1
00:00:01,000 --> 00:00:10,000
red2008 کاري از مجتبي
2
00:00:11,000 --> 00:00:18,000
.::WWW.IMDB-DL.COM::.
تنظیم مجدد: لوتیین
3
00:00:23,680 --> 00:00:25,719
...و با کمال افتخار
4
00:00:25,720 --> 00:00:28,918
نويسنده ي برتر رمان هاي جنايي سال
رو بهتون معرفي ميکنم
5
00:00:28,919 --> 00:00:31,560
خانم آريادني اوليور
6
00:00:38,920 --> 00:00:40,958
مطمئنم اونو يادته
7
00:00:40,959 --> 00:00:42,999
"سليا ريونزکرافت"
8
00:00:43,000 --> 00:00:45,399
اون دختر خونده ات بود مگه نه ؟
9
00:00:46,360 --> 00:00:49,398
واقعا ؟
آدم خيلي از اينجور چيزا داره
10
00:00:49,399 --> 00:00:51,638
خانم اوليور ميشه بهم امضاء بديد ؟
11
00:00:51,639 --> 00:00:53,278
ممنون
12
00:00:53,279 --> 00:00:57,679
آهان اون سليا رو ميگي ! خيلي وقته نديدمش
13
00:00:57,680 --> 00:00:59,718
ممنون
14
00:00:59,719 --> 00:01:01,759
ميتونم يه چيزي رو بهت بگم ؟
15
00:01:01,760 --> 00:01:04,639
يه چيزي هست که بايد بفهمم
16
00:01:04,640 --> 00:01:06,678
يک چيز با اهميت
17
00:01:06,679 --> 00:01:08,718
يه راز
18
00:01:08,719 --> 00:01:14,199
ميدوني سليا ريونز کرافت قصد داره
با پسرم دزموند ازدواج کنه
19
00:01:14,200 --> 00:01:17,638
اين کجاش رازه ؟ مگه دزموند مشکلي داره ؟
20
00:01:17,639 --> 00:01:19,999
نه دزموند هيچ مشکلي نداره
21
00:01:20,000 --> 00:01:22,039
نه
22
00:01:22,040 --> 00:01:24,638
نه فقط اينکه .... همه چي .... ناگهاني شده
23
00:01:24,639 --> 00:01:26,679
و بايد آدما رو شناخت
24
00:01:26,680 --> 00:01:30,679
خصوصاً آدمايي که قراره وارد خانواده ات بشن
25
00:01:30,680 --> 00:01:33,959
خانم اوليور
26
00:01:33,960 --> 00:01:35,999
چيزي که ميخوام بدونم اينه
27
00:01:36,000 --> 00:01:38,678
آيا پدر اون مادرش رو کشته ؟
28
00:01:38,679 --> 00:01:41,398
يا اينکه مادر اون پدرش رو کشته ؟
29
00:01:41,399 --> 00:01:44,119
ببخشيد درست نشنيدم چي گفتي ؟
30
00:01:44,120 --> 00:01:46,599
يادمه حدود 12 يا 13 سال قبل اتفاق افتاد
31
00:01:46,600 --> 00:01:49,038
اون زمان باعث هياهوي بسياري شد
32
00:01:49,039 --> 00:01:51,079
حتما تو هم يادته
33
00:01:51,080 --> 00:01:54,479
ژنرال و خانم ريونزکرافت
34
00:01:54,480 --> 00:01:56,639
البته که يادم مياد فقط
35
00:01:56,640 --> 00:01:58,798
...چيزي که ميشنيدم رو باورم نميشد خانم
36
00:01:58,799 --> 00:02:00,839
بورتون کاکس
37
00:02:00,840 --> 00:02:03,799
خانم بورتون کاکس از ملاقاتت خوشحال شدم
38
00:02:06,359 --> 00:02:08,399
ولي من بايد حقيقت رو بفهمم
39
00:02:08,400 --> 00:02:10,439
... ولي متوجه نميشم که من چطوري ميتونم کمک
40
00:02:10,440 --> 00:02:13,638
از دختر خونده ات سليا بپرس
41
00:02:13,639 --> 00:02:15,278
خواهش ميکنم
42
00:02:15,279 --> 00:02:17,559
من توانايي همچين کاري رو تو خواب هم ندارم
43
00:03:21,760 --> 00:03:23,799
خارج کردنش از اون شوک کار غير ممکني بود
44
00:03:23,800 --> 00:03:27,518
حالا اون زن ازم ميخواد درموردش از سليا پرس و جو کنم
45
00:03:27,519 --> 00:03:29,519
به نظرت اون زن دنبال چيه ؟
46
00:03:30,919 --> 00:03:33,478
نميدونم -
نميدونم بايد چيکار کنم -
47
00:03:33,479 --> 00:03:36,360
شما اگه جاي من بودي چيکار ميکردي ؟
48
00:03:37,800 --> 00:03:40,118
سوال بسيار سختيه خانم
49
00:03:40,119 --> 00:03:44,038
من ميدونم که هرکول پوارو تحت هر شرايطي چطور عمل ميکنه
50
00:03:44,039 --> 00:03:46,799
ولي اينکه شما چيکار ميکني ... نميدونم
51
00:03:46,800 --> 00:03:48,838
اصلا اينو نميدونم
52
00:03:48,839 --> 00:03:50,839
لطفا منو ببخشيد
53
00:03:54,800 --> 00:03:56,839
هرکول پوارو صحبت ميکنه
54
00:03:56,840 --> 00:03:58,840
اوه دکترِ عزيز
55
00:04:00,160 --> 00:04:02,239
... اگه کمکي از پوارو بر بياد
56
00:04:04,239 --> 00:04:06,279
فوراً مياد اونجا
57
00:04:06,280 --> 00:04:08,280
زود ميام
58
00:04:13,560 --> 00:04:16,159
جورج لطفا کت و کلاه من رو بيار
59
00:04:16,160 --> 00:04:18,198
بله قربان
60
00:04:18,199 --> 00:04:22,839
خانم يکي از دوستانم دکتر ويلوبي دچار مشکل شده
61
00:04:22,840 --> 00:04:26,078
لطفا منو ببخشيد -
ولي به سوالم جواب نداديد -
62
00:04:26,079 --> 00:04:28,800
با اون زنه بورتون کاکس چيکار بايد بکنم ؟
63
00:04:30,120 --> 00:04:32,238
کاري که در موردش بايد انجام بدي
64
00:04:32,239 --> 00:04:34,798
...و من بسيار هم بهت توصيه ميکنم اينه
65
00:04:34,799 --> 00:04:36,800
هيچ کاري نکن
همين و بس
66
00:04:47,520 --> 00:04:49,520
مرسي
67
00:04:59,919 --> 00:05:01,958
اوه دوست من -
پوارو خدا رو شکر اومدي -
68
00:05:01,959 --> 00:05:04,359
خيلي متاسفم -
سلام پوارو -
69
00:05:04,360 --> 00:05:06,398
شنيدم که قراره بياي
70
00:05:06,399 --> 00:05:09,198
اوه کاراگاه گروهبان بيل
71
00:05:09,199 --> 00:05:11,199
الان بازرس هستم
72
00:05:13,439 --> 00:05:15,799
هنوزم کار پزشکي ميکرده دکتر ويلوبي ؟
73
00:05:15,800 --> 00:05:17,838
چندين ساله که تقريبا بازنشسته شده
74
00:05:17,839 --> 00:05:19,878
در واقع من موسسه رو اداره ميکنم
75
00:05:19,879 --> 00:05:23,438
ولي پدرم دفتر کارش رو نگه داشت
و به تحقيقاتش ادامه داد
76
00:05:23,439 --> 00:05:25,478
بيمار هم ويزيت ميکرد ؟
77
00:05:25,479 --> 00:05:27,800
نه مدت زيادي بود کسي رو درمان نکرده بود
78
00:05:43,679 --> 00:05:45,719
جسد همينطوري پيدا شده ؟
79
00:05:45,720 --> 00:05:47,720
بله
80
00:05:57,039 --> 00:05:59,078
به اندازه کافي ديدي ؟ -
بله -
81
00:05:59,079 --> 00:06:01,080
آب رو تخيله کنيد
82
00:06:02,280 --> 00:06:05,919
در کار شما چنين ابتکاري طبيعي ـه دکتر ؟
83
00:06:05,920 --> 00:06:08,899
آب درماني براي بهبود بيماري رواني
84
00:06:08,900 --> 00:06:11,878
در طول 20 سال گذشته امري عادي بوده بازرس
85
00:06:11,879 --> 00:06:15,038
البته من هرگز به موثر بودن اون معتقد نبودم
86
00:06:15,039 --> 00:06:19,119
ولي اون پدر بود و من پسر
87
00:06:19,120 --> 00:06:21,758
و پدر شما اين درمان رو به کار گرفت ؟
88
00:06:21,759 --> 00:06:24,119
اين اواخر ازش نااميد شده بود
89
00:06:24,120 --> 00:06:26,158
به اين نتيجه رسيد که خطرناکه
90
00:06:26,159 --> 00:06:28,840
بنظر مياد اول يه ضربه به سرش خورده
91
00:06:35,959 --> 00:06:37,959
تو ديگه برو دکتر
92
00:06:39,720 --> 00:06:41,680
اميدوارم ناراحت نشيد که
93
00:06:41,681 --> 00:06:43,639
من اول آقاي پوارو رو خبر کردم
94
00:06:43,640 --> 00:06:45,679
نه اصلا
95
00:06:45,680 --> 00:06:48,038
من و پوارو قبلا با هم کار کرديم
96
00:06:48,039 --> 00:06:50,339
اميدوارم ناراحت نشي اگه بپرسم
97
00:06:50,340 --> 00:06:52,639
که ديشب کجا بودي
98
00:06:52,640 --> 00:06:55,719
حتما منظورتون اين نيست که من يک مظنونم ؟
99
00:06:55,720 --> 00:06:57,759
فقط دارم کارم رو انجام ميدم آقا
100
00:06:57,760 --> 00:06:59,798
ولي اون پدر من بود
101
00:06:59,799 --> 00:07:03,320
دوست عزيز روال کار براي همه يکسان ـه
102
00:07:04,319 --> 00:07:06,320
ديشب خونه خوابيدي ؟
103
00:07:07,359 --> 00:07:09,399
نه
104
00:07:09,400 --> 00:07:11,919
نه همسرم به همراه بچه ها در کنت زندگي ميکنه
105
00:07:11,920 --> 00:07:15,238
اينکه اون وقت شب بخوام برم خونه کار سختي بود
106
00:07:15,239 --> 00:07:17,279
بنابراين يک آپارتمان در اينحا براي خودم نگه داشتم
107
00:07:17,280 --> 00:07:20,119
داخل همين موسسه ؟ -
طبقه بالا . جاي باشکوهي نيست -
108
00:07:20,120 --> 00:07:22,438
و ديشب همونجا موندي ؟
109
00:07:22,439 --> 00:07:24,439
بله
110
00:07:27,400 --> 00:07:29,400
لطفا منو ببخشيد
111
00:07:44,800 --> 00:07:47,358
ميدونستي که پدرت هم داخل ساختمون ـه ؟
112
00:07:47,359 --> 00:07:49,398
نه اصلا خبر نداشتم
113
00:07:49,399 --> 00:07:52,758
ولي اون هميشه از اينکارا ميکنه ... يعني ميکرد
114
00:07:52,759 --> 00:07:55,558
دکتر ويلوبي حالتون خوبه ؟
115
00:07:55,559 --> 00:07:57,599
يه پليس جلوي در ديدم
116
00:07:57,600 --> 00:08:00,119
لطفا هول نشو ماري
117
00:08:00,120 --> 00:08:02,798
ايشون منشي من خانم مکدرموت ـه
118
00:08:02,799 --> 00:08:05,278
خانم -
اينا کي هستن ؟ -
119
00:08:05,279 --> 00:08:07,279
اينجا چه خبره ؟
120
00:08:14,319 --> 00:08:16,478
از ديدنتون خيلي خوشحالم خانم اوليور
121
00:08:16,479 --> 00:08:18,518
فکر کنم تو بايد منو آريادني صدا کني
122
00:08:18,519 --> 00:08:21,639
ممنون که اومدي
گفتي همين حوالي کار ميکني ؟
123
00:08:21,640 --> 00:08:23,919
بله در دفتر وکيل -
واقعا ؟ -
124
00:08:23,920 --> 00:08:26,759
کلي حرف داريم که با هم بزنيم
مگه نه سليا ؟
125
00:08:26,760 --> 00:08:28,798
آره
126
00:08:28,799 --> 00:08:31,839
حتما برات عجيب بوده که من يه دفعه بهت زنگ زدم
127
00:08:31,840 --> 00:08:35,518
ميدونم که مادر خونده ي وظيفه شناسي نبودم
128
00:08:35,519 --> 00:08:38,199
يادم نمياد که به مراسم فارق التحصيليت اومده باشم
129
00:08:38,200 --> 00:08:40,838
منم يادم نيست که مراسمي داشته باشم -
اوه عزيزم -
130
00:08:40,839 --> 00:08:43,259
ولي براي تولد 21 سالگيم يه چک فرستادي
131
00:08:43,260 --> 00:08:45,678
بايد بگم که وظايفت رو کاملا انجام دادي
132
00:08:45,679 --> 00:08:49,119
عجيبه امروز صبح عکست رو توي روزنامه ديدم
133
00:08:49,120 --> 00:08:51,639
نويسنده جنايي برتر سال
و حالا داريم با هم چاي ميخوريم
134
00:08:51,640 --> 00:08:56,639
ميدوني يه زن امروز اومد پيش من
135
00:08:56,640 --> 00:09:00,758
و گفت : به گمونم شما يک دختر خونده
به نام سليا ريونزکرافت داريد
136
00:09:00,759 --> 00:09:02,799
اوه ، از دوستان من بود ؟
137
00:09:02,800 --> 00:09:05,100
يکي به اسم خانم بورتون کاکس
و گفت فکر ميکنه
138
00:09:05,101 --> 00:09:07,400
تو قراره به پسرش ازدواج کني
139
00:09:08,400 --> 00:09:10,439
اسمش داگلاس بود ؟ -
دزموند -
140
00:09:10,440 --> 00:09:13,078
آره دزموند
شغل دزموند چيه ؟
141
00:09:13,079 --> 00:09:15,119
نوازنده ي پيانو
142
00:09:15,120 --> 00:09:17,159
عاليه
143
00:09:17,160 --> 00:09:19,198
خوب پول در مياره ؟ -
اوه نه -
144
00:09:19,199 --> 00:09:22,439
هنوز داره درس ميخونه
هر از گاهي يک تک نوازي ميگيره
145
00:09:22,440 --> 00:09:25,358
هنوز کلي کار داره تا نوازنده کامل پيانو بشه
146
00:09:25,359 --> 00:09:27,398
ببين ... نميدونم چي درموردش فکر ميکني
147
00:09:27,399 --> 00:09:30,039
ولي من به دزموند علاقه دارم همينطور اون به من
148
00:09:30,040 --> 00:09:32,479
ولي مادرش کلا يه چيز ديگه ست
149
00:09:32,480 --> 00:09:34,480
حالا چي ميخواست ؟
150
00:09:35,560 --> 00:09:38,439
فکر ميکرد چون تو فرزند خونده ي مني
151
00:09:38,440 --> 00:09:40,519
بتونم يه چيزي ازت بپرسم
152
00:09:42,360 --> 00:09:44,398
يه چيز بسيار حساس
153
00:09:44,399 --> 00:09:46,399
....چيزي که گفت اين بود
154
00:09:47,759 --> 00:09:49,979
ميتوني بفهمي که آيا پدر اون مادرش رو کشته
155
00:09:49,980 --> 00:09:52,199
يا مادرش پدره رو کشته ؟
156
00:09:52,200 --> 00:09:54,198
خداي من چطور جرات کرده ؟
157
00:09:54,199 --> 00:09:56,279
واقفعا همچين حرفي زد ؟ ! زنيکه عوضي
158
00:09:56,280 --> 00:09:58,839
فکر ميکرد من چيزي در اين مورد ميدونم
159
00:09:58,840 --> 00:10:02,318
ولي زمان اون حادثه من براي تور سخنراني رفته بودم آمريکا
160
00:10:02,319 --> 00:10:04,719
و تو اون موقع ... 14 سالت بود ؟
161
00:10:04,720 --> 00:10:06,759
12سالم بود
162
00:10:06,760 --> 00:10:09,279
من و مادرت دوستاي خوبي بوديم
163
00:10:09,280 --> 00:10:12,279
در پاريس فارغ التحصيل شديم
164
00:10:12,280 --> 00:10:14,360
بعدش من ازدواج کرديم و رفتم يه محلي
165
00:10:14,361 --> 00:10:16,439
اونم ازدواج کرد و رفت يه جاي ديگه
166
00:10:16,440 --> 00:10:18,679
بعد دولت پدرت رو يه جايي منصوب کرد
167
00:10:18,680 --> 00:10:20,719
رودژا" بود ؟" -
هند -
168
00:10:20,720 --> 00:10:23,118
ولي منو براي مدرسه به انگلستان فرستادن
169
00:10:23,119 --> 00:10:26,079
موقع تعطيلات من همراه يک خاواده در "سافولک" بودم
170
00:10:26,080 --> 00:10:29,599
بعد ديگه مامان و بابام رو نديدم تا وقتي که
"منتقل شدن به "ايستبورن
171
00:10:29,600 --> 00:10:31,959
...ولي تو در ايستبورن نبودي وقتي اون اتفاق
172
00:10:31,960 --> 00:10:34,599
نه اون موقع من مدرسه بودم
173
00:10:36,160 --> 00:10:39,759
خودت چي ميتوني بهم بگي آريادني ؟
174
00:10:39,760 --> 00:10:42,998
از اون جريان هيچ اطلاعي داري ؟ -
نه عزيزم ندارم -
175
00:10:42,999 --> 00:10:45,119
فقط چيزي رو ميدونم که توي روزنامه خوندم
176
00:10:45,120 --> 00:10:47,118
نه انگيزه اي بود
177
00:10:47,119 --> 00:10:50,478
نه اثري از درگيري و نه مدرکي
مبني بر حمله از طرف يک شخص ديگه
178
00:10:50,479 --> 00:10:52,559
هيچکس چيزي نميدونه
179
00:10:52,560 --> 00:10:55,199
موضوع هم همينه . هيچکس نميدونه
180
00:10:55,200 --> 00:10:57,919
وقتي بچه بودم اين جريان رو ازم مخفي کردند
181
00:10:57,920 --> 00:10:59,920
ولي دائماً بهش فکر ميکنم
182
00:11:01,360 --> 00:11:04,439
خواهش ميکنم کشف کن چه اتفاقي افتاده
183
00:11:04,440 --> 00:11:06,919
نه براي خانم بورتون کاکس
به خاطر من
184
00:11:06,920 --> 00:11:08,958
من بايد بدونم
185
00:11:08,959 --> 00:11:10,998
بهم کمک ميکني آريادني ؟
186
00:11:10,999 --> 00:11:13,039
من بايد به سليا کمک کنم
187
00:11:13,040 --> 00:11:15,079
اون دختر حق داره واقعيت رو بدونه
188
00:11:15,080 --> 00:11:18,039
ولي نميدونم چيکار بايد بکنم
189
00:11:18,040 --> 00:11:21,598
چطور آدم ميتونه سال ها بعد از يک ماجرا ، ازش چيزي بفهمه ؟
190
00:11:21,599 --> 00:11:24,520
ميدونم سرت شلوغه پوارو
ولي ميشه بهم کمک کني ؟
191
00:11:26,119 --> 00:11:28,159
متاسفم خانم
192
00:11:28,160 --> 00:11:31,240
من يک پرونده بسيار مهم دارم که بايد بهش رسيدگي کنم
193
00:11:33,399 --> 00:11:36,198
جريان ريونزکرافت مربوط به گذشته ست
194
00:11:36,199 --> 00:11:38,599
و پوارو بايد در زمان حال باقي بمونه
195
00:11:38,600 --> 00:11:40,599
فقط يه لحظه از وقتت رو به من بده
196
00:11:42,200 --> 00:11:45,398
دوست من مارگارت ريونزکرافت به طرز فجيعي مرد
197
00:11:45,399 --> 00:11:47,479
بايد بفهمم چرا
198
00:11:47,480 --> 00:11:49,480
چيکار بايد بکنم ؟
199
00:11:50,679 --> 00:11:52,718
بسيار خب
200
00:11:52,719 --> 00:11:55,159
شما قبلا چي به من گفتيد خانم ؟
201
00:11:56,599 --> 00:11:59,399
زن و شوهري که قبلا هرگز با هم مشاجره نکرده بودن
زندگي کاملا آرومي داشتن
202
00:11:59,400 --> 00:12:02,198
کي تا حالا همچين چيزي به گوشش خورده ؟
203
00:12:02,199 --> 00:12:05,278
يه انگيزه وجود داشته
هميشه انگيزه وجود داره
204
00:12:05,279 --> 00:12:08,918
و اگه پليس در اون زمان نتونسته اونو کشف کنه
205
00:12:08,919 --> 00:12:11,279
... پس حتما اون انگيزه
...چي بهش ميگيد
206
00:12:11,280 --> 00:12:13,319
غير عادي ـه
207
00:12:13,320 --> 00:12:15,398
جواب اين سوال در گذشته نهفته ست
208
00:12:15,399 --> 00:12:18,000
بايد گذشته رو کاوش کنيد
209
00:12:20,119 --> 00:12:22,358
گفتي اونا نزديک ايستبورن زندگي ميکردند ؟
210
00:12:22,359 --> 00:12:24,199
اونجا آشنا داري ؟
211
00:12:24,200 --> 00:12:26,719
پس برو ! همين حالا شروع کن
212
00:12:26,720 --> 00:12:30,000
بگرد و از کسي سوال بپرس که از همه چي خبر داره
213
00:12:31,120 --> 00:12:33,759
اوه متوجه شدم
حتما يکي يه چيزي يادش مياد
214
00:12:33,760 --> 00:12:35,959
يک نفر هميشه هست که يه چيزي بدونه
215
00:12:35,960 --> 00:12:37,998
منظورت فيل ها ست
216
00:12:37,999 --> 00:12:41,438
ببخشيد ديشب سر شام ياد فيل ها افتادم
217
00:12:41,439 --> 00:12:43,479
ميشه بپرسم چرا ؟
218
00:12:43,480 --> 00:12:45,999
چون کيک ميوه دار توي دندونم گير کرده بود
219
00:12:46,000 --> 00:12:50,318
فهميدم حتما يه منطقي هست که اينا رو بهم ربط ميده
220
00:12:50,319 --> 00:12:53,599
کيک ميوه اي ، دندون مصنوعي
221
00:12:53,600 --> 00:12:55,638
عاج ، فيل ها
222
00:12:55,639 --> 00:12:57,678
بايد فيل ها رو پيدا کنم
223
00:12:57,679 --> 00:12:59,680
فيل ها يادشون ميمونه
224
00:13:08,082 --> 00:13:10,921
پس برو ! از کسي سوال کن که
225
00:13:10,922 --> 00:13:12,961
از همه چيز خبر داره
226
00:13:12,962 --> 00:13:17,601
اگه قرار بود بگم احتمال کدومش بيشتره
پدرم رو انتخاب ميکردم
227
00:13:17,602 --> 00:13:20,721
بيشتر احتمالش هست که مردها
به ديگران شليک کنن مگه نه ؟
228
00:13:20,722 --> 00:13:23,361
فکر نکنم مادرم از اسلحه استفاده ميکرد
229
00:13:35,642 --> 00:13:38,081
وقتي اين اتفاق افتاد ديگه چه کسي توي خونه بود ؟
230
00:13:38,082 --> 00:13:41,641
يه پيرزن سرايدار
که نيمه کور و کر بود
231
00:13:41,642 --> 00:13:43,681
بعضي وقتا عمه ام ميومد
232
00:13:43,682 --> 00:13:46,241
و يه دختر خارجي هم بود
يه خدمتکار
233
00:13:46,242 --> 00:13:48,481
وقتي بچه بودم اون پرستارم بود
234
00:13:48,482 --> 00:13:51,282
وقتي مامانم حالش خوب نبود براي کمک بهش برگشت
235
00:14:00,722 --> 00:14:02,761
!آريادني
236
00:14:02,762 --> 00:14:04,762
! خداي من
237
00:14:06,042 --> 00:14:08,042
بيا تو -
ممنون -
238
00:14:09,242 --> 00:14:13,081
آخرين ديدار ما کي بود ؟ عروسي "لوولين" مگه نه ؟
239
00:14:13,082 --> 00:14:16,921
قيافه ساقدوش هاي عروس مثل زردآلو شده بود
240
00:14:16,922 --> 00:14:18,961
جالبه که آدم چه چيزايي يادش ميمونه
241
00:14:18,962 --> 00:14:21,001
ساقدوش هاي عروس
242
00:14:21,002 --> 00:14:23,041
اسب هاي اخته
243
00:14:23,042 --> 00:14:25,081
سگ ها
244
00:14:25,082 --> 00:14:28,641
بقيه چيزها فراموش ميشن -
ديروز دختر خونده ام رو ديدم -
245
00:14:28,642 --> 00:14:31,801
سليا ريونزکرافت
تو خانواده ريونزکرافت رو يادته ؟
246
00:14:31,802 --> 00:14:33,841
خانواده ريونزکرافت ؟
247
00:14:33,842 --> 00:14:37,841
يه دقيقه وايسا . همونايي که
اون اتفاق ناراحت کننده براشون افتاد ؟
248
00:14:37,842 --> 00:14:41,081
آره زياد از اينجا هم دور نبود -
من زماني که در "سوسکس" بودن اونا رو نشناختم -
249
00:14:41,082 --> 00:14:43,961
اونا رو از "آرميتسار" ميشناختم
250
00:14:43,962 --> 00:14:46,761
زنش قديما کلاه گيس ميگذاشت
يادته ؟
251
00:14:46,762 --> 00:14:48,801
کي ؟ مارگارت ؟ -
! آره -
252
00:14:48,802 --> 00:14:50,841
کلاه گيس داشت
253
00:14:50,842 --> 00:14:54,561
نميدونم که سرطان باعث کچل شدنش بود يا نه
254
00:14:54,562 --> 00:14:56,601
داشت منو هم قانع ميکرد کلاه گيس بگيرم
255
00:14:56,602 --> 00:14:58,962
در آرميتسار همچين کاري احمقانه بود
256
00:15:00,962 --> 00:15:03,001
اتفاق وحشتناکي بود
257
00:15:03,002 --> 00:15:05,561
موقعي که بهشون تيراندازي شد من آمريکا بودم
258
00:15:05,562 --> 00:15:09,601
تور سخنراني -
تو خيلي امروزي هستي آريادني -
259
00:15:09,602 --> 00:15:13,642
هيچکس ديگه از رفيقاي من توي کار سخنراني نبوده
260
00:15:15,482 --> 00:15:17,682
اونا از خونه رفتن بيرون که قدم بزنن
261
00:15:20,402 --> 00:15:22,682
براي شام برنگشتن خونه
262
00:15:24,402 --> 00:15:26,441
بعد يه نفر جسدشون رو پيدا کرد
263
00:15:26,442 --> 00:15:29,481
هفت تير کنار جسدشون افتاده بود
264
00:15:29,482 --> 00:15:32,521
بيچاره سگ ـشون که شاهد ماجرا بوده
265
00:15:32,522 --> 00:15:34,561
اصلا براي حيوون خوب نيست
266
00:15:34,562 --> 00:15:38,601
اونا توي خونه هفت تير نگه ميداشتن ؟ -
آره اسلحه نظامي بود -
267
00:15:38,602 --> 00:15:40,641
به خاطر ترس از بومي ها
268
00:15:40,642 --> 00:15:42,642
توي سوسکس معمولا مشکل ساز نميشن
269
00:15:46,482 --> 00:15:50,282
هر کسي در زندگيش مشکلات عميقي داره
270
00:15:52,042 --> 00:15:54,241
اون زن هميشه عصبي بود -
واقعا ؟ -
271
00:15:54,242 --> 00:15:57,961
خيلي عصبي بود
و اصلا از هند خوشش نميومد
272
00:15:57,962 --> 00:16:00,001
دختر عجيبي بود
273
00:16:00,002 --> 00:16:02,761
حتما شايعات رو شنيدي
274
00:16:02,762 --> 00:16:05,041
کدوم شايعات جوليا ؟
275
00:16:05,042 --> 00:16:09,001
آقاي ريونزکرافت داشت زندي نامه اش رو مينوشت
اون زنه هم براش تايپ ميکرد
276
00:16:09,002 --> 00:16:11,481
کي ؟ مارگارت ؟ -
! نه -
277
00:16:11,482 --> 00:16:13,482
اون دختر فرانسوي رو ميگم
278
00:16:15,282 --> 00:16:17,841
اون خيلي جوان بود و اهل فرانسه
279
00:16:17,842 --> 00:16:19,842
پشت سرشون حرف بود
280
00:16:21,202 --> 00:16:23,282
ملت ميگفتن ممکنه خودش زنش رو کشته باشه
281
00:16:23,283 --> 00:16:25,361
چون ميخواسته با اون دختره ازدواج کنه
282
00:16:25,362 --> 00:16:27,881
پس چرا به خودش هم شليک کرده ؟ -
! نکته ي خوبيه -
283
00:16:27,882 --> 00:16:30,881
من هميشه فکر ميکردم مساله به مارگارت مربوط ميشده
284
00:16:30,882 --> 00:16:33,721
احتمالش هست پاي يه مرد ديگه وسط بوده
285
00:16:33,722 --> 00:16:36,201
چرا همچين فکري ميکني ؟ -
به خاطر کلاه گيس -
286
00:16:36,202 --> 00:16:39,121
کشش جنسي براي جذب ديگران
287
00:16:39,122 --> 00:16:42,041
ولي تو که گفتي کلاه گيس ميگذاشت چون کچل بود
288
00:16:42,042 --> 00:16:44,161
آره ولي خوشگل هم بود
289
00:16:44,162 --> 00:16:46,201
اون پاها
290
00:16:46,202 --> 00:16:49,041
و من مطمئنم يکي از اونا
با شخص سومي رابطه عشقي داشته
291
00:16:49,042 --> 00:16:52,041
در اين منطقه از کشور
292
00:16:52,042 --> 00:16:55,042
آدما يا شکارچي اند يا با يکي رابطه دارن
293
00:16:58,482 --> 00:17:01,841
اين همون اصظلاحي ـه که فرانسوي ها بهش ميگن
"غافلگيري در حمام"
294
00:17:01,842 --> 00:17:03,881
به نظرم منم غافلگير کننده ست
295
00:17:03,882 --> 00:17:06,641
آب گرم بعد از آب سرد مياد درسته ؟
296
00:17:06,642 --> 00:17:09,201
بله ابتدا با آب گرم داغ ميکنن بعد با آب سرد خنک ميکنند
297
00:17:09,202 --> 00:17:12,521
هدف اينه که به سيستم بدن به طور جداگونه شوک وارد کنن
298
00:17:12,522 --> 00:17:17,361
و اغلب براي ترکيب شوک درماني الکتريکي به کار ميره
299
00:17:17,362 --> 00:17:19,362
خداي من
300
00:17:20,842 --> 00:17:22,881
خدا رو شکر که بيمار رواني نيستم
301
00:17:22,882 --> 00:17:24,802
همه ما بايد شکرگزار باشيم دوست من
302
00:17:24,803 --> 00:17:26,721
که عقلمون سر جاش ـه
303
00:17:26,722 --> 00:17:28,761
براي بعضي ها حتي بيشتر از بقيه
304
00:17:28,762 --> 00:17:31,001
ولي سوال اينجاست
305
00:17:31,002 --> 00:17:35,361
کي پروفسور رو براي درمان به اينجا اورده ؟
306
00:17:35,362 --> 00:17:38,082
نگهبان شب گفت که در به زور باز نشده
307
00:17:39,402 --> 00:17:41,441
هيچ کليدي گم نشده ؟ -
نه -
308
00:17:41,442 --> 00:17:43,442
همه چي سر جاشه
309
00:17:44,362 --> 00:17:47,001
بدون اثر انگشت -
دکتر ويلوبي چي ؟ -
310
00:17:47,002 --> 00:17:49,041
اون مرد شوکه شده
311
00:17:49,042 --> 00:17:52,001
بهش گفتم بگرده کنت
بعدا هم ميتونم ازش بازجويي کنم
312
00:17:52,002 --> 00:17:54,041
اوه ... سلام
313
00:17:54,042 --> 00:17:56,561
ميشه بيام داخل ؟ -
نه خلاف قوانين ـه -
314
00:17:56,562 --> 00:17:58,601
نه نه خانم اصلا مشکلي نيست
315
00:17:58,602 --> 00:18:00,481
مشکلي پيش اومده ؟
316
00:18:00,482 --> 00:18:02,521
هان ؟
317
00:18:02,522 --> 00:18:04,561
نه
318
00:18:04,562 --> 00:18:06,601
قبلا هيچوقت نيومدم اين پائين
319
00:18:06,602 --> 00:18:08,602
ترسناکه ، مگه نه ؟
320
00:18:10,082 --> 00:18:13,682
کتري رو گذاشتم جوش بياد
اگه آقايون چاي ميل داريد بفرماييد
321
00:18:15,522 --> 00:18:18,441
همين محل زندگي ميکنيد خانم مکدرموت ؟ -
بله خيابان جيمز -
322
00:18:18,442 --> 00:18:20,481
پياده 10 دقيقه راهه
323
00:18:20,482 --> 00:18:24,201
شبي که پروفسور ويلوبي کشته شد هم
پياده رفتيد خونه ؟
324
00:18:24,202 --> 00:18:26,041
بله
325
00:18:26,042 --> 00:18:28,081
تنها زندگي ميکنيد ؟ -
نه -
326
00:18:28,082 --> 00:18:30,401
با چند تا دختر ديگه يه آپارتمان شريکي داريم
327
00:18:30,402 --> 00:18:33,241
کسي هست که تاييد کنه
شما تمام شب خونه بوديد ؟
328
00:18:33,242 --> 00:18:36,361
من که يادم نمياد گفته باشم تمام شب خونه بودم
329
00:18:36,362 --> 00:18:39,721
ميشه بپرسم شما اصالتاً اهل کجا هستيد ؟
330
00:18:39,722 --> 00:18:41,761
بوستون
331
00:18:41,762 --> 00:18:43,921
ولي هميشه دلم ميخواست بيام لندن
332
00:18:43,922 --> 00:18:46,841
گمونم اومدم براي يه مدتي اينجا زندگي کنم
333
00:18:46,842 --> 00:18:49,761
و همون کاري رو بکنم که انگيسي ها ميکنن
334
00:18:49,762 --> 00:18:53,601
که البته منظورم به قتل رسوندن
پروفسور روان شناسي نيست
335
00:18:53,602 --> 00:18:56,721
پس به نظر شما يک انگليسي اين قتل رو مرتکب شده ؟
336
00:18:56,722 --> 00:18:59,081
فکر کنم احتمالش زياد باشه
مگه نه ؟
337
00:18:59,082 --> 00:19:01,641
تا چه حد پروفسور ويلوبي رو ميشناختيد ؟
338
00:19:01,642 --> 00:19:03,681
اصلا اونو نميشناختم
339
00:19:03,682 --> 00:19:07,321
پس نميدونيد روي چه پروژه اي کار ميکرد
340
00:19:07,322 --> 00:19:11,361
من يک منشي قسمت بايگاني ام
هيچي در مورد روانشناسي نميدونم
341
00:19:11,762 --> 00:19:13,801
پرونده ها رو به ترتيب حروف الفبا مرتب ميکنم
342
00:19:13,802 --> 00:19:18,401
تلفن جواب ميدم و چاي درست ميکنم
343
00:19:18,402 --> 00:19:21,241
لطفا برگرديم به شبي که قتل رخ داد
344
00:19:21,242 --> 00:19:23,601
چه ساعتي محل کار رو ترک کرديد ؟
345
00:19:23,602 --> 00:19:26,401
مثل هميشه حدود 5:30
346
00:19:26,402 --> 00:19:28,441
بعد کجا رفتيد ؟
347
00:19:28,442 --> 00:19:30,481
رفتم خونه
348
00:19:30,482 --> 00:19:32,482
ولي الان گفتيد که نرفتيد خونه
349
00:19:34,482 --> 00:19:36,521
فکر نکنم
350
00:19:36,522 --> 00:19:38,561
اين تحقيقات قتل ـه خانم
351
00:19:38,562 --> 00:19:40,601
آره
352
00:19:40,602 --> 00:19:42,641
درسته ببخشيد
353
00:19:42,642 --> 00:19:45,281
خب ... رفتم خونه
354
00:19:45,282 --> 00:19:47,282
ديدم بقيه دخترا نيستن
355
00:19:48,442 --> 00:19:50,481
ماهي ساردين رو گرم کردم
356
00:19:50,482 --> 00:19:52,522
بعدش رفتم خوابيدم
357
00:19:54,682 --> 00:19:56,882
پس کسي نيست داستان شما رو تاييد کنه
358
00:19:58,362 --> 00:20:00,001
گمونم نه
359
00:20:00,002 --> 00:20:01,782
عجيبه چون دکتر ويلوبي هم
360
00:20:01,783 --> 00:20:03,561
براي شب جنايت هيچ شاهدي نداره
361
00:20:03,562 --> 00:20:06,441
... نداره ؟ ولي قطعاً همسرش
362
00:20:06,442 --> 00:20:08,881
اون گفت شب رو اينجا در آپارتمانش سپري کرده
363
00:20:08,882 --> 00:20:10,921
اوه
364
00:20:10,922 --> 00:20:12,961
متوجه ام
365
00:20:12,962 --> 00:20:15,001
اينو نميدونستم
366
00:20:15,002 --> 00:20:17,002
تصور کردم رفته خونه
367
00:20:28,602 --> 00:20:31,521
آيا پرستار "ماچام" ...منظورم خانم ماچام ـه
انيجا زندگي ميکنه ؟
368
00:20:31,522 --> 00:20:35,681
بگم کي اومده ؟-
بگو خانم آريادني -
369
00:20:35,682 --> 00:20:37,682
بفرماييد داخل خانم -
ممنون -
370
00:20:39,562 --> 00:20:42,841
اوه حتما کلي سال گذشته
371
00:20:42,842 --> 00:20:44,881
بله همينطوره پرستار
372
00:20:44,882 --> 00:20:47,361
چقدر عکس داري
373
00:20:47,362 --> 00:20:49,401
آره زياد دارم
مگه نه ؟
374
00:20:49,402 --> 00:20:52,401
همه ي دختر و پسراي کوچيک ام
375
00:20:52,402 --> 00:20:54,441
من به همه جاي دنيا رفتم
376
00:20:54,442 --> 00:20:56,481
ميدونم پرستار
377
00:20:56,482 --> 00:20:58,521
کجاها رفتي ؟ هند ؟
378
00:20:58,522 --> 00:21:01,881
شيملا ، هنگ کنگ ، مصر
379
00:21:01,882 --> 00:21:04,561
"منم يه بار رفتم "پانجاب
380
00:21:04,562 --> 00:21:06,921
20سال قبل
381
00:21:06,922 --> 00:21:09,161
تو همراه خانواده ريونزکرافت بودي ؟
382
00:21:09,162 --> 00:21:11,201
خدمات خانوادگي
383
00:21:11,202 --> 00:21:13,361
مراقب بچه هاي اونا هم بودي ؟ -
نه -
384
00:21:13,362 --> 00:21:16,401
من نبودم . اون موقع پيش خانواده "بارنابي" بودم
385
00:21:16,402 --> 00:21:18,481
چاي تون رو آوردم خانم ماچام
386
00:21:18,482 --> 00:21:20,521
ممنون عزيزم
387
00:21:20,522 --> 00:21:23,721
البته خانواده ريونزکرافت رو ميشناختم
388
00:21:23,722 --> 00:21:26,241
چون اونا با خانواده بارنابي دوست بودند
389
00:21:26,242 --> 00:21:29,282
واقعا ؟
بله . همينطور خانواده ي بورتون کاکس
390
00:21:31,442 --> 00:21:34,241
من انجامش ميدم -
من ميرم سراغ شستن لباس ها -
391
00:21:34,242 --> 00:21:36,281
ممنون عزيزم
392
00:21:36,282 --> 00:21:38,282
تو کمک بزرگي هستي
393
00:21:40,402 --> 00:21:42,441
گفتي خانواده بورتون کاکس ؟
394
00:21:42,442 --> 00:21:46,281
شايدم اسمشون کارتن فاکس بود
395
00:21:46,282 --> 00:21:49,681
ميدوني که منظورم چيه اونا دوستاي خوبي بودند
396
00:21:49,682 --> 00:21:52,681
همه اونجا دوستانه برخورد ميکردند
397
00:21:52,682 --> 00:21:55,722
...وقتي رفتي اونجا فرصتي
398
00:21:55,723 --> 00:21:58,761
پيش نيومد ريونزکرافت ها رو ببيني ؟
399
00:21:58,762 --> 00:22:00,801
نه نديدم
400
00:22:00,802 --> 00:22:02,841
اونا چه جور آدمايي بودند ؟
401
00:22:02,842 --> 00:22:04,842
... خب
402
00:22:06,122 --> 00:22:08,161
اونا يه مشکلي داشتند
403
00:22:08,162 --> 00:22:10,201
چه مشکلي پرستار ؟
404
00:22:10,202 --> 00:22:12,241
يه اتفاق وحشتناک افتاد
405
00:22:12,242 --> 00:22:14,242
واقعا ؟
406
00:22:18,242 --> 00:22:20,281
من شنيدم اونا زوج خوبي بودند
407
00:22:20,282 --> 00:22:23,561
اوه بله اونا زوج خوبي بودن
408
00:22:23,562 --> 00:22:25,601
و شوکه کننده بود
409
00:22:25,602 --> 00:22:28,881
اونا ميگفتن که زنه خيلي احساساتي بوده
410
00:22:28,882 --> 00:22:34,882
بعد داستان اون بچه توي رودخونه اومد وسط
411
00:22:36,642 --> 00:22:39,001
بچه رو از توي جاش برداشت
412
00:22:39,002 --> 00:22:41,441
و اونو انداخت توي رودخونه
413
00:22:41,442 --> 00:22:44,842
انداختش توي رودخونه
414
00:22:47,642 --> 00:22:50,881
مشکلي که در آرميستار پيش اومد
چي بود پرستار ؟
415
00:22:50,882 --> 00:22:54,961
خب اون زن دچار بيماري رواني شده بود
416
00:22:54,962 --> 00:22:57,042
بعد آزادش کردن بياد بيرون
417
00:22:58,042 --> 00:23:00,081
همه چي دوباره اتفاق افتاد
418
00:23:00,082 --> 00:23:02,121
چه اتفاقي ؟
419
00:23:02,122 --> 00:23:05,041
بهش اجازه دادن اونا رو برگردونه
پسره و دختره رو
420
00:23:05,042 --> 00:23:07,081
اين دفعه نوبت پسره بود
421
00:23:07,082 --> 00:23:09,801
البته ما همه ميدونستيم کار خود زنه ست
422
00:23:09,802 --> 00:23:11,841
کي رو ميگي پرستار ؟
423
00:23:11,842 --> 00:23:13,842
خب کار هر کدومشون ممکن بود باشه
424
00:23:15,082 --> 00:23:17,082
خيلي خوشحالم دوباره ميبينمت
425
00:23:18,362 --> 00:23:23,321
تو رو يادمه موقعي که چکمه هاي کوچولو داشتي
426
00:23:23,322 --> 00:23:26,082
تو تمام راه دنبالم ميومدي
427
00:23:29,642 --> 00:23:31,681
... اونا
428
00:23:31,682 --> 00:23:34,321
اونا از يه صخره پرت شدند پايين
429
00:23:34,322 --> 00:23:36,361
مگه نه ؟
430
00:23:36,362 --> 00:23:39,201
يا يه همچين چيزي
431
00:23:39,202 --> 00:23:41,722
آره يه همچين چيزي
432
00:23:46,922 --> 00:23:48,922
پرستار ؟
433
00:23:55,242 --> 00:23:57,281
خانم "باکل" اون خوابش برد
434
00:23:57,282 --> 00:23:59,441
... شايد بتوني -
اوه اون عاشق چرت زدنه -
435
00:23:59,442 --> 00:24:01,481
بزارش به عهده ي من -
ممنون -
436
00:24:01,482 --> 00:24:04,521
راستي خانم ... داشتيد در مورد ژنرال
و همسرش سوال ميکرديد ؟
437
00:24:04,522 --> 00:24:07,441
آره اونا رو ميشناختي ؟ -
قبلا براشون کار ميکردم -
438
00:24:07,442 --> 00:24:09,081
... سه شنبه ها ميرفتم خونه اونا
439
00:24:09,082 --> 00:24:12,441
ميشه رک و پوست کننده يه چيزي ازت بپرسم
خيلي روز طولاني داشتم
440
00:24:12,442 --> 00:24:15,401
به نظرت اونا خودکشي کردن ؟ -
نه ممکن نيست -
441
00:24:15,402 --> 00:24:17,422
اونا خوشبخت بودن
همسرش آدم جذابي بود
442
00:24:17,423 --> 00:24:19,441
و هميشه زيبا و آراسته
443
00:24:19,442 --> 00:24:21,681
شنيدم کلاه گيس ميگذاشته
444
00:24:21,682 --> 00:24:23,841
آره اون چند تا کلاه گيس داشت -
چند تا ؟ -
445
00:24:23,842 --> 00:24:27,601
چهار تا . خيلي هم گرون بودند
يکي شون بور ، يکي ديگه حلقه هاي خاکستري داشت
446
00:24:27,602 --> 00:24:29,522
يادمه اونا رو ميفرستاد لندن
447
00:24:29,523 --> 00:24:31,441
تا دوباره درستشون کنن
"يه جايي به اسم "يوژين
448
00:24:31,442 --> 00:24:33,171
اوضاع جسميش ضعيف بود ؟ -
آره -
449
00:24:33,182 --> 00:24:34,942
نميدونم چه مشکلي داشت
450
00:24:34,943 --> 00:24:36,701
ولي مجبور شده بود عمل جراحي انجام بده
451
00:24:36,702 --> 00:24:39,541
رفته بود خيابان هارلي
زماني که برگشت حالش بهتر شده بود
452
00:24:39,542 --> 00:24:41,701
ژنرال چي ؟ -
يه مقدار مشکل قلبي داشت -
453
00:24:41,702 --> 00:24:43,821
ولي قرص هاش رو ميخورد و حالش خوب بود
454
00:24:43,822 --> 00:24:46,341
وقتي خواهرش براي ديدنش اومده بود خيلي خوشحال بود
455
00:24:46,342 --> 00:24:48,901
خواهر ؟ خواهرِ کي ؟ -
خانم ريونزکرافت -
456
00:24:48,902 --> 00:24:50,902
من نميدونستم اون خواهر داشته
457
00:25:07,902 --> 00:25:10,622
درک ميکنم که شما الان عزادار هستيد
... ولي
458
00:25:12,542 --> 00:25:15,061
شما گفتيد پروفسور ويلوبي بازنشست شده بود ؟
459
00:25:15,062 --> 00:25:17,101
من گفتم تا حدي بازنشسته
460
00:25:17,102 --> 00:25:19,341
يعني هر روز به موسسه ميومد ؟
461
00:25:19,342 --> 00:25:23,181
پدر جدول زماني خاص خودش رو داشت
که بنظر من بسيار نامنظم بود
462
00:25:23,182 --> 00:25:25,821
اگه دلش ميخواد تمام شب رو کار ميکرد
و کل روز رو ميخوابيد
463
00:25:25,822 --> 00:25:27,461
متاهل بود ؟
464
00:25:27,462 --> 00:25:29,621
مادرم چند سال پيش فوت کرد
465
00:25:29,622 --> 00:25:32,301
دوباره ازدواج نکرد ؟ بعضي آقايون اينکارو ميکنن -
نه -
466
00:25:32,302 --> 00:25:34,341
نه ديگه ازدواج نکرد
467
00:25:34,342 --> 00:25:36,901
حالا موسسه ويلوبي به شما ميرسه ؟
468
00:25:36,902 --> 00:25:38,901
نه اصلا . اونجا توسط يه گروه سهامدار اداره ميشه
469
00:25:38,902 --> 00:25:40,981
من هم يکي از اونام
470
00:25:40,982 --> 00:25:44,322
...آيا کسي رو ميشناسيد که هرگونه
471
00:25:44,323 --> 00:25:47,661
کينه يا دشمني در حيطه کاري يا غيره
472
00:25:47,662 --> 00:25:49,981
نسبت به پدرتون داشته باشه ؟
473
00:25:49,982 --> 00:25:52,101
پدر من فرد بسيار قابل احترامي بود
474
00:25:52,102 --> 00:25:54,181
و شما ديشب به من گفتيد که
475
00:25:54,182 --> 00:25:56,762
پدرتون از سال ها قبل
476
00:25:56,763 --> 00:25:59,341
آزمايشات مربوط به آب درماني رو کنار گذاشته
477
00:25:59,342 --> 00:26:00,981
بله درسته
478
00:26:00,982 --> 00:26:04,021
و خود شما هم از اين تکنيک استفاده نميکنيد ؟ -
نه -
479
00:26:04,022 --> 00:26:06,061
من با بيمارام صحبت ميکنم
480
00:26:06,062 --> 00:26:08,981
و داروهاي مناسب براشون تجويز ميکنم
481
00:26:08,982 --> 00:26:11,862
ببينيد تا جايي که يادمه
482
00:26:11,863 --> 00:26:14,741
اتاق آب درماني بلا استفاده رها شده بود
483
00:26:14,742 --> 00:26:16,981
ولي قاتل ميدونسته چطور ازش استفاده کنه
484
00:26:16,982 --> 00:26:19,181
اينطور به نظر مياد
485
00:26:19,182 --> 00:26:21,901
فکر کنم شما هم طرز استفاده از اونجا رو بلديد مگه نه ؟
486
00:26:25,742 --> 00:26:27,741
فکر کردم شايد چاي ميل داشه باشيد
487
00:26:27,742 --> 00:26:29,821
ممنون ژاکلين
488
00:26:29,822 --> 00:26:32,181
خانم ويلوبي خونه بسيار قشنگي داريد
489
00:26:32,182 --> 00:26:33,181
ممنون
490
00:26:33,182 --> 00:26:36,741
شنيدم يه آپارتمان کوچک هم در موسسه داريد
491
00:26:36,742 --> 00:26:38,741
اونجا مال من نيست
مال شوهرمه
492
00:26:38,742 --> 00:26:40,782
خودم زياد نرفتم اونجا
493
00:26:43,742 --> 00:26:45,782
خب
494
00:26:47,302 --> 00:26:49,302
شکر ؟
495
00:26:50,902 --> 00:26:54,381
حتما يک فرد بسيار قوي يا بيش از يک نفر
496
00:26:54,382 --> 00:26:57,582
پروفسور رو وارد محفظه آب درماني کردن
497
00:26:59,822 --> 00:27:02,181
يا اينکه خودش داوطلبانه وارد اون شده
498
00:27:02,182 --> 00:27:04,182
چرا بايد همچين کاري کنه ؟
499
00:27:05,622 --> 00:27:07,661
نميدونم
500
00:27:07,662 --> 00:27:09,922
ولي به نظر مياد که يک نفر
501
00:27:09,923 --> 00:27:12,181
مقدار کمي از داروي خودش رو بهش داده
502
00:27:12,182 --> 00:27:16,021
دارويي که نزديک به 20 سال بود که مصرف نميکرد
503
00:27:16,022 --> 00:27:18,622
فکر ميکني کار يک بيمار ناراضي بوده ؟
504
00:27:19,702 --> 00:27:21,702
ممکنه
505
00:27:25,502 --> 00:27:30,502
ترجمه و زيرنويس از مجتبي
506
00:27:31,822 --> 00:27:33,861
سليا عزيزم ما داريم تمرين ميکنيم
507
00:27:33,862 --> 00:27:35,901
بايد حرف بزنيم
508
00:27:35,902 --> 00:27:39,302
من فقط يک ساعت ديگه اينجا کار دارم
ميشه بعداً برگردي ؟
509
00:27:44,862 --> 00:27:46,901
سلام
شما بازرس بيل هستيد مگه نه ؟
510
00:27:46,902 --> 00:27:49,221
شب بخير خانم اوليور حالتون خوبه ؟
511
00:27:49,222 --> 00:27:51,382
شديداً خسته ام
تمام روز رو صرف
512
00:27:51,383 --> 00:27:53,541
رانندگي در سوسکس و تعقيب فيل ها کردم
513
00:27:53,542 --> 00:27:55,981
آره درسته ... موفق باشيد
514
00:27:55,982 --> 00:27:58,421
نه نه حتما اشتباه متوجه شديد
515
00:27:58,422 --> 00:28:01,541
منظورم خود فيل نيست
آدمايي رو ميگم که مثل فيل ميمونند
516
00:28:01,542 --> 00:28:03,502
سعي دارم بفهمم چه کسي
517
00:28:03,503 --> 00:28:05,461
چيزي درباره پرونده ريونز کرافت يادشه
518
00:28:05,462 --> 00:28:08,101
ايستبورن . زوجي که بالاي صخره مردند
519
00:28:08,102 --> 00:28:10,221
پرونده عجيبي بود -
هنوزم هست -
520
00:28:10,222 --> 00:28:12,261
من افسر تحقيق اون پرونده رو ميشناسم
521
00:28:12,262 --> 00:28:14,621
بيل گرووي
الان بازنشسته شده
522
00:28:14,622 --> 00:28:16,661
ميشه شمارش رو بهم بديد ؟
523
00:28:16,662 --> 00:28:18,701
آره همينجا گذاشتمش
524
00:28:20,742 --> 00:28:22,742
سليا
525
00:28:24,782 --> 00:28:26,782
! آخ
526
00:28:35,782 --> 00:28:37,782
حالت خوبه ؟
527
00:28:46,062 --> 00:28:48,821
اوه يه قهوه غليظ عالي
همون چيزي که لازم داشتم
528
00:28:48,822 --> 00:28:50,261
مرسي خانم
529
00:28:50,262 --> 00:28:52,581
اينا همه کساني بوند که باهاشون صحبت کردم
530
00:28:52,482 --> 00:28:54,462
من تمام نکاتي که ضروري به نظر ميرسيد رو نوشتم
531
00:28:54,463 --> 00:28:56,441
ولي خلاصه بگم
532
00:28:56,442 --> 00:28:58,601
چکيده حرفاي همشون اين بود
533
00:28:58,602 --> 00:29:02,921
ژنرال ريونزکرافت داشته خاطرات زمان اقامتش در هند رو مينوشته
534
00:29:02,922 --> 00:29:05,442
و در عين حال سعي داشته مخ يه دختره رو بزنه
535
00:29:05,443 --> 00:29:07,961
که ظاهراً منشي خودش بوده
536
00:29:07,962 --> 00:29:10,022
نتيجه کار اين ميشه که به زن خودش شليک ميکنه
537
00:29:10,023 --> 00:29:12,082
چون ميخواسته با اون دختره ازدواج کنه
538
00:29:13,322 --> 00:29:16,161
ولي بعد به خاطر وحشت از عاقبت کاري که کرده
539
00:29:16,162 --> 00:29:18,201
به خودش هم شليک ميکنه
540
00:29:18,202 --> 00:29:21,921
يا اينکه مارگارت از رابطه اش با خبر ميشه
541
00:29:21,922 --> 00:29:23,922
و شوهرش رو ميکشه
542
00:29:25,522 --> 00:29:27,561
بعد خودشو
543
00:29:27,562 --> 00:29:29,601
اوه ظاهرا مارگاتر بيماري داشته
544
00:29:29,602 --> 00:29:31,641
احتمالا سرطان
545
00:29:31,642 --> 00:29:33,681
انگار موهاش ريخته بودند
546
00:29:33,682 --> 00:29:35,721
چون ميگن چند تا کلاه گيس داشته
547
00:29:35,722 --> 00:29:40,161
اينحا نوشتي ... 4 تا کلاه گيس داشته
548
00:29:42,202 --> 00:29:43,862
... چي فکر ميکني ؟ به نظرت
549
00:29:43,863 --> 00:29:45,521
اين تعداد يه کم زياده روي نيست ؟
550
00:29:45,522 --> 00:29:48,042
خب چرا . آدم ميتونه يه کلاه گيس داشته باشه
و يه دونه هم يدکي
551
00:29:48,043 --> 00:29:50,561
براي مواقعي که کلاه گيس اصلي رو براي تعمير ميفرسته
552
00:29:50,562 --> 00:29:53,162
ولي چرا 4 تا کلاه گيس ؟
553
00:29:55,322 --> 00:29:57,761
هيچي دستگيرم نشده مگه نه ؟ -
شايد -
554
00:29:57,762 --> 00:30:01,521
فکر کنم براي هميشه هم يک راز بمونه
555
00:30:01,522 --> 00:30:03,822
و حالا بايد بشينم و
556
00:30:03,823 --> 00:30:06,121
روي پرونده پروفسور ويلوبي کار کنم
557
00:30:06,122 --> 00:30:09,002
شب خوش -
من حتي به ديدن اون پرستاره هم رفتم -
558
00:30:10,242 --> 00:30:12,281
اون از زمان اقامت در هند
ريونز کرافت ها رو ميشناخت
559
00:30:12,282 --> 00:30:16,121
و مطمئن بود که اونا خانوادگي مشکل رواني داشتند
560
00:30:16,122 --> 00:30:19,041
گفت يکي شون حتما داشته
مطمئن نبود کدوم
561
00:30:19,042 --> 00:30:20,881
يکي از کيا ؟ -
يکي از خواهرا -
562
00:30:20,882 --> 00:30:23,441
خواهر ها ؟ -
ظاهرا مارگاتر يه خواهر داشته -
563
00:30:23,442 --> 00:30:25,481
قبلا هرگز اينو نشنيده بودم
564
00:30:25,482 --> 00:30:27,521
خواهرش توي عروسي مارگارت هم نبود
565
00:30:27,522 --> 00:30:29,561
يه کم عجيبه مگه نه ؟
566
00:30:29,562 --> 00:30:31,601
ادامه بده خانم
567
00:30:31,602 --> 00:30:34,281
خب اون چندين سال در آسايشگاه رواني بوده
568
00:30:34,282 --> 00:30:37,801
احتمالش هست که اون چند تا بچه رو کشته باشه
569
00:30:37,802 --> 00:30:39,841
حتي شايد بچه هاي خودش رو
570
00:30:39,842 --> 00:30:41,881
بعد مداوا شده
571
00:30:41,882 --> 00:30:46,642
و بعد از درمان يا عفو ... به هر حال
آزاد شده
572
00:30:47,602 --> 00:30:50,431
رفته به ديدن مارگارت در هند
و اونجا يه حادثه ديگه رخ داده
573
00:30:51,442 --> 00:30:54,481
و اين حادثه هم مربوط به بچه ها ميشده
574
00:30:54,482 --> 00:30:57,641
و اين ممکنه توضيح بده که چرا خانم بورتون کاکس
انقدر نگران بوده
575
00:30:57,642 --> 00:30:59,681
جنون خانوادگي -
نه -
576
00:30:59,682 --> 00:31:02,641
نه خانم اين فقط حدس و گمان ـه
577
00:31:02,642 --> 00:31:04,922
چيزي که تو در سوسکس پيدا کردي
578
00:31:04,923 --> 00:31:07,201
تنها غبار و بازتابي از حقيقت بوده
579
00:31:07,202 --> 00:31:09,462
نه چيزي که مسلم ـه
580
00:31:09,463 --> 00:31:11,721
اينه که اون زن و شوهر عاشق هم بودن
581
00:31:11,722 --> 00:31:13,761
و با خوشبختي در کنار هم زندگي ميکردند
582
00:31:13,762 --> 00:31:17,641
پس چرا عصر اون روز زيبا
583
00:31:17,642 --> 00:31:20,601
بايد با همديگه قدم زنان برن بالاي صخره
584
00:31:20,602 --> 00:31:24,521
همراه خودشون يک هفت و تير و يک سگ ببرن ؟
585
00:31:24,522 --> 00:31:27,281
سگ چه ربطي به اين ماجرا داره ؟ -
نميدونم -
586
00:31:27,282 --> 00:31:30,001
ولي همه ي اون فيل ها ، سگ رو يادشون بوده
587
00:31:30,002 --> 00:31:31,041
بله
588
00:31:31,042 --> 00:31:33,081
بهم بگو چي گفتن
589
00:31:33,082 --> 00:31:35,922
يکي از فيل ها گفت که
590
00:31:35,923 --> 00:31:38,761
سگ ـه خانم ريونزکرافت رو دوست داشت
591
00:31:38,762 --> 00:31:40,762
يکي ديگه گفت سگ اونو گاز گرفته بود
592
00:31:44,482 --> 00:31:46,521
نه نه اين مساله خاصي نيست
593
00:31:46,522 --> 00:31:48,962
فقط يک فيل که يک سگ رو يادش بوده
594
00:31:50,282 --> 00:31:53,082
فعلا ديگه کمکي از من برنمياد خانم
منو ببخشيد
595
00:32:10,602 --> 00:32:12,641
اسم من دزموند بورتون کاکس ـه
596
00:32:12,642 --> 00:32:15,481
بله درباره سوالاتي که مادرتون پرسيده شنيدم
597
00:32:15,482 --> 00:32:18,241
آقا لطفا خلاصه بگيد من خيلي سرم شلوغه
598
00:32:18,242 --> 00:32:21,361
مادرم حق نداشت اونجوري بره سراغ خانم اوليور
599
00:32:21,362 --> 00:32:23,921
لازم نيست در مورد ازدواج من با سليا نگران باشه
600
00:32:23,922 --> 00:32:25,961
مادرها هميشه نگران هستند
601
00:32:25,962 --> 00:32:28,282
اون مادر واقعي من نيست
منو به فرزندي قبول کردن
602
00:32:29,922 --> 00:32:31,961
چرا اومدي اينجا آقا ؟
603
00:32:31,962 --> 00:32:35,001
يه نفر امشب در مدرسه موسيقي بهم حمله کرد
604
00:32:35,002 --> 00:32:37,361
و نميدوني کي بود ؟ -
نه -
605
00:32:37,362 --> 00:32:42,081
نکته اينه که مادرم يه مقدار دچار اختلال ذهني شده
606
00:32:42,082 --> 00:32:44,321
ميترسم نکنه اون يه نفر رو وادار به اين کار کرده باشه
607
00:32:44,322 --> 00:32:46,322
چرا بايد بخواد همچين کاري کنه ؟
608
00:32:48,362 --> 00:32:52,601
وقتي من بچه بودم اون مشکلات بسيار بدي داشت
609
00:32:52,602 --> 00:32:55,041
حالا ميخواد جلوي ازدواج من با سليا رو بگيره
610
00:32:55,042 --> 00:32:58,001
.. و ميخواد با طرح اون شايعات مسخره سليا رو بترسونه
611
00:32:58,002 --> 00:33:01,161
چند وقته شما خانم سليا رو ميشناسي ؟
612
00:33:01,162 --> 00:33:03,201
تمام عمرم
613
00:33:03,202 --> 00:33:05,241
خانواده ي من مثل اون قبلا در هند بودن
614
00:33:05,242 --> 00:33:09,121
زماني که براي تعطيلات به سافولک رفتيم
ما با هم بازي ميکرديم
615
00:33:09,122 --> 00:33:11,961
ولي چرا مادرتون بايد جلوي ازدواج شما رو بگيره ؟
616
00:33:11,962 --> 00:33:14,721
چون بدجنس و سلطه طلب ـه
617
00:33:14,722 --> 00:33:17,042
اگه کسي بر عليه اش باشه
انتقام جو هم ميشه
618
00:33:18,322 --> 00:33:20,641
وقتي 15 سالم بود منو برد پيش روانپزشک
619
00:33:20,642 --> 00:33:22,681
چرا ؟
620
00:33:22,682 --> 00:33:26,122
من يه جور وابستگي به يکي پيدا کرده بودم
که رهاش نميکردم
621
00:33:27,042 --> 00:33:30,402
مادرم هم منو مرتب ميبرد پيش دکتر ويلوبي
622
00:33:34,602 --> 00:33:36,321
لطفا بشينيد
623
00:33:44,840 --> 00:33:46,879
! اوه عزيزم
624
00:33:46,880 --> 00:33:49,319
چه مزخرفاتي داشتي ميگفتي ؟
625
00:33:49,320 --> 00:33:50,599
... زنم
626
00:33:50,600 --> 00:33:52,639
فکر کردم اونو تحت کنترل داري
627
00:33:52,640 --> 00:33:54,679
و اون شب کي شما رو ديد ؟
628
00:33:54,680 --> 00:33:57,399
يادم نيست
اصلا نميدونم کسي منو ديد يا نه
629
00:33:57,400 --> 00:33:59,439
ممکنه رفته باشم قدم بزنم
630
00:33:59,440 --> 00:34:01,479
يادم نمياد
631
00:34:01,480 --> 00:34:03,519
پدرتون روي چي کار ميکرد ؟
632
00:34:03,520 --> 00:34:06,399
آيا در مورد موضوع خاصي تحقيق ميکرد ؟
633
00:34:06,400 --> 00:34:08,439
الگوهاي رفتاري در بين دو قلو ها
634
00:34:08,440 --> 00:34:10,479
کاراکترهاي ژنتيکي
635
00:34:10,480 --> 00:34:12,639
در محيط هاي مشابه و نامشابه
636
00:34:12,640 --> 00:34:14,919
گروه هاي خوني ، آسيب شناسي
637
00:34:14,920 --> 00:34:16,959
ديگه چي رو ميخوايد بدونيد ؟
638
00:34:16,960 --> 00:34:20,640
اسصم کسي که بتونه تاييد کنه شما کجا بوديد دکتر
639
00:34:24,120 --> 00:34:27,400
در عير اينصورت بايد بهتون مشکوک بشيم
مگه نه ؟
640
00:34:33,880 --> 00:34:35,919
هي
641
00:34:35,920 --> 00:34:37,759
يه دقيقه وقت داريد ؟
642
00:34:37,760 --> 00:34:39,760
ببخشيد ؟
643
00:34:40,800 --> 00:34:42,860
ميشه چند کلمه با هم حرف بزنيم بازرس ؟
644
00:34:42,861 --> 00:34:44,920
اگه لطف کنيد
645
00:34:48,120 --> 00:34:52,040
بازرس گرووي لطفا هر چي ميدونيد به ما بگيد
646
00:34:53,240 --> 00:34:55,799
ريونزکرافت ها در سال 1913 ازدواج کردند
647
00:34:55,800 --> 00:34:58,919
دختره اصالتا اهل کنت بود
648
00:34:58,920 --> 00:35:02,879
"يه خواهر داشت به اسم "دورتيا
که با کاپيتان "جارو" ازدواج کرد
649
00:35:02,880 --> 00:35:06,039
هر چند اونا بدشانسي آوردند
650
00:35:06,040 --> 00:35:08,079
شوهر دورتيا در جنگ کشته شد
651
00:35:08,080 --> 00:35:10,119
و دو تا بچه يتيم باقي گذاشت
652
00:35:10,120 --> 00:35:12,959
کوچکتره که پسر بود
افتاد توي يه درياچه و غرق شد
653
00:35:12,960 --> 00:35:16,399
اولش ميگفتن تقصير خواهر بزرگش بوده
654
00:35:16,400 --> 00:35:19,960
ولي بعد معلوم شد داستان يه چيز ديگه ست
655
00:35:21,680 --> 00:35:25,519
يکي از همسايه ها گفت که خود مادره اينکارو کرده
656
00:35:25,520 --> 00:35:27,559
از دست پسرش عصباني بوده
657
00:35:27,560 --> 00:35:29,799
اونو انداخته توي درياجه و سرش رو برده زير آب
658
00:35:29,800 --> 00:35:32,159
موقع بازجويي قاطي کرد
659
00:35:32,160 --> 00:35:35,279
منظورم اينه که کاملا رواني شده بود
660
00:35:35,280 --> 00:35:37,319
و بايد در تيمارستان بستري ميشد
661
00:35:37,320 --> 00:35:39,959
اون سالها تحت درمان بود
662
00:35:39,960 --> 00:35:43,239
و بعد بنا به دلايلي اعلام کردن که مداوا شده
663
00:35:43,240 --> 00:35:45,559
اونم برگشت با خونوادش زندگي گنه
664
00:35:45,560 --> 00:35:47,780
آقاي گرووي پس
665
00:35:47,781 --> 00:35:49,999
موقع حادثه شليک اون پيش ريونزکرافت ها بوده ؟
666
00:35:50,000 --> 00:35:52,039
نه -
مطمئنيد ؟ -
667
00:35:52,040 --> 00:35:56,079
بله . چون 3 هفته قبل از اون مرد
668
00:35:56,080 --> 00:35:59,919
اون مقدار زيادي داروي مُسکن مصرف کرده بود
چون توي خواب راه ميرفت
669
00:35:59,920 --> 00:36:01,959
يک شب از خونه خارج ميشه
670
00:36:01,960 --> 00:36:03,999
ميره سمت لبه ي صخره
671
00:36:04,000 --> 00:36:06,200
کنترلش رو از دست ميده و سقوط ميکنه
672
00:36:07,160 --> 00:36:09,560
صبح روز بعد جسدش رو پيدا ميکنن
673
00:36:11,960 --> 00:36:14,759
اين حادثه خيلي براي خانم ريونزکرافت ناراحت کننده بود
674
00:36:14,760 --> 00:36:17,119
يه مقدار هم دچار فروپاشي عصبي شد
675
00:36:17,120 --> 00:36:20,719
حدود دو هفته رو در آسايشگاه رواني گذروند
676
00:36:20,720 --> 00:36:23,560
بعد از اينکه برگشت ظاهراً بهتر شده بود
677
00:36:25,240 --> 00:36:27,480
ولي 3 روز بعدش مرد
678
00:36:29,160 --> 00:36:31,999
هيچکس تا حالا در مورد انگيزه ي اونا نفهميده
679
00:36:32,000 --> 00:36:34,039
ژنرال سابقه خوبي داشت
680
00:36:34,040 --> 00:36:36,079
همسرش رو همه دوست داشتن
681
00:36:36,080 --> 00:36:38,119
عصر همون روز شطرنج بازي کرده بودن
682
00:36:38,120 --> 00:36:40,159
بعد ميرن پياده روي
683
00:36:40,160 --> 00:36:42,199
هيچ نگراني مالي نداشتن
684
00:36:42,200 --> 00:36:44,880
يه مقدار از بيماري داشتن
ولي خب زندگي همه همينه
685
00:36:47,840 --> 00:36:50,159
روي اسلحه اثر انگشتي هم بود ؟
686
00:36:50,160 --> 00:36:52,199
اثر انگشت هر دوي اونا وجود داشت
687
00:36:52,200 --> 00:36:54,559
ولي نميشد گفت کدومشون آخرين نفر بوده که
باهاش شليک کرده
688
00:36:54,560 --> 00:36:56,599
ممکن بود شخص سومي هم حضور داشته باشه ؟
689
00:36:56,600 --> 00:36:59,119
اگه بوده بايد خيلي بهشون نزديک ميشده
690
00:36:59,120 --> 00:37:03,159
نه همه چيز به خودکشي اشاره داره
... ولي
691
00:37:03,160 --> 00:37:05,479
ولي موقع خودکشي معمولا يک يادداشت ميگذارند
692
00:37:05,480 --> 00:37:08,560
دقيقاً -
شايد يکي يادداشت رو دزديده باشه -
693
00:37:09,800 --> 00:37:11,880
اون روز کيا توي اون خونه بودند ؟
694
00:37:13,760 --> 00:37:15,799
... توي خونه
695
00:37:15,800 --> 00:37:18,559
"بتسي ويتکر"
696
00:37:18,560 --> 00:37:21,999
آشپز و خدمتکار
که از صبح اونجا بودن
697
00:37:22,000 --> 00:37:25,039
نه چيزي ديدن و نه شنيدن
698
00:37:25,040 --> 00:37:28,679
يک مهمان هم بوده
"زلي روزل"
699
00:37:28,680 --> 00:37:31,479
يه خارجي . فکر نکنم زياد چيزي فهميده باشه
700
00:37:31,480 --> 00:37:35,399
يه باغبون که شاهد هم داره
همين
701
00:37:35,400 --> 00:37:37,719
آيا از بتسي ويتکر بازجويي کرديد ؟
702
00:37:37,720 --> 00:37:39,879
اون بيشتر نگران سگ بود
703
00:37:39,880 --> 00:37:41,919
سگ
704
00:37:41,920 --> 00:37:44,440
به نظر شما چه اتفاقي اونجا افتاده بازرس ؟
705
00:37:45,720 --> 00:37:50,679
فکر ميکنم گناهان قديمي سايه ي سنگيني دارند
706
00:37:50,680 --> 00:37:52,680
اين چيزيه که مادرم هميشه ميگفت
707
00:37:53,920 --> 00:37:55,959
بله
708
00:37:55,960 --> 00:37:59,119
خانم آيا اسم سازنده اون کلاه گيس ها رو ميدونيد ؟
709
00:37:59,120 --> 00:38:02,959
چي شد يه دفعه به اونا علاقه مند شدي ؟
قبلا که کوچکترين اهميتي بهشون نميدادي
710
00:38:02,960 --> 00:38:06,719
من ميدونم اسم فروشگاهش "يوژين" و "روزنتل" ـه
قبلا در خيابان باند
711
00:38:06,720 --> 00:38:08,720
و حالا در "توتينگ" مغازه دارند
712
00:38:11,800 --> 00:38:14,239
عصر بخير -
وقت قبلي داريد ؟ -
713
00:38:14,240 --> 00:38:16,279
نه متاسفانه ندارم
714
00:38:16,280 --> 00:38:19,599
پس شانس با شما ياره
آقاي يوژين تا 10 دقيقه ديگه کارتون رو انجام ميده
715
00:38:19,600 --> 00:38:21,639
جنس دائمي ميخوايد ؟ -
نه نه -
716
00:38:21,640 --> 00:38:23,679
اون که وحشتناکه
717
00:38:23,680 --> 00:38:25,600
فکر نکنم از چيزي که
718
00:38:25,601 --> 00:38:27,519
الان هست بدتر بشه ! مگه نه خانم ؟
719
00:38:27,520 --> 00:38:29,559
حداقل ميتونيد کلاهتون رو دربياريد
720
00:38:29,560 --> 00:38:32,440
نه ممنون من فقط ميخوام چند تا سوال
721
00:38:32,441 --> 00:38:35,319
درباره مغازه يوژين و رزولت در خيابان باند بپرسم
722
00:38:35,320 --> 00:38:38,039
سالن ساخت مو مصنوعي -
آره روزهاي خوش قديم -
723
00:38:38,040 --> 00:38:40,079
خيابان باند رو يادته برت ؟
724
00:38:40,080 --> 00:38:42,119
دوران خوبي بود
725
00:38:42,120 --> 00:38:44,159
ولي اينجا در توتينگ که بهتر به نظر ميرسه
726
00:38:44,160 --> 00:38:46,199
شما چي ميخوايد ؟
727
00:38:46,200 --> 00:38:49,999
ميخواستم درمورد يکي از
مشتري هاي سابقتون از شما بپرسم
728
00:38:50,000 --> 00:38:52,919
ميخواستم درباره کلاه گيس ها بدونم -
خيلي متاسفم -
729
00:38:52,920 --> 00:38:54,959
ما ديگه کلاه گيس درست نميکنيم
730
00:38:54,960 --> 00:38:58,399
اونا مال يکي از دوستام بودن
کسي که باهاش به يک مدرسه ميرفتم
731
00:38:58,400 --> 00:39:00,479
خانم ريونزکرافت
732
00:39:00,480 --> 00:39:03,599
شما و خانم ريونزکرافت همکلاسي بوديد ؟
733
00:39:03,600 --> 00:39:05,439
بله همينطوره
734
00:39:05,440 --> 00:39:07,879
الان کجا زندگي ميکنيد ؟ کاخ باکينگهام ؟
735
00:39:07,880 --> 00:39:09,880
ميفر
736
00:39:13,360 --> 00:39:16,919
چه کمکي از دست من ساخته ست ؟
737
00:39:16,920 --> 00:39:20,919
احتمالا تراژدي که 13 سال قبل
در ايستبورن رخ داد رو يادتون مياد
738
00:39:20,920 --> 00:39:23,820
من دارم از طرف دختر اونا
739
00:39:23,821 --> 00:39:26,719
سليا ريونزکرافت اون موضوع رو بررسي ميکنم
740
00:39:26,720 --> 00:39:31,039
بله خانم ريونزکرافت خيلي مهربون بود
741
00:39:31,040 --> 00:39:34,479
خوش چهره هم بود
يادمه ماجراي اونا رو توي روزنامه خوندم
742
00:39:34,480 --> 00:39:36,519
اون 4 تا کلاه گيس داشت درسته ؟
743
00:39:36,520 --> 00:39:39,399
همه ي مشتري هاتون 4 تا کلاه گيس دارند ؟ -
نه اکثراً 2 تا دارن -
744
00:39:39,400 --> 00:39:42,199
خانم ريونزکرافت هم براي شروع 2 تا داشت
745
00:39:42,200 --> 00:39:44,239
بعد 2 تا ديگه سفارش داد
746
00:39:44,240 --> 00:39:46,759
خودش براي بردن اونا به خيابان باند اومد ؟
747
00:39:46,760 --> 00:39:49,960
نه فکر ميکنم يک خانم جوان فرانسوي اومد
748
00:39:49,961 --> 00:39:53,159
و به ما دستورالعمل اندازه و سبک اونا رو داد
749
00:39:53,160 --> 00:39:56,519
يه کلاه گيس خاکستري زيبا مخصوص مهماني بود
750
00:39:56,520 --> 00:39:59,719
و يکي ديگه حلقه هاي فر خورده بور داشت
751
00:39:59,720 --> 00:40:01,759
يکي از بهترين کارهاي برت بود
752
00:40:01,760 --> 00:40:04,799
وقتي توي روزنامه ماجراي اونا رو خوندم
به يادش افتادم
753
00:40:04,800 --> 00:40:06,860
خيلي برام عجيب بود
همين 3 هفته
754
00:40:06,861 --> 00:40:08,919
قبل از حادثه اون کلاه گيس هاي جديد رو خريده بود
755
00:40:08,920 --> 00:40:11,400
و بعد يه دفعه به خودش شليک کرد
تصورش نميرفت
756
00:40:17,600 --> 00:40:19,639
اوه
757
00:40:19,640 --> 00:40:22,839
خانم ريونزکرافت ، هرکول پوارو هستم
758
00:40:22,840 --> 00:40:23,919
... من
759
00:40:23,920 --> 00:40:25,920
فکر کردم قراره با خانم اوليور ملاقات کنم
760
00:40:26,040 --> 00:40:28,660
اوه بله ميبينم که خانم اوليور
761
00:40:28,661 --> 00:40:31,279
روش هاي غير معمولي براي دعوت افراد داره
762
00:40:31,280 --> 00:40:33,719
نه قرار بود با من ملاقات کنيد خانم
763
00:40:33,720 --> 00:40:35,720
لطفا اجازه بديد
764
00:40:38,000 --> 00:40:40,360
من يکي کاراگاه خصوصي ام و
765
00:40:40,361 --> 00:40:42,719
از طرف شما به تحقيقات خانم اوليور کمک ميکنم
766
00:40:42,720 --> 00:40:44,720
لطفا بشينيد خانم
767
00:40:46,000 --> 00:40:48,000
ممنون
768
00:40:54,280 --> 00:40:58,879
خانم ... آقاي بورتون کاکس به ديدن من اومده بود
769
00:40:58,880 --> 00:41:01,199
اوه فکر ميکردم قراره کل روز رو تمرين کنه
770
00:41:01,200 --> 00:41:04,759
فردا کنسرت دارند در بورلي هيلز
خيلي مهم ـه . چرا اومده بود شما رو ببينه ؟
771
00:41:04,760 --> 00:41:08,040
نه اون ديشب به ديدن من اومده بود خانم
772
00:41:09,680 --> 00:41:11,680
اون خيلي به شما اهميت ميده
773
00:41:13,480 --> 00:41:16,319
خانم ، ميشه يه سوال شخصي بپرسم ؟
774
00:41:16,320 --> 00:41:18,079
... ببينيد من شما رو نميشناسم و
775
00:41:18,080 --> 00:41:20,399
آيا واقعا ميخواي با آقاي بورتون کاکس ازدواج کني ؟
776
00:41:20,400 --> 00:41:22,439
بله ميخوام
راضي شديد ؟
777
00:41:22,440 --> 00:41:24,479
پس هيچي نبايد مانعش بشه
778
00:41:24,480 --> 00:41:26,800
اگه شما عاشق آقاي بورتون کاکس
779
00:41:26,801 --> 00:41:29,119
هستيد پس فقط همين مهمه
780
00:41:29,120 --> 00:41:33,439
سپري کردن باقي عمرتون با آقاي دزموند بورتون کاکس
781
00:41:33,440 --> 00:41:36,399
تنها چيزيه که بايد نگرانش باشيد
مگه نه ؟
782
00:41:36,400 --> 00:41:40,239
آيا از لحاظ مالي وضع خوبي داره ؟ -
ببخشيد اين سوال بي ادبانه ست -
783
00:41:40,240 --> 00:41:43,199
نه يه درآمد جزئي داره
784
00:41:43,200 --> 00:41:45,639
ولي من خودم يه شغل دارم
785
00:41:45,640 --> 00:41:47,679
البته
786
00:41:47,680 --> 00:41:49,980
آيا اين درآمد
787
00:41:49,981 --> 00:41:52,280
چيزيه که مادرش ميتونه ازش جلوگيري کنه ؟
788
00:41:53,440 --> 00:41:56,199
منظورتون اينه که اگه با من ازدواج کنه
از ارث محرومش ميکنه ؟
789
00:41:56,200 --> 00:41:58,239
به اين فکر نکرده بودم
790
00:41:58,240 --> 00:42:01,079
شما مادر واقعيش رو ميشناسيد ؟ -
نه نميشناسم -
791
00:42:01,080 --> 00:42:03,119
خودش چي ؟ -
فکر نميکنم -
792
00:42:03,120 --> 00:42:05,879
نگراني هم براي اين موضوع نداره
اصلا اهل اين حرفا نيست
793
00:42:05,880 --> 00:42:07,999
ولي شما هستيد خانم
مگه نه ؟
794
00:42:08,000 --> 00:42:10,000
شما نگران هستيد
795
00:42:11,400 --> 00:42:14,639
لطفا به من بگيد خانم بورتون کاکس
796
00:42:14,640 --> 00:42:17,559
آيا با پدر و مادر مرحوم شما دوست بود ؟
797
00:42:17,560 --> 00:42:19,599
يادتون مياد وقتي بچه بوديد اونو ملاقات کرده باشيد ؟
798
00:42:19,600 --> 00:42:22,239
نه فکر نميکنم . ميدونم که اونم قبلا در هند بوده
799
00:42:22,240 --> 00:42:25,799
خانواده ي منم همينطور
ولي من هميشه يا مدرسه بودم
يا تعطيلات ميرفتم سافولک
800
00:42:25,800 --> 00:42:28,959
با دزموند هم اونجا آشنا شدم -
وقتي که پرستار فراسنوي ازتون مراقبت ميکرد ؟ -
801
00:42:28,960 --> 00:42:31,760
بله درسته ... زلي
زليِ دوست داشتني
802
00:42:33,200 --> 00:42:37,639
ببينيد من دقيقا نميدونم شما کي هستيد
ولي اگه قراره با دزموند ازدواج کنم
803
00:42:37,640 --> 00:42:40,559
و با هم زندگي کنيم
بايد حقيقت رو بدونم
804
00:42:40,560 --> 00:42:43,759
من نميخوام اسرار تاريک روي زندگي ما سايه بندازه
805
00:42:43,760 --> 00:42:45,760
ميخوام حقيقت رو بدونم
806
00:42:46,720 --> 00:42:48,720
... ولي حقيقت خانم
807
00:42:50,000 --> 00:42:52,000
ممکنه بسيار دردناک باشه
808
00:42:57,240 --> 00:42:59,279
هرکول پوارو
809
00:42:59,280 --> 00:43:03,199
پوارو ، بازرس بيل هستم
اطلاعاتي که خواستي رو پيدا کردم
810
00:43:03,200 --> 00:43:07,199
مادر واقعي دزموند بورتون کاکس يک بازيگر بوده
811
00:43:07,200 --> 00:43:09,580
اون ميره به کاليفرنيا
812
00:43:09,581 --> 00:43:11,959
و در صنعت بازيگري موفق زيادي کسب ميکنه
813
00:43:11,960 --> 00:43:13,999
با نام کيتي لسترنج
814
00:43:14,000 --> 00:43:16,500
18ماه قبل کيتي لسترنج
815
00:43:16,501 --> 00:43:18,999
در اثر مصرف بيش از حد داروي خواب آور مرده
816
00:43:19,000 --> 00:43:21,420
و تمام ثروتش که چندين ميليون دلار ميشه
817
00:43:21,421 --> 00:43:23,839
رو براي پسرش به ارث گذاشته
818
00:43:23,840 --> 00:43:25,879
که وقتي 25 ساله بشه بهش ميرسه
819
00:43:25,880 --> 00:43:28,719
و کي وکيل اين ثروت ـه ؟ -
حس بزن کي ؟ -
820
00:43:28,720 --> 00:43:30,720
خانم بورتون کاکس
821
00:43:32,200 --> 00:43:34,199
ميشه پيمان نامه رو برام بفرستي
822
00:43:34,200 --> 00:43:36,900
.. باشه حتما ميفرستم . در ضمن پوارو
823
00:43:36,901 --> 00:43:39,599
ميشه لطفا بياي به موسسه ويلوبي ؟
824
00:43:39,600 --> 00:43:43,160
يه چيزايي فهميديم -
باشه فوراً ميام -
825
00:43:50,160 --> 00:43:53,160
خانم مکدرموت
ميشه بيايد لطفا ؟
826
00:43:58,360 --> 00:44:00,799
چيزايي که قبلا گفتيد رو براي آقاي پوارو تکرار کنيد
827
00:44:00,800 --> 00:44:02,800
بشينيد خانم
828
00:44:11,680 --> 00:44:13,719
شبي که قتل اتفاق افتاد
829
00:44:13,720 --> 00:44:16,600
دکتر ويلوبي پيش من بود
830
00:44:17,720 --> 00:44:21,160
اينجا در آپارتمانش
831
00:44:22,400 --> 00:44:24,439
توي تختخواب
832
00:44:24,440 --> 00:44:26,479
اون مرد خوبيه
833
00:44:26,480 --> 00:44:29,000
سعي داره وجهه ي منو حفظ کنه
834
00:44:31,760 --> 00:44:35,319
ولي من نميتونم بشينم و تماشا کنم
به خاطر کاري که نکرده مجازاتش ميکنيد
835
00:44:35,320 --> 00:44:37,320
اون تمام شب با شما بود ؟
836
00:44:38,280 --> 00:44:40,319
تا صبح
837
00:44:40,320 --> 00:44:42,359
يه مقدار خوابيديم
838
00:44:42,360 --> 00:44:45,000
بعد رفتم خونه به حمام
839
00:44:46,440 --> 00:44:48,440
بعدش دوباره برگشتم سر کار
840
00:44:50,840 --> 00:44:52,840
همون همون موقع بوده
841
00:44:52,841 --> 00:44:54,839
که نگهبان شب پليس رو خبر کرده
842
00:44:54,840 --> 00:44:56,879
... ديويد
843
00:44:56,880 --> 00:44:58,919
... دکتر ويلوبي
844
00:44:58,920 --> 00:45:02,960
به خاطر من هيچي بهتون نگفته
845
00:45:05,760 --> 00:45:07,760
ولي حماقت کرده
846
00:45:19,160 --> 00:45:21,959
کار شجاعانه اي انجام دادي خانم
847
00:45:21,960 --> 00:45:24,919
خوشنامي من در امريکا که از بين رفت
848
00:45:24,920 --> 00:45:26,920
ممکنه اينجا هم همينطور بشه
849
00:45:28,320 --> 00:45:30,359
يه سوالي دارم
850
00:45:30,360 --> 00:45:33,560
شما تابستون گذشته اومديد به انگليس ؟
851
00:45:34,680 --> 00:45:37,119
بله . شش ماه قبل
852
00:45:37,120 --> 00:45:39,159
با کشتي فرانسوي
853
00:45:39,160 --> 00:45:42,440
پس در ماه مارس امسال هنوز در آمريکا بوديد ؟
854
00:45:45,320 --> 00:45:46,359
بله
855
00:45:46,360 --> 00:45:49,079
يادتون مياد هفدهم اون ماه چيکار ميکرديد ؟
856
00:45:49,080 --> 00:45:51,119
هفدهم مارس ؟
857
00:45:51,120 --> 00:45:53,120
بله
858
00:45:55,400 --> 00:45:58,839
چطور انتظار داريد يادم باشه ؟ -
پس اونروز رو به ياد نمياريد ؟ -
859
00:45:58,840 --> 00:46:01,559
نه ياد نيست
860
00:46:01,560 --> 00:46:03,559
نميدونم
861
00:46:03,560 --> 00:46:05,600
خوبه
862
00:46:07,080 --> 00:46:10,280
شما کسي به نام سليا ريونزکرافت ميشناسيد ؟
863
00:46:13,360 --> 00:46:15,639
تا حالا اسمش رو نشنيدم
کيه ؟
864
00:46:15,640 --> 00:46:18,240
اوه دونستنش هيچ اهميتي نداره
865
00:46:21,080 --> 00:46:24,000
بازرس ، ميشه از ماشين شما استفاده کنم ؟
866
00:46:25,720 --> 00:46:27,720
مرسي
867
00:46:32,720 --> 00:46:35,039
من براي اينکار به خودم افتخار نميکنم پوارو
868
00:46:35,040 --> 00:46:37,359
اوضاع اينجا هم يه کم بهم ريخته
869
00:46:37,360 --> 00:46:39,580
انگار ژاکلين يه جورايي
870
00:46:39,581 --> 00:46:41,799
قضيه رو فهميده
871
00:46:41,800 --> 00:46:45,480
پس ازش خواستي در دادگاه شهادت دروغ بده
ولي قبول نکرد ؟
872
00:46:46,960 --> 00:46:48,960
متاسفانه همينطوره
873
00:46:50,960 --> 00:46:54,559
خانم مري مکدرموت شهادت داد که تو پيشش بودي
874
00:46:54,560 --> 00:46:56,600
پس ديگه مظنون محسوب نميشي
875
00:46:58,120 --> 00:47:01,359
يه چيزايي در مورد عذاب وجدانش ميگفت
876
00:47:01,360 --> 00:47:03,399
اون خيلي مذهبي ـه
877
00:47:03,400 --> 00:47:06,839
اون کاتوليک ـه ؟ -
فکر کنم اصليت ايرلندي داشته باشه -
878
00:47:06,840 --> 00:47:08,840
دختر خوبيه
879
00:47:10,800 --> 00:47:13,799
در مورد بيماران پدرت برام بگو
880
00:47:13,800 --> 00:47:17,399
آيا "دورتيا جارو" رو يادت مياد ؟
881
00:47:17,400 --> 00:47:20,439
البته . براي مدتي طولاني تحت درمان بود
882
00:47:20,440 --> 00:47:23,959
پدرم علاقه خاصي بهش داشت
883
00:47:23,960 --> 00:47:26,399
الان مرده ، درسته ؟ -
بله -
884
00:47:26,400 --> 00:47:28,880
در مورد درمانش چي ميتوني بهم بگي ؟
885
00:47:30,000 --> 00:47:33,439
خانم جارو يکي از موفقيت هاي پدرم محسوب ميشد
886
00:47:33,440 --> 00:47:36,839
شوهرش در جنگ کشته شده بود
887
00:47:36,840 --> 00:47:39,319
متاسفانه همين باعث شده بود شکننده بشه
888
00:47:39,320 --> 00:47:41,719
پس بيماري رواني داشت ؟
889
00:47:41,720 --> 00:47:44,559
نه نه بنظر من که اينطور نبود
890
00:47:44,560 --> 00:47:46,639
ولي دکتر روانشناسش با پدر من تماس گرفته بود
891
00:47:46,640 --> 00:47:48,820
چون به نظر ميرسيد که نتونسته
892
00:47:48,821 --> 00:47:50,999
با روش هاي عادي اونو درمان کنه
893
00:47:51,000 --> 00:47:53,039
هر چيزي ممکن بود
894
00:47:53,040 --> 00:47:56,000
ولي از نگاه پدر ... وضعيت دورتيا
895
00:47:56,001 --> 00:47:58,959
طوري بود که تصميمات خطرناکي ميگرفت
896
00:47:58,960 --> 00:48:01,959
اون مستعد اقدامات خشونت بار بود
897
00:48:01,960 --> 00:48:04,759
پدرم فکر ميکرد اون بايد تحت نظارت باشه
898
00:48:04,760 --> 00:48:08,559
و اثبات شد که حق داشته . چون بعدش اولين حادثه رخ داد
899
00:48:08,560 --> 00:48:10,559
بله پسري که غرق کرده بود
900
00:48:10,560 --> 00:48:12,639
آره تو از کجا ميدونستي ؟
901
00:48:12,640 --> 00:48:15,160
طبق حرفاي خود خانم جارو
902
00:48:15,161 --> 00:48:17,679
دختر بزرگش بوده که به پسرش حمله کرده
903
00:48:17,680 --> 00:48:19,900
اون گفت که دخترش با يه بيل زده توي سر پسره
904
00:48:19,901 --> 00:48:22,119
بعد پسره افتاده توي درياچه و غرق شده
905
00:48:22,120 --> 00:48:24,759
در ابتدا همه داستانش رو باور کرده بودند
906
00:48:24,760 --> 00:48:27,919
ولي بعد يه سري اتفاق ديگه افتاد
907
00:48:27,920 --> 00:48:29,959
خدمتکار خونه ، پسر تلگراف رسون
908
00:48:29,960 --> 00:48:32,620
هر دوشون گفتن که ذيدن خانم جارو
909
00:48:32,621 --> 00:48:35,279
پسرش رو هل داده توي درياچه
و سرشو زيز آب نگه داشته
910
00:48:35,280 --> 00:48:37,840
بعد دادگاه حکم داد خانم جارو بايد
911
00:48:37,841 --> 00:48:40,400
تحت درمان قرار بگيره و همينطور هم شد
912
00:48:41,440 --> 00:48:45,919
ولي خب پدر بيچاره من
913
00:48:45,920 --> 00:48:48,919
اونو به يک آسايشگاه جديد معرفي کرد
914
00:48:48,920 --> 00:48:53,119
اونجا يک محل توانبخشي بيماران رواني بود
915
00:48:53,120 --> 00:48:56,639
که در اون بيمارها با شوک الکتريکي و آب درمان ميشدند
916
00:48:56,640 --> 00:48:59,040
در اينصورت بيمار ميتونست به زندگي عاديش برگرده
917
00:49:00,440 --> 00:49:04,399
و اين آب درماني براي دورتيا توصيه شده بود ؟
918
00:49:04,400 --> 00:49:07,919
بله و البته بعد از 2 يا 3 سال برگشت به خونه اش
919
00:49:07,920 --> 00:49:10,880
به نظر ميرسيد اون کاملا درمان شده
920
00:49:12,000 --> 00:49:14,319
کمي بعد از درمان رفت به هند
921
00:49:14,320 --> 00:49:17,039
و در آرميتسار پيش خواهر دوقلوش موند
922
00:49:17,040 --> 00:49:19,119
عذر ميخوام دوست من
923
00:49:19,120 --> 00:49:21,120
گفتي خواهر دوقلوش ؟ -
بله -
924
00:49:25,400 --> 00:49:27,439
اونا دو قلو بودن -
بله -
925
00:49:27,440 --> 00:49:29,559
خانم جارو و خانم ريونزکرافت
926
00:49:29,560 --> 00:49:32,999
مارگارت و دورتيا دو قلو بودن ؟
927
00:49:33,000 --> 00:49:35,039
چرا هيچکس اينو بهم نگفته بود ؟
928
00:49:35,040 --> 00:49:38,399
ولي اين حوزه تخصصي تحقيقاتي پدرم بود
929
00:49:38,400 --> 00:49:40,479
فکر کردم ميدونستي -
نه -
930
00:49:40,480 --> 00:49:42,479
اون بدنبال تحقيق روي دوقلوها بود
931
00:49:42,480 --> 00:49:46,319
پس شايد مارگارت هم از همون بيماري دورتيا رنج ميبرده
932
00:49:46,320 --> 00:49:48,639
نه نه اون کاملا عاقل بود
933
00:49:48,640 --> 00:49:51,759
و خودش رو وقف مراقبت از خواهرش کرده بود
934
00:49:51,760 --> 00:49:55,199
ژنرال ريونزکرافت هزينه درمان خواهر زنش رو
به طور کامل پرداخت کرد
935
00:49:55,200 --> 00:49:57,639
تا اون بتونه از بهترين درمان موجود در انگليس برخوردار بشه
936
00:49:57,640 --> 00:49:59,640
ژنرال و پدرم با هم رابطه خوبي داشتند
937
00:50:00,720 --> 00:50:04,679
وقتي که از هند برگشتن دورتيا اغلب ميومد پيشش
938
00:50:04,680 --> 00:50:06,719
چرا انقدر باهاش مهربون بود ؟
939
00:50:06,720 --> 00:50:09,839
خب فکر کنم بتونم بهت بگم
940
00:50:09,840 --> 00:50:12,639
زماني که ژنرال جوان و يک افسر دون پايه بود
941
00:50:12,640 --> 00:50:15,840
دورتيا هم يک زن بسيار زيبا بود
942
00:50:17,040 --> 00:50:19,560
آلستير ريونزکرافت عاشق اون شده بود
943
00:50:20,720 --> 00:50:23,439
بعد فکر ميکنم آينده رو پيش بيني کرد
944
00:50:23,440 --> 00:50:26,919
و ديد که چه خطري در انتظارشه
945
00:50:26,920 --> 00:50:30,640
و بجاش از مارگارت خواستگاري کرد
946
00:50:33,120 --> 00:50:36,159
اون با خواهره ازدواج کرده
ولي در واقع عاشق هر دو بوده
947
00:50:36,160 --> 00:50:37,199
اي جونور
948
00:50:37,200 --> 00:50:40,639
پوارو يک عذرخواهي به شما بدهکاره خانم
چون حماقت کرده
949
00:50:40,640 --> 00:50:43,079
حالا ميفهمم که اين دو پرونده بهم مرتبط ـه
950
00:50:43,080 --> 00:50:45,839
يک نکته مهم هست که اونا رو بهم ربط ميده
951
00:50:45,840 --> 00:50:48,200
چي ؟ -
موسسه ي ويلوبي -
952
00:50:55,242 --> 00:50:56,921
صبح بخير
953
00:50:56,922 --> 00:50:59,481
اوه پوارو ، يادم رفت تو مياي اينجا
954
00:50:59,482 --> 00:51:01,482
ميشه صحبت کنيم دوست من ؟ -
البته -
955
00:51:04,122 --> 00:51:06,122
خانم
956
00:51:08,562 --> 00:51:10,682
داخل پرونده هايي که داري
957
00:51:10,683 --> 00:51:12,801
تاريخچه ي قابل توجهي از آدما وجود داره
958
00:51:12,802 --> 00:51:15,521
ولي ميدونستي پرونده يکي از بيمارا گم شده ؟
959
00:51:15,522 --> 00:51:17,782
دارم در مورد يک پسر 15 ساله صحبت ميکنم
960
00:51:17,783 --> 00:51:20,041
دزموند بورتون کاکس
961
00:51:20,042 --> 00:51:22,042
پرونده اون کجاست ؟
962
00:51:23,722 --> 00:51:25,761
... خب
963
00:51:25,762 --> 00:51:28,521
هيچ پرونده اي وجود نداره پوارو
964
00:51:28,522 --> 00:51:31,081
ولي اون پسر بارها پيش شما اومده
965
00:51:31,082 --> 00:51:34,242
بله درسته
ولي من اونو به طور غير رسمي ويزيت ميکردم
966
00:51:35,362 --> 00:51:37,922
هيچ مبلغي دريافت نميکردم
پس هيچ پرونده اي هم وجود نداره
967
00:51:38,882 --> 00:51:40,921
هيچ پولي نميگرفتي ؟
968
00:51:40,922 --> 00:51:43,161
خب ، نه از طريق معمول
969
00:51:43,162 --> 00:51:47,601
متاسفم منظورت رو نميفهمم -
اون زن هيچ پولي نداشت پوارو -
970
00:51:47,602 --> 00:51:51,361
ببين من زياد روي احساساتم کنترل ندارم
971
00:51:51,362 --> 00:51:53,362
مجبورم باهاش کنار بيام
972
00:51:55,602 --> 00:51:57,641
متوجه ام
973
00:51:57,642 --> 00:52:00,481
ولي من فقط ميخوام در مورد دزموند بدونم
974
00:52:00,482 --> 00:52:02,482
اون چطور فردي بود ؟
975
00:52:04,682 --> 00:52:07,042
داراي قدرت خارق العاده به ياد آوردن گذشته بود
976
00:52:08,002 --> 00:52:11,441
ميتونست کوچکترين جزئيات دوران کودکيش رو بگه
977
00:52:11,442 --> 00:52:13,481
ولي اعتماد به نفس نداشت
978
00:52:13,482 --> 00:52:17,201
فکر ميکنم در مورد يک شخص خاص
وسواس فکري پيدا کرده بود
979
00:52:17,202 --> 00:52:20,561
نميدونم کي بوده ..... يک زن يا يه پيرزن ؟
980
00:52:20,562 --> 00:52:22,641
يک کنم يک زن فرانسوي بود
981
00:52:22,642 --> 00:52:24,681
زيزي ... يا سوزي
982
00:52:24,682 --> 00:52:27,041
در اون زمان دختره 25 ساله و پسره 15 ساله بودن
983
00:52:28,042 --> 00:52:31,442
منظورت اينه اونا عاشق هم بودند ؟
984
00:52:32,922 --> 00:52:34,922
بله ميشه اينو گفت
985
00:52:36,362 --> 00:52:39,562
نه اينکه من در مورد اون احساس خاص زياد بدونم
986
00:52:44,642 --> 00:52:46,761
من با دختر خونده ام سليا صحبت کردم
987
00:52:46,762 --> 00:52:49,681
واقعا ؟ خوبه ، چي گفت ؟
988
00:52:49,682 --> 00:52:52,641
اول يه نفر هست که ميخوام ببيني
989
00:52:52,642 --> 00:52:55,961
خانم بورتون کاکس ايشون آقاي پوارو هستند
990
00:52:55,962 --> 00:52:58,962
آقاي پوارو ... دستيار منه
991
00:53:01,562 --> 00:53:03,601
مفتخرم خانم
992
00:53:03,602 --> 00:53:05,841
اون فرانسوي ـه ؟
من از فرانسوي ها خوشم نمياد
993
00:53:05,842 --> 00:53:07,881
نه خانم من بلژيکي ام
994
00:53:07,882 --> 00:53:10,602
شما نگران ازدواج پسرتون
995
00:53:10,603 --> 00:53:13,321
دزوند با خانم سليا ريونزکرافت بوديد ؟
996
00:53:13,322 --> 00:53:15,361
درسته
997
00:53:15,362 --> 00:53:18,721
جووناي امروزي براي همه چي عجله دارند
998
00:53:18,722 --> 00:53:22,122
ولي به نظرم مهمه که گذشته آدما رو بدوني
مگه نه ؟
999
00:53:23,562 --> 00:53:25,601
گذشته رواني افراد
1000
00:53:25,602 --> 00:53:30,441
قطعا ريسک هاي خاصي وجود داره
که آدم نبايد بهش دست بزنه
1001
00:53:30,442 --> 00:53:32,642
ولي افرادي که قراره ريسک کنن
1002
00:53:32,643 --> 00:53:34,841
سليا و دزموند هستند
نه شما خانم
1003
00:53:34,842 --> 00:53:36,681
ببخشيد ؟
1004
00:53:36,682 --> 00:53:38,721
دزموند پسر واقعي شما نيست
1005
00:53:38,722 --> 00:53:40,562
اين چه ربطي به ماجرا داره ؟
1006
00:53:40,563 --> 00:53:42,601
وقتي بچه بود شما شخصاً ازش مراقبت کرديد ؟
1007
00:53:42,602 --> 00:53:44,881
معلوم که کردم
... خانم اوليور من
1008
00:53:44,882 --> 00:53:48,041
حتما از يکي کمک گرفتيد -
کمک ؟ چرا بايد کمک ميخواستم ؟ -
1009
00:53:48,042 --> 00:53:50,401
من مادرشم -
شايد مواقعي که به تعطيلات ميرفتيد -
1010
00:53:50,402 --> 00:53:52,762
اوه البته موقع تعطيلات اون
1011
00:53:52,763 --> 00:53:55,121
ميرفت پيش يه عده در سافولک
1012
00:53:55,122 --> 00:53:57,402
و در سافولک تحت مراقبت يک دختر فرانسوي بود
1013
00:53:57,403 --> 00:53:59,682
زلي
زلي روزل
1014
00:54:02,442 --> 00:54:04,481
به اندازه کافي شنيدم
1015
00:54:04,482 --> 00:54:06,521
! خداحافظ
1016
00:54:06,522 --> 00:54:09,922
چه اتفاقي بين دزموند و سليا روزل افتاد خانم ؟
1017
00:54:10,842 --> 00:54:14,641
...شما دو نفر اصلا ميدونيد چه احساسي داره
1018
00:54:14,642 --> 00:54:18,881
وقتي که بچه تون به شما نگاه کنه و جيغ بکشه؟
1019
00:54:18,882 --> 00:54:21,002
بعد از اينکه چند ماه رو با يک
1020
00:54:21,003 --> 00:54:23,121
پرستار گذرونده
من نميتونستم هيچ کاري بکنم
1021
00:54:23,122 --> 00:54:26,921
اون يک شيطان در زندگي گذشته پسرمه
1022
00:54:26,922 --> 00:54:30,601
و من بايد مطمئن ميشدم که ترتيب اون زن داده ميشه
1023
00:54:30,602 --> 00:54:33,602
اون پسر منه و من تصميم ميگيرم بايد چيکار کنه
1024
00:54:38,242 --> 00:54:41,922
خانم ها و آقايون 5 دقيقه تا شروع تک نوازي
1025
00:54:43,842 --> 00:54:45,881
خانم سليا -
آقاي پوارو -
1026
00:54:45,882 --> 00:54:50,521
خانم عذر ميخوام که ميپرسم
1027
00:54:50,522 --> 00:54:52,561
ميدونيد دورتيا چطور مرد ؟
1028
00:54:52,562 --> 00:54:55,481
بله ميدونم -
و همينطور بچه هاي خاله تون -
1029
00:54:55,482 --> 00:54:58,321
اون دختر يا پسر کوچولو که غرق شدند ؟
1030
00:54:58,322 --> 00:55:00,322
قرار شد در مورش حرف نزنيم
1031
00:55:01,242 --> 00:55:03,562
ولي شايد اونا هم توسط
1032
00:55:03,563 --> 00:55:05,881
پرستار شما زلي مراقبت ميشدند
1033
00:55:05,882 --> 00:55:08,041
نه زلي فقط از من و دزموند مراقبت کرده
1034
00:55:08,042 --> 00:55:10,881
ولي اون آخر سر براي کمک به مادرتون برگشته بود
1035
00:55:10,882 --> 00:55:14,601
و همينطور براي پدر مرحومتون تايپ ميکرد مگه نه ؟
1036
00:55:14,602 --> 00:55:15,641
بله
1037
00:55:15,642 --> 00:55:17,722
و رابطه پدر شما
1038
00:55:17,723 --> 00:55:19,801
با موسسه ويلوبي در چه حدي بوده ؟
1039
00:55:19,802 --> 00:55:23,761
موسسه ويلوبي ديگه کجاست ؟ -
همونجا که خاله تون درمان شد -
1040
00:55:23,762 --> 00:55:25,801
من هيچي درموردش نميدونم -
باشه -
1041
00:55:25,802 --> 00:55:27,841
... خب
1042
00:55:27,842 --> 00:55:31,441
خانم ، لطفا با دقت فکر کنيد
1043
00:55:31,742 --> 00:55:36,061
آيا امکانش هست که يه نفر ديگه
1044
00:55:36,062 --> 00:55:38,901
دز زمان مرگ والدينتون بالاي اون صخره بوده باشه ؟
1045
00:55:38,902 --> 00:55:41,941
کسي که پليس در موردش نميدونسته
1046
00:55:41,942 --> 00:55:44,422
فکر نميکنم ممکن باشه
چون اگه بود
1047
00:55:44,423 --> 00:55:46,901
زلي حتما اينو به پليس ميگفت مگه نه ؟
1048
00:55:46,902 --> 00:55:48,941
بله
1049
00:55:48,942 --> 00:55:51,901
آيا هنوز با زلي ارتباط داريد ؟
1050
00:55:51,902 --> 00:55:55,341
چندين بار براش نامه فرستادم
ولي همه ي اونا برگشت خوردن
1051
00:55:55,342 --> 00:55:57,381
انگار اون ناپديد شده
1052
00:55:57,382 --> 00:56:00,701
خيلي دوست دارم ببينمش
اون شخصيت فوق العاده اي داشت
1053
00:56:00,702 --> 00:56:03,341
و دزموند هم براش نامه نوشته ؟ -
چطور ميتونست ؟ -
1054
00:56:03,342 --> 00:56:05,381
ما که نميدونيم کجا زندگي ميکنه
1055
00:56:05,382 --> 00:56:08,501
خود شما چي آيا بعد از اون جريان
بالاي اون صخره رفتيد ؟
1056
00:56:08,502 --> 00:56:10,541
نه
1057
00:56:10,542 --> 00:56:12,581
چطور ؟ به نظرتون بايد ميرفتم ؟
1058
00:56:12,582 --> 00:56:14,901
با ترس درونم روبرو ميشدم و از اينجور چيزا ؟
1059
00:56:14,902 --> 00:56:16,941
خانم ها و آقايون
1060
00:56:16,942 --> 00:56:18,942
لطفا روي صندلي هاتون بشينيد
1061
00:56:24,302 --> 00:56:26,341
خانم اوليور -
خيلي متاسفم -
1062
00:56:26,342 --> 00:56:28,381
همه الان نشستند-
واقعا ببخشيد -
1063
00:56:28,382 --> 00:56:30,421
سليا هم هست ؟ -
آره -
1064
00:56:30,422 --> 00:56:32,661
خوبه خيلي خوبه
نه نه آقا -
1065
00:56:32,662 --> 00:56:34,701
مرسي
1066
00:56:34,702 --> 00:56:37,261
کليد حل اين معما زلي ـه
1067
00:56:37,262 --> 00:56:39,262
ولي چطور پيداش کنيم ؟
1068
00:56:43,382 --> 00:56:46,301
خانم ريونزکرافت لطف کردي اومدي
1069
00:56:46,302 --> 00:56:48,302
به الماس هاش نگاه کن
1070
00:57:03,822 --> 00:57:06,742
ميخواد بدون گروه موزيک بنوازه
همشمندانه ست
1071
00:57:21,142 --> 00:57:23,162
يه دختر خارجي وجود داشت
1072
00:57:23,163 --> 00:57:25,181
وقتي بچه بودم پرستارم بود
1073
00:57:25,182 --> 00:57:27,221
موقع بيماري مامان براي کمک بهش برگشت
1074
00:57:27,222 --> 00:57:28,902
من يه جور وابستگي به
1075
00:57:28,903 --> 00:57:30,581
يه نفر داشتم و نميخواستم رهاش کنم
1076
00:57:30,582 --> 00:57:32,342
بعد از بودن با
1077
00:57:32,343 --> 00:57:34,101
اون پرستار عزيزش
من هيچکاري نميتونستم بکنم
1078
00:57:34,102 --> 00:57:36,261
ما نميدونيم کجا زندگي ميکنه
همه ي نامه هام برگشت خوردن
1079
00:57:36,262 --> 00:57:38,262
اون ناپديد شده
1080
00:57:52,182 --> 00:57:54,182
خيلي عالي بود
1081
00:58:04,462 --> 00:58:07,181
وقفه چقدره ؟
1082
00:58:07,182 --> 00:58:09,221
! خودشه
1083
00:58:09,222 --> 00:58:11,342
! چطور تونستم انقدر احمق باشم ؟
1084
00:58:13,542 --> 00:58:15,542
لذت بردي آريادني ؟
1085
00:58:25,102 --> 00:58:27,621
لطفا ببخشيد مزاحم شدم آقا
1086
00:58:27,622 --> 00:58:29,802
پوارو . واقعا الان وقت صحبت ندارم
1087
00:58:29,803 --> 00:58:31,981
قراره براي دور دوم بريم روي صحنه
1088
00:58:31,982 --> 00:58:34,042
نه ! امکانش نيست
1089
00:58:34,043 --> 00:58:36,102
که بخواي بقيه کنسرت رو برگزار کني
1090
00:58:37,942 --> 00:58:41,581
مگه اينکه آدرس خانم زلي روزل رو بهم بدي
1091
00:58:41,582 --> 00:58:43,862
چي داري ميگي ؟ من نميدونم -
چرا ميدوني -
1092
00:58:45,542 --> 00:58:47,861
يادم نمياد
ببين ما بايد ادامه بديم
1093
00:58:47,862 --> 00:58:49,882
تو حافظه خوبي داري
1094
00:58:49,883 --> 00:58:51,901
حافظه تو مثل يک فيل ميمونه
1095
00:58:51,902 --> 00:58:53,862
من همين الان ازت
1096
00:58:53,863 --> 00:58:55,821
! آدرس خانم زولي روزل رو ميخوام
1097
00:58:55,822 --> 00:58:58,702
آقاي بورتون کاکس وقتشه بيايد
1098
00:59:16,142 --> 00:59:18,142
مرسي آقا
1099
00:59:22,702 --> 00:59:24,702
! تاکسي
1100
00:59:25,542 --> 00:59:27,581
آقاي پوارو
1101
00:59:27,582 --> 00:59:29,821
بيل گاروي هستم -
بازرس -
1102
00:59:29,822 --> 00:59:33,541
اينم "اسپرت" ـه
زنم اين اسمو براش گذاشته
1103
00:59:33,542 --> 00:59:36,461
بعد اون مرد و من گير اين سگ افتادم
1104
00:59:36,462 --> 00:59:39,581
بازرس بيل بهم گفت مياي اينجا
1105
00:59:39,582 --> 00:59:41,621
گفت اينو برسونم دستت
1106
00:59:41,622 --> 00:59:43,741
خودش سر يه پرونده درگير بود -
مرسي -
1107
00:59:43,742 --> 00:59:46,501
ببخشيد که انقدر توي زحمت افتادي
1108
00:59:46,502 --> 00:59:49,021
نه اصلا زحمتي نبود
شب بخير
1109
00:59:49,022 --> 00:59:51,061
بيا اسپرت
1110
00:59:51,062 --> 00:59:53,101
بازرس
1111
00:59:53,102 --> 00:59:55,141
در مورد اسپرت بهم بگيد
1112
00:59:55,142 --> 00:59:57,181
اون گاز ميگيره ؟
1113
00:59:57,182 --> 00:59:59,581
بعضي وقتا پشت خودش رو گاز ميگيره
1114
00:59:59,582 --> 01:00:01,621
آره زياد باهوش نيست
1115
01:00:01,622 --> 01:00:04,302
آيا به خاطر داريد که سگ ژنرال
1116
01:00:04,303 --> 01:00:06,981
و خانم ريونزکرافت هم گاز ميگرفت ؟
1117
01:00:06,982 --> 01:00:09,501
به نکته جالبي اشاره کردي
1118
01:00:09,502 --> 01:00:12,062
خدمتکار خونه گفت که سگ
1119
01:00:12,063 --> 01:00:14,621
چند روز قبل از حادثه به خانم حمله کرده
1120
01:00:14,622 --> 01:00:18,341
و وقتي جسدش رو کالبدشکافي ميکرديم
1121
01:00:18,342 --> 01:00:22,341
حاي گازگرفتگي سگ روش وجود داشت
مال يک يا دو هفته قبل بود
1122
01:00:22,342 --> 01:00:24,742
پس اون سگ باهوش بوده مگه نه ؟
1123
01:00:25,982 --> 01:00:27,021
مرسي
1124
01:00:27,022 --> 01:00:29,061
!تاکسي
1125
01:00:29,062 --> 01:00:31,101
با اين عجله کجا ميري ؟
1126
01:00:31,102 --> 01:00:33,182
! پاريس
برو عمارت وايت هيون
1127
01:00:33,183 --> 01:00:35,261
بعد هم ايستگاه قطار ويکتوريا
1128
01:00:35,262 --> 01:00:37,262
فوراً -
بسيار خب قربان -
1129
01:01:22,140 --> 01:01:24,499
تا يه لحظه ديگه ميام آقا
1130
01:01:24,500 --> 01:01:26,500
مرسي
1131
01:01:37,100 --> 01:01:39,100
هرکول پوارو
1132
01:01:41,540 --> 01:01:44,940
آيا اينجا منزل خانم زلي روزل ـه ؟
1133
01:01:56,700 --> 01:01:59,260
همونطور که در تلگراف ام بهتون گفته بودم
1134
01:01:59,261 --> 01:02:01,819
ميخوام در مورد خانم و آقاي ريونزکرافت ازتون بپرسم
1135
01:02:01,820 --> 01:02:04,139
شنيدم که براي اونا کار ميکرديد
1136
01:02:04,140 --> 01:02:07,019
بله من پرستار سليا بودم
1137
01:02:07,020 --> 01:02:10,419
شما اون پسره رو هم ميشناختيد
دزموند بورتون کاکس
1138
01:02:10,420 --> 01:02:13,700
بله هنوز با هم ارتباط داريم -
ولي مخفيانه درسته ؟ -
1139
01:02:14,980 --> 01:02:17,019
مادرش مخالف ـه
1140
01:02:17,020 --> 01:02:20,259
هيچ دليلي براي مخالفت وجود نداره
ما فقط دوست هستيم
1141
01:02:20,260 --> 01:02:22,299
اون و سليا قراره ازدواج کنن
1142
01:02:22,300 --> 01:02:25,099
بهم گفته
براشون خوشحالم
1143
01:02:25,100 --> 01:02:27,659
ولي مشکلاتي سر راهشون وجود داره
1144
01:02:27,660 --> 01:02:30,480
خانواده دزموند از خانم سليا خواستن
1145
01:02:30,481 --> 01:02:33,299
که دقيقاً بهشون بگه اون روز بالاي صخره چه اتفاقي افتاده
1146
01:02:33,300 --> 01:02:36,139
اتفاقي که 13 سال ازش گذشته -
ولي اون نميتونه چنين کاري کنه -
1147
01:02:36,140 --> 01:02:38,179
چون چيزي نميدونه
1148
01:02:38,180 --> 01:02:40,819
توصيه شده بود که هيچي از اين ماجرا بهش نگن
1149
01:02:40,820 --> 01:02:43,779
اون فقط يه بچه بود و نميتونست اينو درک کنه
1150
01:02:43,780 --> 01:02:45,819
ولي الان به اندازه کافي بزرگ شده
1151
01:02:45,820 --> 01:02:48,259
چي رو بايد بفهمه آقا ؟
1152
01:02:48,260 --> 01:02:50,299
اون اتفاق يه خودکشي دو نفره بود
1153
01:02:50,300 --> 01:02:52,739
و شما هم اينو قبول داريد ؟
1154
01:02:52,740 --> 01:02:54,940
اين چيزيه که پليس باور داره
1155
01:02:57,700 --> 01:03:01,219
پس هيچ چيزي وجود نداره که به من بگيد خانم روزل ؟
1156
01:03:01,220 --> 01:03:03,259
متاسفانه نه
1157
01:03:03,260 --> 01:03:05,260
اين ماجرا مال خيلي وقت پيش ـه
1158
01:03:12,180 --> 01:03:15,739
قبل از اون اتفاق شما چه مدتي اونجا زندگي ميکرديد ؟
1159
01:03:15,740 --> 01:03:18,699
دو ماه -
و خواهر خانم ريونزکرافت چي -
1160
01:03:18,700 --> 01:03:22,539
دورتيا جارو ، اونم در زمان حادثه اونجا زندگي ميکرد مگه نه ؟
1161
01:03:22,540 --> 01:03:24,700
شما دقيقا چي ميدونيد ؟
1162
01:03:34,940 --> 01:03:36,979
بايد تموم بشه
تو که اينو درک ميکني ؟
1163
01:03:36,980 --> 01:03:39,019
آره
1164
01:03:39,020 --> 01:03:41,020
هميشه اينطوري تموم ميشه
1165
01:03:42,420 --> 01:03:44,459
خيلي متاسفم عزيزم
1166
01:03:44,460 --> 01:03:46,499
مردهايي مثل تو هميشه متاسف هستند
1167
01:03:46,500 --> 01:03:49,660
ولي فکرشم نکن
مشکلي برام پيش نمياد
1168
01:03:51,780 --> 01:03:53,979
ميتونم کمکتون کنم ؟ -
بله ممنون -
1169
01:03:53,980 --> 01:03:55,980
فکر کنم بتونيد
1170
01:03:58,380 --> 01:04:00,900
ميخواستم بدونم که در پرونده هاتون
1171
01:04:00,901 --> 01:04:03,419
در مورد درمان دوريتا جارو ، چي نوشته
1172
01:04:03,420 --> 01:04:05,539
ميشه بپرسم کارتون باهاش چيه ؟
1173
01:04:05,540 --> 01:04:07,859
اون خاله ام بود
من سليا ريونزکرافت هستم
1174
01:04:07,860 --> 01:04:10,419
فکر کنم يه اتفاقات جالبي داره ميوفته -
باشه -
1175
01:04:10,420 --> 01:04:12,459
بسيار خب
1176
01:04:12,460 --> 01:04:14,460
بيا يه نگاه بندازيم
1177
01:04:18,020 --> 01:04:21,339
دورتيا جارو به خاطر بيماري رواني تحت درمان بود
1178
01:04:21,340 --> 01:04:23,859
و در درمانش پيشرفت وجود داشت مگه نه ؟
1179
01:04:23,860 --> 01:04:25,899
بله
1180
01:04:25,900 --> 01:04:28,340
و به نفعش بود که
1181
01:04:28,341 --> 01:04:30,779
يه مدت در کنار خانوادش باشه
1182
01:04:30,780 --> 01:04:33,980
دورتيا و مارگارت بهم علاقه داشتند ؟
1183
01:04:36,620 --> 01:04:38,620
يه پيوندي بينشون وجود داشت
1184
01:04:39,980 --> 01:04:41,980
پيوند عشق و وابستگي به همديگه
1185
01:04:44,340 --> 01:04:46,340
و اونا از هر لحاظ شبيه هم بودند
1186
01:04:47,740 --> 01:04:49,779
ببخشيد
1187
01:04:49,780 --> 01:04:54,260
ولي در بين دو قلوها اين پيوند عشقي
1188
01:04:55,980 --> 01:04:58,420
اگه در اثر اتفاقي گسسته بشه
1189
01:04:58,421 --> 01:05:00,859
براي هميشه از هم جدا ميشن
1190
01:05:00,860 --> 01:05:02,860
اوه بله ميدونم
1191
01:05:04,860 --> 01:05:06,860
و عشق به آساني ميتونه به نفرت تبديل بشه
1192
01:05:08,060 --> 01:05:10,220
و براي آدم آسونتره که از کسي که
1193
01:05:10,221 --> 01:05:12,380
زماني عاشقش بوده ، متنفر بشه
تا اينکه بي تفاوت بمونه
1194
01:05:16,220 --> 01:05:18,220
از روي تجربه صحبت ميکنيد ؟
1195
01:05:19,820 --> 01:05:21,820
در مورد دورتيا جارو برام بگيد
1196
01:05:23,180 --> 01:05:25,499
زماني که در آمريکا زندگي ميکرد اوضاع بدي داشت
1197
01:05:25,500 --> 01:05:28,499
بعد حين درمانش دچار پيشرفت هايي شد
1198
01:05:28,500 --> 01:05:30,500
ولي بنظر ميرسيد زياد موثر نبوده
1199
01:05:31,620 --> 01:05:33,620
اون هرگز خوشبخت نبود
1200
01:05:34,980 --> 01:05:37,339
و نفرت زيادي نسبت به بچه ها داشت
1201
01:05:37,340 --> 01:05:41,219
بله و اين باعث شد اون حادثه رخ بده مگه نه ؟
1202
01:05:41,220 --> 01:05:43,200
من شنيدم که در زندگيش چه اتفاقاتي افتاده
1203
01:05:43,201 --> 01:05:45,179
شنيدم در هند چي شده
1204
01:05:45,180 --> 01:05:47,499
من در اين مورد اطلاعي ندارم
1205
01:05:47,500 --> 01:05:49,520
نه ولي وقايع ديگه اي هست
1206
01:05:49,521 --> 01:05:51,539
که ازش اطلاع داري مگه نه ؟
1207
01:05:51,540 --> 01:05:53,480
بهتره نيست بزاريم اين مسائل
1208
01:05:53,481 --> 01:05:55,420
همونطور که بوده باقي بمونه ؟
1209
01:05:57,020 --> 01:06:01,179
خانم اتفاقي که اونروز بالاي صخره افتاد
1210
01:06:01,180 --> 01:06:04,739
ممکنه يک خودکشي دو نفره باشه
ممکنه قتل باشه
1211
01:06:04,740 --> 01:06:07,899
ممکنه هر کدوم از اين احتمالات بوده باشه
1212
01:06:07,900 --> 01:06:11,459
ولي با توجه به چيزايي که گفتيد و من متوجه شدم
1213
01:06:11,460 --> 01:06:15,460
بنظرم شما ميدونيد اونروز واقعا چي شده
1214
01:06:16,620 --> 01:06:19,420
همچنين ميدونيد هفته ي قبلش چه اتفاقي افتاده
1215
01:06:22,180 --> 01:06:24,219
من نميتونم چيزي به شما بگم
1216
01:06:24,220 --> 01:06:26,220
متاسفم
1217
01:06:29,580 --> 01:06:31,699
اونروز يه نفر ديگه اونجا بود ؟
1218
01:06:31,700 --> 01:06:34,059
کسي که پليس از وجودش بي خبره ؟
1219
01:06:34,060 --> 01:06:36,060
نه
1220
01:06:38,060 --> 01:06:40,099
فکر کنم داري دروغ ميگي
1221
01:06:40,100 --> 01:06:43,539
ژنرال ريونزکرافت اول عاشق دورتيا بوده
1222
01:06:43,540 --> 01:06:45,579
بعد نظرش عوض ميشه
1223
01:06:45,580 --> 01:06:47,899
و با خواهر دوقلوش مارگارت ازدواج ميکنه
1224
01:06:47,900 --> 01:06:50,980
به نظرتون اينکار چه تاثيري روي دورتيا گذاشته ؟
1225
01:06:52,020 --> 01:06:54,739
به نظرم نابودش کرده آقا
1226
01:06:54,740 --> 01:06:56,779
و ژنرال اينو متوجه شده
1227
01:06:56,780 --> 01:06:59,939
بله . اون ميدونست
1228
01:06:59,940 --> 01:07:01,940
اون آدم خوش قلبي بود
1229
01:07:03,620 --> 01:07:06,059
و فکر ميکنم شما هم عاشق اون بوديد
1230
01:07:06,060 --> 01:07:08,099
شما نبايد با من اينطوري صحبت کنيد
1231
01:07:08,100 --> 01:07:11,939
نه نه خانم من که نگفتم
شما باهاش رابطه عاشقانه داشتيد
1232
01:07:11,940 --> 01:07:14,460
فقط گفتم شما عاشقش بوديد
1233
01:07:17,620 --> 01:07:20,420
آدم ميتونه عاشق بشه و خدمت کنه
و با اين وجود خوشنود باشه
1234
01:07:21,780 --> 01:07:23,780
حتي اگه طرف مقابل دوسش نداشته باشه
1235
01:07:25,380 --> 01:07:27,380
شما بهش خدمت کرديد خانم
1236
01:07:28,380 --> 01:07:31,700
شما در يک نقطه بحراني از زندگيش
وفادارانه بهش خدمت کرديد
1237
01:07:40,420 --> 01:07:42,459
بهم بگيد چه اتفاقي افتاد
1238
01:07:42,460 --> 01:07:44,499
ميدونم که خبر داريد
1239
01:07:44,500 --> 01:07:48,219
شما جلوي پليس تظاهر کرديد
که فقط مقداري انگيسي بلديد
1240
01:07:48,220 --> 01:07:51,019
سپس فوراً اون محل رو ترک کرديد
1241
01:07:51,020 --> 01:07:53,280
ولي شما اونجا بوديد و بايد
1242
01:07:53,281 --> 01:07:55,539
به من بگيد که ديگه کي اونجا خونه بود
1243
01:07:55,540 --> 01:07:57,579
چرا بايد چيزي بگم ؟
1244
01:07:57,580 --> 01:07:59,580
زندگي من اونروز نابود شد
1245
01:08:00,740 --> 01:08:02,740
طوري که انگار به من شليک شده بود
1246
01:08:04,340 --> 01:08:06,379
من خودم رو مخفي کردم
1247
01:08:06,380 --> 01:08:09,219
اينجا در يک خيابون دورافتاده در پاريس
1248
01:08:09,220 --> 01:08:11,259
من هيچ زندگي نداشتم
1249
01:08:11,260 --> 01:08:13,260
چرا الان بايد حرف بزنم ؟
1250
01:08:15,180 --> 01:08:17,540
چون تو خوش قلب هستي زلي
1251
01:08:19,180 --> 01:08:22,380
و چون سليا و دزموند بايد حقيقت رو بدونن
1252
01:08:27,700 --> 01:08:32,940
خانم من و تو در زندگيمون ازدواج نکرديم
1253
01:08:35,100 --> 01:08:37,100
ممکنه هرگز ازدواج نکنيم
1254
01:08:39,820 --> 01:08:41,820
ولي اونا بايد اينکارو بکنن
1255
01:08:48,000 --> 01:08:58,962
.::WWW.IMDB-DL.COM::.
1256
01:09:00,500 --> 01:09:02,659
اميدوارم در پاريس بهت خوش گذشته باشه
1257
01:09:02,660 --> 01:09:06,379
رفه بودم اداره پست
اينم سوابقي که ميخواستي
1258
01:09:06,380 --> 01:09:08,380
مرسي خانم
1259
01:09:14,620 --> 01:09:16,659
خوبه
1260
01:09:16,660 --> 01:09:18,980
و پوارو هم يک سند براي شما داره
1261
01:09:20,460 --> 01:09:22,760
اين سند وصيت نامه و ارثيه اي ـه
1262
01:09:22,761 --> 01:09:25,060
که مادر واقعي دزموند براش گذاشته
1263
01:09:27,180 --> 01:09:31,499
نمايندگي اون بر عهده ي خانم بورتون کاکس ـه
1264
01:09:31,500 --> 01:09:35,619
و وکيلش به عنوان امانت
1265
01:09:35,620 --> 01:09:37,659
... تا وقتي که
1266
01:09:37,660 --> 01:09:40,220
تا وقتي به سن 25 سالگي برسه
1267
01:09:40,221 --> 01:09:42,779
يا زماني که ازدواج کنه
هر کدوم که زودتر شد
1268
01:09:42,780 --> 01:09:45,619
پس اگه با سليا ازدواج کنه اون ثروت بهش ميرسه
1269
01:09:45,620 --> 01:09:47,620
بله
1270
01:09:49,140 --> 01:09:51,920
ولي اين چه ربطي داره به اينکه
1271
01:09:51,921 --> 01:09:54,699
خانم بورتون کاکس بخواد در مورد مرگ ريونزکرافت ها بدونه ؟
1272
01:09:54,700 --> 01:09:58,139
اون اصلا به مرگ ريونزکرافت ها اهميتي نميده
1273
01:09:58,140 --> 01:10:00,699
فقط قصد داره از ازدواج دزموند جلوگيري کنه
1274
01:10:00,700 --> 01:10:02,739
چرا ؟
1275
01:10:02,740 --> 01:10:04,059
... چون
1276
01:10:04,060 --> 01:10:06,280
چون پول دزموند رو بالا کشيده
1277
01:10:06,281 --> 01:10:08,499
و ميخواد قبل از اينکه متوجه بشه اونو برگردونه
1278
01:10:08,500 --> 01:10:11,019
... پس اگه الان با سليا ازدواج کنه -
دستش رو ميشه -
1279
01:10:11,020 --> 01:10:13,899
ببخشيد ... من سليا رو گم کردم
1280
01:10:13,900 --> 01:10:17,459
نگرانشم . اون يه چيزي در مورد رفتن به ايستبورن گفت
1281
01:10:17,460 --> 01:10:19,899
و تطهير کردن ارواح و از اينجور مزخرفا
1282
01:10:19,900 --> 01:10:23,619
اين اتفاق درست بعد از بازگشتش از موسسه ويلوبي افتاد
1283
01:10:23,620 --> 01:10:26,059
اون رفته بود موسسه ويلوبي ؟
1284
01:10:26,060 --> 01:10:28,099
و حالا رفته ايستبورن ؟
1285
01:10:28,100 --> 01:10:30,300
پس اون در خطره ! بايد عجله کنيم
1286
01:11:23,740 --> 01:11:25,740
سلام ؟
1287
01:11:35,980 --> 01:11:38,019
ببخشيد ؟
1288
01:11:38,020 --> 01:11:40,339
ببخشيد . اينجا چي کار ميکني ؟
1289
01:11:40,340 --> 01:11:42,379
... چرا داري
1290
01:11:50,100 --> 01:11:52,139
اون بالاست قربان ! خانم ريونزکرافت
1291
01:11:52,140 --> 01:11:54,179
! خانم ريونزکرافت
1292
01:11:54,180 --> 01:11:56,180
! کمک ! کمک
1293
01:12:01,900 --> 01:12:04,139
بيا چيزي نيست
گرفتمت
1294
01:12:04,140 --> 01:12:06,140
! تو بازداشتي
1295
01:12:09,860 --> 01:12:12,420
چيزي نيست الان در اماني
1296
01:12:26,502 --> 01:12:28,502
آقا ، خانم
1297
01:12:29,622 --> 01:12:31,902
سوال اصلي ما اينه
1298
01:12:33,662 --> 01:12:39,541
آيا مرگ ريونزکرافت ها خودکشي بوده ؟
1299
01:12:39,542 --> 01:12:41,581
يا قتل بوده ؟
1300
01:12:41,582 --> 01:12:45,422
چون يکي از اين دو بايد حقيقت داشته باشه
1301
01:12:46,462 --> 01:12:49,701
ولي پوارو به شما ميگه
1302
01:12:49,702 --> 01:12:51,741
که هر دو حقيقت دارند
1303
01:12:51,742 --> 01:12:53,981
و متاسفانه خانم سليا
1304
01:12:53,982 --> 01:12:57,141
اين يک پايان تراژيک براي دو انسان ـه
که عاشق هم بودند
1305
01:12:57,142 --> 01:12:59,142
و به خاطر اين عشق مردند
1306
01:13:00,702 --> 01:13:02,741
و شنيدنش براي شما خيلي سخته
1307
01:13:02,742 --> 01:13:04,742
من حاضرم -
خوبه -
1308
01:13:08,022 --> 01:13:11,541
زماني که خانم اوليور براي ملاقات پيش دوستان قديميش رفت
1309
01:13:11,542 --> 01:13:13,901
پوارو در ابتدا هيچ توجهي نکرد
1310
01:13:13,902 --> 01:13:16,062
چون يک پرونده ي ديگه داشت که به نظر
1311
01:13:16,063 --> 01:13:18,221
براش مهم تر بود
1312
01:13:18,222 --> 01:13:20,341
و به اين خاطر از شما عذر ميخوام خانم
1313
01:13:20,342 --> 01:13:23,181
چيزيکه شما در بازديد از سوسکس متوجه شديد
1314
01:13:23,182 --> 01:13:25,901
براي حل هر دو پرونده حياتي بود
1315
01:13:25,902 --> 01:13:28,421
يعني ميدونيد کي پروفسور ويلوبي رو کشته ؟
1316
01:13:28,422 --> 01:13:30,461
من يه نظريه اي دارم
1317
01:13:30,462 --> 01:13:32,501
تا ببينيم چي ميشه
1318
01:13:32,502 --> 01:13:34,822
وقتي فهميدم همه چيز
1319
01:13:34,823 --> 01:13:37,141
به موسسه ويلوبي اشاره داره
1320
01:13:37,142 --> 01:13:40,501
به يادداشت هاي خانم اوليور نگاهي انداختم
1321
01:13:40,502 --> 01:13:42,502
...به خاطرات گذشته ي
1322
01:13:43,502 --> 01:13:45,502
فيل ها
1323
01:13:46,422 --> 01:13:49,101
اولش به نظر بي ارزش بودند
1324
01:13:49,102 --> 01:13:51,141
ولي هر چيزي يه ارزشي داره
1325
01:13:51,142 --> 01:13:54,822
هر کسي يه چيزي رو به ياد مياره
1326
01:13:56,102 --> 01:14:00,021
و سپس من از هر جزئيات کوچکي به جزئيات ديگه رسيدم
1327
01:14:00,022 --> 01:14:04,301
در ابتدا همه ي ما متوجه کلاه گيس ها شديم
1328
01:14:04,302 --> 01:14:06,341
کلاه گيس ؟
1329
01:14:06,342 --> 01:14:11,541
بله . ما شنيديم که خانم ريونزکرافت 4 کلاه گيس داشته
1330
01:14:11,542 --> 01:14:15,461
!4تا
اين براي پوارو مثل يک معما بود
1331
01:14:15,462 --> 01:14:17,501
ممنون زلي
1332
01:14:17,502 --> 01:14:19,541
ما ميدونيم روزي که مرد
1333
01:14:19,542 --> 01:14:21,622
خانم ريونزکرافت کلاه گيسي به سر گذاشت
1334
01:14:21,623 --> 01:14:23,701
که داراي حلقه هاي فر بود
1335
01:14:23,702 --> 01:14:26,941
اين چه اهميتي داره ؟ ممکن بود
هر کدوم از اونا رو استفاده کنه
1336
01:14:26,942 --> 01:14:29,301
بله ، ولي ما اين وسط سگ رو هم داريم
1337
01:14:29,302 --> 01:14:32,861
سگ ؟ کدوم سگ ؟ -
نه خانم سليا لطفا صبور باش -
1338
01:14:32,862 --> 01:14:36,861
اين سگ علاقه زيادي به خانم ريونزکرافت داشت
1339
01:14:36,862 --> 01:14:38,901
ولي در آخرين هفته هاي عمرش
1340
01:14:38,902 --> 01:14:41,341
اين سگ بيش از يک بار اونو گاز گرفته بود
1341
01:14:41,342 --> 01:14:44,062
منظورت اينه که سگ ميدونست
اون ميخواد مرتکب خودکشي بشه ؟
1342
01:14:45,142 --> 01:14:47,621
نه نه ، خيلي ساده تر از اين حرفاست
1343
01:14:47,622 --> 01:14:50,141
اين سگ چيزي رو ميدونست که
کسي ديگه ازش خبر نداشت
1344
01:14:50,142 --> 01:14:52,942
ميدونست که اون زن خانم ريونزکرافت نيست
1345
01:14:55,062 --> 01:14:58,501
چهره اش شبيه اون بود و لباساي مارگارت تنش بود
1346
01:14:58,502 --> 01:15:00,541
همينطور کلاه گيس مارگارت
1347
01:15:00,542 --> 01:15:04,461
ولي سگ فقط با بو کشيدن افراد رو ميشناسه
1348
01:15:04,462 --> 01:15:07,621
و اين سگ تشخيص ميده که اون زن
خانم خونه نيست
1349
01:15:07,622 --> 01:15:09,702
پس اين زن کي بوده ؟
1350
01:15:10,982 --> 01:15:14,781
آيا خواهر دو قلوش دورتيا بوده ؟
1351
01:15:14,782 --> 01:15:16,901
ولي اين غير ممکنه اون مرده بود
1352
01:15:16,902 --> 01:15:19,262
بعد چيزي رو فهميدم که
1353
01:15:19,263 --> 01:15:21,621
توسط خانم اوليور نظرم بهش جلب شد
1354
01:15:21,622 --> 01:15:24,082
اينکه خانم ريونزکرافت
1355
01:15:24,083 --> 01:15:26,541
در ماه هاي آخر عمرش در يک بيمارستان يا آسايشگاه بوده
1356
01:15:26,542 --> 01:15:29,181
بنظر ميرسيد اون بيماري سرطان داره
1357
01:15:29,182 --> 01:15:31,402
اين رو از اظهارات جوليا کاسترز
1358
01:15:31,403 --> 01:15:33,621
که در دفترچه ي خودتون نوشته بوديد فهميدم خانم
1359
01:15:33,622 --> 01:15:36,341
پس ملاقاتش از بيمارستان از قلم ميوفته
1360
01:15:36,342 --> 01:15:39,301
فکر نکنم جوليا کاسترز خودش ميدونست
در مورد چي داره حرف ميزنه
1361
01:15:39,302 --> 01:15:42,861
اهميتي نداره خانم چون وقتي ژنرال ريونزکرافت
1362
01:15:42,862 --> 01:15:45,701
دورتيا رو کنار ميزاره و با خواهرش ازدواج ميکنه
1363
01:15:45,702 --> 01:15:47,821
دورتيا دچار حسادت ميشه
1364
01:15:47,822 --> 01:15:52,341
و زندگيش همونطور که گفتيد ... نابود ميشه
1365
01:15:52,342 --> 01:15:54,662
و دلايلي هست که نشون ميده
1366
01:15:54,663 --> 01:15:56,981
يک يا دو بچه به دست اون کشته شدند
1367
01:15:56,982 --> 01:16:00,301
و ژنرال اين وسط دچار احساس گناه ميشه
1368
01:16:00,302 --> 01:16:03,741
و به موسسه ويلوبي پول ميده تا اونو درمان کنن
1369
01:16:03,742 --> 01:16:05,722
شما ميگيد که
1370
01:16:05,723 --> 01:16:07,701
اون زن ديوونه به ريونزکرافت ها شليک کرده ؟
1371
01:16:07,702 --> 01:16:10,022
نه آقا اينطور نيست
1372
01:16:13,662 --> 01:16:17,462
خانم سليا اميدوارم اين حقيقت زياد شما رو آزار نده
1373
01:16:19,982 --> 01:16:23,022
اين دورتيا بود که مادر شما رو کشت
1374
01:16:24,182 --> 01:16:27,341
اونا اغلب شب ها با هم ميرفتند پياده روي
1375
01:16:27,342 --> 01:16:30,021
ولي يک شب دورتيا تنها برميگرده خونه
1376
01:16:30,022 --> 01:16:33,061
حتما فرار کرده -
! اون همينجوري فرار نميکنه دورتيا -
1377
01:16:33,062 --> 01:16:35,662
! اون زن منه
بگو باهاش چيکار کردي ؟
1378
01:16:37,302 --> 01:16:39,341
بايد خودمون بريم ببينيم چي شده
1379
01:16:39,342 --> 01:16:42,821
کجا رفته بوديد پياده روي ؟ -
همونجا که هميشه ميريم -
1380
01:16:42,822 --> 01:16:44,941
يه اتفاقي براي مارگارت افتاده
1381
01:16:44,942 --> 01:16:46,942
بيا بريم زلي
1382
01:16:49,942 --> 01:16:52,422
خانم ريونزکرافت کجايي ؟ -
! مارگارت -
1383
01:16:54,142 --> 01:16:56,181
! مارگارت
1384
01:16:56,182 --> 01:16:58,182
! مارگارت
1385
01:17:05,182 --> 01:17:07,221
! مارگارت
بيا
1386
01:17:07,222 --> 01:17:09,261
بايد بريم پايين صخره
1387
01:17:09,262 --> 01:17:11,262
! مارگارت
1388
01:17:13,302 --> 01:17:15,302
! مارگارت
1389
01:17:17,622 --> 01:17:19,661
مارگارت چي شده ؟
1390
01:17:19,662 --> 01:17:21,701
کارِ خواهرت بود ؟
1391
01:17:21,702 --> 01:17:24,021
تقصير خودش نيست آلستير -
! لعنت بهش -
1392
01:17:24,022 --> 01:17:26,061
اون چيکار کرد ؟
1393
01:17:26,062 --> 01:17:28,062
منو هل داد
1394
01:17:29,662 --> 01:17:31,662
اون نميدونه داره چيکار ميکنه
1395
01:17:33,062 --> 01:17:35,101
ميدونم اوضاع من خرابه زلي
1396
01:17:35,102 --> 01:17:37,141
ميدونم که ميميرم -
نه -
1397
01:17:37,142 --> 01:17:39,941
الان دکتر خبر ميکنم -
وقتي براي اينکار نداريم -
1398
01:17:39,942 --> 01:17:41,982
لطفا نزار اون براي اينکارش عذاب بکشه
1399
01:17:43,022 --> 01:17:45,661
نزار دوباره براي درمان ببرنش
1400
01:17:45,662 --> 01:17:48,581
بهم قول بده آلستير
قول بده که نجاتش ميدي
1401
01:17:48,582 --> 01:17:50,621
زلي -
بله ؟ -
1402
01:17:50,622 --> 01:17:52,622
مجبورش کن اينکار رو انجام بده
1403
01:17:57,222 --> 01:17:59,261
قول ميدم مارگارت
1404
01:17:59,262 --> 01:18:01,782
قول ميدم -
ممنونم عزيزم -
1405
01:18:03,702 --> 01:18:05,702
ممنونم
1406
01:18:08,662 --> 01:18:10,701
مارگارت
1407
01:18:10,702 --> 01:18:12,741
! مارگارت
1408
01:18:19,542 --> 01:18:21,581
زلي ميخواست بره دنبال کمک
1409
01:18:21,582 --> 01:18:23,621
ولي ژنرال بهش گفت نه
1410
01:18:23,622 --> 01:18:26,822
گفت من قولي دادم که بايد بهش عمل کنم
1411
01:18:28,142 --> 01:18:30,142
تصميم گرفت که بايد چيکار کنه
1412
01:18:31,902 --> 01:18:33,941
و از زلي خواست کمکش کنه
1413
01:18:33,942 --> 01:18:35,942
منو ببخش عزيزم
1414
01:18:37,822 --> 01:18:39,822
منو ببخش
1415
01:19:00,382 --> 01:19:04,021
سليا ، حالت خوبه ؟
1416
01:19:04,022 --> 01:19:06,022
بهتره بدونم
1417
01:19:07,302 --> 01:19:09,341
ادامه بده
1418
01:19:09,342 --> 01:19:11,381
بنابراين يه نقشه اي طرح ميکنن
1419
01:19:11,382 --> 01:19:14,502
اونا توافق ميکنن به همه بگن
1420
01:19:14,503 --> 01:19:17,622
که دورتيا توي خواب راه رفته و از صخره پرت شده
نه مارگارت
1421
01:19:18,902 --> 01:19:21,541
بعدش به مدت 10 روز اونو توي يه کلبه مخفي ميکنن
1422
01:19:21,542 --> 01:19:23,922
ژنرال ريونزکرافت اعلام ميکنه که
1423
01:19:23,923 --> 01:19:26,301
همسرش دچار فروپاشي عصبي شده
1424
01:19:26,302 --> 01:19:29,261
و توي بيمارتسنا رواني در حال بهبودي ـه
1425
01:19:29,262 --> 01:19:32,701
زلي ميره به لندن تا دو تا کلاه گيس اندازه دورتيا بخره
1426
01:19:32,702 --> 01:19:35,141
از مغازه يوژين و رزالي در خيابان باند
1427
01:19:35,142 --> 01:19:37,142
بعد اونو برميگردونن خونه
1428
01:19:39,542 --> 01:19:42,541
صبح بخير خانم ويتکر
براي نهار غذا داريم ؟
1429
01:19:42,542 --> 01:19:44,581
بله خانم
1430
01:19:44,582 --> 01:19:47,541
همه قبول ميکنن که اون خانم ريونزکرافت ـه
1431
01:19:47,542 --> 01:19:49,861
و فکر ميکنن که رفتارش عجيب شده
1432
01:19:49,862 --> 01:19:51,522
چون هنوز در شوک
1433
01:19:51,523 --> 01:19:53,181
ناشي از مرگ خواهرش به سر ميبره
1434
01:19:53,182 --> 01:19:55,821
چطور تونست اينو مخفي کنه ؟
حتما خيلي براش سخت بده
1435
01:19:55,822 --> 01:19:58,381
نه خانم اصلا هم سخت نبود
1436
01:19:58,382 --> 01:20:02,261
اون سرانجام به چيزي رسيده بود که ميخواست
1437
01:20:02,262 --> 01:20:05,181
شده بود همسر ژنرال آلستير ريونزکرافت
1438
01:20:05,182 --> 01:20:07,221
ولي پدرم چطور اين موضوع رو تحمل ميکرد ؟
1439
01:20:07,222 --> 01:20:10,901
همونطور که گفتم اون يک نقشه طرح کرده بود
1440
01:20:10,902 --> 01:20:13,821
زلي ، امروز آخرين روز کاري توئه
1441
01:20:13,822 --> 01:20:16,301
ميخوام تو رو برگردونم پاريس
1442
01:20:16,302 --> 01:20:18,341
نميتوني اينکارو بکني
1443
01:20:18,342 --> 01:20:20,381
چرا ميتونم عزيزم
1444
01:20:20,382 --> 01:20:22,742
تو خيلي به ما خدمت کردي
1445
01:20:22,743 --> 01:20:25,101
ولي نميخوام بيشتر از اين قاطي اين ماجرا بشي
1446
01:20:25,102 --> 01:20:27,102
ديگه کافيه
1447
01:20:28,902 --> 01:20:30,902
نه ، نه
1448
01:20:33,462 --> 01:20:35,462
زلي
1449
01:20:41,502 --> 01:20:43,541
همينجا وايسا
1450
01:20:43,542 --> 01:20:46,141
اينو نگه دار -
چرا ؟ -
1451
01:20:46,142 --> 01:20:48,142
چون ميخوام ببوسمت
1452
01:20:54,902 --> 01:20:57,261
خداحافظ دورتيا -
کجا ميخواي بري ؟-
1453
01:20:57,262 --> 01:20:59,301
گمونم برم جهنم
1454
01:20:59,302 --> 01:21:01,341
اين به خاطر مارگارت ـه
1455
01:21:07,222 --> 01:21:09,261
و اين براي خودم
1456
01:21:19,662 --> 01:21:22,382
اون مجبور بود به قولي که به همسرش داده بود
عمل کنه
1457
01:21:23,462 --> 01:21:25,462
و اينکارو انجام داد
1458
01:21:26,782 --> 01:21:28,782
خيلي متاسفم خانم سليا
1459
01:21:32,182 --> 01:21:34,182
اونو بياريد داخل
1460
01:21:47,302 --> 01:21:49,981
تو کي هستي ؟ و چرا سعي کردي منو بکشي ؟
1461
01:21:49,982 --> 01:21:51,982
لطفا کلاهش رو بردار
1462
01:21:54,742 --> 01:21:56,742
اين زن اسمش ماري جارو ـه
1463
01:21:58,302 --> 01:22:00,302
يعني دختر خاله تون دورتيا
1464
01:22:01,582 --> 01:22:04,381
تو دختر خاله ي مني ؟ -
از کجا فهميدي پوارو ؟ -
1465
01:22:04,382 --> 01:22:06,461
از بوستون خانم
1466
01:22:06,462 --> 01:22:09,341
اونا روز هفدهم مارس رو تکريم ميکنن
1467
01:22:09,342 --> 01:22:12,301
روز سنت پاتريک -
بله هميشه در اونروز جشن عمومي برگرزار ميشه -
1468
01:22:12,302 --> 01:22:15,422
همه ي ايرلندي ها ميدونن روز هفدهم مارس چيکار کردند
1469
01:22:16,542 --> 01:22:18,581
همچنين از لهجه تون خانم
1470
01:22:18,582 --> 01:22:21,261
اگه طبق حرفق خودتون اهل بوستون بوديد
1471
01:22:21,262 --> 01:22:23,301
در ايالت ماساچوست
1472
01:22:23,302 --> 01:22:25,782
حرف آخر الفبا رو
1473
01:22:25,783 --> 01:22:28,261
زي" تلفظ ميکنن ولي شما "زد" تلفظ کرديد"
1474
01:22:28,262 --> 01:22:30,301
شما اهل کانادا هستيد خانم
1475
01:22:30,302 --> 01:22:33,381
و پوارو فوراً اينو متوجه شد
1476
01:22:33,382 --> 01:22:36,301
و گفتيد که با کشتي از فرانسه به اينجا سفر کرديد
1477
01:22:36,302 --> 01:22:40,261
ولي نه چون پوارو ليست تمام مسافران رو داره
1478
01:22:40,262 --> 01:22:44,221
و هيچکس به نام ماري مکدرموت در فرانسه نبوده
1479
01:22:44,222 --> 01:22:46,261
ولي ماري جارو بوده
1480
01:22:46,262 --> 01:22:48,582
! مادر تو مادر منو کشت -
سليا -
1481
01:22:51,662 --> 01:22:54,301
و خانم جارو اين تو بودي
1482
01:22:54,302 --> 01:22:56,301
که پروفسور ويلوبي رو به قتل رسوندي
1483
01:22:56,302 --> 01:22:59,781
حقش بود . نشنيدي با مادر چيکار کردن ؟
1484
01:22:59,782 --> 01:23:02,381
اون همه دم و دستگاه
تعجبي نداره که ديوونه شده بود
1485
01:23:02,382 --> 01:23:05,021
تو از کجا انو ميدونستي ؟
اون که خيلي وقت پيش مرده
1486
01:23:05,022 --> 01:23:07,382
وقتي مدرسه شبانه روزي بودم
برام نامه ميفرستاد
1487
01:23:08,502 --> 01:23:10,541
هنوزم اونا رو دارم
1488
01:23:10,542 --> 01:23:12,581
بهم گفت اونا چه بلايي سرش آوردن
1489
01:23:12,582 --> 01:23:15,462
ميدونست من خيلي بچه ام و اينو درک نميکنم
1490
01:23:16,622 --> 01:23:20,102
ولي ميدونست يه روز درک ميکنم
1491
01:23:21,382 --> 01:23:24,381
و يه روز برميگردم
1492
01:23:24,382 --> 01:23:26,461
چرا انقدر صبر کردي ؟
1493
01:23:26,462 --> 01:23:28,901
من هيچ پولي نداشتم
فقط يه منشي فقير بودم
1494
01:23:28,902 --> 01:23:31,021
بايد به اندازه کافي پول جمع ميکردم
تا بيام انگليس
1495
01:23:31,022 --> 01:23:33,901
تا بتوني در موسسه ويلوبي مشغول کار بشي
1496
01:23:33,902 --> 01:23:35,941
راستش رو بخواي خيلي آسون بود
1497
01:23:35,942 --> 01:23:39,181
ميدونستم پروفسور تا ديروقت توي موسسه ميمونه
1498
01:23:39,182 --> 01:23:43,141
پس پريدم روي تخت ديويد
1499
01:23:43,142 --> 01:23:45,662
و اون دوست داره بعد از سکس بخوابه
1500
01:23:47,542 --> 01:23:50,661
منم خواب کوتاهش رو به خواب طولاني تبديل کردم
1501
01:23:50,662 --> 01:23:52,861
کار هوشمندانه اي بود
1502
01:23:52,862 --> 01:23:55,901
تظاهر کردي که شاهد دکتر ويلوبي هستي
1503
01:23:55,902 --> 01:23:59,221
در صورتي که داشتي براي خودت شاهد جور ميکردي
1504
01:23:59,222 --> 01:24:02,101
واقعا هوشمندانه ست -
بيشتر از چيزي که فکرشو بکني-
1505
01:24:02,102 --> 01:24:05,261
چون بعد ميره سراغ ژاکلين
همسر دکتر ويلوبي
1506
01:24:05,262 --> 01:24:07,301
و به رابطه شون اعتراف ميکنه
1507
01:24:07,302 --> 01:24:10,661
تا اون زن براي شوهرش شهادت نده
1508
01:24:10,662 --> 01:24:14,301
در همين حين با پروفسور ويلوبي دوست ميشه
1509
01:24:14,302 --> 01:24:16,861
بدون شک علاقه زيادي به کارش نشون دادي
1510
01:24:16,862 --> 01:24:18,901
بهش گفتم دارک کتاب مينويسم
1511
01:24:18,902 --> 01:24:21,422
گفتم که موسسه ويلوبي
1512
01:24:21,423 --> 01:24:23,941
در تاريخ روانشناسي خيلي مطرح ميشه
1513
01:24:23,942 --> 01:24:29,101
بعد پروفسور رو قانع کردي
تا اتاق آب درماني رو بهت نشون بده
1514
01:24:29,102 --> 01:24:31,141
بعد زدي تو سرش
1515
01:24:31,142 --> 01:24:33,181
دهنش رو بستي
1516
01:24:33,182 --> 01:24:35,221
و اونو غرق کردي
1517
01:24:35,222 --> 01:24:37,261
در ضمن
1518
01:24:37,262 --> 01:24:39,781
ميدونم روزي که مادرت مرد
1519
01:24:39,782 --> 01:24:41,821
تو هم توي اون خونه بودي
1520
01:24:41,822 --> 01:24:43,861
تو که اينو نميدوني پوارو
1521
01:24:43,862 --> 01:24:45,901
چرا خانم
1522
01:24:45,902 --> 01:24:47,902
توجه کنيد
1523
01:24:52,502 --> 01:24:54,502
اينم مدرک من
1524
01:24:57,822 --> 01:24:59,822
! اوه . زلي
1525
01:25:05,022 --> 01:25:07,061
بچه هاي عزيزم
1526
01:25:07,062 --> 01:25:09,101
من داشتم گوش ميکردم
1527
01:25:09,102 --> 01:25:11,621
هر چي اونا گفتن رو شنيدم
1528
01:25:11,622 --> 01:25:13,981
تو ميدوني اين حقيقت داره مري
1529
01:25:13,982 --> 01:25:16,261
تو هم اونجا بودي
مادرت فرستاده بود دنبالت
1530
01:25:16,262 --> 01:25:19,542
همون روزي که مرد تو رسيدي اونجا
1531
01:25:21,182 --> 01:25:23,221
تو يادت مياد
1532
01:25:23,222 --> 01:25:26,061
درست به موقع رسيدي تا حرفامونو بشنوي
1533
01:25:26,062 --> 01:25:28,062
ميخواي چيکار کني ؟
1534
01:25:30,102 --> 01:25:32,102
ميخوام بهش شليک کنم
1535
01:25:33,622 --> 01:25:35,662
بعد هم به خودم
1536
01:25:38,902 --> 01:25:41,322
ميدوني چيه ؟ من حس کردم
1537
01:25:41,323 --> 01:25:43,742
که اينکار خلاف قانون ـه
1538
01:25:45,102 --> 01:25:47,582
شليک به يه نفر . و کشتنش
1539
01:25:49,062 --> 01:25:51,741
اگه ميتونستم دوباره اونو بکشم اينکارو ميکردم
1540
01:25:51,742 --> 01:25:53,781
تو بودي که سعي داشتي منو خفه کني ؟
1541
01:25:53,782 --> 01:25:55,821
فقط ميخواستم اون دختر رو مجازات کنم
1542
01:25:55,822 --> 01:25:57,821
نابودش کنم
1543
01:25:57,822 --> 01:25:59,862
چرا اون بايد خوشبخت باشه ؟
1544
01:26:02,422 --> 01:26:04,422
من که نبودم
1545
01:26:05,542 --> 01:26:07,621
خانم روزل
1546
01:26:07,622 --> 01:26:09,802
به محض اينکه فهميدم ژنرال ميخواد چيکار کنه
1547
01:26:09,803 --> 01:26:11,981
فوراً ماري رو از اونجا بردم
1548
01:26:11,982 --> 01:26:14,981
فکر کردم اگه بمونه زندگيش غير قابل تحمل ميشه
1549
01:26:14,982 --> 01:26:18,341
اونو فرستادم پيش اقوامم در مونترال
به هيچکس هم نگفتم
1550
01:26:18,342 --> 01:26:20,341
بعد برگشتم پاريس
1551
01:26:20,342 --> 01:26:23,222
قسم خورده بودم که در اين مورد حرفي نزنم
1552
01:26:24,702 --> 01:26:28,341
ولي عهدم رو شکستم
منو ببخش ماري
1553
01:26:28,342 --> 01:26:31,422
نه خانم تو کار درستي کردي
1554
01:26:33,622 --> 01:26:35,622
لطفا اونو از اينجا ببريد
1555
01:26:51,782 --> 01:26:54,622
دزموند ؟ دزموند ؟
کجايي ؟
1556
01:26:55,782 --> 01:26:58,901
دزموند ! اگه با اون دختره باشي
! پوستت رو ميکنم
1557
01:26:58,902 --> 01:27:02,142
اوه اينجايي
همين الان بيا بريم خونه
1558
01:27:09,542 --> 01:27:13,262
اميدوارم منو سرزنش نکني که ازت کمک خواستم خانم
1559
01:27:15,182 --> 01:27:17,582
نه آقا . خوشحال شدم
1560
01:27:19,342 --> 01:27:21,421
ببين
1561
01:27:21,422 --> 01:27:23,422
حالا اونا آينده روشني دارند
1562
01:27:39,822 --> 01:27:41,901
ميدوني من و تو مثل فيل هستيم
1563
01:27:41,902 --> 01:27:44,901
خيلي خوب يادمون ميمونه -
نه نه -
1564
01:27:44,902 --> 01:27:46,981
ما انسان هستيم
1565
01:27:46,982 --> 01:27:51,382
و خدا رو شکر انسان ميتونه فراموش کنه
1566
01:27:53,342 --> 01:28:05,382
red2008 ترجمه و زيرنويس از مجتبي
.::WWW.IMDB-DL.COM::.