1 00:00:00,000 --> 00:00:20,000 کمیکولوژی را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @comicologyy 2 00:00:20,291 --> 00:00:21,993 ‫آنچه در "تایتانز" گذشت... 3 00:00:22,027 --> 00:00:25,329 ‫اون شبی که والدینت فوت کردند ‫"بروس وین" تو سیرک بودش. 4 00:00:25,362 --> 00:00:27,431 ‫میخوام بهت کمک کنم. 5 00:00:27,464 --> 00:00:29,667 ‫اون داوطلب شده تا به سرپرستی قبولت کنه. 6 00:00:29,701 --> 00:00:33,838 ‫و "دیک"، پلیس معتقده که ‫ممکنه این قضیه یه اتفاق نبوده باشه. 7 00:00:33,871 --> 00:00:35,106 ‫یه نفر والدینم رو کشته؟ 8 00:00:35,140 --> 00:00:36,951 ‫میرم ببینم این مسخره بازی ها ‫زیر سر کیه. 9 00:00:36,975 --> 00:00:39,444 ‫-منم باهات میام. ‫-فکر کردم که جدا نمیشیم. 10 00:00:39,476 --> 00:00:43,527 ‫برمیگردم. قول میدم. 11 00:00:47,018 --> 00:00:50,420 ‫وقت خوابه بچه ها. 12 00:00:50,454 --> 00:00:51,823 ‫کاراگاه "گریسون". 13 00:00:51,856 --> 00:00:53,967 ‫شما آقای "آدامسون" هستین؟ ‫و چی از جون "ریچل" میخواین؟ 14 00:00:53,991 --> 00:00:58,991 ‫منو پیدا کردی. پس سازمان افرادی ‫رو میفرسته تا مارو بکشه. 15 00:00:59,130 --> 00:01:02,066 ‫اگه بهم جواب ندی... 16 00:01:02,067 --> 00:01:13,067 ‫MiSHA.C ZENish.ir 17 00:01:14,611 --> 00:01:18,049 ‫"دیک گریسون"! ‫از دیدن حضوریتون خوشحالم داداچ. 18 00:01:18,081 --> 00:01:20,781 ‫من "رابین" جدیدم. 19 00:01:33,798 --> 00:01:37,802 ‫از خاکستر به خاکستر ‫خاک به خاک 20 00:01:37,835 --> 00:01:40,605 ‫و او به آنها در ورودشان به سرزمین بهشت ‫جایی که تا ابد 21 00:01:40,638 --> 00:01:45,638 ‫در خانه ی خداوند خواهند بود ‫خوش آمد خواهد گفت. 22 00:01:45,909 --> 00:01:48,513 ‫بیاید دعا کنیم. 23 00:01:48,546 --> 00:01:51,382 ‫ای خداوندی که قلبهایمان را با 24 00:01:51,415 --> 00:01:53,685 ‫نور مقدست روشن مینمایی، 25 00:01:53,718 --> 00:01:57,421 ‫ما را با همان وجود پاک، ‫خردمند نما 26 00:01:57,454 --> 00:02:00,490 ‫و از طریق عیسی مسیح 27 00:02:00,525 --> 00:02:03,727 ‫خداوند ما، به ما قدرت اعطا فرما. 28 00:02:03,760 --> 00:02:04,760 ‫آمین 29 00:03:15,132 --> 00:03:17,467 ‫دوستت داشتند. 30 00:03:17,502 --> 00:03:22,073 ‫و بهت افتخار میکردند. 31 00:03:22,105 --> 00:03:25,256 ‫میدونستی این رو، درسته؟ 32 00:03:31,282 --> 00:03:34,352 ‫پلیس گفته که یکی کشتشون. 33 00:03:34,384 --> 00:03:37,921 ‫یه نفر طناب های بندبازی رو 34 00:03:37,955 --> 00:03:41,192 ‫با اسید هیدروفلوریک سوزوند... 35 00:03:43,894 --> 00:03:45,931 ‫و غیبش زد. 36 00:03:45,963 --> 00:03:48,967 ‫و پلیس هم نتونست پیداش کنه. ‫حقیقت داره؟ 37 00:03:49,000 --> 00:03:54,000 ‫-این به تو مربوط نیست "دیک". ‫-حقیقت داره؟ 38 00:03:56,139 --> 00:04:00,490 ‫یه نفر مقصر رو پیدا میکنه. 39 00:04:03,615 --> 00:04:05,082 ‫با خانم "باند" صحبت کردم. 40 00:04:05,116 --> 00:04:08,719 ‫انگار که "بروس وین" درباره ی ‫به سرپرستی گرفتنت جدیه. 41 00:04:08,752 --> 00:04:11,623 ‫-ولی میخوام پیش تو بمونم. ‫-منم همین رو میخوام. 42 00:04:11,657 --> 00:04:16,656 ‫ولی بخشی از توافقم با والدینت ‫این بوده که بهترین تصمیم رو برات بگیرم. 43 00:04:17,327 --> 00:04:19,430 ‫زندگی کردن با تو ‫برای من بهترینه. 44 00:04:19,463 --> 00:04:23,199 ‫"بروس وین" مرد خیلی ثروتمندیه. 45 00:04:23,233 --> 00:04:26,471 ‫و یه انسان خیلی خوب. 46 00:04:26,504 --> 00:04:31,504 ‫اون میتونه هرچی که من نمیتونم ‫رو بهت بده. 47 00:04:32,442 --> 00:04:34,843 ‫نمیخوام این رو. 48 00:04:39,684 --> 00:04:42,653 ‫لطفا مجبورم نکن. 49 00:04:46,858 --> 00:04:49,526 ‫میدونم حرفمو باور نمیکنی بچه، 50 00:04:49,560 --> 00:04:53,396 ‫ولی بهم اعتماد کن، ‫زندگی با "بروس وین" 51 00:04:53,430 --> 00:04:58,430 ‫زندگیت رو برای همیشه تغییر میده. 52 00:05:21,860 --> 00:05:23,528 ‫پسر، رفیقمون انگار مرده. 53 00:05:23,562 --> 00:05:28,562 ‫بهم اعتماد کن، بین مُرده و ‫بیهوش شده تفاوت هست. 54 00:05:34,404 --> 00:05:36,439 ‫این خیلی باحاله. 55 00:05:36,473 --> 00:05:38,975 ‫"رابین" و "رابین" در حال کار. 56 00:05:39,009 --> 00:05:40,377 ‫تو کی هستی دیگه؟ 57 00:05:40,411 --> 00:05:45,411 ‫"جیسون تاد" ــم. "رابین" جدید. ‫"رابین" نسخه دو، هم؟ 58 00:05:49,487 --> 00:05:52,255 ‫هی، جدی میگم پسر، 59 00:05:52,288 --> 00:05:54,158 ‫دیدنت مایه ی افتخاره. 60 00:06:02,798 --> 00:06:04,235 ‫باشه. 61 00:06:04,269 --> 00:06:05,980 ‫همیشه برام جالب بود که ‫بدونم لحظه ی دیدارمون چطوری میشه. 62 00:06:06,004 --> 00:06:09,240 ‫هیچوقت فکر نمیکردم که ‫با نجات دادنت همراه بشه. 63 00:06:09,273 --> 00:06:11,074 ‫خب، پس "رابین" جدید داریم، هم؟ 64 00:06:11,108 --> 00:06:13,142 ‫مثل خودت. در خدمتم. 65 00:06:14,144 --> 00:06:16,613 ‫-بتمن میدونه اینجایی؟ ‫-البته. 66 00:06:16,646 --> 00:06:18,726 ‫"بروس" میدونه که چقدر دلم میخواست ‫ببینمت. 67 00:06:18,750 --> 00:06:20,851 ‫موضوع رو درک کن، ‫یه چند تا نشونه گیر بردار، 68 00:06:20,884 --> 00:06:22,754 ‫و بعدش میگه که "برو سراغش رفیق". 69 00:06:22,786 --> 00:06:25,154 ‫هی، بذار برم لباسام رو عوض کنم. ‫الان برمیگردم. 70 00:06:41,204 --> 00:06:42,341 ‫باورم نمیشه. 71 00:06:42,374 --> 00:06:46,444 ‫اینجاییم، با هم، تو یه ماشین. ‫خیلی باحاله. 72 00:06:46,476 --> 00:06:48,478 ‫آره. 73 00:06:48,512 --> 00:06:51,382 ‫خیلی باحال. 74 00:06:55,653 --> 00:06:57,689 ‫خب تو و "بروس" چند وقته که... 75 00:06:57,721 --> 00:07:00,257 ‫-با... ‫-با همیم؟ 76 00:07:00,290 --> 00:07:04,394 ‫-حدود یه سال. ‫-یه سال؟ 77 00:07:05,730 --> 00:07:09,166 ‫ایول. خیلی خب. ‫وقت رو هدر نداده اصلا. 78 00:07:09,201 --> 00:07:12,237 ‫-خب تو و اون چطوری آش... ‫-ماشین دزدی میکردم. 79 00:07:12,269 --> 00:07:15,271 ‫به گمونم ماشین اشتباهی انتخاب کردم. ‫یا ماشین درستی رو. 80 00:07:15,305 --> 00:07:16,708 ‫سعی کردی بتموبیل رو بدزدی؟ 81 00:07:16,740 --> 00:07:18,810 ‫نه بابا پسر. فقط قالپاق. 82 00:07:18,843 --> 00:07:20,610 ‫و همینطوری، اون تو رو برد پیش خودش؟ 83 00:07:20,644 --> 00:07:24,649 ‫به گمونم پتانسیلم رو دید. 84 00:07:24,682 --> 00:07:26,817 ‫خب درباره ی لباس جدید چی فکر میکنی؟ 85 00:07:26,850 --> 00:07:28,090 ‫ارتقاهاش حسابی خفنن، نه؟ 86 00:07:28,119 --> 00:07:30,420 ‫جنس جدیدش از الیاف زایلون ساخته شده. 87 00:07:30,454 --> 00:07:32,357 ‫6برابر قوی تر از کِولاره. 88 00:07:32,391 --> 00:07:34,634 ‫جدی میگم داداش، میتونی من رو ‫با یه شعله پخش کن از 10متری بزنی 89 00:07:34,658 --> 00:07:35,836 ‫و منم اینطوریم که ‫"همه ی زورت همین بود؟" 90 00:07:35,860 --> 00:07:37,728 ‫-الیاف زایلون ‫-هوشمندانه اس، درسته؟ 91 00:07:37,762 --> 00:07:39,697 ‫هی، بهت برنخوره ها ولی ‫باید قبول کنی، 92 00:07:39,730 --> 00:07:44,730 ‫لباس قدیمی دیگه از ‫رده خارج بود. 93 00:07:48,505 --> 00:07:50,307 ‫حالا چطوری من رو پیدا کردی؟ 94 00:07:50,341 --> 00:07:51,375 ‫ردیاب. 95 00:07:51,408 --> 00:07:53,644 ‫کدوم ردیاب؟ 96 00:07:53,677 --> 00:07:55,846 ‫تو دستت. 97 00:07:55,879 --> 00:07:57,548 ‫یه ردیاب کوفتی تو دستمه؟ 98 00:07:57,583 --> 00:08:02,151 ‫آره. تو دست منم هست. ‫یادت نمیاد که تو دستت گذاشتش؟ 99 00:08:02,185 --> 00:08:05,021 ‫نه. 100 00:08:05,055 --> 00:08:07,605 ‫شاید فراموش کردی. 101 00:08:11,362 --> 00:08:12,596 ‫خب کجا میریم؟ 102 00:08:12,629 --> 00:08:16,165 ‫باید یه جایی رو پیدا کنم که ‫اون یارو رو بذارم. 103 00:08:16,199 --> 00:08:20,204 ‫میتونم پیشنهاد بدم؟ 104 00:08:20,237 --> 00:08:21,737 ‫حتما. 105 00:08:25,110 --> 00:08:30,110 ‫طبق گفته ی "بروس"، ‫طراحی اینجا الهام گرفته شده از "فرانک لوید"ــه. 106 00:08:30,615 --> 00:08:32,884 ‫-"رایت". (فرانک رایت لوید) ‫-میدونم، باشه؟ (متوجه شباهت تلفظ نمیشود) 107 00:08:32,917 --> 00:08:35,820 ‫رفیقمون حسابی درگیرشه، ‫میدونی، درگیر این خطوط و چیزا. 108 00:08:35,852 --> 00:08:37,489 ‫"بروس" یه عالمه ساختمون مثل اینجا داره. 109 00:08:37,522 --> 00:08:40,691 ‫بهشون میگه خونه های امن ‫ولی بیشتر شبیه به آپارتمانه. 110 00:08:40,725 --> 00:08:45,725 ‫-هیچوقت توشون نبودم. ‫-خوش شانسی. 111 00:08:46,730 --> 00:08:48,666 ‫عدم دسترسی. 112 00:08:48,698 --> 00:08:50,349 ‫بذار به عهده من. 113 00:08:57,106 --> 00:08:58,775 ‫دسترسی تائید شد. 114 00:08:58,809 --> 00:09:02,860 ‫به گمونم قفل ها رو عوض کرده. 115 00:09:23,433 --> 00:09:26,403 ‫چرا اینکار رو میکنی؟ 116 00:09:26,437 --> 00:09:28,739 ‫چرا اصلا باید بخوای که "رابین" باشی؟ 117 00:09:28,773 --> 00:09:31,942 ‫شوخی میکنی؟ این خفن ترین ‫کار عالمه. 118 00:09:31,975 --> 00:09:34,312 ‫با بتمن وقت بگذرونی و حال ‫آدم بد ها رو بگیری. 119 00:09:34,346 --> 00:09:39,017 ‫معروف باشی و بتموبیل خفن رو برونی. 120 00:09:39,049 --> 00:09:43,850 ‫اون بهت اجازه داده بتموبیل رو برونی؟ 121 00:09:45,722 --> 00:09:47,825 ‫نمیخواستی که اسم خودت رو داشته باشی؟ 122 00:09:47,859 --> 00:09:51,028 ‫مثلا "اسپارو"(گنجشک) یا "بلوجی"(جی آبی) ‫مثل جیسون؟ 123 00:09:51,061 --> 00:09:52,197 ‫البته که نه. 124 00:09:52,230 --> 00:09:54,498 ‫کل قضیه همین رابین بودنه. 125 00:09:54,532 --> 00:09:56,301 ‫بتمن به رابین نیاز داره. 126 00:09:56,333 --> 00:09:58,802 ‫فکر میکنی چرا مجبورمون میکنه که ‫اون رنگ های مسخره رو تن کنیم؟ 127 00:09:58,836 --> 00:10:00,071 ‫چون داریم آتیش بازی میکنیم. 128 00:10:00,105 --> 00:10:03,173 ‫"اینجا رو ببین عنتر خان" 129 00:10:03,207 --> 00:10:08,207 ‫بعد بوووم، بتمن فرود میاد و ‫شروع میکنه دهن سرویس کردن. 130 00:10:11,849 --> 00:10:16,849 ‫بگیر، من میرم و رفیقمون رو میارم. 131 00:10:31,635 --> 00:10:35,139 ‫این کیه؟ 132 00:10:35,173 --> 00:10:37,575 ‫-نیکولو ماکیاولی ‫-اوه، آره. 133 00:10:37,607 --> 00:10:39,543 ‫بروس درباره ی این یارو حرف زده بود. 134 00:10:39,576 --> 00:10:42,913 ‫به نظر آدم خفنی میاد. 135 00:10:42,947 --> 00:10:44,649 ‫"اگر قرار است به فردی صدمه ای وارد شود، 136 00:10:44,682 --> 00:10:49,287 ‫شدت آن باید به نحوی باشد که ‫از انتقام او نترسید. 137 00:10:49,321 --> 00:10:51,990 ‫قدرت میبایست به یکباره وارد گردد، 138 00:10:52,023 --> 00:10:54,392 ‫که ناگهانی بودن آن ممکن است ‫از شدت وارده بکاهد. 139 00:10:54,426 --> 00:10:57,595 ‫مزایا میبایست ذره به ذره اهدا شوند 140 00:10:57,628 --> 00:11:02,433 ‫تا در این حالت لذت بیشتری درک گردد." 141 00:11:02,466 --> 00:11:05,135 ‫میدونی، وقتی بچه بودم، درباره ات میخوندم. 142 00:11:05,169 --> 00:11:09,340 ‫"بروس"، یه عالمه داستان های عالی ‫درباره ات بهم گفته. 143 00:11:09,373 --> 00:11:10,875 ‫شرط میبندم که گفته. 144 00:11:10,908 --> 00:11:12,186 ‫میدونم به من ربطی نداره، 145 00:11:12,210 --> 00:11:16,860 ‫ولی هیچوقت نگفت که چرا ول کردی. 146 00:11:18,982 --> 00:11:22,287 ‫به گمونم نتونستم ‫از پسش بر بیام. 147 00:11:22,320 --> 00:11:24,197 ‫-تشنه ای؟ میرم یه قلپ آبکی ببینم اینجا هست یا نه. 148 00:11:24,221 --> 00:11:27,827 ‫-چی؟ ‫-آبجو بزنیم. 149 00:12:27,251 --> 00:12:28,395 ‫زمانبندیت حرف نداره واقعا. 150 00:12:28,419 --> 00:12:31,322 ‫-کدوم گوری هستی؟ ‫-شیکاگو. 151 00:12:31,355 --> 00:12:33,157 ‫فک کردم که برمیگردی اینجا. 152 00:12:33,191 --> 00:12:35,960 ‫تو آپارتمان دوستمون اوضاع یخرده عجیب شد. 153 00:12:35,993 --> 00:12:37,303 ‫اسمش دکتر "آدامسون" هست به هر حال. 154 00:12:37,327 --> 00:12:39,397 ‫دکتر چی رو نمیدونم. 155 00:12:39,431 --> 00:12:41,099 ‫بذار حدس بزنم. ‫سعی کرد بکشت. 156 00:12:41,131 --> 00:12:43,033 ‫در واقع سعی کرد برام صبحونه درست کنه. 157 00:12:43,067 --> 00:12:44,635 ‫دوستاش سعی کردن من رو بکشن. 158 00:12:44,668 --> 00:12:46,947 ‫6تا ازشون. یه حسی دارم که ‫بیشتر از اینها هم تو مرکزشونه. 159 00:12:46,971 --> 00:12:49,306 ‫تنهایی زدی 6تا آدمکش رو پر پر کردی؟ 160 00:12:49,339 --> 00:12:50,407 ‫کارت بد نیست. 161 00:12:50,441 --> 00:12:53,243 ‫رابین یه مهارت هایی داره. 162 00:12:59,783 --> 00:13:03,486 ‫چه خبر از خانواده هه؟ 163 00:13:03,519 --> 00:13:07,292 ‫همشون مردند. 164 00:13:07,325 --> 00:13:08,960 ‫-"کوری"! ‫-من اونا رو نکشتم. 165 00:13:08,993 --> 00:13:11,861 ‫رفتم تو اتاقشون و اونا... ‫مرده بودد. 166 00:13:11,895 --> 00:13:14,498 ‫کله هاشون ترکیده بودند. 167 00:13:14,530 --> 00:13:15,633 ‫عجب تصادقی. 168 00:13:15,666 --> 00:13:19,903 ‫-من... ‫-گه توش. 169 00:13:23,407 --> 00:13:26,744 ‫حالت خوبه؟ 170 00:13:26,777 --> 00:13:29,080 ‫دارم یه چیزی رو ردیف میکنم. 171 00:13:29,113 --> 00:13:30,648 ‫ببین، شماها باید بیاید اینجا. 172 00:13:30,681 --> 00:13:32,450 ‫من پلاک 888 تو خیابون لیکشور درایو شمالی هستم. 173 00:13:32,484 --> 00:13:35,153 ‫کمتر از یه ساعت راهه. ‫اینجا در امانید. 174 00:13:35,186 --> 00:13:37,654 ‫-مطمئنی؟ ‫-خونه ی امنه. 175 00:13:37,687 --> 00:13:42,488 ‫کلمه ی "امن" تو اسم ساختمونش هست. 176 00:13:44,294 --> 00:13:46,597 ‫هی "جیسون"، ممنون بخاطر کمک کردنت. 177 00:13:46,630 --> 00:13:50,067 ‫ولی الان مشکلی ندارم. ‫باید برگردی به گاتهام. 178 00:13:50,100 --> 00:13:51,570 ‫یعنی چی پسر؟ 179 00:13:51,602 --> 00:13:56,073 ‫من دیگه رابین نیستم. ‫سفر امنی داشته باشی. 180 00:13:56,106 --> 00:13:57,375 ‫لازم نبود که انجامش بدی. 181 00:13:57,408 --> 00:13:59,811 ‫-چرا و انجام دادم و تو هم باید انجام بدی. ‫-چرا؟ 182 00:13:59,845 --> 00:14:02,246 ‫بخاطر اینکه ما حیوون های ‫باغ وحش شخصی بروس وین نیستیم. 183 00:14:02,279 --> 00:14:06,250 ‫تو متوجه نمیشی پسر. ‫اون بخاطر خودت انجام داد. بخاطر ما. 184 00:14:06,283 --> 00:14:08,753 ‫برای وقتی که هرچیزی اتفاق افتاد، ‫بتونه پیدامون کنه. 185 00:14:08,785 --> 00:14:10,488 ‫ممنون که بهم سر زدی. 186 00:14:10,522 --> 00:14:12,956 ‫به "بروس" بگو اینجا رو چند روزی ‫لازم دارم. 187 00:14:12,990 --> 00:14:16,961 ‫نباید مشکلی داشته باشه. 188 00:14:16,994 --> 00:14:19,364 ‫مطمئن نیستم که واقعا درکش کنی پسر. 189 00:14:19,397 --> 00:14:23,701 ‫فکر میکنم که من کسی هستم که ‫این کار رو تو دنیا انجام میده. 190 00:14:23,734 --> 00:14:25,269 ‫ببین "جیسون" 191 00:14:25,302 --> 00:14:27,639 ‫اون ممکنه باعث شده باشه که ‫فکر کنی که تو یه همکاری هستی، 192 00:14:27,672 --> 00:14:32,672 ‫ولی هر کاری که "بروس" انجام میده ‫فقط بخاطر یه نفره. "بروس". 193 00:14:34,077 --> 00:14:35,947 ‫وقت رفتنه. 194 00:14:35,980 --> 00:14:40,317 ‫شرمنده پسر. نمیتونم. 195 00:14:40,350 --> 00:14:45,000 ‫میخواست اینا رو بهت نشون بدم. 196 00:14:50,260 --> 00:14:51,897 ‫اینا رو چطور گرفتی؟ 197 00:14:51,929 --> 00:14:55,966 ‫اینا برای رابین به اداره پلیس گاتهام ارسال شده بود. 198 00:14:56,000 --> 00:15:01,000 ‫هر کسی که فرستادشون فکر میکنه هنوز رابینی. 199 00:15:01,705 --> 00:15:04,705 ‫این آدم ها رو میشناسم. 200 00:15:43,913 --> 00:15:45,182 ‫بیا اینجا پسر جون. 201 00:15:54,424 --> 00:15:58,395 ‫باهاشون تو سیرک "هیلی" کار میکردم. 202 00:15:58,428 --> 00:16:02,033 ‫-قبل از اینکه والدینت... ‫-آره. 203 00:16:02,066 --> 00:16:04,168 ‫حتما حس بدیه. 204 00:16:04,201 --> 00:16:06,705 ‫-اون با اسید میسوزندشون. ‫-هایدروفلوریک اسید. 205 00:16:06,738 --> 00:16:08,839 ‫با کارت ویزیت خانواده ی "مارونی". 206 00:16:08,873 --> 00:16:11,842 ‫-"هاروی دنت"، والدین تو. ‫-میدونم. 207 00:16:11,876 --> 00:16:15,446 ‫"تونی زوکو" برای "مارونی" ها کار میکرد ‫وقتی که والدینم رو کشت. 208 00:16:15,480 --> 00:16:19,750 ‫ولی سالها پیش گرفتنش. 209 00:16:19,783 --> 00:16:21,951 ‫چرا اینکار رو کرد؟ 210 00:16:21,985 --> 00:16:24,020 ‫"هیلی" به "مارونی" باج سیبیل باید میداد. 211 00:16:24,054 --> 00:16:27,759 ‫نتونست پولش رو جور کنه. 212 00:16:27,792 --> 00:16:32,792 ‫پس والدینم اون بدهی رو با جونشون جبران کردند. 213 00:16:35,634 --> 00:16:37,402 ‫روزنامه ها به این یارو میگن ‫"مرد آب کن" 214 00:16:37,434 --> 00:16:40,804 ‫بخاطر اینکه گوشت روی استخون رو آب میکنه. 215 00:16:40,837 --> 00:16:43,837 ‫حال بهم زنه، نه؟ 216 00:16:46,277 --> 00:16:47,544 ‫نظری داری که این عنتر کیه؟ 217 00:16:47,578 --> 00:16:49,613 ‫مردی که بهش فکر میکنم مُرده. 218 00:16:49,647 --> 00:16:51,115 ‫پس، نه نمیدونم. 219 00:16:56,153 --> 00:16:57,664 ‫با پلیس گاتهام بررسی کردی؟ 220 00:16:57,688 --> 00:17:00,524 ‫چرا باید برم سراغ پلیس های کوفتی؟ 221 00:17:00,557 --> 00:17:03,226 ‫-بخاطر اینکه 5نفر به قتل رسیدند. ‫-پلیس ها بدرد نخورن پسر. 222 00:17:03,260 --> 00:17:07,131 ‫از دو حالت خارج نیست ‫یا بی مصرفن یا کثیف. 223 00:17:07,164 --> 00:17:10,602 ‫-این چیزیه که "بروس" میگه؟ ‫-نه، این چیزیه که من میگم. 224 00:17:10,634 --> 00:17:14,138 ‫اونا تا به بن بست خوردن اومدن پیش ‫"بروس" و من. مثل همیشه. 225 00:17:14,173 --> 00:17:19,173 ‫وقتی "بروس" فهمید که قربانی ها ‫کیا هستند، من رو فرستاد تا پیدات کنم. 226 00:17:34,858 --> 00:17:38,929 ‫-میشه بزنی؟ ‫-بله حتما. 227 00:17:41,199 --> 00:17:42,199 ‫بوم... 228 00:17:51,942 --> 00:17:54,479 ‫قبض تلفنش ماه پیش پرداخت شده، ‫آب و برق هم وصله. 229 00:17:54,511 --> 00:17:59,250 ‫به نظر میاد هنوز زنده اس. 230 00:18:04,121 --> 00:18:05,522 ‫"کلی ویلیامز" هستم. 231 00:18:05,557 --> 00:18:08,025 ‫در حال حاضر خونه نیستم، ‫پس لطفا پیغام بگذارید. 232 00:18:10,327 --> 00:18:12,997 ‫میلواکی فقط ی ساعت و نیم از اینجا فاصله است. 233 00:18:13,029 --> 00:18:14,531 ‫باید برم مطمئن شم که حالش خوبه. 234 00:18:14,566 --> 00:18:17,335 ‫-پس میزنیم به جاده. عالیه. ‫-ما نه. من فقط. 235 00:18:17,367 --> 00:18:19,837 ‫ببین، ازت ممنونم که اینا رو پیشم آوردی. ‫واقعا ممنونم. 236 00:18:19,871 --> 00:18:23,441 ‫ولی هیچ دلیلی برات نیست که بیای. ‫این موضوع شخصیه. 237 00:18:23,473 --> 00:18:25,675 ‫تو رابین "بروس" هستی. ‫نه من. 238 00:18:25,709 --> 00:18:26,978 ‫نه، من رابین خودم هستم. 239 00:18:27,011 --> 00:18:30,681 ‫-من به کمکت احتیاج ندارم. ‫-تو اون ساختمون که نیاز داشتی. 240 00:18:35,986 --> 00:18:36,986 ‫هممم! 241 00:18:50,835 --> 00:18:53,203 ‫-دوستات کین؟ ‫-مهم نیست. 242 00:18:53,237 --> 00:18:54,571 ‫-اون کیه؟ ‫-مهم نیست. 243 00:18:54,605 --> 00:18:56,240 ‫-کسی آبجو میخواد؟ ‫-اره، من میخوام. 244 00:18:56,273 --> 00:18:57,909 ‫نه، نمیخواد. ‫کسی آبجو نمیخواد. 245 00:18:57,942 --> 00:19:01,010 ‫-اون نمیتونه "آدامسون" باشه. ‫-اون "آدامسون" نیست. "آدامسون" تو دستشوییه. 246 00:19:01,045 --> 00:19:02,646 ‫-بیهوشه. ‫-سلام، من "ریچل"ــم. 247 00:19:02,680 --> 00:19:04,891 ‫-"جیسون". ‫-خیلی خب، اینکه ما کی هستیم الان مهم نیست. 248 00:19:04,915 --> 00:19:07,951 ‫میشه همه آروم باشیم و بشینیم رو کاناپه و تلویزیونی چیزی ببینیم؟ 249 00:19:07,984 --> 00:19:09,386 ‫هی، کی یکی دیگه گرفتی؟ 250 00:19:09,420 --> 00:19:10,855 ‫-اون واسه منه. ‫-واسه تو؟ 251 00:19:10,888 --> 00:19:13,656 ‫-واستا. تو هم رابینی؟ ‫-فکر کردم تو رابینی. 252 00:19:13,690 --> 00:19:15,393 ‫-هستم. ‫-بودش. 253 00:19:15,425 --> 00:19:17,327 ‫باشه. ‫چند تا رابین وجود داره؟ 254 00:19:17,361 --> 00:19:19,130 ‫زیاد هستند؟ ‫چون خیلی دوست دارم تا... 255 00:19:19,163 --> 00:19:20,696 ‫باشه، ساکت. 256 00:19:20,730 --> 00:19:25,035 ‫بشینید. 257 00:19:25,068 --> 00:19:26,419 ‫دستشویی. 258 00:19:31,942 --> 00:19:36,942 ‫-میشه منم رابین باشم؟ ‫-خدای من. 259 00:19:38,250 --> 00:19:42,920 ‫-چه بلایی سرش اومده؟ ‫-بهش یه چیزی دادم تا بگیره بخوابه. 260 00:19:42,952 --> 00:19:45,122 ‫یه جورایی دستم بند بود. 261 00:19:45,155 --> 00:19:47,557 ‫خب، چیزی گفتش؟ 262 00:19:47,592 --> 00:19:50,094 ‫گفت که برای یه چیزی که "سازمان" صداش میکنه کار میکنه. 263 00:19:50,126 --> 00:19:52,529 ‫و اونا هم برای پدر "ریچل" کار میکنند. 264 00:19:52,563 --> 00:19:55,232 ‫به نظر میاد همه جا آدم داره. 265 00:19:55,266 --> 00:19:56,534 ‫مطمئنی که تعقیب نشدی؟ 266 00:19:56,567 --> 00:19:57,968 ‫مطمئنی که تو تعقیب نشدی؟ 267 00:19:58,001 --> 00:19:59,202 ‫-اون؟ ‫-آره. 268 00:19:59,237 --> 00:20:02,306 ‫اون با سازمان نیستش. 269 00:20:02,339 --> 00:20:06,411 ‫-اون هم برای بتمن کار میکنه؟ ‫-آره. 270 00:20:06,443 --> 00:20:08,979 ‫اون جایگزین منه. 271 00:20:09,012 --> 00:20:10,449 ‫خوبه. 272 00:20:10,481 --> 00:20:13,651 ‫آره، این خوبه. گفتی که ‫نمیخواستی که دیگه رابین باشی، درسته؟ 273 00:20:13,684 --> 00:20:17,555 ‫-آره. ‫-خیلی خب، مشکل حل شد. 274 00:20:17,588 --> 00:20:22,192 ‫مگر اینکه بخوای رابین باشی. 275 00:20:22,226 --> 00:20:26,030 ‫در این حالت، باید رابین باشی. 276 00:20:26,064 --> 00:20:30,902 ‫حتی با اینکه این جدیده احتمالا جوونتره و ‫سلامت تره و باهوش تره. 277 00:20:30,935 --> 00:20:33,605 ‫فقط دارم تلاش میکنم با این موضوع ‫جایگزین شدن کنار بیام. 278 00:20:33,637 --> 00:20:38,637 ‫وای. برای یه بار یه جواب صادقانه دادی. ‫آفرین. 279 00:20:40,111 --> 00:20:43,346 ‫به هر صورت، اون اینجا چیکار میکنه؟ 280 00:20:43,381 --> 00:20:45,182 ‫بعضی از آدمهایی که میشناسم، کشته شدند. 281 00:20:45,215 --> 00:20:47,585 ‫قاتل هنوز اون بیرونه. 282 00:20:47,618 --> 00:20:49,697 ‫یه نفر هست که باید بهش سر بزنم ‫و مطمئن بشم که حالش خوبه. 283 00:20:49,721 --> 00:20:52,190 ‫-پس برو. ‫-اون چی؟ 284 00:20:52,223 --> 00:20:56,894 ‫اون دست بند زده شده و بیهوشه. ‫مطمئنم که میتونم از پسش بربیام. 285 00:20:56,928 --> 00:20:58,929 ‫مگر اینکه بخوای منم باهات بیام. 286 00:20:58,962 --> 00:20:59,998 ‫نه، این مشکل منه. 287 00:21:00,030 --> 00:21:02,400 ‫برمیگردم. ولی باید با "ریچل" صحبت کنم. 288 00:21:02,432 --> 00:21:04,769 ‫تا الان عادت کرده دیگه. 289 00:21:04,803 --> 00:21:08,172 ‫-اون یکی رابین چی؟ ‫-اون با من میاد. 290 00:21:10,441 --> 00:21:12,477 ‫و سعی کن این یکی رو نکشی، باشه؟ 291 00:21:12,509 --> 00:21:15,246 ‫من نکشتمشون. 292 00:22:45,202 --> 00:22:49,039 ‫به اینجا میگن "کوروو". ‫جای مشروب خوریه. 293 00:22:49,074 --> 00:22:51,608 ‫صاحب ملک گفت که اون ‫نگهبان شیفت شب اینجاست. 294 00:22:51,642 --> 00:22:53,711 ‫این خیلی بده. ‫نگهبان ها عوضین. 295 00:22:53,744 --> 00:22:56,682 ‫"کلی" نیست. ‫و تو از کجا میدونی؟ 296 00:22:56,714 --> 00:22:59,884 ‫وقتی بچه بودم، عمو "ری" من رو ‫با خودش همیشه به بار میبرد. 297 00:22:59,917 --> 00:23:02,420 ‫همه فکر میکردن که بامزه است ‫تا وقتی که دیگه مزه نداشت. 298 00:23:02,452 --> 00:23:03,922 ‫اون اول مست بامزه بود. 299 00:23:03,954 --> 00:23:05,698 ‫بعد احمق میشد و بعد ‫شروع میکرد جفتک پراکنی. 300 00:23:05,722 --> 00:23:07,490 ‫بعد نگهبان ها میزدن دک و دهنمون رو صاف میکردن. 301 00:23:07,525 --> 00:23:08,759 ‫پدر و مادرت کجا بودن؟ 302 00:23:08,792 --> 00:23:11,762 ‫مامانم تو بالا شهر بود و ‫بابام پایین شهر. 303 00:23:11,796 --> 00:23:14,230 ‫عمو "ری" تا وقتی که من سیزده سالم بود ‫و اوردوز کرد مواظبم بود. 304 00:23:14,265 --> 00:23:16,233 ‫-کجا رفتی؟ ‫-همه جا. 305 00:23:16,268 --> 00:23:20,538 ‫کلا تو رفت و آمد به بهزیستی بودم. ‫بعد از اون هم بیشتر تو خیابون ها. 306 00:23:20,570 --> 00:23:24,041 ‫اونقدر بد نیست. ‫زنده موندم. 307 00:23:24,075 --> 00:23:29,075 ‫حالا ببین پسر. ‫تو رویا زندگی میکنیم. 308 00:23:37,821 --> 00:23:39,423 ‫"کلی ویلیامز" امشب کار میکنه؟ 309 00:23:39,457 --> 00:23:42,307 ‫-لژ وی ای پی. ‫-باشه. 310 00:23:49,933 --> 00:23:51,568 ‫مشکلیه؟ 311 00:23:51,602 --> 00:23:54,538 ‫"رابرت پلیسکن"؟ تلاش خوبی بود. 312 00:23:54,571 --> 00:23:56,708 ‫بیخیال پسر. سخت نگیر. 313 00:23:56,740 --> 00:23:58,576 ‫نه امشب مارمولک. 314 00:23:58,608 --> 00:24:00,644 ‫من نوزده سالمه. 315 00:24:00,678 --> 00:24:05,678 ‫خیلی خب، همینجا بمون. ‫الان برمیگردم. 316 00:24:40,183 --> 00:24:45,022 ‫-عذر میخوام. ‫-بله؟ 317 00:24:45,056 --> 00:24:48,759 ‫خب یه نفر چطور میتونه وارد لژ وی.ای.پی بشه؟ 318 00:24:48,792 --> 00:24:53,631 ‫رمز شب رو بهم بگو. 319 00:24:53,664 --> 00:24:56,065 ‫سیرک "هیلی" 320 00:24:59,936 --> 00:25:02,606 ‫"دیکی"؟ 321 00:25:02,640 --> 00:25:06,044 ‫"دیکی"! اوه خدای من، ‫باورم نمیشه که تویی. 322 00:25:06,076 --> 00:25:07,787 ‫-تویی؟ ‫-آه، منم. نمیتونم نفس بکشم. 323 00:25:07,811 --> 00:25:10,015 ‫لعنتی. ‫-پسر. 324 00:25:10,048 --> 00:25:14,852 ‫اینجا چه غلطی میکنی اخه؟! 325 00:25:14,884 --> 00:25:16,684 ‫میتونیم صحبت کنیم؟ 326 00:25:34,904 --> 00:25:38,076 ‫به قتل رسیدن؟ 327 00:25:38,108 --> 00:25:42,946 ‫و نگرانم که نفر بعد تو لیست تو باشی. 328 00:25:42,980 --> 00:25:44,515 ‫چیز عجیبی تو خونه دیدی؟ 329 00:25:44,548 --> 00:25:46,718 ‫آدمی که دنبالت کنه؟ 330 00:25:46,750 --> 00:25:49,086 ‫نه چیزی که متوجه شده باشم. 331 00:25:49,119 --> 00:25:52,324 ‫با کسی از سیرک هنوز تماس داری؟ ‫بعد از تعطیل شدنش؟ 332 00:25:52,356 --> 00:25:56,060 ‫چند سال پیش با "ابیگیل" بعد از مرگ ‫شوهرش صحبت کردم. 333 00:25:56,094 --> 00:25:59,663 ‫میخواستم با "پرسی" تماس بگیرم ‫ولی نتونستم پیداش کنم. 334 00:25:59,696 --> 00:26:02,099 ‫بعد از ... 335 00:26:02,133 --> 00:26:07,037 ‫همگی راه های متفاوتی رو طی کردیم. 336 00:26:07,070 --> 00:26:08,605 ‫آره. 337 00:26:08,638 --> 00:26:12,410 ‫فکر میکنم آخرین باری که ‫اونا رو دیدم 338 00:26:12,442 --> 00:26:16,942 ‫تو خاکسپاری والدینت بود. 339 00:26:18,583 --> 00:26:21,317 ‫باید ارتباطم رو حفظ میکردم. 340 00:26:21,352 --> 00:26:22,619 ‫مخصوصا با تو. 341 00:26:22,653 --> 00:26:27,592 ‫هی، قضیه دو طرفه است. ‫فقط خوشحالم که حالت خوبه. 342 00:26:53,117 --> 00:26:57,988 ‫خیلی خب، دیگه بهونه ای نداریم. ‫در تماس میمونیم. 343 00:26:59,324 --> 00:27:03,928 ‫-باورم نمیشه که پلیسی. ‫-کاراگاهم در واقع. 344 00:27:03,961 --> 00:27:08,499 ‫تمام چیزی که میدونم که ‫بهت افتخار میکنم بچه جون. 345 00:27:08,532 --> 00:27:11,001 ‫میدونی، قبلا همه اش ‫به این فکر میکردم که 346 00:27:11,036 --> 00:27:14,337 ‫زندگیم چطور میشد اگه کنار تو میموندم؟ 347 00:27:14,372 --> 00:27:16,875 ‫میدونی، به یه مدرسه معمولی رفتن، 348 00:27:16,907 --> 00:27:19,076 ‫دوستای معمولی داشتن، 349 00:27:19,108 --> 00:27:21,244 ‫معمولی؟ 350 00:27:21,278 --> 00:27:23,614 ‫منظورت فقیره. 351 00:27:23,647 --> 00:27:26,683 ‫بخاطر اینکه اینطوری میبودش. فقیر. 352 00:27:26,718 --> 00:27:31,718 ‫ولی ببین الان چطوری شدی. ‫بی نظیر. 353 00:27:32,288 --> 00:27:35,459 ‫خوشحال به نظر میای. 354 00:27:35,492 --> 00:27:38,730 ‫هستی؟ 355 00:27:50,674 --> 00:27:52,710 ‫آهای! 356 00:27:52,743 --> 00:27:54,979 ‫اشتباه من بود. فکر کردم واسه منه. 357 00:27:55,012 --> 00:27:56,280 ‫بذار یکی دیگه برات بخرم. 358 00:27:56,314 --> 00:27:59,616 ‫-مشروب من نبودش. ‫-چه گهی داری میخوری؟ 359 00:27:59,650 --> 00:28:02,520 ‫شرمنده خوشگله. ‫چیزی گفتی؟ 360 00:28:02,554 --> 00:28:06,257 ‫-میخوای دک و دهنت رو سرویس کنم؟ ‫-میخوام یه تلاشی بکنی. 361 00:28:10,160 --> 00:28:13,163 ‫لعنتی. 362 00:28:13,196 --> 00:28:14,231 ‫بیا انجامش بدیم. 363 00:28:14,266 --> 00:28:17,201 ‫-نه خیر. ‫-بپیچ به بازی. خودم از پسش برمیام. 364 00:28:17,233 --> 00:28:20,084 ‫جیسو... 365 00:28:22,773 --> 00:28:24,307 ‫"کلی"، زنگ بزن اورژانس. 366 00:28:25,710 --> 00:28:27,678 ‫تلفنم. 367 00:28:46,463 --> 00:28:49,599 ‫خالی بند شانس آورد. 368 00:28:55,839 --> 00:28:57,741 ‫"کلی"، حالت خوبه؟ 369 00:28:57,775 --> 00:29:00,377 ‫نه، خوب نیست. 370 00:29:00,412 --> 00:29:02,445 ‫خوبه که بالاخره باهات حرف میزنم "دیک گریسون". 371 00:29:02,480 --> 00:29:05,817 ‫درست به موقع رسیدی. 372 00:29:05,849 --> 00:29:08,486 ‫کی هستی؟ 373 00:29:08,519 --> 00:29:11,321 ‫میدونی. 374 00:29:11,355 --> 00:29:13,191 ‫امکان نداره. 375 00:29:13,223 --> 00:29:17,627 ‫-چرا نداره؟ ‫-چون مردی. 376 00:29:17,662 --> 00:29:20,431 ‫حتما یاد پدرم افتادی. 377 00:29:20,463 --> 00:29:24,468 ‫"کلی" کجاست؟ 378 00:29:24,501 --> 00:29:26,451 ‫اون کی بود؟ 379 00:29:30,776 --> 00:29:33,943 ‫(شهر گاتهام، دو سال پیش) ‫امروز صبح، مقامات فدرال "آنتونی زوکو" رو 380 00:29:33,944 --> 00:29:38,944 ‫به جرم فعالیت های غیر قانونی و ‫فرار مالیاتی دستگیر کردند. 381 00:29:39,550 --> 00:29:43,420 ‫این بازداشت پایانی بود بر جستجوی 5ساله ‫برای مظنون قتل 382 00:29:43,453 --> 00:29:44,690 ‫و مردی که به گفته پلیس 383 00:29:44,722 --> 00:29:48,326 ‫مسئول اداره ی کارهای جنایی ‫خانواده ی "مارونی" در شهر گاتهام بوده، بود. 384 00:29:48,359 --> 00:29:51,130 ‫وکلای "زوکو" امروز بیانه ای دادند که 385 00:29:51,163 --> 00:29:56,163 ‫"این ترور شخصیتیه. موکل ما آقای "زوکو" ‫تا وقتی که اثبات نشه گناهکاره، بی گناه است. 386 00:29:57,435 --> 00:29:59,371 ‫اگر که دادگاه همین حالا تصمیمش رو گرفته، 387 00:29:59,403 --> 00:30:04,403 ‫پس عدالت خانه ی شهر گاتهام نیز ‫بهتر از خود بتمن نیستش." 388 00:30:11,348 --> 00:30:16,348 ‫-اون کیه؟ ‫-اون پسرش "نیک"ــه. 389 00:30:18,123 --> 00:30:20,424 ‫میخوام با "زوکو" صحبت کنم. 390 00:30:20,459 --> 00:30:22,370 ‫متاسفانه نمیتونیم بذاریم ‫اینکار رو بکنید آقای "گریسون". 391 00:30:22,394 --> 00:30:24,630 ‫ما همینم که اینجا راهتون دادیم ‫فراقانونی عمل کردیم. 392 00:30:24,663 --> 00:30:27,065 ‫ولی میخوام بدونید که ما از تمام ‫کمکی که از طرف صنایع "وین" 393 00:30:27,097 --> 00:30:29,500 ‫در تعقیب کردنش دریافت کردیم سپاسگزار هستیم. 394 00:30:29,534 --> 00:30:33,904 ‫کلی آدم قراره بخاطر این قضیه ‫از خیابون ها جمع بشن. 395 00:30:33,938 --> 00:30:35,307 ‫دارین بهش معامله پیشنهاد میدید؟ 396 00:30:35,339 --> 00:30:38,375 ‫"تونی زوکو" بازیگر های قضیه رو میشناسه، ‫مکان ها رو میدونه. 397 00:30:38,410 --> 00:30:40,278 ‫و میدونه که اجساد کجا دفن شدن. 398 00:30:40,311 --> 00:30:43,347 ‫اون کلید اصلی زمین زدن کل خانواده ی "مارونی" هستش. 399 00:30:43,381 --> 00:30:46,217 ‫به جای یه نفر، ما 50 نفر یا شایدم ‫بیشتر رو زندانی میکنیم. 400 00:30:46,250 --> 00:30:48,661 ‫اون مرد والدینم رو کشت و میذارین که قسر در بره؟ 401 00:30:48,685 --> 00:30:51,021 ‫نمیتونیم اثباتش کنیم آقای "گریسون". 402 00:30:51,055 --> 00:30:52,856 ‫و اون هم قسر در نمیره. 403 00:30:52,890 --> 00:30:54,660 ‫تحت حصر قرار میگیره. 404 00:30:54,692 --> 00:30:59,692 ‫باید وقتی که "مارونی" میفهمه که ‫اون بهشون خیانت کرده، کل خانواده اش تحت حفاظت قرار بگیره. 405 00:31:01,098 --> 00:31:03,134 ‫مسائلی مثل این دائما پیش میاد. 406 00:31:03,167 --> 00:31:05,303 ‫میدونم که به نظر عادلانه نیست آقای "گریسون". 407 00:31:05,336 --> 00:31:07,872 ‫به همین خاطره که امثال بتمن ‫چنین کارهایی میکنند. 408 00:31:07,904 --> 00:31:09,650 ‫شما با آدمی مثل "تونی زوکو" معامله نمیکنید. 409 00:31:09,674 --> 00:31:11,686 ‫شا تو یه سلول زندانیش میکنید تا ‫آخرین نفس عمرش. 410 00:31:11,710 --> 00:31:16,710 ‫و بعد تو همون زندان دفنش میکنید و ‫زندان رو با خاک یکسان میکنید. 411 00:32:13,604 --> 00:32:17,054 ‫یعنی چی؟! 412 00:32:18,942 --> 00:32:21,011 ‫خدایا! 413 00:32:21,045 --> 00:32:22,680 ‫مواظب باش. 414 00:32:24,915 --> 00:32:26,250 ‫چه اتفاقی داره میفته؟ 415 00:32:26,284 --> 00:32:30,554 ‫یکی رو سقف لامصبه. زود باش. 416 00:32:32,123 --> 00:32:35,558 ‫-اوه لعنتی. ‫-نمیبینمش. 417 00:32:35,593 --> 00:32:37,827 ‫بگرد باز. 418 00:32:51,575 --> 00:32:54,979 ‫لعنتی. 419 00:33:08,659 --> 00:33:10,561 ‫لطفا. 420 00:33:10,595 --> 00:33:13,864 ‫چند نفر رو که برای جونشون التماس میکردن رو کشتی؟ 421 00:33:13,897 --> 00:33:15,532 ‫ببین، هرچیزی که میخوای رو بهت میدم. 422 00:33:15,566 --> 00:33:19,336 ‫میخوام والدینم زنده بشن. 423 00:33:19,369 --> 00:33:21,972 ‫"گریسون". 424 00:33:24,709 --> 00:33:26,810 ‫یه دلیل بهم بده که نکشمت. 425 00:33:26,844 --> 00:33:27,844 ‫یکی! 426 00:34:01,011 --> 00:34:03,748 ‫آدمهای "مارونی". 427 00:34:08,219 --> 00:34:13,023 ‫باید بهم کمک کنی. 428 00:34:13,056 --> 00:34:16,594 ‫لطفا 429 00:34:16,626 --> 00:34:17,626 ‫نه 430 00:34:49,994 --> 00:34:52,230 ‫من پدرش رو کشتم. 431 00:34:52,262 --> 00:34:55,065 ‫اون یارو که والدینت رو کشت؟ 432 00:34:55,099 --> 00:34:57,001 ‫هرجوری که به قضیه نگاه کنی بُرده. 433 00:34:57,034 --> 00:34:59,369 ‫یه آشغال بدرد نخور ‫رو زمین کمتر. 434 00:34:59,403 --> 00:35:01,871 ‫پسر، حتما حس عالی داشته. 435 00:35:01,905 --> 00:35:03,206 ‫آره، موضوع همینه. 436 00:35:03,240 --> 00:35:06,244 ‫هی، نظر من رو میخوای؟ ‫رابین نباش. 437 00:35:06,277 --> 00:35:07,746 ‫تمام اون سالهایی که "بروس" بهم کمک میکرد؟ 438 00:35:07,778 --> 00:35:10,014 ‫داشت منو تبدیل به یه اسلحه، اسلحه ی خودش میکرد. 439 00:35:10,047 --> 00:35:13,050 ‫و ممکنه متقاعدت کرده باشه که میتونی ‫هرچیزی که میخواستی رو بدست بیاری، 440 00:35:13,085 --> 00:35:16,487 ‫ولی نمیتونی چیزی که بهت یاد میده رو ‫فراموش کنی و کنترلش کنی. 441 00:35:16,521 --> 00:35:19,023 ‫باور کن. بهاش خیلی زیاده. 442 00:35:47,150 --> 00:35:49,219 ‫-باید برم. ‫-کجا؟ 443 00:35:49,253 --> 00:35:51,222 ‫این رو خودم باید رسیدگی کنم. 444 00:36:39,704 --> 00:36:44,704 ‫همینقدر نزدیک کافیه رابین. 445 00:36:47,612 --> 00:36:52,612 ‫من کسی هستم که دنبالشی. ‫بذار "کلی" بره. 446 00:36:54,550 --> 00:36:56,487 ‫"دیک"؟ 447 00:36:56,521 --> 00:36:57,789 ‫مشکلی برات پیش نمیاد "کلی". 448 00:36:57,822 --> 00:37:00,824 ‫چرا پیش میاد. ‫اون میمیره. 449 00:37:00,858 --> 00:37:03,360 ‫همینطور تو. 450 00:37:03,393 --> 00:37:06,431 ‫باید ازم تشکر کنی. ‫مرگ بهتره. 451 00:37:06,463 --> 00:37:08,465 ‫-چه بلایی سر تو اومد؟ ‫-تو اومدی. 452 00:37:08,500 --> 00:37:10,135 ‫فدرالی ها بهم گفتن که چی شدش. 453 00:37:10,168 --> 00:37:14,972 ‫رابین به ماشین حمل پدرم حمله کرد ‫و اون رو به "مارونی" تحویل داد. 454 00:37:15,007 --> 00:37:17,342 ‫بعد از عصبانیتت تو اداره فدرال، 455 00:37:17,375 --> 00:37:20,244 ‫سخت نبود که به رابین مرتبطت کنم. 456 00:37:20,277 --> 00:37:22,213 ‫نمیدونستم که "مارونی" اونجا خواهد بود. 457 00:37:22,246 --> 00:37:24,849 ‫نه، تو میخواستی افتخارش واسه خودت باشه. 458 00:37:24,882 --> 00:37:29,353 ‫در هر صورت، بخاطر اتفاقی که بعدش افتاد ‫تو رو مقصر میدونم. 459 00:37:29,387 --> 00:37:33,391 ‫انگار که رفتار انتقامجویانه ی کوچولوت ‫عواقبی هم داشت. 460 00:37:33,423 --> 00:37:37,228 ‫بعد از اینکه پدرم کشته شد، ‫معامله هم از بین رفت. 461 00:37:37,260 --> 00:37:40,231 ‫دیگه حفاظت توسط فدرالی نبود. 462 00:37:40,264 --> 00:37:43,733 ‫پس افراد"مارونی" اومدن سراغ مادرم... 463 00:37:43,766 --> 00:37:46,070 ‫و خواهرم... 464 00:37:46,103 --> 00:37:49,273 ‫و نامزدم. 465 00:37:49,306 --> 00:37:52,210 ‫همه رو ذوب کردن. 466 00:37:52,242 --> 00:37:54,846 ‫سعی کردن من رو هم ذوب کنن. 467 00:37:54,880 --> 00:37:57,782 ‫پس فکر کردی که با کشتن خانواده ام بی حساب میشی. 468 00:37:57,815 --> 00:38:02,815 ‫که باعث میشه حس بهتری داشته باشی؟ ‫نقشه ی کوفتیت جواب داد؟ 469 00:38:08,559 --> 00:38:12,309 ‫فراتر از بهترین رویاهام. 470 00:38:15,833 --> 00:38:19,336 ‫وقتی که اسید به پوستت میخوره، نمیسوزونه. 471 00:38:19,369 --> 00:38:21,639 ‫خیلی بدتره. 472 00:38:21,672 --> 00:38:26,344 ‫مثل یه حشره که گوشتت رو ... 473 00:38:26,376 --> 00:38:29,514 ‫از داخل وجودت میخوره. 474 00:38:29,547 --> 00:38:34,547 ‫هنوز میتونم حس کنم که سراسر وجودم هستش. 475 00:38:36,320 --> 00:38:37,930 ‫نمیخواستم که این بلا سر تو بیاد "نیک". 476 00:38:37,954 --> 00:38:40,824 ‫من دیگه "نیک" نیستم. 477 00:38:40,858 --> 00:38:45,730 ‫این کاریه که اسید باهام کرد. ‫من رو تغییر داد. 478 00:38:48,565 --> 00:38:50,802 ‫تو خود واقعیت رو روی اون پل نشون دادی. 479 00:38:50,835 --> 00:38:55,072 ‫درست مثل اسید که پوستم رو از بین برد تا ‫خود واقعیم از زیرش معلوم بشه. 480 00:38:55,106 --> 00:38:56,340 ‫اون یه انسان بیگناهه. 481 00:38:56,373 --> 00:38:57,876 ‫-بذار بره. ‫-نه! 482 00:38:57,909 --> 00:39:02,909 ‫اون یه راه خروج بهت داد ازگل. ‫باید قبولش میکردی. 483 00:39:49,559 --> 00:39:52,797 ‫-کارت خوب بود. ‫-رفیقمون لایق چیزی که بدست آورد بود. 484 00:39:52,831 --> 00:39:55,032 ‫-حالت خوبه؟ ‫-الیاف زایلون پسر. 485 00:39:55,067 --> 00:39:56,811 ‫خواهش میکنم به هر حال. ‫بخاطر نجات جونت. 486 00:39:56,835 --> 00:39:58,515 ‫و نجات دادن تو هم قابلت رو نداشت. 487 00:40:00,704 --> 00:40:04,007 ‫-باید بریم. ‫-من بهش رسیدگی میکنم. 488 00:40:06,876 --> 00:40:08,846 ‫"کلی"، حالت خوبه؟ 489 00:40:14,251 --> 00:40:16,820 ‫خیلی خب. پخش بشین. 490 00:40:16,855 --> 00:40:18,289 ‫واحد 5 سر صحنه است. 491 00:40:18,322 --> 00:40:20,626 ‫رسیدگی به گزارشات شلیک اسلحه. 492 00:40:20,659 --> 00:40:25,659 ‫دریافت شد واحد 5. ‫نیرو های اضافی نیز در راه هستند. 493 00:40:30,400 --> 00:40:33,400 ‫چیزی پیدا نکردم. 494 00:40:36,005 --> 00:40:39,009 ‫اینجا هم خالیه. 495 00:40:51,556 --> 00:40:54,057 ‫برگردید عقب. ‫باید برگردیم عقب. 496 00:41:19,215 --> 00:41:21,418 ‫حواسها جمع چاقال. 497 00:41:22,987 --> 00:41:27,023 ‫نه! 498 00:41:32,230 --> 00:41:34,032 ‫فکر کردی داری چیکار میکنی؟ ‫اونا پلیسن! 499 00:41:34,065 --> 00:41:35,642 ‫این باحال ترین قسمت رابین بودنه. 500 00:41:35,666 --> 00:41:38,469 ‫ماسک زدن. میتونم هر کاری که عشقم میکشه رو انجام بدم. 501 00:41:38,503 --> 00:41:40,271 ‫نشنیدی که چی گفتم بهت؟ 502 00:41:40,304 --> 00:41:42,539 ‫امکان نداره که بتمن مشکلی با ‫کتک زدن پلیس ها نداشته باشه. 503 00:41:42,572 --> 00:41:45,277 ‫آره بیخیال نیست. ‫ولی اون رو اینجا نمیبینم. 504 00:41:45,309 --> 00:41:49,047 ‫پلیسا تو گاتهام دهنم رو هر شب سرویس میکردن. ‫حالا هم من تلافی میکنم. 505 00:41:49,079 --> 00:41:51,983 ‫مشخصه که خودت مشکل داری. 506 00:41:52,016 --> 00:41:54,227 ‫ولی یه روزی بیدار میشی و میبنی که ‫اصلا نمیدونی کی هستی. 507 00:41:54,251 --> 00:41:57,289 ‫اون این رو کسی میگه که دائم داره میگه ‫من نمیخوام رابین باشم. من رابین نیستم. 508 00:41:57,322 --> 00:42:01,592 ‫و تو لباس کوفتی رابین واستاده و ‫اون کیف رو تو کل کشور با خودش حمل میکنه! 509 00:42:01,626 --> 00:42:03,728 ‫میخوای بدونی تفاوت واقعی بین ما چیه؟ 510 00:42:03,760 --> 00:42:05,030 ‫من میدونم که کی هستم پسر. 511 00:42:05,063 --> 00:42:09,634 ‫من با بتمن دهن سرویس میکنم ‫و دوستش هم دارم. 512 00:42:09,666 --> 00:42:13,416 ‫ولی تو دیگه کی هستی؟ 513 00:42:15,773 --> 00:42:19,373 ‫گور بابات! 514 00:42:20,374 --> 00:42:32,374 کمیکولوژی را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @comicologyy 515 00:42:49,740 --> 00:42:52,876 ‫میتونستی بهم درباره رابین بودن بگی. 516 00:42:56,179 --> 00:42:58,382 ‫سعی دارم که بیخیالش بشم. 517 00:42:58,416 --> 00:43:00,650 ‫"بروس" میدونه؟ 518 00:43:00,684 --> 00:43:04,454 ‫چیو میدونه؟ 519 00:43:04,487 --> 00:43:08,387 ‫که با بتمن کار میکنی؟ 520 00:43:11,128 --> 00:43:14,277 ‫دیگه کار نمیکنم. دیگه نه. 521 00:43:19,336 --> 00:43:24,208 ‫"بروس" درست بارت آورده. 522 00:43:24,240 --> 00:43:28,545 ‫مگه نه؟ 523 00:43:28,579 --> 00:43:32,329 ‫اون کاری که از دستش بر میومد رو کرد. 524 00:43:48,264 --> 00:43:49,166 ‫سلام. 525 00:43:49,201 --> 00:43:52,670 ‫-سلام. "آدامسون" بیداره؟ ‫-نه هنوز. 526 00:43:52,704 --> 00:43:56,673 ‫-حالت خوبه؟ ‫-آره، خوبم. 527 00:43:56,708 --> 00:43:59,744 ‫-دارم برمیگردم. ‫-چه به موقع. 528 00:43:59,777 --> 00:44:04,577 ‫چند تا رابین رو باید انتظار داشته باشم؟ 529 00:44:06,983 --> 00:44:07,983 ‫هیچی. 530 00:44:31,409 --> 00:44:34,545 ‫خوش برگشتی. 531 00:44:34,579 --> 00:44:36,847 ‫هممم 532 00:44:36,880 --> 00:44:40,784 ‫وقت صحبته. 533 00:44:40,818 --> 00:44:43,286 ‫"ریچل" کجاست؟ 534 00:44:43,320 --> 00:44:46,556 ‫مهم نیست. 535 00:44:46,590 --> 00:44:51,561 ‫تو اصلا نزدیک اون نخواهی شد. 536 00:44:51,596 --> 00:44:55,800 ‫هرکاری که دوست داری میتونی باهام بکنی. 537 00:44:55,833 --> 00:44:59,570 ‫اگه میخوای میتونی من رو بکشی. 538 00:44:59,603 --> 00:45:04,603 ‫من با کسی جز "ریچل" صحبت نمیکنم. 539 00:45:04,604 --> 00:45:15,604 ‫MiSHA.C ZENish.ir