1
00:00:00,635 --> 00:00:02,635
اون بچه گرگ رفته سمت جنوب
2
00:00:02,636 --> 00:00:04,764
شمال براي تصاحب کردن آماده ست
3
00:00:04,789 --> 00:00:08,202
تو يه کشتي رو ميبري که به دهکده هايي
که توي ساحل سنگي هستن حمله کني
4
00:00:08,203 --> 00:00:10,856
من قراره با ماهيگيرا بجنگم؟ -
حواست به تورهاشون باشه -
5
00:00:11,326 --> 00:00:13,361
پسر دوست داشتني -
چي ميخواي؟ -
6
00:00:13,395 --> 00:00:14,863
اسم تو "آري" ـه، نه؟
7
00:00:14,897 --> 00:00:16,798
اين پسر ميتونه يه دوست پيدا کنه
8
00:00:16,832 --> 00:00:19,200
اين مرد افتخار اين رو داره
که "جاکان آکار" باشه
9
00:00:19,234 --> 00:00:20,968
هرشب يه جوره
10
00:00:21,003 --> 00:00:23,938
همش دارم زوزه کنان
توي جنگل خدايان ميدوم
11
00:00:23,973 --> 00:00:25,740
،اينا فقط خوابن
هيچي ببيشتر از اين نيستن
12
00:00:25,774 --> 00:00:27,943
خواباي من فرق دارن
مال من درستن
13
00:00:27,977 --> 00:00:31,379
من ديدم يه چيزي اون بچه رو برد
14
00:00:31,414 --> 00:00:34,949
وحشي ها به خدايانِ ظالم تر
از خداياني که من و تو داريم خدمت ميکنن
15
00:00:34,984 --> 00:00:37,552
اسب منو حاضر کن
سپيده دم حرکت ميکنيم
16
00:00:37,586 --> 00:00:41,589
ببينم، "سرسي" قبل از اينکه تو رو
ببره تو تختش تو رو شواليه کرد يا بعدش؟
17
00:00:41,590 --> 00:00:44,024
چيزي نداري بگي؟ -
!منو ببخشيد! منو ببخشيد! سرورم -
18
00:00:44,059 --> 00:00:47,461
من ميخوام بدونم "سرسي" چيکار ميکنه
و تو بهم ميگي
19
00:00:47,495 --> 00:00:48,929
بله سرورم، ميگم
20
00:00:48,963 --> 00:00:50,898
!پسر خوب
!کمکمون کن
21
00:00:52,200 --> 00:00:54,001
هرکي زنده مونده رو جمع کنين
22
00:00:54,036 --> 00:00:56,037
"اونا رو برشون ميگردونيم "هارنهال
23
00:00:56,071 --> 00:00:58,740
اين يکي دختره که
مثل پسر لباس پوشيده
24
00:00:58,774 --> 00:01:01,242
اين زندانيا رو واسه کار ببرين
اون دختر رو هم بيارين پيش من
25
00:01:01,277 --> 00:01:03,077
يه ساقيِ جديد لازم دارم
26
00:01:03,112 --> 00:01:05,480
من همين امشب رو بهت
وقت ميدم که تجديدنظر کني
27
00:01:05,514 --> 00:01:06,581
در غير اينصورت نابودت ميکنم
28
00:01:06,616 --> 00:01:08,583
،به گناهانتون نگاه کنين
"لرد "رنلي
29
00:01:08,617 --> 00:01:10,952
شب تاريکه و پر از وحشت
30
00:01:10,986 --> 00:01:14,422
،من ضمانت اون
افرادش و اژدهاهاش رو ميکنم
31
00:01:16,091 --> 00:01:17,926
پس پاي خودته
32
00:01:17,960 --> 00:01:20,862
به "کارت" خوش اومدين بانوي من
33
00:01:20,896 --> 00:01:22,897
فکر کنم هنوز حقه هاي
قاچاقت رو فراموش نکرده باشي
34
00:01:22,931 --> 00:01:25,433
چي رو بايد به ساحل بيارم؟ -
زن مو قرمز -
35
00:01:25,467 --> 00:01:27,801
هيچکس نبايد بدونه تو چيکار ميکني
و هيچوقت دوباره درباره ي اين حرف نميزنيم
36
00:01:44,476 --> 00:01:48,476
"بازي تاج و تخت"
قسمت پنجم از فصل دوم
37
00:01:49,501 --> 00:01:59,501
ترجمه و زيرنويس از
MehrzaD & MilaD
38
00:02:00,330 --> 00:02:05,330
www.9movie.co
39
00:02:06,331 --> 00:02:11,330
www.vmilad.com
40
00:03:43,800 --> 00:03:46,602
قسم ميخوريد؟ -
به مادر بودنم قسم ميخورم -
41
00:03:47,837 --> 00:03:51,273
پسر من هيچ علاقه اي به تخت آهنين نداره
42
00:03:56,914 --> 00:03:59,950
پس دليلي براي دشمني بين خودمون نميبينم
43
00:03:59,984 --> 00:04:02,686
پسرت ميتونه تا هر موقع دلش بخواد
،اسم خودش رو بذاره پادشاه شمالي
44
00:04:02,720 --> 00:04:06,257
استارک" ها حق مالکيت تمامي سرزمين هاي"
شماليِ تپه هاي "کِيلين" رو دارن
45
00:04:06,291 --> 00:04:08,393
بعلاوه اينکه اون براي من
قسم وفاداري خورده
46
00:04:08,427 --> 00:04:09,727
و اين قسم ها شامل
چه جملاتي هستن؟
47
00:04:09,762 --> 00:04:12,530
هموني که "ند استارک" توي 18 سالگي براي
رابرت" به زبون آورد"
48
00:04:14,666 --> 00:04:18,303
کاتلين"، دوستيِ اونها بوده که"
هفت اقليم رو سرپا نگه داشته
49
00:04:22,942 --> 00:04:25,444
و در مقابل وفاداري پسرم
چي گيرش مياد؟
50
00:04:25,478 --> 00:04:28,614
فردا صبح من ارتش برادرم رو نابود ميکنم
51
00:04:28,648 --> 00:04:30,115
،وقتي اين کار انجام شد
52
00:04:30,150 --> 00:04:32,551
باراتيون" و "استارک" باهم"
53
00:04:32,585 --> 00:04:34,420
،در مقابل دشمن مشترکشون ميجنگن
54
00:04:34,454 --> 00:04:36,722
همونطوري که بارها
قبلاً اينکار رو کردن
55
00:04:42,897 --> 00:04:46,200
هر دو خاندانِ ما
هميشه به هم نزديک بودن
56
00:04:46,234 --> 00:04:50,037
بخاطر همينه که بهت دارم التماس ميکنم
درباره ي اين جنگ تجديد نظر کني
57
00:04:50,071 --> 00:04:51,671
با برادرت درباره ي صلح
...مذاکره کني
58
00:04:51,705 --> 00:04:54,440
با "استنيس" مذاکره کنم؟
59
00:04:54,474 --> 00:04:56,242
خودت شنيدي چي گفت
60
00:04:56,276 --> 00:04:59,245
برم با باد مذاکره کنم
!حرفامو بهتر ميفهمه
61
00:05:01,014 --> 00:05:03,782
خواهش ميکنم شرايط من رو
به پسرتون منتقل کنين
62
00:05:03,817 --> 00:05:06,117
من معتقدم ما هم پيمانان ذاتي هستيم
63
00:05:06,152 --> 00:05:07,786
اميدوارم اونم همينطور حس کنه
64
00:05:07,820 --> 00:05:10,689
با همديگه ميتونيم اين
جنگ رو دو هفته اي تموم کنيم
65
00:05:25,540 --> 00:05:27,675
!نه
66
00:05:30,878 --> 00:05:33,513
!نه -
!دنبالم بيا -
67
00:05:36,349 --> 00:05:39,485
جونتو از دست ميدي -
!نه، وايسيد، کار اون نبود -
68
00:05:50,797 --> 00:05:54,166
...تو -
...نه، اينکارو -
69
00:06:23,530 --> 00:06:26,332
ما بايد بريم
70
00:06:26,366 --> 00:06:28,667
بخاطر اينکار دارِت ميزنن
71
00:06:28,702 --> 00:06:31,804
!بريد تو چادر پادشاه، يالا -
!زود باشيد -
72
00:06:31,838 --> 00:06:34,874
من اونو ترک نميکنم
73
00:06:36,109 --> 00:06:39,279
اگه بميري نميتوني انتقامشو بگيري
74
00:06:40,314 --> 00:06:42,549
!اونجا، برو اونجا
75
00:06:42,583 --> 00:06:44,818
از اونطرف نه
76
00:07:18,721 --> 00:07:21,123
ما بايد بريم خونه
77
00:07:21,157 --> 00:07:24,159
"لوراس" -
سرورم، بانوي من -
78
00:07:24,193 --> 00:07:25,694
برو بيرون
79
00:07:25,728 --> 00:07:27,896
استنيس" تا يه ساعت ديگه مياد اينجا"
80
00:07:27,930 --> 00:07:30,699
"وقتي که برسه، پرچمدارهاي "رنلي
مقابلش وايميسن
81
00:07:30,733 --> 00:07:35,470
همراهان قبليتون براي شما رو به پادشاه جديدشون
ميفروشن و مقابل شما ميجنگن
82
00:07:35,505 --> 00:07:37,372
و تو اون امتياز رو واسه خودت ميخواي
83
00:07:37,407 --> 00:07:40,809
تو ميفهمي که من اينجا وايسادم
،و دارم باهات حرف ميزنم
84
00:07:40,844 --> 00:07:43,012
"نه "استنيس -
الان وقت اين نيست -
85
00:07:43,046 --> 00:07:44,514
تو برگرد به "هاي گاردِن" خواهر
86
00:07:44,548 --> 00:07:46,616
من از دست "استنيس" فرار نميکنم
87
00:07:46,651 --> 00:07:47,885
"برين" از خاندان "تارت"
رنلي" رو کشت"
88
00:07:47,919 --> 00:07:51,221
من اينو باور نميکنم
تو خودتم اينو باور نميکني
89
00:07:52,390 --> 00:07:55,325
کي بيشتر از همه از مرگ
پادشاهمون بهره برد؟
90
00:07:55,359 --> 00:07:57,327
"استنيس"
91
00:07:57,361 --> 00:07:59,261
من شمشيرم رو درست فرو ميکنم
وسط صورتِ به ظاهر عدالت خواهانه ش
92
00:07:59,296 --> 00:08:01,564
تو نميتوني اينجا بموني
93
00:08:01,598 --> 00:08:04,233
،اون پادشاه لايقي ميشد
94
00:08:04,268 --> 00:08:06,569
يه پادشاه خوب
95
00:08:06,604 --> 00:08:08,438
"بگو ببينم جناب "لوراس
96
00:08:08,472 --> 00:08:11,074
توي اين دنيا چي رو
بيشتر از همه ميخواي؟
97
00:08:11,108 --> 00:08:12,942
انتقام
98
00:08:12,976 --> 00:08:15,611
من هميشه انتقام رو خالص ترينِ
عوامل محرک براي ادامه ديدم
99
00:08:15,645 --> 00:08:19,181
ولي تو نميتوني اين فرصت رو پيدا کني
،که با شمشيرت "استنيس" رو بکشي
100
00:08:19,215 --> 00:08:20,782
امروز نه
101
00:08:20,816 --> 00:08:23,017
قبل از اينکه پاش به زمين برسه
تيکه تيکه ت ميکنه
102
00:08:23,051 --> 00:08:25,286
،اگه تو عدالت رو ميخواي
103
00:08:25,320 --> 00:08:26,753
پس با زيرکي بدستش بيار
104
00:08:26,788 --> 00:08:29,289
نميتوني از تو قبر ازش انتقام بگيري
105
00:08:31,058 --> 00:08:33,393
اسب ها رو بيار
106
00:08:35,530 --> 00:08:37,598
خواهش ميکنم
107
00:09:05,997 --> 00:09:07,498
اون خيلي خوش قيافه بود
108
00:09:07,532 --> 00:09:10,066
درسته، سرور من
109
00:09:10,101 --> 00:09:12,235
"سرور من"
110
00:09:13,871 --> 00:09:16,172
پادشاه شدن به حرف نيست
111
00:09:16,206 --> 00:09:19,508
،و اگه "رنلي" يه پادشاه نبوده
منم يه ملکه نبودم
112
00:09:21,044 --> 00:09:22,944
ميخواي يه ملکه باشي؟
113
00:09:22,979 --> 00:09:25,080
نه
114
00:09:26,282 --> 00:09:28,916
من ميخوام ملکه ي هفت اقليم باشم
115
00:09:40,464 --> 00:09:42,733
کشته شده؟
توسط کي؟
116
00:09:42,767 --> 00:09:44,335
شايعات مختلفي هست
117
00:09:44,369 --> 00:09:47,071
بيشتريا ميگن که اين "کاتلين استارک" توي
اين کار دخالت داشته
118
00:09:47,105 --> 00:09:48,873
واقعاً؟
کي فکرشو ميکرد؟
119
00:09:48,907 --> 00:09:51,074
بعضي ديگه هم ميگن کار
،يکي از محافظين خودش بوده
120
00:09:51,109 --> 00:09:54,010
اين درحاليه که يه سري ديگه
ميگن خود "استنيس" اينکار رو کرده
121
00:09:54,045 --> 00:09:56,012
بعد از اينکه مذاکره شون به جايي نرسيده
122
00:09:56,046 --> 00:09:58,080
،کار هرکي که بوده
من بهش آفرين ميگم
123
00:09:58,115 --> 00:09:59,548
اين چيزي نيست که "واريس" ميگه
124
00:09:59,583 --> 00:10:02,218
"اون ميگه ارتش "رنلي
،جمع شدن که از "استنيس" حمايت کنن
125
00:10:02,252 --> 00:10:06,188
که اين اتفاق يعني "استنيس" ميتونه به راحتي
هم به سرزمين و هم به دريا دسترسي داشته باشه
126
00:10:06,222 --> 00:10:08,723
انگشت کوچولو" ميگه ميتونيم"
نفراتمون نسبت به اون 3 به 1 بشه
127
00:10:08,758 --> 00:10:11,593
و من ميگم پدر تو رو جوري بزرگ کرده
که خيلي براي پولت احترام قائلي
128
00:10:11,627 --> 00:10:15,430
،استنيس باراتيون" دير يا زود"
مياد سراغمون
129
00:10:15,464 --> 00:10:16,832
،کاراي ديگه اي نميخواي بکني
130
00:10:16,866 --> 00:10:19,101
مثلاً اينکه دختر منو تو يه جعبه ي چوبي
بسته بنديش کني و بفرستيش با کشتي بره؟
131
00:10:19,135 --> 00:10:20,473
اون توي "دورن" جاش امن تره
132
00:10:20,498 --> 00:10:22,205
آره، ميدونم تو چقدر
نگران امنيت اون هستي
133
00:10:22,206 --> 00:10:24,040
کاملاً معلومه که نگرانش هستم
134
00:10:24,074 --> 00:10:25,809
،ميرسلا" دختر شيرين و بيگناهيه"
135
00:10:25,843 --> 00:10:27,744
و منم اونو بخاطر تو سرزنشش نميکنم
136
00:10:27,778 --> 00:10:30,380
خيلي هوشمندانه ست
137
00:10:30,415 --> 00:10:35,185
ببينم تو هميشه اينقدر توي
طرح ها و نقشه هات خوبي؟
138
00:10:36,354 --> 00:10:38,254
طرح و نقشه جفتشون يه چيزن
139
00:10:38,289 --> 00:10:40,290
اونا بهمون حمله ميکنن
140
00:10:40,324 --> 00:10:41,924
ما بايد آماده باشيم
141
00:10:41,959 --> 00:10:44,426
لازم نيست خودت رو نگران اين چيزا بکني
142
00:10:44,461 --> 00:10:47,796
پادشاه خودش شخصاً کار آماده شدن
براي محاصره کردنشون رو داره انجام ميده
143
00:10:47,831 --> 00:10:51,466
ميتونم دقيقاً بپرسم که پادشاه
چي تو سرشه؟
144
00:10:51,500 --> 00:10:53,936
هم ميتوني دقيقاً بپرسي
و هم ميتوني غيرمستقيم بپرسي
145
00:10:53,970 --> 00:10:56,204
در هر دوصورت جواب يکيه
146
00:11:00,710 --> 00:11:04,680
اين خيلي مهمه که
درباره ش حرف بزنيم
147
00:11:06,984 --> 00:11:13,557
اين يکي از امتيازات ويژه ي اشرافيه پادشاه
که اطلاعات حساس رو از شورا مخفي نگه داره
148
00:11:22,100 --> 00:11:24,235
توپ هاي آتشين
149
00:11:24,303 --> 00:11:26,004
توپ هاي آتشين؟
150
00:11:27,573 --> 00:11:30,109
،تو که به من دروغ نميگي
ميگي پسر عمو؟
151
00:11:31,211 --> 00:11:32,878
نه -
خب اين خودش يه دروغه -
152
00:11:32,912 --> 00:11:35,080
دروغ نيست
واسه چي بايد دروغ بگم؟
153
00:11:35,115 --> 00:11:37,382
،بگو ببينم
154
00:11:37,417 --> 00:11:39,118
اگه اين ادعاهاي شرم آور
155
00:11:39,152 --> 00:11:41,687
،عليه برادر و خواهر من درست باشن
156
00:11:41,721 --> 00:11:46,458
فکر ميکني باعث ميشن "جيمي" بيشتر دلش بخواد
تو رو بکشه يا کمتر؟
157
00:11:46,493 --> 00:11:49,179
منظورم وقتيه که بهش بگم "سرسي" رو کردي
158
00:11:49,204 --> 00:11:50,962
دارم حقيقت رو بهت ميگم
159
00:11:50,963 --> 00:11:52,515
شايد بهت رشوه دادن
160
00:11:52,540 --> 00:11:54,098
اون داره توپ هاي آتشين درست ميکنه
161
00:11:54,099 --> 00:11:56,734
ولي بعدش شايد خواسته هاي غيرطبيعيِ خودش
بتونه راضيش کنه با خواسته هاي تو هم همدردي کنه
162
00:11:56,768 --> 00:11:58,202
تمام شيميدان ها با هم کميسيون تشکيل دادن
163
00:11:58,236 --> 00:11:59,937
فکر ميکنم فقط يه راه براي فهميدنش هست
164
00:11:59,971 --> 00:12:02,572
اونا هزاران ديگ بزرگ توي انبارهاشون
قايم کردن و نگه داشتن
165
00:12:02,607 --> 00:12:06,576
ميخوان اون توپ هاي آتشين رو از ديوارهاي قلعه
روي کشتي هاي "استنيس" و ارتشش بندازن
166
00:12:06,610 --> 00:12:09,245
خواهش ميکنم
167
00:12:09,279 --> 00:12:12,147
کِي اينو بهت گفت؟
168
00:12:13,417 --> 00:12:15,652
شنيدم که داشت با "پايرو منسر" حرف ميزد
169
00:12:15,686 --> 00:12:19,523
،و اون شب بعد از اينکه از پيشش رفتم
170
00:12:19,557 --> 00:12:21,826
رفت که اونو ببينه
171
00:12:21,860 --> 00:12:24,796
قسم ميخورم -
به چي قسم ميخوري؟ -
172
00:12:24,830 --> 00:12:27,566
به جونِ خودم -
ولي جونِ تو واسم مهم نيست -
173
00:12:27,600 --> 00:12:29,602
،قسم يه نورِ هفت اقليم
174
00:12:29,636 --> 00:12:31,637
،به تمام چيزهاي مقدس و راستين
175
00:12:31,671 --> 00:12:34,139
،"من، "لنسل لنيستر
...رسماً قسم ميخورم
176
00:12:34,173 --> 00:12:35,569
خيلي خب، خيلي خب
بسه
177
00:12:35,594 --> 00:12:37,594
حتي اگه شکنجه هم بود
!کار خسته کننده اي بود
178
00:12:37,943 --> 00:12:40,545
فقط از اينجا گمشو بيرون
179
00:12:43,581 --> 00:12:45,148
،"اوه، "لنسل
به دوستم "بران" بگو
180
00:12:45,183 --> 00:12:48,185
اگه اتفاقي براي من بيفته"
"لطفاً من رو بکش
181
00:12:48,219 --> 00:12:51,287
لطفاً اگه اتفاقي براي"
"لرد "تايرين" افتاد منو بکش
182
00:12:53,457 --> 00:12:55,591
!باعث بسي خوشحاليمه
183
00:12:59,630 --> 00:13:02,197
سرورم -
چي شده؟ -
184
00:13:02,232 --> 00:13:03,051
سرورم
185
00:13:03,076 --> 00:13:05,033
بخاطر برادرتون متأسفم، سرورم
186
00:13:05,034 --> 00:13:07,513
ميخواستم بدونين که
مردم بخاطر ايشون ناراحت هستن
187
00:13:07,538 --> 00:13:08,169
سرورم
188
00:13:08,170 --> 00:13:09,971
احمقا از همديگه خوششون مياد -
سرورم -
189
00:13:10,006 --> 00:13:12,641
...منم بخاطر از دست دادنش ناراحتم
،بخاطر اون پسري که بود
190
00:13:12,676 --> 00:13:14,310
که بخاطر مردي که بهش تبديل شده بود
191
00:13:14,344 --> 00:13:16,479
من بايد باهاتون درباره ي اون
چيزي که توي غار ديدم حرف بزنم
192
00:13:16,513 --> 00:13:19,192
فکر ميکردم واضح گفتم که نيازي نيست
که با من در اينباره حرف بزني
193
00:13:19,193 --> 00:13:20,022
...بله سرورم، من
194
00:13:20,047 --> 00:13:22,047
اصلاً نميدونستم که
بايد يه چيزي رو دوبار بهت گفت
195
00:13:24,455 --> 00:13:26,256
و منم نميدونستم شما
حقيقت رو ميخوايد مخفي کنيد
196
00:13:26,291 --> 00:13:27,792
اومدي واسه من
درباره ي حقيقت سخنراني کني؟
197
00:13:27,826 --> 00:13:29,527
...اومدم بهتون بگم چيزي که من ديدم
198
00:13:29,561 --> 00:13:31,662
تمام پرچمداراي برادر من
الان اومدن طرف من هستن
199
00:13:33,532 --> 00:13:36,733
،غير از "تايرل" ها
که مثل ترسوها فرار کردن
200
00:13:36,768 --> 00:13:38,568
اونا الان ديگه نميتونن
جلوي ما رو بگيرن
201
00:13:38,602 --> 00:13:40,470
بزودي من ميتونم روي تخت آهنين بشينم
202
00:13:40,504 --> 00:13:42,338
چيزي که ارزشش رو نداره
،که بخوايد ببينيد چه بلايي سرتون مياد
203
00:13:42,372 --> 00:13:44,807
...حتي تخت آهنيـ -
ديگه نميخوام چيزي درباره ش بشنوم -
204
00:13:55,152 --> 00:13:57,988
کِي به سمت پايتخت حرکت ميکنيم؟
205
00:13:58,022 --> 00:14:00,424
به محض اينکه افرادم رو
قوي تر کردم
206
00:14:00,458 --> 00:14:02,326
در کمترين زمان ترتيب
ناوهاي "لنيستر" ها رو ميديم
207
00:14:02,361 --> 00:14:04,395
،وقتي که "خليج آب سياه" پاکسازي شد
208
00:14:04,430 --> 00:14:07,532
افرادمون رو وارد شهر ميکنيم
و کل شهر رو ميگيريم
209
00:14:09,001 --> 00:14:11,269
و شما بانو "مليساندرا" رو هم با خودتون مياريد؟
210
00:14:12,271 --> 00:14:14,372
اين ديگه به تو ربطي نداره
211
00:14:14,406 --> 00:14:17,875
اگه وقتي که اون کنارتونه پايتخت رو بگيريد
اين پيروزي مال اون ميشه
212
00:14:17,909 --> 00:14:20,277
هيچقوقت فکر نميکردم بايد به وفاداريت شک کنم
اشتباه ميکردم؟
213
00:14:20,311 --> 00:14:23,213
خدمت وفادارانه يعني
گفتن حقايق تلخ
214
00:14:23,248 --> 00:14:25,582
اوه، بازم حقيقت
215
00:14:25,616 --> 00:14:28,718
خيلي خب
حقيقت چيه؟
216
00:14:28,753 --> 00:14:30,687
اين حقيقت تلخ؟
217
00:14:30,721 --> 00:14:32,656
اون يه خارجيه
218
00:14:32,690 --> 00:14:34,791
و با مذهب خودش
همه رو موعظه ميکنه
219
00:14:34,825 --> 00:14:39,062
بعضيا معتقدن که اون يه سري دستوراتي رو
در گوش شما زمزمه ميکنه و شما اطاعت ميکنين
220
00:14:41,933 --> 00:14:43,767
تو به چي معتقدي؟
221
00:14:47,339 --> 00:14:50,842
شما اون پرچمدارها رو از "رنلي" بدست آوردين
222
00:14:50,877 --> 00:14:52,944
نذارين از دستشون بدين
و برسه به اون
223
00:14:57,883 --> 00:15:00,718
ما بدون بانو "مليساندرا" به پايتخت حرکت ميکنيم
224
00:15:03,588 --> 00:15:06,389
و تو کشتي ها رو به
خليج "آب سياه" هدايت ميکني
225
00:15:06,424 --> 00:15:08,958
،سرورم، باعث افتخاره
ولي زماني که من در دريا بودم
226
00:15:08,992 --> 00:15:11,627
،زمانم به فرار از دست کشتي ها گذشته
نه اينکه بهشون حمله کنم
227
00:15:11,661 --> 00:15:13,428
بقيه ي لرد ها از اين خوشحال نميشن
228
00:15:13,463 --> 00:15:18,600
بيشتر اون لرد ها بايد خودشون رو خوش شانس
بدونن که بخاطر خيانت اعدامشون نميکنم
229
00:15:20,870 --> 00:15:24,239
"حقايق تلخ، به هر دوطرف آسيب ميزنه جناب "دوُس
230
00:15:41,157 --> 00:15:41,189
!گرفتمش
!گرفتمش
231
00:15:47,796 --> 00:15:50,498
از ميوه هاي من بخريد سرورم
ميوه هاي تازه
232
00:15:50,532 --> 00:15:52,333
استنيس" سربازهاي بيشتري داره"
233
00:15:52,367 --> 00:15:54,235
همينطور کشتي هاي بيشتر و اسب هاي بيشتر
234
00:15:54,270 --> 00:15:55,971
ما چي داريم؟
235
00:15:56,005 --> 00:15:58,540
اگه فکرتون اينه
پس همينطوري به فکرتون ادامه بدين
236
00:15:58,574 --> 00:16:01,910
خب، ولي هيچوقت راستش
نتونستم باهاش آدما رو بکشم
237
00:16:01,944 --> 00:16:04,813
خوبه
منم که هيچ کاره ميشم توش
238
00:16:04,848 --> 00:16:07,082
پدرتون چي؟
239
00:16:07,116 --> 00:16:10,452
الان هفته هاست خبرچيني نفرستاده
240
00:16:10,486 --> 00:16:12,054
خيلي سرش شلوغه
241
00:16:12,088 --> 00:16:15,957
دائماً مورد توهين قرار گرفتن
از طرف "راب استارک" زمان ميبره
242
00:16:15,992 --> 00:16:18,359
،ما نميتونيم تمام شهر رو عليه "استنيس" نگه داريم
243
00:16:18,394 --> 00:16:20,228
نه به اون روشي که "جافري" نقشه داره
که نگهشون داره
244
00:16:20,262 --> 00:16:22,430
فساد، آره
245
00:16:22,464 --> 00:16:27,367
ما هممون کثيف، ملعون و شيطاني هستيم
246
00:16:27,402 --> 00:16:30,771
برادر با خواهر در تخت پادشاه زنا ميکنه
247
00:16:30,805 --> 00:16:33,707
و اونوقت ميخوايد غافلگير نشيد که
ميوه ي اين زناکاري چقدر فاسد و خرابه!؟
248
00:16:34,943 --> 00:16:37,878
آره، يه پادشاه فاسد
249
00:16:37,912 --> 00:16:40,414
سخته بخوايم با حرفاش مخالفت کنيم
250
00:16:40,448 --> 00:16:43,050
نه بعد از اون کاري که
با کادوي تولد شما کرد
251
00:16:43,084 --> 00:16:45,786
پادشاه يه دليل گمشده ست
252
00:16:45,820 --> 00:16:48,055
من نگران بقيه مونم
253
00:16:48,089 --> 00:16:55,863
يه پادشاه عياش، که روابط فاميليش ميرسه به
شکل يه آدم پيچيده اي که شبيه ميمون شيطون صفته
254
00:16:57,032 --> 00:16:59,934
بايد تصوراتش رو ستايش کرد
255
00:16:59,968 --> 00:17:03,337
داره درباره ي تو حرف ميزنه -
چي!؟ -
256
00:17:03,372 --> 00:17:05,306
ميمون شيطون صفت؟
257
00:17:05,341 --> 00:17:07,442
مردم فکر ميکنن شما
داريد پادشاه رو کنترل ميکنين
258
00:17:07,476 --> 00:17:09,678
اونا شما رو بخاطر خرابي هاي اين شهر
مقصر ميدونن
259
00:17:09,712 --> 00:17:12,547
منو مقصر ميدونن؟
من دارم سعي ميکنم نجاتشون بدم
260
00:17:12,581 --> 00:17:15,583
تو لازم نيست منو متقاعد کني
261
00:17:15,618 --> 00:17:18,186
ميمون شيطون صفت
262
00:17:47,284 --> 00:17:48,884
آره، بياييد
263
00:17:48,919 --> 00:17:50,486
شما اون دسته اي هستين که با من
به دريا ميان؟
264
00:17:50,520 --> 00:17:54,256
من فرمانده تونم
خوش اومدين
265
00:17:56,426 --> 00:17:57,893
وايسين
266
00:17:57,927 --> 00:18:00,228
!وايسين
267
00:18:00,263 --> 00:18:03,431
کاپيتانتون بهتن دستور ميده وايسين
268
00:18:03,466 --> 00:18:06,468
کجا ميريم، کاپيتان؟
269
00:18:07,970 --> 00:18:11,272
به ساحل سنگي که
دهکده هاشون رو بگيريم
270
00:18:11,307 --> 00:18:13,675
براي شما توش غناين و همينطور زنان
زياد هست
271
00:18:13,709 --> 00:18:15,244
اگه کارتون رو خوب انجام بدين
272
00:18:15,278 --> 00:18:18,548
و وقتي ما کارمون رو خوب
انجام بديم کي تصميم ميگيره؟
273
00:18:19,917 --> 00:18:22,018
من
274
00:18:22,053 --> 00:18:24,087
کاپيتانتون
275
00:18:25,790 --> 00:18:32,697
من قبل از اينکه تو بخواي از تخم هاي
بيليون" بوجود بياي غارت و تجاوز ميکردم کاپيتان"
276
00:18:32,731 --> 00:18:36,868
با خودت فکر نکن من خيلي واسه فکراي تو
که چطوري ميخواي انجامش بدي استفاده دارم
277
00:18:36,902 --> 00:18:40,338
با خودت فکر نکن که من
واسه کاپيتان خيلي مفيدم
278
00:18:40,372 --> 00:18:44,376
دارم فکر ميکنم خودم خيلي خوب ميتونم
کار کاپيتاني رو انجام بدم
279
00:18:44,410 --> 00:18:46,511
فقط يه کشتي لازم دارم
280
00:18:46,545 --> 00:18:50,792
تو که نميدوني کجا ميتونم واسه خودم
يه کشتي پيدا کنم، ميدوني؟
281
00:18:55,220 --> 00:18:56,654
،ميتوني اينکار رو بکني
282
00:18:56,688 --> 00:18:59,056
،واسه خودت کشتي ببري
خودتون به راه ادامه بدين
283
00:18:59,090 --> 00:19:01,530
،و منم ميام دنبالتون
،برتون ميگردونم اينجا به زنجير ميکشمتون
284
00:19:01,555 --> 00:19:03,093
و بعنوان يه خائن اعدامتون ميکنم
285
00:19:03,094 --> 00:19:05,696
وايسا
ما تسليم شديم
286
00:19:08,433 --> 00:19:11,902
براي اولين دستوراتت بهت تبريک ميگم
287
00:19:11,937 --> 00:19:14,672
ممنون
لطف کردي اومدي بدرقه م کني
288
00:19:14,706 --> 00:19:16,173
اوه، واسه تو نيومدم
289
00:19:16,208 --> 00:19:19,209
"داشتم ميرفتم سمت "بندرگاه سرخ
290
00:19:19,244 --> 00:19:23,014
من 30 تا کشتي دارم
جايي نيست اينجا بتونم بذارمشون
291
00:19:23,048 --> 00:19:26,316
خيلي جا کمه -
بهتره راهت رو بري -
292
00:19:26,351 --> 00:19:28,385
حتماً دوست ندارن بدون تو کشتي هاشون رو حرکت بدن
293
00:19:28,419 --> 00:19:30,287
اين اتفاق هيچوقت نميفته
294
00:19:30,322 --> 00:19:34,324
افراد من، اگه ازشون بخوام
تا يه سال هم روي اسلکه منتظرم ميمونن
295
00:19:34,359 --> 00:19:36,860
...تا اين حد، به هر حال
296
00:19:38,363 --> 00:19:41,098
از ساحل سنگي لذت ببر
297
00:19:45,470 --> 00:19:48,071
،بيا
من ميبرمت
298
00:19:48,106 --> 00:19:49,907
تو کي هستي؟
299
00:19:49,941 --> 00:19:52,009
دمگر"، اولين دستيار شما"
300
00:19:53,211 --> 00:19:55,313
پس چرا با بقيه ي اونا نيستي؟
301
00:19:55,347 --> 00:19:59,417
يا نکنه فرستادنت منو از اينجا ببري و
تو نصفه ي راه تو دريا سر به نيستم کني؟
302
00:19:59,451 --> 00:20:00,852
واسه خنده خوبه
303
00:20:00,886 --> 00:20:03,755
اونا تا موقعي که خودت رو
ثابت نکني بهت احترام نميذارن
304
00:20:03,790 --> 00:20:07,226
و چطوري قراره خودم رو ثابت کنم وقتي قراره
دهکده هاي ماهيگيري بيچاره و بدبخت رو غارت کنم؟
305
00:20:07,227 --> 00:20:09,294
اينطور نيست
306
00:20:09,329 --> 00:20:14,900
ولي اين مأموريتيه که پدرم بهم داده
تا ثابت کنم يکي از افراد جزاير آهنينم
307
00:20:14,934 --> 00:20:17,202
همه ي اونا از افراد جزاير آهنين هستن
308
00:20:17,237 --> 00:20:20,706
کاريو ميکنن که بهشون گفته شده
يا کاريو ميکنن که دوست دارن؟
309
00:20:27,747 --> 00:20:30,715
ساحل سنگي خيلي از ميدون "تورن" دور نيست
310
00:20:30,749 --> 00:20:33,385
..."تخت خاندانِ "تالهارت
311
00:20:33,419 --> 00:20:36,321
پاداشي بيشتر از دختراي ماهيگيرا
گيرت مياد
312
00:20:37,924 --> 00:20:39,615
!چيه، فکر کردي ميتونيم بگيريمش؟
313
00:20:39,640 --> 00:20:40,793
نه، ميتونيم
314
00:20:40,794 --> 00:20:42,996
نميتونيم بيشتر از چند روز نگهش داريم
315
00:20:43,030 --> 00:20:45,398
به محض اينکه به "وينترفل" خبر برسه
که ما ميدانِ "تورن" رو گرفتيم
316
00:20:45,433 --> 00:20:48,235
استارک" ها افرادشون رو"
ميفرستن تا اونجا رو پس بگيرن
317
00:20:49,771 --> 00:20:52,406
...و بعدش
318
00:20:57,345 --> 00:20:59,780
منو ببر به کشيم
319
00:21:03,918 --> 00:21:06,920
استارک" ها بيش از حد"
مرز هاشون رو گسترش دادن
320
00:21:06,955 --> 00:21:09,022
،حالا که تابستون تموم شده
اونا خيلي براشون سخته
321
00:21:09,057 --> 00:21:11,124
که بتونن به افرادشون
يا اسب هاشون غذا بدن
322
00:21:11,159 --> 00:21:13,260
استارک" ها زمستون رو خيلي بهتر از"
تمام ماها ميفهمن
323
00:21:13,295 --> 00:21:14,996
سرما اونا رو آزار نميده
324
00:21:15,030 --> 00:21:19,634
جاسوس هاي ما گزارش کردن نارضايتي
بين لرد هاي شمالي داره بيشتر ميشه
325
00:21:19,669 --> 00:21:21,168
اونا ميخوان برگردن خونه
326
00:21:21,193 --> 00:21:23,837
و محصولات رو قبل از اينکه
از بين برن برداشت کنن
327
00:21:24,341 --> 00:21:27,277
و من مطمئنم اگه همون جاسوس ها
،به کارهاي توي اردوگاه خودمون واقف باشن
328
00:21:27,311 --> 00:21:30,481
گزارش ميدن که نارضايتي بين
لردهاي جنوبي داره بيشتر ميشه
329
00:21:30,515 --> 00:21:33,383
،اين يه جنگه
هيچکس راضي نيست
330
00:21:35,120 --> 00:21:38,355
ما اون پسره "استارک" رو مدت زيادي
دست کم گرفتيم
331
00:21:38,390 --> 00:21:41,725
،اون مغز جنگيِ خيلي خوبي داره
افرادش اونو ميپرستن
332
00:21:41,760 --> 00:21:43,861
،تا موقعي که اون تو جنگ ها پيروز بشه
333
00:21:43,895 --> 00:21:47,798
همه باورشون ميشه که اون پادشاه شماليه
334
00:21:47,832 --> 00:21:49,467
شما منتظر بودين که اون شکست بخوره
335
00:21:49,501 --> 00:21:52,036
،اون شکست نميخوره
336
00:21:52,070 --> 00:21:55,039
نه بدونِ کمک ما
337
00:21:57,276 --> 00:21:58,709
پس چطوري جلوشو بگيريم؟
338
00:21:58,744 --> 00:22:01,112
ما تمام شب رو کار کرديم روش، سرور من
339
00:22:01,146 --> 00:22:03,447
شايد بهتر باشه يه مقدار بخوابيم
340
00:22:03,482 --> 00:22:05,516
"همونطور که فکر ميکنم تو اينکار رو ميکني، "رجينالد
341
00:22:05,551 --> 00:22:07,118
،و بخاطر اينکه تو پسر عموي مني
342
00:22:07,152 --> 00:22:09,887
حتي ممکنه اجازه ندم
از خواب بيدار شي
343
00:22:11,123 --> 00:22:13,458
برو، مطمئنم زنت دلش برات تنگ شده
344
00:22:13,492 --> 00:22:15,226
همسرم در بندر "لنيستر" ـه
345
00:22:15,260 --> 00:22:17,462
خب، پس بهتره راه بيفتي
346
00:22:18,897 --> 00:22:22,501
برو قبل از اينکه نظرم عوض بشه
و سرت رو براش بفرستم
347
00:22:22,535 --> 00:22:24,903
،اگه اسمت "لنيستر" نبود
348
00:22:24,938 --> 00:22:28,507
ميذاشتمت توي چادر آشپز ها
!ديگ ها رو تميز کني. برو
349
00:22:31,377 --> 00:22:33,045
شراب نه، آب
350
00:22:33,079 --> 00:22:35,247
مدت کمي اينجا ميمونيم
351
00:22:40,153 --> 00:22:42,888
دختر
352
00:22:42,923 --> 00:22:44,924
تو اهل کجايي؟
353
00:22:44,958 --> 00:22:46,826
مِيدِنپول" سرورم"
354
00:22:46,861 --> 00:22:50,230
و لرد هاي "ميدنپول" کيا هستن؟
355
00:22:50,264 --> 00:22:54,134
يادآوريم کن -
خاندان "موتون"، سرورم -
356
00:22:54,169 --> 00:22:56,203
و نشونِ اونا چيه؟
357
00:23:00,509 --> 00:23:02,143
يه ماهي سالمون سرخ
358
00:23:02,177 --> 00:23:05,313
فکر ميکردم يه دختر اهل
ميدنپول" اينو يادش باشه"
359
00:23:06,549 --> 00:23:08,450
،تو شمالي هستي
مگه نه؟
360
00:23:09,652 --> 00:23:12,720
،خوبه. يه بار ديگه ميپرسم
اهل کجايي؟
361
00:23:12,755 --> 00:23:15,723
باروتان"، سرورم"
"خاندان "داستين
362
00:23:15,758 --> 00:23:19,828
دو تا تبر به حالت ضربدري که
پشت يه تاج سياه قرار داره
363
00:23:21,764 --> 00:23:25,400
و مردم درباره ي "راب استارک" در
شمال چي ميگن؟
364
00:23:27,736 --> 00:23:30,371
اونا بهش ميگن گرگ جوان
365
00:23:30,406 --> 00:23:32,841
و؟
366
00:23:32,876 --> 00:23:35,677
ميگن وقتي ميخواد بره جنگ روي
يه گرگ غول پيکر سوار ميشه
367
00:23:37,981 --> 00:23:41,984
ميگن ميتونه خودش هروقت که
بخواد، تبديل به يه گرگ بشه
368
00:23:42,019 --> 00:23:43,987
ميگن نميتونه کشته بشه
369
00:23:45,289 --> 00:23:46,924
و تو حرفشون رو باور ميکني؟
370
00:23:48,026 --> 00:23:50,828
نه، سرورم
371
00:23:50,863 --> 00:23:52,997
هرکسي ميتونه کشته بشه
372
00:24:00,239 --> 00:24:02,340
برو آب بيار
373
00:24:42,915 --> 00:24:45,484
اين دختر هيچي نميگه
374
00:24:47,920 --> 00:24:50,355
اين دختر دهنش رو ميبنده
375
00:24:50,389 --> 00:24:53,025
،هيچکس صدايي نميشنوه
376
00:24:53,059 --> 00:24:56,929
و دوستا ميتونن در خفا
با همديگه حرف بزنن، آره؟
377
00:25:00,834 --> 00:25:02,735
يه پسر ميشه يه دختر
378
00:25:02,770 --> 00:25:04,371
من هميشه يه دختر بودم
379
00:25:04,405 --> 00:25:06,607
و منم هميشه ميدونستم
380
00:25:06,641 --> 00:25:09,343
و اون دختر رازهاش رو نگه ميداره
381
00:25:09,378 --> 00:25:12,379
کار اين مرد که اونا رو خراب کنه
382
00:25:14,382 --> 00:25:16,016
تو الان يکي از اونايي
383
00:25:18,552 --> 00:25:21,220
بايد ميذاشتم بسوزي
384
00:25:23,289 --> 00:25:25,790
و تو هم الان داري براي اونا آب ميبري
385
00:25:25,825 --> 00:25:29,860
چرا براي تو درسته
و براي من اشتباه؟
386
00:25:29,895 --> 00:25:31,596
من چاره اي نداشتم
387
00:25:31,630 --> 00:25:35,700
داشتي
منم داشتم
388
00:25:35,735 --> 00:25:37,369
ولي الان اينجاييم
389
00:25:40,573 --> 00:25:42,407
اين مرد قرض هاش رو پرداخت ميکنه
390
00:25:42,441 --> 00:25:44,776
اين مرد سه تا بدهکاره
391
00:25:44,810 --> 00:25:46,077
سه تا چي؟
392
00:25:46,112 --> 00:25:50,549
خداي سرخ چيزي که مال اون باشه رو ميگيره
دختر دوست داشتني
393
00:25:50,583 --> 00:25:53,652
و فقط مرگ بهاي زندگي
394
00:25:54,788 --> 00:25:57,289
تو من و اون دو نفري که
باهاشون بودم رو نجات دادي
395
00:25:57,324 --> 00:26:00,226
تو سه تا مرگ رو
از خداي سرخ دريغ کردي
396
00:26:03,797 --> 00:26:05,965
بايد اونا رو بهش پس بديم
397
00:26:08,869 --> 00:26:11,303
سه تا اسم بگو
398
00:26:11,337 --> 00:26:13,906
و اين مرد بقيه ي کار رو انجام ميده
399
00:26:15,909 --> 00:26:17,643
...سه تا زندگي رو برات ميگيرم
400
00:26:17,677 --> 00:26:21,013
،نه بيشتر، نه کمتر
و بعد بي حساب ميشيم
401
00:26:21,047 --> 00:26:23,548
هر اسمي رو ميتونم بگم
402
00:26:23,583 --> 00:26:25,884
و تو اونو ميکشي؟
403
00:26:25,952 --> 00:26:29,588
اين مرد رو حرفش وايميسه
404
00:26:31,724 --> 00:26:33,158
اوني که همه رو شکنجه ميده
405
00:26:33,192 --> 00:26:34,892
اين مرد بايد اسمش رو بدونه
406
00:26:34,927 --> 00:26:37,261
اسمش رو نميدونم
407
00:26:37,296 --> 00:26:39,297
"بهش ميگن "تيکلر
408
00:26:39,331 --> 00:26:41,498
همين کافيه
409
00:26:41,533 --> 00:26:45,635
حالا برو دختر
اربابت تشنه ست
410
00:26:58,983 --> 00:27:00,416
هنوز نيومده اينجا
411
00:27:00,451 --> 00:27:02,886
،اون بايد ما رو ميديد
شيپور ميزد
412
00:27:02,920 --> 00:27:05,088
کي مياد؟
413
00:27:05,123 --> 00:27:07,124
نصف دست" کارهاش رو"
به موقع خودشون انجام ميده
414
00:27:07,158 --> 00:27:09,426
عموم بهم داستانايي
درباره ش گفته
415
00:27:09,461 --> 00:27:11,495
بيشترشون درستن
416
00:27:11,530 --> 00:27:14,198
شنيدم "نصف دست" نيمي از
زمستون گذشته رو اونطرف ديوار گذرونده
417
00:27:14,232 --> 00:27:15,766
تمام زمستون رو
418
00:27:15,800 --> 00:27:18,468
وقتي که برف شروع به باريدن کرد اون
در شمال معبرِ "اسکرلينگ" بود
419
00:27:18,503 --> 00:27:20,170
بايد منتظر ميشد يخ ها آب بشن
420
00:27:20,204 --> 00:27:24,173
پس ممکنه کسي اينجا بتونه
بدون نياز به چيزي دووم بياره
421
00:27:24,207 --> 00:27:27,610
خب، واسه "نصف دست" ممکن بود
422
00:27:27,644 --> 00:27:29,445
قشنگه، نه؟
423
00:27:29,480 --> 00:27:32,013
گيلي" عاشق اينجا ميشد"
424
00:27:32,048 --> 00:27:35,650
هيچي ديوونه کننده تر از اينکه
يه مرد عاشق بشه نيست
425
00:28:09,750 --> 00:28:12,418
دسته ي انسان هاي اوليه
426
00:28:12,453 --> 00:28:15,956
...فکر کنين اينجا چقدر قديميه
427
00:28:15,990 --> 00:28:18,559
قبل از اينکه "تارگريان" ها
هاندال" ها رو شکست بدن"
428
00:28:18,593 --> 00:28:21,362
قبل از اينکه "آندال" ها
وستروس" رو از انسان هاي اوليه بگيرن"
429
00:28:21,396 --> 00:28:24,565
،قبل از اينکه من بميرم
!خواهش ميکنم بس کن
430
00:28:24,600 --> 00:28:26,835
،هزاران هزار سال پيش
431
00:28:26,869 --> 00:28:29,939
انسان هاي اوليه جايي وايساده بودن
که ما الان وايساديم
432
00:28:29,973 --> 00:28:32,274
اونم تمام طول شب رو وايساده بودن
433
00:28:34,344 --> 00:28:36,745
فکر ميکني اونا چطوري بودن، انسان هاي اوليه رو ميگم؟
434
00:28:36,780 --> 00:28:38,380
احمق
435
00:28:38,414 --> 00:28:41,584
آدماي عاقل کارشون به اينجور جاها نميکشه
436
00:28:41,618 --> 00:28:44,153
من فکر ميکنم اونا ترسيده بودن
437
00:28:45,489 --> 00:28:48,224
فکر ميکنم اونا اومده بودن اينجا
که از يه چيزي فرار کنن
438
00:28:48,258 --> 00:28:51,794
و فکر نميکنم جواب داده باشه
439
00:28:55,665 --> 00:28:57,266
وحشي ها؟
440
00:28:59,636 --> 00:29:02,004
يه بار دميدن تو شيپور يعني جنگجوها دارن برميگردن
441
00:29:02,039 --> 00:29:03,706
براي وحشي ها دو تاست
442
00:29:03,740 --> 00:29:07,209
،پس بايد همونجا وايسي منتظر بموني
443
00:29:07,243 --> 00:29:09,310
ببيني چيه
444
00:29:09,345 --> 00:29:10,979
،يه دميدن در شيپور براي دوست
445
00:29:11,014 --> 00:29:13,916
دو تا براي شمن
446
00:29:14,918 --> 00:29:21,257
و سه تا براي "وايت واکر" ها
447
00:29:21,292 --> 00:29:23,193
،الان 1000 سال از اون موقع ميگذره
448
00:29:23,227 --> 00:29:25,963
ولي اين تنها وقتيه که
اونا سه بار توي شيپور ميدمن
449
00:29:25,997 --> 00:29:29,099
،ولي اگه 1000 سال گذشته
تو از کجا ميدوني؟
450
00:29:29,133 --> 00:29:32,835
...خب -
تو يه کتاب خوندم -
451
00:29:32,870 --> 00:29:34,971
ببين
452
00:29:36,139 --> 00:29:38,273
کورين نصف دست" ـه"
453
00:29:38,308 --> 00:29:41,510
آره، يه روز ديگه زنده ميمونيم
454
00:29:41,544 --> 00:29:44,112
هورا
455
00:29:53,455 --> 00:29:56,324
مراقب باشيد سرورم
456
00:29:56,358 --> 00:29:59,327
يادمه يه بار داشتم
...گفتارهاي حکيمانه يه دريانورد رو ميخوندم
457
00:29:59,361 --> 00:30:02,297
روي مواد مشتعل بشاشي"
"کيرت رو از دست ميدي
458
00:30:02,332 --> 00:30:05,968
اوه، من اين آزمايش رو انجام ندادم
459
00:30:06,002 --> 00:30:08,604
ممکنه درست باشه
460
00:30:08,639 --> 00:30:10,473
،اين ماده به شدت ميسوزونه
461
00:30:10,507 --> 00:30:13,642
،چوب، سنگ و حتي فولاد رو ذوب ميکنه
462
00:30:13,677 --> 00:30:16,979
و البته گوشت رو
463
00:30:17,013 --> 00:30:21,516
،اين ماده به شدت ميسوزونه
گوشت رو مقل پي ذوب ميکنه
464
00:30:24,853 --> 00:30:28,189
،بعد از اينکه اژدهاها مردن
مواد اشتعالي کليدي بودن
465
00:30:28,223 --> 00:30:29,991
براي داشتن قدرت "تاگريان" ها
466
00:30:30,025 --> 00:30:33,061
اين دوست من يه مشکلي داره
467
00:30:33,095 --> 00:30:35,430
اگه بهت بگم که چندين آدم پير بودن
468
00:30:35,464 --> 00:30:37,599
که من ديدم گاري هايي رو
به دورِ اردوگاه ارتشي ميچرخوندن
469
00:30:37,633 --> 00:30:41,336
و از فروختن کوزه هايي پر از
...پهن خوک پول در مياوردن
470
00:30:41,371 --> 00:30:44,606
اصلاً نميخوام توهين کنم -
کاري که ما ميکنيم ربطي به پهن خوک نداره -
471
00:30:44,641 --> 00:30:47,342
اين ماده آتش شکل داده شده ست
472
00:30:47,376 --> 00:30:50,945
و از زمان "ميگور" تا الان
داريم اين ماده رو بهبود ميبخشيم
473
00:30:50,980 --> 00:30:52,313
که چيکار کنين؟
474
00:30:52,348 --> 00:30:55,750
کوره ها روي فلاخن (دستگاه پرتاب سنگ يا
چيز ديگر) قرار ميگيردن و به سمت دشمن پرتاب ميشن
475
00:30:55,784 --> 00:30:58,452
چقدر ازشون داريد؟
476
00:31:01,289 --> 00:31:05,124
اگه بتونين سربازهاي واقعي پيدا کنين
،که اين فلاخن ها رو پوشش بدن
477
00:31:05,158 --> 00:31:08,526
اونوقت ممکنه بتونين
،هدفتون رو يه دفعه با 10 تا بزنيد
478
00:31:08,561 --> 00:31:11,695
ولي تمام سربازهاي واقعي در
ريورلندز" پيش پدرتون هستن"
479
00:31:11,729 --> 00:31:14,364
سرورم، اين مرد داره توهين ميکنه
480
00:31:14,399 --> 00:31:16,700
من نميدونم تو تا حالا
،جنگ ديدي يا نه پيرمرد
481
00:31:16,735 --> 00:31:18,369
ولي اوضاع ممکنه يه مقدار بهم بريزه
482
00:31:18,403 --> 00:31:19,770
بخاطر اينکه وقتي بخواي
،چيزي سمت "استنيس" پرتاب کني
483
00:31:19,804 --> 00:31:21,572
اون درست همونا رو
پرت ميکنه طرف خودمون
484
00:31:21,606 --> 00:31:24,441
افراد ميميرن، خودشونو خراب
ميکنن، در ميرن
485
00:31:24,475 --> 00:31:26,209
،و اين يعني فکر کوزه ها نشد
486
00:31:26,244 --> 00:31:28,144
،و اين يعني آتش به درون قلعه مياد
487
00:31:28,179 --> 00:31:32,470
و اين يعني اون آدماي بيچاره سعي ميکنن از
شهرشون دفاع کنن ولي آخرش ميسوزوننش
488
00:31:32,682 --> 00:31:35,050
دوست من هنوز قانع نشده
489
00:31:35,084 --> 00:31:39,153
اون نبايد به دستورالعما من توهين بکنه
در حالي که "آئريس تارگريان" زندگي ميکرد
490
00:31:39,188 --> 00:31:41,789
خب، ديگه زندگي نميکنه
491
00:31:41,823 --> 00:31:44,925
و تمام کوزه هاي توپ آتشين اون
کمکمش نکردن، کردن؟
492
00:31:44,960 --> 00:31:48,929
،آدماي جنگ رو پيروز ميشن
نه حقه هاي جادويي
493
00:32:04,243 --> 00:32:13,016
ما شبانه روز و خستگي ناپذير از وقتي که
خواهرتون به ما اين دستور رو دادن کار کرديم
494
00:32:13,050 --> 00:32:18,721
تعدادي که در حال حاضر
شمرديم، 7811 تا بوده
495
00:32:18,755 --> 00:32:22,224
براي سوزوندن کشتيِ
استنيس باراتيون" کافيه"
496
00:32:22,258 --> 00:32:24,359
و همينطور ارتشش، هر جفتشون
497
00:32:24,394 --> 00:32:27,095
اين فکر مزخرفيه
498
00:32:27,129 --> 00:32:30,998
متأسفانه بايد با دوستمون اينجا
"موافقت کنم، با دانشمند "هالين
499
00:32:31,033 --> 00:32:35,269
جزئيات اين اتاق ميتونه در
پايتخت بعنوان راز بمونه
500
00:32:36,905 --> 00:32:40,640
ديگه براي خواهرم توپ هاي
آتشين درست نميکني
501
00:32:42,243 --> 00:32:44,878
براي من درستشون ميکني
502
00:32:53,755 --> 00:32:56,023
"آتش بزن"
503
00:33:03,565 --> 00:33:06,000
"آتش بزن"
504
00:33:15,645 --> 00:33:18,447
از الان به بعد ديگه ميتونه خودش غذا بخوره
505
00:33:21,784 --> 00:33:24,352
"بذار بخوابه "دوريا
506
00:33:24,387 --> 00:33:27,156
"بله "کاليسي
507
00:33:29,359 --> 00:33:31,327
اون دوسِت داره
508
00:33:34,359 --> 00:33:37,327
من اين قسمت بالاش رو دوباره دوختم
509
00:33:37,359 --> 00:33:41,327
و پاشنه ي اين يکي رو هم درست کردم
510
00:33:42,206 --> 00:33:44,408
ممنونم دوست من
511
00:33:45,810 --> 00:33:49,580
لباسي رو که "زارو" براتون
درست کرده ديدين؟
512
00:33:49,614 --> 00:33:52,649
ميگن که اون ثروتمندترين مرد "کارت"ـه
513
00:33:52,683 --> 00:33:54,918
اينجوري مي گن
514
00:33:54,953 --> 00:33:57,955
و اگه "کارت" ثروتمندترين شهر تو "اسوس" باشه
515
00:33:57,990 --> 00:33:59,890
آخرين باري که يه آدم ثروتمند بهم لباس داد
516
00:33:59,924 --> 00:34:02,659
"مي خواست منو بفروشه به "کال دراگو
517
00:34:02,683 --> 00:34:04,918
روحش هميشه در سرزمين هاي شب حامي همه باشد
518
00:34:08,432 --> 00:34:12,035
زارو" ميزبان ماست"
اما ما چيزي در موردش نمي دونيم
519
00:34:12,069 --> 00:34:16,838
مردها وقتي خوشحالن دوست دارن
در مورد مرداي ديگه صحبت کنن
520
00:34:24,416 --> 00:34:26,517
...شما تو لباس "زارو" شبيه شاهزاده هاي
521
00:34:26,552 --> 00:34:29,588
اون شاهزاده نيست. يه "کاليسي"ـه
522
00:34:35,561 --> 00:34:37,862
"بايد بپوشينش، "کاليسي
523
00:34:37,896 --> 00:34:39,363
شما مهمان اونا هستين
524
00:34:39,397 --> 00:34:41,999
اگه نپوشين بي احتراميه
525
00:35:02,354 --> 00:35:04,222
و بايد بازار شب رو هم ببينيد
526
00:35:04,256 --> 00:35:09,094
بازار شب "کارتين" شبيهش هيچ جا نيست
527
00:35:09,129 --> 00:35:10,997
به نظر فوق العاده مياد
528
00:35:11,031 --> 00:35:12,999
ميرين" ها فکر مي کنن اونا هم بازار شب دارن"
529
00:35:13,034 --> 00:35:15,301
خودم مي برمتون اونجا
530
00:35:15,335 --> 00:35:18,771
خواهش مي کنم يه لحظه منو ببخشين
531
00:35:21,175 --> 00:35:23,510
چيکار دارن مي کنن؟
532
00:35:23,544 --> 00:35:27,280
مالاکو" مي گه اين مجسمه واسه حمل زيادي سنگينه"
533
00:35:27,315 --> 00:35:28,649
کووارو" مي گه "مالاکو" احمقه"
534
00:35:28,683 --> 00:35:31,385
اونا مي تونن جواهراتش رو بيرون بکشن
بقيه اش هم طلاي خالصه
535
00:35:31,419 --> 00:35:35,022
خيلي نرمه. اون مي تونه ريز ريزشون کنه
جوري که بتونيم حملش کنيم
536
00:35:35,419 --> 00:35:36,022
يا اينکه ذوبش کنيم
خيلي ساده ست
537
00:35:36,419 --> 00:35:38,022
!ما مهموناي اون هستيم
538
00:35:38,419 --> 00:35:40,022
نه چيزيش رو بيرون ميکشيم نه
ريزريزش ميکنيم نه ذوبش ميکنيم
539
00:35:41,219 --> 00:35:43,022
!"معلومه که اينکار رو نميکنيم "کاليسي
540
00:35:43,419 --> 00:35:45,022
تا موقعي که بريم صبر ميکنيم
541
00:35:45,419 --> 00:35:46,022
!و نه حتي موقعي که ميريم
542
00:35:46,419 --> 00:35:48,022
خب چرا؟
543
00:35:48,419 --> 00:35:51,022
ميزبانِ ما، ما رو از راه
رد ويست" نجات داده و تو ميخواي ازش دزدي کني؟"
544
00:35:51,419 --> 00:35:54,022
ديگه از اين حرفا نشنوم
545
00:36:02,685 --> 00:36:05,553
برادرم قديما ميگفت تنها کاري که
دوتراکي" ها خوب بلدن"
546
00:36:05,587 --> 00:36:07,622
دزديدن چيزهايي که آدمهاي بهتر از خودشون ساختن
547
00:36:07,656 --> 00:36:09,357
فقط اين نيست
548
00:36:09,391 --> 00:36:11,192
اونا تو کشتن بهتر از خودشون هم خوبن
549
00:36:11,226 --> 00:36:14,228
من نمي خوام همچين ملکه اي بشم
550
00:36:14,262 --> 00:36:17,131
"مادر "اژدها
551
00:36:17,165 --> 00:36:19,367
"به نيابت از ساحر هاي "کارت
552
00:36:19,401 --> 00:36:21,502
به شما خوش آمد مي گم
553
00:36:22,737 --> 00:36:24,738
يه نمايش مي خواين؟
554
00:36:26,708 --> 00:36:29,877
اين جواهر رو بگيرين
نگاهش کنيد
555
00:36:31,246 --> 00:36:33,647
درونش رو ببينين
556
00:36:33,682 --> 00:36:36,016
سطوح زيادي داره
557
00:36:36,051 --> 00:36:40,187
اگه خوب نگاه کنيد خودتون رو
توشون مي بينين
558
00:36:42,490 --> 00:36:44,691
معمولاً بيشتر از يکي
559
00:36:47,862 --> 00:36:51,564
اگه از خرده ريز ها و چيزهاي بي مصرف
زارو" خسته شدين"
560
00:36:51,598 --> 00:36:54,934
باعث افتخار ماست که در قصر ناميرا از شما پذيرايي کنيم
561
00:36:54,968 --> 00:36:57,403
ما هميشه به شما خير مقدم مي گيم
562
00:36:57,437 --> 00:37:00,106
"مادر "اژدها
563
00:37:06,647 --> 00:37:08,982
عذرخواهي مي کنم
564
00:37:09,016 --> 00:37:11,584
پيات پري" يکي از سيزده نفره"
565
00:37:11,619 --> 00:37:14,020
مجبور شدم دعوتش کنم
566
00:37:14,054 --> 00:37:17,189
ناديده گرفتن رسم و رسوم اينجا باعث انحطاطه
567
00:37:17,223 --> 00:37:19,991
قصر ناميرا چيه؟
568
00:37:20,026 --> 00:37:25,228
جاييه که ساحرها ميرن و مشروب ميخورن
کارهاي کتاب ها رو انجام مي دن
569
00:37:25,264 --> 00:37:29,333
...رنگ لب هاشون انگوري و ذهن هاشون نرم ميشه
570
00:37:29,367 --> 00:37:32,235
اونقدر نرم که در واقع باور مي کنن
571
00:37:32,269 --> 00:37:34,270
حقه هايي که تو مهموني ها مي زنن
جادو هستن
572
00:37:37,942 --> 00:37:40,577
تو مواظب اوني
573
00:37:42,280 --> 00:37:44,148
من تورو مي شناسم؟
574
00:37:44,182 --> 00:37:46,084
من تورو مي شناسم
575
00:37:46,118 --> 00:37:49,654
"جورا مورمونت" از جزيره "بر"
576
00:37:49,688 --> 00:37:51,423
تو کي هستي؟
577
00:37:51,457 --> 00:37:53,759
من کسي نيستم
578
00:37:53,793 --> 00:37:55,761
اما اون مادر اژهاست
579
00:37:55,795 --> 00:37:59,398
و حالا بيشتر از هر وقت ديگه اي
به محافظ احتياج داره
580
00:37:59,432 --> 00:38:01,400
روز و شب به سراغش ميان
581
00:38:01,434 --> 00:38:03,936
تا بدنيا اومدن شگفتي ها به
دنيا رو تماشا کنن
582
00:38:03,971 --> 00:38:07,474
و وقتي ببينن، وسوسه ميشن
583
00:38:07,508 --> 00:38:11,311
براي آتش اژدها هايي که که
گوشت انسان را کباب مي کنن
584
00:38:11,346 --> 00:38:13,947
و آتش قدرت است
585
00:38:24,258 --> 00:38:26,526
شبيه "استنيس" بود
586
00:38:26,560 --> 00:38:29,995
...به نظر من اون فقط
587
00:38:33,434 --> 00:38:36,102
يه سايه به شکل انسان بود
588
00:38:36,136 --> 00:38:38,171
"به شکل "استنيس
589
00:38:42,544 --> 00:38:45,246
تا فردا به اردوگاه پسرم مي رسيم
590
00:38:45,280 --> 00:38:47,381
زياد اونجا ميمونين، بانوي من؟
591
00:38:47,416 --> 00:38:51,085
"فقط اونقدري که به "راب
بگم چي ديدم
592
00:38:51,120 --> 00:38:54,422
"بعد از اون، مي رم به سمت "وينترفل
593
00:38:55,590 --> 00:38:57,758
دوتا بچه کوچيکم بهم احتياج دارن
594
00:38:57,792 --> 00:39:00,927
خيلي وقته که از اونها دور موندم
595
00:39:00,961 --> 00:39:03,863
من هيچوقت مادرم رو نديدم
596
00:39:04,898 --> 00:39:06,398
متاسفم
597
00:39:06,433 --> 00:39:13,035
مادر خودم سر زايمان وقتي خيلي
کوچک بودم مُرد
598
00:39:16,242 --> 00:39:18,777
کار مرگ آوريه
599
00:39:18,811 --> 00:39:22,347
اتفاقاتي که بعدش ميفته سخت تره
600
00:39:24,016 --> 00:39:27,152
وقتي برگشتي بين مردم خودت
601
00:39:27,186 --> 00:39:30,322
به من اجازه رفتن ميدين، بانوي من؟
602
00:39:30,356 --> 00:39:32,558
منظورت براي کشتن "استنيس"ـه؟
603
00:39:32,592 --> 00:39:34,226
من قسم خوردم
604
00:39:34,260 --> 00:39:37,529
اما "استنيس" سپاه بزرگي دورش داره
605
00:39:37,563 --> 00:39:40,065
محافظينش قسم خوردن که ازش محافظت کنن
606
00:39:40,099 --> 00:39:41,966
منم مثل همونام
607
00:39:43,436 --> 00:39:44,869
نبايد فرار مي کردم
608
00:39:44,904 --> 00:39:48,639
مردن "رنلي" تقصير تو نبود
609
00:39:48,673 --> 00:39:50,507
تو بهش شجاعانه خدمت کردي
610
00:39:50,542 --> 00:39:54,546
من فقط همون يه بار گرفتمش
611
00:39:54,580 --> 00:39:57,215
وقتي داشت ميمرد
612
00:39:59,685 --> 00:40:01,319
"اون ديگه مرده، "برين
613
00:40:01,354 --> 00:40:05,958
تو با مرگت نه به اون خدمتي مي کردي
نه به کس ديگه اي
614
00:40:07,227 --> 00:40:10,330
دشمنان "رنلي" دشمنان "راب" هم هستن
615
00:40:14,969 --> 00:40:17,003
...من پسرتون رو نمي شناسم، بانوي من
616
00:40:19,206 --> 00:40:23,175
اما اگه بخواين مي تونم به شما خدمت کنم
617
00:40:23,209 --> 00:40:25,277
شما شجاعين
618
00:40:25,311 --> 00:40:27,779
منظورم شجاعت جنگي نيست
619
00:40:27,813 --> 00:40:31,249
اما نمي دونم
620
00:40:31,284 --> 00:40:33,184
يه جور شجاعت زنانه دارين
621
00:40:33,219 --> 00:40:35,721
و فکر مي کنم وقتي زمانش برسه
622
00:40:35,755 --> 00:40:37,222
شما جلوي من رو نمي گيرين
623
00:40:37,257 --> 00:40:39,959
بهم قول بدين که جلوم رو نمي گيرين
624
00:40:39,993 --> 00:40:42,328
که "استنيس" رو نکشم
625
00:40:46,900 --> 00:40:50,203
وقتي زمانش برسه جلوت رو نمي گيرم
626
00:40:56,811 --> 00:40:59,145
پس من در خدمت شمام، بانوي من
627
00:41:00,247 --> 00:41:01,748
من از شما محافظت مي کنم
628
00:41:01,782 --> 00:41:04,851
و اگر لازم باشه زندگيم رو
در راه شما فدا مي کنم
629
00:41:04,885 --> 00:41:08,487
قسم به خدايان کهن و جديد
630
00:41:15,429 --> 00:41:21,099
پيمان مي بندم که تو همواره
جايي در خانه من و ميز من داشته باشي
631
00:41:21,035 --> 00:41:26,070
و از تو هرگز چيزي نخوام که باعث
سرافکندگي تو بشه
632
00:41:26,107 --> 00:41:29,176
قسم به خدايان کهن و جديد
633
00:41:32,447 --> 00:41:34,647
و فقط دزدها نيستن، سرور من
634
00:41:34,983 --> 00:41:37,852
الان ديگه گرگ ها هم هستن
635
00:41:37,886 --> 00:41:40,187
بيشتر از اون چيزي که تا حالا ديدم
636
00:41:40,222 --> 00:41:43,258
اونا شب ها ميان و گوسفند هاي من رو مي کشن
637
00:41:43,292 --> 00:41:47,128
سه تا پسر من در حال جنگ براي
برادرتون هستن، سرور من
638
00:41:47,162 --> 00:41:49,363
اونا مي جنگن و به جنگشون ادامه ميدن
639
00:41:49,397 --> 00:41:51,532
تا زماني که بهشون اجازه
برگشتن به خونه داده بشه
640
00:41:51,566 --> 00:41:54,168
من هيچکس رو ندارم که از
گله ام محافظت کنه، فقط خودم هستم
641
00:41:54,202 --> 00:41:57,837
نمي تونم روز و شب مواظبشون باشم
642
00:41:59,874 --> 00:42:02,675
ما مي تونيم دوتا پسر يتيم از
وينترزتاون" باهات بفرستيم"
643
00:42:02,710 --> 00:42:04,443
که کمکت کنن مواظب گله ات باشي
644
00:42:04,478 --> 00:42:06,278
به شرطي که بهشون خونه و غذا بدي
645
00:42:06,313 --> 00:42:09,014
همسر من هميشه براي
بچه هاي بيشتر دعا مي کنه
646
00:42:09,048 --> 00:42:11,416
ما مواظبشون خواهيم بود
ممنون، سرور من
647
00:42:11,450 --> 00:42:14,787
و خدا به شما و خانواده تان خير بده
648
00:42:17,658 --> 00:42:19,793
بس کن
649
00:42:19,827 --> 00:42:23,130
اگه ديگه کسي نمونده
مي خوام قبل از تاريکي برم اسب سواري
650
00:42:23,164 --> 00:42:25,166
خوبه -
"هودور" -
651
00:42:25,200 --> 00:42:29,137
"هودور" -
"برن"...لرد "استارک" -
652
00:42:29,172 --> 00:42:30,906
ميدان "تورن" تحت محاصره ست
653
00:42:30,940 --> 00:42:33,608
ميدان "تورن" از اينجا فقط 40 فرسخ
فاصله داره
654
00:42:33,642 --> 00:42:36,711
لنيستر" ها چطور تونستن به اونجا"
حمله کنن؟
655
00:42:36,746 --> 00:42:39,347
ممکنه يه گروه مهاجم از کوه ها باشن
656
00:42:39,381 --> 00:42:41,882
ممکنه ياغي هايي باشن که از
تايوين لنيستر" پول گرفتن"
657
00:42:41,917 --> 00:42:43,150
بايد کمکشون کنيم
658
00:42:43,185 --> 00:42:44,685
بيشتر جنگجوهاي ما با "راب" رفتن
659
00:42:44,720 --> 00:42:46,420
اما مي تونم 200 نفر جمع کنم
660
00:42:46,454 --> 00:42:47,681
واقعاً به اينهمه نفر نياز داري؟
661
00:42:47,706 --> 00:42:49,223
اگه نتونيم از مردممون محافظت کنيم
662
00:42:49,224 --> 00:42:52,026
چطور مي تونيم انتظار داشته باشيم
که اونا از ما حمايت کنن؟
663
00:42:52,060 --> 00:42:54,829
برو، جناب "راديک" مرداني رو که
مي خواي با خودت ببر
664
00:42:54,864 --> 00:42:56,331
زياد طول نمي کشه سرور من
665
00:42:56,365 --> 00:42:58,166
جنوبي ها اينجا زياد دوام نميارن
666
00:43:08,579 --> 00:43:11,114
خب، اين يعني چي؟
667
00:43:11,148 --> 00:43:12,190
از استادت "لووين" بپرس
668
00:43:12,215 --> 00:43:14,369
اون کسيه که همه اش کتاب مي خونه
669
00:43:14,518 --> 00:43:17,854
ازش پرسيدم. هيچوقت چيزي از
کلاغ سه چشم نشنيده
670
00:43:17,888 --> 00:43:21,491
پس حتماً معنايي نداره -
داري دروغ مي گي -
671
00:43:21,525 --> 00:43:24,293
ممکنه يه لرد کوچولو باشين
اما حق ندارين به من بگين دروغگو
672
00:43:24,327 --> 00:43:27,563
تو معنيش رو مي دوني -
هيچوقت نگفتم نمي دونم -
673
00:43:27,597 --> 00:43:29,531
بهم صادقانه جواب ندادي
674
00:43:29,566 --> 00:43:32,568
اين به معناي دروغگويي نيست
675
00:43:32,602 --> 00:43:34,203
خب، زيادم فرقي نداره
676
00:43:34,237 --> 00:43:38,341
خب، يعني دوباره خواب کلاغ
سه چشم رو ديدين؟
677
00:43:39,777 --> 00:43:43,079
تو جنگل خدايان
بهم گفتي که خواب نمي بيني
678
00:43:43,114 --> 00:43:45,148
حالا کي دروغگوئه؟
679
00:43:48,919 --> 00:43:50,954
تو خوابت چي ديدي؟
680
00:43:53,391 --> 00:43:55,659
يه چيز بد؟
681
00:43:55,693 --> 00:43:57,894
بهم بگو، پسر
682
00:44:01,232 --> 00:44:04,167
"خواب ديدم که دريا اومده تا "وينترفل
683
00:44:05,603 --> 00:44:08,070
ديدم موج ها داره به دروازه ها
مي خوره
684
00:44:08,105 --> 00:44:11,807
و آب داره از ديوارها رد مي شه
685
00:44:14,144 --> 00:44:16,646
قلعه رو غرق کردن
686
00:44:18,849 --> 00:44:21,050
آدمايي که غرق شده بودن رو آب
شناور بودن
687
00:44:21,084 --> 00:44:23,219
وسط حياط
688
00:44:25,789 --> 00:44:28,825
جناب "رادريک" هم يکي از اونا بود
689
00:44:30,861 --> 00:44:33,563
دريا صدها کيلومتر با ما فاصله داره
690
00:44:33,598 --> 00:44:35,212
مي دونم
691
00:44:35,213 --> 00:44:36,538
فقط يه خواب احمقانه بوده
692
00:44:36,563 --> 00:44:38,434
بايد اين سيب زميني ها رو ببرم به آشپزخونه
693
00:44:38,435 --> 00:44:39,936
وگرنه دوباره غل و زنجيرم مي کنن
694
00:44:39,971 --> 00:44:42,372
"اُشا"
695
00:44:42,406 --> 00:44:44,875
کلاغ سه چشم
696
00:44:44,909 --> 00:44:50,178
اونور ديوار در موردش چي مي گن؟
697
00:44:50,249 --> 00:44:53,551
اونور ديوار حرفاي احمقانه زياد مي زنن
698
00:45:04,697 --> 00:45:07,098
اونجا -
کجا؟ -
699
00:45:07,132 --> 00:45:08,899
تو اون کوه
700
00:45:08,933 --> 00:45:11,401
زياد خوب نمي بينم
701
00:45:11,436 --> 00:45:13,036
يه آتش
702
00:45:15,307 --> 00:45:18,309
اونجا آتشه
703
00:45:18,343 --> 00:45:21,479
آدمايي که اون گوشه نشستن بهتر
از من و تو مي بينن
704
00:45:21,513 --> 00:45:24,582
وقتي ببينن داريم ميايم
از آتش به عنوان علامت استفاده مي کنن
705
00:45:24,616 --> 00:45:28,186
به "منس رايدر" کلي وقت مي دن
که به افتخارمون مهموني راه بندازه
706
00:45:28,221 --> 00:45:30,289
چندتا از وحشي ها بهشون ملحق شدن؟
707
00:45:30,323 --> 00:45:34,492
تا اونجايي که مي دونم، همشون
708
00:45:39,064 --> 00:45:41,499
منس" همشون رو مثل آهوها در برابر"
گرگ ها اجير کرده
709
00:45:41,534 --> 00:45:43,535
ديگه تقريباً آماده هستن که کارشون رو بکنن
710
00:45:43,569 --> 00:45:45,503
کجا؟
711
00:45:45,537 --> 00:45:47,372
يه جاي امن
712
00:45:47,406 --> 00:45:49,240
يه جايي تو جنوب
713
00:45:49,274 --> 00:45:52,209
نميشه همينجور رفت وسطشون
714
00:45:52,243 --> 00:45:55,730
و نمي تونيم اينجا بدون هيچي بجز چندتا
سنگ منتظرشون بشيم
715
00:45:55,881 --> 00:45:58,817
داري مي گي بايد برگرديم به "ديوار"؟
716
00:45:58,851 --> 00:46:02,254
منس" يه زماني يکي از ما بوده"
717
00:46:02,289 --> 00:46:04,690
حالا يکي از اوناست
718
00:46:04,725 --> 00:46:07,460
بهشون ياد مي ده که
ما کارها رو چطور انجام مي ديم
719
00:46:07,495 --> 00:46:09,396
اونا با شدت بهمون حمله مي کنن
720
00:46:09,430 --> 00:46:11,833
و وقتي بهشون حمله ور بشيم
فرار نمي کنن
721
00:46:11,867 --> 00:46:14,302
اونا از هميشه سازمان دهي شده تر
خواهند بود
722
00:46:14,336 --> 00:46:16,237
منظم تر
723
00:46:16,271 --> 00:46:18,306
بيشتر شبيه ما
724
00:46:18,340 --> 00:46:20,942
پس بايد ما شبيه اونا بشيم
725
00:46:20,976 --> 00:46:22,877
کارها رو به شيوه اونا انجام بديم
726
00:46:22,911 --> 00:46:26,080
بريم تو، "منس" رو بکشيم
727
00:46:26,114 --> 00:46:27,715
و فراريشون بديم
728
00:46:27,749 --> 00:46:29,783
"تا نرسيدن به "ديوار
729
00:46:29,817 --> 00:46:30,664
...و براي اون کار
730
00:46:30,689 --> 00:46:32,681
از شر اون پيش قراول ها خلاص بشيم
731
00:46:32,854 --> 00:46:34,655
اين کار 400 نفره نيست
732
00:46:34,689 --> 00:46:38,392
بايد سريع و آروم حرکت کنم
733
00:46:38,426 --> 00:46:42,129
،"هارکر"، "استون اسنيک"
"بوربا"
734
00:46:43,365 --> 00:46:45,566
"لرد فرمانده، منم مي خوام به لرد "کورين
ملحق شم
735
00:46:45,600 --> 00:46:48,202
به من خيلي چيزها گفتن
736
00:46:48,236 --> 00:46:50,124
"اما اين اولين باري که بهم مي گن لرد "کورين
737
00:46:50,605 --> 00:46:53,474
تو يه خدمت کاري نه يه جنگجو
738
00:46:53,509 --> 00:46:55,743
من جنگيدم و يه "وايت" رو کشتم
739
00:46:55,778 --> 00:46:57,979
چندتا جنگجو مي تونن بگن
همچين کاري کردن؟
740
00:46:58,014 --> 00:47:00,048
خودشه؟
741
00:47:01,150 --> 00:47:03,551
آره. اون يه "وايت" رو کشته
742
00:47:03,586 --> 00:47:05,453
تو همينطور گذاشتي يه پيرمرد
743
00:47:05,488 --> 00:47:08,323
تورو حسابي بزنه و شمشيرت رو بگيره
744
00:47:08,357 --> 00:47:10,692
کرستر"؟"
745
00:47:10,726 --> 00:47:13,728
در دفاع از اون پسر بايد بگم
که اون گوسفند پير سرسختيه
746
00:47:16,665 --> 00:47:19,467
من مي تونم تا وقتي برگرده کارهاي
جان" رو انجام بدم، سرور من"
747
00:47:19,501 --> 00:47:22,136
مشکلي نيست
748
00:47:30,178 --> 00:47:35,781
خب، اميدوارم از خدمتکاري
جنگجوي بهتري باشي
749
00:47:37,653 --> 00:47:39,353
برو
750
00:47:46,529 --> 00:47:48,364
خب، بهم بگو ببينم
751
00:47:48,398 --> 00:47:51,501
چندوقته که خدمتکار مردت عاشقته؟
752
00:47:51,535 --> 00:47:55,238
اون خدمتکار مرد من نيست
عاشق من هم نيست
753
00:47:55,272 --> 00:47:57,340
اون مشاور منه
754
00:47:57,375 --> 00:47:59,342
و دوستم
755
00:47:59,377 --> 00:48:00,911
بعيده
756
00:48:00,945 --> 00:48:03,681
من تقريباً هميشه مي فهمم که
يه مرد چي مي خواد
757
00:48:03,715 --> 00:48:06,050
و در مورد خواسته هاي زن ها چطور؟
758
00:48:06,084 --> 00:48:08,152
اونا خيلي پيچيده ترن
759
00:48:08,187 --> 00:48:10,221
تو براي مثال
760
00:48:10,255 --> 00:48:12,824
چي مي خواي؟
761
00:48:12,858 --> 00:48:15,894
که از تنگه ي دريا بگذرم و تخت آهني
رو پس بگيرم
762
00:48:15,928 --> 00:48:17,462
براي چي؟
763
00:48:17,497 --> 00:48:19,231
چون به همسرم قول دادم که از مردمش
محافظت کنم
764
00:48:19,265 --> 00:48:21,667
و يه خونه امن براشون پيدا کنم
765
00:48:21,701 --> 00:48:25,305
مي خواي هفت اقليم رو فتح کني؟
766
00:48:25,339 --> 00:48:27,007
مي خوام چون اونا حق من هستن
767
00:48:27,041 --> 00:48:30,110
تخت آهنين مال منه و پسش مي گيرم
768
00:48:30,145 --> 00:48:31,945
يه قهرمان
769
00:48:31,980 --> 00:48:34,114
و تو چجوري همه اينارو بدست اوردي؟
770
00:48:34,148 --> 00:48:36,183
کسي بهت داده؟ -
نه -
771
00:48:36,217 --> 00:48:37,717
من با هيچي اومدم
772
00:48:37,752 --> 00:48:39,919
منو مثل يه تيکه بار پرت کردن تو ساحل
773
00:48:39,954 --> 00:48:42,555
البته به بار اهميت ميدن اما به من ندادن
774
00:48:42,557 --> 00:48:45,291
پس يعني تو بيشتر از اون چيزي که داشتي
مي خواستي و بدستش اوردي
775
00:48:45,325 --> 00:48:49,261
تو هم يه قهرماني. فقط
کمتر جاه طلبي
776
00:48:53,500 --> 00:48:56,636
تو چي مي خواي
زارو زوان داکسوس"؟"
777
00:48:56,670 --> 00:48:59,372
دم دروازه شهر
تو خونت رو بخاطر من ريختي
778
00:48:59,406 --> 00:49:02,409
چرا؟
779
00:49:02,443 --> 00:49:04,778
بهت نشون مي دم چرا
780
00:49:08,136 --> 00:49:11,339
اين در و قفل از سنگ "والرين" ساخته شده
781
00:49:11,520 --> 00:49:15,323
محکم ترين فولاد ها هم
نمي تونن بهش آسيبي برسونن
782
00:49:15,357 --> 00:49:18,726
"من به بهترين قفل ساز هاي "کارت
783
00:49:18,760 --> 00:49:21,095
گفتم اگه بتونن بازش کنن هم وزنشون
طلا مي دم
784
00:49:21,129 --> 00:49:23,697
همين پيشنهاد رو به بزرگترين دزدها دادم
785
00:49:23,731 --> 00:49:26,433
همه اونها دست خالي به خونه هاشون برگشتن
786
00:49:26,467 --> 00:49:29,736
تنها چيزي که اين در رو باز مي کنه
787
00:49:29,770 --> 00:49:31,904
اين کليده
788
00:49:31,939 --> 00:49:33,373
و پشت اون در؟
789
00:49:36,711 --> 00:49:38,879
و همه ش مي تونه مال من بشه؟
790
00:49:38,914 --> 00:49:40,581
همه ش؟
791
00:49:40,616 --> 00:49:44,085
بهتره بگيم نصفش
792
00:49:44,120 --> 00:49:48,357
بيشتر از اونه که بتوني اسب، کشتي و سپاه
تهيه کني
793
00:49:48,392 --> 00:49:50,493
تا برگردي خونه
794
00:49:50,527 --> 00:49:53,430
و من چيکار بايد بکنم؟
795
00:49:53,464 --> 00:49:54,798
با من ازدواج کني
796
00:49:54,832 --> 00:49:57,934
چه درخواست عاشقانه اي
797
00:49:57,968 --> 00:50:00,303
من قبلاً يه بار براي عشق ازدواج کردم
798
00:50:00,338 --> 00:50:03,073
اما خدايان اون رو از من دزديدن
799
00:50:05,410 --> 00:50:07,311
از هيچي به اينجا رسيدم
800
00:50:07,345 --> 00:50:10,213
مادر و پدرم يه جفت کفش هم از خودشون نداشتن
801
00:50:10,247 --> 00:50:13,383
اما با من ازدواج کن تا بهت
هفت اقليم رو ببخشم
802
00:50:13,417 --> 00:50:17,154
تا بچه هاي ما شاهزاده هاي آينده بشن
803
00:50:19,390 --> 00:50:21,424
مي بيني؟
804
00:50:21,458 --> 00:50:24,094
من بيشتر از اون چيزي که
فکر مي کردي جاه طلبم
805
00:50:25,563 --> 00:50:27,672
"الان وقتشه، "دنريس تارگرين
806
00:50:27,697 --> 00:50:29,697
اول با اسم او
807
00:50:30,068 --> 00:50:32,537
رابرت باراتيون" مرده"
808
00:50:39,378 --> 00:50:41,713
اگه از دريا بگذري با سپاهي که خريدي
809
00:50:41,748 --> 00:50:44,016
مي بيني که هفت اقليم باهم در جنگه
810
00:50:44,051 --> 00:50:46,452
چهار پادشاه دروغين در حال نابودي کشور هستن
811
00:50:46,487 --> 00:50:49,789
"براي پيروزي بر "وستروس" تو به حمايت "وستروس
احتياج داري
812
00:50:49,824 --> 00:50:51,624
اوزرپر" مرده"
813
00:50:51,659 --> 00:50:53,326
استارک" ها دارن با "لنيستر" ها مي جنگن"
814
00:50:53,360 --> 00:50:55,261
و "باراتيون" ها هم با هم
815
00:50:55,295 --> 00:50:56,829
اينارو دوست جديديت گفته
816
00:50:56,863 --> 00:50:58,597
که با بريدن دستش اعتمادت رو جلب کرده؟
817
00:50:58,631 --> 00:51:01,500
وقت حمله الانه. بايد کشتي و سپاه پيدا کنيم
818
00:51:01,534 --> 00:51:04,424
وگرنه بقيه عمرمون رو بايد يه گوشه دنيا بپوسيم
819
00:51:04,471 --> 00:51:06,905
آدماي پولدار با سخاوتمندي پولدار نشدن
820
00:51:06,939 --> 00:51:09,674
اونا بهت کشتي و سرباز مي دن
اما براي هميشه مالکت مي شن
821
00:51:09,709 --> 00:51:13,444
با احتياط حرکت کردن سخت ترين راهه
اما راه درست همينه
822
00:51:13,479 --> 00:51:17,112
و اگه به نصيحتت بيرون دروازه "کارت" گوش کرده بودم
تا الان مرده بوديم
823
00:51:17,182 --> 00:51:20,251
مي دونم موقعيت پيش روت ممکنه
آخرين فرصتي باشه که داري
824
00:51:20,285 --> 00:51:20,992
...اما تو بايد
825
00:51:21,017 --> 00:51:23,017
با من مثل بچه ها صحبت نکن
826
00:51:26,425 --> 00:51:28,793
...من فقط مي خوام -
تو چي مي خواي؟ -
827
00:51:28,827 --> 00:51:31,395
بهم بگو
828
00:51:31,430 --> 00:51:32,964
که شما رو در تخت آهنين ببينم
829
00:51:32,998 --> 00:51:35,733
چرا؟ -
اين حق توئه -
830
00:51:35,767 --> 00:51:38,569
عنوانت. والدينت
831
00:51:38,603 --> 00:51:41,805
اما تو چيزي داري که
فراتر از همه ايناست
832
00:51:41,839 --> 00:51:46,076
ممکنه بپوشونيش يا انکارش کني
اما تو قلب مهربوني داري
833
00:51:46,111 --> 00:51:48,612
به تو نه تنها احترام ميذارن و ازت مي ترسن
834
00:51:48,647 --> 00:51:51,148
بلکه دوستت هم خواهند داشت
835
00:51:51,182 --> 00:51:53,316
کسي که مي تونه و بايد حکومت کنه
836
00:51:53,351 --> 00:51:57,440
قرن ها ميان و ميرن بدون اينکه همچين
کسي پا به اين دنيا بذاره
837
00:51:58,155 --> 00:51:59,722
بعضي وقت ها نگاهت مي کنم
838
00:51:59,756 --> 00:52:02,624
و بازم باورم نميشه تو واقعي هستي
839
00:52:14,603 --> 00:52:17,939
حالا به عنوان يه مشاور ازم مي خواي چيکار کنم؟
840
00:52:23,912 --> 00:52:25,712
راه خودت رو پيدا کني
841
00:52:25,747 --> 00:52:28,548
کشتي خودت رو پيدا کني
يکي هم کافيه
842
00:52:28,582 --> 00:52:32,018
متحديني که لازم داريم تو "وستروس" هستن
"نه "کارت
843
00:52:33,254 --> 00:52:35,722
و از کجا اون کشتي رو پيدا کنم؟
844
00:52:35,756 --> 00:52:38,258
من برات پيداش مي کنم
845
00:52:38,292 --> 00:52:40,427
يه کشتي خوب با يه ناخداي قابل
846
00:52:46,035 --> 00:52:48,736
منتظر ديدنش هستم
847
00:52:52,007 --> 00:52:54,141
"کاليسي"
848
00:53:23,674 --> 00:53:25,810
بايد کنار تر وايسي
849
00:53:25,844 --> 00:53:27,979
کنار تر؟
850
00:53:28,013 --> 00:53:30,115
اونور تر
851
00:53:30,149 --> 00:53:32,550
چرا؟ -
هدف هاي کوچکتر -
852
00:53:35,754 --> 00:53:37,722
مگه دارم با کسي مي جنگم؟
853
00:53:37,756 --> 00:53:40,124
داري براي جنگيدن تمرين مي کني
854
00:53:41,092 --> 00:53:42,760
بايد درست تمرين کني
855
00:53:46,097 --> 00:53:48,032
!نگهبان ها
856
00:53:48,066 --> 00:53:51,068
کمک -
تو چيزي نديدي؟ -
857
00:53:52,904 --> 00:53:56,706
برو اون بالا. برو ببين از کجا افتاد
858
00:54:00,443 --> 00:54:02,411
برو و برگرد
859
00:54:02,445 --> 00:54:04,646
عجيبه
860
00:54:11,253 --> 00:54:13,253
برو
861
00:54:14,889 --> 00:54:18,359
عقب وايسيد
اون مُرده
862
00:54:16,444 --> 00:54:18,679
تــرجــمه و زيرنويــس از
863
00:54:19,444 --> 00:54:24,679
مـــهـــرزاد
lostmehrzad@yahoo.com
:.:.:.:www.9movie.co
864
00:54:25,444 --> 00:54:30,679
vMilaD
vmilad@yahoo.com
:.:.:.:www.vmilad.com