37 00:02:41,131 --> 00:02:44,667 .لرد کوچک دوباره داشتن خواب ميديدن 38 00:02:50,773 --> 00:02:54,276 .ملاقاتي داريم - .من نميخوام هيچکس رو ببينم - 39 00:02:54,311 --> 00:02:57,313 جدي؟ خب اگه منم تمام روز رو 40 00:02:57,347 --> 00:03:00,416 با هيچ کسي غير از گرگم تو يه اتاق .حبس ميشدم، حتماً ديوونه ميشدم 41 00:03:01,752 --> 00:03:04,020 .بگذريم، چاره اي نداري .راب" منتظره" 42 00:03:04,054 --> 00:03:07,056 .من نميخوام برم - .منم نميخوام - 43 00:03:07,091 --> 00:03:08,992 .،ولي "راب" لردِ "وينترفل" ـه 44 00:03:09,026 --> 00:03:12,162 ،و اينم يعني کاري که ميگه رو ميکنم .و تو هم کاري که من ميگم 45 00:03:13,498 --> 00:03:15,899 !"هودور" 46 00:03:18,936 --> 00:03:21,938 هودور"؟" - .به "برن" کمک کن تا تالار بره - 47 00:03:21,973 --> 00:03:24,074 ."هودور" 48 00:03:29,915 --> 00:03:33,718 بايد بگم دفعه ي قبلي که اومدم .ازم استقبال يه مقدار گرم تري شد 49 00:03:33,752 --> 00:03:36,254 هر کسي از "نگهبانان شب" بياد .وينترفل" بهش خوشامد گفته ميشه" 50 00:03:36,289 --> 00:03:39,491 هر آدمي از "نگهبانان شب"، غير از من، نه پسر؟ 51 00:03:39,526 --> 00:03:41,460 ،من پسر تو نيستم ."لنيستر" 52 00:03:41,495 --> 00:03:43,463 وقتي پدرم نيست من .لرد "ونترفل" هستم 53 00:03:43,497 --> 00:03:47,000 .پس بايد ادب و نزاکت يه لرد رو هم ياد بگيري 54 00:03:49,070 --> 00:03:50,938 .پس حقيقت داره 55 00:03:52,807 --> 00:03:55,041 ."سلام، "برن 56 00:03:55,076 --> 00:03:57,410 چيزي از اتفاقي که افتاد يادت مياد؟ 57 00:03:57,444 --> 00:04:00,046 .اون هيچي از اون روز يادش نيست 58 00:04:00,080 --> 00:04:02,514 .عجيبه - براي چي اومدي اينجا؟ - 59 00:04:02,548 --> 00:04:06,717 ميشه يه لطف ديگه هم بکني و زانو بزني؟ 60 00:04:06,752 --> 00:04:10,487 .گردنم داره درد ميگيره - ."زانو بزن، "هودور - 61 00:04:13,191 --> 00:04:15,726 دوست داري سواري کني، "برن"؟ - .آره - 62 00:04:15,760 --> 00:04:18,162 .خب، منظورم اينه که دوست داشتم سواري کنم 63 00:04:18,197 --> 00:04:20,432 .اين پسر از پاهاش نميتونه استفاده کنه - براي چي؟ - 64 00:04:20,466 --> 00:04:22,734 ،با يه زين و يه اسب درست و حسابي .هر فلجي ميتونه سواري کنه 65 00:04:22,769 --> 00:04:25,805 .من فلج نيستم - .پس منم کوتوله نيستم - 66 00:04:25,839 --> 00:04:27,874 .پدرم بشنوه خوشحال ميشه 67 00:04:27,908 --> 00:04:30,510 .برات يه هديه دارم 68 00:04:30,545 --> 00:04:33,080 .اينو بده به کسي که واست زين ميسازه .خودش بقيه کارا رو ميکنه 69 00:04:35,249 --> 00:04:37,684 .بايد اسب رو مطابق سوارکار دربياري 70 00:04:37,718 --> 00:04:39,786 با يه کرّه اسب شروع ميکني و يادش ميدي به افسار 71 00:04:39,820 --> 00:04:41,754 .و صداي اين پسر واکنش نشون بده 72 00:04:43,023 --> 00:04:44,690 واقعاً دوباره ميتونم سوارکاري کنم؟ 73 00:04:44,725 --> 00:04:46,292 .ميتوني 74 00:04:46,326 --> 00:04:48,660 روي پشت اسب که بشيني .از همه بلندتر هستي 75 00:04:48,694 --> 00:04:51,963 اينم يه جور حقه ي ديگه ست؟ چرا ميخواي کمکش کني؟ 76 00:04:51,997 --> 00:04:53,698 ...من تو قلبم يه بخش مهربون 77 00:04:53,733 --> 00:04:56,635 .براي فلج ها، حرومزاده ها و چيزاي خراب شده دارم 78 00:04:57,871 --> 00:04:59,772 .تو در حق برادر من خوبي کردي 79 00:04:59,807 --> 00:05:02,109 .مهمان نوازيِ "وينترفل" شامل حالت ميشه 80 00:05:02,143 --> 00:05:04,978 ،اين بي ادبيِ اديبانه ت رو واسه خودت نگه دار ."لرد "استارک 81 00:05:05,012 --> 00:05:07,214 .يه فاحشه خونه بيرون ديوارِ شما هست 82 00:05:07,248 --> 00:05:10,150 اونجا ميتونم يه تخت پيدا کنم .و اونطوري هر جفتمون ميتونيم راحت بخوابيم 83 00:05:15,256 --> 00:05:17,825 نتونستي خودت رو نگه داري، هان؟ 84 00:05:17,859 --> 00:05:20,628 .اگه خواستي زياد حال کني، بگو "راس" رو ميخواي (راس : نام يکي از فاحشه ها) 85 00:05:20,662 --> 00:05:23,531 اومدي ببيني من ميرم، "گريجوي"؟ .چه مهربون 86 00:05:23,565 --> 00:05:26,100 .انگار رئيست از "لنيستر" ها خوشش نمياد 87 00:05:26,134 --> 00:05:29,070 .اون رئيس من نيست - .اوه، البته که نيست - 88 00:05:29,104 --> 00:05:31,072 اينجا چه اتفاقي افتاده؟ 89 00:05:31,106 --> 00:05:33,474 بانو "استارک" کجاست؟ چرا نيومد استقبالم؟ 90 00:05:33,508 --> 00:05:36,377 .حالشون خوب نبود - توي "وينترفل" نيست، درسته؟ - 91 00:05:36,411 --> 00:05:38,612 کجا رفته؟ - ...اينکه بانوي من کجـ - 92 00:05:38,646 --> 00:05:40,314 بانوي من"؟" 93 00:05:40,349 --> 00:05:43,752 وفاداريت به کسايي که .اسيرت کردن، قابل تحسينه 94 00:05:43,786 --> 00:05:46,988 بگو ببينم، اگه پدر "گريجوي" اين طوري ميديد 95 00:05:47,022 --> 00:05:49,957 که تنها پسرش داره نوکري ميکنه، چه حالي ميشد؟ 96 00:05:51,126 --> 00:05:53,327 من هنوزم قايق پدرم رو ياده با چه سرعتي 97 00:05:53,362 --> 00:05:54,962 .تو بندر "لنيس" ميرفت 98 00:05:54,997 --> 00:05:56,898 فکر ميکنم عموهات مسئول بودن؟ 99 00:05:56,932 --> 00:05:58,200 .بايد صحنه ي قشنگي بوده باشه 100 00:05:58,225 --> 00:06:00,642 هيچي قشنگ تر از اين نيست .که ببيني قايقران داره زنده زنده ميسوزه 101 00:06:00,770 --> 00:06:04,139 .آره، پيروزي بزرگي واسه آدماي شماست 102 00:06:04,174 --> 00:06:07,877 .آخرش خيلي شرم آور بود که چطوري تموم شد - ...افراد ما از 10 نفر رسيد به 1 نفر - 103 00:06:07,912 --> 00:06:09,946 .پس شورش احمقانه اي بوده 104 00:06:09,981 --> 00:06:11,982 فکر ميکنم وقتي برادرات 105 00:06:12,016 --> 00:06:14,518 .تو جنگ کشته شدن، اينو فهميد 106 00:06:14,552 --> 00:06:17,922 ،حالا هم رسيدي به اينجا .همراهي دشمنت 107 00:06:17,956 --> 00:06:19,790 ."حواست به حرفات باشه، "ايمپ - .بهت توهين کردم - 108 00:06:19,824 --> 00:06:23,127 ،منو ببخش .صبح سختي پشت سر گذاشتم 109 00:06:23,161 --> 00:06:26,563 .بگذريم، نااميد نباش 110 00:06:26,598 --> 00:06:29,033 من براي پدرم يه نااميدي بزرگم 111 00:06:29,067 --> 00:06:30,801 .و ياد گرفتم باهاش کنار بيام 112 00:06:30,836 --> 00:06:33,704 .پول خوابيدنت واسه دفعه ي بعدي با "راس" با من 113 00:06:33,739 --> 00:06:37,007 .سعي ميکنم واسه تو هم يذارمش 114 00:06:41,379 --> 00:06:44,281 .شونه ها، پاها 115 00:06:48,653 --> 00:06:52,255 .پا، شونه، پا 116 00:06:53,324 --> 00:06:55,191 .پاي چپ جلو .خوبه 117 00:06:55,225 --> 00:06:57,627 حالا همينطور که ضربه رو مهار .ميکني، رو پاشنه ت بچرخ 118 00:06:57,661 --> 00:06:59,329 .تمام وزنت رو روش اعمال کن 119 00:06:59,363 --> 00:07:01,697 خداي من، اون ديگه چيه؟ 120 00:07:01,732 --> 00:07:04,267 يه قلمرو ديگه هم لازمه تا بتونن .لباس اندازه ش رو درست کنن 121 00:07:06,537 --> 00:07:08,471 .اسمت رو بهشون بگو 122 00:07:08,506 --> 00:07:10,706 ،"سَموِل تارلي" 123 00:07:10,741 --> 00:07:13,042 ..."اهل "هورن هيل .يعني اهل "هورن هيل" بودم 124 00:07:14,645 --> 00:07:18,014 .من اومدم تا "بلک" رو بگيرم - .بيا اينو بگير - 125 00:07:18,875 --> 00:07:20,630 خب، قيافه ت .از اين بدتر نميشه 126 00:07:21,185 --> 00:07:22,852 ..."رَست" 127 00:07:24,488 --> 00:07:26,088 .ببين چيکار ميتونه بکنه 128 00:07:33,696 --> 00:07:35,997 .من تسليمم 129 00:07:36,032 --> 00:07:38,967 .خواهش ميکنم، ادامه نده - .بلند شو وايسا - 130 00:07:39,001 --> 00:07:41,035 .شمشيرت رو بردار 131 00:07:41,070 --> 00:07:43,671 .بزنش تا پاهاشو پيدا کنه 132 00:07:53,015 --> 00:07:55,450 بنظر مياد ديگه دزد و شکارچي .ندارن که از جنوب واسمون بفرستن 133 00:07:55,485 --> 00:07:58,353 .حالا دارن واسه ما خوک هاي ترسو ميفرستن - !"جان" - 134 00:07:58,388 --> 00:08:00,956 .يه بار ديگه، محکمتر 135 00:08:00,990 --> 00:08:02,858 !من تسليمم 136 00:08:02,892 --> 00:08:04,393 !بسه 137 00:08:04,427 --> 00:08:07,696 .اون تسليم شده 138 00:08:09,265 --> 00:08:11,333 .انگار اين حرومزاده عاشق شده 139 00:08:14,170 --> 00:08:16,037 ،خيلي خب ،"لرد "اسنو 140 00:08:16,071 --> 00:08:19,307 ،ميخواي از بانويي که عاشقش شدي دفاع کني .پس بيا يه تمرين بکنيم 141 00:08:19,341 --> 00:08:22,444 شما دو نفر. شما سه تا هم بايد خيلي عالي کار کنين 142 00:08:22,478 --> 00:08:24,779 .تا صداي اون خوکچه رو در بيارين 143 00:08:24,813 --> 00:08:27,882 تنها کاري که بايد بکنين .اينه که از اون حرومزاده رد بشين 144 00:08:29,852 --> 00:08:32,486 مطمئني ميخواي اين کار رو بکني؟ - .نه - 145 00:08:46,302 --> 00:08:49,204 !تسليم تسليم تسليم .من تسليمم 146 00:08:51,274 --> 00:08:52,975 .واسه امروز بسه 147 00:08:53,009 --> 00:08:54,743 .برو انبار اسلحه رو تميز کن 148 00:08:54,778 --> 00:08:56,544 .فقط واسه همين کار بدرد ميخوري 149 00:09:00,449 --> 00:09:03,184 !خوب جنگيدي - .گند زدم - 150 00:09:06,988 --> 00:09:08,722 بهت صدمه زد؟ 151 00:09:08,756 --> 00:09:10,957 .بدتر از ايناشو داشتم 152 00:09:12,126 --> 00:09:14,795 ...ميتوني منو "سم" صدا کني .اگه ميخواي 153 00:09:14,830 --> 00:09:18,532 ..."مامانم بهم ميگه "سم - ميدوني اين کارا آسون نميشه، بلکه به مرور سخت تر ميشه؟ - 154 00:09:18,567 --> 00:09:20,802 .بايد از خودت دفاع کني 155 00:09:20,836 --> 00:09:22,737 چرا بلند نشدي و بجنگي؟ 156 00:09:22,771 --> 00:09:26,074 .ميخواستم 157 00:09:26,109 --> 00:09:28,477 .ولي نتونستم - چرا؟ - 158 00:09:30,280 --> 00:09:32,348 .من يه ترسو ام 159 00:09:34,151 --> 00:09:36,952 .پدرم هميشه ميگه - .ديوار" جاي آدماي ترسو نيست" - 160 00:09:36,987 --> 00:09:39,054 .حق با توئه .متأسفم 161 00:09:39,089 --> 00:09:42,223 من فقط...ميخواستم .ازت تشکر کنم 162 00:09:52,901 --> 00:09:54,936 .يه ترسوي لعنتي 163 00:09:54,970 --> 00:09:57,038 .مردم ديدن باهاش حرف زديم 164 00:09:57,072 --> 00:09:59,207 .حالا فکر ميکنن ما هم ترسو ايم 165 00:09:59,241 --> 00:10:00,941 .تو واسه ترسو بودن خيلي احمقي 166 00:10:00,976 --> 00:10:03,277 ...خيلي احمقي واسه - ،يالا زود باش - 167 00:10:03,311 --> 00:10:05,980 .بدو تا تابستون تموم نشده 168 00:10:06,014 --> 00:10:08,215 !بدو بيا 169 00:10:42,650 --> 00:10:46,420 ..."وائِس دوتراک" .شهر فرمانروايان اسب سوار 170 00:10:48,557 --> 00:10:50,191 .يه باتلاق لجني 171 00:10:50,225 --> 00:10:51,693 ...لجن و گُه و کثافت 172 00:10:51,727 --> 00:10:54,996 .بهترين کاريه که اين وحشيا ميتونن بکنن - .اينا الان آدماي منن - 173 00:10:55,030 --> 00:10:57,098 .نبايد بهشون بگي وحشي 174 00:10:57,132 --> 00:10:59,233 ،من هر چي دلم بخواد صداشون ميکنم .چونکه اونا آدماي منن 175 00:10:59,268 --> 00:11:01,602 .اين ارتش منه 176 00:11:01,636 --> 00:11:05,038 کال دروگو" با ارتش من" .داره راه اشتباه رو ميره 177 00:11:24,324 --> 00:11:27,593 اگه به رادرم يه ارتش از ،دوتراکي" داده ميشد" 178 00:11:27,627 --> 00:11:31,363 ميتونستين به هفت اقليم غلبه کنين؟ 179 00:11:31,397 --> 00:11:34,099 دوتراکي" ها هيچ وقت از" .تنگه ي دريا عبور نکردن 180 00:11:34,133 --> 00:11:36,769 اونا از هر آبي که اسب هاشون .نتونن اونا رو بنوشن ميترسن 181 00:11:36,803 --> 00:11:39,138 ولي اگه اينطور ميشد چي؟ 182 00:11:39,172 --> 00:11:42,675 پادشاه "رابرت" به اندازه ي کافي احمق هست ،که اونا رو تو جنگ بخواد ببينه 183 00:11:42,709 --> 00:11:45,644 ولي افرادي که بهش .مشاوره ميدن فرق دارن 184 00:11:45,679 --> 00:11:49,881 و تو اين افراد رو ميشناسي؟ - ،يکبار کنارشون جنگيدم - 185 00:11:49,916 --> 00:11:52,050 .خيلي وقت پيش 186 00:11:52,084 --> 00:11:54,452 .حالا "ند استارک" سر منو ميخواد 187 00:11:54,487 --> 00:11:57,255 .اون منو از سرزمينم آورد 188 00:11:58,491 --> 00:12:00,592 .تو برده ميفروختي 189 00:12:01,794 --> 00:12:04,195 .بله 190 00:12:05,064 --> 00:12:08,066 چرا؟ - پول نداشتم - 191 00:12:08,100 --> 00:12:10,602 .و يه زن گرون قيمت داشتم 192 00:12:10,636 --> 00:12:12,471 و الان اون زن کجاست؟ 193 00:12:12,505 --> 00:12:14,439 ،يه جاي ديگه 194 00:12:14,474 --> 00:12:16,909 .با يه مرد ديگه 195 00:12:22,582 --> 00:12:25,317 سرور من؟ - .بله عزيزم - 196 00:12:25,351 --> 00:12:28,120 ..."همه به شما ميگن "آخرين اژدها 197 00:12:28,154 --> 00:12:30,856 .درسته 198 00:12:32,125 --> 00:12:34,294 شما خون اژدها 199 00:12:34,328 --> 00:12:36,229 توي رگ هاتونه؟ 200 00:12:36,264 --> 00:12:38,298 .کاملاً ممکنه که باشه 201 00:12:38,333 --> 00:12:41,902 سر اژدها ها چه بلايي اومد؟ 202 00:12:41,936 --> 00:12:44,605 برام تعريف کرده بودن که .مردان شجاعي همه اونا رو کشتن 203 00:12:48,343 --> 00:12:50,978 .مرداي شجاع اژدها ها رو نکشتن 204 00:12:51,013 --> 00:12:53,781 .مردان شجاع سوار اونا ميشدن 205 00:12:53,816 --> 00:12:58,219 از "واليريا" سوار اونا ميشدن که بتونن بزرگترين تمدني رو بسازن 206 00:12:58,254 --> 00:13:00,789 .که اين دنيا به خودش ديده 207 00:13:00,823 --> 00:13:03,158 نفس بزرگترين اژدها 208 00:13:03,192 --> 00:13:05,194 ،تخت آهنين رو ساخت 209 00:13:05,228 --> 00:13:07,997 که الان آدماي غاصب .دارن واسه من گرمش ميکنن 210 00:13:09,299 --> 00:13:11,834 ،شمشير پيروز شدگان 211 00:13:11,869 --> 00:13:14,669 ...هزاران نفر از اونها 212 00:13:14,704 --> 00:13:19,074 .همه با هم مثل تعداد زيادي شمع آب شدن 213 00:13:22,377 --> 00:13:25,479 .من هميشه ميخواستم يه اژدها رو ببينم 214 00:13:27,115 --> 00:13:30,016 هيچي ديگه تو دنيا نيست که .بيشتر از اين دوست داشته باشم 215 00:13:30,051 --> 00:13:32,218 .واقعاً چرا اژدها؟ 216 00:13:32,252 --> 00:13:34,954 .ميتونن پرواز کنن 217 00:13:34,989 --> 00:13:38,092 ،و هر جايي که هستن فقط با چند حرکت بال هاشون 218 00:13:38,126 --> 00:13:40,728 ...ميتونن برن يه جاي ديگه 219 00:13:40,763 --> 00:13:42,897 .جاهاي خيلي دور 220 00:13:45,368 --> 00:13:47,703 .و ميتونن بکشن 221 00:13:47,737 --> 00:13:52,308 هر کسي يا هر چيزي که بخواد بهشون آسيب بزنه 222 00:13:52,342 --> 00:13:57,346 ...يا ميسوزه يا آب ميشه 223 00:13:57,380 --> 00:14:00,949 .درست مثل تعداد زيادي شمع... 224 00:14:04,753 --> 00:14:07,088 .آره ديدن يه اژدها 225 00:14:07,122 --> 00:14:09,056 .منو خيلي خوشحال ميکنه 226 00:14:09,090 --> 00:14:11,659 ،راستش، بعد از 15 سال عيش و نوش و خوشگذروني 227 00:14:11,693 --> 00:14:13,894 .تصور ميکردک فقط ديدن آسمون خوشحالت ميکنه 228 00:14:13,929 --> 00:14:16,997 .من زنداني نبودم .چيزهايي رو ديدم 229 00:14:17,032 --> 00:14:19,000 چه چيزايي ديدي؟ - ...من - 230 00:14:19,034 --> 00:14:22,804 يه مرد اهل "آشاي" با خنجري که .از يه شيشه ي اژدهاي واقعي بود رو ديدم 231 00:14:22,839 --> 00:14:24,974 مردي رو ديدم که ميتونست 232 00:14:25,008 --> 00:14:29,413 صورتش رو دست مثل بقيه ي آدما که .لباسشون رو عوض ميکنن، عوض کنه 233 00:14:29,447 --> 00:14:33,451 و دزد دريايي اي رو ديدم که تماماً طلاپوش بود 234 00:14:33,485 --> 00:14:37,621 .و کشتيش پر از پارچه هاي رنگ شده بود 235 00:14:37,655 --> 00:14:42,093 ...حالا 236 00:14:42,127 --> 00:14:44,295 يکيشون رو ديدي؟ 237 00:14:44,329 --> 00:14:47,832 کشتي دزد دريايي رو؟ - .نه، يه اژدها - 238 00:14:48,767 --> 00:14:50,834 .نه 239 00:14:50,869 --> 00:14:54,339 نه، آخرينشون خيلي سال قبل از .از اينکه من بدنيا بيام مرد 240 00:14:54,373 --> 00:14:57,708 : حالا من بهت ميگم چي ديدم 241 00:14:57,743 --> 00:15:00,311 .جمجمه هاشون رو 242 00:15:00,346 --> 00:15:03,482 از اونا براي تزئينِ .اتاق فرمانروايي در "رد کيپ" استفاده ميکردن 243 00:15:03,516 --> 00:15:05,918 ،وقتي که خيلي جوون بودم ،سه يا چهار سالم بود 244 00:15:05,952 --> 00:15:08,154 پدرم منو از بين رديف ها عبور ميداد 245 00:15:08,188 --> 00:15:09,922 .و منم اسم اونا رو از حفظ براش ميگفتم 246 00:15:09,957 --> 00:15:12,793 ،وقتي همشون رو درست ميگفتم .بهم شکلات ميداد 247 00:15:14,462 --> 00:15:17,597 اونايي که نزديک در ورودي بودن، آخرين هايي بودن که تونسته بودن بدست بيارن 248 00:15:17,631 --> 00:15:19,432 .و بيشترشون رو هم ممکن بود اشتباه بگم 249 00:15:19,466 --> 00:15:22,736 .جمجمه ها بزرگتر از جمجمه هاي سگ نبودن 250 00:15:22,770 --> 00:15:27,708 ...ولي همينطور که به "تخت آهنين" نزديک ميشدي 251 00:15:29,044 --> 00:15:31,078 بزرگتر 252 00:15:31,113 --> 00:15:34,181 .و بزرگتر و بزرگتر ميشدن 253 00:15:36,985 --> 00:15:39,486 ..."اسماشون "گيسکار 254 00:15:39,521 --> 00:15:42,089 ،"و "والرايون 255 00:15:42,123 --> 00:15:43,890 ،"ورميتراکس" 256 00:15:43,925 --> 00:15:46,259 ..."اِسوويوس" 257 00:15:46,294 --> 00:15:48,795 ،"آرکونِي" 258 00:15:48,829 --> 00:15:51,798 ،"مراکسيز" 259 00:15:51,832 --> 00:15:55,301 ..."وِيگار" 260 00:15:56,905 --> 00:15:59,707 ...و "بالريون" وحشت انگيز 261 00:15:59,741 --> 00:16:02,309 ...که آتشش 262 00:16:02,344 --> 00:16:04,446 هفت اقليم رو 263 00:16:04,480 --> 00:16:06,715 .يکي کرد 264 00:16:11,188 --> 00:16:13,923 چه بلايي سر جمجمه ها اومد؟ 265 00:16:16,060 --> 00:16:17,794 .نميدونم 266 00:16:17,828 --> 00:16:21,130 اون آدم غاصب حتم دارم اونا رو .پودر کرده و از بين برده 267 00:16:21,999 --> 00:16:24,234 .و سپرده به دست باد 268 00:16:27,237 --> 00:16:29,972 .خيلي غم انگيزه 269 00:16:30,007 --> 00:16:31,841 .آره، درسته 270 00:16:33,443 --> 00:16:35,644 من تو رو براي چي خريدم؟ 271 00:16:35,678 --> 00:16:38,747 که منو ناراحت کني؟ - .نه، سرور من - 272 00:16:39,849 --> 00:16:43,184 .که، آم، خواهرتون رو آموزش بدم 273 00:16:43,219 --> 00:16:45,619 خواهرم رو آموزش بدي که چطوري عاشق پيشه ي بهتري باشه؟ 274 00:16:45,654 --> 00:16:49,556 فکر ميکني تو رو خريدم که کال دروگو" رو خوشحال کنم؟" 275 00:16:53,995 --> 00:16:56,998 .اوه، احمق کوچولو 276 00:16:59,034 --> 00:17:01,169 .پس برو .ادامه بده 277 00:17:11,046 --> 00:17:13,681 يه روزي شوهر تو اونجا ميشينه 278 00:17:13,715 --> 00:17:15,983 .و تو هم کنارش ميشيني 279 00:17:16,018 --> 00:17:21,156 ،و يه روزي، که خيلي دور نيست .تو بچه هات رو بدنيا مياري 280 00:17:21,190 --> 00:17:23,758 "تمام لرد هاي "وستروس 281 00:17:23,793 --> 00:17:26,528 ...اينجا جمع ميشن که شاهزاده کوچولو رو ببينن 282 00:17:26,562 --> 00:17:28,363 اگه دختر بدنيا بيارم چي؟ 283 00:17:28,398 --> 00:17:31,333 خدا بزرگه، تو تعداد زيادي .هم پسر و هم دختر بدنيا مياري 284 00:17:31,367 --> 00:17:33,968 اگه فقط دختر بدنيا بيارم چي؟ 285 00:17:34,003 --> 00:17:36,138 .من نگران اين موضوع نيستم 286 00:17:36,172 --> 00:17:39,240 ...جين پولي" 5 تا بچه بدنيا آورد" .همشون دختر 287 00:17:39,274 --> 00:17:41,376 .آره، ولي اين خوب نبود 288 00:17:41,410 --> 00:17:43,912 ولي اگه بشه چي؟ 289 00:17:43,946 --> 00:17:47,148 ،خب، اگه تو فقط دختر بدنيا بياري 290 00:17:47,183 --> 00:17:50,752 فکر ميکنم تخت پادشاهي به .برادر کوچيک شاهزاده "جافري" ميرسه 291 00:17:50,786 --> 00:17:53,722 .و همه از من متنفر ميشن 292 00:17:53,756 --> 00:17:55,857 .هيچ کس هيچ وقت نميتونه ازت متنفر باشه 293 00:17:55,892 --> 00:17:58,394 .جافري" متنفره" - .مسخره ست - 294 00:17:58,428 --> 00:18:01,463 چرا همچين چيزي ميگي؟ 295 00:18:02,932 --> 00:18:05,067 بخاطر اون کاري که با اون گرگ کرد؟ ،"سانسا" 296 00:18:05,101 --> 00:18:07,503 :صدها بار بهت گفتم 297 00:18:07,537 --> 00:18:10,272 ..."يه "دايرولف - .خواهش ميکنم اين بحث رو تمومش کن - 298 00:18:11,674 --> 00:18:13,475 درس هات رو يادته؟ 299 00:18:15,278 --> 00:18:18,047 کي "تخت آهنين" رو ساخت؟ 300 00:18:18,081 --> 00:18:20,149 .آئِگونِ" فاتح" 301 00:18:20,183 --> 00:18:22,218 و "رد کيپ" رو کي ساخت؟ 302 00:18:22,252 --> 00:18:23,819 .مائِگورِ" ظالم" 303 00:18:23,854 --> 00:18:25,721 ...و چند سال ساختنش طول کشيد 304 00:18:25,755 --> 00:18:28,791 پدربزرگ و عموي من اينجا کشته شدن، درسته؟ 305 00:18:30,293 --> 00:18:33,528 اونا به دستور پادشاه "آريس" کشته .شدن، بله 306 00:18:33,563 --> 00:18:37,866 ."پادشاه ديوانه" - .همه بعنوان "پادشاه ديوانه" ميشناسنش - 307 00:18:37,900 --> 00:18:40,334 چرا کشته شدن؟ 308 00:18:41,736 --> 00:18:44,604 درباره ي اين چيزا بايد با .پدرت صحبت کني 309 00:18:44,639 --> 00:18:46,639 من نميخوام با پدرم .صحبت کنم...هيچ وقت 310 00:18:46,674 --> 00:18:50,143 ،"سانسا" يه روزي در اعماق قلبت ميفهمي 311 00:18:50,177 --> 00:18:51,678 .که پدرت رو ببخشي 312 00:18:51,712 --> 00:18:53,479 .نه، اينطور نيست 313 00:18:53,513 --> 00:18:55,781 مسابقه ي مشاور اعظمه که تمامِ 314 00:18:55,816 --> 00:18:58,484 .اين مشکلات رو بوجود آورده سروران من - .مسابقه ي پادشاه - 315 00:18:58,519 --> 00:19:02,154 .بهتون اطمينان ميدم مشاور اعظم نميخواد بخشي ازش باشه 316 00:19:02,189 --> 00:19:04,423 ،هر چي ميخوايد اسمش رو بذاريد ،لرد "استارک"، سرور من 317 00:19:04,458 --> 00:19:07,726 شهر پُر از آدم شده و .هر روز دارن بيشتر ميان اينجا 318 00:19:07,761 --> 00:19:10,929 ،ديشب توي يه ميخانه اغتشاش داشتيم ،آتش سوزي يه فاحشه خونه 319 00:19:10,963 --> 00:19:13,866 سه مورد چاقو کشي و يه مسابقه ي .اسب سواري آدماي مست، پايين خيابونِ خواهران 320 00:19:13,900 --> 00:19:16,735 .وحشيانه ست - ،اگه نميتونين آرامش پادشاه رو نگه دارين - 321 00:19:16,770 --> 00:19:19,805 شايد نگهباناي شهر رو بايد کسي .رهبري کنه که ميتونه 322 00:19:19,840 --> 00:19:21,540 .افراد بيشتري ميخوام - .پنجاه نفر بهت ميديم - 323 00:19:21,574 --> 00:19:24,510 .لرد "باليش" به پرداختش نظارت ميکنن - من؟ - 324 00:19:24,544 --> 00:19:26,245 ،تو براي يه مسابقه کلي پول خرج کردي 325 00:19:26,279 --> 00:19:28,180 واسه حفظ آرامش هم .حتماً ميتوني پول خرج کني 326 00:19:29,983 --> 00:19:32,051 همچنين 20 نفر از نگهباناي خودمو بهت ميدم 327 00:19:32,085 --> 00:19:33,885 .تا موقعي که جمعيت بره 328 00:19:33,919 --> 00:19:35,554 ،ممنونم .مشاور اعظم، سرور من 329 00:19:35,588 --> 00:19:37,322 .ازشون براي چيزاي خوب استفاده ميشه 330 00:19:39,558 --> 00:19:41,593 ،هرچه زودتر تموم بشه .بهتره 331 00:19:41,627 --> 00:19:44,596 کشور از اين اتفاقا .خوشحال خواهد شد، سرور من 332 00:19:44,630 --> 00:19:46,798 ،اونا به بزرگترينشون فرصت پيروزي ميدن 333 00:19:46,832 --> 00:19:49,100 .و ناراحتيشون از کوچيکترين چيز معلومه 334 00:19:49,135 --> 00:19:51,570 و تمام مسافرخونه هاي توي شهر پره 335 00:19:51,604 --> 00:19:53,638 .و فاحشه ها راحت راه ميرن 336 00:19:53,673 --> 00:19:56,141 مطمئنم اين مسابقه تو .جيب هر کسي يه پولي ميذاره 337 00:19:56,175 --> 00:19:58,710 ...حالا 338 00:19:58,745 --> 00:20:01,313 ،اگه صحبت ديگه نداريد سروران من؟ 339 00:20:10,857 --> 00:20:13,358 .اوه، اين گرما 340 00:20:13,393 --> 00:20:16,194 ،تو يه همچين روزي من به برف هاي تابستوني شما 341 00:20:16,229 --> 00:20:17,963 .شمالي ها غبطه ميخورم 342 00:20:18,004 --> 00:20:19,011 ...تا فردا، سرور من 343 00:20:19,036 --> 00:20:21,408 اميدوار بودم درباره ي .جان آرين" باهاتون حرف بزنم" 344 00:20:21,601 --> 00:20:24,469 لرد "آرين"؟ 345 00:20:24,503 --> 00:20:26,671 اوه، مرگ اون 346 00:20:26,706 --> 00:20:29,440 .براي همه ي ما غم خيلي بزرگي بود 347 00:20:29,475 --> 00:20:31,709 ،من مسئول مراقبت از اون بودم 348 00:20:31,743 --> 00:20:34,412 .ولي نتونستم نجاتش بدم 349 00:20:34,446 --> 00:20:36,715 مريضيش از پا درش آورد 350 00:20:36,749 --> 00:20:40,185 .خيلي سخت و خيلي سريع 351 00:20:41,087 --> 00:20:42,755 من ديدم که درست شب قبل از 352 00:20:42,789 --> 00:20:44,724 .اين بميره، اومد توي تالار من 353 00:20:44,758 --> 00:20:47,927 لرد "جان" معمولاً براي .مشاوره ميومد پيش من 354 00:20:47,962 --> 00:20:50,698 براي چي؟ 355 00:20:50,732 --> 00:20:54,301 .من سال هاست ريش سفيد اينجام 356 00:20:54,335 --> 00:20:57,771 پادشاهان و مشاورين براي مشاوره ...ميومدن پيش من، از زماني که 357 00:20:57,806 --> 00:21:00,708 شب قبل از اينکه "جان" بميره چي ميخواست؟ 358 00:21:00,742 --> 00:21:03,177 .اوه، اومده بود دنبال يه کتاب ميگشت 359 00:21:03,211 --> 00:21:04,946 يه کتاب؟ 360 00:21:04,980 --> 00:21:06,614 چه کتابي؟ 361 00:21:06,648 --> 00:21:08,349 اوه، ميترسم 362 00:21:08,384 --> 00:21:11,153 .علاقه اي به خوندنش نداشته باشين، سرورم 363 00:21:11,187 --> 00:21:13,655 .يه کتاب خيلي سنگين و قطور 364 00:21:13,690 --> 00:21:17,259 .نه، دوست دارم بخونمش 365 00:21:19,796 --> 00:21:22,265 اعصار و تواريخِ" 366 00:21:22,299 --> 00:21:25,469 مشاورين اعظم ،هفت اقليم 367 00:21:25,503 --> 00:21:29,173 که توضيحاتي از لرد هاي زيادِ بلندپايه اي داره 368 00:21:29,207 --> 00:21:32,310 و همچنين بانوهاي اصيل 369 00:21:32,344 --> 00:21:34,478 ."و بچه هاشون، داره 370 00:21:51,660 --> 00:21:54,062 ،هارکون آمبر" ،اسم کوچک او 371 00:21:54,096 --> 00:21:57,899 فرزند لرد "هوتر آمبر" و ،"و بانو "آماريليس آمبر 372 00:21:57,933 --> 00:22:00,468 در صد و هشتاد و سومين ،"سالگرد تاجگذاري "آئِگون 373 00:22:00,503 --> 00:22:03,806 .در آخرين سکوي افتخار چشمان آبي، موهاي قهوه اي 374 00:22:03,840 --> 00:22:07,343 ،و سبزه رو در چهاردهمين سال پادشاهي فوت کرد 375 00:22:07,378 --> 00:22:09,613 در اثر يک زخم ."در هنگام شکار 376 00:22:09,647 --> 00:22:13,417 ،همونطور که گفتم، سرور من .کتاب قطوريه 377 00:22:13,451 --> 00:22:16,286 جان آرين" بهتون گفت که" اينو براي چي ميخواسته؟ 378 00:22:16,320 --> 00:22:19,089 .نگفتن، سرور من .و من هم فضولي نکردم که بپرسم 379 00:22:19,123 --> 00:22:21,757 ..."مرگ "جان - .مصيبتي بود - 380 00:22:21,792 --> 00:22:24,126 در آخرين ساعات زندگيش... چيزي به شما نگفت؟ 381 00:22:24,161 --> 00:22:25,961 ،چيز قابل توجهي نگفت .سرور من 382 00:22:25,995 --> 00:22:28,797 اوه...يه جمله بود 383 00:22:28,831 --> 00:22:30,665 :که دائماً تکرار ميکرد 384 00:22:30,699 --> 00:22:34,168 "،بنيان قوي است" .فکر کنم همين بود 385 00:22:34,203 --> 00:22:36,505 بنيان قوي است"؟" 386 00:22:36,539 --> 00:22:38,774 يعني چي؟ - ،اوه - 387 00:22:38,809 --> 00:22:41,911 مغز کسي که داره ميميره ."مثل مغز يه ديوانه ست، لرد "استارک 388 00:22:41,946 --> 00:22:44,447 ،با تمام وجودي که دارن 389 00:22:44,482 --> 00:22:46,550 آخرين کلمات معمولاً 390 00:22:46,584 --> 00:22:48,653 .مثل اولين کلمات فوق العاده ن 391 00:22:48,687 --> 00:22:51,622 و شما تقريباً مطمئنيد که به مرگ طبيعي مرده؟ 392 00:22:51,657 --> 00:22:53,958 چه عامل ديگه اي ميتونسته باشه؟ 393 00:22:54,860 --> 00:22:56,494 .زهر 394 00:22:56,528 --> 00:22:59,197 .فکر آزاردهنده ايه 395 00:22:59,231 --> 00:23:01,399 ،نه، نه، نه .من اينطور فکر نميکنم 396 00:23:01,433 --> 00:23:03,834 .مشاور اعظم رو همه دوست داشتن 397 00:23:03,869 --> 00:23:05,870 ...چه آدمي جرأت ميکنه 398 00:23:05,904 --> 00:23:08,773 من شنيدم که ميگن سم .سلاح زنهاست 399 00:23:08,807 --> 00:23:11,275 ،آره، زنها 400 00:23:11,310 --> 00:23:13,210 ...خبرچينان 401 00:23:13,244 --> 00:23:15,912 .و خواجه ها 402 00:23:15,947 --> 00:23:19,350 ميدونستي لرد "واريس" خواجه ست؟ 403 00:23:19,384 --> 00:23:20,851 .همه اينو ميدونن 404 00:23:20,885 --> 00:23:23,120 .آره، آره، آره، البته 405 00:23:23,154 --> 00:23:26,590 چطوري اون آدم تونسته 406 00:23:26,625 --> 00:23:29,259 ،وارد انجمن پادشاه بشه .من نميدونم 407 00:23:29,294 --> 00:23:30,994 .به اندازه ي کافي وقتتون رو گرفتم 408 00:23:31,029 --> 00:23:33,631 .اصلاً مشکلي نبود، سرور من ...افتخار بزرگيه 409 00:23:33,665 --> 00:23:35,399 .ممنون 410 00:23:35,434 --> 00:23:37,368 .خودم ميرم 411 00:23:59,894 --> 00:24:01,929 سيريو" ميگه يه رقصنده ي آب" 412 00:24:01,963 --> 00:24:03,663 .ميتونه ساعت ها روي انگشت شصتش وايسه 413 00:24:03,698 --> 00:24:06,500 .از اينجا اگه بيفتي به شدت آسيب ميبيني 414 00:24:06,534 --> 00:24:08,502 سيريو" ميگه هر آسيبي يه درسه" 415 00:24:08,537 --> 00:24:10,738 .و هر درست تو رو بهتر ميکنه 416 00:24:12,274 --> 00:24:15,276 .فردا ميرم دنبال گربه ها کنم - گربه ها؟ - 417 00:24:15,311 --> 00:24:16,811 .سيريو" ميگه" 418 00:24:16,845 --> 00:24:18,913 اون ميگه هر شمشيرزني .بايد روي گربه ها کار کنه 419 00:24:18,948 --> 00:24:21,984 اونا درست عين سايه .و به سبکيِ پر هستن 420 00:24:22,018 --> 00:24:24,286 .بايد خيلي سريع باشي که بتوني بگيريشون 421 00:24:24,321 --> 00:24:26,156 .درست ميگه 422 00:24:26,190 --> 00:24:27,624 حالا که "برن" بهوش اومده 423 00:24:27,658 --> 00:24:30,461 مياد اينجا با ما زندگي کنه؟ 424 00:24:32,230 --> 00:24:35,433 خب، اون اول بايد قدرتش رو .دوباره بدست بياره 425 00:24:35,467 --> 00:24:37,935 اون ميخواد يکي از سربازهاي .محافظين پادشاه باشه 426 00:24:37,969 --> 00:24:42,340 الان نميتونه باشه، درسته؟ - .نه - 427 00:24:44,176 --> 00:24:46,310 ولي يه روزي 428 00:24:46,345 --> 00:24:48,646 ميتونه يه لرد با قدرت بشه 429 00:24:48,680 --> 00:24:50,914 .يا در انجمن پادشاه قرار بگيره 430 00:24:50,949 --> 00:24:53,351 يا ممکنه قلعه ها بسازه 431 00:24:53,385 --> 00:24:55,919 .درست مثل "برندون" سازنده 432 00:24:55,954 --> 00:24:58,689 منم ميتونم لرد با قدرتي بشم؟ 433 00:25:03,060 --> 00:25:06,062 تو با يه لرد بلند رتبه ازدواج ميکني 434 00:25:06,096 --> 00:25:08,097 .و قلعه ي اونو فرمانروايي ميکني 435 00:25:08,131 --> 00:25:10,498 و فرزندانت ميشن سرباز 436 00:25:10,533 --> 00:25:13,134 .و شاهزاده و لرد 437 00:25:14,537 --> 00:25:17,205 .نه 438 00:25:18,140 --> 00:25:20,608 .ايني که ميگي من نيستم 439 00:25:42,733 --> 00:25:44,867 .سلام 440 00:25:46,370 --> 00:25:48,971 جناب "آليسر" گفتن که من .همکارِ جديد نگهباني شمام 441 00:25:51,141 --> 00:25:52,675 ،بايد بهت اخطار بدم 442 00:25:52,709 --> 00:25:55,578 .من خيلي خوب نميتونم ببينم 443 00:25:56,746 --> 00:25:58,748 .بيا کنار آتيش وايسا 444 00:26:00,117 --> 00:26:02,352 .گرمتره - .نه، خوبه. من خوبم - 445 00:26:02,386 --> 00:26:04,754 .نيستي .داري يخ ميزني 446 00:26:16,600 --> 00:26:19,536 .من از جاهاي بلند خوشم نمياد 447 00:26:19,571 --> 00:26:21,305 .نميتوني بجنگي 448 00:26:21,339 --> 00:26:23,107 .نميتوني درست ببيني 449 00:26:23,142 --> 00:26:26,478 از جاهاي بلند و احتمالاً .خيلي چيزاي ديگه هم ميترسي 450 00:26:28,181 --> 00:26:30,115 اينجا چيکار ميکني، "سم"؟ 451 00:26:34,488 --> 00:26:38,190 ،صبح روز هجدهمين سالگرد نامگذاري من .پدرم اومد پيش من 452 00:26:39,426 --> 00:26:41,794 ...بهم گفت "،تو الان ديگه مرد شدي" 453 00:26:43,130 --> 00:26:46,365 ولي ارزش خونه ي من" .و اينکه نامم رو داشته باشي، نداري 454 00:26:47,634 --> 00:26:49,936 ،فردا ،ميري که "بلک" رو بگيري 455 00:26:49,970 --> 00:26:53,272 تمام دارايي ها و ثروتت رو از دست ميدي ."و از شمال دوباره شروع ميکني 456 00:26:53,306 --> 00:26:57,710 ...گفت ،"اگه اين کار رو نکني" 457 00:26:58,678 --> 00:27:00,879 اون موقع دنبالت ميکنيم" 458 00:27:00,914 --> 00:27:03,949 و يه جايي تو اين جنگل ها اسبت سُر ميخوره و ميفته زمين 459 00:27:03,983 --> 00:27:06,819 و جوري از رو زينت ميفتي .که نزديکه بميري 460 00:27:09,322 --> 00:27:11,857 .يا اينکه به مادرت ميگم 461 00:27:11,892 --> 00:27:14,059 ."هيچي منو خوشحال تر از اين نميکنه 462 00:27:19,232 --> 00:27:22,334 جناب "آليسر" دوباره منو فردا وادار ميکنه بجنگم، درسته؟ 463 00:27:23,503 --> 00:27:25,638 .آره، درسته 464 00:27:25,672 --> 00:27:28,441 من بهتر از اين نميشم، نه؟ 465 00:27:29,877 --> 00:27:31,778 ...خب 466 00:27:31,812 --> 00:27:33,613 .بدتر هم نميتوني بشي 467 00:27:43,389 --> 00:27:46,190 .شنيدم داريد کتاب خسته کننده اي ميخونيد 468 00:27:48,060 --> 00:27:50,194 .پايسل" زياد حرف ميزنه" 469 00:27:50,228 --> 00:27:52,129 .اوه، هيچ وقت نميشه جلوشو گرفت 470 00:27:52,163 --> 00:27:54,664 شما جناب "هيو"، از فرمانرواييِ "وِيل" رو ميشناسيد؟ 471 00:27:55,800 --> 00:27:58,201 .تعجب آور نيست ،تا اين اواخر 472 00:27:58,236 --> 00:28:01,771 ...اون فقط يه سرباز معمولي بود ."سربازِ "جان آرين 473 00:28:01,806 --> 00:28:03,773 اون تقريباً خيلي سريع يه شواليه شد 474 00:28:03,808 --> 00:28:06,209 .اونم بعد از مرگ بي موقع اربابش 475 00:28:06,243 --> 00:28:08,545 براي چي شواليه شد؟ 476 00:28:09,513 --> 00:28:11,147 براي چي داري اينو به من ميگي؟ 477 00:28:11,181 --> 00:28:12,882 .به "کت" قول دادم که کمکتون کنم 478 00:28:12,916 --> 00:28:15,384 جناب "هيو" کجاست؟ 479 00:28:15,419 --> 00:28:18,320 .باهاش حرف ميزنم - .فکر خيلي بديه - 480 00:28:18,355 --> 00:28:20,522 اون پسري که اونجاست رو ميبيني؟ 481 00:28:20,557 --> 00:28:23,191 .يکي از خبرچيناي "واريس" ـه 482 00:28:23,226 --> 00:28:27,028 اون عنکبوت علاقه ي خيلي شديدي .به رفت و آمد هاي شما داره 483 00:28:27,062 --> 00:28:28,963 .حالا اونجا رو ببين 484 00:28:28,998 --> 00:28:31,732 .اون يکي مالِ به ملکه ست 485 00:28:31,767 --> 00:28:34,902 و اون زن نديمه رو ميبيني که وانمود ميکنه داره کتابش رو ميخونه؟ 486 00:28:34,936 --> 00:28:37,804 مال "واريس" ـه يا مال ملکه؟ 487 00:28:37,838 --> 00:28:40,540 .هيچ کدوم. يکي از خبرچيناي منه 488 00:28:42,242 --> 00:28:45,477 کسي در خدمت شما هست که کاملاً بهش اعتماد داشته باشين؟ 489 00:28:47,546 --> 00:28:50,982 .بله - .جواب عاقلانه تر، نه بود، سرور من - 490 00:28:52,117 --> 00:28:55,020 ...يه پيغام به اين آدم مورد اعتمادتون بدين 491 00:28:55,054 --> 00:28:58,223 ...خيلي محتاطانه .بفرستينش از جناب "هيو" سؤال کنه 492 00:28:58,257 --> 00:29:02,495 بعد از اون، شايد ازش بخوايد که يه .اسلحه ساز توي شهر رو ملاقات کنه 493 00:29:02,529 --> 00:29:06,132 اون تو يه خونه بزرگ در بالاي .خيابون "استيل" زندگي ميکنه 494 00:29:06,166 --> 00:29:08,568 چرا؟ - ،من خبرچين دارم، همونطوري که گفتم - 495 00:29:08,603 --> 00:29:11,104 و ممکنه اونا لرد "آرين" رو ديده باشن 496 00:29:11,139 --> 00:29:15,042 که چند هفته قبل از مرگش .به ديدن اون اسلحه ساز ميرفته 497 00:29:16,644 --> 00:29:19,679 لرد "باليش"، احتمالاً من درباره ي .اعتماد نکردن به شما اشتباه کردم 498 00:29:19,714 --> 00:29:21,581 اعتماد نکردن به من هوشمندانه ترين کاري بوده 499 00:29:21,616 --> 00:29:24,217 که از زماني که از اسبتون اومدين .پايين، انجام دادين 500 00:29:30,690 --> 00:29:33,825 ...دو، سه 501 00:29:33,859 --> 00:29:35,660 ،بيست و چهار، پنج 502 00:29:35,695 --> 00:29:37,996 ،شش، بيست و هفت 503 00:29:38,030 --> 00:29:40,031 ...بيست و هشت، بيست و نه - جناب "هيو"؟ - 504 00:29:40,066 --> 00:29:41,734 سي، سي و يک، سي و دو 505 00:29:41,768 --> 00:29:44,036 !"جناب "هيو - .همونطور که ميبيني سرم شلوغه - 506 00:29:44,070 --> 00:29:47,006 ،من از طرف لرد "ادارد استارک" اومدم اينجا 507 00:29:47,041 --> 00:29:49,309 .مشاور اعظم پادشاه 508 00:29:49,343 --> 00:29:50,743 .من سرلشکر محافظانشم 509 00:29:50,778 --> 00:29:52,946 ببخشيد، متوجه اسمتون نشدم ...جناب 510 00:29:52,980 --> 00:29:55,649 .جناب نيستم .من يه شواليه نيستم 511 00:29:55,683 --> 00:29:58,985 .متوجه ام .خب، ولي من هستم 512 00:30:03,723 --> 00:30:06,692 گفت خوشحال ميشه خودش .با مشاور حرف بزنه 513 00:30:06,726 --> 00:30:08,560 ،اون يه شواليه ست .ميدوني 514 00:30:08,594 --> 00:30:10,328 .آه، يه شواليه 515 00:30:10,362 --> 00:30:13,230 اونا عين خروس اينجا .راه ميرن 516 00:30:13,265 --> 00:30:16,934 حتي اونايي که ديدن داره .يه تير به سمتشون شليک ميشه 517 00:30:16,968 --> 00:30:18,836 .شما نبايد اينجا باشيد، سرورم 518 00:30:18,870 --> 00:30:22,306 .نميشه فهميد کي، کجا خبرچين داره - .بذار ببينم - 519 00:30:24,309 --> 00:30:27,144 ،مشاور قبلي چندين بار منو احظار کرده بودن .سرور من 520 00:30:27,179 --> 00:30:30,514 از گفتن اين خوشم نمياد ولي ايشون .اين افتخار رو ندادن که پشتيبانشون باشم 521 00:30:30,549 --> 00:30:33,083 لرد "آرين" چي ميخواست؟ 522 00:30:33,118 --> 00:30:35,185 .اون هميشه ميومد اين پسر رو ببينه 523 00:30:35,220 --> 00:30:37,121 .منم ميخوام ببينمش 524 00:30:37,126 --> 00:30:41,491 .هرطور مايليد سرور من !"گندري" 525 00:30:45,295 --> 00:30:46,862 .ايناهاش 526 00:30:46,896 --> 00:30:49,531 .نسبت به سنش خيلي قويه .سخت کار ميکنه 527 00:30:49,565 --> 00:30:52,701 .کلاه خودي که درست کردي رو نشون مشاور بده، پسر 528 00:31:06,550 --> 00:31:09,319 .کار خيلي خوبيه - .فروشي نيست - 529 00:31:09,353 --> 00:31:11,254 !پسر جون، ايشون مشاور اعظم هستن 530 00:31:11,289 --> 00:31:14,692 ...اگه بخوان که کلاه خود رو بدي به ايـ - .براي خودم درستش کردم - 531 00:31:14,726 --> 00:31:17,361 .منو ببخشيد سرور من - .کاري نکردين بخواين طلب بخشش کنين - 532 00:31:18,863 --> 00:31:21,598 ،وقتي لرد "آرين" ميومد اينجا تو رو ببينه درباره ي چي حرف ميزدي؟ 533 00:31:21,632 --> 00:31:24,134 ،اون فقط ازم سؤالاتي ميکرد .سرور من 534 00:31:24,168 --> 00:31:26,336 چه جور سؤالايي؟ 535 00:31:28,439 --> 00:31:30,740 ،اول درباره ي کارم 536 00:31:30,774 --> 00:31:34,377 ،اينکه خوب باهام رفتار ميشه يا نه .اينکه از کارم خوشم مياد يا نه 537 00:31:36,113 --> 00:31:38,348 ولي بعدش درباره ي مادرم .شروع ميکرد به سؤال پرسيدن 538 00:31:39,717 --> 00:31:42,785 مادرت؟ - .اينکه کي بوده، چه شکلي بوده - 539 00:31:43,721 --> 00:31:45,555 تو بهش چي گفتي؟ 540 00:31:47,258 --> 00:31:49,326 .وقتي کوچيک بودم اون مرد 541 00:31:49,360 --> 00:31:51,594 .موهاي زرد داشت 542 00:31:51,629 --> 00:31:54,264 .بعضي وقتا برام آواز ميخوند 543 00:31:58,169 --> 00:32:00,037 .منو نگاه کن 544 00:32:09,748 --> 00:32:11,683 .برو سر کارت پسر جون 545 00:32:13,419 --> 00:32:15,420 اگه يه روزي رسيد که اون پسر خواست 546 00:32:15,454 --> 00:32:17,622 ،بجاي اينکه شمشير بسازه، با شمشير بجنگه 547 00:32:17,656 --> 00:32:20,057 .بفرستش پيش من 548 00:32:24,830 --> 00:32:26,864 چيزي پيدا کردين؟ 549 00:32:27,900 --> 00:32:30,701 ."پسر حرومزاده ي پادشاه "رابرت 550 00:32:33,071 --> 00:32:35,773 .اون خوشش مياد 551 00:32:37,276 --> 00:32:40,112 .اين از طرف لرد "استارک" براي پادشاهه 552 00:32:40,146 --> 00:32:42,381 ...بايد بذارمش پيش 553 00:32:42,416 --> 00:32:44,150 .ساکت 554 00:32:44,184 --> 00:32:46,019 .گوش کن 555 00:32:46,053 --> 00:32:48,789 صداشونو ميشنوي؟ 556 00:32:51,093 --> 00:32:53,327 فکر ميکني چند نفر اون تو باهاشن؟ 557 00:32:53,361 --> 00:32:55,162 هان؟ 558 00:32:55,196 --> 00:32:56,997 .حدس بزن - سه نفر؟ - 559 00:32:57,031 --> 00:32:59,332 .چهار نفر 560 00:33:01,034 --> 00:33:03,303 ...وقتي دارم وظيفه م رو انجام ميدم دوست داره اينکار رو بکنه 561 00:33:03,337 --> 00:33:05,905 وادارم ميکنه همينطوري که به خواهرم .بي احترامي ميکنه بهش گوش بدم 562 00:33:11,612 --> 00:33:12,435 ...منو ببخشيد سرور من 563 00:33:12,460 --> 00:33:14,461 چرا بايد ببخشمت؟ منو اشتباهي گرفتي؟ 564 00:33:16,983 --> 00:33:18,784 .ما قبلاً همديگه رو ديديم، ميدوني 565 00:33:18,819 --> 00:33:21,788 جدي؟ .عجيبه، يادم رفته 566 00:33:21,822 --> 00:33:25,259 ."زمان محاصره ي "پايک .يه بعدازظهر در کنار هم جنگيديم 567 00:33:27,128 --> 00:33:29,163 اين زخمت هم مال اونجاست؟ - .بله - 568 00:33:30,633 --> 00:33:32,467 .يکي از "گريجوي" ها نزديک بودم چشمم رو دربياره 569 00:33:32,502 --> 00:33:35,471 .پسران بدطينت فاحشه ها - .اونا خونريزي خودشونو دوست دارن - 570 00:33:35,505 --> 00:33:37,673 .آخرش ديگه خوششون نميومد 571 00:33:37,707 --> 00:33:41,710 .اون يه جنگ درست بود يادت مياد 572 00:33:41,745 --> 00:33:44,780 وقتي که "ماير" ميخواست از سوراخ رد بشه چطوري بود؟ 573 00:33:44,815 --> 00:33:46,348 با شمشيرش که گُر گرفته بود؟ 574 00:33:46,383 --> 00:33:48,251 .تا روزي که بميرم اينو يادم ميمونه 575 00:33:48,285 --> 00:33:52,122 من يکي از جوون ترين "گريجوي" ها رو .توي "وينترفل" ديدم 576 00:33:52,156 --> 00:33:54,524 درست مثل اين بود .يه کوسه رو بالاي کوه ببيني 577 00:33:54,558 --> 00:33:56,826 تئون"؟" .اون پسر خوبيه 578 00:33:56,861 --> 00:33:57,961 .من که شک دارم 579 00:34:02,801 --> 00:34:05,336 !شرط ميبندم تو بوي مرباي توت فرنگي ميدي 580 00:34:05,371 --> 00:34:07,739 .بذار بوش کنم .بيا اينجا 581 00:34:09,876 --> 00:34:11,276 ميتونم اينو بذارم پيش شما؟ 582 00:34:11,311 --> 00:34:12,945 ."پيغام از طرف لرد "استارک 583 00:34:12,979 --> 00:34:15,314 .من براي لرد "استارک" خدمت نميکنم 584 00:34:38,335 --> 00:34:40,871 کجا بودي؟ - .سر پست نگهباني - 585 00:34:40,905 --> 00:34:43,273 ."با "سم - .آه، شاهزاده گوشتي - 586 00:34:43,308 --> 00:34:45,442 کجاست پس؟ - .گرسنه نبود - 587 00:34:45,477 --> 00:34:47,144 !غيرممکنه 588 00:34:47,178 --> 00:34:49,714 .بسه ديگه 589 00:34:54,921 --> 00:34:57,322 .سم" با بقيه ي ما هيچ فرقي نداره" 590 00:34:57,356 --> 00:34:59,658 ،جايي تو دنيا نداشته بره 591 00:34:59,692 --> 00:35:01,492 .بنابراين اومده اينجا 592 00:35:01,527 --> 00:35:03,962 توي زمين تمرين شمشيرزني .ديگه بهش آسيب نميزنيم 593 00:35:03,996 --> 00:35:06,864 ،هيچ وقت اين کار رو نميکنيم .مهم نيست "تورن" چي ميگه 594 00:35:06,898 --> 00:35:09,867 اون الان برادر ماست و ما .ازش محافظت ميکنيم 595 00:35:09,901 --> 00:35:12,569 ."تو عاشق شدي، لرد "اسنو 596 00:35:15,039 --> 00:35:18,008 .شما دخترا هر کاري ميخواين ميتونين بکنين 597 00:35:18,042 --> 00:35:20,878 ولي اگه "تورن" منو بندازه ،جلوي اون خوک باهاش بجنگم 598 00:35:20,913 --> 00:35:22,980 .عين يه تيکه بيکن گوشتش رو ميبُرم 599 00:35:46,040 --> 00:35:48,742 .هيچ کس به "سم" دست نميزنه 600 00:36:03,024 --> 00:36:05,359 منتظر چي هستي؟ 601 00:36:15,270 --> 00:36:17,671 !بزنش 602 00:36:26,581 --> 00:36:28,882 .تو برو جلو 603 00:36:32,854 --> 00:36:34,354 .منو بزن 604 00:36:36,557 --> 00:36:38,558 !زود باش، منو بزن 605 00:36:40,494 --> 00:36:43,096 !من تسليمم 606 00:36:43,130 --> 00:36:45,098 .تسليم تسليم 607 00:36:45,132 --> 00:36:47,366 .من تسليمم 608 00:36:50,237 --> 00:36:53,239 فکر ميکني اين يه جور بازيه، آره؟ 609 00:36:56,344 --> 00:36:57,844 وقتي اون بيرون هستين 610 00:36:57,879 --> 00:37:00,580 اونطرف ديوار ،وقتي خورشيد در حال غروب کردنه 611 00:37:00,615 --> 00:37:03,050 ،ميخواين يه دلاور حمايتتون کنه 612 00:37:03,084 --> 00:37:05,386 يا يه پسري که نميتونه دماغش رو بکشه بالا؟ 613 00:37:19,835 --> 00:37:22,603 تو اين جنده رو فرستادي که به من دستور بده؟ 614 00:37:22,638 --> 00:37:25,172 !بايد سرش رو برات ميفرستادم 615 00:37:25,206 --> 00:37:27,107 ."منو ببخش، "کاليسي .همون کاريو کردم که گفتين 616 00:37:27,142 --> 00:37:28,742 .آروم باش .چيزي نيست 617 00:37:28,777 --> 00:37:32,079 .ايري"، اونو ببر و ما رو تنها بذار" - ."بله، "کاليسي - 618 00:37:35,417 --> 00:37:38,485 چرا زديش!؟ - چند بار بايد بهت بگم؟ - 619 00:37:38,520 --> 00:37:40,120 .تو به من دستور نميدي 620 00:37:40,155 --> 00:37:41,921 .من به تو دستور نميدادم 621 00:37:41,956 --> 00:37:43,756 .فقط ميخواستم به شام دعوتت کنم 622 00:37:43,791 --> 00:37:46,059 اين چيه؟ - .يه هديه ست - 623 00:37:46,093 --> 00:37:49,029 .دادم برات ساختنش - لباساي ژنده ي "دوتراکي"؟ - 624 00:37:49,063 --> 00:37:51,097 حالا ميخواي لباس تنم کني؟ - .خواهش ميکنم - 625 00:37:51,132 --> 00:37:53,166 .اين کودهاي متعفن .همشون 626 00:37:53,201 --> 00:37:55,572 .بسه...بس کن 627 00:37:55,597 --> 00:37:57,067 ميخواي منو يکي از اونا کني، درسته؟ 628 00:37:57,071 --> 00:37:58,738 .حتماً دفعه ي بعدي ميخواي موهامو ببافي 629 00:37:58,772 --> 00:38:00,806 .تو حق نداري يه مو بلند بشي 630 00:38:00,840 --> 00:38:02,307 .چون هيچ پيروزي اي نداري 631 00:38:02,342 --> 00:38:05,477 !جواب منو نده 632 00:38:06,779 --> 00:38:09,280 .تو جنده ي يه فرمانده اي 633 00:38:09,315 --> 00:38:11,249 ...و حالا هم اژدها رو بيدار کردي 634 00:38:16,889 --> 00:38:20,459 !من "کاليسيِ" "دوتراکي" ها هستم 635 00:38:20,493 --> 00:38:22,862 زن "کالِ" بزرگ ام 636 00:38:22,896 --> 00:38:25,665 .و بچه ش رو تو شکمم دارم 637 00:38:25,699 --> 00:38:29,469 ،دفعه ي بعد که دست رو روي من بلند کني 638 00:38:29,503 --> 00:38:32,739 .آخرين باريه که دست داري 639 00:38:40,548 --> 00:38:42,449 من اينو ميدنم که بعضي از فرمانده ها 640 00:38:42,484 --> 00:38:44,451 .ميرن به اون فاحشه خونه ي توي شهر 641 00:38:44,486 --> 00:38:46,286 .شک ندارم 642 00:38:46,321 --> 00:38:48,755 فکر نميکني يه ذره بي عدالتيه؟ 643 00:38:48,789 --> 00:38:50,924 ما رو مجبور ميکنن به قسممون عمل کنيم درحالي که خودشون 644 00:38:50,958 --> 00:38:53,559 ميرن واسه خودشون خوشگذروني؟ 645 00:38:53,593 --> 00:38:56,362 ميرن خوشگذروني؟ - مسخره ست ديگه، مگه نه؟ - 646 00:38:56,396 --> 00:38:59,733 مثلاً، نميتونيم از ديوار محافظت کنيم مگه اينکه مجرد باشيم، يعني چي؟ 647 00:38:59,767 --> 00:39:01,590 .خيلي مضحکه 648 00:39:01,615 --> 00:39:03,669 .فکر نميکردم بخاطر اين ناراحت بشي 649 00:39:05,073 --> 00:39:07,341 چرا؟ 650 00:39:07,375 --> 00:39:09,836 چونکه چاقم؟ - .نه - 651 00:39:09,844 --> 00:39:12,956 .ولي درست اندازه ي خودت از دخترا خوشم مياد 652 00:39:14,083 --> 00:39:16,652 .ممکنه اونا به همون اندازه ازم خوششون نياد 653 00:39:18,588 --> 00:39:21,857 ...من هيچ وقت .با يه دختر نبودم 654 00:39:23,192 --> 00:39:25,127 .ولي تو احتمالاً با 100 تا بودي 655 00:39:25,161 --> 00:39:26,829 .نه 656 00:39:29,132 --> 00:39:31,667 ،راستش رو بخواي 657 00:39:31,702 --> 00:39:33,135 .منم عين تو ام 658 00:39:33,170 --> 00:39:35,170 .آره 659 00:39:35,205 --> 00:39:37,406 .سخته باور کنم 660 00:39:37,440 --> 00:39:39,742 .يه بار خيلي بهش نزديک شدم 661 00:39:39,776 --> 00:39:43,211 تو يه اتاق با يه دخترِ ...لخت تنها بودم، ولي 662 00:39:43,246 --> 00:39:45,547 نميدونستي بايد بکني تو کجا؟ 663 00:39:45,581 --> 00:39:47,615 .چرا ميدونستم بايد بکنم تو کجا 664 00:39:47,650 --> 00:39:49,684 ...اون 665 00:39:49,719 --> 00:39:51,853 پير و زشت بود؟ 666 00:39:52,888 --> 00:39:54,655 .جوون و با شکوه 667 00:39:56,291 --> 00:39:58,192 ."يه فاحشه بنام "راس 668 00:40:00,161 --> 00:40:01,962 موهاش چه رنگي بود؟ 669 00:40:01,996 --> 00:40:04,831 .قرمز - .اوه، من مو قرمزي ها رو دوست دارم - 670 00:40:06,400 --> 00:40:08,167 ...و چيزاش 671 00:40:08,202 --> 00:40:09,902 ...اون 672 00:40:11,004 --> 00:40:12,604 .نميخواي بدوني - اينقدر خوب بود؟ - 673 00:40:12,639 --> 00:40:14,406 .بهتر از اون - .اوه، نه - 674 00:40:16,109 --> 00:40:18,745 پس چرا دقيقاً 675 00:40:18,779 --> 00:40:22,482 با اون "راس" چيز گنده شروع نکردي به عشق بازي؟ 676 00:40:22,516 --> 00:40:24,985 اسم من چيه؟ 677 00:40:25,019 --> 00:40:26,921 جان اسنو"؟" 678 00:40:26,955 --> 00:40:30,258 و چرا فاميليم "اسنو" ـه؟ 679 00:40:30,292 --> 00:40:33,095 ...چونکه 680 00:40:33,129 --> 00:40:35,697 .يه حرومزاده ي اهل شمالي 681 00:40:37,366 --> 00:40:39,768 .من هيچ وقت مادرم رو نديدم 682 00:40:39,802 --> 00:40:42,770 .پدرم حتي هيچ وقت اسمش رو بهم نميگفت 683 00:40:42,805 --> 00:40:45,440 .حتي نميدونم زنده ست يا مرده 684 00:40:47,443 --> 00:40:49,910 نميدونم يه اشراف زاده ست 685 00:40:49,945 --> 00:40:51,579 ...يا زن يه ماهيگيره 686 00:40:53,281 --> 00:40:55,282 .يا يه فاحشه 687 00:40:57,519 --> 00:40:59,887 بنابراين اونجا نشستم 688 00:40:59,921 --> 00:41:03,124 توي فاحشه خونه .و موقعي که "راس" لباساش رو در مياورد 689 00:41:03,158 --> 00:41:06,728 .ولي نتونستم انجامش بدم 690 00:41:06,762 --> 00:41:09,765 چونکه فقط ميتونستم به اين فکر کنم 691 00:41:09,799 --> 00:41:12,468 اگه من حامله ش کنم چي 692 00:41:12,502 --> 00:41:14,537 ،و بچه بدنيا بياره 693 00:41:14,571 --> 00:41:17,506 يه حرومزاده ي ديگه به اسم "اسنو"؟ 694 00:41:22,045 --> 00:41:24,881 .براي يه بچه زندگي خوبي نبود 695 00:41:29,920 --> 00:41:31,754 ...پس 696 00:41:31,788 --> 00:41:34,190 نميدونستي بايد بکني کجا؟ 697 00:41:39,863 --> 00:41:41,998 خوش ميگذره؟ 698 00:41:44,135 --> 00:41:45,936 .بنظر ميرسه سردتونه پسرا 699 00:41:47,705 --> 00:41:49,239 .يه ذره سوز مياد 700 00:41:49,273 --> 00:41:51,675 ،يه ذره سوز مياد ،آره، کنار آتيش 701 00:41:51,709 --> 00:41:55,846 .زير سقف .هنوز تابستونه 702 00:41:57,014 --> 00:41:59,717 شما پسرا آخرين زمستون رو يادتونه؟ 703 00:42:00,886 --> 00:42:03,521 الان چند وقت ميشه؟ حدود 10 سال؟ 704 00:42:03,555 --> 00:42:05,656 .من يادمه 705 00:42:05,691 --> 00:42:08,392 توي "وينترفل" جات راحت نبود؟ 706 00:42:08,427 --> 00:42:11,062 اين روزها بودن که نتوني ،خودت رو گرم کني 707 00:42:11,096 --> 00:42:13,931 و اينکه مهم نبود خدمتکارات چندتا آتيش واست درست ميکردن، سردت بود؟ 708 00:42:13,966 --> 00:42:17,167 .من آتيش خودم درست ميکنم - .قابل ستايشه - 709 00:42:18,703 --> 00:42:21,371 ،من 6 ماه رو اون بيرون گذروندم بيرونِ ديوار 710 00:42:21,406 --> 00:42:24,308 .تمام طول آخرين زمستون قبل رو 711 00:42:24,343 --> 00:42:27,445 .قرار بود يه مأموريت دو هفته اي باشه 712 00:42:27,480 --> 00:42:30,915 يه شايعه شنيديم که "مانک ريدر" ميخواد .يه بخش نگهبانيِ شرقي حمله کنه 713 00:42:30,950 --> 00:42:34,319 ...بنابراين رفتيم که دنبال يه سري از اونا بگرديم 714 00:42:34,353 --> 00:42:37,255 ،بگيريمشون .اطلاعات جمع کنيم 715 00:42:37,290 --> 00:42:40,258 وحشي هايي که براي "مانک ريدر" ميجنگن .آدماي سرسختي هستن 716 00:42:40,293 --> 00:42:43,327 .سخت تر از اوني که شما ميتونين بشين 717 00:42:43,362 --> 00:42:45,796 .اونا کشورشون رو بهتر از ما ميشناسن 718 00:42:45,831 --> 00:42:48,166 .ميدونستن قراره يه طوفان بياد 719 00:42:49,501 --> 00:42:52,470 پس رفتن توي غارهاشون قايم شدن .و منتظر موندن طوفان تموم بشه 720 00:42:54,039 --> 00:42:56,440 .و ما توي فضاي باز گير افتاديم 721 00:42:56,474 --> 00:42:58,776 باد خيلي قوي بود 722 00:42:58,810 --> 00:43:01,312 درختاي 10 متري رو از روي ،زمين بلند ميکرد 723 00:43:01,346 --> 00:43:03,815 .از ريشه درشون مياورد اگه ميخواستي دستکشت رو در بياري 724 00:43:03,849 --> 00:43:05,850 تا بتوني کيرت رو پيدا کني ،و بتوني بشاشي 725 00:43:05,885 --> 00:43:08,186 .يه انگشتت از فرط سرما از دست ميرفت 726 00:43:08,220 --> 00:43:10,554 .و همه ي اين اتفاقا توي تاريکي بود 727 00:43:13,792 --> 00:43:16,260 .شماها نميدونيد سرما چيه 728 00:43:16,294 --> 00:43:18,695 .هيچ کدوم از شما نميدونين 729 00:43:20,832 --> 00:43:23,467 .اول اسب ها مردن 730 00:43:25,303 --> 00:43:28,405 ،غذاي کافي نداشتيم بهشون بديم .گرم نگهشون داريم 731 00:43:30,675 --> 00:43:33,110 .خوردن اسب ها آسون بود 732 00:43:35,079 --> 00:43:38,181 ...ولي بعدش کم کم داشتيم از بين ميرفتيم 733 00:43:39,917 --> 00:43:42,185 .اين ديگه آسون نبود 734 00:43:42,219 --> 00:43:45,754 بايد چندتا مثل شما پسرا رو با خودمون اونجا ميداشتيم، درسته؟ 735 00:43:51,494 --> 00:43:53,728 .پسراي چاق و نرم، مثل تو 736 00:43:53,763 --> 00:43:56,232 باهات تا دو هفته دووم مياورديم 737 00:43:56,266 --> 00:43:59,302 .و آخرش هنوزم استخون هات براي سوپ باقي ميموند 738 00:44:01,905 --> 00:44:04,808 بزودي افراد جديد ميگيريم 739 00:44:04,842 --> 00:44:07,878 و دسته ي شما تحويل داده ميشه به لرد فرمانده 740 00:44:07,912 --> 00:44:10,047 براي مأموريت 741 00:44:10,081 --> 00:44:14,018 و بهتون ميگن ،"افراد "نگهبانان شب 742 00:44:14,053 --> 00:44:16,787 .ولي شماها احمقين و باور نميکنين 743 00:44:18,357 --> 00:44:20,224 .هنوز جوونين 744 00:44:20,258 --> 00:44:23,360 ...و وقتي زمستون از راه برسه ميميريد 745 00:44:25,162 --> 00:44:27,496 .مثل مگس 746 00:44:33,202 --> 00:44:35,571 .من زدمش 747 00:44:35,605 --> 00:44:37,506 .من اژدها رو زدم 748 00:44:37,541 --> 00:44:39,976 .برادر شما "ريگار" آخرين اژدها بود 749 00:44:40,010 --> 00:44:42,913 ويسريس" حتي از سايه هاي يه" .مار هم کمتره 750 00:44:42,947 --> 00:44:44,815 .اون هنوز پادشاه راستينه 751 00:44:44,849 --> 00:44:46,850 :حقيقت اينه 752 00:44:46,885 --> 00:44:50,154 دوست داري که برادرت رو ببيني روي تخت آهنين بشينه؟ 753 00:44:51,056 --> 00:44:52,690 .نه 754 00:44:52,724 --> 00:44:55,626 .ولي آدماي ديگه منتظرشن 755 00:44:55,661 --> 00:44:59,997 ايليريو" ميگه که مردم پرچم هاي اژدها" .برافراشتن و براي برگشتنش دعا ميکنن 756 00:45:00,031 --> 00:45:04,167 ،مردم عادي براي بارون .سلامتي و تابستاني که هرگز تموم نشه دعا ميکنن 757 00:45:04,202 --> 00:45:07,670 .براشون مهم نيست لرد هاي بلندمرتبه چه بازي هايي ميکنن 758 00:45:07,704 --> 00:45:10,539 شما براي چي دعا ميکنين، جناب "جوراه"؟ 759 00:45:14,610 --> 00:45:17,579 .خونه 760 00:45:17,613 --> 00:45:19,781 .منم براي خونه دعا ميکنم 761 00:45:23,119 --> 00:45:26,255 برادرم هيچ وقت هفت اقليم رو .پس نميگريه 762 00:45:27,924 --> 00:45:31,227 اون هيچ وقت نميتونه يه ارتش رو هدايت کنه .حتي اگه همسرم بهش يه ارتش بده 763 00:45:34,598 --> 00:45:37,033 .اون هيچ وقت ما رو نميبره خونه 764 00:45:56,487 --> 00:45:58,855 دعواي عشاق؟ 765 00:45:58,890 --> 00:46:00,691 .ببخشيد من شما رو...؟ 766 00:46:00,725 --> 00:46:03,828 .سانسا"، عزيزم، ايشون لرد "باليش" هستن" ...ايشون رو بنام 767 00:46:03,863 --> 00:46:05,363 .يه دوست قديمي خانوادگي 768 00:46:05,398 --> 00:46:08,601 .من مادرت رو مدت خيلي طولاني ميشناختم 769 00:46:08,635 --> 00:46:10,936 چرا بهت ميگن "انگشت کوچيکه"؟ - !"آريا" - 770 00:46:10,971 --> 00:46:13,939 !بي ادب نباش - .نه، يه جورايي درسته - 771 00:46:13,974 --> 00:46:17,609 وقتي بچه بودم خيلي کوچيک بودم 772 00:46:17,644 --> 00:46:20,512 و از جايي که خيلي کوچيک بود ،بنام "انگشت" اومدم 773 00:46:20,546 --> 00:46:22,314 ،بنابراين ميبينيد 774 00:46:22,348 --> 00:46:24,415 .خيلي زياد اسم مستعارِ مناسبيه 775 00:46:24,450 --> 00:46:26,984 !الان روزهاست اينجا نشستم 776 00:46:27,019 --> 00:46:29,019 مسابقه ي نيزه سواري رو شروع کنين 777 00:46:29,054 --> 00:46:30,988 !قبل از اينکه بشاشم به خودم 778 00:46:38,529 --> 00:46:41,098 خداي من، اون کيه؟ 779 00:46:41,132 --> 00:46:43,634 ."جناب "گرگور کلِگِين 780 00:46:43,669 --> 00:46:46,771 ."اسمش رو گذاشتن "کوه 781 00:46:48,207 --> 00:46:50,876 ."برادر بزرگتر "سگ 782 00:46:50,910 --> 00:46:53,879 و رقيبش؟ - ."جناب "هيو" از فرمانرواييِ "ويل - 783 00:46:53,914 --> 00:46:56,315 .اون سربازِ "جان آرين" بوده 784 00:46:56,349 --> 00:46:58,016 .ببين به کجا رسيده 785 00:46:58,051 --> 00:47:00,285 .آره، آره، اين شکوه و جلال مسخره و تموم کنين 786 00:47:00,320 --> 00:47:01,786 !برين سر مسابقه 787 00:48:21,805 --> 00:48:24,841 انتظار چيو داشتي؟ 788 00:48:27,679 --> 00:48:31,448 کسي تا حالا برات داستان کوه" و "سگ" رو تعريف کرده؟" 789 00:48:32,651 --> 00:48:35,086 .يه داستان زيبا از عشق برادرانه 790 00:48:36,521 --> 00:48:39,390 ،سگ" فقط يه توله ي کوچيک بود" 791 00:48:39,424 --> 00:48:41,825 .شايد 6 سالش بوده 792 00:48:41,859 --> 00:48:44,061 ...گرگور" چند سال بزرگتر بود" 793 00:48:44,095 --> 00:48:47,531 ،يه پسر بزرگ شده بود .کسي که يه مقدار شهرت و اعتبار داشته 794 00:48:47,565 --> 00:48:50,000 بعضي از پسراي خوش شانس 795 00:48:50,034 --> 00:48:53,203 با استعدادِ خشونت .بدنيا ميان 796 00:48:54,572 --> 00:48:57,875 عصر يه روز "گرگور" ميبينه برادر کوچيکش 797 00:48:57,909 --> 00:49:00,545 ...با يه اسباب بازي کنار آتيش بازي ميکنه 798 00:49:00,579 --> 00:49:02,780 ،"با اسباب بازي "گرگور 799 00:49:02,814 --> 00:49:05,216 .يه شواليه ي چوبي 800 00:49:05,250 --> 00:49:07,718 ،گرگور" حتي يک کلمه هم چيزي نگفت" 801 00:49:07,753 --> 00:49:10,521 فقط برادرش رو از پس گردنش گرفت 802 00:49:10,556 --> 00:49:13,758 و صورتش رو گرفت روي .ذغال سنگ هاي در حال سوختن 803 00:49:13,792 --> 00:49:16,027 همونجا نگهش داشت 804 00:49:16,061 --> 00:49:18,029 ،در حالي که پسرک جيغ ميزد 805 00:49:18,063 --> 00:49:20,464 .در حالي که صورتش ذوب ميشد 806 00:49:24,569 --> 00:49:27,338 آدماي زيادي نيستن که اين .داستان رو ميدونن 807 00:49:27,373 --> 00:49:30,041 .به هيچ کس نميگم .قول ميدم 808 00:49:30,075 --> 00:49:31,976 .نه، خواهش ميکنم نگو 809 00:49:32,011 --> 00:49:34,445 ،اگه "سگ" بفهمه از اين چيزي ميدوني 810 00:49:34,479 --> 00:49:37,481 حتي تمام شواليه هاي هفت اقليم 811 00:49:37,515 --> 00:49:39,850 .نميتونن نجاتت بدن 812 00:49:52,494 --> 00:49:55,596 ،سرور من .بانوي من، ملکه، با شما کار دارن 813 00:49:58,666 --> 00:50:01,268 .بانوي من - .مسابقه ت رو داري از دست ميدي - 814 00:50:01,302 --> 00:50:03,870 چون اسم من روشه .دليل نميشه مال من باشه 815 00:50:05,907 --> 00:50:09,109 فکر ميکردم اتفاقي که توي جاده ي "کينگز" افتاد ...رو پشت سر گذاشتيم 816 00:50:09,143 --> 00:50:11,378 .اتفاق ناخوشايندي که براي گرگ ها افتاد 817 00:50:13,548 --> 00:50:16,150 و مجبور کردن تو براي کشتن .اون حيوون، خيلي زياده روي بود 818 00:50:17,786 --> 00:50:20,889 اگرچه بعضي وقتا تا جايي پيش ميريم .که فرزندانمون نگران ميشن 819 00:50:22,324 --> 00:50:24,125 سانسا" چطوره؟" 820 00:50:24,160 --> 00:50:26,061 .از اينجا خوشش مياد 821 00:50:26,095 --> 00:50:27,829 .تنها "استارکي" ـه که از اينجا خوشش مياد 822 00:50:27,864 --> 00:50:30,365 ،از الطاف مادرش 823 00:50:30,399 --> 00:50:32,167 .از شمال چيزي درونش نيست 824 00:50:32,201 --> 00:50:35,604 اينجا چيکار داريد؟ - .منم همينو از شما ميپرسم - 825 00:50:35,638 --> 00:50:37,806 اميدواري بتوني اينجا چيکار کني؟ 826 00:50:37,840 --> 00:50:40,909 پادشاه از من خواست که به او ،و کشور خدمت کنم 827 00:50:40,944 --> 00:50:43,678 و اين کاريه که من ميکنم تا موقعي .که چيزي غير از اين بهم بگه 828 00:50:43,713 --> 00:50:46,180 .نميتوني تغييرش بدي .نميتوني کمکش کني 829 00:50:46,215 --> 00:50:48,783 ،هر کاري بخواد ميکنه .که هميشه همين کار رو ميکرده 830 00:50:48,817 --> 00:50:51,785 .تو نهايت تلاشت رو بکن که تيکه ها رو جمع کني 831 00:50:51,820 --> 00:50:54,555 ،اگه کار من اينه .پس بذاريد باشه 832 00:50:56,057 --> 00:50:58,493 تو فقط يه سربازي، درسته؟ 833 00:50:58,527 --> 00:51:01,262 .دستوراتت رو ميگيري و ادامه ميدي 834 00:51:02,298 --> 00:51:04,465 .فکر ميکنم با عقل جور در بياد 835 00:51:04,500 --> 00:51:07,836 برادر بزرگترت آموزش ديده بود که رهبري .کنه و تو هم آموزش ديده بودي که پيروي کني 836 00:51:07,870 --> 00:51:10,838 همچنين آموزش ديدم که .دشمنانم رو بکشم، بانوي من 837 00:51:14,277 --> 00:51:16,378 .منم همينطور 838 00:51:34,262 --> 00:51:36,230 !هفت دعاي خير پشت سرتون، مرد بزرگ 839 00:51:36,264 --> 00:51:38,599 .و همچنين براي شما 840 00:51:38,633 --> 00:51:40,600 !پسر .نون، گوشت و آبجو. زود باش 841 00:51:40,635 --> 00:51:43,036 .آه، فکر خوبيه پدربزرگ .دارم از گرسنگي ميميرم 842 00:51:43,070 --> 00:51:44,871 يه آوازي که منتظرشين بخونم يا اينکه...؟ 843 00:51:44,905 --> 00:51:46,706 .ترجيح ميدم خودمو بندازم تو چاه 844 00:51:46,740 --> 00:51:50,376 حالا حالا، پدر بزرگ، اين ممکنه آخرين .شانستون باشه، البته اگه به سمت شمال ميريد 845 00:51:50,411 --> 00:51:53,413 تنها موسيقي اي که شمالي ها ميدونن !زوزه ي گرگ هاست 846 00:51:55,516 --> 00:51:57,183 .خداي من 847 00:51:57,217 --> 00:51:58,718 .عذر ميخوام سرور من .جا نداريم 848 00:51:58,752 --> 00:52:01,754 .همه ي اتاق ها پر هستن - .آدماي من توي طويله هم ميتونن بخوابن - 849 00:52:01,789 --> 00:52:04,424 ،براي خودم .اتاق خيلي بزرگ نميخوام 850 00:52:04,458 --> 00:52:07,627 ،واقعاً ميگم سرور من .هيچ اتاقي نداريم 851 00:52:07,661 --> 00:52:09,996 ....کاري نيست که بتونم انجام بدم 852 00:52:10,030 --> 00:52:12,599 که راه چاره اي باشه؟... 853 00:52:12,633 --> 00:52:14,501 .ميتوني اتاق منو بگيري 854 00:52:14,535 --> 00:52:16,069 .يه مرد باهوش پيدا شد 855 00:52:17,972 --> 00:52:20,707 ميتونيد ترتيب غذا رو بدين، درسته؟ .يورِن"، بيا با من شام بخور" 856 00:52:20,741 --> 00:52:22,843 .بله سرور من - !"سرور من از "لنيستر - 857 00:52:22,877 --> 00:52:24,978 ميتونم وقتي شام ميخوريد شما رو سرگرم کنم؟ 858 00:52:25,012 --> 00:52:27,914 ميتونم از پيروزيِ پدرتون !در محل فرمانروايي پادشاه آواز بخونم 859 00:52:27,948 --> 00:52:30,582 .هيچي به اين اندازه شام رو زهر مارم نميکنه 860 00:52:31,551 --> 00:52:33,218 !"بانو "استارک 861 00:52:33,252 --> 00:52:35,954 .چه افتخار غير منتظره اي 862 00:52:37,323 --> 00:52:39,524 خيلي ناراحت بودم که .توي "وينترفل" شما رو نديدم 863 00:52:39,559 --> 00:52:41,426 !"بانو "استارک 864 00:52:49,268 --> 00:52:51,436 آخرين باري که اينجا موندم 865 00:52:51,471 --> 00:52:53,972 .هنوز "کاتلين تالي" بودم 866 00:52:56,343 --> 00:52:59,111 ،شما، جناب 867 00:52:59,145 --> 00:53:03,382 اون خفاش سياه نشان "هارنهال" نيست که روي لباستون دوخته شده؟ 868 00:53:03,416 --> 00:53:05,451 .چرا، بانوي من 869 00:53:05,485 --> 00:53:08,321 و آيا بانو "ونت" يه دوست واقعي و صادق 870 00:53:08,356 --> 00:53:12,159 براي پدر من، لرد "هاستر تالي" اهل "ريوران" نبوده؟ 871 00:53:12,194 --> 00:53:13,962 .چرا 872 00:53:16,098 --> 00:53:19,467 اسب قرمز هميشه منظرِ خوشامدگويي .به "ريوران" بوده 873 00:53:19,501 --> 00:53:21,703 پدرم "جوناس برَکن" رو 874 00:53:21,737 --> 00:53:24,839 از قديمي ترين و وفادارترين .پرچمدارنِ خودش حساب ميکرده 875 00:53:24,873 --> 00:53:26,741 ارباب ما بخاطر اعتمادش .بهش مفتخره 876 00:53:26,775 --> 00:53:29,077 من به پدرتون حسادت ميکنم 877 00:53:29,111 --> 00:53:30,778 ،با تمام اين دوستان خوب ،"بانو "استارک 878 00:53:30,813 --> 00:53:33,882 .ولي نميتونم دليل اين حرفا رو بفهمم 879 00:53:35,684 --> 00:53:37,752 ...نشانِ شما رو هم بخوبي ميشناسم 880 00:53:39,055 --> 00:53:41,456 ."برج هاي دوقلوي "فرِي 881 00:53:41,491 --> 00:53:43,759 حال اربابتون چطوره، جناب؟ 882 00:53:43,793 --> 00:53:45,761 ،لرد "والدر" حالشون خوبه .بانو من 883 00:53:45,795 --> 00:53:48,597 از پدرتون خواستن افتخار بدن در نودمين سالروز نامگذاريِ ايشون 884 00:53:48,631 --> 00:53:50,199 .حضور داشته باشن 885 00:53:50,233 --> 00:53:52,501 .ميخوان يه همسر ديگه اختيار کنن 886 00:53:59,209 --> 00:54:01,678 اين مرد 887 00:54:01,712 --> 00:54:04,047 بعنوان يک مهمان به خونه ي من اومد 888 00:54:04,081 --> 00:54:07,983 ،و بعد توطئه کرد که پسرم رو بکشه 889 00:54:08,018 --> 00:54:11,521 .يه پسر 10 ساله 890 00:54:13,123 --> 00:54:16,392 بنام پادشاه "رابرت" و تمام ،لرد هايي که براي اونها خدمت ميکنين 891 00:54:16,427 --> 00:54:19,195 ازتون ميخوام اونو دستگير کنين 892 00:54:19,229 --> 00:54:22,799 "و کمکم کنين برش گردونم به "وينترفل 893 00:54:22,833 --> 00:54:24,868 .تا عدالت پادشاه شامل حالش بشه 894 00:54:29,940 --> 00:54:40,940 تــــرجمــــه و زيــــرنويـــس : مــهرزاد lostmehrzad@yahoo.com