1 00:01:41,200 --> 00:01:42,200 : ارائه‌اي از تيم ترجمه :.:WWW.9Movie.CO:.: 2 00:01:43,200 --> 00:01:47,800 "Game Of Thrones" فصل 2 قسمت 9 : آب سياه 3 00:01:48,800 --> 00:01:49,800 مترجمين : مــــهرزاد و ميــــلاد MehrzaD & MilaD 4 00:02:12,440 --> 00:02:14,508 همينه 5 00:03:29,115 --> 00:03:31,150 جزر و مد داره مانعمون ميشه 6 00:03:31,184 --> 00:03:32,752 آره ولي باد کمکمون مي‌کنه 7 00:03:32,786 --> 00:03:35,488 اون ما رو مستقيم به سمت دروازه مي‌بره 8 00:03:35,523 --> 00:03:36,956 تو داري ميري خونه 9 00:03:36,991 --> 00:03:40,626 الان ديگه 20 ساله که پايتخت خونه نيست 10 00:03:40,661 --> 00:03:45,498 من بيشتر عمرم رو توي در رفتن از دست ناوهاي جنگي سپري کردم 11 00:03:47,267 --> 00:03:49,802 ولي حالا دارم مستقيم به سمت اونا ميرم 12 00:03:49,837 --> 00:03:51,971 اين کشتي يا ناو جنگيه 13 00:03:52,006 --> 00:03:53,973 و تو ديگه يه قاچاقچي نيستي تو يه ناخداي بزرگي 14 00:03:54,008 --> 00:03:57,243 البته که الان ناوهاي جنگيِ زيادي هست 15 00:03:57,277 --> 00:03:59,846 بعد از امشب نه وقتي خورشيد طلوع کنه 16 00:03:59,880 --> 00:04:01,914 استنيس" روي تخت آهنين ميشينه" 17 00:04:01,949 --> 00:04:03,349 و تو ميشي مشاور اعظم پادشاه 18 00:04:03,384 --> 00:04:05,685 خدا بزرگه - خدا - 19 00:04:05,719 --> 00:04:07,787 پدر ، فقط يه خدا وجود داره و مراقب ماست 20 00:04:07,822 --> 00:04:10,523 مراقب اونا نيست؟ - مراقب همه‌ست - 21 00:04:10,558 --> 00:04:14,160 مردم پايتخت اون پادشاه اشتباهيشون جافري باراتيون" رو انتخاب نکردن" 22 00:04:14,161 --> 00:04:16,729 اونا خيلي هم خوشحال ميشن که سرش رو روي نيزه ببينن 23 00:04:16,764 --> 00:04:19,366 خب پس ما اول بايد سرش رو بذاريم سر نيزه 24 00:04:19,400 --> 00:04:21,935 کشتي‌هاي ما 10 برابر اوناست 25 00:04:21,969 --> 00:04:24,071 ارتش ما 5 برابر اوناست 26 00:04:24,105 --> 00:04:26,339 هيچ‌وقت کسي به اون ديوارها نتونسته نفوذ کنه 27 00:04:26,374 --> 00:04:28,541 و افرادي که از اون ديوار نگهباني مي‌کنن 28 00:04:28,576 --> 00:04:31,545 وقتي تو رو ببينن نميذارن از دستشون در بري 29 00:04:31,579 --> 00:04:34,915 اونا مي‌بينن يه غريبه داره مياد که شهرشون رو به آتيش بکشه 30 00:04:34,949 --> 00:04:37,650 من به خداوند نور ايمان دارم 31 00:04:37,684 --> 00:04:39,586 به هدفمون ايمان دارم 32 00:04:41,088 --> 00:04:42,756 و به ناخدامون هم ايمان دارم 33 00:05:17,426 --> 00:05:19,727 تو مي‌ترسي شيرِ من؟ 34 00:05:23,898 --> 00:05:28,901 اگه شهر سقوط کنه "استنيس" هر لنيستر" ـي که پيدا کنه مي‌سوزونه" 35 00:05:30,637 --> 00:05:33,038 معلومه که مي‌ترسم 36 00:05:35,474 --> 00:05:37,642 نميذارم بهت آسيب بزنن 37 00:05:42,147 --> 00:05:43,982 من يه "لنيستر" ـم 38 00:05:44,016 --> 00:05:47,685 حق انتخابي ندارم 39 00:05:47,720 --> 00:05:49,821 ولي اين جنگِ تو نيست 40 00:05:56,328 --> 00:05:58,062 الان هست 41 00:06:01,433 --> 00:06:05,303 نمي‌توني تو هر چيزي به روش خودت عمل کني 42 00:06:06,672 --> 00:06:08,474 من تا الان اين‌کار رو کردم 43 00:06:11,678 --> 00:06:14,681 وقتي با من توي چادرت آشنا شدي يادته بهم چي گفتي؟ 44 00:06:16,651 --> 00:06:20,021 اينکه بايد جوري باهات عشق‌بازي کنم که انگار آخرين روزته که روي اين زمين زندگي مي‌کني 45 00:06:33,064 --> 00:06:35,198 همونطور که ميدونين بانوي من 46 00:06:35,233 --> 00:06:37,867 اين تنها وظيفه‌اي نيست که يه بزرگ خاندان قسم خورده انجام بده 47 00:06:37,902 --> 00:06:41,272 که چيزهايي که خانداني که براش خدمت مي‌کنه رو فراهم کنه 48 00:06:41,306 --> 00:06:44,075 بلکه وظيفه‌اش راهنمايي 49 00:06:44,109 --> 00:06:47,345 و مشورت در هنگام جنگه 50 00:06:47,379 --> 00:06:49,781 کلماتت هميشه هوشمندانه و حساب شده هستن 51 00:06:49,815 --> 00:06:52,284 ...اگه شما - اگه هر اتفاقي بيفته - 52 00:06:52,318 --> 00:07:00,926 وظايف بزرگ يه خاندان در زمان جنگ و آشفتگي اضطراري‌تر ميشه 53 00:07:00,961 --> 00:07:04,297 ...يادم مياد اون روزهايي که پادشاه 54 00:07:04,331 --> 00:07:06,032 چيزي برام آوردي؟ 55 00:07:06,067 --> 00:07:08,201 بله 56 00:07:11,673 --> 00:07:13,908 اسانس عنب‌الثعلب 57 00:07:13,942 --> 00:07:18,846 به اندازه‌اي که مفيده خطرناک هم هست 58 00:07:18,880 --> 00:07:21,348 يه قطره در يه جام شراب 59 00:07:21,383 --> 00:07:25,519 باعث ميشه که عصب‌ها آروم بشن و حرکت نکنن 60 00:07:25,553 --> 00:07:28,321 سه قطره از اون يه خوابِ عميق 61 00:07:28,356 --> 00:07:31,290 و رؤيايي رو به همراه داره 62 00:07:31,324 --> 00:07:33,058 ...اگر چه 10تا قطره‌اش 63 00:07:33,093 --> 00:07:35,327 خودم ميدونم 10تا قطره چي‌کار مي‌کنه 64 00:07:35,361 --> 00:07:39,397 ...بانوي من ، مي‌تونم بپرسم - نه . نمي‌توني بپرسي - 65 00:07:41,200 --> 00:07:43,368 حتماً کارهاي زيادي داري که بايد بهشون رسيدگي کني 66 00:07:43,402 --> 00:07:46,404 مطمئنم بزودي افراد زيادي به هوش و ذکاوت شما نياز دارن 67 00:07:47,673 --> 00:07:50,709 ...بله . محاصره کردن خيلي 68 00:07:50,743 --> 00:07:53,311 مراقب پله‌ها باشيد جناب "پايسل" بزرگ تعدادشون خيلي زياده 69 00:07:55,514 --> 00:07:57,916 بانوي من 70 00:08:28,915 --> 00:08:32,585 به سلامتي پسرها - لنيستر"ها" - 71 00:08:32,619 --> 00:08:34,853 از کجا شعر "لنيستر"ها رو ياد گرفتي؟ 72 00:08:34,888 --> 00:08:37,323 از "لنيستر"هاي مست 73 00:08:38,658 --> 00:08:40,359 صداي خيلي قشنگي داري 74 00:08:40,393 --> 00:08:42,227 خيلي ممنون 75 00:08:42,262 --> 00:08:43,729 و از دماغت هم خوشم مياد 76 00:08:43,763 --> 00:08:46,698 چندبار تا حالا شکونديش؟ 77 00:08:48,468 --> 00:08:50,269 خب ، بذار حساب کنم 78 00:08:50,303 --> 00:08:54,006 اولين‌بار 5 سالَم بود 79 00:08:54,040 --> 00:08:55,815 مادرم به يه سيخ آهني زد تو صورتم 80 00:08:57,343 --> 00:08:59,644 من رو نمي‌خواست نشونه بگيره 81 00:08:59,679 --> 00:09:01,713 داشت سعي مي‌کرد برادر کوچيکترم رو بزنه 82 00:09:01,748 --> 00:09:03,381 واقعاً بچه‌ي بلايي بود 83 00:09:03,416 --> 00:09:07,318 دفعه‌ي دوم 9 سالَم بود 84 00:09:07,352 --> 00:09:10,454 با چندتا از پسرهاي بزرگتر از خودم دعوا کردم 85 00:09:10,489 --> 00:09:12,690 اونا برنده شدن 86 00:09:12,724 --> 00:09:14,325 ...دفعه‌ي سوم 87 00:09:21,733 --> 00:09:24,669 مطمئنم دلت نمي‌خواد بدوني دفعه‌ي سوم چي شد 88 00:09:28,341 --> 00:09:30,342 دماغ بيچاره 89 00:09:30,377 --> 00:09:32,178 نمي‌خواد به‌خاطرش متأسف باشي 90 00:09:32,212 --> 00:09:34,414 قبل از اينکه شب بخواد عبور کنه به کونت آسيبي نميزنه 91 00:09:46,060 --> 00:09:48,095 خوش اومدين دوستان 92 00:09:51,866 --> 00:09:53,800 اين دور به حسابِ منه 93 00:10:03,378 --> 00:10:05,279 فکر نمي‌کنم ازم خوشش بياد 94 00:10:18,527 --> 00:10:20,227 تو فکر مي‌کني آدم سرسختي هستي؟ 95 00:10:22,164 --> 00:10:25,667 ميدونم 96 00:10:28,904 --> 00:10:31,105 اينجا گرمه 97 00:10:31,140 --> 00:10:33,141 زن‌هاي زيبا داريم 98 00:10:33,175 --> 00:10:34,809 و همينطور آبجوها خوب 99 00:10:34,843 --> 00:10:37,812 واسه همه زياد هست 100 00:10:37,846 --> 00:10:39,547 و تنها چيزي که تو مي‌خواي 101 00:10:39,581 --> 00:10:42,583 اينه که يکي از ماها رو بذاري تو يه تيکه زمين سرد 102 00:10:42,618 --> 00:10:44,519 بدون هيچ زني که همراهيمون کنه 103 00:10:44,553 --> 00:10:47,488 تو زمين‌ها زن‌ها هستن 104 00:10:47,522 --> 00:10:50,157 من خودم چندتاشون رو ميذارم اونجا 105 00:10:50,192 --> 00:10:53,360 و تو هم همينطور 106 00:10:53,395 --> 00:10:57,731 تو کردن و مشروب خوردن و آواز خوندن رو دوست داري 107 00:10:59,767 --> 00:11:02,302 ...ولي کشتن 108 00:11:02,336 --> 00:11:05,171 کشتن چيزيه که عاشقشي 109 00:11:05,205 --> 00:11:08,274 تو دقيقاً عين مني 110 00:11:11,010 --> 00:11:13,111 فقط کوچيکتر 111 00:11:15,014 --> 00:11:16,781 و سريع‌تر 112 00:11:16,816 --> 00:11:19,684 مگه نه؟ 113 00:11:21,120 --> 00:11:23,855 لرد کوتوله‌ات دلش برات تنگ ميشه 114 00:11:29,696 --> 00:11:32,499 آره 115 00:11:34,202 --> 00:11:37,371 انتظار اين اتفاق رو يه روزي داشتم 116 00:11:54,688 --> 00:11:57,156 قبل از جنگ يه نوشيدني مي‌خوري؟ 117 00:11:57,190 --> 00:11:59,291 اجازه هست؟ 118 00:12:10,169 --> 00:12:12,603 من هميشه از زنگ‌ها متنفر بودم 119 00:12:12,637 --> 00:12:14,438 اونا واسه ترسوندن به صدا درميان 120 00:12:14,472 --> 00:12:17,141 در هنگام مرگ پادشاه يا محاصره شدن شهر 121 00:12:17,175 --> 00:12:19,377 و يه عروسي - دقيقاً - 122 00:12:21,514 --> 00:12:23,416 پادريک"...اسمت همين بود؟" 123 00:12:23,450 --> 00:12:25,785 "اسمت همين بود؟" جمله‌ي قشنگي گفتي 124 00:12:25,819 --> 00:12:29,289 همچين ميگي انگار که اسم تک‌تک آدماي شهر رو نميدوني 125 00:12:29,323 --> 00:12:32,026 من دقيقاً نمي‌تونم متوجه بشم که منظورتون چيه 126 00:12:32,060 --> 00:12:35,496 من کاملاً مطمئنم که تو دقيقاً ميدوني منظورم چيه 127 00:12:35,531 --> 00:12:38,065 شما بهش اعتماد دارين؟ 128 00:12:41,436 --> 00:12:43,270 به اندازه‌ي کافي عجيبه . آره ، دارم 129 00:12:44,439 --> 00:12:46,406 خوبه 130 00:12:51,578 --> 00:12:53,712 نقشه‌اي که خواسته بودين 131 00:12:58,150 --> 00:13:00,553 بايد نزديک 20 مايل تونلِ زيرزميني زيرِ شهر باشه 132 00:13:00,587 --> 00:13:02,288 حتي به 50 مايل هم ميرسه 133 00:13:02,322 --> 00:13:05,992 تارگريان"ها اين شهر رو براي" مقاومت در برابر محاصره 134 00:13:06,026 --> 00:13:09,763 و اگر لازم شد براي فرار کردن ساختن 135 00:13:09,797 --> 00:13:11,732 من فرار نمي‌کنم 136 00:13:11,766 --> 00:13:13,734 همونطوري که عجيب به نظر مياد من ناخداي اون کشتي هستم 137 00:13:13,768 --> 00:13:15,436 و اگه اون کشتي غرق بشه منم باهاش غرق ميشم 138 00:13:15,470 --> 00:13:17,305 خوبه که اين رو مي‌شنوم 139 00:13:17,339 --> 00:13:22,977 اگر چه مطمئنم خيلي از ناخداها درحاليکه کشتي‌هاشون شناوره هم همين رو ميگن 140 00:13:23,011 --> 00:13:25,746 شما براي جنگ به خوبي لباس پوشيدين سرورم 141 00:13:25,780 --> 00:13:27,148 خب ولي اينطور نيست 142 00:13:27,182 --> 00:13:30,117 به‌خاطر هممون اميدوارم اشتباه کنين 143 00:13:30,151 --> 00:13:37,824 "خبرچين‌هاي من بهم گفتن که "استنيس باراتيون يه کشيش زنِ مو قرمز رو از "آشاي" با خودش آورده 144 00:13:37,859 --> 00:13:39,192 خب که چي؟ 145 00:13:39,227 --> 00:13:42,730 شما به نيروهاي کهن اعتقاد ندارين سرورم؟ 146 00:13:42,797 --> 00:13:45,933 وردهاي خوني ، نفرين‌ها تغيير شکل دهنده‌ها نظرت چيه؟ 147 00:13:45,967 --> 00:13:50,504 من فکر مي‌کنم شما به چيزي که مي‌بينين اعتقاد دارين 148 00:13:50,539 --> 00:13:53,307 و به اون چيزهايي که ايمان دارين که ديدينشون 149 00:13:54,509 --> 00:13:57,444 احتمالاً کاملاً به من اعتماد ندارين 150 00:13:57,478 --> 00:13:59,379 برداشت شخصي نکن 151 00:13:59,413 --> 00:14:01,348 من به خودمم کاملاً اعتماد ندارم 152 00:14:01,382 --> 00:14:04,217 ولي هنوز خيلي چيزها رو ديدم 153 00:14:04,251 --> 00:14:06,886 و چيزهايي رو شنيدم 154 00:14:06,920 --> 00:14:11,589 چيزهايي که شما نشنيدين چيزهايي که آرزو مي‌کردم نمي‌شنيدم 155 00:14:14,126 --> 00:14:17,261 فکر نمي‌کنم بهتون گفته باشم که چطور خواجه شدم 156 00:14:18,498 --> 00:14:20,865 نه . فکر نمي‌کنم گفته باشي 157 00:14:22,502 --> 00:14:24,704 يه روزي ميگم 158 00:14:26,573 --> 00:14:33,647 نيروهاي سياه لرد "استنيس" رو به همراه ارتش‌ـش همراهي کردن و اون رو به سمت ما آوردن 159 00:14:33,682 --> 00:14:37,885 براي مردي که به همچين قدرت‌هايي خدمت مي‌کنه نشستن بر تخت آهنين 160 00:14:37,920 --> 00:14:41,288 فکر مي‌کنم هيچي بدتر از اين نيست 161 00:14:41,322 --> 00:14:42,789 و امشب 162 00:14:42,823 --> 00:14:47,093 من ميدونم شما تنها کسي هستين که مي‌تونه جلوش رو بگيره 163 00:15:13,521 --> 00:15:15,657 دارن به پادشاه جديدشون خوشامد ميگن 164 00:15:15,691 --> 00:15:18,526 من هيچ‌وقت به صدا در اومدن زنگ‌ها رو به معني تسليم شدن نميدونستم 165 00:15:19,861 --> 00:15:21,796 اونا مي‌خوان با ما موسيقي بزنن؟ پس بذار موسيقي بزنيم 166 00:15:21,830 --> 00:15:24,731 طبل‌ها رو به صدا دربيارين - طبل‌ها رو به صدا دربيارين - 167 00:15:50,158 --> 00:15:51,291 ...يادت باشه منتظر باش تا اون تاپاله‌ها 168 00:15:51,325 --> 00:15:53,227 کستي‌ها توي بندر هستن 169 00:15:53,261 --> 00:15:54,614 ...بايد به اندازه‌ي کافي ازشون دور باشن که 170 00:15:54,639 --> 00:15:56,264 خودم اينا رو ميدونم 171 00:15:56,265 --> 00:15:58,633 ميدوني از اون چجوري استفاده کني؟ - 1بار باهاش چوب بريدم - 172 00:15:58,667 --> 00:16:01,102 نه . ديدم که برادرم باهاش چوب بريد 173 00:16:01,136 --> 00:16:03,003 من ديدم که تو با يه سپر يه نفر رو کشتي 174 00:16:03,038 --> 00:16:04,939 با يه تبر نميشه جلوت رو گرفت 175 00:16:06,241 --> 00:16:08,776 خوت رو به کشتن نده - تو هم همينطور دوست من - 176 00:16:08,811 --> 00:16:12,180 حالا باهم دوست شديم؟ - البته که دوستيم - 177 00:16:12,214 --> 00:16:15,249 دليلي نميشه به‌خاطر اينکه بهم خدمت مي‌کني و بهت پول ميدم از دوستيمون کم بشه 178 00:16:15,250 --> 00:16:16,717 باعث زياد شدنش ميشه . واقعاً ميگم 179 00:16:16,751 --> 00:16:19,520 بيشتر ميشه واسه يه آدم مزدور کلمات اوهام‌برانگيزيه 180 00:16:19,554 --> 00:16:22,388 کمال همنشين در من اثر کرده 181 00:16:33,466 --> 00:16:36,668 "بانو "سانسا "و "شيلا 182 00:16:36,702 --> 00:16:38,337 "شِي" 183 00:16:38,371 --> 00:16:39,939 شِي"...بله" 184 00:16:39,973 --> 00:16:43,743 مطمئناً خواهرم ازتون خواسته که به همراه بانوهاي اشراف‌زاده‌ي "مِيگور" در پناهگاه باشيد 185 00:16:43,778 --> 00:16:45,167 درسته سرورم 186 00:16:45,192 --> 00:16:47,313 ولي پادشاه "جافري" فرستادن دنبال من که بيام و شاهد رفتنشون باشم 187 00:16:47,515 --> 00:16:49,550 "سانسا" 188 00:16:49,584 --> 00:16:51,752 خواهرزاده‌ي من واقعاً آدم رومانتيکيه 189 00:16:51,786 --> 00:16:53,687 سانسا" ، بيا اينجا" 190 00:16:56,057 --> 00:16:58,458 براي اينکه سالم برگردين دعا مي‌کنم سرورم 191 00:16:58,493 --> 00:16:59,993 واقعاً؟ 192 00:17:00,027 --> 00:17:02,529 همونطوري که براي پادشاه دعا مي‌کنم 193 00:17:06,834 --> 00:17:08,268 مراقب خودتون باشيد بانوي من 194 00:17:08,302 --> 00:17:10,436 شما هم همينطور شيرِ من 195 00:17:15,642 --> 00:17:18,510 پادشاهت داره ميره به جنگ 196 00:17:18,544 --> 00:17:21,480 بايد با يک بوسه بدرقه‌اش کني 197 00:17:21,515 --> 00:17:23,749 اين شمشيرِ جديدمه 198 00:17:23,784 --> 00:17:25,551 "اسمش رو گذاشتم "درّنده‌ي قلب 199 00:17:27,954 --> 00:17:29,622 ببوسش 200 00:17:39,199 --> 00:17:43,135 وقتي که با خونِ عموم که روشه برگشتم دوباره مي‌بوسيش 201 00:17:43,169 --> 00:17:44,936 خودتون مي‌کشيدش؟ 202 00:17:44,970 --> 00:17:48,406 اگه "استنيس" اينقدر احمق باشه که بخواد بهم نزديک بشه آره 203 00:17:48,440 --> 00:17:51,442 پس شما هم همراه افرادتون در کنار لشگر مي‌جنگيد؟ 204 00:17:51,476 --> 00:17:56,647 يه پادشاه برنامه‌هاش رو با دخترهاي احمق در ميون نميذاره 205 00:17:56,681 --> 00:17:59,617 متأسفم سرورم شما درست ميگين . من احمقم 206 00:17:59,651 --> 00:18:01,853 البته که همراشون مي‌جنگيد 207 00:18:01,887 --> 00:18:05,557 همه ميگن برادرم "راب" هميشه ميره جايي که جنگ بيشتر باشه 208 00:18:05,592 --> 00:18:07,392 و هميشه فقط وانمود مي‌کنه داره مي‌جنگه 209 00:18:07,427 --> 00:18:10,029 نوبت برادر تو هم ميرسه 210 00:18:10,063 --> 00:18:13,032 اون‌وقت مي‌توني خونِ اون رو هم از روي "درّنده‌ي قلب" ليس بزني 211 00:18:25,145 --> 00:18:27,980 بعضي از اونها هيچ‌وقت برنميگردن 212 00:18:28,014 --> 00:18:30,149 جافري" برميگرده" 213 00:18:30,183 --> 00:18:31,917 بدترين‌ها هميشه زنده مي‌مونن 214 00:18:31,951 --> 00:18:34,953 بياييد بانوي من 215 00:19:22,074 --> 00:19:25,977 ناو جنگيمون کجاست؟ - تو راهه - 216 00:19:26,188 --> 00:19:29,425 چرا الان اينجا نيست؟ اونا دارن ميان 217 00:19:30,180 --> 00:19:33,783 سگ" ، به مشاور اعظم پادشاه بگو" که پادشاهش ازش سؤال پرسيد 218 00:19:33,817 --> 00:19:35,852 پادشاه ازت سؤال پرسيد 219 00:19:35,886 --> 00:19:38,321 جناب "لنسل" ، به "سگ" بگو که به پادشاه بگه 220 00:19:38,356 --> 00:19:40,156 که مشاور اعظم پادشاه به شدت سرش شلوغه 221 00:19:40,191 --> 00:19:43,359 مشاور اعظم پادشاه مي‌خوان که من به شما بگم ...که به پادشاه بگين 222 00:19:43,360 --> 00:19:45,094 اگه به "سگ" بگم که از وسط نصفت کنه 223 00:19:45,128 --> 00:19:46,662 بدون هيچ درنگي اين‌کار رو مي‌کنه 224 00:19:46,697 --> 00:19:48,497 اگه اين‌کار رو بکنه اندازه‌ام يک چهارم ميشه 225 00:19:48,531 --> 00:19:51,566 فقط همون کارايي رو ديگه ندارم 226 00:19:51,601 --> 00:19:54,402 بگو من رو به دو نيم بکنه و اون‌وقت ديگه قادر نيستم بتونم بهشون علامت بدم 227 00:19:54,436 --> 00:19:56,070 علامت ندم نقشه‌اي هم درکار نيست 228 00:19:56,104 --> 00:19:58,144 نقشه‌اي هم نباشه اون‌وقت استنيس باراتيون" اين شهر رو غارت مي‌کنه" 229 00:19:58,169 --> 00:20:02,565 تخت آهنين رو مي‌گيره و اون کله‌ي کوچولوي پوکِت رو يه جايي به دروازه آويزون مي‌کنه 230 00:20:02,812 --> 00:20:05,180 ممکنه واسه ملت جالب باشه 231 00:20:05,214 --> 00:20:07,049 غير از اينکه سرِ منم کنار سرِ تو ميره اون بالا 232 00:20:07,083 --> 00:20:08,951 من هيچ‌وقت از سرم خوشم نميومد 233 00:20:08,985 --> 00:20:12,488 ولي اينم نمي‌خوام که الان از روي تنم جدا بشه 234 00:20:14,892 --> 00:20:16,560 کشتي‌هاشون کجان؟ 235 00:20:16,594 --> 00:20:19,429 حمله در شب حرکت هوشمندانه‌ايه غافلگيرشون مي‌کنيم 236 00:20:19,464 --> 00:20:22,566 لرد "واريس" ميدونه تو 3روز پيش براي صبحونه چي خوردي 237 00:20:22,600 --> 00:20:24,200 نميشه غافلگيرشون کنيم 238 00:20:24,235 --> 00:20:26,169 اگه درست باشه که بينشون اختلاف وجود داره 239 00:20:26,203 --> 00:20:28,371 شايد دريانوردانشون شورش کرده باشن 240 00:20:28,405 --> 00:20:30,507 شايد 241 00:20:46,256 --> 00:20:48,290 نميدونم براي چي مي‌خواد اينجا باشم 242 00:20:48,324 --> 00:20:51,260 اون هميشه ميگه من چقدر احمقم اون ازم متنفره 243 00:20:51,294 --> 00:20:55,497 شايد اون کمتر از بقيه از تو متنفره 244 00:20:55,532 --> 00:20:57,500 شک دارم 245 00:20:57,534 --> 00:21:00,436 شايد بهت حسوديش ميشه 246 00:21:00,470 --> 00:21:02,438 چرا بايد حسوديش بشه؟ 247 00:21:02,473 --> 00:21:04,474 "سانسا" 248 00:21:07,645 --> 00:21:10,514 خيلي دوست داشتم بدونم پرنده کوچولومون کجا رفته 249 00:21:10,548 --> 00:21:13,985 رنگت پريده دختر 250 00:21:14,019 --> 00:21:16,120 هنوز خونريزي داري؟ 251 00:21:16,155 --> 00:21:18,323 بله 252 00:21:18,357 --> 00:21:20,024 مناسبه ، مگه نه؟ 253 00:21:20,059 --> 00:21:23,995 مردها اون بيرون خونريزي مي‌کنن و تو اين تو 254 00:21:24,029 --> 00:21:26,030 براي بانو "سانسا" مقداري شراب بريز 255 00:21:26,065 --> 00:21:27,899 تشنه نيستم بانوي من 256 00:21:27,933 --> 00:21:31,469 پس؟ من بهت آب تعارف نکردم 257 00:21:35,841 --> 00:21:37,308 اون اينجا چي‌کار مي‌کنه؟ 258 00:21:37,343 --> 00:21:39,711 جناب "ايلين"؟ 259 00:21:39,745 --> 00:21:42,347 اون اينجاست تا ازمون دفاع کنه 260 00:21:42,381 --> 00:21:44,082 وقتي تبرها اون درها رو خورد کردن 261 00:21:44,116 --> 00:21:45,517 از اينکه اينجاست خوشحال ميشي 262 00:21:45,551 --> 00:21:47,819 ولي ما نگهبان داريم که ازمون دفاع کنن 263 00:21:47,854 --> 00:21:49,487 به نگهبان‌ها پول دادن 264 00:21:49,522 --> 00:21:53,058 به محض اينکه شهر سقوط کنه اونا اولين کسايي هستن که از در ميرن بيرون 265 00:21:56,929 --> 00:21:59,463 افراد يه مرد رو به همراه 2تا از خدمتکارها گرفتن که داشتن با 266 00:21:59,498 --> 00:22:01,966 يه اسب دزدي و چند ليوان طلا فرار مي‌کردن 267 00:22:02,001 --> 00:22:04,269 اولين خيانتکاران جنگ 268 00:22:04,303 --> 00:22:05,937 اونا رو به جناب "ايلين" نشون بده 269 00:22:05,971 --> 00:22:09,741 سرشون رو بيرون اسطبل به نيزه‌ها بزنيد تا هشداري باشه واسه بقيه 270 00:22:11,978 --> 00:22:13,812 تنها راهي که ميشه عوام رو به خودت وفادار نگه داري 271 00:22:13,846 --> 00:22:16,982 اينه که اونا رو بيشتر از دشمنات از خودت بترسوني 272 00:22:17,016 --> 00:22:21,788 اگه مي‌خواي يه روزي ملکه بشي اين رو هميشه يادت باشه 273 00:22:23,090 --> 00:22:25,526 شما گفتين که اون براي محافظت از ما اينجاست 274 00:22:27,630 --> 00:22:29,497 همينطوره 275 00:22:29,532 --> 00:22:32,267 خائنين هم براي همه ما خطرناک هستن 276 00:22:32,301 --> 00:22:34,036 مشروب بيشتر 277 00:22:48,518 --> 00:22:50,452 اونجان 278 00:22:53,589 --> 00:22:57,726 کمانداران هدف بگيرن 279 00:22:59,428 --> 00:23:01,563 کمانداران 280 00:23:07,369 --> 00:23:08,569 تيرها آماده 281 00:23:08,604 --> 00:23:11,172 تيرها آماده 282 00:23:12,207 --> 00:23:15,042 نگه دارين - نگه دارين - 283 00:23:15,076 --> 00:23:17,277 چي‌کار داري مي‌کني؟ ما بايد بهشون حمله کنيم 284 00:23:17,311 --> 00:23:21,581 نگه دارين - سنگ‌ها آماده - 285 00:23:21,616 --> 00:23:23,917 نگه دارين 286 00:23:25,353 --> 00:23:28,555 فقط يه کشتيه . بقيه‌شون کجان؟ 287 00:23:29,490 --> 00:23:31,558 بقيه‌شون کجان؟ 288 00:23:35,930 --> 00:23:37,430 فقط يه کشتيه 289 00:23:41,103 --> 00:23:43,204 کمانداران آماده 290 00:23:44,673 --> 00:23:47,208 سنگ - سنگ‌ها آماده - 291 00:23:48,277 --> 00:23:50,246 بکشين 292 00:23:55,319 --> 00:23:56,854 آماده 293 00:23:56,888 --> 00:23:58,923 آماده 294 00:24:06,665 --> 00:24:08,299 هيچ‌کس رو کشتي نيست 295 00:24:15,007 --> 00:24:17,942 سنگ‌هاي بيشتر 296 00:24:32,891 --> 00:24:34,759 نگه دارين 297 00:24:41,700 --> 00:24:42,901 وايلد فاير" ـه" 298 00:24:42,935 --> 00:24:46,104 دور بزنيد . دور بزنيد 299 00:25:10,862 --> 00:25:13,330 ماتوز" ، بخواب روي زمين" 300 00:26:47,122 --> 00:26:49,490 براي رفتن به خشکي آماده بشين - سرورم - 301 00:26:49,525 --> 00:26:51,626 اون کوتوله برگ برنده‌اش رو برملا کرد 302 00:26:51,660 --> 00:26:54,095 "وايلد فاير" - فقط 1بار مي‌تونست روش کنه - 303 00:26:54,129 --> 00:26:56,398 ما خيلي با دروازه‌ها فاصله داريم 304 00:26:56,432 --> 00:26:59,234 آتش ، کمانداراشون 305 00:26:59,268 --> 00:27:02,103 صدها نفر مي‌ميرن 306 00:27:02,137 --> 00:27:04,272 بگو هزاران نفر 307 00:27:17,453 --> 00:27:19,553 بياين بريم اين شهر رو بگيريم 308 00:27:38,306 --> 00:27:40,106 سانسا" ، بيا اينجا پرنده کوچک" 309 00:27:46,514 --> 00:27:48,515 ملکه من 310 00:27:48,549 --> 00:27:50,616 چي‌کار داري مي‌کني؟ 311 00:27:50,651 --> 00:27:51,951 دعا مي‌کنم 312 00:27:51,985 --> 00:27:54,420 تو فوق‌العاده‌اي ، نه؟ 313 00:27:54,455 --> 00:27:56,789 دعا 314 00:27:56,824 --> 00:27:58,657 براي چي دعا مي‌کني؟ 315 00:27:58,692 --> 00:28:01,093 براي اينکه خدايان ما رو مورد مرحمت قرار بدن 316 00:28:01,127 --> 00:28:04,329 هممون رو؟ 317 00:28:04,363 --> 00:28:06,964 بله سرورم - حتي من رو؟ - 318 00:28:06,999 --> 00:28:08,899 البته سرورم 319 00:28:08,934 --> 00:28:10,601 حتي "جافري" رو؟ 320 00:28:12,537 --> 00:28:16,039 ..."جافري" - خفه‌شو احمق کوچولو - 321 00:28:16,073 --> 00:28:19,109 دعا کردن که خدايان ما رو مورد مرحمت قرار بدن 322 00:28:19,143 --> 00:28:21,612 خدايان رحمي ندارن . براي همين خدا شدن 323 00:28:22,948 --> 00:28:25,950 پدرم اين رو اولين‌بار که ديد دارم دعا مي‌کنم بهم گفت 324 00:28:27,153 --> 00:28:29,388 مادرم تازه مرده بود . ميدوني؟ 325 00:28:29,422 --> 00:28:31,890 من مفهوم مرگ رو نمي‌فهميدم 326 00:28:31,925 --> 00:28:34,426 در مورد قطعيتش 327 00:28:34,461 --> 00:28:36,862 فکر مي‌کردم اگه خيلي خيلي دعا کنم 328 00:28:36,897 --> 00:28:40,098 خدايان مادرم رو برميگردونن اون‌موقع 4 سالم بود 329 00:28:40,133 --> 00:28:42,901 پدرتون به خدايان اعتقاد نداشت؟ 330 00:28:42,935 --> 00:28:45,670 بهشون اعتقاد داشت فقط زياد ازشون خوشش نميومد 331 00:28:48,774 --> 00:28:50,708 يکي هم واسه اون بريز 332 00:28:54,345 --> 00:28:56,179 بيا 333 00:28:57,548 --> 00:28:58,915 بشين 334 00:28:58,949 --> 00:29:00,951 بنوش 335 00:29:03,789 --> 00:29:06,324 اونجوري نه . بنوش دختر جون 336 00:29:09,461 --> 00:29:11,663 من بايد پسر مي‌شدم 337 00:29:11,697 --> 00:29:14,867 من ترجيح ميدم روبروم 1000تا شمشير باشه تا تو يه اتاق 338 00:29:14,901 --> 00:29:17,436 با يه مشت مرغ وحشت‌زده باشم 339 00:29:17,470 --> 00:29:19,806 اونا مهمان‌هاي شما و تحت حفاظت شما هستن 340 00:29:19,840 --> 00:29:21,274 خودتون ازشون خواستين بيان اينجا 341 00:29:21,308 --> 00:29:23,442 اين توقعي بود که از من ميرفت 342 00:29:23,476 --> 00:29:27,780 همونطوري که از تو زماني که ملکه جافري" شدي ميره" 343 00:29:27,815 --> 00:29:31,151 اگه برادر احمق من اين جنگ رو ببره 344 00:29:31,185 --> 00:29:35,021 اين مرغ‌ها برميگردن پيش خروس‌هاشون 345 00:29:35,089 --> 00:29:38,492 و بهشون در مورد شجاعت من ميگن 346 00:29:38,526 --> 00:29:40,327 و اينکه چجوري الهام‌بخش اونها بودم 347 00:29:40,361 --> 00:29:42,630 و اگه شهر سقوط کنه چي؟ 348 00:29:44,599 --> 00:29:47,434 تو از اين خوشحال ميشي ، نه؟ 349 00:29:47,468 --> 00:29:49,569 پناهگاه سرخ براي يه مدتي استقامت مي‌کنه 350 00:29:49,604 --> 00:29:51,405 اونقدري که من برم به ديوار 351 00:29:51,439 --> 00:29:54,407 و خودم رو شخصاً به "استنيس" تسليم کنم 352 00:29:54,442 --> 00:29:56,977 اگه هر کس ديگه‌اي پشت اون دروازه‌ها بود 353 00:29:57,011 --> 00:29:58,946 ممکن بود براي يه ملاقات خصوصي هم اميدوار باشم 354 00:29:58,980 --> 00:30:01,849 اما هر چي باشه اون "استنيس باراتيون" ـه 355 00:30:01,883 --> 00:30:05,652 شانسم در زمينه گول زدن اسبش بيشتره تا خودش 356 00:30:08,689 --> 00:30:10,890 تعجب کردي پرنده کوچک؟ 357 00:30:10,925 --> 00:30:14,027 اشک تنها اسلحه يک زن نيست 358 00:30:15,929 --> 00:30:18,230 بهترين اسلحه‌ات لاي پاهات پنهان شده 359 00:30:18,265 --> 00:30:21,501 ياد بگير چجوري ازش استفاده کني . بنوش 360 00:30:24,838 --> 00:30:29,873 هيچ ميدوني وقتي شهر تسخير بشه چه اتفاقي ميفته؟ 361 00:30:29,911 --> 00:30:32,513 نه . اصلاً نميدوني ، مگه نه؟ 362 00:30:33,582 --> 00:30:37,653 اگه شهر سقوط کنه اين زن‌هاي اشرافي 363 00:30:37,687 --> 00:30:40,722 بايد آماده باشن که بهشون تجاوز بشه 364 00:30:40,757 --> 00:30:45,091 نصفشون صبح نشده کلي حرومزاده تو شکمشون دارن 365 00:30:45,194 --> 00:30:48,029 اون‌موقع خوشحال خواهي بود که قاعده شدي 366 00:30:49,031 --> 00:30:50,498 وقتي خون مردي به جوش بياد 367 00:30:50,532 --> 00:30:53,500 هر چيزي که سينه داشته باشه به نظرش مناسب مياد 368 00:30:53,534 --> 00:30:59,168 زيبارويي مثل تو به نظرش خيلي خيلي مناسب مياد 369 00:30:59,206 --> 00:31:01,441 يه تيکه کيک 370 00:31:01,475 --> 00:31:03,711 که آماده خورده شدنه 371 00:31:06,081 --> 00:31:09,283 سريع‌تر پارو بزنين 372 00:31:18,761 --> 00:31:21,763 بکشين . بکشين - آفرين بچه‌ها - 373 00:31:21,797 --> 00:31:24,999 بکشين . بکشين 374 00:31:25,033 --> 00:31:28,769 خودشه . همينجوري 375 00:31:28,803 --> 00:31:32,006 "اون مرد جديه..."استنيس باراتيون 376 00:31:32,040 --> 00:31:34,475 اونا دارن ميان اونا دارن ميان به خشکي 377 00:31:35,344 --> 00:31:37,211 روشون آتش بريزين 378 00:31:37,245 --> 00:31:38,979 کمانداران 379 00:31:39,013 --> 00:31:40,414 خيلي زيادن 380 00:31:40,448 --> 00:31:45,650 سگ" ، براي ارتش "باراتيون" که" پاشون به خشکي ميرسه يه مهموني ترتيب بده 381 00:31:47,122 --> 00:31:50,490 پاد" ، برو دم دروازه پادشاهي" 382 00:31:50,524 --> 00:31:52,258 هر چي اونجا نگهبان ديدي بردار بيار . زود 383 00:31:52,293 --> 00:31:54,327 بله سرورم 384 00:31:55,629 --> 00:31:58,230 بريم . "استنيس" داره برامون گوشت تازه مي‌فرسته 385 00:31:58,265 --> 00:32:00,199 تو هم بيا 386 00:32:01,602 --> 00:32:04,304 اگه يکي از اون تيرهاي آتشين نزديک من بشن 387 00:32:04,338 --> 00:32:06,741 خودم ميام و با روده‌هات دارت ميزنم 388 00:32:11,280 --> 00:32:13,882 بکشين . بکشين . حالا 389 00:32:33,036 --> 00:32:34,971 لنيستر"ها رو بکشين" 390 00:32:35,005 --> 00:32:36,573 شليک 391 00:32:36,607 --> 00:32:37,974 شليک 392 00:32:40,378 --> 00:32:43,146 به خط بشين 393 00:32:45,282 --> 00:32:47,283 "استنيس" 394 00:32:47,318 --> 00:32:49,019 آماده - آماده - 395 00:32:49,053 --> 00:32:51,621 شليک - شليک - 396 00:33:13,978 --> 00:33:16,079 اونا نمي‌تونن به ديوار نفوذ کنن 397 00:33:36,266 --> 00:33:38,067 به طرف دروازه گِلي 398 00:33:38,101 --> 00:33:41,270 اولين و دومين جوخه به سمت دروازه گِلي 399 00:33:41,304 --> 00:33:43,304 هر کسي که با شمشير بدون خون بميره 400 00:33:43,339 --> 00:33:46,307 خودم شخصاً به جنازه‌اش تجاوز مي‌کنم 401 00:34:21,178 --> 00:34:22,945 "وقتي بچه بوديم من و "جِيمي 402 00:34:22,980 --> 00:34:24,380 خيلي شبيه هم بوديم 403 00:34:24,415 --> 00:34:26,783 حتي پدرمون نمي‌تونست ما رو از هم جدا کنه 404 00:34:26,817 --> 00:34:31,421 هيچ‌وقت نفهميدم چرا باهامون اينقدر متفاوت رفتار مي‌کرد 405 00:34:31,455 --> 00:34:35,325 به "جِيمي" ياد ميدادن که چجوري با گرز و شمشير بجنگه 406 00:34:35,359 --> 00:34:40,061 و به من ياد ميدادن که چجوري لبخند بزنم و بخونم و خوشحال باشم 407 00:34:40,130 --> 00:34:43,133 اون وارث "کسترلي راک" شد 408 00:34:43,167 --> 00:34:45,735 و من مثل يه اسب به يه بيگانه فروخته شدم 409 00:34:45,769 --> 00:34:48,004 تا هر موقعي که خواست ازم سواري بگيره 410 00:34:48,038 --> 00:34:50,739 شما ملکه "رابرت" بودين 411 00:34:50,773 --> 00:34:52,741 و تو هم ملکه "جافري" ميشي . خوش بگذره 412 00:34:56,745 --> 00:34:58,379 فکر نکنم اين يکي رو بشناسم 413 00:35:04,418 --> 00:35:06,252 زيباست 414 00:35:12,292 --> 00:35:14,427 اين مسخره‌ترين احترامي بود که تا حالا ديدم 415 00:35:14,461 --> 00:35:17,363 ببين ، سخت نيست وقتي 4 سالم بود استادش شدم 416 00:35:17,398 --> 00:35:20,600 پشتت رو صاف کن و خم شو 417 00:35:22,970 --> 00:35:25,238 بهتر شد . زود ياد مي‌گيري 418 00:35:25,273 --> 00:35:29,243 چند وقته که به بانو "سانسا" خدمت مي‌کني؟ 419 00:35:29,277 --> 00:35:32,213 چند هفته‌اي ميشه سرورم 420 00:35:34,949 --> 00:35:37,317 کِي "لورات" رو ترک کردي؟ 421 00:35:38,686 --> 00:35:41,287 1بار يه پيشخدمت "لورات" ـي داشتم 422 00:35:44,091 --> 00:35:46,492 اما اون دختر يه اشراف‌زاده بود 423 00:35:46,526 --> 00:35:48,394 اما تو نيستي 424 00:35:52,165 --> 00:35:53,999 کِي به "وستروس" اومدي؟ 425 00:35:54,033 --> 00:35:57,369 10سال پيش سرورم 426 00:35:57,403 --> 00:36:04,505 در عرض 10 سال از يه فرد عوام رسيدي به پناهگاه سرخ اونم بدون اينکه احترام گذاشتن رو ياد بگيري 427 00:36:05,678 --> 00:36:08,179 به نظرم بايد داستان جالبي باشه 428 00:36:09,047 --> 00:36:10,515 اسمت چيه؟ 429 00:36:10,549 --> 00:36:13,051 شِي" سرورم" 430 00:36:13,086 --> 00:36:15,287 "برامون يه داستان بگو "شِي 431 00:36:21,094 --> 00:36:23,663 ...وقتي 13 سالم بود من 432 00:36:25,199 --> 00:36:26,633 سرورم 433 00:36:26,667 --> 00:36:29,736 چي شده؟ 434 00:36:29,771 --> 00:36:31,838 کوتوله رودخونه رو به آتش کشيده 435 00:36:31,873 --> 00:36:34,407 صدها کشتي دارن مي‌سوزن . شايدم بيشتر 436 00:36:34,442 --> 00:36:37,911 ...کشتي‌هاي "استنيس" نابود شده اما 437 00:36:37,945 --> 00:36:41,147 اما...اما ارتش‌ـش 438 00:36:41,182 --> 00:36:43,682 موفق شدن بيرون ديوارهاي شهر به ساحل بيان 439 00:36:43,717 --> 00:36:45,818 جافري" کجاست؟" 440 00:36:45,852 --> 00:36:48,120 "تو برج‌ـه با لرد "تيرين 441 00:36:48,154 --> 00:36:50,388 سريعاً برش‌گردون داخل 442 00:36:50,422 --> 00:36:53,358 ...اما سرورم - چيه؟ - 443 00:36:53,392 --> 00:36:55,627 حضور پادشاه باعث روحيه افراده 444 00:36:55,661 --> 00:36:58,263 همين الان برش‌گردون به قصر 445 00:36:58,297 --> 00:37:00,265 اينجا نه؟ - پيش اين زن‌ها و بچه‌ها؟ - 446 00:37:00,299 --> 00:37:02,968 مي‌خواي تا آخر عمر به عنوان يه ترسو مسخره‌اش کنن؟ 447 00:37:03,002 --> 00:37:05,337 ...نه اما من - همين الان - 448 00:37:10,610 --> 00:37:13,578 يه‌کم قبل وقتي در مورد جناب "ايلين" گفتم بهت دروغ گفتم 449 00:37:15,348 --> 00:37:17,349 مي‌خواي حقيقت رو بدوني؟ 450 00:37:17,383 --> 00:37:19,417 مي‌خواي بدوني چرا واقعاً اينجاست؟ 451 00:37:21,387 --> 00:37:23,188 اون براي کشتن ما اينجاست 452 00:37:23,223 --> 00:37:26,425 استنيس" ممکنه شهر رو بگيره" ممکنه تاج و تخت رو بگيره 453 00:37:26,459 --> 00:37:29,561 اما نمي‌تونه ما رو زنده بگيره 454 00:38:02,163 --> 00:38:04,931 کمک 455 00:38:24,219 --> 00:38:25,686 بهتره فرار کنيم 456 00:38:25,721 --> 00:38:28,423 عقب نشيني کنين 457 00:38:35,297 --> 00:38:36,730 نرده‌بان‌ها رو بذارين 458 00:39:09,633 --> 00:39:12,802 زود حرومزاده‌ها ، زودتر 459 00:39:12,836 --> 00:39:14,871 کثافت‌ها رو بکُشين 460 00:39:16,740 --> 00:39:19,042 يه نفر برام نوشيدني بياره 461 00:39:25,249 --> 00:39:28,284 لعنت به اين آب . برام مشروب بيارين 462 00:39:38,630 --> 00:39:40,731 مي‌خواي بگم شير خنک 463 00:39:40,766 --> 00:39:43,167 با تمشک هم بيارن خدمتتون؟ 464 00:39:43,202 --> 00:39:44,836 گوه نخور کوتوله 465 00:39:44,904 --> 00:39:47,539 تو نبايد اينور ديوار باشي 466 00:39:47,574 --> 00:39:50,609 نصف نفراتم کشته شدن 467 00:39:50,644 --> 00:39:53,012 درياي "آب سياه" داره تو آتش مي‌سوزه 468 00:39:53,046 --> 00:39:56,148 سگ" ، بهت فرمان ميدم که برگردي" و به جنگ ادامه بدي 469 00:40:00,186 --> 00:40:02,154 "تو گارد پادشاهي هستي "کِلِگِين 470 00:40:02,188 --> 00:40:04,956 بايد عقب برونيشون وگرنه شهر رو مي‌گيرن 471 00:40:04,991 --> 00:40:07,426 شهر پادشاهت رو 472 00:40:07,460 --> 00:40:10,662 گور باباي گارد پادشاهي 473 00:40:11,930 --> 00:40:14,165 گور باباي اين شهر 474 00:40:14,199 --> 00:40:16,000 گور باباي شاه 475 00:40:33,787 --> 00:40:34,888 شليک 476 00:40:34,922 --> 00:40:37,758 پشتتون رو بدين بهش 477 00:40:37,792 --> 00:40:40,027 خيلي خب ، پاشين 478 00:40:43,032 --> 00:40:43,965 شليک 479 00:40:43,999 --> 00:40:45,266 امنه 480 00:40:45,301 --> 00:40:48,370 حمله 481 00:40:48,405 --> 00:40:50,473 شليک 482 00:41:01,686 --> 00:41:04,287 نرده‌بان‌ها رو ببرين بالا 483 00:41:17,733 --> 00:41:20,835 دارن از ديوار ميان بالا 484 00:41:20,869 --> 00:41:23,270 کمانداران روي ديواره شمالي 485 00:41:26,708 --> 00:41:28,375 سرورم 486 00:41:28,409 --> 00:41:31,745 ملکه من رو فرستاده تا شما رو به پناهگاه سرخ برگردونم 487 00:41:33,847 --> 00:41:36,349 اگه تو از شهر خودت دفاع نکني چرا اونا اين‌کار رو بکنن؟ 488 00:41:36,383 --> 00:41:38,151 توقع داري چي‌کار کنم؟ 489 00:41:38,185 --> 00:41:39,252 رهبري 490 00:41:39,286 --> 00:41:43,054 برو اون پايين و نفراتت رو در برابر مهاجميني که مي‌خوان بکشنشون رهبري کن 491 00:41:43,090 --> 00:41:45,058 دقيقاً مادر من چي گفت؟ 492 00:41:45,092 --> 00:41:46,860 کار واجبي با من داشت؟ 493 00:41:46,894 --> 00:41:48,662 چيز خاصي نگفت سرورم 494 00:41:50,264 --> 00:41:52,832 همه نفرات به برج‌ها 495 00:41:54,068 --> 00:41:55,769 "جناب "باروس" ، جناب "مندون 496 00:41:55,803 --> 00:41:59,837 با عموي من بمونيد و نمايندگي شاه رو در ميدان جنگ به عهده بگيرين 497 00:42:01,108 --> 00:42:03,643 کمانداران ، خط ـتون رو نگه دارين 498 00:42:03,677 --> 00:42:05,512 وگرنه خودم مي‌کشمتون 499 00:42:08,883 --> 00:42:11,184 سريع 500 00:42:18,559 --> 00:42:20,327 نه 501 00:42:21,929 --> 00:42:23,429 پاشو احمق 502 00:42:23,464 --> 00:42:26,600 ما به تير بيشتري نياز داريم 503 00:42:29,437 --> 00:42:31,071 پادشاه کجاست؟ 504 00:42:31,106 --> 00:42:34,508 چرا با ما نيست؟ - پس براي کي داريم مي‌جنگيم؟ - 505 00:42:35,978 --> 00:42:37,578 کي ما رو رهبري مي‌کنه؟ 506 00:42:37,613 --> 00:42:40,082 من حمله رو رهبري مي‌کنم 507 00:42:40,116 --> 00:42:41,783 من حمله رو رهبري مي‌کنم 508 00:42:41,818 --> 00:42:45,154 آره؟ - از چي حرف ميزني؟ - 509 00:42:45,189 --> 00:42:46,823 پاد" ، کلاهخودم" 510 00:42:49,093 --> 00:42:51,261 جناب "مندون" ، شما پرچم پادشاه رو حمل کنيد 511 00:42:51,296 --> 00:42:53,830 نفرات ، آماده باشين 512 00:42:55,566 --> 00:42:57,501 نفرات 513 00:42:57,535 --> 00:42:59,702 نفرات 514 00:42:59,737 --> 00:43:02,405 ميگن من نصف يه آدمم 515 00:43:02,439 --> 00:43:05,141 اما با اين‌کارـتون به شماها بايد چي گفت؟ 516 00:43:05,175 --> 00:43:07,710 تنها راه به بيرون از طريق دروازه‌هاست 517 00:43:07,744 --> 00:43:09,478 و اونا به دروازه‌ها رسيدن 518 00:43:09,512 --> 00:43:12,013 يه راه ديگه هم هست و من بهتون نشون ميدم 519 00:43:12,048 --> 00:43:14,917 ما از پشتشون درميايم و دهنشون رو سرويس مي‌کنيم 520 00:43:22,091 --> 00:43:23,891 براي پادشاهتون نجنگيد 521 00:43:23,925 --> 00:43:26,727 براي قلمروهاي اون هم نجنگيد 522 00:43:27,996 --> 00:43:30,330 براي افتخار نجنگيد براي پيروزي هم نجنگيد 523 00:43:30,365 --> 00:43:32,766 براي پولدارها نجنگيد چون اونا پولي به شما نميدن 524 00:43:32,800 --> 00:43:35,268 "اما اين شهر شماست که "استنيس مي‌خواد تسخير کنه 525 00:43:35,303 --> 00:43:37,337 اون دروازه شماست که داره بهش حمله مي‌کنه 526 00:43:37,371 --> 00:43:41,441 اگه بياد داخل اين خونه‌هاي شما خواهد بود که به آتش مي‌کشه 527 00:43:41,475 --> 00:43:43,977 و طلاهاي شماست که ميدزده 528 00:43:44,011 --> 00:43:46,846 و زن‌هاي شماست که بهشون تجاوز مي‌کنه 529 00:43:55,023 --> 00:43:57,792 مردان شجاعي به درهاي خانه ما رسيده‌اند 530 00:43:58,894 --> 00:44:00,328 بياين بريم بکشيمشون 531 00:44:22,886 --> 00:44:24,953 جنگ شکست خورده سرورم 532 00:44:26,055 --> 00:44:28,523 ارتش "استنيس" به پاي دروازه ما رسيده 533 00:44:28,558 --> 00:44:30,993 وقتي زره طلايي‌ها ديدن که شاه داره ميره 534 00:44:31,027 --> 00:44:32,660 همه روحيه‌شون رو از دست دادن 535 00:44:32,695 --> 00:44:35,196 پسر من کجاست؟ 536 00:44:35,231 --> 00:44:37,269 مي‌خوام برش‌گردونم به ميدان جنگ 537 00:44:37,405 --> 00:44:39,090 چرا فکر کردي خواست تو برام اهميتي داره؟ 538 00:44:40,234 --> 00:44:42,836 ...بيارش - به من گوش کن - 539 00:44:48,741 --> 00:44:52,010 نترسين . ملکه پل متحرک رو بالا کشيده 540 00:44:52,044 --> 00:44:54,279 اينجا امن‌ترين جاييه که ميشه بود 541 00:44:54,313 --> 00:44:57,315 جافري" آسيبي نديده" و داره شجاعانه مي‌جنگه 542 00:44:57,349 --> 00:44:59,217 شواليه‌هاش هم پشتش هستن 543 00:44:59,251 --> 00:45:00,785 اونا شهر رو نجات ميدن 544 00:45:00,819 --> 00:45:03,354 بياين سرود بخوانيم 545 00:45:13,633 --> 00:45:16,001 تو بايد بري 546 00:45:16,036 --> 00:45:18,938 برو اتاقت و درت رو قفل کن 547 00:45:18,973 --> 00:45:22,342 استنيس" به تو آسيبي نميرسونه" اما اين يکي تو رو مي‌کشه 548 00:45:24,579 --> 00:45:26,279 با من بيا 549 00:45:26,304 --> 00:45:28,015 بايد از يه نفر خداحافظي کنم 550 00:45:28,016 --> 00:45:30,184 ملکه گفت که اونا به همه تجاوز مي‌کنن 551 00:45:30,219 --> 00:45:32,153 هيچ‌کس نمي‌تونه به من تجاوز کنه 552 00:45:34,189 --> 00:45:37,292 برو . فرار کن 553 00:46:14,763 --> 00:46:17,632 بانو داره مي‌ترسه 554 00:46:17,666 --> 00:46:19,968 تو اينجا چي‌کار مي‌کني؟ 555 00:46:20,002 --> 00:46:22,103 زياد اينجا نمي‌مونم 556 00:46:22,138 --> 00:46:24,772 دارم ميرم - کجا؟ - 557 00:46:24,807 --> 00:46:28,376 يه جايي که به آتش کشيده نشه 558 00:46:29,878 --> 00:46:31,612 شمال شايد 559 00:46:31,646 --> 00:46:34,315 ممکنه 560 00:46:34,349 --> 00:46:36,984 پادشاه چي؟ 561 00:46:37,018 --> 00:46:40,320 خودش خوب مي‌تونه تنهايي بميره 562 00:46:45,692 --> 00:46:48,026 مي‌تونم تو رو هم با خودم ببرم 563 00:46:48,061 --> 00:46:50,462 "ببرمت به "وينترفِل 564 00:46:55,534 --> 00:46:57,736 ازت محافظت مي‌کنم 565 00:46:59,673 --> 00:47:02,742 مي‌خواي بري خونه؟ 566 00:47:05,379 --> 00:47:07,213 اينجا جام امنه 567 00:47:07,248 --> 00:47:08,949 استنيس" به من آسيبي نميرسونه" 568 00:47:10,819 --> 00:47:13,820 به من نگاه کن 569 00:47:13,855 --> 00:47:16,190 استنيس" يه قاتله" 570 00:47:16,224 --> 00:47:18,191 لنيستر"ها هم قاتل هستن" 571 00:47:18,226 --> 00:47:20,994 پدرت يه قاتل بوده 572 00:47:21,029 --> 00:47:23,864 برادرت هم قاتله 573 00:47:25,333 --> 00:47:27,534 پسرهات يه روزي قاتل خواهند شد 574 00:47:29,437 --> 00:47:32,339 اين دنيا توسط قاتل‌ها ساخته شده 575 00:47:35,777 --> 00:47:38,278 پس بهتره ياد بگيري تو چشماشون نگاه کني 576 00:47:41,983 --> 00:47:44,685 تو به من آسيبي نميرسوني 577 00:47:50,591 --> 00:47:53,494 نه پرنده کوچک . بهت آسيبي نميرسونم 578 00:48:24,326 --> 00:48:26,027 زود باشين حرومزاده‌ها اون نرده‌بان‌ها رو بذارين 579 00:48:31,266 --> 00:48:33,067 حمله 580 00:48:47,016 --> 00:48:48,517 برش‌گردونين 581 00:48:55,392 --> 00:48:59,462 نصف مرد ، نصف مرد نصف مرد ، نصف مرد 582 00:48:59,496 --> 00:49:03,666 نصف مرد ، نصف مرد 583 00:49:10,674 --> 00:49:12,642 لعنت به من 584 00:50:06,630 --> 00:50:08,231 آروم باش عزيزکم 585 00:50:08,265 --> 00:50:10,333 اونا دارن هنوز مي‌جنگن 586 00:50:11,668 --> 00:50:14,937 هيچ‌کسي بهت آسيبي نميرسونه 587 00:50:18,308 --> 00:50:20,609 بذار برات يه داستان بگم 588 00:50:20,643 --> 00:50:23,978 اون رو شنيدي که در مورد يه شير مادر و توله کوچيکشه؟ 589 00:50:24,013 --> 00:50:26,981 اونا تو يه جنگل زندگي مي‌کردن - جنگل پادشاهي - 590 00:50:27,015 --> 00:50:29,283 آره عزيز دلم 591 00:50:29,318 --> 00:50:32,754 تو جنگل پادشاهي يه شير مادر و توله‌اش زندگي مي‌کردن 592 00:50:32,788 --> 00:50:34,889 مادر بچه‌اش رو خيلي دوست داشت 593 00:50:34,923 --> 00:50:38,560 اما موجودات ديگه‌اي هم تو اون جنگل زندگي مي‌کردن 594 00:50:38,594 --> 00:50:41,530 موجودات شيطاني - مثل چي؟ - 595 00:50:43,466 --> 00:50:45,234 مثل گوزن 596 00:50:45,268 --> 00:50:47,370 گوزن‌ها که شيطاني نيستن 597 00:50:47,404 --> 00:50:49,739 اونا فقط علف مي‌خورن 598 00:50:49,774 --> 00:50:51,274 و گرگ 599 00:50:51,309 --> 00:50:52,876 سرور من 600 00:50:52,910 --> 00:50:55,212 مي‌تونست بشنوه که شب‌ها زوزه مي‌کشن 601 00:50:55,246 --> 00:50:57,280 توله شير ترسيده بود 602 00:50:57,314 --> 00:51:00,549 مادرش بهش ميگه "تو يه شيري پسرم" 603 00:51:00,584 --> 00:51:02,218 نبايد بترسي 604 00:51:15,231 --> 00:51:18,300 يه روزي مياد که تمام موجودات وحشي بهت تعظيم خواهند کرد 605 00:51:18,302 --> 00:51:20,302 و تو پادشاه ميشي 606 00:51:22,073 --> 00:51:26,009 تمام گوزن‌ها به خضوع درميان همينطور تمام گرگ‌ها 607 00:51:26,043 --> 00:51:30,314 خرس‌هاي شمالي و روباه‌هاي جنوب 608 00:51:30,349 --> 00:51:34,886 همه پرنده‌هاي آسمون و موجودات دريا 609 00:51:36,488 --> 00:51:39,023 همه ميان پيش تو شير کوچولو 610 00:51:40,293 --> 00:51:42,026 که تاج پادشاهي رو به سرت بذارن 611 00:51:48,333 --> 00:51:49,734 و توله شير گفت 612 00:51:49,768 --> 00:51:52,970 "منم مي‌تونم به قدرتمندي پدرم باشم؟" 613 00:51:54,072 --> 00:51:56,540 "مادرش گفت "معلومه 614 00:51:56,574 --> 00:51:59,977 تو يه شير قوي و قدرتمند ميشي " "درست مثل پدرت 615 00:52:18,162 --> 00:52:22,298 من مواظب تو هستم عزيز دلم 616 00:52:22,332 --> 00:52:24,300 بهت قول ميدم 617 00:52:33,310 --> 00:52:35,611 برگردين به قايق‌ها 618 00:52:37,314 --> 00:52:39,882 وايسيد و بجنگين 619 00:52:39,916 --> 00:52:43,486 وايسيد و بجنگين لعنتي‌ها 620 00:52:43,521 --> 00:52:46,356 نه 621 00:52:48,359 --> 00:52:49,994 پدر 622 00:52:54,832 --> 00:52:58,234 جنگ تموم شد . ما پيروز شديم 623 00:53:01,600 --> 00:53:02,600 مترجمين : مــــهرزاد و ميــــلاد MehrzaD & MilaD 624 00:53:03,600 --> 00:53:04,600 : ارائه‌اي از تيم ترجمه :.:WWW.9Movie.CO:.: