1 00:00:58,944 --> 00:01:03,073 جنگ بر روي زمين تقريباً . در يک چشم به هم زدن متوقف شد 2 00:01:05,158 --> 00:01:09,249 لوشن ، ترسانک ترين شخص شناخته شده تا به حال ... که رهبر طايفه ظالم لوشانها است 3 00:01:09,250 --> 00:01:12,249 . سر انجام کشته شد ... 4 00:01:14,835 --> 00:01:16,878 گروه لوشان ... مثل باد متفرق شدند 5 00:01:17,045 --> 00:01:20,383 در تنها عصر ... . عقوبت و مجازات 6 00:01:24,762 --> 00:01:27,682 ...پيروزي ، به نظر مي رسيد ، در دستان ما است 7 00:01:27,849 --> 00:01:30,727 . همان حق طبيعي خون آشام ها ... 8 00:01:35,314 --> 00:01:37,984 شش قرن از زمان . آن شب گذشته بود 9 00:01:38,651 --> 00:01:43,407 هنوز دعواهاي قديمي اين رو ثابت مي کرد . که بي ميلي لوسيان ها رو به گور خواهد کشيد 10 00:01:44,158 --> 00:01:46,492 با اين وجود تعداد کمي از ... لوسيان ها باقي مانده بود 11 00:01:46,659 --> 00:01:48,996 جنگ هاي داخلي ... . شدت بيشتري گرفته بود 12 00:01:49,455 --> 00:01:52,541 و براي ماه هاي نه زياد طولاني . در حال نوسان بود 13 00:01:53,292 --> 00:01:58,254 قديمي تر ها ، که قدرت بيشتري داشتند . حالا اين توانايي رو داشتند تا خودشون رو تغيير بدند 14 00:01:58,881 --> 00:02:02,718 سلاح تکامل يافته : اما دستورات به همان شکل باقي مانده بود 15 00:02:02,885 --> 00:02:06,680 اونا رو شکار کنيد و اونا رو بکشيد . يکي پس از ديگري 16 00:02:07,848 --> 00:02:10,268 . بزرگترين مبارزه موفق 17 00:02:10,435 --> 00:02:13,856 . شايد خيلي موفق 18 00:02:24,407 --> 00:02:27,285 ... براي کسايي مثل من ، يک دلال مرگ 19 00:02:27,452 --> 00:02:30,039 . اين علامت پايان دورانه ... 20 00:02:30,706 --> 00:02:32,958 شبيه سلاح هاي ... قرن قبلي 21 00:02:33,125 --> 00:02:35,710 . ما ، همچنين ، مي خواهيم که کهنه بشويم... 22 00:02:35,877 --> 00:02:39,256 افسوس ، زيرا براش زندگي کردم 23 00:04:02,970 --> 00:04:04,722 هي 24 00:04:24,533 --> 00:04:25,826 ! خون ها 25 00:05:49,122 --> 00:05:52,166 چيزي نيست . چيزي نيست . تو حالت خوبه 26 00:11:22,803 --> 00:11:26,017 شما داريد درست مثل ! سگ هاي هار رفتار مي کنيد 27 00:11:27,393 --> 00:11:30,313 ... و خوب ، آقايون 28 00:11:30,480 --> 00:11:32,358 . يک کار ساده رو نتونستيد انجام بديد... 29 00:11:32,524 --> 00:11:36,779 اگر نتونيد خون آشام ها رو . روي زمين خودشون شکست بديد 30 00:11:37,654 --> 00:11:41,367 . نبايد انتظار داشته باشيد که جون سالم به در ببريد 31 00:11:42,159 --> 00:11:44,370 ! پيرس ! تيلور 32 00:11:46,372 --> 00:11:47,998 بهتر نيست يک چيزي تنتون کنيد ؟ 33 00:12:29,250 --> 00:12:30,751 . ما يک مشکل جدي داريم 34 00:12:46,142 --> 00:12:47,852 من مجبورم چند تا آزمايش انجام بدم 35 00:12:48,019 --> 00:12:50,855 به طور قطع يک تشعشع نوري . از يک نوع ماده است 36 00:12:51,021 --> 00:12:52,691 . مهمات فرابنفش 37 00:12:53,190 --> 00:12:54,984 روشنايي روز ، بعنوان يک سلاح مهار کردني 38 00:12:55,401 --> 00:12:57,862 تو انتظار داري من به ... اون حيوان گر اعتماد کنم 39 00:12:58,320 --> 00:13:01,408 با يد يک گلوله مهندسي ساخت ... که خون آشام ها رو مي کشه ؟ 40 00:13:01,574 --> 00:13:03,369 نه ، من شرط مي بندم که اين يک ارتشه 41 00:13:03,786 --> 00:13:06,830 . اونا يک چيز هايي دزديدند . نوعي ماده رد گذار با يک فناوري برتر 42 00:13:06,998 --> 00:13:09,125 من اهميت نمي دم که اونا . چه چيزهايي گيرشون اومده 43 00:13:09,292 --> 00:13:12,211 ريگل مرده ، و ناتانيل مي تونه . هنوز اون بيرون مونده باشه 44 00:13:12,378 --> 00:13:14,589 پس بهتره دلال مرگ رو جمع کنيم . و برگرديم 45 00:13:14,755 --> 00:13:17,717 . مطلقاً نه . هنوز نه . نه بخاطر يک يورش تصادفي 46 00:13:17,884 --> 00:13:21,888 بيداري چند روزي وقت ما رو مي گيره . و اين خانه هنوز در ناآرامي به سر ميبره 47 00:13:22,054 --> 00:13:25,516 تصادفي ؟ اونا جلوي ديد عمومي . به سمت ما شليک کردند 48 00:13:25,683 --> 00:13:27,310 -- و چيزهايي که من داخل تونل شنيدم - . تو داري مي گي که چيزي نديدي - 49 00:13:27,477 --> 00:13:29,897 You said yourself you actually didn't see anything. 50 00:13:30,730 --> 00:13:33,232 ، مي دونم که صداي چي رو شنيدم . و مي دونم که روده من چي مي خواد به من بگه 51 00:13:33,399 --> 00:13:36,652 اون پائين چندين و چند . ليکان وجود داشت 52 00:13:36,819 --> 00:13:38,739 . کي مي دونه ، شايد زياد باشند . صدها 53 00:13:39,031 --> 00:13:41,575 ما اونا رو تا مرز انقراض . شکار کرديم 54 00:13:43,326 --> 00:13:45,037 . کاروينز راست مي گه ، سِليِن 55 00:13:45,204 --> 00:13:48,080 اونجا مخفيگاهي نيست که . براي قرن ها هنوز وجود داشته باشه 56 00:13:48,247 --> 00:13:49,291 . نه از وقتي که دوره ليکان ها تمام شده - 57 00:13:49,458 --> 00:13:51,126 . من اين رومي دونم ، کان - 58 00:13:51,293 --> 00:13:54,088 اما ترجيح مي دم تا نادرست بودن . اين مطلب رو کنترل کنم 59 00:13:55,756 --> 00:13:57,592 . افرادي براي اين کار داري 60 00:13:57,759 --> 00:13:59,927 من به سورن مي گم . تا يک تيم رو جمع و جور کنه 61 00:14:00,094 --> 00:14:01,846 . نه ، من مي خوام تا تيم خودم رو رهبري کنم - 62 00:14:02,013 --> 00:14:05,475 . مطلقاً نه ! سورن تيم رو کنترل خواهد کرد 63 00:14:06,267 --> 00:14:08,478 صدها ، واقعاً ؟ 64 00:14:09,103 --> 00:14:10,480 . ويکتور حرف هاي من رو باور مي کنه 65 00:14:15,569 --> 00:14:17,111 . ديگه نمي خوام چنين رفتاري از تو ببينم - 66 00:14:17,278 --> 00:14:18,321 . البته که نه - 67 00:14:18,738 --> 00:14:23,786 حالا برو و مطمئن شو که . اون براي مهموني لباس مي پوشه و آماده مي شه 68 00:15:33,151 --> 00:15:34,611 . اين وقت تلف کردنه ، خودت که مي دوني - 69 00:15:34,777 --> 00:15:36,195 چي شده ؟ - 70 00:15:36,362 --> 00:15:38,698 من ترديد دارم که ويکتور بخواد که تو اينجا بموني 71 00:15:38,866 --> 00:15:40,491 . و ساعتها به آرامگاهش خيره بشي 72 00:15:40,658 --> 00:15:45,330 نه ،اون مي خواد که تيم مرگ از اينجا خارج بشه . و اينچ به اينچ شهر رو بگرده 73 00:15:45,496 --> 00:15:49,876 کاروين . من هرگز نخوام فهميد که چرا . ويکتور دست از مسئوليتش برداشته 74 00:15:50,043 --> 00:15:52,463 . اون يک مأمور اداريه ، نه يک جنگاوري 75 00:15:53,713 --> 00:15:55,007 . بهتره که بريم و آماده بشيم 76 00:15:55,174 --> 00:15:56,175 براي چي ؟ - 77 00:15:56,342 --> 00:15:57,467 . مهموني - 78 00:15:57,634 --> 00:16:00,346 اميلي دستور داده که هر ساعتي شد . بايد اونجا باشيم 79 00:16:57,905 --> 00:17:00,032 . اوه ، آره 80 00:17:00,199 --> 00:17:02,452 . تو قطعاً بايد اين يکي رو تنت کني . عاليه 81 00:17:29,188 --> 00:17:30,898 . اونا بعد از تو اونجا بودند 82 00:17:38,406 --> 00:17:40,158 ... اون جذابه 83 00:17:40,324 --> 00:17:41,325 . به عنوان يک انسان ... - 84 00:17:41,492 --> 00:17:42,744 چه کسي جذابه ؟ - 85 00:17:56,675 --> 00:17:59,093 من برنامه ريزي کردم که . تو در اين بعد از ظهر با من باشي 86 00:17:59,260 --> 00:18:01,680 . ارکا رو ببر . اون ميميره براي اينکه کنار تو باشه 87 00:18:04,517 --> 00:18:09,063 اگه از من مي پرسي ، تو نبايد شغلت . رو اينقدر جدي بگيري 88 00:18:10,481 --> 00:18:14,694 ، تو نمي توني گذشته رو برگردوني . مهم هم نيست که چند نفر به دست تو کشته شدند 89 00:18:15,195 --> 00:18:17,113 ... و در کنارش 90 00:18:17,697 --> 00:18:19,741 چه نکته اي ... ... در فنا ناپذيريه 91 00:18:19,908 --> 00:18:22,411 اگر خودت رو حاشا کني... فکر نمي کني زندگي راحت تري داشته باشي ؟ 92 00:18:22,578 --> 00:18:23,578 تا حالا اين انسان رو ديدي ؟ 93 00:18:25,038 --> 00:18:26,123 کدومشون رو ؟ 94 00:18:26,290 --> 00:18:28,041 --دارم به اين فکر مي کنم که ليکان ها - 95 00:18:28,208 --> 00:18:30,211 ! صداي چي بود 96 00:18:35,340 --> 00:18:37,968 يک چيز برازنده بپوش . و سريع اين کار رو انجام بده 97 00:18:38,135 --> 00:18:41,555 . کرايون ، دارم جدي صحبت مي کنم . فکر مي کنم اونا دنبالش بودند 98 00:18:44,140 --> 00:18:47,436 ، غير از غذا خوردن ليکان ها چه کاري با يک انسان مي تونند داشته باشند ؟ 99 00:20:01,056 --> 00:20:02,516 پيشرفتي داشتي ؟ 100 00:20:02,683 --> 00:20:05,185 . در حال فهميدن هستم 101 00:20:12,902 --> 00:20:14,987 . منفي 102 00:20:30,502 --> 00:20:32,172 داري مي ري خونه ؟ 103 00:20:33,340 --> 00:20:36,052 آره ، نيکولاس . يکي دو ساعت به من مرخصي داده 104 00:20:36,426 --> 00:20:38,053 ... اتفاقاً 105 00:20:38,219 --> 00:20:41,514 اون گفت که تو امشب توي اتاق عمل... . يک کار هولناک انجام دادي 106 00:20:41,681 --> 00:20:43,142 . درسته 107 00:20:46,227 --> 00:20:47,855 . سخت نگير 108 00:21:43,579 --> 00:21:45,456 . ما کمين کرده بوديم 109 00:21:45,748 --> 00:21:47,458 . دلالان مرگ ، سه تا از اونا 110 00:21:47,625 --> 00:21:49,168 و کسي که کانديد بود ؟ - 111 00:21:49,335 --> 00:21:51,296 . ما گمش کرديم - شما گمش کرديد ؟ 112 00:21:53,548 --> 00:21:55,134 . به اين ريخت و پاش نگاه کن 113 00:21:55,342 --> 00:21:58,094 . گلوله هاي نقره . محتويات زياد 114 00:21:58,261 --> 00:22:00,346 اون از تغيير خودش . جلوگيري کرد 115 00:22:05,685 --> 00:22:09,230 . نبايد از گلوله استفاده مي کردي . گلوله هاي نقره به داخل اندام نفوذ کرده اند 116 00:22:09,397 --> 00:22:11,985 امکان احياي اون . ديگه وجود نداره 117 00:22:14,571 --> 00:22:16,655 . بذار اينا رو در بيارم 118 00:22:20,993 --> 00:22:22,704 . آروم باش 119 00:22:28,001 --> 00:22:32,630 خون آشام ها که نفهميدند ... براي چي دنبال يک انسان بوديد 120 00:22:32,797 --> 00:22:33,798 مگه نه ، ريز ؟ ... - 121 00:22:33,965 --> 00:22:35,467 . نه - 122 00:22:36,802 --> 00:22:37,886 منظورم اينه که 123 00:22:38,053 --> 00:22:39,763 فکر مي کنم اين طور باشه 124 00:22:39,929 --> 00:22:41,681 تو فکر نمي کني ، يا اينکه نمي دوني ؟ 125 00:22:42,390 --> 00:22:43,683 مطمئن نيستم 126 00:23:01,243 --> 00:23:02,912 منفي 127 00:23:04,581 --> 00:23:06,749 من واقعاً بايد يک نگاهي به . اين مايکل بندازم 128 00:23:08,335 --> 00:23:10,504 مثل اينکه همه کارها رو بايد خودم انجام بدم ؟ 129 00:23:21,765 --> 00:23:27,313 اگر چه که خانه هاي ما ... توسط اقيانوس از هم جدا شده 130 00:23:27,479 --> 00:23:32,526 اما در ادامه بقا ... . همه ما از يک اصل و نژاد هستيم 131 00:23:32,692 --> 00:23:35,696 و وقتي که اميلي اينجا برسه ... تا مارکوس رو بيدار کنه 132 00:23:35,862 --> 00:23:38,950 ... فقط در دو روز ... 133 00:23:39,367 --> 00:23:43,037 ما يک بار ديگه ... ! مي تونيم با هم متحد شويم 134 00:23:47,625 --> 00:23:52,340 ما مي خواهيم از ميزبانمون تشکر کنيم . براي مهمان نوازي و سخاوتشون 135 00:24:54,238 --> 00:24:57,909 اون داخل مي شه ، کار خودش رو انجام مي ده . و بعد هم به خونه بر مي گرده 136 00:24:58,075 --> 00:25:00,744 ، به جز اينکه . نمي دونم چطور بايد بگم 137 00:25:00,911 --> 00:25:02,705 . پزشکان بر اساس ساعت کار مي کنند 138 00:25:02,872 --> 00:25:04,039 اونا وقت زيادي براي زندگي خودشون ندارند 139 00:25:04,206 --> 00:25:06,500 تو مي دوني کجا مي تونم پيداش کنم ؟ 140 00:25:06,751 --> 00:25:07,751 . نه 141 00:25:07,918 --> 00:25:12,757 شما مي تونيد توي خونه پيداش کنيد . يا اينکه مجبوريد صبر کنيد تا اون برگرده 142 00:25:15,009 --> 00:25:17,261 اون که شما رو توي زحمت ننداخته ، مگه نه ؟ 143 00:26:02,684 --> 00:26:05,395 . مايکل هستم . من الان در خانه نيستم . پيغام خودتون رو بذاريد 144 00:26:06,813 --> 00:26:10,400 مايکل ، آدام هستم . پليس اومده . به بيمارستان و دنبال تو مي گرده 145 00:26:10,566 --> 00:26:13,445 اونا همه رو متقاعد کردند که تو با يک . شات گان در گير شدي 146 00:26:13,821 --> 00:26:16,781 من به اونا گفتم که تو ... نمي توني چنين کاري رو انجام بدي 147 00:26:16,948 --> 00:26:19,117 . اما اونا دنبالت مي گردند ... . همين حالا 148 00:26:23,289 --> 00:26:25,041 چرا دنبالتن؟ 149 00:26:49,441 --> 00:26:50,942 !لعنتي 150 00:27:37,450 --> 00:27:38,825 . سلام ، مايکل 151 00:29:06,543 --> 00:29:08,045 اينجا داره چه اتفاقي مي افته ؟ 152 00:30:52,988 --> 00:30:54,823 . ماشين رو متوقف کن 153 00:30:56,575 --> 00:30:57,659 ! ماشين رو متوقف کن 154 00:30:58,326 --> 00:30:59,828 ! برو عقب 155 00:30:59,995 --> 00:31:01,496 . باشه 156 00:31:02,372 --> 00:31:03,790 باشه 157 00:31:05,333 --> 00:31:06,668 خيلي خوب 158 00:31:10,006 --> 00:31:12,173 . اما تو خيلي خون از دست دادي 159 00:31:12,465 --> 00:31:15,218 ، اگر ماشين رو متوقف نکني . هر دوتامون رو به کشتن ميدي 160 00:31:17,346 --> 00:31:18,347 ! من با دورو برم صحبت نمي کنم - 161 00:31:18,514 --> 00:31:20,181 ! من هم همينطور - 162 00:31:20,348 --> 00:31:22,102 . خفه شو و محکم بشين . همه چيز درست مي شه 163 00:31:27,898 --> 00:31:28,984 !لعنتي 164 00:33:10,465 --> 00:33:13,427 . دومين فرار . با شکوهِ 165 00:33:13,593 --> 00:33:15,638 شايد ريز در اين . موضوع مبالغه نکرده باشه 166 00:33:15,804 --> 00:33:18,473 . ريز نتونست اين رو برگردونه 167 00:33:30,445 --> 00:33:34,157 ، اگر مايکل يک ناقل باشه --خون آشام ها مي تونند 168 00:33:34,323 --> 00:33:36,950 . آروم باش ، دوست قديمي 169 00:33:37,159 --> 00:33:38,828 . من اين گوشت رو امتحان کردم 170 00:33:39,746 --> 00:33:41,914 فقط دو روز ديگه تا ماه کامل باقي مونده 171 00:33:43,124 --> 00:33:45,710 به زودي ، اون هم يک ليکان خواهد شد 172 00:33:46,294 --> 00:33:49,422 به زودي ، اون به دنبال ما خواهد گشت 173 00:34:10,027 --> 00:34:13,198 ببخشيد که نتونستم بيشتر بيارم 174 00:34:27,504 --> 00:34:29,714 مثبت 175 00:35:15,595 --> 00:35:18,807 بخواب . جمجمه تو . خوب تونسته مقاومت کنه 176 00:35:19,599 --> 00:35:21,977 تو براي مدتي بيهوش بودي 177 00:35:22,644 --> 00:35:26,439 نظري نداري چرا اونا دنبالت بودن؟ 178 00:35:26,773 --> 00:35:28,526 من کجا هستم ؟ 179 00:35:29,442 --> 00:35:31,195 در اماني 180 00:35:35,116 --> 00:35:36,994 من سلين هستم 181 00:35:49,381 --> 00:35:52,426 خوب ، براي اولين بار ، شايعه ها به واقعيت پيوست 182 00:35:55,262 --> 00:36:00,058 تمام افراد خونه در حال همهمه کردن هستند . در مورد جانور دست آموز جديدت 183 00:36:02,228 --> 00:36:03,729 تو قصد داري که اون رو تغيير بدي ؟ - 184 00:36:03,896 --> 00:36:07,024 . البته که نه -. 185 00:36:07,524 --> 00:36:10,236 پس براي چي آورديش اينجا ؟ 186 00:36:12,404 --> 00:36:13,781 . اون زندگي من رو نجات داد 187 00:36:17,034 --> 00:36:18,036 تو چرا اينجايي ؟ - 188 00:36:18,202 --> 00:36:19,203 . کرايون من رو فرستاده - 189 00:36:19,369 --> 00:36:22,125 . اون مي خواد تو رو ببينه ، حالا 190 00:36:24,920 --> 00:36:27,297 ! کار تو کاملاً غير قابل قبوله 191 00:36:29,007 --> 00:36:32,636 تو از دستور من سرپيچي کردي و ... شب خوت رو بيرون از عمارت صرف کردي 192 00:36:32,802 --> 00:36:36,222 با يک انسان ؟ يک انسان... . که حالا آورديش به خونه من 193 00:36:36,389 --> 00:36:40,602 ، از زماني که به من مربوط مي شه . اينجا هنوز خونه ويکتوره 194 00:36:42,103 --> 00:36:44,023 . ببين ، من نمي خوام که بحث کنم 195 00:36:44,190 --> 00:36:47,317 بفهم که مايکل به نوعي -- براي ليکان ها مهمه 196 00:36:47,484 --> 00:36:48,485 ! پس حالا اون مايکله 197 00:36:48,652 --> 00:36:50,570 -- مي خوام فقط به من گوش بدي - 198 00:36:50,737 --> 00:36:54,366 اون ماوراي منه چرا که . تو خيلي براي اين موضوع خنده دار نگراني 199 00:36:54,532 --> 00:36:57,035 لوسيان ها نمي تونند حتي يک ذره ... به يک انسان علاقه داشته باشند 200 00:36:57,202 --> 00:36:59,789 . مايکل يا هر کس ديگه... 201 00:37:01,831 --> 00:37:04,126 . يک دقيقه صبر کن 202 00:37:05,710 --> 00:37:07,880 ، تو شيفته اون شدي مگه نه ؟ 203 00:37:08,047 --> 00:37:10,215 . حالا ، اين يک نظريه خنده داره 204 00:37:10,842 --> 00:37:12,177 درسته ؟ 205 00:38:36,347 --> 00:38:38,641 ! ما رو تنها بذار 206 00:39:12,677 --> 00:39:15,221 اميدوارم که از دست من . عصباني نشده باشي 207 00:39:15,387 --> 00:39:17,015 . ادامه بده 208 00:39:19,266 --> 00:39:20,977 . اين رو امتحان کن 209 00:39:25,857 --> 00:39:28,443 . زود باش . يک خورده تير اندازي کن 210 00:39:40,998 --> 00:39:43,127 . خاصيت مغناطيسي داره 211 00:39:46,380 --> 00:39:50,134 . تو از گلوله ليکان ها کوپي کردي . نيترات نقره 212 00:39:50,300 --> 00:39:51,969 . يک دوز کشنده 213 00:39:52,135 --> 00:39:54,638 ، اونا نمي تونند بفهمند که از چي درست شده . مثل گلوله هاي معمولي خودمونه 214 00:39:54,805 --> 00:39:58,225 . مستقيم به جريان خون حرکت مي کنه . اونا نمي تونند کشفش کنند 215 00:40:02,521 --> 00:40:03,522 . به من بگو ، کان 216 00:40:04,730 --> 00:40:07,401 تو باور مي کني ليکانها در راهي که گفته اند بميرند؟ 217 00:40:07,568 --> 00:40:09,236 کراون يک بار ديگه داستان جنگ رو تعريف کرده ؟ - 218 00:40:09,403 --> 00:40:10,821 . خودم مي خوام بدونم - 219 00:40:10,988 --> 00:40:14,199 . اما اون تنها يک داستان قديمي نيست . داستانشه 220 00:40:14,366 --> 00:40:17,578 اون تا حالا يک لوسيان رو هم نکشته . تنها جاييکه اون کشته ، فقط در کلماتش بوده 221 00:40:17,744 --> 00:40:20,748 من هيچ وقت شهوت اون رو براي ... پيشرفت ناديده نگرفتم 222 00:40:20,915 --> 00:40:23,792 اما ويکتور به اون اعتماد کرد ... . و همه جريان همينه 223 00:40:23,959 --> 00:40:25,627 تو مي خواي با اين کجا بري ؟ - 224 00:40:25,794 --> 00:40:26,795 . هيچ کجا - 225 00:40:48,570 --> 00:40:51,948 به کار گرفتن دلال هاي مرگ در انزار عمومي ... و تعقيب کردن چند تا انسان 226 00:40:52,115 --> 00:40:53,533 چيزي نبود که در ذهن من بود . 227 00:40:53,700 --> 00:40:56,369 تو... ! گفته بودي که مغازه رو بسازيد و از بين ببريد 228 00:40:56,536 --> 00:40:59,623 ! خودت رو آروم کن ، کرايون 229 00:41:01,499 --> 00:41:05,295 . انسان ها به تو مربوط نمي شند 230 00:41:06,172 --> 00:41:11,343 در ضمن ، من به اندازه کافي . خودم رو در جاي بلند قرار دادم 231 00:41:22,022 --> 00:41:24,482 فقط آدم هات رو بدون فعاليت نگه دار، لوسيان 232 00:41:24,649 --> 00:41:26,485 در نهايت وقتي که موقعش شد. 233 00:41:26,652 --> 00:41:30,906 من رو مجبور نمي کني . به خاط دستوراتمون متأسف باشيم 234 00:41:31,073 --> 00:41:33,659 . تو فقط تو قسمت خودت متمرکز بشو 235 00:41:33,992 --> 00:41:38,163 يادت باشه ، من بک بار قبلاً . براي تو خون ريزي کردم 236 00:41:38,330 --> 00:41:40,999 . بدون من ، تو هيچ چيز نيستي 237 00:41:41,166 --> 00:41:44,504 . تو مي خواي هيچ چي نباشي 238 00:43:30,112 --> 00:43:33,449 امتياز شجاعت روحي که ... به دژ لوسيان ها وارد شود 239 00:43:33,616 --> 00:43:37,536 : يک خون آشام تنهاي نجات پيدا کرده است ... کرايون 240 00:43:37,703 --> 00:43:41,500 کسي که فقط براي ... ... درست کردن يک آتش بزرگ جايزه نمي دهد 241 00:43:41,665 --> 00:43:45,630 اما براي برگرداندن... ... مدارکي از مرگ رئيس لوسيان ها 242 00:43:45,796 --> 00:43:49,801 ، صورت هاي سوخته ... . بازوهاي بسياري از لوسيانها بريده شد 243 00:44:18,080 --> 00:44:19,081 . داشتم دنبالت مي گشتم 244 00:44:19,247 --> 00:44:21,166 الان نه . اون گاز گرفته شده 245 00:44:22,960 --> 00:44:25,379 ، انسان تو . توسط يک لوسيان علامت گذاري شده 246 00:44:28,048 --> 00:44:29,925 کارايون اين چيز ها رو برات تعريف کرده ؟ - . نه - 247 00:44:30,092 --> 00:44:33,637 ، من اون زخم رو با چشم هاي خودم ديدم . قسم مي خورم 248 00:44:35,723 --> 00:44:37,850 اما پيمان ما چي مي شه ؟ 249 00:44:38,016 --> 00:44:40,229 ! تو مي دوني اين کار ممنوعه 250 00:44:47,863 --> 00:44:50,699 ، از اون وقت که من رو گاز گرفته -- من 251 00:44:51,867 --> 00:44:56,246 . دچار اين اوهام و توهمات شدم 252 00:44:58,331 --> 00:45:02,711 همه چيزي که من مي دونم ، اينه که احساس مي کنم . جمجمه من داره به دو قسمت تقسيم مي شه 253 00:45:02,878 --> 00:45:05,464 باشه ، گاز گرفتگي تو توسط يک انسان بالغ صورت گرفته ؟ 254 00:45:08,133 --> 00:45:10,135 . خداي من 255 00:45:10,302 --> 00:45:12,053 مطمئني که يک سگ گازت نگرفته ؟? 256 00:45:12,220 --> 00:45:14,639 . من گفتم ، اون يک مرد بود . اون يک انسان بود 257 00:45:14,806 --> 00:45:15,932 . باشه ، فهميدم - 258 00:45:16,099 --> 00:45:18,143 . اون بعد از من اونجا بود - 259 00:45:18,310 --> 00:45:21,897 -- و اون زنه که داخل مترو بود - کدوم زن ؟ - 260 00:45:22,772 --> 00:45:26,109 اصلاً داري به حرفهاي من گوش مي دي ؟ ! اون من رو گروگان گرفته بود 261 00:45:26,276 --> 00:45:29,322 . باشه فقط -- خواهش مي کنم 262 00:45:30,573 --> 00:45:34,368 ، من به تو کمک خواهم کرد تا اينا رو دسته بندي کني . باشه ؟ من بر مي گردم 263 00:45:36,455 --> 00:45:38,414 . ول کن ، مايکل 264 00:45:38,915 --> 00:45:40,501 . ول کن 265 00:45:41,084 --> 00:45:45,255 فقط آروم باش ، باشه ؟ . من يک دقيقه ديگه بر مي گردم 266 00:45:45,422 --> 00:45:48,383 . اين يک قوله - . خيلي خوب 267 00:46:22,586 --> 00:46:23,963 !هي 268 00:46:25,798 --> 00:46:27,091 !هي 269 00:46:56,955 --> 00:46:59,123 ... خواهش مي کنم من رو ببخشي 270 00:46:59,332 --> 00:47:02,251 اما منِ نا اميد نياز... . به راهنمايت دارم 271 00:47:08,091 --> 00:47:10,260 . کان تو اين چيزها رو بايد بدوني 272 00:48:50,033 --> 00:48:51,283 ... بر طبق آگاهي من 273 00:48:51,450 --> 00:48:55,913 يک بيداري هرگز توسط . يکي از همنوع ها انجام نشده 274 00:48:56,497 --> 00:49:00,084 بزرگتر ها قدرت فکر و حافظه ... را سازمان دهي مي کنند 275 00:49:00,251 --> 00:49:02,379 ... به سوي تجرد ، بينش منسجم ... 276 00:49:02,546 --> 00:49:05,465 . يک ثبت مشروح از سلطنتشان ... 277 00:49:05,632 --> 00:49:09,553 من مي تونم فقط اميدوار باشم که ويکتور . بتونه صداي من رو بشنوه 278 00:50:18,624 --> 00:50:22,211 ، لطفاً من رو ببخشيد . اما من نااميد به راهنمايي شما نياز دارم 279 00:50:23,545 --> 00:50:26,673 من بخاطر بيداري شما ... پيش از موعد مقرر پوزش مي خواهم 280 00:50:26,840 --> 00:50:29,386 اما من مي ترسم ... . که ما در معرظ خطر بزرگي قرار گرفته باشيم 281 00:50:30,387 --> 00:50:34,099 ، مخصوصاً شما ، سرور من . اگر حکومت ضعيف خودتون رو ترک کنيد 282 00:50:35,016 --> 00:50:37,728 براي اينکه من باور دارم که لوسين ها . زنده و سالم هستم 283 00:50:38,812 --> 00:50:42,024 ... اينجا . حالا . در اين شهر بزرگ 284 00:50:42,191 --> 00:50:45,444 با آماده کردن ما... . در خلال مراسم بيدار سازي 285 00:50:46,779 --> 00:50:48,906 ... حتي نگران کننده تر 286 00:50:50,032 --> 00:50:51,909 ... اين چيز اگر درست گفته باشم ... 287 00:50:53,202 --> 00:50:55,871 معني آن اين است که کرايون... . با اونا هم پيمان شده 288 00:52:18,459 --> 00:52:20,501 چه اتفاقي افتاده ؟ 289 00:52:21,002 --> 00:52:22,880 . به اين نگاه کن 290 00:52:41,982 --> 00:52:43,692 ! سلين 291 00:52:43,859 --> 00:52:45,861 ! مي خوام با سلين صحبت کنم 292 00:52:49,698 --> 00:52:51,408 اون مايکله ؟ 293 00:52:51,575 --> 00:52:52,826 اين مايکله ؟ - 294 00:52:52,993 --> 00:52:54,495 اينجا داره چه اتفاقي مي افته ؟ - 295 00:52:54,662 --> 00:52:55,955 داره چه بلايي سرم مياد ؟ 296 00:52:58,040 --> 00:52:59,085 . دارم ميام بيرون 297 00:53:01,045 --> 00:53:04,675 اگر بري دنبالش ، ديگه حق نداري . پات رو توي اين خونه بذاري 298 00:53:07,677 --> 00:53:11,055 حالا ويکتور بيدار شده ، مي بينيم . که اون در اين مورد چه دستوري مي ده 299 00:53:24,569 --> 00:53:25,570 . سوار شو 300 00:53:51,556 --> 00:53:54,601 ، ببين ، به اون هشدار دادم ، به اون هشدار دادم . اما اون گوش نکرد 301 00:53:54,768 --> 00:53:56,436 . من مي خواستم به زودي به تو بگم - 302 00:53:56,602 --> 00:53:58,063 چي رو به من بگي ؟ - 303 00:54:00,565 --> 00:54:02,943 ... انسان او ، مايکل 304 00:54:04,110 --> 00:54:06,613 . اون همش يک انسان نيست ... 305 00:54:06,780 --> 00:54:07,947 . اون يک لايکنه 306 00:54:11,452 --> 00:54:12,870 چي ؟ 307 00:54:13,037 --> 00:54:16,707 اين جنجال براي چيه ؟ 308 00:54:20,711 --> 00:54:23,297 . ديگه هرگز اينجا نيا . وگرنه اونا تو رو مي کشند 309 00:54:23,464 --> 00:54:26,467 چرا ؟ مردم شما مگه چه جوري هستند ؟ 310 00:55:10,763 --> 00:55:11,806 . ما رو تنها بذار 311 00:55:20,481 --> 00:55:22,608 درست يا غلط 312 00:55:22,775 --> 00:55:25,112 تو بين . يک جنگ 1000 ساله گير کردي 313 00:55:25,278 --> 00:55:28,365 A blood feud between Vampires and Lycans. 314 00:55:30,076 --> 00:55:31,201 Werewolves. 315 00:55:44,340 --> 00:55:45,591 . خودت رو خوشبخت تصور کن 316 00:55:45,758 --> 00:55:49,011 بيشتر انسانها در خلال يک ساعت . از گازگرفتگي فناناپذيرها مردند 317 00:55:49,178 --> 00:55:51,056 . ويروسي که ما حمل مي کنيم کشنده هستند 318 00:55:51,223 --> 00:55:54,475 ، و اگر تو من رو گاز بگيري من هم تبديل به يک خون آشام مي شم ؟ 319 00:55:54,642 --> 00:55:55,977 . نه ، تو مي ميري 320 00:55:56,811 --> 00:56:00,189 هيچ کس تا حالا از . گاز گرفتگي هر دو گونه نجات پيدا نکردند 321 00:56:00,356 --> 00:56:02,901 در واقع ، مي خوام ماشين رو متوقف کنم -- و خودم و خودت رو بکشم 322 00:56:03,068 --> 00:56:04,194 چرا به من کمک مي کني؟ - 323 00:56:04,360 --> 00:56:07,573 . من کمک نمي کنم - . من هم نوع هاي تو رو به دام ميندازم و مي کشم 324 00:56:07,739 --> 00:56:11,410 تنها خواسته ي من اينه که لوکان ها تو رو واسه چي اينقدرمي خوان 325 00:56:14,746 --> 00:56:17,749 مي دوني براي چي من بيدار شدم ، خدمتکار ؟ 326 00:56:17,916 --> 00:56:19,752 . نه ، سرور من 327 00:56:19,919 --> 00:56:21,086 . اما به زودي مي فهمم - 328 00:56:21,253 --> 00:56:23,381 . منظورت اينه که وقتي پيداش کردي - 329 00:56:23,673 --> 00:56:25,049 . بله ، سرور من - 330 00:56:25,215 --> 00:56:27,260 . بايد بذاري تا اون پيش من بياد - 331 00:56:28,428 --> 00:56:32,933 ، ما حرفهاي زيادي براي گفتن داريم . سلينا و من 332 00:56:33,683 --> 00:56:39,147 اون چيزهاي نگران کننده اي . رو به من نشان داد 333 00:56:39,314 --> 00:56:42,609 چيزهايي که به اندازه کافي . باهاش سروکار داشتم 334 00:56:42,775 --> 00:56:46,738 ، اين اصول رو به زوال رشد کرده . رو به انحطاط 335 00:56:46,905 --> 00:56:51,367 شايد من بايد شخص ديگه اي رو . براي انجام کارهام انتخاب کنم 336 00:56:56,832 --> 00:56:58,750 ... هنوز 337 00:56:59,543 --> 00:57:01,879 ... حافظه اون ... 338 00:57:02,254 --> 00:57:04,798 . آشفته هست ... 339 00:57:06,217 --> 00:57:07,968 . هيچ حسي از زمان نيست 340 00:57:08,135 --> 00:57:10,473 ، خواهش مي کنم ، سرور من . اجازه بديد کمک خبر کنم 341 00:57:10,640 --> 00:57:12,308 . شما به استراحت نياز داريد 342 00:57:12,808 --> 00:57:15,978 . به اندازه کافي استراحت کردم 343 00:57:16,938 --> 00:57:19,941 چطوره که تو مارکوس . رو فرابخوني 344 00:57:23,362 --> 00:57:26,823 . اما اون هنوز در خوابه ، سرور من 345 00:57:28,199 --> 00:57:31,994 اميليا و اعضاي شورا ... فردا شب به اينجا مي رسند 346 00:57:32,161 --> 00:57:34,164 . براي بيدار کردن مارکوس... 347 00:57:34,831 --> 00:57:36,832 . نه شما ، سرور من 348 00:57:36,999 --> 00:57:41,170 شما يک قرن پيش از . جدول زمان بندي بيدار شديد 349 00:57:49,680 --> 00:57:51,890 .اون هرزه به من خيانت کرده 350 00:57:52,684 --> 00:57:56,437 حالا اون همه چيزو مي دونه .اون دختر در اين مورد عقده داره 351 00:58:00,526 --> 00:58:02,277 .صبر کن 352 00:58:07,198 --> 00:58:09,034 آيا تو قابل اعتمادي؟ 353 00:58:10,034 --> 00:58:11,954 البته 354 00:58:12,454 --> 00:58:14,455 Meet me in my quarters in 20 minutes. 355 00:58:14,622 --> 00:58:17,626 It's time I filled you in on a few things. 356 00:58:57,668 --> 00:59:01,630 ، در حال ديدن چيزهايي هستم . يک سري توهمات 357 00:59:01,797 --> 00:59:04,466 ، اونا توهمات نيستند . اونا حافظه هستند 358 00:59:04,632 --> 00:59:08,428 تو گاز گرفته شدي . حافظه اون . به سمت تو حرکت ميکنه 359 00:59:11,432 --> 00:59:16,771 اين جا يکي از مکان هايي است که ما براي بازجويي ازش . استفاده مي کنيم . بايد امن باشه 360 00:59:31,953 --> 00:59:33,496 . زيوتکس انداستري - 361 00:59:33,662 --> 00:59:34,830 . مال ماست - 362 00:59:34,997 --> 00:59:37,792 ، اولين پلاسماي ترکيبي . همينه 363 00:59:37,958 --> 00:59:40,797 ، يک بار تصويب شد . اون بايد جدي ترين وسيله فروختني قرار مي گرفت 364 00:59:40,963 --> 00:59:42,840 . اون خون شبيه سازي شده است 365 00:59:48,721 --> 00:59:49,888 اينا براي چيه ؟ 366 00:59:51,974 --> 00:59:54,017 . لايکن ها به نقره آلرژي دارند 367 00:59:54,185 --> 00:59:57,814 ، اگر ما گلوله ها رو بيرون نياريم . اونا طي سوال جواب مي ميرند 368 00:59:58,648 --> 01:00:00,316 بعدش با اونا چي کار مي کنيد ؟ 369 01:00:01,819 --> 01:00:03,736 . گلوله ها رو ميذاريم سر جاشون 370 01:00:19,419 --> 01:00:20,838 چقدر پيشرفت کرديد ؟ - 371 01:00:21,004 --> 01:00:22,339 . ما آماده هستيم - 372 01:00:28,513 --> 01:00:31,015 چرا تو از اونا خيلي بدت مياد ؟ 373 01:00:31,598 --> 01:00:34,310 . من قبلاً به تو گفتم . ما توي جنگ هستيم 374 01:00:34,477 --> 01:00:36,187 پس تو فقط دستورات رو اجرا مي کني ؟ 375 01:00:44,863 --> 01:00:48,032 چرا نمي توني به اين سوال جواب بدي ؟ 376 01:00:50,577 --> 01:00:52,121 . عيبي نداره 377 01:00:53,455 --> 01:00:55,875 ... يک چيزهايي ثابت بود 378 01:00:56,083 --> 01:00:59,044 . اسب هاي ما تکه تکه شدند ... 379 01:01:00,421 --> 01:01:02,965 . من نتونستم مادرم رو نجات بدم 380 01:01:03,132 --> 01:01:05,550 . يا خواهرم رو 381 01:01:05,925 --> 01:01:08,596 . جيغ اونا من رو بيدار کرد 382 01:01:09,179 --> 01:01:13,391 پدرم در حالي که سعي کرده بود اونا رو دور نگه داره . بيرون از خونه مرده بود 383 01:01:14,018 --> 01:01:16,562 ... من دم در اتاقم ايستاده بودم 384 01:01:17,146 --> 01:01:20,401 در حالي که داشتم به سمت ... ... اتاق دختر عموم مي دويدم 385 01:01:26,657 --> 01:01:28,951 . دختر هاي دو قلو 386 01:01:31,579 --> 01:01:34,123 . بارلي فقط 6 سالش بود ... قصابي شده بود 387 01:01:35,416 --> 01:01:37,669 . مثل يک حيوان ... - 388 01:01:38,920 --> 01:01:40,254 . خداي من - 389 01:01:40,421 --> 01:01:43,424 ، چيز بعدي که فهميده بودم اين بود که . من توي بازوهاش بودم 390 01:01:43,883 --> 01:01:46,886 . جنگ به سمت خانه هاي ما کشيده شده بود 391 01:01:47,053 --> 01:01:49,973 . اون براي روز ها دنبال ليکان ها بود 392 01:01:50,140 --> 01:01:52,392 . اون پيداشون کرد و من رو نجات داد 393 01:01:52,559 --> 01:01:53,769 کي؟ 394 01:01:53,936 --> 01:01:55,228 . ويکتور - 395 01:01:56,438 --> 01:01:59,398 . قديمي ترين و قوي ترين ما 396 01:01:59,858 --> 01:02:02,945 ، اون شب . اون من رو يک خون آشام کرد 397 01:02:03,445 --> 01:02:06,448 او به من اين قدرت رو داد تا . انتقام خانوادم رو بگيرم 398 01:02:06,615 --> 01:02:09,452 ، از اون به بعد . هيچ وقت به عقب نگاه نکردم 399 01:02:15,792 --> 01:02:18,211 من عکسات و ديدم 400 01:02:18,963 --> 01:02:21,130 اون زن کي بود,همسرت؟ 401 01:02:29,722 --> 01:02:34,478 حواست به فاميلت باشه 402 01:02:34,979 --> 01:02:38,399 من چشم ازش بر نمي دارم 403 01:02:38,566 --> 01:02:42,987 از اين مي ترسم که... 404 01:02:43,404 --> 01:02:46,824 زمان تنگه 405 01:02:46,991 --> 01:02:50,411 خست شدم از دور خودمون گشتن در حاليکه اون ما رو مي زنه 406 01:02:52,663 --> 01:02:55,332 He sent us right into the oncoming lane. 407 01:02:59,170 --> 01:03:01,340 وقتي اومدم من ... 408 01:03:02,340 --> 01:03:06,261 من مي دونم قسمتي از موتور تو صندلي جلويي هستش 409 01:03:07,095 --> 01:03:12,935 And she was pinned there, 6 inches from me... 410 01:03:14,769 --> 01:03:17,523 در يه موقعيت وحشتناک 411 01:03:21,611 --> 01:03:23,904 فکر مي کنم تو شکه بخاطر اينکه 412 01:03:24,071 --> 01:03:27,450 اون مدام به من مي گفت اگر حق با من بود 413 01:03:30,036 --> 01:03:31,829 اون بيشتر نگران منه 414 01:03:35,958 --> 01:03:39,962 مي دوني اگه من مي دونستم آنچه الان مي دونم اونوقت اونو نجات مي دادم 415 01:03:41,631 --> 01:03:44,342 هيچ شکي در اين ندارم 416 01:03:45,801 --> 01:03:48,221 اما بجاش اون همين جا مرده 417 01:03:49,473 --> 01:03:52,643 دو دقيقه پيش ار اينکه امبولانس برسه 418 01:03:57,482 --> 01:04:01,152 بعد از اون ديگه دليلي برام نموند 419 01:04:01,319 --> 01:04:06,324 من وقتي بچه بودم يه تابستون اينجا با پدر بزرگم بودم 420 01:04:06,491 --> 01:04:09,327 وقتي بزرگ شدم من فقط 0000 421 01:04:10,078 --> 01:04:11,829 I took off. 422 01:04:14,499 --> 01:04:19,504 اومدم اينجا تا فراموش کنم 423 01:04:22,256 --> 01:04:25,093 به نظر مي رسيد اونموقع اين فکر خوبي باشه 424 01:04:27,428 --> 01:04:29,430 And have you? 425 01:04:31,015 --> 01:04:32,267 Moved on? 426 01:04:34,018 --> 01:04:35,771 Have you? 427 01:04:45,031 --> 01:04:49,285 اين چيزايي که بهت گفتم يه رازه 428 01:04:49,452 --> 01:04:51,454 مي تونه متوقف بشه 429 01:05:17,481 --> 01:05:18,983 چه کسي جنگ رو شروع کرد ؟ 430 01:05:19,357 --> 01:05:20,817 . اونا شروع کردند 431 01:05:20,985 --> 01:05:24,612 يا حداقل اينکه . ما رو اينطوري راهنمايي کردند تا باور کنيم 432 01:05:24,947 --> 01:05:27,993 . جستجوي گذشته گمشده ممنوعه. 433 01:05:29,829 --> 01:05:31,830 . بايد به اونجا برگردم 434 01:05:31,997 --> 01:05:34,000 درباره من چطور ؟ 435 01:05:34,167 --> 01:05:36,544 . ويکتور مي دونه که بايد چه کاري انجام بده . من بر مي گردم 436 01:05:36,711 --> 01:05:37,879 . من اينجا تنها نمي مونم - 437 01:05:38,045 --> 01:05:39,380 . بايد تنها بموني اگر مي خواي زنده بموني - 438 01:05:39,547 --> 01:05:40,757 نه,ميخوام باهات بيام 439 01:05:59,234 --> 01:06:01,194 داري چي کار مي کني ؟ 440 01:06:04,490 --> 01:06:06,407 وقتي که ماه کامل ... فردا در بياد 441 01:06:06,575 --> 01:06:10,454 ، تو تغيير مي کني ، تو يک قاتل مي شي ... . و تو به غذا نياز پيدا مي کني 442 01:06:10,621 --> 01:06:12,539 . اين غير ممکنه 443 01:06:12,706 --> 01:06:15,751 من نمي تونم تو رو آزاد بذارم . تا اين دوروبر بچرخي . متأسفم 444 01:06:22,050 --> 01:06:25,345 يک گلوله ساده تو رو نخواهد کشت ، اما . آب نقره جلوي دگرگوني رو مي گيره 445 01:06:25,513 --> 01:06:27,555 . در نهايت چند ساعت وقت داري 446 01:06:27,722 --> 01:06:30,850 ، اگر من به موقع برنگشتم . خودت اين لطف رو انجام بده 447 01:06:31,309 --> 01:06:33,312 . از اين استفاده کن 448 01:07:54,896 --> 01:07:56,147 بله؟ 449 01:07:56,314 --> 01:08:00,027 . سرور من . اون اينجاست 450 01:08:14,375 --> 01:08:18,212 چطوري تونستي اين کار رو با من بکني ؟ مي خواستي من رو ناراحت کني ؟ 451 01:08:18,379 --> 01:08:21,174 تمام اعضا مي دونند که . من يک نقشه براي خودمون دارم 452 01:08:21,341 --> 01:08:23,217 ! اينجا مايي وجود نداره - 453 01:08:23,384 --> 01:08:25,261 ... تو قبل از ويکتور خواهي رفت - 454 01:08:25,428 --> 01:08:31,060 ! و دقيقاً چيزي رو مي گي که من به تو مي گم ... . براي خارج از اينجا ، کاري رو انجام ميدي که من مي گم 455 01:08:31,225 --> 01:08:33,645 اين راه نامعلوميه ؟ 456 01:09:19,943 --> 01:09:22,779 . بيا جلوتر ، فرزندم 457 01:09:24,824 --> 01:09:26,449 . بيرون 458 01:09:26,992 --> 01:09:28,995 . زود باش ، حرکت کن 459 01:09:38,505 --> 01:09:41,092 . من بدون شما گم شده بودم ، سرورم 460 01:09:41,259 --> 01:09:45,096 دائماً توسط کرايون تعقيب مي شدم . و اين يک شگفتي بي پايان بود 461 01:09:47,724 --> 01:09:51,394 . اين بزرگترين داستان داخل کتابه 462 01:09:51,561 --> 01:09:56,566 اون تمايل به کارهايي داره که . نمي تونه انجامشون بده 463 01:09:58,485 --> 01:10:01,696 ... حالا ، به من بگو 464 01:10:02,448 --> 01:10:05,951 چرا مي خواي باور کني که ... لوسيان ها هنوز زنده هستند ؟ 465 01:10:07,660 --> 01:10:08,661 . بله - 466 01:10:08,828 --> 01:10:10,789 .من به شما همه دلايل اثبات رو گفتم - 467 01:10:10,956 --> 01:10:16,044 ، افکار متناقض و تصورات . چيزي بيشتر از اين نيست 468 01:10:16,210 --> 01:10:19,630 دقيقاً کدام يکي از بيداري ها . توسط يک بزرگ انجام شده است 469 01:10:19,797 --> 01:10:22,134 تو مهارتهاي لازم را . در اختيار نداري 470 01:10:22,301 --> 01:10:25,137 . اما من لوسين ها رو ديدم . به طرفشون شليک کردم . بايد به من اعتماد کني 471 01:10:25,304 --> 01:10:28,474 . زنجير هرگز شکسته نمي شه . حتي براي يک بار 472 01:10:28,641 --> 01:10:30,894 . نه در قرن چهادهم 473 01:10:31,061 --> 01:10:35,148 نه از زماني که ما بزرگترها . اولين بازي چفتک چارکشمون رو شروع کرديم 474 01:10:35,315 --> 01:10:38,401 . يک بيداري ، برابر دو خوابه . اين راهشه 475 01:10:38,568 --> 01:10:41,780 ، حالا نوبت مارکوس که به سلطنت برسه . متعلق به من نيست 476 01:10:42,072 --> 01:10:43,323 . اينجا يک خورده اوضاع پيچيده شده - 477 01:10:43,490 --> 01:10:44,908 . اما من انتخابي نداشتم - 478 01:10:45,075 --> 01:10:46,785 ، شورا در خطر قرار داره و مايکل کليدشه-- 479 01:10:50,830 --> 01:10:51,874 . درسته 480 01:10:53,166 --> 01:10:55,336 . لايکن 481 01:10:57,378 --> 01:10:59,340 . خواهش مي کنم 482 01:10:59,840 --> 01:11:02,175 اين شانس رو به من بده تا . جريان رو براي تو اثبات کنم 483 01:11:02,342 --> 01:11:03,511 باشه 484 01:11:03,677 --> 01:11:07,681 من اون رو از کرايون ميگيرم ... براي اينکه جريان مشخص بشه 485 01:11:08,182 --> 01:11:10,851 . اگر اونجا چيزي بود ... 486 01:11:12,186 --> 01:11:14,188 چطوري مي توني به اون بيشتر از من اعتماد کني ؟ 487 01:11:14,355 --> 01:11:19,528 چونکه اون کسي نيست که توسط . يک حيوان آلوده شده باشه 488 01:11:21,739 --> 01:11:24,116 ... من دوست دارم 489 01:11:26,576 --> 01:11:30,831 ، مثل دختر خودم ... . اما تو ما رو بدون هيچ انتخابي ترک مي کني 490 01:11:30,997 --> 01:11:34,043 اينها قوانين اينجا هستند ... براي بهترين نتيجه 491 01:11:34,210 --> 01:11:39,548 و اين تنها دليليه که ... . ما رو تا اين مدت نجات داده 492 01:11:43,677 --> 01:11:47,639 تو يک بار هم از خودت . نرمش نشان ندادي 493 01:11:48,140 --> 01:11:53,646 وقتي که اميلي وارد بشه ، شورا جلسه تشکيل مي ده . و اونوقت در مورد سرنوشت تو تصميم گرفته خواهد شد 494 01:11:54,230 --> 01:11:57,400 ! تو عهد و پيمان رو شکستي 495 01:11:57,567 --> 01:11:59,986 ! در مورد تو بايد قضاوت بشه 496 01:12:24,262 --> 01:12:27,432 بايد به حرف من گوش ميدادي . و بيرون از اينجا مي موندي 497 01:12:27,599 --> 01:12:32,145 حالا شانس بياري اگه من بتونم شورا رو راضي کنم . تا اجازه بدند تا زندگي تو رو ازت نگيرند 498 01:12:32,312 --> 01:12:34,063 . به من بگو 499 01:12:34,230 --> 01:12:38,693 عصبي مي شي اگر صورتت توسط اون بريده بشه يا اينکه لوسين ها اين کار رو انجام بدند ؟ 500 01:12:44,699 --> 01:12:46,951 . مارک دنياي منه 501 01:12:47,118 --> 01:12:50,038 به زودي ، چيز هايي که بر سر راه من هستند . خواهي ديد 502 01:13:00,049 --> 01:13:03,636 . هيچ کس اين در رو باز نمي کنه فهميدي ؟ 503 01:13:05,305 --> 01:13:09,392 نمي تونم انتظار اين رو داشته باشم تا اينکه . پادشاه آينده من دوباره از ليکان ها باشه 504 01:13:47,850 --> 01:13:49,518 لعنتي 505 01:13:59,696 --> 01:14:03,783 نقشه عوض شده . اميلي . سورن و تيمش رو انتخاب کرده 506 01:14:03,950 --> 01:14:05,201 . اين کار ماست - 507 01:14:05,368 --> 01:14:07,870 . ديگه نيست - 508 01:16:59,424 --> 01:17:00,592 چرا به من کمک مي کني ؟ - 509 01:17:00,758 --> 01:17:03,511 . من به تو کمک نمي کنم . به خودم کمک مي کنم - 510 01:17:42,302 --> 01:17:43,303 چه اتفاقي افتاده ؟ - 511 01:17:43,470 --> 01:17:46,097 . سيستم هاي حفاظتي اشتباه کردند - 512 01:17:46,264 --> 01:17:48,683 . ما درهاي پائين رو قفل کرديم 513 01:17:49,142 --> 01:17:52,103 . اون سلينه . اون فرار کرده . مي خواد بره پيش مايکل 514 01:17:52,896 --> 01:17:57,737 . من سر اون ليکان رو مي خوام 515 01:19:28,539 --> 01:19:30,333 . بايد بريم. 516 01:19:59,613 --> 01:20:00,739 ! بخواب 517 01:20:03,576 --> 01:20:06,287 . برو .برو 518 01:20:12,334 --> 01:20:14,629 . بپر - داري باهام شوخي مي کني ؟ - 519 01:21:37,174 --> 01:21:38,175 چيزي فهميديد ؟ - 520 01:21:38,341 --> 01:21:40,176 . اخطار اشتباه - 521 01:21:40,342 --> 01:21:44,806 سگ ها تمام مدت شب . نرديک حصار بسته شده بودند 522 01:21:44,973 --> 01:21:46,349 . اميلي الان بايد رسيده باشه - 523 01:21:46,516 --> 01:21:48,350 . درسته 524 01:21:52,856 --> 01:21:57,152 ببين ، من از شما مي خوام تا . بفهميد اون کجا مخفي شده 525 01:21:57,319 --> 01:21:59,112 . تو اون رو خواهي داشت 526 01:22:37,320 --> 01:22:39,948 ممکنه ماشين رو بزني کنار . ببينيم چش شده 527 01:22:40,114 --> 01:22:43,117 . لعنت به اون . حالش خوب مي شه . ديگه تقريباً رسيديم 528 01:23:48,478 --> 01:23:52,316 . اوه ، لعنتي . اون نمي خواد بس کنه ! ماشين رو بزن کنار . ماشين رو بزن کتار 529 01:24:11,209 --> 01:24:12,836 . تماس بگير 530 01:24:26,392 --> 01:24:28,519 . بهش تزريق کن . بهش تزريق کن 531 01:24:39,740 --> 01:24:41,492 . سرور من 532 01:24:42,618 --> 01:24:45,287 .ويکتور مي خواد با تو صحبت کنه 533 01:25:10,814 --> 01:25:12,648 سرور من 534 01:25:17,027 --> 01:25:19,698 . من دنبال سلين فرستاده بودم 535 01:25:20,073 --> 01:25:22,117 . نه تو ... 536 01:25:22,701 --> 01:25:25,370 اون از دستور شما سرپيچي کرد ... 537 01:25:27,164 --> 01:25:29,084 . و از خانه فرار کرد ، سرور من ... 538 01:25:29,250 --> 01:25:34,380 عدم صلاحيت تو . داره سخت تر مي شه 539 01:25:34,547 --> 01:25:37,509 . اين اشتباه من نبود ... اون نگران شده بود 540 01:25:37,675 --> 01:25:41,096 همه اين طور فکر مي کنند که ... . من در هسته مرکزي توطئه قرار دارم 541 01:25:41,263 --> 01:25:43,264 . و اين اثبات کار منه 542 01:25:57,529 --> 01:26:00,782 حلا ، دقيقاً چزهايي رو که به من گفتي . به اونا بگو 543 01:26:08,457 --> 01:26:11,626 . باشه . باشه 544 01:26:13,128 --> 01:26:18,303 We've been searching for someone with a special trait. 545 01:26:18,470 --> 01:26:22,557 يکي از نواده هاي... ... الکساندر کاروينوس 546 01:26:22,724 --> 01:26:24,475 ... مجارستاني 547 01:26:24,641 --> 01:26:26,519 يک فرمانده 548 01:26:26,686 --> 01:26:31,274 کسي که مي تونست ... . قدرت رو در يکي از فصل هاي قرن پنجم به ما بده 549 01:26:31,441 --> 01:26:37,906 فقط توي اين زمانه که مي شه . نابودي روستايي از طاعون رو تماشا کرد 550 01:26:38,990 --> 01:26:42,160 . اون تنها نجات دهنده است 551 01:26:43,453 --> 01:26:48,291 بطريقي ، بدن او ... قادر بود که بيماري رو تغيير بده 552 01:26:48,458 --> 01:26:52,295 . بدن اون خيلي فايده داشت ... 553 01:26:52,463 --> 01:26:57,634 . اون تبديل به اولين فنا ناپذير واقعي مي شد 554 01:27:06,143 --> 01:27:09,980 ، و سالهاي بعد ... وقتي که اون در نهايت صاحب دو تا بچه مي شد 555 01:27:10,147 --> 01:27:12,442 . چه کسي اين ويژگي ها رو به ارث مي بره ... 556 01:27:12,609 --> 01:27:15,904 . پسر طايفه کاروينز 557 01:27:16,071 --> 01:27:19,282 ... يک گاز گرفتگي توسط خفاش ، يکي توسط يک گرگ 558 01:27:19,449 --> 01:27:24,746 يکي که به عنوان انسان ... . فنا ناپذير گام برداره 559 01:27:24,913 --> 01:27:28,208 . اين يک افسانه خنده دار بيشتر نيست - 560 01:27:29,960 --> 01:27:31,461 ... ممکنه - 561 01:27:32,295 --> 01:27:35,590 گونه ما ... . مي تونه گونه هاي جديد بسازه 562 01:27:36,466 --> 01:27:40,137 A mutation of the original virus 563 01:27:40,303 --> 01:27:42,515 is directly linked to his bloodline. 564 01:27:42,682 --> 01:27:47,519 اينجا يک از زاده هاي کاروينوس ... دروغگو قرار گرفته 565 01:27:48,728 --> 01:27:50,815 . نه يک اثبات از طرف تو ... 566 01:27:50,982 --> 01:27:52,732 . درسته 567 01:27:53,442 --> 01:27:58,532 . اما اون قبلاً يک خون آشام بود ... ما به يک منبع خالص احتاج داشتيم 568 01:27:59,408 --> 01:28:04,663 . که آلوده نشده باشه . يک رونوشت دقيق از ويروس ... 569 01:28:05,038 --> 01:28:06,999 ، کاروينوس خودش رو خسته کرد ... که ما ياد بگيريم 570 01:28:07,166 --> 01:28:11,587 همه کدهاي مخفي ژنتيکي ... ...که در زاده انسانش مخفيه 571 01:28:11,753 --> 01:28:16,758 و در طول اين مدت ... 572 01:28:18,010 --> 01:28:20,846 ... غير فعال بوده 573 01:28:21,013 --> 01:28:25,851 توسط مايکل کاروين ... . به جاي خودش بر مي گرده 574 01:28:27,019 --> 01:28:31,941 خون اون اجازه اتحاد کامل بين . گونه هاي ما رو مي ده 575 01:28:35,361 --> 01:28:38,530 And for years we failed. 576 01:28:39,073 --> 01:28:41,241 It was useless. 577 01:28:42,619 --> 01:28:45,288 Even at the cellular level, our species seemed destined 578 01:28:45,454 --> 01:28:47,291 to destroy each other. 579 01:28:49,876 --> 01:28:54,798 That is, until we found Michael. 580 01:28:57,968 --> 01:29:03,057 The Corvinus strain allows for a perfect union. 581 01:29:05,226 --> 01:29:08,562 A triple-celled platelet... 582 01:29:09,731 --> 01:29:14,652 which holds unspeakable power. 583 01:29:15,069 --> 01:29:18,281 . اين نمي تونه مثل يک اتحاد باشه 584 01:29:19,114 --> 01:29:20,992 . و اين صحبت از ارتداده - 585 01:29:21,785 --> 01:29:23,702 . خواهيم ديد - 586 01:29:24,913 --> 01:29:29,334 . اولين باره که لوشن ها اون رو زخمي کنند - 587 01:29:29,834 --> 01:29:31,502 . لوسين ها مي ميرند - 588 01:29:31,669 --> 01:29:35,173 بر طبق نظر چه کسي ؟ 589 01:29:45,601 --> 01:29:47,646 I need you to do something for me. 590 01:29:54,610 --> 01:29:57,530 ... نمي تون به تو اعتماد کنم ، فرزندم 591 01:29:57,697 --> 01:30:00,033 . کرايون غرامتش رو با زندگيش پرداخت خواهد کرد ... 592 01:30:21,096 --> 01:30:25,395 . به زودي ، اين خونه به يک خرابه تبديل مي شه 593 01:30:25,561 --> 01:30:26,562 . نه قبل از تو - 594 01:30:26,729 --> 01:30:28,022 . نه صبر کن . صبر کن - 595 01:30:28,188 --> 01:30:31,191 تو و فقط تو تنها کسي هستي که . حقيقت رو مي دونه 596 01:30:35,029 --> 01:30:40,618 اگر لوسين ها خواستند که دستاشون رو روي ... يکي از زاده شده هاي خالص بذارند 597 01:30:40,785 --> 01:30:45,874 ... يکي از نيرومند ها مثل اميليا ... 598 01:30:46,041 --> 01:30:49,753 ... يا خودت .... 599 01:30:49,919 --> 01:30:54,591 و اون رو به همراه ... ... خون مايکل تزريق کنند 600 01:30:54,757 --> 01:30:56,926 . نفرت انگيزه 601 01:30:57,093 --> 01:30:59,261 ... نصف خون آشام 602 01:30:59,429 --> 01:31:03,767 . نيمه لايکن ، اما قوي تر از هر دو تاشونه ... 603 01:31:22,871 --> 01:31:24,246 .بايد با کان صحبت کنم 604 01:31:31,838 --> 01:31:33,548 ... سرور من 605 01:31:34,841 --> 01:31:38,178 . اعضاي شورا ترور شدند ... 606 01:31:41,556 --> 01:31:43,308 اميليا چطور ؟ - 607 01:31:43,475 --> 01:31:44,850 . خون اون خشک شده - 608 01:31:47,646 --> 01:31:51,108 . اونا از قبل کارشون رو شروع کردند 609 01:32:02,661 --> 01:32:05,081 . متأسفم که به تو شک کردم 610 01:32:05,665 --> 01:32:10,920 ، نترس فرزندم ، فرزندم ... تو رو عفو مي کنم 611 01:32:12,798 --> 01:32:17,886 در حال حاضر تو بايد ... ... زاده کارونس رو بکشي ، اون 612 01:32:18,511 --> 01:32:20,722 . مايکله ... 613 01:32:56,259 --> 01:33:00,597 به تو يک آنزيم داده شده تا . تغييرات رو متوقف کنه 614 01:33:00,763 --> 01:33:06,228 ممکنه مقدار کمي از وقت تو . در حال مستي و ضعيفي بگذره 615 01:33:12,776 --> 01:33:14,570 ! کافيه 616 01:33:14,737 --> 01:33:19,200 فقط برو ببين ريز داره چي کار مي کنه ، باشه ؟ 617 01:33:20,868 --> 01:33:22,578 . واقعاً عذر مي خوام 618 01:33:23,245 --> 01:33:26,165 اون در فشاره و نياز داره تا . آداب معاشرت رو بهش ياد بدند 619 01:33:26,624 --> 01:33:30,127 ، بگو کدوم روش . مال من کجاست ؟ فراموش کن 620 01:33:30,294 --> 01:33:32,380 . من لوسيان هستم 621 01:33:34,465 --> 01:33:36,760 . بايد برم 622 01:33:38,135 --> 01:33:39,679 . بايد بر گردم 623 01:33:41,306 --> 01:33:43,767 . اينجا برگشتي وجود نداره 624 01:33:44,434 --> 01:33:46,938 . اينجا هيچ راهي براي هيچ کجا وجود نداره 625 01:33:47,104 --> 01:33:52,068 . خون آشام ها تو رو در دم مي کشند . فقط براي شروع چيزي که تو هستي 626 01:33:52,235 --> 01:33:54,028 . يکي از ما 627 01:33:57,281 --> 01:34:00,284 تو يکي از ما هستي 628 01:34:03,538 --> 01:34:04,830 مي خواي چي کار کني ؟ 629 01:34:05,248 --> 01:34:06,291 داري چي کار مي کني؟ - 630 01:34:06,458 --> 01:34:09,043 . آوردن و تمام کردن اين تضاد - 631 01:34:16,008 --> 01:34:18,637 جنگ شما ، هيچ ربطي . به من نداره 632 01:34:18,804 --> 01:34:20,764 جنگ من ؟ 633 01:34:43,582 --> 01:34:45,749 نه ! 634 01:34:46,166 --> 01:34:47,669 نه ! 635 01:34:48,502 --> 01:34:51,005 نه ! 636 01:35:22,370 --> 01:35:24,831 نه ! 637 01:35:27,376 --> 01:35:29,171 نه !نه ! 638 01:35:38,721 --> 01:35:42,559 ! سونيا 639 01:36:46,041 --> 01:36:49,129 . اونا مجبورت کردن تا مردنش رو ببيني 640 01:36:51,463 --> 01:36:53,341 . سونيا 641 01:36:54,967 --> 01:36:57,637 . جنگ از همين جا شروع شد 642 01:37:00,932 --> 01:37:04,144 . من ديدم چه اتفاقي افتاد مثل اينکه اونجا باشم 643 01:37:09,316 --> 01:37:11,902 ما براي يک بار برده بوديم 644 01:37:13,070 --> 01:37:16,824 نور خورشيد تنها حفاظ . خون آشام ها بود 645 01:37:18,658 --> 01:37:21,370 ... من در بردگي متولد شدم 646 01:37:23,164 --> 01:37:26,000 . هنوز هم مخفي شدن من از اونا بدون خصومته ... 647 01:37:26,959 --> 01:37:29,879 . من يک خون آشام را به عنوان عروس انتخاب کردم 648 01:37:30,839 --> 01:37:32,840 ... اين کار ممنوع بود 649 01:37:33,090 --> 01:37:35,342 . به خاطر اتحادمون ... 650 01:37:35,509 --> 01:37:40,473 ويکتور مي ترسيد . تا گونه جديدي از خون به وجود بياد 651 01:37:42,267 --> 01:37:44,560 ... خيلي مي ترسيد 652 01:37:45,686 --> 01:37:47,731 . اون کشتش ... 653 01:37:48,814 --> 01:37:51,026 ... اونم دختر خودش رو 654 01:37:52,193 --> 01:37:54,446 ... زنده سوزوندنش ... 655 01:37:56,865 --> 01:37:58,826 . به خاطر دوست داشتن من ... 656 01:38:01,954 --> 01:38:04,664 ... اين جنگ اونه 657 01:38:04,832 --> 01:38:06,876 .... جنگ ويکتور ... 658 01:38:08,252 --> 01:38:11,422 ... و اون 600 سال وقت صرف کرد ... 659 01:38:12,173 --> 01:38:15,343 . تا هم نوع هاي من رو نابود کنه ... 660 01:38:16,553 --> 01:38:19,222 اونا مي خوان با سلين چي کار کنند ؟ 661 01:38:22,058 --> 01:38:23,559 . يک مشکلي پيش اومده 662 01:38:24,978 --> 01:38:26,687 . فکر کرده بودم معامله کرديم - 663 01:38:26,854 --> 01:38:28,816 . صبر داشته باش - 664 01:38:30,942 --> 01:38:32,569 . کرايون 665 01:38:32,736 --> 01:38:36,073 اين موضوع بايد . به صورت خصوصي بحث بشه 666 01:38:37,074 --> 01:38:41,745 . لطفاً محافظ ها ميهمان ها رو به طبقه پائين راهنمايي کنند 667 01:38:57,680 --> 01:39:00,766 . شورا در حال نابوديه 668 01:39:01,600 --> 01:39:04,436 . به زودي ، به چيزي که مي خواي ميرسي 669 01:39:04,603 --> 01:39:10,610 هر دوي کاونزها و ايروکلاندها . با ليکان ها پيمان مي بندند 670 01:39:10,777 --> 01:39:15,156 کسي که من بهش اعتماد کردم نمي تونم فراموش کنم . وقتي که کار ها رديف بشه 671 01:39:15,323 --> 01:39:19,411 چطور انتظار داري جريان رو به دست بگيرم وقتي که ويکتور بيدار شده ؟ 672 01:39:19,577 --> 01:39:23,123 . اون شکست نمي خوره . اون قوي تر شده بيشتر از اون چيزي که مي گم. 673 01:39:23,290 --> 01:39:27,460 و اين دقيقاً همون دليليه که من . به مايکل نياز داشتم 674 01:39:27,627 --> 01:39:29,963 ... اگر ويکتور بخواد به اينجا بياد 675 01:39:30,547 --> 01:39:33,633 تو خودت اين کار رو ... . قرن ها قبل انجام مي دادي 676 01:39:44,479 --> 01:39:46,731 ! اسلحه ها رو در بياريد ! حرکت کنيد 677 01:39:49,775 --> 01:39:51,612 ! حرومزاده 678 01:40:05,958 --> 01:40:08,128 ! اوه ، لعنتي 679 01:40:21,141 --> 01:40:22,809 . اون ويکتوره 680 01:40:22,976 --> 01:40:24,604 . درسته 681 01:40:25,063 --> 01:40:28,358 ، و اگر تو کارت رو درست انجام ميدادي . اون هنوز تو خواب زمستاني بود 682 01:40:34,365 --> 01:40:36,240 ريز لعنتي کجا رفته ؟ 683 01:40:39,410 --> 01:40:41,538 اينجا راه خروج ديگه اي هم داره ؟ 684 01:40:42,373 --> 01:40:45,336 حدس مي زنم اگر اين اتفاق رخ نداده بود تو مي خواستي 685 01:40:45,337 --> 01:40:47,836 يک ليوان خون هم برات بيارم 686 01:40:51,422 --> 01:40:54,051 . به فرار کردن فکر نکن 687 01:41:15,574 --> 01:41:19,495 . نيترات نقره . انتظار اين يکي رو نداشتي 688 01:41:28,754 --> 01:41:31,757 ! زود باشيد ! حرکت کنيد ! حرکت کنيد ! حرکت کنيد ! حرکت کنيد ! حرکت کنيد 689 01:42:54,345 --> 01:42:55,971 . لوشن ها 690 01:44:51,967 --> 01:44:53,718 ! سلين 691 01:44:55,011 --> 01:44:56,639 ! سلين 692 01:45:42,937 --> 01:45:44,772 Not yet. 693 01:50:34,826 --> 01:50:37,245 . بايد ببرمت بيرون . ويکتور توي راهه 694 01:50:37,412 --> 01:50:40,372 تا همه ي لوشن ها رو هم نکشه راضي نميشه 695 01:50:41,249 --> 01:50:43,834 ، اونا تو رو هم مي کشند . فقط براي کمک به من 696 01:50:44,167 --> 01:50:45,545 . مي دونم 697 01:51:08,777 --> 01:51:11,112 . من مي دونم جنگ از کجا شروع شد 698 01:53:21,250 --> 01:53:23,168 . کافيه ! تو با من مياي 699 01:53:24,211 --> 01:53:26,796 اميدوارم زنده باشم و ببينم ! که چطور ويکتور جونت رو مي گيره 700 01:53:27,005 --> 01:53:29,008 . شرط مي بندم که مي بيني 701 01:53:29,508 --> 01:53:33,179 اما اجازه بده در مورد پدرت تاريکيت . برات حرف بزنم 702 01:53:34,346 --> 01:53:36,849 . اون اولين کسي بود که خانوادت رو کشت 703 01:53:37,183 --> 01:53:39,018 . نه لوشن ها 704 01:53:39,518 --> 01:53:41,729 . هرگز نمي تونست قوانين خودش رو ادامه بده 705 01:53:41,896 --> 01:53:44,316 گفته بود نمي تونه منتظر ذائقه . يک دام باشه 706 01:53:44,483 --> 01:53:48,695 پس هر چند وقت يک بار ، اون مي رفت بيرون . و خودش رو توي خون انسان ها خفه مي کرد 707 01:53:49,529 --> 01:53:51,491 ... من اين راز رو حفظ کرده بودم 708 01:53:51,656 --> 01:53:53,200 .تا ريخت و پاش رو مرتب کنم ... 709 01:53:53,700 --> 01:53:55,661 ... اما اون 710 01:53:55,827 --> 01:53:57,537 ... کسي که به همه اتاق ها مي خزه ... 711 01:53:57,704 --> 01:54:01,082 ... با فرستادن خودش . به داخل قلب تو 712 01:54:02,000 --> 01:54:04,127 ... اما وقتي که تو رو بگيره 713 01:54:04,377 --> 01:54:08,257 به چيزي به جز ... . خشک کردن خونت فکر نمي کنه 714 01:54:08,423 --> 01:54:13,513 تو,اونم کسي که خيلي اون و ياد دختر عزيزش سونيا مي ندازه 715 01:54:14,430 --> 01:54:18,518 دختري ... . به مرگ محکوم شد 716 01:54:18,976 --> 01:54:20,061 . دروغه - 717 01:54:20,228 --> 01:54:22,104 . هر جوري مي خواي باور کن - 718 01:54:23,064 --> 01:54:24,732 . حالا زود باش 719 01:54:24,900 --> 01:54:27,193 . جايگاه تو در کنار منه 720 01:54:34,243 --> 01:54:36,203 . پس خودت خواستي 721 01:55:05,275 --> 01:55:06,568 !گازش بگير 722 01:55:10,113 --> 01:55:12,323 ...نيمه خون آشام.. 723 01:55:12,490 --> 01:55:14,285 ... نيمه لايکن ... 724 01:55:14,451 --> 01:55:17,328 . اما قوي تر از هر دو ... 725 01:55:42,940 --> 01:55:45,443 داري چه غلطي مي کني؟ 726 01:55:46,235 --> 01:55:48,696 ... تو ممکنه من رو بکشي 727 01:55:49,488 --> 01:55:50,740 . عموزاده ... 728 01:55:50,907 --> 01:55:52,909 ... اما کار من 729 01:55:53,075 --> 01:55:55,661 . به درستي انجام شد ... 730 01:56:35,828 --> 01:56:37,705 اون کجاست ؟ 731 01:56:38,790 --> 01:56:40,041 کرايون کجاست ؟ 732 01:57:01,397 --> 01:57:03,732 . من رو ببخش ، فرزندم 733 01:57:05,068 --> 01:57:06,945 . کار لوشن ها نبود 734 01:57:09,072 --> 01:57:10,907 . کار تو بود 735 01:57:17,789 --> 01:57:19,750 . تنهامون بذاريد 736 01:57:38,728 --> 01:57:41,104 ...چطوري تونستي اين حقيقت رو از من 737 01:57:41,271 --> 01:57:43,607 از من پنهان کني که ... خانواده من رو کشتي ؟ 738 01:57:44,775 --> 01:57:46,485 . درسته 739 01:57:47,111 --> 01:57:48,946 . من اين حق رو از تو گرفتم 740 01:57:50,573 --> 01:57:53,659 . اما چيز هاي بيشتري به تو دادم 741 01:57:54,619 --> 01:57:59,791 اين تجارت خوبي نيست ، که به تو يک هديه دادم ؟ يک هديه ابدي ؟ 742 01:58:00,000 --> 01:58:02,753 و همين طور زندگي دختر خودت رو ؟ 743 01:58:03,086 --> 01:58:05,506 از گوشت و پوست خودت ؟ 744 01:58:26,527 --> 01:58:29,238 ! من دخترم رو دوست داشتم 745 01:58:31,531 --> 01:58:33,910 اما در رحم اون ...يک رشد نفرت انگيز 746 01:58:34,077 --> 01:58:36,788 در حال رخ دادن بود و يک خيانت از... ! سوي کاونز 747 01:58:41,959 --> 01:58:45,798 من آنچه را که لازم بود براي ... محافظت از گونه خودمون انجام دادم 748 01:58:45,964 --> 01:58:49,384 . و مجبورم که اين کار رويک بار ديگه انجام بدم ... 749 01:58:53,430 --> 01:58:55,517 ! نه 750 02:01:47,862 --> 02:01:49,490 . وقت مردنه 751 02:05:09,407 --> 02:05:12,118 فکر نمي کنم بتونم آينده رو پيش بيني کنم. 752 02:05:12,285 --> 02:05:15,873 نتيجه کار امشب ... ... در تمام سالن ها 753 02:05:16,039 --> 02:05:19,168 شوراهاي بزرگ طنين انداز خواهد شد ... . براي سال هاي زيادي 754 02:05:20,627 --> 02:05:23,423 دو نفر از بزرگ هاي خون آشام ها ... کشته شدند 755 02:05:23,590 --> 02:05:25,841 . و يکي شون توسط خود من ... 756 02:05:27,594 --> 02:05:31,431 . به زودي ، مارکوس به قدرت خواهد رسيد. 757 02:05:32,681 --> 02:05:37,270 و يک عقوبت و عصبانيت را به سوي . شب روانه خواهد کرد 758 02:05:39,022 --> 02:05:41,691 . مجموعه هاي مختلف در کنار هم 759 02:05:42,275 --> 02:05:44,611 .تابعيت ها ساخته خواهند شد 760 02:05:45,153 --> 02:05:46,738 و به زودي.... 761 02:05:46,905 --> 02:05:49,574 . من شکارچي خوام شد