1
00:00:00,649 --> 00:00:03,021
آب.
2
00:00:03,022 --> 00:00:04,895
خاک.
3
00:00:04,896 --> 00:00:07,004
آتش.
4
00:00:07,005 --> 00:00:08,296
باد.
5
00:00:09,362 --> 00:00:13,496
خيلي قبل، چهار ملت با هماهنگي و در کنار هم زندگي ميکردند
6
00:00:13,497 --> 00:00:17,575
اما بعد، همه چيز با حمله ملت آتش تغيير کرد
7
00:00:17,776 --> 00:00:21,888
فقط آواتار، کسي که براي تمام چهار عنصر اصلي
تسلط داشت ميتونست اونها رو متوقف کنه.
8
00:00:21,889 --> 00:00:25,048
اما درست وقتي که جهان به اون نياز داشت اون ناپديد شد
9
00:00:25,389 --> 00:00:29,210
صد سال گذشت، و من و برادرم يک آواتار جديد پيدا کرديم.
10
00:00:29,211 --> 00:00:31,050
يک کنترل کننده باد به نام آنگ
11
00:00:31,151 --> 00:00:33,256
و با اينکه اون يک کنترل کننده باد با مهارت هست،
12
00:00:33,257 --> 00:00:36,989
ولي قبل از نجات مردم بايد چيزهاي زيادي رو ياد بگيره.
13
00:00:36,990 --> 00:00:40,612
اما من باور دارم که آنگ ميتونه جهان رو نجات بده.
14
00:00:46,139 --> 00:00:48,416
کتاب اول: آب
قسمت چهاردم: پيشگو!
15
00:00:53,594 --> 00:00:55,435
نگاه کن.
16
00:01:01,216 --> 00:01:07,521
اون ما رو مسخره کرد. تو رو به عنوان ناهار ميگيرم!
17
00:01:07,568 --> 00:01:09,763
هي! طناب ماهي گيري کجاست؟
18
00:01:09,823 --> 00:01:13,202
اه، من فکر نميکردم تو بهش نياز داشته باشي، سوکا.
19
00:01:13,262 --> 00:01:15,642
آآآه، اين خيلي در هم رفته است!
20
00:01:15,692 --> 00:01:19,660
در هم رفته نه... بافته شده. من برات يه گردن بند ساختم،کاتارا
21
00:01:19,700 --> 00:01:24,240
من فکر کردم تا وقتي اون يکي رو گم کردي...
22
00:01:25,237 --> 00:01:27,564
ممنون، آنگ. من دوستش دارم.
23
00:01:27,622 --> 00:01:28,721
عاليه آنگ.
24
00:01:28,777 --> 00:01:32,383
شايد به جاي اينکه جهان رو حفظ کني بتوني
با رفتن به يه جواهر فروشي يه تجارت راه بندازي.
25
00:01:32,435 --> 00:01:36,063
من نميفمم چرا من نميتونم هردو رو انجام بدم.
26
00:01:37,932 --> 00:01:40,591
مسخره کردن منو بس کن!
27
00:01:42,784 --> 00:01:45,951
خب، چطور بنظر ميام؟
28
00:01:50,042 --> 00:01:54,498
منظورت فقط گردنبندته يا لباست رو ميگي؟
منظورم اينه که،اه، هردو عالين.
29
00:01:54,554 --> 00:01:59,113
اسموچي،اسموچي، يکي عاشق شده.
30
00:01:59,206 --> 00:02:01,050
من...خب...
31
00:02:01,127 --> 00:02:07,856
سوکا دست از سرش بردار.
آنگ فقط يه دوست خوبه. يک پسر شيرين...مثل مومو.
32
00:02:07,908 --> 00:02:09,644
ممنون.
33
00:02:14,184 --> 00:02:19,052
يکي توسط يه خرس پلاتي پوس مورد حمله قرار گرفته!
34
00:02:28,853 --> 00:02:32,470
خب، سلام. روز خوبيه، نه؟
35
00:02:32,530 --> 00:02:34,074
داد بزن، اون فرار ميکنه!
36
00:02:34,122 --> 00:02:36,481
نه، خودتو به مردن بزن، اون علاقشو از دست ميده!
37
00:02:36,499 --> 00:02:39,748
ايست! بس کن.
38
00:02:39,807 --> 00:02:41,746
برو پايين تپه و بعد از درخت برو بالا!
39
00:02:41,792 --> 00:02:43,273
نه، اونو با شمشير سوراخ کن!
40
00:02:43,324 --> 00:02:45,488
و بعد زيگزاگي بدو!
41
00:02:45,520 --> 00:02:50,052
نيازي نيست. اون خوب ميشه.
42
00:02:55,468 --> 00:02:57,668
همونجا وايسا!
43
00:03:06,430 --> 00:03:11,400
ممم! ناهار!خوش شانس بودي که ما اومديم.
44
00:03:11,467 --> 00:03:15,285
ممنون، اما همه چيز تحت کنترل بود.
45
00:03:15,358 --> 00:03:19,975
نگران نباشيد، آنت وو قبلا پيشگويي کرده بود من يه سفر امن رو دارم.
46
00:03:20,022 --> 00:03:20,916
آنت هو؟
47
00:03:20,993 --> 00:03:28,401
نه، آنت وو. اون پيشگوي دهکده منه.خيلي جالبه که آدم آينده شو بدونه.
48
00:03:28,456 --> 00:03:32,620
واو، حتما همينطوره. به همين خاطر بود که شما انقدر آروم بوديد.
49
00:03:32,703 --> 00:03:34,796
اما پيشگو اشتباه ميکرد!
50
00:03:34,875 --> 00:03:37,663
تو يه سفر امن نداشتي، تو تقريبا مرده بودي!
51
00:03:37,703 --> 00:03:43,468
اما نمردم. بسيار خب، خوش بگذره!
52
00:03:43,526 --> 00:03:50,619
اه، و آنت وو گفت اگه من مسافري ديدم اينو بهش بدم.
53
00:03:51,580 --> 00:03:55,394
شايد بهتره به ديدن آنت وو بريم
و از آينده مون خبردار بشيم. ميتونه جالب باشه
54
00:03:55,458 --> 00:03:59,608
اه بيخيال، پيشگويي يه چيز بيخوده.
55
00:03:59,653 --> 00:04:03,846
تو چي ميدوني، يه چتر!
56
00:04:03,873 --> 00:04:05,201
اين ثابتش ميکنه.
57
00:04:05,241 --> 00:04:08,781
نه اينکارو نميکنه... تو واقعا نميتوني آينده رو بگي.
58
00:04:08,831 --> 00:04:13,766
حدس ميزنم تو براي خيس شدن آماده نبودي..
59
00:04:14,933 --> 00:04:18,476
البته که اون پيش بيني کرده قراره
باران بباره. آسمان تمام روز خاکستري بود.
60
00:04:18,554 --> 00:04:22,658
فقط اعتراف کن که اشتباه کردي وبعد ميتوني بياي زير چتر.
61
00:04:22,743 --> 00:04:28,747
ببين، من الان ميخوام آينده رو پيش بيني کنم..." هوا ميخواد همينطوري بباره"
62
00:04:28,815 --> 00:04:30,852
ديدي!
63
00:04:31,835 --> 00:04:35,813
همه اين موهبت رو ندارن، سوکا.
64
00:04:53,569 --> 00:04:56,628
آنت وو منتظر شماست.
65
00:04:56,694 --> 00:04:58,672
واقعا؟؟
66
00:05:03,403 --> 00:05:09,618
اسم من منگه و دستيار آنت وو هستم.
67
00:05:12,182 --> 00:05:14,977
خب سلام.
68
00:05:15,413 --> 00:05:16,115
سلام.
69
00:05:16,168 --> 00:05:20,498
من ميتونم براتون چاي بيارم، يا لوبياهاي بوداده مخصوص آنت وو؟
70
00:05:20,538 --> 00:05:21,848
من لوبياهاي بوداده رو ميچشم.
71
00:05:21,893 --> 00:05:24,464
يه لحظه صبر کن. اسم تو چيه؟
72
00:05:24,523 --> 00:05:25,647
آنگ.
73
00:05:25,724 --> 00:05:31,575
با منگ ميخونه! تو گوش هاي حساس بزرگي داري، نه؟
74
00:05:31,656 --> 00:05:33,249
فکر...کنم...
75
00:05:33,310 --> 00:05:35,916
اه، ناراحت نشو. اينها بزرگن!
76
00:05:35,964 --> 00:05:40,171
خب آنگ، خيلي خوبه که ميبينمت. خيلي خوب.
77
00:05:40,219 --> 00:05:42,183
بهمچنين.
78
00:05:42,241 --> 00:05:45,165
من نميتونم باور کنم ما اينجا توي خانه پوچي هستيم.
79
00:05:45,192 --> 00:05:47,478
سعي کن ذهنتو باز کني، سوکا.
80
00:05:47,514 --> 00:05:50,286
چيزهايي توي اين جهان هست که نميتونن شرح داده بشن.
81
00:05:50,322 --> 00:05:53,007
جالب نيست که يه پيش نمايي از آينده ات داشته باشي؟
82
00:05:53,049 --> 00:05:57,403
داشتن چندتا لوبياي پف کرده جالبه.
83
00:05:57,457 --> 00:06:02,262
اه، منگ! آنت وو گفت من بزودي عشق واقعيم رو ميبينم!
84
00:06:02,307 --> 00:06:05,351
اون ميخواد بهم يه پانداي کمياب بده.
85
00:06:05,432 --> 00:06:12,225
خيلي رمانتيکه. اگه عشق واقعيم بهم
يه گل کمياب بده من خيلي شگفت زده ميشم.
86
00:06:12,275 --> 00:06:14,203
موفق باشي!
87
00:06:14,269 --> 00:06:20,290
اون پسر گوش بزرگ کسيه که آنت وو
پيش بيني کرده تو باهاش ازدواج ميکني؟
88
00:06:26,324 --> 00:06:30,105
از غذا لذت ببر
89
00:06:30,169 --> 00:06:37,920
خوش آمديد مسافران جوان. کي اول مياد؟ خجالتي نباشيد.
90
00:06:39,027 --> 00:06:42,017
فکر کنم منم.
91
00:06:42,038 --> 00:06:46,034
بد نيست. بد نيست.
92
00:06:47,559 --> 00:06:50,893
من از ذرت خوشم نمياد.
93
00:06:50,944 --> 00:06:54,777
خب... فکر ميکني اونها اون پشت درباره چي دارن حرف ميزنن؟
94
00:06:54,837 --> 00:06:56,888
چيزهاي بيخود، مطمئنم. عشق.
95
00:06:56,946 --> 00:06:59,818
اون با کي ازدواج ميکنه. چند تا بچه به دنيا مياره.
96
00:06:59,888 --> 00:07:06,270
بله... چيزهاي بيخود...خب، من ميرم يه حموم پيدا کنم!
97
00:07:09,397 --> 00:07:13,868
کف دستت خيلي صافه... از شوينده استفاده ميکني؟
98
00:07:13,914 --> 00:07:19,099
درواقع، من اين شوينده مخصوص دريايي
رو دارم.اگه بخوايد ميتونم چندتا بهتون بدم.
99
00:07:19,139 --> 00:07:22,443
خب، شما چيز مفيدي توي خط عشق من ديديد؟
100
00:07:22,477 --> 00:07:27,594
من عشق بزرگي نسبت به تو حس ميکنم.
مردي که تو باهاش ازدواج ميکني...
101
00:07:27,635 --> 00:07:28,761
بيشتر بهم بگو!
102
00:07:28,839 --> 00:07:35,394
ميتونم ببينم اون يک کنترل کننده خيلي قويه.
103
00:07:40,537 --> 00:07:43,544
بنظر مياد يه نفر يه حموم خيلي خوب داشته.
104
00:07:43,616 --> 00:07:45,494
بله، وقتي من اونجا بودم...
105
00:07:45,550 --> 00:07:46,788
من نميخوام دربارش بدونم.
106
00:07:46,846 --> 00:07:48,124
بعدي کيه؟
107
00:07:48,177 --> 00:07:50,337
خيلي خب، بزار انجامش بدم.
108
00:07:50,381 --> 00:07:56,948
آينده تو کاملا مضطرب و پراز جنگه، و مهم تر از اون تحميل کردن خودته.
109
00:07:56,988 --> 00:07:59,267
اما، تو دستم يا چيز ديگه اي رو نخوندي!
110
00:07:59,333 --> 00:08:05,377
من نيازي به اينکار ندارم.... همه اش توي صورتت نوشته شده.
111
00:08:05,413 --> 00:08:09,554
تو، با من بيا.
112
00:08:10,076 --> 00:08:16,069
اين مطمئن ترين روش گفتن آينده هست. استخوان ها هرگز دروغ نميگن.
113
00:08:16,115 --> 00:08:19,830
بيا، يکيشو انتخاب کن.
114
00:08:19,866 --> 00:08:22,723
حالا اونو بنداز توي آتش.
115
00:08:22,754 --> 00:08:30,041
گرما شکاف هايي توي استخوان ايجاد ميکنه و
من از روي شکاف هاي استخوان سرنوشتتو ميگم.
116
00:08:30,097 --> 00:08:33,423
واو، اين يه شکاف بزرگه.
117
00:08:33,450 --> 00:08:37,372
من هيچوقت اينو قبلا نديده بودم.
118
00:08:38,959 --> 00:08:41,477
اه خدايا!
119
00:08:45,169 --> 00:08:52,004
سرنوشت قديمي، اين غير ممکنه! تو درگير يک نبرد بزرگ ميشي،...
120
00:08:52,061 --> 00:08:55,769
...يک مبارزه وحشت آورد بين قواي خوب و بد،...
121
00:08:55,807 --> 00:09:00,575
... نتيجه اون نبرد سرنوشت تمام جهان رو تعيين خواهد کرد!
122
00:09:00,627 --> 00:09:04,430
بله، بله، من قبلا اينو ميدونستم، اما اين چيزي درباره يه دختر ميگه؟
123
00:09:04,470 --> 00:09:07,559
يه دختر؟ تو ميخواي درباره عشق بدوني؟
124
00:09:07,620 --> 00:09:08,735
بله!
125
00:09:08,777 --> 00:09:13,561
متأسفم، اما من هيچي نديدم.
126
00:09:13,606 --> 00:09:17,325
اه ببين! من بايد چيزي رو فراموش کرده باشم.
127
00:09:17,383 --> 00:09:24,106
همينجاست... اين ميگه،"به قلبت اعتماد کن و بعد
تو با کسي که دوستش داري خواهي بود"
128
00:09:24,163 --> 00:09:28,163
واقعا!؟ ممنون، آنت وو!
129
00:09:29,349 --> 00:09:33,812
خب، حالا شما بايد فهميده باشيد که پيشگويي
فقط يه چيز احمقانه ي مسخره است.
130
00:09:33,873 --> 00:09:37,434
تو فقط اينو بخاطر اين ميگي که اون پيشگويي کرد
تو در تمام زندگيت از همه چيز ناراضي هستي
131
00:09:37,483 --> 00:09:44,329
اون زن ديوانه است! زندگي من خيلي آروم، شاد و قشنگه!
132
00:09:45,923 --> 00:09:47,746
اون هيچي رو ثابت نميکنه!
133
00:09:47,803 --> 00:09:52,663
خب، من آينده مو دوست داشتم.
چيزهايي که معلومه خيلي خوب خودشونو نشون ميدن.
134
00:09:52,736 --> 00:09:54,582
قطعا همينطوره.
135
00:09:54,669 --> 00:09:56,823
خب، اون بهت چي گفت؟
136
00:09:56,871 --> 00:10:00,780
چند تا چيز. تو بايد بفهمي.
137
00:10:04,590 --> 00:10:06,141
اوني که تو آسمونه چيه؟
138
00:10:06,211 --> 00:10:08,871
ما منتظر آنت وو هستيم تا بياد و ابرها رو بخونه...
139
00:10:08,937 --> 00:10:10,899
... تا سرنوشت تمام دهکده رو پيشگويي کنه.
140
00:10:10,962 --> 00:10:13,597
اون ابر مثل يه خرگوش پشمالوئه.
141
00:10:13,662 --> 00:10:15,563
بهتره اميدوار باشي اون يه خرگوش نباشه...
142
00:10:15,607 --> 00:10:19,142
... ابر خرگوش پشمالو نشان دهنده سرنوشت بد و خرابيه.
143
00:10:19,211 --> 00:10:21,119
تو خودت اينو شنيدي؟
144
00:10:21,200 --> 00:10:23,416
خواندن ابرها به ما ميگه کوه ماکاپو...
145
00:10:23,462 --> 00:10:26,980
... قراره براي يک سال ديگه آرام بمونه يا ميخواد فوران کنه.
146
00:10:27,059 --> 00:10:30,228
ما هرسال مجبور بوديم طبق رسم از کوه بالا بريم و....
147
00:10:30,289 --> 00:10:35,022
... آتشفشانمونو بررسي کنيم، اما وقتي
بيست سال پيش آنت وو به دهکده ما اومد...
148
00:10:35,083 --> 00:10:39,852
... ديگه لازم نبود ما اون رسم رو انجام بديم.
149
00:10:39,905 --> 00:10:44,262
من نميتونم باور کنم شما ميخوايد
زندگيتون رو به يه پيرزن ديوانه خرافاتي بسپاريد.
150
00:10:44,296 --> 00:10:47,322
شششش! اون اومد!
151
00:10:50,183 --> 00:10:54,420
هي آنگ، اون ابر مثل يه گل نيست؟
152
00:10:54,495 --> 00:10:58,059
هان؟ البته، فکر ميکنم.
153
00:10:58,108 --> 00:11:00,957
هي کاتارا، فکر نميکني اون ابر مثل يه گله؟
154
00:11:01,002 --> 00:11:03,229
ششش
155
00:11:08,491 --> 00:11:14,660
ابر کمان خم شده... محصول هاي خوبي
براي امسال خواهيم داشت،محصولات خوب و بزرگ!
156
00:11:14,706 --> 00:11:17,037
آرگ! خبرهاي خوب!
157
00:11:17,075 --> 00:11:24,782
ابر ماه پرچين ... ميبينيد؟ امسال سال بزرگي براي دوقوها خواهد بود.
158
00:11:24,856 --> 00:11:25,733
بله!
159
00:11:25,772 --> 00:11:30,981
و در آخر ابر کومولوس با سر قلنبه نشون ميده...
160
00:11:31,052 --> 00:11:37,559
.. روستا امسال توسط آتش فشان نابود نميشه!
161
00:11:37,601 --> 00:11:41,608
تا وقتي اينجا هستي، اه، چيزي هست که ميخوام بهت بگم.
162
00:11:41,677 --> 00:11:46,108
من دوستت دارم، اما بيشتر از حالت عادي.
163
00:11:46,144 --> 00:11:48,823
بيخيال.
164
00:11:53,936 --> 00:11:56,691
سلام، آنت وو. ببخشيد مزاحمت شدم.
165
00:11:56,751 --> 00:11:57,630
مشکلي نيست
166
00:11:57,678 --> 00:11:59,789
درباره مردي که باهاش ازدواج ميکنم..
167
00:11:59,827 --> 00:12:02,799
...اون خوش قيافه است؟ اه، من اميدوارم قد بلند باشه!
168
00:12:02,837 --> 00:12:06,072
آآه، تو يه آينده بيني ديگه ميخواي.
169
00:12:06,123 --> 00:12:08,625
بله، اگه ميشه!
170
00:12:09,912 --> 00:12:14,910
من نميتونم اين چيزهاي احمقانه رو باور کنم.
يکي واقعا بايد بهشون چند تا نکته رو بگه.
171
00:12:14,966 --> 00:12:16,757
اونها خوشحالن، سوکا.
172
00:12:16,812 --> 00:12:21,351
نه خيلي زياد.من ميخوام ثابت کنم پيشگويي هاي آنت وو بيخوده.
173
00:12:21,406 --> 00:12:25,259
هي ، تو.من شرط ميبندم آنت وو بهت
گفتم اون کفش قرمز رو ميپوشي، نه؟
174
00:12:25,303 --> 00:12:28,940
بله، اون گفتم من وقتي با عشق واقعيم
ملافات کنم کفش هاي قرمز ميپوشم.
175
00:12:28,987 --> 00:12:33,710
آها. و چند بار تو اين کفش هاي قرمز رو
از وقتي اون پيشگويي برات اتفاق افتاد پوشيدي؟
176
00:12:33,753 --> 00:12:35,593
هميشه.
177
00:12:35,623 --> 00:12:38,337
البته اين ميتونه درست باشه!
178
00:12:38,415 --> 00:12:43,670
واقعا؟ تو هم اينطور فکر ميکني؟من خيلي هيجان زده ام!
179
00:12:48,256 --> 00:12:50,701
... و بعد سومين نوه ات به دنيا مياد...
180
00:12:50,746 --> 00:12:56,144
... قبل از اينکه به آرامي توي خواب بميري. اين اطلاعات براي تو کافيه؟
181
00:12:56,199 --> 00:13:01,149
واو، ممنون آنت وو. اه، صبر کن، يه چيز ديگه.
182
00:13:01,197 --> 00:13:03,677
لباسي که فرا ميپوشم چقدر بايد گرم بشه؟
183
00:13:03,746 --> 00:13:07,335
تو ميخواي يه پيشگويي براي اين بکنم؟
184
00:13:07,377 --> 00:13:14,159
من نميدونم آنت وو چي بهت گفته، اما تو بايد حتما يه حمام بري!
185
00:13:16,032 --> 00:13:19,277
خب، سوکا، تو چيزهايي درباره خانم ها ميدوني، درسته؟
186
00:13:19,339 --> 00:13:24,106
چيزهايي؟ تو به محل درستي اودي. چيکار ميتونم برات کنم؟
187
00:13:24,178 --> 00:13:27,471
خب، يه دختر هست...
188
00:13:27,744 --> 00:13:29,894
فکر کنم ميدونم منظورت کيه.
189
00:13:29,951 --> 00:13:31,871
ميدوني؟ و مشکلي باهاش نداري؟
190
00:13:31,916 --> 00:13:34,279
البته که ندارم. و بهت راستشو بگم،..
191
00:13:34,349 --> 00:13:36,896
... و حدس ميزنم اون هم تو رو دوست داره.
192
00:13:36,975 --> 00:13:38,035
اون هم دوستم داره؟
193
00:13:38,119 --> 00:13:42,697
اه بله، اون ديوونته. همه کاري که تو الان بايد انجام بدي اينه که هول نشي.
194
00:13:42,772 --> 00:13:44,316
خب، چطور اينکارو بکنم؟
195
00:13:44,384 --> 00:13:48,709
اولين اشتباه اينه که پسر خوبي مثل تو خيلي مهربون باشه.
196
00:13:48,780 --> 00:13:50,124
تو ميتوني خيلي مهربون باشي؟
197
00:13:50,199 --> 00:13:54,135
آره. اگه تو ميخواي اون دختر رو به خودت علاقمند کني بايد ازش فاصله بگيري،...
198
00:13:54,196 --> 00:13:56,444
... مثل اينکه تو واقعا دوستش نداري يا چيزي مثل اين.
199
00:13:56,500 --> 00:13:58,765
خب... باشه.
200
00:13:58,834 --> 00:14:01,329
هي آنگ، من متعجبم...
201
00:14:01,404 --> 00:14:04,130
بعدا ميبينمت.
202
00:14:04,226 --> 00:14:07,740
واو، اون خيلي ماهره.
203
00:14:07,729 --> 00:14:11,770
... و تو تا زماني که اون روسري رو داري سالم ميموني. خداحافظ.
204
00:14:11,821 --> 00:14:14,485
خيلي خب، باشه، اما، يه چيز ديگه.
205
00:14:14,534 --> 00:14:16,770
خيلي خب، چيه؟
206
00:14:16,819 --> 00:14:21,429
من فردا براي صبحانه بايد انبه معمولي بخورم يا انبه هندي؟
207
00:14:21,471 --> 00:14:23,555
انبه هندي
208
00:14:23,611 --> 00:14:26,028
اههه، من از انبه هندي متنفرم.
209
00:14:26,094 --> 00:14:29,171
اه، کاتارا. من اينجا نديدمت.
210
00:14:29,239 --> 00:14:31,012
آنگ.
211
00:14:31,098 --> 00:14:35,585
مشکلي نيست، من با چيزهاي خودم مشغولم.
212
00:14:42,187 --> 00:14:45,267
اااه. انبه هندي لطفا.
213
00:14:45,331 --> 00:14:47,532
.خب..انبه هندي.
214
00:14:47,576 --> 00:14:49,669
اه-اه. تو دوستش داري؟
215
00:14:49,704 --> 00:14:53,280
تو منو ميشناسي. من واقعا نگران اينکه چي ميخورم نيستم.
216
00:14:53,338 --> 00:14:56,700
خيلي خب. پس بعدا ميبينمت.
217
00:14:57,427 --> 00:14:59,406
شايد بي تفاوتي در حد من نيست.
218
00:14:59,429 --> 00:15:03,320
اوه! يه پاندا ليلي!
219
00:15:03,377 --> 00:15:05,832
تو اونو ديدي؟
220
00:15:05,883 --> 00:15:10,627
ببخشيد. کجا کسي ميتونه يدونه از اينا پيدا کنه؟
221
00:15:10,644 --> 00:15:14,652
من نميتونم باور کنم تو اين همه راه منو براي يه گل احمقانه آوردي بالا.
222
00:15:14,686 --> 00:15:20,857
نه فقط يه گل... يه پاندا ليلي.من ديدم يه پسر اينکارو کرد و عمل کرد.
223
00:15:20,906 --> 00:15:22,943
گلها وقتي خوبن که ازدواج کردي...
224
00:15:22,975 --> 00:15:28,687
...اما در اول بروز دادن بيشترين بي تفاوتي که در توانته خيلي مهمه.
225
00:15:28,711 --> 00:15:30,671
اما قلبم بهم ميگه اين گلو به دست بيارم،...
226
00:15:30,695 --> 00:15:34,710
... و آنت وو گفت اگه من به قلبم اعتماد کنم
ميتونم با کسي که دوستش دارم باشم.
227
00:15:34,727 --> 00:15:38,810
چي؟ نگو که تو هم اين چيزها رو باور کردي.
228
00:15:38,841 --> 00:15:41,359
خب، آنت وو تا حالا اشتباهي نکرده.
229
00:15:41,381 --> 00:15:45,495
چرا بايد درباره عشق اشتباه کنه؟
230
00:15:45,552 --> 00:15:48,648
اونجا، روي لبه!
231
00:15:52,371 --> 00:15:57,947
اه نه! آنت وو اشتباه کرده.
232
00:16:06,924 --> 00:16:10,140
اون مردم فکر ميکنن در امنيت هستن. ما بايد بهشون اخطار بديم.
233
00:16:10,217 --> 00:16:13,924
وقتي براي راه رفتن نيست. سوار شو.
234
00:16:23,202 --> 00:16:24,368
سلام، کاتارا.
235
00:16:24,426 --> 00:16:28,446
ميتوني باور کني که اون نميزاره من برم تو؟
اونم بعد از اينکه اين همه چيز بهش دادم؟
236
00:16:28,501 --> 00:16:30,031
اما، اون هيچوقت پول نميخواد.
237
00:16:30,110 --> 00:16:31,523
ميدونم، اما بهرحال.
238
00:16:31,585 --> 00:16:35,971
خب، ما چيزهاي ديگه ايي داريم که دربارش
صحبت کنيم آنت وو درباره آتشفشان اشتباه کرده.
239
00:16:36,030 --> 00:16:38,612
سوکا، تو قبلا سعي کردي منو متقاعد کني اون اشتباه ميکنه
240
00:16:38,682 --> 00:16:42,487
خيلي سخته که بخواي نظر منو تغيير بدي...
241
00:16:42,578 --> 00:16:44,587
اه، نه!
242
00:16:44,693 --> 00:16:50,037
همه توجه کنيد! آتشفشان تا چند ثانيه ديگه فوران ميکنه. آنت وو اشتباه کرده!
243
00:16:50,113 --> 00:16:55,041
بله ، بله، ما ميدونم تو آنت وو رو باور نداري، " آقاي با عقل و عاشق"
244
00:16:55,116 --> 00:16:58,204
اگه نميخوايد به اون گوش بديد، شايد به من گوش بديد.
245
00:16:58,265 --> 00:17:01,243
من آنت وو و پيشگويي هاش رو به همون قدر که شما باور داريد باور داشتم،...
246
00:17:01,315 --> 00:17:04,671
... اما برادرم و آنگ مواد مذاب رو با چشماي خودشون ديدن.
247
00:17:04,734 --> 00:17:10,519
به همون خوبي که من پيشگويي هاي آنت وو رو با گوشهام شنيدم.
248
00:17:10,584 --> 00:17:15,838
خواهش ميکنم به ما گوش بديد!
همه شما تو خطريد! و ما بايد از اينجا خارج بشيم.
249
00:17:15,918 --> 00:17:21,658
شما نميتونيد روي پيشگويي آنت وو حساب کنيد.
شما بايد سرنوشتتونو با دستاي خودتون بسازيد.
250
00:17:21,734 --> 00:17:26,364
ببينيد! پيشگويي شما ميتونه اونو توضيح بده؟
251
00:17:27,287 --> 00:17:30,324
علم تو ميتونه بگه چرا بارون مياد؟
252
00:17:30,421 --> 00:17:34,850
بله! بله، ميتونه!
253
00:17:37,244 --> 00:17:39,488
اونها فقط نميخوان به دلايل گوش بدن.
254
00:17:39,579 --> 00:17:41,914
اما اونها به آنت وو گوش ميدن.
255
00:17:42,012 --> 00:17:43,819
ميدونم، مشکل همينه.
256
00:17:43,903 --> 00:17:48,484
خب، اين ميتونه يه راه حل باشه، ما سرنوشت رو با دستاي خودمون ميسازيم.
257
00:17:48,567 --> 00:17:53,024
اول، من بايد کتاب ابرخواني آنت وو رو قرض بگيرم.
258
00:18:01,294 --> 00:18:05,182
ششش... ما نميخوايم کسي صدامونو بشنوه.
259
00:18:05,268 --> 00:18:08,653
اه، اه! من اينجا نديدمت.
260
00:18:08,747 --> 00:18:10,555
تو منو دوست نداري، داري؟
261
00:18:10,651 --> 00:18:12,234
البته که دوستت دارم.
262
00:18:12,328 --> 00:18:15,241
اما نه اونطور که من دوستت دارم.
263
00:18:15,330 --> 00:18:17,739
اه. فکر نکنم.
264
00:18:17,818 --> 00:18:22,171
خيي خب. واقعا سختي وقتي کسي رو دوست داري،...
265
00:18:22,264 --> 00:18:25,011
... اما اون اينطور نيست.
266
00:18:25,093 --> 00:18:26,724
ميدونم منظورت چيه.
267
00:18:26,819 --> 00:18:28,720
ضمنا، اون خيلي زيباست.
268
00:18:28,801 --> 00:18:29,524
هان؟
269
00:18:29,613 --> 00:18:33,592
اون دختر قبيله آب. من ميتونم بفهمم تو چرا اونقدر اونو دوست داري.
270
00:18:33,685 --> 00:18:41,102
اون شيرينه، يه کنترل کننده است، و موهاش خيلي مرتب بنظر مياد.
271
00:18:41,189 --> 00:18:42,110
نگران نباش.
272
00:18:42,177 --> 00:18:46,537
تو يه پسر عالي رو ميبيني که اون به شدت بهت علاقه خواهد داشت. من ميدونم.
273
00:18:46,629 --> 00:18:51,505
ممنونم. صبر کن! تو اينو نميخواستي؟
274
00:18:51,593 --> 00:18:52,764
از کجا ميدوني؟
275
00:18:52,839 --> 00:18:56,187
من يه جورايي تو رو ميپاييدم... هه!
276
00:18:56,280 --> 00:19:00,385
اه، ممنونم.فکر..فکر ميکنم.
277
00:19:02,132 --> 00:19:05,548
ابرها از آب و باد سخته شد يعني از هردومون...
278
00:19:05,626 --> 00:19:08,708
... ما بايد بتونيم با کنترل کردن اونها روبه هر شکلي که ميخوايم دربيارم.
279
00:19:08,793 --> 00:19:13,007
من پيداش کردم. علامت انفجار آتشفشان.
280
00:19:38,503 --> 00:19:43,207
آنت وو، ببين! توي ابرها داره يه اتفاقي ميفته.
281
00:19:43,296 --> 00:19:49,433
خيلي ناآشناست. اين نميتونه... اوه خداي من!
282
00:19:55,411 --> 00:19:59,813
ما هنوز ميتونيم روستا رو امن نگهداريم
به شرطي که سريع عمل کنيم. سوکا يه نقشه داره.
283
00:19:59,900 --> 00:20:02,263
مواد مذاب بايد به سمت پايين جريان پيدا کنن تا به اينجا برسن.
284
00:20:02,350 --> 00:20:03,517
اگه ما بتونيم يه خندق پر عمق بکنيم...
285
00:20:03,608 --> 00:20:06,573
... ميتونم کل مواد مذاب رو از روستا به رودخانه هدايت کنيم.
286
00:20:06,656 --> 00:20:09,466
اگه هرکدام از شما کنترل کننده خاک هست با من بياد.
287
00:20:09,538 --> 00:20:10,856
من يه کنترل کننده خاکم!
288
00:20:10,939 --> 00:20:11,981
من نيستم!
289
00:20:12,071 --> 00:20:18,236
بقيه يه بيل بيارن.. بيايد، ما بايد سريع باشيم!
290
00:20:35,725 --> 00:20:39,103
سريعتر بکنيد! سريعتر بکنيد!
291
00:20:42,159 --> 00:20:48,260
همه بايد اينجا رو تخليه کنن! وقتي اينجا امن شد ما به شما ميپيونديم!
292
00:21:14,968 --> 00:21:19,270
اين خيلي زياده! از گودال عبور ميکنه!
293
00:21:51,535 --> 00:21:55,475
مرد، گاهي اوقات من فراموش کنم اون پسر چه کنترل کننده قدرتمنديه.
294
00:21:55,539 --> 00:21:57,589
صبر کن، تو چي گفتي؟
295
00:21:57,676 --> 00:22:01,990
هيچي، فقط آنگ يه کنترل کننده قدرتمنده.
296
00:22:04,575 --> 00:22:07,991
ميدونستم که اونه...
297
00:22:12,149 --> 00:22:14,958
راستش، ما يه جورايي کتاب شما رو قرض گرفتيم.
298
00:22:14,998 --> 00:22:19,985
پس شما اون بلا رو سر ابرها آورديد!نه؟
299
00:22:20,058 --> 00:22:21,995
خيلي زيرکانه است!
300
00:22:22,082 --> 00:22:24,437
نميخوام توهين کنم، اما اميدوارم اين به شما يه درس داده
301
00:22:24,510 --> 00:22:27,045
بيش از اندازه روي پيشگويي حساب نکنيد.
302
00:22:27,111 --> 00:22:31,383
اما آنت وو پيش بيني کرد دهکده نابود نميشه، و نشد.
303
00:22:31,439 --> 00:22:33,569
بعد از همه اينها، اون درست گفت.
304
00:22:33,639 --> 00:22:35,078
من ازت متنفرم.
305
00:22:35,133 --> 00:22:38,398
مشکلي نيست، سوکا. همه چيز مرتبه.
306
00:22:38,478 --> 00:22:40,105
ميتونم يه چيزي ازتون بپرسم؟
307
00:22:40,178 --> 00:22:41,638
البته، عزيزم.
308
00:22:41,696 --> 00:22:44,175
شما واقعا عشقي در آينده من نديديد، ديديد؟
309
00:22:44,249 --> 00:22:46,374
شما فقط چيزي رو که ميخواستم بشنوم بهم گفتيد.
310
00:22:46,469 --> 00:22:52,035
من بهت يه رازي رو ميگم، کنترل کننده باد جوان.
همونطور که اون ابرها رو دوباره شکل دادي...
311
00:22:52,133 --> 00:22:56,664
... تو قدرت اينو داري که سرنوشتتو خودت شکل بدي.
312
00:22:56,756 --> 00:23:01,595
خداحافظ همگي! ملاقات با شما خيلي خوب بود! مراقب باش، منگ.
313
00:23:01,686 --> 00:23:04,831
مراقب باش.
314
00:23:06,991 --> 00:23:09,505
احمق.
315
00:23:09,660 --> 00:23:11,619
www.free-offline.com کاري از تيم ترجمه
316
00:23:11,620 --> 00:23:12,649
remuslup ترجمه شده توسط