1 00:00:05,862 --> 00:00:08,691 ‫این شغل، راحت نیست 2 00:00:08,734 --> 00:00:13,391 ‫این حجم ازفشار و از دست دادنی که ‫ هر روز باهاش مواجه میشیم... 3 00:00:15,987 --> 00:00:18,494 ‫میتونه از پا درتون بیاره 4 00:00:19,188 --> 00:00:20,811 ‫ یا درماندتون کنه 5 00:00:20,836 --> 00:00:22,357 ‫تو خوبی ‫ تو خوبی 6 00:00:25,926 --> 00:00:29,967 ‫شما باید راهی برای مقابله با این ‫استرس پیدا کنین 7 00:00:43,074 --> 00:00:45,074 ‫اون میتونه فیزیکی باشه 8 00:00:48,317 --> 00:00:50,493 ‫میتونه احساسی باشه 9 00:00:53,955 --> 00:00:55,827 ‫سلام رفیق ‫ سلام 10 00:00:55,981 --> 00:00:57,592 ‫هی تو خیلی ‫ بزرگ شدی 11 00:00:57,635 --> 00:01:01,422 ‫مامان خیلی دلش برای ‫ جفتتون تنگ شده 12 00:01:01,465 --> 00:01:03,250 ‫عاشقتم مامی 13 00:01:03,293 --> 00:01:05,165 ‫من عاشقتم ‫ دلم برات تنگ شده. 14 00:01:05,208 --> 00:01:07,129 ‫میتونه خانواده باشه 15 00:01:08,864 --> 00:01:11,955 ‫اما باور کنید، شما قرار نیست ‫از رزیدنتی نجات پیدا کنین 16 00:01:11,979 --> 00:01:15,554 ‫ مگر اینکه یک نقطه‌ی شاد ‫در زندگیتون داشته باشید 17 00:01:19,309 --> 00:01:23,812 ‫جایی که بتونین توش ‫از همه چیز فرار کنین 18 00:01:24,358 --> 00:01:27,317 ‫آناتومی گری ‫قسمت 7 فصل 17 19 00:01:27,361 --> 00:01:30,320 ‫ترجمه و زیرنویس ‫نسیم پیله‌ور ابریشم 20 00:01:30,652 --> 00:01:32,253 ‫این قسمت ‫«امید از روی ناچاری» 21 00:01:32,278 --> 00:01:33,861 ‫یک ای.بی.دی دیگه لازم دارم. 22 00:01:33,886 --> 00:01:35,151 ‫چرا هنوز نرسیدیم؟ 23 00:01:35,195 --> 00:01:38,074 ‫ما با بیشترین سرعتی که میشه ‫ بدون تصادف کردن بریم داریم میرونیم 24 00:01:38,099 --> 00:01:40,135 ‫- باید بهشون بگی اونه، تا آماده باشن ‫- باشه کارینا، 25 00:01:40,159 --> 00:01:42,376 ‫من میدونم که ترسیدی، ‫اما این کمکی نمیکنه 26 00:01:43,768 --> 00:01:46,510 ‫- "بی" ‫- "بی"؟ "بی" چیه رفیق؟ 27 00:01:46,554 --> 00:01:48,947 ‫بی مثبت. این ‫گروه خونیمه 28 00:01:49,006 --> 00:01:50,427 ‫ما بهشون میگیم تا مطمئن ‫ شیم، میدونن 29 00:01:50,471 --> 00:01:51,518 ‫یه 4/4 بده 30 00:01:51,543 --> 00:01:53,937 ‫آندریا، تو حالت خوب میشه، باشه؟ 31 00:01:59,697 --> 00:02:00,959 ‫وال اشتون 32 00:02:01,003 --> 00:02:02,831 ‫دو روز بعد از برداشت ‫ کبد. 33 00:02:02,874 --> 00:02:04,441 ‫سطح ال.اف.تیش هنوز بالاست 34 00:02:04,485 --> 00:02:06,835 ‫کشت خونش درحال ‫ رشد باکتری های گرم منفیه 35 00:02:06,878 --> 00:02:09,968 ‫حالت چطوره؟ هیچ ‫حساسیت یا حالت تهوعی داری؟ 36 00:02:10,012 --> 00:02:13,624 ‫راستش، فکر کنم میتونم از ‫تخت بلند شم و یه دوری بزنم 37 00:02:15,060 --> 00:02:16,758 ‫اون هنوزم عفونیه 38 00:02:16,801 --> 00:02:21,719 ‫ لیووفد رو شروع کن، یک ‫ضد قارچ اضافه کن و دستور تکرار سی.تی رو بده 39 00:02:21,763 --> 00:02:24,418 ‫حالت افتضاحه بعد جوری ‫رفتار میکنی انگار نیست 40 00:02:24,461 --> 00:02:27,472 ‫- چرا باید؟ ‫- تا اجازه بدم از تخت بلند شی بری لونا رو ببینی 41 00:02:27,497 --> 00:02:31,294 ‫من روشی که تو گفتی رو امتحان کردم ‫ولی جواب نمیده 42 00:02:31,338 --> 00:02:35,037 ‫- وال من میدونم که ‫- لطفاً نگو که میدونی چه حسی داره 43 00:02:35,095 --> 00:02:37,707 ‫چون من ازت خوشم میاد و ‫ میخوام که همینجوری بمونه 44 00:02:37,735 --> 00:02:43,797 ‫اما اگه بچه‌ای نداری که اجازه نداشته ‫باشی بغلش کنی یا حتی یه دل سیر نگاهش کنی، 45 00:02:43,821 --> 00:02:46,954 ‫تو نمیدونی 46 00:02:50,661 --> 00:02:53,185 ‫من بالاخره پدر لونا رو ‫ محروم کردم. 47 00:02:53,229 --> 00:02:55,579 ‫اون حقوق پدریشو امضا کرد و تحویل داد 48 00:02:55,623 --> 00:02:58,016 ‫- این همون چیزی نبود که میخواستی؟ ‫- آره 49 00:02:58,060 --> 00:03:00,280 ‫اما انتظار داشتم حداقل ‫یکم مبارزه کنه 50 00:03:00,323 --> 00:03:05,285 ‫نه فقط یه پیام موفق باشی ‫با یه ایموجی بچه. 51 00:03:05,328 --> 00:03:10,159 ‫پس آره من ‫حالم افتضاحه 52 00:03:10,210 --> 00:03:17,087 ‫حس میکنم تا استخونام درد میکنه، چون با آدمی ‫یه بچه ساختم، که حتی براش مهم نیست که اون وجود داشته باشه! 53 00:03:20,474 --> 00:03:24,874 ‫بیا عفونت رو کنترل کنیم، و بعدش ‫میتونیم در مورد دیدن لونا صحبت کنیم. 54 00:03:34,139 --> 00:03:38,230 ‫ شیر جو دو سرشون تموم شده بود، ‫پس حتماً شیر بادومه! 55 00:03:38,274 --> 00:03:40,885 ‫- چه خفن ‫- درسته 56 00:03:42,887 --> 00:03:44,846 ‫ 57 00:03:51,243 --> 00:03:52,680 ‫ 58 00:03:56,154 --> 00:03:57,815 ‫باید غذا بخوری 59 00:03:57,859 --> 00:03:59,339 ‫اول قهوه 60 00:04:00,514 --> 00:04:04,502 ‫و نیازی هم به سخنرانی در مورد ‫اهمیت صبحانه و مواد مغذی برای مغز ندارم 61 00:04:04,526 --> 00:04:07,477 ‫چون مغز من تازه ‫بالاخره خاموش شده 62 00:04:07,521 --> 00:04:11,786 ‫و دوست دارم تا جایی که ‫ممکنه همینجوری بمونه 63 00:04:11,829 --> 00:04:13,570 ‫ کمی هوای تازه نمیخوای؟ 64 00:04:13,614 --> 00:04:15,920 ‫میتونیم بریم قدم بزنیم 65 00:04:15,964 --> 00:04:18,320 ‫من درست همون جاییم ‫که میخواستم باشم. 66 00:04:36,550 --> 00:04:41,289 ‫مگی، نمیدونم خوابی یا داری ‫من و کل دنیارو نادیده میگیری! 67 00:04:41,313 --> 00:04:44,296 ‫- اما زنگ بزن. ‫- هنوز هیچی؟ 68 00:04:44,340 --> 00:04:47,822 ‫اون ممکنه از کرونا کف زمین ‫بیهوش شده باشه و کسی هم نفهمیده باشه 69 00:04:47,865 --> 00:04:51,583 ‫یا ممکنه ماشین بهش زده باشه ‫ تو خیابون آی94 در مسیرش به وایومینگ 70 00:04:51,608 --> 00:04:52,833 ‫- وایومینگ چیه؟ ‫- نمیدونم. 71 00:04:52,865 --> 00:04:55,957 ‫اما یکی از خواهرام به ‫دستگاه وصله، و اونیکی هم گم شده 72 00:04:55,982 --> 00:04:58,702 ‫و آخرین باری که یکی از برادرام گم شد، اونو ‫در حال مرگ کنار جاده پیدا کردن پس در نتیجه 73 00:04:58,746 --> 00:05:00,443 ‫مامانم قراره بمیره؟ 74 00:05:01,238 --> 00:05:02,793 ‫اوه... 75 00:05:02,837 --> 00:05:05,840 ‫اشکالی نداره ‫میتونین بهم بگید 76 00:05:09,713 --> 00:05:12,499 ‫بیا زو ‫بیا بریم تو 77 00:05:19,636 --> 00:05:22,509 ‫من به بانک خون زنگ زدم تا ‫از خون بی مثبت آماده داشته باشن 78 00:05:22,552 --> 00:05:25,773 ‫امیدوارم که ‫این یه نشونه باشه 79 00:05:25,816 --> 00:05:28,184 ‫میدونی مثبت اندیش بودن؟ ‫B+ = be posetive 80 00:05:28,209 --> 00:05:29,471 ‫آمبولانس رسید 81 00:05:32,940 --> 00:05:33,911 ‫کارینا، چی شده؟ 82 00:05:33,955 --> 00:05:35,050 ‫- این آندریاست. ‫ - چی؟ 83 00:05:35,075 --> 00:05:38,667 ‫زخم چاقو به شکم، احتمالاً به قفسه ‫سینه، افت فشار و تاکیکاردیک 84 00:05:38,692 --> 00:05:40,265 ‫- بعد از یک لیتر ان.اس ‫- چی اتفاقی افتاد؟ 85 00:05:40,309 --> 00:05:42,935 ‫اون داشته یک قاچاقچی جنسی رو ‫تعقیب میکرده و اون بهش حمله کرد. 86 00:05:42,960 --> 00:05:45,357 ‫- اونا گرفتنش، من ‫فکر کنم خوبم 87 00:05:45,401 --> 00:05:47,844 ‫دلوکا، سعی کن حرف نزنی ‫من دکتر هانتم تو در گری-اسلونی 88 00:05:47,869 --> 00:05:49,641 ‫ بیاید ببریمش به بخش ‫سوانح یک بریم، اشمیت بدو 89 00:05:49,666 --> 00:05:51,580 ‫-اوون ‫- بله؟ 90 00:05:51,605 --> 00:05:53,864 ‫لطفاً نجاتش بده! ‫ لطفاً! 91 00:05:54,039 --> 00:05:55,333 ‫باشه. 92 00:06:02,037 --> 00:06:04,517 ‫مایع شکمی اطراف ‫ قلبش رو احطه کرده 93 00:06:04,561 --> 00:06:07,206 ‫- چه حسی داری دلوکا؟ ‫- حس میکنم انگار چاقو خوردم! 94 00:06:07,231 --> 00:06:11,348 ‫- فیلم سینه آماده است ‫- باشه بذار ببینم 95 00:06:12,375 --> 00:06:14,548 ‫دلوکا تو هموتوراکس داری 96 00:06:14,591 --> 00:06:16,245 ‫من میخوام برات لوله بذارم، باشه؟ 97 00:06:16,288 --> 00:06:18,247 ‫- عالیه ‫- اشمیت، یه واحد دیگه اضافه کن 98 00:06:27,212 --> 00:06:29,032 ‫داره میاد حاضری؟ 99 00:06:36,459 --> 00:06:38,625 ‫فشار خون هنوز پایینه 100 00:06:39,096 --> 00:06:41,265 ‫باشه به اتاق عمل خبر بدین ‫ ما داریم میایم باشه؟ 101 00:06:41,300 --> 00:06:42,754 ‫- هی منم میخوام باهاش برم ‫- کارینا ، نه 102 00:06:42,862 --> 00:06:44,361 ‫آندریا، منم میخوام باهات بیایم. 103 00:06:44,386 --> 00:06:47,037 ‫کارینا، حق با اونه. ‫لطفاً 104 00:06:47,081 --> 00:06:49,595 ‫- باشه ‫- خب حاضری؟ ما خوبیم؟ 105 00:06:49,620 --> 00:06:50,761 ‫اوه خدا 106 00:06:51,464 --> 00:06:53,598 ‫باشه، خوبه بریم. ‫ حرکت. 107 00:07:12,892 --> 00:07:14,850 ‫دکتر وبر 108 00:07:16,809 --> 00:07:18,294 ‫اوم... 109 00:07:18,319 --> 00:07:21,751 ‫الان یک اورژانسی ‫بدخیم آوردن، و ... 110 00:07:21,976 --> 00:07:23,325 ‫خب، هانت درخواست ‫کمک داده؟ 111 00:07:23,368 --> 00:07:25,046 ‫نه اوه... 112 00:07:26,371 --> 00:07:28,765 ‫ازت خواسته ‫که بیای به من زل بزنی؟ 113 00:07:31,354 --> 00:07:34,705 ‫این، اوه.. ‫این دلوکا است! 114 00:07:34,749 --> 00:07:37,621 ‫اون چاقو خورده، ‫و من دیدمش 115 00:07:37,665 --> 00:07:40,123 ‫و ای کاش نمیدیدم اما 116 00:07:40,148 --> 00:07:43,123 ‫من دیدم، و فکر کردم ‫ شما هم باید بدونی 117 00:08:03,460 --> 00:08:04,466 ‫هی! 118 00:08:04,509 --> 00:08:06,505 ‫هی به خودت! 119 00:08:11,342 --> 00:08:12,430 ‫چشمگیره 120 00:08:12,474 --> 00:08:13,428 ‫نوبت توعه! 121 00:08:13,780 --> 00:08:15,520 ‫ببینیم چی داری! 122 00:08:15,564 --> 00:08:17,348 ‫باشه 123 00:08:17,881 --> 00:08:18,588 ‫همینه! 124 00:08:18,612 --> 00:08:20,346 ‫ فقط باید یکم از ‫ماهیچه‌هات بیشتر کمک بگیری 125 00:08:20,371 --> 00:08:21,980 ‫آره ‫ها ها ها 126 00:08:22,005 --> 00:08:26,500 ‫میدونی، این اولین بار در زندگیمه ‫که هیچ حس رقابتی ندارم 127 00:08:26,525 --> 00:08:28,403 ‫این زندگیته؟ 128 00:08:28,446 --> 00:08:30,320 ‫چی؟ 129 00:08:30,710 --> 00:08:33,811 ‫خب، تو گفتی که این ‫اولین بار در زندگیته! اما.. 130 00:08:34,468 --> 00:08:36,759 ‫من نمیدونم ‫ خیلی مطمئن نیستم 131 00:08:36,803 --> 00:08:39,762 ‫- ما زنده‌ایم؟ ‫- من اینطوری فکر میکنم. 132 00:08:44,811 --> 00:08:46,551 ‫تو خوب به نظر میرسی. 133 00:08:46,595 --> 00:08:48,597 ‫ساحل بهت میاد 134 00:08:49,288 --> 00:08:50,757 ‫به تو هم همینطور. 135 00:08:54,803 --> 00:08:57,214 ‫من برای زولا پنیرکبابی ‫درست کردم 136 00:08:57,258 --> 00:08:59,516 ‫الان داره با 2تای ‫دیگه فیلم نگاه میکنه 137 00:09:00,167 --> 00:09:02,248 ‫چیزی هم بهش گفتی؟ 138 00:09:02,295 --> 00:09:04,175 ‫الیس پرید وسط حرفمون ‫قبل اینکه خیلی پیش بریم؛ 139 00:09:04,199 --> 00:09:07,720 ‫که به نظرم کار خدا بود! چون من هیچ ‫نظری ندارم که میخواستم چی بهش بگم! 140 00:09:07,744 --> 00:09:11,653 ‫یعنی، من نمیتونم دروغ بگم ‫چون این دروغ گفتنه! 141 00:09:11,678 --> 00:09:14,318 ‫و زولا هم خیلی باهوشه و ‫ الانشم خیلی چیزها رو فهمیده. 142 00:09:14,362 --> 00:09:17,887 ‫پس میخوای همینجوری ‫براش پنیر کباب کنی؟ 143 00:09:17,931 --> 00:09:21,238 ‫تو میخوای 2ساعت راه بری ‫هرسری که اسکات خوابش میاد؟ 144 00:09:21,282 --> 00:09:22,979 ‫میخوای ببینی اگه ‫راه نرم چی میشه؟ 145 00:09:23,023 --> 00:09:23,778 ‫متاسفم! 146 00:09:23,802 --> 00:09:26,304 ‫من به مگی نیاز دارم ‫مگی باهوش و منطقیه 147 00:09:26,329 --> 00:09:28,336 ‫و من میدونم که باید به ‫زولا حقیقت رو بگم! 148 00:09:28,361 --> 00:09:31,023 ‫اما کمک لازم دارم تا بفهمم ‫چجوری حقیقت رو بهش بگم 149 00:09:31,048 --> 00:09:32,834 ‫ اون جواب نمیده. ‫من باید برم پیداش کنم! 150 00:09:32,859 --> 00:09:36,950 ‫چی؟ نه تو نخوابیدی تو نمیتونی ‫هوشیار بمونی. نباید رانندگی کنی 151 00:09:36,993 --> 00:09:40,223 ‫- تو هم نخوابیدی ‫- باشه نفس عمیق. 152 00:09:41,519 --> 00:09:43,217 ‫ما حلش میکنیم 153 00:09:44,269 --> 00:09:47,438 ‫من الان زنگ میزنم یکی مگی رو پیدا کنه 154 00:09:47,482 --> 00:09:49,179 ‫کی؟ 155 00:09:49,223 --> 00:09:50,833 ‫نمیدونم! 156 00:09:54,532 --> 00:09:56,143 ‫اوه 157 00:10:00,827 --> 00:10:02,497 ‫هی، کارینا کجاست؟ 158 00:10:02,540 --> 00:10:04,020 ‫اون رفت بالا سمت ‫نیایش‌گاه 159 00:10:04,064 --> 00:10:07,371 ‫باشه، میتونی بهش بگی وضعیت ‫دلوکا ثابته و در راه اتاق عمله؟ 160 00:10:07,415 --> 00:10:08,416 ‫آره، مرسی 161 00:10:08,459 --> 00:10:10,026 ‫اون کیه؟ 162 00:10:10,070 --> 00:10:11,854 ‫اون زنی ‫که دلوکا دنبالش بود 163 00:10:11,898 --> 00:10:14,966 ‫کارآگاها عکسش رو نیاز ‫داشتن، چرا؟ تو میشناسیش؟ 164 00:10:15,839 --> 00:10:18,123 ‫ دیشب اینجا بود و ‫من معالجش کردم! 165 00:10:18,148 --> 00:10:20,676 ‫- برای چی؟ ‫- اون گفت که خفت شده، اوه خدا! 166 00:10:21,026 --> 00:10:22,754 ‫- اشمیت ، هی ، هی. ‫- اوه خدای من. این تقصیر منه؟ 167 00:10:22,778 --> 00:10:25,018 ‫ هیچ کدوم از ‫اینا تقصیر تو نیست. 168 00:10:35,225 --> 00:10:36,574 ‫سلام. 169 00:10:37,069 --> 00:10:38,533 ‫چی؟ هیچ کادویی نیاوردی؟ 170 00:10:38,967 --> 00:10:43,016 ‫حداقل، یه جدولی کولوچه ‫بادام زمینی، پورن قاچاقی؟ 171 00:10:44,669 --> 00:10:46,454 ‫شوخی کردم 172 00:10:46,497 --> 00:10:49,376 ‫من همشونو با یه ‫ مکالمه‌ی خوب عوض میکنم 173 00:10:50,545 --> 00:10:53,200 ‫باشه، اگه درمورد پرستارهاست ‫اونا باید آروم بگیرن! 174 00:10:53,243 --> 00:10:55,715 ‫ما جفتمون کرونا داریم، ‫چیز بزرگی نبود! 175 00:10:55,715 --> 00:10:57,987 ‫- در مورد چی حرف میزنی؟ ‫- من رفتم دیدن گری 176 00:10:58,031 --> 00:11:00,163 ‫من نیاز داشتم یه کم ‫ تصویر زنده ببینم 177 00:11:00,207 --> 00:11:03,688 ‫عاشقش میشدی هردومون ‫زیر پتو، شبیه برکه‌های کرونایی 178 00:11:03,732 --> 00:11:05,702 ‫- این خنده‌دار نیست! ‫- یکم خنده‌داره 179 00:11:05,727 --> 00:11:08,686 ‫ما مریدیت، رو ‫لوله گذاری کردیم تام! 180 00:11:11,218 --> 00:11:14,656 ‫میدونی، اگه یه وقت فکر کردی بری ‫بخش کودکان سرطانی روحیه بدی، این کارو نکن! 181 00:11:14,699 --> 00:11:18,442 ‫متاسفم، متاسفم. ‫من، من فقط... 182 00:11:18,486 --> 00:11:21,619 ‫نیاز داشتم تو یه اتاق با کسی باشم ‫که ازم متنفر نباشه 183 00:11:25,402 --> 00:11:30,628 ‫خب، هیچکس نمیتونه به خوبی ‫تام کوراسیک حواست رو پرت کنه 184 00:11:32,848 --> 00:11:34,284 ‫بفرما بشین 185 00:11:45,078 --> 00:11:48,211 ‫من ازت متنفر نیستم آلتمن 186 00:11:48,255 --> 00:11:53,398 ‫اما کمکم میکنه اگره تو اقرار کنی که ‫هیچوقت عاشقم نبودی. 187 00:11:54,000 --> 00:11:56,002 ‫مجبور نیستی که همین ‫الان بگیش؛ اما.. 188 00:11:56,045 --> 00:11:58,047 ‫تو خسته‌ای. ‫ما هر دومون ترسیدیم. 189 00:11:58,091 --> 00:12:02,323 ‫اما این میتونه کُمکم کنه، ‫شنیدن هرچه زودتر این 190 00:12:06,838 --> 00:12:08,449 ‫دکتر ویلسون آره؟ 191 00:12:08,492 --> 00:12:10,597 ‫من بالابرنده فشارخون ‫خانم اشتون رو حداکثر کردم، 192 00:12:10,621 --> 00:12:13,531 ‫اما فشار شریانیش ‫همینجوری داره کم میشه 193 00:12:13,656 --> 00:12:19,424 ‫تکرار سی.تی هیچ مایعی رو نشون نداده، که ‫یعنی هرچی هست در در ناحیه کبدش از کار افتاده 194 00:12:19,424 --> 00:12:23,943 ‫دیالیز کبدش رو شروع کن ‫و اگه شرایطش بدتر شد خبرم کن 195 00:12:27,729 --> 00:12:29,905 ‫مادر لونا اشتون بیمار ‫شماست، درسته؟ 196 00:12:29,949 --> 00:12:30,993 ‫چرا؟ 197 00:12:31,037 --> 00:12:32,690 ‫لونا کیست برونکوژنیک داره 198 00:12:32,734 --> 00:12:36,144 ‫من میخوام ببرمش اتاق عمل قبل ‫از این که باعث مشکل تنفسی بشه 199 00:12:36,179 --> 00:12:37,702 ‫گفتم شاید بخوای ‫با هم به مادرش بگیم! 200 00:12:37,739 --> 00:12:39,918 ‫- نه ‫- باشه هرطور راحتی! 201 00:12:39,943 --> 00:12:43,136 ‫نه، من فقط نمیخوام تو هم بهش ‫بگی! من نمیخوام هیچکسی بهش بگه! 202 00:12:43,178 --> 00:12:46,178 ‫پس فکر کنم باید لونا رو ‫یواشکی وقتی وال خوابیده ببریم 203 00:12:46,203 --> 00:12:48,924 ‫و بگیم که اورژانسی بوده ‫وقت نکردیم ازش بپرسیم 204 00:12:48,968 --> 00:12:51,013 ‫- واقعاً؟ ‫- نه، چه مرگت شده؟ 205 00:12:51,057 --> 00:12:54,538 ‫اون فقط الان واقعاً به ‫یه سری اخبار غیروحشتناک نیاز داره 206 00:12:54,582 --> 00:12:56,294 ‫هممون نیاز داریم 207 00:12:58,951 --> 00:13:02,536 ‫تو میخوای هم اکس-لب کنی هم استرونتومی؟ ‫واقعاً لازمه؟ 208 00:13:02,561 --> 00:13:04,784 ‫آزمایشات اورژانسیش جراحات ‫ قلبیش رو نشون داده 209 00:13:04,809 --> 00:13:05,887 ‫خب، پس منم آماده عمل میشم 210 00:13:05,912 --> 00:13:07,653 ‫با کمال احترام ریچارد، تو ‫ماههاست که عمل نکردی، 211 00:13:07,678 --> 00:13:09,901 ‫ مطمئن نیستم که راه خوبی برای ‫ بازگشتت به میدون باشه! 212 00:13:09,926 --> 00:13:13,132 ‫با کمال احترام تو کمک لازم داری! ‫و من قصد ندارم، بیلی رو بیدار کنم 213 00:13:13,156 --> 00:13:15,523 ‫وقتی برای اولین بار ‫بعد از فوت مادرش خوابیده 214 00:13:15,559 --> 00:13:16,773 ‫منم نمیخوام ‫آلتمن رو بیار 215 00:13:16,798 --> 00:13:20,901 ‫آلتمن از یه شیفت 20 ساعته میاد که ‫با وصل کردن مردیت به دستگاه تموم شده 216 00:13:20,926 --> 00:13:22,827 ‫اون شرایط جراحی رو نداره 217 00:13:22,871 --> 00:13:25,917 ‫ببین دلوکا جون من رو نجات داده 218 00:13:25,961 --> 00:13:27,876 ‫درستترین کار اینه که منم ‫ همین کارو براش بکنم 219 00:13:27,919 --> 00:13:31,706 ‫وقتی من و تدی در ‫عراق بودیم، کارمون همین بود 220 00:13:31,767 --> 00:13:34,205 ‫که افراد خودمون رو وقتی ‫صدمه میدیدن درمان کنیم 221 00:13:34,230 --> 00:13:38,234 ‫ما اسم بچه‌هاشون،سگهاشون ‫شرایطی که مجبور شده بودن به کشور خدمت کنن رو میدونستیم 222 00:13:38,278 --> 00:13:42,499 ‫هر روز، اونا میرفتن اونجا، ترکش میخوردن، ‫و ما اونارو در میاوردیم و دوباره بخیه میزدیم 223 00:13:42,543 --> 00:13:44,980 ‫و بعدش میفرستادیمشون ‫بیرون و دوباره همه چیز از اول 224 00:13:45,024 --> 00:13:48,592 ‫اونجا نه خواب داشتیم نه استراحت ‫نه زمانی برای اینکه اجازه بدیم فروکش کنه 225 00:13:48,636 --> 00:13:50,986 ‫این کارمون بود ریچارد! ‫آدمهای زیادی نمیتونن انجامش بدن 226 00:13:51,030 --> 00:13:53,945 ‫آلتمن میتونه. پس، ‫لطفاً، آلتمن رو برام بیار 227 00:14:00,433 --> 00:14:03,034 ‫هی، من پیجت گرفتم، ‫اما دلوکا نیازی به ارتو نداره 228 00:14:03,059 --> 00:14:05,105 ‫من ارتو لازم دارم 229 00:14:05,130 --> 00:14:08,088 ‫من زنی که این کار رو با ‫دلوکا کرده دیدم، اون دیشب اینجا بود! 230 00:14:08,113 --> 00:14:10,104 ‫اون گفت که خفتش کردن ‫اما فکر کنم داشت دروغ میگفت 231 00:14:10,128 --> 00:14:12,862 ‫منظورم اینه که مطمئنم اون داشته دروغ میگفته! و 232 00:14:12,887 --> 00:14:15,220 ‫اون در مورد آدم رباها میپرسید، اما 233 00:14:15,245 --> 00:14:16,925 من قطعات رو کنار هم نذاشتم 234 00:14:16,968 --> 00:14:21,538 ‫و نمیدونم آیا می‌تونستم اما هنوزم ‫حس میکنم که باید می‌فهمیدم 235 00:14:21,582 --> 00:14:23,932 ‫که احمقانست! ‫ درسته؟ 236 00:14:23,975 --> 00:14:28,241 ‫- من فقط باید روی جراحی دلوکا تمرکز کنم.. ‫- نه، تو نمیتونی وارد جراحی شی! 237 00:14:28,284 --> 00:14:30,875 ‫این یه پیج برای روحیه دادن بود! 238 00:14:30,899 --> 00:14:33,795 ‫باشه، پس خدماتت رو تغییر ‫بده تو میتونی انجامش بدی، یالا! 239 00:14:33,819 --> 00:14:35,825 ‫من میخوام کمک کنم. 240 00:14:35,850 --> 00:14:38,216 ‫پس مطمئن شو که دلوکا جراحی ‫داشته باشه که خرابکاری نکنه! 241 00:14:38,247 --> 00:14:42,497 ‫با عشق گفتم! محض اطمینان اگه ‫ از پشت ماسک نمی‌تونی ببینی! 242 00:14:44,474 --> 00:14:49,489 ‫این بخش کوچکی از رشد غیر طبیعی ریه است که ‫باید برش دارم تا بتونه به طور طبیعی نفس بکشه 243 00:14:49,851 --> 00:14:51,495 ‫بعدشم دوباره نوبت منه که جراحی کنم 244 00:14:51,520 --> 00:14:54,441 ‫و بعد اون و بعدش دوباره من احتمالاً ‫ دو دبار، پس بذار حدس بزنم 245 00:14:54,484 --> 00:14:59,165 ‫من میدونم که به نظر ترسناک میاد، اما دکتر ‫هیز این عمل جراحی رو هزاربار انجام داده 246 00:15:00,882 --> 00:15:03,972 ‫اصلاً کسی از بدو تولدش بغلش کرده؟ 247 00:15:04,015 --> 00:15:07,839 ‫خب، اون مجبوره به خاطر امنیت ‫خودش در دستگاه بمونه، متاسفم 248 00:15:07,864 --> 00:15:11,501 ‫این درست نیست. ‫اون بی پناهه، و ترسیده. 249 00:15:11,545 --> 00:15:15,098 ‫بچه ها قرار نیست توی ‫ دستگاه پلاستیکی زندگی کنن 250 00:15:16,593 --> 00:15:21,538 ‫راست میگی وال حق با توعه تو باید ‫ببینیش، این درست نیست که تاحالا نشده 251 00:15:21,563 --> 00:15:24,674 ‫- ویلسون ‫- من قبل از عمل میارمش پیشت 252 00:15:24,699 --> 00:15:26,125 ‫ممنون 253 00:15:26,168 --> 00:15:28,475 ‫خیلی ممنونم. 254 00:15:28,518 --> 00:15:30,607 ‫ویلسون 255 00:15:34,146 --> 00:15:35,191 ‫وبر پیج کرد؟ 256 00:15:35,216 --> 00:15:37,001 ‫آره، برای من ‫این دلوکاست که چاقو خورده 257 00:15:37,026 --> 00:15:39,714 ‫اون یک هموتوراکس بزرگ داره ‫و خون وارد پریکاردیوم شده 258 00:15:39,739 --> 00:15:41,176 ‫- سینی استرنوتومی؟ ‫- و بالفور 259 00:15:41,201 --> 00:15:44,250 ‫ما تو اردن یه بچه رو که ترکش خورده بودیم ‫همینجاش درمان کردیم 260 00:15:44,275 --> 00:15:45,666 ‫درسته ‫پسر تگزاس هولدم(بازی پوکر) 261 00:15:45,709 --> 00:15:47,619 ‫و سالم یه تیکه فرستادیمش خونه 262 00:15:47,644 --> 00:15:49,516 ‫خیلی خوب، بیا دوباره ‫انجامش بدیم 263 00:15:49,629 --> 00:15:51,544 ‫آره 264 00:15:53,630 --> 00:15:55,197 ‫حاضری؟ 265 00:15:55,241 --> 00:15:58,856 ‫باشه، اشمیت با بانک خون تماس بگیر، مطمئن شو که ‫تعداد بیشتری بفرستن و خودتم آماده شو بیا تو 266 00:15:58,881 --> 00:15:59,941 ‫خان، نه اشمیت! 267 00:15:59,984 --> 00:16:01,725 ‫دکتر اشمیت گفت که ‫نیاز داره خدماتش رو تغییر بده 268 00:16:01,769 --> 00:16:04,467 ‫من فکر کردم به خاطر حضورم ‫در پاکستان به عنوان جراح عروق بوده 269 00:16:04,511 --> 00:16:05,816 ‫تصمیم عالی گرفت ‫اشمیت 270 00:16:05,860 --> 00:16:09,559 ‫خیلی خوب، تو وقتی که دکتر هانت استرانومی ‫ شکم رو انجام میده به من کمک میکنی 271 00:16:09,603 --> 00:16:11,909 ‫- ما میخوایم خیلی سریع انجامش بدیم ‫- متوجهم 272 00:16:11,953 --> 00:16:13,955 ‫باشه، پس 273 00:16:13,998 --> 00:16:15,130 ‫تیغ جراحی. 274 00:16:29,884 --> 00:16:32,452 ‫وارن احضار شد برای ‫ ماموریت رفت پایین شهر 275 00:16:32,495 --> 00:16:35,063 ‫تو هم باید بری؟ 276 00:16:35,106 --> 00:16:36,934 ‫کارینا، من هیچ جا نمیرم. 277 00:16:38,980 --> 00:16:41,417 ‫هی هی 278 00:16:48,685 --> 00:16:53,777 ‫مامانم قبل از مرگش میگفت ‫ما یک روحیم در دو بدن! 279 00:16:54,952 --> 00:16:57,825 ‫توی ترجمه مفهوم اصلیش رو از دست میده 280 00:16:57,868 --> 00:17:01,692 ‫بابام فکر میکرد ‫ما کلاً متفاوتیم، 281 00:17:01,716 --> 00:17:08,096 ‫اما مامانم میدونست که ما ‫نمی‌تونیم بدون همدیگه نفس بکشیم 282 00:17:08,139 --> 00:17:13,254 ‫یک سال، وقتی بابا برای ‫منطقی حرف زدن خیلی مجنون شده بود 283 00:17:13,279 --> 00:17:18,618 ‫ کل پولهای کریسمسمون رو خرج چیزهایی ‫کرد که لازم نداشت، اما مامان پس انداز داشت 284 00:17:18,643 --> 00:17:21,109 ‫و ما رو با یه کادو ‫ غافلگیر کرد. 285 00:17:21,152 --> 00:17:23,198 ‫یک جفت اسکیت 4چرخ 286 00:17:23,242 --> 00:17:25,374 ‫آندریا سعی کرد ‫بدتش به من 287 00:17:25,418 --> 00:17:29,660 ‫اما من چپی رو پوشیدم ‫ اون راستیشو پوشید 288 00:17:29,685 --> 00:17:37,778 ‫و اونیکی پامونو مثله فلامینگو گرفتیم بالا ‫ و دور خانه اسکیت بازی کردیم. 289 00:17:39,780 --> 00:17:43,913 ‫یک روح، در دو بدن! 290 00:17:47,875 --> 00:17:50,979 ‫به نظر میاد چاقو از پریکاردیم ‫عبور کرده و بطن رو پاره کرده 291 00:17:51,004 --> 00:17:53,446 ‫میتونین بطن رو با پرولن ‫3-0 ترمیم کنید 292 00:17:53,489 --> 00:17:54,403 ‫آلتمن؟ 293 00:17:54,447 --> 00:17:56,710 ‫- آره، درست میگه الان انجامش میدم ‫- باشه رسیدم بهش 294 00:17:56,753 --> 00:17:58,221 ‫درسته، سوزن بزرگ شماره 3-0 مخروطی 295 00:17:58,246 --> 00:18:02,150 ‫لعنتی! به نظر میاد از طحال، ‫معده و دیافراگمش هم عبور کرده 296 00:18:02,193 --> 00:18:05,327 ‫ما مجبوریم طحالش رو خارج کنیم ‫و جراحات روده رو بررسی کنیم. 297 00:18:05,371 --> 00:18:07,286 ‫دکتر ناکس تا الان چند ‫واحد دریافت کرده؟ 298 00:18:07,329 --> 00:18:09,375 ‫شش واحد خون، شش واحد پلاسما 299 00:18:09,418 --> 00:18:11,942 ‫بسیار خب، یک تست انعقاد برای بررسی ‫فاکتورهای لختگیش بگیر 300 00:18:12,856 --> 00:18:14,293 ‫تو خوبی؟ 301 00:18:14,336 --> 00:18:15,337 ‫آره 302 00:18:15,381 --> 00:18:16,556 ‫هویه 303 00:18:19,653 --> 00:18:28,399 ‫لطفاً این پسر رو نگیر! ‫لطفاً این پسر رو نگیر! 304 00:18:45,149 --> 00:18:46,455 ‫باشه. 305 00:18:46,499 --> 00:18:48,675 ‫کمدی یا درام؟ 306 00:18:49,980 --> 00:18:52,592 ‫C-SPAN؟ ‫شبکه ماهواره ای سیاتل 307 00:18:54,115 --> 00:18:58,847 ‫گوش کن، یه چیز خیلی آرامش بخش ‫در رد کردن مطالب شبکه های اجتماعی هست 308 00:18:58,872 --> 00:19:00,904 ‫مثل یه انرژی بی پایان از اطلاعاته 309 00:19:00,940 --> 00:19:04,649 ‫تو قراره وقتی هشتاد سالمون شد مجبورم ‫کنی برات بخونمش مگه نه؟ 310 00:19:04,674 --> 00:19:06,388 ‫یعنی منظورم این نبود... 311 00:19:06,432 --> 00:19:08,564 ‫آره بود 312 00:19:08,608 --> 00:19:11,306 ‫منظورت همین بود 313 00:19:13,177 --> 00:19:14,396 ‫باشه. 314 00:19:16,050 --> 00:19:18,269 ‫تو بازم شامپاین سفارش دادی؟ 315 00:19:18,313 --> 00:19:19,836 ‫نه 316 00:19:19,880 --> 00:19:21,969 ‫وایسا من ردش میکنم 317 00:19:24,363 --> 00:19:26,234 ‫ داریم میایم. 318 00:19:27,278 --> 00:19:28,584 ‫آره داریم میایم. 319 00:19:33,981 --> 00:19:35,635 ‫سلام میتونم کمکی کنم؟ 320 00:19:35,678 --> 00:19:38,289 ‫اوه ببخشید! ‫ اتاق اشتباه! 321 00:19:38,333 --> 00:19:40,248 ‫جکسون؟! 322 00:19:40,291 --> 00:19:42,889 ‫اوه! ‫خب اتاق رو درست اومدم 323 00:19:42,914 --> 00:19:44,121 ‫تو چرا اینجایی؟ 324 00:19:44,165 --> 00:19:46,119 ‫لینک بهم زنگ زد ‫تو باید بری خونه 325 00:19:52,501 --> 00:19:53,850 ‫اوضاعمون چطوره ناکس؟ 326 00:19:53,894 --> 00:19:56,200 ‫الان 2واحد دیگه اضافه ‫کردم فشار خونش داره میاد بالا 327 00:19:56,244 --> 00:19:59,452 ‫- فقط چندتا بخیه دیگه ‫- ترمیم خیلی خوبیه، من هیچ نشتی نمیبینم 328 00:19:59,476 --> 00:20:02,617 ‫فقط میخوام این روده رو یک بار دیگه ‫چک کنم و بعدش مشکلی ندارم که بریم پایین 329 00:20:02,642 --> 00:20:05,974 ‫خیلی خوب، من فقط باید ‫محل تخلیه رو جاگذاری کنم 330 00:20:05,999 --> 00:20:09,194 ‫و بعدش میتونیم ‫ که سیم رو ببندیم. 331 00:20:09,219 --> 00:20:12,209 ‫کارتون عالی بود همگی، خسته نباشید! 332 00:20:18,708 --> 00:20:19,666 ‫آخرین بار کی آزمایش دادید؟ 333 00:20:19,709 --> 00:20:21,515 ‫دیشب. دیروز. ‫امروز صبح. خیلی خب.. 334 00:20:21,539 --> 00:20:25,324 ‫بیاین تو آملیا تو اتاقشه، ‫و لطفاً آروم باشید 335 00:20:25,367 --> 00:20:27,978 ‫این پسر تازه خوابش برده 336 00:20:31,734 --> 00:20:33,214 ‫کسی آبجو میخواد؟ 337 00:20:33,239 --> 00:20:34,545 ‫- من خوبم ‫- الان یکم زوده 338 00:20:34,724 --> 00:20:36,223 ‫باشه من چندتا میارم 339 00:20:48,743 --> 00:20:50,698 ‫زخم شدیدتر از چیزی بود که انتظار داشتیم 340 00:20:50,723 --> 00:20:51,898 ‫اما اون از پسش بر اومد 341 00:20:51,941 --> 00:20:54,683 ‫- اوه خدای من. ‫- اون زنده است. برادرت زنده است 342 00:20:54,727 --> 00:20:58,206 ‫اوه خدای من! ‫خیلی سخته که الان بغلتون نکنم 343 00:20:58,231 --> 00:21:00,775 ‫هی اونارو نگاه کن و منو بغل کن 344 00:21:03,374 --> 00:21:04,940 ‫ممنونم 345 00:21:06,889 --> 00:21:09,327 ‫ممنونم که منو برای کمک آوردی 346 00:21:09,352 --> 00:21:11,482 ‫آره، به خودت نگیر ‫من به دلوکا مدیون بودم 347 00:21:11,506 --> 00:21:15,123 ‫و اگه کس دیگه‌ای بود که میتونستم ‫باهاش تماس بگیرم، میگرفتم 348 00:21:21,092 --> 00:21:22,703 ‫من گفتم نه و منظورم همین بود. 349 00:21:22,746 --> 00:21:24,748 ‫من نوزادان نارس رو نمیبرم گردش 350 00:21:24,792 --> 00:21:27,001 ‫تو الانم داری حرکتش میدی، ‫این فقط یک توقف اضافه است 351 00:21:27,026 --> 00:21:28,752 ‫به علاوه، وال گفتم یه کار میکنیم که بشه! 352 00:21:28,796 --> 00:21:32,060 ‫بدون اینکه اول با من مشورت کنی ‫جای بحثی نیست 353 00:21:32,103 --> 00:21:33,453 ‫ از سر راهم بکش کنار ویلسون 354 00:21:33,496 --> 00:21:36,456 ‫- قبل از فوت همسرت مهربون بودی؟ ‫- ببخشید؟ 355 00:21:36,499 --> 00:21:39,459 ‫ من فقط کنجکاوم. میدونی، من ‫عشق زندگیم رو از دست دادم. 356 00:21:39,502 --> 00:21:41,548 ‫اون نمرد، اما تقریباً مثله همونه 357 00:21:41,591 --> 00:21:44,464 ‫ و من ناراحت ‫و عصبانی و گیج بودم 358 00:21:44,507 --> 00:21:47,423 ‫اما هنوزم به بقیه مردم اهمیت میدادم. ‫درواقع، باعث شد بیشترم اهمیت بدم 359 00:21:47,467 --> 00:21:50,209 ‫- من از بیمارام مراقبت میکنم ‫- میدونی که این لونا را به خطر نمیندازه 360 00:21:50,252 --> 00:21:53,647 ‫گری داشت میخندید و شوخی می کرد، ‫و چند ساعت بعد، وصل شد به دستگاه 361 00:21:53,690 --> 00:21:56,954 ‫الان وقت بازی و شل گرفتن قوانینی ‫نیست که بیمارانمون رو سالم نگه میداره 362 00:21:56,998 --> 00:22:01,252 ‫اگر این مردیت گری بود که میخواست ‫اون بچش رو ببینه، بازم همین حرفو میزدی؟ 363 00:22:03,961 --> 00:22:06,616 ‫فقط پنج دقیقه، ‫ نه حتی یک ثانیه بیشتر 364 00:22:14,233 --> 00:22:15,321 365 00:22:18,106 --> 00:22:21,718 ‫ای.بی.جی‌ش مثل صبحه 366 00:22:21,762 --> 00:22:24,199 ‫ اما هیچ تبی نداره و آزمایشهاش طبیعیه 367 00:22:25,109 --> 00:22:26,723 ‫دلوکا به هوش اومده 368 00:22:26,767 --> 00:22:29,435 ‫- بیلی میدونه؟ ‫- اون هنوز خوابه اما 369 00:22:29,460 --> 00:22:31,424 ‫ من یکم دیگه بهش میگم 370 00:22:31,467 --> 00:22:33,252 ‫نجات معرکه‌ای بود آلتمن. 371 00:22:33,295 --> 00:22:35,210 ‫ممنون 372 00:22:35,254 --> 00:22:38,956 ‫من باید برم به بقیه مریضام سر بزنم 373 00:22:48,267 --> 00:22:49,572 ‫من پشیمون نیستم 374 00:22:49,616 --> 00:22:51,139 ‫از کجا فهمیدی که ‫من ازش تعجب میکنم؟ 375 00:22:51,182 --> 00:22:52,358 ‫نمیدونم. 376 00:22:52,401 --> 00:22:54,577 ‫ فقط انجامش دادم 377 00:22:55,081 --> 00:22:56,772 ‫ ازش پشیمون نیستم 378 00:22:56,797 --> 00:22:59,713 ‫میدونی ما در زندگیها‌مون ‫جنایتهای زیادی رو مشاهده میکنیم 379 00:22:59,756 --> 00:23:04,283 ‫افراد بیخانمانی که تو خیابان درخواست ‫کمک میکنن و ما راحت از کنارشون رد میشیم. 380 00:23:04,326 --> 00:23:06,676 ‫افرادی که نمیتونن خرج داروی بچه هاشون رو بدن 381 00:23:06,720 --> 00:23:09,897 ‫افرادی که بچه هاشون رو کتک میزنن و ‫ما فقط میگیم، "خب به ما ربطی نداره" 382 00:23:09,940 --> 00:23:11,769 ‫هر روز اخبار جرم ‫جنایت رو میبینیم 383 00:23:11,793 --> 00:23:17,426 ‫جرمها و خشونتهای دولتمون که ‫با پول مالیات خودمون بهشون پرداخت میشه! 384 00:23:19,210 --> 00:23:22,238 ‫و ما چیکار میکنیم؟ فقط کانال ‫رو عوض میکنیم، درسته؟ ما فقط.. 385 00:23:22,262 --> 00:23:25,826 ‫صداش رو قطع میکنیم و بعدش برمیگردیم ‫سرکارمون و تظاهر میکنیم چیزی که دیدیم 386 00:23:25,892 --> 00:23:30,136 ‫یا مقاله‌ای که الان ‫خوندیم یه چیز کاملاً طبیعی و قابل قبوله 387 00:23:30,161 --> 00:23:33,616 ‫و افرادی که به خیابونها ‫میرن و برای تغییر فریاد میکشن 388 00:23:33,660 --> 00:23:37,011 ‫به عنوان دیوانه، یا افراد ‫ افراطی از ارزششون کم میشه! 389 00:23:37,054 --> 00:23:39,013 ‫این اصلاً قابل درک نیست 390 00:23:39,056 --> 00:23:40,797 هیچ معنایی نداره! 391 00:23:40,841 --> 00:23:42,538 ‫اما کاری که تو کردی، مردیت 392 00:23:42,582 --> 00:23:44,671 مجوز پزشکیت رو ‫برای نجات اون دختربچه به خطر انداختی 393 00:23:44,714 --> 00:23:46,273 ‫اون قابل درک بود ‫و کاری که من کردم! 394 00:23:46,297 --> 00:23:47,638 تعقیب ‫اون زن! رها نکردنش! 395 00:23:47,662 --> 00:23:52,069 ‫نذاشتم از دستم دربره! ‫نذاشتم به یکی دیگه هم آسیب بزنه! 396 00:23:52,113 --> 00:23:55,203 ‫آره این خطرناک بود، اما ‫ یه معنایی داشت 397 00:23:55,246 --> 00:23:59,120 ‫این تنها چیزیه که معنی داره! 398 00:23:59,163 --> 00:24:00,643 ‫پس من پشیمون نیستم! 399 00:24:05,953 --> 00:24:07,563 ‫اون خون زیادی از دست داده 400 00:24:07,607 --> 00:24:08,956 ‫اما شرایط حیاتیش پایداره 401 00:24:08,999 --> 00:24:10,305 ‫آه ، آندریا 402 00:24:13,003 --> 00:24:14,483 ‫هی هی 403 00:24:16,311 --> 00:24:17,791 ‫سلام 404 00:24:17,834 --> 00:24:21,403 ‫آروم آروم، سعی ‫نکن صحبت کنی 405 00:24:21,447 --> 00:24:23,187 ‫تو انجامش دادی. ‫ تموم شد. 406 00:24:23,231 --> 00:24:26,017 ‫اونا زن رو گرفتن ‫و مردی هم که به تو چاقو زد دستگیر شد 407 00:24:26,042 --> 00:24:28,441 ‫تو جون بچه‌های زیادی رو ‫نجات دادی، آندریا 408 00:24:28,497 --> 00:24:30,363 ‫اما من هنوزم از دستت عصبانیم 409 00:24:32,371 --> 00:24:34,460 ‫حالا اگه مورفین میخوای یه چشمک بزن 410 00:24:34,518 --> 00:24:39,967 ‫و دوبار چشمک، اگه میخوای بگی "من یه احمقم که دیگه هیچوقت حرف ‫خواهرم رو نادیده نمیگیرم" 411 00:24:40,929 --> 00:24:44,332 الان این دوتا بود یا چی؟ 412 00:24:59,019 --> 00:25:02,457 ‫جراحی چطور بود؟ ‫جزئیاتشو میخوام 413 00:25:04,851 --> 00:25:07,549 ‫این اورژانسی بود. ‫ خوب پیش رفت. 414 00:25:07,593 --> 00:25:10,813 ‫سطح اکسیژنت رفته بالا 415 00:25:10,857 --> 00:25:12,815 ‫ دلگرم کنندست 416 00:25:19,822 --> 00:25:21,302 ‫من عاشقت بودم 417 00:25:21,352 --> 00:25:25,045 ‫حتی خیلی سعی کردم که عاشقت نباشم ‫چون عاشق اوون هم بودم 418 00:25:25,087 --> 00:25:27,231 فکر کردم ‫که میتونم عاشق جفتتون باشم 419 00:25:27,256 --> 00:25:31,717 ‫اما در عوض گند زدم به همه چی ‫ و جفتتونم با خودم زدم زمین 420 00:25:32,491 --> 00:25:34,707 ‫وای! 421 00:25:34,750 --> 00:25:37,623 ‫من ازت یه چیز خواستم، آلتمن. 422 00:25:37,666 --> 00:25:39,538 ‫تو ازم حقیقت رو خواستی 423 00:25:39,581 --> 00:25:43,150 ‫نه نه. من ازت چنین چیزی ‫نخواستم چون حقیقت نسبیه 424 00:25:43,193 --> 00:25:45,021 ‫تو خودتو متقاعد کردی که ‫هر دوی ما رو دوست داری 425 00:25:45,065 --> 00:25:47,767 ‫اما شواهد تجربی ‫چیز دیگه‌ای رو نشون میده! 426 00:25:47,792 --> 00:25:50,752 ‫- شواهد تجربی؟ ‫- اون تو رو نمیخواد! 427 00:25:54,255 --> 00:25:55,806 ‫راست میگی، تو جفتمون رو زدی زمین 428 00:25:55,830 --> 00:26:00,811 ‫اما اون نمیخواد هیچ کاری باهات داشته باشه، ‫ و من هنوز اینجا توی مه نشستم! تو اگه عاشقم بودی، تدی.. 429 00:26:00,835 --> 00:26:03,856 ‫ما الان با هم بودیم ‫به جای اینکه ... 430 00:26:03,880 --> 00:26:06,869 ‫در بدبختی با هم باشیم. 431 00:26:06,913 --> 00:26:10,525 ‫شواهد تجربی! 432 00:26:10,569 --> 00:26:16,792 ‫من ازت خواستم اقرار کنی که ‫هیچ وقت عاشقم نبودی چون.. 433 00:26:16,836 --> 00:26:19,534 ‫بهش نیاز دارم 434 00:26:19,578 --> 00:26:23,582 ‫اگه از این نجات پیدا کنم 435 00:26:26,280 --> 00:26:29,283 ‫میخوام از زمینی که تو ‫منو زدی بلند شم، پس.. 436 00:26:32,506 --> 00:26:34,421 بهش نیاز دارم 437 00:26:45,081 --> 00:26:46,866 ‫من هیچوقت عاشقت نبودم تام. 438 00:26:52,828 --> 00:26:54,221 ‫ممنون 439 00:26:59,173 --> 00:27:00,543 ‫میخوای بشینی یا؟ 440 00:27:00,568 --> 00:27:04,100 ‫لحظه ای که متوقف شم؛ اسکات مثل ‫آمبولانس انسانی شروع به جیغ زدن میکنه! 441 00:27:04,144 --> 00:27:05,188 ‫خود دانی! 442 00:27:05,232 --> 00:27:07,408 ‫اسکات نیاز داره که ‫ دائم حرکتش بدم 443 00:27:07,451 --> 00:27:11,064 ‫زولا ، بیلی ، الیس ‫نیازمون دارن که به حرکت ادامه بدیم 444 00:27:11,107 --> 00:27:14,067 ‫آهنگ بزنیم و غذا بخوریم ‫اونا خیلی غذا میخورن! 445 00:27:14,110 --> 00:27:17,179 ‫برای همین منم همش میرم ‫فروشگاه و غذا میخرم، و 446 00:27:17,203 --> 00:27:19,725 ‫آملیا مدام وانمود ‫میکنه که بلده آشپزی کنه! 447 00:27:19,985 --> 00:27:24,599 ‫وای اگه مردیت نجات پیدا نکنه چی؟ ‫اینجوری چه بلایی سر زندگیم میاد؟ 448 00:27:24,643 --> 00:27:27,384 ‫آره، الان اینو با صدای بلند گفتی 449 00:27:27,428 --> 00:27:29,735 ‫نگران نباش، همه ترسیدیم، ‫کسی در این باره قضاوتت نمیکنه! 450 00:27:29,778 --> 00:27:33,477 ‫ من یکم قضاوت میکنم ‫اما فقط چون تازه 7دقیقه است که میشناسمت! 451 00:27:33,521 --> 00:27:36,785 ‫من هر شب روی زانوم ‫دعا میکنم که اون نجات پیدا کنه 452 00:27:36,829 --> 00:27:38,700 ‫و من اصلاً همچین شخصی ‫نیستم که زانو بزنه دعا کنه! 453 00:27:38,744 --> 00:27:40,310 ‫- میفهمم. ‫- من برای خودم دعا نمیکنم! 454 00:27:40,354 --> 00:27:42,443 ‫تو هم آدمی لینک، یه مدت ‫ به خودت استراحت بده خب؟ 455 00:27:42,486 --> 00:27:43,792 ‫تو خسته شدی 456 00:27:43,836 --> 00:27:47,096 ‫مردیت خانواده منه، ‫ منظورم اینه که.. 457 00:27:47,096 --> 00:27:49,276 ‫ مردیت خانواده است. 458 00:27:49,319 --> 00:27:53,019 ‫من میتونم یک میلیون دلیل ‫بیارم که چرا نمیخوام اون... بمیره 459 00:27:53,062 --> 00:27:56,675 ‫بعضیاش بخاطر خودشه بعضیهاش بخاطر خودم ‫بعضیهاش برای کل دنیاست 460 00:27:56,718 --> 00:27:58,512 ‫نکته اینه که تو اجازه داری دلایلت رو ‫داشته باشی 461 00:27:58,536 --> 00:28:03,072 ‫- همشون نباید از خودگذشته باشن! ‫- من فقط... 462 00:28:03,116 --> 00:28:09,775 ‫منظورم اینه که این بچها پدرشون رو از دست ‫دادن! دلم نمیخواد بدون مادر هم بزرگ شن! 463 00:28:09,818 --> 00:28:12,549 ‫- و تنها کاری که میشه کرد.. ‫- به حرکت ادامه بدیم 464 00:28:12,574 --> 00:28:13,517 ‫آره 465 00:28:13,561 --> 00:28:16,303 ‫منظورم به معنای واقعی کلمه به حرکت ‫ادامه دادن بود؛ بخاطر آمبولانس انسانی 466 00:28:16,346 --> 00:28:17,839 ‫آره 467 00:28:17,864 --> 00:28:19,649 ‫میدونی، تو خیلی تو اینکار خوبی 468 00:28:19,673 --> 00:28:24,180 ‫کلاً آروم کردن کسی که فقط هفت ‫ دقیقه است که میشناسی 469 00:28:24,224 --> 00:28:28,445 ‫- خب، راستش الان تقریباً حدود 8 دقیقه شده ‫- درسته 470 00:28:28,489 --> 00:28:31,360 ‫و جکسون، ممنونم که مگی رو آوردی اینجا 471 00:28:31,385 --> 00:28:34,793 ‫- متاسفم اگه ناجور بود، تو تنها کسی بودی که جواب داد ‫- نه اشکالی نداره 472 00:28:34,818 --> 00:28:37,168 ‫چرا باید ناجور میبود؟ 473 00:28:39,326 --> 00:28:42,024 ‫اوه ، فقط... 474 00:28:42,068 --> 00:28:43,678 ‫آره 475 00:28:43,722 --> 00:28:47,023 ‫باشه، پس تو.. ‫ دوست پسر قبلیشی، مگه نه؟ 476 00:28:47,048 --> 00:28:48,315 ‫مم ‫یکی دیگه میخواید؟ 477 00:28:48,340 --> 00:28:49,515 ‫آره 478 00:28:54,645 --> 00:28:58,780 ‫من جای زولا بودم ‫و بیلی و الیس 479 00:28:58,824 --> 00:29:03,785 ‫من بچه‌ای بودم که یکی از والدینش ‫رو از دست داد و دنیا براش زیرو رو شد 480 00:29:03,829 --> 00:29:06,222 ‫و نمیدونم... 481 00:29:06,266 --> 00:29:11,706 ‫اگر اونجا نبودم تا بابام رو مرده روی ‫زمین ببینم، چه مدت صبر میکردن تا بهم بگن 482 00:29:15,101 --> 00:29:17,478 ‫هیچ کسی درموردش حرف نزد 483 00:29:18,626 --> 00:29:22,848 ‫انتظار جواب نداشتم، اما... 484 00:29:22,891 --> 00:29:25,184 ‫فضایی برای سوال نبود 485 00:29:25,208 --> 00:29:29,811 ‫فقط... سکوت 486 00:29:29,855 --> 00:29:34,033 ‫مردیت در مورد درک به بچه‌ها گفت. 487 00:29:34,076 --> 00:29:37,601 ‫ما میتونیم این کار رو براش کنیم، اون حق داره که ما 488 00:29:37,645 --> 00:29:40,387 ‫براش قدم برداریم 489 00:29:40,430 --> 00:29:43,520 ‫و بچه‌ها هم همین کار رو میکنن 490 00:29:43,564 --> 00:29:46,716 ‫میتونیم فقط یکم بیشتر ‫اینجا بمونیم؟ 491 00:29:54,618 --> 00:29:58,927 ‫مامانت دیوونه میشه وقتی ببیندت ‫بله همینطوره 492 00:29:58,971 --> 00:30:02,322 ‫کد آبی، کد آبی. ‫کد آبی. 493 00:30:02,365 --> 00:30:04,846 ‫- وال کد شده! عجله کن! ‫- نه! 494 00:30:04,890 --> 00:30:06,239 ‫نه نه نه 495 00:30:10,072 --> 00:30:11,635 ‫سلام 496 00:30:11,679 --> 00:30:13,768 ‫راحتی؟ 497 00:30:13,812 --> 00:30:17,380 ‫خوب، خواهرت الان رفت قهوه بگیره ‫اما دستورات سفت و سختی گذاشته 498 00:30:17,424 --> 00:30:19,665 ‫ تعقیب ماشینی نداریم باشه؟ 499 00:30:25,456 --> 00:30:27,023 ‫باشه. 500 00:30:28,043 --> 00:30:31,264 ‫تاکی کاردیک شد و ‫سی.وی.پی ش داره میره بالا 501 00:30:31,307 --> 00:30:32,439 ‫کد آبی ، کد آبی. 502 00:30:32,482 --> 00:30:33,919 ‫باید تامپوناد قلب باشه 503 00:30:33,962 --> 00:30:36,922 ‫ما باید دوباره بازش کنیم ‫یه تیغ بیارید و دستور خون بیشتر بدید 504 00:30:36,965 --> 00:30:39,228 ‫کد آبی ، کد آبی. 505 00:30:39,272 --> 00:30:41,883 ‫دلوکا؟ دلوکا، ما باید دوباره ‫بازت کنیم باشه؟ 506 00:30:41,927 --> 00:30:43,493 ‫اما من پیشتم، باشه؟ 507 00:30:43,537 --> 00:30:44,886 ‫من دارمت خب؟ 508 00:30:44,930 --> 00:30:46,714 ‫یالا ‫بازکننده منگنه 509 00:30:46,757 --> 00:30:49,369 ‫ممنون 510 00:30:49,412 --> 00:30:51,632 ‫بیا، بیا، یالا 511 00:30:54,016 --> 00:30:56,270 ‫سیم چین 512 00:30:56,463 --> 00:30:57,507 ‫باشه. 513 00:31:00,119 --> 00:31:03,165 ‫خوبه بریم ‫یک دو سه 514 00:31:07,648 --> 00:31:10,633 ‫یکی آلتمن رو پیج کنه، بگه ‫ منو تو اتاق عمل ببینه 515 00:31:20,899 --> 00:31:25,294 ‫درخواست خون بیشتر بدین، پروتکل ‫انتقال خون گسترده را شروع کنید. 516 00:31:25,925 --> 00:31:27,622 ‫برو، برو! 517 00:31:27,838 --> 00:31:29,492 ‫شارژ تا 150. روشن 518 00:31:31,271 --> 00:31:34,840 ‫یالا وال! ‫چیزی نمونده تا بچت رو ببینی 519 00:31:34,883 --> 00:31:36,240 ‫شارژ تا 200 520 00:31:36,403 --> 00:31:37,143 ‫روشن 521 00:31:42,589 --> 00:31:43,677 ‫چی شد؟ 522 00:31:43,702 --> 00:31:45,317 ‫ دی.آی.سی شد ‫داره خون از دست میده 523 00:31:45,342 --> 00:31:46,341 ‫ تی.اکس.ای تزریق کن 524 00:31:46,366 --> 00:31:47,497 ‫همین الان زدم 525 00:31:47,522 --> 00:31:48,301 ‫بازم بزن 526 00:31:48,326 --> 00:31:50,769 ‫من به یک تُن گاز استریل لازم دارم 527 00:32:04,222 --> 00:32:05,440 ‫داره ایست قلبی میکنه 528 00:32:05,484 --> 00:32:09,270 ‫شروع ماساژ قلبی 529 00:32:12,142 --> 00:32:13,883 ‫تا 270 شارژ کن 530 00:32:13,927 --> 00:32:15,494 ‫فکر میکنم خیلی دیره 531 00:32:15,537 --> 00:32:16,886 ‫روشن 532 00:32:24,891 --> 00:32:28,503 ‫پس اونا امروز مامانت رو ‫ به دستگاه وصل کردن 533 00:32:28,671 --> 00:32:31,196 ‫این همون دستگاهیه که ‫به جاش نفس میکشه 534 00:32:31,466 --> 00:32:32,598 ‫آره. 535 00:32:32,641 --> 00:32:34,295 ‫کی قراره ازش جداش کنن؟ 536 00:32:34,339 --> 00:32:37,510 ‫زمانش برای افراد ‫ مختلف، متفاوته 537 00:32:39,082 --> 00:32:41,433 ‫بابام هیچوقت نتونست 538 00:32:41,476 --> 00:32:43,391 ‫فکر میکنی مامانم بتونه؟ 539 00:32:46,438 --> 00:32:48,004 ‫ما امیدواریم 540 00:32:48,048 --> 00:32:49,789 ‫اما نمیدونیم 541 00:32:49,832 --> 00:32:51,747 ‫ما فقط 542 00:32:51,791 --> 00:32:53,140 ‫نمیدونیم 543 00:32:57,144 --> 00:33:00,713 ‫ما نباید به بیلی و الیس بگیم. 544 00:33:00,756 --> 00:33:03,324 ‫مگه اینکه لازم بشه 545 00:33:03,368 --> 00:33:05,587 ‫اونا هنوز برای درکش خیلی کوچیکن 546 00:33:05,631 --> 00:33:07,720 ‫باشه. صبر میکنیم 547 00:33:22,929 --> 00:33:23,929 ‫ 548 00:33:40,883 --> 00:33:44,368 ‫بدون تنگی نفس، لوله‌ی تنفسی سینه‌ای به سختی چیزی خارج میکنه 549 00:33:44,392 --> 00:33:45,777 ‫ممنون 550 00:33:45,801 --> 00:33:46,933 ‫اون سرسخته 551 00:33:46,976 --> 00:33:49,283 ‫قراره بهش احتیاج پیدا کنه 552 00:33:49,327 --> 00:33:50,937 ‫نه 553 00:33:50,980 --> 00:33:53,374 ‫من یک ساعت درحال اجرای کد بودم 554 00:34:00,338 --> 00:34:01,295 ‫میدونی... 555 00:34:02,470 --> 00:34:05,865 ‫من مهربونتر بودم... 556 00:34:05,890 --> 00:34:07,938 ‫قبل از مرگ ابیگیل 557 00:34:07,963 --> 00:34:11,653 ‫من برخورد بهتری با ‫خیلی چیزها داشتم 558 00:34:11,697 --> 00:34:12,959 ‫متاسفم، من اصلاً نباید 559 00:34:13,002 --> 00:34:15,918 ‫اوه، این مهربونی بود ‫کاری که میخواستی بکنی، واقعاً بود 560 00:34:15,962 --> 00:34:17,790 ‫من خیلی متاسفم. 561 00:34:17,833 --> 00:34:20,270 ‫منم همینطور. 562 00:35:08,536 --> 00:35:09,929 ‫وال مرده 563 00:35:09,972 --> 00:35:12,888 ‫شنیدم. 564 00:35:12,932 --> 00:35:15,282 ‫متاسفم. 565 00:35:15,325 --> 00:35:17,676 ‫دلوکا خوب بود و الان ‫ممکنه اینطور نباشه 566 00:35:24,726 --> 00:35:28,944 ‫من سالهای زیادی رو صرف ‫تظاهر به یکی دیگه بودن، کردم 567 00:35:29,383 --> 00:35:31,965 ‫سالهای زیادی رو از این ترسیدم ‫که مامانم چه فکری میکنه! 568 00:35:31,989 --> 00:35:34,478 ‫همسایه ها چه فکری ‫میکنن! خودم چه فکری میکنم! 569 00:35:37,278 --> 00:35:40,025 ‫من زمان زیادی رو هدر دادم 570 00:35:40,291 --> 00:35:45,489 ‫و الان هممون فقط داریم ‫کار میکنیم و زنده میمونیم و انتظار میکشیم! 571 00:35:46,661 --> 00:35:48,315 ‫برای چی؟ 572 00:35:50,709 --> 00:35:52,754 ‫همه اینها قراره ‫یه روزی تموم بشه؟ 573 00:35:52,798 --> 00:35:56,029 ‫مثلاً یک روز همه ما قراره ‫یه یادداشت بگیریم که نوشته 574 00:35:56,053 --> 00:35:59,305 ‫"کرونا تموم شده؛ همگی ‫به حالت عادی برگردین."؟ 575 00:36:00,076 --> 00:36:04,162 ‫فکر میکنم کل زمانی که ‫قرار بوده شاد باشم رو حروم کردم 576 00:36:17,649 --> 00:36:19,433 ‫ 577 00:36:21,696 --> 00:36:23,611 ‫چه مدته که خوابم؟ 578 00:36:23,655 --> 00:36:25,700 ‫اوه، بیشتر روز 579 00:36:27,702 --> 00:36:30,009 ‫بیلی یه اتفاقی افتاده 580 00:36:30,659 --> 00:36:33,578 ‫نه قضیه مردیت نیست. 581 00:36:33,621 --> 00:36:35,362 ‫موضوع دلوکا است. 582 00:36:35,405 --> 00:36:36,450 ‫چی؟ 583 00:36:38,365 --> 00:36:40,019 ‫ریچارد، چی؟ 584 00:36:47,809 --> 00:36:49,345 ‫باشه، یه واحد اپی بهم بده 585 00:36:59,691 --> 00:37:01,127 ‫موج داره میاد! 586 00:37:01,170 --> 00:37:02,563 ‫میدونم 587 00:37:02,607 --> 00:37:04,086 ‫اون همه چیو از بین میبره 588 00:37:04,130 --> 00:37:06,567 ‫میدونم، سعی دارم شکستش بدم. 589 00:37:06,611 --> 00:37:08,700 ‫- میخوای موج رو شکست بدی؟ ‫- آره 590 00:37:08,743 --> 00:37:11,311 ‫تازه کلی کار داره ‫من برنامه داشتم 591 00:37:11,354 --> 00:37:16,664 ‫میخواستم یه برج دیگه ‫اینجا بسازم و یک پل با خندق 592 00:37:16,708 --> 00:37:19,841 ‫موج خیلی سریع داره میاد 593 00:37:19,885 --> 00:37:21,539 ‫بیا دیگه. خیلی زوده 594 00:37:21,582 --> 00:37:24,046 ‫من برنامه داشتم 595 00:37:25,630 --> 00:37:26,892 ‫بیخیال 596 00:37:26,935 --> 00:37:28,968 ‫نمیتونی یه قلعه شنی ‫ بدون خندق درست کنی 597 00:37:30,917 --> 00:37:33,398 ‫من نمیدونم از اینجا به ‫بعد چی میشه، مردیت. 598 00:37:33,423 --> 00:37:36,339 ‫منم همینطور. 599 00:37:36,597 --> 00:37:38,860 ‫اما مهم نیست هر چی بشه 600 00:37:38,904 --> 00:37:40,008 ‫من میخوام اینو بدونی که 601 00:37:40,032 --> 00:37:42,081 ‫من هیچوقت جوری که تو منو ‫دیدی حس دیده شدن نکردم 602 00:37:42,124 --> 00:37:44,866 ‫و هیچوقت جوری که تو بهم الهام ‫ بخشیدی، احساس الهام نکردم 603 00:37:44,910 --> 00:37:48,522 ‫تو باعث شدی من بخوام نه تنها ‫بهترین خودم، بلکه بهتر باشم. 604 00:37:48,566 --> 00:37:52,700 ‫و آره، گاهی اوقات کنارت احساس ‫ کمبود میکردم حس ناامنی کردم 605 00:37:52,744 --> 00:37:56,486 ‫من از تو چیزی رو میخواستم ‫ که باید به خودم بدم 606 00:37:56,530 --> 00:38:00,733 ‫اما الان اینجا، ‫توی این ساحل با تو، من.. 607 00:38:00,758 --> 00:38:02,623 ‫من میفهممش 608 00:38:02,667 --> 00:38:04,538 ‫ نه تنها میفهممش بلکه ‫احساسش میکنم 609 00:38:04,582 --> 00:38:05,931 ‫میفهمم که کیم 610 00:38:05,974 --> 00:38:08,966 ‫ روحمو قدرتهامو میشناسم، 611 00:38:10,675 --> 00:38:15,462 ‫میخوای قدم بزنیم؟ میتونیم از ‫اسکله غروب خورشید رو تماشا کنیم. 612 00:38:15,505 --> 00:38:18,073 ‫یک دقیقه 613 00:38:18,117 --> 00:38:21,599 ‫ فقط میخوام اول ‫ اینو احساس کنم 614 00:38:21,642 --> 00:38:23,688 ‫ فقط میخوام اینو ‫ یکم بیشتر حفظ کنم 615 00:38:23,731 --> 00:38:28,083 ‫من تا حدودی یه استثنائم ‫وقتی صحبت از داشتن یه نقطه شاد میشه 616 00:38:28,127 --> 00:38:30,433 ‫چون بیمارستان همیشه ‫مال من بوده 617 00:38:30,477 --> 00:38:32,047 ‫پدل شوک داخلی. 618 00:38:32,072 --> 00:38:33,682 ‫- یالا یالا ‫- بیا بریم، برو 619 00:38:35,656 --> 00:38:36,918 ‫تا 20شارژ کن 620 00:38:37,876 --> 00:38:39,529 ‫روشن 621 00:38:41,183 --> 00:38:41,967 ‫دوباره 622 00:38:42,010 --> 00:38:43,229 ‫روشن 623 00:38:44,665 --> 00:38:45,884 ‫تا 30 شارژ کن 624 00:38:45,927 --> 00:38:46,798 ‫روشن 625 00:38:46,841 --> 00:38:47,973 ‫یالا 626 00:38:48,016 --> 00:38:49,104 ‫ دوباره 627 00:38:49,148 --> 00:38:50,105 ‫روشن 628 00:38:54,370 --> 00:38:55,937 ‫یالا دیگه 629 00:38:58,287 --> 00:38:59,985 ‫شاید بخاطر جاییه که ‫ توش بزرگ شدم 630 00:39:06,165 --> 00:39:07,514 ‫آندریا! 631 00:39:16,218 --> 00:39:17,785 ‫مامان؟ 632 00:39:17,829 --> 00:39:19,004 ‫مامان؟ 633 00:39:19,047 --> 00:39:20,788 ‫آندریا! 634 00:39:24,472 --> 00:39:27,780 ‫دلم برات تنگ میشه 635 00:39:27,805 --> 00:39:30,416 ‫اگر برگردم و تو نیای 636 00:39:30,580 --> 00:39:31,886 ‫دلم برات تنگ میشه 637 00:39:33,583 --> 00:39:36,021 ‫همه چی درست میشه، مردیت. 638 00:39:36,064 --> 00:39:39,111 ‫درست میشه ‫همه چی درست میشه 639 00:39:39,154 --> 00:39:41,548 ‫آندریا! 640 00:39:41,591 --> 00:39:42,868 ‫من باید برم 641 00:39:42,893 --> 00:39:44,547 ‫باشه. 642 00:39:53,778 --> 00:39:55,083 ‫مامان 643 00:40:02,897 --> 00:40:04,206 ‫اوه 644 00:40:13,215 --> 00:40:14,215 ‫ 645 00:40:23,459 --> 00:40:25,766 ‫قلبش دیگه نمیزنه 646 00:40:25,810 --> 00:40:28,464 ‫اون 40 دقیقه‌است ‫ که از کار افتاده 647 00:40:59,029 --> 00:41:00,900 ‫ کسی نمیخواد ‫اعلامش کنه؟ 648 00:41:25,695 --> 00:41:28,481 ‫زمان مرگ ‫22:50 649 00:41:46,891 --> 00:41:48,936 ‫اما اگه مثل من نیستید 650 00:42:08,136 --> 00:42:11,597 ‫پس باید جای دیگری رو پیدا کنید 651 00:42:11,625 --> 00:42:13,877 ‫امیدوارم لذت برده باشید 652 00:42:13,877 --> 00:42:17,383 ‫اگه موزیکها و اخبار سریال رو میخوای ‫ بیا کانال تلگرام greysfans@