1 00:00:03,000 --> 00:00:08,000 NavBas.blogspot.com 2 00:01:46,316 --> 00:01:47,349 پيش از اين در دکستر 3 00:01:47,884 --> 00:01:49,551 ...ما مي‌خوايم 4 00:01:49,585 --> 00:01:51,052 بدستش بياريم 5 00:01:51,087 --> 00:01:54,089 کول هارمون سرپرست تيم حفاظت از چيس 6 00:01:54,123 --> 00:01:56,658 شکنجه گر، متجاوز، قاتل 7 00:01:56,692 --> 00:01:58,793 زمانش رسيده که به ذات اوليه خودم بازگردم 8 00:01:58,828 --> 00:01:59,961 چرا مي‌خواستين منو ببينيد؟ 9 00:01:59,996 --> 00:02:01,663 من خيلي به اتفاقي که براي تو افتاده علاقمندم 10 00:02:01,697 --> 00:02:05,066 دوست دارم که در يه وقت ديگه در مورد وضعيت دروني‌ شما باهات بحث کنم 11 00:02:05,101 --> 00:02:08,136 خبر چين ما ، ياسمين آراگون تير خورده و کشته شده 12 00:02:08,171 --> 00:02:09,905 اين يه فاجعه لعنتيه 13 00:02:09,939 --> 00:02:12,507 اگه اشتباهي هم شده باشه قطعاً از طرف من نبوده 14 00:02:12,542 --> 00:02:14,309 ...مي‌تونم تاييد کنم که بازرس مورگان 15 00:02:14,343 --> 00:02:15,911 مسئول اين عمليات بوده 16 00:02:15,945 --> 00:02:17,679 ...ايشون از همين امروز در 17 00:02:17,713 --> 00:02:19,681 تعليق فوري با پرداخت حقوق قرار مي‌گيره 18 00:02:19,715 --> 00:02:21,583 اين فقط حرف توئه عليه من 19 00:02:21,617 --> 00:02:24,653 بعضي‌ها با روايت تو از وقايع چندان موافق نيستن 20 00:02:24,687 --> 00:02:26,755 کي ديگه برات دروغ گفته؟ 21 00:02:26,789 --> 00:02:28,990 پس تو بودي 22 00:02:29,025 --> 00:02:30,258 ...نمي‌خواي در مورد اين دختره بدوني 23 00:02:30,293 --> 00:02:31,660 که با دکستر مورگان زندگي مي‌کنه؟ 24 00:02:31,694 --> 00:02:34,029 نام، لومن پيرس 25 00:02:34,063 --> 00:02:36,865 لومن اينجا توي ميامي پيداش شده ...درست يک هفته قبل از اينکه 26 00:02:36,899 --> 00:02:40,802 زن رفيق تو، ريتا مورگان به قتل برسه 27 00:02:40,836 --> 00:02:42,671 آه 28 00:02:42,705 --> 00:02:44,372 حرومزاده لعنتي 29 00:02:46,442 --> 00:02:47,542 بقيه کي هستن؟ 30 00:02:47,577 --> 00:02:50,178 اون يارو يه ساعت مي‌گرفت در گوش من 31 00:02:50,213 --> 00:02:51,680 تيک تيک تيک 32 00:02:51,714 --> 00:02:53,648 اين صداي زندگي توئه که داره به پايان مي‌رسه 33 00:02:57,553 --> 00:02:59,521 اين چيزيه که من به مشتري‌هام مي‌گم 34 00:02:59,555 --> 00:03:00,855 تيک تيک تيک 35 00:03:00,890 --> 00:03:03,892 اين صداي زندگي شماست که داره به پايان مي‌رسه 36 00:03:03,926 --> 00:03:05,493 جوردن يکي از اوناست 37 00:03:05,528 --> 00:03:07,729 ما قراره جوردن چيس رو هم از بين ببريم؟ 38 00:03:21,711 --> 00:03:25,513 در يک روز خوب، هنگامي که مي‌دوم صداهاي درون سرم آرامتر مي‌شوند 39 00:03:25,548 --> 00:03:30,585 تا زمانيکه تنها من هستم،و نفس‌هايم و پاهايم برروي ماسه 40 00:03:35,725 --> 00:03:37,459 سرعت رو بيشتر کن دکستر 41 00:03:37,493 --> 00:03:41,796 اما امروز يکي از اون روزها نيست 42 00:03:41,831 --> 00:03:44,466 وقتي که قرار يک جلسه خصوصي رو با جوردن چيس گذاشتم 43 00:03:44,500 --> 00:03:47,068 انتظار يک جلسه مشاوره را نداشتم فقط بدنبال اثبات بودم 44 00:03:47,103 --> 00:03:51,072 شواهدي که دقيقاً نشان دهد چگونه او در شکنجه لومن دست داشته 45 00:03:51,107 --> 00:03:53,842 زيرا کد به "يقين داشتن" احتياج داره 46 00:03:53,876 --> 00:03:54,976 تندتر دکستر 47 00:03:55,011 --> 00:03:57,012 من فقط دسترسي به دفتر کارش رو مي‌خواستم 48 00:03:57,046 --> 00:03:59,914 خلوتگاه دروني او جايي که بتونم نشانه‌هايي پيدا کنم 49 00:03:59,949 --> 00:04:03,718 در عوض در اينجا گير افتادم در حال دويدن درجا 50 00:04:03,753 --> 00:04:07,322 ببين، مي‌فهمم تو نااميدي 51 00:04:07,356 --> 00:04:09,658 احساس مي‌کني که به چيزي که براي اون اينجا اومدي نمي‌رسي 52 00:04:09,692 --> 00:04:11,559 آره، يه خورده 53 00:04:11,594 --> 00:04:13,261 ورزش سنگين موثره 54 00:04:13,296 --> 00:04:17,432 دفاعت رو منهدم مي‌کنه و احساسات رو بيرون مياره 55 00:04:17,466 --> 00:04:19,701 خب، من اين احساس رو دارم که ...راحت‌ترم روي 56 00:04:19,735 --> 00:04:21,069 يه مبل بشينم و صحبت کنم 57 00:04:24,740 --> 00:04:28,043 به من اعتماد کن اين راه ساختن يک "تو" جديده 58 00:04:30,079 --> 00:04:35,116 توي سمينار ... ما بررسي کرديم که چگونه تراژدي مي‌تونه ما رو خرد کنه، درسته؟ 59 00:04:35,151 --> 00:04:36,117 بله 60 00:04:36,152 --> 00:04:38,420 آره، ما شديم مثل هامتي دامتي (شخصيت کارتوني به شکل تخم مرغ و شکننده) 61 00:04:38,454 --> 00:04:39,521 و يک سقوط بزرگ 62 00:04:39,555 --> 00:04:44,459 چيزي که الان مي‌خوام بهت بگم اينه که که آسيب در عين حال يک فرصت هم هست 63 00:04:44,493 --> 00:04:47,128 تراژدي قطعاً ما رو متلاشي مي‌کنه 64 00:04:47,163 --> 00:04:49,731 ولي اون يک فرصت هم هست براي بازسازي خودت 65 00:04:49,765 --> 00:04:52,434 تو بايد اجزاء خودت رو دوباره به هر شکلي که مي‌خواي کنار هم بگذاري 66 00:04:52,468 --> 00:04:54,769 باشه 67 00:04:54,804 --> 00:04:56,971 دير باور نباش من اينو بخاطر يک تجربه مي‌دونم 68 00:04:58,140 --> 00:04:59,841 چطوري؟ چه اتفاقي براي تو افتاد؟ 69 00:04:59,875 --> 00:05:01,710 تو اينجا نيومدي که راجع به من صحبت کني 70 00:05:01,744 --> 00:05:03,278 ...اتفاق بزرگي بايد افتاده باشه 71 00:05:03,312 --> 00:05:05,313 که باعث تحول در کل فلسفه تو شده 72 00:05:09,118 --> 00:05:11,353 خيلي خب باشه، من بهت مي‌گم که از کجا شروع شده 73 00:05:11,387 --> 00:05:13,054 البته اگه قول بدي که اين بين خودمون بمونه 74 00:05:16,058 --> 00:05:17,025 افلاطون (فيلسوف يوناني) 75 00:05:17,059 --> 00:05:18,860 چي؟ 76 00:05:18,894 --> 00:05:20,628 مفهموم شکست خويش 77 00:05:20,663 --> 00:05:22,764 از کتاب ضيافت افلاطون اومده اونو خوندي؟ (رساله‌اي از افلاطون در باب فلسفه و عشق) 78 00:05:22,798 --> 00:05:25,100 شايد توي کالج 79 00:05:25,134 --> 00:05:26,434 ولي اونو بياد نمياري درسته؟ 80 00:05:26,469 --> 00:05:27,802 بيشتر مردم به ياد نميارن 81 00:05:27,837 --> 00:05:30,038 ولي براي من منشا يک تحول بود 82 00:05:30,072 --> 00:05:32,107 دقيقاً همون چيزي بود که من در اون زمان بهش نياز داشتم 83 00:05:32,141 --> 00:05:35,577 بنابراين من پذيرفتمش 84 00:05:35,611 --> 00:05:38,113 ايده افلاطون رو پذيرفتم که ما مخلوقاتي شکسته شده‌ايم 85 00:05:38,147 --> 00:05:40,515 که سعي مي‌کنيم کامل بشيم و اونو اجرا کردم 86 00:05:40,549 --> 00:05:42,684 بوم يک ميليون نسخه فروخته شد 87 00:05:47,123 --> 00:05:49,491 حالا تو راز منو مي‌دوني 88 00:05:49,525 --> 00:05:52,160 حالا تو آماده‌اي که مال خودت رو برام بگي؟ 89 00:05:54,263 --> 00:05:56,765 مگه براي نعش مرده‌ت 90 00:05:56,799 --> 00:05:59,200 يک ساعت برروي ترد ميل و به هيچ جايي نرسيدم 91 00:05:59,235 --> 00:06:01,069 دريغ از يک سر نخ 92 00:06:01,103 --> 00:06:04,038 تنها خوبيش اينه که ورزش تقويت قلب امروزم رو انجام دادم 93 00:06:04,073 --> 00:06:06,341 جوردن يه گردوي پوست کلفته (شخصي که درون خود را به سختي ابراز مي‌کند) 94 00:06:06,375 --> 00:06:09,144 تو يه گردوي پوست کلفتي اينو مي‌دوني دکستر؟ 95 00:06:09,178 --> 00:06:10,578 کاش دست از اين کارش برمي‌داشت 96 00:06:10,613 --> 00:06:13,882 ما يه ساعت دويديم و تو هيچي به من نشون ندادي 97 00:06:13,916 --> 00:06:16,918 من مي‌دونم که تو توي يه وضعيت نامناسبي ولي نمي‌توني تا ابد از دست من در بري 98 00:06:16,952 --> 00:06:20,255 بالاخره بايد يه چيزي به من بدي که روش کار کنم 99 00:06:20,289 --> 00:06:23,458 در غير اينصورت چطوري مي‌تونم کمکت کنم؟ 100 00:06:23,492 --> 00:06:25,727 شايد هم نتوني 101 00:06:25,761 --> 00:06:27,762 يا شايد هم بتوني 102 00:06:27,797 --> 00:06:29,397 آيا اون خونه؟ 103 00:06:31,867 --> 00:06:33,001 فشاري در کار نيست 104 00:06:33,035 --> 00:06:36,337 ممکنه چند جلسه طول بکشه تا ما يه پيشرفت واقعي داشته باشيم 105 00:06:36,372 --> 00:06:38,540 ولي واقعاً به همکاري تو نياز دارم 106 00:06:38,574 --> 00:06:40,442 منم نياز دارم که به اون شيشه دست پيدا کنم 107 00:06:40,476 --> 00:06:43,912 در غير اينصورت ما فقط داريم وقتمون رو تلف مي‌کنيم 108 00:06:43,946 --> 00:06:46,815 اگرچه واقعاً فکر مي‌کنم که مي‌تونم کمکت کنم 109 00:06:46,849 --> 00:06:48,249 منم همين فکر رو مي‌کنم 110 00:06:48,284 --> 00:06:50,218 کي مي‌تونم دوباره بيام شما رو ببينم؟ 111 00:06:50,252 --> 00:06:52,086 موقع رفتن ليست ملاقات منو چک کن 112 00:06:52,121 --> 00:06:54,389 فکر کنم احتمالاً فردا صبح يه وقت خالي داشته باشم 113 00:07:06,669 --> 00:07:07,635 خب، شانس آورديم 114 00:07:07,670 --> 00:07:09,437 ده صبح فردا 115 00:07:09,472 --> 00:07:12,073 اون براي دو هفته آينده وقت ديگه‌اي نداره 116 00:07:12,107 --> 00:07:15,043 ـ عاليه ـ فردا مي‌بينمتون 117 00:07:15,077 --> 00:07:17,145 من دفعه پيش شما رو نديدم شما تازه اومدين اينجا؟ 118 00:07:17,179 --> 00:07:18,813 تازه از سه روز پيش کارم رو شروع کردم 119 00:07:18,848 --> 00:07:21,483 اين همه نيروي امنيتي رو هم يادم نمياد 120 00:07:21,517 --> 00:07:24,886 آقاي چيس بعضي چيزها رو بزرگش مي‌کنه 121 00:07:24,920 --> 00:07:26,855 تعجبي نداره 122 00:07:26,889 --> 00:07:31,159 من و لومن داريم ترتيب دوستاش رو مي‌ديم يکي يکي 123 00:07:32,695 --> 00:07:34,529 چند تا نيروي امنيتي؟ 124 00:07:34,563 --> 00:07:36,731 نمي‌دونم شايد يه دوجين 125 00:07:36,765 --> 00:07:38,099 ...ولي بازم فکر مي‌کني که 126 00:07:38,133 --> 00:07:39,934 هنوز هم مي‌توي بري سراغ اون گردن بند خونيه درسته؟ 127 00:07:39,969 --> 00:07:41,836 آره، موقعي که جوردن داره دوش مي‌گيره 128 00:07:41,871 --> 00:07:43,872 اگه گم بشه متوجه نمي‌شه؟ 129 00:07:43,906 --> 00:07:45,106 نه، نمي‌خوام اونو کش برم 130 00:07:45,140 --> 00:07:47,108 فقط مي‌خوام يه نمونه بردارم 131 00:07:47,142 --> 00:07:49,277 از اون آزمايش دي ان اي بگيرم به اين اميد که هويتش رو پيدا کنم 132 00:07:49,311 --> 00:07:50,912 آزمايش دي ان اي 133 00:07:50,946 --> 00:07:53,648 خدايا، چقدر خوشم مياد که تو مي‌توني اينکار رو انجام بدي 134 00:07:53,682 --> 00:07:55,817 خب فکر مي‌کني اون خون کي باشه؟ 135 00:07:55,851 --> 00:07:58,753 ـ البته اگه خون باشه ـ به احتمال زياد يک قرباني 136 00:07:58,787 --> 00:08:00,455 هر چي که هست، بايد براش مهم باشه 137 00:08:00,489 --> 00:08:02,657 که اونو به گردنش مي‌اندازه 138 00:08:02,691 --> 00:08:04,325 قطعاً بايد يک جور يادگاري باشه 139 00:08:07,229 --> 00:08:09,330 اونجايي؟ 140 00:08:09,365 --> 00:08:11,332 ـ اوه خدايا ـ چيه، چي شده؟ 141 00:08:11,367 --> 00:08:13,501 يکي دم در آشپزخونه‌ست 142 00:08:15,437 --> 00:08:17,572 ـ اونا دارن سعي مي‌کنن بيان تو ـ از در جلو برو بيرون 143 00:08:17,606 --> 00:08:20,575 تا چند دقيقه ديگه من مي‌رسم اونجا 144 00:08:20,609 --> 00:08:22,410 دکستر يه نفر هم اونجاست 145 00:08:22,444 --> 00:08:23,578 قايم شو 146 00:08:23,612 --> 00:08:25,146 ـ کجا؟ ـ توي حمام 147 00:08:25,180 --> 00:08:26,881 با حداکثر سرعتي که بتونم ميام اونجا 148 00:08:35,791 --> 00:08:37,525 چه اتفاقي داره مي‌افته؟ 149 00:08:39,929 --> 00:08:41,663 اونا اومدن تو 150 00:08:41,697 --> 00:08:43,197 چي؟ 151 00:08:50,105 --> 00:08:51,673 دارن ميان 152 00:08:51,707 --> 00:08:54,475 تلفن رو بذار زمين خط رو باز بگذار 153 00:09:17,232 --> 00:09:18,766 يا مسيح 154 00:09:18,801 --> 00:09:20,001 تو ديگه کدوم عوضي هستي؟ 155 00:09:20,035 --> 00:09:21,436 شماها کدوم عوضي‌هايي هستين؟ 156 00:09:21,470 --> 00:09:23,871 اون کيه؟ 157 00:09:23,906 --> 00:09:26,140 مي‌خواي يه بار ديگه بگي آستور؟ 158 00:09:26,175 --> 00:09:28,543 اون کيه؟ 159 00:09:28,577 --> 00:09:30,545 اسمش لومنه 160 00:09:30,579 --> 00:09:32,413 منظورم اينه که اون کيه؟ چرا اينجاست؟ 161 00:09:32,448 --> 00:09:35,116 اون ... خونه رو اجاره کرده 162 00:09:35,150 --> 00:09:36,384 تو که گفتي خونه خاليه 163 00:09:36,418 --> 00:09:38,720 فکر مي‌کردم باشه 164 00:09:38,754 --> 00:09:41,723 از کجا بايد مي‌دونستم که اون به اين زودي يه دوست دختر پيدا مي‌کنه؟ 165 00:09:41,757 --> 00:09:42,890 اول از همه اون دوست دختر من نيست 166 00:09:42,925 --> 00:09:44,826 اون مستاجره همونطور که گفتم 167 00:09:44,860 --> 00:09:46,694 دوم اينکه تو کي هستي؟ 168 00:09:46,729 --> 00:09:50,698 من اوليويا هستم نزديک خونه پدر بزرگ و مادربزرگش زندگي مي‌کنم 169 00:09:50,733 --> 00:09:52,600 کسي مي‌خواد بهم بگه چطوري اومدين اينجا؟ 170 00:09:52,635 --> 00:09:53,968 تاکسي 171 00:09:54,003 --> 00:09:55,570 !ـ 215 مايل فاصله رو 172 00:09:55,604 --> 00:09:58,840 از يک ايستگاه اتوبوس 173 00:09:59,975 --> 00:10:01,909 کجا مشروب خوردين؟ 174 00:10:01,944 --> 00:10:04,545 ـ مهمه؟ ـ‌ آره، من اينطور فکر مي‌کنم 175 00:10:04,580 --> 00:10:07,982 ـ تو 12 سالته ـ تو که گفتي 14 سالت بود 176 00:10:08,017 --> 00:10:09,984 خيلي متشکرم 177 00:10:10,019 --> 00:10:13,755 اگه واقعاً مي‌خواي بدوني از خونه ما دزديدمش 178 00:10:13,789 --> 00:10:15,723 مايه تسلي خاطره 179 00:10:15,758 --> 00:10:18,226 فکر کنم من بايد بشينم 180 00:10:21,730 --> 00:10:24,298 والدينت مي‌دونن که تو کجايي؟ 181 00:10:24,333 --> 00:10:25,967 مادرم فکر مي‌کنه که من پيش آستور هستم 182 00:10:26,001 --> 00:10:29,604 اوه، بذار حدس بزنم مادر بزرگ و پدر بزرگ تو هم فکر مي‌کنن که تو پيش اوليويا هستي 183 00:10:29,638 --> 00:10:31,406 بهشون زنگ نزن 184 00:10:31,440 --> 00:10:33,274 لطفاً 185 00:10:33,308 --> 00:10:35,810 حداقل نه تا فردا 186 00:10:35,844 --> 00:10:39,681 اونا واقعاً بايد شب بمونن تا به هوش بيان 187 00:10:39,715 --> 00:10:41,215 پس منم مي‌مونم 188 00:10:41,250 --> 00:10:43,718 با اون 189 00:10:45,788 --> 00:10:50,091 ...فکر کنم من مي‌خوام 190 00:10:50,125 --> 00:10:52,260 با من بيا 191 00:10:52,294 --> 00:10:54,762 مي‌برمت تو تختخواب، باشه؟ 192 00:11:05,507 --> 00:11:08,609 عجب وضعيت اينجا داريم 193 00:11:08,644 --> 00:11:11,279 ...اگه پشنهادي در اين مورد نداري که چه جوري با يه دختر نوجوان برخورد کنم 194 00:11:11,313 --> 00:11:12,847 چيز ديگه‌اي نمي‌خوام بشنوم 195 00:11:12,881 --> 00:11:15,283 ...پيشنهاد من آستور رو از اينجا خارج کن 196 00:11:15,317 --> 00:11:17,952 ...فردا صبح مي‌خواي بري دنبال جمع‌آوري شواهدي در مورد 197 00:11:17,986 --> 00:11:20,621 قاتل خشني که مي‌خواي اونو بکشي 198 00:11:20,656 --> 00:11:22,824 واقعاً مي‌خواي وسط اينکار با يه نوجوان مست هم سر و کله بزني؟ 199 00:11:22,858 --> 00:11:25,760 ـ اون اومد اينجا !ـ مست 200 00:11:25,794 --> 00:11:27,328 نمي‌تونم الان اونو بفرستمش بره 201 00:11:27,362 --> 00:11:31,199 دکستر، دليلي وجود داره که چرا قاتلين زنجيره‌اي بچه ندارن 202 00:11:31,233 --> 00:11:34,702 تو نمي‌توني هم يه قاتل باشي و هم يه پدر نمي‌خواي چيزي ياد بگيري؟ 203 00:11:34,737 --> 00:11:36,537 مادر اون بخاطر تو مرده 204 00:11:36,572 --> 00:11:39,741 که بخاطر همين من بايد اوضاع رو درست کنم و يه پدر خوب باشم 205 00:11:39,775 --> 00:11:44,145 يه پدر خوب اون دخترها رو تا اونجا که ممکن باشه از اينجا دور مي‌کنه 206 00:11:50,119 --> 00:11:52,053 هريسون هنوز توي آپارتمانه با سونيا 207 00:11:52,087 --> 00:11:54,455 من مي‌رم اون بگيرم و بيارمش اينجا 208 00:12:03,699 --> 00:12:06,134 دب 209 00:12:06,168 --> 00:12:08,002 مي‌زني يه چيز رو مي‌شکوني آروم باش 210 00:12:08,036 --> 00:12:09,270 خودت آروم باش ...تو که در آستانه 211 00:12:09,304 --> 00:12:11,105 بدترين جلسه دوران کاريت نيستي 212 00:12:11,140 --> 00:12:13,141 اون نماينده اتحاديه‌ست طرف توئه 213 00:12:13,175 --> 00:12:15,710 ...مي‌دوني، فقط حرفه‌اي باش و کار عجيب غريبي نکن 214 00:12:15,744 --> 00:12:17,211 تا وقتي که بفهمي چه اتفاقي داره مي‌افته 215 00:12:17,246 --> 00:12:19,547 من مي‌دونم چه اتفاقي قراره بيافته من اخراج مي‌شم 216 00:12:19,581 --> 00:12:20,715 نه نمي‌شي 217 00:12:20,749 --> 00:12:22,216 حتي لاگوئرتا هم مي‌گه که قرار نيست مشکلي پيش بياد 218 00:12:22,251 --> 00:12:24,519 ـ بايد به اون اعتماد کنم؟ ـ نه 219 00:12:24,553 --> 00:12:27,054 ولي مي‌توني به من اعتماد کني 220 00:12:27,089 --> 00:12:29,056 همه چيز درست مي‌شه 221 00:12:29,091 --> 00:12:30,792 مي‌دوني چرا؟ 222 00:12:30,826 --> 00:12:32,493 چونکه تو قراره شغلت رو پس بگيري 223 00:12:32,528 --> 00:12:34,462 همه توي ايستگاه طرف تو هستن 224 00:12:34,496 --> 00:12:36,631 يه دوست پسر هم داري که دوستت داره 225 00:12:40,669 --> 00:12:43,471 جداً؟ حالا داري اينو به من مي‌گي؟ 226 00:12:43,505 --> 00:12:45,540 فقط يه ابزار احساساست بود همينجوري گفتم 227 00:12:45,574 --> 00:12:48,509 ـ‌ من بايد ـ باشه، فراموش کن که اينو گفتم 228 00:12:53,649 --> 00:12:54,849 چيه؟ 229 00:12:54,883 --> 00:12:57,552 صبح تو هم بخير خورشيد درخشان 230 00:12:57,586 --> 00:12:59,720 ـ تنهايي؟ ـ آره، چه خبر؟ 231 00:12:59,755 --> 00:13:01,422 ...سر حال مياي به محض اينکه يه نگاهي 232 00:13:01,456 --> 00:13:04,592 به اين عکس‌هايي که من از ...رفيقت دکستر مورگان 233 00:13:04,626 --> 00:13:08,229 و دوست دخترش در موقع قايق سواري شبانه‌شون گرفتم، بندازي 234 00:13:08,263 --> 00:13:10,431 ـ مي‌خواي يه قرار آبجو بگذاريم؟ ـ ساعت 7 صبحه 235 00:13:10,465 --> 00:13:11,766 آبجو هميشه خوبه 236 00:13:11,800 --> 00:13:14,702 ـ من بايد کار کنم ـ پس من ميام پيشت 237 00:13:14,736 --> 00:13:16,704 چي بهت گفتم؟ الان نمي‌تونم 238 00:13:16,738 --> 00:13:18,372 بعداً بهت زنگ مي‌زنم 239 00:13:37,226 --> 00:13:39,994 مطمئني که مي‌خواي قرار ملاقاتت رو با جوردن بهم نزني؟ 240 00:13:40,028 --> 00:13:41,929 خب، بايد اينکار رو بکنم 241 00:13:41,964 --> 00:13:44,599 شانس ديگه‌اي براي رسيدن به اون خون وجود نداره 242 00:13:44,633 --> 00:13:48,169 بعلاوه، اين کاريه که مي‌دونم چه جوري انجامش بدم 243 00:13:48,203 --> 00:13:51,572 تو هم يه دختر نوجوان بودي،‌درسته؟ 244 00:13:51,607 --> 00:13:53,674 چطوري بايد با آستور برخورد کنم؟ 245 00:13:53,709 --> 00:13:55,343 سعي کن باهاش صحبت کني 246 00:13:55,377 --> 00:13:56,577 ...آخرين باري که اينکار رو کردم 247 00:13:56,612 --> 00:13:58,446 اون گفت که از من متنفره و رفت به اورلاندو 248 00:13:58,480 --> 00:14:00,414 خب، پس الان يه شانس دوباره پيدا کردي 249 00:14:05,420 --> 00:14:08,756 يه چيزي رو باهاش در ميون بگذار اينکه وقتي هم سن اون بودي چيکار مي‌کردي 250 00:14:08,790 --> 00:14:10,424 سگ همسايه رو کشتم 251 00:14:10,459 --> 00:14:13,461 خب، اينو بهش نگو 252 00:14:15,230 --> 00:14:16,998 جداً، چيکار بايد بکنم؟ 253 00:14:17,032 --> 00:14:19,600 فقط ... باهاش بهتر برخورد کن 254 00:14:19,635 --> 00:14:21,802 همه بچه‌ها توي سن اون اشتباهاتي مي‌کنن 255 00:14:21,837 --> 00:14:24,538 به من اعتماد کن، همون تهوع تنبيه مناسبي بوده 256 00:14:24,573 --> 00:14:28,542 اوه،‌اين برادر توئه؟ 257 00:14:28,577 --> 00:14:31,579 هريسون 258 00:14:31,613 --> 00:14:34,448 اون حتي منو يادش نمياد 259 00:14:34,483 --> 00:14:39,820 خب... آخرين باري که تو رو ديده شبيه يه راکون به نظر نمي‌رسيدي 260 00:14:43,425 --> 00:14:45,226 بخور اين غذاي ضد تهوع مستيه 261 00:14:45,260 --> 00:14:47,695 اثر الکل رو از بين مي‌بره 262 00:14:47,729 --> 00:14:50,231 باهاش صحبت کن 263 00:14:50,265 --> 00:14:52,934 يه چيزي رو باهاش در ميون بگذار 264 00:14:52,968 --> 00:14:57,171 خب من بايد برم به يه ملاقات تا چند دقيقه ديگه 265 00:14:57,205 --> 00:15:01,642 ولي اميدوارم که بعدش بتونيم بقيه روز رو با هم بگذرونيم 266 00:15:01,677 --> 00:15:05,613 چونکه ما واقعاً بايد صحبت کنيم 267 00:15:08,283 --> 00:15:10,251 خب مشکلي نيست؟ 268 00:15:10,285 --> 00:15:12,486 هريسون هم مي‌تونه بياد؟ 269 00:15:12,521 --> 00:15:13,854 حتماً، من به پرستار بچه زنگ مي‌زنم 270 00:15:13,889 --> 00:15:15,790 بهش مي‌گم که يه تغييري تو برنامه ايجاد شده 271 00:15:24,299 --> 00:15:26,133 ماما 272 00:15:28,904 --> 00:15:30,805 ماما 273 00:15:32,207 --> 00:15:34,608 من اصلاً نمي‌دونم چرا اون اينو گفت 274 00:15:34,643 --> 00:15:37,178 ـ من خيلي کم اونو مي‌شناسم ـ ديگه دروغ نگو، باشه؟ 275 00:15:37,212 --> 00:15:39,714 من خنگ نيستم 276 00:15:39,748 --> 00:15:42,283 اون مامان تو نيست 277 00:15:42,317 --> 00:15:45,519 ـ مامان تو مرده ـ آستور 278 00:15:45,554 --> 00:15:47,288 بذار اينو بهت بگم 279 00:15:47,322 --> 00:15:50,725 اگه تو مرده بودي ...شک دارم دارم که مامانم 280 00:15:50,759 --> 00:15:53,194 اينقدر زود يه مستاجر مي‌آورد 281 00:15:57,499 --> 00:15:59,800 ـ من بايد برم ـ مي‌دونم 282 00:15:59,835 --> 00:16:01,602 فقط يه دو ساعتي طول مي‌کشه 283 00:16:01,636 --> 00:16:03,237 مي‌تونم از عهده‌ش بر بيام 284 00:16:07,142 --> 00:16:10,578 خانواده منم خيلي عجيب غريب هستن 285 00:16:16,351 --> 00:16:17,385 سلام 286 00:16:27,629 --> 00:16:29,630 اوضاع با اتحاديه چطوري پيشرفت؟ 287 00:16:29,664 --> 00:16:31,932 اونا منو فرستادن به اتاق بايگاني 288 00:16:31,967 --> 00:16:33,434 تا بعد حرف‌هام رو بشنون 289 00:16:33,468 --> 00:16:35,603 تو اخراج نشدي اين خبر خوبيه 290 00:16:35,637 --> 00:16:36,837 بله عاليه 291 00:16:36,872 --> 00:16:38,506 ...بغير از اينکه همه هنوز فکر مي‌کنن 292 00:16:38,540 --> 00:16:40,441 من مسئول مرگ اون دختر هستم 293 00:16:40,475 --> 00:16:43,511 و همينطور بچه‌هايي که اون شب توي کلوب زخمي شدن 294 00:16:43,545 --> 00:16:47,681 جهت اطلاع بگم که گزارش من از داستان تو 100 درصد حمايت مي‌کنه 295 00:16:47,716 --> 00:16:49,517 ...بدون توجه به اينکه 296 00:16:49,551 --> 00:16:51,352 افسر ارشد زن من بوده 297 00:16:51,386 --> 00:16:53,421 براي من ارزشمنده 298 00:16:53,455 --> 00:16:56,123 متشکرم 299 00:16:57,392 --> 00:16:59,093 ...هرکس به بازرس نابود شده احتياج داشت 300 00:16:59,127 --> 00:17:01,495 من توي اتاق بايگاني هستم 301 00:17:04,399 --> 00:17:06,867 بازرس بلاگردان آماده انجام وظيفه‌ست 302 00:17:06,902 --> 00:17:09,837 گفتن که قراره بياي پيش من 303 00:17:09,871 --> 00:17:13,374 بيا من رات بندازم 304 00:17:13,408 --> 00:17:15,376 بيا همينجا 305 00:17:15,410 --> 00:17:18,712 خب ... اوضاع با اون مردت چطور پيش مي‌ره؟ 306 00:17:18,747 --> 00:17:22,716 ...امروز صبح به طور غير منتظره گفت که منو دوست داره 307 00:17:22,751 --> 00:17:23,818 اوه 308 00:17:23,852 --> 00:17:24,885 تو هم همينو بهش گفتي؟ 309 00:17:24,920 --> 00:17:26,720 نه من در رفتم 310 00:17:26,755 --> 00:17:28,456 چرا؟ مشکل چيه؟ 311 00:17:28,490 --> 00:17:29,957 تو همين احساس رو بهش نداري؟ 312 00:17:29,991 --> 00:17:33,994 ...نه مشکل اينه که مي‌ترسم که ممکنه داشته باشم 313 00:17:35,430 --> 00:17:37,198 اين چيه؟ پرونده دختراي توي بشکه؟ 314 00:17:37,232 --> 00:17:40,301 ـ زير پرونده‌هاي چندش آور بايگاني‌ش مي‌کني؟ ـ‌ زير پرونده‌هاي بسته شده 315 00:17:40,335 --> 00:17:42,036 نخونش عزيزم بايگانيش‌ کن 316 00:17:42,070 --> 00:17:46,040 اين کاريه که من براي انجامش پول مي‌گيرم ...و در طي چند هفته آينده 317 00:17:46,074 --> 00:17:47,842 تو هم همينطور 318 00:18:00,322 --> 00:18:01,489 جلسه خوبي بود 319 00:18:01,523 --> 00:18:03,991 يک ساعت ديگه در جا دويدن 320 00:18:04,025 --> 00:18:06,460 حالا تو باز تر به نظر مي‌رسي تغيير رو احساس مي‌کني؟ 321 00:18:06,495 --> 00:18:07,661 آره 322 00:18:07,696 --> 00:18:11,665 ...احساس مي‌کنم که انگار يه بار سنگين از دوشم برداشته شده اين دفعه 323 00:18:11,700 --> 00:18:14,001 خوبه 324 00:18:14,035 --> 00:18:16,237 بايد بهت بگم 325 00:18:16,271 --> 00:18:20,341 هنوز احساس مي‌کنم که تو کاملاً با من صادق نيستي 326 00:18:22,544 --> 00:18:24,912 واقعاً؟ 327 00:18:24,946 --> 00:18:27,681 ـ درمورد چي؟ ـ در مورد چيزي که واقعاً اونو مي‌خواي 328 00:18:27,716 --> 00:18:31,685 چيزي که واقعاً مي‌خوام تنها يه قطره است 329 00:18:31,720 --> 00:18:34,188 اثر يه سوزن سي ميلي‌متري بايد غير قابل تشخيص باشه 330 00:18:36,591 --> 00:18:39,093 اون اصلاً متوجه نخواهد شد که چيزي کم شده 331 00:18:39,127 --> 00:18:41,328 منظورت چيه؟ 332 00:18:41,363 --> 00:18:44,031 از زندگي چي مي‌خواي؟ 333 00:18:44,065 --> 00:18:46,000 هر چي که باشه بايد بهم بگي 334 00:18:46,034 --> 00:18:48,736 تا من بتونم کمکت کنم برنامه ريزي کني که به اونجا برسي 335 00:18:48,770 --> 00:18:50,271 خودم يه برنامه دارم که به اونجا برسم 336 00:18:50,305 --> 00:18:52,273 من و لومن اين رد خوني رو تعقيب مي‌کنيم 337 00:18:52,307 --> 00:18:53,674 ما تو رو نابود مي‌کنيم 338 00:18:53,708 --> 00:18:56,944 باور کني يا نه تو تا الان هم به من کمک کردي 339 00:18:56,978 --> 00:19:00,080 اميدوارم که اينطور باشه واقعاً اميدوارم 340 00:19:07,322 --> 00:19:11,792 ...هر کدوم از ما در اعماق وجود، مي‌دونيم که واقعاً چي مي‌خوايم 341 00:19:11,826 --> 00:19:14,728 موضوع فقط بالفعل کردن اونه 342 00:19:14,763 --> 00:19:15,863 بله 343 00:19:17,799 --> 00:19:20,034 من بايد برگردم سر کار 344 00:19:20,068 --> 00:19:22,603 مدارک جديدي هستن که بايد پردازش بشن 345 00:19:22,637 --> 00:19:25,573 ولي متشکرم بخاطر همه چيز 346 00:19:25,607 --> 00:19:27,675 خب، قرار بعدي کي باشه؟ 347 00:19:27,709 --> 00:19:30,477 من با منشي چک مي‌کنم 348 00:20:28,203 --> 00:20:30,104 من چي بهت گفتم؟ 349 00:20:30,138 --> 00:20:34,875 ما قراره که که اين چيزها رو بايگاني کنيم نه اينکه بريزيمشون به هم 350 00:20:34,909 --> 00:20:36,477 صبر کن صبر کن داشتم اونو مي‌خوندم 351 00:20:36,511 --> 00:20:39,880 ـ آره مشکل هم همينه ـ فقط يه دقيقه ديگه بهم وقت بده 352 00:20:43,518 --> 00:20:45,452 لعنتي اينو ببين 353 00:20:45,487 --> 00:20:47,054 چيو بايد ببينم؟ 354 00:20:47,088 --> 00:20:50,024 نتايج آزمايش دي ان اي چندين نتيجه آزمايش 355 00:20:50,058 --> 00:20:52,092 پرونده دخترهاي توي بشکه 356 00:20:52,127 --> 00:20:55,429 ...ما اينو چسبونديم به يه نفر و 357 00:20:55,463 --> 00:20:58,098 به نظر مي‌رسه بايد چند تا متجاوز وجود داشته باشه 358 00:20:58,133 --> 00:21:02,436 ...من فقط چيزي رو که مي‌بيني بهم بگو 359 00:21:02,470 --> 00:21:05,172 گزارش رگه‌هاي دي ان اي 360 00:21:05,206 --> 00:21:07,908 رگه‌هاي جزئي از سه شايد هم چهار متجاوز 361 00:21:07,942 --> 00:21:09,877 اين کدوم پرونده‌ست؟ 362 00:21:09,911 --> 00:21:11,879 دخترهاي توي بشکه 363 00:21:11,913 --> 00:21:14,014 ما ... ما اونو نچسبونديم به يه نفر؟ 364 00:21:14,049 --> 00:21:15,649 چرا. بويد فاولر 365 00:21:15,684 --> 00:21:19,953 ولي پزشک قانوي ردهايي از دي ان اي رو پيدا کرده که مال بويد نبوده 366 00:21:19,988 --> 00:21:22,556 رگه‌هاي جزئي از چندين نفر بوده 367 00:21:22,590 --> 00:21:24,425 همه اينا توي پرونده‌ست 368 00:21:24,459 --> 00:21:26,894 چرا من الان دارم اين چيزا رو مي‌شنوم؟ 369 00:21:26,928 --> 00:21:29,496 ...چونکه وقتي گزارش نهايي پزشک قانوني رسيد 370 00:21:29,531 --> 00:21:30,964 ما پرونده رو بسته بوديم 371 00:21:30,999 --> 00:21:32,633 ...تنها دليلي که باعث شد من تصادفاً به اين بر بخورم 372 00:21:32,667 --> 00:21:34,335 اين بود که داشتم بايگاني‌ش مي‌کردم 373 00:21:34,369 --> 00:21:36,370 ببين 374 00:21:36,404 --> 00:21:39,273 ببين،‌ اين کول هارمونه، مظنون اوليه ما 375 00:21:39,307 --> 00:21:41,442 محافظ جوردن چيس که گذاشتيم بره 376 00:21:41,476 --> 00:21:45,346 ما از اون نمونه دي ان اي داريم بهم بگو چي مي‌بيني 377 00:21:45,380 --> 00:21:47,481 ...به اندازه کافي علائم مشترک وجود داره 378 00:21:47,515 --> 00:21:49,316 ...اين کول هارمون بعنوان قاتل 379 00:21:49,351 --> 00:21:51,251 دخترهاي توي بشکه مناسب به نظر برسه 380 00:21:51,286 --> 00:21:52,853 حداقلش او نمي‌تونه بي ارتباط باشه 381 00:21:52,887 --> 00:21:55,522 چيزي که داري مي‌گي اينه که کول و بويد اينکار رو با هم مي‌کردن؟ 382 00:21:55,557 --> 00:21:57,691 آره 383 00:21:57,726 --> 00:22:01,128 با سه يا چهار نفر ديگه 384 00:22:01,162 --> 00:22:03,330 ما بايد اين پرونده رو دوباره باز کنيم 385 00:22:03,365 --> 00:22:06,433 مي‌دونم ولي من نمي‌تونم به لاگوئرتا بگم 386 00:22:06,468 --> 00:22:08,502 من مثلاً قراره توي بايگاني مشغول انجام وظيفه باشم 387 00:22:11,005 --> 00:22:12,940 چيه؟ ... من بهش نمي‌گم 388 00:22:12,974 --> 00:22:15,409 اين پرونده حل شده بود 389 00:22:15,443 --> 00:22:19,546 اگه من ازش بخوام که اونو دوباره باز کنه ممکنه دهن من رو هم سرويس کنه 390 00:22:19,581 --> 00:22:22,282 البته نه به يه روش داغ 391 00:22:22,317 --> 00:22:25,919 خب، پس فقط من مي‌مونم 392 00:22:35,663 --> 00:22:38,832 هي دير اومدي 393 00:22:38,867 --> 00:22:41,168 بله صبح سختي بود 394 00:22:41,202 --> 00:22:46,407 ديشب سر و کله آستور در خونه من پيدا شد مست با يکي از دوستاش 395 00:22:46,441 --> 00:22:48,041 دوستش چند ساله‌ست؟ 396 00:22:50,512 --> 00:22:52,546 فقط شوخي کردم 397 00:22:57,786 --> 00:22:59,420 اون چيه؟ نمونه خون؟ 398 00:22:59,454 --> 00:23:01,555 آره، يه نمونه خونه 399 00:23:04,092 --> 00:23:05,826 محرمانه؟ هان متوجه شدم 400 00:23:05,860 --> 00:23:09,596 خب حالا چي هست؟ الکل خون براي آستور؟ 401 00:23:09,631 --> 00:23:11,198 اون کف خونه بالا آورد 402 00:23:11,232 --> 00:23:13,400 آزمايش بيشتر ضرورتي نداره 403 00:23:13,435 --> 00:23:15,669 نمونه بررسي بيماري‌هاي مقاربتي؟ 404 00:23:15,703 --> 00:23:17,538 وينس اون 12 سالشه 405 00:23:17,572 --> 00:23:19,006 منظورم براي خودته 406 00:23:21,075 --> 00:23:24,845 اين يه قرباني جناييه که قرار بوده قبلاً آزمايشش کنم 407 00:23:24,879 --> 00:23:28,515 اشتباه کردم يادم رفت بفرستمش، خب؟ 408 00:23:28,550 --> 00:23:30,250 مورگان 409 00:23:30,285 --> 00:23:32,252 دکستر، دخترا رفتن 410 00:23:32,287 --> 00:23:34,421 کجا رفتن؟ 411 00:23:34,456 --> 00:23:35,689 نمي‌دونم ولي اونا غيبشون زده 412 00:23:35,723 --> 00:23:39,059 حالشون خيلي بد بود و ما هم هيچ مسکني تو خونه نداشتيم 413 00:23:39,093 --> 00:23:40,694 پس من هريسون رو گذاشتم که برم به فروشگاه 414 00:23:40,728 --> 00:23:42,329 ـ اونا رو تنها گذاشتي؟ ـ سعي کردم باهاشون خوب باشم 415 00:23:42,363 --> 00:23:43,964 و وقتي برگشتم اونا رفته بودن 416 00:23:43,998 --> 00:23:46,600 ـ شايد رفتن يه قدمي بزنن ـ‌ فکر نکنم 417 00:23:46,634 --> 00:23:47,801 در پشتي کاملاً باز بود 418 00:23:47,836 --> 00:23:49,903 و موبايلشون هنوز اينجاست 419 00:23:49,938 --> 00:23:51,538 ...دکستر چي مي‌تونه باعث بشه يه دختر 14 ساله 420 00:23:51,573 --> 00:23:53,273 موبايلش رو ول کنه بره؟ 421 00:23:53,308 --> 00:23:55,242 جايي نرو من الان ميام اونجا 422 00:23:55,276 --> 00:23:57,077 من خيلي متاسفم 423 00:24:10,091 --> 00:24:11,525 چي شده؟ 424 00:24:11,559 --> 00:24:14,127 من رفتم خونه همسايه ببينم اون چيزي ديده 425 00:24:14,162 --> 00:24:15,629 ـ چي؟ ـ سلام 426 00:24:15,663 --> 00:24:17,631 من يه نفر رو نزديک خونه ديدم 427 00:24:17,665 --> 00:24:20,267 موي روشن، اندام متوسط، سي و چند ساله 428 00:24:20,301 --> 00:24:23,103 مثل کول، و بويد و دن 429 00:24:23,137 --> 00:24:24,605 اوه، اون يه ون با پنل سفيد داشت 430 00:24:24,639 --> 00:24:26,240 و اونقدر مشکوک بود که شماره‌ش رو چک کنم 431 00:24:26,274 --> 00:24:27,574 ان بي 4 و يه چيزي 432 00:24:27,609 --> 00:24:29,042 چرا جلوش رو نگرفتي؟ 433 00:24:29,077 --> 00:24:30,644 نمي‌دونستم که دخترها توي خونه هستن 434 00:24:30,678 --> 00:24:32,546 منظورم اينه که من حتي نمي‌دونستم که تو يه مستاجر داري 435 00:24:32,580 --> 00:24:34,381 فقط فکر کردم يه نقاشي چيزي بوده 436 00:24:34,415 --> 00:24:36,450 که بخاطر همين هم فکر کردي پلاکش رو چک کني؟ 437 00:24:36,484 --> 00:24:38,585 نه، اين فقط يه عادت از زمان نگهباني محله (رجوع شود به فصل چهارم) 438 00:24:38,620 --> 00:24:40,020 ـ متشکرم ـ باشه 439 00:24:42,690 --> 00:24:43,924 داري چيکار مي‌کني؟ 440 00:24:43,958 --> 00:24:47,227 دنبال نشانه‌هاي به زور وارد شدن مي‌گردم 441 00:24:47,262 --> 00:24:49,396 يه آدم ربايي... اين چيزيه که داريم بهش فکر مي‌کنيم، درسته؟ 442 00:24:49,430 --> 00:24:50,898 بله، ولي با عقل جور در نمياد 443 00:24:50,932 --> 00:24:53,233 اگه کسي دنبال ما مي‌گشته معني پيدا مي‌کنه 444 00:24:53,268 --> 00:24:55,002 مثل يکي از آدم‌هاي جوردن 445 00:24:55,036 --> 00:24:56,670 ...دليلي وجود داره که تو ديشب نگران شدي 446 00:24:56,704 --> 00:24:58,071 وقتي اون صداها رو توي خونه شنيدي 447 00:24:58,106 --> 00:25:00,107 ولي من فقط بيش از حد واکنش نشون دادم چيزي نبود 448 00:25:00,141 --> 00:25:03,410 ولي اين دفعه يکي دور و بر خونه کمين کرده بود 449 00:25:04,979 --> 00:25:06,380 من نبايد اون نمونه خون رو مي‌دزديدم 450 00:25:06,414 --> 00:25:08,081 نه هنگامي که اون دخترا اينجا هستن 451 00:25:11,219 --> 00:25:12,753 ما بايد به پليس‌ها زنگ بزنيم 452 00:25:14,722 --> 00:25:16,823 اونا شروع مي‌کنن به پرسيدن سئوالاتي 453 00:25:16,858 --> 00:25:18,458 ...و اگه اين جريان ارتباطي به جوردن نداشته باشه 454 00:25:18,493 --> 00:25:20,761 اونا احتمالاً رد موضوع رو تا خود ما تعقيب مي‌کنن 455 00:25:24,332 --> 00:25:26,333 پليس شهري 456 00:25:26,367 --> 00:25:28,268 دکستر مورگان صحبت مي‌کنه از بخش جنايي 457 00:25:28,303 --> 00:25:31,271 مي‌خوام يه کودک ربايي احتمالي رو گزارش کنم 458 00:25:31,306 --> 00:25:34,441 يه ون با پنل سفيد من پلاکش رو به صورت ناقص دارم 459 00:25:37,812 --> 00:25:39,546 ما يه اطلاعيه در مورد پوششي در مورد ون منتشر کرديم 460 00:25:39,581 --> 00:25:42,549 مرکز ملي اطلاعات جرايم هم يه پرونده در مورد دخترها باز کرده 461 00:25:42,584 --> 00:25:44,217 ...تا موقعي که اونا رو به سلامت برگردونيم 462 00:25:44,252 --> 00:25:47,154 بازرس لينکر رابط ما با بخش اشخاص گمشده خواهد بود 463 00:25:47,188 --> 00:25:48,789 به والدين اوليويا زنگ زدي؟ 464 00:25:48,823 --> 00:25:50,324 سعي کردم، ولي نمي‌تونم با اونا تماسي بگيرم 465 00:25:50,358 --> 00:25:52,125 به پدر بزرگ و مادر بزرگ آستور چي؟ 466 00:25:52,160 --> 00:25:53,560 اونا هم خبري ازش ندارن 467 00:25:53,595 --> 00:25:55,362 اگرچه بهشون نگفتم که اون گم شده 468 00:25:55,396 --> 00:25:56,663 نمي‌خوام نگرانشون کنم 469 00:25:56,698 --> 00:25:58,699 ـ‌ فعلاً ...ـ‌ بيشتر بچه‌هاي گمشده 470 00:25:58,733 --> 00:26:00,834 توسط شخصي روبوده مي‌شن که والدينشون اونو مي‌شناسن 471 00:26:00,868 --> 00:26:02,736 کسي هست که بتونيد بهش فکر کنيد؟ 472 00:26:02,770 --> 00:26:04,204 نه، هيچکس 473 00:26:04,238 --> 00:26:07,374 مطمئني؟ کس جديدي نيست؟ 474 00:26:07,408 --> 00:26:10,210 به هر حال وقتي اونا رو مي‌بردن تو کجا بودي؟ 475 00:26:10,244 --> 00:26:11,745 نمي‌تونم در اين مورد دروغ بگم 476 00:26:11,779 --> 00:26:14,214 اونم در موقعي که جان آستور در خطره 477 00:26:14,248 --> 00:26:16,683 من پيش جوردن چيس بودم 478 00:26:20,254 --> 00:26:25,258 اون به من پيشنهاد چند جلسه خصوصي کرده بود ...تا کمکم کنه بتونم 479 00:26:25,293 --> 00:26:27,327 با مرگ ريتا کنار بيام 480 00:26:29,864 --> 00:26:31,031 چي شده؟ 481 00:26:32,734 --> 00:26:35,335 آدماي عوضي زيادي دور رو بر اونو گرفتن دکس 482 00:26:35,370 --> 00:26:37,904 زياد؟ کي؟ 483 00:26:37,939 --> 00:26:39,339 غير از بويد فاولر 484 00:26:39,374 --> 00:26:41,274 خب، سرپرست تيم حفاظتش يکيشه 485 00:26:41,309 --> 00:26:43,543 فکر مي‌کردم ما اونو تبرئه کرديم 486 00:26:43,578 --> 00:26:45,212 شايد زودهنگام بوده 487 00:26:45,246 --> 00:26:46,947 خيلي خب... جريان چيه؟ 488 00:26:46,981 --> 00:26:49,950 پرونده دختران توي بشکه ممکنه اونجوري که فکر مي‌کرديم بسته نشده باشه 489 00:26:49,984 --> 00:26:52,185 نمي‌شه فقط بريم ون رو پيدا کنيم؟ 490 00:27:17,345 --> 00:27:18,812 ـ حرکت نکن ـ دستهات رو بذار جايي که من ببينم 491 00:27:18,846 --> 00:27:20,547 اوه جي ... جريان چيه؟ 492 00:27:20,581 --> 00:27:22,716 روي زانوهات بشين دست‌هات رو بذار روي سرت همين الان 493 00:27:22,750 --> 00:27:24,551 آره همونجا 494 00:27:24,585 --> 00:27:26,219 اون کيه؟ 495 00:27:26,254 --> 00:27:27,721 اسمش بري کرته سابقه‌اي نداره 496 00:27:27,755 --> 00:27:30,457 اونا او رو توي يه پمپ بنزين در کورال پيدا کردن 497 00:27:33,928 --> 00:27:35,429 ـ آستور کجاست؟ ـ هي ... آروم 498 00:27:35,463 --> 00:27:36,997 اگه بهش آسيبي زده باشي مي‌کشمت 499 00:27:37,031 --> 00:27:38,365 ـ‌مي‌کشمت ـ دستت رو از روي من بکش کنار 500 00:27:38,399 --> 00:27:40,901 ـ مي‌فهمي چي مي‌گم؟ ـ اون دنبال دخترها مي‌گشته 501 00:27:40,935 --> 00:27:42,736 ـ درست مثل خودت ـ اون چي؟ 502 00:27:42,770 --> 00:27:44,638 من پدر اوليويا هستم يه جورايي 503 00:27:44,672 --> 00:27:46,473 من با مادرش زندگي مي‌کنم 504 00:27:48,443 --> 00:27:50,711 منم ناپدري آستور هستم، دکستر مورگان 505 00:27:50,745 --> 00:27:52,279 بله، تو بايد سعي کني آروم باشي 506 00:27:52,313 --> 00:27:54,281 اون فکر کرده اتفاقي براي دخترش افتاده 507 00:27:54,315 --> 00:27:56,983 يه اتفاقي براشون مي‌افته وقتي که من پيداشون کنم 508 00:27:57,018 --> 00:27:59,286 اوليويا به زور رفته سراغ قفسه مشروب ما 509 00:27:59,320 --> 00:28:01,154 از مادرش پول دزديده و در رفته 510 00:28:01,189 --> 00:28:03,290 ما روي موبايلش ردياب جي پي اس داريم 511 00:28:03,324 --> 00:28:05,792 من اونو تا خونه تو تعقيب کردم ولي اونا اونجا نبودن 512 00:28:05,827 --> 00:28:07,994 گفتم ون رو بنزين بزنم و برگردم 513 00:28:08,029 --> 00:28:10,497 تنها چيزي که بعدش فهميدم اين بود که زانو زده بودم و دستبند به دستم بود 514 00:28:10,531 --> 00:28:13,266 مثل يه دشمن پليس‌ها 515 00:28:13,301 --> 00:28:14,935 پس اونا کجا هستن؟ 516 00:28:14,969 --> 00:28:16,636 احتمالاً در حال دردسر درست کردن در يه جايي 517 00:28:16,671 --> 00:28:18,071 ...از وقتي که آستور اومده به پايين اون محل 518 00:28:18,106 --> 00:28:21,608 اوليويا چيزي جز يه دردسرساز نبوده 519 00:28:23,511 --> 00:28:24,678 مورگان 520 00:28:24,712 --> 00:28:27,013 اون هميشه اينقدر خشنه؟ 521 00:28:28,549 --> 00:28:30,417 اونا دخترها رو کنار بندر پيدا کردن 522 00:28:30,451 --> 00:28:31,952 جلوي اونا رو حين دزدي از يه مغازه گرفتن 523 00:28:44,365 --> 00:28:45,799 آستور؟ 524 00:28:47,502 --> 00:28:48,702 خدا رو شکر 525 00:28:48,736 --> 00:28:50,704 تمام دپارتمان داشتن دنبال تو مي‌گشتن 526 00:28:50,738 --> 00:28:52,005 خيلي نگران شديم 527 00:28:52,039 --> 00:28:53,507 نمي‌توني تصور کني امروز ما رو توي چه شرايطي قرار دادي 528 00:28:53,541 --> 00:28:56,476 ـ متاسفم ـ اصلاً چه فکري کردي؟ 529 00:28:56,511 --> 00:28:58,845 ـ که اينجور فرار کردي؟ ـ دزدي از مغازه؟ 530 00:28:58,880 --> 00:29:00,113 مشخصه 531 00:29:00,148 --> 00:29:01,314 ما هيچي ندزديديم قشم مي‌خورم 532 00:29:01,349 --> 00:29:03,216 من فقط يه حلقه رو امتحان کردم و يادم رفت 533 00:29:03,251 --> 00:29:06,286 اين يه اشتباه بود، من اون پس دادم 534 00:29:06,320 --> 00:29:09,222 من بازرس دبرا مورگان از پليس جنايي شهري ميامي هستم 535 00:29:09,257 --> 00:29:11,391 اشکال نداره اگه از اينجا به بعدش با من باشه؟ 536 00:29:11,425 --> 00:29:14,628 فقط اطمينان حاصل کنيد که من ديگه اين دوتا رو نبينم 537 00:29:19,267 --> 00:29:20,867 ـ‌ بيا ما مي‌ريم خونه ـ نه 538 00:29:20,902 --> 00:29:22,602 ـ همين حالا ـ وسايلم پيش آستوره 539 00:29:22,637 --> 00:29:24,704 ـ بايد با اون برم ـ بايد با من بياي 540 00:29:24,739 --> 00:29:26,807 ـ نمي‌خوام ـ‌ بذار بهت بگم 541 00:29:26,841 --> 00:29:28,108 وسايلشون توي خونه منه 542 00:29:28,142 --> 00:29:29,776 پس بذار اونا رو ببم اونجا تا وسايلشون رو جمع کنن 543 00:29:29,811 --> 00:29:31,244 ما شما رو يک ساعت ديگه مي‌بينيم 544 00:29:31,279 --> 00:29:33,947 شما هم به هر حال بايد ون رو از پارکينگ پليس در بياري 545 00:29:33,981 --> 00:29:36,082 که در هر حال خودت پولش رو مي‌دي 546 00:29:36,117 --> 00:29:37,551 ما شما رو توي کافه کنار جاده مي‌بينيم 547 00:29:37,585 --> 00:29:40,687 ـ اون درست کنار پارکينگ پليسه ـ عاليه 548 00:29:41,989 --> 00:29:44,791 جوونها باعث مي‌شن دست به جنايت بزني 549 00:29:44,826 --> 00:29:46,893 مي‌دونم منظورت چيه 550 00:29:55,002 --> 00:29:56,503 ـ تو مي‌خواستي منو ببيني؟ ـ ‌آره 551 00:29:56,537 --> 00:30:00,607 مي‌خواي بهم بگي بين تو و بازرس مورگان چي مي‌گذره؟ 552 00:30:00,641 --> 00:30:03,143 هيچي، منظورت چيه؟ 553 00:30:03,177 --> 00:30:06,546 مشخصاً شماها داشتين در مورد پرونده دختران توي بشکه صحبت مي‌کردين 554 00:30:06,581 --> 00:30:08,748 ما شواهد جديدي پيدا کرديم 555 00:30:08,783 --> 00:30:11,051 تو و بازرس مورگان؟ 556 00:30:11,085 --> 00:30:12,986 اون پيدا کرد ... توي اتاق بايگاني 557 00:30:13,020 --> 00:30:16,723 مي‌خواستم بهت بگم 558 00:30:16,757 --> 00:30:18,225 چيه؟ 559 00:30:18,259 --> 00:30:19,793 تو واقعاً نمي‌بيني چه اتفاق داره مي‌افته؟ 560 00:30:19,827 --> 00:30:24,130 من اونو فرستادم به بايگاني با يک ماموريت !بايگاني کردن 561 00:30:24,165 --> 00:30:26,333 و بعد ناگهان به گونه‌اي معجزه آسا اون شواهدي پيدا مي‌کنه 562 00:30:26,367 --> 00:30:29,102 تا پرونده‌اي رو باز کنه که من شخصاً اونو بستم 563 00:30:29,136 --> 00:30:31,872 ماريا اين دي ان اي هست 564 00:30:31,906 --> 00:30:33,707 چيزي نيست که از خودش ساخته باشه 565 00:30:33,741 --> 00:30:37,444 اون مي‌خواد روي من تلافي کنه 566 00:30:37,478 --> 00:30:40,247 ما اينو انداختيم گردن بويد فاولر 567 00:30:40,281 --> 00:30:42,749 ما پنج تا بازرس داريم که بهم مي‌گن اون مجرم بوده 568 00:30:42,783 --> 00:30:45,819 و الان من دارم بهت مي‌گم که اين موضوع پيچيده‌تره. 569 00:30:45,853 --> 00:30:49,489 تو بايد اين پرونده رو بازگشايي کني ـ موافق نيستم 570 00:30:49,523 --> 00:30:52,559 ...ثبت پنج اسم بعنوان قاتل 571 00:30:52,593 --> 00:30:55,128 از سياه به قرمز کمکي به اين دپارتمان نمي‌کنه 572 00:30:55,162 --> 00:30:57,998 به دپارتمان؟ يا خودت؟ 573 00:31:03,638 --> 00:31:05,105 چه اتفاقي افتاد؟ 574 00:31:05,139 --> 00:31:08,008 اونا کنار بندر بودن 575 00:31:08,042 --> 00:31:10,410 ـ اوه خدا رو شکر ـ‌ در حال دزدي از مغازه 576 00:31:12,280 --> 00:31:15,282 مي‌خواي ما رو معرفي کني؟ 577 00:31:17,218 --> 00:31:18,585 اين همونيه که راجع بهش بهت مي‌گفتم 578 00:31:18,619 --> 00:31:21,421 دوست دختر جديدش 579 00:31:21,455 --> 00:31:22,822 اون مستاجر منه 580 00:31:24,158 --> 00:31:26,593 لومن اين خواهر منه دبرا 581 00:31:26,627 --> 00:31:28,595 دب، لومن 582 00:31:30,631 --> 00:31:32,132 من نمي‌دونستم که اون يه مستاجر داره 583 00:31:32,166 --> 00:31:34,301 منم نمي‌دونستم اون يه خواهر داره 584 00:31:40,207 --> 00:31:44,978 ...من مي‌رم يه سري به دخترها بزنم 585 00:31:47,748 --> 00:31:50,216 جداً؟ 586 00:31:50,251 --> 00:31:51,551 اون مستاجر توئه؟ 587 00:31:51,585 --> 00:31:54,087 آره 588 00:31:54,121 --> 00:31:56,756 وسايلش کجاست؟ 589 00:31:56,791 --> 00:31:59,859 هنوز کاملاً جابجا نشده 590 00:31:59,894 --> 00:32:02,829 ولي اونو اونقدر خوب مي‌شناسيش که در مورد پسرت بهش اعتماد کني 591 00:32:02,863 --> 00:32:04,030 اين يه موقعيت اضطراري بود 592 00:32:04,065 --> 00:32:05,632 فکر کردم دخترها رو بردن 593 00:32:05,666 --> 00:32:07,400 چرا اونو بعنوان يه راز نگه داشتي؟ 594 00:32:07,435 --> 00:32:08,535 نگه نداشتم 595 00:32:08,569 --> 00:32:09,970 واقعاً؟ ...چونکه توي ايستگاه 596 00:32:10,004 --> 00:32:11,538 وقتي از تو پرسيديم وقتت رو با کي مي‌گذروندي 597 00:32:11,572 --> 00:32:13,206 يادت رفت اشاره کني با يه بلوند داغ 598 00:32:13,240 --> 00:32:15,141 که توي خونه تو زندگي مي‌کنه 599 00:32:15,176 --> 00:32:16,977 به نظر نمي‌رسيد چيز مهمي باشه 600 00:32:17,011 --> 00:32:19,112 مشخصاً اون دخترها رو نبرده بود 601 00:32:19,146 --> 00:32:22,015 موضوع اين نيست 602 00:32:22,049 --> 00:32:23,616 من در مورد تو قضاوت نمي‌کنم 603 00:32:23,651 --> 00:32:25,618 باور کن، منم به اندازه هر کس ديگه‌اي ارتباط مجدد رو درک مي‌کنم 604 00:32:25,653 --> 00:32:27,687 ولي فکر نمي‌کني يه کم زود باشه؟ 605 00:32:27,722 --> 00:32:29,022 من درگير هيچ رابطه مجددي نيستم 606 00:32:29,056 --> 00:32:31,091 بيخيال، اون مستاجرته؟ 607 00:32:31,125 --> 00:32:32,625 واقعاً؟ 608 00:32:32,660 --> 00:32:35,362 هيچ خبري نيست 609 00:32:35,396 --> 00:32:37,197 باشه 610 00:32:37,231 --> 00:32:39,265 من تسليم شدم 611 00:32:39,300 --> 00:32:42,869 بايد برگردم به ايستگاه 612 00:32:44,338 --> 00:32:47,073 حالا ديگه دب در مورد شريکم در جنايت اطلاع داره 613 00:32:47,108 --> 00:32:50,143 همه ايستگاه مي‌دونن که من جوردن چيس رو ملاقات مي‌کنم 614 00:32:50,177 --> 00:32:52,779 اين روز من نيست 615 00:32:52,813 --> 00:32:54,714 آستور 616 00:32:54,749 --> 00:32:57,250 فقط ... آروم باش 617 00:32:57,284 --> 00:32:59,886 هر اتفاقي هم که بيافته 618 00:33:12,833 --> 00:33:15,235 مي‌خواي به من بگي که چه اتفاقي براي تو داره مي‌افته؟ 619 00:33:15,269 --> 00:33:17,003 نه 620 00:33:17,038 --> 00:33:18,505 چونکه هيچ اتفاقي براي من نمي‌افته 621 00:33:18,539 --> 00:33:20,740 يه چيزي هست 622 00:33:20,775 --> 00:33:24,277 تو مشروب مي‌خوري، از فروشگاه دزدي مي‌کني 623 00:33:24,311 --> 00:33:26,513 قبلاً بهت گفتم، ما چيزي ندزديديم 624 00:33:26,547 --> 00:33:27,947 و تازه، منم نبودم 625 00:33:27,982 --> 00:33:29,215 ...مي‌خواي به من بگي چرا بري فکر مي‌کنه 626 00:33:29,250 --> 00:33:30,583 تو تاثير بدي روي اون داري؟ 627 00:33:30,618 --> 00:33:31,851 چونکه اون يه عوضيه 628 00:33:31,886 --> 00:33:32,919 بسه 629 00:33:34,955 --> 00:33:37,424 اين راه خوبي نيست که تو پيش گرفتي 630 00:33:39,794 --> 00:33:44,030 ببين، فقط بهم بگو مشکل چيه؟ باشه؟ 631 00:33:44,065 --> 00:33:45,932 من واقعاً يه شنونده خوبم 632 00:33:55,009 --> 00:33:57,343 مي‌خواي بدوني مشکل چيه؟ 633 00:33:57,378 --> 00:34:00,547 مادر من به قتل رسيد و تو اونو آوردي به خونه ما 634 00:34:00,581 --> 00:34:01,815 و به من مي‌گي اون مستاجرته؟ 635 00:34:01,849 --> 00:34:02,916 هست 636 00:34:02,950 --> 00:34:05,452 اون بيشتر از يه مستاجره مي‌تونم اينو بگم 637 00:34:05,486 --> 00:34:07,053 آستور، تو نمي‌توني اينطوري با من صحبت کني. 638 00:34:08,722 --> 00:34:14,360 فکر کنم گفتي که يه شنوده فوق‌العاده هستي 639 00:34:14,395 --> 00:34:16,830 نمي‌خوام ديگه در مورد اين صحبت کنم 640 00:34:16,864 --> 00:34:20,467 پس اينقدر اينجا مي‌شينيم تا صحبت کني 641 00:34:29,410 --> 00:34:31,177 آماده‌اي که بري خونه؟ 642 00:34:31,212 --> 00:34:33,346 نه واقعاً 643 00:34:33,380 --> 00:34:36,816 مي‌دوني،‌منم يه دفعه فرار کردم 644 00:34:36,851 --> 00:34:38,818 من از عروسي خودم در رفتم 645 00:34:38,853 --> 00:34:40,386 من فرار نکردم 646 00:34:45,559 --> 00:34:47,494 کي اين بلا رو سر تو آورده؟ 647 00:34:50,064 --> 00:34:51,731 کبودي‌هاي روي شکمت 648 00:34:51,765 --> 00:34:54,501 تو خودت هم نمي‌دوني که داري راجع به چي صحبت مي‌کني؟ 649 00:34:56,403 --> 00:35:00,173 در حقيقت من واقعاً مي‌دونم 650 00:35:14,655 --> 00:35:16,589 فکر کنم ما يه مشکلي داريم 651 00:35:16,624 --> 00:35:17,891 ...آره، من وسط يه جنگ قدرتم 652 00:35:17,925 --> 00:35:20,226 با دختر خوانده مست سارق نوجوانم 653 00:35:20,261 --> 00:35:22,095 و اون داره پيروي مي‌شه 654 00:35:22,129 --> 00:35:25,031 اوليويا روي تمام پشت و شکمش آثار کبودي داره 655 00:35:26,333 --> 00:35:28,134 يکي اونو آزار مي‌داده 656 00:35:28,169 --> 00:35:30,270 اون بهت گفته؟ 657 00:35:30,304 --> 00:35:31,738 نه، من ديدم 658 00:35:31,772 --> 00:35:33,072 صبر کن، تو در اين مورد مي‌دونستي؟ 659 00:35:33,107 --> 00:35:35,208 عصباني نشين 660 00:35:35,242 --> 00:35:36,442 من عصباني نيستم 661 00:35:36,477 --> 00:35:41,714 ...من فقط نمي‌دونم چي هستم 662 00:35:41,749 --> 00:35:43,550 من پيش اوليويا هستم 663 00:35:47,021 --> 00:35:48,788 بهم قول بده که هيچي نمي‌گي 664 00:35:48,822 --> 00:35:50,590 من ديگه نمي‌خوام اون بهش آسيب بزنه 665 00:35:50,624 --> 00:35:51,858 کي؟ 666 00:35:51,892 --> 00:35:53,459 بري فکر کردي کي؟ 667 00:35:53,494 --> 00:35:54,727 اون يه عوضيه 668 00:35:57,064 --> 00:35:58,431 مادرش مي‌دونه؟ 669 00:35:58,465 --> 00:36:00,800 اون فقط به جاهايي مي‌زنه که مشخص نباشه 670 00:36:00,834 --> 00:36:03,069 سر هر چيز کاملاً ديوونه مي‌شه 671 00:36:03,103 --> 00:36:06,539 سر اينکه از مدل موهاش خوشش نمياد يا اينکه دو دقيقه دير کرده 672 00:36:07,608 --> 00:36:11,711 من فکر کردم اينجا جاش امنه ولي بعد لومن اينجا بود 673 00:36:11,745 --> 00:36:15,448 و بري پيداش شد و ما ... فرار کرديم 674 00:36:15,482 --> 00:36:17,283 چرا به من نگفتي؟ 675 00:36:17,318 --> 00:36:19,085 چون فکر نمي‌کردم تو اهميت بدي 676 00:36:22,356 --> 00:36:23,823 البته که اهميت مي‌دم 677 00:36:23,857 --> 00:36:25,792 ...حتي اون موقع که همه‌مون اينجا زندگي مي‌کرديم 678 00:36:25,826 --> 00:36:28,561 تو هميشه سرت سرت با کارهاي بيرون شلوغ بود 679 00:36:33,634 --> 00:36:36,135 اوليويا دوست منه 680 00:36:36,170 --> 00:36:39,305 تنها دوستم از زماني که مامانم مرده 681 00:36:39,340 --> 00:36:44,644 ...مي‌خواستم بهش کمک کنم و نمي‌دونستم چيکار بايد بکنم 682 00:36:44,678 --> 00:36:47,747 تو مي‌دونستي چيکار بايد بکني اومدي به خونه 683 00:36:53,254 --> 00:36:54,954 من اين مسئله رو حل مي‌کنم 684 00:36:54,989 --> 00:36:56,389 باشه؟ 685 00:37:06,500 --> 00:37:08,067 همه چيز در مورد آستور رو به راهه؟ 686 00:37:08,102 --> 00:37:09,502 تا بيست سالگي‌ش هيچي درست نمي‌شه 687 00:37:09,536 --> 00:37:10,570 لاگوئرتا چي گفت؟ 688 00:37:10,604 --> 00:37:13,139 اون نمي‌خواد پرونده رو بازگشايي کنه 689 00:37:13,173 --> 00:37:16,509 فکر مي‌کنه تو داري يه جورايي ازش انتقام مي‌گيري 690 00:37:16,543 --> 00:37:18,111 اين خيلي مسخره‌ست 691 00:37:18,145 --> 00:37:19,379 يه روز بهش وقت بده تا آروم بشه 692 00:37:19,413 --> 00:37:20,747 فردا دوباره سعي مي‌کنيم 693 00:37:27,488 --> 00:37:29,055 تو نمي‌خواي اين پرونده رو بازگشايي کني؟ 694 00:37:29,089 --> 00:37:30,123 جدي ميگي؟ 695 00:37:30,157 --> 00:37:31,624 درست به موقع اومدي بازرس 696 00:37:31,659 --> 00:37:35,194 حداقل پنج دختر مرده توي بشکه‌ها هست 697 00:37:35,229 --> 00:37:37,530 ...و حالا هم شواهد دي ان اي وجود داره 698 00:37:37,564 --> 00:37:39,499 ...که مي‌گه چند نفر ديگه که مسئول اينکار هستن 699 00:37:39,533 --> 00:37:41,367 هنوز اون بيرونن 700 00:37:41,402 --> 00:37:46,205 و تو فکر مي‌کني اين بخاطر اينه که من مي‌خوام از تو انتقام بگيرم؟ 701 00:37:46,240 --> 00:37:49,375 تو اصلاً پرونده رو خوندي؟ 702 00:37:49,410 --> 00:37:50,710 اونجا يه مدرکه 703 00:37:50,744 --> 00:37:51,944 فقط مراقب تن صدات باش 704 00:37:54,682 --> 00:37:57,884 مي‌دوني؟ 705 00:37:57,918 --> 00:38:00,386 تو بخاطر جريان برادران فوئنتس منو انداختي زير اتوبوس 706 00:38:00,421 --> 00:38:03,623 و از شوهرت مثل يک مهره شطرنج استفاده کردي 707 00:38:03,657 --> 00:38:05,325 و کوئين به چند روز مرخصي ساختگي فرستادي 708 00:38:05,359 --> 00:38:07,260 تا من يه يار لعنتي هم نداشته باشم؟ 709 00:38:07,294 --> 00:38:10,163 اگه همه اينا براي تو فقط يه بازيه سعي مي‌کنم اونو درک کنم 710 00:38:10,197 --> 00:38:13,599 ولي اون دخترها کشته شدن 711 00:38:13,634 --> 00:38:15,802 نمي‌خواي مطمئن بشي که اين اتفاق ديگه تکرار نمي‌شه؟ 712 00:38:18,339 --> 00:38:20,640 منظورم اينه که، تو اينجا چه غلطي داري مي‌کني؟ 713 00:38:20,674 --> 00:38:21,808 کافيه 714 00:38:23,077 --> 00:38:25,011 باشه 715 00:38:25,045 --> 00:38:26,312 چي باشه؟ 716 00:38:27,981 --> 00:38:29,916 من پرونده رو بازگشايي مي‌کنم 717 00:38:29,950 --> 00:38:32,018 ولي تو بايد به من گوش بدي 718 00:38:32,052 --> 00:38:34,854 چونکه خودت هم نمي‌دوني داري راجع به چي صحبت مي‌کني 719 00:38:34,888 --> 00:38:40,093 من باعث شدم که موضوع فوئنتس کنار گذاشته بشه 720 00:38:40,127 --> 00:38:41,160 سعي کردم به باتيستا کمک کنم 721 00:38:41,195 --> 00:38:45,064 در مورد رفتن کوئين اون توي مرخصي نبوده 722 00:38:45,099 --> 00:38:48,167 من اونو معلق کردم 723 00:38:48,202 --> 00:38:50,503 تا از برادرت محافظت کنم 724 00:38:57,010 --> 00:38:58,678 اون از چي محافظت کني؟ 725 00:39:01,949 --> 00:39:05,585 اگه خيلي به حقيقت علاقه داري ... از کوئين بپرس 726 00:39:16,330 --> 00:39:17,296 هي 727 00:39:17,331 --> 00:39:18,364 مي‌تونم باهات صحبت کنم؟ 728 00:39:18,399 --> 00:39:21,000 خصوصي؟ 729 00:39:23,604 --> 00:39:26,272 ...ببين اگه در مورد امروز صبحه 730 00:39:26,306 --> 00:39:27,940 ...ماه پيش وقتي به من گفتي 731 00:39:27,975 --> 00:39:29,776 ...که داري چند روز مرخصي مي‌گيري 732 00:39:29,810 --> 00:39:34,147 تو در حقيقت در تعليق بودي؟ 733 00:39:34,181 --> 00:39:35,548 چرا؟ 734 00:39:35,582 --> 00:39:36,549 کي اينو بهت گفته؟ 735 00:39:36,583 --> 00:39:37,550 بودي؟ 736 00:39:37,584 --> 00:39:40,253 لاگوئرتا چيزي گفته؟ 737 00:39:40,287 --> 00:39:42,188 اون بهم گفته که بايد با تو صحبت کنم 738 00:39:44,458 --> 00:39:46,058 اين جريان ارتباطي با برادرم داره؟ 739 00:39:48,529 --> 00:39:49,929 آره 740 00:39:49,963 --> 00:39:51,831 ولي اون چيز مهمي نبود 741 00:39:51,865 --> 00:39:53,199 پس چرا دروغ گفتي؟ 742 00:39:56,870 --> 00:40:02,108 من داشتم در مورد قتل ريتا تحقيق مي‌کردم، سعي مي‌کردم کمک کنم 743 00:40:02,142 --> 00:40:04,610 يه سرنخ در مورد کايل باتلر داشتم 744 00:40:04,645 --> 00:40:08,614 ...تصور مي‌کردم که بتونيم کسي که قاتل سه‌گانه مي‌شناخته پيدا کنيم 745 00:40:08,649 --> 00:40:11,317 ...ممکنه بتونيم اون خزنده‌اي رو که 746 00:40:11,351 --> 00:40:14,387 همسر برادر خونده‌ت رو کشته بدام بندازيم 747 00:40:14,421 --> 00:40:17,056 لاگوئرتا به من گفت که کنار بکشم و بگذارمش به عهده اف بي آي 748 00:40:18,826 --> 00:40:22,428 وقتي اينکار رو نکردم، اون منو معلق کرد 749 00:40:22,463 --> 00:40:23,729 اون سرنخ چي بود؟ 750 00:40:23,764 --> 00:40:26,833 مهم نيست، اون بجايي نرسيد 751 00:40:26,867 --> 00:40:31,304 لاگوئرتا به من گفت که اون داشته از دکستر در مقابل تو مراقبت مي‌کرده 752 00:40:34,007 --> 00:40:35,374 چرا بايد چنين حرفي رو بزنه؟ 753 00:40:38,011 --> 00:40:42,381 تو اون چهره‌نگاري‌هاي ترکيبي رو از کايل باتلر يادت مياد؟ 754 00:40:42,416 --> 00:40:48,721 من اين ايده احمقانه رو داشتم که ممکنه کايل باتلر برادر تو باشه 755 00:40:51,458 --> 00:40:54,827 هيچي ازش حاصل نشد پس منم کنارش گذاشتم 756 00:40:54,862 --> 00:40:58,097 من يه احمقم باشه؟ 757 00:41:00,434 --> 00:41:01,968 بله هستي 758 00:41:02,002 --> 00:41:04,103 ...دب من 759 00:41:15,983 --> 00:41:17,717 لعنتي 760 00:41:34,401 --> 00:41:35,902 جريان چيه؟ 761 00:41:35,936 --> 00:41:37,336 اوليويا کجاست؟ 762 00:41:37,371 --> 00:41:41,674 ...من فقط خواستم اول با تو صحبت کنم، پدر با پدر 763 00:41:41,708 --> 00:41:44,677 اوه، تو با آستور صحبت کردي؟ 764 00:41:44,711 --> 00:41:47,446 آره کردم 765 00:41:48,682 --> 00:41:51,350 صادقانه بگم، مطمئن نيستم چيکار بايد بکنم 766 00:41:51,385 --> 00:41:52,952 احساست رو درک مي‌کنم 767 00:41:52,986 --> 00:41:55,855 سخته که مراقب بچه يه شخص ديگه باشي 768 00:41:55,889 --> 00:41:59,859 گاهي موقع‌ها لازمه که نشون‌شون بدي رئيس کيه 769 00:41:59,893 --> 00:42:04,830 اين کاريه که تو با اوليويا مي‌کني؟ بهش نشون بدي کي رئيسه؟ 770 00:42:04,865 --> 00:42:05,932 معني اين حرف چيه؟ 771 00:42:05,966 --> 00:42:12,138 من در مورد کبودي‌هاي اوليويا مي‌دونم ...اينکه چطور اونا در جاهاي استراتژيکي هستن تا 772 00:42:12,172 --> 00:42:13,806 ديده نشن 773 00:42:16,076 --> 00:42:17,643 نمي‌دونم داري در مورد چي صحبت مي‌کني 774 00:42:19,379 --> 00:42:21,847 نه؟ 775 00:42:21,882 --> 00:42:23,649 مي‌خواي نشونت بدم؟ 776 00:42:26,887 --> 00:42:28,588 اين ناحيه عصبي شکمه 777 00:42:29,890 --> 00:42:32,291 در حال حاضر ديافراگمت تا حدي از کار افتاده 778 00:42:32,326 --> 00:42:34,760 که بخاطر همين نمي‌توني نفست رو نگه داري 779 00:42:34,795 --> 00:42:37,296 تو چي هستي؟ يه جور موجود رواني؟ 780 00:42:37,331 --> 00:42:39,365 امروز نه امروز فقط يه پدر نگرانم 781 00:42:41,702 --> 00:42:43,336 اين کبدته 782 00:42:44,771 --> 00:42:46,539 ...چيز جالب در مورد کبد اينه که 783 00:42:46,573 --> 00:42:49,008 اگه درست به اون ضربه بزني ...به عصب ريوي مي‌رسي که 784 00:42:49,042 --> 00:42:50,776 که باعث حساس شدن بقيه اعصاب بدنت مي‌شه 785 00:42:52,212 --> 00:42:55,748 مدار مغرت کوتاه مي‌شه بدنت از کار مي‌افته 786 00:42:55,782 --> 00:42:59,151 و تو احساس مي‌کني... چي بهش مي‌گن وحشت؟ 787 00:42:59,186 --> 00:43:02,121 که همون چيزيه که اوليويا هر بار اوليويا رو مي‌زدي احساس مي‌کرده 788 00:43:02,155 --> 00:43:04,056 براي اينکه کبودي‌ها نبايد ديده بشن 789 00:43:05,325 --> 00:43:07,593 مي‌خوام که با دقت به حرفم گوش بدي 790 00:43:07,628 --> 00:43:09,862 با دقت به حرف گوش بده چون اين کاريه که بايد انجامش بدي 791 00:43:09,896 --> 00:43:11,864 زنگ مي‌زني به مادر اوليويا 792 00:43:11,898 --> 00:43:14,467 و بهش مي‌گي که از هيکل چاقش خسته شدي 793 00:43:14,501 --> 00:43:16,936 ديگه نمي‌توني ديدنش رو تحمل کني 794 00:43:16,970 --> 00:43:19,138 و کاري مي‌کني که اون باور کنه 795 00:43:19,172 --> 00:43:21,507 چون اگه نکني اون ممکنه يه روز تو رو دوباره بپذيره 796 00:43:21,541 --> 00:43:23,709 و اجازه بده که تو دوباره نزديک بچه اون يا من باشي 797 00:43:23,744 --> 00:43:25,211 و من نمي‌تونم اجازه بدم چنين اتفاقي بيافته 798 00:43:28,582 --> 00:43:30,449 حتي براي بردن وسايلت هم اونجا نمي‌ري 799 00:43:30,484 --> 00:43:31,651 فقط ول مي‌کني مي‌ري 800 00:43:31,685 --> 00:43:39,492 فردا، وقتي اوليويا رو برگردوندم تو بايد رفته باشي 801 00:43:39,526 --> 00:43:46,032 اگه بازم برگردي... باور کن دفعه بعد اينقدرا مهربون نخواهم بود 802 00:43:48,168 --> 00:43:51,003 در ضمن اين کليه‌ت بود 803 00:43:57,077 --> 00:43:58,577 نمي‌تونم باور کنم 804 00:43:58,612 --> 00:43:59,845 نمي‌خوام چيزي بشنوم باشه؟ 805 00:43:59,880 --> 00:44:01,681 اين به تو مربوط نيست دکستر 806 00:44:01,715 --> 00:44:03,349 درگير اين موضوع نشو دکستر 807 00:44:03,383 --> 00:44:05,284 داري ريسک زيادي رو مي‌پذيري دکستر 808 00:44:05,318 --> 00:44:07,086 اينا چيزي نيست که مي‌خوام بگم 809 00:44:10,390 --> 00:44:11,590 من بهت افتخار مي‌کنم 810 00:44:13,927 --> 00:44:16,429 جدي؟ 811 00:44:16,463 --> 00:44:21,300 تو از آستور محافظت کردي خودت رو بخاطر يه نفر ديگه نشون دادي 812 00:44:21,334 --> 00:44:25,071 اصلاً نمي‌دونستم اين قابليت در تو وجود داره 813 00:44:27,274 --> 00:44:28,607 تو رو دست کم گرفته بودم 814 00:44:28,642 --> 00:44:33,045 تصور مي‌کردم که تو يه هيولايي ...در حاليکه تو 815 00:44:33,080 --> 00:44:35,314 توانايي‌هاي خيلي بيشتري داشتي 816 00:44:37,551 --> 00:44:38,951 ...اگه اين رفتار رو ديده بودم 817 00:44:38,985 --> 00:44:40,920 شايد هرگز تو رو به اين مسير هدايت نمي‌کردم 818 00:44:55,969 --> 00:44:57,069 دب؟ 819 00:44:57,104 --> 00:44:58,771 سلام عزيزم 820 00:45:06,880 --> 00:45:08,481 گورت رو از آپارتمان من گم کن بيرون 821 00:45:08,515 --> 00:45:09,582 برات يه هديه آوردم 822 00:45:09,616 --> 00:45:11,517 نمي‌خواي ببيني اون چيه؟ 823 00:45:11,551 --> 00:45:13,385 ...رفيقت،‌ دکستر مورگان و دوست خانمش 824 00:45:13,420 --> 00:45:16,355 برروي قايقش در ساعت 3 صبح 825 00:45:16,389 --> 00:45:18,357 و اونا مشغول همديگه نبودن 826 00:45:18,391 --> 00:45:19,825 توي اون کيسه‌ها چيه؟ 827 00:45:19,860 --> 00:45:20,926 يه چيز سنگين 828 00:45:20,961 --> 00:45:22,361 فکر کنم مواد مخدر شايدم يه جسد 829 00:45:25,165 --> 00:45:26,298 ديوانه شدي؟ 830 00:45:26,333 --> 00:45:28,367 ...آره، ولي در کنار اين نکته 831 00:45:28,401 --> 00:45:31,904 مسئله اينه که وقتي اونا برگشتن کيسه‌ها ناپديد شده بودن 832 00:45:31,938 --> 00:45:34,140 پس هر چيزي رو که دارن مخفي ميکنن، چيز بزرگيه 833 00:45:34,174 --> 00:45:36,809 اين فکر بدي بوده 834 00:45:38,345 --> 00:45:41,413 بفرما، در نظر بگير اين آخرين دستمزدته 835 00:45:41,448 --> 00:45:43,149 کار ما ديگه تمومه 836 00:45:44,284 --> 00:45:46,285 واقعاً؟ 837 00:45:46,319 --> 00:45:49,188 ...چي؟ فکر کردي مي‌توني فقط بهم پول بدي 838 00:45:49,222 --> 00:45:50,556 مثل يه فاحشه کنار خيابون؟ 839 00:45:50,590 --> 00:45:53,025 من دارم مي‌گم که وقتشه بس کني 840 00:45:53,059 --> 00:45:56,061 و من دارم مي‌گم که اين مزخرفه 841 00:45:56,096 --> 00:45:58,230 ...اگه اين جريان به اون بزرگي باشه که فکر مي‌کنم 842 00:45:58,265 --> 00:46:00,800 ...لاگوئرتا و تمام اون کيسه آبگرم‌هاي بخش جنايي 843 00:46:00,834 --> 00:46:02,301 بايد بيان التماس منو بکنن 844 00:46:02,335 --> 00:46:03,636 بکش کنار ليدي 845 00:46:03,670 --> 00:46:04,904 جدي مي‌گم 846 00:46:04,938 --> 00:46:08,140 بهت گفتم که منو خراب نکن 847 00:46:09,943 --> 00:46:14,313 مي‌دوني، داشتم فکر مي‌کردم که به اون خواهره زنگ بزنم 848 00:46:14,347 --> 00:46:16,715 ...يه زنگ بهش بزن ببين مي‌خواد جمع بشيم دور هم 849 00:46:16,750 --> 00:46:18,851 يه نوشيدني بخوريم و شايد در مورد برداره صحبت کنيم 850 00:46:18,885 --> 00:46:19,852 چي داري مي‌گي؟ 851 00:46:19,886 --> 00:46:22,354 از من دور بمون 852 00:46:22,389 --> 00:46:24,890 و از دبرا هم دور بمون 853 00:46:59,926 --> 00:47:02,995 پس تو واقعاً نظرت رو عوض کردي؟ 854 00:47:03,029 --> 00:47:04,730 گزارشت رو خوندم 855 00:47:06,666 --> 00:47:07,967 متشکرم 856 00:47:08,001 --> 00:47:09,235 ...معني‌ش اينه که 857 00:47:11,671 --> 00:47:13,739 تو ديگه روي مبل نمي‌خوابي؟ 858 00:47:16,076 --> 00:47:18,744 ...ما هنوز بايد راه زيادي رو طي کنيم 859 00:47:18,778 --> 00:47:21,380 بين مبل و اتاق خواب ماريا 860 00:47:29,189 --> 00:47:31,290 خب، جي، حالا ديگه با من حتي حرفم نمي‌زني؟ 861 00:47:34,761 --> 00:47:40,199 دب، ببين من يه تئوري احمقانه داشتم و اون گذاشتم کنار Deb, look, I had an idiot theory and I dropped it. 862 00:47:40,233 --> 00:47:42,167 آره بخاطر اينکه لاگوئرتا معلق‌ت کرد 863 00:47:42,202 --> 00:47:45,104 نه بخاطر اينکه اشتباه بود 864 00:47:45,138 --> 00:47:47,506 ببين، چيزي رو که ديروز بهت گفتم حقيقت بود 865 00:47:47,540 --> 00:47:50,576 من عاشقتم و از اين بر نمي‌گردم 866 00:47:52,946 --> 00:47:54,480 تو حتي نمي‌دوني که معني اين چيه 867 00:47:54,514 --> 00:47:56,749 معني‌ش اينه که ديگه هرگز کاري نمي‌کنم که تو رو ناراحت کنه 868 00:47:56,783 --> 00:47:58,951 هيچوقت 869 00:47:58,985 --> 00:48:01,287 من بهت اعتماد کردم 870 00:48:01,321 --> 00:48:02,721 ...و تو همون موقع که با من بودي 871 00:48:02,756 --> 00:48:04,823 داشتي پشت سرم در مورد برادرم چرت و پرت مي‌گفتي 872 00:48:04,858 --> 00:48:07,359 فکر مي‌کني اين ناراحتم نمي‌کنه؟ 873 00:48:07,394 --> 00:48:08,961 لعنت به تو 874 00:48:29,349 --> 00:48:31,383 مي‌خواي که ما باهات بيايم داخل؟ 875 00:48:31,418 --> 00:48:33,252 نه، مشکلي نيست 876 00:48:33,286 --> 00:48:35,054 من به سختي مي‌تونم حرفهاي مادرم رو توي تلفن درک کنم 877 00:48:35,088 --> 00:48:36,622 با اون گريه‌هايي که اون مي‌کرد 878 00:48:36,656 --> 00:48:39,658 ولي واقعاً گفت که بري يه با رفتنش يه لطفي در حقش کرده 879 00:48:39,693 --> 00:48:41,293 اون قطعاً در مورد من لطف کرده 880 00:48:41,328 --> 00:48:42,962 بهش گفته که هيکل چاقي داره 881 00:48:44,097 --> 00:48:45,531 اون ديگه برنمي‌گرده 882 00:48:53,707 --> 00:48:54,773 متشکرم 883 00:48:54,808 --> 00:48:56,942 بعداً بهت زنگ مي‌زنم 884 00:49:21,234 --> 00:49:23,135 مي‌خواي جريان رو به پدربزرگ و مادر بزرگم بگي؟ 885 00:49:23,169 --> 00:49:27,906 که تو توي ميامي مست کردي و از فروشگاه دزدي کردي؟ 886 00:49:27,941 --> 00:49:29,341 نه اون بعهده خودته 887 00:49:32,445 --> 00:49:34,880 ما همه‌مون رازهاي خودمون رو داريم 888 00:49:34,914 --> 00:49:36,715 متشکرم 889 00:49:36,750 --> 00:49:40,853 ...ـ ولي اگه يه بار ديگه اتفاق بيافته ـ نمي‌افته 890 00:49:40,887 --> 00:49:45,391 ـ‌ و اگه بري بازم پيداش بشه؟ ـ من بهت خبر مي‌دم، قول مي‌دم 891 00:49:51,564 --> 00:49:52,765 من بهت افتخار مي‌کنم 892 00:49:53,933 --> 00:49:55,167 جدي؟ 893 00:49:55,201 --> 00:50:01,340 آره، تو خودت رو بخاطر يه نفر ديگه به خطر انداختي 894 00:50:04,377 --> 00:50:05,911 مي‌خوام که يه چيزي رو بدوني 895 00:50:05,945 --> 00:50:09,014 اگه لومن دوست دخترته مي‌خوام که بهم بگي 896 00:50:09,049 --> 00:50:11,717 باشه 897 00:50:11,751 --> 00:50:13,118 ولي اون نيست 898 00:50:13,153 --> 00:50:15,120 اگرچه فقط مستاجرت هم نيست 899 00:50:15,155 --> 00:50:22,394 ...اون يه دوسته که يه 900 00:50:22,429 --> 00:50:23,695 چيز واقعاً بد رو پشت سر گذاشته 901 00:50:23,730 --> 00:50:26,965 من دارم کمکش مي‌کنم که با اون مقابله کنه 902 00:50:27,000 --> 00:50:30,202 باعث مي‌شه که احساس بهتري داشته باشي؟ 903 00:50:30,236 --> 00:50:31,904 منظورت چيه؟ 904 00:50:31,938 --> 00:50:33,472 در مورد مامان 905 00:50:33,506 --> 00:50:35,040 با لومن بودن 906 00:50:35,075 --> 00:50:38,310 باعث مي‌شه که احساس بهتري در مورد اتفاقي که براي مامان افتاده داشته باشي؟ 907 00:50:49,055 --> 00:50:50,722 من تو رو دوست دارم 908 00:50:52,926 --> 00:50:54,560 اينو مي‌دوني؟ 909 00:50:57,597 --> 00:51:01,867 بايد بياي تو، يه سلامي به کدي بکني 910 00:51:01,901 --> 00:51:04,903 اين باعث لو رفتنت مي‌شه در مورد رفتن به ميامي 911 00:51:17,250 --> 00:51:18,250 ماما 912 00:51:19,519 --> 00:51:21,520 اين مامانه؟ 913 00:51:22,655 --> 00:51:24,123 ماما 914 00:51:27,127 --> 00:51:28,460 خيلي خب رفيق 915 00:51:31,931 --> 00:51:36,602 جوردن چيس به من گفت که فکر کنم چه چيزي رو بيشتر از همه چيز مي‌خوام 916 00:51:36,636 --> 00:51:38,871 پاسخ آسانه 917 00:51:38,905 --> 00:51:42,741 يک پدر خوب بودن رو 918 00:51:42,775 --> 00:51:44,076 ...ولي اکنون که آستور در امانه 919 00:51:44,110 --> 00:51:46,945 چيزي که بيشتر مي‌خوام قرار گرفتن جوردن روي ميز منه 920 00:51:46,980 --> 00:51:49,314 بايد هويت صاحب اون خون رو پيدا کنم 921 00:51:51,184 --> 00:51:52,918 ـ سلام ـ سلام 922 00:51:52,952 --> 00:51:54,953 اورلاندو چطور بود؟ 923 00:51:54,988 --> 00:51:57,422 به طور مطبوعي بي حادثه بود 924 00:51:57,457 --> 00:52:01,026 آستور برگشت پيش پدر بزرگ و مادر بزرگش کدي يک فوت قد کشيده 925 00:52:01,060 --> 00:52:04,263 اوه خوشحالم که اينو مي‌شنوم 926 00:52:04,297 --> 00:52:06,431 در ضمن نتيجه آزمايش خونت رسيد 927 00:52:17,610 --> 00:52:20,979 خب، تونستي هويت قرباني جنايتت رو پيدا کني؟ 928 00:52:21,014 --> 00:52:23,148 نه 929 00:52:24,517 --> 00:52:25,617 پس اون چيه؟ 930 00:52:25,652 --> 00:52:27,886 اون يه قربان نيست 931 00:52:27,921 --> 00:52:30,122 اون زنده‌ست، در حال مست کردن توي بندر گيبلز 932 00:52:30,156 --> 00:52:32,124 دو محکوميت رانندگي در هنگام مستي در طي سه سال 933 00:52:32,158 --> 00:52:33,825 فکر کنم خرابکاري کردم 934 00:52:33,860 --> 00:52:36,428 اگه اون قرباني نيست پس کيه؟ 935 00:52:36,462 --> 00:52:37,462 نگران نباش 936 00:52:37,497 --> 00:52:40,999 وقتي تو خرابکاري مي‌کني باعث مي‌شه من احساس بهتري در مورد خودم داشته باشم 937 00:52:55,715 --> 00:52:57,216 دکستر؟ 938 00:52:57,250 --> 00:52:59,218 نه جوردن چيس صحبت مي‌کنه 939 00:52:59,252 --> 00:53:01,320 ولي دنبال دکستر مي‌گردم اون اونجاست؟ 940 00:53:03,923 --> 00:53:07,492 اون ... اون الان در دسترس نيست 941 00:53:07,527 --> 00:53:09,494 مي‌تونم يه پيغام براش بگذارم؟ 942 00:53:11,030 --> 00:53:11,997 اها 943 00:53:14,534 --> 00:53:16,235 ...بهش بگيد من همين الان چک کردم 944 00:53:16,269 --> 00:53:18,503 و دوست دارم که قرار ملاقات ديگه باهاش بگذارم 945 00:53:18,538 --> 00:53:20,505 هر چي زودتر 946 00:53:22,542 --> 00:53:23,976 باشه 947 00:53:24,010 --> 00:53:25,577 مي‌گم خداحافظ 948 00:53:25,612 --> 00:53:28,146 يه لحظه گوشي رو نگه دار 949 00:53:28,181 --> 00:53:30,349 يه چيز ديگه هم به دکستر بگو 950 00:53:32,352 --> 00:53:33,352 باشه؟ 951 00:53:33,386 --> 00:53:36,888 بهش بگو زمان مهمترين چيزه 952 00:53:36,923 --> 00:53:40,559 تيک تيک تيک 953 00:53:40,593 --> 00:53:44,363 اين صداي زندگي اونه که داره به انتها مي‌رسه 954 00:53:44,397 --> 00:53:46,431 مي‌توني مطمئن بشي که اينو بهش مي‌گي؟ 955 00:53:50,136 --> 00:53:51,370 مواظب خودت باش لومن 956 00:53:51,404 --> 00:54:04,239 NavBas@yahoo.com