1 00:00:02,740 --> 00:00:06,376 ‫ ماه پیش ، شما در مدرسه پزشکی ‫در حال آموزش توسط پزشکان بودید 2 00:00:06,410 --> 00:00:10,418 .‫ امروز شما پزشک هستید 3 00:00:10,442 --> 00:00:12,939 ‫ هفت سالی که در اینجا به‫ عنوان رزیدنت جراحی میگذرانید 4 00:00:12,964 --> 00:00:16,074 ‫ بهترین و بدترین روزهای زندگیتون خواهد بود 5 00:00:20,785 --> 00:00:22,920 ‫ یک جک قدیمی هست که ‫پزشکها که دوست دارد بگویند 6 00:00:24,355 --> 00:00:26,757 ‫ "سلام دکتر، وقتی اینجوری میکنم درد میگیره" 7 00:00:30,295 --> 00:00:32,963 ‫ و دکتره میگه: خب اینجوری نکن 8 00:00:37,368 --> 00:00:40,571 ،‫ این یک جک بیمزه است ‫ اما با این وجود درسته 9 00:00:42,273 --> 00:00:43,740 ‫خب اعضا، وقت جلسه است 10 00:00:43,775 --> 00:00:46,710 ‫لطفا رو صندلی ها بشینید 11 00:00:46,744 --> 00:00:50,614 ‫ به عنوان یک انسان، ما نمیتونیم کمکی، به جز دنبال کردن غرایزمون کنیم 12 00:00:52,784 --> 00:00:53,807 ‫ سلام 13 00:00:54,164 --> 00:00:55,688 ‫ من برگشتم به انبار 14 00:00:55,713 --> 00:00:57,720 ‫و یک کیف دیگه از وسایلت را آوردم ‫- اوه 15 00:00:57,745 --> 00:01:00,767 ‫- نتونستم اون جوراب های فانتزی ‫زشتی که دوست داری را پیدا کنم 16 00:01:00,792 --> 00:01:02,292 ‫... دنبال کردن حرف دلهایمان 17 00:01:02,327 --> 00:01:04,761 ‫ این چهره چیزی بیشتر از جورابه؟ 18 00:01:04,796 --> 00:01:06,096 ... خواسته ی اصلیمون 19 00:01:06,130 --> 00:01:12,069 ‫ اوه، چندتا قبض، کمی آشغال، و نامه بالایی 20 00:01:12,327 --> 00:01:17,217 ‫فرستنده: الکس کارو ‫گیرنده: جو کارو 21 00:01:18,142 --> 00:01:21,376 ‫... مهم نیست که چقدر بتونه آسیب بزنه 22 00:01:29,737 --> 00:01:31,894 ‫فرستنده: الکس کارو ‫گیرنده: دکتر میرندا بیلی 23 00:01:49,254 --> 00:01:52,207 ‫فرستنده: الکس کارو ‫گیرنده: مردیت گری 24 00:01:57,499 --> 00:01:59,869 ‫ من پیشت میمونم ‫ میتونیم با هم بخونیمش 25 00:01:59,894 --> 00:02:00,995 ‫ من دارمش 26 00:02:01,889 --> 00:02:03,990 ‫من دارمش 27 00:02:06,124 --> 00:02:08,725 ‫میدونی که کجا پیدایم کنی 28 00:02:41,960 --> 00:02:43,360 ...‫جوی عزیز 29 00:02:44,929 --> 00:02:49,433 مر، این روشی نیست که میخواستم انجامش بدم 30 00:02:49,467 --> 00:02:54,137 ‫ دکتر بیلی عزیز، متاسفم که به .. ‫اطلاعتون میرسانم بلا ، بلا ، بلا 31 00:02:54,205 --> 00:02:56,940 .‫که من به گری-اسلون برنخواهم گشت 32 00:02:58,053 --> 00:03:01,478 ‫ آخرین کاری که میخوام روی زمین انجام بدم ‫اینه که به تو آسیب برسونم 33 00:03:01,546 --> 00:03:03,580 ‫اما من دارم میروم 34 00:03:04,092 --> 00:03:06,086 ‫ من الان رفتم درواقع 35 00:03:07,051 --> 00:03:08,885 ‫ من رفتم 36 00:03:08,920 --> 00:03:12,069 ‫آناتومی گری ‫فصل 16 قسمت 16 37 00:03:12,094 --> 00:03:14,748 ‫ترجمه و زیرنویس ‫نسیم پیله ور ابریشم ‫nasim.pilevar@gmail.com 38 00:03:14,773 --> 00:03:16,967 ‫این قسمت ‫«چراغی روشن بگذار» 39 00:03:16,992 --> 00:03:20,530 ‫ این روشی نیست که من میخواستم ‫ انجامش بدم، اما تو من را میشناسی 40 00:03:20,565 --> 00:03:22,899 ‫استفاده از هر فرصتی برای راحتترین راه فرار 41 00:03:22,967 --> 00:03:24,768 ‫ یا شاید قبلاً واقعیت ‫داشته، من نمیدونم 42 00:03:25,044 --> 00:03:27,400 .‫خدایا، از پرستارها متنفرم 43 00:03:28,373 --> 00:03:31,575 ‫ من الکسم ‫ من با جرمیم 44 00:03:31,609 --> 00:03:33,377 ‫ شما .. شما با نازی هستید ، درسته؟ 45 00:03:33,411 --> 00:03:34,911 ‫ اون ممکنه ذات الریه نداشته باشد ،میدونی؟ 46 00:03:34,946 --> 00:03:37,047 ‫ او میتونست پاشیدگی یا یک آمبولی ریه باشه 47 00:03:37,081 --> 00:03:40,117 .‫ همانطور که گفتم، از پرستارها متنفرم 48 00:03:40,151 --> 00:03:41,747 ‫تو الان چی گفتی؟ 49 00:03:42,620 --> 00:03:44,588 ‫تو الان به من گفتی پرستار؟ 50 00:03:44,622 --> 00:03:46,256 ‫ خوب ، اگه کلاه سفید اندازت بشه 51 00:03:46,290 --> 00:03:49,146 ‫ چیزی که میدونم اینه که حقیقت ‫ را به تو مدیونم 52 00:03:49,436 --> 00:03:51,359 ‫ و نمیدونم دیگه چطور بهت بگم 53 00:03:52,554 --> 00:03:55,932 ‫ اما تو به خوبی من میدونی که ‫ اگر پشت در خونت ظاهر میشدم 54 00:03:56,000 --> 00:03:58,193 ‫تو فریاد میزدی و حس گناه یا چرت و‫ پرت تحویلم میدادی 55 00:03:58,218 --> 00:04:00,637 ‫ یا همون کاری که همیشه میکنی ‫تا من را به راه راست بیاری 56 00:04:00,672 --> 00:04:02,305 ‫ ما بزرگ شدیم 57 00:04:02,340 --> 00:04:03,427 نمیتونیم فرار کنیم 58 00:04:03,462 --> 00:04:05,500 باید با کارهای احمقانه ای که انجام می دیم روبرو شیم 59 00:04:05,524 --> 00:04:06,772 !‫ - الکس !‫ - ولش کن 60 00:04:06,797 --> 00:04:08,879 ‫یهو دیدی اگه باهاشون روبرو شدی 61 00:04:08,913 --> 00:04:11,348 ‫ چیز خوبی ازش در اومد ‫نمیدونم چی 62 00:04:11,382 --> 00:04:13,950 ‫ تو همیشه کسی بودی که من را ...‫به راه راست میاورد 63 00:04:13,985 --> 00:04:16,753 !‫ خدایا، بوی خوب میدم 64 00:04:17,955 --> 00:04:19,489 ‫میدونی این چیه؟ 65 00:04:19,524 --> 00:04:22,793 ‫ این بوی جراحی قلب بازه 66 00:04:23,979 --> 00:04:26,063 .‫ این عالیه. این عالیه 67 00:04:26,097 --> 00:04:29,966 ‫- تو باید بوم کنی ‫- من نمیخوام بوت کنم 68 00:04:30,034 --> 00:04:31,568 .‫... اشاره به زمانی که من یه عوضی بودم 69 00:04:31,602 --> 00:04:34,404 !‫ حتماً باهام شوخی میکنی 70 00:04:34,479 --> 00:04:38,015 ‫باشه، من چیزهای خیلی مهمتری ‫از تو برای سروکله زدن دارم 71 00:04:38,042 --> 00:04:41,244 ‫ من هم اتاقیها و مشکلات پسر و .‫مسائل خانوادگی دارم 72 00:04:41,312 --> 00:04:44,247 ‫تو میخوای مثل یه پسر بچه عوضی ‫ رفتار کنی؟ اشکالی نداره 73 00:04:44,282 --> 00:04:47,017 ‫ تو میخوای برای نجاتهای خودت ‫و دیگران اعتبار کسب کنی؟ 74 00:04:47,051 --> 00:04:50,120 ‫اینم اشکالی نداره ‫ فقط از از جلوی چشم من دور شد 75 00:04:50,188 --> 00:04:51,755 و محض اطلاعت 76 00:04:51,789 --> 00:04:53,657 !‫ تو بوی آشغال میدی 77 00:04:53,691 --> 00:04:55,228 ‫ و وقتی که این، کار نمیکرد 78 00:04:55,263 --> 00:04:57,461 ‫ تو میپریدی تو تختم ‫ و یک چیز عالی را میگفتی 79 00:04:57,495 --> 00:04:58,828 ‫ که اصلاً منطقی نیست 80 00:04:58,862 --> 00:05:02,933 اما مسئله اینه که من نمیتونم برگردم 81 00:05:06,971 --> 00:05:08,638 ‫من نمیتونم با تو روبرو بشم 82 00:05:08,706 --> 00:05:10,407 ‫تو میتونی بری 83 00:05:10,432 --> 00:05:12,408 ‫تو چیکار میکنی اگه من برم؟ 84 00:05:12,433 --> 00:05:14,042 ‫ الان فقط ما هستیم 85 00:05:14,077 --> 00:05:17,314 ‫ما پنج نفر بودیم و الان فقط تویی و من 86 00:05:17,348 --> 00:05:19,015 ‫ و این نمیتونه فقط من باشه 87 00:05:19,050 --> 00:05:20,205 ‫انگار همین پنج ثانیه پیش بود 88 00:05:20,239 --> 00:05:21,878 ‫ ما اینترنهایی بودیم که ‫ در تونلها مخفی میشدن 89 00:05:21,903 --> 00:05:23,220 !‫ - الکس ‫ - ولم کن 90 00:05:23,287 --> 00:05:26,022 ‫ ببین من نمیخوام بمونم سیاتل ‫ فقط به این دلیل که تو نمیخوای تنها باشی 91 00:05:26,057 --> 00:05:28,492 ‫ من لیاقت حس گناه و عوضی ‫نامیده شدن را دارم 92 00:05:28,526 --> 00:05:31,228 ‫ اما من نمیخوام به راه راست بیام 93 00:05:31,262 --> 00:05:33,530 ‫ من نمیخوام حرف درست را بزنی 94 00:05:33,564 --> 00:05:38,335 ‫چونکه "اون چیز کامل" در سیاتل .‫نیستش، دیگه نیست 95 00:05:38,402 --> 00:05:41,683 ‫یانگ سهام و صندلی هیئت مدیره ‫را برای من گذاشت 96 00:05:41,708 --> 00:05:44,010 ‫و... منم برای تو گذاشته 97 00:05:44,035 --> 00:05:45,976 ‫ الان فقط مایم 98 00:05:46,010 --> 00:05:50,017 ‫ نمیدونم ... اگر به کسی برای عوضی بازی نیاز ‫داشتی، یا کسی که 99 00:05:50,581 --> 00:05:52,916 آدم من باشه 100 00:05:52,984 --> 00:05:54,217 نمیدونم ‫منظورت چیه 101 00:05:54,252 --> 00:05:55,761 ‫اما هستی 102 00:05:55,795 --> 00:05:58,021 .‫ ظاهراً من تماس اضطراریت هستم 103 00:05:58,055 --> 00:05:59,481 .‫من یکشنبه ها وافل میخوام 104 00:05:59,548 --> 00:06:01,424 ...‫ مثل یک خانواده ، هممون 105 00:06:01,459 --> 00:06:03,927 همگی، همه با هم 106 00:06:03,995 --> 00:06:05,228 .‫ باشه 107 00:06:05,263 --> 00:06:07,063 ‫من میخوام تا زمانی که میتونیم ‫این کار رو بکنم 108 00:06:07,098 --> 00:06:10,699 .‫ - این مهمه برام ‫- خدایا، ولم کن! بسه 109 00:06:10,767 --> 00:06:14,070 ‫ اوه خدای من. اوه 110 00:06:17,375 --> 00:06:21,311 ‫ اما قسم میخورم که این مربوط به .‫کار یا تو یا جو نیست 111 00:06:21,345 --> 00:06:23,280 ‫این مربوط به منه 112 00:06:23,611 --> 00:06:25,145 .‫ من رفتم 113 00:06:26,184 --> 00:06:28,151 .‫و با ایزی هستم 114 00:06:32,627 --> 00:06:35,431 ‫ این احتمالاً اون بخشیه که ‫ تو قراره گوشیتو برداری 115 00:06:35,465 --> 00:06:36,931 ‫ و یک میلیون بار زنگ بزنی 116 00:06:36,965 --> 00:06:38,920 ‫ و پیامهای نفرت انگیز روی پیغامگیرم بگذاری 117 00:06:38,944 --> 00:06:40,812 ‫ تا وقتی باهات تماس بگیرم 118 00:06:40,846 --> 00:06:43,047 ‫ اما نمیتونم مِر 119 00:06:43,081 --> 00:06:45,313 ‫ من نمیتونم بهت دروغ بگم و ‫نمیتونم بهت قول بدم 120 00:06:45,338 --> 00:06:48,386 ‫ که میام خانه، چون اونجا دیگه خانه نیست 121 00:06:48,420 --> 00:06:50,760 ‫ - برو خوشحالش کن ‫ - آره 122 00:06:59,431 --> 00:07:02,400 ‫ وقتی تو در خطر از دست دادن مجوزت بودی 123 00:07:02,434 --> 00:07:05,700 ‫ وقتی به همه زنگ زدم تا نامه بنویسن ‫ و پشت تو ظاهر شن 124 00:07:07,085 --> 00:07:08,870 ‫ به ایزی هم زنگ زدم 125 00:07:10,448 --> 00:07:12,316 ‫ میخواستم بگم امیدوار بودم که جواب نده 126 00:07:12,341 --> 00:07:15,310 ‫ اما حقیقت اینه که امیدوار بودم ‫جواب بده 127 00:07:15,514 --> 00:07:18,859 ‫ میخواستم بگم که "به خاطر تو ‫مجبور شدم باهاش تماس بگیرم" 128 00:07:18,884 --> 00:07:20,485 ‫ اما این یک دروغه 129 00:07:20,519 --> 00:07:25,156 ‫حقیقت اینه که دادگاه تو ‫یک بهانه خیلی خوب به من داد تا باهاش تماس بگیرم 130 00:07:27,860 --> 00:07:29,660 ‫چون من میخواستم بدونم که اون کجاست 131 00:07:29,695 --> 00:07:33,264 ‫ امروز روزیه که زندگی من آغاز میشود 132 00:07:33,298 --> 00:07:37,902 ‫ در تمام عمرم من فقط ‫ فقط یک پسر بچه باهوش بودم 133 00:07:37,936 --> 00:07:41,339 .‫ امروز من مرد میشم 134 00:07:41,373 --> 00:07:44,408 .‫ امروز من یک شوهر میشم 135 00:07:44,443 --> 00:07:47,645 ‫امروز من به شخصی ‫ غیر از خودم متعهد میشم 136 00:07:49,882 --> 00:07:52,583 ‫ امروز من به تو متعهد میشم 137 00:07:52,618 --> 00:07:54,124 ‫به آیندمون 138 00:07:54,520 --> 00:07:58,089 ‫ به تمام احتمالاتی که ازدواج ما به همراه دارد 139 00:07:58,123 --> 00:08:00,672 ، ‫ با همدیگه ، مهم نیست که چه اتفاقی بیافته 140 00:08:01,280 --> 00:08:02,357 ...‫ من آماده خواهم شد 141 00:08:02,461 --> 00:08:05,029 ‫من میخواستم بدونم که اون زنده و خوبه 142 00:08:05,063 --> 00:08:06,597 .‫ DNR را پیچ کنید 143 00:08:06,632 --> 00:08:08,299 ‫اون پدها را به من بده 144 00:08:08,333 --> 00:08:10,601 ‫ - روشن .‫ - من میخواستم صدایش را بشنوم 145 00:08:10,636 --> 00:08:14,138 ‫ من عروسم 146 00:08:14,172 --> 00:08:16,130 ‫ ایز، بیخیال ‫ من یه واقعیشو براش میخرم 147 00:08:16,155 --> 00:08:17,575 ‫ من این یکی را دوست دارم 148 00:08:17,609 --> 00:08:19,110 ‫ و این باعث یه واقعیش میشه 149 00:08:19,144 --> 00:08:21,546 ‫ وقتی جواب داد، من همه چیز را ‫براش تعریف کردم 150 00:08:21,613 --> 00:08:23,514 ‫ درمورد تو و برداشتن آشغالهای خیابان 151 00:08:23,549 --> 00:08:26,918 ‫و نیازت به نامه ای که ثابت کنه ‫ تو بهتر از اینها هستی 152 00:08:26,985 --> 00:08:28,352 ‫ و اون خندید و گفت 153 00:08:28,387 --> 00:08:31,522 ‫"البته که او آشغالها را در تلاش ‫ برای نجات دنیا بر میداره" 154 00:08:31,557 --> 00:08:34,525 ‫ امروز ایزی استیونز، زندگی ما ‫ با هم شروع میشود 155 00:08:34,560 --> 00:08:36,961 ‫ و من نمیتونم برای یکی صبر کنم. 156 00:08:36,995 --> 00:08:38,763 ‫ و بعد این صداها در پس زمینه ‫ قرار گرفت 157 00:08:38,797 --> 00:08:40,631 ‫ و یک دختر در حال خواندن ‫ این آهنگ درمورد 158 00:08:40,666 --> 00:08:43,901 ‫ "روده های روغنی ، گرمی گریف" ‫بود، که در کلاس اول یاد گرفته بودم 159 00:08:43,969 --> 00:08:48,053 ‫ و من شروع کردم به خندیدن ...‫ و ازش پرسیدم که آیا بچه داره و 160 00:08:49,041 --> 00:08:51,747 .‫ ایزی ساکت شد 161 00:08:51,772 --> 00:08:53,439 ‫ مدت طولانی او ساکت بود 162 00:08:53,464 --> 00:08:56,500 .‫و در آخر گفت ، "آره، بچه دارم" 163 00:08:58,250 --> 00:09:00,284 ‫ "دوقلو" 164 00:09:00,309 --> 00:09:04,444 ‫و معلوم شد که !!‫اونا بچه های من بودند مر 165 00:09:07,080 --> 00:09:10,632 ‫بچه های من و ایزی 166 00:09:11,266 --> 00:09:13,567 .‫ او بچه های ما را داشت 167 00:09:30,375 --> 00:09:31,875 ‫ من عاشق جو هستم 168 00:09:32,184 --> 00:09:34,651 ‫ عمیقاً .‫ هنوز 169 00:09:36,088 --> 00:09:38,389 ‫فکر کنم همیشه بمونم 170 00:09:38,423 --> 00:09:41,081 ‫ و اگر این فقط درمورد دو تا زن بود ‫ که عاشقشونم 171 00:09:41,106 --> 00:09:42,927 ‫ من همسرم را انتخاب میکردم 172 00:09:42,961 --> 00:09:44,662 ‫تو میدونی که میکردم 173 00:09:44,687 --> 00:09:46,721 ‫ - سلام ‫ - اما این فقط درمورد اون نیست 174 00:09:46,746 --> 00:09:47,846 ‫ ایزی بچه هامون را بزرگ کرده 175 00:09:47,871 --> 00:09:51,308 ‫ من امروز یک فنجان برات پر کردم 176 00:09:51,533 --> 00:09:54,872 ‫ ام... ممنون؟ 177 00:09:54,906 --> 00:09:56,841 ‫ او مجرد بود و بچه میخواست 178 00:09:56,875 --> 00:09:59,610 ‫ و نمیتونست داشته باشه چون ‫ سرطان تخمکهاشو نابود کرده بود 179 00:09:59,645 --> 00:10:02,046 ‫ اما او تخم جنینمون را داشت 180 00:10:04,616 --> 00:10:05,850 ‫اون موقع من خیلی دیوونه بودم 181 00:10:05,884 --> 00:10:09,053 ‫که اهمیت بدم که اون باهاشون چیکار ‫میکنه، اگر هیچوقت ازشون استفاده نکنیم 182 00:10:09,078 --> 00:10:11,937 ‫ تو فکر میکنی یک لیوان کاغذی ‫پر از اسپرم من ‫همه چیز را درست میکنه؟ 183 00:10:11,962 --> 00:10:15,444 ‫ این مزخرفه، این مزخرفه 184 00:10:16,928 --> 00:10:19,897 ‫ تو نمیتونی فقط همینجوری ذهن ‫مردم را به هم بریزی 185 00:10:19,951 --> 00:10:23,644 ‫ حتی اگه تخم جنین را منجمد کنه فکر میکنی ما ‫فرصتی برای استفاده ازش خواهیم داشت ؟ 186 00:10:23,723 --> 00:10:25,454 ‫ فکر می کنی او هنوز اینجا باشه؟ 187 00:10:26,447 --> 00:10:29,103 ‫ فکر میکنی از همه اینا نجات میابه؟ فکر میکنی 188 00:10:29,128 --> 00:10:30,584 ...‫ اون بهم گفت 189 00:10:30,609 --> 00:10:32,943 ‫ اون بهم گفت که یک روح میبینه باشه؟ 190 00:10:32,978 --> 00:10:35,279 ‫ و من انقدر به همه زنان دیوانه ‫زندگیم عادت کردم 191 00:10:35,313 --> 00:10:36,714 ...‫ که حتی نگفتم 192 00:10:40,719 --> 00:10:42,153 .‫ من یه دکترم 193 00:10:42,187 --> 00:10:44,169 !‫یک دکتر 194 00:10:46,224 --> 00:10:47,725 ...‫و من حتی فکر نمیکردم که 195 00:10:50,796 --> 00:10:52,443 ... ‫ و حالا او... این 196 00:10:53,799 --> 00:10:55,612 .‫ این اشتباه است 197 00:10:56,868 --> 00:10:59,036 ‫این اتفاقی نیست که قرار بود بیافته 198 00:10:59,071 --> 00:11:00,438 .‫ میدونم 199 00:11:00,463 --> 00:11:02,865 ‫- این مزخرفه .‫ - میدونم 200 00:11:02,974 --> 00:11:04,375 .‫از این متنفرم 201 00:11:04,409 --> 00:11:05,443 .‫میدونم 202 00:11:05,477 --> 00:11:07,044 ...‫این نیست 203 00:11:10,348 --> 00:11:13,384 ...‫ این چیزی نیست که ما... ما قرار بودیم 204 00:11:13,418 --> 00:11:14,919 ‫ این جوری نیست که من میخواستم انجامش بدم 205 00:11:14,953 --> 00:11:17,688 ‫ این روشی نیستش که من و ایزی ‫قرار بود بچه دار بشیم 206 00:11:17,723 --> 00:11:19,113 ‫پس من برگه هایی را ‫امضا کردم که میگفت 207 00:11:19,138 --> 00:11:21,551 ‫"اون میتونه هر کاری ‫بخواد با آنها انجام بده" 208 00:11:21,593 --> 00:11:23,333 .‫ و خب اونم ازشون استفاده کرده بود 209 00:11:24,334 --> 00:11:26,464 .‫ و او دوقلو داشت 210 00:11:26,531 --> 00:11:29,266 .‫ ایلای و الکسیس 211 00:11:32,537 --> 00:11:35,673 ‫ من باید به جو میگفتم یا به تو .‫میگفتم، اما این کار را نکردم 212 00:11:35,741 --> 00:11:38,676 ‫من محاکمه را گذراندم و بعدش اومدم اینجا 213 00:11:38,710 --> 00:11:40,644 ‫ و بچه ها را دیدم 214 00:11:40,669 --> 00:11:44,706 ‫بچه های خودم را دیدم، مر 215 00:11:44,883 --> 00:11:45,983 ‫ آنها پنج سالشونه 216 00:11:46,017 --> 00:11:50,855 ،‫ و خندانند و سرسخت مثل جهنم .‫ دقیقاً مثل ایزی 217 00:11:52,924 --> 00:11:54,959 ‫ مثل یک تیم کوچک که دنبالم میکنند 218 00:11:55,026 --> 00:11:56,704 ‫ با سرسختی و دستهای چسبناکشون 219 00:11:56,729 --> 00:11:59,760 ! سلام ، اسبی 220 00:11:59,898 --> 00:12:02,299 ‫ و لحظه ای که از در رفتم تو 221 00:12:02,367 --> 00:12:04,168 ‫ اونا خواستند اتاقهاشان را ‫بهم نشان بدن 222 00:12:04,193 --> 00:12:06,087 ‫و نگاهی که به چهرشون ‫بود وقتی داشتن 223 00:12:06,112 --> 00:12:09,082 ...‫همه اسباب بازی ها و کتاب ها و ‫را بهم نشون میدادن 224 00:12:09,107 --> 00:12:12,048 ‫ پرسیدن آیا میتونن صدام کنن 225 00:12:12,596 --> 00:12:14,300 ‫ بابا؟ 226 00:12:15,147 --> 00:12:16,814 ‫ هر دوشون میخوان دکتر شن 227 00:12:16,848 --> 00:12:19,338 ‫ و ایزی یادشون داده آشپزی کنند درست ‫مثل خودش 228 00:12:19,363 --> 00:12:23,687 ‫و اونا عکس گوشی پزشکی ‫ را با گچ روی تمام دیوارها میکشند 229 00:12:23,722 --> 00:12:25,723 ...‫ و الکسیس 230 00:12:25,757 --> 00:12:27,057 ‫... اوه ، اون چشمان ایزی را داره 231 00:12:27,897 --> 00:12:30,861 ‫ و ایلای دقیقاً مثل خودم کج میخنده 232 00:12:30,896 --> 00:12:34,832 ‫و الان من در یک مزرعه ی احمقانه وسط ‫ ناکجاآباد در کانزاس زندگی میکنم 233 00:12:37,903 --> 00:12:39,236 ‫ و بچه ها با مرغها بازی میکنن 234 00:12:39,271 --> 00:12:42,406 ‫ و ایزی به عنوان یک متخصص ‫جراحی سرطان سر کار میره 235 00:12:44,242 --> 00:12:46,911 .‫ اوه، و او فوق العاده است مر 236 00:12:46,945 --> 00:12:48,646 ‫ پیشرفتی که او کرده 237 00:12:48,680 --> 00:12:49,814 .‫ اون زنده است 238 00:12:49,848 --> 00:12:52,283 ‫و او یک معجزه است و افراد ‫دیگر را زنده نگه میداره 239 00:12:52,317 --> 00:12:54,852 ‫ و من به یک بیمارستان در این ‫نزدیکی درخواست دادم 240 00:12:56,788 --> 00:12:59,317 ‫ و من میخواستم از ایزی عصبانی ‫ باشم که از من دور نگهشون داشته بود 241 00:12:59,342 --> 00:13:03,349 ‫ اما نمیتونم چون من فقط متشکرم که آنها را به وجود آورده 242 00:13:03,374 --> 00:13:04,981 ‫ آه، اون لعنتیا خیلی باهوشن 243 00:13:05,006 --> 00:13:08,612 باهوش تر ‫از من وقتی همسنشون بودم، ‫حتی بعضی اوقات در این سنم 244 00:13:08,637 --> 00:13:10,331 ...‫ و آنها میخوان همه چیز داشته باشند 245 00:13:10,356 --> 00:13:12,703 ‫ خانه ای که بهشون حس امنیت و ‫دوست داشته شدن بده 246 00:13:12,771 --> 00:13:14,471 ‫ و قبل خواب بازی میکنن 247 00:13:14,506 --> 00:13:17,173 ‫ و کل شب دائم میپرن رو تختها بی هیچ توقفی 248 00:13:17,198 --> 00:13:19,865 تا ساعت 4 صبح که تو تخت ما فرود بیان 249 00:13:20,445 --> 00:13:22,413 ‫ و با پدرو مادرشون از خواب بیدار میشن 250 00:13:22,447 --> 00:13:24,949 ‫ درحالیکه من به سختی، حتی یکیش رو داشتم 251 00:13:24,983 --> 00:13:26,350 ‫ اوه، من عاشقشونم مر 252 00:13:26,418 --> 00:13:28,285 ‫ با تک تک سلولهای بدنم 253 00:13:28,320 --> 00:13:30,754 .‫ و من باید باباشون باشم 254 00:13:30,789 --> 00:13:33,757 ‫ من مردیم که به دروغ گفت فقط یک تخم داره 255 00:13:33,792 --> 00:13:35,680 ‫ تا وارد سیاتل گریس بشه 256 00:13:35,714 --> 00:13:37,361 ‫ و این کار کرد 257 00:13:37,429 --> 00:13:40,231 ‫ من یک کار و شغلی که عاشقشم ‫را بر پایه یک دروغ گرفتم 258 00:13:40,265 --> 00:13:44,655 ‫دروغی که واقعاً هیچ کس بهش اهمیتی ‫ نمیداد، و من کاری کردم که جواب بده 259 00:13:44,970 --> 00:13:46,904 ‫ و وقتی به بچه هام نگاه میکنم 260 00:13:46,938 --> 00:13:49,740 ‫ و اگر شک کنم که آیا میدونم چطور ‫درست بزرگشون کنم 261 00:13:49,808 --> 00:13:53,426 ‫ فقط به تو فکر میکنم، و زولا و بیلی و الیس 262 00:13:53,460 --> 00:13:54,540 ‫ تو خیلی شجاعی 263 00:13:54,565 --> 00:13:56,548 ‫ و تو که تبدیل شدی به این مادر باورنکردنی 264 00:13:56,592 --> 00:13:58,849 ‫ این جراح باورنکردنی 265 00:13:59,985 --> 00:14:01,407 ‫ تو آن را انجام دادی 266 00:14:02,721 --> 00:14:04,922 ‫تو همیشه میگفتی که کریستینا آدم تو بود 267 00:14:04,990 --> 00:14:06,957 .‫ بعدش من آدم تو بودم 268 00:14:06,992 --> 00:14:09,827 ‫ اما تو همیشه آدم لعنتی خودت بودی 269 00:14:09,861 --> 00:14:12,930 ‫یک نیرو از طبیعت ترسناک 270 00:14:12,964 --> 00:14:16,214 ‫ تو هرگز به کسی غیر از خودت احتیاج نداشتی 271 00:14:16,902 --> 00:14:17,835 ‫ و تو میتونی بیای اینجا میدونی؟ 272 00:14:17,869 --> 00:14:19,904 ‫ تو... تو... می تونی جلوی در من ظاهر شی 273 00:14:19,938 --> 00:14:21,972 ‫ و... و مجبورم كنی كه از همه اینها دور شم 274 00:14:22,007 --> 00:14:24,508 ‫ و فقط برگردم پیش تو و جو و بیمارستان 275 00:14:24,542 --> 00:14:26,911 ‫ - و هر کس که بهم کمک کرد تا !‫از اینجا برم -...دو یک 276 00:14:26,945 --> 00:14:29,146 ‫اما امیدوارم که این کار را نکنی 277 00:14:29,180 --> 00:14:31,015 ‫مر تو بهترین دوستمی 278 00:14:31,049 --> 00:14:32,616 ‫ و من دیوانه وار دلتنگت میشم 279 00:14:32,651 --> 00:14:38,589 ‫ اما من بالاخره دقیقاً همان جاییم ‫ که باید باشم 280 00:14:38,623 --> 00:14:40,905 .‫من هیچوقت قبلاً چنین چیزی نداشتم 281 00:14:41,626 --> 00:14:45,296 ‫پس، امیدوارم که تو یک روز بیای اینجا 282 00:14:45,330 --> 00:14:48,265 ‫ اما نه برای اینکه ازم بخوای ‫ اینجا را ترک کنم 283 00:14:48,290 --> 00:14:50,691 ‫ امیدوارم که تو برای دیدن بچه هام بیای 284 00:14:50,716 --> 00:14:52,984 "‫ و آنها صدات کنن "خاله مر 285 00:14:53,071 --> 00:14:56,254 ‫چون تو عاشقشون میشی ‫و اونا عاشق تو میشن 286 00:14:56,908 --> 00:14:58,965 ‫ و تا زمانی که آماده انجام این کار بشی 287 00:15:00,111 --> 00:15:02,413 ‫ سعی کن خیلی ازم متنفر نباشی 288 00:15:02,447 --> 00:15:03,761 ‫ لطفاً؟ 289 00:15:05,083 --> 00:15:06,764 ‫الکس 290 00:15:20,162 --> 00:15:22,162 !‫من متاسفم 291 00:15:24,405 --> 00:15:26,640 ‫لیاقت تو بیشتر از یک نامه است 292 00:15:26,674 --> 00:15:28,141 ‫ من امروز اینترن شمام 293 00:15:28,209 --> 00:15:30,064 ‫ اوه خب سلام اینترن،تو اسم هم داری؟ 294 00:15:30,099 --> 00:15:31,178 ‫ جو ویلسون 295 00:15:31,212 --> 00:15:33,447 ‫ چه خوب. من از دخترها ‫ با اسمهای پسرانه خوشم یاد 296 00:15:34,042 --> 00:15:35,816 ‫و این، درست در اینجا 297 00:15:35,850 --> 00:15:39,720 ‫ این بزدلی، این نامه؟ 298 00:15:39,754 --> 00:15:42,289 ‫ این رسماً بدترین کاریه که ‫ من تابحال انجام دادم 299 00:15:43,691 --> 00:15:45,893 .‫ اما این درمورد منه جو 300 00:15:45,927 --> 00:15:47,194 .‫این درمورد تو نیست 301 00:15:47,228 --> 00:15:49,207 !‫ من دیگر تو اتومبیلم زندگی نمیکنم! عوضی 302 00:15:49,232 --> 00:15:50,664 ‫ این چیزی نیست که تو سزاوارشی 303 00:15:50,698 --> 00:15:53,734 ‫ تو لایقی و باید خیلی بهتر از ‫ این را به دست میاوردی 304 00:15:53,768 --> 00:15:55,269 ‫ هی، پودر قندش مورد پسند تو است 305 00:15:55,303 --> 00:15:57,337 ‫ آره، نه اوه، این عالیه 306 00:15:57,362 --> 00:15:59,063 ‫ تو میخواستی حرفهامو بشنوی 307 00:15:59,088 --> 00:16:01,623 ‫ خب من...الان دارم میگمشون 308 00:16:04,245 --> 00:16:06,647 ‫من دوستت دارم جو 309 00:16:06,714 --> 00:16:08,682 ‫ من عاشق درخشندگی و شجاعتتم 310 00:16:08,750 --> 00:16:10,350 ...‫ و اهمیت ندادنت به چیزهایی که پشت سر میگذاری 311 00:16:10,385 --> 00:16:11,318 ‫ سلام بروک 312 00:16:11,352 --> 00:16:13,687 ‫ او وایسا ... الان "جو" است، درسته؟ 313 00:16:15,256 --> 00:16:17,057 ‫... تو هرگز اجازه نمیدی که ‫ این عقب نگهت داره 314 00:16:17,082 --> 00:16:19,817 ‫ - آیا من شبیه او هستم؟ ...‫ - تو چشمان پدرم را داری 315 00:16:19,928 --> 00:16:21,328 ‫تو حق داری بری 316 00:16:24,632 --> 00:16:27,167 ‫ این تو را قوی تر میکنه، مهربان تر 317 00:16:27,201 --> 00:16:28,502 ‫ تو منو مهربونتر کردی 318 00:16:28,536 --> 00:16:30,203 ‫ این کار میکنه؟ ‫تعریفی جات؟ 319 00:16:30,238 --> 00:16:31,405 ‫ ممنونم 320 00:16:31,439 --> 00:16:32,673 ‫ خدايا، تو سکس هستي 321 00:16:32,740 --> 00:16:34,441 ‫ روی من کار نمیکنه 322 00:16:34,475 --> 00:16:36,009 ‫ اوه 323 00:16:36,044 --> 00:16:39,546 ‫ اوه یه هشدار کوچک وقتی کسی اینجاست‫ میتونه خوب باشه 324 00:16:39,581 --> 00:16:42,416 ‫تو من را دوست داشتی دقیقاً بخاطر .‫کسی که بودم، و من تو را دوست داشتم 325 00:16:42,450 --> 00:16:44,418 ‫ من با آن دختر ازدواج میکنم 326 00:16:44,452 --> 00:16:46,553 !‫ اوه آره 327 00:16:46,588 --> 00:16:48,121 .‫من دوستت دارم 328 00:16:48,156 --> 00:16:51,258 ‫شاید گفتن این حرف منصفانه نباشه ‫ اما حقیقت داره 329 00:16:51,292 --> 00:16:54,049 ... ‫ چیز دیگریم که حقیقت داره اینه که 330 00:16:54,996 --> 00:16:56,463 .‫... من عاشق ایزی هستم 331 00:17:03,004 --> 00:17:05,572 ‫ وقتی ازت پرسیدم آیا میخوای ‫ بیای با من زندگی کنی 332 00:17:05,607 --> 00:17:07,207 ‫ گفتی که کردی 333 00:17:07,241 --> 00:17:08,575 ‫و اینکه میتونی یک ‫زندگی با من تصویر کنی 334 00:17:08,610 --> 00:17:11,038 ‫ اما تو هیچوقت چیزی درمورد بچه نگفتی 335 00:17:11,063 --> 00:17:13,807 .‫ تو گفتی " شاید ما بتونیم یه سگ بگیریم" 336 00:17:13,832 --> 00:17:14,961 ‫ تو یک سگ میخوای؟ 337 00:17:14,986 --> 00:17:16,550 ‫ نه، من میخوام بدونم که ما ‫ داریم اینجا چیکار میکنیم 338 00:17:16,584 --> 00:17:18,552 ‫ من عاشقتم و تو عاشق منی 339 00:17:18,586 --> 00:17:20,220 ...‫من میدونم، اما وقتی به آینده نگاه میکنم 340 00:17:20,254 --> 00:17:21,288 ‫ چرا ما دنبال آینده هستیم؟ 341 00:17:21,322 --> 00:17:23,423 ‫ اگر تو داشتی یا شاید هم داری ‫تا جایی که میدونم 342 00:17:23,458 --> 00:17:26,093 ‫یه مشت از بچه های ایزی با ‫قیافه های شما که دورتون در چرخشند 343 00:17:26,160 --> 00:17:27,160 ‫ و چرا الان داریم این کار را میکنیم؟ 344 00:17:27,195 --> 00:17:29,834 و من فقط یک دختر "بیا ‫سگ بگیریم" هستم؟ 345 00:17:29,859 --> 00:17:31,598 ‫ تو همیشه درمورد ایزی میپرسیدی .‫که او چطوری بود 346 00:17:31,633 --> 00:17:33,300 ‫ خب،... اون دختر همین جاست 347 00:17:33,334 --> 00:17:35,002 ‫ این... این چیزیه که ایزی دوست داشت 348 00:17:35,036 --> 00:17:36,954 ‫ من یک زندگی کامل برای اون تصور ‫کرده بودم 349 00:17:36,979 --> 00:17:40,140 جایی که او درش آشپزی میکنه ‫ و خوشحاله و یک دسته بچه دارد 350 00:17:40,174 --> 00:17:42,142 ‫ الکس ، اگر میخوای بدونی که اون چطوره 351 00:17:42,176 --> 00:17:43,248 ‫ فقط باید باهاش تماس بگیری 352 00:17:43,283 --> 00:17:45,408 ‫ و من هیچ وقت خودم را در آن تصویر،‫ تصور نمیکردم 353 00:17:45,441 --> 00:17:46,510 ‫تو باید با ایزی تماس بگیری 354 00:17:46,535 --> 00:17:48,348 ‫ اما ناگهان، کردم 355 00:17:48,416 --> 00:17:51,184 ‫ ناگهانی که نه، این دروغه 356 00:17:51,219 --> 00:17:53,353 ‫یک بخشی از من وجود داشت که ‫همیشه براش سوال بود 357 00:17:53,388 --> 00:17:54,921 ‫ همیشه میخواست بدونه 358 00:17:54,989 --> 00:17:59,526 ‫ همیشه حس میکرد انگار ‫مسائل را حل نشده رها کردیم 359 00:17:59,594 --> 00:18:01,628 ‫ ناتمام 360 00:18:01,663 --> 00:18:06,333 ‫ بنابراین، وقتیکه مر به اون نامه ها ‫احتیاج داشت، من با او تماس گرفتم 361 00:18:06,367 --> 00:18:08,802 ‫من با ایزی تماس گرفتم، و ما ‫شروع به صحبت کردیم 362 00:18:08,836 --> 00:18:10,537 ‫ و این من را به شدت ترساند 363 00:18:10,562 --> 00:18:13,159 ‫چون حس میکردم انگار، هیچ زمانی نگذشته 364 00:18:13,875 --> 00:18:17,544 ‫ انگار من و ایزی به نوعی با هم ‫همزمان یخ زده بودیم 365 00:18:17,612 --> 00:18:19,946 ‫ و الان... الان نیستیم 366 00:18:19,981 --> 00:18:22,549 ‫ او نیست. او اینجا در کانزاس است 367 00:18:22,583 --> 00:18:25,786 ‫ در یک مزرعه وسط این مکان ‫باورنکردنی در ناکجا آباد 368 00:18:25,820 --> 00:18:27,688 ‫ و من هرگز یک میلیون سال 369 00:18:27,713 --> 00:18:30,815 ‫ فکر نمیکردم متعلق به اینجا باشم، اما هستم 370 00:18:30,925 --> 00:18:32,893 ...‫ و نمیتونم بهت دروغ بگم 371 00:18:32,960 --> 00:18:34,594 ...‫و وانمود کنم که واقعیت، حقیقت نداره 372 00:18:34,629 --> 00:18:37,141 .‫ که من تو را دوست دارم و عاشق ایزی هستم 373 00:18:38,184 --> 00:18:42,002 ‫ اما اگر این فقط برای دلتنگیم یا ‫خاطرات یا هر چیز دیگری بود 374 00:18:42,036 --> 00:18:43,047 ‫تو با من میمانی؟ 375 00:18:43,081 --> 00:18:46,363 من میتونستم قادر به رفتن ‫ و برگشتن پیش تو باشم 376 00:18:48,109 --> 00:18:50,744 ‫ اما ایزی بچه های من را داره 377 00:18:50,778 --> 00:18:54,047 ‫ و من میدونم که تو درک میکنی که ‫ این چه معنایی داره 378 00:18:54,082 --> 00:18:56,355 ‫ میدونم که از بین تمام مردم تو ‫درک میکنی 379 00:18:56,380 --> 00:18:58,533 که چرا الان نمیتونم همینجوری برم 380 00:18:58,558 --> 00:19:02,189 چرا نمیتونم یک ثانیه دیگر از ‫زندگی بچه هام را از دست بدم 381 00:19:02,223 --> 00:19:05,092 ‫ من فرصتی برای ساختن این خانواده دارم 382 00:19:05,126 --> 00:19:07,207 ‫و فقط امیدوارم که منو ‫به حدی دوست داشته باشی 383 00:19:07,232 --> 00:19:09,627 ‫که اجازه بدی تا ازش استفاده کنم 384 00:19:09,652 --> 00:19:12,431 ‫ من باید به این بچه ها خانواده ای ‫ را بدم که تو و من هرگز نداشتیم 385 00:19:12,456 --> 00:19:16,048 ‫ با باربیکیو در ایوان پشت و بازی های فوتبال 386 00:19:16,073 --> 00:19:18,408 ‫و شب های فیلم و کتاب خوانی 387 00:19:18,433 --> 00:19:19,867 ‫ مامان 388 00:19:26,440 --> 00:19:30,634 ‫ من نمیدونستم که او ممکنه ‫بچه های من را داشته باشه ‫ و حالا که داره 389 00:19:30,659 --> 00:19:33,394 ‫ نمیدونم که چطور تو چشمان ‫کسی نگاه کنم، اگر نمونم 390 00:19:33,419 --> 00:19:36,688 ‫و هر کاری که میتونم را انجام ...‫ندم تا این کار به نتیجه برسه 391 00:19:36,824 --> 00:19:40,580 ‫ این را به یک زندگی تبدیل کنم، این ‫را به یک خانواده تبدیل کنم 392 00:19:41,529 --> 00:19:43,130 ‫ تو اشتباه میکردی 393 00:19:43,197 --> 00:19:45,866 ‫تو یک دختر "بیا سگ بگیریم" نیستی 394 00:19:45,891 --> 00:19:47,258 ‫ و من هرگز شمعی نگه نداشتم 395 00:19:47,283 --> 00:19:48,516 ‫ یا آن تکه های کاغذ را 396 00:19:48,541 --> 00:19:51,257 ‫ با فکر به اینکه همه چیز ممکنه تغییر کنه 397 00:19:52,106 --> 00:19:54,474 ‫ وقتی خواستم که با من ازدواج کنی ‫بهش معتقد بودم 398 00:19:56,677 --> 00:19:58,512 ‫ و ما برای همیشه با هم خواهیم .‫بود، درسته؟ تو و من 399 00:19:58,546 --> 00:20:00,347 .‫و اگر بچه دار شیم، عالی خواهیم بود 400 00:20:00,381 --> 00:20:02,516 ‫ من یک پدر عالی میشم و ‫ تو عالی میشی 401 00:20:02,550 --> 00:20:03,917 ‫ و فقط ما خواهیم بود 402 00:20:03,951 --> 00:20:05,719 ‫ ما به هیچکس دیگری احتیاج ‫نخواهیم داشت، باشه؟ 403 00:20:05,753 --> 00:20:09,122 ‫ وقتی بهت گفتم دوستت دارم ‫ بهش معتقد بودم 404 00:20:09,157 --> 00:20:12,559 .‫ اما ایزی بچه هامون را داره جو 405 00:20:12,593 --> 00:20:14,494 .‫ بچه های ما 406 00:20:14,529 --> 00:20:16,991 ...، ‫و روشی که تو و من بزرگ شدیم 407 00:20:17,598 --> 00:20:19,966 ‫ من اومدم تا ببینمشون، تا ‫شروع به شناختشون کنم 408 00:20:20,001 --> 00:20:22,369 من پنج سال از عمرشون را از دست دادم 409 00:20:22,403 --> 00:20:24,404 ‫ و نه به این دلیل که یک پدر‫آشغال مثل بابای خودم باشم 410 00:20:24,438 --> 00:20:26,740 ‫ یا مثل مامانم از داروهام خودداری کرده باشم 411 00:20:26,808 --> 00:20:30,296 ‫ من برای آنها وجود نداشتم، تا ‫وقتی که از در ورودی رفتم جلو 412 00:20:30,678 --> 00:20:31,843 ‫و من به محض اینکه رفتم 413 00:20:31,881 --> 00:20:34,648 ‫این خانواده را داشتم که ‫هرگز از داشتنش خبر نداشتم 414 00:20:34,682 --> 00:20:37,549 ‫ در این مزرعه احمقانه، و آرزو میکردم 415 00:20:38,619 --> 00:20:41,588 ‫ کاش در بدست آوردن چیزهایی ‫ که همیشه میخواستم 416 00:20:41,656 --> 00:20:43,857 ‫نیازی به آسیب رساندن به تو نبود 417 00:20:55,069 --> 00:20:56,947 .‫ اما من نمیتونم بهت دروغ بگم 418 00:20:57,505 --> 00:20:58,805 ‫ و نمیتونم به خانه بیام 419 00:20:58,840 --> 00:21:00,707 ‫" میای‌خونه‌؟" ‫داری ازم درخواست رقص میکنی؟ 420 00:21:00,741 --> 00:21:04,678 ‫ نه ، من ... دارم ازت میخوام که ‫به خانه برگردی 421 00:21:06,581 --> 00:21:08,281 .‫ من نمیام خانه ، جو 422 00:21:08,316 --> 00:21:09,358 ‫نمیتونم با تو روبرو بشم 423 00:21:09,383 --> 00:21:10,650 ‫ نمیتونم به چشمهات نگاه کنم 424 00:21:10,685 --> 00:21:12,986 ‫ چون من قادر نیستم بگذارم برم 425 00:21:13,054 --> 00:21:15,622 ‫ شاید گفتن "دوستت دارم" اشتباه باشه 426 00:21:15,647 --> 00:21:19,516 ‫ اما ازت متشکرم که باعث شدی بهتر بشم 427 00:21:19,541 --> 00:21:21,552 ‫ و مراقبم بودی وقتی که لازمش داشتم 428 00:21:21,629 --> 00:21:25,565 ‫ همینطور برای مراقبت از خودت ‫ وقتی که لازمش دشتی 429 00:21:25,600 --> 00:21:27,167 ‫من پیش یک وکیل رفتم 430 00:21:27,201 --> 00:21:28,735 .‫ من برگه های طلاق را امضا کردم 431 00:21:28,769 --> 00:21:31,504 من همه چیز را به تو واگذار کردم ‫این مال تو است 432 00:21:31,572 --> 00:21:35,008 تو برای هر سِنت از چیزهایی که ‫ تابحال به دست آوردی کار کردی 433 00:21:35,076 --> 00:21:37,644 ‫ من همینطور سهام خودم را ‫در گری-اسلون برای تو گذاشتم 434 00:21:37,712 --> 00:21:40,714 ،‫خودت هر کاری میخوای باهاشون بکن ‫ میدونم که معرکه میشه 435 00:21:40,781 --> 00:21:42,682 ‫ درست مثل خودت 436 00:21:44,333 --> 00:21:45,600 ...‫ میدونی ، من ، اوه 437 00:21:45,686 --> 00:21:51,168 ، ‫ من این هفته به ندرت دیدمت ‫ و این خیلی چرته 438 00:21:52,093 --> 00:21:54,928 ‫من یک کار دیگه پیدا میکنم ،‫ هرچی 439 00:21:54,962 --> 00:21:58,798 ‫ اما نمیخوام ‫هیچوقت دوباره ببینمت 440 00:21:58,833 --> 00:22:02,304 ‫ تو لیاقت تمام چیزهای خوب را ‫ در این زندگی داری جو 441 00:22:03,404 --> 00:22:06,473 ‫ امیدوارم خیلی بهتر از من پیدا کنی 442 00:22:06,507 --> 00:22:07,707 .‫ ممنونم 443 00:22:08,519 --> 00:22:10,354 ‫من... متاسفم 444 00:22:11,112 --> 00:22:13,232 ‫ من نمیدونم چطور باید این را تمام کنم 445 00:22:13,814 --> 00:22:15,582 .‫ من نمیخوام 446 00:22:17,685 --> 00:22:19,029 .‫خداحافظ 447 00:22:26,626 --> 00:22:28,520 ‫من حدس میزنم که شما از ‫این موضوع تعجب نکردید 448 00:22:28,544 --> 00:22:31,417 ‫ و قطعاً از آن خوشحال نیستتید 449 00:22:32,428 --> 00:22:34,629 ‫ آنها بیشتر اوقات صدایم میکردند "تخم جن" 450 00:22:34,697 --> 00:22:36,698 ‫ بزرگ شدن در بیمارستان شما 451 00:22:37,044 --> 00:22:38,511 .‫ شورت خوشگلیه یانگ 452 00:22:39,556 --> 00:22:41,269 ‫ تو رویاهات، "تخمِ جن" 453 00:22:41,303 --> 00:22:45,373 ‫صادقانه این احتمالاً یکی از بهترین .‫لقبهاییه که در زندگیم داشتم 454 00:22:45,450 --> 00:22:47,218 ‫ من این اسم را بدست آوردم 455 00:22:47,243 --> 00:22:48,919 ‫من میدونم، شما هم میدونید 456 00:22:48,954 --> 00:22:50,154 ‫ صبح بخیر همگی 457 00:22:50,179 --> 00:22:53,272 ‫لعنت، شما احتمالاً این را بهتر از ‫ هر کسی میدونی 458 00:22:54,681 --> 00:22:57,450 ‫ حقیقت اینه که، شما اولش ‫ خیلی ازم خوشتون نمیومد 459 00:22:59,221 --> 00:23:01,756 ‫ منم واقعاً خیلی از شما خوشم نمیومد 460 00:23:01,790 --> 00:23:03,391 ‫ شلخته، کثیف، نامرتب 461 00:23:03,459 --> 00:23:06,194 ‫ اینها را دوباره انجام بدید و قبل از ‫ناهار به من برگردانید، متوجه شدید؟ 462 00:23:06,228 --> 00:23:08,096 ‫ - متوجه ‫ - کارو، مجبورم نکن 463 00:23:08,130 --> 00:23:09,731 ‫ و کارو، آخر روز رئیس را ببین 464 00:23:09,765 --> 00:23:10,864 ‫ برای چی؟ 465 00:23:10,898 --> 00:23:12,667 ‫ به نظرت من شبیه پیش گوهام؟ ‫ اون رئیسه 466 00:23:12,701 --> 00:23:13,701 ‫ اون خواسته که بری 467 00:23:13,736 --> 00:23:15,436 ‫ کارو، برو وایسا در سالن 468 00:23:15,471 --> 00:23:17,205 .‫ - کارو ، گودال را پوشش بده !‫ - گودال 469 00:23:17,239 --> 00:23:18,906 ‫از اینترن بودن متنفرم 470 00:23:18,941 --> 00:23:23,177 ...‫ شما بدجنس ​​و کم طاقت بودید ‫ و همه چیز را میدونستید 471 00:23:23,212 --> 00:23:24,779 ‫ و همه را به جز من دوست داشتی 472 00:23:24,813 --> 00:23:26,447 ‫ حتی وقتی تظاهر میکردی که نیست 473 00:23:26,482 --> 00:23:27,810 ‫ مطمئنی که آنها بالن هستند؟ 474 00:23:28,516 --> 00:23:30,718 ‫تو دلیلی بر این باور داری ‫ که آنها بالن نیستند؟ 475 00:23:30,753 --> 00:23:32,866 ‫این یکی اینجا یک صورت داره 476 00:23:32,891 --> 00:23:34,622 ‫همشون دارند 477 00:23:34,690 --> 00:23:36,224 ‫لعنت به من 478 00:23:36,258 --> 00:23:38,726 .‫- آنها جودیند ‫ - جودی؟ 479 00:23:40,153 --> 00:23:43,931 ‫ او سر ده تا عروسک جودی را قورت داده 480 00:23:43,999 --> 00:23:46,567 ...‫ یا تو متقاعد شدی که من "اون" را دارم 481 00:23:46,635 --> 00:23:50,238 ‫ اون چیزی که روزی میتونه تبدیل به ‫ یک چیز عالی بشه 482 00:23:50,788 --> 00:23:53,141 ‫لعنت، تو اسم بچت را از روی اومالی گذاشتی 483 00:23:53,208 --> 00:23:55,977 ‫ و مر اسم بچشو از روی تو گذاشت ..‫ و تو 484 00:23:57,246 --> 00:24:00,415 ‫تو مثل تمام معلمانی بودی که ‫ من قبلاً داشتم 485 00:24:00,449 --> 00:24:03,718 ،‫ که با یک نگاه به من ‫تصمیم میگرفتند که من آشغالم 486 00:24:03,786 --> 00:24:06,387 ‫و این چیزیه که همیشه خواهم ماند 487 00:24:06,422 --> 00:24:08,156 ‫ اما موضوع اینه 488 00:24:08,223 --> 00:24:11,993 ‫ بر خلاف همه، شما به من اجازه دادید رشد کنم 489 00:24:12,061 --> 00:24:15,270 .‫ - او جان یک کودک را نجات داد ‫ - تو بهم بدو بیراه گفتی وقتی سزاوارش بودم 490 00:24:15,295 --> 00:24:17,265 ‫تو افسارمو کشیدی وقتی بهش نیاز داشتم 491 00:24:17,299 --> 00:24:20,001 ‫ چه کوفتی؟ ‫ تو الان یک جراح خفن نیستی 492 00:24:20,035 --> 00:24:22,070 ‫آره، اون یک بیمارستان آموزشیه و همین 493 00:24:22,137 --> 00:24:25,206 ،‫ اما تو بیش از آن انجام دادی ‫و تو اینو میدونی 494 00:24:25,240 --> 00:24:27,675 ‫ چرا یک کاروان در جای پارکینگ منه؟؟ 495 00:24:27,700 --> 00:24:30,678 ‫اینجا مال شماست؟ ‫اشتباه منه 496 00:24:30,713 --> 00:24:31,973 ‫ و مطمئناً این خیلی عالی میشه 497 00:24:32,008 --> 00:24:33,581 ‫ اگر من همینجوری برای همیشه ادامه بدم 498 00:24:33,649 --> 00:24:36,662 ‫ و شما را برای تمام کارهایی که ‫برای من کردید بازخواست کنم 499 00:24:37,001 --> 00:24:39,220 .‫ اما شما و من هر دو میدونیم که نمیتونم 500 00:24:41,023 --> 00:24:42,824 ‫ هیچوقت نتونستم 501 00:24:42,858 --> 00:24:44,859 ‫ شما به من کمک کردی تا از جهنم بزرگ بشم 502 00:24:44,927 --> 00:24:46,861 ‫ و شما یک گلوله را از شکم من بیرون آوردید 503 00:24:46,895 --> 00:24:48,029 ‫ منو پیج کردید؟ 504 00:24:48,063 --> 00:24:50,539 ‫بله، من یک جراحی دارم 505 00:24:50,564 --> 00:24:52,364 ‫ شما واقعاً میخواید بگذارید ‫که به یک بیمار نزدیک بشم؟ 506 00:24:52,392 --> 00:24:53,609 ‫ تو بیمار هستی 507 00:24:53,634 --> 00:24:55,789 ‫ - برو اونجا و رو تخت دراز بکش ...‫ - اوه 508 00:24:56,683 --> 00:24:58,651 ‫ من نیازی ندارم که این موضوع ‫را یادآوری کنم 509 00:24:58,676 --> 00:25:02,319 ‫ من اون روز رو همراه خودم خواهم داشت ‫ هر روز تا آخر عمرم 510 00:25:02,344 --> 00:25:04,799 ‫ من نیازی به یادآوری آن با هر بار ‫ نگاه کردن به تو ندارم 511 00:25:04,824 --> 00:25:07,482 ‫ و من از زور گفتن به تو خسته شدم 512 00:25:07,516 --> 00:25:09,317 ‫پس ازت درخواست میکنم 513 00:25:09,835 --> 00:25:13,705 ‫ لطفاً برو اونجا و پیراهنتو در بیار 514 00:25:15,884 --> 00:25:17,651 ‫تو از جو در برابر خودش محافظت کردی 515 00:25:17,676 --> 00:25:20,897 ‫و اگر شروع به لیست کردن ‫کل چیزهایی کنم که از شما یاد گرفتم 516 00:25:20,922 --> 00:25:25,174 ‫ ممکنه هرگز نتونم دست از نوشتن بردارم ‫ و همین الانم دستم درد میکنه 517 00:25:25,199 --> 00:25:27,117 ‫ پس فقط این را بدون 518 00:25:27,142 --> 00:25:29,744 ‫برای من مدت زیادی طول کشید تا این را بگم 519 00:25:30,005 --> 00:25:32,340 ‫ اما من یک جراح کودکان خوب هستم 520 00:25:33,509 --> 00:25:35,276 ‫ من یک آدم معمولیم 521 00:25:35,643 --> 00:25:37,378 ‫ من هنوز در تلاشم 522 00:25:37,811 --> 00:25:41,349 .‫ اما من واقعاً یک جراح خوب لعنتی هستم 523 00:25:41,374 --> 00:25:42,065 !‫حرکت داریم 524 00:25:42,090 --> 00:25:46,170 و الان برام اصلاً مهم نیست که بگمش ‫ چون خودم نمیتونستم این موضوع را کشف کنم 525 00:25:46,195 --> 00:25:49,424 ‫ تو هولم دادی و از هر کسی ‫ بیشتر ازم خواستی 526 00:25:49,458 --> 00:25:52,427 ‫ و استادهای دیگری به کار گرفتی که‫ هولم دادند و ازم بیشتر از خودم خواستند 527 00:25:52,461 --> 00:25:55,195 ‫ کارو، شنیدم که تو آینده بخش کودکانی ‫ -ببخشید؟ 528 00:25:55,220 --> 00:25:57,529 آره، یک پرنده کوچیک به اسم ‫ بیلی آن را در گوشم زمزمه کرد 529 00:25:57,554 --> 00:25:59,537 میخوام امروز با من کار کنی .‫ تا ببینم درست میگه یا نه 530 00:25:59,562 --> 00:26:00,472 ‫اون چی گفته؟ 531 00:26:00,507 --> 00:26:02,336 ‫اینکه تو بهترین پرستار بچه بیمارستانی 532 00:26:02,404 --> 00:26:03,771 .‫ خفه شو 533 00:26:03,806 --> 00:26:05,479 .‫و من میدونم که کی هستم 534 00:26:05,628 --> 00:26:09,220 ‫ من آن مردی که یک میلیون جایزه ‫ کاترین فاکس در قفسه داره نیستم 535 00:26:09,245 --> 00:26:10,512 ‫ خداحافظ ، مامان 536 00:26:10,537 --> 00:26:11,895 .‫ خدا حافظ 537 00:26:12,763 --> 00:26:15,383 ‫یک بابای آشغال، یک مامان روانی 538 00:26:15,451 --> 00:26:18,953 .‫ و یک جورایی باز هم کارو تبدیل به دکتر شد 539 00:26:18,987 --> 00:26:21,456 ‫ من به راحتی تحت تأثیر قرار ‫نمیگیرم، اما تحت تأثیر قرار گیرفتم 540 00:26:21,523 --> 00:26:24,099 ‫ من تبدیل به مردی شدم که بهش ‫اعتماد کنی تا بیمارستان را اداره کند 541 00:26:24,124 --> 00:26:26,001 ‫ و رازهایت را نگه داره‫ و حالا 542 00:26:26,026 --> 00:26:26,727 اشکالی نداره 543 00:26:26,762 --> 00:26:29,397 و الان من یک جراحم ، یک دوست 544 00:26:29,431 --> 00:26:32,366 ‫پدر دو بچه باورنکردنی ‫با ایزی استیونز 545 00:26:32,434 --> 00:26:35,202 ‫ که مطمئنم این مغزتو میترکونه 546 00:26:36,205 --> 00:26:38,239 ‫ - اما این راسته !‫ - هیچ چی 547 00:26:38,307 --> 00:26:40,107 ‫من همه این چیزها هستم 548 00:26:40,142 --> 00:26:41,409 ‫ او کل روز را آنجا بوده؟ 549 00:26:41,443 --> 00:26:43,644 ‫ و به هرحال، من یک گزینه 550 00:26:43,712 --> 00:26:46,522 ‫به عنوان رئیس بخش کودکان اینجا ‫در شوانی-کانتی دارم 551 00:26:46,547 --> 00:26:48,983 ‫ اما حدس میزنم تو آخرین نفر باشی 552 00:26:49,017 --> 00:26:52,720 ‫که الان باید به عنوان معرفی کننده قرار بدم 553 00:26:52,821 --> 00:26:56,424 ‫ باشه، ببین،... بچه ها همش ‫درخواست سوشی پیتزا دارند 554 00:26:56,458 --> 00:26:59,060 ‫ و من باید برم بهشون بگم که ‫همچین چیزی نداریم 555 00:26:59,094 --> 00:27:01,796 ‫ و اگر من چیز دیگری در این نامه بگم 556 00:27:01,830 --> 00:27:04,732 همه جا لبریز از احساسات خواهد شد 557 00:27:04,766 --> 00:27:06,442 ‫ مال شما، نه مال من 558 00:27:07,035 --> 00:27:09,403 ‫ و واقعاً، من دارم خداحافظی میکنم 559 00:27:10,154 --> 00:27:11,939 ‫ و تشکر 560 00:27:11,974 --> 00:27:15,075 ‫ و این به نظر کوچک و ناچیزه ‫در مقایسه با تمام کارهایی که ‫شما کردی 561 00:27:15,100 --> 00:27:18,502 ‫ اما فقط همینه 562 00:27:19,381 --> 00:27:21,816 .‫ خداحافظ ، و سپاس 563 00:27:23,719 --> 00:27:25,653 ‫ دوستت دارم دکتر بیلی 564 00:27:27,656 --> 00:27:29,457 ‫ دکتر الکس کارو 565 00:27:38,552 --> 00:27:42,227 .‫ - ریچارد ، الکلی .‫ - سلام ، ریچارد 566 00:27:46,169 --> 00:27:48,237 ‫ یکی ببین 567 00:27:48,305 --> 00:27:50,172 ‫یکی انجام بده 568 00:27:50,207 --> 00:27:51,653 ‫ یکی آموزش بده 569 00:27:52,890 --> 00:27:55,839 ‫ این شعار هر بیمارستانیه که من اداره کردم 570 00:27:55,864 --> 00:27:57,743 ‫ هر معلمی که دوست داشتم 571 00:27:59,149 --> 00:28:04,353 ‫و من عاشق جراح بودنم، نجات دادن زندگیها 572 00:28:04,387 --> 00:28:08,357 بازگرداندن مردم به خانواده هاشون 573 00:28:08,391 --> 00:28:11,911 ‫ عزیزانشان و دوستانشان 574 00:28:11,935 --> 00:28:16,386 ‫ بازگرداندنشون به آنها، وقتی همه ‫چی به نظر از دست رفته میرسید 575 00:28:17,106 --> 00:28:20,275 ،‫ و من عاشق دانش آموزانم بودم ...‫ نه به خاطر کارما 576 00:28:23,379 --> 00:28:25,180 !‫ من تمام شدم من تمام شدم! من تمام شدم 577 00:28:25,215 --> 00:28:29,985 اما چون این به من همون هیجان و همون احساس را میداد 578 00:28:30,019 --> 00:28:33,188 ‫ به همین دلیله که من رئیسم 579 00:28:33,223 --> 00:28:37,025 ‫ مثل اینه که انگار کمک میکنی تا ‫ آدمها را زنده نگه داری 580 00:28:37,093 --> 00:28:39,701 ‫ خانواده ها را زنده نگه داری 581 00:28:40,697 --> 00:28:43,165 ‫ و بعدش امروز صبح، با یک نامه ‫از خواب بیدار میشم 582 00:28:43,233 --> 00:28:46,902 ‫ از سمت یکی از دانشجوهام که، خب 583 00:28:46,936 --> 00:28:51,006 ‫ بیایید فقط بگیم که او فردی نبود ‫ که بتونم روش شرط ببندم 584 00:28:51,074 --> 00:28:55,344 ‫چی میشه اگه من امتحان را ‫برای بار دوم بدم و قبول نشم؟ 585 00:28:55,378 --> 00:28:58,013 ‫ شما دیگر رزیدنت جراحی در .‫سیاتل گریس نخواهی بود 586 00:28:58,081 --> 00:28:59,882 .‫ دوباره مردود شدن، گزینه نیست 587 00:28:59,949 --> 00:29:02,084 ‫ - موضوع مهم چیه؟ ...‫ - خب، موضوع مهم اینه که تو 588 00:29:02,118 --> 00:29:05,787 ‫ تو عرق کردی و تو ‫ بوی بد میدی 589 00:29:05,822 --> 00:29:07,913 ‫ و تو قرار نیست اینشکلی ‫وارد اتاق عمل من بشی 590 00:29:07,938 --> 00:29:09,195 ‫تو امروز مشکلت چیه؟ 591 00:29:09,220 --> 00:29:10,626 ‫ این یک بیمارستان آموزشیه ، باشه؟ 592 00:29:10,660 --> 00:29:12,528 ‫ شما 20 سال رئیس بودی 593 00:29:12,562 --> 00:29:14,730 ‫ شما قراره به رزیدنتهاتون آموزش بدید 594 00:29:14,797 --> 00:29:17,132 ‫ اوه ، فکر کنم امروز یه چیزی بهت یاد دادم 595 00:29:17,200 --> 00:29:20,035 ‫ تو هیچوقت در طول عمر جراحی ‫خود تسلیم نمیشی 596 00:29:20,103 --> 00:29:24,106 ‫ نه به هیچ دلیلی ، نه برای ‫هیچکسی ، نه هیچوقت 597 00:29:24,140 --> 00:29:26,074 ‫ اما او این کار را انجام داد 598 00:29:27,249 --> 00:29:29,244 ‫آره، او... او نشان داد 599 00:29:29,312 --> 00:29:31,837 ‫ او... او قدم برداشت 600 00:29:32,749 --> 00:29:35,484 ‫تبدیل به یک دانشجوی بسیار خوبی شد 601 00:29:35,518 --> 00:29:38,253 ‫ - یک جراح ستاره ‫ - تیغه 10 602 00:29:38,288 --> 00:29:40,155 ‫تو تازه کاری مگه نه کارو؟ 603 00:29:40,189 --> 00:29:41,623 ‫ این طور نیست که مهارت نداشته باشی 604 00:29:41,691 --> 00:29:42,958 ‫ تو مهارت داری 605 00:29:42,992 --> 00:29:46,128 ‫اما نامنظمی، تو یک مبارزی 606 00:29:46,162 --> 00:29:47,603 ‫ من این را دوست دارم 607 00:29:48,164 --> 00:29:49,631 ‫ من همیشه تازه واردها را ادب میکنم 608 00:29:49,699 --> 00:29:51,982 ‫ یک معلم خوب 609 00:29:52,869 --> 00:29:55,777 ‫ او با بهترین بهترین ها کار میکرد 610 00:29:57,073 --> 00:30:00,809 ‫ اما به جاش 611 00:30:00,877 --> 00:30:03,345 ‫او تصمیم گرفت همه را رها کنه 612 00:30:03,379 --> 00:30:07,616 ‫ برای کسی که میگه زنیه که عاشقشه 613 00:30:07,650 --> 00:30:11,627 .‫ و برای دو فرزندی که الان دارند 614 00:30:12,522 --> 00:30:16,158 ‫میدونید، من میخواستم مستقیم ‫به چشمش نگاه کنم 615 00:30:16,192 --> 00:30:19,461 ‫ و سرش داد بزنم و... بهش بگم 616 00:30:19,495 --> 00:30:21,196 ‫ که اشتباه کرده 617 00:30:21,230 --> 00:30:24,066 ‫ که این کارش یک اشتباهه 618 00:30:25,401 --> 00:30:27,703 ‫ من قبلاً آنجا بودم، آره 619 00:30:27,770 --> 00:30:31,773 ‫من همزمان عاشق دو نفر بودم 620 00:30:31,808 --> 00:30:32,941 ...‫ و 621 00:30:34,711 --> 00:30:37,446 ‫ و میدونم تنها کاری که ...‫میتونی بکنی اینه که بری دنبال 622 00:30:37,480 --> 00:30:40,215 ‫ غریزت، و دلت، و چیزی که قلبت بهت میگه 623 00:30:40,249 --> 00:30:43,885 ‫ من میخواستم بگیرمش و ‫ تکانش بدم و بهش بگم 624 00:30:43,920 --> 00:30:46,188 ‫ "نگذار همه چی ازدست بره 625 00:30:46,222 --> 00:30:48,223 ‫ الان نه. نه برای این" 626 00:30:50,893 --> 00:30:55,087 ‫ اما من فرصتم برای تماشای ‫بزرگ شدن فرزند خودم را از دست دادم 627 00:30:56,366 --> 00:31:00,869 ‫ و من حاضر بودم هرچیزی بدم تا ‫ آن سالها را با مگی داشتم 628 00:31:00,903 --> 00:31:02,504 ‫ من هر کاری میکردم 629 00:31:04,107 --> 00:31:05,931 ...، ‫ من حدس میزنم 630 00:31:07,143 --> 00:31:09,351 ‫ فقط میخواستم خداحافظی کنم 631 00:31:10,446 --> 00:31:12,681 ‫ فقط میخواستم خداحافظی کنم 632 00:31:12,715 --> 00:31:14,147 .‫ هی دکتر وببر 633 00:31:14,684 --> 00:31:16,251 .‫ منم نمیخواستم اینجا کار کنم 634 00:31:16,319 --> 00:31:19,388 ‫میدونید، در گری-اسلون، من یک قوانینی داشتم 635 00:31:19,422 --> 00:31:21,123 .‫ قوانین بیلی ، قوانین شما 636 00:31:21,157 --> 00:31:22,290 ‫ منظورم اینه که، هر تصمیمی که میگیرفتم 637 00:31:22,325 --> 00:31:25,093 ...‫صدای شما را در گوشم میشنیدم .‫"جا نزن. بهتر عمل کن" 638 00:31:25,128 --> 00:31:27,429 .‫ در گری اسلون، شکست آخرین گزینه ما بود 639 00:31:27,497 --> 00:31:29,197 ‫ اما در اینجا ، شکست فرهنگشه 640 00:31:29,232 --> 00:31:30,499 .‫ اما ما میتونیم این را تغییر بدیم 641 00:31:30,566 --> 00:31:32,167 ‫ کمکم کن که این مکان را عوض کنم 642 00:31:32,201 --> 00:31:34,169 .‫ کمکم کن که غیرممکن ها را انجام بدم 643 00:31:34,237 --> 00:31:37,305 ‫ میخواستم بگم ممنون از اینکه بهم کمک کردی 644 00:31:37,340 --> 00:31:42,259 ‫ دکتر بهتری باشم ، معلم بهتری 645 00:31:42,538 --> 00:31:44,072 ‫ منظورم همه چیزه 646 00:31:46,215 --> 00:31:47,382 ...‫ اما او گذاشت و رفت 647 00:31:47,417 --> 00:31:49,518 ‫ کارو! بهتر عمل کن 648 00:31:49,552 --> 00:31:53,955 فقط با یک یادداشت و یک ‫عذرخواهی، و همش همین 649 00:31:53,990 --> 00:31:57,626 ‫ بدون درنظر گرفتن اینکه، منم ‫ممکنه بخوام خداحافظی کنم 650 00:31:57,660 --> 00:31:59,061 ...‫ به عنوان یک معلم 651 00:31:59,095 --> 00:32:00,562 !‫ پشتت را بپا کارو 652 00:32:00,596 --> 00:32:03,540 ‫من ممکنه تصمیم بگیرم که ‫فردا بهت چیزی یاد بدم 653 00:32:03,766 --> 00:32:05,300 ...‫ زمان 654 00:32:05,325 --> 00:32:06,644 ...‫... به عنوان یک همکار 655 00:32:06,669 --> 00:32:08,236 .‫ زمان مرگ 15:42 656 00:32:08,271 --> 00:32:09,745 .‫...به عنوان یک دوست 657 00:32:10,973 --> 00:32:12,207 ‫یکی ببین 658 00:32:12,664 --> 00:32:14,376 ‫ یکی انجام بده 659 00:32:14,410 --> 00:32:16,168 .‫ یکی آموزش بده 660 00:32:17,013 --> 00:32:22,451 ‫ من دیدم که آدمها رها میکنند 661 00:32:22,485 --> 00:32:24,926 ‫ من قبلاً رها کردم 662 00:32:25,388 --> 00:32:29,458 !‫ ریچارد! ریچارد! ریچارد 663 00:32:29,525 --> 00:32:32,160 ‫من میخوام که از تو بخوام تا ‫باقی عمرمون کنارم باشی 664 00:32:32,195 --> 00:32:34,262 .‫ من برای اون چیز لعنتی پشیمان نیستم 665 00:32:37,333 --> 00:32:41,036 ‫ و اخیراً ، انگار تمام افرادی که ...‫دوستشان دارم فقط 666 00:32:42,238 --> 00:32:44,806 ‫... اونا همینجوری ناپدید میشن 667 00:32:45,447 --> 00:32:46,990 ...‫ و 668 00:32:48,177 --> 00:32:49,826 ...‫ من نمیتونم 669 00:32:50,346 --> 00:32:53,849 ‫ راهی پیدا کنم تا جلوی این را بگیرم 670 00:33:03,096 --> 00:33:05,264 ‫ الکس ، اگه میخوای بدونی اون چطوره 671 00:33:05,332 --> 00:33:07,399 ‫ فقط باید باهاش تماس بگیری 672 00:33:07,434 --> 00:33:08,628 ‫تو باید با ایزی تماس بگیری 673 00:33:08,663 --> 00:33:09,602 ‫ نه 674 00:33:09,669 --> 00:33:11,403 ‫ نه این اشکالی نداره 675 00:33:11,471 --> 00:33:12,771 ‫ نه 676 00:33:12,839 --> 00:33:15,741 ‫ منظورم اینه نیازی ندارم که ‫ بهش زنگ بزنم 677 00:33:15,775 --> 00:33:17,312 ‫ میدونم که چطوره 678 00:33:18,244 --> 00:33:20,112 ...‫ منظورم اینه ، او ، اوه 679 00:33:20,180 --> 00:33:22,848 او ازدواج کرده،‫ با سه تا بچه 680 00:33:22,882 --> 00:33:28,454 ‫و یک جور جای فکر کنم جنگلی زندگی میکنه؟ 681 00:33:30,357 --> 00:33:32,691 ‫ و اون یک جراحه و هر روز میره به سر کار 682 00:33:32,726 --> 00:33:37,165 ‫ خب او از گرفتن کمک خودداری میکنه ‫ پس همیشه خونَش به هم ریخته است 683 00:33:38,264 --> 00:33:41,400 ‫و همه جاش تزئینات کریسمسی داره 684 00:33:41,434 --> 00:33:44,756 ‫چون به شوهرش اجازه نمیده ‫که جمعشون کنه 685 00:33:47,073 --> 00:33:48,440 ‫اون بوی کلوچه میده 686 00:33:48,508 --> 00:33:51,023 ...‫ و او 687 00:33:51,048 --> 00:33:52,481 ‫داره لبخند میزنه 688 00:33:54,681 --> 00:33:57,102 ‫همیشه وقتی تصورش میکنم ‫اون داره لبخند میزنه 689 00:33:57,817 --> 00:34:01,022 ‫ نیازی ندارم که باهاش تماس بگیرم ‫چون میخوام این همینجوری بمونه 690 00:34:02,956 --> 00:34:07,393 ‫ من اونو همانقدر خوشحال تصور ‫میکنم که من با تو هستم 691 00:34:08,495 --> 00:34:10,295 ‫ تو براش یک زندگی کامل تصور کردی؟ 692 00:34:10,330 --> 00:34:13,065 ‫ آه، آره ‫ این راه بهتری از متعجب بودنه 693 00:34:17,470 --> 00:34:19,304 .‫ سلام ، ایزی استیونز واشنگتن 694 00:34:19,339 --> 00:34:22,274 ‫سلام ، الکس کارو. آیووا 695 00:34:22,308 --> 00:34:23,575 ‫ برای چه برنامه ای هستی؟ 696 00:34:23,610 --> 00:34:25,811 .‫ عمل جراحي 697 00:34:25,879 --> 00:34:27,479 ‫-جداً؟ ‫-جداً 698 00:34:27,514 --> 00:34:29,281 .‫صبح بخیر، دکتر مدل 699 00:34:29,315 --> 00:34:30,783 ‫ دکتر تخمِ جن 700 00:34:30,817 --> 00:34:33,285 ‫ اوه تاتوی خوشگلیه 701 00:34:33,319 --> 00:34:34,820 ‫ آیا شده تا به حال صبح از خواب ‫بیدار شی و متوجه شی 702 00:34:34,854 --> 00:34:38,190 ‫ هیچ کس دوستت نداره، و ‫نمیدونم اهمیتی نمیده؟ 703 00:34:38,258 --> 00:34:39,992 ‫ اوه 704 00:34:40,026 --> 00:34:41,360 ‫ من فکر کنم یکی دوستم داره 705 00:34:41,394 --> 00:34:43,362 ‫اون داره چیکار میکنه؟ 706 00:34:43,396 --> 00:34:46,098 ‫اون داره با الکس میچرخه 707 00:34:48,974 --> 00:34:51,136 ‫ - چیه؟ 708 00:34:51,171 --> 00:34:53,090 ‫یک مکالمه ای هست که میتونستیم داشته باشیم 709 00:34:53,115 --> 00:34:55,011 ‫ اگر تو میخواستی که یکی داشته باشی 710 00:34:55,036 --> 00:34:56,442 ‫ من بوست کردم، با زبان 711 00:34:56,476 --> 00:34:59,878 ‫... و برنامه دارم که این کار را .‫دوباره و دوباره انجام بدم 712 00:34:59,913 --> 00:35:01,380 ‫بهش عادت کن 713 00:35:01,414 --> 00:35:03,148 ‫ اوه 714 00:35:03,173 --> 00:35:04,184 .‫ من به تو اهمیت میدم 715 00:35:05,418 --> 00:35:07,286 ‫و قرار نیست دست از اهمیت دادن به تو بردارم 716 00:35:07,353 --> 00:35:09,154 ‫ مهم نیست هرچقدرم محکم من را دور کنی 717 00:35:09,222 --> 00:35:10,456 ‫ خفه شو و از اتاقم برو بیرون 718 00:35:10,490 --> 00:35:11,857 ‫ نه 719 00:35:11,891 --> 00:35:14,426 .‫من به تو اهمیت میدم 720 00:35:14,461 --> 00:35:15,861 ‫و میدونم که تو هم به من اهمیت میدی 721 00:35:15,895 --> 00:35:17,596 ‫هنوز خیلی برامون دیر نشده 722 00:35:17,630 --> 00:35:18,731 ‫ بگو که تو هم به من اهمیت میدی 723 00:35:18,765 --> 00:35:21,033 .‫ می دونم که میدی .‫ من به تو اهمیت میدم 724 00:35:22,200 --> 00:35:23,426 .‫من به تو اهمیت میدم 725 00:35:23,470 --> 00:35:25,804 .‫من به تو اهمیت میدم. من به تو اهمیت میدم 726 00:35:25,872 --> 00:35:27,359 ...‫من 727 00:35:28,108 --> 00:35:31,009 ‫من فکر کنم با تو، تو باعث میشی من بهتر بشم 728 00:35:31,077 --> 00:35:33,812 !‫ - اوه .‫ - تو باعث میشی من بخوام که بهتر باشم 729 00:35:33,847 --> 00:35:35,581 .‫ تو باعث میشی من بخوام خوب باشم 730 00:35:35,615 --> 00:35:37,049 ‫ و فکر کنم میتونم 731 00:35:37,083 --> 00:35:39,184 ‫ با تو، من فکر میکنم میتونم 732 00:35:39,252 --> 00:35:40,719 ‫ و اگر میخوای بترسی، اشکالی نداره 733 00:35:40,754 --> 00:35:42,087 ‫ فقط با من بترس 734 00:35:42,122 --> 00:35:43,522 ‫ من نمیخوام آینده این بیمارستان باشم 735 00:35:43,556 --> 00:35:47,626 ‫ اگر تو با من نباشی 736 00:35:55,802 --> 00:35:57,703 ‫ من نمیدونستم تو هنوزم چنین ‫حسی نسبت به من داری 737 00:35:57,737 --> 00:35:58,904 ‫ منم نه 738 00:36:02,216 --> 00:36:03,551 ‫عاشقتم 739 00:36:04,419 --> 00:36:05,377 ‫چی؟ 740 00:36:05,411 --> 00:36:07,112 ‫عاشقتم 741 00:36:07,147 --> 00:36:08,355 ‫من دیوانه وار عاشقتم 742 00:36:08,389 --> 00:36:10,015 ...‫ من کاملاً میتونم ده سال بعدتو ببینم 743 00:36:10,049 --> 00:36:11,950 موهات یه کم جوگندمی شده 744 00:36:11,985 --> 00:36:15,254 ‫سرپرست یک بخش بزرگ 745 00:36:15,288 --> 00:36:16,789 ‫تو قراره یک ستاره راک بشی الکس 746 00:36:16,823 --> 00:36:18,090 .‫ خفه شو 747 00:36:23,396 --> 00:36:25,464 ‫عاشقتم 748 00:36:29,714 --> 00:36:33,145 از حمایت شما بینهایت سپاسگزارم 749 00:36:33,833 --> 00:36:37,926 6037.9972.6045.4575 بانک ملی ایران 750 00:36:40,221 --> 00:36:44,756 @greysfans کانال تلگرام 751 00:36:48,804 --> 00:36:51,561 ‫تو امشب جای من را روی کاناپه میگیری؟ 752 00:36:53,993 --> 00:36:55,394 ‫ میراندا ...؟ 753 00:36:55,461 --> 00:36:58,030 ‫ الکس کارو برنمیگرده 754 00:36:58,064 --> 00:37:00,076 ‫ همسرش را ترک کرده 755 00:37:00,869 --> 00:37:03,204 ‫ دوستانش ، شغلش 756 00:37:04,037 --> 00:37:09,575 ‫ الکس کارو الان پدر دو فرزنده ‫ با ایزوی استیونز 757 00:37:13,079 --> 00:37:16,448 ‫ و اگر آنها توصیه نامه من را جدی بگیرند 758 00:37:16,482 --> 00:37:20,786 ‫ او به زودی رئیس بخش کودکان ‫در یادبود-شاونی خواهد شد 759 00:37:24,157 --> 00:37:26,485 ‫ این چه ارتباطی با جویی داره؟ 760 00:37:27,493 --> 00:37:30,495 ‫الان، این مسئله شانسه 761 00:37:30,530 --> 00:37:35,400 ‫از سر لطفه که الکس کارو تبدیل به ‫ کسی شده که امروز هست 762 00:37:35,435 --> 00:37:40,272 ‫ او میتوانست به راحتی تمام ‫در این جهان گم شود 763 00:37:40,306 --> 00:37:42,574 ‫ بی هدف 764 00:37:42,609 --> 00:37:46,445 ‫ اما او نجات یافت، از خانه اش 765 00:37:46,479 --> 00:37:49,381 ‫از خانواده اش ، از پرورشگاهش 766 00:37:49,415 --> 00:37:51,683 ‫ و به یک مرد تبدیل شد 767 00:37:51,718 --> 00:37:53,672 ‫ اکنون یک پدر 768 00:37:55,048 --> 00:37:58,457 ‫ یک جراح خوب شانسکی 769 00:37:58,885 --> 00:38:00,428 .‫ اتفاقی 770 00:38:02,695 --> 00:38:06,101 ‫آینده جویی نباید یک ‫مسئله اتفاقی باشه 771 00:38:06,466 --> 00:38:10,605 ‫آینده یک بچه نمیتونه یک مسئله شانسی باشه 772 00:38:14,407 --> 00:38:15,860 .‫ باشه 773 00:38:17,076 --> 00:38:18,644 ‫"باشه"؟ 774 00:38:18,678 --> 00:38:20,573 ‫فقط همین؟ "باشه"؟ 775 00:38:22,015 --> 00:38:25,584 .‫من فقط میخواستم درموردش صحبت کنم 776 00:38:25,618 --> 00:38:27,452 ‫یعنی، تو و من، ببین ‫ ما... هردومون 777 00:38:27,487 --> 00:38:31,156 ‫ این تصمیمات بزرگ و گسترده را ‫ بدون یکدیگر میگریم 778 00:38:31,190 --> 00:38:34,026 تو یک حمله قلبی ‫ داشتی و به من نگفتی 779 00:38:34,060 --> 00:38:36,395 .‫ تو...سقط کردی و منو ساکت کردی 780 00:38:36,429 --> 00:38:38,842 ...‫ - تو ‫- تو شغلت را مثل ژاکت عوض میکنی 781 00:38:40,874 --> 00:38:42,220 ‫ آره 782 00:38:43,102 --> 00:38:46,505 ...‫ و من پایه همه اینهام 783 00:38:46,572 --> 00:38:50,776 ‫تمام تغییرات و آسانی و سختی ‫که به همراه داره 784 00:38:50,843 --> 00:38:53,045 ‫ البته که جویی باید تو رو داشته باشه 785 00:38:53,079 --> 00:38:54,513 ‫ باید ما را داشته باشه 786 00:38:54,547 --> 00:38:57,416 ‫ او باید یک خانواده داشته باشه 787 00:38:57,450 --> 00:38:58,737 ...‫ ولی 788 00:38:59,819 --> 00:39:06,825 ‫آن خانواده اول باید یاد بگیره ‫که با هم صحبت کنه، باشه؟ 789 00:39:10,229 --> 00:39:11,916 .‫ من متاسفم 790 00:39:12,632 --> 00:39:13,632 .‫میدونم 791 00:39:13,700 --> 00:39:15,467 .‫متاسفم. متاسفم 792 00:39:19,072 --> 00:39:21,473 ‫مبارکه میراندا 793 00:39:21,507 --> 00:39:22,741 ‫ پسره 794 00:39:22,775 --> 00:39:25,267 !‫ یک پسر نوجوان 795 00:39:26,546 --> 00:39:29,314 .‫ این پسر دیگه است 796 00:39:39,492 --> 00:39:44,017 ‫ - میتونی زل زدن را تمام کنی ‫ - من زُل نزدم 797 00:39:44,515 --> 00:39:45,588 ‫ من دارم تصمیم می گیرم 798 00:39:45,631 --> 00:39:49,185 ...‫ میخوای بیای یا به خودت فضا بدی 799 00:39:49,802 --> 00:39:53,519 ‫... یا خودت را به یک نوشیدن روزانه ببری 800 00:39:55,008 --> 00:39:57,175 ‫باشه، ویسکی هست 801 00:40:03,649 --> 00:40:07,719 ‫پیرس داره من را برای یک سکال روده ‫برای یکی از بیماران عروقیمون پیج میکنه 802 00:40:09,956 --> 00:40:13,358 .‫ باشه 803 00:40:13,393 --> 00:40:15,227 ‫ویسکی امشب 804 00:40:15,261 --> 00:40:17,662 ‫ امروز کار میکنم 805 00:40:22,839 --> 00:40:26,138 ‫ تو قهرمان منی 806 00:40:26,172 --> 00:40:27,172 .‫مال خودمم همینطور 807 00:40:27,206 --> 00:40:29,035 ‫ما امید بستیم 808 00:40:29,942 --> 00:40:32,277 ‫ فکر کردن به جزئیات کوچک 809 00:40:32,311 --> 00:40:34,179 ‫ بخش کوچکی از اطلاعات 810 00:40:34,213 --> 00:40:36,548 ‫ به نوعی باعث میشه چیزها درست بشند 811 00:40:36,582 --> 00:40:38,050 ‫باعث میشه فرق کنه 812 00:40:38,084 --> 00:40:40,052 ‫باعث میشه عادی بشه 813 00:40:40,086 --> 00:40:42,788 ‫جهان را از چرخیدن حول محور خود بازمیداره 814 00:40:42,822 --> 00:40:46,391 ‫ مامان، عمو الکس گفته بود وقتی ‫ پروژه علمیم را تمام کردم 815 00:40:46,459 --> 00:40:47,726 ‫ باید بهش نشون بدم 816 00:40:47,760 --> 00:40:48,960 ‫ میتونی به من نشون بدی؟ 817 00:40:49,028 --> 00:40:50,662 ‫ اون در ساختنش بهم کمک کرد 818 00:40:50,730 --> 00:40:52,697 ‫ این یه غذاساز سگه، میبینی؟ 819 00:40:52,732 --> 00:40:54,232 ‫وقتی سگ روی این اهرم راه بره 820 00:40:54,267 --> 00:40:56,301 ...‫ قرقره سطل را پر میکنه و 821 00:40:56,369 --> 00:40:58,737 !‫ این خیلی هوشمندانه است 822 00:40:58,771 --> 00:41:01,006 ‫تنها چیزی که لازم داریم یک سگه 823 00:41:02,875 --> 00:41:05,844 ‫ پس، میتونم نشونش بدم؟ 824 00:41:05,878 --> 00:41:09,714 ‫ میتونیم الان بریم و به ‫ عمو الکس نشون بدیم، لطفا؟ 825 00:41:09,749 --> 00:41:12,084 ...‫ ام 826 00:41:12,151 --> 00:41:14,510 ‫ بیا بنشین اینجا 827 00:41:16,856 --> 00:41:20,258 ‫ عموی الکست تو رو خیلی دوست داره 828 00:41:21,527 --> 00:41:22,910 .‫ و من الان یه نامه از او گرفتم 829 00:41:24,117 --> 00:41:25,183 ‫ - واقعاً ‫ - واقعاً 830 00:41:25,217 --> 00:41:26,881 ...‫وقتی حقیقت اینه که 831 00:41:28,034 --> 00:41:30,735 ‫... واقعاً هیچ راه خوبی ‫برای خداحافظی وجود نداره 832 00:41:30,983 --> 00:41:32,516 ‫امیدوارم لذت برده باشید 833 00:41:32,654 --> 00:41:36,492 ترجمه و زیرنویس نسیم پیله ور ابریشم