1 00:00:00,898 --> 00:00:02,177 ‫آنچه گذشت ... 2 00:00:02,178 --> 00:00:04,607 ‫نمیتونی نیازهای بچه‌اتُ ‫بر این 3 00:00:04,913 --> 00:00:05,964 ‫شرکت ترجیه بدی. 4 00:00:05,965 --> 00:00:07,524 ‫- من اینو نمیگم. ‫- پس چی داری میگی؟ 5 00:00:07,549 --> 00:00:08,967 ‫چون شاید هنوز مادر نشده باشم، 6 00:00:08,967 --> 00:00:10,986 ‫ولی میدونم مادر بودن ینی همین. 7 00:00:11,011 --> 00:00:12,581 ‫میخوای با من دربیافتی ‫بفرما. 8 00:00:12,606 --> 00:00:13,472 ‫ولی با تلافی تهدید 9 00:00:13,472 --> 00:00:15,015 ‫آدمایی مثل ‫تو به اینجا رسیدم. 10 00:00:15,015 --> 00:00:16,675 ‫«دیوید فاکس» نبرد میخواد، 11 00:00:16,767 --> 00:00:17,866 ‫منم بهش نشون میدم. 12 00:00:17,901 --> 00:00:19,077 ‫داری شغل منو تهدید میکنی؟ 13 00:00:19,102 --> 00:00:20,918 ‫ازت خوشم میاد ‫همیشه خوشم میومد. 14 00:00:21,104 --> 00:00:23,440 ‫ولی اگه نتونی خودتو ‫تو این قضیه جمع کنی 15 00:00:23,440 --> 00:00:25,501 ‫هرگز از چیزی که الان ‫هستی بیشتر نمیشی. 16 00:00:25,526 --> 00:00:28,237 ‫من به بچه‌هایی که قراره ‫این خیریه بهشون کمک کنه اهمیت میدم. 17 00:00:28,237 --> 00:00:30,604 ‫ولی تو که نمیدونی چون ‫من فقط نمیتونم ... 18 00:00:30,639 --> 00:00:31,605 ‫اعتماد ... ‫- به مردم. 19 00:00:31,823 --> 00:00:33,389 ‫داری میگی یه شغل دیگه گرفتی؟ 20 00:00:33,425 --> 00:00:35,549 ‫نه، دارم میگم یه نفر ‫دیگه رو پیدا کردم شغلشو عوض کنه. 21 00:00:35,549 --> 00:00:37,012 ‫بازم کاری که من ازت ‫خواستم نکردی. 22 00:00:37,037 --> 00:00:38,455 ‫من به موکلی قرارداد بستم ‫که قراره 23 00:00:38,480 --> 00:00:39,998 ‫مبلغ زیادی به این ‫شرکت سود بده. 24 00:00:39,998 --> 00:00:41,750 ‫من یه وکیل درجه یک هستم. 25 00:00:41,750 --> 00:00:43,669 ‫بهتره حقوق اون آدمارو بهشون بدی... 26 00:00:43,669 --> 00:00:44,276 ‫و؟ 27 00:00:44,276 --> 00:00:46,855 ‫در یک سال آینده از ‫شخص «هاروی اسپکتر» 28 00:00:46,880 --> 00:00:47,923 ‫خدمات رایگان میگیری. 29 00:00:47,923 --> 00:00:49,942 ‫نگفته بودی یکی از وکلای ‫درجه یک تو 30 00:00:49,967 --> 00:00:51,009 ‫قصد داشته بره. 31 00:00:51,009 --> 00:00:52,486 ‫و حالا بخاطر من، 32 00:00:52,511 --> 00:00:53,710 ‫اون قراره بمونه. 33 00:00:53,745 --> 00:00:55,931 ‫- درمورد الکس حرف میزنی. ‫- بعضی وقتها، باید 34 00:00:55,931 --> 00:00:59,532 ‫بذاری کاری که توش ‫واردیم انجام بدیم. 35 00:01:03,204 --> 00:01:05,438 ‫سلام غریبه... ‫به نظر تنها چیزی 36 00:01:05,473 --> 00:01:06,539 ‫که این اواخر از 37 00:01:06,575 --> 00:01:07,539 ‫تو میبینم اسمت ‫روی دیواره. 38 00:01:07,539 --> 00:01:09,336 ‫به این خاطر که چند ‫وقتی تو شهر نبودم، 39 00:01:09,361 --> 00:01:10,420 ‫و کمکتُ لازم دارم. 40 00:01:10,445 --> 00:01:11,363 ‫بگو. 41 00:01:11,363 --> 00:01:13,107 ‫یه شرایط حقوقی ‫دارم و شخصی هم هست. 42 00:01:13,131 --> 00:01:14,633 ‫که ینی میخوای یه 43 00:01:14,658 --> 00:01:16,410 ‫وکیل برات بفرستم. 44 00:01:16,660 --> 00:01:18,326 ‫داشتم به ‫«الکس ویلیامز» فکر میکردم. 45 00:01:18,362 --> 00:01:19,413 ‫میشه بپرسم چرا 46 00:01:19,413 --> 00:01:21,056 ‫خودت بهش زنگ نزدی؟ 47 00:01:21,081 --> 00:01:22,374 ‫داشتم به گفتگویی که 48 00:01:22,374 --> 00:01:24,054 ‫چند هفته پیش داشتیم ‫فکر میکردم. 49 00:01:24,251 --> 00:01:27,546 ‫کمک کردی چندتا چیز ‫در مورد تقویت هماهنگی شرکت یاد بگیرم. 50 00:01:27,546 --> 00:01:28,855 ‫و اگه مستقیم بهش ‫زنگ میزدی، 51 00:01:28,880 --> 00:01:30,658 ‫فرصت نمیکردی اینو بهم بگی. 52 00:01:30,841 --> 00:01:31,873 ‫بازم درست گفتی «رد». 53 00:01:31,908 --> 00:01:33,552 ‫فکر کنم تقویت هماهنگی دلیلیه 54 00:01:33,552 --> 00:01:35,019 ‫که سراغ الکسُ گرفتی نه سامانتا. 55 00:01:35,387 --> 00:01:36,519 ‫یکمی همین، 56 00:01:36,555 --> 00:01:38,403 ‫یکمی هم بخاطر ماهیت پرونده. 57 00:01:38,474 --> 00:01:40,267 ‫خب چرا نمیگی الان کجایی، 58 00:01:40,267 --> 00:01:42,634 ‫و الکس چی نیاز داره ‫و منم مطمئن میشم 59 00:01:42,669 --> 00:01:44,129 ‫اون توی راهه. 60 00:01:49,109 --> 00:01:50,475 ‫هاروی اسپکتر. 61 00:01:51,970 --> 00:01:53,536 ‫دیوید فاکس. 62 00:01:53,808 --> 00:01:55,407 ‫به چه افتخاری این... 63 00:01:55,442 --> 00:01:57,323 ‫ببخشید ‫برعکس کلمه افتخار چیه؟ 64 00:01:57,618 --> 00:01:59,494 ‫به خاطر این اینجام. ‫یه معامله‌ست. 65 00:01:59,494 --> 00:02:00,897 ‫فقط باید یه بررسی بشه. 66 00:02:00,996 --> 00:02:01,830 ‫خب در این مورد، 67 00:02:01,830 --> 00:02:03,241 ‫بندازش تو سطل آشغال، 68 00:02:03,265 --> 00:02:05,799 ‫چون برات کار نمیکنم ‫و قرار نیست کار کنم. 69 00:02:05,864 --> 00:02:08,228 ‫من درخواست نکردم. ‫دارم واگذار میکنم. 70 00:02:08,253 --> 00:02:09,646 ‫این بخشی از قرارمونه. 71 00:02:09,671 --> 00:02:11,840 ‫من با تو قراری نبستم. 72 00:02:12,049 --> 00:02:13,748 ‫اون بهت نگفته مگه نه؟ 73 00:02:15,802 --> 00:02:17,168 ‫کی بهم چیو نگفته؟ 74 00:02:17,512 --> 00:02:18,577 ‫دانا. 75 00:02:19,039 --> 00:02:21,433 ‫با هم قرار گذاشتیم ‫تو وکیلم باشی. 76 00:02:21,433 --> 00:02:22,833 ‫هردوتونُ مسئول این قرار میدونم. 77 00:02:22,976 --> 00:02:24,645 ‫و اگه باهاش مشکلی داری... 78 00:02:25,894 --> 00:02:27,393 ‫برو با خودش بحث کن. 79 00:02:34,988 --> 00:02:36,673 ‫دانا، چیکار میتونم ‫برات بکنم؟ 80 00:02:36,698 --> 00:02:38,008 ‫میتونی بری سوار ‫لیموزین 81 00:02:38,033 --> 00:02:39,660 ‫بشی که پایین منتظرته. 82 00:02:39,660 --> 00:02:42,037 ‫- من لیموزین نخواستم. ‫- میدونم نخواستی. 83 00:02:42,037 --> 00:02:42,903 ‫رابرت زین خواست. 84 00:02:42,938 --> 00:02:44,339 ‫و دقیقاً رابرت منو داره ‫کجا میفرسته؟ 85 00:02:44,339 --> 00:02:45,332 ‫مرکز شهر نیویورک. 86 00:02:45,332 --> 00:02:46,808 ‫چندتا کار داره که ‫میخواد کمکش کنی. 87 00:02:46,833 --> 00:02:49,836 ‫خب هرچی نیاز به ‫درست شدن داره سریع درستش کن. 88 00:02:50,212 --> 00:02:51,855 ‫نکنه رفتی کمد لباسهامُ گشتی؟ 89 00:02:51,880 --> 00:02:53,713 ‫با اینکه صبح منو ‫میتونست با خنده شروع کنه، 90 00:02:53,749 --> 00:02:55,175 ‫نه الکس، نگشتم. 91 00:02:55,175 --> 00:02:57,036 ‫یه ساک همراه تمام چیزهایی 92 00:02:57,037 --> 00:02:58,281 ‫که نیاز داری ‫برای مدتی که نیستی خریدم. 93 00:02:58,305 --> 00:02:59,529 ‫و دقیقاً از کجا میدونی 94 00:02:59,554 --> 00:03:00,514 ‫من چی نیاز دارم؟ 95 00:03:00,514 --> 00:03:02,262 ‫چون رابرت بهم گفت. 96 00:03:03,236 --> 00:03:04,918 ‫و چون من دانا هستم. 97 00:03:05,872 --> 00:03:07,739 ‫لیموزین تمام روز ‫منتظر نمیمونه الکس. 98 00:03:10,777 --> 00:03:13,362 ‫صبح بخیر هاروی، ‫برای تو چیکار میتونم بکنم؟ 99 00:03:13,363 --> 00:03:15,561 ‫میتونی بهم بگی ‫دیوید فاکس موکل من نیست. 100 00:03:15,562 --> 00:03:17,989 ‫ببخشید نمیتونم اینکارو ‫بکنم چون هست. 101 00:03:17,989 --> 00:03:20,258 ‫برای یه سال، ‫مجانی. 102 00:03:20,283 --> 00:03:21,283 ‫چطور ممکنه؟ 103 00:03:21,317 --> 00:03:23,345 ‫ممکنه ، چون تو منو ‫بهم اختیار 104 00:03:23,370 --> 00:03:24,370 ‫دادی باهاش مذاکره کنم. 105 00:03:24,395 --> 00:03:25,605 ‫وبرای اتمامش هم ‫این کار لازم بود. 106 00:03:25,629 --> 00:03:26,915 ‫و کی میخواستی این ‫فکر بکر 107 00:03:26,915 --> 00:03:28,382 ‫با من در میون بذاری؟ 108 00:03:28,417 --> 00:03:29,501 ‫وقتی اونو به فهرست 109 00:03:29,501 --> 00:03:31,520 ‫موکلینت اضافه کردم بهت گفته بودم. 110 00:03:31,545 --> 00:03:33,208 ‫خودتم خوب میدونی ‫من 111 00:03:33,233 --> 00:03:34,608 ‫فهرست موکلینُ نمیخونم. 112 00:03:34,608 --> 00:03:35,674 ‫باشه مچمو گرفتی. 113 00:03:36,189 --> 00:03:37,776 ‫فقط میخواستم قیافه‌اتُ ببینم 114 00:03:37,801 --> 00:03:39,094 ‫وقتی اون میاد سراغتُ و 115 00:03:39,094 --> 00:03:40,244 ‫میفهمی چاره‌ای نداشتی. 116 00:03:40,554 --> 00:03:41,705 ‫و اینم از این. 117 00:03:42,423 --> 00:03:44,556 ‫- فکر کردی این خنده داره؟ ‫- نه هاروی. 118 00:03:44,591 --> 00:03:45,657 ‫نخیر. 119 00:03:45,861 --> 00:03:47,004 ‫و دلیل اصلی که بهت نگفتم این 120 00:03:47,028 --> 00:03:49,151 ‫بود که میدونستم ‫مثل یه بچه رفتار میکنی. 121 00:03:49,312 --> 00:03:50,898 ‫ولی من قراری گذاشتم ‫که تو بهم 122 00:03:50,899 --> 00:03:52,624 ‫اختیارشو دادی چون ‫میدونستی 123 00:03:52,649 --> 00:03:54,025 ‫خودت نمیتونستی ‫معامله رو جوش بدی، 124 00:03:54,025 --> 00:03:55,367 ‫پس احساست هرچی که هست، 125 00:03:55,368 --> 00:03:57,699 ‫قورتش بده، و بخاطر تیم، 126 00:03:57,700 --> 00:03:59,389 ‫این یکیُ تمومش کن. 127 00:04:00,418 --> 00:04:10,417 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 128 00:04:18,519 --> 00:04:24,022 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 129 00:04:26,023 --> 00:04:33,023 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^| 130 00:04:40,717 --> 00:04:42,424 ‫«شیلا» میدونم ‫داریم تلاش میکنیم باردار بشیم، 131 00:04:42,449 --> 00:04:43,992 ‫ولی الان نمیتونم ‫باهات سکس کنم. 132 00:04:43,992 --> 00:04:45,118 ‫الان پیاز خوردم. 133 00:04:45,118 --> 00:04:46,720 ‫واسه این زنگ نزدم «لوئیس». 134 00:04:46,745 --> 00:04:47,922 ‫خب پس واسه چی از ‫شماره تلفن مخصوص سکس زنگ زدی؟ 135 00:04:47,946 --> 00:04:50,072 ‫چون میدونستم جواب میدی و ... 136 00:04:50,332 --> 00:04:52,209 ‫نمیتونستم صبر کنم ‫تا بهت بگم. 137 00:04:52,209 --> 00:04:53,241 ‫لوئیس... 138 00:04:55,462 --> 00:04:56,880 ‫ما زدیم وسط خال. 139 00:04:56,880 --> 00:04:57,746 ‫خال چی؟ 140 00:04:58,073 --> 00:04:59,508 ‫خال. 141 00:04:59,508 --> 00:05:01,026 ‫- شرکت بازاریابی زنگ زده؟ ‫- نه. 142 00:05:01,051 --> 00:05:03,885 ‫ما دیگه به تماس سکسی نیاز داریم 143 00:05:03,920 --> 00:05:08,850 ‫خب چونکه لوئیس، ‫ما گاومون زائیده. 144 00:05:09,142 --> 00:05:11,676 ‫اه خدای من! پسرم ‫میتونه شنا کنه؟ 145 00:05:11,711 --> 00:05:13,010 ‫بله شاه من. 146 00:05:13,046 --> 00:05:14,231 ‫بله میتونه. 147 00:05:14,773 --> 00:05:17,167 ‫شیلا این فوق العاده‌ست! ‫باید خبر بدیم به ... 148 00:05:17,192 --> 00:05:20,570 ‫لوئیس، میدونم میخوای ‫به همه بگی، 149 00:05:20,570 --> 00:05:22,864 ‫ولی قبلش، میخوام قول بدی 150 00:05:22,864 --> 00:05:25,342 ‫که اینو برای مدتی ‫بین خودمون نگهداری. 151 00:05:25,367 --> 00:05:26,867 ‫وایسا، پس ینی به کسی نگم؟ 152 00:05:26,902 --> 00:05:28,301 ‫آره یه مدت. 153 00:05:28,337 --> 00:05:29,581 ‫خیلی خب شیلا ‫میشه یه لحظه صبر کنی؟ 154 00:05:29,605 --> 00:05:30,664 ‫فکر کنم یه تماس دارم. 155 00:05:36,859 --> 00:05:38,202 ‫اه خب. 156 00:05:38,227 --> 00:05:39,422 ‫فقط حسابداری بود. 157 00:05:39,422 --> 00:05:40,173 ‫ترتیبشو دادم. 158 00:05:40,173 --> 00:05:41,341 ‫الان تو دفتر شیشه‌ایت 159 00:05:41,341 --> 00:05:43,375 ‫بالا پایین پریدی مگه نه؟ 160 00:05:43,410 --> 00:05:44,536 ‫ولی الان دیگه نشستم. 161 00:05:46,313 --> 00:05:47,579 ‫پس امشب میبینمت. 162 00:05:47,614 --> 00:05:49,681 ‫و میتونیم درست حسابی جشن بگیریم. 163 00:05:54,855 --> 00:05:56,481 ‫اه «گرچن» خوبه اینجایی. 164 00:05:56,481 --> 00:05:57,771 ‫گوش کن میخوام که... 165 00:05:57,796 --> 00:05:59,389 ‫شیلا بارداره مگه نه؟ 166 00:05:59,484 --> 00:06:00,752 ‫اه لعنتی، از کجا فهمیدی؟ 167 00:06:00,777 --> 00:06:02,777 ‫دو دقیقه پیش، وقتی ‫پای تلفن سکسیت بودی. 168 00:06:02,812 --> 00:06:05,479 ‫و بعد مثل فیلم فوتلوس ‫بالاپایین پریدی، 169 00:06:05,515 --> 00:06:07,014 ‫و به اون منقطه جنوبیت اشاره کردی. 170 00:06:07,050 --> 00:06:07,982 ‫دیگه بخاطر چی میتونه باشه؟ 171 00:06:08,017 --> 00:06:08,685 ‫هیچی. 172 00:06:09,728 --> 00:06:10,812 ‫گرچن. 173 00:06:13,565 --> 00:06:14,808 ‫قراره بچه دار بشم. 174 00:06:14,833 --> 00:06:16,985 ‫باورم نمیشه دارم اینو میگم لوئیس. 175 00:06:17,444 --> 00:06:19,354 ‫قراره یه پدر نمونه بشی. 176 00:06:19,379 --> 00:06:20,297 ‫خب هستم. 177 00:06:20,297 --> 00:06:21,773 ‫و قراره خودمو کامل وقفش کنم، 178 00:06:21,798 --> 00:06:23,567 ‫که برای همین میخوام ‫تو هر کاری لازمه بکنی و 179 00:06:23,592 --> 00:06:24,943 ‫ببینی برای قابله شدن چی لازمه. 180 00:06:24,968 --> 00:06:26,803 ‫اگه فکر کردی من قابله ‫بچه‌ت میشم، 181 00:06:26,803 --> 00:06:28,096 ‫کلی از هیچی قراره نصیبت بشه. 182 00:06:28,096 --> 00:06:29,229 ‫نه واسه تو، واسه خودم. 183 00:06:29,264 --> 00:06:30,098 ‫- پس نیستم. ‫- چی؟ 184 00:06:30,098 --> 00:06:31,720 ‫فکر کردی نمیتونم انجامش بدم؟ 185 00:06:32,017 --> 00:06:34,311 ‫- میدونم نمیتونی ‫- خب لعنت بهش گرچن. 186 00:06:34,311 --> 00:06:35,896 ‫میخوای پرستار باشی؟ 187 00:06:35,896 --> 00:06:37,107 ‫میدونی چیه؟ ‫اگه میتونستم میشدم. 188 00:06:37,131 --> 00:06:39,042 ‫خب الان گفتی پدر خوبی میشم که. 189 00:06:39,066 --> 00:06:40,375 ‫میخوای کمکم کنی یا نه؟ 190 00:06:40,400 --> 00:06:42,575 ‫خیلی لوئیس، بهش فکر میکنم. 191 00:06:42,819 --> 00:06:44,571 ‫ولی همونطور که گفتم. 192 00:06:44,571 --> 00:06:46,640 ‫قراره پدر بی نظیری بشی. 193 00:06:50,485 --> 00:06:51,411 ‫خیلی خب دیوید. 194 00:06:51,411 --> 00:06:53,288 ‫دقیقاً چی میخوای؟ 195 00:06:53,288 --> 00:06:55,640 ‫چون قطعاً نیاز نداری ‫وقتی میخوای ساختمون بخری 196 00:06:55,665 --> 00:06:56,891 ‫من بیام دستتو بگیرم. 197 00:06:56,916 --> 00:06:59,083 ‫اگه صاحب اون ساختمون ‫بزرگترین رقیبم باشه چرا. 198 00:06:59,202 --> 00:07:01,636 ‫و چون اون صاحب میدونه ‫چه بیشعوری هستی، 199 00:07:01,671 --> 00:07:03,015 ‫میخوای مطمئن بشی ‫اون نفهمه 200 00:07:03,039 --> 00:07:04,341 ‫قراره تو بخری. 201 00:07:04,341 --> 00:07:06,608 ‫میبینی واسه همین قراره ‫کلی پول بهت بدم. 202 00:07:06,644 --> 00:07:08,345 ‫اه وایسا، من که هیچی بهت نمیدم. 203 00:07:08,345 --> 00:07:10,446 ‫فقط برای شفافیت، ‫یه بار مجانیه. 204 00:07:10,481 --> 00:07:12,648 ‫چون شاید من وکیلت باشم، 205 00:07:12,683 --> 00:07:14,960 ‫ولی مجبور نیستم زبونتُ تحمل کنم. 206 00:07:15,519 --> 00:07:17,286 ‫و فقط برای شفاف سازی، 207 00:07:17,321 --> 00:07:19,388 ‫این یارو یه عوضیه، ‫ولی احمق نیست. 208 00:07:19,606 --> 00:07:21,082 ‫اون منتظره من بیام ‫و سعی کنم اون 209 00:07:21,107 --> 00:07:22,651 ‫ساختمونُ بخرم ‫پس میخوام باهوش باشی. 210 00:07:22,651 --> 00:07:24,529 ‫و این دومین باره ‫داری میگی. 211 00:07:24,553 --> 00:07:25,987 ‫چون برام سؤال میشه قضیه‌ای 212 00:07:25,987 --> 00:07:28,549 ‫پشت پرده هست یا نه. ‫چون پنهان کردن 213 00:07:28,550 --> 00:07:30,325 ‫یه خریدار غیرقانونی نیست. ‫ولی قطعاً میتونه باشه. 214 00:07:30,325 --> 00:07:32,953 ‫تنها قضیه‌ای که درکاره ‫اینه که «جان بیلو» 215 00:07:32,953 --> 00:07:34,938 ‫ازم آتو داره ‫و میخوام اینو ازش بگیرم. 216 00:07:37,148 --> 00:07:38,483 ‫یه چیز دیگه. 217 00:07:38,811 --> 00:07:40,835 ‫این کسب و کار منه. 218 00:07:41,694 --> 00:07:43,588 ‫اگه گرفتیش تا آخر برو، 219 00:07:43,588 --> 00:07:45,240 ‫اگه نمیخوای اصلاً نگیرش. 220 00:07:56,795 --> 00:07:58,623 ‫رابرت، خوشحالم میبینمت. 221 00:07:58,812 --> 00:08:01,398 ‫ممنون که اومدی الکس. ‫مسیر چطور بود؟ 222 00:08:01,690 --> 00:08:05,458 ‫خوش منظر، بذار حدس بزنم. ‫مالک موکل ماست. 223 00:08:05,494 --> 00:08:06,861 ‫مالک که منم. 224 00:08:08,263 --> 00:08:10,240 ‫باید بگم رابرت، شراب درست کردن 225 00:08:10,240 --> 00:08:11,605 ‫دقیقاً اون تفریحی ‫نیست که تصور میکردم. 226 00:08:11,605 --> 00:08:13,368 ‫تفریح نیست، یه سرمایه گذاریه. 227 00:08:13,607 --> 00:08:15,954 ‫و الان زیر صفره. 228 00:08:16,410 --> 00:08:17,789 ‫چیکار میتونم بکنم؟ 229 00:08:17,789 --> 00:08:19,567 ‫چطور اول بریم یه دوری بزنیم؟ 230 00:08:24,796 --> 00:08:26,440 ‫سامانتا میتونم باهات صحبت کنم؟ 231 00:08:26,464 --> 00:08:27,908 ‫البته، درمورد چیه؟ 232 00:08:28,070 --> 00:08:30,885 ‫تو و الکس و رابرت و هاروی... 233 00:08:31,636 --> 00:08:33,603 ‫هاروی یه پرونده داره ‫که نمیخوادش، 234 00:08:33,638 --> 00:08:35,240 ‫ولی نمیتونه قبول کنه یکم 235 00:08:35,265 --> 00:08:36,663 ‫کمک در موردش لازم داره. 236 00:08:36,663 --> 00:08:38,118 ‫بهم نگو میخوای من و با 237 00:08:38,143 --> 00:08:39,894 ‫هاروی در بندازی، ‫چون همچین کاری نمیکنی 238 00:08:39,894 --> 00:08:41,094 ‫و منم لازم ندارم. 239 00:08:41,129 --> 00:08:42,397 ‫راست میگی، ‫نمیکنم. 240 00:08:42,397 --> 00:08:43,690 ‫ولی دیر یا زود قراره تو 241 00:08:43,690 --> 00:08:45,358 ‫یا الکس روی اون دیوار ثبت بشید، 242 00:08:45,358 --> 00:08:47,168 ‫و مهم نیست که اول میره روی دیوار، 243 00:08:47,193 --> 00:08:48,862 ‫تیم کناری قرار نیست ‫خیلی خوشحال بشه. 244 00:08:48,862 --> 00:08:50,462 ‫اگه قبل از اون اتفاق ‫بیشتر 245 00:08:50,497 --> 00:08:52,007 ‫مثل یه خانواده نزدیک هم بمونیم ‫احتمال 246 00:08:52,032 --> 00:08:54,743 ‫اینکه بعدش هم ‫یه خانواده بمونیم زیاده. 247 00:08:55,160 --> 00:08:56,886 ‫پس فقط یه سؤال دارم. 248 00:08:56,911 --> 00:08:58,179 ‫وقتی گفتی هاروی 249 00:08:58,204 --> 00:08:59,664 ‫پرونده رو نمیخواد ولی مجبوره... 250 00:08:59,664 --> 00:09:00,498 ‫- جدی گفتم. ‫- چرا؟ 251 00:09:00,498 --> 00:09:01,842 ‫چون با دیوید فاکس یه ‫معامله کردم، 252 00:09:01,866 --> 00:09:03,376 ‫و هاروی نمیتونه تحملش کنه. 253 00:09:03,376 --> 00:09:05,195 ‫- تو چی؟ ‫- نه خیلی. 254 00:09:05,820 --> 00:09:07,355 ‫پس چطوره قبل از اینکه ‫با 255 00:09:07,380 --> 00:09:09,908 ‫دیوید فاکس ملاقات کنم منو روشن کنی. 256 00:09:20,257 --> 00:09:21,269 ‫خب؟ 257 00:09:22,187 --> 00:09:24,247 ‫- راستش بیشتر ترجیح میدم... ‫- اه نمیخواد چرند بگی. 258 00:09:24,272 --> 00:09:27,442 ‫میدونم مزه گه میده. ‫مشکل منم همینه. 259 00:09:27,442 --> 00:09:29,002 ‫پس میخوای تولید کننده رو اخراج کنم؟ 260 00:09:29,027 --> 00:09:30,587 ‫نه میخوام بری دنبال اون ‫حرومزاده‌ای 261 00:09:30,612 --> 00:09:32,541 ‫که بشکه‌های خریداری ‫شده رو نیاورد. 262 00:09:32,655 --> 00:09:36,034 ‫چون مجبور شدم این ‫مشروبهارو تو خمره نگه دارم، 263 00:09:36,034 --> 00:09:38,369 ‫که آخرش تبدیل به این ‫سرکه‌ای شده که دستته. 264 00:09:38,369 --> 00:09:39,863 ‫و کسی هم نمیخواد سرکه بخره. 265 00:09:39,888 --> 00:09:41,648 ‫تمام محصولم از بین رفت. 266 00:09:42,107 --> 00:09:43,640 ‫لعنت. 267 00:09:44,200 --> 00:09:45,335 ‫اون یارو چی گفت 268 00:09:45,335 --> 00:09:46,669 ‫وقتی از بشکه ها ازش پرسیدی؟ 269 00:09:46,669 --> 00:09:48,088 ‫گفت فردا میاد اینجا. 270 00:09:48,755 --> 00:09:50,732 ‫و فردا، و فردا. 271 00:09:50,757 --> 00:09:53,426 ‫و تا اون موقع، بشکه‌های ‫تمام همسایه‌های من مشکلی ندارن. 272 00:09:53,426 --> 00:09:56,054 ‫که باعث میشه به این فکر کنم ‫یه خبری هست 273 00:09:56,054 --> 00:09:57,180 ‫بیشتر از اونی که به نظر میاد. 274 00:09:57,514 --> 00:09:59,074 ‫فکر میکنی ماجرا نژادپرستیه؟ 275 00:09:59,099 --> 00:10:01,559 ‫فکر میکنم بین نگاههایی ‫که توی بانک بهم میشه 276 00:10:01,559 --> 00:10:02,977 ‫و نامردیهایی که تو ‫بازار در حقم میکنند 277 00:10:02,977 --> 00:10:03,641 ‫و حالا این... 278 00:10:03,641 --> 00:10:04,746 ‫این فیلمو قبلاً هم دیدی. 279 00:10:04,771 --> 00:10:05,730 ‫بازیگرای متفاوت، 280 00:10:05,730 --> 00:10:06,629 ‫مکان متفاوت، 281 00:10:06,965 --> 00:10:08,233 ‫ولی همون فیلمنامه کوفتی. 282 00:10:08,233 --> 00:10:09,876 ‫رابرت، اگه اوضاع از این قراره، 283 00:10:09,901 --> 00:10:11,861 ‫فکر نکنم یه شکایت مشکلی ‫ازت حل بکنه. 284 00:10:11,861 --> 00:10:14,262 ‫ببین، نمیگم اونا شالگردن ‫سفید انداختن دور گردنشون. 285 00:10:14,263 --> 00:10:15,306 ‫دارم میگم اونا میخوان منو 286 00:10:15,330 --> 00:10:16,157 ‫از این تجارت حذف کنند. 287 00:10:16,157 --> 00:10:16,825 ‫پس میخوای چیکار کنی؟ 288 00:10:16,825 --> 00:10:18,791 ‫میخوام یه پیام بفرستم 289 00:10:18,827 --> 00:10:20,303 ‫و اگه دوباره همچین گهی بخورن، 290 00:10:20,328 --> 00:10:22,094 ‫قرار نیست هیچ تجارتی در کار باشه. 291 00:10:27,468 --> 00:10:29,963 ‫هاروی اسپکتر بزرگ ‫وارد میشود. 292 00:10:30,213 --> 00:10:31,773 ‫میدونم آدم مهمی هستم. 293 00:10:31,798 --> 00:10:32,763 ‫نه بزرگتر از معامله‌ای ‫که 294 00:10:32,799 --> 00:10:34,843 ‫میخوام بهتون پیشنهاد کنم ‫آقای «بیلوز». 295 00:10:34,843 --> 00:10:36,010 ‫خوب ازت خوشم میاد. 296 00:10:36,010 --> 00:10:37,987 ‫پس از موکل منم خوشت میاد. 297 00:10:38,012 --> 00:10:39,280 ‫سرمایه گذاران سانتانا. 298 00:10:39,305 --> 00:10:40,949 ‫اونا از شرکتهای واقعی 299 00:10:40,974 --> 00:10:42,867 ‫جنوب غربی میان، و ‫برای تو خوب شد، 300 00:10:42,892 --> 00:10:45,228 ‫اونا نسبت به فعالیت مجدد پروژه ‫خیابان 301 00:10:45,228 --> 00:10:46,204 ‫لیبرتی علاقه نشون دادن. 302 00:10:46,229 --> 00:10:47,522 ‫جدی پس؟ 303 00:10:47,522 --> 00:10:49,883 ‫خب حیف شد، چون فروشی نیست. 304 00:10:50,024 --> 00:10:52,777 ‫و هیچ شرکت جنوب غربی ‫وجود نداره که اسمشو شنیده باشم. 305 00:10:52,777 --> 00:10:54,387 ‫خیلی خب، مچمو گرفتی. 306 00:10:55,079 --> 00:10:58,547 ‫موکل من همکاری نزدیکی با ‫دولت دوبی داره. 307 00:10:58,582 --> 00:11:00,716 ‫درواقع ترجیح دادن ‫ناشناس باقی بمونن، 308 00:11:00,751 --> 00:11:03,830 ‫و در ازای این رازداری، 309 00:11:05,056 --> 00:11:07,389 ‫میخوان این پیشنهادو بکنند. 310 00:11:12,005 --> 00:11:13,045 ‫بابت وقتتون ممنونم. 311 00:11:13,073 --> 00:11:16,050 ‫جان، این 25% بالای ‫ارزش بازاره. 312 00:11:16,050 --> 00:11:17,050 ‫تماماً نقدی. 313 00:11:17,085 --> 00:11:19,162 ‫و منم گفتم، فروشی نیست. 314 00:11:19,520 --> 00:11:22,488 ‫مخصوصاً به دیوید فاکس. 315 00:11:22,530 --> 00:11:24,230 ‫خیلی خب جان ببین... 316 00:11:24,258 --> 00:11:25,743 ‫خیلی خب ببین، بهت حق میدم. 317 00:11:25,768 --> 00:11:27,437 ‫آخه اعتبارت برات خیلی مهمه. 318 00:11:27,437 --> 00:11:28,746 ‫چون یه مرد بی آبرو 319 00:11:28,771 --> 00:11:30,023 ‫چیزیه که ‫حتی فکرشم نمیکردم. 320 00:11:30,023 --> 00:11:31,749 ‫و اگه واقعاً شهرت منو میدونستی، 321 00:11:31,774 --> 00:11:34,569 ‫میفهمیدی یه مرد بی آبرو ‫تازه حرکت اول منه. 322 00:11:34,569 --> 00:11:36,129 ‫اصلاً دلت نمیخواد بدونی ‫بعدش 323 00:11:36,154 --> 00:11:37,238 ‫قراره چیکار کنم. 324 00:11:37,238 --> 00:11:38,137 ‫خب فکر کنم تلاش کنی 325 00:11:38,173 --> 00:11:39,599 ‫تبادلات منو مختل کنی. 326 00:11:40,100 --> 00:11:42,667 ‫شرکای من در چین هستند. 327 00:11:43,061 --> 00:11:45,830 ‫و باهاشون مدت ده ساله ‫نون و نمک خوردم. 328 00:11:45,985 --> 00:11:48,108 ‫بی قید و شرط بهم اعتماد دارند. 329 00:11:49,834 --> 00:11:51,400 ‫روز خوش آقای اسپکتر. 330 00:11:51,611 --> 00:11:54,179 ‫به دیوید فاکس سلام برسون. 331 00:12:04,833 --> 00:12:06,582 ‫لوئیس باورم نمیشه 332 00:12:06,583 --> 00:12:08,559 ‫روزرو اینجارو اینقدر سریع گرفتی. 333 00:12:08,560 --> 00:12:11,256 ‫شیلا، تو قراره مادر پسر من باشی. 334 00:12:11,306 --> 00:12:13,107 ‫هرجا بخوای میبرمت. 335 00:12:13,107 --> 00:12:15,193 ‫- پسر؟ ‫- یا دختر. 336 00:12:15,193 --> 00:12:16,852 ‫خب به سلامتی تماشای ‫هرکدومشون که دارن 337 00:12:16,877 --> 00:12:21,415 ‫یا رقص باله یاد میگیرن ‫و مثل فرفره میچرخن. 338 00:12:21,440 --> 00:12:23,426 ‫اه خدای من، میتونم ‫چوب قانونُ بهش یاد بدم. 339 00:12:23,451 --> 00:12:25,578 ‫نمیتونم صبر کنم. ‫واسه همین پسر میخواستم. 340 00:12:25,578 --> 00:12:27,664 ‫و منم نمیتونم صبر کنم ‫چون قراره یه خانواده بشیم. 341 00:12:27,664 --> 00:12:29,464 ‫و با همدیگه همه کار میکنیم. 342 00:12:29,500 --> 00:12:31,417 ‫با هم صبحها حاضر میشیم. 343 00:12:31,417 --> 00:12:33,144 ‫با هم میریم تعطیلات. 344 00:12:33,169 --> 00:12:34,771 ‫میتونیم ببریمش اردوگاه بروخا 345 00:12:34,796 --> 00:12:36,439 ‫و تماشا کنیم چطور از اونجا... 346 00:12:36,464 --> 00:12:39,509 ‫یه لحظه. ‫اردوگاه بروخا؟ 347 00:12:39,509 --> 00:12:41,344 ‫نه شیلا، میدونم قبلاً گفتم ‫بچه های اونجا 348 00:12:41,344 --> 00:12:42,487 ‫تمام لباسهای منو سوزوندن، 349 00:12:42,512 --> 00:12:43,924 ‫ولی دارم بهت میگم ‫این منو قویتر کرد. 350 00:12:43,949 --> 00:12:45,925 ‫لوئیس، در مورد لباسات حرف نمیزنم. 351 00:12:46,015 --> 00:12:49,269 ‫دارم میگم بروخا یه ‫اردوگاه یهودیه. 352 00:12:49,269 --> 00:12:51,120 ‫- آره خب چی؟ ‫- خب به ذهنم نرسیده بود 353 00:12:51,145 --> 00:12:53,022 ‫که میخوای بچه مون ‫یهودی بزرگ بشه. 354 00:12:53,022 --> 00:12:54,023 ‫معلومه که میخوام. 355 00:12:54,023 --> 00:12:55,750 ‫فکر کنم نیازی نبود بگم. 356 00:12:55,775 --> 00:12:57,186 ‫همونطور که من نیاز ‫نبود بگم 357 00:12:57,210 --> 00:12:59,045 ‫ما قرار نیست ‫با هیچ دینی بزرگشون کنیم. 358 00:12:59,070 --> 00:13:01,264 ‫- چرا این فکرو کردی؟ ‫- خیلی خب لوئیس. 359 00:13:02,056 --> 00:13:04,117 ‫والدینت چه حسی پیدا میکردن اگه 360 00:13:04,142 --> 00:13:06,227 ‫میگفتیم قراره بچه شون ‫کاتولیک بزرگ بشه؟ 361 00:13:07,020 --> 00:13:07,719 ‫دقیقاً. 362 00:13:07,754 --> 00:13:09,180 ‫والدین منم دقیقاً 363 00:13:09,205 --> 00:13:11,165 ‫همین حسو در مورد ‫بچه یهودی دارن. 364 00:13:11,165 --> 00:13:13,332 ‫- آره ولی این فرق میکنه. ‫- برای من نه. 365 00:13:13,367 --> 00:13:15,367 ‫- شیلا. ‫- لوئیس خواهش میکنم. 366 00:13:15,403 --> 00:13:17,503 ‫قرار بود جشن بگیریم. 367 00:13:17,538 --> 00:13:19,657 ‫فقط بیخیالش شو؟ 368 00:13:20,207 --> 00:13:21,640 ‫البته شیلا. 369 00:13:21,676 --> 00:13:23,077 ‫فراموشش کردم. 370 00:13:25,279 --> 00:13:26,712 ‫مایلز نیوتون. 371 00:13:28,983 --> 00:13:30,115 ‫بله؟ 372 00:13:30,393 --> 00:13:31,715 ‫من الکس ویلیامز هستم. 373 00:13:31,853 --> 00:13:33,563 ‫من وکیل رابرت زینم. 374 00:13:33,980 --> 00:13:35,913 ‫- وکیل؟ ‫- درسته. 375 00:13:35,949 --> 00:13:37,859 ‫اون بخاطر نقض ‫قرارداد ازت شکایت کرده. 376 00:13:38,284 --> 00:13:39,460 ‫این مسخره ست. 377 00:13:39,485 --> 00:13:40,962 ‫بهش گفتم یه خطای سهلی بود. 378 00:13:40,987 --> 00:13:42,797 ‫و اون خطا تمام ‫زمینشو برای کل سال از بین برد. 379 00:13:42,822 --> 00:13:44,452 ‫بهش گفته بودم 380 00:13:44,477 --> 00:13:46,844 ‫تمام بشکه های سال بعدو ‫مجانی حساب میکنم. 381 00:13:46,844 --> 00:13:48,261 ‫قرار نیست سال دیگری در کار باشه 382 00:13:48,286 --> 00:13:50,015 ‫چون با فریب پول ‫موکل منو سوزوندی 383 00:13:50,040 --> 00:13:51,991 ‫حالا قراره بهش پس بدی، ‫به علاوه جریمه، 384 00:13:52,093 --> 00:13:53,725 ‫و بقیه خساراتی که ‫بتونم بهت نصبت بدم. 385 00:13:53,750 --> 00:13:55,852 ‫اگه من فریبش دادم، ‫چرا 386 00:13:55,877 --> 00:13:58,838 ‫با آدم جدید توی شهر، ‫آدم تو یه درصد بیشتر بدم؟ 387 00:13:58,838 --> 00:13:59,770 ‫درمورد چی حرف میزنی؟ 388 00:13:59,806 --> 00:14:01,632 ‫مشتریهای من 5%بیشتر دادن. 389 00:14:01,674 --> 00:14:04,552 ‫موکل تو درواقع کسی ‫بود که قبول نکرد. 390 00:14:04,552 --> 00:14:05,718 ‫با 30% تخفیف. 391 00:14:05,753 --> 00:14:07,531 ‫و بقیه کارگاهها میدونستن ‫داری اینکارو میکنی؟ 392 00:14:07,555 --> 00:14:10,523 ‫ما اینجا یه انجمن داریم آقای ویلیامز. 393 00:14:10,558 --> 00:14:11,757 ‫از خودمون محافظت میکنیم. 394 00:14:12,018 --> 00:14:14,604 ‫خب اونا به آدم جدید ‫فرجه میدن، 395 00:14:14,604 --> 00:14:15,870 ‫و اونا ضربه خوردن، 396 00:14:15,905 --> 00:14:18,381 ‫حالا میخوای علیه ‫من دادخواست تشکیل بدی؟ 397 00:14:18,441 --> 00:14:21,552 ‫بفرما، خواهیم دید کی ‫برنده میشه. 398 00:14:27,983 --> 00:14:29,728 ‫ببین چطور مثل سال اولی ‫تو کتابخونه 399 00:14:29,752 --> 00:14:31,051 ‫حقوق داره عرق میریزه. 400 00:14:31,087 --> 00:14:32,580 ‫نمیدونستم خوندنم بلدی. 401 00:14:32,580 --> 00:14:34,010 ‫فقط دارم به عکس نگاه میکنم. 402 00:14:34,716 --> 00:14:36,000 ‫خب چرا بهم اجازه نمیدی کمکت 403 00:14:36,000 --> 00:14:37,210 ‫کنم اون ساختمونُ بگیری. 404 00:14:37,210 --> 00:14:38,109 ‫ببخشید؟ 405 00:14:38,252 --> 00:14:39,354 ‫دانا فکر کرد درباره 406 00:14:39,379 --> 00:14:41,021 ‫دیوید فاکس کمک لازمت میشه. 407 00:14:41,214 --> 00:14:44,050 ‫- دانا فکر کرد یا تو؟ ‫- این ینی چی؟ 408 00:14:44,050 --> 00:14:45,468 ‫ینی میخوای منو تحت تأثیر بذاری 409 00:14:45,468 --> 00:14:47,153 ‫تا وقتی زمانش رسید ‫به نفعت رأی بدم. 410 00:14:47,178 --> 00:14:48,404 ‫خب بذار یه چیزی بهت بگم. 411 00:14:48,405 --> 00:14:49,345 ‫این اتفاق هرگز نمیافته. 412 00:14:49,347 --> 00:14:50,014 ‫میدونم. 413 00:14:50,014 --> 00:14:51,699 ‫و اینجام چون شاید یه راه حل 414 00:14:51,724 --> 00:14:53,768 ‫برای مشکل فاکس داشته باشم. 415 00:14:53,828 --> 00:14:55,995 ‫حالا یا میتونی به من اعتماد کنی 416 00:14:56,020 --> 00:14:57,438 ‫یا میتونی خودت یه راهی پیدا کنی. 417 00:14:57,622 --> 00:14:58,688 ‫ولی محض احتیاط، 418 00:14:59,023 --> 00:15:01,557 ‫تمام کارهای من منفعت طلبانه نیست. 419 00:15:01,843 --> 00:15:03,361 ‫این فکر دانا بود؟ 420 00:15:03,361 --> 00:15:04,661 ‫آره. 421 00:15:05,071 --> 00:15:06,297 ‫خب چرا نمیشینی، 422 00:15:06,322 --> 00:15:07,532 ‫تا بهت بگم چه خبره. 423 00:15:07,532 --> 00:15:08,591 ‫یه فکر بهتر دارم. 424 00:15:08,616 --> 00:15:11,050 ‫چرا من نشینم و بهت 425 00:15:11,085 --> 00:15:13,521 ‫نگم چطور میتونیم ‫اون ساختمونُ بگیریم. 426 00:15:15,056 --> 00:15:16,021 ‫چطور پیش رفت؟ 427 00:15:16,274 --> 00:15:17,692 ‫دقیقاً طبق نقشه. 428 00:15:18,376 --> 00:15:20,910 ‫خب پس چرا یه نوشیدنی واسه ‫جشن نمیزنیم، 429 00:15:20,945 --> 00:15:22,845 ‫و فردا ترتیب تمام کارهارو میدیم. 430 00:15:22,880 --> 00:15:24,690 ‫تا وقتی آبجو و اسکاچ داری، 431 00:15:24,715 --> 00:15:26,592 ‫از اون سرکه گه دیگه نمیخورم. 432 00:15:26,592 --> 00:15:28,136 ‫نگران نباش. 433 00:15:28,594 --> 00:15:29,871 ‫منم همینطور. 434 00:15:32,798 --> 00:15:35,199 ‫رابرت باید بپرسم. 435 00:15:35,234 --> 00:15:37,895 ‫تو آدم اسکاچ هستی. ‫یه وکیلی. 436 00:15:38,671 --> 00:15:40,465 ‫چرا اومدی اینجا ‫تاکستان بخری؟ 437 00:15:41,474 --> 00:15:42,800 ‫خواهرم. 438 00:15:44,310 --> 00:15:45,678 ‫اون سالها فوت کرد. 439 00:15:46,279 --> 00:15:48,172 ‫ما قبلاً با هم شراب میخوردیم، 440 00:15:48,197 --> 00:15:51,868 ‫هیچی هم در مورد تنگور ‫و جوهر مازو نمیدونستیم. 441 00:15:52,168 --> 00:15:53,770 ‫فقط میدونستیم چی دوست داریم. 442 00:15:54,078 --> 00:15:56,245 ‫هروقت مشروب میخورم ‫به اون فکر میکنم. 443 00:15:56,280 --> 00:15:58,047 ‫نمیدونستم خواهر داری. 444 00:15:58,458 --> 00:15:59,917 ‫خب حالا میدونی. 445 00:16:00,085 --> 00:16:02,837 ‫پارسال با ریچل ‫روی یه پرونده کار کردم، 446 00:16:02,837 --> 00:16:04,370 ‫باعث شد حتی ‫بیشتر بهش فکر کنم. 447 00:16:04,797 --> 00:16:05,990 ‫و فهمیدم... 448 00:16:07,867 --> 00:16:09,967 ‫خوشم میاد بیشتر ‫بهش فکر کنم. 449 00:16:10,261 --> 00:16:12,206 ‫خب به سلامتی فکر کردن بهش ‫تا وقتی موهات 450 00:16:12,230 --> 00:16:13,639 ‫مث دندونات سفید بشه. 451 00:16:13,639 --> 00:16:14,957 ‫ناز نفست. 452 00:16:20,659 --> 00:16:23,316 ‫ممنون که وقت گذاشتی استر. 453 00:16:23,316 --> 00:16:24,292 ‫خیلی ازت ممنونم. 454 00:16:24,317 --> 00:16:25,693 ‫باید بگم لوئیس. 455 00:16:25,693 --> 00:16:28,620 ‫از وقتی خبرو بهم گفتی مدام دارم میخندم. 456 00:16:28,738 --> 00:16:29,938 ‫به مامان و بابا گفتی؟ 457 00:16:29,973 --> 00:16:32,033 ‫راستش، بخاطر همین میخواستم ‫باهات حرف بزنم. 458 00:16:32,033 --> 00:16:34,435 ‫- خب. ‫- شیلا و من حرف زدیم. 459 00:16:34,603 --> 00:16:37,011 ‫ما بچه رو یهودی بزرگ نمیکنیم. 460 00:16:37,079 --> 00:16:39,446 ‫میخوام کمکم کنی اینو ‫به مامان و بابا توضیح بدم، 461 00:16:39,482 --> 00:16:41,632 ‫و میخوام بدونم ‫چقدر ناراحت میشن. 462 00:16:41,632 --> 00:16:43,478 ‫خودت چقدر ناراحت میشی اگه 463 00:16:43,503 --> 00:16:46,764 ‫تا آخر عمرت ‫تورو آق کنند؟ 464 00:16:46,881 --> 00:16:48,341 ‫راستش، چیزهای ‫بدتری هم هست. 465 00:16:48,341 --> 00:16:49,242 ‫لوئیس. 466 00:16:50,076 --> 00:16:52,644 ‫نابودشون میکنی و خودتم میدونی. 467 00:16:53,179 --> 00:16:54,055 ‫تو یهودی هستی. 468 00:16:54,055 --> 00:16:55,515 ‫باید بچه تو یهودی بزرگ کنی. 469 00:16:55,515 --> 00:16:57,215 ‫یه لحظه وایسا 470 00:16:59,143 --> 00:17:00,603 ‫تو هم همین حسُ داری؟ 471 00:17:00,603 --> 00:17:02,663 ‫فکر کنم این بین تو و شیلاست. 472 00:17:02,688 --> 00:17:04,298 ‫به من ربطی نداره. 473 00:17:05,091 --> 00:17:07,157 ‫ولی اگه حقیقتُ میخوای ‫همیشه فکر 474 00:17:07,193 --> 00:17:10,046 ‫میکردم اگه بچه داشتی، ‫بتونن برن اردوگاه بروخا 475 00:17:10,071 --> 00:17:12,038 ‫مثل بچه من، مثل ‫خودم و خودت. 476 00:17:12,073 --> 00:17:14,207 ‫میدونم منم همینطور، یادته؟ 477 00:17:14,242 --> 00:17:16,576 ‫چونکه ... 478 00:17:16,611 --> 00:17:18,339 ‫ما همه میشبوخا هستیم 479 00:17:18,412 --> 00:17:19,956 ‫در کمپ بروخا 480 00:17:19,956 --> 00:17:21,040 ‫درهر حال اینطور نمیشه، 481 00:17:21,040 --> 00:17:22,875 ‫چون لحظه ای که شروع کردم، 482 00:17:22,875 --> 00:17:24,483 ‫در مورد بروخا بگم ‫شیلا، 483 00:17:24,544 --> 00:17:26,087 ‫نزدیک بود با آب خفه بشه. 484 00:17:26,087 --> 00:17:27,880 ‫یه لحظه، اون مجبورت کرده؟ 485 00:17:27,880 --> 00:17:29,357 ‫معلومه دیگه. ‫فکر کردی من اینو میخوام؟ 486 00:17:29,382 --> 00:17:31,442 ‫همین الان شعار اردوگاهو گفتم. 487 00:17:31,467 --> 00:17:33,135 ‫پس باید بهش بگی چه حسی داری. 488 00:17:33,135 --> 00:17:34,654 ‫سعی کردم باهاش حرف بزنم. 489 00:17:34,679 --> 00:17:36,264 ‫خیلی شفاف گفت نمیخواد، 490 00:17:36,264 --> 00:17:37,707 ‫واسه همین اینجایم. 491 00:17:39,725 --> 00:17:42,119 ‫لوئیس، میخوام درمورد ‫«جافری» باهات حرف بزنم. 492 00:17:42,144 --> 00:17:43,354 ‫جافری که عوضیه. 493 00:17:43,354 --> 00:17:44,956 ‫نه نیست لوئیس. 494 00:17:44,981 --> 00:17:47,066 ‫اون پدر بچه منه، 495 00:17:47,316 --> 00:17:50,336 ‫و دلیلی که زندگیمون تموم شد 496 00:17:50,361 --> 00:17:52,694 ‫بخاطر کاری که اون کرد نبود 497 00:17:52,730 --> 00:17:56,033 ‫به خاطر کاری که برام نکرد بود. 498 00:17:56,284 --> 00:17:58,195 ‫اینکه حسشو نسبت ‫به نون آوری خونه مطرح کرد. 499 00:17:58,219 --> 00:17:59,118 ‫آره. 500 00:17:59,154 --> 00:18:01,387 ‫پس اگه میخوای کمکت کنم ‫خبرو به بابا 501 00:18:01,423 --> 00:18:04,850 ‫و مامان بدی میکنم، ‫ولی تا وقتی به 502 00:18:04,875 --> 00:18:06,919 ‫شیلا نگفتی چه حسی ‫داری اینکارو نمیکنم. 503 00:18:10,089 --> 00:18:11,440 ‫خیلی خب، چی داریم؟ 504 00:18:11,465 --> 00:18:12,545 ‫میگم چی داریم. 505 00:18:12,546 --> 00:18:14,151 ‫یه ساختمون دارم که ‫نمیخوام بفروشمش، 506 00:18:14,176 --> 00:18:15,678 ‫حالا این دوتا اومدن ‫پیش شما ناله کنن. 507 00:18:15,678 --> 00:18:16,607 ‫تو وکیل نداری؟ 508 00:18:16,607 --> 00:18:17,722 ‫وکیل کوفتی لازم ندارم. 509 00:18:17,722 --> 00:18:18,849 ‫ما ناله نمیکنیم. 510 00:18:18,931 --> 00:18:20,516 ‫ما از طرف جامعه اومدیم. 511 00:18:20,516 --> 00:18:22,664 ‫چون اون ساختمون در سال ‫1896 ساخته شده، 512 00:18:22,665 --> 00:18:24,740 ‫و تنها خواسته ما ‫یه قرار منع موقته 513 00:18:24,788 --> 00:18:26,897 ‫تا وقتی که هیئت مدیره ملک ‫تصمیم بگیرن. 514 00:18:26,897 --> 00:18:27,773 ‫بزنین به چاک. 515 00:18:27,773 --> 00:18:29,066 ‫اونا وکیل جامعه نیستن. 516 00:18:29,066 --> 00:18:31,002 ‫اونا وکیل دیوید فاکس هستن. 517 00:18:31,027 --> 00:18:33,361 ‫من نگفتم اون موکل منه. 518 00:18:33,396 --> 00:18:34,962 ‫و حتی اگرم میگفت، به این 519 00:18:34,998 --> 00:18:36,764 ‫معنی نیست که به اون مربوطه. 520 00:18:36,799 --> 00:18:39,467 ‫خب پس چرا آقای فاکس داشته به 521 00:18:39,502 --> 00:18:41,846 ‫بزرگترین مستأجر من رشوه ‫ماهی چند ده هزار دلار 522 00:18:41,871 --> 00:18:45,374 ‫میده تا بتونه کنترلش کنه ‫تا من نتونم بندازمش بیرون؟ 523 00:18:45,374 --> 00:18:46,633 ‫این مربوط میشه؟ 524 00:18:46,667 --> 00:18:48,266 ‫- چی؟ ‫- عالیجناب. 525 00:18:48,336 --> 00:18:51,204 ‫اون مبالغ صرفاً ‫پرداختیهای یه بدهی غیرمربوط بوده. 526 00:18:51,239 --> 00:18:52,773 ‫مزخرفه، «پیتر مینتو» ‫دو پنی هم 527 00:18:52,798 --> 00:18:53,966 ‫نداشت تا بهم بماله، 528 00:18:53,966 --> 00:18:56,861 ‫چه برسه دهها هزار دلار تا ‫به دیوید فاکس اجاره بده. 529 00:18:56,886 --> 00:18:59,472 ‫و جزئیات مبادلات مالی افراد هم 530 00:18:59,472 --> 00:19:00,905 ‫به تو مربوط نمیشه. 531 00:19:00,941 --> 00:19:01,941 ‫کافیه. 532 00:19:01,975 --> 00:19:03,641 ‫اگه میخواین اینو تا هیئت 533 00:19:03,677 --> 00:19:05,019 ‫مدیره ملک ادامه بدین، مشکلی نیست، 534 00:19:05,019 --> 00:19:06,296 ‫ولی دلیلی نمیبینم ‫از حضور این مرد 535 00:19:06,320 --> 00:19:07,580 ‫در اون ساختمون جلوگیری کنم. 536 00:19:07,605 --> 00:19:09,190 ‫درخواست منع موقت ‫شما رد میشه. 537 00:19:13,235 --> 00:19:14,424 ‫خیلی خب حالا باید... 538 00:19:14,449 --> 00:19:15,655 ‫تو از کجا در مورد اون 539 00:19:15,655 --> 00:19:16,906 ‫پرداختیها خبر داشتی؟ 540 00:19:16,906 --> 00:19:17,906 ‫بهت میگم چطور. 541 00:19:18,324 --> 00:19:19,950 ‫تو بی خبر رفتی سراغ فاکس. 542 00:19:19,950 --> 00:19:21,577 ‫نه، من هواتو داشتم. 543 00:19:21,651 --> 00:19:23,888 ‫تو هیچی نداشتی. ‫من واست یه چیزی آوردم. 544 00:19:23,913 --> 00:19:25,831 ‫خب اون چیز تازه تو ‫صورتمون منفجر شد، 545 00:19:25,831 --> 00:19:27,308 ‫چون از اون پرداختیها واسه 546 00:19:27,333 --> 00:19:29,168 ‫پولشویی و نفوذ یا 547 00:19:29,168 --> 00:19:31,145 ‫خدا میدونه چه جرم دیگه ای استفاده میکنه. 548 00:19:31,170 --> 00:19:33,214 ‫دقیقاً به همین خاطر بهت نگفتم، 549 00:19:33,214 --> 00:19:34,924 ‫چون دانا بهم گفت ‫تو بهش اعتماد نداری. 550 00:19:34,924 --> 00:19:36,790 ‫کاملاً درست گفتی ‫بهش اعتماد ندارم. 551 00:19:36,825 --> 00:19:39,059 ‫چون وقتی مردی مثل ‫اون پولی مخفی میکنه، 552 00:19:39,094 --> 00:19:41,263 ‫بخاطر حمایتهای خیرخواهانه نیست. 553 00:19:41,263 --> 00:19:43,032 ‫هاروی اون موکل ماست. 554 00:19:43,057 --> 00:19:44,528 ‫نه نیست. 555 00:19:44,892 --> 00:19:47,726 ‫- نمیتونی ردش کنی. ‫- چرا میتونم. 556 00:19:47,762 --> 00:19:49,705 ‫چون معامله دانا برام اهمیتی نداره. 557 00:19:49,730 --> 00:19:53,092 ‫من وکیل موکلی نمیشم که ‫تو چشمام دروغ میگه! 558 00:19:58,931 --> 00:20:00,765 ‫موضوع چیه آقای «نیوتون»؟ 559 00:20:00,800 --> 00:20:02,134 ‫از بودن در خوشحال نیستید. 560 00:20:02,159 --> 00:20:02,993 ‫نیستم. 561 00:20:03,018 --> 00:20:05,037 ‫از احضاریه خوشم نمیاد. 562 00:20:05,037 --> 00:20:06,770 ‫خب، اگه خوشتون نمیاد، 563 00:20:06,771 --> 00:20:08,691 ‫قطعاً از اینم خوشتون نمیاد. 564 00:20:11,694 --> 00:20:13,760 ‫شما موکل منو به ‫کلاهبرداری محکوم میکنی؟ 565 00:20:13,796 --> 00:20:14,661 ‫همین کارو کرد، مگه نه؟ 566 00:20:14,697 --> 00:20:16,107 ‫من غیر از دیر کردن 567 00:20:16,132 --> 00:20:18,134 ‫با بشکه هات هیچ کار دیگه ای نکردم. 568 00:20:18,134 --> 00:20:19,527 ‫کاری که کردی ‫اغوای موکل من 569 00:20:19,552 --> 00:20:21,278 ‫با تخفیف بود، ‫بعد کارشکنی در محصولش 570 00:20:21,303 --> 00:20:22,269 ‫چون میدونستی بقیه ‫مزارع 571 00:20:22,304 --> 00:20:23,180 ‫قبول نمیکنن. 572 00:20:23,180 --> 00:20:25,241 ‫- موکل من همچین کاری نکرده. ‫- چرا کرده. 573 00:20:25,266 --> 00:20:27,201 ‫دیشب اعتراف کرد ‫و حالا، 574 00:20:27,226 --> 00:20:28,159 ‫به جای دادخواست، 575 00:20:28,194 --> 00:20:29,478 ‫داری به اتهام بزهکاری نگاه میکنی. 576 00:20:29,478 --> 00:20:31,904 ‫اتهام بزهکاری؟ ‫عقلتو از دست دادی؟ 577 00:20:32,106 --> 00:20:33,539 ‫نمیتونن اینکارو بکنن ‫میتونن؟ 578 00:20:33,574 --> 00:20:34,748 ‫به صورتش نگاه کن. 579 00:20:34,817 --> 00:20:35,783 ‫میگه میتونیم. 580 00:20:35,818 --> 00:20:38,152 ‫باید بیشتر از اینا ‫باشه حروم زاده. 581 00:20:38,187 --> 00:20:39,403 ‫مشکل تو چیه؟ 582 00:20:39,458 --> 00:20:40,573 ‫میدونی مشکل من چیه؟ 583 00:20:40,573 --> 00:20:42,874 ‫قدیمیترین مشکل موجود ‫واسه مردی مثل من. 584 00:20:42,909 --> 00:20:44,468 ‫و حالا قراره جلشو بگیرم. 585 00:20:44,493 --> 00:20:47,371 ‫نژاد؟ نژاد، واقعاً ‫فکر کردی قضیه اینه؟ 586 00:20:47,371 --> 00:20:49,371 ‫میدونم قضیه اینه. 587 00:20:49,396 --> 00:20:51,048 ‫اه کثافت از خودراضی. 588 00:20:51,083 --> 00:20:51,667 ‫- «مایلز» ‫- نه نه. 589 00:20:51,667 --> 00:20:54,854 ‫همینطوری نمیشینم و ‫ببینم منو متهم میکنه. 590 00:20:54,879 --> 00:20:56,922 ‫میخوای بدونی چرا بشکه ها به دستت نرسید؟ 591 00:20:56,922 --> 00:20:58,299 ‫چون تو لایقشون نیستی. 592 00:20:58,299 --> 00:21:00,276 ‫- اینم از این. ‫- نه نه نه. 593 00:21:00,301 --> 00:21:01,345 ‫خانواده ما برای نسلها 594 00:21:01,369 --> 00:21:02,868 ‫روی اون مزارع کار میکردن، 595 00:21:02,904 --> 00:21:04,737 ‫و همینطوری سرتو میندازی 596 00:21:04,772 --> 00:21:07,406 ‫با پولهای وال استریت ‫میای اینجا انگار صاحب اینجایی، 597 00:21:07,441 --> 00:21:09,208 ‫چقدر اینجا بودی، ده دقیقه؟ 598 00:21:09,243 --> 00:21:11,477 ‫ما تمام عمرمون اینجا بودیم. 599 00:21:11,512 --> 00:21:13,579 ‫تو زمانی اون مردو میخری 600 00:21:13,614 --> 00:21:15,941 ‫که یه سال فروش داشته باشی. 601 00:21:15,941 --> 00:21:17,741 ‫و ما نمیذاریم همینطوری ‫قسر در بری. 602 00:21:17,777 --> 00:21:19,677 ‫هرچیزی میخوای به خودت بگو. 603 00:21:20,196 --> 00:21:21,697 ‫ولی درمورد یه چیزی درست میگی. 604 00:21:21,697 --> 00:21:23,430 ‫من یه مادربه خطای بی ناموس هستم. 605 00:21:23,466 --> 00:21:26,018 ‫و اومدم شیر کوفتیتو بدوشم. 606 00:21:37,112 --> 00:21:38,606 ‫بذار حدس بزنم، ‫سامانتا بهت گفت 607 00:21:38,631 --> 00:21:40,174 ‫میخوام چیکار کنم. ‫- آره گفت. 608 00:21:40,174 --> 00:21:41,607 ‫خب پس از من مخفیکاری میکنه 609 00:21:41,642 --> 00:21:42,408 ‫ولی به تو میگه. 610 00:21:42,443 --> 00:21:43,409 ‫این درمورد اون نیست. 611 00:21:43,444 --> 00:21:45,054 ‫اون هرکاری میخواد میکنه ‫درست مثل تو. 612 00:21:45,054 --> 00:21:46,989 ‫- داری طرفشو میگیری؟ ‫- طرف خودمو میگیرم. 613 00:21:47,014 --> 00:21:48,599 ‫چون شاید کارت با این ‫پرونده تموم شده، 614 00:21:48,599 --> 00:21:49,992 ‫ولی اون روش کار میکنه 615 00:21:50,017 --> 00:21:52,384 ‫چون برخلاف تو، اون ‫به اعتبار من اهمیت میده. 616 00:21:52,419 --> 00:21:53,954 ‫فکر کردی به فکر نکردم؟ 617 00:21:53,979 --> 00:21:56,023 ‫تو در این مقام هستی ‫چون من تورو گذاشتم. 618 00:21:56,023 --> 00:21:57,708 ‫نه هاروی من تو این مقام هستم 619 00:21:57,733 --> 00:21:59,443 ‫چون خبر مرگم به دستش آوردم! 620 00:21:59,443 --> 00:22:01,743 ‫حالا میخوای درباره ‫کارهایی که کردی حرف بزنی، 621 00:22:01,778 --> 00:22:04,256 ‫تو بهم اجازه دادی مذاکره کنم، 622 00:22:04,281 --> 00:22:06,781 ‫و اگه بهش احترام نذاری، ‫فاکس به تمام دنیا میگه، 623 00:22:06,817 --> 00:22:07,860 ‫و چطور ممکنه دفعه بد 624 00:22:07,884 --> 00:22:09,537 ‫بخوام با کسی به توافقی برسم؟ 625 00:22:09,537 --> 00:22:11,771 ‫مشکلی پیش نمیاد ‫چون اون اعتباری نداره. 626 00:22:11,806 --> 00:22:13,666 ‫هیچکسی باورش نمیکنه. ‫- باشه. 627 00:22:13,666 --> 00:22:16,444 ‫بذار طوری بگم تو درک کنی. 628 00:22:17,470 --> 00:22:19,303 ‫من اعتبار دارم. 629 00:22:19,338 --> 00:22:22,339 ‫تو ولش کنی، منو ‫دروغگو جلوه میدی. 630 00:22:22,424 --> 00:22:23,602 ‫میخوای درباره دروغگو حرف بزنی؟ 631 00:22:23,626 --> 00:22:24,635 ‫اون بهم دروغ گفت. 632 00:22:24,635 --> 00:22:26,153 ‫و همینطور هزاران موکل دیگه. 633 00:22:26,178 --> 00:22:27,988 ‫تو فقط منتظر فرصتی ‫بودی که 634 00:22:28,013 --> 00:22:29,265 ‫ولش کنی. ‫- چون هرگز نباید 635 00:22:29,265 --> 00:22:30,668 ‫از اول هم بهش ‫رو مینداختیم. 636 00:22:30,669 --> 00:22:32,029 ‫خب انداختیم، و همونطور که گفتم، 637 00:22:32,030 --> 00:22:33,686 ‫تو ولش کنی، منو دروغگو جلوه میدی. 638 00:22:33,686 --> 00:22:35,516 ‫و برام مهم نیست تمام دنیا ‫بفهمه یا نه. 639 00:22:35,517 --> 00:22:37,673 ‫تو میدونی ‫من میدونم. 640 00:22:38,115 --> 00:22:40,119 ‫حالا برو هرکاری میخوای انجام بده. 641 00:22:40,155 --> 00:22:41,844 ‫به هر حال انجام میدی. 642 00:22:49,797 --> 00:22:53,180 ‫لوئیس چه سورپرایزی. ‫داشتم مطالعه میکردم. 643 00:22:53,205 --> 00:22:56,083 ‫گوش کن شیلا، باید حرف بزنیم. 644 00:22:56,083 --> 00:22:57,316 ‫درباره چی؟ 645 00:22:57,351 --> 00:22:59,003 ‫میخوام بچمون یهودی بشه. 646 00:22:59,003 --> 00:23:00,479 ‫لوئیس، درباره این حرف زدیم. 647 00:23:00,504 --> 00:23:01,689 ‫نه شیلا حرف نزدیم. 648 00:23:01,714 --> 00:23:02,773 ‫چون داشتیم جشن میگرفتیم، 649 00:23:02,798 --> 00:23:03,858 ‫و تو گفتی بیخیالش بشم. 650 00:23:03,883 --> 00:23:05,301 ‫و سعی کردم بیخیالش بشم. 651 00:23:05,301 --> 00:23:06,267 ‫ولی با «استر» حرف زدم. 652 00:23:06,302 --> 00:23:07,094 ‫و حالا نمیتونم. 653 00:23:07,094 --> 00:23:08,487 ‫باشه با استر حرف زدی 654 00:23:08,512 --> 00:23:10,245 ‫بعد از اینکه گفتی ‫به کسی نمیگی؟ 655 00:23:10,280 --> 00:23:12,683 ‫آره خب چون اون خانواده منه. 656 00:23:12,683 --> 00:23:13,793 ‫میفهمم، تو و خواهرت 657 00:23:13,817 --> 00:23:17,229 ‫یه مکالمه طولانی درباره ‫شیلای فریبکار داشتید. 658 00:23:17,229 --> 00:23:18,675 ‫شیلا اینطور نیست. 659 00:23:19,481 --> 00:23:22,500 ‫استر کمک کرد متوجه بشم ‫که اهمیت 660 00:23:22,500 --> 00:23:23,566 ‫نمیدم خانوادهم چی فکر میکنن. 661 00:23:23,601 --> 00:23:25,070 ‫برام مهم نیست خانواده تو ‫چطور فکر میکنن. 662 00:23:25,070 --> 00:23:26,422 ‫چیزیه که برای من مهمه. 663 00:23:26,447 --> 00:23:27,923 ‫پس چیزی که برای من مهمه چی؟ 664 00:23:27,948 --> 00:23:29,992 ‫واسه همین میخواسم در موردش حرف بزنم. 665 00:23:30,242 --> 00:23:32,661 ‫چون نمیخوام آخر به ‫خاطر این تورو عصبانی کنم. 666 00:23:32,661 --> 00:23:34,305 ‫منم نمیخوام تو ناراحت بشی، 667 00:23:34,330 --> 00:23:37,980 ‫پس چطور بهم بگی ‫چرا اینقدر برات مهمه. 668 00:23:37,980 --> 00:23:40,914 ‫به این خاطر که این ‫بخشی از شخصیت منه. 669 00:23:40,949 --> 00:23:43,683 ‫و کاتولیک بودن هم بخشی از منه. 670 00:23:43,719 --> 00:23:45,063 ‫ولی گفتی مذهبی نیستی. 671 00:23:45,087 --> 00:23:46,052 ‫تو هم همینطور. 672 00:23:46,088 --> 00:23:49,328 ‫همینو میخوام توضیح بدم. 673 00:23:49,691 --> 00:23:54,060 ‫یهودی بودن فقط ‫یه مذهب نیست. 674 00:23:54,096 --> 00:23:55,100 ‫این تو خون منه. 675 00:23:55,100 --> 00:23:56,931 ‫و فکر نمیکنی برای ‫منم همینطوره؟ 676 00:23:57,019 --> 00:23:58,900 ‫- نخیر. ‫- پس نمیفهمی. 677 00:23:59,188 --> 00:24:01,148 ‫چون وقتی گفتم والدینم ‫از این خوششون نمیاد، 678 00:24:01,148 --> 00:24:04,182 ‫منظورم این بود، کسانی که ‫منو بزرگ کردن، 679 00:24:04,217 --> 00:24:06,987 ‫کسانی که همخون من هستن، ‫براشون سخت بود 680 00:24:06,987 --> 00:24:09,187 ‫بدونن من دیگه تمرین نمیکنم. 681 00:24:09,406 --> 00:24:11,550 ‫و نمیخوام خودمو ازشون جدا کنم 682 00:24:11,575 --> 00:24:13,452 ‫با گفتن اینکه بچه من 683 00:24:13,452 --> 00:24:16,586 ‫قراره با همه ما متفاوت باشه. 684 00:24:16,622 --> 00:24:18,432 ‫شیلا، نمیتونم اینو از ‫خودم بکنم. 685 00:24:18,457 --> 00:24:20,668 ‫لوئیس، ازت نخواستم اینو بکنی. 686 00:24:20,668 --> 00:24:23,755 ‫فقط نمیخوام بچمون اینطوری ‫یا اونطوری بزرگ بشه. 687 00:24:23,780 --> 00:24:25,422 ‫میدونی چیه برای منم ‫دقیقاً همینطوره. 688 00:24:25,422 --> 00:24:26,566 ‫خب نمیدونم چی بهت بگم. 689 00:24:26,590 --> 00:24:27,908 ‫منم همینطور. 690 00:24:32,129 --> 00:24:33,497 ‫منم همینطور. 691 00:24:36,595 --> 00:24:38,627 ‫سامانتا، میتونم یه ‫لحظه باهات حرف بزنم؟ 692 00:24:38,898 --> 00:24:40,646 ‫به نظر بیشتر فرصت میخوای. 693 00:24:41,033 --> 00:24:43,270 ‫سعی کردم هارویُ ‫قانع کنم فاکسُ رها نکنه، 694 00:24:43,270 --> 00:24:44,936 ‫ولی مطمئن نیستم قانعش کرده باشم. 695 00:24:45,317 --> 00:24:47,044 ‫- و؟ ‫- بهش گفتم تو 696 00:24:47,069 --> 00:24:48,404 ‫گفتی میخوای بازم ‫رو این پرونده کار کنی. 697 00:24:48,404 --> 00:24:50,631 ‫جالبه، چون من اینو نگفتم. 698 00:24:50,656 --> 00:24:52,324 ‫نه نگفتی. 699 00:24:52,925 --> 00:24:54,510 ‫ولی دلیلی که اینو بهش گفتم... 700 00:24:54,535 --> 00:24:55,950 ‫چون به فاکس قول دادی. 701 00:24:56,245 --> 00:24:58,580 ‫و حتی اگه هاروی نتونه ‫بهش عمل کنه من میتونم. 702 00:24:58,580 --> 00:24:59,456 ‫دقیقاً. 703 00:24:59,456 --> 00:25:01,497 ‫خب پس انگار کارهای ‫بیشتری دارم انجام بدم. 704 00:25:01,792 --> 00:25:03,961 ‫چون نمیخوام تورو دروغگو جلوه بدم. 705 00:25:04,462 --> 00:25:06,797 ‫- ممنون سامانتا. ‫- نیازی نیست تشکر کنی دانا. 706 00:25:06,797 --> 00:25:08,824 ‫مطمئنم تو هم همینکارو میکردی. 707 00:25:11,785 --> 00:25:14,163 ‫لوئیس، چی شده؟ 708 00:25:14,872 --> 00:25:18,306 ‫معمولاً تو یه هفته اینقدر ‫اینجا نمیای. 709 00:25:18,792 --> 00:25:20,925 ‫هاروی تو چه دردسری افتاده؟ 710 00:25:20,961 --> 00:25:22,238 ‫درباره هاروی نیست ‫درباره شیلاست. 711 00:25:22,262 --> 00:25:24,398 ‫میخوام قانعش کنی ‫بچمون یهودی بزرگ کنیم. 712 00:25:24,398 --> 00:25:26,375 ‫لوئیس، اینکارو نمیکنم. 713 00:25:26,400 --> 00:25:27,151 ‫چرا نه؟ 714 00:25:27,151 --> 00:25:28,529 ‫میدونم یه بار اومد دیدنت. 715 00:25:28,553 --> 00:25:30,154 ‫فکر کردی درمورد این یکی هم خبردار نمیشم؟ 716 00:25:30,154 --> 00:25:31,890 ‫نه، میدونم خبردار میشدی 717 00:25:32,031 --> 00:25:34,283 ‫وقتی صریح بهش گفتم ‫درموردش بهت بگه. 718 00:25:34,283 --> 00:25:35,527 ‫خب اگه میتونی بهش بگی ‫اونکارو بکنه، 719 00:25:35,551 --> 00:25:37,661 ‫چرا نمیتونی بهش بگی ‫بچمون یهودی بزرگ کنه؟ 720 00:25:37,661 --> 00:25:39,021 ‫چجور مشاوری هستی؟ 721 00:25:40,856 --> 00:25:41,857 ‫لوئیس. 722 00:25:42,733 --> 00:25:44,633 ‫میدونم قبلاً هم اینو بهت گفتم، 723 00:25:44,668 --> 00:25:46,435 ‫و میدونم حرفمو باور نمیکنی، 724 00:25:46,470 --> 00:25:48,771 ‫ولی والدین من در ‫آلمان نازی، یهودی بودند، 725 00:25:48,806 --> 00:25:50,241 ‫و به نقطه‌ای رسیدند که 726 00:25:50,299 --> 00:25:52,634 ‫مجبور شدند از یهودیت ‫کنار بکشند 727 00:25:52,634 --> 00:25:54,367 ‫تا جونشونُ نجات بدن. 728 00:25:54,402 --> 00:25:55,412 ‫اینکارو نکردن. 729 00:25:56,337 --> 00:25:59,616 ‫پس به اندازه هرکسی ارزش 730 00:25:59,641 --> 00:26:02,186 ‫نگهداری هویت یهودیت رو درک میکنم. 731 00:26:02,186 --> 00:26:04,354 ‫- ولی؟ ‫- ولی برای من، 732 00:26:04,438 --> 00:26:06,774 ‫قلب یهودیت خانواده ست. 733 00:26:07,274 --> 00:26:08,400 ‫چی داری میگی؟ 734 00:26:08,568 --> 00:26:10,389 ‫دارم میگم، اگه نمیتونید 735 00:26:10,414 --> 00:26:12,863 ‫درباره چگونگی بزرگ کردن ‫بچتون به توافق برسین، 736 00:26:13,238 --> 00:26:15,506 ‫شاید بهتره درباره ‫بچه دار نشدن حرف بزنید. 737 00:26:18,035 --> 00:26:19,353 ‫دیگه دیر شده. 738 00:26:20,454 --> 00:26:21,386 ‫اه. 739 00:26:21,422 --> 00:26:23,165 ‫پس لوئیس. 740 00:26:23,165 --> 00:26:26,477 ‫یه چیز دیگه هم میگم 741 00:26:26,502 --> 00:26:28,368 ‫باید هرتصمیمی که میگیرین 742 00:26:28,404 --> 00:26:30,155 ‫با هم بگیرین. 743 00:26:30,673 --> 00:26:31,715 ‫ممنون استن. 744 00:26:32,241 --> 00:26:33,634 ‫قابلی نداشت لوئیس. 745 00:26:33,634 --> 00:26:38,358 ‫و فقط یه موضوع ‫کوچیک دیگه قبل از رفتن هست. 746 00:26:38,555 --> 00:26:39,723 ‫چیه؟ 747 00:26:42,726 --> 00:26:44,025 ‫مرحبا دوست من. 748 00:26:44,061 --> 00:26:45,921 ‫مرحبا. 749 00:26:54,115 --> 00:26:55,111 ‫کجا بودی؟ 750 00:26:55,147 --> 00:26:56,949 ‫بهت فضا دادم تا آروم بشی. 751 00:26:56,949 --> 00:26:58,670 ‫چون رابرت، باید حرف بزنیم. 752 00:26:58,826 --> 00:26:59,701 ‫درسته. 753 00:26:59,701 --> 00:27:01,735 ‫اینکه چطور باید ‫مجبورشون کنیم. 754 00:27:01,770 --> 00:27:02,836 ‫مشکل اینجاست. 755 00:27:03,205 --> 00:27:04,748 ‫فکر کنم بهتره توافق کنیم. 756 00:27:04,748 --> 00:27:06,615 ‫داری شوخی میکنی؟ 757 00:27:06,650 --> 00:27:08,310 ‫رابرت اون به جرم اعتراف کرد 758 00:27:08,335 --> 00:27:09,711 ‫تا قانعمون کنه داشته ‫حقیقت میگفته. 759 00:27:09,711 --> 00:27:11,855 ‫چون احتمالاً به چرندیات خودش باور داره. 760 00:27:11,880 --> 00:27:13,590 ‫خب برام مهم نیست ‫چه باوری داره. 761 00:27:13,590 --> 00:27:15,092 ‫امکان نداره اگه من سفید بودم، 762 00:27:15,092 --> 00:27:16,443 ‫الان تو این وضعیت میبودیم. 763 00:27:16,468 --> 00:27:18,428 ‫نمیخوام بهت بگم اشتباه میکنی. 764 00:27:18,837 --> 00:27:20,782 ‫ولی درباره نحوه حل کردن ‫موضوع در اشتباهی. 765 00:27:20,806 --> 00:27:22,339 ‫خب این یعنی چی؟ 766 00:27:22,374 --> 00:27:24,074 ‫یعنی حرفشو باور میکنیم. 767 00:27:24,109 --> 00:27:25,144 ‫باشه. 768 00:27:26,178 --> 00:27:27,778 ‫بذار بگیم تو درست میگی 769 00:27:27,813 --> 00:27:30,947 ‫و این بیشتر درباره ‫پوله تا رنگ پوستم. 770 00:27:30,983 --> 00:27:32,616 ‫نمیذارم اون حرومزاده منو 771 00:27:32,651 --> 00:27:34,584 ‫کنار بزنه حالا به هر دلیلی. 772 00:27:34,620 --> 00:27:36,004 ‫من بیشتر از تو با همچین 773 00:27:36,029 --> 00:27:38,031 ‫چرندیاتی سر و کله زدم، 774 00:27:38,031 --> 00:27:39,931 ‫و قبول کردم که برای کنار اومدن باهاش 775 00:27:39,966 --> 00:27:41,385 ‫باید بخشی از خودمو خاک کنم. 776 00:27:41,410 --> 00:27:42,786 ‫خب دیگه مجبور نیستم اینکارو بکنم، 777 00:27:42,786 --> 00:27:43,830 ‫و تو هم کاری که من میگم میکنی. 778 00:27:43,854 --> 00:27:45,097 ‫نه آقا نمیکنم. 779 00:27:45,122 --> 00:27:46,456 ‫چون دنیا جای مزخرفیه و 780 00:27:46,456 --> 00:27:47,566 ‫من قرار نیست بدترش کنم. 781 00:27:47,590 --> 00:27:49,126 ‫و برام مهم نیست که رئیسمی یا نه. 782 00:27:49,126 --> 00:27:50,463 ‫من وکیل لعنتی تو هستم. 783 00:27:50,502 --> 00:27:51,979 ‫و یا توصیه منو میپذیری 784 00:27:52,004 --> 00:27:53,338 ‫یا میتونی کس ‫دیگه ایُ استخدام کنی. 785 00:27:53,338 --> 00:27:55,340 ‫پس یه ماشین خبر کن ‫و گورتو گم کن. 786 00:27:55,340 --> 00:27:56,659 ‫خودم درستش میکنم. 787 00:28:08,834 --> 00:28:10,898 ‫امیدوارم اومدی بهم بگی تمومش کردی. 788 00:28:10,950 --> 00:28:12,744 ‫اومدم یه فرصت دیگه بهت بدم. 789 00:28:12,745 --> 00:28:14,583 ‫چون من درمورد پرداختیها به 790 00:28:14,584 --> 00:28:17,210 ‫«پیتر مینتو» میدونم ‫همینطور «بیلوز». 791 00:28:18,850 --> 00:28:20,015 ‫لعنتی. 792 00:28:20,766 --> 00:28:21,674 ‫خب چقدر میدونه؟ 793 00:28:21,675 --> 00:28:23,060 ‫نیومدم بگم چی میدونه. 794 00:28:23,085 --> 00:28:24,873 ‫بخاطر چیزی که من نمیدونم اومدم، ‫چون ازت خواستم 795 00:28:24,874 --> 00:28:27,389 ‫اگه چیز بوداری در جریانه ‫تو بهم دروغ گفتی، 796 00:28:27,414 --> 00:28:29,435 ‫و تنها دلیلی که تورو ‫ول نکردم 797 00:28:29,436 --> 00:28:30,568 ‫اینه که دانا بهت قول داده. 798 00:28:30,604 --> 00:28:31,957 ‫میدونی چیه، تو درک نمیکنی. 799 00:28:31,958 --> 00:28:33,448 ‫پولشوییُ درک میکنم، 800 00:28:33,449 --> 00:28:35,208 ‫و باتوجه به مردی که هستی، 801 00:28:35,209 --> 00:28:36,841 ‫دقیقاً همین ماجراست. 802 00:28:36,877 --> 00:28:38,704 ‫میدونی، تو هیچی در مورد ‫اینکه من کیم نمیدونی. 803 00:28:38,705 --> 00:28:39,635 ‫خب الان بهم بگو. 804 00:28:39,635 --> 00:28:41,368 ‫در ازای ماهی 10 هزار دلار پول 805 00:28:41,403 --> 00:28:43,903 ‫«پیتر مینتو» دقیقاً چی داره بهت میده؟ 806 00:28:47,306 --> 00:28:49,043 ‫از وکالت تو خوشحال شدم دیوید. 807 00:28:50,158 --> 00:28:52,189 ‫اون چیزی بهم نمیده. 808 00:28:53,006 --> 00:28:54,925 ‫اون یه چیزی بهم داد. 809 00:28:55,641 --> 00:28:57,094 ‫خب این ینی چی؟ 810 00:28:59,596 --> 00:29:01,802 ‫من 13 سالم بود. ‫هیچ پولی نداشتم. 811 00:29:01,827 --> 00:29:03,408 ‫یه بسته سیگار میخواستم. 812 00:29:03,408 --> 00:29:05,452 ‫پس از مغازه مینتو یکی دزدیدم. 813 00:29:05,911 --> 00:29:07,329 ‫و فکر کردم حالا که اونجام، 814 00:29:07,329 --> 00:29:08,597 ‫بهتره چندتا چیز دیگه هم بردارم. 815 00:29:08,622 --> 00:29:10,384 ‫- اون شکایت نکرد. ‫- نه نکرد. 816 00:29:10,618 --> 00:29:12,542 ‫ولی ازم خواست درازاش کار کنم. 817 00:29:12,542 --> 00:29:14,076 ‫چشم باز کردم دیدم ‫زیر پرو بالشم. 818 00:29:14,077 --> 00:29:17,011 ‫ببین اون پولُ بهش دادم ‫چون اگه نمیدادم، 819 00:29:17,046 --> 00:29:18,131 ‫اون ورشکست میشد، 820 00:29:18,131 --> 00:29:19,174 ‫و اگه نتونم این ساختمونُ بگیرم، 821 00:29:19,174 --> 00:29:20,535 ‫بازم ورشکست میشه. 822 00:29:21,260 --> 00:29:23,569 ‫خب چرا همون اول اینو بهم نگفتی؟ 823 00:29:23,570 --> 00:29:26,598 ‫به همون دلیلی که نمیخوام ‫هیچکسی درموردش بدونه. 824 00:29:26,598 --> 00:29:29,993 ‫خیلی خب، میخوام مردم بدونن ‫من بی باک هستم. 825 00:29:30,018 --> 00:29:32,854 ‫خب ترجیه نمیدی مردم به جاش ‫فکر کنن تو 826 00:29:32,854 --> 00:29:34,687 ‫وفاداری تا اینکه ‫فکر کنند یه عوضی هستی؟ 827 00:29:34,723 --> 00:29:36,333 ‫ببین پیتر مینتو یادم داد ‫چطور تجارت کنم 828 00:29:36,358 --> 00:29:37,751 ‫ولی دلیلی داره اون نمیتونه 829 00:29:37,776 --> 00:29:39,695 ‫تجارت خودشو نجات بده ‫و من میتونم. 830 00:29:39,695 --> 00:29:40,596 ‫خب... 831 00:29:41,263 --> 00:29:43,223 ‫نمیتونم بگم باهات موافقم. 832 00:29:45,058 --> 00:29:46,977 ‫ولی اون ساختمونُ برات میگیرم. 833 00:29:54,334 --> 00:29:55,933 ‫دانا تا دیروقت بیداری. 834 00:29:56,211 --> 00:29:57,688 ‫بیدارم چون گفتی تا الان 835 00:29:57,689 --> 00:29:58,855 ‫تموم میشه ولی هنوز 836 00:29:58,880 --> 00:30:00,173 ‫ازت خبری نگرفتم، 837 00:30:00,173 --> 00:30:03,041 ‫که برام سؤاله، ‫چطور پیش میره؟ 838 00:30:03,076 --> 00:30:04,276 ‫بهت میگم چطور پیش میره. 839 00:30:04,311 --> 00:30:06,211 ‫بجای اینکه با الکس ‫نزدیکتر بشم، 840 00:30:06,246 --> 00:30:07,597 ‫مجبور شدم راهیش کنم. 841 00:30:07,597 --> 00:30:08,930 ‫چی؟چطور اتفاق افتاد؟ 842 00:30:08,965 --> 00:30:11,201 ‫اتفاق افتاد چون من موکلشم 843 00:30:11,226 --> 00:30:12,686 ‫و اون به حرفای من گوش نمیکرد. 844 00:30:12,686 --> 00:30:13,897 ‫ببین میخوام یه چیزی بگم، 845 00:30:13,921 --> 00:30:15,747 ‫ولی کمی دودل هستم ‫چون چیزی نیست 846 00:30:15,772 --> 00:30:17,833 ‫که معمولاً به یه قائم مقام میگن. 847 00:30:17,858 --> 00:30:20,235 ‫- حرفتو بزن. ‫- خب نمیدونم 848 00:30:20,235 --> 00:30:21,878 ‫موضوع چیه ولی میدونم 849 00:30:21,903 --> 00:30:24,047 ‫وقتی وکیل و موکل با هم ‫دچار اختلاف میشن، 850 00:30:24,072 --> 00:30:25,807 ‫بیشتر مواقع به خاطر 851 00:30:25,999 --> 00:30:27,884 ‫موکل به وکیل گوش نمیکنه، 852 00:30:27,909 --> 00:30:29,108 ‫نه برعکس. 853 00:30:29,143 --> 00:30:30,829 ‫و مخصوصاً وقتی اون 854 00:30:30,829 --> 00:30:32,122 ‫وکیل الکس ویلیامزِ. 855 00:30:32,581 --> 00:30:34,186 ‫- همین؟ ‫- همین. 856 00:30:34,499 --> 00:30:37,361 ‫امیدوارم هرکاری داری ‫درست بشه رابرت. 857 00:30:41,198 --> 00:30:42,831 ‫هنوزم داری رو پرونده فاکس کار میکنی؟ 858 00:30:43,283 --> 00:30:44,926 ‫فکر کنم دانا بهت گفت، 859 00:30:44,926 --> 00:30:46,578 ‫و دانا هم که دروغگو نیست، چطور؟ 860 00:30:47,079 --> 00:30:48,705 ‫چون من برگشتم. 861 00:30:49,414 --> 00:30:51,364 ‫- چی نظرتو عوض کرد؟ ‫- فاکس. 862 00:30:51,516 --> 00:30:54,519 ‫مشخص شد اون پرداختیها ‫برای این بود که پیتر 863 00:30:54,519 --> 00:30:56,098 ‫مینتو مرشد فاکس بوده. 864 00:30:56,188 --> 00:30:57,664 ‫اون پولشویی نمیکرده. 865 00:30:57,689 --> 00:30:59,055 ‫سعی میکرده اون بازارُ نجات بده. 866 00:30:59,090 --> 00:31:01,777 ‫پس ینی داشته حمایت خیرخواهانه میکرده. 867 00:31:01,777 --> 00:31:03,276 ‫فکر کنم همینطوره. 868 00:31:03,312 --> 00:31:04,263 ‫یه لحظه. 869 00:31:05,138 --> 00:31:06,181 ‫خیرخواهی. 870 00:31:06,515 --> 00:31:08,348 ‫نفع عمومی. ‫- چی میگی؟ 871 00:31:08,384 --> 00:31:10,385 ‫برای هر پروژه یه ‫نفع عمومی وجود داره. 872 00:31:10,410 --> 00:31:12,204 ‫آره و این یکی با ‫کمک هزینه 873 00:31:12,204 --> 00:31:13,205 ‫مسکن حمایت میشه. 874 00:31:13,205 --> 00:31:14,222 ‫چون اونطوری، 875 00:31:14,247 --> 00:31:16,183 ‫سرمایه گذارای چینیش ‫باید حمایت کنن. 876 00:31:16,208 --> 00:31:17,084 ‫از کجا میدونی؟ 877 00:31:17,084 --> 00:31:18,461 ‫چون از توافقشون یه کپی دارم، 878 00:31:18,485 --> 00:31:19,718 ‫و اگه اون نفع 879 00:31:19,753 --> 00:31:21,313 ‫مسکونی باشه، اونا ضرر میکنن، 880 00:31:21,338 --> 00:31:22,814 ‫اگه تجاری باشه ‫«بیلوز» ضرر میکنه، 881 00:31:22,839 --> 00:31:26,052 ‫و بازار مینتو یه ‫نفع عمومی تجاریه. 882 00:31:26,052 --> 00:31:28,637 ‫که فقط باید به اون سرمایه گذارای ‫چینی بگیم 883 00:31:28,637 --> 00:31:30,337 ‫شریک مورد اعتمادشون ‫دورشون زده. 884 00:31:30,372 --> 00:31:32,005 ‫و یا بیلوز شرکاشو از دست میده 885 00:31:32,041 --> 00:31:33,393 ‫یا باید خودش ‫هزینه رو پرداخت کنه. 886 00:31:33,475 --> 00:31:35,894 ‫که باعث میشه بین ‫بد و بدتر یکیو انتخاب کنه. 887 00:31:35,894 --> 00:31:38,755 ‫و تنها راه فرارش اینه ‫که به دیوید فاکس بفروشه. 888 00:31:39,731 --> 00:31:40,663 ‫نگاش کن. 889 00:31:40,799 --> 00:31:42,899 ‫تیم خوبی میشیم مگه نه؟ 890 00:31:42,934 --> 00:31:44,277 ‫شاید. 891 00:31:44,569 --> 00:31:46,102 ‫ولی تنها مشکل اینه که، 892 00:31:46,196 --> 00:31:48,907 ‫اون کل پروژه رو برای ‫فاکس تبدیل به ضرر میکنه. 893 00:31:48,907 --> 00:31:51,635 ‫خب که چی؟ اون گفت درهرحال ‫به مینتو کمک خرجی میداده. 894 00:31:51,660 --> 00:31:53,660 ‫خصوصی، این دیگه ‫تو چشم عموم قرار میگیره، 895 00:31:53,695 --> 00:31:54,972 ‫که یعنی همه قراره فکر کنن 896 00:31:54,996 --> 00:31:57,457 ‫یا اون ساده ست یا احمق ‫و دارم بهت میگم، 897 00:31:57,457 --> 00:31:59,156 ‫این بزرگترین کابوس اون مرده. 898 00:31:59,584 --> 00:32:00,752 ‫میخوای چیکار کنی؟ 899 00:32:00,752 --> 00:32:02,604 ‫- میتونی به چینیا خبر بدی؟ ‫- میتونم. 900 00:32:04,531 --> 00:32:07,232 ‫تو به اونا برس ‫منم به دیوید فاکس میرسم. 901 00:32:07,267 --> 00:32:08,744 ‫نقشه خوبیه. 902 00:32:10,971 --> 00:32:12,431 ‫مطمئنی میتونی ازپسشون بربیای؟ 903 00:32:12,431 --> 00:32:14,329 904 00:32:14,683 --> 00:32:17,651 ‫آره ولی ازپسشون برمیای؟ 905 00:32:26,502 --> 00:32:29,295 ‫- دیگه چیه؟ ‫- زنگ زدم بگم متأسفم. 906 00:32:29,320 --> 00:32:30,590 ‫اعصابم خورد شد. 907 00:32:30,615 --> 00:32:31,481 ‫راستش، 908 00:32:31,632 --> 00:32:32,868 ‫اگه منم جای تو بودم، 909 00:32:32,868 --> 00:32:33,867 ‫احتمالاً همین حسو داشتم. 910 00:32:33,867 --> 00:32:35,162 ‫خب تو موقعیت من نیستی. 911 00:32:35,162 --> 00:32:35,954 ‫تو وکیل من هستی. 912 00:32:35,954 --> 00:32:37,557 ‫و اگه قرار نیست بهت گوش کنم 913 00:32:37,622 --> 00:32:39,933 ‫و برم و خودم اینو حلش کنم... 914 00:32:39,958 --> 00:32:41,610 ‫یه احمقُ موکلت کردی. 915 00:32:43,362 --> 00:32:44,738 ‫همچین چیزی. 916 00:32:45,322 --> 00:32:47,322 ‫به هر حال فکر کنم یه ‫راهی برای حلش داشته باشم. 917 00:32:47,357 --> 00:32:48,156 ‫چی داری؟ 918 00:32:48,192 --> 00:32:49,092 ‫گفتی میخوای روی 919 00:32:49,092 --> 00:32:50,152 ‫حرفشون حساب کنی. 920 00:32:50,177 --> 00:32:51,678 ‫اگه اینکارو کنیم، مشکل اینه که، 921 00:32:51,678 --> 00:32:54,539 ‫با یه جامعه ای طرف هستیم ‫که احساس خطر میکنه. 922 00:32:56,333 --> 00:32:57,532 ‫پس داشتم فکر میکردم، 923 00:32:58,043 --> 00:33:00,443 ‫بیمه ضررهای امسالم ‫رو جبران پوشش میده. 924 00:33:00,478 --> 00:33:02,397 ‫سال بعد بشکه های رایگان هستن، 925 00:33:02,422 --> 00:33:04,816 ‫و بعد میتونم یه اتاق ‫مزه چشی 926 00:33:04,816 --> 00:33:05,915 ‫برای همه درست کنیم. 927 00:33:05,950 --> 00:33:07,281 ‫خیلی سخاوتمند هستی رابرت. 928 00:33:07,402 --> 00:33:09,039 ‫میتونم بپرسم چی ‫نظرتو عوض کرد؟ 929 00:33:09,154 --> 00:33:12,324 ‫دوتا چیز، یه مکالمه با یه دوست. 930 00:33:12,324 --> 00:33:13,308 ‫و؟ 931 00:33:14,101 --> 00:33:17,888 ‫وقتی بچه بودم، جامعه همه چیز بود. 932 00:33:17,913 --> 00:33:19,372 ‫ما نزدیک و دوست بودیم، 933 00:33:19,623 --> 00:33:22,067 ‫به خارجیا اعتماد نمیکردیم و... 934 00:33:23,610 --> 00:33:26,511 ‫اگه یه نفر میومد و کاری ‫که من با اونا کردم و میکرد ... 935 00:33:28,782 --> 00:33:31,016 ‫جامعه خیلی هم ‫مهربون واکنش نشون نمیداد، 936 00:33:31,051 --> 00:33:32,717 ‫مهم نیست رنگ پوستش چی باشه. 937 00:33:34,821 --> 00:33:38,141 ‫پس فکر کردم شاید خیلی ‫هم فرقی نداشته باشیم. 938 00:33:38,392 --> 00:33:39,524 ‫دریافت شد. 939 00:33:39,560 --> 00:33:41,937 ‫خب قراره فردا تمام ‫اینارو بهشون پیشنهاد کنی. 940 00:33:41,937 --> 00:33:43,538 ‫رابرت فکر کنم 941 00:33:43,563 --> 00:33:45,363 ‫اگه میخوای بخشی از ‫این جامعه باشی، 942 00:33:45,398 --> 00:33:47,042 ‫باید با هم بهشون پیشنهاد بدیم. 943 00:33:47,067 --> 00:33:48,877 ‫پس تن لشتو برگردون اینجا. 944 00:33:48,902 --> 00:33:53,323 ‫و الکس، دیگه هیچوقت ‫منو احمق صدا نزن. 945 00:34:00,230 --> 00:34:02,649 ‫به خونه خوش اومدی لوئیس. 946 00:34:03,200 --> 00:34:04,266 ‫این... 947 00:34:04,734 --> 00:34:06,486 ‫بله. 948 00:34:07,170 --> 00:34:08,421 ‫کیک مادرت. 949 00:34:08,964 --> 00:34:10,090 ‫چطور تو... 950 00:34:10,090 --> 00:34:12,824 ‫- خواهرت زنگ زد. ‫- بهم نگو. 951 00:34:12,860 --> 00:34:14,528 ‫سعی کرد قانعت کنه ‫حرف منو قبول کنی. 952 00:34:14,553 --> 00:34:16,388 ‫نه لوئیس، اون زنگ زد 953 00:34:16,388 --> 00:34:17,720 ‫بهم بگه، هر اتفاقی بیافته، 954 00:34:17,756 --> 00:34:18,922 ‫اون منو دوست داره 955 00:34:19,307 --> 00:34:21,142 ‫و میخواد منو به خانواده ‫خوش آمد بگه. 956 00:34:21,142 --> 00:34:22,227 ‫خب کیک چیه؟ 957 00:34:22,227 --> 00:34:24,663 ‫چون خواهر خودم هرگز ‫همچین کاری برام نمیکرد. 958 00:34:24,688 --> 00:34:25,997 ‫لوئیس شاید آماده نباشم 959 00:34:26,022 --> 00:34:27,582 ‫الان تصمیمی بگیرم، 960 00:34:27,607 --> 00:34:30,193 ‫ولی چیزی که داریم ‫تلاش میکنیم 961 00:34:30,193 --> 00:34:32,779 ‫اینه که چطور تفکراتمون ‫رو مخلوط کنیم. 962 00:34:32,779 --> 00:34:35,131 ‫برای همین فکر کردم ‫چه راهی بهتر 963 00:34:35,156 --> 00:34:37,122 ‫از شروع دوباره با کیک؟ 964 00:34:38,592 --> 00:34:40,579 ‫خب اگه قراره اینکارو بکنیم، 965 00:34:40,928 --> 00:34:42,347 ‫نمیدونم چرا نباید امسال هم 966 00:34:42,372 --> 00:34:43,832 ‫درخت کریسمس داشته باشیم. 967 00:34:43,832 --> 00:34:46,184 ‫- تو باهاش موافقی؟ ‫- بله موافقم. 968 00:34:47,794 --> 00:34:49,631 ‫چون امروز دکتر لیپشیتس دسدم. 969 00:34:49,713 --> 00:34:51,548 ‫شیلا بهم یادآوری کرد 970 00:34:51,756 --> 00:34:54,223 ‫که زیربنای همه چیز خانواده ست. 971 00:34:56,628 --> 00:34:57,994 ‫برای همین فکر کردم... 972 00:34:58,029 --> 00:35:01,030 ‫همینجا وایسا، منم فکر کردم. 973 00:35:01,065 --> 00:35:03,393 ‫دفعه آخر تو درخواست کردی. 974 00:35:04,535 --> 00:35:06,880 ‫میخوام این بار ‫من درخواست کنم. 975 00:35:10,541 --> 00:35:12,919 ‫لوئیس مارلو لیت... 976 00:35:14,612 --> 00:35:15,972 ‫با من ازدواج میکنی؟ 977 00:35:16,447 --> 00:35:17,814 ‫بله شیلا ازدواج میکنم. 978 00:35:30,925 --> 00:35:31,958 ‫صبح بخیر. 979 00:35:31,993 --> 00:35:33,923 ‫داشتم به عروسیمون فکر میکردم. 980 00:35:33,923 --> 00:35:35,022 ‫لوئیس... 981 00:35:35,057 --> 00:35:37,786 ‫داشتم فکر میکردم شاید ‫بتونیم یه مقصد درست کنیم. 982 00:35:38,527 --> 00:35:40,505 ‫الان نمیخوام در مورد عروسیمون حرف بزنم. 983 00:35:40,529 --> 00:35:41,428 ‫چرا نه؟ 984 00:35:41,464 --> 00:35:43,600 ‫پریود شدم من باردار نیستم. 985 00:35:43,866 --> 00:35:46,500 ‫- ولی آزمایشات گفت... ‫- نتایج منفی بود. 986 00:35:48,604 --> 00:35:49,648 ‫هی. 987 00:35:49,648 --> 00:35:52,217 988 00:35:54,261 --> 00:35:55,718 ‫میدونی ینی چی؟ 989 00:35:55,904 --> 00:35:57,614 ‫فقط یه دست اندازه. 990 00:35:58,114 --> 00:35:59,449 ‫فقط همینه. 991 00:35:59,449 --> 00:36:00,809 ‫یه توقف. 992 00:36:02,018 --> 00:36:03,484 ‫و عزیزم، نیمه پری هم هست. 993 00:36:03,912 --> 00:36:05,055 ‫چون بهمون یه فرصتی داد 994 00:36:05,080 --> 00:36:07,290 ‫تا یه گفتگوی واقعاً محکم داشته باشیم. 995 00:36:07,582 --> 00:36:09,649 ‫اینطوری هروقت باردار شدی، 996 00:36:09,684 --> 00:36:12,821 ‫و باردار میشیم، 997 00:36:13,697 --> 00:36:17,098 ‫آماده هستیم، خیلی بیشتر ‫از قبل. 998 00:36:22,956 --> 00:36:24,165 ‫تو خوبی؟ 999 00:36:25,458 --> 00:36:26,710 ‫میشم. 1000 00:36:27,961 --> 00:36:30,929 ‫خواهش میکنم بگو غیر ‫از استر به کسی نگفتی. 1001 00:36:32,273 --> 00:36:33,650 ‫به گرچن گفتم. 1002 00:36:33,650 --> 00:36:35,717 ‫پس باید اینم بگی. 1003 00:36:43,451 --> 00:36:44,517 ‫سلام رابرت. 1004 00:36:44,869 --> 00:36:47,169 ‫فرض میکنم با خبرای خوب زنگ زدی. 1005 00:36:47,205 --> 00:36:48,404 ‫از کجا میدونی؟ 1006 00:36:48,439 --> 00:36:50,709 ‫تا الان نفهمیدی من ‫حسم برای این چیزا خوب کار میکنه؟ 1007 00:36:50,709 --> 00:36:52,836 ‫میخواستم زنگ بزنم و تشکر کنم دانا. 1008 00:36:52,836 --> 00:36:53,701 ‫حلش کردیم. 1009 00:36:53,917 --> 00:36:54,816 ‫و تو الکس؟ 1010 00:36:55,088 --> 00:36:57,549 ‫من الکس و بقیه. 1011 00:36:58,049 --> 00:36:59,451 ‫اگه تو گندی که زدم زنگ 1012 00:37:00,051 --> 00:37:01,966 ‫نمیزدی این اتفاق نمیافتاد. 1013 00:37:02,036 --> 00:37:04,389 ‫شنیدی میگن دکترها بیمارهای بدی هستن؟ 1014 00:37:04,389 --> 00:37:05,579 ‫برای وکلا هم همینه؟ 1015 00:37:05,640 --> 00:37:08,309 ‫نه، وکلا که خیلی بدترن. 1016 00:37:08,309 --> 00:37:09,936 ‫فکر کنم همینطوره. 1017 00:37:09,936 --> 00:37:11,614 ‫خوشحالم کسی مثل تو دارم. 1018 00:37:11,638 --> 00:37:13,571 ‫وای، زنگ میزنی تشکر میکنی. 1019 00:37:13,606 --> 00:37:16,126 ‫از مدیریت من قدردانی میکنی و یه 1020 00:37:16,151 --> 00:37:19,112 ‫اسم مستعار جذاب بهم میدی ‫رابرت اگه مراقب نباشیم، 1021 00:37:19,112 --> 00:37:21,306 ‫ممکنه دوستای جون جونی بشیم. 1022 00:37:22,390 --> 00:37:24,759 ‫اه خب میخوام این ریسکو بکنم. 1023 00:37:24,784 --> 00:37:26,077 ‫زود میبینم بابا بزرگ. 1024 00:37:26,077 --> 00:37:27,595 ‫تو راهم «رد». 1025 00:37:40,562 --> 00:37:42,024 ‫بذار ببینم درست فهمیدم ‫میگی 1026 00:37:42,025 --> 00:37:43,536 ‫ساختمون برای من میشه ‫ولی قراره 1027 00:37:43,560 --> 00:37:45,126 ‫هزینه ای که به پیتر برای ‫حفظ 1028 00:37:45,161 --> 00:37:46,448 ‫تجارتش میدادم دوبرابر بشه؟ 1029 00:37:46,473 --> 00:37:47,474 ‫و مهمتر از همه، 1030 00:37:47,474 --> 00:37:48,885 ‫تمام دنیا قرار بفهمند، 1031 00:37:48,909 --> 00:37:50,720 ‫چون «بیلوز» کاری ‫میکنه همه بفهمن. 1032 00:37:50,744 --> 00:37:52,155 ‫الان داری تیکه میندازی؟ 1033 00:37:52,179 --> 00:37:54,164 ‫میخوام هزینه اینکارو ‫قبل 1034 00:37:54,189 --> 00:37:55,351 ‫از گرفتن تصمیم بدونی. 1035 00:37:55,376 --> 00:37:56,191 ‫این مزخرفه. 1036 00:37:56,191 --> 00:37:57,208 ‫- دیوید. ‫- لعنت بر شیطون. 1037 00:37:57,233 --> 00:37:58,276 ‫میتونستی بهتر کار کنی. 1038 00:37:58,276 --> 00:38:00,545 ‫و تو هم میتونستی کل داستانُ 1039 00:38:00,570 --> 00:38:02,906 ‫بهم بگی قبل ‫از اینکه فقط دوروز فرصت داشته باشم. 1040 00:38:02,906 --> 00:38:05,308 ‫پس یا میشم یه بازنده 1041 00:38:06,142 --> 00:38:09,763 ‫یا باید بذارم کسی که ‫اول پروبالم و گرفت ورشکست بشه. 1042 00:38:09,788 --> 00:38:12,081 ‫کمک به تجارت پیتر مینتو 1043 00:38:12,081 --> 00:38:13,291 ‫تورو یه بازنده جلوه نمیده. 1044 00:38:13,291 --> 00:38:15,692 ‫برای دنیا اینطوریه. 1045 00:38:17,862 --> 00:38:20,256 ‫دیوید، توافقمون همینه. 1046 00:38:20,699 --> 00:38:23,827 ‫اگه میتونستم بهترش کنم ‫میکردم ولی نمیتونم. 1047 00:38:27,906 --> 00:38:29,049 ‫تو بودی چیکار میکردی؟ 1048 00:38:29,140 --> 00:38:30,809 ‫به عنوان وکیلت میگفتم 1049 00:38:30,809 --> 00:38:32,852 ‫احساساتتُ بررسی کن. 1050 00:38:33,812 --> 00:38:35,678 ‫یه معامله مزخرف و حرکت احمقانه ست. 1051 00:38:35,939 --> 00:38:38,473 ‫ولی اگه جای تو بودم ‫قبول میکردم. 1052 00:38:42,846 --> 00:38:44,072 ‫قبولش کن. 1053 00:38:45,432 --> 00:38:47,243 ‫میدونی، فکر نمیکردم اینو بگم، 1054 00:38:47,267 --> 00:38:50,228 ‫تو احترام منو بدست آوردی. 1055 00:38:57,877 --> 00:38:59,938 ‫خب شبیه گربه ای هستی ‫که قناری خورده. 1056 00:38:59,963 --> 00:39:02,841 ‫درسته، و اسم اون ‫قناری رابرت زینه. 1057 00:39:02,841 --> 00:39:03,807 ‫بذار حدس بزنم. 1058 00:39:03,842 --> 00:39:06,243 ‫اون بهت زنگ زد و کلی ‫تعریف تحویلت داد 1059 00:39:06,278 --> 00:39:07,310 ‫انگار تو خانواده ش هستی. 1060 00:39:07,346 --> 00:39:08,555 ‫از کجا فهمیدی؟ 1061 00:39:08,555 --> 00:39:10,188 ‫بعضی وقتها اینطوری میشه. 1062 00:39:10,306 --> 00:39:11,975 ‫خب منم فکر کردم مثل اون 1063 00:39:11,975 --> 00:39:13,913 ‫باهاش مثل خانواده برخورد کنم، 1064 00:39:13,914 --> 00:39:15,391 ‫و شاید بتونی بهم چندتا توصیه بدی 1065 00:39:15,415 --> 00:39:16,448 ‫تا براش کادو بگیرم. 1066 00:39:16,483 --> 00:39:18,815 ‫اه نه دانا، نمیخوای اونکارو بکنی. 1067 00:39:18,815 --> 00:39:20,400 ‫چرا نه؟ 1068 00:39:20,400 --> 00:39:22,133 ‫اون اصلا اهل کادو نیست. 1069 00:39:22,694 --> 00:39:23,653 ‫شوخی میکنی. 1070 00:39:23,653 --> 00:39:25,505 ‫یه بار نسخه دزدی 1071 00:39:25,530 --> 00:39:27,630 ‫فیلمهای "میراث باد" ‫و فیلم "کشتن مرغ مقلد"، 1072 00:39:27,665 --> 00:39:29,164 ‫و "دوازده مرد خشمگین" برای ‫تولدش بهش دادم. 1073 00:39:29,274 --> 00:39:31,244 ‫سال بعد دیدم هنوز تو کشو 1074 00:39:31,244 --> 00:39:32,729 ‫بسته بندی باقی مونده. 1075 00:39:33,413 --> 00:39:36,099 ‫اون یه وکیله. ‫اونجا کتابهایی درباره قانون هست. 1076 00:39:36,124 --> 00:39:37,542 ‫- تو چیزی گفتی؟ ‫- نه. 1077 00:39:37,542 --> 00:39:38,853 ‫فقط برداشتمشون، حتی نفهمید. 1078 00:39:38,877 --> 00:39:40,987 ‫وقتی بازنشسته شد بهش میدم. 1079 00:39:42,572 --> 00:39:43,506 ‫چیه؟ 1080 00:39:43,506 --> 00:39:44,605 ‫هاروی که برعکسه. 1081 00:39:44,640 --> 00:39:47,235 ‫- اهل کادوه. ‫- اصلا بلد نیست کادو بده. 1082 00:39:47,260 --> 00:39:48,887 ‫نیتش خیره ولی دو هفته بعد، 1083 00:39:48,887 --> 00:39:50,154 ‫میفهمم حتی اگرم بخوام 1084 00:39:50,179 --> 00:39:51,514 ‫برای تولدم کادو داشته باشم، 1085 00:39:51,514 --> 00:39:53,032 ‫باید خودم بخرمش. 1086 00:39:53,057 --> 00:39:54,023 ‫هنوزم همینطوره؟ 1087 00:39:54,058 --> 00:39:56,025 ‫اینا برای آخرینه. 1088 00:39:56,060 --> 00:39:57,937 ‫32 ‫اگه میخوای بدونی. 1089 00:39:58,605 --> 00:39:59,638 ‫حلال زاده اومد. 1090 00:40:00,189 --> 00:40:01,875 ‫ببین کی دست خالی اومده. 1091 00:40:01,900 --> 00:40:04,385 ‫- درمورد چی حرف میزنی؟ ‫- هیچی هاروی. 1092 00:40:06,025 --> 00:40:08,990 ‫خب حالا که هردوتون اینجایید، 1093 00:40:09,365 --> 00:40:11,332 ‫نه تنها درباره فاکس درست میگفتی. 1094 00:40:11,367 --> 00:40:13,745 ‫درباره رو انداختن بهش هم درست میگفتی، 1095 00:40:13,745 --> 00:40:17,380 ‫و همینطور درباره ‫کمک اون هم درست میگفتی. 1096 00:40:17,415 --> 00:40:18,791 ‫اگه نمیشناختمش دانا، 1097 00:40:18,791 --> 00:40:20,824 ‫میگفتم داره ازت معذرت خواهی میکنه. 1098 00:40:20,859 --> 00:40:22,896 ‫جالبه فکر کردم داره از ‫تو معذرت خواهی میکنه. 1099 00:40:22,921 --> 00:40:24,977 ‫خب، میفهمم چرا هردومون گیج شدیم. 1100 00:40:25,048 --> 00:40:26,274 ‫معذرت خواهی خیلی ضعیفیه. 1101 00:40:26,299 --> 00:40:27,759 ‫حتی از کلمه "ببخشید" هم استفاده نکرد. 1102 00:40:27,759 --> 00:40:29,135 ‫فکر نکنم بدونه ببخشید ینی چی. 1103 00:40:29,135 --> 00:40:30,904 ‫- تموم شدین؟ ‫- تازه شروع کردیم. 1104 00:40:30,929 --> 00:40:31,961 ‫صندلی بیار هاروی. 1105 00:40:31,996 --> 00:40:33,974 ‫و حالا که وایسادی ‫چندتا نوشیدنی برامون بیار. 1106 00:40:34,317 --> 00:40:36,117 ‫اگه میدونستم این اتفاق میافته، 1107 00:40:36,153 --> 00:40:38,536 ‫بیشتر از یه ببخشید چیز ‫دیگه ای نمیگفتم. 1108 00:40:38,561 --> 00:40:40,861 ‫اه ببین، اون کلمه رو میشناسه. 1109 00:40:40,897 --> 00:40:43,633 ‫آره فقط بلد نیست ازش استفاده کنه. 1110 00:40:48,863 --> 00:40:51,182 ‫لوئیس، تمام روز کجا بودی؟ 1111 00:40:54,135 --> 00:40:56,268 ‫باید کمی با شیلا وقت میگذروندم. 1112 00:40:56,303 --> 00:40:58,103 ‫خب من خبرای خوب دارم. 1113 00:40:58,139 --> 00:41:00,405 ‫یه قابله مناسب ‫واست پیدا کردم. 1114 00:41:00,583 --> 00:41:03,186 ‫به نظر تو تنها سفیدپوست میان سالی 1115 00:41:03,211 --> 00:41:05,463 ‫نیستی که میخواد خانم دکتر «کوئین» باشه. 1116 00:41:05,463 --> 00:41:06,589 ‫عالیه. 1117 00:41:07,431 --> 00:41:09,117 ‫ولی میخوام لغوش کنی. 1118 00:41:09,934 --> 00:41:12,704 ‫لوئیس چی شده؟ 1119 00:41:13,905 --> 00:41:15,498 ‫نتیجه منفی بود. 1120 00:41:16,774 --> 00:41:17,973 ‫قرار نیست بچه دار بشیم. 1121 00:41:18,009 --> 00:41:19,586 ‫خیلی متأسفم. 1122 00:41:20,378 --> 00:41:21,522 ‫ولی به این معنی نیست که اون... 1123 00:41:21,546 --> 00:41:22,445 ‫میدونم گرچن. 1124 00:41:22,480 --> 00:41:24,680 ‫فقط یکم وقت میخواستم. 1125 00:41:24,716 --> 00:41:26,149 ‫البته. 1126 00:41:27,886 --> 00:41:30,638 ‫نمیخواد برای من ‫قوی باشی لوئیس. 1127 00:41:31,045 --> 00:41:38,945 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 1128 00:41:38,214 --> 00:41:44,148 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 1129 00:41:45,866 --> 00:41:53,766 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^|