1 00:00:05,885 --> 00:00:09,908 Drama مترجم : آرین 2 00:00:09,909 --> 00:00:14,009 کانال تلگرام t.me/ariandrama 3 00:02:07,136 --> 00:02:09,838 ...علیاحضرت، میخوام بگم که 4 00:02:09,839 --> 00:02:11,873 حرف نزن 5 00:02:13,709 --> 00:02:15,744 از کجا مطمئن بشم واقعا اونی که ادعا میکنی هستی؟ 6 00:02:15,745 --> 00:02:18,580 ای کاش جور دیگه‌ای بود 7 00:02:18,581 --> 00:02:21,383 ،اگه تو تیریون لنیستر باشی چرا برای تلافی کارهایی که خاندانت 8 00:02:21,384 --> 00:02:23,718 در حق خاندان من کرد، نکشمت؟ 9 00:02:23,719 --> 00:02:26,455 میخوای انتقام لنیسترها رو بگیری؟ 10 00:02:26,456 --> 00:02:28,824 ،روزی که به دنیا اومدم 11 00:02:28,825 --> 00:02:30,692 مادرم، "جوانا لنیستر" رو کشتم 12 00:02:30,693 --> 00:02:34,262 پدرم، تایوین لنیستر رو هم با یه کمان به قتل رسوندم 13 00:02:34,263 --> 00:02:36,932 من بهترین لنیستر کُش این دوره زمونه‌ام 14 00:02:36,933 --> 00:02:39,100 پس به خاطر اینکه اعضای خانواده‌ی خودت رو 15 00:02:39,101 --> 00:02:41,436 به قتل رسوندی، باید تو رو به خدمتم قبول کنم؟ 16 00:02:42,572 --> 00:02:45,140 به خدمتت؟ 17 00:02:45,141 --> 00:02:48,109 علیاحضرت، ما تازه همین الان باهم آشنا شدیم 18 00:02:48,110 --> 00:02:50,512 برای اینکه ببینم لیاقت خدمات من رو دارین یا نه، خیلی زوده 19 00:02:50,513 --> 00:02:53,348 ،اگه ترجیح میدی به زمین‌های مبارزه برگردی 20 00:02:53,349 --> 00:02:55,684 فقط کافیه به زبون بیاریش 21 00:02:57,720 --> 00:03:00,288 وقتی هنوز نوجوون بودم، داستانی رو شنیدم 22 00:03:00,289 --> 00:03:03,792 راجع به کودکی که در بدترین زمانه‌ی ممکن در تاریخ به دنیا اومده 23 00:03:03,793 --> 00:03:05,827 ،نه ثروتی داشت، نه ملکی، نه ارتشی 24 00:03:05,828 --> 00:03:09,264 فقط یه نام خانوادگی و چندتا حامی محدود 25 00:03:09,265 --> 00:03:12,801 که اکثرشون هم دنبال سوءاستفاده از نام خانوادگی این بچه بودن 26 00:03:12,802 --> 00:03:15,403 ،برای همین زنده نگهش داشتن ،از جایی به جای دیگه منتقلش می‌کردن 27 00:03:15,404 --> 00:03:18,607 حتی بعضی مواقع فقط چند ساعت قبل اینکه آدمکش‌ها به سراغش برن 28 00:03:18,608 --> 00:03:21,977 بالاخره به رهبر یه قبیله‌ی وحشی در اون سر دنیا فروخته شد 29 00:03:21,978 --> 00:03:24,212 و انگار که داستانش دیگه به سر رسیده بود 30 00:03:24,213 --> 00:03:26,248 ،ولی چند سال بعد 31 00:03:26,249 --> 00:03:28,617 مطلع‌ترین آدمی که می‌شناختم 32 00:03:28,618 --> 00:03:31,486 بهم گفت که این دختری که نه ثروتی داشت، نه ملکی و نه ارتشی 33 00:03:31,487 --> 00:03:34,723 یه جورایی هر سه تای اینا رو در یه مدت زمان کوتاه به دست آورده 34 00:03:34,724 --> 00:03:36,758 بعلاوه‌ی سه تا اژدها 35 00:03:36,759 --> 00:03:38,827 ،برای همین به خودش گفت که این دختر 36 00:03:38,828 --> 00:03:41,830 بهترین و آخرین شانس برای ساختن دنیایی بهتره 37 00:03:43,165 --> 00:03:45,901 برای همین گفتم حداقل یه ملاقات باهات باید ارزشش رو داشته باشه 38 00:03:45,902 --> 00:03:47,402 و چرا ملاقات تو باید برای من ارزش داشته باشه؟ 39 00:03:47,403 --> 00:03:49,237 چرا باید وقتم رو صرف گوش کردن به حرفات بکنم؟ 40 00:03:49,238 --> 00:03:52,374 چون تنهایی نمیتونی یه دنیای بهتر بسازی 41 00:03:52,375 --> 00:03:55,810 هیچکسی رو نداری که با سرزمینی که میخوای بهش فرمانروایی کنی، آشنا باشه 42 00:03:55,811 --> 00:03:59,146 با نقاط ضعف و قوت خاندان‌هایی که یا بهت ملحق میشن یا باهات مخالفت میکنن، آشنایی نداری 43 00:03:59,181 --> 00:04:02,217 ولی یه ارتش خیلی بزرگ 44 00:04:02,218 --> 00:04:03,818 و سه تا اژدهای خیلی بزرگ دارم 45 00:04:03,819 --> 00:04:07,422 قتل و سیاست همیشه یکسان نیستن 46 00:04:07,423 --> 00:04:09,391 ،وقتی معاون پادشاه بودم 47 00:04:09,392 --> 00:04:12,060 ،با توجه به اینی که پادشاهم شکنجه‌ کردن حیوون ها رو 48 00:04:12,061 --> 00:04:14,462 ،به رهبری مردمش ترجیح میداد خوب از پس کارم بر اومدم 49 00:04:15,598 --> 00:04:17,499 ،اگه مشاور یه فرمانروای شایسته باشم 50 00:04:17,500 --> 00:04:19,801 حتی میتونم خیلی بهتر از قبل عمل کنم 51 00:04:19,802 --> 00:04:22,203 البته اگه یه فرمانروای شایسته باشی 52 00:04:22,204 --> 00:04:24,572 پس میخوای مشاورم بشی؟ 53 00:04:26,609 --> 00:04:28,810 بسیارخب 54 00:04:30,112 --> 00:04:31,746 به نظرت باید با اون چکار کنم؟ 55 00:04:33,382 --> 00:04:37,118 قسم خورده بودم که اگه برگرده، می‌کشمش 56 00:04:37,119 --> 00:04:39,120 میدونم 57 00:04:42,458 --> 00:04:46,494 چرا مردم باید به ملکه‌ای که نمیتونه سر حرفش بایسته، اعتماد کنن؟ 58 00:04:49,465 --> 00:04:52,233 ،سر جوراه از موقعی که خبرچینیت رو میکرد 59 00:04:52,234 --> 00:04:55,337 خیلی تغییر کرده 60 00:04:55,338 --> 00:04:57,472 یادم نمیاد تا حالا کسی رو دیده باشم که 61 00:04:57,473 --> 00:04:59,808 به اندازه اون، خودش رو وقف یه هدف کرده باشه 62 00:04:59,809 --> 00:05:02,911 میگه حاضره برات آدم بکشه و به خاطرت جون خودش رو از دست بده 63 00:05:02,912 --> 00:05:05,714 و تا الان چیزی ندیدم که ضد حرفاش باشه 64 00:05:09,552 --> 00:05:11,786 ولی بااینحال بهت خیانت کرد 65 00:05:24,166 --> 00:05:26,835 فرصت این رو داشت که به خیانتش اعتراف کنه؟ 66 00:05:26,836 --> 00:05:29,104 آره 67 00:05:29,105 --> 00:05:31,206 خیلی هم زیاد 68 00:05:31,207 --> 00:05:33,842 و آیا اینکارو کرد؟ 69 00:05:33,843 --> 00:05:38,313 نه تا زمانی که مجبور شد 70 00:05:42,918 --> 00:05:44,886 اون تو رو عبادت میکنه 71 00:05:44,887 --> 00:05:47,722 فکر کنم حتی عاشقت باشه 72 00:05:47,723 --> 00:05:50,058 ولی نخواست حقیقت رو باهات در میون بذاره 73 00:05:50,059 --> 00:05:51,626 درسته که حقیقت تلخی بود 74 00:05:51,627 --> 00:05:54,095 ولی برای تو اهمیت زیادی داشت 75 00:05:54,096 --> 00:05:57,332 فکر نمیکرد به اندازه کافی برای بخشیدنش، باهوش باشی 76 00:05:58,367 --> 00:06:00,368 پس باید بکشمش؟ 77 00:06:01,570 --> 00:06:03,672 ،فرمانروایی که پیروهاش رو بکشه 78 00:06:03,673 --> 00:06:06,408 بقیه‌ی پیروهاش رو هم از دست میده 79 00:06:06,409 --> 00:06:08,610 ،و برای اینکه بتونی در وستروس فرمانروایی بکنی 80 00:06:08,611 --> 00:06:12,547 نیاز به پیرو های خیلی زیادی داری 81 00:06:14,083 --> 00:06:17,452 ولی اون نباید در کنارت باشه 82 00:06:22,725 --> 00:06:25,160 سر جوراه رو از شهر خارج کنید 83 00:07:36,098 --> 00:07:37,832 اعتراف کن 84 00:07:37,833 --> 00:07:40,168 پسرم 85 00:07:41,704 --> 00:07:44,172 ...بذار باهاش صحبت کنـ 86 00:07:44,173 --> 00:07:45,473 اعتراف کن 87 00:07:45,474 --> 00:07:47,408 جدی گفتم 88 00:07:47,409 --> 00:07:51,279 ...صورتم آخرین چیزیه که 89 00:08:07,496 --> 00:08:11,299 اسم من "لانا"ـه و یتیم هستم 90 00:08:12,802 --> 00:08:14,769 وقتی هشت سالم بود، با پول گدایی کردنم 91 00:08:14,770 --> 00:08:16,805 تونستم یه سطل صدف خوراکی بخرم 92 00:08:16,806 --> 00:08:21,209 ،اون سطل رو فروختم و با پولش دو تا سطل صدف خریدم 93 00:08:23,078 --> 00:08:26,614 یه مدتی طول کشید ولی بالاخره تونستم پول‌هام رو به اندازه کافی جمع کنم 94 00:08:26,615 --> 00:08:28,750 و باهاش یه گاری صدف بخرم 95 00:08:28,751 --> 00:08:30,585 ،حالا هر روز صبح 96 00:08:30,586 --> 00:08:32,787 به سمت کانال‌ها میرم 97 00:08:34,723 --> 00:08:38,059 از کنار ماهی فروش‌ها و نونواها رد میشم 98 00:08:43,032 --> 00:08:44,732 معمولا "لارا" رو می‌بینم 99 00:08:44,733 --> 00:08:47,869 اولین مشتریم که در حال برگشتن به خونه‌اشه 100 00:08:49,205 --> 00:08:52,674 بعدش میرم سمت چپ ...و وارد کوچه‌ی "مونسینگر" میشم 101 00:08:55,044 --> 00:08:58,213 میرم سمت چپ و وارد کوچه‌ی "رگمن" میشم 102 00:08:58,214 --> 00:08:59,747 و اکثر صدف‌هام رو اونجا میفروشم 103 00:08:59,748 --> 00:09:02,016 لانا خیلی دختر جالبیه 104 00:09:02,017 --> 00:09:04,719 خیلی پرتلاشه 105 00:09:04,720 --> 00:09:07,455 خدمتکار خوبی برای "خدای چند چهره" میشه 106 00:09:07,456 --> 00:09:09,490 چطوری قراره بهش خدمت کنه؟ 107 00:09:09,491 --> 00:09:12,961 دیگه لازم نیست به سمت چپ بره و وارد کوچه‌ی رگمن بشه 108 00:09:12,962 --> 00:09:15,396 به جاش میره به سمت راست و وارد لنگرگاه رگمن میشه 109 00:09:15,397 --> 00:09:17,031 اونجا چیکار میکنه؟ 110 00:09:17,032 --> 00:09:19,067 خودش میبینه 111 00:09:19,068 --> 00:09:22,003 چی رو؟ 112 00:09:22,004 --> 00:09:24,606 یه مرد چطوری این رو به یه دختر توضیح بده؟ 113 00:09:24,607 --> 00:09:25,874 اگر میدونست قراره دختر چی اونجا ببینه 114 00:09:25,875 --> 00:09:28,376 دیگه لازم نبود اون رو بفرسته 115 00:09:28,377 --> 00:09:31,112 صدف و گوشت صدف 116 00:09:48,197 --> 00:09:51,366 صدف و گوشت صدف 117 00:09:59,308 --> 00:10:02,710 صدف و گوشت صدف 118 00:10:02,711 --> 00:10:05,813 صدف‌هات تازه‌ن؟ 119 00:10:05,814 --> 00:10:07,482 توی شهر بهترینن 120 00:10:07,483 --> 00:10:09,684 به یه پیرمرد که دروغ نمیگی، مگه نه؟ 121 00:10:24,566 --> 00:10:28,503 .خیلی خوبه چهار تا صدف با سرکه بهم بده 122 00:10:31,974 --> 00:10:33,708 این 18امین سفرمه 123 00:10:33,709 --> 00:10:36,377 از همه‌شون کاملا صحیح و سالم برگشتم 124 00:10:42,952 --> 00:10:44,419 نمیشه 125 00:10:44,420 --> 00:10:47,455 .خواهش میکنم من سه تا بچه دارم 126 00:10:47,456 --> 00:10:49,190 ...بدون من 127 00:10:49,191 --> 00:10:50,725 قبولش کنین دیگه 128 00:10:50,726 --> 00:10:52,527 من سه تا بچه دارم 129 00:10:52,528 --> 00:10:53,795 حالا اونا چکار کنن؟ 130 00:10:53,796 --> 00:10:55,563 بدون من هیچی ندارن 131 00:10:55,564 --> 00:10:57,131 !خواهش میکنم 132 00:10:57,132 --> 00:10:59,600 !خواهش میکنم! شما متوجه نیستین 133 00:10:59,601 --> 00:11:01,335 !خواهش میکنم 134 00:11:07,309 --> 00:11:09,343 اون یه قماربازه 135 00:11:10,746 --> 00:11:12,447 روی صحیح و سالم رسیدن 136 00:11:12,448 --> 00:11:15,717 کشتی ناخدا به مقصدش، شرط بندی میکنه 137 00:11:15,718 --> 00:11:18,152 برای ناخدا این یه قمار عجیبه 138 00:11:18,153 --> 00:11:20,888 تنها در صورتی برنده میشه، که جونش رو از دست بده 139 00:11:22,891 --> 00:11:26,027 پس چرا یه ناخدا باید روی همچین چیزی شرط‌بندی بکنه؟ 140 00:11:27,696 --> 00:11:30,531 دختر به مرد گفت که همه چیز رو دیده 141 00:11:33,035 --> 00:11:35,203 ،اگه ناخدا بمیره 142 00:11:35,204 --> 00:11:37,572 اون مرد لاغر به خانواده ناخدا کلی پول میده 143 00:11:39,875 --> 00:11:42,877 ولی شاید قمارباز شرطش رو ببازه 144 00:11:42,878 --> 00:11:45,146 و تصمیم بگیره نیازی نیست به کسی پولی بده 145 00:11:45,147 --> 00:11:47,515 ،از دست یه زن بینوا با بچه‌ی کوچیکش 146 00:11:47,516 --> 00:11:51,419 چه کاری مقابل یه همچین آدمی که نمیخواد پولشون رو بده بر میاد؟ 147 00:11:53,355 --> 00:11:56,057 به چه کسی میتونن متوسل بشن؟ 148 00:12:01,997 --> 00:12:03,664 خدای چند چهره 149 00:12:05,501 --> 00:12:08,102 گفتی نمیدونی چی توی لنگرگاه دیدم 150 00:12:08,103 --> 00:12:11,172 مرد نمیدونه یه دختر چه چیزی می‌بینه و چه چیزی نمی‌بینه 151 00:12:13,142 --> 00:12:15,943 دختری به اسم لانا به لنگرگاه برمیگرده 152 00:12:15,944 --> 00:12:17,712 قمارباز رو تحت نظر میگیره 153 00:12:17,713 --> 00:12:20,848 و تا حد ممکن، باهاش آشنا میشه 154 00:12:20,849 --> 00:12:23,418 و بعدش؟ 155 00:12:23,419 --> 00:12:27,221 هدیه‌ای برای مرد لاغر 156 00:12:47,009 --> 00:12:49,210 اون آماده نیست 157 00:12:49,211 --> 00:12:52,313 شاید آماده باشه، شاید هم نباشه 158 00:12:52,314 --> 00:12:54,649 و اگه نباشه؟ 159 00:12:54,650 --> 00:12:57,652 برای خدای چند چهره فرقی نمیکنه 160 00:13:20,576 --> 00:13:22,977 محاکمه به زودی برگزار میشه 161 00:13:22,978 --> 00:13:25,012 گنجشک اعظم قراره یه 162 00:13:25,013 --> 00:13:26,848 پرونده اساسی بر علیه شما ارائه بده 163 00:13:26,849 --> 00:13:28,116 اتهامات؟ 164 00:13:28,117 --> 00:13:30,551 زنا، خیانت، زنای با محارم 165 00:13:30,552 --> 00:13:31,953 قتل شاه رابرت 166 00:13:31,954 --> 00:13:33,287 همه‌ش دروغه 167 00:13:33,288 --> 00:13:35,122 صد البته، علیاحضرت 168 00:13:39,595 --> 00:13:43,498 ،از این نگرانم که استانداردهای دین 169 00:13:43,499 --> 00:13:46,968 با استانداردهای اثبات بی‌گناهی در دربار متفاوته 170 00:13:46,969 --> 00:13:48,836 ،ببخشید که این رو میگم 171 00:13:48,837 --> 00:13:51,506 ولی اکثر مواقع ایمان باعث نابودی خرد میشه 172 00:13:51,507 --> 00:13:53,541 ای کاش این رو زودتر گفته بودی 173 00:13:56,111 --> 00:13:57,612 از جیمی خبری نشده؟ 174 00:13:57,613 --> 00:14:00,248 نه متاسفانه 175 00:14:06,488 --> 00:14:10,658 علیاحضرت، استاد اعظم پایسل 176 00:14:10,659 --> 00:14:12,860 عموی شما، سر "کوان" رو 177 00:14:12,861 --> 00:14:14,428 از کسترلی‌راک احضار کردن 178 00:14:14,429 --> 00:14:15,930 تا بعنوان معاون پادشاه مشغول به کار بشن 179 00:14:15,931 --> 00:14:18,699 ایشون در حال حاضر کرسی ریاست شورای پادشاهی رو به عهده دارن 180 00:14:19,968 --> 00:14:22,270 بهش بگو باید باهاش صحبت کنم 181 00:14:22,271 --> 00:14:24,805 ازشون درخواست کردم که به ملاقاتتون بیان، ولی مخالفت کردن 182 00:14:29,111 --> 00:14:32,313 پسرم، پادشاه چطور؟ 183 00:14:32,314 --> 00:14:34,148 ...اگه تو میتونی بهم سر بزنی، پس حتما شاه هم میتونه 184 00:14:34,149 --> 00:14:36,717 تحمل دستگیری شما و ملکه مارجری 185 00:14:36,718 --> 00:14:38,152 برای پادشاه سخت بوده 186 00:14:38,153 --> 00:14:40,054 تمام مدت توی اتاقشون هستن 187 00:14:40,055 --> 00:14:44,058 اکثر مواقع هم لب به غذاهاشون نمیزنن 188 00:14:44,059 --> 00:14:45,560 باید باهاش صحبت کنی 189 00:14:45,561 --> 00:14:47,862 باید باهاش صحبت کنی و بهش بگی که باید بیام پیشم 190 00:14:47,863 --> 00:14:49,263 بیاد و مادرش رو ببینه 191 00:14:49,264 --> 00:14:51,999 من تلاشم رو کردم، علیاحضرت 192 00:14:52,000 --> 00:14:54,368 .ولی نمیخوان من رو ببینن نمیخوان کسی رو ببینن 193 00:14:55,637 --> 00:14:57,471 من نمیتونم اینجا بمونم 194 00:14:58,574 --> 00:15:01,809 یه راهی هست، علیاحضرت 195 00:15:05,681 --> 00:15:07,148 یه راه فرار 196 00:15:09,618 --> 00:15:11,585 اعتراف کنم؟ 197 00:15:12,621 --> 00:15:14,155 به گنجشک اعظم؟ 198 00:15:14,156 --> 00:15:16,324 اینکارو نمیکنم 199 00:15:16,325 --> 00:15:19,227 خودم بهش قدرت دادم 200 00:15:19,228 --> 00:15:21,195 خودم از هیچی به اینجا آوردمش 201 00:15:21,196 --> 00:15:24,031 امکان نداره جلوی یه آدم پست و پا لخت زانو بزنم 202 00:15:24,032 --> 00:15:26,600 و ازش درخواست عفو بکنم 203 00:15:33,475 --> 00:15:36,177 خدانگهدار، ملکه‌ی من 204 00:15:37,479 --> 00:15:39,613 کار ادامه پیدا میکنه 205 00:16:14,716 --> 00:16:16,851 چرا؟ 206 00:16:18,420 --> 00:16:19,920 چرا، تیون؟ 207 00:16:19,921 --> 00:16:23,090 .من تیون نیستم کسی به اسم تیون وجود نداره 208 00:16:23,091 --> 00:16:24,625 ریک - ریک - 209 00:16:24,626 --> 00:16:27,161 چرا بهش گفتی، ریک؟ 210 00:16:28,130 --> 00:16:30,398 داشتم بهتون کمک میکردم 211 00:16:30,399 --> 00:16:31,966 میخواستین فرار کنین 212 00:16:31,967 --> 00:16:34,902 ولی راه فراری نیست 213 00:16:34,903 --> 00:16:37,471 هیچوقت 214 00:16:37,472 --> 00:16:40,875 تیون گریجوی سعی کرد فرار کنه 215 00:16:40,876 --> 00:16:42,777 ولی ارباب میدونست 216 00:16:43,612 --> 00:16:46,347 اون همه چیز رو میدونه 217 00:16:46,348 --> 00:16:48,716 تعقیبش کرد و گرفتش 218 00:16:48,717 --> 00:16:51,052 و مصلوبش کرد 219 00:16:51,053 --> 00:16:53,487 و تیکه تیکه ازش کند 220 00:16:53,488 --> 00:16:55,990 تا اینکه دیگه چیزی از تیون باقی نموند 221 00:16:59,628 --> 00:17:01,729 بهتر 222 00:17:04,566 --> 00:17:08,769 اگه تو نبودی، من هنوز خانواده‌ام رو داشتم 223 00:17:08,770 --> 00:17:11,238 ،اگه میتونستم کاری که رمزی باهات کرده رو تکرار کنم 224 00:17:11,239 --> 00:17:14,208 همینجا و همین الان این کارو میکردم 225 00:17:18,480 --> 00:17:20,314 همه اینا حقم بود 226 00:17:22,551 --> 00:17:24,685 حقمه که ریک باشم 227 00:17:25,954 --> 00:17:28,155 من کارهای خیلی بدی کردم 228 00:17:29,825 --> 00:17:32,593 به راب خیانت کردم 229 00:17:32,594 --> 00:17:35,162 وینترفل رو تسخیر کردم 230 00:17:35,163 --> 00:17:37,698 اون پسرا رو کشتم - اونا فقط دو تا پسر نبودن - 231 00:17:37,699 --> 00:17:40,067 .برن" و "ریکون" بودن" برادرات بودن 232 00:17:40,068 --> 00:17:41,702 از وقتی که به دنیا اومده بودن می‌شناختیشون 233 00:17:41,703 --> 00:17:43,304 ...نه اونا نبودن. فقط 234 00:17:43,305 --> 00:17:45,039 فقط چی؟ 235 00:17:45,040 --> 00:17:46,874 نمیتونم - بگو - 236 00:17:46,875 --> 00:17:48,376 نمیتونم، مگر اینکه ارباب اجازه بده 237 00:17:48,377 --> 00:17:49,777 بگو. اونا چی نبودن؟ - ...اونا - 238 00:17:49,778 --> 00:17:52,646 بگو چرا برن و ریکون باید بمیرن 239 00:17:52,647 --> 00:17:54,315 و تو هنوز نفس بکشی 240 00:17:54,316 --> 00:17:55,583 بهم نگاه کن و بگو، تیون 241 00:17:55,584 --> 00:17:57,451 بگو که اونا برادرات نبودن 242 00:17:57,452 --> 00:17:59,086 !اونا برن و ریکون نبودن 243 00:18:00,989 --> 00:18:03,524 نتونستم پیداشون کنم 244 00:18:09,798 --> 00:18:11,832 دو تا پسر روستایی بودن 245 00:18:15,737 --> 00:18:18,939 کشتمشون و سوزوندمشون تا کسی متوجه نشه 246 00:18:23,712 --> 00:18:26,347 پس اونا رو نکشتی؟ 247 00:18:26,348 --> 00:18:28,616 میدونی برن و ریکون کجا رفتن؟ 248 00:18:28,617 --> 00:18:30,251 دیگه نمیتونم باهاتون صحبت کنم 249 00:18:30,252 --> 00:18:32,052 .تیون، باید بهم بگی ...نمیدونی کجا ممکنه 250 00:18:32,053 --> 00:18:34,588 !تیون نیستم! اسمم ریکه 251 00:18:39,961 --> 00:18:42,830 دیده‌بان‌هامون میگن که فقط شیش هزار نفر از ارتشش باقی مونده 252 00:18:42,831 --> 00:18:45,332 ولی نصفشون سوارکارن 253 00:18:45,333 --> 00:18:48,335 مگه اسب‌های استنیس بال دارن؟ 254 00:18:48,336 --> 00:18:50,738 دیوارهامون به طور کامل تعمیر شدن 255 00:18:50,739 --> 00:18:52,740 دروازه‌ها دوباره ترمیم شدن 256 00:18:52,741 --> 00:18:55,843 به اندازه شش ماه هم آذوقه داریم 257 00:18:55,844 --> 00:18:59,680 ما از اونا آمادگی خیلی بیشتری برای محاصره داریم 258 00:18:59,681 --> 00:19:02,316 ،فقط کافیه صبر کنیم تا یخ بزنن 259 00:19:02,317 --> 00:19:05,252 گرسنگی بکشن و بینشون شورش راه بیوفته 260 00:19:08,190 --> 00:19:09,390 مخالفی؟ 261 00:19:09,391 --> 00:19:11,759 استنیس اهل شمال نیست 262 00:19:11,760 --> 00:19:13,828 ولی شما چرا، پدر 263 00:19:13,829 --> 00:19:17,097 فکر میکنم دارین این فرصت رو از دست میدین که به مردم شمال نشون بدین 264 00:19:17,098 --> 00:19:19,800 خاندان بولتون چه طوری با جنوبی‌های متخاصم برخورد میکنه 265 00:19:19,801 --> 00:19:21,101 و پیشنهاد تو چیه؟ 266 00:19:21,102 --> 00:19:22,436 اینکه منتظر نشیم تا استنیس 267 00:19:22,437 --> 00:19:25,005 راجع به روند این نبرد تصمیم بگیره 268 00:19:25,006 --> 00:19:27,107 ...باید با تمام قوا بهش حمله 269 00:19:27,108 --> 00:19:29,510 و ضیافتی برای کلاغ‌ها آماده کنیم 270 00:19:29,511 --> 00:19:32,546 یه فرمانده‌ی باهوش، برتری دفاعیش رو ترک نمیکنه 271 00:19:32,547 --> 00:19:34,949 ،تا زمانی که پشت این دیوارها بمونیم 272 00:19:34,950 --> 00:19:36,283 دستشون بهمون نمیرسه 273 00:19:36,284 --> 00:19:38,219 ،بعلاوه حتی اگه می‌خواستیم هم 274 00:19:38,220 --> 00:19:39,987 برف اونقدر عمیقه که نمیتونیم 275 00:19:39,988 --> 00:19:41,322 ارتشی به بیرون اعزام کنیم 276 00:19:41,323 --> 00:19:43,624 من نیازی به ارتش ندارم 277 00:19:43,625 --> 00:19:46,226 فقط 20 تا سرباز ماهر میخوام 278 00:19:53,969 --> 00:19:55,736 خب، تصمیمت رو گرفتی؟ 279 00:19:55,737 --> 00:19:58,305 اینکه من لیاقت خدماتت رو دارم یا نه؟ 280 00:20:00,242 --> 00:20:03,777 تو هنوز تصمیم نگرفتی که میخوای من رو بکشی یا نه؟ 281 00:20:03,778 --> 00:20:06,080 احتمالا کم‌خطرترین گزینم باشه 282 00:20:08,850 --> 00:20:11,085 درکت میکنم 283 00:20:11,086 --> 00:20:13,387 کاریه که اگه پدرت هم بود، انجامش میداد 284 00:20:14,556 --> 00:20:16,096 و اگه پدر خودت اینجا بود چکار میکرد؟ 285 00:20:18,093 --> 00:20:19,693 ،پدرم 286 00:20:19,694 --> 00:20:22,730 که جلوی همه من رو به اعدام محکوم کرد؟ 287 00:20:22,731 --> 00:20:25,266 به نظر من که قصدش برای کشتنم کاملا واضح بود 288 00:20:25,267 --> 00:20:26,934 برای همین کشتیش؟ 289 00:20:30,205 --> 00:20:33,507 اگه تصمیم به اعدام نکردنم بگیری، یه روزی 290 00:20:33,508 --> 00:20:35,709 تمام دلایلم برای کشتن پدرم رو بهت میگم 291 00:20:35,710 --> 00:20:38,979 ،و اگه اون روز بیاد 292 00:20:38,980 --> 00:20:41,382 بیشتر از اینا به شراب نیاز داریم 293 00:20:43,618 --> 00:20:46,086 میدونم پدرم چی بود 294 00:20:46,087 --> 00:20:48,656 چکار کرد 295 00:20:48,657 --> 00:20:51,058 میدونم که لیاقت لقب "پادشاه مجنون" رو داشت 296 00:20:53,728 --> 00:20:56,830 و الان ما اینجاییم 297 00:20:56,831 --> 00:20:59,833 دو تا بچه‌ی بد از دو پدر بد 298 00:20:59,834 --> 00:21:01,569 من بدم؟ 299 00:21:01,570 --> 00:21:03,737 یه چیزایی شنیدم 300 00:21:03,738 --> 00:21:07,074 پس چرا نصف دنیا رو زیر پا گذاشتی تا با یکی که بده ملاقات کنی؟ 301 00:21:07,075 --> 00:21:09,199 تا ببینم از اون مدل آدم‌های بدِ خوبی یا نه 302 00:21:09,200 --> 00:21:09,843 چه مدلی؟ 303 00:21:09,844 --> 00:21:13,047 از اون مدل‌هایی که نمیخواد مردم تحت فرمانش آدم‌های بدی باشن 304 00:21:14,950 --> 00:21:17,051 خب، ولی بهرحال که اون زمین‌های مسابقه رو بازگشایی کردم 305 00:21:17,052 --> 00:21:19,887 با فرمان من، قتل دوباره به یه تفریح سرگرم کننده تبدیل شده 306 00:21:19,888 --> 00:21:21,655 آره، کار عاقلانه‌ای بود 307 00:21:21,656 --> 00:21:24,992 ،و قبول کردی برای یه هدف والاتر با کسی که ازش نفرت داری ازدواج کنی 308 00:21:24,993 --> 00:21:27,861 یه کار بسیار موثر 309 00:21:27,862 --> 00:21:30,431 خواهر خودم با یکی که ازش متنفر بود ازدواج کرد 310 00:21:30,432 --> 00:21:33,000 البته نه به اختیار خودش و 311 00:21:33,001 --> 00:21:34,969 نه برای یه هدف والاتر 312 00:21:34,970 --> 00:21:36,804 آخرش هم زد و شوهرش رو کشت 313 00:21:38,540 --> 00:21:41,041 شاید من مجبور نشم اینکارو بکنم 314 00:21:48,550 --> 00:21:51,685 انگار حرف‌های واریس راجع بهت حقیقت داره 315 00:21:51,686 --> 00:21:54,922 واریس؟ خبرچین اصلی شاه رابرت؟ 316 00:21:54,923 --> 00:21:58,459 آره. همون بود که من رو قانع کرد پیدات کنم 317 00:21:58,460 --> 00:22:00,094 همسفرم هم بود 318 00:22:00,095 --> 00:22:02,429 تا اینکه جورا اون نقش رو به زور به عهده گرفت 319 00:22:02,430 --> 00:22:05,132 جورا رازهای من رو برای واریس میفرستاد 320 00:22:05,133 --> 00:22:09,480 برای بیست سال، واریس دنبال فرصتی میگشت که من رو پیدا کنه و بکشه 321 00:22:09,481 --> 00:22:11,705 کاری که برای زنده موندن لازم بود رو انجام میداد 322 00:22:11,706 --> 00:22:14,875 کارهای زیاد دیگه‌ای رو هم انجام داد که مجبور به انجامشون نبود 323 00:22:14,876 --> 00:22:18,812 حتی فکر کنم دلیل اصلی اینکه تا الان به قتل نرسیدی هم اون بوده 324 00:22:18,813 --> 00:22:20,614 ولی تو بهش اعتماد داری؟ 325 00:22:20,615 --> 00:22:22,149 به طرز عجیبی آره 326 00:22:22,150 --> 00:22:25,419 شاید توی این دنیا تنها کسی باشه که بهش اعتماد دارم 327 00:22:25,420 --> 00:22:27,321 به جز برادرم 328 00:22:27,322 --> 00:22:30,391 همون برادرت که پدرم رو کشت؟ جیمی در هنگام شورش رابرت باراتیون، رئیس گارد] پادشاهی شاه مجنون بود. ولی در آخرین لحظات جنگ ،و زمانی که رابرت باراتیون وارد مقر پادشاهی شد [شاه مجنون رو کشت و از اون زمان بهش لقب شاه‌کش داده شد 329 00:22:30,392 --> 00:22:31,525 خودشه 330 00:22:31,526 --> 00:22:33,327 شاید بهتر باشه که بکشمت 331 00:22:33,328 --> 00:22:35,629 تصمیمش با خودته 332 00:22:37,632 --> 00:22:40,200 من امیدم به زندگی رو از دست داده بودم 333 00:22:40,201 --> 00:22:43,704 تا اینکه واریس قانعم کرد که شاید تو ارزش این رو داشته باشی که زنده بمونم 334 00:22:43,705 --> 00:22:46,140 ...اگه سرم رو قطع کنی، خب 335 00:22:46,141 --> 00:22:48,275 حداقل روزهای آخرم هیجان انگیز بودن 336 00:22:54,349 --> 00:22:56,416 نمی‌کشمت 337 00:22:58,286 --> 00:23:01,155 نه؟ تبعیدم میکنی؟ 338 00:23:01,156 --> 00:23:02,923 نه 339 00:23:02,924 --> 00:23:04,625 پس اگه قرار نیست اعدام بشم 340 00:23:04,626 --> 00:23:06,060 ...و اگه قرار نیست تبعید بشم 341 00:23:06,061 --> 00:23:07,594 قراره مشاورم بشی 342 00:23:09,264 --> 00:23:11,732 و منم یه مشاور سیاه مست نمی‌خوام 343 00:23:15,570 --> 00:23:16,937 توی چی بهت مشورت بدم؟ 344 00:23:16,938 --> 00:23:18,539 اینکه چطوری به چیزی که میخوام دست پیدا کنم 345 00:23:18,540 --> 00:23:21,108 تخت آهنین 346 00:23:21,109 --> 00:23:24,111 شاید بهتر باشه دنبال یه چیز دیگه باشی 347 00:23:24,112 --> 00:23:26,613 اگه جوک بخوام یه دلقک میارم 348 00:23:26,614 --> 00:23:28,949 شوخی نمیکنم 349 00:23:28,950 --> 00:23:31,452 بهرحال دنیا که فقط وستروس نیست 350 00:23:31,453 --> 00:23:35,823 همینجا زندگی چند صد هزار نفر رو بهتر کردی؟ 351 00:23:35,824 --> 00:23:37,758 شاید جات واقعا اینجا باشه 352 00:23:37,759 --> 00:23:39,860 جایی که بتونی بهترین تاثیر مثبت رو داشته باشی 353 00:23:41,930 --> 00:23:44,698 برای این جنگیدم که دیگه هیچ بچه‌ای در خلیج بردگان 354 00:23:44,699 --> 00:23:47,835 با خریده شدن یا فروخته شدن مواجه نشه 355 00:23:47,836 --> 00:23:51,405 ،و چه اینجا چه هرجای دیگه‌ای به مبارزه کردنم ادامه میدم 356 00:23:51,406 --> 00:23:53,006 ولی اینجا خونه‌ی من نیست 357 00:23:53,007 --> 00:23:55,776 ،وقتی به خونه‌ت برگردی کی ازت حمایت میکنه؟ 358 00:23:55,777 --> 00:23:57,344 عوام 359 00:23:57,345 --> 00:23:59,980 حالا خوش بین هستیم و فرض رو بر همین میذاریم 360 00:23:59,981 --> 00:24:02,683 اینجا توی خلیج بردگان، تو حمایت عوام رو داشتی 361 00:24:02,684 --> 00:24:05,152 ولی فقط عوام ازت حمایت میکردن 362 00:24:05,153 --> 00:24:09,056 فرمانروایی بدون حمایت ثروتمندها چطور بود؟ 363 00:24:09,057 --> 00:24:11,558 خاندان تارگرین منقرض شده 364 00:24:11,559 --> 00:24:14,328 حتی یه نفر هم از خاندانت باقی نمونده که ازت حمایت کنه 365 00:24:14,329 --> 00:24:16,363 استارک‌ها هم منقرض شدن 366 00:24:16,364 --> 00:24:18,332 با تشکر از دو پدر بدمون 367 00:24:18,333 --> 00:24:19,967 اعضای باقی‌مونده از خاندان لنیستر 368 00:24:19,968 --> 00:24:22,002 امکان نداره ازت حمایت بکنن 369 00:24:22,003 --> 00:24:24,304 استنیس باراتیون هم ازت حمایت نمیکنه 370 00:24:24,305 --> 00:24:27,808 دلیل اصلی اینکه تخت آهنین رو میخواد به خاطر اینه که فکر میکنه تو مشروعیت نداری 371 00:24:27,809 --> 00:24:29,943 اینطوری فقط تایرل‌ها باقی می‌مونن 372 00:24:29,944 --> 00:24:32,646 امکانش هست، ولی کفایت نمیکنه 373 00:24:32,647 --> 00:24:36,750 لنیستر، تارگرین، باراتیون، استارک، تایرل 374 00:24:36,751 --> 00:24:38,952 اونا فقط میله‌های دور یه چرخن 375 00:24:38,953 --> 00:24:41,321 هر بار یکیشون اوج میگیره 376 00:24:41,322 --> 00:24:45,492 و بعد چرخ میچرخه و میله‌های دورشم بالا و پایین میرن 377 00:24:45,493 --> 00:24:49,263 متوقف کردن اون چرخ رویای قشنگیه 378 00:24:49,264 --> 00:24:51,965 ولی تو اولین کسی نیستی که همچین رویایی داشته 379 00:24:51,966 --> 00:24:55,002 من نمیخوام اون چرخ رو متوقف کنم 380 00:24:56,237 --> 00:24:58,772 چرخ رو می‌شکنم 381 00:25:21,196 --> 00:25:25,599 گفتی هرکسی که برنده بشه توی زمین بزرگ مسابقه و در مقابل چشمان ملکه میجنگه 382 00:25:25,600 --> 00:25:27,568 من برنده شدم 383 00:25:27,569 --> 00:25:28,447 تو منو زدی 384 00:25:28,448 --> 00:25:30,737 اگه راضیت میکنه، من رو داغ بزن 385 00:25:30,738 --> 00:25:33,941 ولی من بهترین جنگجوئتم 386 00:25:33,942 --> 00:25:36,777 ،اگه توی زمین مبارزه بزرگ برنده بشم 387 00:25:36,778 --> 00:25:38,779 میدونی میتونی با چه نرخی من رو بفروشی؟ 388 00:25:41,549 --> 00:25:43,150 تو یه مرد آزادی 389 00:25:43,151 --> 00:25:45,385 میتونستی هرجایی بری 390 00:25:45,386 --> 00:25:47,154 چرا برگشتی؟ 391 00:25:51,960 --> 00:25:53,927 بذار برای ملکه بجنگم 392 00:25:53,928 --> 00:25:56,063 و در ازاش بهت خدمت میکنم 393 00:26:01,202 --> 00:26:04,104 تشنه‌ای؟ 394 00:26:04,105 --> 00:26:06,073 اعتراف کن 395 00:26:09,544 --> 00:26:12,813 میدونی که چیزی تا آزاد شدنم نمونده 396 00:26:12,814 --> 00:26:14,047 اعتراف کن 397 00:26:14,048 --> 00:26:17,351 میتونم تو رو ثروتمند کنم 398 00:26:17,352 --> 00:26:19,052 بیارمت توی دربار 399 00:26:19,053 --> 00:26:20,654 اعتراف کن 400 00:26:25,193 --> 00:26:28,896 یا اینکه میتونم مطمئن بشم به فجیع‌ترین شکل ممکن کشته بشی 401 00:26:28,897 --> 00:26:31,198 و تمام کاری که میکنم اینه که اینجا میشینم 402 00:26:31,199 --> 00:26:34,134 و همه جور راه‌های فجیع کشته شدنت رو تصور میکنم 403 00:27:19,380 --> 00:27:21,415 درد میکنه؟ 404 00:27:22,750 --> 00:27:24,818 نه 405 00:27:24,819 --> 00:27:27,120 خوبه 406 00:27:30,258 --> 00:27:32,359 خودت در چه حالی؟ 407 00:27:32,360 --> 00:27:36,096 من که یه دل سیر کتک نخوردم 408 00:27:37,932 --> 00:27:39,966 میدونی منظورم چیه 409 00:27:41,669 --> 00:27:43,103 حالم خوبه 410 00:27:44,172 --> 00:27:46,640 ترسیدی؟ - یکم - 411 00:27:46,641 --> 00:27:48,708 منم همینطور 412 00:27:52,347 --> 00:27:54,147 کیه؟ - اولی - 413 00:27:56,117 --> 00:27:58,085 بیا تو 414 00:28:00,488 --> 00:28:02,489 شنیدم چه اتفاقی افتاده 415 00:28:02,490 --> 00:28:05,258 نمیخواد نگران بشی 416 00:28:05,259 --> 00:28:08,562 مردا هر از گاهی باهم دعوا میکنن. یه چیز طبیعیه 417 00:28:11,065 --> 00:28:12,666 گفتم شاید گرسنه باشی 418 00:28:12,667 --> 00:28:16,336 پسر خوبی هستی 419 00:28:18,072 --> 00:28:20,440 اگه وقتش رو داری 420 00:28:20,441 --> 00:28:22,309 میخوام ازت یه چیزی بپرسم 421 00:28:22,310 --> 00:28:24,711 من باید برم یه سری به سم کوچولو بزنم 422 00:28:31,786 --> 00:28:35,088 خب، چه کمکی از دستم بر میاد؟ 423 00:28:36,457 --> 00:28:38,425 راجع به لرد فرمانده‌ست - خب؟ - 424 00:28:38,426 --> 00:28:41,595 داره میره "هاردهوم" تا اون وحشی‌ها رو نجات بده 425 00:28:43,431 --> 00:28:46,733 وحشی‌ها پدر و مادرم رو کشتن 426 00:28:46,734 --> 00:28:48,468 همه‌ی آدمای توی روستا رو سلاخی کردن 427 00:28:48,469 --> 00:28:50,270 ما خیلی وقته که باهاشون در جنگیم 428 00:28:50,271 --> 00:28:51,905 این جنگ نبود 429 00:28:51,906 --> 00:28:55,509 ما کشاورز بودیم و اونا ما رو سلاخی کردن 430 00:28:57,011 --> 00:28:58,845 پس چرا جان داره نجاتشون میده؟ 431 00:28:59,360 --> 00:29:01,594 وحشی‌ها هم آدمن 432 00:29:01,595 --> 00:29:04,964 مثل ما، بین اونا هم خوب و بد هست 433 00:29:04,965 --> 00:29:08,368 اون ریش قرمزه‌ای که با جان همسفر شده 434 00:29:08,369 --> 00:29:10,370 حمله به روستام رو رهبری میکرد 435 00:29:10,371 --> 00:29:12,772 ...اولی - چطوری میتونه بهش اعتماد کنه؟ - 436 00:29:14,108 --> 00:29:16,809 من ارتش مردگان رو دیدم 437 00:29:16,810 --> 00:29:19,846 من وایت‌واکرها رو دیدم 438 00:29:19,847 --> 00:29:22,682 و اونا دارن میان سراغ ما آدم‌های زنده 439 00:29:24,852 --> 00:29:28,054 ،و وقتی که زمانش برسه 440 00:29:28,055 --> 00:29:31,090 باید بیشترین تعداد ممکن رو داشته باشیم 441 00:29:31,091 --> 00:29:34,160 ولی چی میشه اگه اجازه بدیم وحشی‌ها از درواز‌ه‌هامون رد بشن 442 00:29:34,161 --> 00:29:35,995 و اونا هم گلومون رو تو خواب ببرن؟ 443 00:29:35,996 --> 00:29:38,398 جان داره ریسک میکنه، ولی مجبوره 444 00:29:38,399 --> 00:29:41,134 چاره‌ی دیگه‌ای نداریم 445 00:29:41,135 --> 00:29:45,104 بعضی وقت‌ها آدم باید تصمیم‌های سختی بگیره 446 00:29:45,105 --> 00:29:47,040 ،تصمیم‌هایی که شاید از نظر بقیه اشتباه بیاد 447 00:29:47,041 --> 00:29:49,842 ولی خودش میدونه که به مرور حقانیتش به همه محرز میشه 448 00:29:49,843 --> 00:29:51,577 به همچین چیزی اعتقاد داری؟ 449 00:29:51,578 --> 00:29:53,813 با تمام وجودم 450 00:30:00,287 --> 00:30:02,588 سعی کن نگران نباشی، اولی 451 00:30:02,589 --> 00:30:05,591 من چندین ساله که نگران جان بودم 452 00:30:05,592 --> 00:30:07,660 ولی اون همیشه برمیگرده 453 00:31:24,438 --> 00:31:27,073 بهم اعتماد داری، جان اسنو؟ 454 00:31:27,074 --> 00:31:29,275 احمق بودم که اینکارو کردم؟ 455 00:31:29,276 --> 00:31:31,644 الان دیگه جفتمون احمقیم 456 00:31:48,028 --> 00:31:50,997 لرد استخوان‌ها 457 00:31:50,998 --> 00:31:53,432 خیلی وقته ندیدمت 458 00:31:53,433 --> 00:31:56,335 ،آخرین باری که دیدمت این کلاغه اسیرت بود 459 00:31:56,336 --> 00:31:58,738 حالا چرا الان برعکس شده؟ 460 00:31:58,739 --> 00:32:00,373 جنگ 461 00:32:00,374 --> 00:32:03,309 جنگ؟ اون اسمش جنگ بود؟ 462 00:32:03,310 --> 00:32:05,511 بزرگترین ارتشی که شمال تا حالا به خودش دیده 463 00:32:05,512 --> 00:32:08,548 به دست یه پادشاه جنوبی از هم پاشید 464 00:32:08,549 --> 00:32:10,716 باید ریش‌سفیدها رو جمع کنیم 465 00:32:10,717 --> 00:32:12,685 و یه جایی باهم صحبت کنیم 466 00:32:12,686 --> 00:32:14,587 اینجا دستور نمیدی 467 00:32:14,588 --> 00:32:16,722 اینم دستور نیست 468 00:32:18,325 --> 00:32:20,259 چرا به دستات زنجیر نیست؟ 469 00:32:21,128 --> 00:32:23,596 اون اسیرم نیست 470 00:32:23,597 --> 00:32:24,864 نه؟ 471 00:32:24,865 --> 00:32:26,732 پس چیه؟ 472 00:32:26,733 --> 00:32:28,534 ما متحدیم 473 00:32:30,003 --> 00:32:32,805 خائن کثافت 474 00:32:35,709 --> 00:32:37,610 حالا برای کلاغ‌ها می‌جنگی؟ 475 00:32:39,613 --> 00:32:42,248 من برای کلاغ‌ها نمی‌جنگم 476 00:32:43,550 --> 00:32:47,119 .نیومدیم اینجا که بجنگیم اومدیم صحبت کنیم 477 00:32:47,120 --> 00:32:49,522 جدا؟ 478 00:32:49,523 --> 00:32:52,925 تو و کلاغ خوشگله زیاد باهم صحبت میکنین، تورموند؟ 479 00:32:52,926 --> 00:32:55,094 و وقتی که صحبتتون تموم شد 480 00:32:55,095 --> 00:32:57,830 زانو میزنی و کیرشو میخوری؟ 481 00:33:13,413 --> 00:33:16,615 ریش‌سفیدها رو برای یه جلسه جمع کنین 482 00:33:42,409 --> 00:33:44,877 اسم من جان اسنوئه 483 00:33:46,346 --> 00:33:48,714 من لرد فرمانده‌ی نایت‌واچ هستم 484 00:33:51,351 --> 00:33:53,719 ما دوست نیستیم 485 00:33:53,720 --> 00:33:56,306 هیچوقت دوست نبودیم 486 00:33:57,211 --> 00:33:58,964 امروز هم باهم دوست نخواهیم شد 487 00:34:01,061 --> 00:34:03,262 ولی این به خاطر دوستی نیست 488 00:34:05,032 --> 00:34:07,233 به خاطر بقاست 489 00:34:07,234 --> 00:34:09,302 بلکه به خاطر قرار دادن یه دیوار دویست متری 490 00:34:09,303 --> 00:34:11,904 بین شما و چیزی که اون بیرونه 491 00:34:11,905 --> 00:34:13,639 شما خودتون اون دیوار رو ساختین که جلوی ما رو بگیرین 492 00:34:13,640 --> 00:34:16,676 از کی تا حالا زنده موندن ما برای کلاغ‌ها اهمیت داره؟ 493 00:34:16,677 --> 00:34:19,545 .در حالت عادی برامون اهمیتی نداره ولی الان شرایط عادی نیست 494 00:34:19,546 --> 00:34:22,982 کلاغ یا وحشی، واسه وایت‌واکرها فرقی نمیکنه 495 00:34:22,983 --> 00:34:26,185 .همه‌مون براشون یکی هستیم گوشت برای ارتششون 496 00:34:26,186 --> 00:34:28,354 ولی باهم دیگه میتونیم شکستشون بدیم 497 00:34:28,355 --> 00:34:30,523 وایت‌واکرها رو شکست بدیم؟ 498 00:34:30,524 --> 00:34:33,492 .موفق باشی شاید بشه از دستشون فرار کرد 499 00:34:43,203 --> 00:34:45,404 حقه‌ای در کار نیست 500 00:34:48,075 --> 00:34:51,243 هدیه‌ایه برای اونهایی که بهم ملحق میشن 501 00:34:56,016 --> 00:34:59,018 شیشه‌ی اژدها 502 00:34:59,019 --> 00:35:02,054 یکی از نگهبان‌های نایت‌واچ از یکی از این خنجرها 503 00:35:02,055 --> 00:35:04,156 برای کشتن یه واکر استفاده کرد 504 00:35:04,157 --> 00:35:06,659 خودت دیدیش؟ - نه - 505 00:35:06,660 --> 00:35:08,227 ولی بهش اعتماد دارم 506 00:35:08,228 --> 00:35:10,796 راجع به شیشه‌ی اژدها داستان‌های قدیمی زیادی هست 507 00:35:10,797 --> 00:35:14,300 راجع به عنکبوت‌های یخی‌ای که اندازه سگ هستن هم داستان هست 508 00:35:14,301 --> 00:35:16,502 و با چیزایی که دیدیم، باورش انقدر سخته؟ 509 00:35:16,503 --> 00:35:19,338 با من بیاید و این سلاح‌ها رو با شما تقسیم میکنم 510 00:35:19,339 --> 00:35:20,906 با تو کجا بیایم؟ 511 00:35:20,907 --> 00:35:22,708 در اون طرف دیوار، زمین‌های زراعی خوبی هست 512 00:35:22,709 --> 00:35:24,510 نایت‌واچ اجازه میده از دیوار عبور کنید 513 00:35:24,511 --> 00:35:27,012 و میذاره مردمتون در اون زمین‌ها کشاورزی بکنن 514 00:35:30,017 --> 00:35:32,251 من منس رایدر رو میشناختم 515 00:35:32,252 --> 00:35:34,420 هیچوقت نمی‌خواست با نایت‌واچ وارد جنگ بشه 516 00:35:34,421 --> 00:35:36,956 برای مردمش، برای شما، یه زندگی جدید میخواست 517 00:35:36,957 --> 00:35:39,425 ما آماده‌ایم که این زندگی جدید رو به شما بدیم 518 00:35:39,426 --> 00:35:41,093 اگه...؟ 519 00:35:41,094 --> 00:35:44,497 اگه قسم بخورین که وقتی جنگ واقعی شروع بشه، به ما ملحق میشین 520 00:35:46,833 --> 00:35:48,501 منس کجاست؟ 521 00:35:51,738 --> 00:35:54,607 مُرده - چطوری؟ - 522 00:35:59,746 --> 00:36:01,847 به قلبش تیر زدم 523 00:36:09,723 --> 00:36:11,390 من که میگم لرد فرمانده رو 524 00:36:11,391 --> 00:36:15,294 بدون چشم به قلعه‌ی سیاه برگردونیم 525 00:36:16,830 --> 00:36:19,198 هیچکدومتون مرگ منس رو ندیدین 526 00:36:19,199 --> 00:36:20,900 من دیدم 527 00:36:20,901 --> 00:36:24,336 استنیس، شاه جنوبی که ارتشمون رو شکست داد 528 00:36:24,337 --> 00:36:27,006 میخواست اون رو زنده‌ زنده بسوزونه تا بهمون یه پیغام بفرسته 529 00:36:27,007 --> 00:36:30,075 جان اسنو از دستور اون عوضی سرپیچی کرد 530 00:36:31,211 --> 00:36:33,479 تیرش تیر ترحم بود 531 00:36:34,481 --> 00:36:35,815 کارش شجاعت میخواست 532 00:36:35,816 --> 00:36:37,550 و ما هم امروز باید شجاع باشیم 533 00:36:37,551 --> 00:36:39,218 شجاع باشیم که با آدم‌هایی 534 00:36:39,219 --> 00:36:42,488 که برای چندین نسل می‌کشتیمشون، صلح کنیم 535 00:36:42,489 --> 00:36:44,723 ،من پدرم، عموم 536 00:36:44,724 --> 00:36:47,126 و دو تا از برادرام رو سر جنگ با این کلاغ‌های عوضی از دست دادم 537 00:36:47,127 --> 00:36:50,262 منم ازتون نمیخوام که مرده‌هاتون رو فراموش کنین 538 00:36:50,263 --> 00:36:52,464 من که هیچوقت مرده‌های خودم رو فراموش نمیکنم 539 00:36:54,201 --> 00:36:58,571 ،شبی که منس به دیوار حمله کرد پنجاه نفر از برادرهام رو از دست دادم 540 00:36:59,439 --> 00:37:01,774 ولی ازتون میخوام 541 00:37:01,775 --> 00:37:03,943 که الان به فکر بچه‌هاتون باشین 542 00:37:05,712 --> 00:37:07,379 ،اگه الان باهم متحد نشیم 543 00:37:07,380 --> 00:37:09,882 اونا دیگه بچه‌ای نخواهند داشت 544 00:37:09,883 --> 00:37:12,718 شب طولانی" داره سر میرسه" 545 00:37:12,719 --> 00:37:14,720 و مرگ هم همراهشه 546 00:37:14,721 --> 00:37:17,456 هیچ قبیله‌ای نمیتونه جلوش بایسته 547 00:37:17,457 --> 00:37:19,325 مردم آزاد نمیتونن جلوش رو بگیرن 548 00:37:19,326 --> 00:37:20,793 نایت‌واچ هم نمیتونه جلوش رو بگیره 549 00:37:20,794 --> 00:37:24,296 و تمام شاه‌های جنوبی هم نمیتونن جلوش رو بگیرن 550 00:37:25,332 --> 00:37:27,967 مگر اینکه همه باهم متحد بشیم 551 00:37:27,968 --> 00:37:29,735 ،و حتی شاید اون موقع هم کافی نباشه 552 00:37:29,736 --> 00:37:32,104 ولی حداقلش میتونیم جلوی اون حرومزاده‌ها مقاومت کنیم 553 00:37:47,521 --> 00:37:50,189 ضمانتش رو میکنی، تورموند؟ 554 00:37:52,659 --> 00:37:55,694 از جفت دخترام خوشگلتره 555 00:37:55,695 --> 00:37:57,596 ولی جنگیدن رو بلده 556 00:37:57,597 --> 00:38:00,566 جوونه، ولی رهبری رو بلده 557 00:38:01,968 --> 00:38:03,669 مجبور نبود به هاردهوم بیاد 558 00:38:03,670 --> 00:38:07,840 اومد چون هم اون به ما نیاز داره 559 00:38:07,841 --> 00:38:09,975 و هم ما به اون 560 00:38:13,747 --> 00:38:15,814 ،اگه با یه کلاغ متحد بشم 561 00:38:15,815 --> 00:38:17,983 اجدادم تو گور میلرزن 562 00:38:17,984 --> 00:38:20,953 ،اجداد من هم همینطور ولی گور پدرشون. مُردن دیگه 563 00:38:30,230 --> 00:38:32,631 من هیچوقت به یه سیاهپوش اعتماد نمیکنم 564 00:38:36,636 --> 00:38:39,171 ولی به تو اعتماد دارم، تورموند 565 00:38:39,172 --> 00:38:42,541 ،اگه بگی این راهشه 566 00:38:42,542 --> 00:38:43,909 ما هم ازت پیروی میکنیم 567 00:38:47,881 --> 00:38:50,582 این راهشه 568 00:38:51,518 --> 00:38:53,352 من با تورموند هستم 569 00:38:53,353 --> 00:38:55,788 اگه اینجا بمونیم، کارمون تمومه 570 00:38:57,390 --> 00:39:00,492 حداقل با شاه کلاغ، یه شانسی داریم 571 00:39:03,096 --> 00:39:06,332 تورموند 572 00:39:09,269 --> 00:39:12,171 اون زندگی جدیدت مال خودت 573 00:39:14,808 --> 00:39:17,509 شیشه‌ت هم مال خودت، شاه کلاغ 574 00:39:19,512 --> 00:39:23,282 و اونا هم به محض اینکه سوار کشتی‌هاشون بشین، گلوهاتون رو می‌برن 575 00:39:23,283 --> 00:39:26,352 و جسدهاتون رو میندازن توی دریا 576 00:39:28,255 --> 00:39:30,356 این دشمن ماست 577 00:39:31,891 --> 00:39:34,126 همیشه دشمن ما بوده 578 00:39:49,909 --> 00:39:51,810 از تن‌ها متنفرم 579 00:40:20,807 --> 00:40:23,309 چند نفر باهامون میان؟ پنج هزار؟ 580 00:40:23,310 --> 00:40:25,577 زیاد شمردنم خوب نیست 581 00:40:26,813 --> 00:40:28,547 خیلیا هنوز اینجا موندن 582 00:40:28,548 --> 00:40:30,082 مردم آزاد خیلی سرسختن 583 00:40:30,083 --> 00:40:32,618 میدونی چند سال طول کشید تا منس تونست اونا رو متحد کنه؟ 584 00:40:32,619 --> 00:40:35,187 بیست سال آزگار 585 00:40:35,188 --> 00:40:38,223 و اون خیلی بهتر از من می‌شناختشون 586 00:40:38,224 --> 00:40:42,528 غذاشون داره تموم میشه و چیزی برای شکار نیست 587 00:40:42,529 --> 00:40:44,129 خودشون میان سراغمون 588 00:40:49,402 --> 00:40:51,203 جونا" ازت مراقبت میکنه" 589 00:40:51,204 --> 00:40:54,072 باید به حرفش گوش کنی 590 00:40:57,711 --> 00:40:59,078 من میخوام با تو باشم 591 00:40:59,079 --> 00:41:01,747 باید آدم‌های پیر رو سوار قایق‌ها بکنم 592 00:41:01,748 --> 00:41:04,082 درست پشت سرتم. قول میدم 593 00:41:07,887 --> 00:41:09,621 برو 594 00:41:45,389 --> 00:41:47,490 به چی زل زدی؟ 595 00:42:36,242 --> 00:42:40,178 !آماده 596 00:42:57,831 --> 00:42:59,932 دروازه رو ببندین 597 00:42:59,933 --> 00:43:01,800 دروازه رو ببندین 598 00:43:05,972 --> 00:43:07,906 دروازه رو ببندین 599 00:43:11,211 --> 00:43:13,378 !صبرکنین 600 00:43:13,379 --> 00:43:16,214 !دروازه رو باز کنین 601 00:43:17,183 --> 00:43:19,418 !کمک 602 00:43:29,028 --> 00:43:31,396 !لطفا بازش کنین 603 00:43:31,397 --> 00:43:34,032 !دروازه رو باز کنین 604 00:44:19,445 --> 00:44:21,747 آماده برای پرتاب 605 00:44:40,900 --> 00:44:44,102 !به صف باشین! به صف باشین 606 00:44:44,103 --> 00:44:46,538 !به صف 607 00:45:57,677 --> 00:46:01,913 دونکان، جلوی مردم رو بگیر 608 00:46:06,285 --> 00:46:08,387 !لرد فرمانده 609 00:46:08,388 --> 00:46:10,722 اونا رو به کشتی ببر و برگرد سراغم 610 00:46:10,723 --> 00:46:12,457 ...ولی اینطوری شما - !عجله کن - 611 00:46:21,801 --> 00:46:23,335 باید سوار یکی از اون قایق‌ها بشی 612 00:46:23,336 --> 00:46:26,071 .تو هم همینطور دخترهام توی یکی از کشتی‌ها هستن 613 00:46:26,072 --> 00:46:28,306 ،حتی اگه خودت باهاشون نباشی میذارن که اینا از دیوار عبور کنن؟ 614 00:46:28,307 --> 00:46:30,942 .قول میدم بهشون دستور دادم 615 00:46:30,943 --> 00:46:33,745 چه فایده وقتی خودت نباشی که مطمئن بشی دستورها اجرا میشن 616 00:46:35,848 --> 00:46:38,383 اگه رد بشن، همه می‌میرن 617 00:46:41,888 --> 00:46:44,823 !نایت‌واچ، به همراه من 618 00:46:44,824 --> 00:46:48,160 !برین کنار! برین کنار 619 00:46:48,161 --> 00:46:50,061 !برین کنار 620 00:47:55,128 --> 00:47:56,328 !نه! نه 621 00:48:06,105 --> 00:48:08,974 تورموند، سورتمه رو بیار 622 00:48:57,123 --> 00:48:58,557 شیشه‌ی اژدها 623 00:48:58,558 --> 00:49:00,759 پس بذار باهم بریم 624 00:49:01,694 --> 00:49:03,395 !برو 625 00:50:13,332 --> 00:50:15,433 برو شیشه رو پیدا کن 626 00:53:20,786 --> 00:53:22,520 !یالا 627 00:53:22,521 --> 00:53:24,189 شیشه‌ی اژدها 628 00:53:24,190 --> 00:53:27,759 !به درک !اینجا الان نفله میشیم 629 00:53:58,157 --> 00:54:00,825 !لعنتی 630 00:54:06,699 --> 00:54:09,634 تورموند، فرار کن 631 00:54:17,743 --> 00:54:20,945 ون ون"، برو به سمت دریا" 632 00:55:04,523 --> 00:55:06,991 سریعتر، سریعتر 633 00:55:06,992 --> 00:55:09,060 سریع 634 00:55:10,930 --> 00:55:14,032 پارو بزن. پارو بزن 635 00:55:42,928 --> 00:55:46,197 عجله کن 636 00:55:50,102 --> 00:55:52,470 یالا. پارو بزن 637 00:58:40,295 --> 00:58:46,789 با من در ارتباط باشید FB.CoM/Arian.Dramaa 638 00:58:46,790 --> 00:58:50,890 کانال تلگرام t.me/ariandrama