 729 00:31:25,585 --> 00:31:30,215 ‫فقط نشستم و... ‫تحمل کردم. 730 00:31:31,135 --> 00:31:32,765 ‫لوئیس. 731 00:31:33,975 --> 00:31:36,225 ‫میخوام یه تمرین باهات انجام بدم. 732 00:31:36,225 --> 00:31:38,225 ‫چجور تمرینی؟ 733 00:31:38,225 --> 00:31:40,105 ‫چشماتو ببند. 734 00:31:41,395 --> 00:31:42,935 ‫حالا، 735 00:31:42,935 --> 00:31:46,275 ‫تصور کن داری با چز ‫وارد راهرو میشی 736 00:31:46,275 --> 00:31:47,815 ‫به سمت انبار. 737 00:31:47,815 --> 00:31:51,075 ‫- نمیخوام. ‫- بهم اعتماد کن. 738 00:31:51,075 --> 00:31:53,035 ‫فقط سعی کن. 739 00:31:53,035 --> 00:31:57,745 ‫و لوئیس، میخوام خودتو یه مرد جوان 740 00:31:57,745 --> 00:32:02,205 ‫تصور نکنی، ولی ‫به عنوان کسی که الان هستی. 741 00:32:02,205 --> 00:32:05,085 ‫پس. 742 00:32:05,085 --> 00:32:07,215 ‫بگو چی میبینی. 743 00:32:16,595 --> 00:32:18,595 ‫وحشتناکه. 744 00:32:20,145 --> 00:32:22,775 ‫نمیخوام برم ولی نمیتونم. 745 00:32:22,775 --> 00:32:24,605 ‫پاهام همینطوری میرن. 746 00:32:24,605 --> 00:32:26,445 ‫بقیه دارن نگاه میکنن. 747 00:32:28,315 --> 00:32:30,195 ‫بعضیاشون میخندن. 748 00:32:30,195 --> 00:32:31,825 ‫بعضیا هم محل نمیذارن. 749 00:32:33,575 --> 00:32:36,115 ‫بدتریناشون کسایین ‫که حس ترحم دارن. 750 00:32:41,125 --> 00:32:43,545 ‫رسیدیم به باشگاه. 751 00:32:43,545 --> 00:32:44,915 ‫خالیه. 752 00:32:47,045 --> 00:32:49,755 ‫میریم سمت انبار تجهیزات. 753 00:32:51,045 --> 00:32:53,095 ‫درو باز میکنه. 754 00:32:56,015 --> 00:32:57,935 ‫نمیتونم جلوی خودمو بگیرم. 755 00:32:59,895 --> 00:33:02,145 ‫تکالیفشو دادم. 756 00:33:02,145 --> 00:33:03,815 ‫نمیخوام برم اون تو، 757 00:33:03,815 --> 00:33:06,065 ‫ولی فقط نمیتونم مقاومت کنم. 758 00:33:06,065 --> 00:33:08,605 ‫لوئیس، میخوام وارد اون انبار بشی. 759 00:33:08,605 --> 00:33:11,615 ‫- نمیخوام ‫- میدونم 760 00:33:13,025 --> 00:33:14,945 ‫باشه. 761 00:33:17,615 --> 00:33:20,365 ‫لوئیس یه چیز دیگه. 762 00:33:32,595 --> 00:33:34,675 ‫باشه ،اونم اونجاست. 763 00:33:34,675 --> 00:33:37,635 ‫خوبه، حالا میخوای چی بهش بگی؟ 764 00:33:37,635 --> 00:33:39,515 ‫- نمیدونم ‫- لوئیس. 765 00:33:39,515 --> 00:33:41,435 ‫دارم میگم، نمیدونم. 766 00:33:41,435 --> 00:33:44,815 ‫من میدونم، باهم یه ‫قرارداد بستیم ولی بهش عمل نکردی. 767 00:33:44,815 --> 00:33:47,475 ‫- میخواستم ولی نتونستم ‫- چرا نه؟ 768 00:33:47,475 --> 00:33:49,855 ‫چون دیگه احساسات من اهمیت نداره. 769 00:33:49,855 --> 00:33:52,355 ‫درمورد شیلا و آینده ماست، ‫داشتن یه بچه. 770 00:33:52,355 --> 00:33:54,985 ‫داشتن یه بچه چه فایده ‫داره اگه نتونی ازش مراقبت کنی. 771 00:33:54,985 --> 00:33:57,235 ‫منصفانه نیست، اگه به ‫چز توهین میکردم، 772 00:33:57,235 --> 00:33:59,655 ‫فرصتمون برای داشتن یه ‫بچه رو از دست میدادم. 773 00:33:59,655 --> 00:34:01,495 ‫مزخرفه، فقط داری بهونه میاری. 774 00:34:01,495 --> 00:34:04,205 ‫به «چز» چیزی نگفتی چون میترسیدی. 775 00:34:04,205 --> 00:34:06,245 ‫- این حقیقت نداره. ‫- تو بهم قول دادی. 776 00:34:06,245 --> 00:34:09,045 ‫قول یه نوجوون احمق ‫که چیزی نمیفهمید. 777 00:34:09,045 --> 00:34:11,045 ‫من بزرگ شدم! ‫- تو هیچکاری نکردی 778 00:34:11,045 --> 00:34:13,255 ‫غیراز اینکه دوباره تحقیرمون کردی. 779 00:34:13,255 --> 00:34:15,385 ‫همونطور که قسم خوردی ‫هرگز اجازه ندی. 780 00:34:17,215 --> 00:34:18,845 ‫درست میگی. 781 00:34:20,135 --> 00:34:21,805 ‫تحقیر کردم. 782 00:34:24,225 --> 00:34:25,815 ‫میترسیدم. 783 00:34:28,315 --> 00:34:29,895 ‫هنوزم میترسم. 784 00:34:29,895 --> 00:34:32,235 ‫- همیشه میترسیدم. ‫- نه لوئیس، نمیترسی. 785 00:34:32,235 --> 00:34:34,655 ‫دیگه مجبور نیستی از چز بترسی. 786 00:34:34,655 --> 00:34:36,405 ‫چرا نه؟ 787 00:34:36,405 --> 00:34:38,825 ‫چون یه قول دیگه رو یادم اومد که 788 00:34:38,825 --> 00:34:41,785 ‫بهم دادیم وقتی هردو اینجا تنها بودیم. 789 00:34:41,785 --> 00:34:43,365 ‫ینی اگه کسی نگاه نکنه، 790 00:34:43,365 --> 00:34:45,075 ‫- بهتره شروع کنیم به... ‫- اون یکی نه. 791 00:34:45,075 --> 00:34:46,785 ‫قضاوتم نکن، مدت زیادی اینجا بودیم. 792 00:34:46,785 --> 00:34:48,585 ‫منظورم اینه که اینجا ‫تو تاریکی بودیم، 793 00:34:48,585 --> 00:34:50,085 ‫نمیدونستیم بیرون میریم یا نه. 794 00:34:50,085 --> 00:34:51,755 ‫شروع به گریه کردیم. 795 00:34:51,755 --> 00:34:55,885 ‫و به خودمون قول دادیم، 796 00:34:55,885 --> 00:34:59,175 ‫اگه بچه دار شدیم، به پسرمون 797 00:34:59,175 --> 00:35:01,425 ‫یاد بدیم با مردم درست رفتار کنه. 798 00:35:01,425 --> 00:35:04,645 ‫و هرگز هیچوقت مثل چز نشه. 799 00:35:05,645 --> 00:35:07,645 ‫- یادم رفته بود. ‫- منم همینطور. 800 00:35:07,645 --> 00:35:10,185 ‫تا وقتی اعتراف کردی تو ‫هم میترسیدی. 801 00:35:10,185 --> 00:35:14,445 ‫اگه اجازه بدی، میخوام اون ‫قراردادو بشکنم 802 00:35:14,445 --> 00:35:16,235 ‫تا بتونم به اون قول عمل کنم. 803 00:35:16,235 --> 00:35:18,695 ‫- مشکلی نیست. ‫- پس قرار بذاریم؟ 804 00:35:18,695 --> 00:35:20,155 ‫قبوله. 805 00:35:23,825 --> 00:35:25,745 ‫خدایا، پس از اینجا شروع شد. 806 00:35:29,085 --> 00:35:30,585 ‫هی نگاش کن. 807 00:35:31,375 --> 00:35:33,215 ‫در باز شد. 808 00:35:34,755 --> 00:35:37,045 ‫بیا، نظرت چیه از اینجا بریم بیرون؟ 809 00:35:47,895 --> 00:35:49,685 ‫نمیدونم چی بگم «استن». 810 00:35:51,265 --> 00:35:53,935 ‫بدون تو هرگز اون قولُ ‫بخاطر نمیاوردم. 811 00:35:53,935 --> 00:35:55,905 ‫فقط کمکت کردم بخشی از خودت 812 00:35:55,905 --> 00:35:58,615 ‫که همیشه تو اون ‫انبار بود ببینی. 813 00:35:58,615 --> 00:36:01,865 ‫و چیزی که لازم داشتی بودن ‫یه نفر در کنارت بود. 814 00:36:01,865 --> 00:36:03,405 ‫- منظورت خودتی. ‫- نه لوئیس. 815 00:36:03,405 --> 00:36:05,405 ‫منظورم تویی. 816 00:36:12,835 --> 00:36:14,215 ‫همونجا وایسا. 817 00:36:14,215 --> 00:36:16,375 ‫میخوام لذتشو ببرم. 818 00:36:16,375 --> 00:36:18,585 ‫سامانتا ویلر اومده انگشتر منو ببوسه. 819 00:36:18,585 --> 00:36:20,595 ‫من هیچیو نمیبوسم. 820 00:36:20,595 --> 00:36:23,215 ‫اومدم اینو تحویلت بدم. 821 00:36:23,215 --> 00:36:25,515 ‫انگشترم یا کونم، 822 00:36:25,515 --> 00:36:27,725 ‫فرقی نمیکنه، درهر حال میبرم. 823 00:36:27,725 --> 00:36:29,605 ‫نه، بتی پالمر برنده میشه. 824 00:36:29,605 --> 00:36:32,105 ‫چون اون قراره وکیل این موکل بشه. 825 00:36:32,105 --> 00:36:33,525 ‫میخوای دوباره بگی؟ 826 00:36:33,525 --> 00:36:36,945 ‫گفتم، «بتی» قراره وکیلش بشه. 827 00:36:36,945 --> 00:36:39,315 ‫و تنها دلیلی که پرونده رو نبردم 828 00:36:39,315 --> 00:36:41,025 ‫دفترش و آوردم اینجا اینه که 829 00:36:41,025 --> 00:36:43,905 ‫فکر نکنم موکلی که بهش دادی برای کسی که 830 00:36:43,905 --> 00:36:46,285 ‫قراره شریک ارشد بشه اونقدرا هم بزرگ باشه. 831 00:36:46,285 --> 00:36:48,535 ‫فکر نکنم دقیقاً فهمیده باشی ‫باختن ینی چی. 832 00:36:48,535 --> 00:36:50,825 ‫میدونی، قرار نیست شرایط ‫تعیین کنی... 833 00:36:50,825 --> 00:36:51,835 ‫من نباختم اریک. 834 00:36:51,835 --> 00:36:53,245 ‫ترجیح دادم دیگه نجنگم. 835 00:36:53,245 --> 00:36:55,335 ‫- ولی میتونم نظرمو عوض کنم. ‫- مزخرفه. 836 00:36:55,335 --> 00:36:58,875 ‫تو داری عذاب وجدانتو کمتر کنی ‫چون سعی کردی 837 00:36:58,875 --> 00:37:00,715 ‫زنی که خواست کار درستو ‫بکنه بپیچونی. 838 00:37:00,715 --> 00:37:02,255 ‫راست میگی، همینطوره. 839 00:37:02,255 --> 00:37:03,675 ‫و اصلاً نمیدونی از دست 840 00:37:03,675 --> 00:37:06,595 ‫دادن این موکل قراره چه ‫هزینه‌ای برام داشته باشه. 841 00:37:06,595 --> 00:37:08,685 ‫ولی بتی میدونه. 842 00:37:08,685 --> 00:37:12,055 ‫که ینی اون خیلیم خوشحال میشه ‫تو تمام پرونده‌هات 843 00:37:12,055 --> 00:37:14,435 ‫بگرده دنبال صورت جلسه‌های واقعی من. 844 00:37:14,435 --> 00:37:17,525 ‫میدونی، همونایی که میتونه تورو ‫از رستوران پرتت کنه بیرون؟ 845 00:37:19,195 --> 00:37:21,905 ‫اریک، تو گفتی اگه موکلُ ‫بیارم اینجا، 846 00:37:21,905 --> 00:37:23,825 ‫این تموم میشه. تقصیر من نیست 847 00:37:23,825 --> 00:37:25,285 ‫تو یه مذاکره کننده مزخرفی. 848 00:37:25,285 --> 00:37:27,495 ‫پس بتیُ شریک ارشد کن ‫و بیخیال شو، 849 00:37:27,495 --> 00:37:30,535 ‫یا این شرکت قراره یه اسم ‫دیگه از روی دیوارش از دست بده. 850 00:37:30,535 --> 00:37:34,035 ‫و این بار، اسم تو خواهد بود. 851 00:37:39,215 --> 00:37:41,635 ‫گرچن، میتونم یه لحظه باهات حرف بزنم؟ 852 00:37:41,635 --> 00:37:43,755 ‫- بهم نگو. ‫- حق با تو بود. 853 00:37:43,755 --> 00:37:46,965 ‫اونا از الکس خواستند اخراجت کنه. 854 00:37:46,965 --> 00:37:48,055 ‫اون قبول نکرد. 855 00:37:48,055 --> 00:37:49,595 ‫نه. 856 00:37:50,765 --> 00:37:53,435 ‫- نمیتونم بذارم این اتفاق بیافته. ‫- چی؟ 857 00:37:53,435 --> 00:37:56,935 ‫به رابرت میگم تقصیر من بود. ‫من بازنشست میشم. 858 00:37:56,935 --> 00:37:59,565 ‫شاید این باعث بشه موکل الکس باقی بمونه. ‫- گرچن اتفای که افتاد 859 00:37:59,565 --> 00:38:02,485 ‫به همون اندازه تقصیر من بود. ‫- الکس درست میگفت. 860 00:38:02,485 --> 00:38:04,405 ‫باید دنبال لیروی میرفتم. 861 00:38:04,405 --> 00:38:05,655 ‫یه اشتباه ساده بود. 862 00:38:05,655 --> 00:38:08,245 ‫و باید میتونستم درستش کنم! 863 00:38:11,575 --> 00:38:14,335 ‫سعی کردم از هرکسی ‫میتونم درخواست کمک کنم. 864 00:38:15,585 --> 00:38:18,125 ‫اون زن بهم خندید و منم رفتم. 865 00:38:18,915 --> 00:38:20,465 ‫همیشه به خودم میگفتم 866 00:38:20,465 --> 00:38:23,545 ‫وقتی دیگه برش نداشتم، ‫دیگه بیخیال میشم. 867 00:38:25,595 --> 00:38:29,345 ‫خب مشخص شد بدجوری کُل شدم. 868 00:38:31,385 --> 00:38:34,095 ‫گرچن، نمیتونم بهت بگم زمانش کیه. 869 00:38:35,645 --> 00:38:38,225 ‫ولی میتونم بهت بگم مجبور ‫شدم برم زندان تا 870 00:38:38,225 --> 00:38:40,935 ‫هاروی بفهمه بعضی ‫اشتباهات درست شدنی نیست. 871 00:38:40,935 --> 00:38:42,695 ‫و یه چیز دیگه بهت میگم. 872 00:38:42,695 --> 00:38:44,195 ‫شبی که «مایک» رفت، 873 00:38:44,195 --> 00:38:46,075 ‫هاروی به بیخیال شدن هم فکر کرد. 874 00:38:46,075 --> 00:38:48,905 ‫ولی اگه خسته میشد، ‫نمیتونست برای رفتن مایک مبارزه کنه، 875 00:38:48,905 --> 00:38:50,365 ‫و ته دلش میدونست 876 00:38:50,365 --> 00:38:52,745 ‫که هنوز کلی مبارزه براش مونده. 877 00:38:53,955 --> 00:38:55,625 ‫اگه من توان نداشته باشم چی؟ 878 00:38:55,625 --> 00:38:57,875 ‫اگه نداشتی اینو بهم نمیگفتی. 879 00:38:57,875 --> 00:39:01,005 ‫چون پیشنهاد بازنشستگی ‫فقط یه راه دیگه 880 00:39:01,005 --> 00:39:02,625 ‫برای درست کردنشه. 881 00:39:05,295 --> 00:39:08,255 ‫فردا چطور تو چشمای الکس نگاه کنم؟ 882 00:39:08,255 --> 00:39:10,265 ‫فقط انجامش بده. 883 00:39:10,265 --> 00:39:12,095 ‫و طوری نمیشه. 884 00:39:12,095 --> 00:39:14,725 ‫چون کسی که قراره بهش پیشنهاد رفتن بکنه 885 00:39:14,725 --> 00:39:16,435 ‫خیلی اینجا پیداش نمیشه. 886 00:39:16,435 --> 00:39:17,805 ‫راستش، وقتی بفهمه، ‫(رابرت زین) 887 00:39:17,805 --> 00:39:19,815 ‫شرط میبندم صبح زود میاد دفترم، ‫(رابرت زین) 888 00:39:19,815 --> 00:39:21,475 ‫میگه باید حتی ترفیع بگیری. 889 00:39:21,475 --> 00:39:23,695 ‫داری میگی میخوای بهم ترفیع بدی؟ 890 00:39:23,695 --> 00:39:25,815 ‫نه، تو یه موکل بزرگ این شرکتُ از دست دادی. 891 00:39:27,735 --> 00:39:29,195 ‫ممنون رد. 892 00:39:30,865 --> 00:39:33,655 ‫امیدوارم وقتی درمورد ‫رفتن فکر کردی، 893 00:39:33,655 --> 00:39:37,575 ‫یه نفر مثل خودت باشه ‫که منصرفت کنه. 894 00:39:39,335 --> 00:39:40,705 ‫گرچن. 895 00:39:41,665 --> 00:39:43,545 ‫بیا اینجا ببینم. 896 00:39:48,175 --> 00:39:49,545 ‫هی. 897 00:39:49,545 --> 00:39:51,305 ‫تموم شد؟ 898 00:39:51,305 --> 00:39:52,805 ‫تموم شد. 899 00:39:54,385 --> 00:39:57,595 ‫اگه ارزششو داره بگم، ‫چندتا مشت خوب بهم زدیم. 900 00:39:57,595 --> 00:39:59,645 ‫فقط حس خوبی نداره. 901 00:39:59,645 --> 00:40:02,105 ‫خب شاید چیز خوبیه. 902 00:40:02,105 --> 00:40:03,485 ‫چطور مگه؟ 903 00:40:03,485 --> 00:40:05,525 ‫چون دفعه بعد که کالدور بیاد اینجا، 904 00:40:05,525 --> 00:40:07,565 ‫یادت میمونه این چه حسی داشت. 905 00:40:09,405 --> 00:40:12,485 ‫نظرت چیه بریم باشگاه ‫و چند راندی بریم؟ 906 00:40:12,485 --> 00:40:14,955 ‫- امشب نه ‫- چرا نه؟ 907 00:40:14,955 --> 00:40:19,245 ‫چون موکلُ از دست دادم و ‫گذاشتم برنده بشی. 908 00:40:19,245 --> 00:40:21,795 ‫- و نمیخوام بذارم برنده بشی. ‫- واقعاً فکر میکنی 909 00:40:21,795 --> 00:40:24,005 ‫میتونی منو بزنی، مگه نه؟ ‫- میدونم که میتونم. 910 00:40:24,005 --> 00:40:26,295 ‫درمورد اریک کالدور هم همین ‫فکرو نمیکردی؟ 911 00:40:26,295 --> 00:40:28,175 ‫اون فرق میکنه و خودتم میدونی. 912 00:40:29,585 --> 00:40:32,005 ‫بذار یه چیزی بهت بگم ‫سامانتا. 913 00:40:32,005 --> 00:40:35,305 ‫هیچوقت فکر نمیکردم ببازم ‫تا وقتی «مایک راس» به زندان رفت. 914 00:40:35,305 --> 00:40:38,145 ‫هنوزم هیچوقت به باختن فکر نمیکنم. 915 00:40:38,145 --> 00:40:42,765 ‫ولی وقتی فکرشو میکنم میدونم ‫یه بار باختم. 916 00:40:42,765 --> 00:40:45,145 ‫فقط یه فکره. 917 00:40:46,025 --> 00:40:48,695 ‫یادم میمونه. 918 00:40:48,695 --> 00:40:52,325 ‫- شب بخیر هاروی. ‫- شب بخیر سامانتا. 919 00:40:53,655 --> 00:40:55,745 ‫هاروی. 920 00:40:55,745 --> 00:40:58,115 ‫فقط محض اطلاع، اگه بازم بتونم 921 00:40:58,115 --> 00:41:00,915 ‫جلوی زندان رفتن یه زن بیگناهُ ‫بگیرم اینکارو میکنم. 922 00:41:00,915 --> 00:41:04,165 ‫خب این بین تو و خداست. 923 00:41:04,165 --> 00:41:06,255 ‫ولی اگه دفعه بعدی باشه، 924 00:41:06,255 --> 00:41:09,625 ‫چطوره مطمئن بشی دیگه ‫«بتی پالمری» در کار نیست؟ 925 00:41:09,626 --> 00:41:15,626 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 926 00:41:15,627 --> 00:41:20,627 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 927 00:41:20,628 --> 00:41:30,628 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^|