1
00:00:01,100 --> 00:00:07,600
تماشاي اين سريال بهيچ عنوان براي افراد حساس
. يا کم سن و سال توصيه نميشود
2
00:00:10,601 --> 00:00:15,601
www.9movie.co
3
00:02:24,002 --> 00:02:30,502
ترجمه شده توسطِ
-= D & X =-
4
00:02:12,200 --> 00:02:14,800
! اه . . خيلي خنده داره
. ها ها
5
00:02:14,900 --> 00:02:17,500
! نخيرم نيست
! تو الان انگشتِتو فرو کردم تو چشم
6
00:02:17,600 --> 00:02:19,800
! تو اول منو زدي
7
00:02:19,835 --> 00:02:22,000
. نتونستم پيداش کنم
8
00:02:22,100 --> 00:02:24,200
. بگير
9
00:02:25,600 --> 00:02:28,100
. نميدونم دريل کدوم گوريه
10
00:02:28,200 --> 00:02:30,465
. همه چي تو اين خونه غيب ميشه
11
00:02:30,500 --> 00:02:33,600
. بخصوص الان که از خونه بيرون رفتم
. اين زنيکه همه چيو بيخيال ميشه
12
00:02:39,300 --> 00:02:42,500
! " بسه . . بسه . . عَمو " توني
! خيلي سرده
13
00:02:42,535 --> 00:02:44,700
! عمو " توني " . . تمومش کن ديگه
14
00:02:49,600 --> 00:02:52,500
. ميخواد درباره ي يه چيزي باهام حرف بزنه
15
00:02:52,600 --> 00:02:54,800
. " ممنون که ما رو اينجا مهمون کردي " توني
16
00:03:00,300 --> 00:03:03,700
! نذاريد برگ هاي صنوبر برن تو فيلتر استخر
! ببينم شماها چتونه ؟
17
00:03:05,600 --> 00:03:08,900
! اوهوي . . بابا . . اين منو ميزنه -
هي . . الان چي بهتون گفتم ؟ -
18
00:03:09,000 --> 00:03:11,900
. . احتمالا تا آخر زندگيشون
19
00:03:11,935 --> 00:03:14,100
. . براي اينکه " نانسي " حامله بشه . .
20
00:03:14,200 --> 00:03:16,500
اسپرم باباشونو . .
. قاچاقي از زندان به بيرون رَد کردن
21
00:03:17,500 --> 00:03:19,500
. اين کمترين کاري بود که ازم برميومد
22
00:03:21,300 --> 00:03:23,100
. الان يادم اومد دريلِ برقي چي شده
23
00:03:23,200 --> 00:03:24,900
ببخشيد ؟
24
00:03:25,000 --> 00:03:28,400
. به پسرعمو " برايانِ"ـت قرضِش دادم
. . و اونم هرگز
25
00:03:30,000 --> 00:03:33,600
موضوع چيه ؟ -
. نميدونم -
26
00:03:33,635 --> 00:03:36,300
يکي از حمله هاي عصبيتِه ؟
27
00:03:38,800 --> 00:03:43,400
. . نه . . اين
. فکر کنم يه سوء هاضمه ي ساده باشه
28
00:03:43,435 --> 00:03:45,900
. خودش خوب ميشه
29
00:03:51,000 --> 00:03:54,500
. البته يه حمله ي عصبي شديدي داشتم -
روانشناسِت درباره اش چي گفت ؟ -
30
00:03:54,600 --> 00:03:56,400
. ديگه پيشِش نميرم -
چرا نميري ؟ -
31
00:03:56,500 --> 00:03:58,700
فکر کردي فقط خودتي که
. . بخاطر جدايي
32
00:03:58,800 --> 00:04:01,200
مجبوري يه سري کارا و چيزايي
که بهشون احتياج داريو کم کني ؟
33
00:04:02,900 --> 00:04:04,800
خب . . بگو ببينم موضوع چيه ؟
34
00:04:06,600 --> 00:04:09,400
آقاي " وگلر " ميخواد که
. . بريم پيشش
35
00:04:09,435 --> 00:04:13,300
تا درباره ي آينده ي تحصيلاتِ دانشگاهيِ . .
. اي.جي " باهاش صحبت کنيم "
36
00:04:13,400 --> 00:04:15,200
اين يارو . . همون " وگلر " قبليَه اس ؟
37
00:04:15,300 --> 00:04:18,100
همون ماجراي " بيلي بادس " که
سالِ پيش اتفاق افتاد ؟
38
00:04:18,135 --> 00:04:20,065
. اي.جي " اونو به عنوان مشاور کالجِش انتخاب کرده "
39
00:04:20,100 --> 00:04:22,500
. پسره ي مسخره رو بهش گفتم درس بخون
40
00:04:22,535 --> 00:04:24,865
يعني بنظرت بايد بعداز اينکه شبِ قبل از مدرسه اش
. . براي بازي " نتز " برده بوديش
41
00:04:24,900 --> 00:04:27,350
خونه اومد ؛ مينشست و . .
به درس و مشقش ميرسيد ؟
42
00:04:27,385 --> 00:04:29,765
اين وضعيت ما دوتا
. بايد براش سخت باشه
43
00:04:29,800 --> 00:04:32,700
چرا يکم وقت و آزادي بيشتري بهش نميدي ؟ -
. نخير ؛ آزادي و سرگرمي کاريه که تو هميشه براش انجام ميدي -
44
00:04:32,800 --> 00:04:36,400
اونوقت درحاليکه تو
. . با " آيپاد " و " سِتِ طبل " و اين جور چيزا
45
00:04:36,500 --> 00:04:39,000
. دلِشو بدست مياري ؛ من بايد نقش رئيس زندانو بازي ميکنم . . -
! دوباره بحث اون طبل ها رو پيش کِشيدي -
46
00:04:39,100 --> 00:04:41,400
خودت گفتي که با فعاليت هاي فوق برنامه
. تشويقش کنيم تا به درس و مشقش برسه
47
00:04:41,500 --> 00:04:45,100
يعني به اين راحتي بدون فکر براش يه سِتِ طبل خريدي ؟
. حتي نرفتي بگردي يه ستِ دستِ دو براش پيدا کني
48
00:04:45,135 --> 00:04:47,065
فقط بهم بگو که
. . اين جلسه ي مدرسه کِي برگذار ميشه
49
00:04:47,100 --> 00:04:49,800
بخاطر اينکه ديگه مجبور نيستم . .
. به اين چرندياتِت گوش بدم
50
00:04:49,900 --> 00:04:51,900
! بخاطر همينه که جدا شديم
51
00:04:52,000 --> 00:04:54,200
داري باهام شوخي ميکني " توني " ؟
! اين دليلش نيست
52
00:04:54,235 --> 00:04:58,400
جِيس " ؟ "
تو بودي دَرميزدي ؟
53
00:05:00,500 --> 00:05:03,400
. " سلام " لورين
. بيلي " هستم "
54
00:05:03,435 --> 00:05:06,300
چي ؟
! " جيسون "
55
00:05:06,335 --> 00:05:09,600
! نه
! " جيسون "
56
00:05:09,700 --> 00:05:12,100
! " جيسون "
57
00:05:13,300 --> 00:05:17,500
! اوه . . نه
58
00:05:21,800 --> 00:05:25,700
. " بهت هشدار داده شده بود " لورين
. پول بايد به " جان " پرداخت بشه
59
00:05:33,200 --> 00:05:34,800
! لعنت
60
00:05:44,300 --> 00:05:47,000
لورين کالوزو " و "
. اون پسره " جيسون " کُشته شدن
61
00:05:47,035 --> 00:05:49,600
! کارِ " فيل ليوتاردو"يِ لعنتيه
62
00:05:51,700 --> 00:05:56,100
بهم گفت که درباره ي اينکه از سهمِ خودش
. به ما ميده هشدار داده
63
00:05:56,200 --> 00:06:00,200
. فيل " يه کورکِ بي مصرفه "
. کار " جاني سَکِ"ـه
64
00:06:00,300 --> 00:06:03,200
اين پياميه که براي بقيه ي سردسته ها فرستاده ؛
. حيوونِ بي صفت
65
00:06:03,235 --> 00:06:05,800
. آروم باش -
. ريدم توش -
66
00:06:05,900 --> 00:06:09,500
! " راستي "
. ماشين رسيده
67
00:06:12,300 --> 00:06:14,365
. . دارم بهت ميگم " کارماين " ؛
68
00:06:14,400 --> 00:06:18,665
همگي باهم ميريم . .
. و " جان " رو لِه ميکنيم
69
00:06:18,700 --> 00:06:22,800
و پيش بيني ميکنم که بچه هاي خيابون هاي
. . بروکلين " و " کوئينز " ؛ "
70
00:06:22,835 --> 00:06:27,400
. مثل قهرمان ها بهمون خوشامد بگن . .
. بايد آسون باشه
71
00:06:27,500 --> 00:06:30,600
اگه از من ميپرسي ؛ " جاني " با اينکارش
. اعلان جنگ داده
72
00:06:33,200 --> 00:06:35,165
! هي
73
00:06:35,200 --> 00:06:38,265
. اينم از سرورمون
. بذار انگشترتو ببوسم
74
00:06:38,300 --> 00:06:41,200
! چطوره اون حلقه ي وسطِ کونمو ماچ کني
75
00:06:43,500 --> 00:06:46,400
. هي -
. فيچ " ؛ از ديدنت خوشحالم دوستِ من " -
76
00:06:46,435 --> 00:06:49,265
. خوشحالم که ميبينمت
. سلام . . بچه
77
00:06:49,300 --> 00:06:52,065
هي . . چطورين بچه ها ؟ -
چطوري " فيچ " ؟ -
78
00:06:52,100 --> 00:06:55,900
الان داشتيم درباره ي گندکاري اي
. که تو " نيويورک " درست شده حرف ميزديم
79
00:06:56,000 --> 00:06:58,000
. . بنظرم اون دوستِت " جان " ؛
80
00:06:58,035 --> 00:07:00,000
. ميخواد دستاي " کارماين کوچيکَ"ـه رو ببنده . .
81
00:07:00,100 --> 00:07:03,165
اگه الان دوره ي من بود ؛ سِمتِ رياست
. . به " کارماين کوچيک"ـه ميرسيد
82
00:07:03,200 --> 00:07:07,600
مگر اينکه عقب افتاده يا فلج . .
. يا همچين چيزايي بود . بالاخره اون پسرِ رئيسِ سابقه
83
00:07:07,635 --> 00:07:10,200
بي خيال بابا . . ايني که ميگي
مالِ چند سال پيشِه ؟
84
00:07:10,300 --> 00:07:12,500
بله ؟
85
00:07:15,100 --> 00:07:17,200
. وُدکا رويِ يخ -
. دستت دردنکنه عزيزم -
86
00:07:17,235 --> 00:07:18,500
کسِ ديگه اي چيزي ميخواد ؟
87
00:07:18,600 --> 00:07:21,750
اگه چيز ديگه اي خواستيم ؛
. يکي از بچه ها مياد بيرون و برامون مياره
88
00:07:21,785 --> 00:07:24,900
توني " ؛ تو امروز هيچي ناهار نخورديا ؛ "
يه ساندويچ ميخوري برات بيارم ؟
89
00:07:24,935 --> 00:07:26,600
. نه ؛ ميل ندارم
. ممنون
90
00:07:29,800 --> 00:07:31,600
. آدريانا " . . يه لحظه وايسا "
91
00:07:31,635 --> 00:07:33,600
وقتي تازه کارمو شروع کرده بودم
. . تامي پينتو " ؛ يه معشوقه اي داشت "
92
00:07:33,700 --> 00:07:37,100
که درست مثل همين خانم پاهاي بلند . .
. و کِشيده اي داشت . . پاهاش تا اينجا بود
93
00:07:37,200 --> 00:07:39,300
تو خوشگلي زبون زد بود ؛
. خيلي باهوش بود
94
00:07:42,100 --> 00:07:43,400
. بايد ازش تعريف کنم
95
00:07:43,500 --> 00:07:45,400
. " تشکر " بابي
96
00:07:45,500 --> 00:07:47,100
تو راننده ي " تامي پينتو " بودي ؟
97
00:07:47,200 --> 00:07:49,400
اون شبي که تو " کام بروث هاوس " ؛
98
00:07:49,500 --> 00:07:52,600
اون کارگر اسکله رو رويِ ميز گوشه ي سالن . .
. تا سرحد مرگ گرفت کتک زد اونجا بودم
99
00:07:52,700 --> 00:07:55,965
. شوخي ميکني -
. دوباره شروع شد . . خاطرات قديم -
100
00:07:56,000 --> 00:07:58,465
. مهمه که اين جوونا تاريخو بدونن
101
00:07:58,500 --> 00:08:02,300
داستان اون دفعه ايو براشون تعريف کن که " توني " و
. جکي ايپريل " ؛ موقع قمار ازتون سرقت کردن "
102
00:08:03,600 --> 00:08:05,565
. اون چيزيه که خوشش نمياد درباره اش حرف بزنه
103
00:08:05,600 --> 00:08:08,500
. من داستانشو شنيدم
. خيلي باحاله
104
00:08:08,535 --> 00:08:10,800
. اين آقا . . الان بايد مُرده باشه
105
00:08:10,900 --> 00:08:13,500
. دوتا آشغال بي خاصيت . . يه دفعه اي اومدن داخل
106
00:08:13,600 --> 00:08:16,365
. اسلحه کِشيدن . . بچه پُر رو بودن
107
00:08:16,400 --> 00:08:18,950
! اين آقا . . خفن ترسيده بود
108
00:08:18,985 --> 00:08:21,500
. اولش . . بازي من بود و من همه چيو تحت کنترل داشتم
109
00:08:21,600 --> 00:08:25,000
فيچ " ؛ حتي اگه يادش هم نرفته باشه "
. بخاطر اون روز بخشيده شده
110
00:08:25,100 --> 00:08:28,200
اما داستان فوق العاده ايه . . درسته " فيچ " ؟
111
00:08:28,300 --> 00:08:30,500
. همينطوره
112
00:08:31,900 --> 00:08:34,750
راستش ؛ اين داستان باعث شد يادم بياد
. که براي چي اينجا اومده بودم
113
00:08:34,785 --> 00:08:37,600
بچه ها ؛
ميخواين ما رو يه دقيقه تنها بذارين ؟
114
00:08:47,200 --> 00:08:50,100
. باشه
115
00:08:50,200 --> 00:08:52,465
خب . . چه خبرا ؟
116
00:08:52,500 --> 00:08:54,400
. اومدم ازت بخوام شغلِ سابقم براي شرط بنديو پسم بدي
117
00:08:54,435 --> 00:08:56,300
. " اون کار الان دستِ عمومِه " فيچ
118
00:08:56,400 --> 00:08:59,100
. آره . . درسته . . مالِ عَموتِه
119
00:08:59,200 --> 00:09:01,350
. منتها تو هنوزم ازش سهم ميگيري
120
00:09:01,385 --> 00:09:03,500
منم اينجا فقط دارم ازت ميخوام که
. بهم اجازه بدي برات بگردونمش
121
00:09:03,600 --> 00:09:06,165
چرا بايد لازم داشته باشم برام بگردونيش ؟ -
. . يازده سالِ تمام من اون کسب و کارو گردوندم -
122
00:09:06,200 --> 00:09:09,200
بدون اينکه دعوايي پيش بياد ؛ يا پليس حمله کن ؛ . .
. . نيازي نيست بهش اشاره کنم که شايد الان حقم باشه
123
00:09:09,300 --> 00:09:12,400
اونم باتوجه به اينکه اگه ميخواستم بعداز اينکه . .
. . تو اون کسب و کارو برداشتي اذيت کنم
124
00:09:12,500 --> 00:09:13,965
. اونوقت اوضاع برات خيلي خراب ميشد . .
125
00:09:14,000 --> 00:09:16,400
يا خب ؛ شايدم اين که براش مشکلي پيش نيومده
. به اونهمه دوستايي که باباش داشت برميگرده
126
00:09:23,100 --> 00:09:26,900
بيست درصد بهت ميدم ؛
. اما بايد خونه رو ازم اجاره کني
127
00:09:26,935 --> 00:09:29,500
. . ميتونم چندتا قمار باز قهار بهت معرفي کنم
128
00:09:29,535 --> 00:09:31,100
. يه چندتايي از دوستام . .
129
00:09:31,135 --> 00:09:33,965
. باشه
130
00:09:34,000 --> 00:09:38,700
بذار قبل از اينکه وراجي کنم و همينو هم
. به گا بدم . . از اينجا برم
131
00:09:38,735 --> 00:09:41,200
. " ازت ممنونم " دون آنتونيو
132
00:09:52,600 --> 00:09:55,400
. مرتيکه يه بازنده ي واقعيه
133
00:09:55,500 --> 00:09:57,465
. فضوله . . فقط همين
134
00:09:57,500 --> 00:10:00,500
. " مرتيکه خودشيفته اس " توني
. اين چيزيه که هميشه بوده و خواهد بود
135
00:10:00,600 --> 00:10:03,065
. هيچ وقت سير نميشه
. از تعريف . . از پولي که گيرش مياد
136
00:10:03,100 --> 00:10:06,100
همون لحظه اي که پاشو تو اين دفتر گذاشت
. شروع کرد به امرو نهي به بقيه
137
00:10:06,200 --> 00:10:08,265
. اون پيرِه
138
00:10:08,300 --> 00:10:10,000
بنظرت درباره اش چه احساسي داره ؟
139
00:10:17,700 --> 00:10:20,165
ميتونم کنسرت " مودوِين " برم يا نه ؟
140
00:10:20,200 --> 00:10:23,600
داشتم سعي ميکردم يه دليل پيدا کنم که
. . بهت اجازه بدم شب " نيويورک " بموني
141
00:10:23,635 --> 00:10:25,667
اما متاسفانه بايد بهت بگم . .
. که اين اتفاق نميفته
142
00:10:25,702 --> 00:10:27,665
. مادر " تاد " همه ي برنامه ريزيا رو انجام داده
143
00:10:27,700 --> 00:10:30,600
. گفت اينطوري بهتره که شبو بمونيم و فرداش برگرديم -
. اون که مادرِ تو نيست -
144
00:10:30,635 --> 00:10:33,800
. خودم ميدونم . . باور کن
145
00:10:33,835 --> 00:10:36,300
زندگي غيرمنصفانه اس ديگه . . مگه نه ؟
146
00:10:36,400 --> 00:10:39,265
. . کازينو " پپرمينت لانگ " بوديم
147
00:10:39,300 --> 00:10:42,100
که دوتا تيکه ي مهماندار هواپيما . .
. از " برانفيت " اومدن تو
148
00:10:42,200 --> 00:10:44,300
همه بازي ميکنن ؟
. " هرکي آس بياره برنده اس ؛ نوبت شماس آقاي " تيلور
149
00:10:44,400 --> 00:10:45,865
. دويست -
هِش " ؟ " -
150
00:10:45,900 --> 00:10:48,965
. بعدش رفتن کنار بارِ کازينو نشستن
. ماهم يه بطري شامپاين براشون فرستاديم
151
00:10:49,000 --> 00:10:52,700
اتفاق بعدي اين بود که من و " فرانکي " و
. اون دوتا جنده تو اتاق هتل بوديم
152
00:10:52,735 --> 00:10:55,500
. باهات مساوي ميکنم و سه تا هم بالاتر ميرم -
. . اي مادر -
153
00:10:55,600 --> 00:10:58,600
اما بعدش اون دختره ي معتاد " تگزاسي " ؛
! اينقدر بهم فشار آورد که خايه سوزوندم
154
00:10:58,700 --> 00:11:01,500
! اما جنده بازم بيشتر ميخواست
. زنيکه ديوانه بود
155
00:11:01,535 --> 00:11:03,400
اونموقع از اين کفش راحتيايِ خيلي سبکِ
. . نوک دار پوشيده بودم
156
00:11:03,500 --> 00:11:06,200
کفشو درآوردم ؛ انگشتمو کردم توش ؛
! و با همون کردمِش
157
00:11:06,300 --> 00:11:08,065
. . نميدونم اين داستان قراره به کجا بکِشه
158
00:11:08,100 --> 00:11:11,000
اما همگي بايد خداروشکر کنيم که . .
. کفش سفيدهاي مخصوص قمارِشو نپوشيده بوده
159
00:11:11,100 --> 00:11:14,500
. بعدش پيشخدمت هتل يه دفعه اي مياد تو
ميپرسه " اين جا چه خبره " ؟
160
00:11:14,535 --> 00:11:16,400
. . و من جواب ميدم
161
00:11:16,500 --> 00:11:18,200
. پولاتونو بريزين وسط بچه ها
162
00:11:18,300 --> 00:11:20,150
! سلام دخترا
163
00:11:20,185 --> 00:11:22,092
! هي
164
00:11:22,127 --> 00:11:23,965
. " سلام " تون
165
00:11:24,000 --> 00:11:27,000
." سِر " لورنس " از " مِدولند -
حالتون چطوره اعليحضرت ؟ -
166
00:11:27,100 --> 00:11:29,400
توني " ؛ اجازه بده "
. برني بريلستون " رو بهت معرفي کنم "
167
00:11:29,435 --> 00:11:31,800
ليست اسباب بازيام بدستت رسيده ؟
168
00:11:31,900 --> 00:11:35,400
چه خبرا ؟ -
. " هي " تون -
169
00:11:35,500 --> 00:11:39,665
! پسرعَموم
مبلغ شرط بندي خيلي برات بالا نيست ؟
170
00:11:39,700 --> 00:11:42,800
. فيچ " حواسش بهم هست "
! و ممنون که شرمنده ام نميکني
171
00:11:42,835 --> 00:11:44,300
ببينم ؛ بندي تويِ شرايطِ آزادي مشروطِت
. . وجود نداره که
172
00:11:44,400 --> 00:11:46,800
ممنوع کرده باشه با آقايوني . .
مثل اين حضرات بگردي ؟
173
00:11:46,835 --> 00:11:49,200
! فکر کردي
. اين پسر از هر وضعي جونِ سالم بدرميبره
174
00:11:49,300 --> 00:11:51,800
اين آخري ؛ افسر مراقب آزادي مشروطش
. . سرزده اومد سراغش که ببينه چيکار ميکنه
175
00:11:51,835 --> 00:11:53,700
. اينم برداشت ماساژش داد . .
176
00:11:58,000 --> 00:12:00,000
تو شانسِت چطور بوده ؟
177
00:12:00,100 --> 00:12:04,500
. يا مسيح
اين يارو روزي چندبار بايد بياد سلام کنه ؟
178
00:12:04,535 --> 00:12:07,500
چيه مگه . . يکي از داستانهاي پهلوانانه اتو
قطع کردم ؟
179
00:12:09,200 --> 00:12:11,050
. ادامه بده
180
00:12:11,085 --> 00:12:12,865
. . حالا
181
00:12:12,900 --> 00:12:14,765
. دخترا تو اتاقِ هتلمون بودن
182
00:12:14,800 --> 00:12:18,100
خلاصه بگم ؛
. . کفشمو تو کُسِش کردم و
183
00:12:18,200 --> 00:12:21,600
بعدش کفشت دراومد ؛ دختره پشتِشو بهت کرد
! و يه گوزِ جانانه داد
184
00:12:28,100 --> 00:12:31,100
. ريدم توش
. اين دستِ بازي خيلي گند بود
185
00:12:32,600 --> 00:12:33,900
. سه تا بيبي دارم آقايون
186
00:12:34,000 --> 00:12:36,000
. بگيرش
187
00:12:36,100 --> 00:12:37,600
. بگيرش -
. پول دار ؛ پول دار تر ميشه -
188
00:12:37,700 --> 00:12:40,500
راستي دُکي ؛ بگو ببينم برنامه ريزي عروسي
به کجاها کِشيده ؟
189
00:12:40,535 --> 00:12:43,117
اي بابا . . اين موسسات ديگه
. يه برنامه ريز عروسي ساده نيستن
190
00:12:43,152 --> 00:12:45,700
بلکه هماهنگ کننده ي
. محيط زيست و ترتيباتِ مراسمن
191
00:12:45,735 --> 00:12:48,600
. جهنمش
. يه دونه دخترمه
192
00:12:48,700 --> 00:12:51,550
دخترم و " آيريس " به فکرشون افتاده بود
. . که تو صفحه ي
193
00:12:51,585 --> 00:12:54,400
زوجِ هفته ي نيويورک تاميز " ؛ " . .
. عکسِشونو بندازن
194
00:12:54,435 --> 00:12:56,465
مسئول تبليغاتمون دنبال يه دليل ميگشت
. که اونا زوجِ هفته باشن
195
00:12:56,500 --> 00:12:59,600
معلوم شد که مدرک حقوق " جيلين " از
. دانشگاه" هارواد " يه ارزن هم نميرزه
196
00:12:59,635 --> 00:13:01,300
هرکسيو که بگي همون مدرک
. يا بهترشو داشت
197
00:13:01,400 --> 00:13:04,700
اگه يه زوج سياهپوست
. يا همجنسگرا بودن حتما انتخاب ميشدن
198
00:13:04,800 --> 00:13:08,100
همسرم اسم بخش عروسي روزنامه ي تايمز رو
. صفحه ي مخصوص ورزش بانوان " گذاشته "
199
00:13:08,200 --> 00:13:09,800
حالا . . "آيرا " ؛
اين آقا دامادِ خوش شانس کي هست ؟
200
00:13:09,900 --> 00:13:14,265
جرمي سيلورمن " ؛ خيمه شب باز ؛ "
. تو تلويزيون براي بچه ها برنامه داره
201
00:13:14,300 --> 00:13:18,100
باباش " اِيسا سيلورمنِ"ـه ؛
." رئيس بخش اوراق تجاريِ " گولدمن ساکس
202
00:13:18,135 --> 00:13:20,700
. تو منطقه ي شرقِ بالايِ نيويورک -
. من که کارتِ دعوتم به دستم نرسيده -
203
00:13:26,500 --> 00:13:29,000
. گائيدمت
204
00:13:38,800 --> 00:13:40,900
. . بهم گفتيد که
205
00:13:41,000 --> 00:13:42,800
. وقتي ساعت تموم شد حتما بهتون اطلاع بدم . .
206
00:13:42,835 --> 00:13:44,365
. " ممنون " مري -
. باشه -
207
00:13:44,400 --> 00:13:46,400
. . پس با وجود " وزلين " بعنوان انتخاب جايگزين
208
00:13:46,500 --> 00:13:48,265
. فکر کنم تو وضعيت خيلي خوبي قرار داشته باشيم
209
00:13:48,300 --> 00:13:51,600
با وجود نمرات " آ+ " که تو اردوگاهِ
. ميلدلبري " گرفتي ديگه جاي دلواپسي باقي نميمونه "
210
00:13:51,635 --> 00:13:54,300
همينطور مطالعاتي که تابستان گذشته ؛
. . تو " ميسيسيپي " ؛ درزمينه ي موسيقي " بلوز " داشتي
211
00:13:54,400 --> 00:13:56,850
به شرايط اکتسابي و نمراتِت يه جور اعتبارِ
. ميشه بگي خدمات اجتماعي داده
212
00:13:56,885 --> 00:13:59,300
فقط چه بد که قانون زيرسن قانوني
. شاملِش نميشه
213
00:13:59,400 --> 00:14:02,000
اگه بتونيم نتيجه ي امتحان شفاهيِ
. . دورِ بعدِشو بيشتر از 760 بگيريم
214
00:14:02,035 --> 00:14:03,900
. اساسا بليطِشو به اون دانشگاه برنده شده . .
215
00:14:04,000 --> 00:14:05,700
. هيجانزده ام
216
00:14:05,800 --> 00:14:07,200
. از کمکتون متشکرم
217
00:14:09,500 --> 00:14:11,500
دوستان ؟
218
00:14:14,100 --> 00:14:17,600
بذار حدس بزنم . . معلم انگليسشو
بابايي " صدا کرده ؟ "
219
00:14:21,100 --> 00:14:23,365
. . موضوع اينه که
220
00:14:23,400 --> 00:14:26,500
. . به سرعت زيادي اينجا داريم به بحران نزديک ميشيم . .
221
00:14:26,600 --> 00:14:30,500
با اين نمراتي که پسرتون گرفته ؛ . .
. زمان هم که بشدت داره به سرعت به ضررتون ميگذره
222
00:14:30,600 --> 00:14:32,400
ميشه يه سئوالي بپرسم ؟
223
00:14:32,500 --> 00:14:35,300
. ليستِ نهايي کالج هايي که ميتونم برم بهم داده شده
اون ليست به دستِ شما هم رسيده ؟
224
00:14:35,400 --> 00:14:38,300
. بله . . درباره اش حرف زديم
225
00:14:38,335 --> 00:14:41,165
." پس . . " رمپو " و " ترنتون استيت
226
00:14:41,200 --> 00:14:44,365
و البته کالج هاي دورتري هم هستن که ميتوني بري ؛
. " مثل " دانشگاه آريزونا " و کالجِ " ايالتِ آريزونا
227
00:14:44,400 --> 00:14:47,800
اگر نتونستيم واردِ يکي از کالج هاي " نيوجرزي"ـش کنيم
. خودم ميبرمش به يکي از اون کالج هاي دورتر
228
00:14:47,835 --> 00:14:50,800
تازه حتي اگه بخواد اون کالج هايي که
. . تو " آريزونا " قراردارنو هم انتخاب کنه
229
00:14:50,835 --> 00:14:52,900
. با اين نمرات پايين ؛ پذيرش نميشه . . .
230
00:14:53,000 --> 00:14:56,100
." درمورد فعاليتهاي فوتباليت ميدونم " آنتوني
. اون ميتونه مزيتِمون باشه
231
00:14:56,135 --> 00:14:59,117
. ميگه داره نهايت تلاشِشو ميکنه
232
00:14:59,152 --> 00:15:02,065
درمورد آزمون استعداد تحصيلي
. . پسرتون يه بار 430 و يه بار 505 گرفته
233
00:15:02,100 --> 00:15:05,700
فکر کنم بتونيم تو امتحان بعدي ؛
. . نمرات رياضيو به 500 برسونيم
234
00:15:05,735 --> 00:15:07,700
البته مشروط بر اينکه " آنتوني " تلاشِ بيشتري
. به خرج بده و رو درس و مشقش متمرکز باشه
235
00:15:07,800 --> 00:15:09,465
. قبلا دراينمورد مشکل داشته
236
00:15:09,500 --> 00:15:11,765
اونوقتو يادته " کارم " که فکر ميکردن
ناتواني يادگيري داره ؟
237
00:15:11,800 --> 00:15:15,450
. بهم نگفته بوديد -
. چطوره تو برگردي کلاسِت و بذاري ما حرفامونو بزنيم -
238
00:15:15,485 --> 00:15:19,100
اما خب اگه ناتواني يادگيري داشته باشم اونوقت تا هروقتي که
. بخوام زمان دارم تا براي امتحان استعداد تحصيلي آماده بشم
239
00:15:19,135 --> 00:15:22,300
اين واقعيت داره ؟ -
. بياين بعدا درباره اش حرف بزنيم -
240
00:15:33,300 --> 00:15:35,565
. . وقت کرديد که
241
00:15:35,600 --> 00:15:38,200
مستقيما با دکتر " راپکي " ؛ . .
درباره ي آزمايشات هفته ي گذشته حرف بزنيد ؟
242
00:15:38,235 --> 00:15:40,900
. بله
. . ايشون گفتن که " آنتوني " ؛
243
00:15:41,000 --> 00:15:43,600
. مهارت هاي ميان فردي خوبي داره . .
244
00:15:43,635 --> 00:15:46,165
. . گفت نتايجِ آزمايشِش
245
00:15:46,200 --> 00:15:49,200
. . کجا بود اين . .
. محدود بوده " ؛ اين حرفيه که دکتر گفت "
246
00:15:49,235 --> 00:15:51,400
. . اما خب ؛ براي يه نوجوان عاديه و
247
00:15:51,500 --> 00:15:55,000
و با وجود همه ي اينا بنظر ميرسه که . .
. خيلي خوب با جدايي کنار اومده
248
00:15:55,100 --> 00:15:58,300
البته نميگم تو هرگفتگويي که باهمديگه داريم
. دستِ آخر چندتا کلمه ي گوه رَد و بدل نميشه ها
249
00:15:58,335 --> 00:16:00,400
. شرمنده که بي ادبي صحبت کردم
250
00:16:00,500 --> 00:16:02,000
. . خب . . بااينوجود . . اه
251
00:16:02,100 --> 00:16:05,765
. موضوع نمره هاش باقي ميمونه . .
252
00:16:05,800 --> 00:16:07,900
. . بنظرتون براش مفيده که
253
00:16:08,000 --> 00:16:10,600
بصورت منظم . .
پيش روانشناس بره ؟
254
00:16:12,800 --> 00:16:15,000
. " مثل اينکه شما با روان درماني مخالفيد آقاي " سوپرانو
255
00:16:16,100 --> 00:16:17,600
مردم از روان درماني مثل چوب زيربغل
. براي کمک به توجيه رفتارشون استفاده ميکنن
256
00:16:17,700 --> 00:16:20,200
و هميشه اتفاقي که براي " گري کوپر " افتاد ؛
257
00:16:20,235 --> 00:16:22,165
با وجود اين که مرد قوي و ساکتي بود ؛ . .
. برام جاي سئوال بوده
258
00:16:22,200 --> 00:16:25,100
خب ؛ " گري کوپر " که يه پسربچه ي
. شونزده ساله نبود
259
00:16:25,200 --> 00:16:27,300
. خب ؛ يه وقتي بود
260
00:16:27,400 --> 00:16:31,300
دراينمورد
." بايد با شوهرم موافقت کنم آقاي " وگلر
261
00:16:31,400 --> 00:16:33,000
. . دخترمونو فرستاديم پيشِ
262
00:16:33,100 --> 00:16:35,600
يه مشاور راهنماي توسعه ي رفتار نوجوانان ؛ . .
. و دستِ آخر به فاجعه ختم شد
263
00:16:35,700 --> 00:16:38,900
من خودم پسرمو خوب ميشناسم ؛ تنبله ؛ يه معلمِ
. . خصوصي ديگه براي امتحان استعداد تحصيليش ميگيرم
264
00:16:39,000 --> 00:16:42,000
من خودم بالاي سرش ميمونم و کاري ميکنيم که . .
. سخت تر کار کنه . . و همينطوري نتيجه ميگيريم
265
00:16:43,700 --> 00:16:47,700
. ممکنه ناتواني يادگيري داشته باشم -
مگه بهت نگفت بري کلاس ؟ -
266
00:16:47,735 --> 00:16:50,765
چي شده " مري " ؟
267
00:16:50,800 --> 00:16:54,065
. . دومنيکو پاوليني " و "ساشا کاپوتو " ؛ "
268
00:16:54,100 --> 00:16:57,600
امروز صبح تو راهِ مدرسه بودن . .
. که با ماشين با يه درخت تصادف ميکنن
269
00:16:57,635 --> 00:17:00,200
. نيکا " مُرده "
. ساشا " هم تو کُماس "
270
00:17:07,200 --> 00:17:09,165
اون چيه ؟
271
00:17:09,200 --> 00:17:11,200
. وقتي اومدم اينجا بود
272
00:17:21,400 --> 00:17:23,700
. . خيلي خب ؛ اگه بشه يک ميليون صفر رو
273
00:17:23,735 --> 00:17:26,000
. . پشت و جلوي يه تيکه کاغذ نوشت . .
274
00:17:26,100 --> 00:17:30,700
اونوقت به چند تکه کاغذ . .
براي نوشتن صفر و يک احتياج داري ؟
275
00:17:47,700 --> 00:17:49,665
." اوه پسر يه نيسانِ " اکسترا اس.اي
276
00:17:49,700 --> 00:17:52,700
. موتور خيلي پرقدرتي داره
. سه و سه دهمِ ليتر با سوپرچارجر
277
00:17:52,800 --> 00:17:55,100
اين ماشين مالِ منه ؟ -
. آره -
278
00:17:55,200 --> 00:17:58,100
. کارات باورنکردنيه -
. برچسب قيمت هنوز روشِه -
279
00:17:58,135 --> 00:18:00,165
بنظرت همين الانش به اندازه ي کافي
مايه هاي حواس پرتي نداره ؟
280
00:18:00,200 --> 00:18:02,500
بعداز اون بلايي که
سرِ اون بچه ها تو مدرسه اش اومد ؟
281
00:18:02,535 --> 00:18:04,100
. داخلِ کمربندهاي ايمنيش سِنسور داره
282
00:18:04,200 --> 00:18:06,800
بخشي از فلسفه ي نظام امنيتي " نيسان " ؛
. تو توليدِ محصولاتشه
283
00:18:06,900 --> 00:18:09,100
. چه ماشين قشنگي -
داري ميري ؟ -
284
00:18:09,135 --> 00:18:11,065
. ساعتِ درسِمون تموم شده
285
00:18:11,100 --> 00:18:13,300
سوار نميشي ؟
286
00:18:19,900 --> 00:18:22,065
. اين سي.دي.پليرِش خيلي يکِه
مارکِ " بوسِ"ـه ؟
287
00:18:22,100 --> 00:18:24,800
. آره . . 6 تا سي.دي ميگيره
. صداي سوراند رو هم پشتيباني ميکنه
288
00:18:24,835 --> 00:18:26,365
! همين الانش دارم احساس امنيت ميکنم
289
00:18:26,400 --> 00:18:29,100
. کارملا " ؛ اين ماشين مثل تانک ميمونه "
290
00:18:30,200 --> 00:18:32,865
موضوع چيه ؟
291
00:18:32,900 --> 00:18:35,165
. ماشين هاي مُدل " اس.يو.وي " ؛ لايه ي اوزونو تخريب ميکنن
292
00:18:35,200 --> 00:18:38,300
پس ميخواي اون احمقي باشي که سوار بر يه ماشينِ عادي
تصادف ميکنه و کله اش ميپره ؟
293
00:18:38,335 --> 00:18:41,500
. تو مدرسه بابتش خيلي اذيت و مسخره ام ميکنن -
حالا ميخواي چيکار کني ؟ -
294
00:18:44,000 --> 00:18:46,200
. گورِ باباشون
ميشه ببريمش بيرون و يه دوري بزنيم ؟
295
00:18:46,300 --> 00:18:48,465
. آره . . ميتونيم ببريمش بيرون
. اما فقط يه بار
296
00:18:48,500 --> 00:18:51,900
بعدش اين ماشين خوشگل ميره تو گاراژ خونه
. تا وقتي که نمره هاتو از " سي " بالاتر ببري
297
00:18:51,935 --> 00:18:53,900
چي ؟ -
. شنيدي بابات چي گفت -
298
00:18:54,000 --> 00:18:56,800
. داشتم با بابا حرف ميزدم نه تو
299
00:18:58,000 --> 00:19:00,900
. بايد برم شامو حاضر کنم
. توني " ؛ چندتا قبض هست که بايد بدم پرداخت کني "
300
00:19:06,200 --> 00:19:08,465
. بهتره با مادرت درست رفتار کني
301
00:19:08,500 --> 00:19:12,400
تا وقتي نمره هاتو بالا ببري
. کليداي ماشين دستِش ميمونه
302
00:19:12,435 --> 00:19:14,900
. الان برميگردم
303
00:19:17,900 --> 00:19:19,865
ماشينو بعنوان وسيله اي
. براي بالا بردن انگيزه براش خريدم
304
00:19:19,900 --> 00:19:22,065
چماق و هويج ؛
! تو بايد هردوتاشون باشي
305
00:19:22,100 --> 00:19:25,400
. بعضي وقتا ميخوام خفه اش کنم
. بعضا خيلي منفور و نفرت بار ميشه
306
00:19:25,435 --> 00:19:27,600
خب ؛ حرفاي زشت و تيکه هاي کلفت
. به همديگه انداختن فايده اي نداره
307
00:19:27,700 --> 00:19:29,665
. اين تازه کوچيکَشِه . . باورکن
308
00:19:29,700 --> 00:19:33,100
اي خدا . . آخه چه بلايي سرش اومده که اينطوري شده ؟
. هميشه باهام خوب و مهربون بود
309
00:19:33,200 --> 00:19:36,650
قبل از هربچه ي تازه راه افتاده ي ديگه ؛
. وسايلِشو با بقيه تقسيم ميکرد
310
00:19:36,685 --> 00:19:40,100
مِدو " هميشه باهوش تر بود ؛ اما يادمه که "
. اونم همينطوري بود
311
00:19:40,135 --> 00:19:42,600
. مثل اينه که شاهدِ سقوطِ يه فرشته باشي
312
00:19:45,900 --> 00:19:48,300
چيه . . داري گريه ميکني ؟
313
00:19:54,700 --> 00:19:57,800
. اين حسابِ نوشته شده ي معلم سرخونه اس
314
00:19:57,900 --> 00:19:59,265
اينم براي اينکه مجبور شدم
. به شرکت " روتو روتر " زنگ بزنم
315
00:19:59,300 --> 00:20:01,565
يه سيستم صوتي ارزون قيمت
. براي اتاق رسانه اس
316
00:20:01,600 --> 00:20:04,500
چرا من بايد پولِشو بدم ؟ -
. بخاطر اينکه قبليو با خودت بُردي -
317
00:20:04,535 --> 00:20:07,400
ببينم ؛ جلسات حرفه اي نقدِ فيلمت ! با حضورِ
دوستان همچنان برقراره ؟
318
00:20:07,435 --> 00:20:10,000
. لااقل من چندتا دوست دارم -
يعني چي ؟ -
319
00:20:10,035 --> 00:20:11,900
. تو فقط يه مشت پادو و نوکر دور و برتِه
320
00:20:11,935 --> 00:20:13,165
تو چي ؛ از اين چيزا ميفهمي ؟
321
00:20:13,200 --> 00:20:15,800
. اگه کفشِ جديد بخري ازت تعريف ميکنن
322
00:20:15,900 --> 00:20:18,100
. بهت ميگن عمرا کچل بشي
323
00:20:18,135 --> 00:20:19,600
بنظرت واقعا بهت اهميت ميدن ؟
324
00:20:19,700 --> 00:20:21,665
نخير . . تو رئيسي ؛
. ازت ميترسن و مَجيزِتو ميگن
325
00:20:21,700 --> 00:20:24,200
بايد خايه ماليتو بکنن و
. به جوک هاي بي مزه ات بخندن
326
00:20:24,300 --> 00:20:27,200
پس " آرتي " چي ؟
. ديگه خيلي داري بدبين و عيبجو ميشي
327
00:20:27,235 --> 00:20:30,165
. به درک بي خيال -
چرا بايد برام مهم باشه که ازم ميترسن يا واقعا اهميت ميدن ؟ -
328
00:20:30,200 --> 00:20:32,800
من يه کسب و کاري لعنتيو دارم ميگردونم
. نه مسابقه ي شهرت و محبوبيت
329
00:20:32,900 --> 00:20:35,000
. . داشتم فکر ميکردم
330
00:20:35,100 --> 00:20:38,900
. . و بابت ادبيات پستي که
331
00:20:38,935 --> 00:20:40,900
. . يه لغتو با اشتباه املايي نوشته . .
332
00:20:41,000 --> 00:20:43,100
. برات بکار بردم ازت عذرخواهي ميکنم . .
333
00:20:43,200 --> 00:20:46,500
. . تو حرف هاي دردناکي
334
00:20:46,535 --> 00:20:48,065
. درموردم گفتي . .
335
00:20:48,100 --> 00:20:52,200
اما همچنان جاي هيچ عذر و بهانه اي
. . براي لغت پستي که استفاده کردم نيست
336
00:20:52,235 --> 00:20:55,300
. . که البته شک ندارم خودت ميدوني . .
337
00:20:55,400 --> 00:20:57,265
. که دارم درمورد چه کلمه اي دقيقا حرف ميزنم . .
338
00:20:57,300 --> 00:21:00,000
جنده " . . درسته ؟ " -
. " آره " اليوت -
339
00:21:03,500 --> 00:21:06,500
اگه منو به عنوان دوستِت در روابط اجتماعي
. . قبول نميکني
340
00:21:06,535 --> 00:21:08,765
. خب . . باشه اشکالي نداره ؛ هرچي تو بخواي . .
341
00:21:08,800 --> 00:21:12,000
. . همچنان احترام فوق العاده اي برات قايلم
342
00:21:12,100 --> 00:21:14,600
. گرچه حرفاي وحشتناکي بهم گفتي . .
343
00:21:14,635 --> 00:21:17,500
پي نوشت : حالم خوبه
. " آنتوني "
344
00:21:19,200 --> 00:21:21,400
. . اين نامه رو با يه حوله ي حمام
345
00:21:21,500 --> 00:21:24,800
و يه سبد پر از محصولاتِ . .
. استحمامِ دکتر " هاوشکا " برام فرستاده
346
00:21:24,835 --> 00:21:26,900
. غسل
347
00:21:27,000 --> 00:21:29,200
. تمايل براي پاک کردنِ خودش از کاري که کرده
348
00:21:29,300 --> 00:21:32,300
. توجه کن که همچنان اساسا منو سرزنش ميکنه
349
00:21:40,500 --> 00:21:44,100
الو ؟ -
. خانم " سوپرانو " ؟ . . " رابرت وگلر " هستم -
350
00:21:44,135 --> 00:21:45,665
اوه . . سلام ؛
حالتون چطوره ؟
351
00:21:45,700 --> 00:21:47,865
. . بعداز جلسه ي چندروز پيشِمون
352
00:21:47,900 --> 00:21:51,300
يه چندتا ايده درباره ي . .
. روش تعامل با موضوع " آنتوني " به فکرم رسيده
353
00:21:51,335 --> 00:21:53,400
. . فکر کردم شايد بتونيم همديگه رو ببينيم
354
00:21:53,500 --> 00:21:57,000
. براي ناهار و يه فنجون قهوه . .
. ميتونم ايده هامو باهاتون درميون بذارم
355
00:21:57,035 --> 00:21:59,500
شايد هفته ي آينده ؟ -
جدي ؟ -
356
00:21:59,600 --> 00:22:02,500
خب . . باشه . . فکر کنم
. اونطوري خوب باشه
357
00:22:12,000 --> 00:22:14,600
. تولد گروهِ " بيتلز " مبارک
358
00:22:16,700 --> 00:22:19,165
ميدوني ؛ اينو چند روز پيش
. تو ماشين شنيدم
359
00:22:19,200 --> 00:22:22,200
شنيدم که گروه موسيقي " بيتلز " ؛ يه تک نواز
. درامِ فوق العاده در هسته ي گروهِشون داشتن
360
00:22:22,235 --> 00:22:26,100
تک نوازِي درام " ؟ "
. وزنِ آهنگ هاي اونا 4-4 هست
361
00:22:28,800 --> 00:22:32,600
. ميدوني " رينگو " درامرِ اصليشون نبوده
. بلکه " پيت بست " بوده
362
00:22:32,635 --> 00:22:34,900
. اما اخراجش کردن
363
00:22:35,000 --> 00:22:38,100
بعدش آلبوم خودشو بيرون داد ؛
. " به اسم " بهترين هاي بيتلز
364
00:22:38,200 --> 00:22:41,100
. غم انگيزه
365
00:22:41,200 --> 00:22:43,800
پس اين کاري که الان داري انجام ميدي
همونيه که بهش ميگن موضوعات مشترک ؟
366
00:22:45,900 --> 00:22:49,100
. فقط دارم سعي ميکنم يه گفتگوي متمدنانه باهات داشته باشم
367
00:22:49,200 --> 00:22:51,000
ميشه برم اتاقم ؟
. سير شدم
368
00:22:51,100 --> 00:22:53,165
يعني من اينقدر وحشتناکم ؟
369
00:22:53,200 --> 00:22:56,965
. وحشتناک نيستي
. خودتو فراموش کن
370
00:22:57,000 --> 00:22:59,400
خودمو فراموش کنم " ؟ "
اصلا ايني که گفتي يعني چي ؟
371
00:23:01,900 --> 00:23:04,800
. فقط يه لطف بزرگي بهم بکن و برو
372
00:23:06,800 --> 00:23:09,400
اگه اينقدر برات دردآوره
. جم نميخورم
373
00:23:09,435 --> 00:23:12,000
. نه ؛ برو
. بشقابتم بذار تو سينکِ ظرفشويي
374
00:23:26,600 --> 00:23:29,300
. دويست
375
00:23:29,400 --> 00:23:31,365
. دوتا باقي مونده رو بگير
376
00:23:31,400 --> 00:23:34,665
. چهارتا ميرم بالا -
. ميکشم کنار -
377
00:23:34,700 --> 00:23:37,600
ميگم " توني " ؛ از " اسکليد " خوشت مياد ؟
. نميتونم خيلي منتظرشون بذارم
378
00:23:37,700 --> 00:23:39,165
. . ازش خوشم مياد
379
00:23:39,200 --> 00:23:42,500
بعداز اينکه از اون برنامه ي موقعيت يابيِ
. جهاني مزخرف خارج شدم . . برش ميدارم
380
00:23:42,535 --> 00:23:43,600
. باشه
381
00:23:43,700 --> 00:23:47,300
. هميشه نگاهِش به تصوير بزرگتره
382
00:23:47,335 --> 00:23:49,065
. به تو بستگي داره
383
00:23:49,100 --> 00:23:52,000
بنظرم تو آس داري و
. نميخوام جلوت بازي کنم
384
00:23:53,500 --> 00:23:55,800
. آس " . . کار تمومه " -
. سه تا سه دارم دوستِ من -
385
00:23:55,835 --> 00:23:57,900
. پولي " برنده ميشه "
. کارت ها رو بذاريد وسط لطفا
386
00:23:58,000 --> 00:24:00,400
. تو . . گائيدمت
387
00:24:00,500 --> 00:24:03,150
سابقا ماشين هاي اس.يو.وي منفذهاي
. فوق العاده اي براي فرار از ماليات بودن
388
00:24:03,185 --> 00:24:06,342
به تمام مشتري هام ميگفتم " ماشين هاتونو
. " به صورت قانوني ثبت کنيد
389
00:24:06,377 --> 00:24:09,500
يه حسابدار ميميره و ميره بهشت
. درست همون موقعي که پاپ هم بهشت رفته بوده
390
00:24:09,535 --> 00:24:11,200
پيتر مقدس " مياد جلو و بهشون ميگه ؛ "
! " بفرمايين تو "
391
00:24:11,300 --> 00:24:13,265
بعدش يه خونه ي کثيف و داغونيو
. به " پاپ " نشون ميده
392
00:24:13,300 --> 00:24:16,300
بهش ميگه ؛ اينجا ؛ جاييه که قراره تو بهشت
. توش زندگي کنه و البته يه تيکه نون هم بهش ميده
393
00:24:16,400 --> 00:24:19,050
. بعدش محل زندگي اون حسابدارو بهش نشون ميده
394
00:24:19,085 --> 00:24:21,665
يه عمارت بزرگ ؛ با يه عالمه خدَم و حشَم و
. زن هاي هرزه
395
00:24:21,700 --> 00:24:26,000
پاپ " بهش ميگه : " اين مرتيکه عمارت ميگيره "
. اونوقت من يه کلبه ي بوگندو " ؟
396
00:24:26,035 --> 00:24:28,167
. . پيتر مقدس " بهش ميگه ؛ جنابِ پاپِ اعظم "
397
00:24:28,202 --> 00:24:30,251
. ما صدها " پاپ " اينجا داريم . . .
398
00:24:30,286 --> 00:24:32,300
! اما اين آقا ؛ اولين حسابدارِ يهوديه که اينجا اومده
399
00:24:36,000 --> 00:24:38,000
قبلا از کاندوم بعنوان اسنادِ پرداختِ قانوني
. براي معاملات استفاده ميکردم
400
00:24:40,500 --> 00:24:43,900
اگه يه حسابدارو با يه هواچيمايِ جتِ بزرگ
ترکيب کنيد چي دستِتون مياد ؟
401
00:24:44,000 --> 00:24:46,000
! يه هواپيمايِ بوئينگِ مسخره ي 747
402
00:25:10,700 --> 00:25:13,700
. خيلي خب ؛ خيلي خب ؛ دوتا شرط ميبندم
403
00:25:15,900 --> 00:25:18,000
داري " جبر " ميخوني ؛ هان ؟
404
00:25:20,700 --> 00:25:23,900
. . گوش کن
405
00:25:24,000 --> 00:25:26,865
. داشتم يه مقدار فکر ميکردم . .
406
00:25:26,900 --> 00:25:29,700
تصميم گرفتم بهت اجازه بدم بعداز کنسرت
. شبو تو " نيويورک " بموني
407
00:25:29,800 --> 00:25:32,300
چطور ؟
408
00:25:32,400 --> 00:25:36,300
البته به يه شرط ؛
. " نميري هتل " هادسون
409
00:25:36,400 --> 00:25:40,150
با " مِد " حرف زدم ؛ گفت که ميتوني
. شبو تو آپارتمانِش بخوابي
410
00:25:40,185 --> 00:25:43,900
پولِ تاکسيو بهت ميدم ؛ وقتي کنسرت تموم شد
." مستقيم ميري اونجا خونه ي " مِدو
411
00:25:43,935 --> 00:25:46,700
يکشنبه صبح هم ؛
. ميخوام راس ساعت 10:30 اينجا باشي
412
00:25:46,800 --> 00:25:48,800
. ممنون
413
00:25:51,500 --> 00:25:53,500
. خيلي تا ديروقت بيدار نمون
414
00:26:00,000 --> 00:26:02,500
! يالا ! برو ؛ برو ؛ برو
! زودباش
415
00:26:07,600 --> 00:26:10,700
پس از شغل هاتون راضي هستين ؟
416
00:26:11,700 --> 00:26:14,100
. فضايِ پارکينگِ 43 ؛ يه بي.ام.دابليو پارکِه
417
00:26:30,252 --> 00:26:33,065
! اِيسا " . . يالا "
418
00:26:58,900 --> 00:27:01,300
ميشه لطفا توجه کنيد ؟
419
00:27:03,300 --> 00:27:06,400
. ظاهرا سرقت مسلحانه اي رُخ داده
420
00:27:06,435 --> 00:27:09,800
. تعدادي از اتوموبيل ها به سرقت رفتن
421
00:27:12,100 --> 00:27:14,765
! هيچ ماشينِ آمريکايي ايو نبُردن
422
00:27:14,800 --> 00:27:16,850
. خداي من
! فکر کنم جمجه اش شکسته باشه -
423
00:27:16,885 --> 00:27:18,900
! خداي من -
. من دکترم . . بذار يه نگاهي بندازم -
424
00:27:18,935 --> 00:27:20,900
. بروک " ؛ ماشينِمونو بُردن "
425
00:27:21,000 --> 00:27:23,800
حالا کي نابغه اس که
ماشينِ " ريگالِ"ـشو نگه داشته ؟
426
00:27:23,835 --> 00:27:25,900
. ايسا " . . دزدها ماشينِ بنز اس.ال رو بُردن "
427
00:27:27,800 --> 00:27:30,265
. يه بنزِ اس.ال55 با سقفِ بازشو بود
428
00:27:30,300 --> 00:27:33,700
ميدوني برادرم چند وقت براي اون ماشين
تو ليستِ انتظار بود ؟
429
00:27:33,800 --> 00:27:35,400
. يک سالِ لعنتي
430
00:27:37,500 --> 00:27:39,500
ميخواي برگردي به اون وضع " ؟ "
431
00:27:43,100 --> 00:27:45,800
! " آره . . ميخوام برگرم به همون وضع "
432
00:27:45,835 --> 00:27:47,800
الو ؟ -
. هي . . منم -
433
00:27:47,900 --> 00:27:50,100
کنسرت " مودوِين " چطور بود ؟ -
. ترکوندن -
434
00:27:50,200 --> 00:27:52,800
ببين . . من . . فکر نکنم
. امشب بتونم خودمو به آپارتمانت برسونم
435
00:27:52,900 --> 00:27:56,265
چي داري ميگي ؟
. خودت که ميدوني مامان زنگ ميزنه اينجا
436
00:27:56,300 --> 00:27:59,300
. اگه اينجا رو وِل کنم و بيام خيلي خرم
. اگه مامان زنگ زد بهش بگو تو راهِ خونه اتم
437
00:27:59,335 --> 00:28:01,265
. خب دوباره زنگ ميزنه
438
00:28:01,300 --> 00:28:03,400
بي خيال ديگه ؛ آخي تاحالا قبل از اين
کِي ازت خواسته بودم يه کاري برام بکني ؟
439
00:28:03,435 --> 00:28:05,565
. خيلي خب ؛ بهتره همونجا بموني
440
00:28:05,600 --> 00:28:08,400
. فردا به موقع خونه باش
. نميخوام مامان بخاطرت به جونم بيفته
441
00:28:11,000 --> 00:28:13,500
فريدا " ؛ چرا تو و " ديِيِگو " خونه هاتون "
از همديگه جداس ؟
442
00:28:13,600 --> 00:28:15,500
. . چونکه ما دوتا آدم کاملا متفاوتيم
443
00:28:15,535 --> 00:28:17,000
. اما عشق ؛ يکيمون کرده . .
444
00:28:47,300 --> 00:28:49,300
الو ؟ -
. مِد " . . سلام " -
445
00:28:49,400 --> 00:28:52,000
برادرت اونجاس ؟
. تلفنشو جواب نميده
446
00:28:52,035 --> 00:28:54,965
. ميدونم . . آخه خوابيده -
چي ؟ -
447
00:28:55,000 --> 00:28:58,500
احتمالا نبايد اينو بهتون بگم
. اما بدجوري وا رَفتِه
448
00:28:58,600 --> 00:29:00,500
. ميدونستم
حالش خوبه ؟
449
00:29:00,600 --> 00:29:02,265
. مامان . . حالش خوبه
450
00:29:02,300 --> 00:29:04,000
فقط صبر کن تا خودت بچه دار بشي
. اونوقت منو درک ميکني
451
00:29:04,100 --> 00:29:06,500
من که بچه دار بشو نيستم ؛
. هرگز نميخوام بچه دار بشم
452
00:29:08,200 --> 00:29:10,865
اوضاع چطوره ؟
453
00:29:10,900 --> 00:29:12,900
. ما وسط فيلم سينمايي هستيم مامان
454
00:29:12,935 --> 00:29:15,600
. معذرت ميخوام
. شب بخير
455
00:29:15,700 --> 00:29:17,600
. شب بخير
456
00:29:27,400 --> 00:29:29,965
. يالا . . آتيشِش کن
457
00:29:30,000 --> 00:29:32,500
. فندکو بده -
. رو ميزه -
458
00:29:35,800 --> 00:29:38,265
خيلي خب ؛
! برو ؛ برو ؛ برو ؛ برو ؛ برو
459
00:29:38,300 --> 00:29:43,200
برو ؛ برو ؛ برو ؛ برو ؛ برو
! برو ؛ برو ؛ برو ؛ برو ؛ برو
460
00:29:43,300 --> 00:29:45,400
! برو ! نگهِش دار
! نگهِش دار
461
00:29:49,400 --> 00:29:51,665
. درو بازکنين . . منم
462
00:29:51,700 --> 00:29:54,300
! دِ يالا ديگه . . دَرِ لعنتيو باز کنيد
463
00:29:56,300 --> 00:29:58,400
بيمار کجاس ؟
464
00:30:08,900 --> 00:30:12,700
سه پايه ي نقاشي و رنگ روغنِ جديد گرفتم
! و آماده ي حرکتم
465
00:30:12,800 --> 00:30:15,200
. به سلامتي
466
00:30:22,600 --> 00:30:25,265
عروسي ؟
ببينم ؛ بقيه رو بيرون گذاشتي اومدي تو ؟
467
00:30:25,300 --> 00:30:28,500
. . آشر " و بقيه بيرونن ؟ بيارشون تو " -
! فاجعه اس -
468
00:30:28,535 --> 00:30:29,800
چي ؟
. دزد بهمون زد -
469
00:30:29,900 --> 00:30:31,965
. همه ي ماشين ها رو دزديدن
470
00:30:32,000 --> 00:30:34,600
مجبور شدم دخترمو تو مراسمِ عروسي خودش
. با مسکن بيهوش کنم
471
00:30:34,635 --> 00:30:36,300
. يا مسيح
472
00:30:36,400 --> 00:30:40,000
از اين ماشينهاي . . چي بهش ميگين . . ؛
. از اين کاميون هاي حمل و نقل ماشين داشتن
473
00:30:40,035 --> 00:30:42,165
. و عملياتِ سرقت خيلي خوب برنامه ريزي شده اي هم بود
474
00:30:42,200 --> 00:30:44,900
پليس ها دنبالِ قضيه ان ؛اما چقدر بايد
بهشون ايمان داشته باشم که ماشين ها رو پيدا کنن ؟
475
00:30:44,935 --> 00:30:47,567
بايد قبل از اينکه ماشين ها اوراق کنن
! کمکم کني که پيداشون کنم
476
00:30:47,602 --> 00:30:50,165
. " راستش من واقعا تو اون کسب و کار نيستم " آيرا
477
00:30:50,200 --> 00:30:53,465
ماشينِ بنزِ برادرهاي " اِيسا " دزديده شده ؛
. يه ماشينِ خاصي بوده
478
00:30:53,500 --> 00:30:57,300
. الان بدجوري جلوي برادرهاي " اِيسا " خوار شدم
يعني هيچ کاري ازت برنمياد ؟
479
00:30:57,400 --> 00:30:59,800
مثلا . . يه چندتا تلفن بزني ؟ -
. اون ماشين ها همه بيمه ي سرقت دارن -
480
00:30:59,900 --> 00:31:03,065
مرتيکه تمام فکرو ذکرش اون ماشينِه ؛
. حرومزاده ي بي صفت
481
00:31:03,100 --> 00:31:06,500
فقط 30 هزارتا پيش داده بوده
. تا تو ليستِ انتظارِ خريد اون ماشين باشه
482
00:31:06,535 --> 00:31:08,900
عينکِش ؛ دفترچه ي خاطراتِش ؛
. همگي تو اون ماشين بودن
483
00:31:26,100 --> 00:31:28,300
. اِي.جي " ؛ مامانتم "
. بهم زنگ بزن
484
00:31:37,800 --> 00:31:41,100
. مادرمِه
485
00:31:41,200 --> 00:31:44,700
. گفتم که نميتونم وصلِتون کنم
. تلفن اتاق 417 اشغالِه
486
00:31:44,800 --> 00:31:47,300
. منتظر نميمونم
کي ميدونه اونجا چه خبره ؟
487
00:31:47,400 --> 00:31:50,200
خدا به دادت برسه اگه بلايي
. سر اون بچه هاي " ويسچستري" بياد
488
00:32:00,700 --> 00:32:04,150
! جواب نده
. نه . . جوابِشو نده
489
00:32:04,185 --> 00:32:07,600
. صورتم به موکت گيرکرده
490
00:32:10,600 --> 00:32:12,700
! صورتِتو با چسب چسبوندن
491
00:32:12,735 --> 00:32:14,865
! براي تميز کردن اتاق اومدم
492
00:32:14,900 --> 00:32:17,800
لعنت . . حالا بايد چيکار کنيم ؟
! ما خوابيديم
493
00:32:17,835 --> 00:32:21,100
. خيلي خب . . کمکم کن
494
00:32:24,800 --> 00:32:27,700
. پسر . . يواش -
. دارم سعيمو ميکنم -
495
00:32:29,100 --> 00:32:32,050
. لعنتي
496
00:32:32,085 --> 00:32:35,000
! پسر
497
00:32:37,600 --> 00:32:40,300
! اي لعنت
498
00:32:42,600 --> 00:32:44,400
! گائيدي ما رو
499
00:32:55,100 --> 00:32:56,365
الو ؟
500
00:32:56,400 --> 00:32:58,500
. سلام ؛ منم
501
00:32:58,600 --> 00:33:02,000
اِي.جي " ديشب تو شهر پيش دوستاش مونده "
. و هنوزم خونه برنگشته
502
00:33:02,035 --> 00:33:05,200
. و نميتونم باهاش تماس بگيرم -
. آروم باش . . خونسرد باش -
503
00:33:05,235 --> 00:33:07,165
. احتمالا خواب مونده باشه
504
00:33:07,200 --> 00:33:09,300
نه ؛ به خونه ي مادرِ " تاد " زنگ زدم
. و بهم گفت اون خونه رسيده
505
00:33:09,400 --> 00:33:12,300
پسرمون تا الان ديگه ممکنه مُرده باشه ؛
. يا حتي مسموميت مواد مخدر گرفته باشه
506
00:33:12,335 --> 00:33:14,565
اي خدا . . آخه چرا گذاشتم بره ؟ -
. حالش خوبه -
507
00:33:14,600 --> 00:33:18,000
. خودم بهش رسيدگي ميکنم
. شماره ي اون هتلو بهم بده
508
00:33:18,035 --> 00:33:20,165
. هتل " هادسون " ؛ تو منطقه ي غربيِه
509
00:33:20,200 --> 00:33:23,700
توني " ؛ فقط برو اونجا ؛ من . . من "
. اينقدر نگرانم که ديگه عصبانيتم يادم رفته
510
00:33:23,735 --> 00:33:26,200
. باشه . . خيلي خب
. تو راهم
511
00:33:29,100 --> 00:33:31,565
آنتوني " ؟ "
512
00:33:31,600 --> 00:33:34,700
! خدا لعنتت کنه پسر
. داشتم ديوونه ميشدم که باهات تماس بگيرم
513
00:33:34,800 --> 00:33:37,500
. بعدا حرف ميزنيم . . الان حالم بده -
صورتت چي شده ؟ -
514
00:33:37,535 --> 00:33:40,217
. فقط تنهام بذار -
! ميخوام بدونم چه اتفاقي برات افتاده -
515
00:33:40,252 --> 00:33:42,900
بااينکه بهم قول داده بودي
! هرگز خونه ي " مِدو " نرفتي
516
00:33:42,935 --> 00:33:44,600
. ولم کن -
! تو دروغگويي -
517
00:33:44,700 --> 00:33:47,500
! گائيدمت -
! چي گفتي تو ؟ -
518
00:33:47,535 --> 00:33:49,600
! برگرد اينجا ببينم
519
00:34:01,400 --> 00:34:03,365
. " اوراقيِ " پيورتين
520
00:34:03,400 --> 00:34:07,000
رئيس دنبال يه امانتي از عروسيِ ديشب
. که تو " رينگوود " برگذار شده بود ميگرده
521
00:34:07,100 --> 00:34:08,865
. اينجا که چيزي نيومده
522
00:34:08,900 --> 00:34:11,400
يه بنزِه . . مدل اس.ال55 ؛
. ميخواد سالم بمونه
523
00:34:11,435 --> 00:34:13,000
. يه چندتا تلفن ميزنم ببينم چي ميشه
524
00:34:23,100 --> 00:34:25,400
کجاس ؟ -
. تو اتاقشِه -
525
00:34:26,800 --> 00:34:28,800
پات چي شده ؟
526
00:34:28,900 --> 00:34:31,465
بهم دروغ گفت " توني " ؛
. معنيش اينه که هرجفتِشون بهم دروغ گفتن
527
00:34:31,500 --> 00:34:34,800
. مِدو " داره براي برادرش لاپوشوني ميکنه "
. بالاخره اين کاريه که همه ي خواهرا ميکنن ديگه
528
00:34:34,900 --> 00:34:37,300
. البته . . درسته
529
00:34:37,400 --> 00:34:41,400
. بهم فحش زشت داد . . خداي من -
چه فحشي ؟ -
530
00:34:43,600 --> 00:34:46,900
. خوابيده -
! نه ديگه -
531
00:34:46,935 --> 00:34:49,400
. اوه . . هي . . بابا
532
00:34:49,500 --> 00:34:52,600
. داشتم آشغالا رو بيرون ميبُردم
. فردا براي جمع کردن زباله ميان
533
00:34:54,400 --> 00:34:57,400
ببينم ؛ تو چيت عوض شده ؟ -
! " ابرو نداره " توني -
534
00:34:59,000 --> 00:35:01,600
کارِ کيه ؟ -
. داشتيم سر به سرِ همديگه ميذاشتيم -
535
00:35:01,635 --> 00:35:03,500
چي به مادرت گفتي ؟ -
. . توني "؛ "
536
00:35:03,535 --> 00:35:05,400
چي بهش گفتي ؟
537
00:35:05,500 --> 00:35:07,065
. از حرفِ " گ " دار استفاده کردم
538
00:35:07,100 --> 00:35:09,400
. تو ديگه کارت تمومه
. . ديگه هرگز رنگِ اون ماشينو نميبيني
539
00:35:09,435 --> 00:35:11,665
. تا وقتي که 45 سالِت بشه . .
! فردا ماشيو ميفروشم
540
00:35:11,700 --> 00:35:14,600
نذاشت حرف بزنم ؛ داشتم سعي ميکردم
. بهش توضيح بدم که چي شده اما اجازه نداد
541
00:35:14,635 --> 00:35:17,400
. ميبيني . . حالا ديگه تقصيرِ منه -
. خيلي خب . . بگو بشنويم -
542
00:35:19,500 --> 00:35:22,765
خب ؛ داشتم ميرفتم خونه ي " مِدو " ؛
. اما هيچ تاکسي اي پيدا نکردم
543
00:35:22,800 --> 00:35:26,100
فکر نميکردم که بخواين تا بعداز ساعت 11:30شب
. همچنان تو خيابون باشم
544
00:35:26,200 --> 00:35:28,900
. بعدشم که خب نزديکِ هتل بوديم -
. دروغ بسه -
545
00:35:28,935 --> 00:35:31,765
! دروغ نميگم -
! صورتِتو نيگا -
546
00:35:31,800 --> 00:35:34,600
ببين بچه ؛ اگه يه جور تمايل جنسي ؛
547
00:35:34,700 --> 00:35:37,400
به سمت اون معلمِه داري ؛ . .
! حالا وقتشه که بهمون بگي
548
00:35:37,500 --> 00:35:40,600
اون بالا چه خبره ؟ قرص روان گردان
مصرف ميکنيد و سکس هاي منحرفانه انجام ميدين ؟
549
00:35:40,635 --> 00:35:42,465
! چي ؟
! نــه
550
00:35:42,500 --> 00:35:46,300
. ما از مواد مخدر استفاده نميکنيم
. ما که چند تا معتادِ عوضي نيستيم
551
00:35:46,335 --> 00:35:49,265
همه اش چندتا آبجو خوردم ؛
. اما فقط باعث شد حالم بهم بخوره
552
00:35:49,300 --> 00:35:51,900
آخه چطور کسي اين حرفاتو باور ميکنه ؟ -
! بخاطر اينکه بهتون گفتم -
553
00:35:52,000 --> 00:35:54,800
! شما هيچ وقت حرفامو باور نميکنيد
554
00:35:59,200 --> 00:36:02,400
پس ميگي فقط چندتا آبجو خوردي ؟ -
. آره -
555
00:36:03,500 --> 00:36:05,500
مواد مخدر استفاده نکردي ؟ -
! نه -
556
00:36:07,800 --> 00:36:10,300
. . کارملا " . . ببين "
557
00:36:10,400 --> 00:36:12,500
. همه اش چندتا آبجو خورده . . .
558
00:36:12,600 --> 00:36:15,300
البته که بايد بخاطرش تنبيه بشه ؛ باشه ؛
. اما . . آخه ديگه دنيا که به آخر نرسيده
559
00:36:15,335 --> 00:36:17,700
چي ؟
560
00:36:17,800 --> 00:36:19,965
ميدونين چيه ؟
561
00:36:20,000 --> 00:36:23,665
! ديگه از چرندياتِ هردوتاتون خسته شدم
562
00:36:23,700 --> 00:36:27,000
. ميتونه بياد پيشِ خودت زندگي کنه -
حالا اينقدر جَوگير نشو . . باشه ؟ -
563
00:36:27,035 --> 00:36:28,800
. چي ؟ عاليه . . خوبه -
! ببُر اون صدا رو -
564
00:36:28,900 --> 00:36:31,100
تاحالا هيچ وقت تو زندگيم
. درباره ي چيزي اينقدر جدي نبودم
565
00:36:33,900 --> 00:36:36,400
آشغالا رو ببر بيرون ؛
. برو بيرون
566
00:36:39,900 --> 00:36:42,400
جدي بگو ببيم . . ميخواي چيکار کني ؟
567
00:36:42,500 --> 00:36:44,565
الان چي گفتم ؟
568
00:36:44,600 --> 00:36:48,200
. نه . . منظورم واقعا ـه ؛ بگو ديگه -
فکر کردي داشتم شوخي ميکردم ؟ -
569
00:36:48,300 --> 00:36:50,800
کارملا " اين يه مسخره بازي عاديه "
. که هر نوجووني به بار مياره
570
00:36:50,835 --> 00:36:53,265
خودمونو يادته ؟
اون مجلس رقصِ کاتوليک ها رو يادته ؟
571
00:36:53,300 --> 00:36:56,100
آرتي"ـيو تو برفا جاگذاشتيم ؛ "
. نزديک بود انگشت هاشو ازدست بده
572
00:36:56,200 --> 00:36:58,200
و هنوزم هروقت داستانِشو تعريف ميکنيم
. از خنده روده بُر ميشيم
573
00:36:58,300 --> 00:37:01,900
نه ؛ بابت اين وضعيت " اي.جي " رو سرزنش نميکنم
. بالاخره داره کاريو که بايد و ازش انتظار ميره ؛ انجام ميده
574
00:37:02,000 --> 00:37:05,100
. تا جاييکه بتونه حد و مرزها رو امتحان ميکنه
. من خودمو سرزنش ميکنم
575
00:37:05,200 --> 00:37:06,700
چي داري ميگي ؟
576
00:37:06,800 --> 00:37:09,600
تو نميدوني اگه پسر آدم ازش متنفر باشه
. چه حس و حالي داره
577
00:37:09,635 --> 00:37:13,100
. اون ازت متنفر نيست -
. خداروشکر که زنده اس -
578
00:37:13,135 --> 00:37:14,665
. " تقصير منِه " توني
579
00:37:14,700 --> 00:37:18,465
نيازِ رقت انگيزم براي اينکه با تو رقابت کنم
. . روي حسِ قضاوتم اثر گذاشت
580
00:37:18,500 --> 00:37:22,200
. والا عمرا اجازه ميدادم شبو نيويورک بمونه . .
. ميدونستم که آمادگي همچين چيزيو نداره
581
00:37:22,300 --> 00:37:24,100
. برخلافِ تمام غرايزم رفتارکردم
582
00:37:24,200 --> 00:37:27,165
! ابروهاش دوباره دَرميان
! واقعا هيچ اتفاقي نيفتاده
583
00:37:27,200 --> 00:37:31,200
نخير . . ميدوني چي شده ؟
گفتم گورِ باباش ؛ بذار بره ؛ ميدوني چرا ؟
584
00:37:31,235 --> 00:37:33,900
که کاري کنم منو هم
. به اندازه ي تو دوست داشته باشه
585
00:37:33,935 --> 00:37:35,765
. . اون دوستِت داره . . فقط
586
00:37:35,800 --> 00:37:37,550
. تو مادرشي . . فرق ميکنه . .
587
00:37:37,585 --> 00:37:39,442
. ديگه نميتونم نقش آدم شرورو تو زندگيش بازي کنم
588
00:37:39,477 --> 00:37:41,300
. جدي ميگم
. و نميتونم بي خيالِ غرايزم بشم و بذارم از اين کارا بکنه
589
00:37:41,400 --> 00:37:43,700
. ببرش
. بذار پيشِ خودت زندگي کنه
590
00:37:49,900 --> 00:37:52,665
اِد نورتون " ؟ " -
اِد نورتون " ؟ " -
591
00:37:52,700 --> 00:37:54,900
." نه . . واقعا متاسفم آقاي " کرادمن
592
00:37:55,000 --> 00:37:58,200
نخير . . جوابِ صحيح هست
. استفان فاستر " . اما خيلي ازتون متشکرم "
593
00:37:58,300 --> 00:38:01,000
شما شرکت کننده ي اي فوق العاده
. و با روحيه ي ورزشي منحصربفرد بوديد
594
00:38:01,035 --> 00:38:03,100
. " خدانگهدار آقاي " کرامدن
595
00:38:03,200 --> 00:38:05,800
. اينجاس
596
00:38:09,200 --> 00:38:12,200
هي . . شراب ؛
! تاريخِ انقضا ؛ 2007
597
00:38:12,300 --> 00:38:13,900
. بذارشون اونجا
598
00:38:19,300 --> 00:38:21,500
. بشين
599
00:38:24,800 --> 00:38:27,265
. لحنِت جدي بنظر ميرسه
600
00:38:27,300 --> 00:38:30,500
ببينم ؛ تو ارتباطي با سرقت از اون عروسي
تو " رِينوود " داري ؟
601
00:38:30,535 --> 00:38:32,465
چطور مگه . . مشکلي پيش اومده ؟
602
00:38:32,500 --> 00:38:34,800
بهت گفته بودم که اون دکتر
. يکي از دوستامِه
603
00:38:34,900 --> 00:38:37,300
. عمدا از کلمه ي " دوست " استفاده کردم
604
00:38:37,400 --> 00:38:40,400
ميدوني يه پزشک چه همه کار ميتونه
برامون انجام بده ؟
605
00:38:40,500 --> 00:38:44,400
شرمنده ؛ پدرخوانده ؛ اون مرد تو قمار بود ؛ فکر کردم
. يه آدم ساده ي ديگه اس که آوردين سرکيسه اش کنين
606
00:38:44,500 --> 00:38:46,000
کي بهت اجازه داد اونکارو بکني ؟
607
00:38:46,100 --> 00:38:48,900
و بهتم بگما ؛ ديگه نبينم با اون پوزخندِ
! مغرورانه ي مسخره ات ؛ پدرخوانده صدام کني
608
00:38:51,300 --> 00:38:53,800
. . ميدونم خيلي وقت نبودم
609
00:38:53,900 --> 00:38:57,600
اما از کِي تاحالا بايد ازت اجازه بگيرم . .
تا دست به کاري بزنم ؟
610
00:38:57,635 --> 00:39:00,965
. اينم سهمِت . . بايد خوشحال باشي
611
00:39:01,000 --> 00:39:04,300
اگه نگفته بودم بياي اينجا
کِي ميخواستي بهم بگي اين کارو کردي ؟
612
00:39:04,400 --> 00:39:06,900
! خب الان که اينجام
! الان دارم درباره اش بهت ميگم
613
00:39:07,000 --> 00:39:09,665
. اين بارِ دوميه که باهات طرف شدم
614
00:39:09,700 --> 00:39:12,650
چي داري واسه خودت زِر ميزني ؟ -
. موضوعِ کوتاه کردن چمن ها رو ميگم -
615
00:39:12,685 --> 00:39:15,600
ببينم ؛ هردفعه که ميرم برينم هم
بايد برات گزارش بفرستم ؟
616
00:39:17,100 --> 00:39:18,900
. . اگه اينقدر نگرانِ سهم و حق حسابِ مني
617
00:39:19,000 --> 00:39:21,500
چرا يکي از اون ماشين ها رو . .
از طريق يکي از مکانيکي هاي من منتقل نکردي ؟
618
00:39:21,535 --> 00:39:23,500
چي ؟
619
00:39:23,600 --> 00:39:25,900
جاني سَک " يه يارويي "
. تو " نيوبرگ " رو بهم معرفي کرد
620
00:39:25,935 --> 00:39:28,265
جاني سَک " ؟ " -
. " آره . . " جاني سَک -
621
00:39:28,300 --> 00:39:31,000
بهرحال . . اون مرد براي منتقل کردن همه ي
. اون ماشين ها مبلغ بهتري بهم پيشنهاد داد
622
00:39:31,100 --> 00:39:32,900
جدي ميگي ؟
623
00:39:33,000 --> 00:39:34,765
. خوشم نمياد اينطوري باهام حرف ميزني
624
00:39:34,800 --> 00:39:38,200
ببينم وقتي اومدي سراغم و گفتي دوباره ميخواي
برگردي تو بازي ؛ چي بهت گفتم ؟
625
00:39:38,235 --> 00:39:41,600
. گفتم به شرطي که پاتو رو دُمِ بقيه نذاري
626
00:39:41,700 --> 00:39:43,500
. . تو دوره ي من -
. اون يه حرف ديگه اس -
627
00:39:43,600 --> 00:39:45,600
ديگه نميخوام داستان دوره ي خودتو
. برام تعريف کني که چيکار ميکردين
628
00:39:45,635 --> 00:39:47,700
. . اين داستان هاي مسخره اتو واسه آدماي بي اهميت نگه دار
629
00:39:47,800 --> 00:39:50,200
آدمايي مثل " داينافلاوس " يا خوهرهاي " مک گوري " ؛
. از اين چرت و پرتا ديگه
630
00:39:50,300 --> 00:39:53,000
! درغيراينصورت . . خفه خون بگير
631
00:39:58,700 --> 00:40:01,600
يا مسيح " فيچ " ؛
. . دارم سعي ميکنم راهِ برگشتِتو هموار کنم
632
00:40:01,700 --> 00:40:03,800
اونوقت تو اينطوري ازم تشکر ميکني ؟ . .
633
00:40:11,300 --> 00:40:13,200
. اگه بهت توهين کردم ازت معذرت ميخوام
634
00:40:15,800 --> 00:40:18,900
بايد يادت باشه " توني " ؛
. که هنوز يه پسربچه ميبينمت
635
00:40:22,300 --> 00:40:24,200
. سعي ميکنم يادم بمونه
636
00:40:26,600 --> 00:40:29,000
جدي ؟
637
00:40:29,100 --> 00:40:31,300
. آره
638
00:40:48,700 --> 00:40:51,700
. خنده داره
639
00:41:03,800 --> 00:41:05,700
. بيا اينجا
640
00:41:10,000 --> 00:41:13,700
. لعنتي
ما که مشکلي نداريم ؟
641
00:41:14,800 --> 00:41:16,965
. . فقط
642
00:41:17,000 --> 00:41:20,000
اون بنزِ اس.ال55 رو برگردون ؛ . .
باشه ؟
643
00:41:31,300 --> 00:41:33,665
. شايد زيادي بهش سخت گرفتم
644
00:41:33,700 --> 00:41:36,000
يعني چيزي از ماجرايِ
ريچي ايپريل " ياد نگرفتم ؟ "
645
00:41:36,035 --> 00:41:38,300
هان ؟
646
00:41:38,400 --> 00:41:41,900
. بايد تو نطفه خفه اش کنم -
فيچ " رو ميگي ؟ " -
647
00:41:45,400 --> 00:41:48,300
. " اون محبوبيت داره " تي -
. محبوبيتِش يه موضع ديگه اس -
648
00:41:52,400 --> 00:41:55,900
خيلي خب ؛
. حالا اينقدر به خود سخت نگير
649
00:42:18,300 --> 00:42:21,465
. " هي . . " اولسن " و " جانسون -
چطوري ؟ -
650
00:42:21,500 --> 00:42:24,000
اول رفتيم نونواييت ؛
. گفتن که زودتر از موعد خونه اومدي
651
00:42:24,035 --> 00:42:26,665
کت و شلوارِ مارکِ " کانالي"ـه که
. قولِشو بهت داده بودم
652
00:42:26,700 --> 00:42:30,400
گفت بايد کُتِشو امتحان کني و ببيني که
. آستين هاش اندازه ات باشن
653
00:42:31,800 --> 00:42:33,065
چطوره ؟
654
00:42:33,100 --> 00:42:35,500
چطوره ؟
. از " فرانک سيناترا " هم خوش تيپ تر شدم
655
00:42:35,535 --> 00:42:38,065
. خيلي قشنگه -
. خيلي خب -
656
00:42:38,100 --> 00:42:42,600
هي ؛ دارم شراب و هلو ميخورم ؛
شماها هم ميخورين ؟
657
00:42:42,700 --> 00:42:44,500
نه ؛ دستِت دردنکنه ؛
. بايد راه بيفتيم
658
00:42:44,535 --> 00:42:46,265
. من يه چندتا هلو ميخورم -
. خوبه -
659
00:42:46,300 --> 00:42:49,800
اين هلو ها از " نيوزيلند " وارد شدن ؛
. حرف ندارن . . وايسا يه گيلاس شراب هم برات بيارم
660
00:42:49,900 --> 00:42:51,400
نه . . بايد بريم ؛
. . بايد بريم
661
00:42:51,500 --> 00:42:53,450
. بايد بريم به اون موضوع برسيم . . -
نميشه بذاريمش براي بعد ؟ -
662
00:42:53,485 --> 00:42:55,400
کدوم گوري ميخواي بري ؟
. يالا . . بشين
663
00:42:55,500 --> 00:42:58,600
نه ؛ بايد اينکارو انجام بديم ؛
. باورکن نميخواي بدوني چيه . . خيلي گوه در گوهِه
664
00:42:58,700 --> 00:43:00,600
چي ؟
665
00:43:00,700 --> 00:43:04,900
پسرعمومي بي کله ام داشته کِشنده ي قايقِشو
. جوشکاري ميکرده که گاراژشو به آتيش ميکِشونه
666
00:43:04,935 --> 00:43:07,600
حالا بايد يه جايي براي کاميوني
. که داريم پيدا کنيم
667
00:43:07,635 --> 00:43:09,700
مگه خيابون چشِه ؟
668
00:43:09,800 --> 00:43:12,900
ميگن بهترين هلو ؛
. هلويِ گرجستانيِه
669
00:43:13,000 --> 00:43:17,500
. ميبيني . . نميخواد بفهمم چي تو اون کاميونِه
670
00:43:19,700 --> 00:43:23,165
. تلويزيونِ صفحه مسطح
. " تلويزيونهاي پلاسمايِ 50 اينچِ مارکِ " فيليپس
671
00:43:23,200 --> 00:43:26,400
يه عده قراره از " مونتريال " بيان دنبالشون
. اما يه چند روزي تاخير دارن
672
00:43:26,435 --> 00:43:28,300
. من همينجا يه گاراژ دارم
673
00:43:28,400 --> 00:43:31,065
مادرِ پسر عموم هم يه جاي مناسبي داره
. که ميتونيم کاميونو توش بذاريم
674
00:43:31,100 --> 00:43:35,100
محموله رو همينجا پارک کنيد ؛ اينطوري من حواسم
. بهش هست و ميتونم ازش مراقبت کنم
675
00:43:35,135 --> 00:43:38,200
چقدر بابتش ميخواي ؟ -
. دوهزارتا -
676
00:43:38,300 --> 00:43:41,500
. " گائيدمت " فيچ
. ناسلامتي پارکينگِه ها
677
00:43:41,535 --> 00:43:43,300
. بايد يه تلويزيون بهم بدي
678
00:43:49,000 --> 00:43:52,000
فکر ميکردم يه برنامه ي مناسبي
. . براي " آنتوني " دارم اما
679
00:43:52,100 --> 00:43:53,565
. الان ديگه چندان مطمئن نيستم که بدردِش بخوره . .
680
00:43:53,600 --> 00:43:56,000
فکر نکنم برنامه ي تابستانيِ " روسترز " ؛
. . حاضر بشه
681
00:43:56,035 --> 00:43:58,965
. پسرايي که ابرو ندارنو قبول کنه . .
682
00:43:59,000 --> 00:44:01,465
پس داستانِشو شنيديد ؟
. وقتي اونطوري ديدمش هوش از سرَم پريد
683
00:44:01,500 --> 00:44:05,000
آخه ببينيد چه بلايي سر اون دخترا
که تو راهِ مدرسه بودن اومده ؟
684
00:44:05,035 --> 00:44:07,317
. مشاور غم و اندوه براي مدرسه آورديم
685
00:44:07,352 --> 00:44:09,565
آنتوني " با اين قضيه "
چطور کنار اومده ؟
686
00:44:09,600 --> 00:44:11,700
. بايد بگم که تاحالا اصلا بهش اشاره نکرده
687
00:44:14,900 --> 00:44:17,000
بچه ها ؛ هرکدوم به روش متفاوتي
. با غم و اندوه برخورد ميکنن
688
00:44:19,900 --> 00:44:22,000
راستش ؛ تازگي
. رفته پيشِ باباش زندگي کنه
689
00:44:22,100 --> 00:44:23,500
. نميدونم بهتون گفته يا نه -
جدي ؟ -
690
00:44:23,600 --> 00:44:26,100
نميدونم ممکنه چه چيزايي
. درباره ي شوهرم شنيده باشيد
691
00:44:26,135 --> 00:44:28,165
. يه چندتا چيزي شنيدم
692
00:44:28,200 --> 00:44:30,400
يعني ميخوام بگم که اون پدرِ خوبيه ؛
. يه وقت از حرفام برداشت بَد نکنيد
693
00:44:30,435 --> 00:44:32,200
. دخترمون وارد دانشگاهِ " کولومبيا " شده
694
00:44:32,300 --> 00:44:34,900
دوستام ميگن درباره ي کالج
. خيلي خودبيانه عمل ميکنم
695
00:44:34,935 --> 00:44:37,100
. اما با " آنتوني " اصلا موضوع يه چيز ديگه اس. .
696
00:44:39,700 --> 00:44:43,400
مطمئنم اگه نتونه وارد يه کالج معتبر بشه
. . يه کالجي که بهش علاقمند باشه
697
00:44:43,435 --> 00:44:46,200
و اونوقت کالجِو وِل کنه ؛ . .
. . و بخواد بره نويسنده اي چيزي بشه
698
00:44:46,235 --> 00:44:47,965
. اونوقت يه هفته هم دووم نمياره . . .
699
00:44:48,000 --> 00:44:51,300
. درجا به مسير اشتباه منحرف ميشه
ميفهمين چي ميگم ؟
700
00:44:53,000 --> 00:44:56,350
. شوهرم هم همچين چيزيو براش نميخواد
701
00:44:56,385 --> 00:44:59,700
. شما که ديدينش
. . شوهرم ميتونه آدم خيلي جذابي باشه
702
00:44:59,735 --> 00:45:02,165
. اينقدر زياد که نميشه تصورشو بکنين . .
703
00:45:02,200 --> 00:45:05,800
اونوقتي هم که ازدواج کرديم خيلي جوون بودم
. خيلي برام هيجان انگيز بود
704
00:45:08,800 --> 00:45:11,165
. . بگذريم . . پسرم الان پيشِ باباشِه
705
00:45:11,200 --> 00:45:12,900
. . شايدم اينطوري براش خوب باشه . . آخه ميدونين . .
706
00:45:13,000 --> 00:45:15,000
ميتونه چيزاييو که مَردا بايد ياد بگيرنو
. اونجا ؛ از پدرِش ياد بگيره
707
00:45:15,035 --> 00:45:17,100
. . خب
708
00:45:17,200 --> 00:45:20,500
بگذريم . . خودتون چي ؟
چند وقته تو مدرسه اين ؟
709
00:45:20,535 --> 00:45:22,600
. از سال 1986
710
00:45:24,800 --> 00:45:28,200
. فکر کنم بخاطر " آستريد " اينجا پاگير شدم
711
00:45:28,300 --> 00:45:31,600
فکر کردم بخاطر فرار کردن از
. روال عادي زندگي اينکارو بکنم
712
00:45:33,000 --> 00:45:36,800
. پس ازدواج کرده بودين -
. براي حدود . . پنج دقيقه -
713
00:45:36,835 --> 00:45:38,800
. " چيکِن مارسالا "
714
00:45:41,500 --> 00:45:44,800
. و خوراکِ جوجه عسلي -
. دستتون دردنکنه -
715
00:45:44,900 --> 00:45:48,000
رمانِ " مادام بواري " رو خوندين ؟ -
. نه -
716
00:45:48,035 --> 00:45:50,465
. ميشه بگي رُمان بي عيب و نقصيه
717
00:45:50,500 --> 00:45:54,100
فلابرت " اون داستانو درباره ي تنهايي "
. و فراغِ خاطرِ بزرگسال ها نوشته
718
00:45:54,135 --> 00:45:57,700
داستانش اينه که " اِما بواري " ؛ خودشو
. سرِ يه فانتزي که به کله اش افتاده به باد ميده
719
00:45:57,735 --> 00:46:00,200
. عاليه
. واقعا به واقع عاليه
720
00:46:00,300 --> 00:46:03,600
ميشه بگي هم خيلي خنده داره و سرگرم کننده
. و درعينِ حال غم انگيزه
721
00:46:03,700 --> 00:46:05,400
. فکر کنم ازش لذت ببرين
722
00:46:08,300 --> 00:46:11,765
سرِ راهم به خونه
. يه سري به کتابفروشي " بودرز " ميزنم
723
00:46:11,800 --> 00:46:14,500
دوباره بگين نوشته ي چه کسي بود ؟ -
. " گوستاو فلابرت " -
724
00:46:26,400 --> 00:46:28,165
بله ؟
725
00:46:28,200 --> 00:46:31,300
ناظر " کارن " . . از طرفِ واحد
. نظارت بر افراد با آزادي مشروط آزاد شده
726
00:46:31,400 --> 00:46:33,000
. براي بازديد منزل اومدم
727
00:46:33,100 --> 00:46:35,400
پس " ادي استيميچ " کجاس ؟
728
00:46:35,500 --> 00:46:39,000
. مريضه و مرخصي استعلاجي گرفته
. فقط ميخوام يه نگاهي به اطراف خونه بندازم
729
00:46:48,600 --> 00:46:51,400
. اينجا فقط غذاش بهتر از روسيه اس
. " منظورش زندانِه "
730
00:46:52,400 --> 00:46:54,100
. خوب اومدي
731
00:46:54,200 --> 00:46:57,800
. اِدي " سانت به سانتِ اينجا رو گشته "
732
00:46:57,835 --> 00:47:00,300
اين تلويزيون نوئه ؟
733
00:47:02,252 --> 00:47:04,100
. يکي برام وصيتِش کرده
734
00:47:04,200 --> 00:47:06,300
يکي از دوستام فوت کرده و وصيت کرده
. اينو بهم بدن
735
00:47:15,200 --> 00:47:17,000
اون گاراژِ توئه ؟
736
00:47:17,100 --> 00:47:20,200
نه ؛ اونجا جاييه که
. توش سلاح کُشتار جمعي ميسازم
737
00:47:25,100 --> 00:47:27,100
. بريم بيرون ؛ بازش کن يه نگاهي بهش بندازيم
738
00:47:27,135 --> 00:47:28,967
ميخواي گاراژِ لعنتيمو ببيني ؟
739
00:47:29,002 --> 00:47:30,800
ببينم ؛ تاحالا لکه ي
روغن ماشين نديدي ؟
740
00:47:30,900 --> 00:47:33,900
. راه بيفت بريم
741
00:47:45,600 --> 00:47:48,400
. . حالا آماده ميشه و
742
00:47:48,500 --> 00:47:50,200
. پرتاب ميکنه . .
743
00:47:50,235 --> 00:47:51,900
! اي بابا
744
00:47:52,000 --> 00:47:53,465
! ريدم تو ليگِ بيسبال
745
00:47:53,500 --> 00:47:56,300
. از بعداز وقت استراحت گند خورد به بازي
. بياين همون باله رو تماشا کنيم بيشتر حال ميده
746
00:47:58,000 --> 00:48:00,065
ببينم ؛ يکي " جعبه داغِمون " کرد ؟
747
00:48:00,100 --> 00:48:02,700
. ديدمت که پنجره رو بستي -
جعبه داغ ديگه چه صيغه ايه ؟ -
748
00:48:02,800 --> 00:48:05,200
جعبه داغ " ؛ به وقتي ميگن که آدم "
! عمدا پنجره رو ميبنده و ميگوزه
749
00:48:05,300 --> 00:48:06,800
. اين که " فِرِ هلنديِ"ـه
750
00:48:06,900 --> 00:48:09,600
. نخير ؛ اگه تو تخت باشه " فِرِ هلندي " ميشه -
اون ديگه چيه ؟ -
751
00:48:09,700 --> 00:48:12,600
فِرِ هلندي " وقتيه که آدم تو رختخواب بغلِ يه زن "
! خوابيده باشه و بگوزه و سرِ زنَه رو به زور بکنه زير پتو
752
00:48:12,635 --> 00:48:14,365
. محشره
753
00:48:14,400 --> 00:48:17,900
. البته اول بايد با يه زن تو تختخواب باشي -
! حالا وايسا تا حسابي غافلگيرت کنم -
754
00:48:19,752 --> 00:48:21,500
. باشه . . منتظرم
755
00:48:21,600 --> 00:48:25,100
! خداي من
. . چي
756
00:48:25,135 --> 00:48:27,100
! يا مسيح
757
00:48:29,400 --> 00:48:32,100
. ديگه بستِه
. برو بالا به درس ومشقِ اسپانياييت برس
758
00:48:32,135 --> 00:48:35,000
. تا 15 دقيقه ي ديگه ميرم -
. نه . . الان برو -
759
00:49:30,000 --> 00:49:32,265
. الان بهم تلفني خبر دادن
760
00:49:32,300 --> 00:49:34,800
. صبح با اتوبوس مخصوص زندان منتقلش کردن
761
00:49:41,800 --> 00:49:44,165
. اينطوري خيلي بهتر از کُشتنش بود
762
00:49:44,200 --> 00:49:47,800
. اون مرد افسانه بود -
. راستي ؛ " کريستوفر " هم با اين حرکت موافقه -
763
00:49:47,835 --> 00:49:51,000
. خب ؛ خوبه که موافقه
764
00:49:51,100 --> 00:49:54,200
. اما اينجا که مسابقه ي لعنتي شهرت و محبوبيت نيست
765
00:50:26,300 --> 00:50:29,400
! مامان
! منو ببين
766
00:50:33,700 --> 00:50:35,900
! " آنتوني "
767
00:50:36,201 --> 00:50:39,701
ترجمه شده توسطِ
-= D & X =-
768
00:50:39,702 --> 00:50:42,202
www.9movie.co