1 00:00:14,650 --> 00:00:15,770 ‫چی شده؟ 2 00:00:15,770 --> 00:00:18,450 ‫لرزش خفیفی توی هوا حس می‌کنم. 3 00:00:23,090 --> 00:00:25,540 ‫باید دقیقاً پایین بازارچه باشیم... 4 00:00:25,960 --> 00:00:27,290 ‫شاید دلیلش اینه؟ 5 00:00:27,290 --> 00:00:30,260 ‫نه، می‌شنومش. 6 00:00:31,300 --> 00:00:32,550 ‫به‌نظر... 7 00:00:33,050 --> 00:00:34,050 ‫آبه؟ 8 00:00:35,580 --> 00:00:38,510 ‫صدای پاشیده‌شدنِ آب... 9 00:00:41,770 --> 00:00:42,790 ‫تحت تعقیبیم؟! 10 00:00:42,790 --> 00:00:43,430 ‫کدوم سمتن؟ 11 00:00:44,770 --> 00:00:45,520 ‫ازمون جلوترن! 12 00:00:46,000 --> 00:00:47,530 ‫بد آوردیم! باید برگردیم! 13 00:00:53,650 --> 00:00:55,450 ‫این تنها مسیره؟ 14 00:00:55,850 --> 00:00:58,410 ‫مسیری که داشتیم می‌رفتیم، تنها مسیر بود! 15 00:00:58,410 --> 00:01:00,120 ‫ولی پشت‌سرمون یه هزارتوــه! 16 00:01:00,530 --> 00:01:04,580 ‫حتی منم مطمئن نیستم بتونم راهمو اینجا پیدا کنم. 17 00:01:07,830 --> 00:01:08,970 ‫چی شده؟ 18 00:01:08,970 --> 00:01:10,650 ‫اگه بدوئیم هم بهمون می‌رسن. 19 00:01:11,100 --> 00:01:13,660 ‫سگ‌های شکاری دنبال‌مون فرستادن. 20 00:01:15,990 --> 00:01:18,430 ‫به صدای پارس‌ها‌شون می‌خوره سگ‌های کودنی باشن. 21 00:01:18,730 --> 00:01:21,510 ‫خب، گوش‌هاتو بگیر. 22 00:01:36,820 --> 00:01:37,710 ‫چی؟ 23 00:01:50,250 --> 00:01:53,000 ‫کاشکی می‌تونستم سیب بخورم... 24 00:01:54,730 --> 00:01:56,630 ‫بعداً می‌تونی یه دل سیر بخوری. 25 00:03:30,230 --> 00:03:33,070 ‫ولی از کجا فهمیدن اینجائیم؟ 26 00:03:33,070 --> 00:03:36,850 ‫احتمالاً بعد از گشتن توی گذرگاه‌های زیرزمینی مختلف، اتفاقی پیدامون کردن. 27 00:03:36,860 --> 00:03:38,300 ‫این‌طور فکر می‌کنی؟ 28 00:03:38,300 --> 00:03:42,910 ‫اگه محل دقیق‌مون رو می‌دونستن، از دو طرف گیرمون مینداختن. 29 00:03:45,550 --> 00:03:47,790 ‫تجارت‌خانه‌ی میلونه بهتون خیانت کرد! 30 00:03:47,790 --> 00:03:49,540 ‫راه فرار ندارین! 31 00:03:51,120 --> 00:03:53,750 ‫می‌گه بهمون رکب زدن... 32 00:03:54,490 --> 00:03:56,810 ‫حتماً قیمت گزافی بوده. 33 00:03:56,810 --> 00:04:00,120 ‫چون به‌هرحال، اگه تو رو داشتن، 34 00:04:00,120 --> 00:04:03,470 ‫که این‌طور. پس، حتماً قیمت گزافی بوده. 35 00:04:03,470 --> 00:04:05,850 ‫صرفاً دارن خالی می‌بندن و شانس‌شونو امتحان می‌کنن. 36 00:04:06,390 --> 00:04:07,140 ‫بریم. 37 00:04:09,810 --> 00:04:10,810 ‫وایسا. 38 00:04:13,150 --> 00:04:14,290 ‫پیداشون کردم! 39 00:04:16,690 --> 00:04:18,480 ‫اونجان! نذارین فرار کنن! 40 00:04:18,480 --> 00:04:21,210 ‫به تعقیب‌شون ادامه بدین! من از پشت دور می‌زنم! 41 00:04:21,210 --> 00:04:22,470 ‫حله! 42 00:04:22,470 --> 00:04:24,250 ‫اون سمت صدای پا شنیدم! 43 00:04:24,250 --> 00:04:25,220 ‫گیرشون بندازین! 44 00:04:25,220 --> 00:04:26,930 ‫هنوز این‌سمت نیومدن! 45 00:04:26,930 --> 00:04:28,580 ‫همه‌ی مسیرهاشون رو مسدود کنین! 46 00:04:29,910 --> 00:04:31,500 ‫می‌دونی داریم کجا می‌ریم؟ 47 00:04:31,500 --> 00:04:33,950 ‫آره، مشکلی پیش نمیاد. بعدش برو سمت چپ! 48 00:04:46,850 --> 00:04:47,890 ‫باید بجنبیم! 49 00:04:56,290 --> 00:04:57,310 ‫لارنس! 50 00:04:57,790 --> 00:05:01,010 ‫خدایا، لطفاً گناهانم رو ببخش. 51 00:05:07,870 --> 00:05:11,870 ‫قبل از اینکه برای گناهانت طلب بخشش کنی، 52 00:05:19,810 --> 00:05:20,880 ‫لارنس؟ 53 00:05:21,510 --> 00:05:24,260 ‫طوری نیست. می‌دونم داریم کجا می‌ریم. 54 00:05:29,170 --> 00:05:31,040 ‫تف توش! کجا رفتن؟! 55 00:05:29,900 --> 00:05:31,040 ‫هی! اینجا رو! 56 00:05:31,040 --> 00:05:32,930 ‫آه. کاملاً از هوش رفته. 57 00:05:32,930 --> 00:05:34,110 ‫برید دنبال‌شون! 58 00:05:36,740 --> 00:05:40,230 ‫لارنس!‌ حالت خوبه؟ 59 00:05:40,790 --> 00:05:41,910 ‫لارنس! 60 00:05:44,020 --> 00:05:45,190 ‫خداروشکر... 61 00:05:45,570 --> 00:05:48,550 ‫هرچقدر صدات می‌زدم، تکون نمی‌خوردی. 62 00:05:49,860 --> 00:05:53,060 ‫چیزی نیست. فقط یه‌خرده خوابم می‌اومد. 63 00:05:53,370 --> 00:05:56,290 ‫طاقت بیار. کم مونده برسیم. 64 00:05:56,290 --> 00:05:57,600 ‫راجع‌به چی حرف می‌زنی؟ 65 00:05:57,600 --> 00:05:59,120 ‫نشنیدی صدامو؟ 66 00:05:59,120 --> 00:06:03,800 ‫گفتم، «می‌تونم نور رو حس کنم. حتماً 67 00:06:03,800 --> 00:06:06,470 ‫آ ــ آره، گفتی... 68 00:06:07,990 --> 00:06:08,720 ‫این چیه؟ 69 00:06:08,720 --> 00:06:12,050 ‫حتی متوجه این هم نشدی؟! 70 00:06:15,370 --> 00:06:16,560 ‫فقط یکم دیگه. 71 00:06:17,010 --> 00:06:18,430 ‫فقط یکم دیگه مونده. 72 00:06:21,260 --> 00:06:25,400 ‫نه، متوجه شدم. چیزیم نیست. 73 00:06:32,210 --> 00:06:33,170 ‫از این‌سمت. 74 00:06:37,090 --> 00:06:39,730 ‫اگه از اون مسیر بریم و انتهاش بپیچیم سمت چپ، 75 00:06:39,730 --> 00:06:41,790 ‫باید بتونیم به بیرون از اینجا فرار کنیم. 76 00:06:55,220 --> 00:06:56,770 ‫چطور ممکنه... 77 00:06:57,260 --> 00:06:59,230 ‫یه چاه قدیمی. 78 00:06:59,850 --> 00:07:03,290 ‫ببخشید. فکر نمی‌کردم اوضاع این‌طوری از آب دربیاد... 79 00:07:03,290 --> 00:07:04,220 ‫اوناهاشن! 80 00:07:07,990 --> 00:07:09,210 ‫عقب بمون. 81 00:07:10,450 --> 00:07:11,520 ‫غیرممکنه... 82 00:07:11,520 --> 00:07:12,780 ‫امکان نداره از پس‌شون بربیای. 83 00:07:12,780 --> 00:07:13,660 ‫چی می‌گی، 84 00:07:16,130 --> 00:07:17,830 ‫هنوز حریف چندتاشون می‌شم. 85 00:07:18,180 --> 00:07:21,210 ‫دروغ می‌گی! حتی بدون‌ استفاده از 86 00:07:22,110 --> 00:07:23,060 ‫صبر کنین. 87 00:07:26,920 --> 00:07:30,970 ‫خبرچین که ظاهرت رو توصیف کرد، شک کرده بودم... 88 00:07:31,610 --> 00:07:34,790 ‫باورم نمی‌شه واقعاً خودت بودی، لارنس. 89 00:07:35,290 --> 00:07:36,970 ‫منم تعجب کردم. 90 00:07:37,250 --> 00:07:40,930 ‫اصلاً فکرشو نمی‌کردم از اون دسته آدم‌هایی 91 00:07:40,930 --> 00:07:43,450 ‫جداً بزرگ شدی، یاره. 92 00:07:45,890 --> 00:07:49,440 ‫کُنت ارهندوت حامی بازرگانی مدیوــه... 93 00:07:50,050 --> 00:07:51,530 ‫یه زمین گندم‌خیز بزرگ... 94 00:07:51,530 --> 00:07:55,280 ‫می‌تونه برای تمام پرداختی‌هاش توی معاملاتش، 95 00:07:55,560 --> 00:08:00,610 ‫علاوه‌بر اون، گندم معاف مالیات، موهبت بزرگی برای... 96 00:08:00,610 --> 00:08:03,500 ‫کنت، بازرگانی مدیو و اهالی دهکده محسوب می‌شه... 97 00:08:03,930 --> 00:08:07,170 ‫تو با تمام تاجرهایی که برای دادوستد میان سلام و علیک داری، 98 00:08:07,170 --> 00:08:09,300 ‫و رئیس همه‌ی معاملات تجاری رو به تو می‌سپره. 99 00:08:09,640 --> 00:08:14,220 ‫و، تجارت گندم بعد از جشنواره‌ی برداشت، پررونق‌تر از همیشه‌ست. 100 00:08:14,220 --> 00:08:17,220 ‫خب، خوش‌وبش بمونه برای بعد. 101 00:08:17,220 --> 00:08:18,010 ‫فعلاً وقت نداریم. 102 00:08:18,010 --> 00:08:20,150 ‫سرسنگین شدی، یاره. 103 00:08:20,150 --> 00:08:22,770 ‫تو اون‌همه راه کوبیدی اومدی اینجا... 104 00:08:22,770 --> 00:08:24,690 ‫تا گرگی که بهش باور نداری رو ببینی، مگه نه؟ 105 00:08:24,690 --> 00:08:27,400 ‫کی فکرشو می‌کرد همراهش تو باشی. 106 00:08:27,720 --> 00:08:34,090 ‫تجسمِ یه گرگ که توی گندم ما زندگی می‌کنه 107 00:08:34,850 --> 00:08:36,780 ‫بدش به ما. 108 00:08:36,780 --> 00:08:41,160 ‫تحویلش می دیم به کلیسا و به دوران قدیم بدرود می‌گیم. 109 00:08:41,500 --> 00:08:45,420 ‫اگه اون رو تحویل بدیم، می‌تونیم بازرگانی میلونه رو از پا دربیاریم. 110 00:08:47,370 --> 00:08:49,930 ‫به‌علاوه، اگه بتونیم مالیات رو از روی گندم برداریم، 111 00:08:49,930 --> 00:08:53,010 ‫دهکده‌ی ما سود زیادی می‌کنه. 112 00:08:53,010 --> 00:08:55,380 ‫رزق و روزی همه‌ی اهالی دهکده بیشتر می‌شه. 113 00:08:56,020 --> 00:08:57,010 ‫لارنس... 114 00:08:57,010 --> 00:09:00,510 ‫این موضوع درمورد تاجرهایی که گندم‌های ما رو می‌خرن هم صدق می‌کنه. 115 00:09:00,820 --> 00:09:05,410 ‫همه‌ی اهالی بی‌نهایت قدردانتن که 116 00:09:05,410 --> 00:09:07,900 ‫اومدی گندم‌مون رو خریدی. 117 00:09:07,900 --> 00:09:12,400 ‫به‌راحتی می‌تونی اولویت اول‌مون برای خرید گندم بشی. 118 00:09:12,740 --> 00:09:15,950 ‫تازه‌شم، ما خیلی‌وقته باهم دوستیم، مگه نه؟ 119 00:09:15,950 --> 00:09:19,490 ‫می‌تونی صاحب مغازه‌ای بشی که رویاشو در سر داری. 120 00:09:19,780 --> 00:09:24,000 ‫بعدش، می‌تونیم توی تجارت‌های بزرگ‌تری مشارکت کنیم. 121 00:09:24,320 --> 00:09:26,780 ‫راه‌‌وچاه تجارت رو تو بهم یاد دادی. 122 00:09:26,780 --> 00:09:30,310 ‫این‌دفعه، من می‌خوام کمکت کنم که توی کسب‌وکارت موفق بشی. 123 00:09:30,980 --> 00:09:32,590 ‫یالا، لارنس. 124 00:09:32,590 --> 00:09:36,180 ‫به‌عنوان یه تاجر، می‌تونی دو دوتا چهارتا کنی، مگه نه؟ 125 00:09:39,210 --> 00:09:41,430 ‫البته که می‌تونم. 126 00:09:43,580 --> 00:09:44,650 ‫لارنس! 127 00:09:44,650 --> 00:09:45,500 ‫ولی... 128 00:09:45,930 --> 00:09:50,210 ‫یه تاجر آبرومند باید در درجه‌ی اول به قراردادهاش احترام بذاره. 129 00:09:50,940 --> 00:09:52,740 ‫از قضاء، 130 00:09:52,740 --> 00:09:56,700 ‫با یه دختر عجیب هم‌سفر شدم که 131 00:09:57,060 --> 00:10:01,070 ‫بهش قول دادم که طی سفرش، تنهاش نذارم. 132 00:10:01,550 --> 00:10:04,490 ‫نمی‌تونم تعهدات قراردادم رو نقض کنم. 133 00:10:08,150 --> 00:10:11,750 ‫پس، منم مجبورم به تعهدادت قرارداد خودم عمل کنم. 134 00:10:11,750 --> 00:10:16,540 ‫مایه‌ی تأسفه. گویا رابطه‌مون همین‌جا به پایان می‌رسه، لارنس. 135 00:10:16,540 --> 00:10:19,260 ‫تاجرهای دوره‌گرد به وداع‌‌ها عادت دارن. 136 00:10:21,470 --> 00:10:23,270 ‫می‌تونین مرده رو بکشین. 137 00:10:23,740 --> 00:10:25,890 ‫زنه رو هرطور شده زنده بگیرین. 138 00:10:37,730 --> 00:10:38,900 ‫هولو؟! 139 00:10:42,160 --> 00:10:43,300 ‫خنجر... 140 00:10:45,110 --> 00:10:45,910 ‫کافیه! 141 00:10:47,460 --> 00:10:51,110 ‫شاید یکم درد بگیره، ولی باید تحملش کنی. 142 00:11:02,490 --> 00:11:03,820 ‫داره خونش رو می‌مکه! 143 00:11:13,490 --> 00:11:14,750 ‫عقب نکشید! 144 00:11:14,750 --> 00:11:17,610 ‫اون فقط یه زنه که توسط شیطان تسخیر شده! 145 00:11:23,450 --> 00:11:26,820 ‫بیشتر از این نگاهم نکن. 146 00:13:13,020 --> 00:13:16,500 ‫خـ ــ خدایان همیشه همینطورن. 147 00:13:16,500 --> 00:13:19,730 ‫همیشه... همیشه خیلی بی‌انصافن... 148 00:13:22,460 --> 00:13:23,530 ‫هولو... 149 00:13:28,910 --> 00:13:30,700 ‫وایسا، هولو! 150 00:14:05,450 --> 00:14:06,370 ‫صبر کن... 151 00:14:07,430 --> 00:14:08,240 ‫هولو! 152 00:14:15,610 --> 00:14:18,790 ‫فکر کردی قیمت لباس‌هایی که تیکه پاره‌شون کردی چقدره؟! 153 00:14:18,790 --> 00:14:21,710 ‫خدا باشی یا نباشی باید بهم خسارت بدی! 154 00:14:21,710 --> 00:14:25,960 ‫فقط ۷۰تا سکه نقره درآوردی! این اصلاً کافی نیست! 155 00:14:25,960 --> 00:14:29,850 ‫فکر می‌کنی چند سال طول کشیده تا براشون پول کافی جور کنم؟! 156 00:14:32,140 --> 00:14:33,890 ‫دنبالت میام! 157 00:14:33,890 --> 00:14:37,390 ‫تا خود بیشه‌زارهای شمال دنبالت میام! 158 00:14:45,420 --> 00:14:46,420 ‫هولو! 159 00:14:50,610 --> 00:14:51,820 ‫هو...لو... 160 00:15:09,820 --> 00:15:11,440 ‫بیدار شدین؟ 161 00:15:12,200 --> 00:15:14,490 ‫زخم‌تون خوبه؟ 162 00:15:14,490 --> 00:15:16,720 ‫بله، به‌لطف شما. 163 00:15:16,720 --> 00:15:22,060 ‫معذرت می‌خوام که به‌دلیل اقدامات ضعیف ما در حل موضوع 164 00:15:22,060 --> 00:15:26,820 ‫نه، همه‌ی اینا به‌خاطر همراه من اتفاق افتاد. 165 00:15:29,500 --> 00:15:32,320 ‫خوشبختانه، کلیسا در پیدا کردنش ناموفق بود. 166 00:15:32,320 --> 00:15:36,300 ‫خوشبختانه همه‌چیز در گذرگاه‌های زیرزمینی اتفاق افتاد. 167 00:15:36,300 --> 00:15:39,790 ‫اگر عموم ظاهرش رو می‌دیدن، 168 00:15:39,790 --> 00:15:43,220 ‫ممکن بود تمام مراکز و شعب ما رو بسوزونن. 169 00:15:43,220 --> 00:15:44,420 ‫شما ظاهر واقعیش رو دیدید؟! 170 00:15:44,810 --> 00:15:45,790 ‫بله. 171 00:15:46,570 --> 00:15:49,130 ‫گزارشی از زیردستانم دریافت کردم. 172 00:15:49,440 --> 00:15:53,640 ‫در گزارش اومده بود، گرگی غول‌پیکر از شما که نمی‌تونستید 173 00:15:53,640 --> 00:15:59,620 ‫من اومدم تا وضعیت رو شخصاً بررسی کنم و همراهتون رو اونجا دیدم. 174 00:16:01,880 --> 00:16:02,940 ‫داشت از من محافظت می‌کرد؟! 175 00:16:03,730 --> 00:16:05,690 ‫خب، هولو الان کجاست؟! 176 00:16:06,430 --> 00:16:09,940 ‫خب، بعد از اینکه به اینجا آوردیم‌تون... 177 00:16:14,650 --> 00:16:17,470 ‫بدون اینکه مقصدش رو به ما بگه رفت. 178 00:16:20,170 --> 00:16:21,100 ‫کِی؟ 179 00:16:21,100 --> 00:16:23,460 ‫از اون زمان یک روز کامل گذشته... 180 00:16:24,020 --> 00:16:25,490 ‫که ‌این‌طور. 181 00:16:31,510 --> 00:16:32,340 ‫خب... 182 00:16:32,740 --> 00:16:34,810 ‫معامله خوب پیش رفت؟ 183 00:16:34,810 --> 00:16:39,100 ‫بله. ما تونستیم امتیازی رو که بازرگانی مدیو بیشتر از همه می‌خواست، 184 00:16:39,100 --> 00:16:41,220 ‫از خانواده سلطنتی بگیریم. 185 00:16:41,220 --> 00:16:45,100 ‫بعیده که همراه شما رو به کلیسا گزارش کنن. 186 00:16:45,100 --> 00:16:46,600 ‫خوشحالم که اینو می‌شنوم. 187 00:16:46,600 --> 00:16:52,250 ‫ما تونستیم ۳۰۷ 188 00:16:52,250 --> 00:16:56,410 ‫به‌نظر میاد که اعلی‌حضرت تصمیم داره ارزش سکه‌ها رو 189 00:16:56,410 --> 00:16:59,480 ‫موافقت کردن که در زمان تحویل، بلافاصله پول رایج دیگری... 190 00:16:59,480 --> 00:17:01,410 ‫به‌ ارزش ۳۵۰ 191 00:17:01,410 --> 00:17:03,120 ‫۳۵۰ 192 00:17:03,120 --> 00:17:09,500 ‫طبق قراردادمون، شما پنجاه درصد از سودمون رو دریافت می‌کنید. 193 00:17:09,970 --> 00:17:12,000 ‫درست می‌گم؟ 194 00:17:12,000 --> 00:17:12,800 ‫بله... 195 00:17:13,120 --> 00:17:14,500 ‫لطفاً محاسبات ما رو تأیید کنید. 196 00:17:14,950 --> 00:17:15,630 ‫بله. 197 00:17:17,070 --> 00:17:17,930 ‫این... 198 00:17:17,930 --> 00:17:22,640 ‫۱۲۰ سکه‌ی نقره. این پنجاه درصد از سود ماست. 199 00:17:23,050 --> 00:17:25,730 ‫همه‌اش... همین می‌شه؟ 200 00:17:25,730 --> 00:17:28,780 ‫هزینه‌های تحویل سکه‌هایی که ما جمع کردیم... 201 00:17:28,780 --> 00:17:30,980 ‫همچنین تعرفه‌هایی که به‌همراهش میاد... 202 00:17:30,980 --> 00:17:35,280 ‫همچنین، هزینه‌های رسیدگی به خود قرارداد... 203 00:17:36,310 --> 00:17:38,570 ‫این یه مبلغ چرند از هزینه‌های قرارداده... 204 00:17:38,570 --> 00:17:42,190 ‫تاجران رسمی خانواده‌ی سلطنتی احتمالاً این ایده رو بهشون دادن. 205 00:17:42,190 --> 00:17:44,080 ‫از اونجایی که اون داشت بدون هیچ امتیازی معامله می‌کرد، 206 00:17:44,370 --> 00:17:48,550 ‫می‌خواست تا حد امکان زیان‌ مالی خودش رو جبران کنه. 207 00:17:49,210 --> 00:17:52,050 ‫سود کلی ما ۲ 208 00:17:52,320 --> 00:17:55,570 ‫این نتیجه به‌طور باورنکردنی‌ای ناامید کننده بود. 209 00:17:55,570 --> 00:17:59,300 ‫اتفاقات غیرمنتظره همیشه در تجارت رخ میدن... 210 00:17:59,700 --> 00:18:00,800 ‫هرچند... 211 00:18:01,160 --> 00:18:05,430 ‫اتفاقات غیرمنتظره می‌تونن به‌شکل خوب هم رخ بدن. 212 00:18:07,050 --> 00:18:08,120 ‫به این نگاه کنید. 213 00:18:11,160 --> 00:18:11,940 ‫این... 214 00:18:11,940 --> 00:18:16,070 ‫انگار بازرگانی مدیو خیلی محتاج این امتیاز بوده. 215 00:18:16,070 --> 00:18:17,280 ‫به‌علاوه، 216 00:18:17,280 --> 00:18:21,160 ‫اونا با اینکه می‌دونستن ارزش سکه‌ها افت می‌کنه داشتن 217 00:18:21,160 --> 00:18:24,120 ‫این درست مثل بدهی بالا آوردنه. 218 00:18:24,620 --> 00:18:29,790 ‫باید مصمم می‌بودن تا مطمئن بشن معامله‌شون سود می‌کنه. 219 00:18:30,080 --> 00:18:33,340 ‫مبلغی رو پیشنهاد دادن که ما بتونیم بی‌درنگ قبول کنیم. 220 00:18:33,820 --> 00:18:36,760 ‫۱۰۰۰ سکه‌ی نقره... مطمئنید؟ 221 00:18:36,760 --> 00:18:39,320 ‫بله، معامله‌ی عالی‌ای برای ما بود. 222 00:18:39,320 --> 00:18:41,740 ‫می‌خواید پرداخت به‌صورت سکه‌ی نقره باشه؟ 223 00:18:41,740 --> 00:18:45,720 ‫اگر مایل باشید، می‌تونم به‌جاش مقدار معادلی کالا بهتون بدم. 224 00:18:48,540 --> 00:18:49,690 ‫فلفل. 225 00:18:50,170 --> 00:18:51,810 ‫فلفل دارید؟ 226 00:18:51,810 --> 00:18:53,650 ‫سبکه، و فضای زیادی رو اشغال نمی‌کنه. 227 00:18:53,930 --> 00:18:55,370 ‫فلفل؟ 228 00:18:55,370 --> 00:18:59,570 ‫با رسیدن زمستون، مردم بیشتر گوشت می‌پزن و قیمت فلفل بالا می‌ره. 229 00:19:01,230 --> 00:19:02,370 ‫موضوع چیه؟ 230 00:19:02,370 --> 00:19:04,340 ‫معذرت می‌خوام. 231 00:19:04,340 --> 00:19:07,570 ‫یاد نمایشنامه‌ای افتادم که اخیراً خوندم. 232 00:19:07,570 --> 00:19:08,540 ‫نمایشنامه؟ 233 00:19:09,220 --> 00:19:10,170 ‫بله. 234 00:19:10,940 --> 00:19:13,010 ‫یک نمایشنامه‌ی مذهبی‌ـه که کلیسا ازش برای... 235 00:19:13,010 --> 00:19:16,580 ‫نصیحت کردن تجارت‌خانه‌ها در موضوع میانه‌روی استفاده می‌کنه. 236 00:19:16,580 --> 00:19:20,880 ‫یک شیطان در برابر یک تاجر بسیار ثروتمند ظاهر می‌شه و بهش می‌گه، 237 00:19:21,260 --> 00:19:26,390 ‫«خوشمزه‌ترین انسان در این زمین رو برام بیار، وگرنه به‌جاش 238 00:19:26,730 --> 00:19:28,780 ‫از ترس جونش، 239 00:19:28,780 --> 00:19:32,660 ‫کنیزی جوان و خدمتکاری چاق رو پیش شیطان می‌بره، 240 00:19:32,660 --> 00:19:35,730 ‫اما شیطان سرش رو تکون می‌ده. 241 00:19:35,730 --> 00:19:39,050 ‫تمام شهر رو به‌دنبال یک انسان خوشمزه می‌گرده. 242 00:19:39,050 --> 00:19:42,920 ‫بالأخره، پسری رو پیدا می‌کنه که بوی شیر و عسل می‌ده. 243 00:19:42,920 --> 00:19:48,040 ‫فوراً پسر رو به شیطان پیشکش می‌کنه، اما پسر به شیطان می‌گه، 244 00:19:48,530 --> 00:19:51,160 ‫«خوشمزه‌ترین انسان، جلوی چشم‌های خودته.» 245 00:19:51,610 --> 00:20:00,740 ‫«مردی که جلوته روح پرچربش رو روز به روز با ادویه‌ها بارها و بارها مزه‌دار می‌کنه.» 246 00:20:02,300 --> 00:20:04,390 ‫شرمنده، دست خودم نبود. 247 00:20:05,380 --> 00:20:10,220 ‫تصور کردم که شما با استفاده از فلفل پول در بیارید، جناب لارنس. 248 00:20:11,110 --> 00:20:14,130 ‫دل تو دلم نیست که گاریم پر از ادویه بشه. 249 00:20:14,130 --> 00:20:15,850 ‫مشتاقانه منتظرش هستم. 250 00:20:15,850 --> 00:20:19,400 ...‫بالأخره، ما همیشه مایلیم تا ارتباط خوبی 251 00:20:19,400 --> 00:20:22,340 ‫با تاجرهای بااستعدادی مثل شما برقرار کنیم. 252 00:20:24,490 --> 00:20:25,950 ‫خیلی ممنونم. 253 00:20:26,260 --> 00:20:28,930 ‫پس، فلفل شما رو آماده می‌کنم. 254 00:20:28,930 --> 00:20:31,910 ‫کارها هنوز ناتمام موندن، پس من دیگه رفع زحمت می‌کنم. 255 00:20:35,810 --> 00:20:39,670 ‫جناب لارنس، ما صورت‌حسابی با نام شما دریافت کردیم. 256 00:20:43,070 --> 00:20:47,720 ‫۱۴۰ سکه‌ی نقره؟ یادم نمیاد همچین محصولاتی خریده باشم... 257 00:20:56,370 --> 00:20:57,770 ‫محل بارگیری شما کجاست؟ 258 00:20:57,770 --> 00:21:00,480 ‫عا، خب، درست پایین اون راهرو سمت چپ... 259 00:21:00,480 --> 00:21:01,350 ‫ممنون! 260 00:21:05,130 --> 00:21:06,550 ‫یه ردای زنونه، 261 00:21:07,280 --> 00:21:08,530 ‫کمربند ابریشمی، 262 00:21:09,250 --> 00:21:10,740 ‫کفش‌های سفری، 263 00:21:11,080 --> 00:21:12,650 ‫و یه شونه‌ی لاک‌پشتی! 264 00:21:18,420 --> 00:21:19,850 ‫ببخشی