1
00:00:00,849 --> 00:00:03,221
آب.
2
00:00:03,222 --> 00:00:05,095
خاک.
3
00:00:05,096 --> 00:00:07,204
آتش.
4
00:00:07,205 --> 00:00:08,496
باد.
5
00:00:09,562 --> 00:00:13,696
خيلي قبل، چهار ملت با هماهنگي و در کنار هم زندگي ميکردند
6
00:00:13,697 --> 00:00:17,775
اما بعد، همه چيز با حمله ملت آتش تغيير کرد
7
00:00:17,976 --> 00:00:22,088
فقط آواتار، کسي که براي تمام چهار عنصر اصلي
تسلط داشت ميتونست اونها رو متوقف کنه.
8
00:00:22,089 --> 00:00:25,248
اما درست وقتي که جهان به اون نياز داشت اون ناپديد شد
9
00:00:25,589 --> 00:00:29,410
صد سال گذشت، و من و برادرم يک آواتار جديد پيدا کرديم.
10
00:00:29,411 --> 00:00:31,250
يک کنترل کننده باد به نام آنگ
11
00:00:31,351 --> 00:00:33,456
و با اينکه اون يک کنترل کننده باد با مهارت هست،
12
00:00:33,457 --> 00:00:37,189
ولي قبل از نجات مردم بايد چيزهاي زيادي رو ياد بگيره.
13
00:00:37,190 --> 00:00:40,812
اما من باور دارم که آنگ ميتونه جهان رو نجات بده.
14
00:00:47,351 --> 00:00:50,677
کتاب اول:آب
قسمت يازدهم: دوراهي مرگ و زندگي
15
00:00:58,368 --> 00:01:01,033
امممم.... برزنت رو فراموش نکردي؟
16
00:01:01,121 --> 00:01:03,174
راست ميگي... بگيرش.
17
00:01:03,249 --> 00:01:06,539
سوکا، تو بايد برزنت رو روي چادر بزاري.
18
00:01:06,596 --> 00:01:08,716
البته اگه ما نخوايم رومون بارون بباره.
19
00:01:08,796 --> 00:01:13,040
معمولا تو درست ميگي، اما ميبني که هوا تابستونيه، اشتباه ميکني.
20
00:01:13,161 --> 00:01:14,892
ضمنا، برزنت يه پوشش گرمه.
21
00:01:14,947 --> 00:01:16,353
اما اگه بارون بياد چي؟
22
00:01:16,397 --> 00:01:20,394
اگه نياد چي؟اونوقت من برزنت رو بي دليل نصب کردم.
23
00:01:20,464 --> 00:01:21,929
تو ديوانه کننده اي!
24
00:01:22,005 --> 00:01:24,410
کاتارا، تو چرا درباره جمع کردن هيزم نگران نيستي...
25
00:01:24,495 --> 00:01:27,648
... چون اون هيزم ها يه مقدار ضعيف بنظر ميان.
26
00:01:27,749 --> 00:01:31,174
خب اگه تو هيزم هاي منو دوست نداري...بگيرش!
27
00:01:31,250 --> 00:01:35,100
خيلي خب! اگه تو کارتو انجام نميدي... ارگ!
28
00:01:35,165 --> 00:01:37,425
خيلي خب، من يه حشره دارم اگه شما بچه ها ...
29
00:01:37,535 --> 00:01:40,673
هي، آتش کجاست؟ و چه اتفاقي براي چادر افتاده؟
30
00:01:40,747 --> 00:01:43,703
چرا از بانوي همه چي دان نميپرسي؟ ملکه ترکه ها!
31
00:01:43,803 --> 00:01:50,344
اه اينطوريه؟ خيلي خب آقاي تنبل مفت خور، پادشاه...چادرها!
32
00:01:50,423 --> 00:01:55,629
خيلي خب، بچه ها گوش کنيد. فحش دادن
مشکلات رو حل نميکنه، به جاش عمل کنيد...
33
00:01:55,720 --> 00:01:57,571
چرا شما کارهاتونو با هم عوض نميکنيد؟
34
00:01:57,638 --> 00:01:58,931
-کار خوبيه
-بهرحال.
35
00:01:59,030 --> 00:02:06,819
ميبينيد؟ دعوا نکنيد و با هم دوست باشيد. همه کارها در روز به دوش آواتاره..
36
00:02:20,252 --> 00:02:26,399
جدي باش مومو، اين منصفانه است. آپا پنج تا شکم داره.
37
00:02:28,354 --> 00:02:31,529
اينجاست، بچه ها، دوراهي مرگ و زندگي.
38
00:02:31,601 --> 00:02:34,501
واو! من ميتونم براي هميشه بهش خيره بشم.
39
00:02:34,578 --> 00:02:36,272
خيلي خب، من به اندازه کافي ديدم.
40
00:02:36,353 --> 00:02:41,639
چرا تو نميتوني به يه چيزي علاقه مند بشي سوکا؟
اين بزرگترين دره در تمام جهانه.
41
00:02:41,731 --> 00:02:45,547
من مطمئنم ما ميتونيم وقتي داريم پرواز ميکنيم کاملا اونو ببينيم.
42
00:02:45,619 --> 00:02:48,769
هي! اگه شما دنبال راهنماي دره ميگرديد، من اول اينجا بودم!
43
00:02:48,847 --> 00:02:52,021
اوووو... راهنماي دره. مطلب مفيدي بود.
44
00:02:52,100 --> 00:02:55,447
بهم اعتماد کن، اون بيشتر از يه راهنماي گردشگريه، اون يه کنترل کننده خاکه.
45
00:02:55,537 --> 00:02:58,587
و تنها راه وارد و خارج شدن از تنگه کمک اونه.
46
00:02:58,660 --> 00:03:01,002
و اون قبيله منو به اونطرف ميبره!
47
00:03:01,086 --> 00:03:02,542
آروم باش، ما ميدونيم تو بعدي هستي.
48
00:03:02,640 --> 00:03:06,524
تو نميتونستي آروم باشي وقتي ملت آتش خونه ات
رو نابود کردن و مجبورت کردن فرار کني.
49
00:03:06,595 --> 00:03:11,576
کل قبيله من هزاران مايل به سمت شهر بزرگ با سينگ سه راه پيمودن!
50
00:03:11,669 --> 00:03:13,121
تو يه فراري هستي.
51
00:03:13,225 --> 00:03:16,995
پـــف. يه چيزي که نميدونم بهم بگو.
52
00:03:17,879 --> 00:03:19,206
اون قبيله توئه؟
53
00:03:19,307 --> 00:03:20,868
صد در صد اينطور نيست.
54
00:03:20,980 --> 00:03:24,393
اونها قبيله ژانگ هستن.
يه گروه از دزدان سارق و فقير.
55
00:03:24,482 --> 00:03:28,140
اونها براي صد سال دشمن قبيله من بودند.
56
00:03:28,223 --> 00:03:33,180
هي ژانگ ها!من يه جايي براي قبيله ام نگه داشتم
پس حتي فکر گرفتن اون رو هم نکنيد!
57
00:03:33,281 --> 00:03:38,144
محل استراحت گان جين کجاست؟هنوز محل اردوتون تصفيه شده است؟
58
00:03:38,235 --> 00:03:41,254
بله! اما اونها منو جلوتر فرستادن تا براشون يه جا نگهدارم.
59
00:03:41,350 --> 00:03:43,698
من نميدونستم راهنماي دره رزرو کردن رو هم قبول ميکنه.
60
00:03:43,799 --> 00:03:48,561
هه! البته که نميدونستي. احمقانه است که من
همچين انتظاري از يک ژانگ کثيف داشته باشم!
61
00:03:48,643 --> 00:03:53,932
پس انقدر نابسامان و ناجور براي يک سفر تدارک ميبينيد.
62
00:04:02,104 --> 00:04:07,876
بابت تأخير معذرت ميخوام، جوان ها. کي آماده است تا از اين دره بگذره؟
63
00:04:07,977 --> 00:04:10,167
امم...فکر کنم يکي از اونها.
64
00:04:10,257 --> 00:04:12,590
من اول اينجا بودم!گروه من تو راهن!
65
00:04:12,692 --> 00:04:15,439
من نميتونم کسايي که اينجا نيستن رو راهنمايي کنم.
66
00:04:15,540 --> 00:04:19,568
فکر کنم شماها بايد فردا گردش کنيد.
67
00:04:19,815 --> 00:04:22,203
صبر کنيد! اونها اومدن!
68
00:04:27,934 --> 00:04:31,157
تو که واقعا قصد نداري اين گان جين هاي بيخود رو توي دره ببري؟
69
00:04:31,274 --> 00:04:35,591
منظورم اينه که، ما هم فراري هستيم!
و افراد مريضي داريم که به پناهگاه نياز دارن.
70
00:04:35,697 --> 00:04:37,522
من...اه...خب...
71
00:04:37,603 --> 00:04:40,122
ما افراد پيري داريم که از مسافرت خسته ان.
72
00:04:40,225 --> 00:04:42,928
افراد بيمار نسبت به افراد پير ارجحيت دارن.
73
00:04:43,009 --> 00:04:47,729
شايد اگه شما ژانگ ها انقدر گلي نبوديد، انقدر افراد بيمار نداشتيد
74
00:04:47,814 --> 00:04:52,414
اگه شما گان جين ها انقدر تميز نبوديد، شايد ديگه نيازي نبود انقدر پير بشيد.
75
00:04:52,510 --> 00:04:56,780
من ميتونم بوي گندتون رو از يه مايل دورتر حس کنم.
76
00:04:53,333 --> 00:04:55,044
خيلي خب آنگ، آماده اي تا مهارتت توي برقرار کردن صلح رو...
77
00:04:55,131 --> 00:04:56,780
...امتحان کني؟
78
00:04:56,870 --> 00:05:00,084
من...نميدونم. يه مبارزه بزرگتر از کارهاي روزمره است.
79
00:05:00,176 --> 00:05:02,904
اين مردم براي صد سال دشمن هم بودند.
80
00:05:02,970 --> 00:05:08,103
همگي، گوش کنيد! اين آواتاره! و اگه شما بهش يه فرصت بديد،...
81
00:05:08,184 --> 00:05:13,792
... من مطمئنم اون کاري ميکنه که همه بتونن شاد باشن.
82
00:05:13,887 --> 00:05:17,731
اه...شما ميتونيد کنترل کننده خاک رو تقسيم کنيد و با هم سفر کنيد؟
83
00:05:17,808 --> 00:05:18,752
امکان نداره!
84
00:05:18,845 --> 00:05:23,374
.ما حاضريم توسط ملت آتش دستگير بشيم
تا اينکه با اين دزدهاي بدبو مسافرت کنيم.
85
00:05:23,458 --> 00:05:25,962
بهرحال ما نميخوام با اين احمق هاي متکبر سفر کنيم.
86
00:05:26,057 --> 00:05:27,737
من متکبر نيستم
87
00:05:27,830 --> 00:05:29,308
خيلي خب! يه معامله ميکنيم!
88
00:05:29,393 --> 00:05:33,422
همه ما با هم ميريم پايين و آپا با پيرمرد ها و
مريض هاي شما به اون طرف پرواز ميکنه.
89
00:05:33,525 --> 00:05:36,506
خوبه؟
90
00:05:45,616 --> 00:05:48,865
ببخشيد آپا.تو بايد اينکارو انجام بدي.
91
00:05:48,969 --> 00:05:51,348
اين قضيه دشمني قبايل يک مسئله مهمه.
92
00:05:51,434 --> 00:05:53,587
تو مطمئني درگير شدن تو اين قضيه کار درستيه؟
93
00:05:53,689 --> 00:05:57,987
راستش، مطمئن نيستم.ولي کي بودم؟
94
00:05:58,098 --> 00:06:02,345
اون آواتاره، سوکا.برقرار کردن صلح بين مردم کار اونه.
95
00:06:02,442 --> 00:06:05,497
کار اون گذروندن ما از کل اين دره اونم روي پاهامونه، نه؟
96
00:06:05,601 --> 00:06:08,150
خيلي خب، حالا نوبت خبرهاي بده.
97
00:06:08,244 --> 00:06:14,784
بردن هيچ غذايي به درون دره مجاز نيست.
غذا باعث تحريک شدن شکارچي هاي خطرناک ميشه.
98
00:06:14,875 --> 00:06:17,402
بدون غذا! اين مسخره است.
99
00:06:17,490 --> 00:06:25,657
آووو،شما کوچولوها ميتونيد يه روز رو بدون
غذا بگذرونيد. بهتره گرسنه باشيد يا... بميريد؟
100
00:06:25,746 --> 00:06:28,234
ما تا 10 دقيقه ديگه ميريم پايين.
101
00:06:28,363 --> 00:06:34,358
بهتره همه غذاها توي شکمتون باشن، يا تو روده اتون!
102
00:06:38,512 --> 00:06:42,222
آپا تا وقتي ما برسيم اونجا به خوبي از شما محافظت ميکنه.
103
00:06:42,324 --> 00:06:47,555
اون طرف ميبينمت، پسر. يپ يپ!
104
00:06:59,484 --> 00:07:01,493
کنترل خوبي بود.
105
00:07:01,600 --> 00:07:07,635
اين کار بزرگتر از يک کنترل کردن ساده است، بچه جان. مردم اطلاعات ميخوان.
106
00:07:07,730 --> 00:07:12,019
احتمالا خيلي از شما از اينکه چطور دره ها شکل ميگيرن شگفت زده هستيد.
107
00:07:12,110 --> 00:07:17,717
کارشناسان به من گفتن اين دره احتمالا توسط ارواح خاک در زمين کنده شده...
108
00:07:17,793 --> 00:07:26,652
...اونها کسايي بودند که بخاطر اينکه کشاورزهاي محلي
حاضر نشدن بهشون هديه مناسبي بدن از دستشون عصباني شدند.
109
00:07:32,508 --> 00:07:40,726
فکر کنم ارواح هنوز عصباني هستند!
اميدوارم همه شما هدايايي با خودتون آورده باشيد.
110
00:07:42,878 --> 00:07:48,713
خيلي خب... همه از ديوار دور شيد.
111
00:07:52,200 --> 00:07:53,442
چرا اينکارو کردي؟
112
00:07:53,531 --> 00:07:56,647
اين مردم از ملت آتش فرار ميکنن، نه؟
113
00:07:56,712 --> 00:08:02,644
من بايد مطمئن ميشدم اونها نميتونن دنبالمون بيان. ما الان در امانيم.
114
00:08:05,997 --> 00:08:08,913
ما بايد بهش کمک کنيم!
115
00:08:13,071 --> 00:08:16,563
خيلي خب...حالا تو بايد بهم کمک کني!
116
00:08:35,402 --> 00:08:36,671
اون چي بود؟
117
00:08:36,763 --> 00:08:41,888
خزنده هاي دره. اه! و قطعا تعداد بيشتري از اونها اينجا هستن.
118
00:08:41,969 --> 00:08:44,319
بازوهات... اونها شکستن!
119
00:08:44,401 --> 00:08:48,471
بدون بازوهام من نميتونم چيزي رو کنترل کنم. به عبارت ديگه...
120
00:08:48,557 --> 00:08:51,913
... ما تو دره گير افتاديم.
121
00:09:00,054 --> 00:09:01,586
فکر کنم تنها فايده دور ريختن غذاهامون اين بود که...
122
00:09:01,661 --> 00:09:04,776
... نميخواستيم با چيزهايي مثل... خزنده هاي دره مواجه بشيم...
123
00:09:04,851 --> 00:09:10,102
تقصير ژانگ هاست! اونها با خودشون غذا اوردن،
حتي بعد از اينکه راهنما بهشون گفت اينکارو نکنن!
124
00:09:10,184 --> 00:09:13,965
چي! اگه اينجا کسي باشه که نتونه يه روز رو بدون غذا بگذرونه،...
125
00:09:14,050 --> 00:09:16,039
...شما گان جين هاي سوسول هستيد!
126
00:09:16,130 --> 00:09:19,644
اميدوارم خوشحال باشيد. ما توي اين دره بدون هيچ راه خروجي گير کرديم.
127
00:09:19,733 --> 00:09:22,148
چرا از خودتون تشکر نميکنيد، مخفي کننده هاي غذا!
128
00:09:22,238 --> 00:09:24,394
ببينيد. با هم بودن تنها راه براي...
129
00:09:24,494 --> 00:09:27,385
من حتي يه قدم ديگه با يکي از اونها برنميدارم.
130
00:09:27,476 --> 00:09:30,536
اين حرفيه که ما ميتونيم قبولش کنيم..
131
00:09:30,607 --> 00:09:31,758
فکر ديگه اي داريد؟
132
00:09:31,853 --> 00:09:34,878
کنترل کردن امکان پذير نيست. ما بايد از اين دره خارج بشيم.
133
00:09:34,972 --> 00:09:40,461
من نميخوام اين پايين بميرم! من نميخوام يه بخشي از زنجيره غذايي بشم!
134
00:09:40,541 --> 00:09:43,909
ميبيني؟ ما داريم بخاطر شما تبديل به بخشي از زنجيره غذايي ميشيم!
135
00:09:44,013 --> 00:09:47,363
البته. سرزنش کردن هاي غيرعادلانه ي ژانگ ها هميشه اتفاق ميفته!
136
00:09:47,472 --> 00:09:48,213
خوشحالم!
137
00:09:48,304 --> 00:09:51,602
کافيه! من فکر ميکردم من ميتونم کمک کنم شما با هم باشيد،...
138
00:09:51,681 --> 00:09:55,442
...اما حدس ميزنم اين اتفاق نميخواد بيفته.
139
00:09:55,675 --> 00:10:00,079
ما بايد جدا بشيم. گان جين ها اين طرف... و ژانگ ها اون طرف.
140
00:10:00,166 --> 00:10:04,405
ما تو دو خط مجزا حرکت ميکنيم.
141
00:10:08,967 --> 00:10:12,943
سوکا، تو با ژانگ ها برو. و کاتارا، تو با گان جين ها برو.
142
00:10:13,038 --> 00:10:18,468
اگه تونستيد بفهميد چرا اونها انقدر از هم ديگه متنفرن.
143
00:10:34,641 --> 00:10:36,841
شماها نميخوايد برزنت هاتون رو نصب کنيد؟
144
00:10:36,938 --> 00:10:39,075
براي چي؟هوا تابستونيه.
145
00:10:39,167 --> 00:10:40,476
درسته!
146
00:10:40,570 --> 00:10:43,431
ضمنا، ما دوست داريم از برزنت به عنوان پتو استفاده کنيم
147
00:10:43,512 --> 00:10:47,708
بلاخره، يه نفر اينو فهميد.
148
00:10:52,892 --> 00:10:54,534
شما واقعا فکر ميکنيد هوا بارونيم يشه؟
149
00:10:54,626 --> 00:11:00,391
نه، اما تو هيچوقت نميتوني کاملا مطمئن باشي، درسته؟
150
00:11:16,540 --> 00:11:18,524
کمي نان ميخواي، کاتارا؟
151
00:11:18,617 --> 00:11:20,835
پس شما بوديد که غذا آورديد!
152
00:11:20,916 --> 00:11:25,067
اوه بيخيال. تو واقعا فکر ميکني اون قبيله دزدها يواشکي غذا نياورده؟
153
00:11:25,134 --> 00:11:30,301
چرا مردم من بايد گرسنه بمونن وقتي ژانگ هاي آب زيرکاه
دارن دهنشونو از چيزهاي خوشمزه پر ميکنن؟
154
00:11:30,384 --> 00:11:36,377
خب، فکر کنم مشکلي نيست اگه همه اينکارو کردن.
155
00:11:38,098 --> 00:11:41,647
خب، چرا قبيله شما انقدر با ژانگ ها دشمني دارن؟
156
00:11:41,736 --> 00:11:49,799
بنظر دختر زيرکي مياي، کاتارا. شرط ميبندم
ميخوام يه قسمتي از تاريخ ما رو بدوني.
157
00:11:53,969 --> 00:11:55,689
جد ما،..
158
00:11:55,789 --> 00:12:00,764
..جين وي، يک جنگجوي کنترل کننده خاک بود
که وظيفه مهمي بهش واگذار شده بود،..
159
00:12:00,827 --> 00:12:10,026
...و اون منتقل کردن گوي مقدس ما از دروازه
بزرگ شرقي به دروازه بزرگ غربي بود.
160
00:12:11,711 --> 00:12:17,119
بردن گوي از شرق به غرب به خورشيد ميفهموند که بايد طلوع و غروب کنه.
161
00:12:17,195 --> 00:12:21,383
اين رسم مذهبي قديمي قبيله ما، ريدمپشن، بود...
162
00:12:21,414 --> 00:12:26,504
...اما وقتي اون به دروازه نزديک شد، توسط يک ژانگ مورد حمله قرار گرفت!
163
00:12:26,580 --> 00:12:32,116
يک موذي، به نام وي جين،اون به گوي حسودي کرد.
164
00:12:32,207 --> 00:12:39,397
اون ترسو، جين وي رو به زمين کوبيد و گوي مقدس ما رو دزديد.
165
00:12:39,492 --> 00:12:48,315
مردم ما هيچوقت اينو فراموش نميکنن.
تو هيچوقت نميتوني به يه ژانگ اعتماد کني.
166
00:12:50,911 --> 00:12:52,200
کمي گوشت ميخواي؟
167
00:12:52,305 --> 00:12:54,197
ميخوام!؟
168
00:12:54,260 --> 00:12:55,773
ميدونم داري به چه چيزي فکر ميکني.
169
00:12:55,866 --> 00:13:00,332
ما موجودات وحشتناکي هستيم که با آوردن
غذا اين پايين همه رو به خطر انداختيم.
170
00:13:00,422 --> 00:13:04,435
گان جين ها خيلي بد درباره ما فکر ميکنن
احتمالا اونها تظاهر کردن ما غذا آورديم...
171
00:13:04,520 --> 00:13:09,102
... و کلي غذا با خودشون اوردن.اين دليليه که ما با خودمون غذا آورديم.
172
00:13:09,196 --> 00:13:15,612
دشمني ما با گان جين ها به بيش از صدسال قبل برميگرده...
173
00:13:17,463 --> 00:13:21,251
جد ما، وي جين، دروازه شرقي دهکده ما رو ترک کرد...
174
00:13:21,337 --> 00:13:23,751
...در همون وقت اون از دور يک نفر رو ديد.
175
00:13:23,837 --> 00:13:29,163
اون يه مرد از قبيله گان جين بود، جين وي،داشت سقوط ميکرد.
176
00:13:29,254 --> 00:13:34,685
وي جين با شکوه توقف کرد تا بهش کمک کنه.
جين وي يک گوي مقدس رو منتقل ميکرد،...
177
00:13:34,774 --> 00:13:39,243
... يک شي باستاني خيلي قدرتمند که در قبيله اون
براي انجام مراسم مذهبي استفاده ميشد.
178
00:13:39,313 --> 00:13:41,380
وي جين سعي کرد از مرد مجروح مواظبت کنه،..
179
00:13:41,455 --> 00:13:44,683
...اما جين وي اصرار کرد گوي مهمتره،...
180
00:13:44,727 --> 00:13:47,515
.. و ازش خواست تا اونو به قبيله اش برگردونه.
181
00:13:47,579 --> 00:13:51,855
وي جين مهربان قول داد به محض اينکه تونستب براي اون مرد کمک بفرسته،..
182
00:13:51,908 --> 00:13:56,362
... اما وقتي وي جين از دروازه گذشت تا
گوي رو به سرزمين گان جين برگردونه...
183
00:13:56,441 --> 00:13:58,704
...دستگير شد!
184
00:14:02,106 --> 00:14:05,377
به جاي تشکر ازش براي مهربانيش و کار مؤدبانه اش...
185
00:14:05,483 --> 00:14:09,737
...اونها اونو به بيست سال زندان محکوم کردن.
186
00:14:10,318 --> 00:14:13,426
ما ژانگ ها هرگز اين ظلم رو فراموش نميکنيم.
187
00:14:13,526 --> 00:14:18,826
اين وحشتناکه. نميخواي تمومش کني؟
188
00:14:18,910 --> 00:14:22,074
خيلي خوب بود اگه ما نزديک يکي از اون آتش ها بوديم،...
189
00:14:22,164 --> 00:14:26,384
...داستان ميگفتيم و ميخنديديم. مشکلي نيست، مومو،...
190
00:14:26,489 --> 00:14:33,255
...ما بزودي از اينجا خارج ميشيم و بعد ميتونيم تا خرخره بخوريم!
191
00:14:36,677 --> 00:14:39,733
نه، من براي غذا صبر ميکنم.
192
00:14:39,830 --> 00:14:43,954
تنهايي، نه؟ شخصيت بي طرف.
193
00:14:44,030 --> 00:14:48,059
من دوست داشتم ميتونستم به اون مردم کمک کنم
خارج بشن، اما اين فقط يه روياي غير ممکنه.
194
00:14:48,152 --> 00:14:51,007
بهرحال، حدس ميزنم بزرگترين مشکل ما خارج شدن از اينجاست.
195
00:14:51,103 --> 00:14:58,046
من مطمئن نيستم دو تا مشکل بهم ربطي نداشته باشن.
196
00:15:02,580 --> 00:15:07,824
خطر رفع شده! ما به طرف ديگه نزديک شديم.
197
00:15:16,084 --> 00:15:20,318
کاتارا،سوکا اين مردم حاضرن براي خارج شدن از دره يه مدت با هم کار کنن؟
198
00:15:20,406 --> 00:15:24,066
فکر نکنم، آنگ، ژانگ ها واقعا درباره گان جين ها اشتباه ميکنن.
199
00:15:24,171 --> 00:15:27,130
اونها براي جين وي کمين کردن و گوي مقدس رو دزديدن.
200
00:15:27,231 --> 00:15:28,609
درباره چي صحبت ميکني؟
201
00:15:28,702 --> 00:15:30,823
درسته، کاتارا، درباره چي صحبت ميکني؟
202
00:15:30,915 --> 00:15:32,822
وي جين گوي رو ندزديد،...
203
00:15:32,904 --> 00:15:36,610
... اون داشت اون رو به دهکده شون برميگردوند و
بطور نادرستي توسط گان جين ها دستگير شد.
204
00:15:36,695 --> 00:15:39,145
اگه از من ميپرسي دستگير شدن کافي نيست!
205
00:15:39,233 --> 00:15:41,652
خيلي خب! خيلي خب! فهميدم! حالا من به کمکتون نياز دارم.
206
00:15:41,742 --> 00:15:47,342
با هم ديگه همه رو پايين ديوار دره جمع کنيد.
207
00:15:52,730 --> 00:15:55,605
ازتون خواهش ميکنم! بزودي ما از اينجا خارج ميشيم و ميتونيم غذا بخوريم،...
208
00:15:55,713 --> 00:15:57,164
.. و بعد راه هامونو جدا کنيم،..
209
00:15:57,251 --> 00:16:00,859
..اما من نياز دارم تا همه شما دست به دست هم بديد
و يه راه براي عبور از اين تخته سنگ پيدا کنيد.
210
00:16:00,957 --> 00:16:05,129
شايد ژانگ ها بتونن با ناخن هاي بلند و چندش آورشون از ديوارها بالا برن.
211
00:16:05,221 --> 00:16:08,159
اوه، معذرت ميخوام! من فراموش کردم که ،..
212
00:16:08,240 --> 00:16:12,299
...مجازات نگرفتن ناخن ها براي گان جين ها بيست سال زندانه!
213
00:16:12,415 --> 00:16:13,823
چي؟ شما دزدهاي کثيف!
214
00:16:13,917 --> 00:16:17,592
شما احمق هاي نازنازي!
215
00:16:17,818 --> 00:16:21,329
آهاي! توجه کنيد! چند بار بايد اينو بگم؟
216
00:16:21,428 --> 00:16:25,445
فحش مشکلات رو حل نميکنه، عمل کنيد!
217
00:16:25,537 --> 00:16:27,725
بنظر آواتار درست ميگه.
218
00:16:27,828 --> 00:16:31,427
بله، اون درست ميگه
219
00:16:32,054 --> 00:16:34,870
فحش دادن هرگز مشکلات ما رو حل نميکنه...
220
00:16:34,958 --> 00:16:37,404
!به جاش عمل کنيم...
221
00:16:43,838 --> 00:16:47,706
تا پاي مرگ! و اين پايان رقابت ماست!
222
00:16:47,787 --> 00:16:53,706
ميدونيد، نظرم عوض شد! فحش دادن چندان بد نيست!
223
00:17:16,901 --> 00:17:22,483
اين.. غذاست؟ همه يواشکي غذا آوردن پايين!؟باورنکردنيه!
224
00:17:22,585 --> 00:17:26,631
شماها زندگيمونو تو خطر قرار داديد چون
نميتونستيد يه روز رو بدون غذا سر کنيد!؟
225
00:17:26,719 --> 00:17:31,163
همتون ... وحشتناکيد!
226
00:17:35,892 --> 00:17:43,825
خيلي گرسنمه... اوني که تو ظرفه... شيريني تخم مرغيه؟
227
00:17:50,653 --> 00:17:53,945
اوه نه! اونها شکارچيان دره اند!
228
00:17:54,048 --> 00:17:55,866
امکان نداره از اين يکي جان سالم بدر ببريم!
229
00:17:55,948 --> 00:18:01,181
اونها براي من برگشتن! اونها يکم چشيدن، و حالا اونها براي من برگشتن!
230
00:18:01,271 --> 00:18:06,864
سوکا صبر کن! من اصلا به اون دشمني احمقانه
علاقمند نيستم! من فقط ميخوام زنده از اينجا بيرون بريم.
231
00:18:06,941 --> 00:18:12,135
منم همينطور. من فقط طرف اونها رو گرفتم چون بهم غذا دادن.
232
00:19:11,666 --> 00:19:17,121
همه توجه کنيد! به من نگاه کنيد! کاري که من ميکنمو بکنيد!
233
00:19:41,917 --> 00:19:47,480
حالا، دنبالم بيايد! ما تا بيرون از اينجا سواري ميکنيم!
234
00:20:02,176 --> 00:20:05,564
همه! پياده شيد!
235
00:20:08,408 --> 00:20:10,470
ما اينکارو کرديم!
236
00:20:22,298 --> 00:20:25,404
من هرگز فکر نميکردم يه گان جين بتونه دستشو انقدر کثيف کنه
237
00:20:25,507 --> 00:20:28,956
و من هيچوقت نميدونستم شما ژانگ ها انقدر در سواري کردن ماهر باشيد.
238
00:20:29,048 --> 00:20:32,976
بعد از اينها شايد ما خيلي با هم تفاوت نداريم.
239
00:20:33,047 --> 00:20:39,495
خيلي بده که ما نميتونيم تاريخ رو دوباره بنويسيم.
شما دزدها گوي مقدس ما رو از جين وي دزديديد!
240
00:20:39,564 --> 00:20:45,158
شما ستمگرهاي بي انصاف وي جين رو براي بيست سال زنداني کرديد!
241
00:20:45,257 --> 00:20:50,909
يه لحظه صبر کن! جين وي؟ وي جين؟ من اونها رو ميشناسم!
242
00:20:50,963 --> 00:20:53,877
بله بله، همه ما از داستان با خبريم.
243
00:20:53,962 --> 00:20:59,417
نه! منظورم اينه که من واقعا اونها رو ميشناسم.
شايد نديده باشمشون، اما من 112 سالمه.
244
00:20:59,496 --> 00:21:03,669
من صد سال پيش تو روزي که شما دربارش حرف ميزنيد اونجا بوديم...
245
00:21:03,710 --> 00:21:06,711
بنظر مياد اشتباهات زيادي درباره اتفاقي که افتاده وجود داره.
246
00:21:06,780 --> 00:21:10,933
اول از همه، جين وي و وي جين دشمنان هم نبودند، اونها برادر هاي هم بودند،..
247
00:21:10,999 --> 00:21:15,726
...در حقيقت دوقلو و هشت سالشون بود و مهم تر از همه،..
248
00:21:15,796 --> 00:21:21,311
... اونها فقط داشتن بازي ميکردند!
گوي مقدس در افسانه در حقيقت... يه توپ بود.
249
00:21:21,376 --> 00:21:24,353
و دروازه هاي شرقي و غربي درواقع دروازه ها بودن.
250
00:21:24,439 --> 00:21:28,329
جين وي توپ رو داشت و داشت به سمت
دروازه ميرفت که زمين خورد و توپ رو ازدست داد.
251
00:21:28,410 --> 00:21:30,149
وين جي توپ رو ندزديد،...
252
00:21:30,236 --> 00:21:33,176
... اون برش داشت و شروع به دويدن به سمت دروازه ديگه کرد.
253
00:21:33,255 --> 00:21:37,986
اما از محدوده زمين بيرون رفت، پس داور اونو توي جعبه مجازات گذاشت،...
254
00:21:38,064 --> 00:21:42,774
...نه براي بيست سال، بلکه براي دو دقيقه.
255
00:21:42,849 --> 00:21:47,439
هيچ خبري از دزدي و انداختن کسي در زندان نبود. فقط يه بازي بود.
256
00:21:47,512 --> 00:21:50,351
تو داري ميگي گوي مقدس درواقع يک توپ مقدس بود؟
257
00:21:50,424 --> 00:21:52,520
نه، فقط يه توپ عادي بود.
258
00:21:52,589 --> 00:21:54,549
پس درباره مراسم ريدمپشن ما چي؟
259
00:21:54,633 --> 00:21:57,137
اون چيزي بود که اونها توي بازي ميگفتن، ريدمپشن.
260
00:21:57,231 --> 00:21:59,884
وقتي کسي توپ رو از يه دروازه به دروازه ديگه ميبرد،...
261
00:21:59,974 --> 00:22:04,168
... همه فرياد ميزدن، ريدمپشن!
262
00:22:04,232 --> 00:22:05,061
دروغ نميگم،...
263
00:22:05,154 --> 00:22:09,457
... وي جين يه مقدار کثيف بود و جين وي يه مقدار مغرور،اين چيز ها درسته،...
264
00:22:09,533 --> 00:22:14,051
...اما اونها با اينکه با هم متفاوت بودن به قدري به هم
احترام ميگذاشتن که زمين بازيشون رو تقسيم ميکردن.
265
00:22:14,119 --> 00:22:17,348
فکر کنم وقتشه که گذشته رو فراموش کنيم...
266
00:22:17,401 --> 00:22:20,592
... و به آينده نگاه کنيم.
267
00:22:27,902 --> 00:22:31,455
خوشحالم که ميبينمت، پسر! دلت برام تنگ شده بود؟
268
00:22:31,526 --> 00:22:33,998
من نميتونم به اندازه کافي ازت تشکر کنم، آواتار.
269
00:22:34,084 --> 00:22:38,461
خب، من فقط شانسمو امتحان کردم.
270
00:22:38,547 --> 00:22:44,460
به سمت پايتخت امپراطوري خاک در قالب يک قبيله!
271
00:22:44,547 --> 00:22:48,686
من هم ميرم! من حالم از اينجا بهم ميخوره!
272
00:22:48,783 --> 00:22:51,118
شانس آورديم که تو جين وي و وي جين رو ميشناختي.
273
00:22:51,207 --> 00:22:54,585
تو ميتوني به اين بگي شانس. يا بهش بگي... دروغ!
274
00:22:54,669 --> 00:22:55,433
چي!؟
275
00:22:55,501 --> 00:22:57,176
من همه اون چيزها رو از خودم ساختم.
276
00:22:57,266 --> 00:23:01,136
تو اينکارو نکردي!اين خيلي بده.
277
00:23:01,221 --> 00:23:06,701
حالا اون ظرف شيريني کجاست؟ من گرسنمه!
278
00:23:07,438 --> 00:23:10,614
www.free-offline.com کاري از تيم ترجمه
279
00:23:11,012 --> 00:23:13,297
remuslup ترجمه شده توسط