1 00:00:00,033 --> 00:00:01,335 ...چهل و هشت نفر نجات پيدا کردند 2 00:00:01,502 --> 00:00:03,804 .براي هممون اين اتفاق افتاده رفيق 3 00:00:03,971 --> 00:00:07,341 ...در جزيره اي مرموز 4 00:00:07,508 --> 00:00:09,710 !جک .دور از خانه 5 00:00:09,877 --> 00:00:11,378 فکر ميکني تا الان اومدن؟ .آنها نميدانن که کجا را جستجو کنند 6 00:00:11,545 --> 00:00:14,515 .آنها براي زنده ماندن جنگيدند .اين جزيره ي ماست 7 00:00:14,681 --> 00:00:16,517 ...و بعد از 108 روز 8 00:00:16,683 --> 00:00:18,385 .من يکي از بازماندگان پرواز 815 اوشينيک هستم 9 00:00:18,552 --> 00:00:21,688 شش نفر... پس ميتونيم از اين جزيره بريم بيرون؟ 10 00:00:21,855 --> 00:00:23,190 .نجات پيدا کردند... 11 00:00:23,357 --> 00:00:25,859 خانمها و آقايان 6 نفر اوشينيک 12 00:00:26,026 --> 00:00:28,729 ...ولي دوستاني که جاگذاشته شده اند 13 00:00:28,896 --> 00:00:30,797 ناپديد شدند 14 00:00:30,964 --> 00:00:32,699 ...حالا 15 00:00:32,866 --> 00:00:35,135 !جين 16 00:00:35,302 --> 00:00:37,037 !نه .سرنوشت صدا ميزند 17 00:00:37,204 --> 00:00:39,573 يه سري اتفاقات خيلي بد افتاده اون ميخواد که ما برگرديم 18 00:00:39,740 --> 00:00:42,976 و 6 نفري که به خانه آمدند 19 00:00:43,143 --> 00:00:45,145 ...بايد راهي پيدا کنند !ما بايد برگرديم 20 00:00:45,312 --> 00:00:48,649 .که بازگردند... جزيره به شما نياز داره. بايد برگرديد 22 00:00:55,189 --> 00:00:57,057 داستان بازماندگان 23 00:00:57,224 --> 00:00:59,059 پرواز شماره 815 اوشينيک 24 00:00:59,226 --> 00:01:01,895 .تصورات بينندگان را در همه جاي جهان ربود 25 00:01:02,062 --> 00:01:05,065 و امشب تمام دلايل چراها را کشف ميکنيم 26 00:01:05,232 --> 00:01:07,000 من فکر ميکنم براي ما، تمام داستان نويسان 27 00:01:07,167 --> 00:01:09,169 چيزي که راجع به سريال جالبه اينه که 28 00:01:09,336 --> 00:01:11,738 وقتي که بيننده درحال نگاه کردن سريال هست اين سؤال براش پيش بياد که 29 00:01:11,905 --> 00:01:13,907 توي قسمت بعدي چه اتفاقي قراره بيفته 30 00:01:14,074 --> 00:01:15,075 قراره چيکار کنن؟ چطوري قراره مارو غافلگير کنن؟ 31 00:01:15,209 --> 00:01:17,277 خب، شما ميتونيد سريال گمشدگان رو تماشا کنيد و لذت ببريد 32 00:01:17,444 --> 00:01:18,512 خواهيد فهميد که يه مُشت آدم 33 00:01:18,579 --> 00:01:19,746 .تو يه جزيره سقوط کردند 34 00:01:19,880 --> 00:01:23,550 آنها دارند براي زنده موندن تلاش ميکنند و سعي ميکنند که براي خودشون زندگي کنند 35 00:01:23,684 --> 00:01:25,586 يه نوع عنصر ابتدايي که تو اين سريال و جود داره 36 00:01:26,086 --> 00:01:29,690 بالاخره هر کسي ميتونه اينجوري تو يه جزيره سقوط کنه 37 00:01:30,090 --> 00:01:31,725 و ايده ي احاطه شدن توسط غريبه ها 38 00:01:31,892 --> 00:01:33,694 و اينکه چه جوري خوتونو کشف کنيد 39 00:01:34,127 --> 00:01:35,796 .يه جورايي قابل شناساييه 40 00:01:35,963 --> 00:01:37,598 .من اسم تو رو نميدونم 41 00:01:37,764 --> 00:01:38,765 .من کيت هستم 42 00:01:38,932 --> 00:01:43,370 .جک 43 00:01:43,537 --> 00:01:46,106 کسي اونو ديد؟ .آره 44 00:01:46,273 --> 00:01:51,044 جزيره يه جاي اسرار آميزه و يه دنياي ديگه ست 45 00:01:51,945 --> 00:01:55,282 .اين يه خرس قطبيه .ما نميدونيم اين جزيره کجاست 46 00:01:55,449 --> 00:01:59,553 ما نميدونيم که چه جوريه که اونا رو نميتونن پيدا کُنن هي! ما سيگنال دريافت کرديم 47 00:01:59,720 --> 00:02:02,289 ...تکرار 9-2-7 اون چيه؟ 48 00:02:02,456 --> 00:02:05,259 .اين يه پيغام اضطراريه 49 00:02:05,425 --> 00:02:08,262 .اون 16 ساله که بطور مداوم داره پخش ميشه 50 00:02:08,428 --> 00:02:10,230 .شايد براي اونا اومدن 51 00:02:10,397 --> 00:02:12,633 اگه کسي اومده پس چرا هنوز داره پخش ميشه؟ 52 00:02:12,799 --> 00:02:15,302 جزيره يه خاصيت دورني بزرگي داره 53 00:02:15,469 --> 00:02:17,304 ...ما يه هيولاي دودي داريم 54 00:02:17,471 --> 00:02:19,506 .که مياد و ميره .آره ديدمش 55 00:02:19,673 --> 00:02:22,809 ممکنه کسي رو از گذشتتون ببينيد که مُرده 56 00:02:22,976 --> 00:02:25,646 ...جک پدرش رو توي جزيده ديده 57 00:02:25,812 --> 00:02:29,149 پدر؟ .کريستين شپرد.کسي که تو استراليا مُرد 58 00:02:29,316 --> 00:02:32,452 .خودشه دوباره ظاهر کردن آدماي مُرده توي سريال 59 00:02:32,619 --> 00:02:34,454 يه جور راهنمايي براي آماده کردن شخصيتهاي داستانه 60 00:02:34,621 --> 00:02:37,658 من باعقل جور در نميام، ميام؟ .نه 61 00:02:37,824 --> 00:02:40,994 .شايد به خاطر اينه که 12 ساله مُردم 62 00:02:41,161 --> 00:02:43,831 ...همه اين شخصيت ها دنبال يه چيز الهام بخشن 63 00:02:43,997 --> 00:02:46,633 !تو اينجا نيستي .به خاطر گناهان و اشتباهاتي که قبلاً کردن 64 00:02:46,800 --> 00:02:49,336 .من دارم دنبال چيزي ميگردم اونو ميبيني؟ 65 00:02:49,503 --> 00:02:52,105 .آره، ولي اونجا نيست 66 00:02:52,272 --> 00:02:54,808 هفته پيش همه ما با هم غريبه بوديم 67 00:02:54,975 --> 00:02:57,477 .ولي الان هممون اينجاييم 68 00:02:57,644 --> 00:03:00,347 .و فقط خدا ميدونه که چه مدت قراره اينجا باشيم 69 00:03:00,514 --> 00:03:02,683 .جک شِپِرد قهرمان ماست .اون يه دکتره 70 00:03:02,850 --> 00:03:04,985 اون آدميه که بقيه فکر ميکنن يه آدمي مثل اون 71 00:03:05,152 --> 00:03:07,187 ميتونه براشون راهنما 72 00:03:07,354 --> 00:03:08,789 .و رهبر باشه 73 00:03:08,956 --> 00:03:12,492 .اگه نتونيم با هم زندگي کنيم اونوقت تنهايي ميميريم 74 00:03:12,659 --> 00:03:14,795 .اون واقعاً تو اين نقش راحت نيست 75 00:03:14,962 --> 00:03:17,798 .من يه رهبر نيست و هنوز اونا با تو اينطور رفتار ميکنن که انگار تو يکي هستي 76 00:03:17,965 --> 00:03:20,334 .اون يه جورايي با يه پدر ظالم بزرگ شده 77 00:03:20,501 --> 00:03:22,703 کار اشتباهي انجام دادم؟ ميشنويم. ممکنه تو بخواي 78 00:03:22,870 --> 00:03:25,072 .هر چند وقت يکبار يه اميد واهي بهش بدي 79 00:03:25,239 --> 00:03:27,374 و در نتيجه 80 00:03:27,541 --> 00:03:29,376 بعضي از افکارش غلط ميشن 81 00:03:29,543 --> 00:03:31,578 .تو کار خوبي انجام دادي تو داري از همه مراقبت ميکني 82 00:03:31,745 --> 00:03:33,881 و هر دفعه داري به ما يه چيزي ميدي .که ميشه روش حساب باز کرد 83 00:03:34,047 --> 00:03:36,717 آدماي توي اين جزيره شانس .زندگي دوباره رو دارن 84 00:03:36,884 --> 00:03:38,852 .شما ميتونيد هر دفعه جهت زندگيتونو عوض کنين 85 00:03:39,019 --> 00:03:40,988 اگه يه وکيل يا يه دکتري 86 00:03:41,154 --> 00:03:43,223 هر کاري که تو دنياي واقعي انجام ميدي 87 00:03:43,390 --> 00:03:46,560 هيچ اهميتي توي يه جزيره دورافتاده نداره .ميخوام بهت بگم من چيکار کردم 88 00:03:46,727 --> 00:03:48,162 .نميخوام بدونم 89 00:03:48,328 --> 00:03:50,397 .مهم نيست کيت 90 00:03:50,564 --> 00:03:53,033 ما هممون قادريم که دوباره شروع کنيم 91 00:03:54,101 --> 00:03:55,068 کيت يه فراري بود 92 00:03:55,235 --> 00:03:58,505 .کسي که توي اسراليا توسط يه کاراگاه دستگير شد 93 00:03:58,672 --> 00:04:00,507 .فرار نکن کيت 94 00:04:00,674 --> 00:04:03,443 در شرايط هريک از شخصيت ها 95 00:04:03,610 --> 00:04:05,479 کسي که يه فرصت زندگي دوباره رو بدست آورده 96 00:04:05,612 --> 00:04:08,782 سخته که کيت رو بالاي اون ساختمان قرار بديم آياکيت از اون فراريهاييه که 97 00:04:09,349 --> 00:04:11,585 به خاطر خطايي که مرتکب نشده دادگاهيش کردن؟ 98 00:04:11,919 --> 00:04:15,255 کاترين، تو چيکار کردي؟ .ازت محافظت کردم مامان 99 00:04:16,089 --> 00:04:19,393 ...نه. راستش اون پدرش رو منفجر کرد 100 00:04:19,560 --> 00:04:22,429 .در يه آتش سوزي بزرگ .پس که اينطور 101 00:04:22,596 --> 00:04:24,798 چرا دوست داري برگردي کيت؟ اگه فکر ميکني چيز غير از 102 00:04:24,832 --> 00:04:27,401 دستبند تو خونه منتظرته 103 00:04:27,434 --> 00:04:30,270 پس نميدوني کار دنيا چه جوريه اون آدميه که 104 00:04:31,371 --> 00:04:33,807 .توي زندگيش از مشکلات فرار ميکنه من دارم برميگردم به ساحل 105 00:04:33,974 --> 00:04:36,810 چي، داري ميري؟ براش سخته که برگرده به اوضاعي که 106 00:04:36,977 --> 00:04:39,780 يه شخص فراري بوده 107 00:04:39,947 --> 00:04:41,782 در عرض يه هفته دليلي پيدا ميکني 108 00:04:41,949 --> 00:04:45,152 که بشاشي به جک .و برگردي پيش خودم 109 00:04:45,319 --> 00:04:49,223 اون خودش رو دو تکه شده بين جک، دکترمون 110 00:04:49,389 --> 00:04:51,124 و ساوير که به نوعي آدم بديه ميبينه 111 00:04:51,258 --> 00:04:52,292 چرا نگران ساوير هستي؟ 112 00:04:52,459 --> 00:04:54,795 .هيچ وقت کاري واست انجام نميده چونکه من دوسِت دارم 113 00:04:54,962 --> 00:04:57,631 جک آدميه که قراره اون باهاش باشه 114 00:04:57,798 --> 00:04:59,600 .و بطور بي ريايي اونو دوست داره 115 00:04:59,766 --> 00:05:01,735 و ميدونه که اون به نحو احسن ازش مراقبت ميکنه 116 00:05:01,902 --> 00:05:04,738 .ولي ساوير آدميه که اون توش غرق شده 117 00:05:04,905 --> 00:05:08,742 بهش درباره من و خودت گفتي؟ .نه ولي اون ميدنه 118 00:05:09,309 --> 00:05:10,978 .اون مارو تو يکي از اون دوربينا ديده 119 00:05:10,477 --> 00:05:13,146 خب، حالا اون کشيده کنار 120 00:05:13,313 --> 00:05:15,716 نظرت راجع به يه خوشگذروني عصرونه چيه؟ 121 00:05:15,883 --> 00:05:17,985 !بيخيال کک مکي. صبر کن 122 00:05:18,151 --> 00:05:21,722 ميخواي ازت يه نوار ميکس شده درست کنم؟ آره چرا اين کارو نميکني؟ 123 00:05:23,991 --> 00:05:25,225 با يه آدمه باکلاس 124 00:05:26,059 --> 00:05:28,829 .ساوير قبل پرواز 815 يه کلاهبردار بوده 125 00:05:28,996 --> 00:05:30,898 ميخواي سرم کلاه بذاري؟ 126 00:05:31,064 --> 00:05:33,600 .تو جزيره هم يه آدم کلاه برداره .آره اون تو جزيره يه آدم کلاه برداره 127 00:05:33,767 --> 00:05:36,236 !تو شهر يه کلانتر جديد اومده پسرا 128 00:05:36,403 --> 00:05:38,472 .آره .اون يه آدم رذل و نامرده 129 00:05:38,639 --> 00:05:41,842 هم خطرناک، هم خوش تيپ و هم جذابه .اون عاشق آبجوه و عاشق کاراي انفرادي 130 00:05:42,009 --> 00:05:44,978 اون جوک زياد تعريف ميکنه اون آدما رو با يه اسم خاصي صدا ميکنه.اون براي هر کسي يه اسم ساخته 131 00:05:45,412 --> 00:05:46,513 .سلام آفتاب خانم 132 00:05:46,680 --> 00:05:49,316 مشکلت چيه چاقالو؟ .اينم دکتر خوش خنده 133 00:05:49,483 --> 00:05:51,351 دستورات رو از کجا ميگيري کولونل کُرتز؟ ...اون بهت ميگه خط خطي 134 00:05:51,518 --> 00:05:53,353 .به خاطر اون پيراهني که پوشيدي 135 00:05:53,520 --> 00:05:55,322 .بهت ميگه کراوات .جالبه 136 00:05:55,489 --> 00:05:58,492 تو اين کارو تو خونم انجام ميدادي؟ دزدي از مُرده ها؟ 137 00:05:58,659 --> 00:06:01,428 دُکي تو اصلاً تو باغ نيستي 138 00:06:01,595 --> 00:06:03,831 .برگشتيم به تمدّن و تو کجايي؟ 139 00:06:03,997 --> 00:06:06,300 من توي قسمت وحشي ام اونا تو اين جزيره گير افتادن 140 00:06:06,466 --> 00:06:09,369 ...و شروع ميکنن به جستجوي جزيره 141 00:06:09,536 --> 00:06:12,005 اينجا.اونا ميفهمن که آدماي مرموز ديگه اي هم هستن 142 00:06:12,172 --> 00:06:15,008 که تو اين جزيره زندگي ميکنن تو آدم ديگه اي اينجا ديدي؟ 143 00:06:15,175 --> 00:06:16,844 ...نه ولي صداشونو ميشنوم 144 00:06:17,010 --> 00:06:19,346 .اونجا، توي جنگل 145 00:06:19,513 --> 00:06:20,881 !سعيد 146 00:06:21,048 --> 00:06:23,016 .به من گوش کن 147 00:06:23,183 --> 00:06:25,285 .ماتنها نيستيم 148 00:06:25,452 --> 00:06:27,221 سريال بخاطر ديوونه بازيش و عجيب بودن 149 00:06:27,387 --> 00:06:29,857 .جالب بودن و گيج کنندگيش شهرت پيدا کرده 150 00:06:30,023 --> 00:06:33,894 ...ولي 90% روز ما با حرف زدن راجع به آدماي تو سريال ميگذره 151 00:06:34,061 --> 00:06:36,396 اونا چيکار ميکنن چه احساسي دارن 152 00:06:36,563 --> 00:06:38,866 کي داره با کي دعوا ميکنه ...که به کي پيروز ميشه 153 00:06:39,032 --> 00:06:41,735 و اون همون قسمتيش هست که براي ما واقعيت داره 154 00:06:41,902 --> 00:06:44,538 من فکر ميکنم دليل اينکه مردم اين شخصيتها رو دوست دارن 155 00:06:44,705 --> 00:06:48,308 .اينه که خودشون رو تو اونا ميبينن .سريال همون چيزيه که تو زندگيه هممون هست 156 00:06:48,475 --> 00:06:50,544 .درباره عشقه .درباره بخششه 157 00:06:50,711 --> 00:06:54,047 .درباره متحول شدنه .درباره دَرده 158 00:06:54,214 --> 00:06:57,818 .درباره هيجانه ايده ي اينکه اونا متحول بشن 159 00:06:57,885 --> 00:07:00,420 به خاطر اينه که اونا توي يه جاي اسرارآميز توي جزيره هستن 160 00:07:00,587 --> 00:07:03,557 اون به ما اجازه ميده که بگيم من فکر ميکنم 161 00:07:03,724 --> 00:07:06,593 بطور منصفانه بايد گفت داستان هاي جهاني درباره وضعيت آدماست 162 00:07:11,565 --> 00:07:13,600 وقتي جان لاک اومد به ابن جزيره 163 00:07:13,767 --> 00:07:16,336 اون جايي رو که حقيقتاً بهش متعلق بود پيدا کرد 164 00:07:16,503 --> 00:07:18,939 .مالومارس .بيدار شو هوگو 165 00:07:19,106 --> 00:07:21,408 هاه؟وقت بيدار شدنه .بايد راه بيفتيم 166 00:07:21,575 --> 00:07:24,778 .من فکر ميکردم نميدونيم کجا داريم ميريم رفيق .الان ميدونيم 167 00:07:24,945 --> 00:07:27,347 من يه مدرسه براي بچه ها راه انداختم 168 00:07:27,514 --> 00:07:30,184 براي کساني که به شدت خاص هستند 169 00:07:30,350 --> 00:07:33,253 .و دليل دلرم بخاطر اينکه ميگم تو يکي از اونايي 170 00:07:33,420 --> 00:07:35,756 زندگي جان لاک بر اين پايه بوده که هر کي بهش ميرسيده ميگفته 171 00:07:35,923 --> 00:07:38,258 که اون خاصّه .و براي کاري آفريده شده 172 00:07:38,425 --> 00:07:40,928 ولي تمام چيزي که نصيبش شده يه ويلچر 173 00:07:41,094 --> 00:07:44,965 .و کار کردن تو يه بن بست کارخونه جعبه سازيه اون مردي بوده که واقعاً 174 00:07:45,132 --> 00:07:48,101 .تمام عمرش تحت ستم واقع شده 175 00:07:48,268 --> 00:07:51,038 .آه!آه! تو بعد از افتادن از يه ساختمون 8 طبقه نجات پيدا کردي 176 00:07:51,205 --> 00:07:54,107 .اين يه معجزه ست آقاي لاک شما به معجزه اعتقاد داريد؟ 177 00:07:54,274 --> 00:07:58,712 .نه من به معجزه اعتقاد ندارم 178 00:08:01,215 --> 00:08:04,151 وقتي اون به اين جزيره اومد .فهميد که ميتونه راه بره 179 00:08:04,318 --> 00:08:06,920 تو، زود باش! بيا اينجا و به من کمک کن 180 00:08:07,087 --> 00:08:09,156 ناگهان اون راه ميره 181 00:08:09,323 --> 00:08:11,391 و فکر ميکنه که : اين همون چيزيه که همه ميگفتن 182 00:08:11,558 --> 00:08:14,061 .اين همون چيزيه که من براش اومدم اين همون چيزيه که منو خاص کرده 183 00:08:14,228 --> 00:08:17,164 اگه تمام اتفاقاتي که اينجا افتاده 184 00:08:17,331 --> 00:08:18,899 به يه دليلي اتفاق افتاده باش چي؟ 185 00:08:19,066 --> 00:08:20,834 لاک اساساً به اين فکر ميکنه که چه کسي به علم نياز داره؟ 186 00:08:21,001 --> 00:08:23,403 ميدوني، کي دنبال يه توضيح علمي ميگرده؟ 187 00:08:23,570 --> 00:08:24,938 .اين سرنوشته 188 00:08:25,105 --> 00:08:26,807 .من به سرنوشت اعتقادي ندارم 189 00:08:26,974 --> 00:08:29,142 .چرا داري فقط هنوز کشفش نکردي 190 00:08:29,309 --> 00:08:31,144 جزيره يه جورايي 191 00:08:31,311 --> 00:08:33,146 بدترين حالتي از ملاقات هاي ناگهانيه که بتونين تصورش کنين 192 00:08:33,313 --> 00:08:36,650 چونکه وادارتون ميکنه گذشتتون رو بارها و بارها به ياد بياريد 193 00:08:36,817 --> 00:08:38,652 پس اگه يه شکنجه گر بوديد 194 00:08:38,819 --> 00:08:41,355 جزيره ميخواد يه موقعيت جديد بهتون هديه بده 195 00:08:41,522 --> 00:08:43,524 جايي که بايد تصميم بگيريد که آيا ميخوايد 196 00:08:43,690 --> 00:08:45,425 دوباره يه شکنجه گر باشيد يا نه؟ من 5 سال رو صرف خدمت کردن به گارد جمهوريخواه کردم 197 00:08:45,592 --> 00:08:47,794 .فقط 5 دقيقه منو با اون تنها بذاريد 198 00:08:49,496 --> 00:08:52,299 سعيد آدميه که خيلي سعي کرده در موقيت هاي متفاوت 199 00:08:52,466 --> 00:08:54,334 روي روح تاريکي که درون خودش داره 200 00:08:54,501 --> 00:08:56,436 .سرپوش بذاره 201 00:08:56,603 --> 00:08:59,940 .فکر ميکنم که لااقل خوبه که يه توانايي داري که ازش استفاده کني 202 00:09:00,107 --> 00:09:03,110 اون مسئوليت آدمايي رو که شکنجه کرده به دوش ميکشه 203 00:09:03,277 --> 00:09:05,345 و اين يه مسئوليت خيلي سنگينه واسه اون 204 00:09:05,512 --> 00:09:07,014 .اين يه بازي نيست ناديا 205 00:09:07,181 --> 00:09:09,049 ولي تو داري جوري بازي ميکني که 206 00:09:09,216 --> 00:09:12,152 وانمود کني آدمي هستي که واقعاً نيستي 207 00:09:12,319 --> 00:09:14,555 اون از زندگي خودش توي عراق فرار کرد 208 00:09:14,721 --> 00:09:16,857 و اون ميخواست دنبال، آم، اين زن ناديا بگرده 209 00:09:17,024 --> 00:09:19,493 .که مدتهاست رَدِّش رو گم کرده 210 00:09:19,660 --> 00:09:21,662 من 7 سال از زنگيمو صرف يه اميد واهي کردم 211 00:09:21,829 --> 00:09:23,697 چونکه فکر ميکردم 212 00:09:23,864 --> 00:09:26,667 .که اون يه جايي هنوز زنده ست 213 00:09:26,834 --> 00:09:29,903 آيا اون ميتونه آدم بد درون خودشو از بين ببره؟ 214 00:09:30,070 --> 00:09:32,072 و بعنوان يک شخصيت او درونش يه چيزي داره که مجبورش ميکنه؟ 215 00:09:32,239 --> 00:09:34,541 من حاضرم زندگيم رو فدا کنم اگه در نجات پيدا کردن امنيتي باشه 216 00:09:34,708 --> 00:09:36,577 .من تسليم هيچ چيز اَلَکي نميشم 217 00:09:36,743 --> 00:09:38,078 فکر متحول شدن 218 00:09:38,245 --> 00:09:41,215 واقعاً اصلي ترين پس زمينه .اين سريال هست 219 00:09:41,381 --> 00:09:42,382 .اون حالش خوب ميشه 220 00:09:42,382 --> 00:09:47,054 جک حالش خوب ميشه.هممون ميشيم !چه نکته ظريفي 221 00:09:49,990 --> 00:09:51,325 من فکر ميکنم که هارلي 222 00:09:51,391 --> 00:09:53,560 به نوعي پيکره سريال رو تشکيل ميده 223 00:09:53,727 --> 00:09:56,063 منظورم اينه که اون آدميه که سعي ميکنه با شرايطي که پيش اومده کنار بياد 224 00:09:56,230 --> 00:09:57,598 .ويه جورايي را خودشو بره 225 00:09:57,764 --> 00:09:59,733 و هارلي ما در فصل اول فهميديم که اون 226 00:09:59,900 --> 00:10:01,068 .تو يه مسابقه بخت آزمايي برنده شد 227 00:10:01,101 --> 00:10:04,771 .ولي اون پول براش اتفاقات بدي رو بدنبال داشت .من يه جورايي بدشانسي هم آوردم 228 00:10:04,938 --> 00:10:07,407 پدر بزرگ تيتو به خاطر يه حمله قلبي مُرد 229 00:10:07,574 --> 00:10:10,077 .و اولين خونه اي که براي مادرم خريده بودم سوخت 230 00:10:10,244 --> 00:10:12,613 رفتن به استراليا باعث نميشه که هيچ نفريني شکسته بشه 231 00:10:12,779 --> 00:10:15,048 .تو به يه مقدار اميد نياز داري 232 00:10:15,215 --> 00:10:16,884 .من اميد دارم 233 00:10:17,050 --> 00:10:19,553 .يه اتوبوس دارما تو جزيره ست 234 00:10:19,720 --> 00:10:22,422 اون فکر ميکنه را انداختن اين ماشين 235 00:10:22,589 --> 00:10:27,027 .ميتونه واقعاً وجود اميد رو در مردم زنده کنه 236 00:10:27,194 --> 00:10:29,029 !برو !آه 237 00:10:29,196 --> 00:10:30,764 .حرومزاده 238 00:10:30,931 --> 00:10:32,466 اون ماشين در حقيقت 239 00:10:32,499 --> 00:10:33,500 يه چيزي بيشتر از اوني که هست رو بازگو ميکنه 240 00:10:33,834 --> 00:10:37,304 .چونکه هارلي يه جسد تو اون پيدا ميکنه !موفقيت 241 00:10:37,938 --> 00:10:40,941 نبايد باهاش اونظوري رفتار کني رفيق اون يارو مادر داشته...اوه، واسمم داره 242 00:10:41,808 --> 00:10:43,443 اسمش آقاي اسکلت نيست اسمش راجر وُرکمَنه 243 00:10:43,610 --> 00:10:46,246 احمق اون يعني کارگر 244 00:10:46,413 --> 00:10:47,614 اون نگهبان دارما بوده 245 00:10:47,781 --> 00:10:49,550 من يه نگهبانم؟ 246 00:10:49,716 --> 00:10:53,453 .متأسفم آقاي لاينوس 247 00:10:53,620 --> 00:10:56,456 و حالا ابتکار دارما که تو جزيره بود 248 00:10:56,623 --> 00:10:59,226 .برميگرده به دهه 70 و دهه 80 249 00:10:59,393 --> 00:11:02,296 من دکتر ادگار هاليوَکس هستم و ...فيلم آموزشيه 250 00:11:02,462 --> 00:11:03,230 که چه جوري ابتکار دارما 251 00:11:03,263 --> 00:11:03,931 به اين جزيره وارد شد 252 00:11:04,231 --> 00:11:06,834 .بستگي داره که شما اين فيلم آموزشي رو باور کنيد يا نکنيد 253 00:11:07,000 --> 00:11:09,469 .که شخصيت هاي ما به جستجو ادامه ميدهند در کسري از لحظه 254 00:11:09,870 --> 00:11:11,705 .حيوانات به نظر مياد که ناپديد شدن 255 00:11:13,507 --> 00:11:16,844 تمام چيزايي که از دارما ميدونيم .فقط چيزاييه که توي فيلمها ديديم 256 00:11:17,010 --> 00:11:19,179 ابتکار دارما ميگه اوان اومدن به جزيره 257 00:11:18,679 --> 00:11:20,514 که دنيا رو يه جاي بهتر براي زندگي بسازن 258 00:11:20,581 --> 00:11:22,583 ...ولي وقتي دقيق تر به اين دريچه ها نگاه ميکنيد 259 00:11:23,050 --> 00:11:25,385 به نظر ميرسه که اونا .داشتن آزمايشات روانشناختي انجام ميدادن 260 00:11:26,186 --> 00:11:28,388 همه افرادي که تو اين دريچه ها هستن اسلحه دارن 261 00:11:28,655 --> 00:11:30,457 پس به نظر ميرسه که اونا 262 00:11:30,624 --> 00:11:33,026 برخلاف تصورات ما يه سري .عمليات نظامي هم انجام ميدادن 263 00:11:33,193 --> 00:11:35,028 اونا اجتماع خيالي خوشونو بنا کردن و 264 00:11:35,062 --> 00:11:36,830 .سعي کردن که آزمايشات مختلفي رو انجام بدن 265 00:11:36,563 --> 00:11:38,565 ولي اونا فهميدن که، اوه، آدماي ديگه اي هم 266 00:11:38,699 --> 00:11:41,368 توي اين جزيره زندگي ميکنند که به آنها .غريبه ها و دشمن ميگفتنند 267 00:11:41,835 --> 00:11:44,972 خيلي خوب همه بريد سر پُستهاتون آدمايي که دشمن ناميده ميشدند 268 00:11:45,138 --> 00:11:47,674 .خيلي قبلتر از ابتکار دارما تو جزيره زندگي ميکردند 269 00:11:47,841 --> 00:11:49,877 و وقتي ديدن آدماي ديگه اي از بيرون وارد جزيره شدن 270 00:11:50,043 --> 00:11:52,513 .يه مقدار استثناء قائل شدن تو يکي از اونايي؟ 271 00:11:52,679 --> 00:11:55,716 يکي از کيا؟ .دشمنا 272 00:11:55,883 --> 00:11:57,985 ميدوني معني اون کلمه چيه؟ 273 00:11:59,820 --> 00:12:00,687 بنجامين لاينوس يه سري 274 00:12:00,721 --> 00:12:03,657 .مشکلات تاريخي با جزيره داره 275 00:12:03,857 --> 00:12:07,794 !هي! به جزيره خوش اومدي، مرد .خوش اومديد.و اينم بايد بن باشه.آره 276 00:12:07,961 --> 00:12:09,963 اون يکي از اعضاي ابتکار دارما بود 277 00:12:10,130 --> 00:12:12,799 اون همراه پدرش .در بين اين آدما زندگي کرد 278 00:12:12,966 --> 00:12:15,636 .تولدت مبارک بن .ببخشيد که فراموش کردم 279 00:12:16,904 --> 00:12:19,706 يه جورايي سخته که روزي رو که .تو مادرت رو کُشتي جشن بگيريم 280 00:12:20,040 --> 00:12:20,874 !آآه 281 00:12:20,407 --> 00:12:23,043 .بايد زودتر ميومدي اون رفته 282 00:12:24,611 --> 00:12:27,948 .و من تو اين جزيره گير افتادم...به همراه تو 283 00:12:27,848 --> 00:12:29,283 و همين اونو راهنمايي کرد 284 00:12:29,449 --> 00:12:31,785 به بطور عادلانه بسوي سياهي ...و تبديل شدن به يه شخص پيچيده بشه 285 00:12:31,952 --> 00:12:33,821 .خداحافظ پدر شخصي پيچيده و ستمگر 286 00:12:33,987 --> 00:12:38,358 .که پدرش رو با خونسردي کُشت 287 00:12:38,525 --> 00:12:41,461 بن در حقيقت براي تمام جرائمي که تو اين جزيره اتفاق ميفته 288 00:12:41,628 --> 00:12:43,397 .به صورت پنهاني و اساسي مجرم شناخته ميشه 289 00:12:43,564 --> 00:12:45,399 .اون ابتکار دارما رو کُشت 290 00:12:45,566 --> 00:12:49,203 بن از اين اتفاق بصورت رهبر يه گروه بيرون اومد 291 00:12:49,369 --> 00:12:52,039 تو ميخواي که ما، آم، بريم جسدشو بياريم؟ 292 00:12:52,206 --> 00:12:55,075 .نه بذاريد همونجا باشه 293 00:12:55,242 --> 00:12:59,346 ...و وقتي 815 اوشينيک تو اين جزيره سقوط کرد 294 00:12:59,513 --> 00:13:01,348 همه چيز براي بن تغيير کرد 295 00:13:01,515 --> 00:13:05,552 ولي اون هرکاري تونست انجام داد .که بتونه قدرت خودشو حفظ کنه 296 00:13:05,719 --> 00:13:08,222 گودوين! اگه الان راه بيفتي .ميتوني تا 1 ساعت ديگه به ساحل برسي 297 00:13:08,388 --> 00:13:10,057 اتان، تو برو سمت دماغه هواپيما 298 00:13:10,224 --> 00:13:12,192 .ممکنه بازماندگاني داشته باشه 299 00:13:12,226 --> 00:13:15,562 !گوش کنيد، ياد بگيريد و درگير نشيد. بريد 300 00:13:19,199 --> 00:13:21,401 هروقت هرکسي مياد به جزيره 301 00:13:21,568 --> 00:13:23,403 غريبه ها اونا رو تنها گير ميارن و مثل خرچنگ 302 00:13:23,570 --> 00:13:25,706 ميدزدنشون که ازشون براي آزمايشات .خودشون استفاده کنن 303 00:13:25,873 --> 00:13:27,741 بنابراين اونا ماهواره دارن 304 00:13:27,908 --> 00:13:31,044 خونه دارن و بعضي وقت ها گردهمايي هاي فرهنگي دارن 305 00:13:31,211 --> 00:13:33,447 و اين زيردريايي که به کمک اون ميتونن بين جزيره 306 00:13:33,614 --> 00:13:35,415 .و بازگشتن به دنياي واقعي رفت و آمد کنن 307 00:13:35,582 --> 00:13:38,452 پس اونا هر وقت که بخوان ميتونن از اين جزيره برن بيرون 308 00:13:38,619 --> 00:13:40,754 و اونا خوشحال نبودن وقتي که اين نجات يافته ها 309 00:13:40,921 --> 00:13:42,256 .تو اين جزيره سقوط کردن 310 00:13:42,422 --> 00:13:44,458 .براي يه مدت يه جنگ سخت بينشون بود 311 00:13:44,625 --> 00:13:48,295 اينجا جزيره ي ماست و تنها دليلي که داريد اينجا زندگي ميکنيد 312 00:13:48,462 --> 00:13:50,531 .اينه که ما به شما اين اجازه رو داديم 313 00:13:50,697 --> 00:13:52,933 .ولي هنوز کشمکش و دشمني وجود داره 314 00:13:53,100 --> 00:13:55,869 آه! بن آدم بديه و خيلي کاراي 315 00:13:56,036 --> 00:13:58,772 بدي انجام داده تا بتونه .به قدرت خودش استمرار بده 316 00:13:58,939 --> 00:14:02,543 تا حالا تعجب نکردي که سَرِ ابتکار دارما چه بلايي اومد هوگو؟ 317 00:14:02,709 --> 00:14:04,378 .واو 318 00:14:04,545 --> 00:14:07,281 لااقل بايد 100نفر از اونا باشن که 319 00:14:07,181 --> 00:14:09,883 تو اين جزيره زندگي ميکنن چه بلايي سر اونا اومده؟ 320 00:14:10,050 --> 00:14:13,387 .اون اين کارو کرده 321 00:14:14,955 --> 00:14:18,959 جايي که داريم ميبريمت يه جاي خاصّه خاص، هاه؟ 322 00:14:19,393 --> 00:14:22,596 .اونجا چيزايي رو ميبيني که تا حالا تصور نميکردي 323 00:14:21,328 --> 00:14:24,998 .و فقط يک نفر ميدونه همه اينا از کجا شروع شد 324 00:14:24,164 --> 00:14:27,167 ما ميدونيم که جزيره از خيلي وقت پيش وجود داشته 325 00:14:26,333 --> 00:14:29,937 چنکه گهگاه آدمايي رو ميبينيم که 326 00:14:28,969 --> 00:14:32,940 .قبلاً اينجا بودن .شايد آدم و حوّا بودن 327 00:14:33,207 --> 00:14:35,542 .ما وسط جنگل يه کشتي پيدا ميکنيم 328 00:14:35,909 --> 00:14:37,578 چه جوري اومده اونجا؟ نميدونيم. تنها چيزي که ميدونيم 329 00:14:36,977 --> 00:14:41,982 .اينه که اون ماله قرن 19 بوده و اين مجسمه پاي بزرگ رو ميبينيم 330 00:14:40,214 --> 00:14:44,051 که در قسمتي از جزيره کنار .آب بود 331 00:14:43,884 --> 00:14:47,421 .چهار تا انگشت داره پس فکر اينکه قبلاً آدمايي 332 00:14:47,588 --> 00:14:49,256 ...خيلي خيلي سال پيش به اين جزيره اومدن 333 00:14:49,423 --> 00:14:53,727 چرا اين همه مدت جزيره افراد رو تو خودش غرق کرده؟ .رسيديم 334 00:14:56,730 --> 00:14:58,365 جوليت يه دکتره که تو ميامي زندگي کرده 335 00:14:58,599 --> 00:15:00,267 .و توسط غريبه ها استخدام شده 336 00:15:00,300 --> 00:15:01,435 اون فکر ميکرد که قراره 337 00:15:01,502 --> 00:15:04,505 براي يه شرکت دارويي توي اُرگِن توي پُرتلند کار کنه 338 00:15:04,538 --> 00:15:07,407 .ولي در حقيقت اون توي جزيره بيدار شد .اسم من بنجامين لاينوسه 339 00:15:07,574 --> 00:15:10,077 .من واقعاً دنبال اين بودم که با شما کار کنم 340 00:15:10,244 --> 00:15:11,645 جوليت توسط غريبه ها استخدام شد 341 00:15:11,678 --> 00:15:13,447 چون اون يکي از متخصصان باروري بود 342 00:15:13,480 --> 00:15:15,415 و يکي از مشکلاتي که غريبه ها در اين جزيره داشتن اين بود که 343 00:15:15,682 --> 00:15:17,351 .تو اين جزيره نميتونن بچه دار بشن 344 00:15:17,384 --> 00:15:19,486 .فکر ميکنم که با يه روش هايي بشه اين اتفاق بيفته 345 00:15:19,520 --> 00:15:22,756 کاري نميتونم بکنم، لااقل تو اينجا جوليت بطور واضح ميفهمه که 346 00:15:22,022 --> 00:15:25,392 توسط بن داره مورد سوءاستفاده قرار ميگيره 347 00:15:24,658 --> 00:15:29,062 وتنها چيزي که ميخواد اينه که از اين جزيره بره بيرون .قرار ما اين نبود 348 00:15:29,129 --> 00:15:30,797 تو بايد تا زماني که کارِت تموم بشه اينجا بموني 349 00:15:30,697 --> 00:15:34,034 !اين غير ممکنه .تمام مادرا دارن ميميرن 350 00:15:35,502 --> 00:15:38,505 پس جوليت غريبه ها رو ترک کرد که به بازماندگان بپيونده 351 00:15:38,972 --> 00:15:40,941 اونا رو بهترين شانس خودش .براي رسيدن به خونه ميدونه 352 00:15:41,108 --> 00:15:42,342 تو بيشتر از هر چيز ديگه اي تو اين دنيا 353 00:15:42,376 --> 00:15:45,078 .ميخواي از اين جزيره بري بيرون 354 00:15:45,112 --> 00:15:47,481 .اين باعث ميشه يکي از ما بشي 355 00:15:47,648 --> 00:15:50,284 .ميخوام راجع به تحقيقاتتون بدونم 356 00:15:50,450 --> 00:15:52,986 ...سان چه بلايي سر زناي حامله مياد؟ 357 00:15:53,153 --> 00:15:54,788 .همشون ميميرن 358 00:15:57,758 --> 00:15:59,827 .سان و جين اهل کُره هستن .اونا ازدواج کردن 359 00:15:59,993 --> 00:16:01,962 و وقتي اولين بار اونا رو ميبينيم فکر ميکنيم جين 360 00:16:01,929 --> 00:16:03,697 از اون دسته شوهرهاي سلطه جوئه 361 00:16:03,864 --> 00:16:05,599 و سان هم يه زنِ مطيعه 362 00:16:05,766 --> 00:16:08,402 ول وقتي زمان ميگذره ميبينيم که .سان يه آدم عاشقه 363 00:16:08,569 --> 00:16:12,206 اون حامله ست و نميدونه، آم، که اين بچه 364 00:16:12,372 --> 00:16:14,942 مال شوهرشه يا مال اون کسي که قبلاً باهاش بوده 365 00:16:15,108 --> 00:16:17,978 جنين حدود 8 هفته پيش بوجود آمده 366 00:16:18,145 --> 00:16:20,080 .تو توي جزيره بچه دار شدي 367 00:16:20,247 --> 00:16:23,484 .ماله جينه 368 00:16:23,650 --> 00:16:26,053 اون ميخواد بفهمه که بچه ماله جينه 369 00:16:26,220 --> 00:16:31,291 و بالاخره رُک ميشه و همه .چيز رو به جين ميگه 370 00:16:39,099 --> 00:16:41,001 وقتي همه ميخواستن جزيره رو ترک کنن 371 00:16:41,168 --> 00:16:43,770 .يکي از بازماندگان دليلي براي موندن داره 372 00:16:43,937 --> 00:16:47,140 ولشون کن. اونا از اينکه .تو اينجايي شگفت زده هستن 373 00:16:47,307 --> 00:16:48,275 شگفت زده؟ 374 00:16:48,442 --> 00:16:50,310 .منتظرت بوديم 375 00:16:50,477 --> 00:16:53,747 جک حالا واقعاً يه مأموريت داره که 376 00:16:53,914 --> 00:16:57,017 .رموز جزيره رو کشف کنه قشنگه، نه؟ 377 00:16:57,184 --> 00:16:58,685 مهم نيست که چقدر از وقتتو تو جزيره گذروندي 378 00:16:58,719 --> 00:17:00,053 .هيچ وقت از اين منظره خسته نميشي 379 00:17:00,087 --> 00:17:03,190 ما قبلاً بطور رسمي با هم آشنا نشديم.من ريچارد هستم 380 00:17:05,359 --> 00:17:07,361 .ريچارد يه مرد دو چهره ست 381 00:17:07,528 --> 00:17:10,097 اون يه چيز ديگه ست و ساختار مرموزي داره 382 00:17:10,264 --> 00:17:12,466 .بيشتر اونو در نقش مشاور ديديم 383 00:17:12,633 --> 00:17:13,967 .اونا 40 نفرن 384 00:17:14,134 --> 00:17:16,503 فکر ميکني وقتي برسي اونجا چه اتفاقي ميفته؟ 385 00:17:16,670 --> 00:17:19,039 ما ميبينيم اون جان لاک رو ملاقات کرده .وقتي که يه بچه کوچيک بوده 386 00:17:19,206 --> 00:17:21,341 نکته اي که درباره آلپرت هست اينه که در تمام مدت هاي متفاوتي 387 00:17:21,508 --> 00:17:23,777 اونو تو اين دوره ديديم .همش يه جور فکر ميکنه 388 00:17:23,944 --> 00:17:25,112 وقتي افکار برگشتن به اينجا 389 00:17:25,145 --> 00:17:27,648 وقتي که مردي تو هواپيما بود که يکي از مُهره هاي کمرش شکسته بود 390 00:17:27,681 --> 00:17:29,550 کسي که ناگهاني تونست دوباره راه بره 391 00:17:29,883 --> 00:17:32,553 خب مردم خيلي هيجان زده شدند چون 392 00:17:33,187 --> 00:17:35,956 اون اتفاق ميتونست براي کسي بيفته .که خيلي خاص باشه 393 00:17:37,124 --> 00:17:39,393 جان لاک آدميه که به نظر ميرسه جزيره ميخواد که 394 00:17:39,560 --> 00:17:41,662 که رهبري کنه.مادنبال کسي هستيم که به ما يادآوري کنه 395 00:17:41,829 --> 00:17:44,231 .که ما براي دلايل مهمتري اينجاييم 396 00:17:44,398 --> 00:17:46,867 ولي بن نميخواد که بقيه فکر کنن .نو يه آدم خاص هستي جان 397 00:17:47,034 --> 00:17:49,636 بن گفته که لاک قراره جانشين اون 398 00:17:49,803 --> 00:17:54,007 .بعنوان رهبر جزيره بشه ولي بن از اين مسئله خوشحال نيست بزودي ميفهمي 399 00:17:54,174 --> 00:17:56,310 ...که انتخاب شدن عواقب بعدي هم داره 400 00:17:56,477 --> 00:17:57,878 چونکه سرنوشت جان 401 00:17:58,045 --> 00:18:01,215 .يه حرومزاده دمدمي مزاجه 402 00:18:01,381 --> 00:18:04,718 جانشين بن، لاک کسيه که مأموريت داره 403 00:18:04,885 --> 00:18:07,721 که جزيره رو از هر جهت حفظ کنه لاک اصلي ترين راه ها براي نجات پيدا کردن 404 00:18:07,888 --> 00:18:10,824 بازماندگان اين سانحه رو از بين برد 405 00:18:10,991 --> 00:18:13,327 .اون ميتونست اين افراد رو از اين جزيره خارج کنه 406 00:18:13,494 --> 00:18:16,063 اون يکي از ايستگاه هاي دارما رو که 407 00:18:16,230 --> 00:18:18,098 .يه ايستگاه ارتباطي بود رو منفجر کرد 408 00:18:18,265 --> 00:18:20,901 و بعد از اون زير دريايي رو منفجر کرد 409 00:18:21,068 --> 00:18:23,937 .که بهترين راه براي خروج از اين جزيره بود .متأسفم جک 410 00:18:24,104 --> 00:18:27,241 وقتي که به نظر ميرسيد تمام اميدها براي نجات يافتن از بين رفتند 411 00:18:27,407 --> 00:18:29,576 بازماندگان يه کشتي بارکش نزديک ساحل پيدا کردند 412 00:18:29,743 --> 00:18:31,545 .که تلاش ميکردند به ساحل برسند 413 00:18:31,712 --> 00:18:34,114 اون راديوئه؟ .آره 414 00:18:34,281 --> 00:18:36,416 .تا حالا يه وسيله به اين پيچيدگي نديده بودم 415 00:18:36,583 --> 00:18:39,253 هنوز ميتوني درستش کني، درسته؟ .اميدوارم 416 00:18:39,419 --> 00:18:41,455 هنگام امکان براي نجات پيدا کردن 417 00:18:41,622 --> 00:18:44,191 .لاک يکبار ديگه سعي کرد که بقيه را از رفتن بازدارد 418 00:18:44,358 --> 00:18:47,027 داري چيکار ميکني جان؟ 419 00:18:47,194 --> 00:18:50,030 .تلفن رو بذاز زمين .جک آدم خوشبينيه 420 00:18:50,197 --> 00:18:52,432 اون هميشه ميگه"اوه، ببين اين انتخاب ماست "ميتونيم از جزيره بريم بيرون 421 00:18:52,599 --> 00:18:56,069 .ديگه نميتوني منو تو اين جزيره نگه داري 422 00:18:56,236 --> 00:18:58,272 .تو نبايد اين کارو بکني 423 00:18:58,438 --> 00:19:00,641 .مينکوسکي 424 00:19:00,808 --> 00:19:02,209 الو؟ 425 00:19:02,376 --> 00:19:03,911 شما کي هستيد؟ 426 00:19:04,077 --> 00:19:09,550 .من يکي از بازماندگان پرواز 815 اوشينيک هستم 427 00:19:09,716 --> 00:19:11,718 ميتونيد موقعيت ما رو پيدا کنيد؟ 428 00:19:11,885 --> 00:19:13,387 !لعنتي، آره، ميتونيم 429 00:19:13,554 --> 00:19:14,755 .محکم بشين 430 00:19:14,922 --> 00:19:19,326 .الان ميرسيم 431 00:19:25,732 --> 00:19:27,334 !اوه 432 00:19:27,501 --> 00:19:29,636 تو حالت خوبه برادر؟ .آه. من خوبم 433 00:19:29,803 --> 00:19:31,738 درد ميکنه؟ 434 00:19:31,905 --> 00:19:34,675 پس درد مفصل نداري.تو چي راجع به درد مفاصل ميدوني؟ 435 00:19:34,842 --> 00:19:38,145 .من يه زماني دکتر بودم .دنياي کوچيکيه 436 00:19:38,312 --> 00:19:39,980 بين بازماندگان اوشينيک 437 00:19:40,147 --> 00:19:42,983 .درجه ي جدايي و تفکيک خيلي کمه 438 00:19:43,150 --> 00:19:44,952 بين هر کدوم از شخصيت ها 439 00:19:45,118 --> 00:19:47,421 با گذشت زمان ارتباط هايي وجود داشته 440 00:19:47,588 --> 00:19:49,490 .بعضي از اونا اينو ميدونن و بعضي هم نميدونن 441 00:19:49,656 --> 00:19:51,859 ولي سرنوشت در حال گذر هرکدوم از اونا 442 00:19:52,025 --> 00:19:55,195 .در اين راه هاي عجيب و مرموز .من اشتباهي عاشق يه آدم ديگه شدم 443 00:19:55,362 --> 00:19:59,333 .اون سر من کلاه کذاشت و منو فريب داد .اون آدم بدي بود 444 00:19:59,500 --> 00:20:01,768 .بعضي از آدما بايد رنج بِکِشن 445 00:20:01,935 --> 00:20:03,770 .به خاطر همينه که تيم رِد ساکس هيچ وقت قهرمان دوره نميشه 446 00:20:03,937 --> 00:20:07,207 معني اون حرفي که زدي چه جهنمي ميتونه باشه؟ .پدرم هميشه اينو ميگفت 447 00:20:07,374 --> 00:20:09,676 يه جورايي مشکلات و پيچيدگيهاي زندگي 448 00:20:09,843 --> 00:20:12,846 در آدمايي که تو اين جزيره هستن وجود داره 449 00:20:13,013 --> 00:20:14,882 .که اونا رو به هم ربط ميده 450 00:20:15,048 --> 00:20:16,717 .من دزموندم 451 00:20:16,884 --> 00:20:18,152 .جک 452 00:20:18,318 --> 00:20:20,220 .خيلي خب. موفق باشي برادر 453 00:20:20,387 --> 00:20:22,956 به اميد ديدار، آره؟ 454 00:20:23,123 --> 00:20:25,325 دزموند وقتي داشت تو مسابقه ي قايقراني دور دنيا شرکت ميکرد 455 00:20:25,492 --> 00:20:27,327 کشتيش توي اين جزيره دچار حادثه شد 456 00:20:27,494 --> 00:20:30,731 اون ميخواست شجاعت خودش رو به پني ويدمور 457 00:20:30,898 --> 00:20:33,367 .کسي که عاشقش بود رو ثابت کنه 458 00:20:33,534 --> 00:20:35,536 دزموند از چي داري فرار ميکني؟ 459 00:20:35,702 --> 00:20:37,538 .من بايد دوباره افتخاراتم رو برگردونم 460 00:20:37,704 --> 00:20:39,673 پدر پني ويدمو، چارلز ويدمور 461 00:20:39,840 --> 00:20:41,642 آدم قدرتمند و سلطه گري هست که 462 00:20:41,809 --> 00:20:43,811 .به هيچ وجه از دزموند خوشش نمياد 463 00:20:43,977 --> 00:20:46,213 و چرا تو فکر ميکني من راهم رو ميگيرم و ميرم؟ 464 00:20:46,380 --> 00:20:48,182 .چونکه تو يه بُزدلي 465 00:20:48,348 --> 00:20:52,419 .من ميخوام اين مسابقه رو برنده بشم پني .مسابقه اونو 466 00:20:52,586 --> 00:20:55,022 .و در عرض 1 سال برميگردم 467 00:20:55,189 --> 00:20:57,524 نتيجه ي اين حاثه اين بود که 468 00:20:57,691 --> 00:21:00,694 دزموند و پني از يکديگر جدا شدند 469 00:21:00,861 --> 00:21:03,664 .و پني براي مدت هاي طولاني دنبال دزموند ميگشت 470 00:21:03,831 --> 00:21:06,533 اون مقدار زيادي زمان رو تو اين دريچه صرف کرد 471 00:21:06,700 --> 00:21:10,070 .براي فشار دادن يک دکمه و وقتي که دکمه فشار داده نشه 472 00:21:10,237 --> 00:21:11,905 .اتفاقات خيلي عظيمي رُخ خواهد داد ...من بايد برم 473 00:21:12,072 --> 00:21:14,408 .و تو هم جايي که ميتوني بايد از اينجا دور بشي 474 00:21:14,575 --> 00:21:17,578 و دزموند رفت تو اون تونل زيرزميني 475 00:21:17,744 --> 00:21:20,747 و وقتي اون کليد امنيتي رو چرخوند، ناکهان 476 00:21:20,914 --> 00:21:24,351 .يک فلاش خيلي عظيم به همراه يه صداي گوشخراش اتفاق افتاد 477 00:21:24,518 --> 00:21:27,354 .مشخصاً اون کار نتيجه اي هم داشت 478 00:21:27,521 --> 00:21:29,857 يکي از نتايجش اين بود که جزيره براي افراد 479 00:21:30,023 --> 00:21:32,759 .بيرون جزيره قابل مشاهده شد 480 00:21:32,926 --> 00:21:35,796 الو؟...خانم ويدمور؟ .فکر ميکنم پيداش کرديم 481 00:21:35,963 --> 00:21:37,965 دز، تو کجايي؟ 482 00:21:38,131 --> 00:21:39,900 اوه خداي من، پني، واقعاً خودتي؟ 483 00:21:40,067 --> 00:21:41,535 .آره منم 484 00:21:41,702 --> 00:21:43,103 .دوسِت دارم پني 485 00:21:43,270 --> 00:21:45,372 .هميشه دوسِت داشتم 486 00:21:45,539 --> 00:21:47,908 .من پيدات ميکنم دز .برميگردم پيشِت 487 00:21:48,075 --> 00:21:49,710 .من تسليم نميشم .قول ميدم 488 00:21:49,877 --> 00:21:52,045 .قول ميدم.دوست دارم.دوست دارم 489 00:21:52,212 --> 00:21:54,248 .منبع انرژي از بين رفت 490 00:21:54,414 --> 00:21:55,649 .اين تنها چيزيه که ما داريم 491 00:21:55,816 --> 00:21:58,619 به خاطر دلايلي که ما نميدونيم .جزيره غير قابل مشاهده ست 492 00:21:58,785 --> 00:22:00,654 .اگه بالاش پرواز کنيد نميتونيد ببينيدش 493 00:22:00,821 --> 00:22:02,789 ميدونيد، آم، ماهواره ها نميتونن عکسش رو بگيرند 494 00:22:02,956 --> 00:22:04,791 .و پيدا کردنش خيلي سخته 495 00:22:04,958 --> 00:22:08,228 و يه دفعه اي اين کشتي بارکس پيداش شد. کشتي بارکش 496 00:22:08,395 --> 00:22:11,565 يه تيم جستجوگر به جزيره فرستاد 497 00:22:11,732 --> 00:22:15,903 .جايي که توسط بازماندگان کشف شده بود 498 00:22:16,003 --> 00:22:18,739 تو کي هستي؟ .من اينجام تا شما رو نجات بدم 499 00:22:18,906 --> 00:22:21,241 جک اميدوار بود آدمايي که از اون کشتي بارکش اومده بودن 500 00:22:21,408 --> 00:22:22,643 همونايي باشن که ميگفتن 501 00:22:22,810 --> 00:22:24,578 و جک اون کشتي بارکش رو 502 00:22:24,745 --> 00:22:28,482 راهي براي نجات پيدا کردن از جزيره ديد ما واقعاً داريم ميريم خونه؟ 503 00:22:28,649 --> 00:22:30,818 .آره، ما واقعاً داريم ميريم خونه 504 00:22:30,984 --> 00:22:33,086 .و لاک هم در حقيقت آدم بدبينيه 505 00:22:33,253 --> 00:22:35,322 اون ميگه" آ، آ، اونا ميخوان مارو بُکُشن 506 00:22:35,489 --> 00:22:38,458 اونا ميخوان مارو از بين ببرن...اگه ميخوايد .زنده بمونيد با من بيايد 507 00:22:38,625 --> 00:22:43,030 .کسي با تو جايي نمياد جان 508 00:22:45,766 --> 00:22:47,167 چيکار داري ميکني؟ 509 00:22:47,334 --> 00:22:50,971 .همون کاري که هميشه کردم کيت 510 00:22:51,138 --> 00:22:52,473 .زنده موندن 511 00:22:52,639 --> 00:22:56,143 .تو بايد باهاش بري کيت 512 00:22:56,310 --> 00:23:00,714 مطمئني؟ .من به لاک اعتماد ندارم 513 00:23:02,449 --> 00:23:05,619 ميشه آرون رو براي من نگه داري؟ 514 00:23:05,786 --> 00:23:09,389 آره، من فقط...با بچه ها زياد ميونه ندارم 515 00:23:09,556 --> 00:23:11,558 .اوه 516 00:23:11,725 --> 00:23:13,861 .تو خيلي باهاش خوبي 517 00:23:14,027 --> 00:23:17,631 تنها چيزي که فکر ميکنم تا حالا .توش خوب بودم، مادر بودنه 518 00:23:17,798 --> 00:23:20,701 .ميدوني، بعضي وقت ها بايد امتحانش کني 519 00:23:20,868 --> 00:23:23,704 !هي 520 00:23:23,871 --> 00:23:26,840 کلير ليتلتُن وقتي که هواپيما 521 00:23:27,007 --> 00:23:28,375 سقوط کرد هشت ماهه حامله بود 522 00:23:28,542 --> 00:23:31,545 .و يه زمان کوتاهي بعد از اون آرون رو بدنيا اورد 523 00:23:31,712 --> 00:23:33,747 !تو يه پسر کوچولو داري !اوه 524 00:23:33,914 --> 00:23:36,216 اون در دوران جواني و سرکشي خودش 525 00:23:36,316 --> 00:23:38,485 اين تصادف ناگوار رو داشت 526 00:23:38,519 --> 00:23:40,988 .و مادر کلير تو يه وضعيت خيلي بدي تموم کرد 527 00:23:41,054 --> 00:23:43,457 در نتيجه اون اتفاق کلير فهميد 528 00:23:43,490 --> 00:23:48,095 .پدر واقعيش کيه .من اومدم اينجا چونکه ميخواستم کمک کنم 529 00:23:48,061 --> 00:23:50,764 و بيننده ميفهمه که اين مرد در حقيقت 530 00:23:50,931 --> 00:23:53,267 کريستين شپرد، کسيه که پدر جک هم هست 531 00:23:53,433 --> 00:23:57,404 .من حتي اسم تو رو نميدونم .ميخوام همينجوري بمونه 532 00:23:57,571 --> 00:23:59,840 .و حالا بطور ناگهاني کلير گُم ميشه 533 00:24:00,007 --> 00:24:01,108 .نميدونيم اون کجاست 534 00:24:01,141 --> 00:24:04,144 .اون کريستين شپرد رو تو جنگل ديد پدر؟ 535 00:24:04,545 --> 00:24:07,247 .اون بچه رو رها کرد و...خودشه 536 00:24:07,414 --> 00:24:09,349 کلير کجاست؟ 537 00:24:09,516 --> 00:24:11,919 .گُمِش کرديم شما چيکار کرديد؟ 538 00:24:12,085 --> 00:24:16,523 .اون وسط شب بلند شد و رفت 539 00:24:19,526 --> 00:24:21,228 تو حالت خوبه؟ 540 00:24:21,395 --> 00:24:23,764 لاپيدوس، هليکوپتر کجاست؟ لاشه اش کجاست؟ 541 00:24:23,931 --> 00:24:28,869 لاشه؟ من اونو صحيح و سالم .اونطرف نشوندمش 542 00:24:29,036 --> 00:24:31,972 تيمي که از کشتي بارکش اومده بودند و هليکوپترشون 543 00:24:32,139 --> 00:24:33,974 صحيح و سالم روي جزيره فرود اومد 544 00:24:34,141 --> 00:24:35,943 جک و بقيه بازماندگان رو رها کردند 545 00:24:36,109 --> 00:24:38,245 .که بدونن تا نجات پيدا کردن يک قدم فاصله دارند 546 00:24:38,412 --> 00:24:40,914 .دو دسته از آدمها توي اون کشتي بارکش هستن 547 00:24:41,081 --> 00:24:43,383 .يه دسته دانشمند ويه دسته هم آدماي نظامي 548 00:24:43,550 --> 00:24:45,285 و دانشمندان يه جورايي توسط 549 00:24:45,452 --> 00:24:46,820 اين آدم دَن فارادي معرفي ميشن 550 00:24:46,987 --> 00:24:48,555 زني بنام شارلوت لوئيس 551 00:24:48,722 --> 00:24:50,390 و بعدش مردي بنام مايلز استرام 552 00:24:50,457 --> 00:24:52,025 .و اونا اول اومدن اين براي چيه؟ 553 00:24:52,059 --> 00:24:54,361 ...نجات دادن شما و افرادتون 554 00:24:54,995 --> 00:24:57,865 .راستش نميتونم بگم که هدف اصلي ماست 555 00:24:58,432 --> 00:25:00,267 و اونا يه جورايي علاقمند به آزمايش کردن 556 00:25:00,434 --> 00:25:02,069 .و فهميدن چيزايي راجع به اين جزيره هستند 557 00:25:02,102 --> 00:25:04,705 و در ضمن افراد نظامي بهمراه اسلحه ها 558 00:25:04,738 --> 00:25:06,039 ...و مواد منفجره وارد ميشن 559 00:25:06,073 --> 00:25:08,809 .و دارن سعي ميکنن بنجامين لاينوس رو از اين جزيره ببرن 560 00:25:08,842 --> 00:25:11,211 همين الان اون کونتو تکون بده و بيا بيرون 561 00:25:11,245 --> 00:25:14,314 .وگرنه دخترتو ميکُشم .من از اين خونه بيرون نميام 562 00:25:15,616 --> 00:25:17,284 .پس اگه ميخواي بُکُشيش زود باش و اين کارو بکن 563 00:25:20,187 --> 00:25:22,789 و مأموريت اونا فقط بردن بنجامين لاينوس نيست 564 00:25:21,522 --> 00:25:24,324 .بلکه بردن تمام افراديه که تو جزيره هستن 565 00:25:24,491 --> 00:25:27,161 .من ميتونم کمکت کنم جان .ما منافع مشترکي داريم 566 00:25:27,327 --> 00:25:30,264 .لااقل يه دشمن مشترک داريم .و اونم دوستمون تو کشتي بارکشه 567 00:25:30,430 --> 00:25:33,400 .اونا نه.کسي که واسش کار ميکنن 568 00:25:35,035 --> 00:25:36,637 اين چارلز ويدموره 569 00:25:36,804 --> 00:25:39,206 .کسي که قايقش نزديک ساحل پارک شده 570 00:25:39,373 --> 00:25:41,008 اون چي ميخواد؟ 571 00:25:41,175 --> 00:25:43,177 چارلز ويدمور ميخواد اين جزيره رو تسخير کنه 572 00:25:43,343 --> 00:25:46,146 و اون هر کاري که از دستش برمياد .ميکنه که اين کارو انجام بده 573 00:25:46,313 --> 00:25:48,282 اين مرد چارلز ويدمور اون بيرون ميگرده 574 00:25:48,448 --> 00:25:49,983 و رابطه ش با اين جزيره 575 00:25:50,017 --> 00:25:51,852 .چيه، ما نميدونيم 576 00:25:51,885 --> 00:25:53,654 ميدونيم يه دختر داره که اسمش پِنيه 577 00:25:53,687 --> 00:25:55,589 .عشق گمشده شخصيت داستان ما دزموند 578 00:25:56,557 --> 00:26:00,794 .لاشه هواپيماي شماره 815 اوشينيک پيدا شد .اين يه ذره مبهمه 579 00:26:00,828 --> 00:26:03,564 اوشينيک 815 بطور فرضي 580 00:26:03,597 --> 00:26:05,999 تهِ اقيانوس پيدا شد و تمام مسافراي اون مُردن 581 00:26:06,033 --> 00:26:07,034 که درست نيست 582 00:26:07,067 --> 00:26:08,802 .چونکه هواپيماي اونا توي جزيره سقوط کرد 583 00:26:08,836 --> 00:26:10,838 واو،ما بايد درباره دامن زدن به اين 584 00:26:10,838 --> 00:26:15,342 توطئه مسئول باشيم؟ بن ميگه 585 00:26:15,375 --> 00:26:17,044 .کار ويدمور بود اون ميخواست که همه فکر کنن 586 00:26:17,211 --> 00:26:19,880 شماها همتون مُرديد و در نتيجه کسي جزيره رو پيدا نميکنه 587 00:26:20,047 --> 00:26:22,015 .اون ميتونه اين کارو به تنهايي بعنوان هدفش انجام بده 588 00:26:22,049 --> 00:26:24,718 و ويذمور ميگه که : بنجامين لاينوس مسئوله 589 00:26:24,751 --> 00:26:28,922 .که بازم به همون دليل اون هواپيما رو اونجا گذاشته .من ميدونم تو کي هستي پسر 590 00:26:28,956 --> 00:26:32,960 .تمام چيزايي که داري از من گرفتي من اينجام چارلز 591 00:26:32,993 --> 00:26:35,929 .که بهت بگم قصد دارم دخترت رو بُکُشم 592 00:26:35,963 --> 00:26:37,831 .هيچ وقت اونو پيدا نميکني 593 00:26:37,998 --> 00:26:40,701 .اون جزيره مال منه بنجامين 594 00:26:40,868 --> 00:26:45,172 اين هميشه گفته ميشه. همش دوباره ادامه داره اين سناريو واقعاً بده 595 00:26:45,339 --> 00:26:47,241 چونکه اين کشتي جزيره رو پيدا کرده 596 00:26:47,407 --> 00:26:49,343 و غريبه ها تمام اين مدت تلاش ميکردند که 597 00:26:49,376 --> 00:26:51,778 .ازش(جزيره)محافظت کنن لاک گفته 598 00:26:51,812 --> 00:26:55,082 .حالا اون رهبرشونه .به خونه خوش اومدي 599 00:26:55,282 --> 00:26:57,017 اون بالاخره بعد از اين همه مدت 600 00:26:57,184 --> 00:26:59,019 .بسوي وضعيت رهبر شدن سوق پيدا کرد 601 00:26:59,186 --> 00:27:01,855 در حقيقت ويدمور الان ميدونه جزيره کجاست 602 00:27:02,022 --> 00:27:04,291 مشکل جديد رو واسشون درست ميکنه که حتي 603 00:27:04,458 --> 00:27:06,260 اگه بخوان از شرّ آدماي تو اون کشتي خلاص بشن 604 00:27:06,426 --> 00:27:07,961 بايد مطمئن بشن که 605 00:27:08,128 --> 00:27:11,532 .جزيره دوباره پيدا نخواهد شو لاک و بن تصميم گرفتن که از 606 00:27:11,698 --> 00:27:13,634 در امان موندن جزيره محافظت کنن 607 00:27:13,801 --> 00:27:15,602 پس اونا به اعماق جنگل رفتن 608 00:27:15,769 --> 00:27:20,207 .که جواب ها رو پيدا کنن .سلام جان 609 00:27:20,541 --> 00:27:22,209 کلير؟ 610 00:27:22,376 --> 00:27:25,479 .نگران نباش.من خوبم. من با اونم 611 00:27:25,646 --> 00:27:27,548 .من کريستين هستم 612 00:27:27,714 --> 00:27:29,583 ميدوني چرا اينجام؟ 613 00:27:29,750 --> 00:27:31,418 آره. تو ميدوني؟ 614 00:27:31,585 --> 00:27:33,954 .بخاطر اينکه انتخاب شدم 615 00:27:34,121 --> 00:27:36,456 .دقيقاً درسته 616 00:27:36,623 --> 00:27:39,660 چطوري جزيره رو نجات بدم؟ 617 00:27:39,827 --> 00:27:43,063 اون بهت گفت که ما بايد چيکار کنيم؟ 618 00:27:43,230 --> 00:27:45,632 .اون از ميخواد که جزيره رو منتقل کنيم 619 00:27:45,799 --> 00:27:49,102 اگه ميتونيد جزيره رو تکون بديد پس چرا اونو 620 00:27:49,269 --> 00:27:51,505 قبل از اينکه اون دانشمندا با اسلحه بيان اينجا اين کارو نکرديد؟ 621 00:27:51,672 --> 00:27:53,640 .اين ديگه آخرشه .تعجب آوره 622 00:27:53,807 --> 00:27:56,176 .هي، سعيد. گوش کن 623 00:27:56,343 --> 00:27:58,512 .ما بايد اين آدما رو از جزيره ببريم بيرون 624 00:27:58,679 --> 00:28:03,083 من ميتونم اين افراد رو منتقل کنم. پنجره جديدي از اميد و موقعيت باز شد. گروه علمي 625 00:28:03,250 --> 00:28:05,152 .شروع به انتقال بازمانده ها کردند 626 00:28:05,319 --> 00:28:08,355 .و در جنگل بن توسط افرادي که اجير شده بودند گير افتاد 627 00:28:08,522 --> 00:28:11,325 ما ميدونيم بن آدم بديه 628 00:28:11,492 --> 00:28:13,660 ...به خاطر اينکه حتي بدترين آدماي تو اين کشتي هم 629 00:28:13,827 --> 00:28:16,630 .دارن سعي ميکنن که اونو بگيرن باور کنم که دارين دنبال من ميگرديد؟ 630 00:28:16,797 --> 00:28:19,666 تو 15 نفر آدم مسلّح رو فرستادي که اين آدم .کوچولو رو بگيرن.که ازش اخّاذي کنن 631 00:28:19,833 --> 00:28:24,271 .آره، آره. ولي اونا موفق نبودن 632 00:28:28,308 --> 00:28:30,511 .ممنونم که اومدي ريچارد 633 00:28:30,677 --> 00:28:31,945 .اون همشونو ميکشه .آره 634 00:28:32,112 --> 00:28:34,615 برنامه چي بود؟ اونا به ما کمک ميکنن که تورو آزاد کنن 635 00:28:34,781 --> 00:28:39,019 و ما بهشون اجازه ميديم از جزيره .برن بيرون. عادلانه ست. هليکوپتر تماماً در اختيار شماست 636 00:28:39,186 --> 00:28:40,988 .سفر خوبي داشته باشين 637 00:28:41,155 --> 00:28:43,557 پس ما ميتونيم...از جزيره بريم؟ 638 00:28:43,724 --> 00:28:45,325 درسته؟ 639 00:28:45,492 --> 00:28:47,661 .درسته 640 00:28:47,828 --> 00:28:50,130 ولي قبل از اينکه اونا بتونن برن 641 00:28:50,297 --> 00:28:52,699 .جک و لاک کارشون با هم تموم نشده 642 00:28:52,866 --> 00:28:55,903 .شما نبايد بريد خونه خب پس چيکار بايد بکنم؟ 643 00:28:56,069 --> 00:28:58,338 لاک ميگه : جک نرو. اين هدف ماست 644 00:28:58,505 --> 00:29:01,875 اين دليل ماست.اين سرنوشتمونه. ميدوني؟ و اونم ميگه : تو نميفهمي. تو ديوونه اي 645 00:29:02,042 --> 00:29:04,878 .تو عقلت رو از دست دادي .خداحافظ جان 646 00:29:05,045 --> 00:29:07,714 .شما بايد دروغ بگيد 647 00:29:07,881 --> 00:29:09,817 ببخشيد؟ 648 00:29:09,983 --> 00:29:11,752 اگه ميخوايد بريد 649 00:29:11,919 --> 00:29:13,720 .پس بايد راجع به همه چي دروغ بگيد 650 00:29:13,887 --> 00:29:15,923 .اين تنها راه براي محافظت از اونه 651 00:29:16,089 --> 00:29:18,892 .اين يه جزيره ست جان .لازم نيست کسي ازش مراقبت کنه 652 00:29:19,059 --> 00:29:20,761 .فقط يه جزيره نيست 653 00:29:20,928 --> 00:29:23,564 .جاييه که توش معجزه اتفاق ميفته 654 00:29:23,730 --> 00:29:26,567 .هيچ معجزه اي وجود نداره 655 00:29:26,733 --> 00:29:30,237 .فقط تا موقعي صبر کن که ببيني من قراره چيکار کنم 656 00:29:30,404 --> 00:29:33,006 لاک و بن رفتن به يه حفره ي زيرزميني دارما 657 00:29:33,173 --> 00:29:35,909 .که بهش ميگفتن اُرکيد 658 00:29:36,076 --> 00:29:38,612 و در زير اون اين چرخ دنده ي مرموز وجود داره 659 00:29:38,779 --> 00:29:41,248 و اگه اون چرخ رو بچرخوني در حقيقت 660 00:29:41,415 --> 00:29:43,083 .باعث ميشه که جزيره در ميان زمان حرکت کنه 661 00:29:43,250 --> 00:29:47,688 !سعيد! کيت .خوشحالم ميبينمتون رفقا 662 00:29:48,522 --> 00:29:51,792 تو حالت خوبه؟ .فعلاً آره 663 00:29:51,959 --> 00:29:54,061 .بريم کک مکي 664 00:29:54,228 --> 00:29:58,065 .من به اندازه کافي از اين صخره ديدم 665 00:29:58,232 --> 00:30:01,201 .لحظه اي که اونا اميد رسيدن رو داشتن 666 00:30:01,368 --> 00:30:03,871 !بريم براي سواري 667 00:30:04,037 --> 00:30:06,306 .داشتن ميرفتن خونه 668 00:30:06,473 --> 00:30:08,876 ولي قبل از اينکه بازمانده ها برسن به کشتي 669 00:30:09,042 --> 00:30:10,978 .اونا با يه اتفاق ديگه روبرو شدن 670 00:30:11,145 --> 00:30:12,880 اين لحظه در هليکوپتر بود 671 00:30:13,046 --> 00:30:14,982 وقتي داشتن به سمت کشتي ميرفتن 672 00:30:15,149 --> 00:30:17,251 بنزين هليکوپتر داره تموم ميشه. نميتونه 673 00:30:17,284 --> 00:30:19,419 .اونا رو به کشتي برسونه من راحت تر ميتونم اينو هدايت کنم 674 00:30:19,453 --> 00:30:21,421 !اکه به اندازه 100 پوند سبک تر باشيم !هي 675 00:30:22,222 --> 00:30:23,457 ساوير خم ميشه و در گوش کيت 676 00:30:23,490 --> 00:30:26,126 .چيزي رو زمزمه ميکنه...ما اونو نميشنميم 677 00:30:26,160 --> 00:30:28,428 و کيت قبل از اينکه بفهمه اون قراره چيکار کنه 678 00:30:28,462 --> 00:30:30,130 .اون ميپره بيرون !ساوير 679 00:30:31,498 --> 00:30:33,834 .و اون اينجوري جا گذاشته ميشه 680 00:30:33,867 --> 00:30:34,868 و بعد از اون لحظه 681 00:30:34,902 --> 00:30:36,904 جک ميخواست بدونه، اون به کيت چي گفت؟ 682 00:30:38,772 --> 00:30:41,408 .پريدن ساوير اجازه داد که دوستاش به کشتي برسن 683 00:30:41,575 --> 00:30:43,911 ولي وقتي که رسيدند به اونجا فهميدن 684 00:30:44,077 --> 00:30:47,014 که تيم گماشته شده کشتي رو با مواد منفجره احاطه کردن 685 00:30:47,181 --> 00:30:50,584 .که قراره منفجر بشه 686 00:30:50,751 --> 00:30:55,155 !اون جينه 687 00:30:58,759 --> 00:31:03,263 !جين 688 00:31:04,431 --> 00:31:07,701 اينجا چيکار ميکني؟ .ميخواستم يه خورده استراحت کنم 689 00:31:07,868 --> 00:31:09,336 براي چي جشن گرفتي؟ 690 00:31:09,503 --> 00:31:11,305 .جشن نگرفتم 691 00:31:11,472 --> 00:31:14,308 چيزي که درباره پريدن ساوير هست .اينه که اون نتيجه عکس داشت 692 00:31:14,475 --> 00:31:17,110 اون قايق مائه؟ .بود 693 00:31:17,277 --> 00:31:19,046 پريدن اون از هليکوپتر ممکنه اونو نجات داده باشه 694 00:31:19,213 --> 00:31:22,516 ولي اون الان فکر ميکنه که جک 695 00:31:22,683 --> 00:31:26,487 و کيت و هارلي و سعيد ودزموند و .اون بچه...همه مُردن 696 00:31:26,820 --> 00:31:30,023 .ميتونن همشون مُرده باشن آره، هليکوپتر دور زد 697 00:31:30,190 --> 00:31:33,160 ...وحالا داره به سمت ساحل پرواز ميکنه هان، چي شده؟ 698 00:31:33,327 --> 00:31:38,465 ...و ناگهان يه فلاش بسيار عظيم رُخ ميده 699 00:31:38,699 --> 00:31:40,734 .و جزيره ناپديد ميشه 700 00:31:40,901 --> 00:31:44,371 .و تنها چيزي که ازش موند چندتا موج روي آب بود که ازش بجا موند 701 00:31:44,538 --> 00:31:46,874 وحالا يه هليکوپتر رو داريم که داره روي هوا 702 00:31:47,040 --> 00:31:49,176 بر روي اقيانوس دور ميزنه و جايي واسه نشستن نداره 703 00:31:49,343 --> 00:31:52,813 .و هليکوپتر توي آب سقوط ميکنه 704 00:31:52,980 --> 00:31:56,483 .بچه رو بگير 705 00:31:56,650 --> 00:31:58,018 جک؟ دزموند کجاست؟ 706 00:31:58,418 --> 00:32:00,554 .بچه رو بگير .گرفتمش 707 00:32:00,721 --> 00:32:02,422 .و اونا گير افتادن .اونجا وسط اقيانوس 708 00:32:02,589 --> 00:32:05,492 .هيچ راهي نيست که کسي اونا رو پيدا کنه 709 00:32:05,659 --> 00:32:07,194 .در دوردست و حالا اين قايق 710 00:32:07,227 --> 00:32:10,564 .خدا رو شکر !يه قايق اونجاست 711 00:32:12,566 --> 00:32:14,401 !هي 712 00:32:14,568 --> 00:32:17,571 .ما بايد دروغ بگيم درباره چي دروغ بگيم؟ 713 00:32:17,738 --> 00:32:20,407 .درباره هر لحظه اي که تو اين جزيره سقوط کرديم 714 00:32:20,574 --> 00:32:22,309 تو گفتي که هواپيماي ما 715 00:32:22,342 --> 00:32:24,178 .تهِ اونجا توي اقيانوس بود ...خب، راستش يکي اونو اونجا گذاشته 716 00:32:24,344 --> 00:32:26,346 کسي که ميخواست همه فکر کنن .که ما مُرديم 717 00:32:27,114 --> 00:32:28,348 خب تو فکر ميکني چه اتفاقي واسه ما ميفته 718 00:32:28,382 --> 00:32:30,217 وقتي بهشون بگيم که اون هواپيماي ما نبوده؟ 719 00:32:31,251 --> 00:32:36,423 فکر ميکني واسه اون آدمايي که جا گذاشتيم چه اتفاقي ميفته؟ .جک اينطوري نميتونيم مقاومت کنيم 720 00:32:36,590 --> 00:32:39,026 .فقط بذاريد من حرف بزنم 721 00:32:39,059 --> 00:32:40,994 !خانم ويدمور 722 00:32:41,028 --> 00:32:45,265 !براشون طناب بنداز! اونو محکم بگيريد !پني 723 00:32:45,432 --> 00:32:49,870 !پني 724 00:32:56,643 --> 00:33:01,315 .دوست دارم پني و ديگه هيچ وقت تنهات نميذارم 725 00:33:04,384 --> 00:33:07,488 .اين پنيه. اين کيت و...و اينم آرونه. سلام 726 00:33:07,654 --> 00:33:10,791 .و جک. جک اين پنيه .از ديدنت خوشحالم پني 727 00:33:10,958 --> 00:33:12,226 .سلام 728 00:33:12,392 --> 00:33:16,797 ولي ما بايد حرف بزنيم 729 00:33:21,502 --> 00:33:23,504 چرا ما داريم اين کارو ميکنيم رفيق؟ 730 00:33:22,336 --> 00:33:25,806 .چونکه اين تنها راهه که اونا رو امن نگه داريم 731 00:33:25,973 --> 00:33:27,975 براي محافظت از کسايي که جا گذاشته شدن 732 00:33:28,142 --> 00:33:30,144 .بازمانده ها با دروغ گفتن موافقت کردن 733 00:33:30,310 --> 00:33:34,014 تو مطمئني برادر؟ تو هم مظمئني؟ 734 00:33:34,181 --> 00:33:36,483 .تا موقعي که پني رو دارم خوبم 735 00:33:36,650 --> 00:33:40,521 .پس به اميد ديدار برادر.خداحافط 736 00:33:40,687 --> 00:33:42,589 و سفر طولاني اونا به خونه آغاز شد 737 00:33:42,756 --> 00:33:45,092 جايي که زندگي اي که منتطرشون بود 738 00:33:45,259 --> 00:33:47,127 .اوني نبود که اميدشو داشتن 739 00:33:47,294 --> 00:33:49,830 .شش نفر اونا به تمدن برگشتن 740 00:33:49,997 --> 00:33:52,199 جک، کيت، هارلي 741 00:33:52,366 --> 00:33:55,936 .سعيد، سان و اون بچه آرون 742 00:33:56,103 --> 00:33:58,539 اين آدما که بنام 6 نفر اوشينيک شناخته شدن 743 00:33:58,705 --> 00:34:01,575 .تصميم گرفتن که دوغ بگن ما يه روز توي آب بوديم 744 00:34:01,608 --> 00:34:03,777 .قبل از اينکه امواج ما رو برگردونن از اون موقع 745 00:34:03,944 --> 00:34:05,445 .فقط 8 نفرمون مونده بودن 746 00:34:05,479 --> 00:34:06,947 اونا ميخواستن از همه محافظت کنن 747 00:34:06,980 --> 00:34:09,049 .از کسايي که تو جزيره مونده بودن پس اونا با همين دروغ پيش رفتن 748 00:34:09,183 --> 00:34:12,386 واين جزئي از داستانشون شد آيا ممکنه که 749 00:34:12,419 --> 00:34:15,956 از اون سانحه بازمانده هاي ديگه اي هم مونده باشه؟ .نه، يقيناً نه 750 00:34:16,890 --> 00:34:19,393 اونا بزودي فهميدن که را زيادي 751 00:34:19,426 --> 00:34:20,861 براي بازگشت به زندگي عادّي ندارن 752 00:34:20,894 --> 00:34:22,396 يه نوع احساس عذاب آوري واسشون بود 753 00:34:22,429 --> 00:34:23,363 که نکنه شايد اشتباه کرده باشن 754 00:34:23,397 --> 00:34:25,732 .شايد از اول نبايد از جزيره بيرون ميومدن 755 00:34:26,033 --> 00:34:28,669 هي، حال همه خوبه؟ راجع به چي داري حرف ميزني؟ 756 00:34:28,802 --> 00:34:33,073 درست کردن آتيش يا شکار گراز؟ اونا عذاب فراموش کردن بازمانده ها 757 00:34:33,040 --> 00:34:36,176 رو داشتن که خيلي اذيتشون ميکرد .اون شبيه جينه 758 00:34:36,343 --> 00:34:38,645 .آره، شبيهشه 759 00:34:40,848 --> 00:34:42,149 سان در يه موقعيت روحي بد قرار داره 760 00:34:42,216 --> 00:34:43,817 چونکه اون به دنياي واقعي برگشته 761 00:34:43,851 --> 00:34:45,085 و يه جورايي داره با ناراحتي و فکر دوري 762 00:34:45,252 --> 00:34:47,488 .همسرش که تو انفجار کشتي مُرد زندگي مکنه 763 00:34:47,821 --> 00:34:51,158 اون يه دختر داره ولي قادر نخواهد بود 764 00:34:49,890 --> 00:34:54,495 که زندگيشو ادامه بده چونکه ناراحت و عصبايه 765 00:34:54,528 --> 00:34:56,597 .به خاطر اتفاقايي که در دوره مرگ اون رُخ داد 766 00:35:00,634 --> 00:35:01,735 آخرين باري که اونو ديديم 767 00:35:01,768 --> 00:35:03,770 اون يه ملاقات محرمانه داشت 768 00:35:03,937 --> 00:35:06,373 با چارلز ويدمور کسي که .فهميديم آدم بديه 769 00:35:06,540 --> 00:35:07,741 .من و تو منافع مشترکي داريم 770 00:35:07,908 --> 00:35:11,445 .وقتي خواستي دربارشون حرف بزني بهم زنگ بزن 771 00:35:11,612 --> 00:35:14,314 .همون طوري که ميدوني ما تنها کسايي نيستيم که جزيره رو ترک کردن 772 00:35:14,348 --> 00:35:16,617 ما مردي رو که هنوز تو جزيره ست ميشناسيم 773 00:35:16,783 --> 00:35:21,021 .و اون بنجامين لاينوس بهمراه يه سري حرف بي سر و تَهه 774 00:35:21,054 --> 00:35:23,056 اون اين چرخ دنده رو در زير زمين 775 00:35:22,689 --> 00:35:24,725 يه جايي شبيه غار فشار داد 776 00:35:24,892 --> 00:35:26,593 و در نور غرق شد و ناگهان 777 00:35:26,627 --> 00:35:28,629 در صحراي تونس و در وسط ناکجا آباد بيدار شد 778 00:35:31,732 --> 00:35:34,935 .من ميخوام همسرم رو در نهايت آرامش دفن کنم 779 00:35:37,471 --> 00:35:38,939 آقاي جراه؟ 780 00:35:38,972 --> 00:35:40,274 .يه زن بيرونه ميگه شمارو ميشناسه 781 00:35:40,440 --> 00:35:42,309 .ولي تو ليست آشنايان نبود 782 00:35:42,476 --> 00:35:46,280 وقتي 6 نفر اوشينيک نجات پيدا کردند و پيدا شدن 783 00:35:44,378 --> 00:35:48,582 عشق زندگي اون اين زن ناديا 784 00:35:48,615 --> 00:35:50,250 .اينجاست تا به سعيد خوش آمد بگه 785 00:35:50,284 --> 00:35:51,285 و رفتن اونجايي که ترک کرده بودن 786 00:35:51,452 --> 00:35:53,587 .و با هم ازدواج کردن 787 00:35:53,754 --> 00:35:56,156 متأسفانه اين ازدواج زياد طول نکشيد 788 00:35:56,323 --> 00:35:57,991 .چونکه ناديا در يک تصادف مُرد 789 00:35:58,158 --> 00:36:01,128 بنجامين لاينوس مياد پيش سعيد و ميگه 790 00:36:01,161 --> 00:36:04,164 .اين تصادف نبود. زن تو به قتل رسيد 791 00:36:03,297 --> 00:36:05,899 چرا بايد اين آدما اونو بُکُشن؟ 792 00:36:06,066 --> 00:36:07,835 و اون به سعيد يه ليست از اسامي رو ميده 793 00:36:08,001 --> 00:36:10,604 يه ليست از آدمايي که 794 00:36:10,771 --> 00:36:12,673 .ممکنه يا ممکن نيست براي ويدمور کار کنن 795 00:36:12,840 --> 00:36:14,641 از اون موقع 796 00:36:14,808 --> 00:36:16,977 سعيد وقتش رو صرف انجام مسئوليت انتقام 797 00:36:17,144 --> 00:36:20,347 از کسايي که بنجامين گفته بود رو .بوسيله کشتن اونا کرد 798 00:36:20,380 --> 00:36:23,417 .من يه اسم ديگه واست دارم 799 00:36:23,584 --> 00:36:25,919 بعدي کيه؟ .همينجوريه که ميگي 800 00:36:26,086 --> 00:36:28,822 .اون کاريه که من ميکردم اگه گناهکار ميبودم من هفته پيش مردي 801 00:36:28,989 --> 00:36:31,325 .رو که بيرون اين ساختمون پيچ شده بود رو کشتم 802 00:36:31,492 --> 00:36:34,995 .ازت ميخوام باهام بيايي ما برنميگرديم، برميگردي؟ 803 00:36:35,162 --> 00:36:37,431 .نه فقط يه جاي امن 804 00:36:39,700 --> 00:36:41,802 .من فکر نميکنم کار درست رو انجام داده باشيم جک 805 00:36:41,835 --> 00:36:43,937 ...من فکر ميکنم که اون ميخواد ما برگرديم. هارلي 806 00:36:43,203 --> 00:36:46,140 .و اون هر کاري بتونه ميکنه !ما هيچ وقت برنميگرديم 807 00:36:46,306 --> 00:36:48,542 .يه رگ غيرت توي هارلي هست 808 00:36:48,709 --> 00:36:50,210 اون واقعاً با اين فکر 809 00:36:50,377 --> 00:36:52,279 که دارن دروغ ميگن راحت نيست 810 00:36:52,446 --> 00:36:54,448 .و اونايي که تو اون جزيره جا گذاشتن 811 00:36:54,615 --> 00:36:56,784 و از اون وقتي که از جزيره اومده 812 00:36:56,950 --> 00:36:59,286 .اون آدماي مُرده رو ميبينه !کمک 813 00:36:59,453 --> 00:37:01,955 تو چِت شده؟ 814 00:37:02,122 --> 00:37:04,158 و اين باعث ميشه که، آم، هارلي بترسه 815 00:37:04,324 --> 00:37:06,627 و همين باعث ميشه که خودشو بندازه ديوونه خونه 816 00:37:06,794 --> 00:37:08,629 .بجاي اينکه ازش دوري کنه 817 00:37:08,796 --> 00:37:11,298 .من بطور منظم با آدماي مُرده مکالمه دارم 818 00:37:11,465 --> 00:37:13,367 .تنها چيزي که لازم داشتم تَوَهُّم بود 819 00:37:13,534 --> 00:37:15,302 !تکون نخور 820 00:37:15,469 --> 00:37:18,806 من .اونو برنميگردونم کيت 821 00:37:18,972 --> 00:37:23,377 !اونو برنگردون 822 00:37:26,580 --> 00:37:28,248 کيت برميگرده به تمدن 823 00:37:27,347 --> 00:37:30,918 و سعي ميکنه که نقش يه آدم بامسئوليت رو بازي کنه 824 00:37:30,350 --> 00:37:32,219 اون اين بچه، آرون رو بزرگ ميکنه 825 00:37:32,386 --> 00:37:34,188 که همه ميگن اون بچه خودشه 826 00:37:34,354 --> 00:37:36,223 .ولي در حقيقت بچه ي کليره 827 00:37:36,390 --> 00:37:38,759 .ولي بعضي روزا سنگيني ميکنه...سلام 828 00:37:38,926 --> 00:37:40,861 .بخاطر دروغي که داره ميگه 829 00:37:41,028 --> 00:37:43,564 .شايد من و تو بتونيم يه فنجون قهوه بخوريم 830 00:37:43,730 --> 00:37:45,399 .اون يه رابطه رو با جک شروع ميکنه 831 00:37:45,566 --> 00:37:47,434 در حقيقت اونا نامزد کردن 832 00:37:47,601 --> 00:37:49,503 .و به نظر ميرسه قراره ازدواج کنن 833 00:37:49,670 --> 00:37:54,608 .البته که قبول ميکنم.آره ولي اون براي يه مدت انجام شد 834 00:37:54,641 --> 00:37:55,943 .ولي چيزها شروع کردن به حل شدن 835 00:37:55,709 --> 00:37:57,911 .اون داره يه رازي رو از جک مخفي ميکنه 836 00:37:58,078 --> 00:38:00,614 اون به ساوير قول داد قبل از اينکه از 837 00:38:00,914 --> 00:38:03,050 هليکوپتر بپره بيرون .و اون به جک نميگه 838 00:38:03,217 --> 00:38:06,453 چرا به من نميگي؟ .چونکه...چونکه اون ميخواست من بگم 839 00:38:06,620 --> 00:38:08,422 ولي اون اينجا نيست، هست؟ 840 00:38:08,589 --> 00:38:10,724 .الان من کسي هستم که اينجاست 841 00:38:10,891 --> 00:38:12,759 .من کسي هستم که نجاتت دادم 842 00:38:12,926 --> 00:38:15,596 و اينجا يه معماي بزرگ داريم 843 00:38:14,962 --> 00:38:18,265 که اونا رو مشغول کرده .و جک هم به همين خاطر بهش اعتماد نداره 844 00:38:18,465 --> 00:38:19,533 اگه مشکلي دلري بايد پيداشون کني 845 00:38:19,700 --> 00:38:21,935 .بخاطر اينکه نميتونم تو رو اينجوري دور و بر بچه ام قبول کنم 846 00:38:22,102 --> 00:38:25,439 اون نميذاره اينجوري پيش بره .و رابطه شون بهم ميخوره 847 00:38:25,606 --> 00:38:30,043 !تو حتي به اون هيچ ربطي نداري 848 00:38:35,649 --> 00:38:37,584 حدود 10 ماه پيش 849 00:38:37,618 --> 00:38:39,486 اون چيزي رو که ميخواستم توي مراسم تدفين پدرم رو بگم نوشتم 850 00:38:39,653 --> 00:38:43,223 .روي يه تيکه دستمال کاغذي توي فرودگاه 851 00:38:43,390 --> 00:38:45,459 وقتي جک جزيره رو ترک کرد 852 00:38:45,626 --> 00:38:48,128 .اون بالاخره مراسم تدفين پدرش رو برپا ميکنه 853 00:38:48,295 --> 00:38:49,997 اين زن استراليايي بعد از مراسم مياد جلو 854 00:38:50,164 --> 00:38:52,599 وخودشو معرفي ميکنه و ميگه : من پدرت رو ميشناختم 855 00:38:52,766 --> 00:38:55,936 در حقيقت، آم، شايد نبايد اينو بهتون ميگفتم 856 00:38:56,103 --> 00:38:58,272 .ولي اون پدر دختر منه 857 00:38:58,438 --> 00:39:01,975 .اون يکي از همون مسافراي اون هواپيما بود که تو آب سقوط کرد 858 00:39:02,142 --> 00:39:04,611 .اسمش کلير بود 859 00:39:04,778 --> 00:39:08,182 .جک از اين حرف خيلي خيلي تعجب ميکنه 860 00:39:08,215 --> 00:39:11,084 اين واقعاً تموم احساسات اون تخريب ميکنه بخاطر اينکه 861 00:39:11,118 --> 00:39:13,754 جاگذاشتن کلير اون که الان خواهرش بود 862 00:39:13,921 --> 00:39:16,457 .جک به خوردن قرصاي اعصاب و مشروب روي مياره 863 00:39:16,623 --> 00:39:20,160 .اون روح هايي رو ميبينه که خيلي بده هه...آه. چيز خوبي نيست 864 00:39:20,327 --> 00:39:23,096 .نه. و اون اينجوري ريشهاش رو به طور بيريختي بلند ميکنه...آره 865 00:39:23,263 --> 00:39:25,332 که يه علامته. که اون يه آدم خوشحال نيست 866 00:39:25,499 --> 00:39:27,768 و من فکر ميکنم با وجود چگونگي خارج شدن از جزيره 867 00:39:27,935 --> 00:39:31,705 روي جک تأثير بسزايي داشته که تمام فکر و ذکرش و قدرتش 868 00:39:31,738 --> 00:39:33,740 براي يه سرنوشت بزرگتره 869 00:39:32,506 --> 00:39:35,008 .و اون سرنوشت جزيره ست 870 00:39:34,975 --> 00:39:37,311 جک بالاخره تصميم ميگيره بفهمه 871 00:39:37,478 --> 00:39:41,181 ...سه سال بعد از ترک جزيره 872 00:39:41,348 --> 00:39:45,786 .وقتي که خبر مرگ يکي از بازماندگانش رو ميفهمه 873 00:39:45,953 --> 00:39:48,055 وقتي ميفهمه که جان مُرده 874 00:39:48,222 --> 00:39:51,191 .اونقدر تخريب ميشه که تصميم ميگيره خودشو بکشه 875 00:39:51,225 --> 00:39:52,893 .اون ميره و اينجوري روي پل مي استه 876 00:39:52,926 --> 00:39:55,896 و شما ميگيد : واو، چرا جک اينقدر از مرگ لاک ناراحته؟ 877 00:39:55,295 --> 00:39:57,131 من فکر ميکنم چيزي که ميفهمه اينه که 878 00:39:57,297 --> 00:39:59,566 .اون دو روي يک سکه ست 879 00:39:59,733 --> 00:40:02,069 يه جورايي، نياز داشتن به يکديگر 880 00:40:02,236 --> 00:40:04,037 و اينکه جزيره جفتشون رو ميخواد و جک 881 00:40:04,204 --> 00:40:06,607 .اونو نميفهمه تا موقعي که اون اتفاق افتاد 882 00:40:06,640 --> 00:40:09,743 اون به من گفت بعد از ترک جزيره 883 00:40:09,910 --> 00:40:12,146 .يه سري اتفاقات خيلي بد افتاد 884 00:40:12,312 --> 00:40:15,682 .اون گفت دليلش من بودم 885 00:40:15,849 --> 00:40:19,753 .اون گفت که من بايد برگردم 886 00:40:19,920 --> 00:40:22,890 .همتون بايد برگرديد 887 00:40:23,056 --> 00:40:27,227 .ما بايد اون رو هم ببريم 888 00:40:27,394 --> 00:40:29,596 داستا بازماندگان اوشينيک اين خواهد بود 889 00:40:29,630 --> 00:40:33,066 چطوري ميتونيم بريم به اين مکان؟ پيدا کردن اونجا خيلي سخت بود 890 00:40:33,233 --> 00:40:35,536 .قبل از اينکه حقه ي ديگه اي تو کار باشه 891 00:40:35,702 --> 00:40:37,437 .حالا جزيره بطور کامل رفته 892 00:40:37,604 --> 00:40:39,573 پس اگه خواستيد برگرديد به اونجا 893 00:40:39,740 --> 00:40:42,242 .اين فوق العاده سخته درضمن سؤال اينجاست که 894 00:40:42,276 --> 00:40:43,877 براي اونايي که جا موندن چه اتفاقي افتاد؟ 895 00:40:43,944 --> 00:40:46,980 .منظورم اينه که جزيره در عرض يه فلاش بزرگ ناپديد شد 896 00:40:47,014 --> 00:40:49,116 اونا کجا رفتن و عواقب اون 897 00:40:49,149 --> 00:40:51,618 فلاش و نور بزرگ چي بود؟ 898 00:40:53,287 --> 00:40:55,589 .ما تا الان 5 سال رو با اين آدما سر کرديم 899 00:40:54,955 --> 00:40:57,724 که فصل 5 براي ما خيلي عاليه 900 00:40:57,758 --> 00:40:59,726 .که نشون ميده درباره پيدا کردن يه چيزاي جديديه 901 00:40:59,893 --> 00:41:02,095 اون در حالت پاسخ دادن به سؤالات پخش ميشه 902 00:41:02,262 --> 00:41:03,697 .به جاي اينکه سؤالات ديگه اي رو بوجود بياره 903 00:41:03,730 --> 00:41:05,799 ما واقعاً احساس ميکنيم که شخصيت ها 904 00:41:05,833 --> 00:41:09,470 دارن به سمت يه چيزي حرکت ميکنن. آره،سريال گمشدگان يه اسطوره سازيه 905 00:41:09,636 --> 00:41:10,971 ولي هر فصل سريال يه کتابه 906 00:41:11,004 --> 00:41:13,841 .و اين کتاب هم ويژگي هاي خاص خودشو داره 907 00:41:13,874 --> 00:41:16,610 و واقعاً يه داستان بزرگ براي داستان نويسا هستش 908 00:41:16,777 --> 00:41:20,814 در اين فصل از کتاب هست که بينندگان دوست خواهند داشت 909 00:41:20,981 --> 00:41:23,217 .ما اشتباه کرديم 910 00:41:23,383 --> 00:41:26,887 .ما...نبايد اونجا رو ترک ميکرديم 911 00:41:27,054 --> 00:41:31,458 .چرا بايد ترک ميکرديم 912 00:41:34,228 --> 00:41:38,732 .ما بايد برگرديم کيت 913 00:41:40,067 --> 00:41:44,571 ! ما بايد برگرديم 914 00:41:46,571-->00:41:52,590 ترجمه : مهرزاد جعفري