1 00:00:02,229 --> 00:00:04,937 به دست همدیگه مردممون رو از دست دادیم 2 00:00:07,812 --> 00:00:09,652 موضوع خاندان‌ها نیست 3 00:00:09,979 --> 00:00:12,271 موضوع زنده‌ها و مرده‌هاست 4 00:00:12,354 --> 00:00:13,979 و من قصد دارم بین زنده‌ها بمونم 5 00:00:15,729 --> 00:00:17,354 یه انتخاب بهتون پیشنهاد می‌کنم 6 00:00:17,562 --> 00:00:19,062 زانو بزنین و به من ملحق شین 7 00:00:19,354 --> 00:00:21,271 یا امتناع کنین و بمیرین 8 00:00:25,562 --> 00:00:27,812 اون اینجاست تا هفت اقلیم رو پس بگیره 9 00:00:28,021 --> 00:00:29,979 شمال یکی از همون هفت اقلیمه 10 00:00:32,062 --> 00:00:34,812 ارتش پادشاه شب تا صبح عظیم تر میشه 11 00:00:38,770 --> 00:00:41,021 .ما به هم‌پیمان‌هایی‌ نیاز داریم هم‌پیمان‌های قدرتمند 12 00:00:47,146 --> 00:00:48,706 هیولاها واقعی هستن 13 00:00:49,812 --> 00:00:52,645 ،اژدهاها، وایت واکرها ...دوتراکی ها 14 00:00:53,896 --> 00:00:55,188 بذار هیولاها همدیگه رو بکشن 15 00:00:55,562 --> 00:00:57,396 ،بعدش با هر چی که ازشون باقی موند روبرو میشیم 16 00:01:00,812 --> 00:01:02,663 ...ما می خوایم پادشاه شب و ارتشش رو 17 00:01:02,687 --> 00:01:04,645 نابود کنیم، و این کارو با همدیگه انجام میدیم 18 00:01:06,188 --> 00:01:08,854 اون سوگند خورده که برای دنریس تارگرین بجنگه 19 00:01:09,146 --> 00:01:10,146 اون زانو زده 20 00:01:10,604 --> 00:01:12,313 اون باید حقیقت رو بدونه 21 00:01:15,021 --> 00:01:16,729 جان پسر پدر من نیست 22 00:01:17,313 --> 00:01:19,188 ...اون پسر ریگار تارگرین 23 00:01:19,396 --> 00:01:21,021 و عمه من، لیانا استارکه 24 00:01:22,188 --> 00:01:23,896 اون وارث تخت آهنینه 25 00:01:24,479 --> 00:01:25,854 باید اینو بهش بگیم 26 00:01:30,979 --> 00:01:33,479 ...همون چیز داره سراغ هممون میاد 27 00:01:36,520 --> 00:01:37,562 و الان از راه رسیده 28 00:02:00,232 --> 00:02:12,232 {\fnAndalus\fs48\b1\c&HFFFFFF&\3c&H000000&\4c&H09ACFF&} بازی تاج و تخت {\fnAndalus\fs30\c&HHE73C01&\3c&HFFFFFF&}:فصل هشتم، قسمت اول « وینترفل » 29 00:03:33,231 --> 00:03:45,231 {\fnAndalus\fs30\b1\c&HFFFFFF&\3c&H000000&\4c&H09ACFF&}:. عماد و مهرزاد با افتخار تقدیم می کنند .: 30 00:03:49,231 --> 00:03:55,231 رسانه‌ اینترنتی نایت مووی NightMovie.Co 31 00:06:19,520 --> 00:06:21,438 باید خودتو آدم خوش شانسی بدونی 32 00:06:22,979 --> 00:06:24,812 حداقل تخمات یخ نمیزنه 33 00:06:24,896 --> 00:06:27,021 با شوخی های کوتوله ای ...خوب بلدی توهین کنی 34 00:06:27,104 --> 00:06:29,645 ولی عاشق شوخی درمورد خواجه هایی. چرا؟ 35 00:06:30,896 --> 00:06:33,812 چون من تخم دارم، ولی تو نداری 36 00:07:01,354 --> 00:07:02,854 بهت هشدار داده بودم 37 00:07:02,937 --> 00:07:05,687 شمالی‌ها خیلی به خارجی‌ها اعتماد ندارن 38 00:08:27,313 --> 00:08:28,854 نگاش کن 39 00:08:30,021 --> 00:08:31,271 مردی شدی واسه خودت (تو یه انسانی) 40 00:08:32,271 --> 00:08:33,313 تقریباً 41 00:08:52,979 --> 00:08:55,854 آریا کجاست؟ - یه جایی کمین کرده - 42 00:09:02,479 --> 00:09:04,937 ملکه دنریس از خاندان تارگرین 43 00:09:06,229 --> 00:09:10,062 ،خواهرم، سانسا استارک بانوی وینترفل 44 00:09:10,146 --> 00:09:13,104 ممنون که ما رو به خونه‌تون دعوت کردید، بانو استارک 45 00:09:13,188 --> 00:09:14,562 ...شمال درست همونطور که برادرتون 46 00:09:14,645 --> 00:09:17,979 ،ادعا می‌کرد زیباست درست مثل خودتون 47 00:09:21,479 --> 00:09:23,854 ،وینترفل متعلق به خودتونه اعلیحضرت 48 00:09:25,313 --> 00:09:27,146 واسه این کارا وقت نداریم 49 00:09:27,229 --> 00:09:31,021 .اژدهای شما دست پادشاه شبه الان یکی از اوناس 50 00:09:32,021 --> 00:09:33,479 ...دیوار سقوط کرده 51 00:09:33,562 --> 00:09:35,729 مرده‌ها به سمت جنوب لشکرکشی کردن 52 00:09:41,021 --> 00:09:42,937 ...به محض اینکه درباره دیوار فهمیدیم 53 00:09:43,021 --> 00:09:46,146 به همه نیروها دستور دادم که به وینترفل عقب نشینی کنن 54 00:09:47,396 --> 00:09:48,396 ...لرد آمبر 55 00:09:49,729 --> 00:09:52,687 کی می‌تونیم منتظر باشیم که مردم شما از راه برسن؟ 56 00:09:56,896 --> 00:10:00,854 ،ما به اسب ها و واگن های بیشتری نیاز داریم اگر بانوی من رو راضی می‌کنه 57 00:10:03,188 --> 00:10:04,812 و اربابم رو 58 00:10:07,146 --> 00:10:10,645 و ملکه ام. عذر می خوام 59 00:10:10,729 --> 00:10:12,687 هر چقدر ذخیره برامون مونده، برای شما 60 00:10:12,770 --> 00:10:15,979 سریعاً به سمت "لست هرث" برو و مردمت رو بیار اینجا 61 00:10:18,896 --> 00:10:21,687 باید برای نگهبانان شب هم کلاغ بفرستیم 62 00:10:21,770 --> 00:10:24,229 نگه داشتن نیروها توی قلعه‌ها دیگه کار منطقی ای نیست 63 00:10:24,313 --> 00:10:25,396 باید همینجا مستقر شیم 64 00:10:25,479 --> 00:10:26,562 الساعه، اعلیحضرت 65 00:10:27,562 --> 00:10:29,104 "اعلیحضرت" 66 00:10:34,729 --> 00:10:36,604 ولی دیگه اعلیحضرت نیستی، هستی؟ 67 00:10:37,562 --> 00:10:39,062 بعنوان یه پادشاه ...وینترفل رو ترک کردی 68 00:10:39,146 --> 00:10:40,562 ...و حالا 69 00:10:43,062 --> 00:10:45,021 دیگه حتی نمیدونم الان چی هستی 70 00:10:45,104 --> 00:10:47,645 یه لرد؟ 71 00:10:47,729 --> 00:10:50,021 هیچی؟ 72 00:10:50,104 --> 00:10:52,313 اهمیتی نداره - اهمیتی نداره؟ - 73 00:10:53,479 --> 00:10:55,687 ما تو رو بعنوان پادشاه شمال انتخاب کردیم 74 00:10:57,271 --> 00:10:58,770 !پادشاه شمال 75 00:11:03,896 --> 00:11:05,645 درسته، بانوی من 76 00:11:07,188 --> 00:11:09,021 بزرگترین افتخار عمرم بود 77 00:11:09,104 --> 00:11:11,812 همیشه بخاطر ایمان شما سپاسگزار خواهم بود 78 00:11:13,937 --> 00:11:15,188 ...ولی وقتی از وینترفل رفتم 79 00:11:15,271 --> 00:11:17,937 بهتون گفتم که نیاز به هم‌پیمان‌های بیشتری داریم، وگرنه می‌میریم 80 00:11:19,104 --> 00:11:20,812 من اون هم‌پیمان‌ها رو ...به خونه آوردم 81 00:11:20,896 --> 00:11:22,979 تا در کنار ما بجنگن 82 00:11:24,271 --> 00:11:25,937 من یه انتخاب داشتم 83 00:11:26,021 --> 00:11:30,062 پادشاهیم رو حفظ کنم یا اینکه از شمال محافظت کنم 84 00:11:30,146 --> 00:11:32,021 من شمال رو انتخاب کردم 85 00:11:44,396 --> 00:11:46,729 ،اگر کسی از جنگی که در پیشه ...زنده بیرون بیاد 86 00:11:46,812 --> 00:11:48,479 باید از جان اسنو تشکر کنه 87 00:11:49,937 --> 00:11:52,396 اون جونشو به خطر انداخت تا نشونمون بده که این تهدید واقعیت داره 88 00:11:52,479 --> 00:11:54,271 ...به لطف شجاعت اون 89 00:11:54,354 --> 00:11:56,396 بزرگترین ارتشی که دنیا ...به خودش دیده رو 90 00:11:56,479 --> 00:11:57,562 با خودمون به اینجا آوردیم 91 00:11:57,645 --> 00:12:00,854 دو اژدهای بالغ رو با خودمون آوردیم 92 00:12:03,021 --> 00:12:04,396 ...بزودی، ارتش لنیسترها هم 93 00:12:04,479 --> 00:12:06,562 به شمال میان تا به ما ملحق شن 94 00:12:11,188 --> 00:12:12,687 ،می‌دونم، می‌دونم ...مردم ما 95 00:12:12,770 --> 00:12:15,354 در گذشته با هم دوست نبودن 96 00:12:17,687 --> 00:12:19,396 ولی الان باید ...در کنار هم بجنگیم 97 00:12:20,520 --> 00:12:21,520 یا بمیریم 98 00:12:23,562 --> 00:12:26,021 ،می‌تونم بپرسم ...چطور می‌خوایم 99 00:12:26,104 --> 00:12:28,062 بزرگترین ارتشی که دنیا به خودش دیده رو سیر کنیم؟ 100 00:12:28,146 --> 00:12:30,770 من مطمئن شده بودم که انبارهامون ...تا آخر زمستون دووم میارن 101 00:12:30,854 --> 00:12:32,604 ...اما دوتراکی ها، آویژه ها 102 00:12:32,687 --> 00:12:36,396 و دوتا اژدهای بالغ رو حساب نکرده بودم 103 00:12:38,021 --> 00:12:40,021 اصلاً اژدهاها چی می‌خورن؟ 104 00:12:42,188 --> 00:12:43,520 هرچی دلشون بخواد 105 00:13:01,979 --> 00:13:05,812 .مراقب باشید، پسرا به همه‌اش نیاز داریم 106 00:13:05,896 --> 00:13:07,188 ببخشید 107 00:13:11,396 --> 00:13:13,021 اینا آخرین واگن‌ها هستن؟ 108 00:13:13,104 --> 00:13:14,520 بله 109 00:13:14,604 --> 00:13:17,229 خیلی خب، پس همش رو ببریم توی کوره 110 00:13:25,229 --> 00:13:26,229 سرورم 111 00:13:28,396 --> 00:13:29,396 بانوی من 112 00:13:36,021 --> 00:13:37,062 بانوی من 113 00:13:49,062 --> 00:13:50,479 بانوی وینترفل 114 00:13:52,313 --> 00:13:54,271 عجب لقب جذابی 115 00:13:54,354 --> 00:13:56,229 دست ملکه هم همینطور 116 00:13:57,520 --> 00:13:59,562 البته فکر کنم به ملکه‌اش بستگی داره 117 00:14:02,271 --> 00:14:04,979 آخرین بار که با هم صحبت کردیم در عروسی جافری بود 118 00:14:06,271 --> 00:14:09,062 چه مراسم نکبت باری بود - لحظات خوب هم داشت - 119 00:14:14,770 --> 00:14:17,062 عذر می خوام که اونجوری رفتم 120 00:14:17,146 --> 00:14:18,687 ...بله، توضیح دادنش یه کم سخت بود 121 00:14:18,770 --> 00:14:21,520 که چرا همسرم چند لحظه بعد از به قتل رسیدن پادشاه، فرار کرده 122 00:14:24,104 --> 00:14:25,313 جفتمون زنده موندیم 123 00:14:28,271 --> 00:14:29,979 خیلیا تو رو دست کم گرفتن 124 00:14:31,229 --> 00:14:32,812 اکثرشون الان مُردن 125 00:14:40,770 --> 00:14:42,479 ...مطمئنم از شنیدن اینکه ارتش لنیسترها 126 00:14:42,562 --> 00:14:44,438 دارن به شمال میان، هیجان زده نشدی 127 00:14:46,604 --> 00:14:49,729 کاملاً حق داری که از خواهرم بترسی 128 00:14:49,812 --> 00:14:51,271 هیچکس بیشتر از من از اون نمی‌ترسه 129 00:14:51,354 --> 00:14:54,271 ...ولی قول میدم، در امان خواهی بود - ...سرسی خودش گفت که ارتشش - 130 00:14:54,354 --> 00:14:57,104 رو به شمال می‌فرسته تا برای شما بجنگه؟ 131 00:14:57,188 --> 00:14:58,188 بله 132 00:14:59,812 --> 00:15:01,229 و تو حرفشو باور کردی؟ 133 00:15:02,645 --> 00:15:04,354 الان یه دلیل برای زندگی کردن داره 134 00:15:04,438 --> 00:15:07,229 مطمئنم که می‌خواد زنده بمونه 135 00:15:09,687 --> 00:15:12,188 قبلاً فکر می‌کردم تو باهوش‌ترین آدم زنده این دنیایی 136 00:15:44,188 --> 00:15:45,854 قبلاً قدبلندتر بودی 137 00:15:48,645 --> 00:15:50,188 چجوری تعقیبم کردی؟ 138 00:15:50,271 --> 00:15:53,104 چجوری بعد از اینکه چاقو به قلبت خورد، زنده موندی؟ 139 00:15:53,188 --> 00:15:54,687 زنده نموندم 140 00:16:13,021 --> 00:16:14,271 هنوز داریش 141 00:16:17,479 --> 00:16:18,687 سوزن 142 00:16:20,729 --> 00:16:22,604 تا حالا ازش استفاده کردی؟ 143 00:16:23,520 --> 00:16:25,271 یکی دو بار 144 00:16:40,604 --> 00:16:42,438 فولاد والرین 145 00:16:44,021 --> 00:16:45,021 حسودیت میشه؟ 146 00:16:45,062 --> 00:16:48,229 واسه من خیلی سنگینه 147 00:16:56,396 --> 00:16:58,271 قبلاً کجا بودی؟ 148 00:16:58,354 --> 00:17:01,062 می‌تونستم درباره سانسا از کمکت استفاده کنم 149 00:17:03,104 --> 00:17:05,313 از ملکه‌ات خوشش نمیاد، نه؟ 150 00:17:05,396 --> 00:17:08,146 سانسا فکر می‌کنه از همه باهوش تره 151 00:17:09,479 --> 00:17:11,520 اون باهوش‌ترین کسیه که تا به حال دیدم 152 00:17:12,896 --> 00:17:14,188 حالا داری ازش دفاع می کنی؟ 153 00:17:14,271 --> 00:17:15,645 اونم تو؟ 154 00:17:16,979 --> 00:17:18,770 من از خونواده مون دفاع می کنم 155 00:17:20,146 --> 00:17:21,313 اونم جزو خونواده‌مونه 156 00:17:21,396 --> 00:17:22,812 آره 157 00:17:24,271 --> 00:17:25,854 منم جزو خونوادشم 158 00:17:31,896 --> 00:17:33,146 اینو فراموش نکن 159 00:17:50,979 --> 00:17:54,354 اعلیحضرت، متأسفانه اخبار بدی دارم 160 00:17:55,520 --> 00:17:57,520 مُرده‌ها دیوار رو شکستن 161 00:18:01,146 --> 00:18:02,396 خوبه 162 00:18:36,604 --> 00:18:38,979 چرا تمومش نمی‌کنی و منو نمی‌کشی؟ 163 00:18:39,062 --> 00:18:42,021 ولی ما با هم فامیلیم 164 00:18:43,229 --> 00:18:45,979 آخرین گریجوی های این دنیا 165 00:18:48,896 --> 00:18:51,146 البته آخرین‌هایی که تخم دارن 166 00:18:56,104 --> 00:18:57,438 ...اگه تو رو بکشم 167 00:18:58,896 --> 00:19:00,396 دیگه با کی می‌تونم حرف بزنم؟ 168 00:19:01,313 --> 00:19:02,687 همم؟ 169 00:19:05,229 --> 00:19:07,562 یه لشکر آدم لال باهامن 170 00:19:10,896 --> 00:19:12,604 توی دریا احساس تنهایی می‌کنم 171 00:19:15,354 --> 00:19:17,271 الان توی پایتختیم؟ 172 00:19:17,354 --> 00:19:18,438 آره 173 00:19:22,979 --> 00:19:25,104 تیم بازنده رو انتخاب کردی 174 00:19:28,770 --> 00:19:31,438 خب فوقش کشتی آهنی رو می‌برم یه جای دیگه 175 00:19:38,520 --> 00:19:41,438 ولی اول، می خوام ملکه رو بکنم 176 00:19:54,979 --> 00:19:56,729 بیست هزار نفر، درسته؟ 177 00:19:56,812 --> 00:19:59,854 .بله، اعلیحضرت تعدادی در حین انتقال مُردن 178 00:20:02,146 --> 00:20:03,645 توی حساب کتاب تقلب کردن 179 00:20:05,604 --> 00:20:07,562 یا شایدم من تقلب کردم 180 00:20:07,645 --> 00:20:08,770 یه نفر تقلب کرده 181 00:20:10,854 --> 00:20:13,396 .اونا مبارزهای خوبی نبودن دلتون براشون تنگ نمیشه 182 00:20:13,479 --> 00:20:15,396 اسب؟ - دو هزار - 183 00:20:15,479 --> 00:20:16,729 و فیل؟ 184 00:20:16,812 --> 00:20:19,188 فیلی در کار نیست، اعلیحضرت 185 00:20:20,812 --> 00:20:21,979 ناامیدکننده ست 186 00:20:23,354 --> 00:20:25,520 شنیده بودم گروهان طلایی فیل هم دارن 187 00:20:25,604 --> 00:20:27,979 اونا هیولاهای بزرگی هستن، اعلیحضرت 188 00:20:28,062 --> 00:20:31,562 اما نمیشه ازشون برای سفرهای دریایی طولانی استفاده کرد 189 00:20:31,645 --> 00:20:33,188 ...به هر صورت، اینجا در پایتخت 190 00:20:33,271 --> 00:20:35,438 ،قدمتون روی چشم ماست کاپیتان استریکلند 191 00:20:35,520 --> 00:20:38,729 مشتاقیم که برای شما بجنگیم، اعلیحضرت 192 00:20:49,687 --> 00:20:51,354 منم قدمم روی چشم شماست؟ 193 00:20:52,854 --> 00:20:55,479 ...تو دوست واقعی تاج 194 00:20:55,562 --> 00:20:57,438 و یک میهمان محترم هستی 195 00:20:57,520 --> 00:20:58,770 خوبه 196 00:20:58,854 --> 00:21:01,896 بعنوان یه دوست واقعی ...و یه میهمان محترم 197 00:21:10,729 --> 00:21:13,896 امیدوار بودم بتونیم توی خلوت صحبت کنیم 198 00:21:15,104 --> 00:21:17,313 .بعد از جنگ .با هم توافق کردیم 199 00:21:17,396 --> 00:21:21,229 جنگ ها بعضی وقتا سالها طول می‌کشن 200 00:21:22,396 --> 00:21:24,896 اگه یه جنده می‌خوای، یه دونه بخر 201 00:21:26,687 --> 00:21:28,062 ...اگه یه ملکه می‌خوای 202 00:21:29,354 --> 00:21:31,062 اونو بدست بیار 203 00:21:33,937 --> 00:21:34,937 چطوری؟ 204 00:21:36,021 --> 00:21:37,354 ...من عدالت رو براش به ارمغان آوردم 205 00:21:37,438 --> 00:21:40,146 ...یه ارتش و کشتی های آهنی 206 00:21:40,229 --> 00:21:43,271 بازم هیچ محبتی بهم نشون نمیده 207 00:21:44,229 --> 00:21:46,396 دیگه قلبم داره می‌شکنه 208 00:21:48,687 --> 00:21:49,937 خیلی گستاخی 209 00:21:51,645 --> 00:21:56,062 بخاطر حرفای کمتر از این، خیلیا رو اعدام کردم - اونا آدمای کمتری بودن - 210 00:22:34,854 --> 00:22:37,770 شنیدم اون اژدها هزاران لنیستری رو سوزونده 211 00:22:37,854 --> 00:22:39,770 چندتا از پسرای مورد علاقه منو هم سوزونده 212 00:22:39,854 --> 00:22:41,520 آرچی بود، آره ؟- و ویلیام - 213 00:22:41,604 --> 00:22:44,604 ویلیام قدبلند خوش تیپ؟ - آره، ویلیام قدبلند خوش تیپ - 214 00:22:44,687 --> 00:22:47,354 می‌گفتن باقی‌مونده جسدش توی یه گیلاس شراب جا می‌شده 215 00:22:47,438 --> 00:22:50,896 من تنها کسی هستم که به یه اژدها شلیک کرده 216 00:22:50,979 --> 00:22:52,729 واقعاً؟ - نزدیک بود بکشمش - 217 00:22:52,812 --> 00:22:53,812 چه شجاعانه 218 00:23:04,104 --> 00:23:06,645 ...اون پسره ادی - همون مو نارنجیه؟ - 219 00:23:06,729 --> 00:23:09,896 ،خودشه. وقتی برگشت تمام صورتش سوخته بود 220 00:23:09,979 --> 00:23:11,229 الان پلک نداره 221 00:23:11,313 --> 00:23:12,937 چجوری بدون پلک می‌خوابه؟ 222 00:23:13,021 --> 00:23:15,520 خیلی خب، میشه دیگه درباره این اژدهاهای تخمی حرف نزنیم؟ 223 00:23:15,604 --> 00:23:17,479 سر بران از بلک‌واتر 224 00:23:19,687 --> 00:23:20,770 شوخی می‌کنی 225 00:23:20,854 --> 00:23:22,271 ببخشید که مزاحم شدم 226 00:23:22,354 --> 00:23:24,687 اما ملکه اصرار داشتن که عجله کنم 227 00:23:27,104 --> 00:23:28,313 ببخشید، خانوما 228 00:23:30,354 --> 00:23:31,896 شاید یه موقع دیگه 229 00:23:39,604 --> 00:23:43,354 ،اگه هرموقع احساس تنهایی کردی من به مردای بزرگتر خیلی علاقه دارم 230 00:23:46,396 --> 00:23:49,645 دختر بیچاره. تا یه سال دیگه سفلیس می‌گیره 231 00:23:51,271 --> 00:23:53,271 کدوم دختره؟ - ...برادران ملکه - 232 00:23:53,354 --> 00:23:55,979 قول هایی به شما دادن و اونا رو زیر پا گذاشتن 233 00:23:56,062 --> 00:23:58,354 اعلیحضرت می خواد اشتباهات اونا رو جبران کنه 234 00:24:00,062 --> 00:24:02,479 اون یه بار یه قلعه ...و یه همسر بهم داد 235 00:24:02,562 --> 00:24:04,229 بعد جبران کرد و اونا رو ازم گرفت 236 00:24:04,313 --> 00:24:06,604 اون کار سر جیمی بود، نه اعلیحضرت 237 00:24:06,687 --> 00:24:08,562 ...وقتی ملکه سرسی چیزی بخواد 238 00:24:08,645 --> 00:24:10,438 ،از پیش براش پرداخت می‌کنه اونم با طلا 239 00:24:10,520 --> 00:24:12,271 در اصل، چندین صندوق طلا 240 00:24:12,354 --> 00:24:15,562 که بیرون اینجا توی یه واگن منتظر شماست 241 00:24:20,146 --> 00:24:24,979 ،پس می‌خواد یه نفر رو بکشه ولی نمی‌تونه سربازهای خودشو بفرسته 242 00:24:25,062 --> 00:24:27,146 ...اگه قصد جون ملکه اژدها رو کرده 243 00:24:27,229 --> 00:24:29,313 ایشون نقشه‌های دیگه ای برای اون دختر تارگرین دارن 244 00:24:29,396 --> 00:24:31,479 آره، خب، موفق باشن 245 00:24:31,562 --> 00:24:33,396 ...برادران ملکه احتمالاً از 246 00:24:33,479 --> 00:24:35,812 ماجراجویی شمالیشون زنده برنمی‌گردن 247 00:24:35,896 --> 00:24:38,229 ...ولی اگر هم این اتفاق بیفته 248 00:24:44,770 --> 00:24:48,438 ملکه علاقه شدیدی داره که خودش عدالت رو اجرا کنه 249 00:24:49,687 --> 00:24:51,520 ریدم به این خونواده 250 00:24:51,604 --> 00:24:53,354 ...وقتی از سیتادل اخراج شدم 251 00:24:53,438 --> 00:24:55,271 ...فکر می‌کردم فقیر و تنها می‌میرم 252 00:24:55,354 --> 00:24:59,354 ،اما در ازای خدماتم ملکه سرسی منو بعنوان دست خودش انتخاب کرد 253 00:24:59,438 --> 00:25:01,313 ...به نظرت ملکه برای کسی که 254 00:25:01,396 --> 00:25:03,770 ،اونو از شر برادران خائنش خلاص کنه چی کار می کنه؟ 255 00:25:19,896 --> 00:25:22,271 من اون فیل ها رو می‌خواستم 256 00:25:28,354 --> 00:25:29,354 ...خب 257 00:25:31,146 --> 00:25:35,146 در مقایسه با اون پادشاه چاق چطور بودم؟ 258 00:25:36,146 --> 00:25:37,979 داری به همسر قبلیم توهین می‌کنی؟ 259 00:25:38,062 --> 00:25:39,313 بهت بر خورد؟ 260 00:25:43,896 --> 00:25:46,562 ...رابرت هر شب با یه فاحشه بود 261 00:25:46,645 --> 00:25:49,645 ولی بازم بلد نبود که با بدن یه زن باید چی کار کنه 262 00:25:50,604 --> 00:25:51,687 شاه‌کُش چطور؟ 263 00:25:57,271 --> 00:25:59,313 از اینکه گردنتو به خطر بندازی، لذت می بری؟ 264 00:26:00,979 --> 00:26:02,146 زندگی کسل کننده ست 265 00:26:02,229 --> 00:26:05,354 ،تو کسل کننده نیستی اینو بهت قول میدم 266 00:26:17,354 --> 00:26:19,313 ملکه رو راضی کردم؟ 267 00:26:20,770 --> 00:26:24,146 شاید گستاخ ترین کسی هستی که تا به حال دیدم 268 00:26:26,313 --> 00:26:27,687 از این خوشم میاد 269 00:26:29,562 --> 00:26:32,021 ولی الان می‌خوام تنها باشم 270 00:26:38,479 --> 00:26:41,313 می‌خوام یه شاهزاده بذارم توی شکمت 271 00:28:15,604 --> 00:28:18,229 ...یوران نمی‌تونه از جزایر آهن محافظت کنه 272 00:28:18,313 --> 00:28:21,812 نه تا وقتی که با همه افرادش و کشتی هاش توی پایتخت باشه 273 00:28:22,937 --> 00:28:24,562 می‌تونیم خونه‌مون رو پس بگیریم 274 00:28:24,645 --> 00:28:26,146 دنریس به شمال رفته 275 00:28:26,229 --> 00:28:28,146 ...دنریس اگه نتونه شمال رو نگه داره 276 00:28:28,229 --> 00:28:29,770 به یه جایی برای عقب‌نشینی نیاز پیدا می‌کنه 277 00:28:29,854 --> 00:28:32,604 یه جایی که ‌مُرده‌ها نتونن برن 278 00:28:37,896 --> 00:28:41,146 .تو ملکه منی هرجا که دستور بدی میرم 279 00:28:46,062 --> 00:28:48,062 دلت می‌خواد به وینترفل بری 280 00:28:48,146 --> 00:28:49,645 تا برای استارک‌ها بجنگی 281 00:28:53,520 --> 00:28:54,520 برو 282 00:28:59,313 --> 00:29:01,396 چیزی که مُرده رو نمیشه کشت 283 00:29:04,896 --> 00:29:06,854 چیزی که مُرده رو نمیشه کشت 284 00:29:11,562 --> 00:29:13,812 ولی به هر حال اون حرومزاده‌ها رو بکش 285 00:29:41,604 --> 00:29:43,271 خوش اومدین، بانوی من 286 00:29:44,562 --> 00:29:45,979 لطفاً دنبالم بیاین 287 00:29:46,062 --> 00:29:47,271 کاستارک ها 288 00:29:47,354 --> 00:29:49,520 از خاندان های برتر 289 00:29:50,687 --> 00:29:52,062 البته که زورشون به پیاز هم نمی‌رسه 290 00:29:53,562 --> 00:29:55,146 نمی‌تونم مخالفتی بکنم 291 00:29:55,229 --> 00:29:57,354 ،همین چند وقت پیش ...استارک ها و کاستارک ها 292 00:29:57,438 --> 00:29:59,812 داشتن همدیگه رو توی جنگ سلاخی می‌کردن 293 00:29:59,896 --> 00:30:01,896 جان اسنو این خاندان ها رو به صلح وادار کرد 294 00:30:01,979 --> 00:30:03,937 و ملکه ما هم ازش متشکره 295 00:30:04,021 --> 00:30:07,271 ،نمک شناسی ملکه خیلی خوبه اما نکته حرفم این نیست 296 00:30:07,354 --> 00:30:10,396 شمالی‌ها به جان اسنو وفادارن، نه به ملکه 297 00:30:10,479 --> 00:30:11,562 اصلاً اونو نمی‌شناسن 298 00:30:11,645 --> 00:30:13,979 مردم آزاد هم اونو نمی‌شناسن 299 00:30:14,062 --> 00:30:16,896 من یه مدتیه که اینجام ...و دارم بهتون میگم 300 00:30:16,979 --> 00:30:18,812 اونا مثل بز، کله شق هستن 301 00:30:18,896 --> 00:30:21,520 ،اگه وفاداریشون رو می‌خوای باید بدستش بیاری 302 00:30:32,937 --> 00:30:35,438 حس می‌کنم نقشه ای داری 303 00:30:36,604 --> 00:30:39,229 نقشه من یه خواستگاریه 304 00:30:39,313 --> 00:30:42,687 فرض محال اگر از دست پادشاه شب ...زنده بمونیم 305 00:30:42,770 --> 00:30:44,313 ...چی میشه اگه هفت اقلیم 306 00:30:44,396 --> 00:30:46,812 ...برای اولین بار در تاریخ مزخرفشون 307 00:30:46,896 --> 00:30:50,438 توسط یک زن و یک مرد شریف حکمرانی بشه؟ 308 00:30:52,896 --> 00:30:54,729 زوج خوش تیپی میشن 309 00:30:54,812 --> 00:30:56,562 تأثیرمون رو خیلی دست بالا فرض کردی 310 00:30:56,645 --> 00:31:00,021 جان و دنریس دلشون نمی‌خواد به حرف پیرمردای تنها گوش کنن 311 00:31:00,104 --> 00:31:01,812 من اونقدر پیر نیستم 312 00:31:03,104 --> 00:31:04,520 حداقل نه به اندازه اون 313 00:31:06,313 --> 00:31:08,687 ملکه ما به فضیلت سن احترام می‌ذاره 314 00:31:08,770 --> 00:31:10,146 البته که این کارو می‌کنه 315 00:31:10,229 --> 00:31:12,979 احترام چیزیه که باعث میشه جوونا ...ما رو از خودشون دور نگه دارن 316 00:31:13,062 --> 00:31:16,562 تا ما یه واقعیت ناخوشایند رو یادشون نندازیم 317 00:31:16,645 --> 00:31:17,854 اون چیه؟ 318 00:31:18,979 --> 00:31:20,354 هیچ چیز ابدی نیست 319 00:31:21,896 --> 00:31:22,979 !هی 320 00:31:29,354 --> 00:31:31,812 خواهرت از من خوشش نمیاد 321 00:31:36,354 --> 00:31:37,604 اون تو رو نمی‌شناسه 322 00:31:39,520 --> 00:31:40,979 ...اگه باعث میشه حس بهتری داشته باشی 323 00:31:41,062 --> 00:31:42,872 وقتی بچه بودیم از من هم خوشش نمی‌اومد 324 00:31:42,896 --> 00:31:45,021 ...نیازی نیست که دوست من باشه 325 00:31:46,604 --> 00:31:48,520 من ملکه اونم 326 00:31:52,021 --> 00:31:53,979 اگه نتونه به من احترام بذاره 327 00:32:06,021 --> 00:32:08,021 امروز چندتا؟ 328 00:32:08,022 --> 00:32:10,022 فقط هجده تا بز و یازده تا گوسفند 329 00:32:12,854 --> 00:32:14,104 قضیه چیه؟ 330 00:32:14,188 --> 00:32:16,687 اژدهاها غذا نمی‌خورن 331 00:32:34,062 --> 00:32:35,354 اونا چشون شده؟ 332 00:32:35,438 --> 00:32:37,021 از شمال خوششون نمیاد 333 00:32:53,271 --> 00:32:54,396 راحت باش 334 00:33:00,396 --> 00:33:02,854 بلد نیستم چطوری باید اژدهاسواری کنم 335 00:33:02,937 --> 00:33:05,438 .هیچکس بلد نیست تا وقتی که سوار یه اژدها میشه 336 00:33:07,937 --> 00:33:09,438 اگه دلش نخواد سوارش بشم چی؟ 337 00:33:09,520 --> 00:33:12,438 پس از همراهی باهات لذت بردم، جان اسنو 338 00:33:31,937 --> 00:33:33,562 دستمو به کجا بگیرم؟ 339 00:33:35,021 --> 00:33:36,396 به هرجا که تونستی 340 00:35:32,854 --> 00:35:35,188 یه کاری کردی که اسب دیگه به چشمم نیاد 341 00:35:44,271 --> 00:35:46,396 ...می‌تونیم تا هزار سال همینجا بمونیم 342 00:35:48,562 --> 00:35:49,896 و هیچکس پیدامون نکنه 343 00:35:52,438 --> 00:35:53,770 تا اون موقع خیلی پیر میشیم 344 00:36:01,937 --> 00:36:04,979 اینجا برای یه دختر جنوبی خیلی سرده 345 00:36:05,062 --> 00:36:06,770 پس ملکه ات رو گرم کن 346 00:36:21,479 --> 00:36:22,604 نترس 347 00:36:36,146 --> 00:36:37,313 خوبه 348 00:36:46,271 --> 00:36:48,021 گندری؟ - همینجاست - 349 00:36:54,146 --> 00:36:57,021 ساختن یه شمشیر به این بزرگی با شیشه اژدها کار راحتی نیست 350 00:36:59,188 --> 00:37:01,479 می خوای بگی کارت خیلی درسته؟ 351 00:37:01,562 --> 00:37:03,562 ...فقط می خوام بگم جنس این ماده 352 00:37:03,645 --> 00:37:06,687 می‌دونی کی واسه وحشی‌ها اسلحه درست می‌کنه؟ 353 00:37:06,770 --> 00:37:09,146 فلج ها و کیرخور ها 354 00:37:09,229 --> 00:37:11,812 تو جزو کدومشونی؟ - دست از سرش بردار - 355 00:37:19,021 --> 00:37:20,604 شنیده بودم اینجایی 356 00:37:23,188 --> 00:37:24,645 منو ول کردی تا بمیرم 357 00:37:25,687 --> 00:37:27,354 اول ازت دزدی کردم 358 00:37:38,812 --> 00:37:41,146 تو یه جنده بی رحمی 359 00:37:44,687 --> 00:37:46,896 فکر کنم بخاطر همینه که هنوز زنده ای 360 00:37:54,604 --> 00:37:57,188 تبر خوبی براش درست کردی 361 00:37:57,271 --> 00:37:58,479 کارت بهتر شده 362 00:37:58,562 --> 00:38:01,021 آره، مرسی. تو هم همینطور 363 00:38:02,229 --> 00:38:04,562 یعنی، خوب به نظر میای 364 00:38:06,062 --> 00:38:08,062 مرسی. تو هم همینطور 365 00:38:11,729 --> 00:38:14,562 ،اینجا جای بدی واسه بزرگ شدن نیست البته اگه انقدر سرد نبود 366 00:38:15,896 --> 00:38:17,604 پس بچسب به همون کوره 367 00:38:17,687 --> 00:38:21,313 این یه دستوره، بانو استارک؟ - منو اینجوری صدا نکن - 368 00:38:21,396 --> 00:38:23,562 هر چی شما بگین، بانوی من 369 00:38:30,854 --> 00:38:32,062 من اینو می‌خوام 370 00:38:34,396 --> 00:38:35,520 می تونی بسازیش؟ 371 00:38:35,604 --> 00:38:37,770 چرا یه همچین چیزی می‌خوای؟ 372 00:38:37,854 --> 00:38:39,104 می‌تونی بسازیش یا نه؟ 373 00:38:39,188 --> 00:38:42,062 .تو که یه شمشیر داری اون چیه؟ 374 00:38:48,687 --> 00:38:50,021 فولاد والرین 375 00:38:50,104 --> 00:38:52,479 همیشه می‌دونستم تو هم یه دختر پولدار دیگه ای 376 00:38:54,438 --> 00:38:56,979 تو هیچ دختر پولدار دیگه ای نمی‌شناسی 377 00:39:07,479 --> 00:39:08,479 بیا تو 378 00:39:16,021 --> 00:39:17,770 لرد گلاور برامون آرزوی موفقیت کرده 379 00:39:17,854 --> 00:39:21,188 اما با افرادش توی دیپ‌وود مات می‌مونن 376 00:39:23,770 --> 00:39:26,021 خاندان گلاور پشت خاندان استارک" خواهد ایستاد 377 00:39:26,104 --> 00:39:28,479 همانگونه که در هزار سال گذشته "این کار را کرده ایم 378 00:39:29,645 --> 00:39:30,937 این حرف خودش نبود؟ 379 00:39:31,021 --> 00:39:33,937 "اون گفت "من پشت جان اسنو خواهم بود 380 00:39:35,479 --> 00:39:36,812 پادشاه شمالی 381 00:39:37,937 --> 00:39:39,687 بهت گفتم به هم‌پیمان نیاز داریم 382 00:39:39,770 --> 00:39:43,021 بهم نگفتی قراره تاج پادشاهیت رو رها کنی 383 00:39:43,104 --> 00:39:45,229 من هیچ‌وقت تاج پادشاهی نمی‌خواستم 384 00:39:45,313 --> 00:39:48,062 من فقط می‌خواستم از شمال محافظت کنم 385 00:39:48,146 --> 00:39:50,896 من با خودم دوتا ارتش به خونه آوردم، دوتا اژدها 386 00:39:50,979 --> 00:39:52,645 و یه ملکه‌ی تارگریانی 387 00:39:52,729 --> 00:39:54,104 تو فکر می‌کنی 388 00:39:54,188 --> 00:39:56,396 می‌تونی بدون اون ارتش مردگان رو شکست بدی؟ 389 00:39:56,479 --> 00:39:59,438 من باهاشون جنگیدم، سانسا. دوبار 390 00:39:59,520 --> 00:40:01,729 اگه دلت می‌خواد نگران این باشی ،که کی چه لقبی داره 391 00:40:01,812 --> 00:40:04,271 الان دارم می‌گم که اهمیتی نداره 392 00:40:04,354 --> 00:40:07,021 ،بدون اون ما کوچک‌ترین شانسی نداریم 393 00:40:15,937 --> 00:40:18,520 تو اصلاً ته دلت یه ذره هم به من ایمان داری؟ 394 00:40:20,104 --> 00:40:21,396 می‌دونی که دارم 395 00:40:25,854 --> 00:40:27,479 اون ملکه‌ی خوبی می‌شه 396 00:40:28,562 --> 00:40:29,645 واسه هممون 397 00:40:31,313 --> 00:40:32,812 اون مثل پدرش نیست 398 00:40:39,354 --> 00:40:41,021 نه، خیلی خوشگل‌تره 399 00:40:46,520 --> 00:40:48,979 تو زانو زدی تا شمال رو نجات بدی 400 00:40:49,062 --> 00:40:50,562 یا به‌خاطر اینکه عاشقشی؟ 401 00:41:14,562 --> 00:41:15,854 !اوه 402 00:41:19,271 --> 00:41:20,520 پس تو اون مردی؟ 403 00:41:20,604 --> 00:41:22,062 ...آم 404 00:41:22,146 --> 00:41:24,188 کدوم مرد، سرورم؟ 405 00:41:24,271 --> 00:41:27,520 مردی که سِر جوراه رو نجات داد، اونم وقتی هیچ‌کس دیگه‌ای نتونست 406 00:41:27,604 --> 00:41:29,770 ،اونا می‌تونستن فقط نکردن 407 00:41:31,104 --> 00:41:33,021 وقتی تخت پادشاهیم رو می‌گیرم 408 00:41:33,104 --> 00:41:34,854 باید یه‌سری تغییرات توی سیتادل بدم 409 00:41:34,937 --> 00:41:37,520 یه خدمت عالی، سزاش یه پاداش عالیه 410 00:41:37,604 --> 00:41:40,271 اوه، افتخار منه که بهتون خدمت کنم سرورم 411 00:41:40,354 --> 00:41:43,396 خب، حتماً یه چیزی باید باشه که بتونم بهت بدم 412 00:41:44,770 --> 00:41:47,520 ،اگه خیلی براتون زحمت نیست 413 00:41:47,604 --> 00:41:50,021 می‌تونم تقاضای عفو کنم 414 00:41:50,104 --> 00:41:51,354 از چه جرمی؟ 415 00:41:51,438 --> 00:41:52,604 ...آم 416 00:41:52,687 --> 00:41:55,438 من چندتا کتاب از سیتادل قرض گرفتم 417 00:41:57,812 --> 00:41:59,854 و همین‌طور یه شمشیر 418 00:41:59,937 --> 00:42:02,396 از سیتادل؟ - .از خانواده‌ام - 419 00:42:03,937 --> 00:42:05,812 نسل‌ها توی خاندان تارلی بوده 420 00:42:05,896 --> 00:42:08,979 درهرصورت آخرش هم مال من نمی‌شد 421 00:42:09,062 --> 00:42:12,021 ولی پدرم فکرهای دیگه‌ای داشت 422 00:42:14,396 --> 00:42:15,770 رندل تارلی رو که نمی‌گی؟ 423 00:42:17,729 --> 00:42:19,146 میشناسیدش؟ 424 00:42:23,021 --> 00:42:25,729 من بهش پیشنهاد دادم اگه زانو بزنه می‌تونه سرزمین‌هاش 425 00:42:25,812 --> 00:42:26,896 و لقبش رو نگه دار 426 00:42:29,979 --> 00:42:31,104 قبول نکرد 427 00:42:40,812 --> 00:42:42,146 ...خب 428 00:42:44,313 --> 00:42:46,229 ،حداقل حالا که برادرم دوباره لرد شده 429 00:42:46,313 --> 00:42:47,979 اجازه دارم دوباره به خونه برگردم 430 00:42:52,021 --> 00:42:54,479 برادرت در کنار پدرت ایستاد 431 00:43:08,896 --> 00:43:10,021 همم 432 00:43:11,520 --> 00:43:13,438 ممنونم، سرورم 433 00:43:13,520 --> 00:43:14,937 به‌خاطر اینکه بهم گفتین 434 00:43:15,021 --> 00:43:16,770 ...و مـ 435 00:43:16,854 --> 00:43:19,396 اجازه هست...؟ - البته - 436 00:44:02,188 --> 00:44:04,062 این بیرون چی‌کار می‌کنی؟ 437 00:44:05,271 --> 00:44:07,562 منتظر یه دوست قدیمی‌ام 438 00:44:08,896 --> 00:44:10,979 وقتشه حقیقت رو به جان بگیم 439 00:44:12,021 --> 00:44:14,021 نه، نه 440 00:44:14,104 --> 00:44:17,979 .تو برادرشی نباید تو بهش بگی؟ 441 00:44:18,062 --> 00:44:20,188 من برادرش نیستم 442 00:44:20,271 --> 00:44:22,562 اون بیشتر هرکسی به تو اعتماد داره 443 00:44:23,604 --> 00:44:25,604 الان وقتشه 444 00:45:00,687 --> 00:45:02,146 سم؟ 445 00:45:02,229 --> 00:45:06,021 معذرت می‌خوام، می‌دونم که نباید این پایین باشم 446 00:45:09,271 --> 00:45:11,645 از من قایم شده بودی؟ - معلومه که نه - 447 00:45:12,812 --> 00:45:14,896 توی وینترفل چی‌کار می‌کنی؟ 448 00:45:14,979 --> 00:45:17,645 یا تمام کتابای توی سیتادل رو قبلاً خوندی؟ 449 00:45:21,146 --> 00:45:22,854 چی شده؟ 450 00:45:22,937 --> 00:45:24,396 گیلی؟ اون حالش خوبه؟ 451 00:45:24,479 --> 00:45:26,313 خوبه - سم کوچولو چی؟ - 452 00:45:28,438 --> 00:45:29,438 نمی‌دونی؟ 453 00:45:30,812 --> 00:45:31,937 چیو؟ 454 00:45:33,354 --> 00:45:34,354 ...دنریس 455 00:45:35,520 --> 00:45:38,687 اون پدر و برادر من رو اعدام کرد 456 00:45:38,770 --> 00:45:40,354 اونا زندانی‌هاش بودن 457 00:45:44,313 --> 00:45:46,354 بهت نگفته 458 00:45:54,729 --> 00:45:56,021 خیلی متأسفم 459 00:45:59,520 --> 00:46:01,229 باید این جنگ رو تمومش کنیم 460 00:46:02,979 --> 00:46:04,562 تو بودی این‌کار رو می‌کردی؟ 461 00:46:06,645 --> 00:46:08,604 خب، من مردانی که ازم نافرمانی کردن رو اعدام کردم 462 00:46:08,687 --> 00:46:10,396 بعضی‌ها رو هم زنده گذاشتی 463 00:46:10,479 --> 00:46:13,062 هزاران وحشی وقتی که قبول نکردن زانو بزنن 464 00:46:13,146 --> 00:46:14,604 من پادشاه نبودم 465 00:46:16,979 --> 00:46:18,021 ولی تو بودی 466 00:46:19,729 --> 00:46:21,062 همیشه بودی 467 00:46:23,021 --> 00:46:24,729 من تاجم رو زمین گذاشتم، سم 468 00:46:25,520 --> 00:46:26,520 زانو زدم 469 00:46:26,604 --> 00:46:28,146 من دیگه پادشاه شمالی نیستم 470 00:46:28,229 --> 00:46:29,872 من درباره‌ی پادشاه شمالی حرف نمی‌زنم 471 00:46:29,896 --> 00:46:33,146 دارم درمورد پادشاه هفت اقلیم لعنتی حرف می‌زنم 472 00:46:40,729 --> 00:46:42,438 من و برن فهمیدیم 473 00:46:42,520 --> 00:46:45,354 .من خاطرات یه سپتون اعظم رو داشتم ...من و برن 474 00:46:46,479 --> 00:46:47,812 هرچیزی که برن داره 475 00:46:47,896 --> 00:46:49,854 چی داری می‌گی؟ 476 00:46:52,979 --> 00:46:54,021 ...مادر تو 477 00:46:55,188 --> 00:46:56,520 لیانا استارک بود 478 00:46:58,104 --> 00:46:59,438 ...و پدرت 479 00:47:00,729 --> 00:47:02,687 پدر واقعیت 480 00:47:02,770 --> 00:47:04,438 رِیگار تارگرین بوده 481 00:47:06,604 --> 00:47:09,229 تو هیچ‌وقت یه حرومزاده نبودی 482 00:47:09,313 --> 00:47:13,062 تو وارث واقعی اِیگان تارگرین برای تخت آهنین هستی 483 00:47:17,313 --> 00:47:20,104 ،متأسفم می‌دونم هضم کردنش خیلی سخته 484 00:47:29,313 --> 00:47:32,645 پدر من باشرافت‌ترین مردی بود که به عمرم دیدم 485 00:47:36,188 --> 00:47:38,271 داری می‌گی اون تمام عمرم بهم دروغ گفت 486 00:47:38,354 --> 00:47:39,479 نه 487 00:47:40,479 --> 00:47:43,979 ...پدرت خب، ند استارک 488 00:47:44,062 --> 00:47:47,438 به مادرت قول داد که همیشه ازت محافظت می‌کنه 489 00:47:47,520 --> 00:47:50,313 و همین‌کار رو کرد. رابرت اگه تو رو می‌شناخت، قطعاً می‌کُشتت 490 00:47:52,313 --> 00:47:53,812 تو پادشاه واقعی هستی 491 00:47:54,979 --> 00:47:56,854 ،ایگان تارگرین ،ششمین پادشاه از نام او 492 00:47:56,937 --> 00:47:58,937 ،محافظ قلمرو همه‌ش 493 00:48:13,479 --> 00:48:16,438 دنریس ملکه‌ی ماست - نباید باشه - 494 00:48:18,354 --> 00:48:20,354 این خیانته - این حقیقته - 495 00:48:22,104 --> 00:48:24,687 تو تاجت رو زمین گذاشتی تا مردمت رو نجات بدی 496 00:48:26,354 --> 00:48:28,021 اونم همین‌کار رو می‌کنه؟ 497 00:50:36,229 --> 00:50:37,896 !عقب وایسین، اون چشمای آبی داره 498 00:50:37,979 --> 00:50:39,604 !من همیشه چشمای آبی داشتم 499 00:50:49,645 --> 00:50:50,812 کسی رو پیدا کردی؟ 500 00:51:24,188 --> 00:51:26,354 همون پسره‌ی آمبر 501 00:51:26,438 --> 00:51:27,562 این یه پیغامه 502 00:51:28,687 --> 00:51:30,271 از پادشاه شب 503 00:51:30,354 --> 00:51:34,021 .ارتش اون بین ما و وینترفل قرار داره ما پیاده‌ایم 504 00:51:34,104 --> 00:51:35,937 ما از قلعه‌ی سیاه اومدیم 505 00:51:36,021 --> 00:51:38,271 می‌تونیم اسب‌ها رو دوبرابر کنیم 506 00:51:38,354 --> 00:51:42,271 ،اگه اسب‌ها دومم بیارن قبل از مردگان می‌رسیم اونجا 507 00:51:42,354 --> 00:51:43,479 فقط باید امیدوار باشیم 508 00:51:43,562 --> 00:51:45,271 پادشاه شب اول نیاد 509 00:52:36,937 --> 00:52:39,479 !به حرکت ادامه بدین !مستقیم 510 00:52:41,354 --> 00:52:44,271 !باهم باشید !عقب نمونید 510 00:53:35,054 --> 00:53:44,271 :ترجمه و زیرنویس {\fnAndalus\fs30\b1\c&HFFFFFF&\3c&H000000&\4c&H09ACFF&}عــــمـاد و مـــهـرزاد {\fs20\c&HHE73C01&\3c&HFFFFFF&}@emadzi {\fs20\c&HHE73C01&\3c&HFFFFFF&}@mehrzad_jfr 510 00:53:45,054 --> 00:53:54,271 مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم NightMovie.Co 511 00:54:59,396 --> 00:55:01,289 ،وقتی من بچه بودم ...برادرم برام موقع خواب 512 00:55:01,313 --> 00:55:04,770 یه داستانی تعریف می‌کرد، درمورد مردی که پدرمونو کشت 513 00:55:06,104 --> 00:55:08,562 درمورد تمام کارهایی که می‌تونستیم با اون مرد بکنیم 13 00:55:09,104 --> 00:55:10,562 آنچه خواهید دید‫...‬ 514 00:55:11,229 --> 00:55:12,812 تو اصلاً نباید به سرسی اعتماد می‌کردی 515 00:55:12,896 --> 00:55:14,396 تو هم هیچ‌وقت نباید بکنی 516 00:55:15,687 --> 00:55:16,854 ...مرگ 517 00:55:17,438 --> 00:55:20,812 ،چهره‌های زیادی داره دوست دارم این یکی رو ببینم 518 00:55:22,188 --> 00:55:23,271 چقدر زمان داریم؟ 519 00:55:28,104 --> 00:55:30,104 قبل از اینکه فردا خورشید طلوع کنه 520 00:55:46,770 --> 00:55:50,313 از جلال و شکوهِ ،رسیدن دنی 521 00:55:50,396 --> 00:55:52,687 به‌نظر یه جای طبیعی برای شروع کردن فصل بود 522 00:55:52,770 --> 00:55:54,770 اون رسیدن راهی بود برای نشون دادن 523 00:55:54,854 --> 00:55:57,520 چیزی که برای دنی و برای جان در خطر بود 524 00:55:57,729 --> 00:55:59,854 به عقب، به همون اول که نگاه می‌کنم 525 00:55:59,937 --> 00:56:01,562 و می‌بینم که مِیسی ،اون موقع که خیلی کوچیک بود 526 00:56:01,645 --> 00:56:04,604 و کلاهخود سربازهای استارک ،روی سرش بود 527 00:56:04,687 --> 00:56:06,313 و اون درست شبیه این بچه‌ست 528 00:56:06,520 --> 00:56:09,812 ،و الان اون یه زن بالغه و اونجاست و داره تماشا می‌کنه 529 00:56:09,896 --> 00:56:11,396 اما این‌بار کنار می‌ره 530 00:56:11,479 --> 00:56:12,746 و اجازه می‌ده یه بچه‌ی کوچیک بیاد و تماشا کنه 531 00:56:12,770 --> 00:56:14,687 چون یادشه چقدر هیجان‌انگیز بود 532 00:56:16,354 --> 00:56:18,729 ،یه اتفاق کاملاً جدیده و به‌جای رابرت 533 00:56:18,812 --> 00:56:20,313 که با ملکه سرسی و 534 00:56:20,396 --> 00:56:22,313 جیمی لنیستر و ،سگ شکاری برسه 535 00:56:22,396 --> 00:56:24,854 دنریس با جان اسنو میاد 536 00:56:26,229 --> 00:56:27,271 فکر نمی‌کنم شمال 537 00:56:27,354 --> 00:56:28,954 خوشایندترین جا برای غریبه‌ها باشه 538 00:56:29,062 --> 00:56:32,520 دنی آدم باهوشیه. این ...بی‌اعتمادی رو احساس می‌کنه و 539 00:56:32,812 --> 00:56:34,562 ،بهترین استفاده رو از یه وضعیت بد می‌کنه 540 00:56:34,645 --> 00:56:36,896 اما به این معنی نیست که ازش خوشش میاد یا خوشحاله 541 00:56:36,979 --> 00:56:40,645 ،وقتی داری یه کار خوب برای مردم می‌کنی 542 00:56:40,729 --> 00:56:44,438 و با چیزی روبرو می‌شی که وقتی سانسا اونو توی 543 00:56:44,520 --> 00:56:45,705 ،محوطه ببینه بهش واکنش می‌ده 544 00:56:45,729 --> 00:56:47,812 قابل درکه که ناراحت بشه 545 00:56:49,479 --> 00:56:53,271 ما تقریباً همیشه قبلاً درکنار این 546 00:56:53,354 --> 00:56:55,354 شخصیت‌ها بودیم، اگرچه که خیلی سال‌ها گذشته 547 00:56:55,438 --> 00:56:57,604 اینکه اونا برای اولین بار دارن 548 00:56:57,687 --> 00:56:58,729 به هم می‌رسن 549 00:56:58,937 --> 00:57:01,438 بیشتر از اونی که برای ما مهم باشه، برای اونا مهمه 550 00:57:01,645 --> 00:57:03,021 ...بانوی وینترفل 551 00:57:04,812 --> 00:57:06,146 علاقه‌ی خاصی بهش داره 552 00:57:06,854 --> 00:57:08,313 ...همین‌طور دست ملکه 553 00:57:09,854 --> 00:57:11,687 گمون کنم بستگی داره ملکه کی باشه 554 00:57:11,854 --> 00:57:13,937 فکر کنم اگه قرار بود تیریون تنهایی 555 00:57:14,021 --> 00:57:15,937 ،به وینترفل بیاد پذیرایی کاملاً متفاوتی 556 00:57:16,021 --> 00:57:18,687 از جانب سانسا نصبش می‌شد تا اینکه بخواد 557 00:57:18,896 --> 00:57:22,438 به‌عنوان دست ملکه، دنریس تارگرین بیاد 558 00:57:22,520 --> 00:57:24,979 یه‌سری اتفاقات خاص هم هست ،که توی اون صحنه اتفاق می‌افته 559 00:57:25,062 --> 00:57:26,812 که تیریون به همه گفته 560 00:57:26,896 --> 00:57:29,229 لنیسترها دارن میان که ،به این هدف ملحق بشن 561 00:57:29,313 --> 00:57:31,271 و برای همین خیلی جذابه که این فرد 562 00:57:31,354 --> 00:57:32,979 که فکر می‌کرد خیلی باهوشه، بخواد 563 00:57:33,062 --> 00:57:35,854 حرف سرسی رو درمورد چنین چیزی باور کنه 564 00:57:35,937 --> 00:57:38,354 قبلاً فکر می‌کردم تو باهوش‌ترین مرد زنده هستی 565 00:57:41,854 --> 00:57:43,854 چطوری از فرورفتن یه خنجر به قلبت زنده موندی؟ 566 00:57:44,479 --> 00:57:45,479 زنده نموندم 567 00:57:45,645 --> 00:57:46,979 جان اسنو و آریا 568 00:57:47,062 --> 00:57:49,479 دوتا از مهم‌ترین شخصیت‌های ،توی این داستان هستن 569 00:57:49,562 --> 00:57:51,812 و عمیقاً همدیگه رو دوست دارن 570 00:57:52,146 --> 00:57:53,645 آریا وقتی بچه بود، تنها کسی بود که با جان 571 00:57:53,729 --> 00:57:56,438 مثل یکی از اعضای واقعی خانواده رفتار می‌کرد 572 00:57:56,520 --> 00:57:58,038 و جان هم تنها کسی بود که با آریا 573 00:57:58,062 --> 00:58:00,396 وقتی بچه بود، با احترامی که نیاز داشت باهاش رفتار می‌کرد 574 00:58:00,645 --> 00:58:02,146 ...جان این ارتش عظیم 575 00:58:02,729 --> 00:58:05,354 از بیگانه‌ها رو به خونه‌شون دعوت کرد 576 00:58:05,438 --> 00:58:08,687 و آریا هم درک می‌کنه که اون چرا این‌کار رو کرد 577 00:58:08,770 --> 00:58:10,229 ولی آریا، طرف سانسا هست 578 00:58:10,313 --> 00:58:11,396 تو داری ازش دفاع می‌کنی 579 00:58:12,645 --> 00:58:14,062 دارم از خانواده‌مون دفاع می‌کنم 580 00:58:15,979 --> 00:58:16,979 اونم همین‌طور 581 00:58:17,021 --> 00:58:18,645 منم از خانواده‌ی اون هستم 582 00:58:21,354 --> 00:58:22,354 اینو یادت نره 583 00:58:22,604 --> 00:58:24,080 وقتی پای استارک‌ها میاد وسط 584 00:58:24,104 --> 00:58:25,313 خون غلیظ‌تر از آبه 585 00:58:27,104 --> 00:58:28,104 سوار شو 586 00:58:28,313 --> 00:58:30,271 من نمی‌دونم چطوری باید یه اژدها رو هدایت کنم 587 00:58:30,979 --> 00:58:32,979 هیچ‌کس نمی‌دونه تا زمانی که سوار یه اژدها بشه 588 00:58:33,438 --> 00:58:35,354 هیچ‌کس غیر از دنی تا حالا سوار اژدها نشده 589 00:58:35,438 --> 00:58:37,104 ،فقط تارگرین‌ها می‌تونن سوار اژدها بشن 590 00:58:37,188 --> 00:58:39,104 و این باید یه نشونه برای جان باشه 591 00:58:39,188 --> 00:58:41,062 ،جان همیشه توی یادگیری سریع‌ترین نیست 592 00:58:41,146 --> 00:58:42,354 ولی بالاخره انجامش می‌ده 593 00:58:42,438 --> 00:58:46,354 ما می‌خواستیم یه جوری رابطه‌شون رو دوباره محکم کنیم 594 00:58:46,438 --> 00:58:48,770 به‌نظر مهم می‌اومد که ،اژدها رو هم دخیل کنیم 595 00:58:48,854 --> 00:58:51,313 چون اژدهایان نقش مهمی رو بازی می‌کنن 596 00:58:51,645 --> 00:58:53,354 این مسئله‌ی مهمیه براش وقتی ببینه 597 00:58:53,562 --> 00:58:55,313 ،یه‌جور ارتباطی خاصی باهاش دارن 598 00:58:55,396 --> 00:58:57,062 اونا بهش اجازه می‌دن که دوروبرشون باشه 599 00:58:57,146 --> 00:58:58,645 و وقتی با اون پرواز کنه 600 00:58:58,729 --> 00:59:01,062 و بهش نشون بده وقتی که ،بچه بود کجا شکار می‌کرد 601 00:59:01,146 --> 00:59:03,479 فکر کنم بیشتر عاشقش می‌شه 602 00:59:03,770 --> 00:59:06,021 ،دیدن جان و دنی باهم سوار بر اژدها 603 00:59:06,313 --> 00:59:09,562 ،لحظه‌ی خاص دنی و جان هست اما نشون‌دهنده‌ی این هم هست 604 00:59:09,645 --> 00:59:14,812 که این موجودات جان اسنو رو به‌عنوان یکی از سوارهاشون قبول می‌کنن 605 00:59:14,979 --> 00:59:16,104 نترس 606 00:59:20,979 --> 00:59:21,896 ،یکی از چالش‌ها 607 00:59:21,979 --> 00:59:24,062 اما درعین‌حال یکی از جذاب‌ترین نکات 608 00:59:24,146 --> 00:59:26,104 ،درمورد این قسمت ،درباره‌ی این فصل جدید 609 00:59:26,188 --> 00:59:28,188 اینه که شخصیت‌هایی باهم روبرو بشن که اصلاً همدیگه رو نمی‌شناسن 610 00:59:28,354 --> 00:59:29,354 سم مدت خیلی زیادی 611 00:59:29,520 --> 00:59:31,372 یکی از مهم‌ترین شخصیت‌ها توی داستان بوده 612 00:59:31,396 --> 00:59:33,354 ،ولی هیچ‌وقت ملکه دنریس رو ندیده 613 00:59:33,562 --> 00:59:35,687 ولی با این‌حال از طرق مختلفی باهم درارتباط بودن 614 00:59:35,937 --> 00:59:37,080 شخصیت بدیهی، که ما اونو از 615 00:59:37,104 --> 00:59:38,854 ،ابتدای این صحنه دیدیم جوراه هست 616 00:59:38,937 --> 00:59:42,021 سم اونو نجات داد، بنابراین جوراه دِین بزرگی به گردنش داره 617 00:59:42,271 --> 00:59:44,937 چیزی که اونا تا اواسط این صحنه اصلاً نمی‌فهمن 618 00:59:45,021 --> 00:59:47,313 اینه که اونا یه ارتباط وحشتناک دیگه هم دارن 619 00:59:47,396 --> 00:59:49,479 تمام این چیزهایی که شما درمورد 620 00:59:49,562 --> 00:59:50,854 اون شخصیت‌ها می‌دونی 621 00:59:51,188 --> 00:59:52,687 چیزهاییه که شخصیت‌های دیگه نمی‌دونن 622 00:59:52,770 --> 00:59:54,896 و بعضی از اونا خیلی مهم هستن 623 00:59:54,979 --> 00:59:58,188 دنی پدر و برادر سمی رو کُشت 624 00:59:58,479 --> 01:00:00,104 این واقعاً برای سم چیز پیچیده‌ایه 625 01:00:00,188 --> 01:00:03,229 چون اون واقعاً رابطه‌ی پر التهابی با پدرش داشت 626 01:00:03,313 --> 01:00:05,687 با این‌وجود برادر بزرگ‌تر سم ،آدم بدی نبوده 627 01:00:05,770 --> 01:00:08,812 ،و تقریباً درواقع خیلی شجاعانه در کنار پدرش ایستاد و مرد 628 01:00:09,188 --> 01:00:11,479 جان بردلی کارش عالی بود 629 01:00:11,770 --> 01:00:14,645 تفاوت بین اینکه چطوری خبر مرگ پدرش رو 630 01:00:14,729 --> 01:00:16,645 قبول می‌کنه 631 01:00:16,854 --> 01:00:18,979 و اینکه خبر مرگ برادرش رو ،چطور قبول می‌کنه 632 01:00:19,062 --> 01:00:20,937 یه چیز بسیار ظریفه که اون 633 01:00:21,021 --> 01:00:22,396 با چندتا کلمه‌ی کوتاه انجامش می‌ده 634 01:00:24,021 --> 01:00:26,396 مثل این می‌مونه که می‌تونه به روش‌های 635 01:00:26,562 --> 01:00:27,854 ،خیلی زیادی این موضوع رو بفهمه 636 01:00:27,937 --> 01:00:30,896 اما به‌نظر شروعی بی‌تأثیرو راهی معمولی 637 01:00:30,979 --> 01:00:32,854 برای لحظه‌ی بعده 638 01:00:34,229 --> 01:00:35,354 ...دنریس 639 01:00:36,479 --> 01:00:38,396 او پدر و برادر من رو اعدام کرد 640 01:00:39,062 --> 01:00:40,812 من مردانی که ازم نافرمانی کردن رو کشتم 641 01:00:40,896 --> 01:00:42,313 تو افرادی رو هم زنده گذاشتی 642 01:00:43,062 --> 01:00:45,104 هزاران وحشی وقتی که قبول نکردن زانو بزنن 643 01:00:45,479 --> 01:00:47,645 من پادشاه نبودم - ولی تو بودی - 644 01:00:47,937 --> 01:00:51,229 ،اینکه پدر و مادر واقعی جان واقعاً پدر و مادر واقعی جان هستن 645 01:00:51,313 --> 01:00:53,729 ،در این لحظه برای ما خبر تازه‌ای نیست ولی چیزی که نمی‌دونیم 646 01:00:53,812 --> 01:00:56,854 اینه که جان چطوری قراره این مسئله رو قبول کنه 647 01:00:56,937 --> 01:00:58,520 این انفجار چطوری اتفاق می‌افته؟ 648 01:00:58,812 --> 01:01:00,330 ،سم از برادرهای نگهبانان شب 649 01:01:00,354 --> 01:01:03,729 با جان، بیشتر از برن و جان، باهم برادر بودن 650 01:01:03,812 --> 01:01:04,937 اون می‌دونه این مسئله جان رو اذیت می‌کنه 651 01:01:05,021 --> 01:01:07,520 و تمام دنیاش رو از هم می‌پاشه 652 01:01:07,604 --> 01:01:08,997 ،تمام چیزی که اونا می‌دونن ارتش مردگان 653 01:01:09,021 --> 01:01:10,061 ،می‌تونه روز بعد حمله کنه 654 01:01:10,104 --> 01:01:12,604 و یه نفر باید قبل اون اینو به جان بگه 655 01:01:13,396 --> 01:01:14,746 به اون چیزی گفته شده 656 01:01:14,770 --> 01:01:18,770 که اون هم می‌دونه حقیقت داره و هم نمی‌تونه قبولش کنه 657 01:01:19,146 --> 01:01:21,770 بنابراین سعی می‌کنه چیزهایی رو جلوش بندازه 658 01:01:21,854 --> 01:01:23,645 که مانع روبرو شدنش باهاش بشه 659 01:01:23,729 --> 01:01:25,438 حقیقت... حقیقت چیزی که بهش گفته شده 660 01:01:25,520 --> 01:01:26,913 چیزی که اینجا جلوش می‌اندازه 661 01:01:26,937 --> 01:01:30,562 اینه که تمام اینا به این معناست که پدرش در تمام عمرش 662 01:01:30,937 --> 01:01:32,313 داشته بهش دروغ می‌گفته 663 01:01:32,770 --> 01:01:34,562 تو هیچ‌وقت یه حرومزاده نبودی 664 01:01:34,645 --> 01:01:36,188 تو وارث واقعی تخت آهنین هستی 665 01:01:36,271 --> 01:01:38,479 حقیقتی که سموِل به جان می‌گه 666 01:01:38,562 --> 01:01:41,021 احتمالا آشوب برانگیزترین چیزیه که 667 01:01:41,104 --> 01:01:43,562 در کل دنیای این سریال وجود داره 668 01:01:43,854 --> 01:01:47,104 ما انتخاب کردیم که همه‌چی رو توی صورت جان بازی بدیم 669 01:01:47,188 --> 01:01:49,645 چون درسته که جان بردلی داره کار بزرگی می‌کنه 670 01:01:49,729 --> 01:01:50,849 ،و فقط داره این اطلاعات رو می‌ده 671 01:01:51,104 --> 01:01:53,304 اون فقط داره اطلاعاتی رو می‌ده که ما خودمون می‌دونیم 672 01:01:53,479 --> 01:01:55,604 دنریس ملکه‌ی ماست - نباید باشه - 673 01:01:58,313 --> 01:02:00,146 این خیانته - این حقیقته -