1 00:01:48,700 --> 00:01:53,700 ارائه اي از | .:.:. www.9movie.co .:.:. 2 00:01:54,001 --> 00:02:00,001 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 3 00:02:00,667 --> 00:02:01,751 تا حالا کجا بودي ؟ 4 00:02:02,168 --> 00:02:03,878 . بيمارستان بودم . داشتم به " کارملا " کمک ميکردم 5 00:02:04,264 --> 00:02:06,089 اين بچه واقعا خودشو . وقفِ خانواده اش کرده 6 00:02:06,464 --> 00:02:08,883 من که فقط به " ماريِ"خودم فکر ميکنم ؛ . . و همينطور بچه هام 7 00:02:09,092 --> 00:02:11,386 که اگه يه روزي تو همچين وضعيتي گير بيفتن . اميدوارم خدا به دادِشون برسه 8 00:02:11,886 --> 00:02:12,887 . . من 9 00:02:13,189 --> 00:02:15,390 آخه اگه همچين مشکلي واسه من پيش بياد کيه که بره و از همسرم مراقبت کنه ؟ 10 00:02:15,556 --> 00:02:17,392 . البته بجز " سيل " و شماها 11 00:02:23,271 --> 00:02:24,855 . کلمبيايي " ها ظهر از اينجا ميرن " 12 00:02:25,278 --> 00:02:26,567 . بعدش اينجا خالي ميشه و ميتونيم کارمونو بکنيم 13 00:02:29,270 --> 00:02:30,876 . اتاقِ مديريت پايين پله هاس 14 00:02:42,291 --> 00:02:44,089 * 15 00:02:48,887 --> 00:02:50,591 کي اونجاس ؟ - . بازش کن - 16 00:02:56,264 --> 00:02:58,182 * 17 00:03:02,478 --> 00:03:03,855 اين چه کوفتيه ؟ 18 00:03:04,856 --> 00:03:05,857 ! برو عقب 19 00:03:09,152 --> 00:03:11,070 . اين عوضيو با تير بزن - . از جلوي تفنگ برو کنار - 20 00:03:18,369 --> 00:03:20,872 ! کيرخورِ بدبختِ آمريکا جنوبيِ عوضي 21 00:03:21,164 --> 00:03:22,874 . قرار نبود موقع روز کسي اينجا باشه 22 00:03:22,957 --> 00:03:24,751 ! يا مسيح . . خايه هام بدجوري ضربه خوردن 23 00:03:29,756 --> 00:03:30,757 ! پول 24 00:03:32,675 --> 00:03:34,469 . اي لعنتي . . تخمام به گا رفتن 25 00:03:34,886 --> 00:03:36,763 . هيچي اينجا نيس - . يخچالو نگاه کن 26 00:03:40,183 --> 00:03:41,059 . هيچي نيس 27 00:03:41,559 --> 00:03:43,686 . يالا . . پاشو از اينجا بريم بيرون . سر و صداي زيادي بلند کرديم 28 00:03:43,978 --> 00:03:45,063 . گورِ پدرِ سروصدا 29 00:03:47,565 --> 00:03:49,275 . اون درِ لعنتيو ببند 30 00:04:05,291 --> 00:04:07,252 يعني واسه دوهزار دلار ناقابل اينهمه بدبختي کِشيديم ؟ 31 00:04:15,885 --> 00:04:16,970 . " اوه . . " آنتوني 32 00:04:18,471 --> 00:04:20,265 . " سلام . . عمو " بابي - . سلام به رويِ ماهِت عزيزم - 33 00:04:22,267 --> 00:04:23,268 . " کوگين " 34 00:04:24,060 --> 00:04:25,186 . من جلوتر ميرم 35 00:04:28,481 --> 00:04:29,565 چه خبرا ؟ 36 00:04:29,691 --> 00:04:31,776 تو ديروز رفته بودي به . . ميدونِ " ساوث آرينا " ؛ 37 00:04:31,985 --> 00:04:34,362 و ميخواستي از اون عوضي که تو اسنک فروشي . کار ميکنه . . يه اسلحه بخري 38 00:04:34,570 --> 00:04:35,572 کي اينو بهت گفته ؟ 39 00:04:35,780 --> 00:04:37,991 احساساتِتو درک ميکنيم ؛ . اما نميتوني اينکارو بکني 40 00:04:38,157 --> 00:04:40,285 . باورم نميشه موضوعو ميدونين کي بهتون گفته ؟ 41 00:04:40,451 --> 00:04:42,954 ببين ؛ اگه بابايِ منم تير خورده بود . . و اونجا اونطوري رويِ تخت افتاده بود 42 00:04:43,079 --> 00:04:45,290 . منم همين فکرِ تو رو ميکردم . . - . اما نميتوني اونکارو بکني - 43 00:04:45,582 --> 00:04:46,583 آها . . اونوقت چرا ؟ 44 00:04:46,791 --> 00:04:48,459 گوش کن ببين چي ميگم ؛ . . من عموتم 45 00:04:48,668 --> 00:04:51,879 . جونيور " تو زندان ايالتي زنداني شده " . . . اونجا هم دستِ هيچ کس بهش نميرسه 46 00:04:52,255 --> 00:04:54,090 خب ؛ سخته ؛ . اما غيرممکن نيست 47 00:04:54,257 --> 00:04:56,759 . باور کن . بابات نميخواد خودتو درگير همچين گندکاري اي بکني 48 00:04:57,260 --> 00:05:00,680 . بايد اون خشمو يه جاي ديگه خالي کني . مثلا بري سراغ بوکس و کيسه بوکس 49 00:05:01,055 --> 00:05:03,391 چي ؟ - . يا مثلا دمبل بزني يا خلاصه از اين جور چيزا ديگه - 50 00:05:03,683 --> 00:05:04,976 . يا مثلا بيشتر از اينا دوست دخترتو بکُني 51 00:05:06,686 --> 00:05:08,479 . پسرکِ عجولِ فسقلي 52 00:05:29,083 --> 00:05:31,169 ببينم ؛ تو بخشِ اورژانس پارک کردي يا تويِ گاراژ بيمارستان ؟ 53 00:05:31,252 --> 00:05:32,754 اونجا چه خبره ؟ 54 00:05:33,463 --> 00:05:36,466 دکتر " پلپلر " و اون دختر هنديِه دارن روش . آزمايش انجام ميدن و معاينه اش ميکنن 55 00:05:40,261 --> 00:05:41,679 سلام . . ببينم ژاکتمو آوردي ؟ 56 00:05:42,472 --> 00:05:43,473 ژاکتِت ؟ 57 00:05:43,765 --> 00:05:45,683 ! پسر . . اي خدا . . لعنتي 58 00:05:46,476 --> 00:05:48,686 . خيلي خب . . آروم باش ببينم ؛ تو مشکلت چيه ؟ 59 00:05:48,853 --> 00:05:51,189 مشکلم اينه که به نظر شماها اينقدر سن و سال دارم . . که تمام شب پيش پدر بمونم 60 00:05:51,272 --> 00:05:53,066 يا پياماتونو برسونم . . . . يا از خونه وسايل بيارم 61 00:05:53,191 --> 00:05:54,651 اما وقتي به مشکلات بزرگتر ميرسه . . کوچکتر از اونيم که بتونم حل و فصلِشون کنم ؟ 62 00:05:54,984 --> 00:05:55,985 داري درباره ي چي صحبت ميکني ؟ 63 00:05:56,569 --> 00:05:57,987 خودتو به اون راه نزن . خودت بهشون گفتي اينطوري بکنن 64 00:05:58,279 --> 00:06:00,281 چيو به چه کسي گفتم که چيکار کنه ؟ 65 00:06:02,575 --> 00:06:04,953 اي خدا . . امروز صبح . حال و هواي خوبي داشتا 66 00:06:10,583 --> 00:06:13,586 به پرستار گفتم که فکر ميکنم ساعت 5:30 . ابروشو تکون داد 67 00:06:13,753 --> 00:06:16,756 پرستار اون خبرو بهتون داد ؟ . . بخاطر اينکه . اگه بهتون نگفته باشه بدجوري آتيشي ميشم 68 00:06:17,465 --> 00:06:19,759 خانم " سوپرانو " ؛ . . شما بايد در اين مرحله 69 00:06:19,968 --> 00:06:21,678 . واقعا سطحِ توقعاتِتونو پايين بيارين . . . 70 00:06:22,262 --> 00:06:25,682 نميتونيم فشارِ خونِشو اونطوريکه دوست داريم . در سطحِ مورد نظر نگه داريم 71 00:06:25,890 --> 00:06:29,185 تا زمانيکه تبِش پايين بياد و از بين بره . . و تعدادِ گلبولهاي سفيدِ خونِش کاهش پيدا کنه 72 00:06:29,477 --> 00:06:30,979 . هنوز راه درازي در پيش داريم . . . 73 00:06:31,562 --> 00:06:33,189 . اما واقعا داره با دل و جون با بيماري ميجنگه 74 00:06:40,363 --> 00:06:41,990 . مامان . . اون خيلي قويه 75 00:06:43,157 --> 00:06:44,158 . درسته 76 00:06:50,957 --> 00:06:52,083 . سلام بابا 77 00:07:26,159 --> 00:07:27,452 صومعه " ؟ " 78 00:08:01,778 --> 00:08:04,280 . اينا همين امروز صبح به دستم رسيدن 79 00:08:06,866 --> 00:08:09,160 ببينم ؛ يعني واقعا اينقدر به اين يارو شباهت دارم ؟ 80 00:08:09,369 --> 00:08:12,580 تمام سفيدپوست ها تا حدِ معيني . به همديگه شباهت دارن 81 00:08:12,956 --> 00:08:15,291 . ببينيد . . من " فينرتي " نيستم 82 00:08:15,959 --> 00:08:18,169 من اين تجهيزاتِ گرمايشي که ادعا ميکنيد رو . بهتون نفروختم 83 00:08:18,753 --> 00:08:21,381 اما تا حدودي درباره ي کاري که ممکنه . انجام داده باشم دلنگرانم 84 00:08:23,883 --> 00:08:26,261 . . آخه ببينيد . . ديروز 85 00:08:26,469 --> 00:08:28,972 آره . . واسمون تعريف کن ؛ بالاخره هر . کلاهبرداري اي به افسانه بافي احتياج داره ديگه 86 00:08:29,389 --> 00:08:31,474 ديروز ؛ پزشک تشخيص داد . که به بيماري " آلزايمر " دچار شدم 87 00:08:33,268 --> 00:08:34,269 . . اوه . . خداي من 88 00:08:34,477 --> 00:08:36,562 . . و حالا هم تويِ اين شهر غريبم و 89 00:08:37,063 --> 00:08:39,065 . لطفا تشريف بياريد داخل 90 00:08:43,861 --> 00:08:45,071 . . بخاطر اين ؛ اينجا اومدم که فکر ميکردم 91 00:08:45,280 --> 00:08:48,157 شماها ميتونيد کمک کنيد تا . . . اين مرتيکه " فينتري"ـو پيدا کنم 92 00:08:48,783 --> 00:08:52,662 کيفِ پول و چمدونش . . درسته . . دستِ منِه ؛ . اما من ؛ اون نيستم 93 00:08:55,582 --> 00:08:57,959 . برادرها ببخشيد که بهتون خنديدن 94 00:08:58,376 --> 00:09:00,169 . بالاخره همگي يه روزي از دنيا ميريم 95 00:09:00,461 --> 00:09:02,755 . و اونوقته که مثل همون درختِه ميشيم که اونجاس 96 00:09:03,172 --> 00:09:04,382 . ديگه من و تويي وجود نخواهد داشت 97 00:09:05,883 --> 00:09:08,261 اما چيزي که مشخصه و ميدونيم که قطعا . وجود داره اينه که به گرما احتياج داريم 98 00:09:08,553 --> 00:09:11,180 . بايد يکيو پيدا کنيم که مسئوليتشو به عهده بگيره 99 00:09:12,056 --> 00:09:13,182 . خب . . من که نميتونم همچين کاري انجام بدم 100 00:09:13,474 --> 00:09:15,059 . پس تعقيب قانوني ادامه خواهد يافت 101 00:09:29,991 --> 00:09:31,159 . هي ؛ تو برو خونه . . من بجات ميمونم 102 00:09:31,367 --> 00:09:32,952 . من الان غذاي چيني خوردم 103 00:09:38,958 --> 00:09:40,168 کارملا " ؟ " 104 00:09:41,085 --> 00:09:42,754 . دکتر " ملفي " . . سلام حالتون چطوره ؟ 105 00:09:43,379 --> 00:09:45,173 فکر کنم بهتر باشه اينطور سئوال کنيم که حالِ خودِ شما چطوره ؟ 106 00:09:45,381 --> 00:09:47,884 دارم مثل ديوونه ها اينطرف و اونطرف ميدوم ؛ . . قرار بود پسرم برام قهوه بگيره 107 00:09:48,176 --> 00:09:51,054 . يا اينکه به پيشخدمت بگه که قهوه بياره . . . قهوه چيزيه که بايد و حتما بخورم 108 00:09:52,764 --> 00:09:54,682 . نامه ي شما به دستم رسيد . خيلي لطف کرديد که به فکرِ ما بوديد 109 00:09:54,974 --> 00:09:56,684 . . با بيمارستان تماس گرفتم 110 00:09:56,768 --> 00:09:59,062 و اونا بهم گفتن که . . . وضعيتِ " آنتوني " به ثبات رسيده 111 00:09:59,270 --> 00:10:00,480 . اين چيزيه که اونا ميگن 112 00:10:00,563 --> 00:10:02,982 . . اگه شما يا هرکسِ ديگه اي کمک لازم داشت 113 00:10:03,066 --> 00:10:05,860 مثلا براي صحبت کردن يا . . . . مشاوره دادن به دکترا 114 00:10:06,152 --> 00:10:07,278 . فوري باهام تماس بگيريد . . . 115 00:10:07,362 --> 00:10:08,988 . خيلي متشکرم . ممنون 116 00:10:09,072 --> 00:10:11,491 آدماي زيادي اطرافم هستن . که ميتونم باهاشون دردُدِل کنم 117 00:10:12,158 --> 00:10:13,284 . البته 118 00:10:14,077 --> 00:10:15,161 . موفق باشي 119 00:10:22,585 --> 00:10:24,170 . " صبح بخير " گَب آماده اس ؟ 120 00:10:24,379 --> 00:10:25,463 . داره ميخوره 121 00:10:25,755 --> 00:10:27,590 ." قراره ساعت 10 بريم دنبالِ خانمِ " سوپرانو 122 00:10:27,767 --> 00:10:30,677 . سه شنبه ديدمش بيچاره چه وضعي داره ؟ 123 00:10:30,760 --> 00:10:32,553 . راستشو بخواي تو بهترين حالتِش نيس 124 00:10:32,762 --> 00:10:34,555 قهوه ؟ - . ميخورم . . ممنون - 125 00:10:38,559 --> 00:10:40,979 شنيدي تو محله ي قديمي چه اتفاقي افتاده ؟ 126 00:10:41,271 --> 00:10:43,064 بنظرت با وجود اين همه مشکل فرصت ميکنم دنبال اين چيزا هم برم ؟ 127 00:10:43,189 --> 00:10:46,651 دوتا مَرد ؛ سه نفرو تويِ يه رختشويخانه ي . کلمبيا"يي کُشتن " 128 00:10:54,075 --> 00:10:55,368 ما اين دوتا رو که ميگي ميشناسيم ؛ هان ؟ 129 00:10:55,577 --> 00:10:56,661 . يه قتل عام درست و حسابي و کامل راه انداختن 130 00:10:56,869 --> 00:10:58,871 . يکي بهم گفت که بيش از يک ميليون به جيب زدن 131 00:10:59,080 --> 00:11:00,290 . عجب بُردي کردنا 132 00:11:00,665 --> 00:11:01,583 . حرف نداره 133 00:11:02,166 --> 00:11:03,960 . سيل " ؛ " بني " ميگه بايد راه بيفتيد " 134 00:11:04,168 --> 00:11:05,253 . باشه . . خيلي خب 135 00:11:06,087 --> 00:11:07,463 . . گوش کن . . يادت نره که 136 00:11:08,673 --> 00:11:10,758 اوه ؛ عزيزم ؛ ببينم بيماري آسمِت دوباره عود کرده ؟ 137 00:11:11,968 --> 00:11:14,679 . حساسيت بهاره اس . اين وقت سال هوا پُر از گرده ي گل هاس 138 00:11:16,264 --> 00:11:17,890 . خيلي بهت افتخار ميکنم 139 00:11:18,474 --> 00:11:21,561 منظورت اينه که رئيس شدم ؟ . اميدوارم خداهرگز اون روز نياره 140 00:11:21,978 --> 00:11:23,563 . هميشه خودتو ارزون فروختي 141 00:11:23,980 --> 00:11:26,357 ميدوين ؛ اين منظورم نبود ؛ . خودت که خوب منو ميشناسي 142 00:11:27,567 --> 00:11:29,986 تنها چيزايي که هميشه ي خدا دنبالشون بودم . . يه سهمِ کوچيک 143 00:11:30,271 --> 00:11:31,655 . و يه چندتايي نوه ي خوشگل مُشگل بوده . . 144 00:11:31,868 --> 00:11:34,487 اما . . بنظرت چندتا مَرد پيدا ميشن . . که جايِ " توني"ـو بگيرن 145 00:11:34,573 --> 00:11:36,790 و بتونن مثل تو از پسِ کار بربيان ؟ . . - تو اينطوري درباره ام فکر ميکني ؟ - 146 00:11:36,950 --> 00:11:38,786 وقتي بحراني از راه ميرسه تو ؛ نيرو و . قوت زيادي دربرخورد باهاش بخرج ميدي 147 00:11:38,951 --> 00:11:41,089 بني " بهم گفت که باعث افتخارشه " . که تو رو برسونه 148 00:11:41,457 --> 00:11:44,871 تو خيلي محکم و سفت و سخت دنبال چيزي که ميخواي . ميري ؛ بدون اينکه خودتو متنفر ازش نشون بدي 149 00:11:45,168 --> 00:11:48,463 سيل " ؛ تا حالا ازخودت پرسيدي که ؛ " 150 00:11:48,671 --> 00:11:51,674 اگه خداي نکرده زبونم لال يه روزي " توني سوپرانو " ؛ از اغما بيرون نياد چه اتفاقي ميفته ؟ 151 00:11:57,055 --> 00:12:00,266 گوش کن " گَب " ؛ من هرگز درباره ي کار و حرفه ام . باهات حرف نزدم 152 00:12:00,475 --> 00:12:01,476 و ؟ 153 00:12:02,185 --> 00:12:04,270 الان ميخوام چيزيو بهت بگم . که تاحالا به هيچ کس ديگه اي نگفتم 154 00:12:05,688 --> 00:12:07,190 چند سال پيش ؛ وقتي که " جکي " ؛ . . داشت به روزاي آخر زندگيش نزديک ميشد 155 00:12:07,357 --> 00:12:10,068 . . بهم پيشنهاد کرد که من به عنوانِ رئيس جاشو بگيرم . . 156 00:12:10,985 --> 00:12:12,570 . توني " نه ها . . بلکه من " . . . 157 00:12:13,071 --> 00:12:14,072 واقعا ؟ 158 00:12:14,656 --> 00:12:16,658 آره . . اما پيش خودم فکر کردم . اون سِمَت براي من مناسب نيست 159 00:12:16,866 --> 00:12:18,576 با اينوجود ؛ حتي اگه قبولم ميکردم . مطمئنم که موفق ميشدي 160 00:12:19,160 --> 00:12:21,371 من هرگز خودمو . به عنوان رئيس و اين جور چيزا نگاه نکردم 161 00:12:21,579 --> 00:12:23,373 . . بيشتر دوست دارم دستِ پشتِ صحنه باشم 162 00:12:23,456 --> 00:12:24,582 . . مثلا مشاروه بدم . . 163 00:12:25,458 --> 00:12:26,751 . يا نقشه بکِشم . . . 164 00:12:28,461 --> 00:12:30,088 . " اما امروز که به اينجا رسيدي " سيل 165 00:12:30,755 --> 00:12:32,966 . . گذشتِ زمان ؛ چيزيه که يه مردو ميسازه 166 00:12:33,174 --> 00:12:34,968 . نه برعکس . . . 167 00:12:36,552 --> 00:12:39,389 . آسيايي ها عشقِ فيلم هاي ترسناکن . . بعلاوه ي اينکه 168 00:12:41,057 --> 00:12:42,392 . وضعيتِ " توني " هيچ تغييري نداشته 169 00:12:42,767 --> 00:12:44,560 . کارملا " بدجور خُرد و داغون شده " 170 00:12:45,561 --> 00:12:48,189 مِمو " . . يه مقدار قهوه " ." بفرست خونه ي " کارملا 171 00:12:50,858 --> 00:12:53,987 سيل " ؛ " بابي " ديشب دوباره داشت " . تويِ " روزويل " پول وصول ميکرد 172 00:12:54,279 --> 00:12:56,864 . من وقتم محدودِه . بيارش اينجا تا مشکلو حل کنيم 173 00:13:06,457 --> 00:13:08,459 وضع رئيس چطوره ؟ - . فرقي نکرده - 174 00:13:08,585 --> 00:13:10,253 ببينم ؛ شماها يه چيزيو يادتون نرفته مثلا . . سهمِ من ؟ 175 00:13:10,587 --> 00:13:13,256 باورت ميشه اين يارو چي ميگه ؟ . . تو بايد يه مقدار اندازه ي اين دماغِتو کوچيک کني 176 00:13:13,683 --> 00:13:16,884 . تا اينقدر تو کاروکاسبي اوناي ديگه دخالت نکني . . . دارم روش کار ميکنم 177 00:13:19,262 --> 00:13:20,680 . بخاطر اين گُل هاي لعنتيه 178 00:13:22,181 --> 00:13:23,266 . اين آشغالا رو از اينجا ببريد بيرون 179 00:13:30,189 --> 00:13:32,483 اون محله مالِ " جونيور " بود . درنتيجه الان ديگه مالِ من ميشه 180 00:13:32,567 --> 00:13:34,152 . اينجا صداتو بيار پايين 181 00:13:34,360 --> 00:13:35,361 . چرنده 182 00:13:35,486 --> 00:13:38,072 . اونجا سه سالِ تموم مالِ " يوجين " بود . و " يوجين " هم که با من کار ميکرد 183 00:13:38,281 --> 00:13:41,576 اصلا نبايد بهش اجازه ميدادي تو اين کار فضولي کنه . مگر اينکه مشکلي با رستوان " تيستي فريز " پيش ميومد 184 00:13:41,784 --> 00:13:44,078 اونجا اساسا مالِ " جونيور " بود . و اين مرتيکه هيچ حقي بهش نداره 185 00:13:44,287 --> 00:13:45,872 . اين مرتيکه ي عوضي چرند ميگه 186 00:13:46,372 --> 00:13:47,582 . آروم 187 00:13:48,082 --> 00:13:50,460 حالا حرف از چقدري هس ؟ - . هفته اي 3 هزارتا - 188 00:13:51,085 --> 00:13:53,755 شايد اون عوضي حيله گر حالا با اين وضع اينقدرو . راضي شده باشه . . اما من شنيدم هفته اي 5 هزارتا بوده 189 00:13:54,088 --> 00:13:54,964 . خب اشتباه شنيدي 190 00:13:56,257 --> 00:13:57,675 حالا چيکار کنيم " سيل " ؟ 191 00:14:00,970 --> 00:14:01,971 . اينکارو 192 00:14:02,180 --> 00:14:03,181 چيکار . . رئيس ؟ 193 00:14:04,265 --> 00:14:06,351 . درحالِ حاضر . . اونجا رو به " بابي " واگذار ميکنيم 194 00:14:07,977 --> 00:14:11,564 اما همچنان اون بايد . . . بيست درصد بهت سهم بده 195 00:14:11,981 --> 00:14:13,983 اين وضعي که ميگي ؛ تا کِي ادامه داره ؟ - . " آره . . دُرُس ميگِه " سيل - 196 00:14:15,360 --> 00:14:17,070 چيه . . ببينم مگه شماها نروژي صحبت ميکنيد ؟ 197 00:14:17,278 --> 00:14:20,365 . فعلا ديگه . حالا ببينيم بعدا چي ميشه 198 00:14:25,578 --> 00:14:27,872 . سلام به همگي . خداي من . . بيچاره 199 00:14:28,581 --> 00:14:31,167 . هي . . نه بابا يه قهوه بزنيم روبراه ميشيم 200 00:14:38,258 --> 00:14:39,175 . صبح بخير 201 00:14:52,981 --> 00:14:54,065 يکي ديگه ؟ 202 00:15:00,488 --> 00:15:03,074 ميدوني ديروز چيو فهميدم ؟ - چيو ؟ - 203 00:15:09,789 --> 00:15:11,874 . . پزشک تشخيص داد که 204 00:15:14,252 --> 00:15:15,461 . به بيماري " آلزايمر " دچار شدم . . 205 00:15:17,088 --> 00:15:18,756 . پسر . . از شنيدنش متاسفم 206 00:15:21,551 --> 00:15:23,678 . عمويِ خودم فراموشي داره 207 00:15:24,387 --> 00:15:25,555 . شايد ارثي باشه 208 00:15:25,680 --> 00:15:27,765 . احتمالا يکي داره روش مطالعه ميکنه 209 00:15:33,688 --> 00:15:35,064 . . بنظرت امکان داره که 210 00:15:36,274 --> 00:15:37,984 من واقعا همين " کوين فينرتي " باشم ؟ . . . 211 00:15:40,153 --> 00:15:41,279 . خيلي خب . . بس ميکنم 212 00:16:42,757 --> 00:16:43,883 . " سيل " 213 00:16:44,884 --> 00:16:45,885 چيه ؟ 214 00:16:46,261 --> 00:16:48,471 چيزي از " عملياتِ خيابون اوران " شنيدي ؟ 215 00:16:48,888 --> 00:16:50,181 کلمبيايي ها رو ميگي ؟ کارِ تو بود ؟ 216 00:16:50,556 --> 00:16:52,183 . يکي از افرادِ خودم اطلاعاتِ حمله رو جور کرده 217 00:16:52,475 --> 00:16:54,852 . بايد سهمِ خوبي به همگي برسه 218 00:16:55,186 --> 00:16:56,271 همگي " ؟ " 219 00:16:56,479 --> 00:16:59,482 مثلا تحت هرشرايطي بايد يه سهمي به " کارملا " برسه ديگه . . درسته ؟ 220 00:16:59,857 --> 00:17:00,984 . البته تصميمِش با خودِتِه 221 00:17:02,068 --> 00:17:04,153 . خودم ميدونم تصميمِ لعنتيش با خودمِه 222 00:17:07,782 --> 00:17:09,576 . آره . . درسته 223 00:17:11,369 --> 00:17:13,663 . اوهوي . . دستشويي زنونه که اون بغلِه 224 00:17:13,871 --> 00:17:15,456 ! از همينجا ميتونم بهش برسم 225 00:17:16,082 --> 00:17:18,376 اون اتاقِ " آي.سي.يو " ؛ . صحنه ي خيلي هولناکيه 226 00:17:18,585 --> 00:17:20,378 . واقعا زنِ نترسيه 227 00:17:20,878 --> 00:17:24,674 الان داشتم ميگفتم که ميخوام از سهمِ خودم ؛ . " سهمِ " تي " رو کنار بذارم و بدمش به " کارملا 228 00:17:24,966 --> 00:17:25,967 . سهمِ خودم از عملياتو ميگم 229 00:17:26,185 --> 00:17:27,260 . وايسا ببينم عوضي 230 00:17:27,468 --> 00:17:29,679 سهمِ خودت ؟ . همه ي جون کندناش مالِ من بوده 231 00:17:29,971 --> 00:17:31,889 اگه اطلاعات من نبود . هرگز متوجهِش نميشدي 232 00:17:32,056 --> 00:17:33,975 . واقعا کمک بزرگي کردي . اونجا يه بزن بزنِ حسابي راه افتاد 233 00:17:34,058 --> 00:17:35,560 . درحاليکه تو گفته بودي اونجا خاليه خاليه 234 00:17:35,685 --> 00:17:38,563 دکترا ميگن بايد روي کشاله ي رون و . بيضه هام از درمانِ اشعه ي فراصوتي استفاده کنم 235 00:17:38,771 --> 00:17:40,690 سيل " ؛ نميخواي يه دخالتي چيزي بکني ؟ " 236 00:17:45,778 --> 00:17:47,363 . همه چي نصف نصف مساوي تقسيم ميشه 237 00:17:47,572 --> 00:17:49,866 هردوتون سهمِ " توني " رو به من ميديد . که به دستِ همسرش برسونم 238 00:17:50,366 --> 00:17:53,453 به چشم برات ميارمش " سيل " ؛ . تمام اون 80 هزارتا رو برات ميارم 239 00:17:54,787 --> 00:17:57,290 اوهوي . . مرتيکه . . وايسا ببينم ؛ 80 هزارتا ؟ چطور 20درصدِ يک ميليون اينقدر ميشه ؟ 240 00:17:57,665 --> 00:18:00,376 اينگار قندِ خونت پايين اومده برو يه شيريني بخور که . اينقدر هذيون نگي . . فوقِ فوقِش 750 هزارتا بود 241 00:18:00,668 --> 00:18:03,087 . " چرت و پرت نباف ديگه " پولي . تامي " خودش پولا رو جمع کرده " 242 00:18:03,379 --> 00:18:06,174 اين چه مسخره بازي ايه که اون بيرون سرِ شمردن پول و تقسيم راه انداختين ؟ 243 00:18:06,466 --> 00:18:08,468 . نفري 100 هزارتا ميفتِه شيرفهم شديد ؟ 244 00:18:08,676 --> 00:18:10,470 . قراره از " کارملا " مراقبت کنيم 245 00:18:10,887 --> 00:18:12,764 . هيچ سئوالي و ترديدي درِش نيست - . البته - 246 00:18:13,264 --> 00:18:15,058 . " هرچه زودتر اون پولو بهم بده " پولي 247 00:18:15,892 --> 00:18:18,269 . اول بايد بشاشم ببينم ؛ نصفِ شاشمو هم ميخواي ؟ 248 00:18:25,151 --> 00:18:29,072 در تجسم قبلي . . خودمو آماده ميکردم 249 00:18:29,489 --> 00:18:31,866 و بيست تا کيسه باقي مانده و شن و ماسه رو . مينداختم عقبِ ماشين و راه ميفتادم 250 00:18:32,367 --> 00:18:33,785 . . به عنوانِ نويسنده 251 00:18:35,286 --> 00:18:37,872 . خاطرِ همگيمون مشغوله . . 252 00:18:39,165 --> 00:18:41,459 . . اما همچنين 253 00:18:41,876 --> 00:18:43,586 . به مشغولياتِ خودمون هم دلمشغوليم . . . 254 00:18:44,170 --> 00:18:47,090 ما ؛ از قصه ي دروني خودمون . افسانه ميسازيم 255 00:18:47,257 --> 00:18:50,051 . . بعنوان مثال " بايوولف " رو درنظر بگيريد 256 00:18:51,052 --> 00:18:52,262 . . گرندل " چيزي نيست جز " . . 257 00:18:52,470 --> 00:18:55,056 . . يه عادت . . يه بيماري که . . 258 00:18:56,766 --> 00:18:59,269 مثل اينکه اولين تلفات هاي انسانيِ . مبارزه ي کاغذ سپيد " از راه رسيدن " 259 00:18:59,560 --> 00:19:02,063 . به رسته ي نويسندگان خوش آمديد . بفرماييد بنشينيد 260 00:19:03,690 --> 00:19:05,191 . . منو بگيريد 261 00:19:06,776 --> 00:19:08,069 . . گذشته ام به عنوان فردي معتاد . . 262 00:19:11,990 --> 00:19:13,074 ! پاشو وايسا ببينم ! يالا راه بيفت 263 00:19:18,871 --> 00:19:20,290 . اون سناريويِ لعنتيو رَدکن بياد ببينم 264 00:19:20,373 --> 00:19:23,084 دارم يه راه براي پايان دادن . به تعهداتِ لعنتيت پيشنهاد ميکنم 265 00:19:23,167 --> 00:19:25,169 اين من نبودم که بهت گفتم دوباره . قماربازيو شروع کني 266 00:19:25,378 --> 00:19:27,088 . الان نميتونم داستانِ فيلم بنويسم 267 00:19:27,171 --> 00:19:28,965 . همين تازگي اين شغلِ گروهيو گرفتم 268 00:19:29,173 --> 00:19:32,677 اين روزا مردم سودهاي زيادي . از اين فيلم هاي ترسناک ميبرن 269 00:19:32,885 --> 00:19:34,971 حتي احمق هاي بي خاصيتي که قبلا . يه دونه فيلم هم نساختن وارد اين سبک شدن 270 00:19:35,054 --> 00:19:37,682 مثلا اون فيلم " اره " رو درنظر بگير ؛ . . براي ساختنش 400 هزارتا هزينه کردن 271 00:19:37,890 --> 00:19:40,059 . اما فروش جهانيش به 100 ميليون دلار رسيد . . 272 00:19:41,853 --> 00:19:43,479 . . يعني اگه صددرصد بچه ي خوبي باشم 273 00:19:43,855 --> 00:19:46,190 بعدش قرارمون اينه که اگه اين متنِ فيلمنامه رو بهت بدم ؛ ديگه هيچي بهت بدهکار نيستم درسته ؟ 274 00:19:46,367 --> 00:19:48,484 ميشنوين چطوري حرف ميزنه ؟ . " صددرصد بچه ي خوبي باشم " 275 00:19:48,568 --> 00:19:50,987 با اين لهجه اي و طرزِ حرف زدنيکه داره ؛ از اون بچه شرّاس . . هان ؟ 276 00:19:51,279 --> 00:19:53,072 . يه شخصيتِ شرورِ واقعيه 277 00:19:55,867 --> 00:19:57,952 ايده ي من براي فيلمنامه اينه که . فيلم" اره " رو تو " پدرخوانده ي 2 " بکوبونيم 278 00:19:59,162 --> 00:20:01,289 اينا دوتا از ژانرهاي کاملا امتحان پس داده ان ؛ 279 00:20:01,456 --> 00:20:04,459 داستانم اين باشه که يه عضو جوونِ مافيا به دستِ . دوستاي خودش ترور ميشه و مورد خيانت قرارميگيره . دوستاش اينقدر کتکش ميزنن تا بميره 280 00:20:04,584 --> 00:20:07,670 بعدش جسدشو تيکه تيکه ميکنن و تيکه هاشو . . تو سطل آشغال هاي تمام شهر 281 00:20:07,754 --> 00:20:10,089 . پخش ميکنن . . . . مخلصِ کلوم اينکه 282 00:20:10,256 --> 00:20:13,760 اين پسره ي بيچاره ؛ توسطِ حالا يا عِلم يا . وقايع ماوراءالطبيعه دوباره زنده ميشه 283 00:20:14,052 --> 00:20:17,180 و بعدش ميره از هرکي بهش خيانت کرده . . . . و نابودش کرده انتقام ميگيره 284 00:20:17,263 --> 00:20:19,265 که يکي از اين افراد هم زنيکه ي جنده ايه . که باهاش نامزد کرده بوده 285 00:20:19,390 --> 00:20:22,685 شبي که پسره به قتل ميرسه ؛ . دختره داشته با رئيس پسره سکس ميکرده 286 00:20:23,561 --> 00:20:25,063 . فردا جلسه داريم 287 00:20:25,480 --> 00:20:28,191 قبل از اينکه سراغ سناريو بريم . فکرايي که براش کرديو ميشنويم 288 00:20:28,483 --> 00:20:31,861 درست سرِ ساعتِ 2:30 ؛ . . . کاري نکن که دوباره برگردم سراغتا 289 00:20:49,462 --> 00:20:50,755 . . يه اتاق 290 00:20:51,756 --> 00:20:53,466 . . پُر از نويسنده . . 291 00:20:53,591 --> 00:20:55,677 ! اما عکس العملي نشون نداديد . . . 292 00:21:01,975 --> 00:21:03,977 آقا ؛ فقط افرادِ خانواده اجازه دارن که . در اين بخش حضور داشته باشن 293 00:21:04,185 --> 00:21:05,770 . يه دقيقه ي ديگه از اينجا ميرم خواهر 294 00:21:05,853 --> 00:21:08,982 همه اش دارم همينو به شماها ميگم ؛ ديگه کم کم . مجبور ميشم که با مدير بيمارستان تماس بگيرم 295 00:21:17,782 --> 00:21:20,868 فقط خواستم بهت بگم که قراره . . يه بسته ي بزرگ 296 00:21:21,077 --> 00:21:23,788 . از طرفِ " پولي " و " ويتو " برات برسه . . . خيلي مهم و باارزشِه 297 00:21:23,955 --> 00:21:26,165 . شماها همگي تا همين الانشم يه عالمه کمک کرديد 298 00:21:26,666 --> 00:21:29,252 همين تازگي متوجه شديم که شرکت بيمه . هزينه ي تَن درمانيشو پوشش نميده 299 00:21:29,586 --> 00:21:31,963 . حرومزاده ها . پس . . ازت متشکرم 300 00:21:33,381 --> 00:21:34,882 ميخواي بياي تو . . يه سلامي بکني ؟ 301 00:21:37,677 --> 00:21:38,678 . حتما 302 00:21:58,364 --> 00:21:59,490 . سلام . . پدر 303 00:21:59,782 --> 00:22:00,783 . " سيلويو " 304 00:22:17,009 --> 00:22:20,596 شيريني ناپلئوني دارم ؛ . منتها براي بعضي مهموني هاي خاص ميوه هم ميارم 305 00:22:20,805 --> 00:22:21,889 . هرکدوم باشه خوبه 306 00:22:22,098 --> 00:22:24,892 برنامه ي لاغري ميگه صرفِ شيرينيجات بعداز هر . وعده ي غذايي اين پيامو به بدن ميفرسته که تو سيرِ سيري 307 00:22:25,101 --> 00:22:26,310 . . وقتي با دخترعموم ازدواج کردي 308 00:22:26,394 --> 00:22:28,813 . همه ميگفتن که شبيهِ " جان تراولتا " هستي . . 309 00:22:29,814 --> 00:22:32,108 . ديگه تقريبا به همون وزنِ سابقِش برگشته 310 00:22:40,324 --> 00:22:42,994 درمورد مسئله ي " باکالا " ؛ . بابي " هيچ مطالبه و ادعايي نداره " 311 00:22:43,202 --> 00:22:46,497 نميدونم واسه چي " سيل " تصميم گرفته که نصف منافع . مالِ تو باشه . . روش من که اينطوري نيست 312 00:22:46,622 --> 00:22:49,709 مشکل اينه که بيشتر از اونکه نگرانِ اونايي باشه که . واقعا حقِشونه . . دلنگرانِ " کارملا"س 313 00:22:50,001 --> 00:22:51,919 . خواهش ميکنم . . باوجود اينکه " جاني " منتظر محاکمه اس 314 00:22:52,003 --> 00:22:54,088 . . و مامورايِ فدرال هم دارايي هاشو توقيف کردن . . 315 00:22:54,422 --> 00:22:56,507 فکر کردي کي داره اوضاع خانواده اشو ميگردونه ؟ 316 00:22:56,799 --> 00:23:00,094 از شانسِ من ؛ اون سال هايي که . . تو زندان افتاده بودم 317 00:23:00,386 --> 00:23:03,806 برادر کوچيکه ام " بيلي " ؛ از " پتي " و . نوه ها مراقبت کرد 318 00:23:06,809 --> 00:23:09,896 . . فقط همين که اون مادرجنده " بلاندتو " ؛ 319 00:23:10,188 --> 00:23:11,522 . " با خودت اينطوري نکن " فيلي 320 00:23:14,192 --> 00:23:15,610 . فراموش کردنش سخته 321 00:23:17,487 --> 00:23:18,905 . منم اصلا اهلِ فراموش کردن نيستم 322 00:23:27,914 --> 00:23:29,415 . اصلا يادم رفت داشتيم درباره ي چي حرف ميزديم 323 00:23:30,124 --> 00:23:31,417 . منم همينطور چه کوفتي بود ؟ 324 00:23:33,419 --> 00:23:35,588 . " درمورد " کارملا . . موضوع اينه که 325 00:23:34,833 --> 00:23:36,767 قهوه ميخوري پسرعمو ؟ 326 00:23:36,801 --> 00:23:38,769 . اگه الان آماده داري ميخورم 327 00:23:38,804 --> 00:23:40,795 منتها اگه نداري که همون آب جوش . با ليمو و عسل هم خوبه 328 00:23:43,178 --> 00:23:45,772 . . روراس بگم 329 00:23:45,814 --> 00:23:47,805 چطور ميتونم سهمِ " کارملا " رو اين وسط بپيچونم ؟ 330 00:23:49,719 --> 00:23:51,584 . شايد من متوجه منظورت نميشم 331 00:23:51,622 --> 00:23:54,420 منم به اندازه ي بقيه پشتيباني ميکنم ؛ . اما بالاخره بايد يه هدفي وجود داشته باشه 332 00:23:54,459 --> 00:23:57,657 حالا اگه وضع و حال " توني " ؛ بدتر از اين بشه چي ؟ 333 00:23:57,697 --> 00:24:00,495 . . اگه 100هزارتا بدم دستِ زنِش 334 00:24:00,535 --> 00:24:03,504 و " توني " فرداش از دنيا بره چي ؟ . . . 335 00:24:03,539 --> 00:24:05,507 . اونوقته که اون پول هدر رفته 336 00:24:05,541 --> 00:24:08,442 اغواکننده اس ؛ . اما نميتوني اينطوري فکر کني 337 00:24:13,751 --> 00:24:15,878 همه چيت روبراهه ؟ 338 00:24:15,921 --> 00:24:18,856 . آره . . دارم حسابي حال ميکنم اينجا 339 00:24:18,892 --> 00:24:20,860 هنوز بخاطر اون پولِه ناراحتي ؟ 340 00:24:20,896 --> 00:24:22,659 يه مقداريشو خرج کن و . فراموشش کن 341 00:24:22,698 --> 00:24:25,258 . هيچوقت فراموشش نميکنم 342 00:24:25,301 --> 00:24:27,826 . . بذار يه چيزيو درباره ي يه آدماي خاصي بهت بگم 343 00:24:27,872 --> 00:24:29,669 . بيخيال ديگه . . دوباره سراغ موضوع " سيل " نرو 344 00:24:29,707 --> 00:24:32,175 مثلا درباره ي موضوعِ " کارملا " ؛ . هيچ خاصيتي از خودش نشون نميده 345 00:24:32,211 --> 00:24:35,305 اما من بيچاره هنوزم بايد به شاهزاده خانم ايتالياييمون . باج و خراج بدم 346 00:24:35,349 --> 00:24:39,479 بالاخره همسرِ رئيسِه . . ميخواي چيکارکني ؟ - . گائيدمش زنيکه ي بي خاصيتو - 347 00:24:54,508 --> 00:24:56,476 . الان تو راهِ اونجام 348 00:24:56,511 --> 00:24:59,970 آها . . خوبه . . راستي يادت باشه که اون چيزي که . درباره اش حرف زديمو هم بياري 349 00:25:00,017 --> 00:25:01,483 چيو ميگي ؟ 350 00:25:01,518 --> 00:25:03,509 اون تيکه شيريني گُنده . . که قرار بود بياري بيمارستان 351 00:25:03,555 --> 00:25:05,580 . کارملا " منتظرِتِه که براش بياريش " . . . پس . . اينکارو بکن 352 00:25:05,623 --> 00:25:06,714 تو جوشِ چيو ميزني ؟ 353 00:25:06,759 --> 00:25:09,319 فکر کنم بدونم که اينجا . با چه کسي طرفم 354 00:25:09,362 --> 00:25:10,623 . از اين حرفِت رنجيده خاطر شدم 355 00:25:10,664 --> 00:25:12,495 ببينم ؛ با دستور گرفتن از من مشکل داري ؟ 356 00:25:12,534 --> 00:25:15,025 . خودتو اذيت نکن . تمومه 357 00:25:24,283 --> 00:25:27,583 . دوباره نرو تو تخت کنارش بخواب . لوله هاي سرُمِشو از جا درآوردي 358 00:25:27,621 --> 00:25:30,522 . دخترم کنارش خوابيده بوده 359 00:25:30,558 --> 00:25:33,790 و بنظرم اين توجه و اظهار عاطفه ي بدني . اهميت زيادي براي خوب شدنش داره 360 00:25:48,517 --> 00:25:51,042 هواي اينجا رو يخ کردن . . هان ؟ 361 00:26:00,300 --> 00:26:02,359 . بفرما درست شد 362 00:26:14,954 --> 00:26:16,922 اينهمه وقت اونجا موندي چيکار ميکني ؟ 363 00:26:16,956 --> 00:26:18,924 . يکي ازم شکايت کرده 364 00:26:18,959 --> 00:26:21,325 شکايت ؟ - . ممکنه بعدا برام مشکل درست کنه - 365 00:26:21,362 --> 00:26:24,696 چه جور شکايتي ؟ 366 00:26:24,733 --> 00:26:26,530 الو ؟ 367 00:26:26,569 --> 00:26:29,504 . . همينطور - چي ؟ - 368 00:26:29,540 --> 00:26:32,100 . يه حادثه اي برام اتفاق افتاد . از پله ها افتادم 369 00:26:32,145 --> 00:26:33,942 ! اوه . . خداي من 370 00:26:33,980 --> 00:26:36,005 . . دکتر بهم گفت 371 00:26:37,986 --> 00:26:40,716 چي گفت ؟ 372 00:26:40,755 --> 00:26:43,155 گفت که يه آسيب متوسط . به جمجمه ام وارد شده 373 00:26:43,193 --> 00:26:45,161 . بهم گفت حالم خوب ميشه 374 00:26:45,195 --> 00:26:48,289 . ديگه بسه . خودم دارم ميام اونجا 375 00:26:48,334 --> 00:26:52,634 . مادرم اينجاس . ميتونه از بچه ها مراقبت کنه 376 00:26:52,672 --> 00:26:57,132 . نه . . اونکارو نکن 377 00:26:57,179 --> 00:26:59,170 ببينم ؛ تو که چيزيو ازم مخفي نميکني ؟ 378 00:27:12,033 --> 00:27:15,367 جِي تي " ؛ ميخوام به " کارماين لوپرتازي " معرفيت کنم " 379 00:27:15,405 --> 00:27:17,532 . مديرِ اجرايي پروژه ام . . . 380 00:27:17,574 --> 00:27:20,372 از اينکه بالاخره باهاتون آشنا شدم خوشحالم ؛ . . يه مقدار از داستاني که تو ذهنِ " کيريس " هستو شنيدم 381 00:27:20,411 --> 00:27:22,208 . در مورد ژانر فيلم و مابقي چيزا . . 382 00:27:22,247 --> 00:27:24,408 اما " جِي.تي " بايد بهت هشدار بدم ؛ 383 00:27:24,449 --> 00:27:27,316 من خيلي کاري ام و خودمو درگير کار ميکنم ؛ . اينو از راهِ خيلي سختي ياد گرفتم 384 00:27:29,657 --> 00:27:31,784 ميخوام مقدم همگي رو . . به اولين جلسه ي 385 00:27:31,827 --> 00:27:34,022 سرمايه گذاران بالقوه ي . . . اين پروژه خوشآمد بگم 386 00:27:34,064 --> 00:27:38,262 بعضياتون ميدونيد که تا امروز . . نُه فيلم سينماييو تهيه و توليد کردم 387 00:27:38,302 --> 00:27:40,532 که چهارتاشون فقط تو " ساوث بيچ استرامپيت " بوده . . و به صورت سريالي ساخته شدن 388 00:27:40,572 --> 00:27:44,702 که هرکدوم با هزينه ي توليد و پخش دي.وي.دي . برام حدود 30 هزارتايي آب خورده 389 00:27:44,744 --> 00:27:46,473 اين حرفي بود که بايد گفته ميشد بخاطر اينکه معمولا . . اينو مفيد و مثمرثمر ميدونم که 390 00:27:46,515 --> 00:27:48,915 . . شرکاي آينده امو هم . . 391 00:27:48,950 --> 00:27:53,820 وارد بحث کنم و شماها هم منابع و حرفا و . . . گفته هاتونو بگيد تا روشون تصميم گيري کنيم 392 00:27:53,857 --> 00:27:56,189 . جي.تي " ؛ نوبتِ توئه " 393 00:27:57,897 --> 00:28:00,889 . . خب 394 00:28:00,934 --> 00:28:03,994 داشتيم باهمديگه رويِ نوعي جديد . . . از فيلم هاي پُر از خون و خونريزي کار ميکرديم 395 00:28:04,038 --> 00:28:06,233 . . فيلم در دنيايِ 396 00:28:06,275 --> 00:28:07,970 . . ميدونين ديگه . . 397 00:28:09,646 --> 00:28:12,114 . مافيا . . اتفاق ميفته . . . 398 00:28:12,149 --> 00:28:15,517 داستان درباره ي يه عضوِ مافيايِ دهن لقِه . و همينطور روياهاي بزرگي که درسر داره 399 00:28:16,789 --> 00:28:20,487 بهرحال ؛ . اونو " قصاب " صدا ميکنن 400 00:28:20,527 --> 00:28:23,155 . نه ؛ نبايد از اين اسم استفاده بشه - چرا نميشه ؟ - 401 00:28:23,199 --> 00:28:26,761 ببينم ؛ بنظرت بايد يه قصابِ خاصي که از دارودسته زد بيرونو يادت بندازم ؟ 402 00:28:26,803 --> 00:28:28,269 . درسته 403 00:28:28,305 --> 00:28:30,205 . از " قصاب " استفاده نميکنيم . " ادامه بده " جِي .تي 404 00:28:30,242 --> 00:28:32,767 . . پس . . باشه . . 405 00:28:32,811 --> 00:28:35,644 . پسره يه جورايي از رئيسِش پيشي ميگيره 406 00:28:35,682 --> 00:28:38,846 پس ؛ رئيسِه دستور ميده که تيکه تيکه اش کنن ؛ . . اما وقتي دارن اعضايِ بدنشو تيکه تيکه ميکنن 407 00:28:38,887 --> 00:28:40,718 . پسره هنوز زنده اس و همه چيو حِس ميکنه . . . 408 00:28:40,755 --> 00:28:43,019 . احتمالا فرداشم دردو احساس ميکنه 409 00:28:44,495 --> 00:28:47,157 . درسته . . حالا . . تويِ سطلِ آشغال 410 00:28:47,199 --> 00:28:49,599 . . بدنِش دوباره خودشو سرِهم ميکنه . . 411 00:28:49,635 --> 00:28:51,603 تمام اعضاي بدنش به جاي اولشون برميگردن . البته بجز دستي که لِه شده بود 412 00:28:51,637 --> 00:28:55,096 پس . . بعدش يه ساتور برميداره . . و به يه تيکه چوبِ گُنده ميبنده 413 00:28:55,143 --> 00:28:58,978 و از اونجا ميره بيرون . . . . تا انتقامِشو از همه ي کسايي که 414 00:28:59,015 --> 00:29:01,415 اذيتش کردن بگيره ؛ بخصوص رئيسِش . . . که البته نقشِ خيلي نيرومند و قوي اي هم داره 415 00:29:01,452 --> 00:29:04,854 درحال حاضر ؛ اسمِ فيلمو . قاتلِ گوشتِ خوک فروشي " گذاشتيم " 416 00:29:04,890 --> 00:29:07,085 . . اما من دارم به 417 00:29:07,126 --> 00:29:09,390 . . فقط . . 418 00:29:09,429 --> 00:29:11,420 ساطور " فکر ميکنم " . . . 419 00:29:14,537 --> 00:29:16,596 . من گيج شدم . تو که گفتي پسره مُرده 420 00:29:16,640 --> 00:29:20,372 پس چطوري ميره بقيه رو ميکُشه ؟ مثلا . . روحِه ؟ 421 00:29:20,411 --> 00:29:23,870 اونطوريکه من متوجه شدم . بايد يه جور زامبي باشه 422 00:29:23,916 --> 00:29:25,884 . راستي . . اسمِ فيلم فوق العاده اس 423 00:29:25,919 --> 00:29:28,046 اما . . اگه اعضاي بدنشو قطع کردن . . و اطرافِ شهر پخش کردن 424 00:29:28,088 --> 00:29:31,684 اونوقت تيکه تيکه هاي بدنش که نميتونن . تويِ يه سطلِ آشغال قرارگرفته باشن 425 00:29:31,726 --> 00:29:34,194 اصلا اين فيلم خون و خونريزي ديگه چيه ؟ - داري درباره ي چي حرف ميزني ؟ - 426 00:29:34,231 --> 00:29:37,395 معمولا تو اينجورفيلمها يه چندتايي . بچه هاي لُخت کنار درياچه ايستادن 427 00:29:37,435 --> 00:29:40,302 و يه ديوونه ي معروفي چيزي که دَر رفته . مياد و همه اشونو ميکُشه . . نه يه روح 428 00:29:40,339 --> 00:29:43,331 خب راستش اين ديوونه اي که شما ميفرماييد . معمولا هميشه تو فيلم ها يه نيروي ماوراء الطبيعه اس 429 00:29:43,376 --> 00:29:45,810 مثلا " فردي " ؛ " جيسون " ؛ . " يا " مايکل مايِرز " از فيلمِ " هالووين 430 00:29:45,846 --> 00:29:47,473 . گمشو بينيم بابا 431 00:29:47,515 --> 00:29:50,279 . آروم باش " سيل " ؛ آروم باش . داره دليلِ حرفِشو توضيح ميده 432 00:29:50,320 --> 00:29:53,449 مايکل مايرز " ؛ يه بيماري روانيه " . که از تيمارستان فرار ميکنه 433 00:29:53,490 --> 00:29:55,424 جيسون " و "فردي " هم که " . اصلا يه نوعِ فيلم ديگه بحساب ميان 434 00:29:55,459 --> 00:29:57,450 خب ؛ ما هم داريم درباره ي همين نوع . از فيلم صحبت ميکنيم ديگه 435 00:29:57,496 --> 00:30:00,955 مثلا " اره " يا " حلقه " . . اينا ميليون ها دلار . . درآمد داشتن . . اونم بدونِ اينکه حالتِ 436 00:30:01,001 --> 00:30:02,992 حال و هوايِ مافياييو که ما ميخوايم به فيلمِمون . بديمو . . تو فيلمهاشون داشته باشن 437 00:30:03,037 --> 00:30:05,528 . . بنظرتون اين چطوره که 438 00:30:07,643 --> 00:30:11,136 قطعاتِ بدنِشو بندازن . . . . تو سطلِ آشغال هاي ايستگاههايي که 439 00:30:11,182 --> 00:30:14,151 از قضايِ روزگار . . دستِ آخر به يه مسير منتهاي ميشن ؟ 440 00:30:14,186 --> 00:30:16,984 اونوقته که دستِ آخر تمام اجزاي بدنش . تويِ يه سطلِ آشغال بزرگ قرار ميگيره 441 00:30:19,159 --> 00:30:22,789 يعني روحِه ؟ . نميدونم چي بگم 442 00:30:22,832 --> 00:30:25,596 تازه اگرم روح باشه . . " شکارچيان روح " ؛ . يه فيلم ديگه اس که حسابي پولسازه 443 00:30:29,040 --> 00:30:31,372 . سواره نظام اومد . يه مقدار " کانلوني " آوردم 444 00:30:31,410 --> 00:30:32,876 . دوباره 445 00:30:32,912 --> 00:30:35,244 . . روش سوسِ بِشامل ريختم 446 00:30:35,281 --> 00:30:37,545 پس ؛ حداکثر 5 تا 6 ساعت . . . ميشه خارج از يخچال نگهِش داري 447 00:30:37,586 --> 00:30:39,451 . ممنون 448 00:30:39,488 --> 00:30:41,479 . هي - حالت چطوره ؟ - 449 00:30:43,026 --> 00:30:44,994 . نيگاش کن 450 00:30:45,029 --> 00:30:48,864 منظورش شجاعت بود ؟ 451 00:30:48,901 --> 00:30:50,562 کِي ميتونم يه مدت کنار رئيس باشم ؟ 452 00:30:50,604 --> 00:30:53,164 . بيمارستان حساس شده . سعي ميکنيم يواشکي رَدِت کنيم 453 00:30:53,207 --> 00:30:55,232 در ضمنِ حادثه ي شليک گلوله . . در اين خانواده ي مافيايي 454 00:30:55,276 --> 00:30:59,043 که بعضي از مشاهده کنندگان اذعان دارند . . . . که با مرگِ 455 00:30:59,081 --> 00:31:01,641 . ماروين گايِ " مرتبط ميباشد " . . . 456 00:31:01,686 --> 00:31:03,984 همانگونه که آنتوني سوپرانويِ کوچک . . خودش شخصا به خبرنگارِمان 457 00:31:04,021 --> 00:31:07,822 ايمي کين " گفت ؛ " . . . . بزرگ شدن به عنوان يکي از اعضاي خانواده ي سوپرانو " 458 00:31:07,860 --> 00:31:10,556 . " کاملا عجيب و غريبِه . . 459 00:31:10,598 --> 00:31:12,463 * 460 00:31:12,500 --> 00:31:14,695 * 461 00:31:14,736 --> 00:31:16,727 کارملا " ؟ " 462 00:31:21,213 --> 00:31:23,613 بخدا قسم ! ميخوام بکُشمت 463 00:31:23,649 --> 00:31:25,378 چي شده ؟ - . . از خودت - 464 00:31:25,418 --> 00:31:28,512 جلوي خانوادمون . . و تلويزيون ملي يه مسخره ي تموم عيار درست کردي ؟ 465 00:31:28,556 --> 00:31:30,079 . من که حتي اين چرندياتو به زبون نياوردم 466 00:31:30,125 --> 00:31:32,025 . اونا کاملا حرفامو اشتباهي انعکاس دادن 467 00:31:32,061 --> 00:31:34,689 . لعنت - . خب . . البته که اينکارو کردن - 468 00:31:34,731 --> 00:31:38,532 البته که اونکارو کردن ؛ که بخاطر همينم بود . . که هم من و هم بقيه 469 00:31:38,570 --> 00:31:41,130 بهت گفتيم و ازت خواستيم . . . " که با رسانه ها حرف نزني " 470 00:31:41,173 --> 00:31:43,141 اتفاقا اوني که مثل احمقا رفتار ميکنه . فقط خودتي و خودِت 471 00:31:43,176 --> 00:31:45,167 همچين داري باهام رفتار ميکني و بهم ميگي . که چيکار کنم چيکار نکنم اينگار که 5 سالمِه 472 00:31:45,213 --> 00:31:47,738 . تو فقط يه مشکلي که رو دوشِ بقيه سنگيني ميکنه . تمام خاصيتِت اينه که مشکل درست کني 473 00:31:47,783 --> 00:31:49,910 براي پدرت ؛ براي من ؛ . براي همه دردسر درست ميکني 474 00:31:49,953 --> 00:31:53,321 . گائيدم اين وضع مسخره رو ! گورِ پدر همه ي اينا 475 00:31:55,092 --> 00:31:58,620 يا مسيح . . " مِل " ؛ تو چه مرگِتِه ؟ 476 00:31:58,664 --> 00:32:02,624 من چمه ؟ من چمِه ؟ 477 00:32:02,669 --> 00:32:04,603 . مامان 478 00:32:07,676 --> 00:32:10,201 . اين اتفاق دير يا زود بايد ميفتاد . مادرم بدجوري خسته و درمانده اس 479 00:32:27,771 --> 00:32:29,705 ببينم ؛ حالا واسه اين وضعيتي که پيش اومده . . و سختي هايي که داري ميکِشي 480 00:32:29,742 --> 00:32:31,710 هيچ اضافه کار يا پاداشي هم . . بهت تعلق ميگيره ؟ 481 00:32:31,744 --> 00:32:33,735 . نه . . اين سختيا هم بخشي از کارِه 482 00:32:33,780 --> 00:32:36,010 . . همونطور که اون گفته ي معروف ميگه 483 00:32:36,050 --> 00:32:38,644 . قدرت بيشتر ؛ مسئوليت بيشتري به همراه مياره 484 00:32:41,291 --> 00:32:44,089 ميدوني ؛ " ويتو " چند روز پيش . رئيس " صدام کرد " 485 00:32:44,128 --> 00:32:45,925 جدي ؟ 486 00:32:45,964 --> 00:32:49,594 البته شک ندارم از زبونش دَر رفت . اما متوجه شدم که بعدش جمله اشو درست نکرد 487 00:32:49,635 --> 00:32:51,933 ديدي ؟ 488 00:32:51,972 --> 00:32:53,872 اگه اين وضعيت دائمي بشه ؛ 489 00:32:53,908 --> 00:32:56,502 . . اونوقت حقوق و پاداشِت هم بايد . . - . پايِ اون بحثو وسط نکِش - 490 00:33:03,087 --> 00:33:05,385 . " سلام " گب . بايد يه لحظه با " سيل " خصوصي حرف بزنم 491 00:33:05,424 --> 00:33:07,722 ميتوني زود تمومِش کني ؟ . آخه بدجوري خسته اس 492 00:33:10,531 --> 00:33:12,396 . " بهتره کارِت خيلي مهم باشه " بابي 493 00:33:12,434 --> 00:33:15,426 يه بچه ي ام که تازه بدنيا اومده و دوتايِ ديگه هم . دارن تو مدرسه ي غير انتفاعي درس ميخونن 494 00:33:15,471 --> 00:33:17,769 اين قراري که با " ويتو " گذاشتيم . داره بدجوري آزارم ميده 495 00:33:17,807 --> 00:33:19,468 . الان ساعت 9:30 شبِه 496 00:33:19,510 --> 00:33:22,604 بابي " ؛ اصلا اين قرارِ کوفتي " . که ميگيو يادم نمياد چي بود 497 00:33:22,648 --> 00:33:25,048 روزويل " ؛ " . همين قرار موقتي ديگه 498 00:33:25,085 --> 00:33:28,054 . ميخوام جوابِ قطعيشو بهم بدي . دارم ديوونه ميشم 499 00:33:28,089 --> 00:33:29,784 . يه دفعه اي ميزنم يه کاري دستِ خودم و اون مرتيکه ميدما 500 00:33:29,824 --> 00:33:32,759 . آروم بگير ببينم . بذار فکر کنم 501 00:33:37,469 --> 00:33:39,334 . صبح ها بهتر جواب ميدن 502 00:33:40,907 --> 00:33:44,001 . صبح ؛ يه راهِ حل درست و حسابي اي پيدا ميکنم 503 00:33:44,044 --> 00:33:46,672 ! اصلا نميخوام نگرانش باشي 504 00:33:51,288 --> 00:33:54,656 برخورد چند روز پيشمون تو سوپرمارکت . بايد براتون عجيب و غريب بوده باشه 505 00:33:56,295 --> 00:33:59,264 آخه ببينيد ؛ شما . روان درمانگرِ " توني " هستيد 506 00:33:59,299 --> 00:34:01,699 مطمئن نيستم کار درستي باشم . . . که با شما صحبت کنم يا نه 507 00:34:01,735 --> 00:34:05,137 حالا چه کمکي ازم ساخته اس ؟ 508 00:34:05,174 --> 00:34:07,506 . درباره ي پسرمِه 509 00:34:07,543 --> 00:34:10,410 . راستش ؛ هردوتا بچه هام 510 00:34:10,447 --> 00:34:14,611 . همين مشکلي که با تيراندازي پيش اومده 511 00:34:14,653 --> 00:34:16,621 . بخاطر اين موضوع ؛ خيلي نگرانشون هستم 512 00:34:16,656 --> 00:34:18,681 . حتما 513 00:34:18,726 --> 00:34:22,493 . . مشکل خيلي جدي ايه 514 00:34:22,531 --> 00:34:24,931 . . ميدونين . . وجودِ اسلحه تو خونه رو ميگم . . 515 00:34:24,969 --> 00:34:27,403 . يه دلمشغولي اجتماعيه . . 516 00:34:27,438 --> 00:34:31,136 ظاهرا که ما درسِمونو . خيلي دير يادگرفتيم 517 00:34:31,177 --> 00:34:34,169 بعداز اتفاقي که تو خونه ي . . عمويِ " توني " افتاد 518 00:34:34,214 --> 00:34:37,446 بدون فوت وقت تمام سلاح هاي گرمو . . . از داخل خونه جمع کردم 519 00:34:37,485 --> 00:34:41,751 بهرحال .. ديشب . . داشتم 520 00:34:41,790 --> 00:34:44,350 . . سرِ پسرم فرياد ميکِشيدم . . 521 00:34:44,395 --> 00:34:47,923 . و حرفِ خيلي بي رحمانه اي بهش زدم . . 522 00:34:50,903 --> 00:34:54,806 بخصوص حالا که داره تمامِ تلاشِشو ميکنه . تا آدم مفيدي براي خانواده اش باشه 523 00:34:54,843 --> 00:34:57,869 خودتون چطورين ؟ 524 00:35:00,183 --> 00:35:02,174 ميدونين ؛ خودم که بدون شک . . بدجوري خسته و داغونم 525 00:35:02,220 --> 00:35:04,450 . اما بيشتر نگران بچه هام . . 526 00:35:04,490 --> 00:35:06,822 . آخه اونا ديگه بچه نيستن 527 00:35:06,860 --> 00:35:08,828 . . وقتي کم سن و سال تر بودن 528 00:35:08,863 --> 00:35:11,559 چيزاي خاصي بود که ميتونستيم . . . درباره ي زندگي " توني " بهشون بگيم 529 00:35:11,600 --> 00:35:14,501 ميدونين . . منظورم دروغ گفتنِه ؛ . . . . راحت هرچي ميخواستيمو بهشون ديکته ميکرديم 530 00:35:14,536 --> 00:35:18,405 . . اما حالا . . - . . پس مشکلي که شما داريد فقط - 531 00:35:18,442 --> 00:35:20,433 . وجودِ اسلحه ي گرم تويِ خونه نيست . . . 532 00:35:27,020 --> 00:35:29,648 راستشو بخواين ؛ وقتي به پسرم فکر ميکنم . . که جلوي اونهمه دوربين مي ايسته 533 00:35:29,690 --> 00:35:32,420 و مجبور ميشه تمام اين چيزا رو . . . تاييد کنه بدجوري داغون ميشم 534 00:35:32,462 --> 00:35:34,555 همين وضعيت درباره ي . دخترم و دوستاش هم وجود داره 535 00:35:34,597 --> 00:35:39,125 اونا مجبورن با اين همه سال . تظاهر به دروغ روبرو بشن 536 00:35:39,171 --> 00:35:42,231 اونا مجبورن يا خودِ شما ؟ 537 00:35:44,212 --> 00:35:47,580 همون لحظه اي که با " توني " آشنا شدم . ميدونستم که اون مرد چيکاره اس 538 00:35:47,616 --> 00:35:51,212 براي قرار دومِمون براي هرکدوم از . . من و مادرم دوازده تا گُلِ رُز آورده بود 539 00:35:51,254 --> 00:35:54,121 . و يه دريلِ برقي 200 دلاري هم واسه پدرم 540 00:35:54,158 --> 00:35:58,858 بنظر نميرسه يه داستانِ معمولي . عاشق شدن در سنين جواني باشه 541 00:36:01,469 --> 00:36:04,701 اما نميدونم که عشقَم به " توني " ؛ . . سوايِ موقعيت مالي و کاريش بود 542 00:36:08,345 --> 00:36:10,609 . يا اينکه اصلا بخاطر وضعيت کاري و ماليش بود . . 543 00:36:12,650 --> 00:36:16,143 . پدر و مادرم اونطوري نبودن 544 00:36:16,189 --> 00:36:18,987 و ميدونستم . . ميدونستم که چه به عمد . . يا غير عمد 545 00:36:19,026 --> 00:36:20,653 . . پشتِ اون دريلِ گرونقيمت . . 546 00:36:20,695 --> 00:36:22,595 احتمالا بايد يه مردِ بدبخت بيچاره اي . . . با دستِ شکسته وجود داشته باشه 547 00:36:22,631 --> 00:36:24,690 . ميدونين . . تازه شايدم بدتر 548 00:36:24,734 --> 00:36:28,671 و چطور با اين وضعيت سخت کنار اومديد ؟ 549 00:36:31,043 --> 00:36:33,034 رفتم سراغ کشيش ؛ . . گريه کردم 550 00:36:33,079 --> 00:36:35,912 و پيش کشيش اعتراف کردم که چقدر از . . روشي که شوهرم پول درمياره ناراحتم 551 00:36:35,950 --> 00:36:39,044 . اما اينا همه اش يه مشت چرنديات بود . . 552 00:36:39,088 --> 00:36:42,080 بخاطر اينکه اون بيرون ؛ آدماي کلاهبردار و فاسدي . وجود دارن که شوهرم به گردِ پاشونم نميرسه 553 00:36:47,966 --> 00:36:50,366 . . اما بچه ها 554 00:36:50,403 --> 00:36:54,204 اونا خودشون تصميم نميگيرن . . . که تويِ چه خانواده اي به دنيا بيان 555 00:36:55,477 --> 00:36:57,570 پس . . حالا چيکار بايد کرد ؟ 556 00:37:00,684 --> 00:37:02,914 . درسته . . سئوال خوبيه حالا چي ؟ 557 00:37:04,322 --> 00:37:07,052 . الان ديگه مُشتِ بسته امون باز شده 558 00:37:07,093 --> 00:37:09,323 و بچه ها هم ؛ خب ؛ . ديگه مدرسه ي ابتدايي نميرن 559 00:37:09,362 --> 00:37:11,330 . . اونا 560 00:37:11,365 --> 00:37:15,063 . . هرچقدر بيشتر پيشمون بمونن 561 00:37:15,104 --> 00:37:17,072 . امکان داره به حرفه ي پدرشون روبيارن 562 00:37:17,106 --> 00:37:20,041 . اوه . . خدا 563 00:37:28,121 --> 00:37:30,316 . . جدا از 564 00:37:30,359 --> 00:37:33,385 . . مشکلات قانوني و اخلاقي . . 565 00:37:33,430 --> 00:37:36,958 روشن شدن همه چي بين همديگه . نميتونه چيز بدي باشه 566 00:37:37,001 --> 00:37:39,629 . همينطوره 567 00:37:45,814 --> 00:37:49,216 شب دومي که " توني " به کُما رفته بود . بهش گفتم که عاشقشم 568 00:37:51,488 --> 00:37:54,457 يادم نمياد آخرين باري که قبل از اونشب بهش گفتم عاشقشم کِي بود ؟ 569 00:38:02,036 --> 00:38:04,402 از اين ميترسي که وقتي شوهرت به هوش بياد ؛ 570 00:38:04,439 --> 00:38:06,464 ديگه اين احساسِ عشقو نسبت بهش . . نداشته باشي ؟ 571 00:38:10,949 --> 00:38:13,918 . . آنتوني " ميگه اوضاع بينِتون " 572 00:38:13,953 --> 00:38:15,545 . خيل بهتر از ايناس . . 573 00:38:23,832 --> 00:38:25,355 . بيا اينجا عزيزم 574 00:38:25,402 --> 00:38:27,336 . چيزي نيست ؛ عزيزم . حالت خوب ميشه 575 00:38:27,371 --> 00:38:29,805 . نميتونم نفس بکِشم 576 00:38:29,841 --> 00:38:33,107 . چيزي نيست - . بيا اينجا عزيزم - 577 00:38:33,146 --> 00:38:35,410 . نميتونم نفس بکِشم . نميتونم نفس بکِشم 578 00:38:39,221 --> 00:38:43,681 . چيزي نيست عزيزم . حالت خوبي ميشه 579 00:38:43,727 --> 00:38:46,856 چي شده ؟ - ميشه لطفا ماشينِتونو حرکت بدين ؟ - 580 00:38:46,899 --> 00:38:49,697 . سيل " ؛ خبري ازت نگرفتم " 581 00:38:53,274 --> 00:38:55,265 . الان بدجوري وضعيت سلامتِ " سيل " خرابه 582 00:38:55,310 --> 00:38:57,369 . ميدونم . . . فاجعه ي کاملِه 583 00:38:57,413 --> 00:39:00,007 . . موضوع اينه که . . اگه " توني " بميره 584 00:39:00,049 --> 00:39:02,017 . . بيا با حقيقت روبرو بشيم . . 585 00:39:02,053 --> 00:39:04,453 . يکي بالاخره بايد رئيس بشه ديگه . . 586 00:39:05,624 --> 00:39:07,819 . من جوونم 587 00:39:07,860 --> 00:39:10,693 . . حالا هم که ديگه وزن کم کردم . . 588 00:39:10,732 --> 00:39:13,428 . . مردِ سالمي هستم . . 589 00:39:13,469 --> 00:39:15,528 . . که قراره مدت طولاني عُمر کنه . . 590 00:39:24,417 --> 00:39:26,681 شنيدم " سيل " رو تو بيمارستانِ . سانتاباربارا " بستري کردن " 591 00:39:26,720 --> 00:39:28,847 خداي من . . چه بلايي داره سرمون مياد ؟ 592 00:39:28,890 --> 00:39:31,791 . سيل " ؛ حالِش خوب ميشه " . تو به اندازه ي کافي نگراني داري 593 00:39:31,827 --> 00:39:33,590 . . گوش کن . . عزيزم 594 00:39:33,630 --> 00:39:36,565 قراره يه چيزي به دستِت برسه . . . . البته نميتونم واردِ جزئياتِش بشم 595 00:39:36,601 --> 00:39:38,967 . . اگه خودِ " توني " هم الان بود نميخواست اينکارو بکنم 596 00:39:39,004 --> 00:39:43,202 اما يه سري آدمايي هستن که الانِه . . . شيش دُنگ حواسشون بهمون جمعِه 597 00:39:43,243 --> 00:39:45,211 . " عيب نداره " ويتو . من انتظار هيچ چيزيو ندارم 598 00:39:45,246 --> 00:39:48,705 الان مشکل مالي ندارم . . همونطور که خودت گفتي . . الان مشکلات مهم تر و بزرگتري دارم 599 00:39:48,751 --> 00:39:50,446 . مثل مشکلي که با پسرم دارم . . . 600 00:39:50,487 --> 00:39:53,388 . بايد دراينمورد بهم اطمينان کني عزيزم 601 00:39:53,425 --> 00:39:57,555 اگه در اين بازه ي زماني بسته رو بهت تحويل بديم . باعث ميشه سوء ظن ها به سمتِمون افزايش پيدا کنه 602 00:39:58,732 --> 00:40:00,825 . من برات ميريزم 603 00:40:02,069 --> 00:40:03,535 . مامانت ميگه الان نوبتِ ماس 604 00:40:03,571 --> 00:40:05,937 نکته ي اساسي و مهم اينه که . . وقتي مردم ميان کنار پدرم بشينن 605 00:40:05,975 --> 00:40:07,943 دکترا ميخوان که . . . موقع ملاقات حرفاي مثبت بزنن 606 00:40:07,977 --> 00:40:10,502 . حرفاي مثبت به خوب شدنش کمک ميکنن - . فهميدم - 607 00:40:12,684 --> 00:40:14,914 پناه برخدا ؛ . اوضاعِش خيلي وحشتناکِه 608 00:40:14,954 --> 00:40:18,048 عمو " پولي " ؛ . نميتوني اينجا همچين حرفايي بزني 609 00:40:18,091 --> 00:40:20,321 . بايد مثبت حرف بزني 610 00:40:20,361 --> 00:40:23,023 درس ميگي ؛ آخه ميدوني ؛ هيچي آدمو . واسه مواجه شدن با همچين صحنه اي آماده نميکنه 611 00:40:23,065 --> 00:40:25,533 ! " عمو " پولي 612 00:40:25,569 --> 00:40:29,336 . هربار ؛ فقط يک نفر حق ورود داره 613 00:40:30,609 --> 00:40:33,339 . زنيکه خيلي بي رحمِه 614 00:40:33,379 --> 00:40:36,508 فين " داره مياد بالا ؛ " منم تا چند دقيقه ي ديگه برميگردم . . باشه ؟ 615 00:40:36,550 --> 00:40:39,246 . يادت بمونه . . مثبت حرف بزن 616 00:41:03,120 --> 00:41:05,987 بايد بيضه بند ببندم ؛ . . آخه دکترا ميگن کمک ميکنه 617 00:41:06,025 --> 00:41:07,548 . که بيضه هام بالا بايستن . . . 618 00:41:10,597 --> 00:41:13,829 البته . . ميتونست خيلي بدتر از اينا باشه ؛ درست ميگم ؟ 619 00:41:13,869 --> 00:41:16,895 با اشعه ي فراصوت ازم آزمايش گرفتن ؛ . معلوم شد که فتق ندارم 620 00:41:20,411 --> 00:41:22,379 . . بهرحال خوبيش اينه که 621 00:41:22,415 --> 00:41:24,406 وقتي داشتم يه کار خيلي مهم انجام ميدادم . بيضه ام آسيب ديد 622 00:41:24,450 --> 00:41:26,714 . . بعدش ديدم يه مقدار ورَم کرده 623 00:41:26,754 --> 00:41:30,952 . . فرداش رفتم سراغِ متخصص مجاري ادرار . . 624 00:41:30,992 --> 00:41:33,483 مرتيکه عوضي بهم گفت که . . . . ديگه نميتونم همون انتظاراتِ هميشگيو 625 00:41:33,530 --> 00:41:36,363 . از بدنم داشته باشم . . . . يه چي بهت بگم " تي " ؛ 626 00:41:36,401 --> 00:41:38,892 اول چشمات ضعيف ميشه . . بعدش دندونات دونه دونه ميريزن 627 00:41:38,937 --> 00:41:41,428 بعدشم که يه دفعه اي ميفهمي که ديگه نميتوني . . . مثل آدم عادي بشاشي 628 00:41:41,474 --> 00:41:44,136 مسخره اس درسته ؟ 629 00:41:44,178 --> 00:41:47,410 وقتي تو ارتش خدمت ميکردم . . برنده ي کاپِ بوکس شده 630 00:41:47,449 --> 00:41:49,713 . اونم سه هفته پشت سرهم . . . 631 00:41:49,752 --> 00:41:51,982 . بدن خيلي زيبايي هم داشتم 632 00:41:52,022 --> 00:41:54,388 يه بار يه مرتيکه اي ازم خواست که . مُدلِ پوسترِ بوکس بشم 633 00:41:54,425 --> 00:41:58,794 البته يارو يه نمه کوني بود ؛ . منتها منم به همون اندازه از تعريفش خوشم اومد 634 00:41:58,831 --> 00:42:01,425 . حالا اين بازو رو نيگا 635 00:42:01,469 --> 00:42:03,630 ! مثلِ کُسِ پيرزن پُر از چين و چروکِه 636 00:42:06,208 --> 00:42:10,668 ممکنه فکر کني همچين اتفاقي برات نميفته ؛ . " اما دارم احساسش ميکنم " توني 637 00:42:15,254 --> 00:42:18,816 . " فينيِس فاگ " . دوباره به شهر برگشته 638 00:42:18,859 --> 00:42:20,827 اينگار آدماي کوچيک و کم اهميتو فراموش ميکني . . هان ؟ 639 00:42:20,862 --> 00:42:24,060 . " هي " ويتو حالِ آقاي " سوپرانو " چطوره ؟ 640 00:42:24,100 --> 00:42:27,468 بيا اميدوار باشيم که دوباره حالش خوب ميشه . . هان ؟ 641 00:42:30,241 --> 00:42:32,209 . سلام 642 00:42:35,316 --> 00:42:37,807 . خيلي خوشحالم که اينجايي 643 00:42:37,853 --> 00:42:40,549 . ميرم که شما دوتا مرغ عشق به کارتون برسيد 644 00:42:45,497 --> 00:42:48,193 . نگرانِش نباش . کبريتِ بي خطره 645 00:42:50,670 --> 00:42:52,193 . " اون اسيدِ لعنتي " تي 646 00:42:52,239 --> 00:42:55,208 يعني ؛ بايد خودمو بابت اين زندگي سرزنش کنم ؟ 647 00:42:55,243 --> 00:42:57,803 يعني بابت اين اتفاقايي که افتاده . . مثلا درباره ي " پوس " ؛ من مقصرم ؟ 648 00:42:57,847 --> 00:43:00,873 مرتيکه يه روز سالم و سرپاس ؛ . فرداش ميشه خبرچين اف.بي.آي 649 00:43:02,720 --> 00:43:05,314 ." درست همينجا احساسِش کردم " تي 650 00:43:05,358 --> 00:43:07,622 . درست همينجا حسِش کردم - ميشه لطفا خفه بشي ؟ - 651 00:43:09,631 --> 00:43:11,565 . ببخشيد 652 00:43:11,599 --> 00:43:15,729 . " بله . . مسافرخونه اي در " اوکس 653 00:43:15,772 --> 00:43:20,072 وقتي به بلوار " جامبوري " رسيدم بپيچم سمتِ چپ ؟ 654 00:43:20,111 --> 00:43:22,671 . بعدش به سمت برجِ ديده باني حرکت کنم . . . 655 00:43:23,983 --> 00:43:26,474 اين برجِ ديده باني اي که ميگي اصلا چي هست ؟ 656 00:43:28,423 --> 00:43:31,621 . اوه ! خدا لعنتت کنه 657 00:43:31,661 --> 00:43:33,424 ! خفه شو ! دِ خفه خون بگير ديگه 658 00:43:33,464 --> 00:43:34,953 . . پس ؛ به 659 00:43:36,534 --> 00:43:38,468 چي ؟ 660 00:43:44,212 --> 00:43:46,612 دکتر " بودراجا " ؛ . هرچه سريعتر به اتاق 3 661 00:43:46,647 --> 00:43:49,776 ! پرستار . . نرو ! کمک 662 00:43:51,455 --> 00:43:54,948 . از سرِ راه بريد کنار آقا - ! خداي من ! چه اتفاقي داره ميفته ؟ - 663 00:43:54,993 --> 00:43:58,087 ضربان قلبِ " سوپرانو " ؛ . روي مونيتور بشدت پرنوسان نشون ميده 664 00:43:58,131 --> 00:43:59,996 . ضربان قلبش داره بشدت ضعيف ميشه - . فشارِ خونِشو بگير . . دستگاهِ شوکو آماده کن - 665 00:44:00,033 --> 00:44:03,002 . ضربان روي 80 به صورت منقطع - . خيلي خب ؛ بياين آماده اش کنيم - 666 00:44:03,037 --> 00:44:05,505 خداي من . . داره ميميره ؟ مامانم کجاس ؟ 667 00:44:05,541 --> 00:44:07,475 . نميدونم چه اتفاقي داره ميفته 668 00:44:08,478 --> 00:44:10,503 . يک . . دو . . سه 669 00:44:10,548 --> 00:44:12,516 ! اوه . . خداي من 670 00:44:12,551 --> 00:44:15,179 . علائم حياتي هنوز روي 210 قرار داره 671 00:44:15,221 --> 00:44:17,382 . صد و پنجاه ميلي گرم " آميودارون " تزريق کن 672 00:44:17,423 --> 00:44:19,584 . دستگاه شوک دهنده رو بيار . جا باز کنيد 673 00:44:19,628 --> 00:44:20,958 . بذارش روي 100 674 00:44:20,997 --> 00:44:23,625 ! بابا - . عقب بايستيد - 675 00:44:23,666 --> 00:44:25,497 ! بابايي - . همه چي آماده اس - 676 00:44:25,535 --> 00:44:27,935 . آماده 677 00:44:29,374 --> 00:44:32,207 . بذارش روي 200 - . بريد عقب - 678 00:44:32,245 --> 00:44:34,304 . همه چي آماده اس - . آماده - 679 00:45:25,452 --> 00:45:26,941 . ببخشيد 680 00:45:26,988 --> 00:45:29,456 اينجا تجديد ديدار خانوادگيِ خانواده ي " فينرتي"ـه ؟ 681 00:45:29,491 --> 00:45:31,721 . سلام . اون تو منتظرت هستن 682 00:45:31,761 --> 00:45:33,991 منتظر من ؟ - . البته - 683 00:45:36,101 --> 00:45:38,467 کوين فينرتي " رسيده ؟ " 684 00:45:38,503 --> 00:45:39,833 . ما اونطوري حرف نميزنيم 685 00:45:39,872 --> 00:45:42,067 منظورت چيه ؟ 686 00:45:42,109 --> 00:45:44,100 . افراد خانواده ات داخل خونه هستن 687 00:45:46,782 --> 00:45:49,717 کدوم خانواده ؟ - . اومدن اينجا که بهت خوشآمد بگن - 688 00:45:49,753 --> 00:45:51,880 . متوجه نميشم 689 00:45:51,923 --> 00:45:54,687 . قراره به خونه ي خودت بري - جدي ؟ - 690 00:46:08,979 --> 00:46:11,641 . همه داخلِ خونن 691 00:46:18,626 --> 00:46:21,595 . نميتوني کسب و کارِتو باخودت داخل ببري - . " بابايي " - 692 00:46:23,366 --> 00:46:27,598 . کيف دستيِ واقعيمو گم کردم 693 00:46:27,639 --> 00:46:29,630 . تمام زندگيم تو اون کيف دستي بود 694 00:46:29,674 --> 00:46:33,042 . " نرو . . بابايي " 695 00:46:36,584 --> 00:46:39,713 اون چيه ؟ - . اجازه نداري کيف دستيو باخودت ببري - 696 00:46:39,756 --> 00:46:42,816 . نه ؛ اون صدا رو ميگم - . لطفا . . بذار اين کيفو ازت بگيرم - 697 00:46:44,695 --> 00:46:46,663 . مثل اين که يک تُن وزن داره - . نميخوام کيف دستيمو بهت بدم - 698 00:46:46,698 --> 00:46:48,689 . خب ؛ بايد بهم بديش . بايد ولِش کني بره 699 00:46:48,734 --> 00:46:53,262 . " دوستِت داريم بابايي " . " تنهامون نذار " 700 00:47:04,422 --> 00:47:07,118 . . به دلايلي 701 00:47:07,160 --> 00:47:09,025 . ترسيدم . . 702 00:47:09,062 --> 00:47:11,895 . خب ؛ چيزي براي ترسيدن وجود نداره 703 00:47:11,933 --> 00:47:13,958 . ميتوني ولِش کني 704 00:47:15,038 --> 00:47:18,600 . فقط بيا يه سلامي بکن 705 00:47:18,643 --> 00:47:20,941 . خيلي خب 706 00:47:25,285 --> 00:47:28,049 ! " بابايي " 707 00:47:30,092 --> 00:47:32,856 تو رو خدا تنهامون نذار ؛ . بابايي . . دوستِت داريم 708 00:47:45,747 --> 00:47:47,647 بابا ؟ 709 00:47:47,683 --> 00:47:50,208 . چشم هاش بازن 710 00:47:50,253 --> 00:47:53,553 ! بابايي . . منو نيگا . . اينجام 711 00:47:53,591 --> 00:47:55,057 خيلي خب ؛ علائم حياتيش . به وضعيت عادي برگشته 712 00:47:55,094 --> 00:47:57,062 هم ضربان قلب و هم فشار خون ؟ - . خوبه - 713 00:47:57,096 --> 00:48:00,555 ! اوه . . خداي من . خداروشکر . . خداروشکر 714 00:48:00,601 --> 00:48:02,228 . . يه قطره آميودرون بريز تو سرُمِش 715 00:48:02,270 --> 00:48:04,830 . بعلاوه ي يه مقدار مايع الکتروليت . . . 716 00:48:04,873 --> 00:48:07,671 بابا . . ببين ؛ . به هوش اومدي 717 00:48:11,883 --> 00:48:14,181 دستِشو تو دستم گرفته بودم . . و يه دفعه اي 718 00:48:14,220 --> 00:48:16,188 . دستگاه ها قاطي کردن . . . 719 00:48:16,223 --> 00:48:17,850 . اينو که يه بار برامون گفتي بي خيال ديگه 720 00:48:17,892 --> 00:48:19,792 . همه اش تقصير اون دکترهاي لعنتيه 721 00:48:19,827 --> 00:48:22,557 . رئيس زنده ميمونه . به هوش اومده 722 00:48:25,201 --> 00:48:27,863 ! خداروشکر 723 00:48:49,736 --> 00:48:52,330 . من درو باز ميکنم عزيزم 724 00:48:53,742 --> 00:48:55,300 واسه چي اينقدر طولِش دادي ؟ 725 00:48:55,344 --> 00:48:57,710 بالاخره بايد جمع و جورِش ميکردم ديگه ؛ مگه نه ؟ 726 00:49:01,786 --> 00:49:04,050 . بايد همين الان اون پولو بهش برسونيم 727 00:49:04,088 --> 00:49:07,023 آروم باش ؛ . داري اينکارو از سرِ احساس گناه انجام ميدي 728 00:49:07,060 --> 00:49:09,654 . توني " به هوش اومده " ميفهمي ؟ 729 00:49:09,697 --> 00:49:12,063 همه ؛ حتي اون مادر ازدنيا رفته اش . . وقتي تو کُما بود کنارش بودن و 730 00:49:12,100 --> 00:49:14,068 . باهاش حرف ميزدن بجز تو . . . . يکيش " کارملا " ؛ 731 00:49:14,103 --> 00:49:15,535 کي ميدوني وقتي باهاش حرف ميزده چيا بهش گفته ؟ 732 00:49:15,572 --> 00:49:19,236 . شايد " توني " منتظر اون پولِه 733 00:49:19,277 --> 00:49:21,245 . يا مسيح 734 00:49:26,287 --> 00:49:29,085 بخاطر لوله اي که تو حلقِش بوده . هنوز قدرت تکلم نداره 735 00:49:29,123 --> 00:49:33,083 . شايد به همين قدرشم بايد خودمونو خوش شانس بدونيم 736 00:49:35,398 --> 00:49:37,958 اما ؛ خيلي خوشحاليم . . مگه نه ؟ 737 00:49:38,003 --> 00:49:42,372 . آنتوني " ؛ بدجوري نگرانمون کردي " 738 00:49:42,409 --> 00:49:45,003 از وقتي بينگو بازي کردنو کنار گذاشتم . اينهمه به کليسا سَر نزده بودم 739 00:49:46,147 --> 00:49:49,447 چيه . . عزيزم ؟ 740 00:49:52,356 --> 00:49:55,086 من مُردم . . درسته ؟ 741 00:49:56,295 --> 00:49:59,321 . . . نه ؛ نه ؛ تويِ بيمارستاني 742 00:49:59,366 --> 00:50:01,095 . . . همراهِ همه ي ما . . . 743 00:50:01,135 --> 00:50:03,160 . " تو شهرِ " نيوآرک . . . 744 00:50:03,204 --> 00:50:05,536 آقاي " سوپرانو " ؛ امروز حالتون چطوره ؟ 745 00:50:05,575 --> 00:50:07,975 من دکتر " وهاپسيدِه " هستم ؛ . متخصص اعصاب 746 00:50:13,786 --> 00:50:15,845 حالش چطوره عزيزم ؟ 747 00:50:15,889 --> 00:50:18,187 نميدونم هنوز خطرو پشتِ سرگذاشتيم يا نه ؛ . اما فعلا که داره دووم مياره 748 00:50:18,226 --> 00:50:22,492 همين الان اولين آزمايش تيزهوشي ساده رو . . به موفقيت پشت سرگذاشت . . پس 749 00:50:22,532 --> 00:50:25,092 نيرو و تواني که تو بخرج دادي . باعث شد که به اينجا برسه 750 00:50:27,371 --> 00:50:32,035 . يه هديه ي کوچک از طرف ما 751 00:50:32,078 --> 00:50:35,207 براي کمک به پرداخت هزينه هاي درماني ؛ . و توانبخشي دوباره 752 00:50:35,249 --> 00:50:38,343 . يا مسيح ؛ نميدونم چي بگم 753 00:50:38,387 --> 00:50:40,355 . خب اين وظيفَه ي ماس ؛ عزيزم 754 00:50:40,389 --> 00:50:42,220 اگه " ماري " خودم هم بود ؛ . . يا مادرم هم جاي تو بود 755 00:50:42,259 --> 00:50:45,228 . همين کارو ميکردم . . . 756 00:50:51,538 --> 00:50:54,268 . اگه چيزي احتياج داشتي ما اينجاييم 757 00:51:10,932 --> 00:51:13,765 . " اخبار فوق العاده اي برات دارم " تي 758 00:51:16,807 --> 00:51:18,798 . ميبينم که سرحال و سرپا شدي 759 00:51:22,081 --> 00:51:24,072 . ديگه بهتر از اين نميشه 760 00:51:34,965 --> 00:51:38,059 . . بعضي وقتا شروع به تاسف خوردن براي خودم ميکنم 761 00:51:38,103 --> 00:51:40,094 . . و در تمام اون مدت که دارم براي خودم تاسف ميخورم 762 00:51:40,140 --> 00:51:43,200 بادي قوي و نيرومند . . . مرا در آسمان بدوش ميگيره و حمل ميکنه 763 00:51:43,244 --> 00:51:45,303 ." نقلِ قولي از " اوجيبوي 764 00:51:45,347 --> 00:51:47,338 هِنديِه . . درسته ؟ 765 00:51:49,620 --> 00:51:51,247 کي اين نوشته رو اونجا گذاشته ؟ 766 00:51:56,529 --> 00:52:00,057 گوش کن " تي " ؛ ميخواستم درباره ي موضوعي . باهات صحبت کنم 767 00:52:05,809 --> 00:52:08,300 . ميخوام دوباره وارد کسب و کار فيلم بشم 768 00:52:11,683 --> 00:52:14,243 ميدونم درگذشته که اونکارو کردم . . چندان خوشت نيومده بود 769 00:52:14,287 --> 00:52:17,746 اما ايندفعه ميخوام از يه راهِ . . . کاملا متفاوتي بهش وارد بشم 770 00:52:17,792 --> 00:52:20,420 درواقع ؛ اميدوارم که قبول کني . . وقتي حالت يکم بهتر شد 771 00:52:20,463 --> 00:52:22,431 . . و تونستم برات توضيح بدم که داريم چيکار ميکنيم . . 772 00:52:22,465 --> 00:52:25,195 . قبول کني که تو فيلمم سرمايه گذاري کني . . . خيلي هيجان انگيزه 773 00:52:25,236 --> 00:52:26,794 . نِگِ فيلم مالِ خودمونه 774 00:52:26,838 --> 00:52:29,033 . اين اصطلاحيه که خودشون بکار ميبرن . به معني " نگاتيوِ فيلمِ"ـه 775 00:52:31,411 --> 00:52:34,643 توي عوامل مالکيتِ فيلم . . يه جاي بزرگي واست 776 00:52:34,682 --> 00:52:37,914 . خالي نگه داشتم که سهمِ تو باشه . . . اميدوارم موافقت کني 777 00:52:40,924 --> 00:52:45,520 . . راستش . . رُک بگم 778 00:52:45,564 --> 00:52:48,226 . . با تمام احترام . . 779 00:52:48,267 --> 00:52:50,861 . . فکر کنم ديگه اينقدَه رو بهم بدهکار باشي . . 780 00:52:50,904 --> 00:52:53,202 همونطوريکه درباره ي موضوع " آدريانا " ؛ . . . سراغت اومدم 781 00:52:55,077 --> 00:52:56,806 بيدارش کردي ؟ 782 00:52:56,846 --> 00:53:00,681 ميدونم چطور بنظر ميرسه ؛ منتها بايد تاجايي که ميشه . بيدار و به هوش بمونه 783 00:53:00,718 --> 00:53:03,551 . ديگه شما دوتا رو باهمديگه تنها ميذارم - . بابت همه چي ممنون - 784 00:53:03,588 --> 00:53:05,920 . باشه 785 00:53:11,834 --> 00:53:14,325 . نميدونم چطور اينکارو ميکني 786 00:53:31,060 --> 00:53:33,528 بايد احساس خوبي بهت بده . . درسته ؟ 787 00:53:33,565 --> 00:53:36,500 . همين چيزاي عادي و ساده 788 00:53:36,501 --> 00:53:39,501 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 789 00:53:39,602 --> 00:53:42,102 ارائه اي از | .:.:. www.9movie.co .:.:.