1 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 زمان حاضر ، لاهور ، پاکستان 2 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 تا حالا در مورد کيريت پور برات تعريف کردم؟ 3 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 برادر ، اتوبوسي هست که از اينجا به کيريت پور بره؟ 4 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 ساميه ، پاي آبروي پاکستان شما در ميون بود 5 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 باباجون ، ماتي داره شما رو صدا مي کنه آره شنيدم _ 6 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 ... يه چيز ديگه ، اولين آجر اين مدرسه رو 7 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 وقتي اين دختر پشت سر ...تو سوار دوچرخه ميشه 8 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 با عزت و قدرت و شکوه ، همراه بود 9 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 بايد هويت وير پرتاپ سينگ ...نابود بشه 10 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 اين ازش نگهداري مي کرد و بهش آرامش ميداد 11 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 منظورم اينه که همکارم الان مياد 12 00:00:00,000 --> 00:00:00,000 ...وير ، زارا رو تو پاکستان از دست داد ...پس وير و زارا 13 00:00:33,530 --> 00:00:35,960 ...در سپيده دم يکي از روزها 14 00:00:36,860 --> 00:00:39,800 خورشيد ، چادر سياه شب رو به آرومي کنار زد 15 00:00:40,860 --> 00:00:46,800 و سرش رو از روي بالش خود ، که قله ي کوهي بود ...بلند کرد و ديد 16 00:00:48,530 --> 00:00:50,960 اکنون در سرزمين دل فصل عشق فرا رسيده 17 00:00:52,030 --> 00:00:55,060 ...و بر شاخه هاي خاطرات 18 00:00:55,200 --> 00:00:58,630 شکوفه هاي بيشماري ازلحظات سپري شده فضا رو خوشبو مي کنن 19 00:00:59,930 --> 00:01:02,160 ...آرزوهاي ناگفته و ناشنيده 20 00:01:02,860 --> 00:01:08,800 در حالتي بين خواب و بيداري ، داشتن چشمان خود را مي ماليدن و به اطراف نگاه مي کردن 21 00:01:09,700 --> 00:01:14,400 خيزاب در خيزاب و موج در موج زندگي در جريان بود 22 00:01:15,200 --> 00:01:18,800 به شکلي که هر لحظه ي اون نو بود اما باز هم مثل هميشه بود 23 00:01:19,260 --> 00:01:27,000 بله ، همون زندگي اي که در دامانش هم عشق هست و هم حسرت 24 00:01:28,200 --> 00:01:33,960 هم وصال هست و هم فراق و يه حسي هست که ميگه 25 00:01:34,930 --> 00:01:39,060 زمان جاري ميشه و در ناهمواري ميفته ...همينطور که جاري ميشه ، زمزمه کنان ميگه 26 00:01:39,200 --> 00:01:43,960 اکنون در واديِ دل موسم عشق فرا رسيده 27 00:01:44,700 --> 00:01:47,060 ...و بر شاخه هاي خاطرات 28 00:01:47,200 --> 00:01:50,960 شکوفه هاي بيشماري ازلحظات سپري شده فضا رو خوشبو مي کنن 29 00:02:08,260 --> 00:02:15,900 " چرا امروز نسيم ، نغمه سر داده؟ " 30 00:02:34,600 --> 00:02:39,000 " چرا امروز نسيم ، نغمه سر داده؟ " 31 00:02:39,430 --> 00:02:44,000 " چرا ، فضا انقدر رنگين شده؟ " 32 00:02:44,430 --> 00:02:49,000 " اي دل من ، بهم بگو که امروز " " قراره چه اتفاقي بيفته " 33 00:02:49,530 --> 00:02:53,730 " روز شده ، اما چرا مهتاب هنوز هم تو آسمونه؟ " 34 00:02:53,930 --> 00:02:58,660 " زندگي داره به کدوم طرف حرکت مي کنه؟ " 35 00:02:59,200 --> 00:03:03,630 " اي دل من ، بهم بگو که " " دليل اين اتفاقات پي در پي چيه؟ " 36 00:03:03,760 --> 00:03:13,830 " چرا امروز نسيم ، نغمه سر داده؟ " " نغمه سر داده ، نغمه سر داده " 37 00:03:36,030 --> 00:03:45,830 " اين چهره از آنِ کيست که من " " در تک تک گلها مي بينم؟ " 38 00:03:50,860 --> 00:03:59,960 " اين چهره از آنِ کيست که من " " در تک تک گلها مي بينم؟ " 39 00:04:00,530 --> 00:04:09,830 " اين صدا از آنِ کيست " " که وقتي نميخوام هم ، باز هم مي شنومش؟ " 40 00:04:10,100 --> 00:04:14,660 " اين صداي قدمهاي کيه " " که داره نزديک ميشه؟ " 41 00:04:15,030 --> 00:04:19,560 " اين چه رؤياييه که دارن بهم نشون ميدن؟ " 42 00:04:20,200 --> 00:04:24,730 " اي دل من ، بهم بگو که کي داره مياد؟ " 43 00:04:24,860 --> 00:04:29,130 " چرا امروز نسيم ، نغمه سر داده؟ " 44 00:04:29,530 --> 00:04:34,800 " نغمه سر داده ، نغمه سر داده " 45 00:05:24,030 --> 00:05:26,860 الله اکبر الله اکبر 46 00:05:55,930 --> 00:05:58,130 امروز رؤيايي که داشتي حقيقت پيدا مي کنه ، پدر 47 00:05:59,030 --> 00:06:01,460 امروز ، اولين پرونده ي دخترتون شروع ميشه 48 00:06:02,530 --> 00:06:06,800 شما تمام عمرتون رو وقف حق و حقيقت کرديد 49 00:06:08,030 --> 00:06:11,300 منم ميخوام امروز ، اولين قدمم رو تو همين زمينه بردارم 50 00:06:12,600 --> 00:06:17,730 و مثل هميشه ، توکل و دعاي خير شما رو همراه خودم ميبرم 51 00:06:46,530 --> 00:06:51,230 کريم خان ، تو غذا پختن بلدي؟ 52 00:06:51,930 --> 00:06:54,730 نه قربان ، همسرم غذا ميپزه 53 00:06:55,260 --> 00:06:57,060 خب پس از فردا شروع کن ياد بگيري 54 00:06:57,930 --> 00:07:01,060 چون زنهاي امروزي دارن کارهاي مردا رو انجام ميدن ...کي ميدونه که 55 00:07:01,200 --> 00:07:04,960 کِي مجبور ميشي با شکم خالي بخوابي 56 00:07:06,530 --> 00:07:08,400 خب حالا ميتونم اون زنداني هندي رو ببينم؟ 57 00:07:10,430 --> 00:07:15,160 حتماً مي تونيد ببينيد الان ديگه اين اجازه رو داريد ، خانوم وکيل 58 00:07:16,030 --> 00:07:17,960 بفرماييد ، من خودم شما رو مي برم 59 00:07:18,930 --> 00:07:22,830 به اين بهونه ميتونم زمان بيشتري رو با شما باشم 60 00:07:24,100 --> 00:07:25,160 بريم؟ 61 00:07:25,600 --> 00:07:30,560 ببينيد خانوم ناراحت نشيدها اما شما داريد وقتتون رو تلف مي کنيد 62 00:07:31,260 --> 00:07:36,060 الان 22 ساله که اين مرد اينجاست ...اما تا حالا هيچ کسي 63 00:07:36,200 --> 00:07:38,630 حتي يه کلمه حرف هم از دهنش نشنيده 64 00:07:39,860 --> 00:07:44,400 ما که فکر مي کنيم اينجا خيلي بهش خوش ميگذره ...نه دعوايي مي کنه ، نه شکايتي مي کنه 65 00:07:44,600 --> 00:07:47,000 انگار اصلاً دلش نميخواد آزاد بشه 66 00:07:47,430 --> 00:07:49,660 ...آزادي حق طبيعيِ همه ي آدمهاست 67 00:07:50,030 --> 00:07:51,730 و وصول اين حق هم وظيفه ي منه 68 00:07:52,260 --> 00:07:55,230 پس شما به انجام وظيفه تون برسيد و اجازه بديد من هم وظيفه م رو انجام بدم 69 00:08:00,260 --> 00:08:04,130 آهاي 786 ، ببين کي براي ملاقاتت اومده 70 00:08:05,530 --> 00:08:09,960 آهاي خرفت! خانوم وکيل اومده تو رو ببينه !حداقل بهش سلام کن 71 00:08:11,030 --> 00:08:14,060 دولت پاکستان تصميم گرفته تا پرونده ي ...تعدادي از 72 00:08:14,200 --> 00:08:15,900 زندانيهاي هندي رو مجدداً به جريان بندازه 73 00:08:16,700 --> 00:08:20,960 پس يالا ، صداي گمشده ت رو پيدا کن و !بعد شروع به بلغور کردن کن 74 00:08:21,260 --> 00:08:23,430 ديگه اين فرصت پيش نمياد 75 00:08:28,600 --> 00:08:31,830 بهتون چي گفتم؟ !سلول رو باز کن _ 76 00:08:33,600 --> 00:08:35,230 ميخوام تنها باهاش حرف بزنم 77 00:08:36,530 --> 00:08:39,630 خب شما اوراق رو امضاء کرديد ديگه من به فکر چي بايد باشم؟ 78 00:08:43,100 --> 00:08:45,730 !کريم خان ، حواست باشه ها 79 00:08:48,030 --> 00:08:53,060 ...بفرماييد ، من وظيفه م رو انجام دادم 80 00:08:53,200 --> 00:08:56,960 حالا ديگه شما ميدونيد و خداي خودتون 81 00:09:16,260 --> 00:09:17,560 خب بيايد با اسمهامون شروع کنيم 82 00:09:19,030 --> 00:09:21,230 من ساميه صديقي هستم و شما؟ 83 00:09:25,930 --> 00:09:29,560 ميخوايد من هم مثل بقيه شما رو 786 صدا کنم؟ 84 00:09:30,860 --> 00:09:34,800 اسمتون اونقدرها هم ناخوشايند نيست که شما ترجيح ميديد به جاش از شماره استفاده کنيد 85 00:09:41,430 --> 00:09:42,560 وير پرتاپ سينگ 86 00:09:48,260 --> 00:09:50,230 بعد از سالها اسمتون رو شنيديد ، درسته؟ 87 00:09:57,260 --> 00:10:00,400 وير پرتاپ سينگ با من حرف بزنيد من اومدم بهتون کمک کنم 88 00:10:03,700 --> 00:10:08,460 بيست و دو سال قبل شما سکوت کرديد و هيچ کس نتونست از شما دفاع کنه 89 00:10:11,360 --> 00:10:15,830 خدا امروز داره يه فرصت ديگه بهتون ميده لطفاً با من حرف بزنيد 90 00:10:16,700 --> 00:10:20,630 و من هم بهتون قول ميدم که شما رو به هندوستان ، کشورتون ، برميگردونم 91 00:10:21,930 --> 00:10:24,730 !لطفاً با من حرف بزنيد ، خواهش مي کنم 92 00:10:30,860 --> 00:10:33,630 من نمي دونم که شما چرا نمي خوايد آزاد بشيد 93 00:10:35,030 --> 00:10:37,230 ...اما ميخوام شما اينو بدونيد که چرا 94 00:10:37,360 --> 00:10:40,960 آزاديتون براي من و بقيه ي دخترهاي اين کشور اهميت داره 95 00:10:43,260 --> 00:10:48,130 پدر من در تمام طول عمرش براي ترقي زنان اين کشور مبارزه کرد 96 00:10:49,700 --> 00:10:53,560 اما نتونست اون کاري رو که دلش ميخواست به طور کامل انجام بده 97 00:10:55,600 --> 00:10:59,830 امروز بعد از سالها زحمت و تلاش من اولين پرونده م رو گرفتم 98 00:11:02,030 --> 00:11:05,960 اما همه ميدونن که پيروزي تو اين پرونده در کار نيست 99 00:11:07,530 --> 00:11:08,960 ...خواسته ي اونها اينه که من شکست بخورم 100 00:11:10,530 --> 00:11:14,460 تا ديگه هيچ زني ، پاش رو تو دنياي مردها نذاره 101 00:11:17,600 --> 00:11:19,000 ...اما من شکست خورده نيستم 102 00:11:20,260 --> 00:11:24,400 من نميذارم کار پدرم و زنان اين کشور تضعيف بشه 103 00:11:27,100 --> 00:11:31,730 من فقط ازتون کمک مي خوام. لطفاً با من حرف بزنيد 104 00:11:33,100 --> 00:11:34,160 خواهش مي کنم با من صحبت کنيد 105 00:11:35,360 --> 00:11:36,960 با من حرف بزنيد ، ويرپرتاپ سينگ 106 00:12:17,860 --> 00:12:23,960 اون يه هواپيماي اف شونزدهه که داره با سرعت 1200 مايل در ساعت پرواز مي کنه 107 00:12:28,030 --> 00:12:34,060 وقتي يه هواپيما فضاي آسمون رو مي شکافه و جلو ميره ....و با ابرها بازي مي کنه 108 00:12:34,200 --> 00:12:41,960 هيچ کسي جز يه خلبان نميتونه اون حس رو درک کنه 109 00:12:48,760 --> 00:12:54,060 ...من هنوز لرزش دستهام 110 00:12:54,200 --> 00:12:59,960 حرکت سريع خونم و تازيانه ي باد رو حس مي کنم 111 00:13:03,200 --> 00:13:08,730 ...وقتي که با هليکوپترم ، وقتي که با هليکوپترم 112 00:13:10,260 --> 00:13:12,000 بر فراز کوهها پرواز مي کردم 113 00:13:35,430 --> 00:13:36,500 ...جلو به چپ 114 00:13:40,760 --> 00:13:44,000 کمک ، کمک، لطفاً کمکم کنيد 115 00:13:44,700 --> 00:13:45,730 بريم برشون داريم 116 00:14:10,700 --> 00:14:12,300 کمک ، کمک 117 00:14:15,360 --> 00:14:17,730 اين من بودم و اين هم زندگيم بود 118 00:14:18,860 --> 00:14:20,460 خلبان هوانيروز ، ويرپرتاپ سينگ 119 00:14:21,700 --> 00:14:23,800 خلبان ناجي ، در نيروي هوايي هندوستان 120 00:14:25,200 --> 00:14:26,960 من خيلي از شغلم لذت ميبردم 121 00:14:27,700 --> 00:14:32,060 چون پرواز تو آسمون ، رؤياي کودکي من بود ...و نجات جون مردم 122 00:14:32,200 --> 00:14:36,230 ميراث پدرم بود ...اون يه افسر ارتشي بود که 123 00:14:36,360 --> 00:14:38,400 در راه کشور شهيد شد 124 00:14:40,260 --> 00:14:42,900 من تنها بودم آزاد بودم 125 00:14:43,030 --> 00:14:45,560 و طوري زندگي مي کردم که انگار اون لحظه آخرين لحظه ي عمرمه 126 00:14:47,260 --> 00:14:51,060 ...و نميدونستم که سه روز بعد 127 00:14:51,200 --> 00:14:54,730 قراره از خواب بيخواب بشم و دليل اين بي خوابي ، يه دختره 128 00:14:56,260 --> 00:15:00,560 دختري که اون موقع در آرامش کامل توي پاکستان خوابيده بود 129 00:15:05,200 --> 00:15:07,800 زارا خانوم بيدار شو ، ساعت هفت شده 130 00:15:08,030 --> 00:15:11,130 هفت؟ تا حالا به اين زودي از خواب بيدار نشدم 131 00:15:11,430 --> 00:15:13,060 ...اون چيزهايي که تا حالا اتفاق نيفتاده 132 00:15:13,200 --> 00:15:16,630 از امروز ميفته. ديروز قرار ازدواجت رو گذاشتن 133 00:15:16,930 --> 00:15:19,230 حالا ديگه ، فقط چند روز مهمون اين خونه اي 134 00:15:19,530 --> 00:15:22,230 چند روز ديگه بايد بري خونه ي شوهرت 135 00:15:22,600 --> 00:15:25,560 مادرجون ميخواد ، عادتهاي بدت رو عوض کني 136 00:15:25,860 --> 00:15:29,800 صبحها ساعت 7 از خواب بيدار شي رختخوابت رو خودت مرتب کني 137 00:15:30,260 --> 00:15:34,000 و از عمو اقبال هم کارهاي آشپزخونه رو ياد بگيري 138 00:15:34,260 --> 00:15:36,230 من به خاطر هيچ کسي خودم رو عوض نمي کنم 139 00:15:36,600 --> 00:15:39,400 هميني که هستم ، مي مونم !حالا برو بهشون بگو 140 00:15:39,600 --> 00:15:43,230 نه بابا! اين اخلاقت ديگه !هيچ کاري رو پيش نميبره 141 00:15:43,430 --> 00:15:46,660 خوش شانس بودي که قيافه ت رو ديدن و تو رو پسنديدن 142 00:15:46,930 --> 00:15:49,000 اميدوارم که اين اخلاقت اونها رو پشيمون نکنه 143 00:15:49,530 --> 00:15:50,960 وگرنه بايد تا آخر عمرت مجرد بموني 144 00:16:03,260 --> 00:16:29,400 " من هر جوري که هستم " " همونجوري مي مونم " 145 00:16:30,030 --> 00:16:34,460 " حالا چه کسي خوشش بياد و " " چه عصباني بشه " 146 00:16:34,860 --> 00:16:39,400 " من هيچ وقت اخلاقم رو عوض نميکنم " 147 00:16:39,700 --> 00:16:43,960 " حالا چه کسي بفهمه و چه نفهمه " " بازهم من حرف خودم رو ميزنم " 148 00:16:44,360 --> 00:16:53,960 " من هر جوري که هستم " " همونجوري مي مونم " 149 00:17:33,600 --> 00:17:47,830 " من شاهزاده ي قلب خودم هستم و " " ملکه ي خواسته هاي خودم " 150 00:17:48,200 --> 00:17:52,730 " آخه براي چي بايد شال سرم کنم؟ " " !اگر ليز ميخوره خب بذاره بخوره " 151 00:17:53,260 --> 00:17:58,000 " حالا چه کسي خوشش بياد " " يا اخم کنه " 152 00:17:58,200 --> 00:18:02,660 " برام مهم نيست که با حرفام " " حتي رابطه ها هم بهم بخوره " 153 00:18:02,760 --> 00:18:12,560 " من هر جوري که هستم " " همونجوري مي مونم " 154 00:19:01,600 --> 00:19:03,660 " نه علاقه اي به حنا بستن دارم " 155 00:19:03,760 --> 00:19:06,660 " و نه شنيدن صداي فلوت عروسي " 156 00:19:11,030 --> 00:19:13,060 " نه علاقه اي به حنا بستن دارم " 157 00:19:13,200 --> 00:19:15,960 " و نه شنيدن صداي فلوت عروسي " 158 00:19:16,430 --> 00:19:21,000 " تو خونه ي خودم خوب و خوشم " " ممنون " 159 00:19:21,260 --> 00:19:26,000 " جناب قاضي ، اگر مي شنوي " " ...پس خوب گوش کن " 160 00:19:26,260 --> 00:19:30,830 " که من اصلاً راضي به رفتن (ازدواج) نيستم " 161 00:19:31,030 --> 00:19:40,560 " من هر جوري که هستم " " همونجوري مي مونم " 162 00:19:40,860 --> 00:19:45,560 " حالا چه کسي خوشش بياد و " " چه عصباني بشه " 163 00:19:45,860 --> 00:19:50,400 " من هيچ وقت اخلاقم رو عوض نميکنم " 164 00:19:50,700 --> 00:19:54,960 " حالا چه کسي بفهمه و چه نفهمه " " باز هم من حرف خودم رو ميزنم " 165 00:19:55,260 --> 00:20:05,230 " من هر جوري که هستم " " همونجوري مي مونم " 166 00:20:35,030 --> 00:20:37,300 داداش يوسف ، مشکلي که نيست؟ 167 00:20:38,700 --> 00:20:42,800 فقط دعا کنيد. ديگه وقت اين نيست که بخوايد ببريدش بيمارستان 168 00:20:44,600 --> 00:20:46,230 همه ش داره اسم زارا رو ميبره 169 00:20:47,100 --> 00:20:52,660 داداش يوسف ، من مادر زارا هستم اما بي بي اونو بزرگ کرده 170 00:20:53,700 --> 00:20:54,730 زارا کجاست؟ 171 00:20:55,200 --> 00:20:58,800 رفته معبد تا براي بي بي آب مقدس بياره 172 00:20:59,600 --> 00:21:03,230 اين خبر رو خودم به زارا ميدم هيچ کس نبايد در اين مورد حرفي بهش بزنه 173 00:21:22,700 --> 00:21:23,960 زارا تو اومدي؟ 174 00:21:26,860 --> 00:21:28,060 ...آره بي بي ، زاراي تو اومده و 175 00:21:28,200 --> 00:21:30,800 ببين برات چي آورده 176 00:21:31,360 --> 00:21:35,060 ...بابا جي ، آب مقدس ويژه برات فرستاد و گفت من ميدونم _ 177 00:21:35,200 --> 00:21:39,900 ديگه از آب مقدس هم کاري برنمياد ببين بي بي _ 178 00:21:40,030 --> 00:21:43,630 تو از بچگيت تا حالا مدام حرف ميزدي 179 00:21:44,200 --> 00:21:48,400 و من هم ساکت بودم و گوش ميدادم ...اما حالا من حرف ميزنم 180 00:21:48,530 --> 00:21:50,130 و تو فقط گوش مي کني 181 00:21:55,030 --> 00:22:00,730 مي دوني دخترم ، من از زمان شکل گيري پاکستان دارم اينجا زندگي مي کنم 182 00:22:01,260 --> 00:22:06,060 اون موقع 16 سالم بود که ...پدربزرگ هندوستان رو رها کرد و 183 00:22:06,200 --> 00:22:10,100 اومد پاکستان و منو هم با خودش آورد 184 00:22:10,930 --> 00:22:14,830 خانواده ي تو و اين کشور خيلي چيزها به من دادن 185 00:22:15,360 --> 00:22:17,730 و من هم شماها رو با تمام وجودم قبول کردم 186 00:22:18,260 --> 00:22:24,830 اما امروز ، براي آخرين بار يه چيزي ميخوام... برام برآورده مي کني؟ 187 00:22:27,200 --> 00:22:31,960 خاکسترم رو تو هندوستانم پخش کن دخترم 188 00:22:33,430 --> 00:22:39,560 درسته که کس و کاري ندارم ، اما يه هندي هستم اين تنها ميراثيه که ازم مونده 189 00:22:44,200 --> 00:22:46,960 اونجا يه زيارتگاه بزرگ ، براي ما سيکهاست 190 00:22:47,360 --> 00:22:49,730 تمام اجداد من اونجا هستن 191 00:22:50,030 --> 00:22:55,960 خواهش مي کنم ، منو اونجا ببر ميخوام اونجا پناه بگيرم 192 00:22:59,030 --> 00:23:00,960 تو اينکار رو برام انجام ميدي؟ 193 00:23:05,200 --> 00:23:06,230 نه 194 00:23:08,530 --> 00:23:10,400 انجام اينکار هيچ ضرورتي نداره 195 00:23:11,430 --> 00:23:13,500 ويزاي همه مون براي رفتن به دهلي آماده ست 196 00:23:14,430 --> 00:23:18,560 فقط شما هر چي زودتر خوب بشيد اونوقت با هم ميريم کيريت پور شما 197 00:23:19,260 --> 00:23:21,660 اونوقت هر چي دلتون ميخواد اونجا دعا کنيد 198 00:23:22,430 --> 00:23:24,830 خب ، حالا هر چي زودتر اين آب مقدس رو بخوريد 199 00:23:26,860 --> 00:23:35,560 ...بي بي 200 00:24:02,530 --> 00:24:05,800 اون اينجا تو پاکستان بود و شما تو هندوستان 201 00:24:08,360 --> 00:24:10,300 پس کجا و چه جوري همديگه رو ملاقات کرديد؟ 202 00:24:15,260 --> 00:24:18,330 ...سه ... سه روز بعد 203 00:24:21,430 --> 00:24:26,330 و عجب... عجب ملاقاتِ غريبي بود 204 00:24:27,200 --> 00:24:28,300 عجله کنيد ، عجله کنيد 205 00:24:31,200 --> 00:24:33,460 تو کوهستان يه اتوبوس دچار حادثه شده بود 206 00:24:34,360 --> 00:24:38,960 تلفات جدي نداشت ، و همه ي مسافرين رو نجات داده بودن 207 00:24:40,260 --> 00:24:46,330 فقط يه دختر مونده بود براي نجاتش ، دوباره رفتم پايين 208 00:25:17,530 --> 00:25:18,560 !بکشمون بالا 209 00:25:24,200 --> 00:25:27,960 اون زيباترين دختري نبود که تا حالا ديده بودم 210 00:25:29,260 --> 00:25:33,560 اما نميدونم چرا ، نميتونستم چشم ازش بردارم 211 00:25:34,700 --> 00:25:38,400 چشماش رو بلند نميکرد و به سنگيني نفس مي کشيد 212 00:25:39,260 --> 00:25:40,660 خيلي ترسيده بود 213 00:25:42,200 --> 00:25:45,560 يه تيکه از موهاش چشم راستش رو آزار ميداد 214 00:25:46,600 --> 00:25:50,060 سعي مي کرد اون تيکه مو رو بزنه کنار ...اما باد شديدي مي وزيد و 215 00:25:50,200 --> 00:25:52,230 اون تيکه مو کنار نمي رفت 216 00:25:53,200 --> 00:25:56,400 براي اينکه بتونم مو رو بزنم کنار ...دستم رو از بدنش رها کردم 217 00:25:57,200 --> 00:25:59,130 اون هم با نگراني به سمت من نگاه کرد 218 00:26:00,430 --> 00:26:04,330 اونجا بود که براي اولين بار همديگه رو نگاه کرديم 219 00:26:05,200 --> 00:26:07,160 او همچنان با وحشتي که داشت به من نگاه ميکرد 220 00:26:09,030 --> 00:26:12,960 ...بعد به آرومي چشمش رو پايين انداخت ، اما 221 00:26:13,260 --> 00:26:17,500 من بهش زل زده بودم و يهو رؤيام از هم گسيخت 222 00:26:19,200 --> 00:26:22,330 وايسا... وايسا... وايسا 223 00:26:22,600 --> 00:26:23,660 !رانجيت وايسا 224 00:26:23,760 --> 00:26:25,230 چي شده؟ 225 00:26:27,600 --> 00:26:29,660 چي شده؟ ساکم افتاد پايين _ 226 00:26:29,760 --> 00:26:32,230 !لطفاً بريد پايين !اون فقط يه ساک بود خانوم ، ولش کنيد _ 227 00:26:32,360 --> 00:26:35,400 نه نمي تونم ولش کنم ، اون ساک خيلي براي من ارزشمنده 228 00:26:35,530 --> 00:26:37,900 از جون ماها هم ارزشمندتره؟ بله هست _ 229 00:26:38,030 --> 00:26:42,230 حالا لطفاً منو ببريد پايين ، يا خودم برم؟ پايين _ 230 00:26:42,360 --> 00:26:43,400 ساکم 231 00:26:43,530 --> 00:26:44,800 !بس کن 232 00:26:45,030 --> 00:26:47,230 رانجيت ما رو بفرست پايين وير تو ديوونه شدي؟ _ 233 00:26:47,360 --> 00:26:48,960 هر کاري که ميگم انجام بده !ما رو ببر پايين 234 00:27:00,430 --> 00:27:01,500 !بفرما 235 00:27:02,100 --> 00:27:03,230 !رانجيت ما رو بکش بالا 236 00:27:19,100 --> 00:27:23,000 شما امروز جون اين همه آدم رو فقط به خاطر يه ساک کوچيک به خطر انداختيد 237 00:27:24,100 --> 00:27:26,060 شما ... شما چه جور آدمي هستيد آخه؟ 238 00:27:26,200 --> 00:27:28,060 ميدونيد که ما هر روز جونمون رو ...براي نجات 239 00:27:28,200 --> 00:27:31,060 جون کسايي که کاملاً براي ما غريبه هستن به بازي مي گيريم 240 00:27:31,200 --> 00:27:35,300 کسايي که هيچ رابطه اي با ما ندارن 241 00:27:36,100 --> 00:27:40,100 اما موقع برگشتن به خونه ...تو قلبمون احساس غرور مي کنيم که 242 00:27:40,200 --> 00:27:42,060 خواهر يا برادر يا همسر يا مادر کسي رو نجات داديم 243 00:27:42,200 --> 00:27:45,330 يه زندگي تازه به يه نفر داديم 244 00:27:46,800 --> 00:27:49,060 اما امروز ، براي اولين بار ...بعد از اين همه سال 245 00:27:49,200 --> 00:27:50,230 دارم به حرفه م شک مي کنم 246 00:27:51,260 --> 00:27:53,060 براي اولين بار ...انگار به خطر انداختن جونم 247 00:27:53,200 --> 00:27:55,060 براي نجات يه نفر ديگه 248 00:27:55,200 --> 00:27:56,230 اشتباه بوده 249 00:27:57,200 --> 00:27:59,800 متأسفم خانوم ، اما کارتون حال آدم رو به هم ميزد 250 00:28:07,700 --> 00:28:10,630 برو گمشو از اينجا! ديگه نميخوام اون ريختت رو ببينم 251 00:28:10,930 --> 00:28:13,500 آخه کي به تو گفته بود به زارا پول بدي؟ 252 00:28:14,230 --> 00:28:17,730 شما که ميدونيد ، من نميتونم "نه" به زارا بگم 253 00:28:18,030 --> 00:28:20,230 اگه هم مي گفتم به زور ازم ميگرفت 254 00:28:20,530 --> 00:28:24,060 اون که نرفته از بازار النگو بخره اون رفته هندوستان 255 00:28:24,200 --> 00:28:27,060 يعني انقدر مهم نبود که بهم بگي؟ 256 00:28:27,200 --> 00:28:29,130 ازم خواست به دوستيمون قسم بخورم 257 00:28:29,260 --> 00:28:32,430 قسم به دوستي؟ آخه دوستي و بچه بازي ، حدي داره 258 00:28:33,100 --> 00:28:36,000 کي تا کنار اتوبوس بردش؟ اکرم رو خبر کنيد 259 00:28:36,100 --> 00:28:39,330 بهش تلفن کنيد آخه چرا انقدر بي مسئوليته؟ 260 00:28:39,730 --> 00:28:44,430 زارا... زارا ، تو خوبي؟ ...زارا _ 261 00:28:44,530 --> 00:28:47,800 مادر من خوب خوبم ، شما اصلاً نگران نباشيد 262 00:28:48,030 --> 00:28:52,730 آخه اين چه جور بي ادبيه زارا؟ تو ميدوني از شدت دلشوره چي داره به من ميگذره؟ 263 00:28:53,300 --> 00:28:57,500 فقط وقتي داشتم ميرفتم اداره پليس اطلاع بدم اين شب بوي خدا مرگش بده ، بهم گفت 264 00:28:58,030 --> 00:29:00,460 !برگرد بيا خونه ، فوراً برگرد بيا خونه 265 00:29:00,600 --> 00:29:03,060 ...مادر ، مرز رو ساعت 4:30 مي بندن 266 00:29:03,200 --> 00:29:06,230 و من هم هنوز به کيريت پور نرسيدم 267 00:29:06,600 --> 00:29:08,060 اي خدا ، آخه اين تاوان کدوم گناه منه؟ 268 00:29:08,200 --> 00:29:10,800 ...داره شب ميشه و 269 00:29:11,800 --> 00:29:13,330 آخه براي چي تنهايي پاشدي رفتي؟ 270 00:29:13,460 --> 00:29:17,230 من که بهت قول داده بودم خاکسترش رو ميفرستم هند 271 00:29:17,360 --> 00:29:21,400 اما من هم به بي بي قول داده بودم که خودم خاکسترش رو مي برم 272 00:29:21,560 --> 00:29:24,060 ببينم زارا فکر کردي داري از ...لاهور ميري پيندي که 273 00:29:24,200 --> 00:29:25,560 اينجوري گذاشتي رفتي؟ 274 00:29:25,860 --> 00:29:26,900 تو ديوونه شدي؟ 275 00:29:27,030 --> 00:29:28,060 مادر من واقعاً متأسفم 276 00:29:28,700 --> 00:29:33,160 اما بعد از توضيحات من ، شما باز هم درکم نميکنيد 277 00:29:35,030 --> 00:29:38,130 مادر ، من تا حالا در طول زندگيم هيچ کار خاصي انجام ندادم 278 00:29:39,030 --> 00:29:41,960 و تو زندگي آينده م هم نميتونم هيچ کار مهمي انجام بدم 279 00:29:43,230 --> 00:29:48,830 زندگي من هم مثل زندگي شما با يه همسر و يه مادر خوب بودن ميگذره 280 00:29:50,230 --> 00:29:53,000 اما با انجام اينکار دلم ميخواد تا آخر عمرم به خودم افتخار کنم 281 00:29:53,600 --> 00:29:56,830 چون تونستم کاري کنم که يه نفر بتونه بره بهشت 282 00:30:00,300 --> 00:30:02,060 ...مادر ، حالا که تا اينجا اومدم 283 00:30:02,200 --> 00:30:04,460 کارم رو انجام ميدم و بعد برميگردم 284 00:30:05,600 --> 00:30:09,230 اما اگه شما از دستم عصباني هستيد ...سفرم چشم ميخوره 285 00:30:09,360 --> 00:30:12,400 چرت و پرت نگو! مگه ميشه يه مادر دخترش رو چشم بزنه؟ 286 00:30:12,560 --> 00:30:15,000 هشت ساعته دارم گريه مي کنم باز هم ميخواي گريه کنم؟ 287 00:30:16,100 --> 00:30:18,000 آروم باش مادر. من خوبم 288 00:30:18,600 --> 00:30:21,230 آره اين فقط تويي که خوبي ماها احمقيم ديگه 289 00:30:21,930 --> 00:30:25,230 ...اگه قبل از رسيدن تو ، پدرت برسه ، اونوقت 290 00:30:25,360 --> 00:30:26,460 نگران نباش مادر 291 00:30:26,860 --> 00:30:30,730 بابا جون هفته ي ديگه برميگرده من فردا برميگردم ، خوبه؟ 292 00:30:30,930 --> 00:30:32,000 خانوم خواهش مي کنم 293 00:30:32,300 --> 00:30:35,000 خب ديگه مادر قطع مي کنم براي تلفن صف کشيدن 294 00:30:35,100 --> 00:30:38,160 گوش کن ! مراقب خودت باش و از اين غذاهاي آشغالي هم نخور 295 00:30:38,400 --> 00:30:42,460 با غريبه ها حرف نزني ها! مدام با من در تماس باش ، باشه؟ 296 00:30:43,030 --> 00:30:48,060 اصلاً هم نگران نباش ، دعاي من همراهته خب ديگه دخترم خداحافظ 297 00:30:48,530 --> 00:30:49,560 خداحافظ 298 00:30:50,100 --> 00:30:51,230 خب چقدر ميشه؟ 299 00:30:51,360 --> 00:30:53,130 چرا نگرانيد؟ 300 00:30:53,430 --> 00:30:57,830 مگه زاراي ماکمتر از مردهاست؟ هر جا که باشه مي تونه راه خودش رو باز کنه 301 00:30:58,560 --> 00:31:03,830 خدا رو شکر که حالش خوبه اين دختره جون منو بالا آورد 302 00:31:05,230 --> 00:31:08,160 اصلاً تو براي چي داري با من حرف ميزني؟ !بهت گفتم که از جلوي چشمام گمشو 303 00:31:08,530 --> 00:31:11,900 هميشه اين حرف رو ميزنيد حالا خونسرد باشيد 304 00:31:12,230 --> 00:31:14,800 !خونسرد باش و کوفت! خدا بکشدت 305 00:31:15,100 --> 00:31:17,900 بريد به کارتون برسيد. داريد !به چي نگاه مي کنيد؟ بريد 306 00:31:23,100 --> 00:31:25,660 رانجيت ، مجوز مرخصي من از پايگاه اومده 307 00:31:26,100 --> 00:31:28,000 مادر و پدرم ، خواستن براي جشن لوري برم خونه (جشن کشاورزان در زمستان) 308 00:31:28,100 --> 00:31:29,900 صبح از اينجا حرکت ميکنم و اينجوري زودتر مي رسم 309 00:31:30,560 --> 00:31:31,600 نگي موقع برگشت همراهيت مي کنه 310 00:31:31,760 --> 00:31:35,060 باشه ، دوشنبه مي بينمت. خوش بگذره ممنونم. اين هم گزارش پروازها _ 311 00:31:38,560 --> 00:31:40,130 نه خانوم ، الان اتوبوسها حرکت نمي کنن 312 00:31:40,400 --> 00:31:42,630 فردا ساعت 7 صبح يه اتوبوس ميره کيريت پور 313 00:31:43,100 --> 00:31:46,000 خب براي شب موندن ، هتل هست؟ 314 00:31:46,100 --> 00:31:51,830 هتل؟ حتماً پيدا ميشه. اونجا رو مي بينيد مسافرخونه ي کاکا. هتل 5 ستاره ي اينجاست 315 00:31:52,230 --> 00:31:54,100 با ده روپيه يه پتو بهتون ميده 316 00:31:54,200 --> 00:31:55,230 براي تخت هم 25 روپيه ميگيره 317 00:31:55,560 --> 00:31:58,930 خب ديگه خانوم. منو ببخشيد. داره ديرم ميشه شب به خير 318 00:32:03,530 --> 00:32:13,060 " عشق موهبت خداست " " چرا از عشق شرم داري؟ " 319 00:32:13,200 --> 00:32:15,130 " طلوع ماه متوقف نميشه " 320 00:32:15,260 --> 00:32:26,160 " پس براي چي بايد جلوش رو گرفت؟ " 321 00:32:26,430 --> 00:32:33,060 " جاگيا جاگيا ، عشق تا ابد مخفي نمي مونه " 322 00:32:41,100 --> 00:32:44,160 شما با جونتون بازي مي کنيد تا جون غريبه ها رو نجات بديد 323 00:32:45,260 --> 00:32:47,060 بزرگتر از اينکار هيچ کار ديگه اي نيست 324 00:32:48,400 --> 00:32:52,600 من نميخوام به خاطر من، ديگه به شغلتون افتخار نکنيد 325 00:32:53,560 --> 00:32:55,800 براي همين اومدم تا دليل بي ادبيم رو براتون بگم 326 00:32:58,100 --> 00:32:59,560 اين خاکستر بي بي منه 327 00:33:01,930 --> 00:33:03,400 ...اون يه زن هندي بود 328 00:33:04,360 --> 00:33:08,830 اون تمام عمرش رو در پاکستان و براي خدمت به خانواده ي من صرف کرد 329 00:33:09,530 --> 00:33:11,130 و در قبال اين کارش هيچ وقت خواسته اي نداشت 330 00:33:12,100 --> 00:33:14,060 ...فقط موقع مرگش يه آرزو داشت 331 00:33:14,200 --> 00:33:18,960 اينکه خاکسترش به همراه خاکستر اجدادش در کيريت پور پخش بشه 332 00:33:21,100 --> 00:33:23,660 اين براي من از جونم هم ارزشمندتره 333 00:33:25,560 --> 00:33:28,130 شايد شما از نجات جون من خوشحال نشديد 334 00:33:28,930 --> 00:33:30,060 ...اما مطمئنم بعد از اينکه متوجه شديد اين 335 00:33:30,200 --> 00:33:36,730 کوزه ي خاکستري که تو ساکم بود رو نجات داديد ، حتماً به خودتون افتخار مي کنيد 336 00:33:40,760 --> 00:33:42,660 اميدوارم که شما هم منو ببخشيد 337 00:33:45,430 --> 00:33:46,500 متأسفم 338 00:33:54,400 --> 00:33:57,560 آقا جون ، بيا اين هم دوغ شما مرسي رفيق _ 339 00:33:58,930 --> 00:34:02,160 اگه صبح اين دوغ رو خورده بودم اعصابم آروم ميگرفت 340 00:34:10,100 --> 00:34:12,060 اتوبوس اومد 341 00:34:12,200 --> 00:34:14,800 يکي يکي. کي بليط داره؟ 342 00:34:15,860 --> 00:34:22,630 ...من يه بليط دارم !اول خانومها . هل نديد _ 343 00:34:24,700 --> 00:34:25,960 ...آروم آروم 344 00:34:26,100 --> 00:34:28,230 آروم داداش. ازدحام نکنيد 345 00:34:28,430 --> 00:34:30,730 !ديگه کافيه نميشه اما من بليط دارم _ 346 00:34:30,860 --> 00:34:34,730 خانوم جان همه اينجا بليط دارن اما هر کي زودتر سوار بشه ، زودتر جا گيرش مياد 347 00:34:35,030 --> 00:34:37,560 خب پس من کجا بشينم؟ شما بريد اون بالا _ 348 00:34:43,260 --> 00:34:47,160 !آهاي کچل ، بلند شو برو اون طرف براي چي برم؟ _ 349 00:34:47,530 --> 00:34:49,060 ...مگه زن من خواهرته که 350 00:34:49,200 --> 00:34:52,400 ميخواي تا آخر مسير کنارش بشيني؟ 351 00:34:52,530 --> 00:34:57,460 !بکش کنار تا دندونت رو خورد نکردم آقا من داشتم ميرفتم _ 352 00:35:04,360 --> 00:35:06,560 حتماً داريد به اين فکر مي کنيد که من اينجا چيکار دارم؟ 353 00:35:09,030 --> 00:35:10,060 اون ... اون اتوبوس رو مي بينيد؟ 354 00:35:10,200 --> 00:35:15,730 راستش من الان نبايد اينجا باشم بايد سوار اون اتوبوس مي شدم 355 00:35:15,860 --> 00:35:18,060 راستش سوار شدم ...اما متوجه شما شدم و ديدم 356 00:35:18,200 --> 00:35:23,400 که به چه راحتي همچين جاي مجللي گيرتون اومد 357 00:35:25,860 --> 00:35:29,060 پيش خودم فکر کردم که شما يا ...خيلي شجاعيد 358 00:35:29,200 --> 00:35:32,630 يا خيلي احمقيد . چون تو اين سفر طولاني تک و تنها هستيد 359 00:35:34,100 --> 00:35:35,160 ...بعد به اين فکر کردم که 360 00:35:35,260 --> 00:35:37,060 درسته که به روستاي خودم مي رسم ...اما تو اين سفر 361 00:35:37,200 --> 00:35:39,060 خيلي اذيت ميشم 362 00:35:39,200 --> 00:35:42,060 ...و شايد تمام عمرم به اين فکر کنم که 363 00:35:42,200 --> 00:35:46,060 اون دختره ي احمق پاکستاني صحيح و سالم به مقصدش رسيده يا نه 364 00:35:48,030 --> 00:35:50,400 پس فکر نکنيد که براي کمک به شما اومدم اينجا 365 00:35:50,930 --> 00:35:53,060 ...براي اين اومدم که 366 00:35:53,200 --> 00:35:55,300 تا آخر عمرم فکر و خيالي نباشه که بخواد آزارم بده 367 00:35:56,360 --> 00:35:57,400 ممنونم 368 00:35:57,860 --> 00:35:59,230 آجيل ميخوريد؟ 369 00:36:05,030 --> 00:36:06,960 راستي من ، خلبان هوانيروز هستم وير پرتاپ سينگ 370 00:36:08,530 --> 00:36:10,730 منم زارا هستم . زارا حيات خان 371 00:36:23,860 --> 00:36:26,300 " زير آسمان آبي " 372 00:36:26,700 --> 00:36:29,960 " زمين حاصلخيز ، گسترده شده " 373 00:36:31,100 --> 00:36:34,230 " که هر فصلش لذت بخشه " 374 00:36:38,100 --> 00:36:42,500 " تو چقدر زيبايي ، اي سرزمين من " 375 00:36:42,600 --> 00:36:45,900 " اي سرزمين من ، اي سرزمين من " 376 00:36:48,530 --> 00:36:52,560 " تو چقدر زيبايي ، اي سرزمين من " 377 00:36:52,700 --> 00:36:56,960 " اي سرزمين من ، اي سرزمين من " 378 00:37:08,600 --> 00:37:17,230 " زميني طلايي و آسموني آبي " 379 00:37:17,360 --> 00:37:19,560 " و هر فصلش رنگارنگ و درخشان" 380 00:37:19,700 --> 00:37:30,730 " سرزمين من همچين جاييه " 381 00:37:31,800 --> 00:37:40,400 " چکاوکها سر و صدا مي کنن و " " بلبلها نغمه سر ميدن " 382 00:37:40,530 --> 00:37:44,730 " و بعد ابرهاي بارشهاي موسمي ميان " " سرزمين من همچين جاييه " 383 00:37:44,860 --> 00:37:54,100 " سرزمين من همچين جاييه " 384 00:37:55,100 --> 00:38:05,160 " کلاغي تو ايوون خونه م ، قار قار ميکنه " 385 00:38:05,400 --> 00:38:13,100 " يعني نامه اي از محبوبم در راهه " 386 00:38:16,100 --> 00:38:26,060 " و حتماً از من هم توي اون " " نامه يادي کرده " 387 00:38:35,360 --> 00:38:40,630 " وقتي نسيم با وزشش " " گندمزارها رو شونه ميزنه " 388 00:38:41,030 --> 00:38:46,800 " رنگين کموني از شالها " " به پرواز در مياد " 389 00:38:52,760 --> 00:38:57,900 " وقتي دخترهاي روستايي لب چشمه ميان " " تا کوزه هاشون رو پر از آب کنن " 390 00:38:58,460 --> 00:39:03,400 " يه نفر با نوايي نرم و شيرين براشون " " !فلوت ميزنه ، گوش کن " 391 00:39:03,530 --> 00:39:09,800 " ...در هر قدمي که برميداري با " 392 00:39:10,100 --> 00:39:15,230 " در هر قدمي که برميداري " " با يه داستان عاشقانه مواجه مي شي " 393 00:39:15,360 --> 00:39:26,560 " سرزمين من همچين جاييه " 394 00:39:40,800 --> 00:39:48,060 " جوگني من خيلي سخت گيره " " فقط از عاشق پيشه ها خوشش مياد " 395 00:39:48,200 --> 00:39:54,800 " عزيزم حرف جوگني اينه " " اون هميشه اسم خدا رو ميبره " 396 00:40:01,700 --> 00:40:04,400 " !منو شاد کردي ، عزيزم " 397 00:40:09,800 --> 00:40:14,060 " جاييه که بچه ها ذوي شونه ي پدرهاشون " " مي شينن و به تماشاي جشنها ميرن " 398 00:40:14,200 --> 00:40:18,130 " اين جشنها مملو از رقص و نمايشه " 399 00:40:18,260 --> 00:40:21,500 " و مملو از بستني و خوراکي " 400 00:40:26,930 --> 00:40:29,730 " اينجا هم مي توني آب نبات پيدا کني و " " هم خوراکيهاي نمکي " 401 00:40:29,860 --> 00:40:32,460 " اين بچه هاي معصوم مثل عروسکها " " دوست داشتني هستن " 402 00:40:32,730 --> 00:40:49,800 " و هر روز از مادربزرگهايشان " " قصه ي پريان رو مي شنون " 403 00:40:49,930 --> 00:41:01,400 " سرزمين من همچين جاييه " 404 00:41:07,700 --> 00:41:12,060 " عجله کن ، عجله کن عزيز من " 405 00:41:12,200 --> 00:41:16,460 " که يه خار به پاي محبوبت رفته " 406 00:41:16,930 --> 00:41:22,060 " عزيزم ، يه خار به پاي محبوبت رفته " 407 00:41:23,560 --> 00:41:27,930 " حالا کي قراره اين خار رو از پاش در بياره؟ " 408 00:41:28,030 --> 00:41:32,400 " و کي ميخواد دردِ محبوبت رو تحمل کنه؟ " 409 00:41:32,860 --> 00:41:38,330 " عزيزم ، کي ميخواد درد " " محبوبت رو تحمل کنه؟" 410 00:41:44,860 --> 00:41:50,460 " در سرزمين من ، مقام مهمون رو تا " " مقام خداوند بالا ميبرن " 411 00:41:50,800 --> 00:41:54,060 " تا حس کنه اينجا خونه ي خودشه " 412 00:41:54,200 --> 00:41:56,960 " حالا از هر کجا که ميخواد ، اومده باشه " 413 00:42:02,360 --> 00:42:19,400 " من سرزمينت رو ديدم و سرزمينت رو شناختم " 414 00:42:19,700 --> 00:42:24,800 " اما نميدونم که چرا " " انقدر برام آشنا به نظر ميرسه " 415 00:42:24,930 --> 00:42:34,400 " همون شبها و همان سپيده دم هاست " 416 00:42:34,530 --> 00:42:38,800 " سرزمين من هم همچين جاييه " " درست مثل سرزمين توئه " 417 00:42:39,530 --> 00:42:44,900 " مثل سرزمين توئه " 418 00:42:45,260 --> 00:42:56,460 " سرزمين من هم همچين جاييه " " درست مثل سرزمين توئه " 419 00:42:56,860 --> 00:43:02,460 " سرزمين من همچين جاييه " " درست مثل سرزمين من " 420 00:43:41,100 --> 00:43:42,330 اين مردم دارن چيکار مي کنن؟ 421 00:43:42,430 --> 00:43:44,830 اينها آخرين مناسک هستن 422 00:43:44,930 --> 00:43:46,330 قبل از اينکه خاکستر رو تو رودخونه بريزن اينکار رو انجام ميدن 423 00:43:47,600 --> 00:43:51,060 خب چرا ما اينکارا رو نمي کنيم؟ ...نمي کنيم چون _ 424 00:43:51,200 --> 00:43:53,960 تو مسلموني و اينجا هم معبد سيکهاست 425 00:43:54,400 --> 00:43:56,060 و بايد بي سر وصدا اين خاکستر رو اينجا ...بريزيم و 426 00:43:56,200 --> 00:43:57,460 بعد از اينجا بريم 427 00:43:58,700 --> 00:44:02,960 نه ، من ميخوام با انجام مراسم کامل اين خاکستر رو بريزم 428 00:44:03,200 --> 00:44:07,130 نه نه زارا ، مي دوني چيه اين کاهنها يه خورده عجيب غريبن 429 00:44:07,860 --> 00:44:10,560 ممکنه به تو توهين بشه و من هم الکي کتک بخورم 430 00:44:12,030 --> 00:44:14,060 برم بپرسم؟ نه نه نه ، تو نپرس _ 431 00:44:14,200 --> 00:44:18,300 تو منتظر بمون من ميرم مي پرسم تو بشين همينجا ... لطفاً 432 00:44:20,600 --> 00:44:23,000 واي خدا جون ، اينها همه ش از الطاف توئه 433 00:44:23,860 --> 00:44:29,900 يادته برات در مورد کيريت پور گفته بودم؟ منو اونجا ببر 434 00:44:30,360 --> 00:44:31,960 تا پناهم رو پيدا کنم 435 00:44:50,530 --> 00:44:51,560 اسم تو زاراست؟ 436 00:44:51,700 --> 00:44:52,730 بله 437 00:44:52,860 --> 00:44:54,460 از پاکستان اومدي؟ بله _ 438 00:44:56,600 --> 00:44:59,900 من 42 ساله که تو اين معبد نيايش مي کنم 439 00:45:01,560 --> 00:45:03,630 من تا حالا همچين پايبندي رو هرگز نديده بودم 440 00:45:05,760 --> 00:45:09,000 تو بهتر از يه دختر واقعي داري وظيفه ي فرزندي رو به جا مياري دخترم 441 00:45:10,100 --> 00:45:13,000 باعث افتخار منه که آخرين مناسک رو براي بي بي تو انجام بدم 442 00:45:13,960 --> 00:45:16,230 ...بيا ، بيا همراهم . بيا 443 00:45:21,760 --> 00:45:24,660 خدا جون ، اينها همه ش از الطاف توئه 444 00:45:52,430 --> 00:45:53,500 لطفاً بيايد اينجا 445 00:45:58,100 --> 00:45:59,160 ديگه چي شده؟ 446 00:46:00,100 --> 00:46:04,230 دستتون رو بياريد جلو و همراه من آخرين وصيت بي بي م رو انجام بديد 447 00:46:06,700 --> 00:46:08,060 ...آخه من چطور 448 00:46:08,730 --> 00:46:13,100 ببينيد ، نه من بچه ي بي بي هستم و نه شما ...اما 449 00:46:13,200 --> 00:46:16,230 اگه شما نبوديد شايد نمي تونستم ...بي بي رو 450 00:46:16,360 --> 00:46:18,730 به راحتي بيارم اينجا 451 00:46:21,100 --> 00:46:23,730 حالا شما هم مثل من با بي بي يه رابطه اي پيدا کرديد 452 00:46:24,930 --> 00:46:26,060 ...براي همين حق انجام 453 00:46:26,200 --> 00:46:28,460 آخرين مناسک فقط مال من نيست مال شما هم هست 454 00:46:29,100 --> 00:46:30,160 بيايد 455 00:47:02,430 --> 00:47:06,060 زارا بيا اين هم بليت اتوبوست ...اين تو رو ميبره اَتاري و از اونجا هم 456 00:47:06,200 --> 00:47:09,230 با قطار مستقيم ميري لاهور اين هم بقيه ي پولت 457 00:47:10,030 --> 00:47:11,060 خوردنت تموم شد؟ 458 00:47:13,100 --> 00:47:15,400 چيز ديگه اي ميخواي؟ نه ممنونم _ 459 00:47:16,100 --> 00:47:21,730 تا حالاش هم خيلي در حقم لطف کرديد نميدونم چه جوري بايد ازتون تشکر کنم 460 00:47:22,530 --> 00:47:24,800 اما اينجور مواقع من خيلي رک حرفم رو ميزنم ...اگه ازم بپرسي 461 00:47:24,930 --> 00:47:28,900 بهت ميگم که واقعاً چي ميخوام خب لطفاً بگيد ، چيکار مي تونم براتون انجام بدم؟ _ 462 00:47:30,030 --> 00:47:34,130 خوب فکراتون رو بکنيد ، چون چيزي که من ميخوام رو شما نميتونيد بهم بديد 463 00:47:35,700 --> 00:47:39,960 شما نمي دونيد چه لطف بزرگي در حق من انجام داديد هر چي دلتون ميخواد ، ازم بخوايد 464 00:47:40,430 --> 00:47:41,830 بهتون قول ميدم که حتماً انجامش بدم 465 00:47:43,600 --> 00:47:46,060 بدون اينکه بدونيد چه بهايي بايد بديد قول مي ديد 466 00:47:46,200 --> 00:47:47,800 شايد پشيمون بشيدها 467 00:47:49,360 --> 00:47:51,730 يه پاکستاني به يه هندوستاني قول داده 468 00:47:52,600 --> 00:47:54,330 حالا ديگه پاي آبروي کشورم در ميونه 469 00:47:54,960 --> 00:47:56,660 حالا حتي اگه خودم هم بخوام نمي تونم پا پس بکشم 470 00:47:57,230 --> 00:47:59,400 لطفاً بگيد ، چه کاري مي تونم براتون انجام بدم؟ 471 00:48:03,100 --> 00:48:05,160 همين يه روز از عمرتون ... رو به من بديد لطفاً 472 00:48:08,530 --> 00:48:09,560 بله؟ 473 00:48:11,400 --> 00:48:13,160 شما منو با خودتون به مسير زندگيتون برديد 474 00:48:14,600 --> 00:48:16,460 بين من و بي بي تون رابطه ايجاد کرديد 475 00:48:17,260 --> 00:48:20,900 خاطراه اي برام ساختيد که تا آخر عمرم باهام مي مونه و حالا داريد منو ترک مي کنيد 476 00:48:23,560 --> 00:48:28,060 منم دلم ميخواد ، شما رو به دنياي خودم ببرم و با مردمم آشنا کنم. دلم ميخواد 477 00:48:28,200 --> 00:48:31,960 خاطراتي براتون خلق کنم که تا آخر عمر همراهتون بمونه 478 00:48:36,100 --> 00:48:40,160 من ميدونم که اين يه روز خيلي براتون ارزشمنده ...اما من بهتون قول ميدم که 479 00:48:40,260 --> 00:48:44,230 اين يه روز رو هيچ وقت فراموش نمي کنيد 480 00:48:50,800 --> 00:48:55,560 بهتون که گفته بودم ، اگه قول بديد بعدش پشيمون ميشيد 481 00:49:12,760 --> 00:49:14,330 پس عاشقش شده بوديد 482 00:49:19,100 --> 00:49:21,730 ...من ... چِم شده بود 483 00:49:25,200 --> 00:49:27,560 هنوز هم سر درنميارم 484 00:49:30,530 --> 00:49:34,960 چرا اون يه روز رو ازش خواستم ، نميدونم فقط ...ازش خواستم 485 00:49:36,760 --> 00:49:40,060 ...اما چرا ، اون موقع مطمئن بودم که 486 00:49:40,200 --> 00:49:44,230 ديدار ما نبايد به اونجا ختم ميشد 487 00:49:45,030 --> 00:49:47,960 ما براي اينکه همچين سرانجامي داشته باشيم همديگه رو ملاقات نکرده بوديم 488 00:49:50,860 --> 00:49:55,060 هنوز رابطه مون کامل نشده بود 489 00:49:55,200 --> 00:49:58,730 يه چيزهايي مونده بود که هنوز اتفاق نيفتاده بود 490 00:50:02,030 --> 00:50:06,460 با اين فکر، هر چي به زبونم ميومد ، ميگفتم 491 00:50:06,600 --> 00:50:10,660 اون دخترک بيچاره بدون اينکه چيزي بگه ، گوش ميداد 492 00:50:13,800 --> 00:50:15,160 خب چي شد؟ همراهتون اومد؟ 493 00:50:27,930 --> 00:50:29,000 مگه مي تونست نياد؟ 494 00:50:39,530 --> 00:50:41,230 اي بابا ، چرا قيافه ت اين شکلي شده؟ 495 00:50:41,860 --> 00:50:43,060 مامانت پشت تلفن دعوات کرد؟ 496 00:50:43,860 --> 00:50:47,900 من از ارتفاع ميترسم خب چرا زودتر بهم نگفتي؟ _ 497 00:50:48,860 --> 00:50:50,400 آخه گفتيد اين راه ميونبره 498 00:50:51,600 --> 00:50:53,160 و اگه از اون يکي راه بخوايم بريم نصف روز طول ميکشه 499 00:50:54,100 --> 00:50:55,160 خب چيکار مي تونستم بکنم؟ ...پس يعني _ 500 00:50:55,260 --> 00:50:58,000 تا آخر مسير ميخوايد با همين قيافه ي هراسون ادامه بديد؟ 501 00:50:59,360 --> 00:51:01,630 خب لطفاً يه کم لبخند بزنيد وگرنه منم ميترسما 502 00:51:03,600 --> 00:51:06,330 خب ببينيد ، يه کم از اين آجيلا بخوريد تا حواستون پرت بشه 503 00:51:08,030 --> 00:51:09,900 ...دستت رو بيار ...نه _ 504 00:51:11,360 --> 00:51:12,400 باشه دهنت رو باز کن 505 00:51:17,930 --> 00:51:19,000 باز هم ميخواي؟ 506 00:51:36,430 --> 00:51:46,060 داداش وير اومده و يه دختر هم همراهشه 507 00:51:46,530 --> 00:51:48,060 آهاي مامانِ پاپو ، وير ما برگشته 508 00:51:48,200 --> 00:51:50,730 نامزدش رو هم با خودش آورده 509 00:51:50,860 --> 00:51:53,900 اي بابا ، مگه يه دختر همينجوري با نامزدش مياد؟ 510 00:51:54,100 --> 00:51:58,060 حتماً ويرو باهاش ازدواج کرده حتماً زنش شده که باهاش اومده 511 00:51:58,360 --> 00:52:02,630 ...ماتي... ماتي 512 00:52:04,300 --> 00:52:05,730 ماتي 513 00:52:07,800 --> 00:52:09,500 ماتي... ماتي 514 00:52:14,100 --> 00:52:17,000 اي بابا ، چيه ، چي شده؟ کي مُرده؟ 515 00:52:17,360 --> 00:52:19,060 ماتي ، ويرو اومده 516 00:52:19,200 --> 00:52:20,730 ويرو؟ بله _ 517 00:52:20,860 --> 00:52:24,400 زنش رو هم باخودش آورده اين چه مزخرفاتيه که ميگي؟_ 518 00:52:24,860 --> 00:52:28,130 ويروي من بدون اطلاع من هيچ وقت زن نمي گيره 519 00:52:28,260 --> 00:52:29,730 دارم راست مي گم ماتي 520 00:52:29,930 --> 00:52:32,160 تموم اهالي ده اومدن تا اونها رو ببينن 521 00:52:36,530 --> 00:52:40,060 به درک! بذار بياد باهاش حرف نميزنم 522 00:52:42,460 --> 00:52:47,060 آهاي چودري سومر سينگ ميشنوي؟ آخه اين کجا رفته؟ 523 00:53:06,260 --> 00:53:08,000 بزن 524 00:53:10,100 --> 00:53:12,000 آهاي چودري سومر سينگ 525 00:53:17,400 --> 00:53:18,830 هميشه بي موقع منو صدا مي کنه 526 00:53:18,930 --> 00:53:20,830 بيا اينجا پسرم. تا يه چيزي برات بگم 527 00:53:21,560 --> 00:53:23,060 هيچ وقت اشتباه نکن و ازدواج نکن ...اگه زن بگيري 528 00:53:23,200 --> 00:53:26,230 ...حتي نمي توني تا آخر عمرت 529 00:53:26,360 --> 00:53:28,300 يه گل بزني. _ باشه چودري سومر سينگ 530 00:53:28,430 --> 00:53:29,500 دارم ميام ، اومدم 531 00:53:30,230 --> 00:53:33,100 ...آخه عزيز من چندبار بايد بهت بگم که 532 00:53:33,200 --> 00:53:36,230 وقتي دارم بازي مي کنم ، مزاحمم نشو ...منم چند بار بهت گفتم که _ 533 00:53:36,360 --> 00:53:39,400 اگه ميخواي بميري ، تو رختخواب دراز بکش و بمير 534 00:53:39,530 --> 00:53:41,560 اما با بچه هايي که همسن نوه هاي تو هستن، بازي نکن 535 00:53:41,700 --> 00:53:43,660 چون استخونات ميشکنه 536 00:53:43,960 --> 00:53:46,060 بذار يه چيزي رو بهت بگم ...تو سر تا سر اين روستا 537 00:53:46,200 --> 00:53:48,900 حتي يه نفر هم نيست که بتونه حريفِ سومر سينگ بشه 538 00:53:49,730 --> 00:53:52,800 به جز پسرت مگه نه؟ معلوم نيست اومده تا چه بازي اي کنه 539 00:53:53,030 --> 00:53:57,630 ويرو اومده؟ کجاست؟ اما تنها نيستها! زن گرفته اومده _ 540 00:53:58,530 --> 00:54:00,130 چي ميگي؟ اونطرف رو نگاه کن _ 541 00:54:00,930 --> 00:54:02,900 سلام عمو 542 00:54:08,130 --> 00:54:10,160 هي ، گوش کنيد . بريد اونطرف 543 00:54:16,930 --> 00:54:18,060 کاملي تو چطوري؟ خوبم _ 544 00:54:18,200 --> 00:54:20,230 برم به بابام سلام کنم سلامت باشيد پدر جون 545 00:54:20,360 --> 00:54:24,060 احمق! بدون اينکه اجازه بگيري ، بدون اينکه حرفي به ما بزني ، زن گرفتي؟ 546 00:54:24,200 --> 00:54:26,060 بزنم لهت کنم؟ زن؟ کي گفته؟ _ 547 00:54:26,200 --> 00:54:27,230 پس اين کيه؟ لابد زن منه؟ نه نه _ 548 00:54:27,360 --> 00:54:29,960 نه زن شما ... زن شما اينجاست بزنمت _ 549 00:54:30,200 --> 00:54:32,460 پس اين کيه؟ شما هم ماتي؟ _ 550 00:54:32,760 --> 00:54:34,060 ...مگه بين دختر و پسر فقط 551 00:54:34,200 --> 00:54:35,460 يه جور رابطه وجود داره؟ 552 00:54:36,200 --> 00:54:37,230 سلامت باشيد 553 00:54:37,360 --> 00:54:40,060 مهمونِ پدرجون . مهمون ...بعد از اينکه بعد از عمليات نجات جونش رو نجات دادم 554 00:54:40,200 --> 00:54:42,460 آوردمش اينجا تا روستامون رو بهش نشون بدم و با شما آشنا بشه 555 00:54:42,600 --> 00:54:43,660 اونوقت شما از کاه ، کوه ساختيد 556 00:54:48,430 --> 00:54:53,060 ...آره. من تا ديدمش فهميدم که 557 00:54:53,200 --> 00:54:56,630 امکان نداره همچين دختر زيبايي با احمقي مثل تو ازدواج کنه 558 00:54:57,300 --> 00:55:01,160 اسمت چيه دخترم؟ زارا ، زارا حيات خان _ 559 00:55:01,960 --> 00:55:05,000 چه اسم قشنگي داري از کجا اومدي دخترم؟ _ 560 00:55:05,360 --> 00:55:06,600 از پاکستان 561 00:55:06,730 --> 00:55:08,100 به به ، عاليه 562 00:55:08,200 --> 00:55:11,230 پس تو مهمون مخصوص ما هستي ...ببين عزيزم 563 00:55:11,360 --> 00:55:14,960 ما خيلي به مردم کشورمون خدمت کرديم 564 00:55:15,230 --> 00:55:16,260 ...اما اين اولين باره که ميزبان 565 00:55:16,400 --> 00:55:17,900 کشور همسايه مون شديم 566 00:55:18,030 --> 00:55:19,360 دوغ بيارم؟ 567 00:55:19,460 --> 00:55:21,900 شير بيارم؟ اوه بس کن آقا _ 568 00:55:22,030 --> 00:55:23,060 دخترم تو با من بيا 569 00:55:23,200 --> 00:55:25,060 اگه بخواي به حرفاي اين گوش بدي شب ميشه 570 00:55:25,200 --> 00:55:26,900 بريم آره ، به من کاري نداشته باش _ 571 00:55:27,030 --> 00:55:28,160 راه رو باز کن باشه _ 572 00:55:31,360 --> 00:55:34,900 ويرو ، داري کجا ميري؟ يه دقيقه صبرکن. يه دقيقه 573 00:55:35,260 --> 00:55:37,230 بريد ، بريد به کارتون برسيد 574 00:55:37,700 --> 00:55:40,060 ...آهان ، يه دقيقه ، يه دقيقه بله؟ _ 575 00:55:40,200 --> 00:55:44,130 بله؟ اون چيزهايي رو که خواستم آوردي؟ _ 576 00:55:45,800 --> 00:55:49,060 بله ، بفرماييد اين هم عرق نيشکر شما 577 00:55:49,200 --> 00:55:50,760 همه ش رو تنهايي نخوريد ها نه اصلاً _ 578 00:55:50,900 --> 00:55:53,660 اگه اينبار ماتي گيرت بندازه من نميتونم دروغ بگما 579 00:55:54,700 --> 00:55:58,730 فقط يه بار ... آخرين باره باشه آخرين باره _ 580 00:55:58,860 --> 00:56:00,560 !خب ديگه برو برو 581 00:56:03,930 --> 00:56:05,530 به سلامتي کشور همسايه 582 00:56:16,260 --> 00:56:19,330 بيا من برات درست مي کنم نه مادرجون ، خودم درست مي کنم _ 583 00:56:19,800 --> 00:56:21,830 ...اونجوري که تو داري موهات رو مرتب ميکني 584 00:56:21,930 --> 00:56:23,500 معلومه که تو خونه يه نفر ديگه موهات رو مي بافه 585 00:56:24,200 --> 00:56:29,400 خب بيا من برات مي بافم اي بابا ، فکر کن خونه ي خودته. بيا ديگه 586 00:56:31,530 --> 00:56:33,460 اينجا اتاقِ ويره، مگه نه؟ آره _ 587 00:56:35,030 --> 00:56:39,730 هر وقت مدال بگيره يا عکسي بياره من اينجا آويزونش مي کنم 588 00:56:40,860 --> 00:56:44,060 و هر وقت خونه نيست ...اونوقت من و باباش 589 00:56:44,200 --> 00:56:49,230 با نگاه کردن به اينها آروم مي گيريم ...عشق زيادي _ 590 00:56:49,360 --> 00:56:51,400 بين شما سه نفر وجود داره ...آخه کس ديگه اي نيست که _ 591 00:56:51,530 --> 00:56:53,300 بخوايم از عشق باهاش حرف بزنيم 592 00:56:54,560 --> 00:56:57,500 وقتي بچه بود ، مادر و پدرش از دنيا رفتن 593 00:56:58,100 --> 00:56:59,230 از اون به بعد ، فقط ما رو داشته 594 00:57:00,860 --> 00:57:03,130 راستش ما عمو و زن عموش هستيم 595 00:57:03,930 --> 00:57:06,900 اما اون ما رو مادر و پدر صدا مي کنه 596 00:57:08,430 --> 00:57:10,230 ما از خودمون بچه اي نداريم 597 00:57:11,700 --> 00:57:18,460 فقط خودمون سه نفر هستيم نگاه کن ، گيس بافت آماده شد 598 00:57:21,200 --> 00:57:25,400 به به ، من دقيقاً مثل شما شدم اينکه چيزي نيست _ 599 00:57:25,800 --> 00:57:29,400 امشب يه دختر پنجابي واقعي ميشي آخه امشب جشنِ لوري يه 600 00:57:29,600 --> 00:57:32,160 و اينجا يه جشن بزرگ و مفصل مي گيريم 601 00:57:32,560 --> 00:57:35,930 و براي تو ، اون لباسي که تو اولين جشن لوري پوشيدم رو ميارم 602 00:57:36,300 --> 00:57:39,830 ...نه مادرجون ، من لباساي خودم رو ...هم منو مادر صدا مي کني و _ 603 00:57:39,930 --> 00:57:41,230 هم باهام جر و بحث مي کني؟ 604 00:57:42,200 --> 00:57:44,460 ...ببين ، تو فقط به مدت يه روز اومدي اينجا 605 00:57:44,700 --> 00:57:47,130 و براي اين يه روز ، با ما همرنگ شو 606 00:57:55,100 --> 00:58:06,560 " اي مسافر ، تو دو تا گل زرد داري و " " دو تا گل قرمز " 607 00:58:07,030 --> 00:58:08,630 راحتي؟ بله _ 608 00:58:08,760 --> 00:58:10,730 همينطور که داشتم برات مي گفتم ...وقتي جوون بودم 609 00:58:11,530 --> 00:58:13,900 ماتي رو هم همينجوري تا آمريتسار با دو چرخه مي بردم 610 00:58:14,760 --> 00:58:18,660 اما الان اونقدر چاق شده که روي دوچرخه نميتونه بشينه 611 00:58:18,860 --> 00:58:21,560 اما پدرجون ، ايشون اصلاً چاق نيست خب تو نميدوني ، من ميدونم _ 612 00:58:23,560 --> 00:58:25,060 ...وير برام گفته که شما و ماتي 613 00:58:25,200 --> 00:58:27,630 خودتون به تنهايي اين روستا رو آباد کرديد درسته _ 614 00:58:27,760 --> 00:58:31,500 راستش اون اوايل اينجا فقط زمين کشاورزي بود 615 00:58:32,360 --> 00:58:35,130 اما بعد از کلي نامه نگاري براش برق گرفتيم 616 00:58:35,760 --> 00:58:38,000 اين بيمارستان رو مي بيني؟ بله _ 617 00:58:38,300 --> 00:58:41,060 قبلاً اينجا طويله بود چطوري دکتر؟ _ 618 00:58:41,200 --> 00:58:42,230 خوبم ، آقا خيلي خوب دوست من _ 619 00:58:42,700 --> 00:58:44,130 اين هم نگاه کن. مدرسه ي بچه ها 620 00:58:45,760 --> 00:58:47,560 اولين شاگردهاي اين مدرسه رو من و ماتي درس ميداديم 621 00:58:48,260 --> 00:58:49,660 هيچ کس خوندن و نوشتن بلد نبود 622 00:58:50,600 --> 00:58:53,060 حالا بچه هاي اينجا تا کلاس هشتم درس مي خونن 623 00:58:53,530 --> 00:58:58,230 بعدش پسرها رو مي فرستن کارتارپور تا ادامه تحصيل بدن 624 00:58:58,960 --> 00:59:01,060 دخترا چي؟ ...نميشه دخترا رو _ 625 00:59:01,200 --> 00:59:05,230 راه به اين دوري فرستاد ...در هر صورت اونها فقط بايد 626 00:59:05,360 --> 00:59:07,900 خونه داري رو ياد بگيرن ، پس براي چي بايد تحصيلات بالاتر داشته باشن؟ 627 00:59:08,930 --> 00:59:10,400 اين بي انصافيه پدر جون 628 00:59:14,100 --> 00:59:16,060 بي انصافي؟ منظورت چيه؟ 629 00:59:16,200 --> 00:59:18,130 ناراحت نشيد پدرجون 630 00:59:18,260 --> 00:59:20,330 ...اونکاري که شما و ماتي براي اين روستا کرديد 631 00:59:20,430 --> 00:59:22,560 براي بقيه صد سال طول ميکشه تا بتونن انجام بدن 632 00:59:23,760 --> 00:59:26,060 اما همونجور که به مردها براي مواجهه با دنيا ...قدرت داديد 633 00:59:26,200 --> 00:59:29,130 همونجور هم دخترها رو ضعيف کرديد 634 00:59:30,530 --> 00:59:33,060 ...براي همين وير ، خلبان نيروي هوايي شده 635 00:59:33,200 --> 00:59:36,230 اما تمام دخترهاي روستا بيسواد و عامي باقي موندن 636 00:59:38,200 --> 00:59:40,230 دخترهاي امروزي به ماه هم رسيدن پدرجون 637 00:59:41,030 --> 00:59:43,230 اونها دارن همقدم با پسرها جلو ميرن 638 00:59:44,100 --> 00:59:48,730 در زمينه ي تحصيلات هم شايد يه دختر از همين روستا ، از وير بزنه جلو 639 00:59:49,600 --> 00:59:50,660 مگه نه پدرجون؟ 640 00:59:51,930 --> 00:59:56,000 آهاي آقاي چودري سومر سينگ کجا گير کردي؟ 641 00:59:56,100 --> 00:59:59,160 ...اي بابا! هر وقت دارم يه کار مهم انجام ميدم 642 00:59:59,260 --> 01:00:02,000 مياد و مزاحمم ميشه بله خانوم ، چي شده؟ _ 643 01:00:02,430 --> 01:00:05,560 وقت روشن کردنِ لوري رسيده بيا لباسات رو عوض کن 644 01:00:06,730 --> 01:00:07,800 باشه ، اومدم ، اومدم 645 01:00:08,760 --> 01:00:10,560 بيا دخترم ، بريم لوري رو روشن کنيم 646 01:00:17,200 --> 01:00:19,060 " !آهاي دختر خوشگل " 647 01:00:19,200 --> 01:00:21,630 " کي به تو فکر مي کنه؟ " 648 01:00:21,760 --> 01:00:23,830 " يه مردي به نام دوللا از طايفه ي باتي " 649 01:00:23,930 --> 01:00:26,060 " دوللا ، دخترش رو شوهر داده " 650 01:00:26,200 --> 01:00:28,260 " يه کيلو شکر بهش داده " 651 01:00:28,400 --> 01:00:30,760 " اما شال قرمز دخترش پاره شده " 652 01:00:30,860 --> 01:00:32,860 " حالا کي ميخواد شالش رو رفو کنه؟ " 653 01:00:32,960 --> 01:00:35,060 " زميندارها اين بلا رو سرش آوردن " 654 01:00:35,200 --> 01:00:37,060 " !آهاي دختر خوشگل " 655 01:00:37,200 --> 01:00:39,400 " کي به تو فکر مي کنه؟ " 656 01:00:39,530 --> 01:00:41,560 " يه مردي به نام دوللا از طايفه باتي " 657 01:00:41,700 --> 01:00:43,760 " !آهاي دختر خوشگل " 658 01:00:43,900 --> 01:00:45,900 " کي به تو فکر مي کنه؟ " 659 01:00:46,030 --> 01:00:48,060 " يه مردي به نام دوللا از طايفه ي باتي " 660 01:00:48,200 --> 01:00:50,230 " !آهاي دختر خوشگل " 661 01:00:50,360 --> 01:00:52,560 " کي به تو فکر مي کنه؟ " 662 01:00:52,700 --> 01:00:56,730 " يه مردي به نام دوللا از طايفه ي باتي " " کي به تو فکر مي کنه؟ " 663 01:00:56,860 --> 01:00:58,060 " يه مردي به نام دوللا از طايفه ي باتي " 664 01:00:58,200 --> 01:01:01,130 " کي به تو فکر مي کنه؟ " " !آهاي دختر خوشگل " 665 01:01:02,560 --> 01:01:03,930 !آهاي گوش کنيد 666 01:01:04,100 --> 01:01:06,730 !بيايد اينجا ، بيايد 667 01:01:07,100 --> 01:01:09,160 اومديم ، اومديم پدرجون 668 01:01:09,600 --> 01:01:11,330 !خب دوستان بريم اونجا ... بريم 669 01:01:12,260 --> 01:01:15,000 خب همه تون گوش کنيد ببينيد من چي ميگم 670 01:01:16,600 --> 01:01:20,730 ببينيد ، اون زمين کريکتي که قرار بود اينجا ساخته بشه . ساخته نميشه 671 01:01:20,860 --> 01:01:21,900 چرا؟ چرا؟ _ 672 01:01:22,030 --> 01:01:26,800 آروم باشيد. چون ميخوايم يه دبيرستان براي دخترها بسازيم 673 01:01:28,860 --> 01:01:29,900 مي بينيد ، دخترا خوششون اومد 674 01:01:31,200 --> 01:01:35,060 بهتون قول ميدم که ، وقتي اين ...مدرسه ساخته شد 675 01:01:35,200 --> 01:01:38,960 ديگه دخترا مجبور نيستن براي تحصيلات بيشتر از روستا برن 676 01:01:44,200 --> 01:01:49,230 نه من ميذارم و نه ماتي ، بلکه دختري اين ...آجر رو ميذاره که 677 01:01:49,360 --> 01:01:53,560 به خاطر اون ، اين مدرسه داره ساخته ميشه خانوم زارا حيات خان 678 01:02:00,760 --> 01:02:07,730 بيا دخترم 679 01:02:09,460 --> 01:02:12,560 ...پدرجون ، آخه من چطور چرا که نه؟ _ 680 01:02:13,300 --> 01:02:17,160 تو به اين جووني ، درس ... به اون بزرگي به من دادي 681 01:02:17,700 --> 01:02:19,130 يعني حالا نميتوني کار به اين کوچيکي رو براي من انجام بدي؟ 682 01:02:19,860 --> 01:02:20,900 بيا. بيا 683 01:02:42,100 --> 01:02:43,160 !آهاي کاملي 684 01:02:43,600 --> 01:02:47,560 من گيندا سينگ هستم و !خيلي از تو خوشم مياد عزيزم 685 01:03:12,460 --> 01:03:15,060 ...آهاي سوري ، من دارشان سينگ اولاخ هستم 686 01:03:15,200 --> 01:03:16,900 و برات جون ميدم 687 01:03:27,030 --> 01:03:31,130 ماتي ، آيينِ لوري اينجوريه؟ نه اين آيين مال پدرجونته _ 688 01:03:32,400 --> 01:03:38,160 يعني چي؟ _ ميدوني ، تو دور و زمونه ي ما عشق و عاشقي رو بد ميدونستن 689 01:03:38,760 --> 01:03:41,730 و ازهمه مهمتر ، من اهل مدرس بودم و اون پنجابي 690 01:03:42,700 --> 01:03:46,300 براي همين يه شب ، تو جشن لوري جلوي همه از من خواستگاري کرد 691 01:03:46,960 --> 01:03:50,330 پدر و مادرم هيچي نتونستن بگن و ما با هم ازدواج کرديم 692 01:03:51,200 --> 01:03:53,060 از اون به بعد ، هر وقت اينجا جشن لوري رو شروع مي کنيم 693 01:03:53,200 --> 01:03:58,230 اين رسم رو اينجا هم پايه ريزي کرد ...اگه پسري از يه دختري خوشش مياد 694 01:03:58,360 --> 01:03:59,900 جلوي همه مياد و ميگه 695 01:04:00,360 --> 01:04:02,060 اگه جواب دختر منفي باشه 696 01:04:02,200 --> 01:04:04,630 بي سر و صدا يه مشت کنجد مي ريزه تو آتيش 697 01:04:05,030 --> 01:04:07,060 اگه جوابش مثبت باشه ...جلوي همه اسم پسر رو با صداي بلند ميگه 698 01:04:07,200 --> 01:04:09,400 و نيشکر رو ميشکنه 699 01:04:09,930 --> 01:04:11,730 همين ديگه ! بعد با هم ازدواج مي کنن 700 01:04:12,130 --> 01:04:15,060 !واي! چه رسم قشنگي ...يعني 701 01:04:15,200 --> 01:04:19,130 يعني وقتي که دختر و پسر راضي ان ديگه قاضي ميخواد چيکار کنه؟ 702 01:04:19,630 --> 01:04:21,500 آهاي ساراسواتي کور 703 01:04:25,400 --> 01:04:30,100 خانوم مدرسيِ من من چودري سومر سينگ هستم 704 01:04:30,200 --> 01:04:33,060 اومدم تا براي هفت زندگيِ بعديم هم ازت خواستگاري کنم 705 01:04:41,730 --> 01:04:42,760 ديديد! من کارم رو کردم 706 01:04:44,100 --> 01:04:45,160 بيا دختر 707 01:04:46,860 --> 01:04:47,900 الان ميرم حالش رو ميارم سرجاش 708 01:04:49,430 --> 01:04:53,060 ولش کن. بيا. بيا 709 01:05:03,860 --> 01:05:06,230 اِ...خواستگاري منو رد کردي؟ 710 01:05:06,430 --> 01:05:12,160 ماتي ماتي ماتي ، داري چيکار مي کني؟ يعني پدرجون ، فرصتِ ديگه اي نداره؟ 711 01:05:12,630 --> 01:05:16,060 بهش بگو اگه ميخواد براي ...هفت زندگيِ بعديش هم با من باشه 712 01:05:16,200 --> 01:05:19,130 يه سري قول بايد بهم بده قبول ميکنه؟ 713 01:05:19,260 --> 01:05:21,560 قول؟ قول ميده ماتي 714 01:05:23,600 --> 01:05:25,230 ببخشيد پدرجون. اينطوريه ديگه چوب نيشکر رو بندازيد 715 01:05:26,600 --> 01:05:29,230 هان؟ خب باشه ميندازمش 716 01:05:40,600 --> 01:05:45,160 " جونم رو برات فدا مي کنم " " اگه بدونم چي ميخواي جونمو ميدم " 717 01:05:45,360 --> 01:05:49,300 " هر چي که بگي قبول دارم ، " " اي خوشگل من " 718 01:05:49,430 --> 01:05:54,830 " جونم رو برات فدا مي کنم " " اگه بدونم چي ميخواي جونمو ميدم " 719 01:05:55,030 --> 01:05:58,800 " هر چي که بگي قبول دارم ، " " اي خوشگل من " 720 01:05:58,930 --> 01:06:02,060 " جونم رو برات فدا مي کنم " 721 01:06:02,200 --> 01:06:07,060 " من تو رو مي شناسم " " خيلي هم خوب مي شناسمت " 722 01:06:07,260 --> 01:06:12,060 " فقط در صورتي به من ميرسي که " " اونکاري که ازت خواستم رو انجام بدي " 723 01:06:12,260 --> 01:06:16,830 " من تو رو مي شناسم " " خيلي هم خوب مي شناسمت " 724 01:06:17,030 --> 01:06:21,800 " فقط در صورتي به من ميرسي که " " اونکاري که ازت خواستم رو انجام بدي " 725 01:06:21,930 --> 01:06:27,660 " من تو رو مي شناسم " " خيلي هم خوب مي شناسمت " 726 01:06:27,760 --> 01:06:30,160 " آهاي آهاي ، اي زندگي من " 727 01:06:32,360 --> 01:06:34,900 " آهاي آهاي اي محبوب من " 728 01:06:36,360 --> 01:06:38,800 " بيا که جشن لوري شروع شد " 729 01:06:38,930 --> 01:06:41,230 " بيا و يار خودت رو انتخاب کن " 730 01:06:41,360 --> 01:06:43,630 " ...دست محبوبت رو محکم بگير و " 731 01:06:43,760 --> 01:06:46,060 " !ديگه رهاش نکن " 732 01:06:46,200 --> 01:06:48,530 " !ديگه رهاش نکن " 733 01:06:48,630 --> 01:06:50,900 " !دست از دروغ گفتن بردار " 734 01:06:51,030 --> 01:06:53,300 " وگرنه به کفر متهم ميشي " 735 01:06:53,430 --> 01:06:57,830 " چون تا حالا تک تک قسمهايي رو " " که خوردي ، شکستي " 736 01:06:57,930 --> 01:07:00,900 " تک تکشون رو شکستي " 737 01:07:03,100 --> 01:07:06,060 " تا خورشيد غروب مي کنه و شب ميشه " 738 01:07:06,200 --> 01:07:07,800 " ميري و با دوستات شراب ميخوري " 739 01:07:07,930 --> 01:07:12,660 " تا خورشيد تو آسمون غرق ميشه تو هم توي " " مستي غرق ميشي. آخه اين چه زندگي ايه؟ " 740 01:07:16,530 --> 01:07:21,060 " کاملاً حق با توئه و اين موضوع رو يادم مي مونه " 741 01:07:21,260 --> 01:07:25,900 " حالا امروز رو اجازه بده بخورم " " قول ميدم از فردا بهش لب نزنم " 742 01:07:26,360 --> 01:07:32,060 " آره ، از اين به بعد تا شب ميشه " " مستقيم مياد خونه " 743 01:07:32,200 --> 01:07:36,260 " جونم رو برات فدا مي کنم " 744 01:07:36,400 --> 01:07:41,100 " اي رانجناي من ، اي دوست داشتني من " " اي جذابِ من ، اي محبوب من " 745 01:07:41,200 --> 01:07:45,960 " اي زندگي من ، اي عزيز دلم " " اي خوشگل من " 746 01:08:00,100 --> 01:08:04,160 " هر روز مي بينم که نشستي و " " داري ورق بازي مي کني " 747 01:08:04,260 --> 01:08:09,730 " تو 5 و 6 و 7 رو بيشتر از من دوست داري " 748 01:08:09,860 --> 01:08:10,900 " آخه چرا؟ " 749 01:08:13,430 --> 01:08:18,160 " اين حماقت من تو ورق بازي " " براي هميشه تموم ميشه " 750 01:08:18,360 --> 01:08:23,130 " حالا ديگه تو زندگيم فقط دو تا ورق باقي مونده " " شاه و بي بي " 751 01:08:24,360 --> 01:08:28,960 " زندگي من مال تو ميشه " " فقط اگه اين ورقها رو دور بريزي " 752 01:08:29,260 --> 01:08:34,800 " من تو رو مي شناسم " " خيلي هم خوب مي شناسمت " 753 01:08:34,900 --> 01:08:37,460 " آهاي آهاي ، اي زندگي من " 754 01:08:39,600 --> 01:08:42,160 " آهاي آهاي اي محبوب من " 755 01:08:43,700 --> 01:08:46,060 " بيا که جشن لوري شروع شد " 756 01:08:46,200 --> 01:08:48,460 " بيا و يار خودت رو انتخاب کن " 757 01:08:48,600 --> 01:08:50,900 " ...دست محبوبت رو محکم بگير رو " 758 01:08:51,030 --> 01:08:53,230 " !ديگه رهاش نکن " 759 01:08:53,360 --> 01:08:55,800 " !ديگه رهاش نکن " 760 01:08:55,930 --> 01:08:58,160 " !دست از دروغ گفتن بردار " 761 01:08:58,260 --> 01:09:00,560 " وگرنه به کفر متهم ميشي " 762 01:09:00,700 --> 01:09:05,060 " چون تا حالا تک تک قسمهايي رو " " که خوردي ، شکستي " 763 01:09:05,200 --> 01:09:08,130 " تک تکشون رو شکستي " 764 01:09:17,600 --> 01:09:22,160 " هر وقت ازت ميخوام يه چيزي برام بخري " " اصلاً يادت نمي مونه " 765 01:09:22,530 --> 01:09:27,230 " ازت خواستم برام روبان سر بخري " " اما تو شيريني خريدي " 766 01:09:30,930 --> 01:09:35,560 " حالا ديگه اين دفترچه رو دارم و توش مي نويسم " 767 01:09:35,700 --> 01:09:40,460 " يعني هر چي که بخواي " " دقيقاً همون رو برات ميخرم " 768 01:09:40,760 --> 01:09:46,500 " آره يواش يواش ، خودش رو " " درست ميکنه ، مگه نه؟ " 769 01:09:46,600 --> 01:09:50,700 " جونم رو برات فدا مي کنم " 770 01:09:50,800 --> 01:09:55,500 " خوشگل من ، معصوم من " " زندگي من ، محبوب من " 771 01:09:55,600 --> 01:10:00,900 " محبوب من ، دوست داشتني من " " جذاب من، رانجناي من " 772 01:10:12,100 --> 01:10:16,730 " چه عوض بشي و چه نشي " " باز هم تو مال مني " 773 01:10:16,930 --> 01:10:21,830 " دلم ميخواد در هر تولدم ، تو مال من بشي " 774 01:10:29,100 --> 01:10:33,830 " عزيز دلم ، در هر تولدي " " من ميشم مريد تو " 775 01:10:33,930 --> 01:10:38,900 " تو مال من بودي و مال من هستي " " مال من خواهي موند " 776 01:10:39,030 --> 01:10:44,630 " آره ديگه ، بدون شما " " اين کجا رو داره که بره؟ " 777 01:10:44,760 --> 01:10:51,000 " جونم رو برات فدا مي کنم " 778 01:11:09,030 --> 01:11:11,060 " بيا که جشن لوري شروع شد " 779 01:11:11,200 --> 01:11:13,060 " بيا و يار خودت رو انتخاب کن " 780 01:11:13,200 --> 01:11:17,130 " ...دست محبوبت رو محکم بگير و " " !ديگه رهاش نکن " 781 01:11:17,260 --> 01:11:19,230 " !دست از دروغ گفتن بردار " 782 01:11:19,360 --> 01:11:21,300 " وگرنه به کفر متهم ميشي " 783 01:11:21,430 --> 01:11:25,730 " چون تا حالا تک تک قسمهايي رو " " که خوردي ، شکستي " 784 01:11:40,860 --> 01:11:43,900 !!پدرجون پدرجون ، شما اينجا نشستيد؟ 785 01:11:44,360 --> 01:11:46,130 نميدونيد ماتي منو براي پيدا کردن شما ، کجاها که نفرستاده 786 01:11:46,360 --> 01:11:48,730 پاشيد بيايد ، صبحونه داره سرد ميشه من بايد برم ، بيايد بريم 787 01:11:49,100 --> 01:11:51,500 !آهاي پسرم بيا اينجا بشين کنارم 788 01:11:56,300 --> 01:11:58,830 چي شده پدرجون؟ به چي داريد نگاه مي کنيد؟ 789 01:12:02,600 --> 01:12:07,400 دارم به دسترنج زندگيم نگاه مي کنم پسر ماترکم ، روستام 790 01:12:09,800 --> 01:12:12,060 تا حالا خيلي به کارهايي که کردم، افتخار مي کردم 791 01:12:12,200 --> 01:12:15,230 ميگفتم ، سومر سينگتو اين روستا رو از کجا به کجا رسوندي 792 01:12:17,860 --> 01:12:19,060 ...اما ديروز اون دختر دوست داشتني 793 01:12:19,200 --> 01:12:23,230 يه سؤال معصومانه ازم ...پرسيد و من احساس کردم که 794 01:12:23,360 --> 01:12:28,900 کار زيادي براي اين روستا نکردم خيلي کارها هست که بايد انجام بدم 795 01:12:31,760 --> 01:12:34,830 تازه پسرم ، تو اين فرصت باقي مونده از عمرم مگه چقدر مي تونم کار کنم؟ 796 01:12:35,860 --> 01:12:37,560 بعد از مرگ من ، اين روستا بي پدر ميشه 797 01:12:38,400 --> 01:12:39,830 همه ي کارها ناتموم مي مونه 798 01:12:42,860 --> 01:12:45,060 براي همين داشتم براي خودم خيالبافي ميکردم و ...فکر مي کردم که 799 01:12:45,200 --> 01:12:50,660 حقيقت پيدا مي کنن يا نه؟ چه رؤيايي مي ديدين ، پدرجون؟ _ 800 01:12:55,100 --> 01:13:00,500 داشتم اينو مي ديدم که بعد از مرگ من و ماتي تو داري با دوچرخه ميري 801 01:13:01,260 --> 01:13:05,000 و پشت سرت ، زنت سوار شده و اين روستا هم بي پدر نشده 802 01:13:05,360 --> 01:13:07,460 و هيچ کار ناتمومي باقي نمونده داشتم اين چيزا رو ميديدم 803 01:13:08,430 --> 01:13:09,900 پس چرا اين رؤياتون حقيقت پيدا نمي کنه؟ 804 01:13:12,100 --> 01:13:17,160 عزيز من ، تو شدي خلبان هوانيروز ...وير پرتاپ سينگ 805 01:13:17,260 --> 01:13:19,730 تو ميري تو شهر و سر و سامون مي گيري براي چي بايد ديگه به فکر اين روستا باشي؟ 806 01:13:19,860 --> 01:13:22,230 نه پدرجون ، قبل از هر چيز من ويروي شما هستم 807 01:13:22,760 --> 01:13:24,830 و اگه شما اين رؤيا رو ديديد ، پس حتماً حقيقت پيدا مي کنه 808 01:13:25,530 --> 01:13:26,800 من با دوچرخه اينور اونور نميرم 809 01:13:27,130 --> 01:13:31,060 با هليکوپتر دور روستا ميگردم ...اينجوري ميشه؟خب حالا بيايد بريم 810 01:13:31,200 --> 01:13:35,130 !وگرنه ماتي ، جيغ و داد ميکنه . بيايد راستي يه چيز ديگه هم هست _ 811 01:13:38,930 --> 01:13:46,230 توي خيالم ، اون دختري که پشت سرت سوار دوچرخه شده بود رو هم ...ديدم 812 01:13:55,700 --> 01:13:57,560 من که فکر مي کنم اين اول صبحي هم شما شراب نيشکر خورديد 813 01:13:58,360 --> 01:14:00,560 پدرجون اون اهل پاکستانه ، پاکستاني 814 01:14:00,960 --> 01:14:04,160 پاکستاني يا چيني يا ژاپني 815 01:14:05,100 --> 01:14:08,160 من اصلاً اين چيزها رو نمي بينم ...فقط اينو مي بينم که 816 01:14:14,430 --> 01:14:19,500 دستهاش رو ميذاره روي شونه هات نميذاره بخوري زمين 817 01:14:19,600 --> 01:14:26,660 نميذاره مسير غلط رو طي کني !بيا اينجا ، بگير بشين. ببين 818 01:14:26,760 --> 01:14:32,830 وقتي يه زن مناسب وارد زندگيِ يه مرد ميشه 819 01:14:32,930 --> 01:14:34,500 اون موقعست که زندگي اين مرد کامل ميشه 820 01:14:35,600 --> 01:14:38,060 من ، چودري سومر سينگ ...اگه ماتي نبود 821 01:14:38,200 --> 01:14:45,230 کامل نميشدم. و اما تو ، خلبان هوانيروز ...ويرپرتاپ سينگ 822 01:14:45,360 --> 01:14:48,300 تو هم بدونِ زارا ... کامل نميشي 823 01:14:49,200 --> 01:14:51,060 ...براي همين اول گوش کن ببين 824 01:14:51,200 --> 01:14:54,730 قلبت چي داره بهت ميگه اونوقت ، فوراً برو حرف دلت رو به زارا بگو 825 01:14:55,600 --> 01:14:57,400 وگرنه پسرم ، خيلي زود ، دير ميشه 826 01:15:02,600 --> 01:15:03,660 پدرجون يه چيزي رو بهم ميگيد؟ چيو؟ _ 827 01:15:04,100 --> 01:15:07,160 اون چيزي که توي خواب ديديد ...حالا اگه همسر ، جلو بشينه 828 01:15:07,260 --> 01:15:08,500 ميشه؟ 829 01:15:08,600 --> 01:15:10,230 آره ميشه برم بهش بگم؟ 830 01:15:12,200 --> 01:15:16,460 نه خودم بهش ميگم. _ نه من بهش ميگم اون الان پايينه؟ من ميرم بهش ميگم _ 831 01:15:16,600 --> 01:15:18,460 آخه من ميخوام زن بپيرم يا شما؟ هيچ فرقي نداره _ 832 01:15:18,560 --> 01:15:24,660 فرقي نداره؟ بيخيال. آهاي دختر خوشبخت _ 833 01:15:33,560 --> 01:15:36,500 ميتونم برم ماتي؟ اِ! داري ميري؟ _ 834 01:15:37,530 --> 01:15:39,060 ...فقط در صورتي بهت اجازه ميدم بري که 835 01:15:39,200 --> 01:15:41,460 قول بدي برميگردي 836 01:15:42,960 --> 01:15:44,060 باشه ، قول ميدم برگردم 837 01:15:44,200 --> 01:15:48,230 اما در عوض شما هم بايد به من اجازه ي يه کاري رو بديد 838 01:15:48,430 --> 01:15:49,500 اون چيه؟ 839 01:15:50,800 --> 01:15:52,060 ...من ميتونم از اين به بعد 840 01:15:52,200 --> 01:15:54,400 شما رو بي بي صدا کنم؟ 841 01:16:12,730 --> 01:16:13,960 فکر کنم ديگه بايد بريم 842 01:16:14,860 --> 01:16:18,130 وگرنه دير ميشه من آماده ي آماده ام ، فقط برم ساکم رو بيارم _ 843 01:16:20,700 --> 01:16:23,130 داري ميري؟ آره ماتي _ 844 01:16:24,200 --> 01:16:27,630 شما دستور دادين که هر طور شده خودم رو براي لوري برسونم . منم اومدم 845 01:16:29,030 --> 01:16:30,260 اما فقط دو روز مرخصي دارم 846 01:16:30,530 --> 01:16:32,130 بايد امشب به پايگاه خبر بدم 847 01:16:32,460 --> 01:16:35,730 من زارا رو سوار اتوبوس آمريتسار ميکنم و ميرم اونجا اصلاً _ 848 01:16:36,430 --> 01:16:39,060 زارا رو ميبري اتاري ، سوارقطار مي کنيش ...اون يه دختر تنهاست 849 01:16:39,200 --> 01:16:41,130 اگه اتفاقي براش بيفته چي؟ 850 01:16:42,100 --> 01:16:45,000 انگار تو اين يه روزه خيلي براتون عزيز دردونه شده 851 01:16:45,600 --> 01:16:49,400 هر وقت موقع رفتن من ميشد ، ناراحت ميشديد و نميذاشتيد من برم 852 01:16:49,600 --> 01:16:51,230 اما امروز خودتون داريد منو مي فرستيد !ميگيد ، برو برو 853 01:16:52,100 --> 01:16:54,000 برو ديگه ، من وقتِ شنيدن چرت و پرتهاي تو رو ندارم 854 01:16:55,030 --> 01:16:58,060 راستي يه مقدار لادّو براي تو و رانجيت درست کردم با خودت ببرشون 855 01:17:04,100 --> 01:17:07,500 گيندا ، تو کجا بودي عزيز من؟ ويرو داره ديرش ميشه، ميخواد بره 856 01:17:07,700 --> 01:17:10,060 پدرجون داشتم گازوئيل ميزدم مگه الان وقت گازوئيل زدنه؟ _ 857 01:17:10,200 --> 01:17:11,400 ولش کن. ولش کن 858 01:17:12,530 --> 01:17:13,630 خب ، برام دعا کنيد 859 01:17:13,760 --> 01:17:16,560 !زنده باشي ، زنده باشي 860 01:17:18,100 --> 01:17:19,730 بهش بگي ها، باشه؟ باشه بهش ميگم _ 861 01:17:19,860 --> 01:17:21,900 من بگم؟ انقدر منو تحت فشار نذاريد _ 862 01:17:22,030 --> 01:17:23,060 !ماتي جلوش رو بگير 863 01:17:23,200 --> 01:17:24,630 تو داري کجا ميري؟ توي اين چيه؟ 864 01:17:25,100 --> 01:17:27,400 مال تو نيست نيست؟ که اينطور _ 865 01:17:27,530 --> 01:17:29,960 آهان ، پس مال پسرته؟ پدرجون _ 866 01:17:32,200 --> 01:17:36,060 چيکار ميکني دخترم؟ اينجا دخترا پا رو لمس نمي کنن 867 01:17:36,560 --> 01:17:37,600 ...اما دخترها وقتي که دارن ميرن 868 01:17:37,730 --> 01:17:39,660 درخواست دعاي خير مي کنن 869 01:17:41,930 --> 01:17:44,160 زنده باشي دخترم 870 01:17:47,930 --> 01:17:51,160 دخترم از طرف من يه پيغام به پدر و مادرت برسون 871 01:17:51,260 --> 01:17:52,330 چشم 872 01:17:53,530 --> 01:17:57,060 ...بهشون بگو که يه پيرمرد 60 ساله ي هندي 873 01:17:57,200 --> 01:18:00,730 در برابر آداب و رسومي که اونها بهت ياد دادن ، اداي احترام مي کنه 874 01:18:31,100 --> 01:18:33,330 تا يه ساعت ديگه مي رسيم؟ من تا نيم ساعت ديگه مي رسونمتون _ 875 01:18:33,760 --> 01:18:35,900 پدر ، مادر مراقب خودتون باشيد 876 01:18:37,030 --> 01:18:38,730 خداحافظ 877 01:18:45,860 --> 01:18:48,130 تو چي فکر مي کني؟ يعني ويرو بهش ميگه؟ 878 01:18:49,030 --> 01:18:52,230 اون پسر چوردي سومر سينگه براي چي نگه؟ 879 01:18:53,100 --> 01:18:54,900 مگه من به تو نگفتم؟ 880 01:18:55,030 --> 01:18:59,060 ول کن ديگه چي... کجا داري ميري؟ گوش کن _ 881 01:19:08,800 --> 01:19:11,660 خلبان هوانيروز ، وير پرتاپ سينگ ، خيلي ممنونم 882 01:19:12,100 --> 01:19:13,160 براي چي؟ 883 01:19:14,200 --> 01:19:16,060 ...شما در قبال يه روز از عمر من 884 01:19:16,200 --> 01:19:21,130 تا آخر عمرم برام خاطرات و روابط ارزشمندي ساختيد 885 01:19:21,930 --> 01:19:26,060 خب عزيز من ، يه هندوستاني به يه پاکستاني ...قول داده بود. اگه به قولم عمل نمي کردم 886 01:19:26,200 --> 01:19:29,560 اونوقت آبروي کشور لکه دار ميشد مگه نه؟ 887 01:19:31,530 --> 01:19:35,130 من فکر مي کنم که آوردن خاکستر بي بي به اينجا فقط يه بهونه از طرف خدا بود 888 01:19:36,100 --> 01:19:40,730 تو سرنوشت من مقدر شده بود که شما رو ببينم تو به تقدير اعتقاد داري؟ _ 889 01:19:41,860 --> 01:19:42,900 البته 890 01:19:43,760 --> 01:19:47,160 تو اعتقاد نداري؟ تا حالا نداشتم _ 891 01:19:48,700 --> 01:19:49,730 حالا کم کم دارم اعتقاد پيدا مي کنم 892 01:19:57,100 --> 01:19:58,560 تو ... تو حالت خوبه؟ 893 01:20:02,900 --> 01:20:04,660 خب خوبه. بيا 894 01:20:06,100 --> 01:20:07,330 ...آخ مامان 895 01:20:09,930 --> 01:20:11,500 پس چرا مي گي خوبي آسيب ديدي ، نه؟ 896 01:20:12,100 --> 01:20:16,230 خب ببين بيا اينجا يه کم استراحت کنيم نه از قطار جا مي مونم _ 897 01:20:16,760 --> 01:20:19,730 از قطار ... از قطار جا نمي موني 898 01:20:20,730 --> 01:20:25,000 به من تکيه کن. دستت رو بنداز 899 01:20:25,760 --> 01:20:29,000 خلخالت 900 01:20:32,530 --> 01:20:34,060 صبر کن. من نگهش ميدارم بعداً بهت ميدم 901 01:20:34,800 --> 01:20:36,530 خب منو محکم بگير 902 01:20:44,130 --> 01:20:46,000 تو چند بار ميخواي جون منو نجات بدي؟ 903 01:20:48,760 --> 01:20:50,500 هر چند باري که جونت به خطر بيفته 904 01:21:35,430 --> 01:21:37,560 راستش براي نشستن خيلي ازدحام مي کنن و هل ميدن 905 01:21:38,400 --> 01:21:39,430 ...عيد نزديکه 906 01:21:39,560 --> 01:21:41,130 هميشه اين موقع خيليها ميرن اون طرفِ مرز 907 01:21:41,260 --> 01:21:43,900 اما تو نگران نباش من يه کلکي بلدم 908 01:21:44,530 --> 01:21:48,060 ...از مسافرا ميخوايم که 909 01:22:09,360 --> 01:22:15,830 خدا رو شکر که سالمي همين الان از قطار لاهور پياده شدم 910 01:22:16,600 --> 01:22:19,160 داشتم راه کيريت پور رو مي پرسيدم که تو رو ديدم 911 01:22:20,900 --> 01:22:24,060 بابات برگشته خودش منو فرستاد 912 01:22:25,100 --> 01:22:27,660 بيا ، تلفن کنيم تا دلشون آروم بگيره 913 01:22:27,860 --> 01:22:29,230 بعد خودمون رو براي رفتن آماده مي کنيم 914 01:22:32,930 --> 01:22:34,060 ببخشيد ، شما؟ 915 01:22:34,430 --> 01:22:38,000 ايشون وير هستن. خلبان هوانيروز ويرپرتاپ سينگ 916 01:22:38,530 --> 01:22:40,300 به لطف ايشون بود که تا اينجا اومدم 917 01:22:41,300 --> 01:22:44,160 و ايشون هم رضاست. رضا شيرازي نامزد من 918 01:23:09,100 --> 01:23:12,060 از مسافريني که عازم لاهور هستند ...درخواست مي کنيم 919 01:23:12,200 --> 01:23:15,060 سوار قطار بشن و سرجاهاي خود بنشينن 920 01:23:15,200 --> 01:23:18,630 براتون سفر خوشي رو آرزومنديم متشکرم 921 01:23:19,360 --> 01:23:21,630 جا پيدا کرديم ، حالا ديگه بايد بريم 922 01:23:24,530 --> 01:23:28,060 من خيلي نادونم ، در مورد همه چي حرف زدم 923 01:23:28,200 --> 01:23:33,060 اما اشتباه کردم و يادم رفت در مورد رضا برات بگم اشتباه بزرگي مرتکب شدي _ 924 01:23:33,860 --> 01:23:34,900 چي؟ 925 01:23:39,030 --> 01:23:40,130 اشتباه بزرگي مرتکب شدي 926 01:23:47,460 --> 01:23:51,000 زارا من ... يه مرد خيلي صاف و ساده هستم 927 01:23:52,360 --> 01:23:54,960 ساده حرفم رو ميزنم ساده هم همه چيز رو درک مي کنم 928 01:23:56,430 --> 01:23:58,060 اما براي اولين بار ...به خاطر پدر و ماتي 929 01:23:58,200 --> 01:24:00,560 به تو فکر کردم 930 01:24:03,100 --> 01:24:04,160 ...در تمام طول راه داشتم به اين فکر مي کردم که 931 01:24:04,260 --> 01:24:07,330 يه جوري تو رو اينجا نگه دارم و مانع رفتنت بشم 932 01:24:07,430 --> 01:24:12,500 و بهت بگم که ... خيلي ازت خوشم اومده 933 01:24:12,600 --> 01:24:18,500 و اگه من هم به نظر تو خوب هستم با هم ... ازدواج کنيم 934 01:24:21,530 --> 01:24:23,060 ...و زندگيمون هم مثل اين دو روزه 935 01:24:23,200 --> 01:24:25,060 با شادي و خوشي ادامه پيدا کنه 936 01:24:27,400 --> 01:24:28,760 اما کارهاي اين بالاسري (خدا) خيلي عجيبه 937 01:24:29,800 --> 01:24:33,060 تمام راه داشت به من اطمينان ميداد ...اما وقتي رسيديم اينجا 938 01:24:34,460 --> 01:24:36,560 وقتي رسيديم اينجا داستان رو عوض کرد 939 01:24:43,860 --> 01:24:48,330 تو ... تو حتماً داري به اين فکر مي کني که چرا الان دارم اين حرفا رو بهت ميزنم 940 01:24:48,530 --> 01:24:50,960 خواهش مي کنم ... لطفاً در مورد من ، بد فکر نکن 941 01:24:53,100 --> 01:24:57,160 اينو ميدونم که ديگه الان امانتِ يه نفر ديگه هستي 942 01:24:57,260 --> 01:25:04,330 و بين ما ديگه نه همچين رابطه اي هست و نه در آينده به وجود مياد 943 01:25:04,430 --> 01:25:11,500 اما هر وقت و هرجا ...به يه دوست نياز داشتي 944 01:25:11,600 --> 01:25:15,660 يادت باشه که اون طرف ...مرز يه مردي هست که 945 01:25:15,760 --> 01:25:19,900 حاضره به خاطر تو جونش رو فدا کنه 946 01:25:28,460 --> 01:25:29,660 خب زارا ، ديگه بايد بريم 947 01:25:30,930 --> 01:25:32,060 آقاي وير 948 01:25:32,200 --> 01:25:36,130 زارا براي من تعريف کرده که شما چه جوري جونش رو نجات داديد 949 01:25:37,100 --> 01:25:38,230 من به شما مديونم 950 01:25:39,130 --> 01:25:42,060 پس بگيد ، چه جوري ميتونم اين دين رو ادا کنم؟ فقط کاري کنيد که زارا هميشه شاد باشه _ 951 01:25:42,200 --> 01:25:46,230 اينجوري دينتون ادا ميشه 952 01:25:46,860 --> 01:25:49,060 ...يه کم احتياط کنيد آقاي وير 953 01:25:49,200 --> 01:25:52,800 تا اين شبهه براي من پيش نياد که شما عاشق زارا شديد 954 01:25:55,630 --> 01:25:58,730 من نميدونم عشق چيه ...اما چرا 955 01:26:00,560 --> 01:26:03,060 ...از صميم قلبم براي زارا دعا مي کنم که 956 01:26:03,200 --> 01:26:06,230 هيچ وقت اشک به چشماش نياد 957 01:26:07,200 --> 01:26:08,460 و هميشه بخنده 958 01:26:10,600 --> 01:26:14,660 اما اگه شما به اين مي گيد عشق خب پس عشقه 959 01:26:16,630 --> 01:26:23,900 آقاي وير ... شما داريد در حضور من در مورد همسر آينده م حرف ميزنيد 960 01:26:25,730 --> 01:26:30,730 نميدونم برداشتم از اين حرفها بايد تعريف باشه يا توهين 961 01:26:32,930 --> 01:26:36,560 خيلي بهتره که ، هيچ برداشتي نکنيد ...چون حقيقت اينه که 962 01:26:37,930 --> 01:26:43,000 من براش هيچي نيستم و شما همه چيزش هستيد 963 01:26:50,100 --> 01:26:51,160 خداحافظ 964 01:26:52,430 --> 01:26:53,500 بريم 965 01:27:26,100 --> 01:27:31,160 " کاروان عشق ، تنها چند لحظه درنگ کرد " 966 01:27:31,360 --> 01:27:36,830 " و بعد ، تو کجا رفتي و من کجا " 967 01:27:37,600 --> 01:27:42,730 " حکايتِ اين قلبها ، تنها " " چند لحظه دوام داشت " 968 01:27:42,860 --> 01:27:55,130 "و بعد ، تو کجا رفتي و من کجا " 969 01:28:14,730 --> 01:28:19,660 " اون تو بودي يا " " پرتوي تابناک خورشيد؟ " 970 01:28:19,760 --> 01:28:26,060 " اون تو بودي يا غنچه اي خندان؟ " 971 01:28:26,200 --> 01:28:31,230 " اون تو بودي يا باران موسميِ رؤياهاي من؟ " 972 01:28:31,360 --> 01:28:36,960 " اون تو بودي يا " " ابري از شادي که سايبانم شده بود؟ " 973 01:28:37,530 --> 01:28:42,560 " اون تو بودي يا گلي شکفته بود؟ " 974 01:28:42,700 --> 01:28:48,900 " اون تو بودي يا من " " دنياي جديدي رو ملاقات کرده بودم؟ " 975 01:28:49,030 --> 01:28:53,960 " کاروان عشق ، تنها چند لحظه درنگ کرد " 976 01:28:54,200 --> 01:29:00,130 "و بعد ، تو کجا رفتي و من کجا " 977 01:29:00,530 --> 01:29:05,460 " حکايتِ اين قلبها ، تنها " " چند لحظه دوام داشت " 978 01:29:05,600 --> 01:29:12,900 "و بعد ، تو کجا رفتي و من کجا " 979 01:29:23,260 --> 01:29:24,830 آهاي 786 980 01:29:29,100 --> 01:29:30,160 وقت شامه 981 01:29:32,900 --> 01:29:36,660 و شما خانوم ، وقت ملاقاتتون تموم شد 982 01:29:37,230 --> 01:29:38,660 حالا ديگه بايد تشريف ببريد 983 01:29:50,100 --> 01:29:51,160 من فردا دوباره برميگردم 984 01:29:52,760 --> 01:29:56,000 متأسفم ، داستانتون ناتموم باقي موند 985 01:29:56,730 --> 01:29:57,760 تشريف بياريد خانوم 986 01:30:10,560 --> 01:30:12,060 ...آهاي 786 987 01:30:12,200 --> 01:30:14,060 ده دقيقه ديگه ميام و بشقاب رو ميبرم 988 01:30:14,260 --> 01:30:17,560 زودباش بخور وگرنه مجبوري با شکم خالي بخوابي 989 01:30:20,200 --> 01:30:25,060 شما تا حالا فکر کردين که چرا شماره ش 786 هست؟ 990 01:30:25,430 --> 01:30:26,500 چي؟ 991 01:30:27,930 --> 01:30:33,060 تا حالا فکر کردين که چرا از بين هزاران زنداني ...که اينجا هستن 992 01:30:33,200 --> 01:30:39,130 عدد بسم الله روي اسم اين هندوي تنهاست؟ 993 01:30:43,100 --> 01:30:47,060 اين يه حادثه ي معمولي نيست بلکه معجزه ي بزرگ خداونده 994 01:30:48,530 --> 01:30:54,730 و با اينکار داره به همه ي شماها ميگه که ببينيد ، اين مرد ، بنده ي خداست 995 01:30:56,100 --> 01:30:57,160 با احترام باهاش رفتار کنيد 996 01:30:59,530 --> 01:31:02,060 اگه دفعه ي بعد خواستيد اينجوري بي رحمانه ...باهاش رفتار کنيد 997 01:31:02,200 --> 01:31:04,730 حرفهاي منو خوب به ياد بياريد 998 01:32:10,060 --> 01:32:13,660 اينها لادّو هستن ، مادرم براتون فرستاده 999 01:32:16,960 --> 01:32:20,430 بفرماييد بخوريد ، مادرم اينها رو با کلي دعا فرستاده 1000 01:32:32,060 --> 01:32:34,800 چي شده؟ خوشتون نيومده؟ 1001 01:32:36,300 --> 01:32:44,530 نه ... نه نه نه ، اينها درست مثل همون لادّو هايي هستن که ماتي من درست ميکرد 1002 01:32:46,960 --> 01:32:50,360 دستپخت مادرها ، تو هر جايي هم که باشن مثل همديگه ست 1003 01:32:51,730 --> 01:32:54,760 من ... ميشه يکي ديگه بردارم؟ 1004 01:32:55,530 --> 01:32:57,430 اينها همه ش مال شماست 1005 01:33:01,400 --> 01:33:05,300 به مادرتون بگيد که ...تو اين ظرف کوچيک 1006 01:33:05,400 --> 01:33:09,200 تمام دوران بچگي ِ منو جا داده 1007 01:33:10,730 --> 01:33:11,760 خيلي خوبه 1008 01:33:15,060 --> 01:33:17,600 تمام طول ديشب داشتم ماجراي شما رو براي مادرم تعريف مي کردم 1009 01:33:19,460 --> 01:33:21,200 يه کم گريه کرد و بعد خوابيد 1010 01:33:22,300 --> 01:33:24,200 اما من منتظر موندم تا صبح بشه 1011 01:33:25,560 --> 01:33:29,560 داشتم به اين فکر مي کردم که شما چرا و چه جوري اومدين اينجا؟ 1012 01:33:30,930 --> 01:33:35,200 داشتم به اين فکر مي کردم که چرا اون ماجرا همونجا ، توي ايستگاه قطار تموم نشد؟ 1013 01:33:38,560 --> 01:33:42,560 اين ماجرا ، نبايد به اونجا ختم ميشد 1014 01:33:44,900 --> 01:33:49,830 چون تا اون موقع ، فقط ماجراي عشق وير در جريان بود 1015 01:33:51,960 --> 01:33:55,700 هنوز عشق زارا ، شروع نشده بود 1016 01:33:58,060 --> 01:34:05,300 و ... و بدون دونستنِ عشق زارا ...ماجراي وير و زندگيِ وير 1017 01:34:05,400 --> 01:34:12,300 هر دوش ناتموم باقي مي موند 1018 01:34:17,230 --> 01:34:21,860 جهانگير حيات خان ، پدر زارا و مايه ي فخر لاهور بود 1019 01:34:24,230 --> 01:34:29,360 از زمانيکه پاکستان شکل گرفت ...از همون زمان ، نام خانواده ي حيات خان در لاهور 1020 01:34:37,930 --> 01:34:42,200 جهانگير حيات خان اولين گام رو در سياست برداشته بود 1021 01:34:43,230 --> 01:34:46,530 و اون کسي که در اين زمينه بهش کمک مي کرد عبدل شيرازي بود 1022 01:34:49,300 --> 01:34:52,260 يکي ديگه از خانواده هاي ثروتمند و قابل احترام لاهور 1023 01:34:52,400 --> 01:34:55,630 عبدل شيرازي پدرِ رضا شيرازي بود 1024 01:34:58,600 --> 01:35:02,300 عقدِ زارا و رضا يه پيوندِ معمولي نبود 1025 01:35:03,400 --> 01:35:06,800 بلکه سرنوشت همه به اين ازدواج مرتبط بود 1026 01:35:08,230 --> 01:35:09,260 ...و در اين شرايط 1027 01:35:09,400 --> 01:35:12,300 ...سفر زارا به هندوستان ، اون هم تک و تنها 1028 01:35:12,400 --> 01:35:13,800 يه کار نسنجيده بود 1029 01:35:14,800 --> 01:35:20,030 و جهانگير حيات خان ، ذاتاً انساني نبود که اين حرکت رو ببخشه 1030 01:35:21,460 --> 01:35:25,260 ...يک ماه از برگشتنِ زارا مي گذشت 1031 01:35:25,400 --> 01:35:28,300 اما پدرش تا اون موقع باهاش صحبت نکرده بود 1032 01:35:29,230 --> 01:35:31,260 واي خدا ي من ، الان از خوشي مي ميرم ...چه لباس خوشگلي 1033 01:35:31,400 --> 01:35:37,460 واي اينو نگاه کن! معلومه خيلي قديميه 1034 01:35:37,560 --> 01:35:39,360 معلومه مال مادربزرگهاي رضاست 1035 01:35:40,030 --> 01:35:46,200 زاراي ما خيلي خوش قسمته. آقاي رضا همه چي داره ، خانواده ي خوب ، پول و روپيه 1036 01:35:46,300 --> 01:35:50,760 تو اين که شکي نيست ، ماشالله خدا همه چي بهش داده 1037 01:35:51,230 --> 01:35:54,330 مگه خواستگاري بهتر از اين همه پيدا ميشد؟ 1038 01:35:54,530 --> 01:35:59,030 زارا تو يه نفر داري که حاضره به خاطر تو جونش رو بده 1039 01:36:00,400 --> 01:36:05,130 مادر ، شما حاضريد جونتون رو براي بابا جون بديد؟ 1040 01:36:06,800 --> 01:36:10,100 خب معلومه ، اون شوهر منه حاضرم هر کاري براش بکنم 1041 01:36:10,900 --> 01:36:13,360 پدرجون هم حاضره جونش رو براي شما بده؟ 1042 01:36:14,560 --> 01:36:16,260 اين چه سؤال بيخوديه؟ ...خدانکنه که 1043 01:36:16,400 --> 01:36:17,930 همچين وضعيتي پيش بياد 1044 01:36:19,900 --> 01:36:21,800 حالا اگه همچين وضعيتي پيش بياد چي؟ 1045 01:36:22,900 --> 01:36:26,630 شما مي تونيد با اطمينان کامل بگيد که پدرجون حاضره به خاطر شما جونش رو بده؟ 1046 01:36:27,030 --> 01:36:28,200 ببينم تو ديوونه شدي؟ 1047 01:36:28,630 --> 01:36:31,530 شب بو ، يه کم ليمو به من بده دستم چسبناک شد 1048 01:36:31,700 --> 01:36:35,700 پس يعني نمي تونيد با اطمينان کامل همچين حرفي رو بزنيد؟ 1049 01:36:40,630 --> 01:36:44,260 ...ببين دخترم ، بين عشق يه زن و 1050 01:36:44,400 --> 01:36:47,430 عشق يه مرد تفاوت زيادي وجود داره 1051 01:36:49,630 --> 01:36:54,630 يه زن ، همه چيزش رو فدا مي کنه و با دل و جونش عاشق ميشه 1052 01:36:55,630 --> 01:36:58,700 مردها توان همچين عاشق شدني رو ندارن 1053 01:37:00,630 --> 01:37:03,760 ميدونم که چرا داري اين سؤال رو ازم مي پرسي 1054 01:37:04,730 --> 01:37:07,330 اما تو همچين انتظاري از رضا نداشته باش 1055 01:37:09,300 --> 01:37:13,760 همه چيزت رو فدا کن و با دل و جون فقط وظيفه ت رو انجام بده 1056 01:37:14,630 --> 01:37:18,430 و من هم کاملاً مطمئنم که اون به نحو احسن وظيفه ش رو انجام ميده 1057 01:37:21,130 --> 01:37:22,930 اما جونش رو به خاطر من نميده ، نه؟ 1058 01:37:23,730 --> 01:37:25,200 چرا مثل ديوونه ها حرف ميزني؟ 1059 01:37:25,300 --> 01:37:28,260 بيا شب بو ، تو اينکار رو بکن اين دختره الان منو ديوونه ميکنه 1060 01:37:28,400 --> 01:37:32,860 زارا تو يه نفر رو داري که حاضره براي تو جونش رو بده 1061 01:37:34,230 --> 01:37:40,360 اما مادر ، من يه نفر رو مي شناسم که حاضره با شادي و رضايت ، جونش رو به خاطر من بده 1062 01:37:45,630 --> 01:37:51,260 کسي که صداقت تو چشماش موج ميزنه و ميتوني توي حرفاش شرافت رو حس کني 1063 01:37:51,400 --> 01:37:57,300 مردي که حاضره همه چيش رو به خاطر زني که عاشقشه فدا کنه 1064 01:37:57,400 --> 01:38:04,300 ...کسي که اصلاً براش فرق نمي کنه من 1065 01:38:04,400 --> 01:38:10,460 ...يه پاکستاني هستم و خودش يه هندوستاني 1066 01:38:13,900 --> 01:38:17,700 تو داري در مورد کي حرف ميزني؟ تو قبل از اينکه بياي ، چيکار کردي؟ 1067 01:38:18,300 --> 01:38:20,200 تمام حقيقت رو براي من تعريف کن !به جون خودم قسمت ميدم 1068 01:38:21,900 --> 01:38:23,300 مادر ، اون حتي به من دست هم نزده 1069 01:38:23,400 --> 01:38:27,200 من همه چيم رو بهش دادم و اومدم 1070 01:38:28,230 --> 01:38:33,160 مگه تو بابات رو نميشناسي؟ تا حالا فقط باهات حرف نميزده 1071 01:38:33,400 --> 01:38:37,700 اگه اين موضوع رو بفهمه ، تو رو مي کشه نميفهمي تو؟ 1072 01:38:37,800 --> 01:38:40,960 امروز ميخوان نامزدت کنن به زودي قراره عقدت کنن 1073 01:38:41,730 --> 01:38:44,200 اگه الان بخواي به چيز ديگه اي فکر کني اشتباهه زارا 1074 01:38:45,300 --> 01:38:51,600 اي دختره ي ديوونه ، عشق و عاشقي فقط تو شعرا و کتابا پيدا ميشه ، نه تو زندگي واقعي 1075 01:38:54,130 --> 01:38:58,430 منم تا حالا اينطوري فکر مي کردم مادر ...تا حالا 1076 01:38:58,800 --> 01:38:59,860 خانوم 1077 01:39:02,230 --> 01:39:04,260 ...شب بو بيا به اين حالي کن 1078 01:39:04,400 --> 01:39:06,700 وگرنه معلوم نيست ، چه بلايي تو اين خونه نازل ميشه 1079 01:39:09,960 --> 01:39:14,530 يه چيزي رو خوب تو اون گوشات فرو کن زارا سرنوشت تو با رضا نوشته شده 1080 01:39:15,060 --> 01:39:18,860 حالا ديگه نه تو ميتوني اين سرنوشت رو تغيير بدي و نه خداي تو 1081 01:39:21,400 --> 01:39:23,330 زارا ، اين يعني چي؟ 1082 01:39:26,060 --> 01:39:27,160 يعني عشق شب بو 1083 01:39:29,460 --> 01:39:31,030 با درک شرايط ، پيش نمياد 1084 01:39:35,960 --> 01:39:43,200 " ارزن مرواريدي رو " " ارزن مرواريدي رو کف دستم خورد مي کنم " 1085 01:39:43,300 --> 01:39:45,530 " ارزن مرواريدي " 1086 01:39:45,730 --> 01:39:52,800 " ارزن مرواريدي رو کف دستم خورد مي کنم " " و محبوبم از اين کار ناراحت ميشه " 1087 01:39:53,060 --> 01:39:57,800 " محبوبم از اين کار ناراحت ميشه و " " من ميفرستمش که بره " 1088 01:39:57,900 --> 01:40:00,300 " ارزن مرواريدي " 1089 01:40:05,060 --> 01:40:09,800 " اون روزي فرا نخواهد رسيد که " " من تو رو فراموش کنم " 1090 01:40:10,030 --> 01:40:15,860 " تو عاشق زيبايي و جوونيِ من شدي " 1091 01:40:15,960 --> 01:40:17,260 " هر وقت توي چشمام نگاه ميکرد " 1092 01:40:17,400 --> 01:40:18,430 " !به به " " بهم اداي احترام ميکرد " 1093 01:40:18,560 --> 01:40:19,600 " !به به " 1094 01:40:22,560 --> 01:40:23,600 بشين 1095 01:40:27,930 --> 01:40:36,200 تو تنها فرزند من هستي، براي همين آزاديهاي زياد و محبت بيشتري بهت داشتم 1096 01:40:38,300 --> 01:40:41,700 تو رو نه مثل يه دختر ، بلکه مثل يه پسر بزرگ کردم 1097 01:40:43,960 --> 01:40:47,030 معمولاً مادرها وظايف دخترها رو براشون توضيح ميدن 1098 01:40:48,630 --> 01:40:54,600 اما چون من تو رو مثل پسرم ميدونم براي همين وظايفت رو خودم برات توضيح ميدم 1099 01:40:59,430 --> 01:41:01,300 ...تو به خوبي ميدوني که 1100 01:41:01,400 --> 01:41:03,300 ...پدر بزرگت يکي از 1101 01:41:03,400 --> 01:41:04,500 قابل احترامترين سياستمداران اين کشور بوده 1102 01:41:05,960 --> 01:41:08,260 اما قبل از اينکه به ...مقصدِ موفقيتش برسه 1103 01:41:08,400 --> 01:41:09,660 از دنيا رفت 1104 01:41:12,230 --> 01:41:13,260 ...از اون روز تا حالا 1105 01:41:13,400 --> 01:41:19,300 من بعنوان وارثش ...دارم سعي مي کنم که 1106 01:41:19,400 --> 01:41:22,000 حزبش رو به همون سطح برسونم 1107 01:41:24,400 --> 01:41:29,300 اما تا حالا موفق نشدم ...اما الان به کمک پدر رضا 1108 01:41:29,400 --> 01:41:32,200 موفقيت ، نزديک به نظر ميرسه 1109 01:41:34,960 --> 01:41:36,260 تو تا چند روز ديگه ...آبروي منو با خودت 1110 01:41:36,400 --> 01:41:37,860 به خونه ي اونها مي بري 1111 01:41:40,300 --> 01:41:44,260 وظيفه ي تو اينه که حساسيتِ اين پيوند رو درک کني 1112 01:41:44,400 --> 01:41:48,300 و در اوقات خوشي و ناخوشي شادي رو پخش کني 1113 01:41:48,400 --> 01:41:55,960 و هر پيوندي رو مستحکم کني 1114 01:41:57,230 --> 01:42:01,360 و در هر حالي ، از عزت و آبروي ما و اونها محافظت کني 1115 01:42:03,130 --> 01:42:07,700 کوچيکترين حماقت و گستاخيِ تو ميتونه ميتونه همه چي رو نابود کنه 1116 01:42:10,800 --> 01:42:13,260 تو که منظور حرفاي من رو درک مي کني؟ 1117 01:42:14,600 --> 01:42:15,660 بله 1118 01:42:16,730 --> 01:42:18,130 حرفي براي گفتن داري؟ 1119 01:42:23,800 --> 01:42:25,360 پس ميشه بياي اينجا؟ 1120 01:42:31,130 --> 01:42:34,930 خيلي وقت ميشه که چالِ گونه هاي دختر عزيزم رو نديدم 1121 01:42:37,460 --> 01:42:39,700 اميدوارم که اونها رو توي هندوستان جا نذاشته باشي 1122 01:42:43,060 --> 01:42:44,100 همينه 1123 01:42:56,230 --> 01:43:00,030 " ...عزيز دلم ، ببين که " 1124 01:43:00,300 --> 01:43:04,930 " تمام فاصله ها از ميان برداشته شده " 1125 01:43:07,230 --> 01:43:19,160 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1126 01:43:49,130 --> 01:43:54,360 " ...عزيز دلم ، ببين که " " تمام فاصله ها از ميان برداشته شده " 1127 01:43:54,600 --> 01:43:59,960 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1128 01:44:00,300 --> 01:44:05,600 " ...عزيز دلم ، ببين که " " تمام فاصله ها از ميان برداشته شده " 1129 01:44:05,800 --> 01:44:11,100 " ...عزيز دلم ، ببين که " " تمام فاصله ها از ميان برداشته شده " 1130 01:44:11,600 --> 01:44:16,860 " عليرغم تمام حد و مرزها و " " قيد و بندها " 1131 01:44:17,030 --> 01:44:23,200 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1132 01:44:47,630 --> 01:44:52,930 " من همون رازي هستم که " " تو ، تابِ پنهان کردنش رو نداري " 1133 01:44:53,300 --> 01:44:58,860 " من همون انگيزشي هستم که " " تو ، تابِ فراموش کردنش رو نداري " 1134 01:45:04,300 --> 01:45:09,930 " وقتي در قلب تو طنين مي افکنم " " چرا سرگشته ميشي؟ " 1135 01:45:10,060 --> 01:45:15,200 " چون من صداي قلب تو هستم " 1136 01:45:15,630 --> 01:45:20,860 " اگر مي توني ، پس صداي تپشهاي قلبت رو بشنو " 1137 01:45:21,130 --> 01:45:26,430 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1138 01:45:26,800 --> 01:45:32,200 " عليرغم تمام حد و مرزها و " " قيد و بندها " 1139 01:45:32,300 --> 01:45:38,260 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1140 01:46:14,130 --> 01:46:19,360 " منم ، فقط منم که اکنون در افکار تو جاي دارم " 1141 01:46:19,800 --> 01:46:25,260 " هم سؤالهاي تو هستم و هم پاسخهاي تو " 1142 01:46:30,800 --> 01:46:36,200 " اين من هستم که ساکنِ تک تک " " رؤياهاي تو هستم " 1143 01:46:36,300 --> 01:46:41,760 " من برق ديدگان تو هستم " 1144 01:46:42,060 --> 01:46:47,530 " به هرجا که مي نگري ، منو مي بيني " 1145 01:46:47,730 --> 01:46:53,130 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1146 01:46:53,300 --> 01:46:55,860 " ...عزيز دلم ، ببين که " 1147 01:46:56,030 --> 01:46:58,700 " تمام فاصله ها از ميان برداشته شده " 1148 01:46:58,900 --> 01:47:04,200 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1149 01:47:04,460 --> 01:47:09,930 " عليرغم تمام حد و مرزها و " " قيد و بندها " 1150 01:47:10,060 --> 01:47:16,300 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " " اينجا هستم ، همينجا " 1151 01:47:31,760 --> 01:47:37,300 " من اينجا هستم ، همينجا هستم " 1152 01:47:37,400 --> 01:47:44,330 " اينجا هستم ، همينجا " 1153 01:47:44,730 --> 01:47:46,830 زارا شب بو _ 1154 01:47:48,960 --> 01:47:52,760 بهش بگو که از جلوي چشمام بره کنار شب بو هر جا رو که نگاه مي کنم ، همونجا مي بينمش 1155 01:47:53,930 --> 01:47:56,960 اون رفته توي روح من شب بو بهش بگو از اينجا بره 1156 01:47:57,300 --> 01:48:00,030 لطفاً بهش بگو شب بو لطفاً بهش بگو 1157 01:48:00,300 --> 01:48:07,260 شب بو بهش بگو بره 1158 01:48:16,130 --> 01:48:18,200 بله ، خلبان هوانيروز وير پرتاپ سينگ هستم 1159 01:48:18,630 --> 01:48:24,360 سلام ، خلبان وير سينگ؟ من شب بو هستم 1160 01:48:25,600 --> 01:48:29,130 شب بو؟ ببخشيد شما رو نمي شناسم 1161 01:48:33,430 --> 01:48:36,030 من ... دارم از خونه ي زارا تماس ميگيرم 1162 01:48:42,230 --> 01:48:46,260 يه دختر غريبه که تا حالا ملاقاتش نکرده بودم ...و تا حالا نديده بودمش 1163 01:48:46,400 --> 01:48:53,700 داشت بزرگترين خبر زندگي منو بهم ميداد ...و به راحتي داشت مي گفت که 1164 01:48:54,630 --> 01:48:59,200 زارا عاشق شما شده ...اون قراره عقد کنه 1165 01:48:59,730 --> 01:49:03,030 لطفاً شما به لاهور بيايد و زارا رو با خودتون ببريد 1166 01:49:03,800 --> 01:49:05,860 خودش به تنهايي نميتونه اين قدم رو برداره 1167 01:49:07,400 --> 01:49:10,200 اون ميگه شما حاضريد به خاطرش ، جونتون رو بديد 1168 01:49:11,460 --> 01:49:13,700 و بعد آخرين سؤال رو از من پرسيد 1169 01:49:16,300 --> 01:49:25,100 عشق شما نسبت به زارا چقدره؟ 1170 01:49:27,230 --> 01:49:30,330 اون موقع جوابي براي اين سؤال نداشتم 1171 01:49:31,300 --> 01:49:32,430 و الان هم ندارم 1172 01:49:34,630 --> 01:49:36,760 من چقدر زارا رو دوست دارم؟ 1173 01:49:39,230 --> 01:49:40,260 نميدونم 1174 01:49:41,400 --> 01:49:42,430 من ميدونم 1175 01:49:46,400 --> 01:49:51,130 خلبانهاي نيروي هوايي هندوستان اجازه ورود به پاکستان رو ندارن 1176 01:49:53,300 --> 01:49:58,260 من ميدونم که شما با شنيدن اين خبر ...قبل از هر چيزي استعفاء داديد 1177 01:49:58,400 --> 01:50:01,300 ...و به طور کامل اينو ميدونستيد که 1178 01:50:01,400 --> 01:50:03,600 ديگه نميتونيد ، به کارتون برگرديد 1179 01:50:05,900 --> 01:50:11,300 بعد بدون اينکه به کسي چيزي بگيد راهيِ لاهور شديد 1180 01:50:11,400 --> 01:50:18,330 بدون اينکه بدونيد ، عاقبتِ اين سفر چي ميشه که آيا ميتونيد به موقع برسيد؟ 1181 01:50:19,900 --> 01:50:25,360 آيا مي تونيد زارا رو ملاقات کنيد؟ آيا زارا همراه شما مياد؟ 1182 01:50:27,060 --> 01:50:32,860 آيا شما خودتون ميتونيد برگرديد؟ هيچکدوم از اينها رو نميدونستيد 1183 01:50:35,060 --> 01:50:36,460 اما با اين وجود ، رفتيد 1184 01:50:39,300 --> 01:50:43,030 شايد شما ندونيد ...اما من ميدونم 1185 01:50:44,530 --> 01:50:48,430 که شما زارا رو چقدر دوست داريد من ميدونم 1186 01:51:13,800 --> 01:51:16,930 سلام عليکم آقا من شب بو هستم 1187 01:51:32,230 --> 01:51:35,630 ببخشيد ، کاري بهتر از اين نمي تونستم براتون انجام بدم 1188 01:51:41,400 --> 01:51:44,500 به به! همه شهر رو ميشه از اينجا ديد 1189 01:51:47,730 --> 01:51:50,760 بهتر از اين اتاق در سرتاسر لاهور هم نميشه پيدا کرد 1190 01:51:53,730 --> 01:51:56,200 من به زارا نگفتم که شما اومديد اينجا 1191 01:52:00,900 --> 01:52:02,700 ميترسيدم که جلوم رو بگيره 1192 01:52:03,900 --> 01:52:07,800 پس فردا قراره ازدواج کنه اون نميتونه از خونه بياد بيرون 1193 01:52:08,900 --> 01:52:10,700 اما فردا قراره با همه بره امامزاده 1194 01:52:12,400 --> 01:52:17,200 اين منيره ، برادر کوچيک من شما رو تا امامزاده مياره 1195 01:52:18,430 --> 01:52:19,700 بعدش ديگه هر چي که خدا بخواد 1196 01:52:20,900 --> 01:52:23,700 خب پس منير جان ، الان سرنوشتِ من ، توي دستهاي توئه 1197 01:52:26,130 --> 01:52:28,200 خب ديگه ، من برم 1198 01:52:28,900 --> 01:52:29,930 ميريد؟ 1199 01:52:30,460 --> 01:52:32,260 بايد برم ...اگه خيلي دير کنم 1200 01:52:32,400 --> 01:52:34,000 بهم شک مي کنن که کجا رفتم 1201 01:52:34,630 --> 01:52:36,600 اگه به چيزي نياز داشتيد منير هست 1202 01:52:40,230 --> 01:52:41,260 ممنونم شب بو 1203 01:52:44,730 --> 01:52:49,860 من باورم نميشد که شما بيايد ...اما حالا که شما رو ديدم 1204 01:52:51,130 --> 01:52:55,100 مطمئن شدم که زارا رو با خودتون مي بريد 1205 01:52:57,060 --> 01:52:58,100 مگه ميشد نيام؟ 1206 01:52:58,800 --> 01:53:03,600 پدرم ميگه ، عشق واقعي فقط يه بار تو زندگي آدم اتفاق ميفته 1207 01:53:04,460 --> 01:53:10,260 و وقتي پيش بياد ، هيچ خدا و ربي نميتونه جلوي موفقيتش رو بگيره 1208 01:53:12,300 --> 01:53:18,600 براي همين ، فردا خواهيم ديد که از نظر خدا ، عشق من تا چه حد حقيقت داره 1209 01:53:19,060 --> 01:53:26,700 " من تمام قيد و بندهاي روزگار را " " شکستم و به سوي تو آمدم " 1210 01:53:26,800 --> 01:53:37,100 " من به خاطر تو به دنيا پشت کردم و آمدم " 1211 01:53:37,730 --> 01:53:47,460 " آمد آن کسي که ديوانه ي درگاه توست " 1212 01:53:47,600 --> 01:53:52,300 " آمد ، آمد " " آمد آن کسي که ديوانه ي تو بود " 1213 01:53:52,400 --> 01:54:01,800 " آمد آن کسي که ديوانه ي درگاه توست " 1214 01:54:02,230 --> 01:54:07,260 " ديوانه ي تو ، ديوانه ي تو " " ديوانه ي تو " 1215 01:54:07,400 --> 01:54:15,400 " آمد آن کسي که ديوانه ي درگاه توست " 1216 01:54:15,460 --> 01:54:19,260 " اين همان کسي است که جانسپار توست " " اين همان کسي است که شيداي توست " 1217 01:54:19,400 --> 01:54:24,630 " اين همان کسي است که جانسپار توست " " اين همان کسي است که شيداي توست " 1218 01:54:24,730 --> 01:54:29,200 " اين همان کسي است که از عشق تو خواهد مرد " 1219 01:54:29,300 --> 01:54:38,700 " آمد آن کسي که ديوانه ي درگاه توست " 1220 01:54:54,230 --> 01:54:57,260 " ...وقتي روي پرنور تو را مي بينم " 1221 01:54:57,400 --> 01:55:03,130 " تمام غمهايم را فراموش مي کنم " 1222 01:55:03,430 --> 01:55:07,800 " ...اين اشکهاي ريزانم دارند ميگويند که " 1223 01:55:08,060 --> 01:55:12,460 " تو کجا و من کجا؟ اما باز هم من " " آمده ام اينجا " 1224 01:55:12,730 --> 01:55:29,430 " مرا مورد کرم خودت قرار بده و " " يک نظر به من بکن " 1225 01:55:29,800 --> 01:55:38,930 " جان و دلم را به تو ميدهم " " زندگي ام را پيشکش ميکنم " 1226 01:55:39,060 --> 01:55:43,360 " درست مثل پروانه اي که دور آتش مي گردد تا بميرد " 1227 01:55:43,560 --> 01:56:15,330 " آمد آن کسي که ديوانه ي درگاه توست " 1228 01:56:15,730 --> 01:56:21,360 " ديوانه ي تو " " ديوانه ي تو " 1229 01:56:21,730 --> 01:56:25,330 " ديوانه ي تو " 1230 01:56:31,960 --> 01:56:37,960 " ديوانه ي تو " " ديوانه ي تو " 1231 01:56:38,130 --> 01:56:41,700 " ديوانه ي تو ، ديوانه ي تو " 1232 01:56:42,060 --> 01:56:48,300 " افسانه ي تو ، به چه نقطه ي بحراني رسيد " 1233 01:56:48,400 --> 01:56:54,200 " بايد خودش را به خاطر عشق تو قرباني کند " 1234 01:56:54,300 --> 01:57:09,200 " افسانه ي تو ، به چه نقطه ي بحراني رسيد " 1235 01:57:30,430 --> 01:57:32,630 هوشياره ، اما خودش نميخواد به هوش بياد 1236 01:57:33,800 --> 01:57:36,430 همه چي رو ميشنوه اما دلش نميخواد بشنوه 1237 01:57:38,030 --> 01:57:44,600 از درون دچار آسيب جدي شده انگار داره خودش رو مجازات مي کنه 1238 01:57:47,400 --> 01:57:49,530 بيست و چهار ساعت آينده خيلي براش بحرانيه 1239 01:57:50,730 --> 01:57:53,460 شايد نتونه يه شوک ديگه رو تحمل کنه 1240 01:57:55,630 --> 01:57:59,700 پرستار اينجاست ، من هم هر سه چهار ساعت ميام سرميزنم 1241 01:58:01,800 --> 01:58:03,100 خداحافظ بعداً تماس بگير _ 1242 01:58:12,400 --> 01:58:16,430 نگران نباشيد زن داداش اونها از خودمون هستن 1243 01:58:17,300 --> 01:58:19,860 خدا رو شکر که اين خبر تو شهر پخش نشد 1244 01:58:20,960 --> 01:58:24,430 فردا بعد از عقد ، همه ي حرف و حديثها تموم ميشه 1245 01:58:25,300 --> 01:58:29,860 با وجود اين اتفاقات باز هم رضا با ازدواجشون ، موافقه؟ 1246 01:58:30,130 --> 01:58:33,860 مريم خانوم ، اين ازدواج فقط پيوند رضا و زارا نيست 1247 01:58:34,760 --> 01:58:36,300 ...بلکه پشت سر اين ازدواج يه توافق 1248 01:58:36,400 --> 01:58:39,300 بسيار عميق و جدي وجود داره 1249 01:58:39,400 --> 01:58:45,530 که بر اساس اين توافق ، همسر شما و بعد از ايشون ، پسرم رضا بايد کارشون رو ادامه بدن 1250 01:58:47,630 --> 01:58:53,930 رضا اين موضوع رو به خوبي متوجه ميشه و الان بايد زارا هم اين مسئله رو بفهمه 1251 01:58:55,130 --> 01:58:58,260 ...اگه فردا اين ازدواج سر نگيره 1252 01:58:58,400 --> 01:59:02,300 اونوقت به همراه نام دخترِ جهانگير حيات خان 1253 01:59:02,400 --> 01:59:05,130 نام يه پسر هندي رو مي برن 1254 01:59:06,900 --> 01:59:09,200 و زحمتهاي چند ساله ي آقاي خان نابود ميشه 1255 01:59:10,130 --> 01:59:14,260 مطمئناً تو انتخابات شکست ميخوره ...و تا عمر داره هم 1256 01:59:14,400 --> 01:59:16,000 بي آبرو ميشه 1257 01:59:17,560 --> 01:59:21,300 ...و آقاي خان نمي تونه داغِ اين لکه ي ننگ 1258 01:59:21,400 --> 01:59:25,130 رو تحمل کنه 1259 01:59:26,730 --> 01:59:28,260 نمي تونه تحمل کنه 1260 01:59:37,300 --> 01:59:39,700 شما فردا با کاروان عروسي تشريف بياريد برادر عبدل 1261 01:59:41,300 --> 01:59:45,430 فردا تو اين خونه عروسي برگزار ميشه حتماً هم برگزار ميشه 1262 01:59:57,960 --> 01:59:59,030 ميخوايد کجا بريد؟ 1263 02:00:01,130 --> 02:00:02,200 خونه ي زارا 1264 02:00:02,900 --> 02:00:05,700 نه الان هيچ جا نريد بذاريد امشب بگذره 1265 02:00:06,400 --> 02:00:10,700 آقا رضا داره همه جا رو دنبالتون ميگرده خونه خيلي سوت و کوره 1266 02:00:11,130 --> 02:00:15,200 نميتونيد بريد اونجا و هر کاري خواستيد بکنيد آسيب بزرگي به پدر جون وارد شده 1267 02:00:15,400 --> 02:00:18,800 دليل اين آسيب من هستم و علاجش هم خودم هستم 1268 02:00:20,730 --> 02:00:23,030 من فقط براي اينکه صورت زارا رو ببينم ، نيومدم اينجا 1269 02:00:25,060 --> 02:00:28,600 وقتي همه ساکتن همه محکوم به حفظ سکوت هستن 1270 02:00:30,760 --> 02:00:32,630 بالاخره يه نفر بايد براي اولين بار حرفي بزنه 1271 02:00:35,060 --> 02:00:38,160 حالا ميخواد طوفان به پا بشه يا فلوت عروسي نواخته بشه 1272 02:01:39,030 --> 02:01:45,360 اسم من ... مريم حيات خانه من مادر زارا هستم 1273 02:01:47,030 --> 02:01:52,260 اما شايد امروز ، اين حق رو که اون دختر رو از خودم بدونم از دست دادم 1274 02:01:54,230 --> 02:01:56,260 چون ديگه دختر من ، مال من نيست 1275 02:01:57,760 --> 02:02:01,460 اون ... ديگه مال تو شده 1276 02:02:05,300 --> 02:02:07,530 من اومدم تا ازت بخوام ، دخترم رو بهم بدي 1277 02:02:09,230 --> 02:02:15,030 لطفاً دخترم رو به ما برگردون وگرنه باباش مي ميره 1278 02:02:20,630 --> 02:02:25,430 اون نمي تونه اين بي آبرويي رو تحمل کنه مي ميره 1279 02:02:29,300 --> 02:02:33,530 شنيدم که ... شما جون آدمها رو نجات ميديد 1280 02:02:36,300 --> 02:02:38,430 جون زارا رو هم شما نجات داده بوديد 1281 02:02:40,930 --> 02:02:45,460 پس حالا ... لطفاً جون پدرش رو هم نجات بديد 1282 02:02:48,300 --> 02:02:53,860 بهتون التماس مي کنم لطفاً جونش رو نجات بديد 1283 02:02:56,730 --> 02:02:58,200 اون مي ميره 1284 02:03:01,300 --> 02:03:02,760 اون مي ميره 1285 02:03:06,400 --> 02:03:11,430 يه مادر هيچ وقت به پسرش التماس نمي کنه بلکه بهش دستور ميده 1286 02:03:15,630 --> 02:03:19,860 زارا امانتيِ شماست و هميشه هم مال شما مي مونه 1287 02:03:24,300 --> 02:03:29,200 شما چه فکري کرديد؟ يعني من بدون اجازه ي شما ، زارا رو با خودم مي برم؟ 1288 02:03:33,300 --> 02:03:35,300 ...مردم مي گن ... عشق کوره 1289 02:03:35,400 --> 02:03:41,960 ما هم به خاطر عشقمون هيچي رو نمي ديديم 1290 02:03:43,460 --> 02:03:44,860 فقط همديگه رو مي ديديم 1291 02:03:46,400 --> 02:03:48,860 نميديديم که داريم به کسي آسيب مي رسونيم يا نه 1292 02:03:50,400 --> 02:03:52,800 ...نمي ديديم که داريم کسي رو غمگين مي کنيم يا 1293 02:03:54,900 --> 02:03:56,500 يا جون کسي رو به خطر ميندازيم 1294 02:03:58,900 --> 02:04:00,100 هيچي رو نمي ديديم 1295 02:04:02,930 --> 02:04:04,530 اما حالا همه چي رو واضح ديديم 1296 02:04:06,400 --> 02:04:10,430 هيچ عشقي ارزشمندتر از جون يه انسان نيست 1297 02:04:14,400 --> 02:04:15,430 شما نگران نباشيد 1298 02:04:17,630 --> 02:04:23,100 ...زارا با کسي ازدواج مي کنه که پدر و مادرش ميخوان 1299 02:04:25,300 --> 02:04:29,360 شما خودتون رو براي عروسي آماده کنيد ...من با زارا حرف ميزنم 1300 02:04:33,300 --> 02:04:40,100 ...بهتون اين قول رو ميدم که زارا با رضايت با اين ازدواج موافقت مي کنه 1301 02:04:49,300 --> 02:04:53,360 همه ي پسرهاي سرزمينِ تو مثل تو هستن؟ 1302 02:04:57,300 --> 02:04:58,460 اينو نمي دونم 1303 02:05:00,060 --> 02:05:06,230 اما چرا ... تمام مادراي سرزمين من دقيقاً مثل شما هستن 1304 02:06:04,900 --> 02:06:08,300 اگه تو فکر مي کني که ...تصميم من اشتباهه 1305 02:06:08,400 --> 02:06:10,860 فقط کافيه يه اشاره کني 1306 02:06:12,900 --> 02:06:15,200 اونوقت ديگه هيچ کس نمي تونه براي بردنت به هندوستان جلوي منو بگيره 1307 02:06:23,430 --> 02:06:25,200 تصميمت کاملاً درسته 1308 02:06:27,730 --> 02:06:30,130 تمام اينها فقط به خاطر يه حماقت من افتاد 1309 02:06:31,960 --> 02:06:35,530 به خودم قولي داده بودم که نبايد زيرش ميزدم 1310 02:06:37,230 --> 02:06:39,330 اگه ديروز که تو رو ديده بودم ميتونستم جلوي خودم رو بگيرم 1311 02:06:39,460 --> 02:06:40,530 ...فقط 1312 02:06:42,630 --> 02:06:45,860 فقط همون يه حماقت کوچيک توئه که بهم کمک ميکنه تموم عمر زندگي کنم 1313 02:06:49,960 --> 02:06:56,100 اگه اون رو هم ازم ميگرفتي اون وقت ديگه چي داشتم که با خودم برگردونم؟ 1314 02:06:59,900 --> 02:07:01,600 چرا خدا داره اينکار رو مي کنه؟ 1315 02:07:02,900 --> 02:07:05,000 من که تا حالا کار اشتباهي انجام ندادم 1316 02:07:06,300 --> 02:07:08,430 پس براي چي داره اينجوري مجازاتم مي کنه؟ 1317 02:07:17,560 --> 02:07:22,100 من دو لحظه از زندگي ِ تو رو پيش خودم نگه ميدارم 1318 02:07:26,060 --> 02:07:27,760 و دو لحظه از زندگيم رو به تو ميدم 1319 02:07:31,130 --> 02:07:33,100 ...و همين دو لحظه ، نشونه ي ما هستن 1320 02:07:34,630 --> 02:07:36,030 و داستان ما 1321 02:07:40,300 --> 02:07:42,860 حالا ديگه به کمک اين دو لحظه مي تونيم به زندگيمون ادامه بديم 1322 02:07:47,800 --> 02:07:53,030 اما ... با لبخند و خنده و شادي 1323 02:07:57,300 --> 02:07:58,930 ...نه عشقمون کم ميشه 1324 02:08:02,730 --> 02:08:04,530 و نه وظايفمون ناتموم مي مونن 1325 02:08:11,030 --> 02:08:15,700 تو يه همسر خوب ميشي و آبروي پدر و مادرت رو حفظ مي کني 1326 02:08:15,800 --> 02:08:22,530 منم توي روستا رؤياهاي برآورده نشده ي پدرم رو بر آورده ميکنم 1327 02:08:27,600 --> 02:08:32,300 و وقتي که مادر ...هفت هشت ده تا بچه ي کوچولو موچولو شدي 1328 02:08:32,400 --> 02:08:35,800 همه رو با خودت بيار تا همديگه رو ملاقات کنيم 1329 02:08:38,030 --> 02:08:44,860 ...من تو رو سوار دوچرخه مي کنم و روستاي جديد رو بهت نشون ميدم 1330 02:08:47,060 --> 02:08:53,130 اما بعد از اينکه مادر هفت هشت ده تا بچه شدم ديگه روي دوچرخه جا نميشم 1331 02:08:54,300 --> 02:08:57,260 !آره اين هم حرفيه 1332 02:08:58,630 --> 02:09:02,700 خب من ميرم و يه تراکتور جور مي کنم 1333 02:09:39,760 --> 02:09:44,800 " اين تو بودي يا نسيمي عطرآگين؟ " 1334 02:09:45,030 --> 02:09:50,530 " اين تو بودي ، يا فقط " " رنگهايي بودند که همه جا پخش شدند؟ " 1335 02:09:51,300 --> 02:09:56,200 " اين تو بودي ، يا نوري که در مسير تابيده شده بود؟ " 1336 02:09:56,460 --> 02:10:02,260 " اين تو بودي ، يا نوايي بود که " " در فضا طنين افکن شده بود؟ " 1337 02:10:02,630 --> 02:10:07,700 " من تو را يافته بودم يا " " به مقصدم رسيده بودم؟ " 1338 02:10:07,800 --> 02:10:13,930 " اين تو بودي يا افسوني از غيب رسيده؟ " 1339 02:10:14,060 --> 02:10:19,000 " ...کاروان رؤياها تنها چند لحظه درنگ کرد و " 1340 02:10:19,300 --> 02:10:24,760 " بعد تو کجا رفتي و من کجا " 1341 02:10:25,460 --> 02:10:30,530 " حکايت اين دو قلب تنها چند لحظه دوام داشت " 1342 02:10:30,730 --> 02:10:48,500 " بعد تو کجا رفتي و من کجا " 1343 02:11:27,030 --> 02:11:29,030 پدرجون ، قراره امروز ازدواج کنم 1344 02:11:32,400 --> 02:11:34,200 نميخوايد بهم اجازه ي رفتن بديد؟ 1345 02:11:35,800 --> 02:11:38,760 نميخوايد دستتون رو روي سرم بذاريد و برام دعاي خير کنيد؟ 1346 02:11:49,130 --> 02:11:51,200 منو ببخش دختر عزيزم 1347 02:11:53,900 --> 02:12:00,630 نميدونم از روي ناچاري دارم اينکار رو مي کنم يا از روي ضعف 1348 02:12:05,230 --> 02:12:06,500 منو ببخش 1349 02:12:27,560 --> 02:12:33,560 اين حرز مقدسه ازت محافظت مي کنه 1350 02:12:35,030 --> 02:12:39,260 وقتي از مرز رد شدي ...يه مقدار صدقه رو 1351 02:12:39,400 --> 02:12:42,200 به همراه اين حرز به يه فقير بده 1352 02:12:51,560 --> 02:12:56,300 ...اين مسئله تو دين من مورد قبول نيست 1353 02:12:56,400 --> 02:13:00,300 اما از امروز به بعد تو درگاه خدا ...دعا مي کنم تا 1354 02:13:00,400 --> 02:13:04,200 تو هر تولدي ، زارا مال تو باشه 1355 02:13:27,130 --> 02:13:28,200 من ديگه برم 1356 02:13:53,730 --> 02:13:54,760 ببينم 1357 02:13:58,800 --> 02:14:00,200 اينجا رو لطفا امضاء کنيد 1358 02:14:02,560 --> 02:14:03,600 اين چيه؟ 1359 02:14:04,060 --> 02:14:05,100 اينجا رو 1360 02:14:05,730 --> 02:14:09,530 اينجا که نوشته اسم من راجش راتوره 1361 02:14:10,230 --> 02:14:13,030 من براي سرويس اطلاعاتي هندوستان "راو" کار مي کنم 1362 02:14:13,130 --> 02:14:14,700 انتقادي ...سياسي...محرمانه 1363 02:14:15,230 --> 02:14:18,130 ...اسرار پاکستان رو به هند ميفروشم درسته _ 1364 02:14:18,300 --> 02:14:22,200 نخير. اسم من ويرپرتاپ سينگه قبلاً تو نيروي هواييِ هندوستان بودم 1365 02:14:22,960 --> 02:14:24,260 من دو روز پيش اومدم اينجا تا کسي رو ببينم 1366 02:14:24,400 --> 02:14:26,430 و حالا هم دارم برميگردم 1367 02:14:27,230 --> 02:14:28,260 پاسپورتم تو ساکمه مي تونيد چک کنيد 1368 02:14:28,400 --> 02:14:30,600 اينو تو ساکتون پيدا کرديم 1369 02:14:31,300 --> 02:14:34,260 خيلي واضح نوشته شده که اسمتون راجش راتوره 1370 02:14:34,630 --> 02:14:35,700 بذاريد ببينم 1371 02:14:35,900 --> 02:14:37,930 ما شاهد هم داريم که ميتونه شما رو شناسايي کنه 1372 02:14:40,300 --> 02:14:43,530 اينجا چه خبره؟ شما ... شما براي چي داريد اينکارها رو مي کنيد؟ 1373 02:14:43,630 --> 02:14:45,930 خب. شما همين الان گفتيد که براي ديدن کسي اومديد اينجا 1374 02:14:46,860 --> 02:14:49,200 اسمشون رو بگيد ميگيم بيان اينجا 1375 02:14:49,530 --> 02:14:51,860 ...باشه ... من براي 1376 02:14:54,760 --> 02:14:55,830 ...من اينجا 1377 02:14:57,730 --> 02:14:58,760 خب بگيد 1378 02:15:02,230 --> 02:15:03,260 براي ديدن هيچکي نيومده بودم 1379 02:15:03,400 --> 02:15:05,430 !به به! چه عشقي 1380 02:15:06,600 --> 02:15:09,460 اسمش رو ببري ، آبروش ميره 1381 02:15:16,460 --> 02:15:22,360 خودت نابود ميشي ، اما اجاز نميدي عشقت بدنام بشه 1382 02:15:23,460 --> 02:15:28,030 !به به آقاي وير من هم همين انتظار رو از شما داشتم 1383 02:15:31,300 --> 02:15:34,300 ...آقاي وير ، کشورهاي من و شما 1384 02:15:34,400 --> 02:15:35,430 يه ويژگي خاص دارن 1385 02:15:39,300 --> 02:15:44,700 آدميزاد با استفاده از پول و قدرت چه کارهايي که نميتونه بکنه ، مگه نه؟ 1386 02:15:48,060 --> 02:15:51,300 تو چي فکر کرده بودي؟ ...فکر کردي مياي اينجا و 1387 02:15:51,400 --> 02:15:55,300 تو ملاء عام و جلوي همه ...به همسر آينده ي من 1388 02:15:55,400 --> 02:15:58,300 ابراز عشق مي کني و بعد برميگردي و ميري؟ 1389 02:15:58,400 --> 02:16:03,800 و من هم ساکت وايمسم و نگاه مي کنم؟ 1390 02:16:07,460 --> 02:16:13,360 ...آقاي وير من بايد با دختري زندگي کنم که 1391 02:16:14,800 --> 02:16:17,100 عاشق يه مرد ديگه ست 1392 02:16:18,460 --> 02:16:23,100 و بد شانسيِ من اينه که نميتونم با اين ازدواج مخالفت کنم 1393 02:16:25,960 --> 02:16:27,030 يه خورده فکر کن؟ 1394 02:16:30,400 --> 02:16:36,700 به اين فکر کن که ... من با دونستن اين موضوع انگار دارم هر لحظه توي آتيش مي سوزم 1395 02:16:39,960 --> 02:16:42,100 ...تو و زارا عاشق شديد و 1396 02:16:45,630 --> 02:16:46,930 اين منم که بايد امتحان پس بدم 1397 02:16:54,630 --> 02:16:57,600 ...تو اين جهنم يا تو بايد بسوزي 1398 02:16:59,800 --> 02:17:00,860 يا زارا 1399 02:17:03,060 --> 02:17:04,100 !نه من 1400 02:17:11,560 --> 02:17:13,960 خيلي به عشقت مغروري؟ 1401 02:17:15,900 --> 02:17:17,830 خب حالا موقع امتحانِ عشق توئه 1402 02:17:19,960 --> 02:17:26,360 من مي تونم زندگي رو براي زارا هم بهشت کنم و هم جهنم . همه ش دست توئه 1403 02:17:28,800 --> 02:17:33,760 تا زماني که تو بين ديوارهاي زندون ... سکوت کني و زندوني بموني 1404 02:17:35,400 --> 02:17:39,430 زندگي زارا از بهشت هم زيباتر ميشه 1405 02:17:41,730 --> 02:17:45,260 اما به محض اينکه زبونت به حرف بياد ...زندگي زارا 1406 02:17:45,400 --> 02:17:47,700 از جهنم هم بدتر ميشه 1407 02:17:55,630 --> 02:17:58,930 تا زندگي زارا حيات خان آباد بشه 1408 02:18:07,730 --> 02:18:11,530 حالا به اين ميگن ، امتحان درستِ عشق 1409 02:18:14,900 --> 02:18:15,930 من ديگه ميرم 1410 02:18:20,400 --> 02:18:21,600 داره زمان عروسي نزديک ميشه 1411 02:18:23,130 --> 02:18:24,260 يا آبروي زارا و خانواده ش رو ...ميبري و 1412 02:18:24,400 --> 02:18:26,700 ...در ازاي اون آزاد ميشي 1413 02:18:27,560 --> 02:18:29,260 ...يا اون اوراق رو امضاء مي کني و 1414 02:18:29,400 --> 02:18:31,400 کاري مي کني که زارا تا آخر عمر زندگيِ شادي داشته باشه 1415 02:18:33,800 --> 02:18:34,860 تصميمش با خودته 1416 02:18:37,130 --> 02:18:38,200 خداحافظ 1417 02:18:50,960 --> 02:18:58,700 " آخه اين چه رسم ظالمانه ايه؟ " 1418 02:18:59,400 --> 02:19:05,630 " چرا اين جماعت اينطوري هستن؟ " 1419 02:19:06,300 --> 02:19:14,360 " اينها رسمهاي اين زمانه هستن که " " من توشون گرفتار شدم " 1420 02:19:14,460 --> 02:19:16,260 " ازم نپرس که از چي گله دارم " 1421 02:19:16,400 --> 02:19:18,600 " و چرا اينجوري غمزده شدم " 1422 02:19:18,730 --> 02:19:22,760 " آخه چي برات بگم؟ " " مگه عشق هم جرمه؟ " 1423 02:19:23,060 --> 02:19:31,460 " چرا يه نفر گريه ميکنه؟ " " آخه چرا اينجوري ميشه؟ " 1424 02:19:31,560 --> 02:19:35,660 " چرا همه با دل(عشق) بيگانه ان؟ " 1425 02:19:35,800 --> 02:19:43,600 " اين افسانه دچار چه بحراني شد؟ " 1426 02:19:43,730 --> 02:19:45,630 " اينجا چه جور جاييه که من هستم؟ " 1427 02:19:45,730 --> 02:19:47,730 " جايي که شاديهاش مملو از غم هستن " 1428 02:19:47,800 --> 02:19:49,860 " اينجا چه جور جاييه که من هستم؟ " 1429 02:19:49,960 --> 02:19:52,030 " جايي که شاديهاش مملو از غم هستن " 1430 02:19:52,130 --> 02:19:56,360 " چه کسي رو مي تونم از خودم بدونم " " و چه کسي رو بيگانه؟ " 1431 02:19:56,460 --> 02:20:04,360 " اين افسانه دچار چه بحراني شد؟ " 1432 02:20:07,460 --> 02:20:11,760 دوشيزه زارا حيات خان دختر جهانگير حيات خان 1433 02:20:12,130 --> 02:20:15,200 ...عقد شما با رضا شيرازي 1434 02:20:15,400 --> 02:20:19,300 پسر عبدل مالک شيرازي ...با مهريه ي 1435 02:20:19,400 --> 02:20:26,860 پنج ميليون روپيه ، پول رايج مقرر شده. شما اين عقد رو قبول داريد؟ 1436 02:20:27,060 --> 02:20:35,200 " اين افسانه ي من دچار چه بحراني شد؟ " 1437 02:20:35,400 --> 02:20:38,430 قبول مي کنيد که اسم شما راجش راتور هست ، يا نه؟ 1438 02:20:38,630 --> 02:20:45,200 " افسانه ي من . افسانه ي من " 1439 02:20:45,460 --> 02:20:48,430 " ...اين افسانه دچار چه بحراني... افسانه " 1440 02:20:48,560 --> 02:20:53,460 قبول مي کنم 1441 02:20:53,730 --> 02:20:57,660 " اين افسانه دچار چه بحراني شد؟ " 1442 02:20:57,800 --> 02:21:09,200 " اين افسانه دچار چه بحراني شد؟ " 1443 02:21:12,460 --> 02:21:16,260 اتوبوسي که از لاهور حرکت کرده بود ...قبل ازا ينکه به هند برسه 1444 02:21:16,400 --> 02:21:17,430 دچار سانحه شد 1445 02:21:19,300 --> 02:21:20,360 همه مُردن 1446 02:21:21,960 --> 02:21:24,100 تو فهرست مسافران ، اسم من هم بود 1447 02:21:26,300 --> 02:21:31,100 از اين خوشحال بودم که خبر مرگم به پدر و ماتي ميرسه 1448 02:21:33,730 --> 02:21:35,760 ...چون اگه خبر مفقود شدنم مي رسيد 1449 02:21:36,960 --> 02:21:41,200 نه مي تونستن با شادي زندگي کنن و نه با آرامش بميرن 1450 02:21:43,130 --> 02:21:48,030 وير سينگ در هندوستان ، مُرده بود ...و در پاکستان 1451 02:21:48,960 --> 02:21:50,760 هيچ نام و نشوني از وير سينگ باقي نمونده بود 1452 02:21:54,060 --> 02:21:57,800 ...اون ، الان تنها يه هويت داشت 1453 02:22:00,230 --> 02:22:04,030 زنداني شماره 786 1454 02:22:17,800 --> 02:22:19,530 786 1455 02:22:22,730 --> 02:22:25,760 کشور من 22 سال از زندگيتون رو به شما بدهکاره 1456 02:22:28,130 --> 02:22:30,700 من نميتونم اين 22 سال رو به شما برگردونم 1457 02:22:34,560 --> 02:22:36,030 اما قسم ميخورم 1458 02:22:37,230 --> 02:22:39,530 ... گلي روي قبر پدرم نميذارم 1459 02:22:40,130 --> 02:22:42,260 تا زمانيکه وير پرتاپ سينگ ...نام و 1460 02:22:42,400 --> 02:22:45,630 هويتش و کشورش رو پس نگيره 1461 02:23:10,730 --> 02:23:13,130 پس خانوم ساميه صديقي اين اولين پرونده ي شماست 1462 02:23:13,230 --> 02:23:14,700 بله تبريک ميگم _ 1463 02:23:14,800 --> 02:23:15,860 ممنونم قربان 1464 02:23:15,960 --> 02:23:17,260 و شما وکيل مدافعِ 1465 02:23:17,400 --> 02:23:18,500 کميسيون حفظ حقوق بشر هستيد؟ 1466 02:23:18,630 --> 02:23:20,860 همينطوره قربان خوبه ، خوبه _ 1467 02:23:21,800 --> 02:23:23,260 تا حالا از طرف دادستاني کسي نيومده؟ 1468 02:23:23,400 --> 02:23:25,330 قربان ، دارن ميان 1469 02:23:25,460 --> 02:23:26,530 ميتونم بيام داخل قربان؟ 1470 02:23:27,400 --> 02:23:28,660 آقاي ذاکر ، شماييد؟ 1471 02:23:30,560 --> 02:23:33,100 صبح به خير قربان صبح به خير ، بفرماييد ، بشينيد _ 1472 02:23:34,630 --> 02:23:35,930 اون آقاي ذاکر احمده 1473 02:23:36,630 --> 02:23:40,430 مي شناسمش. من اينو خيلي خوب ميشناسم 1474 02:23:42,800 --> 02:23:43,860 بفرماييد 1475 02:23:43,960 --> 02:23:46,930 ببخشيد جناب قاضي ، شما که از وضعيت ترافيک لاهور خبرداريد 1476 02:23:47,900 --> 02:23:49,300 ....آقاي ذاکر شما از طرف دولت پاکستان 1477 02:23:49,400 --> 02:23:52,630 اين پرونده رو ارائه ميکنيد؟ 1478 02:23:52,730 --> 02:23:55,760 بله. راستش خيلي وقت ميشه که قيافه ي دادگاه رو نديدم 1479 02:23:56,060 --> 02:23:57,260 شايد مردم فکر مي کنن که ...ذاکر احمد يادش رفته که 1480 02:23:57,400 --> 02:23:59,200 چه جوري بايد دفاع کنه 1481 02:23:59,900 --> 02:24:02,000 و اينکه اين پرونده به نظر خيلي جالب مياد 1482 02:24:02,560 --> 02:24:03,600 نظر تو چيه ساميه؟ 1483 02:24:05,630 --> 02:24:08,360 شما دو نفر همديگه رو مي شناسيد؟ 1484 02:24:08,900 --> 02:24:12,360 بله ، ساميه قبلاً براي ما کار ميکرد 1485 02:24:12,460 --> 02:24:15,260 ...اما شايد از شيوه ي کار ما خوشش نميومد 1486 02:24:15,400 --> 02:24:17,800 براي همين به کمپ حقوق بشر رفت 1487 02:24:18,630 --> 02:24:23,030 خانومِ خيلي قابليه ، دفاع از يه پرونده در برابر ايشون خيلي خوشاينده 1488 02:24:25,560 --> 02:24:29,360 ببينيد ، من از فراخوندنِ هر دوي شما به اينجا هدف خاصي داشتم 1489 02:24:31,060 --> 02:24:33,260 خيلي بهتره که هر دو طرف ...خارج از دادگاه 1490 02:24:33,400 --> 02:24:35,500 با هم به يه توافقي برسن 1491 02:24:36,960 --> 02:24:38,860 وگرنه تاريخ دادگاهِ اين پرونده براي پس فردا معين شده 1492 02:24:39,730 --> 02:24:42,530 درسته ، اگه اين پرونده ...پس فردا شروع نشه 1493 02:24:43,130 --> 02:24:47,360 ...اونوقت تاريخ بعديش ، شش ماه يا يه سال کامل عقب ميفته 1494 02:24:47,560 --> 02:24:50,800 من آماده ام قربان. اما اگه دفاعش ...به وقت بيشتري نياز داره ، اون وقت 1495 02:24:50,900 --> 02:24:52,800 دفاع آماده ست قربان اما ساميه _ 1496 02:24:53,800 --> 02:24:57,260 قربان شما مي تونيد تاريخ پس فردا رو قطعي کنيد ...موکل من 1497 02:24:57,400 --> 02:25:01,930 بيست و دو ساله که براي دادخواهي انتظار کشيده نميخوام بيشتر از اين انتظار بکشه 1498 02:25:02,060 --> 02:25:04,100 بسيارخب ، تاريخ مقرر شد 1499 02:25:06,300 --> 02:25:07,930 از اينکه هر دوتون اومديد اينجا ممنونم 1500 02:25:09,230 --> 02:25:10,760 خداحافظ خداحافظ _ 1501 02:25:13,800 --> 02:25:18,930 خب ساميه ، توي دادگاه مي بينمت خداحافظ 1502 02:25:25,300 --> 02:25:27,260 اين پرونده از همون اول هم نشدني بود 1503 02:25:27,460 --> 02:25:30,200 و حالا با اومدن ذاکر احمد ديگه هيچ شانسي برامون نمي مونه 1504 02:25:31,400 --> 02:25:35,130 اين پرونده براي مقامي که داره خيلي کوچيکه ...اما نميدونم اون چرا 1505 02:25:35,560 --> 02:25:37,160 ببين ، من اصلاً سر در نميارم 1506 02:25:37,730 --> 02:25:41,200 ببين ، هر بهونه اي که شده بيار و اين پرونده رو ول کن 1507 02:25:41,800 --> 02:25:44,260 اين اولين پرونده ي توئه ...و اونطور که ذاکر احمد 1508 02:25:44,400 --> 02:25:48,630 به مخالف خودش توهين مي کنه ادامه ي کارت رو نابود ميکنه 1509 02:25:48,960 --> 02:25:50,100 اون همينو ميخواد 1510 02:25:51,060 --> 02:25:53,260 منظورت چيه؟ ساحل تو يه کاري کن _ 1511 02:25:53,560 --> 02:25:55,660 تو برو دفتر و فهرست شهود رو آماده کن 1512 02:25:55,900 --> 02:25:57,000 منم زود ميرسم اونجا 1513 02:25:57,130 --> 02:25:59,360 مگه کجا داري ميري؟ ميرم ذاکر احمد رو ببينم _ 1514 02:25:59,460 --> 02:26:02,100 باشه. چي؟ ساميه 1515 02:26:04,630 --> 02:26:11,360 خانوم ساميه صديقي ، شما قسم خورده بوديد که پاتون رو توي دفتر من نميذاريد 1516 02:26:12,400 --> 02:26:14,600 حالا که اومديد اينجا چه جوري ميخوايد منو تحمل کنيد 1517 02:26:15,460 --> 02:26:17,260 همچين چيزي نيست آقا 1518 02:26:17,400 --> 02:26:20,700 فقط بين اصول من و شما فرق وجود داشت 1519 02:26:21,300 --> 02:26:25,260 و براي همين فکر کردم ... نميتونم با اصول شما کنار بيام 1520 02:26:25,400 --> 02:26:31,530 برام بهتربود که از اينجا برم جالبه ، خيلي جالبه _ 1521 02:26:32,560 --> 02:26:34,960 با اين سن کمي که داري اصول زيادي براي خودت ساختي 1522 02:26:35,230 --> 02:26:37,960 اصول من ، به عنوان ارث از پدرم به من رسيده آقا 1523 02:26:39,560 --> 02:26:42,300 ...مي دوني ساميه ، تو اولين کسي هستي که 1524 02:26:42,400 --> 02:26:45,700 پرونده اي رو که ذاکر احمد بهش داده بود رو رد کردي 1525 02:26:46,730 --> 02:26:50,030 اينجا مردم ساليان سال منتظر مي مونن تا اولين پرونده شون رو از اينجا بگيرن 1526 02:26:51,230 --> 02:26:54,700 اما من تواناييهاي تو رو ديدم و انتخابت کردم 1527 02:26:55,400 --> 02:26:58,300 ...من سن و تجربه و حتي 1528 02:26:58,400 --> 02:27:00,330 اين حقيقت رو که تو يه زني ناديده گرفتم 1529 02:27:00,960 --> 02:27:02,360 اونوقت تو در عوض چيکار کردي؟ 1530 02:27:02,900 --> 02:27:04,800 اون پرونده رو بلند کردي و پرت کردي تو صورت من 1531 02:27:06,060 --> 02:27:08,530 اون پرونده باعث آزاديِ يه مجرم ميشد آقا 1532 02:27:09,400 --> 02:27:10,800 و به نظر من اونکار اشتباه بود 1533 02:27:10,900 --> 02:27:13,800 وظيفه ي يه وکيل اين نيست که فکر کنه چي درسته و چي غلطه 1534 02:27:13,900 --> 02:27:15,100 اينکار ، کارِ قانونه 1535 02:27:15,300 --> 02:27:19,760 وظيفه ي يه وکيل اينه که در هر حال کاري کنه تا مبارزه کنه و توي اون پرونده پيروز بشه. و لاغير 1536 02:27:21,300 --> 02:27:23,200 خب تفاوت بين من و شما هم همينه آقا 1537 02:27:24,130 --> 02:27:25,760 ...اصول شما اينه که براي پيروزي بايد مبارزه کرد 1538 02:27:26,300 --> 02:27:28,200 و اصول من اينه که براي حقيقت بايد مبارزه کرد 1539 02:27:29,560 --> 02:27:35,960 جالبه ، خيلي جالبه. پس الان دارين به من درس وکالت ميدين؟ 1540 02:27:36,960 --> 02:27:39,030 شايد فقط بايد اين روز رو هم ميديدم 1541 02:27:40,130 --> 02:27:44,930 بهتره فراموشش کنيم. يادآوري مسائل گذشته باعث ميشه که زخمهاي کهنه ، تازه بشن 1542 02:27:46,400 --> 02:27:49,300 حتماً از اينکه ، انقدر زحمت کشيديد و ...اومديد اينجا 1543 02:27:49,400 --> 02:27:52,130 يه کاري مهمي داشتيد بشين 1544 02:27:53,060 --> 02:27:55,860 خب بگيد که ذاکر احمد چه کاري ميتونه براتون انجام بده؟ 1545 02:28:00,730 --> 02:28:03,630 ببينيد آقا ، اين اولين پرونده ي منه ...و مشخصه که 1546 02:28:04,560 --> 02:28:06,760 اشتباه هم ازم سرميزنه 1547 02:28:08,730 --> 02:28:11,630 و حالا که شما هم در برابر من هستيد مشکلات بيشتر ميشن 1548 02:28:12,960 --> 02:28:15,760 ...من نميخوام به خاطر نادونيِ من 1549 02:28:16,560 --> 02:28:18,260 اون زندانيِ هندي آزاد نشه 1550 02:28:18,400 --> 02:28:20,300 ...چون حقيقت اينه که 1551 02:28:20,400 --> 02:28:22,200 اون کاملاً بي گناهه 1552 02:28:23,630 --> 02:28:25,360 ظلم بزرکي در حق اون شده آقا 1553 02:28:27,060 --> 02:28:29,660 و حق داره که تا يه ماه ديگه آزاد بشه 1554 02:28:33,400 --> 02:28:35,700 بالاخره شما هم پاتون رو گذاشتين تو جرگه ي ماها 1555 02:28:36,900 --> 02:28:41,200 در واقع اومديد تا براي پيروز در اولين پرونده تون ، کمک بخوايد ، درسته؟ 1556 02:28:43,800 --> 02:28:48,100 با شکست دادن ذاکر احمد ، آينده ي کاريتون خيلي روشن ميشه ، نه؟ 1557 02:28:48,960 --> 02:28:52,530 انگار فراموش کردين که ذاکر احمد تا حالا تو هيچ پرونده اي شکست نخورده 1558 02:28:52,960 --> 02:28:55,430 و حالا پيروزي در اين پرونده براي من اهميت زيادي داره 1559 02:28:56,460 --> 02:28:58,260 ...چون ميخوام به جوونکهاي مغروري مثل شما 1560 02:28:58,400 --> 02:29:00,300 يه درس درست و حسابي بدم 1561 02:29:00,400 --> 02:29:05,800 که ، نه گفتن به اصول ذاکر احمد چه پيامدي در بر داره 1562 02:29:09,060 --> 02:29:10,660 چي شده خانوم ساميه صديقي؟ 1563 02:29:11,730 --> 02:29:14,260 ديگه به اصولتون که ...پايبندي نسبت به حقيقت بود ، باور نداريد 1564 02:29:14,400 --> 02:29:17,130 که اومديد اينجا تا براي پيروزيتون التماس کنيد؟ 1565 02:29:18,230 --> 02:29:19,260 ببخشيد آقا 1566 02:29:19,400 --> 02:29:22,430 چون براي مدت کوتاهي فکر کردم که شما هم انسانيد 1567 02:29:24,230 --> 02:29:27,260 من فقط براي گفتن اين موضوع اومده بودم ...که آيا راهي هست تا 1568 02:29:27,400 --> 02:29:31,700 اين پرونده به دادگاه کشيده نشه و اين زنداني آزاد بشه؟ 1569 02:29:32,960 --> 02:29:35,530 ،اما برداشت شما از انسانيتِ من ضعف من بود 1570 02:29:38,560 --> 02:29:43,360 خب حالا ديگه همديگه رو تو دادگاه مي بينيم آقا خودتون رو براي اولين شکستتون آماده کنيد 1571 02:29:44,560 --> 02:29:49,860 چون ديگه الان براي برگردوندن زنداني ...شماره 786 به هندوستان 1572 02:29:49,960 --> 02:29:52,260 شما که هيچي ، حتي دولت پاکستان هم نميتونه جلوي منو بگيره 1573 02:29:58,400 --> 02:29:59,430 جالبه 1574 02:30:00,630 --> 02:30:01,700 خيلي جالبه 1575 02:30:07,060 --> 02:30:08,360 يه چيزي ازتون بپرسم؟ 1576 02:30:10,460 --> 02:30:12,760 شما در مدت اين سالها ...با هيچ کسي صحبت نکرده بوديد 1577 02:30:13,960 --> 02:30:16,100 پس چرا داستانتون رو براي من تعريف کرديد؟ 1578 02:30:20,800 --> 02:30:24,360 شما منو با اسمم ...صدا کرديد 1579 02:30:25,730 --> 02:30:26,760 بله؟ 1580 02:30:28,300 --> 02:30:32,930 تو اولين کسي هستي که به چشم يه بي گناه به من نگاه کردي 1581 02:30:33,560 --> 02:30:38,800 تو اولين کسي هستي که باور کردي من ويرسينگ هستم 1582 02:30:43,130 --> 02:30:48,760 حقيقت اينه که ، در تمام اين سالها من ، هويت خودم رو فراموش کرده بودم 1583 02:30:52,300 --> 02:30:55,200 و تو هويتم رو به يادم آوردي 1584 02:30:56,900 --> 02:30:59,360 با بردنِ اسمم بهم عزت گذاشتي 1585 02:31:00,960 --> 02:31:04,860 وير... وير پرتاپ سينگ 1586 02:31:10,800 --> 02:31:15,260 براي کسي که 22 سال ...بيست و دو سال تمام 1587 02:31:15,400 --> 02:31:17,330 ...بهش توهين شده 1588 02:31:18,960 --> 02:31:22,760 اين حرف ، خيلي بزرگه خيلي بزرگ 1589 02:31:34,130 --> 02:31:35,260 حالا باز هم ميشه بخورم ، آره؟ 1590 02:31:41,960 --> 02:31:43,600 فردا اولين روز ما در دادگاهه 1591 02:31:43,960 --> 02:31:45,360 قولي که داديد رو يادتون مياد؟ 1592 02:31:46,800 --> 02:31:47,860 ...که بايد اين لباسِ 1593 02:31:47,960 --> 02:31:49,200 ...زنداني 786 رو در بياريد و 1594 02:31:49,300 --> 02:31:51,530 و با ظاهر خلبان هوانيروز وير پرتاپ سينگ بياييد 1595 02:31:53,960 --> 02:31:55,860 نه چي؟ _ 1596 02:31:57,400 --> 02:31:59,930 تو قولي رو که دادي يادته؟ آره ، کاملاً يادمه _ 1597 02:32:00,060 --> 02:32:02,260 ...اسم زارا حيات خان رو نبايد 1598 02:32:02,400 --> 02:32:03,600 تحت هيچ شرايطي ببرم 1599 02:32:04,730 --> 02:32:08,960 خب تو سر قولت بمون منم سر قولم مي مونم 1600 02:32:38,900 --> 02:32:43,200 جناب قاضي ، وکيل مدافع ، ميخواد اولين شاهد رو احضار کنه 1601 02:32:47,560 --> 02:32:49,760 وکيل مدافع ، اولين شاهدش رو احضار مي کنه 1602 02:32:52,960 --> 02:32:54,930 وکيل مدافع حرفي نداره ، جناب قاضي 1603 02:33:58,130 --> 02:34:01,100 مدعي العموم اجازه داره تا دعوي خودش رو ارائه کنه 1604 02:34:04,130 --> 02:34:05,200 ...جناب قاضي 1605 02:34:06,560 --> 02:34:11,500 يه نفر به مدت 22 سال در چهار ديواريِ يه زندان ، زنداني بوده 1606 02:34:13,060 --> 02:34:15,260 و اون زندون در پاکستانه ...و اون کسي که 1607 02:34:15,400 --> 02:34:22,800 در 22 سال گدشته در يه زندان ...پاکستاني ، زنداني بوده 1608 02:34:23,730 --> 02:34:26,200 يه هندي يه 1609 02:34:28,630 --> 02:34:35,260 با شنيدن اين موضوع تو چشمان شما ، من ، و تمام ...کساني که اينجا حضور دارن 1610 02:34:35,400 --> 02:34:40,960 اشک جمع ميشه ...و ميخوايم هر طور که شده اين شخص 1611 02:34:41,630 --> 02:34:46,030 به کشور خودش برگرده برگرده به خونه ش 1612 02:34:47,130 --> 02:34:50,860 چون ما انسان هستيم ...و بهمون ياد دادن که 1613 02:34:50,960 --> 02:34:55,100 که به انسانها احترام بذاريم ...اما جناب قاضي 1614 02:34:56,400 --> 02:35:00,860 اون چيزي که انسان نمي تونه در دادگاه ببينه قانون ميتونه ببينه 1615 02:35:01,730 --> 02:35:04,630 و از نظر قانون اون چيزي که از انسان ارزشمندتره کشوره 1616 02:35:05,060 --> 02:35:08,000 ...و براي اون کسي که به کشور خيانت مي کنه 1617 02:35:08,130 --> 02:35:11,360 بيست و دو سال که چيزي نيست اگه 22 بار هم بميره کمه 1618 02:35:18,960 --> 02:35:21,700 اين پرونده مثل آب زلاله ، جناب قاضي 1619 02:35:22,400 --> 02:35:24,860 در اين پرونده جاي هيچگونه شکي باقي نمي مونه 1620 02:35:25,630 --> 02:35:27,530 ....مدعي العموم فقط ظرف مدت سي دقيقه و 1621 02:35:27,630 --> 02:35:30,600 فقط به کمک تنها سه شاهد ...ثابت مي کنه که 1622 02:35:30,900 --> 02:35:33,300 متهم ، راجش راتور ...لياقت اين رو نداره که 1623 02:35:33,400 --> 02:35:36,330 تا زمان مرگش به کشور و خونه ش برگرده 1624 02:35:37,400 --> 02:35:38,430 تموم شد جناب قاضي 1625 02:35:40,300 --> 02:35:43,430 حالا به وکيل مدافع اين اجازه رو ميدم تا دفاعيه ي خودش رو ارائه کنه 1626 02:35:46,400 --> 02:35:48,700 !خانوم صديقي ، موفق باشيد 1627 02:36:17,960 --> 02:36:22,100 جناب قاضي ، مدعي العموم ...آقاي ظهير خان به راحتي 1628 02:36:22,230 --> 02:36:26,160 ذاکر احمد مي گن که اين پرونده مثل آب زلاله _ 1629 02:36:26,730 --> 02:36:29,130 ...اما آقاي ظهير خان اين رو فراموش کردن که !ساميه صديقي _ 1630 02:36:29,230 --> 02:36:32,260 اسم من ذاکر احمده ...فقط يه بار با يه اسم ديگه _ 1631 02:36:32,400 --> 02:36:35,000 صداتون کردم ، اينجوري عصباني شديد؟ ...پس فکر کنيد که 1632 02:36:35,130 --> 02:36:36,260 ...حالا اگه هر روز به مدت 1633 02:36:36,400 --> 02:36:37,430 بيست و دو سال 1634 02:36:37,560 --> 02:36:39,100 به يه اسم ديگه صداتون مي کردن چي بهتون ميگذشت؟ 1635 02:36:44,130 --> 02:36:47,260 جناب قاضي ، ما از اين پرونده فقط ...براي برگردوندن يه هندي 1636 02:36:47,400 --> 02:36:50,000 به خونه و کشورش دفاع نمي کنيم 1637 02:36:50,730 --> 02:36:52,260 ...به خاطر اينکه شناخت و ماهيت اون شخص رو 1638 02:36:52,400 --> 02:36:55,300 بهش برگردونيم داريم از اين پرونده دفاع مي کنيم ...جناب قاضي 1639 02:36:55,400 --> 02:37:00,960 يه انسان داره از شما مي خواد که اسمش رو بهش ... برگردونيد. اون داره به شما مي گه 1640 02:37:01,800 --> 02:37:03,200 من ويرپرتاپ سينگ هستم 1641 02:37:04,060 --> 02:37:07,360 خلبانِ پيشين نيروي هوايي هندوستان خلبان هوانيروز ، وير پرتاپ سينگ 1642 02:37:09,800 --> 02:37:12,100 فقط احترام اسمم رو بهم برگردونيد 1643 02:37:13,060 --> 02:37:14,360 من ديگه چيزي نميخوام 1644 02:37:15,400 --> 02:37:19,500 من مثل جناب مدعي العموم نمي تونم ...ظرف مدت سي دقيقه 1645 02:37:19,960 --> 02:37:23,260 اما حتماً ثابت مي کنم که اين مرد ...راجش راتور نيست 1646 02:37:23,400 --> 02:37:26,930 بلکه وير پرتاپ سينگه حالا شما ميخوايد ايشون رو به هندوستان بفرستيد 1647 02:37:27,130 --> 02:37:29,760 يا تو پاکستان نگه داريد ديگه تو دستهاي شماست 1648 02:37:30,560 --> 02:37:31,660 تموم شد ، جناب قاضي 1649 02:37:33,400 --> 02:37:35,930 حالا مدعي العموم شهودش رو احضار کنه 1650 02:37:36,130 --> 02:37:42,100 جناب قاضي من ميخوام اولين شاهدم افسر پليس ، دلباز خان رو احضار کنم 1651 02:37:42,400 --> 02:37:47,700 که همون کسيه که 22 سال قبل راجش راتور رو دستگير کرده بود 1652 02:38:40,630 --> 02:38:45,700 " جاده هاي مواج " " آغوششون رو براي ما باز کردن " 1653 02:38:45,800 --> 02:38:50,430 " اينجا کجاست که ما آمده ايم؟ " 1654 02:38:51,400 --> 02:38:56,430 " غباري ابريشمين و متراکم " " پلکهام رو پوشونده " 1655 02:38:56,560 --> 02:39:06,530 " اينجا کجاست که ما آمده ايم؟ " 1656 02:39:09,730 --> 02:39:15,130 آقاي دلباز خان من ميدونم که زمان زيادي گذشته 1657 02:39:15,960 --> 02:39:19,760 اما شما مي تونيد به دادگاه بگيده که ...البته بدون هيچگونه شک و شبهه اي 1658 02:39:20,460 --> 02:39:24,600 که اين شخص کيه؟ بله ، خيلي خوب يادمه _ 1659 02:39:25,130 --> 02:39:29,200 اين مرد جاسوس هندوستان ، مأمور سازمان راو ، راجش راتوره 1660 02:39:30,300 --> 02:39:32,260 حدوداً 22 سال قبل ...من و انور علي 1661 02:39:32,400 --> 02:39:34,300 ...اين مرد رو از اتوبوس لاهور 1662 02:39:34,400 --> 02:39:36,600 به زور پياده و دستگير کرديم 1663 02:39:37,730 --> 02:39:39,660 ...از اطلاعات ، گزارشي دريافت کرده بوديم که 1664 02:39:39,960 --> 02:39:43,100 اين مرد داشت عليه پاکستان توطئه ميکرد 1665 02:39:43,230 --> 02:39:47,260 خوبه ...آقاي انور علي مي تونيد به من بگيد که _ 1666 02:39:47,960 --> 02:39:52,600 اگه تو ساک اين مرد ...پاسپورت راجش رو پيدا کرديد 1667 02:39:53,060 --> 02:39:57,100 پس چطور امکان داره که ...بليط رزرو شده ي اين مرد 1668 02:39:57,300 --> 02:39:59,030 به نام وير پرتاپ سينگ باشه؟ 1669 02:39:59,730 --> 02:40:02,030 اما قربان ، نکته همين بود 1670 02:40:02,800 --> 02:40:05,260 ...قربان اين مرد يه پاسپورت هم به نام 1671 02:40:05,400 --> 02:40:07,860 ويرپرتاپ سينگ داشت 1672 02:40:08,300 --> 02:40:11,600 و چطور ممکنه که يه نفر دو تا پاسپورت داشته باشه؟ 1673 02:40:12,300 --> 02:40:15,700 به همين دليل شک ما به يقين تبديل شد 1674 02:40:16,060 --> 02:40:21,360 و بعد از اينکه ازش بازجويي کرديم اين مرد ، اقرار نامه رو خودش امضاء کرد 1675 02:40:21,460 --> 02:40:23,430 من راجش راتور هستم 1676 02:40:49,230 --> 02:40:54,530 " اين گرد طلايي که در مسير ما پخش شده " 1677 02:40:54,630 --> 02:40:59,760 " سپيده دمِ من و تو رو طلايي کرده " 1678 02:41:10,400 --> 02:41:15,860 " زمين در چادري از برف آرميده " 1679 02:41:15,960 --> 02:41:20,930 " و تنها آتشي که در اعماق قلب ماست داره ميسوزه " 1680 02:41:21,130 --> 02:41:26,530 " نسيم ، نغمه سر داده و " " اين بدن شروع به لرزيدن کرده " 1681 02:41:26,630 --> 02:41:36,530 " اينجا کجاست که ما آمده ايم؟ " 1682 02:41:40,960 --> 02:41:44,100 من اينو الان ده سال ميشه که دارم مي بينم 1683 02:41:45,060 --> 02:41:47,600 اين هميشه ساکت و تو خودش بوده 1684 02:41:48,060 --> 02:41:50,100 تا حالا با هيچ کس مراوده اي نداشته 1685 02:41:51,130 --> 02:41:54,260 اما هر وقت يه زنداني ...مريض يا ناراحت بود 1686 02:42:02,060 --> 02:42:06,530 من نميدونم که اين ويرپرتاپ سينگه ...يا راجش راتور 1687 02:42:07,800 --> 02:42:10,930 از نظر من فقط ، 786 هست 1688 02:42:12,960 --> 02:42:14,030 بنده ي خدا 1689 02:42:16,730 --> 02:42:21,760 قربان ، اين هندو ، بنده ي نيک خداست 1690 02:42:22,960 --> 02:42:25,260 بيست و دوسال از عمرش رو توي زندان گذرونده 1691 02:42:25,400 --> 02:42:28,800 مگه مجازاتي بيشتر از اين هم پيدا ميشه؟ 1692 02:42:30,960 --> 02:42:35,600 اينو به کشورش ... برگردونيد 1693 02:42:36,800 --> 02:42:40,200 برش گردونيد قربان برش گردونيد 1694 02:42:40,400 --> 02:42:42,300 ...آقا ماجد خان انگار شما 1695 02:42:42,400 --> 02:42:46,130 هيچ تعلق خاطري به کشورتون پاکستان نداريد 1696 02:42:47,230 --> 02:42:51,630 اگه به شما باشه ، هر کسي که عليه پاکستان ...جاسوسي کرده 1697 02:42:51,730 --> 02:42:55,260 و هر خائني رو دادگاه بايد آزاد کنه؟ 1698 02:42:55,900 --> 02:42:59,300 ...قربان منظور من اين فقط با آره و نه جواب بديد ماجد خان _ 1699 02:42:59,400 --> 02:43:02,500 آقاي ماجد خان ، فقط آره يا نه 1700 02:43:05,230 --> 02:43:06,260 نخير خوبه _ 1701 02:43:07,300 --> 02:43:08,360 شاهد در اختيار شماست 1702 02:43:11,300 --> 02:43:12,600 سؤالي ندارم جناب قاضي 1703 02:43:27,300 --> 02:43:32,700 " کسي خبر نداره که اين بارون " " کِي از باريدن دست مي کشه " 1704 02:43:32,900 --> 02:43:38,200 " پس تو صدها بهونه براي عشقبازي پيدا کردي " 1705 02:43:48,800 --> 02:43:54,260 " ستاره ها همچون کاروان عروسي ميان " 1706 02:43:54,400 --> 02:43:59,300 " و شب فقط داره براي ما چشمک ميزنه " 1707 02:43:59,400 --> 02:44:01,700 " رؤياها هم جرقه ميزنن " 1708 02:44:01,800 --> 02:44:04,530 " و چراغي در قلب ما شروع به سوختن ميکنه " 1709 02:44:04,630 --> 02:44:20,200 " اينجا کجاست که ما آمده ايم؟ " 1710 02:44:33,130 --> 02:44:38,260 جلسه بعدي اين پرونده ، يک هفته ديگه ست 1711 02:44:38,400 --> 02:44:40,860 دوشنبه ، 21 مارس 1712 02:44:41,900 --> 02:44:43,930 اون روز دفاعيه رو خواهيم شنيد 1713 02:44:44,630 --> 02:44:47,360 و فوراً بعد از اون رأي خودم رو اعلام مي کنم 1714 02:44:48,400 --> 02:44:50,330 وکيل مدافع بايد دعوي خودش رو آماده کنه 1715 02:44:51,300 --> 02:44:53,260 جلسه ي دادگاه در همينجا به پايان مي رسه 1716 02:45:17,900 --> 02:45:19,300 من بايد اسم زارا رو ببرم 1717 02:45:19,800 --> 02:45:20,860 نه 1718 02:45:20,960 --> 02:45:23,260 ...خواهش مي کنم ... فقط يه بار 1719 02:45:23,400 --> 02:45:25,300 ...بذاريد زارا يا يکي از خانواده ي حيات خان 1720 02:45:25,400 --> 02:45:26,860 ...رو به دادگاه بيارم 1721 02:45:26,960 --> 02:45:28,760 تا رأي دادگاه به نفع ما صادر بشه 1722 02:45:29,730 --> 02:45:30,760 !ابداً 1723 02:45:31,800 --> 02:45:35,860 آخه چرا نميخوايد متوجه بشيد؟ داريم اين پرونده رو مي بازيم 1724 02:45:36,800 --> 02:45:39,700 دادگاه براي زندانيهايي مثل شما وقت نداره 1725 02:45:42,060 --> 02:45:44,860 تو کشور ، تعداد زندانيها خيلي زياده و دادگاهها کم هستن 1726 02:45:46,300 --> 02:45:49,860 تاريخ پرونده ي خيلي از زندانيها بعد از مرگ اونها ميرسه 1727 02:45:51,560 --> 02:45:53,360 ديگه همچين فرصتي رو پيدا نمي کنيد 1728 02:45:54,730 --> 02:45:59,530 همينجوري اينجا مي ميريد مي ميريد! متوجه ميشيد؟ 1729 02:46:08,400 --> 02:46:11,130 حتماً الان زارا مادر دو تا بچه ست 1730 02:46:16,560 --> 02:46:22,860 شايد الان يه دختر 21 ساله داره و يه پسر 19 ساله 1731 02:46:24,460 --> 02:46:27,760 حتماً تموم خوشيها و سختيهاي زندگي رو پشت سر گذاشته 1732 02:46:30,400 --> 02:46:35,700 حتماً الان هر صبح و هر شبش به خوبي ميگذره 1733 02:46:39,900 --> 02:46:42,200 حتماً الان داره در آرامش زندگي مي کنه 1734 02:46:44,560 --> 02:46:45,600 زارا 1735 02:46:48,630 --> 02:46:51,700 و حالا تو ميخواي فردا بياريش تو دادگاه و ...جلوي همه ازش بپرسي 1736 02:46:51,800 --> 02:46:53,530 که وير پرتاپ سينگ کيه؟ 1737 02:46:54,730 --> 02:46:56,030 اون وقت براي همه سؤال پيش مياد 1738 02:46:57,300 --> 02:46:59,030 که چه رابطه اي بين وير و زارا هست 1739 02:46:59,130 --> 02:47:01,700 و هيچ کس اين جواب رو درک نمي کنه 1740 02:47:01,800 --> 02:47:03,600 هيچ کس درک نميکنه 1741 02:47:05,730 --> 02:47:09,260 ...تو يه چشم به هم زدن اون اون رضا شيرازي طلاقش ميده 1742 02:47:09,400 --> 02:47:12,430 و زندگيِ زارا نابود ميشه 1743 02:47:16,560 --> 02:47:18,860 زارا بايد در آرامش زندگي کنه 1744 02:47:22,960 --> 02:47:26,430 بيست و دوساله که دارم از آبروش محافظت مي کنم 1745 02:47:28,800 --> 02:47:34,700 حالا چطور مي تونم پام رو روي آبروش بذارم و برگردم برم خونه ي خودم؟ 1746 02:47:44,300 --> 02:47:45,860 اين کار از من برنمياد ساميه 1747 02:47:46,800 --> 02:47:50,030 و اين رو هم ميدونم که اينکار از تو هم برنمياد 1748 02:47:58,560 --> 02:48:05,030 متأسفم ، براي چند لحظه وکيل شدم و انسانيت رو فراموش کردم 1749 02:48:07,630 --> 02:48:08,700 ...فراموش کردم که 1750 02:48:08,800 --> 02:48:13,260 نميشه اسم وير و زارا رو در کنار هم برد 1751 02:48:19,460 --> 02:48:23,700 حالا فقط يه راه مونده من بايد برم هند 1752 02:48:27,960 --> 02:48:31,600 بايد هويتِ وير پرتاپ سينگ رو از کشورش بيارم 1753 02:48:33,300 --> 02:48:34,360 وقتمون خيلي کمه 1754 02:48:35,300 --> 02:48:37,760 من ميرم خداحافظ 1755 02:48:43,060 --> 02:48:44,100 ...ساميه 1756 02:48:51,130 --> 02:48:56,930 اين حرز تا حالا از من محافظت کرده حالا ديگه از تو محافظت مي کنه 1757 02:49:05,900 --> 02:49:06,930 ...اگه شکست خوردم 1758 02:49:08,560 --> 02:49:10,100 شما منو مي بخشيد؟ 1759 02:49:14,300 --> 02:49:15,430 به يه شرط 1760 02:49:18,800 --> 02:49:20,260 ...به شرطي که هر روز برام 1761 02:49:20,400 --> 02:49:22,860 لادّو بياري 1762 02:49:28,630 --> 02:49:29,700 خداحافظ 1763 02:49:52,560 --> 02:49:53,760 ببخشيد 1764 02:50:02,460 --> 02:50:06,430 ببخشيد ، مي تونيد به من بگيد که خونه چودري سومر سينگ کجاست؟ 1765 02:50:06,560 --> 02:50:09,100 بله ، بزرگترين خونه اي که اون سمته 1766 02:50:09,230 --> 02:50:11,460 همون خونه ي چودري سومر سينگه بله ممنونم _ 1767 02:50:11,560 --> 02:50:15,360 شما داريد دنبال کي مي گرديد؟ آقاي چودري و همسرشون _ 1768 02:50:16,560 --> 02:50:18,860 اونها چند سالي هست که از دنيا رفتن 1769 02:50:24,800 --> 02:50:27,930 حالا اگه مي خوايد اون خونه رو ببينيد مي تونيد بريد 1770 02:50:28,300 --> 02:50:29,760 در اون خونه هميشه بازه 1771 02:50:30,130 --> 02:50:33,700 من يه کم عجله دارم لطفاً منو ببخشيد. خداحافظ 1772 02:51:24,730 --> 02:51:27,130 ...زارا ، آهاي زارا 1773 02:51:40,130 --> 02:51:41,200 !من ولت نمي کنم 1774 02:52:05,800 --> 02:52:07,760 تو کي هستي؟ چي ميخواي؟ 1775 02:52:11,130 --> 02:52:12,260 ببينم براي چي داري گريه مي کني؟ 1776 02:52:16,730 --> 02:52:18,330 خب يه حرفي بزن مگه کري؟ 1777 02:52:21,130 --> 02:52:23,760 شب بو بيا ببين ، کي اومده 1778 02:52:24,130 --> 02:52:25,760 !تو جِسي ، بيا اينا ببينم 1779 02:52:29,730 --> 02:52:31,630 تو منو ميکشي 1780 02:52:33,300 --> 02:52:35,200 به مامانت مي گم که درس نمي خوني 1781 02:52:37,300 --> 02:52:38,860 ...بله ... بفرماييد 1782 02:52:39,130 --> 02:52:40,600 چي ميخوايد؟ 1783 02:52:41,630 --> 02:52:43,530 شما شب بو هستيد؟ 1784 02:52:44,460 --> 02:52:45,930 خب پس ميخواستي کي باشم؟ 1785 02:52:46,560 --> 02:52:50,030 ...و .. و اون 1786 02:52:50,960 --> 02:52:52,030 زاراست؟ 1787 02:52:52,900 --> 02:52:54,600 اومدي اينو بپرسي؟ 1788 02:52:54,900 --> 02:52:57,500 اون زارا حيات خانه؟ 1789 02:52:59,960 --> 02:53:01,760 اسمش رو از کجا ميدونيد؟ 1790 02:53:02,230 --> 02:53:06,860 اون دختر جهانگير حيات خان از لاهوره؟ 1791 02:53:10,960 --> 02:53:12,030 شما کي هستين؟ 1792 02:53:17,730 --> 02:53:22,630 بعد از شنيدنِ خبر مرگِ وير زارا درخواست طلاق کرد 1793 02:53:25,730 --> 02:53:27,960 باباجون ، خودش طلاق زارا رو گرفت 1794 02:53:30,300 --> 02:53:33,260 ...زارا براي کمک کردن به ماتي و پدر جون اومد اينجا 1795 02:53:33,400 --> 02:53:35,600 تا رؤياي وير رو برآورده کنه 1796 02:53:38,230 --> 02:53:43,860 رضا رفت خارج از کشور بابا جون هم سياست رو کنار گذاشت 1797 02:53:45,630 --> 02:53:48,260 و دوسال بعد ، از دنيا رفت 1798 02:53:50,560 --> 02:53:54,360 چند سال بعد هم خانوم از دنيا رفت 1799 02:53:56,730 --> 02:53:59,760 ديگه هيچ اسمي از خانواده ي حيات خان باقي نمونده بود 1800 02:54:02,630 --> 02:54:05,260 پدرجون و ماتي هم ديگه نيستن 1801 02:54:06,730 --> 02:54:10,130 اما اين نميخواد برگرده ...ميگه 1802 02:54:10,900 --> 02:54:18,030 روح من اينجاست و ميخوام همينجا زندگي کنم و بميرم 1803 02:54:25,630 --> 02:54:27,530 اين آدما مال کدوم قرن هستن شب بو؟ 1804 02:54:29,300 --> 02:54:33,260 ...يکي ويره که به راحتي 1805 02:54:33,400 --> 02:54:35,700 ...بيست و دوسال از عمرش رو فدا مي کنه 1806 02:54:37,060 --> 02:54:39,260 تا آبروي زارا رو حفظ کنه 1807 02:54:40,630 --> 02:54:45,260 ...و يه زاراست که 22 سال از عمرش رو 1808 02:54:45,400 --> 02:54:51,330 صرفِ مردم و يه کشور غريبه مي کنه تا رؤياي وير زنده بمونه 1809 02:54:54,630 --> 02:54:56,360 اينها انسانهايي هستن که ...که خاصيت خدايي پيدا کردن 1810 02:54:58,730 --> 02:55:00,330 يا همون خدا هستن که در ظاهر انساني متجلي شدن؟ 1811 02:55:30,730 --> 02:55:36,130 ...اين... اينکه 1812 02:55:39,300 --> 02:55:44,260 بيست دو سال قبل ...مريم حيات خان 1813 02:55:44,400 --> 02:55:47,330 اين حرز رو ...موقع بدرقه ي 1814 02:55:47,460 --> 02:55:50,760 يه هندي ، براش بست تا ازش حفاظت کنه 1815 02:55:53,960 --> 02:55:58,530 اون شخص به هندوستان نرسيد ...اما 22 سال 1816 02:55:59,130 --> 02:56:01,360 اين حرز ازش محافظت کرد 1817 02:56:04,960 --> 02:56:06,360 ...اسم اون شخص 1818 02:56:08,630 --> 02:56:09,930 وير پرتاپ سينگه 1819 02:56:18,300 --> 02:56:23,430 اون ... الان تو يکي از زندانهاي لاهوره زندانيه 1820 02:56:26,060 --> 02:56:27,360 من وکيلشم 1821 02:56:29,630 --> 02:56:33,360 و اومدم تا شما رو ببرم پيشش 1822 02:56:44,730 --> 02:56:51,860 به مدت 22 سال خدا... شما دو نفر رو به شدت مورد امتحان قرار داده 1823 02:56:54,730 --> 02:56:58,960 اما حالا ديگه خودِ خدا هم نميتونه وير و زارا رو از هم جدا کنه 1824 02:57:00,730 --> 02:57:04,760 حتي خود خدا هم نميتونه زارا رو از وير جدا کنه 1825 02:57:19,300 --> 02:57:23,600 آقاي ساحل فروغي ازتون ميپرسم که وکيل مدافع کجا هستن؟ 1826 02:57:23,960 --> 02:57:25,700 جناب قاضي ، دارن ميان 1827 02:57:25,800 --> 02:57:28,100 انگار تصميم گرفته که اين پرونده رو رها کنه جناب قاضي 1828 02:57:28,230 --> 02:57:29,430 لطفاً شما شروع کنيد خواهش مي کنم 1829 02:57:29,800 --> 02:57:30,930 ...عدم حس مسئوليت 1830 02:57:31,730 --> 02:57:35,030 کاملاً عدم حس مسئوليت بوده که وکيل مدافع هنوز نرسيده 1831 02:57:36,300 --> 02:57:39,100 آقاي ساحل فروغي ، شما ميخوايد چيزي بگيد؟ 1832 02:57:39,800 --> 02:57:42,260 ...جناب قاضي ، ساميه 1833 02:57:45,060 --> 02:57:46,100 مشکلي نيست 1834 02:57:46,230 --> 02:57:49,160 مشکلي هست آقاي فروغي مشکلي هست 1835 02:57:51,130 --> 02:57:54,530 اينجور تلف کردنِ وقت دادگاه يه مسئله ي معمولي نيست 1836 02:57:55,560 --> 02:57:58,300 به خصوص که من خيلي ... واضح و روشن گفته بودم 1837 02:57:58,400 --> 02:58:01,300 که امروز براي دفاعيه تعيين شده 1838 02:58:01,400 --> 02:58:03,430 پس چي دليلي داشته که در دادگاه حاضر نشده؟ 1839 02:58:07,560 --> 02:58:09,260 ...متهم که فقط سکوت کرده 1840 02:58:09,400 --> 02:58:11,800 هيچ کسي هم نيست که بخواد ... 1841 02:59:08,630 --> 02:59:13,700 " ...به خاطر تو زندگي کردم و " 1842 02:59:14,230 --> 02:59:17,860 " مُهري بر لبهايم زدم " 1843 02:59:18,460 --> 02:59:27,530 " به خاطر تو زندگي کردم و " " قطره قطره اشکهايم رو فرو بردم " 1844 02:59:27,900 --> 02:59:34,300 " اما همچنان در قلبم " " روشن و سوزان ماند " 1845 02:59:34,400 --> 02:59:42,700 " فانوس عشق، فقط به خاطر تو " " فقط به خاطر تو " 1846 02:59:42,960 --> 02:59:52,260 " به خاطر تو زندگي کردم و " " قطره قطره اشکهايم رو فروبردم " 1847 02:59:52,730 --> 03:00:01,860 " ...به خاطر تو زندگي کردم و " " مُهري بر لبهايم زدم " 1848 03:00:02,300 --> 03:00:09,260 " اما همچنان در قلبم " " روشن و سوزان ماند " 1849 03:00:09,400 --> 03:00:17,360 " فانوس عشق ، فقط به خاطر تو " " فقط به خاطر تو " 1850 03:00:42,230 --> 03:00:46,860 " حالا زندگي " " ...کتابي از شرح وقا يع گذشته رو " 1851 03:00:47,300 --> 03:00:51,760 " با خودش برام آورده " 1852 03:00:52,060 --> 03:01:01,460 " حالا زندگي ، کتابي از شرح وقايع گذشته رو " " با خودش برام آورده " 1853 03:01:01,960 --> 03:01:11,260 " و در ميان انبوه بيشماري از " " خاطرات ، محصور شديم " 1854 03:01:11,630 --> 03:01:20,360 " نپرسيده ، رسيدم " " به اين همه پاسخ " 1855 03:01:20,960 --> 03:01:30,100 " دارم مي بينم که به دنبال چي بودم و " " حالا به چي رسيدم " 1856 03:01:30,300 --> 03:01:35,430 " اما همچنان در قلبم " " روشن و سوزان ماند " 1857 03:01:36,060 --> 03:01:45,530 " فانوس عشق ، فقط به خاطر تو " " فقط به خاطر تو " 1858 03:02:05,560 --> 03:02:24,860 " آخه چي برات بگم؟ " " اين روزگار دشمني هاي زيادي در حقم کرده " 1859 03:02:25,130 --> 03:02:34,430 " منو به زندگي ، محکوم کرده بودن " " اما بدون تو " 1860 03:02:34,960 --> 03:02:43,700 " اونهايي که مي گن تو با من غريبه اي " " انسانهاي ناداني هستن " 1861 03:02:44,300 --> 03:02:53,460 " اين جماعت چه ظلمهايي که " " در حق من و تو نکردن ، عزيز دلم " 1862 03:02:53,730 --> 03:03:00,300 " اما همچنان در قلبم " " روشن و سوزان ماند " 1863 03:03:00,400 --> 03:03:08,300 " فانوس عشق ، فقط به خاطر تو " " فقط به خاطر تو " 1864 03:03:08,400 --> 03:03:13,700 " ...به خاطر تو زندگي کردم و " 1865 03:03:14,130 --> 03:03:17,930 " مُهري بر لبهايم زدم " 1866 03:03:18,300 --> 03:03:27,530 " به خاطر تو زندگي کردم و " " قطره قطره اشکهايم رو فروبردم " 1867 03:03:27,960 --> 03:03:39,860 " اما فانونس عشق همچنان در قلبم رو شن و " " سوزان باقي ماند ، فقط به خاطر تو " 1868 03:03:40,060 --> 03:03:52,600 " فقط به خاطر تو " 1869 03:04:07,960 --> 03:04:10,100 ...شهادت زارا حيات خان 1870 03:04:12,300 --> 03:04:17,100 به همراه تصاوير و اسنادي که ارائه داد ...مشخص شد که 1871 03:04:18,460 --> 03:04:23,530 که اين مرد راجش راتور نيست بلکه وير پرتاپ سينگه 1872 03:04:25,400 --> 03:04:29,300 و وير پرتاپ سينگ براي اينکه از ...عزتِ يه دختر پاکستاني 1873 03:04:29,400 --> 03:04:34,330 محافظت کنه اون شهادتنامه رو امضاء کرده 1874 03:04:36,130 --> 03:04:42,760 خلبان هوانيروز ، وير پرتاپ سينگ اين دادگاه شما رو آبرومندانه ، تبرئه مي کنه 1875 03:04:48,960 --> 03:04:54,200 نظم رو رعايت کنيد ! نظم رو رعايت کنيد بفرماييد بريد آقاي ويرپرتاپ سينگ ، بريد 1876 03:04:55,560 --> 03:04:59,100 شما اين حق رو داريد که سرتون رو بالا بگيريد و به کشورتون برگرديد 1877 03:05:03,460 --> 03:05:09,100 و بابت اون 22 سال از عمر ارزشمندتون که ...در زندان هدر شد 1878 03:05:10,130 --> 03:05:14,860 دولت پاکستان و اين دادگاه بابتش ازتون معذرت خواهي مي کنه 1879 03:05:17,300 --> 03:05:20,930 اگه حرفي براي گفتن داريد مجاز هستيد 1880 03:05:40,460 --> 03:05:46,100 ...من ...من ، زنداني شماره 786 1881 03:05:47,300 --> 03:05:49,360 دارم از پشت ميله هاي زندان بيرون رو نگاه مي کنم 1882 03:05:51,300 --> 03:05:55,100 و تغيير روزها و ماهها و سالها رو مي بينم 1883 03:05:57,800 --> 03:06:02,860 اين خاک بوي خوشِ مزارع پدرم رو به همراه داره 1884 03:06:05,960 --> 03:06:10,360 اين گرماي خورشيد ، شير پرچرب و خنکي ماتي رو به همراه داره 1885 03:06:13,630 --> 03:06:18,260 اين بارونها با خودش چرخش فصلهاي کشورم رو به همراه داره 1886 03:06:19,960 --> 03:06:24,030 اين زمستان منو با گرماي آتش لوري ، عجين مي کنه 1887 03:06:27,730 --> 03:06:35,200 مردم ميگن ، اينجا کشور تو نيست پس چرا انگار مثل کشور خودمه؟ 1888 03:06:38,560 --> 03:06:45,130 بهم ميگه که من مثل اون نيستم پس چرا من مثل اون هستم؟ 1889 03:06:47,630 --> 03:06:52,530 من ، زنداني شماره 786 ، دارم از پشت ميله هاي زندان بيرون رو نگاه مي کنم 1890 03:06:54,630 --> 03:06:58,530 تو دنياي رؤياها يه فرشته رو مي بينم که از بهشت اومده 1891 03:07:00,460 --> 03:07:05,360 که ميگه اسمش ساميه ست و منو وير صدا مي کنه 1892 03:07:07,300 --> 03:07:12,030 آره کاملاً با من غريبه ست اما مثل خوديها با من رفتار مي کنه 1893 03:07:14,060 --> 03:07:18,860 با شنيدنِ حرفهاي صادقانه ش باز هم دلم ميخواد زندگي کنم 1894 03:07:21,300 --> 03:07:25,860 با شنيدن قسمها و وعده هاش دلم ميخواد منم يه کاري کنم 1895 03:07:28,060 --> 03:07:30,360 ...بهم ميگه که اون هيچ کسِ من نيست 1896 03:07:32,460 --> 03:07:34,860 پس چرا به خاطر من داره با دنيا مبارزه مي کنه؟ 1897 03:07:37,300 --> 03:07:43,360 اون ميگه که من مثل اون دختر نيستم اما چرا اون مثل منه؟ 1898 03:07:51,300 --> 03:07:57,030 من ، زنداني شماره 786 ، دارم از پشت ميله هاي زندان بيرون رو نگاه مي کنم 1899 03:08:00,130 --> 03:08:05,030 پيچيده در رنگهاي روستايم ... زاراي جديدي رو دارم مي بينم که 1900 03:08:07,960 --> 03:08:12,360 براي برآورده کردن آرزوهاي من آرزوهاي خودش رو از ياد برده 1901 03:08:13,800 --> 03:08:18,430 و داره به مردم من خدمت مي کنه و مردم خودش رو رها کرده 1902 03:08:21,400 --> 03:08:26,330 حالا حس مي کنم که بايد دامنش رو مملو از شادي کنم 1903 03:08:28,630 --> 03:08:33,600 حس مي کنم که بايد ، يه بار ديگه براش زندگي کنم 1904 03:08:36,300 --> 03:08:38,360 اون ميگه که کشور من کشور اون (زارا) نيست 1905 03:08:41,900 --> 03:08:43,800 پس چرا داره تو خونه ي من زندگي مي کنه؟ 1906 03:08:44,900 --> 03:08:50,460 اما اون ميگه که من مثل اون (زارا) نيستم پس چرا اون شبيه به نظر مياد؟ 1907 03:08:54,560 --> 03:08:56,500 ...من ، زنداني شماره 786 1908 03:08:59,560 --> 03:09:03,860 دارم از پشت ميله هاي زندان بيرون رو نگاه مي کنم 1909 03:09:47,300 --> 03:09:48,930 ممنونم 1910 03:09:49,060 --> 03:09:52,530 تبريک ميگم ممنونم _ 1911 03:09:53,900 --> 03:09:54,930 ساميه 1912 03:09:56,730 --> 03:09:57,830 تبريک ميگم 1913 03:10:00,400 --> 03:10:01,430 ممنونم 1914 03:10:05,130 --> 03:10:06,360 اين آخرين پرونده ي من بود 1915 03:10:07,960 --> 03:10:10,360 ميخوام وکالت رو کنار بذارم 1916 03:10:12,300 --> 03:10:16,530 چون تو امروز بهم ياد دادي که من شايسته ي اين حرفه نيستم 1917 03:10:18,560 --> 03:10:22,300 ...من هميشه فکر مي کردم که پيشرفت هر کشوري 1918 03:10:22,400 --> 03:10:24,400 به نظام قضاوتش مربوط ميشه 1919 03:10:25,300 --> 03:10:26,860 ...اما حالا متوجه شدم که 1920 03:10:27,300 --> 03:10:29,030 ...سرنوشت اين دو کشور 1921 03:10:30,060 --> 03:10:31,860 تو دست جوونهايي مثل توئه 1922 03:10:33,130 --> 03:10:38,930 که انسانها رو تو ترازوي ، بزرگ و کوچيک ، زن و مرد و هندو و مسلمان ، وزن نمي کنن 1923 03:10:41,300 --> 03:10:44,260 کسايي که به هر بهانه اي به خاطرات تلخ 1924 03:10:44,400 --> 03:10:47,400 1947-1965 1999و نمک نميزنن 1925 03:10:48,630 --> 03:10:54,100 کسايي که فقط به دنبال حقيقتن و آينده رو فقط با حقيقت مي خوان 1926 03:10:55,800 --> 03:11:00,600 و کشوري که حقيقت درش رواج پيدا کنه هيچ کس نمي تونه جلوش رو بگيره 1927 03:11:04,560 --> 03:11:05,600 ممنونم ساميه 1928 03:11:06,560 --> 03:11:09,860 ممنونم که ارزش حقيقت و عدالت رو به من ياد دادي 1929 03:11:13,630 --> 03:11:18,360 پدرت الان خيلي بهت افتخار مي کنه خيلي بهت افتخار مي کنه 1930 03:11:21,460 --> 03:11:22,530 من هم 1931 03:11:26,300 --> 03:11:27,360 خداحافظ 1932 03:12:17,400 --> 03:12:19,800 بايد تو خاک پاکستان به هم برسن 1933 03:12:27,300 --> 03:12:33,030 بفرماييد ، و زاراي ما رو براي هميشه !مال خودتون کنيد ، بفرماييد ديگه 1934 03:12:51,800 --> 03:12:56,700 شما گفتيد که اسم و وير و زارا هيچ وقت با هم برده نميشه 1935 03:12:57,730 --> 03:13:02,460 حالا ببينيد که اسم وير و زارا براي هميشه در کنار هم مي مونه 1936 03:13:07,060 --> 03:13:08,530 وير درست مي گفت 1937 03:13:09,460 --> 03:13:13,860 تو يه فرشته هستي که خدا فقط براي ما فرستاده 1938 03:13:19,060 --> 03:13:24,100 خب بريد. ببينيد ، کشورتون منتظرتونه 1939 03:13:44,960 --> 03:13:46,030 بيا بريم زارا 1940 03:13:48,560 --> 03:13:49,600 بريم خونه 1941 03:14:05,630 --> 03:14:11,930 " زميني طلايي و آسماني آبي " 1942 03:14:12,300 --> 03:14:18,260 " زميني طلايي و آسماني آبي " " هر فصلش رنگارنگ و درخشان " 1943 03:14:18,400 --> 03:14:32,330 " سرزمين من همچين جاييست "