1 00:00:00,987 --> 00:00:03,246 ‫.هر کسی برای خودش حریم خصوصی می‌خواد 2 00:00:03,247 --> 00:00:04,247 ‫اصلاً می‌دونی چند جا 3 00:00:04,248 --> 00:00:06,266 ‫داشتم دنبال تو می‌گشتم؟ ‫چه مرگته الکس؟ 4 00:00:06,267 --> 00:00:08,374 ‫نمی‌تونستی زنگ بزنی؟ ‫نمی‌تونستی پیامک بدی؟ 5 00:00:08,375 --> 00:00:09,504 ‫چی شده؟ 6 00:00:09,505 --> 00:00:11,272 ‫.اما برای دیگران، نه 7 00:00:11,273 --> 00:00:12,474 ‫گفتن محاکمه لغو شده. 8 00:00:12,475 --> 00:00:13,908 ‫گفتی توافق رو قبول می‌کنی. ‫(.اقرار به جرم کوچکتر و دریافت مجازات کمتر) 9 00:00:13,909 --> 00:00:15,710 ‫قبول کردم. 10 00:00:15,711 --> 00:00:17,190 ‫الان مخفی شدی؟ 11 00:00:17,191 --> 00:00:18,958 ‫داری قانون رو دور می‌زنی؟ ‫از دست پلیس فرار کردی؟ 12 00:00:18,959 --> 00:00:21,194 ‫الکس، من می‌تونم کمکت کنم، ‫اما بچه‌های من اینجا زندگی می‌کنن. 13 00:00:21,195 --> 00:00:22,395 ‫بس کن. 14 00:00:22,396 --> 00:00:25,130 ‫رفتم اونجا. ‫با دادستان ناحیه صحبت کردم. 15 00:00:25,207 --> 00:00:26,793 ‫باید نصیحتی بهتون بکنم دکتر کرو 16 00:00:26,794 --> 00:00:29,336 ‫صحبت کردن با شما ‫بدون حضور وکیل‌تون... 17 00:00:29,337 --> 00:00:30,436 ‫اون توی راهه. 18 00:00:30,437 --> 00:00:31,905 ‫بهتر نیست صبر کنیم؟ 19 00:00:31,906 --> 00:00:34,106 ‫همینطوره. 20 00:00:42,683 --> 00:00:46,886 ‫اما... اگر تنها می‌خواید ‫بهم بگید که جریان از چه قراره... 21 00:00:46,887 --> 00:00:48,922 ‫صبر کن! ‫نمی‌تونید به همین راحتی برید داخل. 22 00:00:48,923 --> 00:00:50,156 ‫آقای «کربی»، متأسفم. 23 00:00:50,157 --> 00:00:51,324 ‫می‌شه باهاتون صحبت کنم؟ 24 00:00:51,325 --> 00:00:52,592 ‫آیا... شما با هم صحبت کردین؟ 25 00:00:52,593 --> 00:00:53,659 ‫داری چکار می‌کنی؟ 26 00:00:53,660 --> 00:00:55,395 ‫من اتهامات رو پس می‌گیرم. 27 00:00:55,396 --> 00:00:57,347 ‫چی؟ ‫نمی‌تونی این کار رو بکنی. 28 00:00:57,348 --> 00:00:58,373 ‫چرا، می‌تونم. 29 00:00:58,374 --> 00:01:00,924 ‫نه، حق با اونه. این اتهامات از ‫جانب تو نیست که لغوشون کنی. 30 00:01:00,925 --> 00:01:01,991 ‫مربوط به دولت هستن. 31 00:01:01,992 --> 00:01:03,090 ‫جداً؟ 32 00:01:03,091 --> 00:01:04,427 ‫جدی. 33 00:01:04,428 --> 00:01:06,362 ‫خیلی خب، پس... 34 00:01:06,363 --> 00:01:09,666 ‫اگر من رو به جایگاه ببرید ‫منم مجبور می‌شم حقیقت رو بگم. 35 00:01:09,667 --> 00:01:11,935 ‫ما دعوا کردیم... 36 00:01:11,936 --> 00:01:13,470 ‫هر دو مون. 37 00:01:13,471 --> 00:01:15,505 ‫من هم به همون اندازه مقصرم. 38 00:01:15,506 --> 00:01:18,080 ‫من شروع کردم. 39 00:01:18,081 --> 00:01:21,611 ‫تنها دلیلی که گذاشتم کار تا اینجا ‫پیش بره، غرورم بود. حدس می‌زنم. 40 00:01:21,612 --> 00:01:23,279 ‫من نمی‌خواستم... 41 00:01:23,280 --> 00:01:25,946 ‫بهرحال، اگر من رو اونجا ببرید ‫منم اینها رو می‌گم. 42 00:01:25,947 --> 00:01:28,443 ‫تو داری این پرونده رو نابود می‌کنی. 43 00:01:28,719 --> 00:01:29,953 ‫آیا اتفاقی افتاده؟ 44 00:01:29,954 --> 00:01:32,055 ‫- آیا تو رو تهدید کرده؟ ‫- مطلقاً نه. 45 00:01:32,056 --> 00:01:34,524 ‫نه، اون آدم... خیلی خوبیه. 46 00:01:34,525 --> 00:01:36,559 ‫- دلوکا. ‫- برنده شدن این پرونده تضمین شده‌ست. 47 00:01:36,560 --> 00:01:38,228 ‫کاملاً تضمین شده‌ست. 48 00:01:38,229 --> 00:01:40,163 ‫متأسفم که وقتتون رو تلف کردم. 49 00:01:40,164 --> 00:01:42,764 ‫ 50 00:01:43,234 --> 00:01:44,908 ‫پس اندرو محاکمه رو لغو کرد؟ 51 00:01:44,909 --> 00:01:46,135 ‫آره. 52 00:01:46,136 --> 00:01:47,237 ‫- بخاطر تو؟ ‫- آره. 53 00:01:47,238 --> 00:01:49,138 ‫- چرا؟ ‫- هیچی نمی‌دونم. 54 00:01:49,139 --> 00:01:50,406 ‫دلوکا. 55 00:01:50,407 --> 00:01:52,508 ‫دلوکا، صبر کن! 56 00:01:58,682 --> 00:02:01,651 ‫پس تو درخواست جلسه دادی ‫و اونها نادیده‌اش گرفتن؟ 57 00:02:01,652 --> 00:02:03,753 ‫چند تا پزشک معالج نیومدن؟ 58 00:02:03,754 --> 00:02:06,046 ‫تعداد کمی؟ 59 00:02:06,056 --> 00:02:07,991 ‫پنج تا؟ 60 00:02:07,992 --> 00:02:09,325 ‫کل خدمه؟ 61 00:02:09,326 --> 00:02:11,427 ‫خب، بیشترشون رئیس‌های بخش‌ها بودن. 62 00:02:11,428 --> 00:02:13,630 ‫این فقط روش اونها ‫برای رسوندن پیغامشون بود... 63 00:02:13,631 --> 00:02:15,498 ‫تو هم مجبور می‌شی زود ‫پاسخ پیامشون رو بدی. 64 00:02:15,499 --> 00:02:16,766 ‫این رو می‌دونم. می‌دونم. 65 00:02:16,767 --> 00:02:18,434 ‫خودم درستش می‌کنم. 66 00:02:18,435 --> 00:02:20,570 ‫می‌دونم همینطوره دکتر بیلی. 67 00:02:20,571 --> 00:02:23,506 ‫اما من اژدهام... من اژدهای تو هستم. 68 00:02:23,507 --> 00:02:27,243 ‫باید راحت باشی با اینکه ‫من رو سروقتشون بفرستی. 69 00:02:27,244 --> 00:02:31,119 ‫اگر کمک لازم داشتی خبرم کن. 70 00:02:33,918 --> 00:02:36,829 ‫منم خودم اژدهام. 71 00:02:41,792 --> 00:02:44,694 ‫پسر. خوشحالم که می‌بینمت. 72 00:02:44,695 --> 00:02:47,130 ‫تا امشب انتظار دیدنت رو نداشتم. 73 00:02:47,131 --> 00:02:49,699 ‫برای اینکه به طوفان نخورم ‫صبح زود بلیت گرفتم. 74 00:02:49,700 --> 00:02:51,935 ‫بعضی از عمل‌های ‫ترمیم مثانه رو جابجا کردم. 75 00:02:51,936 --> 00:02:54,771 ‫تا از این فرصت نهایت استفاده رو ببرم. 76 00:02:54,772 --> 00:02:56,706 ‫- اوضاع اینجا چطوره؟ ‫- خوبه. 77 00:02:56,707 --> 00:02:58,708 ‫بعداً عمل روده‌برداری دارم. 78 00:02:58,709 --> 00:03:01,476 ‫اوضاع با دکتر مینیک چطوره؟ 79 00:03:01,912 --> 00:03:03,213 ‫خوبه. خوبه. 80 00:03:03,214 --> 00:03:05,281 ‫می‌دونی، فقط ‫فراز و نشیب‌های عادی کاری بوده. 81 00:03:05,282 --> 00:03:07,750 ‫خوبه. 82 00:03:07,751 --> 00:03:10,153 ‫خب، من بهتره برم. 83 00:03:10,154 --> 00:03:13,221 ‫امشب می‌بینمت. 84 00:03:19,430 --> 00:03:23,066 ‫پانل متابولیک نشون می‌ده ‫AST و ALT کمی بالا رفتن. 85 00:03:23,067 --> 00:03:26,069 ‫سی‌تی اسکن سنگی رو نشون نمی‌ده ‫اما ضخیم شدن دیواره وجود داشت. 86 00:03:26,070 --> 00:03:27,804 ‫سی‌تی می‌تونه ‫سنگ‌های صفرا رو نشون نده. 87 00:03:27,805 --> 00:03:29,805 ‫خصوصاً اگر کیسهٔ صفرا اپاسیته شده باشه. 88 00:03:29,806 --> 00:03:30,873 ‫آره. 89 00:03:30,874 --> 00:03:33,643 ‫که در اون سورت ‫شیوهٔ بررسی مناسب، سونوگرافیه. 90 00:03:35,412 --> 00:03:36,746 ‫آیا ستاره می‌گیرم؟ 91 00:03:36,747 --> 00:03:38,448 ‫مگه چکار کردم؟ ‫با بقیه مهربون بودم؟ 92 00:03:38,449 --> 00:03:41,984 ‫ستاره‌ها مربوط به جراحی‌هایی هستن ‫که امروز برای آموزش انتخاب کردم. 93 00:03:41,985 --> 00:03:43,753 ‫مال شما اول از همه‌ست دکتر گری. 94 00:03:43,754 --> 00:03:44,821 ‫نه. 95 00:03:45,322 --> 00:03:46,322 ‫نه؟ 96 00:03:46,523 --> 00:03:47,557 ‫نه. 97 00:03:47,958 --> 00:03:50,160 ‫خیلی خب. مسئله چیه؟ ‫بهانه چیه؟ 98 00:03:50,161 --> 00:03:52,095 ‫جراحی خیلی ظریفه؟ ‫خیلی خطرناکه؟ 99 00:03:52,096 --> 00:03:54,764 ‫هیچ بهانه‌ای نیست. ‫فقط نه. 100 00:03:54,765 --> 00:03:57,199 ‫بریم ادواردز. 101 00:04:06,343 --> 00:04:08,444 ‫سلام. از عواقب دیشب چه خبر؟ 102 00:04:08,445 --> 00:04:09,812 ‫تا اینجا هیچی. 103 00:04:09,813 --> 00:04:10,847 ‫چرا؟ چی شنیدی؟ 104 00:04:10,848 --> 00:04:11,881 ‫ماشین مینیک اینجاست. 105 00:04:11,882 --> 00:04:13,349 ‫که واضحه یعنی اون اخراج نشده. 106 00:04:13,350 --> 00:04:14,917 ‫تو می‌دونی ماشینش چه شکلیه؟ 107 00:04:14,918 --> 00:04:16,152 ‫که چی؟... این که عجیب نیست. 108 00:04:16,353 --> 00:04:17,787 ‫- سلام. از الکس خبر نداری؟ ‫- نه. 109 00:04:17,788 --> 00:04:18,788 ‫- چرا، اندرو بهم گفت. 110 00:04:18,789 --> 00:04:20,523 ‫- بهت دلیلش رو گفت؟ ‫- نه، نمی‌گفت. 111 00:04:20,524 --> 00:04:22,025 ‫چرا چی؟ ‫داستان کرو چیه؟ 112 00:04:22,026 --> 00:04:23,693 ‫اون زندان نیست. ‫محاکمه‌ای انجام نشده. 113 00:04:23,694 --> 00:04:25,795 ‫- آره، اندرو اتهامات رو پس گرفته. ‫- جداً؟ چرا؟ 114 00:04:25,796 --> 00:04:27,497 ‫- نمی‌دونم. الان گفتیم. ‫- نظری ندارم. 115 00:04:27,498 --> 00:04:28,498 ‫دیشب چی شد؟ 116 00:04:28,499 --> 00:04:30,199 ‫آیا همهٔ پرشک‌های معالج با ما هستن؟ 117 00:04:30,200 --> 00:04:31,868 ‫هانت رو... ‫مطمئن نیستم کدوم طرفیه. 118 00:04:31,869 --> 00:04:33,036 ‫ریگز چطور؟ 119 00:04:33,037 --> 00:04:36,139 ‫ریگز رو می‌تونیم بعد اینکه صحبتش ‫با مامانت تموم شد ازش بپرسیم؟ 120 00:04:36,140 --> 00:04:37,740 ‫وقتی که چه کاریش تموم شد؟ 121 00:04:37,741 --> 00:04:39,809 ‫- صحبت کردنش با مادر تو. ‫- چیه من؟ 122 00:04:39,810 --> 00:04:42,879 ‫مامانت، مادر تو. همونی که ‫تو رو بزرگت کرده و شیر بهت داده. 123 00:04:42,880 --> 00:04:45,682 ‫چطور ریگز می‌تونه با مامان من صحبت کنه... ‫مامان من توی هاوائیه. 124 00:04:45,683 --> 00:04:47,350 ‫راجع به چی داره.. شما راجع به چی... ‫راجع به چی داره صحبت می‌کنه؟ 125 00:04:47,351 --> 00:04:49,318 ‫نه، نه، نه. صبح جای ‫گاری قهوه ملاقاتش کردم. 126 00:04:49,319 --> 00:04:50,586 ‫اون واقعاً مهربونه. 127 00:04:50,587 --> 00:04:52,588 ‫چرا... چرا هیچ کس ‫حرف‌هاش با عقل جور در نمیاد؟ 128 00:04:52,589 --> 00:04:55,991 ‫مگی، مامانت اینجاست. 129 00:04:58,062 --> 00:04:59,395 ‫مامان من اینجاست! 130 00:04:59,396 --> 00:05:00,930 ‫این چیزیه که من... 131 00:05:00,931 --> 00:05:01,965 ‫باشه. 132 00:05:01,966 --> 00:05:03,166 ‫مامان! 133 00:05:03,167 --> 00:05:05,101 ‫مگی! 134 00:05:05,102 --> 00:05:06,703 ‫تو اینجا چکار می‌کنی؟ 135 00:05:06,704 --> 00:05:08,604 ‫جریان چیه؟ روبراهی؟ 136 00:05:08,605 --> 00:05:10,573 ‫این چه‌ جور خوش آمد گفتنه؟ 137 00:05:10,574 --> 00:05:12,608 ‫بذار ببینمت. 138 00:05:12,609 --> 00:05:14,177 ‫آداب معاشرتت کجا رفته؟ 139 00:05:14,178 --> 00:05:15,912 ‫من رو به دوستانت معرفی کنی. 140 00:05:15,913 --> 00:05:17,513 ‫بله، پیرس... آداب معاشرت. 141 00:05:17,514 --> 00:05:20,083 ‫من و آریزونا که از قدیم با هم دوستیم. 142 00:05:20,084 --> 00:05:22,185 ‫بله، بله. خانم پیرس. ‫اولین دیدارمون برمی‌گرده به 143 00:05:22,186 --> 00:05:24,387 ‫- گاری قهوه فروش. ‫- نگو «خانم». 144 00:05:24,388 --> 00:05:26,255 ‫- بگو «دایان». ‫- دایان. 145 00:05:26,256 --> 00:05:28,391 ‫اما اون کیه؟ 146 00:05:28,392 --> 00:05:30,293 ‫آیا این همونه که ازش خوشت میاد؟ 147 00:05:30,294 --> 00:05:32,528 ‫- مامان! ‫- چیه مگه؟ نگاهش کن. 148 00:05:32,529 --> 00:05:35,131 ‫مامان. خیلی خب. ممنون از همگی. ‫حالا می‌تونید برید. 149 00:05:35,132 --> 00:05:36,566 ‫برید... همین حالا. 150 00:05:36,567 --> 00:05:38,101 ‫- آره، منم... کارهایی دارم که... ‫- آره. 151 00:05:38,102 --> 00:05:39,569 ‫- ملاقاتتون خیلی لذت‌بخش بود. ‫- ممنونم. خداحافظ. 152 00:05:39,570 --> 00:05:40,570 ‫خداحافظ. 153 00:05:40,571 --> 00:05:42,304 ‫می‌خواستم خودم رو معرفی کنم، دایان. 154 00:05:42,305 --> 00:05:43,405 ‫دکتر جکسون آوری. 155 00:05:43,406 --> 00:05:45,575 ‫پس شما دکتر جکسون آوری مشهور هستین. 156 00:05:45,576 --> 00:05:47,477 ‫بله، و اون خیلی سرش شلوغه، ‫بنابراین... 157 00:05:47,478 --> 00:05:50,079 ‫- آیا قرارمون برای ۲:۳۰ برقراره؟ ‫- همینطوره، بله. 158 00:05:50,080 --> 00:05:52,248 ‫ساعت ۲:۳۰ چه خبره... ‫چه اتفاقی داره میوفته؟ 159 00:05:52,249 --> 00:05:53,816 ‫فقط یک مشاورهٔ کوچیک. 160 00:05:53,817 --> 00:05:56,152 ‫صبر کن. چی؟! ‫تو که جراحی پلاستیک نمی‌خوای؟ 161 00:05:56,153 --> 00:05:57,653 ‫این که حرف زشتی نیست پیرس! 162 00:05:57,654 --> 00:06:00,691 ‫- مامان، چرا؟! برای چی این کار رو می‌کنی؟ ‫- نمی‌دونم. 163 00:06:01,492 --> 00:06:05,661 ‫شاید بخوام یه دستی به ‫سر و روی بعضی چیزها بکشم. 164 00:06:05,662 --> 00:06:09,065 ‫و خودت گفتی دکتر آوری بهترینه. 165 00:06:09,066 --> 00:06:10,066 ‫راست می‌گه. 166 00:06:10,067 --> 00:06:11,734 ‫امروز بعد از ظهر می‌بینمت. 167 00:06:13,337 --> 00:06:14,604 ‫مامان، جریان چیه؟ 168 00:06:14,605 --> 00:06:16,372 ‫من همین دو روز پیش باهات صحبت کردم. 169 00:06:16,373 --> 00:06:17,540 ‫هیچی در این مورد نگفتی. 170 00:06:17,541 --> 00:06:22,744 ‫می‌دونستم سعی می‌کنی منصرفم کنی ‫برای همین غافلگیرت کردم! 171 00:06:23,080 --> 00:06:24,914 ‫حالا همه جا رو نشونم بده. 172 00:06:24,915 --> 00:06:27,250 ‫من اینجا رو فقط ‫توی چت‌های تصویری دیدم. 173 00:06:27,251 --> 00:06:29,652 ‫مامان، من ۲۰ دقیقهٔ دیگه جراحی دارم. 174 00:06:29,653 --> 00:06:31,154 ‫کاش بهم گفته بودی که داری میای. 175 00:06:31,155 --> 00:06:32,322 ‫اشکالی نداره. 176 00:06:32,323 --> 00:06:33,856 ‫کتابم همراهمه. 177 00:06:33,857 --> 00:06:35,491 ‫فقط من رو یک جا بذار 178 00:06:35,492 --> 00:06:38,995 ‫و خودم می‌تونم مراقب خودم باشم. 179 00:06:38,996 --> 00:06:40,008 ‫باشه. 180 00:06:47,704 --> 00:06:48,938 ‫ویلسون، چی داریم؟ 181 00:06:48,939 --> 00:06:50,097 ‫اتاق ترومای ۲. 182 00:06:50,098 --> 00:06:51,607 ‫یک! ترومای ۱! 183 00:06:51,608 --> 00:06:52,842 ‫گفتم «چی» داریم؟ 184 00:06:52,843 --> 00:06:54,043 ‫یک بیمار... 185 00:06:54,044 --> 00:06:56,646 ‫یک بیمار تروما در اتاق ترومای ۱. 186 00:06:56,647 --> 00:06:57,947 ‫ببخشید. همه‌اش همین رو می‌دونم. 187 00:06:57,948 --> 00:06:59,252 ‫ویلسون، چند ساعته سر کاری؟ 188 00:06:59,253 --> 00:07:00,283 ‫من خوبم. 189 00:07:00,284 --> 00:07:01,918 ‫قبل اینکه بری ترای‌کانتی ‫یک شیفت کامل داشتی. 190 00:07:01,919 --> 00:07:04,020 ‫تمام اون شب رو بیدار بودی. ‫دیروز سر کار بودی؟ 191 00:07:04,021 --> 00:07:05,533 ‫من فقط یکم قهوه لازم دارم. 192 00:07:05,534 --> 00:07:07,456 ‫چند ساعته؟ 193 00:07:07,457 --> 00:07:08,624 ‫حدود... ۳۰ ساعت. 194 00:07:08,625 --> 00:07:11,527 ‫- خیلی خب. برو خونه. ‫- نه، نه، نه، نه! من روبراهم. من روبراهم. 195 00:07:11,528 --> 00:07:13,863 ‫نه، نیستی. و منم ریسک نمی‌کنم ‫که تو از سر خستگی 196 00:07:13,864 --> 00:07:15,474 ‫مرتکب اشتباهی بشی. 197 00:07:15,475 --> 00:07:17,933 ‫خیلی خب. می‌رم. 198 00:07:20,237 --> 00:07:23,738 ‫آیا این سیم خارداره؟ 199 00:07:26,276 --> 00:07:27,810 ‫من می‌مونم. 200 00:07:27,811 --> 00:07:30,011 ‫خونه، ویلسون. 201 00:07:31,348 --> 00:07:34,317 ‫خیلی خب بچه‌ها، آهسته با شمارهٔ سه. 202 00:07:34,318 --> 00:07:35,985 ‫یک، دو، سه. 203 00:07:35,986 --> 00:07:37,153 ‫چی داریم؟ 204 00:07:37,154 --> 00:07:40,723 ‫۵۰ ساله، مؤنث، روی زمین در حالیکه توی ‫سیم خاردار گیر افتاده بود پیدا شده. 205 00:07:40,724 --> 00:07:43,893 ‫علائم حیاتی... فشار خون ۹۰ روی ۶۰، ‫تاکی‌کاردی با نبض ۱۲۰. 206 00:07:43,894 --> 00:07:46,095 ‫بدون واکنش به محرک در صحنهٔ حادثه. 207 00:07:46,096 --> 00:07:48,164 ‫پانل تروما، آزمایش مایع پلور ‫و کراس مچ از بگیرین. 208 00:07:48,165 --> 00:07:50,166 ‫زیر اکسیژن با جریان بالا بگذاریدش. 209 00:07:50,167 --> 00:07:52,868 ‫یکی دمای مرکزی بدن رو اندازه بگیره. 210 00:08:00,444 --> 00:08:02,446 ‫سلام. تا عمل کوله‌سیستکتومی لاپاراسکوپیم ‫فقط چند دقیقه وقت دارم. 211 00:08:02,447 --> 00:08:04,033 ‫اون رو به «لاوسون» سپردم. 212 00:08:04,034 --> 00:08:06,041 ‫چی؟ چرا؟ 213 00:08:06,042 --> 00:08:10,445 ‫وقتی دکتر مینیک میاد پیش تو تا توی ‫اتاق عملت مشاهده کنه و آموزش بده 214 00:08:10,446 --> 00:08:12,547 ‫از تو اجازه نمی‌خواد. 215 00:08:12,548 --> 00:08:14,750 ‫صبر کن. اون چغلی من رو کرده؟ 216 00:08:14,751 --> 00:08:16,318 ‫بیلی، کیه این زن؟ 217 00:08:16,319 --> 00:08:19,821 ‫«دکتر مینیک» حالا ‫مسؤل برنامهٔ رزیدنسیه. نقطه. 218 00:08:19,822 --> 00:08:21,189 ‫و تو رئیس بخش جراحی عمومی هستی 219 00:08:21,190 --> 00:08:22,958 ‫بنابراین لازمه تو رو همراه کنم. 220 00:08:22,959 --> 00:08:25,594 ‫بیلی، من قرار نیست همراهی کنم. 221 00:08:25,595 --> 00:08:28,563 ‫من این رو حمایت نمی‌کنم... به هیچ وجه. 222 00:08:28,564 --> 00:08:30,499 ‫این کار غیرمنصفانه و غیرضروریه. 223 00:08:30,500 --> 00:08:33,101 ‫تو داری بدون هیچ دلیلی ‫ریچارد رو به کنار می‌رونی. 224 00:08:33,102 --> 00:08:34,619 ‫و خیلی‌هامون اینطوری احساس می‌کنیم. 225 00:08:34,620 --> 00:08:38,273 ‫به نظرم لازمه گوش کنی ‫و بشنوی که بقیه دارن چی می‌گن. 226 00:08:38,274 --> 00:08:42,644 ‫آیا داری می‌گی اجازه نمی‌دی ‫مینیک بیاد توی اتاق عملت؟ 227 00:08:42,645 --> 00:08:45,946 ‫به نظرم خیلی‌هامون ‫همین نظر رو دارن. بله. 228 00:08:46,749 --> 00:08:48,683 ‫پس دیگه اتاق عملی نخواهی داشت. 229 00:08:48,684 --> 00:08:50,585 ‫تو تعیلق می‌شی. 230 00:08:50,586 --> 00:08:52,687 ‫دستور بلافاصله اجرا می‌شه. 231 00:08:52,688 --> 00:08:55,440 ‫برو خونه دکتر گری. 232 00:09:11,000 --> 00:09:13,500 ‫«آناتومی گری» ‫(فصل سیزدهم - قسمت دوازدهم) 233 00:09:13,524 --> 00:09:17,924 ‫ترجمه از بابـک @bandsx زیرنویس هر قسمت را از کانال تلگرام .دریافت کنید 234 00:09:30,685 --> 00:09:32,219 ‫بیلی، گری رو کنار گذاشت. 235 00:09:32,220 --> 00:09:34,988 ‫زمستون توی راهه. 236 00:09:46,268 --> 00:09:48,035 ‫یک کاتتر خط مرکزی آماده کنید ‫و متخصص رادیولوژی رو پیج کنید. 237 00:09:48,036 --> 00:09:50,037 ‫دمای مرکزی ۳۲ درجه. ‫هیپوترم شده. 238 00:09:50,038 --> 00:09:53,040 ‫انفوزیون سرم نمکی گرم رو ‫روی ۱۵۰ شروع کنید. 239 00:09:53,041 --> 00:09:54,475 ‫و پتوی گرم‌کن بیارید. 240 00:09:54,476 --> 00:09:56,110 ‫زن بیچاره. ‫آیا بهوش بوده؟ 241 00:09:56,111 --> 00:09:57,812 ‫از زمانی که آوردنش، نه. 242 00:09:57,813 --> 00:09:59,113 ‫اون خوش‌شانسه که همسایه‌اش... 243 00:09:59,114 --> 00:10:00,181 ‫مواظب باش. خیلی خب. 244 00:10:00,182 --> 00:10:01,248 ‫یکی تأسیسات رو خبر کنه. 245 00:10:01,249 --> 00:10:03,951 ‫برای آزاد کردن این پا به ‫سیم بُر و دستکش سنگین‌تر 246 00:10:03,952 --> 00:10:05,186 ‫نیاز پیدا می‌کنیم. 247 00:10:05,787 --> 00:10:08,389 ‫همه جا پر از سیم خاردار بود. 248 00:10:08,390 --> 00:10:09,623 ‫می‌تونستم خودم کمکش کنم 249 00:10:09,624 --> 00:10:10,825 ‫اما می‌ترسیدم دستم رو از دست بدم. 250 00:10:10,826 --> 00:10:14,294 ‫می‌شه هر اطلاعاتی که در مورد ‫سابقهٔ پزشکیش دارین رو بهم بدید؟ 251 00:10:14,295 --> 00:10:15,563 ‫خدایا، نه. 252 00:10:15,564 --> 00:10:16,630 ‫اون خیلی انزوا طلب بود. 253 00:10:16,631 --> 00:10:19,400 ‫منظورم اینه که ‫خیلی خیلی منزوی بود. 254 00:10:19,401 --> 00:10:23,070 ‫«آنی» و شوهرش هرگز با بقیه ‫سلام نمی‌کردن و دست تکون نمی‌دادن. 255 00:10:23,071 --> 00:10:24,572 ‫درست بعد از اومدن به خیابون ما 256 00:10:24,573 --> 00:10:26,640 ‫شروع به ساختن دیوار دور خونشون کردن. 257 00:10:26,641 --> 00:10:31,112 ‫فنس نه... دیوار. ‫مثل یک دژ. 258 00:10:31,113 --> 00:10:33,114 ‫- به نظر می‌رسید یخرده... ‫- انزوا طلب بودن. 259 00:10:33,115 --> 00:10:34,415 ‫شایدم روانی! 260 00:10:34,416 --> 00:10:37,117 ‫اومدم کیک فنجونی درست کنم ‫و ببرم و بگم «سلام، خوش اومدین.». 261 00:10:37,118 --> 00:10:38,318 ‫از این هم خوشش نیومد؟ 262 00:10:38,319 --> 00:10:40,622 ‫همسرش فریاد زد «ما اینجا تفنگ داریم!». 263 00:10:41,123 --> 00:10:42,423 ‫اون چند وقت پیش مرد. 264 00:10:42,424 --> 00:10:45,058 ‫من فقط وقتی میاد روزنامه‌اش ‫رو برداره می‌بینمش... 265 00:10:45,059 --> 00:10:46,661 ‫هر روز صبح رأس ساعت ۶:۳۰. 266 00:10:47,162 --> 00:10:49,597 ‫اما دیروز، روزنامه ‫ساعت‌ها اونجا افتاده بود. 267 00:10:49,598 --> 00:10:51,498 ‫بالاخره، از بالای فنس‌ها سرک کشیدم. 268 00:10:51,499 --> 00:10:54,602 ‫با خودم می‌گفتم: ‫«گریس، سر احمق خودت رو به باد می‌دی.» 269 00:10:54,603 --> 00:10:59,173 ‫اون اونجا بود و بین کلی ‫سیم خاردار گیر افتاده بود. 270 00:10:59,174 --> 00:11:00,674 ‫خب، یک چیز کاملاً مشخصه... 271 00:11:00,675 --> 00:11:04,277 ‫اگر بخاطر تو نبود که پیداش کردی، ‫اون تا الان مرده بود. 272 00:11:04,946 --> 00:11:06,447 ‫شواهد اولیهٔ اولسراسیون وجود داره. 273 00:11:06,448 --> 00:11:08,181 ‫اون مدت طولانی روی زمین افتاده بوده. 274 00:11:08,182 --> 00:11:09,250 ‫جریان خون مختل شده. 275 00:11:09,251 --> 00:11:11,451 ‫متخصص قلب رو پیج کنید... ‫نیاز به مشاورهٔ عروقی داریم 276 00:11:11,452 --> 00:11:13,753 ‫- چون در خطر از دست دادن پاشه. ‫- همین الان دکتر. 277 00:11:30,972 --> 00:11:33,607 ‫خیلی خب، پنج واحد هالدول تزریق کنید. 278 00:11:43,000 --> 00:11:44,503 ‫یه شایعاتی... 279 00:11:49,157 --> 00:11:51,358 ‫یه سری شایعات داره ‫دهن به دهن نقل می‌شه. 280 00:11:51,359 --> 00:11:53,260 ‫چی؟ در مورد چی؟ 281 00:11:53,261 --> 00:11:54,662 ‫که تو گری رو تعلیق کردی. 282 00:11:54,663 --> 00:11:58,164 ‫دکتر گری خودش، خودش رو تعلیق کرد. 283 00:11:58,567 --> 00:12:00,267 ‫در مورد کرو چی؟ 284 00:12:00,268 --> 00:12:03,036 ‫در موردش چی؟ ‫اون توی زندانه. 285 00:12:03,338 --> 00:12:06,707 ‫راستی راستی در جریان ‫شایعات نیستی، مگه نه؟ 286 00:12:06,708 --> 00:12:08,742 ‫اتهامات برداشته شدن. 287 00:12:08,743 --> 00:12:09,743 ‫زندان بی زندان. 288 00:12:09,744 --> 00:12:11,111 ‫زندان بی... 289 00:12:11,112 --> 00:12:12,179 ‫کی... 290 00:12:13,782 --> 00:12:15,115 ‫صبر کن. 291 00:12:15,116 --> 00:12:16,517 ‫چرا داری لبخند می‌زنی؟ 292 00:12:16,518 --> 00:12:17,885 ‫تو چکار کردی؟ 293 00:12:17,886 --> 00:12:19,787 ‫شاید من به دلوکا گفته باشم. 294 00:12:19,788 --> 00:12:21,622 ‫خب، کرو می‌خواست توافق رو قبول کنه. 295 00:12:21,623 --> 00:12:23,624 ‫آره، اما من قرار نبود چیزی به کسی بگم. 296 00:12:23,625 --> 00:12:25,192 ‫تو نگفتی. من گفتم. 297 00:12:25,193 --> 00:12:30,029 ‫به دلوکا گفتم. ‫اون هم از اونجا وارد عمل شد. 298 00:12:31,199 --> 00:12:33,267 ‫ولی خب چرا این کار رو در حق کرو بکنه؟ 299 00:12:33,268 --> 00:12:35,903 ‫چی می‌گی بابا. ‫بخاطر ویلسونه. 300 00:12:35,904 --> 00:12:38,371 ‫چرا این کار رو برای ویلسون بکنه؟ 301 00:12:38,440 --> 00:12:41,074 ‫زن حسابی، آیا تو کوری؟ 302 00:12:42,244 --> 00:12:44,510 ‫کور نسبت به... 303 00:12:50,218 --> 00:12:52,286 ‫همسایه می‌گه اون داشته سیم خاردار 304 00:12:52,287 --> 00:12:53,621 ‫روی فنس دور خونه‌اش می‌کشیده 305 00:12:53,622 --> 00:12:55,155 ‫که از نردبام افتاده و ‫به سیم‌ها پیچیده شده. 306 00:12:55,156 --> 00:12:56,190 ‫خدای من. 307 00:12:56,191 --> 00:12:59,293 ‫کی به سیم خاردار احتیاج داره؟ ‫مردم دردشون چیه؟ 308 00:12:59,294 --> 00:13:02,129 ‫هر بار که تکون خورده ‫بیشتر باعث آسیب خودش شده. 309 00:13:02,130 --> 00:13:04,632 ‫اون خوش‌شانس بوده که آئورتش رو نبریده. 310 00:13:04,633 --> 00:13:07,635 ‫سلام. خبر جدید اینه که ‫بیلی همین الان گری رو کنار گذاشت. 311 00:13:07,636 --> 00:13:08,769 ‫- چی!؟ ‫- اخراجش کردن؟ 312 00:13:08,770 --> 00:13:09,770 ‫نه، تعلیق شده. 313 00:13:09,771 --> 00:13:12,106 ‫ظاهراً شفرد هم همینطوره، ‫چون انگار اون هم رفته. 314 00:13:12,107 --> 00:13:14,742 ‫آره، ما پیامی رسوندیم. ‫بیلی هم جواب داد. 315 00:13:14,743 --> 00:13:16,343 ‫اون توپ‌زن قدرتی‌مون رو ازمون گرفت. ‫(.قوی‌ترین بازیکن توپ زن در یک تیم بیسبال) 316 00:13:16,344 --> 00:13:17,645 ‫- کی؟ شفرد؟ ‫- گری. 317 00:13:17,646 --> 00:13:19,308 ‫چی باعث شده ‫گری توپ‌زن قدرتی‌مون باشه؟ 318 00:13:19,309 --> 00:13:21,181 ‫اون کسیه که حتی فکرشم ‫نمی‌کردیم بیلی کنار بذارش. 319 00:13:21,182 --> 00:13:24,251 ‫درسته. من که می‌گم اینجا همه‌مون ‫توپ‌زن‌های قدرتی خوبی هستیم... 320 00:13:24,252 --> 00:13:26,654 ‫به نشان بیمارستان نگاه کن. ‫گری دست نیافتنی به نظر میاد. 321 00:13:26,655 --> 00:13:30,423 ‫اگر داریم از اسامی بزرگ و توپ‌زن‌های ‫قدرتی حرف می‌زنیم، پس... 322 00:13:30,925 --> 00:13:31,992 ‫چی؟ 323 00:13:31,993 --> 00:13:33,427 ‫همینجوری گفتم... فقط همینجوری. 324 00:13:35,330 --> 00:13:37,497 ‫داره ترسناک می‌شه. 325 00:13:38,667 --> 00:13:42,001 ‫خدای من! ‫آیا این سیم خارداره؟ 326 00:13:42,170 --> 00:13:43,470 ‫خانم، باید بی‌حرکت باشید. 327 00:13:43,471 --> 00:13:45,172 ‫سرم میدازولامش رو روی آخرش بذار. 328 00:13:45,173 --> 00:13:46,273 ‫دریافت شد. 329 00:13:48,543 --> 00:13:50,010 ‫اینجوری خودش رو پاره پاره می‌کنه. 330 00:13:50,011 --> 00:13:52,112 ‫- باید جلوش رو بگیریم. ‫- چطوری؟ 331 00:13:52,113 --> 00:13:54,348 ‫خانم، می‌دونم درد داره ‫اما اگر بی‌حرکت دراز نکشید 332 00:13:54,349 --> 00:13:56,317 ‫خیلی بیشتر به خودتون آسیب ‫می‌زنید... خواهش می‌کنم. 333 00:13:56,318 --> 00:13:57,384 ‫- اسمش چیه؟ ‫- چی؟ 334 00:13:57,385 --> 00:13:59,453 ‫- اسمش. اسمش چیه؟ ‫- «آنی بنکس». 335 00:14:01,323 --> 00:14:03,023 ‫آنی. آنی. 336 00:14:03,024 --> 00:14:04,358 ‫آنی. 337 00:14:04,359 --> 00:14:06,327 ‫آنی. 338 00:14:06,328 --> 00:14:08,128 ‫مشکلی نیست. ‫من هواتو دارم. 339 00:14:08,129 --> 00:14:09,396 ‫آنی. 340 00:14:09,397 --> 00:14:12,199 ‫آنی. آنی. آنی. 341 00:14:12,200 --> 00:14:14,301 ‫من رو نگاه کن. ‫مشکلی نیست. من هواتو دارم. 342 00:14:14,302 --> 00:14:17,304 ‫آنی. مشکلی نیست. مشکلی نیست. ‫من رو نگاه کن. 343 00:14:17,305 --> 00:14:19,172 ‫مشکلی نیست. ‫من هواتو دارم. 344 00:14:19,974 --> 00:14:22,008 ‫من هواتو دارم. 345 00:14:29,718 --> 00:14:31,018 ‫خیلی خب، می‌شه کمک کنی؟ 346 00:14:31,019 --> 00:14:33,152 ‫باشه. بله. 347 00:14:35,323 --> 00:14:37,391 ‫چی شده؟ 348 00:14:37,392 --> 00:14:38,925 ‫نمی‌فهمم از کجا باید شروع کنم. 349 00:14:38,926 --> 00:14:40,460 ‫- فقط شروع کن. ‫- باشه. 350 00:14:52,805 --> 00:14:53,805 ‫سلام. ‫داری کجا می‌ری؟ 351 00:14:53,806 --> 00:14:56,174 ‫که سعی کنم شغلم رو پس بگیرم. ‫تو چرا خونه‌ای؟ 352 00:14:56,175 --> 00:14:58,309 ‫- من همین الان مال خودم رو از دست دادم. ‫- چی؟ 353 00:14:58,310 --> 00:15:00,812 ‫سر جایگزینی ریچارد ‫با بیلی بحثم شد 354 00:15:00,813 --> 00:15:02,013 ‫و اونم من رو تعلیق کرد. 355 00:15:02,014 --> 00:15:02,881 ‫- مگه می‌شه؟ ‫- می‌دونم. 356 00:15:02,882 --> 00:15:03,715 ‫الان با بیلی قرار دارم. 357 00:15:03,716 --> 00:15:05,316 ‫بهش می‌گم این اصلاً جالب نیست. 358 00:15:05,317 --> 00:15:06,551 ‫هیچ حرفی نزن. 359 00:15:06,552 --> 00:15:08,520 ‫تو فقط نگران پس گرفتن شغل خودت باش. 360 00:15:08,521 --> 00:15:11,389 ‫برو یه چندتا بچه رو جراحی کن. ‫مدت خیلی زیادی شده. 361 00:15:11,390 --> 00:15:13,525 ‫آیا اصلاً می‌شه هر دومون ‫هم‌زمان سر کار باشیم؟ 362 00:15:13,526 --> 00:15:15,826 ‫برو! 363 00:15:18,164 --> 00:15:22,767 ‫این یک پارگی مثانهٔ داخل صفاقی ناجوره. 364 00:15:22,768 --> 00:15:25,803 ‫خیلی خوشحالم که شما اینجا هستین. 365 00:15:25,838 --> 00:15:30,175 ‫هر کسی می‌تونه ‫مثانهٔ پاره شده رو ترمیم کنه. 366 00:15:30,176 --> 00:15:35,246 ‫خب، آره، قطعاً، اما ‫منظورم بیمارستان بود... 367 00:15:35,247 --> 00:15:37,649 ‫آیا اومدین که به این ماجرا خاتمه بدین؟ 368 00:15:37,650 --> 00:15:38,783 ‫خاتمه به چه ماجرایی؟ 369 00:15:38,784 --> 00:15:42,220 ‫دکتر وبر، دکتر بیلی، ‫دکتر مینیک... 370 00:15:42,221 --> 00:15:43,254 ‫اون داستان. 371 00:15:43,255 --> 00:15:45,423 ‫اصلاً چطور این قضیه ارتباطی به من داره؟ 372 00:15:45,424 --> 00:15:46,991 ‫چون دکتر وبر همسر شماست. 373 00:15:46,992 --> 00:15:49,260 ‫بله، اون همسرمه. 374 00:15:49,261 --> 00:15:51,896 ‫اما اون شغل خودش رو داره، ‫منم شغل خودم رو، 375 00:15:51,897 --> 00:15:53,865 ‫و دکتر بیلی هم شغل خودش رو. 376 00:15:53,866 --> 00:15:56,234 ‫و تو هم شغل خودت رو داری. 377 00:15:56,235 --> 00:15:58,336 ‫بهتره ذهنت رو روی این عکس‌ها متمرکز کنی 378 00:15:58,337 --> 00:16:00,839 ‫نه روی زندگی مشترک من. 379 00:16:00,840 --> 00:16:04,208 ‫آره، درسته. بله. همینطوره. 380 00:16:09,114 --> 00:16:11,082 ‫ریگز! سلام. 381 00:16:11,083 --> 00:16:14,114 ‫قرار نیست که خانم سیم خاردار پوش ‫ رو ازم بگیری، مگه نه؟ 382 00:16:14,115 --> 00:16:15,687 ‫- کی؟ ‫- در موردش نشنیدی؟ 383 00:16:15,688 --> 00:16:17,088 ‫روی کلی از اون سیم‌ها افتاده. 384 00:16:17,089 --> 00:16:18,690 ‫درست مثل یک پیلهٔ مرگ. 385 00:16:18,691 --> 00:16:20,558 ‫ظاهراً که آسیب‌های عروقیش ‫حسابی زده بالا. 386 00:16:20,559 --> 00:16:23,695 ‫نه، نه. من، من می‌خواستم ‫بخاطر مادرم عذرخواهی کنم. 387 00:16:23,696 --> 00:16:25,597 ‫- اون گاهی می‌تونه خیلی... ‫- جای نگرانی نیست. 388 00:16:25,598 --> 00:16:27,065 ‫خودمونیم، اون بامزه‌ست. 389 00:16:27,066 --> 00:16:28,766 ‫صحیح. ‫بامزه. 390 00:16:28,767 --> 00:16:31,034 ‫آره. 391 00:16:32,104 --> 00:16:33,571 ‫دکتر وبر رو دیدی؟ 392 00:16:33,572 --> 00:16:35,874 ‫نه. چرا؟ ‫برای مشاوره بهش احتیاج داری؟ 393 00:16:35,875 --> 00:16:38,276 ‫نه. لازمه اون رو به مادرم معرفیش کنم. 394 00:16:38,277 --> 00:16:41,446 ‫لازمه آماده‌اش کنم یا ‫بهش اخطاری چیزی بدم. 395 00:16:41,447 --> 00:16:43,447 ‫فکر می‌کنی مادرم ‫این رو در نظر گرفته... 396 00:16:43,448 --> 00:16:44,949 ‫که شاید مسئلهٔ مهمی باشه. 397 00:16:44,950 --> 00:16:47,652 ‫اینکه ملاقات مادرم با پدر ژنتیکیم ‫می‌تونه مسئلهٔ مهمی باشه؟ 398 00:16:47,653 --> 00:16:49,754 ‫اگر اون (ریچارد) آماده نبود چی؟ 399 00:16:49,755 --> 00:16:52,457 ‫اگر براش برنامه‌ریزی نکرده بود یا... ‫همهٔ حالت‌ها رو در نظر نگرفته بود 400 00:16:52,458 --> 00:16:56,261 ‫یا... یا راجع به این موضوع ‫به اندازهٔ کافی مطالعه نکرده بود چی؟ 401 00:16:56,262 --> 00:16:58,129 ‫اگر جواب نده چی؟ ‫اگر از هم متنفر بشن چی؟ 402 00:16:58,130 --> 00:17:00,831 ‫فکر می‌کنی اون (دایان) ‫در این مورد فکر کرده؟ 403 00:17:02,101 --> 00:17:04,102 ‫می‌شه یه چیزی بگم؟ 404 00:17:04,103 --> 00:17:05,237 ‫نه. 405 00:17:06,238 --> 00:17:08,740 ‫خیلی خب. بهتره خودم رو به اورژانس برسونم. 406 00:17:08,741 --> 00:17:09,841 ‫وایستا. 407 00:17:10,142 --> 00:17:11,243 ‫حرفت رو بزن. 408 00:17:13,078 --> 00:17:14,746 ‫مسئله‌ای برات پیش نمیاد. 409 00:17:15,247 --> 00:17:19,082 ‫هر اتفاقی بیوفته، باز هم تو بچه‌شونی. 410 00:17:23,221 --> 00:17:24,656 ‫تو اینجایی. 411 00:17:24,957 --> 00:17:26,258 ‫و تو. 412 00:17:26,959 --> 00:17:28,459 ‫سلام. 413 00:17:28,460 --> 00:17:30,528 ‫- بفرما اینم خودش. ‫- بله! 414 00:17:30,529 --> 00:17:35,432 ‫من اینجا نشسته بودم که... ‫ریچارد اومد داخل. 415 00:17:35,868 --> 00:17:38,102 ‫- پس با مادرم ملاقات کردی. ‫- همینطوره. 416 00:17:38,103 --> 00:17:40,271 ‫ما گپ خیلی خوبی با هم زدیم. 417 00:17:40,272 --> 00:17:42,440 ‫خیلی عالیه. 418 00:17:42,441 --> 00:17:46,144 ‫فقط اومدم که برای وقت ملاقاتت ببرمت. 419 00:17:46,145 --> 00:17:47,979 ‫اگر نمی‌خوای دیر کنی بهتره... 420 00:17:47,980 --> 00:17:49,347 ‫خیلی خب. باشه. 421 00:17:49,348 --> 00:17:50,481 ‫امشب... شما رو می‌بینم. 422 00:17:50,482 --> 00:17:52,549 ‫ساعت ۸ می‌بینمت. 423 00:17:52,985 --> 00:17:55,752 ‫باشه. خداحافظ. 424 00:17:57,990 --> 00:17:59,223 ‫امشب قراره چه اتفاقی بیوفته؟ 425 00:17:59,224 --> 00:18:02,193 ‫قراره بریم شام... رستوران «آکوستا». 426 00:18:02,194 --> 00:18:06,197 ‫نقد‌های خیلی خوبی ازش شده، ‫با لیست شراب‌های حیرت‌انگیز 427 00:18:06,198 --> 00:18:07,732 ‫و روی آب هم هست. 428 00:18:07,733 --> 00:18:10,034 ‫مامان، می‌دونم آکوستا کجاست. ‫من اینجا زندگی می‌کنم. 429 00:18:10,035 --> 00:18:13,038 ‫همونطور که گفته بودی ‫اون در تمام لحظات مهربون بود. 430 00:18:13,539 --> 00:18:15,639 ‫اون همینطوره. 431 00:18:16,909 --> 00:18:18,142 ‫مشکل چیه مگی؟ 432 00:18:18,143 --> 00:18:20,545 ‫اگر نمی‌خوای برای بالاتر آوردن ‫باسنت یا هر چیزی دیر کنیم 433 00:18:20,546 --> 00:18:21,612 ‫باید راه بیوفتیم. 434 00:18:21,613 --> 00:18:23,348 ‫تمومش کن مگی. همین حالا. 435 00:18:33,359 --> 00:18:36,694 ‫من... به برگه‌های دادگاهت ‫احتیاج خواهم داشت... 436 00:18:36,695 --> 00:18:39,197 ‫و گواهی رفع اتهامات، و از این دست. 437 00:18:39,198 --> 00:18:42,499 ‫برای پرونده‌ات به تمام این ‫کاغذبازی‌ها احتیاج دارم. 438 00:18:47,272 --> 00:18:50,507 ‫به محض اینکه این‌ها رو ‫داشته باشم می‌تونی برگردی. 439 00:18:51,043 --> 00:18:52,877 ‫ممنونم. 440 00:18:52,878 --> 00:18:56,180 ‫بهم قول بده که تو همون الکس کروی هستی 441 00:18:56,181 --> 00:18:57,482 ‫که بچه‌های کوچک رو شفا می‌ده 442 00:18:57,483 --> 00:19:01,252 ‫و اون الکس کروی رو که آدم‌ها رو ‫کتک می‌زد پشت سر گذاشتی. 443 00:19:01,253 --> 00:19:03,588 ‫حواسم دیگه جمع شده. 444 00:19:03,589 --> 00:19:06,257 ‫می‌خوام دوباره شغلم رو بدست بیارم. ‫فقط می‌خوام کار کنم. 445 00:19:06,258 --> 00:19:07,925 ‫بهم قول بده. 446 00:19:07,926 --> 00:19:10,394 ‫قول می‌دم. 447 00:19:12,865 --> 00:19:15,632 ‫دوباره دیگه اینطوری من رو نترسون. 448 00:19:20,105 --> 00:19:22,305 ‫چیز دیگه‌ای لازم داری؟ 449 00:19:22,808 --> 00:19:24,542 ‫تو مردیت رو تعلیق کردی. 450 00:19:24,543 --> 00:19:26,310 ‫بخاطر پشتیبانی از وبر؟ 451 00:19:26,311 --> 00:19:29,014 ‫نمی‌فهمم قضیه از کجا آب می‌خوره. 452 00:19:29,015 --> 00:19:31,315 ‫از موقعی که من اینجام ‫وبر خود برنامهٔ رزیدنسی بوده. 453 00:19:31,316 --> 00:19:34,152 ‫واقعاً کرو؟ درست همین الان ‫که شغلت رو بهت برگردوندم؟ 454 00:19:34,153 --> 00:19:35,619 ‫از زمانی که خودت اینجا بودی. 455 00:19:35,620 --> 00:19:38,188 ‫قبل از اینکه نظرم رو عوض کنم ‫از دفترم برو بیرون. 456 00:19:40,313 --> 00:19:41,646 ‫برو! 457 00:19:57,316 --> 00:19:58,583 ‫فقط بهم قول بده اون رو 458 00:19:58,584 --> 00:20:01,385 ‫تبدیل به یک هیولای لب شتری ‫با پیشونی بی‌احساس نمی‌کنی. 459 00:20:01,386 --> 00:20:03,135 ‫این کاری نیست که من انجام بدم. 460 00:20:03,136 --> 00:20:05,961 ‫فقط بهت یادآوری می‌کنم ‫تو سوگند یاد کردی که 461 00:20:05,962 --> 00:20:09,197 ‫به عنوان یک پزشک به خانم‌هایی ‫که همینطوریش هم خوشگل هستن 462 00:20:09,198 --> 00:20:10,766 ‫مشاورهٔ صحیح بدی. 463 00:20:10,867 --> 00:20:13,735 ‫به چشم تو خوشگلم. ‫نگران این نیستم. 464 00:20:13,736 --> 00:20:16,238 ‫می‌خوام موقع لخت بودن ‫احساس زیبایی کنم. 465 00:20:16,239 --> 00:20:18,507 ‫- مامان! ‫- برو. 466 00:20:18,508 --> 00:20:20,842 ‫وقتی کارم تموم شد بهت پیامک می‌دم. 467 00:20:26,316 --> 00:20:27,649 ‫خیلی خب. 468 00:20:27,650 --> 00:20:29,551 ‫اولاً، من با دخترت موافقم. 469 00:20:29,552 --> 00:20:30,752 ‫تو فوق‌العاده به نظر میای. 470 00:20:30,753 --> 00:20:32,854 ‫اما به این معنی نیست ‫که چیز‌هایی نباشن که 471 00:20:32,855 --> 00:20:33,989 ‫دوست داشته باشی تغییر بدی. 472 00:20:33,990 --> 00:20:36,358 ‫می‌خوام مکالمهٔ مختصری داشته باشیم 473 00:20:36,359 --> 00:20:37,759 ‫تا بتونم حس بهتری نسبت به... 474 00:20:37,760 --> 00:20:40,729 ‫همیشه به دخترم یاد دادم که ‫اگر می‌خواد چیزی رو بدونه 475 00:20:40,730 --> 00:20:43,832 ‫از اینترنت نپرسه. 476 00:20:43,833 --> 00:20:46,435 ‫بره باهوش‌ترین آدم توی اتاق رو پیدا کنه. 477 00:20:46,436 --> 00:20:49,771 ‫و اگر اون‌ها ازش باهوش‌تر نبودن 478 00:20:49,772 --> 00:20:52,139 ‫بره یک اتاق دیگه پیدا کنه. 479 00:20:52,909 --> 00:20:55,944 ‫پزشک محل زندگی من بهترین نیست. 480 00:20:55,945 --> 00:20:58,113 ‫مگی بهم می‌گه تو هستی. 481 00:20:58,114 --> 00:21:01,616 ‫این محبت اون رو می‌رسونه. ‫ممنونم. 482 00:21:02,919 --> 00:21:06,053 ‫می‌شه از شر این خلاص بشید؟ 483 00:21:12,529 --> 00:21:16,731 ‫اجازه بدید... یه نگاهی اینجا بندازم. 484 00:21:28,745 --> 00:21:30,779 ‫بیشترش تقریباً فقط ترمیم عروقیه. 485 00:21:30,780 --> 00:21:32,114 ‫من دنبال آسیب به اعضا می‌گردم. 486 00:21:32,115 --> 00:21:33,219 ‫منم ترتیب پا رو می‌دم. 487 00:21:33,220 --> 00:21:34,449 ‫نگران پای راستم. 488 00:21:34,450 --> 00:21:36,652 ‫اون خیلی بد پاره‌اش کرده. 489 00:21:36,653 --> 00:21:38,720 ‫آیا شفرد هم تنبیه شده؟ 490 00:21:38,721 --> 00:21:39,955 ‫اینجا داره از هم می‌پاشه. 491 00:21:39,956 --> 00:21:41,657 ‫شفرد تعلیق نشده. 492 00:21:41,658 --> 00:21:43,592 ‫مرخصی گرفته. 493 00:21:43,593 --> 00:21:46,328 ‫- همه چیز مرتبه؟ ‫- آره. آره. 494 00:21:46,329 --> 00:21:47,763 ‫نه. 495 00:21:47,764 --> 00:21:49,998 ‫اون، گذاشته رفته. 496 00:21:49,999 --> 00:21:51,032 ‫کار رو ترک کرده... 497 00:21:51,033 --> 00:21:52,535 ‫اون... من رو هم ترک کرده. 498 00:21:55,271 --> 00:21:57,339 ‫کجا رفته؟ 499 00:21:57,340 --> 00:21:59,741 ‫- خونهٔ گری؟ ‫- به نظرم خونهٔ ادواردز. 500 00:21:59,742 --> 00:22:02,276 ‫می‌خوای چکار کنی؟ 501 00:22:03,780 --> 00:22:05,981 ‫آمادهٔ شروع کردنه. 502 00:22:05,982 --> 00:22:07,182 ‫چکار می‌تونم بکنم؟ 503 00:22:07,183 --> 00:22:09,618 ‫برم اونجا و بکشمش بیرون؟ 504 00:22:09,619 --> 00:22:13,088 ‫بهش گفتم چکار می‌تونم بکنم... ‫سعی خودم رو کردم. 505 00:22:13,089 --> 00:22:15,991 ‫اون نمی‌خواد... صحبت کنه. 506 00:22:15,992 --> 00:22:17,025 ‫لعنتی! 507 00:22:17,026 --> 00:22:18,560 ‫نه، ببین رفیق، اون برمی‌گرده. 508 00:22:18,561 --> 00:22:20,685 ‫نه، نه، منظورم زخم سیم خاردار بود. 509 00:22:21,486 --> 00:22:23,731 ‫دلوکا! 510 00:22:32,308 --> 00:22:34,710 ‫پس حالا عمل فتوسکوپی من ‫توی اتاق عمل شمارهٔ ۳ هستش؟ 511 00:22:34,711 --> 00:22:36,635 ‫خوشحالم که... خوشحالم که ‫بورد رو چک کردم. 512 00:22:36,636 --> 00:22:38,814 ‫اگر می‌رفتی اتاق عمل شمارهٔ ۲ ‫و با مورد انسداد روده 513 00:22:38,815 --> 00:22:39,848 ‫مواجه می‌شدی می‌فهمیدی. 514 00:22:39,849 --> 00:22:41,883 ‫- تو هر جا می‌ری این کار رو می‌کنی؟ ‫- چکاری؟ 515 00:22:41,884 --> 00:22:43,118 ‫همه رو علیه خودت می‌کنی. 516 00:22:43,119 --> 00:22:45,020 ‫- آدم‌ها از تغییر خوششون نمیاد. ‫- می‌دونم. 517 00:22:45,021 --> 00:22:46,422 ‫آدم‌ها از آدم‌ها خوششون میاد. 518 00:22:46,423 --> 00:22:48,724 ‫اولش سعی می‌کنی ریچارد وبر رو ‫از جایگاهش برکنار کنی 519 00:22:48,725 --> 00:22:50,325 ‫و بعدش باعث تعلیق مردیت گری می‌شی؟ 520 00:22:50,326 --> 00:22:51,861 ‫- تعلیق شده؟ ‫- آره! 521 00:22:51,862 --> 00:22:53,825 ‫تو واقعاً‌ نمی‌خوای اینجا ‫دوست پیدا کنی، مگه نه؟ 522 00:22:53,826 --> 00:22:55,297 ‫من... 523 00:22:55,298 --> 00:22:56,965 ‫من برای این اینجا نیومدم. 524 00:22:56,966 --> 00:22:59,567 ‫خب، پس داری کارت رو عالی انجام می‌دی. 525 00:23:03,706 --> 00:23:04,906 ‫مردیت گری؟ 526 00:23:04,907 --> 00:23:06,575 ‫چطوره دفعهٔ بعد قبلش بهم یه خبری بدی؟ 527 00:23:06,576 --> 00:23:08,677 ‫نه. اصلاً از اون بهتر... ‫دیگه تعلیق بی تعلیق. 528 00:23:08,678 --> 00:23:11,146 ‫من دارم تمام سعی‌ام رو می‌کنم ‫اما تو اصلاً کمکی نمی‌کنی. 529 00:23:11,147 --> 00:23:13,348 ‫من نمی‌تونم راحت اجازهٔ سرپیچی بدم. 530 00:23:13,349 --> 00:23:15,617 ‫نخیر. کاری که نمی‌تونی بکنی ‫اینه که شغل من رو 531 00:23:15,618 --> 00:23:16,852 ‫از اینی که هست سخت‌تر کنی. 532 00:23:16,853 --> 00:23:17,862 ‫من هنوز دارم پیش می‌رم 533 00:23:17,863 --> 00:23:20,055 ‫اما در مقابل مخالفت خیلی قدرتمندی ایستادم. 534 00:23:20,056 --> 00:23:21,857 ‫آره. خودم هم این رو تجربه کردم. 535 00:23:21,858 --> 00:23:23,058 ‫رزیدنت‌ها خوشحالن. 536 00:23:23,059 --> 00:23:25,093 ‫اما پزشک‌های معالج نه. 537 00:23:25,094 --> 00:23:26,328 ‫اگر من کسی به نظر بیام که 538 00:23:26,329 --> 00:23:27,996 ‫اومد و مردیت گری رو ناکار کرد 539 00:23:27,997 --> 00:23:30,065 ‫برای برنامه خوب نخواهد بود. 540 00:23:30,066 --> 00:23:31,533 ‫این پیشرفت من رو کند می‌کنه. 541 00:23:31,534 --> 00:23:34,102 ‫این یک سیستم جدیده. هر قدر ‫زمان که لازم باشه در اختیار داری. 542 00:23:34,103 --> 00:23:35,170 ‫من زمان نمی‌خوام. 543 00:23:35,171 --> 00:23:36,571 ‫احتیاج دارم دیگه راهم سد نشه. 544 00:23:36,572 --> 00:23:38,340 ‫شغل من به اندازهٔ کافی سخت هست... 545 00:23:38,341 --> 00:23:41,376 ‫ببین، من باید آدم‌ها رو ‫به سمت خودم جلب کنم. 546 00:23:41,377 --> 00:23:45,980 ‫فقط لطفاً... ‫کس دیگری رو تعلیق نکن. 547 00:23:51,220 --> 00:23:52,287 ‫ویکریل ۲-۰. 548 00:23:52,288 --> 00:23:55,255 ‫تا حالا تکنیک کانل رو انجام دادی ادواردز؟ 549 00:23:55,256 --> 00:23:56,391 ‫دوست داری امتحان کنی؟ 550 00:23:56,392 --> 00:23:58,026 ‫از خدامه. 551 00:23:58,027 --> 00:24:00,362 ‫این یک ترمیم خیلی پیچیده‌ست. 552 00:24:00,363 --> 00:24:04,065 ‫هدف اینه که ببینی رزیدنت ‫توانایی چه کاری رو داره. 553 00:24:04,066 --> 00:24:05,801 ‫دکتر مینیک که اینجا نیست. 554 00:24:05,802 --> 00:24:08,605 ‫دکتر مینیک مسؤل برنامهٔ رزیدنسیه. 555 00:24:08,606 --> 00:24:10,705 ‫ساکشن، کپنر. 556 00:24:10,706 --> 00:24:12,107 ‫بیشتر به سمت دیستال. ‫ادواردز. 557 00:24:12,108 --> 00:24:13,375 ‫ببخشید. 558 00:24:13,376 --> 00:24:15,811 ‫آیا شما اصلا با این مسائل مشکلی ندارین؟ 559 00:24:15,812 --> 00:24:18,746 ‫فراموشش کن آپریل. 560 00:24:19,598 --> 00:24:22,484 ‫خوبه. خوبه. دوباره برو زیر ‫و این بایست دور تا دورش رو مهار کنه. 561 00:24:22,485 --> 00:24:23,518 ‫می‌خوای من کجا باشم؟ 562 00:24:23,519 --> 00:24:26,087 ‫بازوی چپ. همین الان ‫شریان براکیال رو گم کردم. 563 00:24:26,088 --> 00:24:27,556 ‫پاش رو از دست می‌ده؟ 564 00:24:27,557 --> 00:24:29,791 ‫آره. پاش تا الان به قانقاریا هم دچار شده. 565 00:24:29,792 --> 00:24:31,560 ‫سیم شریان پوپلیتئال رو مختل کرده. 566 00:24:31,561 --> 00:24:33,495 ‫فاتحهٔ دیوارهٔ شکمش رو هم خونده. 567 00:24:33,496 --> 00:24:34,996 ‫می‌شه لطفاً نایولن ۳-۰ بهم بدین؟ 568 00:24:34,997 --> 00:24:36,565 ‫بهتره اول بافت زیرپوستی ‫رو بخیه بزنی. 569 00:24:36,566 --> 00:24:37,899 ‫اینجا با روش مینیک کار می‌کنین؟ 570 00:24:37,900 --> 00:24:41,435 ‫بنا به ضرورت. ‫بازوهام رو بدجور زخمی کردم. 571 00:24:42,972 --> 00:24:46,141 ‫حالا چرا تصمیمت عوض شد؟ 572 00:24:46,142 --> 00:24:47,208 ‫چی؟ 573 00:24:47,209 --> 00:24:48,944 ‫کرو. چرا گذاشتی خلاص بشه؟ 574 00:24:49,445 --> 00:24:52,013 ‫آیا... آیا اشکالی نداره ‫که در این مورد صحبت نکنیم؟ 575 00:24:52,014 --> 00:24:54,182 ‫این... این مسئلهٔ خصوصی منه. ‫نمی‌خوام... 576 00:24:54,183 --> 00:24:55,650 ‫البته. 577 00:24:55,651 --> 00:24:58,018 ‫ببخشید. البته. 578 00:25:00,089 --> 00:25:02,190 ‫حالا داستان این خانم چیه؟ 579 00:25:02,191 --> 00:25:04,192 ‫فکر می‌کنین چی پشت اون دیوار داشته؟ 580 00:25:04,193 --> 00:25:06,428 ‫آزمایشگاه تولید شیشه؟ ‫کارگاه تولید توله‌سگ؟ ‫(.جایی که با روش‌های غیرانسانی از سگ‌ها توله می‌گیرند) 581 00:25:06,429 --> 00:25:08,096 ‫به نظرتون اون یه برهنه‌گراست؟ ‫(.کسی که تا حد امکان برهنه ظاهر می‌شود) 582 00:25:08,097 --> 00:25:10,131 ‫شایدم بدجور غرق تئوری توطئه‌ست. ‫(.اعتقاد به اینکه دیگران در صدد توطئه هستند) 583 00:25:10,132 --> 00:25:13,235 ‫یا شایدم فقط کله شق بوده ‫و خودش رو زندونی کرده 584 00:25:13,236 --> 00:25:15,103 ‫و این به قیمت یک پاش تموم شده. 585 00:25:15,104 --> 00:25:17,071 ‫درسته. 586 00:25:31,120 --> 00:25:33,221 ‫این نگاه خوبی نیست. 587 00:25:33,222 --> 00:25:37,691 ‫خب، دایان، نتایج بیوپسی اولیهٔ ما... 588 00:25:38,160 --> 00:25:40,862 ‫سرطان التهابی سینه رو نشون می‌ده. 589 00:25:40,863 --> 00:25:42,197 ‫لازمه تأیید بشه اما... 590 00:25:42,198 --> 00:25:44,224 ‫سرطان سینه؟ 591 00:25:44,225 --> 00:25:46,368 ‫اما... اما هیچ توده‌ای نیست. من... 592 00:25:46,369 --> 00:25:47,302 ‫می‌فهمم. 593 00:25:47,303 --> 00:25:51,406 ‫این یک نوع خاص تهاجمی از سرطانه 594 00:25:51,407 --> 00:25:55,176 ‫که بیشتر از تشکیل توده با واکنش‌های ‫بیرونی پوست تظاهر می‌کنه. 595 00:25:55,177 --> 00:25:57,145 ‫خدای بزرگ. 596 00:25:57,146 --> 00:25:59,848 ‫من خیلی متأسفم. 597 00:25:59,849 --> 00:26:01,750 ‫حالا باید معاینهٔ کامل بشی 598 00:26:01,751 --> 00:26:05,220 ‫تا اون موقع بتونیم در مورد ‫گزینه‌هامون صحبت کنیم. 599 00:26:05,221 --> 00:26:07,188 ‫اون موقع می‌تونم به ‫متخصصین محلی ارجاعت بدم. 600 00:26:07,189 --> 00:26:08,823 ‫می‌دونم توی هاوائی زندگی می‌کنی. 601 00:26:08,824 --> 00:26:10,592 ‫من یک گروه انکولوژیست فوق‌العاده رو 602 00:26:10,593 --> 00:26:11,760 ‫اونجا توی «بیگ آیلند» می‌شناسم. 603 00:26:11,761 --> 00:26:15,163 ‫و خیلی خیلی هم خوشحال می‌شم ‫که برای جراحی به اونجا سفر کنم. 604 00:26:15,164 --> 00:26:17,098 ‫اگر... اگر دوست داشته باشی. 605 00:26:17,099 --> 00:26:18,600 ‫واقعاً؟ 606 00:26:18,601 --> 00:26:22,202 ‫تو مامان مگی پیرس هستی. پس، بله. 607 00:26:26,208 --> 00:26:27,742 ‫می‌خوای مگی رو برات پیدا کنم؟ 608 00:26:27,743 --> 00:26:29,711 ‫نه، نه، این کار رو نکن. 609 00:26:29,712 --> 00:26:31,680 ‫نه. نه وقتی که در حال کاره. 610 00:26:31,681 --> 00:26:33,877 ‫من... 611 00:26:33,943 --> 00:26:35,895 ‫من... 612 00:26:36,018 --> 00:26:37,852 ‫امشب بهش می‌گم. 613 00:26:37,853 --> 00:26:40,455 ‫مجدداً... شما به این بیماری چی می‌گفتین؟ 614 00:26:40,456 --> 00:26:43,458 ‫بهش سرطان التهابی سینه ‫یا آی-بی-سی گفته می‌شه. 615 00:26:43,459 --> 00:26:46,895 ‫این مورد یک شکل محلیه بیماریه. 616 00:26:46,896 --> 00:26:50,764 ‫مگی یک میلیون سؤال ازم می‌پرسه. 617 00:26:52,735 --> 00:26:55,236 ‫آیا بهم کمک می‌کنی بهش بگم؟ 618 00:26:55,237 --> 00:26:56,304 ‫می‌تونی این کار رو بکنی؟ 619 00:26:56,305 --> 00:26:58,472 ‫البته. 620 00:27:00,209 --> 00:27:02,242 ‫قطعاً. 621 00:27:19,455 --> 00:27:21,742 ‫ببخشید که سماجت کردم. 622 00:27:21,743 --> 00:27:23,614 ‫هر مسئله‌ای که بین شما و دکتر وبر هست 623 00:27:23,615 --> 00:27:25,949 ‫- ارتباطی بهم نداره. ‫- تو بهم عذرخواهی بدهکار نیستی. 624 00:27:25,950 --> 00:27:26,984 ‫به دکتر بیلی بدهکاری. 625 00:27:27,085 --> 00:27:29,687 ‫ما داریم از دکتر وبر پشتیبانی می‌کنیم. 626 00:27:29,688 --> 00:27:30,740 ‫نمی‌فهمم چرا... 627 00:27:30,741 --> 00:27:32,757 ‫دکتر وبر نیاز نداره شما ‫بجاش بجنگید. 628 00:27:32,758 --> 00:27:35,993 ‫چیزی که شما براش ایستادگی کردید ‫به کل این بیمارستان لطمه می‌زنه. 629 00:27:35,994 --> 00:27:39,530 ‫اولویت اول شما باید این مکان ‫و بیمارهاش باشه. 630 00:27:39,531 --> 00:27:41,965 ‫نباید بخاطر کاری که کردید ‫به خودتون افتخار کنید. 631 00:27:41,966 --> 00:27:43,266 ‫باید خجالت‌زده باشید. 632 00:27:43,969 --> 00:27:48,037 ‫سلام! ‫اینجا حالت چطوره؟ 633 00:27:55,881 --> 00:27:59,617 ‫آنی، زخم‌هایی که توسط سیم خاردار ‫ایجاد شده بود عمیق بودن. 634 00:27:59,618 --> 00:28:03,888 ‫بعضی از برش‌ها خون‌رسانی به ‫پای راستت رو مختل کرده بود. 635 00:28:03,889 --> 00:28:06,557 ‫متأسفانه ما... 636 00:28:06,558 --> 00:28:09,894 ‫مجبور شدیم از زیر زانو پا رو قطع کنیم. 637 00:28:09,895 --> 00:28:11,495 ‫اونها چطور پیدام کردن؟ 638 00:28:11,496 --> 00:28:13,531 ‫یکی از همسایه‌ها با اورژانس تماس گرفت. 639 00:28:13,532 --> 00:28:16,866 ‫و بعدش آتش‌نشان‌ها در رو شکستن. 640 00:28:17,402 --> 00:28:19,370 ‫اون‌ها جون تو رو نجات دادن. 641 00:28:19,371 --> 00:28:21,806 ‫سیم خاردار لعنتی. 642 00:28:21,807 --> 00:28:23,707 ‫بیشترش رو کنده بودم که 643 00:28:23,708 --> 00:28:27,378 ‫بعدش از روی نردبام ‫افتادم روی تودهٔ اونها. 644 00:28:27,379 --> 00:28:28,679 ‫داشتی می‌کندیشون؟ 645 00:28:28,680 --> 00:28:30,648 ‫آره. 646 00:28:30,649 --> 00:28:33,350 ‫من و همسرم... ‫به آدم‌ها اعتماد نداشتیم. 647 00:28:33,351 --> 00:28:35,753 ‫چون اون بیرون فقط یه عالمه چیزهای بد هست. 648 00:28:35,754 --> 00:28:39,857 ‫با قفل، زنگ هشدار و دوربین شروع کردیم 649 00:28:39,858 --> 00:28:42,226 ‫و بعدشم دیوار. 650 00:28:42,227 --> 00:28:44,862 ‫حس امنیت می‌داد... 651 00:28:44,863 --> 00:28:48,331 ‫فقط من و اون بودیم در مقابل کل دنیا. 652 00:28:54,773 --> 00:28:58,407 ‫اما بعدش اون مرد و... 653 00:28:58,408 --> 00:29:01,245 ‫و دیگه فقط مثل یک زندان بود... 654 00:29:01,246 --> 00:29:04,081 ‫هر روز روزنامه رو برمی‌داشتم 655 00:29:04,082 --> 00:29:07,251 ‫و به دورتر رفتن فکر می‌کردم. 656 00:29:07,252 --> 00:29:10,320 ‫ولی هرگز نتونستم. 657 00:29:11,890 --> 00:29:15,693 ‫بنابراین با خودم گفتم ‫«از دیوار شروع کن.» 658 00:29:15,694 --> 00:29:19,329 ‫«اون دیوار احمقانه رو خراب کن.» 659 00:29:21,032 --> 00:29:23,901 ‫متأسفم. متأسفم بخاطر پات. 660 00:29:23,902 --> 00:29:28,239 ‫احساس من مثل اون حیوونیه ‫که پای خودش رو جوید 661 00:29:28,240 --> 00:29:31,074 ‫تا از بند دام آزاد بشه. 662 00:29:32,744 --> 00:29:35,403 ‫اما خلاص شدم. 663 00:29:37,082 --> 00:29:40,084 ‫بالاخره خلاص شدم. 664 00:29:40,085 --> 00:29:41,851 ‫ممنونم. 665 00:29:55,100 --> 00:29:56,934 ‫- سلام. یکم وقت داری؟ ‫- نه. 666 00:29:56,935 --> 00:29:59,336 ‫- تو هرگز بهم فرصتش رو ندادی که بگم... ‫- بس کن. باشه؟ 667 00:29:59,337 --> 00:30:01,305 ‫- ازم تشکر نکن. ‫- تشکر نمی‌کنم. 668 00:30:01,306 --> 00:30:03,474 ‫متأسفم. 669 00:30:03,475 --> 00:30:05,976 ‫متأسفم بهت آسیب زدم. ‫متأسفم... 670 00:30:05,977 --> 00:30:07,845 ‫این یک سوء تفاهم بود. 671 00:30:07,846 --> 00:30:11,818 ‫تو اون روی نادرست من رو دیدی که ‫بیش از حد واکنش نشون می‌داد. 672 00:30:11,917 --> 00:30:15,402 ‫خوشحالم که حالت خوبه ‫و واقعاً متأسفم. 673 00:30:15,620 --> 00:30:16,787 ‫جدی می‌گی؟ 674 00:30:16,788 --> 00:30:17,821 ‫آره. 675 00:30:17,822 --> 00:30:19,557 ‫من کلی بهت فرصت دادم که این رو بگی. 676 00:30:19,558 --> 00:30:21,492 ‫ماه‌ها بود که می‌تونستی راحت این رو بگی. 677 00:30:21,493 --> 00:30:22,559 ‫من گفتم... اون شب. 678 00:30:22,560 --> 00:30:24,161 ‫آره، چونکه نمی‌خواستی به پلیس‌ها بگم 679 00:30:24,162 --> 00:30:25,243 ‫که تو من رو کتک زدی. 680 00:30:25,244 --> 00:30:26,697 ‫اومدی توی اتاق بیمارستانم 681 00:30:26,698 --> 00:30:28,132 ‫وقتی که تحت تأثیر مسکن‌ها بودم 682 00:30:28,133 --> 00:30:29,767 ‫و می‌ترسیدم که دیگه هرگز نتونم ببینم. 683 00:30:29,768 --> 00:30:32,636 ‫سعی‌ات رو کردی ‫و دیگه هرگز باهام صحبت نکردی. 684 00:30:32,637 --> 00:30:34,038 ‫من تو رو تقریباً هر روز می‌دیدم. 685 00:30:34,039 --> 00:30:36,173 ‫هر روز برای دوست‌هات کار کردم. 686 00:30:36,174 --> 00:30:38,342 ‫من می‌دونم اون شب چه اتفاقی افتاد. 687 00:30:38,343 --> 00:30:39,843 ‫می‌دونم داشتی به چی فکر می‌کردی. 688 00:30:39,844 --> 00:30:41,679 ‫می‌دونم چرا من رو زدی. 689 00:30:41,680 --> 00:30:44,014 ‫و اگر فقط مثل یک انسان ‫باهام رفتار کرده بودی 690 00:30:44,015 --> 00:30:45,216 ‫اگر فقط باهام صحبت کرده بودی 691 00:30:45,217 --> 00:30:47,017 ‫شاید می‌تونستیم از تمام ‫اینها اجتناب کنیم. 692 00:30:47,018 --> 00:30:48,185 ‫فکر نمی‌کردم تو گوش کنی. 693 00:30:48,186 --> 00:30:50,920 ‫چرا، من آدم خیلی خوبی‌ام! 694 00:30:53,825 --> 00:30:55,292 ‫چرا این کار رو کردی؟ 695 00:30:55,293 --> 00:30:58,494 ‫- مجبور نیستم خودم رو برای تو توجیه کنم. ‫- فقط بهم بگو. 696 00:31:04,569 --> 00:31:07,304 ‫جو به اندازهٔ کافی کشیده. 697 00:31:07,305 --> 00:31:09,740 ‫احتیاج نداره که بقیهٔ ‫زندگیش رو توی ترس بگذرونه. 698 00:31:09,741 --> 00:31:10,741 ‫آره، اگر جو بود می‌گفت 699 00:31:10,742 --> 00:31:12,576 ‫اون خیلی خوب می‌تونه ‫مراقب خودش باشه. 700 00:31:12,577 --> 00:31:15,444 ‫آیا واقعاً باید مجبور به این کار باشه؟ 701 00:31:31,096 --> 00:31:32,930 ‫سلام. ‫مامانت توی آشپزخونه‌ست. 702 00:31:32,931 --> 00:31:33,997 ‫اون چی؟ ‫چی؟ 703 00:31:33,998 --> 00:31:35,732 ‫- تو با مامانم ملاقات کردی؟ ‫- آره. 704 00:31:35,733 --> 00:31:36,900 ‫اون باهات ملاقات کرد. 705 00:31:36,901 --> 00:31:39,203 ‫- بدون من با تو ملاقات کرد. ‫- بیشتر از یک ملاقات بود. 706 00:31:39,204 --> 00:31:41,271 ‫اون لباس‌های شسته رو تا کرد، ‫بچه‌ها رو خوابوند، 707 00:31:41,272 --> 00:31:42,673 ‫و بهم لازانیا داد. 708 00:31:42,674 --> 00:31:44,241 ‫خدایا. ‫من خیلی متأسفم. 709 00:31:44,242 --> 00:31:45,943 ‫خیلی متأسفم که مزاحمت شده. 710 00:31:45,944 --> 00:31:47,444 ‫شوخیت گرفته؟ ‫من عاشقش شدم. 711 00:31:47,445 --> 00:31:48,713 ‫اون زن شگفت‌انگیزیه. 712 00:31:49,114 --> 00:31:50,514 ‫مگی! 713 00:31:50,515 --> 00:31:52,016 ‫خوبه! 714 00:31:52,017 --> 00:31:56,219 ‫من برم چند قسمت سریال ببینم. ‫بهش بگو می‌تونه بیاد اینجا زندگی کنه. 715 00:32:00,725 --> 00:32:03,260 ‫مامان، واقعاً آرزو می‌کنم تو... 716 00:32:03,261 --> 00:32:04,962 ‫- سلام مگی. ‫- سلام. 717 00:32:04,963 --> 00:32:06,697 ‫من دکتر آوری رو دعوت کردم. 718 00:32:06,698 --> 00:32:07,865 ‫البته که این کار رو کردی. 719 00:32:07,866 --> 00:32:10,767 ‫آخه مگه کسی پیدا می‌شه که ‫جراح پلاستیکش رو به شام دعوت نکنه!؟ 720 00:32:10,768 --> 00:32:12,236 ‫بیا. یه چیزی بخور عزیزم. 721 00:32:12,237 --> 00:32:13,937 ‫مامان، ما قرار داریم... ‫با دکتر وبر. 722 00:32:13,938 --> 00:32:15,873 ‫- خودت قرار گذاشتی. ‫- می‌دونم. 723 00:32:15,874 --> 00:32:17,808 ‫فکر کنم بهتره به عقب بندازیمش. 724 00:32:17,809 --> 00:32:20,944 ‫فکر کردم بهتر باشه یک شام آروم ‫توی خونه داشته باشیم. 725 00:32:20,945 --> 00:32:22,979 ‫اشکالی که نداره؟ 726 00:32:23,581 --> 00:32:26,082 ‫چرا که نه! 727 00:32:29,421 --> 00:32:31,321 ‫آیا تو از من ناراحتی مگی؟ 728 00:32:31,322 --> 00:32:32,389 ‫آیا من... 729 00:32:32,390 --> 00:32:35,143 ‫بله، مامان. بله. 730 00:32:35,144 --> 00:32:36,827 ‫تو بدون هیچ اخطاری اینجا پیدات شد 731 00:32:36,828 --> 00:32:38,962 ‫برای جراحی پلاستیکی ‫که بهش احتیاج نداری. 732 00:32:38,963 --> 00:32:40,998 ‫تو من رو جلوی دوستام خجالت‌زده می‌کنی. 733 00:32:40,999 --> 00:32:42,633 ‫من کی تو رو خجالت‌زده کردم؟ 734 00:32:42,634 --> 00:32:44,067 ‫با ریچارد برنامهٔ شام گذاشتی 735 00:32:44,068 --> 00:32:46,103 ‫و بعدش منتفی کردی. ‫انگار اونها مسخرهٔ توئن. 736 00:32:46,104 --> 00:32:47,438 ‫اون درک می‌کنه. 737 00:32:47,439 --> 00:32:50,140 ‫تو بدون من با مردیت صحبت کردی. 738 00:32:50,141 --> 00:32:51,909 ‫با ریچارد صحبت کردی. ‫با جکسون صحبت کردی. 739 00:32:51,910 --> 00:32:53,844 ‫شما دو تا که خیلی به عقب‌تر برمی‌گردین. 740 00:32:53,845 --> 00:32:55,579 ‫دکتر آوری، متأسفم... 741 00:32:55,580 --> 00:32:59,016 ‫تو حق نداری از طرف من از ‫دوستام عذرخواهی کنی. 742 00:32:59,017 --> 00:33:01,018 ‫این زندگی منه که تو واردش شدی. 743 00:33:01,019 --> 00:33:03,120 ‫نمی‌تونی راحت بیای وسط ‫و بدون درخواست از من 744 00:33:03,121 --> 00:33:05,354 ‫همه چیز رو بهم بریزی. 745 00:33:05,657 --> 00:33:07,791 ‫از کی تو اینقدر خودخواه شدی؟ 746 00:33:07,792 --> 00:33:10,960 ‫من اونی نیستم که ‫خانواده‌مون رو نابود کرد. 747 00:33:11,996 --> 00:33:15,933 ‫اونی که رفت به هاوائی تا ‫سوپ بپزه، بدون اینکه فکر کنه 748 00:33:15,934 --> 00:33:18,901 ‫چه کسی رو پشت سرش گذاشته ‫و بهش لطمه زده. 749 00:33:18,970 --> 00:33:22,271 ‫و حالا اومدی اینجا و... 750 00:33:22,540 --> 00:33:25,275 ‫این تویی که خودخواهه. 751 00:33:25,276 --> 00:33:27,211 ‫تو فقط به خودت فکر می‌کنی. 752 00:33:27,212 --> 00:33:29,812 ‫مگی، اگر ممکنه من... 753 00:33:30,548 --> 00:33:33,117 ‫من... 754 00:33:33,118 --> 00:33:35,986 ‫فکر می‌کنم بهتر بری جکسون. 755 00:33:35,987 --> 00:33:39,656 ‫من خیلی متأسفم که ‫مگی اینقدر بی‌ادبی می‌کنه. 756 00:33:39,657 --> 00:33:42,192 ‫من بی ادبم!؟... تو الان ‫دوستم رو از خونه‌ای بیرون کردی که 757 00:33:42,193 --> 00:33:44,161 ‫که اصلاً مال تو نبوده که ‫اون رو دعوتش کنی. 758 00:33:44,162 --> 00:33:45,229 ‫خدایا. 759 00:33:45,230 --> 00:33:47,164 ‫مامان... 760 00:33:47,165 --> 00:33:50,399 ‫اصلاً‌ نمی‌دونم تو دیگه کی هستی. 761 00:33:52,804 --> 00:33:56,673 ‫دوستان، اگر چیزی لازم داشتید من اینجام. 762 00:33:56,674 --> 00:33:59,075 ‫ممنونم. 763 00:34:03,577 --> 00:34:05,582 ‫حق با توئه. 764 00:34:05,583 --> 00:34:08,085 ‫تو دیگه نمی‌دونی من کی هستم. 765 00:34:08,086 --> 00:34:11,854 ‫چون تا حالا وقت صرف این کار نکردی. 766 00:34:12,323 --> 00:34:14,191 ‫لحظه‌ای که پدرت رو ترک کردم 767 00:34:14,192 --> 00:34:16,626 ‫درست مثل این بود که ‫دوباره می‌تونستم نفس بکشم. 768 00:34:16,627 --> 00:34:19,930 ‫می‌دونم این چیزی نیست که دوست داشته ‫باشی بشنوی، اما حقیقت داره. 769 00:34:19,931 --> 00:34:21,165 ‫من... 770 00:34:21,166 --> 00:34:26,169 ‫من بالاخره همون آدمی شدم ‫که همیشه می‌خواستم باشم. 771 00:34:26,838 --> 00:34:29,939 ‫من مادر قبلیم رو می‌خوام. 772 00:34:30,842 --> 00:34:34,845 ‫متأسفم که تو از اون کسی که ‫شدم خوشت نمیاد، اما خودم خوشم میاد. 773 00:34:34,846 --> 00:34:37,881 ‫و بخاطر این عذرخواهی نمی‌کنم... 774 00:34:37,882 --> 00:34:40,716 ‫دیگه نه. 775 00:34:44,589 --> 00:34:45,956 ‫داری کجا می‌ری؟ 776 00:34:45,957 --> 00:34:48,025 ‫می‌رم هتل... 777 00:34:48,026 --> 00:34:49,026 ‫مامان. 778 00:34:49,027 --> 00:34:50,362 ‫صبح زود پرواز دارم. 779 00:34:52,363 --> 00:34:57,333 ‫تو اینجا زندگی عالی‌ای داری. 780 00:34:57,936 --> 00:35:02,805 ‫هر موقع آماده بودی با من ‫زندگیت رو شریک بشی خبرم کن. 781 00:35:34,626 --> 00:35:36,127 ‫می‌خواستی من رو ببینی رئیس؟ 782 00:35:36,128 --> 00:35:38,428 ‫بشین. 783 00:35:41,567 --> 00:35:45,736 ‫واضحه که تو از تصمیم من حمایت نمی‌کنی. 784 00:35:45,737 --> 00:35:48,539 ‫من... من فقط فکر می‌کنم ‫دکتر وبر ستون فقرات برنامهٔ... 785 00:35:48,540 --> 00:35:49,607 ‫خودت رو اذیت نکن. 786 00:35:49,608 --> 00:35:52,643 ‫تو در مقابل من برندهٔ ‫مسابقهٔ وفاداری نخواهی شد. 787 00:35:52,644 --> 00:35:55,079 ‫تو از دکتر وبر حمایت می‌کنی. ‫من درک می‌کنم. 788 00:35:55,080 --> 00:35:57,081 ‫این به خودت مربوطه. 789 00:35:57,082 --> 00:36:00,885 ‫اما وظیفهٔ من اینه که مطمئن بشم ‫امورات این بیمارستان می‌چرخه.‌ 790 00:36:00,886 --> 00:36:04,222 ‫و در حال حاضر بعضی افراد ‫دارن این کار رو خیلی سخت می‌کنن. 791 00:36:04,223 --> 00:36:08,758 ‫بنابراین الان موقع گرفتن تصمیم سخته کپنر. 792 00:36:21,206 --> 00:36:23,106 ‫تبریک می‌گم. 793 00:36:23,409 --> 00:36:25,576 ‫- در مورد؟ ‫- اینکه حرف‌تون رو به کرسی نشوندین. 794 00:36:25,677 --> 00:36:27,512 ‫کاملاً مطمئنم که رئیس ‫کم‌کم داره فکر می‌کنه 795 00:36:27,513 --> 00:36:28,779 ‫من ارزش این دردسر رو ندارم. 796 00:36:28,780 --> 00:36:29,880 ‫اون خانم باهوشیه. 797 00:36:29,881 --> 00:36:30,948 ‫ممکنه اخراجم کنه. 798 00:36:30,949 --> 00:36:33,084 ‫- من گریه‌ام نمی‌گیره. ‫- نه. 799 00:36:33,085 --> 00:36:35,219 ‫اون موقع هول می‌کنی. 800 00:36:35,220 --> 00:36:36,532 ‫چون دیگه باید باهاش روبرو بشی. 801 00:36:36,533 --> 00:36:37,588 ‫با چی روبرو بشم؟ 802 00:36:37,589 --> 00:36:41,391 ‫اگر بیلی اخراجم کنه ‫با هم بودن من و تو امکان‌پذیر می‌شه. 803 00:36:42,361 --> 00:36:43,761 ‫می‌تونیم قرار بذاریم. 804 00:36:43,762 --> 00:36:46,264 ‫می‌تونیم همدیگه رو ببوسیم. 805 00:36:46,265 --> 00:36:51,701 ‫می‌تونیم... واقعاً... یه چیزی بشیم. 806 00:36:56,976 --> 00:36:59,409 ‫پس برو به درک. 807 00:37:14,259 --> 00:37:16,535 ‫فکر نمی‌کنی این کراوات دیگه زیاده‌رویه؟ 808 00:37:16,536 --> 00:37:19,797 ‫نه. اونجا جای خیلی خوبیه ‫که شماها دارین می‌رین. 809 00:37:19,798 --> 00:37:20,798 ‫نه. این خوبه. 810 00:37:20,799 --> 00:37:24,602 ‫من تمام روز با آپریل کار می‌کردم. 811 00:37:24,603 --> 00:37:27,672 ‫نمی‌تونست در مورد تعلیق گری ‫دهنش رو ببنده. 812 00:37:27,673 --> 00:37:31,274 ‫سرزنشش نمی‌کنم. ‫این کار گستاخانه بود. 813 00:37:33,278 --> 00:37:34,979 ‫به نظرت این تصمیم درست بود؟ 814 00:37:34,980 --> 00:37:38,249 ‫به نظرم بیلی مجبور بود پیام روشنی بفرسته. 815 00:37:38,250 --> 00:37:39,917 ‫به من. 816 00:37:39,918 --> 00:37:41,649 ‫دربارهٔ من. 817 00:37:41,650 --> 00:37:46,189 ‫خب... فکر می‌کنم اون... 818 00:37:47,359 --> 00:37:49,593 ‫راستش نمی‌خوام وارد این مسئله بشم. 819 00:37:49,594 --> 00:37:52,329 ‫ما داخلشیم. 820 00:37:53,031 --> 00:37:55,866 ‫تو در این ماجرا طرف بیلی هستی. 821 00:37:55,867 --> 00:37:59,003 ‫ریچارد تو قراره امشب یک ‫شام خیلی خوب داشته باشی. 822 00:37:59,004 --> 00:38:01,372 ‫خرابش نکن. می‌تونیم بعداً‌ ‫در موردش صحبت کنیم. 823 00:38:01,373 --> 00:38:02,873 ‫پیام از طرف مگی هستش. 824 00:38:02,874 --> 00:38:05,343 ‫مجبوره شام امشب رو کنسل کنه. 825 00:38:05,344 --> 00:38:07,724 ‫بنابراین... 826 00:38:07,725 --> 00:38:11,260 ‫حدس می‌زنم می‌تونیم ‫الان در موردش صحبت کنیم. 827 00:38:16,955 --> 00:38:17,988 ‫چرا؟ 828 00:38:17,989 --> 00:38:19,220 ‫ما پیتزا و آبجو داریم. 829 00:38:19,221 --> 00:38:22,193 ‫منم یه فیلم از اژدها و شمشیر و ‫سر بریدن دارم که نگاه کنم.‌ 830 00:38:22,194 --> 00:38:24,761 ‫ما در ضمن شایعاتی هم داریم. 831 00:38:25,063 --> 00:38:26,530 ‫بیاین تو. 832 00:38:26,531 --> 00:38:28,232 ‫وارن کجاست؟ 833 00:38:28,233 --> 00:38:29,900 ‫اون با رئیس ازدواج کرده. 834 00:38:29,901 --> 00:38:31,836 ‫که چی؟ 835 00:38:31,837 --> 00:38:34,462 ‫بنابراین قابل اعتماد نیست. ‫من دعوتش نکردم. 836 00:38:34,463 --> 00:38:37,742 ‫ادواردز می‌خواد یه کلاس ‫استراتژی عجیب برامون بذاره. 837 00:38:37,743 --> 00:38:40,411 ‫گوش کن، دیشب بیلی درخواست ‫ملاقات با پزشک‌های معالج رو داد 838 00:38:40,412 --> 00:38:43,881 ‫که هیچ کس حاضر نشد... ‫حتی یک نفر. 839 00:38:43,882 --> 00:38:46,450 ‫پس گری تنها کسی نیست که ‫سعی داره مینیک رو بیرون بندازه. 840 00:38:46,451 --> 00:38:49,053 ‫درسته، اما ما رزیدنتیم. ‫این واقعاً مربوط به ما نیست. 841 00:38:49,054 --> 00:38:52,356 ‫فقط هم مربوط به ماست. ‫مسئلهٔ تحصیل ماست. 842 00:38:52,357 --> 00:38:55,925 ‫ما سخت کار کردیم تا اینجا برسیم ‫و اونها دارن راهمون رو سد می‌کنن. 843 00:38:55,926 --> 00:38:59,130 ‫ببین، کپنر، آوری و رابینز ‫همه‌شون با گری هستن. 844 00:39:00,031 --> 00:39:01,665 ‫کرو هم به احتمال قوی همینطور. 845 00:39:01,666 --> 00:39:03,000 ‫کرو؟ 846 00:39:03,001 --> 00:39:05,435 ‫کرو توی زندانه. 847 00:39:08,457 --> 00:39:10,524 ‫چیه؟ 848 00:39:11,942 --> 00:39:13,600 ‫چیه!؟ 849 00:39:13,601 --> 00:39:15,746 ‫حالا اون چرا رفت؟ 850 00:39:15,747 --> 00:39:16,814 ‫چون رفتارم بده. 851 00:39:16,815 --> 00:39:18,850 ‫و از این موضوع خسته‌اش کردم. 852 00:39:19,351 --> 00:39:21,419 ‫حالا اون رفته و منم ‫نمی‌تونم از دلش در بیارم و 853 00:39:21,420 --> 00:39:22,920 ‫احساس بدی دارم. 854 00:39:22,921 --> 00:39:24,522 ‫من عاشق مادرمم. 855 00:39:24,523 --> 00:39:26,457 ‫جدی می‌گم. 856 00:39:26,458 --> 00:39:29,683 ‫اما وقتی که اینطوری بدون خبر ‫میاد و می‌پره وسط... 857 00:39:29,684 --> 00:39:31,962 ‫اون یه جوری بود. ‫واقعاً می‌گم. 858 00:39:31,963 --> 00:39:34,532 ‫اون... جنگی و استرسی و عجیب بود. 859 00:39:34,533 --> 00:39:37,300 ‫خدایا، نمی‌تونستم تا موقع رفتنش طاقت بیارم. 860 00:39:40,105 --> 00:39:42,906 ‫با این حال لازانیای خوبی درست می‌کنه. 861 00:39:45,777 --> 00:39:47,478 ‫شما هم دارین این رو می‌بینین؟ 862 00:39:47,479 --> 00:39:49,580 ‫بیلی برای جراحی عمومی ‫رئیس موقت گذاشته؟ 863 00:39:49,581 --> 00:39:52,054 ‫بیلی تو رو جایگزین کرده؟ ‫با کی؟ 864 00:39:52,055 --> 00:39:54,055 ‫کپنر؟ 865 00:39:55,286 --> 00:39:57,586 ‫کپنر. 866 00:40:02,865 --> 00:40:05,199 ‫آملیا؟ 867 00:40:15,307 --> 00:40:17,132 ‫هر روزی که در رو باز نمی‌کنی 868 00:40:17,133 --> 00:40:20,668 ‫برات کم‌کم راحت‌تر می‌شه که اون تو بمونی. 869 00:40:21,246 --> 00:40:24,298 ‫من دیگه نمی‌تونم تو رو بیرون بکشم. 870 00:40:24,616 --> 00:40:27,618 ‫هیچ کس نمی‌تونه این در رو ‫باز کنه، بجز خودت. 871 00:40:27,619 --> 00:40:28,819 ‫می‌خوام اون موقع اینجا باشم. 872 00:40:28,820 --> 00:40:32,455 ‫من... خواهم بود، اما... 873 00:40:34,693 --> 00:40:36,626 ‫آملیا؟ 874 00:40:46,872 --> 00:40:49,939 ‫بهش بگو من تا ابد صبر نمی‌کنم. 875 00:40:50,023 --> 00:40:53,409 ‫.ما مجبوریم چیز‌هایی رو بین خودمون نگهداریم 876 00:40:54,446 --> 00:40:57,981 ‫.وگرنه دیگران می‌تونن آزارمون بدن 877 00:41:05,457 --> 00:41:08,758 ‫و چیز‌هایی رو می‌بینن که .‫به هیچ کس نشون نمی‌دیم 878 00:42:06,444 --> 00:42:10,312 ‫به همین خاطر دیوارهای .‫بلند و عریض می‌سازیم 879 00:42:14,699 --> 00:42:17,666 ‫.و دروازه‌ها رو هم قفل می‌کنیم 880 00:42:20,216 --> 00:42:25,216 ‫ترجمه از بابـک @bandsx زیرنویس هر قسمت را از کانال تلگرام .دریافت کنید