1 00:01:47,000 --> 00:01:50,500 این زیرنویس شامل 7 عدد کلمه نامناسب و الفاظ +18 میباشد ارائه ای از .:.:.:. | WwW.9Movie.Co |.:.:.:. 2 00:01:54,001 --> 00:01:59,501 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 3 00:01:59,994 --> 00:02:01,036 آقای " سوپرانو " ؟ 4 00:02:14,425 --> 00:02:15,801 . بفرمایین بنشینید 5 00:02:45,623 --> 00:02:49,126 از صحبت های دکتر " کوزومانو " ؛ . . که طبیب خانوادگیتون هستن اینطور برداشت کردم 6 00:02:49,335 --> 00:02:51,044 . که شما دچار فروپاشی روانی شدید . . . 7 00:02:51,421 --> 00:02:55,007 احتمالا یه حمله ی عصبی ؟ نمیتونستید نفس بکِشید ؟ 8 00:02:55,216 --> 00:02:58,135 . البته اونا گفتن که حمله ی عصبی بوده 9 00:02:58,761 --> 00:03:01,763 منتها آزمایش خون و عصب شناختی . برای حمله ی عصبی ؛ منفی دراومد 10 00:03:03,641 --> 00:03:05,350 . و بعدشم که اینجا فرستادنم 11 00:03:05,560 --> 00:03:07,644 یعنی شما موافق نیستید که دچار حمله ی عصبی شدید ؟ 12 00:03:11,149 --> 00:03:13,025 الان حالتون چطوره ؟ 13 00:03:13,234 --> 00:03:14,276 . خوبم 14 00:03:14,694 --> 00:03:17,154 . خوبم . دوباره برگشتم سرکار 15 00:03:18,990 --> 00:03:20,699 شغلتون چیه ؟ 16 00:03:20,950 --> 00:03:23,160 . " مشاور دفع ضایعات " 17 00:03:30,126 --> 00:03:33,378 ببینید ؛ صحبت کردن با یه روانپزشک . برام یه کار غیرممکنه 18 00:03:34,214 --> 00:03:37,966 هیچ نظر خاصی درباره ی دلیل اینکه از شدت عصبی شدن غش کردید ندارید ؟ 19 00:03:39,928 --> 00:03:42,763 . نمیدونم چی بگم شاید استرس ؟ 20 00:03:44,515 --> 00:03:45,724 درباره ی چی ؟ 21 00:03:53,483 --> 00:03:54,858 . نمیدونم 22 00:03:55,944 --> 00:03:58,946 اون روز صبح که مریض شدم . داشتم با خودم فکر میکردم 23 00:04:01,366 --> 00:04:04,076 خوبه که آدم سرمایه گذاری روی یه چیزیو . از صفر شروع کنه تا یه روزی به سود برسه 24 00:04:04,327 --> 00:04:07,412 . و البته میدونم ؛ دیر به این نتیجه رسیدم . . 25 00:04:07,664 --> 00:04:11,708 اما این اواخر ؛ این حس بهم دست داده . که آخر کارم نزدیکه 26 00:04:11,918 --> 00:04:13,335 . به این نتیجه رسیدم که بهترین روزهام تموم شده 27 00:04:13,586 --> 00:04:16,755 آمریکایی های زیادی هستن که اینطوری . فکر میکنن یا همچین احساسی بهشون دست میده 28 00:04:18,049 --> 00:04:19,508 . به پدرم فکر میکنم 29 00:04:19,759 --> 00:04:22,177 . اون هرگز نتونست دستآوردهای منو داشته باشه 30 00:04:22,428 --> 00:04:24,304 منتها تویِ چیزای خیلی بیشتری . پدرم خیلی ازم سَر بود 31 00:04:24,555 --> 00:04:28,850 پدرم ؛ دوست و آشناهای زیادی داشت که معیارهایِ . خاصِ خودشونو داشتن . . غرور داشتن 32 00:04:29,060 --> 00:04:30,727 اما ؛ امروز چی داریم ؟ 33 00:04:35,400 --> 00:04:40,112 آیا این احساس فقدان رو ؛ قبل از فروپاشی روانیتون هم داشتید ؟ 34 00:04:41,531 --> 00:04:43,031 . نمیدونم 35 00:05:00,300 --> 00:05:04,219 دو ماه قبلش ؛ . دو تا اردک تو استخرم به زمین نشستن 36 00:05:04,429 --> 00:05:08,515 فوق العاده بود . . اونا از " کانادا " اومده بودن . و فصل جفتگیری هم بود 37 00:05:09,517 --> 00:05:11,601 . و یه چندتایی اردک جوون تر هم همراهشون بودن 38 00:05:26,200 --> 00:05:28,910 رفیقِ دخترم اومده بود دنبالش . که دخترم " مادو " رو تا مدرسه برسونه 39 00:05:29,412 --> 00:05:33,498 . مادو " ؛ بابات مثل اینکه داره با اون اردک ها بازی میکنه " - . میدونم ؛ حیاطِ خونه بویِ فضله ی اردک میده . خجالت آوره - 40 00:05:33,750 --> 00:05:36,752 . دخترا ؛ باید چیزای باخاصیت تری تا آب قره قاط بخورید 41 00:05:37,003 --> 00:05:41,214 . واسه مدرسه باید غذایی بخورید که واسه مغز مفید باشه . تولدت مبارک خوش تیپ 42 00:05:41,716 --> 00:05:43,759 . سیزده ساله شدی - . رفتارش که همچین سن و سالیو نشون نمیده - 43 00:05:43,968 --> 00:05:47,721 اردک نر و ماده ؛ تو استخر خونه اتون لونه کردن و باهمدیگه سکس میکنن ؟ 44 00:05:47,930 --> 00:05:50,432 ! برو اون ور ببینم ! خیلی بی تربیتی 45 00:05:50,641 --> 00:05:53,060 یکم از شیرینی دیشبو میخواین ؟ 46 00:05:53,686 --> 00:05:56,104 . اون چربیو از جلوی چشام دور کن - . گفتم یه گاز بخوری - 47 00:05:56,314 --> 00:05:58,023 شما با این وضع ؛ چطوری اینقدر لاغر موندین خانم " سوپرانو " ؟ 48 00:06:01,277 --> 00:06:03,862 . از دستِ این مرتیکه با اون اردک ها 49 00:06:04,072 --> 00:06:08,033 میگم ؛ اگه از اون نردبون استخر خوشتون نمیاد . خب ؛ یکی دیگه میسازم . . شایدم از جنس چوبش بدتون میاد 50 00:06:17,752 --> 00:06:19,586 . نگاه کنید . . دارن سعی میکنن پرواز کنن 51 00:06:21,464 --> 00:06:24,132 . تو کانال " نشنال جیوگرافیک " نشون داد بابا - . آره ؛ عالیه - 52 00:06:24,342 --> 00:06:27,094 . خودت دیروز نشونمون دادیش - ! عالیه - 53 00:06:27,595 --> 00:06:31,723 همسرم فکر میکنه این رفیقی که دخترمون داره . روش اثر بد میذاره 54 00:06:31,933 --> 00:06:35,060 خیلی باحاله که قراره موقع کریسمس همراه خانواده ام . به " آسپن " بیای 55 00:06:35,311 --> 00:06:39,815 پارسال ؛ " اسکست اولریک " رو اونجا دیدم . اونم از فاصله ی بهمین نزدیکی که تو کنارم نشستی 56 00:06:40,024 --> 00:06:41,942 . خانم " مادو " ؛ ما یه قراری باهمدیگه گذاشتیم 57 00:06:42,193 --> 00:06:46,738 این که نمراتِ درسیتو بالا نگه داری و . شب ها هم به موقع بخوابی ؛ اونوقت میتونی بری 58 00:06:46,989 --> 00:06:49,699 . خودم میدونم - . صبح بخیر - 59 00:06:49,909 --> 00:06:52,327 . " سلام آقای " سوپرانو - . دیرمون شده بابا - 60 00:06:52,578 --> 00:06:54,830 . تولدت مبارک - . ممنون بابا - 61 00:07:01,546 --> 00:07:06,091 امشب ؛ واسه مهمونی جشن تولد " آنتونی " کوچیکه خونه ای دیگه . . درسته ؟ 62 00:07:08,469 --> 00:07:10,262 ! آقای عاشق پرنده ها . . سلام . . دارم باهات حرف میزنما 63 00:07:10,471 --> 00:07:13,181 . آره . . آره . امشب ؛ زود از سرکار برمیگردم 64 00:07:13,683 --> 00:07:16,101 . درباره ی کار حرف نمیزنم 65 00:07:19,355 --> 00:07:21,815 . این روش جواب نمیده . آخه نمیتونم درباره ی زندگیم خصوصیم حرف بزنم 66 00:07:22,108 --> 00:07:24,943 داستان روزی که دستِ آخر کارت به . فروپاشی روانی کِشیدو تموم کن 67 00:07:28,698 --> 00:07:32,576 . سوار ماشین برادرزاده ام " کریستوفر " شدم و رفتم سرِکار . داره تجارت و کسب و کار یاد میگیره 68 00:07:32,785 --> 00:07:35,287 اون پسر ؛ مثال خوبی برای حرفاییه . که قبلا براتون تعریف کردم 69 00:07:35,496 --> 00:07:39,875 درباره ی اون قرارداد حمل و نقل با شرکت " تریبوروث تاورز " حرف زدی ؟ 70 00:07:40,376 --> 00:07:43,837 . شب دیر خونه رسیدم . نمیخواستم اون مردو از خواب بیدار کنم 71 00:07:45,256 --> 00:07:48,675 حالا بگو ببینم ؛ صبح ؛ خودت زود از خواب بلند شدی . که بهش زنگ بزنی ؟ آخه همیشه ساعت 6 صبح تو دفترشه 72 00:07:48,926 --> 00:07:52,804 امروز صبح حالت تهوع داشتم ؛ مادرم گفت که . امروز ؛ حتی نباید سرکار بیام 73 00:07:53,222 --> 00:07:56,975 اینو داشته باشید که این آقا ؛ یه بچه کوچولوئه . که تازگی یه لکسوس 60 هزاردلاری واسه خودش خریده 74 00:08:03,858 --> 00:08:05,942 . اون یارو " ماهافی " اونجاس - . شوخی میکنی - 75 00:08:06,152 --> 00:08:08,653 . درست اونجا . کنار اون فاحشه ای که لباس صورتی پوشیده 76 00:08:10,156 --> 00:08:11,364 . عقب بگیر 77 00:08:22,168 --> 00:08:26,838 دوستِ عزیزم " ماهافی " ؛ درحالی که . دستِ قندعسلِشو گرفته بود و میرفت . . سلام 78 00:08:27,048 --> 00:08:28,757 . . این یارو رو که با این وضع دیدیم 79 00:08:29,300 --> 00:08:31,134 همین جاس که موضوع یه قرضِ . . . خیلی بزرگ مطرح میشه 80 00:08:31,344 --> 00:08:32,552 میشه یه لحظه همین جا متوقفتون کنم ؟ 81 00:08:34,430 --> 00:08:37,015 . نمیدونم این داستان قراره تا کجاها بره 82 00:08:38,142 --> 00:08:42,479 اما یه چندتایی قانون اخلاقی ثابت هست . که باید مراعاتشون کنیم 83 00:08:44,065 --> 00:08:46,233 . . حرف هایی که شما اینجا برام تعریف میکنید 84 00:08:46,484 --> 00:08:49,736 . تحتِ قانون رازداری دکتر/ بیمار هستن . . 85 00:08:49,946 --> 00:08:51,530 . . بجز وقتی که 86 00:08:53,449 --> 00:08:56,826 مثلا اگه درباره ی ؛ بذار اینطور بگیم که . . . . مثلا اگه یکی برام درباره ی قتلی که اتفاق افتاده بگه 87 00:08:57,036 --> 00:08:59,079 البته نه اینکه حتما اتفاقی افتاده باشه ها . . . . حالا منظورم اینه که اگه اتفاق افتاده باشه 88 00:08:59,580 --> 00:09:03,250 اگه بیماری بیاد اینجا و داستانی برام تعریف کنه که . . توی اون داستان شخصی آسیب دیده باشه 89 00:09:03,668 --> 00:09:06,419 . باید به نیروهای قانونی و پلیس اطلاع بدم . . 90 00:09:07,630 --> 00:09:08,922 . عملا 91 00:09:13,094 --> 00:09:15,220 . شما گفتید که در حرفه ی دفع ضایعات فعالیت دارید 92 00:09:16,013 --> 00:09:17,097 . در بخش محیطِ زیست 93 00:09:17,306 --> 00:09:20,141 دکتر " کوزومانو " ؛ بجز اینکه ایشون . . پزشکِ خانوادگی شما هستن 94 00:09:20,351 --> 00:09:22,936 . بلکه ایشون همسایه ی دیوار به دیوارتون هم هستن 95 00:09:23,145 --> 00:09:24,563 متوجه منظورم هستید ؟ 96 00:09:24,814 --> 00:09:28,149 حالا ؛ نمیدونم چه بلایی سر این یارویی . . که میخوای تعریف کنی اومده 97 00:09:28,359 --> 00:09:30,193 . منتها فقط خواستم بهت گفته باشم که اوضاع چطوریه 98 00:09:32,071 --> 00:09:33,321 . چیزی نیست که مهم باشه 99 00:09:34,031 --> 00:09:35,615 . ما باهمدیگه قهوه خوردیم 100 00:09:36,659 --> 00:09:37,742 ! " الکس " 101 00:09:37,952 --> 00:09:39,244 ! کمک 102 00:09:45,751 --> 00:09:47,961 ! حراست ! کمک 103 00:09:48,170 --> 00:09:49,879 ای لعنت 104 00:10:09,609 --> 00:10:10,650 ! عوضی 105 00:10:15,114 --> 00:10:16,156 ! " تونی " 106 00:10:16,741 --> 00:10:17,782 ! وایسا 107 00:10:24,165 --> 00:10:25,874 ! حراست 108 00:10:51,025 --> 00:10:52,025 تو حالت خوبه ؟ 109 00:10:52,234 --> 00:10:54,694 . پام شکسته . استخوان هاش زدن بیرون 110 00:10:54,945 --> 00:10:55,987 . بذار ببینم 111 00:10:56,197 --> 00:10:59,741 ! خودم تک تک استخوان هاتو میکشنم عوضی پولم کجاس ؟ 112 00:11:00,785 --> 00:11:02,160 . پس باهمدیگه قهوه خوردین 113 00:11:02,662 --> 00:11:03,828 . همینطوره 114 00:11:04,080 --> 00:11:06,748 . ای مادرسگ . . ای مادرجنده 115 00:11:10,753 --> 00:11:15,548 ! تو داری چیکار میکنی ؟ بیا اینجا ببینم - . سه هزاردلار ضرر خوردم . . سه هزار دلار - 116 00:11:15,758 --> 00:11:16,800 . بزنش 117 00:11:20,137 --> 00:11:21,596 پولِ لعنتی کدوم گوریه ؟ 118 00:11:21,847 --> 00:11:23,223 ! پولتو میدم 119 00:11:23,474 --> 00:11:24,724 . میدونم که میدی 120 00:11:24,975 --> 00:11:28,228 باید یه چوب پنبه بردارم و بچپونم تو اون دهنت . . تا دیگه راه نیفتی و به مردم بگی که 121 00:11:28,479 --> 00:11:31,189 من ؛ در مقایسه با آدمایی که سابقا این کسب و کارو . ادراه میکردن هیچی بحساب نمیام . . عوضی 122 00:11:32,191 --> 00:11:33,233 من هیچی نیستم ؟ 123 00:11:39,532 --> 00:11:40,740 . خفه شو 124 00:11:42,076 --> 00:11:43,910 تو داری واسه چی گریه زاری میکنی ؟ بخاطر اینکه به . لوگوی سازمان بهداشت ملی زدم ؟ بیمه ات پوششش میده 125 00:11:45,746 --> 00:11:46,996 . عوضی 126 00:11:48,874 --> 00:11:51,084 . قمارباز فاسد بی خاصیت 127 00:11:52,461 --> 00:11:54,504 . ادامه بدید - . بعدش ؛ یه جلسه سرمیز صبحانه داشتم - 128 00:11:54,797 --> 00:11:58,341 ازم خواسته بودن که درباره ی شرکت حمل و نقلِ . زباله ای که نماینده اش بودم ؛ بهشون مشاوره بدم 129 00:11:58,676 --> 00:12:00,593 داستان این شرکت " تریبورث تاورز " چیه ؟ 130 00:12:01,220 --> 00:12:05,598 مدیرشون میخواد که قراردادش با " دیک " رو تمدید کنه . اما شرکت بهسازی " کولار " سرراهشون قرار گرفته 131 00:12:05,850 --> 00:12:07,726 . یه شرکت سراسر کشوری دیگه 132 00:12:07,935 --> 00:12:11,730 . " برادرانِ کولار " . از این مهاجرهای چکسلواکی یا همچین چیزایی هستن 133 00:12:11,981 --> 00:12:14,983 این لهستانی ها هرچی کاغذ و پلاستیک . . و آلمینیوم پیدا بشه رو 134 00:12:15,192 --> 00:12:16,860 با هفت هزار دلار و البته . . . یک ماه زودتر از " دیک " حمل و نقل میکنن 135 00:12:17,486 --> 00:12:19,738 خب ؛ اونا ماهی 40 بار برای اینکه . اون ایستگاه حمل زباله رو ازمون گرفتن بهت پول میدن 136 00:12:19,947 --> 00:12:21,531 خب گیرکار هم همینجاس دیگه ؛ . اونا پولی نمیدن 137 00:12:21,907 --> 00:12:26,244 مرتیکه میگه ؛ اگه اینقدر قدرت داره که به رئیسهای . . کومونیستِش تو " چکسلواکی " بگه برن گمشن 138 00:12:26,495 --> 00:12:28,288 . پس ؛ به ماها هم میتونه بگه . . . 139 00:12:28,998 --> 00:12:31,040 . من که تسلیمم - . اینم از شغل مزخرف حملِ زباله - 140 00:12:31,292 --> 00:12:33,501 . آره ؛ میدونم ؛ همه چی داره عوض میشه 141 00:12:33,753 --> 00:12:35,420 . بذار ببینم چیکار میتونم بکنم 142 00:12:36,255 --> 00:12:38,298 مطمئنی ؟ ناراحتی معده ات تموم شد ؟ 143 00:12:38,507 --> 00:12:40,467 . آره - . خوبه - 144 00:12:41,886 --> 00:12:43,344 شماها اینجا چیکار میکنید ؟ 145 00:12:43,596 --> 00:12:46,681 . گابریلا " واسه " کاپوکولو " اینجا فرستادتم " - . اینجا ؛ بهترین رستورانِ منطقه اس - 146 00:12:46,891 --> 00:12:49,350 . هی " تی " ؛ بذار یه چیزی ازت بپرسم 147 00:12:49,602 --> 00:12:52,896 ببینم ؛ تو قبلا با " آرتی بوکو " هم مدرسه ای نبودی ؟ 148 00:12:53,147 --> 00:12:56,024 به اینجای کار که میرسیم ؛ مشکلی پیش میاد . که شامل عموم هم میشه 149 00:12:56,817 --> 00:12:58,401 . اینجا رو دیگه نمیتونم وارد جزئیات کار بشم 150 00:12:58,611 --> 00:12:59,611 . عیب نداره 151 00:12:59,862 --> 00:13:03,990 . اما اینو بهتون میگم . عموم ؛ اون روز به سطح استرسم اضافه کرد 152 00:13:04,658 --> 00:13:06,659 . . به من ربطی نداره 153 00:13:07,161 --> 00:13:09,746 . . اما تو کلاب ؛ یه حرفی راه افتاده که . . 154 00:13:09,955 --> 00:13:12,999 عمو " جونیورِ"ت ؛ . میخواد " پوسی مالانگا " رو بزنه 155 00:13:16,045 --> 00:13:18,838 . قراره تو رستوران " آرتی بوکو " اینکارو بکنه 156 00:13:29,225 --> 00:13:31,434 هی ؛ پسرا . . حال و احوالتون چطوره ؟ 157 00:13:33,979 --> 00:13:35,021 . تکون نخور 158 00:13:35,231 --> 00:13:36,856 عمو " جونیور " ؛ حالت چطوره ؟ 159 00:13:38,275 --> 00:13:39,901 . هی ؛ از دیدنت خوشحالم 160 00:13:40,152 --> 00:13:41,694 . " سلام " کیریس 161 00:13:41,946 --> 00:13:46,032 همین الان داشتم درباره ی تو و جشنِ تولد امشب " آنتونی " کوچیکه حرف میزدم ؛ درست گفتم ؟ 162 00:13:46,242 --> 00:13:50,829 نمیخواد هدیه ی بزرگ و گرونقیمتی براش بگیری ؛ آخه اونطوری لوسش میکنیم ؛ باشه ؟ 163 00:13:54,166 --> 00:13:56,459 آرتی " ؛ خارشت چطوره ؟ " - . خب ؛ میخاره دیگه - 164 00:13:56,710 --> 00:13:57,752 . بیا جلو ببینم 165 00:13:58,754 --> 00:14:01,965 از دیدنت خوشحال شدم . . بعدا میای یه سری بهم بزنی ؟ - . آره ؛ بشین - 166 00:14:06,136 --> 00:14:09,097 میدونی اگه یکی از این پیرهای احمق اینجا کُشته بشه چه معنی ای واسه " آرتور " داره ؟ 167 00:14:10,015 --> 00:14:11,516 . باعث میشه کسب و کارش نابود بشه 168 00:14:11,725 --> 00:14:13,977 . بهتره بری پیش عموت بشینی 169 00:14:17,398 --> 00:14:19,607 . عمو " جونیور " ؛ برادر پدرمه 170 00:14:19,859 --> 00:14:22,652 . مرد خوبیه ؛ فقط داره پیر و بی ثبات میشه 171 00:14:24,572 --> 00:14:27,532 بچه که بودم ؛ . منو با خودش به بازی های تیم " یانکی ها " میبرد 172 00:14:28,242 --> 00:14:29,534 . عاشق عموم هستم 173 00:14:31,120 --> 00:14:33,538 درست در همون زمان ؛ . . وقتی جوون بودم 174 00:14:33,747 --> 00:14:37,542 عموم ؛ به دخترعموهام میگفت که من . . . هرگز نمیتونم یه ورزشکار عضو تیم اول دانشگاهمون بشم 175 00:14:37,751 --> 00:14:40,670 روراست بگم ؛ اون حرف عموم ؛ . ضربه ی سنگینی به حس احترام بنفسم وارد کرد 176 00:15:04,236 --> 00:15:05,320 کی پشتِ درِه ؟ 177 00:15:05,571 --> 00:15:06,738 . منم مامان 178 00:15:08,032 --> 00:15:09,449 کی هستی تو ؟ 179 00:15:10,492 --> 00:15:11,951 . مامان ؛ درو باز کن 180 00:15:15,789 --> 00:15:19,042 آنتونی " ؟ " - . آره ؛ خودم هستم ؛ درو باز کن - 181 00:15:23,839 --> 00:15:25,506 سلام ؛ حالت چطوره ؟ 182 00:15:27,635 --> 00:15:29,594 . یا مسیح . . مامان . یه دری چیزی باز کن اینجا یکم هوا بیاد 183 00:15:30,512 --> 00:15:32,347 درو قفل کردی ؟ 184 00:15:32,556 --> 00:15:35,934 . آره ؛ قفلش کردم - . . دیشب یکی زنگ زد اینجا - 185 00:15:36,185 --> 00:15:38,353 . اونم بعداز تاریک شدن هوا . . - کی بود ؟ - 186 00:15:38,604 --> 00:15:41,189 فکر کردی جواب تلفنو دادم ؟ . هوا تاریک شده بود 187 00:15:41,440 --> 00:15:43,274 . مامان ؛ این رفتارتو درک نمیکنم 188 00:15:43,484 --> 00:15:45,777 . تلفن ؛ یه وسیله ایه که با قوای شنیداری سروکار داره . منتها تاریکی ؛ چیزیه که آدم با چشاش درکِش میکنه 189 00:15:46,028 --> 00:15:49,405 . درک میکنم که نخوای موقع تاریکی از خونه بیرون نری . ممکنه یکی بهت حمله کنه یا بخواد ازت دزدی کنه 190 00:15:49,657 --> 00:15:50,782 اما تلفن ؟ 191 00:15:51,033 --> 00:15:55,745 . به حرفاش گوش بده . . آخه همه چیو میدونه . یه کم ناهار میخوری ؟ خوراک بادمجون درست کردم 192 00:15:55,996 --> 00:15:59,207 . نه ؛ دستت دردنکنه . . تازه غذا خوردم میدونی کیو دیدم ؟ 193 00:15:59,375 --> 00:16:00,375 . " عمو " جونیور 194 00:16:00,626 --> 00:16:05,546 اوه . . اون عموتو میگی ؛ بنظرت هیچوقت میاد یه سری به زن برادرش بزنه ؟ 195 00:16:06,465 --> 00:16:08,049 آرتی بوکو " رو یادته ؟ " 196 00:16:08,342 --> 00:16:10,343 همون بچه که باهاش مدرسه ابتدایی میرفتم ؟ 197 00:16:10,552 --> 00:16:14,097 . آره ؛ هنوز مامانشو میبینم 198 00:16:15,432 --> 00:16:17,392 . . بهم میگه 199 00:16:17,601 --> 00:16:20,937 . که پسره ؛ هر روز بهش زنگ میزنه . . 200 00:16:21,146 --> 00:16:24,524 خب ؛ عمو " جونیور " ؛ . میخواد واسه " آرتی " مشکل درست کنه 201 00:16:24,775 --> 00:16:26,109 . مشکلی که میتونه روی روش گذرانِ زندگیش اثر بد بذاره 202 00:16:26,360 --> 00:16:29,112 اون چیه ؟ - . پخش کننده ی سی-دی - 203 00:16:29,863 --> 00:16:31,239 واسه کی خریدیش ؟ 204 00:16:31,490 --> 00:16:32,699 واسه من ؟ 205 00:16:32,908 --> 00:16:34,951 . من که نمیخوامش - نمیخوایش ؟ - 206 00:16:35,202 --> 00:16:39,163 شما عاشق موسیقی هستید ؛ این روزا ؛ همه ی آهنگهای قدیمی . روی سی-دی پیدا میشن . . همه ی آهنگ های مورد علاقتون 207 00:16:39,415 --> 00:16:41,541 . " آهنگ های " پیجاما گیم " ؛ " کانی فرنسیس 208 00:16:41,792 --> 00:16:42,834 . بیا 209 00:16:46,672 --> 00:16:47,714 . بیا جلو 210 00:16:47,923 --> 00:16:50,008 . یکم خودتو تکون بده . واست خوبه 211 00:16:52,678 --> 00:16:56,014 . بیا . . بیا - . بسه - 212 00:16:57,725 --> 00:17:01,769 مامان ؛ یه چیزی میخوای که ذهنتو به خودش مشغول کنه ؛ . وقتی پدر از دنیا رفت ؛ اون روزا کارای زیادی میکردی 213 00:17:01,979 --> 00:17:05,857 . پدرت یه قدیس بود - . میدونم قدیس بود . . اما از دنیا رفته - 214 00:17:06,108 --> 00:17:08,985 میتونستی بعداز مرگش مسافرت بری ؛ . یا کارای داوطلبانه انجام بدی ؛ اما هیچ کاری نکردی 215 00:17:09,194 --> 00:17:12,238 . نمیخواد بهم بگی چطوری زندگی کنم . فقط ساکت شو 216 00:17:13,073 --> 00:17:14,240 . . من فقط نگرانِ 217 00:17:14,450 --> 00:17:17,368 و بهت هم بگما ؛ دوباره موضوع اون . آسایشگاهِ سالمندانو وسط نکِش 218 00:17:17,578 --> 00:17:21,456 اونجا آسایشگاه سالمندان نیست ؛ ! انجمن بازنشستگانِه 219 00:17:21,707 --> 00:17:25,334 اونجا میتونی با آدمایی که از خودت بزرگترن ! رابطه برقرارکنی ؛ بری اینور و اونور ؛ کارکنی 220 00:17:25,544 --> 00:17:27,962 . . زن هایی که خونه ی سالمندان رفتنو دیدم 221 00:17:28,172 --> 00:17:30,882 میشینن روی ویلچر . . ! و مثل احمق ها فک میزنن 222 00:17:31,133 --> 00:17:32,884 . بیا . . خوراکِ بادمجونتو بخور 223 00:17:33,093 --> 00:17:35,261 . بهت که گفتم ؛ قبلا ناهار خوردم 224 00:17:38,974 --> 00:17:40,224 . خیلی خب ؛ گوش کن 225 00:17:41,310 --> 00:17:44,187 فقط درباره ی " آرتی " ؛ با عمو " جونیور " حرف بزن ؛ باشه ؟ 226 00:17:44,438 --> 00:17:46,230 . عمو بهت احترام میذاره . به حرفات گوش میده 227 00:17:46,440 --> 00:17:51,277 اگه عموت کاری با " آرتور " داره و میخواد . بلایی سرش بیاره ؛ خودش میدونه که داره چیکار میکنه 228 00:17:54,823 --> 00:17:55,865 اونوقت من نمیدونم ؟ 229 00:17:57,993 --> 00:18:00,661 . . خب ؛ فقط اینو میدونم که 230 00:18:00,913 --> 00:18:03,831 دخترا ؛ تو مراقبت کردن از مادر ؛ . . . خیلی بهتر و ماهرتر از پسران 231 00:18:04,083 --> 00:18:06,918 درسته ؛ اونوقت منو بگو که رفتم واسه یه آهنگ تکراری . که پشت سرهم تکرار میشه ؛ سی-دی خریدم 232 00:18:11,924 --> 00:18:15,510 منتظرم که امشب ؛ تو مهمونی جشن تولد . آنتونی " کوچیکه با یه کولوچه ی خونگی ببینمت " 233 00:18:15,761 --> 00:18:18,721 فقط به این شرط میام که با ماشین بیای دنبالم . و شب دوباره تا اینجا برسونیم 234 00:18:18,972 --> 00:18:22,350 آخه وقتی هواشناسی پیش بینی میکنه . که قراره بارون بیاد ؛ رانندگی نمیکنم 235 00:18:22,643 --> 00:18:24,894 . شما که ماشاء الله خوب سالم هستید . رانندگی هم واستون خوبه 236 00:18:25,145 --> 00:18:27,355 . باید از سلامتی استفاده کنی والا ازدستش میدی . دیگه باید برم سرِ کار 237 00:18:27,815 --> 00:18:28,981 . . حتما 238 00:18:29,650 --> 00:18:30,942 ! فرار کن . . . 239 00:18:33,362 --> 00:18:35,613 . و اونشب ؛ جشنِ تولد پسرم بود 240 00:18:35,823 --> 00:18:38,616 . همسرم ؛ کشیشو دعوت کرد . اون مرد ؛ همیشه تو خونه اس 241 00:18:38,826 --> 00:18:40,076 . " هی " تونی - حالت چطوره ؟ - 242 00:18:40,285 --> 00:18:42,703 شیرینی خامه ای دوست داری ؟ - . اگه شما تبرکش کنید ؛ منم میخورمش - 243 00:18:42,871 --> 00:18:43,871 . اون برای جشن تولدم نمیاد 244 00:18:44,123 --> 00:18:45,915 کیو میگی ؟ - . مامان بزرگ الان زنگ زد - 245 00:18:46,166 --> 00:18:48,376 . بعدش زد زیرِ گریه و گوشیو قطع کرد 246 00:18:48,585 --> 00:18:51,379 . اون به یه هدف تو زندگیش احتیاج داره - . اون زن ؛ سرسخت تر از اونیه که فکر میکنی - 247 00:18:51,630 --> 00:18:54,048 حالا چی میشه ؟ ریده شد تو کلوچه ی خونگی ؟ 248 00:19:25,622 --> 00:19:27,707 . . اولش یه حسی بهم دست داد که اینگاری 249 00:19:27,916 --> 00:19:29,876 . نوشابه ی زنجبیلی تو جمجمه ام ریخته بودن . . 250 00:19:40,512 --> 00:19:44,098 ! مامان . . بابا الان افتاد ! مامان - ! " خدای من . . " تونی - 251 00:19:47,227 --> 00:19:48,477 ! برید عقب 252 00:19:49,688 --> 00:19:51,814 ! بابایی ! بابا 253 00:19:52,399 --> 00:19:54,567 . آنتونی کوچیکه ؛ زنگ بزن اورژانس 254 00:20:07,831 --> 00:20:11,834 دکتر " کوزومانو " تو بیمارستان بستریم کرد . و هر آزمایشی که فکرشو بکنی ازم گرفت 255 00:20:22,554 --> 00:20:23,596 . خیلی خب 256 00:20:28,101 --> 00:20:30,061 ." هی ! " کارم 257 00:20:33,565 --> 00:20:36,859 . فکر کردم بخوای یکی پیشت باشه - . خوبه - 258 00:20:38,528 --> 00:20:40,404 . ساعت 6:30 صبحه 259 00:20:42,908 --> 00:20:46,035 بچه ها چطورن ؟ - . نگرانتن - 260 00:20:47,079 --> 00:20:50,206 به " آنتونی " کوچیکه گفتم که . جشن تولدشو واسه یه روز دیگه میذاریم 261 00:20:58,840 --> 00:21:00,091 فکر میکنی تومور مغزی داشته باشم ؟ 262 00:21:00,842 --> 00:21:02,426 . خب ؛ بزودی میفهمیم 263 00:21:02,678 --> 00:21:05,638 . چه رفتار کنار بستر بیماری جالبی . خیلی دلگرم کننده اس 264 00:21:05,847 --> 00:21:07,515 خب ؛ مثلا میخوای چیکار کنی ؛ میخوای ندونی چته ؟ 265 00:21:12,187 --> 00:21:15,064 . روزهای خوشیو باهمدیگه داشتیم . همینطور سال های فوق العاده ای 266 00:21:15,315 --> 00:21:17,233 . حالا دیگه زدی تو حسرتِ دوران گذشته 267 00:21:17,442 --> 00:21:19,277 . میخوام اینو بهت بگم که هیچ ازدواجی بی عیب و نقص نیست 268 00:21:19,486 --> 00:21:21,320 . خب ؛ وجود اون معشوقه ات کنارمون ؛ کمک میکنه 269 00:21:21,530 --> 00:21:25,157 . دیگه باهاش رابطه ندارم پس اون کشیشو چی میگی ؟ 270 00:21:25,367 --> 00:21:26,742 . اون بحثو شروع نکن که حوصله ندارم 271 00:21:26,994 --> 00:21:30,705 . پدر ؛ مربی روحانیمِه ! اون ازم کاتولیکِ بهتری میسازه 272 00:21:30,914 --> 00:21:33,624 . خب ؛ همگی ما ؛ نیازهای متفاوتی داریم 273 00:21:33,875 --> 00:21:37,628 تنها تفاوتی که مادوتا باهمدیگه داریم اینه که . تو وقتی بمیری ؛ یه راست میری جهنم 274 00:21:56,315 --> 00:22:00,735 برادرزاده ام " کریستوفر " ، داشت مشکلی که برای . قرارداد حمل زباله پیش اومده بودو حل میکرد 275 00:22:00,944 --> 00:22:03,821 منتها در اینمورد بخصوص هم . قصد ندارم وارد جزئیات بشم 276 00:22:20,380 --> 00:22:22,590 . " امیل کولار " 277 00:22:23,050 --> 00:22:24,800 . " کریس مولتیسانت " 278 00:22:25,719 --> 00:22:28,637 هی ؛ تو " جمهوری چک " هم . ما عاشق گوشتِ خوک هستیم 279 00:22:29,014 --> 00:22:30,765 تا حالا سوسیس هامونو خوردی ؟ 280 00:22:31,016 --> 00:22:35,519 نه ؛ نخوردم ؛ آخه فکر میکردم فقط دو جور سوسیس تو کلِ دنیا ." وجود داره ؛ ایتالیایی و سوسیس مخصوص " جیمی دین 281 00:22:36,021 --> 00:22:39,065 میبینی وقت آدم با فرهنگ های مختلف برخورد میکنه چه چیزایی پیدا میکنه و یادمیگیره ؟ 282 00:22:40,776 --> 00:22:43,235 . عمو " اوزینَ"ـم نمیدونه که اینجا اومدم 283 00:22:43,487 --> 00:22:45,863 اگه هر پیشرفتی تو مذاکراتمون داشتیم . بعدا درجریانش میذارم 284 00:22:46,114 --> 00:22:50,117 . " هی ؛ باید پیشرفت کنیم " امیل . باید جلوی این دیوونگی ای که راه افتاده رو بگیریم 285 00:22:50,327 --> 00:22:53,287 کسب و کار دفع زباله داره عوض میشه . من و تو نسل جوون تر هستیم 286 00:22:53,538 --> 00:22:55,081 . ما ؛ مشکلات مشترکی داریم . . 287 00:22:56,375 --> 00:22:57,833 . " امیل " 288 00:22:59,169 --> 00:23:02,213 دبیرستان کجا میرفتی ؟ تو " لهستان " بود ؟ 289 00:23:03,548 --> 00:23:04,799 . من " لهستانی " نیستم 290 00:23:05,050 --> 00:23:08,052 خب " چکسلواکی " هم یه جورایی به " لهستان " ربط داره دیگه ؛ درسته ؟ 291 00:23:08,303 --> 00:23:11,680 . وقتی 9 سالم بود اینجا اومدیم . من به دبیرستان " اسکس غربی " رفتم 292 00:23:11,932 --> 00:23:15,059 . . قبلا همبازی فوتبال پسرعمو " جرجی"ـم بودی ؛ اون 293 00:23:15,310 --> 00:23:18,354 جنس کجاس ؟ - . درسته . . باشه . . باشه - 294 00:23:20,649 --> 00:23:24,527 . دلیل اینجا اومدنت . برات کاملا آماده و پخشش کردیم 295 00:23:25,946 --> 00:23:27,780 . " جنسو امتحان کن " امیل 296 00:23:28,490 --> 00:23:30,157 . " امیل " 297 00:23:54,433 --> 00:23:59,353 دکترا ؛ برای آزمایش های بیشتر و بیشتر . و تجزیه تحلیلشون نگهم داشتن ؛ عادتشونه دیگه 298 00:23:59,729 --> 00:24:03,274 پس ؛ من و عموم یه دور گلف باهمدیگه . بازی کردیم و بعدشم یه ناهاری خوردیم 299 00:24:03,525 --> 00:24:06,944 شما همیشه ضمن گفتگو به عموتون اشاره میکنید ؛ بنظر میرسه این وسط یه مشکلی هست درسته ؟ 300 00:24:07,612 --> 00:24:08,654 فکر میکنی کی هستی ؟ 301 00:24:08,905 --> 00:24:12,074 من کسیم که میگه اوضاع چطور باید کنترل بشه . و هرکاری چطور انجام بشه ؛ این منم 302 00:24:12,284 --> 00:24:16,162 کسب و کار رستوران " آرتی " خوبه و آدمای باکلاس . و درجه بالا از حومه ی شهرو به اینجا میکِشونه 303 00:24:16,413 --> 00:24:17,746 . زندگیشو خراب نکن 304 00:24:17,998 --> 00:24:20,833 . رستوران " وسوویو " جاییه که " پوسی " احساس امنیت میکنه 305 00:24:21,042 --> 00:24:23,544 . تمام عُمرش اینجا غذا میخورده 306 00:24:23,837 --> 00:24:25,629 . یه جای دیگه بکُشش 307 00:24:25,881 --> 00:24:29,008 ممکنه همه ی " جرزی شمالی " دستِت باشه ؛ اما نمیتونی ! به عمو " جونیورِ"ت بگی چیکار بکنه چیکار نکنه 308 00:24:29,259 --> 00:24:32,720 آخه چند ساعت باید وقت صرفِ بازی کردن با تو بکنم ؟ 309 00:24:37,100 --> 00:24:40,644 میشه بیشتر روی خانواده ی خودتون یعنی زن و بچه هاتون تمرکز کنیم ؟ 310 00:24:41,688 --> 00:24:44,607 . همسر و دخترم خوب باهمدیگه کنار نمیان 311 00:24:47,402 --> 00:24:50,237 ! عزیزم ؛ این دیسک های لیزری محشرن 312 00:24:50,947 --> 00:24:55,993 . تونی " فیلم " پدرخوانده ی 2 " رو تماشا میکنه " . میگه کیفیتش با این دیسک ها ؛ درست مثل سینماس 313 00:24:56,244 --> 00:24:58,579 . " گوردون فیلیس " پس " تونی " ؛ پدرخوانده ی شماره 2 رو به 1 ترجیح میده هان ؟ 314 00:24:58,830 --> 00:25:01,499 آره ؛ از اونجاییش که " ویتو " ؛ . به " سیسیل " برمیگرده خوشش میاد 315 00:25:01,750 --> 00:25:04,001 وقتی شماره ی 3 فیلم دراومد و دید ؛ همچین شده بود که " اصلا چی شد " ؟ 316 00:25:04,211 --> 00:25:06,504 تونی " ؛ به فیلم " گانگستر " چه امتیازی میده ؟ " 317 00:25:08,215 --> 00:25:10,049 چی بود . . مگه " راکون " داری ؟ 318 00:25:10,759 --> 00:25:12,927 . یکی داره با دیلم به شیشه ی پنجره میکوبه تا وارد بشه - چی ؟ - 319 00:25:13,136 --> 00:25:16,514 با وجود این همه سیستم امنیتی که اینجا دارید آخه کی به خودش جرات میده که تلاش کنه . . ؟ 320 00:25:17,432 --> 00:25:20,184 ! " اوه . . نه . . یا مسیح . . " لوییس 321 00:25:20,977 --> 00:25:22,228 ! تکون نخور 322 00:25:22,646 --> 00:25:23,854 . " مادو " 323 00:25:25,357 --> 00:25:29,527 متوجه شدم که هروقت میرم تو اتاق رختشویی . شیشه اش تق تق میکنه و مثل اینکه لق میزنه 324 00:25:29,736 --> 00:25:31,529 بتونه داریم که دورِش بزنم تا سفت بشه ؟ 325 00:25:31,738 --> 00:25:33,948 . از این چرندیات برام نباف ! تو یواشکی از اتاقت رفتی بیرون 326 00:25:34,157 --> 00:25:35,407 اینجا چه خبره ؟ 327 00:25:35,617 --> 00:25:37,993 شما از قصد پنجره ی اتاق خوابمو قفل کردید . که بعدش گیر بیفتم 328 00:25:38,245 --> 00:25:41,372 یه آدم عادی اینطور فکر میکنه که تو ؛ . تو اتاقت نشستی و داری کاردرمنزل هاتو انجام میدی 329 00:25:41,623 --> 00:25:45,209 . تو دیگه استاد دروغ گفتن و خود به اون راه زدن شدی 330 00:25:45,460 --> 00:25:47,086 . میدونم که تنبیهم 331 00:25:47,337 --> 00:25:50,005 اما فردا ؛ جلسه ی توجیهی مسابقاتِ شنایِ ! پاتریکِ"ـه و به وجودم احتیاج داره " 332 00:25:50,215 --> 00:25:53,425 یعنی فکر کردی ایندفعه رو به یه تنبیه ساده قناعت میکنم ؟ . نخیر خانم . . تنبیه نیستی 333 00:25:53,635 --> 00:25:57,805 بلکه دیگه قرار نیست زمستون . همراهِ " هانتر اسکانگارلو " به " آسپن " بری 334 00:25:58,431 --> 00:25:59,640 ! خودشه 335 00:25:59,975 --> 00:26:01,684 . . اما این چرندیاتی که دارم بهتون میگم 336 00:26:01,935 --> 00:26:04,061 . اصلا ارزشی ندارن و دیگه تموم شدن . . 337 00:26:06,022 --> 00:26:11,151 مگه شما پیش دکتر " کوزومانو " خودتون شخصا اعتراف نکردید که احساس افسردگی میکردید ؟ 338 00:26:23,248 --> 00:26:24,415 . " ملفی " 339 00:26:26,209 --> 00:26:27,793 اهلِ کدوم شهر " ایتالیایی " ؟ 340 00:26:28,128 --> 00:26:29,920 . " اولا که " دکتر مِلفی 341 00:26:30,714 --> 00:26:33,382 بعدشم که ؛ قوم و خویش های پدرم . از اهالی " کاسیرتا " بودن 342 00:26:33,592 --> 00:26:35,134 . من اهلِ " آولینو " هستم 343 00:26:35,343 --> 00:26:38,470 اگه من و تو باهمدیگه باشیم . مادرم خیلی خوشحال میشه 344 00:26:45,312 --> 00:26:49,940 حملات عصبی ؛ در علم روانپزشکی ؛ باید خیلی سریع . درمان بشن و مورد توجه قراربگیرن 345 00:26:50,150 --> 00:26:52,443 فکرشو بکنید که درحال رانندگی . این اتفاق براتون میفتاد و بیهوش میشدید 346 00:26:52,694 --> 00:26:54,153 . بذار یه چیزی بهت بگم 347 00:26:54,404 --> 00:26:57,489 این روزا ؛ یه جوری شده که همه باید . . پیش روان درمانگرها یا مشاورها برن 348 00:26:57,741 --> 00:27:01,243 و مثل " سالی جسی رافل " ؛ . . . درباره ی مشکلات مسخره و بی ارزششون حرف بزنن 349 00:27:01,453 --> 00:27:04,163 نگاه کن چه بلایی سر " گری کوپر " اومد ؟ " بازیگر قدیمی معروف آمریکایی " 350 00:27:04,414 --> 00:27:06,665 اون از این تیپ آدمای قوی بنیه اما ساکت و بی سروصدا بود ؛ درسته ؟ 351 00:27:06,916 --> 00:27:08,292 . یه آمریکایی تموم عیار 352 00:27:08,543 --> 00:27:11,211 . با احساساتِ درونیش رابطه برقرار نمیکرد 353 00:27:11,463 --> 00:27:15,174 منتها ؛ این اساتید روان درمانگر نفهمیدن که به محض اینکه . . کاری کنن " گری کوپر " با احساساتش رابطه برقرار کنه 354 00:27:15,383 --> 00:27:16,842 ! اونوقت دیگه نمیتونن خفه اش کنن و جلوشو بگیرن 355 00:27:17,093 --> 00:27:20,054 درنتیجه اونوقت بود که انواع سوء عمل و معلولیت ! تو همه جاش ایجاد شد . . خلاصه همه جاش بگا رفت 356 00:27:21,514 --> 00:27:23,307 . مثل اینکه احساسات قوی ای نسبت به اینمورد دارید 357 00:27:23,558 --> 00:27:27,102 . . من یه ترم و نیم کالج رفتم 358 00:27:27,354 --> 00:27:30,856 پس ؛ " فروید " رو درک میکنم ؛ . . . همینطورم مفهموی روان درمانیو 359 00:27:31,066 --> 00:27:33,734 اما تو دنیای خودم ؛ . مفهوم شناخته شده ای نیست 360 00:27:34,027 --> 00:27:37,696 آیا میتونم انسان شادتر و خوشبخت تری باشم ؟ بله . . امکانش هست . . کیه که نتونه ؟ 361 00:27:38,823 --> 00:27:40,366 آیا شما احساس افسردگی میکنید ؟ 362 00:27:43,411 --> 00:27:45,412 احساس افسردگی میکنی ؟ 363 00:27:51,127 --> 00:27:53,128 . . فکر کنم از وقتی اُردک ها رفتن 364 00:27:54,381 --> 00:27:55,631 . احساس افسردگی میکنم . . . 365 00:27:56,341 --> 00:27:59,551 پس میشه اینطور برداشت کرد که اردکها روی . فرآیند غش کردنتون اثر زیادی داشتن و حتی باعثش شدن 366 00:27:59,886 --> 00:28:02,096 . بیاین درموردشون صحبت کنیم 367 00:28:15,527 --> 00:28:18,821 . نمیتونی " تی " رو بابت اینکه عصبانی شد سرزنش کنی . باید منتظر میموندی 368 00:28:19,072 --> 00:28:21,532 این آخرین باریه که واسه حل مشکل . پیشقدم میشم و ابتکارعملو بدست میگیرم 369 00:28:21,783 --> 00:28:23,867 فکرشو بکن ؛ اونموقع چه حس و حالی داشتم ؟ 370 00:28:24,202 --> 00:28:25,661 . . تی " داره کنترل کسب و کارو ازدست میده " 371 00:28:25,870 --> 00:28:28,205 منم یکیو کُشتم . . . تا یکی از ایستگاه هامونو نجات بدم 372 00:28:28,456 --> 00:28:31,917 . تی " ؛ درحال ازدست دادن کسب و کارش نیست ؛ موضوع اینه که " . کار کردن تو " نیویورک " هر روز داره سخت و سخت تر میشه 373 00:28:33,670 --> 00:28:35,045 . یک 374 00:28:35,338 --> 00:28:36,588 . دو 375 00:28:36,840 --> 00:28:38,173 . سه 376 00:28:38,967 --> 00:28:40,426 ! یالا 377 00:28:40,802 --> 00:28:43,220 . این ماجرا بدجوری بهم وَر شده اس - موضوع چیه " پوسی " ؟ - 378 00:28:43,471 --> 00:28:47,015 یعنی فکر کردی اگه عمو " کولار " جسد پسرشو . . تویِ یکی از سطلِ آشغالاش پیدا کنه 379 00:28:47,225 --> 00:28:49,852 اونوقت از سرِ راهِ کسب و کارمون کنار میره ؟ . کور خوندی 380 00:28:50,103 --> 00:28:52,146 کله ی " لوییس براسی " رو که زیرآب کردیم . و آب از آب هم تکون نخرود 381 00:28:53,690 --> 00:28:55,524 . " اولا که " لوکا براوزی - . حالا همون - 382 00:28:55,734 --> 00:28:57,234 . " لوکا " - . هرچی حالا - 383 00:28:58,278 --> 00:29:00,320 . " اینجا یه تفاوتی بین این دومورد وجود داره " کریستوفر 384 00:29:00,572 --> 00:29:03,240 یه تفاوت مهمی بین مشکلی که با " لوکا براوزی " داشتیم . و اینموردی که امشب باهاش طرفیم وجود داره 385 00:29:05,285 --> 00:29:09,163 ببین ؛ اگه خانواده ی " کولار " بو ببرن که این پسر مُرده . اونموقعِه که وضعیت خیلی پیچیده میشه 386 00:29:09,414 --> 00:29:13,041 بعلاوه ؛ الان پلیس ها . دنبال پیدا کردن قاتل افتادن 387 00:29:13,293 --> 00:29:14,585 میخوای چیکار کنی ؟ 388 00:29:15,044 --> 00:29:17,963 . این پسر ؛ ناپدید میشه . هرگز به خونه برنمیگرده 389 00:29:18,256 --> 00:29:20,299 . اینطوری هم میدونن ؛ هم نمیدونن که چی شده 390 00:29:20,508 --> 00:29:23,844 اینطوری امیدوار میمونن که شاید این پسر . یه روزی دوباره پیدا بشه . . البته اگه پیدا بشه 391 00:29:25,722 --> 00:29:27,556 . بیا . . بیا بلندش کنیم 392 00:29:28,099 --> 00:29:29,391 هواشو داری ؟ - . آره - 393 00:29:29,642 --> 00:29:32,186 میبریمش به " جزیره ی استیتن " ؛ . وهمونجا هم تیکه تیکه اش میکنیم 394 00:29:32,437 --> 00:29:35,773 میگما " پوسی " ؛ میدونی ؛ حالا که " تی " ؛ . . تو جشن تولد پسرش اونطوری غش کرد 395 00:29:36,024 --> 00:29:39,902 اگه کلا یه روزی ازکار افتاده بشه چیکار میکنی ؟ 396 00:29:40,111 --> 00:29:41,904 آخه واسه چی باید همچین سوالی بپرسی ؟ 397 00:29:44,574 --> 00:29:46,617 . الان سری سخنرانی هامون درجریانه 398 00:29:46,868 --> 00:29:48,702 یکی از اساتید دانشگاه ؛ داره با اعضامون . . درباره ی 399 00:29:48,953 --> 00:29:52,206 رُمان های نوشته شده . . . توسطِ " زورا نیل هرستون " بحث میکنه 400 00:29:54,083 --> 00:29:56,585 همین تازگی تو مدرسه درباره اش نخوندی " مِد " ؟ 401 00:29:57,837 --> 00:29:59,296 . خیلی خوبه 402 00:30:05,303 --> 00:30:07,638 . میدونی مامان بزرگ ؛ اینجا خیلی تمیزه 403 00:30:07,889 --> 00:30:09,848 . واقعا باید درباره اش فکر کنی 404 00:30:10,517 --> 00:30:13,185 . این اتاق ؛ پارسال نوسازی شده 405 00:30:13,436 --> 00:30:14,895 اون پشت چه خبره ؟ 406 00:30:15,563 --> 00:30:18,065 . اون درها ؛ به بخش پرستاریمون باز میشن 407 00:30:19,567 --> 00:30:21,193 ! پس اینجا در اصل آسایشگاهِ سالمندانِه 408 00:30:21,444 --> 00:30:23,320 اینجا خونه و محلِ اقامتِه ؛ . . منتها برای موارد ضروری 409 00:30:23,571 --> 00:30:26,657 نخیر ؛ بهت اجازه نمیدم . منو آسایشگاه سالمندان بذاری 410 00:30:26,908 --> 00:30:28,742 . شما اصلا به حرفای این خانم گوش نمیدید 411 00:30:28,993 --> 00:30:31,245 اینا یه مشت زنن که روی ویلچر نشستن ! و مثل احمقا وِر وِر میکنن 412 00:30:31,496 --> 00:30:33,080 . مامان ؛ شما اصلا گوش نمیدید 413 00:30:33,289 --> 00:30:36,291 فکر میکنی خیلی باکلاس و پرغرور و قدرتمندی مگه نه ؟ 414 00:30:36,543 --> 00:30:39,002 . . با این دفتر تجملیت و 415 00:30:39,546 --> 00:30:42,464 ! آنتونی " ؛ مردم برای مُردن اینجا میان " 416 00:30:46,427 --> 00:30:51,223 ! خدای من ! یکی دکتر خبر کنه 417 00:30:58,940 --> 00:31:04,069 . پس برای کمک گرفتن برگشتی . به عنوان شکست بهش نگاه نکن 418 00:31:04,445 --> 00:31:07,281 مادرم ؛ جزء نسلیه که در دوران رکود اقتصادی 1929 . رشد کردن 419 00:31:07,532 --> 00:31:10,409 اما رکود اقتصادی براش مثل یه سفر . به پارک تفریحی شش پرچم بود 420 00:31:10,618 --> 00:31:12,202 . دوباره زدی تو رکود و افسردگی 421 00:31:18,793 --> 00:31:20,669 . از موضوع مادرت خارج نشو 422 00:31:25,133 --> 00:31:28,677 حالا که پدرم از دنیا رفته ؛ . قدیس شده 423 00:31:29,470 --> 00:31:32,848 . اما وقتی زنده بود ؛ هیچی نبود 424 00:31:37,228 --> 00:31:40,564 پدرم سرسخت بود ؛ . دارودسته ی خودشو داشت 425 00:31:41,274 --> 00:31:45,360 همچین آدمیو ؛ امروز مامانم ؛ . تا حد قدیس بالا برده 426 00:31:45,570 --> 00:31:48,697 وقتی مُرد ؛ . یه خبرچینِ بی اهمیت بی خاصیت بود 427 00:31:50,241 --> 00:31:53,619 پس مادرتون ؛ حضور پررنگ . و بسیار نیرومندی در زندگیتون داشته 428 00:31:57,332 --> 00:32:02,419 بایس باهات روراس باشم ؛ منم همچینا . از کاری که انجام میدم لذت نمیبرم 429 00:32:02,629 --> 00:32:03,921 چرا ؟ 430 00:32:05,840 --> 00:32:07,299 . " خب ؛ بخاطر " ریکو 431 00:32:07,842 --> 00:32:10,719 ریکو " برادرتونه ؟ " - . نه ؛ منظورم " قانون ریکو " بود - 432 00:32:10,970 --> 00:32:13,305 . البته . . درسته - روزنامه ها رو خوندی ؟ - 433 00:32:13,514 --> 00:32:15,807 میدونی ؛ حکومت از روش های مراقبتی . . و شنود الکترونیکی 434 00:32:16,059 --> 00:32:20,520 و همچنین راه و روش های قانونی مختلف . . . برای تحت فشار قراردادن حرفه ام استفاده میکنه 435 00:32:23,149 --> 00:32:28,070 آیا هیچ تردید خاصی درباره ی روشی که از اون طریق گذران زندگی میکنید دارید ؟ 436 00:32:29,447 --> 00:32:30,697 . بله 437 00:32:32,659 --> 00:32:35,202 . متوجه شدم که باید دلقکِ غمگین باشم 438 00:32:35,662 --> 00:32:38,538 . . این که از بیرون بخندم . . 439 00:32:38,790 --> 00:32:40,415 . اما از درون گریه کنم . . . 440 00:32:40,667 --> 00:32:43,126 . ببین ؛ اوضاع کار و کاسبی رو به نابودیه 441 00:32:44,796 --> 00:32:47,756 اون گذشته ها ؛ اگه کسی دزدی میکرد ؛ . حبسشو میکِشید تا آزاد بشه 442 00:32:48,132 --> 00:32:50,676 بعدش که آزاد میشد ؛ همه ازش پشتیبانی میکردن . و به روش نمیاوردن که چی شده تا روپاش بایسته 443 00:32:50,885 --> 00:32:54,179 . این روزا . . دیگه ارزش های زندگی مُردن 444 00:32:54,555 --> 00:32:57,641 . مردای امروزی ؛ تاب و تحمل مجازات ندارن 445 00:32:57,892 --> 00:33:00,018 . درنتیجه همه تبدیل شدن به شاهد حکومت 446 00:33:04,190 --> 00:33:06,900 . فقط همین حرف زدن درباره اش هم خسته و داغونم میکنه 447 00:33:07,777 --> 00:33:12,531 خب ؛ باوجود پیشرفت های دارویی امروز ؛ . . دیگه نیازی نیست که کسی 448 00:33:12,782 --> 00:33:16,284 . از خستگی یا افسردگی درد بکِشه . . 449 00:33:17,412 --> 00:33:21,123 . بفرما . الانه که یه قرص پروزاک برام تجویز کنی 450 00:33:29,757 --> 00:33:30,924 . ماهافی " نداره " 451 00:33:31,175 --> 00:33:32,884 چیو نداره ؟ 452 00:33:33,094 --> 00:33:34,177 . پولو 453 00:33:34,387 --> 00:33:35,721 آخه چطور میشه پولو نداشته باشه ؟ 454 00:33:35,930 --> 00:33:38,181 . اون مرتیکه هیچ پولی تو دست و بالش نیست 455 00:33:38,433 --> 00:33:40,892 . خودمون با ماشین زیرش کردیم و ازش قول گرفتیم پولو بده . اصلا خود " تی " پشت فرمون بود 456 00:33:41,102 --> 00:33:44,438 . اون مرد توان جنبیدن هم نداره . ورشکسته ی ورشکسته اس 457 00:33:49,110 --> 00:33:50,402 . . پس 458 00:33:51,487 --> 00:33:54,156 شنیدم " جونیور " میخواد " پوسی بومرسیرو " رو بکُشه ؟ 459 00:33:54,407 --> 00:33:57,075 . اشتباهه ؛ میخواد " پوسی مالانگا " رو بکُشه - . آهان ؛ پس " پوسی کوچیکَه " رو میخواد نفله کنه - 460 00:33:57,285 --> 00:33:59,578 یعنی فکر کردی میتونه با " پوسی گُندهه " دربیفته ؟ 461 00:33:59,829 --> 00:34:01,329 پوسی " خودم ؟ " 462 00:34:02,165 --> 00:34:03,415 . " آندریا " 463 00:34:05,585 --> 00:34:08,211 . این آقایون ؛ تمام مشروب های امشبشونو مهمون ما هستن 464 00:34:08,671 --> 00:34:11,048 . " ببخشید آقای " دانته - . عیب نداره - 465 00:34:12,008 --> 00:34:16,219 . پس ؛ عموت از اینکه تو رئیسی ناراحته 466 00:34:16,512 --> 00:34:18,096 . ناراحتیش هر روز هم داره زیاد و زیادتر میشه 467 00:34:19,057 --> 00:34:21,058 . عموت در تمام طول زندگیش با مشکلات زیادی طرف شده 468 00:34:21,309 --> 00:34:23,477 اولش ؛ جلوی بابات ؛ . . که برادر کوچک ترش بود 469 00:34:23,728 --> 00:34:25,520 بخاطر اینکه بابات ؛ جلوی عموت ؛ . . . مردی بود که همیشه موفقیت های زیادی بدست میاورد 470 00:34:25,772 --> 00:34:27,397 . و حالا هم که تو رو جلوی خودش میبینه 471 00:34:27,815 --> 00:34:31,568 پس ؛ همینطورم میشه دیگه ؛ . تحملشو نداره که تو ؛ بهش بگی چیکار کنه یا چیکار نکنه 472 00:34:32,028 --> 00:34:34,071 . هِش " ؛ من عاشق عَمومم " 473 00:34:34,280 --> 00:34:38,033 اون مرد ؛ داره با این تزلزل شخصیتی و . عدم اطمینانی که نشون میده ؛ به سمت نابودی میره 474 00:34:38,242 --> 00:34:40,535 . ناراحتم که پیام رسان بودم 475 00:34:42,830 --> 00:34:45,165 اون دوستت " آرتی " ؛ . . که گفتی رستوران داره 476 00:34:45,374 --> 00:34:47,042 . یه کاری بکن یه سه هفته ای از شهر بیرون بره 477 00:34:47,293 --> 00:34:51,671 اینطوری ؛ رستوران بسته میشه . و ترور ؛ یه جای دیگه انجام میشه 478 00:34:54,258 --> 00:34:55,550 . ای یهودی لعنتی 479 00:34:55,802 --> 00:34:58,053 . تعجبی نداره که بابام اینهمه وقت پیش خودش نگهت داشت 480 00:34:58,262 --> 00:35:01,807 حالا بگو ببینم ؛ داستان این 250 هزاردلار بدهی به یهودی که تو لیستِ 100 تاییِ " ماهافی " وجود داره چیه ؟ 481 00:35:06,229 --> 00:35:08,688 . . ماهافی " ؛ یه شریک تجاری جدید داره " 482 00:35:08,940 --> 00:35:10,190 . تو . . . 483 00:35:10,441 --> 00:35:12,275 . . سازمان بیمه ی پزشکی ؛ میلیونها دلار 484 00:35:12,527 --> 00:35:15,070 بابت دکترها و بیمارستانه ها . . . . و خرج و مخارج درمانی هزینه میکنه 485 00:35:15,404 --> 00:35:18,406 همون یه دونه " ام.آر.آی " که من انجام دادم . دوهزار دلار هزینه داشت که بیمه پرداخت کرد 486 00:35:18,658 --> 00:35:20,909 حالا ؛ ما اومدیم چیکار کردیم ؟ . به این مرتیکه " موهافی " یه حق انتخاب دادیم 487 00:35:21,160 --> 00:35:23,537 یا اینکه شرکت بیمه ی پزشکیش . . فاکتورهای پزشکی تقلبی 488 00:35:23,788 --> 00:35:25,997 که کلینیک های تقلبی ای که ما . . . . . . میسازیم صادرکردنو پرداخت کنه 489 00:35:26,916 --> 00:35:30,627 یا اینکه اون 250 هزار دلاری . . . . که به " هِش " بدهکاره رو بهش بده 490 00:35:30,878 --> 00:35:33,088 . که البته میدونیم که توانایی پرداختشو نداره . . 491 00:35:36,217 --> 00:35:38,510 در غیر اینصورت ؛ سر از تهِ رودخونه ای . که تو " لیندهارت " جریان داره درمیاره 492 00:35:39,971 --> 00:35:43,056 . نقشه ی خیلی هوشمندانه ایه . میتونه خیلی پر سود باشه 493 00:35:43,724 --> 00:35:45,517 ممکنه به اندازه ی کسب و کار حمل زباله . برامون سود و منفعت داشته باشه 494 00:35:45,810 --> 00:35:49,646 . حمل زباله ؛ وسیله ی اصلی معاشمونِه - . بود - 495 00:36:00,074 --> 00:36:02,075 ! " خانم " مادو 496 00:36:05,037 --> 00:36:06,454 . . حالا . . " مِد " ؛ 497 00:36:06,956 --> 00:36:09,166 . من همراهت نمیام 498 00:36:09,667 --> 00:36:13,545 هرسال ؛ این روز که میرسه ؛ . . از وقتی که کوچولو موچولو بودی 499 00:36:13,796 --> 00:36:15,839 مامانی و " مادو " شیک و پیک میکردن . . . . و دست کش های سفید دستشون میکردن 500 00:36:16,048 --> 00:36:21,052 و با همدیگه به هتل " پلازایِ نیویورک " میرفتن . تا زیر پرتره ی " ایلیویز " چای بخورن 501 00:36:21,262 --> 00:36:22,929 نگاه کن . . مالِ تو کجاس ؟ 502 00:36:23,139 --> 00:36:24,639 . یه عالمه تکلیف مدرسه دارم که باید انجامشون بدم 503 00:36:24,891 --> 00:36:27,017 ! مادو " ؛ این رسمِ کوچیکِمونه " 504 00:36:27,268 --> 00:36:28,852 ! همیشه یه عالمه خوش گذروندیم 505 00:36:29,103 --> 00:36:32,355 اگه بخوام راستشو بهت بگم ؛ از هشت سالگی ! احساس میکردم که کار احمقانه ایه 506 00:36:32,607 --> 00:36:34,983 . فقط بخاطر این میومدم که تو خوشت میومد 507 00:36:38,321 --> 00:36:42,741 منو بگو که فکر میکردم این کاریه که حتی بعدازاینکه . . یه مدت طولانی از ازدواجت بگذره هم 508 00:36:43,242 --> 00:36:44,826 . با دخترای خودت انجامش میدیم . . . 509 00:36:45,036 --> 00:36:46,870 امیدوارم دیگه تا اونموقع اینجا زندگی نکنم و . از این شهر رفته باشم 510 00:36:47,163 --> 00:36:49,122 . " شما یک نامه ی الکترونیکی دریافت کردید " 511 00:36:50,708 --> 00:36:55,837 مادو " ؛ نمیتونی به همین سادگی دروغ بگی و " ! خیانت کنی و اینطوری قانون شکنی کنی 512 00:36:58,466 --> 00:37:01,051 چیه ؟ حرفی برای گفتن داری ؟ 513 00:37:02,220 --> 00:37:06,514 مامان ؛ اصلا میدونی چقدر مهمه که آدم بره " آسپِن " و اسکی کنه ؟ 514 00:37:07,016 --> 00:37:09,184 فکر میکنی این اتفاقیه که هرسال میتونه واسه آدم بیفته ؟ 515 00:37:09,393 --> 00:37:12,854 مثل اون رسم مسخره ی خوردن چای و بیسکوئیت هر سالمون تو " هتل پلازا " ؟ 516 00:37:15,483 --> 00:37:18,401 . خدانگهدار - . لطفا درِ اتاقمو ببند - 517 00:37:19,904 --> 00:37:21,154 . " آرتی " 518 00:37:21,405 --> 00:37:26,117 یه قطره بریز . . اوه . . گفتم یه قطره ؛ نه اینکه ! مثل آتشفشان توش فوران کنی " سوو " ؛ یه قطره 519 00:37:27,578 --> 00:37:29,704 آرتی " ؛ حالت چطوره ؟ " - . خیلی خب ؛ یه هم به کوفته قلقلی ها بزن - 520 00:37:29,956 --> 00:37:32,582 . گوش کن ؛ امیدوارم بتونی کمکم کنی - باشه ؛ چه کمکی ازم برمیاد ؟ - 521 00:37:33,417 --> 00:37:34,751 . سفردریایی ؛ به دریای کارائیب 522 00:37:35,002 --> 00:37:37,921 با کِشتی " اس.اس ساگافورد " ؛ . از یازدهم تا بیست و نهم ماه 523 00:37:38,130 --> 00:37:40,340 دوتا بلیط براش دارم . که البته نمیتونم ازشون استفاده کنم 524 00:37:40,591 --> 00:37:42,425 میشه تو این بلیط ها رو ازم بگیری ؟ 525 00:37:42,677 --> 00:37:44,719 اینا رو از کجا آوردی ؟ - . هدیه ان - 526 00:37:45,805 --> 00:37:47,180 هدیه ؟ 527 00:37:47,515 --> 00:37:48,765 یعنی چی ؟ 528 00:37:48,975 --> 00:37:51,768 بعنوان رئیس اتحادیه ی آشپزخانه و رستوران دارها ؛ 529 00:37:51,978 --> 00:37:55,397 . برای اعضای اتحادیه ؛ بیمه ی دندانپزشکی فراهم کردم گوش میدی چی میگم ؟ 530 00:37:55,606 --> 00:37:59,276 بعدشم یه چندتایی دندانپزشک دورهمدیگه جمع شدن . و این بلیط ها رو بهم جایزه دادن 531 00:37:59,527 --> 00:38:02,279 منتها مشکل اینجاس که . تویِ اون تاریخ ها ؛ من نمیتونم مسافرت برم 532 00:38:05,283 --> 00:38:07,993 . بیا بگیرش بگو ببینم ؛ آخرین باری که تعطیلات رفتی کِی بوده ؟ 533 00:38:08,202 --> 00:38:10,787 . آنتونی " ازت متشکرم " - . خیلی خب - 534 00:38:18,129 --> 00:38:19,796 آقای " سوپرانو " ؟ 535 00:38:27,638 --> 00:38:31,182 نمیتونی همچین هدیه ای رو ! از " تونی سوپرانو " قبول کنی ! محاله 536 00:38:31,434 --> 00:38:32,684 . . گوش کن ببین چی میگم " شارمین " ؛ 537 00:38:32,935 --> 00:38:36,271 اگه حتی یه بار دیگه ؛ بخوام یه " لابستر " رو . . بدون اینکه قبلش یه تعطیلات برم تمیزکنم تا بپزمش 538 00:38:36,522 --> 00:38:37,772 . اونوقته که دیگه بدجور عصبانی میشم و داغ میکنم 539 00:38:38,024 --> 00:38:41,318 دیگه حتی نمیخوام درباره اش حرف بزنم ؛ ! خواهش میکنم بس کن 540 00:38:41,569 --> 00:38:45,613 آرت " ؛ " ملیسا " ؛ یالا عزیزم ؛ " . وقتِ خونه رفتنِه 541 00:38:45,865 --> 00:38:50,160 باید یه مدت از اینجا فاصله بگیری ؛ بخاطر سلامتِ . ازدواجمون هم که شده باید یه مدت باهمدیگه تعطیلات بریم 542 00:38:50,411 --> 00:38:55,415 نخیرم ! همین الانش به اندازه ی کافی بد هست که این مافیایی ها مشتری رستورانت هستن ؛ خب ؟ 543 00:38:55,666 --> 00:38:57,417 خب که چی ؟ . ما که باهمدیگه رابطه ی کاری نداریم 544 00:38:57,626 --> 00:39:00,628 درسته ؛ بخاطر همین هم هست که . اون بلیط ها رو بهشون پس میدیم 545 00:39:00,880 --> 00:39:04,591 . اما ؛ اون بلیط ها رو بهش بعنوان جایزه دادن . تونی " ؛ رئیس اتحادیه ی سخت کوشیه " 546 00:39:04,842 --> 00:39:06,468 ! آرتور " ؛ خواهش میکنم ؛ بزرگ شو " 547 00:39:06,719 --> 00:39:10,513 یعنی به اون مخت نرسید که آخه کدوم دندونپزشکی . . پیدا میشه که اینقدر پولدار باشه که بتونه هزینه ی 548 00:39:10,765 --> 00:39:15,435 بلیط درجه یک سفر دریایی از نیوجرزی با کشتی بخارِ نروژیو اونم برای دو نفر تقبل کنه و هدیه بده ؟ 549 00:39:15,686 --> 00:39:19,564 دست بردار دیگه " آرتور " ؛ پولِ این بلیط ها ! با شکستن استخوانهای یه بدبخت بیچاره دراومده 550 00:39:20,274 --> 00:39:23,777 هرمن " ؛ غیرممکنه که قبول کنم " . شرکت خودمو کله پا کنم 551 00:39:24,028 --> 00:39:27,113 یعنی بیام کاری کنم که بابت مثلا ام.آر.آی هایی که اصلا انجام نشدن پول بدن ؟ 552 00:39:27,365 --> 00:39:30,825 . کاری میکنیم کاغذبازیهاش کاملا واقعی بنظر برسن - از کجا معلوم که گیر نیفتم ؟ - 553 00:39:31,035 --> 00:39:34,204 . متنفرم از اینکه ببینم اینطوری خودتو اذیت میکنی . تو مرد باهوشی هستی 554 00:39:34,455 --> 00:39:38,166 من افسرده ام ؛ اینقدر افسرده ام . که خواب و خوراک ندارم 555 00:39:38,417 --> 00:39:41,252 پروزاک " مصرف میکنی ؟ " - . زولوفت " ؛ مشابه همون " پروزاکِ"ـه " - 556 00:39:41,462 --> 00:39:43,797 . مثلا مصرف کردنش باید به مشکل قمارم هم کمک کنه - . شوخی میکنی - 557 00:39:44,048 --> 00:39:46,299 . . این نسلِ جدید داروهای ضد افسردگی 558 00:39:46,550 --> 00:39:49,511 قراره روی رفتارهای وسواس گونه هم . اثر بذارن و خوبشون کنن 559 00:39:49,762 --> 00:39:51,012 . چه بد 560 00:39:51,222 --> 00:39:53,807 بالاخره یه داروی ضد قمارکردن اومد ؛ . . اما چه حیف شد که بعدازاینکه 561 00:39:54,058 --> 00:39:56,393 تا خرخره تو گنداب قمار خودت . . . فرو رفتی این دارو سروکله اش پیدا شد 562 00:39:56,602 --> 00:39:58,853 . دارم سعی میکنم آدم بدبینی نباشم 563 00:39:59,105 --> 00:40:02,982 ببین ؛ بدهیت و احساساتی که بخاطر اون بدهی . دورتو گرفتن ؛ منبع مشکلاتِت هستن 564 00:40:03,234 --> 00:40:05,735 . " متاسفم که پولتو ندادم " هرمن 565 00:40:05,986 --> 00:40:07,445 . میدونم که متاسفی 566 00:40:07,655 --> 00:40:09,864 . و هرگز هم قصد نداشتم " تونی سوپرانو " رو بدنام کنم 567 00:40:10,116 --> 00:40:12,659 میگما ؛ میخوای یه قدمی روی این صخره ها بزنی ؟ - . بخاطر این چوب زیربغلم ؛ امکانشو ندارم - 568 00:40:12,910 --> 00:40:15,870 . اونجا خیلی قشنگه . بیادیگه . . کمکت میکنیم 569 00:40:16,080 --> 00:40:17,747 . من برام فکر کردن اونجا میرم 570 00:40:32,721 --> 00:40:34,097 . ممنون ؛ اما نه ؛ دستت درد نکنه نمیخوام 571 00:40:36,892 --> 00:40:38,309 . بیاین نقشه ی شماها رو یه امتحانی بکنیم 572 00:40:38,561 --> 00:40:42,272 منظورم همون حرفاییه که چند لحظه پیش . . درباره ی " ام.آر.آی " و 573 00:41:04,128 --> 00:41:05,503 ! " تی " 574 00:41:07,047 --> 00:41:09,048 ! دیک " داره دنبالت میگرده " 575 00:41:10,759 --> 00:41:13,845 هی " تونی " ؛ همین الان شرکت " تریبوروث تاورز " ؛ . باهام تماس گرفت 576 00:41:14,096 --> 00:41:17,182 . برادران " کولار " ؛ پیشنهادشونو پس گرفتن 577 00:41:17,433 --> 00:41:18,683 . خوبه . خوبه 578 00:41:18,934 --> 00:41:21,853 گوش کن ؛ راستی ؛ . آرتی بوکو " اومده دیدنت " 579 00:41:22,354 --> 00:41:24,397 . باید برم بچه ها - . مراقب خودت باش - 580 00:41:30,571 --> 00:41:31,988 ! " آرتی " 581 00:41:32,781 --> 00:41:34,282 آرتی " ؛ حالت خوبه ؟ " 582 00:41:36,994 --> 00:41:39,120 . نمیتونم - داری درباره ی چی حرف میزنی ؟ - 583 00:41:39,371 --> 00:41:42,248 . ما که حرفامونو درباره اش گفتیم . باید از شهر بری 584 00:41:42,500 --> 00:41:43,750 . متاسفم 585 00:41:52,009 --> 00:41:53,259 . غیرقابل قبوله 586 00:41:53,469 --> 00:41:55,762 . من دوهفته پیش میزمو رزرو کردم 587 00:41:55,971 --> 00:41:59,974 قربان ؛ من که خدمتتون عرض کردم ؛ مردم . از سر میزهاشون بلند نمیشن و 5 نفرهم جلوتون هستن 588 00:42:00,184 --> 00:42:02,852 پس دوست داری که . . ؟ - کمکی از دستم برمیاد ؟ - 589 00:42:05,439 --> 00:42:07,398 . از ناراحتی منفجر شدم 590 00:42:08,442 --> 00:42:11,402 خب چرا نمیشه بریم یه رستوران دیگه غذا بخوریم ؟ 591 00:42:11,612 --> 00:42:12,904 . خب ؛ حالا که اینجاییم دیگه 592 00:42:13,155 --> 00:42:15,573 آقای " سوپرانو " ؛ حالتون چطوره ؟ . از ملاقاتتون خوشوقتم 593 00:42:15,783 --> 00:42:17,200 حالتون چطوره ؟ 594 00:42:19,370 --> 00:42:21,246 . از اینطرف . ببخشید 595 00:42:25,459 --> 00:42:29,963 . عزیزم ؛ گرسنمِه تونی " ؛ داری کجا میری ؟ " 596 00:42:30,214 --> 00:42:31,923 . هی حالت چطوره ؟ 597 00:42:32,132 --> 00:42:33,591 . خوبم 598 00:42:35,261 --> 00:42:36,553 تو هم مشتری اینجایی ؟ 599 00:42:36,804 --> 00:42:38,513 . وقتی امکانش باشه 600 00:42:39,431 --> 00:42:43,685 راهنمایی های چیدمان اتاق که بهم گفتی . واقعا بکارم اومدن 601 00:42:44,645 --> 00:42:45,937 . خوبه 602 00:42:47,731 --> 00:42:48,898 تو چطوری ؟ 603 00:42:53,737 --> 00:42:55,405 نایلز " . " نایلز " ؟ " 604 00:42:55,614 --> 00:42:57,198 میدونی اون کی بود ؟ 605 00:42:57,449 --> 00:43:00,118 . خب یعنی منظورم اینه که مشخصا میشناسیش 606 00:43:00,369 --> 00:43:01,911 ببینم ؛ یکی از بیمارهاتِه ؟ 607 00:43:02,162 --> 00:43:03,538 . خودت که میدونی نمیتونم دراینمورد چیزی بهت بگم 608 00:43:08,002 --> 00:43:10,336 . راهنمایی درباره ی دکورکردنِ اتاق . . آره جونِ مادرت 609 00:43:10,588 --> 00:43:12,589 . نایلز " ؛ خفه خون بگیر " 610 00:43:12,840 --> 00:43:15,842 آقای " برگلند " ؛ . الان دارن میزتونو آماده میکنن 611 00:43:20,431 --> 00:43:22,765 اون زنیکه کی بود تو رستوران ؟ 612 00:43:23,017 --> 00:43:24,434 . طراح داخلیم 613 00:43:24,685 --> 00:43:27,103 چی ؟ مگه داری آشغال دونیتو ریمُدل میکنی ؟ 614 00:43:27,313 --> 00:43:30,648 . خنده داره ! هی ! بهتره با اون کلاه بازی نکنی 615 00:43:34,194 --> 00:43:36,946 ! نکن دیگه . . اون کلاه مالِ " جان اف کندی"ـه . خودم از تو مزایده خریدمش 616 00:43:37,197 --> 00:43:38,364 ! بدش من 617 00:43:39,783 --> 00:43:41,326 . آیرینا " ؛ یا مسیح " 618 00:43:41,744 --> 00:43:45,663 . میدونم رابطه ی صمیمانه تری بااون زن داری 619 00:43:46,165 --> 00:43:48,166 . هیچ چیز یا رابطه ی صمیمانه ای بینمون وجود نداره . فقط باهمدیگه حرف میزنیم 620 00:43:58,385 --> 00:44:00,094 . " شب بخیر آقای " سوپرانو 621 00:44:00,346 --> 00:44:02,347 . یک ماهی میشه که شما رو ندیده بودیم کجا بودین ؟ 622 00:44:09,021 --> 00:44:10,897 . . میدونی ؛ بعضی وقتا 623 00:44:12,024 --> 00:44:13,358 . زندگی خوبه . . . . 624 00:44:13,567 --> 00:44:15,485 . بیشتر وقتا زندگی خوب و زیباس 625 00:44:16,820 --> 00:44:19,030 . بعنوان مثال ؛ این مشروب " ریگالینی " حرف نداره 626 00:44:20,866 --> 00:44:23,117 . این چند روز اخیر ؛ خیلی سرحال بودی 627 00:44:32,044 --> 00:44:36,005 کارملا " ؛ " . باید به چیزی اعتراف کنم 628 00:44:39,760 --> 00:44:41,010 داری چیکار میکنی ؟ 629 00:44:41,261 --> 00:44:44,013 دارم گیلاس مشروبمو یه جایی میذارم ! که اگه لازم شد تو صورتت بریزمش 630 00:44:44,223 --> 00:44:45,515 . تو همیشه دنبال داستان سازی هستی 631 00:44:45,724 --> 00:44:48,142 . د اعتراف کن دیگه ! تمومش کن بریم 632 00:44:53,232 --> 00:44:54,691 . من " پروزاک " مصرف میکنم 633 00:44:56,110 --> 00:44:57,527 . اوه ؛ خدای من 634 00:44:58,320 --> 00:45:00,113 . یه مدتیه که پیش یه روان درمانگر میرم 635 00:45:00,364 --> 00:45:03,074 . خدای من . بنظرم عالیه 636 00:45:03,283 --> 00:45:06,327 ! فوق العاده اس ! کارِ پُر دل و جراتی انجام دادی 637 00:45:06,537 --> 00:45:09,330 . آروم باش - . اما بنظرم خیلی فوق العاده اس - 638 00:45:09,540 --> 00:45:11,499 . قبلش فکر میکردی " هانیبال لکتر "ی چیزی هستم 639 00:45:11,750 --> 00:45:14,335 . بنظرم فوق العاده اس . البته روانشناسی ؛ مستقیما روح آدمو مورد خطاب قرار نمیده 640 00:45:14,586 --> 00:45:16,421 . اما واسه شروع خوبه . کار مهمیه که انجام دادی 641 00:45:16,630 --> 00:45:18,506 . حالا دیگه خفه میشم 642 00:45:19,091 --> 00:45:20,591 . الان خفه میشم 643 00:45:21,427 --> 00:45:22,844 . فقط تویی که این موضوعو میدونی 644 00:45:23,095 --> 00:45:25,972 تنها دلیلی که دارم این رازو بهت میگم . اینه که همسرمی 645 00:45:26,223 --> 00:45:29,559 تنها کسی روی این سیاره هستی . که کاملا باهاش روراستم 646 00:45:29,810 --> 00:45:31,561 . اوه ؛ خواهش میکنم 647 00:45:31,770 --> 00:45:33,438 . هی ؛ جدی میگم 648 00:45:33,772 --> 00:45:35,940 اگه یه آدم اشتباهی این موضوعو بفهمه ؛ . . باید یه پوشش فولادی 649 00:45:36,191 --> 00:45:38,484 . از داروهای ضد افسردگی پشت کله ام نصب کنم 650 00:45:48,036 --> 00:45:50,580 . نمیدونستم اینقدر ناراحتی 651 00:45:54,626 --> 00:45:55,877 . نمیدونم چی بگم 652 00:45:56,503 --> 00:45:58,129 . . مادرم 653 00:45:58,338 --> 00:46:00,173 موضوعِ پدرِتو برای اون آقای دکتر تعریف کردی ؛ درسته ؟ 654 00:46:00,424 --> 00:46:03,092 کیو میگی ؟ - . روان درمانگرِتو میگم - 655 00:46:04,428 --> 00:46:06,596 . اره ؛ آره ؛ واسه آقای دکتر تعریف کردم 656 00:46:06,805 --> 00:46:10,600 . خوبه . اما بدون که منبع مشکلاتت ؛ مادرته 657 00:46:11,477 --> 00:46:15,980 نمیدونم چی بگم ؛ فقط این حسو دارم که این اواخر . زندگیم از تعادل خارج شده 658 00:46:18,776 --> 00:46:22,278 . وجود ما ؛ روی این زمین ؛ خودش واسه خودش معمائیه 659 00:46:23,322 --> 00:46:25,239 . دخترِ خودم ؛ ازم متنفره 660 00:46:26,408 --> 00:46:28,159 . " ازت متنفر نیست " کارم 661 00:46:28,410 --> 00:46:30,119 . ما بهترین دوستای همدیگه بودیم 662 00:46:30,370 --> 00:46:33,581 . رابطه ی دخترا و مادراشون همینه دیگه . دوباره پیشت برمیگرده 663 00:46:38,587 --> 00:46:39,837 سلام ؟ - ! یا مسیح ! دوباره که تو گوشیو برداشتی - 664 00:46:40,047 --> 00:46:41,964 ببینم ؛ موضوع چیه ؟ تو اصلا زندگی اجتماعی نداری ؟ 665 00:46:42,174 --> 00:46:43,674 . گُمشو عوضی 666 00:46:45,010 --> 00:46:46,260 . بابا 667 00:46:46,470 --> 00:46:49,806 . برات شیرینی " پریماورای"ـی که خودم درست کردمو آوردم . شیرینی مورد علاقتِه ها 668 00:46:51,350 --> 00:46:52,850 کیه ؟ - . " کریستوفر " - 669 00:46:53,060 --> 00:46:55,436 . هی - . دوستمون برگشته شهر - 670 00:46:55,687 --> 00:47:00,441 پوسی مالانگا"یِ کوچک ؛ که بعضی وقتا "با سردسته ی بزرگِ مافیا " . . بومپرنسیرو " ؛ معروف به " پوسی گندهِ"ـه اشتباه گرفته میشه " 671 00:47:01,235 --> 00:47:02,568 . . بتازگی از " فلوریدا " برگشته . . 672 00:47:02,820 --> 00:47:04,779 پس بزودی خبرش تو شهر پخش میشه دیگه درسته ؟ 673 00:47:04,988 --> 00:47:06,989 . نگران نباش . یه راهی برای پایان دادن به این مشکل پیدا میکنم 674 00:47:08,867 --> 00:47:10,451 . " یالا " مادو 675 00:47:11,161 --> 00:47:14,038 ! " برید جلو تیمِ " عقاب ها - ! یالا . . برو - 676 00:47:14,915 --> 00:47:17,124 پس گفتی تا کِی بهش احتیاج داری ؟ 677 00:47:17,376 --> 00:47:18,793 . فورا 678 00:47:19,336 --> 00:47:22,547 ! " باریکلا " مادو - ! قشنگه ! قشنگه - 679 00:47:23,215 --> 00:47:25,341 . فکر کنم بتونم همچین مهمونی ای رو جور کنم 680 00:47:25,717 --> 00:47:29,220 ! خطای سرویس ؟ اون توپ که اصلا از خط خارج بود - داری چیکار میکنی داور ؟ - 681 00:47:33,767 --> 00:47:35,101 مامان نیومد ؟ 682 00:47:35,352 --> 00:47:37,353 . فکر میکرد که تو دلِت نمیخواد اون اینجا بیاد 683 00:47:38,063 --> 00:47:39,689 . ماشین اونجاس 684 00:47:39,940 --> 00:47:42,567 . " سلام آقای " دانتِه . " بعدا میبینمت " هدر 685 00:47:43,777 --> 00:47:45,319 . شماها بازی خوبی انجام دادید 686 00:47:45,571 --> 00:47:47,363 راستی ؛ این " هدر دانته " ؛ این ضربه ی آبشاریو از کجا یاد گرفته بود ؟ 687 00:47:47,614 --> 00:47:50,324 بنظرت کاری که مامان داره انجام میده غیرعادلانه نیست ؟ 688 00:47:50,576 --> 00:47:52,994 . حتی میتونم یه صحنه ی فیلم غم انگیز هم ازش دربیارم 689 00:47:53,203 --> 00:47:56,956 مامان غم انگیزی که نمیتونه برای " . " مسابقه ی ورزشی دخترش بیاد 690 00:48:03,422 --> 00:48:04,755 بابا ؟ 691 00:48:05,382 --> 00:48:07,383 فکر نمیکنی کاملا واضحه ؟ 692 00:48:07,593 --> 00:48:11,554 . سفر خودم به " آسپن " رو میگم آخه چه فکری میکنه ؟ 693 00:48:12,556 --> 00:48:14,015 بابا ؟ 694 00:48:19,855 --> 00:48:22,189 . چندین سال ؛ از آخرین باری که اینجا بودم میگذره 695 00:48:22,566 --> 00:48:24,984 . بابا ؛ خواهش میکنم باهاش حرف بزن ؛ توروخدا 696 00:48:25,319 --> 00:48:27,987 . ای خدا . . این خیلی احمقانه اس 697 00:48:28,947 --> 00:48:30,406 واسه چی اینجا نشستیم ؟ 698 00:48:32,159 --> 00:48:35,328 بنظر مامانت ؛ تو اینقدر ظرفیت داری . که به بهترین و بالاترین دانش آموز تبدیل بشی 699 00:48:35,537 --> 00:48:36,787 . و منم باهاش موافقم 700 00:48:36,997 --> 00:48:38,748 شماها دنبال چی هستید ؟ کمال ؟ 701 00:48:41,877 --> 00:48:43,628 داری چیو نیگا میکنی ؟ 702 00:48:44,129 --> 00:48:47,632 پدرِ پدربزرگت . . و برادرش " فرانک " ؛ 703 00:48:48,467 --> 00:48:50,134 . این کلیسا رو ساختن . . . 704 00:48:50,761 --> 00:48:52,011 ! اووه . . چقدر تعجب کردم 705 00:48:52,262 --> 00:48:55,473 سنگ کارها و مرمر کارها . . از " ایتالیا " اینجا اومدن 706 00:48:56,266 --> 00:48:58,476 . و اینجا رو ساختن . . . 707 00:48:59,728 --> 00:49:02,313 . آ ره ؛ درسته . دو نفر بودن 708 00:49:03,523 --> 00:49:08,486 نه ؛ دونفر بودن و یه گروه . از کارگرها و سنگ تراش ها 709 00:49:10,822 --> 00:49:13,532 . . از قبل طراحیش نکردن 710 00:49:13,784 --> 00:49:15,993 . اما میدونستن چطوری بسازنش . . . 711 00:49:18,455 --> 00:49:21,332 حالا امروز ؛ دونفرو پیدا کن که بتونن درست و حسابی . کنار وانِ حمومتو دوغاب بریزن 712 00:49:58,954 --> 00:50:00,329 . حالا حالم خوبه 713 00:50:00,580 --> 00:50:03,958 پس ؛ نمیدونم که آیا احتیاج دارم که دوباره برای مشاوره بیام یا نه ؟ 714 00:50:04,459 --> 00:50:06,335 . این که حالتون بهتر شده بخاطر داروی پروزاک نیست 715 00:50:06,920 --> 00:50:08,170 چرا نباشه ؟ 716 00:50:08,422 --> 00:50:13,551 شما گفتید این روزها واضح تر و روشن تر فکر میکنید اینکه همسرتون گفته حالتون بهتر بنظر میاد ؛ درسته ؟ 717 00:50:15,053 --> 00:50:16,887 . این خوب شدن ؛ بخاطر استفاده از دارو نیست 718 00:50:18,724 --> 00:50:22,643 چندین هفته طول میکِشه تا داروی پروزاک . بتونه آثار خودشو تویِ خونِ بیمار بذاره 719 00:50:24,229 --> 00:50:25,563 خب ؛ پس چی باعث بهتر شدنم شده ؟ 720 00:50:26,773 --> 00:50:28,983 . اینجا اومدن . صحبت کردن درباره ی مشکلاتتون 721 00:50:30,318 --> 00:50:32,695 . امید ؛ دراشکال مختلفی خودشو نشون میده 722 00:50:33,113 --> 00:50:35,031 خب ؛ آخه کی واسه همچین چیزایی وقت داره ؟ 723 00:50:35,657 --> 00:50:37,658 چی میخواین بگین ؟ 724 00:50:47,169 --> 00:50:49,211 . دیشب خواب دیدم 725 00:50:55,719 --> 00:50:57,970 . . نافم 726 00:50:59,306 --> 00:51:01,098 . . مثل یه پیچ فیلیپس بود . . 727 00:51:01,808 --> 00:51:04,226 . . و سعی کردم پیچشو باز کنم . . 728 00:51:05,020 --> 00:51:06,937 . . و وقتی پیچِشو بازکردم . . 729 00:51:09,608 --> 00:51:11,400 ! آلت تناسلیم افتاد زمین . . . 730 00:51:16,406 --> 00:51:20,076 بعدش برش داشتم و درحالیکه تو دستم گرفته بودمش . . اینطرف و اونطرف میدویدم 731 00:51:20,327 --> 00:51:23,746 و دنبال مردی که قبلا . . . . ماشین " لینکولن"ـمو درست کرده بود میگشتم 732 00:51:23,997 --> 00:51:26,415 . تا بدم آلتمو دوباره سرِجاش برگردونه . . 733 00:51:26,792 --> 00:51:29,877 . . و ؛ بعدش خب همینطور که بالا نگهش داشته بودم 734 00:51:30,128 --> 00:51:34,048 یه پرنده ؛ به سرعت هرچه تمامتر اومد پایین . . . . و با منقارش اونو ازدستم گرفت و 735 00:51:35,092 --> 00:51:36,884 . و پرواز کنان با خودش بُرد که بُرد . . 736 00:51:41,431 --> 00:51:42,932 چه نوع پرنده ای بود ؟ 737 00:51:44,768 --> 00:51:47,103 . نمیدونم . مرغ دریایی یا همچین چیزایی بود 738 00:51:47,312 --> 00:51:48,687 یه پرنده ی آبی ؟ 739 00:51:49,981 --> 00:51:53,025 فکر میکنی این که هفته ی پیش اون پرنده ها رو دیدم این ایده رو تو ذهنم کاشته که حالا خوابشو دیدم ؟ 740 00:51:53,235 --> 00:51:55,111 دیگه چه پرنده های آبی ای رو سراغ دارید ؟ 741 00:51:56,238 --> 00:51:59,115 . " پلیکان " ؛ " فلامینگو " 742 00:51:59,908 --> 00:52:01,492 اردک چی ؟ 743 00:52:08,208 --> 00:52:09,917 ! اون اردک های لعنتی 744 00:52:10,127 --> 00:52:13,129 چیِه اون اردک ها اینقدر براتون مهمه ؟ 745 00:52:19,928 --> 00:52:22,054 . . نمیدونم . . تجربه ی جدیدی برام بود که 746 00:52:22,264 --> 00:52:26,600 . . اون موجودات وحشی . . 747 00:52:27,394 --> 00:52:30,855 به استخر خونه ام اومدن . . . و اونجا بچه دار شدن 748 00:52:37,863 --> 00:52:39,738 . از دیدن اینکه گذاشتن و رفتن ؛ خیلی ناراحت شدم 749 00:52:41,825 --> 00:52:44,869 . اوه ؛ یا مسیح ؛ لعنت ؛ حالا دیگه داره گریه ام میگیره 750 00:52:53,378 --> 00:52:55,379 . لعنت . لعنت بهم 751 00:52:55,589 --> 00:53:00,676 وقتی اون اردکها جوجه دار شدن ؛ . تبدیل به خانواده شدن 752 00:53:05,140 --> 00:53:06,599 . راس میگی 753 00:53:07,350 --> 00:53:09,894 . این یه پیونده . . یه ارتباط 754 00:53:10,645 --> 00:53:13,647 . . میترسم همونطوریکه اون اردکها رو ازدست دادم 755 00:53:13,899 --> 00:53:15,816 . خانواده امو هم ازدست بدم . . . 756 00:53:18,195 --> 00:53:20,821 . این ؛ همون چیزیه که اینقدر ازش وحشت دارم 757 00:53:23,033 --> 00:53:24,491 . این ترس ؛ همیشه همراهمه 758 00:53:24,743 --> 00:53:27,036 اینهمه وحشتی که وجودتو گرفته از اتفاق افتادنِ چه چیزیه ؟ 759 00:53:28,413 --> 00:53:29,788 . نمیدونم 760 00:53:36,046 --> 00:53:37,296 . . آدم اینقدر سخت کار میکنه 761 00:53:37,547 --> 00:53:41,884 اینقدر سخت جون میکنه . . . . تا آخرش ببینه که رویاهاش 762 00:53:43,220 --> 00:53:45,012 . میسوزن و به خاکستر تبدیل میشن . . . 763 00:53:45,722 --> 00:53:48,182 اینطوری به قضیه نگاه کن . از بیمه پول میگیری 764 00:53:48,433 --> 00:53:51,518 باید اینو به خودت بگی که . " میتونست بدتراز اینا سرم بیاد " 765 00:53:51,770 --> 00:53:55,481 آخه دیگه چطور میتونست بدتر از این باشه ؟ ! از دستِ این فرِ خراب لعنتی 766 00:53:55,732 --> 00:53:58,776 فکرشو بکن ؛ یه اتفاقی میفتاد که مردم دیگه اصلا پاشونو تو رستورانت نمیذاشتن ؛ بهش فکر کردی ؟ 767 00:54:00,820 --> 00:54:03,072 . نمیدونم . نمیدونم چی شد یه دفعه ای 768 00:54:05,533 --> 00:54:07,743 راس میگه ؛ واسه همچین چیزی که اون داره بهت میگه . هیچ نوع بیمه ای وجود خارجی نداره 769 00:54:07,953 --> 00:54:12,665 آخه واسه چی مردم نباید بخوان به رستورانم بیان ؟ . اونجا تازه کسب و کارش خوب گرفته بود 770 00:54:13,875 --> 00:54:16,085 میدونی این اواخر متوجه چه چیزی شدم ؟ 771 00:54:17,545 --> 00:54:19,213 . اینکه صحبت کردن درمورد مشکلات کمک میکنه 772 00:54:19,422 --> 00:54:21,548 . درسته - . راس میگه . . درست میگه - 773 00:54:25,136 --> 00:54:28,305 . امید . . به اشکال مختلف وجود داره 774 00:54:28,848 --> 00:54:30,099 . کاملا درسته 775 00:54:30,558 --> 00:54:31,809 . بسّه دیگه 776 00:54:33,603 --> 00:54:35,020 . یا مسیح . بیا . . اینو برام نگه دار 777 00:54:35,230 --> 00:54:36,522 . " آرتی " 778 00:54:37,107 --> 00:54:38,816 . آرتی " ؛ بس کن " 779 00:54:40,360 --> 00:54:42,778 . هی ؛ منو نیگا . منو ببین 780 00:54:43,655 --> 00:54:45,489 . من همیشه کمکت میکنم 781 00:54:45,699 --> 00:54:48,158 . بسه . . گریه نکن 782 00:54:53,456 --> 00:54:56,250 برو آشپزی کن . . هی . . بذار آشپزی کنه . اینطوری حالش بهتر میشه 783 00:55:09,055 --> 00:55:12,182 یه روزی ؛ بهش میگم که . این ما بودیم که رستورانشو آتیش زدیم 784 00:55:17,689 --> 00:55:20,316 . خیلی خب دیگه . . این چرندیات کافیه بگو ببینم ؛ تو چه مرگتِه ؟ 785 00:55:22,068 --> 00:55:23,319 . . میدونی ؛ اگه یه جمله ی خیلی ساده ؛ مثلا 786 00:55:23,570 --> 00:55:27,406 آفرین کریس که تونستی اون قرارداد تریبورث تاورز " . رو جور کنی " ؛ خیلی به خوب شدنم کمک میکرد 787 00:55:27,657 --> 00:55:29,033 . همین 788 00:55:38,335 --> 00:55:39,585 . حق با توئه 789 00:55:40,086 --> 00:55:41,420 . تو راس میگی 790 00:55:42,464 --> 00:55:44,089 . هیچ دفاعی از خودم ندارم 791 00:55:44,716 --> 00:55:49,094 پدری کردنم هم همینطور بوده ؛ هرگز پشتیبانی نکردم . یا از بچه ام تعریف نکردم 792 00:55:49,846 --> 00:55:51,472 . . دوست دختر پسر عمو " گرگوری " ؛ 793 00:55:51,723 --> 00:55:54,850 از اونجور آدماییه که تو هالیوود بهشون میگن . . . مدیر تهیه 794 00:55:55,101 --> 00:55:57,811 بهم گفت که میتونم با فروش داستان زندگیم . میلیون ها دلار دربیارم 795 00:55:58,021 --> 00:56:00,814 . اما من اونکارو نکردم . اینجا ؛ پیش تو گیر افتادم 796 00:56:01,066 --> 00:56:04,860 . میزنم میکُشمت ها حالا دیگه میخوای واسم " هنری هیل " بازی دربیاری ؟ 797 00:56:05,278 --> 00:56:08,197 میدونی چندتا از مافیایی ها تاحالا داستان هاشونو فروختن و گند زدن به همه چی ؟ 798 00:56:08,448 --> 00:56:10,616 بهم گفت که حتی شاید بتونم توی فیلم ؛ . بجای نقش خودم هم بازی کنم 799 00:56:10,867 --> 00:56:12,409 جدی ؟ - . آره - 800 00:56:16,289 --> 00:56:20,584 . نمایش نامه های هالیوودیو بیخیال شو اون مایه های حواس پرتیو فراموش کن ؛ باشه ؟ 801 00:56:22,003 --> 00:56:24,129 فکر کردی خودم تاحالا پیشنهاد نداشتم ؟ 802 00:56:26,633 --> 00:56:29,760 . ما یه عالمه کار واسه انجام دادن داریم . راههای جدیدی جلو رومونِه 803 00:56:30,220 --> 00:56:34,139 . از حالا به بعد ؛ همه چی درست میشه . بیا 804 00:56:35,225 --> 00:56:38,727 . نگاه کن ؛ چه روز قشنگیه چی میتونه تو همچین روز زیبایی بد باشه ؟ 805 00:56:40,980 --> 00:56:44,566 . " لطف کردی که واسه مهمونی اومدی دنبالم " جونیور 806 00:56:45,485 --> 00:56:48,862 . لااقل یکی بهم اهمیت میده - . از دستِ این بچه های امروزی - 807 00:56:49,114 --> 00:56:52,616 فکر کنم اینطور فکر کرده که به محض اینکه . . منو تو آسایشگاه سالمندان بذاره 808 00:56:52,867 --> 00:56:57,579 زودتر از دنیا میرم . . . و دیگه مجبور نیست اینطرف و اونطرف برسونتم 809 00:56:58,206 --> 00:56:59,998 . . شک نکن که اگه باباش هنوز زنده بود 810 00:57:00,291 --> 00:57:05,003 . نجابت و احترام بیشتری نسبت به مادرش نشون میداد 811 00:57:05,255 --> 00:57:08,340 . برادرم " جان " ؛ مرد بزرگی بود 812 00:57:09,759 --> 00:57:11,176 . یه قدیس بود 813 00:57:11,386 --> 00:57:15,097 امروز ؛ نسبت به روزگار من و " جانی " ؛ . چیزای زیادی عوض شدن 814 00:57:15,306 --> 00:57:16,473 منظورت چیه ؟ 815 00:57:16,683 --> 00:57:19,184 . نمیتونم اونطوریکه دلم میخواد کسب و کارمو بچرخونم 816 00:57:19,394 --> 00:57:20,811 وحشتناک و ناامیدکننده نیست ؟ 817 00:57:21,020 --> 00:57:22,855 همین هفته ی پیش . . پسرت تو کارم دخالت کرد 818 00:57:23,106 --> 00:57:25,232 . و یه کاریو صدمرتبه برام سخت تر کرد . . 819 00:57:25,442 --> 00:57:27,526 بعلاوه که رو کسب و کار نیویورک هم . دست گذاشته 820 00:57:28,653 --> 00:57:32,114 آخه آدم تو همچین وضعی چیکار میتونه بکنه ؟ . بالاخره اونم جزو همین نسله دیگه 821 00:57:33,283 --> 00:57:36,076 یادته اونموقعا موهاشونو چه مدل مسخره ای درست میکردن ؟ یا اینکه از مواد مخدر استفاده میکردن ؟ 822 00:57:36,286 --> 00:57:37,619 حالا این روزا ؛ هرچی بچه کونیه . پاشده رفته واسه ارتش نام نویسی کرده 823 00:57:37,829 --> 00:57:40,706 . " بسه دیگه " جونیور ! داری با این حرفات خیلی ناراحتم میکنی 824 00:57:40,957 --> 00:57:44,209 خودم هم خوشم نمیاد اینا رو بگم " لیویا " ؛ . اما این حرفام ؛ از سوزش دلِه 825 00:57:44,627 --> 00:57:48,172 و بذار محرمانه یه چیزیو بهت بگم . اوضاع از همه طرف داره بهم میریزه 826 00:57:48,465 --> 00:57:50,716 . صدای دوستای زیادیمون دراومده 827 00:57:50,967 --> 00:57:54,428 . قبلا ؛ هرگز رکود اقتصادی رومون اثری نداشت . اما دیگه اینطوری نیست 828 00:57:55,263 --> 00:57:58,223 . نمیشه همه چیو گردنِ وزارت دادگستری بندازی 829 00:57:59,851 --> 00:58:01,560 . . دوستام بهم میگن 830 00:58:01,811 --> 00:58:06,523 جونیور ؛ واسه چی قدرت بیشتری " از خودت نشون نمیدی و کنترلو بدست نمیگیری " ؟ 831 00:58:09,194 --> 00:58:12,863 ." بالاخره یه کاری درمورد " تونی " باید انجام بشه " لیویا 832 00:58:13,781 --> 00:58:15,073 . منتها نمیدونم چه کاری 833 00:58:22,707 --> 00:58:24,458 . رسیدن ." سلام مامان ؛ عمو " جونیور 834 00:58:24,709 --> 00:58:29,505 . داری از زغال درخت کهور استفاده میکنی . این باعث میشه سوسیس مزه ی خاصی بگیره 835 00:58:29,756 --> 00:58:33,258 . سلام مامان بزرگ - . تولدت مبارک ؛ پسر بزرگ - 836 00:58:33,468 --> 00:58:34,885 . کارملا " ؛ مامانم رسیده " 837 00:58:35,094 --> 00:58:37,596 . همگی ؛ بیاین غذا بخوریم 838 00:58:38,097 --> 00:58:41,097 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 839 00:58:41,098 --> 00:58:43,098 ارائه ای از .:.:.:. | WwW.9Movie.Co |.:.:.:.