1 00:00:01,000 --> 00:00:10,000 red2008 کاري از مجتبي 2 00:00:11,000 --> 00:00:18,000 .::WWW.IMDB-DL.COM::. تنظیم مجدد: لوتیین 3 00:00:23,680 --> 00:00:25,719 ...و با کمال افتخار 4 00:00:25,720 --> 00:00:28,918 نويسنده ي برتر رمان هاي جنايي سال رو بهتون معرفي ميکنم 5 00:00:28,919 --> 00:00:31,560 خانم آريادني اوليور 6 00:00:38,920 --> 00:00:40,958 مطمئنم اونو يادته 7 00:00:40,959 --> 00:00:42,999 "سليا ريونزکرافت" 8 00:00:43,000 --> 00:00:45,399 اون دختر خونده ات بود مگه نه ؟ 9 00:00:46,360 --> 00:00:49,398 واقعا ؟ آدم خيلي از اينجور چيزا داره 10 00:00:49,399 --> 00:00:51,638 خانم اوليور ميشه بهم امضاء بديد ؟ 11 00:00:51,639 --> 00:00:53,278 ممنون 12 00:00:53,279 --> 00:00:57,679 آهان اون سليا رو ميگي ! خيلي وقته نديدمش 13 00:00:57,680 --> 00:00:59,718 ممنون 14 00:00:59,719 --> 00:01:01,759 ميتونم يه چيزي رو بهت بگم ؟ 15 00:01:01,760 --> 00:01:04,639 يه چيزي هست که بايد بفهمم 16 00:01:04,640 --> 00:01:06,678 يک چيز با اهميت 17 00:01:06,679 --> 00:01:08,718 يه راز 18 00:01:08,719 --> 00:01:14,199 ميدوني سليا ريونز کرافت قصد داره با پسرم دزموند ازدواج کنه 19 00:01:14,200 --> 00:01:17,638 اين کجاش رازه ؟ مگه دزموند مشکلي داره ؟ 20 00:01:17,639 --> 00:01:19,999 نه دزموند هيچ مشکلي نداره 21 00:01:20,000 --> 00:01:22,039 نه 22 00:01:22,040 --> 00:01:24,638 نه فقط اينکه .... همه چي .... ناگهاني شده 23 00:01:24,639 --> 00:01:26,679 و بايد آدما رو شناخت 24 00:01:26,680 --> 00:01:30,679 خصوصاً آدمايي که قراره وارد خانواده ات بشن 25 00:01:30,680 --> 00:01:33,959 خانم اوليور 26 00:01:33,960 --> 00:01:35,999 چيزي که ميخوام بدونم اينه 27 00:01:36,000 --> 00:01:38,678 آيا پدر اون مادرش رو کشته ؟ 28 00:01:38,679 --> 00:01:41,398 يا اينکه مادر اون پدرش رو کشته ؟ 29 00:01:41,399 --> 00:01:44,119 ببخشيد درست نشنيدم چي گفتي ؟ 30 00:01:44,120 --> 00:01:46,599 يادمه حدود 12 يا 13 سال قبل اتفاق افتاد 31 00:01:46,600 --> 00:01:49,038 اون زمان باعث هياهوي بسياري شد 32 00:01:49,039 --> 00:01:51,079 حتما تو هم يادته 33 00:01:51,080 --> 00:01:54,479 ژنرال و خانم ريونزکرافت 34 00:01:54,480 --> 00:01:56,639 البته که يادم مياد فقط 35 00:01:56,640 --> 00:01:58,798 ...چيزي که ميشنيدم رو باورم نميشد خانم 36 00:01:58,799 --> 00:02:00,839 بورتون کاکس 37 00:02:00,840 --> 00:02:03,799 خانم بورتون کاکس از ملاقاتت خوشحال شدم 38 00:02:06,359 --> 00:02:08,399 ولي من بايد حقيقت رو بفهمم 39 00:02:08,400 --> 00:02:10,439 ... ولي متوجه نميشم که من چطوري ميتونم کمک 40 00:02:10,440 --> 00:02:13,638 از دختر خونده ات سليا بپرس 41 00:02:13,639 --> 00:02:15,278 خواهش ميکنم 42 00:02:15,279 --> 00:02:17,559 من توانايي همچين کاري رو تو خواب هم ندارم 43 00:03:21,760 --> 00:03:23,799 خارج کردنش از اون شوک کار غير ممکني بود 44 00:03:23,800 --> 00:03:27,518 حالا اون زن ازم ميخواد درموردش از سليا پرس و جو کنم 45 00:03:27,519 --> 00:03:29,519 به نظرت اون زن دنبال چيه ؟ 46 00:03:30,919 --> 00:03:33,478 نميدونم - نميدونم بايد چيکار کنم - 47 00:03:33,479 --> 00:03:36,360 شما اگه جاي من بودي چيکار ميکردي ؟ 48 00:03:37,800 --> 00:03:40,118 سوال بسيار سختيه خانم 49 00:03:40,119 --> 00:03:44,038 من ميدونم که هرکول پوارو تحت هر شرايطي چطور عمل ميکنه 50 00:03:44,039 --> 00:03:46,799 ولي اينکه شما چيکار ميکني ... نميدونم 51 00:03:46,800 --> 00:03:48,838 اصلا اينو نميدونم 52 00:03:48,839 --> 00:03:50,839 لطفا منو ببخشيد 53 00:03:54,800 --> 00:03:56,839 هرکول پوارو صحبت ميکنه 54 00:03:56,840 --> 00:03:58,840 اوه دکترِ عزيز 55 00:04:00,160 --> 00:04:02,239 ... اگه کمکي از پوارو بر بياد 56 00:04:04,239 --> 00:04:06,279 فوراً مياد اونجا 57 00:04:06,280 --> 00:04:08,280 زود ميام 58 00:04:13,560 --> 00:04:16,159 جورج لطفا کت و کلاه من رو بيار 59 00:04:16,160 --> 00:04:18,198 بله قربان 60 00:04:18,199 --> 00:04:22,839 خانم يکي از دوستانم دکتر ويلوبي دچار مشکل شده 61 00:04:22,840 --> 00:04:26,078 لطفا منو ببخشيد - ولي به سوالم جواب نداديد - 62 00:04:26,079 --> 00:04:28,800 با اون زنه بورتون کاکس چيکار بايد بکنم ؟ 63 00:04:30,120 --> 00:04:32,238 کاري که در موردش بايد انجام بدي 64 00:04:32,239 --> 00:04:34,798 ...و من بسيار هم بهت توصيه ميکنم اينه 65 00:04:34,799 --> 00:04:36,800 هيچ کاري نکن همين و بس 66 00:04:47,520 --> 00:04:49,520 مرسي 67 00:04:59,919 --> 00:05:01,958 اوه دوست من - پوارو خدا رو شکر اومدي - 68 00:05:01,959 --> 00:05:04,359 خيلي متاسفم - سلام پوارو - 69 00:05:04,360 --> 00:05:06,398 شنيدم که قراره بياي 70 00:05:06,399 --> 00:05:09,198 اوه کاراگاه گروهبان بيل 71 00:05:09,199 --> 00:05:11,199 الان بازرس هستم 72 00:05:13,439 --> 00:05:15,799 هنوزم کار پزشکي ميکرده دکتر ويلوبي ؟ 73 00:05:15,800 --> 00:05:17,838 چندين ساله که تقريبا بازنشسته شده 74 00:05:17,839 --> 00:05:19,878 در واقع من موسسه رو اداره ميکنم 75 00:05:19,879 --> 00:05:23,438 ولي پدرم دفتر کارش رو نگه داشت و به تحقيقاتش ادامه داد 76 00:05:23,439 --> 00:05:25,478 بيمار هم ويزيت ميکرد ؟ 77 00:05:25,479 --> 00:05:27,800 نه مدت زيادي بود کسي رو درمان نکرده بود 78 00:05:43,679 --> 00:05:45,719 جسد همينطوري پيدا شده ؟ 79 00:05:45,720 --> 00:05:47,720 بله 80 00:05:57,039 --> 00:05:59,078 به اندازه کافي ديدي ؟ - بله - 81 00:05:59,079 --> 00:06:01,080 آب رو تخيله کنيد 82 00:06:02,280 --> 00:06:05,919 در کار شما چنين ابتکاري طبيعي ـه دکتر ؟ 83 00:06:05,920 --> 00:06:08,899 آب درماني براي بهبود بيماري رواني 84 00:06:08,900 --> 00:06:11,878 در طول 20 سال گذشته امري عادي بوده بازرس 85 00:06:11,879 --> 00:06:15,038 البته من هرگز به موثر بودن اون معتقد نبودم 86 00:06:15,039 --> 00:06:19,119 ولي اون پدر بود و من پسر 87 00:06:19,120 --> 00:06:21,758 و پدر شما اين درمان رو به کار گرفت ؟ 88 00:06:21,759 --> 00:06:24,119 اين اواخر ازش نااميد شده بود 89 00:06:24,120 --> 00:06:26,158 به اين نتيجه رسيد که خطرناکه 90 00:06:26,159 --> 00:06:28,840 بنظر مياد اول يه ضربه به سرش خورده 91 00:06:35,959 --> 00:06:37,959 تو ديگه برو دکتر 92 00:06:39,720 --> 00:06:41,680 اميدوارم ناراحت نشيد که 93 00:06:41,681 --> 00:06:43,639 من اول آقاي پوارو رو خبر کردم 94 00:06:43,640 --> 00:06:45,679 نه اصلا 95 00:06:45,680 --> 00:06:48,038 من و پوارو قبلا با هم کار کرديم 96 00:06:48,039 --> 00:06:50,339 اميدوارم ناراحت نشي اگه بپرسم 97 00:06:50,340 --> 00:06:52,639 که ديشب کجا بودي 98 00:06:52,640 --> 00:06:55,719 حتما منظورتون اين نيست که من يک مظنونم ؟ 99 00:06:55,720 --> 00:06:57,759 فقط دارم کارم رو انجام ميدم آقا 100 00:06:57,760 --> 00:06:59,798 ولي اون پدر من بود 101 00:06:59,799 --> 00:07:03,320 دوست عزيز روال کار براي همه يکسان ـه 102 00:07:04,319 --> 00:07:06,320 ديشب خونه خوابيدي ؟ 103 00:07:07,359 --> 00:07:09,399 نه 104 00:07:09,400 --> 00:07:11,919 نه همسرم به همراه بچه ها در کنت زندگي ميکنه 105 00:07:11,920 --> 00:07:15,238 اينکه اون وقت شب بخوام برم خونه کار سختي بود 106 00:07:15,239 --> 00:07:17,279 بنابراين يک آپارتمان در اينحا براي خودم نگه داشتم 107 00:07:17,280 --> 00:07:20,119 داخل همين موسسه ؟ - طبقه بالا . جاي باشکوهي نيست - 108 00:07:20,120 --> 00:07:22,438 و ديشب همونجا موندي ؟ 109 00:07:22,439 --> 00:07:24,439 بله 110 00:07:27,400 --> 00:07:29,400 لطفا منو ببخشيد 111 00:07:44,800 --> 00:07:47,358 ميدونستي که پدرت هم داخل ساختمون ـه ؟ 112 00:07:47,359 --> 00:07:49,398 نه اصلا خبر نداشتم 113 00:07:49,399 --> 00:07:52,758 ولي اون هميشه از اينکارا ميکنه ... يعني ميکرد 114 00:07:52,759 --> 00:07:55,558 دکتر ويلوبي حالتون خوبه ؟ 115 00:07:55,559 --> 00:07:57,599 يه پليس جلوي در ديدم 116 00:07:57,600 --> 00:08:00,119 لطفا هول نشو ماري 117 00:08:00,120 --> 00:08:02,798 ايشون منشي من خانم مکدرموت ـه 118 00:08:02,799 --> 00:08:05,278 خانم - اينا کي هستن ؟ - 119 00:08:05,279 --> 00:08:07,279 اينجا چه خبره ؟ 120 00:08:14,319 --> 00:08:16,478 از ديدنتون خيلي خوشحالم خانم اوليور 121 00:08:16,479 --> 00:08:18,518 فکر کنم تو بايد منو آريادني صدا کني 122 00:08:18,519 --> 00:08:21,639 ممنون که اومدي گفتي همين حوالي کار ميکني ؟ 123 00:08:21,640 --> 00:08:23,919 بله در دفتر وکيل - واقعا ؟ - 124 00:08:23,920 --> 00:08:26,759 کلي حرف داريم که با هم بزنيم مگه نه سليا ؟ 125 00:08:26,760 --> 00:08:28,798 آره 126 00:08:28,799 --> 00:08:31,839 حتما برات عجيب بوده که من يه دفعه بهت زنگ زدم 127 00:08:31,840 --> 00:08:35,518 ميدونم که مادر خونده ي وظيفه شناسي نبودم 128 00:08:35,519 --> 00:08:38,199 يادم نمياد که به مراسم فارق التحصيليت اومده باشم 129 00:08:38,200 --> 00:08:40,838 منم يادم نيست که مراسمي داشته باشم - اوه عزيزم - 130 00:08:40,839 --> 00:08:43,259 ولي براي تولد 21 سالگيم يه چک فرستادي 131 00:08:43,260 --> 00:08:45,678 بايد بگم که وظايفت رو کاملا انجام دادي 132 00:08:45,679 --> 00:08:49,119 عجيبه امروز صبح عکست رو توي روزنامه ديدم 133 00:08:49,120 --> 00:08:51,639 نويسنده جنايي برتر سال و حالا داريم با هم چاي ميخوريم 134 00:08:51,640 --> 00:08:56,639 ميدوني يه زن امروز اومد پيش من 135 00:08:56,640 --> 00:09:00,758 و گفت : به گمونم شما يک دختر خونده به نام سليا ريونزکرافت داريد 136 00:09:00,759 --> 00:09:02,799 اوه ، از دوستان من بود ؟ 137 00:09:02,800 --> 00:09:05,100 يکي به اسم خانم بورتون کاکس و گفت فکر ميکنه 138 00:09:05,101 --> 00:09:07,400 تو قراره به پسرش ازدواج کني 139 00:09:08,400 --> 00:09:10,439 اسمش داگلاس بود ؟ - دزموند - 140 00:09:10,440 --> 00:09:13,078 آره دزموند شغل دزموند چيه ؟ 141 00:09:13,079 --> 00:09:15,119 نوازنده ي پيانو 142 00:09:15,120 --> 00:09:17,159 عاليه 143 00:09:17,160 --> 00:09:19,198 خوب پول در مياره ؟ - اوه نه - 144 00:09:19,199 --> 00:09:22,439 هنوز داره درس ميخونه هر از گاهي يک تک نوازي ميگيره 145 00:09:22,440 --> 00:09:25,358 هنوز کلي کار داره تا نوازنده کامل پيانو بشه 146 00:09:25,359 --> 00:09:27,398 ببين ... نميدونم چي درموردش فکر ميکني 147 00:09:27,399 --> 00:09:30,039 ولي من به دزموند علاقه دارم همينطور اون به من 148 00:09:30,040 --> 00:09:32,479 ولي مادرش کلا يه چيز ديگه ست 149 00:09:32,480 --> 00:09:34,480 حالا چي ميخواست ؟ 150 00:09:35,560 --> 00:09:38,439 فکر ميکرد چون تو فرزند خونده ي مني 151 00:09:38,440 --> 00:09:40,519 بتونم يه چيزي ازت بپرسم 152 00:09:42,360 --> 00:09:44,398 يه چيز بسيار حساس 153 00:09:44,399 --> 00:09:46,399 ....چيزي که گفت اين بود 154 00:09:47,759 --> 00:09:49,979 ميتوني بفهمي که آيا پدر اون مادرش رو کشته 155 00:09:49,980 --> 00:09:52,199 يا مادرش پدره رو کشته ؟ 156 00:09:52,200 --> 00:09:54,198 خداي من چطور جرات کرده ؟ 157 00:09:54,199 --> 00:09:56,279 واقفعا همچين حرفي زد ؟ ! زنيکه عوضي 158 00:09:56,280 --> 00:09:58,839 فکر ميکرد من چيزي در اين مورد ميدونم 159 00:09:58,840 --> 00:10:02,318 ولي زمان اون حادثه من براي تور سخنراني رفته بودم آمريکا 160 00:10:02,319 --> 00:10:04,719 و تو اون موقع ... 14 سالت بود ؟ 161 00:10:04,720 --> 00:10:06,759 12سالم بود 162 00:10:06,760 --> 00:10:09,279 من و مادرت دوستاي خوبي بوديم 163 00:10:09,280 --> 00:10:12,279 در پاريس فارغ التحصيل شديم 164 00:10:12,280 --> 00:10:14,360 بعدش من ازدواج کرديم و رفتم يه محلي 165 00:10:14,361 --> 00:10:16,439 اونم ازدواج کرد و رفت يه جاي ديگه 166 00:10:16,440 --> 00:10:18,679 بعد دولت پدرت رو يه جايي منصوب کرد 167 00:10:18,680 --> 00:10:20,719 رودژا" بود ؟" - هند - 168 00:10:20,720 --> 00:10:23,118 ولي منو براي مدرسه به انگلستان فرستادن 169 00:10:23,119 --> 00:10:26,079 موقع تعطيلات من همراه يک خاواده در "سافولک" بودم 170 00:10:26,080 --> 00:10:29,599 بعد ديگه مامان و بابام رو نديدم تا وقتي که "منتقل شدن به "ايستبورن 171 00:10:29,600 --> 00:10:31,959 ...ولي تو در ايستبورن نبودي وقتي اون اتفاق 172 00:10:31,960 --> 00:10:34,599 نه اون موقع من مدرسه بودم 173 00:10:36,160 --> 00:10:39,759 خودت چي ميتوني بهم بگي آريادني ؟ 174 00:10:39,760 --> 00:10:42,998 از اون جريان هيچ اطلاعي داري ؟ - نه عزيزم ندارم - 175 00:10:42,999 --> 00:10:45,119 فقط چيزي رو ميدونم که توي روزنامه خوندم 176 00:10:45,120 --> 00:10:47,118 نه انگيزه اي بود 177 00:10:47,119 --> 00:10:50,478 نه اثري از درگيري و نه مدرکي مبني بر حمله از طرف يک شخص ديگه 178 00:10:50,479 --> 00:10:52,559 هيچکس چيزي نميدونه 179 00:10:52,560 --> 00:10:55,199 موضوع هم همينه . هيچکس نميدونه 180 00:10:55,200 --> 00:10:57,919 وقتي بچه بودم اين جريان رو ازم مخفي کردند 181 00:10:57,920 --> 00:10:59,920 ولي دائماً بهش فکر ميکنم 182 00:11:01,360 --> 00:11:04,439 خواهش ميکنم کشف کن چه اتفاقي افتاده 183 00:11:04,440 --> 00:11:06,919 نه براي خانم بورتون کاکس به خاطر من 184 00:11:06,920 --> 00:11:08,958 من بايد بدونم 185 00:11:08,959 --> 00:11:10,998 بهم کمک ميکني آريادني ؟ 186 00:11:10,999 --> 00:11:13,039 من بايد به سليا کمک کنم 187 00:11:13,040 --> 00:11:15,079 اون دختر حق داره واقعيت رو بدونه 188 00:11:15,080 --> 00:11:18,039 ولي نميدونم چيکار بايد بکنم 189 00:11:18,040 --> 00:11:21,598 چطور آدم ميتونه سال ها بعد از يک ماجرا ، ازش چيزي بفهمه ؟ 190 00:11:21,599 --> 00:11:24,520 ميدونم سرت شلوغه پوارو ولي ميشه بهم کمک کني ؟ 191 00:11:26,119 --> 00:11:28,159 متاسفم خانم 192 00:11:28,160 --> 00:11:31,240 من يک پرونده بسيار مهم دارم که بايد بهش رسيدگي کنم 193 00:11:33,399 --> 00:11:36,198 جريان ريونزکرافت مربوط به گذشته ست 194 00:11:36,199 --> 00:11:38,599 و پوارو بايد در زمان حال باقي بمونه 195 00:11:38,600 --> 00:11:40,599 فقط يه لحظه از وقتت رو به من بده 196 00:11:42,200 --> 00:11:45,398 دوست من مارگارت ريونزکرافت به طرز فجيعي مرد 197 00:11:45,399 --> 00:11:47,479 بايد بفهمم چرا 198 00:11:47,480 --> 00:11:49,480 چيکار بايد بکنم ؟ 199 00:11:50,679 --> 00:11:52,718 بسيار خب 200 00:11:52,719 --> 00:11:55,159 شما قبلا چي به من گفتيد خانم ؟ 201 00:11:56,599 --> 00:11:59,399 زن و شوهري که قبلا هرگز با هم مشاجره نکرده بودن زندگي کاملا آرومي داشتن 202 00:11:59,400 --> 00:12:02,198 کي تا حالا همچين چيزي به گوشش خورده ؟ 203 00:12:02,199 --> 00:12:05,278 يه انگيزه وجود داشته هميشه انگيزه وجود داره 204 00:12:05,279 --> 00:12:08,918 و اگه پليس در اون زمان نتونسته اونو کشف کنه 205 00:12:08,919 --> 00:12:11,279 ... پس حتما اون انگيزه ...چي بهش ميگيد 206 00:12:11,280 --> 00:12:13,319 غير عادي ـه 207 00:12:13,320 --> 00:12:15,398 جواب اين سوال در گذشته نهفته ست 208 00:12:15,399 --> 00:12:18,000 بايد گذشته رو کاوش کنيد 209 00:12:20,119 --> 00:12:22,358 گفتي اونا نزديک ايستبورن زندگي ميکردند ؟ 210 00:12:22,359 --> 00:12:24,199 اونجا آشنا داري ؟ 211 00:12:24,200 --> 00:12:26,719 پس برو ! همين حالا شروع کن 212 00:12:26,720 --> 00:12:30,000 بگرد و از کسي سوال بپرس که از همه چي خبر داره 213 00:12:31,120 --> 00:12:33,759 اوه متوجه شدم حتما يکي يه چيزي يادش مياد 214 00:12:33,760 --> 00:12:35,959 يک نفر هميشه هست که يه چيزي بدونه 215 00:12:35,960 --> 00:12:37,998 منظورت فيل ها ست 216 00:12:37,999 --> 00:12:41,438 ببخشيد ديشب سر شام ياد فيل ها افتادم 217 00:12:41,439 --> 00:12:43,479 ميشه بپرسم چرا ؟ 218 00:12:43,480 --> 00:12:45,999 چون کيک ميوه دار توي دندونم گير کرده بود 219 00:12:46,000 --> 00:12:50,318 فهميدم حتما يه منطقي هست که اينا رو بهم ربط ميده 220 00:12:50,319 --> 00:12:53,599 کيک ميوه اي ، دندون مصنوعي 221 00:12:53,600 --> 00:12:55,638 عاج ، فيل ها 222 00:12:55,639 --> 00:12:57,678 بايد فيل ها رو پيدا کنم 223 00:12:57,679 --> 00:12:59,680 فيل ها يادشون ميمونه 224 00:13:08,082 --> 00:13:10,921 پس برو ! از کسي سوال کن که 225 00:13:10,922 --> 00:13:12,961 از همه چيز خبر داره 226 00:13:12,962 --> 00:13:17,601 اگه قرار بود بگم احتمال کدومش بيشتره پدرم رو انتخاب ميکردم 227 00:13:17,602 --> 00:13:20,721 بيشتر احتمالش هست که مردها به ديگران شليک کنن مگه نه ؟ 228 00:13:20,722 --> 00:13:23,361 فکر نکنم مادرم از اسلحه استفاده ميکرد 229 00:13:35,642 --> 00:13:38,081 وقتي اين اتفاق افتاد ديگه چه کسي توي خونه بود ؟ 230 00:13:38,082 --> 00:13:41,641 يه پيرزن سرايدار که نيمه کور و کر بود 231 00:13:41,642 --> 00:13:43,681 بعضي وقتا عمه ام ميومد 232 00:13:43,682 --> 00:13:46,241 و يه دختر خارجي هم بود يه خدمتکار 233 00:13:46,242 --> 00:13:48,481 وقتي بچه بودم اون پرستارم بود 234 00:13:48,482 --> 00:13:51,282 وقتي مامانم حالش خوب نبود براي کمک بهش برگشت 235 00:14:00,722 --> 00:14:02,761 !آريادني 236 00:14:02,762 --> 00:14:04,762 ! خداي من 237 00:14:06,042 --> 00:14:08,042 بيا تو - ممنون - 238 00:14:09,242 --> 00:14:13,081 آخرين ديدار ما کي بود ؟ عروسي "لوولين" مگه نه ؟ 239 00:14:13,082 --> 00:14:16,921 قيافه ساقدوش هاي عروس مثل زردآلو شده بود 240 00:14:16,922 --> 00:14:18,961 جالبه که آدم چه چيزايي يادش ميمونه 241 00:14:18,962 --> 00:14:21,001 ساقدوش هاي عروس 242 00:14:21,002 --> 00:14:23,041 اسب هاي اخته 243 00:14:23,042 --> 00:14:25,081 سگ ها 244 00:14:25,082 --> 00:14:28,641 بقيه چيزها فراموش ميشن - ديروز دختر خونده ام رو ديدم - 245 00:14:28,642 --> 00:14:31,801 سليا ريونزکرافت تو خانواده ريونزکرافت رو يادته ؟ 246 00:14:31,802 --> 00:14:33,841 خانواده ريونزکرافت ؟ 247 00:14:33,842 --> 00:14:37,841 يه دقيقه وايسا . همونايي که اون اتفاق ناراحت کننده براشون افتاد ؟ 248 00:14:37,842 --> 00:14:41,081 آره زياد از اينجا هم دور نبود - من زماني که در "سوسکس" بودن اونا رو نشناختم - 249 00:14:41,082 --> 00:14:43,961 اونا رو از "آرميتسار" ميشناختم 250 00:14:43,962 --> 00:14:46,761 زنش قديما کلاه گيس ميگذاشت يادته ؟ 251 00:14:46,762 --> 00:14:48,801 کي ؟ مارگارت ؟ - ! آره - 252 00:14:48,802 --> 00:14:50,841 کلاه گيس داشت 253 00:14:50,842 --> 00:14:54,561 نميدونم که سرطان باعث کچل شدنش بود يا نه 254 00:14:54,562 --> 00:14:56,601 داشت منو هم قانع ميکرد کلاه گيس بگيرم 255 00:14:56,602 --> 00:14:58,962 در آرميتسار همچين کاري احمقانه بود 256 00:15:00,962 --> 00:15:03,001 اتفاق وحشتناکي بود 257 00:15:03,002 --> 00:15:05,561 موقعي که بهشون تيراندازي شد من آمريکا بودم 258 00:15:05,562 --> 00:15:09,601 تور سخنراني - تو خيلي امروزي هستي آريادني - 259 00:15:09,602 --> 00:15:13,642 هيچکس ديگه از رفيقاي من توي کار سخنراني نبوده 260 00:15:15,482 --> 00:15:17,682 اونا از خونه رفتن بيرون که قدم بزنن 261 00:15:20,402 --> 00:15:22,682 براي شام برنگشتن خونه 262 00:15:24,402 --> 00:15:26,441 بعد يه نفر جسدشون رو پيدا کرد 263 00:15:26,442 --> 00:15:29,481 هفت تير کنار جسدشون افتاده بود 264 00:15:29,482 --> 00:15:32,521 بيچاره سگ ـشون که شاهد ماجرا بوده 265 00:15:32,522 --> 00:15:34,561 اصلا براي حيوون خوب نيست 266 00:15:34,562 --> 00:15:38,601 اونا توي خونه هفت تير نگه ميداشتن ؟ - آره اسلحه نظامي بود - 267 00:15:38,602 --> 00:15:40,641 به خاطر ترس از بومي ها 268 00:15:40,642 --> 00:15:42,642 توي سوسکس معمولا مشکل ساز نميشن 269 00:15:46,482 --> 00:15:50,282 هر کسي در زندگيش مشکلات عميقي داره 270 00:15:52,042 --> 00:15:54,241 اون زن هميشه عصبي بود - واقعا ؟ - 271 00:15:54,242 --> 00:15:57,961 خيلي عصبي بود و اصلا از هند خوشش نميومد 272 00:15:57,962 --> 00:16:00,001 دختر عجيبي بود 273 00:16:00,002 --> 00:16:02,761 حتما شايعات رو شنيدي 274 00:16:02,762 --> 00:16:05,041 کدوم شايعات جوليا ؟ 275 00:16:05,042 --> 00:16:09,001 آقاي ريونزکرافت داشت زندي نامه اش رو مينوشت اون زنه هم براش تايپ ميکرد 276 00:16:09,002 --> 00:16:11,481 کي ؟ مارگارت ؟ - ! نه - 277 00:16:11,482 --> 00:16:13,482 اون دختر فرانسوي رو ميگم 278 00:16:15,282 --> 00:16:17,841 اون خيلي جوان بود و اهل فرانسه 279 00:16:17,842 --> 00:16:19,842 پشت سرشون حرف بود 280 00:16:21,202 --> 00:16:23,282 ملت ميگفتن ممکنه خودش زنش رو کشته باشه 281 00:16:23,283 --> 00:16:25,361 چون ميخواسته با اون دختره ازدواج کنه 282 00:16:25,362 --> 00:16:27,881 پس چرا به خودش هم شليک کرده ؟ - ! نکته ي خوبيه - 283 00:16:27,882 --> 00:16:30,881 من هميشه فکر ميکردم مساله به مارگارت مربوط ميشده 284 00:16:30,882 --> 00:16:33,721 احتمالش هست پاي يه مرد ديگه وسط بوده 285 00:16:33,722 --> 00:16:36,201 چرا همچين فکري ميکني ؟ - به خاطر کلاه گيس - 286 00:16:36,202 --> 00:16:39,121 کشش جنسي براي جذب ديگران 287 00:16:39,122 --> 00:16:42,041 ولي تو که گفتي کلاه گيس ميگذاشت چون کچل بود 288 00:16:42,042 --> 00:16:44,161 آره ولي خوشگل هم بود 289 00:16:44,162 --> 00:16:46,201 اون پاها 290 00:16:46,202 --> 00:16:49,041 و من مطمئنم يکي از اونا با شخص سومي رابطه عشقي داشته 291 00:16:49,042 --> 00:16:52,041 در اين منطقه از کشور 292 00:16:52,042 --> 00:16:55,042 آدما يا شکارچي اند يا با يکي رابطه دارن 293 00:16:58,482 --> 00:17:01,841 اين همون اصظلاحي ـه که فرانسوي ها بهش ميگن "غافلگيري در حمام" 294 00:17:01,842 --> 00:17:03,881 به نظرم منم غافلگير کننده ست 295 00:17:03,882 --> 00:17:06,641 آب گرم بعد از آب سرد مياد درسته ؟ 296 00:17:06,642 --> 00:17:09,201 بله ابتدا با آب گرم داغ ميکنن بعد با آب سرد خنک ميکنند 297 00:17:09,202 --> 00:17:12,521 هدف اينه که به سيستم بدن به طور جداگونه شوک وارد کنن 298 00:17:12,522 --> 00:17:17,361 و اغلب براي ترکيب شوک درماني الکتريکي به کار ميره 299 00:17:17,362 --> 00:17:19,362 خداي من 300 00:17:20,842 --> 00:17:22,881 خدا رو شکر که بيمار رواني نيستم 301 00:17:22,882 --> 00:17:24,802 همه ما بايد شکرگزار باشيم دوست من 302 00:17:24,803 --> 00:17:26,721 که عقلمون سر جاش ـه 303 00:17:26,722 --> 00:17:28,761 براي بعضي ها حتي بيشتر از بقيه 304 00:17:28,762 --> 00:17:31,001 ولي سوال اينجاست 305 00:17:31,002 --> 00:17:35,361 کي پروفسور رو براي درمان به اينجا اورده ؟ 306 00:17:35,362 --> 00:17:38,082 نگهبان شب گفت که در به زور باز نشده 307 00:17:39,402 --> 00:17:41,441 هيچ کليدي گم نشده ؟ - نه - 308 00:17:41,442 --> 00:17:43,442 همه چي سر جاشه 309 00:17:44,362 --> 00:17:47,001 بدون اثر انگشت - دکتر ويلوبي چي ؟ - 310 00:17:47,002 --> 00:17:49,041 اون مرد شوکه شده 311 00:17:49,042 --> 00:17:52,001 بهش گفتم بگرده کنت بعدا هم ميتونم ازش بازجويي کنم 312 00:17:52,002 --> 00:17:54,041 اوه ... سلام 313 00:17:54,042 --> 00:17:56,561 ميشه بيام داخل ؟ - نه خلاف قوانين ـه - 314 00:17:56,562 --> 00:17:58,601 نه نه خانم اصلا مشکلي نيست 315 00:17:58,602 --> 00:18:00,481 مشکلي پيش اومده ؟ 316 00:18:00,482 --> 00:18:02,521 هان ؟ 317 00:18:02,522 --> 00:18:04,561 نه 318 00:18:04,562 --> 00:18:06,601 قبلا هيچوقت نيومدم اين پائين 319 00:18:06,602 --> 00:18:08,602 ترسناکه ، مگه نه ؟ 320 00:18:10,082 --> 00:18:13,682 کتري رو گذاشتم جوش بياد اگه آقايون چاي ميل داريد بفرماييد 321 00:18:15,522 --> 00:18:18,441 همين محل زندگي ميکنيد خانم مکدرموت ؟ - بله خيابان جيمز - 322 00:18:18,442 --> 00:18:20,481 پياده 10 دقيقه راهه 323 00:18:20,482 --> 00:18:24,201 شبي که پروفسور ويلوبي کشته شد هم پياده رفتيد خونه ؟ 324 00:18:24,202 --> 00:18:26,041 بله 325 00:18:26,042 --> 00:18:28,081 تنها زندگي ميکنيد ؟ - نه - 326 00:18:28,082 --> 00:18:30,401 با چند تا دختر ديگه يه آپارتمان شريکي داريم 327 00:18:30,402 --> 00:18:33,241 کسي هست که تاييد کنه شما تمام شب خونه بوديد ؟ 328 00:18:33,242 --> 00:18:36,361 من که يادم نمياد گفته باشم تمام شب خونه بودم 329 00:18:36,362 --> 00:18:39,721 ميشه بپرسم شما اصالتاً اهل کجا هستيد ؟ 330 00:18:39,722 --> 00:18:41,761 بوستون 331 00:18:41,762 --> 00:18:43,921 ولي هميشه دلم ميخواست بيام لندن 332 00:18:43,922 --> 00:18:46,841 گمونم اومدم براي يه مدتي اينجا زندگي کنم 333 00:18:46,842 --> 00:18:49,761 و همون کاري رو بکنم که انگيسي ها ميکنن 334 00:18:49,762 --> 00:18:53,601 که البته منظورم به قتل رسوندن پروفسور روان شناسي نيست 335 00:18:53,602 --> 00:18:56,721 پس به نظر شما يک انگليسي اين قتل رو مرتکب شده ؟ 336 00:18:56,722 --> 00:18:59,081 فکر کنم احتمالش زياد باشه مگه نه ؟ 337 00:18:59,082 --> 00:19:01,641 تا چه حد پروفسور ويلوبي رو ميشناختيد ؟ 338 00:19:01,642 --> 00:19:03,681 اصلا اونو نميشناختم 339 00:19:03,682 --> 00:19:07,321 پس نميدونيد روي چه پروژه اي کار ميکرد 340 00:19:07,322 --> 00:19:11,361 من يک منشي قسمت بايگاني ام هيچي در مورد روانشناسي نميدونم 341 00:19:11,762 --> 00:19:13,801 پرونده ها رو به ترتيب حروف الفبا مرتب ميکنم 342 00:19:13,802 --> 00:19:18,401 تلفن جواب ميدم و چاي درست ميکنم 343 00:19:18,402 --> 00:19:21,241 لطفا برگرديم به شبي که قتل رخ داد 344 00:19:21,242 --> 00:19:23,601 چه ساعتي محل کار رو ترک کرديد ؟ 345 00:19:23,602 --> 00:19:26,401 مثل هميشه حدود 5:30 346 00:19:26,402 --> 00:19:28,441 بعد کجا رفتيد ؟ 347 00:19:28,442 --> 00:19:30,481 رفتم خونه 348 00:19:30,482 --> 00:19:32,482 ولي الان گفتيد که نرفتيد خونه 349 00:19:34,482 --> 00:19:36,521 فکر نکنم 350 00:19:36,522 --> 00:19:38,561 اين تحقيقات قتل ـه خانم 351 00:19:38,562 --> 00:19:40,601 آره 352 00:19:40,602 --> 00:19:42,641 درسته ببخشيد 353 00:19:42,642 --> 00:19:45,281 خب ... رفتم خونه 354 00:19:45,282 --> 00:19:47,282 ديدم بقيه دخترا نيستن 355 00:19:48,442 --> 00:19:50,481 ماهي ساردين رو گرم کردم 356 00:19:50,482 --> 00:19:52,522 بعدش رفتم خوابيدم 357 00:19:54,682 --> 00:19:56,882 پس کسي نيست داستان شما رو تاييد کنه 358 00:19:58,362 --> 00:20:00,001 گمونم نه 359 00:20:00,002 --> 00:20:01,782 عجيبه چون دکتر ويلوبي هم 360 00:20:01,783 --> 00:20:03,561 براي شب جنايت هيچ شاهدي نداره 361 00:20:03,562 --> 00:20:06,441 ... نداره ؟ ولي قطعاً همسرش 362 00:20:06,442 --> 00:20:08,881 اون گفت شب رو اينجا در آپارتمانش سپري کرده 363 00:20:08,882 --> 00:20:10,921 اوه 364 00:20:10,922 --> 00:20:12,961 متوجه ام 365 00:20:12,962 --> 00:20:15,001 اينو نميدونستم 366 00:20:15,002 --> 00:20:17,002 تصور کردم رفته خونه 367 00:20:28,602 --> 00:20:31,521 آيا پرستار "ماچام" ...منظورم خانم ماچام ـه انيجا زندگي ميکنه ؟ 368 00:20:31,522 --> 00:20:35,681 بگم کي اومده ؟- بگو خانم آريادني - 369 00:20:35,682 --> 00:20:37,682 بفرماييد داخل خانم - ممنون - 370 00:20:39,562 --> 00:20:42,841 اوه حتما کلي سال گذشته 371 00:20:42,842 --> 00:20:44,881 بله همينطوره پرستار 372 00:20:44,882 --> 00:20:47,361 چقدر عکس داري 373 00:20:47,362 --> 00:20:49,401 آره زياد دارم مگه نه ؟ 374 00:20:49,402 --> 00:20:52,401 همه ي دختر و پسراي کوچيک ام 375 00:20:52,402 --> 00:20:54,441 من به همه جاي دنيا رفتم 376 00:20:54,442 --> 00:20:56,481 ميدونم پرستار 377 00:20:56,482 --> 00:20:58,521 کجاها رفتي ؟ هند ؟ 378 00:20:58,522 --> 00:21:01,881 شيملا ، هنگ کنگ ، مصر 379 00:21:01,882 --> 00:21:04,561 "منم يه بار رفتم "پانجاب 380 00:21:04,562 --> 00:21:06,921 20سال قبل 381 00:21:06,922 --> 00:21:09,161 تو همراه خانواده ريونزکرافت بودي ؟ 382 00:21:09,162 --> 00:21:11,201 خدمات خانوادگي 383 00:21:11,202 --> 00:21:13,361 مراقب بچه هاي اونا هم بودي ؟ - نه - 384 00:21:13,362 --> 00:21:16,401 من نبودم . اون موقع پيش خانواده "بارنابي" بودم 385 00:21:16,402 --> 00:21:18,481 چاي تون رو آوردم خانم ماچام 386 00:21:18,482 --> 00:21:20,521 ممنون عزيزم 387 00:21:20,522 --> 00:21:23,721 البته خانواده ريونزکرافت رو ميشناختم 388 00:21:23,722 --> 00:21:26,241 چون اونا با خانواده بارنابي دوست بودند 389 00:21:26,242 --> 00:21:29,282 واقعا ؟ بله . همينطور خانواده ي بورتون کاکس 390 00:21:31,442 --> 00:21:34,241 من انجامش ميدم - من ميرم سراغ شستن لباس ها - 391 00:21:34,242 --> 00:21:36,281 ممنون عزيزم 392 00:21:36,282 --> 00:21:38,282 تو کمک بزرگي هستي 393 00:21:40,402 --> 00:21:42,441 گفتي خانواده بورتون کاکس ؟ 394 00:21:42,442 --> 00:21:46,281 شايدم اسمشون کارتن فاکس بود 395 00:21:46,282 --> 00:21:49,681 ميدوني که منظورم چيه اونا دوستاي خوبي بودند 396 00:21:49,682 --> 00:21:52,681 همه اونجا دوستانه برخورد ميکردند 397 00:21:52,682 --> 00:21:55,722 ...وقتي رفتي اونجا فرصتي 398 00:21:55,723 --> 00:21:58,761 پيش نيومد ريونزکرافت ها رو ببيني ؟ 399 00:21:58,762 --> 00:22:00,801 نه نديدم 400 00:22:00,802 --> 00:22:02,841 اونا چه جور آدمايي بودند ؟ 401 00:22:02,842 --> 00:22:04,842 ... خب 402 00:22:06,122 --> 00:22:08,161 اونا يه مشکلي داشتند 403 00:22:08,162 --> 00:22:10,201 چه مشکلي پرستار ؟ 404 00:22:10,202 --> 00:22:12,241 يه اتفاق وحشتناک افتاد 405 00:22:12,242 --> 00:22:14,242 واقعا ؟ 406 00:22:18,242 --> 00:22:20,281 من شنيدم اونا زوج خوبي بودند 407 00:22:20,282 --> 00:22:23,561 اوه بله اونا زوج خوبي بودن 408 00:22:23,562 --> 00:22:25,601 و شوکه کننده بود 409 00:22:25,602 --> 00:22:28,881 اونا ميگفتن که زنه خيلي احساساتي بوده 410 00:22:28,882 --> 00:22:34,882 بعد داستان اون بچه توي رودخونه اومد وسط 411 00:22:36,642 --> 00:22:39,001 بچه رو از توي جاش برداشت 412 00:22:39,002 --> 00:22:41,441 و اونو انداخت توي رودخونه 413 00:22:41,442 --> 00:22:44,842 انداختش توي رودخونه 414 00:22:47,642 --> 00:22:50,881 مشکلي که در آرميستار پيش اومد چي بود پرستار ؟ 415 00:22:50,882 --> 00:22:54,961 خب اون زن دچار بيماري رواني شده بود 416 00:22:54,962 --> 00:22:57,042 بعد آزادش کردن بياد بيرون 417 00:22:58,042 --> 00:23:00,081 همه چي دوباره اتفاق افتاد 418 00:23:00,082 --> 00:23:02,121 چه اتفاقي ؟ 419 00:23:02,122 --> 00:23:05,041 بهش اجازه دادن اونا رو برگردونه پسره و دختره رو 420 00:23:05,042 --> 00:23:07,081 اين دفعه نوبت پسره بود 421 00:23:07,082 --> 00:23:09,801 البته ما همه ميدونستيم کار خود زنه ست 422 00:23:09,802 --> 00:23:11,841 کي رو ميگي پرستار ؟ 423 00:23:11,842 --> 00:23:13,842 خب کار هر کدومشون ممکن بود باشه 424 00:23:15,082 --> 00:23:17,082 خيلي خوشحالم دوباره ميبينمت 425 00:23:18,362 --> 00:23:23,321 تو رو يادمه موقعي که چکمه هاي کوچولو داشتي 426 00:23:23,322 --> 00:23:26,082 تو تمام راه دنبالم ميومدي 427 00:23:29,642 --> 00:23:31,681 ... اونا 428 00:23:31,682 --> 00:23:34,321 اونا از يه صخره پرت شدند پايين 429 00:23:34,322 --> 00:23:36,361 مگه نه ؟ 430 00:23:36,362 --> 00:23:39,201 يا يه همچين چيزي 431 00:23:39,202 --> 00:23:41,722 آره يه همچين چيزي 432 00:23:46,922 --> 00:23:48,922 پرستار ؟ 433 00:23:55,242 --> 00:23:57,281 خانم "باکل" اون خوابش برد 434 00:23:57,282 --> 00:23:59,441 ... شايد بتوني - اوه اون عاشق چرت زدنه - 435 00:23:59,442 --> 00:24:01,481 بزارش به عهده ي من - ممنون - 436 00:24:01,482 --> 00:24:04,521 راستي خانم ... داشتيد در مورد ژنرال و همسرش سوال ميکرديد ؟ 437 00:24:04,522 --> 00:24:07,441 آره اونا رو ميشناختي ؟ - قبلا براشون کار ميکردم - 438 00:24:07,442 --> 00:24:09,081 ... سه شنبه ها ميرفتم خونه اونا 439 00:24:09,082 --> 00:24:12,441 ميشه رک و پوست کننده يه چيزي ازت بپرسم خيلي روز طولاني داشتم 440 00:24:12,442 --> 00:24:15,401 به نظرت اونا خودکشي کردن ؟ - نه ممکن نيست - 441 00:24:15,402 --> 00:24:17,422 اونا خوشبخت بودن همسرش آدم جذابي بود 442 00:24:17,423 --> 00:24:19,441 و هميشه زيبا و آراسته 443 00:24:19,442 --> 00:24:21,681 شنيدم کلاه گيس ميگذاشته 444 00:24:21,682 --> 00:24:23,841 آره اون چند تا کلاه گيس داشت - چند تا ؟ - 445 00:24:23,842 --> 00:24:27,601 چهار تا . خيلي هم گرون بودند يکي شون بور ، يکي ديگه حلقه هاي خاکستري داشت 446 00:24:27,602 --> 00:24:29,522 يادمه اونا رو ميفرستاد لندن 447 00:24:29,523 --> 00:24:31,441 تا دوباره درستشون کنن "يه جايي به اسم "يوژين 448 00:24:31,442 --> 00:24:33,171 اوضاع جسميش ضعيف بود ؟ - آره - 449 00:24:33,182 --> 00:24:34,942 نميدونم چه مشکلي داشت 450 00:24:34,943 --> 00:24:36,701 ولي مجبور شده بود عمل جراحي انجام بده 451 00:24:36,702 --> 00:24:39,541 رفته بود خيابان هارلي زماني که برگشت حالش بهتر شده بود 452 00:24:39,542 --> 00:24:41,701 ژنرال چي ؟ - يه مقدار مشکل قلبي داشت - 453 00:24:41,702 --> 00:24:43,821 ولي قرص هاش رو ميخورد و حالش خوب بود 454 00:24:43,822 --> 00:24:46,341 وقتي خواهرش براي ديدنش اومده بود خيلي خوشحال بود 455 00:24:46,342 --> 00:24:48,901 خواهر ؟ خواهرِ کي ؟ - خانم ريونزکرافت - 456 00:24:48,902 --> 00:24:50,902 من نميدونستم اون خواهر داشته 457 00:25:07,902 --> 00:25:10,622 درک ميکنم که شما الان عزادار هستيد ... ولي 458 00:25:12,542 --> 00:25:15,061 شما گفتيد پروفسور ويلوبي بازنشست شده بود ؟ 459 00:25:15,062 --> 00:25:17,101 من گفتم تا حدي بازنشسته 460 00:25:17,102 --> 00:25:19,341 يعني هر روز به موسسه ميومد ؟ 461 00:25:19,342 --> 00:25:23,181 پدر جدول زماني خاص خودش رو داشت که بنظر من بسيار نامنظم بود 462 00:25:23,182 --> 00:25:25,821 اگه دلش ميخواد تمام شب رو کار ميکرد و کل روز رو ميخوابيد 463 00:25:25,822 --> 00:25:27,461 متاهل بود ؟ 464 00:25:27,462 --> 00:25:29,621 مادرم چند سال پيش فوت کرد 465 00:25:29,622 --> 00:25:32,301 دوباره ازدواج نکرد ؟ بعضي آقايون اينکارو ميکنن - نه - 466 00:25:32,302 --> 00:25:34,341 نه ديگه ازدواج نکرد 467 00:25:34,342 --> 00:25:36,901 حالا موسسه ويلوبي به شما ميرسه ؟ 468 00:25:36,902 --> 00:25:38,901 نه اصلا . اونجا توسط يه گروه سهامدار اداره ميشه 469 00:25:38,902 --> 00:25:40,981 من هم يکي از اونام 470 00:25:40,982 --> 00:25:44,322 ...آيا کسي رو ميشناسيد که هرگونه 471 00:25:44,323 --> 00:25:47,661 کينه يا دشمني در حيطه کاري يا غيره 472 00:25:47,662 --> 00:25:49,981 نسبت به پدرتون داشته باشه ؟ 473 00:25:49,982 --> 00:25:52,101 پدر من فرد بسيار قابل احترامي بود 474 00:25:52,102 --> 00:25:54,181 و شما ديشب به من گفتيد که 475 00:25:54,182 --> 00:25:56,762 پدرتون از سال ها قبل 476 00:25:56,763 --> 00:25:59,341 آزمايشات مربوط به آب درماني رو کنار گذاشته 477 00:25:59,342 --> 00:26:00,981 بله درسته 478 00:26:00,982 --> 00:26:04,021 و خود شما هم از اين تکنيک استفاده نميکنيد ؟ - نه - 479 00:26:04,022 --> 00:26:06,061 من با بيمارام صحبت ميکنم 480 00:26:06,062 --> 00:26:08,981 و داروهاي مناسب براشون تجويز ميکنم 481 00:26:08,982 --> 00:26:11,862 ببينيد تا جايي که يادمه 482 00:26:11,863 --> 00:26:14,741 اتاق آب درماني بلا استفاده رها شده بود 483 00:26:14,742 --> 00:26:16,981 ولي قاتل ميدونسته چطور ازش استفاده کنه 484 00:26:16,982 --> 00:26:19,181 اينطور به نظر مياد 485 00:26:19,182 --> 00:26:21,901 فکر کنم شما هم طرز استفاده از اونجا رو بلديد مگه نه ؟ 486 00:26:25,742 --> 00:26:27,741 فکر کردم شايد چاي ميل داشه باشيد 487 00:26:27,742 --> 00:26:29,821 ممنون ژاکلين 488 00:26:29,822 --> 00:26:32,181 خانم ويلوبي خونه بسيار قشنگي داريد 489 00:26:32,182 --> 00:26:33,181 ممنون 490 00:26:33,182 --> 00:26:36,741 شنيدم يه آپارتمان کوچک هم در موسسه داريد 491 00:26:36,742 --> 00:26:38,741 اونجا مال من نيست مال شوهرمه 492 00:26:38,742 --> 00:26:40,782 خودم زياد نرفتم اونجا 493 00:26:43,742 --> 00:26:45,782 خب 494 00:26:47,302 --> 00:26:49,302 شکر ؟ 495 00:26:50,902 --> 00:26:54,381 حتما يک فرد بسيار قوي يا بيش از يک نفر 496 00:26:54,382 --> 00:26:57,582 پروفسور رو وارد محفظه آب درماني کردن 497 00:26:59,822 --> 00:27:02,181 يا اينکه خودش داوطلبانه وارد اون شده 498 00:27:02,182 --> 00:27:04,182 چرا بايد همچين کاري کنه ؟ 499 00:27:05,622 --> 00:27:07,661 نميدونم 500 00:27:07,662 --> 00:27:09,922 ولي به نظر مياد که يک نفر 501 00:27:09,923 --> 00:27:12,181 مقدار کمي از داروي خودش رو بهش داده 502 00:27:12,182 --> 00:27:16,021 دارويي که نزديک به 20 سال بود که مصرف نميکرد 503 00:27:16,022 --> 00:27:18,622 فکر ميکني کار يک بيمار ناراضي بوده ؟ 504 00:27:19,702 --> 00:27:21,702 ممکنه 505 00:27:25,502 --> 00:27:30,502 ترجمه و زيرنويس از مجتبي 506 00:27:31,822 --> 00:27:33,861 سليا عزيزم ما داريم تمرين ميکنيم 507 00:27:33,862 --> 00:27:35,901 بايد حرف بزنيم 508 00:27:35,902 --> 00:27:39,302 من فقط يک ساعت ديگه اينجا کار دارم ميشه بعداً برگردي ؟ 509 00:27:44,862 --> 00:27:46,901 سلام شما بازرس بيل هستيد مگه نه ؟ 510 00:27:46,902 --> 00:27:49,221 شب بخير خانم اوليور حالتون خوبه ؟ 511 00:27:49,222 --> 00:27:51,382 شديداً خسته ام تمام روز رو صرف 512 00:27:51,383 --> 00:27:53,541 رانندگي در سوسکس و تعقيب فيل ها کردم 513 00:27:53,542 --> 00:27:55,981 آره درسته ... موفق باشيد 514 00:27:55,982 --> 00:27:58,421 نه نه حتما اشتباه متوجه شديد 515 00:27:58,422 --> 00:28:01,541 منظورم خود فيل نيست آدمايي رو ميگم که مثل فيل ميمونند 516 00:28:01,542 --> 00:28:03,502 سعي دارم بفهمم چه کسي 517 00:28:03,503 --> 00:28:05,461 چيزي درباره پرونده ريونز کرافت يادشه 518 00:28:05,462 --> 00:28:08,101 ايستبورن . زوجي که بالاي صخره مردند 519 00:28:08,102 --> 00:28:10,221 پرونده عجيبي بود - هنوزم هست - 520 00:28:10,222 --> 00:28:12,261 من افسر تحقيق اون پرونده رو ميشناسم 521 00:28:12,262 --> 00:28:14,621 بيل گرووي الان بازنشسته شده 522 00:28:14,622 --> 00:28:16,661 ميشه شمارش رو بهم بديد ؟ 523 00:28:16,662 --> 00:28:18,701 آره همينجا گذاشتمش 524 00:28:20,742 --> 00:28:22,742 سليا 525 00:28:24,782 --> 00:28:26,782 ! آخ 526 00:28:35,782 --> 00:28:37,782 حالت خوبه ؟ 527 00:28:46,062 --> 00:28:48,821 اوه يه قهوه غليظ عالي همون چيزي که لازم داشتم 528 00:28:48,822 --> 00:28:50,261 مرسي خانم 529 00:28:50,262 --> 00:28:52,581 اينا همه کساني بوند که باهاشون صحبت کردم 530 00:28:52,482 --> 00:28:54,462 من تمام نکاتي که ضروري به نظر ميرسيد رو نوشتم 531 00:28:54,463 --> 00:28:56,441 ولي خلاصه بگم 532 00:28:56,442 --> 00:28:58,601 چکيده حرفاي همشون اين بود 533 00:28:58,602 --> 00:29:02,921 ژنرال ريونزکرافت داشته خاطرات زمان اقامتش در هند رو مينوشته 534 00:29:02,922 --> 00:29:05,442 و در عين حال سعي داشته مخ يه دختره رو بزنه 535 00:29:05,443 --> 00:29:07,961 که ظاهراً منشي خودش بوده 536 00:29:07,962 --> 00:29:10,022 نتيجه کار اين ميشه که به زن خودش شليک ميکنه 537 00:29:10,023 --> 00:29:12,082 چون ميخواسته با اون دختره ازدواج کنه 538 00:29:13,322 --> 00:29:16,161 ولي بعد به خاطر وحشت از عاقبت کاري که کرده 539 00:29:16,162 --> 00:29:18,201 به خودش هم شليک ميکنه 540 00:29:18,202 --> 00:29:21,921 يا اينکه مارگارت از رابطه اش با خبر ميشه 541 00:29:21,922 --> 00:29:23,922 و شوهرش رو ميکشه 542 00:29:25,522 --> 00:29:27,561 بعد خودشو 543 00:29:27,562 --> 00:29:29,601 اوه ظاهرا مارگاتر بيماري داشته 544 00:29:29,602 --> 00:29:31,641 احتمالا سرطان 545 00:29:31,642 --> 00:29:33,681 انگار موهاش ريخته بودند 546 00:29:33,682 --> 00:29:35,721 چون ميگن چند تا کلاه گيس داشته 547 00:29:35,722 --> 00:29:40,161 اينحا نوشتي ... 4 تا کلاه گيس داشته 548 00:29:42,202 --> 00:29:43,862 ... چي فکر ميکني ؟ به نظرت 549 00:29:43,863 --> 00:29:45,521 اين تعداد يه کم زياده روي نيست ؟ 550 00:29:45,522 --> 00:29:48,042 خب چرا . آدم ميتونه يه کلاه گيس داشته باشه و يه دونه هم يدکي 551 00:29:48,043 --> 00:29:50,561 براي مواقعي که کلاه گيس اصلي رو براي تعمير ميفرسته 552 00:29:50,562 --> 00:29:53,162 ولي چرا 4 تا کلاه گيس ؟ 553 00:29:55,322 --> 00:29:57,761 هيچي دستگيرم نشده مگه نه ؟ - شايد - 554 00:29:57,762 --> 00:30:01,521 فکر کنم براي هميشه هم يک راز بمونه 555 00:30:01,522 --> 00:30:03,822 و حالا بايد بشينم و 556 00:30:03,823 --> 00:30:06,121 روي پرونده پروفسور ويلوبي کار کنم 557 00:30:06,122 --> 00:30:09,002 شب خوش - من حتي به ديدن اون پرستاره هم رفتم - 558 00:30:10,242 --> 00:30:12,281 اون از زمان اقامت در هند ريونز کرافت ها رو ميشناخت 559 00:30:12,282 --> 00:30:16,121 و مطمئن بود که اونا خانوادگي مشکل رواني داشتند 560 00:30:16,122 --> 00:30:19,041 گفت يکي شون حتما داشته مطمئن نبود کدوم 561 00:30:19,042 --> 00:30:20,881 يکي از کيا ؟ - يکي از خواهرا - 562 00:30:20,882 --> 00:30:23,441 خواهر ها ؟ - ظاهرا مارگاتر يه خواهر داشته - 563 00:30:23,442 --> 00:30:25,481 قبلا هرگز اينو نشنيده بودم 564 00:30:25,482 --> 00:30:27,521 خواهرش توي عروسي مارگارت هم نبود 565 00:30:27,522 --> 00:30:29,561 يه کم عجيبه مگه نه ؟ 566 00:30:29,562 --> 00:30:31,601 ادامه بده خانم 567 00:30:31,602 --> 00:30:34,281 خب اون چندين سال در آسايشگاه رواني بوده 568 00:30:34,282 --> 00:30:37,801 احتمالش هست که اون چند تا بچه رو کشته باشه 569 00:30:37,802 --> 00:30:39,841 حتي شايد بچه هاي خودش رو 570 00:30:39,842 --> 00:30:41,881 بعد مداوا شده 571 00:30:41,882 --> 00:30:46,642 و بعد از درمان يا عفو ... به هر حال آزاد شده 572 00:30:47,602 --> 00:30:50,431 رفته به ديدن مارگارت در هند و اونجا يه حادثه ديگه رخ داده 573 00:30:51,442 --> 00:30:54,481 و اين حادثه هم مربوط به بچه ها ميشده 574 00:30:54,482 --> 00:30:57,641 و اين ممکنه توضيح بده که چرا خانم بورتون کاکس انقدر نگران بوده 575 00:30:57,642 --> 00:30:59,681 جنون خانوادگي - نه - 576 00:30:59,682 --> 00:31:02,641 نه خانم اين فقط حدس و گمان ـه 577 00:31:02,642 --> 00:31:04,922 چيزي که تو در سوسکس پيدا کردي 578 00:31:04,923 --> 00:31:07,201 تنها غبار و بازتابي از حقيقت بوده 579 00:31:07,202 --> 00:31:09,462 نه چيزي که مسلم ـه 580 00:31:09,463 --> 00:31:11,721 اينه که اون زن و شوهر عاشق هم بودن 581 00:31:11,722 --> 00:31:13,761 و با خوشبختي در کنار هم زندگي ميکردند 582 00:31:13,762 --> 00:31:17,641 پس چرا عصر اون روز زيبا 583 00:31:17,642 --> 00:31:20,601 بايد با همديگه قدم زنان برن بالاي صخره 584 00:31:20,602 --> 00:31:24,521 همراه خودشون يک هفت و تير و يک سگ ببرن ؟ 585 00:31:24,522 --> 00:31:27,281 سگ چه ربطي به اين ماجرا داره ؟ - نميدونم - 586 00:31:27,282 --> 00:31:30,001 ولي همه ي اون فيل ها ، سگ رو يادشون بوده 587 00:31:30,002 --> 00:31:31,041 بله 588 00:31:31,042 --> 00:31:33,081 بهم بگو چي گفتن 589 00:31:33,082 --> 00:31:35,922 يکي از فيل ها گفت که 590 00:31:35,923 --> 00:31:38,761 سگ ـه خانم ريونزکرافت رو دوست داشت 591 00:31:38,762 --> 00:31:40,762 يکي ديگه گفت سگ اونو گاز گرفته بود 592 00:31:44,482 --> 00:31:46,521 نه نه اين مساله خاصي نيست 593 00:31:46,522 --> 00:31:48,962 فقط يک فيل که يک سگ رو يادش بوده 594 00:31:50,282 --> 00:31:53,082 فعلا ديگه کمکي از من برنمياد خانم منو ببخشيد 595 00:32:10,602 --> 00:32:12,641 اسم من دزموند بورتون کاکس ـه 596 00:32:12,642 --> 00:32:15,481 بله درباره سوالاتي که مادرتون پرسيده شنيدم 597 00:32:15,482 --> 00:32:18,241 آقا لطفا خلاصه بگيد من خيلي سرم شلوغه 598 00:32:18,242 --> 00:32:21,361 مادرم حق نداشت اونجوري بره سراغ خانم اوليور 599 00:32:21,362 --> 00:32:23,921 لازم نيست در مورد ازدواج من با سليا نگران باشه 600 00:32:23,922 --> 00:32:25,961 مادرها هميشه نگران هستند 601 00:32:25,962 --> 00:32:28,282 اون مادر واقعي من نيست منو به فرزندي قبول کردن 602 00:32:29,922 --> 00:32:31,961 چرا اومدي اينجا آقا ؟ 603 00:32:31,962 --> 00:32:35,001 يه نفر امشب در مدرسه موسيقي بهم حمله کرد 604 00:32:35,002 --> 00:32:37,361 و نميدوني کي بود ؟ - نه - 605 00:32:37,362 --> 00:32:42,081 نکته اينه که مادرم يه مقدار دچار اختلال ذهني شده 606 00:32:42,082 --> 00:32:44,321 ميترسم نکنه اون يه نفر رو وادار به اين کار کرده باشه 607 00:32:44,322 --> 00:32:46,322 چرا بايد بخواد همچين کاري کنه ؟ 608 00:32:48,362 --> 00:32:52,601 وقتي من بچه بودم اون مشکلات بسيار بدي داشت 609 00:32:52,602 --> 00:32:55,041 حالا ميخواد جلوي ازدواج من با سليا رو بگيره 610 00:32:55,042 --> 00:32:58,001 .. و ميخواد با طرح اون شايعات مسخره سليا رو بترسونه 611 00:32:58,002 --> 00:33:01,161 چند وقته شما خانم سليا رو ميشناسي ؟ 612 00:33:01,162 --> 00:33:03,201 تمام عمرم 613 00:33:03,202 --> 00:33:05,241 خانواده ي من مثل اون قبلا در هند بودن 614 00:33:05,242 --> 00:33:09,121 زماني که براي تعطيلات به سافولک رفتيم ما با هم بازي ميکرديم 615 00:33:09,122 --> 00:33:11,961 ولي چرا مادرتون بايد جلوي ازدواج شما رو بگيره ؟ 616 00:33:11,962 --> 00:33:14,721 چون بدجنس و سلطه طلب ـه 617 00:33:14,722 --> 00:33:17,042 اگه کسي بر عليه اش باشه انتقام جو هم ميشه 618 00:33:18,322 --> 00:33:20,641 وقتي 15 سالم بود منو برد پيش روانپزشک 619 00:33:20,642 --> 00:33:22,681 چرا ؟ 620 00:33:22,682 --> 00:33:26,122 من يه جور وابستگي به يکي پيدا کرده بودم که رهاش نميکردم 621 00:33:27,042 --> 00:33:30,402 مادرم هم منو مرتب ميبرد پيش دکتر ويلوبي 622 00:33:34,602 --> 00:33:36,321 لطفا بشينيد 623 00:33:44,840 --> 00:33:46,879 ! اوه عزيزم 624 00:33:46,880 --> 00:33:49,319 چه مزخرفاتي داشتي ميگفتي ؟ 625 00:33:49,320 --> 00:33:50,599 ... زنم 626 00:33:50,600 --> 00:33:52,639 فکر کردم اونو تحت کنترل داري 627 00:33:52,640 --> 00:33:54,679 و اون شب کي شما رو ديد ؟ 628 00:33:54,680 --> 00:33:57,399 يادم نيست اصلا نميدونم کسي منو ديد يا نه 629 00:33:57,400 --> 00:33:59,439 ممکنه رفته باشم قدم بزنم 630 00:33:59,440 --> 00:34:01,479 يادم نمياد 631 00:34:01,480 --> 00:34:03,519 پدرتون روي چي کار ميکرد ؟ 632 00:34:03,520 --> 00:34:06,399 آيا در مورد موضوع خاصي تحقيق ميکرد ؟ 633 00:34:06,400 --> 00:34:08,439 الگوهاي رفتاري در بين دو قلو ها 634 00:34:08,440 --> 00:34:10,479 کاراکترهاي ژنتيکي 635 00:34:10,480 --> 00:34:12,639 در محيط هاي مشابه و نامشابه 636 00:34:12,640 --> 00:34:14,919 گروه هاي خوني ، آسيب شناسي 637 00:34:14,920 --> 00:34:16,959 ديگه چي رو ميخوايد بدونيد ؟ 638 00:34:16,960 --> 00:34:20,640 اسصم کسي که بتونه تاييد کنه شما کجا بوديد دکتر 639 00:34:24,120 --> 00:34:27,400 در عير اينصورت بايد بهتون مشکوک بشيم مگه نه ؟ 640 00:34:33,880 --> 00:34:35,919 هي 641 00:34:35,920 --> 00:34:37,759 يه دقيقه وقت داريد ؟ 642 00:34:37,760 --> 00:34:39,760 ببخشيد ؟ 643 00:34:40,800 --> 00:34:42,860 ميشه چند کلمه با هم حرف بزنيم بازرس ؟ 644 00:34:42,861 --> 00:34:44,920 اگه لطف کنيد 645 00:34:48,120 --> 00:34:52,040 بازرس گرووي لطفا هر چي ميدونيد به ما بگيد 646 00:34:53,240 --> 00:34:55,799 ريونزکرافت ها در سال 1913 ازدواج کردند 647 00:34:55,800 --> 00:34:58,919 دختره اصالتا اهل کنت بود 648 00:34:58,920 --> 00:35:02,879 "يه خواهر داشت به اسم "دورتيا که با کاپيتان "جارو" ازدواج کرد 649 00:35:02,880 --> 00:35:06,039 هر چند اونا بدشانسي آوردند 650 00:35:06,040 --> 00:35:08,079 شوهر دورتيا در جنگ کشته شد 651 00:35:08,080 --> 00:35:10,119 و دو تا بچه يتيم باقي گذاشت 652 00:35:10,120 --> 00:35:12,959 کوچکتره که پسر بود افتاد توي يه درياچه و غرق شد 653 00:35:12,960 --> 00:35:16,399 اولش ميگفتن تقصير خواهر بزرگش بوده 654 00:35:16,400 --> 00:35:19,960 ولي بعد معلوم شد داستان يه چيز ديگه ست 655 00:35:21,680 --> 00:35:25,519 يکي از همسايه ها گفت که خود مادره اينکارو کرده 656 00:35:25,520 --> 00:35:27,559 از دست پسرش عصباني بوده 657 00:35:27,560 --> 00:35:29,799 اونو انداخته توي درياجه و سرش رو برده زير آب 658 00:35:29,800 --> 00:35:32,159 موقع بازجويي قاطي کرد 659 00:35:32,160 --> 00:35:35,279 منظورم اينه که کاملا رواني شده بود 660 00:35:35,280 --> 00:35:37,319 و بايد در تيمارستان بستري ميشد 661 00:35:37,320 --> 00:35:39,959 اون سالها تحت درمان بود 662 00:35:39,960 --> 00:35:43,239 و بعد بنا به دلايلي اعلام کردن که مداوا شده 663 00:35:43,240 --> 00:35:45,559 اونم برگشت با خونوادش زندگي گنه 664 00:35:45,560 --> 00:35:47,780 آقاي گرووي پس 665 00:35:47,781 --> 00:35:49,999 موقع حادثه شليک اون پيش ريونزکرافت ها بوده ؟ 666 00:35:50,000 --> 00:35:52,039 نه - مطمئنيد ؟ - 667 00:35:52,040 --> 00:35:56,079 بله . چون 3 هفته قبل از اون مرد 668 00:35:56,080 --> 00:35:59,919 اون مقدار زيادي داروي مُسکن مصرف کرده بود چون توي خواب راه ميرفت 669 00:35:59,920 --> 00:36:01,959 يک شب از خونه خارج ميشه 670 00:36:01,960 --> 00:36:03,999 ميره سمت لبه ي صخره 671 00:36:04,000 --> 00:36:06,200 کنترلش رو از دست ميده و سقوط ميکنه 672 00:36:07,160 --> 00:36:09,560 صبح روز بعد جسدش رو پيدا ميکنن 673 00:36:11,960 --> 00:36:14,759 اين حادثه خيلي براي خانم ريونزکرافت ناراحت کننده بود 674 00:36:14,760 --> 00:36:17,119 يه مقدار هم دچار فروپاشي عصبي شد 675 00:36:17,120 --> 00:36:20,719 حدود دو هفته رو در آسايشگاه رواني گذروند 676 00:36:20,720 --> 00:36:23,560 بعد از اينکه برگشت ظاهراً بهتر شده بود 677 00:36:25,240 --> 00:36:27,480 ولي 3 روز بعدش مرد 678 00:36:29,160 --> 00:36:31,999 هيچکس تا حالا در مورد انگيزه ي اونا نفهميده 679 00:36:32,000 --> 00:36:34,039 ژنرال سابقه خوبي داشت 680 00:36:34,040 --> 00:36:36,079 همسرش رو همه دوست داشتن 681 00:36:36,080 --> 00:36:38,119 عصر همون روز شطرنج بازي کرده بودن 682 00:36:38,120 --> 00:36:40,159 بعد ميرن پياده روي 683 00:36:40,160 --> 00:36:42,199 هيچ نگراني مالي نداشتن 684 00:36:42,200 --> 00:36:44,880 يه مقدار از بيماري داشتن ولي خب زندگي همه همينه 685 00:36:47,840 --> 00:36:50,159 روي اسلحه اثر انگشتي هم بود ؟ 686 00:36:50,160 --> 00:36:52,199 اثر انگشت هر دوي اونا وجود داشت 687 00:36:52,200 --> 00:36:54,559 ولي نميشد گفت کدومشون آخرين نفر بوده که باهاش شليک کرده 688 00:36:54,560 --> 00:36:56,599 ممکن بود شخص سومي هم حضور داشته باشه ؟ 689 00:36:56,600 --> 00:36:59,119 اگه بوده بايد خيلي بهشون نزديک ميشده 690 00:36:59,120 --> 00:37:03,159 نه همه چيز به خودکشي اشاره داره ... ولي 691 00:37:03,160 --> 00:37:05,479 ولي موقع خودکشي معمولا يک يادداشت ميگذارند 692 00:37:05,480 --> 00:37:08,560 دقيقاً - شايد يکي يادداشت رو دزديده باشه - 693 00:37:09,800 --> 00:37:11,880 اون روز کيا توي اون خونه بودند ؟ 694 00:37:13,760 --> 00:37:15,799 ... توي خونه 695 00:37:15,800 --> 00:37:18,559 "بتسي ويتکر" 696 00:37:18,560 --> 00:37:21,999 آشپز و خدمتکار که از صبح اونجا بودن 697 00:37:22,000 --> 00:37:25,039 نه چيزي ديدن و نه شنيدن 698 00:37:25,040 --> 00:37:28,679 يک مهمان هم بوده "زلي روزل" 699 00:37:28,680 --> 00:37:31,479 يه خارجي . فکر نکنم زياد چيزي فهميده باشه 700 00:37:31,480 --> 00:37:35,399 يه باغبون که شاهد هم داره همين 701 00:37:35,400 --> 00:37:37,719 آيا از بتسي ويتکر بازجويي کرديد ؟ 702 00:37:37,720 --> 00:37:39,879 اون بيشتر نگران سگ بود 703 00:37:39,880 --> 00:37:41,919 سگ 704 00:37:41,920 --> 00:37:44,440 به نظر شما چه اتفاقي اونجا افتاده بازرس ؟ 705 00:37:45,720 --> 00:37:50,679 فکر ميکنم گناهان قديمي سايه ي سنگيني دارند 706 00:37:50,680 --> 00:37:52,680 اين چيزيه که مادرم هميشه ميگفت 707 00:37:53,920 --> 00:37:55,959 بله 708 00:37:55,960 --> 00:37:59,119 خانم آيا اسم سازنده اون کلاه گيس ها رو ميدونيد ؟ 709 00:37:59,120 --> 00:38:02,959 چي شد يه دفعه به اونا علاقه مند شدي ؟ قبلا که کوچکترين اهميتي بهشون نميدادي 710 00:38:02,960 --> 00:38:06,719 من ميدونم اسم فروشگاهش "يوژين" و "روزنتل" ـه قبلا در خيابان باند 711 00:38:06,720 --> 00:38:08,720 و حالا در "توتينگ" مغازه دارند 712 00:38:11,800 --> 00:38:14,239 عصر بخير - وقت قبلي داريد ؟ - 713 00:38:14,240 --> 00:38:16,279 نه متاسفانه ندارم 714 00:38:16,280 --> 00:38:19,599 پس شانس با شما ياره آقاي يوژين تا 10 دقيقه ديگه کارتون رو انجام ميده 715 00:38:19,600 --> 00:38:21,639 جنس دائمي ميخوايد ؟ - نه نه - 716 00:38:21,640 --> 00:38:23,679 اون که وحشتناکه 717 00:38:23,680 --> 00:38:25,600 فکر نکنم از چيزي که 718 00:38:25,601 --> 00:38:27,519 الان هست بدتر بشه ! مگه نه خانم ؟ 719 00:38:27,520 --> 00:38:29,559 حداقل ميتونيد کلاهتون رو دربياريد 720 00:38:29,560 --> 00:38:32,440 نه ممنون من فقط ميخوام چند تا سوال 721 00:38:32,441 --> 00:38:35,319 درباره مغازه يوژين و رزولت در خيابان باند بپرسم 722 00:38:35,320 --> 00:38:38,039 سالن ساخت مو مصنوعي - آره روزهاي خوش قديم - 723 00:38:38,040 --> 00:38:40,079 خيابان باند رو يادته برت ؟ 724 00:38:40,080 --> 00:38:42,119 دوران خوبي بود 725 00:38:42,120 --> 00:38:44,159 ولي اينجا در توتينگ که بهتر به نظر ميرسه 726 00:38:44,160 --> 00:38:46,199 شما چي ميخوايد ؟ 727 00:38:46,200 --> 00:38:49,999 ميخواستم درمورد يکي از مشتري هاي سابقتون از شما بپرسم 728 00:38:50,000 --> 00:38:52,919 ميخواستم درباره کلاه گيس ها بدونم - خيلي متاسفم - 729 00:38:52,920 --> 00:38:54,959 ما ديگه کلاه گيس درست نميکنيم 730 00:38:54,960 --> 00:38:58,399 اونا مال يکي از دوستام بودن کسي که باهاش به يک مدرسه ميرفتم 731 00:38:58,400 --> 00:39:00,479 خانم ريونزکرافت 732 00:39:00,480 --> 00:39:03,599 شما و خانم ريونزکرافت همکلاسي بوديد ؟ 733 00:39:03,600 --> 00:39:05,439 بله همينطوره 734 00:39:05,440 --> 00:39:07,879 الان کجا زندگي ميکنيد ؟ کاخ باکينگهام ؟ 735 00:39:07,880 --> 00:39:09,880 ميفر 736 00:39:13,360 --> 00:39:16,919 چه کمکي از دست من ساخته ست ؟ 737 00:39:16,920 --> 00:39:20,919 احتمالا تراژدي که 13 سال قبل در ايستبورن رخ داد رو يادتون مياد 738 00:39:20,920 --> 00:39:23,820 من دارم از طرف دختر اونا 739 00:39:23,821 --> 00:39:26,719 سليا ريونزکرافت اون موضوع رو بررسي ميکنم 740 00:39:26,720 --> 00:39:31,039 بله خانم ريونزکرافت خيلي مهربون بود 741 00:39:31,040 --> 00:39:34,479 خوش چهره هم بود يادمه ماجراي اونا رو توي روزنامه خوندم 742 00:39:34,480 --> 00:39:36,519 اون 4 تا کلاه گيس داشت درسته ؟ 743 00:39:36,520 --> 00:39:39,399 همه ي مشتري هاتون 4 تا کلاه گيس دارند ؟ - نه اکثراً 2 تا دارن - 744 00:39:39,400 --> 00:39:42,199 خانم ريونزکرافت هم براي شروع 2 تا داشت 745 00:39:42,200 --> 00:39:44,239 بعد 2 تا ديگه سفارش داد 746 00:39:44,240 --> 00:39:46,759 خودش براي بردن اونا به خيابان باند اومد ؟ 747 00:39:46,760 --> 00:39:49,960 نه فکر ميکنم يک خانم جوان فرانسوي اومد 748 00:39:49,961 --> 00:39:53,159 و به ما دستورالعمل اندازه و سبک اونا رو داد 749 00:39:53,160 --> 00:39:56,519 يه کلاه گيس خاکستري زيبا مخصوص مهماني بود 750 00:39:56,520 --> 00:39:59,719 و يکي ديگه حلقه هاي فر خورده بور داشت 751 00:39:59,720 --> 00:40:01,759 يکي از بهترين کارهاي برت بود 752 00:40:01,760 --> 00:40:04,799 وقتي توي روزنامه ماجراي اونا رو خوندم به يادش افتادم 753 00:40:04,800 --> 00:40:06,860 خيلي برام عجيب بود همين 3 هفته 754 00:40:06,861 --> 00:40:08,919 قبل از حادثه اون کلاه گيس هاي جديد رو خريده بود 755 00:40:08,920 --> 00:40:11,400 و بعد يه دفعه به خودش شليک کرد تصورش نميرفت 756 00:40:17,600 --> 00:40:19,639 اوه 757 00:40:19,640 --> 00:40:22,839 خانم ريونزکرافت ، هرکول پوارو هستم 758 00:40:22,840 --> 00:40:23,919 ... من 759 00:40:23,920 --> 00:40:25,920 فکر کردم قراره با خانم اوليور ملاقات کنم 760 00:40:26,040 --> 00:40:28,660 اوه بله ميبينم که خانم اوليور 761 00:40:28,661 --> 00:40:31,279 روش هاي غير معمولي براي دعوت افراد داره 762 00:40:31,280 --> 00:40:33,719 نه قرار بود با من ملاقات کنيد خانم 763 00:40:33,720 --> 00:40:35,720 لطفا اجازه بديد 764 00:40:38,000 --> 00:40:40,360 من يکي کاراگاه خصوصي ام و 765 00:40:40,361 --> 00:40:42,719 از طرف شما به تحقيقات خانم اوليور کمک ميکنم 766 00:40:42,720 --> 00:40:44,720 لطفا بشينيد خانم 767 00:40:46,000 --> 00:40:48,000 ممنون 768 00:40:54,280 --> 00:40:58,879 خانم ... آقاي بورتون کاکس به ديدن من اومده بود 769 00:40:58,880 --> 00:41:01,199 اوه فکر ميکردم قراره کل روز رو تمرين کنه 770 00:41:01,200 --> 00:41:04,759 فردا کنسرت دارند در بورلي هيلز خيلي مهم ـه . چرا اومده بود شما رو ببينه ؟ 771 00:41:04,760 --> 00:41:08,040 نه اون ديشب به ديدن من اومده بود خانم 772 00:41:09,680 --> 00:41:11,680 اون خيلي به شما اهميت ميده 773 00:41:13,480 --> 00:41:16,319 خانم ، ميشه يه سوال شخصي بپرسم ؟ 774 00:41:16,320 --> 00:41:18,079 ... ببينيد من شما رو نميشناسم و 775 00:41:18,080 --> 00:41:20,399 آيا واقعا ميخواي با آقاي بورتون کاکس ازدواج کني ؟ 776 00:41:20,400 --> 00:41:22,439 بله ميخوام راضي شديد ؟ 777 00:41:22,440 --> 00:41:24,479 پس هيچي نبايد مانعش بشه 778 00:41:24,480 --> 00:41:26,800 اگه شما عاشق آقاي بورتون کاکس 779 00:41:26,801 --> 00:41:29,119 هستيد پس فقط همين مهمه 780 00:41:29,120 --> 00:41:33,439 سپري کردن باقي عمرتون با آقاي دزموند بورتون کاکس 781 00:41:33,440 --> 00:41:36,399 تنها چيزيه که بايد نگرانش باشيد مگه نه ؟ 782 00:41:36,400 --> 00:41:40,239 آيا از لحاظ مالي وضع خوبي داره ؟ - ببخشيد اين سوال بي ادبانه ست - 783 00:41:40,240 --> 00:41:43,199 نه يه درآمد جزئي داره 784 00:41:43,200 --> 00:41:45,639 ولي من خودم يه شغل دارم 785 00:41:45,640 --> 00:41:47,679 البته 786 00:41:47,680 --> 00:41:49,980 آيا اين درآمد 787 00:41:49,981 --> 00:41:52,280 چيزيه که مادرش ميتونه ازش جلوگيري کنه ؟ 788 00:41:53,440 --> 00:41:56,199 منظورتون اينه که اگه با من ازدواج کنه از ارث محرومش ميکنه ؟ 789 00:41:56,200 --> 00:41:58,239 به اين فکر نکرده بودم 790 00:41:58,240 --> 00:42:01,079 شما مادر واقعيش رو ميشناسيد ؟ - نه نميشناسم - 791 00:42:01,080 --> 00:42:03,119 خودش چي ؟ - فکر نميکنم - 792 00:42:03,120 --> 00:42:05,879 نگراني هم براي اين موضوع نداره اصلا اهل اين حرفا نيست 793 00:42:05,880 --> 00:42:07,999 ولي شما هستيد خانم مگه نه ؟ 794 00:42:08,000 --> 00:42:10,000 شما نگران هستيد 795 00:42:11,400 --> 00:42:14,639 لطفا به من بگيد خانم بورتون کاکس 796 00:42:14,640 --> 00:42:17,559 آيا با پدر و مادر مرحوم شما دوست بود ؟ 797 00:42:17,560 --> 00:42:19,599 يادتون مياد وقتي بچه بوديد اونو ملاقات کرده باشيد ؟ 798 00:42:19,600 --> 00:42:22,239 نه فکر نميکنم . ميدونم که اونم قبلا در هند بوده 799 00:42:22,240 --> 00:42:25,799 خانواده ي منم همينطور ولي من هميشه يا مدرسه بودم يا تعطيلات ميرفتم سافولک 800 00:42:25,800 --> 00:42:28,959 با دزموند هم اونجا آشنا شدم - وقتي که پرستار فراسنوي ازتون مراقبت ميکرد ؟ - 801 00:42:28,960 --> 00:42:31,760 بله درسته ... زلي زليِ دوست داشتني 802 00:42:33,200 --> 00:42:37,639 ببينيد من دقيقا نميدونم شما کي هستيد ولي اگه قراره با دزموند ازدواج کنم 803 00:42:37,640 --> 00:42:40,559 و با هم زندگي کنيم بايد حقيقت رو بدونم 804 00:42:40,560 --> 00:42:43,759 من نميخوام اسرار تاريک روي زندگي ما سايه بندازه 805 00:42:43,760 --> 00:42:45,760 ميخوام حقيقت رو بدونم 806 00:42:46,720 --> 00:42:48,720 ... ولي حقيقت خانم 807 00:42:50,000 --> 00:42:52,000 ممکنه بسيار دردناک باشه 808 00:42:57,240 --> 00:42:59,279 هرکول پوارو 809 00:42:59,280 --> 00:43:03,199 پوارو ، بازرس بيل هستم اطلاعاتي که خواستي رو پيدا کردم 810 00:43:03,200 --> 00:43:07,199 مادر واقعي دزموند بورتون کاکس يک بازيگر بوده 811 00:43:07,200 --> 00:43:09,580 اون ميره به کاليفرنيا 812 00:43:09,581 --> 00:43:11,959 و در صنعت بازيگري موفق زيادي کسب ميکنه 813 00:43:11,960 --> 00:43:13,999 با نام کيتي لسترنج 814 00:43:14,000 --> 00:43:16,500 18ماه قبل کيتي لسترنج 815 00:43:16,501 --> 00:43:18,999 در اثر مصرف بيش از حد داروي خواب آور مرده 816 00:43:19,000 --> 00:43:21,420 و تمام ثروتش که چندين ميليون دلار ميشه 817 00:43:21,421 --> 00:43:23,839 رو براي پسرش به ارث گذاشته 818 00:43:23,840 --> 00:43:25,879 که وقتي 25 ساله بشه بهش ميرسه 819 00:43:25,880 --> 00:43:28,719 و کي وکيل اين ثروت ـه ؟ - حس بزن کي ؟ - 820 00:43:28,720 --> 00:43:30,720 خانم بورتون کاکس 821 00:43:32,200 --> 00:43:34,199 ميشه پيمان نامه رو برام بفرستي 822 00:43:34,200 --> 00:43:36,900 .. باشه حتما ميفرستم . در ضمن پوارو 823 00:43:36,901 --> 00:43:39,599 ميشه لطفا بياي به موسسه ويلوبي ؟ 824 00:43:39,600 --> 00:43:43,160 يه چيزايي فهميديم - باشه فوراً ميام - 825 00:43:50,160 --> 00:43:53,160 خانم مکدرموت ميشه بيايد لطفا ؟ 826 00:43:58,360 --> 00:44:00,799 چيزايي که قبلا گفتيد رو براي آقاي پوارو تکرار کنيد 827 00:44:00,800 --> 00:44:02,800 بشينيد خانم 828 00:44:11,680 --> 00:44:13,719 شبي که قتل اتفاق افتاد 829 00:44:13,720 --> 00:44:16,600 دکتر ويلوبي پيش من بود 830 00:44:17,720 --> 00:44:21,160 اينجا در آپارتمانش 831 00:44:22,400 --> 00:44:24,439 توي تختخواب 832 00:44:24,440 --> 00:44:26,479 اون مرد خوبيه 833 00:44:26,480 --> 00:44:29,000 سعي داره وجهه ي منو حفظ کنه 834 00:44:31,760 --> 00:44:35,319 ولي من نميتونم بشينم و تماشا کنم به خاطر کاري که نکرده مجازاتش ميکنيد 835 00:44:35,320 --> 00:44:37,320 اون تمام شب با شما بود ؟ 836 00:44:38,280 --> 00:44:40,319 تا صبح 837 00:44:40,320 --> 00:44:42,359 يه مقدار خوابيديم 838 00:44:42,360 --> 00:44:45,000 بعد رفتم خونه به حمام 839 00:44:46,440 --> 00:44:48,440 بعدش دوباره برگشتم سر کار 840 00:44:50,840 --> 00:44:52,840 همون همون موقع بوده 841 00:44:52,841 --> 00:44:54,839 که نگهبان شب پليس رو خبر کرده 842 00:44:54,840 --> 00:44:56,879 ... ديويد 843 00:44:56,880 --> 00:44:58,919 ... دکتر ويلوبي 844 00:44:58,920 --> 00:45:02,960 به خاطر من هيچي بهتون نگفته 845 00:45:05,760 --> 00:45:07,760 ولي حماقت کرده 846 00:45:19,160 --> 00:45:21,959 کار شجاعانه اي انجام دادي خانم 847 00:45:21,960 --> 00:45:24,919 خوشنامي من در امريکا که از بين رفت 848 00:45:24,920 --> 00:45:26,920 ممکنه اينجا هم همينطور بشه 849 00:45:28,320 --> 00:45:30,359 يه سوالي دارم 850 00:45:30,360 --> 00:45:33,560 شما تابستون گذشته اومديد به انگليس ؟ 851 00:45:34,680 --> 00:45:37,119 بله . شش ماه قبل 852 00:45:37,120 --> 00:45:39,159 با کشتي فرانسوي 853 00:45:39,160 --> 00:45:42,440 پس در ماه مارس امسال هنوز در آمريکا بوديد ؟ 854 00:45:45,320 --> 00:45:46,359 بله 855 00:45:46,360 --> 00:45:49,079 يادتون مياد هفدهم اون ماه چيکار ميکرديد ؟ 856 00:45:49,080 --> 00:45:51,119 هفدهم مارس ؟ 857 00:45:51,120 --> 00:45:53,120 بله 858 00:45:55,400 --> 00:45:58,839 چطور انتظار داريد يادم باشه ؟ - پس اونروز رو به ياد نمياريد ؟ - 859 00:45:58,840 --> 00:46:01,559 نه ياد نيست 860 00:46:01,560 --> 00:46:03,559 نميدونم 861 00:46:03,560 --> 00:46:05,600 خوبه 862 00:46:07,080 --> 00:46:10,280 شما کسي به نام سليا ريونزکرافت ميشناسيد ؟ 863 00:46:13,360 --> 00:46:15,639 تا حالا اسمش رو نشنيدم کيه ؟ 864 00:46:15,640 --> 00:46:18,240 اوه دونستنش هيچ اهميتي نداره 865 00:46:21,080 --> 00:46:24,000 بازرس ، ميشه از ماشين شما استفاده کنم ؟ 866 00:46:25,720 --> 00:46:27,720 مرسي 867 00:46:32,720 --> 00:46:35,039 من براي اينکار به خودم افتخار نميکنم پوارو 868 00:46:35,040 --> 00:46:37,359 اوضاع اينجا هم يه کم بهم ريخته 869 00:46:37,360 --> 00:46:39,580 انگار ژاکلين يه جورايي 870 00:46:39,581 --> 00:46:41,799 قضيه رو فهميده 871 00:46:41,800 --> 00:46:45,480 پس ازش خواستي در دادگاه شهادت دروغ بده ولي قبول نکرد ؟ 872 00:46:46,960 --> 00:46:48,960 متاسفانه همينطوره 873 00:46:50,960 --> 00:46:54,559 خانم مري مکدرموت شهادت داد که تو پيشش بودي 874 00:46:54,560 --> 00:46:56,600 پس ديگه مظنون محسوب نميشي 875 00:46:58,120 --> 00:47:01,359 يه چيزايي در مورد عذاب وجدانش ميگفت 876 00:47:01,360 --> 00:47:03,399 اون خيلي مذهبي ـه 877 00:47:03,400 --> 00:47:06,839 اون کاتوليک ـه ؟ - فکر کنم اصليت ايرلندي داشته باشه - 878 00:47:06,840 --> 00:47:08,840 دختر خوبيه 879 00:47:10,800 --> 00:47:13,799 در مورد بيماران پدرت برام بگو 880 00:47:13,800 --> 00:47:17,399 آيا "دورتيا جارو" رو يادت مياد ؟ 881 00:47:17,400 --> 00:47:20,439 البته . براي مدتي طولاني تحت درمان بود 882 00:47:20,440 --> 00:47:23,959 پدرم علاقه خاصي بهش داشت 883 00:47:23,960 --> 00:47:26,399 الان مرده ، درسته ؟ - بله - 884 00:47:26,400 --> 00:47:28,880 در مورد درمانش چي ميتوني بهم بگي ؟ 885 00:47:30,000 --> 00:47:33,439 خانم جارو يکي از موفقيت هاي پدرم محسوب ميشد 886 00:47:33,440 --> 00:47:36,839 شوهرش در جنگ کشته شده بود 887 00:47:36,840 --> 00:47:39,319 متاسفانه همين باعث شده بود شکننده بشه 888 00:47:39,320 --> 00:47:41,719 پس بيماري رواني داشت ؟ 889 00:47:41,720 --> 00:47:44,559 نه نه بنظر من که اينطور نبود 890 00:47:44,560 --> 00:47:46,639 ولي دکتر روانشناسش با پدر من تماس گرفته بود 891 00:47:46,640 --> 00:47:48,820 چون به نظر ميرسيد که نتونسته 892 00:47:48,821 --> 00:47:50,999 با روش هاي عادي اونو درمان کنه 893 00:47:51,000 --> 00:47:53,039 هر چيزي ممکن بود 894 00:47:53,040 --> 00:47:56,000 ولي از نگاه پدر ... وضعيت دورتيا 895 00:47:56,001 --> 00:47:58,959 طوري بود که تصميمات خطرناکي ميگرفت 896 00:47:58,960 --> 00:48:01,959 اون مستعد اقدامات خشونت بار بود 897 00:48:01,960 --> 00:48:04,759 پدرم فکر ميکرد اون بايد تحت نظارت باشه 898 00:48:04,760 --> 00:48:08,559 و اثبات شد که حق داشته . چون بعدش اولين حادثه رخ داد 899 00:48:08,560 --> 00:48:10,559 بله پسري که غرق کرده بود 900 00:48:10,560 --> 00:48:12,639 آره تو از کجا ميدونستي ؟ 901 00:48:12,640 --> 00:48:15,160 طبق حرفاي خود خانم جارو 902 00:48:15,161 --> 00:48:17,679 دختر بزرگش بوده که به پسرش حمله کرده 903 00:48:17,680 --> 00:48:19,900 اون گفت که دخترش با يه بيل زده توي سر پسره 904 00:48:19,901 --> 00:48:22,119 بعد پسره افتاده توي درياچه و غرق شده 905 00:48:22,120 --> 00:48:24,759 در ابتدا همه داستانش رو باور کرده بودند 906 00:48:24,760 --> 00:48:27,919 ولي بعد يه سري اتفاق ديگه افتاد 907 00:48:27,920 --> 00:48:29,959 خدمتکار خونه ، پسر تلگراف رسون 908 00:48:29,960 --> 00:48:32,620 هر دوشون گفتن که ذيدن خانم جارو 909 00:48:32,621 --> 00:48:35,279 پسرش رو هل داده توي درياچه و سرشو زيز آب نگه داشته 910 00:48:35,280 --> 00:48:37,840 بعد دادگاه حکم داد خانم جارو بايد 911 00:48:37,841 --> 00:48:40,400 تحت درمان قرار بگيره و همينطور هم شد 912 00:48:41,440 --> 00:48:45,919 ولي خب پدر بيچاره من 913 00:48:45,920 --> 00:48:48,919 اونو به يک آسايشگاه جديد معرفي کرد 914 00:48:48,920 --> 00:48:53,119 اونجا يک محل توانبخشي بيماران رواني بود 915 00:48:53,120 --> 00:48:56,639 که در اون بيمارها با شوک الکتريکي و آب درمان ميشدند 916 00:48:56,640 --> 00:48:59,040 در اينصورت بيمار ميتونست به زندگي عاديش برگرده 917 00:49:00,440 --> 00:49:04,399 و اين آب درماني براي دورتيا توصيه شده بود ؟ 918 00:49:04,400 --> 00:49:07,919 بله و البته بعد از 2 يا 3 سال برگشت به خونه اش 919 00:49:07,920 --> 00:49:10,880 به نظر ميرسيد اون کاملا درمان شده 920 00:49:12,000 --> 00:49:14,319 کمي بعد از درمان رفت به هند 921 00:49:14,320 --> 00:49:17,039 و در آرميتسار پيش خواهر دوقلوش موند 922 00:49:17,040 --> 00:49:19,119 عذر ميخوام دوست من 923 00:49:19,120 --> 00:49:21,120 گفتي خواهر دوقلوش ؟ - بله - 924 00:49:25,400 --> 00:49:27,439 اونا دو قلو بودن - بله - 925 00:49:27,440 --> 00:49:29,559 خانم جارو و خانم ريونزکرافت 926 00:49:29,560 --> 00:49:32,999 مارگارت و دورتيا دو قلو بودن ؟ 927 00:49:33,000 --> 00:49:35,039 چرا هيچکس اينو بهم نگفته بود ؟ 928 00:49:35,040 --> 00:49:38,399 ولي اين حوزه تخصصي تحقيقاتي پدرم بود 929 00:49:38,400 --> 00:49:40,479 فکر کردم ميدونستي - نه - 930 00:49:40,480 --> 00:49:42,479 اون بدنبال تحقيق روي دوقلوها بود 931 00:49:42,480 --> 00:49:46,319 پس شايد مارگارت هم از همون بيماري دورتيا رنج ميبرده 932 00:49:46,320 --> 00:49:48,639 نه نه اون کاملا عاقل بود 933 00:49:48,640 --> 00:49:51,759 و خودش رو وقف مراقبت از خواهرش کرده بود 934 00:49:51,760 --> 00:49:55,199 ژنرال ريونزکرافت هزينه درمان خواهر زنش رو به طور کامل پرداخت کرد 935 00:49:55,200 --> 00:49:57,639 تا اون بتونه از بهترين درمان موجود در انگليس برخوردار بشه 936 00:49:57,640 --> 00:49:59,640 ژنرال و پدرم با هم رابطه خوبي داشتند 937 00:50:00,720 --> 00:50:04,679 وقتي که از هند برگشتن دورتيا اغلب ميومد پيشش 938 00:50:04,680 --> 00:50:06,719 چرا انقدر باهاش مهربون بود ؟ 939 00:50:06,720 --> 00:50:09,839 خب فکر کنم بتونم بهت بگم 940 00:50:09,840 --> 00:50:12,639 زماني که ژنرال جوان و يک افسر دون پايه بود 941 00:50:12,640 --> 00:50:15,840 دورتيا هم يک زن بسيار زيبا بود 942 00:50:17,040 --> 00:50:19,560 آلستير ريونزکرافت عاشق اون شده بود 943 00:50:20,720 --> 00:50:23,439 بعد فکر ميکنم آينده رو پيش بيني کرد 944 00:50:23,440 --> 00:50:26,919 و ديد که چه خطري در انتظارشه 945 00:50:26,920 --> 00:50:30,640 و بجاش از مارگارت خواستگاري کرد 946 00:50:33,120 --> 00:50:36,159 اون با خواهره ازدواج کرده ولي در واقع عاشق هر دو بوده 947 00:50:36,160 --> 00:50:37,199 اي جونور 948 00:50:37,200 --> 00:50:40,639 پوارو يک عذرخواهي به شما بدهکاره خانم چون حماقت کرده 949 00:50:40,640 --> 00:50:43,079 حالا ميفهمم که اين دو پرونده بهم مرتبط ـه 950 00:50:43,080 --> 00:50:45,839 يک نکته مهم هست که اونا رو بهم ربط ميده 951 00:50:45,840 --> 00:50:48,200 چي ؟ - موسسه ي ويلوبي - 952 00:50:55,242 --> 00:50:56,921 صبح بخير 953 00:50:56,922 --> 00:50:59,481 اوه پوارو ، يادم رفت تو مياي اينجا 954 00:50:59,482 --> 00:51:01,482 ميشه صحبت کنيم دوست من ؟ - البته - 955 00:51:04,122 --> 00:51:06,122 خانم 956 00:51:08,562 --> 00:51:10,682 داخل پرونده هايي که داري 957 00:51:10,683 --> 00:51:12,801 تاريخچه ي قابل توجهي از آدما وجود داره 958 00:51:12,802 --> 00:51:15,521 ولي ميدونستي پرونده يکي از بيمارا گم شده ؟ 959 00:51:15,522 --> 00:51:17,782 دارم در مورد يک پسر 15 ساله صحبت ميکنم 960 00:51:17,783 --> 00:51:20,041 دزموند بورتون کاکس 961 00:51:20,042 --> 00:51:22,042 پرونده اون کجاست ؟ 962 00:51:23,722 --> 00:51:25,761 ... خب 963 00:51:25,762 --> 00:51:28,521 هيچ پرونده اي وجود نداره پوارو 964 00:51:28,522 --> 00:51:31,081 ولي اون پسر بارها پيش شما اومده 965 00:51:31,082 --> 00:51:34,242 بله درسته ولي من اونو به طور غير رسمي ويزيت ميکردم 966 00:51:35,362 --> 00:51:37,922 هيچ مبلغي دريافت نميکردم پس هيچ پرونده اي هم وجود نداره 967 00:51:38,882 --> 00:51:40,921 هيچ پولي نميگرفتي ؟ 968 00:51:40,922 --> 00:51:43,161 خب ، نه از طريق معمول 969 00:51:43,162 --> 00:51:47,601 متاسفم منظورت رو نميفهمم - اون زن هيچ پولي نداشت پوارو - 970 00:51:47,602 --> 00:51:51,361 ببين من زياد روي احساساتم کنترل ندارم 971 00:51:51,362 --> 00:51:53,362 مجبورم باهاش کنار بيام 972 00:51:55,602 --> 00:51:57,641 متوجه ام 973 00:51:57,642 --> 00:52:00,481 ولي من فقط ميخوام در مورد دزموند بدونم 974 00:52:00,482 --> 00:52:02,482 اون چطور فردي بود ؟ 975 00:52:04,682 --> 00:52:07,042 داراي قدرت خارق العاده به ياد آوردن گذشته بود 976 00:52:08,002 --> 00:52:11,441 ميتونست کوچکترين جزئيات دوران کودکيش رو بگه 977 00:52:11,442 --> 00:52:13,481 ولي اعتماد به نفس نداشت 978 00:52:13,482 --> 00:52:17,201 فکر ميکنم در مورد يک شخص خاص وسواس فکري پيدا کرده بود 979 00:52:17,202 --> 00:52:20,561 نميدونم کي بوده ..... يک زن يا يه پيرزن ؟ 980 00:52:20,562 --> 00:52:22,641 يک کنم يک زن فرانسوي بود 981 00:52:22,642 --> 00:52:24,681 زيزي ... يا سوزي 982 00:52:24,682 --> 00:52:27,041 در اون زمان دختره 25 ساله و پسره 15 ساله بودن 983 00:52:28,042 --> 00:52:31,442 منظورت اينه اونا عاشق هم بودند ؟ 984 00:52:32,922 --> 00:52:34,922 بله ميشه اينو گفت 985 00:52:36,362 --> 00:52:39,562 نه اينکه من در مورد اون احساس خاص زياد بدونم 986 00:52:44,642 --> 00:52:46,761 من با دختر خونده ام سليا صحبت کردم 987 00:52:46,762 --> 00:52:49,681 واقعا ؟ خوبه ، چي گفت ؟ 988 00:52:49,682 --> 00:52:52,641 اول يه نفر هست که ميخوام ببيني 989 00:52:52,642 --> 00:52:55,961 خانم بورتون کاکس ايشون آقاي پوارو هستند 990 00:52:55,962 --> 00:52:58,962 آقاي پوارو ... دستيار منه 991 00:53:01,562 --> 00:53:03,601 مفتخرم خانم 992 00:53:03,602 --> 00:53:05,841 اون فرانسوي ـه ؟ من از فرانسوي ها خوشم نمياد 993 00:53:05,842 --> 00:53:07,881 نه خانم من بلژيکي ام 994 00:53:07,882 --> 00:53:10,602 شما نگران ازدواج پسرتون 995 00:53:10,603 --> 00:53:13,321 دزوند با خانم سليا ريونزکرافت بوديد ؟ 996 00:53:13,322 --> 00:53:15,361 درسته 997 00:53:15,362 --> 00:53:18,721 جووناي امروزي براي همه چي عجله دارند 998 00:53:18,722 --> 00:53:22,122 ولي به نظرم مهمه که گذشته آدما رو بدوني مگه نه ؟ 999 00:53:23,562 --> 00:53:25,601 گذشته رواني افراد 1000 00:53:25,602 --> 00:53:30,441 قطعا ريسک هاي خاصي وجود داره که آدم نبايد بهش دست بزنه 1001 00:53:30,442 --> 00:53:32,642 ولي افرادي که قراره ريسک کنن 1002 00:53:32,643 --> 00:53:34,841 سليا و دزموند هستند نه شما خانم 1003 00:53:34,842 --> 00:53:36,681 ببخشيد ؟ 1004 00:53:36,682 --> 00:53:38,721 دزموند پسر واقعي شما نيست 1005 00:53:38,722 --> 00:53:40,562 اين چه ربطي به ماجرا داره ؟ 1006 00:53:40,563 --> 00:53:42,601 وقتي بچه بود شما شخصاً ازش مراقبت کرديد ؟ 1007 00:53:42,602 --> 00:53:44,881 معلوم که کردم ... خانم اوليور من 1008 00:53:44,882 --> 00:53:48,041 حتما از يکي کمک گرفتيد - کمک ؟ چرا بايد کمک ميخواستم ؟ - 1009 00:53:48,042 --> 00:53:50,401 من مادرشم - شايد مواقعي که به تعطيلات ميرفتيد - 1010 00:53:50,402 --> 00:53:52,762 اوه البته موقع تعطيلات اون 1011 00:53:52,763 --> 00:53:55,121 ميرفت پيش يه عده در سافولک 1012 00:53:55,122 --> 00:53:57,402 و در سافولک تحت مراقبت يک دختر فرانسوي بود 1013 00:53:57,403 --> 00:53:59,682 زلي زلي روزل 1014 00:54:02,442 --> 00:54:04,481 به اندازه کافي شنيدم 1015 00:54:04,482 --> 00:54:06,521 ! خداحافظ 1016 00:54:06,522 --> 00:54:09,922 چه اتفاقي بين دزموند و سليا روزل افتاد خانم ؟ 1017 00:54:10,842 --> 00:54:14,641 ...شما دو نفر اصلا ميدونيد چه احساسي داره 1018 00:54:14,642 --> 00:54:18,881 وقتي که بچه تون به شما نگاه کنه و جيغ بکشه؟ 1019 00:54:18,882 --> 00:54:21,002 بعد از اينکه چند ماه رو با يک 1020 00:54:21,003 --> 00:54:23,121 پرستار گذرونده من نميتونستم هيچ کاري بکنم 1021 00:54:23,122 --> 00:54:26,921 اون يک شيطان در زندگي گذشته پسرمه 1022 00:54:26,922 --> 00:54:30,601 و من بايد مطمئن ميشدم که ترتيب اون زن داده ميشه 1023 00:54:30,602 --> 00:54:33,602 اون پسر منه و من تصميم ميگيرم بايد چيکار کنه 1024 00:54:38,242 --> 00:54:41,922 خانم ها و آقايون 5 دقيقه تا شروع تک نوازي 1025 00:54:43,842 --> 00:54:45,881 خانم سليا - آقاي پوارو - 1026 00:54:45,882 --> 00:54:50,521 خانم عذر ميخوام که ميپرسم 1027 00:54:50,522 --> 00:54:52,561 ميدونيد دورتيا چطور مرد ؟ 1028 00:54:52,562 --> 00:54:55,481 بله ميدونم - و همينطور بچه هاي خاله تون - 1029 00:54:55,482 --> 00:54:58,321 اون دختر يا پسر کوچولو که غرق شدند ؟ 1030 00:54:58,322 --> 00:55:00,322 قرار شد در مورش حرف نزنيم 1031 00:55:01,242 --> 00:55:03,562 ولي شايد اونا هم توسط 1032 00:55:03,563 --> 00:55:05,881 پرستار شما زلي مراقبت ميشدند 1033 00:55:05,882 --> 00:55:08,041 نه زلي فقط از من و دزموند مراقبت کرده 1034 00:55:08,042 --> 00:55:10,881 ولي اون آخر سر براي کمک به مادرتون برگشته بود 1035 00:55:10,882 --> 00:55:14,601 و همينطور براي پدر مرحومتون تايپ ميکرد مگه نه ؟ 1036 00:55:14,602 --> 00:55:15,641 بله 1037 00:55:15,642 --> 00:55:17,722 و رابطه پدر شما 1038 00:55:17,723 --> 00:55:19,801 با موسسه ويلوبي در چه حدي بوده ؟ 1039 00:55:19,802 --> 00:55:23,761 موسسه ويلوبي ديگه کجاست ؟ - همونجا که خاله تون درمان شد - 1040 00:55:23,762 --> 00:55:25,801 من هيچي درموردش نميدونم - باشه - 1041 00:55:25,802 --> 00:55:27,841 ... خب 1042 00:55:27,842 --> 00:55:31,441 خانم ، لطفا با دقت فکر کنيد 1043 00:55:31,742 --> 00:55:36,061 آيا امکانش هست که يه نفر ديگه 1044 00:55:36,062 --> 00:55:38,901 دز زمان مرگ والدينتون بالاي اون صخره بوده باشه ؟ 1045 00:55:38,902 --> 00:55:41,941 کسي که پليس در موردش نميدونسته 1046 00:55:41,942 --> 00:55:44,422 فکر نميکنم ممکن باشه چون اگه بود 1047 00:55:44,423 --> 00:55:46,901 زلي حتما اينو به پليس ميگفت مگه نه ؟ 1048 00:55:46,902 --> 00:55:48,941 بله 1049 00:55:48,942 --> 00:55:51,901 آيا هنوز با زلي ارتباط داريد ؟ 1050 00:55:51,902 --> 00:55:55,341 چندين بار براش نامه فرستادم ولي همه ي اونا برگشت خوردن 1051 00:55:55,342 --> 00:55:57,381 انگار اون ناپديد شده 1052 00:55:57,382 --> 00:56:00,701 خيلي دوست دارم ببينمش اون شخصيت فوق العاده اي داشت 1053 00:56:00,702 --> 00:56:03,341 و دزموند هم براش نامه نوشته ؟ - چطور ميتونست ؟ - 1054 00:56:03,342 --> 00:56:05,381 ما که نميدونيم کجا زندگي ميکنه 1055 00:56:05,382 --> 00:56:08,501 خود شما چي آيا بعد از اون جريان بالاي اون صخره رفتيد ؟ 1056 00:56:08,502 --> 00:56:10,541 نه 1057 00:56:10,542 --> 00:56:12,581 چطور ؟ به نظرتون بايد ميرفتم ؟ 1058 00:56:12,582 --> 00:56:14,901 با ترس درونم روبرو ميشدم و از اينجور چيزا ؟ 1059 00:56:14,902 --> 00:56:16,941 خانم ها و آقايون 1060 00:56:16,942 --> 00:56:18,942 لطفا روي صندلي هاتون بشينيد 1061 00:56:24,302 --> 00:56:26,341 خانم اوليور - خيلي متاسفم - 1062 00:56:26,342 --> 00:56:28,381 همه الان نشستند- واقعا ببخشيد - 1063 00:56:28,382 --> 00:56:30,421 سليا هم هست ؟ - آره - 1064 00:56:30,422 --> 00:56:32,661 خوبه خيلي خوبه نه نه آقا - 1065 00:56:32,662 --> 00:56:34,701 مرسي 1066 00:56:34,702 --> 00:56:37,261 کليد حل اين معما زلي ـه 1067 00:56:37,262 --> 00:56:39,262 ولي چطور پيداش کنيم ؟ 1068 00:56:43,382 --> 00:56:46,301 خانم ريونزکرافت لطف کردي اومدي 1069 00:56:46,302 --> 00:56:48,302 به الماس هاش نگاه کن 1070 00:57:03,822 --> 00:57:06,742 ميخواد بدون گروه موزيک بنوازه همشمندانه ست 1071 00:57:21,142 --> 00:57:23,162 يه دختر خارجي وجود داشت 1072 00:57:23,163 --> 00:57:25,181 وقتي بچه بودم پرستارم بود 1073 00:57:25,182 --> 00:57:27,221 موقع بيماري مامان براي کمک بهش برگشت 1074 00:57:27,222 --> 00:57:28,902 من يه جور وابستگي به 1075 00:57:28,903 --> 00:57:30,581 يه نفر داشتم و نميخواستم رهاش کنم 1076 00:57:30,582 --> 00:57:32,342 بعد از بودن با 1077 00:57:32,343 --> 00:57:34,101 اون پرستار عزيزش من هيچکاري نميتونستم بکنم 1078 00:57:34,102 --> 00:57:36,261 ما نميدونيم کجا زندگي ميکنه همه ي نامه هام برگشت خوردن 1079 00:57:36,262 --> 00:57:38,262 اون ناپديد شده 1080 00:57:52,182 --> 00:57:54,182 خيلي عالي بود 1081 00:58:04,462 --> 00:58:07,181 وقفه چقدره ؟ 1082 00:58:07,182 --> 00:58:09,221 ! خودشه 1083 00:58:09,222 --> 00:58:11,342 ! چطور تونستم انقدر احمق باشم ؟ 1084 00:58:13,542 --> 00:58:15,542 لذت بردي آريادني ؟ 1085 00:58:25,102 --> 00:58:27,621 لطفا ببخشيد مزاحم شدم آقا 1086 00:58:27,622 --> 00:58:29,802 پوارو . واقعا الان وقت صحبت ندارم 1087 00:58:29,803 --> 00:58:31,981 قراره براي دور دوم بريم روي صحنه 1088 00:58:31,982 --> 00:58:34,042 نه ! امکانش نيست 1089 00:58:34,043 --> 00:58:36,102 که بخواي بقيه کنسرت رو برگزار کني 1090 00:58:37,942 --> 00:58:41,581 مگه اينکه آدرس خانم زلي روزل رو بهم بدي 1091 00:58:41,582 --> 00:58:43,862 چي داري ميگي ؟ من نميدونم - چرا ميدوني - 1092 00:58:45,542 --> 00:58:47,861 يادم نمياد ببين ما بايد ادامه بديم 1093 00:58:47,862 --> 00:58:49,882 تو حافظه خوبي داري 1094 00:58:49,883 --> 00:58:51,901 حافظه تو مثل يک فيل ميمونه 1095 00:58:51,902 --> 00:58:53,862 من همين الان ازت 1096 00:58:53,863 --> 00:58:55,821 ! آدرس خانم زولي روزل رو ميخوام 1097 00:58:55,822 --> 00:58:58,702 آقاي بورتون کاکس وقتشه بيايد 1098 00:59:16,142 --> 00:59:18,142 مرسي آقا 1099 00:59:22,702 --> 00:59:24,702 ! تاکسي 1100 00:59:25,542 --> 00:59:27,581 آقاي پوارو 1101 00:59:27,582 --> 00:59:29,821 بيل گاروي هستم - بازرس - 1102 00:59:29,822 --> 00:59:33,541 اينم "اسپرت" ـه زنم اين اسمو براش گذاشته 1103 00:59:33,542 --> 00:59:36,461 بعد اون مرد و من گير اين سگ افتادم 1104 00:59:36,462 --> 00:59:39,581 بازرس بيل بهم گفت مياي اينجا 1105 00:59:39,582 --> 00:59:41,621 گفت اينو برسونم دستت 1106 00:59:41,622 --> 00:59:43,741 خودش سر يه پرونده درگير بود - مرسي - 1107 00:59:43,742 --> 00:59:46,501 ببخشيد که انقدر توي زحمت افتادي 1108 00:59:46,502 --> 00:59:49,021 نه اصلا زحمتي نبود شب بخير 1109 00:59:49,022 --> 00:59:51,061 بيا اسپرت 1110 00:59:51,062 --> 00:59:53,101 بازرس 1111 00:59:53,102 --> 00:59:55,141 در مورد اسپرت بهم بگيد 1112 00:59:55,142 --> 00:59:57,181 اون گاز ميگيره ؟ 1113 00:59:57,182 --> 00:59:59,581 بعضي وقتا پشت خودش رو گاز ميگيره 1114 00:59:59,582 --> 01:00:01,621 آره زياد باهوش نيست 1115 01:00:01,622 --> 01:00:04,302 آيا به خاطر داريد که سگ ژنرال 1116 01:00:04,303 --> 01:00:06,981 و خانم ريونزکرافت هم گاز ميگرفت ؟ 1117 01:00:06,982 --> 01:00:09,501 به نکته جالبي اشاره کردي 1118 01:00:09,502 --> 01:00:12,062 خدمتکار خونه گفت که سگ 1119 01:00:12,063 --> 01:00:14,621 چند روز قبل از حادثه به خانم حمله کرده 1120 01:00:14,622 --> 01:00:18,341 و وقتي جسدش رو کالبدشکافي ميکرديم 1121 01:00:18,342 --> 01:00:22,341 حاي گازگرفتگي سگ روش وجود داشت مال يک يا دو هفته قبل بود 1122 01:00:22,342 --> 01:00:24,742 پس اون سگ باهوش بوده مگه نه ؟ 1123 01:00:25,982 --> 01:00:27,021 مرسي 1124 01:00:27,022 --> 01:00:29,061 !تاکسي 1125 01:00:29,062 --> 01:00:31,101 با اين عجله کجا ميري ؟ 1126 01:00:31,102 --> 01:00:33,182 ! پاريس برو عمارت وايت هيون 1127 01:00:33,183 --> 01:00:35,261 بعد هم ايستگاه قطار ويکتوريا 1128 01:00:35,262 --> 01:00:37,262 فوراً - بسيار خب قربان - 1129 01:01:22,140 --> 01:01:24,499 تا يه لحظه ديگه ميام آقا 1130 01:01:24,500 --> 01:01:26,500 مرسي 1131 01:01:37,100 --> 01:01:39,100 هرکول پوارو 1132 01:01:41,540 --> 01:01:44,940 آيا اينجا منزل خانم زلي روزل ـه ؟ 1133 01:01:56,700 --> 01:01:59,260 همونطور که در تلگراف ام بهتون گفته بودم 1134 01:01:59,261 --> 01:02:01,819 ميخوام در مورد خانم و آقاي ريونزکرافت ازتون بپرسم 1135 01:02:01,820 --> 01:02:04,139 شنيدم که براي اونا کار ميکرديد 1136 01:02:04,140 --> 01:02:07,019 بله من پرستار سليا بودم 1137 01:02:07,020 --> 01:02:10,419 شما اون پسره رو هم ميشناختيد دزموند بورتون کاکس 1138 01:02:10,420 --> 01:02:13,700 بله هنوز با هم ارتباط داريم - ولي مخفيانه درسته ؟ - 1139 01:02:14,980 --> 01:02:17,019 مادرش مخالف ـه 1140 01:02:17,020 --> 01:02:20,259 هيچ دليلي براي مخالفت وجود نداره ما فقط دوست هستيم 1141 01:02:20,260 --> 01:02:22,299 اون و سليا قراره ازدواج کنن 1142 01:02:22,300 --> 01:02:25,099 بهم گفته براشون خوشحالم 1143 01:02:25,100 --> 01:02:27,659 ولي مشکلاتي سر راهشون وجود داره 1144 01:02:27,660 --> 01:02:30,480 خانواده دزموند از خانم سليا خواستن 1145 01:02:30,481 --> 01:02:33,299 که دقيقاً بهشون بگه اون روز بالاي صخره چه اتفاقي افتاده 1146 01:02:33,300 --> 01:02:36,139 اتفاقي که 13 سال ازش گذشته - ولي اون نميتونه چنين کاري کنه - 1147 01:02:36,140 --> 01:02:38,179 چون چيزي نميدونه 1148 01:02:38,180 --> 01:02:40,819 توصيه شده بود که هيچي از اين ماجرا بهش نگن 1149 01:02:40,820 --> 01:02:43,779 اون فقط يه بچه بود و نميتونست اينو درک کنه 1150 01:02:43,780 --> 01:02:45,819 ولي الان به اندازه کافي بزرگ شده 1151 01:02:45,820 --> 01:02:48,259 چي رو بايد بفهمه آقا ؟ 1152 01:02:48,260 --> 01:02:50,299 اون اتفاق يه خودکشي دو نفره بود 1153 01:02:50,300 --> 01:02:52,739 و شما هم اينو قبول داريد ؟ 1154 01:02:52,740 --> 01:02:54,940 اين چيزيه که پليس باور داره 1155 01:02:57,700 --> 01:03:01,219 پس هيچ چيزي وجود نداره که به من بگيد خانم روزل ؟ 1156 01:03:01,220 --> 01:03:03,259 متاسفانه نه 1157 01:03:03,260 --> 01:03:05,260 اين ماجرا مال خيلي وقت پيش ـه 1158 01:03:12,180 --> 01:03:15,739 قبل از اون اتفاق شما چه مدتي اونجا زندگي ميکرديد ؟ 1159 01:03:15,740 --> 01:03:18,699 دو ماه - و خواهر خانم ريونزکرافت چي - 1160 01:03:18,700 --> 01:03:22,539 دورتيا جارو ، اونم در زمان حادثه اونجا زندگي ميکرد مگه نه ؟ 1161 01:03:22,540 --> 01:03:24,700 شما دقيقا چي ميدونيد ؟ 1162 01:03:34,940 --> 01:03:36,979 بايد تموم بشه تو که اينو درک ميکني ؟ 1163 01:03:36,980 --> 01:03:39,019 آره 1164 01:03:39,020 --> 01:03:41,020 هميشه اينطوري تموم ميشه 1165 01:03:42,420 --> 01:03:44,459 خيلي متاسفم عزيزم 1166 01:03:44,460 --> 01:03:46,499 مردهايي مثل تو هميشه متاسف هستند 1167 01:03:46,500 --> 01:03:49,660 ولي فکرشم نکن مشکلي برام پيش نمياد 1168 01:03:51,780 --> 01:03:53,979 ميتونم کمکتون کنم ؟ - بله ممنون - 1169 01:03:53,980 --> 01:03:55,980 فکر کنم بتونيد 1170 01:03:58,380 --> 01:04:00,900 ميخواستم بدونم که در پرونده هاتون 1171 01:04:00,901 --> 01:04:03,419 در مورد درمان دوريتا جارو ، چي نوشته 1172 01:04:03,420 --> 01:04:05,539 ميشه بپرسم کارتون باهاش چيه ؟ 1173 01:04:05,540 --> 01:04:07,859 اون خاله ام بود من سليا ريونزکرافت هستم 1174 01:04:07,860 --> 01:04:10,419 فکر کنم يه اتفاقات جالبي داره ميوفته - باشه - 1175 01:04:10,420 --> 01:04:12,459 بسيار خب 1176 01:04:12,460 --> 01:04:14,460 بيا يه نگاه بندازيم 1177 01:04:18,020 --> 01:04:21,339 دورتيا جارو به خاطر بيماري رواني تحت درمان بود 1178 01:04:21,340 --> 01:04:23,859 و در درمانش پيشرفت وجود داشت مگه نه ؟ 1179 01:04:23,860 --> 01:04:25,899 بله 1180 01:04:25,900 --> 01:04:28,340 و به نفعش بود که 1181 01:04:28,341 --> 01:04:30,779 يه مدت در کنار خانوادش باشه 1182 01:04:30,780 --> 01:04:33,980 دورتيا و مارگارت بهم علاقه داشتند ؟ 1183 01:04:36,620 --> 01:04:38,620 يه پيوندي بينشون وجود داشت 1184 01:04:39,980 --> 01:04:41,980 پيوند عشق و وابستگي به همديگه 1185 01:04:44,340 --> 01:04:46,340 و اونا از هر لحاظ شبيه هم بودند 1186 01:04:47,740 --> 01:04:49,779 ببخشيد 1187 01:04:49,780 --> 01:04:54,260 ولي در بين دو قلوها اين پيوند عشقي 1188 01:04:55,980 --> 01:04:58,420 اگه در اثر اتفاقي گسسته بشه 1189 01:04:58,421 --> 01:05:00,859 براي هميشه از هم جدا ميشن 1190 01:05:00,860 --> 01:05:02,860 اوه بله ميدونم 1191 01:05:04,860 --> 01:05:06,860 و عشق به آساني ميتونه به نفرت تبديل بشه 1192 01:05:08,060 --> 01:05:10,220 و براي آدم آسونتره که از کسي که 1193 01:05:10,221 --> 01:05:12,380 زماني عاشقش بوده ، متنفر بشه تا اينکه بي تفاوت بمونه 1194 01:05:16,220 --> 01:05:18,220 از روي تجربه صحبت ميکنيد ؟ 1195 01:05:19,820 --> 01:05:21,820 در مورد دورتيا جارو برام بگيد 1196 01:05:23,180 --> 01:05:25,499 زماني که در آمريکا زندگي ميکرد اوضاع بدي داشت 1197 01:05:25,500 --> 01:05:28,499 بعد حين درمانش دچار پيشرفت هايي شد 1198 01:05:28,500 --> 01:05:30,500 ولي بنظر ميرسيد زياد موثر نبوده 1199 01:05:31,620 --> 01:05:33,620 اون هرگز خوشبخت نبود 1200 01:05:34,980 --> 01:05:37,339 و نفرت زيادي نسبت به بچه ها داشت 1201 01:05:37,340 --> 01:05:41,219 بله و اين باعث شد اون حادثه رخ بده مگه نه ؟ 1202 01:05:41,220 --> 01:05:43,200 من شنيدم که در زندگيش چه اتفاقاتي افتاده 1203 01:05:43,201 --> 01:05:45,179 شنيدم در هند چي شده 1204 01:05:45,180 --> 01:05:47,499 من در اين مورد اطلاعي ندارم 1205 01:05:47,500 --> 01:05:49,520 نه ولي وقايع ديگه اي هست 1206 01:05:49,521 --> 01:05:51,539 که ازش اطلاع داري مگه نه ؟ 1207 01:05:51,540 --> 01:05:53,480 بهتره نيست بزاريم اين مسائل 1208 01:05:53,481 --> 01:05:55,420 همونطور که بوده باقي بمونه ؟ 1209 01:05:57,020 --> 01:06:01,179 خانم اتفاقي که اونروز بالاي صخره افتاد 1210 01:06:01,180 --> 01:06:04,739 ممکنه يک خودکشي دو نفره باشه ممکنه قتل باشه 1211 01:06:04,740 --> 01:06:07,899 ممکنه هر کدوم از اين احتمالات بوده باشه 1212 01:06:07,900 --> 01:06:11,459 ولي با توجه به چيزايي که گفتيد و من متوجه شدم 1213 01:06:11,460 --> 01:06:15,460 بنظرم شما ميدونيد اونروز واقعا چي شده 1214 01:06:16,620 --> 01:06:19,420 همچنين ميدونيد هفته ي قبلش چه اتفاقي افتاده 1215 01:06:22,180 --> 01:06:24,219 من نميتونم چيزي به شما بگم 1216 01:06:24,220 --> 01:06:26,220 متاسفم 1217 01:06:29,580 --> 01:06:31,699 اونروز يه نفر ديگه اونجا بود ؟ 1218 01:06:31,700 --> 01:06:34,059 کسي که پليس از وجودش بي خبره ؟ 1219 01:06:34,060 --> 01:06:36,060 نه 1220 01:06:38,060 --> 01:06:40,099 فکر کنم داري دروغ ميگي 1221 01:06:40,100 --> 01:06:43,539 ژنرال ريونزکرافت اول عاشق دورتيا بوده 1222 01:06:43,540 --> 01:06:45,579 بعد نظرش عوض ميشه 1223 01:06:45,580 --> 01:06:47,899 و با خواهر دوقلوش مارگارت ازدواج ميکنه 1224 01:06:47,900 --> 01:06:50,980 به نظرتون اينکار چه تاثيري روي دورتيا گذاشته ؟ 1225 01:06:52,020 --> 01:06:54,739 به نظرم نابودش کرده آقا 1226 01:06:54,740 --> 01:06:56,779 و ژنرال اينو متوجه شده 1227 01:06:56,780 --> 01:06:59,939 بله . اون ميدونست 1228 01:06:59,940 --> 01:07:01,940 اون آدم خوش قلبي بود 1229 01:07:03,620 --> 01:07:06,059 و فکر ميکنم شما هم عاشق اون بوديد 1230 01:07:06,060 --> 01:07:08,099 شما نبايد با من اينطوري صحبت کنيد 1231 01:07:08,100 --> 01:07:11,939 نه نه خانم من که نگفتم شما باهاش رابطه عاشقانه داشتيد 1232 01:07:11,940 --> 01:07:14,460 فقط گفتم شما عاشقش بوديد 1233 01:07:17,620 --> 01:07:20,420 آدم ميتونه عاشق بشه و خدمت کنه و با اين وجود خوشنود باشه 1234 01:07:21,780 --> 01:07:23,780 حتي اگه طرف مقابل دوسش نداشته باشه 1235 01:07:25,380 --> 01:07:27,380 شما بهش خدمت کرديد خانم 1236 01:07:28,380 --> 01:07:31,700 شما در يک نقطه بحراني از زندگيش وفادارانه بهش خدمت کرديد 1237 01:07:40,420 --> 01:07:42,459 بهم بگيد چه اتفاقي افتاد 1238 01:07:42,460 --> 01:07:44,499 ميدونم که خبر داريد 1239 01:07:44,500 --> 01:07:48,219 شما جلوي پليس تظاهر کرديد که فقط مقداري انگيسي بلديد 1240 01:07:48,220 --> 01:07:51,019 سپس فوراً اون محل رو ترک کرديد 1241 01:07:51,020 --> 01:07:53,280 ولي شما اونجا بوديد و بايد 1242 01:07:53,281 --> 01:07:55,539 به من بگيد که ديگه کي اونجا خونه بود 1243 01:07:55,540 --> 01:07:57,579 چرا بايد چيزي بگم ؟ 1244 01:07:57,580 --> 01:07:59,580 زندگي من اونروز نابود شد 1245 01:08:00,740 --> 01:08:02,740 طوري که انگار به من شليک شده بود 1246 01:08:04,340 --> 01:08:06,379 من خودم رو مخفي کردم 1247 01:08:06,380 --> 01:08:09,219 اينجا در يک خيابون دورافتاده در پاريس 1248 01:08:09,220 --> 01:08:11,259 من هيچ زندگي نداشتم 1249 01:08:11,260 --> 01:08:13,260 چرا الان بايد حرف بزنم ؟ 1250 01:08:15,180 --> 01:08:17,540 چون تو خوش قلب هستي زلي 1251 01:08:19,180 --> 01:08:22,380 و چون سليا و دزموند بايد حقيقت رو بدونن 1252 01:08:27,700 --> 01:08:32,940 خانم من و تو در زندگيمون ازدواج نکرديم 1253 01:08:35,100 --> 01:08:37,100 ممکنه هرگز ازدواج نکنيم 1254 01:08:39,820 --> 01:08:41,820 ولي اونا بايد اينکارو بکنن 1255 01:08:48,000 --> 01:08:58,962 .::WWW.IMDB-DL.COM::. 1256 01:09:00,500 --> 01:09:02,659 اميدوارم در پاريس بهت خوش گذشته باشه 1257 01:09:02,660 --> 01:09:06,379 رفه بودم اداره پست اينم سوابقي که ميخواستي 1258 01:09:06,380 --> 01:09:08,380 مرسي خانم 1259 01:09:14,620 --> 01:09:16,659 خوبه 1260 01:09:16,660 --> 01:09:18,980 و پوارو هم يک سند براي شما داره 1261 01:09:20,460 --> 01:09:22,760 اين سند وصيت نامه و ارثيه اي ـه 1262 01:09:22,761 --> 01:09:25,060 که مادر واقعي دزموند براش گذاشته 1263 01:09:27,180 --> 01:09:31,499 نمايندگي اون بر عهده ي خانم بورتون کاکس ـه 1264 01:09:31,500 --> 01:09:35,619 و وکيلش به عنوان امانت 1265 01:09:35,620 --> 01:09:37,659 ... تا وقتي که 1266 01:09:37,660 --> 01:09:40,220 تا وقتي به سن 25 سالگي برسه 1267 01:09:40,221 --> 01:09:42,779 يا زماني که ازدواج کنه هر کدوم که زودتر شد 1268 01:09:42,780 --> 01:09:45,619 پس اگه با سليا ازدواج کنه اون ثروت بهش ميرسه 1269 01:09:45,620 --> 01:09:47,620 بله 1270 01:09:49,140 --> 01:09:51,920 ولي اين چه ربطي داره به اينکه 1271 01:09:51,921 --> 01:09:54,699 خانم بورتون کاکس بخواد در مورد مرگ ريونزکرافت ها بدونه ؟ 1272 01:09:54,700 --> 01:09:58,139 اون اصلا به مرگ ريونزکرافت ها اهميتي نميده 1273 01:09:58,140 --> 01:10:00,699 فقط قصد داره از ازدواج دزموند جلوگيري کنه 1274 01:10:00,700 --> 01:10:02,739 چرا ؟ 1275 01:10:02,740 --> 01:10:04,059 ... چون 1276 01:10:04,060 --> 01:10:06,280 چون پول دزموند رو بالا کشيده 1277 01:10:06,281 --> 01:10:08,499 و ميخواد قبل از اينکه متوجه بشه اونو برگردونه 1278 01:10:08,500 --> 01:10:11,019 ... پس اگه الان با سليا ازدواج کنه - دستش رو ميشه - 1279 01:10:11,020 --> 01:10:13,899 ببخشيد ... من سليا رو گم کردم 1280 01:10:13,900 --> 01:10:17,459 نگرانشم . اون يه چيزي در مورد رفتن به ايستبورن گفت 1281 01:10:17,460 --> 01:10:19,899 و تطهير کردن ارواح و از اينجور مزخرفا 1282 01:10:19,900 --> 01:10:23,619 اين اتفاق درست بعد از بازگشتش از موسسه ويلوبي افتاد 1283 01:10:23,620 --> 01:10:26,059 اون رفته بود موسسه ويلوبي ؟ 1284 01:10:26,060 --> 01:10:28,099 و حالا رفته ايستبورن ؟ 1285 01:10:28,100 --> 01:10:30,300 پس اون در خطره ! بايد عجله کنيم 1286 01:11:23,740 --> 01:11:25,740 سلام ؟ 1287 01:11:35,980 --> 01:11:38,019 ببخشيد ؟ 1288 01:11:38,020 --> 01:11:40,339 ببخشيد . اينجا چي کار ميکني ؟ 1289 01:11:40,340 --> 01:11:42,379 ... چرا داري 1290 01:11:50,100 --> 01:11:52,139 اون بالاست قربان ! خانم ريونزکرافت 1291 01:11:52,140 --> 01:11:54,179 ! خانم ريونزکرافت 1292 01:11:54,180 --> 01:11:56,180 ! کمک ! کمک 1293 01:12:01,900 --> 01:12:04,139 بيا چيزي نيست گرفتمت 1294 01:12:04,140 --> 01:12:06,140 ! تو بازداشتي 1295 01:12:09,860 --> 01:12:12,420 چيزي نيست الان در اماني 1296 01:12:26,502 --> 01:12:28,502 آقا ، خانم 1297 01:12:29,622 --> 01:12:31,902 سوال اصلي ما اينه 1298 01:12:33,662 --> 01:12:39,541 آيا مرگ ريونزکرافت ها خودکشي بوده ؟ 1299 01:12:39,542 --> 01:12:41,581 يا قتل بوده ؟ 1300 01:12:41,582 --> 01:12:45,422 چون يکي از اين دو بايد حقيقت داشته باشه 1301 01:12:46,462 --> 01:12:49,701 ولي پوارو به شما ميگه 1302 01:12:49,702 --> 01:12:51,741 که هر دو حقيقت دارند 1303 01:12:51,742 --> 01:12:53,981 و متاسفانه خانم سليا 1304 01:12:53,982 --> 01:12:57,141 اين يک پايان تراژيک براي دو انسان ـه که عاشق هم بودند 1305 01:12:57,142 --> 01:12:59,142 و به خاطر اين عشق مردند 1306 01:13:00,702 --> 01:13:02,741 و شنيدنش براي شما خيلي سخته 1307 01:13:02,742 --> 01:13:04,742 من حاضرم - خوبه - 1308 01:13:08,022 --> 01:13:11,541 زماني که خانم اوليور براي ملاقات پيش دوستان قديميش رفت 1309 01:13:11,542 --> 01:13:13,901 پوارو در ابتدا هيچ توجهي نکرد 1310 01:13:13,902 --> 01:13:16,062 چون يک پرونده ي ديگه داشت که به نظر 1311 01:13:16,063 --> 01:13:18,221 براش مهم تر بود 1312 01:13:18,222 --> 01:13:20,341 و به اين خاطر از شما عذر ميخوام خانم 1313 01:13:20,342 --> 01:13:23,181 چيزيکه شما در بازديد از سوسکس متوجه شديد 1314 01:13:23,182 --> 01:13:25,901 براي حل هر دو پرونده حياتي بود 1315 01:13:25,902 --> 01:13:28,421 يعني ميدونيد کي پروفسور ويلوبي رو کشته ؟ 1316 01:13:28,422 --> 01:13:30,461 من يه نظريه اي دارم 1317 01:13:30,462 --> 01:13:32,501 تا ببينيم چي ميشه 1318 01:13:32,502 --> 01:13:34,822 وقتي فهميدم همه چيز 1319 01:13:34,823 --> 01:13:37,141 به موسسه ويلوبي اشاره داره 1320 01:13:37,142 --> 01:13:40,501 به يادداشت هاي خانم اوليور نگاهي انداختم 1321 01:13:40,502 --> 01:13:42,502 ...به خاطرات گذشته ي 1322 01:13:43,502 --> 01:13:45,502 فيل ها 1323 01:13:46,422 --> 01:13:49,101 اولش به نظر بي ارزش بودند 1324 01:13:49,102 --> 01:13:51,141 ولي هر چيزي يه ارزشي داره 1325 01:13:51,142 --> 01:13:54,822 هر کسي يه چيزي رو به ياد مياره 1326 01:13:56,102 --> 01:14:00,021 و سپس من از هر جزئيات کوچکي به جزئيات ديگه رسيدم 1327 01:14:00,022 --> 01:14:04,301 در ابتدا همه ي ما متوجه کلاه گيس ها شديم 1328 01:14:04,302 --> 01:14:06,341 کلاه گيس ؟ 1329 01:14:06,342 --> 01:14:11,541 بله . ما شنيديم که خانم ريونزکرافت 4 کلاه گيس داشته 1330 01:14:11,542 --> 01:14:15,461 !4تا اين براي پوارو مثل يک معما بود 1331 01:14:15,462 --> 01:14:17,501 ممنون زلي 1332 01:14:17,502 --> 01:14:19,541 ما ميدونيم روزي که مرد 1333 01:14:19,542 --> 01:14:21,622 خانم ريونزکرافت کلاه گيسي به سر گذاشت 1334 01:14:21,623 --> 01:14:23,701 که داراي حلقه هاي فر بود 1335 01:14:23,702 --> 01:14:26,941 اين چه اهميتي داره ؟ ممکن بود هر کدوم از اونا رو استفاده کنه 1336 01:14:26,942 --> 01:14:29,301 بله ، ولي ما اين وسط سگ رو هم داريم 1337 01:14:29,302 --> 01:14:32,861 سگ ؟ کدوم سگ ؟ - نه خانم سليا لطفا صبور باش - 1338 01:14:32,862 --> 01:14:36,861 اين سگ علاقه زيادي به خانم ريونزکرافت داشت 1339 01:14:36,862 --> 01:14:38,901 ولي در آخرين هفته هاي عمرش 1340 01:14:38,902 --> 01:14:41,341 اين سگ بيش از يک بار اونو گاز گرفته بود 1341 01:14:41,342 --> 01:14:44,062 منظورت اينه که سگ ميدونست اون ميخواد مرتکب خودکشي بشه ؟ 1342 01:14:45,142 --> 01:14:47,621 نه نه ، خيلي ساده تر از اين حرفاست 1343 01:14:47,622 --> 01:14:50,141 اين سگ چيزي رو ميدونست که کسي ديگه ازش خبر نداشت 1344 01:14:50,142 --> 01:14:52,942 ميدونست که اون زن خانم ريونزکرافت نيست 1345 01:14:55,062 --> 01:14:58,501 چهره اش شبيه اون بود و لباساي مارگارت تنش بود 1346 01:14:58,502 --> 01:15:00,541 همينطور کلاه گيس مارگارت 1347 01:15:00,542 --> 01:15:04,461 ولي سگ فقط با بو کشيدن افراد رو ميشناسه 1348 01:15:04,462 --> 01:15:07,621 و اين سگ تشخيص ميده که اون زن خانم خونه نيست 1349 01:15:07,622 --> 01:15:09,702 پس اين زن کي بوده ؟ 1350 01:15:10,982 --> 01:15:14,781 آيا خواهر دو قلوش دورتيا بوده ؟ 1351 01:15:14,782 --> 01:15:16,901 ولي اين غير ممکنه اون مرده بود 1352 01:15:16,902 --> 01:15:19,262 بعد چيزي رو فهميدم که 1353 01:15:19,263 --> 01:15:21,621 توسط خانم اوليور نظرم بهش جلب شد 1354 01:15:21,622 --> 01:15:24,082 اينکه خانم ريونزکرافت 1355 01:15:24,083 --> 01:15:26,541 در ماه هاي آخر عمرش در يک بيمارستان يا آسايشگاه بوده 1356 01:15:26,542 --> 01:15:29,181 بنظر ميرسيد اون بيماري سرطان داره 1357 01:15:29,182 --> 01:15:31,402 اين رو از اظهارات جوليا کاسترز 1358 01:15:31,403 --> 01:15:33,621 که در دفترچه ي خودتون نوشته بوديد فهميدم خانم 1359 01:15:33,622 --> 01:15:36,341 پس ملاقاتش از بيمارستان از قلم ميوفته 1360 01:15:36,342 --> 01:15:39,301 فکر نکنم جوليا کاسترز خودش ميدونست در مورد چي داره حرف ميزنه 1361 01:15:39,302 --> 01:15:42,861 اهميتي نداره خانم چون وقتي ژنرال ريونزکرافت 1362 01:15:42,862 --> 01:15:45,701 دورتيا رو کنار ميزاره و با خواهرش ازدواج ميکنه 1363 01:15:45,702 --> 01:15:47,821 دورتيا دچار حسادت ميشه 1364 01:15:47,822 --> 01:15:52,341 و زندگيش همونطور که گفتيد ... نابود ميشه 1365 01:15:52,342 --> 01:15:54,662 و دلايلي هست که نشون ميده 1366 01:15:54,663 --> 01:15:56,981 يک يا دو بچه به دست اون کشته شدند 1367 01:15:56,982 --> 01:16:00,301 و ژنرال اين وسط دچار احساس گناه ميشه 1368 01:16:00,302 --> 01:16:03,741 و به موسسه ويلوبي پول ميده تا اونو درمان کنن 1369 01:16:03,742 --> 01:16:05,722 شما ميگيد که 1370 01:16:05,723 --> 01:16:07,701 اون زن ديوونه به ريونزکرافت ها شليک کرده ؟ 1371 01:16:07,702 --> 01:16:10,022 نه آقا اينطور نيست 1372 01:16:13,662 --> 01:16:17,462 خانم سليا اميدوارم اين حقيقت زياد شما رو آزار نده 1373 01:16:19,982 --> 01:16:23,022 اين دورتيا بود که مادر شما رو کشت 1374 01:16:24,182 --> 01:16:27,341 اونا اغلب شب ها با هم ميرفتند پياده روي 1375 01:16:27,342 --> 01:16:30,021 ولي يک شب دورتيا تنها برميگرده خونه 1376 01:16:30,022 --> 01:16:33,061 حتما فرار کرده - ! اون همينجوري فرار نميکنه دورتيا - 1377 01:16:33,062 --> 01:16:35,662 ! اون زن منه بگو باهاش چيکار کردي ؟ 1378 01:16:37,302 --> 01:16:39,341 بايد خودمون بريم ببينيم چي شده 1379 01:16:39,342 --> 01:16:42,821 کجا رفته بوديد پياده روي ؟ - همونجا که هميشه ميريم - 1380 01:16:42,822 --> 01:16:44,941 يه اتفاقي براي مارگارت افتاده 1381 01:16:44,942 --> 01:16:46,942 بيا بريم زلي 1382 01:16:49,942 --> 01:16:52,422 خانم ريونزکرافت کجايي ؟ - ! مارگارت - 1383 01:16:54,142 --> 01:16:56,181 ! مارگارت 1384 01:16:56,182 --> 01:16:58,182 ! مارگارت 1385 01:17:05,182 --> 01:17:07,221 ! مارگارت بيا 1386 01:17:07,222 --> 01:17:09,261 بايد بريم پايين صخره 1387 01:17:09,262 --> 01:17:11,262 ! مارگارت 1388 01:17:13,302 --> 01:17:15,302 ! مارگارت 1389 01:17:17,622 --> 01:17:19,661 مارگارت چي شده ؟ 1390 01:17:19,662 --> 01:17:21,701 کارِ خواهرت بود ؟ 1391 01:17:21,702 --> 01:17:24,021 تقصير خودش نيست آلستير - ! لعنت بهش - 1392 01:17:24,022 --> 01:17:26,061 اون چيکار کرد ؟ 1393 01:17:26,062 --> 01:17:28,062 منو هل داد 1394 01:17:29,662 --> 01:17:31,662 اون نميدونه داره چيکار ميکنه 1395 01:17:33,062 --> 01:17:35,101 ميدونم اوضاع من خرابه زلي 1396 01:17:35,102 --> 01:17:37,141 ميدونم که ميميرم - نه - 1397 01:17:37,142 --> 01:17:39,941 الان دکتر خبر ميکنم - وقتي براي اينکار نداريم - 1398 01:17:39,942 --> 01:17:41,982 لطفا نزار اون براي اينکارش عذاب بکشه 1399 01:17:43,022 --> 01:17:45,661 نزار دوباره براي درمان ببرنش 1400 01:17:45,662 --> 01:17:48,581 بهم قول بده آلستير قول بده که نجاتش ميدي 1401 01:17:48,582 --> 01:17:50,621 زلي - بله ؟ - 1402 01:17:50,622 --> 01:17:52,622 مجبورش کن اينکار رو انجام بده 1403 01:17:57,222 --> 01:17:59,261 قول ميدم مارگارت 1404 01:17:59,262 --> 01:18:01,782 قول ميدم - ممنونم عزيزم - 1405 01:18:03,702 --> 01:18:05,702 ممنونم 1406 01:18:08,662 --> 01:18:10,701 مارگارت 1407 01:18:10,702 --> 01:18:12,741 ! مارگارت 1408 01:18:19,542 --> 01:18:21,581 زلي ميخواست بره دنبال کمک 1409 01:18:21,582 --> 01:18:23,621 ولي ژنرال بهش گفت نه 1410 01:18:23,622 --> 01:18:26,822 گفت من قولي دادم که بايد بهش عمل کنم 1411 01:18:28,142 --> 01:18:30,142 تصميم گرفت که بايد چيکار کنه 1412 01:18:31,902 --> 01:18:33,941 و از زلي خواست کمکش کنه 1413 01:18:33,942 --> 01:18:35,942 منو ببخش عزيزم 1414 01:18:37,822 --> 01:18:39,822 منو ببخش 1415 01:19:00,382 --> 01:19:04,021 سليا ، حالت خوبه ؟ 1416 01:19:04,022 --> 01:19:06,022 بهتره بدونم 1417 01:19:07,302 --> 01:19:09,341 ادامه بده 1418 01:19:09,342 --> 01:19:11,381 بنابراين يه نقشه اي طرح ميکنن 1419 01:19:11,382 --> 01:19:14,502 اونا توافق ميکنن به همه بگن 1420 01:19:14,503 --> 01:19:17,622 که دورتيا توي خواب راه رفته و از صخره پرت شده نه مارگارت 1421 01:19:18,902 --> 01:19:21,541 بعدش به مدت 10 روز اونو توي يه کلبه مخفي ميکنن 1422 01:19:21,542 --> 01:19:23,922 ژنرال ريونزکرافت اعلام ميکنه که 1423 01:19:23,923 --> 01:19:26,301 همسرش دچار فروپاشي عصبي شده 1424 01:19:26,302 --> 01:19:29,261 و توي بيمارتسنا رواني در حال بهبودي ـه 1425 01:19:29,262 --> 01:19:32,701 زلي ميره به لندن تا دو تا کلاه گيس اندازه دورتيا بخره 1426 01:19:32,702 --> 01:19:35,141 از مغازه يوژين و رزالي در خيابان باند 1427 01:19:35,142 --> 01:19:37,142 بعد اونو برميگردونن خونه 1428 01:19:39,542 --> 01:19:42,541 صبح بخير خانم ويتکر براي نهار غذا داريم ؟ 1429 01:19:42,542 --> 01:19:44,581 بله خانم 1430 01:19:44,582 --> 01:19:47,541 همه قبول ميکنن که اون خانم ريونزکرافت ـه 1431 01:19:47,542 --> 01:19:49,861 و فکر ميکنن که رفتارش عجيب شده 1432 01:19:49,862 --> 01:19:51,522 چون هنوز در شوک 1433 01:19:51,523 --> 01:19:53,181 ناشي از مرگ خواهرش به سر ميبره 1434 01:19:53,182 --> 01:19:55,821 چطور تونست اينو مخفي کنه ؟ حتما خيلي براش سخت بده 1435 01:19:55,822 --> 01:19:58,381 نه خانم اصلا هم سخت نبود 1436 01:19:58,382 --> 01:20:02,261 اون سرانجام به چيزي رسيده بود که ميخواست 1437 01:20:02,262 --> 01:20:05,181 شده بود همسر ژنرال آلستير ريونزکرافت 1438 01:20:05,182 --> 01:20:07,221 ولي پدرم چطور اين موضوع رو تحمل ميکرد ؟ 1439 01:20:07,222 --> 01:20:10,901 همونطور که گفتم اون يک نقشه طرح کرده بود 1440 01:20:10,902 --> 01:20:13,821 زلي ، امروز آخرين روز کاري توئه 1441 01:20:13,822 --> 01:20:16,301 ميخوام تو رو برگردونم پاريس 1442 01:20:16,302 --> 01:20:18,341 نميتوني اينکارو بکني 1443 01:20:18,342 --> 01:20:20,381 چرا ميتونم عزيزم 1444 01:20:20,382 --> 01:20:22,742 تو خيلي به ما خدمت کردي 1445 01:20:22,743 --> 01:20:25,101 ولي نميخوام بيشتر از اين قاطي اين ماجرا بشي 1446 01:20:25,102 --> 01:20:27,102 ديگه کافيه 1447 01:20:28,902 --> 01:20:30,902 نه ، نه 1448 01:20:33,462 --> 01:20:35,462 زلي 1449 01:20:41,502 --> 01:20:43,541 همينجا وايسا 1450 01:20:43,542 --> 01:20:46,141 اينو نگه دار - چرا ؟ - 1451 01:20:46,142 --> 01:20:48,142 چون ميخوام ببوسمت 1452 01:20:54,902 --> 01:20:57,261 خداحافظ دورتيا - کجا ميخواي بري ؟- 1453 01:20:57,262 --> 01:20:59,301 گمونم برم جهنم 1454 01:20:59,302 --> 01:21:01,341 اين به خاطر مارگارت ـه 1455 01:21:07,222 --> 01:21:09,261 و اين براي خودم 1456 01:21:19,662 --> 01:21:22,382 اون مجبور بود به قولي که به همسرش داده بود عمل کنه 1457 01:21:23,462 --> 01:21:25,462 و اينکارو انجام داد 1458 01:21:26,782 --> 01:21:28,782 خيلي متاسفم خانم سليا 1459 01:21:32,182 --> 01:21:34,182 اونو بياريد داخل 1460 01:21:47,302 --> 01:21:49,981 تو کي هستي ؟ و چرا سعي کردي منو بکشي ؟ 1461 01:21:49,982 --> 01:21:51,982 لطفا کلاهش رو بردار 1462 01:21:54,742 --> 01:21:56,742 اين زن اسمش ماري جارو ـه 1463 01:21:58,302 --> 01:22:00,302 يعني دختر خاله تون دورتيا 1464 01:22:01,582 --> 01:22:04,381 تو دختر خاله ي مني ؟ - از کجا فهميدي پوارو ؟ - 1465 01:22:04,382 --> 01:22:06,461 از بوستون خانم 1466 01:22:06,462 --> 01:22:09,341 اونا روز هفدهم مارس رو تکريم ميکنن 1467 01:22:09,342 --> 01:22:12,301 روز سنت پاتريک - بله هميشه در اونروز جشن عمومي برگرزار ميشه - 1468 01:22:12,302 --> 01:22:15,422 همه ي ايرلندي ها ميدونن روز هفدهم مارس چيکار کردند 1469 01:22:16,542 --> 01:22:18,581 همچنين از لهجه تون خانم 1470 01:22:18,582 --> 01:22:21,261 اگه طبق حرفق خودتون اهل بوستون بوديد 1471 01:22:21,262 --> 01:22:23,301 در ايالت ماساچوست 1472 01:22:23,302 --> 01:22:25,782 حرف آخر الفبا رو 1473 01:22:25,783 --> 01:22:28,261 زي" تلفظ ميکنن ولي شما "زد" تلفظ کرديد" 1474 01:22:28,262 --> 01:22:30,301 شما اهل کانادا هستيد خانم 1475 01:22:30,302 --> 01:22:33,381 و پوارو فوراً اينو متوجه شد 1476 01:22:33,382 --> 01:22:36,301 و گفتيد که با کشتي از فرانسه به اينجا سفر کرديد 1477 01:22:36,302 --> 01:22:40,261 ولي نه چون پوارو ليست تمام مسافران رو داره 1478 01:22:40,262 --> 01:22:44,221 و هيچکس به نام ماري مکدرموت در فرانسه نبوده 1479 01:22:44,222 --> 01:22:46,261 ولي ماري جارو بوده 1480 01:22:46,262 --> 01:22:48,582 ! مادر تو مادر منو کشت - سليا - 1481 01:22:51,662 --> 01:22:54,301 و خانم جارو اين تو بودي 1482 01:22:54,302 --> 01:22:56,301 که پروفسور ويلوبي رو به قتل رسوندي 1483 01:22:56,302 --> 01:22:59,781 حقش بود . نشنيدي با مادر چيکار کردن ؟ 1484 01:22:59,782 --> 01:23:02,381 اون همه دم و دستگاه تعجبي نداره که ديوونه شده بود 1485 01:23:02,382 --> 01:23:05,021 تو از کجا انو ميدونستي ؟ اون که خيلي وقت پيش مرده 1486 01:23:05,022 --> 01:23:07,382 وقتي مدرسه شبانه روزي بودم برام نامه ميفرستاد 1487 01:23:08,502 --> 01:23:10,541 هنوزم اونا رو دارم 1488 01:23:10,542 --> 01:23:12,581 بهم گفت اونا چه بلايي سرش آوردن 1489 01:23:12,582 --> 01:23:15,462 ميدونست من خيلي بچه ام و اينو درک نميکنم 1490 01:23:16,622 --> 01:23:20,102 ولي ميدونست يه روز درک ميکنم 1491 01:23:21,382 --> 01:23:24,381 و يه روز برميگردم 1492 01:23:24,382 --> 01:23:26,461 چرا انقدر صبر کردي ؟ 1493 01:23:26,462 --> 01:23:28,901 من هيچ پولي نداشتم فقط يه منشي فقير بودم 1494 01:23:28,902 --> 01:23:31,021 بايد به اندازه کافي پول جمع ميکردم تا بيام انگليس 1495 01:23:31,022 --> 01:23:33,901 تا بتوني در موسسه ويلوبي مشغول کار بشي 1496 01:23:33,902 --> 01:23:35,941 راستش رو بخواي خيلي آسون بود 1497 01:23:35,942 --> 01:23:39,181 ميدونستم پروفسور تا ديروقت توي موسسه ميمونه 1498 01:23:39,182 --> 01:23:43,141 پس پريدم روي تخت ديويد 1499 01:23:43,142 --> 01:23:45,662 و اون دوست داره بعد از سکس بخوابه 1500 01:23:47,542 --> 01:23:50,661 منم خواب کوتاهش رو به خواب طولاني تبديل کردم 1501 01:23:50,662 --> 01:23:52,861 کار هوشمندانه اي بود 1502 01:23:52,862 --> 01:23:55,901 تظاهر کردي که شاهد دکتر ويلوبي هستي 1503 01:23:55,902 --> 01:23:59,221 در صورتي که داشتي براي خودت شاهد جور ميکردي 1504 01:23:59,222 --> 01:24:02,101 واقعا هوشمندانه ست - بيشتر از چيزي که فکرشو بکني- 1505 01:24:02,102 --> 01:24:05,261 چون بعد ميره سراغ ژاکلين همسر دکتر ويلوبي 1506 01:24:05,262 --> 01:24:07,301 و به رابطه شون اعتراف ميکنه 1507 01:24:07,302 --> 01:24:10,661 تا اون زن براي شوهرش شهادت نده 1508 01:24:10,662 --> 01:24:14,301 در همين حين با پروفسور ويلوبي دوست ميشه 1509 01:24:14,302 --> 01:24:16,861 بدون شک علاقه زيادي به کارش نشون دادي 1510 01:24:16,862 --> 01:24:18,901 بهش گفتم دارک کتاب مينويسم 1511 01:24:18,902 --> 01:24:21,422 گفتم که موسسه ويلوبي 1512 01:24:21,423 --> 01:24:23,941 در تاريخ روانشناسي خيلي مطرح ميشه 1513 01:24:23,942 --> 01:24:29,101 بعد پروفسور رو قانع کردي تا اتاق آب درماني رو بهت نشون بده 1514 01:24:29,102 --> 01:24:31,141 بعد زدي تو سرش 1515 01:24:31,142 --> 01:24:33,181 دهنش رو بستي 1516 01:24:33,182 --> 01:24:35,221 و اونو غرق کردي 1517 01:24:35,222 --> 01:24:37,261 در ضمن 1518 01:24:37,262 --> 01:24:39,781 ميدونم روزي که مادرت مرد 1519 01:24:39,782 --> 01:24:41,821 تو هم توي اون خونه بودي 1520 01:24:41,822 --> 01:24:43,861 تو که اينو نميدوني پوارو 1521 01:24:43,862 --> 01:24:45,901 چرا خانم 1522 01:24:45,902 --> 01:24:47,902 توجه کنيد 1523 01:24:52,502 --> 01:24:54,502 اينم مدرک من 1524 01:24:57,822 --> 01:24:59,822 ! اوه . زلي 1525 01:25:05,022 --> 01:25:07,061 بچه هاي عزيزم 1526 01:25:07,062 --> 01:25:09,101 من داشتم گوش ميکردم 1527 01:25:09,102 --> 01:25:11,621 هر چي اونا گفتن رو شنيدم 1528 01:25:11,622 --> 01:25:13,981 تو ميدوني اين حقيقت داره مري 1529 01:25:13,982 --> 01:25:16,261 تو هم اونجا بودي مادرت فرستاده بود دنبالت 1530 01:25:16,262 --> 01:25:19,542 همون روزي که مرد تو رسيدي اونجا 1531 01:25:21,182 --> 01:25:23,221 تو يادت مياد 1532 01:25:23,222 --> 01:25:26,061 درست به موقع رسيدي تا حرفامونو بشنوي 1533 01:25:26,062 --> 01:25:28,062 ميخواي چيکار کني ؟ 1534 01:25:30,102 --> 01:25:32,102 ميخوام بهش شليک کنم 1535 01:25:33,622 --> 01:25:35,662 بعد هم به خودم 1536 01:25:38,902 --> 01:25:41,322 ميدوني چيه ؟ من حس کردم 1537 01:25:41,323 --> 01:25:43,742 که اينکار خلاف قانون ـه 1538 01:25:45,102 --> 01:25:47,582 شليک به يه نفر . و کشتنش 1539 01:25:49,062 --> 01:25:51,741 اگه ميتونستم دوباره اونو بکشم اينکارو ميکردم 1540 01:25:51,742 --> 01:25:53,781 تو بودي که سعي داشتي منو خفه کني ؟ 1541 01:25:53,782 --> 01:25:55,821 فقط ميخواستم اون دختر رو مجازات کنم 1542 01:25:55,822 --> 01:25:57,821 نابودش کنم 1543 01:25:57,822 --> 01:25:59,862 چرا اون بايد خوشبخت باشه ؟ 1544 01:26:02,422 --> 01:26:04,422 من که نبودم 1545 01:26:05,542 --> 01:26:07,621 خانم روزل 1546 01:26:07,622 --> 01:26:09,802 به محض اينکه فهميدم ژنرال ميخواد چيکار کنه 1547 01:26:09,803 --> 01:26:11,981 فوراً ماري رو از اونجا بردم 1548 01:26:11,982 --> 01:26:14,981 فکر کردم اگه بمونه زندگيش غير قابل تحمل ميشه 1549 01:26:14,982 --> 01:26:18,341 اونو فرستادم پيش اقوامم در مونترال به هيچکس هم نگفتم 1550 01:26:18,342 --> 01:26:20,341 بعد برگشتم پاريس 1551 01:26:20,342 --> 01:26:23,222 قسم خورده بودم که در اين مورد حرفي نزنم 1552 01:26:24,702 --> 01:26:28,341 ولي عهدم رو شکستم منو ببخش ماري 1553 01:26:28,342 --> 01:26:31,422 نه خانم تو کار درستي کردي 1554 01:26:33,622 --> 01:26:35,622 لطفا اونو از اينجا ببريد 1555 01:26:51,782 --> 01:26:54,622 دزموند ؟ دزموند ؟ کجايي ؟ 1556 01:26:55,782 --> 01:26:58,901 دزموند ! اگه با اون دختره باشي ! پوستت رو ميکنم 1557 01:26:58,902 --> 01:27:02,142 اوه اينجايي همين الان بيا بريم خونه 1558 01:27:09,542 --> 01:27:13,262 اميدوارم منو سرزنش نکني که ازت کمک خواستم خانم 1559 01:27:15,182 --> 01:27:17,582 نه آقا . خوشحال شدم 1560 01:27:19,342 --> 01:27:21,421 ببين 1561 01:27:21,422 --> 01:27:23,422 حالا اونا آينده روشني دارند 1562 01:27:39,822 --> 01:27:41,901 ميدوني من و تو مثل فيل هستيم 1563 01:27:41,902 --> 01:27:44,901 خيلي خوب يادمون ميمونه - نه نه - 1564 01:27:44,902 --> 01:27:46,981 ما انسان هستيم 1565 01:27:46,982 --> 01:27:51,382 و خدا رو شکر انسان ميتونه فراموش کنه 1566 01:27:53,342 --> 01:28:05,382 red2008 ترجمه و زيرنويس از مجتبي .::WWW.IMDB-DL.COM::.