1 00:00:02,469 --> 00:00:03,671 !‏عقب وایستا 2 00:00:03,734 --> 00:00:05,627 !‏فرار کن، اَمبرله! بدو 3 00:00:06,017 --> 00:00:13,510 iMovie-DL تیــــم ترجـــمه با افـتـخـار تــقـدیم میـکـند www.iMovie-DL.Co 4 00:00:13,520 --> 00:00:20,000 .:. ترجمـــــه و زیـــرنـــویـس .:. zirkhaki.ms@gmail.com زیرخاکی 5 00:00:32,840 --> 00:00:34,795 !‏باید بریم! همین حالا 6 00:00:35,715 --> 00:00:36,830 !‏عمه‌م 7 00:00:39,684 --> 00:00:40,951 .‏اون مُرده 8 00:00:45,579 --> 00:00:46,816 !‏این اتفاق‌ها حقیقت ندارن 9 00:00:47,438 --> 00:00:50,175 ...‏- اون ."‏- یه شیطانه. یک "فیوری 10 00:00:50,516 --> 00:00:52,003 .‏تعداد بیشتری در راه هستن 11 00:00:52,008 --> 00:00:52,860 .‏باید بریم 12 00:01:33,402 --> 00:01:35,027 ‏ترجمه و زیرنویس از زیرخاکی 13 00:01:48,097 --> 00:01:49,250 .‏بهم بگو چه خبره 14 00:01:49,269 --> 00:01:50,292 ‏اون چیز چطوری ما رو پیدا کرد؟ 15 00:01:50,722 --> 00:01:51,774 .‏راستش من نمی‌دونم 16 00:01:52,182 --> 00:01:53,618 ‏هیچکس حتی خبر نداشت که .‏ما به اینجا میومدیم 17 00:01:53,699 --> 00:01:55,484 ...‏نماینده‌ی داگدامور در قصر 18 00:01:55,509 --> 00:01:57,569 ‏تا لحظه‌ی پایان دادن به زندگیِ افراد برگزیده .‏متوقف نمیشه 19 00:01:57,957 --> 00:01:59,044 ‏پایان دادن؟ 20 00:02:04,402 --> 00:02:05,618 ‏چی به سر بقیه اومده؟ 21 00:02:08,066 --> 00:02:09,051 !‏بهم بگو 22 00:02:11,285 --> 00:02:12,345 .‏اونا به قتل رسیدن 23 00:02:13,082 --> 00:02:14,231 .‏دو شب پیش 24 00:02:15,449 --> 00:02:16,185 ‏لورین؟ 25 00:02:18,129 --> 00:02:20,121 ،‏باید هر چه زودتر تو رو ببریم پیش ایلکریس 26 00:02:20,183 --> 00:02:21,823 .‏وگرنه تعداد بیشتری می‌میرن 27 00:02:22,745 --> 00:02:23,694 .‏اَمبرله، صبر کن 28 00:02:26,090 --> 00:02:27,140 .‏خسته نباشی 29 00:02:47,742 --> 00:02:48,986 .‏تنهام بذار 30 00:02:51,571 --> 00:02:52,275 .‏نمی‌تونم 31 00:02:53,031 --> 00:02:54,358 .‏دروئید دستور داده 32 00:02:59,516 --> 00:03:01,095 .‏می‌دونم چه حسی داری 33 00:03:05,062 --> 00:03:05,974 ...‏من 34 00:03:07,531 --> 00:03:09,441 .‏هفته‌ی پیش مادرم رو از دست دادم 35 00:03:12,109 --> 00:03:13,685 ...‏هر کاری رو امتحان کردم 36 00:03:16,008 --> 00:03:17,842 ...‏هر دارو 37 00:03:18,093 --> 00:03:19,702 .‏و شربتی که گیر آوردم رو امتحان کردم 38 00:03:22,542 --> 00:03:24,192 ،‏فکر می‌کردم می‌تونم خوبش کنم 39 00:03:24,909 --> 00:03:26,158 ،‏و نجاتش بدم 40 00:03:26,659 --> 00:03:29,236 .‏اما...نتونستم 41 00:03:33,393 --> 00:03:36,760 .‏هرگز نمی‌دونستم که ممکنه واسه یه نفر اینقدر دلتنگ بشم 42 00:03:41,597 --> 00:03:44,370 .‏آروم‌تر شدم....ممنون 43 00:03:49,831 --> 00:03:51,702 .‏تو شجاع‌تر از اونی هستی که به نظر میای 44 00:03:52,011 --> 00:03:54,342 .‏وحشت رو با شجاعت اشتباه نگیر 45 00:04:00,417 --> 00:04:02,831 .‏متاسفم که در مورد لورین بهت نگفتم 46 00:04:06,354 --> 00:04:08,526 .‏از برگشتن به آربورلون می‌ترسم 47 00:04:10,854 --> 00:04:11,688 ‏چرا؟ 48 00:04:12,821 --> 00:04:13,992 ‏به خاطر ایلکریس؟ 49 00:04:16,462 --> 00:04:17,966 .‏به خاطر کاری که کردم 50 00:04:21,344 --> 00:04:22,389 .‏تقصیر منه 51 00:04:29,155 --> 00:04:29,920 ...‏آلانون 52 00:04:40,217 --> 00:04:41,528 ...‏غار دروئید 53 00:04:42,131 --> 00:04:43,317 .‏من رو ببر اینجا 54 00:04:50,100 --> 00:04:51,626 .‏نمی‌تونم خونریزی رو بند بیارم 55 00:04:51,693 --> 00:04:53,751 ...‏- باید بخیه بزنمش وگرنه .‏- کافیه 56 00:04:54,225 --> 00:04:56,019 .‏باید اون رو با ایلکریس ببری 57 00:04:56,155 --> 00:04:57,769 .‏نه، تو رو اینجا تنها نمیذارم 58 00:04:57,842 --> 00:04:59,165 .‏من رو فراموش کن، پسر جون 59 00:05:00,053 --> 00:05:02,033 .‏باید اون رو به سلامت ببری 60 00:05:03,733 --> 00:05:05,166 !‏هی، هی، آلانون 61 00:05:08,709 --> 00:05:11,448 .‏بسیار خب، بیا 62 00:05:11,545 --> 00:05:13,461 ‏- هی، کجا داری میری؟ ."‏- به رودخانه‌ی "سیلوِر 63 00:05:13,739 --> 00:05:15,609 .‏لجن اونجا بخاطر خواص شفابخشش شهرت داره 64 00:05:15,645 --> 00:05:17,635 .‏- من باید کنار آلانون بمونم .‏- نه، باید با من بیای 65 00:05:18,180 --> 00:05:19,476 .‏بهش قول دادم ازت محافظت کنم 66 00:05:22,247 --> 00:05:23,119 .‏باشه 67 00:05:39,696 --> 00:05:42,128 .‏پسرم، خوشحالم که بخوبی کنار اومدی 68 00:05:47,708 --> 00:05:51,575 ...‏گزارشاتی از حملاتی به مزارع و دهکده‌های اِلوین 69 00:05:51,651 --> 00:05:52,776 .‏در خاورزمین به دستم رسیده 70 00:05:53,362 --> 00:05:54,723 .‏شیاطین 71 00:05:55,510 --> 00:05:56,758 ‏خبری از اَمبرله نرسیده؟ 72 00:06:02,343 --> 00:06:04,161 .‏نباید هرگز واسه گانتلت بهش آموزش میدادم 73 00:06:04,203 --> 00:06:05,183 .‏تو خواستی دلش رو نشکنی 74 00:06:07,290 --> 00:06:09,532 .‏همونطور که پدرش نمی‌خواست دل تو رو بشکنه 75 00:06:10,696 --> 00:06:12,045 ....‏"عِین" در انجام هر کاری برای برادرزاده‌اش 76 00:06:12,167 --> 00:06:13,367 .‏...کم نمی‌ذاشت 77 00:06:14,688 --> 00:06:16,050 .‏از جمله فدا کردن جونش 78 00:06:18,141 --> 00:06:21,129 ‏الان وقت خوبی برای .‏یادآوری خاطرات دردناک نیست 79 00:06:21,204 --> 00:06:23,196 ...‏اگر گناهان ما برای کشتنِ ما برگشته‌اند 80 00:06:23,306 --> 00:06:24,741 .‏ما هم باید اونا رو مد نظر داشته باشیم 81 00:06:24,790 --> 00:06:28,657 .‏پسرم...کوتوله‌ها، برادرت رو کشتن، نه تو 82 00:06:30,196 --> 00:06:31,949 ...‏آرزو می‌کردی که کاش اونشب من 83 00:06:32,354 --> 00:06:35,173 ‏...به جای اون می‌مُردم، مگه نه؟ 84 00:06:39,845 --> 00:06:42,861 .‏می‌بینی، منم هر روز همین آرزو رو می‌کنم 85 00:06:58,050 --> 00:07:00,180 ‏- چرا تو؟ ‏- ببخشید؟ 86 00:07:00,446 --> 00:07:02,057 ‏چرا دروئید از تو خواسته که از من محافظت کنی؟ 87 00:07:02,480 --> 00:07:03,430 .‏نظری ندارم 88 00:07:04,193 --> 00:07:06,456 ،‏می‌دونستی وقتی دروغ میگی ‏گوش‌هات قرمز میشن؟ 89 00:07:09,337 --> 00:07:11,910 ،‏فامیل من "اومس‌فورد"ـه ...‏ولی طبق گفته‌ی آلانون 90 00:07:11,912 --> 00:07:13,306 .‏من یکی از نوادگان شنارا هستم 91 00:07:16,784 --> 00:07:17,899 ‏واستا، تو یک شنارا هستی؟ 92 00:07:18,757 --> 00:07:20,080 .‏خارق‌العاده است 93 00:07:20,733 --> 00:07:23,147 ،‏همه‌ی اِلف‌ها داستان "جِرل شنارا" رو به خوبی می‌دونن 94 00:07:23,702 --> 00:07:26,448 ‏پادشاه جنگجوی بزرگی که با جادوی خودش .‏چهار سرزمین رو متحد کرد 95 00:07:26,911 --> 00:07:29,410 .‏آره، خب در دره‌ی ما زیاد در این مورد حرف نمیزدن 96 00:07:29,710 --> 00:07:32,164 .‏- اونجا اِلف‌ها چندان طرفداری نداشتن .‏- آره، حالا متوجه شدم 97 00:07:33,200 --> 00:07:34,320 .‏ببین، من جنگجو نیستم 98 00:07:34,368 --> 00:07:36,871 ‏و بهت تضمین میدم که هیچ جادویی .‏در رگ‌های من جریان نداره 99 00:07:37,272 --> 00:07:40,429 ‏به محض اینکه تو و آلانون رو به قصر برگردونم .‏میرم به سمت استورلوک 100 00:07:41,542 --> 00:07:42,908 ‏اگه نخوام برگردم چی؟ 101 00:07:44,478 --> 00:07:46,278 ،‏بهت کمک می‌کنم که دروئید رو نجات بدی ...‏ولی بعد از اون 102 00:07:46,280 --> 00:07:47,429 .‏واسه همه بهتره که من ناپدید بشم 103 00:07:48,582 --> 00:07:49,548 .‏نه، اینطور نیست .‏بیا 104 00:07:58,092 --> 00:07:59,191 .‏خودشه 105 00:07:59,193 --> 00:08:00,292 .‏رودخانه‌ی سیلور 106 00:08:03,162 --> 00:08:04,237 ‏شنا هم بلدی؟ 107 00:08:04,753 --> 00:08:07,685 ،‏تو هم به اندازه‌ی من توی آب شیرجه رفتی .‏واسه من یه عمر طول کشید ولی تو سریع یاد می‌گیری 108 00:08:13,174 --> 00:08:16,123 ‏هی، اون قضیه‌ی "بالا رو نگاه کن" چی شد؟ 109 00:08:17,513 --> 00:08:18,316 .‏شرمنده 110 00:08:51,873 --> 00:08:53,014 !‏اَمبرله 111 00:08:59,286 --> 00:09:00,277 !‏اَمبرله 112 00:09:01,826 --> 00:09:03,660 .‏می‌بینم که بازم لخت و خیس هستی 113 00:09:07,388 --> 00:09:08,432 !‏ارتریا 114 00:09:09,374 --> 00:09:10,774 ‏شما همدیگه رو می‌شناسین؟ 115 00:09:13,045 --> 00:09:16,001 .‏من و دوست‌پسرت یه شب جادویی با هم داشتیم 116 00:09:16,003 --> 00:09:17,912 .‏با جادویی فاصله‌ی زیادی داشت 117 00:09:18,482 --> 00:09:20,180 .‏من رو چیزخور کرد و موقع خواب وسایلم رو دزدید 118 00:09:20,361 --> 00:09:21,826 .‏اون سنگ‌های اِلفی رو بهم برگردون 119 00:09:21,851 --> 00:09:24,410 ،‏مودب باش. اگه به خاطر من نبود .‏تو همون موقع مُرده بودی 120 00:09:24,998 --> 00:09:27,911 ،‏خب، هر مشکلی با من داری .‏بذار اَمبرله بره 121 00:09:28,599 --> 00:09:29,629 .‏نمیشه 122 00:09:30,717 --> 00:09:32,905 .‏با این اِلف، یه کار نیمه‌تموم دارم 123 00:09:34,588 --> 00:09:36,375 .‏توی جنگل با هم روبرو شدیم 124 00:09:36,545 --> 00:09:38,384 .‏کافیه! وقت رفتنه 125 00:09:38,692 --> 00:09:41,549 .‏ارتریا، خواهش می‌کنم، دوستمون داره میمیره 126 00:09:41,640 --> 00:09:44,096 ‏باید قبل از اینکه دیر بشه .‏این لجن رو روی زخمش بذارم 127 00:09:44,388 --> 00:09:45,318 .‏خب، دوستتون شانس نداره 128 00:09:45,366 --> 00:09:47,506 .‏ببین، شیاطین اون بیرون هستن 129 00:09:47,923 --> 00:09:50,224 ،‏می‌دونم احمقانه به نظر میاد .‏ولی باید حرفم رو باور کنید 130 00:09:50,356 --> 00:09:52,048 .‏هر لحظه ممکنه جای ما رو بفهمن 131 00:09:52,239 --> 00:09:54,661 ‏شیاطین؟ من شبیه‌ دیوونه‌ها هستم؟ 132 00:09:54,686 --> 00:09:55,604 .‏راستش آره 133 00:09:56,615 --> 00:09:57,917 .‏ولی اون داره حقیقت رو میگه 134 00:10:00,847 --> 00:10:02,126 .‏تو فکر می‌کنی از من بهتر هستی 135 00:10:03,217 --> 00:10:04,400 .‏ولی اون بیرون، شما هیچی نیستید 136 00:10:05,253 --> 00:10:07,105 .‏فقط دو تا سگ ولگرد 137 00:10:08,370 --> 00:10:10,114 .‏یه احمق بی‌عرضه 138 00:10:12,440 --> 00:10:14,150 .‏و یه هرزه‌ی مغرور 139 00:10:15,054 --> 00:10:16,217 .‏به گردنشون طناب ببند 140 00:10:33,530 --> 00:10:36,143 ‏واقعاً فکر نمی‌کنم زل زدن به اون .‏واسه ما سودی داشته باشه 141 00:10:36,243 --> 00:10:39,178 ‏باورم نمیشه تو توسط یک عیار ناقص .‏فریب خورده باشی 142 00:10:39,280 --> 00:10:40,381 .‏اون جونم رو نجات داد 143 00:10:40,406 --> 00:10:42,784 .‏همچنین لختت کرده و وسایلت رو دزدیده 144 00:10:43,381 --> 00:10:46,066 ،‏اگه اونقدر حرفه‌ای تو رو رام نمی‌کرد .‏دیگه اون اتفاق نمیفتاد 145 00:10:46,091 --> 00:10:48,481 .‏چی؟ بی‌خیال. من به این جور زن‌ها علاقه ندارم 146 00:10:48,639 --> 00:10:50,151 .‏گوش‌هات داره دوباره قرمز میشه 147 00:10:51,671 --> 00:10:54,046 ‏عموی من بهم هشدار داد که .‏عیار‌ها به هیچ وجه قابل اعتماد نیستن 148 00:10:54,071 --> 00:10:55,974 ،‏مهم نیست چی میگن .‏همیشه یه برنامه دارن 149 00:10:56,369 --> 00:10:58,557 ‏وقتی در کل زندگیت واسه چیزی که هستی ،‏در موردت قضاوت میشه 150 00:10:58,581 --> 00:11:00,205 .‏باید در مورد بقیه، با ذهن باز نظر بدی 151 00:11:00,385 --> 00:11:02,349 .‏شما مثل یه زوج کوتوله‌ی پیر دعوا می‌کنین 152 00:11:02,374 --> 00:11:04,680 ،‏ارتریا، گوش کن .‏نمی‌دونین موضوع از چه قراره 153 00:11:04,932 --> 00:11:06,999 .‏ما رو آزاد کن و سنگ‌های اِلفی رو به من برگردون 154 00:11:29,904 --> 00:11:32,414 ‏حمله‌ی یه شیطان شاید بهترین .‏چیزی باشه که می‌تونه به سرت بیاد 155 00:11:32,547 --> 00:11:34,260 .‏کاری نکن از اسب پیاده بشم 156 00:11:34,357 --> 00:11:36,238 ‏نقشه‌ت اینه؟ توهین کردن به اون؟ 157 00:11:36,615 --> 00:11:38,743 .‏- فقط کار من رو دنبال کن .‏- باشه 158 00:11:40,404 --> 00:11:42,052 .‏می‌خوای تلافی کنی، خب بیا 159 00:11:42,397 --> 00:11:43,362 .‏رد می‌کنم 160 00:11:43,607 --> 00:11:45,889 ‏تو از یه دختر اِلفی ترسیدی، درسته؟ 161 00:11:51,560 --> 00:11:53,001 ...‏به اون مرد بگو این طناب رو باز کنه 162 00:11:53,026 --> 00:11:55,429 ...‏- و یه شمشیر بهم بده !‏- اُه، بی‌خیال 163 00:11:55,724 --> 00:11:57,319 .‏فکر کردم هیچوقت خفه نمیشی 164 00:11:59,029 --> 00:12:00,344 .‏اون رو بذار روی اسب من 165 00:12:00,568 --> 00:12:02,315 .‏اصلاً شباهتی به مبارزه‌ی منصفانه نداشت 166 00:12:02,490 --> 00:12:03,690 .‏خب، دنیا منصف نیست 167 00:12:04,021 --> 00:12:05,127 ‏چرا داری این کار رو می‌کنی؟ 168 00:12:05,428 --> 00:12:06,918 .‏همونطور که اون گفت، من یه عیار هستم 169 00:12:08,147 --> 00:12:09,700 .‏فکر می‌کنم تو بیشتر از این حرف‌ها باشی 170 00:12:12,154 --> 00:12:12,763 .‏اشتباه می‌کنی 171 00:12:31,729 --> 00:12:33,994 .‏هی! از اینجا برین 172 00:12:36,939 --> 00:12:38,640 .‏با پدرم آشنا شو، سِفالو 173 00:12:39,368 --> 00:12:41,209 ‏چرا مثل سگ بستیش؟ 174 00:12:41,447 --> 00:12:42,635 .‏بازش کن 175 00:12:43,014 --> 00:12:44,557 .‏اینطوری با مهمون رفتار می‌کنیم 176 00:12:46,423 --> 00:12:47,454 .‏دخترم رو ببخش 177 00:12:47,775 --> 00:12:50,338 .‏عقلش با خوشگلیش برابری نمی‌کنه 178 00:12:52,181 --> 00:12:54,126 ..‏- اون دختر اِلفی که باهاش بودم .‏- جاش اَمنه 179 00:12:54,798 --> 00:12:56,650 .‏خیلی بهتر میشد اگه من و اَمبرله می‌رفتیم 180 00:12:56,916 --> 00:12:58,852 .‏باید برگردیم .‏یکی از دوستانمون به کمک نیاز داره 181 00:12:59,025 --> 00:13:00,687 .‏فکر می‌کنن شیاطین دنبالشون هستن 182 00:13:01,072 --> 00:13:01,908 ‏شیاطین؟ 183 00:13:02,784 --> 00:13:04,596 ‏تخیلات جالبی داری، مگه نه؟ 184 00:13:05,259 --> 00:13:08,608 ‏مطمئن باش، تو و دوستت اینجا .‏در امنیت کامل هستید 185 00:13:08,994 --> 00:13:10,731 .‏نمی‌دونم چرا این حرف بهم حس امنیت نمیده 186 00:13:10,907 --> 00:13:12,314 .‏چیزی برای ترسیدن وجود نداره، ویل 187 00:13:13,002 --> 00:13:14,273 .‏ما هم مثل خودت هستیم 188 00:13:14,587 --> 00:13:18,071 ...‏همه به دنبال یه چیز هستیم .‏صلح و رفاه 189 00:13:18,548 --> 00:13:20,166 ،‏ما در دره، چیز زیادی نداریم 190 00:13:20,194 --> 00:13:21,923 .‏ولی هیچوقت دست به دزدی نمی‌زنیم 191 00:13:26,798 --> 00:13:28,844 .‏اِلف‌ها برای ما چاره‌ای گذاشتن 192 00:13:31,103 --> 00:13:32,501 .‏اونا دزدهای واقعی هستن 193 00:13:33,689 --> 00:13:35,254 .‏ما رو از خونه‌هامون بیرون کردن 194 00:13:37,720 --> 00:13:39,517 .‏نیازی نیز کار خودت رو برام توجیه کنی 195 00:13:39,556 --> 00:13:40,542 .‏من فقط یه زندانی هستم 196 00:13:41,923 --> 00:13:43,374 .‏می‌دونم برات سخت بوده، ویل 197 00:13:44,892 --> 00:13:48,084 ،‏هم انسان‌بودن برای اِلف‌ها .‏هم اِلف‌بودن برای انسان‌ها 198 00:13:49,232 --> 00:13:50,682 .‏ولی اینجا پذیرفته میشی 199 00:13:51,947 --> 00:13:53,643 ‏ازم می‌خوای یه عیار بشم؟ 200 00:13:54,603 --> 00:13:56,086 .‏یه چیزی بیشتر از اون 201 00:13:57,666 --> 00:14:00,231 .‏ما یه خانواده هستیم 202 00:14:01,038 --> 00:14:03,182 .‏بهت فرصت میدم به ما بپیوندی 203 00:14:03,963 --> 00:14:05,551 .‏می‌أونم که دوست داری طبیب بشی 204 00:14:06,044 --> 00:14:07,612 .‏اینجا برای توانایی‌هات ارزش قائل میشیم 205 00:14:09,170 --> 00:14:11,504 ...‏- از پیشنهادت ممنونم .‏- فعلاً جواب نده 206 00:14:12,111 --> 00:14:12,927 .‏یه چرخی بزن 207 00:14:13,334 --> 00:14:14,337 .‏با همه آشنا بشو 208 00:14:14,725 --> 00:14:16,287 .‏امشب موقع جشن، به من جواب بده 209 00:14:42,401 --> 00:14:43,435 ‏دختر اِلفی آماده است؟ 210 00:14:44,184 --> 00:14:44,928 .‏نه 211 00:14:45,726 --> 00:14:46,727 ‏واسه چی؟ 212 00:14:47,414 --> 00:14:48,142 ...‏ببین 213 00:14:48,400 --> 00:14:50,665 .‏بفروشش، ازش یه برده بساز .‏هر کاری که می‌خوای بکن 214 00:14:50,992 --> 00:14:51,774 .‏برام مهم نیست 215 00:14:53,217 --> 00:14:53,749 ‏اما؟ 216 00:14:54,145 --> 00:14:56,140 ،‏من واسه بقا دست به قتل می‌زنم .‏نه برای تفریح 217 00:15:01,533 --> 00:15:02,319 .‏جالبه 218 00:15:03,373 --> 00:15:05,011 ...‏هر چی که می‌دونستم بهت یاد دادم 219 00:15:05,036 --> 00:15:07,258 .‏ولی هر دفعه مثل احمق‌ها رفتار می‌کنی 220 00:15:08,074 --> 00:15:10,726 .‏ارتریا، ازت می‌خوام یه کار متقاعدکننده بکنی 221 00:15:11,271 --> 00:15:13,624 ‏اگه اون دورگه فکر نکنه که می‌خوای ....‏دختره رو بکشی 222 00:15:14,996 --> 00:15:17,196 .‏بهم نمیگه که چطور این سنگ‌ها رو فعال کنم 223 00:15:17,369 --> 00:15:21,749 .‏و من واقعاً، واقعاً اون سنگ‌ها رو می‌خوام 224 00:15:23,445 --> 00:15:24,976 ‏و وقتی چیزی که خواستی رو به دست آوردی؟ 225 00:15:25,916 --> 00:15:28,663 ‏بعد با دختره کاری رو بکن ...که من در صورت نافرمانی تو 226 00:15:29,666 --> 00:15:31,335 .‏از دستوراتم، با تو می‌کنم 227 00:15:32,193 --> 00:15:34,374 ...‏خب فکر کنم در اون شرایط، آره 228 00:15:35,618 --> 00:15:37,319 .‏فکر کنم واسه بقا، دست به کشتن میزنم 229 00:16:17,327 --> 00:16:19,033 ‏سرت چطوره، شاهدخت؟ 230 00:16:22,660 --> 00:16:24,101 ‏چه اهمیتی برای تو داره؟ 231 00:16:28,405 --> 00:16:30,261 ‏- ویل کجاست؟ .‏- جای امن 232 00:16:32,042 --> 00:16:33,775 .‏ببین، من دروغ نمی‌گفتم 233 00:16:33,800 --> 00:16:36,417 ...‏- من باید برگردم تا .‏-آره. آره 234 00:16:39,080 --> 00:16:40,589 .‏برگردی به آربورلون 235 00:16:41,475 --> 00:16:43,050 .‏این حرف‌ها رو به کسی بگو که براش مهم باشه 236 00:16:43,319 --> 00:16:45,667 ‏تو واقعاً از اِلف‌ها خوشت نمیاد، مگه نه؟ 237 00:16:47,560 --> 00:16:48,144 .‏نه 238 00:16:53,113 --> 00:16:54,907 ...‏و وقتی می‌بینم برات تعجب‌آوره 239 00:16:54,932 --> 00:16:56,308 .‏بیشتر ازشون متنفر میشم 240 00:17:02,257 --> 00:17:03,660 .‏اینا انتخاب‌های تو هستن 241 00:17:05,242 --> 00:17:06,675 ...‏اینا رو بپوش 242 00:17:06,676 --> 00:17:08,109 .‏و به قصد کُشت، با هم مبارزه می‌کنیم 243 00:17:09,104 --> 00:17:11,644 ‏یا یه مشت بزن توی صورتم .‏و فرار کن 244 00:17:12,441 --> 00:17:14,293 ‏چرا باید یکی از این کار‌ها رو بکنم؟ 245 00:17:14,318 --> 00:17:15,511 ،‏اول اینکه چون می‌خوای زنده بمونی 246 00:17:15,536 --> 00:17:16,902 ‏دوم اینکه، میخوای بمیری؟ 247 00:17:18,096 --> 00:17:20,332 ‏چی، یعنی باید اعتماد کنم که ‏می‌خوای بهم کمک کنی فرار کنم، ها؟ 248 00:17:20,357 --> 00:17:21,620 ‏خوش‌قلب شدی؟ 249 00:17:21,729 --> 00:17:23,589 ...‏اگه یه موقع بخوام بکشمت 250 00:17:23,722 --> 00:17:26,066 .‏می‌خوام انتخاب خودم باشه نه دستور اون 251 00:17:27,164 --> 00:17:29,058 .‏این اون زندگی‌ای که می‌خوام، نیست 252 00:17:33,378 --> 00:17:34,665 .‏خب، من نمی‌تونم ویل رو تنها بذارم 253 00:17:34,690 --> 00:17:35,736 .‏باید برگردیم پیش دوستمون 254 00:17:35,761 --> 00:17:37,097 ‏واقعاً نمی‌فهمی، نه؟ 255 00:17:37,622 --> 00:17:39,464 ،‏اگه میخوای توی این دنیا زنده بمونی 256 00:17:39,489 --> 00:17:41,666 ،‏باید یاد بگیری که خودت مراقب خودت باشی 257 00:17:41,691 --> 00:17:43,714 .‏چون هیچکس قرار نیست واسه تو این کار رو بکنه 258 00:17:44,762 --> 00:17:45,761 .‏شاید حق با تو باشه 259 00:17:49,753 --> 00:17:51,074 .‏ولی من ایده‌ی بهتری دارم 260 00:18:08,407 --> 00:18:09,706 .‏آروم باش، ویل 261 00:18:10,110 --> 00:18:12,199 .‏جای دوستت اَمنه، بهت قول میدم 262 00:18:12,409 --> 00:18:13,725 .‏بزودی میاد پیش ما 263 00:18:15,045 --> 00:18:17,566 ،‏حالا، در مورد پیشنهادم 264 00:18:18,648 --> 00:18:19,781 ‏بهش فکر کردی؟ 265 00:18:20,973 --> 00:18:21,889 ...‏آره 266 00:18:22,604 --> 00:18:24,753 .‏و متاسفانه نمی‌تونم قبول کنم 267 00:18:25,752 --> 00:18:27,769 .‏همونطور که گفتم باید برگردم پیش دوستم 268 00:18:28,183 --> 00:18:28,949 .‏چه حیف 269 00:18:32,034 --> 00:18:33,372 .‏ولی این زندگی برای همه پیش نمیاد 270 00:18:34,995 --> 00:18:35,550 !‏ویل، این یک تله است 271 00:18:35,965 --> 00:18:36,824 !‏بذار بره 272 00:18:40,068 --> 00:18:41,699 ‏فکر نمی‌کردی اینطوری بشه، مگه نه؟ 273 00:18:41,724 --> 00:18:41,995 .‏خفه شو 274 00:18:45,535 --> 00:18:47,761 .‏به نظر میاد تو رو دست‌کم گرفتم، خانم جوان 275 00:18:49,046 --> 00:18:50,371 .‏یا انتظارم از تو زیاد بوده 276 00:18:50,873 --> 00:18:52,574 .‏بذار بره وگرنه دخترت می‌میره 277 00:18:53,562 --> 00:18:54,488 .‏خواهش می‌کنم 278 00:18:57,308 --> 00:18:58,011 .‏این کار رو نکن 279 00:19:00,624 --> 00:19:01,759 .‏بهت التماس می‌کنم 280 00:19:02,226 --> 00:19:03,920 .‏خواهش می‌کنم، نکن 281 00:19:04,181 --> 00:19:06,499 ...‏من 282 00:19:20,883 --> 00:19:21,975 !صیر کن، بر کن! خواهش می‌کنم 283 00:19:23,876 --> 00:19:26,670 ،‏فقط بگو چی می‌خوای .‏من هم انجامش میدم 284 00:19:28,530 --> 00:19:29,592 .‏دستت رو باز کن 285 00:19:30,207 --> 00:19:30,842 ‏چی؟ 286 00:19:35,139 --> 00:19:38,124 ،‏من داستان‌های مربوط به پدرت رو شنیدم 287 00:19:38,608 --> 00:19:40,538 .‏ولی برخلاف بقیه، من بهشون باور دارم 288 00:19:41,070 --> 00:19:42,881 .‏حالا بهم نشون بده که چطور از این سنگ‌ها استفاده کنم 289 00:19:43,523 --> 00:19:44,303 .‏و من نمی‌کُشمش 290 00:19:44,328 --> 00:19:48,154 .‏گوش کن، این سنگ‌ها فقط سنگ هستن 291 00:19:48,179 --> 00:19:50,149 ‏اون زنده می‌مونه یا می‌میره، ویل؟ 292 00:19:50,174 --> 00:19:52,083 ،‏قسم می‌خورم، حتی اگه اونا جادویی باشن 293 00:19:52,109 --> 00:19:53,859 ...‏- نمی‌دونم چطوری کار می‌کنن !‏- جواب غلط 294 00:19:53,883 --> 00:19:55,663 !‏نه، نه، نه، نه ...‏من اصلاً نمی‌دونم چطوری ازشون استفاده 295 00:20:03,771 --> 00:20:06,584 !‏فیوری! فرار کنید 296 00:20:17,334 --> 00:20:18,333 !‏اَمبرله 297 00:21:18,733 --> 00:21:19,506 ‏نفس می‌کشه؟ 298 00:21:21,851 --> 00:21:23,905 ،‏تو نگران مردم خودت باش .‏خودم ازش مراقبت می‌کنم 299 00:21:24,418 --> 00:21:28,497 ‏می‌خوای چیکار کنی، دختر؟ ‏همه‌ی ما رو بکشی؟ 300 00:21:28,626 --> 00:21:30,866 ‏فکر کنم قبلاً ثابت کردی .‏که این کار از دستت بر نمیاد 301 00:21:30,898 --> 00:21:32,764 .‏در واقع، فکر کنم فقط تو رو می‌کشم 302 00:21:34,067 --> 00:21:34,959 .‏باشه 303 00:21:36,220 --> 00:21:37,861 .‏فقط سنگ‌ها رو به من بده 304 00:21:39,308 --> 00:21:41,077 .‏و من میذارم هر دوی شما برین 305 00:21:59,443 --> 00:22:00,272 ‏اَلانون؟ 306 00:22:00,829 --> 00:22:03,428 .‏شما دوتا قرار بود در آربورلون باشید 307 00:22:04,087 --> 00:22:06,070 .‏خب، ویل اصرار داشت که تو رو نجات بدیم 308 00:22:10,545 --> 00:22:11,920 .‏اون از سنگ‌های اِلفی استفاده کرد 309 00:22:21,225 --> 00:22:23,186 [‏[وِرد جادو 310 00:22:23,740 --> 00:22:28,178 [‏[وِرد جادو 311 00:22:32,092 --> 00:22:34,069 .‏تقریباً به خاطر نجات من داشته کشته میشد 312 00:22:35,516 --> 00:22:37,288 .‏مقصر دونستن خودت، ارزشی نداره 313 00:22:37,844 --> 00:22:39,483 .‏سنگ‌ها مسئولیتی هستن که باید به دوش بکشه 314 00:22:40,451 --> 00:22:41,616 .‏این تازه شروعِ کاره 315 00:22:42,298 --> 00:22:43,311 .‏اتفاقات بیشتری در راهه 316 00:22:44,917 --> 00:22:47,506 ‏و چی باعث شده فکر کنی که من و ویل ‏هر کاری می‌کنیم تا جلوشون رو بگیریم؟ 317 00:22:48,295 --> 00:22:51,852 .‏چون شما در یک سرنوشت سهیم هستید .‏یه هدف برتر 318 00:22:52,509 --> 00:22:53,780 ‏آره، و اگه تو اشباه کنی؟ 319 00:22:55,455 --> 00:22:57,239 ...‏حوادثی که ما رو به اینجا کشونده 320 00:22:57,264 --> 00:22:59,069 .‏قرن‌ها گشوده بوده‌اند 321 00:22:59,319 --> 00:23:02,374 ‏ویل اینجا دراز کشیده چون ...‏هنوز باید قانع بشه که کیه 322 00:23:02,502 --> 00:23:04,827 .‏چون سنگ‌ها حالا دیگه میدونن اون کیه 323 00:23:05,070 --> 00:23:08,780 ‏تو وارد گانتلت شدی تا جایگاه خودت ...‏در زندگی رو پیدا کنی 324 00:23:09,229 --> 00:23:12,116 .‏و سرنوشت، اون جایگاه رو برات پیدا کرد 325 00:23:12,350 --> 00:23:15,006 ...‏همه‌چیز، تمام این چیزها 326 00:23:15,035 --> 00:23:16,702 ،‏به خاطر تو اتفاق نیفتادند 327 00:23:17,047 --> 00:23:18,420 .‏برای تو اتفاق افتادن 328 00:23:19,242 --> 00:23:21,858 .‏و بهتره هرچه زودتر این رو بپذیری 329 00:23:30,080 --> 00:23:31,913 .‏آروم باش. آروم باش 330 00:23:31,938 --> 00:23:32,639 .‏چیزی نیست 331 00:23:33,717 --> 00:23:34,499 ‏اون فیوری؟ 332 00:23:34,862 --> 00:23:36,962 .‏برای نابود کردنش از سنگ‌های اِلفی استفاده کردی 333 00:23:38,984 --> 00:23:42,030 .‏دستور داده بودم که شاهدخت رو به آربورلون ببری 334 00:23:42,564 --> 00:23:45,139 .‏بیا، به اندازه‌ی کافی وقت تلف کردیم 335 00:23:47,603 --> 00:23:49,194 .‏حالم خوبه، ممنون 336 00:24:51,097 --> 00:24:52,580 ‏شیاطین این کار رو کردن؟ 337 00:25:09,165 --> 00:25:10,837 ‏تو خوبی؟ 338 00:25:11,271 --> 00:25:12,203 ...‏هیس 339 00:25:35,344 --> 00:25:36,134 ‏چیکار داری می‌کنی؟ 340 00:25:36,651 --> 00:25:37,830 .‏شاید یه شیطان اونجا باشه 341 00:25:38,081 --> 00:25:39,647 .‏یا شاید یه نفر که به کمک ما نیاز داره 342 00:26:28,749 --> 00:26:29,741 .‏اسمت رو به ما بگو 343 00:26:32,409 --> 00:26:33,041 ."‏"بَندون 344 00:26:35,018 --> 00:26:36,787 ‏کی تو رو اینجا حبس کرده، بَندون؟ 345 00:26:39,007 --> 00:26:39,842 .‏پدر و مادرم 346 00:26:43,564 --> 00:26:44,686 ‏چرا همچین کاری کردن؟ 347 00:26:44,711 --> 00:26:46,436 .‏دیگه مهم نیست. اونا مُردن 348 00:26:49,737 --> 00:26:50,517 ‏نمُردن؟ 349 00:26:52,124 --> 00:26:52,908 .‏چرا 350 00:26:59,256 --> 00:27:00,537 .‏اول صدای شیاطین رو شنیدم 351 00:27:02,927 --> 00:27:04,607 .‏بعد صدای جیغ والدینم 352 00:27:05,505 --> 00:27:06,588 .‏نمی‌تونستم بهشون کمک کنم 353 00:27:08,736 --> 00:27:09,709 .‏نتونستم نجاتشون بدم 354 00:27:12,002 --> 00:27:13,085 .‏تقصیر تو نیست 355 00:27:15,727 --> 00:27:16,725 .‏نیست 356 00:27:21,819 --> 00:27:23,771 .‏با ما به آربورلون میاد .‏اونجا براش امن‌تره 357 00:27:24,561 --> 00:27:25,990 .‏فکر کنم ایده‌ی بدی باشه 358 00:27:26,107 --> 00:27:27,223 ‏و ایده‌ِ خوب چیه؟ 359 00:27:27,937 --> 00:27:29,975 ،‏بذاریم همینجا بمونه ‏و به والدینش بپیونده؟ 360 00:27:30,000 --> 00:27:31,779 .‏نمی‌تونم افکار این پسر رو بخونم 361 00:27:32,039 --> 00:27:33,365 ...‏یا داره جادو رو پنهان می‌کنه 362 00:27:33,390 --> 00:27:35,115 .‏یا نمی‌دونه که جادو داره 363 00:27:35,951 --> 00:27:36,896 ،‏بدونِ خوندن ذهنش 364 00:27:36,921 --> 00:27:38,701 .‏نمی‌تونم امنیت شما رو تضمین کنم 365 00:27:40,186 --> 00:27:42,053 .‏اون با ما میاد، و این حرف آخره 366 00:27:44,850 --> 00:27:47,201 .‏بلند شو. تو با ما میای 367 00:28:05,718 --> 00:28:07,061 ‏کجا می‌خواستی بری؟ 368 00:28:07,166 --> 00:28:09,058 ،‏من ویل رو برات آوردم ‏قرارمون هم همین بود، درسته؟ 369 00:28:09,221 --> 00:28:11,053 .‏و حالا می‌خوام تا جاییکه ممکنه از اینجا دور بشم 370 00:28:11,143 --> 00:28:12,873 .‏من نه پسره رو دارم نه سنگ‌ها رو 371 00:28:13,020 --> 00:28:14,169 .‏این مشکل من نیست 372 00:28:16,244 --> 00:28:17,107 ‏این چیه؟ 373 00:28:21,796 --> 00:28:23,889 ‏این رو از اون دخترِ اِلفی گرفتی، آره؟ 374 00:28:24,846 --> 00:28:26,912 ،‏و اگه این رو داشته .‏پس یه دختر معمولی نیست 375 00:28:29,696 --> 00:28:32,217 .‏چه زیبا، و چه ناامید‌کننده 376 00:28:32,364 --> 00:28:33,639 .‏تو هیچوقت نمیذاری من برم 377 00:28:33,664 --> 00:28:34,428 .‏گوش کن 378 00:28:34,972 --> 00:28:37,998 .‏سنگ‌های اِلفی...یعنی...آزادی 379 00:28:38,492 --> 00:28:41,045 ،‏اگه یه بار دیگه بهم دروغ بگی .‏خودم می‌کشمت 380 00:28:49,695 --> 00:28:50,725 .‏شاهزاده خانم 381 00:29:03,389 --> 00:29:04,740 .‏نگران نباش، اینجا جات امنه 382 00:29:09,279 --> 00:29:11,428 ‏م...معذرت می‌خوام. تو خوبی؟ 383 00:29:14,109 --> 00:29:14,928 .‏من خوبم 384 00:29:20,721 --> 00:29:22,357 .‏بهش لباس و غذا بدین 385 00:29:22,801 --> 00:29:23,984 .‏هر چی که لازم داشت 386 00:29:37,805 --> 00:29:39,842 .‏یه دشمن در این سوی دیوارها داریم 387 00:29:39,867 --> 00:29:42,584 ‏به همین دلیل اون شیطان می‌دونست .‏امبرله پیش پایارا هستش 388 00:29:42,974 --> 00:29:44,467 .‏باید تعداد نگهبان‌ها رو دوبرابر کنی 389 00:29:44,912 --> 00:29:46,381 .‏شاهدخت نباید تنها بمونه 390 00:29:46,627 --> 00:29:47,693 .‏متوجهم 391 00:29:51,792 --> 00:29:52,889 !‏اَمبرله 392 00:29:53,995 --> 00:29:54,694 !‏عمو اَندر 393 00:29:54,871 --> 00:29:55,732 .‏خدا رو شکر 394 00:29:55,893 --> 00:29:56,592 ...‏اُه 395 00:30:00,888 --> 00:30:02,021 .‏بدجوری من رو ترسوندی 396 00:30:02,210 --> 00:30:03,607 .‏خودم هم بدجوری ترسیده بودم 397 00:30:05,412 --> 00:30:07,446 ،‏شورای اِلوین [اِلفی] در تالار پادشاه جمع شدند 398 00:30:08,021 --> 00:30:10,818 ‏و اکثر اونا تو رو واسه اتفاقی که ،‏برای ایلکریس افتاده مقصر می‌دونن 399 00:30:11,939 --> 00:30:13,639 ‏پس می‌ترسم این گرم‌ترین .‏خوشامدگویی‌ای باشه که امروز بهت شده 400 00:30:22,087 --> 00:30:25,320 ‏واستا، چرا اَمبرله مستقیماً نمیره پیش ایلکریس؟ 401 00:30:25,530 --> 00:30:27,563 ...‏چون وظیفه‌ی مقدس خودش بعنوان یک برگزیده رو 402 00:30:27,588 --> 00:30:28,743 .‏ترک کرده 403 00:30:29,667 --> 00:30:33,008 ‏فقط شورای الوین می‌تونه مجوز .‏ورود مجدد به مکان مقدس رو بهش بده 404 00:30:33,365 --> 00:30:34,227 .‏احمقانه است 405 00:30:34,428 --> 00:30:36,666 ‏واسه همین باید بریم پیش شورا .‏و بهشون بگیم که چی دیدیم 406 00:30:37,268 --> 00:30:39,297 ...‏آه، ببین 407 00:30:40,537 --> 00:30:42,696 ...‏گفتم که تو رو صحیح و سالم به خونه می‌بریم 408 00:30:43,084 --> 00:30:44,317 .‏ولی فقط همین بود 409 00:30:47,162 --> 00:30:48,126 .‏آره، همینطوره 410 00:30:49,404 --> 00:30:51,040 .‏تو به قولت عمل کردی 411 00:30:53,380 --> 00:30:54,907 ."‏خدانگهدار، "ویل اومس‌فورد 412 00:30:58,252 --> 00:31:00,299 ."‏خدانگهدار، "اَمبرله اِلِسیدِل 413 00:31:10,331 --> 00:31:11,230 .‏بذار حدس بزنم 414 00:31:11,232 --> 00:31:13,665 ،‏می‌خوای بگی دارم یه اشتباه وحشتناک می‌کنم 415 00:31:14,235 --> 00:31:15,532 ...‏و دارم اَمبرله رو تنها میذارم 416 00:31:15,557 --> 00:31:17,251 .‏و وظیفه‌ام نسبت به چهار سرزمین رو نادیده می‌گیرم 417 00:31:17,905 --> 00:31:18,946 .‏خوب گفتی 418 00:31:19,530 --> 00:31:22,126 ‏نمی‌خوام بذارم اون سنگ‌های اِلفی .‏من رو مثل پدرم کنه 419 00:31:22,820 --> 00:31:25,985 ،‏پس بهتره اینا پیش من باشه .‏تا زمانی که دوباره در یه مسیر با هم مواجه بشیم 420 00:31:29,214 --> 00:31:30,731 .‏جالب بود 421 00:31:34,635 --> 00:31:36,001 .‏راستش، اصلاً جالب نبود 422 00:31:36,257 --> 00:31:38,607 .‏از اول تا آخرش مثل یه کابوس بود 423 00:31:40,961 --> 00:31:42,446 .‏سفر من همینجا تموم میشه 424 00:31:52,597 --> 00:31:53,922 .‏ویل، صبر کن 425 00:31:55,603 --> 00:31:56,547 .‏نباید اَمبرله رو تنها بذاری 426 00:31:56,572 --> 00:31:57,805 ‏اَلانون ازت خواسته این کار رو بکنی؟ 427 00:31:57,892 --> 00:31:59,055 .‏نگران نباش. اون چیزیش نمیشه 428 00:31:59,080 --> 00:32:00,336 .‏چرا! میشه 429 00:32:00,736 --> 00:32:03,239 ‏بَندون، من کارم اینجا تمومه، متوجهی؟ 430 00:32:03,786 --> 00:32:05,754 .‏اون صحیح و سالم به خونه رسیده 431 00:32:05,779 --> 00:32:07,751 ‏کاری که گفته بودم رو انجام دادم .‏و الان دیگه کاری ندارم 432 00:32:07,776 --> 00:32:09,826 .‏نمی‌تونم بذارم همچین کاری بکنی 433 00:32:13,571 --> 00:32:16,869 ،‏اگه با اَمبرله به "مأمن" نری .یه اتفاق وحشتناک رخ میده 434 00:32:19,005 --> 00:32:20,738 ‏از کجا در مورد "مأمن" خبر داری؟ 435 00:32:22,038 --> 00:32:23,766 ...‏خواهش می‌کنم...ویل 436 00:32:25,364 --> 00:32:26,847 .‏باید بهم اعتماد کنی 437 00:33:08,301 --> 00:33:12,340 ‏شورای اِلوین فرا خونده شده تا .‏در به بحران ایلکریس رسیدگی کنه 438 00:33:13,178 --> 00:33:14,227 .‏اَلانون 439 00:33:16,368 --> 00:33:18,555 .‏ایلکریس در حال مرگه 440 00:33:19,175 --> 00:33:21,956 ،‏همینطور که برگ‌های اون میریزه ،‏یک ارتش شیطانی شکل می‌گیره 441 00:33:21,981 --> 00:33:24,446 .‏که آماده‌ی رهاسازی شرارتِ خود در دنیاست 442 00:33:28,684 --> 00:33:31,110 ‏بگذارین بهتون اطمینان بدم .‏که این شیاطین، واقعی هستن 443 00:33:32,114 --> 00:33:37,180 ،‏اونا نه تنها گروه برگزیده رو کشتن .‏بلکه عمه‌ی من، پاریا،‌ رو هم کشتند 444 00:33:48,869 --> 00:33:50,727 .‏ایلکریس دانه‌ای در خود داره 445 00:33:51,490 --> 00:33:54,532 ‏اون دانه باید توسط یکی از اعضای برگزیده 446 00:33:55,017 --> 00:33:58,063 .‏به مکانی به نام مأمن منتقل بشه 447 00:33:59,333 --> 00:34:02,126 .‏در اونجا در آتش خونین قرار داده میشه 448 00:34:03,028 --> 00:34:05,641 ...‏فقط در اون شرایط، میشه اون رو برگردوند 449 00:34:06,414 --> 00:34:08,774 .‏و ایلکریس رو احیاء کرد 450 00:34:10,598 --> 00:34:13,360 ،‏از اونجا که تنها عضو باقی‌مانده از گروه برگزیده 451 00:34:14,228 --> 00:34:17,665 ...‏زحمت این کار بعهده‌ی شاهزاده‌ی شما است 452 00:34:18,851 --> 00:34:19,583 .‏یعنی اَمبرله 453 00:34:30,608 --> 00:34:32,951 ‏پدرم به من آموخته .‏که جادو سال‌ها پیش نابود شده 454 00:34:34,292 --> 00:34:35,275 .‏اشتباه می‌کردم 455 00:34:37,596 --> 00:34:40,930 ،‏حالا از ما می‌خواد که به داستان پریان .‏اعتقاد پیدا کنیم 456 00:34:41,906 --> 00:34:44,928 ‏تا جایی که ما می‌دونیم، این چیزی نیست ...‏جز نقشه‌ی طوایف دیگه 457 00:34:44,992 --> 00:34:46,412 .‏تا ما رو به زانو در بیارن 458 00:34:46,437 --> 00:34:48,708 .‏در اینجا فقط داگدامور داره نقشه میریزه 459 00:34:49,263 --> 00:34:50,779 .‏شیاطین، دشمن شما هستن 460 00:34:52,299 --> 00:34:54,467 .‏و اون تنها امید شماست 461 00:34:55,476 --> 00:34:58,724 ...‏ما نمی‌تونیم سرنوشت چهار سرزمین و مردم اِلوین رو 462 00:34:58,749 --> 00:35:01,092 ...‏در دستان این دروئید و برادرزاده‌ی خودم 463 00:35:01,670 --> 00:35:02,991 ...‏که واقعاً دوسش دارم، قرار بدیم 464 00:35:04,415 --> 00:35:07,194 .‏کسی که قبلاً از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کرده 465 00:35:08,391 --> 00:35:09,912 .‏اَمبرله فرار نکرده بود 466 00:35:11,130 --> 00:35:12,944 .‏سعی داشت از شما محافظت کنه 467 00:35:13,505 --> 00:35:15,444 .‏فرمانده "تیلتون"، ایشون رو به بیرون هدایت کن 468 00:35:15,940 --> 00:35:18,678 ...‏طبق قانون اِلوین، نمی‌تونید با 469 00:35:18,703 --> 00:35:20,225 .‏یکی از اعضای سلطنتی، اینطور رفتار کنید 470 00:35:20,428 --> 00:35:23,873 ،‏تضمین می‌کنم که این دورگه .‏یکی از اعضای این خانواده نیست 471 00:35:24,419 --> 00:35:25,869 .‏نه، نیست 472 00:35:28,661 --> 00:35:32,201 .‏اون، آخرین پسر شنارا هستش 473 00:35:41,115 --> 00:35:42,256 .‏اجازه بدین حرف بزنه 474 00:35:43,412 --> 00:35:44,326 .‏ممنونم 475 00:35:47,147 --> 00:35:51,381 .‏ببینید، می‌دونم همه‌ی شما به چی فکر می‌کنین 476 00:35:51,597 --> 00:35:54,270 ‏اینکه چیزایی که دارین می‌شنوین .‏نمیتونه واقعیت داشته باشه 477 00:35:55,326 --> 00:35:58,350 .‏اما جادو و شیاطین، واقعی هستن 478 00:35:58,939 --> 00:36:01,155 .‏با چشم‌های خودم اونا رو دیدم 479 00:36:01,987 --> 00:36:04,271 .‏صادقانه بگم، اولش فقط می‌خواستم فرار کنم 480 00:36:05,894 --> 00:36:07,045 .‏بعد با اَمبرله آشنا شدم 481 00:36:08,260 --> 00:36:09,358 ،‏میشه گفت یه خورده ترسیده بود 482 00:36:09,964 --> 00:36:12,092 .‏ولی در عین حال، بطور خارق‌العاده‌ای شجاعه 483 00:36:12,364 --> 00:36:14,014 ،‏نیازی نبود برگرده 484 00:36:14,822 --> 00:36:15,733 ،‏ولی برگشت 485 00:36:16,863 --> 00:36:19,631 .‏برای شما، مردمی که عاشقشونه 486 00:36:20,347 --> 00:36:22,316 ...‏و اگه من بخوام سرنوشتم رو دست کسی بسپارم 487 00:36:22,341 --> 00:36:24,558 ،‏که باید چهار سرزمین رو نجات بده .‏اون، اَمبرله خواهد بود 488 00:36:34,116 --> 00:36:35,048 ...‏هممم 489 00:36:35,921 --> 00:36:37,420 .‏هیچی نگو 490 00:36:38,246 --> 00:36:39,678 .‏فکر کنم اینا به تو تعلق داره 491 00:36:46,795 --> 00:36:47,920 ...‏حالا 492 00:36:50,573 --> 00:36:53,834 ،‏اعضای محترم شورا ‏این سوال رو از شما می‌پرسم؟ 493 00:36:54,981 --> 00:36:57,545 ‏آیا به اَمبرله اجازه می‌دهید که دوباره ...‏به مکان مقدس برگردد 494 00:36:58,825 --> 00:37:00,725 .‏و وظیفه‌ی مقدسش رو انجام بدهد 495 00:37:08,008 --> 00:37:09,308 ،‏اَمبرله اِلسیدِل 496 00:37:10,470 --> 00:37:12,135 ...‏تو به گروه برگزیده 497 00:37:12,160 --> 00:37:13,951 .‏و وظایفت نسبت به ایلکریس، پشت کرده بودی 498 00:37:14,589 --> 00:37:15,154 .‏بله 499 00:37:16,051 --> 00:37:19,717 ‏و اینک مایل هستی که دانه‌ی آن را .‏در درون آتش خونین قرار دهی 500 00:37:20,547 --> 00:37:21,079 .‏بله 501 00:37:22,366 --> 00:37:23,993 ،‏با توجه به دست‌نوشته 502 00:37:24,157 --> 00:37:26,081 ...‏ایلکریس باید نسبت به 503 00:37:26,106 --> 00:37:28,280 .‏...اجرای این تعهد توسط تو، رضایت پیدا کنه 504 00:37:29,443 --> 00:37:32,858 ،‏اگر در این آزمون، سربلند شوی .‏دانه را به تو خواهد داد 505 00:37:35,248 --> 00:37:36,311 ،‏اگر موفق نشوی 506 00:37:37,498 --> 00:37:38,373 .‏خواهی مُرد 507 00:37:44,225 --> 00:37:47,155 ‏آیا مایل هستی که وارد درخت شوی؟ 508 00:37:53,234 --> 00:37:54,545 .‏بله 509 00:38:09,530 --> 00:38:11,123 .‏کاش می‌تونستم باهات بیام داخل 510 00:38:11,999 --> 00:38:12,772 .‏می‌دونم 511 00:38:15,365 --> 00:38:16,944 .‏ممنون که برگشتی 512 00:38:18,094 --> 00:38:19,780 .‏گفتم آلانون تنها می‌مونه 513 00:38:20,658 --> 00:38:23,709 ‏و دیدم به نظرم بد نیست که بمونم و با مرگ .‏دست و پنجه نرم کنم، حداقل واسه یک روز 514 00:38:26,966 --> 00:38:28,756 .‏گوش‌هات دوباره قرمز شدن 515 00:38:28,800 --> 00:38:35,756 .:. ترجمـــــه و زیـــرنـــویـس .:. zirkhaki.ms@gmail.com زیرخاکی 516 00:38:36,756 --> 00:38:42,756 تخصصي ترين سايت فيلم و سريال .:: http://WwW.iMovie-DL.Co ::.