1 00:00:06,974 --> 00:00:10,043 ‫‫در سال ۱۹۴۹، «ادوارد مورفی» 2 00:00:10,044 --> 00:00:12,045 ‫‫آزمایش واگن موشکی رو آغاز کرد.‫(آزمایشی با واگنی رانده شده با موشک ‫‫جهت مطالعهٔ اثر شتاب بر روی انسان.) 3 00:00:12,046 --> 00:00:15,776 ‫‫تا ببینه یک انسان ‫چقدر فشار رو می‌تونه تحمل کنه. 4 00:00:22,389 --> 00:00:23,424 ‫صبح بخیر. 5 00:00:23,425 --> 00:00:25,658 ‫من برنامهٔ چرخش ماهانه رو ‫دوباره تنظیم کردم. 6 00:00:25,659 --> 00:00:29,295 ‫خودم رو با جراحی‌های الکتیو ‫پیش رو هماهنگ کردم. 7 00:00:29,296 --> 00:00:31,364 ‫و نظراتی هم در مورد اینکه کدوم رزیدنت‌ها 8 00:00:31,365 --> 00:00:34,334 ‫برای مرحلهٔ بعدی آموزش‌های ‫دکتر مینیک آماده هستن دارم. 9 00:00:34,335 --> 00:00:36,669 ‫می‌تونم در موردشون باهات ‫هم‌فکری کنم یا... 10 00:00:36,670 --> 00:00:39,572 ‫‫آزمایش مورفی به طرز جالب توجهی ‫‫شکست خورد. 11 00:00:39,573 --> 00:00:40,673 ‫شایدم نه. 12 00:00:40,674 --> 00:00:42,042 ‫‫پشت سر هم. 13 00:00:42,043 --> 00:00:44,044 ‫هر جور مایلی. متأسفم. 14 00:00:44,045 --> 00:00:45,545 ‫دکتر گری معمولاً چکار می‌کنه؟ 15 00:00:45,546 --> 00:00:47,814 ‫دکتر گری در مورد هیچی از اینها ‫با من صحبت نمی‌کنه. 16 00:00:47,815 --> 00:00:49,416 ‫اون فقط انجام می‌ده. 17 00:00:49,417 --> 00:00:51,317 ‫برو. انجامش بده. 18 00:00:51,318 --> 00:00:53,887 ‫باشه. حتماً. آره. 19 00:00:53,888 --> 00:00:57,424 ‫نیاز به گفتن نیست که ‫اون اصلاً قدم اول رو درست نذاشت. 20 00:00:57,425 --> 00:01:00,226 ‫کپنر. تو لازم نیست همه چیز ‫رو با من چک کنی. 21 00:01:00,227 --> 00:01:01,694 ‫من بهت اعتماد دارم. 22 00:01:01,695 --> 00:01:03,229 ‫کار خودت رو بکن. 23 00:01:03,230 --> 00:01:05,432 ‫این بخش الان دیگه مال توئه. 24 00:01:05,433 --> 00:01:07,534 ‫‫به همین خاطره که به این قانون که می‌گه: 25 00:01:07,535 --> 00:01:10,770 ‫‫«هر اتفاق بدی که بتونه بیوفته، میوفته.» ‫‫قانون مورفی می‌گن. 26 00:01:10,771 --> 00:01:12,405 ‫ممکنه تو فکر کرده باشی که صحبت 27 00:01:12,406 --> 00:01:13,940 ‫در این مورد تموم شده اما من نه. 28 00:01:13,941 --> 00:01:16,209 ‫ریچارد اون موقع ساعت ۳ نصفه شب بود. 29 00:01:16,210 --> 00:01:17,911 ‫من جراحی دارم. ‫لازم بود بخوابم. 30 00:01:17,912 --> 00:01:19,679 ‫تو هم احتیاج به خواب داری. ‫کوتاه بیا. 31 00:01:19,680 --> 00:01:21,050 ‫تو به بیلی گفتی که من رو عوض کنه. 32 00:01:21,051 --> 00:01:22,348 ‫نه، عزیزم. نه. 33 00:01:22,349 --> 00:01:25,051 ‫من به بیلی گفتم مشکلی وجود داشته. 34 00:01:25,052 --> 00:01:26,787 ‫- تو بهش گفتی مشکلی وجود داشته. ‫- بله. 35 00:01:26,788 --> 00:01:28,421 ‫آیا اگر مشکلی هم توی زندگی‌مون ببینی 36 00:01:28,422 --> 00:01:30,423 ‫خودم ازت می‌شنوم یا یهو یک مشاور خانواده 37 00:01:30,424 --> 00:01:32,262 ‫میاد و من رو از اتاق خوابمون می‌کشه بیرون؟ 38 00:01:32,263 --> 00:01:33,760 ‫بس کن. تو من رو ‫بهتر از این می‌شناسی. 39 00:01:33,761 --> 00:01:35,395 ‫نه، کاترین. در حال حاضر اینطور نیست. 40 00:01:35,396 --> 00:01:37,596 ‫واقعاً نمی‌شناسم. 41 00:01:39,900 --> 00:01:42,102 ‫اتاق عمل شمارهٔ ۴ رو بگیر ‫و مطمئن شو که گزارش‌گیری 42 00:01:42,103 --> 00:01:43,941 ‫بعد از عمل رو بلافاصله ‫با رزیدنت انجام بدی. 43 00:01:43,942 --> 00:01:45,438 ‫آیا دکتر گری مریض شده؟ ‫یا چنین چیزی؟ 44 00:01:45,439 --> 00:01:47,407 ‫دکتر گری از کار معلق شده. 45 00:01:47,408 --> 00:01:49,943 ‫تا اطلاع ثانوی من رئیس ‫موقت بخش هستم. 46 00:01:49,944 --> 00:01:51,945 ‫شما هستین؟ 47 00:01:51,946 --> 00:01:52,946 ‫بله. 48 00:01:54,915 --> 00:01:55,915 ‫بله. 49 00:01:57,485 --> 00:01:58,485 ‫بله. 50 00:02:00,588 --> 00:02:02,222 ‫خیلی خب. 51 00:02:02,223 --> 00:02:04,491 ‫دکتر کپنر. دکتر بیلی بهم گفت ‫که شما به عنوان 52 00:02:04,492 --> 00:02:06,292 ‫رئیس جراحی عمومی ‫جای دکتر گری رو پر می‌کنید. 53 00:02:06,293 --> 00:02:07,293 ‫همینطوره. 54 00:02:07,294 --> 00:02:08,561 ‫پس تبریک می‌گم. 55 00:02:08,562 --> 00:02:09,596 ‫خب، من... 56 00:02:09,597 --> 00:02:10,964 ‫یعنی، ضروری بود که... 57 00:02:10,965 --> 00:02:12,899 ‫به کمک شما احتیاج دارم. 58 00:02:12,900 --> 00:02:15,270 ‫امروز مرحلهٔ دوم برنامهٔ ‫آموزشیم رو شروع می‌کنم. 59 00:02:15,271 --> 00:02:16,271 ‫درسته، مرحلهٔ دو. 60 00:02:16,280 --> 00:02:18,670 ‫و یکی لازمه که بن وارن رو در ‫جراحی کولکتومی سرپرستی کنه. 61 00:02:18,672 --> 00:02:20,312 ‫دکتر «هاوکنیز» قرار بود ‫این کار رو بکنه اما مریض شده. 62 00:02:20,313 --> 00:02:21,641 ‫کس دیگه‌ای رو می‌تونید بذارید؟ 63 00:02:21,642 --> 00:02:24,982 ‫آره، بذار ببینم کی عمل کولکتومی داره؟ 64 00:02:25,913 --> 00:02:27,153 ‫مشکلی هست؟ 65 00:02:27,154 --> 00:02:28,781 ‫نه، نه. 66 00:02:28,782 --> 00:02:30,283 ‫به هیچ وجه. ‫همه چیز خوبه. 67 00:02:30,284 --> 00:02:32,322 ‫من یک جراح آماده برای این مورد دارم. 68 00:02:32,323 --> 00:02:34,289 ‫و همین الان این رو ‫به اون می‌سپرم. 69 00:02:34,290 --> 00:02:35,588 ‫عالیه. متشکرم. 70 00:02:35,589 --> 00:02:38,889 ‫خواهش می‌کنم. 71 00:02:39,759 --> 00:02:41,429 ‫می‌دونی دکتر وبر کجاست؟ 72 00:02:41,430 --> 00:02:44,664 ‫آیا آپریل حرفی نزد؟ ‫مثلاً اینکه چرا زده زیر همه چیز؟ 73 00:02:44,665 --> 00:02:45,665 ‫من ندیدمش. 74 00:02:45,666 --> 00:02:47,500 ‫دیشب دیر اومد خونه و ‫صبح هم زود رفت. 75 00:02:47,501 --> 00:02:49,435 ‫پس داره با بزدلی فرار می‌کنه. 76 00:02:49,436 --> 00:02:51,638 ‫می‌دونه چکار کرده. ‫داره فرار می‌کنه. 77 00:02:51,639 --> 00:02:52,772 ‫خائن. 78 00:02:52,773 --> 00:02:53,773 ‫ناراحت نشی. 79 00:02:53,788 --> 00:02:56,557 ‫ببین، منم باور نمی‌شه اون ‫همچین کاری کرده باشه. 80 00:02:56,644 --> 00:02:58,144 ‫باورم نمی‌شه بیلی از اون ‫درخواست کرده باشه. 81 00:02:58,145 --> 00:02:59,179 ‫گری در چه حاله؟ 82 00:02:59,280 --> 00:03:00,547 ‫حوصله‌اش سر رفته. 83 00:03:00,548 --> 00:03:02,549 ‫نگرانه کپنر همهٔ بیمارهاش رو به کشتن بده. 84 00:03:02,550 --> 00:03:03,583 ‫کپنر جراح مطمئنیه. 85 00:03:03,584 --> 00:03:04,918 ‫باید این رو به بهش (به مردیت) منتقل کنی. 86 00:03:04,919 --> 00:03:06,653 ‫سوای اینکه بقیه در مورد کاری ‫که پذیرفته چی فکر می‌کنن. 87 00:03:06,654 --> 00:03:08,292 ‫آره، البته. ‫اون جراح خیلی خوبیه. 88 00:03:08,293 --> 00:03:09,889 ‫بچه‌ها داریم موضعمون رو می‌بازیم. 89 00:03:09,890 --> 00:03:11,658 ‫گری رو از دست دادیم... ‫الان هم آپریل... 90 00:03:11,659 --> 00:03:12,692 ‫رزیدنت‌ها رو هم نداریم. 91 00:03:12,693 --> 00:03:14,160 ‫اونها عاشق مینیک هستن. 92 00:03:14,161 --> 00:03:16,131 ‫اون هم در شرف مرحلهٔ دوم برنامه‌اشه. 93 00:03:16,132 --> 00:03:17,197 ‫مرحلهٔ دو؟ 94 00:03:17,198 --> 00:03:18,731 ‫که یک رزیدنت بشه جراح اصلی 95 00:03:18,732 --> 00:03:20,133 ‫و بیمار خودش رو داشته باشه. 96 00:03:20,134 --> 00:03:22,904 ‫یک جراحی و اقدامات پیش و ‫پس از جراحی. «از اول تا آخر». 97 00:03:22,905 --> 00:03:24,243 ‫البته تحت نظارت، مگه نه؟ 98 00:03:24,244 --> 00:03:27,040 ‫آره. اما رزیدنت تمام کارها رو می‌کنه. 99 00:03:27,041 --> 00:03:28,841 ‫پزشک معالج برای دستیاری اونجاست. 100 00:03:28,842 --> 00:03:31,042 ‫رزیدنت؟ 101 00:03:32,745 --> 00:03:35,882 ‫«از اول تا آخر» عزیزم! 102 00:03:35,883 --> 00:03:38,384 ‫می‌شه دست از پوزدادن برداری؟ 103 00:03:38,385 --> 00:03:40,019 ‫بله! 104 00:03:40,020 --> 00:03:41,654 ‫نمی‌فهمم. چرا شما دو تا؟ 105 00:03:41,655 --> 00:03:44,857 ‫چون مینیک فهمیده که من ‫بهترین رزیدنتم. 106 00:03:44,858 --> 00:03:46,758 ‫که واضحه. 107 00:03:47,094 --> 00:03:48,234 ‫نمی‌دونم چطور نصیب تو شد؟ 108 00:03:48,235 --> 00:03:50,499 ‫با پارتی بازی. ‫از طریق «خانم رئیسش». 109 00:03:50,500 --> 00:03:52,098 ‫پارتی بازی نیست. 110 00:03:52,099 --> 00:03:53,766 ‫و اون رو اینطوری صدا نزن. 111 00:03:53,767 --> 00:03:55,501 ‫مینیک بهم گفت قرعه‌کشی کرده. 112 00:03:55,502 --> 00:03:56,569 ‫دیدی؟ 113 00:03:56,570 --> 00:03:59,170 ‫حالا هر چی، «آقای بیلی». 114 00:03:59,740 --> 00:04:02,175 ‫اون واقعاً می‌خواد بذاره بدون ‫هیچ کمکی جراحی کنین؟ 115 00:04:02,176 --> 00:04:03,710 ‫بدون گرفتن دست، بدون چرخ کمکی 116 00:04:03,711 --> 00:04:05,681 ‫بدون کمربند ایمنی و کناربند. ‫‫(اشاره به تجهیزات آموزشی مختلف.) 117 00:04:05,682 --> 00:04:07,580 ‫مرحلهٔ دوم عزیزم! 118 00:04:07,581 --> 00:04:08,881 ‫ساکت شو عزیزم! 119 00:04:08,882 --> 00:04:10,183 ‫چه بلایی سر تو اومده؟ 120 00:04:10,184 --> 00:04:12,454 ‫دیشب که می‌گفتی ‫«بیاید انقلابی به پا کنیم!». 121 00:04:12,455 --> 00:04:14,593 ‫خب امروز صبح دیدم ‫ما داریم برنده می‌شیم. 122 00:04:14,594 --> 00:04:18,258 ‫حالا، اگه می‌شه ‫فرزندانم اجازه بدید برم 123 00:04:18,259 --> 00:04:21,559 ‫مامانی قراره جراحی انجام بده. 124 00:04:25,765 --> 00:04:27,467 ‫صبح بخیر. 125 00:04:27,468 --> 00:04:30,236 ‫کپنر. 126 00:04:30,237 --> 00:04:33,773 ‫آپریل. ‫شغل جدیدت در چه حاله؟ 127 00:04:33,774 --> 00:04:37,310 ‫خیلی سرم شلوغه. ‫مطمئنم خودتون می‌دونید. 128 00:04:37,311 --> 00:04:39,345 ‫دکتر وبر می‌شه یک لحظه باهاتون صحبت کنم. 129 00:04:39,346 --> 00:04:40,780 ‫حتماً. 130 00:04:40,781 --> 00:04:42,949 ‫شاید بهتر باشه بریم یه جای یکم خصوصی‌تر. 131 00:04:42,950 --> 00:04:43,950 ‫می‌دونی چیه کپنر؟ 132 00:04:44,021 --> 00:04:45,021 ‫من سرم خیلی شلوغه. 133 00:04:45,219 --> 00:04:46,988 ‫چی می‌خوای بگی؟ 134 00:04:46,989 --> 00:04:49,922 ‫در مورد جراحی کولکتومی جزئی ‫شماست... امروز. 135 00:04:49,923 --> 00:04:52,158 ‫الان دیگه مال بن وارن هستش. 136 00:04:52,159 --> 00:04:53,559 ‫معذرت می‌خوام. 137 00:04:53,560 --> 00:04:54,894 ‫از اول تا آخر. 138 00:04:54,895 --> 00:04:57,263 ‫مایلم دکتر وارن به عنوان ‫جراح اصلی وارد عمل بشن. 139 00:04:57,264 --> 00:04:58,731 ‫تو مایلی؟ 140 00:04:58,732 --> 00:05:03,770 ‫شما فقط وقتی درخواست بشه ‫می‌تونید دستیاری و کمک کنید 141 00:05:03,771 --> 00:05:05,940 ‫اما اتاق عمل مال دکتر وارن خواهد بود. 142 00:05:05,941 --> 00:05:09,209 ‫چرا نذاشتی بیلی این مورد رو برداره؟ 143 00:05:09,909 --> 00:05:12,111 ‫چون این رو به شما محول کردم. 144 00:05:12,112 --> 00:05:16,052 ‫پیشنهاد می‌کنم نظرت رو برگردونی. 145 00:05:18,419 --> 00:05:20,420 ‫واقعاً ترجیح می‌دم ‫این کار رو نکنم دکتر وبر. 146 00:05:20,421 --> 00:05:22,991 ‫قربان. 147 00:05:27,460 --> 00:05:29,962 ‫خواهش می‌کنم. 148 00:05:29,963 --> 00:05:33,203 ‫فقط... خواهش می‌کنم. 149 00:05:37,470 --> 00:05:38,871 ‫به روی چشم. 150 00:05:38,872 --> 00:05:41,572 ‫رئیس! 151 00:05:52,100 --> 00:05:54,623 ‫«آناتومی گری» ‫(فصل سیزدهم - قسمت سیزدهم) 152 00:05:54,624 --> 00:05:59,624 ‫ترجمه از بابـک @bandsx زیرنویس هر قسمت را از کانال تلگرام .دریافت کنید 153 00:06:04,799 --> 00:06:05,799 ‫اومدی. 154 00:06:05,834 --> 00:06:07,335 ‫بله، ‫و آماده‌ام. 155 00:06:07,336 --> 00:06:09,506 ‫آزمایش‌های خانم «ملانبام» رو گرفتم، ‫اتاق عمل رزرو کردم... 156 00:06:09,507 --> 00:06:10,538 ‫ادواردز، لغوش کن. 157 00:06:10,539 --> 00:06:11,873 ‫خانم ملانبام دچار عارضه شد. 158 00:06:11,874 --> 00:06:12,974 ‫چی؟ 159 00:06:12,975 --> 00:06:14,115 ‫صبحونه خورده؟ 160 00:06:14,116 --> 00:06:15,116 ‫نه. اون مرد. 161 00:06:18,447 --> 00:06:19,847 ‫خدایا. 162 00:06:19,848 --> 00:06:21,516 ‫این... 163 00:06:21,517 --> 00:06:22,517 ‫دردناکه. 164 00:06:22,518 --> 00:06:24,686 ‫اشکالی نداره دمق بشی. 165 00:06:24,687 --> 00:06:26,120 ‫تو هیجان‌زده بودی. 166 00:06:26,121 --> 00:06:28,489 ‫منم هیجان‌زده بودم. 167 00:06:28,490 --> 00:06:30,324 ‫پس باید برم پذیرش یا جای دیگه... 168 00:06:30,325 --> 00:06:31,793 ‫می‌دونی چیه؟ ‫آره. 169 00:06:31,794 --> 00:06:33,663 ‫اگر یک مورد ‫«از اول تا آخر» واقعی می‌خوای 170 00:06:33,664 --> 00:06:35,196 ‫باید هر دو بریم بخش اورژانس. 171 00:06:35,197 --> 00:06:38,533 ‫و ببینم آیا می‌تونیم موردی رو ‫از بدو ورود بدست بگیریم یا نه. 172 00:06:38,534 --> 00:06:39,534 ‫می‌ریم دنبال شکار؟ 173 00:06:40,035 --> 00:06:42,775 ‫می‌ریم دنبال شکار. 174 00:06:47,909 --> 00:06:49,911 ‫می‌شه لطفاً درن خانم «لوئیز» رو ‫برام چک کنید؟ 175 00:06:49,912 --> 00:06:51,179 ‫بله، دکتر. 176 00:06:51,180 --> 00:06:52,513 ‫داشتم فکر می‌کردم. 177 00:06:52,514 --> 00:06:54,184 ‫ما الان توی کنج گیر کردیم. 178 00:06:54,185 --> 00:06:55,185 ‫الان وقتشه. 179 00:06:57,319 --> 00:06:59,721 ‫لازمه یکی از ما با مامانم ‫در این مورد صحبت کنه 180 00:06:59,722 --> 00:07:01,322 ‫و می‌دونم الان می‌خوای چی بگی. 181 00:07:01,323 --> 00:07:04,293 ‫- اهمیت نمی‌دم در ظاهر چطور به نظر بیاد... ‫- جکسون، اون خبر داره. 182 00:07:04,294 --> 00:07:05,760 ‫اون... 183 00:07:05,761 --> 00:07:08,529 ‫اون قبل از همه می‌دونسته. 184 00:07:08,530 --> 00:07:09,997 ‫اون با ما نیست. 185 00:07:09,998 --> 00:07:13,101 ‫نه، اون... 186 00:07:13,102 --> 00:07:15,169 ‫این ایدهٔ مادر من بوده؟ 187 00:07:15,170 --> 00:07:17,004 ‫من، من، من... ‫فکر می‌کردم نظر بیلی بوده. 188 00:07:17,005 --> 00:07:18,072 ‫منم همینطور. 189 00:07:18,073 --> 00:07:20,541 ‫اما نه. بیلی تصمیم گرفت که... 190 00:07:20,542 --> 00:07:22,844 ‫- بهتره الان صحبت کردن رو متوقف کنی. ‫- چی؟ 191 00:07:22,845 --> 00:07:24,178 ‫دکتر وبر. 192 00:07:24,179 --> 00:07:25,913 ‫چیزی لازم داری وارن؟ 193 00:07:25,914 --> 00:07:26,914 ‫خب... 194 00:07:26,949 --> 00:07:28,082 ‫خود شما قربان. 195 00:07:28,083 --> 00:07:30,217 ‫من امروز جراحی «از اول تا آخرم» رو دارم 196 00:07:30,218 --> 00:07:31,419 ‫و شما مأمور شدید که... 197 00:07:31,420 --> 00:07:32,687 ‫دستیارت باشم، آره. 198 00:07:32,688 --> 00:07:35,448 ‫درسته. 199 00:07:35,524 --> 00:07:37,792 ‫بعداً صحبت می‌کنیم. 200 00:07:37,793 --> 00:07:39,360 ‫وارن. 201 00:07:39,361 --> 00:07:41,961 ‫جکسون. 202 00:07:44,098 --> 00:07:46,868 ‫خسته‌کننده، خسته‌کننده. ‫ناجور و چندش‌آور. 203 00:07:46,869 --> 00:07:48,302 ‫فوق‌العاده خسته‌کننده. 204 00:07:48,303 --> 00:07:49,971 ‫هیچ‌کدوم‌شون مورد جراحی نیستن. 205 00:07:49,972 --> 00:07:51,205 ‫می‌شه لطفاً برای تخت ۲ 206 00:07:51,206 --> 00:07:52,276 ‫- سونوگرافی سیار داشته باشم؟ ‫- البته. 207 00:07:52,277 --> 00:07:53,975 ‫دکتر مورفی، ‫در مورد تخت ۲ برام بگین. 208 00:07:53,976 --> 00:07:56,577 ‫یک پسر بچهٔ ۹ ساله‌ست ‫با درد سمت راست و بالای شکم. 209 00:07:56,578 --> 00:07:58,679 ‫شرط می‌بندم ‫التهاب حاد کیسهٔ صفرا باشه. 210 00:07:58,680 --> 00:08:00,880 ‫اما باید سونوگرافی بگیرم تا تأیید بشه. 211 00:08:00,916 --> 00:08:01,956 ‫این کار ضرورتی نداره. 212 00:08:01,957 --> 00:08:04,085 ‫آیا چیزی رو از قلم انداختم؟ 213 00:08:04,086 --> 00:08:05,987 ‫صبر کن. ‫نه، نه، نه، نه! 214 00:08:05,988 --> 00:08:08,389 ‫حالا دکتر ادواردز این مورد رو ‫از اول تا آخر بعهده می‌گیرن. 215 00:08:08,390 --> 00:08:09,891 ‫ممنون که این رو براش پیدا کردی. 216 00:08:09,892 --> 00:08:11,993 ‫نه! من شروع کردم. ‫خودم باید تمومش کنم! 217 00:08:11,994 --> 00:08:13,264 ‫من عاشق سنگ‌های کیسهٔ صفرا هستم! 218 00:08:13,265 --> 00:08:14,328 ‫آره! 219 00:08:14,329 --> 00:08:15,897 ‫نوبت شما هم می‌رسه دکتر مورفی. 220 00:08:15,898 --> 00:08:18,899 ‫و اون موقع ‫دکتر ادواردز از شما حمایت خواهد کرد. 221 00:08:33,282 --> 00:08:36,117 ‫صبر کن عزیزم. ‫دوباره بهم بگو... 222 00:08:36,118 --> 00:08:37,251 ‫دکتر گری کجاست؟ 223 00:08:37,252 --> 00:08:38,953 ‫صبح بخیر، خانم «گاگلیانو». ‫من دکتر... 224 00:08:38,954 --> 00:08:40,588 ‫دکتر گری نیستی. 225 00:08:40,589 --> 00:08:42,423 ‫اون دکتر گری نیست. 226 00:08:42,424 --> 00:08:44,592 ‫دکتر گری کجاست؟ 227 00:08:44,593 --> 00:08:48,162 ‫دکتر گری برای انجام جراحی شما ‫در دسترس نیست، «لین». 228 00:08:48,163 --> 00:08:51,632 ‫به همین خاطر دکتر کپنر همراه با ‫دکتر پیرس این کار رو انجام می‌دن. 229 00:08:51,633 --> 00:08:53,267 ‫اون می‌خواد تودهٔ سرطانی من رو دربیاره؟ 230 00:08:53,268 --> 00:08:55,269 ‫خانم گاگلیانو، من روی چند مورد 231 00:08:55,270 --> 00:08:57,638 ‫سرطان مری با موفقیت عمل کردم... 232 00:08:57,639 --> 00:09:02,443 ‫گوش کن، دکتر «غیر گری». ‫برام مهم نیست قبلاً چکار کردی. 233 00:09:02,444 --> 00:09:05,880 ‫دکتر گری سرطان من رو پیدا کرد. 234 00:09:05,881 --> 00:09:07,381 ‫در موردش بهم توضیح داد. 235 00:09:07,382 --> 00:09:09,952 ‫در حالیکه با صدای بلند گریه می‌کردم ‫دستم رو گرفت. 236 00:09:09,953 --> 00:09:13,421 ‫بهم گفت چطور می‌خواد بیرون بیاردش. 237 00:09:14,222 --> 00:09:17,124 ‫من ۲۳ ساله که فقط ‫پیش یک آرایش‌گر می‌رم. 238 00:09:17,125 --> 00:09:18,659 ‫چرا؟ 239 00:09:18,660 --> 00:09:22,630 ‫چون اون می‌دونه من چطوری ‫دوست دارم ریشهٔ موهام رنگ بشه. 240 00:09:23,064 --> 00:09:26,434 ‫دکتر گری من رو خوب می‌شناسه. 241 00:09:27,068 --> 00:09:29,303 ‫بیاید جراحی رو لغو کنیم. 242 00:09:29,304 --> 00:09:32,074 ‫من برای دکتر گری صبر می‌کنم. 243 00:09:32,974 --> 00:09:35,714 ‫لین، این نوع وفاداری واقعاً قابل تقدیره. 244 00:09:35,715 --> 00:09:37,245 ‫ممنونم. 245 00:09:37,246 --> 00:09:39,356 ‫وفاداری توی این دنیا خیلی نادره. 246 00:09:41,482 --> 00:09:43,684 ‫اما ما به طور قطع نمی‌دونیم ‫دکتر گری کی برمی‌گرده 247 00:09:43,685 --> 00:09:45,425 ‫و با وجود ریسک گسترش سرطانتون... 248 00:09:45,426 --> 00:09:47,620 ‫نمی‌تونیم صبر کنیم. 249 00:09:48,422 --> 00:09:50,358 ‫من اونجا خواهم بود. 250 00:09:50,359 --> 00:09:54,119 ‫با من در امان خواهید بود. 251 00:09:57,064 --> 00:09:59,367 ‫درد از کی شروع شد؟ 252 00:09:59,368 --> 00:10:01,068 ‫وقتی که توی ماشین ‫توی راه بندر بودیم 253 00:10:01,069 --> 00:10:02,837 ‫«متی» مدام از درد ‫شکمش شکایت می‌کرد. 254 00:10:02,838 --> 00:10:04,705 ‫توی چند روز اخیر دائم دردش ‫میومد و می‌رفت 255 00:10:04,706 --> 00:10:05,844 ‫اما مدام داشت بدتر می‌شد 256 00:10:05,845 --> 00:10:07,875 ‫برای همین دور زدیم و برگشتیم اینجا. 257 00:10:07,876 --> 00:10:09,516 ‫به احتمال زیاد فقط مسمومیته، مگه نه؟ 258 00:10:09,517 --> 00:10:11,379 ‫داریم می‌ریم سوار کشتی کروز بشیم. 259 00:10:11,380 --> 00:10:12,780 ‫چه باحال. 260 00:10:12,781 --> 00:10:14,250 ‫بهش می‌گن کروز اکتشاف‌گر. 261 00:10:14,251 --> 00:10:16,550 ‫همه‌چیز رو شامل می‌شه، ‫با سه توقف‌گاه بندری. 262 00:10:16,551 --> 00:10:18,221 ‫و دیوارهای صخره‌نوردی دارن 263 00:10:18,222 --> 00:10:19,720 ‫و حتی سینماهای شبانه. 264 00:10:19,721 --> 00:10:21,891 ‫و درست روی عرشه ‫آموزش موج‌سواری می‌دن! 265 00:10:21,892 --> 00:10:24,360 ‫می‌بینین. اون بیشتر از متی ‫در مورد این سفر هیجان‌زده‌ست. 266 00:10:24,361 --> 00:10:25,760 ‫مثل اینه که دو تا بچه دارم. 267 00:10:25,761 --> 00:10:28,462 ‫متی می‌شه برام ‫دست‌هات رو بالا بیاری. 268 00:10:28,463 --> 00:10:30,033 ‫ضمناً اگر تا یک ساعت دیگه ‫سوار ماشین بشیم 269 00:10:30,034 --> 00:10:30,965 ‫می‌تونیم به سفرمون برسیم. 270 00:10:30,966 --> 00:10:32,066 ‫«دانا». 271 00:10:32,067 --> 00:10:33,901 ‫شاید داریم زیادی حساسیت ‫نشون می‌دیم. 272 00:10:34,002 --> 00:10:35,171 ‫- دانا... ‫- من خوشبینم. 273 00:10:35,272 --> 00:10:37,271 ‫متی یک ساله که منتظر این سفره. 274 00:10:37,272 --> 00:10:40,207 ‫هیلاری، دانا، متأسفانه ‫متی سنگ کیسهٔ صفرا داره. 275 00:10:40,208 --> 00:10:41,442 ‫و کیسهٔ صفراش هم خیلی متورمه. 276 00:10:41,443 --> 00:10:42,944 ‫سنگ کیسهٔ صفرا؟ 277 00:10:42,945 --> 00:10:44,245 ‫اما اون ۹ سالشه. 278 00:10:44,246 --> 00:10:45,646 ‫توی سن کسی مثل متی خیلی نادره 279 00:10:45,647 --> 00:10:46,747 ‫اما می‌تونه اتفاق بیوفته. 280 00:10:46,748 --> 00:10:49,951 ‫خدای من. ‫عزیزم. 281 00:10:49,952 --> 00:10:51,222 ‫اما آیا هنوزم می‌تونیم بریم؟ 282 00:10:51,223 --> 00:10:53,879 ‫مشکلی نیست پسرم. ‫نگران نباش. 283 00:10:54,221 --> 00:10:57,491 ‫آیا قادر خواهیم بود که بریم؟ 284 00:10:57,492 --> 00:10:59,660 ‫امروز نه رفیق. 285 00:10:59,661 --> 00:11:02,731 ‫لازمه جراحی بشی. 286 00:11:03,898 --> 00:11:06,067 ‫خدای من. 287 00:11:06,068 --> 00:11:07,402 ‫خیلی سخت بود. 288 00:11:07,403 --> 00:11:09,704 ‫اونها می‌تونن برنامهٔ تفریحشون رو ‫دوباره برنامه‌ریزی کنن. 289 00:11:09,705 --> 00:11:11,475 ‫نمی‌تونی خودت رو ‫درگیر داستان اونها بکنی... 290 00:11:11,476 --> 00:11:12,506 ‫وظیفهٔ تو نیست. 291 00:11:12,507 --> 00:11:14,308 ‫نه. اینکه جلوی لبخندم رو بگیرم سخت بود. 292 00:11:14,309 --> 00:11:17,839 ‫مخصوصاً اون موقع که گفتم ‫«تو به جراحی احتیاج داری.» 293 00:11:19,448 --> 00:11:20,448 ‫خوشحالم که شما اینجایید. 294 00:11:20,449 --> 00:11:23,009 ‫دارم سعی خودم رو می‌کنم ‫که الان بغلتون نکنم. 295 00:11:23,851 --> 00:11:26,181 ‫خیلی خب. زود تمومش کن. 296 00:11:27,990 --> 00:11:29,323 ‫ممنونم! 297 00:11:29,324 --> 00:11:31,962 ‫خیلی خب. حالا قدم به قدم ‫طرح جراحیت رو برام توضیح بده. 298 00:11:31,963 --> 00:11:34,032 ‫خب، بعد از وارد کردن تروکار، من... 299 00:11:36,697 --> 00:11:40,668 ‫جراحی کولکتومی «از اول تا آخر» ‫خود خودته، آره؟ 300 00:11:40,669 --> 00:11:42,370 ‫خیلی باحاله. 301 00:11:42,371 --> 00:11:44,939 ‫آره.‌ آره. ‫بایست خیلی جالب باشه. 302 00:11:44,940 --> 00:11:47,308 ‫مشکل چیه؟ 303 00:11:47,309 --> 00:11:49,010 ‫آیا استرس داری؟ 304 00:11:49,011 --> 00:11:50,044 ‫نه. استرس نیست. 305 00:11:50,045 --> 00:11:51,679 ‫فقط... 306 00:11:51,680 --> 00:11:53,681 ‫کاش یک پزشک معالج دیگه داشتم. ‫فقط همین. 307 00:11:53,682 --> 00:11:55,816 ‫اگر بقیه از کاری که مینیک می‌کنه ‫خوششون نمیاد 308 00:11:55,817 --> 00:11:57,485 ‫- سعی هم نمی‌کنن... ‫- پزشک معالج کیه؟ 309 00:11:57,486 --> 00:11:58,986 ‫من باهاش صحبت می‌کنم. 310 00:11:58,987 --> 00:12:01,947 ‫دکتر وبر. 311 00:12:02,289 --> 00:12:03,958 ‫اما... آره. آره. 312 00:12:03,959 --> 00:12:05,493 ‫بایستی جالب بشه. 313 00:12:05,494 --> 00:12:07,532 ‫و نه، نه. ‫تو باهاش صحبت نمی‌کنی. 314 00:12:07,533 --> 00:12:09,730 ‫«بانوی اول» تو بودن الانشم ‫به قدر کافی مشکل برام داشته. 315 00:12:09,731 --> 00:12:11,799 ‫فقط از این داستان بیرون وایستا. 316 00:12:11,800 --> 00:12:14,735 ‫چیه اول من؟ 317 00:12:14,736 --> 00:12:16,537 ‫دکتر پیرس. به نظرتون این فرصت رو دارم 318 00:12:16,538 --> 00:12:17,905 ‫که مری توراسیک رو دایسکشن کنم؟ 319 00:12:17,906 --> 00:12:19,206 ‫نه، ویلسون. 320 00:12:19,207 --> 00:12:20,808 ‫متوجه نمی‌شم چرا نه دکتر پیرس. ‫اگر... 321 00:12:20,809 --> 00:12:24,481 ‫چون همین الانش یک جراح داریم که ‫برنامه‌ریزی براش نکرده بودیم. 322 00:12:28,215 --> 00:12:30,084 ‫خیلی خب. می‌فهمم. 323 00:12:30,085 --> 00:12:32,520 ‫تو در مورد دکتر گری ناراحتی. 324 00:12:32,521 --> 00:12:34,091 ‫اما من کسی نیستم که ‫اون رو تعلیق کرد. 325 00:12:34,092 --> 00:12:35,823 ‫من از این واقعیت ناراحتم که 326 00:12:35,824 --> 00:12:37,894 ‫من و دکتر گری سخت روی ‫تنظیم طرح این جراحی کار کردیم 327 00:12:37,895 --> 00:12:39,193 ‫و تو الان داری میون‌بر می‌زنی. 328 00:12:39,194 --> 00:12:42,196 ‫الان رگی رو مسدود کردی که ممکنه ‫برای آناستوموز لازم داشته باشیم. 329 00:12:42,197 --> 00:12:44,031 ‫و حالا مری آمادهٔ شکافتن هستش. 330 00:12:44,032 --> 00:12:47,362 ‫و این راه سریع‌تر بود. 331 00:12:49,071 --> 00:12:50,171 ‫فیبریلاسیون بطنی! 332 00:12:50,172 --> 00:12:52,273 ‫دچار ایست قلبی شده! 333 00:12:53,708 --> 00:12:55,768 ‫پدال‌ها رو بیارید. 334 00:12:58,045 --> 00:13:00,685 ‫یک، دو، سه. 335 00:13:05,853 --> 00:13:06,887 ‫پدال‌ها! 336 00:13:06,888 --> 00:13:09,948 ‫روی ۱۲۰ شارژ کن. 337 00:13:10,392 --> 00:13:12,262 ‫برید کنار. 338 00:13:14,763 --> 00:13:15,930 ‫حالا چی؟ 339 00:13:15,931 --> 00:13:17,601 ‫هنوز می‌تونیم تومور رو دربیاریم؟ 340 00:13:17,602 --> 00:13:18,966 ‫نه، نمی‌تونیم. 341 00:13:18,967 --> 00:13:20,634 ‫وضعیتش خیلی ناپایداره. 342 00:13:20,635 --> 00:13:23,737 ‫باید ببندیمش، ‫معاینات قلبی انجام بدیم، 343 00:13:23,738 --> 00:13:26,307 ‫و توی آی‌سی‌یو تحت نظر بگیریمش. 344 00:13:26,308 --> 00:13:29,543 ‫متأسفم لین، مجبوری منتظر بمونی. 345 00:13:29,544 --> 00:13:31,078 ‫چرا به من نگاه می‌کنی؟ 346 00:13:31,079 --> 00:13:33,359 ‫من که بهش حملهٔ قلبی ندادم. 347 00:13:38,786 --> 00:13:40,421 ‫دکتر بیلی. 348 00:13:40,422 --> 00:13:41,589 ‫چیزی لازم داری؟ 349 00:13:41,590 --> 00:13:43,960 ‫وارن جراحی «از اول تا آخر» ‫خودش رو انجام می‌ده. 350 00:13:43,961 --> 00:13:45,092 ‫با خودم گفتم منم تماشا کنم. 351 00:13:45,093 --> 00:13:47,161 ‫واقعاً؟ 352 00:13:47,162 --> 00:13:49,897 ‫وارن رو مشاهده کنی یا من رو؟ 353 00:13:49,898 --> 00:13:51,665 ‫تو ازش خواستی که بیاد اینجا؟ 354 00:13:51,666 --> 00:13:53,606 ‫بهم اطمینان نداری که ‫طبق دستورالعمل کار کنم؟ 355 00:13:53,607 --> 00:13:54,635 ‫نه، قربان. 356 00:13:54,636 --> 00:13:56,476 ‫من حتی نمی‌دونستم که اون می‌خواد بیاد. 357 00:13:56,477 --> 00:13:58,741 ‫اون این رو نگفت. ‫منم همچین چیزی نگفتم. 358 00:13:58,742 --> 00:13:59,907 ‫تو گفتی. 359 00:13:59,908 --> 00:14:01,809 ‫به نظرم ما همینطوری راحتیم. 360 00:14:01,810 --> 00:14:05,310 ‫من مایلم تماشا کنم. 361 00:14:17,578 --> 00:14:19,013 ‫من حملهٔ قلبی داشتم؟ 362 00:14:19,014 --> 00:14:21,015 ‫بله، اما ما تونستیم ‫خیلی سریع وارد عمل بشیم. 363 00:14:21,016 --> 00:14:23,486 ‫اما اون سرطان لعنتی ‫رو بیرون نیاوردین؟ 364 00:14:23,487 --> 00:14:25,686 ‫نه. قادر نبودیم تومور رو خارج کنیم. 365 00:14:25,687 --> 00:14:26,854 ‫بعد از حملهٔ قلبی شما... 366 00:14:26,855 --> 00:14:28,424 ‫می‌دونستم یه مشکلی پیش میاد. 367 00:14:28,425 --> 00:14:30,493 ‫لحظه‌ای که دکتر «غیر گری» پیداش شد، من... 368 00:14:30,494 --> 00:14:32,493 ‫اگر دکتر گری هم می‌بود ‫نمی‌تونست هیچ کاری... 369 00:14:32,494 --> 00:14:34,495 ‫می‌دونی، چطوره اصلاً... ‫چطوره یه چند دقیقه 370 00:14:34,496 --> 00:14:36,266 ‫تو رو در سکوت و آرامش بذاریم؟ 371 00:14:42,703 --> 00:14:44,872 ‫بدن اون زن بیچاره هنوز آلوده به سرطانه. 372 00:14:44,873 --> 00:14:45,907 ‫ما جونش رو نجات دادیم. 373 00:14:45,908 --> 00:14:47,574 ‫فکر می‌کنی نبایست این رو ‫یک نکتهٔ مثبت در نظر بگیره. 374 00:14:47,575 --> 00:14:50,011 ‫ساکت شو! ‫فقط... دهنت رو ببند! 375 00:14:50,612 --> 00:14:51,645 ‫مگی! 376 00:14:51,646 --> 00:14:52,747 ‫فکر می‌کردم تو با مایی. 377 00:14:52,748 --> 00:14:54,749 ‫فکر می‌کردم با ریچارد هستی. 378 00:14:54,750 --> 00:14:56,283 ‫اما بعدش می‌ری و این کار رو می‌کنی؟ 379 00:14:56,284 --> 00:14:57,318 ‫من یک شغل قبول کردم! 380 00:14:57,319 --> 00:14:58,853 ‫این یه فرصت شغلی خوب بود! 381 00:14:58,854 --> 00:15:00,021 ‫این به دشمن کمک می‌کنه! 382 00:15:00,022 --> 00:15:01,622 ‫نمی‌گم با کاری که بیلی کرد موافقم... 383 00:15:01,623 --> 00:15:03,524 ‫اما داری می‌گی این کار ‫پیمان‌شکنی نیست! 384 00:15:03,525 --> 00:15:04,525 ‫نه برای تو. 385 00:15:04,526 --> 00:15:06,596 ‫نه، اگر تو رو به چیزی که ‫می‌خوای برسونه. 386 00:15:06,597 --> 00:15:07,628 ‫خائن! 387 00:15:07,629 --> 00:15:09,697 ‫من دارم کارم رو می‌کنم! 388 00:15:09,698 --> 00:15:12,099 ‫این شغل منه مگی! 389 00:15:12,100 --> 00:15:14,930 ‫یک نفر اینجا باید ‫مثل آدم‌های بالغ رفتار کنه! 390 00:15:19,941 --> 00:15:23,811 ‫و حالا دارم خط سفید تولت رو می‌برم. 391 00:15:23,812 --> 00:15:26,747 ‫دایسکشن قشنگی بود دکتر وارن. 392 00:15:26,748 --> 00:15:28,548 ‫ممنونم قربان. 393 00:15:28,717 --> 00:15:30,837 ‫دکتر وبر، ساکشن بیشتر. 394 00:15:31,553 --> 00:15:33,723 ‫آیا می‌خوای از اون جراح‌هایی بشی 395 00:15:33,724 --> 00:15:35,656 ‫که توی اتاق عمل موزیک پخش می‌کنن؟ 396 00:15:35,657 --> 00:15:37,817 ‫شاید. 397 00:15:38,126 --> 00:15:39,596 ‫پس آهنگ‌هات رو با دقت انتخاب کن. 398 00:15:39,597 --> 00:15:42,396 ‫رزیدنتی داشتم که تمام کار ‫رو تا پای بخیه زدن انجام داد 399 00:15:42,397 --> 00:15:44,332 ‫تا اینکه ناگهان ‫آهنگی شروع شد. 400 00:15:44,333 --> 00:15:46,667 ‫اون احمقانه‌ترین ترانه‌ای ‫بود که تا حالا شنیدم. 401 00:15:46,668 --> 00:15:47,969 ‫تماماً چرند بود. 402 00:15:47,970 --> 00:15:49,003 ‫از حالب دور بمون. 403 00:15:49,004 --> 00:15:50,004 ‫چشم. 404 00:15:50,005 --> 00:15:51,605 ‫ترکشن بیشتر، لطفاً. 405 00:15:51,606 --> 00:15:53,741 ‫من اون رزیدنت بودم. 406 00:15:53,742 --> 00:15:56,344 ‫و «‌اِم‌باپ» اون زمان خیلی پرطرفدار بود. 407 00:15:56,345 --> 00:15:58,479 ‫اون تو بودی، آره؟ 408 00:15:58,480 --> 00:16:01,650 ‫بیاد موندنی بود. 409 00:16:02,250 --> 00:16:05,453 ‫دکتر وارن، آیا می‌دونستی ‫اولین جراحی تکی من 410 00:16:05,454 --> 00:16:06,924 ‫هم با دکتر وبر بود؟ 411 00:16:06,925 --> 00:16:08,789 ‫حقیقتاً. 412 00:16:08,790 --> 00:16:11,025 ‫اما یه جایی از اون موقع تا الان 413 00:16:11,026 --> 00:16:14,896 ‫دکتر بیلی فراموش کرده ‫که من بلدم چطور آموزش بدم. 414 00:16:20,935 --> 00:16:23,137 ‫چیزی که من می‌گم اینه که ‫رئیس یه دستوری داده 415 00:16:23,138 --> 00:16:24,472 ‫آدم... آدم باید اجراش کنه. 416 00:16:24,473 --> 00:16:25,843 ‫باید سعی کنی ازش نتیجه بگیری. 417 00:16:25,844 --> 00:16:28,312 ‫- مثل یک سرباز حقیقی حرف زدی. ‫- مثل یک رئیس سابق حرف زدی. 418 00:16:28,313 --> 00:16:29,377 ‫هر دو قبوله. 419 00:16:29,378 --> 00:16:30,878 ‫پس، داری می‌گی تو بی‌طرفی. 420 00:16:30,879 --> 00:16:31,946 ‫تو مثل سوئیس هستی. 421 00:16:31,947 --> 00:16:33,547 ‫من دارم می‌گم بیلی رئیسه 422 00:16:33,548 --> 00:16:36,484 ‫اما این به این معنی نیست ‫که من مخالف دکتر وبرم. 423 00:16:36,485 --> 00:16:38,285 ‫آره. گرفتم. ‫جداً می‌گم. 424 00:16:38,286 --> 00:16:40,522 ‫اما وقتی کاملاً با دستوری که ‫بهت داده شده مخالفی 425 00:16:40,523 --> 00:16:41,855 ‫انتظار می‌ره چه غلطی بکنی؟ 426 00:16:41,856 --> 00:16:43,057 ‫خب، به این می‌گن کودتا. 427 00:16:43,058 --> 00:16:45,393 ‫کودتا تقبیح شده‌ست ‫اما گاهی ضروریه. 428 00:16:45,394 --> 00:16:46,827 ‫پس این چیزیه که داریم ‫در موردش حرف می‌زنیم؟ 429 00:16:46,828 --> 00:16:47,962 ‫مینیک رو بیرون بندازیم. 430 00:16:47,963 --> 00:16:49,063 ‫- یا بیلی رو؟ ‫- نه، نه، نه. 431 00:16:49,064 --> 00:16:50,064 ‫فقط می‌خوایم وبر باشه. 432 00:16:50,065 --> 00:16:51,065 ‫فقط همین... آره. 433 00:16:51,066 --> 00:16:55,527 ‫حدس می‌زنم این یعنی مینیک باید بره... ‫مگه چی شده؟ 434 00:17:02,176 --> 00:17:03,914 ‫نمی‌دونم می‌خوایم چکار کنیم 435 00:17:03,915 --> 00:17:05,082 ‫اما باید یه کاری بکنیم. 436 00:17:05,083 --> 00:17:07,481 ‫حالا، آیا باهامون هستی هانت؟ 437 00:17:07,482 --> 00:17:09,717 ‫یا سرت به سوئیس بودنت مشغوله؟ 438 00:17:09,718 --> 00:17:11,252 ‫کپنر در چه حاله؟ 439 00:17:11,253 --> 00:17:13,687 ‫منظورت چیه که کپنر در چه حاله؟ 440 00:17:13,688 --> 00:17:14,688 ‫اون یک خیانتکاره. 441 00:17:14,689 --> 00:17:15,756 ‫اون همینطور یک دوسته. 442 00:17:15,757 --> 00:17:16,991 ‫بله، یک دوست. 443 00:17:16,992 --> 00:17:19,327 ‫اون یک دوست ‫بیچاره، گمراه و سردرگمه. 444 00:17:19,328 --> 00:17:21,562 ‫درست مثل وقتی می‌فهمی ‫دوستت به کاندیدای اشتباه رأی داده. 445 00:17:21,563 --> 00:17:22,696 ‫مگه رأی اشتباه هم داریم؟ 446 00:17:22,697 --> 00:17:23,697 ‫بله. قطعاً. 447 00:17:23,698 --> 00:17:24,865 ‫آره. 448 00:17:24,866 --> 00:17:27,735 ‫ببخشید، اما اون سر دسته بود 449 00:17:27,736 --> 00:17:29,236 ‫تا اینکه بیلی جلوش هویج تکون داد 450 00:17:29,237 --> 00:17:31,172 ‫و یهو شد اینکه ‫«بعداً می‌بینمت، وبر.» 451 00:17:31,173 --> 00:17:32,743 ‫مطمئنم چیزهای بیشتری از این وجود داره. 452 00:17:32,744 --> 00:17:34,110 ‫کاری که بیلی کرده درست نیست. 453 00:17:34,111 --> 00:17:37,511 ‫نمی‌تونی راحت هر کسی رو به عنوان ‫رئیس بخش جراحی عمومی بذاری. 454 00:17:37,512 --> 00:17:40,614 ‫کپس خوبه، اما گری کلی ‫وقت گذاشته که به این موقعیت رسیده. 455 00:17:40,615 --> 00:17:41,916 ‫این حقه اونه. 456 00:17:41,917 --> 00:17:43,884 ‫خیلی خب. ‫من برمی‌گردم سر کارم. 457 00:17:43,885 --> 00:17:46,687 ‫سوئیس توی منازعات بین‌المللی درگیر نمی‌شه 458 00:17:46,688 --> 00:17:48,856 ‫بجاش توی مأموریت‌های ‫حفظ صلح خدمت می‌کنه 459 00:17:48,857 --> 00:17:51,358 ‫و تنها از خودش محافظت می‌کنه. 460 00:17:51,359 --> 00:17:52,893 ‫تداوم صلح و حفاظت از خودمون... 461 00:17:52,894 --> 00:17:54,395 ‫ما هم داریم همین کار رو می‌کنیم. 462 00:17:54,396 --> 00:17:56,097 ‫پس ما هممون سوئیس هستیم. ‫مگه نه؟ 463 00:17:56,098 --> 00:17:58,658 ‫اینطور حس نمی‌کنم. 464 00:17:59,567 --> 00:18:01,035 ‫آخه یعنی چی؟ 465 00:18:01,036 --> 00:18:02,605 ‫اون برنامهٔ اتاق‌های عمله؟ 466 00:18:02,606 --> 00:18:05,606 ‫آره، اما چرا اسم یک رزیدنت به ‫عنوان جراح اصلی درج شده 467 00:18:05,607 --> 00:18:08,908 ‫اون هم روی یک مورد ‫کوله‌سیستکتومی لاپاروسکوپیک کودکان؟ 468 00:18:08,909 --> 00:18:11,378 ‫لعنتی، مینیک... 469 00:18:11,379 --> 00:18:13,047 ‫من نمی‌خواستم تو ‫«از سر راه کنار بری». 470 00:18:13,048 --> 00:18:14,281 ‫چرا باید این رو بگی؟ 471 00:18:14,282 --> 00:18:15,451 ‫آناستوموز به نظر میاد...؟ 472 00:18:15,452 --> 00:18:16,750 ‫خوبه. خوبه. 473 00:18:16,751 --> 00:18:18,986 ‫می‌تونیم تروکار رو بیرون بکشیم. 474 00:18:18,987 --> 00:18:20,154 ‫بذار ببینم. باشه. 475 00:18:20,155 --> 00:18:21,624 ‫- تو من رو کنار گذاشتی... ‫- من کنار نگذاشتمت. 476 00:18:21,625 --> 00:18:22,957 ‫بعدش هم گری رو کنار گذاشتی. 477 00:18:22,958 --> 00:18:24,425 ‫گری رو تعلیق کردم. 478 00:18:24,426 --> 00:18:27,563 ‫آیا پورت ناف با یک بخیهٔ سطحی ‫بسته می‌شه یا یک بخیهٔ عمیق؟ 479 00:18:27,564 --> 00:18:28,662 ‫- هر دو. ‫- هر دو. 480 00:18:28,663 --> 00:18:29,797 ‫می‌دونی، به زودی 481 00:18:29,798 --> 00:18:31,398 ‫خودت رو دیگه جزو معلم‌ها نخواهی دونست. 482 00:18:31,399 --> 00:18:33,901 ‫رهبر بودن وقتی که رهرویی ‫نداشته باشی خیلی سخت می‌شه. 483 00:18:33,902 --> 00:18:35,636 ‫من برای صلاح بیمارستان 484 00:18:35,637 --> 00:18:37,838 ‫- از محبوب نبودن نمی‌ترسم. ‫- نه، این حرف تو نیست. 485 00:18:37,839 --> 00:18:39,706 ‫می‌دونم کاترین تو رو به این کار وادار کرده. 486 00:18:39,707 --> 00:18:40,774 ‫می‌دونم ایدهٔ اون بوده! 487 00:18:40,775 --> 00:18:41,842 ‫فاشیا بسته شد. 488 00:18:41,843 --> 00:18:44,078 ‫من عاشق همسرمم. 489 00:18:44,079 --> 00:18:45,946 ‫- «عالیه، دکتر وارن. ادامه بده» ‫- اما ایستادن جلوش خیلی سخته... 490 00:18:45,947 --> 00:18:47,681 ‫- نایلون ۳-۰ و چسب بخیه... ‫- به نظرم وقتشه که جلوش بایستیم. 491 00:18:47,682 --> 00:18:51,285 ‫من راحت می‌تونم جلوش بایستم ‫و دقیقاً هم همین کار رو کردم. 492 00:18:51,286 --> 00:18:52,956 ‫کی بهت اختیار داده ‫بذاری یک رزیدنت 493 00:18:52,957 --> 00:18:54,355 ‫روی یک بچهٔ ۹ ساله عمل کنه؟ 494 00:18:54,356 --> 00:18:56,494 ‫داریم مرحلهٔ دوم برنامه‌ام ‫رو پیاده می‌کنیم... 495 00:18:56,495 --> 00:18:58,325 ‫نه. روی این یه بچه هیچ ‫مرحله‌ای پیاده نمی‌کنی. 496 00:18:58,326 --> 00:18:59,866 ‫ببین، اون نسبت به سنش واقعاً درشته. 497 00:18:59,867 --> 00:19:01,495 ‫این یک کوله‌سیستکتومی لاپاروسکوپیکه. 498 00:19:01,496 --> 00:19:02,634 ‫این یه عمل ساده‌ست که 499 00:19:02,635 --> 00:19:04,300 ‫دکتر ادواردز کاملاً قادره... 500 00:19:04,301 --> 00:19:05,866 ‫تو جراح کودکان نیستی. 501 00:19:05,867 --> 00:19:08,702 ‫تو یک جراح اورتوپدیک پزشکی ورزشی هستی. 502 00:19:08,703 --> 00:19:09,937 ‫منم ضدعفونی می‌کنم میام. 503 00:19:09,938 --> 00:19:11,705 ‫من توی جراحی عمومی آموزش دیدم 504 00:19:11,706 --> 00:19:14,113 ‫درست مثل خودت ‫و شغلم آموزش دادنه. 505 00:19:14,114 --> 00:19:16,110 ‫ماه گذشته ۵ تا کوله‌سیستکتومی لاپاروسکوپیک ‫آموزش دادم. 506 00:19:16,111 --> 00:19:18,112 ‫اما اگر باعث می‌شه احساس راحتی بکنید 507 00:19:18,113 --> 00:19:21,455 ‫لطفاً به ما ملحق بشید دکتر رابینز. ‫خوشحال می‌شم شما رو داشته باشم. 508 00:19:21,456 --> 00:19:22,550 ‫خوبه. 509 00:19:22,551 --> 00:19:24,751 ‫اما فقط برای تماشا. 510 00:19:25,352 --> 00:19:27,688 ‫من برم متی رو آماده کنم. 511 00:19:27,689 --> 00:19:28,689 ‫نه. 512 00:19:29,524 --> 00:19:30,524 ‫نه؟ 513 00:19:30,725 --> 00:19:31,725 ‫نه. 514 00:19:32,160 --> 00:19:34,628 ‫تو برو به والدینش توضیحات قبل بازی رو بده. 515 00:19:34,629 --> 00:19:38,699 ‫جراح اصلی توئی و این یعنی ‫من بیمارت رو آماده می‌کنم. 516 00:19:38,700 --> 00:19:40,660 ‫جدی؟ 517 00:19:40,735 --> 00:19:43,070 ‫خیلی خب. 518 00:19:43,071 --> 00:19:45,372 ‫نگاه کن. 519 00:19:45,373 --> 00:19:46,407 ‫می‌بینی؟ 520 00:19:46,408 --> 00:19:48,375 ‫وقتی به خودت اجازه بدی ‫یکم خوش بگذرونی... 521 00:19:48,376 --> 00:19:49,510 ‫نکن. 522 00:19:49,511 --> 00:19:51,378 ‫فقط... نکن. 523 00:19:51,379 --> 00:19:53,414 ‫- چکار نکنم؟ ‫- همین کار رو. 524 00:19:53,415 --> 00:19:56,415 ‫اولش دوست‌داشتنی بود ‫اما دیگه نیست. 525 00:19:58,652 --> 00:20:00,921 ‫تو حاضری شاگرد خودت رو قربانی کنی 526 00:20:00,922 --> 00:20:03,324 ‫بجای اینکه غرورت رو بکشنی ‫و قبول کنی که یک نفر 527 00:20:03,325 --> 00:20:05,162 ‫راه بهتری برای آموزش اونها پیدا کرده. 528 00:20:05,163 --> 00:20:07,027 ‫- خیلی خب، قیچی. ‫- حاضری بجای اون... 529 00:20:07,028 --> 00:20:10,231 ‫وقتت رو تماماً به نابود کردن ‫این بیمارستان 530 00:20:10,232 --> 00:20:11,701 ‫و در کنارش من اختصاص بدی. 531 00:20:11,702 --> 00:20:13,366 ‫من نمی‌تونم جلوت رو بگیرم. 532 00:20:13,367 --> 00:20:14,503 ‫و کار من تموم شد. 533 00:20:16,504 --> 00:20:17,742 ‫لطفاً چسب بخیه بزنید ‫و پانسمان کنید‌. 534 00:20:17,743 --> 00:20:18,906 ‫- آره، عالی انجام شد وارن. ‫- آره، کارت خوب بود. 535 00:20:18,907 --> 00:20:20,841 ‫جداً؟ 536 00:20:20,842 --> 00:20:22,376 ‫اینطور فکر نمی‌کنی؟ 537 00:20:22,377 --> 00:20:25,077 ‫چرا. فقط... 538 00:20:26,213 --> 00:20:29,250 ‫این اولین دفعه بود که ‫به عنوان جراح اصلی کار می‌کردم. 539 00:20:29,251 --> 00:20:30,584 ‫حداقل می‌بایست بهم خوش می‌گذشت. 540 00:20:30,585 --> 00:20:32,455 ‫اما شما دو تا انقدر مشغول بحث کردن 541 00:20:32,456 --> 00:20:34,723 ‫در مورد نحوهٔ تدریس کردن ‫یا نکردن به شاگردها بودید 542 00:20:34,724 --> 00:20:37,152 ‫که فراموش کردید ‫یک شاگرد هم اینجا دارید! 543 00:20:38,759 --> 00:20:40,094 ‫متأسفم. ‫بی‌احترامی نباشه. 544 00:20:40,095 --> 00:20:42,229 ‫فقط... 545 00:20:42,230 --> 00:20:44,231 ‫این اولین بارم بود. 546 00:20:44,232 --> 00:20:47,132 ‫و دیگه برام تکرار نمی‌شه. 547 00:20:50,271 --> 00:20:51,872 ‫لازمه برم گزارش بعد از عمل رو ضبط کنم. 548 00:20:51,873 --> 00:20:54,943 ‫ممنونم از همگی. 549 00:21:00,716 --> 00:21:01,951 ‫این یک عمل واقعاً ساده‌ست. 550 00:21:01,952 --> 00:21:03,753 ‫فقط یک سوراخ ریز کوچولو درست می‌کنم 551 00:21:03,754 --> 00:21:07,490 ‫و از اون سوراخ ‫دوربین و تمام تجهیزاتم رو... 552 00:21:07,491 --> 00:21:09,091 ‫خیلی خب. 553 00:21:09,092 --> 00:21:13,362 ‫و تو هم درست اینجا یه زخم ‫کوچولو موچولو پیدا می‌کنی. 554 00:21:13,896 --> 00:21:14,896 ‫باشه؟ 555 00:21:15,632 --> 00:21:16,632 ‫باشه. 556 00:21:16,834 --> 00:21:17,834 ‫خیلی خب. 557 00:21:19,058 --> 00:21:20,959 ‫به نظرم وقتشه که ببریمت بالا. 558 00:21:20,960 --> 00:21:23,680 ‫وقتی کارمون تموم شد ‫میام و باهاتون صحبت می‌کنم. 559 00:21:27,733 --> 00:21:29,501 ‫گفتم به نظرم الان وقتشه ‫که ببریمش بالا 560 00:21:29,502 --> 00:21:32,971 ‫و این یعنی ببریدش به اتاق عمل ‫و محل برش رو علامت بزنید. 561 00:21:32,972 --> 00:21:34,940 ‫من اینسیژن زیر نافی رو ترجیح می‌دم. 562 00:21:34,941 --> 00:21:36,310 ‫می‌تونید بهش ۵ میلی گرم... 563 00:21:36,311 --> 00:21:37,342 ‫- ادواردز؟ ‫- بله. 564 00:21:37,343 --> 00:21:39,073 ‫- زبونت رو جمع کن. ‫- باشه. 565 00:21:44,016 --> 00:21:45,851 ‫علائم حیاتیش خوب به نظر میان. 566 00:21:45,852 --> 00:21:46,952 ‫حالت چطوره لین؟ 567 00:21:46,953 --> 00:21:47,953 ‫دردی داری؟ 568 00:21:47,954 --> 00:21:50,122 ‫خیلی زیاد. ‫با تشکر از شما. 569 00:21:50,123 --> 00:21:52,658 ‫می‌شه یک دقیقه هم که شده ‫مهربون باشیم؟ 570 00:21:52,659 --> 00:21:54,592 ‫ویلسون، آزمایش آنزیم‌ها رو ‫بررسی و تکرار کن. 571 00:21:54,593 --> 00:21:55,761 ‫می‌دونی کی مهربون بود؟ 572 00:21:55,762 --> 00:21:58,352 ‫دکتر گری. 573 00:22:00,166 --> 00:22:02,300 ‫چی شده؟ ‫دکتر گری مهربونه. 574 00:22:02,301 --> 00:22:04,369 ‫آره. نه. ‫من فقط... 575 00:22:04,370 --> 00:22:05,437 ‫هیچی... 576 00:22:05,438 --> 00:22:07,806 ‫من مهربون‌تر از دکتر گری هستم. 577 00:22:07,807 --> 00:22:09,541 ‫از هر کسی توی این ‫بیمارستان می‌خوای بپرس. 578 00:22:09,542 --> 00:22:10,776 ‫می‌تونی بین من و دکتر گری 579 00:22:10,777 --> 00:22:12,277 ‫مقایسه‌های مختلفی انجام بدی 580 00:22:12,278 --> 00:22:13,378 ‫اما در زمینهٔ مهربون بودن 581 00:22:13,379 --> 00:22:14,646 ‫من برنده می‌شم. 582 00:22:14,647 --> 00:22:17,649 ‫اون هم با اختلاف زیاد. ‫من مهربون‌ترینم. 583 00:22:17,650 --> 00:22:18,884 ‫آره. 584 00:22:18,885 --> 00:22:21,653 ‫اگر دکتر گری بود سرطان من... 585 00:22:21,654 --> 00:22:22,721 ‫لین؟ 586 00:22:22,722 --> 00:22:25,023 ‫لین، جریان چیه؟ 587 00:22:25,024 --> 00:22:26,158 ‫حالت خوبه؟ 588 00:22:26,159 --> 00:22:27,159 ‫سخت نفس می‌کشم! 589 00:22:27,160 --> 00:22:28,560 ‫دچار تاکی‌کاردی شده. ‫فشار افت کرده. 590 00:22:28,561 --> 00:22:30,701 ‫به نوار قلب و ‫عکس‌برداری پورتابل احتیاج دارم! 591 00:22:30,702 --> 00:22:32,130 ‫این یک سکتهٔ قلبی دیگه‌ست؟ 592 00:22:32,131 --> 00:22:34,071 ‫دکتر پیرس، توی ریه‌هاش ‫اسید معده وجود داره. 593 00:22:34,072 --> 00:22:36,168 ‫حتماً استامپ مری به داخل ‫سینه‌اش فرو رفته. 594 00:22:36,169 --> 00:22:37,669 ‫منگنه‌هام باز شدن. 595 00:22:37,670 --> 00:22:40,030 ‫لین، عارضه‌ای اتفاق افتاده. 596 00:22:40,840 --> 00:22:42,880 ‫باید همین الان تو رو به ‫اتاق عمل برگردونیم. 597 00:22:42,881 --> 00:22:44,910 ‫تو گند زدی. 598 00:22:44,911 --> 00:22:49,051 ‫اول داشتم از سرطان می‌مردم ‫اما الان دارم می‌میرم چون... 599 00:22:50,183 --> 00:22:51,650 ‫تو سعی داری من رو بکشی. 600 00:22:51,651 --> 00:22:53,891 ‫راه بیوفتین! 601 00:23:01,593 --> 00:23:02,761 ‫خیلی خب. 602 00:23:02,762 --> 00:23:04,896 ‫فقط به یک شرط می‌تونی اینجا باشی. 603 00:23:04,897 --> 00:23:06,998 ‫من هر طور که بخوام می‌تونم اینجا باشم. 604 00:23:06,999 --> 00:23:09,000 ‫مسئلهٔ من نیست. ‫بخاطر ادواردزه. 605 00:23:09,001 --> 00:23:10,602 ‫اون لازمه اعتماد به نفس داشته باشه 606 00:23:10,603 --> 00:23:12,170 ‫و اگر تو بالای سرش باشی نمی‌شه. 607 00:23:12,171 --> 00:23:13,939 ‫برای مشاهده کردن قدمت روی چشم 608 00:23:13,940 --> 00:23:16,707 ‫اما اگر فکر می‌کنی نمی‌تونی جلوی ‫خودت رو بگیری باید از اینجا بری. 609 00:23:16,708 --> 00:23:17,748 ‫خیلی خب. 610 00:23:27,853 --> 00:23:30,055 ‫داخل صفاق هستیم. 611 00:23:30,056 --> 00:23:31,956 ‫توکار اپتیکال و دوربین لطفاً. 612 00:23:50,809 --> 00:23:52,579 ‫مقاومت زیادی وجود داره. 613 00:23:52,580 --> 00:23:54,112 ‫من... من نمی‌دونم چقدر باید فشار بدم. 614 00:23:54,113 --> 00:23:55,247 ‫درسته. 615 00:23:55,248 --> 00:23:56,818 ‫تا انجامش ندی متوجه نخواهی شد. 616 00:23:56,819 --> 00:23:58,585 ‫ادامه بده. ‫مشکلی نیست. 617 00:24:04,790 --> 00:24:06,290 ‫باید حس کنی، فقط همینه. 618 00:24:08,127 --> 00:24:09,127 ‫حالا با هم. 619 00:24:12,397 --> 00:24:14,499 ‫وارد شدی. 620 00:24:14,500 --> 00:24:16,101 ‫قسمت سختش همین بود. 621 00:24:16,102 --> 00:24:17,335 ‫بقیه‌اش مثل آب خوردن می‌مونه. 622 00:24:17,336 --> 00:24:18,403 ‫حالا چی؟ 623 00:24:18,404 --> 00:24:20,734 ‫انسوفلاسیون. 624 00:24:23,341 --> 00:24:25,280 ‫می‌دونستم داری زیادی سریع پیش می‌ری. 625 00:24:25,281 --> 00:24:26,778 ‫اون زیر حملهٔ قلبی بود. 626 00:24:26,779 --> 00:24:28,519 ‫من تا می‌تونستم سریع منگنه زدم. 627 00:24:28,520 --> 00:24:30,315 ‫- می‌دونم. ‫- که چی؟ 628 00:24:30,316 --> 00:24:32,786 ‫حالا دکتر گری بهتر از من ‫می‌تونه منگنه بزنه؟ 629 00:24:32,787 --> 00:24:35,353 ‫لین آماده شده و حاضره. 630 00:24:35,354 --> 00:24:37,514 ‫ممنون ویلسون. 631 00:24:38,590 --> 00:24:40,425 ‫دکتر پیرس، می‌تونی بری. 632 00:24:40,426 --> 00:24:41,593 ‫چی؟ 633 00:24:41,594 --> 00:24:43,161 ‫این تجدید نظر منه. ‫به تو نیاز ندارم. 634 00:24:43,162 --> 00:24:45,130 ‫می‌تونی بری. 635 00:24:45,131 --> 00:24:46,865 ‫اون بیمار منه. 636 00:24:46,866 --> 00:24:48,336 ‫نه، در واقع ‫اون بیمار دکتر گری هستش 637 00:24:48,337 --> 00:24:49,768 ‫و الان من دکتر گری هستم. 638 00:24:49,769 --> 00:24:51,337 ‫چه بخوای و چه نخوای ‫الان مسؤلیت با منه 639 00:24:51,338 --> 00:24:53,370 ‫و تا زمانی که با این موضوع کنار نیای 640 00:24:53,371 --> 00:24:54,873 ‫توی اتاق عمل من جایی نداری. 641 00:24:54,874 --> 00:24:57,209 ‫بنابراین می‌تونی ضدعفونی کردن رو ‫متوقف کنی... 642 00:24:57,210 --> 00:24:59,978 ‫و می‌تونی بری. 643 00:24:59,979 --> 00:25:02,619 ‫تو به کمک احتیاج پیدا می‌کنی. 644 00:25:02,620 --> 00:25:04,120 ‫ویلسون می‌تونه کمک کنه. 645 00:25:17,062 --> 00:25:19,231 ‫این یعنی سرسختی! 646 00:25:19,232 --> 00:25:20,692 ‫ساکت شو. 647 00:25:27,739 --> 00:25:30,542 ‫حالا کیسهٔ صفرا رو دایسکشن می‌کنم. 648 00:25:30,543 --> 00:25:31,643 ‫یادت باشه دور بمونی از... 649 00:25:31,644 --> 00:25:33,144 ‫از سی‌بی‌دی دور بمونم. ‫گرفتم. 650 00:25:33,145 --> 00:25:35,405 ‫دکتر رابینز، خواهش می‌کنم. 651 00:25:37,349 --> 00:25:39,050 ‫تقریباً تمومه. 652 00:25:39,051 --> 00:25:42,891 ‫اینم از مجرا. 653 00:25:43,022 --> 00:25:44,356 ‫دچار تاکی‌کاردی شده. 654 00:25:44,357 --> 00:25:45,991 ‫فشارش رو به افت گذاشته. 655 00:25:45,992 --> 00:25:47,392 ‫ادواردز می‌تونی ببینی آیا خونریزی 656 00:25:47,393 --> 00:25:49,895 ‫از تخت کبد داره میاد؟ 657 00:25:49,896 --> 00:25:50,896 ‫آیا بلدی چطور... 658 00:25:50,897 --> 00:25:52,731 ‫دکتر ادواردز می‌دونه چکار کنه. 659 00:25:52,732 --> 00:25:55,732 ‫دارم کبد رو چک می‌کنم. 660 00:25:56,201 --> 00:25:58,003 ‫خونریزی نداره. ‫این ناحیه سالم به نظر میاد. 661 00:25:58,004 --> 00:25:59,404 ‫این خون داره از یه جایی میاد 662 00:25:59,405 --> 00:26:01,405 ‫پس شریان هپاتیک رو چک کن. 663 00:26:02,575 --> 00:26:05,010 ‫من هیچ... ‫هیچ خونریزی‌ای نمی‌بینم. 664 00:26:05,011 --> 00:26:06,011 ‫دوربین رو بچرخون. 665 00:26:06,012 --> 00:26:07,112 ‫چی؟ 666 00:26:07,113 --> 00:26:09,247 ‫دوربین رو بچرخون ‫و بقیهٔ شکمش رو بررسی کن. 667 00:26:09,248 --> 00:26:11,848 ‫دست بجنبون. 668 00:26:14,287 --> 00:26:15,687 ‫خدایا. 669 00:26:15,688 --> 00:26:17,057 ‫لگنش پر از خون شده. 670 00:26:17,058 --> 00:26:18,690 ‫خیلی خب، تروکار‌ها رو در بیار. 671 00:26:18,691 --> 00:26:20,091 ‫تمام مدت داشته خونریزی می‌کرده. 672 00:26:20,092 --> 00:26:22,360 ‫من نمی‌فهمم. ‫چرا من این رو ندیده بودم؟ 673 00:26:22,361 --> 00:26:23,731 ‫فشارش به پایین چسبیده! 674 00:26:23,732 --> 00:26:24,896 ‫دو واحد خون بزنین! 675 00:26:24,897 --> 00:26:26,197 ‫پلاکت و پلاسمای منجمد تازه لازم دارم! 676 00:26:26,198 --> 00:26:27,799 ‫بجنبین، بجنبین! کمک می‌خوام! 677 00:26:27,800 --> 00:26:28,834 ‫تیغ! 678 00:26:29,035 --> 00:26:30,068 ‫باند. 679 00:26:30,469 --> 00:26:31,671 ‫بووی. 680 00:26:32,872 --> 00:26:34,332 ‫- ساکشن. ‫- ساکشن. 681 00:26:37,542 --> 00:26:39,277 ‫- زود باش ادواردز. ‫- نمی‌فهمم... 682 00:26:39,278 --> 00:26:40,278 ‫باند بیشتر! 683 00:26:40,279 --> 00:26:42,080 ‫خیلی خب. 684 00:26:42,081 --> 00:26:43,781 ‫ادواردز، ساکشن. 685 00:26:46,052 --> 00:26:49,952 ‫شریان مزانتریکش داره خونریزی می‌کنه. 686 00:26:56,128 --> 00:26:58,328 ‫ساکشن! 687 00:26:58,831 --> 00:27:01,132 ‫به شریان مزانتریک فوقانی آسیب رسیده. 688 00:27:01,133 --> 00:27:04,063 ‫باید با تروکار بریده شده باشه. 689 00:27:11,811 --> 00:27:13,971 ‫فشارش رو از دست داد! 690 00:27:17,516 --> 00:27:19,317 ‫گیره، گیره، گیره، گیره! ‫زود باش! 691 00:27:19,318 --> 00:27:22,158 ‫سریع‌تر از اونی که بتونیم ‫باند بذاریم داره خونریزی می‌کنه. 692 00:27:52,822 --> 00:27:55,762 ‫من چکار کردم؟ 693 00:27:59,663 --> 00:28:01,932 ‫آیا... ‫آیا من مرحله‌ای رو جا انداختم؟ 694 00:28:02,733 --> 00:28:05,903 ‫آیا... آیا می‌بایست چیزی ‫رو طور دیگه‌ای انجام می‌دادم؟ 695 00:28:07,637 --> 00:28:10,337 ‫آیا... آیا من اون پسر بچه رو کشتم؟ 696 00:28:18,748 --> 00:28:20,650 ‫هی! 697 00:28:20,651 --> 00:28:23,251 ‫هی! ‫داری کجا می‌ری؟ 698 00:28:31,305 --> 00:28:34,809 ‫هیچ کدوم از ما امشب نمی‌خوایم آشپزی کنیم. 699 00:28:34,810 --> 00:28:36,878 ‫پس بیا یه چیزی انتخاب کنیم 700 00:28:36,879 --> 00:28:40,181 ‫یا اینکه می‌تونیم توی رستوران ‫همیشگی‌مون یه جا رزرو کنیم. 701 00:28:40,182 --> 00:28:42,884 ‫نه، من گرسنه نیستم. 702 00:28:42,885 --> 00:28:46,821 ‫کوتاه بیا. آیا نمی‌تونیم ‫آدم‌های متمدنی باشیم؟ 703 00:28:46,822 --> 00:28:50,092 ‫درسته من همیشه یک جراح قابل قبول بودم 704 00:28:50,892 --> 00:28:52,827 ‫اما یک معلم فوق‌العاده بودم. 705 00:28:52,828 --> 00:28:54,496 ‫ولی امروز کاملاً خراب بودم. 706 00:28:55,197 --> 00:28:57,231 ‫می‌دونم فکر می‌کردی ‫این برنامه مشکلاتی داره 707 00:28:57,232 --> 00:28:58,632 ‫اما مثل روز روشنه که ‫حالا دیگه مشکل داره. 708 00:28:58,633 --> 00:28:59,667 ‫ریچارد... 709 00:28:59,668 --> 00:29:01,836 ‫بیلی شاگرد مورد علاقهٔ من بود. 710 00:29:01,837 --> 00:29:03,537 ‫من به عنوان انترن وارد مجموعه کردمش. 711 00:29:03,538 --> 00:29:06,207 ‫من تمام مسیرش رو تا رسیدن ‫به ریاست دیدم. 712 00:29:06,208 --> 00:29:09,343 ‫اون «از اول تا آخر» من بود. 713 00:29:09,344 --> 00:29:12,014 ‫و تو اون رو بر علیه من کردی. 714 00:29:25,960 --> 00:29:28,963 ‫بیا بغلم، حشرهٔ کوچولوی من. 715 00:29:28,964 --> 00:29:30,032 ‫فکر کردم تو داری... 716 00:29:30,033 --> 00:29:31,065 ‫فکر کردم من می‌برمش خونه. 717 00:29:31,066 --> 00:29:32,099 ‫سلام. 718 00:29:34,536 --> 00:29:36,737 ‫فقط می‌خواستم قبل خواب ببوسمش. 719 00:29:36,738 --> 00:29:38,639 ‫چون امشب تا دیر وقت اینجام. 720 00:29:38,640 --> 00:29:40,641 ‫برای یک جلسهٔ بخش آماده بشم. 721 00:29:40,642 --> 00:29:42,310 ‫گرفتم. 722 00:29:42,311 --> 00:29:46,213 ‫و بعدش باید برای جراحی ‫دیبالکینگ تومور آماده بشم، پس... 723 00:29:46,214 --> 00:29:47,815 ‫تو واقعاً از این وضع لذت می‌بری 724 00:29:47,816 --> 00:29:49,417 ‫مگه نه؟ 725 00:29:49,418 --> 00:29:50,885 ‫آره. 726 00:29:50,886 --> 00:29:52,653 ‫آره. همینطوره. 727 00:29:52,654 --> 00:29:55,424 ‫یادت نمیاد که من و تو ‫این ماجرا رو برای وبر راه انداختیم؟ 728 00:29:55,425 --> 00:29:56,891 ‫من هنوز از وبر حمایت می‌کنم. 729 00:29:56,892 --> 00:29:58,661 ‫بنابراین باید به بیلی می‌گفتی نه. 730 00:29:58,662 --> 00:30:01,062 ‫و مسؤلیتم نسبت به بیمارستان ‫رو نادیده می‌گرفتم 731 00:30:01,063 --> 00:30:02,596 ‫اونم بخاطر یک رقابت سیاسی بی‌ارزش؟ 732 00:30:02,597 --> 00:30:04,899 ‫تا دیروز که دلیل متعالی‌ای بود. 733 00:30:04,900 --> 00:30:05,967 ‫داری از چی صحبت می‌کنی؟ 734 00:30:05,968 --> 00:30:08,505 ‫اما حالا، ناگهان عنوان درخشان ‫جدیدت رو گرفتی. مگه نه؟ 735 00:30:08,506 --> 00:30:09,603 ‫چی؟ چی... 736 00:30:09,604 --> 00:30:10,673 ‫این چه معنی‌ای می‌ده؟ 737 00:30:10,674 --> 00:30:12,340 ‫می‌فهمی که این کار چطور به نظر میاد. ‫مگه نه؟ 738 00:30:12,341 --> 00:30:13,507 ‫می‌فهمی ‫که بقیه دارن چی می‌گن؟ 739 00:30:13,508 --> 00:30:14,942 ‫که تو یک فرصت‌طلبی. 740 00:30:14,943 --> 00:30:16,512 ‫اینکه تو بیش از حد جاه‌طلبی... 741 00:30:16,513 --> 00:30:18,612 ‫حتماً تو بهشون گفتی ‫که اشتباه می‌کنن، مگه نه؟ 742 00:30:18,613 --> 00:30:21,015 ‫چون من رو می‌شناسی. ‫بهتر از هر کسی. 743 00:30:21,016 --> 00:30:22,217 ‫درسته؟ 744 00:30:23,518 --> 00:30:25,653 ‫من از دست تو غافلگیر شدم. 745 00:30:25,654 --> 00:30:28,022 ‫وضعیت الانم اینه. 746 00:30:28,023 --> 00:30:30,624 ‫ببین، بیلی به تو یک انتخاب داد. ‫فقط همین. 747 00:30:30,625 --> 00:30:33,327 ‫یک انتخاب بود. ‫تو گزینهٔ اشتباه رو انتخاب کردی. 748 00:30:33,428 --> 00:30:35,529 ‫اما الان زیاد دیر نشده. ‫هنوز می‌تونی استعفا بدی. 749 00:30:35,530 --> 00:30:37,131 ‫هنوز می‌تونی بهش بگی ‫مرتکب اشتباه شدی. 750 00:30:37,132 --> 00:30:40,201 ‫آره، اما من اشتباهی نکردم. 751 00:30:40,202 --> 00:30:42,036 ‫من در قبال این بیمارستان وظیفه‌ای دارم. 752 00:30:42,037 --> 00:30:43,337 ‫رئیسم ازم خواست پا پیش بذارم ‫پس منم... 753 00:30:43,338 --> 00:30:46,640 ‫واقعاً خودش خواست؟ ‫یا باز هم کار مامان من بوده؟ 754 00:30:46,641 --> 00:30:49,210 ‫که به بیلی ‫گفته بهتره تو رو انتخاب کنه. 755 00:30:49,211 --> 00:30:51,145 ‫چرا باید این رو بگی؟ 756 00:30:51,146 --> 00:30:52,284 ‫چون این به احتمال قوی درسته. 757 00:30:52,285 --> 00:30:53,314 ‫حتی تقصیر تو هم نیست. 758 00:30:53,315 --> 00:30:54,348 ‫تقصیر اونه. ‫تقصیر کار اونه. 759 00:30:54,349 --> 00:30:55,784 ‫نه. نه، تقصیر توئه. 760 00:30:56,185 --> 00:30:58,123 ‫چون از پذیرفتن اینکه من این موقعیت 761 00:30:58,124 --> 00:30:59,887 ‫رو بدست آوردم سر باز می‌زنی. 762 00:30:59,888 --> 00:31:01,155 ‫دلیلش اینه که من خوبم. 763 00:31:01,156 --> 00:31:02,756 ‫اینطور نیست... 764 00:31:18,039 --> 00:31:20,174 ‫تو چه مرگت شده؟ 765 00:31:20,175 --> 00:31:22,676 ‫اون ازت یه سؤال کرد. ‫به یک جواب احتیاج داشت. 766 00:31:22,677 --> 00:31:24,879 ‫می‌دونم. 767 00:31:24,880 --> 00:31:26,480 ‫تو چه جور معلمی هستی؟ 768 00:31:26,481 --> 00:31:28,716 ‫فقط که نباید یاد بدی که ‫با دست‌هاشون چکار کنن. 769 00:31:28,717 --> 00:31:31,018 ‫بهشون باید یاد بدی ‫توی این شرایط چکار کنن. 770 00:31:31,019 --> 00:31:32,520 ‫چطور با این موضوع زندگی کنن. 771 00:31:32,521 --> 00:31:33,921 ‫خودت باید به گردن بگیری. 772 00:31:33,922 --> 00:31:35,723 ‫می‌دونم. 773 00:31:35,724 --> 00:31:37,024 ‫نمی‌دونی! 774 00:31:37,025 --> 00:31:40,428 ‫تو پزشک معالجی! ‫این ضایعه مال توئه. 775 00:31:40,429 --> 00:31:42,563 ‫باید عواقب رو قبول کنی. 776 00:31:42,564 --> 00:31:44,364 ‫چون اگر... ‫اینها رو روی دوش اون بندازی 777 00:31:44,365 --> 00:31:46,667 ‫ممکنه کنار بکشه. ‫ممکنه فکر کنه نمی‌تونه دووم بیاره. 778 00:31:46,668 --> 00:31:48,702 ‫برای همین بهش نشون می‌دی که می‌تونه. 779 00:31:48,703 --> 00:31:51,073 ‫بهش باید بگی ‫«وقتی این اتفاق برای خودم افتاد...» 780 00:31:51,074 --> 00:31:52,573 ‫نیوفتاده. 781 00:31:52,574 --> 00:31:54,275 ‫چی؟ 782 00:31:54,276 --> 00:31:57,511 ‫هرگز این اتفاق برام نیوفتاده بود. 783 00:31:57,512 --> 00:32:00,748 ‫هرگز مرگ کودک نداشتم. 784 00:32:00,749 --> 00:32:03,084 ‫هیچ وقت؟ 785 00:32:03,085 --> 00:32:05,586 ‫بچه نه. 786 00:32:05,587 --> 00:32:09,056 ‫نه در زمان رزیدنت بودنم، ‫نه در زمان فلوشیپ، 787 00:32:09,057 --> 00:32:11,792 ‫و حالا هم روی ورزشکارها کار می‌کنم... 788 00:32:11,793 --> 00:32:13,461 ‫و آدم‌های پیر... 789 00:32:13,462 --> 00:32:15,596 ‫مفاصل ران پیر و شکسته، ‫و رباط‌های پاره شده. 790 00:32:15,597 --> 00:32:18,337 ‫اما پسر بچهٔ کوچولو هرگز. 791 00:32:19,567 --> 00:32:23,207 ‫من اون پسر بچه رو ‫از پدر و مادرش گرفتم. 792 00:32:23,404 --> 00:32:26,307 ‫و حالا باید بهشون بگم. 793 00:32:26,308 --> 00:32:29,668 ‫و نمی‌دونم چطوری. 794 00:32:32,547 --> 00:32:35,049 ‫تو چطور این کار رو می‌کنی؟ 795 00:32:35,050 --> 00:32:38,119 ‫چطور جلوی چنین حسی رو می‌گیری؟ 796 00:32:38,120 --> 00:32:40,454 ‫جلوش رو نباید بگیری. 797 00:32:40,455 --> 00:32:44,091 ‫فقط یاد می‌گیری که چطور... 798 00:32:44,092 --> 00:32:47,562 ‫یاد می‌گیری به این احساس سرعت بدی. 799 00:32:48,329 --> 00:32:52,433 ‫میذاری اول آزارت بده ‫و بعدش... 800 00:32:52,434 --> 00:32:55,174 ‫اون رو پشت سر می‌ذاری ‫تا بتونی بری سراغ... 801 00:32:55,175 --> 00:32:57,838 ‫بچهٔ بعدی که بهت نیاز داره. 802 00:32:57,839 --> 00:33:00,339 ‫اولین بار خودم رو یادمه... 803 00:33:01,643 --> 00:33:04,579 ‫انگار که دیروز بود، به همین خاطر... 804 00:33:05,080 --> 00:33:06,940 ‫عجله نکن. 805 00:33:12,920 --> 00:33:15,050 ‫بعدش با هم می‌ریم. 806 00:33:32,274 --> 00:33:34,676 ‫دکتر «غیر گری» ‫تو هنوز اینجایی. 807 00:33:34,677 --> 00:33:37,746 ‫من هنوز اینجام. ‫و همینطور تو. 808 00:33:37,747 --> 00:33:39,014 ‫دکتر ویلسون؟ 809 00:33:39,015 --> 00:33:40,382 ‫ترمیم به خوبی پیش رفت. 810 00:33:40,383 --> 00:33:42,284 ‫چیزی رو که خراب کرده بودید ‫درست کردید؟ 811 00:33:42,285 --> 00:33:44,019 ‫چیزی رو که خراب کرده بودم ‫درست کردم. 812 00:33:44,020 --> 00:33:46,421 ‫و اون تومور مری ناخوشایند 813 00:33:46,422 --> 00:33:49,362 ‫الان جاییه که بهش تعلق داره ‫یعنی توی زباله‌های بیمارستانی. 814 00:33:50,926 --> 00:33:53,395 ‫شما سرطان لعنتی رو بیرون آوردید؟ 815 00:33:53,396 --> 00:33:55,430 ‫ما سرطان لعنتی رو بیرون آوردیم. 816 00:33:55,431 --> 00:33:57,599 ‫موفق شدید؟ 817 00:33:57,600 --> 00:33:59,801 ‫دکتر ویلسون و من این کار رو کردیم. 818 00:33:59,802 --> 00:34:02,871 ‫اکسیزیون کامل، با حاشیه‌های کافی. 819 00:34:02,872 --> 00:34:04,642 ‫هنوز لازمه چند تا آزمایش انجام بدیم 820 00:34:04,643 --> 00:34:08,341 ‫اما به نظر می‌رسه که ‫از سرطان پاک شدی. 821 00:34:09,544 --> 00:34:11,944 ‫دوباره بگو اسمت چیه؟ 822 00:34:21,921 --> 00:34:23,790 ‫هموستاز انجام شد 823 00:34:23,791 --> 00:34:27,661 ‫‫و بیمار بدون عوارض بعدی ‫‫به مراحل بعد عمل سپرده شد. 824 00:34:27,662 --> 00:34:29,329 ‫دکتر وبر؟ 825 00:34:29,330 --> 00:34:32,165 ‫می‌شه... می‌شه در مورد ‫یه چیزی باهاتون هم‌فکری کنم؟ 826 00:34:32,166 --> 00:34:34,100 ‫با من؟ 827 00:34:34,101 --> 00:34:35,641 ‫فکر می‌کردم با دکتر مینیک کار می‌کنی. 828 00:34:35,642 --> 00:34:37,737 ‫کوله‌سیستکتومی لاپاروسکوپیک روتین، ‫بیمار ۹ ساله، 829 00:34:37,738 --> 00:34:41,174 ‫که بیمار دچار تاکی‌کاردی ‫و افت فشار شد. 830 00:34:41,175 --> 00:34:44,511 ‫من نتونستم... نتونستم ‫اول محل خونریزی رو پیدا کنم 831 00:34:44,512 --> 00:34:46,581 ‫بعد متوجه شدیم که لگنش 832 00:34:46,582 --> 00:34:48,014 ‫پر از خون شده. 833 00:34:48,015 --> 00:34:50,817 ‫دکتر رابینز جراحی رو به ‫لاپاروسکوپی اکتشافی تبدیل کرد... 834 00:34:50,818 --> 00:34:53,753 ‫و آسیبی رو به شریان ‫مزانتریک فوقانی پیدا کرد. 835 00:34:53,754 --> 00:34:58,184 ‫دکتر رابینز سعی کرد ترمیم کنه ‫اما خونریزی... 836 00:34:58,858 --> 00:35:02,628 ‫ادواردز، چه اتفاقی افتاد؟ 837 00:35:03,698 --> 00:35:07,728 ‫اون مرد. 838 00:35:09,002 --> 00:35:11,171 ‫خیلی خب. 839 00:35:11,172 --> 00:35:13,141 ‫اون بیمار من بود و مرد. 840 00:35:13,142 --> 00:35:14,974 ‫- خیلی خب. ‫- اون یه پسر بچهٔ کوچولو بود. 841 00:35:14,975 --> 00:35:16,710 ‫می‌دونی چیه؟ ‫بیا اینجا. 842 00:35:16,711 --> 00:35:19,781 ‫- چرا نمی‌نشینی؟ ‫- نه، نمی‌تونم بشینم. 843 00:35:19,782 --> 00:35:24,117 ‫پارگی رگ ناشی از وارد کردن تروکار ‫گاهی اتفاق میوفته. 844 00:35:24,118 --> 00:35:25,687 ‫شایع نیست، اما اتفاق میوفته. 845 00:35:25,688 --> 00:35:27,387 ‫و معمولاً راحت هم ترمیم می‌شه. 846 00:35:27,388 --> 00:35:30,257 ‫اما آدم نمی‌تونه چیزی رو ‫که ندیده ترمیم کنه. 847 00:35:30,258 --> 00:35:33,192 ‫هیچ دلیلی وجود نداشته که به ‫خونریزی مشکوک بشی. 848 00:35:33,193 --> 00:35:34,561 ‫تا اینکه متوجهش شدی. 849 00:35:34,562 --> 00:35:36,231 ‫و اون موقع ‫باید با زمان مسابقه می‌دادی. 850 00:35:36,232 --> 00:35:38,031 ‫و معمولاً زمان برنده می‌شه. 851 00:35:38,032 --> 00:35:41,102 ‫در مقابل همهٔ ما. 852 00:35:42,068 --> 00:35:43,837 ‫می‌دونم احساس مسؤلیت می‌کنی... 853 00:35:43,838 --> 00:35:45,405 ‫ولی من مسؤلم. 854 00:35:45,406 --> 00:35:48,166 ‫تو نمی‌تونستی بفهمی ‫که رگ رو پاره کردی. 855 00:35:48,575 --> 00:35:50,477 ‫دکتر رابینز متوجهش نشد. 856 00:35:50,478 --> 00:35:52,812 ‫دکتر مینیک هم متوجهش نشد. 857 00:35:52,813 --> 00:35:55,353 ‫اون تروکار می‌تونست ‫دست هر کس دیگه‌ای باشه. 858 00:35:55,354 --> 00:35:57,818 ‫اونها هم نمی‌تونستن متوجهش بشن. 859 00:36:00,520 --> 00:36:02,589 ‫بیمارت از دست رفت. 860 00:36:02,590 --> 00:36:03,723 ‫تقصیر تو نیست. 861 00:36:03,724 --> 00:36:06,884 ‫بیمارت از دست رفت. 862 00:36:07,360 --> 00:36:10,530 ‫همهٔ جراح‌های خوب ‫این اتفاق براشون میوفته. 863 00:36:10,531 --> 00:36:12,601 ‫ممکنه این بدترینت باشه، اما... 864 00:36:12,602 --> 00:36:16,740 ‫آخرینت هم نخواهد بود. 865 00:36:21,108 --> 00:36:23,443 ‫اسمش چی بود؟ 866 00:36:23,444 --> 00:36:26,074 ‫متی. 867 00:36:27,181 --> 00:36:29,451 ‫متی. 868 00:36:37,023 --> 00:36:40,593 ‫متی. 869 00:36:52,305 --> 00:36:57,577 ‫حالا... حالا... ‫حالا چکار کنم؟ 870 00:36:57,578 --> 00:37:01,214 ‫خیلی خب، اگر فکر کردی از پسش ‫برنمیای من اون موقع وارد می‌شم. 871 00:37:01,215 --> 00:37:02,748 ‫فکر کنم مشکلی برام پیش نیاد. 872 00:37:02,749 --> 00:37:03,819 ‫فقط... 873 00:37:06,586 --> 00:37:09,046 ‫حدس می‌زنم از دوش من برداشته شد. 874 00:37:27,640 --> 00:37:29,809 ‫یه نکته بهت می‌گم. 875 00:37:29,810 --> 00:37:34,848 ‫کاری رو که روی کاغذه و روی ‫بدن بیمار نیست ببر خونه. 876 00:37:34,849 --> 00:37:38,076 ‫حداقل راحت باش. ‫با لباس راحتی. 877 00:37:38,786 --> 00:37:40,753 ‫ترجیح می‌دم همین‌جا بمونم. 878 00:37:40,754 --> 00:37:42,322 ‫چطور مگه؟ 879 00:37:42,323 --> 00:37:45,625 ‫چون هم‌خونه‌ام یه آدم کوته فکر، 880 00:37:45,626 --> 00:37:50,056 ‫کوته بین، قضاوت‌گر، ‫و اهانت‌گر... 881 00:37:50,830 --> 00:37:52,532 ‫منظورم کاره... 882 00:37:52,533 --> 00:37:54,501 ‫متأسفم. 883 00:37:54,502 --> 00:37:56,042 ‫نبایست اینها رو به شما می‌گفتم. 884 00:37:56,043 --> 00:37:59,036 ‫اون عصبانیه که تو کار رو قبول کردی. 885 00:38:01,308 --> 00:38:02,942 ‫آیا... 886 00:38:02,943 --> 00:38:04,644 ‫آیا شما من رو برای این کار معرفی کردین؟ 887 00:38:04,645 --> 00:38:06,012 ‫نه. 888 00:38:06,013 --> 00:38:08,047 ‫همه‌اش کار بیلی بوده. 889 00:38:08,048 --> 00:38:10,316 ‫به نظرم فکر هوشمندانه‌ای بوده. 890 00:38:10,317 --> 00:38:14,187 ‫آپریل، جکسون هرگز نمی‌تونه ‫کاری که تو کردی رو درک کنه. 891 00:38:14,188 --> 00:38:16,356 ‫اون مثل من و تو نیست. 892 00:38:16,357 --> 00:38:18,625 ‫مثل من و تو؟ 893 00:38:18,626 --> 00:38:21,227 ‫اون توی پول، ارتباطات و 894 00:38:21,228 --> 00:38:24,163 ‫با اسم و رسم بزرگ شده. 895 00:38:24,164 --> 00:38:26,799 ‫من تو مجبوریم برای این چیزها کار کنیم. 896 00:38:26,800 --> 00:38:28,368 ‫نمی‌دونم. 897 00:38:28,369 --> 00:38:29,369 ‫جکسون هم کار کرده... 898 00:38:29,370 --> 00:38:31,239 ‫جکسون همیشه سخت کار کرده... 899 00:38:31,240 --> 00:38:32,572 ‫توی دانشگاه سخت تلاش کرد. 900 00:38:32,573 --> 00:38:34,040 ‫الان هم سخت کار می‌کنه. 901 00:38:34,041 --> 00:38:36,409 ‫اون لیاقت این موفقیتش رو داره. 902 00:38:36,410 --> 00:38:38,344 ‫اما فقط... 903 00:38:38,345 --> 00:38:41,714 ‫اون هیچ وقت مجبور نبوده ‫مثل ما نگران باشه. 904 00:38:41,715 --> 00:38:45,752 ‫همیشه می‌دونسته اگر پاش سر بخوره ‫تور محافظی وجود داره. 905 00:38:45,753 --> 00:38:49,656 ‫اون تصمیم‌های سخت ‫برای من و تو سخت‌تر هستن. 906 00:38:49,657 --> 00:38:53,426 ‫من فقط... حس کردم ‫چیزی که ازم خواسته شده... 907 00:38:53,427 --> 00:38:56,429 ‫از حد من فراتره، ‫همینطور از ریچارد. 908 00:38:56,430 --> 00:38:57,997 ‫همینطوره. 909 00:38:57,998 --> 00:39:00,700 ‫خودت دیدی. 910 00:39:00,701 --> 00:39:02,769 ‫بذارشون کنار. ‫کوتاه بیا. 911 00:39:02,770 --> 00:39:05,540 ‫بیا بریم یه شامی بخوریم ‫و این رو جشن بگیریم. 912 00:39:05,541 --> 00:39:09,079 ‫منم هیچ مهمونی‌ای توی خونه ‫در انتظارم نیست. 913 00:39:09,080 --> 00:39:11,077 ‫بهتره نیام. 914 00:39:11,078 --> 00:39:16,248 ‫عزیزم، تو الان رئیسی. 915 00:39:19,519 --> 00:39:21,019 ‫باشه. 916 00:39:22,756 --> 00:39:24,256 ‫باشه. خیلی خب. 917 00:39:49,450 --> 00:39:52,752 ‫آیا قراره در مورد اونچه که ‫امروز اتفاق افتاد صحبت کنیم؟ 918 00:39:52,753 --> 00:39:54,887 ‫می‌شه صحبت نکنیم؟ 919 00:39:54,888 --> 00:39:56,389 ‫ببین... ‫من استراحت لازم دارم. 920 00:39:56,390 --> 00:39:58,091 ‫من درست وسط همهٔ ماجراهای بیمارستانم. 921 00:39:58,092 --> 00:40:00,132 ‫تو وسط همهٔ ماجراهایی؟ 922 00:40:00,133 --> 00:40:02,261 ‫بله، من، میراندا. 923 00:40:02,262 --> 00:40:03,730 ‫من یه رزیدنتم. 924 00:40:03,731 --> 00:40:06,632 ‫برای همین می‌خوام طرف اونها ‫باشم چون مینیک برای ما عالیه. 925 00:40:06,633 --> 00:40:08,434 ‫اما پزشک‌های معالج دوست‌هام هستن. 926 00:40:08,435 --> 00:40:10,969 ‫حالا دیگه وقتی که من اطرافشونم ‫صحبت‌هاشون رو قطع می‌کنن. 927 00:40:10,970 --> 00:40:12,038 ‫چون من با تو ازدواج کردم. 928 00:40:12,039 --> 00:40:14,439 ‫آره، من وسطشم. 929 00:40:16,143 --> 00:40:20,413 ‫پس اگر تو حسابی درگیر ماجراهایی ‫بگو طرف کی هستی؟ 930 00:40:22,181 --> 00:40:25,918 ‫من مایلم بدونم. 931 00:40:25,919 --> 00:40:29,989 ‫من فقط می‌خوام برم توی رختخواب ‫و مغزم رو خاموش کنم 932 00:40:29,990 --> 00:40:33,690 ‫تا خوابم ببره ‫و از همهٔ اینها فارغ باشم. 933 00:40:38,165 --> 00:40:40,299 ‫‫به محض اینکه همه چیز ‫‫رو به خراب شدن بره 934 00:40:40,300 --> 00:40:42,330 ‫‫دیگه شکستن چرخهٔ حوادث سخت می‌شه. 935 00:40:44,705 --> 00:40:47,765 ‫‫قانون مورفی، جزو قوانین فیزیک نیست. 936 00:40:48,442 --> 00:40:50,610 ‫‫فقط حرفیه که یک نفر زده... 937 00:40:50,611 --> 00:40:53,513 ‫‫و سعی کرده منطقی برای ‫یک روز مزخرف پیدا کنه. 938 00:40:53,514 --> 00:40:55,114 ‫‫صرفاً اینکه کارها می‌تونن خراب بشن 939 00:40:55,115 --> 00:40:57,875 ‫‫به این معنی نیست ‫‫که از کنترل ما خارج هستن. 940 00:41:12,165 --> 00:41:14,167 ‫کاپوت رو بزن بالا! 941 00:41:14,168 --> 00:41:15,702 ‫مجبور نیستی... 942 00:41:15,703 --> 00:41:19,143 ‫کاپوتت رو بزن بالا. 943 00:41:23,377 --> 00:41:26,747 ‫می‌شه این کار رو نکنی؟ ‫به اندازهٔ کافی بد هستش... 944 00:41:31,752 --> 00:41:33,422 ‫من سیم بوقت رو کشیدم 945 00:41:33,423 --> 00:41:36,422 ‫واسهٔ همین لازمه ‫بدی درستش کنن. 946 00:41:36,423 --> 00:41:38,925 ‫ممنونم. 947 00:41:38,926 --> 00:41:40,956 ‫خواهش می‌کنم. 948 00:41:43,163 --> 00:41:45,765 ‫منظورم اینه که... 949 00:41:45,766 --> 00:41:49,366 ‫ازت ممنونم. 950 00:41:52,339 --> 00:41:55,409 ‫به عهدهٔ ماست ‫که کارها رو درست کنیم. 951 00:41:58,245 --> 00:42:01,781 ‫تو می‌تونی اینجا واسهٔ ‫خودت دوست‌هایی داشته باشی. 952 00:42:01,782 --> 00:42:04,682 ‫اگر خودت بخوای. 953 00:42:06,954 --> 00:42:10,284 ‫این بعهدهٔ ماست که هر چیزی رو ‫که می‌تونه رو به خراب شدن بره 954 00:42:12,392 --> 00:42:16,632 ‫‫بگیریم و درستش کنیم. 955 00:42:18,232 --> 00:42:20,925 ‫‫در هر صورت، بعهدهٔ ماست که ‫سعی‌مون رو بکنیم. 956 00:42:21,226 --> 00:42:25,226 ‫ترجمه از بابـک @bandsx زیرنویس هر قسمت را از کانال تلگرام .دریافت کنید