1 00:00:00,080 --> 00:00:07,080 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:01:11,704 --> 00:01:13,704 «بنیاد» 3 00:01:13,728 --> 00:01:20,728 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 4 00:01:20,752 --> 00:01:26,052 مترجمان .:: امیر دلپسند و مهدی ترابی ::. 5 00:01:26,128 --> 00:01:28,255 هر دنیایی ارواحی داره 6 00:01:29,173 --> 00:01:31,258 و هر خونه‌ای توسط اونا تسخیر شده 7 00:01:33,844 --> 00:01:35,721 حتی قصرِ امپراتوری 8 00:01:36,480 --> 00:01:39,358 مخصوصاً قصرِ امپراتوری 9 00:01:40,382 --> 00:01:42,382 (چهارصد سال قبل) 10 00:01:43,854 --> 00:01:45,272 کجا بودی؟ 11 00:01:45,355 --> 00:01:47,274 همراه برنامه نویسای حکومت 12 00:01:47,858 --> 00:01:49,860 اخیراً بیشتر از اینکه پیش من باشی پیش اونا بودی 13 00:01:50,694 --> 00:01:53,329 وظیفه‌ی بزرگی بهشون واگذار کردید «کلئونِ اول» 14 00:01:54,990 --> 00:01:56,575 لازمه جایگزینشون کنیم؟ 15 00:01:56,658 --> 00:01:57,910 خودشون راهشو پیدا می‌کنن 16 00:01:59,036 --> 00:02:01,997 می‌تونم روت حساب کنم مگه نه دمرزل؟ 17 00:02:02,623 --> 00:02:04,416 تا راهشو پیدا کنی؟ 18 00:02:05,125 --> 00:02:06,126 البته کلئون 19 00:02:06,210 --> 00:02:07,419 فقط این نیست 20 00:02:08,753 --> 00:02:09,755 موضوع همه چیزه 21 00:02:10,547 --> 00:02:12,925 همیشه فکر می‌کردم بعد از مُردنم تو اینجا می‌مونی 22 00:02:13,008 --> 00:02:17,554 ولی به ذهنم خطور کرد، در تاریکی‌ای ...که پیش روی زندگی من هست 23 00:02:19,598 --> 00:02:21,391 نباید روی احتمالات حساب کنم 24 00:02:22,142 --> 00:02:23,977 من به امپراتوری وفادارم 25 00:02:24,061 --> 00:02:27,689 بله، ولی امپراتوری هم به تو وفادار هست؟ 26 00:02:29,149 --> 00:02:31,568 به گونه‌ی تو همیشه دل‌رحمی نشون ندادن 27 00:02:31,652 --> 00:02:35,489 دارید احساساتی می‌شید به احساساتتون نزدیک می‌شید 28 00:02:37,533 --> 00:02:38,784 خب، دارم می‌میرم 29 00:02:41,036 --> 00:02:42,955 و دارم همه چیز رو نصفه و نیمه رها می‌کنم 30 00:02:43,455 --> 00:02:45,332 از جانشینتون ناراضی هستید؟ 31 00:02:47,251 --> 00:02:50,420 هنوزم می‌تونیم ایده‌ی ازدواج و وارث رو بررسی کنیم 32 00:02:50,504 --> 00:02:55,884 دمرزل، بخاطر کسی که هستی ...یا شاید بخاطر چیزی که هستی 33 00:02:58,262 --> 00:02:59,742 چیز هایی هستن که هیچوقت نمی‌فهمی 34 00:02:59,805 --> 00:03:01,723 شاید روزی مرگ رو بفهمم 35 00:03:02,266 --> 00:03:03,517 درسته 36 00:03:04,226 --> 00:03:07,020 ولی شک دارم به این زودی‌ها موعدش رو حس کنی 37 00:03:11,066 --> 00:03:14,194 من باید کامل شدن پل ستاره‌ای رو می‌دیدم 38 00:03:15,612 --> 00:03:19,658 خودم، ذهنم، چشم‌هام 39 00:03:21,743 --> 00:03:24,913 باید از سکوی مداری با هم بالا می‌رفتیم 40 00:03:24,997 --> 00:03:27,416 و به پایین نگاه می‌کردیم و تمام چیزهایی که ساختیم رو می‌دیدیم 41 00:03:28,792 --> 00:03:30,127 و یه روزی این کارو می‌کنیم 42 00:03:32,821 --> 00:03:34,531 تداومِ شما یه چیز مسلمه 43 00:03:37,755 --> 00:03:40,655 (چهارصد سال بعد) 44 00:03:41,471 --> 00:03:44,474 زیاد بهش فکر می‌کنی؟ - شما که منو می‌شناسید - 45 00:03:45,559 --> 00:03:48,478 من هیچ چیز یا هیچکس رو فراموش نمی‌کنم 46 00:03:48,502 --> 00:03:50,290 (نوزده سال بعد از انفجار پل ستاره‌ای) 47 00:03:50,314 --> 00:03:52,949 امپراتوری همیشه در ذهن منه (نوزده سال بعد از انفجار پل ستاره‌ای) 48 00:03:52,983 --> 00:03:55,986 مدارِ سکو با سرعت زیادی در حال مرگه 49 00:03:57,863 --> 00:04:01,533 یا شایدم فیزیکدان‌ها اینو گفتن چون نگرانن روی سرشون سقوط کنه 50 00:04:01,617 --> 00:04:03,493 کار اونا اینه که نگران اینجور چیزا باشن 51 00:04:03,577 --> 00:04:05,078 کار ما نیست؟ 52 00:04:10,417 --> 00:04:13,921 شاید هنوز کار تو باشه ولی دیگه کار من نیست 53 00:04:15,172 --> 00:04:16,673 و همینطور دیگه کار اون هم نیست 54 00:04:17,466 --> 00:04:19,951 این که چطور این روزهای آخر رو بگذرونید به خودتون بستگی داره 55 00:04:20,761 --> 00:04:22,387 هر نسخه از شما متفاوته 56 00:04:24,056 --> 00:04:25,265 یه جورایی به این حرف شک دارم 57 00:04:26,183 --> 00:04:30,771 ولی ممنون از اینکه موقع محو شدنم از صحنه‌ی روزگار کاری می‌کنی حس کنم خاص هستم 58 00:04:35,901 --> 00:04:37,194 برای ایشون سخت ترین دوران بود 59 00:04:38,195 --> 00:04:40,489 ایشون فقط داونِ نوزاد رو داشتن تا روی تخت پادشاهی بشونن 60 00:04:41,365 --> 00:04:42,741 کودکی با چشم‌های ایشون 61 00:04:44,326 --> 00:04:48,664 از هر نظر همسان بودن ولی به هر حال ایشون نوزاد بودن 62 00:04:50,165 --> 00:04:52,251 وقتی بهشون نگاه می‌کنم به این فکر می‌کنم 63 00:04:53,836 --> 00:04:55,420 اون تو رو هم داشت 64 00:04:57,631 --> 00:05:01,718 لطفاً به دیدن استاد ایلان برید اعلی‌حضرت ایشون منتظر آخرین تست لباستون هستن 65 00:05:21,446 --> 00:05:22,865 شروع کنیم؟ 66 00:05:27,327 --> 00:05:29,997 جزئیاتش، بی‌نقص هستن 67 00:05:34,293 --> 00:05:35,878 برای دوخت جادکمه 68 00:05:35,961 --> 00:05:37,504 سبز یشمی فکر کنم خوب باشه 69 00:05:44,553 --> 00:05:46,013 برو برو 70 00:05:57,149 --> 00:05:58,442 متأسفم اعلی‌حضرت 71 00:05:58,525 --> 00:05:59,776 وزن کم کردم 72 00:05:59,860 --> 00:06:02,187 ...مطمئنم استخوان بندیتون - من دارم فرتوت و کوچیک میشم - 73 00:06:03,322 --> 00:06:05,824 دنیا قراره منو از فاصله‌ی دور ببینه 74 00:06:07,075 --> 00:06:09,244 لباس یه چیز منحصر بفرده ایلان 75 00:06:10,621 --> 00:06:14,833 این یه مزیته که هنگام عروج این لباس رو تنم کنم 76 00:06:14,917 --> 00:06:17,002 ممنون اعلی‌حضرت 77 00:06:17,085 --> 00:06:19,796 میشه تمومش کنیم؟ 78 00:06:24,718 --> 00:06:28,138 ایلان، بذار دختره کارو دست بگیره 79 00:06:44,488 --> 00:06:47,658 برادر داسک، نمی‌دونستم اینجا میاید 80 00:06:52,454 --> 00:06:55,249 آناکرئون، تسپیس 81 00:06:55,332 --> 00:06:57,918 برام سؤاله بعد از رفتن من هم از اونا صحبت می‌کنید یا نه 82 00:06:58,001 --> 00:07:00,754 ما اون بی‌تمدن‌ها رو در هم شکستیم و اونا رو به حال خودشون رها کردیم 83 00:07:01,463 --> 00:07:03,924 ازمون می‌خوای چی بگیم که تا حالا نگفتی؟ 84 00:07:04,007 --> 00:07:08,262 نمی‌دونم، هنوز سعی دارم تصمیم بگیرم چی بگم که هنوز نگفتم 85 00:07:08,345 --> 00:07:09,596 راجع به آسمانِ دوردست؟ 86 00:07:09,680 --> 00:07:15,394 راجع به همه چیز، راجع به این که آیا توان کنترل کردن این‌ها رو داریم؟ 87 00:07:15,477 --> 00:07:20,315 هر چند که سخنان ناگفته زیادی دارم که از هدر دادنشون متنفرم 88 00:07:20,399 --> 00:07:22,526 وقتی از آسمان دوردست حرف بزنی هدر میرن 89 00:07:22,609 --> 00:07:23,861 من از سلدون حرف می‌زنم 90 00:07:23,944 --> 00:07:24,945 مردی که خیلی وقته مُرده 91 00:07:26,613 --> 00:07:27,656 و بزودی از یادها میره 92 00:07:27,739 --> 00:07:31,285 این یعنی دیگه حرف‌هاش در این امپراتوری ارزشی نداره؟ 93 00:07:31,368 --> 00:07:33,787 ...برادر، امراتوری قدرتمنده 94 00:07:37,833 --> 00:07:40,169 میراث کلئونِ اول 95 00:07:40,252 --> 00:07:43,005 در عجبم راهی برای نجاتش هست یا نه 96 00:07:43,088 --> 00:07:46,466 با بالابرهای رانشی اونا رو تثبیت کنیم؟ به سمت آسمان‌ها بفرستیمش 97 00:07:47,050 --> 00:07:48,218 که چی بشه؟ 98 00:07:48,302 --> 00:07:53,015 تا به دست ضعف خودمون بقایای رویای کلئونِ اول رو 99 00:07:53,599 --> 00:07:55,017 نابود نکنیم 100 00:08:02,524 --> 00:08:03,650 برادر داسک 101 00:08:05,402 --> 00:08:10,824 ما رویای بزرگ کلئونِ اول هستیم نه پل ستاره‌ای 102 00:08:17,664 --> 00:08:18,874 رویا پرداز 103 00:08:22,836 --> 00:08:24,463 دانشمند 104 00:08:26,131 --> 00:08:27,758 کیمیاگر 105 00:08:33,179 --> 00:08:34,347 و من «کلئونِ نقاش» 106 00:08:38,271 --> 00:08:40,271 «کلئونِ رویا پرداز» 107 00:08:50,447 --> 00:08:52,366 تمام عمرم سعی کردم 108 00:08:53,033 --> 00:08:56,620 ولی فکر نکنم هیچوقت تونسته باشم اون چهره رو بازسازی کنم 109 00:08:58,038 --> 00:09:01,708 بیاید، برادراتون آخرین هدیه رو براتون دارن 110 00:09:02,668 --> 00:09:07,047 ازتون ممنونم برادران، برای این غذای زیبا 111 00:09:07,548 --> 00:09:11,260 می‌تونم مزه‌ی اهمیت رو در هر بار خوردنم بفهمم 112 00:09:11,885 --> 00:09:17,474 از اعماق وجودم برای وقت و توجهی که برای من گذاشتید ممنونم 113 00:09:18,308 --> 00:09:19,893 خواهش می‌کنم برادر 114 00:09:19,977 --> 00:09:22,729 ولی هدیه این نیست 115 00:10:05,731 --> 00:10:09,776 به ترنتور خوش آمدید چشمِ امپراتوری 116 00:10:09,860 --> 00:10:11,737 خیلی زمان گذشته 117 00:10:13,405 --> 00:10:15,157 اون باشکوه بود مگه نه؟ 118 00:10:15,240 --> 00:10:16,909 لطفاً به صلح احترام بذارید و از آن لذت ببرید 119 00:10:16,992 --> 00:10:18,118 درسته 120 00:10:18,869 --> 00:10:22,623 و به افتخار اون برای تو چیز بزرگتری خلق می‌کنیم 121 00:10:24,541 --> 00:10:27,628 لطفاً به صلح احترام بذارید و از آن لذت ببرید 122 00:11:58,635 --> 00:12:02,431 نباید اینجا باشید می‌دونید که 123 00:12:02,514 --> 00:12:07,019 ممکن نیست من اولین نفری باشم که می‌خوام نسخه‌ی جوانم رو ببینم 124 00:12:07,102 --> 00:12:09,062 برای همین بود که قانون رو درست کردیم 125 00:12:09,146 --> 00:12:12,733 تا حالا اون آواز رو نشنیده بودم یا شایدم شنیدم؟ 126 00:12:18,780 --> 00:12:21,491 تعجبی نداره که امپراتوری انقدر دوستت داره 127 00:12:23,493 --> 00:12:28,332 نمی‌تونم اون بچه رو نگاه کنم و فکر کنم بی‌گناهه 128 00:12:28,415 --> 00:12:29,833 ...حتی اگه حق با سلدون نبود 129 00:12:32,085 --> 00:12:34,129 یه مورد غیر طبیعی توی این بچه هست 130 00:12:36,423 --> 00:12:37,424 شما باید برید 131 00:12:38,884 --> 00:12:40,135 باید استراحت کنید 132 00:12:50,646 --> 00:12:54,066 عجیبه، دیدن خودت که قراره متولد بشی 133 00:14:05,095 --> 00:14:08,557 بخوابید، فردا می‌بینمتون 134 00:14:08,640 --> 00:14:10,267 ...امشب دیدمت 135 00:14:11,185 --> 00:14:14,438 که به اولین برادرمون در پل ستاره‌ای نگاه می‌کردی 136 00:14:15,439 --> 00:14:17,191 ما کافی نیستیم؟ 137 00:14:19,193 --> 00:14:21,236 برای همین دلت براش تنگ شده؟ 138 00:14:23,614 --> 00:14:25,574 نه برادر عزیز 139 00:14:27,159 --> 00:14:28,368 تو کافی هستی 140 00:14:41,590 --> 00:14:44,885 فقط مشکل اینجاست که همیشه منو ترک می‌کنی 141 00:15:35,602 --> 00:15:38,397 تو به بزرگی ما رسیدی 142 00:15:39,523 --> 00:15:43,026 برادر داون حالا دِی هستی 143 00:15:56,582 --> 00:15:59,960 ممنونم برادر داسک 144 00:16:12,556 --> 00:16:15,851 و داونِ جدید همین حالا بیدار شد 145 00:16:16,602 --> 00:16:19,563 روز طولانی و زیبایی پیش رو داری 146 00:16:25,736 --> 00:16:28,614 برادر دارکنس زمانش رسیده 147 00:16:44,213 --> 00:16:45,964 رویا درونِ شما به زندگی ادامه میده 148 00:16:46,048 --> 00:16:49,134 چون شما رویا رو درون خودتون زنده نگه داشتید 149 00:17:09,695 --> 00:17:11,573 چیزی نیست 150 00:17:17,204 --> 00:17:18,204 مشکلی نیست 151 00:17:19,540 --> 00:17:20,874 همه چیز درسته 152 00:17:24,711 --> 00:17:26,003 نه 153 00:17:28,674 --> 00:17:30,425 یه چیزی اشتباهه 154 00:17:49,069 --> 00:17:50,237 دمرزل 155 00:17:51,363 --> 00:17:54,533 من هیچ چیز یا هیچکس رو فراموش نمی‌کنم 156 00:17:56,493 --> 00:17:58,579 امپراتوری همیشه در ذهن منه 157 00:19:04,019 --> 00:19:06,522 برای زنده بودن باید ارواح رو شناخت 158 00:19:13,654 --> 00:19:15,614 اگه گوش کنیم زمزمه‌هاشون رو می‌شنویم 159 00:19:15,638 --> 00:19:19,738 (هفده سال بعد) 160 00:19:20,077 --> 00:19:22,454 همه‌ی ما توسط پیامبران تسخیر شدیم 161 00:19:22,778 --> 00:19:24,778 «کلئونِ چهاردهم» 162 00:19:26,041 --> 00:19:29,628 مطمئنید می‌خواید پاکش کنید برادر داون؟ 163 00:19:29,711 --> 00:19:30,712 بله 164 00:19:31,547 --> 00:19:32,548 دیگه بهش علاقه‌ای ندارم 165 00:19:38,637 --> 00:19:41,098 با به خطر انداختن خودمون، مرده‌ها رو نادیده می‌گیریم 166 00:19:45,519 --> 00:19:48,856 و وقتی امپراتوی یک نسل از کلئون رو گذروند 167 00:19:48,939 --> 00:19:51,567 بنیاد شروع به مسکونی کردن ترمینس کرد 168 00:19:52,985 --> 00:19:56,321 امپراتوری هری رو دست کم گرفت هممون دست کم گرفتیمش 169 00:19:58,031 --> 00:20:01,994 هری پیش‌بینی کرده بود که کلئون‌ها تبعید رو به جای اعدام انتخاب می‌کنن 170 00:20:03,996 --> 00:20:06,748 پیش‌بینی کرده بود که سرانجامِ پیروانش ترمینس هست 171 00:20:20,345 --> 00:20:23,765 اومدنشون از هر جنبه‌ای ...از پیش تعیین شده بود 172 00:20:27,769 --> 00:20:29,605 ...مکانی که مهاجرا فرود میان 173 00:20:32,941 --> 00:20:34,902 مکانی که قرارگاهشون رو می‌سازن 174 00:20:52,336 --> 00:20:54,671 تعجبشون رو تصور کنید 175 00:20:54,755 --> 00:20:58,759 وقتی که فهمیدن یه چیز دیگه هم از قبل اونجاست 176 00:21:01,970 --> 00:21:04,431 اون دیگه چیه؟ 177 00:21:26,537 --> 00:21:28,121 توی بررسی‌ها نبود 178 00:21:28,205 --> 00:21:29,706 باید برگردیم؟ 179 00:21:29,790 --> 00:21:32,918 کجا برگردیم ماری؟ این سفر همیشه یه طرفه بوده 180 00:21:33,669 --> 00:21:36,755 من میرم بررسیش کنم - نه، با هم میریم - 181 00:21:44,930 --> 00:21:46,765 لاوری، حالت خوبه؟ 182 00:21:46,849 --> 00:21:47,933 آره، آره - بیا - 183 00:21:48,016 --> 00:21:50,394 فقط یکم سرم گیج رفت - یالا - 184 00:21:55,065 --> 00:21:56,275 برگردید عقب 185 00:21:58,902 --> 00:22:00,654 عباس! برگرد 186 00:22:12,499 --> 00:22:14,918 به اسم «معلق» شناخته شد 187 00:22:15,752 --> 00:22:18,672 و بعد از چندین دهه افسانه‌های بی‌شماری راجع بهش درست شد 188 00:22:20,924 --> 00:22:23,760 یه شیء باستانی بود که بیگانه‌های فضایی اونو جا گذاشته بودن 189 00:22:26,513 --> 00:22:29,183 یه قرارگاه نظارتی توسط کلئون‌ها فرستاده شد 190 00:22:31,393 --> 00:22:33,520 همه‌ی مهاجرا می‌دونستن 191 00:22:33,604 --> 00:22:37,191 که معلق نمی‌ذاره کسی بهش نزدیک بشه 192 00:22:38,442 --> 00:22:40,819 برای همین اونا هم ازش دور موندن 193 00:22:56,251 --> 00:22:57,961 سفینه‌ی کُند از هم پاشیده شد 194 00:22:59,796 --> 00:23:01,673 یه پناهگاه از پایه بنا شد 195 00:23:06,553 --> 00:23:10,390 و چیزی که زمانی اسرار آمیز بود حالا دیگه عادی شده بود 196 00:23:16,438 --> 00:23:18,190 معلمش میگه سر و کله زدن باهاش سخته 197 00:23:19,483 --> 00:23:20,567 میگه اون یه غریبه‌ست 198 00:23:22,152 --> 00:23:23,278 خوبه 199 00:23:23,362 --> 00:23:25,239 گوش نمیدی عباس 200 00:23:25,906 --> 00:23:26,907 اون یه رویا پردازه 201 00:23:28,158 --> 00:23:30,202 حواسش پرته 202 00:23:32,037 --> 00:23:33,914 اون یه متفکره مثل تو 203 00:23:37,167 --> 00:23:38,585 حواسش پرت نیست 204 00:23:40,003 --> 00:23:41,088 آگاهه 205 00:23:41,880 --> 00:23:45,008 نگاهش کن مجذوبش شده 206 00:23:50,305 --> 00:23:51,306 زیباست 207 00:23:52,891 --> 00:23:54,142 خطرناکه 208 00:23:54,226 --> 00:23:56,019 فکر می‌کنی داخلش چیه؟ 209 00:23:56,103 --> 00:23:57,980 نمی‌دونیم 210 00:23:58,063 --> 00:23:59,982 پس از کجا می‌دونی خطرناکه؟ 211 00:24:06,488 --> 00:24:07,489 بیا 212 00:24:09,113 --> 00:24:11,913 (زمان حال) 213 00:25:16,058 --> 00:25:17,059 برو 214 00:25:18,936 --> 00:25:19,937 دور شو 215 00:26:04,439 --> 00:26:07,067 همین روزاست که بهم بخوره و اونوقت خیلی متأسف میشی 216 00:26:07,150 --> 00:26:08,235 سر و وضعت خوبه 217 00:26:08,318 --> 00:26:09,736 آره، هماهنگن 218 00:26:09,820 --> 00:26:12,030 کدوم بخش‌ها؟ - چکمه راستی با چکمه چپی - 219 00:26:12,114 --> 00:26:13,657 چطور این از دستم در رفت؟ 220 00:26:14,491 --> 00:26:16,326 محیط چطور پیش میره؟ 221 00:26:16,410 --> 00:26:18,370 تازه از گشتِ ارتفاعات برگشتم 222 00:26:18,453 --> 00:26:21,415 باغچه‌های گلسنگ دارن کوچیک میشن هلال‌های یخی دارن میرن سمت جنوب 223 00:26:21,498 --> 00:26:23,375 انگار قراره بهار گرم و خوبی داشته باشیم 224 00:26:23,458 --> 00:26:24,710 بگو که از دستش نمیدی 225 00:26:25,669 --> 00:26:27,421 چی، بوی گند گوگرد؟ 226 00:26:28,714 --> 00:26:29,715 و یخ‌زدگی‌ها؟ 227 00:26:29,798 --> 00:26:33,218 نه، نگهبان بودن به تو خیلی بیشتر میاد تا من 228 00:26:35,470 --> 00:26:37,514 این یکی گُندس، نه؟ 229 00:26:37,598 --> 00:26:42,227 آره، بیشاپز کلا، مؤنث شاید 600 کیلو وزنشه 230 00:26:42,311 --> 00:26:45,230 توی چند هفته‌ی گذشته شبا دیر وقت حصارها رو چک می‌کرده 231 00:26:45,314 --> 00:26:48,525 می‌خوام اسمشو بذارم میبل تنها می‌پره 232 00:26:50,402 --> 00:26:53,572 سالور، چرا این موقع صبح منو کشوندی اینجا؟ 233 00:26:55,616 --> 00:26:58,702 وقتی دخترم واسه چیزی دست دست می‌کنه می‌فهمم یالا بگو 234 00:26:59,870 --> 00:27:01,788 یه تست کوچیک انجام دادم 235 00:27:03,832 --> 00:27:06,585 محدوده‌ی خالی از سکنه یه مشکلی داره 236 00:27:07,169 --> 00:27:08,962 و چی باعث شد الان بررسیش کنی؟ 237 00:27:09,046 --> 00:27:10,464 نمی‌دونم، یه حس؟ 238 00:27:11,924 --> 00:27:13,759 بررسیش کردم مدرک دارم 239 00:27:13,842 --> 00:27:15,719 البته به اونم گفتی؟ 240 00:27:15,802 --> 00:27:17,137 اول می‌خواستم تو بدونی 241 00:27:17,221 --> 00:27:20,307 ممنونم ولی اینو باید اون بدونه 242 00:27:22,434 --> 00:27:23,894 روی بخش مدرک هم بیشتر تأکید کن 243 00:27:55,092 --> 00:27:57,427 به لطف تلاش‌های دکتر سلدون 244 00:27:57,511 --> 00:28:00,180 کلئونِ دوازدهم پناهگاه ما رو برقرار کرد 245 00:28:00,264 --> 00:28:03,809 در بحث زمان‌سنجی ساعت آبی ابزار دقیق تریه 246 00:28:03,892 --> 00:28:08,438 درسته، ولی برای کار کردن به آب نیاز داره درسته؟ 247 00:28:08,522 --> 00:28:09,815 خب، معلومه 248 00:28:09,898 --> 00:28:12,150 چی میشه اگه آب تموم بشه کارآموز جُرد؟ 249 00:28:12,234 --> 00:28:16,113 برای ساعت آفتابی تنها یه اشاره‌گر نیازه که میشه این تیغه 250 00:28:16,196 --> 00:28:18,073 و البته...خورشید 251 00:28:19,324 --> 00:28:25,455 هری سلدون به ما اعتماد کرد که بعد از نابودی تمدن رو از نو بسازیم 252 00:28:25,539 --> 00:28:26,748 نمی‌تونیم بر پایه احتمالات کار کنیم 253 00:28:26,832 --> 00:28:29,251 حالا چه بازمانده‌های آینده بتونن بخونن یا نه 254 00:28:29,334 --> 00:28:30,627 یا به هر زبونی حرف بزنن 255 00:28:30,711 --> 00:28:33,589 حتی نمی‌دونیم ممکنه توی چه سیاره‌هایی خودشونو پیدا کنن 256 00:28:34,590 --> 00:28:37,384 اگه خودشونو توی سیگنس پرایم پیدا کنن چی؟ 257 00:28:38,010 --> 00:28:41,221 جایی که تنها رطوبتِ موجود برگ‌ریزهای ویره هستن 258 00:28:41,305 --> 00:28:45,142 پس، آره ساعت آبی دقیق تره 259 00:28:46,185 --> 00:28:47,853 ولی ساعت آفتابی کار آمدتره 260 00:28:47,936 --> 00:28:51,690 ‫ما نمی‌تونیم برای هر وضعیت یا احتمالی که ‫نسل‌های بعدی ما با اون روبه‌رو هستن تدارک ببینیم. 261 00:28:51,773 --> 00:28:54,234 ‫بخاطر همین هم ‫به هر گونه نظری نمی‌تونیم ادامه بدیم، 262 00:28:54,318 --> 00:28:56,528 ‫برای همین باید تصمیم بگیریم ‫و بارها و بارهای دیگه تصمیم بگیریم. 263 00:28:58,363 --> 00:28:59,907 ‫تا وقتی که نابودی فرا برسه. 264 00:29:00,490 --> 00:29:02,326 ‫من بودم ساعت آبی رو انتخاب می‌کردم. 265 00:29:02,409 --> 00:29:05,078 ‫اگه اینجا هنوزم تمرین می‌کردی ‫می‌تونستی انتخاب کنی. 266 00:29:05,162 --> 00:29:06,663 ‫ببخشید... 267 00:29:06,747 --> 00:29:08,290 ‫می‌دونم مناسب همین ‫جایگاهی که داری هستی 268 00:29:08,373 --> 00:29:10,518 ‫ازمون محافظت می‌کنی، ‫خاطرجمع میشی که بنیان نجات پیدا کنه... 269 00:29:10,542 --> 00:29:12,342 ‫از این خاطرجمع میشم که تو نجات پیدا کنی. ‫بنیان که... 270 00:29:12,419 --> 00:29:14,338 ‫فرق نداره. ‫بنیان خود ما هستیم. 271 00:29:14,421 --> 00:29:17,549 ‫- من نیستم. ‫- ولی باور که داری و همین کافیه. 272 00:29:17,633 --> 00:29:19,468 ‫نه، طوری از اینجا تعریف نکن ‫که انگار یه فرقه‌ست. 273 00:29:19,551 --> 00:29:22,804 ‫بعضی از افراد نسل ما می‌دونن ‫که دینداری واقعی چطوریه. 274 00:29:22,888 --> 00:29:25,265 ‫اصلا می‌خوای بدونی ‫اومدم چی بهت بگم؟ 275 00:29:30,479 --> 00:29:32,439 ‫می‌دونی که دوست ندارم نزدیکش بشم. 276 00:29:32,523 --> 00:29:35,651 ‫بابا گفت که مدرک لازم داری و ‫این یکی رو باید به شخصه تجربه کنی. 277 00:29:38,695 --> 00:29:40,113 ‫محدودهٔ خالی از سکنه ‫در حال گسترشه. 278 00:29:41,448 --> 00:29:44,618 ‫محدوده قبلا از اینجا شروع می‌شد. ‫حالا از اینجا شروع میشه. 279 00:29:46,453 --> 00:29:49,498 ‫اگر همین‌طور گسترده‌تر بشه، ‫شاید لازم باشه که شهر رو تخلیه کنیم. 280 00:30:15,816 --> 00:30:17,776 ‫اولین باری رو که اینجا پیدات کردم یادمه. 281 00:30:18,735 --> 00:30:20,821 ‫چهار ساله، نصف شبی، 282 00:30:21,697 --> 00:30:25,117 ‫یه جوری زیرش وایستاده بودی ‫انگار که هیچی نیست. 283 00:30:27,578 --> 00:30:29,663 ‫وقتی هم صدات زدم ‫دوست نداشتی برگردی. 284 00:30:30,247 --> 00:30:32,291 ‫آره، فکر می‌کردم داره صدام می‌زنه. 285 00:30:32,374 --> 00:30:33,458 ‫روح رو میگم. 286 00:30:35,294 --> 00:30:36,628 ‫مثل یه دوست خیالی. 287 00:30:38,297 --> 00:30:41,466 ‫روی زمین خوابیدم و سعی کردم سینه‌خیز به سمتت ‫بیام ولی خیلی درد داشت. 288 00:30:41,550 --> 00:30:42,885 ‫همین‌طور... 289 00:30:44,970 --> 00:30:46,054 ‫نگاهم کردی. 290 00:30:47,848 --> 00:30:51,852 ‫نمی‌تونستم بفهمم چرا ‫معلق به تو آسیب می‌زنه و به من نمی‌زنه. 291 00:30:52,352 --> 00:30:53,604 ‫تو با بقیه فرق داری، سالور. 292 00:30:54,897 --> 00:30:56,106 ‫همیشه فرق داشتی. 293 00:30:58,609 --> 00:30:59,985 ‫پس چرا من رو مخفی می‌کنی؟ 294 00:31:03,071 --> 00:31:05,466 ‫من و پدرت دوست نداشتیم که ‫طرز برخورد مردم با تو فرق داشته باشه. 295 00:31:05,490 --> 00:31:09,077 ‫آره، ولی بازم فرق داره مامان. ‫همیشه همین‌طورن. 296 00:31:12,080 --> 00:31:13,415 ‫براشون مایهٔ دردم. 297 00:31:14,124 --> 00:31:15,375 ‫درست مثل معلق. 298 00:31:15,459 --> 00:31:17,002 ‫الان داره صدات می‌زنه؟ 299 00:31:19,505 --> 00:31:20,547 ‫با کلمه نه. 300 00:31:21,882 --> 00:31:23,217 ‫ثابت کن. 301 00:31:26,053 --> 00:31:27,304 ‫به نظرم داره بیدار میشه. 302 00:31:28,180 --> 00:31:29,681 ‫تو و بقیه‌ی نویسنده‌‌‌های دایرة‌المعارف 303 00:31:29,765 --> 00:31:33,769 ‫برای یک بحران بعید داشتید آماده می‌شدید. 304 00:31:36,563 --> 00:31:40,025 ‫ولی فکر کنم شروع شده، الان. 305 00:31:43,529 --> 00:31:46,114 ‫جیا! کیِر! بچه‌ها، هیوگو اومده! 306 00:31:46,740 --> 00:31:49,910 ‫- هیوگو اومده! ‫- هیوگو اومده! هیوگو اومده، زودباشید. 307 00:31:50,577 --> 00:31:52,746 ‫- هیوگو اومده! ‫- زودباشید، هیوگوئه! 308 00:31:52,829 --> 00:31:54,540 ‫- هیوگو! ‫- هیوگو! 309 00:31:54,623 --> 00:31:56,583 ‫هیوگو! 310 00:31:56,667 --> 00:31:58,627 ‫نگاهش کنید! زودباشید. 311 00:32:06,093 --> 00:32:09,012 ‫- از این وسط رد بشید. ‫- هی، نه! هی! 312 00:32:09,096 --> 00:32:10,973 ‫- نمی‌تونی من رو بگیری. ‫- از این طرف. 313 00:32:11,056 --> 00:32:14,142 ‫بیاین بچه‌ها، بیاین. ‫عجله کنید! بریم! 314 00:32:14,226 --> 00:32:16,270 ‫پولی، زودباش! عجله کن! 315 00:32:16,895 --> 00:32:19,106 ‫هیوگو! هیوگو! 316 00:32:22,860 --> 00:32:24,820 ‫- هیوگو! ‫- هیوگو! 317 00:32:24,903 --> 00:32:26,113 ‫چهار طرفدار دو آتیشه‌ات اینجان، هیوگو! 318 00:32:26,196 --> 00:32:29,491 ‫خانم‌ها، آقایون، ‫واسه شما آدم بزرگا چه کاری می‌تونم بکنم؟ 319 00:32:29,575 --> 00:32:30,951 ‫چیزی برامون آوردی؟ 320 00:32:31,910 --> 00:32:34,413 ‫شکلات کرلینی، خدمت شما. 321 00:32:34,913 --> 00:32:37,624 ‫ما شکلات نمی‌خوایم. ‫نظرت چیه آبجو بدی؟ 322 00:32:37,708 --> 00:32:40,752 ‫چطور هر وقت موهای سینه‌ات دراومد ‫بیای پیشم؟ 323 00:32:40,836 --> 00:32:42,689 ‫مثل این توله سگ‌های تُخس هم ‫نیاید التماس بکنید. 324 00:32:42,713 --> 00:32:44,965 ‫ما که التماس نمی‌کنیم، داریم... ‫معامله می‌کنیم. 325 00:32:45,048 --> 00:32:46,967 ‫این‌طوریه؟ چی در ازای چی؟ 326 00:32:47,050 --> 00:32:49,845 ‫هوش و گروه خودمون خوبه؟ 327 00:32:50,470 --> 00:32:51,471 ‫به سختی میشه رد کرد. 328 00:32:54,016 --> 00:32:55,017 ‫بذارید یه چیزی بگم. 329 00:32:56,185 --> 00:32:58,187 ‫اگه شما دلقک‌ها توی ‫خالی کردن وسایل کمکم کنید، 330 00:32:58,270 --> 00:33:01,207 ‫شاید بتونم یه چیزی که یه خورده ‫مناسب بالاتر از سن شماست پیدا کنم. 331 00:33:01,231 --> 00:33:02,941 ‫قبوله، انجامش می‌دم. 332 00:33:03,025 --> 00:33:04,109 ‫همه‌مون انجام میدیم. 333 00:33:04,193 --> 00:33:05,194 ‫پس برید. 334 00:33:05,277 --> 00:33:06,695 ‫- زودباشید بچه‌‌ها. ‫- زودباشید. 335 00:33:06,778 --> 00:33:08,780 ‫- کیِر، بگیرش، پولی. ‫- من اینجام. 336 00:33:22,461 --> 00:33:23,545 ‫چه بوی گندی میاد. 337 00:33:24,129 --> 00:33:26,798 ‫بایدم بوی گندی بده. ‫سوراخ‌های چکمه‌هام رو چسب زدم. 338 00:33:26,882 --> 00:33:28,008 ‫پیاز‌ها بیشتر از اونیه که فکر می‌کردم. 339 00:33:29,134 --> 00:33:30,844 ‫شایدم من دستور پخت ‫اشتباهی دارم. 340 00:33:30,928 --> 00:33:32,596 ‫اگه اشتباه باشه که ‫فاجعه میشه. 341 00:33:34,681 --> 00:33:35,766 ‫همین‌طور باید بمونه. 342 00:33:37,726 --> 00:33:38,769 ‫چی شده؟ 343 00:33:39,603 --> 00:33:40,896 ‫مرد توی آشپزخونمه. 344 00:33:45,150 --> 00:33:46,318 ‫از کِی اینجایی؟ 345 00:33:47,152 --> 00:33:49,404 ‫29 ساعتی میشه. 346 00:33:51,198 --> 00:33:53,075 ‫و بقیه‌ی کهکشان چطور بود؟ 347 00:33:53,158 --> 00:33:54,159 ‫اوه، بزرگ بود. 348 00:33:54,868 --> 00:33:56,286 ‫یه موقعی باید بری ببینی. 349 00:33:57,412 --> 00:33:58,413 ‫جدی؟ 350 00:34:09,049 --> 00:34:10,300 ‫آیرینای چهارم. 351 00:34:11,385 --> 00:34:13,512 ‫یه قاره بیشتر نداره، ‫ولی سر تا سر استواییه. 352 00:34:13,594 --> 00:34:15,848 ‫حشره‌ داره اندازهٔ سگ ‫ولی به همون اندازه نازن. 353 00:34:17,099 --> 00:34:19,184 ‫دارو دادم و میوه برداشتم. 354 00:34:19,268 --> 00:34:21,687 ‫مثل آدم سیاری که از ‫هر جایی آذوقه‌ش رو جور می‌کنه. 355 00:34:22,228 --> 00:34:24,690 ‫- میوه‌ها رو کجا بردی؟ ‫- به هسپروس. 356 00:34:24,773 --> 00:34:27,234 ‫که میشه گفت به خوبی خودم بود. 357 00:34:27,317 --> 00:34:31,112 ‫ولی مأموریت سختی ‫توی این خوشهٔ ستاره‌ای داشتم. 358 00:34:32,447 --> 00:34:34,533 ‫به محض اینکه من معامله رو شروع کردم ‫اونا هم همین‌طور ادامه دادن. 359 00:34:34,616 --> 00:34:38,495 ‫وضعیت کارکنان، شکر، رام و پولی خوبی داشت. 360 00:34:40,121 --> 00:34:43,292 ‫فکر می‌کنی چندتا ماه داره، ‫باید ببینی چیا دارن. 361 00:34:43,375 --> 00:34:45,460 ‫از آسمونش انگار سکه می‌ریزه. 362 00:34:45,543 --> 00:34:47,295 ‫- سکه می‌ریزه؟ ‫- اوهوم. 363 00:34:47,379 --> 00:34:48,839 ‫خیلی دوست دارم ببینم. 364 00:34:48,922 --> 00:34:51,842 ‫خب، باید بری. ‫از این سیارهٔ یخی بیا بریم. 365 00:34:53,177 --> 00:34:56,221 ‫- اینجا کار دارم. ‫- آره ولی خودت که انتخاب کردی. 366 00:34:56,304 --> 00:34:58,098 ‫نه ولی بازم به من سپردن و... 367 00:34:59,933 --> 00:35:02,495 ‫امکان داره بدونی دلایلی داری ‫ولی ندونی خود دلایل چی هستن؟ 368 00:35:02,519 --> 00:35:04,396 ‫دلایل مهم بودن تو در اینجا؟ 369 00:35:05,397 --> 00:35:07,649 ‫امکانش هست. ‫یه خورده خودخواهانه‌ست ولی ممکنه. 370 00:35:07,733 --> 00:35:10,068 ‫من نگفتم مهمم. ‫گفتم نمی‌تونم از اینجا برم. 371 00:35:13,113 --> 00:35:15,616 ‫حرف از رفتن شد، ‫دوست داری الان شام بخوریم یا بعدش؟ 372 00:35:17,242 --> 00:35:18,243 ‫بعدش بهتره. 373 00:36:16,385 --> 00:36:17,636 ‫چی‌کار می‌‌کنی؟ 374 00:36:19,596 --> 00:36:20,597 ‫چیزی شده؟ 375 00:36:21,974 --> 00:36:24,893 ‫حس عجیبی دارم. ‫میرم دوروبَر یه قدمی بزنم. 376 00:36:24,977 --> 00:36:27,688 ‫چون حس عجیبت از اون ‫بیرون داره میاد؟ 377 00:36:27,771 --> 00:36:29,189 ‫نه، اینجاست. 378 00:36:30,399 --> 00:36:31,692 ‫فقط می‌‌خوام یه قدمی بزنم. 379 00:36:31,775 --> 00:36:35,279 ‫پس اگه بگم «بذار منم شلوارم رو بپوشم» چی می‌گفتی؟ 380 00:36:35,362 --> 00:36:39,157 ‫تا 25 ساعت دیگه شلوار نپوشی. 381 00:36:42,578 --> 00:36:44,746 ‫- دفعهٔ بعدی هم عصبانی میشی؟ ‫- اصلا. 382 00:37:05,392 --> 00:37:06,810 ‫اینجا چی‌کار می‌‌کنی؟ 383 00:37:09,813 --> 00:37:10,981 ‫وایستا! 384 00:37:18,071 --> 00:37:20,574 ‫وایستا، ساعت از خاموشی گذشته. 385 00:37:38,300 --> 00:37:40,969 ‫آهای! آهای! 386 00:38:13,335 --> 00:38:14,336 ‫کی هستی؟ 387 00:39:06,513 --> 00:39:07,681 ‫یعنی چی؟ 388 00:39:08,432 --> 00:39:09,933 ‫صدای گلوله شنیدم. ‫چی شده؟ 389 00:39:10,017 --> 00:39:12,561 ‫من دیوونه شدم یا ‫این سفینهٔ آناکرئونه؟ 390 00:39:17,816 --> 00:39:19,484 ‫اوه، دیوونه شدی. 391 00:39:19,568 --> 00:39:20,777 ‫ولی نه توی این مسئله. 392 00:39:29,870 --> 00:39:31,580 ‫و بعد این سه سفینه اومدن. 393 00:39:32,080 --> 00:39:34,416 ‫- بهشون خوش‌‌آمد بگید ‫- گفتیم، جوابی نگرفتیم. 394 00:39:34,499 --> 00:39:36,543 ‫درخواست ملاقاتمون رو هم قبول نمی‌کنند. 395 00:39:36,627 --> 00:39:38,507 ‫باید یکی از شاتل‌‌هامون ‫رو برای دیدنشونن بفرستیم؟ 396 00:39:38,587 --> 00:39:39,880 ‫شاتل‌‌هایی که مسلح نیستن؟ 397 00:39:40,964 --> 00:39:43,342 ‫این‌ها سفینه‌ی جنگی هستن، مسلحه. 398 00:39:43,425 --> 00:39:44,718 ‫این چرا اینجا اومده؟ 399 00:39:44,801 --> 00:39:46,803 ‫چون می‌دونه سفینه‌ی جنگی چه شکلیه. 400 00:39:46,887 --> 00:39:48,222 ‫در ضمن، خودش از تسپینه. 401 00:39:48,305 --> 00:39:49,681 ‫بعد از بمباران به سیارهٔ خودش نرفته. 402 00:39:50,349 --> 00:39:51,850 ‫امکان نداره، این یعنی... 403 00:39:51,934 --> 00:39:55,270 ‫نزدیک هفتاد سالمه ‫ولی نصف عمرم رو بین دروازه‌ها خواب منجمد داشتم. 404 00:39:55,812 --> 00:39:58,124 ‫وقتی به آناکرئون کالایی رو می‌بری ‫بهتره خونت غیر اسیدی باشه. 405 00:39:58,148 --> 00:40:01,652 ‫- آناکرئون مورد تأیید امپراتوریه. ‫- بچه نباش، لوئیس. 406 00:40:01,735 --> 00:40:04,696 ‫شاید اشتباه باشه. ‫شایدم راهشون رو گم کردن. 407 00:40:04,780 --> 00:40:06,758 ‫دقیقا سعی کردن دزدکی ‫وارد رادار ما بشن. 408 00:40:06,782 --> 00:40:09,868 ‫ما که فقط یه پایگاه علمی هستیم. ‫چیز باارزشی اینجا نداریم. 409 00:40:09,952 --> 00:40:12,496 ‫شهردار، تا به حال آناکرئون‌ها ‫اینجا اومدن؟ 410 00:40:12,579 --> 00:40:15,415 ‫نه آناکرئون نه تسپین. ‫هیچکس توی این سی سال نیومده. 411 00:40:15,499 --> 00:40:18,293 ‫طبق فرمان امپراتوری، ‫ورود به ترمینس برای همشون قدغنه. 412 00:40:18,377 --> 00:40:19,962 ‫حتما به معلق ربط داره. 413 00:40:20,045 --> 00:40:21,338 ‫چی؟ 414 00:40:22,256 --> 00:40:24,049 ‫محدودهٔ خالی از سکنه ‫داره گسترده‌تر میشه. 415 00:40:24,132 --> 00:40:25,527 ‫- دیروز متوجه شدم؟ ‫- سرعش چقدره؟ 416 00:40:25,551 --> 00:40:27,302 ‫روز بعد هم آناکروئن‌ها ‫سر و کله‌شون پیدا شد. 417 00:40:27,386 --> 00:40:29,930 ‫اساساً ما یه پایگاه نظامی هستیم. 418 00:40:30,013 --> 00:40:33,392 ‫و خدا می‌دونه که آناکرئون‌ها ‫چه دعوایی با امپراتوری دارن. 419 00:40:33,475 --> 00:40:35,602 ‫نظرت اینه که معلق ممکنه که... 420 00:40:35,686 --> 00:40:38,021 ‫نظرم اینه که معلق چیزی رو می‌دونسته ‫و واکنش نشون داده. 421 00:40:38,105 --> 00:40:39,356 ‫شایدم بهمون هشدار داده. 422 00:40:39,439 --> 00:40:44,653 ‫یعنی معلق به تو علامت داده؟ ‫چون به نحوی آدم خاصی هستی؟ 423 00:40:45,237 --> 00:40:47,364 ‫سالور توی شهر زندگی نمی‌کنه. 424 00:40:47,447 --> 00:40:50,075 ‫باید به این فکر کنیم که چه نقشه‌ای ممکنه... 425 00:40:50,158 --> 00:40:51,451 ‫بیخیال نقشه بشید. 426 00:40:51,535 --> 00:40:52,703 ‫سلدون مرده. 427 00:40:53,745 --> 00:40:55,765 ‫کِی قراره شماها به فکر خودتون باشید؟ 428 00:40:55,789 --> 00:40:59,001 ‫خیلی‌خب، کافیه. ‫لازم نیست قضیه رو پیچیده کنیم. 429 00:40:59,084 --> 00:41:03,422 ‫آناکرئون‌ها خوش‌‌آمدگویی ما رو قبول نکردن ‫و از فضای هوایی امپراتوری تخطی کردن. 430 00:41:03,505 --> 00:41:05,424 ‫راه‌کار ما مشخصه. 431 00:41:05,507 --> 00:41:09,595 ‫به محض اینکه به پنجرهٔ چرخشی ‫رسیدیم، به گوی ارتباطات وصل میشیم. 432 00:41:10,179 --> 00:41:12,973 ‫با امپراتوری ارتباط می‌گیریم ‫و اونا هم میان. 433 00:41:14,308 --> 00:41:15,767 ‫کجا میری؟ 434 00:41:15,851 --> 00:41:17,186 ‫تا اسلحه‌خونه رو چک کنم. 435 00:41:18,854 --> 00:41:21,231 ‫اگه آناکرئون‌ها قبل امپراتوری ‫به اینجا میان، 436 00:41:21,315 --> 00:41:23,901 ‫می‌‌خوام بدونم چه آسیبی می‌تونیم ‫بهشون بزنیم. 437 00:41:25,027 --> 00:41:26,827 ‫آخرین باری که اینا خراب شد کِی بود؟ 438 00:41:26,862 --> 00:41:29,591 ‫- یه خورده خودمون رو دست بالا گرفتیم. ‫- اگه کمکی می‌کنه من یه تفنگ یونی دارم. 439 00:41:29,615 --> 00:41:31,575 ‫مامان، توی انبارهای ذخیره چیزی هست ‫که به دردمون بخوره؟ 440 00:41:31,617 --> 00:41:34,203 ‫چندتا تبر با یه فلاخن ‫از دنیای ویور هست. 441 00:41:34,286 --> 00:41:36,455 ‫- باید این کار رو می‌سپردن به من. ‫- وظیفهٔ تو که نیست. 442 00:41:36,538 --> 00:41:39,166 ‫- نه؟ من ازت محافظت می‌کنم، یادته؟ ‫- زود باشید، زود باشید. 443 00:41:39,249 --> 00:41:41,710 ‫معمولا من برای همچین بحران‌هایی ‫الکل پیشنهاد می‌کنم. 444 00:41:42,711 --> 00:41:44,254 ‫پنجرهٔ چرخشی باز شده. 445 00:41:45,172 --> 00:41:47,841 ‫پروتکل برقراری ارتباط ‫چند ثانیه‌ای طول می‌کشه. 446 00:42:00,646 --> 00:42:01,813 ‫چی شده؟ 447 00:42:01,897 --> 00:42:05,108 ‫گوی ارتباطات به هیچ کدوم از ‫پیام‌های ما جواب نمیده، خاموش شده. 448 00:42:05,901 --> 00:42:07,110 ‫خب از یکی دیگه استفاده کن. 449 00:42:07,194 --> 00:42:08,487 ‫گوی دیگه‌ای نیست. 450 00:42:08,570 --> 00:42:09,780 ‫یعنی چی؟ 451 00:42:10,364 --> 00:42:11,865 ‫نمی‌تونیم با امپراتوری ارتباط برقرار کنیم. 452 00:42:14,117 --> 00:42:16,537 ‫تو تلاشت رو بکن، نترسید. 453 00:42:16,620 --> 00:42:19,873 ‫ممکنه یه مسئلهٔ ساده‌ای مثل ‫بارش شهاب سنگ باشه، معلوم میشه. 454 00:42:20,749 --> 00:42:22,501 ‫دقیقا قبل از اومدن سفینهٔ آناکرئون؟ 455 00:42:23,460 --> 00:42:26,004 ‫به گمونم آناکرئون ها ‫قصد دارن اینجا فرود بیان، 456 00:42:26,088 --> 00:42:27,506 ‫چقدر طول می‌کشه تا بیان؟ 457 00:42:27,589 --> 00:42:31,051 ‫طبق این سرعشون، ‫باید بگم چهل ساعت دیگه. 458 00:42:38,475 --> 00:42:39,476 ‫مامان. 459 00:43:15,429 --> 00:43:16,430 ‫ 460 00:43:18,557 --> 00:43:19,558 ‫این چیه؟ 461 00:43:21,518 --> 00:43:22,811 ‫روان‌شناسی تاریخی. 462 00:43:23,937 --> 00:43:26,773 ‫تمام زحمات هری در ‫یک معادلهٔ ریاضی قرار گرفته. 463 00:43:27,441 --> 00:43:29,860 ‫شب بعد از مراسم ختمش ‫این رو از دفترش برداشتم. 464 00:43:30,986 --> 00:43:33,697 ‫اعدادش حقایقی هستن که ‫علت کار ما رو در اینجا نشون میده. 465 00:43:34,781 --> 00:43:37,910 ‫توی سفینه دو نفر بودن که ‫واقعا این رو درک می‌کردن. 466 00:43:37,993 --> 00:43:39,453 ‫هری سلدون و گیل دورنیک. 467 00:43:46,251 --> 00:43:47,628 ‫چیزی ازش سر در میاری؟ 468 00:43:47,711 --> 00:43:49,463 ‫من؟ نه، نه والا. 469 00:43:50,047 --> 00:43:53,759 ‫سالور، اگر که تو بخشی از نقشه بودی، 470 00:43:54,343 --> 00:43:57,262 ‫خیلی برام راحت‌تر بود که ‫تمام این داستان‌ها رو باور کنم. 471 00:44:31,547 --> 00:44:33,298 ‫آره، خب، خوب غافلگیر شدیم. 472 00:44:34,550 --> 00:44:35,592 ‫ارزش امتحان کردن داشت. 473 00:44:35,676 --> 00:44:36,927 ‫جدی؟ 474 00:44:37,594 --> 00:44:39,638 ‫بهت گفتم که، ‫متفاوت بودن به معنی خاص بودن نیست. 475 00:44:59,157 --> 00:45:00,576 ‫گوی ارتباطی خاموش شده. 476 00:45:02,327 --> 00:45:03,954 ‫چه اتفاق شومی. 477 00:45:04,663 --> 00:45:06,248 ‫احتمالا باید فلنگ رو ببندی بری. 478 00:45:08,458 --> 00:45:09,459 ‫اوه جدی؟ 479 00:45:11,211 --> 00:45:14,923 ‫آناکرئون‌ها تا دو روز دیگه میان، شایدم کمتر. 480 00:45:15,424 --> 00:45:17,467 ‫هر جایی غیر از اینجا باشی ‫جات امن‌تره. 481 00:45:18,552 --> 00:45:20,637 ‫این موقع سال اینجا ‫منظرهٔ قشنگی داره. 482 00:45:21,346 --> 00:45:23,682 ‫سرزمین‌های وسیع غربی که که مثل چی یخ‌زده. 483 00:45:23,765 --> 00:45:24,975 ‫جدی میگم، هیوگو. 484 00:45:25,058 --> 00:45:26,059 ‫تو می‌‌خوای محافظت کنی. 485 00:45:28,478 --> 00:45:29,646 ‫من جایی نمی‌رم. 486 00:45:29,730 --> 00:45:31,064 ‫این جنگ تو نیست. 487 00:45:31,148 --> 00:45:33,483 ‫اوه جدی؟ پس جنگ کیه؟ 488 00:45:39,323 --> 00:45:40,324 ‫سلدون؟ 489 00:45:42,367 --> 00:45:43,952 ‫پس جنگ تو هم نیست. 490 00:45:46,747 --> 00:45:47,748 ‫با من بیا بریم. 491 00:45:49,166 --> 00:45:50,167 ‫نمی‌‌تونم. 492 00:45:50,250 --> 00:45:51,251 ‫چرا نمی‌تونی؟ 493 00:45:54,213 --> 00:45:55,672 ‫چون باید ازشون محافظت کنم. 494 00:45:58,550 --> 00:46:00,761 ‫برای زنده بودن باید ارواح رو شناخت. 495 00:46:01,845 --> 00:46:05,349 ‫امپراتوری از هری می‌ترسید ‫چون می‌‌تونست آینده رو پیش‌بینی کنه. 496 00:46:06,767 --> 00:46:10,604 ‫ولی در واقع فقط داشت ‫گذشه رو بررسی می‌کرد. 497 00:46:14,483 --> 00:46:15,901 ‫چی‌ می‌‌خوای؟ 498 00:46:17,653 --> 00:46:21,865 ‫به الگو‌ها توجه کنی اونوقت ‫می‌‌تونی از اتفاق بعدی خبردار بشی. 499 00:46:26,328 --> 00:46:28,789 ‫برای زنده بودن باید ارواح رو شناخت. 500 00:46:29,498 --> 00:46:32,000 ‫اگه خوب گوش بدیم، ‫صدای زمزمه‌هاشون رو می‌شنویم. 501 00:46:52,771 --> 00:46:53,897 ‫باز تویی که. 502 00:47:26,805 --> 00:47:27,848 ‫سلام. 503 00:47:32,019 --> 00:47:33,270 ‫چی بهت خورده، میبل؟ 504 00:47:41,403 --> 00:47:42,446 ‫درد داره ها! 505 00:47:56,210 --> 00:47:57,211 ‫آروم باش. 506 00:47:59,004 --> 00:48:00,214 ‫سلاحت رو بنداز. 507 00:48:06,887 --> 00:48:07,930 ‫کی هستی؟ 508 00:48:08,013 --> 00:48:11,725 ‫سالور هاردین، نگهبان ترمینس. 509 00:48:16,772 --> 00:48:19,274 ‫آناکرئون‌ها اجازه ندارن در ‫خاک امپراتوری باشن. 510 00:48:23,195 --> 00:48:24,321 ‫اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 511 00:48:25,239 --> 00:48:29,868 ‫ارواح، کالبد‌هایی رو تسخیر می‌کنن ‫که زمانی ما درش بودیم. 512 00:48:30,702 --> 00:48:32,287 ‫ما رو محاصره می‌کنن. 513 00:48:32,371 --> 00:48:35,040 ‫و عطش گرفتن چیزی که مال ماست رو دارن. 514 00:48:35,064 --> 00:48:38,064 مترجمان .:: امیر دلپسند و مهدی ترابی ::. 515 00:48:38,088 --> 00:48:45,088 ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 516 00:48:45,112 --> 00:48:52,112 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez