1 00:00:02,234 --> 00:00:05,203 ريچارد سايفر تو جست و جوگر حقيقت هستي 2 00:00:05,205 --> 00:00:08,709 Reza.B تقديم مي کند 3 00:00:08,711 --> 00:00:16,211 افسانه جست و جوگر فصل دوم قسمت هشتم ترجمه و زيرنويس از Reza.B Luckyloock09131609@gmail.com 4 00:00:16,212 --> 00:00:21,212 لطفا بعد از تماشاي فيلم نظرات خود را در وبلاگ lots2.blogfa.com مطرح کنيد با تشکر 5 00:00:31,132 --> 00:00:33,923 هر کاري ميگم انجام بدين تا فقط چند تا از شما آسيب ببينن 6 00:00:39,778 --> 00:00:41,341 رد پاها به اينجا ختم ميشه 7 00:00:41,409 --> 00:00:43,871 دنا بايد اينجا باشه 8 00:00:43,939 --> 00:00:45,269 پس ديگه معطل چي هستيم؟ 9 00:00:45,437 --> 00:00:46,633 اگه اون قطب نما رو با خودش نداشت 10 00:00:46,701 --> 00:00:48,299 بايد بفهميم که اون رو کجا مخفي کرده 11 00:00:48,367 --> 00:00:50,197 نمي تونيم ريسک کنيم و اون رو بکشيم 12 00:00:50,265 --> 00:00:52,827 کيلن اگه ما اون رو از اونجا بيرون بکشيم تو ميتوني از اون اعتراف بگيري 13 00:00:54,660 --> 00:00:56,792 وقتي براي اين کار نمونده 14 00:01:15,617 --> 00:01:16,944 دنا 15 00:01:17,012 --> 00:01:18,583 ببين کسي اين دور و برها زنده مونده يا نه 16 00:01:18,616 --> 00:01:20,383 اگه ميتوني بهشون کمک کن 17 00:01:23,682 --> 00:01:25,348 ريچارد 18 00:01:29,582 --> 00:01:31,081 حالت خوبه؟ 19 00:01:32,948 --> 00:01:35,714 من خوبم بجنبين بريم 20 00:01:50,886 --> 00:01:53,615 ارواح مراقب شما باشند 21 00:02:10,628 --> 00:02:13,159 اين که دنا نيست 22 00:02:14,792 --> 00:02:16,857 زد 23 00:02:22,158 --> 00:02:25,892 ميدونستي که جادوي تو روي مورد-سيف اثر نميکنه 24 00:02:50,368 --> 00:02:52,067 من جادوگر رو دارم 25 00:02:52,134 --> 00:02:54,567 اگه دنبال من بيايين اون مرده 26 00:03:06,740 --> 00:03:10,475 از من چي ميخواي دنا؟ 27 00:03:12,377 --> 00:03:15,378 در حال حاضر ازت ميخوام که رد پاهامون رو از محو کني 28 00:03:19,913 --> 00:03:21,646 بسيار خب ... بسيار خب 29 00:03:21,714 --> 00:03:23,481 کافيه 30 00:03:35,055 --> 00:03:37,422 به راه رفتن ادامه بده جادوگر 31 00:04:03,905 --> 00:04:06,205 کارت عاليه زد 32 00:04:06,272 --> 00:04:07,872 ما در مسير درست هستيم 33 00:04:13,576 --> 00:04:14,776 ريچارد 34 00:04:16,645 --> 00:04:19,346 ريچارد 35 00:04:19,413 --> 00:04:20,847 چه بلايي داره سر اون مياد؟ 36 00:04:20,915 --> 00:04:22,381 نميدونم 37 00:04:22,449 --> 00:04:24,283 شايد اين مربوط به دنا بشه 38 00:04:24,351 --> 00:04:26,051 جادوي مورد-سيفي در کار نيست 39 00:04:27,420 --> 00:04:29,954 زد ميدونه که بايد چکار کنه 40 00:04:30,022 --> 00:04:31,656 اون قادر نيست که بهش کمک کنه 41 00:04:32,958 --> 00:04:33,958 فقط ما مي تونيم 42 00:04:36,827 --> 00:04:38,628 شما خواهران روشنايي هستيد 43 00:04:38,696 --> 00:04:40,830 من خواهر ورنا هستم 44 00:04:40,897 --> 00:04:43,065 اين خواهر کاترينه و اين هم خواهر اليزابته 45 00:04:43,133 --> 00:04:44,266 چه بلايي داره سر اين مياد؟ 46 00:04:44,334 --> 00:04:47,169 جادوي درون اون بيدار شده 47 00:04:50,973 --> 00:04:53,507 جادو؟ دارين راجع به چي صحبت مي کنين؟ 48 00:04:53,575 --> 00:04:56,043 بيست و چهار سال پيش ما يک پيشگويي دريافت کرديم 49 00:04:56,111 --> 00:04:58,380 که گفته بود جادوگر اعظم در برنيدون متولد ميشه 50 00:04:58,447 --> 00:05:00,615 و ما به دنبال شما همه جا رو گشتيم 51 00:05:00,683 --> 00:05:02,050 وقتي که ما به برنيدون رسيديم 52 00:05:02,118 --> 00:05:04,153 مردم ميگفتند که شما کشته شده ايد 53 00:05:04,220 --> 00:05:06,886 اما ما به جست و جوي خودمون ادامه داديم 54 00:05:06,953 --> 00:05:08,921 من سال هاست که به سرزمين هاي ميانه برگشتم 55 00:05:08,988 --> 00:05:12,824 تا يک هفته پيش ما داشتيم در زندان هاي دهاران ها ميپوسيديم 56 00:05:12,892 --> 00:05:15,259 اما همه اون درد ها و رنج ها مهم نيست 57 00:05:15,327 --> 00:05:18,695 چونکه حالا ما شما رو پيدا کرديم 58 00:05:18,763 --> 00:05:20,530 بايد اين سردرد ها رو مدتيه داشته باشيد 59 00:05:20,598 --> 00:05:22,565 مگه نه؟ 60 00:05:22,633 --> 00:05:25,368 و اونها هر روز بدتر مي شوند 61 00:05:25,435 --> 00:05:26,836 ريچارد چرا راجع به اين موضوع چيزي به ما نگفتي؟ 62 00:05:26,904 --> 00:05:27,970 نميخواستم که شما رو بيخودي نگران کنم 63 00:05:28,038 --> 00:05:29,973 شما گفتين که ميتونين بهش کمک کنين 64 00:05:30,040 --> 00:05:31,407 پس کمکش کنين 65 00:05:31,475 --> 00:05:32,909 به اين راحتي ها هم نيست 66 00:05:32,977 --> 00:05:36,807 سردردهاي اون نتيجه اتفاقات جادوي هان داخل مغز اونه 67 00:05:36,875 --> 00:05:38,142 جادوي هان؟ 68 00:05:38,209 --> 00:05:40,943 هان جادويي هست که در سياهرگ 69 00:05:41,011 --> 00:05:42,144 همه جادوگران اعظم قرار دره 70 00:05:42,212 --> 00:05:44,279 من جادوگر... آه 71 00:05:47,148 --> 00:05:48,915 من که جادوگر نيستم 72 00:05:48,983 --> 00:05:50,150 شما نتيجه اتحاد دو گروه خوني با هم هستين 73 00:05:50,217 --> 00:05:52,085 که داراي جادوي قدرتمندي هست 74 00:05:52,153 --> 00:05:54,155 خون رال و خون زراندر 75 00:05:54,222 --> 00:05:57,324 جادوي هان شما خيلي قدرتمنده 76 00:05:57,391 --> 00:05:59,425 اگه شما ياد نگيرين که چطور ازش استفاده کنين 77 00:05:59,493 --> 00:06:00,859 اون جادو شما رو خواهد کشت 78 00:06:00,927 --> 00:06:03,194 اين فقط خواست خداي مهربان بوده که 79 00:06:03,262 --> 00:06:05,328 ما شما رو به موقع پيدا کرديم 80 00:06:05,396 --> 00:06:08,064 شما بايد با ما به قصر پيامبران بيايين 81 00:06:08,131 --> 00:06:10,799 فقط اونجا هست که ما ميتونيم به شما ياد بديم چطور اون رو کنترل کنين 82 00:06:10,867 --> 00:06:12,835 اين وظيفه خواهران روشناييه 83 00:06:12,903 --> 00:06:16,806 که به جادوگران جوان ياد بديم که چطور ارباب هداياي ذاتي خودشون باشند 84 00:06:16,874 --> 00:06:19,443 اين قصر پيامبراني که ميگين کجاست؟ 85 00:06:19,510 --> 00:06:21,312 در دنياي قديمي 86 00:06:25,449 --> 00:06:27,917 چقدر طول ميکشه که ريچارد رو به اونجا برسونيم و اون رو درمان کنيم 87 00:06:27,984 --> 00:06:30,319 زياد مطمئن نيستم ولي همين قدر مي دونم که وقت به اندازه کافي نداريم 88 00:06:30,387 --> 00:06:32,888 شما بايد فورا همراه ما بيايين 89 00:06:32,956 --> 00:06:34,623 من هيچ جايي نمي رم 90 00:06:34,691 --> 00:06:36,325 ما قبلا يک جادوگر داشتيم 91 00:06:36,393 --> 00:06:39,795 و من تصميم دارم که اون رو برگردونم 92 00:06:41,930 --> 00:06:43,264 ريچارد 93 00:06:48,672 --> 00:06:51,208 بدتر از اوني هست که انتظارش رو داشتيم 94 00:07:12,024 --> 00:07:14,125 سردردم 95 00:07:14,193 --> 00:07:16,561 تموم شد 96 00:07:19,932 --> 00:07:21,899 اون ديگه چش شد؟ 97 00:07:25,069 --> 00:07:26,702 اون مرده 98 00:07:33,308 --> 00:07:36,577 خواهر اليزابت سردرد شما رو به بدن خودش منتقل کرد 99 00:07:38,112 --> 00:07:39,646 و اين درد اونقدر قوي بود که اون رو کشت 100 00:07:39,713 --> 00:07:40,946 چرا اون بايد همچين کاري رو بکنه؟ 101 00:07:41,014 --> 00:07:44,482 خواهران روشنايي قسم خورده اند که از شما محافظت کنند 102 00:07:44,550 --> 00:07:47,151 و در صورت لزوم براي شما بميرند 103 00:07:47,219 --> 00:07:49,186 من نميخوام کسي براي من بميره 104 00:07:49,254 --> 00:07:50,387 بهش نفس مسيحايي بده 105 00:07:50,455 --> 00:07:54,325 نه شما قدرت اين جادوي هان رو ديدين 106 00:07:54,393 --> 00:07:56,894 حتي يک مقدار از اين جادوي درون خواهر اليزابت 107 00:07:56,962 --> 00:07:58,829 مورد-سيف شما رو خواهد کشت 108 00:07:58,897 --> 00:08:02,132 و عاقبت شما رو هم خواهد کشت 109 00:08:02,200 --> 00:08:04,068 اما اون که من رو شفا داد 110 00:08:04,136 --> 00:08:06,038 اسم اين شفا دادن نيست 111 00:08:06,105 --> 00:08:10,842 درد حتما برميگرده و اين بار خيلي بدتر از قبل خواهد بود 112 00:08:14,480 --> 00:08:15,814 ريچارد تو بايد با اونها بري 113 00:08:15,881 --> 00:08:18,016 من تو روتنها نميگذارم من زد رو تنها نميگذارم 114 00:08:18,084 --> 00:08:19,584 من به همراه کارا جادوگر رو پيدا مي کنيم 115 00:08:19,652 --> 00:08:21,052 و قطب نما رو هم پيدا مي کنيم 116 00:08:21,120 --> 00:08:23,318 مرگ تو کمکي به ما نميکنه هر کاري ميگن بکن 117 00:08:23,386 --> 00:08:25,052 از من ميخواي که ماموريتم رو رها کنم 118 00:08:25,120 --> 00:08:27,787 ازت ميخوام که زنده بموني 119 00:08:32,325 --> 00:08:34,259 من نميتونم توي يک جهان بدون تو دووم بيارم 120 00:08:34,327 --> 00:08:35,260 کيلن 121 00:08:35,328 --> 00:08:37,028 ريچارد 122 00:08:37,096 --> 00:08:40,732 اگه منو دوست داري اين کار رو بکن 123 00:08:48,806 --> 00:08:50,907 بسيار خب من ميرم 124 00:08:52,709 --> 00:08:54,709 و من هم با شما ميام 125 00:08:54,777 --> 00:08:56,810 خواهران روشنايي 126 00:08:56,878 --> 00:08:58,578 تنها کساني نيستند که براي حفاظت تو سوگند خوردند 127 00:08:59,813 --> 00:09:01,413 من به سرعتي که بتونم برميگردم 128 00:09:01,480 --> 00:09:03,781 اما ازت ميخوام که به همراه کيلن زد رو پيدا کنين 129 00:09:03,849 --> 00:09:07,187 همونطور که از من محافظت مي کني از اون هم محافظت کن 130 00:09:08,990 --> 00:09:12,258 ميدوني چيه خوبه که داري ميري 131 00:09:12,326 --> 00:09:14,493 تو فقط سرعت کار ما رو ميگيري 132 00:09:18,164 --> 00:09:20,766 دلم براي تو هم تنگ ميشه 133 00:09:23,903 --> 00:09:27,171 داري چيکار مي کني؟ 134 00:09:27,239 --> 00:09:29,338 نمي دونم چقدر وقت طول ميکشه که برم و بيام 135 00:09:29,406 --> 00:09:30,839 و تو هم نمي توني منتظر من بموني 136 00:09:30,907 --> 00:09:32,976 وقتي که زد و قطب نما رو پيدا کردي 137 00:09:33,043 --> 00:09:35,181 شايد لازم باشه که اون يک جست و جوگر جديد معرفي کنه و با اون دنبال سنگ اشک ها برين 138 00:09:35,249 --> 00:09:36,449 ريچارد 139 00:09:36,516 --> 00:09:39,351 اين ماموريت از جون يک مرد مهم تره 140 00:09:39,419 --> 00:09:40,552 بگيرش 141 00:09:47,826 --> 00:09:51,262 اما فقط تا وقتي که تو برگردي 142 00:09:57,734 --> 00:09:59,235 براي حفاظت از خودت به يه چيزي نياز داري 143 00:10:12,215 --> 00:10:14,516 دوستت دارم 144 00:10:14,584 --> 00:10:16,885 و به زودي برميگردم 145 00:10:49,963 --> 00:10:52,631 ريچارد براي آخرين بار ميگم بايد آروم تر راه بري 146 00:10:52,699 --> 00:10:53,999 هر چي سريع تر ما به اونجا برسيم 147 00:10:54,067 --> 00:10:55,367 من هم زودتر مي تونم به ماموريتم برگردم 148 00:10:55,434 --> 00:10:57,635 گم کردن ما هيچ کمکي به تو نمي کنه 149 00:10:57,703 --> 00:10:59,937 دروازه هاي زيادي براي ورود به دنياي قديمي وجود داره 150 00:11:00,005 --> 00:11:01,638 اما بايد بدوني که کجا ميتوني اونها رو پيدا کني 151 00:11:01,706 --> 00:11:03,173 واقعا ميدوني که ما داريم کجا ميريم؟ 152 00:11:03,241 --> 00:11:05,041 براي تو 24 سال طول کشيد تا من رو پيدا کني 153 00:11:06,911 --> 00:11:10,612 بسيار خوب من وانمود مي کنم که اونها به دليلي به تو جست و جوگر مي گفتند 154 00:11:10,680 --> 00:11:12,781 شايد تو ميتوني راه دنياي قديمي رو به ما نشون بدي 155 00:11:12,849 --> 00:11:14,983 من نمي تونم توي اين مه چيزي رو ببينم 156 00:11:15,051 --> 00:11:16,985 وقتي که تو آموزه هاي جادوگري خودت رو تموم کردي 157 00:11:17,052 --> 00:11:18,653 اونوقت چيزها رو خيلي متفاوت مي بيني 158 00:11:22,724 --> 00:11:24,158 خب اين آموزش شامل چي ميشه؟ 159 00:11:24,226 --> 00:11:25,926 تو هر چيزي که لازم داشته باشي رو ياد ميگيري 160 00:11:25,994 --> 00:11:28,162 البته وقتي که به قصر پيامبران رسيديم 161 00:11:28,229 --> 00:11:30,130 اين دوره آموزش جادوگري چقدر وقت طول ميکشه؟ 162 00:11:32,833 --> 00:11:34,233 ديگه داري بيش از کپنت سوال ميکني ها 163 00:11:34,301 --> 00:11:36,168 البته و من هم عادت دارم که جواب بگيرم 164 00:11:36,236 --> 00:11:38,804 آموزش اونقدري طول ميکشه که بايد طول بکشه 165 00:11:38,871 --> 00:11:40,205 اين به خودت بستگي داره 166 00:11:40,272 --> 00:11:42,473 به اينکه چقدر سريع ياد بگيري 167 00:11:42,541 --> 00:11:44,942 با اين حساب قطعا از يادگيري سريع من شگفت زده ميشين 168 00:11:45,009 --> 00:11:46,343 اين همون چيزي بود که ازش ميترسيدم 169 00:11:46,411 --> 00:11:48,079 چيه؟ اينکه بچه با استعداد هستم 170 00:11:48,146 --> 00:11:49,380 شما رو راضي نميکنه؟ 171 00:11:49,448 --> 00:11:51,382 اما انگار تو فرق بين 172 00:11:51,450 --> 00:11:52,617 علم و فرزانگي رو نميدوني 173 00:11:52,685 --> 00:11:55,186 بدست آوردن علم خيلي آسونه 174 00:11:55,254 --> 00:11:58,657 فرزانگي سخت تره 175 00:11:58,724 --> 00:12:01,359 براي اونهايي که تفاوت بين اين دو رو نميدونن خيلي اتفاقات بدي افتاده 176 00:12:01,426 --> 00:12:03,294 هميشه اين خانوم اينقدر با نمکه؟ 177 00:12:11,136 --> 00:12:13,237 بالاخره رسيديم 178 00:12:37,060 --> 00:12:39,093 وقت رفتنه جادوگر 179 00:12:39,161 --> 00:12:42,096 خيلي حرفت بي جاست 180 00:12:42,163 --> 00:12:43,931 اين قطب نما براي تو هيچ استفاده اي نداره 181 00:12:43,998 --> 00:12:46,699 اون فقط در دست هاي جست و جوگر کار مي کنه 182 00:12:46,767 --> 00:12:49,068 تو فکر مي کني من به اين تيکه حلبي اهميت ميدم؟ 183 00:12:49,136 --> 00:12:52,204 اين قطب نما يک طعمه براي گرفتن تو بود 184 00:12:52,271 --> 00:12:54,539 فکرشو بکن چکارها که ميتونم بکنم 185 00:12:54,607 --> 00:12:56,641 البته حالا که جادوگر اعظم رو دارم 186 00:12:56,709 --> 00:12:59,077 که دستورات من رو اجرا کنه 187 00:12:59,144 --> 00:13:02,646 از همين مي تسيدم که من از اين قطب نما هم براي تو بي مصرف تر باشم 188 00:13:02,713 --> 00:13:04,614 حتي تو هم نمي توني 189 00:13:04,682 --> 00:13:07,117 در برابر شکنجه هاي مورد-سيف مقاومت کني 190 00:13:09,120 --> 00:13:10,721 کاملا در اشتباهي 191 00:13:10,788 --> 00:13:12,789 نه 192 00:13:12,857 --> 00:13:16,291 اگه فکر مي کني که دوستات ميان که بهت کمک کنن 193 00:13:16,359 --> 00:13:19,127 اون کسي که در اشتباهه تو هستي 194 00:13:32,538 --> 00:13:35,273 اگه لازم داري که توقف کنيم و استراحتي داشته باشيم 195 00:13:35,340 --> 00:13:38,442 نکنه خودت ميخواي توقف کني و استراحت داشته باشي؟ 196 00:13:38,510 --> 00:13:43,280 نه حرف من اينه که بگم تو داري سرعت کار رو کم مي کني 197 00:13:43,347 --> 00:13:45,315 ما بايد گل بعدي رو پيدا کنيم 198 00:13:45,382 --> 00:13:48,785 فکر کنم که پيداش کردم 199 00:13:48,853 --> 00:13:51,021 ريشه ها اينجان ولي يک نفر گل ها رو چيده 200 00:15:07,464 --> 00:15:08,764 زخمي شدي 201 00:15:08,832 --> 00:15:10,466 حال من خوبه 202 00:15:23,578 --> 00:15:25,476 به من دستور بدين معترف 203 00:15:25,544 --> 00:15:26,744 دنا شما رو به دنبال ما فرستاده؟ 204 00:15:26,812 --> 00:15:29,514 بله معترف 205 00:15:29,582 --> 00:15:31,282 اون به ما گفت که اگه شما رو بکشيم 206 00:15:31,350 --> 00:15:33,717 بابت هر کدومتون 20 تکه طلا بهمون ميده 207 00:15:35,120 --> 00:15:38,986 و کجا قراره تا اين معامله رو انجام بدين؟ 208 00:15:44,592 --> 00:15:46,459 اگه شما توي اين سال ها من رو پيدا کرده بودين 209 00:15:46,526 --> 00:15:47,893 من هنوز يه بچه بودم 210 00:15:47,961 --> 00:15:49,928 اگه جادوگرها اون موقع آموزش خودشون رو شروع کنند خيلي معمول تره 211 00:15:49,995 --> 00:15:51,762 اينجوري خيلي بهتره چرا؟ 212 00:15:51,830 --> 00:15:55,265 چون که بچه ها هر کاري که بهشون بگي انجام ميدن 213 00:16:00,538 --> 00:16:02,038 اينجا چه اتفاقي افتاده؟ 214 00:16:04,208 --> 00:16:07,743 هر کسي که اين کار رو کرده خيلي قوي بوده 215 00:16:09,779 --> 00:16:12,180 يا هر چيزي 216 00:16:18,085 --> 00:16:19,952 چطور ممکنه اين ردها اينجا تموم شده باشه؟ 217 00:16:22,054 --> 00:16:24,321 اين مريسويته اونها نامرئي هستند 218 00:16:27,424 --> 00:16:30,525 ما بايد همين الان اينجا رو ترک کنيم 219 00:16:52,910 --> 00:16:54,610 حماقت نکن 220 00:16:54,678 --> 00:16:56,279 وقتي يک نفر به وسيله مريسويت ها گرفته بشه 221 00:16:56,346 --> 00:16:58,247 اونها ديگه هيچ وقت ديده نمي شن 222 00:16:58,314 --> 00:17:00,315 اگه نميخواي کمک کني از سر راه برو کنار 223 00:17:02,985 --> 00:17:04,485 تو نمي توني با اونها مبارزه کني 224 00:17:04,553 --> 00:17:06,621 تو حتي نمي توني اونها رو ببيني 225 00:17:08,090 --> 00:17:09,690 تو رد پا رو گم کردي 226 00:17:09,758 --> 00:17:11,225 بايد سرپناه ها رو بگرديم 227 00:17:11,292 --> 00:17:14,260 اجازه ميدي اين موجودات خواهرت رو با خودشون ببرند؟ 228 00:17:14,328 --> 00:17:18,528 خواهر کاترين خودش رو آماده کرده بود تا زندگي اش رو براي تو بده 229 00:17:18,596 --> 00:17:20,396 مثل خواهر اليزابت 230 00:17:20,464 --> 00:17:23,332 خودت گفتي که نميخواي کسي به خاطر تو بميره 231 00:17:23,400 --> 00:17:25,500 پس زندگي من چي ميشه؟ 232 00:17:25,568 --> 00:17:28,469 من قبلا خيلي يشتر از اينها رو براي پدا کردن تو از دست دادم 233 00:17:28,537 --> 00:17:30,838 اما اگه قرار باشه که اي بيرون بدون اينکه 234 00:17:30,906 --> 00:17:32,239 تو رو براي آموزش به قصر پيامبران ببرم بميرم 235 00:17:32,307 --> 00:17:34,174 همه اين اتفاق ها به خاطر هيچ بوده 236 00:17:38,179 --> 00:17:41,214 تو منو سرافنکده کردي 237 00:17:41,281 --> 00:17:44,349 ما فرار کرديم که به شما بگيم که اونها هنوز توي راهن 238 00:17:44,417 --> 00:17:46,784 اوه 239 00:17:46,852 --> 00:17:50,688 و براي اين کارتون انتظار پاداش هم دارين؟ 240 00:17:50,756 --> 00:17:53,528 و براي بقيه مرداني که از اونجا فرار کردند 241 00:17:55,864 --> 00:17:57,964 بسيار خب 242 00:17:58,032 --> 00:17:59,833 حق شما تمام و کمال پرداخت ميشه 243 00:18:08,981 --> 00:18:11,815 به نظر من اين نشونه شکست خوردنه؟ 244 00:18:14,152 --> 00:18:16,219 دوستان من هيچ وقت براي پيدا کردن تو توقف نمي کنند 245 00:18:16,287 --> 00:18:18,555 شايد ديگه نيان اگه طوري وانمود کنم که مردم 246 00:18:18,623 --> 00:18:20,725 ميتوني اين کار رو بکني مگه نه؟ 247 00:18:20,792 --> 00:18:22,460 با نهايت مسرت 248 00:18:22,528 --> 00:18:25,230 يه چاقو کافيه؟ 249 00:18:29,902 --> 00:18:31,970 اين دو تا جسد رو بهت ميدم 250 00:18:32,037 --> 00:18:35,436 قطعا ميتوني از قدرتت استفاده کني تا اونها رو شبيه ما کني 251 00:18:35,504 --> 00:18:38,571 اوه من جادو بلدم 252 00:18:38,639 --> 00:18:41,374 اما تو اونقدر وقت نداري که براي اين کار من رو شکنجه کني 253 00:18:41,441 --> 00:18:43,708 تو داري من رو دست کم ميگيري جادوگر 254 00:18:45,144 --> 00:18:48,647 من چيزهاي بيشتري براي قانع کردن تو دارم 255 00:18:55,353 --> 00:18:56,720 بسيار خب 256 00:18:56,788 --> 00:18:59,588 اما من يک شرط دارم 257 00:18:59,656 --> 00:19:01,590 اون قطب نما رو همون پست بگذار 258 00:19:01,658 --> 00:19:04,525 تا اونها بتونن به راه خودشون براي پيدا کردن سنگ اشک ها ادامه بدن 259 00:19:04,593 --> 00:19:06,360 تا زمانيکه تو اين قطب نما رو از اونها گرفتي 260 00:19:06,428 --> 00:19:08,228 اونها دست از جست و جو براي پيدا کردنش بر نميدارند 261 00:19:08,296 --> 00:19:12,131 و عاقبت متوجه حيله اي که بکار بستي ميشن 262 00:19:15,135 --> 00:19:17,703 اين تنها راه خلاص شدن از دست اونهاست 263 00:19:21,107 --> 00:19:23,375 قول قوله جادوگر 264 00:19:48,500 --> 00:19:50,033 اينها ماجن دي هستند 265 00:19:50,101 --> 00:19:52,335 اينها هم پيمان هاي خواهران روشنايي هستند 266 00:19:55,606 --> 00:19:58,875 بايد بعد کار هاي امروز خيلي خسته شده باشي 267 00:19:58,943 --> 00:20:01,144 اگه کاري هست که من بتونم براي شما انجام بدم 268 00:20:01,212 --> 00:20:02,745 ميتوني به من چند تا سرباز قرض بدي 269 00:20:02,813 --> 00:20:04,213 تا با کمک اونها دنبال خواهر کاترين بگردم 270 00:20:04,281 --> 00:20:06,048 ديگه خيلي دير شده 271 00:20:06,116 --> 00:20:08,450 جست و جو براي اون فقط تلفات بيشتري رو به بار مياره 272 00:20:08,518 --> 00:20:10,252 اين مريس ويت ها به اين مناطق هجوم آوردند 273 00:20:10,319 --> 00:20:13,488 وقتي که من از دنياي قديمي خارج شدم نسل اونها داشت منقرض ميشد 274 00:20:13,556 --> 00:20:14,756 به يه طريقي اونها تعدادشون رو زياد کردند 275 00:20:14,823 --> 00:20:17,091 اين غيرممکنه 276 00:20:17,159 --> 00:20:19,260 کنترل تعداد مريس ويت ها 277 00:20:19,327 --> 00:20:20,728 در دست جادوگري هست که اونها رو خلق کرده 278 00:20:20,795 --> 00:20:22,396 و اونها رو از تجديد نسل عاجز کرده 279 00:20:22,463 --> 00:20:24,531 خلق کرده؟ 280 00:20:24,598 --> 00:20:25,965 براي چي؟ 281 00:20:26,033 --> 00:20:28,467 در طول دوران سياهي جنگ هاي جادوگران بزرگ 282 00:20:28,535 --> 00:20:30,236 وقتي که همه گم شده بودند 283 00:20:30,303 --> 00:20:32,304 گروهي از جادوگران شرافت مند داوطب شدند تا 284 00:20:32,372 --> 00:20:34,873 تا وارد نيروهاي فاسد جنگجو بشن 285 00:20:34,974 --> 00:20:37,776 به خاطر فداکاري اونها روزگار چرخيد 286 00:20:37,843 --> 00:20:40,778 اونها جنگ رو پيروز شدند اما روحشون رو براي هميشه از دست دادند 287 00:20:40,846 --> 00:20:43,080 شهوت خون تنها چيزيه که براشون باقي مونده 288 00:20:45,083 --> 00:20:48,392 اونها داخل غارهاي اطراف اينجا اشيانه کردند 289 00:20:48,460 --> 00:20:50,231 و از همونجا به ما حمله مي کنند 290 00:20:50,299 --> 00:20:52,266 و راهي که به قصر پيامبران ختم ميشه؟ 291 00:20:52,334 --> 00:20:54,468 غير قابل عبوره 292 00:20:54,536 --> 00:20:56,537 کاپيتان تاکودا ما وقت زيادي نداريم 293 00:20:56,604 --> 00:20:58,439 من بايد ريچارد رو به اونجا ببرم 294 00:20:58,507 --> 00:21:00,107 تو يک جادوگري؟ 295 00:21:00,175 --> 00:21:02,376 بله نه 296 00:21:03,778 --> 00:21:05,979 هنوز نه 297 00:21:06,047 --> 00:21:08,448 اون بايد براي هديه الهي اش آموزش ببينه 298 00:21:08,516 --> 00:21:11,684 با اين حساب وقتي که شما از قصر برميگردين 299 00:21:11,752 --> 00:21:13,620 ميتونين در نابودي اين مريس ويت ها به ما کمک کنين 300 00:21:13,688 --> 00:21:15,323 بادي اول به اونجا برم 301 00:21:19,161 --> 00:21:21,162 يک راه وجود داره 302 00:21:24,633 --> 00:21:27,568 اين سگ ها به روستاي ما تاخت و تاز مي کردند 303 00:21:27,636 --> 00:21:29,537 دروغگو ما اينجا براي صلح اومديم 304 00:21:31,340 --> 00:21:33,508 يک سنگ اونجا هست 305 00:21:33,576 --> 00:21:36,111 تعدادي از زنداني ها بگير و به اونجا زنجير کن 306 00:21:36,179 --> 00:21:37,846 اونوقت مريس ويت ها حواسشون به اينها پرت ميشه 307 00:21:37,914 --> 00:21:39,481 و باعث مي شه که شما بتونين 308 00:21:39,549 --> 00:21:42,151 وارد قلمرو اونها بشين 309 00:21:42,219 --> 00:21:43,852 دستت رو از من بکش 310 00:21:48,192 --> 00:21:49,993 من براي اين کار هيچ کسي رو قرباني نمي کنم 311 00:21:52,263 --> 00:21:53,797 با اين حساب 312 00:21:53,865 --> 00:21:57,001 نمي توني زنده به قصر پيامبران برسي 313 00:22:00,200 --> 00:22:02,167 ما مجبوريم که زنداني ها رو با خودمون ببريم 314 00:22:02,335 --> 00:22:04,670 تا بتونيم حواس مريس ويت را رو پرت کنيم 315 00:22:04,737 --> 00:22:05,904 تو به خداوند معتقدي 316 00:22:05,972 --> 00:22:07,373 و بعد از روي ميل اجازه ميدي که اين آدم ها بميرن؟ 317 00:22:07,440 --> 00:22:09,241 اونها تلفات قابل قبولي هستند 318 00:22:09,309 --> 00:22:10,909 يعني به نظر تو زندگي اونها از زندگي من پست تره؟ 319 00:22:10,977 --> 00:22:14,245 ريچارد تعداد بسيار کمي جادوگر در دنيا باقي موندند 320 00:22:14,313 --> 00:22:16,614 من به جادوگر شدن اهميتي نميدم 321 00:22:26,392 --> 00:22:28,226 من فقط به اين دليل با تو اومدم که از شر اين درد لعنتي خلاص بشم 322 00:22:28,294 --> 00:22:30,829 اما اگه تو بتوني قدرت خودت رو کنترل کني 323 00:22:30,897 --> 00:22:34,567 ميتوني جان بسياري از مردم رو نجات بدي 324 00:22:34,634 --> 00:22:36,436 تو بايد اين مريس ويت ها رو يک بار براي هميشه نابود کني 325 00:22:36,503 --> 00:22:39,539 و با اين کارت باعث ميشي تا ديگه کسي توسط اونها کشته نشه 326 00:22:39,606 --> 00:22:41,574 بله و بايد براي اين کار با اون زنداني ها شروع کنم 327 00:22:41,642 --> 00:22:43,443 مگه اونها کي هستند که 328 00:22:43,511 --> 00:22:45,579 تو داري همه چيز رو براي نجات اونها به خطر ميندازي؟ 329 00:22:45,647 --> 00:22:48,349 اونها مردمي هستند که قراره غذاي هيولاها بشن 330 00:22:48,417 --> 00:22:49,517 من جلوي اين کار رو ميگيرم 331 00:22:50,952 --> 00:22:52,152 نه من بهت اجازه اين کار رو نميدم 332 00:22:52,220 --> 00:22:53,187 چرا اجازه ميدي 333 00:22:53,254 --> 00:22:54,889 و اگه دلت ميخواد که من 334 00:22:54,956 --> 00:22:56,123 با تو به قلعه پيامبران بيام 335 00:22:56,191 --> 00:22:58,292 بايد به من کمک کني 336 00:23:11,305 --> 00:23:13,305 داکراز ها(سلاح هايي که پرتاب شد)قدرت جادويي زيادي دارند 337 00:23:13,373 --> 00:23:15,107 اگه دقيقا همون کاري رو که ما ميگيم انجام ندين 338 00:23:15,174 --> 00:23:16,407 من اون جادو رو رها مي کنم و شما قطعا مي ميرين 339 00:23:16,475 --> 00:23:17,374 سلاح هاتون رو بندازين 340 00:23:20,711 --> 00:23:21,945 حالا زنداني ها رو آزاد کنين 341 00:23:22,012 --> 00:23:23,379 زود باش 342 00:23:27,218 --> 00:23:28,618 برين .... برين 343 00:23:30,286 --> 00:23:31,252 برين ... برين ... برين 344 00:23:33,722 --> 00:23:34,855 ارواح براتون دعاي خير کنند 345 00:23:42,060 --> 00:23:43,327 برين توي زندان 346 00:23:52,168 --> 00:23:53,768 بيا از اينجا بريم 347 00:24:05,943 --> 00:24:07,576 تو بايد به راه خودت ادامه بدي 348 00:24:07,644 --> 00:24:09,311 تنهايي سريع تر ميرسي 349 00:24:09,378 --> 00:24:10,445 اينکه معلومه 350 00:24:13,215 --> 00:24:15,115 اما من به ريچارد يک قول دادم 351 00:24:17,051 --> 00:24:18,852 زخمت عفونت کرده 352 00:24:21,287 --> 00:24:23,054 بايد اون قسمتي که زخمي شده رو بسوزونيم 353 00:24:23,122 --> 00:24:24,622 وقت براي آتش روشن کردن نداريم 354 00:24:26,624 --> 00:24:29,726 من احتياجي به آتش روشن کردن ندارم 355 00:24:31,395 --> 00:24:32,562 اما ممکنه يه ذره درد داشته باشه 356 00:24:33,931 --> 00:24:35,099 من قبلا هم درد آژيل رو تحمل کردم 357 00:24:36,536 --> 00:24:37,369 اين يکي فرق مي کنه 358 00:24:38,538 --> 00:24:39,938 هر کاري لازمه رو انجام بده 359 00:25:01,595 --> 00:25:04,496 هوم ... تحت تاثير قرار گرفتم 360 00:25:04,563 --> 00:25:07,564 حتي قوي ترين مورد-سيف هم از درد غش ميکرد 361 00:25:12,701 --> 00:25:13,768 کيلن؟ 362 00:25:15,336 --> 00:25:16,770 پس منظورت اينه که 363 00:25:16,837 --> 00:25:19,571 شما براي صلح با مجندي ها اومده بودين درسته؟ 364 00:25:19,639 --> 00:25:21,038 مجندي به ما دروغ گفت 365 00:25:21,106 --> 00:25:23,640 اونها با ادعاي صلح ما رو در شهر خودشون به دام انداختند 366 00:25:23,708 --> 00:25:27,443 من به همراه پنجاه نفر از افرادم براي مذاکره در مورد پيمان اومديم 367 00:25:27,510 --> 00:25:30,045 اونها هم از ما به عنوان طعمه مريس ويت ها استفاده کردند 368 00:25:30,113 --> 00:25:33,581 از اون پنجاه نفر همين قدر باقي مونديم 369 00:25:33,648 --> 00:25:36,716 ما از ارواح ميخواستيم که يک نفر رو بفرستند تا ما رو نجات بده 370 00:25:36,784 --> 00:25:39,619 مردم من بهش کاهارين ميگن 371 00:25:39,687 --> 00:25:40,853 که تو باشي 372 00:25:42,990 --> 00:25:44,557 چيز خنده داري تعريف کردم؟ 373 00:25:44,625 --> 00:25:47,194 اوه تو فکر مي کني که من کاهارا هستم 374 00:25:47,262 --> 00:25:49,096 اون فکر مي کنه که من يک جادوگر هستم 375 00:25:49,164 --> 00:25:51,065 از اونجايي که من ميام مردم بهم ميگن جست و جوگر 376 00:25:51,133 --> 00:25:54,102 اما تو ميتوني به من ريچارد بگي 377 00:25:54,170 --> 00:25:56,304 من دو شالو هستم 378 00:25:56,372 --> 00:25:58,506 ازت به خاطر نجات دادن ما ممنونم 379 00:25:58,573 --> 00:26:02,141 اگه ما بتونيم شما رو تا خونه هاتون همراهي کنيم اونجا جاتون امن خواهد بود؟ 380 00:26:02,208 --> 00:26:03,608 البته 381 00:26:03,676 --> 00:26:05,309 روستاي ما از گزند مريس ويت ها محافظت شده است 382 00:26:05,377 --> 00:26:06,677 چطور ميتونيم به اونجا برسيم؟ 383 00:26:06,745 --> 00:26:08,344 روستاي ما کنار رودخانه است 384 00:26:08,412 --> 00:26:11,246 اما مجندي ها تنها پل ما رو خراب کردند 385 00:26:11,314 --> 00:26:12,980 آيا جاي ديگه اي هست که بشه از اونجا به اون طرف رودخانه رفت؟ 386 00:26:13,048 --> 00:26:14,748 لجن زارهاي پست اون سمت 387 00:26:14,816 --> 00:26:16,315 غارهاي لورا 388 00:26:16,383 --> 00:26:19,316 اونجا دقيقا هون جايي هست که کاپيتان ناکودا ميگفت مريس ويت ها اونجا آشيانه کردند 389 00:26:23,787 --> 00:26:25,287 زنداني ها کجان؟ 390 00:26:25,354 --> 00:26:26,621 اونها رو با خودشون بردند و به سرعت فرار کردند 391 00:26:26,689 --> 00:26:29,089 اونها بايد الان ديگه نزديک دهکده شون باشند 392 00:26:29,157 --> 00:26:30,390 پس بايد بريم و اونها رو برگردونيم 393 00:26:30,458 --> 00:26:32,591 پس مريس ويت ها چي ميشن؟ اونها ما رو قتل عام مي کنن 394 00:26:32,659 --> 00:26:34,193 و اگه نتونيم اون زنداني ها رو برگردونيم 395 00:26:34,260 --> 00:26:36,228 اونوقت در دهکده خودمون به تله مي افتيم 396 00:26:36,296 --> 00:26:38,663 ما به اون زنداني ها براي پرت کردن حواس اون جانورها احتياج داريم 397 00:26:38,731 --> 00:26:40,464 حرف شما درست قربان اما 398 00:26:40,532 --> 00:26:42,066 در حال حاضر کي حواس اونها رو پرت مي کنه؟ 399 00:26:46,204 --> 00:26:47,671 رسيديم 400 00:26:47,739 --> 00:26:51,243 به نظر ميرسه اينجا همونجايي باشه که قرار بود دهاران ها با دنا ملاقات داشته باشند 401 00:26:53,112 --> 00:26:54,845 زد 402 00:26:54,913 --> 00:26:56,712 زد 403 00:26:56,780 --> 00:26:58,680 زد 404 00:26:58,748 --> 00:27:00,349 زد 405 00:27:04,186 --> 00:27:06,319 نه 406 00:27:06,387 --> 00:27:07,921 به نظر ميرسه که قبل از اينکه دنا آژيل رو بدن اون فرو کنه 407 00:27:07,989 --> 00:27:10,591 تونسته خنجر رو در اون فرو کنه 408 00:27:23,171 --> 00:27:24,338 جادوگر خوب مبارزه کرده 409 00:27:30,246 --> 00:27:32,114 اون تونسته قطب نما رو به ما برگردونه 410 00:27:42,691 --> 00:27:45,459 چطور اين موضوع رو به ريچارد بگم؟ 411 00:27:53,568 --> 00:27:54,601 چي شده؟ 412 00:27:58,238 --> 00:27:59,105 همونجايي که هستين سر جاي خودتون بايستين 413 00:28:01,108 --> 00:28:02,842 ما فقط ميخواهيم که زنداني ها برگردند 414 00:28:02,909 --> 00:28:05,778 اونها رو به ما تحويل بدين و اونوقت ميتونين به راه خودتون ادامه بدين 415 00:28:05,846 --> 00:28:07,579 تا بتونين اونها رو به دست مورد-سيف ها بدين تا اونها رو بکشند؟ 416 00:28:07,647 --> 00:28:09,381 مجندي ها با خواهران روشنايي 417 00:28:09,449 --> 00:28:11,584 براي گسترش ارتباطات پيمان بستند 418 00:28:11,651 --> 00:28:12,952 اونها غنايم جنگي هستند 419 00:28:13,019 --> 00:28:14,386 تو بايد 420 00:28:35,838 --> 00:28:37,505 بايد همين الان راه بيفتيم 421 00:28:40,542 --> 00:28:41,975 اگه تو مردم من رو به دهکده برگردوني 422 00:28:42,042 --> 00:28:44,176 من اينجا مي مونم و سعي مي کنم تا دور شدن شما مريس ويت ها رو دور از شما نگه دارم 423 00:28:44,244 --> 00:28:47,111 اگه به خاطر تو نبود ما الان مرده بوديم 424 00:28:47,179 --> 00:28:49,847 با اين کار حداقل باعث مي شه که مردن من باعث زنده موندن يه عده اي بشه 425 00:28:49,915 --> 00:28:52,951 نه الان وقتشه که مقابل مريس ويت ها بايستيم 426 00:28:53,019 --> 00:28:54,319 ما با مريس ويت ها ميجنگيم 427 00:28:54,387 --> 00:28:57,689 چطور ميتونيم با چيزي بجنگيم که حتي نمي تونيم اون رو ببينيم؟ 428 00:29:12,005 --> 00:29:13,372 اميدوارم که از من انتظار نداشته باشي که 429 00:29:13,440 --> 00:29:15,174 اين رو بدون سس شاه توت بخورم 430 00:29:15,242 --> 00:29:18,043 اگه غذا نخوري سفر بيشتر بهت سخت ميگذره 431 00:29:18,111 --> 00:29:21,580 به خاطر نگرانيت براي من تحت تاثير قرار گرفتم 432 00:29:21,648 --> 00:29:23,215 اما چرا ما اينقدر داريم راه ميريم؟ 433 00:29:23,283 --> 00:29:25,550 چرا همين جا من رو شکنجه نميدي؟ 434 00:29:25,618 --> 00:29:29,121 تا جيغ و دادت به گوش رفيق هات برسه؟ 435 00:29:29,189 --> 00:29:33,827 نه جانم ... براي آموزش دادن به تو جاي بهتري رو در نظر دارم 436 00:29:35,294 --> 00:29:37,262 تو يه حق انتخاب ديگه هم داري 437 00:29:39,265 --> 00:29:41,366 توميتوني بخشنده و مهربان باشي 438 00:29:41,434 --> 00:29:45,271 فکر کردي که من اجازه ميدم که تو بري؟ 439 00:29:45,338 --> 00:29:46,905 البته که همچين فکري رو نکردم 440 00:29:46,973 --> 00:29:49,509 اما تو ميتوني به جاي شکنجه دادن من به من يک مرگ سريع و بدون درد بدي 441 00:29:49,576 --> 00:29:53,646 اما من از اون قسمتش بيشتر خوشم مياد 442 00:29:53,714 --> 00:29:57,217 من به تو يک زندگي جديد دادم ديگه غير از اين چي ميخواستي؟ 443 00:29:57,285 --> 00:30:01,388 نمي توني تصورش رو بکني که من چي ميخوام 444 00:30:01,456 --> 00:30:04,224 و تو هم بايد به من کمک کني تا به اونها برسم 445 00:30:04,292 --> 00:30:08,295 تو خيلي خوب به جست و جوگر خدمت کردي و حالا هم بايد به من خدمت کني 446 00:30:08,362 --> 00:30:10,630 عمراً 447 00:30:12,868 --> 00:30:16,271 من فکر مي کردم که دوست داري آزادي رو دوباره تجربه کني جادوگر 448 00:30:16,338 --> 00:30:20,408 براي سال هاي زياد دغدغه تو فقط مشکلات دنيا بوده 449 00:30:21,144 --> 00:30:24,245 وقتي که براي يک بار شکسته شدي تنها دغدغه ات يه چيز ميشه 450 00:30:24,313 --> 00:30:27,115 راضي نگه داشتن من 451 00:30:29,385 --> 00:30:30,652 اوه ... دنا 452 00:30:30,720 --> 00:30:32,454 به من نگاه کن 453 00:30:32,522 --> 00:30:34,757 به اندازه کافي لاغر و پوست و استخوني هستم مگه نه؟ 454 00:30:34,825 --> 00:30:37,894 تا چند رو ز ديگه تمام استخوان هاي من متورم ميشن 455 00:30:37,961 --> 00:30:40,096 و چند روز بعدش من مي ميرم 456 00:30:40,164 --> 00:30:41,765 با اين تعاريف چطور ميتونم تو رو راضي نگه دارم؟ 457 00:30:41,832 --> 00:30:43,834 براي من هيچ لذتي در شکستن کسي که 458 00:30:43,902 --> 00:30:46,270 اونقدر ضعيف باشه که نتونه مبارزه کنه وجود نداره حالا بگير کوفت کن 459 00:30:46,338 --> 00:30:48,571 من اشتهام رو از دست دادم 460 00:30:57,006 --> 00:31:00,873 به نظر مي رسه که خيلي مشتاق هستي تا آموزش دادن بهت رو شروع کنم 461 00:31:00,941 --> 00:31:02,508 راه بيفت بريم همين حالا 462 00:31:16,685 --> 00:31:18,752 ما هيچ حق انتخابي نداريم 463 00:31:18,820 --> 00:31:21,822 بدون جادوگر اعظم که بايد جست و جوگر جديد رو نامگذاري کنه 464 00:31:21,889 --> 00:31:23,757 ما بايد يه راهي پيدا کنيم تا خودمون رو به دنياي قديمي برسونيم 465 00:31:23,825 --> 00:31:26,326 و ريچارد رو پيدا کنيم تو بايد استراحت کني 466 00:31:26,394 --> 00:31:28,795 همين جا منتظر بمون من ميرم اسب پيدا کنم 467 00:31:28,863 --> 00:31:30,196 من حالم خوبه 468 00:31:32,366 --> 00:31:33,800 من بايد استراحت کنم 469 00:31:33,868 --> 00:31:35,268 من خيلي خسته ام 470 00:31:37,404 --> 00:31:39,169 چطور ميتوني خسته باشي؟ 471 00:31:39,237 --> 00:31:41,136 هنوز که ظهر هم نشده 472 00:31:47,475 --> 00:31:49,109 چي شده؟ 473 00:31:49,177 --> 00:31:50,377 اون ابر رو نگاه کن 474 00:31:50,445 --> 00:31:53,346 اون با بقيه حرکت نمي کنه 475 00:31:53,413 --> 00:31:54,914 چرا ما داريم درباره وضعيت آب و هوا با هم صحبت مي کنيم 476 00:31:54,981 --> 00:31:58,450 چونکه اون يک ابر رديابه 477 00:31:58,518 --> 00:32:00,318 که توسط زد فرستاده شده 478 00:32:02,220 --> 00:32:03,687 اون جادوگر مرده 479 00:32:05,857 --> 00:32:07,859 اگه اون جنازه ها فقط يه تله باشند چي؟ 480 00:32:07,927 --> 00:32:10,829 تو داري اون چيزي رو مي بيني که دلت ميخواد ببيني 481 00:32:10,897 --> 00:32:14,066 و تو هم چيزي که دقيقا جلوي چشمات هست رو نمي بيني 482 00:32:14,133 --> 00:32:16,001 اين يک پيغامه که زد اون رو فرستاده 483 00:32:16,069 --> 00:32:19,003 ميدونم که به خاطر از دست دادن جادوگر عزاداري 484 00:32:19,071 --> 00:32:22,038 اما بايد اينقدر قوي باشي که حقيقت رو بپذيري 485 00:32:22,106 --> 00:32:23,306 اين حقيقت رو که اون مرده 486 00:32:23,842 --> 00:32:25,209 خيلي راحت تسليم ميشي 487 00:32:25,276 --> 00:32:28,011 و تو هم داري بيخودي به يه عقيده کور تکيه مي کني 488 00:32:30,079 --> 00:32:33,248 پس ديگه حرفي براي گفتن با هم نداريم 489 00:32:37,788 --> 00:32:39,756 عجله کنين 490 00:32:45,962 --> 00:32:47,930 غارهاي لورا 491 00:32:47,998 --> 00:32:50,366 اگه نقشه تو اين بود که ما رو به تله بنداري بايد بگم که موفق شدي 492 00:32:50,434 --> 00:32:51,701 لجن رد پاي اونها رو نشون ميده 493 00:32:51,769 --> 00:32:53,303 و اگه ما بدونيم که اونها کجا هستند ميتونيم اونها رو بکشيم 494 00:32:53,370 --> 00:32:54,837 انگار اونها همين نزديکي هان 495 00:33:01,246 --> 00:33:03,047 پشت سر من بيايين 496 00:33:10,789 --> 00:33:14,091 اگه قراره که ما هم بميريم 497 00:33:14,159 --> 00:33:16,027 پس بهتره که در حال مبارزه بميريم 498 00:33:47,990 --> 00:33:49,090 ما اون رو کشتيم 499 00:33:58,333 --> 00:34:00,133 پس اين شنل اون چيزي هست که باعث مخفي شدن اونها ميشه 500 00:34:00,201 --> 00:34:02,436 اين شنل جادوي خون جادوگر رو با خودش داره 501 00:34:05,539 --> 00:34:07,507 مشکل چيه؟ 502 00:34:07,575 --> 00:34:09,175 جاي زخم 503 00:34:09,243 --> 00:34:11,944 اين خواهر کاترينه؟ 504 00:34:17,884 --> 00:34:19,885 ديگه خواهر کاتريني وجود نداره 505 00:34:19,953 --> 00:34:23,323 من حالا يک مريس ويت هستم 506 00:34:28,528 --> 00:34:30,928 حالا فهميديم که اونها چطور تعدادشون رو زياد مي کنن 507 00:34:30,996 --> 00:34:33,064 اونها مردم رو نمي کشند 508 00:34:33,131 --> 00:34:35,332 اونها رو تبديل به مريس ويت مي کنند 509 00:34:35,400 --> 00:34:37,601 شايد براي اين کار از خون جادوگر استفاده مي کنند 510 00:34:37,669 --> 00:34:42,171 اونها بايد دو شالو رو به داخل لجن ها برده باشند 511 00:34:42,239 --> 00:34:43,506 بايد هنوز براي نجات اون وقت داشته باشيم 512 00:34:43,573 --> 00:34:44,873 دهکده اونها زياد دور نيست 513 00:34:44,941 --> 00:34:46,476 من فکر مي کردم که تصميم داري تا اونها رو به دهکده شون برگردوني 514 00:34:46,544 --> 00:34:48,145 من بايد همه اونها رو برگردونم بقيه اين آدم ها رو 515 00:34:48,213 --> 00:34:50,685 با خودت به دهکده شون ببر من بايد به غارهاي اين موجودات برم 516 00:34:50,753 --> 00:34:53,523 اونها قطعا تو رو مي کشند قبل از اينکه دو قدم داخل آشيانشون برداري 517 00:34:53,590 --> 00:34:56,259 اونها نمي تونند منو بکشن اگه نتونند منو ببينن 518 00:34:58,363 --> 00:34:59,763 تو گفتي که اين شنل ها 519 00:34:59,831 --> 00:35:02,099 جادوي خودشون رو از خون جادوگر مي گيرين درسته؟ 520 00:35:02,167 --> 00:35:05,036 بنابراين الان ميفهيم که تو در اين باره راست گفتي يا نه 521 00:35:16,286 --> 00:35:18,020 به راه رفتن ادامه بده جادوگر 522 00:35:18,088 --> 00:35:20,022 به من پيرمرد اجازه بده تا استراحت کنم 523 00:35:20,089 --> 00:35:22,424 اگه دلت خواست ميخواي من تو رو کول کنم؟ 524 00:35:22,491 --> 00:35:25,260 ترجيح ميدم که يه ذره اين پاهاي من رو ماساژ بدي 525 00:35:25,327 --> 00:35:27,629 تعجبي نيست که چرا کارا اينقدر نرم شده 526 00:35:27,696 --> 00:35:30,365 وقتي که همراه هاش تو و اون دوست هات باشين 527 00:35:30,433 --> 00:35:32,400 تو در مورد دوستي چي ميدوني؟ 528 00:35:32,468 --> 00:35:34,468 تو که حتي يه دونه هم نداري 529 00:35:34,536 --> 00:35:37,370 اين تنها دليلي هست که تو من رو نمي کشي 530 00:35:37,438 --> 00:35:38,903 چون که بعدش تو تنها ميشي 531 00:35:38,971 --> 00:35:41,538 چيزي که بيشتر از همه چيز ازش وحشت داري مگه نه؟ 532 00:35:41,606 --> 00:35:43,606 دوستان من براي پيدا کردن من از هيچ تلاشي دريغ نمي کنند 533 00:35:43,674 --> 00:35:45,608 چه کسي اين کارها رو براي تو مي کنه؟ 534 00:35:45,676 --> 00:35:49,044 دوستان براي آدم هاي بيچاره خوبند 535 00:35:49,112 --> 00:35:50,445 دنا 536 00:35:50,513 --> 00:35:54,147 به اين فکر مي کنم که هيچ کس غير از خودت نمي تونه به تو کمک بکنه 537 00:35:54,215 --> 00:35:56,383 همه اون نقشه هات همه اون ايده هاي قدرتت 538 00:35:56,450 --> 00:35:57,750 تو رو به کجا رسوندند؟ 539 00:35:57,818 --> 00:36:01,420 اونها من رو به جادوگر اعظم رسوندند 540 00:36:01,488 --> 00:36:04,990 کسي که به زودي هر کاري که ازش بخوام رو برام انجام ميده 541 00:36:05,058 --> 00:36:07,560 و خيال کردي با اين کارت ميتوني توجه جست و جوگر رو به خودت جلب کني 542 00:36:07,628 --> 00:36:09,996 در حاليکه همه نيرنگ هات سرشون به سنگ ميخوره 543 00:36:10,064 --> 00:36:11,397 همه فکر مي کنند که تو مردي 544 00:36:11,465 --> 00:36:13,933 من به تو يک شانس ديگه دادم و تو هم داري اينطوري ازش استفاده مي کني؟ 545 00:36:14,001 --> 00:36:16,269 با نقشه هاي مزخرف بيشتر؟ 546 00:36:19,974 --> 00:36:22,241 تو الان ميتوني هر کسي باشي 547 00:36:22,309 --> 00:36:23,876 يک آدم متفاوت 548 00:36:23,944 --> 00:36:25,010 يک آدم بهتر 549 00:36:29,548 --> 00:36:32,884 تو فکر مي کني براي من امکانش هست که يک آدم بهتر بشم؟ 550 00:36:34,887 --> 00:36:36,153 چرا که نه 551 00:37:13,722 --> 00:37:14,922 فکر کردم که براي هميشه تو رو از دست داديم 552 00:37:17,125 --> 00:37:19,326 منو ببخشين اگه باعث شدم بترسين 553 00:37:19,393 --> 00:37:22,329 ولي اون جنازه ها خيلي جذاب تر از اصلوشون بودن مگه نه؟ 554 00:37:24,399 --> 00:37:26,399 پس ريچارد کجاست؟ 555 00:38:05,009 --> 00:38:06,009 حالت خوبه؟ 556 00:38:07,712 --> 00:38:08,845 تو به خاطر من برگشتي 557 00:38:08,913 --> 00:38:10,013 بايد از اينجا بريم بيرون 558 00:38:12,316 --> 00:38:15,017 نه ... نه ... من صداي چند تا جيغ شنيدم 559 00:38:15,085 --> 00:38:16,920 چند تاي ديگه هم اينجا هستند 560 00:38:34,605 --> 00:38:37,206 شما برين 561 00:38:48,919 --> 00:38:50,953 از اينجا برين بيرون ... برين 562 00:38:53,557 --> 00:38:54,990 تاکودا؟ 563 00:38:55,058 --> 00:38:56,692 من الان ديگه يک مريس ويت هستم 564 00:39:56,673 --> 00:39:58,340 هيچ وقت نمي تونيم جنازش رو پيدا کنيم 565 00:39:58,408 --> 00:40:01,309 خب حالا چي ميشه؟ 566 00:40:01,377 --> 00:40:03,544 ما هيج راهي نداريم 567 00:40:03,612 --> 00:40:06,046 قطب نما هم که حالا برگشته 568 00:40:06,114 --> 00:40:09,282 اما اون فقط در دست هاي جست و جوگر حقيقت کار مي کنه 569 00:40:09,350 --> 00:40:12,718 کيلن ريچارد شمشير رو به تو داده 570 00:40:12,786 --> 00:40:14,219 تا در مدتي که اون در دنياي قديمي هست 571 00:40:14,287 --> 00:40:16,088 من بتونم جست و جوگر جديد رو معرفي کنم 572 00:40:16,155 --> 00:40:17,889 من به قضاوتش اعتماد دارم 573 00:40:25,930 --> 00:40:28,431 درسته که ما ميتونيم جست و جوگر جديد رو معرفي کنيم 574 00:40:35,238 --> 00:40:38,639 اما هيچ وقت نمي تونيم کسي رو پيدا کنيم که جاي ريچارد رو بگيره 575 00:40:51,218 --> 00:40:53,085 ممنون از اينکه جون ما رو نجات دادي 576 00:40:53,153 --> 00:40:56,722 اين مردم به تو آزادي اي رو دادند که تو اون رو از اونها دريغ کردي 577 00:40:56,789 --> 00:40:58,556 به شهر خودت برگرد 578 00:40:58,624 --> 00:40:59,857 چطور؟ 579 00:40:59,925 --> 00:41:02,359 ممکنه اون بيرون هنوز مريس ويت باشند 580 00:41:02,427 --> 00:41:03,927 ريچارد به ما نشون داد که ميشه اونها رو کشت 581 00:41:05,429 --> 00:41:08,465 اگه مردم ما با هم همکاري کنند شايد بتونن اونها رو نابود کنند 582 00:41:16,573 --> 00:41:19,442 من براي کسي که بيادو جون ماها رو نجات بده دعا مي کردم 583 00:41:19,509 --> 00:41:22,512 و تو اومدي و ما رو نجات دادي 584 00:41:22,580 --> 00:41:24,814 و حالا من به درگاه ارواح دعا مي کنم 585 00:41:24,882 --> 00:41:26,349 تا از کاهارين محافظت کنن 586 00:41:26,417 --> 00:41:29,887 يا همون جادوگر ... يا همون جست و جوگر 587 00:41:29,955 --> 00:41:31,355 هر چيزي که اونها تو رو باهاش صدا مي زنند 588 00:41:42,063 --> 00:41:43,995 اين شجاعت تو رو نشون ميده که به اين مردم کمک کردي 589 00:41:45,197 --> 00:41:47,064 و البته بايد بگم خيلي احمق هم هستي 590 00:41:49,201 --> 00:41:52,036 خب تا قصر پيامبران چقدر ديگه راه مونده؟ 591 00:41:52,104 --> 00:41:55,038 ما خيلي قبل تر ميبود اونجا باشيم اگه تو اينقدر به اين کار اصرار نمي کردي 592 00:41:55,106 --> 00:41:57,674 با اين توصيفات هر چقدر که بتونم زودتر به اونجا برم زودتر هم مي تونم به خونه برگردم 593 00:41:57,742 --> 00:42:02,011 تو تنها کسي نيستي که اينقدر مشتاق رفتن به خونه است 594 00:42:02,079 --> 00:42:04,714 الان 24 ساله که من خونه ام رو نديدم 595 00:42:07,417 --> 00:42:08,884 چطور تونستي اين همه مدت 596 00:42:08,952 --> 00:42:10,519 از کسي که دوستش داشتي دور باشي؟ 597 00:42:10,587 --> 00:42:13,589 تا زماني که تو اونها رو در قلب خودت داري 598 00:42:13,656 --> 00:42:14,823 هر جا که بري اونها هم همراهت هستند 599 00:42:19,353 --> 00:42:39,021 ترجمه و زيرنويس توسط Reza.B Luckyloock09131609@gmail.com 600 00:42:40,000 --> 00:43:39,021 از اين پس در وبلاگ تخصصي lots2.blogfa.com ميتوانيد جديدترين زيرنويس هاي سريال افسانه جست و جو گر را دريافت کنيد