1 00:00:02,113 --> 00:00:03,614 پيش از اين در "The Vampire Diaries" 2 00:00:03,630 --> 00:00:06,035 تنها چيزي که از ميلت به خون قوي‌تره 3 00:00:06,075 --> 00:00:07,676 عشقت به اين دختره 4 00:00:07,700 --> 00:00:09,746 انسانيتت داره تو رو مي‌کشه 5 00:00:09,769 --> 00:00:11,939 خاموشش کن 6 00:00:11,959 --> 00:00:13,593 نه 7 00:00:13,849 --> 00:00:15,249 خاموشش کـــن 8 00:00:15,301 --> 00:00:17,085 چي‌کار کردي؟ - درستش کردم - 9 00:00:17,153 --> 00:00:18,503 به‌خاطرش بجنگ يه حسي پيدا کن 10 00:00:18,571 --> 00:00:19,771 هر حسي استفن 11 00:00:19,855 --> 00:00:21,723 چون اگه نکني براي هميشه منو از دست ميدي 12 00:00:21,774 --> 00:00:23,266 اون گردبند يه طلسم 13 00:00:23,297 --> 00:00:24,759 از خود اون جادوگر اصيله 14 00:00:24,810 --> 00:00:27,666 اون جادوگر قديمي مي‌تونه به‌خاطر طلسمش از اينطرف قدرت بگيره 15 00:00:27,698 --> 00:00:29,030 باني بايد نابودش کنه 16 00:00:31,701 --> 00:00:32,701 اونا دارن دنبال مايکل مي‌گردن 17 00:00:32,768 --> 00:00:34,736 خون‌آشامي که خون‌آشام‌هاي ديگه رو شکار مي‌کنه 18 00:00:34,787 --> 00:00:36,788 شما نمي‌خواين بيدارش کنين اون همتونو مي‌کشه 19 00:00:36,872 --> 00:00:38,790 فکر کردم شايد بدوني چطوره ميشه کلاوس رو کشت 20 00:00:38,874 --> 00:00:41,292 من مي‌تونم کلاوس رو بکشم و مي‌کشمش 21 00:00:41,377 --> 00:00:43,244 يه افسانه قديمي توي خونواده لاک‌وود در موردش هست که ميگه 22 00:00:43,295 --> 00:00:45,080 يه سلاحي هست که ميشه باهاش يه خون‌آشام اصيل رو کشت 23 00:00:45,131 --> 00:00:47,716 مثل بقيه رازهاشون اونو هم دفن کرده بودن 24 00:00:47,783 --> 00:00:49,117 يه چيزي پيدا کردم - چيه؟ - 25 00:00:49,168 --> 00:00:50,769 نميدونم 26 00:00:58,761 --> 00:01:00,628 پس خود لاک‌وودها جداً نميدونن که 27 00:01:00,679 --> 00:01:02,814 اين تونل‌ها زير ملکشون قرار داره؟ 28 00:01:02,898 --> 00:01:05,266 آره . مواظب باش که اون نور به کدوم طرف مي‌گيري 29 00:01:05,317 --> 00:01:06,985 خفاش‌ها از نور متنفرن 30 00:01:08,654 --> 00:01:09,571 صبر کن ، چي؟ 31 00:01:09,638 --> 00:01:11,106 الينا 32 00:01:13,308 --> 00:01:14,776 خدايا ، ديمن 33 00:01:14,827 --> 00:01:15,777 گربه ترسو 34 00:01:15,828 --> 00:01:16,694 فقط اونو ناديده بگير 35 00:01:16,779 --> 00:01:17,996 اين همون کاريه که منم مي‌کنم 36 00:01:19,448 --> 00:01:20,782 پس جداً نمي‌توني بياي تو؟ 37 00:01:21,658 --> 00:01:22,500 نه 38 00:01:22,585 --> 00:01:24,169 به نظر مياد حتي اجداد لاک‌وودها هم 39 00:01:24,253 --> 00:01:25,453 ضد خون‌آشام‌ها بودن 40 00:01:27,506 --> 00:01:29,290 منظورت از اجداد چيه؟ 41 00:01:29,341 --> 00:01:31,042 خودت ببين 42 00:01:32,344 --> 00:01:34,327 تا اينجا مي‌تونم برم 43 00:01:45,841 --> 00:01:47,692 اينا چيه؟ 44 00:01:47,777 --> 00:01:49,227 خب ، تا جايي که مي‌تونم بگم يه داستانه 45 00:01:49,311 --> 00:01:51,563 با اطلاعات ساده باستان‌شناسي که دارم 46 00:01:51,647 --> 00:01:54,015 اين يه داستان خيلي خيلي قديميه 47 00:01:55,184 --> 00:01:57,786 اوني که اونجاس يه چرخه ماهه 48 00:01:58,687 --> 00:02:01,239 يه انسان ، يه گرگ 49 00:02:01,323 --> 00:02:02,373 يه گرگينه 50 00:02:02,458 --> 00:02:04,409 آره . اين خاطرات لاک‌وودـه 51 00:02:04,856 --> 00:02:05,722 سبک تصويري 52 00:02:05,774 --> 00:02:06,774 نمي‌فهمم 53 00:02:06,858 --> 00:02:09,076 فکر مي‌کردم لاک‌وودها در دهه 1860 54 00:02:09,161 --> 00:02:11,829 با خانواده‌هاي مؤسسان اومدن اينجا 55 00:02:11,896 --> 00:02:13,747 شايد لاک‌وودها اينطور بوده باشن 56 00:02:13,832 --> 00:02:16,083 ولي بر طبق اين ديوار 57 00:02:16,168 --> 00:02:19,069 اين گرگينه‌ها خيلي قبل‌تر از اون دوره اينجا بودن 58 00:02:19,120 --> 00:02:20,838 چقدر قبل‌تر؟ 59 00:02:20,905 --> 00:02:21,956 خيلي 60 00:02:22,023 --> 00:02:23,340 بهترم ميشه نشونش بده ريک 61 00:02:25,510 --> 00:02:27,962 اسامي...اونا بومي نبودن 62 00:02:28,046 --> 00:02:31,015 به زبون رمزي نوشته شده خط وايکينگ‌ها 63 00:02:31,082 --> 00:02:32,850 وايکينگ‌ها؟ 64 00:02:32,917 --> 00:02:34,084 اين اسمي که اينجاست 65 00:02:34,135 --> 00:02:36,686 ...بعد از ترجمه خونده ميشه 66 00:02:37,589 --> 00:02:38,739 نيکلاوس 67 00:02:40,091 --> 00:02:41,258 کلاوس 68 00:02:43,313 --> 00:02:45,262 و آلايژا 69 00:02:46,097 --> 00:02:48,732 و ربکا 70 00:02:56,208 --> 00:02:59,126 ربکا ، بذار من بنويسم 71 00:02:59,211 --> 00:03:00,777 ساکت باش نيکلاوس 72 00:03:00,829 --> 00:03:01,829 بايد تمرکز کامل داشته باشم 73 00:03:01,913 --> 00:03:03,547 اگه نمي‌خوام يکي از انگشت‌هام قطع بشه 74 00:03:03,615 --> 00:03:05,916 پدر از اين خوشش نمياد که يه چاقوي تيز رو دست گرفته باشي 75 00:03:07,094 --> 00:03:08,803 اگه دلم بخواد يه چاقو داشته باشم 76 00:03:08,832 --> 00:03:10,249 بايد يه چاقو داشته باشم 77 00:03:10,972 --> 00:03:12,089 نيازي نيست که پدر بفهمه 78 00:03:12,140 --> 00:03:14,091 اون مي‌فهمه هميشه مي‌فهمه 79 00:03:14,142 --> 00:03:17,728 به‌خاطر اينه که هميشه تو بهش ميگي 80 00:03:17,795 --> 00:03:19,096 نمي‌تونم کاريش کنم 81 00:03:19,147 --> 00:03:21,098 اون منو مي‌ترسونه 82 00:03:22,517 --> 00:03:23,800 اون هممونو مي‌ترسونه 83 00:03:23,852 --> 00:03:25,603 به‌خاطر اينه که هميشه 84 00:03:25,654 --> 00:03:27,988 باهم هستيم . هميشه و هميشه 85 00:03:29,881 --> 00:03:31,575 درست ميگم خائن؟ 86 00:03:32,611 --> 00:03:34,411 درسته 87 00:03:34,479 --> 00:03:35,479 بگير . تو تمومش کن 88 00:03:35,530 --> 00:03:36,677 من بايد در پخت غذا به مادر کمک کنم 89 00:03:36,711 --> 00:03:38,921 بله . برو ترتيب شام رو بده 90 00:03:39,034 --> 00:03:42,336 چاقو رو به مردا بسپار خواهر کوچولو 91 00:03:44,039 --> 00:03:45,322 بکا 92 00:03:45,373 --> 00:03:47,124 فقط يه ذره خونه ديگه 93 00:03:47,831 --> 00:03:49,993 مرد باش 94 00:03:57,185 --> 00:03:59,720 اينا اسم‌هاي خونواده اصيل‌هاست؟ 95 00:03:59,804 --> 00:04:01,272 توي غاري حک شده که 96 00:04:01,338 --> 00:04:04,674 خيلي قبل‌تر از تأسيس شدن ميستيک‌فالز 97 00:04:04,726 --> 00:04:07,361 يا حتي کل دنياي جديد وجود داشته 98 00:04:07,445 --> 00:04:10,013 باشه . اين بايد يکي ديگه از حقه‌هاي کلاوس باشه 99 00:04:10,065 --> 00:04:11,515 منم همينو گفتم 100 00:04:11,566 --> 00:04:12,849 ممکنه حرف تو درست باشه 101 00:04:12,862 --> 00:04:16,282 ولي آخرين اسمي که اينجا نوشته شده باعث ميشه که من برعکس تو فکر کنم 102 00:04:18,039 --> 00:04:19,657 چه اسميه؟ 103 00:04:20,875 --> 00:04:22,042 مايکل 104 00:04:22,877 --> 00:04:23,827 مايکل 105 00:04:23,878 --> 00:04:26,547 مايکل يعني همون شکارچي خون‌آشامي که 106 00:04:26,631 --> 00:04:28,082 ميدونه چطوري بايد کلاوس رو بکشه؟ 107 00:04:28,166 --> 00:04:29,405 آره 108 00:04:30,735 --> 00:04:33,589 از اين به بعد بابا اصيل" صداش مي‌کنم" 109 00:04:35,200 --> 00:04:36,200 ارائه‌اي از تيم ترجمه سايت .::www.9movie.co::. 110 00:04:37,200 --> 00:04:44,800 "The Vampire Diشries" فصل 3 قسمت 8 : مردم عادي 111 00:04:45,800 --> 00:04:46,800 ترجمه و زيرنويس : عماد 112 00:04:56,194 --> 00:04:58,829 اين تصاوير يه داستاني رو ميگه 113 00:04:58,848 --> 00:05:01,517 که براي ياد گرفتن اون داستان بايد اين تصاوير رو رمزگشايي کني 114 00:05:02,363 --> 00:05:03,233 حواس پرت 115 00:05:03,284 --> 00:05:04,735 خفه‌شو . من تازه کارم 116 00:05:04,786 --> 00:05:07,070 روح کريسمس پارسال مِيسون لاک‌وود 117 00:05:07,122 --> 00:05:09,673 مي‌گفت اون غار مي‌تونه ما رو به سلاحي برسونه که باهاش ميشه کلاوس رو کشت 118 00:05:09,741 --> 00:05:11,905 آره ولي مايکل خودش سلاحي نداره؟ 119 00:05:12,377 --> 00:05:15,012 چرا که احتمالاً اين يعني که ديوار ما رو به مايکل ميرسونه 120 00:05:15,079 --> 00:05:18,015 که خودمون قبلاً يه بار پيداش کرديم و گمش کرديم 121 00:05:19,365 --> 00:05:21,333 بنگ...تو مُردي 122 00:05:21,490 --> 00:05:23,441 حداقل اين تصاوير 123 00:05:23,456 --> 00:05:25,323 ممکنه به ما بگن که اون سلاح چيه 124 00:05:25,640 --> 00:05:28,726 پس تنها کاري که بايد بکنيم اينه که معناي اونا رو بفهميم 125 00:05:28,777 --> 00:05:30,978 خب ، باشه . قبول 126 00:05:31,062 --> 00:05:32,433 منم دارم به طرز آزاردهنده‌اي 127 00:05:32,460 --> 00:05:34,339 مثل شما 2تا خوشبين ميشم 128 00:05:34,932 --> 00:05:37,735 حالا چطوري بايد اين‌کار رو بکنيم؟ 129 00:05:37,786 --> 00:05:41,538 خب ، اگه اين داستان در مورد خونواده اصيلي باشه که اينجا زندگي مي‌کنه 130 00:05:41,606 --> 00:05:43,940 بايد مستقيم بريم سراغ منبع 131 00:05:56,137 --> 00:05:57,504 تو 132 00:05:57,589 --> 00:05:58,505 خوشگل خانم 133 00:05:58,590 --> 00:05:59,988 اميدوار بودم که بتونيم باهم صحبت کنيم 134 00:06:00,027 --> 00:06:01,804 در مورد چي؟ استفن؟ 135 00:06:02,202 --> 00:06:04,928 نگران نباش . ديگه بيخيالشم تا وقتي که با من بهتر رفتار کنه 136 00:06:04,979 --> 00:06:07,474 در اصل تو هم بايد يه‌کم از من ياد بگيري 137 00:06:07,508 --> 00:06:08,522 دارم صادقانه ميگم 138 00:06:08,559 --> 00:06:10,793 راستش ترجيح ميدم در مورد اين صحبت کنم 139 00:06:12,187 --> 00:06:13,470 کنجکاو شدم که بدونم چرا تو و کلاوس 140 00:06:13,521 --> 00:06:16,306 هزار ساله که دارين از پدرتون فرار مي‌کنين 141 00:06:19,143 --> 00:06:20,828 بايد برگردم پيش دخترا 142 00:06:20,912 --> 00:06:22,863 اولين مسابقه فوتبال فصل چند روز ديگه‌ست 143 00:06:22,947 --> 00:06:25,315 خب ، شايدم وقتي مايکل رو بيدار کرديم از خودش بپرسم 144 00:06:30,088 --> 00:06:32,005 داري بلوف مي‌کني 145 00:06:32,090 --> 00:06:34,159 نميدوني اون کجاست هيچ‌کس نميدونه 146 00:06:34,200 --> 00:06:36,748 پس کيه که توي اون قبرستون قديمي توي "شارلوت" داره مي‌پوسه؟ 147 00:06:38,346 --> 00:06:41,098 اگه مايکل رو بيدار کني هممون به فنا ميريم 148 00:06:41,165 --> 00:06:43,517 پس خودت بهم بگو - واسه چي مي‌خواي بدوني؟ - 149 00:06:43,554 --> 00:06:45,489 چرا نمي‌خواي من بيدارش کنم؟ 150 00:06:48,172 --> 00:06:50,274 بايد برگردم پيش دخترا 151 00:06:59,183 --> 00:07:00,818 "زودباش "هنريک 152 00:07:00,869 --> 00:07:02,703 برادرامون دوباره دارن مي‌جنگن 153 00:07:07,792 --> 00:07:10,043 ببين ، خواهر اومده تا 154 00:07:10,128 --> 00:07:12,045 پيروي تند و سريع منو شاهد باشه 155 00:07:12,130 --> 00:07:14,698 کاملاً برعکس آلايژا 156 00:07:22,640 --> 00:07:24,708 اومده که بهت بخنده 157 00:07:27,643 --> 00:07:29,930 آروم باش مايکل 158 00:07:30,014 --> 00:07:33,066 نيکلاوس قصد خيري داره 159 00:07:33,151 --> 00:07:35,886 مشکل منم دقيقاً همينه 160 00:07:44,112 --> 00:07:46,062 ...پس 161 00:07:49,450 --> 00:07:53,337 چرا اون حقه رو به من ياد نميدي مبارز جوان؟ 162 00:07:54,906 --> 00:07:56,790 پدر ، فقط داشتم خوش مي‌گذرونديم 163 00:07:56,875 --> 00:07:58,625 ما براي بقا مي‌جنگيم 164 00:07:58,710 --> 00:08:00,627 اون‌وقت تو واسه خوشگذروني مي‌جنگي؟ 165 00:08:00,712 --> 00:08:04,047 منم مي‌خوام خوش بگذرونم يادم بده . زودباش 166 00:08:04,098 --> 00:08:05,516 پدر ، چيز خاصي نبود 167 00:08:12,909 --> 00:08:17,761 تو يه آدم نادان و بي‌فکري پسرم 168 00:08:18,455 --> 00:08:19,813 چي شد؟ 169 00:08:19,898 --> 00:08:21,260 ديگه خنده‌دار نيست؟ 170 00:08:21,310 --> 00:08:23,305 منظورتو رسوندي مايکل 171 00:08:27,739 --> 00:08:31,819 بعضي روزا فقط معجزه ميشه که بازم زنده مي‌موني 172 00:08:33,378 --> 00:08:34,545 پسر 173 00:09:17,154 --> 00:09:18,989 اون بهم ميگه 174 00:09:19,040 --> 00:09:21,675 اون ازش ترسيده ديمن قيافه‌شو ديدم 175 00:09:21,759 --> 00:09:24,544 فقط اول بايد يه‌کم از قدرت بدجنسي دخترونش بجنگم 176 00:09:24,629 --> 00:09:27,265 مواظب باش جنگيدن با قدرت دخترونش تا آخر عمر تو رو روي يه ويلچير نندازه 177 00:09:27,610 --> 00:09:29,421 حواسم هست ديمن 178 00:09:29,578 --> 00:09:31,268 اگه بتونيم يه راهي واسه کشتن کلاوس پيدا کنيم 179 00:09:31,335 --> 00:09:33,303 استفن از اين اجبار ذهني آزاد ميشه 180 00:09:34,889 --> 00:09:36,723 وضعش چجوريه؟ 181 00:09:41,741 --> 00:09:43,614 شل و ول و اخمو 182 00:09:44,283 --> 00:09:46,084 بايد اين دوره رو بگذرونه 183 00:09:46,287 --> 00:09:47,537 بعداً بهم زنگ بزن 184 00:09:51,739 --> 00:09:52,856 ربکا مياد سراغمون 185 00:09:52,907 --> 00:09:54,091 مطمئني؟ 186 00:09:54,809 --> 00:09:56,860 منظورم اينه که مطمئناً يه خون‌آشام هزار ساله 187 00:09:55,300 --> 00:09:57,300 " بيا باهم يه گپي بزنيم " " ربکا " 188 00:09:56,911 --> 00:09:58,161 هنر صبر کردن رو ياد گرفته 189 00:09:58,212 --> 00:09:59,496 اون يه خون‌آشام هزار ساله‌ست 190 00:09:59,547 --> 00:10:01,798 که به گروه تشويق کننده‌ها ملحق شده 191 00:10:01,866 --> 00:10:04,801 قوانين اين بازي کاملاً فرق مي‌کنه ريک 192 00:10:04,869 --> 00:10:05,869 خودم حواسم هست 193 00:10:12,196 --> 00:10:14,030 ميدوني ، اگه شما 2تا 194 00:10:14,084 --> 00:10:17,230 قراره تا ده سال آينده منو اينجا زنداني نگه دارين 195 00:10:17,315 --> 00:10:19,483 فکر کنم بتونيم اين ملاقات‌هاي روتين رو بيخيال بشيم 196 00:10:19,550 --> 00:10:21,885 ميدوني که من خيلي طرفدار 197 00:10:21,936 --> 00:10:23,870 اين نقشه‌هاي بازپروري لکسي نيستم 198 00:10:23,938 --> 00:10:25,822 ولي الينا فکر مي‌کنه که اينجا 199 00:10:25,890 --> 00:10:28,527 ضعيفت مي‌کنه . خوردت مي‌کنه 200 00:10:28,558 --> 00:10:29,983 و دوباره باعث ميشه که احساس پيدا کني 201 00:10:30,014 --> 00:10:31,695 بايد به حرف الينا گوش کنيم . درسته؟ 202 00:10:32,214 --> 00:10:35,583 منظورم اينه که نقشه‌هاش هميشه خيلي خوب عملي ميشن . نه؟ 203 00:10:38,402 --> 00:10:39,336 واسه چي اومدي اينجا؟ 204 00:10:39,403 --> 00:10:40,253 چي داري ميگي؟ 205 00:10:40,338 --> 00:10:41,672 توي مرکز بازپروري خون‌آشام‌ها امروز روز ملاقات خونوادگيه 206 00:10:41,739 --> 00:10:44,027 اومدم يه سر به داداش کوچيکم بزن 207 00:10:44,062 --> 00:10:45,025 برو گمشو 208 00:10:45,054 --> 00:10:47,732 نه . فکر کنم بتونيم باهم کنار بيايم 209 00:10:47,845 --> 00:10:50,013 داداش کوچيکه زنداني شده 210 00:10:51,382 --> 00:10:53,416 حالت چطوره استفن؟ هان؟ 211 00:10:54,581 --> 00:10:58,755 ميدوني ، شايد کلاوس بخواد الينا رو زنده نگه داره 212 00:10:58,806 --> 00:11:03,860 ولي معنيش اين نيست که جاي اون پيش ربکا امنه 213 00:11:03,928 --> 00:11:06,697 دروغگو دشمن خداست داداشي 214 00:11:06,764 --> 00:11:08,648 کلاوس مجبورت کرده که از الينا محافظت کني 215 00:11:08,733 --> 00:11:11,535 و اگه حتي واسه يه لحظه فکر مي‌کردي که اون در خطره 216 00:11:11,602 --> 00:11:13,537 خيلي بيشتر از اينا تلاش مي‌کردي 217 00:11:13,557 --> 00:11:14,491 مچمو گرفتي - آره - 218 00:11:14,605 --> 00:11:17,273 مچمو گرفتي خيلي پيشرفت کردي 219 00:11:17,325 --> 00:11:18,875 تبريک ميگم 220 00:11:18,943 --> 00:11:20,460 ديگه مي‌توني بري 221 00:11:25,183 --> 00:11:26,967 واقعاً ديگه تسليم شدي 222 00:11:28,803 --> 00:11:32,756 راستش اين چهره خندان منه 223 00:11:45,303 --> 00:11:47,237 چي‌کار داري مي‌کني؟ 224 00:11:47,304 --> 00:11:49,439 کون لق اين نقشه لکسي 225 00:11:50,691 --> 00:11:53,076 فکر کنم جفتمون بتونيم يه مشروبي بزنيم تو رگ 226 00:12:01,536 --> 00:12:03,086 سلام ، چه خبر؟ 227 00:12:03,955 --> 00:12:06,840 دعوتم کردي که باهم حرف بزنيم 228 00:12:06,924 --> 00:12:07,841 بسيارخب دخترا 229 00:12:07,925 --> 00:12:09,793 بياين ببينم 230 00:12:12,163 --> 00:12:14,097 باشه . حالا بچرخين لطفاً 231 00:12:17,635 --> 00:12:20,437 واسه خودت يه نمايشگاه مُد راه انداختي؟ 232 00:12:20,504 --> 00:12:22,355 يه لباس واسه مهموني بعد از فوتبال لازم دارم 233 00:12:22,440 --> 00:12:24,307 نظرت چيه؟ يکيشو انتخاب کن 234 00:12:25,074 --> 00:12:26,810 نيومدم اينجا تا توي خريد کردن کمکت کنم 235 00:12:27,352 --> 00:12:28,636 اومدم در مورد اين حرف بزنم 236 00:12:28,655 --> 00:12:31,023 که چرا نمي‌خواي من مايکل رو بيدار کنم 237 00:12:34,402 --> 00:12:36,570 گفتم يکيشو انتخاب کن الينا 238 00:12:38,102 --> 00:12:39,319 اون قرمزه 239 00:12:40,191 --> 00:12:43,960 سخت که نبود . بود؟ 240 00:12:45,246 --> 00:12:46,863 برين گمشين 241 00:12:46,914 --> 00:12:48,531 هيچي يادتون نمي‌مونه 242 00:12:59,217 --> 00:13:00,894 منو تهديد نمي‌کني 243 00:13:00,978 --> 00:13:04,514 چيزي رو مي‌فهمي که من بهت اجازه ميدم بفهمي شيرفهم شد؟ 244 00:13:18,959 --> 00:13:20,483 سلام - باني ، بيا تو - 245 00:13:20,604 --> 00:13:21,537 پيغامتو گرفتم 246 00:13:21,987 --> 00:13:23,162 آره . عاليه 247 00:13:23,334 --> 00:13:25,202 ببخشيد که اينجا انقدر به هم ريخته‌ست 248 00:13:25,253 --> 00:13:26,943 غرق کار شدم 249 00:13:27,498 --> 00:13:29,573 واست گردنبندي رو آوردم که نابود نميشه 250 00:13:29,624 --> 00:13:31,625 عاليه 251 00:13:35,730 --> 00:13:37,214 حالت خوبه؟ 252 00:13:38,433 --> 00:13:39,716 قبلاً بهتر بودم 253 00:13:39,767 --> 00:13:43,420 گوش کن ، جرمي يه احمقه 254 00:13:43,488 --> 00:13:45,222 و من اينو با اطمينان ميدونم 255 00:13:45,273 --> 00:13:47,057 چون خودم قبلاً عين جرمي بودم 256 00:13:47,618 --> 00:13:50,927 به من اعتماد کن يهويي سر عقل ميايم 257 00:13:55,340 --> 00:13:57,701 خب ، من تمام روز به اين عکس خيره شده بودم 258 00:13:57,720 --> 00:13:59,986 داشتم به اين فکر مي‌کردم که چرا انقدر به نظرم آشناس 259 00:14:01,615 --> 00:14:02,815 و درست هم فکر مي‌کردم 260 00:14:02,861 --> 00:14:04,041 طراحيشون يکيه 261 00:14:04,429 --> 00:14:06,140 پس مادربزرگت گفت که اين گردنبند 262 00:14:06,165 --> 00:14:09,451 متعلق به جادوگري بوده که نفرين دورگه‌اي رو روي کلاوس گذاشته . درسته؟ 263 00:14:09,747 --> 00:14:12,282 اين نماد در تمام ديوار مرتباً تکرار شده 264 00:14:12,333 --> 00:14:15,169 و خيلي سعي کردم که بفهمم معنيش چي ميشه 265 00:14:15,929 --> 00:14:17,129 حالا ميدونم 266 00:14:20,500 --> 00:14:22,800 " جادوگر " 267 00:14:25,756 --> 00:14:28,174 چه حالي ميده 268 00:14:29,400 --> 00:14:31,401 ما نبايد اينجا باشيم 269 00:14:31,469 --> 00:14:32,853 معلومه که بايد باشيم 270 00:14:32,937 --> 00:14:35,405 بيخيال ، تظاهر نکن که انگار هيچ‌وقت نميواست يواشکي بياي اينجا 271 00:14:35,833 --> 00:14:37,200 زيرشلواري‌هاي کوتاه 272 00:14:37,276 --> 00:14:39,610 اين يکي از تغييراتيه که از قرن بيستم به بعد حاصل شده 273 00:14:40,445 --> 00:14:42,045 مي‌خواي تمام شب وسايلشو زير و رو کني 274 00:14:42,113 --> 00:14:43,864 يا مي‌خواي بالاخره داستانتو واسم بگي؟ 275 00:14:43,940 --> 00:14:45,923 اصلاً نميشه با تو خوش گذروند 276 00:14:47,409 --> 00:14:49,369 چي مي‌خواي بدوني؟ 277 00:14:49,454 --> 00:14:52,422 خب ، آلايژا مي‌گفت که پدرتون يکي از املاک‌دارهاي اروپا بوده 278 00:14:52,490 --> 00:14:54,404 چجوري سر از اينجا درآوردين؟ 279 00:14:55,126 --> 00:14:57,678 پدر و مادر من تازه يه خونواده تشکيل داده بودن 280 00:14:57,762 --> 00:14:59,680 وقتي که يه بيماري سرزمين مادريشونو از بين برد 281 00:14:59,764 --> 00:15:01,265 يکي از بچه‌هاشونو هم از دست دادن 282 00:15:01,332 --> 00:15:02,705 مي‌خواستن فرار کنن 283 00:15:02,752 --> 00:15:05,541 و از خونواده آينده‌شون در مقابل تقدير مشابه محافظت کنن 284 00:15:05,626 --> 00:15:07,020 خب ، چجوري سر از اينجا درآوردين؟ 285 00:15:07,105 --> 00:15:08,188 اين قسمت از دنيا 286 00:15:08,273 --> 00:15:09,616 حتي هنوز کشف هم نشده بود 287 00:15:09,882 --> 00:15:12,276 نه به وسيله کسايي که توي کتاب‌هاي تاريختون نوشته شده 288 00:15:12,343 --> 00:15:14,361 ولي مادر من جادوگر "آيانا" رو مي‌شناخت 289 00:15:14,445 --> 00:15:17,197 که از ارواح يه سرزمين مرموز شنيده بود 290 00:15:17,282 --> 00:15:18,682 جايي هست که همه سلامت هستن 291 00:15:19,784 --> 00:15:23,320 و از نعمات سرعت و قدرت بهره‌مند هستن 292 00:15:23,371 --> 00:15:25,239 اين خونواده منو به اينجا هدايت کرد 293 00:15:25,323 --> 00:15:27,190 جايي که مجبور شديم بين اون آدما زندگي کنيم 294 00:15:28,844 --> 00:15:29,708 گرگينه‌ها؟ 295 00:15:29,734 --> 00:15:31,652 به چشم ما اونا فقط همسايه‌هامون بودن 296 00:15:32,322 --> 00:15:34,871 خونواده من بيشتر از 20 سال در کمال صلح کنار اونا زندگي کرد 297 00:15:34,926 --> 00:15:38,629 توي همون دوره‌اي که خونواده من داشت صاحب فرزندان بيشتري مي‌شد 298 00:15:39,220 --> 00:15:40,387 از جمله خود من 299 00:15:40,471 --> 00:15:42,639 جوري ميگي انگار خيلي معموليه 300 00:15:43,474 --> 00:15:45,058 بود 301 00:15:48,896 --> 00:15:52,649 ماهي يک‌بار خونواده من به غاري ميرفتن که زير دهکده‌مون قرار داشت 302 00:15:52,717 --> 00:15:55,185 گرگ‌ها شب ميومدن بيرون 303 00:15:55,236 --> 00:15:57,104 و تا صبح ما برميگشتيم خونه 304 00:16:01,351 --> 00:16:03,186 آيانا" ، منو سوزوندي" 305 00:16:03,394 --> 00:16:05,292 اين مال تو نيست که بخواي بهش دست بزني 306 00:16:05,331 --> 00:16:06,749 مادر 307 00:16:07,365 --> 00:16:08,676 صداي کلاوس ـه؟ 308 00:16:08,728 --> 00:16:10,262 يه اتفاقي افتاده 309 00:16:12,170 --> 00:16:14,588 "هنريک" - مادر - 310 00:16:14,678 --> 00:16:17,680 در يک ماه کامل کلاوس "و کوچکترين برادرم "هنريک 311 00:16:17,693 --> 00:16:20,411 يواشکي رفتن بيرون تا تبديل شدن انسان‌ها به هيولاها رو تماشا کنن 312 00:16:20,588 --> 00:16:21,754 اين‌کار ممنوع بود 313 00:16:23,298 --> 00:16:24,247 هنريک تاوانشو داد 314 00:16:24,299 --> 00:16:25,849 هنريک ، نه 315 00:16:25,916 --> 00:16:27,601 نه . چه اتفاقي افتاد؟ 316 00:16:27,685 --> 00:16:29,219 گرگ‌ها 317 00:16:29,796 --> 00:16:30,887 متأسفم 318 00:16:30,938 --> 00:16:32,193 خيلي متأسفم 319 00:16:32,257 --> 00:16:33,507 بايد نجاتش بديم 320 00:16:33,725 --> 00:16:35,925 خواهش مي‌کنم بايد يه راهي وجود داشته باشه 321 00:16:39,758 --> 00:16:41,810 ارواح به ما "راهي رو نشون نميدن "استر 322 00:16:44,035 --> 00:16:45,474 پسرت ديگه رفته 323 00:16:48,122 --> 00:16:51,607 نه ، نه 324 00:16:51,643 --> 00:16:54,996 و اين آغازِ پايانِ صلح ما با همسايه‌هامون بود 325 00:16:59,807 --> 00:17:03,002 و يکي از آخرين لحظاتي که خونواده من به عنوان انسان دور هم جمع بودن 326 00:17:10,978 --> 00:17:12,145 بهتره که جوابشو بدي 327 00:17:12,230 --> 00:17:15,379 بايد ديمن باشه که مي‌خواد تو رو بررسي کنه 328 00:17:15,900 --> 00:17:16,984 الو؟ 329 00:17:17,005 --> 00:17:18,172 سلام 330 00:17:18,436 --> 00:17:19,436 ديمن ، کجايي؟ 331 00:17:19,487 --> 00:17:23,657 نميدونم ولي انگار الکي تيپ زدم 332 00:17:23,741 --> 00:17:24,691 گوشي دستته؟ 333 00:17:25,592 --> 00:17:28,028 آره . من خوبم ولي الان نمي‌تونم حرف بزنم 334 00:17:28,112 --> 00:17:29,863 من ميرم بار 335 00:17:30,782 --> 00:17:32,032 صداي استفن بود؟ 336 00:17:32,116 --> 00:17:33,667 آره . يه‌جورايي خارج از برنامه عمل کردم 337 00:17:33,766 --> 00:17:35,557 ولي نگران نباش ميدونم دارم چي‌کار مي‌کنم 338 00:17:35,583 --> 00:17:37,008 ديمن ، چطوري تونستي بذاري بياد بيرون؟ 339 00:17:37,020 --> 00:17:38,854 حواسم هست الينا 340 00:17:41,793 --> 00:17:43,126 چي بخوريم؟ 341 00:17:43,177 --> 00:17:46,096 فکر کنم يه چيز گرمتر 342 00:17:46,163 --> 00:17:48,131 و يه‌کم بلوندتر 343 00:17:50,031 --> 00:17:51,151 سلام 344 00:17:51,469 --> 00:17:52,936 سلام - سلام - 345 00:17:53,003 --> 00:17:53,791 "کَلي" 346 00:17:53,852 --> 00:17:55,521 من يه شات از بهترين ويسکي اينجا مي‌خوام 347 00:17:55,543 --> 00:17:59,080 و برادرم هم يه شات از خودت مي‌خواد 348 00:18:05,389 --> 00:18:06,817 منظورت چيه ديمن؟ 349 00:18:06,868 --> 00:18:08,068 منظوري ندارم داداش 350 00:18:08,152 --> 00:18:11,020 بخور . مهمون من 351 00:18:19,297 --> 00:18:20,964 "سلام "کَلي 352 00:18:29,299 --> 00:18:31,467 بخور داداش 353 00:18:32,206 --> 00:18:35,021 ميشه يه شيشه ديگه از اين برامون بياري؟ 354 00:18:38,537 --> 00:18:42,257 حدود 50 سال رژيم خرگوشي داشتي 355 00:18:42,344 --> 00:18:46,047 پس چطوري يه دفعه اين استفن مقدس 356 00:18:46,099 --> 00:18:47,582 دوباره توي بازي‌هاي خون خوردن همه فن حريف ميشه؟ 357 00:18:47,634 --> 00:18:49,968 خب ، اون رژيم خرگوشي بهم وقت زيادي داد تا تمرين کنم 358 00:18:51,104 --> 00:18:52,670 غوطه‌ور در نااميدي 359 00:18:53,058 --> 00:18:54,975 غرق در عذاب وجدان 360 00:18:55,155 --> 00:18:57,088 پشيمان از وجود داشتن 361 00:18:58,945 --> 00:19:02,097 اين يه تولد کامل از يه افسردگي فجيعه 362 00:19:02,148 --> 00:19:03,172 بخور داداش 363 00:19:03,459 --> 00:19:06,468 اون همه خودمو جر دادم تا بهت بفهمونم حوصله آدمو سر مي‌بري 364 00:19:06,504 --> 00:19:08,555 اون‌وقت بالاخره الان باهام هم‌نظر شدي؟ 365 00:19:08,981 --> 00:19:12,183 ديمن ، تو بدتر از الينايي 366 00:19:12,596 --> 00:19:15,264 منو مست مي‌کني برادرانه باهام گپ ميزني 367 00:19:15,481 --> 00:19:17,714 چيه؟ فکر کردي قراره پام ليز بخوره 368 00:19:17,780 --> 00:19:19,256 و تو منو از افتادن توي پرتگاه نجات بدي؟ 369 00:19:19,292 --> 00:19:20,052 همينه؟ 370 00:19:20,083 --> 00:19:21,899 اتفاقاً من از پرتگاه خوشم مياد استفن 371 00:19:21,968 --> 00:19:23,923 مشکل تو اينه که نمي‌توني 372 00:19:23,934 --> 00:19:25,509 مقاومت کني تا توي پرتگاه نيفتي 373 00:19:27,123 --> 00:19:28,859 يا رومي رومي يا زنگي زنگي 374 00:19:28,952 --> 00:19:31,580 نميشه که فقط وجود داشته باشي 375 00:19:33,312 --> 00:19:34,262 البته 376 00:19:34,313 --> 00:19:36,377 من کيم که بخوام نظر بدم؟ 377 00:19:38,449 --> 00:19:39,927 بخور داداش 378 00:19:45,352 --> 00:19:47,259 فضولي‌هات تموم نشد؟ 379 00:19:47,326 --> 00:19:49,112 ميشه برگرديم به داستانمون؟ 380 00:19:57,503 --> 00:19:59,705 راستش من نمي‌تونم شما 2تا رو به عنوان يه زوج قبول کنم 381 00:19:59,789 --> 00:20:00,681 چرا بايد بتوني؟ 382 00:20:00,758 --> 00:20:03,844 تو اصلاً نميدوني که اون واقعاً کيه 383 00:20:09,048 --> 00:20:10,932 من دقيقاً ميدونم اون کيه 384 00:20:11,000 --> 00:20:12,535 اون يه خون‌آشامه 385 00:20:12,734 --> 00:20:14,847 ما از يک نوع گونه درنده هستيم 386 00:20:16,337 --> 00:20:18,306 وقتي اهميت دادن به انسان‌ها 387 00:20:18,357 --> 00:20:20,058 و زندگي‌هاي کوچيک احمقانشون رو نداريم 388 00:20:20,951 --> 00:20:24,029 به‌خاطر همين اون نمايشگاه مُد رو راه انداخته بودي؟ 389 00:20:25,198 --> 00:20:27,983 يعني به مجلس رقص بعد از مسابقه فوتبال هم اهميت نميدي؟ 390 00:20:30,369 --> 00:20:31,653 ميدوني چيه؟ 391 00:20:31,738 --> 00:20:33,238 فقط مي‌خوام برم 392 00:20:33,322 --> 00:20:35,574 حتي نصف داستان رو هم نشنيدي 393 00:20:35,658 --> 00:20:37,647 و تو هم نمي‌خواي بگي 394 00:20:37,678 --> 00:20:39,963 تو فقط حوصله‌ات سر رفته و دنبال يه چيزي مي‌گردي که يه تکوني بهت بده 395 00:20:40,329 --> 00:20:41,863 يکي ديگه رو پيدا کن که باهاش بازي کني 396 00:20:41,914 --> 00:20:44,633 شايد بتوني به ذهن يه نفر نفوذ کني تا دوستت باشه 397 00:20:44,700 --> 00:20:47,202 گردنبند مال استفن نبود که بخواد اونو به کسي بده 398 00:20:49,741 --> 00:20:51,759 اون متعلق به جادوگر اصيل بود 399 00:20:53,176 --> 00:20:55,060 هموني که نفرين دورگه‌اي رو روي کلاوس گذاشت؟ 400 00:20:55,081 --> 00:20:56,899 فقط نفرين دورگه‌اي نبود 401 00:20:57,919 --> 00:20:59,983 اون کسي بود که ما رو تبديل به خون‌آشام کرد 402 00:20:59,998 --> 00:21:02,816 "خواهش مي‌کنم "آيانا ازت تمنا مي‌کنم 403 00:21:02,836 --> 00:21:05,388 بايد قبل از ماه کامل بعدي با ارواح ارتباط برقرار کني 404 00:21:05,439 --> 00:21:07,908 نمي‌کنم . اين يه جنايت بر ضد طبيعته 405 00:21:07,967 --> 00:21:10,284 آيانا ، به قدر کافي از دست داديم 406 00:21:10,610 --> 00:21:12,277 ديگه چيزي واسه از دست دادن نداريم 407 00:21:13,091 --> 00:21:17,232 ارواح مي‌تونن کمکمون کنن تا يه راحي واسه محافظت از فرزندانمون پيدا کنيم 408 00:21:19,285 --> 00:21:21,265 من تشنمه نوشيدني مي‌خوري؟ 409 00:21:27,076 --> 00:21:29,540 پس خون‌آشام شدن يه‌جور محافظت بود؟ 410 00:21:29,728 --> 00:21:31,345 چي مي‌تونست باشه؟ 411 00:21:31,498 --> 00:21:32,448 يه نفرين 412 00:21:32,452 --> 00:21:33,736 پدر و مادرم اين روش رو 413 00:21:33,763 --> 00:21:35,964 تنها راه براي زنده نگه داشتن فرزاندانشون ديدن 414 00:21:36,205 --> 00:21:38,369 آره ولي واسه چي اونجا موندين؟ 415 00:21:38,387 --> 00:21:39,963 اگه انقدر از گرگينه‌ها مي‌ترسيدين 416 00:21:39,999 --> 00:21:41,950 چرا اونجا رو ترک نکردين؟ 417 00:21:43,059 --> 00:21:44,277 غرور 418 00:21:45,278 --> 00:21:47,652 پدرم ديگه نمي‌خواست فرار کنه 419 00:21:47,779 --> 00:21:50,531 اون مي‌خواست بجنگه و برتر از گرگ‌ها باشه 420 00:21:52,111 --> 00:21:54,029 اگه اونا گاز مي‌گفتن ما بايد محکم‌تر گاز مي‌گرفتيم 421 00:21:54,079 --> 00:21:56,381 اگه اون سريع بودن ما بايد سريعتر مي‌بوديم 422 00:21:56,448 --> 00:22:00,451 چالاکي ، قدرت ، احساسات 423 00:22:00,503 --> 00:22:03,004 همه چيز مي‌تونه تشديد بشه 424 00:22:03,088 --> 00:22:05,623 خونواده ما مي‌تونه تا ابد زنده بمونه 425 00:22:05,674 --> 00:22:07,291 به چه قيمتي؟ 426 00:22:07,343 --> 00:22:10,328 جادويي که شما ازش صحبت مي‌کنن عواقبي داره 427 00:22:10,930 --> 00:22:13,898 "اين مثل ساختن يه طاعون مي‌مونه "استر 428 00:22:14,800 --> 00:22:15,967 ارواح بر ضد شما ميشن 429 00:22:16,423 --> 00:22:18,601 خواهش مي‌کنم آيانا 430 00:22:19,939 --> 00:22:22,200 من توي اين‌کار دخالتي نمي‌کنم 431 00:22:30,950 --> 00:22:33,201 اگه اون از خونواده‌مون محافظت نکنه 432 00:22:35,394 --> 00:22:38,046 پس همه‌ش توي دستاي خودته عشق من 433 00:22:38,663 --> 00:22:40,592 توي دستاي اون؟ 434 00:22:40,659 --> 00:22:42,260 اون چطور مي‌تونست کاري بکنه؟ 435 00:22:42,327 --> 00:22:44,629 آخه مادرم هم يه جادوگر بود 436 00:22:44,680 --> 00:22:45,713 چي؟ 437 00:22:46,252 --> 00:22:48,600 جادوگر خانواده اصيل 438 00:22:49,403 --> 00:22:51,219 جادوگر اصيل 439 00:23:00,392 --> 00:23:02,259 بهترين شرابشونو کجا نگه ميدارن؟ 440 00:23:02,580 --> 00:23:04,131 ولي اگه مادرت ...يه جادوگر بوده پس 441 00:23:04,215 --> 00:23:05,082 منم هستم؟ نه 442 00:23:05,133 --> 00:23:08,135 يه جادوگر خدمتگذار طبيعته 443 00:23:08,219 --> 00:23:11,055 يه خون‌آشام مايه تنفر طبيعته 444 00:23:11,122 --> 00:23:13,390 يا بايد اين باشي يا اون 445 00:23:14,286 --> 00:23:15,363 نمي‌توني جفتشون باشي 446 00:23:17,626 --> 00:23:19,146 مادرم اين‌کار رو به‌خاطر ما کرد 447 00:23:19,886 --> 00:23:21,587 خودش تبديل نشد 448 00:23:24,019 --> 00:23:25,152 شما چطوري تبديل شدين؟ 449 00:23:26,212 --> 00:23:28,805 اون از خورشيد طلبِ زندگي کرد 450 00:23:28,857 --> 00:23:31,211 و از درخت قديمي بلوط سفيد 451 00:23:31,709 --> 00:23:34,888 يکي از اشياء جاودانه طبيعت طلب جاودانگي کرد 452 00:23:37,782 --> 00:23:42,369 اون شب پدرم به ما شرابي رو داد که خون قاطيش بود 453 00:23:46,675 --> 00:23:49,659 و بعد شمشيرشو توي قلب ماها فرو کرد 454 00:23:50,512 --> 00:23:52,112 اون شما رو کشت 455 00:23:54,182 --> 00:23:57,300 و حتي يه ذره هم ناراحت نبود 456 00:24:11,116 --> 00:24:12,591 ربکا 457 00:24:13,118 --> 00:24:14,735 خون...چه اتفاقي افتاده؟ 458 00:24:17,072 --> 00:24:18,522 درست ميشه 459 00:24:18,573 --> 00:24:20,374 هممون خوب ميشيم 460 00:24:22,193 --> 00:24:23,693 چي‌کار داري مي‌کني؟ 461 00:24:23,745 --> 00:24:25,879 بايد کاري که شروع کرديم رو تموم کنيم 462 00:24:26,524 --> 00:24:28,916 اگه مي‌خواين زنده بمونين بايد بخورين 463 00:24:31,548 --> 00:24:35,339 بايد خون بيشتري مي‌خورديم تا اون آيين کامل بشه 464 00:24:38,543 --> 00:24:39,893 بخور 465 00:24:43,206 --> 00:24:44,982 بخور 466 00:24:45,316 --> 00:24:47,651 بخور 467 00:24:52,824 --> 00:24:55,109 واقعاً ارضا کننده بود 468 00:24:55,193 --> 00:24:59,780 اون احساس قدرت غيرقابل وصف بود 469 00:25:00,782 --> 00:25:02,199 ولي جادوگر آيانا 470 00:25:02,250 --> 00:25:04,201 در مورد عواقب درست مي‌گفت 471 00:25:05,903 --> 00:25:07,087 ارواح بر ضد ما شدن 472 00:25:07,172 --> 00:25:09,923 و طبيعت هم شروع به جنگ با ما کرد 473 00:25:10,247 --> 00:25:12,459 براي هر قدرتي بايد يه نقطه ضعف وجود داشته باشه 474 00:25:13,545 --> 00:25:16,746 خورشيد تبديل به دشمن ما شد 475 00:25:16,798 --> 00:25:19,160 مجبورمون کرد که هفته‌ها توي خونه بمونيم 476 00:25:20,909 --> 00:25:23,243 و بعد مادرم يه راه‌حل پيدا کرد 477 00:25:26,645 --> 00:25:28,655 مشکلات ديگه‌اي هم داشتيم 478 00:25:30,028 --> 00:25:30,853 برو تو 479 00:25:30,899 --> 00:25:33,966 همسايه‌هايي که در خونه‌هاشونو به روي ما باز کرده بودن 480 00:25:34,011 --> 00:25:35,594 حالا مي‌خواستن ما رو بيرون نگه دارن 481 00:25:42,073 --> 00:25:45,159 گل‌هاي کنار درخت بلوط سفيد ما رو مي‌سوزوندن 482 00:25:45,243 --> 00:25:47,878 و جلوي نفوذ ذهني ما رو مي‌گرفتن 483 00:25:49,113 --> 00:25:50,631 و اون افسون جوري حکم کرد 484 00:25:51,746 --> 00:25:53,442 که درختي که به ما زندگي داد 485 00:25:53,511 --> 00:25:55,345 مي‌تونست همينطور اونو از ما بگيره 486 00:25:57,121 --> 00:25:59,256 به‌خاطر همين اونو سوزونديم 487 00:26:15,496 --> 00:26:18,475 ولي تاريکترين عواقب 488 00:26:18,526 --> 00:26:21,695 چيزي بود که پدر و مادرم هيچ‌وقت پيش‌بيني نکرده بودن 489 00:26:24,148 --> 00:26:25,482 گرسنگي 490 00:26:25,533 --> 00:26:28,752 خون ما رو دوباره متولد کرده بود 491 00:26:28,819 --> 00:26:33,490 و خون بود که ما بيشتر از هر چيزي بهش اشتياق داشتيم 492 00:26:34,478 --> 00:26:37,230 نمي‌تونستيم کنترلش کنيم 493 00:26:44,052 --> 00:26:46,170 ...و اينجوري بود که 494 00:26:46,237 --> 00:26:49,389 گونه درنده متولد شد 495 00:27:06,741 --> 00:27:08,858 اينجا چيزي واسه ديدن وجود نداره 496 00:27:08,910 --> 00:27:10,577 فقط راهتو برو 497 00:27:10,662 --> 00:27:12,195 باشه؟ 498 00:27:12,247 --> 00:27:14,748 هي ، هي ، هي آروم...آروم باش 499 00:27:14,832 --> 00:27:17,867 اون داره بهمون تخفيف کارمندي ميده 500 00:27:20,755 --> 00:27:23,223 حالا ديگه برو 501 00:27:33,518 --> 00:27:35,051 خب ، وقت اعترافه 502 00:27:35,103 --> 00:27:36,886 چرا منو آزاد کردي؟ 503 00:27:38,606 --> 00:27:40,890 فکر کردم ازم تشکر مي‌کني 504 00:27:40,942 --> 00:27:42,526 بيخيال ديمن ، خودت ميدوني که الينا 505 00:27:42,577 --> 00:27:44,227 به‌خاطر آزاد کردن من ازت متنفر ميشه 506 00:27:44,279 --> 00:27:47,614 و جفتمون ميدونيم که تو واست مهمه که الينا چي فکر مي‌کنه 507 00:27:47,699 --> 00:27:49,950 شايد مي‌خواستم يادت بندازم که آزادي چجوري بوده 508 00:27:50,034 --> 00:27:51,234 قبل از اينکه کلاوس اونو ازت بگيره 509 00:27:51,286 --> 00:27:53,003 تا وقتي که کلاوس زنده‌ست 510 00:27:53,070 --> 00:27:54,705 هر کاري که بگه رو بايد بکنم 511 00:27:54,756 --> 00:27:56,072 منظور منم همينه استفن 512 00:27:56,124 --> 00:27:57,291 تو تسليم شدي 513 00:27:57,375 --> 00:27:59,543 حالا مي‌توني يه گوشه بشيني و جنده کوچولوي اون باشي 514 00:27:59,594 --> 00:28:00,877 يا اينکه مي‌توني به قدر کافي عصباني بشي 515 00:28:00,929 --> 00:28:02,179 و بتوني يه کاريش بکني 516 00:28:02,246 --> 00:28:04,748 ديمن ، نميشه اونو کشت 517 00:28:05,193 --> 00:28:07,537 شايد من بتونم يه کاري بکنم 518 00:28:11,255 --> 00:28:14,424 پسران سالواتور 519 00:28:19,263 --> 00:28:20,897 مايکل 520 00:28:26,446 --> 00:28:28,764 چرا مايکل شروع کرد به شکار کردن کلاوس؟ 521 00:28:32,148 --> 00:28:35,232 وقتي نيکلاوس اولين انسانش رو کشت 522 00:28:35,276 --> 00:28:36,943 ژن گرگينه‌ايش رو هم فعال کرد 523 00:28:38,462 --> 00:28:41,528 با اين‌کار اون تبديل به بزرگترين سرافکندگي پدرم شد 524 00:28:41,804 --> 00:28:45,190 آره . آلايژا اين قسمت از داستان رو واسم گفته بود 525 00:28:45,283 --> 00:28:48,302 مادرت با يکي از گرگينه‌هاي اون دهکده رابطه داشته 526 00:28:48,346 --> 00:28:49,913 کلاوس پسر اون نبوده 527 00:28:50,554 --> 00:28:52,474 مادرم سعي کرد که درستش کنه 528 00:28:53,207 --> 00:28:56,101 نفرين دورگه‌اي رو روي نيک گذاشت تا جنبه گرگينه‌ايش رو سرکوب کنه 529 00:28:56,197 --> 00:28:58,415 و بعد مادرم بهش پشت کرد 530 00:28:59,748 --> 00:29:04,670 ولي بزرگترين نقطه ضعف مايکل به عنوان يک انسان غرورش بود 531 00:29:05,326 --> 00:29:07,787 به عنوان يه خون‌آشام تشديد شده بود 532 00:29:09,803 --> 00:29:12,725 اون وحشي شد و نصف دهکده رو قتل‌عام کرد 533 00:29:14,361 --> 00:29:16,746 و بعد اومد خونه و مادرم رو کشت 534 00:29:18,448 --> 00:29:20,232 مايکل مادرت رو کشت؟ 535 00:29:23,504 --> 00:29:27,373 گفت که اون قلبش رو شکسته پس اونم بايد قلبش رو بشکنه 536 00:29:29,092 --> 00:29:32,044 قلبش رو از سينه‌اش درآورد و نيک هم داشت تماشا مي‌کرد 537 00:29:33,011 --> 00:29:36,599 بعد از اون پدرم ديوونه شد 538 00:29:36,683 --> 00:29:39,435 و بقيه خونواده از هم پاشيدن 539 00:29:39,520 --> 00:29:42,271 نيک موند تا بتونه کمکم کنه که مادرم رو دفن کنم 540 00:29:42,935 --> 00:29:45,257 اون ميدونست که بايد با مادرم خداحافظي کنم 541 00:29:47,158 --> 00:29:50,494 ميدونم که فکر مي‌کني اون ازت متنفر بود نيکلاوس ولي نبود 542 00:29:54,223 --> 00:29:56,391 اون فقط ترسيده بود 543 00:30:00,456 --> 00:30:02,491 متأسفم که به تو پشت کرد 544 00:30:02,506 --> 00:30:04,003 من هرگز اين‌کار رو نمي‌کنم 545 00:30:06,285 --> 00:30:07,652 منم همينطور 546 00:30:15,222 --> 00:30:17,289 هميشه باهم خواهيم بود 547 00:30:19,292 --> 00:30:22,210 هميشه و هميشه 548 00:30:38,678 --> 00:30:40,296 هميشه و هميشه 549 00:30:40,924 --> 00:30:43,392 حتي با وجود اينکه 90 سال تو رو توي يه تابوت حبس کرده بود 550 00:30:43,435 --> 00:30:44,830 ما خون‌آشاميم 551 00:30:45,018 --> 00:30:47,269 احساسات ما تشديد شده‌ست 552 00:30:47,337 --> 00:30:49,338 من کله‌شقم 553 00:30:49,389 --> 00:30:50,971 آلايژا با اخلاقه 554 00:30:50,975 --> 00:30:52,824 ...و نيک 555 00:30:55,458 --> 00:30:58,127 نيک هيچ تحملي در برابر کسايي که نااميدش کردن نداره 556 00:30:58,727 --> 00:31:00,828 بيش از هزار ساله که يه خونواده‌ايم 557 00:31:00,855 --> 00:31:03,757 و هممون حداقل يک‌بار اين اشتباهو مرتکب شديم 558 00:31:06,289 --> 00:31:08,190 من بارها اين اشتباهو کردم 559 00:31:08,909 --> 00:31:10,393 ولي هنوزم عاشقشي؟ 560 00:31:13,213 --> 00:31:14,652 اون برادرمه 561 00:31:16,216 --> 00:31:17,750 و من جاودانه‌ام 562 00:31:19,750 --> 00:31:22,538 بايد به جاش تا ابد تنها بمونم؟ 563 00:31:30,445 --> 00:31:32,315 داستانو شنيدي ديگه وقت رفتنه 564 00:31:33,600 --> 00:31:35,230 گفتم برو الينا 565 00:31:35,613 --> 00:31:36,891 نميدونم مي‌خواي چي‌کار کني 566 00:31:36,922 --> 00:31:38,237 ولي من ديگه نمي‌خوام به اين بازي ادامه بدم 567 00:31:38,321 --> 00:31:40,222 من فقط دنبال يه دليل مي‌گردم 568 00:31:40,273 --> 00:31:41,378 که چرا نبايد مايکل رو بيدار کنيم 569 00:31:41,396 --> 00:31:42,563 منم هزاران دليل واست آوردم 570 00:31:42,993 --> 00:31:44,610 ولي در هر صورت اين‌کار رو مي‌کني 571 00:31:44,694 --> 00:31:46,245 ميدونم که مي‌خواي اون کمکت کنه 572 00:31:46,329 --> 00:31:47,663 تا برادر منو بکشي من احمق نيستم 573 00:31:47,730 --> 00:31:49,686 چيز محرمانه‌اي نيست که من بخوام کلاوس بميره 574 00:31:50,044 --> 00:31:53,914 اون يه مانع بر سر راه زندگي استفن و منه 575 00:31:54,254 --> 00:31:55,933 هر کاري که دوست داري بکن 576 00:31:56,794 --> 00:31:59,175 خطرشو قبول کن و خودت مايکل رو بيدار کن 577 00:31:59,242 --> 00:32:00,827 ولي اشتباه نکن 578 00:32:00,937 --> 00:32:02,888 اگه بخواي دنبال برادرم بياي 579 00:32:02,938 --> 00:32:05,780 تيکه پاره‌ت مي‌کنم 580 00:32:07,104 --> 00:32:10,144 من خشمم رو از پدرم به ارث بردم 581 00:32:10,714 --> 00:32:12,269 حالا ديگه برو 582 00:32:17,786 --> 00:32:19,670 کلاوس وارد کشور شده؟ 583 00:32:20,008 --> 00:32:21,005 نمي‌تونم بهت بگم 584 00:32:21,073 --> 00:32:22,840 از وقتي که رفته باهات حرف زده؟ 585 00:32:23,828 --> 00:32:25,259 نمي‌تونم بهت بگم 586 00:32:25,327 --> 00:32:26,544 بسيارخب 587 00:32:27,010 --> 00:32:30,758 مي‌توني بهم بگي آخرين باري که با کلاوس حرف زدي کي بود؟ 588 00:32:32,718 --> 00:32:35,603 من اين اجبار رو دارم که هر کاري که کلاوس ميگه رو بکنم 589 00:32:35,670 --> 00:32:38,327 و اون ميگه که دهن گشادمو بسته نگه دارم 590 00:32:38,344 --> 00:32:42,213 واقعاً اميدوارم که اين 20 سؤالي‌ها سلاح مخفيت نباشه 591 00:32:43,345 --> 00:32:45,895 ميدوني ديمن 592 00:32:46,418 --> 00:32:49,951 من خيلي بيشتر از سن تو شکارچي خون‌آشام‌ها بودم 593 00:32:50,018 --> 00:32:52,474 به‌خاطر همينه که اينجا پيداتون کردم 594 00:32:52,871 --> 00:32:54,739 به‌خاطر همينه که مي‌خوام نيکلاوس رو پيدا کنم 595 00:32:54,784 --> 00:32:57,209 خب ، کلاوس نزديک هزار ساله که داره فرار مي‌کنه 596 00:32:57,224 --> 00:32:59,526 پس اگه فکر مي‌کني ...اين دور و بر مي‌توني چيزي 597 00:32:59,578 --> 00:33:03,795 مواظب باش استفن تکون بخوري قلبشو درميارم 598 00:33:03,835 --> 00:33:05,800 ...حالا 599 00:33:05,867 --> 00:33:07,752 کلاوس کجاست؟ 600 00:33:10,038 --> 00:33:11,806 زودباش 601 00:33:11,873 --> 00:33:13,758 ديگه چجوري بپرسم استفن؟ 602 00:33:15,260 --> 00:33:16,543 يه حرکت اشتباه اون مي‌ميره 603 00:33:16,595 --> 00:33:17,895 مگر اينکه واست مهم نباشه 604 00:33:17,980 --> 00:33:20,898 احساسات اون از بين رفته نمي‌تونه اهميت بده 605 00:33:21,742 --> 00:33:22,767 واقعاً؟ 606 00:33:22,851 --> 00:33:25,019 ارتباطش با کلاوس انقدر قويه که 607 00:33:25,070 --> 00:33:27,776 اجازه ميده تنها برادرش بميره؟ 608 00:33:29,823 --> 00:33:31,525 نظري نداري؟ 609 00:33:31,576 --> 00:33:32,943 فکر کن استفن 610 00:33:36,865 --> 00:33:38,532 فکر کنم حق با توئه 611 00:33:38,583 --> 00:33:40,034 اون توي يه بن‌بسته 612 00:33:42,547 --> 00:33:44,357 تو هم همينطور ديمن 613 00:33:44,639 --> 00:33:45,589 صبر کن 614 00:33:47,909 --> 00:33:48,876 مي‌تونم برگردونم‌ـش 615 00:33:49,332 --> 00:33:52,117 مي‌تونم واسش يه طعمه بذارم که برگرده به ميستيک‌فالز 616 00:33:57,655 --> 00:34:00,137 اينم از روزنه فرار ما 617 00:34:01,390 --> 00:34:04,141 مجبور بودم يه‌کم اذيتش کنم ديگه 618 00:34:05,444 --> 00:34:08,192 کلاوس رو به ميستيک‌فالز برگردون 619 00:34:09,338 --> 00:34:11,982 و من با کمال ميل يه تيکه چوب توي قلبش فرو مي‌کنم 620 00:34:12,067 --> 00:34:13,217 ...اگه نتوني 621 00:34:15,345 --> 00:34:17,363 يه تيکه چوب توي قلب خودت فرو مي‌کنم 622 00:34:30,805 --> 00:34:33,512 آره . تا جايي که مي‌شد رو رمزگشايي کرديم 623 00:34:33,894 --> 00:34:35,592 خون‌آشام 624 00:34:35,917 --> 00:34:37,555 گرگينه 625 00:34:38,146 --> 00:34:39,399 قتل‌عام 626 00:34:39,641 --> 00:34:41,643 ضرب و شتم و غيره و غيره 627 00:34:41,863 --> 00:34:42,994 اين درخت بلوط سفيده 628 00:34:45,025 --> 00:34:48,144 که يعني وقتي که اون درخت رو نابود کردن 629 00:34:48,729 --> 00:34:50,863 تنها راهي که ممکن بود به وسيله‌ش کشته بشن رو از بين بردن 630 00:34:50,930 --> 00:34:54,867 باشه پس يه‌جورايي درخت همون سلاحه 631 00:34:54,934 --> 00:34:56,152 ولي اينو که قبلاً هم ميدونستيم 632 00:34:56,236 --> 00:34:58,254 چيزي که در موردش مطمئن نيستيم اينه 633 00:34:58,322 --> 00:34:59,855 نماد جادوگر رو داريم 634 00:34:59,923 --> 00:35:02,431 و چيزي که شبيه قلبيه که داره ازش خون مي‌چکه 635 00:35:02,868 --> 00:35:06,545 اونم برعکس که يه‌جورايي نشانگر علامت مرگه 636 00:35:08,461 --> 00:35:10,727 مايکل با درآوردن قلب اون جادوگر از سينه اونو کشت 637 00:35:13,633 --> 00:35:16,783 ولي چرا اون يکي به مرگ جادوگر متصله؟ 638 00:35:16,862 --> 00:35:19,313 نميدونم . هنوز تا اينجاهاشو پيش نرفتيم 639 00:35:21,912 --> 00:35:23,612 خداي من 640 00:35:24,077 --> 00:35:26,283 ربکا داستان اصلي رو نميدونه 641 00:35:32,629 --> 00:35:35,747 فکر کنم دوباره بهت گفتم که بري 642 00:35:36,009 --> 00:35:38,144 از کجا ميدوني که مايکل مادرت رو کشته؟ 643 00:35:39,629 --> 00:35:41,630 نيک اونجا بود خودش بهم گفت 644 00:35:44,379 --> 00:35:45,801 بهت دروغ گفته 645 00:35:45,853 --> 00:35:46,969 اون‌وقت تو از کجا ميدوني؟ 646 00:35:47,020 --> 00:35:50,023 غاري که اسامي خونواده‌تون رو توش حک کردين 647 00:35:50,120 --> 00:35:51,537 پر از نمادهاي مختلفه 648 00:35:51,808 --> 00:35:52,976 داستان خونواده شما 649 00:35:52,988 --> 00:35:54,714 اينکه چطور پدر و مادرتون اومدن 650 00:35:55,177 --> 00:35:57,345 که چجوري صلح کردن 651 00:35:57,998 --> 00:35:59,913 افسوني که اونا رو تبديل به خون‌آشام کرد 652 00:36:00,044 --> 00:36:03,394 و اين...اين نماد دورگه‌هاست 653 00:36:03,448 --> 00:36:06,706 اين ترکيب نماد گرگينه و خون‌آشامه 654 00:36:07,976 --> 00:36:09,833 و اينم مال مادرته 655 00:36:11,436 --> 00:36:13,121 گردنبندش 656 00:36:13,830 --> 00:36:15,831 و اين داستان مرگشه 657 00:36:20,170 --> 00:36:23,172 دورگه جادوگر اصيل رو کشت 658 00:36:23,936 --> 00:36:26,442 مايکل نه ، کلاوس 659 00:36:27,677 --> 00:36:28,611 نه 660 00:36:29,454 --> 00:36:30,546 نه . اون همچين کاري نمي‌کنه 661 00:36:30,597 --> 00:36:31,547 مادرت اون نفرين رو روي اون گذاشت 662 00:36:31,598 --> 00:36:33,216 باعث شد که اون تنها کسي باشه 663 00:36:33,267 --> 00:36:35,184 که اون ژن رو داره و بعد اونو پس زد 664 00:36:35,964 --> 00:36:39,560 پرخاشگري و خشونت همراه با ژن گرگينه‌اي ايجاد ميشه 665 00:36:39,583 --> 00:36:42,440 وقتي که اون تبديل شد همه اونا تشديد شدن 666 00:36:42,507 --> 00:36:43,782 اون مادرتو کشت ربکا 667 00:36:43,894 --> 00:36:45,478 و بعد اين دروغ رو در مورد پدرت 668 00:36:45,595 --> 00:36:48,264 از خودش ساخت تا تو رو از دست نده 669 00:36:50,567 --> 00:36:51,530 اين هيچ معنايي نداره 670 00:36:51,585 --> 00:36:53,202 اينا فقط چندتا نقاشي احمقانه‌ست 671 00:36:53,270 --> 00:36:56,789 يه سري آدم احمق که اصلاً نميدونستن خونواده من کين اينا رو کشيدن 672 00:36:57,658 --> 00:36:59,542 پس چرا انقدر به هم ريختي؟ 673 00:36:59,554 --> 00:37:01,489 چرا داري اين‌کار رو با من مي‌کني؟ 674 00:37:01,611 --> 00:37:03,129 من هيچ کاري باهات نکردم 675 00:37:03,173 --> 00:37:04,740 کلاوس مادرتو کشت 676 00:37:04,832 --> 00:37:06,999 اون مانع من شده مانع تو و همه آدماي ديگه 677 00:37:07,044 --> 00:37:08,377 هزار ساله که داره اين‌کار رو مي‌کنه 678 00:37:08,398 --> 00:37:09,714 بايد جلوشو بگيريم 679 00:37:09,743 --> 00:37:11,026 خفه‌شو . فقط خفه‌شو 680 00:37:11,038 --> 00:37:12,959 ديگه حرف نزن هيچي نگو 681 00:37:54,965 --> 00:37:57,216 خب ، 10 امتياز به‌خاطر حس بوياييت بهت ميدم 682 00:37:57,301 --> 00:37:58,634 حداقل الان ميدونيم که کلاوس 683 00:37:58,685 --> 00:37:59,769 و آلايژا حقه‌هاشونو از کجا ياد گرفتن 684 00:37:59,836 --> 00:38:02,004 البته فکر نمي‌کنم که مجبور بوده باشي تا آخرين لحظه صبر کني 685 00:38:02,101 --> 00:38:03,185 تا بالاخره دخالت کني 686 00:38:04,107 --> 00:38:05,975 من دخالت نکردم ديمن 687 00:38:06,026 --> 00:38:08,728 برادرم داره مي‌ميره" 688 00:38:08,812 --> 00:38:11,324 و من بايد براي بار تريليارديوم "زندگيشو نجات ميدادم 689 00:38:11,392 --> 00:38:13,827 مواظب باش استفن انسانيتت داره خودشو نشون ميده 690 00:38:14,684 --> 00:38:17,119 راستش ميدوني چيه؟ حق با توئه ديمن 691 00:38:17,187 --> 00:38:19,572 حق با توئه يادم انداختي که 692 00:38:19,656 --> 00:38:21,190 آزادي چه حسي داره 693 00:38:21,241 --> 00:38:23,125 و وقتي که کلاوس رو بکشيم 694 00:38:23,193 --> 00:38:24,493 من آزاد ميشم 695 00:38:24,545 --> 00:38:26,078 آزاد ميشم که برم 696 00:38:26,803 --> 00:38:29,165 مي‌بيني ، من اين‌کار رو به‌خاطر تو نکردم ديمن 697 00:38:29,216 --> 00:38:30,883 به‌خاطر خودم کردم 698 00:38:31,647 --> 00:38:32,947 البته استفن 699 00:38:33,203 --> 00:38:34,722 هر چي که تو بگي 700 00:38:35,687 --> 00:38:37,109 چرا داري اين‌کار رو مي‌کني؟ 701 00:38:37,186 --> 00:38:38,366 از من چي مي‌خواي؟ 702 00:38:38,413 --> 00:38:39,875 چرا همه مي‌خوان منو نجات بدن؟ 703 00:38:39,927 --> 00:38:41,594 چون مجبورم استفن 704 00:38:42,035 --> 00:38:43,712 چون تو با کلاوس در افتادي 705 00:38:43,764 --> 00:38:45,214 تا جون منو نجات بدي 706 00:38:45,265 --> 00:38:46,816 چون بهت مديونم 707 00:38:48,218 --> 00:38:50,436 و نمي‌تونم همينجوري توي يه سلول ولت کنم تا بپوسي 708 00:38:54,107 --> 00:38:55,691 بهتره که مواظب باشي داداش 709 00:38:57,242 --> 00:38:59,115 انسانيتت داره خودشو نشون ميده 710 00:39:40,037 --> 00:39:42,154 ديمن ، جداً؟ 711 00:39:42,222 --> 00:39:43,539 مايکل رو پيدا کرديم 712 00:39:43,607 --> 00:39:44,540 چي؟ 713 00:39:44,607 --> 00:39:45,400 چطوري؟ 714 00:39:45,443 --> 00:39:47,150 نميدونم . فکر کنم کاترين پيداش کرده بوده 715 00:39:47,725 --> 00:39:49,643 نقشه‌مون داره عملي ميشه 716 00:39:50,680 --> 00:39:53,266 مي‌بيني؟ خودم حواسم هست 717 00:39:54,874 --> 00:39:56,353 شروع کن ، لگد بزن . غر بزن . جيغ بکش 718 00:39:56,386 --> 00:39:58,681 مطمئنم که کل روز رو داشتي برنامه‌ريزي مي‌کردي که الان چي غرغر کني 719 00:39:58,736 --> 00:39:59,672 نمي‌خوام سرت غر بزنم 720 00:39:59,756 --> 00:40:00,673 چرا نمي‌خواي؟ 721 00:40:00,757 --> 00:40:02,725 من بهت نامردي کردم استفن رو آزاد کردم 722 00:40:02,792 --> 00:40:04,126 و ميدوني چيه؟ نتيجه معکوس داد 723 00:40:04,177 --> 00:40:05,811 اون از هميشه عوضي‌تر شده 724 00:40:05,825 --> 00:40:08,539 فقط الان عوضي‌ايه که طرف مائه 725 00:40:08,565 --> 00:40:09,565 من عصباني نيستم 726 00:40:09,633 --> 00:40:11,752 خستم . فقط مي‌خوام بخوابم 727 00:40:12,564 --> 00:40:14,679 نه . فکر مي‌کنم سلاح مايکل يه تيکه چوب باشه 728 00:40:14,702 --> 00:40:15,905 آخه يه چيزايي در موردش گفت 729 00:40:15,972 --> 00:40:17,239 خب پس احتمالاً بايد يه تيکه چوب 730 00:40:17,307 --> 00:40:19,241 از درخت بلوط سفيد باشه قبل از اينکه بسوزوننش 731 00:40:19,309 --> 00:40:20,476 پس حق با من بود 732 00:40:22,488 --> 00:40:25,820 بعد از همه اون‌کارا ديوار ما رو به مايکل رسوند 733 00:40:26,148 --> 00:40:27,950 ما رو به خيلي بيشتر از اون رسوند 734 00:40:28,404 --> 00:40:30,486 فکر کنم ربکا هم الان طرف مائه 735 00:40:30,537 --> 00:40:31,537 واقعاً؟ 736 00:40:31,621 --> 00:40:33,172 از اون چي ميشه فهميد آخه؟ 737 00:40:33,256 --> 00:40:35,259 ازش فهميدم که اون فقط يه دختره 738 00:40:35,842 --> 00:40:39,211 که وقتي خيلي بچه بوده مادرشو از دست داده 739 00:40:39,296 --> 00:40:41,887 و به‌طور کورکورانه و بي‌ملاحظه‌اي هم عاشقه 740 00:40:41,914 --> 00:40:43,909 حتي اگه اونو از پا دربياره 741 00:40:55,345 --> 00:40:57,672 ميدوني بعد از همه حرفا و کارا 742 00:40:58,281 --> 00:41:00,849 هيچي مهم‌تر از کانون خانواده نيست 743 00:41:04,538 --> 00:41:06,872 اينو بايد به داداشم بگي 744 00:41:11,197 --> 00:41:14,046 از دستت عصباني نيستم که اونو آزاد کردي ديمن 745 00:41:18,218 --> 00:41:21,454 فکر کنم تو بايد اون کسي باشي که اونو از دست خودش نجات ميده 746 00:41:23,490 --> 00:41:26,308 من نمي‌تونم چون عاشق منه 747 00:41:28,711 --> 00:41:30,980 ولي تو مي‌توني چون عاشق توئه 748 00:41:38,023 --> 00:41:40,489 ميشه بقيه‌شو فردا واست بگم؟ 749 00:41:43,893 --> 00:41:45,478 حتماً 750 00:41:52,200 --> 00:41:53,200 ترجمه و زيرنويس : عماد 751 00:41:54,200 --> 00:41:55,200 ارائه‌اي از تيم ترجمه سايت .::www.9movie.co::.