1
00:00:03,590 --> 00:00:05,990
.مردیت: درد پشت، درد چانه، تهوع
2
00:00:06,030 --> 00:00:07,300
مَگی: سلام. شام خوردی؟
3
00:00:07,330 --> 00:00:08,430
.آملیا شام خریده
4
00:00:08,460 --> 00:00:09,400
.چیز خاصی نیست
5
00:00:09,430 --> 00:00:11,570
.فقط یکم پاستا از جای همیشگی
6
00:00:11,600 --> 00:00:12,570
.بشین. من برات بشقاب میارم
7
00:00:12,600 --> 00:00:14,140
.خودم میارم
8
00:00:14,170 --> 00:00:15,770
♪ ♪
9
00:00:15,810 --> 00:00:17,110
...این علائم در مردها
10
00:00:17,140 --> 00:00:19,410
.به احتمال قوی چیز خاصی نیستن
11
00:00:19,440 --> 00:00:20,640
...دوباره آملیا برگشته
12
00:00:20,680 --> 00:00:21,440
خب این چه معنی باید بده؟
13
00:00:21,480 --> 00:00:23,650
...تو همۀ درها رو باز میذاری
14
00:00:23,680 --> 00:00:24,810
.همۀ درها، تمام اوقات
15
00:00:24,850 --> 00:00:26,620
چی؟ -
.هِی، کنگر فرنگی رو امتحان کن -
16
00:00:26,650 --> 00:00:28,980
...درهای دستشویی، کابینتها، همه چیز
17
00:00:29,020 --> 00:00:30,620
.همه چیز رو همیشه باز میذاری
18
00:00:30,650 --> 00:00:33,360
ولی در زنها تمام
.اینها علائم حملۀ قلبی هستن
19
00:00:33,390 --> 00:00:34,590
هِی، مر، یکم شراب میخوای؟
20
00:00:34,620 --> 00:00:36,330
...مگه اینکه تو... مشکلی که...
21
00:00:36,360 --> 00:00:37,360
.مشکلی نیست -
.خیلی خب -
22
00:00:37,390 --> 00:00:39,460
.تو دعوتم کردی که برگردم -
.مشکلی نیست -
23
00:00:39,500 --> 00:00:41,330
.فقط گهگاهی درهای باز رو ببند
24
00:00:41,360 --> 00:00:42,930
.مِر، اگر نظرت عوض شده فقط این رو بگو
25
00:00:42,970 --> 00:00:45,330
.من میتونم برم -
.نه! مشکلی نیست -
26
00:00:45,370 --> 00:00:48,800
بعضی وقتها علائم، چیزی رو
.که در حال رخ دادنه پنهان میکنن
27
00:00:48,840 --> 00:00:50,810
شما کدوم رزیدنت رو میخواین
28
00:00:50,840 --> 00:00:52,640
نامزد «بورسیۀ پژوهشی پرمینجر» کنین؟
29
00:00:52,680 --> 00:00:53,940
.من میرم بخوابم -
.منم همینطور -
30
00:00:53,980 --> 00:00:55,210
.ما که تازه دوره هم نشسته بودیم
31
00:00:55,240 --> 00:00:56,610
.خسته ام -
.صبح زود باید برم -
32
00:00:56,650 --> 00:00:59,300
همه اش به این برمیگرده که
.بیماری خودش رو چطور نشون بده
33
00:00:59,420 --> 00:01:02,850
پِنی: «به برندۀ بورسیه فرصت یک سال پژوهش کامل
34
00:01:02,890 --> 00:01:05,090
.با اقامت در «مرکز پژوهشی پرمینجر» اعطا میگردد
35
00:01:05,120 --> 00:01:10,530
هر پزشک معالج یک نامزد را
به رئیس بخش جراحی اعلام کرده
36
00:01:10,560 --> 00:01:13,600
«...تا بررسی انجام شده و تصمیم گیری بر مبنای
37
00:01:13,630 --> 00:01:15,270
.اوه
38
00:01:15,300 --> 00:01:17,340
.نمیدونستم که منم شرایط درخواست رو دارم
39
00:01:17,370 --> 00:01:19,610
.آره. برای هر رزیدنتی و در هر مقطعی مجازه
40
00:01:19,640 --> 00:01:20,940
میخوای درخواست بدی؟ -
.نه -
41
00:01:20,970 --> 00:01:23,540
.من تازه به «گِری-اسلوان» اومدم
42
00:01:23,580 --> 00:01:24,910
.هنوز دستشویی ها رو به زحمت پیدا میکنم
43
00:01:24,940 --> 00:01:25,710
.«کاربلد»
44
00:01:25,750 --> 00:01:30,250
بهتره بنویسم «مبتکرم» یا «کاربلدم»؟
45
00:01:30,280 --> 00:01:31,250
.بنویس هر دو تاش هستی
46
00:01:31,280 --> 00:01:33,550
بنویس وقتی بلند بلند
.فکر میکنی آزاردهنده میشی
47
00:01:33,590 --> 00:01:35,590
ادواردز: چرا انقدر جای کمی گذاشته؟
48
00:01:35,620 --> 00:01:37,620
.اینجا جا نمیشه که بنویسم چقدر فوق العاده ام
49
00:01:37,660 --> 00:01:39,390
.خیلی خب
50
00:01:39,430 --> 00:01:41,230
.آره، حرف نداره
51
00:01:41,260 --> 00:01:43,130
.دیدی؟ از همین الان برنده شدم
52
00:01:43,160 --> 00:01:44,900
.تو اصلاً نیازی نیست درخواست پر و پیمونی بنویسی
53
00:01:44,930 --> 00:01:45,860
.تو شفرد رو طرف خودت داری
54
00:01:45,900 --> 00:01:48,470
.آره داشتم تا اینکه تو اومدی و گرفتیش
55
00:01:48,500 --> 00:01:49,970
!من این کار رو نکردم -
.آره -
56
00:01:50,000 --> 00:01:51,270
.قرعه کشی وِبر باعثش شد
57
00:01:51,300 --> 00:01:54,470
.سال دیگه که درخواست بدی شفرد هوات رو داره
58
00:01:54,510 --> 00:01:56,610
.و گِری. و تورِس
59
00:01:56,640 --> 00:01:58,080
.همه چیز برات جور میشه -
.اوهومم -
60
00:01:58,110 --> 00:01:59,380
یادت میاد زمانی همه شون ازت متنفر بودن؟
61
00:01:59,410 --> 00:02:00,480
.کاملاً واضح
62
00:02:00,510 --> 00:02:02,070
.خیلی خب، من دیگه تمومم -
.منم همینطور -
63
00:02:02,150 --> 00:02:03,590
با شمارۀ سه ارسال کنیم؟
64
00:02:03,620 --> 00:02:05,930
.یک... دو... سه
65
00:02:05,960 --> 00:02:07,460
!من دخالت نکردم
66
00:02:07,490 --> 00:02:09,300
!کردی. تو آدم فضولی هستی
67
00:02:09,330 --> 00:02:10,960
!اون پدر اون بچه است
68
00:02:11,000 --> 00:02:13,370
شکایت کردن از همسر سابقش به جرم
.فریبکاری اصلاً راه پدری کردن نیست
69
00:02:13,400 --> 00:02:14,900
اون گستاخ اگر برگه های طلاق رو
70
00:02:14,910 --> 00:02:16,270
بدون اعلام اینکه حامله ست امضا نکرده بود
71
00:02:16,300 --> 00:02:17,470
.الان همسر سابق کسی نبود
72
00:02:17,500 --> 00:02:18,340
ریچارد: «گستاخ»!؟
73
00:02:18,370 --> 00:02:19,940
اون «آپریل کپنر» هستش که
.داریم در موردش صحبت میکنیم
74
00:02:19,970 --> 00:02:22,410
کاترین: و این هم نوۀ منه که
.داریم در موردش صحبت میکنیم
75
00:02:22,440 --> 00:02:23,480
نوه ای که اون رو نخواهم دید
76
00:02:23,510 --> 00:02:25,280
مگر اینکه جکسون طلاق رو لغو کنه
77
00:02:25,310 --> 00:02:27,410
!و حق و حقوقات پدر بودنش رو پس بگیره
78
00:02:27,450 --> 00:02:28,310
.فضول
79
00:02:28,350 --> 00:02:30,380
!بهتره گفتن این کلمه رو تموم کنی
80
00:02:30,420 --> 00:02:31,650
!هِی، من هر چی رو که دلم بخواد میگم
81
00:02:31,690 --> 00:02:34,490
.من دارم سعی میکنم به پسرم کمک کنم
82
00:02:34,520 --> 00:02:36,390
.تو یک آدم فضولی، نخود هر آشی
83
00:02:36,420 --> 00:02:39,460
یک «مامان هلیکوپتری» هستی، به
!همه چیز کار داری، دخالت میکنی
84
00:02:39,490 --> 00:02:41,990
.کاترین: چیزی نداری که اینها رو میگی -
.ریچارد: همۀ اینها رو با هم داری -
85
00:02:42,030 --> 00:02:43,330
.و خودت هم نمیدونی چقدر زننده است
86
00:02:43,360 --> 00:02:44,900
کاترین: قبلاً قرار گذاشتیم «توی
.رختخواب بدو بیراه گفتن» نداریم
87
00:02:44,930 --> 00:02:47,100
ریچارد: نخیر، گفتیم
.صحبت کاری» توی رختخواب نداریم»
88
00:02:51,270 --> 00:02:53,610
.محض اطلاع، حق با منه
89
00:02:53,640 --> 00:02:55,440
.تو اشتباه میکنی
90
00:02:57,040 --> 00:02:58,110
.فضول
91
00:02:58,150 --> 00:02:59,710
[آه کشیدن]
92
00:03:01,480 --> 00:03:03,780
پِنی: هنوزم فکر میکنم برای درخواست بورسیه
93
00:03:03,820 --> 00:03:04,780
.بهتره تا سال دیگه صبر کنم
94
00:03:04,820 --> 00:03:06,490
.چرا؟ تو الانش هم شرایطش رو داری
95
00:03:06,520 --> 00:03:10,160
از نظر فنی بله، اما اونها همیشه
.آخرش بورسیه رو به یک سال دومی دادن
96
00:03:10,190 --> 00:03:11,860
.شاید هم دیگه این کار رو نکردن
97
00:03:11,890 --> 00:03:13,530
به نظرت باید سعی خودم رو بکنم؟
98
00:03:13,560 --> 00:03:16,660
ببین، اگر این چیزی که خودت
.میخوای، البته... درخواست بده
99
00:03:16,700 --> 00:03:17,960
...آخه
100
00:03:18,000 --> 00:03:20,500
.من بالاخره اینجا سر و سامون پیدا کردم
101
00:03:20,530 --> 00:03:21,970
.دوستهایی پیدا کردم
102
00:03:22,000 --> 00:03:23,170
...من تازه
103
00:03:23,200 --> 00:03:24,270
.سوفیا رو ملاقات کردم
104
00:03:24,300 --> 00:03:27,470
.نمیخوام برای یک سال به سرتاسر کشور سفر کنم
105
00:03:27,510 --> 00:03:28,610
.میتونم صبر کنم
106
00:03:28,640 --> 00:03:30,980
.میخوام اینجا باشم
107
00:03:33,410 --> 00:03:35,110
.خب، من که میتونم این رو قبول کنم
108
00:03:35,150 --> 00:03:36,050
[خندیدن]
109
00:03:36,080 --> 00:03:37,850
[آژیر از دوردست]
[سرفه کردن]
110
00:03:37,880 --> 00:03:39,890
.پس، تو 14 سالته
111
00:03:39,920 --> 00:03:40,790
...اوهومم
112
00:03:40,820 --> 00:03:42,520
پدر و مادرت اینجان؟ کی تو رو آورد؟
113
00:03:42,560 --> 00:03:43,790
.با اتوبوس اومدم
114
00:03:43,820 --> 00:03:46,060
قراره زیاد طول بکشه؟
115
00:03:46,090 --> 00:03:48,130
.باید برای امتحان تاریخ برگردم
116
00:03:48,160 --> 00:03:50,560
.خب، چیزی نیست، فقط مثل سرما خوردگی میمونه
117
00:03:50,600 --> 00:03:53,970
...میدونم، اما فقط
[سرفه کردن]
118
00:03:54,000 --> 00:03:57,470
...موقعی که سرفه میکنم یا عطسه میکنم
119
00:03:57,500 --> 00:03:59,370
...دلم درد میگیره
120
00:03:59,410 --> 00:04:00,510
.یا بعضی وقتها که تکون میخورم
121
00:04:00,540 --> 00:04:02,370
.خیلی خب
122
00:04:02,410 --> 00:04:03,410
.بذار یک نگاهی بندازیم
123
00:04:03,440 --> 00:04:06,410
میشه تکیه بدی؟
124
00:04:06,450 --> 00:04:08,510
میشه پیراهنت رو بالا بزنی؟
125
00:04:10,220 --> 00:04:11,520
...در ضمن
126
00:04:11,550 --> 00:04:13,390
.من... من حامله ام
127
00:04:15,120 --> 00:04:16,860
.عجب، اصل قصه رو گذاشتی برای آخر
128
00:04:16,890 --> 00:04:20,230
.پزشک زایمان رو پیج کن -
.باشه -
129
00:04:20,260 --> 00:04:21,730
نمیفهمم. تو به هیچ کدوم از
130
00:04:21,760 --> 00:04:23,600
وکلای دادگاه خانواده
.که توصیه کرده بودم زنگ نزدی
131
00:04:23,630 --> 00:04:25,500
مامان، ,من باید برای
.عمل بازسازی بینی آماده بشم
132
00:04:25,530 --> 00:04:26,930
.خیلی خب. ما هم انتخابهایی داریم
133
00:04:26,970 --> 00:04:28,130
.پولش اصلاً مهم نیست
134
00:04:28,170 --> 00:04:30,570
بچۀ من یک وکیل لازم داره و من
.میخوام بهترینش رو برات بگیرم
135
00:04:30,600 --> 00:04:32,340
.اوه، من دیگه در این مورد صحبتی ندارم
136
00:04:32,370 --> 00:04:33,610
رینولدز» رو به سختی میشه ازش وقت گرفت»
137
00:04:33,640 --> 00:04:35,670
اما تو یک «آوری» هستی و
.یک تماس تلفنی کفایت میکنه
138
00:04:35,710 --> 00:04:37,210
.هنوز مطمئن نیستم بخوام مثل آوری ها برخورد کنم
139
00:04:37,240 --> 00:04:40,050
.اوه، البته، تو باید بخوای مثل آوری ها عمل کنی -
!مادر -
140
00:04:40,080 --> 00:04:43,020
.قدرت دست آپریله... تمام قدرت
141
00:04:43,050 --> 00:04:45,920
.تو» هم بهتره یک مقدار قدرت داشته باشی»
142
00:04:48,460 --> 00:04:50,560
«مَگی: پس قراره توی «اُوِربروک
یک عمل برداشت اعضاء انجام بشه؟
143
00:04:50,590 --> 00:04:52,420
.اُوِن: بله، قلب و کبد
.اوضاع بیمار داره بحرانی میشه
144
00:04:52,460 --> 00:04:55,290
واقعاً خوشحالم... نه بخاطر
.بیمار، بلکه بخاطر برداشت اعضاء
145
00:04:55,330 --> 00:04:58,400
این بهانۀ بی نقصی برای
.پیچوندن جلسۀ بودجۀ بیلی هستش
146
00:04:58,430 --> 00:04:59,570
.مِردیت: من میخوام جلسۀ بودجۀ بیلی رو بپیچونم
147
00:04:59,600 --> 00:05:00,800
.اُوِن: به نظرم خودمون انجامش میدیم
148
00:05:00,830 --> 00:05:02,270
.مِردیت: اوه، خواهش میکنم اُون. جلسۀ بودجه است
149
00:05:02,300 --> 00:05:04,470
خیلی خب، باشه. تا 10 دقیقۀ
.دیگه توی محوطۀ آمبولانس میبینمتون
150
00:05:04,500 --> 00:05:07,310
.دلوکا خنک کننده ها رو میاره
151
00:05:07,340 --> 00:05:09,980
ما... چکار میکنی؟
152
00:05:10,010 --> 00:05:11,880
دلوکا هم میاد؟
153
00:05:11,910 --> 00:05:14,210
[آژیر]
154
00:05:14,250 --> 00:05:15,810
.متأسفم
155
00:05:15,850 --> 00:05:17,120
.باید مشاوره رو تموم میکردم
156
00:05:17,150 --> 00:05:18,250
تو اینجا چکار میکنی؟
157
00:05:18,290 --> 00:05:20,450
پیِرس ازم خواست توی عمل احیای
.قلب کنار گِری حضور داشته باشم
158
00:05:20,490 --> 00:05:22,590
«عمل احیای قلب مال «منه
.و تو باعث تأخیرمون شدی
159
00:05:22,620 --> 00:05:23,720
.در اولین فرصت خودم رو رسوندم اینجا
160
00:05:23,760 --> 00:05:25,590
اُوِن: پِیرس چی شد؟ -
.ناتان: جلسۀ بودجه داشت -
161
00:05:25,630 --> 00:05:27,090
.مِردیت: اون نمیخواست با دلوکا باشه
162
00:05:27,130 --> 00:05:27,930
پس چرا دلوکا اینجا نیست؟
163
00:05:27,960 --> 00:05:30,500
پس چرا من اینجام؟ -
.خیلی خب -
164
00:05:30,530 --> 00:05:32,230
.همه چی روبراهه. راه بیوفت
165
00:05:32,270 --> 00:05:33,400
[روشن شدن موتور]
166
00:05:33,430 --> 00:05:34,880
[آه کشیدن] -
[آه کشیدن] -
167
00:05:34,910 --> 00:05:38,640
چند وقته که درد داری؟ -
...از ساعت 6 صبح -
168
00:05:38,670 --> 00:05:39,910
دکترت کیه؟
169
00:05:39,940 --> 00:05:41,810
شما دیگه؟
170
00:05:43,980 --> 00:05:46,080
اصلاً تحت مراقبتهای دوران بارداری نبودی؟
171
00:05:48,720 --> 00:05:51,420
[آه کشیدن]
172
00:05:53,150 --> 00:05:54,650
!خدای من
173
00:05:54,690 --> 00:05:55,550
!اون مامانمه
174
00:05:55,590 --> 00:05:57,590
!اون اینجا چکار میکنه؟ شما بهش زنگ زدین؟
175
00:05:57,620 --> 00:05:59,160
...نه، نه، اما -
.اون نباید بفهمه -
176
00:05:59,190 --> 00:06:00,860
چی؟ -
.اون نمیدونه من حامله ام -
177
00:06:00,890 --> 00:06:03,200
!حق ندارین بهش بگین. خواهش میکنم -
.نمیگم -
178
00:06:03,230 --> 00:06:06,100
.قول بده -
.باشه، من... قول میدم -
179
00:06:06,130 --> 00:06:08,970
♪
180
00:06:11,710 --> 00:06:19,140
زیرنویس از بابک
ترجمه شده از زیرنویس -
Caio
برای درک بهتر، زیرنویس به)
فارسی روان ترجمه شده و معادلهای
(محاوره ای فارسی در آن بکار رفته است
181
00:06:22,920 --> 00:06:23,890
[آه کشیدن]
182
00:06:23,920 --> 00:06:25,720
جِنی، من میتونم کمکت کنم
.تا با مادرت صحبت کنی
183
00:06:25,760 --> 00:06:27,860
.نه، نمیتونی. اون هول میکنه
184
00:06:27,890 --> 00:06:30,660
.تو الان شش ماهه هستی
.خودش به زودی متوجه میشه
185
00:06:30,700 --> 00:06:32,430
چرا بهش نگیم تا اون هم بتونه کمکت کنه؟
186
00:06:32,470 --> 00:06:34,200
«.چون «ما از این کارها نمیکنیم
187
00:06:34,230 --> 00:06:36,870
این جمله ایه که وقتی یادم میره
.ظرفها رو بشورم بهم میگه
188
00:06:36,900 --> 00:06:38,100
.یا وقتی نمرۀ «ب» میگیرم
189
00:06:38,140 --> 00:06:40,570
«ما از این کارها نمیکنیم، جِنی»
190
00:06:40,610 --> 00:06:43,110
.من اصلاً قرار نیست حتی دوست پسر داشته باشم
191
00:06:43,140 --> 00:06:45,880
...بخاطر همین این مسئله
[سرفه کردن]
192
00:06:45,910 --> 00:06:47,510
.اوه
193
00:06:47,550 --> 00:06:49,110
...دکتر کِپنر، ایشون
194
00:06:49,150 --> 00:06:50,350
جنیفر؟
195
00:06:50,380 --> 00:06:52,050
تو اینجا چکار میکنی؟
196
00:06:52,080 --> 00:06:53,250
دوباره تلفنم رو ردیابی کردی؟
197
00:06:53,290 --> 00:06:54,920
.بله، دوباره این کار رو کردم
198
00:06:54,950 --> 00:06:56,720
.مامان، این خیلی توهین آمیزه
199
00:06:56,760 --> 00:06:58,760
من پول تلفن رو میدم
.پس باید بدونم کجاست
200
00:06:58,790 --> 00:06:59,590
.همینطور تو
201
00:06:59,630 --> 00:07:01,190
.الان وسط زمان مدرسه است
202
00:07:01,230 --> 00:07:02,790
چرا حتی این موقع هم من رو دنبال میکنی؟
203
00:07:02,830 --> 00:07:04,860
تو هم الان توی مدرسه نیستی، مگه نه؟
204
00:07:04,900 --> 00:07:07,770
.ما از این کارها نمیکنیم، جِنی
205
00:07:07,800 --> 00:07:10,100
.سلام. جِنی، درسته؟ من دکتر رابینز هستم
206
00:07:10,140 --> 00:07:11,570
...شنیدم که یک کوچولوی
207
00:07:11,600 --> 00:07:12,570
.آپریل: درد کوچولوی شکم
208
00:07:12,610 --> 00:07:15,540
.و دکتر رابینز پزشک شکم هستن
209
00:07:15,580 --> 00:07:16,680
...به همین خاطر
210
00:07:16,710 --> 00:07:19,040
ما جِنی رو میبریم به سی-تی اسکن
.تا از نزدیک یک نگاهی بندازیم
211
00:07:19,080 --> 00:07:20,780
و به محض اینکه نتایج بدست
.اومد شما رو در جریان میذاریم
212
00:07:20,810 --> 00:07:21,980
باشه؟
213
00:07:22,010 --> 00:07:22,780
[بدون صدا:]
!متشکرم
214
00:07:22,820 --> 00:07:25,480
ادواردز: سلام، حدس بزن کی قراره توی عمل
215
00:07:25,520 --> 00:07:27,250
.تحریک عمقی مغز شفرد بهتون ملحق بشه
216
00:07:27,290 --> 00:07:28,490
میشه من رو راه بندازی؟
217
00:07:28,520 --> 00:07:30,960
نکنه میخوای قبل از جلسۀ
امشب یکم توی چشم شفرد باشی؟
218
00:07:30,990 --> 00:07:32,790
من باد زیر بالهای اون (شفرد) هستم
219
00:07:32,830 --> 00:07:34,830
.و لازمه مطمئن بشم این رو یادشه
220
00:07:34,860 --> 00:07:36,090
.خب، من هواتو دارم -
.خانمها -
221
00:07:36,130 --> 00:07:38,260
.بیاین بریم
222
00:07:38,300 --> 00:07:39,330
.هِی، هِی، وایستا، وایستا
223
00:07:39,370 --> 00:07:40,470
.بذار من جلو برم
224
00:07:40,500 --> 00:07:42,270
[آه کشیدن، نیشخند]
225
00:07:44,870 --> 00:07:47,370
[نواختن موسیقی آرام با گیتار]
226
00:07:51,880 --> 00:07:53,180
.خیلی قشنگه
227
00:07:53,210 --> 00:07:54,980
.اوه
[نیشخند]
228
00:07:55,010 --> 00:07:57,950
.نه، برای این دست نزنین
.این... این مزخرف بود
229
00:07:57,980 --> 00:08:01,420
...دکتر بِلیک و دکتر شفرد و
230
00:08:01,450 --> 00:08:03,020
ایشون کی هستن؟
231
00:08:03,060 --> 00:08:04,490
.چهرۀ تو رو قبلاً ندیده بودم
232
00:08:04,520 --> 00:08:05,660
.چهرۀ قشنگیه
233
00:08:05,690 --> 00:08:07,630
.این دکتر ادواردزه
234
00:08:07,660 --> 00:08:08,690
!خدایا
235
00:08:08,730 --> 00:08:11,000
چرا همۀ دکترهای این
بیمارستان اینقدر جذابن؟
236
00:08:11,030 --> 00:08:12,200
.خب... جدی میگم
237
00:08:12,230 --> 00:08:14,000
به نظر... به نظر این
.جزو شرایط استخدام اینجاست
238
00:08:14,030 --> 00:08:15,000
.بیا در مورد مغزت صحبت کنیم
239
00:08:15,030 --> 00:08:16,370
.ادواردز، وقت کاره
240
00:08:16,400 --> 00:08:18,100
.کایل دیاز»، 34 ساله»
241
00:08:18,140 --> 00:08:21,770
دو سال پیش مبتلا به «اسکرولوز چندگانه
.عودت کننده-بهبود یابنده» تشخیص داده شد
242
00:08:21,810 --> 00:08:23,210
.اخیراً علائم تشدید شدن
243
00:08:23,240 --> 00:08:24,380
چطور تو این همه در مورد من میدونی
244
00:08:24,410 --> 00:08:25,540
و من حتی تو رو هنوز ندیده بودم؟
245
00:08:25,580 --> 00:08:28,880
.علائم شامل لرزش مداوم دست راست هستن
246
00:08:28,920 --> 00:08:29,880
آره، این لرزش لعنتی
247
00:08:29,920 --> 00:08:32,980
درست زمانی که درگیر یک
.تورِ 13-شهری بودم پیداش شد
248
00:08:33,020 --> 00:08:35,550
.تنها دفعه ای بود که زمان بندی بدی داشتم
249
00:08:35,590 --> 00:08:37,220
.برای این مرخصی خیلی دعا کردم
250
00:08:37,260 --> 00:08:39,020
...آخه، این -
.خیلی برات مهمه -
251
00:08:39,060 --> 00:08:41,030
آره، برای من خیلی مهمه. چون
.من نوازندۀ مراسم آغازین هستم
252
00:08:41,060 --> 00:08:44,000
تماشاچی ها برای دیدن من نمیان، اما
[نیشخند]
253
00:08:44,030 --> 00:08:45,900
.قسم میخورم موقع رفتن اسم من رو بخاطر بسپرن
254
00:08:45,930 --> 00:08:48,630
.و من باید عالی باشم، اما نمیتونم
255
00:08:48,670 --> 00:08:51,370
.نه با این... دست لَق و پَق
256
00:08:51,400 --> 00:08:53,910
ثابت شده که تحریک عمقی مغز
257
00:08:53,940 --> 00:08:55,870
به کاهش لرزشهای غیر قابل
.کنترل مثل ما تو کمک میکنه
258
00:08:55,910 --> 00:08:58,410
پس وقتی بهوش بیام شاید بتونم
.بهت نشون بدم که واقعاً چطور مینوازم
259
00:08:58,440 --> 00:09:00,350
[نیشخند]
260
00:09:00,380 --> 00:09:02,210
...برنامه اینه که
261
00:09:02,250 --> 00:09:04,750
تو رو در زمان عمل هشیار نگه داریم
262
00:09:04,780 --> 00:09:07,350
تا با کمک تصاویر ام-آر-آی
.محل مورد نظر رو پیدا کنیم
263
00:09:07,390 --> 00:09:10,060
.پِنی: اوهومم -
آملیا: بلیک؟ -
264
00:09:10,090 --> 00:09:14,030
نه، به نظرم اومد از «میکرو
رکوردینگهای حین جراحی» استفاده کنیم
265
00:09:14,060 --> 00:09:15,290
تا موقعیت دقیق نوکلئوس رو مشخص کنیم
266
00:09:15,330 --> 00:09:18,760
دقیقاً. چطور میخوایم
بفهمیم که کارمون درست بوده؟
267
00:09:18,800 --> 00:09:22,330
با خواستن از بیمار که مهارتهای حرکتی ظریفی رو
268
00:09:22,370 --> 00:09:24,070
.در زمانی که الکترودها رو اتصال میدیم اجرا کنه
269
00:09:24,100 --> 00:09:25,900
.در مورد کایل، اون باید گیتار بزنه
270
00:09:25,940 --> 00:09:28,010
...صبر کن. من
[نیشخند]
271
00:09:28,040 --> 00:09:29,870
یعنی قراره در حالی که شما مغزم رو
272
00:09:29,910 --> 00:09:33,040
سیخ میزنین، گیتار بزنم؟
273
00:09:33,080 --> 00:09:35,010
اینطوری وقتی لرزشها رو
.از بین بردیم متوجه میشیم
274
00:09:35,050 --> 00:09:37,180
.خب این غیر ممکنه
275
00:09:37,220 --> 00:09:38,420
.نه، امکان پذیره
276
00:09:38,450 --> 00:09:39,780
.هشیار میمونی و میتونی گیتار بزنی
277
00:09:39,820 --> 00:09:40,350
.نه، برای تو میگم
278
00:09:40,360 --> 00:09:42,250
احتمالاً نمیدونی وقتی خانمها
...صدای نواختن من رو میشنون
279
00:09:42,290 --> 00:09:43,220
.چه اتفاقی براشون میوفته
280
00:09:43,260 --> 00:09:45,790
.دستهات یخورده به لرزش میوفتن
281
00:09:45,830 --> 00:09:47,290
.منم سعی میکنم اینطوری نشه
282
00:09:47,330 --> 00:09:49,930
.من و بِلیک عمل رو انجام میدیم
283
00:09:49,960 --> 00:09:51,060
.ادواردز میخوام تو کنار کایل باشی
284
00:09:51,100 --> 00:09:53,470
من... بِلیک دستیار میشه؟
285
00:09:53,500 --> 00:09:55,130
میخوام مراقب لرزش دستش باشی
286
00:09:55,170 --> 00:09:56,430
.و وقتی که بهش رسیدیم بهمون بگی
287
00:09:59,110 --> 00:10:00,640
...خب
288
00:10:00,670 --> 00:10:03,340
!چه ملاقات اولی قراره بشه
289
00:10:04,180 --> 00:10:06,080
[آه کشیدن]
290
00:10:06,110 --> 00:10:08,610
[صدای نامفهوم زن از بلندگو]
291
00:10:20,790 --> 00:10:22,230
واقعاً مادرش خبر نداره؟
292
00:10:22,260 --> 00:10:23,360
.نع
293
00:10:23,400 --> 00:10:26,430
کلی کار میبره که این همه
.مدت موضوع رو مخفی نگهداری
294
00:10:26,470 --> 00:10:28,070
.آره، درسته
295
00:10:28,100 --> 00:10:30,170
.خیلی سخته که چیزی رو سربسته نگه داری
296
00:10:30,200 --> 00:10:31,940
[باز و بسته شدن در]
297
00:10:35,810 --> 00:10:38,280
آیا ما یه جورایی موظف نیستیم
به مادرش بگیم که حامله است؟
298
00:10:38,310 --> 00:10:39,640
...اگر اون بچه در خطر باشه
299
00:10:39,680 --> 00:10:41,750
.قانوناً موظفیم که این کار رو نکنیم
300
00:10:41,780 --> 00:10:42,780
.مگر اینکه خود بیمار بهمون اجازه بده
301
00:10:42,820 --> 00:10:44,700
اگر اون دختر من بود دلم
.میخواست قانون رو میشکستین
302
00:10:44,710 --> 00:10:45,650
[بوق زدن رایانه]
!اوه، وارِن
303
00:10:45,680 --> 00:10:47,020
اینجا چی میبینی؟
304
00:10:47,050 --> 00:10:48,420
.خون توی حفرۀ کوچک
305
00:10:48,450 --> 00:10:50,420
آیا آنوریسمه؟
306
00:10:50,460 --> 00:10:52,260
.آره. آنوریسم شریان طحالی
307
00:10:52,290 --> 00:10:53,430
چه خطراتی داره؟
308
00:10:53,460 --> 00:10:55,990
اگر بترکه میتونه فوراً
.باعث خونریزی شدید بشه
309
00:10:56,030 --> 00:10:57,660
ممکنه بیمار و نوزاد
.هر دو از خونریزی تلف بشن
310
00:10:57,700 --> 00:10:59,860
[نفس عمیق]
حالا میتونیم به مادرش بگیم؟
311
00:10:59,900 --> 00:11:02,930
.آریزونا: نه -
.آپریل: بله -
312
00:11:05,240 --> 00:11:06,470
.ریچارد: اوهومم
313
00:11:06,510 --> 00:11:08,440
اون اسم توئه که اونجاست؟
314
00:11:08,470 --> 00:11:10,360
[آه کشیدن]
.به نظر همین طوره
315
00:11:10,430 --> 00:11:13,500
.روده برداری همراه با دکتر وِبر
316
00:11:13,540 --> 00:11:15,170
.میگن (دکتر وبِر) آدم خوبیه
317
00:11:15,210 --> 00:11:16,770
.خوش سیما هم هست
318
00:11:16,810 --> 00:11:18,710
.بعضی مردها اگه بودن گل میفرستادن
319
00:11:18,740 --> 00:11:21,440
.اما یک رودۀ نکروتیک چندش آور هم خوبه
320
00:11:21,480 --> 00:11:23,880
.عمل پیچیده ایه
321
00:11:23,910 --> 00:11:26,080
.بهمون وقت برای صحبت کردن میده
322
00:11:26,120 --> 00:11:29,050
...و چون در محیط کار هستیم
323
00:11:29,090 --> 00:11:32,720
.هیچ موضوعی خارج از قواعد نخواهد بود
324
00:11:32,960 --> 00:11:35,790
.توی اتاق ضدعفونی میبینمت دکتر آوری
325
00:11:35,830 --> 00:11:37,290
.هر قدر بخوای میتونی غرغر کنی
326
00:11:37,330 --> 00:11:39,930
.اما به این معنی نیست که مجبورم گوش بدم
327
00:11:39,960 --> 00:11:41,930
[بوق ماشینها]
328
00:11:41,970 --> 00:11:43,770
[آه کشیدن]
329
00:11:48,440 --> 00:11:50,440
[آه کشیدن]
330
00:11:50,470 --> 00:11:53,610
تو چه کسی رو برای این
قضیۀ پرمینجر در نظر داری؟
331
00:11:53,640 --> 00:11:55,910
با اینکه با ادواردز کار نمیکنم
332
00:11:55,950 --> 00:11:57,410
.ولی کریستینا واقعاً ازش خوشش میومد
333
00:11:57,450 --> 00:11:59,320
.آملیا هم دوستش داره -
چرا حرکت نمیکنیم؟ -
334
00:11:59,350 --> 00:12:01,920
.ترافیک پل -
.آملیا برگشته پیش ما -
335
00:12:01,950 --> 00:12:02,950
میدونستی؟ -
.نه -
336
00:12:02,990 --> 00:12:04,420
.در مورد تو سؤال میکرد
337
00:12:04,450 --> 00:12:06,090
.خب میتونی بهش بگی من الکلی نیستم
338
00:12:06,120 --> 00:12:07,160
.البته اگه این چیزیه که اون بابتش نگرانه
339
00:12:07,190 --> 00:12:08,390
.به نظرم اون نگران این نیست
340
00:12:08,430 --> 00:12:10,590
.خودش الکلیه. از همین نگرانه
341
00:12:10,630 --> 00:12:12,930
[آه کشیدن]
342
00:12:12,960 --> 00:12:14,800
شفرد؟
343
00:12:14,830 --> 00:12:15,930
شفرد الکلیه؟
344
00:12:15,970 --> 00:12:17,330
.خودم یک بار براش نوشیدنی خریدم
345
00:12:17,370 --> 00:12:18,330
کِی؟
346
00:12:18,370 --> 00:12:20,000
.چند ماه پیش
347
00:12:20,040 --> 00:12:20,970
.من خبر نداشتم
348
00:12:21,000 --> 00:12:22,910
.تو این کار رو کردی -
چی؟ -
349
00:12:22,940 --> 00:12:24,740
!تو این کار رو باهاش کردی؟ -
.چکار کردم؟ من که خبر نداشتم -
350
00:12:24,770 --> 00:12:25,670
.ازش پرسیدم، اون هم گفت آره
351
00:12:25,710 --> 00:12:26,840
.بهم نگفت قبلاً الکلی بوده
352
00:12:26,880 --> 00:12:28,010
.کار تو بوده -
!وایستا! صبر کن -
353
00:12:28,040 --> 00:12:29,450
.فعلاً کاری داریم که باید انجام بدیم
354
00:12:29,480 --> 00:12:32,480
بعداً شما دو تا میتونین
.همدیگه رو لت و پار کنین
355
00:12:34,850 --> 00:12:37,650
یک حباب توی سرخرگ من وجود داره؟
356
00:12:37,690 --> 00:12:39,520
آیا به بچه آسیبی زدم؟ -
.نه، نه -
357
00:12:39,560 --> 00:12:41,790
انقدر بزرگه که حتی یک عطسه
.میتونه باعث خونریزیش بشه
358
00:12:41,830 --> 00:12:43,930
بله، خبر خوب اینه که خونریزی متوقف شده
359
00:12:43,960 --> 00:12:47,660
.اما آنوریسم طحالی میتونه هر لحظه بترکه
360
00:12:47,700 --> 00:12:49,830
.آره، که خیلی هم خطرناک میتونه باشه
361
00:12:49,870 --> 00:12:51,330
.هم برای تو و هم برای بچه ات
362
00:12:51,370 --> 00:12:53,600
.اوه، خدا، خدا
363
00:12:53,640 --> 00:12:55,470
.آپریل: جِنی، گوش کن، من میتونم درستش کنم
364
00:12:55,510 --> 00:12:58,140
میتونم عملت کنم و اطمینان
.حاصل کنم که خونریزی نمیکنه
365
00:12:58,170 --> 00:13:00,340
جراحی؟
366
00:13:00,380 --> 00:13:02,540
اگه جراحی کنیم مامانم
.حتماً موضوع رو متوجه میشه
367
00:13:02,580 --> 00:13:03,550
.شاید بهتر هم همین باشه
368
00:13:03,580 --> 00:13:05,070
...یعنی آیا تو کمک مادرت رو نمیخوای و
369
00:13:05,120 --> 00:13:06,190
!نه
370
00:13:06,430 --> 00:13:10,100
اون یا خودم رو طرد میکنه یا
.مجبورم میکنه بچه ام رو سقط کنم
371
00:13:10,130 --> 00:13:13,230
نمیشه فقط چند تا قرص بهم بدین
تا وضعیت همینطوری باقی بمونه؟
372
00:13:13,260 --> 00:13:14,800
.میتونیم بهش یکم زمان بدیم
373
00:13:14,830 --> 00:13:16,730
.تو رو تحت نظر میگیریم
374
00:13:16,770 --> 00:13:19,570
و احتمالش هم هست که
.مشکل خود به خود حل بشه
375
00:13:19,600 --> 00:13:21,640
.پس همین کار رو بکنیم. صبر میکنیم
376
00:13:21,670 --> 00:13:23,770
جِنی، اگر همین حالا یک کاری براش بکنیم
377
00:13:23,810 --> 00:13:25,110
.خیلی خیلی خطرش کمتره
378
00:13:25,140 --> 00:13:26,840
به نظرم اگر به مادرت تمام جزئیات رو بگیم
379
00:13:26,880 --> 00:13:28,480
...اون هم... تصمیم میگیره -
.گفتی میتونیم صبر کنیم -
380
00:13:28,510 --> 00:13:30,280
.میخوام صبر کنم
381
00:13:30,310 --> 00:13:31,850
.خیلی خب
382
00:13:31,880 --> 00:13:34,150
.پس صبر میکنیم
383
00:13:36,850 --> 00:13:38,860
.جراحی گزینۀ بهتری هستش
384
00:13:38,890 --> 00:13:40,820
تنها دلیلی که اون میخواد صبر کنه اینه که
385
00:13:40,860 --> 00:13:42,960
.نمیخواد به مادرش بگه حامله است
386
00:13:42,990 --> 00:13:45,800
اون این حق رو داره که هر موقع
.آمادگیش رو داشت به مادرش بگه
387
00:13:45,830 --> 00:13:47,830
!اون فقط 14 سالشه
388
00:13:47,870 --> 00:13:50,430
اون برای گرفتن این تصمیم
.به کمک مادرش احتیاج داره
389
00:13:50,470 --> 00:13:53,300
تو داری مثل یک مادر فکر
.میکنی چون خودت داری مادر میشی
390
00:13:53,340 --> 00:13:54,500
.اما اینطور نیست
391
00:13:54,540 --> 00:13:55,610
.تو مادر اون نیستی
392
00:13:55,640 --> 00:13:57,370
.ما «پزشک» اون هستیم
393
00:13:57,410 --> 00:13:58,940
اگر در مورد «سوفیا» بود چی؟
394
00:13:58,980 --> 00:14:00,840
.آپریل! نمیتونیم
395
00:14:00,880 --> 00:14:03,850
میتونیم بهش از خونریزی طحالی
.بگیم، اما در مورد حاملگی نه
396
00:14:03,880 --> 00:14:05,850
.اون اینطوری خودش و بچه رو به خطر میندازه
397
00:14:05,880 --> 00:14:07,480
.بیمار خودِ جنی هستش
398
00:14:07,520 --> 00:14:09,050
.و اونه که حرف آخر رو میزنه
399
00:14:09,090 --> 00:14:11,790
.ختم کلام
400
00:14:20,070 --> 00:14:22,760
.امروز تا همینجاش هم روی اعصابم بوده
401
00:14:22,780 --> 00:14:25,290
.بیمارهای گِری و تورِس رو بازدید کردم
402
00:14:25,310 --> 00:14:27,010
.نکات بعد از عملی رو هم که گفته بودن انجام دادم
403
00:14:27,040 --> 00:14:30,050
.مغز خوشگل و نابغۀ من دیگه داغ کرده
404
00:14:30,080 --> 00:14:31,010
.میخوام این بورسیه رو بدست بیارم
405
00:14:31,050 --> 00:14:33,820
.مغز خوشگل و نابغۀ من داره حروم میشه
406
00:14:33,850 --> 00:14:35,680
من باید دستهای یک موزیسین خوشتیپ رو بگیریم
407
00:14:35,720 --> 00:14:37,490
.در حالی که بِلیک توی عمل مغزش دستیاری میکنه
408
00:14:37,520 --> 00:14:39,050
اوه، وایستا، واسۀ کمک؟
409
00:14:39,090 --> 00:14:41,060
.نه، نه، این حرفو نزن
410
00:14:41,090 --> 00:14:42,620
.اون جذابه، ولی از نوع زننده اش
411
00:14:42,660 --> 00:14:44,330
.توی صورتت ضایع بازی درمیاره
412
00:14:44,360 --> 00:14:46,460
.همه ش با چشمهاش داره ترتیب آدم رو میده
413
00:14:46,500 --> 00:14:48,860
.اون اصلاً به تیپ من نمیخوره
.فقط یک مورد حاشیه ایه
414
00:14:48,900 --> 00:14:51,230
.اوه، خدایا، خیلی وقته که سکس نکردم
415
00:14:51,270 --> 00:14:53,540
.اوه، من امروز صبح سکس داشتم
416
00:14:55,610 --> 00:14:56,770
.فکر کردم میخوایم با هم در میون بذاریم
417
00:14:56,810 --> 00:15:01,240
نکته اینجاست که شفرد امروز
باید ببینه که «من» جلوش میدرخشم
418
00:15:01,280 --> 00:15:03,810
.ولی بِلیک هم با درخشش تمام اونجاست
419
00:15:03,850 --> 00:15:05,350
[آه کشیدن]
.میدونستم
420
00:15:05,380 --> 00:15:07,750
تو از این که شفرد بلیک رو زیر
.بال و پر خودش گرفته خیلی ناراحتی
421
00:15:07,780 --> 00:15:09,420
!چون اون «بال و پر» مال منه
422
00:15:09,450 --> 00:15:12,320
مگه چند وقته که بِلیک اومده توی
بخش اعصاب؟ فقط یکی دو هفته؟
423
00:15:12,360 --> 00:15:14,490
و حالا باید بجای من بره سر عمل؟
424
00:15:14,520 --> 00:15:15,490
واقعاً؟
425
00:15:15,530 --> 00:15:17,330
احتمالاً بِلیک حتی نمیتونه
.چیدن یک آنوریسم رو انجام بده
426
00:15:17,360 --> 00:15:18,360
...استفانی -
.نه -
427
00:15:18,400 --> 00:15:19,730
.خودمونیم، اون از دانشگاه «دیلارد» اومده
428
00:15:26,400 --> 00:15:27,900
[جریان آب]
429
00:15:27,940 --> 00:15:29,740
،ریچارد: خیلی خب، گوش کن
...میدونم که تو نمیخوای، اما
430
00:15:29,770 --> 00:15:31,160
.نه، «تو» گوش کن
431
00:15:31,210 --> 00:15:33,880
،اون نشست اون طرف میز
،توی چشمهای پسر من نگاه کرد
432
00:15:33,910 --> 00:15:36,380
و کلمه ای هم در مورد حاملگی دم نزد
433
00:15:36,410 --> 00:15:38,900
و با پسرم طوری رفتار کرد که
انگار اون مسبب مشکلات بوده
434
00:15:38,910 --> 00:15:39,850
.در حالی که اون پدر بچه است
435
00:15:39,880 --> 00:15:40,780
خب، شاید اینها درست باشه
436
00:15:40,820 --> 00:15:42,450
.ولی ما باید توی این ماجرا کمکشون کنیم
437
00:15:42,490 --> 00:15:44,790
بجز جنگیدن مگه چه گزینۀ دیگه ای داریم؟
438
00:15:44,820 --> 00:15:45,950
ریچارد: لابد شکایت قانونی؟
439
00:15:45,990 --> 00:15:49,300
کاترین: اگر جکسون پرونده ای درست کنه
که در اون کاترین فریبکاری کرده باشه
440
00:15:49,310 --> 00:15:51,590
شانس این رو داره که
.حضانت کامل بچه رو بگیره
441
00:15:51,630 --> 00:15:54,360
اگر آپریل میخواد کثیف
.مبارزه کنه، جکسون هم میتونه
442
00:15:54,400 --> 00:15:56,370
.کاترین: این موضوع در مورد نوۀ منه -
ریچارد: اوه، جداً؟ -
443
00:15:56,400 --> 00:15:58,200
.ریچارد: چون من هیچ نوه ای نمیبینم
444
00:15:58,210 --> 00:16:00,000
تنها چیزی که میبینم دو تا
.بچه ان که توی دردسر افتادن
445
00:16:00,010 --> 00:16:02,490
.کاترین: اونها بچه های «تو» نیستن
446
00:16:02,500 --> 00:16:04,510
.شاید بهتر باشه نظرت رو پیش خودت نگهداری
447
00:16:05,080 --> 00:16:08,310
.مفهومه
448
00:16:08,340 --> 00:16:10,410
.ولی تو همسر منی
449
00:16:10,450 --> 00:16:12,880
و به نظرم باید بتونم وقتی
داری تصمیم اشتباهی میگیری بهت بگم
450
00:16:12,920 --> 00:16:15,580
.و این مورد هم خیلی اشتباهه
451
00:16:16,820 --> 00:16:20,420
[باز شدن در]
452
00:16:20,460 --> 00:16:22,960
ناتان: باورم نمیشه یک ساعت
.توی ترافیک مونده بودیم
453
00:16:22,990 --> 00:16:24,490
.مِردیت: آروم باش. بالاخره رسیدیم
454
00:16:24,530 --> 00:16:26,400
اُوِن: دارن چکار میکنن؟
از همین الان دارن قلب رو احیا میکنن؟
455
00:16:26,430 --> 00:16:29,300
.ناتان: نه، نه، هانت. یک مشکلی هست
456
00:16:29,330 --> 00:16:30,200
هِی، دارین با قلب ما چکار میکنین؟
457
00:16:30,230 --> 00:16:31,800
.حدود دو دقیقۀ پیش بود که از کار افتاد
458
00:16:31,840 --> 00:16:32,800
شما از گِری-اسلوان هستین؟
459
00:16:32,840 --> 00:16:33,840
چی داری میگی؟ -
.لیدوکائین -
460
00:16:33,870 --> 00:16:35,100
.دچار فیبریلاسیون بطنی شده... و آریتمی
461
00:16:35,140 --> 00:16:37,340
برای پرفیوژن اعضای دیگه داریم سعی
.میکنیم قلب رو در حال تپش نگهداریم
462
00:16:37,370 --> 00:16:38,310
.خیلی خب، برین کنار. بذارین ببینم
463
00:16:38,340 --> 00:16:40,980
!گفته بودی این یک قلب سالمه
464
00:16:41,010 --> 00:16:42,510
.اون دچار «هایپر کالِمی» شد
465
00:16:42,550 --> 00:16:43,650
.سعی کردیم با انسولین روندش رو معکوس کنیم
466
00:16:43,680 --> 00:16:44,650
پس چرا هنوز توی فیبریلاسیونه؟
467
00:16:44,680 --> 00:16:45,910
.خیلی خب، هانت. بذار کارم رو بکنم
.روی 20 شارژ کنید
468
00:16:45,950 --> 00:16:46,570
.پزشک زن: شارژ شد
469
00:16:46,590 --> 00:16:48,420
.مردیت: اگر قلب نباشه، کبد هم نداریم
470
00:16:48,450 --> 00:16:50,190
اُون: هر کدوم بدون اون یکی بدرد
.نمیخوره. مجبورن یکی دیگه رو تخصیص بدن
471
00:16:50,220 --> 00:16:51,620
ریگز؟ -
!برید کنار -
472
00:16:51,650 --> 00:16:53,390
[بوق ممتد دستگاه]
[ناله کردن]
473
00:16:54,690 --> 00:16:56,020
!زود باش
474
00:16:56,060 --> 00:16:57,860
!زود باش! زود باش کوچولو
475
00:16:57,890 --> 00:17:00,560
[بوق آرام دستگاه]
476
00:17:06,500 --> 00:17:09,100
.از دست رفت
477
00:17:09,140 --> 00:17:10,310
.قلب از کار افتاد. متأسفم
478
00:17:14,480 --> 00:17:16,250
[افتادن جعبه ها]
479
00:17:19,320 --> 00:17:22,120
آملیا: باید محاسبات رو با
.کمک ام-آر-آی انجام بدیم
480
00:17:22,150 --> 00:17:24,120
.لازم دارم یک نفر به قاب سر کایل نظارت کنه
481
00:17:24,150 --> 00:17:25,120
.بلیک: من میتونم -
.ادواردز: من میتونم -
482
00:17:25,160 --> 00:17:26,420
.بِلیک، تو
483
00:17:29,430 --> 00:17:31,860
.دوست داشتم منم توی کار باشم و دستیاری کنم
484
00:17:31,900 --> 00:17:33,960
.تو رو کنار کایل لازم دارم
.اون ازت خوشش میاد
485
00:17:34,000 --> 00:17:35,530
.به نظر اون من براش یک چالشم
486
00:17:35,570 --> 00:17:36,400
.درسته
487
00:17:36,430 --> 00:17:38,570
.پس به چالش بکشش. اینطوری آرومتر میشه
488
00:17:38,600 --> 00:17:40,170
[آه کشیدن]
489
00:17:40,200 --> 00:17:42,240
[کلیک کردن موس]
490
00:17:45,340 --> 00:17:48,120
.پس مراسم انتخاب نامزد بورسیه پرمینجر امشبه
491
00:17:48,140 --> 00:17:49,040
.ادواردز
492
00:17:49,080 --> 00:17:52,580
قرار نیست در مورد یک توصیۀ
.محرمانه با تو صحبت کنم
493
00:17:52,620 --> 00:17:54,550
.میدونم. من هم چیزی نخواستم
494
00:17:56,890 --> 00:18:00,660
فقط امیدوارم موقعی که کسی رو توصیه میکنی
495
00:18:00,690 --> 00:18:02,060
.تاریخچۀ برجسته ای که داشتیم رو یادت باشه -
!ادواردز -
496
00:18:02,090 --> 00:18:03,090
!چیزی نخواستم
497
00:18:03,130 --> 00:18:04,990
[کلیک کردن موس]
498
00:18:05,030 --> 00:18:06,700
.ادواردز، به من نگاه کن
499
00:18:06,730 --> 00:18:09,430
من و تو اجازه نداریم در مورد
500
00:18:09,470 --> 00:18:12,370
اینکه آیا امشب من از ویژگهای خوب تو
501
00:18:12,400 --> 00:18:15,040
.توی گوش بِیلی میخونم یا نه صحبت کنیم
502
00:18:15,070 --> 00:18:16,670
...انجام این کار
503
00:18:16,710 --> 00:18:21,180
غیر حرفه ای و غیر اخلاقیه
.و اصلاً هم جالب نیست
504
00:18:21,210 --> 00:18:24,250
به همین خاطر... من در
.این مورد اصلاً صحبتی ندارم
505
00:18:24,280 --> 00:18:26,550
مفهومه؟ -
.مفهومه -
506
00:18:26,580 --> 00:18:27,550
.خیلی خب
507
00:18:27,580 --> 00:18:30,190
♪
508
00:18:33,620 --> 00:18:36,960
«.گفت: «اون از دیلارد اومده
.همچین که انگار اونجا دانشکدۀ جوشکاریه
509
00:18:36,990 --> 00:18:38,390
و تو چی گفتی؟ -
.هیچی -
510
00:18:38,430 --> 00:18:39,530
.فقط ایستاده بودم
511
00:18:39,560 --> 00:18:40,460
!آخِی
512
00:18:40,500 --> 00:18:42,200
.میدونم، میدونم. حرفم رو نزدم
513
00:18:42,230 --> 00:18:44,430
!چرا نزدم... چرا حرفم رو نزدم؟
514
00:18:44,470 --> 00:18:45,630
.اوه، آروم، الان حرفت رو بزن
515
00:18:45,670 --> 00:18:46,570
.باشه، باشه
516
00:18:46,600 --> 00:18:47,800
...من
517
00:18:47,840 --> 00:18:49,370
.فکر میکردم با هم دوستیم
518
00:18:49,410 --> 00:18:51,140
.نه، ضعیفه. کلمات بهتری بگو
519
00:18:51,170 --> 00:18:55,040
...میدونم اینجا میتونه خیلی رقابتی باشه
520
00:18:55,080 --> 00:18:57,950
.و تو بعضی وقتها مثل یک عوضی متزلزل میشی
521
00:18:57,980 --> 00:19:00,780
ولی تو اگه تا سر حد مرگ از این نترسی
522
00:19:00,820 --> 00:19:02,550
که یک نفر رقابت نزدیکی باهات داشته باشه
523
00:19:02,590 --> 00:19:04,820
!پشت سر من صحبت نمیکنی
524
00:19:04,850 --> 00:19:08,760
و شاید من از دیلارد اومده
.باشم اما الان اینجام
525
00:19:08,790 --> 00:19:11,060
درست پشت سرت هستم و خوب زیر نظر دارمت
526
00:19:11,090 --> 00:19:13,830
!و مثل یک اسب سیاه ترسناکم
527
00:19:13,860 --> 00:19:15,960
!کِلی: میکروفون رو بنداز و برو
528
00:19:16,000 --> 00:19:17,470
♪ ♪
529
00:19:17,500 --> 00:19:19,230
♪ ♪
530
00:19:19,270 --> 00:19:20,940
♪ ♪
531
00:19:20,970 --> 00:19:22,570
.امشب باهاش سکس میکنم
532
00:19:22,610 --> 00:19:24,740
[صحبت نامفهوم]
.مَگی: سلام
533
00:19:24,770 --> 00:19:26,510
من امشب شما آدمهای دوست داشتنی رو
534
00:19:26,540 --> 00:19:27,780
.برای شام به خونه مون دعوت میکنم
535
00:19:27,810 --> 00:19:31,150
.اوه! مثل یک... مثل یک مهمانی شام
536
00:19:31,180 --> 00:19:32,480
.دوباره دیگه این کار رو نمیکنیم
537
00:19:32,520 --> 00:19:33,420
.فقط فست-فود. یا هر چیز دیگه ای
538
00:19:33,450 --> 00:19:34,620
.ساعت 8 بیاین. من خودم غذاتون رو میدم
539
00:19:34,650 --> 00:19:36,850
.اما امشب جلسۀ اعلام نامزد برای بورسیه پرمینجره
540
00:19:36,890 --> 00:19:37,820
.اشکال نداره، 8:30
541
00:19:37,850 --> 00:19:40,620
.بن و بِیلی ساعت 8:30 میرن خونه
542
00:19:40,660 --> 00:19:41,820
.منم امشب یک سکس عالی پیش رو دارم
543
00:19:41,860 --> 00:19:43,260
.منم شاید امشب سکس داشته باشم
544
00:19:43,290 --> 00:19:45,760
.یعنی هنوز مطمئن نیستم
.ما برای این کار برنامه ریزی نمیکنیم
545
00:19:45,790 --> 00:19:46,800
[خندیدن]
546
00:19:46,830 --> 00:19:48,160
.شماها باید بیاین
547
00:19:48,200 --> 00:19:49,800
آملیا تازه برگشته خونه
548
00:19:49,830 --> 00:19:52,600
و لازمه که مردیت و آملیا
آروم آروم با این مسئله روبرو بشن
549
00:19:52,640 --> 00:19:54,670
...وگرنه... خون و
550
00:19:54,700 --> 00:19:55,840
[آه کشیدن]
551
00:19:55,870 --> 00:19:57,440
از یک چیز کوچک شروع میشه
552
00:19:57,470 --> 00:19:59,000
و مثل یک گلولۀ برفی بزرگ و بزرگتر میشه
553
00:19:59,010 --> 00:20:00,880
.و به خون و خونریزی منجر میشه
554
00:20:00,910 --> 00:20:03,210
.این رابطه خیلی شکننده است
555
00:20:03,250 --> 00:20:06,180
،ولی اگه شماها اونجا باشین
.همینطوری خوب باقی میمونه
556
00:20:06,220 --> 00:20:07,150
!اوه
557
00:20:07,180 --> 00:20:08,680
پس تو میخوای میانجی باشیم؟
558
00:20:08,720 --> 00:20:10,620
.بله، ممنونم
559
00:20:10,650 --> 00:20:11,850
.اوهومم -
مثل یک سپر انسانی؟ -
560
00:20:11,890 --> 00:20:13,490
درست فهمیدی. حالا پس میاین دیگه؟
561
00:20:13,520 --> 00:20:14,660
.نه، خدای من، نه -
.سکس -
562
00:20:14,690 --> 00:20:16,690
♪ ♪
563
00:20:16,730 --> 00:20:21,300
بنابراین فعلاً صبر میکنیم تا ببینیم
.خونریزی شکم دخترتون خودش خوب میشه یا نه
564
00:20:21,330 --> 00:20:23,730
به نظر شما صبر کردن بهترین راه حله؟
565
00:20:23,770 --> 00:20:25,500
.خب، این چیزیه که خود جِنی میخواد
566
00:20:25,540 --> 00:20:27,900
.جنی 14 سالشه
567
00:20:27,940 --> 00:20:30,470
من وقتی 14 ساله بودم تابلوهای
راهنمایی و رانندگی رو میدزدیدم
568
00:20:30,510 --> 00:20:32,510
و از دست دوست پسر
.بدبختم کتک میخوردم
569
00:20:32,540 --> 00:20:36,580
پس من رو ببخشید که نمیتونم به
.تصمیم یک بچۀ 14 ساله اعتماد کنم
570
00:20:36,610 --> 00:20:38,410
.من دارم نظر «شما» رو میپرسم
571
00:20:38,450 --> 00:20:41,550
.به نظر من جراحی گزینۀ بهتریه
572
00:20:41,580 --> 00:20:44,350
.پس همین کار رو میکنیم
573
00:20:44,390 --> 00:20:46,020
...البته حتماً میدونید که با جراحی
574
00:20:46,060 --> 00:20:48,260
.همیشه مخاطراتی هم وجود داره
575
00:20:48,290 --> 00:20:51,690
جراحی کِی انجام میشه؟
576
00:20:51,730 --> 00:20:54,700
...امروز یا
577
00:20:54,730 --> 00:20:57,170
.واقعیتش، یک چیز دیگه هم هست
578
00:20:57,200 --> 00:20:58,530
.دکتر کپنر
579
00:20:58,570 --> 00:21:00,600
!چیه؟ چیه که به من نمیگین؟
580
00:21:00,640 --> 00:21:03,770
خطر این هم وجود داره که
.جنی نوازدش رو از دست بده
581
00:21:03,810 --> 00:21:05,570
چی ش رو؟
582
00:21:05,610 --> 00:21:07,410
.جنی حامله است
583
00:21:17,810 --> 00:21:19,340
چند وقته؟ -
...مامان، گوش کن -
584
00:21:19,370 --> 00:21:20,330
!چند وقته؟
585
00:21:20,370 --> 00:21:23,190
.نمیدونم. حدود شش ماه
586
00:21:24,250 --> 00:21:25,950
!چرا بهش گفتین؟
587
00:21:25,980 --> 00:21:27,540
.«به من نگاه کن، به اونها نه. به «من
588
00:21:27,630 --> 00:21:31,930
چند مرتبه بهت گفتم
مواظب باش، زرنگ باش؟
589
00:21:31,960 --> 00:21:33,500
.که آخرش مثل من نشی
590
00:21:33,530 --> 00:21:35,130
!چند بار؟
591
00:21:35,170 --> 00:21:37,800
آره، مامان، یک میلیون بار بهم گفتی که
592
00:21:37,840 --> 00:21:40,760
.من بزرگترین و احمقانه ترین اشتباه تو بودم
593
00:21:40,780 --> 00:21:44,020
!متأسفم که زندگیت رو بدجور خراب کردم
594
00:21:44,050 --> 00:21:45,490
!جنیفر، منظور من این نیست
595
00:21:45,520 --> 00:21:48,420
و همینطور متأسفم که زندگی
!خودم رو هم دارم خراب میکنم
596
00:21:48,460 --> 00:21:49,590
.زود باش
597
00:21:49,630 --> 00:21:51,830
...منتظرم که اون جمله رو بگی
598
00:21:51,860 --> 00:21:53,730
!«ما از این کارها نمیکنیم، جنی»
599
00:21:53,760 --> 00:21:55,060
.نخیر
600
00:21:55,100 --> 00:21:56,430
.آریزونا: خراب کردی
601
00:21:56,470 --> 00:21:57,600
.اون لازم بود «تمام» خطرات رو بدونه
602
00:21:57,630 --> 00:21:58,770
.نه، لازم نبود -
.چرا، لازم بود -
603
00:21:58,800 --> 00:22:01,200
اگر قرار بود جنی رو راضی کنه که
.تن به عمل بده، در این صورت چرا
604
00:22:01,200 --> 00:22:02,870
به نظرت تا الان چطور پیش رفته؟
605
00:22:02,900 --> 00:22:05,570
.در هر صورت خطر وجود داره -
[آه کشیدن] -
606
00:22:05,610 --> 00:22:07,110
ریچارد: اون طرف رو تموم کردی؟
607
00:22:07,140 --> 00:22:08,210
.کاترین: آه، دارم روش کار میکنم
608
00:22:08,240 --> 00:22:09,040
...فقط این
609
00:22:09,080 --> 00:22:11,080
.ریچارد: چسبندگی های اعصاب خردکن. میفهمم
610
00:22:11,110 --> 00:22:13,380
.کاترین: آره
611
00:22:13,420 --> 00:22:14,350
.قبلاً هم توی این شرایط بودم
612
00:22:14,380 --> 00:22:17,760
.ریچارد: برای بستن به فضای کافی احتیاج داریم
613
00:22:17,790 --> 00:22:19,460
.کاترین: من دارم در مورد جکسون حرف میزنم
614
00:22:19,490 --> 00:22:20,590
.ریچارد: بخیِۀ حلقوی
615
00:22:20,630 --> 00:22:26,430
کاترین: پدر جکسون گاهی
عاشق و بخشنده و شاد بود
616
00:22:26,460 --> 00:22:29,370
و گاهی هم بچه و
.خودخواه و کینه توز بود
617
00:22:29,400 --> 00:22:32,040
وقتی رابطه مون تموم شد
.فقط میخواست اذیتم کنه
618
00:22:32,070 --> 00:22:34,440
به همین خاطر تنها چیز
.با اهمیت رو ازم گرفت
619
00:22:34,470 --> 00:22:36,070
.اون جکسون رو گرفت
620
00:22:36,110 --> 00:22:37,440
.اون رو با خودش به ناکجا برد
621
00:22:37,480 --> 00:22:39,440
فکر میکرد میتونه بچه ام رو ازم بگیره
622
00:22:39,480 --> 00:22:41,450
.و من هم از خیرش میگذرم
623
00:22:41,480 --> 00:22:43,380
بهش گفتم کسی رو که باهاش
.ازداواج کرده هنوز نشناخته
624
00:22:43,420 --> 00:22:45,750
من برای پسرم جنگیدم
625
00:22:45,780 --> 00:22:47,580
.و دست از جنگیدن هم برنمیدارم
626
00:22:47,620 --> 00:22:52,560
ریچارد، جنگ زشت و
بی احساس و بدجور ترسناکه
627
00:22:52,590 --> 00:22:56,590
ولی چیزهایی وجود دارن
.که ارزش جنگیدن رو دارن
628
00:23:01,200 --> 00:23:04,230
.میتونی بدون من ببندیش
629
00:23:08,140 --> 00:23:11,680
پنی: میتونیم تمام
.سلولهای مغزش رو مشاهده کنیم
630
00:23:11,710 --> 00:23:13,640
.آملیا: اوهومم
631
00:23:13,680 --> 00:23:17,800
پنی: دکتر شفرد، شما مثبت 10 واحد در
.هستید Z و منفی 20 واحد در جهت Y در جهت
632
00:23:17,810 --> 00:23:19,080
.آملیا: نزدیکم
633
00:23:19,120 --> 00:23:20,580
.به صحبت کردن مشغولش کن
634
00:23:20,620 --> 00:23:23,290
ادواردز: کایل، تو چه نوع موسیقی ای مینوازی؟
635
00:23:23,320 --> 00:23:24,690
اوه، حالا میخوای با من آشنا بشی؟
636
00:23:24,720 --> 00:23:25,660
.فعلاً، کارم همینه
637
00:23:25,690 --> 00:23:27,620
آملیا: در چه حاله ادواردز؟
638
00:23:27,660 --> 00:23:32,160
ادواردز: چرا سعی نمیکنی برام یک چیزی بنوازی؟
639
00:23:35,630 --> 00:23:37,200
[نواختن آکورد]
640
00:23:37,240 --> 00:23:40,600
.لرزش مداوم. بدون بهبودی
641
00:23:40,640 --> 00:23:42,210
کایل: به نظرت یکم ناجور نیست که
642
00:23:42,240 --> 00:23:44,540
داری داخل مغزم رو میبینی
643
00:23:44,580 --> 00:23:47,010
اما هنوز داخل خونه ام رو ندیدی؟
644
00:23:47,050 --> 00:23:49,280
ادواردز: تو نمیدونی کِی دست از
این حرفهات بکشی، مگه نه؟
645
00:23:49,310 --> 00:23:51,850
.کایل: زود باش. سرگرمم کن
646
00:23:51,880 --> 00:23:55,590
.خودت گفتی این جزو کارت حساب میشه
647
00:23:57,720 --> 00:23:59,690
ادواردز: دکتر شفرد، اون دچار
.افتادگی نیمۀ چپ صورت شد
648
00:23:59,720 --> 00:24:01,020
.بلیک: سیگنال دچار اغتشاش شد
649
00:24:01,060 --> 00:24:03,530
.آملیا: اینجا یک خونریزی کوچک دارم
حالا باید چکار کرد؟
650
00:24:03,560 --> 00:24:05,500
پِنی: پروب رو بکش بیرون، سرش رو ببند
651
00:24:05,530 --> 00:24:06,360
.و صبر کن تا خونریزی متوقف بشه
652
00:24:06,400 --> 00:24:09,570
ادواردز: یا اینکه میتونی با شستشو دادن
خونریزی با کمک سوزن نمونه برداری
653
00:24:09,600 --> 00:24:11,670
و رقیق کردن و مکش کردن تا بند اومدن
.خونریزی، اون رو همین الان کنترل کنی
654
00:24:11,700 --> 00:24:13,000
.آملیا: تصمیم خوبی بود ادواردز
655
00:24:13,040 --> 00:24:14,370
.سوزن نمونه برداری
656
00:24:14,410 --> 00:24:17,010
کایل: نمیتونم... نمیتونم
.همۀ صورتم رو حس کنم
657
00:24:17,040 --> 00:24:17,910
چه اتفاقی داره میوفته؟
658
00:24:17,940 --> 00:24:19,580
ادواردز: یک خونریزی خیلی کوچک توی مغزت داری
659
00:24:19,610 --> 00:24:21,910
نگران نباش... دکتر شفرد
.اون رو تحت کنترل داره
660
00:24:21,950 --> 00:24:23,780
.آملیا: سرنگ، بلیک. همین الان
661
00:24:25,050 --> 00:24:25,920
کایل: اون داره چکار میکنه؟
662
00:24:25,950 --> 00:24:28,990
.ادواردز: داره بداهه نوازی میکنه
663
00:24:29,020 --> 00:24:31,420
.اون هم برای خودش یک ستاره ست
664
00:24:31,460 --> 00:24:33,460
.من اینجام
665
00:24:36,630 --> 00:24:37,660
[نفس کشیدن به سختی]
666
00:24:37,700 --> 00:24:38,560
چه اتفاقی افتاد؟
667
00:24:38,600 --> 00:24:40,600
بن: داشتم تست روتین شکم روش انجام میدادم
668
00:24:40,630 --> 00:24:42,030
.که فشارش یهو پایین افتاد
669
00:24:42,070 --> 00:24:44,700
.درد میکنه... خیلی زیاد
670
00:24:44,740 --> 00:24:45,400
.بهم بگین مشکل چیه
671
00:24:45,440 --> 00:24:48,610
بذار یک نگاهی بکنم، میشه؟
672
00:24:48,640 --> 00:24:51,580
.بِن: فشارش افتاده و هماتوکریتش روی 18 است
673
00:24:51,610 --> 00:24:53,880
.بهم بگین چه اتفاقی داره میوفته -
.زایمان نیست -
674
00:24:53,910 --> 00:24:55,780
آنوریسمت پاره شده
675
00:24:55,810 --> 00:24:57,110
و میدونم که نمیخواستی جراحی بشی
676
00:24:57,150 --> 00:24:57,920
.ولی الان دیگه انتخاب دیگه ای نداریم
677
00:24:57,950 --> 00:24:59,250
.میخوایم ببریمت به اتاق عمل
678
00:24:59,280 --> 00:25:01,720
مامان؟ -
.اونها مواظبت هستن عزیزم -
679
00:25:01,750 --> 00:25:03,420
.همه چیز درست میشه
680
00:25:03,960 --> 00:25:04,760
[حبس نفس]
681
00:25:04,790 --> 00:25:06,820
♪
682
00:25:11,100 --> 00:25:12,700
.ناتان: حیف شد -
!اُون: متوجه نشدم -
683
00:25:12,730 --> 00:25:14,100
.خیلی حیف شد
684
00:25:14,130 --> 00:25:15,600
.قلب رو میگم
685
00:25:15,630 --> 00:25:16,470
.برای بیمارت متأسفم
686
00:25:16,500 --> 00:25:18,300
....شاید اگه زودتر اومده بودیم اینجا
687
00:25:18,340 --> 00:25:19,770
.ناتان: باز هم فرقی نمیکرد
688
00:25:19,800 --> 00:25:21,270
.قلب توی فیبریلاسیون بطنی بود
.صدمه دیگه وارد شده بود
689
00:25:21,310 --> 00:25:22,710
...اونها باید میفهمیدن -
.حق با توئه. تو درست میگی -
690
00:25:22,740 --> 00:25:23,640
.اصلاً نمیتونسته تقصیر تو بوده باشه
691
00:25:23,680 --> 00:25:24,780
هیچ وقت تقصیر تو
...نبوده، نه در مورد آملیا
692
00:25:24,810 --> 00:25:26,110
من خبر نداشتم، خیلی خب؟
693
00:25:26,140 --> 00:25:27,880
.اگر من باعث مشکلش شدم متأسفم
694
00:25:27,910 --> 00:25:30,480
...ولی اون به من چیزی نگفت -
.هر جا که تو باشی فاجعه اتفاق میوفته -
695
00:25:30,520 --> 00:25:32,120
.«چون تو اونجا هستی، مثل داستان «مِگان
696
00:25:32,150 --> 00:25:32,920
!خیلی خب، نه
697
00:25:32,950 --> 00:25:34,720
.اُون، من دیگه وارد این بحث نمیشم
698
00:25:34,750 --> 00:25:36,550
نه؟ -
.نه! خیلی خب -
699
00:25:37,820 --> 00:25:40,990
[بهم خوردن در ماشین]
700
00:25:41,030 --> 00:25:43,430
.به نظرم خودت داری خودت رو دیوونه میکنی
701
00:25:43,460 --> 00:25:44,800
.تقصیر اونه
702
00:25:44,830 --> 00:25:46,730
از یک جایی به بعد، باید
.یاد بگیری که فراموش کنی
703
00:25:46,760 --> 00:25:48,100
[آه کشیدن]
704
00:25:48,130 --> 00:25:49,400
.آملیا خودش اون مشروب رو خورده
705
00:25:49,430 --> 00:25:50,970
.مهم نیست چه کسی مشروب رو بهش داده بوده
706
00:25:51,000 --> 00:25:52,770
.خودش باید این رو بهت بگه
707
00:25:52,800 --> 00:25:55,410
ریگز با خواهرت صحبت کرده بود تا
.از رفتن با اون هلیکوپتر منصرف بشه
708
00:25:55,440 --> 00:25:56,840
چی؟
709
00:25:56,870 --> 00:25:58,110
.اون میخواسته کنار بیمارش باشه
710
00:25:58,140 --> 00:26:00,690
ریگز سعی کرده بجاش بره اما
.خواهرت نمیخواسته بهش اجازه بده
711
00:26:00,700 --> 00:26:01,850
[خندیدن]
712
00:26:01,880 --> 00:26:03,980
...این چیزیه که اون بهت گفته... اینکه اون -
.این چیزیه که اون بهم گفت -
713
00:26:04,020 --> 00:26:07,480
.مِردیت، اون هیچی حرفی با مگان نزده بود
714
00:26:07,520 --> 00:26:10,690
.اون اصلاً نزدیک اون هلیکوپتر هم نبوده
715
00:26:10,720 --> 00:26:14,290
اون یک جای دیگه داشته مخ یکی از زنهای
.رستۀ پیشتیبانی رو میزده... دوباره
716
00:26:14,330 --> 00:26:16,830
...به همین خاطر مگان سوار اون هلیکوپتر شد
717
00:26:16,860 --> 00:26:17,860
.تا از دست اون فرار کنه
718
00:26:17,900 --> 00:26:19,200
.خواهرم داشت اون رو ترک میکرد
719
00:26:19,210 --> 00:26:23,000
وقتی گفتم ما از همچین آدمایی بیزاریم
.دقیقاً منظورم همین بود
720
00:26:26,500 --> 00:26:27,770
آملیا: کایل، حواست سر جاشه؟
721
00:26:27,800 --> 00:26:28,840
[زیر لب صحبت کردن]
722
00:26:29,220 --> 00:26:32,230
.ادواردز: هِی، تو مشکلی نداری
723
00:26:32,250 --> 00:26:33,250
.از دست دادن تکلم طبیعیه
724
00:26:33,290 --> 00:26:35,060
موقتیه، خیلی خب؟
725
00:26:35,090 --> 00:26:37,020
.دوباره برمیگرده
726
00:26:37,060 --> 00:26:38,430
.دکتر شفرد تقریباً کارش تموم شده
727
00:26:38,460 --> 00:26:41,830
.حواست به من باشه کایل. تقریباً تمومه
728
00:26:43,490 --> 00:26:44,790
.وضعیتت خوبه
729
00:26:44,830 --> 00:26:45,940
.آملیا: یک دقیقه بهم فرصت بده
730
00:26:46,070 --> 00:26:47,570
...پِنی: دکتر شفرد اونجا هیچ
731
00:26:47,600 --> 00:26:48,750
.ادواردز: اون گفت بهش فرصت بده
732
00:26:57,150 --> 00:27:00,590
.آملیا: خونریزی متوقف شده
733
00:27:00,620 --> 00:27:02,690
.کایل، دستت رو چک کن
734
00:27:02,720 --> 00:27:05,030
.خیلی خب
735
00:27:09,220 --> 00:27:11,190
.هیچ لرزشی نداره
736
00:27:11,220 --> 00:27:13,760
...خیلی خب، حالا میتونی
737
00:27:13,790 --> 00:27:14,830
صحبت کنی؟
738
00:27:19,830 --> 00:27:21,370
دلت برام تنگ میشه؟
739
00:27:21,400 --> 00:27:22,900
[نیشخند]
740
00:27:22,940 --> 00:27:24,970
.آملیا: بازگشتت مبارک کایل
741
00:27:25,000 --> 00:27:26,440
.من حرکتهام رو بهت نشون دادم
742
00:27:26,470 --> 00:27:27,970
.وقتشه تو هم مال خودت رو نشونمون بدی
743
00:27:28,010 --> 00:27:29,540
.ادواردز: خیلی خب، زود باش
744
00:27:29,580 --> 00:27:31,910
.نوبت بداهه نوازی توئه
745
00:27:36,180 --> 00:27:39,350
[موسیقی کلاسیک گیتار]
746
00:27:56,700 --> 00:27:58,600
♪ ♪
747
00:27:58,640 --> 00:28:01,810
♪ ♪
748
00:28:01,840 --> 00:28:05,780
♪ ♪
749
00:28:05,810 --> 00:28:10,050
♪ ♪
750
00:28:12,320 --> 00:28:14,350
♪ ♪
751
00:28:14,390 --> 00:28:15,650
.آپریل: تقصیر من نبود
752
00:28:15,690 --> 00:28:16,760
♪ ♪
753
00:28:16,790 --> 00:28:18,990
.گفتن موضوع به مادرش
754
00:28:19,030 --> 00:28:21,090
استرس به همین راحتی باعث
.پاره شدن شریانها نمیشه
755
00:28:21,130 --> 00:28:23,200
.آپریل: خودت هم میدونی -
.آریزونا: آره میدونم -
756
00:28:23,230 --> 00:28:24,460
.باز هم باعث نمیشه کارت درست باشه
757
00:28:24,500 --> 00:28:25,630
.آپریل: حس میکردم درسته
758
00:28:25,670 --> 00:28:26,970
.حس میکردم اون لازمه که بدونه
759
00:28:27,000 --> 00:28:28,130
.انگار که کار درست همین بوده
760
00:28:28,170 --> 00:28:29,130
.احساست رو درک میکنم
761
00:28:29,170 --> 00:28:30,840
[آه کشیدن]
762
00:28:30,870 --> 00:28:32,440
!اینها مثل هم نیستن
763
00:28:32,470 --> 00:28:34,610
...من فقط میگم میدونم
764
00:28:34,640 --> 00:28:35,710
...چه
765
00:28:35,740 --> 00:28:38,940
...احساسی داشتی
766
00:28:38,980 --> 00:28:40,850
.در اون لحظه
767
00:28:40,880 --> 00:28:42,510
.میدونم
768
00:28:42,550 --> 00:28:46,290
♪ ♪
769
00:28:46,320 --> 00:28:51,520
♪ ♪
770
00:28:51,560 --> 00:28:53,660
[آه کشیدن]
771
00:28:53,690 --> 00:28:55,560
.برنگرد
772
00:28:55,600 --> 00:28:56,860
.اوه
773
00:28:56,900 --> 00:28:58,960
.خدا قلبت رو روشن کنه
774
00:29:00,500 --> 00:29:02,630
...خوشحالم که بهم در مورد
775
00:29:02,670 --> 00:29:04,540
.پدر جکسون گفتی
776
00:29:04,570 --> 00:29:07,070
.حالا میفهمی که چرا دارم این کار رو میکنم
777
00:29:07,110 --> 00:29:08,640
.نه حتی یک ذره
778
00:29:08,680 --> 00:29:10,580
.آه
779
00:29:10,610 --> 00:29:13,150
.داستان خیلی غمناکی بود
780
00:29:13,180 --> 00:29:16,250
.اما این داستان «تو» بود، نه اونها
781
00:29:16,280 --> 00:29:18,750
.و سعی نکن این رو داستان اونها هم بکنی
782
00:29:18,790 --> 00:29:20,490
.من انتخابی ندارم ریچارد
783
00:29:20,520 --> 00:29:23,160
...زنی که من باهاش ازدواج کردم
784
00:29:23,190 --> 00:29:26,190
...به شانس دوباره اعتقاد داشت
785
00:29:26,230 --> 00:29:29,660
...به اینکه هر چیزی امکان پذیره
786
00:29:29,700 --> 00:29:34,530
و اینکه همیشه لازم
.نیست نصف لیوان خالی باشه
787
00:29:34,570 --> 00:29:36,700
و گفتی که همسر سابقت زنی که
788
00:29:36,740 --> 00:29:39,500
.باهاش ازدواج کرده بود رو نمیشناخت
789
00:29:39,900 --> 00:29:41,900
.ولی «من» میشناسم
790
00:29:41,910 --> 00:29:44,350
♪ ♪
791
00:29:44,600 --> 00:29:46,340
اجازه میدم به سخنرانیت ادامه بدی
792
00:29:46,370 --> 00:29:48,070
.تنها به خاطر اینکه دستهات خیلی جادویی هستن
793
00:29:48,110 --> 00:29:49,340
.پایین تر
794
00:29:49,370 --> 00:29:52,710
.ریچارد: این شروع خوبیه
795
00:29:53,510 --> 00:29:56,650
♪ ♪
796
00:29:56,680 --> 00:29:59,520
مجبور شدیم طحالت رو دربیاریم
.تا جلوی خونریزی رو بگیریم
797
00:29:59,550 --> 00:30:01,150
.ولی بچه حالش خوبه
798
00:30:01,190 --> 00:30:03,120
.نبض جنینی خوب و خیلی قوی
799
00:30:03,160 --> 00:30:04,690
مامانم چی؟
800
00:30:04,720 --> 00:30:06,590
...منتظره که تو رو ببینه
801
00:30:06,630 --> 00:30:07,590
.هر وقت آمادگیش رو داشته باشی
802
00:30:07,630 --> 00:30:09,430
آماده ای؟
803
00:30:09,460 --> 00:30:10,490
.خیلی خب، وارِن
804
00:30:12,660 --> 00:30:13,800
[باز شدن در]
805
00:30:13,830 --> 00:30:17,430
♪ ♪
806
00:30:17,470 --> 00:30:20,600
♪ ♪
807
00:30:20,640 --> 00:30:22,970
♪ ♪
808
00:30:23,010 --> 00:30:24,140
حالش خوبه؟
809
00:30:24,180 --> 00:30:25,640
.همینطوره
810
00:30:25,680 --> 00:30:27,340
بچه چطوره؟
811
00:30:27,380 --> 00:30:28,150
.حال هر جفتشون خوبه
812
00:30:28,180 --> 00:30:30,550
.مامان -
.حرف نزن -
813
00:30:30,580 --> 00:30:33,650
.گوش کن
814
00:30:33,690 --> 00:30:35,950
...این
815
00:30:35,990 --> 00:30:37,620
.ما از این کارها نمیکنیم
816
00:30:37,660 --> 00:30:38,190
[آه کشیدن]
817
00:30:38,220 --> 00:30:39,790
♪ ♪
818
00:30:39,820 --> 00:30:42,730
.وقتی توی دردسر میوفتی باید به من بگی
819
00:30:42,760 --> 00:30:45,830
.نباید وحشتزده و تنها بمونی
820
00:30:45,860 --> 00:30:47,230
.نه وقتی که من رو داری
821
00:30:47,270 --> 00:30:49,030
حرفهام رو فهمیدی؟ -
.آها -
822
00:30:49,070 --> 00:30:51,200
.نه وقتی که نوۀ من رو با خودت داری
823
00:30:51,240 --> 00:30:57,680
♪ ♪
824
00:30:57,710 --> 00:31:04,680
♪ ♪
825
00:31:04,720 --> 00:31:06,220
.سلام
826
00:31:07,900 --> 00:31:09,200
.علیک
827
00:31:10,690 --> 00:31:14,490
گوش کن، چیزهایی که قبلاً گفتم
...فقط از زبون آدمی بود که
828
00:31:14,530 --> 00:31:15,760
.پنی: احساس تزلزل میکنه
829
00:31:15,790 --> 00:31:18,200
.لیاقتش رو دارم
830
00:31:18,230 --> 00:31:19,830
.میتونستی چیزهای بدتری هم بهم بگی
831
00:31:19,860 --> 00:31:21,670
.گفتم... قبلاً
832
00:31:21,700 --> 00:31:24,000
[آه کشیدن]
.من خیلی متأسفم
833
00:31:27,940 --> 00:31:29,870
.جو: پزشکان معالج از جلسه شون بیرون اومدن
834
00:31:29,910 --> 00:31:31,780
به همین زودی؟ چیزی هم شنیدی؟
835
00:31:31,810 --> 00:31:32,780
.اوه، آره
836
00:31:32,810 --> 00:31:34,780
شندیم که پِنی هم درخواست داده
837
00:31:34,810 --> 00:31:37,750
.که خیلی مرموزه چون هیچی نگفته بود
838
00:31:37,780 --> 00:31:38,750
درخواست دادی؟ کِی؟
839
00:31:38,780 --> 00:31:39,880
.امروز
840
00:31:39,920 --> 00:31:41,220
.مهلتش تا ظهر بود
841
00:31:41,250 --> 00:31:43,220
.منم تصمیم گرفتم که لااقل سعی خودم رو بکنم
842
00:31:43,260 --> 00:31:45,290
.حتی اگر واقعاً شانسی نداشته باشم
843
00:31:45,320 --> 00:31:46,620
.اوه، شانس هم داری
844
00:31:46,660 --> 00:31:48,960
اَلکس بهم گفت که
.اِسمت مطرح شد... خیلی زیاد
845
00:31:48,990 --> 00:31:52,460
.در واقع گِری هوات رو داشته
846
00:31:52,500 --> 00:31:53,530
.جو: و حتی شفرد -
ادواردز: شفرد؟ -
847
00:31:53,570 --> 00:31:55,700
.نمیفهمم چرا بهمون نگفتی
848
00:31:55,730 --> 00:31:57,570
.همه ش ادای آدمهای مشوق رو در میاوردی
849
00:31:57,600 --> 00:31:59,270
...جو: مثل... تقریباً -
.ادواردز: مثل یک مار -
850
00:31:59,300 --> 00:32:01,740
.من سعی نکردم چیزی رو مخفی کنم
851
00:32:01,770 --> 00:32:04,580
.عجب
[نیشخند]
852
00:32:04,610 --> 00:32:05,740
.اصلاً انتظارش رو نداشتم
853
00:32:07,480 --> 00:32:08,810
.خیلی خوب بازی کردی
854
00:32:08,850 --> 00:32:11,650
.من با هیچی بازی نمیکردم
855
00:32:11,680 --> 00:32:14,620
...فقط تصمیم گرفتم -
!عجب -
856
00:32:15,620 --> 00:32:17,720
.موفق باشی
857
00:32:23,430 --> 00:32:27,430
...ناتان: روز هشتم اون
858
00:32:27,470 --> 00:32:30,230
...فقط برای اطمینان
859
00:32:33,670 --> 00:32:35,740
.عذر میخوام -
.اشکالی نداره -
860
00:32:35,770 --> 00:32:37,410
[نفس عمیق]
861
00:32:37,440 --> 00:32:38,810
.رفیق، این دیگه باید تموم بشه
862
00:32:38,840 --> 00:32:40,480
.اوه، حق با توئه. باید تموم بشه
863
00:32:40,510 --> 00:32:43,250
...مگان باهام تماس گرفت
...درست قبل از اینکه
864
00:32:43,280 --> 00:32:44,480
[آه کشیدن]
865
00:32:44,520 --> 00:32:47,850
...همه چیز رو به من گفت
866
00:32:47,890 --> 00:32:49,590
.آره، دیگه باید بس کنی
867
00:32:49,620 --> 00:32:50,690
.چون من میشناسمت
868
00:32:50,720 --> 00:32:51,760
.حق نداری این کار رو بکنی
869
00:32:51,790 --> 00:32:52,820
حق نداری به همین راحتی بیای اینجا
870
00:32:52,860 --> 00:32:54,430
.و وانمود کنی که آدم مهربونی هستی
871
00:32:54,460 --> 00:32:59,200
حق نداری وانمود کنی یک قهرمانی و
.دروغ بگی و بقیه رو احمق فرض کنی
872
00:32:59,230 --> 00:33:02,770
.از جمله گِری و بیلی و پیرس و آملیا
873
00:33:02,800 --> 00:33:04,770
حق نداری به همین راحتی
.آدمهای بیشتری رو از من دور کنی
874
00:33:04,800 --> 00:33:08,670
حق نداری این کار رو بکنی
.و من هم بهت این اجازه رو نمیدم
875
00:33:08,710 --> 00:33:09,610
♪
876
00:33:16,520 --> 00:33:18,090
!بنجامین وارن
877
00:33:18,120 --> 00:33:19,920
.میراندا بِیلی
878
00:33:19,960 --> 00:33:23,770
تو درخواست خودت رو برای
.بورسیه پرمینجر ارسال نکردی
879
00:33:23,810 --> 00:33:25,280
.نه، البته که نکردم
880
00:33:25,310 --> 00:33:26,170
منظورت از «البته که نکردم» چیه؟
881
00:33:26,200 --> 00:33:27,810
آیا داری ازم سؤال میکنی
که چرا برای بورسیه ای که
882
00:33:27,870 --> 00:33:29,400
قراره من رو به سرتاسر
کشور بفرسته درخواست ندادم؟
883
00:33:29,440 --> 00:33:31,110
یعنی چی؟ آیا باید با کمال میل همسر و
884
00:33:31,140 --> 00:33:33,540
و بچه ام رو برای یک سال یا بیشتر ترک کنم؟
885
00:33:33,580 --> 00:33:35,780
.ولی این یک فرصت فوق العاده بود
886
00:33:35,810 --> 00:33:37,340
.بالاخره یک کاریش میکردیم
887
00:33:37,380 --> 00:33:38,680
.میدونی... انتخاب من این نیست
888
00:33:38,710 --> 00:33:39,480
.نه در حال حاضر
889
00:33:39,510 --> 00:33:41,680
.تو رئیسی. لازمه که ما اینجا بمونیم
890
00:33:41,720 --> 00:33:43,350
و تو با این مسئله مشکلی نداری؟
891
00:33:43,390 --> 00:33:46,690
خب، بالاخره زمانی این انتخاب رو قبول میکنم
892
00:33:46,720 --> 00:33:48,760
...و اون موقع تو
893
00:33:48,790 --> 00:33:50,690
.تو هم همین کار رو در حق من میکنی
894
00:33:50,730 --> 00:33:52,730
مگه نه؟
895
00:33:59,400 --> 00:34:00,600
.بیا بریم
896
00:34:00,640 --> 00:34:03,570
[آه کشیدن]
897
00:34:03,610 --> 00:34:05,640
...حالا
898
00:34:05,670 --> 00:34:07,410
چه کسی رو انتخاب کردی رئیس؟
899
00:34:07,440 --> 00:34:09,640
داری با من شوخی میکنی؟ -
.من برنده شدم -
900
00:34:09,680 --> 00:34:12,310
پنج بار ایمیل رو خوندم تا
.ببینم کجاش رو درست متوجه نشدم
901
00:34:12,350 --> 00:34:13,550
.ولی اشتباهی در کار نبود
902
00:34:13,580 --> 00:34:14,350
.من برنده شدم
903
00:34:14,380 --> 00:34:16,220
.بِیلی بورسیه پرمینجر رو به من داد
904
00:34:16,250 --> 00:34:17,990
!داری با من شوخی میکنی؟
905
00:34:18,020 --> 00:34:19,650
چرا همه ش همین رو تکرار میکنی؟
906
00:34:19,690 --> 00:34:21,490
.اوه، نه
907
00:34:21,520 --> 00:34:23,620
...نه... منظورم اینه که
908
00:34:23,660 --> 00:34:25,430
!آخ جون! تو
909
00:34:25,460 --> 00:34:28,600
[خندیدن]
.بیا بریم جشن بگیریم
910
00:34:31,000 --> 00:34:33,470
♪
911
00:34:35,200 --> 00:34:36,670
تو بِلیک رو توصیه کردی؟
912
00:34:36,710 --> 00:34:38,610
.من «تو» رو توصیه کردم
913
00:34:38,640 --> 00:34:40,610
...خب پس چرا کرو گفته که تو
914
00:34:40,640 --> 00:34:43,240
آملیا: بعد از اون
.چند نفر اسم بلیک رو گفتن
915
00:34:43,280 --> 00:34:45,650
.و بعدش هم نظر من رو پرسیدن -
و تو چی گفتی؟ -
916
00:34:45,680 --> 00:34:46,850
.قرار نیست بهت بگم که چی گفتم
917
00:34:46,880 --> 00:34:50,350
.من به یک سؤال پاسخ صادقانه دادم
918
00:34:50,390 --> 00:34:52,090
.تو زیر آب من رو زدی
919
00:34:52,120 --> 00:34:54,790
.من ازت «تعریف» کردم
920
00:34:54,820 --> 00:34:56,660
.از اونجا به بعد دیگه دست من نیست
921
00:34:56,690 --> 00:34:58,190
تو ماه ها بود که سعی میکردی راهی پیدا کنی
922
00:34:58,230 --> 00:34:59,930
تا از شر اون خلاص بشی
923
00:34:59,960 --> 00:35:03,630
و برای این کار کسی رو زیر پا گذاشتی که
924
00:35:03,670 --> 00:35:05,130
...خودت هم میدونی لیاقت بیشتری داره
925
00:35:05,170 --> 00:35:06,370
کسی که کنارت بوده
926
00:35:06,400 --> 00:35:09,800
کسی که حتی موقعی که نمیتونستی
.کارت رو انجام بدی، قدم جلو میذاشت
927
00:35:09,840 --> 00:35:12,470
.ادواردز
928
00:35:12,510 --> 00:35:14,510
.اینجا اتاق استراحت پزشکان معالجه
929
00:35:27,420 --> 00:35:29,320
[بوق دستگاه]
930
00:35:39,030 --> 00:35:40,200
روبراهی؟
931
00:35:40,240 --> 00:35:42,900
.روبراهم؟ آره
932
00:35:42,940 --> 00:35:44,910
[آه کشیدن]
933
00:35:44,940 --> 00:35:47,510
.درخششی که توی چشمهات بود رو نداری
934
00:35:47,540 --> 00:35:48,540
.ازش خوشم میومد
935
00:35:49,090 --> 00:35:51,700
.حالم خوبه. چشمهام هم درخشانه
936
00:35:53,750 --> 00:35:59,320
خیلی خب، من در حالی که سرم باز
.بود برات یک کنسرت خصوصی اجرا کردم
937
00:35:59,350 --> 00:36:01,190
.به نظرم میتونی یک چیزی بهم بگی
938
00:36:01,220 --> 00:36:03,420
.امروز از یک دوست پا خوردم. همه ش همین
939
00:36:03,460 --> 00:36:05,260
همون مو قرمزه؟
940
00:36:05,290 --> 00:36:06,690
.اوهومم
941
00:36:06,730 --> 00:36:08,360
.ضدحاله
942
00:36:08,400 --> 00:36:10,230
.اوهومم
943
00:36:10,270 --> 00:36:13,370
وقتی نوازندگی رو شروع
.کردم دوستهای موسیقی دانی داشتم
944
00:36:13,400 --> 00:36:16,340
.و با هم میگشتیم و دور هم جمع میشدیم
945
00:36:16,370 --> 00:36:18,510
.با هم بزرگ شدیم
946
00:36:18,540 --> 00:36:21,580
بعدش شروع کردم به برنامه
.اجرا کردن و فروش کارهام
947
00:36:21,610 --> 00:36:24,180
طرفدار پیدا کردم و
دخترها دور و برم جمع شدن
948
00:36:24,210 --> 00:36:25,350
.و این فوق العاده بود
949
00:36:25,380 --> 00:36:26,880
.این تمام چیزهایی بود که آرزوش رو داشتیم
950
00:36:26,920 --> 00:36:31,020
این تمام چیزهایی بود که
.در موردش با هم صحبت کرده بودیم
951
00:36:31,050 --> 00:36:33,920
وقتی رفتم پیش شون
952
00:36:33,960 --> 00:36:35,720
.اونها دیگه نبودن
953
00:36:35,760 --> 00:36:36,560
.تمام دوستام رفته بودن
954
00:36:36,610 --> 00:36:37,470
.توی یک چشم بهم زدن
955
00:36:37,510 --> 00:36:40,080
.اما معلوم شد اونها دوستای من نبودن
956
00:36:40,390 --> 00:36:43,060
.اونها رقبای من بودن
957
00:36:46,920 --> 00:36:48,340
.تو و من خیلی بهم شبیه هستیم
958
00:36:48,380 --> 00:36:50,680
باشه، چطور مگه؟
959
00:36:50,710 --> 00:36:52,510
.خب، تو باهوشی
960
00:36:52,540 --> 00:36:53,130
.اوهومم
961
00:36:53,210 --> 00:36:54,350
.فوق العاده جذابی
962
00:36:54,380 --> 00:36:56,150
.گند دماغ -
[نیشخند] -
963
00:36:56,180 --> 00:36:57,750
.اما خوبیهایی داری که جاش رو پر میکنن
964
00:36:57,780 --> 00:37:01,350
الان هم اگر از من ناراحت
...نمیشی، میخوام بخوابم
965
00:37:01,690 --> 00:37:03,390
.چون سرم درد میکنه
966
00:37:03,420 --> 00:37:05,780
.من قراره از نزدیک مراقبت باشم
967
00:37:05,820 --> 00:37:08,380
.من که باهاش مشکلی ندارم
968
00:37:11,520 --> 00:37:14,690
♪
969
00:37:17,700 --> 00:37:20,060
[آه کشیدن]
970
00:37:20,100 --> 00:37:21,730
.روز مزخرفی داشتم
971
00:37:21,770 --> 00:37:23,330
.اوهومم، منم همینطور
972
00:37:23,370 --> 00:37:25,440
.متوجه شدم چرا اُوِن از ریگز بدش میاد
973
00:37:25,470 --> 00:37:26,500
.نمیخوام بدونم
974
00:37:26,540 --> 00:37:27,510
.خیلی خب
975
00:37:27,540 --> 00:37:29,110
باید بدونم؟
976
00:37:29,140 --> 00:37:31,010
!من اومدم
977
00:37:31,040 --> 00:37:32,940
.معلومه
978
00:37:32,980 --> 00:37:34,650
واقعاً؟ باز هم کابینتها؟
979
00:37:34,680 --> 00:37:36,410
.متأسفم -
.باز میکنی، بعدش هم میبندی -
980
00:37:36,450 --> 00:37:37,620
.اصلاً چیز سختی نیست
981
00:37:37,650 --> 00:37:38,820
.خیلی طاقت فرسا ست
982
00:37:38,850 --> 00:37:40,680
.اوه خدای من، شما به من قول دادین
983
00:37:40,720 --> 00:37:42,650
.من تازه شما دو تا رو زیر یک سقف پیدا کردم
984
00:37:42,690 --> 00:37:44,290
.هیچ وقت خواهر نداشتم
.این خیلی خوبه
985
00:37:44,320 --> 00:37:46,020
.اما قراره که از داخل بپوکه
986
00:37:46,060 --> 00:37:47,690
.خودتون میدونید، من هم میدونم
987
00:37:47,730 --> 00:37:49,830
.پس شروع کنید
988
00:37:49,860 --> 00:37:52,000
بخاطر کابینتها یک دعوای
.درست و حسابی راه بندازین
989
00:37:52,030 --> 00:37:54,200
اگر قراره همدیگه رو بکشین
.زودتر این کار رو بکنین
990
00:37:54,230 --> 00:37:55,870
من نمیتونم به تنهایی این
.خانواده رو سر پا نگهدارم
991
00:37:55,900 --> 00:37:57,700
[خندیدن]
.مِردیت: کسی همچین چیزی رو ازت نخواست
992
00:37:57,740 --> 00:37:59,140
.ما بالغیم. قراره دعوا کنیم
993
00:37:59,170 --> 00:38:00,140
.خیلی زیاد
994
00:38:00,170 --> 00:38:01,370
.من اعصاب خرد کن هستم
995
00:38:01,410 --> 00:38:02,440
.واقعاً هست
996
00:38:02,470 --> 00:38:05,040
.اما قصد ندارم به این زودی بندازمش بیرون
997
00:38:05,080 --> 00:38:06,710
پس، مشکلی نداری؟
998
00:38:06,750 --> 00:38:08,550
.بیخانمان نیستم
999
00:38:08,580 --> 00:38:10,780
.پس مشکلی ندارم -
.خوبه -
1000
00:38:10,820 --> 00:38:13,480
.هر چند مَگی کم کم داره میره روی اعصابم
1001
00:38:13,520 --> 00:38:14,520
.موافقم
1002
00:38:14,550 --> 00:38:16,790
.خب، میخواستی خواهر داشته باشی
1003
00:38:16,820 --> 00:38:18,690
.حالا هم داری
1004
00:38:18,720 --> 00:38:19,860
.در کابینت رو ببند
1005
00:38:19,890 --> 00:38:23,390
[نیشخند]
1006
00:38:23,430 --> 00:38:26,030
♪
1007
00:38:28,930 --> 00:38:30,800
.داشتم میرفتم خونۀ تو
1008
00:38:30,840 --> 00:38:33,640
مامان، الان فرصت گوش دادن به یکی
.دیگه از سخنرانی های تو رو ندارم
1009
00:38:33,670 --> 00:38:36,310
...نه، اومدم که بگم متأسفم
1010
00:38:36,340 --> 00:38:38,140
...میخواستم معذرت خواهی کنم
1011
00:38:38,180 --> 00:38:40,740
.من که شک دارم -
.نه، اجازه بده حرفم رو تموم کنم -
1012
00:38:40,780 --> 00:38:44,180
من زیاده روی کردم، اما تو بچۀ منی
1013
00:38:44,220 --> 00:38:46,250
و اگر کسی بخواد با تو
.در بیوفته باید حواسم باشم
1014
00:38:46,280 --> 00:38:47,650
...من
1015
00:38:47,690 --> 00:38:50,390
.من فقط داشتم از بچه ام محافظت میکردم
1016
00:38:50,420 --> 00:38:52,860
میدونی که من دیگه نرّه خری ام واسۀ خودم؟ -
!حرف زشت نزن -
1017
00:38:52,890 --> 00:38:56,930
.تا وقتی که من زنده ام تو بچۀ من خواهی بود
1018
00:38:56,960 --> 00:38:59,200
[آه کشیدن]
1019
00:38:59,230 --> 00:39:00,730
...اما
1020
00:39:00,770 --> 00:39:02,030
.ولی لازمه که کوتاه بیام
1021
00:39:02,070 --> 00:39:04,070
.بهت ریشه بدم و پر و بال بدم
(کنایه از تربیت صحیح فرزند)
1022
00:39:04,100 --> 00:39:05,740
.تو میتونی خودت مبارزه کنی
1023
00:39:05,770 --> 00:39:07,100
.بله، میتونم
1024
00:39:07,140 --> 00:39:09,870
و اگر نمیخوای توی این مسئله با آپریل بجنگی
1025
00:39:09,910 --> 00:39:11,180
.شاید راه دیگه ای هم وجود داشته باشه
1026
00:39:11,210 --> 00:39:12,940
.میخوام بگم ما هنوز یک خانواده ایم
1027
00:39:12,980 --> 00:39:14,580
شاید بتونی بری پیش مشاور
1028
00:39:14,610 --> 00:39:16,110
یا اینکه من جفتتون رو بیارم
...توی یک اتاق تا با بتونیم با هم
1029
00:39:16,150 --> 00:39:17,280
[صاف کردن گلو]
1030
00:39:17,320 --> 00:39:18,550
.ببخشید
1031
00:39:18,580 --> 00:39:20,720
.من... هنوز باید یکم تمرین کنم
1032
00:39:20,750 --> 00:39:22,790
...این -
[خندیدن] -
1033
00:39:22,820 --> 00:39:24,520
عزیزم میخوای چکار کنی؟
1034
00:39:24,560 --> 00:39:26,290
.من یک «آوری» هستم
1035
00:39:26,320 --> 00:39:30,360
،یک نفر داره با بچۀ من در میوفته
.پس منم قدرتمند نشون میدم
1036
00:39:30,400 --> 00:39:33,130
♪ ♪
1037
00:39:33,160 --> 00:39:34,870
♪ ♪
1038
00:39:34,900 --> 00:39:37,800
♪ ♪
1039
00:39:37,840 --> 00:39:40,370
♪ ♪
1040
00:39:40,410 --> 00:39:41,870
♪ ♪
1041
00:39:41,910 --> 00:39:44,410
♪ ♪
1042
00:39:44,440 --> 00:39:48,480
فردا صبح بعد از اینکه
.اومدی میام از جِنی سر میزنم
1043
00:39:48,510 --> 00:39:49,950
♪ ♪
1044
00:39:49,980 --> 00:39:50,750
.خیلی خب، شب بخیر
1045
00:39:50,780 --> 00:39:53,280
...به نظرم جکسون میخواد ازم شکایت کنه
1046
00:39:53,320 --> 00:39:55,090
.برای حضانت بچه
1047
00:39:55,120 --> 00:39:57,890
.حضانت کامل... از زمان تولد بچه
1048
00:39:57,920 --> 00:40:00,620
.مادرش... ترسناکه
1049
00:40:00,660 --> 00:40:03,290
خودم شنیدم که داشت این رو میگفت
...و من فقط میخوام
1050
00:40:03,330 --> 00:40:06,500
...من... من... من خیلی
1051
00:40:06,530 --> 00:40:07,630
.عصبانیم
1052
00:40:07,670 --> 00:40:08,830
.خیلی خیلی عصبانیم
1053
00:40:08,870 --> 00:40:11,240
.حس میکنم دارم آتیش میگیرم
1054
00:40:11,270 --> 00:40:12,800
.اوه، خدای من
1055
00:40:12,840 --> 00:40:13,640
.متأسفم. دارم داد و بیداد میکنم
1056
00:40:13,670 --> 00:40:15,070
.ولی کسی رو ندارم که باهاش صحبت کنم
1057
00:40:15,110 --> 00:40:16,910
.و لازمه با یک نفر صحبت کنم -
!نه -
1058
00:40:16,940 --> 00:40:18,080
،نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
.نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
1059
00:40:18,110 --> 00:40:19,340
...و تو این مدت با تو خیلی زشت رفتار کردم
1060
00:40:19,380 --> 00:40:22,510
آریزونا: تو باید با من
.صحبت کنی. اشکالی نداره
1061
00:40:22,550 --> 00:40:25,980
...من اینجام... برای هر چیزی که بخوای، چون
1062
00:40:26,020 --> 00:40:27,450
.با هم دوستیم
1063
00:40:27,490 --> 00:40:28,850
.داد بزن
1064
00:40:28,890 --> 00:40:30,650
...و بعدش
1065
00:40:30,690 --> 00:40:32,820
.با هم فکر میکنیم که چکار باید کرد
1066
00:40:33,560 --> 00:40:36,360
.قبلاً فکرش رو کردم
1067
00:40:36,390 --> 00:40:39,600
.اجازه نمیدم قربانی باشم
1068
00:40:39,630 --> 00:40:41,800
.حق نداره این کار رو بکنه
1069
00:40:41,870 --> 00:40:44,200
.بهش اجازه نمیدم
1070
00:40:44,370 --> 00:40:46,140
آپریل، چکار کردی؟
1071
00:40:46,170 --> 00:40:48,110
مردیت: وقتی که نمایش تموم میشه و
1072
00:40:48,140 --> 00:40:50,110
از زیر نقابت بیرون میای چه اتفاقی میوفته؟
1073
00:40:50,140 --> 00:40:51,880
♪ ♪
1074
00:40:51,910 --> 00:40:54,350
...نمیخوام اذیتش کنم
1075
00:40:54,380 --> 00:40:56,880
...میدونی، قدرت من در همینه. پس
1076
00:40:56,920 --> 00:40:58,350
.پس، بزنیم برای همین
1077
00:40:58,380 --> 00:40:59,780
نوشیدنی میخوای؟ -
[آه کشیدن] -
1078
00:40:59,820 --> 00:41:00,850
.سلام! دکتر آوری
1079
00:41:00,890 --> 00:41:02,020
.بله
1080
00:41:02,050 --> 00:41:03,350
دکتر جکسون آوری؟
1081
00:41:03,390 --> 00:41:04,490
...درسته. آیا ما
1082
00:41:04,520 --> 00:41:06,390
.براتون ابلاغیه صادر شده
1083
00:41:06,420 --> 00:41:07,560
.شب خوبی داشته باشین دوستان
1084
00:41:07,590 --> 00:41:10,290
مردیت: حرکت بعدی تو چیه؟
1085
00:41:10,330 --> 00:41:15,030
آیا قویترین حرکتت رو میزنی
تا ببینی چه اتفاقی میوفته؟
1086
00:41:15,070 --> 00:41:21,570
♪ ♪
1087
00:41:21,610 --> 00:41:24,010
یا عقب می ایستی و صبر میکنی
1088
00:41:24,040 --> 00:41:27,480
تا با یک ضربۀ جدی غافلگیر نشی؟
1089
00:41:27,510 --> 00:41:29,080
♪ ♪
1090
00:41:29,110 --> 00:41:29,910
♪ ♪
1091
00:41:29,950 --> 00:41:32,420
♪ ♪
1092
00:41:32,450 --> 00:41:33,680
«.من نمیخوام بجنگم»
1093
00:41:33,720 --> 00:41:36,190
«.هر کاری که تو بخوای، همون رو انجام میدیم»
1094
00:41:36,220 --> 00:41:38,590
.مردیت: تصمیم با توئه
1095
00:41:38,620 --> 00:41:41,090
.اوه، نه
1096
00:41:41,130 --> 00:41:44,030
♪ ♪
1097
00:41:44,060 --> 00:41:46,400
.قرار منع موقت
1098
00:41:46,430 --> 00:41:49,700
.آپریل علیه من قرار منع ثبت کرده
1099
00:41:49,730 --> 00:41:50,730
[آه کشیدن]
1100
00:41:50,750 --> 00:41:53,550
مردیت: هم میتونی عقب بکشی
.و هم میتونی تا آخرین نفس بجنگی
1101
00:41:54,420 --> 00:41:57,120
حالا چکار میخوای بکنی؟
1102
00:41:57,540 --> 00:42:08,580
زیرنویس از بابک
ترجمه شده از زیرنویس -
Caio
برای درک بهتر، زیرنویس به)
فارسی روان ترجمه شده و معادلهای
(محاوره ای فارسی در آن بکار رفته است