1 00:00:29,530 --> 00:00:32,700 "... نيستي تو طرفِ من" 2 00:00:35,744 --> 00:00:37,579 اون خانمه !حي و حاضره 3 00:00:37,579 --> 00:00:39,039 درسته؟ 4 00:00:51,010 --> 00:00:53,012 : يادمه بابام هميشه مي‌گفت 5 00:00:53,012 --> 00:00:55,263 ،تويِ اين دنيا" ".سه تا مانع عليه تو هستن 6 00:00:55,263 --> 00:00:57,516 البته معمولاً هر مردِ سياهي" "... دو تا مانع داره 7 00:00:57,516 --> 00:01:00,477 ،يکيش اينکه فقط سياهه" ".و يکيش اينکه مذکره 8 00:01:00,477 --> 00:01:02,145 ،ولي وقتي سياه هستي" "... مذکر هستي، و گِي هستي 9 00:01:02,145 --> 00:01:04,189 اونوقت ديگه" ".روزگارِ سختي داري 10 00:01:04,189 --> 00:01:05,566 و مي‌گفت : "اگه قصد داري "... اين هر 3 تا باشي 11 00:01:05,566 --> 00:01:06,692 "... مجبوري از اونچيزي که" 12 00:01:06,692 --> 00:01:08,527 تا حالا تصورش رو کردي" ".قوي‌تر باشي 13 00:01:20,748 --> 00:01:22,207 اجازه هست درو باز کُنم؟ 14 00:01:22,207 --> 00:01:23,500 اجازه هست !اون در رو هم باز کُني 15 00:01:30,001 --> 00:01:35,501 «« پاريــــس مــي‌ســـوزد »» 16 00:01:53,864 --> 00:01:55,866 !از کفِ صحنه بريد کنار 17 00:01:55,866 --> 00:01:57,826 !از کفِ صحنه بريد کنار 18 00:01:59,036 --> 00:02:00,537 !يادش بگيريد 19 00:02:00,537 --> 00:02:04,374 !و خوب هم يادش بگيريد 20 00:02:11,966 --> 00:02:13,801 !باريکلا، «هيثر» خانم 21 00:02:13,801 --> 00:02:15,218 !اااااااوه 22 00:02:28,610 --> 00:02:31,195 !واي دختر !اون مادر رو بديد به من 23 00:02:31,610 --> 00:02:33,695 !رقصِ پاشنه‌هاش رو 24 00:02:45,373 --> 00:02:48,543 ازم مي‌خواين بگم کي هستم و از اين صحبت‌ها؟ 25 00:02:48,543 --> 00:02:51,163 ،من «پپر لا به‌يژا» هستم ... و من 26 00:02:51,443 --> 00:02:52,463 !اوه 27 00:02:53,007 --> 00:02:55,174 ،من «پپر لا به‌يژا» هستم 28 00:02:55,174 --> 00:02:58,804 .«مادرِ افسانه‌ايِ «خانه‌يِ لا به‌يژا 29 00:02:58,804 --> 00:03:01,306 .البته نه موسسش .کريستال» موسسش بود» 30 00:03:01,306 --> 00:03:03,851 .من فقط حالا اداره‌اش مي‌کُنم 31 00:03:03,851 --> 00:03:07,146 .«به همراه «سافت گلاو 32 00:03:07,146 --> 00:03:09,606 «و برام مهمه که «مادر ،من باشم 33 00:03:09,606 --> 00:03:11,775 ... چون بچه‌کوچولوهايِ زيادي اونجا هستن 34 00:03:09,606 --> 00:03:11,775 .که بايد ازشون مراقبت کُنم 35 00:03:11,775 --> 00:03:13,068 ،هرچند به حرفم گوش نمي‌دن 36 00:03:13,068 --> 00:03:15,529 و عليه اقتدارم .جفتک مي‌ندازن 37 00:03:15,529 --> 00:03:16,864 ولي بازم فکر مي‌کُنم .دارم خيلي خوب اداره‌اش مي‌کُنم 38 00:03:16,864 --> 00:03:18,239 .اونها منو دوست دارن 39 00:03:18,239 --> 00:03:20,575 من، يکي از اون ،محبوب‌ترين‌هاش هستم 40 00:03:20,575 --> 00:03:22,619 .و الان 2 دهه‌ست که حضور دارم 41 00:03:22,619 --> 00:03:24,746 .يعني، حکمراني مي‌کُنم 42 00:03:24,746 --> 00:03:27,875 آخه مي‌دونيد، من جايزه‌بزرگ‌هايِ بيشتري .نسبت به بقيه کسب کردم 43 00:03:31,879 --> 00:03:34,756 ... افرادِ گِي، آدم‌ها 44 00:03:34,756 --> 00:03:37,634 ... همه زيرِ يه سقف جمع مي‌شن 45 00:03:37,634 --> 00:03:41,388 و تصميم مي‌گيرن که بينِ خودشون .يه مسابقه برگزار کُنن 46 00:03:41,388 --> 00:03:43,223 .مجلسِ رقص 47 00:03:46,060 --> 00:03:49,188 ،من به يه مجلسِ رقص رفتم ... يه جايزه گرفتم 48 00:03:49,188 --> 00:03:51,439 .و حالا همه مي‌خوان منو بشناسن 49 00:03:53,525 --> 00:03:57,487 ،اين فيلم درباره‌يِ محافلِ رقصه 50 00:03:57,487 --> 00:03:59,823 و همينطور اون افرادِ گِي که ،دست‌اندرکارش هستن 51 00:03:59,823 --> 00:04:02,868 و اينکه چطور ... زندگيِ هر شخصي 52 00:04:02,868 --> 00:04:05,829 .اونو به اين محافل کشونده 53 00:04:05,829 --> 00:04:09,083 مثلِ عبور از ميونِ آينه .تويِ سرزمينِ عجايب مي‌مونه 54 00:04:09,083 --> 00:04:13,962 ... وقتي به اونجا مي‌رين حس مي‌کُنين ... حس مي‌کُنين که 100 درصد صحيحه که 55 00:04:13,962 --> 00:04:15,714 .يه گِي هستين 56 00:04:15,714 --> 00:04:17,340 و اين همون چيزيه که .تويِ دنيا اينطور نيست 57 00:04:17,340 --> 00:04:19,218 و اين همون چيزيه که .تويِ دنيا اينطور نيست 58 00:04:19,218 --> 00:04:20,886 و اين همون چيزيه که .تويِ دنيا اينطور نيست 59 00:04:20,886 --> 00:04:22,679 ،ولي مي‌دونيد .دنيا بايد اينطوري باشه 60 00:04:22,679 --> 00:04:25,348 مردمِ اين جامعه، به تماشايِ ،مسابقه‌يِ فوتبال يا بسکتبال مي‌رن 61 00:04:25,348 --> 00:04:26,975 .اين تفريح و سرگرمي‌شونه 62 00:04:26,975 --> 00:04:29,310 .ولي مي‌دونيد، مجلسِ رقص متعلق به ماست .ما خودمون رو مهيايِ مسابقه‌يِ رقص مي‌کُنيم 63 00:04:29,310 --> 00:04:31,021 حتي شايد ما بيشتر از هر کسِ ديگه‌اي که ... خودش رو مهيايِ هر چيزِ ديگه‌اي مي‌کُنه 64 00:04:31,021 --> 00:04:33,815 وقتِ‌مون رو صرفِ مهيا شدن .برايِ مسابقه‌يِ رقص مي‌کُنيم 65 00:04:33,815 --> 00:04:35,609 مي‌دونيد، انگار مجلسِ رقص .جهانِ خودِ ماست 66 00:04:35,609 --> 00:04:37,318 ... برايِ ما، مجلسِ رقص 67 00:04:37,318 --> 00:04:40,155 ،به اين دليل اينقدر به واقعيت نزديکه ... چونکه ما رو مي‌کِشونه به 68 00:04:40,155 --> 00:04:42,407 ... تمامِ اون شهرت‌ها و ثروت‌ها 69 00:04:42,407 --> 00:04:44,325 و ستاره‌شدن‌ها .و مرکزِ توجه شدن‌ها 70 00:04:44,325 --> 00:04:47,704 من هميشه طرزِ زندگيِ .ثروتمندها رو مي‌ديدم 71 00:04:47,704 --> 00:04:49,748 ،و هر چه بيشتر احساسش مي‌کردم ،مي‌دونيد 72 00:04:49,748 --> 00:04:51,625 انگار با سيلي .مي‌زد تويِ صورتم 73 00:04:51,625 --> 00:04:53,376 : با خودم مي‌گفتم ".بايد همچين زندگي‌اي داشته باشم" 74 00:04:53,376 --> 00:04:54,836 ... چون هيچوقت از فقير بودن 75 00:04:54,836 --> 00:04:56,504 .احساسِ راحتي نمي‌کردم .اصلاً نمي‌کردم 76 00:04:56,504 --> 00:05:00,884 يا حتي حس مي‌کردم که طبقه‌يِ متوسط .متناسبِ من نيست 77 00:05:00,884 --> 00:05:03,303 ... با ديدنِ ثروتمندها 78 00:05:03,303 --> 00:05:05,341 با ديدنِ طرزِ زندگيِ ... اشخاصِ طبقه‌يِ ممتاز 79 00:05:05,503 --> 00:05:07,641 ... اون خونه‌هايِ عظيم 80 00:05:07,641 --> 00:05:09,478 : پيشِ خودم فکر مي‌کردم "... اين آدم‌ها 42 تا اتاق دارن" 81 00:05:09,641 --> 00:05:11,478 ".تويِ خونه‌هاشون" 82 00:05:11,478 --> 00:05:13,290 !وايِ خدايِ من" "!اين ديگه چه جور خونه‌ايه؟ 83 00:05:13,478 --> 00:05:15,190 "!اونوقت ما 3 تا اتاق داريم" 84 00:05:15,190 --> 00:05:17,168 پس چطوريه که اونها مي‌تونن" "همچين چيزي داشته باشن و ما نمي‌تونيم؟ 85 00:05:17,290 --> 00:05:18,568 هميشه حس مي‌کردم .سرم کلاه رفته 86 00:05:18,568 --> 00:05:21,488 هميشه حس مي‌کردم که در موردِ .همچين چيزهايي، سرم کلاه رفته 87 00:05:21,488 --> 00:05:24,908 اين فضا در اختيارتون قرار مي‌گيره .تا هر کاري که قصد داريد انجام بديد 88 00:05:24,908 --> 00:05:26,952 : حالا رده‌بندي‌ها از اين قراره 89 00:05:26,952 --> 00:05:30,747 «ملکه‌يِ دگرپوش» .رده‌يِ اول از بينِ 17 رده 90 00:05:30,747 --> 00:05:33,708 و برايِ دخترها هم .رده‌يِ 18 از بينِ 30 رده 91 00:05:33,708 --> 00:05:36,128 درخصوصِ تمامِ شماهايي که ... قرار نيست رويِ صحنه بيايين 92 00:05:36,128 --> 00:05:40,465 لطفاً متوجه باشيد که ... ما هم همه‌مون يه زماني 93 00:05:40,465 --> 00:05:44,427 آرزو داشتيم که رويِ کفِ صحنه‌يِ .يه مجلسِ رقص پا بذاريم 94 00:05:44,427 --> 00:05:46,680 پس واسه‌يِ حمايت‌کُننده‌ها و ... شرکت‌کُننده‌هايِ مسابقه، مي‌دونيد 95 00:05:46,680 --> 00:05:49,808 يه کفِ مرتب .من‌بابِ تشويق بزنيد 96 00:05:49,808 --> 00:05:51,392 چونکه اينطوري تمامِ اين ... مادرجنده‌هايِ بدکاره‌تون 97 00:05:51,392 --> 00:05:53,352 !قطعاً تشويق مي‌شن 98 00:05:53,352 --> 00:05:55,189 !حرفم رو باور کُنيد 99 00:05:55,189 --> 00:05:57,149 ،ما که قرار نيست گوشه‌گيري کُنيم !فقط بايد دوآتيشه باشيم 100 00:05:57,149 --> 00:05:59,985 اون مجالسِ رقص ... کمابيش مثلِ رويايِ ما 101 00:05:59,985 --> 00:06:01,611 .از سوپراستار شدن مي‌مونن 102 00:06:01,611 --> 00:06:03,989 «مي‌دونيد، مثلِ «اسکار .يا يه چيزي تويِ اين مايه‌ها 103 00:06:03,989 --> 00:06:06,700 ،يا فرار کردن از همه چيز .با مُدل شدن 104 00:06:06,700 --> 00:06:08,285 مي‌دونيد، خيلي از اين بچه‌هايي که ... تويِ مجالسِ رقص هستن 105 00:06:08,285 --> 00:06:10,411 .يه دو قروني هم ندارن 106 00:06:10,411 --> 00:06:12,664 حتي خيلي‌هاشون .غذا هم نمي‌خورن 107 00:06:12,664 --> 00:06:14,582 اونها با شکمِ گرسنه .به مجالسِ رقص ميان 108 00:06:14,582 --> 00:06:16,543 اونها تويِ پناهگاهِ ... زيرِ 21 ساله‌ها مي‌خوابن 109 00:06:16,543 --> 00:06:20,088 يا تويِ اسکله‌ها مي‌خوابن .يا هر جايي که بشه 110 00:06:20,088 --> 00:06:21,756 اونها خونه‌اي ندارن .که برن داخلش 111 00:06:21,756 --> 00:06:23,925 در عوض مي‌رن اون بيرون ... و يه چيزهايي مي‌دزدن 112 00:06:23,925 --> 00:06:26,261 و بعدش سر و وضعِ‌شون رو درست مي‌کُنن ... و برايِ همون يه شب ميان به مجلسِ رقص 113 00:06:26,261 --> 00:06:27,386 .و روياشون رو زندگي مي‌کُنن 114 00:06:29,806 --> 00:06:31,933 ،اين مجالسِ رقص !اصلِ جنس هستن 115 00:06:31,933 --> 00:06:35,937 .هر چي که بخوايد باشيد، هستيد 116 00:06:35,937 --> 00:06:38,815 بنابراين شما تويِ يه مجلسِ رقص ... شانسِ اينو داريد که غرورتون 117 00:06:38,815 --> 00:06:40,817 ،وسوسه‌انگيزي‌تون ... زيبايي‌تون، ذکاوتِ‌تون 118 00:06:40,817 --> 00:06:42,194 دلربايي‌تون و دانشِ‌تون رو .به نمايش بذاريد 119 00:06:42,194 --> 00:06:45,613 شما مي‌تونيد به هر چيزي تبديل بشيد ... و هر کاري بکُنيد 120 00:06:45,613 --> 00:06:48,783 ،درست همينجا، درست همين حالا .و اين اصلاً هم زيرِ سوال بُرده نمي‌شه 121 00:06:48,783 --> 00:06:53,663 ،من اومدم، من ديدم .من پيروز شدم 122 00:06:53,663 --> 00:06:55,290 .مجلسِ رقص اينه 123 00:06:55,290 --> 00:06:56,875 به اين خانم !چيزي که مي‌خواد رو بديد 124 00:06:56,875 --> 00:06:58,459 تا اونم تويِ تمامِ مجالسِ رقص !براتون چيزي که شما مي‌خوايد رو بياره 125 00:06:58,459 --> 00:07:00,461 !پس چرا اينقدر لالموني گرفتين؟ 126 00:07:00,461 --> 00:07:02,964 به گمونم .از هيجان خوشم مياد 127 00:07:02,964 --> 00:07:06,009 مي‌دونيد، و از اون تشويق‌کردن‌ها و جيغ‌زدن‌هاشون .وقتيکه شما کارِتون رو خوب انجام مي‌دين 128 00:07:06,009 --> 00:07:10,471 .و همينه که منو مجذوب کرده .چون من رقابت رو دوست دارم 129 00:07:10,471 --> 00:07:12,807 .آخه باعث مي‌شه قوي‌تر بشم 130 00:07:12,807 --> 00:07:15,018 .باعث مي‌شه بيشتر فکر کُنم 131 00:07:15,018 --> 00:07:17,854 باعث مي‌شه دوباره برگردم و .مجذوبِ‌شون کُنم 132 00:07:19,398 --> 00:07:20,982 .موضوع فقط بدست‌آوردن نيست 133 00:07:20,982 --> 00:07:24,819 .بلکه ... بلکه بخشيدن هم هست 134 00:07:24,819 --> 00:07:27,989 چون حس مي‌کُنم ... کُلي خوشي مي‌بخشم 135 00:07:27,989 --> 00:07:30,450 به کُلي از مردمي که .به مجالسِ رقص ميان 136 00:07:30,450 --> 00:07:32,786 و اونها از ديدنش لذت مي‌برن، و منم از اينکه .واسه‌شون رويِ صحنه قدم بزنم لذت مي‌برم 137 00:07:32,786 --> 00:07:37,416 ،خلاصه اين ... فلسفه‌يِ منه .اگه بشه اينطور بگم 138 00:07:39,167 --> 00:07:40,710 افسانه‌اي شدن ... مثلِ اين مي‌مونه که 139 00:07:40,710 --> 00:07:43,255 اصلاً هدفِ اونها .افسانه‌اي شدنه 140 00:07:43,255 --> 00:07:45,757 : مي‌دونيد، بذاريد اينطور بهتون بگم ".من افسانه‌اي هستم، و شما نيستين" 141 00:07:45,757 --> 00:07:48,385 ،يعني مي‌دونيد .اين بهشون حسِ خوبي مي‌ده 142 00:07:48,385 --> 00:07:50,053 !«مثلِ «اسکار - !«درسته، مثلِ «اسکار - 143 00:07:50,053 --> 00:07:51,638 مثلِ همديگه مي‌مونن، مي‌دونيد؟ 144 00:07:51,638 --> 00:07:52,764 ،با افسانه شدن !انگار «اسکار» گرفتين 145 00:07:52,764 --> 00:07:53,932 .مثلِ همديگه مي‌مونن 146 00:07:56,310 --> 00:07:58,519 در واقع من خودمو .يه افسانه‌يِ واقعي نمي‌دونم 147 00:07:58,519 --> 00:08:02,107 هرچند خيلي زياد تويِ مجالسِ رقص ،کنارِ بچه‌هايِ افسانه‌اي بودم 148 00:08:02,107 --> 00:08:04,567 و خودمو به .بچه‌هايِ افسانه‌اي چسبوندم 149 00:08:04,567 --> 00:08:06,111 ... اما خودم واقعاً 150 00:08:06,111 --> 00:08:08,613 من يکي از اون بچه‌هايِ افسانه‌ايِ .درجه‌يکِ آينده هستم 151 00:08:08,613 --> 00:08:10,324 چونکه هم بچه‌هايِ افسانه‌ايِ ... فعلي وجود دارن 152 00:08:10,324 --> 00:08:11,699 .و هم بچه‌هايِ افسانه‌ايِ آينده 153 00:08:10,324 --> 00:08:11,699 .درسته 154 00:08:11,699 --> 00:08:12,826 و ما يکي از اون بچه‌هايِ .افسانه‌ايِ آينده هستم 155 00:08:12,826 --> 00:08:14,244 آخه سابقه‌يِ ما طولاني‌تره ... نسبت به 156 00:08:14,244 --> 00:08:16,163 .کساني که الان اينجا هستن 157 00:08:16,163 --> 00:08:19,040 ... و ما چيزِ خودمون رو داريم .ما تويِ مجالسِ رقص، جايگاه خودمونو داريم 158 00:08:24,379 --> 00:08:27,382 چقدر طول مي‌کِشه تا آستين‌رکابي‌هامون رو بپوشيم؟ 159 00:08:27,382 --> 00:08:29,092 .يه ساعت 160 00:08:29,092 --> 00:08:31,094 يه ساعت؟ - .آره - 161 00:08:31,094 --> 00:08:33,221 !از اين کارها نکُن 162 00:08:33,221 --> 00:08:36,141 معمولاً لباس پوشيدن .يه ساعت طول نمي‌کِشه 163 00:08:36,141 --> 00:08:38,018 .مخصوصاً آستين‌رکابي 164 00:08:38,018 --> 00:08:40,437 .نُچ! هيچکس همچين سرعتي نداره 165 00:08:40,437 --> 00:08:43,190 !«کيم پن‌داويس» 166 00:08:43,190 --> 00:08:45,275 .شعارِ مخصوص : افسانه‌يِ آينده 167 00:08:47,777 --> 00:08:49,590 من و «کيم» هميشه ... با همديگه بوديم 168 00:08:49,677 --> 00:08:51,990 ... و کمابيش اين منم که 169 00:08:51,990 --> 00:08:55,327 ،اين منم که نوچه‌يِ «کيم» هستم 170 00:08:55,327 --> 00:08:57,745 «چون با «کيم ،به مجالسِ رقص مي‌رم 171 00:08:57,745 --> 00:08:59,414 ،تويِ کارها کمکش مي‌کُنم ،تويِ اُتو زدن کمکش مي‌کُنم 172 00:08:59,414 --> 00:09:01,416 چون اگه همراهش به مجالسِ رقص نرم ... و واسش اُتو نزنم 173 00:09:01,416 --> 00:09:03,293 منظورم اينه که اونوقت .لباس‌هاش اينجا چروکيده مي‌شن 174 00:09:03,293 --> 00:09:05,962 يا مجبوره همونجا .لباس‌هاش رو اُتو بزنه 175 00:09:05,962 --> 00:09:08,423 ... ولي مي‌دونيد 176 00:09:08,423 --> 00:09:10,842 خيلي کمک مي‌کُنه که ... يه نفر دمِ‌دستتِ‌تون باشه 177 00:09:10,842 --> 00:09:12,927 : و کنارتون باشه تا بهتون بگه ".آره، تو از پسش برمياي" 178 00:09:12,927 --> 00:09:14,330 تو گُل مي‌کاري! فقط بايد بري اونجا" "... و اون کاري رو انجام بدي 179 00:09:14,427 --> 00:09:15,930 ".که معمولاً انجام مي‌دي" 180 00:09:15,930 --> 00:09:18,225 من از اين قضيه چي گيرم مياد؟ 181 00:09:18,225 --> 00:09:22,770 ،فقط و فقط، مي‌دونيد .لذت و ارضايِ خاطر 182 00:09:22,770 --> 00:09:24,439 .همين و بس ... نه اينکه 183 00:09:24,439 --> 00:09:26,691 مي‌دونيد، من واقعاً .چيزِ زيادي نمي‌خوام 184 00:09:26,691 --> 00:09:29,986 ،و بعدش هم، هر از گاهي .مي‌تونم لباسش رو بپوشم 185 00:09:29,986 --> 00:09:31,779 !ايول 186 00:09:31,779 --> 00:09:33,114 !بچرخونيد 187 00:09:33,114 --> 00:09:35,075 اون منتظره ... ميونِ پر و بال‌ها 188 00:09:35,075 --> 00:09:38,619 و مي‌دونيد که بايد بديد راه ... «به «پپر لا به‌يژا 189 00:09:38,619 --> 00:09:40,830 ... «پپر لا به‌يژا» 190 00:09:40,830 --> 00:09:43,083 ... «پپر لا به‌يژا» 191 00:09:43,083 --> 00:09:44,418 بهش بديد کمي راه ... واسه قدم زدن حالا 192 00:09:44,418 --> 00:09:46,044 .ليز تيلور» خيلي معروفه» 193 00:09:46,044 --> 00:09:47,879 ... «پپر لا به‌يژا» 194 00:09:47,879 --> 00:09:49,089 .پپر لا به‌يژا» هم همينطوره» 195 00:09:49,089 --> 00:09:51,299 ... «لا به‌يژا» 196 00:09:53,927 --> 00:09:56,513 ،از يه لحاظ .منم همينطور هستم 197 00:09:56,513 --> 00:10:01,268 ولي به يه ميزانِ .خيلي متفاوت‌تر 198 00:10:01,268 --> 00:10:03,105 قرار نيست هيچ مجله‌اي ... منو پوششِ خبري بده وقتيکه 199 00:10:03,268 --> 00:10:05,105 .اولين اجرام رو انجام مي‌دم 200 00:10:05,105 --> 00:10:08,442 ولي همينم .واسه خودش شهرتيه 201 00:10:08,442 --> 00:10:09,901 .هرچند شهرتِ کوچيکيه 202 00:10:09,901 --> 00:10:12,862 ولي اونو جذبش مي‌کُنيد .و مالِ خودتون مي‌کُنيد 203 00:10:12,862 --> 00:10:14,697 .و ازش خوشِ‌تون مياد 204 00:10:14,697 --> 00:10:17,367 ،از ستايش‌ها خوشِ‌تون مياد ... و کف‌زدن‌ها 205 00:10:17,367 --> 00:10:20,328 .و مردمي که تشويقِ‌تون مي‌کُنن 206 00:10:20,328 --> 00:10:22,205 .فريبنده‌ست 207 00:10:22,205 --> 00:10:25,041 شبيه به يه‌جور .نشئگيِ جسمانيه 208 00:10:25,041 --> 00:10:27,085 ،و مي‌دونيد .نشئه‌يِ قشنگي هم هست 209 00:10:28,462 --> 00:10:30,964 ،و نشئه‌يِ اعتيادآوريه .مثلِ تمامِ نشئگي‌ها 210 00:10:30,964 --> 00:10:33,550 يعني آخرش معلوم مي‌شه .که اينطوريه 211 00:10:33,550 --> 00:10:37,929 ولي نشئه‌ايه که .واستون ضرري نداره 212 00:10:37,929 --> 00:10:42,350 اگه همه به اين مجالسِ رقص مي‌رفتن ... و موادِ کمتري مصرف مي‌کردن 213 00:10:42,350 --> 00:10:45,312 ،دنيايِ باحالي مي‌شد نمي‌شد؟ 214 00:10:45,312 --> 00:10:48,607 البته که الان دارم سر و وضعم رو آماده مي‌کُنم .تا يه نمايش اجرا کُنم 215 00:10:48,607 --> 00:10:50,066 چون من هميشه اين کارو .بطورِ حرفه‌اي انجام مي‌دم 216 00:10:50,066 --> 00:10:52,068 .حتي وقتي رقاص بودم 217 00:10:52,068 --> 00:10:55,174 الان دارم سعي مي‌کُنم بخاطر بيارم ... اولين بار کِي رفتم به 218 00:10:55,268 --> 00:10:57,574 .يه مجلسِ رقص 219 00:10:57,574 --> 00:11:02,912 ،که از اون مجالسِ رقصِ ابتدايي بود ،وقتيکه همه فقط رويِ صحنه راه‌مي‌رفتن 220 00:11:02,912 --> 00:11:06,333 و حتي مثلاً 4 يا 5 تا ... جايزه هم مي‌دادن 221 00:11:06,333 --> 00:11:08,168 .با يه رده‌بنديِ خيلي محدود 222 00:11:08,168 --> 00:11:11,588 ،و بچه‌ها حالا ... اکثرشون 223 00:11:11,588 --> 00:11:14,174 يعني 75 درصدِ بچه‌هايي که ... تويِ مجالسِ رقص مي‌بينيد 224 00:11:14,174 --> 00:11:19,346 نمي‌دونستن مجلسِ رقص چيه !اگه خبرش برق از چشم‌هاشون نپرونده بود 225 00:11:19,346 --> 00:11:21,264 وقتيکه اولين بار شروع کردم ... برم مجالسِ رقص 226 00:11:21,264 --> 00:11:22,557 ،موضوع تماماً درباره‌يِ «ملکه‌هايِ زنانه‌پوش» بود ملکه‌يِ زنانه‌پوش : عموماً مردي که لباسِ زنانه مي‌پوشد] و به‌نحوي اغراق‌آميز و معمولاً به‌منظورِ سرگرمي [.و يا کارِ هنري، رفتارهايِ زنانه انجام مي‌دهد 227 00:11:22,557 --> 00:11:24,100 و اونها علاقه داشتن ... که شبيه به 228 00:11:24,100 --> 00:11:25,768 ،دخترانِ نمايشِ» لاس وگاسي به نظر بيان» دخترانِ نمايش يا شو-گِرل : هرگونه هنرمندِ مونثِ رقص يا نمايش که] از طريقِ پوشيدنِ لباس‌هايِ بدن‌نما يا حتي برهنگي، تأکيدِ خاصي [.بر زيباييِ ظاهري و اندامِ او مي‌شود 229 00:11:25,768 --> 00:11:28,438 ،و همينطور شبيه پُشت‌خالکوبي‌کرده‌ها، دُم‌دارها، پر و بال‌دارها .منجوق‌آويزون‌کرده‌ها و اينجور چيزها 230 00:11:28,438 --> 00:11:32,442 ،اما همچنانکه دهه‌يِ 70 سپري مي‌شد .اونهام شروع به تغيير کردن 231 00:11:32,442 --> 00:11:34,103 و شروع کردن به پايين اومدن ... تا سطحي که فقط بخوان شبيه به 232 00:11:34,242 --> 00:11:35,403 ،ستاره‌هايِ باشکوه سينما بشن 233 00:11:35,403 --> 00:11:37,364 .«مثلِ «مرلين مونرو» و «اليزابت تيلور 234 00:11:37,364 --> 00:11:40,367 و حالا از اونم متمايل شدن به اينکه ... سعي کُنن شبيه مُدل‌ها بشن 235 00:11:40,367 --> 00:11:42,035 ... «مثلِ «ايمان» و «کريستي برينکلي 236 00:11:42,035 --> 00:11:43,953 .و «مود آدامز» و تمامِ اون بچه‌ها 237 00:11:43,953 --> 00:11:46,831 هرکسي نمي‌تونست ،يه «دخترِ نمايشِ» لاس وگاسي باشه 238 00:11:46,831 --> 00:11:48,458 هرکسي نمي‌تونست ،يه کُپه پر و بال به خودش ببنده 239 00:11:48,458 --> 00:11:50,084 يا يه کلاه بزرگِ پردار .سرش بذاره 240 00:11:50,084 --> 00:11:52,253 بنابراين رده‌بندي‌ها رو .ترتيب دادن تا همه بتونن بيان 241 00:11:52,253 --> 00:11:55,674 اين چيزيه که واقعاً باعث شد .مجالسِ رقص تغيير کُنن 242 00:11:55,674 --> 00:11:57,342 .بنابراين مشارکت‌ها بيشتر شد 243 00:11:57,342 --> 00:12:00,761 حالا هر کسي که ... به يکي از اين مناسبت‌ها مي‌ره 244 00:12:00,761 --> 00:12:02,389 ديگه تقريباً .داخلش شرکتم مي‌کُنه 245 00:12:02,389 --> 00:12:05,058 نهايتاً بعد از يک سال ... حضور در مجالسِ رقص 246 00:12:05,058 --> 00:12:07,726 همه‌شون رويِ راهرويِ نمايش ... پا هم مي‌ذارن 247 00:12:07,726 --> 00:12:09,812 حالا تويِ هر رده‌‌اي .که مي‌خواد باشه 248 00:12:09,812 --> 00:12:11,565 خواه مي‌خواد ... بدنِ قشنگي داشته باشه 249 00:12:11,565 --> 00:12:14,401 ... يا خيلي شيک باشه 250 00:12:14,401 --> 00:12:16,486 ... يا خيلي خوشگل باشه 251 00:12:16,486 --> 00:12:20,114 يا ظاهرش خيلي .واقعي به نظر بياد 252 00:12:20,114 --> 00:12:22,909 به هر حال هميشه برايِ هر کسي .يه چيزهايي وجود داره 253 00:12:22,909 --> 00:12:24,536 و همين باعث مي‌شه که .همه مدام به اونجا بيان 254 00:12:24,536 --> 00:12:27,955 ... و خيلي شبيه .خيلي شبيه طبيعت مي‌مونه 255 00:12:27,955 --> 00:12:29,748 .من خودم خيلي طرفدارِ طبيعتم 256 00:12:29,748 --> 00:12:32,252 جوون‌ها هميشه خودشون رو ... به در و ديوار مي‌زنن تا 257 00:12:32,252 --> 00:12:34,254 پير‌پاتال‌ها رو .از سرِ راه بردارن 258 00:12:34,254 --> 00:12:35,589 به همين دليله ،که تغيير مي‌کُنن 259 00:12:35,589 --> 00:12:37,882 تا از تمامِ اين رده‌بندي‌هايِ ،ديوونه‌کُننده عبور کُنن 260 00:12:37,882 --> 00:12:41,511 که من هيچوقت حاضر نيستم .خودم رو بخاطرش بکُشم 261 00:12:41,511 --> 00:12:44,931 .دخترِ خوشگلِ آينده ... 1986 262 00:12:44,931 --> 00:12:47,058 !بياريدش رويِ کفِ صحنه 263 00:12:47,058 --> 00:12:49,060 حالا دارن جلويِ رسانه‌ها !ژست مي‌گيرن 264 00:12:49,060 --> 00:12:52,731 ،تماشاچي‌هايِ محترم !لطفاً بريد عقب و بذاريد هوا بخورن 265 00:12:54,566 --> 00:12:58,152 رده‌بنديِ بعدي ... بالاترين مُدِ ،لباس‌ورزشيِ زمستاني 266 00:12:58,152 --> 00:13:00,905 «پوکونوس» .«در برابرِ «کَت‌اسکيلز 267 00:13:02,574 --> 00:13:04,200 !بدنش سکسي نيست؟ 268 00:13:04,200 --> 00:13:05,868 کسي هست که بخواد رويِ صحنه پا بذاره؟ 269 00:13:05,868 --> 00:13:07,412 بعضي از بچه‌ها ... ازم مي‌پرسيدن 270 00:13:07,412 --> 00:13:09,247 منظورم از «خانم‌کيک‌پنيري» چيه؟ 271 00:13:09,247 --> 00:13:11,416 منظور اينه که فقط نبايد ،تن و بدن داشت 272 00:13:11,416 --> 00:13:13,293 .بلکه بايد سکسي هم بود 273 00:13:13,293 --> 00:13:15,794 ،کُلي آدم هست که تن و بدن دارن .ولي سکسي نيستن 274 00:13:15,794 --> 00:13:18,548 !بدنِ باشکوه 275 00:13:18,548 --> 00:13:24,053 !بدن ... بدن ... بدن 276 00:13:24,053 --> 00:13:29,892 : بدني که مي‌گه "!بيا هر از چندي منو ببين، آقا پسر" 277 00:13:29,892 --> 00:13:31,603 .رفتن به مدرسه 278 00:13:31,603 --> 00:13:33,020 .مدرسه 279 00:13:33,020 --> 00:13:35,106 .ابتدايي 280 00:13:35,106 --> 00:13:36,274 .دبيرستان 281 00:13:36,274 --> 00:13:38,025 .دانشگاه 282 00:13:38,025 --> 00:13:41,028 !نه اينجا 283 00:13:41,028 --> 00:13:42,155 .مدرسه 284 00:13:47,285 --> 00:13:50,371 شبيه دختري به نظر برسيد .که داره به مدرسه مي‌ره 285 00:13:50,371 --> 00:13:52,332 آيا شبيه دختري به نظر مي‌رسه که داره به مدرسه مي‌ره؟ 286 00:13:57,671 --> 00:13:59,464 .شهر و کشور 287 00:13:59,464 --> 00:14:02,216 .منحصراً تمام و کمال 288 00:14:02,216 --> 00:14:05,928 !«دوپري»! «دوپري»! «دوپري» 289 00:14:05,928 --> 00:14:07,597 .حالا کُت‌شلوارهاشون رو پوشيدن 290 00:14:07,597 --> 00:14:11,267 ... گفتم مردانِ خوش‌پوشِ دهه‌يِ 1980 291 00:14:11,267 --> 00:14:15,021 کُت‌شلوارهاشون رو پوشيدن .و کفش‌هايِ بي‌بند پاشون کردن 292 00:14:15,021 --> 00:14:18,065 در زندگيِ واقعي، شما نمي‌تونيد ... به شغلي مثلِ مديرِ اجرايي دست پيدا کُنيد 293 00:14:18,065 --> 00:14:20,694 مگر اينکه سوابقِ تحصيلي ... داشته باشيد 294 00:14:20,694 --> 00:14:22,612 .و همينطور فرصت 295 00:14:22,612 --> 00:14:24,864 ولي اين حقيقت که شما ... مديرِ اجرايي نيستين 296 00:14:24,864 --> 00:14:27,701 .صرفاً بخاطرِ جايگاه اجتماعيِ زندگي‌تونه 297 00:14:27,701 --> 00:14:29,828 .واقعيتِ محض همينه 298 00:14:29,828 --> 00:14:32,455 ،سياه‌پوست‌ها برايِ اينکه به جايي برسن .روزگارِ سختي دارن 299 00:14:32,455 --> 00:14:36,000 و اونهايي هم که به جايي مي‌رسن .معمولاً از راه‌راست چنين کاري مي‌کُنن 300 00:14:36,000 --> 00:14:39,587 تويِ سالنِ رقص، شما مي‌تونيد .هر چيزي که بخوايد باشيد 301 00:14:39,587 --> 00:14:41,172 شما واقعاً ،يه مديرِ اجرايي نيستين 302 00:14:41,172 --> 00:14:43,007 اما شبيه يه مديرِ اجرايي .به نظر مي‌رسين 303 00:14:43,007 --> 00:14:45,343 و بنابراين دارين صريحاً ... به دنيا نشون مي‌دين که 304 00:14:45,343 --> 00:14:47,470 ".من مي‌تونم يه مديرِ اجرايي باشم" 305 00:14:47,470 --> 00:14:48,971 ،اگه فرصتش رو داشتم" ".مي‌تونستم يکي از اونها باشم 306 00:14:48,971 --> 00:14:50,931 چون مي‌تونم شبيه" ".يکي از اونها باشم 307 00:14:50,931 --> 00:14:52,892 .و اين مثلِ متحقق کردنش مي‌مونه 308 00:14:52,892 --> 00:14:55,520 همتاهايِ شما ... و دوست‌هاتون بهتون مي‌گن 309 00:14:55,520 --> 00:14:57,397 اوه، تو مديرِ اجراييِ" "!معرکه‌اي مي‌شدي 310 00:14:57,397 --> 00:15:00,775 آيا شبيه يه تاجرِ !دهه‌يِ هشتادي هست يا نه؟ 311 00:15:00,775 --> 00:15:04,571 !پاريسيِ آخرين مُد !گُلِ سرسبدِ مُدل‌ها 312 00:15:04,571 --> 00:15:07,156 !آواز بخون! آواز بخون 313 00:15:07,156 --> 00:15:09,784 !آواز بخون! آواز بخون! آواز بخون !آواز بخون! آواز بخون 314 00:15:09,784 --> 00:15:12,787 !مُدل! باريک! ترکه‌اي 315 00:15:15,790 --> 00:15:17,834 !تراشيده 316 00:15:17,834 --> 00:15:19,043 !مُدل 317 00:15:19,043 --> 00:15:22,879 رده‌بندي اينطور مي‌شه : بهترين ملکه‌يِ دگرپوش .در اولين حضور در مجلسِ رقصِ زنانه‌پوشي 318 00:15:23,757 --> 00:15:26,983 !مي‌دونيد که منظورم چيه - !مي‌دونيد که منظورِ «پاريس» چيه - 319 00:15:27,009 --> 00:15:28,386 !دقيقاً! ملکه‌يِ دگرپوش 320 00:15:28,386 --> 00:15:29,679 !ملکه‌يِ دگرپوش 321 00:15:29,679 --> 00:15:30,638 !ملکه‌يِ دگرپوش 322 00:15:30,638 --> 00:15:32,265 !ملکه‌يِ دگرپوش - !دگرپوش - 323 00:15:34,475 --> 00:15:38,354 بهترين در اولين حضور در مجلسِ رقصِ زنانه‌پوشي؛ !اين همون چيزيه که مي‌خواستمش 324 00:15:44,318 --> 00:15:47,321 ،صحنه‌يِ مربوط به نمايشِ نظامي .يه صحنه‌يِ اساسيه 325 00:15:47,321 --> 00:15:48,656 ... چون نمي‌ره به سراغِ 326 00:15:48,656 --> 00:15:51,451 يه مُشت مارِ بوآ و بوقلمونِ ... تيپ‌زده‌يِ پُرزرق و برق 327 00:15:51,451 --> 00:15:54,412 و منجوق‌آويزون‌کرده‌ها و .سنگِ مصنوعي‌آويزون‌کرده‌هايِ پُر سر و صدا 328 00:15:54,412 --> 00:15:57,290 .اين ديگه يه رده‌بنديِ اساسيه 329 00:15:57,290 --> 00:16:00,000 ... هر چقدر طبيعي‌تر باشين 330 00:16:00,000 --> 00:16:03,379 اعتبارِ بيشتري برايِ .آرايشِ ظاهرتون داده مي‌شه 331 00:16:03,379 --> 00:16:05,715 !خيله خُب ديگه ... اين يه حقيقتِ شناخته‌شده‌ست 332 00:16:05,715 --> 00:16:09,594 که زن‌ها غروب‌ها موقعِ شام !قطعاً کيف دستِ‌شون مي‌گيرن 333 00:16:09,594 --> 00:16:12,806 .درباره‌اش هيچ بحثي نيست 334 00:16:12,806 --> 00:16:14,808 ... شما اينو تويِ کانالِ 7 مي‌بينيد 335 00:16:14,808 --> 00:16:18,144 «مابينِ «تماميِ فرزندانِ من !«و «مخاطره 336 00:16:18,144 --> 00:16:20,438 ،«تويِ «جهاني ديگر»، «دالاس .و کُلي جاها 337 00:16:20,438 --> 00:16:22,356 کيف‌دستيِ غروب‌ها .يه ضرورته 338 00:16:22,356 --> 00:16:26,486 .شما بايد يه چيزي دستِ‌تون باشه .هيچ خانمي شب‌ها شکي درش نداره 339 00:16:26,486 --> 00:16:30,156 ،همين بچه‌هايِ فعلي ... بچه‌هايي که جوون هستن 340 00:16:30,156 --> 00:16:32,826 ،ادايِ تلويزيون رو درميارن مي‌دونيد؟ 341 00:16:32,826 --> 00:16:36,329 من تويِ چندين مجلسِ رقص ،حضور داشتم 342 00:16:36,329 --> 00:16:38,665 ... و اونها عملاً يه رده‌بندي دارن 343 00:16:38,665 --> 00:16:41,417 ،«به اسمِ «سلاله [نامِ سريالي تلويزيوني در دهه‌يِ 1980] 344 00:16:41,417 --> 00:16:44,754 مي‌دونيد، و ازتون مي‌خوان .شبيه «آلکسيس» يا «کريستل» باشيد 345 00:16:48,633 --> 00:16:52,637 و به گمونم اين دقيقاً .منطقِ همين دوره‌ست 346 00:16:52,637 --> 00:16:56,098 ،وقتي من داشتم بزرگ مي‌شدم ،همه مي‌خواستن مثلِ «مارلين ديتريش» باشن 347 00:16:56,098 --> 00:16:57,642 .«يا «بتي گرِي‌بل 348 00:16:59,477 --> 00:17:01,145 ... خوشبختانه من نمي‌دونستم که 349 00:17:01,145 --> 00:17:04,231 واقعاً مي‌خوام شبيه .لنا هورن» باشم يا نه» 350 00:17:04,231 --> 00:17:06,233 ،وقتي بزرگ مي‌شدم ... البته، مي‌دونيد که 351 00:17:08,152 --> 00:17:10,571 به ستاره‌هايِ سياه‌پوست .انگ زده مي‌شد 352 00:17:12,448 --> 00:17:15,535 پس هيچکس نمي‌خواست .شبيه «لنا هورن» باشه 353 00:17:15,535 --> 00:17:18,329 همه مي‌خواستن شبيه .مرلين مونرو» باشن» 354 00:17:31,634 --> 00:17:33,845 "... چيزي رو که مي‌کُني پيدا" 355 00:17:33,845 --> 00:17:35,429 ... وقتي شما يه مرد هستيد و يه زن 356 00:17:35,429 --> 00:17:37,891 .مي‌تونيد همه کاري بکُنيد 357 00:17:37,891 --> 00:17:39,559 حتي مي‌تونيد تويِ خيابون‌ها ... تقريباً سکس هم بکُنيد 358 00:17:39,559 --> 00:17:41,936 .اگه بخوايد 359 00:17:41,936 --> 00:17:43,187 : حداکثر حرفي که ديگران مي‌زنن اينه که "!يه لاپا هم به ما بده" 360 00:17:43,187 --> 00:17:45,481 مي‌دونيد؟ 361 00:17:45,481 --> 00:17:48,192 ،اما وقتيکه يه گِي باشيد .هر کاري بکُنيد، رصد مي‌شه 362 00:17:48,192 --> 00:17:50,277 ،طرزِ ظاهرتون رصد مي‌شه ،طرزِ لباس‌پوشيدنِ‌تون رصد مي‌شه 363 00:17:50,277 --> 00:17:52,446 ،طرزِ صحبت‌کردنِ‌تون .طرزِ رفتار‌کردنِ‌تون 364 00:17:52,446 --> 00:17:55,449 يعني منو ديدن؟" "حالا درباره‌ام چه فکري مي‌کُنن؟ 365 00:17:57,076 --> 00:17:59,579 "... چيزي رو که مي‌دوني، آه" 366 00:17:59,579 --> 00:18:01,080 "... اوه‌هو، ها" 367 00:18:01,080 --> 00:18:03,416 "... واقعي بودنه" 368 00:18:03,416 --> 00:18:05,292 قادر بودن به .قاطيِ ديگران شدن 369 00:18:07,003 --> 00:18:08,546 .عينيت» يعني اين» 370 00:18:09,964 --> 00:18:13,342 "... برايِ واقعي بودنه" 371 00:18:13,342 --> 00:18:16,721 مي‌دوني که عشقِ تو" "... عشقِ منه 372 00:18:16,721 --> 00:18:19,557 اگه بتونيد از زيرِ چشم‌هايِ ... ناآزموده عبور کُنيد 373 00:18:19,557 --> 00:18:21,392 ... يا حتي چشم‌هايِ آزموده 374 00:18:21,392 --> 00:18:23,686 و از اين حقيقت دست نکشيد ... که شما يه گِي هستيد 375 00:18:23,686 --> 00:18:24,979 همون زمانه که .عينيت» دارين» 376 00:18:24,979 --> 00:18:26,773 .«فَنجي» 377 00:18:26,773 --> 00:18:29,025 شبيه به اون پسره‌ست ... که احتمالاً چند دقيقه پيش از 378 00:18:29,025 --> 00:18:30,693 ،اومدنِ‌تون به مجلسِ رقصِ پاريس !جيبِ‌تون رو زد 379 00:18:33,821 --> 00:18:38,576 «ايده‌يِ «عينيت ... اينه که تا جايِ ممکن 380 00:18:38,576 --> 00:18:40,536 شبيه همتاهايِ مستقيمِ خودتون .به نظر برسين 381 00:18:40,536 --> 00:18:43,081 بنداز تاس رو !و بدزد برنج رو 382 00:18:43,081 --> 00:18:44,290 !درست همينجا !بيا، عزيز 383 00:18:45,541 --> 00:18:47,418 !بله، بابايي 384 00:18:47,418 --> 00:18:48,628 من کوپنِ غذا و !کارتِ دعوتم رو گرفتم 385 00:18:48,628 --> 00:18:50,546 .خيله خُب 386 00:18:50,546 --> 00:18:53,716 .خاک، ذغال، بتونه، صابون، قرصِ ضدِ اسيدِ معده !حالا همه مالِ ايشونه 387 00:18:53,716 --> 00:18:55,509 ... هرچقدر واقعي‌تر به نظر برسيد 388 00:18:55,509 --> 00:18:59,055 معنيش اينه که شبيه يه زنِ واقعي هستيد؛ 389 00:18:59,055 --> 00:19:02,558 .يا شبيه يه مردِ واقعي هستيد 390 00:19:02,558 --> 00:19:04,226 .يه مردِ درست‌حسابي 391 00:19:08,355 --> 00:19:10,858 آهاي عزيزِ دلي که !سيگار دستته 392 00:19:10,858 --> 00:19:13,193 تو مثلِ يه دخترِ لوطيِ محله !داري روم تأثير مي‌ذاري 393 00:19:13,193 --> 00:19:15,905 !لوطي همينه 394 00:19:15,905 --> 00:19:17,573 مي‌دونيد، دخترهايي که ... اون گوشه هستن 395 00:19:17,573 --> 00:19:19,033 دارن درباره‌يِ .مردِ شما حرف مي‌زنن 396 00:19:19,033 --> 00:19:21,702 کسي که بتونه آويزون بشه ... با سرسختيِ هر چه تمام‌تر 397 00:19:21,702 --> 00:19:24,747 .اين يه جهش يا هجو نيست 398 00:19:24,747 --> 00:19:26,499 مي‌شه لطفاً امتيازش رو بدونيم؟ 399 00:19:26,499 --> 00:19:29,627 نه، اين عملاً قادر بودن .به اينطوري بودنه 400 00:19:29,627 --> 00:19:31,671 .«برندا اکستراواگانزا» 401 00:19:31,671 --> 00:19:35,008 !شبيه يه دخترِ لوطيِ محله 402 00:19:35,008 --> 00:19:36,634 !لوطي 403 00:19:36,634 --> 00:19:38,803 !دخترِ لوطيِ عيني 404 00:19:38,803 --> 00:19:41,097 مي‌دونيد، از اونهايي که مي‌تونه !داداش کوچولويِ نازنينش رو ببره مدرسه 405 00:19:41,097 --> 00:19:44,224 مي‌دونيد، از اونهايي که "!مثلاً مي‌گه : "هي 406 00:19:44,224 --> 00:19:46,352 يه مُشت از اون ياروها رو ديدم" "!که داشتن تويِ خيابون قدم مي‌زدن 407 00:19:46,352 --> 00:19:49,814 ... اين واقعاً حالتِ برگشتن داخلِ 408 00:19:46,352 --> 00:19:49,814 .خلوتگاه رو داره 409 00:19:49,814 --> 00:19:51,732 !ده! ده 410 00:19:51,732 --> 00:19:53,609 !ده! ده 411 00:19:53,609 --> 00:19:55,111 کسِ ديگه‌اي هم هست؟ 412 00:19:55,111 --> 00:19:57,989 خُب دخترها، بالاخره !تصميمِ‌مون رو گرفتيم؟ 413 00:19:57,989 --> 00:19:59,949 اونها به جامعه‌اي که ... درونش زندگي مي‌کُنن 414 00:19:59,949 --> 00:20:02,368 ،چيزي رو مي‌دن که مي‌خوان ببينن ،جاييکه موردِ چون و چرا قرار نمي‌گيرن 415 00:20:02,368 --> 00:20:05,788 نه اينکه مجبور باشن متحملِ ... پيش‌داوري‌هايي درباره‌يِ زندگي‌شون 416 00:20:05,788 --> 00:20:07,081 .و سبکِ زندگي‌شون بشن 417 00:20:07,081 --> 00:20:09,042 شما مي‌تونيد با اعتماد به نفس ،قدم بزنيد 418 00:20:09,042 --> 00:20:11,169 .و با هر کسِ ديگه‌اي قاطي بشيد 419 00:20:11,169 --> 00:20:13,295 تمامِ خطاها رو ،از ذهن پاک مي‌کُنيد 420 00:20:13,295 --> 00:20:15,923 ،تمامِ معايب رو .تمامِ تقبيح‌ها رو 421 00:20:15,923 --> 00:20:18,217 تا توهمِ خودتون رو .به کمال برسونيد 422 00:20:18,217 --> 00:20:22,513 .«برني ... دايِن» 423 00:20:22,513 --> 00:20:24,223 ،مادرم فهميد که من جايزه بردم 424 00:20:24,223 --> 00:20:26,308 ولي من بهش گفتم اونها رو .تويِ مسابقه‌يِ بسکتبال بردم 425 00:20:26,308 --> 00:20:28,936 و يکي‌شون رو هم .بابتِ دوميداني بردم 426 00:20:28,936 --> 00:20:31,355 من داشتم با دوست‌دخترم .تويِ خيابونِ 145ام قدم مي‌زدم 427 00:20:31,355 --> 00:20:34,400 ،يه شلوارِ سفيدِ چسبون پوشيده بودم ،يه پيراهنِ توريِ نازک 428 00:20:34,400 --> 00:20:36,318 .با موهايِ دُم‌اسبي 429 00:20:36,318 --> 00:20:38,320 و پدرم منتظرِ چراغ‌سبز .تويِ ماشينش نشسته بود 430 00:20:38,320 --> 00:20:40,823 .بعدش منو ديد .و منو شناخت 431 00:20:40,823 --> 00:20:43,242 ،و مستقيماً رفت خونه‌مون ،قبل از اينکه بتونم خودمو برسونم اونجا 432 00:20:43,242 --> 00:20:45,411 : و به مادرم گفت 433 00:20:45,411 --> 00:20:47,496 "!پسرت يه زنه" 434 00:20:47,496 --> 00:20:49,749 مادرم اون موقع .از اين حرف جا نخورد 435 00:20:49,749 --> 00:20:51,333 اما خُب شايد ... چند ماه بعدش بود 436 00:20:51,333 --> 00:20:54,128 که متوجه شد ... من سينه دارم 437 00:20:54,128 --> 00:20:56,630 و همه‌يِ مصيبت‌ها شروع کردن به !جفت و جور شدن 438 00:20:56,630 --> 00:20:59,341 .مادرم واقعاً نابود شد 439 00:20:59,341 --> 00:21:01,385 چطور ممکنه پستون‌هايِ تو" "!از مالِ من بزرگ‌تر شده باشه؟ 440 00:21:01,385 --> 00:21:03,303 نُک‌سينه‌هات هم دارن" "!رُشد مي‌کُنن 441 00:21:03,303 --> 00:21:05,389 تو داري درست جلويِ چشم‌هام" "!تبديل به زن مي‌شي 442 00:21:05,389 --> 00:21:06,933 ديگه نمي‌تونم" "!سرم رو بالا بگيرم 443 00:21:06,933 --> 00:21:08,434 "!شرمم مياد" 444 00:21:08,434 --> 00:21:09,769 .هرچند هنوز عاشقم بود 445 00:21:09,769 --> 00:21:11,938 !ولي آخ که چقدر نق مي‌زد 446 00:21:11,938 --> 00:21:15,441 واي خدايا! مخصوصاً بخاطرِ !اون لباس‌هايِ زنونه 447 00:21:15,441 --> 00:21:18,318 و موقعي که لباس‌هايِ زنونه رو ... تويِ کمدم مخفي کردم 448 00:21:18,318 --> 00:21:20,029 ،و مادرم پيداشون کرد .همه‌شون رو نابود کرد 449 00:21:20,029 --> 00:21:21,488 .حتي يه کُتِ پوستِ‌سمورم رو آتش زد 450 00:21:21,488 --> 00:21:24,033 !و من ... آخ !نابود شدم 451 00:21:24,033 --> 00:21:25,993 حتي يه بار مادرم عطري که ... دوست داشتم به لباسم بزنم 452 00:21:25,993 --> 00:21:28,121 ... عطرِ «جانگل گاردنيا» رو 453 00:21:28,121 --> 00:21:30,157 : بو کشيد و گفت ".اين که کُتِ دخترونه نيست" 454 00:21:30,221 --> 00:21:31,457 ".اين کُتِ توئه" 455 00:21:31,457 --> 00:21:33,667 بعد بردش طبقه‌يِ پايين ... تويِ حيات‌خلوتِ ساختمون 456 00:21:33,667 --> 00:21:35,377 .و آتشش زد 457 00:21:35,377 --> 00:21:37,671 و من همونجا ايستاده بودم .و عينهو يه بچه گريه مي‌کردم 458 00:21:37,671 --> 00:21:39,757 تا مادامي که سبيل داشته باشم ... و اينجور چيزها 459 00:21:39,757 --> 00:21:42,093 .مادرم حسابي لوسم مي‌کُنه 460 00:21:42,093 --> 00:21:43,427 ولي اصلاً دوست نداره .لباسِ دخترونه تنم کُنم 461 00:21:43,427 --> 00:21:44,804 .اصلاً تويِ کَتش فرو نمي‌ره 462 00:21:47,347 --> 00:21:49,225 اونها وقتيکه ديگه ... غيرِ قابلِ شناسايي هستن 463 00:21:49,225 --> 00:21:51,144 يعني وقتيکه از اون سالنِ رقص ... بيرون ميان 464 00:21:51,144 --> 00:21:53,520 و زيرِ نورِ آفتاب پا مي‌زارن ... و به مترو مي‌رن 465 00:21:53,520 --> 00:21:56,356 و واردِ منزل مي‌شن و بازم لباس‌هايِ ... هميشگي‌شون رو به تن دارن 466 00:21:56,356 --> 00:21:58,734 و ديگه هيچ خوني ... تويِ بدنِ‌شون جريان نداره 467 00:21:58,734 --> 00:22:02,488 .ملکه‌هايِ ضعيفه‌يِ عيني» هستن» 468 00:22:02,488 --> 00:22:06,575 که اين معمولاً نوعي رده‌بندي .برايِ ملکه‌هايِ جوونه 469 00:22:06,575 --> 00:22:09,287 .بعضي‌ها مي‌گن ما بيمار هستيم 470 00:22:09,287 --> 00:22:10,579 .ما ديوونه هستيم 471 00:22:10,579 --> 00:22:12,498 ... بعضي‌هام فکر مي‌کُنن 472 00:22:12,498 --> 00:22:13,626 ... که ما باشکوه‌ترين 473 00:22:13,798 --> 00:22:15,626 موجوداتِ خاصِ .رويِ زمين هستيم 474 00:22:18,545 --> 00:22:22,341 منم دوست داشتم يه دخترِ .لوسِ سفيدپوست مي‌بودم 475 00:22:22,341 --> 00:22:24,718 ،اونها به هر چي که بخوان مي‌رسن 476 00:22:24,718 --> 00:22:26,720 .هر وقت که طالبش بشن 477 00:22:26,720 --> 00:22:30,975 اونها واقعاً مجبور نيستن ،با مشکلاتِ مالي دست و پنجه نرم کُنن 478 00:22:30,975 --> 00:22:33,978 و وسايلِ قشنگ .و لباس‌هايِ‌ قشنگ دارن 479 00:22:33,978 --> 00:22:37,648 و لزومي نداره باهاشون .مشکلي داشته باشن 480 00:22:37,648 --> 00:22:41,652 حس نمي‌کُنم هيچ چيزِ مردونه‌اي ،درباره‌يِ من وجود داشته باشه 481 00:22:41,652 --> 00:22:45,531 به غير از شايد همون چيزي که ،اون پايين، وسطِ پاهام دارم 482 00:22:45,531 --> 00:22:48,326 ،که وسيله‌يِ کوچولويِ شخصيِ خودمه ... بنابراين 483 00:22:48,326 --> 00:22:51,162 به گمونم به همين دليله که ... مي‌خوام جنسيتم رو تغيير بدم 484 00:22:51,162 --> 00:22:54,207 .تا خودم رو کامل کُنم 485 00:22:54,207 --> 00:22:57,335 ،حدوداً 13-14 ساله بودم 486 00:22:57,335 --> 00:22:59,712 و عادت داشتم اين کارها رو ،دور از چشمِ خانواده‌ام انجام بدم 487 00:22:59,712 --> 00:23:01,421 يعني از همينجور ،لباس‌ها مي‌پوشيدم 488 00:23:01,421 --> 00:23:03,341 تا اينکه آخرش منو .با لباسي که تنم بود گير انداختن 489 00:23:03,341 --> 00:23:05,718 و منم نمي‌خواستم .باعثِ شرمندگي‌شون بشم 490 00:23:05,718 --> 00:23:06,844 .پس خونه رو ترک کردم 491 00:23:06,844 --> 00:23:08,971 !پيش به سويِ اُپرا - ... به نيويورک رفتم - 492 00:23:08,971 --> 00:23:11,098 .و اينجور کارهام رو ادامه دادم 493 00:23:13,726 --> 00:23:16,187 ... وقتيکه يه نفر طرد مي‌شه 494 00:23:16,187 --> 00:23:18,939 ،از طرفِ پدر و مادرش ... و خانواده‌اش 495 00:23:18,939 --> 00:23:22,151 ،وقتي به دنيايِ بيرون پا مي‌ذاره .شروع به جستجو مي‌کُنه 496 00:23:22,151 --> 00:23:23,652 کسي رو جستجو مي‌کُنه .که اون خلاء رو پُر کُنه 497 00:23:23,652 --> 00:23:26,530 من خودم اينو ،از راه تجربه مي‌دونم 498 00:23:26,530 --> 00:23:31,409 چون منم با بچه‌هايي سر و کار داشتم که ... به سمتم ميومدن و خودشون رو بهم مي‌چسبوندن 499 00:23:31,409 --> 00:23:35,289 ،طوريکه انگار من مادرشون هستم .يا پدرشون هستم 500 00:23:35,289 --> 00:23:38,292 ،چون مي‌تونستن باهام صحبت کُنن .آخه من يه گِي هستم، و اونهام گِي هستن 501 00:23:38,292 --> 00:23:40,544 و از همونجاست که اون همه ... حضور در مجالسِ رقص 502 00:23:40,544 --> 00:23:43,881 و قضيه‌يِ مادرانگي .واردِ ماجرا مي‌شه 503 00:23:43,881 --> 00:23:48,594 چون والدينِ‌شون نسبت بهشون .خيلي سختگيري کرده بودن 504 00:23:48,594 --> 00:23:51,680 پس چشمِ‌شون به من بود .تا اون خلاء رو پُر کُنن 505 00:23:54,641 --> 00:23:55,601 چند سالته؟ 506 00:23:55,601 --> 00:23:57,561 .من 15 سالمه - ساعت چنده؟ - 507 00:23:59,521 --> 00:24:00,981 !اونجا رو باش، بچه‌محل !ساعتي که اونجاست رو نگاه کن 508 00:24:00,981 --> 00:24:02,858 .ساعت 2:26 صبحه - !... اونوقت شماها - 509 00:24:02,858 --> 00:24:04,193 تو چند سالته؟ - .من؟ 13 سالمه - 510 00:24:04,193 --> 00:24:05,903 !چي؟ 13؟ 511 00:24:05,903 --> 00:24:06,904 !آره ديگه - منزلِ‌تون کجاست؟ - 512 00:24:06,904 --> 00:24:08,697 .من تويِ «هارلِم» زندگي مي‌کُنم 513 00:24:08,697 --> 00:24:10,074 پس حالا چرا اينجايي؟ مادرت کجاست؟ 514 00:24:10,074 --> 00:24:12,576 !دارم مي‌پلکم ديگه .مادرم ندارم 515 00:24:12,576 --> 00:24:14,328 ،ولي تمامِ آدم‌ها مادر دارن .وگرنه ما الان اينجا نبوديم 516 00:24:14,328 --> 00:24:15,871 مادرت کجاست؟ - .رفته - 517 00:24:15,871 --> 00:24:17,539 خُب، پدرت کجاست؟ - !اونم رفته - 518 00:24:17,539 --> 00:24:18,624 پس با کي زندگي مي‌کُني؟ 519 00:24:18,624 --> 00:24:19,625 .با يکي از دوست‌ها 520 00:24:19,625 --> 00:24:20,960 تو هم همينطور؟ 521 00:24:20,960 --> 00:24:22,544 «من با مادرم تويِ «برونکس .زندگي مي‌کُنم 522 00:24:22,544 --> 00:24:23,121 اونوقت دارين ... همينطور مي‌پلکين 523 00:24:23,144 --> 00:24:23,921 ... انگار که تويِ 524 00:24:23,921 --> 00:24:25,631 !همينطور مي‌پلکيم ديگه .يا اينطرف يا اونطرف 525 00:24:25,631 --> 00:24:27,633 ولي خيلي از اين بچه‌هايي که ... حالا باهاشون آشنا مي‌شم 526 00:24:27,633 --> 00:24:30,052 از پس‌زمينه‌يِ اجتماعيِ ... خيلي غم‌انگيزي ميان، مي‌دونيد 527 00:24:30,052 --> 00:24:32,638 ،از خونه‌هايِ مخروبه .يا اصلاً هيچ خونه‌اي ندارن 528 00:24:32,638 --> 00:24:34,640 و عده‌يِ انگشت‌شماري ازشون ... که خانواده دارن 529 00:24:34,640 --> 00:24:36,058 وقتي خانواده‌شون مي‌فهمن ... که گِي هستن 530 00:24:36,058 --> 00:24:37,435 .روشون بکُلي ضربدر مي‌زنن 531 00:24:37,435 --> 00:24:39,395 .«خانه» 532 00:24:39,395 --> 00:24:40,813 خانه»؟» 533 00:24:40,813 --> 00:24:42,689 .خانه»؟ بذار ببينم» 534 00:24:42,689 --> 00:24:44,691 بذار ببينم مي‌تونيم .واضح توضيحش بديم يا نه 535 00:24:44,691 --> 00:24:46,777 ،خانواده‌هايي وجود دارن .مي‌شه چنين چيزي گفت 536 00:24:46,777 --> 00:24:48,654 ... خانواده‌هايي وجود دارن 537 00:24:48,654 --> 00:24:51,198 برايِ کُلي از بچه‌هايي که .خانواده‌اي ندارن 538 00:24:53,867 --> 00:24:55,953 .ولي اين معنايِ جديدي از «خانواده»ست 539 00:24:55,953 --> 00:24:57,621 ،هيپي‌ها» هم خانواده داشتن» 540 00:24:57,621 --> 00:25:00,416 و هيچکس هيچ فکري .در موردش نمي‌کرد 541 00:25:00,416 --> 00:25:03,294 ولي مسئله بر سرِ ،يه مرد و يه زن و بچه‌ها نيست 542 00:25:03,294 --> 00:25:05,963 که ما داخلش بزرگ مي‌شيم .و اونو به‌عنوانِ «خانواده» مي‌شناسيم 543 00:25:05,963 --> 00:25:10,384 بلکه مسئله بر سرِ گروهي از .موجوداتِ انساني با رابطه‌اي متقابله 544 00:25:22,646 --> 00:25:24,190 مي‌دونيد «خانه» چيه؟ 545 00:25:24,190 --> 00:25:26,400 حالا براتون مي‌گم .که «خانه» چيه 546 00:25:26,400 --> 00:25:29,945 خانه» يه دار و دسته‌يِ» .گِي خيابونيه 547 00:25:29,945 --> 00:25:32,156 ولي جاييکه دار و دسته‌هايِ خيابوني ... پاداشِ‌شون رو از راه 548 00:25:32,156 --> 00:25:34,658 جنگ‌هايِ خيابوني ،دريافت مي‌کُنن 549 00:25:34,658 --> 00:25:38,996 يه «خانه‌يِ گِي» تويِ مراسمِ رقص .جنگِ خيابوني راه‌مي‌ندازه 550 00:25:38,996 --> 00:25:42,458 و شما تويِ مجلسِ رقص، جنگ‌هايِ خيابوني بر پا مي‌کُنيد .بوسيله‌يِ رقابت بر سرِ رده‌بندي 551 00:25:46,920 --> 00:25:52,092 ،اين «خانه‌»ها به اين دليل راه افتادن .چون هر آدمي طالبِ نام و آوازه‌ست 552 00:25:52,092 --> 00:25:55,137 مردمي که اين «خانه‌»ها ... اسمِ‌شون رو از اونها گرفتن 553 00:25:55,137 --> 00:25:59,517 رقابت‌کُننده‌هايِ رقصي بودن که .بخاطرِ برنده‌شدن شهرت پيدا کرده بودن 554 00:26:02,895 --> 00:26:05,398 !بجنبونيد .«پاريس» ... «دوپري» 555 00:26:05,398 --> 00:26:07,733 !بجنبونيد ... «پاريس» 556 00:26:07,733 --> 00:26:10,027 بعد از اينکه اولين «خانه‌»ها ... در تعدادِ اندک شروع به کار کردن 557 00:26:10,027 --> 00:26:12,279 و اسمِ آدم‌هايي که برنده‌يِ جايزه شده بودن ... روشون گذاشته شد 558 00:26:12,279 --> 00:26:14,656 خودِ اون آدم‌ها هم .خانه‌»هايي داير کردن» 559 00:26:14,656 --> 00:26:17,076 مثلاً يه گروه جديد از بچه‌ها ،همينطوري «خانه‌»اي داير مي‌کردن 560 00:26:17,076 --> 00:26:19,953 بعدش رويِ اون ساختمون ،اسمِ خودشون رو مي‌ذاشتن، که جواب مي‌داد 561 00:26:19,953 --> 00:26:22,248 ،«خانه‌يِ اکستراواگانزا» .«خانه‌يِ سن لوران» 562 00:26:22,248 --> 00:26:24,124 .«اُوِرنه‌س» 563 00:26:24,124 --> 00:26:25,543 .«پن‌داويس» 564 00:26:25,543 --> 00:26:26,710 .«آدونيس» 565 00:26:26,710 --> 00:26:28,003 .«لا مِي» 566 00:26:28,003 --> 00:26:29,213 .«پن‌داويس» 567 00:26:29,213 --> 00:26:31,715 !«البته که «سن لوران 568 00:26:34,051 --> 00:26:36,053 .«دوپري» 569 00:26:36,053 --> 00:26:38,764 ،اونها منو مي‌ديدن ،و همه منو دوست داشتن 570 00:26:38,764 --> 00:26:41,599 تمامِ سايرِ بچه‌هايِ ،«خانه‌يِ اکستراواگانزا» 571 00:26:41,599 --> 00:26:44,728 و تصميم گرفتن که : "خُب، اگه مي‌خواي "... عضوِ «اکستراواگانزا» بشي 572 00:26:44,728 --> 00:26:46,980 بايد واسمون تويِ يه" ".مسابقه‌يِ رقص قدم بزني 573 00:26:46,980 --> 00:26:48,982 "... و اگه جايزه رو قاپيدي" 574 00:26:48,982 --> 00:26:51,944 اونوقت ديگه" ".عضوِ «اکستراواگانزا» شدي 575 00:26:51,944 --> 00:26:54,154 ،قرار بر اين بود که با هر کسي .همين کار انجام بشه، با همه 576 00:26:54,154 --> 00:26:56,282 ... ولي 577 00:26:56,282 --> 00:26:58,158 در موردِ من .اينطوري نبود 578 00:26:58,158 --> 00:27:01,537 من همينطوري عضوِ .اکستراواگانزا» شدم» 579 00:27:01,537 --> 00:27:03,663 .«هکتور اکستراواگانزا» 580 00:27:03,663 --> 00:27:05,416 اين همون کسيه که .اون «خانه» رو راه‌اندازي کرد 581 00:27:05,416 --> 00:27:09,044 اون اولين مردِ گِي‌اي بود .که تويِ عمرم ديدم 582 00:27:09,044 --> 00:27:10,504 اولين باري که منو ... به روستا برد 583 00:27:10,504 --> 00:27:12,256 .سالروزِ تولدم بود 584 00:27:12,256 --> 00:27:15,175 .تازه 15 ساله شده بودم 585 00:27:15,175 --> 00:27:20,055 .و همونجا واسم يه جشن بر پا کرد 586 00:27:15,175 --> 00:27:20,055 .برام يه کيک آورد 587 00:27:20,055 --> 00:27:23,892 و با کُلي ملکه‌هايِ زنانه‌پوش .و دگرپوش آشنا شدم 588 00:27:23,892 --> 00:27:27,521 ،که اصلاً باورم نمي‌شد همچين کسايي هم وجود دارن .چون خيلي زيبا بودن 589 00:27:27,521 --> 00:27:29,856 و همين يه جورايي .چسبيد ته ذهنم 590 00:27:29,856 --> 00:27:31,275 ،و به گمونم دليلش همينه 591 00:27:31,275 --> 00:27:33,235 چون يه جورايي منو برانگيخت که بخوام .حتي بيشترم از اين کارها بکُنم 592 00:27:33,235 --> 00:27:35,821 اونها با همديگه .مثلِ خواهر رفتار مي‌کُنن 593 00:27:35,821 --> 00:27:39,032 .خواهر ... يا برادر 594 00:27:39,032 --> 00:27:41,243 ... يا مادر يا 595 00:27:43,329 --> 00:27:46,123 : مي‌دونيد، مثلاً من مي‌گم "!اوه، اون خواهرمه" 596 00:27:46,123 --> 00:27:48,334 ،چون اونم يه گِي‌ه .و منم همينطورم 597 00:27:48,334 --> 00:27:51,669 و اون يه ملکه‌يِ زنانه‌پوشه .و از اينجور چيزها 598 00:27:51,669 --> 00:27:53,755 .مادرِ من «اَنجي اکستراواگانزا»ست 599 00:27:53,755 --> 00:27:57,050 .و پدرم هم «ديويد اکستراواگانزا»ست 600 00:27:57,050 --> 00:28:00,095 «خانه‌يِ اکستراواگانزا» .کارهايِ زيادي واسم انجام داده 601 00:28:00,095 --> 00:28:02,306 کاري کرده که حس کُنم .انگار خانواده‌اي دارم 602 00:28:02,306 --> 00:28:04,266 .ما هميشه با هميم ... و ما هميشه 603 00:28:04,266 --> 00:28:07,019 ،اگرم با هم نباشيم .هميشه تلفني با هم صحبت مي‌کُنيم 604 00:28:07,019 --> 00:28:08,937 .اسمِ من «اَنجي اکستراواگانزا»ست 605 00:28:08,937 --> 00:28:12,525 .من مادرِ «خانه‌يِ اکستراواگانزا» هستم 606 00:28:12,525 --> 00:28:13,993 ،خُب، وقتي مجلسِ رقصي برپاست ... من هميشه براي هر کسي که 607 00:28:14,125 --> 00:28:15,693 ،تويِ خونه‌مه .يه کاري انجام مي‌دم 608 00:28:15,693 --> 00:28:17,404 ،موهايِ اين يکيو شونه مي‌کُنم .اون يکيو آرايش مي‌کُنم 609 00:28:17,404 --> 00:28:19,739 مي‌دونيد؟ ... کفش‌هاشون رو انتخاب مي‌کُنم 610 00:28:19,739 --> 00:28:21,741 .و يا زيورآلاتِ‌شون رو .هميشه بهشون مشاوره مي‌دم 611 00:28:21,741 --> 00:28:24,620 مي‌دونيد، منظورم اينه که ... تا جايي که چيزي بدونم 612 00:28:24,620 --> 00:28:26,830 و هر چيزي که تويِ زندگيِ گِي‌ها .بلد شده باشم 613 00:28:26,830 --> 00:28:29,082 مي‌دونيد، وقتي 14 سالم بود ،از خونه‌ام فرار کردم 614 00:28:29,082 --> 00:28:32,211 ... و انواع و اقسامِ چيزها رو ياد گرفتم .خوب و بد 615 00:28:32,211 --> 00:28:34,754 ،اينکه چطور تويِ دنيايِ گِي‌ها زنده بمونم .مي‌دونيد، که يه جورايي مشکلم هست 616 00:28:34,754 --> 00:28:38,842 !«قدرتِ «اکستراواگانزا 617 00:28:38,842 --> 00:28:41,220 !سينه‌هاش رو من واسش خريدم !پولِ‌شون رو من دادم 618 00:28:41,220 --> 00:28:44,890 !پولِ سينه‌هامو اين داده - !پولِ کاشتِ اين سينه‌ها رو من دادم - 619 00:28:44,890 --> 00:28:45,932 بلرزون واسشون !سينه‌ها رو، ماماني 620 00:28:45,932 --> 00:28:46,892 ،بلرزون اون سينه‌ها رو !ماماني 621 00:28:46,892 --> 00:28:48,894 !پولِ سينه‌هامو اين داده 622 00:28:48,894 --> 00:28:50,021 تمامِ چيزي که واسه کريسمس" "... مي‌خواد اين دختره 623 00:28:50,054 --> 00:28:51,021 "!هست دو تا سينه‌اش که اون جلوئه" 624 00:28:51,023 --> 00:28:54,733 !همين دو تا سينه‌اش که اون جلوئه" "!همين دو تا سينه‌اش که اون جلوئه 625 00:29:00,280 --> 00:29:02,032 مادرِ ما حتي بهمون !شير هم مي‌ده 626 00:29:02,032 --> 00:29:04,243 !عجب زنِ خوبيه !غذامون رو هم مي‌ده 627 00:29:04,243 --> 00:29:08,914 ،مادرِ من هست يه ملکه‌يِ زنانه‌پوش" "!ببينيد چي مي‌گم من 628 00:29:08,914 --> 00:29:11,375 ... «از طرفِ «خانه‌يِ اکستراواگانزا 629 00:29:11,375 --> 00:29:13,085 ... «تقديم به «مادرِ سال 630 00:29:13,085 --> 00:29:15,421 تا بچه‌هاش رو !صحيح و سالم نگهداره 631 00:29:15,421 --> 00:29:19,383 مي‌شه «اَنجي اکستراواگانزا» رو رويِ سکو داشته باشيم؟ 632 00:29:22,052 --> 00:29:26,306 !بجنبون واسمون، دختر خانم !بجنبون و از راهرويِ مسابقه بيا اينجا 633 00:29:26,306 --> 00:29:28,808 ،اين از طرفِ «آندره کريستين»-ه !دختر خانم 634 00:29:28,808 --> 00:29:30,603 وقتي سالروزِ تولدم ... از راه مي‌رسه 635 00:29:30,603 --> 00:29:33,188 هميشه يه هديه‌يِ جشنِ‌تولد .از «اَنجي» دريافت مي‌کُنم 636 00:29:33,188 --> 00:29:35,274 چيزي که هرگز از مادرِ حقيقيم .دريافت نکردم 637 00:29:35,274 --> 00:29:37,943 و مثلاً وقتيکه منو از خونه ... بيرون انداختن 638 00:29:37,943 --> 00:29:40,613 ،اَنجي» بهم اجازه داد پيشش بمونم» ... تا وقتيکه خودمو جمع و جور کردم 639 00:29:40,613 --> 00:29:42,322 .و شروع به کار کردم 640 00:29:42,322 --> 00:29:44,074 اون هميشه .غذام رو مي‌داد 641 00:29:44,074 --> 00:29:46,619 البته گاهي اوقات ... مي‌تونه کون‌پاره‌کُن باشه 642 00:29:46,619 --> 00:29:48,746 ولي با هيچ مادرِ ديگه‌اي .عوضش نمي‌کُنم 643 00:29:49,996 --> 00:29:52,291 !«نينجا» 644 00:29:52,291 --> 00:29:54,169 مي‌دونيد، شما بايد چيزي ... برايِ ارائه‌کردن داشته باشين 645 00:29:54,291 --> 00:29:56,169 .تا رهبر بشين 646 00:29:56,169 --> 00:29:58,171 مادري که معمولاً ... تبديل به مادر مي‌شه 647 00:29:58,171 --> 00:30:00,549 معمولاً به اين دليله که .تويِ گروه، بهترينه 648 00:30:00,549 --> 00:30:03,302 ،من «ويلي نينجا» هستم .«مادرِ «خانه‌يِ نينجا 649 00:30:03,302 --> 00:30:05,387 !چيزي که مي‌خواد رو بهش بديد 650 00:30:05,387 --> 00:30:08,307 ،من مادرِ «خانه‌يِ نينجا» هستم 651 00:30:08,307 --> 00:30:11,810 .چون مي‌گن که من بهترين رقاصِ «وُگ» هستم وُگ : رقصي مدرن متشکل از مجموعه‌اي ژست‌هاي] [سبک‌دار همراه با حرکاتِ زاويه‌اي، خطي و استوار 652 00:30:11,810 --> 00:30:13,270 ... برايِ مادرِ «خانه» شدن 653 00:30:13,270 --> 00:30:14,813 .بايد قدرتمندترين باشيد 654 00:30:14,813 --> 00:30:16,607 يه خانواده‌يِ واقعي رو ،در نظر بگيرين 655 00:30:16,607 --> 00:30:18,942 اين خودِ مادره که ،سخت‌کوش‌ترين کارگره 656 00:30:18,942 --> 00:30:21,403 و مادر بيشترين حرمت .و احترام رو هم جلب مي‌کُنه 657 00:30:21,403 --> 00:30:25,073 ،تا مادامي که اسمم رويِ خونه‌ام باشه ... «خانه‌يِ نينجا» 658 00:30:25,073 --> 00:30:27,951 نينجا»ها به سختي ضربه مي‌زنن» ،و به سرعت 659 00:30:27,951 --> 00:30:30,245 درست مثلِ يه .آدم‌کُشِ نامرئي 660 00:30:30,245 --> 00:30:34,166 .و اين چيزيه که ما هستيم .ما برايِ آدم‌کُشي مياييم 661 00:30:34,166 --> 00:30:36,168 ،«خانه‌يِ لا به‌يژا» ... يه خونه‌يِ افسانه‌ايه 662 00:30:36,168 --> 00:30:37,919 .بالاتر از تمامِ‌شون 663 00:30:37,919 --> 00:30:39,963 ،من بيشترين اعضاء رو دارم .و محبوب‌ترين هستم 664 00:30:39,963 --> 00:30:42,341 نيويورک سيتي» کُشته‌مُرده‌يِ اينه که» .لا به‌يژا» بشه» 665 00:30:42,341 --> 00:30:45,385 ... بنابراين .همين خودش گويايِ خودشه 666 00:30:45,385 --> 00:30:47,596 و من دوآتشه‌ترين مادر .از بينِ همه‌شون هستم 667 00:30:47,596 --> 00:30:49,014 لا به‌يژا»؟» ... عمراً اگه بخوام 668 00:30:49,014 --> 00:30:50,432 «تويِ اون «خانه .آفتابي بشم 669 00:30:50,432 --> 00:30:52,643 .شرمنده .من اون «خانه» رو نمي‌بينم 670 00:30:52,643 --> 00:30:55,604 تنها دليلي که «خانه»يِ خودم ... پن‌داويس» رو مي‌بينم» 671 00:30:55,604 --> 00:30:58,939 .بخاطرِ «کيم» و «اِيويس»-ه .چون جفتِ‌شون اونجا رويِ صحنه قدم زدن 672 00:30:59,274 --> 00:31:02,902 و نمي‌دونيد تويِ آخرين رقص، «اِيويس» چطوري !اون کونِ خدالعنت‌کرده‌اش رو به‌رُخ مي‌کِشيد 673 00:31:02,902 --> 00:31:05,113 .«اسمِ‌شون رو گذاشتن «رقابت 674 00:31:05,113 --> 00:31:07,407 ،ولي حرفم رو باور کُنيد .اونها «جنگ» هستن 675 00:31:07,407 --> 00:31:10,869 و اون مادرهام اغلب .جنگ‌ها رو رهبري مي‌کُنن 676 00:31:10,869 --> 00:31:12,705 .هيجان به‌شدت بالا مي‌ره 677 00:31:12,705 --> 00:31:16,041 .و خيلي هم پُرتنش هستن .اينجور ماجراها خيلي پُرتنش هستن 678 00:31:16,041 --> 00:31:18,293 ولي به گمونم همينه که اونها رو .مفرح و بامزه مي‌کُنه 679 00:31:18,293 --> 00:31:20,838 مثلِ يه فيلمِ خوب ... که اگه هيجاني داخلش نباشه 680 00:31:21,921 --> 00:31:23,590 .ازش لذتي نمي‌برين 681 00:31:23,590 --> 00:31:25,634 من چندان زياد درباره‌يِ بچه‌هايِ ،مجالسِ رقص صحبت نمي‌کُنم 682 00:31:25,634 --> 00:31:28,345 چون مي‌خوام اونها .درباره‌يِ من صحبت کُنن 683 00:31:28,345 --> 00:31:30,222 چون من هنوز .رويِ صحنه قدم نزدم 684 00:31:30,222 --> 00:31:32,932 ،و مثلاً، خُب ... ويليامز» مي‌گه» 685 00:31:32,932 --> 00:31:35,561 .مي‌خوام که تو رويِ صحنه‌يِ سالنِ رقصِ من قدم بزني" ".مي‌خوام که تو رويِ صحنه‌يِ سالنِ رقصِ من قدم بزني 686 00:31:35,561 --> 00:31:38,188 : و من مدام به «ويليامز» مي‌گم ".هر وقت بخوام رويِ صحنه قدم بزنم، قدم مي‌زنم" 687 00:31:38,188 --> 00:31:39,773 و فقط وقتي رويِ صحنه قدم مي‌زنم" ".که خودم بخوام، نه وقتيکه تو بخواي 688 00:31:39,773 --> 00:31:41,525 فقط وقتي رويِ صحنه قدم مي‌زنم" ".که خودم بخوام 689 00:31:41,525 --> 00:31:45,278 ولي فعلاً تا الانش نمي‌دونم .کِي قراره رويِ صحنه قدم بزنم 690 00:31:45,278 --> 00:31:49,408 فکر کُنم مثلاً يه جورايي حول و حوشِ .زمانِ برگزاريِ مسابقه‌يِ رقاص‌هايِ افسانه‌اي 691 00:31:49,408 --> 00:31:51,159 !ولي از من نشنيده بگيريد 692 00:31:51,159 --> 00:31:53,953 منظورم اينه که ... عملاً ايجادِ نفرت مي‌کُنه 693 00:31:53,953 --> 00:31:55,789 .بينِ اشخاص 694 00:31:55,789 --> 00:31:57,999 مثلِ يه جنگِ رويِ .صحنه مي‌مونه 695 00:31:57,999 --> 00:31:59,835 !مثلِ جنگِ جهانيِ سوم 696 00:31:59,835 --> 00:32:01,754 ولي تنها نکته‌اش اينه که .اونها گِي هستن 697 00:32:09,094 --> 00:32:12,264 .حالا، موسيقي رو قطع کُنيد !گفتم همين حالا 698 00:32:12,264 --> 00:32:17,018 : گفتم !"پوشاکِ مردونه" 699 00:32:17,018 --> 00:32:19,563 به نظر مي‌رسيد که اون .يه کُتِ پوستِ‌روباه مردونه پوشيده 700 00:32:19,563 --> 00:32:21,857 پس به اين بچه بگيد !پوشاکِ مردونه‌اش کجا رفته؟ 701 00:32:21,857 --> 00:32:23,108 !پولش رو من دادم، مادر 702 00:32:23,108 --> 00:32:24,484 !يه مرد خريدتش 703 00:32:24,484 --> 00:32:25,527 دگمه‌هاش از سمتِ راست !باز و بسته مي‌شن 704 00:32:25,527 --> 00:32:27,320 ... آقايونِ داورها 705 00:32:27,320 --> 00:32:29,782 دگمه‌هاش از سمتِ راست !باز و بسته مي‌شن 706 00:32:29,782 --> 00:32:32,325 يه نفر اومده بود و ... به مجريِ مراسم گفته بود 707 00:32:32,325 --> 00:32:33,577 !تو داور هستي؟ 708 00:32:33,577 --> 00:32:35,245 !که اون يه کُتِ زنونه‌ست 709 00:32:35,245 --> 00:32:37,247 به نظرم يه جورايي ... احمقانه ميومد 710 00:32:37,247 --> 00:32:39,499 .اينطوري ايرادِ بي‌جا گرفتن 711 00:32:39,499 --> 00:32:41,460 !«اوهو! اين «سايه‌افکني‌ه 712 00:32:41,460 --> 00:32:43,921 !دارن «سايه‌افکنش» مي‌کُنن !اصلاً باورم نمي‌شه 713 00:32:43,921 --> 00:32:45,756 !يه دقيقه صبر کُنيد !يه دقيقه صبر کُنيد 714 00:32:45,756 --> 00:32:47,716 !يه دقيقه صبر کُنيد !يه دقيقه صبر کُنيد ديگه 715 00:32:47,716 --> 00:32:50,594 .بياييد جنجال به‌پا نکُنيم 716 00:32:50,594 --> 00:32:54,473 !«خُب ديگه، «ديويد !«ديويد»! «ديويد» 717 00:32:54,473 --> 00:32:57,517 من اين يه چيزو .تويِ مجالسِ رقص، غلط ديدم 718 00:32:57,517 --> 00:32:59,728 چون بعد از اونکه ... اين رده‌بندي‌ها رو وضع کردن 719 00:32:59,728 --> 00:33:01,521 بعدش سعي مي‌کُنن ... برايِ تعبيرِ دقيقش 720 00:33:01,521 --> 00:33:04,190 .سخت‌گير و مقيد بشن 721 00:33:04,190 --> 00:33:08,194 و صرفاً يک نکته کافيه .تا شرکت‌کُننده بي‌اعتبار بشه 722 00:33:08,194 --> 00:33:10,656 ،مثلِ تويِ يکي از مسابقاتِ المپيک ... که يه داورِ روس 723 00:33:10,656 --> 00:33:14,409 فاش کرد که ... يکي از مربي‌هايِ آمريکايي 724 00:33:14,409 --> 00:33:16,286 تويِ زمينِ بازي ... پا گذاشته 725 00:33:16,286 --> 00:33:19,665 و همين برايِ مسابقه‌دهنده .در حُکمِ سلبِ صلاحيت بود 726 00:33:19,665 --> 00:33:21,667 درست مثلِ گيردادن‌هايِ .مجالسِ رقص 727 00:33:21,667 --> 00:33:24,294 بنابراين معايبِ کوچيکي ... مثلِ اين 728 00:33:24,294 --> 00:33:26,880 چونکه اينم .«بخشي از «سايه‌افکني‌ه 729 00:33:26,880 --> 00:33:29,591 هدف اينه که اگه تونستيد .از ميدون به‌درشون کُنيد 730 00:33:29,591 --> 00:33:31,343 ،هر جور که تونستيد بزنيدشون کنار .نامرد بازي دربياريد 731 00:33:31,343 --> 00:33:32,552 !اين که کُپي‌کاري بود 732 00:33:32,552 --> 00:33:34,095 !کجاش رو مي‌گي؟ 733 00:33:34,095 --> 00:33:35,639 !کجاش رو مي‌گي؟ 734 00:33:35,639 --> 00:33:37,891 !تمومش کُن !رقص بي‌رقص 735 00:33:37,891 --> 00:33:40,644 «سايه‌افکني» .از «تفسير» ناشي مي‌شه 736 00:33:40,644 --> 00:33:42,729 .اول «تفسير» از راه مي‌رسه 737 00:33:42,729 --> 00:33:45,774 ... تفسير»، فُرمِ هنريِ» 738 00:33:45,774 --> 00:33:48,694 .واقعيِ اهانته 739 00:33:48,694 --> 00:33:51,029 خُب، پس مي‌خواين درباره‌يِ تفسير» صحبت کُنين؟» 740 00:33:51,029 --> 00:33:52,906 پس بياييد درباره‌يِ .تفسير» صحبت کُنيم» 741 00:33:52,906 --> 00:33:55,450 تو چت شده، «پدرو»؟ 742 00:33:55,450 --> 00:33:57,703 قصد داري بهش تن بدي؟ ... قصد داري به 743 00:33:57,704 --> 00:34:00,580 يه نوع تغييرِ روانشناختي در زندگيت تن بدي؟ 744 00:34:00,580 --> 00:34:02,123 اون دوباره به .مرد بودن برگشته 745 00:34:02,123 --> 00:34:04,083 آره، دوباره به !مرد بودن برگشتي 746 00:34:04,083 --> 00:34:06,211 ،اين پوست رو لمس کُن !دلبندم 747 00:34:06,211 --> 00:34:08,171 ،اين پوست رو لمس کُن !قند و عسلم 748 00:34:08,171 --> 00:34:09,297 !تمامِ اين پوست رو لمس کُن 749 00:34:09,297 --> 00:34:10,924 باشه؟ 750 00:34:10,924 --> 00:34:13,343 تو اصلاً نمي‌توني .باهاش کنار بياي 751 00:34:13,343 --> 00:34:16,429 !تو فقط يه اورانگوتانِ گُنده‌بک هستي 752 00:34:16,429 --> 00:34:17,973 شما به‌شکلِ هوشمندانه‌اي ... يه پارگي رو وصله کردين 753 00:34:17,973 --> 00:34:20,893 ولي همه مي‌خندن و ... قهقهه مي‌زنن 754 00:34:20,893 --> 00:34:23,562 ،چون اون عيب رو ازتون پيدا کردن ،و گنده‌اش مي‌کُنن 755 00:34:23,562 --> 00:34:25,605 و بعدش يه «تفسيرِ» درست‌حسابي .ازتون صورت مي‌گيره 756 00:34:25,605 --> 00:34:27,607 من هم يه آدمم .درست مثلِ شما 757 00:34:27,607 --> 00:34:29,693 ،اگه منو خط‌خطي کُنين .درست مثلِ خودتون خونريزي مي‌کُنم 758 00:34:29,693 --> 00:34:30,861 و خوني که از بدنم مي‌ره .درست همرنگِ خونِ شماست 759 00:34:30,861 --> 00:34:32,404 ،ولي وقتيکه چنين چيزي پيش مياد ... مابينِ جهانِ گِي‌ها 760 00:34:32,404 --> 00:34:33,947 ،و جهانِ منطقي 761 00:34:33,947 --> 00:34:36,282 اونوقت ديگه اين واقعاً .نوعي «تفسير» نيست 762 00:34:36,282 --> 00:34:39,411 ،بلکه بيشتر يه اهانته .يه مبارزخوانيِ زشتِ شرورانه‌ست 763 00:34:39,411 --> 00:34:41,496 !مي‌بينيد، مي‌بينيد؟ !خواهرم داره درست از اونجا مي‌ره 764 00:34:41,496 --> 00:34:43,498 ولي حتي نمي‌خواد !تصديق کُنه که خواهرِ منه 765 00:34:43,498 --> 00:34:45,625 !دختره‌يِ هم‌جنس‌باز 766 00:34:45,625 --> 00:34:48,795 ولي اينطوريه که اونها .معنايِ چطور «تفسير» کردن رو بسط مي‌دن 767 00:34:48,795 --> 00:34:51,757 !اونيم که اونجاست، شوهرمه 768 00:34:51,757 --> 00:34:53,550 !و اونيم که اونجاست، دوست‌دخترمه 769 00:34:53,550 --> 00:34:55,552 ممکنه اُبنه‌اي يا ملکه‌يِ زنانه‌پوش .خطابِ‌تون کُنن 770 00:34:55,552 --> 00:34:57,637 ولي شمام لقبي برايِ .خطاب‌قراردادنِ‌شون پيدا مي‌کُنين 771 00:34:57,637 --> 00:35:01,641 ولي بعدش وقتيکه همه با هم ... سر به‌سر شدين 772 00:35:01,641 --> 00:35:04,937 اونوقت مجبوريد بريد .سروقتِ نکاتِ خوب 773 00:35:04,937 --> 00:35:07,564 ،به عبارتِ ديگه، اگه من يه ملکه‌يِ سياه باشم ... و شمام يه ملکه‌يِ سياه باشين 774 00:35:07,564 --> 00:35:08,891 پس نمي‌تونيم به همديگه ،ملکه‌يِ سياه خطاب کُنيم 775 00:35:08,964 --> 00:35:10,191 چون جفتِ‌مون .ملکه‌يِ سياهيم 776 00:35:10,191 --> 00:35:11,944 ،و ديگه «تفسير» نيست .بلکه يه حقيقته 777 00:35:11,944 --> 00:35:13,946 بنابراين اونوقت درباره‌يِ .شکل و شمايلِ مضحکِ‌تون صحبت مي‌کُنيم 778 00:35:13,946 --> 00:35:16,114 .صورتِ شُل و وِلِ‌تون 779 00:35:16,114 --> 00:35:17,824 .لباس‌هايِ نخ‌نماتون 780 00:35:17,824 --> 00:35:19,158 !بذار ببينم تو چي هستي - !دروغ نباف، بابا - 781 00:35:19,158 --> 00:35:20,410 !بذار ببينم! اوه - !رنگي در کار نيست - 782 00:35:20,410 --> 00:35:21,578 !چرا! رنگه! رنگه 783 00:35:21,578 --> 00:35:23,288 !اصلاً هم رنگ نيست، مادرجنده 784 00:35:23,288 --> 00:35:26,124 !چي شد؟ !اين يارو حتي از مادرِ منم بيشتر آرايش کرده 785 00:35:26,124 --> 00:35:29,168 اونوقت «تفسير» تبديل به ... فُرمِ بسط‌يافته‌اي مي‌شه 786 00:35:29,168 --> 00:35:31,379 و تبديل به .سايه‌افکني» مي‌شه» 787 00:35:31,379 --> 00:35:34,674 : سايه‌افکني» اينه» ".من بهت نمي‌گم که تو زشتي" 788 00:35:34,674 --> 00:35:38,136 ،ولي مجبورم نيستم بهت بگم" ".چون خودت مي‌دوني که زشتي 789 00:35:38,136 --> 00:35:39,888 .و «سايه‌افکني» اينه 790 00:35:42,557 --> 00:35:44,309 !بادش کُنيد 791 00:35:44,309 --> 00:35:46,227 !غوطه‌ور بشيد 792 00:35:46,227 --> 00:35:48,688 !فِرِش بديد 793 00:35:48,688 --> 00:35:50,440 !بادش کُنيد 794 00:35:50,440 --> 00:35:53,026 !غوطه‌ور بشيد 795 00:35:53,026 --> 00:35:54,945 «رقصِ «وُگ ... درست مثلِ اين مي‌مونه که 796 00:35:54,945 --> 00:35:57,572 دو تا چاقو بردارين .و همديگه رو خط‌خطي کُنين 797 00:35:57,572 --> 00:35:59,866 ولي از طريقِ نوعي .فُرمِ رقصيدن 798 00:35:59,866 --> 00:36:03,787 !بادش کُنيد! غوطه‌ور بشيد !فِرِش بديد! «وُگ» برقصيد 799 00:36:03,787 --> 00:36:04,997 !غوطه‌ور بشيد 800 00:36:04,997 --> 00:36:09,208 ... بريد !بچر ... خو ... نيدش 801 00:36:09,208 --> 00:36:11,252 «رقصِ «وُگ» از «سايه‌افکني ،نشأت گرفته 802 00:36:11,252 --> 00:36:13,588 چون رقصي بوده که ... دو نفر انجامش مي‌دادن 803 00:36:13,588 --> 00:36:14,798 به اين دليل که از همديگه .خوشِ‌شون نميومده 804 00:36:14,798 --> 00:36:16,466 ... و در عوضِ دعوا 805 00:36:16,466 --> 00:36:18,593 با رقصيدن رويِ کفِ محوطه‌يِ رقص .نفرِ مقابل رو، از رو مي‌بردن 806 00:36:18,593 --> 00:36:20,846 و هر کس حرکاتِ بهتري ... انجام مي‌داده 807 00:36:20,846 --> 00:36:22,639 اساساً به بهترين نحو، رقيب رو «سايه‌افکن» مي‌کرده .و تحت‌الشعاع قرار مي‌داده 808 00:36:22,639 --> 00:36:24,641 !لمس در کار نباشه 809 00:36:24,641 --> 00:36:27,102 !هيچکدومِ‌تون 810 00:36:27,102 --> 00:36:29,646 !اگه لمس کُنين، کله‌تون رو مي‌کَنم !از همين الان بهتون گفته باشم 811 00:36:29,646 --> 00:36:31,898 مي‌تونين فُرمِ پانتوميميِ .وُگ» رو در نظر بگيرين» 812 00:36:31,898 --> 00:36:33,942 و اين چيزيه که عموماً .گاهي اوقات خودمم انجامش مي‌دم 813 00:36:33,942 --> 00:36:36,194 مثلاً دستم رو به شکلِ ... جعبه‌يِ پودر و آينه 814 00:36:36,194 --> 00:36:38,030 .يا جعبه‌يِ لوازم‌آرايش درميارم 815 00:36:38,030 --> 00:36:39,990 و مثلاً يعني دارم صورتم رو ... سُرخاب مي‌زنم 816 00:36:39,990 --> 00:36:42,701 ،سايه‌چشم مي‌ندازم و از اينجور چيزها .اونم با نوايِ موسيقي 817 00:36:42,701 --> 00:36:45,328 بعدش معمولاً جعبه‌يِ لوازم‌آرايش رو ... اينطرف و اونطرف مي‌گردونم 818 00:36:45,328 --> 00:36:47,330 تا اشخاص ،چهره‌يِ خودشون رو ببينن 819 00:36:47,330 --> 00:36:49,248 منظورم اينه که مثلاً يعني ... دستم تقريباً يه آيينه‌ست 820 00:36:49,248 --> 00:36:50,917 .تا اونها داخلش نگاه بندازن 821 00:36:50,917 --> 00:36:53,461 بعد شروع مي‌کُنم به ،آرايش کردنِ چهره‌هاشون 822 00:36:53,461 --> 00:36:55,505 چون چيزي که همين حالا ... رويِ چهره‌شون دارن 823 00:36:55,505 --> 00:36:57,340 !نياز به يه گريمِ پُرشور داره 824 00:36:57,340 --> 00:37:01,803 بنابراين رقصِ «وُگ»، فُرمي ايمن برايِ .سايه‌افکني» و تحت‌الشعاع قرار دادنه» 825 00:37:01,803 --> 00:37:03,889 !«پاريس» ... «دوپري» 826 00:37:03,889 --> 00:37:06,808 !بجنبونيد !«پاريس» ... «دوپري» 827 00:37:06,808 --> 00:37:08,810 !بجنبونيد !هوووو 828 00:37:08,810 --> 00:37:10,145 !خيله خُب، خانم‌خانم‌ها 829 00:37:10,145 --> 00:37:11,730 !مانعِ «پاريس» نشو 830 00:37:22,782 --> 00:37:24,868 !يالا، عزيزم !از وقتت استفاده کُن 831 00:37:24,868 --> 00:37:27,412 !به داورها نشونش بده 832 00:37:27,412 --> 00:37:29,497 داورها، فُرم و استيل رو !داشته باشين 833 00:37:29,497 --> 00:37:32,167 !بجنبونش !بذار خودش گويايِ خودش باشه 834 00:37:32,167 --> 00:37:34,711 [اسمش از مجله‌يِ «وُگ» [مُد ،گرفته شده 835 00:37:34,711 --> 00:37:37,714 چون بعضي از ... حرکاتِ اين رقص 836 00:37:37,714 --> 00:37:40,258 مشابه ژست‌هايِ .داخلِ اون مجله هستن 837 00:37:40,258 --> 00:37:41,885 !بجنبونش لعنتي رو 838 00:37:43,511 --> 00:37:46,973 اين اسم، في‌نفسه .يه بيانيه‌ست 839 00:37:46,973 --> 00:37:48,850 منظورم اينه که شما ... به يه مسابقه‌يِ رقص نمي‌رين 840 00:37:48,850 --> 00:37:50,602 .تا مثلِ دختر‌خانم‌ها برقصين 841 00:37:50,602 --> 00:37:53,188 .به هيچ وجه 842 00:37:53,188 --> 00:37:56,399 حالا از همه‌تون مي‌خوام !بريد رويِ کفِ صحنه 843 00:37:56,399 --> 00:37:58,443 !«نيويورک» و «جرزي» 844 00:38:00,653 --> 00:38:03,823 !آهاي بيدار باش !يالا 845 00:38:03,823 --> 00:38:06,243 !ووووو 846 00:38:06,243 --> 00:38:08,703 !داداش !اين «سن لوران»-ه 847 00:38:08,703 --> 00:38:10,205 .«آدونيس» 848 00:38:10,205 --> 00:38:11,915 .«اُوِرنه‌س» 849 00:38:11,915 --> 00:38:12,999 .«بابي لا مِي» 850 00:38:18,171 --> 00:38:19,547 کاشکي منم بلد بودم !همچين کاري بکُنم 851 00:38:19,547 --> 00:38:21,007 [صدايِ خنده] 852 00:38:22,842 --> 00:38:25,887 !آووخ !بجنبونيدش! بجنبونيدش 853 00:38:25,887 --> 00:38:28,932 !بجنبونيدش! بجنبونيدش !بجنبونيدش 854 00:38:30,767 --> 00:38:32,518 ... «مثلِ رقصِ «برِيک 855 00:38:32,518 --> 00:38:38,774 اين رقص هم از .خطِ «هيروگليف» نشأت مي‌گيره که مربوط به مصرِ باستانه 856 00:38:38,775 --> 00:38:40,654 و همينطور ... بعضي فُرم‌هاش 857 00:38:40,975 --> 00:38:42,654 .از ورزشِ ژيميناستيک مياد 858 00:38:42,654 --> 00:38:45,075 تلاشِ هر دويِ اينها ... برايِ ارائه‌يِ خطوطي بي‌نقص 859 00:38:45,154 --> 00:38:47,075 ... از بدن 860 00:38:47,075 --> 00:38:49,246 .و حالت‌هايِ خامِ‌شه ... ولي اين رقص 861 00:38:49,275 --> 00:38:51,246 .يک گام پيش‌تر مي‌ره 862 00:38:51,246 --> 00:38:53,914 فعلاً شروع کرده به اينکه ،برايِ خودش اسم و رسمي به‌هم بزنه 863 00:38:53,914 --> 00:38:55,959 ولي من مي‌خوام ،شهرتِ جهاني پيدا کُنه 864 00:38:55,959 --> 00:38:58,044 ،و مي‌خوام که هر وقت گُل کرد .من نفرِ اولش باشم 865 00:38:58,044 --> 00:39:03,258 من مي‌خوام رقصِ «وُگ» رو، نه فقط به ... مجلسِ رقصِ «پاريس مي‌سوزد» ببرم 866 00:39:03,258 --> 00:39:05,593 بلکه مي‌خوام ... به پاريسِ واقعي هم ببرمش 867 00:39:05,593 --> 00:39:08,638 و پاريسِ واقعي رو .به آتش بکشم 868 00:39:08,638 --> 00:39:10,265 .اين کاريه که مي‌خوام بکُنم 869 00:39:10,265 --> 00:39:14,102 ،و نه فقط اونجا رو .بلکه کشورهايِ ديگه رو هم همينطور 870 00:39:14,102 --> 00:39:17,063 .اسمِ «خانه»يِ من «نينجا»ست 871 00:39:17,063 --> 00:39:19,565 و واقعاً دوست دارم ... کُلِ «خانه»ام رو بردارم 872 00:39:19,565 --> 00:39:21,567 ... و به ژاپن برم 873 00:39:21,567 --> 00:39:25,155 ،و واقعاً آزاد از قيد و بند اجراش کُنم .و اونجايي‌ها رو مجبور کُنم که قبولش کُنن 874 00:39:25,155 --> 00:39:26,739 من مي‌خوام .يه ستاره‌يِ بزرگ بشم 875 00:39:28,491 --> 00:39:33,746 و کلاً تويِ هر گوشه و کنارِ دنيا .شناخته بشم 876 00:39:36,457 --> 00:39:40,212 مي‌دونيد، شايد به‌عنوانِ ... يه طراحِ رقص 877 00:39:40,212 --> 00:39:42,505 ... يه رقاصِ مشهور 878 00:39:42,505 --> 00:39:45,800 ،يه خواننده .يا تمامِ اينها 879 00:39:45,800 --> 00:39:47,760 اينکه مجالسِ رقص ،چه ربطي به اين داره 880 00:39:47,760 --> 00:39:49,888 ،مخصوصاً در زمينه‌يِ رقص 881 00:39:49,888 --> 00:39:52,390 خُب شايد مهارتم رو ... کمي بيشتر تکميل کُنه 882 00:39:52,390 --> 00:39:55,018 ... برايِ يادگيريِ چيزهايِ جديد 883 00:39:55,018 --> 00:39:56,936 ... ايده‌هايِ جديد 884 00:39:56,936 --> 00:39:59,105 .تا به جهانِ واقعي بيارمشون 885 00:40:02,025 --> 00:40:06,571 زندگيِ من واقعاً .باورنکردني بوده 886 00:40:06,571 --> 00:40:08,323 اگه قرار بود ... امروز يا فردا بميرم 887 00:40:08,323 --> 00:40:10,950 نمي‌تونستم بگم که .زندگيِ هيجان‌انگيزي نداشتم 888 00:40:10,950 --> 00:40:14,412 ... من يه زندگيِ افسان .و من ثروتمند نيستم، اينو خاطرتون باشه 889 00:40:14,412 --> 00:40:17,207 فقط تصورش رو بکُنيد ... که اگه کُلي دلار داشتم 890 00:40:17,207 --> 00:40:19,125 !اوه، برايِ دنيا هم بهتر مي‌شد 891 00:40:19,125 --> 00:40:21,878 ،اگه من ثروت داشتم، و اگه شهرت داشتم ... حرفم رو باور کُنيد 892 00:40:21,878 --> 00:40:24,964 تمامِ شماهايي که اينجا هستين ،ثروتمند مي‌شدين 893 00:40:24,964 --> 00:40:26,299 چون من خيلي !دست‌و‌دل‌باز هستم 894 00:40:26,299 --> 00:40:28,093 ،مي‌دونيد ... من نمي‌تونم 895 00:40:28,093 --> 00:40:30,178 من لذتي نمي‌برم از اينکه ... کُلي پول داشته باشم 896 00:40:30,178 --> 00:40:34,140 ،يا مثلاً ميليونر باشم و تلمبارش کُنم، مي‌دونيد؟ 897 00:40:34,140 --> 00:40:36,351 من اونو با تمامِ عزيزهام .تقسيمش مي‌کردم 898 00:40:36,351 --> 00:40:37,727 مي‌دونيد، و نمي‌خواستم که اونهام .پول‌ها رو واسه خودشون نگه دارن 899 00:40:37,727 --> 00:40:39,520 و بعدش همه‌مون .بايد مي‌رفتيم 900 00:40:39,520 --> 00:40:41,647 دوست داشتم يه هواپيما دربست مي‌کردم .و همگي به پاريس پرواز مي‌کرديم 901 00:40:47,112 --> 00:40:52,075 .د-و-ل-ت-م-ن-د-ي 902 00:40:52,075 --> 00:40:53,701 .دولتمندي 903 00:40:58,081 --> 00:41:00,625 .شما مالکِ همه چيز هستين 904 00:41:04,296 --> 00:41:06,839 .همه چيز مالِ شماست 905 00:41:24,274 --> 00:41:29,195 .اين آمريکايِ سفيده 906 00:41:31,406 --> 00:41:34,826 ... هر مليتِ ديگه‌اي 907 00:41:34,826 --> 00:41:38,330 ... که از زمره‌يِ سفيد نيست 908 00:41:38,330 --> 00:41:42,875 اينو مي‌دونه و تا روزي که بميره .قبولش مي‌کُنه 909 00:41:42,875 --> 00:41:46,963 اين رويا و آرزويِ هرکسي ... به‌عنوانِ يه اقليته 910 00:41:46,963 --> 00:41:52,051 که زندگيش و ظاهرش .درست مثلِ يه شخصِ سفيدپوست باشه 911 00:41:52,051 --> 00:41:55,305 لازمه‌يِ بودن در آمريکا .داشتنِ اينچنين تصويريه 912 00:41:55,305 --> 00:41:57,265 هر رسانه‌اي رو ... که در نظر بگيريد 913 00:41:57,265 --> 00:42:01,686 ،از تلويزيون تا مجلات ... تا سينما و تا فيلم‌ها 914 00:42:01,686 --> 00:42:04,189 منظورم اينه که بيشترين چيزي که اقليت‌ها تماشا مي‌کُنن چيه؟ 915 00:42:04,189 --> 00:42:05,982 ،«سلاله» و «کُلبي‌ها» 916 00:42:05,982 --> 00:42:08,860 .«و «تماميِ فرزندانِ من .همين سريال‌هايِ آبکي 917 00:42:08,860 --> 00:42:11,946 که هرکدوم از کاراکترهاشون .يه ميليون دلار درآمد دارن 918 00:42:11,946 --> 00:42:14,615 وقتي دارن بهتون يه آگهيِ تبليغاتيِ ... بيسکوييت‌عسليِ «گراهامز» نشون مي‌دن 919 00:42:14,615 --> 00:42:17,702 «يا خميردندونِ «کرِست ... «يا شوينده‌يِ «پاين-سول 920 00:42:17,702 --> 00:42:19,787 همه تويِ خونه‌يِ .خودشون هستن 921 00:42:19,787 --> 00:42:22,581 ولي بچه‌هايِ کوچولو برايِ بازي با ... «اسباب‌بازي‌هاي کارخونه‌يِ «فيشر-پرايس 922 00:42:22,581 --> 00:42:25,377 زمينِ بازيِ .درست و حسابي‌اي ندارن 923 00:42:25,377 --> 00:42:28,463 .و فقط دورِ چمن‌ها مي‌گردن 924 00:42:28,463 --> 00:42:31,257 .ديگه چه برسه به استخر 925 00:42:31,257 --> 00:42:34,177 .آمريکايِ سفيد اينه 926 00:42:34,177 --> 00:42:35,928 و موقعي که ... پايِ اقليت‌ها در بين باشه 927 00:42:35,928 --> 00:42:38,723 ... مخصوصاً سياه‌ها 928 00:42:38,723 --> 00:42:41,934 ما به‌عنوانِ مردمي ... با گذشته‌يِ 400 ساله 929 00:42:41,934 --> 00:42:45,397 بزرگ‌ترين نمونه‌يِ ... اصلاحِ رفتاري 930 00:42:45,397 --> 00:42:48,691 .در تاريخِ تمدن هستيم 931 00:42:48,691 --> 00:42:51,403 ماييم که همه چيز ... ازمون گرفته شده 932 00:42:51,403 --> 00:42:56,908 و با اين وجود، کاملاً ياد گرفتيم .که چطور به بقا ادامه بديم 933 00:42:56,908 --> 00:42:59,994 به همين دليله که تويِ ... محافلِ سالن‌هايِ رقص 934 00:42:59,994 --> 00:43:02,163 ... کاملاً واضحه 935 00:43:02,163 --> 00:43:07,001 که اگه شما طرزِ زندگيِ متعاليِ ... سفيدها رو تجسم ببخشين 936 00:43:07,001 --> 00:43:10,213 ... يا ظاهرشون رو 937 00:43:10,213 --> 00:43:15,301 يا لباس‌پوشيدن ... و صحبت‌کردنِ‌شون رو 938 00:43:15,301 --> 00:43:18,137 .اونوقت نابغه هستين 939 00:43:20,473 --> 00:43:23,851 من فکر مي‌کُنم که اگه فقط مي‌تونستم ... تويِ تلويزيون يا سينما يا اينجور چيزها باشم 940 00:43:23,851 --> 00:43:27,397 ،در عوضِ پول .به همون کار مي‌چسبيدم 941 00:43:27,397 --> 00:43:28,940 البته منم قطعاً .پول رو دوست دارم 942 00:43:28,940 --> 00:43:30,942 چون تجملي که باهاش .همراهه رو دوست دارم 943 00:43:30,942 --> 00:43:33,611 ... اما 944 00:43:33,611 --> 00:43:36,739 .دوست دارم پولدار بشم 945 00:43:36,739 --> 00:43:39,700 ،و اگر نه پولدار .خوشنود و در آسايش باشم 946 00:43:39,700 --> 00:43:41,786 مي‌دونيد؟ 947 00:43:41,786 --> 00:43:44,080 .دوست دارم کسي بشم 948 00:43:44,080 --> 00:43:45,748 منظورم اينه که .الانم کسي هستم 949 00:43:45,748 --> 00:43:49,168 فقط دوست دارم .کسي باشم که ثروتمنده 950 00:43:49,168 --> 00:43:52,422 شما که قصد ندارين بهم بگين !تويِ سوپرمارکت ديدينش؟ 951 00:43:52,422 --> 00:43:55,467 : و نمي‌خواين بگين که "!اون يه لکاته‌ست؟" 952 00:43:55,467 --> 00:43:59,011 زن‌ها از مسيرِ خودشون خارج نمي‌شن .چونکه زن هستن 953 00:43:59,011 --> 00:44:01,473 ولي من از مسيرِ خودم خارج شدم ،چونکه زن نبودم 954 00:44:01,473 --> 00:44:04,601 و حس مي‌کردم مي‌خوام .تا جايي که بتونم، بهترين باشم 955 00:44:04,601 --> 00:44:06,978 !اينم از دخترِ ترکه‌ايِ‌ ويرجينيايي 956 00:44:06,978 --> 00:44:08,938 اين قضيه برايِ من .بازي يا تفريح نبود 957 00:44:08,938 --> 00:44:10,607 اين چيزيه که مي‌خوام .زندگيش کُنم 958 00:44:10,607 --> 00:44:13,568 که خودش شخصاً !اينجا حضور به‌هم رسونده 959 00:44:13,568 --> 00:44:15,278 ... ايشالّا اگه خدا بخواد 960 00:44:15,278 --> 00:44:17,824 خيلي‌خيلي اميدوارم ... که تا سالِ 1988 تبديل به 961 00:44:17,828 --> 00:44:19,824 يکي از زن‌هايِ ... تمام‌و‌کمالِ 962 00:44:19,824 --> 00:44:20,950 !ايالاتِ متحده بشم 963 00:44:24,078 --> 00:44:26,956 تمامِ اين مدل‌هايِ .رويِ ديوارو نگاه کُنيد 964 00:44:26,956 --> 00:44:29,584 .تک‌تکِ‌شون باشکوه هستن 965 00:44:29,584 --> 00:44:32,170 .تک‌تکِ‌شون زيبا هستن 966 00:44:32,170 --> 00:44:35,298 اما تک‌تکِ‌شون .ظاهرِ خودشونو دارن 967 00:44:35,298 --> 00:44:38,009 .اين بُتِ من «پولينا»ست 968 00:44:38,009 --> 00:44:40,553 اميدوارم يه روزي .کنارش باشم 969 00:44:40,553 --> 00:44:42,263 اگه همچين اتفاقي ... برام رُخ مي‌داد 970 00:44:42,263 --> 00:44:44,182 فکر کُنم خوشبخت‌ترين ،آدمِ دنيا مي‌شدم 971 00:44:44,182 --> 00:44:48,478 يا کاش فقط مي‌دونستم که مي‌تونم ... خودمو با «پولينا» مقايسه کُنم 972 00:44:48,478 --> 00:44:51,063 ،کنارش بايستم .و باهاش عکس بگيرم 973 00:44:51,063 --> 00:44:53,899 و به اين عکسش نگاه مي‌کُنم ،و به خودم مي‌گم چقدر وسوسه‌انگيزه 974 00:44:53,899 --> 00:44:56,569 .و چقدر افسونگره 975 00:44:56,569 --> 00:45:00,031 به اون عکسش نگاه مي‌کُنم و به خودم مي‌گم .چقدر سکسي و تحريک‌کُننده‌ست 976 00:45:00,031 --> 00:45:02,158 به اين عکسش ... نگاه مي‌کُنم 977 00:45:02,158 --> 00:45:06,037 و با خودم فکر مي‌کُنم چقدر کودکانه‌ست .و حالتِ دخترکوچولوها رو داره 978 00:45:06,037 --> 00:45:08,331 مي‌دونيد، و به اين عکسشم .به همين منوال نگاه مي‌کُنم 979 00:45:08,331 --> 00:45:11,668 و به اين عکسش نگاه مي‌کُنم .و به فکرِ زيباييِ شيطنت‌آميز مي‌افتم 980 00:45:11,668 --> 00:45:13,336 مي‌دونيد؟ .من اينطوريه که مي‌بينمش 981 00:45:13,336 --> 00:45:15,296 ،من تحسينش مي‌کُنم 982 00:45:15,296 --> 00:45:19,300 ،مي‌دونيد ... موهايِ قرمزِ آتشيش رو و 983 00:45:19,300 --> 00:45:21,135 .و همه چيزش رو 984 00:45:22,554 --> 00:45:24,263 اگه واقعاً به اندازه‌يِ کافي ... سخت تلاش نکُنين 985 00:45:24,263 --> 00:45:27,016 .اونوقت منم سخت‌گير مي‌شم 986 00:45:27,016 --> 00:45:29,810 اصلاً خيال نکُنيد من آدمي هستم .که نمي‌تونم همچين کاري بکُنم 987 00:45:29,810 --> 00:45:31,437 چون برايِ مربي بودن ... و آموزش دادن به دخترها 988 00:45:31,437 --> 00:45:33,189 لازمه که بلد باشم .چطوري همچين کاري بکُنم 989 00:45:33,189 --> 00:45:35,107 من برايِ اجراهايِ مختلف .تدريس مي‌کُنم 990 00:45:35,107 --> 00:45:37,151 مثلاً برايِ موسسه‌يِ فنونِ مُدلينگ ،به مُدل‌ها تدريس مي‌کُنم 991 00:45:37,151 --> 00:45:38,986 و همينطور به دخترهايي که از طرفِ .بنگاه‌هايِ مختلفي معرفي مي‌شن 992 00:45:38,986 --> 00:45:41,863 اونها از طريقِ تبليغاتِ سينه‌به‌سينه‌اي .که انجام مي‌شه، پيشم ميان 993 00:45:49,865 --> 00:45:51,768 «کار کردن با زن‌هايِ «نيويورک سيتي ... کمي مشکل‌تره از 994 00:45:51,843 --> 00:45:53,959 .کار کردن با اکثرِ زن‌ها 995 00:45:53,959 --> 00:45:56,671 اساساً سعيِ من بر اينه که ... زنانگي‌شون رو دوباره تجديد کُنم 996 00:45:56,671 --> 00:45:58,339 و کمي متانت و وقار .درونِ‌شون ايجاد کُنم 997 00:45:58,339 --> 00:46:00,675 مي‌دونيد، اينکه اونها ... آخرش تبديل به مُدل مي‌شن يا نه 998 00:46:00,675 --> 00:46:03,553 ،دونستنش قشنگه .چون برايِ مردها جذاب‌تره 999 00:46:03,553 --> 00:46:05,388 طرزِ راه رفتنِ اون خانم رو ديدين؟ 1000 00:46:05,388 --> 00:46:08,849 اساساً هدف اينه که بطورِ طبيعي .تحرکِ بيشتري به باسنِ‌تون بديد 1001 00:46:08,849 --> 00:46:10,059 .ولي نمکش رو زياد نکُنيد 1002 00:46:19,818 --> 00:46:21,987 احتمالاً يه دختر .چيزيو که مي‌خواد بدست مياره 1003 00:46:21,987 --> 00:46:23,740 مي‌دونيد، حتي با وجودِ اينکه ... تويِ يه دنيايِ مردونه حضور داره 1004 00:46:23,740 --> 00:46:26,325 بازم مي‌تونه ،حقوقِ برابري داشته باشه 1005 00:46:26,325 --> 00:46:28,369 ولي بايد بتونه از طريقِ بکار بردنِ .حيله‌هايِ زنانه‌ش، مردها رو به بازي بگيره 1006 00:46:28,369 --> 00:46:30,455 بدونِ بکار بردنشون نمي‌تونه .در دنيايِ مردانه کاري از پيش ببره 1007 00:46:30,455 --> 00:46:33,124 : مجريِ مراسم به نظرتون دلچسب نيستن؟ 1008 00:46:33,124 --> 00:46:36,252 .يه نگاه به سر تا پاشون بندازيد !قبول نداريد؟ 1009 00:46:36,252 --> 00:46:38,463 اين «عينيت» داره يا نه؟ 1010 00:46:45,177 --> 00:46:48,013 ... «خانمِ «اوکتاويا حس نمي‌کُنيد کارش «عينيت» داره؟ 1011 00:46:48,013 --> 00:46:50,807 !کجاهايي آبجي؟ !آها، پس اونجايي 1012 00:46:52,268 --> 00:46:56,439 "... چيزي رو که مي‌کُني پيدا، آه" 1013 00:46:56,439 --> 00:47:00,652 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1014 00:47:00,652 --> 00:47:02,487 "... مي‌خوام من تمامش رو" 1015 00:47:02,487 --> 00:47:03,988 "... مي‌گيرم من تمامش رو" 1016 00:47:03,988 --> 00:47:06,699 !«لا به‌يژا» 1017 00:47:06,699 --> 00:47:08,493 !«کَندي لا به‌يژا» 1018 00:47:08,493 --> 00:47:10,662 ،عينهو «عينيتِ» روز باش !عزيز جون 1019 00:47:10,662 --> 00:47:12,371 حالا داره به‌عنوانِ يه زن .مي‌ره مدرسه 1020 00:47:12,371 --> 00:47:14,415 !بريد تويِ بحرشون 1021 00:47:14,415 --> 00:47:19,337 بريد تويِ بحرِ هر‌جفتِ‌شون .و ببينيد کدوم يکي‌شون واقعي‌تره 1022 00:47:19,337 --> 00:47:21,297 گوشتِ تنِ‌شون يا هر چي که !لازم باشه رو حس کُنيد 1023 00:47:21,297 --> 00:47:23,382 دلچسب هستن يا نه؟ 1024 00:47:25,050 --> 00:47:27,052 !دلچسبه 1025 00:47:27,052 --> 00:47:28,845 !بيا، بيا، بيا 1026 00:47:28,845 --> 00:47:31,890 «اول به خانمِ «اوکتاويا .امتيازدهي کُنيد 1027 00:47:31,890 --> 00:47:33,976 برايِ دريافتِ امتيازاتت .بيا جلوتر 1028 00:47:33,976 --> 00:47:36,979 !ده، ده، ده، ده، ده 1029 00:47:36,979 --> 00:47:39,190 .«و امتيازِ «تِنيل 1030 00:47:39,190 --> 00:47:42,234 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1031 00:47:42,234 --> 00:47:44,236 "... حس مي‌کُنم دارم نيازش حالا" 1032 00:47:44,236 --> 00:47:46,113 !نُه، ده، ده 1033 00:47:46,113 --> 00:47:47,406 "!اوه" 1034 00:47:47,406 --> 00:47:49,866 "... واقعي بودنه" 1035 00:47:49,866 --> 00:47:52,119 .«جايزه‌يِ بزرگ، برايِ «اوکتاويا 1036 00:47:52,119 --> 00:47:53,579 .«و مقامِ اول، «تِنيل 1037 00:47:58,668 --> 00:48:00,628 آدم‌هايي هستن که کُلِ روز .تويِ منزل مي‌شينن 1038 00:48:00,628 --> 00:48:04,298 ،ولي پتانسيل دارن خيله خُب؟ 1039 00:48:04,298 --> 00:48:06,634 منظورم اينه که بعدش به مجالسِ رقص مي‌رن ... و ثابت مي‌کُنن که عملاً پتانسيلِ 1040 00:48:06,634 --> 00:48:09,136 ،فروختنِ پوشاک رو دارن خيله خُب؟ 1041 00:48:09,136 --> 00:48:11,930 : ولي با خودشون مثلاً اينطوري مي‌گن "... حالا که من چنين پتانسيلي دارم" 1042 00:48:11,930 --> 00:48:14,726 "... سالنِ رقص بهم مي‌گه که" ... خيله خُب 1043 00:48:14,726 --> 00:48:18,062 سالنِ رقص بهم مي‌گه که" ".من کسي هستم 1044 00:48:18,062 --> 00:48:20,314 ولي وقتي سالنِ رقص تعطيل مي‌شه ... و به منزل ميان 1045 00:48:20,314 --> 00:48:22,941 مجبورن خودشون رو متقاعد کُنن ،که کسي هستن 1046 00:48:22,941 --> 00:48:24,819 و همينجاست که .از دست مي‌رن 1047 00:48:24,819 --> 00:48:29,240 "... هر کسي هست دنبالِ چيزي" 1048 00:48:29,240 --> 00:48:32,410 روياهايِ شيرين" "... مي‌شن ساخته اينطوري 1049 00:48:32,410 --> 00:48:35,079 کي هستم من" "که کُنم ناسازگاري؟ 1050 00:48:35,079 --> 00:48:38,040 .اين تويِ يه مجله هم بوده 1051 00:48:38,040 --> 00:48:41,419 اسمِ اون مجله چيه؟ 1052 00:48:41,419 --> 00:48:43,296 روياهايِ شيرين" "... مي‌شن ساخته اينطوري 1053 00:48:43,319 --> 00:48:44,296 !بيا جلو 1054 00:48:44,296 --> 00:48:47,508 کي هستم من" "که کُنم ناسازگاري؟ 1055 00:48:47,508 --> 00:48:49,051 "... مسافرت کُن دنيا رو" 1056 00:48:49,051 --> 00:48:50,720 ... زماني بود که 1057 00:48:50,720 --> 00:48:52,889 مي‌تونستين کُلي وقت ... صرف کُنين 1058 00:48:52,889 --> 00:48:55,099 برايِ درست کردنِ ساز و برگِ لباس .و آماده‌شدن برايِ چيزي 1059 00:48:55,099 --> 00:48:57,268 ولي حالا همه چيز ،خيلي سريع از راه مي‌رسه 1060 00:48:57,268 --> 00:49:00,438 .و علائق به‌سرعت تغيير مي‌کُنن 1061 00:49:00,438 --> 00:49:02,939 من از مکتبِ قديمِ ... جامه‌هايِ فاخر ميام 1062 00:49:02,939 --> 00:49:05,651 با پر و بال !و منجوق 1063 00:49:05,651 --> 00:49:07,445 .که حالا ديگه متداول نيست 1064 00:49:07,445 --> 00:49:09,822 حالا همه چيز به طراح‌ها ،بستگي داره 1065 00:49:09,822 --> 00:49:11,407 و موضوع اين نيست که ،چه چيزي خلق مي‌کُنين 1066 00:49:11,407 --> 00:49:13,492 موضوع اينه که .چه چيزي مي‌تونين کسب کُنين 1067 00:49:15,536 --> 00:49:17,329 نظرتون چيه؟ 1068 00:49:18,955 --> 00:49:20,165 زيبا نيست؟ 1069 00:49:23,878 --> 00:49:27,799 .قيمتش 559 دلاره .اونم واسه يه لباسِ ساده 1070 00:49:27,799 --> 00:49:30,551 ،اگه رويِ شما لقب گذاشته بشه ... انگار معنيش اينه که شما 1071 00:49:30,551 --> 00:49:33,596 ،که شما مايه‌دارين .در حاليکه واقعاً اينطور نيستين 1072 00:49:33,596 --> 00:49:35,932 چون هر دله‌دزدي .مي‌تونه لقب داشته باشه 1073 00:49:35,932 --> 00:49:37,475 شما مي‌تونين رويِ راه‌رويِ ... مخصوصِ مسابقه قدم بذارين 1074 00:49:37,475 --> 00:49:40,853 برايِ چيزي حدودِ 14.99 دلار .يا 49.99 دلار 1075 00:49:40,853 --> 00:49:43,481 : و بگيد ".من دوست‌داشتني‌ام" 1076 00:49:43,481 --> 00:49:45,483 و انتظارِ برنده شدن .داشته باشين 1077 00:49:45,483 --> 00:49:47,485 [صدايِ مرغانِ دريايي و امواجِ آب] 1078 00:49:47,485 --> 00:49:49,737 .باشه، شرحش مي‌دم .روفتن» رو توضيح مي‌دم» 1079 00:49:49,737 --> 00:49:53,990 روفتن» يعني شما» ،مي‌رين تويِ يه مغازه 1080 00:49:53,990 --> 00:49:56,494 ... و 1081 00:49:56,494 --> 00:49:59,580 همينطوري دنبالِ ... دنبالِ چيزي مي‌گردين ،که مي‌خواين پيدا کُنين 1082 00:49:59,580 --> 00:50:00,997 .دنبالِ هر چيزي که باشه 1083 00:50:00,997 --> 00:50:03,208 .روفتن» همون دزديه» 1084 00:50:03,208 --> 00:50:05,544 .دزديِ عمومي 1085 00:50:05,544 --> 00:50:08,130 ،هر طوري که انجام بشه .بازم دزديه 1086 00:50:08,130 --> 00:50:09,882 ... شما دارين هر روز کار مي‌کُنين 1087 00:50:09,882 --> 00:50:12,468 تا با هر زحمتي، فلان لباس و .لوازم‌آرايش رو بخرين 1088 00:50:12,468 --> 00:50:15,304 ،و موقعيکه رويِ صحنه قدم مي‌زنين ".انگار دارين مي‌گين : "اين من هستم 1089 00:50:15,304 --> 00:50:17,723 ... ولي حالتِ چهره‌تون 1090 00:50:17,723 --> 00:50:20,643 و همينطور شيوه‌يِ بازنماييِ ... لباس و لوازم‌آرايشِ‌تون 1091 00:50:20,643 --> 00:50:23,521 عملاً نشونِ مي‌ده که .دزديدينش يا خريدينش 1092 00:50:23,521 --> 00:50:24,689 عملاً مي‌شه تشخيص داد؟ 1093 00:50:24,689 --> 00:50:27,399 .عملاً مي‌شه تشخيص داد 1094 00:50:27,399 --> 00:50:30,486 ،همجنس‌بازي در نوعِ خودش يه خُل‌وچِل‌بازيه .هر جور که در نظر بگيرين 1095 00:50:30,486 --> 00:50:32,028 !اشتباه نکُنيدها 1096 00:50:32,028 --> 00:50:34,072 ... اول، يه حالتِ .آره، يه حالتِ خُل‌وچِل‌بازي داره 1097 00:50:34,072 --> 00:50:36,951 ... يهويي پيش مياد .يعني خلافِ قاعده پيش مياد 1098 00:50:36,951 --> 00:50:40,287 ،اول ميره سراغِ همجنس‌بازها .بعد دخترها، و بعدش پسرها 1099 00:50:40,287 --> 00:50:42,331 .چون پسرها از همه احمق‌ترن 1100 00:50:42,331 --> 00:50:44,082 بلد نيستن چطور .درست خُل‌وچِل‌بازي کُنن 1101 00:50:44,082 --> 00:50:47,419 خلاصه همجنس‌بازها .دست به خُل‌وچِل‌بازي مي‌زنن 1102 00:50:47,419 --> 00:50:50,255 منظورم اينه که هيچوقت نمي‌شه جلوشو گرفت .تا وقتيکه سال‌ها بگذره 1103 00:50:50,255 --> 00:50:52,048 ،و بعدش، منظورم اينه که : درباره‌تون اينطوري مي‌گن 1104 00:50:52,048 --> 00:50:55,302 اوه، گُه توش! اين همجنس‌بازه داره" "!واسم خُل‌وچِل‌بازي درمياره 1105 00:50:55,302 --> 00:50:57,262 ،اينه که هر وقت با بچه‌ها مي‌ريم بيرون !حسابي صفا مي‌کُنيم 1106 00:50:57,262 --> 00:50:59,557 همينطوري خودمونو به حماقت مي‌زنيم !و بقيه رو سرِ کار مي‌ذاريم 1107 00:50:59,557 --> 00:51:02,267 .اما فکر کُنم بهترين ماجرايي که داشتيم با «روي راجرز» بود [خواننده و بازيگرِ قرنِ بيستمِ آمريکا] 1108 00:51:02,267 --> 00:51:04,020 !خيلي باحال بود 1109 00:51:04,020 --> 00:51:05,646 چون بالاخره آدم بايد !يه چيزي بخوره ديگه 1110 00:51:05,646 --> 00:51:08,106 بابتِ اون ساندويچه چقدر پول دادين؟ 1111 00:51:08,106 --> 00:51:09,525 ،يادم نمياد .شايد 5 دلار 1112 00:51:09,525 --> 00:51:12,319 حدودِ 5 دلار؟ 1113 00:51:12,319 --> 00:51:15,865 !ولي، اشتباه نکُنيدها !ما 5 دلارتون رو پس مي‌ديم 1114 00:51:15,865 --> 00:51:19,451 ... من دو تا چيزبرگر 1115 00:51:15,865 --> 00:51:19,451 !با نون‌اضاف خوردم 1116 00:51:19,451 --> 00:51:22,997 ،دو تا کباب، يه کوکاکولا ... يه نوشابه‌ليمويي، يه آب‌پرتقال 1117 00:51:22,997 --> 00:51:24,623 .جوجه و چيپس 1118 00:51:24,623 --> 00:51:26,709 !همينطور عقب‌جلو مي‌رفتيم !تويِ اون صف زندگي کردم 1119 00:51:26,709 --> 00:51:29,628 ... و آخرش ترتيبِ حدوداً ... حدوداً 1120 00:51:29,628 --> 00:51:32,548 بگو حدوداً 200 دلار !خوراکي رو داديم 1121 00:51:32,548 --> 00:51:35,593 ببينيد، اونها پنير رو !رويِ گوشت مي‌ذارن 1122 00:51:38,303 --> 00:51:40,264 ... اميدوارم از اين به بعد 1123 00:51:40,264 --> 00:51:43,601 روي راجرز» طرزِ غذا خوردنش رو» ... عوض نکُنه 1124 00:51:43,601 --> 00:51:45,477 ،چون اگه اين کارو بکُنه ... اونم بعد از اين مصاحبه 1125 00:51:45,477 --> 00:51:49,899 !من حسابي دلخور مي‌شم !من حسابي دلخور مي‌شم 1126 00:51:49,899 --> 00:51:52,192 ... من حسابي 1127 00:51:52,192 --> 00:51:54,152 دارم بهتون مي‌گم که !حسابي آزرده‌خاطر مي‌شم 1128 00:51:54,152 --> 00:51:57,197 ،واقعاً آزرده‌خاطر مي‌شم !چون دارم جدي مي‌گم 1129 00:51:57,197 --> 00:52:00,076 ،آخه چه جايِ ديگه‌اي هست که بتونيد بريد داخلش ... هر کاري خواستيد بکُنيد 1130 00:52:00,076 --> 00:52:01,660 و بدونِ پول دادن بيايين بيرون؟ 1131 00:52:01,660 --> 00:52:04,204 ... کارلا اکستراواگانزا» گفت» 1132 00:52:04,204 --> 00:52:07,165 مي‌شه لطفاً کفش‌هايِ ورنيِ ... سايزِ هفتش رو 1133 00:52:07,165 --> 00:52:08,500 !بهش برگردونيد؟ 1134 00:52:10,669 --> 00:52:13,589 .جايزه هم براش گذاشته 1135 00:52:13,589 --> 00:52:16,174 اون کفش‌هايِ .پاشنه‌بلندش رو مي‌خواد 1136 00:52:16,174 --> 00:52:18,218 اون گفت که بُردنِ کفش‌هاش .هيچ فايده‌اي نداره 1137 00:52:18,218 --> 00:52:20,596 .پس برشون گردونيد 1138 00:52:20,596 --> 00:52:23,641 ،معمولاً اونها موقعِ روز، مي‌زنن بيرون ... همينطوري مي‌زنن بيرون 1139 00:52:23,641 --> 00:52:26,393 تا سعي کُنن ... يکي‌دو‌تا محل رو تيغ بزنن 1140 00:52:28,729 --> 00:52:32,357 تا برايِ مجلسِ رقص چيزميز جور کُنن؛ .يا اينکه مي‌رن سرِ يه کاري 1141 00:52:32,357 --> 00:52:33,776 خيلي‌هاشون فعلاً .همچين شغلي‌م ندارن 1142 00:52:33,776 --> 00:52:36,152 ،البته کار مي‌کُنن .فکر نکُنيد تنبلن 1143 00:52:36,152 --> 00:52:39,490 ،«تويِ «نيويورک سيتي .يا بايد کار کرد، يا از گشنگي تلف شد 1144 00:52:39,490 --> 00:52:42,200 ،پس بايد کار کرد ،هر جور کاري که بشه 1145 00:52:42,200 --> 00:52:43,995 .قانوني يا غيرِ قانوني 1146 00:52:43,995 --> 00:52:47,915 ولي بايد کار کرد .تا زنده موند 1147 00:52:47,915 --> 00:52:51,794 ... قراره که «تِنيل دوپريِ» افسانه‌اي 1148 00:52:51,794 --> 00:52:55,464 ،«و پدرِ «خانه‌يِ ابوني ... «مکس دبوشياک» 1149 00:52:55,464 --> 00:53:00,302 اجرايِ زنده‌يِ شبانه‌يِ ... جهنم و مجازات» رو ارائه بدن» 1150 00:53:00,302 --> 00:53:03,139 ... «در ساختمانِ «ايمپريال اِلکز 1151 00:53:03,139 --> 00:53:06,266 واقع در خيابانِ 160 غربي ،شماره‌يِ 129 1152 00:53:06,266 --> 00:53:08,226 !که درست همينجاست 1153 00:53:08,226 --> 00:53:11,396 درها رأسِ ساعتِ 5 بامداد .باز مي‌شن 1154 00:53:11,396 --> 00:53:13,983 شروعِ مراسمِ مسابقه‌يِ رقص .رأسِ ساعتِ 7 بامداده 1155 00:53:16,652 --> 00:53:18,821 "... بکُن کمکي به من" 1156 00:53:18,821 --> 00:53:21,866 مسابقه‌يِ پسرها ... معمولاً ديرتر برگزار مي‌شه 1157 00:53:21,866 --> 00:53:24,620 چون حقيقتش اينه که ... ما منتظرِ دخترهايِ کارگر هستيم 1158 00:53:24,666 --> 00:53:26,620 .تا خودشونو به اينجا برسونن 1159 00:53:26,620 --> 00:53:28,747 و اون دخترها الان کارِشون چيه؟ 1160 00:53:28,747 --> 00:53:30,958 ... خُب، پول درميارن ديگه ،برايِ شرکت درمسابقه‌يِ رقص 1161 00:53:30,958 --> 00:53:33,836 يا اينکه دارن ،لباس‌هاشون رو آماده مي‌کُنن و زيورآلاتِ‌شون رو 1162 00:53:33,836 --> 00:53:36,630 ،يا اينکه، مي‌دونيد .تمامِ اين کارها رو همزمان با هم انجام مي‌دن 1163 00:53:36,630 --> 00:53:37,923 شغلِ‌شون چيه؟ 1164 00:53:37,923 --> 00:53:40,718 ،معمولاً «دخترانِ نمايش» هستن 1165 00:53:40,718 --> 00:53:42,636 ،معمولاً همينن، مي‌دونيد .دخترانِ نمايش» هستن» 1166 00:53:42,636 --> 00:53:45,221 !پس اينطور 1167 00:53:42,636 --> 00:53:45,221 .آره، مي‌دونيد 1168 00:53:45,221 --> 00:53:48,517 ،خُب، بستگي داره .بستگي داره 1169 00:53:48,517 --> 00:53:50,144 من زياد از شغل‌هاشون ،سردرنميارم 1170 00:53:50,144 --> 00:53:53,564 ،ولي معمولاً «دخترانِ نمايش» هستن .معمولاً 1171 00:53:53,564 --> 00:53:56,734 نکته‌اي که بهم کمک کرد ... بيشترين پولم رو دربيارم 1172 00:53:56,734 --> 00:53:59,820 ،از طريقِ آژانسِ خدماتِ جنسي .اين بود که من خيلي کوچولو هستم 1173 00:53:59,820 --> 00:54:03,157 .من خيلي ظريف و ريزه‌ميزه هستم 1174 00:54:03,157 --> 00:54:07,619 با موهايِ طلايي ... و پوستِ روشن 1175 00:54:07,619 --> 00:54:10,706 و چشم‌هايِ سبز .و اندامِ کوچولو 1176 00:54:10,706 --> 00:54:13,751 و دست‌هايِ مشتري‌ها ... از دست‌هايِ من بزرگ‌تر بودن 1177 00:54:13,751 --> 00:54:16,087 موقعيکه دستم رو تويِ .دستِ‌شون مي‌گرفتن و از اين کارها 1178 00:54:16,087 --> 00:54:18,214 ،مي‌دونيد ... انگار حس مي‌کردن 1179 00:54:18,214 --> 00:54:21,550 که در کنارِ يه چيزِ کامل ،و کوچولويي هستن 1180 00:54:21,550 --> 00:54:23,928 ،نه کسي که از خودشون بزرگ‌تره 1181 00:54:23,928 --> 00:54:26,764 چون به‌گمونم يه‌جورايي .همچين کسي آشفته‌شون مي‌کُنه 1182 00:54:30,059 --> 00:54:33,104 اکثرِ ملکه‌هايِ زنانه‌پوشي که ... درگيرِ مجالسِ رقص هستن 1183 00:54:33,104 --> 00:54:37,066 ... حدودِ 90 درصدشون «هاستلر» هستن هاستلر : مردِ روسپي که مي‌تواند] [هم فاعل باشد و هم مفعول 1184 00:54:37,066 --> 00:54:39,359 و به‌گمونم از همين راهه ... که پول درميارن 1185 00:54:39,359 --> 00:54:42,196 ،برايِ شرکت در مجالسِ رقص .و خريدنِ هر چيزي که لازم داشته باشن 1186 00:54:42,196 --> 00:54:45,323 ،منم قبلاً تويِ نيويورک، «هاستلر» بودم .و از اين راه پول درمياوردم 1187 00:54:45,323 --> 00:54:48,410 يه‌بار با يارويي دمخور شدم ... که با پستون‌هام بازي کرد 1188 00:54:48,410 --> 00:54:51,455 و همونجا .رويِ زمين درازم کرد 1189 00:54:51,455 --> 00:54:54,208 بعد چيزم رو لمس کرد و ديدش !و اونوقت يه‌جورايي کلاً چِت کرد 1190 00:54:54,208 --> 00:54:57,586 !گفت : "اي همجنس‌بازِ کيري "!تو يه ناقص‌الخلقه هستي 1191 00:54:57,586 --> 00:55:00,380 تو مبتلا به ايدز هستي" "!و قصد داري بهم ايدز منتقل کُني 1192 00:55:00,380 --> 00:55:02,334 !عجب! مگه ديوونه‌اي؟" "!تو يه اُبنه‌اي هستي 1193 00:55:02,334 --> 00:55:03,634 "!بايد بکُشمت" 1194 00:55:03,634 --> 00:55:06,011 ،مي‌دونيد .از اينجور حرف‌ها ديگه 1195 00:55:06,011 --> 00:55:09,223 و يه‌جورايي .واقعاً وحشت‌زده شدم 1196 00:55:09,223 --> 00:55:11,516 پس همينطوري از پنجره .پريدم بيرون 1197 00:55:11,516 --> 00:55:14,145 کيفم رو قاپيدم و همينطوري .از پنجره پريدم بيرون 1198 00:55:14,145 --> 00:55:16,521 پس مي‌بينيد که حالا ديگه دوست ندارم .کارِ «هاستلر»ي انجام بدم 1199 00:55:16,521 --> 00:55:19,483 ،ولي البته از عواقبش هم مي‌ترسم 1200 00:55:19,483 --> 00:55:22,402 ،از ايدز .و نمي‌خوام بهش مبتلا بشم 1201 00:55:22,402 --> 00:55:26,157 مثلاً بعداً همين امشب ... قراره با يه نفر ملاقات کُنم 1202 00:55:26,157 --> 00:55:28,909 ،يکي از دوست‌هام .يکي از دوست‌هايِ قديميِ خيلي خوبم 1203 00:55:28,909 --> 00:55:32,537 ،اون جوونه، خيلي خوبه، جذابه .و جوونکِ خوش‌تيپيه 1204 00:55:32,537 --> 00:55:38,210 و قراره بعداً همين امشب ،منو واسه شام ببره بيرون 1205 00:55:38,210 --> 00:55:41,880 يا برايِ مهمانيِ نوشخواريِ .بعد از نصفِ‌شب 1206 00:55:41,880 --> 00:55:45,134 مي‌دونم که ،بهم کمي پول مي‌ده 1207 00:55:45,134 --> 00:55:49,721 فقط واسه اينکه شايد برايِ خودم ... يه جفت کفش و يه لباسِ قشنگ بخرم 1208 00:55:49,721 --> 00:55:52,057 تا وقتي دفعه‌يِ بعد ... منو مي‌بينه 1209 00:55:52,057 --> 00:55:56,854 ،منو زيباتر و زيباتر ببينه 1210 00:55:56,854 --> 00:55:59,982 يعني همون جوري که .دوست داره منو ببينه 1211 00:55:59,982 --> 00:56:02,318 ولي مجبور نيستم ... باهاش برم تويِ رختخواب 1212 00:56:02,318 --> 00:56:04,778 .يا از اينجور کارها 1213 00:56:04,778 --> 00:56:07,281 گاهي اوقات، اونها جداً ،توقعِ الطافِ جنسي دارن 1214 00:56:07,281 --> 00:56:09,574 ولي اين يه موضوعيه ،بينِ خودم و اونها 1215 00:56:09,574 --> 00:56:12,244 پس ديگه تمايلي ندارم ... درباره‌يِ اين صحبت کُنم که 1216 00:56:12,244 --> 00:56:14,121 .از اون کارهام مي‌کُنن يا نه 1217 00:56:14,121 --> 00:56:18,917 ،ولي اکثرِ اوقات، 99 درصدِ وقت‌ها .از اون کارها نمي‌کُنن 1218 00:56:18,917 --> 00:56:22,338 ،يعني 95 درصدِ وقت‌ها .از اون کارها نمي‌کُنن 1219 00:56:22,338 --> 00:56:26,217 ... ولي يه‌جورايي حس مي‌کُنم 1220 00:56:26,217 --> 00:56:31,180 ،اگه کسي متأهل باشه ... مثلاً يه زنِ اهلِ حومه‌يِ شهر 1221 00:56:31,180 --> 00:56:35,726 يه زنِ معمولي ... که با شوهرش ازدواج کرده 1222 00:56:35,726 --> 00:56:40,981 و زنه بخواد از مردش درخواست کُنه که واسش ... ماشين‌لباسشويي يا دستگاه خُشک‌کُن بخره 1223 00:56:40,981 --> 00:56:43,817 برايِ اينکه کاري کُنه ... مرده اونها رو واسش بخره 1224 00:56:43,817 --> 00:56:46,862 ،مطمئنم که به هر حال ... زنه مجبوره با مردش بره تويِ رختخواب 1225 00:56:46,862 --> 00:56:50,991 ،تا به مرده چيزي رو که مي‌خواد بده .تا خودشم به چيزي که مي‌خواد برسه 1226 00:56:50,991 --> 00:56:54,995 پس عاقبت، آخرِ قضيه .يه‌جور تموم مي‌شه 1227 00:57:00,625 --> 00:57:04,462 اگه پول تويِ جهانِ امروز ... اينقدر مهم نبود 1228 00:57:04,462 --> 00:57:07,091 ،برايِ زنده موندن 1229 00:57:07,091 --> 00:57:11,636 به‌گمونم غير از چيزهايي که .همين حالا دارم، هيچي نمي‌خواستم 1230 00:57:11,636 --> 00:57:14,348 ... ولي از اونجايي که پول مهمه 1231 00:57:14,348 --> 00:57:17,726 اميدوارم که قيافه‌يِ ظاهرم کاري بکُنه .پول به جيبم سرازير بشه 1232 00:57:17,726 --> 00:57:18,852 مي‌دونيد؟ 1233 00:57:20,437 --> 00:57:22,273 من واقعاً دارم .به‌سختي کار مي‌کُنم 1234 00:57:22,273 --> 00:57:25,734 و قصد دارم حتي .سخت‌تر هم کار کُنم 1235 00:57:25,734 --> 00:57:28,737 !آره! اينم از اين 1236 00:57:28,737 --> 00:57:30,822 !دوست‌داشتنيه !عليرغمِ هر چيز 1237 00:57:30,822 --> 00:57:32,366 !عاليه 1238 00:57:32,366 --> 00:57:34,076 !از اين بهتر نمي‌شه 1239 00:57:34,076 --> 00:57:35,744 حتي زيباتر هم مي‌شه ... اگه مثلاً کنارِ نور 1240 00:57:35,744 --> 00:57:38,080 ،يعني اگه، مي‌دوني .کنارِ نور بايستي 1241 00:57:38,080 --> 00:57:40,832 : من مي‌خوام مردم اينطوري بهم نگاه کُنن ".اين «اوکتاويا»يِ مُدله" 1242 00:57:40,832 --> 00:57:42,960 ".اين «اوکتاويا»يِ هنرپيشه‌ست" 1243 00:57:42,960 --> 00:57:45,545 ،اين بهترين دخترِ سوپرمُدلِ دنيا" ".اوکتاويا»ست» 1244 00:57:45,545 --> 00:57:48,506 !اين تمومي نداره؟ !اين کاتالوگِ ژست‌ها؟ 1245 00:57:48,506 --> 00:57:52,219 ولي مي‌تونم بيشتر از اونچيزي که .بتوني تحمل کُني، همينطور ادامه بدم 1246 00:57:52,219 --> 00:57:54,471 .آره، درست همينطوري 1247 00:57:52,219 --> 00:57:54,471 .اوهوم. اوهوم 1248 00:57:54,471 --> 00:57:58,558 من نمي‌خوام آخر و عاقبتم بشه ... يه ملکه‌يِ زنانه‌پوشِ پير 1249 00:57:58,558 --> 00:58:00,477 ... بدونِ هيچ مال و منالي 1250 00:58:00,477 --> 00:58:02,854 غير از تلاش برايِ بُردنِ .جايزه‌بزرگِ يه مراسمِ رقص 1251 00:58:02,854 --> 00:58:04,356 ،نه، پات رو جمع کُن .مثلِ دفعه‌يِ قبل 1252 00:58:04,356 --> 00:58:06,442 .آره، همينطوري 1253 00:58:06,442 --> 00:58:07,818 يه‌کم بيشتر بپيچ ،سمتِ راست 1254 00:58:07,818 --> 00:58:09,194 صورتت همينطوري .به اينطرف باشه، آره 1255 00:58:09,194 --> 00:58:12,323 !خودشه !از اين بهتر نمي‌شه 1256 00:58:12,323 --> 00:58:14,908 فکر نمي‌کُنم که دنيا ،باهام منصفانه رفتار کرده 1257 00:58:14,908 --> 00:58:16,534 .لااقل، هنوز نه 1258 00:58:16,534 --> 00:58:18,036 !دوست‌داشتنيه !دوست‌داشتنيه 1259 00:58:20,122 --> 00:58:23,541 من تا حالا يه مرد بودم، و البته .مردي که با زن‌ها پهلو‌به‌پهلو مي‌زنه 1260 00:58:23,541 --> 00:58:24,751 ولي تا حالا .هيچوقت يه زن نبودم 1261 00:58:24,751 --> 00:58:28,505 هيچوقت حتي فقط واسه يک ماه .همچين کارکردي نداشتم 1262 00:58:28,505 --> 00:58:30,341 .من هيچوقت حامله نبودم 1263 00:58:30,341 --> 00:58:33,469 مي‌دونيد، پس هيچوقت نمي‌تونم بگم .يه زن چطور احساسي داره 1264 00:58:33,469 --> 00:58:35,471 من فقط مي‌تونم بگم ... مردي که مثلِ يه زن رفتار مي‌کُنه 1265 00:58:35,471 --> 00:58:37,431 ،يا مثلِ يه زن لباس مي‌پوشه .چطور احساسي داره 1266 00:58:37,431 --> 00:58:39,224 هيچوقت هم نخواستم .تغييرِ جنسيت بدم 1267 00:58:39,224 --> 00:58:43,270 اين فقط يه‌کمي بيش از اندازه زياده‌روي کردنه، مي‌دونيد؟ 1268 00:58:43,270 --> 00:58:45,522 چون اگه بعدها تويِ زندگي، به صرافتش بيفتين ... که تصميمِ‌تون رو عوض کُنين 1269 00:58:45,522 --> 00:58:47,858 .نمي‌تونين .کاري که شد، ديگه شده 1270 00:58:47,858 --> 00:58:51,111 من خيلي از بچه‌ها رو مي‌شناسم ... که تغييرِ جنسيت دادن 1271 00:58:51,111 --> 00:58:54,572 : چون اينطور احساسي داشتن اوه، با من خيلي بد رفتاري شده" ".که يه ملکه‌يِ زنانه‌پوش هستم 1272 00:58:54,572 --> 00:58:57,326 "... اگه کُس داشته باشم" ،بابتِ اين کلمه معذرت مي‌خوام 1273 00:58:57,326 --> 00:58:59,077 اونوقت به‌شکلي افسانه‌اي" ".باهام رفتار مي‌شه 1274 00:58:59,077 --> 00:59:01,163 ولي کُلاً با زن‌ها .بد رفتار مي‌شه 1275 00:59:01,163 --> 00:59:02,664 ،مي‌دونيد ،اونها رو کتک مي‌زنن 1276 00:59:02,664 --> 00:59:04,666 ،بهشون دستبرد مي‌زنن .باهاشون مثلِ سگ برخورد مي‌شه 1277 00:59:04,666 --> 00:59:07,503 ... بنابراين داشتنِ مهبل 1278 00:59:07,503 --> 00:59:09,796 به اين معني نيست که قراره شما .يه زندگيِ افسانه‌اي داشته باشين 1279 00:59:09,796 --> 00:59:12,549 ،حتي در واقع ممکنه بدتر هم بشه .مي‌دونيد 1280 00:59:12,549 --> 00:59:14,051 بنابراين هيچوقت ،توصيه‌اش نمي‌کُنم 1281 00:59:14,051 --> 00:59:15,844 و خودِ منم هيچوقت ،همچين کاري نکردم 1282 00:59:15,844 --> 00:59:18,430 و خيلي شاکر هستم ،که اينقدر باهوش بودم 1283 00:59:18,430 --> 00:59:20,640 ... چونکه هم تا همين حالاش 1284 00:59:20,640 --> 00:59:22,893 و هم تويِ اين 40 و اندي سالِ بعدي ... که قراره زنده باشم 1285 00:59:22,893 --> 00:59:24,895 !قصد دارم زندگي کُنم 1286 00:59:24,895 --> 00:59:26,604 و اون بچه‌هايي هم که نمي‌تونن ... اين حقيقت رو بپذيرن 1287 00:59:26,604 --> 00:59:29,566 ،که من هنوزم قيافه‌يِ جووني دارم !هه! دنده‌شون نرم 1288 00:59:29,566 --> 00:59:33,362 ،نه هيچ پُفي، نه هيچ چين و چروکي !فقط قشنگ و دوست‌داشتني 1289 00:59:37,699 --> 00:59:39,451 .آمريکا عاليه 1290 00:59:39,451 --> 00:59:41,619 اگه پول داشته باشي .مي‌توني هر کاري که مي‌خواي بکُني 1291 00:59:41,619 --> 00:59:43,372 و مسلماً مي‌توني .هر چيزي که مي‌خواي باشي 1292 00:59:43,372 --> 00:59:45,582 .منو نگاه کُنيد 1293 00:59:45,582 --> 00:59:48,668 ... من سالِ 1984 1294 00:59:48,668 --> 00:59:52,506 .بيني‌م رو عمل کردم 1295 00:59:52,506 --> 00:59:54,674 استخونِ گونه‌ام رو .برجسته کردم 1296 00:59:54,674 --> 00:59:57,553 عملِ کاشتِ چونه .و کاشتِ پستون انجام دادم 1297 00:59:57,553 --> 00:59:59,637 آره، واسشون بگو !که چطوريه 1298 00:59:59,637 --> 01:00:03,725 ... مهم‌ترين فاکتورِ زندگيِ من 1299 01:00:03,725 --> 01:00:05,602 که همين تازگي ... به انجام رسيده 1300 01:00:05,602 --> 01:00:08,397 اينه که من يه عملِ جراحيِ .تراجنسيتي داشتم 1301 01:00:08,397 --> 01:00:10,357 معنيش اينه که من .تغييرِ جنسيت دادم 1302 01:00:10,357 --> 01:00:12,109 .من ديگه مرد نيستم 1303 01:00:12,109 --> 01:00:13,902 .من زن هستم 1304 01:00:13,902 --> 01:00:16,613 .و احساسِ فوق‌العاده‌اي دارم 1305 01:00:16,613 --> 01:00:19,657 !و خيليم خوشحالم - !بايدم نيش و کنايه بزنه - 1306 01:00:19,657 --> 01:00:22,327 و يه‌جورايي احساس مي‌کُنم انگار ... بخشي از زندگيم که يه رازِ نهفته بود 1307 01:00:22,327 --> 01:00:23,954 .حالا ديگه بسته شده 1308 01:00:23,954 --> 01:00:25,789 و ديگه مي‌تونم .درِ اون پستو رو ببندم 1309 01:00:25,789 --> 01:00:27,832 ديگه هيچ اسکلتي .اونجا وجود نداره 1310 01:00:27,832 --> 01:00:30,043 ... و من مثلِ بادي که 1311 01:00:30,043 --> 01:00:31,962 رويِ اين ساحل مي‌وزه !آزاد و رها هستم 1312 01:00:37,426 --> 01:00:40,387 به غير از اون صداش !که هنوزم همونطوريه 1313 01:00:40,387 --> 01:00:42,431 !آه 1314 01:00:42,431 --> 01:00:44,933 آزاد و رها .مثلِ اين ساحل 1315 01:00:44,933 --> 01:00:48,103 "... من همين هستم که هستم" 1316 01:00:48,103 --> 01:00:52,774 من مخلوقي خاص" ".از آنِ خود هستم 1317 01:00:54,776 --> 01:00:57,112 امروز عرضه‌يِ اجناسِ اشانتيون .در باجه‌يِ محصولاتِ «ديور» انجام مي‌شه 1318 01:00:57,112 --> 01:00:59,697 «نمونه‌يِ ادوکلنِ «پويزن .از محصولاتِ شرکتِ «ديور»، خانم‌ها 1319 01:00:59,697 --> 01:01:02,826 «نمونه‌يِ ادوکلن‌هايِ «اِلگانس .«و «پويزنِ» شرکتِ «ديور 1320 01:01:02,826 --> 01:01:04,953 مي‌شه امتحانش کُنم؟ 1321 01:01:04,953 --> 01:01:06,871 .بله، اين ادوکلنِ «پويزن»-ه 1322 01:01:08,790 --> 01:01:09,916 .خيلي عاليه 1323 01:01:09,916 --> 01:01:10,959 خيلي خوشبوئه، آره؟ 1324 01:01:14,796 --> 01:01:16,214 دوستان، لطفاً .يه‌جا نايستيد 1325 01:01:16,214 --> 01:01:17,633 ما داريم سعي مي‌کُنيم .راهروها رو خلوت کُنيم 1326 01:01:17,633 --> 01:01:20,844 .لطفاً يه‌جا نايستيد 1327 01:01:20,844 --> 01:01:23,096 جستجويِ خانمِ «فورد» برايِ ،سوپرمُدلِ سال، در حالِ برگزاريه 1328 01:01:23,096 --> 01:01:25,641 که هفتمين جستجو .از اين نوعه 1329 01:01:25,641 --> 01:01:28,477 خانمِ «فورد» همراه دو نفر از مُدل‌هايِ .درجه‌يکِ‌شون اينجا حضور دارن 1330 01:01:28,477 --> 01:01:30,812 و ما داريم با نامزدهايي ... مصاحبه مي‌کُنيم 1331 01:01:30,812 --> 01:01:33,731 که اميدوارن .سوپرمُدلِ سال بشن 1332 01:01:33,731 --> 01:01:36,943 حضورِ مُدل‌ها برايِ جلبِ مشتري ،خيلي مفيدِ فايده‌ست 1333 01:01:36,943 --> 01:01:39,696 ،و اونها هيچوقت نبايد بگن لباس‌ها افتضاح هستن ،حتي اگرم اينطور باشن 1334 01:01:39,696 --> 01:01:42,740 ،چون دستِ آخر .هيچ چيزِ کاملي وجود نداره 1335 01:01:42,740 --> 01:01:45,536 اونها، اونها بايد حتي لباس‌هايي ... با پايين‌ترين کيفيت رو 1336 01:01:45,536 --> 01:01:47,329 «مثلِ يکي از محصولاتِ «ديور .جلوه بدن 1337 01:01:47,329 --> 01:01:49,998 و بنابراين نمي‌تونن : همينطوري بگن 1338 01:01:49,998 --> 01:01:53,084 ".اين بدترين چيزيه که تا حالا ديدم" 1339 01:01:53,084 --> 01:01:54,752 مي‌دونيد، اونها بايد .خوب جلوه‌اش بدن 1340 01:01:54,752 --> 01:01:57,088 بايد خيلي خيلي .روحِ همکاري داشته باشن 1341 01:01:57,088 --> 01:01:58,756 .و بايد شاد و بشاش باشن 1342 01:01:58,756 --> 01:02:00,884 هيچکس دوست نداره وقتي واردِ اينجا مي‌شه از مشکلاتِ شما بشنوه، مي‌دونيد؟ 1343 01:02:00,884 --> 01:02:03,345 وقتي مردم ازتون مي‌پرسن ... چه احساسي دارين 1344 01:02:03,345 --> 01:02:04,888 ،نبايد مثلاً بهشون بگين مريض هستين .چون در واقع براشون هيچ اهميتي نداره 1345 01:02:04,888 --> 01:02:06,473 پس ازش صرفنظر کردي؟ 1346 01:02:06,473 --> 01:02:08,975 .يک، دو، سه 1347 01:02:08,975 --> 01:02:11,395 ولي همچنانکه اين چهره‌هايِ دهه‌يِ هشتادي ... صف کشيده بودند 1348 01:02:11,395 --> 01:02:13,647 پاهايِ علاقمندانِ دهه‌يِ هشتادي هم ... اندکي در انتظار ماندند 1349 01:02:13,647 --> 01:02:15,273 آن هم به‌مدتِ نيم‌ساعت ... در اطرافِ اين ساختمان 1350 01:02:15,273 --> 01:02:16,900 .و تمامِ مسير تا خيابانِ سوم 1351 01:02:16,900 --> 01:02:18,569 ... چون يکي از اين خانم‌هايِ جوان 1352 01:02:18,569 --> 01:02:20,862 مي‌تواند تبديل به .سوپرمُدلِ دنيا بشود 1353 01:02:20,862 --> 01:02:21,988 هيجان‌انگيز نيست؟ 1354 01:02:23,865 --> 01:02:25,075 .دوباره امتحان مي‌کُنيم 1355 01:02:27,994 --> 01:02:32,541 ،چطور کارهايي از اين نوع با مسئله‌يِ رهاييِ زنان تطبيق پيدا مي‌کُنه؟ 1356 01:02:33,917 --> 01:02:35,586 در موردِ مردها چطور؟ 1357 01:02:35,586 --> 01:02:37,087 يا وقتي اونها مي‌شنون ... که شما يه مُدل هستين 1358 01:02:37,087 --> 01:02:38,880 عکس‌العملِ‌شون نسبت به شما چه تغييري پيدا مي‌کُنه؟ 1359 01:02:38,880 --> 01:02:41,174 ... همونطور که قبلاً هم پرسيدم 1360 01:02:41,174 --> 01:02:43,510 آيا اين کار، با جنبشِ رهاييِ زنان مطابقتي هم پيدا مي‌کُنه؟ 1361 01:02:43,510 --> 01:02:45,262 مي‌شه چند نفرتون رو اينجا داشته باشم؟ 1362 01:02:45,262 --> 01:02:47,222 مي‌تونم چند تا خانمِ ديگه داشته باشم؟ 1363 01:02:47,222 --> 01:02:49,140 سلام، حالت چطوره؟ 1364 01:02:47,222 --> 01:02:49,140 خوبم، حالِ تو چطوره؟ 1365 01:02:49,140 --> 01:02:50,892 .خوبم. از ملاقاتت خوشوقتم .من «شاري» هستم 1366 01:02:50,892 --> 01:02:52,519 ،«شاري» .اسمِ منم «ژانت»-ه 1367 01:02:52,519 --> 01:02:53,729 .«سلام، «ژانت پس تو هم مي‌خواي مُدل بشي؟ 1368 01:02:53,729 --> 01:02:54,771 .آره 1369 01:02:54,771 --> 01:02:57,107 پس نياز به فُرمِ .تقاضانامه داري 1370 01:02:57,107 --> 01:02:59,192 .من عملاً تويِ اين مسابقه شرکت داشتم .اينطوري بود که کارمو شروع کردم 1371 01:02:59,192 --> 01:03:01,486 .اين من هستم - !باورم نمي‌شه - 1372 01:03:01,486 --> 01:03:02,820 .آره، اين مالِ 5 سال پيشه - !هنوزم فوق‌العاده به‌نظر مي‌رسي - 1373 01:03:02,820 --> 01:03:04,114 .متشکرم .خيلي متشکرم 1374 01:03:04,114 --> 01:03:07,409 ما 75 هزار عکس رو .بررسي مي‌کُنيم 1375 01:03:07,409 --> 01:03:09,661 ،خُب مي‌دوني ... اين مقدارِ ميانگينه که 1376 01:03:09,661 --> 01:03:12,205 برايِ هر مسابقه .بررسي مي‌کُنيم 1377 01:03:12,205 --> 01:03:14,750 اين دخترها به چه چيزي تبديل شده‌ان؟ ... آيا اونها 1378 01:03:14,750 --> 01:03:16,543 آيا اونها هنوز همون دخترهايِ قبلي هستن؟ چقدر تفاوت پيدا کرده‌ان؟ 1379 01:03:16,543 --> 01:03:20,338 اين دخترها نسبت به ديروز يا پريروز .تفاوتي پيدا نکردن 1380 01:03:20,338 --> 01:03:24,676 ،هر کسي که جوان باشه .اميد و رويايي داره 1381 01:03:24,676 --> 01:03:26,844 و من فکر نمي‌کُنم که تا به‌حال ... هيچوقت تفاوتي بوجود اومده باشه 1382 01:03:26,844 --> 01:03:28,012 .در تاريخِ جهان 1383 01:03:31,433 --> 01:03:34,936 من معتقدم که آينده‌يِ درخشاني ... اون بيرون وجود داره 1384 01:03:34,936 --> 01:03:38,815 ... با يه عالمه چيزهايِ زيبا 1385 01:03:38,815 --> 01:03:41,610 ... يه عالمه مردهايِ خوش‌تيپ 1386 01:03:41,610 --> 01:03:43,612 .يه عالمه زرق‌و‌برق 1387 01:03:43,612 --> 01:03:46,490 .من يه ماشين مي‌خوام 1388 01:03:46,490 --> 01:03:49,409 .مي‌خوام با مردي باشم که عاشقشم 1389 01:03:49,409 --> 01:03:52,454 يه منزلِ قشنگ مي‌خوام ،«دور از «نيويورک 1390 01:03:52,454 --> 01:03:55,915 «تويِ «پيک‌اسکيلز ،«يا شايد «فلوريدا 1391 01:03:55,915 --> 01:03:58,543 ،يه جايِ دور .جايي که هيچکس منو نشناسه 1392 01:03:58,543 --> 01:04:01,546 .مي‌خوام جنسيتم رو تغيير بدم 1393 01:04:01,546 --> 01:04:04,841 مي‌خوام يه زندگيِ ،معمولي و شاد داشته باشم 1394 01:04:04,841 --> 01:04:08,303 حالا خواه با ازدواج کردن ... و به‌فرزندي‌پذيرفتنِ بچه 1395 01:04:08,303 --> 01:04:12,808 .و خواه با مشهور و پولدار شدن 1396 01:04:12,808 --> 01:04:16,227 مي‌خوام با لباسِ سفيد .تويِ کليسا عروسي کُنم 1397 01:04:17,562 --> 01:04:20,190 گاهي اوقات مي‌شينم .و به مجله‌ها نگاه مي‌کُنم 1398 01:04:20,190 --> 01:04:22,984 و سعي مي‌کُنم خودمو ... رويِ جلدشون تصور کُنم 1399 01:04:22,984 --> 01:04:25,862 .يا حتي داخلِ‌شون 1400 01:04:25,862 --> 01:04:29,157 ،مي‌خوام يه زنِ کامل باشم 1401 01:04:29,157 --> 01:04:33,537 و مي‌خوام يه مُدلِ حرفه‌اي ... جلويِ دوربين‌ها باشم 1402 01:04:33,537 --> 01:04:36,623 .تويِ اوجِ دنيايِ مُدلينگ 1403 01:04:36,623 --> 01:04:40,585 ،من چيزهايِ خيلي بيشتري مي‌خوام ... مي‌خوام 1404 01:04:40,585 --> 01:04:45,423 مي‌خوام اسم و رسمم .به شهرتِ محصولاتِ خانگي بشه 1405 01:04:45,423 --> 01:04:50,387 : مي‌خوام همه بهم نگاه کُنن و بگن ".اون «اوکتاويا»ست که داره مي‌ره" 1406 01:04:50,387 --> 01:04:54,015 .من اينو مي‌خوام .اين چيزيه که من مي‌خوام 1407 01:04:54,015 --> 01:04:55,851 .و قصد دارم بهش برسم 1408 01:05:03,400 --> 01:05:04,776 !اي وايِ من 1409 01:05:06,486 --> 01:05:11,991 !«اِمي اکستراواگانزا» 1410 01:05:14,578 --> 01:05:18,498 !«اِمي اکستراواگانزا» 1411 01:05:18,498 --> 01:05:20,458 ... که داره 1412 01:05:20,458 --> 01:05:21,877 !وُگ» مي‌رقصه» 1413 01:05:24,880 --> 01:05:27,006 !«وُگ»! «وُگ» 1414 01:05:27,006 --> 01:05:28,800 !«وُگ»! «وُگ» 1415 01:05:28,800 --> 01:05:30,176 !«اِمي» 1416 01:05:32,637 --> 01:05:36,933 من قبلاً موسيقيِ «رَپ» رو ... معرفي کرده بودم 1417 01:05:36,933 --> 01:05:39,561 همراه رقصي که ... باهاش انجام مي‌شه 1418 01:05:39,561 --> 01:05:42,146 ،به مردمِ ژاپن 1419 01:05:42,146 --> 01:05:43,815 .و اونها واقعاً عاشقش شدن 1420 01:05:43,815 --> 01:05:46,693 ،خانم‌ها و آقايان ،اين رقصِ «وُگ» هست 1421 01:05:46,693 --> 01:05:49,320 ،فُرمي از رقص که در «هارلِم» ريشه داره [هارلِم : محله‌اي‌ در شهرِ نيويورک] 1422 01:05:49,320 --> 01:05:51,197 نوعي جست‌و‌خيز بر رويِ ،راهرويِ نمايشِ مُدلينگ 1423 01:05:51,197 --> 01:05:54,242 که ديشب هم .اجراهايِ بسياري ازش انجام شد 1424 01:05:55,660 --> 01:05:58,580 ،رقصِ «وُگ» يک رويکرده .يک سبکه 1425 01:05:58,580 --> 01:06:00,123 ... اون ... اون 1426 01:06:00,123 --> 01:06:02,751 نوعي جلوه‌گري کردنه .که رسميت پيدا کرده 1427 01:06:02,751 --> 01:06:04,377 ولي نه بدونِ .ارزشِ سرگرم‌کُننده‌اش 1428 01:06:04,377 --> 01:06:08,089 يه فُرمِ هنريِ بسيار تماشايي .و خيلي مهمه 1429 01:06:08,089 --> 01:06:09,424 .خيلي مهم 1430 01:06:09,424 --> 01:06:12,510 ،خيلي شديد نمايشيه ... و پُر از انرژي 1431 01:06:12,510 --> 01:06:14,262 !اوه، خيلي محشره 1432 01:06:14,262 --> 01:06:16,973 به‌علاوه‌يِ اينکه شايد برايِ ... «وُگ کردنِ» [ترويجِ] رقصِ «وُگ» 1433 01:06:16,973 --> 01:06:19,469 اين رقصِ دوست‌داشتني، توسطِ طراحانِ صنعتِ مُد ،موردِ حمايتِ مالي قرار گرفته 1434 01:06:19,473 --> 01:06:20,769 ... «و بنيادِ «ايدز 1435 01:06:20,769 --> 01:06:23,980 ،مبلغي بالغ بر 350 هزار دلار ... به‌منظورِ تحقيقات 1436 01:06:23,980 --> 01:06:26,608 و پناه‌دادن به بي‌خانمان‌هايِ .مبتلا به «ايدز»، بودجه تخصيص داده 1437 01:06:26,608 --> 01:06:29,611 خودِ من که هيچوقت تا بحال .چيزي مثلِ اين نديدم 1438 01:06:29,611 --> 01:06:32,405 ،من «کاني کولينز» هستم .«از اخبارِ شبکه‌يِ 4، «منهتن 1439 01:06:32,405 --> 01:06:37,201 دو سال پيش، من تويِ يه فروشگاهِ ،اغذيه‌يِ سالم» کار مي‌کردم» 1440 01:06:37,201 --> 01:06:40,956 و هنوز تدريس مي‌کردم و سعي داشتم .سبکِ خاصِ خودمو اجرا کُنم 1441 01:06:40,956 --> 01:06:45,251 ولي حالا يه‌جورايي انگار جايِ پايِ من ... تويِ درگاه هر خونه‌يِ کوچيکي 1442 01:06:45,251 --> 01:06:46,753 که بتونيد فکرشو بکُنيد .وجود داره 1443 01:06:46,753 --> 01:06:49,297 ... اوم 1444 01:06:49,297 --> 01:06:51,883 من حالا دارم رويِ کُلي از ... راهروهايِ نمايش حضور پيدا مي‌کُنم 1445 01:06:51,883 --> 01:06:54,344 «و برايِ «ملکوم مک‌لارن ،مي‌رقصم و برنامه اجرا مي‌کُنم 1446 01:06:54,344 --> 01:06:57,597 ،و همينطور برايِ اشخاصِ مختلفِ ديگه ،طراحيِ رقص مي‌کُنم 1447 01:06:57,597 --> 01:06:59,933 و به خيلي‌ها کمک مي‌کُنم .بصورتِ ترکيبي با همديگه نمايش بدن 1448 01:06:59,933 --> 01:07:01,392 پس اوضاع برام .خيلي خوب پيش مي‌ره 1449 01:07:01,392 --> 01:07:04,437 !نبود اصلاً آسون، نه" "... يک، دو، سه 1450 01:07:04,437 --> 01:07:06,815 اين گوشواره‌اي که ... اينجا دارم رو 1451 01:07:06,815 --> 01:07:08,608 ... از ژاپن آوردمش 1452 01:07:08,608 --> 01:07:10,777 : همونطور که مي‌تونيد ببينيد روش نوشته .«طراح‌خانه‌يِ مُد» 1453 01:07:10,777 --> 01:07:12,570 .الان خودم نمي‌تونم بقيه‌اش رو بخونم ،ولي يه علامتِ قيچي هم داره 1454 01:07:12,570 --> 01:07:16,157 : و البته اينو هم روش نوشته .«جونيور گوتيه، 89» 1455 01:07:16,157 --> 01:07:18,034 چون البته اين آرمِ .طراح‌خانه‌يِ «گوتيه»ست 1456 01:07:18,034 --> 01:07:21,412 .توجه داشته باشيد که من خريدمش ،و هنوز رسيدِ پرداختش رو دارم 1457 01:07:21,412 --> 01:07:23,623 .که البته نمي‌دونم کجاست !ولي من خريدمش 1458 01:07:29,546 --> 01:07:33,174 اين رقص‌ها، ضرب‌آهنگِ ... آهسته‌تري پيدا کردن 1459 01:07:33,174 --> 01:07:34,718 .در مقايسه با چيزي که سابقاً بودن 1460 01:07:34,718 --> 01:07:37,053 حالا وقتي به مردم مي‌گم ... که اين رقص‌ها چطورين 1461 01:07:37,053 --> 01:07:39,347 همه‌شون مي‌ذارن مي‌رن، چون اين .چيزي نيست که انتظارش رو دارن، مي‌دونيد 1462 01:07:39,347 --> 01:07:41,996 انگار يه‌جورايي حس مي‌کُنن .که يه‌کمي سرخورده‌کُننده‌ست 1463 01:07:42,047 --> 01:07:42,726 مي‌دونيد؟ 1464 01:07:42,726 --> 01:07:45,645 ،و مي‌گن : "چقدر طولاني بود ".چقدر کِش‌دار بود، چقدر کسل‌کُننده بود 1465 01:07:45,645 --> 01:07:47,564 اوکي، رقص‌ها هميشه ،طولاني و کِش‌دار هستن 1466 01:07:47,564 --> 01:07:49,649 .ولي هيچوقت کسل‌کُننده نيستن 1467 01:07:49,649 --> 01:07:52,694 من يه‌جورايي واقعاً دلم برايِ .عناصرِ رقصِ خيابوني تنگ شده 1468 01:07:52,694 --> 01:07:54,571 ... منظورم اينه که ،ولي همه چيز تغيير مي‌کُنه 1469 01:07:54,571 --> 01:07:57,991 و همه چيز بطرزِ چشمگيري هم .داره تغيير مي‌کُنه 1470 01:07:57,991 --> 01:08:02,328 مي‌دونيد، حتي «نيويورک» هم .ديگه مثلِ سابق نيست 1471 01:08:25,226 --> 01:08:27,437 "... اوه، فرزند" 1472 01:08:29,106 --> 01:08:30,817 : من هميشه بهش مي‌گفتم "... «ونوس»" 1473 01:08:30,818 --> 01:08:32,817 تو خيلي بيش از حد" ".خطر مي‌کُني 1474 01:08:32,817 --> 01:08:34,318 تو با مردمِ تويِ خيابون‌ها" ".خيلي غيرِمحتاط هستي 1475 01:08:34,318 --> 01:08:36,153 ".آخرش يه اتفاقي برات ميفته" 1476 01:08:36,153 --> 01:08:38,907 .اما «ونوس» بود ديگه .هميشه خطر مي‌کرد 1477 01:08:38,907 --> 01:08:40,825 .هميشه داخلِ ماشين‌هايِ غريبه‌ها مي‌شد 1478 01:08:40,825 --> 01:08:44,788 ،هميشه کاري رو مي‌کرد که مي‌خواست .تا چيزي رو بدست بياره که مي‌خواست 1479 01:08:46,247 --> 01:08:49,626 من برايِ نمايشِ «کريسمس» تويِ .خانه‌يِ سالي» ثبتِ‌نام کرده بودم» 1480 01:08:49,626 --> 01:08:53,671 که «دي.تي» با عکسي از .صحنه‌يِ قتلش، اومد پيشم 1481 01:08:53,671 --> 01:08:55,465 و اونها ديگه داشتن ،جسدش رو مي‌سوزوندن 1482 01:08:55,465 --> 01:08:58,009 چون هيچکس برايِ ،تعيينِ هويتِ جسد نيومده بود 1483 01:08:58,009 --> 01:09:00,720 و من خودم بودم که ... خبرِ تمامِ اين اتفاقات رو 1484 01:09:00,720 --> 01:09:02,221 .به خانواده‌اش رسوندم 1485 01:09:02,221 --> 01:09:04,724 در واقع، جسدش رو ،بعد از 4 روز پيدا کردن 1486 01:09:04,724 --> 01:09:08,311 در حاليکه خفه شده بود، اونم از زيرِ تختخوابِ .«يه هتلِ زهوار‌در‌رفته تويِ «نيويورک سيتي 1487 01:09:08,311 --> 01:09:09,729 !من گشنه‌مه 1488 01:09:09,729 --> 01:09:11,397 ما عادت داشتيم ،با همديگه لباس بپوشيم 1489 01:09:11,397 --> 01:09:13,942 همديگه رو صدا مي‌زديم و به‌هم مي‌گفتيم ،که قصدِ پوشيدنِ چي رو داريم 1490 01:09:13,942 --> 01:09:15,412 مي‌دونيد، اون يه‌جورايي ،مثلِ دستِ راستِ من بود 1491 01:09:15,442 --> 01:09:17,112 .تا جايي که به من مربوط باشه 1492 01:09:17,112 --> 01:09:19,238 دلم واسش تنگ شده. هر بار که .جايي مي‌رم، دلم واسش تنگ مي‌شه 1493 01:09:19,238 --> 01:09:21,574 «راستش «ونوس ... اصلي‌ترين 1494 01:09:21,574 --> 01:09:24,035 ،اصلي‌ترين دخترِ «خانه»يِ من بود .به عبارتِ ديگه 1495 01:09:24,035 --> 01:09:25,996 ... ولي اينم بخشي از زندگيه 1496 01:09:25,996 --> 01:09:30,041 مادامي که به‌عنوانِ يه ترنسکشوال تويِ .نيويورک سيتي» باشين و بخواين زنده بمونين» 1497 01:09:35,338 --> 01:09:38,675 من هميشه اميد داشتم .يه ستاره‌يِ بزرگ بشم 1498 01:09:41,970 --> 01:09:43,680 ولي بعدش بهتر به .مسائل نگاه کردم 1499 01:09:43,680 --> 01:09:46,724 ،چون همينطور که پا به سن مي‌ذارين .سقفِ آرزوهاتون رو پايين‌تر ميارين 1500 01:09:46,724 --> 01:09:49,853 : و همينطور با خودم مي‌گم ".خُب آره، ولي شايد هنوزم بتوني تأثيرگذار باشي" 1501 01:09:49,853 --> 01:09:52,355 هرکسي مي‌خواد ،چيزي از خودش به جا بذاره 1502 01:09:52,355 --> 01:09:55,232 ،تأثيري .يا اثري بر رويِ دنيا 1503 01:09:55,232 --> 01:09:58,235 ... بعدش فکر مي‌کُنين 1504 01:09:58,235 --> 01:10:00,655 ... رويِ دنيا اثري مي‌ذارين 1505 01:10:03,240 --> 01:10:05,576 اگه فقط مسيرتون رو ... تا آخر بريد 1506 01:10:08,038 --> 01:10:10,748 و چند تايي آدم خواهند بود .که اسمِ‌تون يادشون بمونه 1507 01:10:11,791 --> 01:10:13,751 اونوقت اثري از خودتون .به جا گذاشتين 1508 01:10:16,004 --> 01:10:19,174 مجبورم نيستين جلويِ تمامِ دنيا .خَم بشين 1509 01:10:21,258 --> 01:10:24,387 فکر مي‌کُنم بهتر اينه که .فقط ازش لذت ببرين 1510 01:10:27,264 --> 01:10:29,517 ... تکليفِ‌تون رو ادا کُنيد 1511 01:10:30,727 --> 01:10:32,979 .و ازش لذت ببرين 1512 01:10:34,731 --> 01:10:38,442 اگر هم پيکاني پرتاب کُنين ... که واقعاً اوج بگيره 1513 01:10:38,442 --> 01:10:40,444 !هورا به شما 1514 01:10:57,336 --> 01:11:01,257 "... چيزي رو که مي‌کُني پيدا، آه" 1515 01:11:01,257 --> 01:11:05,887 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1516 01:11:05,887 --> 01:11:09,933 "... چيزي رو که مي‌دوني، آه" 1517 01:11:09,933 --> 01:11:12,435 "... واقعي بودنه" 1518 01:11:13,937 --> 01:11:17,190 "... چيزي رو که مي‌کُني پيدا، آه" 1519 01:11:17,190 --> 01:11:18,608 "... فکر مي‌کُنم که عاشقتم" 1520 01:11:18,608 --> 01:11:21,736 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1521 01:11:21,736 --> 01:11:23,988 !«دوربين رو بيارين نزديک‌تر، خانمِ «دو ميل [کنايه‌اي از «سيسيل دو ميل» کارگردانِ مشهورِ هاليوودي] 1522 01:11:23,988 --> 01:11:27,075 ،من برايِ نمايِ نزديک آماده‌ام !و هر چيزِ ديگه 1523 01:11:27,075 --> 01:11:28,910 "... واقعي بودنه" 1524 01:11:31,871 --> 01:11:34,791 "... اوووووووه" 1525 01:11:34,791 --> 01:11:38,335 "... عشقِ تو هست واقعي حالا" 1526 01:11:38,335 --> 01:11:42,006 مي‌دوني که عشقِ تو" "... عشقِ منه 1527 01:11:42,006 --> 01:11:44,217 "... عشقِ من، عشقِ توئه" 1528 01:11:44,217 --> 01:11:46,177 "... و عشقِ ما هست اينجا" 1529 01:11:46,177 --> 01:11:49,388 ،اوکي، لباس‌ورزشيِ زمستاني 1530 01:11:49,388 --> 01:11:52,183 ،و ترجيحاً از پوستِ خز باشه ... ولي اگه نيست، مي‌دونيد 1531 01:11:52,183 --> 01:11:55,145 .مي‌تونه از اليافِ طبيعي هم باشه 1532 01:11:55,145 --> 01:11:57,181 ولي اگه انتخابِ‌تون ... پولي‌استر» باشه» 1533 01:11:57,183 --> 01:11:58,481 !خدا کمکِ‌تون کُنه 1534 01:11:58,481 --> 01:12:00,108 !مي‌دونيد که بچه‌ها چطورين 1535 01:12:00,108 --> 01:12:02,526 "... واقعي بودنه" 1536 01:12:05,362 --> 01:12:07,991 "... اوووووووه" 1537 01:12:07,991 --> 01:12:12,287 "... عشقِ تو هست واقعي حالا" 1538 01:12:12,287 --> 01:12:15,290 مي‌دوني که عشقِ تو" "... عشقِ منه 1539 01:12:15,290 --> 01:12:17,875 "... عشقِ من، عشقِ توئه" 1540 01:12:17,875 --> 01:12:20,377 "... و عشقِ ما هست اينجا تا بمونه" 1541 01:12:20,377 --> 01:12:23,673 اوکي، شما به آخرِ حرفِ‌تون ... او» اضافه مي‌کُنين» 1542 01:12:23,673 --> 01:12:26,050 ... ولي بايد حرفِ اول رو بردارين 1543 01:12:26,050 --> 01:12:28,303 ،يا حروفِ اول رو .تا اينکه صدادارش کُنين 1544 01:12:28,303 --> 01:12:30,429 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1545 01:12:35,643 --> 01:12:38,395 "... واقعي بودنه" 1546 01:12:39,981 --> 01:12:43,318 "... چيزي رو که مي‌کُني پيدا، آه" 1547 01:12:43,318 --> 01:12:44,861 "... فکر مي‌کُنم که عاشقتم" 1548 01:12:44,861 --> 01:12:47,071 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1549 01:12:47,071 --> 01:12:49,115 "... حس مي‌کُنم که بهت دارم نياز" 1550 01:12:49,115 --> 01:12:52,660 "... چيزي رو که مي‌دوني، آه" 1551 01:12:52,660 --> 01:12:54,120 "... واقعي بودنه" 1552 01:12:54,120 --> 01:12:56,831 "... بايد واقعي بود" 1553 01:12:56,831 --> 01:12:58,666 "... واقعي بودنه" 1554 01:12:58,666 --> 01:13:01,044 "... بايد واقعي بود" 1555 01:13:01,044 --> 01:13:04,088 "... واقعي بودنه" 1556 01:13:12,263 --> 01:13:15,892 .من دنبالِ هيچي نيستم .به نظرِ من تمامِ مردها سگ هستن 1557 01:13:15,892 --> 01:13:18,186 .دارم صادقانه مي‌گم 1558 01:13:18,186 --> 01:13:21,064 مي‌دونيد، هر مردي دير يا زود .شروع به واق‌واق مي‌کُنه 1559 01:13:25,609 --> 01:13:28,238 .من آدمِ آرومي هستم 1560 01:13:28,238 --> 01:13:29,864 ... و اگه باورتون مي‌شه 1561 01:13:29,864 --> 01:13:31,991 مي‌دونيد، من مالکِ اون جزيره‌اي !که درست اونطرفه هم هستم 1562 01:13:31,991 --> 01:13:35,536 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1563 01:13:35,536 --> 01:13:39,874 "... چيزي رو که مي‌دوني، آه" 1564 01:13:39,874 --> 01:13:42,459 "... واقعي بودنه" 1565 01:13:44,045 --> 01:13:48,132 "... چيزي رو که مي‌کُني پيدا، آه" 1566 01:13:48,132 --> 01:13:52,387 "... چيزي رو که مي‌کُني احساس حالا" 1567 01:13:52,387 --> 01:13:56,640 "... چيزي رو که مي‌دوني، آه" 1568 01:13:56,640 --> 01:13:59,476 "... واقعي بودنه" 1569 01:14:00,853 --> 01:14:02,855 "... واقعي بودنه" 1570 01:14:17,787 --> 01:14:20,123 اونها مي‌خوان با آدم‌هايي .از نوعِ خودشون باشن 1571 01:14:20,123 --> 01:14:22,208 .درسته. اونها مي‌خوان گِي باشن 1572 01:14:22,208 --> 01:14:24,127 ،چون تا حدي، دوست دارن ... خيلي دوست دارن 1573 01:14:24,127 --> 01:14:25,303 آره ديگه، خيلي دوست دارن ... که دوباره 1574 01:14:25,303 --> 01:14:26,503 .درست مثلِ يه اجتماع بشن 1575 01:14:26,503 --> 01:14:29,299 ... تويِ يه اجتماعِ مذهبي 1576 01:14:29,299 --> 01:14:31,051 همه‌شون مي‌خوان ،با همديگه نماز بخونن 1577 01:14:31,051 --> 01:14:32,051 درسته؟ 1578 01:14:32,051 --> 01:14:34,470 خُب اين اجتماعِ گِي‌هام ... ممکنه بخوان که 1579 01:14:34,470 --> 01:14:38,349 يا اينکه ... يا اينکه .مثلاً بخوان با همديگه باشن 1580 01:15:13,592 --> 01:15:16,929 !خيله خُب! خيله خُب 1581 01:15:42,246 --> 01:15:45,500 !بلرزونش! بلرزون 1582 01:16:16,406 --> 01:16:18,741 .خُب «نيويورک سيتي» اينه 1583 01:16:18,741 --> 01:16:21,660 و زندگيِ گِي‌ها .اينطوري‌هاست 1584 01:16:25,901 --> 01:16:32,661 hamlethamletian : ترجمه زيرنويس aranman : ويرايش نهايي