1 00:00:00,857 --> 00:00:55,770 .:ســـــــبـــا تقديم ميکند:. ::.saba_movie@yahoo.com.:: 2 00:00:55,770 --> 00:00:01,188 .:تقديم به همه يِ پارسي زبانانِ دنيا:. ::.saba_movie@yahoo.com.:: 3 00:01:14,027 --> 00:01:17,289 من بايد با اين چيزاهايِ خوشگلي که آوردي چيکار کنم؟ 4 00:01:17,461 --> 00:01:20,621 خواهشا, بسي. من اينا .رو وقتي بچه بودم ميپوشيدم 5 00:01:20,795 --> 00:01:24,693 .اونا به دردِ رفو کردن نميخورن 6 00:01:25,728 --> 00:01:29,058 .باشه, پس. من فقط اين يکي رو نگه ميدارم 7 00:01:29,229 --> 00:01:31,286 .فقط برايِ يادگاري 8 00:01:31,462 --> 00:01:33,792 نيکلاس کجاست؟ 9 00:01:36,296 --> 00:01:40,456 اعتصاب تاثيرِ زيادي روش گذاشته .بدجوري بيچارش کرده 10 00:01:40,630 --> 00:01:43,119 .آخه ميدوني؟ اون يکي از اعضايِ اتحاديه بوده 11 00:01:43,297 --> 00:01:45,819 .اون فکر ميکنه اين دفعه شانس دارن 12 00:01:45,997 --> 00:01:48,987 همه برگشتن سرِ کار؟ 13 00:01:49,164 --> 00:01:51,687 اونا بعد از فشاري که مارلبرو ميلزبهشون وارد .کرد جراتشونُ از دست دادن 14 00:01:52,397 --> 00:01:56,228 احمق ها. چي فکر کردن؟ سنگ انداختن به سمت يه زن؟ 15 00:01:56,398 --> 00:01:58,557 .من مطمئنم اينقدرها هم بد نبود 16 00:01:58,732 --> 00:02:01,459 ...هر کاري که انجام دادن_ .کافي بود_ 17 00:02:01,632 --> 00:02:03,825 18 00:02:04,999 --> 00:02:08,557 ...، پدر از دستِ اونايي که اعتصابُ شکستن خيلي عصبانيه 19 00:02:10,333 --> 00:02:13,198 .ميفهمي,کاش ميدونستم کجاست 20 00:02:14,567 --> 00:02:18,897 .هيچوقت اونو اينجوري نديده بودم، مارگارت 21 00:02:19,968 --> 00:02:22,456 .درموردِ کارهايي که ممکنِ انجام بده نگرانم 22 00:03:04,938 --> 00:03:08,530 .خب، دستِ کم دستگاههايِ ما دوباره دارن کار ميکنن 23 00:03:12,006 --> 00:03:15,404 از ايرلندي ها چه خبر؟_ .اونا مستقر شدن_ 24 00:03:15,573 --> 00:03:20,403 يه غذايِ خوب خوردن. آذوغه شونُ برايِ پدر پاتريک فرستادم .به نظر ميرسه ميتونه اونا رو کنترل کنه 25 00:03:21,440 --> 00:03:25,896 .مجبورم براشون خونه آماده کنم فهميدم که صدايِ کارگرها برايِ .برگشتن به کارخونه دراومده 26 00:03:26,074 --> 00:03:29,199 اگه کارگرهايِ ايرلندي رو .نگه داريم اونا حسابِ کار دستشون مياد 27 00:03:34,275 --> 00:03:36,366 ،در ضمن 28 00:03:36,542 --> 00:03:38,599 .حق با من بود، مادر 29 00:03:40,276 --> 00:03:42,935 .دوشيزه هِيل منُ نميخواست 30 00:03:45,942 --> 00:03:48,841 .هيچ کس از من خوشش نمياد 31 00:03:49,043 --> 00:03:51,600 .من به نظرِ هيچکس به جز شما اهميت نميدم 32 00:03:55,244 --> 00:03:58,904 عشق مادربه فرزند خيلي سريع تو دلِ مادر ميشينه .و برايِ هميشه باقي ميمونه 33 00:04:00,677 --> 00:04:07,009 .عشق يه دختر مثلِ دود ميمونه .و با وزشِ هر بادي جهتش عوض ميشه 34 00:04:07,178 --> 00:04:10,804 .ميدونم که به اندازه يِ کافي بابِ ميلش نيستم 35 00:04:12,012 --> 00:04:15,843 .ولي بازهم بيشتر از قبل بهش فکر ميکنم_ .ازش متنفرم_ 36 00:04:17,379 --> 00:04:20,812 نميخواستم بهت بگم، چون .فکر ميکردم که اون باعثِ خوشحاليِ توميشه 37 00:04:22,380 --> 00:04:25,278 .من حاضرم به خاطرِ خوشحاليِ تو زندگيمُ بدم 38 00:04:26,981 --> 00:04:29,469 مگه اون کيه که به خودش جرات ميده بهت جوابِ منفي بده؟ 39 00:04:29,647 --> 00:04:31,011 .نه 40 00:04:31,214 --> 00:04:34,544 .اين اصلا خوب نيست،جان .من بايد غم و غصه يِ تو رو ببينم 41 00:04:34,715 --> 00:04:39,171 و اگه تو نميتوني ازش- متنفر باشي، من ميتونم .اون برام اهميتي نداره. کافيه_ 42 00:04:39,348 --> 00:04:43,304 تنها کاري که ميتوني برام .بکني اينه که ديگه اسمشُ جلوم نياري 43 00:04:45,315 --> 00:04:49,372 .ما ديگه هيچوقت از اون صحبت نميکنيم_ .از تهِ قلبم_ 44 00:04:50,716 --> 00:04:56,650 فقط آرزو ميکنم که اون دختر با خانوادش .برگردن به همون جايي که ازش اومدن 45 00:04:58,316 --> 00:05:00,748 .آقايِ تورنتون چقدر مهربانند 46 00:05:00,917 --> 00:05:05,373 .بهترين ميوه هاييِ که تا حالا ديدم تعجب نميکنم اگه بهترين .ميوه هاي اين کشور باشن 47 00:05:05,551 --> 00:05:09,279 .و يک کارت که با دست خطِ خودشون نوشتن 48 00:05:09,451 --> 00:05:12,713 .اون هميشه با شخصيت و بافکر بوده 49 00:05:12,885 --> 00:05:15,613 اما فکرشم نميکردم که .برايِ اين جور کارها وقت داشته باشه 50 00:05:15,819 --> 00:05:18,341 ...با اين آشوبي که شده مشکلاتِ زيادي داره 51 00:05:21,353 --> 00:05:24,342 .ايشون خيلي به شما اهميت ميدن عزيزم 52 00:05:25,319 --> 00:05:28,308 مارگارت, تو بايد بري مارلبوروميلز 53 00:05:28,486 --> 00:05:31,385 و از خانم و 54 00:05:31,554 --> 00:05:35,611 آقايِ تونتون .بابتِ اين هديه يِ دلپذيرشون تشکر کني 55 00:05:35,787 --> 00:05:38,480 به نظرم يک يادداشتِ .تشکر هم کافي باشه, مامان 56 00:05:41,388 --> 00:05:44,354 .من امروز آقايِ تورنتونِ تويِ خيابون ديدم 57 00:05:44,522 --> 00:05:47,682 .اون مثلِ هميشه آروم به نظر نميرسيد 58 00:05:47,855 --> 00:05:51,947 واقعا؟_ .امروز صبح خيلي پريشان به نظر ميرسيد_ 59 00:05:52,122 --> 00:05:55,953 .فکر ميکنم امروز با کسي ملاقات داشته 60 00:05:56,122 --> 00:05:59,283 مارگارت؟_ ببخشيد؟_ 61 00:06:13,758 --> 00:06:17,690 فکر نميکني ممکنه اتفاقاتي بينِ تورنتون و دخترت افتاده باشه؟ 62 00:06:17,858 --> 00:06:20,552 .خدايِ بزرگ، نه. مطمئنا نه 63 00:06:21,592 --> 00:06:25,080 .از شواهد که اينجور پيداست 64 00:06:25,292 --> 00:06:29,554 .ولي برايِ مارگارت،غيرِ قابلِ بحثِ .مارگارت از اون خوشش نمياد،مردِ بيچاره 65 00:06:29,726 --> 00:06:33,022 دعا ميکنم که اون اميدي .به جوابِ مارگارت نداشته باشه 66 00:06:37,727 --> 00:06:40,023 67 00:06:41,694 --> 00:06:45,126 خودتُ مخفي کردي؟ ديوونه شدي؟ 68 00:06:45,294 --> 00:06:48,352 چرا ولم نميکني؟- چرا؟- 69 00:06:49,428 --> 00:06:52,656 .تو به اعتصاب گند زدي- .دعوا کردن هيچ سودي براتون نداره- 70 00:06:52,829 --> 00:06:55,659 چي فکر کردي؟ ببه خونه يِ تورنتون حمله کردي .ميخواستي يه زنُ بکشي 71 00:06:55,829 --> 00:06:58,091 !يه زن- ...تورنتون پشتش قايم شده بود- 72 00:06:58,263 --> 00:07:00,990 قرارمون اين بود که .هيچ کاري خلافِ قانون انجام نديم 73 00:07:02,363 --> 00:07:06,921 .کارمون درست بود با اينکه نميتونستيم همه .رو با خودمون همراه کنيم ...ولي تو 74 00:07:07,097 --> 00:07:11,359 تو مجبور بودي مثلِ حيوونايِ بيشعور رفتار کني .که اونا فکر کنن هممون همينجوري هستيم 75 00:07:11,531 --> 00:07:13,861 ميخواي از دست پليسها مخفيت کنم؟ 76 00:07:14,030 --> 00:07:16,519 اونا فکر ميکنن من يکي .از سردسته هايِ خراب کارها هستم 77 00:07:16,697 --> 00:07:19,857 من يکي از اعضايِ کميته ام، يکي از اعضايِ اتحاديه !مردم بهم اطمينان کردن 78 00:07:20,031 --> 00:07:23,395 .اعتصاب کار نميکرد کِي قرار بود تموم بشه؟ 79 00:07:23,565 --> 00:07:28,021 ...همسر و بچه هات گرسنگي نميکشن- !هيچکدومتون گرسنگي نکشيدين- 80 00:07:28,199 --> 00:07:31,632 !من بهت گفته بودم، هنوزم رويِ حرفم هستم 81 00:07:31,799 --> 00:07:34,788 .خدايا، تو منُ بيزار ميکني 82 00:07:34,966 --> 00:07:36,955 !تو رقت انگيزي 83 00:07:37,133 --> 00:07:41,122 ،تو حتي اگه به جايِ يه پادشاه هم به دنيا ميومدي .بازم همه چيزُ خراب ميکردي 84 00:07:41,300 --> 00:07:44,391 ،تو به دنيا اومدي که همه يِ مارو بدبخت کني ...خانواده ات، دوستات،اتحاديه 85 00:07:44,567 --> 00:07:47,397 !خفه شو 86 00:07:47,567 --> 00:07:51,022 .من به پليس ميگم که کجايي 87 00:07:51,201 --> 00:07:53,690 .هرجا باشي بهشون ميگم 88 00:07:53,868 --> 00:07:57,960 !من خيلي از دستت کشيدم،جان بوچر- !بسه- 89 00:07:58,135 --> 00:08:01,124 .خواهش ميکنم 90 00:08:08,403 --> 00:08:10,596 91 00:08:16,570 --> 00:08:18,968 !تورنتون 92 00:08:19,137 --> 00:08:22,194 .تورنتون. بهتون تبريک ميگم 93 00:08:22,371 --> 00:08:24,929 .برايِ به هم زدنِ اعتصاب اوضاع عادي شده؟ 94 00:08:25,105 --> 00:08:27,832 تجارت پيچيده تر از اين .حرفاست.فقط بردن مطرح نيست 95 00:08:28,005 --> 00:08:31,870 .لاتيمر و دخترشونُ که ميشناسيد - .البته- 96 00:08:32,038 --> 00:08:34,766 !مارگارت! بيا اينجا 97 00:08:37,972 --> 00:08:42,462 !خب, اينجا رو ببين. چه شانسي .دو تا از زيباترين دخترانُ ميلتون اينجان 98 00:08:42,640 --> 00:08:44,970 شما خانواده لاتيمرُميشناسيد, مارگرت؟ 99 00:08:45,140 --> 00:08:49,197 بانکدارِ من,بنابراين ميشه گفت شخصِ خيلي مهميه .و ايشون آن هستن 100 00:08:49,374 --> 00:08:53,602 .اخيرا از سوئيس برگشتن .و سفرشون با موفقيت تموم شده 101 00:08:53,774 --> 00:08:56,433 خب, کجا ميرفتيد, عزيزِ دلم؟ 102 00:08:56,607 --> 00:08:59,096 .هيچ جا- .نميخواد بگي- 103 00:08:59,275 --> 00:09:03,105 .زنانِ جوان بايد رازهايي داشته باشن يکي از زيباييهايِ زندگي همينه؟ 104 00:09:03,275 --> 00:09:06,106 .نميدونم. روز خوش 105 00:09:09,075 --> 00:09:12,473 فايده اش چيه که اين همه خرجِ تحصيلِ اونا کني 106 00:09:12,643 --> 00:09:16,973 و مجبور باشي وقتي برگشتن همون قدر خرجِ عروسيشون کني؟ 107 00:09:17,143 --> 00:09:19,735 .روز خوش، دوشيزه هِيل. بل 108 00:09:20,744 --> 00:09:24,232 .متاسفم، عزيزم- .آقايِ بل- 109 00:09:24,410 --> 00:09:28,571 .من از دوستي شما با پدرم خوشحالم ...اون اينجا احساسِ تنهايي ميکرد 110 00:09:28,744 --> 00:09:33,143 ولي شما ميگيد که اي کاش من به کارِ خودم برسم و دست از اين مسخره بازيها بردارم؟ 111 00:09:34,145 --> 00:09:38,168 ،کاملا حق با شماست، عزيرم .ومن خيلي زود دست ازاين کارها خواهم کشيد 112 00:09:38,345 --> 00:09:40,538 .اما ميدوني که من به اين جور کارها علاقه دارم 113 00:09:40,712 --> 00:09:45,042 ميخوام بدونم اگه زماني نياز به کمک داشتي .من اولين کسي باشم که بهش ميگي 114 00:09:45,213 --> 00:09:49,202 هرچي که ميخواستمُ .شما گفتيد،آقاي بل. اول از همه به شما ميگم 115 00:09:55,547 --> 00:09:58,036 116 00:09:58,214 --> 00:10:00,975 .پدر. زود برگشتيد 117 00:10:01,147 --> 00:10:04,511 بله،يکي از دانش آموزام .قرارمونُ کنسل کرد 118 00:10:04,681 --> 00:10:08,341 و من مشتاقانه برگشتم ،برايِ جلسه اي که با آقايِ تورنتون داشتم 119 00:10:08,515 --> 00:10:12,345 به جايِ آقايِ تورنتون اين يادداشتُ پيداکردم 120 00:10:12,515 --> 00:10:14,947 که بدليلِ مشغله يِ زياد نميتونن .به جلسه يِ امروز عصر بيان 121 00:10:16,116 --> 00:10:18,275 .بايد روزِ پرکاري داشته باشه 122 00:10:18,449 --> 00:10:22,279 بدونِ شک آقايِ تورنتون بعد از آروم کردنِ .اوضاع به درسشون ادامه ميدن 123 00:10:22,449 --> 00:10:24,779 .بي شک. بي شک 124 00:10:26,017 --> 00:10:31,712 شايد بهتر باشه يادداشتي براشون بفرستم و .تشويقشون کنم که بعدا به درسشون ادامه بدن 125 00:10:34,084 --> 00:10:36,141 مارگارت؟ 126 00:10:37,751 --> 00:10:41,047 تو منتظرِ نامه بودي؟- .نه- 127 00:10:42,451 --> 00:10:44,542 .بله 128 00:10:45,752 --> 00:10:50,913 .پدر يه چيزي هست که بايد بهتون بگم .من به فردريک نامه نوشتم 129 00:10:51,085 --> 00:10:53,517 .ميدونم که نبايد اين کارُ ميکردم 130 00:10:54,553 --> 00:10:59,816 .به خاطرِ مادرت اين کارُ کردي تو فکر ميکني بايد زود خودشُ برسونِ اينجا؟ 131 00:11:03,021 --> 00:11:06,078 .بهم بگيد که کارم درست بوده ،پدر 132 00:11:06,254 --> 00:11:10,414 خطرِ بزرگي فردريکُ تهديدميکنه؟- .بله، عزيزم 133 00:11:10,588 --> 00:11:12,417 .ميترسم 134 00:11:13,454 --> 00:11:15,613 .برخودِ دولت قاطعانه اس 135 00:11:15,788 --> 00:11:20,619 در برابرِاونايي که برخلافِ دستوراتِ مافوقشون کاري انجام بدن .به خصوص رويِ دريا 136 00:11:20,789 --> 00:11:25,484 جايي که خيلي از خونه .دورن و کاپيتان قدرتِ مطلقِ 137 00:11:26,989 --> 00:11:30,683 .هنوز فردريک يه شانسِ بزرگ داره 138 00:11:32,523 --> 00:11:36,785 .شايد تونامه نبايد بهش ميگفتيم برگرده چند وقتِ پستش کردي؟ 139 00:11:36,957 --> 00:11:42,152 چند روز قبل. همه يِ اين .جريانات به خيلي وقت پيش مربوط ميشه 140 00:11:43,558 --> 00:11:45,888 نيرويِ دريايي برايِ پيدا کردنِ .اونا از هيچ کاري فرو گذار نميکنه 141 00:11:46,058 --> 00:11:50,957 اونا کشتيهاشونُ مخصوصا برايِ .پيدا کردنِ مجرمين به دريا ميفرستن 142 00:11:51,126 --> 00:11:54,058 اين جرم به قدري برايِ نيرويِ دريايي تازه و واضحه انگار .همين ديروز اتفاق افتاده 143 00:11:54,226 --> 00:11:57,420 و هيچ چيز مثلِ ريختنِ ...خونِ شورشي ها 144 00:11:57,593 --> 00:11:59,786 .نميتونه اونُ پاک کنه 145 00:11:59,960 --> 00:12:02,017 .ولي فِرِد بي خطره 146 00:12:02,194 --> 00:12:05,319 مطمئنم عدالت در موردش برقرار - ...ميشه.ما بايد اعتماد .نه- 147 00:12:06,460 --> 00:12:08,982 .اگه نامه ننوشته بودم 148 00:12:10,127 --> 00:12:15,117 انگار تنها کاري که کردم تشويق فردريک برايِ برگشتن .و رفتن به يک محاکمه يِ نظامي بوده 149 00:12:16,528 --> 00:12:19,983 .مطمئنم اين اتفاق مادرُ ميکشه- .نه تو کارِ خوبي کردي- 150 00:12:20,161 --> 00:12:24,492 .تو از تهِ قلبت اين کارُ کردي .تو اين شجاعتُ برايِ مادرِ بيمارت به خرج دادي 151 00:12:25,629 --> 00:12:28,459 ،خوشحالم که بهم نگفتي 152 00:12:28,629 --> 00:12:31,288 .ممکن بود جلوتو بگيرم 153 00:12:32,796 --> 00:12:35,160 اديتِ عزيز 154 00:12:35,330 --> 00:12:38,160 .برام سختِ که شروع کنم 155 00:12:39,597 --> 00:12:43,325 ...چيزهايي هستند که ميخوام درموردشون بهت بگم 156 00:12:44,797 --> 00:12:47,764 .ولي جملاتِ مناسبي براش پيدا نميکنم... 157 00:13:06,400 --> 00:13:08,457 ...اومدم با بسي صحبت کنم 158 00:13:09,667 --> 00:13:11,724 .خانم 159 00:13:58,071 --> 00:14:00,731 160 00:14:26,074 --> 00:14:28,336 با اون بوديد؟ 161 00:14:29,175 --> 00:14:31,640 .مطمئنم که در آرامشِ 162 00:14:32,675 --> 00:14:37,005 .صورتشُ ببين، نيکلاس .ديگه دردي نداره 163 00:14:37,175 --> 00:14:39,074 ...اون 164 00:14:40,109 --> 00:14:43,598 .اون نبايد قبل از من ميرفت 165 00:14:43,776 --> 00:14:47,402 .بي معنيه .طبيعيه که نبايد همچين اتفاقي مي افتاد 166 00:14:49,443 --> 00:14:54,433 مطمئنين که غش نکرده؟ - .قبلا هم اين اتفاق افتاده بود .نه نيکلاس. اون مرده- 167 00:14:54,611 --> 00:14:56,736 168 00:15:09,012 --> 00:15:11,103 169 00:15:22,280 --> 00:15:25,440 چقدر ديگه ميتونيم تحمل کنيم؟... 170 00:15:47,149 --> 00:15:49,911 .بسِ بيچاره يِ من 171 00:15:50,083 --> 00:15:52,515 .زندگيش سگي بود 172 00:15:52,683 --> 00:15:57,412 .کارِ سخت و بيماري ..اون حتي يه لحظه هم خوشحال نبود 173 00:15:57,584 --> 00:16:00,516 ،شايد زندگيِ راحتي نداشت 174 00:16:00,684 --> 00:16:03,173 .ولي در نهايت به آرامش رسيد 175 00:16:03,351 --> 00:16:05,681 176 00:16:05,851 --> 00:16:08,840 ،نميگم به خدايِ شما ايمان ندارم 177 00:16:09,018 --> 00:16:12,246 .اما نميتونم معنيِ اين ها رو بفهمم 178 00:16:12,419 --> 00:16:14,942 ،ارباب ها بر ما حکومت ميکنن 179 00:16:15,118 --> 00:16:18,448 .نيمي از زندگيِ ما تو حاشيه ميگدره 180 00:16:18,619 --> 00:16:21,279 خداجهان رو به ما بخشيد 181 00:16:21,453 --> 00:16:25,783 بهمون هوش و شعور بخشيد ...تا زيباييها و لطافت هايِ دنيا رو درک کنيم 182 00:16:25,954 --> 00:16:31,387 ولي به ديگران نعمتهايِ بيشتري داد و اين چيزيِ که ميخواد؟ 183 00:16:31,554 --> 00:16:37,976 وظيفه يِ ماست که با ديگران .در صلح و آرامش زندگي کنيم ...با عثِ شرمساريِ که شما اينگونه فکر ميکنيد 184 00:16:38,155 --> 00:16:40,882 .جنگ و نزاع طلبي 185 00:16:41,055 --> 00:16:43,453 ،ميدونم که رنجِ زيادي تحمل ميکنيد 186 00:16:43,655 --> 00:16:46,087 .ميدونم که ارباب ها ظالم و حريص اند 187 00:16:46,255 --> 00:16:51,916 ولي مطمئنم شرايط برايِ افراد خوش قلب بهتر ميشه وقتي هر دو طرف 188 00:16:52,089 --> 00:16:55,078 . بشينن و عقايدشون ُ مطرح کنن 189 00:16:55,256 --> 00:16:59,053 ،که خدا چي ميخواد .برايِ اينکه با هم در صلح و هماهنگي زندگي کنن 190 00:16:59,957 --> 00:17:02,287 ...فکر نميکنيد مردي مثلِ 191 00:17:02,457 --> 00:17:04,685 مثلِ تورنتون مايل باشه نظراتِ ديگران رو بشنوه؟ 192 00:17:05,824 --> 00:17:07,813 تورنتون؟ 193 00:17:07,991 --> 00:17:11,718 اون ايرلندي ها رو آورده که آشوب رو به سمتي که مي خواد .هدايت کنه و اعتصاب رو بشکنه 194 00:17:11,891 --> 00:17:16,086 حتي همپر هم منتظر مونده بود .ولي تورنتون هيچ تاملي در اين مورد نکرد 195 00:17:16,258 --> 00:17:18,350 ،درست زماني که ما به استقامتش نياز داشتيم 196 00:17:18,525 --> 00:17:21,583 برايِ گرفتن مردايي مثلِ بوچر و آدمايي که بهمون خيانت کردن 197 00:17:21,758 --> 00:17:25,418 اون چيکار کرد؟ طرف ِ اونا رو گرفت .نميخواد اونا رو دادگاهي کنه 198 00:17:25,593 --> 00:17:30,492 .فقط استخدامشون نميکنه .گفته همين تنبيه براشون کافيه 199 00:17:32,160 --> 00:17:35,354 .فکر ميکردم بيشتر از اينا جربزه داشته باشه- .حق با آقايِ تورنتونِ- 200 00:17:35,527 --> 00:17:38,891 ،ميدونم که از دستِ بوچر عصباني هستي 201 00:17:39,061 --> 00:17:42,550 ولي حتي تو هم ميدوني .مسائلِ مهمتري از انتقام جويي وجود داره 202 00:17:45,161 --> 00:17:47,287 203 00:17:52,028 --> 00:17:54,017 .بِسِ بيچاره يِ من 204 00:17:55,429 --> 00:18:00,919 .اون ميگفت که اين اعتصاب عمرشُ، تموم ميکنه راست ميگفت و همش به .خاطر مردايِ ضعيفي مثلِ بوچرِ 205 00:18:02,363 --> 00:18:04,852 .همه مثلِ تو قوي نيستن، نيکلاس 206 00:18:05,697 --> 00:18:07,925 .اعتصاب خيلي طولاني شده بود 207 00:18:08,097 --> 00:18:12,894 .مردمي که کارشون يکيه بايد هوايِ همُ داشته باشن ...اگه اين کارُ نکنن بقيه ميدونن برايِ مجبور کردنشون .بايد از چه راه و روشي وارد بشن 208 00:18:13,064 --> 00:18:15,826 چه راه و روشي؟ 209 00:18:16,031 --> 00:18:20,293 .ما ميتونيم بايکوتش کنيم ...هيچ کس نگاش نميکنه و باهاش حرف نميزنه 210 00:18:20,465 --> 00:18:24,261 .شما در مورد ظلم اربابها صحبت ميکنيد،نيکلاس 211 00:18:25,265 --> 00:18:27,754 .نگران نباشيد، آقايِ هيل 212 00:18:28,366 --> 00:18:32,355 من فراموش نميکنم کسي که اونجا دراز کشيده کيه .و چقدر دخترتونُ دوست داشت 213 00:18:32,533 --> 00:18:35,795 ...من فقط اينُ ميگم.نگه داشتن اتحاديه 214 00:18:36,133 --> 00:18:38,463 .مثلِ اينه که بخوايم واردِ جنگ بشيم 215 00:18:38,633 --> 00:18:41,327 .و با اومدن ِ جنگ جرم و جنايتم مياد 216 00:18:42,934 --> 00:18:46,559 .ولي جنايت ِ بزرگتر اينه که هيچ کاري انجام نديم 217 00:18:59,269 --> 00:19:01,792 .مواظبِ خودتون باشيد 218 00:19:29,205 --> 00:19:32,763 .انگار امروز حالِ خانم بهتره مگه نه دوشيزه مارگارت؟ 219 00:19:32,939 --> 00:19:36,928 ايشون 2 اينچ از گلدوزيشونُ به راحتي تموم کردن .و نامه هاشونُ خوندن 220 00:19:37,106 --> 00:19:41,766 ،بيشترِ نامه ها ها از خاله شاو بود .ما رو برايِ نمايشگاهِ بزرگ دعوت کرده نخستين نمايش بزرگ کالاکه ) (درسال 1581 درلندن برگزار شد 221 00:19:41,940 --> 00:19:44,462 .کاش ميتونستم برم 222 00:19:44,640 --> 00:19:47,129 .نگران نباش، ميدونم که نميشه 223 00:19:47,307 --> 00:19:51,296 .ولي تو ميتوني بري مارگارت .به نظرم خيلي هيجان انگيزه 224 00:19:51,474 --> 00:19:53,736 ،با وجودخرس ها ، فيل ها 225 00:19:53,908 --> 00:19:57,738 مردمِ خارجي و اختراعاتشون که از .تمام امپراطوري به اونجا ميان 226 00:19:57,908 --> 00:20:00,238 .من نميتونم برم لندن 227 00:20:00,408 --> 00:20:02,738 ...نه وقتي که شما 228 00:20:02,909 --> 00:20:05,431 .نه تا وقتي که مطمئن بشم حالِ شما بهتره 229 00:20:06,376 --> 00:20:07,932 ...بله ، اما 230 00:20:08,109 --> 00:20:11,371 اگه بري، ميتوني هر چي ديدي برام تعريف کني 231 00:20:11,543 --> 00:20:13,941 .و شايدم برام سوغاتي بياري 232 00:20:14,110 --> 00:20:18,042 همه يِ اينا به من انگيزه- .ميده که منتظرِ برگشتنت بمونم .درموردش فکر ميکنم- 233 00:20:26,178 --> 00:20:28,508 تو به فردريک نامه نوشتي، مگه نه؟ 234 00:20:40,246 --> 00:20:42,508 ...دربارش فکر کردم 235 00:20:43,546 --> 00:20:46,206 ...ميترسم تو اين وضعيت بياد 236 00:20:47,213 --> 00:20:50,111 .و گرفتار بشه 237 00:20:50,280 --> 00:20:52,405 .بعد از اين همه سال 238 00:20:52,580 --> 00:20:55,910 .که پنهان شده بود و در امنيت زندگي ميکرد 239 00:20:56,081 --> 00:20:59,605 .خطر داره، ولي ما مواظبيم 240 00:20:59,781 --> 00:21:03,406 اگه هنوز تو هلستون بوديم .مردم ميدونستن اون کيه 241 00:21:03,581 --> 00:21:05,377 .مردم يادشون مونده بود 242 00:21:05,548 --> 00:21:09,572 ولي اينجا هيچکس اونُ نميشناسه و کسي مواظبمون نيست .که بفهمه داريم چيکار ميکنيم 243 00:21:09,749 --> 00:21:15,114 فکر ميکنم دور شدن از خونه و زندگي .و دوستان يه مزايايي هم داشته باشه 244 00:21:15,283 --> 00:21:19,306 .خوشحالم که دوشيزه مارگارت نامه نوشتن .تو اين فکر بودم که خودم اين کارُ بکنم 245 00:21:19,483 --> 00:21:24,178 .و ديکسون محکم جلويِ زبونشُ نگه ميداره- اونا بايد خيلي باهوش باشن که - .حرفي درموردِ گذشته از من بشنون 246 00:21:44,319 --> 00:21:47,012 247 00:21:47,986 --> 00:21:52,942 فکر ميکنم کارِدرستي بوده که از تمامِ امپراطوري مهمان دعوت کرديم 248 00:21:53,120 --> 00:21:57,450 حتي باوجود برخي از اجناسِ .عجيب و غريبي که آوردن 249 00:21:57,621 --> 00:22:01,553 اينجا شگفت انگيزه . به نظرم تمامِ دنيا اينجا . تو اين نمايشگاه جمع شده 250 00:22:01,721 --> 00:22:04,153 .من تحتِ تاثير ماشين آلات قرار گرفتم 251 00:22:04,321 --> 00:22:09,481 بايد بگم ، هرگز فکر نميکردم پول و ماشين بتونه همچين .چيزهايي از پنبه درست کنه 252 00:22:11,421 --> 00:22:13,717 .وشايد ما بايد بزنيم تو کارِ پنبه 253 00:22:13,888 --> 00:22:17,719 فکر ميکنم انجام اين کار نياز به صرف انرژيِ زيادي .داره بيشتر از اون چيزي که در تو ميبينم مکسول 254 00:22:19,256 --> 00:22:22,347 برايِ پول درآوردن تو لندن به .ماشين هايِ سنگين نيازي نداريم 255 00:22:22,522 --> 00:22:26,546 مگر اينکه بخواي آب و هوايِ .بدِ شمالُ تحمل کني درست نميگم، دوشيزه هيل؟ 256 00:22:28,056 --> 00:22:30,352 .من نظرِ کارشناسانه يِ شما رو خواستم 257 00:22:31,390 --> 00:22:35,323 .درسته .هوايِ ميلتون اينجوري سالم نيست 258 00:22:38,758 --> 00:22:42,781 مارگارت هميشه تعلقِ .خاصي به شهرش داشته،هنري 259 00:22:42,958 --> 00:22:45,447 260 00:22:45,625 --> 00:22:48,717 .شما همه اينجاييد برايِ ديدن ماشين آلاتِ جديد 261 00:22:48,926 --> 00:22:52,017 .از لحاظِ فني، همه يِ ما دشمنانِ جهانيم 262 00:22:52,193 --> 00:22:56,216 اگر مکانيسمي بود که ميتونست کاري کنه همه يِ ما کنارِ هم زندگي کنيم 263 00:22:56,426 --> 00:22:59,449 برايِ بهره مند شدن از .سودهايِ زيادي که در صنايع خوابيده 264 00:22:59,627 --> 00:23:02,219 .ولي اينها مربوط به توليداتِ آينده ميشه 265 00:23:03,693 --> 00:23:07,148 .ما ميتونيم مارموست ها رو از موزامبي بياريم مارموست:نوعي ميمون بومي) آمريکايِ جنوبي با دمِ پر پشت که (از پوستشان برايِ توليدکُت استفاده ميشده 266 00:23:07,327 --> 00:23:10,384 ولي ما نميتونيم جلويِ افرادي که .هرجور دلشون ميخواد رفتار ميکنندُ بگيريم 267 00:23:10,561 --> 00:23:15,051 فکر نميکنيد که بتونيم به اعتصابات خاتمه بديم؟- .به عمرِ من نميکشه- 268 00:23:15,228 --> 00:23:20,217 ولي با صبر و مرورِ زمان ممکنه بتونيم بدون خونريزي .و خشونت بر خشمِ اونا غلبه کنيم 269 00:23:22,196 --> 00:23:25,889 دوشيزه هِيل که اينجان از عمقِ فاجعه اي که آقايون در ميلتون بوجود آوردن .و تعداد دستگير شدگان خبردارند 270 00:23:26,062 --> 00:23:29,517 چقدر تلاش کرديم که کارگرها .رو سرِ جاشون بنشونيم 271 00:23:29,696 --> 00:23:32,288 ...واضحه که من با 272 00:23:32,463 --> 00:23:36,453 سخنانِ آقايِ تورنتون به شما موافق نيستم .اگه ايشون منِ ميشناختن 273 00:23:36,631 --> 00:23:40,120 من قبلا فکر ميکردم شما رو ميشناسم .ميدونم که اشتباه ميکردم 274 00:23:40,297 --> 00:23:43,128 .دوشيزه هِيل! چقدر خوشحال شدم 275 00:23:44,298 --> 00:23:48,993 .بالاخره به لندن اومدين- ،مادر بهم اجازه داد چون جان هم ميومد- 276 00:23:49,198 --> 00:23:52,961 ،و البته دوشيزه لاتميِر .کسيکه مادرم کاملا تاييدش ميکنه 277 00:23:53,132 --> 00:23:56,621 به نظر ميرسه دارين به اين فکر ميکنيين .تفاوتِ اون با من خيلي واضحه 278 00:23:56,799 --> 00:24:00,629 هنري. آقايِ تورنتون ُ ميشناسيد؟ 279 00:24:02,799 --> 00:24:05,890 .آقايِ تورنتون.اين همه راه از ميلتون اومدين 280 00:24:07,634 --> 00:24:10,532 برادرِ من علاقمندِ برايِ .سرگرمي واردِ کار پنبه بشه 281 00:24:11,533 --> 00:24:16,023 مطمئن نيستم که فرد مناسبي .برايِ صحبت در اين مورد باشم .من چيزي درموردِ سرگرمي نميدونم 282 00:24:17,568 --> 00:24:22,762 بايد برم. شما ميتونيد از ديدنِ ماشين آلات که مثلِ باغِ وحش به .نمايش گذاشته شدن لذت ببريد 283 00:24:22,935 --> 00:24:25,799 .من بايد برم و باهاشون زندگي کنم .من بايدامروز به ميلتون برگردم 284 00:24:25,968 --> 00:24:28,196 .سلامِ مارو به خانواده يِ هِيل برسونيد 285 00:24:28,369 --> 00:24:33,359 بهشون بگيد که لباسهايِ لندن چقدر به دوشيزه هِيل ميان 286 00:24:33,570 --> 00:24:36,195 مگه نه تورنتون؟ 287 00:24:36,370 --> 00:24:38,859 دوشيزه هِيل زيبا نشدن؟ 288 00:24:41,503 --> 00:24:43,493 .روز خوش 289 00:24:43,670 --> 00:24:47,262 ،به مادرم بگيد خيلي زود برميگردم خونه .با کلي حرف که بايد بهش بگم 290 00:24:47,437 --> 00:24:50,403 !جان مثلِ بيعرضه ها رفتار ميکنه 291 00:24:54,838 --> 00:24:57,703 اون کي بود؟ بايد بشناسيمش؟ 292 00:24:57,872 --> 00:25:03,862 تورنتونِ بيچاره. من تشويقش کردم .برايِ تامين بودجه يِ مارلبورو ميلز بياداينجا 293 00:25:04,039 --> 00:25:06,699 و اون مجبور شد ه با بازخواستهايِ .زيادي روبرو بشه 294 00:25:06,873 --> 00:25:11,703 لندنيهايِ خوش باوري که فکر ميکنن برايِ رسيدن به موفقيت .فقط بايد انگشتشونُ تکون بدن 295 00:25:11,873 --> 00:25:15,533 سخته که بشه گفت يه کارخونه دار .از همچين نمايشي خوشش بياد 296 00:25:15,707 --> 00:25:20,037 .نه ، شما دراشتباهيد .من حرفهايي رو که اغلب با پدرم ميزننُ شنيدم 297 00:25:20,208 --> 00:25:25,698 .اون خيلي به زيباييهايِ دنيا علاقه مندِ .واقعا. ميدونم که اينجوريه 298 00:25:36,075 --> 00:25:39,473 خانم از اينکه منتظر موندين .معذرت خواستن، خانم تورنتون 299 00:25:39,643 --> 00:25:42,132 .لطفا تشريف بياريد بالا 300 00:26:11,712 --> 00:26:13,871 ...دخترم مارگارت 301 00:26:17,813 --> 00:26:20,109 .من بزودي ميميرم 302 00:26:24,014 --> 00:26:26,742 .ميخوام مواظبش باشين 303 00:26:27,414 --> 00:26:29,313 ...خواهرِ خودم 304 00:26:30,348 --> 00:26:33,075 .اون اغلب درحالِ سفرِ 305 00:26:34,849 --> 00:26:37,280 .مارگارت دوستي ندارِه که راهنماييش کنه 306 00:26:38,382 --> 00:26:41,440 .مطمئنم دخترتون انتخابشُ کرده 307 00:26:41,615 --> 00:26:44,104 .من نميتونم نظرشُ تغيير بدم 308 00:26:44,283 --> 00:26:46,511 .اون قبلا تصميمشُ گرفته 309 00:26:46,683 --> 00:26:50,446 .تعجب ميکنم با اين حالِ شما، اينجا نيست 310 00:26:50,616 --> 00:26:53,412 .من مجبورش کردم بره 311 00:26:53,584 --> 00:26:57,573 ...من فکر ميکردم بهتر شدم،اما 312 00:27:01,118 --> 00:27:04,881 .کاش شما با مارگارت دوست ميشديد 313 00:27:06,451 --> 00:27:12,282 مهربوني کردن تو ذاتِ من نيست .حتي وقتي نسبت به کسي احساسِ محبت کنم 314 00:27:16,119 --> 00:27:20,848 ،ولي قول ميدم اگر دوشيزه هِيل کمکي ازم بخواد 315 00:27:21,020 --> 00:27:25,612 ...يا اگر ببينم کاري ميکنه که از نظرِ من اشتباهِ 316 00:27:25,787 --> 00:27:28,276 .ولي مارگارت هيچوقت کارِ اشتباهي نميکنه 317 00:27:29,820 --> 00:27:32,685 .راهنماييش ميکنم درست مثلِ دخترِ خودم... 318 00:27:34,121 --> 00:27:36,485 .قول ميدم 319 00:27:37,521 --> 00:27:40,783 برايِ قولي که بهم دادين دعاتون ميکنم و از خدا براتون طلبِ آمرزش دارم 320 00:27:42,122 --> 00:27:44,452 ...به خاطرِ لطفي 321 00:27:45,789 --> 00:27:48,119 .که به فرزندم ميکنيد 322 00:27:56,957 --> 00:27:59,287 323 00:28:13,825 --> 00:28:16,018 .هرگز نبايد ميرفتم، ديکسون 324 00:28:16,225 --> 00:28:19,351 .ايشون ميخواستن که شما بريد 325 00:28:19,526 --> 00:28:23,982 .ايشون به خاطرِ شما خوشحال بودن .برگشتِ بيماريشون خيلي ناگهاني بود 326 00:28:25,459 --> 00:28:30,051 کي تو اين ساعت برايِ ديدنمون اومده؟ 327 00:28:30,227 --> 00:28:33,216 .من باز ميکنم- .نه، من ميرم- 328 00:28:33,427 --> 00:28:35,916 .بيدارش نکن 329 00:28:45,962 --> 00:28:48,258 330 00:28:51,828 --> 00:28:54,158 آقايِ هيل منزلند؟ 331 00:28:54,329 --> 00:28:57,523 ...فردريک 332 00:28:57,696 --> 00:28:59,855 .فردريک 333 00:29:00,030 --> 00:29:01,758 334 00:29:06,131 --> 00:29:08,290 مادر؟- .هنوز زنده اس- 335 00:29:08,464 --> 00:29:11,555 .خيلي بيمارِ ولي هنوز زنده اس- .خدا رو شکر- 336 00:29:11,731 --> 00:29:14,595 ...پدر- انتظار نداشتين بيام، مگه نه؟ 337 00:29:14,765 --> 00:29:18,754 ميدونستم مياي،ولي - .نامه اي ازت بهمون نرسيد .قبلش راه افتاده بودم- 338 00:29:18,931 --> 00:29:21,295 .ولي ميدونستي که ميام- .البته- 339 00:29:21,465 --> 00:29:23,795 ولي جراتِ فکرکردن بِهشُ .نداشتم، خيلي زود شد 340 00:29:25,565 --> 00:29:28,464 مارگارت؟ صدايِ در بود که شنيدم؟ 341 00:29:38,667 --> 00:29:40,725 .پسرم 342 00:29:42,100 --> 00:29:44,396 .اومدي خونه 343 00:29:54,102 --> 00:29:56,431 دوشيزه هِيل؟- .آقايِ تورنتون- 344 00:29:57,336 --> 00:30:02,394 فقط اومده بودم که کتابايِ پدرتونُ برگردونم .و برايِ مادرتون ميوه آوردم 345 00:30:02,569 --> 00:30:05,058 .متشکرم 346 00:30:05,237 --> 00:30:09,431 .ممنون ميشم،ماري .لطفا اينا رو ببر آشپزخونه 347 00:30:11,003 --> 00:30:15,732 ...بايد منُ ببخشيد. فکر ميکردم هنوزم ميتونم بيام اينجا، با وجودِ اينکه ما 348 00:30:15,904 --> 00:30:19,735 .باوجودِ اتفاقي که قبلا بينمون افتاده .لااقل به عنوانِ مهمانِ پدرتون 349 00:30:19,904 --> 00:30:23,098 ...راستِش. خوش اومديد، ولي 350 00:30:26,339 --> 00:30:30,328 متاسفم. مثلِ اينکه قبلا - .مصاحِبي برايِ خودتون پيداکردين .نه. راستش، اينجوري نيست 351 00:30:30,506 --> 00:30:32,665 .کسي اينجا نيست 352 00:30:32,839 --> 00:30:35,396 353 00:30:36,539 --> 00:30:39,301 .روز خوش،دوشيزه هِيل - .آقايِ تورنتون، خواهش ميکنم 354 00:30:39,473 --> 00:30:42,303 .مادرم مريضه.اونجوري که به نظر ميرسه نيست 355 00:30:42,473 --> 00:30:47,463 لطفا باور کنيد که قصدِ بي ادبي نداشتم .شما هنوزم ميتونيد بيايد اينجا 356 00:30:57,008 --> 00:30:59,668 کي بود؟ فروشنده که زودتر از موعد اومده بود؟ 357 00:31:01,275 --> 00:31:04,400 .آقايِ تورنتون.ايشون کارخونه داره 358 00:31:04,575 --> 00:31:07,406 .فروشنده، کارخونه دار، همشون مثلِ هم اند 359 00:31:07,576 --> 00:31:11,736 منظورِ پدر چيه که تو رو به شرکت اين آدم ميفرسته؟ 360 00:31:11,910 --> 00:31:14,307 ...آقايِ تورنتون 361 00:31:14,476 --> 00:31:17,840 ايشون يه آقايِ باشخصيتِ، فِرِد .و با ما خيلي خوب بوده 362 00:31:19,177 --> 00:31:21,700 .متاسفم 363 00:31:21,878 --> 00:31:24,343 من کيَم که بخوام ايراد بگيرم؟ 364 00:31:25,312 --> 00:31:27,800 تو اين سالها خيلي در .حقِ تو ومادر کوتاهي کردم 365 00:31:27,978 --> 00:31:32,104 نميدوني چقدر درد داره که نتوني محبتِ ،کسايي رو که دوستشون داري جبران کني 366 00:31:32,278 --> 00:31:35,302 .من و تو هميشه بايد از هم دور باشيم 367 00:31:36,079 --> 00:31:38,943 .مگه اينکه خطرِ اجرايِ دادگاهِ نظامي رو قبول کنم 368 00:31:41,579 --> 00:31:44,239 .يا شما بيايد به اسپانيا 369 00:31:44,980 --> 00:31:49,436 .ميدوني، اونجا موقعيتِ خوبي دارم ...وَ 370 00:31:52,213 --> 00:31:54,203 وَ؟ 371 00:31:54,380 --> 00:31:57,279 دختري که درموردش برات نوشته بودم؟ دولورِس؟ 372 00:31:58,114 --> 00:32:02,774 .اگه ببينينش. عاشقِش ميشين .تو ، مادر و پدر 373 00:32:02,948 --> 00:32:07,846 برام تعريف کن. ما هم ميتونيم درموردِ .چيزهايِ دوست داشتني و شاد صحبت کنيم 374 00:32:17,916 --> 00:32:19,906 ...فرِد 375 00:32:38,452 --> 00:32:41,612 376 00:32:48,219 --> 00:32:50,708 اون که نمرده؟ 377 00:32:52,987 --> 00:32:56,817 ...مارگارت 378 00:33:41,491 --> 00:33:46,890 ...بعدش ميرم کروکسلي .برايِ مطالعه با پسرِ اسميتر 379 00:33:47,092 --> 00:33:50,217 .اون يه بچه يِ فعالِ. خيلي تلاش ميکنه 380 00:33:50,392 --> 00:33:53,881 ولي کُندِ. فکر نميکنم بتونه .بيشتر از يه پژوهشگر پيشرفت کنه 381 00:33:55,193 --> 00:33:58,887 ولي والدينش اميدوارن با کمکِ کافي 382 00:33:59,093 --> 00:34:01,525 .بتونه به مدارِجِ عالي برسه 383 00:34:08,995 --> 00:34:11,324 دوشيزه ديکسون؟ 384 00:34:11,494 --> 00:34:14,461 .تو آسمونا دنبالتون ميگشتم 385 00:34:16,262 --> 00:34:18,626 .شايد بيشتر از اين نبايد دوشيزه ديکسون بمونيد 386 00:34:18,796 --> 00:34:21,228 من هنوزم برايِ تو دوشيزه .ديکسونم،لئوناردِ جوان 387 00:34:21,395 --> 00:34:24,725 .مطمئنا منم فرصتهايي برايِ انتخاب داشتم 388 00:34:24,896 --> 00:34:30,852 وَ شما.هنوزم دنبالِ مهملاتِ قديميت هستي؟ برايِ چي اين همه راه تا ميلتون اومدي؟ 389 00:34:31,030 --> 00:34:34,757 خب،هلستون جايي برايِ موفقيت نداره مگه نه؟ 390 00:34:34,930 --> 00:34:36,987 .گذشته از اين، اينجا جاييه که پول توشه 391 00:34:37,164 --> 00:34:39,926 .من حالا يه نامزدِ خوب دارم 392 00:34:40,131 --> 00:34:42,528 .اون برايِ يکي از اين خونه هايِ بزرگ کار ميکنه 393 00:34:43,465 --> 00:34:47,488 بگذريم، شما اينجا چيکار ميکنين، دوشيزه ديکسون؟ 394 00:34:48,799 --> 00:34:51,663 هنوزم برايِ اون هِيل ها کار ميکتي؟ 395 00:34:51,832 --> 00:34:55,492 ...اونا درگير يکسري درگيري يکسري رسواييهايِ پسرشون نبودن؟ 396 00:34:55,666 --> 00:34:58,359 .دارم ميرم خانواده يِ خواهرمُ ببينم 397 00:35:05,033 --> 00:35:07,226 .پس تا بعد 398 00:35:08,001 --> 00:35:10,728 مطمئنم که بزودي دوباره ميبينمتون، مگه نه؟ 399 00:35:14,001 --> 00:35:18,434 .ديکسون فکر ميکني چيزي درموردِ فردريک بدونه؟ 400 00:35:18,601 --> 00:35:22,863 .شورششون خيلي بزرگ بود .خبرش تو همه يِ روزنامه ها بود 401 00:35:23,702 --> 00:35:26,134 و هنوزم جايزه يِ بزرگي .برايِ دستگيريشون ميدن 402 00:35:26,302 --> 00:35:30,167 .قطعا نميخوايم اين دور و بر فضولي کنه 403 00:35:32,536 --> 00:35:34,594 .فردريک بايد بِره 404 00:35:34,803 --> 00:35:39,202 قبل از تشييعِ جنازه .تو با پدر درمورد مقدماتِ مراسم صحبت ميکني؟ 405 00:35:39,370 --> 00:35:42,166 .ايشون گفتن آقايِ بل همه چيزُ آماده کرده 406 00:35:42,338 --> 00:35:44,497 .آقايِ بل 407 00:35:44,671 --> 00:35:47,660 .البته. اون کمکمون ميکنه 408 00:35:48,671 --> 00:35:52,831 .ولي فردريک بايد قبل از اومدنش ، رفته باشه .هيچکسي نبايد بفهمه اون ايجا بوده 409 00:35:53,005 --> 00:35:55,403 .کاش ميتونستم اين لئوناردُ ببينم 410 00:35:56,372 --> 00:36:00,135 .نميفهمم چرا بايد قبل از تشييع جنازه برم 411 00:36:01,472 --> 00:36:06,337 من با دادگاهِ نظامي روبرو - .ميشم و حسنِ نيتمُ ثابت ميکنم .نه، توبايد بري،فردريک- 412 00:36:06,506 --> 00:36:12,565 ،اگه فقط ميتونستم شاهد پيدا کنم و از خودم دفاع کنم .نشون ميدادم کاپيتان رِيد چه هيولاييه 413 00:36:12,740 --> 00:36:15,764 فکر ميکني در يک محاکمه يِ نظامي باهات .باعدالت رفتار ميشه 414 00:36:15,940 --> 00:36:18,429 فِرِد توهرگز نبايد سعي .کني از خودت تو دادگاه دفاع کني 415 00:36:18,607 --> 00:36:22,664 ،حالا چيکار ميتونم بکنم؟ نميتونم تو شهر جار بزنم 416 00:36:22,841 --> 00:36:27,171 ،نميتونم نامه يِ بيگناهيمُ پست کنم .حتي اگه کسي زحمتِ خوندنشُ به خودش بده 417 00:36:27,342 --> 00:36:29,865 در موردِ وکيل فکر کردين؟ 418 00:36:31,476 --> 00:36:34,408 .من يک وکيلِ شريف و باهوش ميشناسم 419 00:36:35,409 --> 00:36:38,671 .مطمئنم کمکمون ميکنه اگه من... خب، ازش بخوايم 420 00:36:38,843 --> 00:36:41,173 .آقايِ هنري لِنوکس. يادتونه پدر 421 00:36:41,344 --> 00:36:46,971 هرجور ميخواي.اگه فکر ميکني بايد انجامش بدي ،بهش نامه بنويس .ولي فردريکُ تو انگلستان نگه ندار 422 00:36:47,143 --> 00:36:49,632 .هِنري لِنوکس برادر شوهرِ اِديت؟ 423 00:36:49,811 --> 00:36:52,277 .بله- .اون ممکنه کارمونُ درست کنه- 424 00:36:52,445 --> 00:36:55,775 من ميتونم در مورد همه يِ جزئياتِ کشتي .و خدمه اش براش بنويسم 425 00:36:55,945 --> 00:36:59,468 .تو بايد فردا با قطارِ شب از اينجا بري ،ميتوني هنري رو تولندن ببيني 426 00:36:59,645 --> 00:37:01,373 .و از اونجا با قايق بري 427 00:37:22,247 --> 00:37:26,543 .فقط چند دقيقه يِ ديگه .نميدونم کِي دوباره ميبينمت 428 00:37:41,416 --> 00:37:45,109 اون کي بود؟- .آقايِ تورنتون- 429 00:37:46,149 --> 00:37:48,638 .چقدر اخمو بود 430 00:37:49,550 --> 00:37:52,016 .مطمئنم خيلي بد اخلاقِ 431 00:37:52,184 --> 00:37:56,344 مثلِ همه يِ مردم، حتما اتفاقي .افتاده که اينقدر اخمو شده، فردريک 432 00:37:56,517 --> 00:37:58,949 .اينقدر عجولانه درموردش قضاوت نکن 433 00:38:00,085 --> 00:38:03,279 .خيلي زود برات نامه مينويسم- هِيل؟- 434 00:38:04,352 --> 00:38:07,750 خودتي، مگه نه؟ .شناختمت 435 00:38:07,919 --> 00:38:10,714 !من هِيل نيستم.بکش عقب- پس اين کارها چيه؟- 436 00:38:10,885 --> 00:38:12,374 !بس کنيد 437 00:38:12,553 --> 00:38:16,042 کجا قايم شده بودي؟- !بکش عقب- 438 00:38:19,454 --> 00:38:21,783 !همه داخل بشن 439 00:38:21,953 --> 00:38:26,613 !همين حالا بايد بري، فِرِد، برو 440 00:38:28,954 --> 00:38:30,580 !برو 441 00:38:30,754 --> 00:38:34,016 .برو- .خداحافظ مارگارت- 442 00:38:40,755 --> 00:38:42,846 .خداحافظ 443 00:40:00,364 --> 00:40:03,023 ،اگه تو کليسايِ هِلستون بوديم 444 00:40:03,230 --> 00:40:06,822 .اونجا از دوستايِ مادرم پر ميشد 445 00:40:06,997 --> 00:40:09,589 (بله، ولي... ببين) 446 00:40:26,499 --> 00:40:29,330 447 00:40:57,269 --> 00:41:00,429 حالشون چطوره؟ دوشيزه هِيل و پدرشون؟ 448 00:41:00,603 --> 00:41:05,535 خوبن همونقدر که انتظار ميره.نگران نباش .خيلي ها رو دارن که مراقبشون باشن 449 00:41:05,703 --> 00:41:09,033 ...کاري هست که بتونم انجام بدم- .همه چيز مرتبه- 450 00:41:09,204 --> 00:41:12,534 .مطمئنم که نيازي به کمکِ شما نيست 451 00:41:12,704 --> 00:41:15,397 .متاسفانه خاله خانم تو سفرِ ايتالياست 452 00:41:17,071 --> 00:41:19,901 .با اين وجود تعجب ميکنم لنوکس اين اطراف نيست 453 00:41:21,305 --> 00:41:25,102 هنري لِنوکس.خيلي به اين خانواده نزديکِ .يه وکيلِ 454 00:41:26,172 --> 00:41:28,661 .شنيدم يه علاقه هايي هم وجود داره 455 00:41:30,573 --> 00:41:34,596 ولي مطمئن باشيد اگه نيازي به کمکتون .بود خبرتون ميکنم 456 00:41:37,407 --> 00:41:39,998 آقايِ تورنتون؟- بله؟- 457 00:41:40,173 --> 00:41:42,366 مِيسون، درست گفتم؟ چيکار ميکني؟ 458 00:41:42,540 --> 00:41:46,666 ،متاسفم که مزاحمتون شدم، آقا ...ولي شما رئيس دادگاهِ بخش هستيد 459 00:41:49,108 --> 00:41:52,836 اين مرد که دو روز قبل پشتِ .ايستگاهِ راه آهن پيدا شده بود 460 00:41:53,008 --> 00:41:55,803 .امروز صبح در بيمارستان مرد 461 00:41:55,975 --> 00:41:58,839 .اون مالِ اين منطقه نيست 462 00:41:59,008 --> 00:42:01,372 .ما سعي کرديم هويتشُ مشخص کنيم 463 00:42:01,542 --> 00:42:04,031 .و قاتلشُ پيدا کنيم 464 00:42:17,211 --> 00:42:22,872 .فکر ميکرديم بتونيم وقتِ شام اينجا پيدات کنيم- شما مطمئن باشين که هميشه- .من ُ اينجا پيدا ميکنين 465 00:42:23,045 --> 00:42:25,238 .لطفابشينيد- .ممنون- 466 00:42:25,412 --> 00:42:28,742 شما هنوزم به خاطرِ اعتصاب بيکاريد؟ 467 00:42:28,911 --> 00:42:31,503 .من بيکارم چون خودم ميخوام کار نکنم 468 00:42:31,679 --> 00:42:36,668 از کارخونه يِ قبليتون درخواستِ کار کردين؟- همپر ميدونه کارِ من خوبه.منُ- .برميگردونه سرِ کار 469 00:42:36,846 --> 00:42:39,472 .ولي حالا ديگه اجازه نداريم اتحاديه داشته باشيم 470 00:42:39,646 --> 00:42:45,977 درصورتي ميتونيم اتحاديه داشته باشيم که هفته اي 1 شيلينگ به صندوق اعتصاب واريز کنيم .اينم برايِ کارگرها خيلي سخته 471 00:42:46,147 --> 00:42:49,977 فکر ميکنن اگر به ما اجازه يِ داشتنِ اتحاديه رو نَدن ديگه اعتصابي .در کار نيست 472 00:42:50,147 --> 00:42:53,978 .ما از اربايها صندوقِ اعتصاب نميخوايم .اينقدرساده هم نيستيم 473 00:42:54,148 --> 00:42:59,274 ولي کجا همچين ظلمي رو ديدين که دستمزدِ خودتُ نتوني آزادانه خرج کني؟ 474 00:42:59,448 --> 00:43:02,539 شما دستمزد ميگريد،مگه نه- آقايِ هيل؟ .بله . بله، ميگيرم- 475 00:43:02,715 --> 00:43:05,273 آدمهايي که بِهِتون حقوق ميدن .نميگن که چجور بايد خرجش کنين 476 00:43:05,449 --> 00:43:07,438 .نه 477 00:43:07,616 --> 00:43:12,446 .نه، معلومه که نميگن- همه يِ کارخونه ها از اين- قوانين جديد پيروي ميکنن؟ 478 00:43:12,616 --> 00:43:16,912 يادمه بوچر ميگفت اتحاديه حالتِ ديکتاتوري داشته؟ 479 00:43:18,317 --> 00:43:22,306 بعضي وقتها اتحاديه مجبور ميشه .به زور به يکي بفهمونه که چي براش بهتره 480 00:43:22,484 --> 00:43:25,746 .بوچر هميشه يه ابله بوده- يعني اون برايِ اتحاديه خطرناک بود؟- 481 00:43:25,917 --> 00:43:29,907 ما برايِ خودمون يکسري قواعدِ مشخص داشتيم تا وقتي که اون بَلوا .به پا کرد و باعثِ قانون شکني شد 482 00:43:30,084 --> 00:43:34,245 .بهتر نبود تنهاش ميذاشتين .اون به دردِ اتحاديه نميخورد 483 00:43:34,419 --> 00:43:36,442 .و شما با کاراتون اونُ ديوونه کردين 484 00:43:36,619 --> 00:43:39,016 .مارگارت- .نه،نه،خوشم مياد ، اون داره نظرشُ ميگه- 485 00:43:39,185 --> 00:43:43,243 .اون درک نميکنه .داشتن اتحاديه يعني قدرت 486 00:43:44,453 --> 00:43:47,283 .اتحاديه تنها قدرتِ ماست 487 00:43:48,953 --> 00:43:52,442 .بهتره درمورِدش حرف نزنيم من نميتونم به بوچر کمکي برايِ .خشمِ بوچر بکنم 488 00:43:52,620 --> 00:43:55,109 .آزار دادَنِش تموم نميشه- هَنوزَم؟- 489 00:43:55,287 --> 00:43:59,617 بله.اول از همه آشوبُ شروع .کرد بعدم خودِشُ مخفي کرد 490 00:43:59,788 --> 00:44:03,777 ،تورنتون تعقيبِش نکرد يواشکي برگشت خونش، بعدِش چيکار کرد؟ 491 00:44:03,955 --> 00:44:09,149 اون رفت به کارخونه يِ هَمپر و به خاطرِ کار التماسشون کرد با وجوديکه اين کارِش به معني .پشت کردن به اتحاديه بود 492 00:44:09,322 --> 00:44:13,687 اگه همپِر بيطرفانه رفتار ميکرد نبايد به حرفهايِ بوچر گوش ميداد .و بايد اونُ بيرون ميکردن 493 00:44:13,856 --> 00:44:17,380 .حتي اگه مثلِ يه بچه گريه ميکرد 494 00:44:34,492 --> 00:44:37,322 .من اونُ اونطرفِ کانالِ اَشلي پيدا کردم- کانال؟- 495 00:44:37,492 --> 00:44:40,822 .خودکُشي کرده، واقعا که 496 00:44:40,992 --> 00:44:43,549 .اون بوچره. خودشو غرق کرده 497 00:44:44,493 --> 00:44:46,822 .نميتونه بوچِر باشه 498 00:44:48,726 --> 00:44:51,283 اون هيچ دليلي نداشت که .بخواد خودشُ غرق کنه 499 00:44:59,394 --> 00:45:01,952 چرا صورتِ بابايي رنگي شده؟ 500 00:45:02,128 --> 00:45:05,288 .آبِ رنگرَزي وارد اون کانال ميشه 501 00:45:06,294 --> 00:45:10,226 هيگنز. اونُ ميشناسي؟ .بايد به همسرِش اطلاع بدي 502 00:45:10,395 --> 00:45:14,885 .بِجُنب، مرد. نميتونيم همينجا وِلِش کنيم 503 00:45:15,062 --> 00:45:16,722 !نميتونم 504 00:45:16,895 --> 00:45:18,759 !نميتونم برم 505 00:45:22,330 --> 00:45:24,626 پدر؟ 506 00:45:26,963 --> 00:45:28,793 .من ميرَم 507 00:45:40,564 --> 00:45:44,190 .نه، نه...اون عاشِقِ ما بود 508 00:45:45,699 --> 00:45:48,426 ...و ما هم دوستِش داشتيم 509 00:45:48,599 --> 00:45:54,328 همين چند لحظه پيش بود که داشتم ...پشتِ سَرِش بدگويي ميکردم 510 00:45:56,400 --> 00:45:58,992 بايد چيکار کنيم؟ 511 00:46:03,601 --> 00:46:08,590 چند روز بعد، خانم بوچر دنبالِ ،شوهَرِش راهيِ بهشت شد 512 00:46:08,768 --> 00:46:11,234 .شش تا بچه شون يتيم شدن 513 00:46:13,435 --> 00:46:17,595 ما اونا رو بالايِ تپه هايِ شهر .تو هوايِ تازه دَفن کرديم 514 00:46:17,769 --> 00:46:20,929 دلواپسي کشمکش هايِ دنيوي شون .برايِ هميشه به پايان رسيد 515 00:46:26,336 --> 00:46:30,826 چقدر برايِ ما که مونديم و .براشون سوگواري ميکنيم شرايط سخت تر شده 516 00:47:08,206 --> 00:47:11,002 517 00:47:14,940 --> 00:47:16,736 .ببخشيد، خانم 518 00:47:17,841 --> 00:47:20,000 .بازپرسِ پليس اينجان 519 00:47:22,208 --> 00:47:26,698 بهشون گفتم که بِرَن،ولي نميخواستم .که مزاحمِ آقا بِشم 520 00:47:26,876 --> 00:47:30,036 گفته دنبالِ چي اومده؟- .نه، خانم- 521 00:47:30,209 --> 00:47:34,005 به اتاقِ مطالعه يِ آقا راهنماييشون .کردم ولي گفتن ميخوان شما رو ببينن 522 00:47:40,610 --> 00:47:44,543 عذر ميخوام ، خانم،به خصوص .اينکه تو چنين موقعيتي مزاحم شدم 523 00:47:45,978 --> 00:47:48,705 براساسِ وظيفه اي که دارم مجبورم .ازتون چند تا سوال بپرسم 524 00:47:48,878 --> 00:47:53,140 مردي که تو درمانگاه فوت شده براساسِ تحقيقاتِ ما در اثر سقوط .فوت کرده 525 00:47:53,311 --> 00:47:57,505 بعد از يک درگيري که در ايستگاه راه آهن .بين ساعتِ 11 تا 12 شب بوقوع پيوسته 526 00:47:57,712 --> 00:48:00,678 .روزِ پنج شنبه 26 اُمِ همين ماه 527 00:48:00,845 --> 00:48:05,540 دليلِ خاصي برايِ درگيري در اون .زمان پيدا نکرديم 528 00:48:05,713 --> 00:48:09,111 نظرِ دکتر اينه که اون مَرد عادت به بد مَستي داشته و از يکسري مشکلاتِ .داخلي رنج ميبرده 529 00:48:09,280 --> 00:48:12,576 .مجبورم به اين مورد رسيدگي کنم 530 00:48:13,614 --> 00:48:17,444 شاهد، که کارگرِ سبزي فروشي بوده 531 00:48:17,614 --> 00:48:22,445 ادعا کرده که دعوا به خاطرِ اهانتِ .اون مردِ مست به يک خانم جوان بوده 532 00:48:22,615 --> 00:48:25,445 که همراهِ يک مرد در ايستگاهِ .قطار در حالِ قدم زدن بوده 533 00:48:25,615 --> 00:48:31,071 دلايلي در دست داريم که نشون ميده .اون خانم جوان شما بوديد 534 00:48:32,115 --> 00:48:34,604 .من اونجا نبودم 535 00:48:35,783 --> 00:48:39,738 شاهدِ ما ميگه اون خانم به طرز قابلِ .تحسيني زيبا بوده 536 00:48:41,583 --> 00:48:43,572 ...اون 537 00:48:43,750 --> 00:48:46,978 شاهدِ ما تونسته هويتِ اون خانم رو .تشخيص بده، دوشيزه هيل ساکنِ کرامپتون 538 00:48:47,151 --> 00:48:51,845 کدام يک از اعضايِ خانواده يِ شما .برايِ خريد بيرون ميره تنها دوشيزه هيل ساکنِ کرامپتون شماييد؟ 539 00:48:52,017 --> 00:48:54,245 .چرا، نميدونم 540 00:48:54,418 --> 00:48:58,373 جنابِ بازرس، هرچند خيلي ...خوشم مياد که 541 00:48:58,551 --> 00:49:01,347 .زيبا به نظر برسم 542 00:49:01,519 --> 00:49:05,849 متاسفم که بايد دوباره بهتون .بگم که دراشتباهيد 543 00:49:06,019 --> 00:49:09,452 .من اونجا نبودم- .ميبينم- 544 00:49:12,420 --> 00:49:15,716 سوالِ ديگه اي هم از من داريد، بازرس؟ 545 00:49:18,287 --> 00:49:20,583 .نه، خانم 546 00:49:24,020 --> 00:49:27,453 مطمئن باشم که شما اونجا حضور نداشتيد؟ 547 00:49:27,621 --> 00:49:29,849 ...متاسفم که اون 548 00:49:30,021 --> 00:49:32,852 .که اين مرد فوت شده 549 00:49:33,021 --> 00:49:35,510 .ولي من اونجا نبودم 550 00:49:35,688 --> 00:49:40,677 ولي شاهد ما مطمئنِ خانمي که تو ايستگاه ديده شماييد 551 00:49:40,855 --> 00:49:44,845 پس ممکنه شما رو براي ارائه يِ پاره اي .توضيحات احضار کنيم 552 00:49:50,424 --> 00:49:53,413 اميدوارم به خاطرِ اين بحث ها .منُ ببخشيد 553 00:49:53,590 --> 00:49:56,249 .من مجبورم وظيفه امُ انجام بدم 554 00:50:05,291 --> 00:50:08,724 !آقاي تورنتون- مِيسون، خبرِ جديد چي داري؟- 555 00:50:08,892 --> 00:50:13,154 .مردي که تو مرده شورخونه ديديم- بله. لئوناردز، مگه نه؟- 556 00:50:13,325 --> 00:50:17,655 مشخصا مست بوده، ولي تقريبا مشخصه که مرگش در اثر .ضربه اي بوده که بِهِش خورده 557 00:50:17,826 --> 00:50:21,816 يکي از خدمتکارايِ مادرم باهاش .نامزد بوده. خيلي از اين واقعه ضربه خورده 558 00:50:21,993 --> 00:50:25,983 .شما با آقاي هيل آشنا هستيد،قربان- بله، ميشناسمشون،مگه چي شده؟- 559 00:50:26,161 --> 00:50:30,150 اين مرگ يه جورايي با دوشيزه هِيل .در ارتباطه، قربان 560 00:50:30,327 --> 00:50:32,759 من يکسري شواهدِ کاملا معتبر دارم 561 00:50:32,928 --> 00:50:36,053 که يک مرد همراهِ دوشيزه هِيل در .ايستگاه ِ قطار در حالِ قدم زدن بودن 562 00:50:36,228 --> 00:50:38,955 با لئونارد درگير شدن که ممکنِ .علتِ مرگش همين باشه 563 00:50:39,128 --> 00:50:42,959 .ولي خانمِ جوان انکار ميکنن که اونجا بودن- مطمئني؟- 564 00:50:43,128 --> 00:50:45,754 !خوش باشي- 565 00:50:45,929 --> 00:50:49,759 مطمئني مردي که باهاش بوده ميتونه به اين مرگ مربوط باشه؟ 566 00:50:49,929 --> 00:50:54,919 کدوم بعد از ظهر بود؟چه ساعتي؟- .پنج شنبه 26 اُم ، بين ساعت 11 تا 12- 567 00:50:55,097 --> 00:50:56,858 قربان؟ 568 00:50:57,030 --> 00:50:59,588 دوشيزه هيل انکار کرده که اونجا بوده؟ 569 00:51:00,863 --> 00:51:03,091 ...خب 570 00:51:03,264 --> 00:51:08,595 ،قربان متوجه مشکلِ من شديد من يه شاهد دارم که تقريبا مطمئنه دوشيزه هيلُ ديده 571 00:51:08,764 --> 00:51:11,731 حتي وقتي بِهش گفتم که ايشون حضور در .اون محلُ تکذيب کردن 572 00:51:13,165 --> 00:51:16,030 .ما نياز به يک بازجويي داريم 573 00:51:16,199 --> 00:51:19,188 .برايِ اين تعيين هويت مناقشه داريم 574 00:51:22,366 --> 00:51:26,163 از يک طرف نميتونم به حرفهايِ .يک خانمِ جوانِ محترم شک کنم 575 00:51:26,333 --> 00:51:31,163 اون تکذيب کرده که تو ايستگاه بوده؟- .دو بار. کاملا هم دراين مورد اطمينان داره- 576 00:51:31,333 --> 00:51:34,322 من بِهشون گفتم که مجبورم دوباره .ازشون بازجويي کنم 577 00:51:34,500 --> 00:51:37,331 ...به نظرم اگر شما دوستِ خانوادگيشون 578 00:51:37,501 --> 00:51:39,660 .حق با شماست 579 00:51:39,834 --> 00:51:43,733 تا زماني که دوباره همُ ببينيم .هيچ اقدامي نميکني .من بايد در اين مورد تحقيق کنم 580 00:51:48,902 --> 00:51:51,835 581 00:51:52,002 --> 00:51:54,833 582 00:51:58,270 --> 00:52:00,759 نميتونيم جِينُ بفرستيم مرخصي؟ 583 00:52:00,936 --> 00:52:04,199 ميدونيد، به نظرم بدون وجودِ .اون لئوناردِ رذل وضعيتش بهتره 584 00:52:04,370 --> 00:52:09,860 ميدوني خدمتکارها در موردِ مارگارِت چي ميگن. ميگن بعد از تاريک شدن هوا .با يه مرد بيرون بوده 585 00:52:11,638 --> 00:52:14,763 نميدونم اهميتم نميدم که اونا .چي ميگن ، مادر 586 00:52:15,771 --> 00:52:17,964 .شما هم نبايد اهميت بدين 587 00:52:25,472 --> 00:52:28,598 588 00:52:39,841 --> 00:52:42,500 .خيلي دير اومديد 589 00:52:42,674 --> 00:52:45,402 خب؟- .متاسفم که منتظرتون نگه داشتم، خانم- 590 00:52:45,574 --> 00:52:50,337 قبل از اومدن به اينجا بايد با اشخاصِ ديگه اي هم صحبت ميکردم،درهر صوت بايد .زود تر از اينها به اينجا ميومدم 591 00:52:51,175 --> 00:52:56,199 ديگه قرار نيست درموردِ لئونارد .ازتون بازجويي بشه 592 00:52:56,376 --> 00:52:59,035 پس ديگه قرار نيست در اين مورد تحقيق کنيد؟ 593 00:53:01,743 --> 00:53:04,335 .اينجا. يادداشتي از آقايِ تورنتون دارم 594 00:53:04,509 --> 00:53:07,101 آقايِ تورنتون؟- .بله- 595 00:53:07,277 --> 00:53:11,937 .ايشون بازپرسيِ اين مورد رو به عهده داشتن .از آشنايانِ قديميِ منم هستن 596 00:53:15,144 --> 00:53:17,610 من در موردِ مشکلاتِ اين پرونده .با ايشون صحبت کردم 597 00:53:18,511 --> 00:53:21,000 ...به دليل نداشتن شواهدِ کافيِ پزشکي 598 00:53:21,178 --> 00:53:23,940 .بازپرسي در اين مورد به پايان ميرسد 599 00:53:24,112 --> 00:53:29,101 .نياز به طيِ مراحلِ بيشتري نيست .من مسئوليتِ کاملِ آن را به عهده ميگيرم 600 00:53:31,546 --> 00:53:33,637 .متشکرم 601 00:53:33,813 --> 00:53:39,178 آقايِ تورنتون متوجه شدن که من اونجا نبودم؟ تو ايستگاه؟ 602 00:53:39,346 --> 00:53:41,505 .بله. البته 603 00:53:42,346 --> 00:53:46,336 متاسفم اگه اينجوري به نظر ميرسيد که به حرفهاتون شک دارم ، خانم؟ 604 00:53:46,514 --> 00:53:48,844 .شاهدِمون خيلي مطمئن بود 605 00:53:49,014 --> 00:53:53,413 .ولي حالا ميدونه که در اشتباه بوده .اميدواره که باعث مزاحمتتون نشده باشه 606 00:53:54,748 --> 00:53:57,078 ...خب 607 00:53:57,248 --> 00:53:59,578 .عصر بخير، خانم 608 00:53:59,749 --> 00:54:01,908 .بايد به کارام برسم 609 00:54:28,919 --> 00:54:30,908 .همه چيز مرتبه، ديکسون 610 00:54:32,351 --> 00:54:35,375 .مسئله حل شد 611 00:54:35,553 --> 00:54:38,917 .تموم شد- 612 00:55:02,788 --> 00:55:05,118 .پدر تو اتاقِ نشيمن منتظرتونن 613 00:55:06,955 --> 00:55:09,717 آقاي تورنتون؟ 614 00:55:09,889 --> 00:55:13,787 .بايد ازتون تشکر کنم- .نه. تشکر لازم نيست- 615 00:55:13,956 --> 00:55:16,945 .من هيچ کاري برايِ شما انجام ندادم 616 00:55:17,123 --> 00:55:20,988 نميتونيد تشخيص بديد که اين بي ملاحظگي ها چقدر براتون خطرناکه؟ 617 00:55:21,157 --> 00:55:25,180 هيچ توضيحي براي رفتارِ اون شبِتون تو ايستگاهِ راه آهن نداريد؟ 618 00:55:25,357 --> 00:55:29,187 .خودتون تصور کنيد که من چه فکري بايد بکنم- ...آقايِ تورنتون ، خواهش ميکنم- 619 00:55:30,624 --> 00:55:33,613 .ميدونم چه فکري درموردِ من ميکنيد 620 00:55:33,791 --> 00:55:38,281 ميدونم ديروقت با يه غريبه .بيرون بودن چه مفهومي داره 621 00:55:38,459 --> 00:55:40,721 ...مردي که بامن ديديد، اون 622 00:55:44,126 --> 00:55:49,252 نميتونم اين رازُ بدونِ اينکه .بهش آسيبي برسونم افشا کنم 623 00:55:52,294 --> 00:55:56,124 .خودتي جان؟ بيا بالا 624 00:55:56,294 --> 00:56:01,057 .نميخوام تويِ اسرارِ اون آقا فضولي کنم 625 00:56:01,228 --> 00:56:03,921 من فقط به عنوانِ دوستِ پدرتون .برايِ شما نگرانم 626 00:56:04,094 --> 00:56:09,425 خوبه بفهميد که احساساتِ احمقانه يِ من .نسبت به شما کاملا از بين رفته 627 00:56:09,595 --> 00:56:12,255 .من دنبالِ آينده يِ خودمم 628 00:56:12,592 --> 00:56:13,254 ::.saba_movie@yahoo.com.::