1 00:00:00,000 --> 00:00:01,400 ‫‫‫سی نما تقدیم می‌کند [30nama.com] 2 00:00:01,461 --> 00:00:03,375 ‫ما باید برنامه رو از همون اولش مرور کنیم. 3 00:00:03,398 --> 00:00:05,000 ‫- بیاین در مورد این شغل حرف بزنیم. ‫- اوه،صحبت در مورد شغل! 4 00:00:05,023 --> 00:00:09,195 ‫یکی از 5 نوع صحبت مورد علاقه ی منه درکنار ‫ صحبت با بالش،دخترا،صحبت واقعی و صحبت های تِد. 5 00:00:09,218 --> 00:00:10,781 ‫چرا بارونی پوشیدی؟ 6 00:00:10,796 --> 00:00:14,257 ‫اوه،چون هر سطحی تو خونه ی شما چسبنده‌س. 7 00:00:14,273 --> 00:00:17,531 ‫دفعه ی قبل که اینجا بودم،دیدم ‫یه مداد شمعی آب شده رو ژاکتم هست. 8 00:00:17,546 --> 00:00:20,655 ‫خیلی خُب،من فردا با گریزل ‫کنفرانس خبری دارم. 9 00:00:20,678 --> 00:00:22,682 ‫از الان تا اون موقع کلی ‫کارِ برنامه ریزی شده دارم. 10 00:00:22,689 --> 00:00:27,103 ‫به نظر باید بیخیال پُخت پای و ‫مراسم پرتاب کدوتنبل بشیم. 11 00:00:27,408 --> 00:00:29,400 ‫اوه،واقعا باید بیخیال اون بشیم؟ 12 00:00:29,408 --> 00:00:31,947 ‫من عاشق اینم که پرواز اون ‫ کدوتنبل هارو تو آسمون ببینم. 13 00:00:31,970 --> 00:00:33,525 ‫من یه جورایی فرودشونو دوست دارم. 14 00:00:33,540 --> 00:00:35,017 ‫منم همینطور. 15 00:00:35,039 --> 00:00:39,837 ‫باشه،منو ببخشید،ولی من باید ‫برگردم شهر،جایی که اتفاقات میفته. 16 00:00:39,845 --> 00:00:42,861 ‫باشه،این کمپین باید خیلی جدی شروع بشه. 17 00:00:42,876 --> 00:00:46,001 ‫اوضاع قراره واقعا سخت بشه. ‫لِزلی،آماده ای؟ 18 00:00:46,016 --> 00:00:47,048 ‫- من لِزلی؟ ‫- آره 19 00:00:47,063 --> 00:00:51,110 ‫خُب،من قبلا خودم داوطلب بودم،پس فکر کنم ‫میتونم از پس همسرِ داوطلب بودن بربیام. 20 00:00:51,133 --> 00:00:52,735 ‫من از تمام مشکلات خبر دارم. 21 00:00:52,743 --> 00:00:54,227 ‫ببین،مشکل همینه. 22 00:00:54,243 --> 00:00:56,931 ‫همسرش بودن،مثل اینه که میدان مین باشی. 23 00:00:56,946 --> 00:00:59,502 ‫اگه دینگ دانگ کنی به پرچم سینه میزنم روت و 24 00:00:59,509 --> 00:01:01,044 ‫یکم والیوم میریزم تو حلقت، 25 00:01:01,059 --> 00:01:04,015 ‫و میندازمت اون طرف جایگاه،جایی ‫که خیلی با صحنه فاصله داری. 26 00:01:04,038 --> 00:01:06,863 ‫عقل کل ها مردم رو میترسونن. 27 00:01:06,874 --> 00:01:08,609 ‫من فکر میکنم داری رای دهنده ها ‫رو دست کم میگیری. 28 00:01:10,587 --> 00:01:13,188 ‫فکر نمیکنم این امکان داشته باشه. 29 00:01:14,623 --> 00:01:16,510 ‫استفان،مواظب باش. 30 00:01:19,179 --> 00:01:20,179 ‫بارونی. 31 00:01:20,431 --> 00:01:30,708 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 32 00:01:30,732 --> 00:01:40,632 ‫«تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v 33 00:01:40,709 --> 00:01:43,076 ‫میدونم که معمولا از موسسات متنفری. 34 00:01:43,099 --> 00:01:45,670 ‫ولی این یکی رو فکر کنم دوست داشته باشی. 35 00:01:45,678 --> 00:01:47,781 ‫ما مردمی که نمیدونن چیکار کنن رو میبریم، 36 00:01:47,787 --> 00:01:50,835 ‫و بعد اونارو میذاریم سر ‫شغل های باحال در سراسر دنیا. 37 00:01:50,850 --> 00:01:52,351 ‫و من چند ماه دیگه شروع میکنم. 38 00:01:52,366 --> 00:01:57,843 ‫خُب،من فکر میکردم بری سراغ شغل های ‫ باوقار تر مثل سنگبری و یا الوار بُری. 39 00:01:57,865 --> 00:02:00,210 ‫ولی از کار دولتی خارج شدی، 40 00:02:00,217 --> 00:02:01,874 ‫و این یعنی قدم گذاشتن تو راه درست. 41 00:02:01,896 --> 00:02:04,377 ‫این قطعا همون شغلی هست که میخواستم ... 42 00:02:06,068 --> 00:02:09,907 ‫ولی به این معنی هست که باید بریم واشینگتون. 43 00:02:10,408 --> 00:02:11,697 ‫خُب، 44 00:02:12,628 --> 00:02:14,674 ‫پس خوش به حالت. 45 00:02:14,699 --> 00:02:18,813 ‫اگه میخوای بری،فکر کنم بهتره اون ‫کلید یدکی خونه ی منو برگردونی. 46 00:02:19,375 --> 00:02:24,239 ‫همونی که وقتی سالها پیش دستیارم بودی ‫برای مواقع ضروری بهت داده بودم. 47 00:02:24,296 --> 00:02:25,737 ‫باشه. 48 00:02:25,762 --> 00:02:27,227 ‫صحبت خوبی بود. 49 00:02:30,964 --> 00:02:34,700 ‫این محله برای سالها رها شده بود. 50 00:02:34,756 --> 00:02:37,341 ‫ولی الان،به لطف دفتر های مرکزی گریزل 51 00:02:37,520 --> 00:02:42,386 ‫این منطقه بزودی تبدیل به قطب ابداعات ‫برای دهه های آینده میشه. 52 00:02:42,440 --> 00:02:43,346 ‫آقای وایِت. 53 00:02:43,359 --> 00:02:45,325 ‫کمپین انتخاباتی شما یه برنامه منتشر کرده، 54 00:02:45,340 --> 00:02:47,974 ‫و به نظر میرسه همسرتون ‫داره بیخیال مراسم"پای مِری" میشه. 55 00:02:47,989 --> 00:02:48,981 ‫میشه توضیح بدید؟ 56 00:02:48,996 --> 00:02:51,685 ‫ "پای مِری" یه سنت در ‫ بخش جنوبی ایندیانا هستش، 57 00:02:51,700 --> 00:02:55,857 ‫که همسران داوطلبان کنگره در مسابقه ی ‫پخت پای به مصاف هم میرن. 58 00:02:55,872 --> 00:02:59,609 ‫برنده ی آخرین مسابقه، ‫کیکِ میوه ایِ خامه ایِ جون هارتول بود. 59 00:02:59,634 --> 00:03:03,038 ‫بازنده ی مسابقه ی آخر،همه ی زنان بودن. 60 00:03:03,063 --> 00:03:06,791 ‫لِزلی به اولین همسرِ داوطلبی تبدیل میشه ‫ که تو "پای مِری" شرکت نمیکنه. 61 00:03:06,816 --> 00:03:09,496 ‫چه نوع بیانیه ای واسه بیخیال شدن ‫ این مسابقه منتشر میکنید؟ 62 00:03:09,511 --> 00:03:11,420 ‫من هیچ بیانیه ای نمیدم. 63 00:03:11,443 --> 00:03:13,521 ‫ما فقط روی مسائل بزرگتر تمرکز داریم. 64 00:03:13,536 --> 00:03:18,092 ‫مثل همین پروژه ی ‫150 میلیون دلاری احیای اینجا. 65 00:03:18,107 --> 00:03:20,115 ‫ببخشید،من باید رد بشم،ببخشید،معذرت میخوام. 66 00:03:20,130 --> 00:03:21,224 ‫مایک پترسون هستم. 67 00:03:21,240 --> 00:03:24,656 ‫لِزلی تو کاملا شفاف اعلام کردی که ‫خونه داری مهم نیست. 68 00:03:24,672 --> 00:03:26,247 ‫تا حالا واسه بچه هات غذا درست کردی؟ 69 00:03:26,262 --> 00:03:28,645 ‫و اصلا کی الان داره ازشون مراقبت میکنه، 70 00:03:28,668 --> 00:03:30,715 ‫در حالی که هیشکی جز خدا نمیدونه کجا رفتی؟ 71 00:03:30,731 --> 00:03:32,912 ‫در مورد چی حرف میزنی؟ ‫من اینجا جلوت ایستادم. 72 00:03:32,919 --> 00:03:34,655 ‫باشه،سخت نگیر،بیا احساساتی نشیم. 73 00:03:34,663 --> 00:03:36,124 ‫باشه،ما باید بریم. 74 00:03:36,139 --> 00:03:39,342 ‫خوب،همتونو تو آدرس خودم ملاقات میکنیم. ‫از همتون ممنونم که اومدید. 75 00:03:39,365 --> 00:03:43,201 ‫دیگه مخالف کدوم سننت ها هستی لِزلی؟ ‫بیسبال؟بغل کردن بچه هات؟ 76 00:03:43,224 --> 00:03:44,965 ‫اون مدل مو هزینه‌ش چقدر شده؟ 77 00:03:44,981 --> 00:03:46,981 ‫بهت هیچ ربطی نداره،و ممنون که توجه کردی. 78 00:03:47,729 --> 00:03:50,951 ‫میز من همیشه درست همینجا بود. 79 00:03:50,970 --> 00:03:52,936 ‫- چقدر پوله؟ ‫- پول نیست. 80 00:03:52,961 --> 00:03:55,788 ‫بهت که گفتم کلید ران ـه. ‫سال ها قبل اینجا قایمش کردم. 81 00:03:56,265 --> 00:03:57,374 ‫اوه،صبر کن. 82 00:03:57,389 --> 00:04:01,455 ‫نه،کلید نیست،یه بلیط سینما ‫ و 4 تا دندون هست. 83 00:04:01,470 --> 00:04:05,087 ‫"اگه دنبال کلید ران میگردی،من قایمش ‫کردم و تو هیچوقت پیداش نمیکنی" 84 00:04:05,110 --> 00:04:06,493 ‫"از صمیم قلب،آپریل" 85 00:04:06,508 --> 00:04:09,469 ‫- خُب،کجا گذاشتیش؟ ‫- نمیدونم،8 سال پیش بود. 86 00:04:09,492 --> 00:04:13,515 ‫اوه خدای من،کلید خونه ی ران تو ‫ یه ساختمون دولتی گم شده. 87 00:04:13,530 --> 00:04:15,296 ‫- بدترین کابوسه. ‫- گوش کن عزیزم. 88 00:04:15,311 --> 00:04:20,171 ‫تنها کاری که باید بکنیم اینه که یه سگ تربیت ‫ کنیم تا کلید ران رو بوی بکشه و پیدا کنه. 89 00:04:20,193 --> 00:04:20,611 ‫باشه 90 00:04:20,635 --> 00:04:22,635 ‫تنها چیزی که نیاز داریم کلید ران ‫هستش که بتونه بوش کنه. 91 00:04:23,281 --> 00:04:25,367 ‫پس کلید ران رو بده به من،و من ‫میرسونمت به کلید. 92 00:04:27,570 --> 00:04:30,555 ‫"نه،اشتباه میکنی" ‫با مایک پَتِرسون. 93 00:04:30,570 --> 00:04:33,711 ‫به برنامه ی من خوش اومدید، ‫مهمون من جون هارتوِل هستش. 94 00:04:33,727 --> 00:04:36,133 ‫همسر نماینده ی کنگره،پائول هارتوِل. 95 00:04:36,149 --> 00:04:39,180 ‫جون،ما همه میدونیم که ‫همسر بِن وایت منظورش چیه. 96 00:04:39,196 --> 00:04:43,610 ‫با بیخیال شدن "پای مِری"اون میگه ‫زنایی که خانوادشونو دوست دارن احمق اند. 97 00:04:43,625 --> 00:04:46,165 ‫خُب،مایک ما همه انتخابات محدودی داریم. 98 00:04:46,189 --> 00:04:48,548 ‫خانوم نوپ تصمیم گرفته ‫که همشو داشته باشه. 99 00:04:48,567 --> 00:04:50,396 ‫من انتخاب کردم که خانوادم ‫رو در الویت قرار بدم. 100 00:04:50,419 --> 00:04:53,435 ‫خُب،من فقط حدس میزنم،ولی ‫فکر میکنی کارهای لِزلی نوپ 101 00:04:53,450 --> 00:04:56,342 ‫به این معنی هستش که از خانوادش متنفره؟ 102 00:04:56,357 --> 00:05:00,092 ‫خُب،فقط سه ساعت طول کشید تا ‫ حرف جِن درست از آب دربیاد. 103 00:05:00,115 --> 00:05:02,732 ‫من رسما مایه ی حواس پرتی ام. ‫من قراره تو "پای مِری" شرکت کنم. 104 00:05:02,755 --> 00:05:04,655 ‫اینا همشون چرت و پرته،تموم میشه میره. 105 00:05:04,670 --> 00:05:07,304 ‫و پای مِری هم چیز احمقانه و کهنه ای هست. 106 00:05:07,326 --> 00:05:08,795 ‫ولی هرچی بیشتر در این مورد حرف میزنن 107 00:05:08,817 --> 00:05:11,099 ‫کمتر قراره در مورد ‫برنامه ی اقتصادیت صحبت کنن. 108 00:05:11,115 --> 00:05:15,148 ‫در ضمن،من کارم تو درست کردن پای خوبه، ‫پس میبرم،و بعدش میتونم 109 00:05:15,173 --> 00:05:18,454 ‫کتاب آشپزیِ خودم ‫در مورد حقوق زنان رو ترویج بدم. 110 00:05:18,469 --> 00:05:20,376 ‫"رمز و راز زنانه" 111 00:05:20,394 --> 00:05:21,508 ‫همه چی روبه راهه. 112 00:05:21,980 --> 00:05:23,527 ‫من یه جای امن گذاشتمش، 113 00:05:23,550 --> 00:05:27,816 ‫و بعدش واسه اینکه ازش حفاظت کنم، ‫اونو جابه جا کردم و نمیدونم کجا گذاشتمش. 114 00:05:27,831 --> 00:05:28,753 ‫درک میکنم. 115 00:05:28,777 --> 00:05:30,211 ‫عصبانی نشو ران. 116 00:05:30,230 --> 00:05:33,048 ‫.اون خیلی عالی مخفیش کرده 117 00:05:33,073 --> 00:05:34,784 ‫و یه سِری سرنخ به جا گذاشته. 118 00:05:34,799 --> 00:05:39,011 ‫این یه معمایِ سخت با سرنخ های کمه، ‫و منم عاشق معما هستم. 119 00:05:39,018 --> 00:05:42,799 ‫یه یادداشتِ به درد نخور،اینا هم به ‫ نظر دندون انسان ـه،و این چیه؟ 120 00:05:42,815 --> 00:05:44,627 ‫"توایلایت:ماه نو" 121 00:05:44,642 --> 00:05:46,979 ‫یه فیلم ـه،ولی تا حالا ندیدمش. 122 00:05:46,994 --> 00:05:50,073 ‫در مورد گرگینه ها و خون آشام های احمق ‫ و از این جور چیزاس. 123 00:05:50,080 --> 00:05:51,901 ‫دانا از اونجور چیزا خوشش میاد. 124 00:05:51,916 --> 00:05:54,393 ‫شرط میبندم اون بهتر ‫میدونه باید چیکار کنیم. 125 00:05:54,416 --> 00:05:57,430 ‫بلاخره یه شکار که ارزش وقتم رو داره. 126 00:05:57,447 --> 00:05:58,431 ‫پیش به جلو. 127 00:05:59,343 --> 00:06:00,218 ‫باشه. 128 00:06:00,226 --> 00:06:02,874 ‫غذا داده شد،بچه ها به تخت خوابشون ‫ برده شدن،کتاب خونده شد، 129 00:06:02,897 --> 00:06:06,798 ‫یه مشکل بدون هیچ دلیلی پیش اومد،بچه ها ‫دوباره به تخت خوابشون برده شدن 130 00:06:06,813 --> 00:06:10,775 ‫یکیشون مدت کوتاهی اومد بیرون، ‫بعدش دوباره برگشتن به تختشون. 131 00:06:10,790 --> 00:06:11,509 ‫همشون خوابیدن. 132 00:06:11,524 --> 00:06:14,497 ‫باشه،من هر چیزی رو که برای درست ‫ کردن پای نیاز داری رو اینجا آوردم. 133 00:06:14,512 --> 00:06:16,763 ‫من همچنین خامه ی اضافی هم گرفتم. 134 00:06:16,786 --> 00:06:19,903 ‫یکی واسه پخت و پز و یکی ‫واسه اینکه مستقیم بره دهن. 135 00:06:19,911 --> 00:06:21,785 ‫اوه،تو منو خیلی خوب میشناسی. 136 00:06:23,898 --> 00:06:25,436 ‫ممکنه یکی از بچه ها باشه. 137 00:06:26,054 --> 00:06:29,841 ‫سلام لِزلی، الیس یارکتین هستم از ‫موسسه ی زنان ایندیانا. 138 00:06:29,848 --> 00:06:32,310 ‫اوه خدای من،الیس لطفا بیا تو. 139 00:06:32,864 --> 00:06:36,096 ‫صبر کن،اومدی بهم جایزه ی زنِ سال رو بدی؟ 140 00:06:36,111 --> 00:06:39,088 ‫من یه سخنرانی حاضر کردم، دوست داری ببینیش؟ 141 00:06:39,103 --> 00:06:40,872 ‫نه لِزلی،ما خیلی خوشحال شدیم 142 00:06:40,894 --> 00:06:43,470 ‫وقتی فهمیدیم اون مسابقه ی احمقانه ی ‫درست کردن پای رو بیخیال میشی 143 00:06:43,485 --> 00:06:46,261 ‫ولی بهمون خبر رسید که ‫تصمیم گرفتی شرکت کنی. 144 00:06:46,284 --> 00:06:49,646 ‫آره،موافقم که احمقانه‌س، ‫ولی این به خاطر خودم نیست. 145 00:06:49,669 --> 00:06:53,263 ‫بخاطر بن ـه،و اون کارهای خیلی بیشتری ‫نسبت به هارتول واسه زنان خواهد کرد. 146 00:06:53,278 --> 00:06:56,637 ‫خُب،میدونی،یه نبرد رو شکست بخور ولی ‫جنگ اصلی رو برنده شو،روالش اینطوریه. ‫(کنایه از اینکه در نهایت برنده شو) 147 00:06:56,660 --> 00:07:00,591 ‫ببین،پای مِری سنت عقب افتاده ای ‫و زن ازستیزانه ای هست،و اگه شرکت کنی 148 00:07:00,613 --> 00:07:04,216 ‫چاره ای نداریم جز این که در اون رویداد ‫بر علیه تو و بن تظاهرات کنیم. 149 00:07:04,238 --> 00:07:06,171 ‫امیدوارم از پای خوشت بیاد ... 150 00:07:06,195 --> 00:07:07,931 ‫ رو صورتت. 151 00:07:08,514 --> 00:07:10,085 ‫استعاری گفتم. ‫ما متمدنانه عمل میکنیم. 152 00:07:10,108 --> 00:07:14,034 ‫هیچ حامیِ بزرگتری از نوپ در مورد مسائل ‫برابریِ جنسیتی وجود نداره. 153 00:07:14,034 --> 00:07:15,412 ‫و همسرم بِن، 154 00:07:15,435 --> 00:07:18,592 ‫یه قهرمان پیشرو در مورد حقوق زنان هست. 155 00:07:18,615 --> 00:07:20,123 ‫عزیزم،فِر آماده‌س. 156 00:07:20,146 --> 00:07:22,131 ‫زود باش،وقت پخت و پزه ـه. 157 00:07:22,146 --> 00:07:24,066 ‫بابایی پای میخواد. 158 00:07:24,560 --> 00:07:26,161 ‫سلام،بِن وایِت هستم. 159 00:07:28,782 --> 00:07:31,288 ‫ما یه سِری سرنخ کوچیک داریم. 160 00:07:31,303 --> 00:07:32,636 ‫یکیشون این بلیط ـه. 161 00:07:32,656 --> 00:07:35,578 ‫این فیلم رو در مورد خون آشام ها ‫ و اینجور چیزا دیدی؟ 162 00:07:35,586 --> 00:07:38,578 ‫"ماه نو"؟ ‫آرهدیدمش،همراه آپریل. 163 00:07:38,594 --> 00:07:41,612 ‫اون،اونقدر تحت تاثیر قرص های مسکن ‫بخاطر کشیدن دندون های عقلش بود که 164 00:07:41,635 --> 00:07:43,183 ‫من قانعش کردم باهام بیاد فیلم رو ببینه. 165 00:07:43,191 --> 00:07:45,215 ‫دندون ها،مال تو هستن. 166 00:07:45,229 --> 00:07:46,641 ‫تو خیلی تحت تاثیر اونا بودی. 167 00:07:46,666 --> 00:07:50,174 ‫موقع فیلم تو مدام داد زدی،"تیمِ ولتمورت"، ‫اونا هم مارو انداختن بیرون. 168 00:07:50,189 --> 00:07:51,687 ‫من عصبانی بودم. 169 00:07:52,058 --> 00:07:55,223 ‫تو فقط یبار تو عمرت میتونی فیلم توایلایت رو 7 بار ببینی. 170 00:07:55,238 --> 00:07:57,496 ‫چیزی در مورد کلید به یاد داری، 171 00:07:57,519 --> 00:08:00,488 ‫یا اینکه آپریل کار غیر معمولی بکنه؟ 172 00:08:00,503 --> 00:08:03,611 ‫اون قبل از رفتنش کنار یه ‫ جایگاه واکس زنی ایستاد 173 00:08:03,618 --> 00:08:06,056 ‫تا اونجا یه چیزی واسه اندی به جا بذاره. 174 00:08:06,071 --> 00:08:07,822 ‫اون بدجوری روش کراش داشت. 175 00:08:07,837 --> 00:08:11,696 ‫اوه،عزیزم،رو من کراش داشتی؟ 176 00:08:11,720 --> 00:08:13,204 ‫خجالت آوره. 177 00:08:13,219 --> 00:08:15,262 ‫- ما ازدواج کردیم ‫- فرقی نداره 178 00:08:15,285 --> 00:08:16,989 ‫به طرف جایگاه واکس زنی. 179 00:08:17,004 --> 00:08:19,473 ‫- بس کن،بس کن. ‫- دنبالم بیا 180 00:08:23,523 --> 00:08:25,040 ‫گَری،داری چه غلطی میکنی؟ 181 00:08:25,063 --> 00:08:28,782 ‫اوه خدای من،خُب،حلقه ی عروسیم ‫افتاد پشت این شبکه ی آهنی. 182 00:08:28,797 --> 00:08:30,376 ‫بعدش سعی کردم درش بیارم، 183 00:08:30,391 --> 00:08:33,827 ‫کلیدام هم افتاد اون پایین، ‫پس دیگه نمیتونم برم. 184 00:08:33,852 --> 00:08:35,878 ‫لعنت بهش،منو برمیگردونه به گذشته. 185 00:08:35,896 --> 00:08:39,939 ‫- اشکالی نداره که بشینم نگاه کنم؟ ‫- اوه،نه اصلا،خوشحال میشم یکی باشه. 186 00:08:39,964 --> 00:08:41,616 ‫این موسسه ی زنان اصلا شوخی نداره. 187 00:08:41,631 --> 00:08:44,631 ‫که واسه همین دوسشون دارم، ‫ولی الان طرف دیگه هستم. 188 00:08:44,646 --> 00:08:47,544 ‫اوه خدای من،بِن،من بهشون ‫ 100 دلار بابت تعهد سالانه دادم. 189 00:08:47,559 --> 00:08:50,240 ‫میدونی با اون پول چندتا ‫تابلو بر علیه من میتونن بخرن؟ 190 00:08:50,255 --> 00:08:52,841 ‫تو هم نمیری مسابقه ی پای،کاملا مشخصه. 191 00:08:52,856 --> 00:08:54,584 ‫اونوقت برمیگردیم سر جای اولمون. 192 00:08:54,606 --> 00:08:57,761 ‫بعدش مثل این میمونه که دارم میگم ‫بهتر از زنایی هستم که آشپزی میکنن. 193 00:08:57,786 --> 00:08:59,520 ‫باید چیکار کنیم؟ ‫طلاق بگیریم؟ 194 00:08:59,535 --> 00:09:01,161 ‫خُب،نظرت در این مورد چیه؟ 195 00:09:01,499 --> 00:09:06,452 ‫چی میشه اگه من تو مسابقه ثبت نام کنم؟ ‫من پای میپزنم،و به جای زنِ خودم عمل میکنم. 196 00:09:06,467 --> 00:09:09,687 ‫اوه،اون ممکنه جواب بده، ‫از جنجال ها دور میشیم. 197 00:09:09,705 --> 00:09:12,744 ‫دوباره تمرکز کمپین رو میذاریم ‫رو مسائل کاندید شُدنت. 198 00:09:12,758 --> 00:09:15,594 ‫و بعدش باعث زیر و رو شدن سنت قدیمی میشیم. 199 00:09:15,616 --> 00:09:18,281 ‫دقیقا،ولی از همه مهمتر 200 00:09:18,289 --> 00:09:22,103 ‫ما این ایده که پای دقیقا ‫چی هست رو تغییر میدیم. 201 00:09:22,612 --> 00:09:24,271 ‫فکر میکنم این مهمتر نیست، 202 00:09:24,285 --> 00:09:26,653 ‫ولی از این انرژی که داریم ‫خوشم میاد،پس بذار بشنویم. 203 00:09:26,673 --> 00:09:27,833 ‫باشه،اینو تصور کن. 204 00:09:27,849 --> 00:09:31,740 ‫لایه ی زیرین رو بذار،پر کن، ‫لایه ی بالا رو بذار. 205 00:09:31,763 --> 00:09:33,914 ‫- دارم چی رو شرح میدم؟ ‫- پای 206 00:09:33,938 --> 00:09:36,688 ‫نه،ولی تو محدوده ی درستی هستی. 207 00:09:36,703 --> 00:09:37,554 ‫اوه. 208 00:09:37,579 --> 00:09:39,246 ‫- کالزون ‫- البته 209 00:09:39,264 --> 00:09:43,994 ‫پای همون کالزونِ شیرین هست عزیزم، ‫و منم تو کالزون درست کردن کارم خوبه. 210 00:09:44,013 --> 00:09:45,240 ‫تو شگفت انگیزی. 211 00:09:45,262 --> 00:09:47,799 ‫- من میتونم اینو برنده بشم. ‫- البته،تو میتونی عزیزم. 212 00:09:47,807 --> 00:09:49,418 ‫برو اونجا و شروع به پختن کن. 213 00:09:49,443 --> 00:09:54,678 ‫♪ راهِ منتهی به محدوده ی کالزون میگم ♪ 214 00:09:56,036 --> 00:09:58,638 ‫من دارم واقعا یه دژاوو میبینم. ‫(حس کردن اینکه این اتفاق قبلا جایی افتاده) 215 00:09:58,652 --> 00:10:00,738 ‫چندبار حلقه ی عروسیتو گم کردی؟ 216 00:10:02,462 --> 00:10:04,235 ‫اونقدر که نمیشه شمرد. 217 00:10:04,251 --> 00:10:06,236 ‫مشکل اصلی رو واسه گِیل ایجاد میکنه. 218 00:10:06,251 --> 00:10:09,907 ‫آره،منظورم اینه،هر وقت من حلقه ی خودمو ‫گم میکنم اون تبدیل به یه غاز عبوس میشه. 219 00:10:09,922 --> 00:10:11,306 ‫- که اینطور؟ ‫- اوه،آره. 220 00:10:11,322 --> 00:10:12,175 ‫اون میگه : 221 00:10:12,200 --> 00:10:15,028 ‫"گری تو ممکن بود سرتو هم گم کنی ‫ اگه اینقدر محکم بهت نچسبیده بود." 222 00:10:15,053 --> 00:10:18,682 ‫بعدش مجبورم میکنه برم پرتقال تازه ‫واسه آبمیوه ی صبحونه بخرم. 223 00:10:18,700 --> 00:10:21,844 ‫آره،راستش میگه:"سلام آقای فراموش کار" 224 00:10:22,718 --> 00:10:24,443 ‫خُب،منظورم اینه اون حرفا، 225 00:10:24,457 --> 00:10:26,187 ‫مدام اینجا اینور اونور میرن. 226 00:10:26,202 --> 00:10:27,700 ‫واسه همین باید خیلی مواظب . 227 00:10:27,715 --> 00:10:30,021 ‫این حلقه ی یدکی باشم،چون اگه گمش کنم ... 228 00:10:35,695 --> 00:10:38,273 ‫من واسمون شام سفارش میدم. 229 00:10:40,981 --> 00:10:42,808 ‫جایگاه واکس زنی نیست. 230 00:10:42,824 --> 00:10:45,425 ‫یا شاید هم هیچوقت اینجا نبوده. 231 00:10:45,444 --> 00:10:47,522 ‫حتما موقع تغییر دکوراسیون جاشو عوض کردن. 232 00:10:47,530 --> 00:10:49,554 ‫احتمالا تو زیرزمینه. 233 00:10:49,576 --> 00:10:50,764 ‫به طرف زیرزمین. 234 00:10:54,739 --> 00:10:56,380 ‫- تنگترش کن. ‫- مطمئنی رفیق؟ 235 00:10:56,395 --> 00:10:58,381 ‫آره رفیق. تنگترش کن. ‫میتونم از پَسِش بربیام. 236 00:10:58,400 --> 00:10:59,500 ‫چیکار کنه؟ 237 00:10:59,519 --> 00:11:01,269 ‫هیچی،ما هیچ کاری نمیکنیم. 238 00:11:01,292 --> 00:11:03,581 ‫و قطعا این پایین زندگی نمیکنیم. 239 00:11:03,604 --> 00:11:05,995 ‫بچه ها،اون جایگاه واکس زنیِ طبقه ی بالا کجاست؟ 240 00:11:06,018 --> 00:11:07,566 ‫ما هیچی در اون مورد نمیدونیم. 241 00:11:07,588 --> 00:11:09,717 ‫پسرا،فکر کنید،ما تو یه کاوش هستیم، 242 00:11:09,723 --> 00:11:12,154 ‫و تا وقتی که جواب رو پیدا نکردیم نمیریم. 243 00:11:12,161 --> 00:11:13,828 ‫خُب،ما هم تو کاوش خودمونیم. 244 00:11:13,835 --> 00:11:15,947 ‫که اونقدر اینو فشار بدیم 245 00:11:15,954 --> 00:11:19,472 ‫تا چشای من یه مقدار بزنه بیرون، ‫ولی نه اونقدر که بمیرم. 246 00:11:19,487 --> 00:11:22,336 ‫اوه،من اون کارو کردم،خیلی کار پرخطری هست. 247 00:11:22,361 --> 00:11:24,416 ‫اوه!هی! 248 00:11:24,436 --> 00:11:28,014 ‫هفته ی قبل یه شبح واقعا ترسناک ‫ اومد و دنبالش میگشت. 249 00:11:28,037 --> 00:11:31,311 ‫موهای سیاه داشت ولی میتونستی پوستشو ببینی. 250 00:11:31,335 --> 00:11:34,960 ‫و از من خوشش نیومد،شاید به این خاطر هست که ‫روح شکارکننده ی اشباح دارم. 251 00:11:34,983 --> 00:11:38,679 ‫آره،گفت نگرانه که یه وقت برَت کتکش بزنه. 252 00:11:38,694 --> 00:11:42,015 ‫خیلی خُب،ما داریم دنبال یه ‫ روحِ نژادپرست میگردیم، 253 00:11:42,038 --> 00:11:44,288 ‫با موهای سیاه که دوست داره کفش واکس بزنه. 254 00:11:44,310 --> 00:11:47,291 ‫فکر کنم یه راه حل دارم، ‫تعقیب ادامه پیدا میکنه 255 00:11:48,979 --> 00:11:52,331 ‫باشه،صبرکن،اون زمانی که بهمون ‫ گفتی تو پارک کتک خوردی، 256 00:11:52,350 --> 00:11:54,108 ‫تو رودخونه دنبال چی بودی؟ 257 00:11:54,129 --> 00:11:56,075 ‫- بوریتو. ‫- درسته ‫(اسم یه غذا) 258 00:11:56,090 --> 00:11:58,935 ‫میخواستی بوریتو رو ‫برداری افتادی تو رودخونه. 259 00:11:58,950 --> 00:12:01,396 ‫آره،کاش جور دیگه ای عمل میکردم. 260 00:12:02,379 --> 00:12:04,395 ‫اوه،داره دیر میشه،باید بریم. 261 00:12:04,418 --> 00:12:06,259 ‫- من میرسونمت. ‫- اوه،ممنون دانا. 262 00:12:06,284 --> 00:12:09,245 ‫احتمالا وقتی برسم کلی قراره حرف بشنوم. 263 00:12:09,260 --> 00:12:11,533 ‫گِیل شاید بهم اون کلمه ای که ‫ با "د" شروع میشه رو بگه. 264 00:12:12,318 --> 00:12:13,308 ‫"دیرفهم" 265 00:12:13,330 --> 00:12:14,626 ‫واو 266 00:12:14,639 --> 00:12:16,702 ‫ما آدمای خیلی متفاوتی هستیم. 267 00:12:18,354 --> 00:12:19,964 ‫جوابی از الیس نشنیدی؟ 268 00:12:19,989 --> 00:12:22,827 ‫اوه،آره،مشکلی نداریم،موسسه ی "آی اُ دبیلیو" ‫قرار نیست بر علیه ما تظاهرات کنه. 269 00:12:22,843 --> 00:12:24,608 ‫پای‌ت چطوره؟ 270 00:12:24,631 --> 00:12:26,538 ‫نمیدونم،من که پای درست نکردم. 271 00:12:27,266 --> 00:12:29,687 ‫باشه،دسر کالزونت چطوره؟ 272 00:12:29,703 --> 00:12:30,905 ‫آماده‌س. 273 00:12:30,916 --> 00:12:33,355 ‫سوال اینجاست که اونا هم آمادن؟ 274 00:12:33,879 --> 00:12:38,145 ‫خیلی خُب،شرکت کننده ی بعدیمون ‫همسر بِن وایِت،لِزلی هستش. 275 00:12:38,160 --> 00:12:41,426 ‫بیاین ببینیم خانوم وایِت چی پخته،اجازه هست؟ 276 00:12:41,441 --> 00:12:45,215 ‫درواقع اون خانوم نوپ هستش،و الان ‫آقای وایِت اینجاست. 277 00:12:45,230 --> 00:12:46,810 ‫لِزلی زندگی پر مشغله ی خودشو داره. 278 00:12:46,817 --> 00:12:49,053 ‫و منم از قضا منم پای پز خوبی هستم. 279 00:12:49,068 --> 00:12:51,366 ‫پس ما فکر کردیم که جامونو عوض کنیم. 280 00:12:51,391 --> 00:12:53,144 ‫حالا،چمدوناتونو ببندید، 281 00:12:53,159 --> 00:12:56,793 ‫چون میخوایم بریم به یه شهر کوچیک 282 00:12:56,816 --> 00:13:00,293 ‫که اسمش هست ناپولی،در ایتالیا. 283 00:13:00,316 --> 00:13:03,421 ‫بِن وایت رو آزاد کن،بِن وایت رو آزاد کن. 284 00:13:03,444 --> 00:13:05,421 ‫ببخشید،منو از چی آزاد کنه؟ 285 00:13:05,428 --> 00:13:07,694 ‫از حکومت اسبدادی زنان؟ 286 00:13:07,718 --> 00:13:09,007 ‫ما مرد واقعی هستیم. 287 00:13:09,030 --> 00:13:12,405 ‫ما فعالان حقوق مردان هستیم ‫و دیگه خسته شدیم. 288 00:13:12,430 --> 00:13:14,131 ‫ببخشید،الان داره چه اتفاقی میفته؟ 289 00:13:14,149 --> 00:13:19,587 ‫پشت هر زن موفقی یه مرد هست ‫که اون زن اونو مظلومش کرده. 290 00:13:19,606 --> 00:13:22,574 ‫اول لِزلی نوپ تو کمپین انتخاباتی ‫شوهرش دخالت میکنه، 291 00:13:22,588 --> 00:13:24,255 ‫و باعث میشه همه در مورد اون صحبت کنن. 292 00:13:24,275 --> 00:13:28,111 ‫حالا هم داره وادارش میکنه بیاد ‫به جاش مسابقه ی پخت پای. 293 00:13:28,126 --> 00:13:30,638 ‫اوه ببخشید،من به هیچ کاری وادارش نمیکنم. 294 00:13:30,661 --> 00:13:31,974 ‫اون آشپزی کردن رو دوست داره. 295 00:13:31,989 --> 00:13:34,873 ‫اون 5 تا پیشبند شخصی سازی شده داره. 296 00:13:34,887 --> 00:13:38,623 ‫اوه،حدس میزنم الان بخاطر نوع لباس ‫ پوشیدنش داره سرزنش میشه. 297 00:13:38,646 --> 00:13:43,412 ‫ما دیگه از این جامعه ی فمنیست خسته شدیم. 298 00:13:43,427 --> 00:13:47,708 ‫مردان اخیرا زندگی سختی داشتن. 299 00:13:47,733 --> 00:13:50,319 ‫و این قضیه همین الان تموم میشه. 300 00:13:50,342 --> 00:13:52,171 ‫مَردیم و بهش افتخار می‌کنیم. 301 00:13:52,184 --> 00:13:55,318 ‫مَردیم و بهش افتخار می‌کنیم! ‫مَردیم و بهش افتخار می‌کنیم! 302 00:13:56,771 --> 00:14:01,358 ‫لِزلی نوپ نمونه ی کامل تهاجم ‫فمینیستی به ارزش های ماست. 303 00:14:01,373 --> 00:14:04,648 ‫اون میتونه یکم آداب خانواده داری سنتی از 304 00:14:04,663 --> 00:14:06,443 ‫من و همسرم مارشال یاد بگیره. 305 00:14:06,463 --> 00:14:08,518 ‫هشدار خشم،نابودشون کن عزیزم. 306 00:14:08,540 --> 00:14:12,634 ‫ایده اینکه فمینیسم یه حمله به ‫ارزش های خانواده هست کاملا پوچه. 307 00:14:12,649 --> 00:14:14,984 ‫اوه،پس تو از لِزلی نوپ دفاع میکنی. 308 00:14:15,003 --> 00:14:16,730 ‫نه،البته که نه. 309 00:14:16,745 --> 00:14:18,091 ‫راستش،فکر کنم به اندازه کافی 310 00:14:18,106 --> 00:14:21,060 ‫برای دور شدنش از این ‫دیوانگیِ زن ستیزانه تلاش نکرده. 311 00:14:21,075 --> 00:14:23,600 ‫حالا بریم سراغ ساشا دانکرک. 312 00:14:23,623 --> 00:14:27,022 ‫اون سر دسته ی گروه زنان علیه فمینیسم هست. 313 00:14:27,029 --> 00:14:29,069 ‫عجب سورپرایزی. 314 00:14:29,084 --> 00:14:32,592 ‫یه زن داره با زنای دیگه صحبت میکنه. 315 00:14:32,607 --> 00:14:37,248 ‫میشه یه صحبت در مورد فمینیسم ‫ داشته باشیم که مردها توش باشن؟ 316 00:14:37,256 --> 00:14:39,225 ‫من راستش باهاش موافقم. 317 00:14:39,240 --> 00:14:40,787 ‫من دلسوزی تورو لازم ندارم. 318 00:14:40,810 --> 00:14:46,272 ‫جوآن،من و لِزلی نوپ متحد شُدیم تا ‫در مورد اتفاقات این هفته اعلام انزجار کنیم. 319 00:14:46,287 --> 00:14:49,873 ‫لِزلی،اگه داری نگاه میکنی،من،برندی مکس 320 00:14:49,888 --> 00:14:54,358 ‫ستاره ی فیلم های "خیابان جامپ شماره 69" ‫و "50 مرد همجنسگرای اصلاح شده" 321 00:14:54,381 --> 00:14:55,449 ‫هواتو دارم. 322 00:14:55,474 --> 00:14:56,404 ‫اووف. 323 00:14:56,428 --> 00:14:58,495 ‫این دفعه واقعا دخالت بی جا کردی نوپ. 324 00:14:58,502 --> 00:15:01,779 ‫چرا به زنای کاندید های دیگه ‫ اینقدر گیر نمیدن؟ 325 00:15:01,803 --> 00:15:05,389 ‫چون جون هارتوِل هیچی نیست. 326 00:15:05,404 --> 00:15:07,842 ‫اون یه کمپین آگاهی به نام ‫ "ژاکت بیار"شروع کرد. 327 00:15:07,857 --> 00:15:09,647 ‫بهش میگه "جلوگیری از سیخ شدن شدن مو". 328 00:15:09,662 --> 00:15:11,221 ‫بجنبید،شما روال کار رو که میدونید. 329 00:15:11,242 --> 00:15:12,867 ‫این حقیقت که حق با شماست رو فراموش کنید، 330 00:15:12,890 --> 00:15:16,861 ‫یه لباس نجیب بپوشید،مثل اینا. 331 00:15:16,876 --> 00:15:19,516 ‫و برید بیرون و عذرخواهی کنید.تموم. 332 00:15:19,533 --> 00:15:21,744 ‫- چی؟ ‫- بخاطر چی معذرت خواهی کنیم؟ 333 00:15:21,759 --> 00:15:23,919 ‫مهم نیست،فقط بگید متاسفید. 334 00:15:23,942 --> 00:15:27,070 ‫مثل خوردن یه پیک تکیلا میمونه ‫فشارش میدی بره پایین، 335 00:15:27,086 --> 00:15:29,447 ‫یهویی،دنیا خیلی حس لذت بخشی میده. 336 00:15:29,463 --> 00:15:31,964 ‫من هر وقت باید وارد این خونه بشم ‫سه پیک میخورم. 337 00:15:35,520 --> 00:15:37,629 ‫دانا،صبح زود اینجا چیکار میکنی؟ 338 00:15:37,637 --> 00:15:39,201 ‫من هدیه آوردم. 339 00:15:39,216 --> 00:15:42,748 ‫اول از همه امروز صبح یه نفر از قسمت تعمیرات ‫ آوردم تا شبکه ی آهنی رو دربیاره، 340 00:15:42,763 --> 00:15:46,491 ‫پس اینا حلقه هات،کلیدهات،کارهای اعتباریت 341 00:15:46,506 --> 00:15:48,257 ‫و یه سری هم داروی قلب پیدا کردم فکر کنم. 342 00:15:48,272 --> 00:15:50,483 ‫آره،مال منه،مال منه،اوه خدای من. 343 00:15:50,499 --> 00:15:54,343 ‫همچنین فکر کردم که یکم ‫پرتقال تازه واسه تو و گیل بیارم. 344 00:15:54,365 --> 00:15:57,654 ‫باشه،خُب،خیلی لطف داری دانا،ممنون. 345 00:15:57,679 --> 00:15:59,515 ‫تو هم آدم مهربونی هستی گَری. 346 00:15:59,537 --> 00:16:02,374 ‫میخواستم ازت تشکر کنم ‫که خاطراتمو زنده کردی. 347 00:16:02,389 --> 00:16:03,833 ‫همون کلمه ای هستی که ‫ با "د" شروع میشه. 348 00:16:03,852 --> 00:16:05,719 "دوست" 349 00:16:07,709 --> 00:16:10,279 ‫خیلی چیزا این دور و بر تغییر کرده. 350 00:16:10,301 --> 00:16:13,576 ‫من فقط میخواستم روز های ‫ خوب گذشته رو زنده کنم. 351 00:16:13,591 --> 00:16:15,878 ‫وقتی واکس کردن کفش دو سکه بود. 352 00:16:15,898 --> 00:16:19,509 ‫و هیچ مکزیکی تو کار موسیقی نبود. 353 00:16:19,534 --> 00:16:23,812 ‫اگه اشکال نداره ما باید جایگاه رو ‫بررسی کنیم عضو شورای شهر آقای میلتون. 354 00:16:23,827 --> 00:16:25,894 ‫آره،پیداش کردم. 355 00:16:28,672 --> 00:16:34,097 ‫"سلام اندی،من از مردم بدم میاد ولی ‫ تو خوبی.این عجیبه،ووف،ووف،آپریل" 356 00:16:34,105 --> 00:16:36,722 ‫اوه،خدای من،عزیزم تو خیلی ‫بهم علاقه داشتی،مضحکه. 357 00:16:36,738 --> 00:16:37,721 ‫همینه. 358 00:16:37,744 --> 00:16:40,547 ‫بن بسته،هیچ سرنخ دیگه ای نیست. 359 00:16:41,555 --> 00:16:43,274 ‫تو دفترم بیا دیدنم. 360 00:16:44,918 --> 00:16:48,764 ‫اگه حالت رو بهتر میکنه،باید بگم منم ‫بدجور روت کراش داشتم. 361 00:16:49,494 --> 00:16:52,004 ‫باعث میشه یکم حالم بهتر بشه،ممنون. 362 00:16:52,480 --> 00:16:54,030 ‫اوه،خدارو شکر. 363 00:16:54,498 --> 00:16:55,959 ‫از اینجا برید. 364 00:16:57,511 --> 00:16:58,942 ‫بعد از ظهر بخیر. 365 00:16:58,957 --> 00:17:04,550 ‫من امروز اینجام تا چشم اندازم واسه اقتصاد ‫ایندیانای جنوبی رو با شما به اشتراک بذارم. 366 00:17:04,642 --> 00:17:07,849 ‫ولی اول،لِزلی نوپ،همسرم، 367 00:17:08,579 --> 00:17:09,946 ‫یه بیانیه ی کوتاه داره. 368 00:17:09,962 --> 00:17:12,132 ‫سلام همگی،ممنون. 369 00:17:12,155 --> 00:17:14,202 ‫نظرتون در مورد هوا چیه؟ 370 00:17:14,213 --> 00:17:15,987 ‫خیلی معتدل ـه. 371 00:17:16,010 --> 00:17:18,454 ‫باشه،اخیر من یه تلاشی کردم تا ... 372 00:17:18,479 --> 00:17:20,495 ‫راستش،صبر کن ... 373 00:17:20,520 --> 00:17:24,743 ‫من متاسفم،این مسئله باعث ناراحتی من میشه. 374 00:17:25,396 --> 00:17:27,827 ‫من مستقل بودن زنم رو دوست دارم، 375 00:17:27,842 --> 00:17:31,483 ‫واسه همین اجازه نمیدم حرف بزنه. 376 00:17:31,498 --> 00:17:38,941 ‫منظورم این نبود،نکته اینجاست که لِزلی یه ‫مادر فوق‌العاده،خدمتکار مردم و یه انسان کامل ـه. 377 00:17:39,006 --> 00:17:42,296 ‫و من از این خسته شدم که همه مدام بهش میگن 378 00:17:42,303 --> 00:17:44,903 ‫اون انتخاب غلطی میکنه. 379 00:17:45,925 --> 00:17:47,572 ‫پس میتونی هرچی میخوای بگی. 380 00:17:47,588 --> 00:17:50,627 ‫به عواقب سیاسی‌ هم اهمیتی نمیدم. 381 00:17:51,924 --> 00:17:53,591 ‫ممنون بِن. 382 00:17:53,608 --> 00:17:56,048 ‫خُب،اولین چیزی که باید بگم اینه که متاسفم. 383 00:17:56,063 --> 00:17:59,992 ‫من متاسفم که توجه همه به منه نه بِن. 384 00:18:00,012 --> 00:18:02,957 ‫چون اون قراره یه نماینده ی کنگره ی عالی بشه. 385 00:18:02,982 --> 00:18:05,810 ‫دوم این که،مرد واقعی، کجایی؟ 386 00:18:05,818 --> 00:18:07,895 ‫تو مسخره ای و حقوق مردان هیچه. 387 00:18:07,920 --> 00:18:10,404 ‫سوم این که،من قراره به ‫شما جواب های قاطعی بدم، 388 00:18:10,412 --> 00:18:12,691 ‫در مورد تمام سوال های ‫احمقانه ای که قراره از من و تمام 389 00:18:12,716 --> 00:18:14,869 ‫زنان در ماه های آینده در ‫طول انتخابات قراره بپرسید. 390 00:18:15,260 --> 00:18:17,135 ‫چرا من مدل موهامو تغییر دادم؟ 391 00:18:17,142 --> 00:18:19,127 ‫خُب،نمیدونم،شاید فکر کردم ‫اینطوری بهتر به نظر میاد. 392 00:18:19,142 --> 00:18:21,190 ‫یا اینکه بچه هام توش آدامس انداخته بودن. 393 00:18:21,205 --> 00:18:23,055 ‫میخوای همه چیز رو باهم داشته باشی؟ 394 00:18:23,070 --> 00:18:25,237 ‫این سوال اصلا با عقل جور درنمیاد، ‫سوال احمقانه ایه. 395 00:18:25,252 --> 00:18:26,526 ‫از پرسیدنش دست بردارید،نپرسید. 396 00:18:26,533 --> 00:18:28,252 ‫وقتی سرِ کاری برای بچه هات دلت تنگ میشه؟ 397 00:18:28,276 --> 00:18:32,022 ‫آره،البته،همه دلشون تنگ میشه. 398 00:18:32,047 --> 00:18:33,822 ‫و بعدش،میدونید،من واقعا درک نمیکنم. 399 00:18:33,837 --> 00:18:36,469 ‫آره،درضمن هیچوقت کسی از من ‫ اون سوال رو نپرسیده. 400 00:18:36,492 --> 00:18:38,328 ‫هیشکی از من نمیپرسه بچه هات کجان؟ 401 00:18:38,336 --> 00:18:39,808 ‫یا کی ازشون مراقبت میکنه؟ 402 00:18:39,823 --> 00:18:41,721 ‫راستی،کی از بچه ها مراقبت میکنه؟ 403 00:18:41,740 --> 00:18:42,897 ‫مادرم مراقبت میکنه عزیزم، ‫همه چی روبه راهه. 404 00:18:42,905 --> 00:18:49,088 ‫درسته،شاید لزلی با ایده های شخصی شما ‫در مورد همسرِ یه کاندید بودن مطابقت نداره. 405 00:18:49,090 --> 00:18:49,981 ‫خوب که چی؟ 406 00:18:49,995 --> 00:18:53,128 ‫این خوبه،چون نباید که فقط یه ایده باشه. 407 00:18:53,144 --> 00:18:55,212 ‫درسته،اگه میخوای پای درست کنی،اشکالی نداره. 408 00:18:55,236 --> 00:18:57,218 ‫اگه میخوای شغل داشته باشی اینم خوبه. 409 00:18:57,232 --> 00:18:59,331 ‫انجام هردو یا هیچکدوم تفاوتی نداره. 410 00:18:59,346 --> 00:19:02,403 ‫فقط از روی اینکه یکی دیگه ‫تصمیم گرفته چیکار کنه قضاوت نکنید. 411 00:19:02,418 --> 00:19:05,021 ‫منظورم اینه،همه ما میخوایم ‫ یه راه درست انتخاب کنیم. 412 00:19:05,041 --> 00:19:08,054 ‫به عنوان افرادی مستقل روی این کره زمین. 413 00:19:14,164 --> 00:19:16,237 ‫فکر کنم هو کردن ها و تشویق ها ‫نصف نصف هستش. 414 00:19:16,252 --> 00:19:17,252 ‫آره،این به نظر درست میاد. 415 00:19:17,267 --> 00:19:20,398 ‫بذار بِن حرف بزنه! ‫بذار بِن حرف بزنه! 416 00:19:20,413 --> 00:19:21,664 ‫اون همین الان حرف زد. 417 00:19:21,679 --> 00:19:25,886 ‫اوه،ببخشید الان رسیدم،دوچرخم ‫زنجیر پاره کرد،شرمنده ام. 418 00:19:27,605 --> 00:19:34,665 ‫خُب،فکر کنم داریم اینو جشن میگیریم که تو ‫بهم اعتماد کردی و منم ناامیدت کردم. 419 00:19:34,690 --> 00:19:35,354 ‫عالیه 420 00:19:35,369 --> 00:19:38,635 ‫من قفل های خونمو هر 16 روز یبار عوض میکنم. 421 00:19:38,649 --> 00:19:43,611 ‫اون کلید از دومین سه شنبه ی ‫بعد از اون روز بلا استفاده شده بود. 422 00:19:43,689 --> 00:19:46,283 ‫چیزی که مهمه اینه که من بهت اعتماد دارم. 423 00:19:46,298 --> 00:19:48,462 ‫و تورو به عنوان یه آدم تحسین میکنم. 424 00:19:48,985 --> 00:19:53,359 ‫من به دلایل زیادی خیلی متاسف میشم ‫از اینکه میبینم داری این شهر رو ترک میکنی. 425 00:19:54,432 --> 00:19:59,164 ‫حداقل به این خاطر که یه معمایی رو ‫ ساختی که من نتونستم حلش کنم. 426 00:19:59,925 --> 00:20:03,956 ‫و پسر،اوه پسر، ‫تو عاشق اندی بودی؟ 427 00:20:05,667 --> 00:20:08,339 ‫ووف،ووف. 428 00:20:08,357 --> 00:20:10,136 ‫واقعا خجالت آوره. 429 00:20:10,151 --> 00:20:12,218 ‫اوه خدای من،من میدونم کلید کجاست. 430 00:20:20,185 --> 00:20:21,640 ‫چطور یادت اومد؟ 431 00:20:22,199 --> 00:20:23,558 ‫ووف،ووف. 432 00:20:24,614 --> 00:20:26,028 ‫پارس. 433 00:20:26,653 --> 00:20:28,289 ‫چرا اینجا؟ 434 00:20:29,627 --> 00:20:32,244 ‫چون این درخت منو یاد تو میندازه. 435 00:20:32,259 --> 00:20:35,198 ‫قوی و آروم ـه. 436 00:20:35,212 --> 00:20:38,182 ‫و وقتی نیازش دارم همیشه اینجاست. 437 00:20:39,413 --> 00:20:40,822 ‫یا هر چی. 438 00:20:41,534 --> 00:20:44,077 ‫من همیشه حس میکردم من و ‫آپریل یه نسبتی داریم. 439 00:20:44,100 --> 00:20:46,523 ‫و این دلیلی بر درستی حرف من هست. 440 00:20:46,538 --> 00:20:48,948 ‫نه به این خاطر که چیزهای ‫خوبی در مورد من گفت. 441 00:20:48,973 --> 00:20:53,541 ‫به این دلیل که منم سال ها قبل مقدار ‫زیادی طلا زیر اون درخت قایم کردم. 442 00:20:54,969 --> 00:20:56,721 ‫قبلا جاشو عوض کردم. 443 00:20:57,665 --> 00:20:59,069 ‫یا نکردم؟ 444 00:21:01,227 --> 00:21:02,671 ‫- الیس ‫- اوه 445 00:21:02,696 --> 00:21:04,039 ‫الان چه کار اشتباهی کردم. 446 00:21:04,047 --> 00:21:08,920 ‫نه،راستش ما تو موسسه ی "آی اُ دبیلیو"از ‫ سخنرانیت خوشمون اومد. 447 00:21:08,945 --> 00:21:09,637 ‫واقعا؟ 448 00:21:09,661 --> 00:21:13,061 ‫ولی چیزی که بیشتر از اون ‫ازش خوشمون اومد بِن بود. 449 00:21:13,069 --> 00:21:16,654 ‫به لِزلی فرصتی دادی تا حرفشو بزنه. 450 00:21:17,981 --> 00:21:19,669 ‫تبریک میگم بِن وایِت. 451 00:21:19,685 --> 00:21:23,177 ‫تو برنده ی امسالِ جایزه یِ زنِ سال از ‫موسسه ی "آی اُ دبیلیو"هستی. 452 00:21:23,192 --> 00:21:24,880 ‫مادر جنده. 453 00:21:24,881 --> 00:21:27,137 ‫«تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v 454 00:21:27,161 --> 00:21:30,224 ‫سی نما، مرجع دانلود فیلم و سریال [30nama.com]