1 00:00:00,000 --> 00:00:01,800 ‫‫‫سی نما تقدیم می‌کند [30nama.com] 2 00:00:01,841 --> 00:00:03,756 ‫سلام،هی بچه ها،گوش کنید. 3 00:00:03,768 --> 00:00:05,173 ‫لِزلی قراره بیاد و یه چیزی بگه 4 00:00:05,186 --> 00:00:07,654 ‫که به نظر خسته کننده میاد ‫ولی درواقع کار بزرگیه. 5 00:00:07,667 --> 00:00:10,458 ‫پس وقتی من علامت دادم همه ‫دیوانه وار خوشحالی کنن،شروع کنیم. 6 00:00:10,471 --> 00:00:12,780 ‫خُب،یه نفر همین الان رسما 7 00:00:12,804 --> 00:00:15,951 ‫تو برنامه ی تکاملی داوطلبان ‫برای خدمات اجرایی بالا رده 8 00:00:15,975 --> 00:00:18,975 ‫در وزارت کشور ثبت نام کرد. 9 00:00:19,424 --> 00:00:21,937 ‫- غافلگیر شدیم. ‫- ممنون،خیلی کار بزرگیه. 10 00:00:21,950 --> 00:00:24,284 ‫خُب،ترفیع من رسمیه. 11 00:00:24,297 --> 00:00:26,857 ‫ما باید تو واشینگتون یه خونه پیدا کنیم ‫چون قراره اونجا اقامت داشته باشیم. 12 00:00:26,876 --> 00:00:30,505 ‫حدس میزنم الان زمان خوبی واسه ‫اینه که منم خبرم رو اعلام کنم. 13 00:00:30,530 --> 00:00:32,930 ‫من و جو هم یه خونه تو سیاتل خریدیم. 14 00:00:32,949 --> 00:00:34,443 ‫اوه،خدای من. 15 00:00:34,456 --> 00:00:35,130 ‫به سلامتی. 16 00:00:35,143 --> 00:00:38,003 ‫خُب،راستش منم یه خبر دارم. 17 00:00:38,022 --> 00:00:40,010 ‫بعد از این همه سال کار در دولت 18 00:00:40,016 --> 00:00:41,976 ‫من بلاخره تصمیم گرفتم بازنشست بشم. 19 00:00:41,989 --> 00:00:44,820 ‫بحث در مورد افرادی هست که نقل مکان ‫ میکنن گَری،نه یه بحث در مورد تو. 20 00:00:44,820 --> 00:00:45,676 ‫نکته ی خوبیه. 21 00:00:45,689 --> 00:00:47,162 ‫همه دارن پراکنده میشن. 22 00:00:47,182 --> 00:00:50,729 ‫خُب،اینطوری به قضیه نگاه کنید که ‫خبر های بد نهایتا میتونه سه تا باشه. 23 00:00:50,735 --> 00:00:54,043 ‫ما میریم،اندی و آپریل میرن، ‫دانا هم میره،شد سه تا. 24 00:00:54,055 --> 00:00:56,459 ‫- همچنین منم بازنشست میشم. ‫- سه تاست گَری. 25 00:00:56,926 --> 00:00:58,727 ‫ولی احتمالا وقتش رسیده ‫که خبر های خوبی بشنویم. 26 00:00:58,752 --> 00:01:01,845 ‫عصر بخیر،امشب با خبر های ‫ خوبی خدمتتون هستم ... 27 00:01:01,851 --> 00:01:02,738 ‫هی. 28 00:01:02,757 --> 00:01:05,664 ‫... این جمله ای نیست ‫که الان قراره بهتون بگم. 29 00:01:05,677 --> 00:01:09,512 ‫چون شهردارِ دوست داشتنیِ ‫ پاونی،والتر گاندرسون مرده. 30 00:01:12,465 --> 00:01:15,324 ‫خُب،باعث بدشانسیمون شدی گَری،خیلی ممنون. 31 00:01:15,426 --> 00:01:25,746 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 32 00:01:25,770 --> 00:01:35,770 ‫«تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v 33 00:01:35,771 --> 00:01:39,862 ‫والتر گاندرسون 39 سال به پاونی خدمت کرد. 34 00:01:39,874 --> 00:01:43,874 ‫و به عنوان آرزوی نهایی اون، ‫جسدش قراره به پاس احترام 35 00:01:43,899 --> 00:01:46,848 ‫یه روز در تالار شهرداری بمونه. 36 00:01:46,861 --> 00:01:50,445 ‫که برای یه مکان عمومی خیلی چیز خوبیه. 37 00:01:50,458 --> 00:01:54,992 ‫همچنین واسمون یه ویدیو کوتاه هم ‫فرستاده تا در این رویداد پخش بشه. 38 00:01:55,762 --> 00:01:57,117 ‫سلام اهالی پاونی 39 00:01:58,238 --> 00:02:01,641 ‫کارِ من در دفترم به پایان خودش رسیده. 40 00:02:01,654 --> 00:02:03,475 ‫خیلی کارا انجام شده. 41 00:02:04,090 --> 00:02:06,407 ‫ولی من کار زیادی نمیکردم. 42 00:02:06,420 --> 00:02:09,285 ‫من بیشتر وقت ها زیاد توجه هم نمیکردم. 43 00:02:09,298 --> 00:02:13,245 ‫خوشبختانه،شهروندان پاونی هم توجه نمیکردن. 44 00:02:13,769 --> 00:02:16,897 ‫پس اگه چیزی واسه تحسین وجود داره 45 00:02:16,910 --> 00:02:18,772 ‫من فروتنانه قبول میکنم. 46 00:02:18,795 --> 00:02:20,727 ‫و اگه چیزی واسه سرزنش وجود داره ... 47 00:02:22,958 --> 00:02:24,505 ‫تقصیر خودتونه. 48 00:02:24,517 --> 00:02:25,701 ‫ممنون. 49 00:02:26,370 --> 00:02:28,143 ‫خدافظ تا ابد. 50 00:02:28,163 --> 00:02:29,417 ‫اوه،باشه. 51 00:02:29,430 --> 00:02:31,487 ‫خُب،قابل تحسین بود. 52 00:02:31,508 --> 00:02:34,541 ‫مردم دارن میمیرن،نقل مکان میکنن، ‫بازنشست میشن. 53 00:02:34,548 --> 00:02:37,036 ‫کلی تموم شدن وجود داره، ‫اصلا شروعی وجود نداره. 54 00:02:37,049 --> 00:02:40,660 ‫ما یه چیزی نیاز داریم که شروع بشه. ‫و من یه ایده دارم. 55 00:02:40,672 --> 00:02:42,926 ‫مسابقه ی رقص زیرزمینی. 56 00:02:43,534 --> 00:02:47,227 ‫دارم میفهمم که از ترتیب دادن ‫مسابقه یِ زیرزمینیِ رقص چیزی نمیدونم. 57 00:02:47,227 --> 00:02:49,727 ‫ولی یکی اینجا حتما میدونه. 58 00:02:49,740 --> 00:02:52,380 ‫هی،آپریل میتونی تو یه چیزی کمکم کنی؟ 59 00:02:52,393 --> 00:02:54,298 ‫- نه ‫- ظاهرا به عنوان فرمدار شهر ‫در بعضی شهر ها علاوه بر شهردار، فرمدار هم) ‫(انتخاب میشه که بعضی وظایف رو بر عهده داره 60 00:02:54,311 --> 00:02:57,687 ‫تا زمان انتخابات اصلی من وظیفه ی ‫انتصاب شهردار موقت رو بر عهده دارم. 61 00:02:57,700 --> 00:03:00,467 ‫خُب چرا خودتو منصوب نمیکنی؟ 62 00:03:00,479 --> 00:03:02,383 ‫اساسا داری شهر رو میگردونی. 63 00:03:02,403 --> 00:03:06,150 ‫خُب،من قبلا شهردار بودم ‫هممون میدونیم چطور پیش رفت. 64 00:03:06,170 --> 00:03:10,218 ‫اوه آره،خودتو بی آبرو ‫ و کل شهر رو نابود کردی. 65 00:03:10,238 --> 00:03:12,107 ‫آره،گفتم که هممون به یاد داریم. 66 00:03:12,124 --> 00:03:14,046 ‫حالا بهم کمک میکنی یکی رو پیدا کنم؟ 67 00:03:14,060 --> 00:03:17,927 ‫هر آدم بالای 30 سال که چهره ی نمادینی ‫ تو شهر داره،میتونه شهردار بشه. 68 00:03:17,940 --> 00:03:19,854 ‫مشکلی نیست،حالا هرچی، ‫من بهت کمک میکنم،باشه. 69 00:03:19,866 --> 00:03:21,860 ‫ممنون،به گَری گفتم که اونم میتونه کمک کنه. 70 00:03:21,879 --> 00:03:23,709 ‫- چی؟ ‫- اوه،ثبت رسمی شهردار جدید. 71 00:03:23,721 --> 00:03:26,982 ‫خُب،مثل یه ماجراجویی ‫تمام عیارِ ثبتی هستش. 72 00:03:26,988 --> 00:03:28,046 ‫اوه،کار خیلی بزرگیه. 73 00:03:28,510 --> 00:03:30,123 لِزلیگلی بلوند 74 00:03:30,130 --> 00:03:32,936 ‫- یه هدیه ی کوچولو از نیویورک واست گرفتم. ‫- واقعا؟ 75 00:03:32,948 --> 00:03:34,647 ‫واسم چی خریدی؟ 76 00:03:34,660 --> 00:03:36,989 ‫کفش راحتی فراگاموی مردانه. ‫(مارک معروف کفش) 77 00:03:37,359 --> 00:03:38,479 ‫با اینا باید چیکار کنم؟ 78 00:03:38,485 --> 00:03:40,357 ‫آره،حق با توئه،بهتره نگهشون دارم. 79 00:03:40,370 --> 00:03:42,498 ‫سایزشون 39 ـه. ‫به هرحال واسه تو خیلی کوچیکه. 80 00:03:42,510 --> 00:03:44,314 ‫- سفرت چطور بود؟ ‫- شگفت انگیز 81 00:03:44,339 --> 00:03:47,553 ‫کلی ملاقات عالی به اضافه ی اینکه ‫منو و لوسی اوقات خیلی خوبی رو گذروندیم. 82 00:03:47,565 --> 00:03:48,679 ‫این دفعه جدیه لِزلی. 83 00:03:48,698 --> 00:03:50,398 ‫ما حتی رفتیم جواهر فروشی و ‫حلقه هارو دیدیم. 84 00:03:50,421 --> 00:03:51,318 ‫نه! 85 00:03:51,338 --> 00:03:53,795 ‫راستی،شیا لِبوف یه طراح جواهرِ فوقالعاده‌س. ‫(بازیگر معروف) 86 00:03:53,813 --> 00:03:56,327 ‫- اون مرد واقعا استعدادشو کشف کرده ‫- این عالیه. 87 00:03:56,340 --> 00:04:00,184 ‫با همه ی این تموم شدن ها،شما دوتا همون ‫شروعِ خوشحال کننده ای هستید که هممون نیاز داریم. 88 00:04:00,198 --> 00:04:02,324 ‫تو باید ازش خواستگاری کنی،همین الان،اینجا. 89 00:04:02,336 --> 00:04:06,130 ‫چه جایی بهتر از یادبودِ عمومیِ یه مردِ پیر ‫واسه خواستگاری کردن از دختر وجود داره؟ 90 00:04:06,139 --> 00:04:08,571 ‫آره،فکر کنم قراره صبر کنم،به اضافه ی اینکه ‫لوسی تو شهر نیست. 91 00:04:08,578 --> 00:04:10,649 ‫اون تو فیلادلفیا رفته دیدن ‫دوستاش،اون فردا برمیگرده. 92 00:04:10,662 --> 00:04:13,315 ‫آره،احتمالا واسه اون کار ‫ اینجا بهش نیاز داری،درسته. 93 00:04:13,335 --> 00:04:16,763 ‫خیلی خُب،من میرم آپریل رو پیدا کنم، ‫یه کراوات بربِری خوب براش گرفتم. ‫(مارک معروف لباس) 94 00:04:17,833 --> 00:04:20,273 ‫گاندرسون کل زندگیم شهردار بود. 95 00:04:20,280 --> 00:04:23,997 ‫واقعا باعث میشه که اونو ‫"دائم الکاندید" در نظر گرفت. 96 00:04:24,017 --> 00:04:24,964 ‫البته. 97 00:04:24,976 --> 00:04:27,082 ‫مرگ طبیعیه اندرو. 98 00:04:27,101 --> 00:04:30,912 ‫ما زاده میشیم،تا زمانی که مفید باشیم ‫زنده میمونیم،و بعدش کشته میشیم. 99 00:04:30,925 --> 00:04:34,219 ‫چه بوسیله ی زوال تدریجیِ بدن، ‫و چه بوسیله جوان تر ها و قدرتمند ها. 100 00:04:34,244 --> 00:04:35,352 ‫باهات هم نظر نیستم. 101 00:04:35,372 --> 00:04:37,954 ‫قبل از اینکه من بمیرم،مثل ‫تِد ویلیامز سَرَم رو منجمد میکنم. ‫(بازیکن افسانه‌ای بیس‌بال) 102 00:04:37,972 --> 00:04:42,218 ‫1000 سال صبر میکنم،دوباره از حالت انجماد درمیام، ‫یه سیلی به روبات میزنم و میرم به زندگیم ادامه بدم. 103 00:04:42,243 --> 00:04:43,330 ‫ران 104 00:04:43,351 --> 00:04:44,537 ‫کارل 105 00:04:44,556 --> 00:04:46,010 ‫دانا،اندی،این کارول ـه. 106 00:04:46,023 --> 00:04:49,402 ‫اون یه اغذیه فروشی درست کنار ‫ مغازه ی آرایشگرِ من، "سالواتور" داره. 107 00:04:49,817 --> 00:04:51,270 ‫خیلی افتضاحه مگه نه؟ 108 00:04:51,283 --> 00:04:54,316 ‫اولش سالواتور و الان شهردار گاندرسون. 109 00:04:54,335 --> 00:04:57,478 ‫چی؟چی شده؟توضیح بده. 110 00:04:57,503 --> 00:05:01,191 ‫اوه ران،نشنیدی؟ ‫سالواتور دیروز فوت شد. 111 00:05:01,790 --> 00:05:03,110 ‫- نه ‫- یا مسیح 112 00:05:03,122 --> 00:05:05,232 ‫نه،نمیتونه اینطور باشه. 113 00:05:06,286 --> 00:05:08,817 ‫اون توسط یه آرایشگر جوون دیگه کشته شده؟ 114 00:05:09,212 --> 00:05:15,729 ‫و حالا به حرفای دوست و همکار قدیمیِ ‫شهردار گاندرسون،"اِتِل بیوِر" گوش کنیم. 115 00:05:16,010 --> 00:05:18,993 ‫قراره خیلی ناراحت کننده باشه. ‫اونا مدت زیادی باهم کار کردن. 116 00:05:19,006 --> 00:05:20,212 ‫زیاد طولش نمیدم. 117 00:05:20,554 --> 00:05:24,436 ‫والتر گاندرسون و زنش ازدواجِ باز داشتن. ‫(ازدواجی که طرفین میتونن با هر کس ‫ دیگه ای بخوان رابطه داشته باشن) 118 00:05:24,911 --> 00:05:28,828 ‫این مسئله اونو خوشحال کرد. ‫همسرشو هم خوشحال کرد. 119 00:05:28,848 --> 00:05:30,295 ‫سلام اِولین. 120 00:05:30,301 --> 00:05:32,622 ‫و همچنین منو هم خوشحال کرد. 121 00:05:32,637 --> 00:05:35,052 ‫چه اتفاقی داره میفته؟ 122 00:05:35,058 --> 00:05:38,422 ‫چون واسه 46 سالِ فوق‌العاده 123 00:05:38,435 --> 00:05:44,775 ‫اون هر شب رو صرف کاوش در ‫سوراخ ها و برآمدگی های بدنم کرد. 124 00:05:46,509 --> 00:05:47,863 ‫یکم بزرگ بشید کوته فکر ها. 125 00:05:47,876 --> 00:05:49,357 ‫با هممون آدم های بالغی هستیم. 126 00:05:49,376 --> 00:05:52,991 ‫تنها پشیمونی من از اینه که هیچوقت ‫ بهش نگفتم چه حسی داشتم. 127 00:05:53,407 --> 00:05:55,208 ‫پس الان میگم. 128 00:05:55,729 --> 00:05:57,576 ‫من عاشق اون مرد بودم. 129 00:05:57,596 --> 00:06:00,588 ‫و نه فقط به این خاطر که ‫تو سکس فوق العاده بود. 130 00:06:05,580 --> 00:06:07,724 ‫شب بخیر حیوون. 131 00:06:07,749 --> 00:06:09,664 ‫تام،به اِتِل گوش کن. 132 00:06:09,684 --> 00:06:12,594 ‫- اوه،نه،خیلی چِندش آوره. ‫- نه،به پیامش توجه کن. 133 00:06:12,606 --> 00:06:14,404 ‫تو نمیتونی واسه گفتن احساست ‫به یه نفر صبر کنی. 134 00:06:14,423 --> 00:06:17,410 ‫چون اگه صبر کنی،قبل ‫ از اینکه متوجه بشی،بووم. 135 00:06:17,426 --> 00:06:19,560 ‫بعد از 46 سال میبینی که دیگه نیستن. 136 00:06:19,579 --> 00:06:21,767 ‫حق با توئه،ما میدونیم که ‫ میخوایم تا ابد باهم باشیم، 137 00:06:21,786 --> 00:06:23,047 ‫- پس چرا صبر کنیم؟ ‫- دقیقا 138 00:06:23,066 --> 00:06:25,173 ‫منم تو خواستگاری کمکت میکنم، ‫میخوای چیکار کنی؟ 139 00:06:25,179 --> 00:06:28,736 ‫تا اون جایی که حضور ذهن دارم،فکر کنم ‫خواستگاری ایده آل من ممکنه 140 00:06:28,743 --> 00:06:32,646 ‫یه تجربه ی چندین پلتفرمیِ تصویری باشه، ‫یه فیلم اکشن به همراه کار های گرافیکی هیجان انگیز 141 00:06:32,659 --> 00:06:36,393 ‫ماشین های سریع،و یه قهرمان با یه ماموریت ... ‫خواستگاری از دوست دخترش. 142 00:06:36,406 --> 00:06:37,499 ‫یه قهرمان که اسمش ... 143 00:06:37,518 --> 00:06:39,009 ‫تام هاوِرفورد هست. 144 00:06:39,029 --> 00:06:41,487 ‫- باشه ‫- آره 145 00:06:41,501 --> 00:06:45,375 ‫اوه،مردم به شیوه های مختلفی عزاداری میکنن. 146 00:06:46,832 --> 00:06:49,583 ‫گوش کن،اگه نمیتونی تو 4 ساعت ‫ 200 تا کبوتر سفید آموزش بدی 147 00:06:49,603 --> 00:06:52,683 ‫که بگن "لوسی بامن ازدواج میکنی؟" 148 00:06:52,696 --> 00:06:55,493 ‫پس دیگه نمیتونی اسم خودتو بذاری ‫ فروشنده ی حیوانات خونگی. 149 00:06:55,518 --> 00:06:58,818 ‫چرا هیشکی نمیتونه تو این ایده ی مفهمومیِ اولیه ی جشنِ با شکوه کمکمون کنه؟ 150 00:06:58,865 --> 00:07:00,459 ‫نمیدونم تام،واقعا نمیدونم. 151 00:07:00,479 --> 00:07:02,546 ‫اوه نه،چی میخوای لِزلی؟ 152 00:07:02,552 --> 00:07:05,071 ‫سلام ایان،یه بنر خیلی بزرگ میخوام که میگه 153 00:07:05,083 --> 00:07:07,485 ‫"تبریک میگم لوسی و تام" ‫فردا هم نیازش دارم. 154 00:07:07,510 --> 00:07:08,943 ‫نمیشه،غیر ممکنه. 155 00:07:08,956 --> 00:07:13,562 ‫در طول این 15 سال من نزدیک100 هزار ‫دلار از مغازه ی تو خرج کردم. 156 00:07:13,581 --> 00:07:17,455 ‫ من واسه تمام رویداد های شخصی و حرفه ای که ‫ تا حالا برنامه ریزی کردم،بنر سفارش دادم. 157 00:07:17,488 --> 00:07:19,475 ‫شرکت کارت اعتباری من در موردش بهم زنگ زد. 158 00:07:19,488 --> 00:07:21,142 ‫نه اینکه در مورد مبالغ بپرسه 159 00:07:21,155 --> 00:07:23,708 ‫بلکه میخواست بپرسه ‫عقلم سر جاشه یا نه. 160 00:07:23,727 --> 00:07:25,843 ‫اون ساعت رولکس رو میبینی که رو دستته؟ 161 00:07:25,867 --> 00:07:27,101 ‫همش بخاطر لِزلی ـه. 162 00:07:27,121 --> 00:07:28,501 ‫باید بنر رو آماده کنی. 163 00:07:30,543 --> 00:07:32,869 ‫سلام هابی،ممنون که اومدی. 164 00:07:32,881 --> 00:07:35,030 ‫خوبه که شمارو میبینم، ‫زمان خیلی زیادی گذشته. 165 00:07:35,054 --> 00:07:38,476 ‫لِزلی چطوره؟ ‫اون هنوز ... 166 00:07:39,144 --> 00:07:41,376 ‫اوه،سر چی باهم رقابت میکردیم؟ 167 00:07:41,389 --> 00:07:42,776 ‫شورای شهر. 168 00:07:42,796 --> 00:07:45,009 ‫نمیدونم،خیلی خُب،اگه اینطور هستش که میگی. 169 00:07:45,028 --> 00:07:47,548 ‫بذار بهت بگم،من چیزای ‫ خسته کننده یادم نمیمونه. 170 00:07:47,558 --> 00:07:49,618 ‫با تصمیم بر نادیده گرفتن حرفایی که زدی 171 00:07:49,625 --> 00:07:52,315 ‫ما یه شهردار موقت واسه دوماه نیاز داریم. 172 00:07:52,335 --> 00:07:55,229 ‫باتوجه به اسم و رسم خانوادگیت و ‫اینکه چقدر تو شهر محبوب هستی 173 00:07:55,242 --> 00:07:56,935 ‫فکر کردم که شاید علاقمند باشی. 174 00:07:56,948 --> 00:07:58,209 ‫- شهردار؟ ‫- آره. 175 00:07:58,222 --> 00:07:59,889 ‫مرد،خیلی خوش میگذره. 176 00:07:59,904 --> 00:08:01,677 ‫خدای من،ولی فکر نمیکنم بتونم انجامش بدم. 177 00:08:01,684 --> 00:08:05,417 ‫آره،چون من آماده میشم تا به ‫ یه سفر بزرگ فضایی برم. 178 00:08:05,437 --> 00:08:06,631 ‫اونم حتما قراره خیلی باحال باشه. 179 00:08:06,651 --> 00:08:08,708 ‫همه چیز تو زندگی سرگرم کننده‌س،درسته؟ 180 00:08:08,728 --> 00:08:10,228 ‫واقعا همینطوره. 181 00:08:10,249 --> 00:08:12,617 ‫ببینید،این رفیقمون میدونه چی به چیه. 182 00:08:12,637 --> 00:08:13,658 ‫- آره ‫- اینطوری ... 183 00:08:13,683 --> 00:08:15,502 ‫هی بِن،تا حالا تو فضا بودی؟ 184 00:08:15,515 --> 00:08:17,741 ‫باید امتحانش کنی،جدی میگم. 185 00:08:17,763 --> 00:08:20,923 ‫- فکر کنم اون روس ها هم ‫ مشکلی با این نداشته باشن. ‫- واقعا؟ 186 00:08:20,936 --> 00:08:23,076 ‫فقط یه چیز،600 هزار دلار داری؟ 187 00:08:23,095 --> 00:08:24,981 ‫این چیزیه که به عنوان بیعانه نیاز دارن. 188 00:08:25,004 --> 00:08:26,007 ‫اوه. 189 00:08:26,618 --> 00:08:27,386 ‫خُب،نه. 190 00:08:27,398 --> 00:08:28,752 ‫من قبلا تو فضا بودم. 191 00:08:28,771 --> 00:08:31,672 ‫من دومین نفری بودم که تو ماه قدم گذاشت. 192 00:08:31,684 --> 00:08:33,321 ‫باز آدرین،خوشحال شدم از دیدنت. 193 00:08:33,335 --> 00:08:34,243 ‫تلاش خوبی بود. 194 00:08:35,560 --> 00:08:37,723 ‫اون یارو تو داستانِ اسباب بازی ها بود. ‫(اشاره باز لایتیِر) 195 00:08:39,519 --> 00:08:41,450 ‫ما خیلی متاسفیم ران. 196 00:08:41,475 --> 00:08:42,768 ‫شما با هم نزدیک بودین؟ 197 00:08:42,783 --> 00:08:47,656 ‫من به مدت 4 دهه،اولین سه شنبه های هر ماه ‫ پیشِ سالواتور بودم. 198 00:08:48,374 --> 00:08:50,749 ‫هر دفعه همون چیز همیشگی. 199 00:08:50,763 --> 00:08:52,950 ‫بهش 8 دلار دادم. 200 00:08:52,963 --> 00:08:56,787 ‫رو اون صندلی نشستم،سالواتور ‫ همون پیش بند رو بهم بست. 201 00:08:56,800 --> 00:08:59,565 ‫بعدش اون ممکن بود ازم همون ‫ همون چیز همیشگی رو بپرسه. 202 00:09:00,497 --> 00:09:01,895 ‫هیچی. 203 00:09:03,379 --> 00:09:04,828 ‫این عالی بود. 204 00:09:05,356 --> 00:09:08,175 ‫نمیتونم دیگه به تاخیر بندازمش،منو ببخشید. 205 00:09:11,208 --> 00:09:14,315 ‫سه تا از مهمترین آدمای زندگیِ هر مردی 206 00:09:14,327 --> 00:09:18,593 ‫آرایشگرش،قصابش و معشوقش هستن. 207 00:09:20,827 --> 00:09:22,928 ‫من یکی از اونارو از دست دادم. 208 00:09:24,158 --> 00:09:26,459 ‫این یه ده دلاریه سالواتور 209 00:09:29,530 --> 00:09:33,487 ‫همونطور که میدونی من دوست ندارم انعام بدم، ‫پس بقیه‌ش رو از زنت میگیرم. 210 00:09:36,924 --> 00:09:40,491 ‫من یه قرار با سالواتور داشتم که واسه ‫ سه شنبه برنامه ریزی شده بود. 211 00:09:41,188 --> 00:09:42,748 ‫ببین موهام چقدر به هم ریخته. 212 00:09:42,761 --> 00:09:45,506 ‫مگه قرار چی باشم؟ ‫خواننده ی راک؟ 213 00:09:47,515 --> 00:09:50,514 ‫باشه،تام،اونجا محلی هستش که ‫باید باشی،از در جلویی وارد شو. 214 00:09:50,533 --> 00:09:51,787 ‫تد،داریم ضبط میکنیم؟ 215 00:09:51,799 --> 00:09:55,728 ‫فکر کنم،راستش نمیدونم، ‫فقط لطفا مراقب مغازم باشید. 216 00:09:55,747 --> 00:09:57,977 ‫خیلی خُب،همه آماده باشید. 217 00:09:57,985 --> 00:09:58,885 ‫اکشن. 218 00:10:01,907 --> 00:10:02,994 ‫سلام. 219 00:10:03,007 --> 00:10:05,766 ‫دوست دارید تعدادی ‫حلقه ببینید مامور هاوِرفورد؟ 220 00:10:05,786 --> 00:10:06,826 ‫چرا با لهجه میگی؟ 221 00:10:06,846 --> 00:10:08,726 ‫یه داستان واسه گذشته ی شخصیت خودم ساختم. 222 00:10:08,746 --> 00:10:10,466 ‫اون با یه میلیونر فرانسوی ازدواج کرده 223 00:10:10,486 --> 00:10:12,987 ‫اون یه خواهر دوقلویِ درست مثل خودش داره و ... 224 00:10:13,000 --> 00:10:15,928 ‫- لِزلی،تو فقط یه خط دیالوگ داری. ‫- خُب من به نقش خودم متعهد هستم 225 00:10:16,677 --> 00:10:17,944 ‫سلام 226 00:10:17,959 --> 00:10:21,666 ‫دوست دارید که تعدادی ‫جواهر پر زرق و برق ببینید؟ 227 00:10:21,679 --> 00:10:24,663 ‫ما کمیاب ترین الماس های جهان رو داریم. 228 00:10:24,682 --> 00:10:27,675 ‫من اون یکی رو برمیدارم. ‫گرون ترینشون. 229 00:10:27,681 --> 00:10:30,585 ‫زیاد عجله نکن هاورِ کلاهبردار. 230 00:10:32,052 --> 00:10:33,719 ‫اوه،لعنتی. 231 00:10:33,739 --> 00:10:35,839 ‫بگیریدش بچه ها. 232 00:10:36,214 --> 00:10:38,393 ‫ایست،بدلکارِ . 233 00:10:39,311 --> 00:10:40,361 ‫تام. 234 00:10:40,891 --> 00:10:41,861 ‫اکشن. 235 00:10:41,886 --> 00:10:44,212 ‫برید نوکر های من. ‫برید نوکر های من. 236 00:10:44,225 --> 00:10:46,655 ‫بجنگید،بجنگید نوکر های من. 237 00:10:47,390 --> 00:10:49,317 ‫فوکوس رو تغییر بده،متمایلش کن به چپ. 238 00:10:49,330 --> 00:10:50,698 ‫نمیدونم اینا یعنی چی. 239 00:10:50,704 --> 00:10:52,765 ‫فقط برو به طرف راست،برو زیر ... 240 00:10:52,790 --> 00:10:54,111 ‫بجنبید نوکر های من. 241 00:10:54,518 --> 00:10:56,058 ‫اوه،خودشه. 242 00:10:56,070 --> 00:10:57,918 ‫اوه،کله گنده رو میخوای؟ 243 00:10:57,940 --> 00:10:59,607 ‫این چیزیه که میخوای،کله گُنده رو میخوای؟ 244 00:11:08,459 --> 00:11:12,045 ‫لوسی،ماموریت تو،که بهتره قبولش کنی 245 00:11:12,065 --> 00:11:13,619 ‫اینه که باهام ازدواج کنی. 246 00:11:13,638 --> 00:11:17,148 ‫و کات،اوه خدای من،تام،شگفت انگیز بود. 247 00:11:17,161 --> 00:11:19,613 ‫نه،نبود،شما ویترین منو نابود کردید. 248 00:11:19,626 --> 00:11:21,609 ‫هی،این فیلمسازیه دیگه تد. 249 00:11:21,622 --> 00:11:23,772 ‫خودت خطراتشو میدونی. ‫همه برید تو وَن. 250 00:11:23,791 --> 00:11:25,411 ‫میریم مکان بعدی. 251 00:11:25,825 --> 00:11:27,118 ‫تو باید انجامش بدی. 252 00:11:27,131 --> 00:11:28,978 ‫تو شهردار فوق العاده ای میشی. 253 00:11:28,991 --> 00:11:31,864 ‫راستش تو بهتره رئیس جمهور کل کهکشان بشی. 254 00:11:31,871 --> 00:11:32,884 ‫اوه. 255 00:11:32,904 --> 00:11:36,202 ‫میدونید،من واقعا ممکنه شهردارِ ‫فوق العاده ای بشم. 256 00:11:36,214 --> 00:11:38,485 ‫ولی متاسفانه نمیتونم. 257 00:11:38,504 --> 00:11:40,545 ‫چون من فقط 27 سالمه. 258 00:11:40,567 --> 00:11:43,681 ‫واقعا؟پس تو دهه ی 90 متولد شدی؟ 259 00:11:44,293 --> 00:11:45,482 ‫اوه،اهممم 260 00:11:45,507 --> 00:11:48,276 ‫چه پیشنهاد دوست داشتنی ای. ‫ولی فکر نمیکنم. 261 00:11:48,301 --> 00:11:53,260 ‫میدونید،من مشغول تمرین و کار های ‫دیگه‌ ی دوتا بچه ی افتضاح خودم هستم. 262 00:11:53,326 --> 00:11:55,526 ‫فکر نمیکنم وقت داشته باشم شهردار باشم. 263 00:11:55,532 --> 00:11:58,486 ‫اوه،اوه،اوه،اوه،اوه،اوه،اوه،اوه،اوه،اوه 264 00:11:58,505 --> 00:12:00,352 ‫صبر کنید،من جان مِیر میشم. ‫(mayor و mayer ‫رو اشتباه گرفته) 265 00:12:00,365 --> 00:12:01,032 ‫دوباره. 266 00:12:02,630 --> 00:12:04,900 ‫بابایی،یکی ماشینتو آتیش زده. 267 00:12:04,912 --> 00:12:07,360 ‫چون تو خیلی طولش دادی و منم حوصلم سر رفت. 268 00:12:08,080 --> 00:12:09,867 ‫پول لطفا. 269 00:12:09,880 --> 00:12:12,180 ‫اوه،نه،نه،پولی در کار نیست. 270 00:12:12,200 --> 00:12:14,660 ‫اوه،اشتباه از من بود،مشکلی نیست. 271 00:12:14,673 --> 00:12:16,233 ‫- اوه،باشه ‫- مشکلی نیست 272 00:12:16,240 --> 00:12:19,453 ‫- من این دفتر رو نابود میکنم ‫- هی 273 00:12:21,797 --> 00:12:24,504 ‫پول لطفا. 274 00:12:24,524 --> 00:12:25,590 ‫پول لطفا. 275 00:12:25,608 --> 00:12:26,935 ‫پولم لطفا. 276 00:12:26,947 --> 00:12:30,050 ‫بِن،بهش پول بده،اینطوری راحت تره. 277 00:12:30,611 --> 00:12:32,869 ‫باید بگم،آقای دوش 278 00:12:32,894 --> 00:12:35,414 ‫من شک دارم که علاقه ی تو واقعی باشه. 279 00:12:35,427 --> 00:12:39,360 ‫درک میکنم،خبر شوکه ‫کننده ی صبح در مورد شهردار. 280 00:12:39,366 --> 00:12:40,493 ‫ولی خوب فکراتو بکن. 281 00:12:40,512 --> 00:12:43,646 ‫من تو دانشگاه نورت وسترن درس خوندم ‫و تو دوتا کمپین سیاسی کار کردم. 282 00:12:43,652 --> 00:12:46,407 ‫و تمام وقتمو در ارتباط با عموم سپری کردم. 283 00:12:46,427 --> 00:12:47,760 ‫راستش این نکته ی خوبیه. 284 00:12:47,774 --> 00:12:50,427 ‫من میتونم کارهای خوبی واسه شهر بکنم. 285 00:12:50,433 --> 00:12:54,000 ‫و یه سری کارهای چِندش آور ‫با اون اَنترن های شهرداری. 286 00:12:56,362 --> 00:12:58,898 ‫باشه،خُب،ممنون که اومدی. 287 00:12:58,911 --> 00:13:02,138 ‫- خیلی خُب بی،بهم خبر بده ‫- آره 288 00:13:02,151 --> 00:13:04,658 ‫اوه،فکر کنم آدم خودمونو پیدا کردیم. 289 00:13:04,671 --> 00:13:06,178 ‫بجنب،فکر کن. 290 00:13:06,190 --> 00:13:07,530 ‫باید یکی باشه. 291 00:13:07,549 --> 00:13:10,131 ‫خیلی خُب،بِن،خودت میدونی که من ‫تورو حقیر میشمرم 292 00:13:10,146 --> 00:13:13,146 ‫و میخوام که تو و تمام آدمای ‫ زمین ذلیل بشید،درسته؟ 293 00:13:13,159 --> 00:13:15,331 ‫- البته ‫- تو باید شهردار بشی. 294 00:13:15,348 --> 00:13:18,155 ‫تو بهترین آدم واسه این کار هستی و حقته. 295 00:13:18,168 --> 00:13:19,795 ‫به اضافه ی اینکه این مسئله .‫ممکنه خاطرات شهر یخی رو پا کنه ‫(اشاره به گند کاری گذشته ی بِن در زمان شهردار بودن) 296 00:13:19,816 --> 00:13:22,336 ‫تورو از زمان 18 سالگیت داره عذاب میده. 297 00:13:22,349 --> 00:13:26,844 ‫و اگه شهردار پاونی بشی،میتونی همه ی اون ‫ چیزارو یبار برای همیشه پشت سر بذاری. 298 00:13:27,512 --> 00:13:30,699 ‫اوه،خوب بودن باعث میشه حس افتضاحی ‫بهم دست بده. 299 00:13:30,712 --> 00:13:33,244 ‫- دفترِ کیرخواریِ من ‫- چی؟ 300 00:13:33,264 --> 00:13:36,773 ‫من قراره دفترِ شهرداری رو ‫به دفتر کیر خواری تغییر بدم. 301 00:13:36,798 --> 00:13:37,644 ‫بوم. 302 00:13:37,664 --> 00:13:39,864 ‫یه ثانیه قبل به ذهنم رسید، ‫باید میومدم میگفتم. 303 00:13:39,881 --> 00:13:41,444 ‫- باید میومدی؟ ‫- باید میومدم 304 00:13:42,421 --> 00:13:43,841 ‫ناراحت نباش سوانسون. 305 00:13:43,860 --> 00:13:45,681 ‫همونطور که گفتی مرگ،طبیعیه. 306 00:13:45,687 --> 00:13:48,227 ‫و سال یه زندگی خوب و بلند داشت. 307 00:13:48,246 --> 00:13:50,139 ‫ولی خیلی چیزا داره تغییر میکنه. 308 00:13:50,690 --> 00:13:53,090 ‫منم هیچوقت طرفدار تغییر نبودم. 309 00:13:53,110 --> 00:13:57,085 ‫سالواتور یه چیز ثابت تو زندگی من بود. 310 00:13:57,098 --> 00:14:01,080 ‫با توجه به تجربه ی من،تنها چیزِ ‫ ثابت تو زندگی "تغییر" هست. 311 00:14:01,087 --> 00:14:02,482 ‫اوه،لعنتی. 312 00:14:02,869 --> 00:14:04,461 ‫خوشحال شدم که میبینمت ران. 313 00:14:05,118 --> 00:14:07,218 ‫نتونستم نشنیده بگیرم. 314 00:14:07,231 --> 00:14:09,175 ‫به خاطر فقدانت متاسفم. 315 00:14:09,188 --> 00:14:11,015 ‫هر دفعه ی که یه رفیقی رو از دست میدیم 316 00:14:11,027 --> 00:14:14,303 ‫نورِ فانوسِ جمعمون کم نور تر میشه. 317 00:14:14,316 --> 00:14:16,649 ‫هی،تو خیلی آشنا به نظر میای،قبلا همدیگرو دیدیم؟ 318 00:14:16,662 --> 00:14:20,616 ‫اوه،مطمئنم که روحمون تو این زندگی یا ‫یا یه زندگی دیگه باهم برخودی داشتن. 319 00:14:20,629 --> 00:14:21,716 ‫نه،اینطور نیست. 320 00:14:21,735 --> 00:14:23,316 ‫تو در لیگ فریزبی گلف بودی؟ 321 00:14:23,336 --> 00:14:26,058 ‫اوه،آره،من واسه سوپر اسپینر ها بازی میکردم. 322 00:14:26,077 --> 00:14:27,452 ‫اوه،من تو تیم قهرمانان فریزبی هستم. 323 00:14:27,471 --> 00:14:29,219 ‫- اوه،خوبه ‫- رو خودمون اسم گذاشتم. 324 00:14:29,225 --> 00:14:31,483 ‫اندرو،با این مرد حرف نزن. 325 00:14:31,491 --> 00:14:33,792 ‫اون بدترین انسان روی زمینه. 326 00:14:33,812 --> 00:14:35,310 ‫اوه،بیخیال. 327 00:14:35,324 --> 00:14:37,471 ‫مرگ باعث میشه هممون برادر باشیم. 328 00:14:37,490 --> 00:14:41,893 ‫من همیشه به این نتیجه رسیدم که وقتی ‫ روحم از غمِ فقدان رنج میکشه 329 00:14:41,912 --> 00:14:44,468 ‫بهترین راه،رفتن سراغ بینش شرقی هست. 330 00:14:44,481 --> 00:14:47,366 ‫این مال جزیره ی "آیل" در اسکاتلند هست. 331 00:14:47,751 --> 00:14:50,244 ‫شرقی ترین نقطه ای که میتونه بینش من بره. 332 00:14:50,257 --> 00:14:52,948 ‫سوانسون،این کابوی خوشتیپ 333 00:14:52,961 --> 00:14:55,834 ‫شاید در مورد تغییر جهت به شرق راست میگه. 334 00:14:55,847 --> 00:14:57,448 ‫من یه ایده دارم. 335 00:14:57,469 --> 00:14:58,580 ‫بهم اعتماد داری؟ 336 00:14:59,431 --> 00:15:01,615 ‫- موهای تورو کی میزنه؟ ‫- هیشکی 337 00:15:01,640 --> 00:15:07,019 ‫هر وقت موهام حس کنن که به آخر ‫سفرشون رسیدن،خودشون میریزن. 338 00:15:07,031 --> 00:15:09,279 ‫خیلی ازت متنفرم. 339 00:15:10,114 --> 00:15:12,041 ‫و من عاشقتم برادر. 340 00:15:13,733 --> 00:15:16,126 ‫من واقعا خوشحالم که امروز اینجا بودی ‫ تا بهم تو همه ی اینا کمک کنی. 341 00:15:16,146 --> 00:15:17,607 ‫تو همیشه واسه کمک بهم حاضر بودی. 342 00:15:18,123 --> 00:15:20,904 ‫حدس میزنم میخوام بگم که تو خیلی باحالی. 343 00:15:20,910 --> 00:15:23,210 ‫باحالم؟باحالم. 344 00:15:23,235 --> 00:15:24,691 ‫من یه زن باحالم. 345 00:15:24,704 --> 00:15:27,084 ‫- هی،وقت پیتزاست ‫- و دیگه این عنوان رو از دست دادی. 346 00:15:27,104 --> 00:15:28,191 ‫نه! 347 00:15:28,210 --> 00:15:29,678 ‫هی،لوسی اونجاست. 348 00:15:31,784 --> 00:15:33,037 ‫هی عزیزم. 349 00:15:33,745 --> 00:15:35,054 ‫ما بیخیال میشیم،همش اشتباهه. 350 00:15:35,067 --> 00:15:36,643 ‫اوه،نه،جدی؟ 351 00:15:36,656 --> 00:15:38,143 ‫بخاطر اینه که من گفتم وقت پیتزاست؟ 352 00:15:38,163 --> 00:15:39,763 ‫نه،اون تاثیری نداشت. 353 00:15:39,776 --> 00:15:40,776 ‫چه اتفاقی داره میفته؟ 354 00:15:40,789 --> 00:15:44,362 ‫جان راپیو رو پیدا کن و ‫ این سه تا چیز رو بگیر. 355 00:15:44,902 --> 00:15:46,998 ‫و 30 دقیقه ی دیگه تو ‫ لانژِ اسنیک‌هول بیا به دیدنم. (لانژ:مکانی دنج که ممکن نوشیدنی و غذا هم سرو شود) 356 00:15:47,018 --> 00:15:48,031 ‫اصلا نمیدونم چه اتفاقی داره میفته. 357 00:15:48,647 --> 00:15:50,300 ‫و خیلی میترسم که همه چی بهم بریزه. 358 00:15:50,313 --> 00:15:51,827 ‫ولی الان واقعا شبیه جیمز باند شدی. 359 00:15:51,832 --> 00:15:53,026 ‫- برو ‫- باشه 360 00:15:55,109 --> 00:15:57,367 ‫تامی تی،ما همه ی چیزایی ‫که خواسته بودی رو آوردیم. 361 00:15:58,067 --> 00:15:59,314 ‫من که کاندوم طعم دار نخواستم. 362 00:15:59,320 --> 00:16:01,086 ‫نه،نه،نه،خودم هواتو داشتم. 363 00:16:01,099 --> 00:16:03,657 ‫ببین،دخترا وقتی ازشون خواستگاری ‫ کنی بدجوری حشری میشن. 364 00:16:03,670 --> 00:16:06,828 ‫- واسه اینه که همیشه اینکارو میکنم. ‫- باشه،چیکار میکنیم؟ 365 00:16:06,841 --> 00:16:08,941 ‫صدها نفر منتظر ما هستن. 366 00:16:08,953 --> 00:16:11,128 ‫وقتی واسه توضیح نیست لِز، ‫ولی نگران نباش،من یه نقشه دارم. 367 00:16:11,134 --> 00:16:12,969 ‫باشه،من میرم. 368 00:16:13,449 --> 00:16:14,677 ‫موفق باشی. 369 00:16:17,067 --> 00:16:18,734 ‫میخوای مخفی بشی و خواستگاری رو ببینی؟ 370 00:16:18,755 --> 00:16:21,462 ‫آره،آره،البته،باشه،من جا هم انتخاب کردم. 371 00:16:21,475 --> 00:16:24,202 ‫- منو دنبال نکن ‫- ولی میکنم. 372 00:16:25,396 --> 00:16:27,545 ‫باورم نمیشه قراره شهردار بشم. 373 00:16:27,558 --> 00:16:29,622 ‫منم باورم نمیشه که قراره ثبتش کنم. 374 00:16:29,634 --> 00:16:31,412 ‫باشه،ببین،درست اینجارو امضا کن. 375 00:16:31,417 --> 00:16:34,574 ‫و بعد میتونیم کارای ثبتی رو انجامش بدیم. 376 00:16:37,748 --> 00:16:40,676 ‫میدونی چیه؟ ‫نه،من نمیخوام اینکارو بکنم. 377 00:16:40,688 --> 00:16:41,636 ‫چرا؟ 378 00:16:41,647 --> 00:16:45,945 ‫من کلی تلاش کردم تا قضیه ی ‫شهر یخی رو فراموش کنم،ولی 379 00:16:45,970 --> 00:16:48,683 ‫جزوی از زندگی منه،منظورم اینه، ‫منو به این مسیر آورد 380 00:16:48,695 --> 00:16:52,288 ‫به طرف پاونی راهنماییم کرد،به شغلم،لِزلی. 381 00:16:52,294 --> 00:16:54,214 ‫منظورم اینه،کی میدونه اگه اون ‫قضیه اتفاق نمیفتاد الان کجا بودم؟ 382 00:16:54,228 --> 00:16:58,894 ‫من خوشم میاد از اینکه قضیه ی شهر یخی اتفاق افتاد ‫و نمیخوام پاکش کنم. 383 00:16:58,913 --> 00:17:01,549 ‫باشه،من به حرفایی که زدی گوش نمیدادم. 384 00:17:01,563 --> 00:17:04,546 ‫ولی کی قراره واسه دوماه آینده شهردار بشه بِن؟ 385 00:17:10,631 --> 00:17:12,384 ‫گَری گرگیچ. 386 00:17:12,400 --> 00:17:15,201 ‫چطوره که تو شهردار بعدی پاونی ‫ از ایالت ایندیانا بشی؟ 387 00:17:16,724 --> 00:17:18,257 ‫نه! 388 00:17:21,631 --> 00:17:22,831 ‫قضیه چیه؟ 389 00:17:22,850 --> 00:17:25,136 ‫لانژِ اسنیک‌هول جایی بود که ‫ اولین بار همدیگرو ملاقات کردیم. 390 00:17:25,149 --> 00:17:29,559 ‫تو قرار اولمون من بهت ‫یه گل مروارید مثل این دادم. 391 00:17:29,573 --> 00:17:32,139 ‫و بعدش دیر وقت تو غذاخوری جی‌جی ‫ پنکیک خوردیم. 392 00:17:32,152 --> 00:17:34,741 ‫و وقتی اونجا بودیم ‫و کارت های بازی بیرون آوردم. 393 00:17:34,754 --> 00:17:38,353 ‫و سعی کردم یه حقه ی جادویی که از ‫دیوید بلِین یاد گرفته بودم نشون بدم. ‫(تردست مشهور آمریکایی) 394 00:17:38,373 --> 00:17:40,687 ‫همونطور که انتظار میرفت،نتونستم. 395 00:17:40,700 --> 00:17:43,387 ‫و تو منو مسخره کردی،بیرحمانه. 396 00:17:43,406 --> 00:17:46,180 ‫من مدتی میشه این حقه رو انجام ندادم ولی ‫فکر کنم آماده ی انجامش هستم. 397 00:17:46,192 --> 00:17:47,456 ‫یه کارت بردار. 398 00:17:48,491 --> 00:17:50,928 ‫نه،نه،نه،نه،یکم به طرف چپ. 399 00:17:51,374 --> 00:17:53,064 ‫خودشه 400 00:17:59,770 --> 00:18:01,090 ‫- آره! ‫- واقعا؟ 401 00:18:01,102 --> 00:18:02,643 ‫آره 402 00:18:02,663 --> 00:18:05,157 ‫اوه خدای من،خیلی دوست داشتنی بود. 403 00:18:05,961 --> 00:18:07,596 ‫واقعا همینطور بود. 404 00:18:07,609 --> 00:18:08,817 ‫خُب داستان تو چیه؟ 405 00:18:08,836 --> 00:18:10,528 ‫منظورم اینه،چطور ازدواج کردی؟ 406 00:18:10,541 --> 00:18:12,587 ‫بی بندو باری هم داری؟ ‫تو اون حالت بی ادبانه هستی؟ 407 00:18:12,593 --> 00:18:15,866 ‫- چرا اینطوری هستی؟ ‫- قرص،عزیزم 408 00:18:17,105 --> 00:18:18,425 ‫دانا،این دیوونگیه. 409 00:18:18,444 --> 00:18:20,442 ‫تایفون هنرمندِ سرِ آدماست. 410 00:18:20,455 --> 00:18:21,802 ‫اینم بوم نقاشی اونه. 411 00:18:21,815 --> 00:18:23,876 ‫فقط گوش کن،قراره موهای اون مرد رو بزنی 412 00:18:23,896 --> 00:18:25,809 ‫و قراره 8 دلار پول بگیری. 413 00:18:25,828 --> 00:18:27,221 ‫4 دقیقه زمانت رو میگیره. 414 00:18:27,234 --> 00:18:29,991 ‫پس خفه شو و کاری کن اون ‫مرد اینطوری به نظر بیاد. 415 00:18:30,452 --> 00:18:31,862 ‫باشه. 416 00:18:34,543 --> 00:18:38,871 ‫خُب تایفون،واسه سرگرمی ‫ چه کارهایی انجام میدی؟ 417 00:18:38,877 --> 00:18:41,553 ‫من یه اُپرا الکترونیک در مورد ‫ بریتنی مورفی مینویسم. 418 00:18:41,560 --> 00:18:44,467 ‫و دارم واسه نمایش عروسی ‫ دوستم چراغ طراحی میکنم. 419 00:18:44,913 --> 00:18:46,513 ‫دیگه سوالی نیست. 420 00:18:46,526 --> 00:18:48,180 ‫تنها چیزی که میخوام بکنم رقص ـه. 421 00:18:48,192 --> 00:18:51,781 ‫به جز اینکه تمام کلاب ها این روزا ‫پر از آشغال های اروپایی شده. 422 00:18:52,527 --> 00:18:55,264 ‫"آشغال ِاروپایی" خوشم اومد. 423 00:18:55,284 --> 00:18:57,124 ‫واقعا یه قاره ی آشغال ـه. 424 00:18:57,137 --> 00:19:01,229 ‫آره،من ماه میِ گذشته بدترین ‫اوقاتم رو تو برلین گذروندم. 425 00:19:01,242 --> 00:19:02,821 ‫همه روی دوچرخه های احمقانه بودن. 426 00:19:02,833 --> 00:19:04,014 ‫منم اینطور بودم : "ایش" 427 00:19:06,034 --> 00:19:09,221 ‫لطفا بیشتر در مورد ‫تنفر از اروپا و دوچرخه ها بگو. 428 00:19:11,140 --> 00:19:12,553 ‫در مورد چیزایی که قراره بشنوی متاسفم. 429 00:19:12,566 --> 00:19:14,719 ‫من تازه فهمیدم که لوسی از اون ‫چیزای زرق و برق دار خوشش نمیاد. 430 00:19:14,732 --> 00:19:16,346 ‫این راهِ ورود به قلبش نیست. 431 00:19:16,359 --> 00:19:18,325 ‫صادقانه بگم،هنوز در ‫تعجبم چرا منو دوست داره. 432 00:19:18,331 --> 00:19:20,364 ‫نه،در مورد تغییر نقشه حق با تو بود. 433 00:19:20,376 --> 00:19:22,027 ‫عالی و زیبا بود. 434 00:19:22,038 --> 00:19:25,768 ‫هنوز یه جشن بزرگ در انتظار تو و نامزدت هست. 435 00:19:26,512 --> 00:19:28,977 ‫فکر کنم لوسی بخواهد فقط دوتامون باشیم. 436 00:19:28,990 --> 00:19:30,450 ‫بعدا میبینمت جنیفر نوپِز. 437 00:19:30,462 --> 00:19:32,557 ‫بعدا میبینمت،تامی آبمیوه ای. 438 00:19:32,569 --> 00:19:33,955 ‫هی،بد نبود. 439 00:19:37,209 --> 00:19:38,549 ‫سلام عزیزم. 440 00:19:38,561 --> 00:19:39,849 ‫تام نامزد کرد. 441 00:19:39,868 --> 00:19:41,579 ‫اوه،خیلی عالیه. 442 00:19:41,987 --> 00:19:43,107 ‫خبرای خوبِ بیشتر. 443 00:19:43,126 --> 00:19:45,639 ‫من بلاخره یکی رو واسه شهردار شدن پیدا کردم. 444 00:19:45,658 --> 00:19:46,345 ‫گَری. 445 00:19:46,357 --> 00:19:48,565 ‫اوه،خیلی خوشحالم که داریم از اینجا میریم. 446 00:19:48,588 --> 00:19:50,362 ‫صبرکن،میدونی چیه؟ 447 00:19:50,375 --> 00:19:52,140 ‫من یه ایده ی عالی دارم. 448 00:19:52,759 --> 00:19:54,606 ‫داره تموم میشه. 449 00:19:54,619 --> 00:19:58,618 ‫اوه،ایان،خیلی ممنون،خیلی عالیه، ‫حالا بندازش دور. 450 00:19:58,643 --> 00:20:00,543 ‫یکی جدیدشو تا 20 دقیقه ی دیگه لازم دارم. 451 00:20:00,555 --> 00:20:01,296 ‫اوه 452 00:20:01,315 --> 00:20:04,591 ‫ببین،اگه نمیخواستی 7 روزِ هفته 24 ساعته ‫در مواقع اورژانشی در دسترس باشی 453 00:20:04,604 --> 00:20:07,612 ‫پس اونوقت نباید وارد دنیای ‫پر خطر بنر سازی میشدی. 454 00:20:08,959 --> 00:20:11,618 ‫- اینا واسه چیه؟ ‫- خواهید دید. 455 00:20:12,515 --> 00:20:15,997 ‫خُب،باید بگم خیلی خوش گذشت. 456 00:20:18,743 --> 00:20:19,950 ‫چه خبره؟ 457 00:20:20,548 --> 00:20:22,595 ‫مراسم تحليف مبارک رفیق. 458 00:20:22,617 --> 00:20:24,831 ‫اوه،یا مسیح،لِزلی. 459 00:20:47,431 --> 00:20:50,749 ‫فوت شدن شهردارگاندرسون دوست داشتنی 460 00:20:50,774 --> 00:20:52,810 ‫پایان یه عصر بود. 461 00:20:52,835 --> 00:20:57,120 ‫ولی ما قراره یه فصل جدید در ‫تاریخ پاونی رو شروع کنیم. 462 00:20:57,133 --> 00:21:01,973 ‫خانوم ها و آقایون،شهردار جدید ‫ شهر بزرگ پاونیِ ایالت ایندیانا 463 00:21:01,992 --> 00:21:03,550 ‫گَری گرگیچ. 464 00:21:04,728 --> 00:21:06,110 ‫میخوام بگم 465 00:21:15,180 --> 00:21:16,710 ‫دارم پرواز میکنم. 466 00:21:16,734 --> 00:21:24,693 ‫«تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v 467 00:21:24,926 --> 00:21:30,598 ‫سی نما، مرجع دانلود فیلم و سریال [30nama.com]