1
00:00:00,078 --> 00:00:03,250
آنچه در "بازی تاج و تخت" گذشت
2
00:00:04,617 --> 00:00:08,445
تا غروب آفتاب تسلیم بشین ، وگرنه موضوع به خونریزی ختم میشه
3
00:00:08,484 --> 00:00:11,587
همه مون امشب میمیریم
نیاز نیست بمیریم ، اگه بهمون کمک کنن
4
00:00:11,635 --> 00:00:16,275
شما تنها کسانی نیستین که زندگیتون رو مدیون "جان اسنو" هستین
5
00:00:17,002 --> 00:00:19,401
داریم بچه دار میشیم
6
00:00:19,447 --> 00:00:24,607
تصفیه حسابی در کار خواهد بود ، لازمه که جناح شمال
با این موضوع رو در رو بشه ، کل جناح شمال
7
00:00:24,619 --> 00:00:28,697
گروهی از افرادم دنبالشون هستن
اونا دور نمیشن
8
00:00:31,075 --> 00:00:35,990
بانو "سانسا" من جانم رو در صورت نیاز برای شما میدم
9
00:00:36,061 --> 00:00:39,366
ثیون" از دستر من سرپیچی کرد"
10
00:00:39,374 --> 00:00:41,366
اون پسر یه احمقه
11
00:00:41,367 --> 00:00:44,429
اون برادر منه ، اون یک "گریجوی" ـه
12
00:00:44,952 --> 00:00:51,094
کار استارک" ها اهالی شمال هستن"
اونها قتل اربابشون رو نمیبخشن
13
00:00:54,540 --> 00:00:56,680
بایست و مبارزه کن دختره ی کور
14
00:01:00,069 --> 00:01:03,412
فردا میبینمت
15
00:01:04,631 --> 00:01:09,349
به این زودیا با کشتی به "وستروس" نمیریم
16
00:01:09,669 --> 00:01:13,716
اونها اژدها هستن "کالیسی" ، امکان نداره رام بشن
17
00:01:31,706 --> 00:01:35,370
"تو یه "وارگ" هستی "برن
این تو خونته
18
00:01:35,862 --> 00:01:38,627
اون منتظر شماست
19
00:01:38,673 --> 00:01:40,767
تو زاغ 3 چشم هستی ؟
20
00:01:42,800 --> 00:03:29,546
هادي فارسي: ترجمه و زمانبندي کامل
Hadi.Farsi@Yahoo.Com
وبلاگ زيرنويس هاي هادي فارسي : www.HFSS.rozblog.com
21
00:03:29,554 --> 00:03:32,522
تقدیم
به تمام
پارسی زبانان
22
00:03:32,523 --> 00:03:35,531
*خانه *
23
00:04:23,446 --> 00:04:26,438
"یه بار دیگه امتحانش کن "ند
24
00:04:26,523 --> 00:04:30,376
اون پدرمه ، و عمو "بنجن" ـم
25
00:04:30,561 --> 00:04:36,460
سپرتو بالا نگه دار ، یا عین چی میزنم تو سرت
26
00:04:41,989 --> 00:04:45,122
همه شون خیلی خوشحال بودن
27
00:04:45,151 --> 00:04:46,984
خودت هم همینطور بودی
28
00:04:52,383 --> 00:04:55,801
بسه دیگه انقدر پز نده
29
00:04:55,886 --> 00:04:57,469
لیانا ؟
30
00:04:57,554 --> 00:04:59,254
عمه ام "لیانا" !؟
31
00:04:59,284 --> 00:05:09,546
مجسمه اش رو در دخمه دیدم
پدرم هیچوقت درموردش صحبت نمیکرد
32
00:05:11,068 --> 00:05:13,852
میشه از اینجا بری بیرون ، داریم تمرین میکنیم
33
00:05:13,928 --> 00:05:17,945
وقتی "ند" به "ایری" بره میخوای با کی تمرین کنی ؟
34
00:05:17,997 --> 00:05:22,257
نمیدونم
اون چطوره ؟
35
00:05:22,362 --> 00:05:29,300
ویلیس" ؟ بیا اینجا"
36
00:05:29,920 --> 00:05:31,837
هودور ؟
37
00:05:31,922 --> 00:05:37,542
اما اون خون غول ها تو رگ هاشه
و تو هم تمرین دیدی ، به نظر من که مسابقه عادلانه ایه
38
00:05:37,678 --> 00:05:40,262
بنجن" هروقت میخواد حمله کنه چونه اش رو میاره بالا"
39
00:05:40,380 --> 00:05:43,131
و وقتی هم میخواد جاخالی بده پونه اش رو پایین میاره
40
00:05:43,217 --> 00:05:47,608
هودور" حرف میزنه !!!؟"
41
00:05:50,557 --> 00:05:56,061
"مبارزه رو بسپار دست اربابای کوچولو "ویلیس
همراهم بیا بینم ، جای تو اینجا نیست
42
00:05:56,196 --> 00:06:01,066
مادر بزرگ ببین چقدر گنده است ، اگه مبارزه کردن رو یاد بگیره
غیر قابل توقف میشه
43
00:06:01,151 --> 00:06:04,152
ویلیس" هیچوقت قرار نیست مبارزه کردن یاد بگیره"
چون اصطبل داره
44
00:06:04,238 --> 00:06:06,071
پس به حال خودش بذارینش
45
00:06:06,206 --> 00:06:12,539
وقت رفتنه
خواهش میکنم ، یه کم دیگه
46
00:06:23,340 --> 00:06:26,341
بالاخره چیزی رو بهم نشون دادین که برام مهمه
47
00:06:26,426 --> 00:06:27,926
و بعدش ازش دورم میکنین ؟
48
00:06:28,061 --> 00:06:34,099
زیر دریا زیباست
اما اگه زیاد اونجا بمونی غرق میشی
49
00:06:34,184 --> 00:06:40,799
من که غرق نمیشدم ، خونه بودم
50
00:06:51,418 --> 00:06:53,618
ویلیس ؟
51
00:06:53,704 --> 00:06:55,370
هودور
52
00:06:55,455 --> 00:07:00,125
بچه گیت رو دیدم ، خرف میزدی
53
00:07:00,210 --> 00:07:02,794
چه اتفاقی افتاد ؟
54
00:07:02,880 --> 00:07:07,121
هودور
55
00:07:09,692 --> 00:07:13,170
میرا" کجاس ؟"
56
00:07:13,262 --> 00:07:16,787
هودور
57
00:07:41,051 --> 00:07:45,470
نباید اینجا باشی ، بیرون غار امن نیست
58
00:07:45,556 --> 00:07:48,683
هیچ جا امن نیست
59
00:07:50,677 --> 00:07:52,978
من دیدم که "هودور" همیشه "هودور" نبوده
60
00:07:53,063 --> 00:07:57,809
هودور
... اسم واقعیش "ویلیس" ـه ، و حرف میزد ، مبارزه میکرد و
61
00:07:57,841 --> 00:08:00,216
... و بعدش
62
00:08:00,520 --> 00:08:04,151
مشکل چیه ؟
63
00:08:05,025 --> 00:08:14,917
زاغ سه چشم میگه که جنگی در راهه
و قراره از تو اونجا تو این جنگ مبارزه کنیم ؟
64
00:08:39,643 --> 00:08:44,635
برندن استارک" بهت نیاز داره "
65
00:08:44,698 --> 00:08:49,200
برای چی ؟ من اونجا میشینم و میبینم که خیال هایی به سرش میزنه
و اصلا اتفاقی هم نمیشته
66
00:08:49,286 --> 00:08:55,407
قرار نیست برای همیشه اینجا بمونه
و بیرون از اینجا ... به تو نیاز داره
67
00:09:21,151 --> 00:09:24,069
"دیگه وقتشه ، جناب "داووس
68
00:09:24,154 --> 00:09:33,992
در رو باز کن و افراد داخل اتاق میتونن
دوباره با آرامش به برادرا ملحق شن
69
00:09:34,281 --> 00:09:42,039
ما حتی اون گرگه رو شمال دیوار
جایی که بهش تعلق داره ، آزاد میکنیم
70
00:09:42,101 --> 00:09:48,110
امشب هیچکس لازم نیست بمیره
71
00:09:48,345 --> 00:09:54,024
من هرگز مبارز خیلی خوبی نبودم
72
00:09:57,771 --> 00:10:02,688
بابت چیزی که قراره ببینین عذر میخوام
73
00:10:07,481 --> 00:10:10,090
یالا
74
00:10:55,695 --> 00:10:57,195
حمله
75
00:11:05,372 --> 00:11:07,255
مبارزه کنین ، ترسو ها
76
00:11:39,489 --> 00:11:41,573
ای خائن عوضی
77
00:11:41,658 --> 00:11:47,684
تنها خائنین اینجا کسایی هستن که چاقو هاشون رو
تو قلب ارباب فرمانده فرو کردن
78
00:11:47,739 --> 00:11:53,595
هزاران ساله که نگهبانان شب
قلعه ی سیاه رو در برابر وحشی ها سرپا نگه داشته
79
00:11:53,628 --> 00:11:56,934
تا وقتی که تو اومدی
80
00:12:05,098 --> 00:12:11,000
بندازینشون تو همون بند هایی که بهش تعلق دارن
81
00:12:40,600 --> 00:12:46,373
چاقو های زیادی خورده
82
00:12:46,523 --> 00:12:50,358
به افرادم میگم چوبارو بیارن واسه آتیش
83
00:12:50,393 --> 00:12:54,585
یه سری جنازه داریم
84
00:13:00,704 --> 00:13:06,542
هیس هیس ، درسته ، ملکه "سرسی" توانمند و والا مقام
85
00:13:06,660 --> 00:13:09,273
با اون لباسای زرق و برقیش
86
00:13:09,336 --> 00:13:14,883
"یهویی به من نگاه میکنه ، با یه لبخند ایطوری : "خوب؟
87
00:13:15,001 --> 00:13:21,075
خیلی خوب بابا ، میدونین که من اصلا تاحالا خجالتی نبودم
و یه چیزایی بارمه و زرتی مطلبو میگیرم مشغول میشم
88
00:13:21,122 --> 00:13:23,174
حالا اون اصلا تا حالا چنین چیزی ندیده
89
00:13:23,260 --> 00:13:29,524
منظورم اینه که به برادرش عادت داره و از اونجایی که من
یه چیزایی شنیدم "جیمی لنستر" یه کوچولو خجالتیه
90
00:13:29,554 --> 00:13:34,819
اونم چون خودش میدونه که اون خجالتیه
مارو که میبینه کیفش کوک میشه
91
00:13:34,921 --> 00:13:41,868
خوب ، شما که منو میشناسین ، میدونین درباره اش دروغ نمیگم
92
00:14:56,686 --> 00:14:57,986
از سر راهم برو کنار
93
00:14:58,104 --> 00:15:03,225
دستور پادشاهه سرورم
94
00:15:03,326 --> 00:15:04,909
دستورات پادشاه چیه ؟
95
00:15:04,995 --> 00:15:11,045
ایشون مایلن که شما در برج سرخ بمونین سرورم
برای امنیت خودتون
96
00:15:11,117 --> 00:15:13,785
داری مانع از حضورم در مراسم تدفین دختر خودم میشی ؟
97
00:15:13,870 --> 00:15:19,471
عذر میخوام سرورم ، توسط حکم پادشاه نمیتونم اجازه بدم عبور کنین
98
00:15:19,509 --> 00:15:27,800
میخوام با پسرم صحبت کنم
ایشون برج سرخ رو ترک کردن سرورم
99
00:15:54,244 --> 00:15:56,577
بزرگ شده
100
00:15:56,663 --> 00:15:58,663
تقریبا
101
00:15:58,798 --> 00:16:03,681
قاتلای شاهزاده "تریستین" رو گرفتیم ؟
102
00:16:03,803 --> 00:16:05,920
انتظار دارم که مادر پشت این موضوع بوده
103
00:16:06,005 --> 00:16:11,701
مادرت چنین کاری نمیکنه
چرا میکنه
104
00:16:11,702 --> 00:16:14,611
از دستش عصبانی هستی ؟
105
00:16:14,681 --> 00:16:17,598
معلومه که نه
پس چرا اجازه ندادی بیاد ؟
106
00:16:17,684 --> 00:16:20,401
حقشه که اینجا باشه
107
00:16:21,066 --> 00:16:25,657
بهم گفتن که ، اجازه حضور در "سپت" رو نداشته باشه
108
00:16:25,705 --> 00:16:26,909
... اگه سعی میکرد که
109
00:16:27,029 --> 00:16:33,947
اونا دیگه نمیتونن مادرت رو توی یه بند بندازن
تا زمانی که من اینجا هستم دیگه نمیتونن
110
00:16:34,000 --> 00:16:39,952
چرا نرفتی ببینیش ؟
111
00:16:40,123 --> 00:16:48,732
هرچیزی که تحمل کرده برای تو بوده
فکر نمیکنی که اینو میدونم ؟
112
00:16:48,882 --> 00:16:52,489
شرمنده ام
113
00:16:52,685 --> 00:16:57,278
اما نمیتونم
چرا نمیتونی ؟
114
00:16:57,327 --> 00:17:04,142
وقتی که بخش مذهب اون و "مارجری" رو دستگیر کردن
من چی کار کردم ؟
115
00:17:04,238 --> 00:17:10,915
من چی کار کردم ؟
116
00:17:10,916 --> 00:17:13,807
همه مون بعضی وقتا شکست میخوریم
117
00:17:13,847 --> 00:17:17,074
پادشاه قراره محافظ مملکت باشه
118
00:17:17,160 --> 00:17:22,413
اگه حتی نتونم از همسر خودم یا مادر خودم محافظت کنم
به چه دردی میخوردم ؟
119
00:17:22,549 --> 00:17:27,973
برو و مادرت رو ببین و ازش درخواست کن که ببخشتت
120
00:17:28,293 --> 00:17:30,254
سرورم
121
00:17:30,340 --> 00:17:32,056
ارباب فرمانده
122
00:17:32,142 --> 00:17:34,892
من میخوام همسرم رو ببینم
123
00:17:34,978 --> 00:17:40,815
خدایان منتظر هستن که ملکه "مارجری" به جرم هاش اعتراف کنه
و طلب بخشش از اونها رو بکنه
124
00:17:40,934 --> 00:17:44,307
پادشاه هم باید ... منتظر بمونه
125
00:17:44,358 --> 00:17:50,343
"برو مادرت رو ببین "تامن
126
00:17:56,827 --> 00:18:00,233
تو مرد بیباکی هستی
127
00:18:00,250 --> 00:18:04,749
بالعکس به شدت میترسم
128
00:18:04,791 --> 00:18:12,669
پدر ، مادر ، مبارز
129
00:18:20,190 --> 00:18:24,761
میدونین چرا ما از این سنگ ها استفاده میکنیم ؟
130
00:18:24,840 --> 00:18:27,996
تا به یادمون بیاره که از مرگ نترسیم
131
00:18:28,031 --> 00:18:31,457
ما چشمهامون رو به روی این دنیا میبندیم
و به روی دنیای بعدی باز میکنیم
132
00:18:31,528 --> 00:18:35,308
تو حتما مشتاق زندگی بعدیت هستی
133
00:18:35,428 --> 00:18:36,903
در حقیقت ، من هم از مرگ میترسم
134
00:18:36,935 --> 00:18:44,829
تو خواهر من رو زندانی و تحقیر کردی
خواهر شما طلب بخشش خدایان رو کرد و تاوان گناهش رو داد
135
00:18:44,914 --> 00:18:49,284
گناهان من چی ؟
136
00:18:49,419 --> 00:18:54,463
من عهدی مقدس رو شکوندم و از پشت به پادشاهم خنجز ردم
137
00:18:54,807 --> 00:18:57,225
پسر عموی خودم رو کشتم
138
00:18:57,343 --> 00:19:03,104
وقتی که خدایان برادرم رو گناهکار خوندن
بهش کمک کردم که از قضاوت شون فرار کنه
139
00:19:03,233 --> 00:19:08,260
حق من چه تاوانیه ؟
140
00:19:08,321 --> 00:19:10,571
شما در این مکان مقدس خون میریزین ؟
141
00:19:10,690 --> 00:19:17,508
خدایان که براشون مهم نیست
اون ها از همه ی ماها با هم بیشتر خون ریختن
142
00:19:17,614 --> 00:19:19,780
پس بفرما
143
00:19:19,866 --> 00:19:23,501
حقمه ، همه مون حقمونه
144
00:19:23,586 --> 00:19:32,670
ما موجودات ضعیف و بیهوده ای هستیم
ما تنها به دلیل مرحمت مادره که زنده هستیم
145
00:19:44,474 --> 00:19:49,443
اگه هدفت اینه که نجاتت بدن باید از این نزدیک تر باشن
هدفم این نیست
146
00:19:49,453 --> 00:19:54,280
قبل از اینکه به من خنجر بزنی نمیرسن نجاتم بدن
من در وضعیت های خطیر تری مبارزه کردم
147
00:19:54,317 --> 00:20:00,404
شکی نیست که اگه مبارزه کنین خیلی از ما ها از پا درمیایم
اما ما مگه کی هستیم ، هان ؟
148
00:20:00,422 --> 00:20:03,246
نه اسمی داریم ، نه خانواده ای
149
00:20:03,293 --> 00:20:06,984
همه مون فقیر و بی قدرت هستیم
150
00:20:07,054 --> 00:20:14,478
و با این حال ، میتونیم یک امپراطوری رو سرنگون کنیم
151
00:20:42,782 --> 00:20:44,365
مادر ؟
152
00:20:56,045 --> 00:21:00,248
لباس سرخ تنش کردن یا طلا ؟
153
00:21:00,299 --> 00:21:01,966
طلا
154
00:21:02,101 --> 00:21:06,616
خوبه ، همیشه رنگ مورد علاقه اش بود
155
00:21:06,670 --> 00:21:12,330
شرمنده ام که اینجا نگه تون داشتم
156
00:21:12,478 --> 00:21:17,392
... نباید اینجا نگهتون میداشتم اما من مجبور
157
00:21:17,483 --> 00:21:20,701
نمیخواستم دوباره شما رو از دست بدم
158
00:21:20,820 --> 00:21:24,555
درک میکنم
159
00:21:24,604 --> 00:21:29,711
خوشحالم که میبینمت
160
00:21:29,829 --> 00:21:32,329
میدونم که باید زودتر از این میومدم
161
00:21:32,465 --> 00:21:37,109
میخواستم ، اشتباه میکردم
162
00:21:37,170 --> 00:21:41,640
اشکالی نداره
163
00:21:41,841 --> 00:21:45,773
نه اشکال داره
164
00:21:45,845 --> 00:21:48,512
باید همه شون رو اعدام میکردم
165
00:21:48,648 --> 00:21:54,602
باید سپت رو روی سر "گنجشک اعظم" خراب میکردم
قبل از اینکه بذارم اون کارو باهات بکنن
166
00:21:54,687 --> 00:21:58,093
کاری که اگه تو بودی واسه من میکردی
167
00:21:58,157 --> 00:22:02,779
تو منو بزرگ کردی که قوی باشم
168
00:22:02,862 --> 00:22:05,715
و من قوی نبودم
169
00:22:05,832 --> 00:22:10,480
اما میخوام باشم
170
00:22:10,536 --> 00:22:15,066
کمکم کن
171
00:22:16,709 --> 00:22:20,965
همیشه میکنم
172
00:22:46,622 --> 00:22:53,239
من اگه عضوی از بدنم رو از دست میدادم یه بند مینوشیدم
173
00:22:53,412 --> 00:22:58,341
قصد بی احترامی ندارم ، اون واسه کوتوله ها جوک میسازه
منم واسه بی عضو ها
174
00:22:58,399 --> 00:23:00,107
من واسه کوتوله ها جوک نمیسازم
175
00:23:00,136 --> 00:23:01,982
بهشون که فکر میکنی
176
00:23:02,017 --> 00:23:07,163
خوب ؟
ناوگان ، سوخته
177
00:23:07,218 --> 00:23:10,678
ما داریم دنبال افرادی که کشتی ها رو سوزوندن میگردیم
اما کسی چیزی ندیده
178
00:23:10,763 --> 00:23:13,230
حتما خبرای خوب هم این اطراف کمین کردن
179
00:23:13,316 --> 00:23:16,400
استپور" و "یونکای" دیگه تقاضای کمک ما رو ندارن"
180
00:23:16,486 --> 00:23:19,103
شاید بتونن به ما رازشون رو بگن
181
00:23:19,238 --> 00:23:28,027
"ارباب ها دوباره هر دو شهر رو تصرف کردن ، بیرون "مرین
کل خلیج برده دارا به دستان برده دارا برگشته
182
00:23:28,077 --> 00:23:32,553
اژدها ها چی ؟ دوتاشون رو اینجا زیر هرم داریم
183
00:23:32,594 --> 00:23:37,599
اونا غذا نمیخورن ، از وقتی که ملکه "دنریس" اینجا رو ترک کرده
به هیچ غذایی دست نزدن
184
00:23:37,639 --> 00:23:40,007
دنریس" ملکه ی اژدهایانه"
185
00:23:40,126 --> 00:23:42,960
نمیتونیم اجازه بدیم اژدها ها از گرسنگی بمیرن ، این که مسلمه
186
00:23:43,045 --> 00:23:46,380
اگه یه اژدها نخواد غذا بخوره چطور مجبورش میکنی که غذا بخوره ؟
187
00:23:46,465 --> 00:23:48,766
اژدها ها در اسارت راحت نیستن
188
00:23:48,851 --> 00:23:56,169
اینو از کجا میدونی ؟
این کارمه ، مینوشم و چیز میز متوجه میشم
189
00:23:56,309 --> 00:24:02,062
اژدها هایی که "ایگون" برای فتح "وستروس" استفاده کرد
در بسیاری از این سرزمین رفت و آمد داشتن
190
00:24:02,148 --> 00:24:06,867
بعد از اون اجداد "دنریس" اون ها رو در محبس غل و زنجیر کردن
191
00:24:06,986 --> 00:24:12,706
چند نسل بعد ، آخرین ازدهایان خیلی بزرگتر از گربه ها نبودن
192
00:24:12,825 --> 00:24:17,278
اونها باید آزاد بشن یا اینکه ضعیف میشن
193
00:24:17,330 --> 00:24:22,917
میساندی" ؟ چند بار همراه این اژده ها بودی ؟"
194
00:24:23,002 --> 00:24:27,298
خیلی
و هرگز بهت آسیب رسوندن ؟
195
00:24:27,314 --> 00:24:28,806
هرگز
196
00:24:28,891 --> 00:24:34,684
اژدهایان باهوش هستن ، حتی طبق گفته ی بعضی از استادان اعظم
از انسان ها هم باهوش ترن
197
00:24:34,723 --> 00:24:39,895
برای دوستانشون محبت و برای دشمنانشون خشم دارن
198
00:24:40,019 --> 00:24:42,519
من دوست اونها هستم
اونا اینو میدونن ؟
199
00:24:42,536 --> 00:24:48,016
میفهمن ، دیگه وقتشه که عصرونه شون رو بخورن
200
00:26:16,699 --> 00:26:21,878
من با مادرتون دوست هستم
201
00:26:25,480 --> 00:26:28,459
من واسه کمک اینجام
202
00:26:28,508 --> 00:26:32,745
!!! این "کمک" رو نخورین
203
00:26:35,340 --> 00:26:40,554
وقتی بچه بودم ، یک عمویی ازم پرسید که برای روز نامگذاریم
چه هدیه ای میخوام
204
00:26:40,639 --> 00:26:43,273
من التماس کردم که یکی از شما ها رو داشته باشم
205
00:26:43,359 --> 00:26:48,664
"بهش گفتم : " لازم نیست یه اژدهای گنده باشه
206
00:26:48,731 --> 00:26:57,515
"میتونه کوچیک باشه ، مثل خودم"
207
00:26:57,656 --> 00:27:02,843
همه خندیدن ، انگار که این خنده دار ترین چیزی بود
که تا اون موقع شنیده بودن
208
00:27:02,886 --> 00:27:10,043
بعدش پدرم بهم گفت که آخرین اژدها یک قرن پیش از اون موقع مرده بود
209
00:27:10,092 --> 00:27:17,751
اون شب انقدر گریه کردم تا خوابم برد
210
00:27:21,597 --> 00:27:26,172
اما شما اینجایین
211
00:28:30,583 --> 00:28:33,717
دفعه بعدی که چنین فکری داشتم
212
00:28:33,771 --> 00:28:37,512
! با مشت بزن تو صورتم
213
00:28:49,602 --> 00:28:52,719
اسمت چیه ؟
214
00:28:57,914 --> 00:28:59,943
اسمت چیه ؟
215
00:29:00,079 --> 00:29:03,021
هیچکس
من که باور نمیکنم
216
00:29:04,383 --> 00:29:09,239
خودتم باور نمیکنی
217
00:29:37,316 --> 00:29:41,245
تو کی هستی ؟
218
00:29:41,320 --> 00:29:42,320
هیچکس
219
00:29:42,454 --> 00:29:48,397
اگر این دختر اسمش رو بگه ، این مرد بهش اجازه میده
که امشب رو زیر یک سقف بخوابه
220
00:29:48,413 --> 00:29:50,327
این دختر اسمی نداره
221
00:29:50,462 --> 00:29:55,366
اگر این دختر اسمش رو بگه ، این مرد
امشب به این دختر غذا خواهد داد
222
00:29:55,451 --> 00:29:58,589
این دختر اسمی نداره
223
00:29:58,668 --> 00:30:04,979
اگر این دختر اسمش رو بگه ، این مرد
چشمانش رو پس خواهد داد
224
00:30:05,017 --> 00:30:10,568
این دختر اسمی نداره
225
00:30:14,486 --> 00:30:16,603
بیا
226
00:30:24,947 --> 00:30:26,863
ولش کن
227
00:30:26,949 --> 00:30:32,175
این دختر دیگه گدا نیست
228
00:30:38,460 --> 00:30:42,592
سر راهمون با جنازه ها مواجه شدیم
229
00:30:42,715 --> 00:30:45,882
پنج شش تا ؟ بهترین شکارچیات ؟
230
00:30:46,018 --> 00:30:47,684
مسلما کمک شده بهشون
231
00:30:47,770 --> 00:30:51,875
من فکر نمیکردم که بانو "سانسا" اونا رو به تنهایی کشته باشه
232
00:30:51,941 --> 00:30:54,797
"بابت حمایتتون ممنونم ارباب "کار استارک
233
00:30:54,836 --> 00:30:58,300
ما میدونیم اون داره کجا میره ، برادرش در قلعه سیاهه
234
00:30:58,373 --> 00:31:03,789
آخرین پسر بازمانده ی "ند استارک" ؟
"جان اسنو" یک حرامزاده است نه یک "استارک"
235
00:31:03,855 --> 00:31:05,702
منم همینطور بودم ، پدر
236
00:31:05,788 --> 00:31:10,646
قدرت و نفوذتون در شمال تا زمانی که
یک "استارک" بتونه از در شمال وارد بشه ایمن نخواهد بود
237
00:31:10,717 --> 00:31:16,913
قلعه ی سیاه از سمت جنوب دفاعی نداره ، و اون چند مردی که باقی موندن
هم به زور میشه گفت که مرد هستن ، یه دسته مزرعه دار و دزد
238
00:31:16,999 --> 00:31:20,917
با یک نیروی کوچیک ، میتونیم بریزیم تو قلعه سیاه
... جان اسنو" رو بکشیم"
239
00:31:21,053 --> 00:31:23,971
ارباب فرمانده ی نگهبانان شب رو به قتل برسونیم ؟
240
00:31:24,089 --> 00:31:28,379
با این کار تمام خاندان های شمال رو علیه ما متحد میکنی
241
00:31:28,477 --> 00:31:30,510
ما تمام خاندان های شمال رو لازم نداریم
242
00:31:30,596 --> 00:31:37,184
خاندان های "آمبر" ، "مندرلی" و "کار استارک" از خاندان های دیگه
روی هم رفته سربازای بیشتری رو فرماندهی میکنن
243
00:31:37,269 --> 00:31:40,237
با حمایت اونا ، هیچکس نمیتونه ما رو به چالش بکشه
244
00:31:40,322 --> 00:31:44,324
استارک" ها اون روزی که "راب استارک" گردن پدرم رو قطع کرد"
خاندان ما رو از دست دادن
245
00:31:44,443 --> 00:31:50,716
زمانش رسیده که یک نسل دیگه در شمال بوجود بیاد
246
00:31:56,455 --> 00:32:01,533
اگه شهرت یک سگ دیوانه رو به دست بیاری
مثل یک سگ دیوانه باهات رفتار خواهد شد
247
00:32:01,534 --> 00:32:05,205
از پشت بهت خنجیر میزنن و تکه تکه ات میکنن
برای تغریه ی خوک ها
248
00:32:05,229 --> 00:32:07,436
ارباب ؟
249
00:32:07,466 --> 00:32:11,885
بانو "والدا" زایمان کردن ، یک پسر
250
00:32:11,970 --> 00:32:14,471
لپ گلی و سالم
251
00:32:14,606 --> 00:32:19,612
"تبریک میگم ارباب "بولتون
252
00:32:27,036 --> 00:32:30,341
تبریک میگم پدر
253
00:32:30,406 --> 00:32:37,163
شدیدا مشتاق ملاقات برادر جدیدم هستم
254
00:32:37,797 --> 00:32:41,312
تو همیشه پسر ازشد من خواهی بود
255
00:32:41,351 --> 00:32:48,429
ممنون بابت این مطلب ، این حرف خیلی برای من با ارزشه
256
00:33:22,624 --> 00:33:29,991
استاد اعظم "والکن" ؟ به تمام خاندان های شمال زاغ بفرست
روس بولتون" مرده"
257
00:33:30,055 --> 00:33:33,636
توسط دشمنانمون مسموم شد
258
00:33:39,556 --> 00:33:44,472
چطوری مرد ؟
259
00:33:44,730 --> 00:33:47,397
توسط دشمنانش مسموم شد
260
00:33:47,533 --> 00:33:51,831
تو داری با اربابت صحبت میکنی ، احترام یادت نره
261
00:33:51,904 --> 00:33:56,404
منو ببخشین ارباب
262
00:33:57,221 --> 00:34:00,255
بفرست دنبال بانو "والدا" و بچه
263
00:34:00,462 --> 00:34:05,278
ایشون دارن استراحت میکنن ارباب
264
00:34:06,115 --> 00:34:10,090
الساعه ارباب
265
00:34:32,861 --> 00:34:40,329
اینناهاشش
بچه ی فوق العاده ای نیست ؟
266
00:34:40,843 --> 00:34:43,563
میشه بغلش کنم ؟
267
00:34:43,917 --> 00:34:48,493
البته
268
00:34:55,560 --> 00:34:58,545
برادر کوچیکه
269
00:34:58,726 --> 00:35:03,734
ارباب "بولتون" فرستادن دنبالمون ، دیدینشون ؟
270
00:35:11,033 --> 00:35:15,888
البته ، دنبالم بیاین مادر
271
00:35:31,555 --> 00:35:34,485
ارباب "بولتون" کجاست ؟
272
00:35:43,544 --> 00:35:45,763
ساکت
273
00:35:45,817 --> 00:35:48,685
چیزی نیست ، هیس هیس
274
00:35:48,820 --> 00:35:55,119
این بیرون سرده "رمزی" ، باید بهش غذا بدم
275
00:35:58,363 --> 00:36:02,494
رمزی" ؟پدرت کجاست ؟
276
00:36:02,568 --> 00:36:05,491
رمزی ؟
277
00:36:12,294 --> 00:36:19,591
ارباب "بولتون" کجاست ؟
278
00:36:21,053 --> 00:36:25,450
من ارباب "بولتون" هستم
279
00:36:32,981 --> 00:36:36,900
رمزی" ؟ "رمزی" ؟ خواهش میکنم"
280
00:36:37,035 --> 00:36:42,887
"وینترفل" رو ترک میکنم ، برمیگردم به "ریورلندز"
281
00:36:45,077 --> 00:36:50,443
"خواهش میکنم ... "رمزی
282
00:36:50,966 --> 00:36:55,544
اون برادرته
283
00:36:55,754 --> 00:37:02,342
من تک بچه بودن رو ترجیح میدم
284
00:37:18,577 --> 00:37:23,413
من اونا با یه مرده دیدم ، فکر نمیکنم که بهش صدمه ای بزنه
285
00:37:23,498 --> 00:37:28,659
اون نمیخواست مرده رو رها کنه
مرده ام نمیخواست اونو رها کنه
286
00:37:28,754 --> 00:37:30,269
نمیدونی از کدوم سمت رفت ؟
287
00:37:30,270 --> 00:37:36,770
من سه روز رو صرف گشتن دنبالش کردم ، اون ناپدید شد
288
00:37:36,878 --> 00:37:40,630
چطوربه نظر میومد ؟
خوب به نظر میومد
289
00:37:40,716 --> 00:37:44,735
خیلی شبیه بانو ها لباس نپوشیده بود
290
00:37:44,837 --> 00:37:48,735
!نه ، اصلا نمیپوشه
291
00:37:48,890 --> 00:37:53,640
تو "وینترفل" چی شد ؟
292
00:38:02,487 --> 00:38:06,072
وقتی فرصت داشتم باید باهات میومدم
293
00:38:06,158 --> 00:38:11,932
انتخاب سختی بود بانوی من
294
00:38:13,498 --> 00:38:19,827
همه مون مجبور شدیم که انتخاب های سختی داشته باشیم
295
00:38:36,438 --> 00:38:38,655
ما نباید آتیش روشن کنیم
296
00:38:38,740 --> 00:38:41,241
امن نیست ، اون دست بردار نیست ، میاد دنبالمون
297
00:38:41,359 --> 00:38:45,578
فقط باید به قلعه سیاه برسیم ، وقتی پیش "جان" باشیم
رمزی" دستش بهمون نمیرسه"
298
00:38:45,697 --> 00:38:48,343
جان" همون لحظه ای که از دروازه وارد بشم میده منو بکشن"
299
00:38:48,344 --> 00:38:50,283
من نمیذارم
300
00:38:50,368 --> 00:38:54,297
من حقیقت رو درمورد "برن" و "ریکون" بهش میگم
301
00:38:54,383 --> 00:38:57,373
و حقیقت درمورد بچه های مزرعه ای که به جاشون کشتم
302
00:38:57,509 --> 00:39:03,176
و حقیقت درمورد جناب "رودریک" که سرش رو زدم
303
00:39:03,265 --> 00:39:07,948
و حقیقت درمورد "راب" که بهش خیانت کردم
304
00:39:08,042 --> 00:39:10,637
وقتی سیاهپوش بشی تمام جرم هات بخشیده میشن
305
00:39:10,722 --> 00:39:14,753
من نمیخوام بخشیده بشم
306
00:39:14,793 --> 00:39:20,613
با کارهایی که کردم هیچوقت نمیتونم برای خانواده تون جبران کنم
307
00:39:20,615 --> 00:39:27,269
پیش اونا جات امن تر از پیش منه
308
00:39:28,105 --> 00:39:32,491
تو با ما نمیای ؟
309
00:39:32,544 --> 00:39:37,054
اگه میشد تمام طول راه رو میبردمت و میرسوندمت به دیوار
310
00:39:37,165 --> 00:39:41,144
اگه میشد برای رسوندنت میمردم
311
00:39:55,767 --> 00:40:01,493
میتونم یکی از اسبا رو ببرم ؟
312
00:40:01,606 --> 00:40:06,501
کجا میری ؟
313
00:40:06,837 --> 00:40:10,079
خونه
314
00:40:17,172 --> 00:40:21,291
خاندان "گلاور" دوباره "دیپوود مات" رو تصرف کرده
315
00:40:21,324 --> 00:40:23,687
و آهن زادگانی که اون رو حفظ کرده بودن ؟
316
00:40:23,761 --> 00:40:28,464
اون ها در حال مبارزه مردن ، تا آخرین نفر
317
00:40:28,550 --> 00:40:33,052
چیزی که مرده ، هرگز نخواهد مرد
چیزی که مرده ، هرگز نخواهد مرد
318
00:40:33,138 --> 00:40:37,948
اما اونا مردن ، و تجاوز ما هم با اونها از بین رفت
319
00:40:38,026 --> 00:40:41,144
دیپوود مات" آخرین قلعه ی ما روی خشکی بود"
320
00:40:41,169 --> 00:40:42,916
پس جاهای بیشتری رو تصاحب میکنیم
321
00:40:42,981 --> 00:40:48,259
چرا ؟ واسه چند تا درخت کاج و سخره های بیشتر ؟
322
00:40:48,403 --> 00:40:50,820
چون من دستور میدم
323
00:40:50,846 --> 00:40:56,634
ما هر کسی رو میتونیم تو دریا شکست بدیم ، اما هرگز نمیتونیم
سرزمین و قلعه ها رو در برابر ارتش های درون خشکی حفظ کنیم
324
00:40:56,635 --> 00:41:03,444
اگه فرمانده های ما از دستوراتم سرپیچی کنن و پستشون رو رها کنن
و افرادمون رو برای ماموریت های احمقانه قربانی کنن معلومه که نمیتونیم
325
00:41:03,483 --> 00:41:06,796
من برای تلاش برای آزاد کردن "ثیون" معذرت خواهی نمیکنم
پس اون کجاست ؟
326
00:41:06,861 --> 00:41:10,101
حکومتت کجا رفته ؟
327
00:41:10,141 --> 00:41:15,593
ما اون قلعه ها رو گرفتیم چون اهالی شمال اونجا رو ترک کردن
و به جنگ رفتن ... اون جنگ دیگه به پایان رسیده
328
00:41:15,618 --> 00:41:22,295
آخرین باری که زیادی تحریکشون کردیم ، من داشتم از اون پنجره ها
نفوذشون به دیوار هامون و نابود کردن برج هامون رو تماشا میکردم
329
00:41:22,334 --> 00:41:28,428
من اون روز 2 تا برادر از دست دادم
و من 3 پسر از دست دادم
330
00:41:28,493 --> 00:41:32,445
بهش میگن جنگ 5 پادشاه ، اما 4 تای دیگه مردن
331
00:41:32,530 --> 00:41:35,782
وقتی حکومت جزایر آهنین به دستت بیفته
میتونی با ابزار صلحی که میخوای به کارت ادامه بدی
332
00:41:35,866 --> 00:41:44,787
اما فعلا دهنت رو ببند و اطاعت کن یا اینکه
یه جانشین دیگه درست میکنم که اطاعت کنه
333
00:42:19,294 --> 00:42:23,145
بذار رد شم
334
00:42:23,581 --> 00:42:27,903
ای احمق ، واسه پادشاهت کنار بایست
335
00:42:27,969 --> 00:42:32,129
مگه همیشه این کار رو نکردم ، برادر ؟
336
00:42:39,731 --> 00:42:44,941
فکر میکردم تا حالا زیر یه دریای خارجی داری میپوسی
337
00:42:44,958 --> 00:42:49,642
چیزی که مرده ، هرگز نخواهد مرد
338
00:42:49,774 --> 00:42:55,078
از وقتی مردم رسم و رسوم تغییر کرده ؟
مگه قرار نیست این کلمات رو تکرار کنی ؟
339
00:42:55,163 --> 00:43:01,117
میتونی خودت بدون کمک من خدامون رو مسخره کنی
من خدای غرق شده رو مسخره نمیکنم
340
00:43:01,202 --> 00:43:11,859
"من خودم خدای غرق شده هستم ، از "اول تاون" تا "کارث
وقتی افراد بادبان های من رو میبینن ، دست به دعا میگیرن
341
00:43:19,515 --> 00:43:26,892
تو پیری برادر ، زمانت رو گذروندی ، حالا بذار یکی دیگه حکومت کنه
342
00:43:26,915 --> 00:43:32,815
شنیدم که عقلت رو از دست دادی
"در طی یک توفان در دریای "جید
343
00:43:32,901 --> 00:43:39,906
بستنت به دکل تا جلوتو بگیرن از کشتی نپری بیرون
آره بستن
344
00:43:39,991 --> 00:43:44,577
و وقتی توفان رد شد ، تو زبون هاشون رو از حلقشون بیرون کشیدی
345
00:43:44,630 --> 00:43:47,653
به سکوت نیاز داشتم
346
00:43:47,764 --> 00:43:54,881
چه جور زاده ی آهنی عقلش رو طی یک توفان از دست میده ؟
347
00:43:54,944 --> 00:44:01,920
من خودم توفان هستم برادر ، اولین و آخرین توفان
348
00:44:01,980 --> 00:44:05,667
و تو سر راه من ایستادی
349
00:44:42,053 --> 00:44:46,522
پروردگارا ، این بنده ات "بیلون" را پس بگیر و به زیر امواج دریا ببر
350
00:44:46,608 --> 00:44:49,967
از جسم وی موجودات سرزمین و حکومتت را غذا بده
351
00:44:50,030 --> 00:44:54,917
استخوان هایش را به اعماق دریاهایت بکش
تا در کنار اجدادش و فرزندانش آرام گیرد
352
00:44:54,980 --> 00:45:01,077
چیزی که مرده ، هرگز نخواهد مرد
353
00:45:06,544 --> 00:45:13,798
میفهمم که کی این کار رو کرده
اون کسی که اینکارو کرده رو زنده زنده غذای کوسه ها میکنم
354
00:45:13,918 --> 00:45:16,719
قسم میخورم به تاج و تخت نمکی
355
00:45:16,805 --> 00:45:21,808
تاج و تخت نمکی مال شما نیست که بهش قسم بخورین
مگر اینکه انتخاب بشین
356
00:45:21,926 --> 00:45:29,759
پدرم بود میخواست که من حکومت کنم
پدرتون دیگه مجال انتخاب نداره ، قانون مشخصه
357
00:45:29,835 --> 00:45:36,137
شاید شما برنده شین
شاید شما اولین زن تاریخ باشین که به آهن زادگان حکومت میکنین
358
00:45:36,191 --> 00:45:40,950
و شایدم نه
359
00:45:54,792 --> 00:45:59,409
بیا تو
360
00:46:02,634 --> 00:46:12,194
شرمنده ام ، قصد وقفه انداختن تو کارتون رو نداشتم
وقفه در چیزی ننداختی
361
00:46:20,235 --> 00:46:24,581
گمان میکنم که میدونین چرا اینجام
362
00:46:24,656 --> 00:46:26,884
بعد از اینکه بهم بگی متوجه میشم
363
00:46:26,899 --> 00:46:32,298
درمورد ارباب فرمانده است
ارباب فرمانده ی سابق
364
00:46:32,380 --> 00:46:37,253
باید ارباب فرمانده سابق باشه ؟
365
00:46:37,335 --> 00:46:43,097
چی میخوای ؟
366
00:46:43,183 --> 00:46:48,666
... از جادویی ، چیزی اطلاع دارین
367
00:46:48,716 --> 00:46:52,098
که بتونه کمکش کنه ، برش گردونه ؟
368
00:46:52,183 --> 00:46:54,537
اگه میخوای کمکش کنی ، رهاش کن
369
00:46:54,574 --> 00:46:57,490
انجامش ممکنه ؟
370
00:46:57,536 --> 00:46:59,576
کسانی با این قدرت وجود دارن
371
00:46:59,622 --> 00:47:02,173
چطور ؟
نمیدونم
372
00:47:02,245 --> 00:47:06,749
تا حالا دیدین انجام بشه ؟
373
00:47:06,831 --> 00:47:12,501
... من مردی رو دیدم که از مرگ برگشت ، اما کشیشی که انجامش داد
374
00:47:12,587 --> 00:47:14,235
اصلا نباید ممکن میبود
375
00:47:14,354 --> 00:47:18,493
اما بود ، الان ممیتونه باشه
376
00:47:18,578 --> 00:47:24,172
من نه ؟
377
00:47:24,349 --> 00:47:29,965
شما نه ؟
378
00:47:30,054 --> 00:47:36,366
من دیدم که شما سمی رو نوشیدین که باید شما رو میکشت
من دیدم که شما اهریمنی رو زاییدین که از سایه بود
379
00:47:36,421 --> 00:47:39,612
همه چیزی که باور داشتم
380
00:47:39,731 --> 00:47:49,108
پیروزی عظیمی که در شعله ها دیدم ، همه اش یک دروغ بود
381
00:47:49,207 --> 00:47:53,993
همیشه حق با تو بود ، پروردگار هیچوقت با من صحبت نمیکرد
382
00:47:54,078 --> 00:47:59,748
پس بی خیالش ، بی خیال همه شون
383
00:47:59,801 --> 00:48:03,193
من آدم خیلی معتقدی نیستم ، مسلما
384
00:48:03,315 --> 00:48:09,958
هفت خدا ، خدای غرق شده ، خدای درخت ، همه شون یکی هستن
385
00:48:10,011 --> 00:48:13,075
من از پروردگار نور درخواست کمک نمیکنم
386
00:48:13,115 --> 00:48:19,264
دارم از زنی درخواست میکنم که بهم نشون داد معجزه وجود اره
387
00:48:19,354 --> 00:48:21,570
من هیچ وقت این موهبت رو نداشتم
388
00:48:21,656 --> 00:48:27,741
تا حالا تلاش کردی ؟
389
00:52:07,224 --> 00:52:09,724
خواهش میکنم
390
00:54:03,060 --> 00:59:03,060
هادي فارسي: ترجمه و زمانبندي کامل
Hadi.Farsi@Yahoo.Com
وبلاگ زيرنويس هاي هادي فارسي : www.HFSS.rozblog.com