1 00:02:00,690 --> 00:02:02,600 ‫شکل انسانی گرگ؟ 2 00:02:02,600 --> 00:02:06,410 ‫پس این نامه قطعاً یک تهدیده. 3 00:02:06,410 --> 00:02:11,730 ‫اگر ما تا زمانی که همه چیز تموم می‌شه از این قضیه عقب نکشیم ‫میفرستنش کلیسا. 4 00:02:11,730 --> 00:02:16,110 ‫بله، اما تضمینی وجود نداره که بعد از اون نفرستنش. 5 00:02:16,110 --> 00:02:18,120 ‫بعلاوه، ما همین الان هم روی مقدار زیادی سکه‌ی ترنی که 6 00:02:18,120 --> 00:02:21,700 ‫افزایش قیمت داشتن، سرمایه‌گذاری کردیم. 7 00:02:22,030 --> 00:02:25,490 ‫اگر در این مرحله عقب‌بکشیم ضرر زیادی می‌کنیم. 8 00:02:25,490 --> 00:02:27,500 ‫این یعنی ما باید مقابله به مثل کنیم! 9 00:02:30,980 --> 00:02:34,670 ‫با این حال، فرض کنیم که ما همراه شما رو پس می‌گیریم و ‫تحت محافظت خودمون می‌گیریم... 10 00:02:35,000 --> 00:02:38,200 ‫اگر گزارش‌‌مون رو بدن و کلیسا جلو بیاد، 11 00:02:38,200 --> 00:02:41,180 ‫چاره‌ای جز تسلیم شدن نداریم. 12 00:02:41,540 --> 00:02:44,370 ‫نمی‌تونیم اون رو جایی در این شهر پنهان کنیم. 13 00:02:44,370 --> 00:02:46,460 ‫خب فرار کردن از شهر چطوره؟ 14 00:02:46,460 --> 00:02:48,860 ‫اینجا تا جایی که چشم کار می‌کنه علف‌زار وجود داره. 15 00:02:48,860 --> 00:02:51,310 ‫فرار کردن شانس زیادی رو می‌طلبه. 16 00:02:51,310 --> 00:02:57,780 ‫اون بازم ممکنه در یک شهر دیگه لو بره. پس کاری نیست که از دست ما بربیاد. 17 00:02:58,260 --> 00:03:02,780 ‫با در نظر گرفتن سود احتمالی اون‌ها، نمی‌تونیم این موضوع رو ‫با پول حل کنیم. 18 00:03:03,200 --> 00:03:07,570 ‫سودی که اون‌ها می‌تونن به‌دست بیارن، احتمالاً می‌تونه ما، ‫شرکت رقیب‌شون رو، نابود کنه. 19 00:03:07,570 --> 00:03:12,460 ‫پس، ما فقط می‌تونیم اجازه بدیم اونا این معامله رو تکمیل کنن ‫و ببینیم که آیا گزارش‌مون رو به کلیسا می‌دن یا نه؟ 20 00:03:12,850 --> 00:03:15,400 ‫اگه فقط یه جور برگ برنده داشتیم... 21 00:03:15,400 --> 00:03:17,340 ‫یک راه هست. 22 00:03:17,700 --> 00:03:23,220 ‫می‌تونیم برای نجات دادن همراه شما بازرگانی مدیو رو گزارش کنیم. 23 00:03:23,830 --> 00:03:26,930 ‫اما، شما با این موضوع مشکل خواهید داشت، مگه نه؟ 24 00:03:26,930 --> 00:03:30,640 ‫حتی ممکنه علیه ما شهادت بدید. 25 00:03:31,970 --> 00:03:33,560 ‫معلومه که ‌می‌دم. 26 00:03:47,980 --> 00:03:50,620 ‫بزرگ‌ترین مزیت اون سکه‌های ترنی 27 00:03:50,620 --> 00:03:54,320 ‫گرفتن یه جور امتیاز ویژه از پادشاه ترنی‌ـه، درسته؟ 28 00:03:54,320 --> 00:03:55,090 ‫بله. 29 00:03:55,090 --> 00:03:59,740 ‫طبق تحقیقات ما وضعیت مالی خانواده سلطنتی در حال حاضر به‌شدت کساده. 30 00:03:59,740 --> 00:04:01,010 ‫می‌تونم تصور کنم. 31 00:04:01,520 --> 00:04:04,540 ‫هرچی نباشه اونا دارن تلاش می‌کنن تا سکه‌های نقره فعلی خودشون رو آب کنن 32 00:04:04,540 --> 00:04:08,110 ‫تا سکه‌های بیشتری با خلوص کم‌تر تولید کنن و به گردش بندازن. 33 00:04:08,610 --> 00:04:10,660 ‫سود کوتاه مدت به‌همراه میاره، 34 00:04:10,660 --> 00:04:14,310 ‫اما اعتبار خانواده سلطنتی رو نابود می‌کنه و بیشتر مضره تا سودمند. 35 00:04:14,740 --> 00:04:19,980 ‫وضعیت مالی‌شون باید خیلی وخیم باشه که همچین کاری بکنن. 36 00:04:23,810 --> 00:04:27,010 ‫برای مبادله‌ٔ سکه‌ها با خلوص بالاتر، 37 00:04:27,010 --> 00:04:29,980 ‫احتمالاً حق استخراج، حق تعیین تعرفه، 38 00:04:29,980 --> 00:04:34,580 ‫و حق مدیریت بازار رو به ما واگذار می‌کنن. 39 00:04:34,580 --> 00:04:39,660 ‫این بزرگ‌ترین سودی‌ـه که ما از خرید سکه‌های نقره‌ی اونا به‌دست میاریم. 40 00:04:39,660 --> 00:04:40,750 ‫پس... 41 00:04:41,120 --> 00:04:45,940 ‫نظرتون راجع‌به اتمام معامله‌مون قبل از اینکه بازرگانی مدیو گزارش‌مون رو بده، 42 00:04:45,940 --> 00:04:49,810 ‫و استفاده از اون سود بزرگ به‌عنوان برگ برنده چیه؟ 43 00:04:51,470 --> 00:04:53,600 ‫می‌خواید بهشون اجازه بدیم که امتیاز رو از ما بخرن؟ 44 00:04:53,600 --> 00:04:58,500 ‫بله، اگر خرید رو از نابود کردن شما سودمند‌تر نشون بدیم، 45 00:04:58,500 --> 00:05:02,130 ‫بازرگانی مدیو ما رو گزارش نمی‌کنه. 46 00:05:02,130 --> 00:05:08,560 ‫اما برگ برنده‌ی اونا می‌تونه کار ما رو تموم کنه. 47 00:05:08,560 --> 00:05:10,720 ‫قبول می‌کنن؟ 48 00:05:10,720 --> 00:05:14,610 ‫البته، لطفاً شرایط پادشاه ترنی رو در نظر بگیرید. 49 00:05:15,750 --> 00:05:19,740 ‫پادشاه نمی‌خواد عموم مردم بفهمن که با یه شرکت بازرگانی 50 00:05:19,740 --> 00:05:21,460 ‫که در شرایط پرخطری قرار داده همکاری کرده. 51 00:05:21,460 --> 00:05:23,000 ‫که اینطور. 52 00:05:23,000 --> 00:05:29,720 ‫اگر ما هدف کلیسا قرار بگیریم، پادشاهی ترنی هم هدف قرار می‌گیره. 53 00:05:29,720 --> 00:05:32,260 ‫اگر ما اول معامله‌مون رو تموم کنیم، 54 00:05:32,260 --> 00:05:36,280 ‫بازرگانی مدیو از ترس پادشاه ترنی نمی‌تونه گزارش‌مون رو بده. 55 00:05:36,280 --> 00:05:39,030 ‫اگر اینکار رو بکنن، همراه ما پایین کشیده می‌شن. 56 00:05:44,990 --> 00:05:48,650 ‫اگر در چنین شرایطی ظاهر بشیم و حقوقی که می‌خوان رو پیشنهاد بدیم، 57 00:05:48,650 --> 00:05:52,620 ‫در ازای یک قیمت منصفانه و همراه شما... 58 00:05:53,300 --> 00:05:56,650 ‫بله، مطمئنم که موافقت می‌کنن. 59 00:05:56,650 --> 00:06:00,310 ‫این تنها راهی‌ـه که بازرگانی مدیو می‌تونه حقوق رو به‌دست بیاره. 60 00:06:12,730 --> 00:06:17,770 ‫استدلال شما منطقی‌ـه. هرچند، هنوز یک مشکل بزرگ باقی مونده. 61 00:06:18,120 --> 00:06:19,980 ‫طبق تحلیل من، 62 00:06:19,980 --> 00:06:23,230 ‫بازرگانی مدیو تمام سکه‌های نقره‌ای که نیاز داره رو جمع‌آوری نکرده. 63 00:06:23,230 --> 00:06:24,850 ‫چرا اینطور فکر می‌کنید؟ 64 00:06:24,850 --> 00:06:27,440 ‫این معامله‌ای‌ـه که از ضعف یک پادشاه بهره می‌بره. 65 00:06:27,940 --> 00:06:32,180 ‫به‌همین دلیله که بازرگان‌ها رو فریب می‌دادن و مخفیانه سکه‌ها رو جمع می‌کردن. 66 00:06:32,180 --> 00:06:35,080 ‫تا بتونن سکه‌های نقره‌ رو تا جایی که می‌شه ارزون گیر بیارن. 67 00:06:35,390 --> 00:06:37,820 ‫اگه به اندازه‌ی کافی نقره جمع کرده بودن، 68 00:06:37,820 --> 00:06:40,750 ‫بلافاصله هولو رو به کلیسا می‌فرستادن. 69 00:06:40,750 --> 00:06:43,860 ‫این نکته که دارن ازش استفاده می‌کنن تا حرکات ما رو متوقف کنن 70 00:06:43,860 --> 00:06:46,340 ‫کمبود اعتماد به نفس‌شون رو می‌رسونه. 71 00:06:46,340 --> 00:06:50,130 ‫به عبارت دیگه، تا این لحظه نقره‌ی کافی جمع نکردن. 72 00:06:50,130 --> 00:06:51,340 ‫که‌‌اینطور. 73 00:06:52,080 --> 00:06:55,560 ‫در این صورت، قصد دارید چیکار کنید جناب لارنس؟ 74 00:06:57,060 --> 00:07:01,230 ‫هولو رو می‌دزدم و تا زمانی که معامله شما کامل بشه فرار می‌کنیم. 75 00:07:02,440 --> 00:07:03,620 ‫بی‌احتیاطی‌ـه! 76 00:07:03,620 --> 00:07:06,940 ‫حتی اگر نتونم ازشون فرار کنم، بازم می‌تونم کمی وقت بخرم. 77 00:07:06,940 --> 00:07:10,480 ‫لطفاً تا اون موقع باقی نقره رو جمع کنید و معامله رو تموم کنید. 78 00:07:10,480 --> 00:07:11,740 ‫این غیرممکنه! 79 00:07:12,630 --> 00:07:14,780 ‫پس، باید هولو رو گزارش کنیم؟ 80 00:07:15,090 --> 00:07:18,120 ‫من قطعاً بر علیه شما شهادت می‌دم! 81 00:07:19,730 --> 00:07:23,380 ‫با کمک شما، مطمئنم می‌تونیم برای یکی دو روز از دستگیری اجتناب کنیم. 82 00:07:23,650 --> 00:07:26,460 ‫شکل انسانی یک گرگ همراه من فرار می‌کنه. 83 00:07:26,460 --> 00:07:30,380 ‫اون این بار به‌خاطر فرار من اجازه داد گیرش بندازن. 84 00:07:30,380 --> 00:07:34,530 ‫اگر از قدرت واقعیش استفاده کنه، هیچ انسانی حریفش نمی‌شه. 85 00:07:37,570 --> 00:07:38,890 ‫بذارید این رو ازتون بپرسم. 86 00:07:39,290 --> 00:07:43,940 ‫چقدر طول می‌کشه تا شما نقره‌ی کافی برای مذاکره با پادشاه رو گیر بیارید؟ 87 00:07:46,530 --> 00:07:49,420 ‫اگر به قلعه‌ی ترنی اسب بفرستیم، 88 00:07:49,420 --> 00:07:51,700 ‫باید بتونیم قبل از غروب فردا معامله رو تموم کنیم. 89 00:07:51,700 --> 00:07:54,020 ‫اگر با موفقیت معامله رو به اتمام برسونیم، 90 00:07:54,020 --> 00:07:57,340 ‫سریع‌ترین زمانی که می‌تونیم برگردیم سحر پس‌فرداست. 91 00:07:57,340 --> 00:07:58,410 ‫همین الان؟ 92 00:07:58,730 --> 00:08:02,180 ‫حتی بااینکه هنوز تمام نقره رو ندارید؟ 93 00:08:02,180 --> 00:08:05,120 ‫می‌تونیم با استفاده از اعداد تخمینی مذاکره کنیم. 94 00:08:05,120 --> 00:08:09,420 ‫تا وقتی که سکه‌ها رو در زمان تحویل داشته باشیم مشکلی وجود نداره. 95 00:08:09,420 --> 00:08:12,380 ‫فکر می‌کنید تو همچین وضعی بتونید با پادشاه مذاکره کنید؟ 96 00:08:13,860 --> 00:08:19,470 ‫اگر تجارت‌خانه‌ی میلونه عزمش رو جزم کنه، می‌تونه هر مذاکره‌ای رو ‫فوراً انجام بده. 97 00:08:21,060 --> 00:08:24,480 ‫پس، حتماً می‌دونید که هولو الان کجا نگهداری می‌شه. 98 00:08:27,010 --> 00:08:30,230 ‫ما تجارت‌خانه‌ی میلونه هستیم. 99 00:08:30,230 --> 00:08:32,680 ‫مورد حمله قرار گرفتن کارکنان ما در تاریکی، 100 00:08:32,680 --> 00:08:37,000 ‫و آتش گرفتن ساختمون‌هامون یک اتفاق روزمره‌است. 101 00:08:37,000 --> 00:08:40,300 ‫اقدامات اضطراری ما بی‌نقصه. 102 00:08:40,300 --> 00:08:43,250 ‫هرچند، دیوار بزرگی مانع راه ماست. 103 00:08:43,250 --> 00:08:44,720 ‫کلیسا. 104 00:08:44,720 --> 00:08:45,880 ‫درسته. 105 00:08:45,880 --> 00:08:49,400 ‫اون‌ها ارتباطات بیشتری نسبت به ما در کشورهای مختلف دارن. 106 00:08:49,400 --> 00:08:51,630 ‫آماده‌ان که در هر زمانی وارد عمل بشن. 107 00:08:51,630 --> 00:08:56,130 ‫به‌خاطر همینه که ما باید قبل از اینکه تصمیم بگیرن حرکتی کنن ‫قضیه رو فیصله بدیم. 108 00:08:56,740 --> 00:09:02,560 ‫معمولاً تا زمانی که نمی‌فهمیدیم چه کسی از بازرگانی مدیو ‫پشتیبانی می‌کنه حرکتی نمی‌کردیم. 109 00:09:02,560 --> 00:09:09,120 ‫در اون صورت، می‌تونستیم برنامه مناسبی طرح کنیم و شاید حتی ‫از سرمایه اون‌ها هم بقاپیم. 110 00:09:09,120 --> 00:09:10,860 ‫واقعاً جای تاسف داره. 111 00:09:12,690 --> 00:09:15,700 ‫برای موفقیت و سلامتی‌تون دعا می‌کنم. 112 00:09:16,530 --> 00:09:18,450 ‫مطمئناً از پسش برمیام. 113 00:09:19,580 --> 00:09:23,140 ‫اسم رمزهای ما پیرئون و نومای هستن. 114 00:09:23,140 --> 00:09:24,720 ‫دو تا از بزرگ‌ترین سکه‌های طلا؟ 115 00:09:24,720 --> 00:09:26,160 ‫بخت‌آور به‌نظر نمی‌رسه؟ 116 00:09:40,230 --> 00:09:42,140 ‫راه رو به‌خاطر سپردین؟ 117 00:09:42,140 --> 00:09:43,340 ‫وقتی برم زیر زمین، 118 00:09:43,340 --> 00:09:46,480 ‫باید با لمس دیوار سمت راست به جلو پیش برم، درسته؟ 119 00:09:46,480 --> 00:09:47,140 ‫بله. 120 00:09:47,450 --> 00:09:49,730 ‫لطفاً در پایان مسیر منتظر ما بمونید. 121 00:09:49,730 --> 00:09:52,940 ‫ساختمان بالای اون نقطه، جایی‌ـه که هولو رو نگه می‌دارن درسته؟ 122 00:09:52,940 --> 00:09:55,170 ‫بله. اطلاعات ما موثق هستن. 123 00:09:55,170 --> 00:09:58,450 ‫ما عملیات پس گرفتن‌شون رو با زنگ افتتاح بازار شروع می‌کنیم. 124 00:09:58,820 --> 00:10:03,660 ‫اگر موفق بشیم، پوشش بالای سرتون باز می‌شه و ‫همراه‌تون به شما ملحق می‌شه. 125 00:10:03,660 --> 00:10:07,900 ‫در اون لحظه اگر کلمه‌ی «راهه» رو شنیدید، صبر کنید تا همکارم ‫به شما بپیونده. 126 00:10:07,900 --> 00:10:12,000 ‫اگر کلمه‌ی «پروسو» شنیدید، لطفاً بلافاصله از ‫مسیر برنامه‌ریزی شده فرار کنید. 127 00:10:12,000 --> 00:10:14,100 ‫پس یا «سود» می‌کنیم یا «به خاک سیاه» می‌شینیم؟ 128 00:10:14,100 --> 00:10:15,540 ‫فهمیدنش آسونه نه؟ 129 00:10:19,750 --> 00:10:21,330 ‫دیگه وقتشه. 130 00:10:34,310 --> 00:10:35,780 ‫خطرناک بود! 131 00:10:36,370 --> 00:10:37,570 ‫بیشتر مراقب باش! 132 00:10:37,570 --> 00:10:38,750 ‫شرمنده! 133 00:10:40,590 --> 00:10:41,540 ‫جناب لارنس. 134 00:10:42,030 --> 00:10:43,430 ‫وقتشه. 135 00:10:52,890 --> 00:10:53,870 ‫بجنبین! 136 00:11:04,220 --> 00:11:06,680 ‫باورم نمی‌شه همه‌ی این‌ها رو آماده کردن... 137 00:11:08,540 --> 00:11:12,920 ‫شنیده بودم کلیسا با تظاهر به گور کندن، 138 00:11:12,920 --> 00:11:15,750 ‫مجراهای زیرزمینی برای جاسوسی و فرار مالیاتی حفر می‌کنه... 139 00:11:25,220 --> 00:11:26,810 ‫باید همین‌جا باشه... 140 00:12:04,070 --> 00:12:07,430 ‫خواهش می‌کنم، سختش نکن... 141 00:12:13,620 --> 00:12:15,730 ‫برای چی دارم می‌لرزم؟! 142 00:12:40,910 --> 00:12:42,070 ‫خیلی دارن لفتش می‌دن... 143 00:12:42,630 --> 00:12:44,980 ‫نکنه جای اشتباهی اومدم؟ 144 00:12:45,410 --> 00:12:46,430 ‫راهه. 145 00:12:48,310 --> 00:12:49,280 146 00:12:49,280 --> 00:12:50,220 ‫نومای! 147 00:12:51,140 --> 00:12:52,200 ‫پیرئون. 148 00:13:01,710 --> 00:13:02,670 ‫هولو! 149 00:13:03,950 --> 00:13:07,090 ‫می‌خوای این‌ها رو برداریم و یه سرقت جلوه‌ش بدیم؟ 150 00:13:07,090 --> 00:13:08,020 ‫بجنب! 151 00:13:08,730 --> 00:13:11,050 ‫اگه از سر راه نری کنار، نمی‌تونم پایین بیام. 152 00:13:11,050 --> 00:13:11,520 ‫هــــــــه؟ 153 00:13:12,150 --> 00:13:14,470 ‫با ــ باشه. 154 00:13:19,420 --> 00:13:20,300 ‫هوــــ 155 00:13:20,980 --> 00:13:22,810 ‫برای چی اونجا وایسادی؟ 156 00:13:23,910 --> 00:13:27,410 ‫این سهم توـــه. یالا برش دار و برو. 157 00:13:27,410 --> 00:13:29,030 ‫با ـــ باشه! 158 00:14:09,670 --> 00:14:10,450 ‫پیرئون. 159 00:14:12,250 --> 00:14:13,610 ‫پیرئون! 160 00:14:13,610 --> 00:14:14,460 ‫نومای. 161 00:14:26,450 --> 00:14:28,340 ‫مثل اینکه همه‌چی مرتبه... 162 00:14:33,580 --> 00:14:36,350 ‫دنیای تجارت همیشه مملو از شگفتی‌هاست! 163 00:14:38,580 --> 00:14:40,100 ‫یه‌نفر دیگه هم بود. 164 00:14:40,100 --> 00:14:42,440 ‫اون از یه راه خروجی دیگه بیرون می‌ره. 165 00:14:42,830 --> 00:14:46,780 ‫بعد اینکه یه‌سری اطلاعات درمورد بازرگانی مدیو ‫رو به یکی از رفقام رسوندم، شهر رو ترک می‌کنیم. 166 00:14:46,780 --> 00:14:48,140 ‫خیلی تمیز بود. 167 00:14:48,140 --> 00:14:49,860 ‫برای جفت‌تون آرزوی موفقیت می‌کنم. 168 00:14:51,890 --> 00:14:52,860 ‫خالیه. 169 00:15:03,510 --> 00:15:05,150 ‫خوش‌حالم که سالمی. 170 00:15:06,100 --> 00:15:08,660 ‫خوش‌حالی که سالمم؟ 171 00:15:09,210 --> 00:15:10,220 ‫آره. 172 00:15:11,250 --> 00:15:13,220 ‫اسممو بگو. 173 00:15:13,220 --> 00:15:14,760 ‫هولو نیست دیگه؟ 174 00:15:14,760 --> 00:15:16,310 ‫هولو گرگ خردمند! 175 00:15:16,780 --> 00:15:22,720 ‫می‌تونم اسم تمام افرادی رو که تابه‌حال ‫توی کل عمرم شرمگینم کردن، بگم! 176 00:15:22,720 --> 00:15:25,440 ‫و حالا باید یه‌ اسم دیگه رو به‌خاطر بسپرم! 177 00:15:25,900 --> 00:15:27,400 ‫و اون کسی نیست جز تو! 178 00:15:28,190 --> 00:15:30,400 ‫صراحتاً بهت گفتم دیگه، نه؟ 179 00:15:30,690 --> 00:15:32,820 ‫که بیای دنبالم! 180 00:15:33,160 --> 00:15:34,890 ‫آ ــ آره. 181 00:15:34,890 --> 00:15:36,330 ‫من... 182 00:15:36,860 --> 00:15:40,410 ‫من مطمئن بودم کسی که اومده دنبالم توئی و... 183 00:15:42,050 --> 00:15:44,830 ‫فقط با فکر کردن بهش کفری می‌شم! 184 00:15:44,830 --> 00:15:47,130 ‫نگو که، تو... 185 00:15:47,130 --> 00:15:51,800 ‫اگه اسم خودت رو مرد می‌ذاری، باید ‫سینه سپر می‌کردی و هجوم می‌آوردی! 186 00:15:51,800 --> 00:15:54,840 ‫به‌جاش رفتی توی سوراخ موش قایم شدی! 187 00:15:55,290 --> 00:15:59,110 ‫باعث شدی بیخودی خار و خفیف بشم! 188 00:16:00,150 --> 00:16:02,310 ‫اما، در امانی، مگه نه؟ 189 00:16:06,870 --> 00:16:08,780 ‫خوش‌حالم که در امانی. 190 00:16:14,740 --> 00:16:18,940 ‫تاوقتی اون گندم رو دو دستی نگه داری، نمی‌تونم بمیرم. 191 00:16:19,740 --> 00:16:23,460 ‫من ناز و خوشگلم. مردها آنی عاشقم می‌شن. 192 00:16:24,330 --> 00:16:28,880 ‫اگرچه، هیچ مردی نتونست از پسم بربیاد. 193 00:16:28,880 --> 00:16:31,880 ‫وقتی بهشون گفتم اگه بهم دست بزنن ‫اون چیزشون کنده می‌شه، 194 00:16:31,880 --> 00:16:34,420 ‫همه‌شون از ترس رنگ‌شون مثل گچ سفید شد. 195 00:16:34,830 --> 00:16:36,260 ‫هی... 196 00:16:38,550 --> 00:16:39,660 ‫از دست تو. 197 00:16:40,210 --> 00:16:41,890 ‫یه تافته‌ی جدابافته بود. 198 00:16:43,060 --> 00:16:47,150 ‫به‌نظرت کی میون کسایی بود که منو دزدیدن؟ 199 00:16:49,420 --> 00:16:51,060 ‫کی بود؟ 200 00:16:52,630 --> 00:16:53,650 ‫یاره. 201 00:16:54,060 --> 00:16:55,160 ‫می‌شناسیش، مگه نه؟ 202 00:16:55,160 --> 00:16:56,410 ‫یاره؟! 203 00:16:56,410 --> 00:16:57,660 ‫از دهکده‌ی پاسلوئه. 204 00:16:58,150 --> 00:17:00,910 ‫گویا اسمم رو از دهن زرن شنیده. 205 00:17:01,300 --> 00:17:03,670 ‫باهاش حرف زدی؟ 206 00:17:04,420 --> 00:17:05,910 ‫فقط یکم. 207 00:17:08,340 --> 00:17:10,670 ‫به‌نظرت یاره چی بهم گفت؟ 208 00:17:20,970 --> 00:17:24,730 ‫اون یارو زرن گفت اسمت هولوــه. 209 00:17:26,180 --> 00:17:29,150 ‫اون‌لحظه بود که فکر کردم ممکنه... 210 00:17:30,170 --> 00:17:32,610 ‫خدای محصول دهکده‌ی ما باشی. 211 00:17:34,300 --> 00:17:36,070 ‫واقعاً خودشی. 212 00:17:43,530 --> 00:17:46,660 ‫من... راستش، من... 213 00:17:48,070 --> 00:17:50,490 ‫رقت‌انگیز بود، ولی بابتش خیلی خوش‌حال شدم. 214 00:17:51,870 --> 00:17:55,220 ‫ولی بلافاصله این حرفو بهم زد: 215 00:17:57,240 --> 00:18:00,970 ‫دوران تلاش برای جلب محبتت به سر رسیده. 216 00:18:00,970 --> 00:18:04,310 ‫دیگه لازم نیست نگران خلق‌وخوت باشیم. 217 00:18:04,860 --> 00:18:09,270 ‫به کلیسا تحویلت می‌دیم و به دوران قدیم بدرود می‌گیم. 218 00:18:14,230 --> 00:18:18,230 ‫به‌شدت رنجیده و غمگین شدم... 219 00:18:28,750 --> 00:18:31,390 ‫خب، از یه منظر دیگه بهش فکر کن. 220 00:18:35,300 --> 00:18:38,970 ‫درهرصورت، باید دهکده رو ترک می‌کردی تا به شمال برگردی. 221 00:18:39,330 --> 00:18:41,250 ‫اگه از رفتنت ناراحت نیستن، 222 00:18:41,250 --> 00:18:43,390 ‫پس موقع رفتن، به باد دشنام بگیرشون. 223 00:18:43,730 --> 00:18:45,780 ‫این‌طوری می‌تونی راحت‌تر ازشون دل بکنی. 224 00:18:46,300 --> 00:18:48,640 ‫اما وقتی می‌ری، تلافی‌ش رو سرشون دربیار. 225 00:18:48,640 --> 00:18:52,220 ‫ما تاجریم. به‌شرطی که کاسبی کنیم، هیچ مشکلی نداریم. 226 00:18:55,150 --> 00:18:59,480 ‫تاوقتی پول به‌دستمون نرسیده، نمی‌خندیم، ‫و تاوقتی ورشکست نشدیم، گریه نمی‌کنیم. 227 00:18:59,480 --> 00:19:00,510 ‫و تو و من، 228 00:19:02,270 --> 00:19:03,910 ‫قطعاً می‌خندیم. 229 00:19:12,470 --> 00:19:14,290 ‫آه، حالم سرجاش اومد. 230 00:19:15,830 --> 00:19:19,300 ‫صدها سال بود با کسی درست‌درمون حرف نزده بودم. 231 00:19:20,580 --> 00:19:23,140 ‫توی کنترل احساساتم ضعیف شدم. 232 00:19:23,140 --> 00:19:25,570 ‫اگرچه دوبار جلوی تو گریه‌م گرفته، 233 00:19:25,570 --> 00:19:27,810 ‫اما مطمئنم تو چه کنارم بودی چه نبودی، من گریه می‌کردم. 234 00:19:28,120 --> 00:19:30,540 ‫متوجه منظورم می‌شی؟ 235 00:19:30,540 --> 00:19:32,180 ‫سوءتفاهم نشه؟ 236 00:19:32,180 --> 00:19:32,940 ‫اوهوم. 237 00:19:33,290 --> 00:19:36,200 ‫من فقط به‌خاطر پوله که دارم خودمو به آب و آتیش می‌زنم! 238 00:19:36,200 --> 00:19:40,200 ‫کار ما اینه که تاوقتی تجارت‌خانه‌ی میلونه ‫معامله رو جوش نداده، دائم در فرار باشیم. 239 00:19:40,200 --> 00:19:43,200 ‫اگه دم به دقیقه آبغوره بگیری، وبال گردنم می‌شی. 240 00:19:43,620 --> 00:19:47,660 ‫برای همین حتی اگه تو نبودی، من... 241 00:19:51,070 --> 00:19:52,970 ‫اصلاً منصفانه نیست. 242 00:19:53,540 --> 00:19:55,310 ‫از موهبت‌های زن بودن، ها؟ 243 00:19:59,330 --> 00:20:00,920 ‫رسیدیم. 244 00:20:00,920 --> 00:20:03,820 ‫شما دوتا سنگ‌هاتونو وا کندین؟ 245 00:20:03,820 --> 00:20:04,930 ‫نه هنوز. 246 00:20:05,890 --> 00:20:09,930 ‫حامی بازرگانی مدیو، کنت اِرندوت ــه. 247 00:20:10,210 --> 00:20:12,730 ‫تاجرهایی که توی قلمروی کنت، به خرید و فروشِ ‫گندم می‌پردازن، همون کسایی هستن که... 248 00:20:12,730 --> 00:20:14,650 ‫برای جمع‌آوری سکه‌های نقره، هدف قرار گرفتن. 249 00:20:14,650 --> 00:20:16,650 ‫لطفاً جناب مارل‌هایت رو درجریان بذارید. 250 00:20:16,650 --> 00:20:18,060 ‫مشکلی نیست. 251 00:20:18,550 --> 00:20:21,820 ‫الحق کسایی که ایده‌های پول‌ساز به ذهن‌شون می‌رسه، 252 00:20:21,820 --> 00:20:23,150 ‫یه تفاوت‌هایی با بقیه دارن. 253 00:20:23,150 --> 00:20:25,380 ‫منظورتون گوش‌های منه؟ 254 00:20:26,680 --> 00:20:31,750 ‫بعد از دیدن شما دوتا، هوس کردم دوباره بزنم تو کار تجارت. 255 00:20:32,990 --> 00:20:34,420 ‫بهتره صرف نظر کنید. 256 00:20:35,250 --> 00:20:37,670 ‫دست آخر گیر یکی مثل اون میفتین. 257 00:20:38,180 --> 00:20:41,970 ‫بهتر، گاریِ یه گاری‌چی برای یه‌نفر زیادی بزرگه. 258 00:20:42,760 --> 00:20:44,840 ‫والا به‌خدا از خدامه. 259 00:20:55,450 --> 00:20:58,530 ‫منم از وقتی گیر تو افتادم، وضعیتم تعریفی نداشته. 260 00:21:00,060 --> 00:21:01,780 ‫می‌دونستم، عادلانه بازی نمی‌کنی. 261 00:21:01,780 --> 00:21:04,070 ‫ولی بازم نازم، مگه نه؟ 262 00:21:05,660 --> 00:21:08,570 ‫خب، درخصوص ناز بودنت حرفی نیست. 263 00:21:12,590 --> 00:21:13,750 ‫خوش‌حالم. 264 00:21:16,100 --> 00:21:19,130 ‫تو خودتم پسر نازی هستیا. 265 00:23:45,900 --> 00:23:49,270 ‫قسمت بعدی: تاجر و خدای بی‌منطق 266 00:00:00,000 --> 00:00:06,360 CWTHIERRY & LOCA AnimeList Translation Team 267 00:00:22,460 --> 00:00:26,680 ادویه و گرگ 268 00:00:26,680 --> 00:00:27,800 ادویه و گرگ 269 00:00:27,800 --> 00:00:33,140 ادویه و گرگ 270 00:23:45,060 --> 00:23:50,070 قسمت ششم 271 00:23:45,060 --> 00:23:50,070 تاجر و خدای بی‌منطق