1 00:00:15,700 --> 00:00:17,340 . اونجا نگهش دار 2 00:00:18,610 --> 00:00:21,660 حالا ، اين فيلمِ ترورِ شهردارِ ، شهرِ " کالي " در کلمبيا 3 00:00:21,690 --> 00:00:24,380 توسط يه مافيايِ مواد مخدر . مربوط به چند سال پيشه 4 00:00:24,390 --> 00:00:26,950 . بزاريد يه نگاه به صورت تروريست بکنيم 5 00:00:31,070 --> 00:00:37,760 ابروها با هم ديگه به پايين متمايل شدن ، پِلک هايِ . بالا ، به سمتِ بالا رفتن ، زيرچشم ها سفت شدن 6 00:00:37,790 --> 00:00:41,190 اگه قراره کسي از روي عمد ، مرتکبِ عملِ خشونت باري بشه 7 00:00:41,210 --> 00:00:43,740 . اين حالتيه که قراره شما ببينيد 8 00:00:43,770 --> 00:00:48,490 باشه ، اينم دوباره صورتِ يه دختر 16 ساله است 9 00:00:48,500 --> 00:00:51,670 که مي خواد به معلمِ سرخونه اَش در نِوادا شليک کنه 10 00:00:51,700 --> 00:00:56,100 و اينم صورتِ " آباسکيو سپراتيسا " است که 11 00:00:56,110 --> 00:01:00,770 با 20 پوند مواد منفجره به خودش . بسته بود ، واردِ يه اتوبوس شد 12 00:01:02,470 --> 00:01:06,970 اگه شما چنين حالتي رو در صورتِ کسي ديديد ، احتمالاً . اونم مثلِ اين سه تا مي خواد به يکي حمله کنه 13 00:01:07,000 --> 00:01:09,420 من اين قيافه رو در يه دختري . که باهاش قرار گذاشتم ، ديدم 14 00:01:09,440 --> 00:01:13,730 ، واسه اون پليس هاي دي . سي ، که هنوز منُ نمي شناسن . من مامور پائول آرونسون از سرويسِ مخفي هستم 15 00:01:13,760 --> 00:01:19,850 حالا ، ما مسئولِ حفظِ امنيتِ سفير . کره جنوبي ، پارک جونگ سو هستيم 16 00:01:20,700 --> 00:01:24,980 دو هفته پيش ، سفير کانديداتوري . خودشُ براي رياست جمهوري اعلا کرد 17 00:01:25,330 --> 00:01:28,110 ديشب ، منابعِ اطلاعاتي يه گزارشي رو دريافت کردن که 18 00:01:28,150 --> 00:01:32,060 شايد امروز به جانِ سفير ، در مراسمِ . عروسي پسرش سوءقصدي صورت بگيره 19 00:01:32,080 --> 00:01:36,670 دکتر لايتمن به همراهِ همکاراش اينجان که در شناسايي مظنونين بوسيله بررسي 20 00:01:36,680 --> 00:01:39,860 بروزِ کمِ احساس " و رفتارهايِ " . خطرناک به ما کمک کنن 21 00:01:47,140 --> 00:01:48,970 خب ، کره ايها معمولاً به سختي . احساساتشون رو بروز مي دن 22 00:01:49,000 --> 00:01:50,080 . اين کار براشون بي ادبيه 23 00:01:50,110 --> 00:01:52,750 خب حالا از کجا معلوم که تيرانداز کره اي اون حالت رو از خودش بروز خواهد داد ؟ 24 00:01:52,780 --> 00:01:54,530 . خب ، شما دربارهِ قوانينِ نمايش صحب مي کني 25 00:01:54,560 --> 00:01:57,370 در فرهنگِ غربي ، عُرفِ جامعه اينه که وقتِ . صحبت کردن با يکي به چشماش نگاه کني 26 00:01:57,410 --> 00:02:00,270 ، در کُره ، اين کار بي احترامي محسوب ميشه . پس کره ايها از روي اختيار اينکارُ نکنن 27 00:02:00,300 --> 00:02:02,640 . ولي اين حالات بصورتِ اختياري بوجود نيومدن 28 00:02:02,660 --> 00:02:05,440 . غيرِ اراديه . نمي تونيد کنترلش کنيد 29 00:02:05,880 --> 00:02:07,520 . ملّيتِ افراد تاثيرگذار نيست 30 00:02:07,540 --> 00:02:13,310 اگر اين حالت رو در صورتِ کسي ديدين و جلوشُ . نگرفتين ، اين چيزي که ممکنه اتفاق بيافته 31 00:02:26,830 --> 00:02:28,310 سوالي نيست ؟ 32 00:02:31,994 --> 00:02:37,325 به من دروغ بگو فصل اول - قسمت چهارم : هميشه پاي عشق در ميان است 33 00:02:41,838 --> 00:02:57,080 ترجمه و تنظيم زيرنويس سيروان ن sirvaan@yahoo.com 34 00:03:21,940 --> 00:03:24,630 افرادِت قراره خودشون کلِ مراسم رو پوشش بدن ، درسته ؟ 35 00:03:24,640 --> 00:03:25,930 . آره ، از عهده ش بر ميان 36 00:03:25,950 --> 00:03:28,580 همه مهمونا مي شينن ، هر . حرکتي تشخيصش آسونه 37 00:03:28,590 --> 00:03:30,200 جايي که به کمک نياز . داريم ، قسمتِ پذيرشه 38 00:03:30,230 --> 00:03:32,220 . يه چند صد تا مهمون که بايد بازرسي بشن 39 00:03:32,240 --> 00:03:35,060 . مي دوني ، پيدا کردن اين طرف احتمالاً سخته 40 00:03:35,340 --> 00:03:38,250 تو اکثرِ عروسي ها ، شادي و تنفر با هم بيرون مي ريزن ، درسته ؟ 41 00:03:38,260 --> 00:03:40,290 از عروسي خوشت نمي آد ، ها ؟ 42 00:03:40,300 --> 00:03:42,780 . نه ، بهشون اعتماد ندارم . به ازواج ختم مي شه 43 00:03:42,790 --> 00:03:45,140 . سلام - . سلام عليکم - 44 00:03:45,430 --> 00:03:48,670 . آرونسون ، اين شوهرِ من ، آلک فاستره - . سلام - 45 00:03:48,770 --> 00:03:50,310 تو هم تو گروه شوني ؟ . تو جلسهِ توجيهي نديدمِت 46 00:03:50,320 --> 00:03:52,760 . نه ، نه ، ما باهم يه جا کار نمي کنيم . من در دفتر خاورِ دورِ ايالتي کار مي کنم 47 00:03:52,770 --> 00:03:54,370 . نصفِ دفترِ من امروز اينجان 48 00:03:54,390 --> 00:03:55,790 . ببخشيد 49 00:03:55,810 --> 00:03:57,550 . بايد بعد از مراسم سريع برگردم سرِ کار 50 00:03:57,570 --> 00:03:59,780 توليور اَزم خواسته خودمُ . به جلسهِ "رِستون" برسونم 51 00:03:59,800 --> 00:04:01,280 ... من به هر حال کار دارم پس 52 00:04:01,300 --> 00:04:04,480 وقت داري يه سلامِ کوچيکي به معاون اجرايي بکني ؟ - . حتماً - 53 00:04:06,180 --> 00:04:10,490 ، آهاي ، اِه ، تا شروعِ مراسم . دو تايي بريد سر وقت گيتِ بازرسي 54 00:04:10,510 --> 00:04:14,960 دنبالِ يه سرنخ باشيد -- اه ، هرگونه . خشم ، اضطراب ، تنفرِ پنهاني 55 00:04:14,970 --> 00:04:15,830 . باشه 56 00:04:15,860 --> 00:04:18,050 . شوهرش قرار نيست به رستون بره 57 00:04:18,510 --> 00:04:20,060 . خب ، به تو ربطي نداره 58 00:04:20,080 --> 00:04:23,010 تو ديدي که بهش دروغ گفت ، درسته ؟ اون خودش واقعاً متوجه نشد ؟ 59 00:04:23,020 --> 00:04:26,520 . هي ، اين مسئله به تو ربطي نداره 60 00:04:27,320 --> 00:04:30,690 . حالا برو به لوکر کمک کن 61 00:04:38,050 --> 00:04:39,790 . دکتر لايتمن 62 00:04:39,800 --> 00:04:42,170 . من يونگ - داي ، دستيارِ سفير هستم 63 00:04:42,190 --> 00:04:44,160 ميشه شما و دکتر فاستر همراه من بياين ؟ 64 00:04:44,180 --> 00:04:46,330 . سفير مي خواد باهاتون صحبت کنه 65 00:04:52,030 --> 00:04:53,850 . جنابِ سفير 66 00:04:53,860 --> 00:04:57,510 . دکتر لايتمن ، دکتر فاستر 67 00:04:57,520 --> 00:04:59,550 . از اومدنت ممنونم 68 00:05:01,080 --> 00:05:05,480 شما مطمئنيد افرادي رو که مي خوان به من صدمه بزنن ، مي تونيد شناسايي کنيد ؟ 69 00:05:05,750 --> 00:05:09,530 خب ، من فکر مي کنم که مشکل اينِ که بايد مهمون هاي شما رو بررسي کنيم ، مي دونيد ؟ 70 00:05:09,870 --> 00:05:12,650 منظورم اينه که يه اتاقِ بزرگ . با کلي آدم داخلش داريم 71 00:05:12,660 --> 00:05:16,300 حدس مي زنم يه سري عوامل . مخاطره آميز اجتناب ناپذيره 72 00:05:16,310 --> 00:05:18,350 حتماً قابل اجتنابه ، مي تونيد . عروسي رو کَنسل کنيد 73 00:05:19,150 --> 00:05:20,930 . نه اونُ پيشنهاد نمي کنيم 74 00:05:20,960 --> 00:05:23,740 اگه بخواين ريسک رو از بين . ببريد ، اين کار قابلِ بررسيه 75 00:05:24,040 --> 00:05:25,340 . نه ، نمي شه 76 00:05:25,370 --> 00:05:27,830 . نمي تونم مهمون ها رو ناراحت کنم 77 00:05:27,850 --> 00:05:31,350 و اين کار فقط موجبِ اذيت شدنِ . پسرم و نامزدش مي شه ، نه من 78 00:05:31,840 --> 00:05:34,200 . ديدم که واسه خودتون محافظ آوردين 79 00:05:34,230 --> 00:05:36,820 . هستش HK.45 اون ... تفنگت يه درست مي گم ؟ 80 00:05:37,460 --> 00:05:38,910 . گرونه 81 00:05:38,930 --> 00:05:42,770 همونطور که گفتيد ، يکي از وظايفِ ، اصليِ يونگ - داي محافته 82 00:05:43,110 --> 00:05:46,180 . که باعث ميشه اسلحه حمل کنه 83 00:05:50,070 --> 00:05:53,810 . ولي اونچيزي که من نگرانشم ، خودم نيستم 84 00:05:54,120 --> 00:05:58,110 همسر و پسرم تنها اعضايِ . خانوادهِ من تو اين دنيا هستن 85 00:05:58,120 --> 00:06:01,050 . اونا کسايي هستن که من بايد مواظبشون باشم 86 00:06:01,060 --> 00:06:04,450 . لطفاً مواظبشون باشين 87 00:06:19,630 --> 00:06:21,520 چيزي شده ، قربان ؟ 88 00:06:21,530 --> 00:06:23,180 چرا ، مشکلي پيش اومده ؟ 89 00:06:23,210 --> 00:06:24,730 ميشه جيباتون رو خالي کنيد ؟ 90 00:06:24,750 --> 00:06:26,020 . گفتم که چيزي نشده 91 00:06:26,060 --> 00:06:28,680 . خب ، ابروهاتون چيزِ ديگه اي ميگه - چي ؟ - 92 00:06:28,950 --> 00:06:30,750 ابروهاتون بالا رفتن با همديگه جمع شدن. 93 00:06:30,780 --> 00:06:33,540 . که نشانگرِ وحشت ، نگراني و ترسه 94 00:06:33,570 --> 00:06:35,140 . فقط جيبهاتون رو خالي کنيد 95 00:06:35,160 --> 00:06:36,770 شماها کي هستين ديگه ؟ 96 00:06:36,780 --> 00:06:38,250 . شماها سرويس مخفي نيستين 97 00:06:38,260 --> 00:06:39,840 . ولي من هستم 98 00:06:48,410 --> 00:06:50,550 . عروسي خوش بگذره ، قربان 99 00:06:53,350 --> 00:06:55,180 . حدسِ خوبي بود 100 00:06:55,190 --> 00:06:56,840 . به کمکت نيازي نبود 101 00:06:56,870 --> 00:06:58,770 . کاملاً حق باتوئه 102 00:07:01,750 --> 00:07:03,400 . اووه ، حسابي خاطرخوات شده 103 00:07:03,410 --> 00:07:04,450 . آره ، درسته 104 00:07:04,460 --> 00:07:07,210 چيه ، اون " بروزِ کوچکِ احساس " رو که از خودش نشون داد ، نديدي ؟ 105 00:07:07,220 --> 00:07:08,610 نه ، چي بود ؟ 106 00:07:08,630 --> 00:07:11,070 . خب ، بروز کاملِ احساسش اينطوري بود 107 00:07:13,150 --> 00:07:15,720 . خيلي خوش شانسي که الان يه تفنگ ندارم 108 00:07:15,750 --> 00:07:19,800 فقط تويي که مي توني دَه دقيقه قبلِ عروسي . به يه نفر پيشنهادِ بهم زدنِ عروسي رو بدي 109 00:07:19,820 --> 00:07:21,470 . خب ، اين فقط يه پيشنهاد بود 110 00:07:21,490 --> 00:07:24,020 اصلاً مي دوني امروز چقدر براي خوانواده ها مهمه ؟ 111 00:07:24,030 --> 00:07:25,470 . نه ، خوشبختانه نمي دونم 112 00:07:25,490 --> 00:07:27,700 متوجه لبخندش شدي ؟ 113 00:07:29,550 --> 00:07:32,320 ممکنه يه حرکتِ فرعنگي بوده باشه . شايد اون . پايينُ نگاه کرد تا احترامشُ به ما نشون بده 114 00:07:32,330 --> 00:07:33,830 . به نظرِ من " خجالت کشيدن " به نظر اومد 115 00:07:33,860 --> 00:07:36,070 مي تونم با همه لباسام تو . اون کيک شيرجه بزنم 116 00:07:36,090 --> 00:07:37,900 . داروي ضدِ آلرژي هم برات مي آرم 117 00:07:37,940 --> 00:07:40,950 من عاشقِ عروسيم . يه . جشنِ زيبا برايِ عشق و اُميده 118 00:07:40,960 --> 00:07:42,690 . بعلاوه اينکه کيکَم داره 119 00:07:42,710 --> 00:07:47,620 عروس وانمود مي کنه که باکِره است ، داماد ، وانمود مي کنه که بالاخره " يه نفرُ " پيدا کرده 120 00:07:47,630 --> 00:07:51,150 پدر و مادر ها وانمود مي کنن . که از همديگه خوششون مياد 121 00:07:51,490 --> 00:07:52,830 . جَمع دروغگوها جَمعه 122 00:07:52,860 --> 00:07:54,840 . ولي هنوزَم قشنگه 123 00:07:54,850 --> 00:07:57,770 تو واقعاً بصورتِ ابلهانه اي خوشحالي ، مگه نه ؟ 124 00:08:14,050 --> 00:08:15,840 . تا حالا تلفاتي نداشتيم 125 00:08:15,870 --> 00:08:17,330 کي مهمونيِ اصليِ عروسي شروع مي شه ؟ 126 00:08:17,370 --> 00:08:18,770 . هر لحظه ممکنه 127 00:08:18,800 --> 00:08:21,660 پدرم قديما هميشه مي گفت که چهار . شرط براي يه ازدواجِِ موفق وجود داره 128 00:08:21,670 --> 00:08:26,120 تو به زني نياز داري که بدون هيچ شرط و شروطي ، عاشقت باشه ، يه زني که هميشه تو رو به چالش بکشه 129 00:08:26,160 --> 00:08:29,800 زني که هميشه بخواي عاشقش ، باشي ، و مهتر از همه اينا 130 00:08:30,010 --> 00:08:33,090 اينه که بايد مطمئن باشي که هيچ وقت . چنين زنهايي پيدا نمي شن 131 00:08:34,210 --> 00:08:36,980 وقتي پدرم اينُ مي گفت اصلاً . به عنوانِ جُک تعريفش نکرد 132 00:08:36,990 --> 00:08:39,230 . بيشتر شبيه تعريفِ زندگي نامه خودش بود 133 00:08:39,240 --> 00:08:41,080 چيزي ديدي ؟ 134 00:08:41,090 --> 00:08:42,950 آره ، دو نفر اون گوشه دارن سعي ، مي کنن عصبانيتشونُ مخفي کنن 135 00:08:42,980 --> 00:08:45,510 ولي فکر کنم فقط به خاطرِ . جايِ ميزشون ناراحتن 136 00:08:45,520 --> 00:08:47,620 . حواست بهشون باشه 137 00:08:57,240 --> 00:08:59,540 : عروس و داماد رو خدمتتون معرفي مي کنم 138 00:08:59,541 --> 00:09:01,699 وُن - هي و فيبي 139 00:09:25,350 --> 00:09:27,510 . اون عجيبه - چي ؟ - 140 00:09:27,520 --> 00:09:30,150 . تعظيمِ باديگارد زورکي بود 141 00:09:31,570 --> 00:09:33,280 چيزي ديدين ؟ 142 00:09:33,800 --> 00:09:35,380 . نه 143 00:09:39,910 --> 00:09:43,960 و ممنون به خاطرِ اينکه امروز اينجا اومدين تا در برگزاري جشنِ عروسيِ وُن - هي و عروسِ 144 00:09:43,970 --> 00:09:48,950 . زيباش ، " فيبي " به ما کنين 145 00:09:52,550 --> 00:09:57,390 کسايي که امروز از راهِ دور ... اومدن که با ما باشن ، دوباره 146 00:09:57,410 --> 00:10:01,500 ، از همه همکاران و دوستانمون از اقصي نقاطِ دنيا 147 00:10:01,510 --> 00:10:04,610 ... که در شادي امروز با ما سهيمَن 148 00:10:07,130 --> 00:10:11,910 مادرِ وُن - هي و من بسيار . احساسِ خوشبختي مي کنيم 149 00:10:11,940 --> 00:10:15,720 از آن زمان که ما عروسمون ، يه سال پيش آشنا شديم 150 00:10:15,730 --> 00:10:19,400 . ما مشعوفِ جذابيت و روحِ زيباش شديم ، 151 00:10:21,930 --> 00:10:25,240 . اون واسه ما يه نعمته 152 00:10:28,240 --> 00:10:29,790 . بهت گفتم بشين - . مردِ سفيدپوش - 153 00:10:29,800 --> 00:10:32,660 نه ، فقط عصبانيه . اوني . نيست که دنبالشيم 154 00:10:32,670 --> 00:10:34,480 . اون نيست ، بريد عقب . هدف اون نيست 155 00:10:34,490 --> 00:10:36,860 . خيلي عاقله که مي خواد باهاش ازدواج کنه 156 00:10:37,880 --> 00:10:41,390 . وُن - هي مي خواد صحبت کنه 157 00:10:46,770 --> 00:10:49,740 اه ، من فقط مي خوام از پدر و مادرم بابتِ اين . عروسي عالي که برام گرفتن تشکر کنم 158 00:10:49,760 --> 00:10:51,550 . ممنون ، مامان . ممنون ، بابا 159 00:10:51,560 --> 00:10:54,920 و حالا ، فقط ، اه ، من و فيبي ، رو خجالت زده کردين 160 00:10:54,930 --> 00:10:58,950 اه ، ما يه تيکه فيلم از خودمون . براتون نشون مي ديم 161 00:10:58,960 --> 00:11:01,760 . خب ، خوش بگذره 162 00:11:28,520 --> 00:11:30,390 ! آرونسون ، اين يکي 163 00:11:30,400 --> 00:11:34,070 ! بگيرينش ! بگيرينش . ميزِِ هفت ، بجُنبين 164 00:11:34,080 --> 00:11:35,460 . سوژه داره فرار مي کنه 165 00:11:35,480 --> 00:11:36,330 ! بگيرينش ، نزاريد فرار کنه ، بگيرينش 166 00:11:36,340 --> 00:11:38,130 . داره به سمتِ درِ خروجي مي ره 167 00:11:38,570 --> 00:11:40,880 . باشه ، بزنينش ، همين حالا بزنينش 168 00:11:40,970 --> 00:11:44,880 گُمش کرديم ، شليک نکنين ، شليک . نکنين ، همه بخوابين رو زمين 169 00:11:56,380 --> 00:11:58,240 ! دکتر 170 00:11:58,530 --> 00:12:00,540 ! دکتر 171 00:12:06,680 --> 00:12:09,790 . همه رو بياريد داخل . کسي خارج نمي شه - . بله ، قربان - 172 00:12:14,560 --> 00:12:17,200 پليس دي . سي اينجاست . مي خوان بدونن چه . زماني اجازهِ دخالتِ قضايي رو بهشون مي دي 173 00:12:17,210 --> 00:12:20,610 بهشون بگو صبر کنن . مي خوام که همه مهمون ها . داخلِ ساختمون بمونن . هيچ استثنايي هم قايل نشو 174 00:12:33,490 --> 00:12:36,510 اين پيغام بود . کُرهِ جنوبي هرگز " " . نبايد به کُرهِ شمالي بپيونده 175 00:12:36,520 --> 00:12:39,610 . بهش بگو که قراره بندازنش تو بازداشتگاهِ پليس 176 00:12:39,620 --> 00:12:40,800 . اون ها اونُ تحتِ بازداشتِ قانوني قرار مي دَن 177 00:12:48,180 --> 00:12:50,390 . آرانسون ، صبر کن 178 00:12:50,980 --> 00:12:52,560 . فکر نکنم اين همون باشه 179 00:12:52,590 --> 00:12:54,000 . من وقتِ شوخي ندارم ، لايتمن 180 00:12:54,040 --> 00:12:55,130 با خودِش تفنگ داشت ؟ 181 00:12:55,150 --> 00:12:57,350 . گفته که انداختَتِش دور . هنوز داريم دنبالش مي گرديم 182 00:12:57,360 --> 00:12:59,960 دروغ مي گه ، مگه نه ؟ ها ؟ 183 00:13:01,460 --> 00:13:03,000 . فکر نکنم اين شليک کرده باشه 184 00:13:03,030 --> 00:13:04,650 فکر مي کنم اون فقط قرار . بوده حواسِ ما رو پرت کنه 185 00:13:04,680 --> 00:13:05,590 . تو که کُره اي بلد نيستي 186 00:13:05,620 --> 00:13:07,340 . اوه ، لازم نيست بلد باشم 187 00:13:07,370 --> 00:13:08,950 مي تونم تو صورتِت اينُ ببينم ، مگه نه ؟ ها ؟ 188 00:13:08,960 --> 00:13:10,750 چي ديدي ؟ 189 00:13:10,760 --> 00:13:12,610 " لذتِ گول زدن " 190 00:13:12,640 --> 00:13:16,330 لذتيه که وقتي يه دروغگو احساس کنه . دروغاشُ باور کردن ، بدست مي آره 191 00:13:16,360 --> 00:13:19,940 تو آموزش ديده اي . نگاه . کن . متهمش کن دوباره 192 00:13:24,040 --> 00:13:26,400 خب ، شايد اون به خاطره اينکه . تونسته به دامادُ ترور کنه خوشحاله 193 00:13:26,430 --> 00:13:28,190 خب اونوقت سعي نمي کرد . که لبخندشُ مخفي کنه 194 00:13:28,220 --> 00:13:29,210 . شما خودتون اينُ به ما نشون دادين 195 00:13:29,240 --> 00:13:33,470 ما ، اين يارو قرار بوده يه کم شلوغي درست . کنه ، امّا به پسرِ سفير تيراندازي نکرده 196 00:13:33,510 --> 00:13:34,710 خب ، پس قرار بوده چي کار بکنه ؟ 197 00:13:34,730 --> 00:13:36,470 اين تو جيبش بوده ؟ 198 00:13:36,780 --> 00:13:37,670 . بله 199 00:13:37,700 --> 00:13:40,170 اين فَندکه ، شما سيگار تو جيبش پيدا کردين ؟ 200 00:13:40,610 --> 00:13:42,130 . نه 201 00:13:42,180 --> 00:13:44,320 چيزه ديگه اي پيدا کردين ؟ 202 00:13:44,330 --> 00:13:45,590 . تو لباساش ، نه 203 00:13:45,610 --> 00:13:48,410 يه بطري آب پبدا کرديم . که حين فرار انداختش 204 00:13:51,010 --> 00:13:54,260 چرا بايد سعي کنه يه بطري آب رو وقتِ فرار با خودش ببره ؟ 205 00:14:01,430 --> 00:14:02,910 . بنزين 206 00:14:02,920 --> 00:14:04,220 گازوئيل ؟ 207 00:14:04,250 --> 00:14:06,580 . اون اينجا بوده تا يه اعتراض سياسي بکنه 208 00:14:06,610 --> 00:14:08,780 . شايد خواسته خودشُ اينجا قرباني کنه 209 00:14:08,820 --> 00:14:10,300 خودسوزي مي خواسته بکنه ؟ 210 00:14:10,320 --> 00:14:12,470 اين بودن فندک و نبودن . سيگارُ توجيح مي کنه 211 00:14:12,510 --> 00:14:15,510 خب ، اگه اين اينجا بوده که به سفير حمله کنه ، چرا مي خواسته خودشُ بکشه ؟ 212 00:14:15,540 --> 00:14:19,320 در چهل سال گذشته در آسيا تقريباً . هزار مورد خودسوزي گزارش شده 213 00:14:19,350 --> 00:14:23,460 ، اين کار بيشتر در ويتنام . هند و کُره جنوبي رواج داره 214 00:14:23,780 --> 00:14:26,580 تيراندازه واقعي رو دستگير . نکردين ، اون هنوز اينجاست 215 00:14:26,600 --> 00:14:28,380 . عاليه 216 00:14:29,010 --> 00:14:31,170 باشه ، ما ساختمون رو همچنان . در قرنطينه نگه مي داريم 217 00:14:31,200 --> 00:14:33,080 مي خوام همه مهمون ها به . اتاقِ انتظار منتقل بشن 218 00:14:33,090 --> 00:14:34,870 به پليس بگيد که هنوز اختيارِ . قانوني رو اختيار خواهيم داشت 219 00:14:34,890 --> 00:14:37,210 . بايد صحبت کنيم - . بله قربان ، بريم - 220 00:14:38,080 --> 00:14:39,790 . تيرانداز داخلِ ساختمونه 221 00:14:39,840 --> 00:14:43,570 حالا ، نمي دونيم که مسلحه يا نه ، ولي 250 نفر . مهمونِ عروسي رو به عنوان مظنون دارم 222 00:14:43,580 --> 00:14:46,830 در حقيقت ، اين درست نيست ، نَود درصدِ افرادي . که مرتکبِ قتلِ مسلحانه ميشن ، مَرد هستن 223 00:14:46,840 --> 00:14:48,810 . بيشترشون بين هفده تا چهل و نه سال سن دارن 224 00:14:48,830 --> 00:14:50,780 . بايد دنبال يه مردِ زيرِ پنجاه سال باشيد 225 00:14:50,820 --> 00:14:53,410 به چقدر محدود شد ، صد و پنجاه نفر ؟ 226 00:14:53,430 --> 00:14:56,140 باشه ، حالا هر چي هست ، من به کمکتون . نياز دارم . الان ، من دوازده نفر مامور دارم 227 00:14:56,150 --> 00:14:57,590 ، هايي که اينجان V.I.P با همه افرادِ مهم : V.I.P 228 00:14:57,640 --> 00:15:00,640 اين ساختمونُ واسه بيشتر از يکي دو . ساعت تو قرنطينه نگه داشتن ، سخته 229 00:15:00,670 --> 00:15:02,970 هنوزم فکر مي کنيد که يه نفر سعي داشته که سفير رو به قتل برسونه ؟ 230 00:15:03,000 --> 00:15:06,690 خب ، خب اگه يه نفر انقدر مهارت داره که بتونه يه تفنگ رو به . اينجا قاچاق کنه ، بايد فرض کنيم که يه هدفِ مشخص داشته 231 00:15:06,710 --> 00:15:09,050 حالا ، اين فرد کسي بوده که مي خواسته . دادماد رو به قتل برسونه 232 00:15:09,080 --> 00:15:10,810 . طرف با نقشه وارد اينجا شده 233 00:15:10,840 --> 00:15:13,490 اگه انگيزه شخصي بوده باشه ، بايد مربوطه . به يه رابطه طولاني مدت بوده باشه 234 00:15:13,520 --> 00:15:15,710 . خشم جمع شدهِ زياد 235 00:15:16,190 --> 00:15:19,630 فردي که دنبالشيد ، بايستي خشمشُ تا . هنگامِ ورودِ داماد مخفي نگه داشته باشه 236 00:15:19,670 --> 00:15:21,640 . بايد يه نشونه اي از اين احساس بروز داده شده باشه 237 00:15:21,680 --> 00:15:27,690 نوار ها رو از فيلم بردارها بگيريد و ، اه ، هرگونه . خشمِ جمع شده ، ترس و تحقيرُ درشون جدا کنيد 238 00:15:27,700 --> 00:15:29,870 خونواده نگفتن که داماد دشمني داشته يا نه ؟ 239 00:15:29,920 --> 00:15:30,530 . چيزي نگفتن 240 00:15:30,570 --> 00:15:32,020 . اه ، يکي داره دروغ مي گه 241 00:15:32,350 --> 00:15:35,590 . با افرادي که دامادُ مي شناسن صحبت کنيد . دنبالِ نشانه هايي از مخفي کاري باشيد 242 00:15:35,600 --> 00:15:37,080 . کسي که به نظر برسه يه چيزي مي دونه - . باشه - 243 00:15:37,090 --> 00:15:38,620 مي خواي با پدر و مادرش صحبت کنيد ؟ 244 00:15:38,650 --> 00:15:40,770 . اگه دنبالِ دروغ مي گردين ، بايد از بالا شروع کرد 245 00:15:41,190 --> 00:15:44,760 هي ، آرونسون به من گفت هر کمکي . که از دستم بر مي آد ، برات انجام بدم 246 00:15:44,770 --> 00:15:47,370 . من کارلَم . کارل داپري 247 00:15:48,450 --> 00:15:49,770 آرونسون تو رو فرستاده ؟ 248 00:15:49,800 --> 00:15:51,400 . آره ، همينطوره 249 00:15:51,410 --> 00:15:52,890 . نه ، نيست 250 00:15:52,930 --> 00:15:55,420 تو اَزش خواستي که بزاره با من کار کني ، درسته ؟ 251 00:15:55,930 --> 00:15:58,160 کسي نمي تونه تو رو دور بزنه ، درسته ؟ 252 00:15:58,170 --> 00:16:02,560 . تازه کجاشُ ديدي . بزن بريم 253 00:16:10,270 --> 00:16:12,150 خانمِ پارک ؟ 254 00:16:12,630 --> 00:16:15,720 . سلام ، من جيليان فاسترَم . اينم کال لايتمنه 255 00:16:16,660 --> 00:16:18,080 حالتون چطوره ؟ 256 00:16:18,090 --> 00:16:21,980 ما با سرويسِ مخفي کار مي کنيم . تا بفميم چه اتفاقي افتاده 257 00:16:21,990 --> 00:16:24,310 حالِ وُن - هي چطوره ؟ 258 00:16:24,330 --> 00:16:26,990 اه ، نمي دونيم . الان از . اتاقِ عمل آوردنش بيرون 259 00:16:27,000 --> 00:16:28,920 . دارن مي برنش بخشِ مُراقبت هاي ويژه 260 00:16:28,960 --> 00:16:31,340 فکر مي کرديم يه نفر مي خواد . به سفير آسيب برسونه 261 00:16:31,390 --> 00:16:35,090 ولي گويا اون کسي که به شوهرتون شليک کرده . مي خواسته به شوهرت صدمه بزنه 262 00:16:35,110 --> 00:16:37,070 مي دوني چرا شايد يه نفر بخواد چنين کاري بکنه ؟ 263 00:16:37,100 --> 00:16:40,420 متوجه نمي شم . من فکر مي کردم اين . يه مسئله سياسي به خاطرِ پدرشه 264 00:16:40,430 --> 00:16:42,830 . ديگه اينطور به نظر نمي آد 265 00:16:42,850 --> 00:16:45,450 آيا شوهرت تا حالا گفته که کسي تهديدش کرده باشه ؟ 266 00:16:45,490 --> 00:16:49,480 . تهديدش کرده باشن ؟ اوه ، نه 267 00:16:49,960 --> 00:16:52,560 نه ، در اين مورد مطمئنيد ؟ 268 00:16:52,570 --> 00:16:54,860 داشتي الان به چي فکر مي کردي ؟ 269 00:16:55,070 --> 00:16:56,860 ببخشيد ؟ 270 00:16:56,890 --> 00:16:59,750 الان داشتي به يه چيزي فکر مي کردي ، چي بود ؟ 271 00:17:00,110 --> 00:17:01,920 . من - من نمي دونم 272 00:17:01,940 --> 00:17:04,780 . خانم ، الان مي تونيد شوهرتونُ ببينيد 273 00:17:04,790 --> 00:17:07,350 . من بايد برم 274 00:17:11,570 --> 00:17:14,450 . پردازشِ شناختيِ اضافه . پلک زدن هاي سريع 275 00:17:15,090 --> 00:17:16,810 . يه چيزي هست که به ما نمي گه 276 00:17:16,830 --> 00:17:21,570 يا اينکه چون بهش گفتيم که شوهرش در روزِ . عروسيش ، هدفِ سوءقصد واقع شده ، ترسيده 277 00:17:22,080 --> 00:17:23,310 . مي تونه اينطور باشه 278 00:17:23,350 --> 00:17:25,030 . ما فيلم بردارهاي حرفه اي هستم 279 00:17:25,060 --> 00:17:29,000 ، پس اگر شما از اعضايِ خانواده اش نيستيد . ما ، اه ، نمي تونيم نوارها رو بهتون بديم 280 00:17:29,040 --> 00:17:31,580 اوه ، ما داريم سعي مي کنيم . بفهميم که به داماد شليک کرده 281 00:17:31,600 --> 00:17:33,880 . که مطمئنم خونواده اشم همينُ مي خوان 282 00:17:33,920 --> 00:17:35,920 -- متاسفم ، ما بايد 283 00:17:35,960 --> 00:17:40,970 يه قراردادي ما نوشتيم که دادنِ نوارها . رو به افرادِ مُتفرقه ، اکيداً ممنوع کرده 284 00:17:41,000 --> 00:17:42,560 . کاري از دستم بر نمي آد 285 00:17:42,590 --> 00:17:45,780 ، آره ، متوجه شدم ، اون ترديد و تکرار 286 00:17:45,820 --> 00:17:49,990 تو در پردازشِ اون چيزي که داري مي گي مشکل . داري که به اين معناست که داري دروغ مي گي 287 00:17:50,040 --> 00:17:52,360 شرط مي بندم که در قرارداد در . اين موردِ چيزي گفته نشده 288 00:17:52,400 --> 00:17:56,650 تو مي خواي يه نگاه به نوارها بندازي ، چون مي خواي . ببيني که آيا از تيراندازي فيلم برداري شده يا نه 289 00:17:56,690 --> 00:18:00,970 چون اگر فيلم برداري شده ، مي خواي به روزنامه ها بفروشيش که پولِ قُلمبه اي بهت مي دَن . درسته ؟ 290 00:18:01,260 --> 00:18:03,470 مي خواين او کسي رو که سعي کرده اين کارُ بکنه ، پيدا کنين ؟ 291 00:18:03,480 --> 00:18:04,940 . آره 292 00:18:04,980 --> 00:18:08,480 . احمق نشيد ، بچه ها . نوارها رو بهش بدين . يالا 293 00:18:12,070 --> 00:18:15,920 ، اگه يه دونه از اين نوارها تو اينترنت پخش بشه 294 00:18:15,930 --> 00:18:18,810 . گَلوتُ پاره مي کنم و سرتُ از بدن جدا مي کنم 295 00:18:18,830 --> 00:18:21,560 بدون ترديد اينُ گفتي . حالا . داري راستشُ مي گي 296 00:18:26,060 --> 00:18:27,440 کي مي خواسته پسرِ منُ بُکشه ؟ 297 00:18:27,480 --> 00:18:29,030 . داريم سعي مي کنيم بفهميم 298 00:18:29,050 --> 00:18:31,020 . داريد اشتباه مي کنيد 299 00:18:31,030 --> 00:18:34,320 ، اگه يه قاتلِ دومي تو اتاق بوده ، خب . پس ، دو نفرُ سراغِ من فرستاده بودن 300 00:18:34,350 --> 00:18:36,510 . اين مسايل ربطي به خانوادهِ من نداره 301 00:18:36,520 --> 00:18:38,610 در اين مورد مطمئنيد ؟ 302 00:18:38,620 --> 00:18:43,650 ، سياست پشتِ اين قضيه است . افرادي مي خواستن منُ ساکت کنن 303 00:18:44,090 --> 00:18:46,820 . بايد دنبالِ اين افراد باشيد 304 00:18:49,900 --> 00:18:51,890 يه انگُشت چيزهاي زيادي بهت مي گه ، نه ؟ 305 00:18:51,920 --> 00:18:54,450 آره ، انگشتش به يه طرف اشاره مي کرد در حالي . که چشاش به يه جاي ديگه اشاره مي کرد 306 00:18:54,480 --> 00:18:55,560 . وقتي داري دروغ مي گي اين اتاق مي افته 307 00:18:55,620 --> 00:18:59,650 مغزت خيلي سخت کار مي کنه تا يه داستانِ ساختگي . دُرست کني ، و بدنت هماهنگيشُ با مغز از دست مي ده 308 00:19:00,370 --> 00:19:04,980 . من با اون زن رابطهِ جنسي نداشتم 309 00:19:05,860 --> 00:19:08,200 اين نوارها از فيلم بردارهايِ . مراسم عروسي گرفته شده 310 00:19:08,240 --> 00:19:10,270 بيشتر از زمانِ فيلم واسه يه ، ساعت قبل از تيراَندازيه 311 00:19:10,300 --> 00:19:13,340 خب ، پس شايد هيچ گونه خشم . يا ترسِ آشکاري نتونيد ببينيد 312 00:19:13,370 --> 00:19:15,280 ما دنبال کسي هستيم که سعي . داره اون احساسات رو مخفي کنه 313 00:19:15,330 --> 00:19:18,830 از اونجا که يه مراسمِ عروسيه ، و اکثرِ مهمون ها سعي ، دارن وانمود کنن که داره بهشون خوش مي گذره 314 00:19:18,870 --> 00:19:20,630 افرادِ زيادي رو خواهيد ديد که . احساساتشون رو مخفي مي کنن 315 00:19:20,670 --> 00:19:23,520 . منظورم خنده هاي مصنوعيه 316 00:19:24,710 --> 00:19:26,030 . ما دنبالِ يه چنين چيزهايي مي گرديم 317 00:19:26,060 --> 00:19:29,720 . خندهِ ترس ، خشم 318 00:19:30,330 --> 00:19:31,740 . و تحقير 319 00:19:31,780 --> 00:19:34,970 ، کساني رو که از اين نشانه ها دارن ، پيدا کنيد . علامتشون بزنيد و فوراً بهم نشونش بدين 320 00:19:34,980 --> 00:19:37,370 . حقيقتش ، وقتِ زيادي نداريم 321 00:19:44,550 --> 00:19:46,070 اه ، ما بايد بدونيم که آيا داماد ... به کسي اشاره کرده که 322 00:19:46,110 --> 00:19:49,120 ما مي خوايم بدونيم که آيا داماد به کسي اشاره کرده ... که تهديدش کرده باشه . يا با کسي صحبت کرده 323 00:19:49,130 --> 00:19:54,140 کسي داماد و عروسُ تهديد کرده يا هرکسي ، کسِ ديگه اي رو تهديد کرده ، چيزي که تو دردسر انداخته باشدش ؟ 324 00:19:54,150 --> 00:19:55,280 حتي خيلي جزيي ؟ 325 00:19:55,310 --> 00:19:57,740 . چيزي به ذهنم نمي رسه . آدمِ شادي بود 326 00:19:58,180 --> 00:19:59,880 . اون ديوونهِ فيبي بود 327 00:19:59,920 --> 00:20:02,250 . همش درباره فيبي صحبت مي کرد 328 00:20:02,490 --> 00:20:04,170 چيزِ متفاوتي به تو گفته ؟ 329 00:20:04,960 --> 00:20:08,850 . نه . به چيزي اشاره نکرده 330 00:20:10,360 --> 00:20:13,250 تو ساقدوشِ داماد بودي ، درسته ؟ اسمت چيه ؟ 331 00:20:13,570 --> 00:20:15,660 . گرِت . گرِت کرايوود 332 00:20:18,040 --> 00:20:19,560 به کي زنگ مي زني ؟ 333 00:20:19,600 --> 00:20:21,410 . ببينم چه اطلاعاتي درباره سفير دارن ، C.I.A 334 00:20:21,440 --> 00:20:23,420 خب ، تو مي دوني که اين اطلاعات محرمانه است . رابطتت کيه ؟ 335 00:20:23,430 --> 00:20:24,920 . لورا - لورا چي ؟ - 336 00:20:24,930 --> 00:20:26,950 . C.I.A لورا از - . سلام - 337 00:20:28,110 --> 00:20:30,460 سلام ، اينجا چي کار مي کني ؟ فکر . کردم که بعد از مراسم از اينجا رفتي 338 00:20:30,470 --> 00:20:31,480 . به موقع نتونستم برم بيرون 339 00:20:31,520 --> 00:20:33,230 ... اوه ، متاسفم ، ولي بايد 340 00:20:33,240 --> 00:20:35,750 . من بايد به اين جلسهِ رستون برسم . به توليور قول دادم که خودمُ برسونم 341 00:20:35,760 --> 00:20:38,540 مهمِ که بدقولي نکن . فقط بزار من برم بيرون ، باشه ؟ 342 00:20:38,550 --> 00:20:40,050 منظور ... منظورت چيه ؟ 343 00:20:40,520 --> 00:20:43,150 به مامورهاي سرويسِ مخفي . بگو که من مي تونم برم 344 00:20:43,790 --> 00:20:46,420 . نمي تونم اين کارُ بکنم - معلومه که مي توني ، تو نفوذ داري ، مگه نه ؟ 345 00:20:47,390 --> 00:20:48,880 . جيل ، مهمه که برم 346 00:20:48,900 --> 00:20:50,590 يکي بتونه بره بيرون ، اونوقت . همه مي خوان برن 347 00:20:50,630 --> 00:20:53,070 . اونوقت نمي تونيم اينجا رو در قرنطينه نگه داريم 348 00:20:55,290 --> 00:20:57,540 . بي خيال . به دفتر زنگ مي زنم 349 00:20:58,390 --> 00:21:00,690 . کارت تموم شد بيا دنبالم - . باشه - 350 00:21:06,810 --> 00:21:09,450 چي گفت ؟ C.I.A لورا از 351 00:21:09,480 --> 00:21:10,640 . گفت باهام تماس مي گيره 352 00:21:11,020 --> 00:21:12,670 هي ، کسي يه چيزي رو مخفي کنه ، مي خواي ؟ 353 00:21:12,710 --> 00:21:15,410 ساقدوشِ ، وقتي دربارهِ داماد . اَزش پرسيدم ، دروغ گفت 354 00:21:18,090 --> 00:21:22,670 ام ، اول از همه بايد بگم که من و وُن - هي با . همديگه سالِ اول دانشگاه تو کُلمبيا آشنا شديم 355 00:21:22,700 --> 00:21:24,470 . اين واسه تمرينِ ديشبِ مراسمِ شامِ آخره 356 00:21:24,530 --> 00:21:30,290 اه ، اون از موزارت و شعر خوشش مي اومد ، و . براي کمک به بي خانمان ها داوطلب مي شد 357 00:21:30,300 --> 00:21:32,260 ... از طرفِ ديگه ، من دوست داشتم که 358 00:21:32,290 --> 00:21:33,610 . تو قبلاً با جمعيت مصاحبه کردي 359 00:21:33,640 --> 00:21:36,240 متوجه هر گونه تقاوتِ آوايي با الانش شدي ؟ 360 00:21:38,590 --> 00:21:41,130 . فکر کنم اينجا صداش هيجانِ بيشتري داره 361 00:21:41,140 --> 00:21:42,700 . کاملاً سريعتر صحبت مي کنه 362 00:21:42,740 --> 00:21:45,040 . معني اينه که احساساتش شديدتره 363 00:21:45,060 --> 00:21:47,700 شايد داره سعي مي کنه . که خشمشُ کنترل کنه 364 00:21:47,710 --> 00:21:51,000 ... اون ، اه ... اون يه انسان بخشنده است 365 00:21:51,010 --> 00:21:53,350 . اوه ، اونجا نگهش دار 366 00:21:54,230 --> 00:21:56,990 . رو دستِ راستش زوم کن 367 00:22:00,310 --> 00:22:03,280 اين سوالي که معمولاً . تو عروسي نمي شنويش 368 00:22:03,890 --> 00:22:06,870 چرا ساقدوش بايد به داماد يه انگشت بده ؟ 369 00:22:06,900 --> 00:22:09,010 مطمئني اين کاريه که اون مي کنه ؟ 370 00:22:09,350 --> 00:22:10,800 شما کي باشيد ؟ 371 00:22:10,850 --> 00:22:14,040 اوه ، متاسفم ، اين کارل داپري از . سرويسِ مخفيه -- با من کار مي کنه 372 00:22:14,070 --> 00:22:16,220 من فقط مي گم که اين يارو . داره چشمشُ مي خارونه 373 00:22:16,250 --> 00:22:17,310 . شايد چشمش مي خاره 374 00:22:17,330 --> 00:22:20,200 . نه ، نه . اين يه حرکتِ معني داره 375 00:22:20,210 --> 00:22:23,690 . اين يه حرکتِ غيرِ اِرادي با معنيِ مشخصه. 376 00:22:23,720 --> 00:22:27,420 اوه ، لوکر ، ويديوي سياستمدارها با . حرکاتِ معني دار شبيه رو برامون بزار 377 00:22:27,430 --> 00:22:31,210 حالا ، سناتور مک کين با افتخار . به اين کشور خدمت کرده است 378 00:22:31,250 --> 00:22:33,510 ... اون 379 00:22:35,870 --> 00:22:39,740 چه نمره اي به عنوان وزيرِ دفاع به خودتون مي ديد ؟ 380 00:22:39,750 --> 00:22:42,360 . اوه ، اجازه مي دم تاريخ اين کارُ بکنه 381 00:22:42,390 --> 00:22:45,140 . اين حرکت نشانگره خُصومته 382 00:22:47,260 --> 00:22:49,820 خب ، من مي دونم اون دو تا . کناري چرا اين احساسُ دارن 383 00:22:49,840 --> 00:22:53,680 سوال اينه ... چرا سا ساقدوشه احساسِ دشمني مي کنه ؟ 384 00:22:58,910 --> 00:23:00,440 . نمي دونم داريد در موردِ چي صحبت مي کنيد 385 00:23:00,470 --> 00:23:01,540 . آره ، خوبم مي دوني 386 00:23:01,570 --> 00:23:04,640 من با وُن - هي دعوايي نداشتم -- نمي دونم . چرا مي گيد که باهاش دعوا کردم 387 00:23:04,670 --> 00:23:07,550 چون من ديدَمت . تا حالا سه . راهشُ به ما نشون دادي 388 00:23:13,720 --> 00:23:14,980 . من درکت مي کنم 389 00:23:15,010 --> 00:23:17,890 تو از دستِ وُن - هي عصباني . بودي ، و اون تير خورد 390 00:23:17,910 --> 00:23:19,630 . و حالا احساسِ گناه مي کني 391 00:23:19,660 --> 00:23:21,560 . مي گي نکنه به طريقي تو مقصر باشي 392 00:23:21,590 --> 00:23:23,970 . ولي خودت مي دوني که تقصيرِ تو نبوده 393 00:23:25,470 --> 00:23:29,930 و حالا بهترين راهي که بتوني بهش کمک کني اينه که . به ما کمک کني که بفهميم که بهش تيراَندازي کرده 394 00:23:34,110 --> 00:23:36,330 . اون بهم پنج هزار دلار بدهکاره 395 00:23:36,360 --> 00:23:37,900 . اين احساستُ توجيه نمي کنه 396 00:23:37,940 --> 00:23:40,120 . قضيه دربارهِ پول نيست 397 00:23:43,740 --> 00:23:45,970 . اون اعتيادِ به قمار داشت 398 00:23:45,990 --> 00:23:47,930 . افرادِ کمي اينُ مي دونن . مخفي نگهش داشته بود 399 00:23:47,940 --> 00:23:52,100 مي ترسيد که خونوادهِ مادريش . بفهمن که قمار بازي مي کنه 400 00:23:52,110 --> 00:23:55,380 اونا يه خونواده سنتي کُره اي هستن -- اگه . مي فهميدن که چي کار کرده ، طَردِش مي کردن 401 00:23:55,420 --> 00:23:59,080 چند هفته پيش ، ازم پنج هزار تا قرض خواست . که خودشُ از اين مَخمَصه بکشه بيرون 402 00:23:59,120 --> 00:24:00,510 . پولُ بهش دادم 403 00:24:00,540 --> 00:24:03,980 ، بعداً متوجه شدم که قرضاشُ نداده . بلکه باهاش دوباره قمار بازي کرده 404 00:24:04,010 --> 00:24:06,990 . بهمين خاطر ازدستش عصباني شدم 405 00:24:07,330 --> 00:24:13,830 ، من ... من نمي دونم سرجمع چقدر بدهکاره . ولي شنيدم که يکي مي خواد بهش صدمه بزنه 406 00:24:14,960 --> 00:24:17,340 . اينُ مي دونم 407 00:24:18,560 --> 00:24:21,790 اينم از اين . حالت بهتر شد ؟ 408 00:24:25,590 --> 00:24:27,610 . خب ، ما حساب هاي بانکي دامادُ چک کرديم 409 00:24:27,640 --> 00:24:28,950 حرف هايي رو که اون بچه . بهتون گفته ، تاييد مي کنه 410 00:24:28,980 --> 00:24:31,950 کم بودن مانده حساب ، دريافت پول نقدِ . زياد در فواصلِ زماني کوتاه و نامعقول 411 00:24:31,980 --> 00:24:33,780 . شبيه اعتياد به قُماره 412 00:24:33,790 --> 00:24:35,020 . بايد با سفير صحبت کنيم 413 00:24:35,060 --> 00:24:37,320 . خب ، بريد ، بالا توي اتاقِ نشيمنه . الان رفت اونجا 414 00:24:37,330 --> 00:24:40,170 بايد برم جمعيتي رو که . شلوغش کردن ، ساکت کنم 415 00:24:40,820 --> 00:24:42,170 . وقتِ زيادي برامون نمونده 416 00:24:42,200 --> 00:24:44,160 هي ، مي خوايد دوباره با مردُم صحبت کنم يا يه کارِ ديگه بکنم ؟ 417 00:24:44,190 --> 00:24:46,780 . نه ، برو به لوکر براي تحليلِ نوارها کمک کن 418 00:24:47,420 --> 00:24:49,170 . ازتون مي خوام که تو اتاقِ انتظار بمونيد 419 00:24:49,190 --> 00:24:51,050 ! به من دستور نده . من بايد الان برم 420 00:24:51,060 --> 00:24:53,120 . قربان ، قربان ، کاري ازدستِ من بر نمي آد 421 00:24:53,160 --> 00:24:56,600 . من مشاورِ حقوقيِ ويژه کاخِ سفيد هستم . مي تونم کار کنم که کارتون رو از دست بدين 422 00:24:56,850 --> 00:24:59,610 حالا مي زاري من از اينجا برم بيرون يا نه ؟ 423 00:24:59,620 --> 00:25:00,910 ... ببخشيد 424 00:25:00,930 --> 00:25:03,250 . اه ، ما بايد مطمئن بشيم که درست مي گيد 425 00:25:03,270 --> 00:25:04,860 شمارهِ دفترِ کارتون چنده ؟ 426 00:25:04,870 --> 00:25:06,020 چي ؟ 427 00:25:06,030 --> 00:25:08,520 يا مي تونيم با منشيتون صحبت کنيم . اسمش چيه ؟ 428 00:25:08,530 --> 00:25:10,380 ... خب ، من نمي تونم 429 00:25:10,400 --> 00:25:12,970 . آره ، ديدي ، مشکل ... مشکلِ دروغ گفتن همينه 430 00:25:12,980 --> 00:25:16,100 مجبور مي شي واسه لاپوشوني يه . دروغ ، دروغ هاي ديگه اي بگي 431 00:25:17,410 --> 00:25:20,400 . بريد داخلِ اتاق منتظر بمونيد ، لطفاً 432 00:25:22,580 --> 00:25:24,170 . به کمکت نيازي نداشتم 433 00:25:24,190 --> 00:25:26,990 . نه . حتماً نداشتي 434 00:25:31,110 --> 00:25:35,740 ، وقتي ازتون درباره تهديدِ شوهرتون سوال کرديم چرا بهمون نگفتين که شوهرتون قمار بازي مي کنه ؟ 435 00:25:35,750 --> 00:25:38,170 اين چيزي بود که مي خواستين مخفي کنين ؟ - . نه - 436 00:25:38,180 --> 00:25:43,080 خونواده اش در اين مورد يه جوري برخورد مي کردن که انگار . رازِِ بزرگيه ، ولي اين اواخر مشکلي در اين مورد نداشتيم 437 00:25:43,100 --> 00:25:45,540 وُن - هي در شش ماهِ . گذشته ديگه قمار بازي نکرده 438 00:25:47,850 --> 00:25:49,860 بازي کرده ؟ 439 00:25:50,900 --> 00:25:54,870 اينا همش به اون خاطره ؟ يکي به خاطرِ بدهکاريهاش مي خواسته بُکشتش ؟ 440 00:25:54,880 --> 00:25:55,850 . نمي دونم 441 00:25:55,860 --> 00:25:58,370 شما داريد اشتباه مي کنيد ؟ 442 00:25:59,380 --> 00:26:01,370 . اون هيچ قرضي نداره . من همشُ پس دادم 443 00:26:01,380 --> 00:26:02,300 تو چي کار کردي ؟ 444 00:26:02,330 --> 00:26:05,770 مي خواستم که زندگيِ متاهليشُ . بدون مشکلِ خاصي شروع کنه 445 00:26:05,780 --> 00:26:08,850 من همه قرضاشُ به عنوانِ . هديهِ عروسي پس دادم 446 00:26:10,310 --> 00:26:12,470 کِي دوباره قمارُ شروع کرد ؟ 447 00:26:12,490 --> 00:26:15,300 پسره من هيچ ارتباطي با . اونچه اتفاق افتاده ، نداره 448 00:26:15,330 --> 00:26:17,310 چرا هيچ کس به من نگفت چه خبره ؟ 449 00:26:17,340 --> 00:26:20,230 . لطفاً پسره منُ واردِ اين داستان نکنيد 450 00:26:20,260 --> 00:26:21,880 . کارِ اشتباهي نکرده 451 00:26:21,900 --> 00:26:23,520 حق با شماست -- داشتم به چي فکر مي کردم ؟ 452 00:26:23,550 --> 00:26:26,030 . پسره شما ارتباطي با اين قضيه نداره 453 00:26:26,050 --> 00:26:28,620 . آره ، اون يه ... اون يه پسرِ عاليه 454 00:26:29,290 --> 00:26:32,570 . معرکه است 455 00:26:33,840 --> 00:26:37,090 . جداً که بهترين پسري که ديدم 456 00:26:38,160 --> 00:26:40,110 . واسه هميشه 457 00:26:45,250 --> 00:26:47,450 چرا اَنقدر واسه پسرِ سفير تَره خورد کردي ؟ 458 00:26:47,470 --> 00:26:50,200 متوجه حالتِ بادي گارد وقتي اسمِ داماد مي اومد ، شدي ؟ 459 00:26:50,230 --> 00:26:52,180 . حسِ تحقير بود 460 00:26:52,530 --> 00:26:54,480 . اون واقعاً از داماد خوشش نمي آد 461 00:26:54,510 --> 00:26:56,830 سوال اينه که چرا ؟ 462 00:26:59,700 --> 00:27:01,450 . تعظيمش 463 00:27:01,470 --> 00:27:03,610 . آره ، تو ورود داماد ، بهم گفتي 464 00:27:03,650 --> 00:27:06,660 ، وقتي که مهموني عروسي شروع شد . بادي گارد به داماد يه تعظيمِ اَاَکي کرد 465 00:27:06,710 --> 00:27:08,920 . اين نشونه بي احتراميه 466 00:27:09,530 --> 00:27:13,310 ، در کُره ، چگونگي تعظيم کردن . نشانگره سطحِ رابطهِ بينِ دونفره 467 00:27:13,330 --> 00:27:16,650 ، پس بايستي بادي گارد با توجه به مقامش حسابي جلوي داماد خم مي شد ، درسته ؟ 468 00:27:16,660 --> 00:27:19,490 چرا بايد به داماد طوري تعظيم بکنه که انگار هم سَطحِشه ؟ 469 00:27:19,860 --> 00:27:23,500 . سفير و بادي گاردشُ بيار 470 00:27:23,810 --> 00:27:25,920 . يه دقيقه ديگه مي بينمت ؟ - کجاي مي خواي بري ؟ - 471 00:27:26,430 --> 00:27:28,520 . بايد آرونسون رو ببينم 472 00:27:28,800 --> 00:27:30,940 . دارم سعي خودمُ مي کنم ، آره 473 00:27:31,700 --> 00:27:35,640 به محضِ اينکه از اينجا اومدم بيرون . بهت زنگ مي زنم . تو هم همينطور 474 00:27:36,560 --> 00:27:38,930 مي دوني تا کِي قراره اينجا باشيم ؟ 475 00:27:38,940 --> 00:27:40,180 . دارم کَم کَم احساس مي کنم که گروگانَم 476 00:27:40,200 --> 00:27:43,050 گفتنش واقعاً سخته -- بايد يه مَردُ با . يه تفنگ پيدا کنم ، مي دوني که 477 00:27:43,070 --> 00:27:46,080 من جداً بايد از اينجا برم . مي توني کُمکم کني ؟ 478 00:27:46,090 --> 00:27:49,330 . نه . متاسفم ، اين کار ممکن نيست 479 00:27:49,340 --> 00:27:51,180 . هرجُفتمون مي دونيم که اين واقعيت نداره 480 00:27:51,210 --> 00:27:53,930 . تو مي توني هرکي رو که بخواي بفرستي بيرون 481 00:27:54,950 --> 00:27:58,040 کال ، شغلِ من در خطره . جانشينِ مديرِ عامل مغزِ سرِ منُ مي خوره 482 00:27:58,050 --> 00:27:59,900 . چون تو جلسه اي که قرار بود توش باشم ، نبودم 483 00:27:59,910 --> 00:28:02,760 ، هر دونامون مي دونيم که اين حرفت حقيقت نداره ؟ مگه نه ؟ اه ؟ 484 00:28:03,090 --> 00:28:04,240 منظورت چيه ؟ 485 00:28:04,270 --> 00:28:06,940 خب ، اون يه تماسِ کاري نبود ، نه ؟ 486 00:28:11,460 --> 00:28:14,830 ! بريد عقب ! بشنيد 487 00:28:14,840 --> 00:28:17,970 ما نمي تونيم در حالِ حاضر به کسي ! اجازه بديم که از اينجا خارج بشه 488 00:28:19,470 --> 00:28:21,250 ! با همه هستم 489 00:28:21,280 --> 00:28:23,890 ! بريد عقب ! بشنيد 490 00:28:24,490 --> 00:28:26,740 . ما به محضِ اينکه بتونيم مي زاريم که از اينجا برين 491 00:28:26,780 --> 00:28:27,760 چه خبره ؟ 492 00:28:27,800 --> 00:28:29,190 . داره کَم کَم از کنترلمون خارج مي شه 493 00:28:29,220 --> 00:28:31,300 آرونسون کجاست ؟ مي خوام . همين الان باهاش صحبت کنم 494 00:28:31,990 --> 00:28:33,910 . مشغولِ سر و کله زدن با بقيه تو طبقه دُومه 495 00:28:33,930 --> 00:28:35,730 و شما آقايِ ؟ 496 00:28:35,740 --> 00:28:38,580 . داپري . نيم ساعت پيش با هم آشنا شديم 497 00:28:38,590 --> 00:28:41,150 خارق العاده است . مي توني آرونسون رو واسم پيدا کني ؟ 498 00:28:41,740 --> 00:28:43,060 واسه چي ؟ 499 00:28:43,090 --> 00:28:45,520 . به لطفت در اين مورد نياز دارم 500 00:28:50,680 --> 00:28:51,870 منتظر چي هستيم ؟ 501 00:28:51,900 --> 00:28:54,210 . قربان ، خيلي متاسفم . همين الان مي آد 502 00:28:54,220 --> 00:28:57,750 شما به دکتر لايتمن بگيد که پسرِ ... من تير خورده و اون به يه 503 00:28:57,760 --> 00:29:00,800 از اين بابت متاسفم . بيشتر از اوني . که فکرشُ مي کردم طول کشيد 504 00:29:00,810 --> 00:29:03,230 چي طول کشيد ؟ - . قرض گرفتن اين - 505 00:29:09,780 --> 00:29:12,800 . هيچکي نگران نشه . تيراش مَشقي بود 506 00:29:13,570 --> 00:29:15,300 . از سرويسِ مخفي قرض گرفتم 507 00:29:15,320 --> 00:29:18,750 من با خزانه داري و امور خارجه و . همچنين دولتِ خودم تماس مي گيرم 508 00:29:18,780 --> 00:29:20,290 . باشه ، بگير 509 00:29:20,320 --> 00:29:23,820 مي دونيد حيوون ها وقتي وحشت مي کنن ، چي کار مي کنن ؟ 510 00:29:23,850 --> 00:29:25,030 ببخشيد ؟ 511 00:29:25,050 --> 00:29:26,580 . بسته مي شن 512 00:29:26,610 --> 00:29:29,040 ، جشاشون بسته مي شه . لَباشون کشيده مي شن 513 00:29:29,070 --> 00:29:31,460 . همه چي يه دفعه اي بسته مي شه 514 00:29:31,470 --> 00:29:34,040 ولي اگه از نزديک نگاه کني ، مي توني ، اولين چيزي رو که تو ذهنشون مي آد 515 00:29:34,080 --> 00:29:36,880 وقتي حواسشون بر مي گرده . سرِجاش، ببينيد 516 00:29:36,920 --> 00:29:39,100 چرا داريد اينارو به من مي گيد ؟ 517 00:29:39,120 --> 00:29:45,380 چون ، وقتي که شليک کردم ، شما . خودتون رو جلوي اون قرار داديد 518 00:29:53,570 --> 00:29:57,540 چرا يه صاحبِ مَنصب بايد بخواد که از بادي گاردش محافظت کنه ؟ 519 00:29:57,560 --> 00:30:02,540 و چرا اون بادي گارد بايد با پسرِش انگار که هم سطحن برخورد کنه ؟ 520 00:30:04,020 --> 00:30:05,990 اونا برادرَن ؟ 521 00:30:06,020 --> 00:30:07,170 . مسخره است 522 00:30:07,200 --> 00:30:09,220 . اشتباه هميشه هست 523 00:30:09,230 --> 00:30:11,170 اون پسرتونه ؟ 524 00:30:11,200 --> 00:30:14,040 . اگه دروغ بگيد ، متوجه مي شم 525 00:30:14,060 --> 00:30:18,780 شما استخدام شدين که از خانوادهِ من محافظت . کنيد ، نه اينکه وارد حريم خصوصي زندگي ما بشيد 526 00:30:18,810 --> 00:30:20,190 . پس ، پسرتونه 527 00:30:20,230 --> 00:30:22,030 . من چنين چيزي نگفتم - . چرا ، گفتي - 528 00:30:22,040 --> 00:30:23,560 . اين به شما ربطي نداره 529 00:30:23,580 --> 00:30:25,840 . واسه يه بارَم که شده قبولش کُن 530 00:30:26,420 --> 00:30:28,590 حالا اين مسايل چه ربطي به اتفاقي که امروز افتاد ، داره ؟ 531 00:30:28,620 --> 00:30:30,880 شما به من بگين -- شماييد که گويا . فکر مي کنيد که اون دخالت داره 532 00:30:30,910 --> 00:30:31,910 چرا اين حرفُ مي زنيد ؟ 533 00:30:31,940 --> 00:30:37,700 قبل از تيراَندازي ، هر وقت دربارهِ بادي گاردتون صحبت . مي کردين ، از خودتون خجالت نشون مي دادين 534 00:30:38,160 --> 00:30:42,460 بعد از تيراَندازي ، هر وقت با بادي گاردتون . بودين ، از خودتون خشم نشون دادين 535 00:30:42,470 --> 00:30:44,600 همين الانم داري نشون مي دي ، درسته ؟ 536 00:30:44,620 --> 00:30:46,770 چرا اينکارُ مي کني ؟ چرا انقدر عصباني هستي ؟ 537 00:30:47,120 --> 00:30:49,720 شما فکر مي کنين که اون سعي کرده که برادرشُ بُکشه ؟ 538 00:30:57,010 --> 00:31:01,160 . بهش بگو اشتباه مي کنه ! بهش بگو اشتباه مي کنه 539 00:31:02,880 --> 00:31:05,710 . تو هميشه از وُن - هي مُتنفر بودي 540 00:31:06,470 --> 00:31:08,570 . باهاش با بي احترامي برخورد مي کردي 541 00:31:08,610 --> 00:31:11,350 . به خاطرِِ اينکه به هيچ کسي نگفتي من کي هستم 542 00:31:11,860 --> 00:31:12,960 تو بهش شليک کردي ؟ 543 00:31:13,010 --> 00:31:14,540 چطوري مي توني اين سوالُ از من بپرسي ؟ 544 00:31:14,570 --> 00:31:16,110 . تو تفنگ داشتي 545 00:31:16,150 --> 00:31:18,420 . نزديکش ايستاده بودي 546 00:31:18,690 --> 00:31:21,050 تو بهش شليک کردي ؟ 547 00:31:23,110 --> 00:31:27,200 . نه ، من نبودم 548 00:31:28,870 --> 00:31:33,200 مي دوني ، اگه براتون جالبه ، بايد بگم . که هيچ نشوني از دروغ گويي بروز نداد 549 00:31:33,210 --> 00:31:35,770 . واسه من مهم نيست 550 00:31:35,800 --> 00:31:37,690 . من کارمُ مي کنم 551 00:31:37,720 --> 00:31:41,820 من از تو محافظت مي کنم . من از ون - هي . محافظت مي کنم . من از فيبي محافظت مي کنم 552 00:31:41,830 --> 00:31:45,430 . اوه ، اون خوبه .جالب بود 553 00:31:46,100 --> 00:31:48,260 چرا اينقدر احساس تنفر مي کني ؟ - چي ؟ - 554 00:31:48,270 --> 00:31:51,420 چرا اشاره کردن به فيبي باعث مي شه احساسِ تنفر بکني ؟ 555 00:31:52,470 --> 00:31:53,900 . چيزي نيست 556 00:31:53,920 --> 00:31:57,860 . اوه ، نه . هيچي معني نداره 557 00:31:58,470 --> 00:32:00,820 اون چي بود ، ها ؟ 558 00:32:02,580 --> 00:32:04,940 . مَردم فکر مي کنن فيبي خيلي آدمِ خوبيه 559 00:32:04,950 --> 00:32:06,830 تو اينطور فکر نمي کني ؟ 560 00:32:06,840 --> 00:32:09,650 . چند هفته پيش ، فيبي گفت بايد يه مَردُ ببينه 561 00:32:09,690 --> 00:32:10,700 . اَزم خواست که باهاش برم 562 00:32:11,940 --> 00:32:14,800 بهم نگفت چي شده ، فقط اَزم . خواست که باهاش برم 563 00:32:15,710 --> 00:32:18,100 . بعد نظرش عوض شد 564 00:32:18,130 --> 00:32:20,350 . گفت که تنها مي ره 565 00:32:21,770 --> 00:32:24,490 . ولي قَسمَم داد که به کسي نگم 566 00:32:28,080 --> 00:32:30,740 . تو بهم بگو اين چه معني مي ده 567 00:32:31,830 --> 00:32:36,480 خب ، به هر حال ، اون چيزي ، که واقعاً مي خوام بگم اينِ که 568 00:32:36,510 --> 00:32:38,750 . دارم رو کُره اي حرف زدنم کار مي کنم 569 00:32:40,790 --> 00:32:46,100 ببخشيد ، ون - هي ، ولي ، ام ، فقط دارم . سعي مي کنم که امروز چند کلمه بگم 570 00:32:49,230 --> 00:32:51,910 ... که يعني با تمامِ وجود دوست دارم - دنبال چي هستين ؟ - 571 00:32:51,920 --> 00:32:53,730 . يه نفر که قبلاً با عروس در ارتباط بوده 572 00:32:53,740 --> 00:32:55,550 . يه نفر که بهمون درباره اش چيزي نگفته 573 00:32:55,560 --> 00:32:58,380 داپري ، مي توني بياريش پايين ؟ . مي خوام باش حرف بزنم 574 00:32:59,270 --> 00:33:01,150 . حتماً 575 00:33:02,190 --> 00:33:04,380 من چيزي نمي بينم . تو مي بيني ؟ - . نُچ - 576 00:33:05,290 --> 00:33:07,870 نوارِ ديگه اي داري ، لوکر ؟ 577 00:33:07,880 --> 00:33:11,610 . ام ، عروسي . ايناهاش 578 00:33:11,620 --> 00:33:12,710 . براي زمان ثروت و براي زمان نداري 579 00:33:12,740 --> 00:33:14,710 . در بيماري و در سلامت 580 00:33:14,750 --> 00:33:15,940 . در بيماري و در سلامت 581 00:33:15,950 --> 00:33:17,500 . براي عشق و براي آرامش 582 00:33:17,530 --> 00:33:18,680 . براي عشق و براي آرامش 583 00:33:18,710 --> 00:33:21,070 . براي تمامي روزهاي زندگيمان 584 00:33:21,110 --> 00:33:23,260 . براي تمامي روزهاي زندگيمان 585 00:33:23,270 --> 00:33:25,320 ... من ، فيبي هيدين 586 00:33:25,340 --> 00:33:27,000 ... من ، فيبي هيدين 587 00:33:27,040 --> 00:33:28,710 ... تو رو به عنوان 588 00:33:29,230 --> 00:33:32,900 مي شه برشگردوني عقب ؟ از . عقب تر پخشش کن ، ولي آهسته تر 589 00:33:34,180 --> 00:33:37,610 ... من ، فيبي هيدين 590 00:33:37,640 --> 00:33:39,270 ... تو رو به عنوان 591 00:33:39,310 --> 00:33:40,740 بالا رفتنِ شانه رو ديدي ؟ 592 00:33:40,770 --> 00:33:43,200 درباره اسمش داره دروغ مي گه ؟ 593 00:33:43,210 --> 00:33:44,250 . اه ، اينطور به نظر مي آد 594 00:33:44,270 --> 00:33:45,600 چرا بايد اين کارُ بکنه ؟ 595 00:33:45,620 --> 00:33:47,030 . نمي دونم 596 00:33:47,050 --> 00:33:50,400 فکر مي کني اين ربطي به اون که قرار بوده يکي رو ببينه ، داره ؟ 597 00:33:50,410 --> 00:33:51,140 . نمي دونم 598 00:33:51,160 --> 00:33:52,400 ، مي دوني ، ما با خيلي از مهمونا حرف زديم 599 00:33:52,420 --> 00:33:55,650 و اينجا هيچکي گويا ببيشتر از سه . چهار سال ، فيبي رو نمي شناسه 600 00:33:55,660 --> 00:33:56,750 از پدر و مادرش چي مي دونيم ؟ 601 00:33:56,780 --> 00:33:59,410 -- مُردن . دوستاش ، آشناهاش . همه مربوط به شُغلش هستن 602 00:33:59,420 --> 00:34:01,280 . هيچ کسي از زمانِ بچه گي هاش اينجا نيست 603 00:34:01,310 --> 00:34:03,520 . در کُل ، نه خانواده اي ، نه دوستِ قديمي 604 00:34:03,540 --> 00:34:04,760 اهلِ کجاست ؟ 605 00:34:04,780 --> 00:34:07,130 اه ، ساقدوشِ عروس ميگه ميشيگان ؟ 606 00:34:08,740 --> 00:34:12,560 اگه يه گذشتهِ خاصي داشته باشه ، چي ؟ 607 00:34:12,570 --> 00:34:14,880 ، اه ، يه اسمِ متفاوت و چيزاي ديگه که تا حالا به کسي نگفته باشه ؟ 608 00:34:14,910 --> 00:34:17,120 . تو بيمارستان -- پِلک زدن هاي سريعش 609 00:34:17,140 --> 00:34:18,970 آيا شوهرت تا حالا گفته که کسي تهديدش کرده باشه ؟ 610 00:34:19,000 --> 00:34:21,440 تهديدش کرده باشن ؟ 611 00:34:22,040 --> 00:34:23,940 . نه 612 00:34:23,960 --> 00:34:26,900 ما فکر مي کرديم اون داره سعي مي کنه که تهديدي . رو که يه نفر بر عليه شوهرش ، کرده ، مخفي کنه 613 00:34:26,930 --> 00:34:29,480 اگر که يه نفر خودشُ تهديد کرده باشه ، چي ؟ 614 00:34:29,490 --> 00:34:31,280 آره . اوني که رفته به ملاقاتش ؟ 615 00:34:31,630 --> 00:34:33,750 اگه يه دوست پسرِ قديمي به داماد شليک کرده باشه ، چي ؟ ضارب از دستِ عروس عصباني نيست؟ 616 00:34:33,760 --> 00:34:38,180 . نه . نه . ضارب عاشقش فيبيه ، ولي داماد سرِ راه بوده 617 00:34:39,050 --> 00:34:42,170 . لايتمن ، بايد درها رو باز کنيم و بزاريم همه برن 618 00:34:42,190 --> 00:34:43,230 . اوه ، به زمانِ بيشتري نياز داريم 619 00:34:43,250 --> 00:34:45,470 من الان داشتم با وزيرِ خزانه داري . تلفني صحبت مي کردم 620 00:34:45,500 --> 00:34:49,490 داغ کرده بود ، ما مي خوايم همهِ مهمونارو آزاد . کنيم و ادامه تحقيقاتُ به پليس واگذار کنيم 621 00:34:49,520 --> 00:34:51,400 . ما يه مشکلِ ديگه هم داريم . فيبي رفته 622 00:34:51,410 --> 00:34:54,770 به مامور پشت در گفته که به بيمارستان . برمي گرده ، ولي اونجا نيست 623 00:34:54,800 --> 00:34:56,080 . هيچکي نمي دونه کجاست 624 00:34:56,100 --> 00:34:57,170 . بايد درها رو باز کنم 625 00:34:57,200 --> 00:34:59,790 فقط يه رُبع بهم وقت بده ، باشه ؟ 626 00:35:00,730 --> 00:35:02,050 . نه 627 00:35:02,350 --> 00:35:03,690 . نه 628 00:35:03,710 --> 00:35:09,150 . نه . نه . نه . نه 629 00:35:09,520 --> 00:35:11,750 . خب ، اين بسته تموم شده . بعدي رو بزار 630 00:35:11,760 --> 00:35:13,120 . همش همين بود 631 00:35:13,140 --> 00:35:17,210 هر ميکرو حالتي و علامتي که ، نشانگرِ خشم ، تحقير ، خصومت 632 00:35:17,240 --> 00:35:19,630 خشونتِ پنهان يا شبيه اون باشه . و ما پيدا کرديم ، همينا بود 633 00:35:19,660 --> 00:35:23,960 باشه ، با کمک سرويسِ مخفي و برگزارکنندگان . مراسم ، ليست مهمون ها رو با فيلم تطبيق داديم 634 00:35:23,980 --> 00:35:26,620 . تا ما همه مهمون ها رو تو فيلم داريم 635 00:35:26,650 --> 00:35:30,260 اگه کسي تونسته نيّتِ قتل رو . مخفي نگه داره ، تو فيلم نبوده حتماً 636 00:35:31,410 --> 00:35:33,410 . اوه ، حق با لوکره 637 00:35:33,430 --> 00:35:35,640 خب ، پس کجاست ؟ 638 00:35:36,460 --> 00:35:39,010 . به آرونسون بگو بزاره مهمونا برن 639 00:35:40,250 --> 00:35:42,640 . مي دونم بايد با کي صحبت کنيم 640 00:35:49,870 --> 00:35:51,640 خب ، ممنون که گذاشتين . فيلمتونُ نگاه کنيم 641 00:35:51,670 --> 00:35:54,150 . عالي بود . از اول تا آخرش 642 00:35:54,540 --> 00:35:59,480 در واقع تنها کسايي که ما تو . فيلم نديديم ، شماها بودين 643 00:36:00,860 --> 00:36:02,570 . فيلم بردارها ، که منطقي هم هست 644 00:36:02,620 --> 00:36:05,200 منظورم اينه که قرار نيست فيلم بردارها تو فيلم بيافتن ، درسته ؟ 645 00:36:05,210 --> 00:36:09,850 خب ، من قبلاً در موردِ يه حالتي صحبت کرده بودم که وقتي مي خواي 646 00:36:09,870 --> 00:36:12,600 مرتکبِ يه عمل خشونت آميز . بشي ، به نمايش در مي آد 647 00:36:12,630 --> 00:36:17,270 يه حالت ديگه هم هست که بوسيلهِ انگيزه . محرکِ خشونت آزاد مي شه 648 00:36:17,280 --> 00:36:19,370 ، براي مثال ، وقتي مي خواي زنِ سابقتُ ببيني 649 00:36:19,420 --> 00:36:23,050 ، و بهت مي گه که قراره با يه بچه پولدار ازدواج کنه 650 00:36:23,100 --> 00:36:27,730 و به اينکه تو چه احساسي ، داري ، اهميتي نمي ده ، چون 651 00:36:28,060 --> 00:36:31,970 . تا اون جايي که اون مي دونه ، تو هيچي نيستي 652 00:36:34,670 --> 00:36:37,150 . يکي ديگه جاتُ گرفته 653 00:36:39,370 --> 00:36:43,870 ، حالا وقتي که تو به اون موقع فکر مي کني 654 00:36:45,000 --> 00:36:48,940 ... و خشمي که تو احساس مي کردي 655 00:36:53,460 --> 00:36:55,790 ... صورتت 656 00:36:55,810 --> 00:36:58,370 . تو صورتت نشون داده مي شه 657 00:37:16,760 --> 00:37:18,810 . ما باهم ازدواج کرده بوديم 658 00:37:18,820 --> 00:37:21,170 . قرار بود بود يه عمر طول بِکشه 659 00:37:21,180 --> 00:37:23,760 معنيِ ازدواج مگه اين نيست ؟ 660 00:37:23,790 --> 00:37:25,900 چه خوشي پيش بياد چه دردسر ؟ 661 00:37:25,930 --> 00:37:28,260 پولدار باشي يا فقير ؟ 662 00:37:28,270 --> 00:37:30,080 بيمار بشي يا سالم باشي ؟ 663 00:37:33,380 --> 00:37:35,800 درسته ؟ 664 00:37:38,460 --> 00:37:39,970 . اون قبلاً ارتشي بوده 665 00:37:40,000 --> 00:37:41,980 . اون و فيبي چهار سال پيش ازدواج کردن 666 00:37:42,020 --> 00:37:44,170 . اسمِ سابقِ فيبي " کارلا دِميو " بوده 667 00:37:44,210 --> 00:37:47,130 از هم طلاق گرقتن . فيبي اسمشُ . عوض کرد و به واشنگتن رفت 668 00:37:47,140 --> 00:37:48,660 . اون چند ماه پيش فيبي رو پيدا کرد 669 00:37:48,690 --> 00:37:50,550 چطور تونست بازرسي رو دور بزنه ؟ 670 00:37:50,570 --> 00:37:52,750 خب ، احتمالاً چند ماه داشته . رو اين نقشه کار مي کرده 671 00:37:52,790 --> 00:37:53,640 . حسابي اَذيت شده 672 00:37:53,660 --> 00:37:56,280 اون هفت تيرشُ تراشيده بود تا بتونه . به قطعاتِ کوکتري تبديلش کنه 673 00:37:56,310 --> 00:37:58,420 تو ساکِش شبيه . وسايلِ فيلم برداري بود 674 00:37:58,460 --> 00:37:59,590 . عاشقانه است 675 00:37:59,600 --> 00:38:02,270 مامور آرونسون ؟ - . ببخشيد - 676 00:38:03,660 --> 00:38:06,590 . دکتر لايتمن . دکتر فاستر 677 00:38:09,310 --> 00:38:11,420 . ازتون خيلي ممنونم 678 00:38:17,730 --> 00:38:20,630 . ديدم که هُواردُ بردن 679 00:38:20,640 --> 00:38:22,350 به کسي ديگه اي صدمه نزده ؟ 680 00:38:22,370 --> 00:38:24,150 . نه 681 00:38:24,160 --> 00:38:27,160 . من نمي دونستم وقتِ عروسي اينجاست 682 00:38:27,190 --> 00:38:29,930 . اگه بود ، حتماً بهتون مي گفتم 683 00:38:29,940 --> 00:38:33,000 . اصلاً نمي خواستم به کسي دروغ بگم 684 00:38:33,010 --> 00:38:36,220 ... حتي شبيه دروغ گفتنم نبود . فقط 685 00:38:37,100 --> 00:38:41,510 وقتي ميشيگان رو ترک مي کردم ، خيلي غمگين بودم ، اسممُ عوض کردم 686 00:38:41,520 --> 00:38:47,320 -- و طوري رفتار کردم که انگار اتفاقي نيافتاده . مي خواستم اينطوري خودمُ آروم کنم 687 00:38:50,490 --> 00:38:53,520 ... به ون - هي بگيد که 688 00:38:59,150 --> 00:39:01,740 . ون - هي بهوش اومده 689 00:39:02,450 --> 00:39:04,960 . دنبالت مي گرده 690 00:39:06,540 --> 00:39:09,410 . بايد بريم ببينيمش 691 00:39:10,190 --> 00:39:12,220 . باشه 692 00:39:51,300 --> 00:39:55,520 سلام ، روزِ پرکاري بود ، ها ؟ 693 00:39:56,060 --> 00:39:58,860 بريم يه نوسيدني بزنيم ، جشن بگيريم ؟ 694 00:40:02,280 --> 00:40:04,880 . فکر نکنم پيشنهادِ خوبي باشه 695 00:40:05,430 --> 00:40:07,210 بد اخلاقي رو مگه بي خيال نشديم ؟ 696 00:40:07,240 --> 00:40:09,360 . آره ، بي خيال شديم 697 00:40:09,400 --> 00:40:11,550 . هنوزم فکر مکي کنم پيشنهادِ خوبي باشه 698 00:40:13,190 --> 00:40:16,240 ، مي دوني ، قبل اينکه تيمِ شما بياد . اعضاي تيمتون رو بهمون معرفي کردن 699 00:40:16,280 --> 00:40:21,240 و ، اه ، مي دونم مي توني چي . کار کني ، و منُ نمي ترسونه 700 00:40:21,660 --> 00:40:24,120 . چيزي واسه پنهان کردن ندارم 701 00:40:24,130 --> 00:40:26,500 . پس ، بي خيال . فقط يه نوشيدنيِ ساده است 702 00:40:28,650 --> 00:40:30,950 ... مشکله اينه که 703 00:40:30,980 --> 00:40:32,390 . من اَزت خوشم مياد 704 00:40:32,420 --> 00:40:34,020 و اين چرا مُشکله ؟ 705 00:40:34,060 --> 00:40:37,100 . چون بيشتر از يه نوشيدني خوردن خواهد شد 706 00:40:37,120 --> 00:40:40,170 . و بعدش اين مسئله پيچيده مي شه 707 00:40:40,750 --> 00:40:44,890 من هر دروغي رو که بگي متوجه مي شم ، که . يعني ، همه چيزُ در موردت خواهم فهميد 708 00:40:47,080 --> 00:40:50,600 مطمئني مي توني با اين مسئله کنار بياي ؟ - . آره ، هستم - 709 00:40:52,700 --> 00:40:54,250 . پس بريم 710 00:40:54,260 --> 00:40:56,750 . اه ، آره ، آره . شايد بيست دقيقه 711 00:40:56,760 --> 00:41:00,520 . نه ، من رزو کردم . باشه و بعداً مي بينمت 712 00:41:03,930 --> 00:41:04,950 قرارِ شبانه ؟ 713 00:41:04,970 --> 00:41:07,730 . يه جورايي . بيشتر شبيه قرارِ معذرت خواهيه 714 00:41:08,690 --> 00:41:10,000 واسه چي مي خواي معذرت خواهي کني ؟ 715 00:41:10,040 --> 00:41:13,140 اوه ، اَزم کمک خواست که از سفارت خونه . بره بيرون ، ولي من پيچوندمش 716 00:41:13,160 --> 00:41:16,070 قرار نيست وقتي ازدواج کردي نزاري بره . يادته ؟ 717 00:41:16,430 --> 00:41:18,650 . تو کارِ درستي کردي 718 00:41:18,670 --> 00:41:21,010 . اوه ، تو شوهرم نيستي 719 00:41:21,040 --> 00:41:22,370 ، آلک داره سعي مي کنه خودشُ بکشه بالا 720 00:41:22,400 --> 00:41:25,500 که در اين راه بايد براي رييست کلي کار کني ، و تو جلساتي که قراره باشي ، بشي 721 00:41:25,520 --> 00:41:26,850 . که مي تونستم در اين راه بهش کمک کنم 722 00:41:26,880 --> 00:41:30,670 ولي من بايد به قوانين عَمل مي کردم ... و دختر خوبي باشم ، پس 723 00:41:30,690 --> 00:41:35,470 مي خوام براش يه گيلاس . شراب بريزم و بگم که متاسفم 724 00:41:36,390 --> 00:41:37,990 . ازدواج همينه 725 00:41:38,010 --> 00:41:40,430 . باشه ، فردا مي بينمت 726 00:41:42,080 --> 00:41:44,440 هي ، فاستر ؟ - چيه ؟ - 727 00:41:46,370 --> 00:41:48,500 . من فکر نمي کنم تو دخترِ خوبي باشي 728 00:41:50,220 --> 00:41:51,930 . دروغگو 729 00:41:54,412 --> 00:41:59,154 www.tvcenter.ir