1 00:00:02,102 --> 00:00:03,002 آب 2 00:00:03,103 --> 00:00:04,370 خاک... 3 00:00:04,471 --> 00:00:06,472 آتش 4 00:00:06,573 --> 00:00:08,907 باد 5 00:00:09,009 --> 00:00:10,142 مدت ها پيش... 6 00:00:10,243 --> 00:00:12,911 چهار ملت با هم در هماهنگي با يکديگر زندگي مي کردند 7 00:00:13,013 --> 00:00:17,182 بعد همه چيز با حمله ي ملت آتش تغيير کرد 8 00:00:17,283 --> 00:00:21,387 تنها آواتار، کسي که بر تمام چهار عنصر اصلي تسلط داشت ميتونست اونها رو متوقف کنه 9 00:00:21,488 --> 00:00:23,222 اما دقيقا وقتي که جهان بيش ترين نياز رو به اون داشت. 10 00:00:23,323 --> 00:00:25,190 ناپديد شد 11 00:00:25,291 --> 00:00:28,961 صد سال گذشت و من و برادرم آواتار جديد رو پيدا کرديم 12 00:00:29,062 --> 00:00:30,796 يه کنترل کننده ي باد به نام آنگ 13 00:00:30,897 --> 00:00:33,132 و با اينکه مهارت هاي کنترل بادش عاليه 14 00:00:33,233 --> 00:00:36,368 بايد قبل از اينکه آماده نجات مردم بشه چيزهاي زيادي رو ياد بگيره. 15 00:00:36,469 --> 00:00:40,139 اما من باور دارم که آنگ ميتونه جهان رو نجات بده 16 00:00:45,979 --> 00:00:48,180 آنچه گذشت... 17 00:00:48,281 --> 00:00:49,815 پس هجوم چي؟ 18 00:00:49,883 --> 00:00:54,353 ما روز کسوف به پدرم و تيم هجوم ميپيونديم. 19 00:00:54,454 --> 00:00:56,388 ساکت باشيد 20 00:00:56,489 --> 00:00:59,191 ما تو سرزمين دشمنيم 21 00:00:59,292 --> 00:01:02,194 چيزي که ما نياز داريم چند تا لباس جديده 22 00:01:02,295 --> 00:01:04,496 آره، مخلوط شدن در بين بهتر ازمخفي شدن در بيرونه. 23 00:01:04,597 --> 00:01:06,365 اگه ما لباس هاي ملت آتش رو بگيريم 24 00:01:06,466 --> 00:01:09,301 همونقدر که با مخفي شدن در غار امنيت داريم امنيت خواهيم داشت 25 00:01:09,402 --> 00:01:11,603 تا-دا، بچه عادي 26 00:01:11,705 --> 00:01:13,439 چطور بنظر ميام؟ 27 00:01:29,022 --> 00:01:30,489 مومو؟ 28 00:01:32,158 --> 00:01:35,427 اه، مومو؟ 29 00:01:35,528 --> 00:01:37,563 آه 30 00:01:37,664 --> 00:01:41,133 پيدام کردي، پسر 31 00:01:41,234 --> 00:01:43,635 هي بچه ها،فکر کنم رودخانه کثيف شده. 32 00:01:52,846 --> 00:01:56,048 خب، اين توضيح ميده که چرا من نميتونم اين اطراف ماهي رو پيدا کنم. 33 00:01:56,149 --> 00:02:00,386 چون معمولا هنر ماهي گيري من بي عيب و نقصه 34 00:02:00,487 --> 00:02:02,588 مثل يه قلاب ماهيگيري، گرفتيد؟ 35 00:02:02,689 --> 00:02:05,090 خيلي بده که هنرهات روي قلاب نيست روي قلاب = On the hook بي عيب و نقص = off the hook On مخالف Off 36 00:02:09,362 --> 00:02:12,998 بنظر مياد ما بايد براي گرفتن غذا يه جاي ديگه بريم. 37 00:02:13,099 --> 00:02:16,068 البته اگه درخور زمان بندي حکم رانِ سوکا هست. 38 00:02:16,169 --> 00:02:18,270 هم...شدنيه 39 00:02:18,371 --> 00:02:20,739 اما به معني اينه که امروز فقط دو تا توقف براي دستشويي داريم. 40 00:02:20,840 --> 00:02:23,342 هي، شايد بتونيم اونجا غذا بگيريم 41 00:02:28,114 --> 00:02:30,849 حالا تو شبيه يه تپه کوچک با شاخ بنظر ميرسي 42 00:02:30,950 --> 00:02:32,317 خداحافظ پسر 43 00:02:35,889 --> 00:02:38,123 من هيچي حس نميکنم 44 00:02:38,224 --> 00:02:39,692 دهکده کجاست؟ 45 00:02:39,793 --> 00:02:41,527 وسط رودخانه 46 00:02:41,628 --> 00:02:42,895 البته که هست 47 00:02:42,996 --> 00:02:44,263 اسم من داکه 48 00:02:44,364 --> 00:02:45,864 ميتونم بپرسم شما کي هستيد؟ 49 00:02:45,965 --> 00:02:50,069 ما...ام.. از کلوني هاي امپراطوري خاک هستيم. 50 00:02:50,170 --> 00:02:51,970 واو، کلوني ها 51 00:02:52,072 --> 00:02:54,473 بپريد بالا، من تا شهر بهتون سواري ميدم 52 00:02:57,544 --> 00:02:59,545 چرا شماها روي رودخانه زندگي ميکنيد؟ 53 00:02:59,646 --> 00:03:01,313 چون يه شهر ماهيگير هستيم 54 00:03:01,414 --> 00:03:04,283 حداقل قبل از اينکه کارخانه به اينجا بياد اينطوري بود 55 00:03:04,384 --> 00:03:06,885 ارتش اونجا آهنشو ميسازه 56 00:03:06,986 --> 00:03:10,255 چند سال پيش اومد اينجا و شروع به کثيف کردن رودخانه مون کرد 57 00:03:10,357 --> 00:03:13,325 حالا روستاي کوچک ما براي بقا ميجنگه. 58 00:03:19,199 --> 00:03:22,901 براي سواري ممنون 59 00:03:23,003 --> 00:03:25,270 اينجا رو ببين 60 00:03:25,372 --> 00:03:26,972 خيلي غمگينه 61 00:03:27,073 --> 00:03:29,942 ما بايد يه کاري براي کمک بکنيم 62 00:03:30,043 --> 00:03:32,544 نه، ما نميتونيم وقتمونو اينجا هدر بديم 63 00:03:32,645 --> 00:03:35,280 ما يه مأموريت بزرگتر داريم که بايد روي اون تمرکز کنيم 64 00:03:35,382 --> 00:03:37,649 اين مردم به خودشون مربوطه 65 00:03:37,751 --> 00:03:41,487 اين مردم گرسنه اند و تو پشتتو بهشون ميکني؟ 66 00:03:41,588 --> 00:03:44,023 چطور ميتوني انقدر خشک و بي عاطفه باشي؟ 67 00:03:44,124 --> 00:03:47,092 من پشتمو نميکنم من فقط واقع بين هستم 68 00:03:47,193 --> 00:03:50,396 ما نميتونيم به اطراف بريم و به هر شهر بيچاره اي که واردش ميشيم کمک کنيم. 69 00:03:50,497 --> 00:03:53,198 ما با سرنگون کردن ارباب آتش به همه شون کمک ميکنيم 70 00:03:53,299 --> 00:03:54,867 هي، دهن گشاد... 71 00:03:54,968 --> 00:03:57,002 شايد بهتره که وقتي درباره سرنگوني ارباب آتش حرف ميزنيم 72 00:03:57,103 --> 00:03:59,938 آروم تر حرف بزنيم 73 00:04:00,040 --> 00:04:02,374 بيخيال ، کاتارا، دربارش منطقي باش. 74 00:04:02,475 --> 00:04:04,376 تو ميدوني که مأموريتمون بايد در اولويت اول قرار بگيره 75 00:04:04,477 --> 00:04:06,712 فکر کنم. 76 00:04:06,813 --> 00:04:09,381 بيايد فقط چيزي که ميخوايم رو بگيريم وبريم. 77 00:04:15,021 --> 00:04:17,456 هي داک، تو اينجا هم کار ميکني؟ 78 00:04:17,557 --> 00:04:19,892 من داک نيستم، من شو هستم 79 00:04:19,993 --> 00:04:21,960 داک بردارمه 80 00:04:22,062 --> 00:04:23,562 اما ما دقيقا تو رو ديديم 81 00:04:23,663 --> 00:04:25,731 شما حتي لباس هاي شبيه پوشيديد 82 00:04:25,832 --> 00:04:27,700 تنها فرقتون کلاهته 83 00:04:27,801 --> 00:04:30,903 داک توي لنگرگاه ها کار ميکنه به همين خاطر بهش ميگن «داک»‏ 84 00:04:31,004 --> 00:04:34,106 و من توي فروشگاه کار ميکنم به همين خاطر بهم ميگن «شو»‏ 85 00:04:34,207 --> 00:04:35,574 من نميفهمم 86 00:04:35,675 --> 00:04:38,110 منم همينطور 87 00:04:38,211 --> 00:04:40,145 چي ميتونم بهتون بدم؟ 88 00:04:41,581 --> 00:04:43,515 هي، من باهاتون يه معامله ويژه ميکنم. 89 00:04:43,616 --> 00:04:48,554 اگه شما سه تا ماهي بخريد، بهتون يه کلم رايگان ميدم. 90 00:04:50,390 --> 00:04:53,659 ما فقط ماهي رو ميگيريم 91 00:04:53,760 --> 00:04:57,730 ممکنه به برادرت بگي که ما به يه سواري براي برگشت به ساحل نياز داريم؟ 92 00:04:57,831 --> 00:04:59,331 هي، کلوني ها 93 00:04:59,432 --> 00:05:02,434 برادرم بهم گفت شما به يه سواري نياز داريد 94 00:05:05,238 --> 00:05:07,973 ميشه يکم غذا بهمون کمک کنيد؟ 95 00:05:08,074 --> 00:05:11,110 اي کاش ميتونستم بيشتر کمک کنم 96 00:05:27,427 --> 00:05:30,696 انحراف امروزمون به شهر کاملا زمان بندي مون رو خراب کرد 97 00:05:30,797 --> 00:05:34,900 چند تا تقلب و حقه ي جدي لازمه تا ما رو بهش برسونه. 98 00:05:35,001 --> 00:05:38,037 بيخيال حقه، ارباب زمان بندي. 99 00:05:38,138 --> 00:05:41,674 خب، براي شروع، بنظر مياد که ما بايد هرروز 43 دقيقه زودتر از خواب بيدار بشيم. 100 00:05:41,775 --> 00:05:43,575 43 دقيقه؟ 101 00:05:43,610 --> 00:05:48,247 ببين، ما فقط چند هفته براي رسيدن به ارباب آتش در زمان معين براي هجوم و خورشيد گرفتگي داريم. 102 00:05:48,348 --> 00:05:50,616 که، اتفاقا، فقط هشت دقيقه طول ميکشه. 103 00:05:50,717 --> 00:05:52,251 و ما کل يه روز رو از دست داديم. 104 00:05:52,352 --> 00:05:55,187 خب پس اگه ما بخوايم زمان رو از دست نديم و به زمان بندي پايبند بمونيم 105 00:05:55,288 --> 00:05:56,722 بايد زودتر از خواب بيدار شيم 106 00:05:56,823 --> 00:05:59,024 خب، من زودتر از خواب بيدار نميشم. 107 00:05:59,125 --> 00:06:02,161 يا ما ميتونيم تمام توقف هاي غذاخوريمون رو از بين ببريم. 108 00:06:02,262 --> 00:06:04,363 چي؟ امکان نداره فراموشش کن 109 00:06:04,464 --> 00:06:06,398 گرفتم، اين چطوره؟ 110 00:06:06,499 --> 00:06:09,301 از الان به بعد ما توقف هاي غذاخوري و توقف براي دستشويي رو 111 00:06:09,402 --> 00:06:10,903 يک جا انجام ميديم 112 00:06:11,004 --> 00:06:12,037 او. 113 00:06:12,138 --> 00:06:14,440 هي، شايد خيلي خوب نباشه، ولي مؤثره. 114 00:06:14,541 --> 00:06:18,377 در هرحالت ما بايد اول از همه فردا صبح اينجا رو ترک کنيم 115 00:06:26,019 --> 00:06:27,119 چي شده ، کاتارا؟ 116 00:06:27,220 --> 00:06:29,088 فکر کنم آپا مريضه 117 00:06:29,189 --> 00:06:31,724 چي، آپا مريضه؟ خيلي بده. 118 00:06:31,858 --> 00:06:35,461 واو، سوکا، من نميدونستم تو انقدر نگراني 119 00:06:35,562 --> 00:06:36,995 البته که نگرانم 120 00:06:37,097 --> 00:06:42,034 من بايد باشم چون الان فقط ميشه زمان بندي مون رو دور بندازم 121 00:06:42,135 --> 00:06:46,839 و من نگرانم چون دوست خزپوش و بزرگ من احساس خوبي نداره. 122 00:06:46,940 --> 00:06:48,273 اون بايد بخاطر بودن در 123 00:06:48,375 --> 00:06:50,009 آب کثيف مريض شده باشه 124 00:06:50,110 --> 00:06:51,510 اون مريض بنظر نمياد 125 00:06:51,611 --> 00:06:53,379 تو خوبي، رفيق؟ 126 00:06:55,348 --> 00:06:56,982 زبانش بنفشه. 127 00:06:57,083 --> 00:06:58,550 نميتونه خوب باشه 128 00:06:58,651 --> 00:07:00,019 کاتارا، ميتوني شفاش بدي؟ 129 00:07:00,120 --> 00:07:02,021 بنظر مياد او به مقداري دارو نياز داره 130 00:07:02,122 --> 00:07:05,758 شايد ما بتونيم گياهان مناسب رو در شهر پيدا کنيم 131 00:07:09,029 --> 00:07:12,898 فقط من اينطور حس ميکنم يا اين مکان واقعا متفاوت بنظر ميرسه؟ 132 00:07:12,999 --> 00:07:15,834 آره، مردم خوشحال ترن؟ 133 00:07:21,174 --> 00:07:23,709 هي، شو، امروز چه اتفاقي براي مردم افتاده؟ 134 00:07:23,810 --> 00:07:27,579 آه، شب پيش يک اتفاق شگفت آور افتاد 135 00:07:27,681 --> 00:07:31,950 غذا به وسيله يک شخص مرموز و شگفت آور به دهکده ي ما رسيد. 136 00:07:32,052 --> 00:07:34,153 بانوي نقاشي شده 137 00:07:34,254 --> 00:07:35,320 کي نقاشي شده؟ 138 00:07:35,422 --> 00:07:37,289 بانوي نقاشي شده 139 00:07:37,390 --> 00:07:39,625 او بخشي از افسانه هاي شهرماست. 140 00:07:39,726 --> 00:07:41,326 اونها ميگن او روح رودخانه است 141 00:07:41,428 --> 00:07:44,196 که در زمان هايي که لازمه به شهر ما نظري مي اندازه. 142 00:07:44,297 --> 00:07:46,365 من هميشه فکر مي کردم او فقط يک افسانه است 143 00:07:46,466 --> 00:07:48,600 تا الان. 144 00:07:48,702 --> 00:07:52,471 ميبينيد، ما نياز نداريم که اين مردم کمک کنيم، اونها از قبل کسي رو دارن که بهشون کمک کنه. 145 00:07:52,572 --> 00:07:55,007 تمام چيزي که نياز داريم دارو براي دوست مريضمونه 146 00:07:55,108 --> 00:07:56,241 دارو؟ 147 00:07:56,276 --> 00:07:59,678 متأسفم، تمام دارويي که ما داريم به کارخانه ميره 148 00:07:59,779 --> 00:08:02,781 و بخاطر همينه که مردم مريض زيادي در دهکده ي ما هستند. 149 00:08:02,882 --> 00:08:05,784 بنظر مياد ما بايد يه شب ديگه هم بمونيم تا آپا بتونه استراحت کنه 150 00:08:05,885 --> 00:08:07,953 فکر کنم درست ميگي 151 00:08:08,054 --> 00:08:10,456 تو باز هم غذا داري تا بفروشي؟ 152 00:08:10,557 --> 00:08:14,360 شما ماهي يک سر دوست داريد يا ماهي دو سر؟ 153 00:08:14,461 --> 00:08:17,229 دو سر 154 00:08:17,330 --> 00:08:19,865 چي، شما اينطوري در ازاي پولتون بيشتر مي گيريد 155 00:09:00,740 --> 00:09:04,343 متشکرم، بانوي نقاشي شده 156 00:09:12,085 --> 00:09:14,219 سلام داک، شو اين اطرافه؟ 157 00:09:14,320 --> 00:09:18,757 بزار ببينم... 158 00:09:18,858 --> 00:09:21,627 هي،شما دوباره برگشتيد؟ 159 00:09:21,728 --> 00:09:23,062 ما باز به غذا نياز داريم 160 00:09:23,163 --> 00:09:27,266 دوست ما هنوز مريضه و ما تا وقتي اون بهتر نشه نميتونيم بريم 161 00:09:27,367 --> 00:09:29,435 اه، خوب، خيلي بده 162 00:09:29,536 --> 00:09:30,936 شايد اگه شماها خوش شانس باشيد 163 00:09:31,037 --> 00:09:33,072 بانوي نقاشي شده امشب شما رو ملاقات کنه 164 00:09:33,173 --> 00:09:34,239 و دوستتون رو شفا بده 165 00:09:34,341 --> 00:09:36,742 و شايد او براي ما يک خوراک مختصر نصفه شب بپزه 166 00:09:36,843 --> 00:09:38,477 و همه ي ما يک موسيقي هماهنگ بخونيم 167 00:09:38,578 --> 00:09:40,746 آره، شايد. 168 00:09:40,847 --> 00:09:43,082 ميدوني، شب پيش او دوباره ما رو ملاقات کرد 169 00:09:43,183 --> 00:09:45,184 و بيشتر مردم مريض ما رو شفا داد 170 00:09:45,285 --> 00:09:47,319 به همين خاطره اينجا انقدر شاد بنظر مياد؟ 171 00:09:47,420 --> 00:09:50,789 اوهوم، اين ها همش بخاطر بانوي نقاشي شده است 172 00:09:50,890 --> 00:09:55,260 باورتون ميشه کل يه دهکده چقدر ميتونن براي يه بانو ارزش قائل بشن؟ 173 00:09:55,362 --> 00:09:56,829 منظورم،روحه؟ 174 00:09:56,930 --> 00:09:58,564 خب، اميدوارم اون هرشب برگرده 175 00:09:58,665 --> 00:10:01,300 درغيراينصورت اين مکان دقيقا همونطوري ميشه که بود 176 00:10:01,401 --> 00:10:03,035 چرا اينو ميگي؟ 177 00:10:03,136 --> 00:10:04,903 ببين اين مردم چقدر آسوده تر هستند. 178 00:10:05,005 --> 00:10:08,440 آره، الان اينطوره، اما بدون اون، اونها قادر نيستن از خودشون دفاع کنند 179 00:10:08,541 --> 00:10:10,309 اگه اون واقعا ميخواست کمک کنه 180 00:10:10,410 --> 00:10:13,479 از جادوي روحيش براي منفجر کردن اون کارخانه استفاده مي کرد 181 00:10:13,580 --> 00:10:17,449 اووه.... 182 00:10:17,550 --> 00:10:19,818 جادوي روحي اونطوري کار نميکنه، سوکا 183 00:10:19,919 --> 00:10:25,524 اين بيشتر شبيه....ووووو.... 184 00:10:25,625 --> 00:10:28,594 وووو.... 185 00:10:58,625 --> 00:11:01,126 چه اتفاقي افتاده، رفيق؟ 186 00:11:01,227 --> 00:11:04,296 اونه 187 00:11:04,397 --> 00:11:06,365 سلام، روح بانوي نقاشي شده 188 00:11:15,308 --> 00:11:18,277 ببخشيد، من نميخواستم مزاحمتون بشم 189 00:11:18,378 --> 00:11:23,015 اما دوست من مريضه و ما در يک جور زمان بندي سخت هستيم 190 00:11:23,116 --> 00:11:27,553 صبر کن، اما من پل بزرگي بين دنياي شما و خودم هستم. 191 00:11:32,759 --> 00:11:35,894 من هي باي رو ميشناسم، ما دوستان نزديکي هستيم 192 00:11:47,874 --> 00:11:49,408 هي. 193 00:12:02,822 --> 00:12:03,756 اسم من آنگه 194 00:12:03,857 --> 00:12:07,259 من آواتارم 195 00:12:07,360 --> 00:12:09,628 خب، سلام، آواتار 196 00:12:09,729 --> 00:12:13,098 دوست داشتم ميتونستم حرف بزنم، اما من خيلي کار دارم 197 00:12:13,199 --> 00:12:14,600 آره، منم همينطور 198 00:12:14,701 --> 00:12:17,336 ازش بيزارم 199 00:12:17,437 --> 00:12:19,672 ميدوني، تو واقعا به عنوان يک روح خيلي زيبايي 200 00:12:19,773 --> 00:12:24,543 من عادت ندارم که روح هاي زيادي ببينم اما آنهايي که ديدم... خيلي جذاب نبودن 201 00:12:24,644 --> 00:12:27,012 ممنونم، اما.... 202 00:12:27,113 --> 00:12:29,982 تو خيلي آشنا بنظر ميرسي 203 00:12:30,083 --> 00:12:31,784 مردم زيادي اونو ميگن 204 00:12:31,885 --> 00:12:34,753 نه، تو واقعا آشنا بنظر ميرسي 205 00:12:34,854 --> 00:12:38,991 ببين، من واقعا بايد برم. 206 00:12:42,595 --> 00:12:44,797 کاتارا؟ 207 00:12:44,898 --> 00:12:45,998 سلام، آنگ 208 00:12:46,099 --> 00:12:48,801 تو بانوي نقاشي شده اي؟ اما چطور؟ 209 00:12:48,902 --> 00:12:52,137 اول نبودم. من فقط داشتم سعي ميکردم به اين دهکده کمک کنم 210 00:12:52,238 --> 00:12:54,673 بهرحال وقتي همه فکر کردن من اون هستم... 211 00:12:54,774 --> 00:12:59,611 فکر کنم يه جورايي شدم 212 00:12:59,713 --> 00:13:01,914 پس تو يواشکي در شب بيرون ميرفتي؟ 213 00:13:02,015 --> 00:13:04,149 صبر کن، آپا اصلا مريضه؟ 214 00:13:04,250 --> 00:13:08,020 شايد اون از توت هاي بنقشي که بهش خوراندم مريض شده باشه 215 00:13:08,121 --> 00:13:10,122 اما به جز اون، خوبه 216 00:13:10,223 --> 00:13:13,325 باورم نميشه که تو به همه دروغ گفتي تا بتوني به اين مردم کمک کني 217 00:13:13,426 --> 00:13:15,861 متأسفم. ميدونم نبايد اينکارو ميکردم 218 00:13:15,962 --> 00:13:17,463 نه، من فکر ميکنم اين عاليه 219 00:13:17,564 --> 00:13:20,265 تو شبيه يه قهرمان محرمانه هستي 220 00:13:20,367 --> 00:13:22,267 خب، اگه تو ميخواي کمک کني... 221 00:13:22,369 --> 00:13:25,938 اينجا يه کارديگه است که من بايد انجام بدم 222 00:13:34,948 --> 00:13:37,182 تو ميخواي اين کارخانه رو نابود کني؟ 223 00:13:37,283 --> 00:13:40,219 آره، سوکا فقط داشت شوخي مي کرد اما اون درست ميگه 224 00:13:40,320 --> 00:13:44,189 نابود کردن اين کارخانه تنها راه براي کمک کردن دائمي به اين مردمه 225 00:14:38,244 --> 00:14:39,778 ها-ها.... 226 00:14:39,879 --> 00:14:43,215 ششش، لازم نيست ما سوکا رو بيدار کنيم 227 00:14:43,316 --> 00:14:45,117 سلام...سوکا. 228 00:14:45,218 --> 00:14:48,120 ما فقط يه پياده روي صبحگاهي داشتيم 229 00:14:48,221 --> 00:14:49,521 اوه، واقعا؟ 230 00:14:49,622 --> 00:14:52,858 پياده روي صبحگاهي؟ 231 00:14:56,563 --> 00:14:57,930 من ميدونم تو بانوي نقاشي شده هستي 232 00:14:58,031 --> 00:14:59,765 ميدونم تو يواشکي شبانه به بيرون ميري 233 00:14:59,866 --> 00:15:04,570 و من ميدونم تو درباره آپا دروغ گفتي و بهش توت زبان بنفش کن خورانديظ 234 00:15:04,671 --> 00:15:07,172 آه. 235 00:15:07,273 --> 00:15:09,842 کاتارا، کاري که تو کردي تمام مأموريت ما رو در خطر ميندازه 236 00:15:09,943 --> 00:15:14,313 ما همين الان ميريم 237 00:15:14,414 --> 00:15:16,648 و چه مدته که تو اينو ميدوني؟ 238 00:15:16,750 --> 00:15:19,785 هي، من همين امروز فهميدم 239 00:15:40,940 --> 00:15:42,541 چه اتفاقي افتاده؟ 240 00:15:42,642 --> 00:15:44,710 سربازان ملت آتش به سمت دهکده ميرن 241 00:15:44,811 --> 00:15:46,211 تو چيکار کردي؟ 242 00:15:46,312 --> 00:15:48,380 من يه جورايي کارخانه اشون رو نابود کردم 243 00:15:48,481 --> 00:15:49,615 تو چي؟ 244 00:15:49,716 --> 00:15:52,384 اين ايده تو بود من شوخي ميکردم 245 00:15:52,485 --> 00:15:55,821 من درباره استفاده از جادوي روحي گفتم و صداهاي بامزه درآوردم 246 00:15:55,922 --> 00:15:58,290 تو حتي بهش کامل فکر کردي؟ 247 00:15:58,391 --> 00:16:00,192 ارتش روستاييان رو مقصر ميدونه 248 00:16:00,293 --> 00:16:02,261 اونها الان دارن به اونجا ميرن تا انتقام بگيرن 249 00:16:02,362 --> 00:16:04,096 خب، من بايد چيکار ميکردم؟ 250 00:16:04,197 --> 00:16:06,865 ميرفتي و هيچکار نميکردي 251 00:16:06,966 --> 00:16:08,133 نه. 252 00:16:08,168 --> 00:16:11,503 من هرگز پشتم رو به مردمي که بهم نياز دارن نميکنم 253 00:16:11,604 --> 00:16:13,906 من ميرم پايين به روستا 254 00:16:14,007 --> 00:16:17,142 و هرکاري که مي تونم ميکنم 255 00:16:21,181 --> 00:16:22,181 صبر کن 256 00:16:22,282 --> 00:16:24,316 منم ميام 257 00:16:24,417 --> 00:16:26,685 من فکر کردم تو نميخواي کمک کني. 258 00:16:26,786 --> 00:16:30,222 تو بهم نياز داري و من هيچوقت پشتمو به تو نميکنم 259 00:16:30,323 --> 00:16:34,860 .سوکا تو واقعا يک قلب داري 260 00:16:34,961 --> 00:16:38,697 اون واقعا يه قلب داره، نداره؟ 261 00:16:48,141 --> 00:16:50,642 من فکر ميکردم ما ميتونيم به عنوان همسايه درآرامش زندگي کنيم 262 00:16:50,744 --> 00:16:52,344 اما فکر کنم اشتباه مي کردم 263 00:16:52,445 --> 00:16:55,114 شما غذامون رو دزديد، داروهامون رو... 264 00:16:55,215 --> 00:16:57,316 و بعد کارخانه امون رو نابود کرديد 265 00:16:57,417 --> 00:16:59,952 ما هيچکدوم از اون ها رو انجام نداديم 266 00:17:00,053 --> 00:17:02,788 آره، بانوي نقاشي شده براي ما غذا آورد 267 00:17:02,889 --> 00:17:05,791 اون کسي بود که بيماران ما رو شفا داد، نه داروهاي شما 268 00:17:05,892 --> 00:17:10,496 اه، درسته، بانوي نقاشي شده مرموز اينکارو کرد 269 00:17:10,597 --> 00:17:15,968 و فکر ميکنم اون همچنين نشان ارتش رو روي ظرف هاي شما کشيد. 270 00:17:17,437 --> 00:17:21,040 اين شهر دزدها و دروغگوهاست 271 00:17:24,177 --> 00:17:28,514 بانوي نقاشي شده شما الان کجاست؟ 272 00:17:28,615 --> 00:17:31,750 ما قصد داريم جهان رو از چنين دهکده ي بدبختي پاک کنيم 273 00:17:52,005 --> 00:17:55,808 دوبارهر وشنش کن 274 00:17:55,909 --> 00:17:58,811 به اون نگاه کن، اون از کجا مياد؟ 275 00:17:58,912 --> 00:18:00,312 نميدونم. 276 00:18:00,413 --> 00:18:02,848 يه چيز غيرعادي داره اتفاق ميفته 277 00:18:05,085 --> 00:18:06,752 اون بانوي نقاشي شده است 278 00:18:06,853 --> 00:18:08,620 اون داره مياد... 279 00:18:08,722 --> 00:18:10,856 اينجا هيچ پانوي نقاشي شده اي نيست 280 00:18:30,677 --> 00:18:33,979 اون صداي چيه؟ شايد اون همونه 281 00:18:51,164 --> 00:18:53,132 يه کاري بکن 282 00:19:04,444 --> 00:19:07,279 سر پست هاتون بايستيد 283 00:19:27,867 --> 00:19:30,336 من خودم با تو معامله ميکنم 284 00:20:01,801 --> 00:20:04,870 اين روستا رو ترک کنيد و هرگز برنگرديد 285 00:20:34,067 --> 00:20:35,668 ميدونستم تو مياي 286 00:20:35,769 --> 00:20:37,169 ممنونم 287 00:20:37,270 --> 00:20:39,004 بانوي نقاشي شده، تو بهتريني 288 00:20:39,105 --> 00:20:42,875 من و برادرانم خيلي به شما بدهکاريم 289 00:20:42,976 --> 00:20:46,912 هي يه دقيقه صبر کن. من تو رو ميشناسم 290 00:20:47,013 --> 00:20:49,081 تو بانوي نقاشي شده نيستي 291 00:20:49,182 --> 00:20:52,017 تو اون دختر کلوني هستي 292 00:20:52,118 --> 00:20:55,654 آره، تو بانويي هستي که به من يه ماهي داد 293 00:20:55,755 --> 00:20:57,890 تو به ما کلک زدي 294 00:20:57,991 --> 00:21:00,192 تو يه کنترل کننده ي آبي 295 00:21:00,293 --> 00:21:01,660 اون يه کنترل کننده آبه 296 00:21:01,761 --> 00:21:04,229 چطور جرئت ميکني مثل بانوي نقاشي شده ي ما رفتار کني؟ 297 00:21:06,900 --> 00:21:10,469 شايد اون يک کنترل کننده آب باشه اما اون فقط سعي داشت که به شما کمک کنه 298 00:21:10,570 --> 00:21:13,372 بخاطر اون، اون کارخانه ديگه رودخانه شما رو کثيف نميکنه 299 00:21:13,473 --> 00:21:15,107 و ارتش رفته 300 00:21:15,208 --> 00:21:17,876 شماها بايد براي تشکر از اون زانو بزنيد 301 00:21:17,977 --> 00:21:20,612 سوکا، مشکلي نيست 302 00:21:20,714 --> 00:21:23,082 من نبايد شبيه کسي که نيستم رفتار ميکردم 303 00:21:23,183 --> 00:21:24,950 و من نبايد به شما کلک ميزدم 304 00:21:25,051 --> 00:21:27,486 اما من احساس ميکردم من بايد يک کاري بکنم 305 00:21:27,587 --> 00:21:30,789 مهم نيست که بانوي نقاشي شده ي شما واقعي هست يا نه 306 00:21:30,890 --> 00:21:34,626 چون مشکلات شما واقعي هستند. و اين رودخانه واقعيه. 307 00:21:34,728 --> 00:21:37,396 شما نميتونيد همينطور منتظر بمونيد تا کسي بهتون کمک کنه 308 00:21:37,497 --> 00:21:39,631 شما بايد به خودتون کمک کنيد 309 00:21:39,733 --> 00:21:43,402 اون درست ميگه، اما ما بايد چيکار کنيم؟ 310 00:21:43,503 --> 00:21:46,839 شايد ما بتونيم رودخانه رو پاک کنيم؟ 311 00:21:46,940 --> 00:21:50,009 آره، ما ميتونيم رودخانه رو تميز کنيم 312 00:21:53,747 --> 00:21:55,314 ممنونم. 313 00:21:55,415 --> 00:21:58,384 ميدوني، تو واقعا به عنوان يک کنترل کننده ي آب بد نيستي 314 00:21:58,485 --> 00:22:01,220 مشکلي نيست که اون رو به عنوان يه راز نگه داريد، حالا اينکارو ميکنيد؟ 315 00:22:01,321 --> 00:22:02,755 مشکلي نيست 316 00:22:02,856 --> 00:22:05,124 بسته نگه داشتن دهانم يک ويژگي اختصاصي منه 317 00:22:05,225 --> 00:22:08,827 درعوض ، برادرم شو، هوه، اون دهن گشاده 318 00:22:10,096 --> 00:22:12,197 خب داک، تو به ما در تميز کردن کمک ميکني؟ 319 00:22:12,298 --> 00:22:15,634 نه، خانم، من من ميرم برادر ديگه ام رو بيارم، بوشي 320 00:22:15,735 --> 00:22:20,039 اون پاک کردن رودخانه ها رو دوست داره 321 00:22:20,140 --> 00:22:21,840 بسيار خب، من بوشي هستم 322 00:22:21,941 --> 00:22:23,909 بزاريد يه مقدار از پاک کردن رودخانه رو انجام بديم 323 00:22:24,010 --> 00:22:26,011 آها،ميدونستم 324 00:22:26,112 --> 00:22:27,746 من ميدونستم شماها يه نفريد 325 00:22:27,847 --> 00:22:30,382 تو صاحب فروشگاهي و همينطور اون قايق ران هستي 326 00:22:30,483 --> 00:22:33,686 اه، تو بايد درباره برادران من، داک و شو حرف بزني 327 00:22:33,787 --> 00:22:35,387 نه، من دقيقا تو رو ديدم 328 00:22:35,488 --> 00:22:37,556 تو کلاه هات رو عوض کردي و به خودت يه نام ديگه رو نسبت دادي 329 00:22:37,657 --> 00:22:40,092 اه، تو ميدوني کي اينکارو کرد؟ 330 00:22:40,193 --> 00:22:42,294 برادرم داک 331 00:22:42,395 --> 00:22:44,163 اون ديوانه است 332 00:23:23,903 --> 00:23:26,705 ممنونم 333 00:23:19,066 --> 00:23:40,752 remuslup ترجمه شده توسط www.free-offline.com کاري از تيم ترجمه