4 00:00:08,851 --> 00:00:10,817 ...آنچه در "دکستر" گذشت 5 00:00:10,851 --> 00:00:13,550 ،تو ديگه اونو نميشناسي .دکستر"...تو ميتوني خودت باشي" 6 00:00:13,584 --> 00:00:17,617 .با من .خودِ واقعي و اصليت 7 00:00:17,651 --> 00:00:21,384 ...تو ميتوني - .متأسفم - 8 00:00:21,417 --> 00:00:23,684 جوآنا"، براي چي هنوز اينجايي؟" 9 00:00:23,717 --> 00:00:27,317 نميتونم مادر و خواهرم رو .با اون تنها بذارم 10 00:00:27,350 --> 00:00:32,584 .همه چي براي علامتگذاري اون فاحشه آماده ست 11 00:00:32,617 --> 00:00:34,550 .نه، خواهش ميکنم منو کجا ميبريد؟ 12 00:00:34,584 --> 00:00:35,784 .تو آزادي 13 00:00:35,817 --> 00:00:39,183 .من ميدونم که "نيک" بوده که بهت شليک کرده 14 00:00:39,217 --> 00:00:41,550 .بهش بگو که ميبخشمش 15 00:00:41,584 --> 00:00:44,051 ،اون مرده .و به اين معنيه که تو قاتلي 16 00:00:44,084 --> 00:00:47,417 .اونا هيچ مدرکي ندارن !هيچکس هيچکاري نميتونه بکنه 17 00:00:54,450 --> 00:00:57,751 .سلام، برادر کوچولو 18 00:00:57,784 --> 00:01:00,417 دلت برام تنگ شده بود؟ 19 00:02:48,918 --> 00:02:52,818 :قسمت هفتم «نـبـراسـکـا» (نامِ ايالتي در آمريکا) 20 00:02:55,417 --> 00:02:57,117 .من قبلاً سرگشته شده بودم 21 00:02:57,151 --> 00:03:01,451 ،"بعد از مرگِ "ريتا ."بعد از رفتنِ "لومن 22 00:03:01,484 --> 00:03:05,717 .ولي الان خودمو پيدا کردم 23 00:03:05,750 --> 00:03:09,217 ،"برايان موسِر" ...برادر مرده ام 24 00:03:09,251 --> 00:03:11,683 .از وقتي ديدمش خيلي وقته ميگذره 25 00:03:11,717 --> 00:03:14,451 .خيلي وقت 26 00:03:14,484 --> 00:03:16,917 .بيا .بگيرش 27 00:03:20,584 --> 00:03:24,117 .تو قبلاً عاشق بازي کردن بودي اين لب و لوچه هاي آويزون چيه؟ 28 00:03:24,151 --> 00:03:25,850 برادر سم" اميدوار بود که من بتونم" 29 00:03:25,884 --> 00:03:29,484 .نيک" رو بخاطر شليک بهش ببخشم" 30 00:03:29,518 --> 00:03:32,451 بخاطر اينکه تو مثل مسيح صورتت رو اينوري نکردي !بگي يکي هم اينور بزن، تو تيکه تيکه ش کردي 31 00:03:32,484 --> 00:03:34,984 برادر سم" تو رو اونطوري که" .برادر "برايان" ميشناسه، نميشناسه 32 00:03:35,017 --> 00:03:37,284 ...قبول کن 33 00:03:37,317 --> 00:03:40,184 .از ديدنم يه ذره خوشحال شدي 34 00:03:40,217 --> 00:03:42,017 ...حس ميکنم 35 00:03:42,050 --> 00:03:44,850 آزاد شدي؟ - .آزاد شدم - 36 00:03:44,884 --> 00:03:46,484 .يه باري از دوشم برداشته شده 37 00:03:46,518 --> 00:03:48,884 .انگار ديگه لازم نيست چيزي رو تظاهر کنم 38 00:03:50,884 --> 00:03:53,184 .تظاهر کنم که درونم يه روشنايي هست 39 00:03:53,217 --> 00:03:55,884 !اين تابشِ خورشيد رو حس کن 40 00:03:55,917 --> 00:03:59,384 حس خوبيه، نه؟ 41 00:03:59,417 --> 00:04:03,683 .ميدوني، لازم نيست که به گذشته برگرديم 42 00:04:03,717 --> 00:04:05,917 .ميتونيم به همين راه ادامه بديم 43 00:04:09,650 --> 00:04:10,717 .دبرا" ـه" 44 00:04:10,750 --> 00:04:15,884 ...آم .هموني که فرار کرد 45 00:04:15,917 --> 00:04:17,050 سلام، "دب"، چه خبر؟ 46 00:04:17,084 --> 00:04:19,484 .به محض اينکه بتونم خودمو ميرسونم اونجا 47 00:04:23,284 --> 00:04:25,251 .بعداً در موردش حرف ميزنيم 48 00:04:34,917 --> 00:04:38,417 .بستن در .بايد جدي باشه 49 00:04:42,151 --> 00:04:43,384 .خيلي جدي 50 00:04:43,417 --> 00:04:45,850 .اون "قاتل سه گانه" ست 51 00:04:45,884 --> 00:04:47,683 .اون برگشته .دوباره آدم کشته 52 00:04:50,683 --> 00:04:52,817 چي؟ - .دو نفر - 53 00:04:52,850 --> 00:04:55,417 ...دوتا از اعضاي خونوادش رو ،"همسرش، "سالي ميتچل 54 00:04:55,451 --> 00:04:57,084 ."و دخترش، "ربکا 55 00:04:57,117 --> 00:05:00,317 گروه حمايت از شاهدين ...خانواده "ميچل" رو 56 00:05:00,351 --> 00:05:01,618 "فرستادن يه گوري توي "نبراسکا 57 00:05:01,650 --> 00:05:04,117 و يه جوري "قاتل سه گانه" تونسته .رد اونا رو بگيره 58 00:05:04,151 --> 00:05:06,884 .خب، "قاتل سه گانه" نه .تو "قاتل سه گانه" رو کشتي 59 00:05:06,917 --> 00:05:09,217 پسرش چي، "جوآنا"؟ 60 00:05:09,251 --> 00:05:11,817 ،قاتل سه گانه" دنبال اونم رفت" .ولي "جوآنا" از اون حمله نجات پيدا کرد 61 00:05:11,850 --> 00:05:12,984 !عجب شانسي داشته 62 00:05:13,017 --> 00:05:14,917 اون نگفت چه اتفاقي افتاد؟ 63 00:05:14,950 --> 00:05:16,251 ،با توجه به حرفايي که زده 64 00:05:16,284 --> 00:05:17,950 جوآنا" از سر کار اومده خونه" 65 00:05:17,984 --> 00:05:20,151 و ديده که "قاتل سه گانه"، "سالي" رو ...از پله ها هُل داده پائين 66 00:05:20,184 --> 00:05:21,683 .و شروع کرده به کتک زدنش 67 00:05:21,717 --> 00:05:25,351 .جوآنا" باهاش مقابله کرده، اونم فرار کرده" 68 00:05:25,384 --> 00:05:29,251 و "جوآنا" رفته طبقه بالا ...و "ربکا" رو 69 00:05:29,284 --> 00:05:32,817 .مرده تو وان حموم پيدا کرده 70 00:05:32,850 --> 00:05:34,917 ،يا شايد "جوآنا" اونا رو کشته 71 00:05:34,950 --> 00:05:38,151 و کاري کرده بنظر برسه .کارِ "قاتل سه گانه" بوده 72 00:05:38,184 --> 00:05:44,117 ...و تمام اينا توي نبراسکا" اتفاق افتاده؟" 73 00:05:44,151 --> 00:05:46,151 ."يه شهري بنام "کارني 74 00:05:46,184 --> 00:05:47,184 !سفرِ جاده اي 75 00:05:50,451 --> 00:05:53,317 مرگ "برادر سم" برات به اندازه .کافي سخت بوده، اينو مطمئنم 76 00:05:53,351 --> 00:05:55,284 ...و براي خالي کردن اين همه فشار 77 00:05:55,317 --> 00:05:57,084 .بريم "جوآنا" رو بکشيم 78 00:05:57,117 --> 00:06:00,917 .من...من يه مقدار زمان ميخوام 79 00:06:00,950 --> 00:06:02,817 .هرچقدر باشه، عيبي نداره 80 00:06:02,850 --> 00:06:04,451 .امروز رو مرخصي بگير 81 00:06:13,251 --> 00:06:15,551 ."کارناوال" 82 00:06:17,750 --> 00:06:20,017 چي؟ - .هيچي - 83 00:06:20,050 --> 00:06:23,284 .فقط خيلي دوست دارم که اينجا پيشمي 84 00:06:23,317 --> 00:06:26,484 ،معمولاً وقتي مياي پيش من بموني 85 00:06:26,518 --> 00:06:30,917 ...يه سري .مشکلات هست که توشون به کمک احتياج داري 86 00:06:35,917 --> 00:06:39,750 ،نميتونم، توي زندگيِ خودم 87 00:06:39,783 --> 00:06:42,850 ...بفهمم که چطور 88 00:06:45,750 --> 00:06:48,618 اينکه چطوري اس.ام.اس پيشگويي رو توي .گوشيم خاموش کنم 89 00:06:48,650 --> 00:06:49,750 تو نميدوني چطوري بايد خاموشش کنم؟ 90 00:06:49,783 --> 00:06:51,050 ،من به رئيسم اس.ام.اس زدم که 91 00:06:51,084 --> 00:06:52,950 .دو تا بليط براي فستيوال "جيز" دارم 92 00:06:52,984 --> 00:06:54,717 .خب، شايد يه ترفيع نصيبت بشه 93 00:06:54,750 --> 00:06:58,518 اوه، خب، ولي من که .زياد در موردش اميدوار نيستم 94 00:06:58,551 --> 00:07:01,184 رئيست مشکلي نداره که نميري سرِ کار؟ 95 00:07:01,217 --> 00:07:03,050 ...رئيسم فکر ميکنه من بيرون دارم 96 00:07:03,084 --> 00:07:08,317 يه کتاب خطي باستاني رو که دست .يه کلکسيونر شخصيه رديابي مي کنم 97 00:07:08,351 --> 00:07:11,551 مطمئني نميتوني کل روز رو مرخصي بگيري؟ 98 00:07:11,584 --> 00:07:15,317 اوه، جلسات اوليا و مربيان رو خيلي .سخت ميشه دوباره برنامه ريزي کرد 99 00:07:17,683 --> 00:07:20,050 .فقط چند ساعت کار دارم 100 00:07:35,351 --> 00:07:36,518 .من ديگه بسمه - بَسِته؟ - 101 00:07:36,551 --> 00:07:38,317 .با تو .با همه چي 102 00:07:38,351 --> 00:07:42,451 ."اين خداست که تصميم گيرنده ست، "تراويس 103 00:07:42,484 --> 00:07:44,750 .اون من و تو رو انتخاب کرده 104 00:07:44,783 --> 00:07:47,417 .ما هم بهرحال، نميتونيم حرفي بزنيم 105 00:07:47,451 --> 00:07:49,518 پس قدرت اختيار چي ميشه؟ 106 00:07:49,551 --> 00:07:52,917 .اوه، بس کن .بذار بيام تو 107 00:07:52,950 --> 00:07:54,750 .نه 108 00:07:54,783 --> 00:07:57,217 ميبيني؟ .قدرت اختيار 109 00:07:57,251 --> 00:07:59,017 ،اراده خدا هرگز متوقف نميشه 110 00:07:59,050 --> 00:08:01,217 !اونم بخاطر اينکه تو بخواي با خواهرت خونه بازي کني 111 00:08:01,251 --> 00:08:04,284 ،تا زمانيکه اين انحرافِ کوچيکت از مسير تموم بشه 112 00:08:04,317 --> 00:08:09,117 ...من امرِ خدا رو انجام ميدم .براي هر جفتمون 113 00:08:16,518 --> 00:08:18,084 ."ربکا ميچل" 114 00:08:18,117 --> 00:08:20,984 .بريدن شاهرگ ران .اون تو چند دقيقه خونريزي کرده 115 00:08:21,017 --> 00:08:23,884 تيغِ دستي؟ - .هست - 116 00:08:23,917 --> 00:08:26,384 آينه؟ - .هست - 117 00:08:26,417 --> 00:08:28,251 ."سالي ميچل" 118 00:08:28,284 --> 00:08:29,984 ،اون از پله ها به پائين هل داده شده 119 00:08:30,017 --> 00:08:32,950 .ولي اين باعث مرگش نشده 120 00:08:32,984 --> 00:08:35,417 اون بخاطر ضربه هاي شديدي که به .سر، گردن و قفسه سينه ش وارد شده مُرده 121 00:08:35,451 --> 00:08:38,151 .بهش ضربه زدن با چکش بوده؟ 122 00:08:38,184 --> 00:08:39,783 .با چوب هاکي 123 00:08:39,817 --> 00:08:41,417 ،يه دختر مُرده تو وان حموم 124 00:08:41,451 --> 00:08:43,317 ...يه مادري که هل داده شده و بهش ضربه زدن 125 00:08:43,351 --> 00:08:45,650 .يه جورايي يه قتلِ دوگانه کاربلد بوده 126 00:08:45,683 --> 00:08:47,117 .جوآنا" درس هاش رو خوب ياد گرفته" 127 00:08:47,151 --> 00:08:50,984 .ولي "جوآنا" عاشقِ مادر و خواهرش بود 128 00:08:51,017 --> 00:08:55,618 کِي ديدي که دوست داشتن باعث بشه مردم همديگه رو نکشن؟ 129 00:08:55,650 --> 00:08:57,683 ...من و تو هر دومون ميدونم که خفه کردنِ 130 00:08:57,717 --> 00:08:59,017 .بکا" چقدر آسونه" 131 00:08:59,050 --> 00:09:01,451 ،جوآنا" از پشتش رفته توي وان" 132 00:09:01,484 --> 00:09:04,317 .راه تنفسش رو بريده، و شاهرگش رو زده 133 00:09:04,351 --> 00:09:07,117 ...حالا ميرسيم به مادرش اين "جوآنا" چه نابغه اي بوده 134 00:09:07,151 --> 00:09:09,317 که توي پله ها بهش حمله کرده، چرا؟ 135 00:09:09,351 --> 00:09:10,817 بخاطر اينکه الگوي پاشيده شدن خون نشون ميده يه نفر 136 00:09:10,850 --> 00:09:12,683 .هم قد "قاتل سه گانه" بوده 137 00:09:12,717 --> 00:09:14,117 ،جوآنا" روي بالاترين پله وايساده" 138 00:09:14,151 --> 00:09:17,050 .و در نهايت درست هم قد پدر پيرش ميشه 139 00:09:17,084 --> 00:09:21,284 .اون بچه عجب استعدادي داره 140 00:09:21,317 --> 00:09:22,950 .اين تو خون ـشه 141 00:09:22,984 --> 00:09:26,317 .پسراي قاتلان سريالي هم قاتل ميشن 142 00:09:26,351 --> 00:09:28,351 چيش برات عجيبه؟ 143 00:09:30,917 --> 00:09:32,484 .بريم تو اتاقت بازي کنيم 144 00:09:34,251 --> 00:09:36,384 .بچه ي بانمکيه .برادر زادمه 145 00:09:39,817 --> 00:09:42,351 کارني"، "نبراسکا" حدود 30 ساعت" 146 00:09:42,384 --> 00:09:43,551 .از ميامي، فلوريدا فاصله داره 147 00:09:43,584 --> 00:09:45,451 .اگه تو راه توقف داشته باشي ميشه 31 ساعت 148 00:09:45,484 --> 00:09:50,017 ،ميتونيم يه ماشين اجاره کنيم .از مسير "آي-95" شمال بريم 149 00:09:50,050 --> 00:09:52,184 .نگو که فکر ديگه اي داري 150 00:09:52,217 --> 00:09:54,384 قاتل آخرالزمان چي؟ .پليس مترو ممکنه زودتر به اونا برسه 151 00:09:54,417 --> 00:09:57,184 !اونا حتي نزديکش هم نيستن - .نميدونم - 152 00:09:57,217 --> 00:09:58,850 ...وقتي که دخلِ "قاتل سه‌گانه" رو آوردي 153 00:09:58,884 --> 00:10:01,750 به "جوآنا" يه راه فرار خيلي خوب دادي .که بتونه از اتهام اين قتل فرار کنه 154 00:10:01,783 --> 00:10:04,850 مي دونم که چقدر از اين متنفري که .مردم قتلي رو انجام بدن و ازش فرار کنن 155 00:10:04,884 --> 00:10:07,050 .همه اينجورين، بجز در موردِ تو 156 00:10:07,084 --> 00:10:09,518 پس الان من يه جورايي مقصر اين اتفاقم؟ 157 00:10:09,551 --> 00:10:11,884 .زندگيت چيزي جز "مسئوليت" نيست 158 00:10:11,917 --> 00:10:13,783 ."اطرافت رو نگاه کن، "دکستر 159 00:10:13,817 --> 00:10:15,484 !به زندگيت نگاه کن 160 00:10:15,518 --> 00:10:19,017 فنجون هاي کوچولو، پوشک هاي بوگندو !مراقبت از بچه 161 00:10:19,050 --> 00:10:20,484 !تو رام شدي 162 00:10:20,518 --> 00:10:24,217 .تو بايد اين سفر رو بري 163 00:10:24,251 --> 00:10:26,984 ."زود باش، "دکستر 164 00:10:27,017 --> 00:10:29,917 آخرين باري که خوش گذروندي کي بود؟ 165 00:10:34,251 --> 00:10:36,384 .ممنون که وقتي گفتم به اين زودي اومدي 166 00:10:36,417 --> 00:10:38,084 .خواهش ميکنم 167 00:10:38,117 --> 00:10:40,618 سفرم بيشتر از 4 يا 5 روز .طول نمي کشه 168 00:10:42,950 --> 00:10:45,584 .بيا تو 169 00:10:45,618 --> 00:10:48,950 .زمانبنديت عاليه 170 00:10:48,984 --> 00:10:50,917 مهلتِ ارسالِ اولين فصل پايان نامه م ،هفته ديگه ست 171 00:10:50,950 --> 00:10:53,084 ،و توي خونه هم هيچ کاري نکردم 172 00:10:53,117 --> 00:10:55,618 .مخصوصاً وقتي "انجل" اونجاست 173 00:10:55,650 --> 00:10:57,783 بخاطرِ "برادر سم" ـه، درسته؟ .دلت براش تنگ شده 174 00:10:57,817 --> 00:11:00,584 .فقط ميخوام از تمام اينا دور باشم 175 00:11:00,618 --> 00:11:03,584 اگه فقط موضوع خيلي مهمي .پيش اومد مزاحمت ميشم 176 00:11:03,618 --> 00:11:05,384 کجا ميري؟ - .مطمئن نيستم - 177 00:11:05,417 --> 00:11:08,750 ،شايد استارت ماشين رو زدم .ببينم جاده منو به کجا ميبره 178 00:11:08,783 --> 00:11:11,117 .خب، خوش بگذره .بريم تو تخت 179 00:11:11,151 --> 00:11:13,317 .دوسِت دارم 180 00:11:13,351 --> 00:11:15,817 .واي، دوست داشتن واقعاً؟ 181 00:11:15,850 --> 00:11:17,783 .ديدن تو با يه بچه واقعاً عجيبه 182 00:11:17,817 --> 00:11:19,618 ."بريم "نبراسکا 183 00:11:52,251 --> 00:11:53,917 .دب"، سلام، منم" 184 00:11:53,950 --> 00:11:55,783 ميدوني، من بيشتر از يه روز براي 185 00:11:55,817 --> 00:11:58,783 ...خالي کردن ذهنم نياز دارم .تمرکز کردن برام سخته 186 00:11:58,817 --> 00:12:01,584 .گمون کنم، خيلي چيزاست که بايد هضمشون کنم 187 00:12:01,618 --> 00:12:05,151 .چهار روز ديگه، يا نهايتاً پنج روزه بر ميگردم 188 00:12:05,184 --> 00:12:08,984 .اميدوارم همه چي خوب پيش بره 189 00:12:10,717 --> 00:12:14,618 هفتاد درصد قتل هايي که توي منطقه ي .من رخ داده، با سلاح گرم بودن 190 00:12:14,650 --> 00:12:17,317 چند درصد قتل ها با خفه کردن يا پاره کردن گلو بوده؟ 191 00:12:17,351 --> 00:12:20,484 ...من يه دسته ي جدا رو براي 192 00:12:20,518 --> 00:12:22,251 .قتل هاي "قاتل آخرالزمان" درست کردم 193 00:12:22,284 --> 00:12:24,151 ...پس اون پرونده هاي حل نشده 194 00:12:24,184 --> 00:12:27,184 در مقابل پرونده هايي که حل شدن، حساب نميشن؟ 195 00:12:27,217 --> 00:12:29,484 درصدِ حلّ پرونده هاي واحدِ شما چقدره؟ 196 00:12:29,518 --> 00:12:32,084 42% 197 00:12:32,117 --> 00:12:34,650 ،و اگر قتل هاي "قاتل آخرالزمان" محاسبه بشه 198 00:12:34,683 --> 00:12:39,717 ...درصد حل پرونده هاتون به مقدارِ 199 00:12:39,750 --> 00:12:42,850 .29%افت پيدا ميکنه .ولي ميتونم توضيح بدم 200 00:12:42,884 --> 00:12:45,351 .اعداد نميتونن صداتون رو بشنون ...ادامه بده 201 00:12:45,384 --> 00:12:47,817 .هي 202 00:12:47,850 --> 00:12:50,217 شش تا از اون قتل ها ،در زمان مسئوليتِ تو اتفاق افتاده 203 00:12:50,251 --> 00:12:51,484 .قبل از اينکه من اين مسئوليت رو به عهده بگيرم 204 00:12:51,518 --> 00:12:53,384 .درصد حلّ پرونده ها، در مجموع حساب ميشه 205 00:12:53,417 --> 00:12:55,084 .مهم نيست کي اون موقع ستوان بوده 206 00:12:55,117 --> 00:12:57,750 ،پس اگه مهم نيست چرا بحثش رو پيش کشيدي؟ 207 00:12:57,783 --> 00:12:59,017 .چون احساس کردم تسويه حساب شخصيه 208 00:12:59,050 --> 00:13:00,683 ،اين اولين دريافت گزارش رسميِ من بود 209 00:13:00,717 --> 00:13:05,884 .بعنوان سروان 210 00:13:05,917 --> 00:13:09,384 .پس به اندازه ي من مضطرب بودي 211 00:13:09,417 --> 00:13:10,884 ولي اين خيلي راحت تره که اونجا بشيني 212 00:13:10,917 --> 00:13:12,783 .و به آمار گوش بدي بجاي اينکه خودت ارائه شون بدي 213 00:13:12,817 --> 00:13:14,917 .درسته ...ولي بعنوان سروان شما 214 00:13:14,950 --> 00:13:17,351 ،اونا آمارِ منم هستن .بخاطر همين بايد دقيق باشن 215 00:13:17,384 --> 00:13:21,117 .عددايي که من ميگم افتضاحن .که باعث ميشه حس افتضاحي بهم بده 216 00:13:21,151 --> 00:13:24,884 ...بخاطر همينه که ترکيب آمار رو دوست دارم .اونا فقط عددن 217 00:13:28,584 --> 00:13:30,717 ببين، من نميدونم بين تو و "کوئين" چه ،اتفاقي افتاده 218 00:13:30,750 --> 00:13:34,518 ،ولي من بخاطر اين شغل يه رابطه رو از دست دادم 219 00:13:34,551 --> 00:13:37,050 ...و احساس آسودگي بسياري 220 00:13:37,084 --> 00:13:39,284 در بي طرفي و بي احساس بودنِ .اعداد و آمار مي کنم 221 00:13:39,317 --> 00:13:43,850 تو ترکيب آماري، نه سن مهمه .نه جنسيت و نه احساسات 222 00:13:43,884 --> 00:13:46,184 ،اعدادت رو ارتقاء بدي .همه چي عوض ميشه 223 00:13:46,217 --> 00:13:47,551 .بهت قول ميدم 224 00:13:47,584 --> 00:13:51,084 ،و اگه قاتل "آخرالزمان" رو نگيري .سقوط مي کني و از بين ميري 225 00:14:08,384 --> 00:14:10,750 .هي، داداش، پيغامت رو گرفتم 226 00:14:10,783 --> 00:14:12,783 ،آم، ميدونم که الان برات زمان سختيه 227 00:14:12,817 --> 00:14:15,284 .بخاطر همين امروز رو نميخواد بياي 228 00:14:15,317 --> 00:14:17,284 .ولي خواهش ميکنم نکنش 4 روز 229 00:14:17,317 --> 00:14:20,217 تنها چيزي که از من مونده ،الان يه برگه کاغذ آماريه 230 00:14:20,251 --> 00:14:21,950 .که از جلسه ارائه آمار بدست آوردم 231 00:14:21,984 --> 00:14:25,351 اين قاتل آخرالزمان هم يا باعث حفظ شغلم ميشه .يا اينکه باعث ميشه از دستش بدم 232 00:14:25,384 --> 00:14:29,017 .به کمکت نياز دارم 233 00:14:54,618 --> 00:14:59,884 .اون بامزه ست 234 00:14:59,917 --> 00:15:01,317 .نه .هي دارم بهت ميگم نه 235 00:15:01,351 --> 00:15:03,783 ."برو باهاش حرف بزن، "دکستر 236 00:15:03,817 --> 00:15:08,417 بهت گفتم وقتي مادرت خونه باشه .خوشم نمياد سکس کنيم 237 00:15:08,451 --> 00:15:10,850 .صندوق اينطرفه .من بايد برم 238 00:15:15,317 --> 00:15:18,117 ."لبخند بزن، "دکستر 239 00:15:19,217 --> 00:15:21,184 ،ميدوني، اگه بهت دلداري ميده 240 00:15:21,217 --> 00:15:22,984 .فکر ميکنم رعايت حد و مرزها توي روابط خيلي خوبه 241 00:15:23,017 --> 00:15:24,050 که اينطور؟ 242 00:15:24,084 --> 00:15:26,317 .بريم ترتيبش رو بديم 243 00:15:26,351 --> 00:15:28,284 ،براي مثال، خودم ...اگه مامانم خونه باشه 244 00:15:28,317 --> 00:15:29,850 .کسيو نميارم خونه بکنم 245 00:15:29,884 --> 00:15:31,650 يا اينکه بايد بگم اگه مادر .خونده م خونه باشه 246 00:15:31,683 --> 00:15:32,850 ،اگر مادرِ واقعيم خونه بود 247 00:15:32,884 --> 00:15:34,217 ،که ديگه هيچکس رو نمياوردم بکنم 248 00:15:34,251 --> 00:15:36,217 بخاطر اينکه وقتي 3 سالم بود .جلو چشمم کشته شد 249 00:15:36,251 --> 00:15:40,750 درسته؟ 250 00:15:40,783 --> 00:15:42,950 من که اينجا مادري رو نميبينم، تو ميبيني؟ 251 00:15:54,017 --> 00:15:59,050 ...آه، اون .مرسي 252 00:15:59,084 --> 00:16:00,551 ...اگه بجاي اينکه مي کرديش، مي کُشتيش 253 00:16:00,584 --> 00:16:04,084 بيشتر خوش نميگذشت؟ 254 00:16:04,117 --> 00:16:05,683 .من چيزي که ميخواستم رو گير آوردم 255 00:16:15,184 --> 00:16:16,650 "O" بزن درست وسطِ 256 00:16:18,717 --> 00:16:20,217 ...آم 257 00:16:22,017 --> 00:16:23,551 .من اصلاً از اسلحه خوشم نمياد 258 00:16:23,584 --> 00:16:26,084 !سريعتر !سريعتر بريم 259 00:16:31,984 --> 00:16:35,950 .هدف هاي مختلف رو امتحان کن .يه چيزي که بيشتر آشنا باشه 260 00:16:44,650 --> 00:16:47,518 در برنامه ساعتي با انجيل ،"خوشحالم که به کشيش "بيل اوکانر 261 00:16:47,551 --> 00:16:50,850 براي انتخابش به عنوان کشيش اولين کليساي .متحد مسيحيت در "کارني" خوش آمد بگم 262 00:16:50,884 --> 00:16:53,351 ،او به فرشتگانش دستور ميدهد" ،که به شما توجه کنند 263 00:16:53,384 --> 00:16:55,184 و آنها شما را بر دستانشان بلند ميکنند" 264 00:16:55,217 --> 00:16:57,850 "جوري که نخواهي توانست با پاهايت به سنگها بکوبي 265 00:17:08,518 --> 00:17:11,783 .يه گردباد بياد، لطف زيادي به اين شهر مي کنه 266 00:17:13,984 --> 00:17:16,251 .همينجا بمون .من ميخوام با "جوآنا" حرف بزنم 267 00:17:16,284 --> 00:17:17,451 .رو در رو 268 00:17:54,484 --> 00:17:58,017 ."سلام، "دکستر مورگن 269 00:17:58,050 --> 00:18:00,484 ،بعد از اينکه "ريتا مورگن" مرد 270 00:18:00,518 --> 00:18:02,417 چهره ي "کايل باتلر" تو تمام خبرها بود 271 00:18:02,451 --> 00:18:04,284 .که براي همسرش عزادار بود 272 00:18:04,317 --> 00:18:06,950 "اين زماني بود که ما فهميديم "کايل باتلر 273 00:18:06,984 --> 00:18:09,117 .در واقع "دکستر مورگن" بوده 274 00:18:09,151 --> 00:18:11,650 .هيچکس براي اف.بي.آي نقطه ها رو بهم وصل نکرد (هيچکس اين موضوع رو به اف.بي.آي نگفت) 275 00:18:11,683 --> 00:18:15,783 ...ما درباره ش حرف زديم ،ولي بعنوان يه خونواده تصميم گرفتيم 276 00:18:15,817 --> 00:18:17,984 .که تو سعي کردي بهمون کمک کني 277 00:18:18,017 --> 00:18:22,184 .پس ما هم سعي کرديم به تو کمک کنيم 278 00:18:22,217 --> 00:18:25,884 ولي چرا درباره ي اينکه کي بودي دروغ گفتي؟ 279 00:18:25,917 --> 00:18:29,117 .داشتم سعي ميکردم از خونواده م محافظت کنم 280 00:18:29,151 --> 00:18:32,518 .من مظنون شده بودم که پدر تو "قاتل سه گانه" بوده 281 00:18:32,551 --> 00:18:36,683 .فکر ميکردم ميتونم عدالت رو در موردش اجرا کنم 282 00:18:36,717 --> 00:18:41,151 .قبل از اينکه کسي ديگه رو بکشه 283 00:18:41,184 --> 00:18:43,917 .ميخواستم يه قهرمان باشم ...کار احمقانه اي بود 284 00:18:43,950 --> 00:18:47,017 .و خودخواهانه 285 00:18:47,050 --> 00:18:49,384 .همين بود که "ريتا" رو به کشتن داد 286 00:18:49,417 --> 00:18:52,151 .پدر من زندگي هردومون رو نابود کرد 287 00:18:52,184 --> 00:18:56,584 اينجا چه اتفاقي افتاد، "جوآنا"؟ 288 00:18:56,618 --> 00:18:58,351 من واقعاً فکر ميکنم چه اتفاقي افتاده؟ 289 00:18:58,384 --> 00:18:59,717 .اينو ميخوام بشنوم 290 00:18:59,750 --> 00:19:03,117 ،مادرم احتمالاً سرِ موضوعي با پدرم تماس گرفته 291 00:19:03,151 --> 00:19:04,551 ،و ازش پول خواسته 292 00:19:04,584 --> 00:19:06,884 .براش کار رو راحت تر کرده که ما رو پيدا کنه 293 00:19:06,917 --> 00:19:08,417 تو پدرت رو ديدي؟ 294 00:19:08,451 --> 00:19:11,050 .اوه، آره 295 00:19:11,084 --> 00:19:12,351 .منظورم اينه که، من صداش رو شنيدم 296 00:19:12,384 --> 00:19:15,317 ...قبل از اينکه ببينمش که با مامانم بالاي پله ها 297 00:19:15,351 --> 00:19:16,850 .داشت دعوا ميکرد 298 00:19:16,884 --> 00:19:20,750 .و من وارد شدم، و اون به من نگاه کرد 299 00:19:20,783 --> 00:19:23,618 بعد، مادرم رو از بالاي پله ها هُل داد پائين .انگار ميخواست که من اين صحنه رو ببينم 300 00:19:23,650 --> 00:19:27,451 بعدش شروع کرد با چوب هاکيِ ،بهش ضربه زدن 301 00:19:27,484 --> 00:19:29,584 .و منم اونو گرفتم و باهاش مقابله کردم 302 00:19:29,618 --> 00:19:32,417 .اون فرار کرد 303 00:19:32,451 --> 00:19:36,683 ...من رفتم پيش مادرم و 304 00:19:36,717 --> 00:19:38,884 ،بعدش رفتم طبقه بالا 305 00:19:38,917 --> 00:19:41,284 .و اين موقعي بود که "بکا" رو پيدا کردم 306 00:19:42,783 --> 00:19:44,151 !عجب اجرايي 307 00:19:44,184 --> 00:19:47,284 .جوآنا"، متأسفم" - متأسفي؟ - 308 00:19:47,317 --> 00:19:49,850 .بخاطر از دادن عزيزانت 309 00:19:51,717 --> 00:19:55,584 .آره، خب، منم بخاطر از دست دادن زنت متأسفم 310 00:19:55,618 --> 00:19:57,518 حالا، بخاطر همين بود که ،اينهمه راه رو اومدي اينجا 311 00:19:57,551 --> 00:19:59,217 که اينو بهم بگي؟ 312 00:20:01,850 --> 00:20:04,917 فقط ميخواستم ببينم .در چه حالي 313 00:20:04,950 --> 00:20:06,417 .من اوضام خوبه 314 00:20:10,351 --> 00:20:14,151 .برگرد ميامي .تموم شده 315 00:20:16,618 --> 00:20:19,750 .اوه، من که ميگم خوشگذروني تازه شروع شده 316 00:20:25,884 --> 00:20:28,850 ستوان، واحدها يه گزارش از يه زن توي 317 00:20:28,884 --> 00:20:31,184 بيمارستان "سينت جوزف" گرفتن که ميگه براي ...چند روز بوسيله يه نفر که 318 00:20:31,217 --> 00:20:32,984 استاد" صداش مي کردن" .زنداني بوده 319 00:20:33,017 --> 00:20:34,817 اسمش "مري آن" بوده يا "جينجر"؟ 320 00:20:34,850 --> 00:20:37,151 .نه، اسمش "هالي" ـه 321 00:20:39,317 --> 00:20:43,850 يکي از اونا همش به اون يکي ."ميگفت "استاد 322 00:20:43,884 --> 00:20:47,317 .ولي من هيچ کدومشون رو نديدم .چشمم رو بسته بودن 323 00:20:47,351 --> 00:20:48,518 دو نفر بودن؟ 324 00:20:48,551 --> 00:20:50,683 .جوون تره گذاشت که من برم 325 00:20:50,717 --> 00:20:54,017 من يه جورايي ميتونم بگم از بين .اون دو نفر اون ضعيف تر بود 326 00:20:54,050 --> 00:20:57,551 ...اون جوونتره گفت، اون دائماً بهم ميگه 327 00:20:57,584 --> 00:21:00,084 .هالي"، تو جات امنه" 328 00:21:00,117 --> 00:21:03,050 اون چي صدات ميکرد؟ 329 00:21:03,084 --> 00:21:04,417 .فاحشه 330 00:21:04,451 --> 00:21:07,950 اونا غير از موقعي که منو با زنجير بستن .ديگه بهم دست نزدن 331 00:21:07,984 --> 00:21:10,351 ،و اون "استاد" ـه، فکر ميکنم 332 00:21:10,384 --> 00:21:15,317 ،زانوش رو گذاشته بود پشت گردن من 333 00:21:15,351 --> 00:21:19,884 و سرم رو گرفته بود .که نتونم دهنم رو ببندم 334 00:21:19,917 --> 00:21:22,217 .و بعدش يه چيزي رو ريختن توي دهنم 335 00:21:22,251 --> 00:21:24,783 و اون جوون تره همش تکرار ميکرد ...که متأسفه 336 00:21:24,817 --> 00:21:26,817 .خيلي متأسفه که اين کار رو با من ميکنه 337 00:21:26,850 --> 00:21:28,484 وادارت کردن چي بخوري؟ 338 00:21:28,518 --> 00:21:31,384 .سرد بود و باعث شد بالا بيارم 339 00:21:31,417 --> 00:21:35,050 .مزه ي آهن ميداد .فکر ميکنم خون بود 340 00:21:38,017 --> 00:21:41,384 احتمالاً هيچ راهي نيست که ،بشه از اون خون نمونه گرفت 341 00:21:41,417 --> 00:21:42,650 .ولي بايد از "دکستر" کمک بگيريم 342 00:21:42,683 --> 00:21:45,618 جيمي" گفت چند روزي" .ميخواد از "هريسون" مراقبت کنه 343 00:21:45,650 --> 00:21:47,184 ،آره، "دکس" گفت يه مدت به استراحت نياز داره 344 00:21:47,217 --> 00:21:48,917 .بخاطر همينم رفت 345 00:21:48,950 --> 00:21:50,417 .فهميدم 346 00:21:50,451 --> 00:21:52,184 جيمي" نگفت کجا ميخواد بره؟" 347 00:21:52,217 --> 00:21:54,151 نه، ولي اين بخشي از ...يه مکالمه ي طولاني تر بود که 348 00:21:54,184 --> 00:21:56,351 ...درباره قراره دوستي بود که .با "لوئيس" داشت 349 00:21:56,384 --> 00:21:57,551 همون کارآموزِ "ماسوکا"؟ 350 00:21:57,584 --> 00:21:58,850 .آره .اون توي مهمونيِ تو، باهاش آشنا شد 351 00:21:58,884 --> 00:22:00,217 .بذار ببينم درست فهميدم يا نه 352 00:22:00,251 --> 00:22:02,717 آدمي که تمام روز وسيله ي مورد نياز ماسوکا" ـه" 353 00:22:02,750 --> 00:22:04,451 ميخواد با خواهر تو بريزه رو هم؟ 354 00:22:04,484 --> 00:22:06,217 .وقتي تونستي با "دکستر" تماس بگيري، خبرم کن 355 00:22:06,251 --> 00:22:07,783 ...براي مسابقات ويرانيِ سربازها 356 00:22:09,618 --> 00:22:11,284 يادت باشه سر راه يه سر بزني .و سلامِ گرمي رو به دکتر بکني 357 00:22:12,884 --> 00:22:15,917 ."دبرا"، "دبرا"، "دبرا" 358 00:22:15,950 --> 00:22:17,750 دکستر"، اون واقعاً ارزشش رو داره؟" 359 00:22:17,783 --> 00:22:21,950 جريان تو و اون چيه؟ 360 00:22:21,984 --> 00:22:24,817 .احساس مي کنم که از روي يه ميخ رد شدم 361 00:22:24,850 --> 00:22:28,117 .بزن کنار 362 00:22:28,151 --> 00:22:30,451 .بهرحال، بايد يه پايگاهِ اصلي پيدا کنيم 363 00:22:33,184 --> 00:22:35,184 .اين بنظر خوب مياد 364 00:23:00,950 --> 00:23:05,251 .و اگر ممکنه اينجا رو امضاء کنين 365 00:23:05,284 --> 00:23:08,750 .خودکار رو هم اگر دوست دارين نگه دارين 366 00:23:08,783 --> 00:23:10,584 .ميشه 39 دلار 367 00:23:10,618 --> 00:23:14,884 .خواهش مي کنم، و ممنونم 368 00:23:14,917 --> 00:23:17,451 از روي پلاکِ ماشين تون فهميدم .که مالِ ايالت فلوريدايي 369 00:23:17,484 --> 00:23:19,518 .بايد خوشحال باشي که از اونجا خارج شدي 370 00:23:19,551 --> 00:23:23,484 ،از اون چيزايي که توي اخبار مي بينم .ميامي يه فاضلابِ به تمام معنا شده 371 00:23:23,518 --> 00:23:25,618 ...و الانم، هر اتفاقي که داره اونجا ميوفته 372 00:23:25,650 --> 00:23:28,217 .مثلِ يورتمه رفتن اسب ها توي خيابون ها 373 00:23:28,251 --> 00:23:31,151 .مردم ميگن که آخرالزمون شده - .احمق‌هاي ديوونه - 374 00:23:31,184 --> 00:23:35,050 خب، چي شما رو به اين قسمت از کشور کشوند؟ 375 00:23:35,084 --> 00:23:38,717 .دارم مسيرِ "ارگون" رو طي مي کنم مسير تاريخي 3200 کيلومتري که) (مرکز آمريکا رو به غرب وصل مي کنه 376 00:23:38,750 --> 00:23:41,284 ...خب اين گردش و هواخوري جزئي 377 00:23:41,317 --> 00:23:42,451 براي استراحتِ چه کاريه که توي فلوريدا انجام ميدي؟ 378 00:23:42,484 --> 00:23:44,351 .طراحي مناظر و باغبوني 379 00:23:44,384 --> 00:23:46,117 .ولي اصلاً برام بي معنيه 380 00:23:46,151 --> 00:23:50,084 استخدام کردنِ کسي براي کارهاي باغبوني .که به خودي خود، طبيعتاً انجام ميشه 381 00:23:50,117 --> 00:23:52,551 !اينجا هرکسي رو به يه قاتل رواني تبديل مي کنه 382 00:23:52,584 --> 00:23:54,217 ميشه بهم بگي نزديک‌ترين تعميرگاه کجاست؟ 383 00:23:54,251 --> 00:23:56,817 .يه لاستيکم پنچر شده - .مي‌تونم برات تعميرش کنم - 384 00:23:56,850 --> 00:23:58,184 مي‌توني انجامش بدي؟ 385 00:23:58,217 --> 00:24:00,017 .آره .اينجا ما آدمهاي ماهري هستيم 386 00:24:00,050 --> 00:24:02,317 .برخلافِ شهرنشين ها 387 00:24:02,351 --> 00:24:04,251 مي توني پنچريِ يه لاستيک رو بگيري؟ 388 00:24:04,284 --> 00:24:07,417 .نه، نمي‌تونم 389 00:24:07,451 --> 00:24:09,184 .خب، خوشحال ميشم، کمکت کنم .يه کارمزد خوب هم براي اون بهت ميگم 390 00:24:09,217 --> 00:24:11,384 20دلار چطوره؟ - .رديفش کن - 391 00:24:11,417 --> 00:24:13,817 .پس رديفه 392 00:24:13,850 --> 00:24:16,017 دستت هيچ پينه اي نبسته، درسته؟ 393 00:24:19,050 --> 00:24:22,783 .موقع کار کردن دستکش مي پوشم 394 00:24:22,817 --> 00:24:24,884 فکر مي کني کارش چقدر طول مي کشه؟ 395 00:24:24,917 --> 00:24:26,984 .زياد برام کاري نداره 396 00:24:27,017 --> 00:24:29,084 اگر چيزي ميخواين بخورين .شهر زياد دور نيست 397 00:24:29,117 --> 00:24:30,750 .فقط همين جاده رو برو و بيا .دوباره همينجا برت مي گردونه 398 00:24:30,783 --> 00:24:33,050 !دارم از گشنگي مي ميرم 399 00:24:33,084 --> 00:24:36,050 .قابلي نداشت 400 00:24:48,317 --> 00:24:49,783 ميان بُر؟ 401 00:24:49,817 --> 00:24:51,417 .راهنمايي با تو 402 00:25:13,683 --> 00:25:17,551 .يه مزرعه کوچيک ماريجواناست 403 00:25:17,584 --> 00:25:21,184 حالا مي فهمم، چرا اين رفيقِ مرموزمون . ازم خواست که توي جاده بمونم 404 00:25:21,217 --> 00:25:23,584 ...رفيق مرموزمون، عجب آدمه 405 00:25:23,618 --> 00:25:26,050 سخت کوشي بوده، اينطور نيست؟ 406 00:25:26,084 --> 00:25:27,618 .زود باش، بيا از اينجا بريم 407 00:25:27,650 --> 00:25:29,917 .بريم ناهار بخوريم 408 00:25:49,884 --> 00:25:51,917 ،وقتي که فاحشه "بابل" آشکار ميشه 409 00:25:51,950 --> 00:25:53,950 ...او سوار بر يک هيولاي سُرخ رنگ ست" 410 00:25:53,984 --> 00:25:55,351 ".که 7 سر دارد 411 00:25:55,384 --> 00:25:56,750 ...گلر" توي کتابِ طراحيش، نقاشي هايي" 412 00:25:56,783 --> 00:25:57,984 .از اين هيولا کشيده بوده 413 00:25:58,017 --> 00:25:59,850 ،يکمي بزرگشون کردم .شبيه اژدها مي مونه 414 00:25:59,884 --> 00:26:01,451 .روي کاغذ، آره 415 00:26:01,484 --> 00:26:04,217 خدا مي دونه که، توي پرده نمايش بعديش اونا رو به چه شکلي در بياره؟ 416 00:26:04,251 --> 00:26:06,117 ،اينجا رو گوش کن ...فاحشه" 417 00:26:06,151 --> 00:26:09,184 ...علاوه بر اينکه لباسي سرخ و ارغواني دارد" 418 00:26:09,217 --> 00:26:11,484 "خونِ قديسّان رو نيز خواهد نوشيد... 419 00:26:11,518 --> 00:26:13,117 بخاطر همين بوده که "هالي" رو .مجبور کرده بودن خون بخوره 420 00:26:13,151 --> 00:26:14,783 نوشيدنِ خونِ قديسّان؟ 421 00:26:14,817 --> 00:26:16,384 اونا مجبورش کرده بودن که خونِ خودشون رو بخوره؟ 422 00:26:16,417 --> 00:26:20,117 البته اگر خودشون رو قديسّان .در نظر گرفته باشند، کثافت هاي لعنتي 423 00:26:20,151 --> 00:26:22,217 و چرا اون پسر جوونه، آزادش کرده بره؟ اون پسره کيه؟ 424 00:26:22,251 --> 00:26:23,984 احتمالاً يکي از شاگردانِ سابقش بوده، درسته؟ 425 00:26:24,017 --> 00:26:25,783 منظورم اينه، اون مدام "گلر" رو .با اسمِ "استاد" صدا مي کرد 426 00:26:25,817 --> 00:26:27,717 چطوري اون رو شناسايي کنيم؟ 427 00:26:27,750 --> 00:26:30,084 خب، "گلر" 12 سال در .دانشگاه "تالاهاسي" تدريس ميکرد 428 00:26:30,117 --> 00:26:32,850 ،400تا دانشجو در سال .ميشه 4800 نفر 429 00:26:32,884 --> 00:26:34,884 .2400نفر، اگر زن‌ها رو ازشون کم کني 430 00:26:34,917 --> 00:26:36,750 ،خب اگر اونا بخوان ادامه بدن 431 00:26:36,783 --> 00:26:38,817 بهترين راهي که مي تونيم ...از وقوع قتل بعدي جلوگيري کنيم 432 00:26:38,850 --> 00:26:40,551 .اينه که اسمِ همدستِ "گلر" رو پيدا کنيم 433 00:26:40,584 --> 00:26:43,850 اونم توي 2,400 تا مظنونِ احتمالي؟ 434 00:26:43,884 --> 00:26:45,917 !لعنتي" گفتن هم الان براش کافي نيست" 435 00:26:45,950 --> 00:26:48,017 .2,400تا همچين عددِ بزرگي نيست 436 00:26:48,050 --> 00:26:50,084 !مگراينکه بخواي در موردِ باکره‌هاشون صحبت کني 437 00:26:50,117 --> 00:26:51,917 .شايد بتونم کمکي بکنم 438 00:26:51,950 --> 00:26:54,351 .روش کار مي کنم 439 00:26:54,384 --> 00:26:56,084 ...ميخواستم خودمو بُکشم، ولي حيف که جزوِ 440 00:26:56,117 --> 00:26:57,884 !مجموعِ قتل هاي ماهيانه‌ام حساب ميشه 441 00:26:57,917 --> 00:26:59,217 ...حداقل نسبت به صبح 442 00:26:59,251 --> 00:27:00,384 .به دستگير کردنشون نزديک‌تر شديم 443 00:27:00,417 --> 00:27:03,217 .آره، احساسِ خيلي بهتري دارم 444 00:27:03,251 --> 00:27:07,184 دکستر" کدوم گوريه؟" 445 00:27:09,917 --> 00:27:12,417 .قول ميدم که به کسي نگم 446 00:27:12,451 --> 00:27:15,717 خب، از کجا بدونم مي تونم بهت اعتماد کنم؟ 447 00:27:15,750 --> 00:27:19,783 اوه، باشه، اين بوس کردنت .به عنوانِ قولت حساب ميشه 448 00:27:19,817 --> 00:27:21,284 .زود باش 449 00:27:21,317 --> 00:27:23,417 .باشه، اين طرح اوليه ست 450 00:27:23,451 --> 00:27:26,717 (و حتي يه نسخه "بتا" (آزمايشي ...هم نيست، ولي 451 00:27:26,750 --> 00:27:30,151 .تو عينِ برادرم رو درست کردي 452 00:27:30,184 --> 00:27:33,351 .حتي جوري که اون کلاه رو سرش ميذاره 453 00:27:33,384 --> 00:27:34,783 يعني اون، نقش اصليه بازيه؟ 454 00:27:34,817 --> 00:27:36,384 ،خب، بازي براساس بخش جنايي طراحي شده 455 00:27:36,417 --> 00:27:40,117 ،پس اگر اون پرونده اي رو به عهده بگيره .يه جورايي نقش اصلي بازي ميشه 456 00:27:40,151 --> 00:27:41,184 .آره - .تو واقعاً باهوشي - 457 00:27:41,217 --> 00:27:44,783 .مي‌دونم 458 00:27:44,817 --> 00:27:47,917 .يکي اينجاست 459 00:27:47,950 --> 00:27:50,384 دبرا"؟" - سلام. "دکستر" کجاست؟ - 460 00:27:50,417 --> 00:27:51,884 .رفته سفر 461 00:27:51,917 --> 00:27:55,217 کجا رفته؟ - .نمي دونم - 462 00:27:55,251 --> 00:27:56,618 کليدهاش چي؟ 463 00:27:56,650 --> 00:27:58,717 .قايقش هنوز توي بندره 464 00:27:58,750 --> 00:28:00,984 .خب، شايد با ماشين رفته 465 00:28:01,017 --> 00:28:02,117 سعي کردي باهاش تماس بگيري؟ 466 00:28:02,151 --> 00:28:05,117 !حدودِ يه هزار باري ميشه 467 00:28:05,151 --> 00:28:06,618 .ولي از اينجا زنگ نزدم 468 00:28:06,650 --> 00:28:11,417 ،اگر مي تونستي يه جاي ديگه بري دوست داشتي کجا باشي؟ 469 00:28:11,451 --> 00:28:13,284 .هيچوقت ايالت "پورتلند" نبودم 470 00:28:13,317 --> 00:28:15,251 يکمي قابلِ پيش‌بيني بود، نه؟ 471 00:28:15,284 --> 00:28:16,518 اونجا جايي نيست که همه قاتل‌هاي سريالي ميرن؟ 472 00:28:19,117 --> 00:28:21,284 ،از خونه عزيز، تماس گرفتن ."جواب نده، "دکستر 473 00:28:21,317 --> 00:28:23,950 جيمي"؟ چيزي شده؟" 474 00:28:23,984 --> 00:28:28,317 !کدوم گورستوني هستي؟ - .دب". سلام" - 475 00:28:28,351 --> 00:28:31,584 پيغام هام مگه به دستت نرسيد؟ به نظرت چجوري بود؟ 476 00:28:31,618 --> 00:28:33,750 .به زور صدات رو مي شنوم .خيلي بد آنتن ميده 477 00:28:33,783 --> 00:28:35,750 "ما توي پرونده "قاتل آخرالزمان .يه پيشرفتايي رو داشتيم 478 00:28:35,783 --> 00:28:38,984 .دب"، من بايد برم" - ...مي دوني - 479 00:28:39,017 --> 00:28:41,650 .قبل از اينکه بري، مي تونستي ازم درخواست کني 480 00:28:41,683 --> 00:28:45,084 .خودت بهم پيشنهادِ يه مدت استراحت رو دادي 481 00:28:45,117 --> 00:28:47,251 ،منظورم بعدازظهر بود ...نه اينکه 5 روزِ کوفتي 482 00:28:47,284 --> 00:28:49,884 !بذاري بري، هرجايي که الان هستي 483 00:28:49,917 --> 00:28:51,384 کجايي؟ 484 00:28:51,417 --> 00:28:55,117 ...ام... نمي دونم 485 00:28:55,151 --> 00:28:57,683 .موضوع شخصيه - .من خواهرتم - 486 00:28:57,717 --> 00:29:00,884 پس به ستوانِ مون بگو که .من به محض اينکه تونستم برمي‌گردم 487 00:29:00,917 --> 00:29:03,817 .ببخشيد، صدات قطع و وصل ميشه 488 00:29:03,850 --> 00:29:06,284 .ما وقتِ زيادي نداريم "الان بايد بريم سراغِ "جوآنا 489 00:29:06,317 --> 00:29:08,151 .بزن بريم 490 00:29:08,184 --> 00:29:10,484 !عزيزي 491 00:29:12,485 --> 00:29:17,485 :تــرجـــمه و زيـرنويـــس از مهـــرزاد & اشــکــان.ش 492 00:29:17,486 --> 00:29:20,486 :ارائه از نـــايــن مـــووي 493 00:29:41,884 --> 00:29:45,217 .اوناهاش، خيابونِ "والنات" پلاکِ 1965 494 00:29:45,251 --> 00:29:48,783 خونه خانواده اي که قبلاً .به عنوانِ "ميچل" ها شناخته ميشدن 495 00:29:53,584 --> 00:29:56,850 ميخواي همين جا بُکشيش يا اينکه اينجا منتظر بموني؟ 496 00:29:56,884 --> 00:30:00,650 .هيچکدوم 497 00:30:00,683 --> 00:30:02,551 پس اينجا چيکار مي‌کنيم؟ 498 00:30:02,584 --> 00:30:05,518 .مطمئن نيستم که اون گُناهکاره 499 00:30:05,551 --> 00:30:06,783 !بازم شروع نکن 500 00:30:06,817 --> 00:30:08,783 !"قانونِ "هري 501 00:30:08,817 --> 00:30:12,783 بهم بگو، چرا برات مهمّه .که يه آدم خوب باشه يا بد 502 00:30:12,817 --> 00:30:15,384 کُشتنِ آدم بدها، احساس بهتري بهت ميده؟ 503 00:30:15,417 --> 00:30:16,584 .اين قسمتي از تشريفاتِ 504 00:30:16,618 --> 00:30:18,850 .تو براي کُشتن به توجيه احتياج نداري 505 00:30:18,884 --> 00:30:20,484 ،قانون، مهمتر از اين حرفهاست 506 00:30:20,518 --> 00:30:22,783 .جلوي دستگير شدنم رو مي‌گيره 507 00:30:22,817 --> 00:30:24,518 .باعثِ ادامه زندگيم ميشه 508 00:30:24,551 --> 00:30:27,284 !زندگي که يک دروغ بزرگ بيش نيست 509 00:30:27,317 --> 00:30:30,518 ."درست مثلِ داستانِ "جوآنا 510 00:30:30,551 --> 00:30:33,850 چه دليلِ بيشتري ميخواي که ثابت کنه "جوآنا" گناهکاره؟ 511 00:30:40,251 --> 00:30:43,117 .اف.بي.آي از کلّ اتاقِ نشيمن عکسبرداري نکرده 512 00:30:43,151 --> 00:30:46,650 .شايد "جوآنا" يه اشتباه مبتديانه کرده باشه 513 00:30:46,683 --> 00:30:50,050 !چاقو هام 514 00:30:50,084 --> 00:30:53,417 .گمون کنم، کارِ همون چلاقِ صاحب مُتل باشه 515 00:30:53,451 --> 00:30:56,151 کارِ هرکسي که باشه .جعبه آزمايشگاهيم رو هم برداشته 516 00:30:56,184 --> 00:30:58,284 !حالا اون زياد برام مهم نيست 517 00:31:13,817 --> 00:31:16,351 !اينجا ايالت هاي غربيه ها 518 00:31:16,384 --> 00:31:18,217 .هيچکس درِ خونه‌اش رو قفل نمي کنه 519 00:31:38,184 --> 00:31:41,518 !هيچ جايي اثرِ از خون نيســــت 520 00:31:44,884 --> 00:31:47,084 .وايتکس 521 00:31:47,117 --> 00:31:49,017 .اون تميزکاري کرده 522 00:31:53,584 --> 00:31:56,317 .ربکا" توي وانِ حمومِ طبقه بالا مرد" 523 00:31:58,317 --> 00:32:01,451 !حوصله‌ام سر رفت 524 00:32:01,484 --> 00:32:03,683 چرا اتاق قتل رو آماده نمي کنيم؟ 525 00:32:05,717 --> 00:32:07,683 "اينجا همون جاييه که "جوآنا ...بايد ايستاده بوده باشه 526 00:32:07,717 --> 00:32:11,251 ،تا هم قدِ پدرش بنظر برسه .و مادرش رو به قصد کُشت بزنه 527 00:32:11,284 --> 00:32:14,717 .امتحان کن .ضربه‌يي که زده رو شبيه سازي کن 528 00:32:27,351 --> 00:32:30,184 .بهترين تميزکاري نيست که تابحال ديدم 529 00:32:30,217 --> 00:32:32,518 .حالا توي اتاقِ نشيمن 530 00:32:33,683 --> 00:32:36,084 !اينجا که آشــپزخــونه‌ست 531 00:32:36,117 --> 00:32:38,917 دارم يه محلول براي شناشايي وايتکس درست ...مي‌کنم که البته اگر جعبه آزمايشگاهيم 532 00:32:38,950 --> 00:32:41,050 که به سرقت رفته پيشم بوذ... .ديگه لازم نبود اينکارو بکنم 533 00:32:51,451 --> 00:32:54,584 !گمشو از خونه من بيرون 534 00:32:57,117 --> 00:32:58,750 "نشونم بده کجا اين اتفاق افتاد، "جوآنا 535 00:32:58,783 --> 00:33:02,050 پدرت، مادرت رو اينجا روي اين راه پلّه کُشت؟ 536 00:33:02,084 --> 00:33:03,683 .پليس تا 3 دقيقه ديگه اينجاست 537 00:33:03,717 --> 00:33:07,084 ،اينجا جائيه که جسدِ مادرت بوده ...و اينجا 538 00:33:07,117 --> 00:33:08,783 .جائيه که جاي خونِ مادرت رو پاک کردي 539 00:33:08,817 --> 00:33:10,817 !عجب مريضُ کثيفي هستي !مي‌دونستي اينو؟ 540 00:33:10,850 --> 00:33:12,884 ...کجا بود که با پدرت درگير شدي اينجا بود، درسته؟ 541 00:33:12,917 --> 00:33:15,184 وقتي که سلاحش رو ازش گرفتي ،و اون رو زدي 542 00:33:15,217 --> 00:33:17,351 و از دستش فرار کردي؟ - .آره - 543 00:33:17,384 --> 00:33:18,917 .پشت سره هم هي بهش ضربه زدي 544 00:33:18,950 --> 00:33:20,217 .آره، همينطور بوده، آره 545 00:33:20,251 --> 00:33:22,017 ،اگر اين موضوع درست باشه ...بايد مقداري خون، اينجا 546 00:33:22,050 --> 00:33:24,351 ،روي ديوار .و سقفِ اينجا باشه 547 00:33:24,384 --> 00:33:25,451 .ولي هيچ لکه‌اي از خون اينجا نپاشيده 548 00:33:25,484 --> 00:33:27,551 .بخاطرِ اينه که من تميزش کردم !حالا برو 549 00:33:27,584 --> 00:33:30,950 با وايتکس؟ - !آره - 550 00:33:30,984 --> 00:33:33,084 .روي اين ديوار که اثري نيست 551 00:33:33,117 --> 00:33:34,618 ،براي اينکه روي اين ديوار هيچ خوني نبوده 552 00:33:34,650 --> 00:33:37,817 !براي اينکه پدرت اصلاً اينجا نبوده 553 00:33:37,850 --> 00:33:39,384 ..."من با دليل مطمئنم که قاتلِ "سه‌گانه 554 00:33:39,417 --> 00:33:42,783 .هيچکس رو توي اين خونه نکُشته 555 00:33:50,251 --> 00:33:52,917 بخاطرِ اين بوده که تو قاتلِ "سه‌گانه" رو کُشتي؟ 556 00:33:56,151 --> 00:33:59,084 !آره 557 00:33:59,117 --> 00:34:02,351 ،درست همونطوري که تو .مادر و خواهرت رو کُشتي 558 00:34:07,484 --> 00:34:08,451 !بگيرش 559 00:34:26,151 --> 00:34:27,984 راضي شدي؟ 560 00:34:28,017 --> 00:34:30,117 !بريم که اتاقِ قتل رو آماده کنيم 561 00:34:30,151 --> 00:34:32,351 !داداش کوچولوي خودمي 562 00:34:32,384 --> 00:34:34,317 پس چاقو هات چي ميشه، "دکستر"؟ 563 00:34:34,351 --> 00:34:36,717 .بهشون احتياج پيدا مي‌کني 564 00:34:58,817 --> 00:35:01,650 .اون توي آلونکِ 565 00:35:09,618 --> 00:35:12,551 چطوري؟ 566 00:35:12,584 --> 00:35:15,884 شما فلوريدايي ها، آدمهاي واقعاً جالبي هستين، مي دونستي؟ 567 00:35:15,917 --> 00:35:18,683 ...همه اين داروها و محلول‌هاي 568 00:35:18,717 --> 00:35:20,351 .توي اين جعبه رو داخلِ ماشين ـت پيدا کردم 569 00:35:20,384 --> 00:35:23,317 .و اين چاقوهايي که مالِ توئه 570 00:35:23,351 --> 00:35:26,251 اونا به هيچ عنوان وسايل باغبوني نيستن، درسته؟ 571 00:35:28,417 --> 00:35:30,017 .لطف کن پَسشون بده 572 00:35:30,050 --> 00:35:32,217 ...مي دونم، توي اون مزرعه ذرت، ديدي که 573 00:35:32,251 --> 00:35:33,484 .من چي داشتم اونجا کِشت مي کردم 574 00:35:33,518 --> 00:35:34,717 .مي‌دوني که چه خبره 575 00:35:34,750 --> 00:35:36,683 .برام مهم نيستن - واقعاً؟ - 576 00:35:36,717 --> 00:35:39,317 پس اينجا چيکار مي‌کني؟ 577 00:35:39,351 --> 00:35:41,584 .واضحه که يه جور کارِ اداري داري 578 00:35:41,618 --> 00:35:42,950 !اون دست‌هايي که داري خيلي لطيف ـن 579 00:35:42,984 --> 00:35:46,917 با سازمانِ مبارزه با مواد مخدر، يا سازمانِ مبارزه با فروش دخانيات يا اف.بي آي هستي؟ 580 00:35:46,950 --> 00:35:48,551 .چرا چاقو رو زمين نميذاري تا بتونيم صحبت کنيم 581 00:35:48,584 --> 00:35:50,050 چقدر برات ارزش دارن؟ 582 00:35:50,084 --> 00:35:54,717 .از ماشينِ خوشگلت معلومه که پول و پله داري 583 00:35:54,750 --> 00:35:56,017 .ماشين کرايه ايه 584 00:35:56,050 --> 00:35:58,451 !اميدوار نبودم که اولين قتلمون اينجوري پيش بياد 585 00:35:58,484 --> 00:36:00,518 ،احتمالِ زياد فکر کنم ...اين چاقوهايي که داري 586 00:36:00,551 --> 00:36:05,417 .برات 10,000 دلاري بيارزه 587 00:36:05,451 --> 00:36:07,351 .طرف هيچ چاره‌اي برات باقي نذاشته 588 00:36:07,384 --> 00:36:09,384 اگر تو اول نکُشيش .اون تو رو مي‌کُشه 589 00:36:09,417 --> 00:36:11,884 ،خب اگر 10,000 دلار بهت بدم ديگه فراموش مي‌کني که اصلاً منو ديدي؟ 590 00:36:11,917 --> 00:36:13,351 .مي‌توني چاقوهات رو پس بگيري 591 00:36:13,384 --> 00:36:17,050 ،ميرم يه خودپرداز بانکي پيدا کنم .ولي اينا رو هم با خودم مي‌برم 592 00:36:17,084 --> 00:36:19,817 .اين رو هم توي ماشين پيدا کردم 593 00:36:19,850 --> 00:36:22,151 $10,000 594 00:36:22,184 --> 00:36:24,584 .خواهشاً و ممنون ميشم 595 00:36:24,618 --> 00:36:26,783 .يا اينکه يه مُرده به حساب مياي 596 00:36:51,717 --> 00:36:54,817 !بالاخره... يکي رو کُشتيم 597 00:36:54,850 --> 00:36:58,317 ،ديگه نه تحقيقاتِ طولاني داشت !نه تعقيب و گريزي 598 00:36:58,351 --> 00:37:00,184 هرکسي ممکنه اين قتل رو .دفاع از خود به حساب بياره 599 00:37:00,217 --> 00:37:02,351 يکمي ديگه زيادي در موردِ !سليقه کُشتنم صحبت کردم 600 00:37:02,384 --> 00:37:03,984 چشم‌هاش رو ديدي؟ 601 00:37:04,017 --> 00:37:06,950 .آره 602 00:37:06,984 --> 00:37:08,817 ...چرا قرباني‌هات رو وقتي که 603 00:37:08,850 --> 00:37:11,084 روي ميزِ قتلت هستن، بهوش مياري؟ 604 00:37:11,117 --> 00:37:13,084 .ميخوام بدونن که چه کاري انجام دادن 605 00:37:13,117 --> 00:37:15,251 !چـــرت نگـــو 606 00:37:15,284 --> 00:37:18,618 دوست داري اون نوري که .از چشمهاشون خاموش ميشه رو ببيني 607 00:37:18,650 --> 00:37:22,518 ديگه بازم برات فرقي مي‌کنه .که اونا گناهکار باشن يا نه 608 00:37:24,384 --> 00:37:28,650 چه احساسي داري؟ 609 00:37:28,683 --> 00:37:32,184 !احساس مي کنم انجامِ هرکاري برام ممکنه 610 00:37:32,217 --> 00:37:35,184 .اين زندگي ـه که هميشه برات ميخواستم 611 00:37:37,451 --> 00:37:40,417 از اينجا کجا ميريم؟ 612 00:37:40,451 --> 00:37:41,850 "سراغِ "جوآنا 613 00:37:41,884 --> 00:37:44,650 و بعدش چي، "دکستر"؟ 614 00:37:44,683 --> 00:37:49,251 ...و بعدش 615 00:37:49,284 --> 00:37:50,783 .همينطور ادامه ميديم 616 00:37:53,417 --> 00:37:55,717 .ولي اول چيزاي مهم‌تر 617 00:37:57,317 --> 00:37:58,618 ...الان که کيلومترها از اقيانوس فاصله داري 618 00:37:58,650 --> 00:37:59,984 چطوري از شرّ جسد خلاص ميشي؟ 619 00:38:00,017 --> 00:38:02,917 ،در حالت عادي، يه دزد ...يه فروشنده ماريجوآنا، و يه احمق 620 00:38:02,950 --> 00:38:05,050 هرکدوم از اينا مي تونه .دليلِ مرگش رو توجيه کنه 621 00:38:05,084 --> 00:38:07,884 .مي‌توني همين جا جسدش رو ول کني 622 00:38:11,551 --> 00:38:13,783 .من يه فکرِ بهتري دارم 623 00:38:24,251 --> 00:38:26,750 .اميدوارم يادگاريت (خون) رو ازش برداشته باشي 624 00:39:16,518 --> 00:39:22,551 ،"خوشحالم مي بينمت، "تراويس .فکر کردم رابطه‌ات رو باهام تموم کردي 625 00:39:22,584 --> 00:39:23,884 .اينا وسايل توئه 626 00:39:23,917 --> 00:39:29,284 .ميخواستم اونا بيرون از خونه‌ام باشه 627 00:39:29,317 --> 00:39:30,884 ...اگر اونا رو مي‌ريختي توي سطل آشغال 628 00:39:30,917 --> 00:39:35,151 يکمي برات راحت‌تر نبود، نه؟ 629 00:39:35,184 --> 00:39:38,584 فکر کردم آوردن اونا به اينجا .به همه چي خاتمه بده 630 00:39:41,618 --> 00:39:43,884 .خاتمه بده 631 00:39:43,917 --> 00:39:45,850 ...انگار به جاي خوندن انجيل 632 00:39:45,884 --> 00:39:47,284 !رفتي کتاب هاي کمک به عزّت نفس رو خوندي 633 00:39:47,317 --> 00:39:49,717 ...ولي اگر واقعاً اينجا اومدي که 634 00:39:49,750 --> 00:39:51,584 مخفيانه و غيرمستقيم ،ازم بخواي که التماست رو بکنم 635 00:39:51,618 --> 00:39:56,317 "خب، باشه، خواهش مي‌کنم، "تراويس .برگرد پيشم 636 00:39:56,351 --> 00:39:58,151 .من اينجا نيومدم که التماسم رو بکني 637 00:39:58,184 --> 00:40:00,950 خب، چطوره يه داستان برات تعريف کنم؟ 638 00:40:00,984 --> 00:40:02,650 ...اون روز توي روزنامه خوندم 639 00:40:02,683 --> 00:40:05,417 در موردِ يه دختر کوچولو .توي کاليفورنيا بود که دزديده شده بود 640 00:40:05,451 --> 00:40:07,683 ،رباينده ها، رفته بودن توي اتاقش ...و در حاليکه 641 00:40:07,717 --> 00:40:09,917 ،در کنارِ خرسِ عروسکيش خوابيده بود .گرفته بودن و برده بودنش 642 00:40:09,950 --> 00:40:11,451 ،اونا بهش تجاوز کردن ،و بعدش کُشتنش 643 00:40:11,484 --> 00:40:12,950 .و بعدش توي جنگل ولش کردن 644 00:40:12,984 --> 00:40:14,750 ...نميخواد برام بگي - ،يه داستان ديگه هم بود - 645 00:40:14,783 --> 00:40:18,518 "در موردِ يه نفر که توي "پنسيلوانيا .بمب گذاري کرده بود 646 00:40:18,551 --> 00:40:23,717 .11نفر کُشته شدن، و 20 نفر هم مجروح 647 00:40:23,750 --> 00:40:28,184 بخاطرِ اينه که دنيا، براي اينکه اينجوري شده .بايد تموم بشه 648 00:40:28,217 --> 00:40:29,518 !حرف نزن 649 00:40:29,551 --> 00:40:32,384 ...گناهان بشر ادامه داره 650 00:40:32,417 --> 00:40:34,317 .مگر اينکه ما متوقفش کنيم 651 00:40:34,351 --> 00:40:36,317 !نه، نه، خفه شو !فقط خفه شو 652 00:40:36,351 --> 00:40:39,284 ميخواي منو بُکشي؟ 653 00:40:39,317 --> 00:40:42,050 اين کاريه که ميخواي بُکني، "تراويس"؟ 654 00:40:45,184 --> 00:40:51,317 ...چيزي که من ميخوام 655 00:40:51,351 --> 00:40:53,850 .اينه که آزاد باشم 656 00:41:02,451 --> 00:41:03,817 .من با خدا صحبت خواهم کرد 657 00:41:03,850 --> 00:41:07,650 .من رهات مي کنم 658 00:41:07,683 --> 00:41:10,317 مي‌تونم برم؟ 659 00:41:10,351 --> 00:41:12,817 .مي‌دوني که در کجاست 660 00:41:24,750 --> 00:41:27,884 .شما هيچ پيغامي نداريد 661 00:41:30,884 --> 00:41:33,251 .يهو ظاهر شدي 662 00:41:36,551 --> 00:41:41,351 .من... اومدم که عذرخواهي کنم 663 00:41:41,384 --> 00:41:44,683 بخاطر احمق بازيم .توي مهموني عذرخواهي مي‌کنم 664 00:41:44,717 --> 00:41:48,618 !همچنين بخاطرِ خوابيدنم با دافِ استاد 665 00:41:48,650 --> 00:41:53,518 و بابتِ خواستگاري کردنم ازت .هم عذرخواهي مي‌کنم 666 00:41:53,551 --> 00:41:57,017 فقط فکر کردم که اون کاريه که آدمها وقتي .بعد از اينکه يه مدت باهم ـن انجام ميدن 667 00:41:57,050 --> 00:41:59,050 مي‌دوني؟ 668 00:41:59,084 --> 00:42:02,884 .مثلِ خريدنِ يه ميزِ قهوه خوري 669 00:42:02,917 --> 00:42:05,084 .ما هيچوقت يه ميزِ قهوه خوري نخريديم 670 00:42:05,117 --> 00:42:06,351 .خب، در موردش باهم صحبت کرديم 671 00:42:06,384 --> 00:42:09,251 و نتونستيم در موردِ ازدواج کردن صحبت کنيم؟ 672 00:42:09,284 --> 00:42:12,217 ما رابطه خوبي باهم داشتيم، نه؟ 673 00:42:12,251 --> 00:42:15,351 منظورم اينه، من ديوونه نيستم، هستم؟ 674 00:42:15,384 --> 00:42:17,618 .آره 675 00:42:18,917 --> 00:42:22,151 .ما رابطه خوبي داشتيم 676 00:42:25,050 --> 00:42:26,850 ،ميدوني، يه وقت‌هايي که ميام خونه 677 00:42:26,884 --> 00:42:29,217 .هنوزم انتظار دارم تو رو اونجا ببينم 678 00:42:29,251 --> 00:42:33,050 ،و...و در رو باز مي‌کنم 679 00:42:33,084 --> 00:42:35,251 .و همه چيز رو خيلي تميز و مرتب مي‌بينم 680 00:42:36,284 --> 00:42:38,618 .و دوباره همه چيز رو بخاطرم مياره 681 00:42:40,518 --> 00:42:41,917 .تو رفتي 682 00:42:47,284 --> 00:42:50,650 .من درست همينجام - .آره - 683 00:42:50,683 --> 00:42:52,750 ."توي دفترِ "لاگوئرتا 684 00:42:52,783 --> 00:42:54,950 !کوفت، خودم مي‌دونم 685 00:42:54,984 --> 00:42:56,717 .هنوزم مثلِ دفترِ اون مي‌مونه 686 00:42:56,750 --> 00:42:58,817 فکر کنم بخاطرِ همينه که هنوز .وسايلم رو از جعبه در نياوردم 687 00:42:58,850 --> 00:43:00,451 !اصلاً 688 00:43:00,484 --> 00:43:02,017 .آره 689 00:43:05,251 --> 00:43:09,184 (ميخواستم اين موضوع (ستوان شدنم .رو قبل از بقيه به تو بگم 690 00:43:09,217 --> 00:43:11,451 .خودم کار رو سخت کردم 691 00:43:11,484 --> 00:43:14,584 ...آره، ولي 692 00:43:14,618 --> 00:43:16,750 .تو ناراحت شدي 693 00:43:16,783 --> 00:43:19,817 .بخاطرِ من 694 00:43:19,850 --> 00:43:22,451 .و بابتش واقعاً متأسفم 695 00:43:24,317 --> 00:43:26,317 ."واقعاً دلم برات تنگ شده، "دب 696 00:43:28,518 --> 00:43:32,050 .تو يه جورايي منو به خودت وابسته کردي 697 00:43:32,084 --> 00:43:33,950 .بعضي وقت‌ها، نمي‌دونم که دارم چيکار مي‌کنم 698 00:43:33,984 --> 00:43:35,984 احساس مي کنم که آخرين روز ...از زندگيم که برام معني داشت 699 00:43:36,017 --> 00:43:38,117 .آخرين روزي بود که با تو گذروندم 700 00:43:57,584 --> 00:43:59,384 .ما نمي‌تونيم 701 00:44:05,817 --> 00:44:08,251 رابطه‌مون تموم شده، درسته؟ 702 00:44:08,284 --> 00:44:10,950 .يعني، تمومِ تموم شده 703 00:44:32,618 --> 00:44:36,584 اين درست همونجوريه که زندگي‌مون ...در کنارِ هم مي تونست باشه 704 00:44:36,618 --> 00:44:38,151 !البته، اگر منو نکُشته بودي 705 00:44:41,950 --> 00:44:43,650 .زنگ زدش - "جوآنا" - 706 00:44:43,683 --> 00:44:45,917 الو؟ 707 00:44:45,950 --> 00:44:48,484 دکستر"، مي‌تونيم در مورد اين قضيه صحبت کنيم؟ 708 00:44:48,518 --> 00:44:49,850 "حتماً، "جوآنا 709 00:44:49,884 --> 00:44:52,317 .شايد توي يه جاي خصوصي 710 00:44:52,351 --> 00:44:53,817 ...داشتم فکر مي‌کردم که الان مغازه بسته شده 711 00:44:53,850 --> 00:44:55,050 .همون‌جا مي‌بينمت 712 00:44:55,084 --> 00:44:57,950 .جوآنا" که نميخواد باهات گپ بزنه" 713 00:44:57,984 --> 00:44:59,351 .مي‌دونم 714 00:44:59,384 --> 00:45:01,384 .اون هرجور دليلي که بخواي رو براي کُشتنم داره 715 00:45:01,417 --> 00:45:03,017 .من تنها کسي هستم که مي‌دونه اون چيکار کرده 716 00:45:03,050 --> 00:45:08,317 واقعاً از اينکه همه چيز !کنار هم جور ميشه لذت نمي‌بري؟ 717 00:45:45,184 --> 00:45:47,017 .تو نبايد به "نبراسکا" ميومدي 718 00:45:47,050 --> 00:45:48,618 .مجبور بودم .نتونستم باور کنم 719 00:45:48,650 --> 00:45:50,317 ،چي رو باور کني ...که من درست مثل پدرم 720 00:45:50,351 --> 00:45:51,451 !تبديل به يه قاتل شدم؟ 721 00:45:51,484 --> 00:45:54,084 .آره .فکر کردم خلاصت کنم 722 00:45:54,117 --> 00:45:55,917 .همه خونوادت رو خلاص کنم 723 00:45:55,950 --> 00:45:59,284 !ميخواستم خودم پدرم رو بُکشم 724 00:45:59,317 --> 00:46:02,184 ولي با قتلِ مادر و خواهرت، راضي ميشي؟ 725 00:46:02,217 --> 00:46:04,151 !آره، همچنين تو 726 00:46:08,618 --> 00:46:10,384 !بُکش، "دکستر"، بُکش 727 00:46:12,184 --> 00:46:16,284 !منو بُکش 728 00:46:16,317 --> 00:46:17,650 چي گفتي؟ 729 00:46:17,683 --> 00:46:20,151 .خواهش مي‌کنم 730 00:46:20,184 --> 00:46:22,717 ازم ميخواي که بُکشمت؟ 731 00:46:22,750 --> 00:46:24,084 منتظر چي هستي؟ 732 00:46:24,117 --> 00:46:26,184 .براي کاري که کردم، منو بُکش 733 00:46:31,417 --> 00:46:32,817 .بهم بگو چه اتفاقي افتاد 734 00:46:32,850 --> 00:46:34,084 !کي اهميت ميده، چه اتفاقي افتاده؟ 735 00:46:34,117 --> 00:46:37,584 .من "ربکا" رو نکُشتم 736 00:46:37,618 --> 00:46:39,584 .اون خودکشي کرد 737 00:46:39,618 --> 00:46:43,417 خواهر عزيزم رو همونجوري .توي وانِ حموم پيدا کردم 738 00:46:43,451 --> 00:46:47,151 خدا، بايد اون رو زودتر .از اون خونه خارج مي‌کردم 739 00:46:47,184 --> 00:46:48,551 .اون ديگه نتونست تحمل کنه 740 00:46:48,584 --> 00:46:51,417 چي رو؟ - ..."دکستر" - 741 00:46:51,451 --> 00:46:53,750 .مادرم رو 742 00:46:53,783 --> 00:46:58,750 از اينکه اون چقدر ما رو بخاطرِ .کارهاي پدرم مقصر مي‌دونست 743 00:46:58,783 --> 00:47:00,884 ...اون هنوز .هنوز عاشقِ پدرم بود 744 00:47:00,917 --> 00:47:02,384 .هنوز ازش دفاع مي‌کرد 745 00:47:02,417 --> 00:47:06,184 ،اون آرزو داشت، که پدرم يهو پيداش بشه ...و اون رو با خودش 746 00:47:06,217 --> 00:47:09,050 .به تايلند يا مکزيک ببره 747 00:47:09,084 --> 00:47:12,451 .بعدش بود که "بکا" رو پيدا کردم 748 00:47:12,484 --> 00:47:15,050 .و يهو سرِ مادرم قاطي کردم 749 00:47:15,084 --> 00:47:19,984 همينجور پشتِ سرِهم، درست مثل پدرم !کُتکش مي زدم 750 00:47:20,017 --> 00:47:21,950 !من پسرِ پدرم هستم 751 00:47:21,984 --> 00:47:24,384 "وقتشه که کارش رو تموم کني، "دکستر 752 00:47:31,284 --> 00:47:34,184 ...تو منو اينجا آوردي که تحريک به دعوا بکني 753 00:47:34,217 --> 00:47:35,683 !به اين اميد که بُکشمت 754 00:47:35,717 --> 00:47:39,317 "مرگ بدستِ "دکستر !عجب ايده فوق‌العاده اي 755 00:47:39,351 --> 00:47:40,384 !بُکشش 756 00:47:45,783 --> 00:47:47,351 اگر جاي اون، پسرِ خودم بود، چي؟ 757 00:47:47,384 --> 00:47:49,484 !ما اين همه راه تا اينجا اومديم 758 00:47:49,518 --> 00:47:50,850 .اون يه هيولا نيست 759 00:47:50,884 --> 00:47:53,017 نميخواي اون نوري که از چشمهاش خاموش ميشه رو ببيني؟ 760 00:47:53,050 --> 00:47:55,917 .نه 761 00:47:55,950 --> 00:47:59,618 .فکر کن چه احساس خوبي خواهد داشت - ...اون وجدان داره - 762 00:47:59,650 --> 00:48:01,151 .و پشيمونه 763 00:48:01,184 --> 00:48:05,783 اين اون قسمتِ آبکيه وجودته !که نمي تونم تحملش کنم 764 00:48:05,817 --> 00:48:08,817 !او، او! "بايني" عصباني شده 765 00:48:12,151 --> 00:48:14,151 .اين دوباره درست مثل قضيه "دبرا" مي‌مونه 766 00:48:14,184 --> 00:48:16,184 .تو ضعيفي 767 00:48:19,850 --> 00:48:24,251 .من از تو قوي‌ترم 768 00:48:24,284 --> 00:48:26,217 "ما يه نقشه داشتيم، "دکستر 769 00:48:26,251 --> 00:48:27,484 .فقط تو و من 770 00:48:27,518 --> 00:48:29,884 .من ميرم خونه 771 00:48:36,484 --> 00:48:38,351 .برادر کوچولو 772 00:48:38,384 --> 00:48:40,151 !وايسا 773 00:48:40,184 --> 00:48:43,117 !چطور با همچين چيزي زندگي بکنم؟ 774 00:48:46,217 --> 00:48:48,184 !خودت رو ببخش 775 00:48:57,683 --> 00:48:59,850 دختر خوبي بودي دبرا مورگن"؟" 776 00:48:59,884 --> 00:49:01,984 !چون انگار قرار کريسمس بشه (خبر خوشي در راهه) 777 00:49:02,017 --> 00:49:03,750 "نشونش بده، "لوئيس 778 00:49:03,783 --> 00:49:06,184 من به برنامه‌اي درست کردم ...که شاگردان سابقِ "گلر" رو 779 00:49:06,217 --> 00:49:08,084 ...با آدمهايي که در شعاع 32 کيلومتري ميامي 780 00:49:08,117 --> 00:49:09,584 .زندگي مي کنند، مقايسه بکنه 781 00:49:09,618 --> 00:49:12,151 ...يه چندتا از متغيرها رو ازش مستثني کردم - !و 3 سوته - 782 00:49:12,184 --> 00:49:13,984 .200تا اسم بدست اومد - به همين سادگي؟ - 783 00:49:14,017 --> 00:49:16,850 .ولي همه اسامي رو قانوني بدست نياوردم - !آه، خيالي نيست - 784 00:49:16,884 --> 00:49:19,351 لوئيس گرين" کارمندِ رسميه" ،پليس ميامي نيست 785 00:49:19,384 --> 00:49:22,217 !فقط يه کارآموزِ بي جير و مواجبِ 786 00:49:22,251 --> 00:49:24,217 ...ممنونم 787 00:49:24,251 --> 00:49:25,850 .فکر کنم 788 00:49:25,884 --> 00:49:28,683 .بفرمائيد خدمت شما 789 00:49:35,217 --> 00:49:38,717 ،اگر ميخواي تا سرِ کار برسونمت .من تا 7 دقيقه ديگه دارم راه ميوفتم 790 00:49:38,750 --> 00:49:41,251 حالا 6 دقيقه نميشه؟ - !8دقيقه هم نميشه - 791 00:49:42,717 --> 00:49:44,584 .زود آماده ميشم 792 00:50:05,551 --> 00:50:09,984 برادر سم" اعتقاد داشت" .که روشنايي مي تونه تاريکي رو در بند کنه 793 00:50:10,017 --> 00:50:13,284 ولي ميخوام بدونم، اگر تاريکي .بوسيله روشنايي تعريف شده باشه چي 794 00:50:13,317 --> 00:50:17,050 ،اگر اينطوري باشه .تاريکي به خودي خود، نمي‌تونه وجود داشته باشه 795 00:50:18,984 --> 00:50:24,151 از طريق اين توصيف، پس بايد ،روشنايي يه جايي وجود داشته باشه 796 00:50:24,184 --> 00:50:26,351 .و در انتظار اينه که پيداش کنن 797 00:50:35,217 --> 00:50:38,017 .به خونه خوش اومدي، پسرم 798 00:50:48,678 --> 00:50:55,821 :تــــرجـــــمه و زيــرنــويس از Mehrzad -&- Ashkan.Sh .:.:.:.| WwW.9Movie.Co |.:.:.:.