1
00:02:45,971 --> 00:02:53,212
M@soud مترجم
Farsisubtitle.com از گروه ترجمه
2
00:02:59,549 --> 00:03:06,791
wWw.FarsiSubtitle.Com
3
00:03:06,815 --> 00:03:14,057
Sync: AliNet
4
00:03:54,385 --> 00:03:58,462
دکتر گریسن در هنگام قتل به هیچ وجه در لندن نبوده.
5
00:03:58,463 --> 00:04:03,741
درواقع این دکتر محترم در شب موردنظر
در یک هتل کوچک در ملکشم اقامت داشته.
6
00:04:03,742 --> 00:04:06,621
سپس او با قطار ۲:۴۰ به برتون گریفورد برگشته...
7
00:04:07,102 --> 00:04:10,460
و در لباس مبدل به عنوان آقای مرتیمر
ملازم برج برتون تغییر چهره داده.
8
00:04:10,461 --> 00:04:14,780
تا مطمئن بشه که ورود او
توسط بازرس بلیط مورد توجه قرار میگیرد.
9
00:04:14,781 --> 00:04:18,619
از آن به بعد نقشه اش ساده بود.
10
00:04:18,620 --> 00:04:23,898
با اینکه میدانست آن روز در برتون تعطیلی بود
برای او وارد شدن به عمارت هلریک بدون اینکه دیده شود کار سختی نبود
11
00:04:23,899 --> 00:04:27,258
و به قتل رساندن آقای مرتیمر با پیکان اسطرلاب...
12
00:04:27,259 --> 00:04:31,098
که با چاقوتیزکنی که در کنار پنجره آشپزخانه
وجود داشت تیز شده بود.
13
00:04:31,578 --> 00:04:36,857
تردید من در باره اون چاقوهای برنجی در آن زمان یادت هست؟
14
00:04:37,337 --> 00:04:41,656
من درباره اون تراشه های تیز فلزی نگران بودم.
15
00:04:41,657 --> 00:04:43,576
خدای من، جناب لرد مریدیو
16
00:04:44,056 --> 00:04:46,455
شما هیچی رو از قلم ننداختید.
17
00:04:46,456 --> 00:04:49,814
اما از اونجاییکه معلومه شما چیزای بیشتری میدونید.
18
00:04:49,815 --> 00:04:52,694
متواضعانه بازرس ادامه دادید.
19
00:04:52,695 --> 00:04:57,493
در حیرتم که چطور توضیح خواهید داد
که قاتل چگونه موفق به برجای گذاشتن جسد قربانیش...
20
00:04:57,494 --> 00:04:59,893
در وسط زمین بازی تنیس شده
و بدون اینکه ردی از خودش به جای بگذاره...
21
00:04:59,894 --> 00:05:03,252
توانسته فرارش را عملی کند.
22
00:05:03,253 --> 00:05:08,052
صادقانه باید بگم که آقا ما در اداره پلیس
به بازی گرفته شدیم.
23
00:05:14,771 --> 00:05:18,610
سینت جان لرد مریدیو گارآگاه باعظمت
24
00:05:18,611 --> 00:05:20,530
شکوهمندانه برخاست
25
00:05:20,531 --> 00:05:24,849
سیمای بزرگ بابانوئلی خود که از شوق شیطانی میدرخشید را رفیع کرد
26
00:05:24,850 --> 00:05:28,690
او به آرامی خرده کیک های دانه دار را...
27
00:05:29,169 --> 00:05:31,568
از روی چین های جلیقه لرزانش پاک کرد.
28
00:05:31,569 --> 00:05:34,927
و غرید: ممکنه که پلیس به بازی گرفته شده باشه بازرس...
29
00:05:34,928 --> 00:05:36,847
اما مریدیو نه.
30
00:05:36,848 --> 00:05:41,167
سی سال پیش دکتر گریسن قاتل
31
00:05:41,168 --> 00:05:44,047
یک عضو برجسته از بلتس روزس بود
32
00:05:44,048 --> 00:05:46,926
تحت عنوان اُلگ گراینسکی
33
00:05:46,927 --> 00:05:50,766
و سال ها بود که چهره اش را به طریقی تغییر داده بود
34
00:05:50,767 --> 00:05:52,685
ولی هنوز زبردستی قدیمی اش او را رها نکرده بود.
35
00:05:52,686 --> 00:05:55,084
او جسد را به وسط محوطه بازی حمل کرد
36
00:05:55,085 --> 00:05:57,485
در حالیکه روی نوک پاهایش...
37
00:05:57,486 --> 00:06:01,804
در طول خط سفیدی که
محل زدن توپ شروع مسابقه را مجزا میکند راه میرفت.
38
00:06:01,804 --> 00:06:04,683
و از آنجا او جسد را به فاصله هفت پا
به داخل محوطه بازی پرتاب کرد،
39
00:06:04,684 --> 00:06:07,083
نزدیک خط مبنا جایی که جسد پیدا شد.
40
00:06:07,084 --> 00:06:10,442
سپس با یک حرکت ماهرانه
41
00:06:10,443 --> 00:06:14,282
دور زد و راهی که آمده بود را بازگشت
42
00:06:14,283 --> 00:06:17,642
بنابراین هیچ ردی به جا نگذاشت.
43
00:06:17,643 --> 00:06:21,961
و این بازرس، همان راه حل مریدیو هست.
44
00:06:21,962 --> 00:06:24,841
سلام!
شما اونجایید؟
45
00:06:25,801 --> 00:06:27,721
آقای وایک؟
46
00:06:28,201 --> 00:06:30,120
- آقای وایک؟
- کی اوجاست؟
47
00:06:30,121 --> 00:06:32,519
من هستم مایلو تیندل،
فکر کنم منتظرم بودید.
48
00:06:32,520 --> 00:06:35,399
بله البته، لطف کردی اومدی.
نمیخوای بیای پیش من؟
49
00:06:35,400 --> 00:06:39,239
راستش یه مدتی هست که دارم سعی میکنم
همین کار رو انجام بدم.
50
00:06:42,599 --> 00:06:44,519
بفرمائید.
51
00:06:48,838 --> 00:06:52,198
بله اینجا خلوتگاه دنج منه در هوای آزاد
که خودم طراحی کردم.
52
00:06:52,677 --> 00:06:56,036
و برای من همان اندک فضای ویژه پنهانی
که یک نویسنده احتیاج داره را فراهم میکنه.
53
00:06:56,037 --> 00:06:57,957
باید بگم شما مردی هستید که معاشرت با آن آسان است.
54
00:06:58,436 --> 00:07:00,835
دقیقا، پس شما مایلو تیندل هستید.
55
00:07:00,836 --> 00:07:04,195
- من اندرو وایک هستم، به عمارت کلوک خوش آمدی.
- ممنونم.
56
00:07:04,676 --> 00:07:06,595
من نامه شما رو وقتی بعد از ظهر از لندن برگشتم دریافت کردم.
57
00:07:07,075 --> 00:07:08,994
چه خوب، بله.
امیدوار بودم شما این آخر هفته اینجا باشید
58
00:07:08,995 --> 00:07:12,354
بنابراین نامه شما رو امروز زودتر
داخل صندوق پستی تان انداختم.
59
00:07:12,355 --> 00:07:14,753
خب، چه نوشیدنی میل دارید؟
60
00:07:14,754 --> 00:07:17,153
- اگه ممکنه ودکا تانیک.
- البته.
61
00:07:17,154 --> 00:07:21,473
- اقامت شما در این خانه ییلاقی چطوره؟
- خیلی خوبه ممنونم.
62
00:07:21,953 --> 00:07:23,872
برای آخرهفته ها ازش استفاده میکنی و این جورچیزا؟
63
00:07:23,873 --> 00:07:26,271
بله اینجور چیزا.
64
00:07:26,272 --> 00:07:29,631
ودکا، به نظر میرسه که این بیرون ندارم.
65
00:07:29,632 --> 00:07:32,511
- جین هم خوبه.
- خوبه.
66
00:07:32,512 --> 00:07:34,910
این خانه ییلاقی محل کوچک و جذابیه...
67
00:07:34,911 --> 00:07:36,831
که برای هر گونه استراحتی ایده آله.
68
00:07:37,311 --> 00:07:39,709
متاسفانه من وقتی برای خودم ندارم.
69
00:07:39,710 --> 00:07:43,069
در حقیقت داشتم پایان کتاب جدیدم رو مینوشتم...
70
00:07:43,070 --> 00:07:45,949
به نام
"مرگ در اثر دو اشتباه"
71
00:07:45,950 --> 00:07:49,308
باید بگم که تا الان خیلی خوب پیش رفته.
72
00:07:49,309 --> 00:07:52,668
نوشابه، نوشابه، نوشابه، نوشابه
73
00:07:52,669 --> 00:07:55,067
ای وای، به نظر میرسه که تانیک هم اینجا ندارم.
74
00:07:55,068 --> 00:07:57,467
چه بد.
امکانش هست بریم داخل؟
75
00:07:57,468 --> 00:08:00,347
- هر طور شما بخواین.
- خوبه.
76
00:08:00,348 --> 00:08:03,706
بگو ببینم موافقی که داستان های کارآگاهی...
77
00:08:03,707 --> 00:08:06,586
یک سرگرمی عادی برای انسان های نابغه است؟
78
00:08:07,067 --> 00:08:09,945
متاسفانه من درباره انسان های نابغه چیزی نمیدونم.
79
00:08:09,946 --> 00:08:12,825
- آیا همانطوره که گفتید؟
من دارم از فیلیپ گودلا قول میکنم.
80
00:08:12,826 --> 00:08:14,745
زندگی نامه نویس دهه ۳۰
81
00:08:14,745 --> 00:08:18,585
همان عصر طلایی که هر وزیر کابینه
یک کتاب جنایی کنار بسترش داشت.
82
00:08:19,064 --> 00:08:21,464
و همه کارآگاهان صاحب عنوان بودند.
83
00:08:21,465 --> 00:08:24,823
- گمان کنم قبل از زمان شما بود.
- یه جورایی، بذارید من حملش کنم.
84
00:08:24,824 --> 00:08:27,223
خیلی ممنونم، خیلی لطف دارید.
85
00:08:27,224 --> 00:08:31,542
میدونی هنوز حتی امروزه من کلماتم
رو مطابق طبقه متوسط جامعه تنظیم میکنم.
86
00:08:31,543 --> 00:08:36,342
بر خلاف جامعه بی کلاس ها به نظر میرسه
که بسیاری از مردم عادی ازش لذت میبرند.
87
00:08:36,822 --> 00:08:38,741
فکر کنم از این چیزاتون توی تلوزیون هم استفاده میکنند.
88
00:08:38,742 --> 00:08:41,621
اوه خدا نکنه، من هرگز اجازه نخواهم داد.
89
00:08:41,622 --> 00:08:45,460
و در ضمن اسم این "چیز" نیست.
90
00:08:45,461 --> 00:08:48,340
تلوزیون به هیچ وجه هدف من نبوده.
91
00:08:48,341 --> 00:08:51,700
این کارآگاه حقیقیه، نه کارآگاه افسانه ای.
92
00:08:52,180 --> 00:08:55,059
بنابراین سرگرمی یک انسان نابغه نیست؟
93
00:08:55,060 --> 00:08:58,418
شما مخلص کلام رو میگید مایلو جان
اگه اجازه داشته باشم شما رو به این اسم خطاب کنم.
94
00:08:58,419 --> 00:09:01,778
اگه شما هم ناراحت نمیشید منم همینطور،
این روزا باید به اسم کوچک خطاب شیم، اندرو.
95
00:09:01,779 --> 00:09:06,098
البته.
و من و تو باید با هم دوستانه برخورد کنیم، درسته؟
96
00:09:27,214 --> 00:09:30,094
نوشیدنی رو با چی دوست داری؟
با یخ؟
97
00:09:31,054 --> 00:09:33,453
با یخ؟
98
00:09:33,454 --> 00:09:35,374
بله لطفا.
99
00:09:50,251 --> 00:09:52,651
این چیکار میکنه؟
100
00:09:56,970 --> 00:09:59,849
اوه، اون جک تار است، ملوان عیاش.
101
00:09:59,850 --> 00:10:02,249
من و اون یه رابطه عالی با هم داریم.
102
00:10:02,250 --> 00:10:05,128
من جُک میگم و اون میخنده.
103
00:10:05,129 --> 00:10:09,447
بفرمایید مین فراید بندازش پشت کروات.
104
00:10:09,448 --> 00:10:11,368
- نخندید.
- نه متوجه منظورم نشد.
105
00:10:11,848 --> 00:10:14,248
- به نظر شما سعی میکنید که بامزه باشید.
- خواهی فهمید که هستم.
106
00:10:14,728 --> 00:10:17,127
- متوجهم، به سلامتی.
- نوش جان.
107
00:10:21,926 --> 00:10:25,285
- این چیه؟
اون نسل چهارم یه بازی سخت و پیچیده...
108
00:10:25,286 --> 00:10:27,205
به نام سنات است.
109
00:10:27,206 --> 00:10:30,085
من ماه هاست که دارم روش تحقیق میکنم،
اما هنوز یک مبتدی هستم.
110
00:10:30,086 --> 00:10:33,924
به نظرم بهتره که بذاریش سر جاش،
یه مدت نسبتا طولانی وقت منو گرفت تا به اونجا برسونمش.
111
00:10:33,925 --> 00:10:37,283
ستون مرکزی چهارمین خانه از سمت راست تو.
112
00:10:37,284 --> 00:10:39,203
خب،
113
00:10:39,204 --> 00:10:42,244
شنیدم که میخوای با همسرم ازدواج کنی.
114
00:10:45,044 --> 00:10:48,882
ببخشید که رفتم سر این موضوع
اما از اوجاییکه مارگاریت برای چند روزی رفته شمال...
115
00:10:48,883 --> 00:10:51,282
تا با بستگانش دیدن کنه،
فکر کردم که زمان مناسبی برای من و تو باشه...
116
00:10:51,763 --> 00:10:54,161
تا یه گپ کوچولو بزنیم.
117
00:10:54,162 --> 00:10:58,482
- متوجهم.
- خب پس حقیقت داره؟
118
00:10:59,441 --> 00:11:02,320
بله، البته با اجازه شما.
119
00:11:02,321 --> 00:11:06,639
چرا که نه؟ شما به اندازه کافی مردی جوان
و با شخصیتی هستید بخوبی هم صحبت میکنید،
120
00:11:06,640 --> 00:11:09,520
لباس هایی با مارک جدید و
پوشاک مردان نجیب و محترم رو میپوشید.
121
00:11:10,000 --> 00:11:13,358
مطمئنم ناراحت نمیشید که من چند تا سوال
در مورد گذشته شما ازتون بپرسم
122
00:11:13,359 --> 00:11:16,238
والدین و همین چیزا.
123
00:11:16,239 --> 00:11:20,557
مادرم در هلفرد به دنیا آمده بود،
دختر یک کشاورز بود.
124
00:11:20,558 --> 00:11:24,876
و پدرم یه مرد ایتالیایی است
که در دهه ۳۰ از جنوآ به این کشور آمد.
125
00:11:24,877 --> 00:11:28,716
- در دهه ۳۰، یهودیه؟
- نه کاتولیک و بسیار دیندار.
126
00:11:28,717 --> 00:11:30,635
البته من خودم اصلا مذهبی نیستم.
127
00:11:30,636 --> 00:11:34,955
پسر جان نیازی نیست که برای من بهانه بیاری،
ما همه اینجا آزاده هستیم.
128
00:11:34,956 --> 00:11:39,274
من هیچ تعصبی نسبت به کاتولیک ها ندارم،
حتی کاتولیک های منحرف.
129
00:11:39,275 --> 00:11:43,594
درواقع بعضی از دوستانم کاتولیک های منحرف هستند.
130
00:11:43,595 --> 00:11:46,474
بگو ببینم اسم پدرت هم تیندل بود؟
131
00:11:46,475 --> 00:11:48,873
نه اسمش تیندولینی بود.
132
00:11:48,874 --> 00:11:51,273
اما اگه این روزا یه همچین اسمی داشته باشی،
133
00:11:51,274 --> 00:11:53,193
باید بری بستنی فروش بشی.
134
00:11:53,194 --> 00:11:55,592
اون یه ساعت ساز بود.
135
00:11:55,593 --> 00:11:58,471
و اون از ما خواست تا انگلیسی بار بیاییم،
بنابراین اسمش رو تغییر داد.
136
00:11:58,472 --> 00:12:01,831
انگلیسی "بار بیایید".
137
00:12:01,832 --> 00:12:03,751
مرد موفقی بود؟
138
00:12:03,752 --> 00:12:07,110
نه، درواقع نبود.
139
00:12:07,111 --> 00:12:10,950
شما نمیتونی توقع داشته باشی که فقط با تعمیر ساعت ها
این روزا خرج زندگی رو در بیاری.
140
00:12:10,951 --> 00:12:13,829
در آخر برشکسته شد،
همیشه بهش میگفتم که یه روزی میشه.
141
00:12:13,830 --> 00:12:17,670
خب حتما این حرفت باید یه جورایی
اون رو نسبت به تو لجباز کرده باشه.
142
00:12:18,629 --> 00:12:21,508
بله، یه ذره.
143
00:12:21,509 --> 00:12:23,908
اون هرگز برنگشت.
144
00:12:23,909 --> 00:12:26,308
اون هنوز در سوهو است،
هنوز فکرمیکنه که اون سالها رو بخوبی گذرونده.
145
00:12:26,789 --> 00:12:28,228
و تو، تو چه کاره ای؟
146
00:12:29,477 --> 00:12:30,916
نمیدونی؟
147
00:12:33,027 --> 00:12:37,826
من در جنوب کنسینگتون یک سالن آرایشگاه دارم،
به نام کاسا تیندولینی.
148
00:12:37,827 --> 00:12:39,745
اوه تو میتونی این روزا از اون اسم استفاده کنی مگه نه؟
149
00:12:39,746 --> 00:12:43,105
مردم به جای سالن بستنی فروشی اشتباه نمیگیرن؟
- نه.
150
00:12:43,106 --> 00:12:45,505
خانم ها به نظر از رابطه اقلیمی خوششون میاد.
151
00:12:45,986 --> 00:12:48,384
انگلیسی برای اونا خیلی سالم و بی خطره، آره؟
152
00:12:48,385 --> 00:12:51,264
بله.
خب میدونید، مدل انگلیسی شیک نیست.
153
00:12:51,265 --> 00:12:55,584
ما متوجه شدیم که اینطوری
فضای عشاق رومی فراهم میشه.
154
00:12:55,584 --> 00:12:58,943
البته ما اون رو در بریگتون امروزی کردیم،
و کمتر غیر طبیعی به نظر میرسه.
155
00:12:58,944 --> 00:13:03,743
منظورم اینه که در لندن درواقع نیمی از اونها...
عشاق لاتین هستن.
156
00:13:06,143 --> 00:13:10,942
و تو کجا زندگی میکنی
بالا، پشت، یا زیر مغازه تان؟
157
00:13:11,422 --> 00:13:14,781
یه خانه قدیمی در همان نزدیکی اجاره کردم.
راحت و جذابه.
158
00:13:14,782 --> 00:13:16,700
درواقع گرجستانیه.
159
00:13:16,701 --> 00:13:20,540
از جنوا به گرجستان در یک نسل، بد نیست.
160
00:13:20,541 --> 00:13:24,859
شک دارم که یک خانه قرن هجدهم در جنوب کنسیگتون...
161
00:13:24,860 --> 00:13:27,738
همین جادو رو که با تو میکنه
روی مارگاریت نجوا کنه.
162
00:13:27,739 --> 00:13:30,618
اون عاشق خانه های قدیمیه،
و بی صبرانه منتظر زندگی کردن در آن است.
163
00:13:30,619 --> 00:13:33,498
فکر کنم او قبلا تو یه همچین خونه ای زندگی میکرده،
حداقل یکی دوبار در هفته.
164
00:13:34,458 --> 00:13:36,378
اشتباه نمیکنم، مگه نه؟
165
00:13:38,778 --> 00:13:42,136
و انگیزه تو از اجاره کردن اون خونه
این بود که دیدارهای...
166
00:13:42,137 --> 00:13:45,496
یکی دو بار رو بیشتر کنی.
از من خواستی بیام اینجا تا این حرفا رو بزنی؟
167
00:13:45,497 --> 00:13:49,336
هنوز با جدیت حرفی نزدم.
168
00:13:49,337 --> 00:13:53,176
اگه صلاح بدونم که بگم همسرم
مثل یه بچه شش ساله رفتار میکنه...
169
00:13:53,655 --> 00:13:56,534
و مثل یک خودخواه بی عقل
دنبال عشق میگرده اینکارو خواهم کرد،
170
00:13:56,535 --> 00:13:59,414
و نیازی به اجازه معشوقه اش ندارم.
171
00:13:59,415 --> 00:14:03,253
- بابت نوشیدنی ممنون.
- اوه فکر میکردم توی انگلستان بزرگ شدی.
172
00:14:03,254 --> 00:14:05,173
مطمئنا میدونی که بی ادبی پذیرفته نیست.
173
00:14:05,174 --> 00:14:08,052
شما نسبت به زنی که من عاشقشم بی ادب بودید.
174
00:14:08,053 --> 00:14:11,812
برعکس، من داشتم در مورد همسرم چیزایی رو یادآور میکردم.
- بازم فرقی نمیکنه.
175
00:14:11,813 --> 00:14:14,692
اوضاع درنهایت همینطوره،
شرط میبندم که طی یک سال...
176
00:14:14,693 --> 00:14:18,531
این تو خواهی بود که نسبت به مارگاریت بی ادب
و من کسی خواهم بود که اینطور حماسی حرف میزنه.
177
00:14:18,532 --> 00:14:23,810
وقتی که کاملا فراموش کرده ام که
او چقدر غیر قابل تحمل، خسته کننده، خودپسند...
178
00:14:23,811 --> 00:14:26,211
ولخرج، افراطی، حیله گر، سنگدل بوده!
179
00:14:28,562 --> 00:14:31,922
میتونی از عهده اینکه از چنگ من درش بیاری بر بیای؟
180
00:14:38,161 --> 00:14:41,999
- از عهدش بر بیام؟
اون رو در سبکی از زندگی که
تا قبل از آشنایی با من به آن عادت نداشت...
181
00:14:42,000 --> 00:14:44,879
ولی حالا عادت کرده، حمایت کنی.
182
00:14:44,880 --> 00:14:48,240
خب من یک میلیونر نیستم ولی گرسنگی هم نمیکشم.
183
00:14:48,719 --> 00:14:53,038
مغازه ام در لندن درآمد خوبی داره.
اون مغازه که در بریگتون که داره برشکسته میشه.
184
00:14:53,039 --> 00:14:54,958
- همین موقع سال بعد
امسال، سال بعد، یه موقعی، هرگز.
185
00:14:54,959 --> 00:14:58,797
چیزی که در حال حاضر داری میگی اینه که تو دستت تنگه.
186
00:14:58,798 --> 00:15:01,677
- زندگی رو میگذرونیم.
گذراندن زندگی نمیتونه اصل مطلب باشه.
187
00:15:01,678 --> 00:15:05,036
فرضا وقتی که با مارگاریت ازدواج میکنی،
یه خونه در ریویرا میخوای،
188
00:15:05,037 --> 00:15:07,916
یه ماشین تندرو و یه جفت معشوقه.
- فرضا؟
189
00:15:07,917 --> 00:15:10,795
- فقط به خاطر اینکه به اون چیزها نیاز داری؟
- نه متاسفانه من فقط این عمارت دورافتاده،
190
00:15:10,796 --> 00:15:14,155
یه ماشین کند در ویلتشر و یک معشوقه دارم.
191
00:15:14,156 --> 00:15:17,035
تِآ یک پرنده فنلاندی که حمام بخار سالزبری رو اداره میکنه.
192
00:15:17,036 --> 00:15:18,955
اوه، تو درباره تِآ میدونی، مگه نه؟
193
00:15:18,955 --> 00:15:21,354
من و مارگاریت چیزی رو از هم پنهان نمیکنیم.
194
00:15:21,355 --> 00:15:23,754
به نظر میرسه راز های منم برات پوشیده نیست.
195
00:15:23,755 --> 00:15:26,153
تِآ یک الهی فنلاندیه،
196
00:15:26,154 --> 00:15:28,554
موهای طلاییش بوی صنوبر میدن،
197
00:15:29,034 --> 00:15:32,872
و چشم های لاجوردی اش نمایان کننده
آبگیر های جنگل های رازآلود فنلاند هستن.
198
00:15:32,873 --> 00:15:37,192
من شنیدم که اون با موهای طلاییش
همه جذابیتهای جنسی یک مرد رو داره.
199
00:15:37,193 --> 00:15:39,113
اینطور نیست پسر جان، اینو از من بشنو.
200
00:15:39,592 --> 00:15:41,991
تِآ یک هرزه کوچولوئه که منو به زور ارضا میکنه.
201
00:15:41,992 --> 00:15:44,390
و خیلی طول میکشه که مطابق قبل بشه.
202
00:15:44,391 --> 00:15:48,710
خوبه که من نسبتا ورزشکار المپیک جنسی خوبی هستم.
203
00:15:48,711 --> 00:15:53,029
بله من تصور میکنم که این روزها
تو بیشتر روی سرعت تمرکز میکنی...
204
00:15:53,030 --> 00:15:55,429
تا مسائل بلندمدت.
205
00:15:55,430 --> 00:15:57,828
اینطور نیست پسر جان،
من در بهترین شرایط هستم،
206
00:15:57,829 --> 00:16:01,668
من میتونم با تمام انگلستان جفت گیری کنم.
207
00:16:01,669 --> 00:16:04,068
توپ قرمز،
خب در المپیک...
208
00:16:04,069 --> 00:16:05,989
بردن مهم نیست دفعات شرکت کردن مهمه.
209
00:16:06,468 --> 00:16:10,307
قصد ازدواج باهاش داری؟
210
00:16:10,307 --> 00:16:14,146
نه، من فقط میخوام باهاش زندگی کنم.
211
00:16:14,147 --> 00:16:18,466
خب چی جلوتو گرفته؟
اساسا به خاطر تهمت و فضولی...
212
00:16:18,467 --> 00:16:20,865
اون کسی که تو و مارگاریت استخدام کردین.
213
00:16:20,866 --> 00:16:22,785
خودتو بی گناه نشون نده.
214
00:16:22,786 --> 00:16:28,064
اون کارآگاه خصوصی توتون بدست
تمام هفته گذشته بیرون خانه تِآ اردو زده بود.
215
00:16:28,065 --> 00:16:33,343
حتما سیاست مطمئنی بوده
که تصمیمت رو درباره طلاق تغییر داده.
216
00:16:33,344 --> 00:16:35,743
- از کجا میدونی که من تو رو تحت نظر نداشتم؟
- چرا که نه؟
217
00:16:35,744 --> 00:16:39,583
از این بترسم که چی رو بفهمی؟
یا فکر میکردی که این کار ممکن نبود؟
218
00:16:39,584 --> 00:16:41,502
دیگه خوش دهنی رو شروع نکن.
219
00:16:41,503 --> 00:16:45,342
البته که من میدونستم اونا تو و مارگاریت
رو زمانی که در حال معاشقه هستید پیدا میکنن.
220
00:16:45,343 --> 00:16:50,142
اما چرا من باید بابت تائید چیزی
که ماه هاست خبر دارم پول خوبی بدم.
221
00:16:50,622 --> 00:16:54,940
- توپ مشکی.
- پس اگر میدونستی چرا کاری انجام ندادی؟
222
00:16:54,941 --> 00:16:58,299
من باید مطمئن میشدم
که تو و مارگاریت قصد دارید با هم بمانید.
223
00:16:58,300 --> 00:17:02,139
میبینی که من قراره زن عزیز زندگی ام رواز دست بدم...
224
00:17:02,140 --> 00:17:06,939
نه فقط برای یه تیندولینی موفِر خُل.
225
00:17:10,299 --> 00:17:12,697
- ضربه خوبی بود.
- بله، توپ زرد.
226
00:17:12,698 --> 00:17:15,977
ببین تو اونطوری که من میشناسمش اونو نمیشناسی
فکر میکنی که میشناسیش، ولی اینطور نیست.
227
00:17:15,978 --> 00:17:19,337
اگر تو اون رو در پرداخت صورت حساب هارود ناامید کنی،
228
00:17:19,338 --> 00:17:21,736
یا در زمستان جامایکا
کمتر از اون چیزی که انتظار داره رو بهش بدی،
229
00:17:21,737 --> 00:17:25,096
تو یک چشم به هم زدن به سمت من باز خواهد گشت
در حالی که برای حمایت کردنش برام میو میو میکنه.
230
00:17:25,097 --> 00:17:28,935
و ممکنه سزاوار دریافت لقب همسر گناهکار باشه.
231
00:17:28,936 --> 00:17:31,816
- توپ سبز.
- پول که همه چیز نیست.
232
00:17:32,295 --> 00:17:35,174
خب اینکه اون به خوشگذرانی عادت کرده،
مقصر کیه؟
233
00:17:35,175 --> 00:17:38,054
اگه بتونی از عهده اش بر بیای نقص نیست.
234
00:17:38,055 --> 00:17:39,974
اما میتونی؟
235
00:17:41,894 --> 00:17:43,814
دونستنش سخته،
توپ قهوه ای،
236
00:17:44,294 --> 00:17:46,692
آیا هیچ نشانه ای از اصلاح رفتارش...
237
00:17:46,693 --> 00:17:50,532
در این چند ماه اخیر در روستا نشون داده؟
238
00:17:50,533 --> 00:17:55,811
توپ آبی.
بعنوان مثال آیا اون از خیر رفتن به دم بریگتون به خاطر تو گذشته؟
239
00:17:55,812 --> 00:18:00,130
یا بدون سرپیچی که تو رو ناراحت کنه
با دلرباییهاش برای کیف پولت نقشه کشیده؟
240
00:18:00,131 --> 00:18:02,051
توپ مشکی.
241
00:18:04,291 --> 00:18:09,090
نه شوخی نمیکنم.
تا حالا این رابطه نامشروع چقدر برات آب خورده؟
242
00:18:11,010 --> 00:18:15,808
و اون پدر پیرت در سوهو،
آخرین باری که براش پول فرستادی کِی بود؟
243
00:18:15,809 --> 00:18:18,688
ما درباره پول صحبت کردیم،
244
00:18:18,689 --> 00:18:20,608
اغلب بهش گفتم که پول زیادی خرج میکنیم.
245
00:18:20,609 --> 00:18:23,488
- اهمیتی نمیده؟
- نه.
246
00:18:24,928 --> 00:18:27,806
بی اندوه میخنده،
و عشوه گرانه سرش رو تکون میده.
247
00:18:27,807 --> 00:18:30,686
یه همچین چیزی.
248
00:18:30,687 --> 00:18:34,046
خب این یه مشکل کوچکه
که من به خاطر حل کردنش تو رو به اینجا دعوت کردم.
249
00:18:34,047 --> 00:18:37,885
همونطور که میگن
اینجاست که نقشه مشکل میشه.
250
00:18:37,886 --> 00:18:40,285
کدوم نقشه؟
251
00:18:47,485 --> 00:18:50,363
اون چوب تو دستت چیکار میکنه؟
252
00:18:50,364 --> 00:18:52,283
منتظر بودم که خطا بزنین.
253
00:18:52,284 --> 00:18:54,204
پسر نادون.
254
00:18:55,643 --> 00:18:58,042
یه زمانی مایلوی عزیزم
255
00:18:58,043 --> 00:19:01,882
یک مرد انگلیسی به نام اندرو وایک بود،
256
00:19:01,883 --> 00:19:07,160
که مانند بیشتر مردان کشورش
با مالیات از قدرتش کاسته شده بود.
257
00:19:07,161 --> 00:19:10,040
برای جلوگیری از فقیر شدنش
حسابدارانش بهش پیشنهاد دادن...
258
00:19:10,041 --> 00:19:14,839
بخش قابل توجهی از پولش رو که ۲۵۰ هزار پوند بود،
259
00:19:14,840 --> 00:19:17,239
روی جواهرات سرمایه گذاری کنه،
260
00:19:17,240 --> 00:19:19,159
البته همسرش هم علاقه مند بود.
261
00:19:19,160 --> 00:19:22,999
- مارگاریت هیجوقت به من نگفت که جواهری بهش داده باشی.
- اوه البته که ندادم.
262
00:19:23,000 --> 00:19:25,398
همونطور که اون میدونه هنوز جواهرات مال منه.
263
00:19:25,399 --> 00:19:29,237
ما فکر کردیم که برای اون به تن کردنشون جالب تر باشه
به جای اینکه در بانک بذاریمشون.
264
00:19:29,238 --> 00:19:31,158
و در ضمن جواهرات کاملا بیمه هستن.
265
00:19:31,638 --> 00:19:34,036
حالا منظورتو درباره سخت شدن نقشه میفهمم.
266
00:19:34,037 --> 00:19:39,317
خوشحالم که به این آسونی منظورمو میفهمی،
ببین من از تو میخوام که اون جواهرات رو بدزدی.
267
00:19:46,516 --> 00:19:50,354
ترجیحا امشب،
با نبودن مارگاریت یه فرصت فوق العاده است.
268
00:19:50,355 --> 00:19:54,194
- پیشخدمت ها چطور؟
من آقا و خانم هاوکینس رو فرستادم کنار دریا...
269
00:19:54,194 --> 00:19:57,073
برای یک قایق سواری ۴۸ ساعته،
تا یکشنبه شب بر نمیگردن.
270
00:19:57,074 --> 00:20:00,434
همونطور که میبینی خونه خالیه.
271
00:20:05,233 --> 00:20:08,113
به سلامتی.
272
00:20:08,592 --> 00:20:11,951
- خب، نظرت چیه؟
این آشکارا جنایی به نظر میرسه.
273
00:20:11,952 --> 00:20:16,751
خب، البته که جناییه!
همه نقشه های پول ساز انگلستان این روزا همینطوری اند.
274
00:20:16,752 --> 00:20:18,670
حالا که جواهر توی بانک نیست،
275
00:20:18,671 --> 00:20:23,470
در یک جای امن، هوشمندانه در این کتابخانه مخفی شده.
276
00:20:23,471 --> 00:20:25,390
تو مثلا کجا دنبالش خواهی گشت؟
277
00:20:46,507 --> 00:20:48,905
زیباست، مگه نه؟
278
00:20:48,906 --> 00:20:54,185
البته مال ۱۷نه ۱۸ سال پیشـه.
279
00:20:54,186 --> 00:20:57,545
فکر نمیکنم که گاو صندوقت رو پشت این قایم کرده باشی
من اینو تو خیلی از فیلم ها دیدم.
280
00:20:58,026 --> 00:21:01,865
فکرت خوب کار میکنه! خب پس کجاست؟
حاضری که پیداش کنی؟
281
00:22:01,376 --> 00:22:05,694
گمان کنم این مهارت ها توی اون کافه های عمومی
وجود دارن که تو خوب اونا رو آموختی.
282
00:22:05,695 --> 00:22:10,014
اما چی باعث شد که تو این فکر رو کنی؟
- شما و بازی هایتان.
283
00:22:10,015 --> 00:22:12,895
این تنها بازی موجود در این اتاقـه.
284
00:22:13,374 --> 00:22:15,773
خیلی زرنگی.
285
00:22:15,774 --> 00:22:18,172
به هرحال جواهرات اونجا هستن.
تنها کاری که باید بکنی اینه که بدزدیشون،
286
00:22:18,173 --> 00:22:21,532
خارج از کشور بفروشیشون،
و با مارگاریت تا آخر عمرت به خوشی زندگی کنی.
287
00:22:21,533 --> 00:22:24,891
تنها کاری که من باید بکنم اینه که
از بیمه خسارت بگیرم و با تِآ به خوشی زندگی کنم.
288
00:22:24,892 --> 00:22:27,292
این دلیلی بود که ازم خواستی بیام اینجا؟
289
00:22:27,293 --> 00:22:31,132
یه نقشه مضحک کوچولو،
که باهاش از شرکت بیمه کلاهبرداری کنی؟
290
00:22:31,611 --> 00:22:33,530
متاسفم که این نقشه رو مضحک میدونی.
291
00:22:33,531 --> 00:22:36,410
شخصا فکر میکردم که این نقشه
به خوبی واضح و ساده بود.
292
00:22:36,411 --> 00:22:40,249
ببین فرض میکنیم که من اینکاری که تو میگی رو انجام بدم،
و جواهرات رو بدزدم،
293
00:22:40,250 --> 00:22:44,570
و اونا رو به اسم خودم بفروشم
به محض اینکه تو گم شدن اونا رو گزارش بدی گیر میافتم،
294
00:22:45,049 --> 00:22:47,928
اگه اونا رو به یک مالخر بفروشم
با فرض اینکه همیشه یکی از اونا رو میتونم پیدا کنم،
295
00:22:47,929 --> 00:22:50,809
اون منو تیغ میزنه،
و فقط بخشی اندکی از ارزش واقعی جواهرات گیرم میاد.
296
00:22:51,289 --> 00:22:53,687
- نه اون مالخرهایی که من میشناسم.
- تو مگه چه مالخرهایی میشناسی؟
297
00:22:53,688 --> 00:22:56,567
بهترینشون در اروپا، محتاط و هنوز ولخرج.
298
00:22:56,568 --> 00:23:00,887
اولین باری که دیدمش زمانی بود
که داشتم دنبال الماس دوس میگشتم،
299
00:23:00,888 --> 00:23:03,766
مطمئنا در موردش خواندی.
300
00:23:03,767 --> 00:23:09,045
چه حیف، یه مورد عالی بود،
به هرحال قبلا از طرف تو با یک...
301
00:23:09,046 --> 00:23:11,446
نجیب زاده واقعی در آمستردام تماس گرفته ام.
302
00:23:11,926 --> 00:23:15,764
او با تو به خوبی رفتار خواهد کرد.
البته تو همه مبلغ جواهرات رو دریافت نمیکنی...
303
00:23:15,765 --> 00:23:18,644
اما حدود دوسومش رو میگیری،
304
00:23:18,645 --> 00:23:22,483
که معادل ۱۷۰ هزار پوند هست،
305
00:23:22,484 --> 00:23:26,803
- نقد دریافتش میکنی.
- صدوهفتاد هزار پوند درجا؟
306
00:23:26,804 --> 00:23:28,724
نقد.
307
00:23:29,683 --> 00:23:31,602
چرا این یارو باید اینقدر واسه اینا پول بده؟
308
00:23:31,603 --> 00:23:36,401
چون چیزی گیرش میاد
که هیچ مالخری تا حالا گیرش نیومده، سند جواهرات.
309
00:23:36,402 --> 00:23:39,281
میدونی علاوه بر دزدیدن جواهرات...
310
00:23:39,282 --> 00:23:44,560
رسیدهای خریداری آنها رو که در ازاشون گرفتم هم داری.
311
00:23:44,561 --> 00:23:49,359
خب حالا شرکت بیمه من با کلی زیرو رو کردن چی میفهمه
312
00:23:49,360 --> 00:23:52,239
در حالی که داره امضاء پرداخت هزینه خسارت رو میزنه؟
313
00:23:52,240 --> 00:23:55,599
میفهمه که یک نفر خودش رو جای اندرو وایک جا زده...
314
00:23:55,600 --> 00:24:00,398
و جواهرات رو به قیمت ۱۷۰ هزار پوند فروخته
315
00:24:00,399 --> 00:24:03,278
ولی با این حال باید پولم رو بدن.
316
00:24:03,278 --> 00:24:05,677
سختگیر،
317
00:24:05,678 --> 00:24:09,038
دربارش فکر کن،
از فرصت استفاده کن.
318
00:24:21,803 --> 00:24:24,683
ببین من میدونم این احمقانه به نظر میاد،
319
00:24:25,163 --> 00:24:27,002
تا حالا تجربه ای داشتی،
320
00:24:27,003 --> 00:24:30,842
یعنی تا حالا مرتکب جرمی شدی؟
321
00:24:31,323 --> 00:24:35,161
سینت جان لرد مریدیو وقت اینکارها رو نداره...
322
00:24:35,162 --> 00:24:37,081
اون مشغول حل کردن
جنایت هایی است که من براش ساختم.
323
00:24:37,082 --> 00:24:39,001
سینت جان لرد کی؟
324
00:24:41,401 --> 00:24:43,801
- شوخیت گرفته.
- درباره چی؟
325
00:24:44,761 --> 00:24:47,159
سینت جان لرد مریدیو کیه؟
326
00:24:47,160 --> 00:24:50,520
حتی مارگاریت که اولین بار دیدمش
اون رو میشناخت و ستایشش میکرد.
327
00:24:50,999 --> 00:24:54,838
اون کارآگاه منه
که میلیون ها نفر در سراسر دنیای متمدن میشناسنش.
328
00:24:54,839 --> 00:24:59,157
با شامه ای که میتونه نقشه های فوق شیطانی رو بو بکشه،
که در نیروی پلیس هیچکس قادر به این کار نیست.
329
00:24:59,158 --> 00:25:04,436
اوه، بله، پلیس همیشه توی اینجور داستان ها
که تو مینویسی احمق جلوه میشه، مگه نه؟
330
00:25:04,437 --> 00:25:09,716
پلیس ها کاری نمیکنن،
فقط کارآگاه های تازه کار هستن که از همه چی خبر دارن.
331
00:25:09,717 --> 00:25:14,515
اما اون یه کارآگاه خیالیه.
این حقیقته، این واقعیته.
332
00:25:14,516 --> 00:25:16,547
مایلو جان من از تفاوتشون آگاهم
333
00:25:16,548 --> 00:25:20,866
اما من همچنین از قابلیت های غیرقابل انکارم هم آگاهم.
334
00:25:20,867 --> 00:25:23,266
البته اگر تو باورشون نکنی یا به من اعتماد نداشته باشی.
335
00:25:23,267 --> 00:25:25,666
خودم هم مطمئن نیستم،
336
00:25:26,147 --> 00:25:28,545
برای همینه که تصمیم گیریِ مشکلیه.
337
00:25:28,546 --> 00:25:30,466
اصلا مشکل نیست خیلی هم ساده ست.
338
00:25:30,946 --> 00:25:32,866
تو یک زن پرخرج داری و هیچ پولی.
339
00:25:33,345 --> 00:25:36,704
درسته، اصلا چرا خودت جواهرات رو نمیدزدی و با دست خودت تحویلم نمیدی؟
340
00:25:36,705 --> 00:25:40,544
خب اینم به فکرم رسید،
ولی دزدی باید واقعی به نظر برسه.
341
00:25:40,545 --> 00:25:42,464
درواقع این خانه باید مورد سرقت قرار بگیره.
342
00:25:42,944 --> 00:25:45,343
خب چرا خودت اینکارو نمیکنی؟
343
00:25:45,344 --> 00:25:47,742
این یک سوال زیرکانه ای است پسر جان.
344
00:25:47,743 --> 00:25:50,622
مایلو جان یه لطفی در حقم کن،
345
00:25:50,623 --> 00:25:52,541
بذار من اینو حلش کنم.
منظورمو میفهمی؟
346
00:25:52,542 --> 00:25:56,862
جرم و جنایت کار منه.
من همه این حقه ها رو با آخرین جزییات امتحان کردم.
347
00:25:59,742 --> 00:26:04,541
صدوهفتاد هزار پوند.
348
00:26:05,501 --> 00:26:08,860
نقد، معاف از مالیات.
349
00:26:10,780 --> 00:26:16,059
زمان بسیار زیادی طول میکشه
که سلمانی تیندولینی بخواد یه همچین پولی دربیاره.
350
00:26:17,019 --> 00:26:19,417
خیله خب، انجامش میدم.
351
00:26:19,418 --> 00:26:22,297
- میخوای از کجا وارد خونه بشم؟
- نه، نه، نه، نه به این زودی.
352
00:26:22,298 --> 00:26:25,177
تو اول باید تغییر قیافه بدی.
353
00:26:25,178 --> 00:26:29,496
- برای چی؟
- اگه یه نفر ببینه که داری وارد خانه میشی چی؟
354
00:26:29,497 --> 00:26:31,896
اینجا؟
وسط ناکجاآباد؟
355
00:26:31,897 --> 00:26:33,816
من به زور تونستم اینجا رو با نقشه پیدا کنم!
356
00:26:34,297 --> 00:26:36,695
تو هیچی نمیدونی!
357
00:26:36,696 --> 00:26:40,055
یه زوج در حال معاشقه،
یک ولگرد رهگذر متجاوز،
358
00:26:40,056 --> 00:26:44,374
در ضمن سرنخ هایی که ما باید
برای شرکت بیمه و پلیس به جای بگذاریم رو فراموش نکن.
359
00:26:44,375 --> 00:26:47,734
ما که نمیخوایم رد پاهات توی گلباغچه دیده بشه...
360
00:26:47,735 --> 00:26:49,654
یا دکمه کتت که به دستگیره پنجره گیر کرده باشه.
361
00:26:49,654 --> 00:26:52,533
نه، نه، نه!
باید تغییرقیافه بدی!
362
00:26:52,534 --> 00:26:54,454
خیله خب، چطوری؟
363
00:26:55,893 --> 00:26:59,253
لطفا دنبال من بیا پسر درجه یک.
364
00:27:02,133 --> 00:27:07,410
میدونی مایلوی جان در اون روزهای خوب قدیمی
قبل از اختراع تلوزیون
365
00:27:07,411 --> 00:27:10,291
مردم خودشون همدیگر رو سرگرم میکردن،
366
00:27:10,771 --> 00:27:12,690
اونا همدیگه رو سرگرم میکردن
و خودشون هم سرگرم میشدن
367
00:27:12,691 --> 00:27:16,050
اونا نمینشستن و به یه چیز خیره شن.
368
00:27:16,531 --> 00:27:18,929
چرا که در این خونه ندرتا آخرهفته هایی وجود داشت...
369
00:27:18,930 --> 00:27:23,728
که بدون جستجوی گنج، جداول معما
بازیهای متنوع بسیار همراه باشه.
370
00:27:23,729 --> 00:27:26,128
آرایش کردن و لباس پوسیدن
371
00:27:26,129 --> 00:27:29,968
یه نیاز واقعی برای مخفی نگه داشتن هویت وجود داشت.
372
00:27:29,969 --> 00:27:33,808
- اما مطمئنا مارگاریت بهت گفته.
درواقع اون هرگز چیزی رو درموردش نگفته.
373
00:27:34,768 --> 00:27:38,607
خب اون مال خیلی وقت پیش بود.
374
00:27:39,087 --> 00:27:41,486
یه تعدادی از صحنه های کتابهامه.
375
00:27:41,487 --> 00:27:43,885
که به طور دوست داشتنی
که توسط یکی از دوستان هنرمندم بازسازی شده.
376
00:27:43,886 --> 00:27:46,285
آرایشگر مرده خوار از تانبریدج ولز،
377
00:27:46,286 --> 00:27:50,605
و زندانی حیله گر از قاتل های سیمپل سیمون.
378
00:27:51,085 --> 00:27:53,484
اون رو خیلی دوست دارم.
379
00:27:53,485 --> 00:27:56,363
- این یکی واقا هوشمندانه ست به نظرت...
- اندرو
380
00:27:56,364 --> 00:27:58,284
ما اومدیم واسه تغییرقیافه.
381
00:27:58,764 --> 00:28:02,123
اوه کاملا درسته پسر جان، البته.
ایناهاش.
382
00:28:02,604 --> 00:28:06,442
صندوق قدیمی لباس ها، صندوق قدیمی گریم.
383
00:28:06,443 --> 00:28:09,322
بذار ببینم چی داریم اینجا،
این یکی باید مناسب باشه،
384
00:28:09,323 --> 00:28:13,641
یک ماسک صورت مشکی
یک کلاه پهن سیاه،
385
00:28:13,642 --> 00:28:16,521
یک پیراهن کشباف راه راه و یک
کیف با مارک "دزدی شده"
386
00:28:17,002 --> 00:28:19,401
چرا یه تابلو که روش نوشته "دزد" هم دستم نگیرم؟
387
00:28:19,881 --> 00:28:23,720
به نکته خوبی اشاره کردی،
این یکی رو خیلی دوست دارم
388
00:28:23,721 --> 00:28:28,039
دزد شبانه در کسوت کشیش.
389
00:28:28,040 --> 00:28:30,918
شاید هیچوقت نباید هویت شخصی
که بالاپوش راهبان پوشیده رو بفهمیم...
390
00:28:30,919 --> 00:28:33,799
که در حال تردد به زمین های خانه اربابی در شب اون جنایت وحشتناک دیده شده
391
00:28:34,279 --> 00:28:37,158
البته اگر هویت واقعی داشته باشه.
392
00:28:37,159 --> 00:28:42,917
و کسانی در این روزا وجود دارند که ادعا میکنند
393
00:28:42,918 --> 00:28:47,716
جیغ های دلخراشی قربانی ها
که از روزنه دودکش منعکس میشه رو میشنوند!
394
00:28:47,717 --> 00:28:50,597
تو رو خدا این مسخره بازی ها رو بذار کنار، اندرو!
395
00:28:51,076 --> 00:28:53,955
نظرت راجب یه جفت کفش راحتی...
396
00:28:53,956 --> 00:28:56,355
و یک بارانی و جوراب که بکشم روی سرم چیه؟
397
00:28:56,356 --> 00:28:59,714
یک جفت کفش قدیمی و جوراب؟
398
00:28:59,715 --> 00:29:01,634
مایلو ذوق شیک پوشی ات کجاست؟
399
00:29:01,635 --> 00:29:04,994
ما باید جنایتمون رنگ و بوی واقعی
از نوع جرایم دهه ۳۰ رو بده.
400
00:29:04,995 --> 00:29:08,353
یه حقه اماتوری کوچک.
401
00:29:08,354 --> 00:29:12,673
احساس نمیکنی که لازمه که
به دشمن بزرگ قدیمی ات بازرس پلادر از اسکاتلندیارد
402
00:29:12,674 --> 00:29:15,073
بابت پولی که میگیره زحمتی بدی؟
403
00:29:15,553 --> 00:29:19,871
موسیو بوکر!
مایلو این خودتی!
404
00:29:19,872 --> 00:29:23,232
یه کلاهگیس با موهای بلند و یه عالمه خال های زیبا
405
00:29:25,152 --> 00:29:27,551
و هر چیز دیگه ای که برای استشمام میخوای.
406
00:29:29,471 --> 00:29:31,870
اوه چه عالی!
407
00:29:31,871 --> 00:29:35,710
نگاه کن.
من میتونم همه این کارها رو توی نمایش انجام بدم.
408
00:29:38,590 --> 00:29:40,989
ای نادون، منو ببوس.
409
00:29:42,429 --> 00:29:45,308
من دیگر نمیتوان با این موضوع جدال کنم عزیزم.
410
00:29:45,309 --> 00:29:50,107
اگر باید بروی، پشت سرت را نگاه نکن.
اندرو
411
00:29:50,108 --> 00:29:52,506
خدای من!
این کیه دیگه؟
412
00:29:52,507 --> 00:29:55,386
خب این همونیه که روش بودی.
خاله ماد، دختر شیطون.
413
00:29:55,387 --> 00:29:57,306
پس تصمیمت رو درباره لباس گرفتی؟
414
00:29:57,307 --> 00:30:01,145
- نه از این خوشم نمیاد.
- اوه، تو هم از اون آدمای سخت پسند هستی، آره؟
415
00:30:01,146 --> 00:30:03,545
به نظر نمیرسه که چیز خوب دیگه ای مونده باشه.
416
00:30:03,546 --> 00:30:06,426
فقط جوئی هست که باید در موردش تصمیم بگیریم.
417
00:30:07,386 --> 00:30:10,264
جوئی!
418
00:30:10,265 --> 00:30:12,664
این شد یه چیزی.
یه دلقک!
419
00:30:13,145 --> 00:30:16,023
این همه حلقه های سیرک...
420
00:30:16,024 --> 00:30:18,903
پولک، چهل چراغ، حیوان ها رو نمیبینی؟
421
00:30:18,904 --> 00:30:21,302
فیل ها، سیم های بلند
غرش جمعیت.
422
00:30:21,303 --> 00:30:23,223
مایلو تیندل شوخ و دوست داشتنی، شادمانی بچه ها!
423
00:30:23,703 --> 00:30:27,062
- این یکی خیلی خوبه.
- کتت رو در بیار!
424
00:30:28,022 --> 00:30:30,421
- درسته، پیراهن و شلوارت.
- برای چی؟
425
00:30:30,422 --> 00:30:33,780
اوه ما که نمیخوایم پلیس سرنخی از
این لباس های زیبا پیدا کنه.
426
00:30:33,781 --> 00:30:36,180
تو نمیدونی کسانی که در
آزمایشگاه پلیس هستن چقدر باهوشند.
427
00:30:36,181 --> 00:30:39,060
- ما هیچ ریسکی نخواهیم کرد.
- درسته.
428
00:30:39,061 --> 00:30:40,981
درشون بیار،
خجالت نکش.
429
00:30:42,420 --> 00:30:46,740
من اگه یکی از اون پسرهای خوب تربیت شده
رو ببینم میشناسم...
430
00:30:47,219 --> 00:30:49,138
که شلوارش رو شب ها تا میکنه!
431
00:30:49,139 --> 00:30:54,898
صدوهفتاد هزار پوند
432
00:30:55,379 --> 00:30:58,737
نقد و معاف از مالیات
433
00:30:58,738 --> 00:31:04,016
اکومایلو
اکومایلو
434
00:31:04,017 --> 00:31:06,896
هی! کفش های صدا دار!
435
00:31:06,897 --> 00:31:08,816
میدونستی چقدر دوست داشتم یه جفت از این ها داشته باشم
436
00:31:08,817 --> 00:31:11,695
از وقتی که بچه بودم و پدرم منو به پلادیوم برد.
437
00:31:11,696 --> 00:31:14,575
اصلا میدونستی من میتونستم وارد حرفه بازیگری بشم.
438
00:31:14,576 --> 00:31:17,455
خیلی از دوستام اینکارو کردن و به اوجش رسیدند
میدونی چطوری؟
439
00:31:17,935 --> 00:31:20,814
اونا با رقصیدن راهشون رو طی کردند.
با رقصیدن.
440
00:31:22,734 --> 00:31:25,614
میدونی فکر کنم در ازای ضرر از دست دادن
نمایش های موزون سود آرایشگری گیرم اومد.
441
00:31:26,094 --> 00:31:28,492
- صحبت از سود شد آماده ای؟
- بله!
442
00:31:28,493 --> 00:31:31,852
خانوم ها و آقایون لطفا توجه کنید!
443
00:31:31,853 --> 00:31:34,252
رژه بزرگ!
444
00:31:44,811 --> 00:31:50,217
راه را برای تیندولینی باز کنید، محبوب بچه ها!
445
00:31:50,218 --> 00:31:53,578
خنده دار تر از کِلی!
بزرگ تر از یه غول!
446
00:31:54,057 --> 00:31:56,936
و حالا خانوم ها و آقایون در وسط میدان
447
00:31:56,937 --> 00:32:01,257
سلطان دلقک ها
مایلوءِ شوخ و شنگ دیوانه!
448
00:32:04,616 --> 00:32:07,015
- اون فکر میکنه که من بامزه ام!
- معلومه که بامزه ای.
449
00:32:07,016 --> 00:32:10,374
خاموشش کن!
450
00:32:10,375 --> 00:32:13,735
خب حالا یک شیشه بُر برای وارد شدن.
451
00:32:14,215 --> 00:32:18,533
یک تکه خمیر بتونه برای نگه داشتن شیشه
تا اینکه روی زمین نیافته و...
452
00:32:18,534 --> 00:32:22,373
سگ دوبرمن پینچر گرسنه که برات کمین کرده رو بیدار نکنه.
453
00:32:22,374 --> 00:32:24,772
- و یک گوشی پزشکی.
- گوشی پزشکی؟
454
00:32:24,773 --> 00:32:28,612
مورد استفاده در باز کردن گاوصندوق.
فرضیه اینه که تو سعی کردی با گوش دادن
به صدای زبانه قفل گاوصندوق...
455
00:32:29,093 --> 00:32:32,452
رمز رو کشف کنی،
موفق نمیشی و به دینامیت متوسل میشی.
456
00:32:32,932 --> 00:32:37,250
- دینامیت؟ برای چی؟
- برای منفجر کردن در گاوصندوق،
اما بسپرش به من.
457
00:32:37,251 --> 00:32:43,009
حالا نظرت درباره یه حقه عجیب چیه؟
یه مسلسل خودکار که شیشه پنجره رو سوراخ کرده،
458
00:32:43,010 --> 00:32:44,929
چرا یه آگهی توی روزنامه تایمز نمیزنی و...
459
00:32:44,930 --> 00:32:47,329
به پلیس ها بلیط نمیفروشی که بیان تماشا کنن؟
460
00:32:47,330 --> 00:32:50,688
مسلسل ها.
من فقط میخواستم که یه تنوعی در روز بازرس پلادر ایجاد کنم،
461
00:32:50,689 --> 00:32:53,568
اما اگه تو دوست نداری...
هیچ خری به نام بازرس پلادر...
462
00:32:53,569 --> 00:32:55,488
خارج از داستانهای کارآگاهی تو وجود نداره!
463
00:32:55,969 --> 00:32:59,808
به احتمال زیاد یه عده آدم تیزبین هستند که کارشون رو
با آخرین جزییات میدونند!
464
00:33:00,288 --> 00:33:02,207
میتونی تا آخرین دلارت رو روش شرط ببندی!
465
00:33:02,207 --> 00:33:05,087
و من نمیتونم توی این لباس راه برم!
این چکمه ها خیلی مسخره ان!
466
00:33:05,567 --> 00:33:09,885
اما تو که دوستشون داری! بذار تنت باشن!
عنوان روزنامه ها رو نمیخوانی؟
467
00:33:09,886 --> 00:33:11,805
.ویلشر مورد سرقت قرار گرفت، پلیس به بازی گرفته شد"
468
00:33:11,806 --> 00:33:13,725
"ضربه بعدی چکمه ها کجا خواهد بود؟
469
00:33:13,726 --> 00:33:16,125
صاف تو کون، درسته، اونم مال من.
470
00:33:16,126 --> 00:33:20,924
اون چکمه ها به پلیس میفهمونه که،
471
00:33:20,925 --> 00:33:23,804
یه حرفه ای واقعی متوجه شده که جای پاش توی گلباغچه میمونه،
472
00:33:23,805 --> 00:33:25,725
و تصمیم گرفته لباس مبدل بپوشه.
473
00:33:26,204 --> 00:33:29,083
حالا دنبالم بیا.
همه چیزو گرفتی؟
474
00:33:29,084 --> 00:33:32,443
- شیشه بر، خمیر بتونه...
بله، بله، بله.
475
00:33:32,444 --> 00:33:35,322
- و گوشی پزشکی؟
- همه چیزو گرفتم.
476
00:33:35,323 --> 00:33:37,721
اوه، مایلو، تو شگفت انگیز شدی.
477
00:33:37,722 --> 00:33:42,042
- تو یک دلقک واقعی هستی.
- ممنونم.
478
00:33:44,441 --> 00:33:46,360
چه بامزه!
479
00:33:46,361 --> 00:33:49,241
حالا دنبالم بیا و به دقت گوش کن.
480
00:33:52,601 --> 00:33:56,439
از سمت چپ خونه رو دور بزن،
و از روی چمن به صورت مورب عبور کن.
481
00:33:56,440 --> 00:33:58,838
در گوشه یه آلونک پیدا خواهی گرد.
و در آلونک یه نردبان خواهی دید.
482
00:33:58,839 --> 00:34:02,198
بیارش اینجا و به پنجره بزرگ
اتاق اصلی تکیه اش بده...
483
00:34:02,199 --> 00:34:05,558
اینطوری میتونی از پاگرد بالایی وارد خونه بشی
فهمیدی؟
484
00:34:06,998 --> 00:34:08,917
- پاگرد بالایی؟
- بله.
485
00:34:08,918 --> 00:34:11,798
فکر کنم تو نمیتونی بیای و،
نردباان رو برام ثابت نگه داری مگه نه؟
486
00:34:12,277 --> 00:34:15,156
البته که نه.
من نمیخوام که ردپاهام توی گلباغچه باقی بمونه.
487
00:34:15,157 --> 00:34:17,556
- من توی بالا رفتن از ارتفاع خیلی خوب نیستم.
- خب پایین رو نگاه نکن.
488
00:34:17,557 --> 00:34:21,395
به جاش به دسته های کلفت اسکناس های
پیچیده شده فکرکن،
489
00:34:21,396 --> 00:34:24,754
صدوهفتاد هزار پوند، نقد، معاف از مالیات.
490
00:34:24,755 --> 00:34:26,675
موفق باشی، همکار.
491
00:34:30,995 --> 00:34:34,354
- دستکش ها رو فراموش نکن.
- عجب راهی برای پول در آوردن.
492
00:35:13,993 --> 00:35:21,664
wWw.FarsiSubtitle.Com
493
00:36:29,537 --> 00:36:31,456
پوس، پوس، پوس.
494
00:36:31,457 --> 00:36:34,816
یه صدایی مثل "پوس" شنیدی؟
495
00:36:34,817 --> 00:36:37,695
این صدای قدم زدن توی باغ بود؟
496
00:36:37,696 --> 00:36:41,536
نه، نه، باید اشتباه کرده باشم.
بازم صداش اومد.
497
00:37:03,613 --> 00:37:05,531
اون چیه؟
498
00:37:05,532 --> 00:37:08,891
یکی اون بیرونه، داره اون بیرون پرسه میزنه،
مطمئنم.
499
00:37:43,446 --> 00:37:46,806
نه، نه، نه.
ما نباید به این چیزا فکر کنیم.
500
00:37:47,286 --> 00:37:50,645
کی دوست داره که به یه پیرمرد ترشیده ای مثل من صدمه بزنه؟
501
00:37:50,646 --> 00:37:54,004
در ورودی که قفله، پنجره ها هم همینطور.
502
00:37:54,005 --> 00:37:59,285
بله، احتمال نداره کسی به خونه
امن و کوچک ما وارد بشه.
503
00:38:05,044 --> 00:38:08,402
محض رضای خدا، مایلو!
توی روز عملیات اینقدر سرو صدا نبود!
504
00:38:08,403 --> 00:38:12,242
شیشه لعنتی در اومد، چکمه لعنتی گیر کرد،
و منم از روی نردبان لعنتی افتادم!
505
00:38:12,723 --> 00:38:15,601
خب پلیس لعنتی باید این صدا ها رو شنیده باشه و،
تو راه سالزبری لعنتی باشه!
506
00:38:15,602 --> 00:38:18,001
ببخشید!
507
00:39:04,555 --> 00:39:06,954
فکر میکردم که تو در بالا آمدن از نردبان بهتر باشی.
508
00:39:13,194 --> 00:39:16,072
- حالا بریم سراغ جواهرات.
- اوه، یکراست نه.
509
00:39:16,073 --> 00:39:20,872
تو قرار نیست بدونی اونا کجان،
اول باید یه خرده دنبالش بگردی.
510
00:39:20,873 --> 00:39:25,672
یه چیزایی رو به هم بریز،
اگه اونقدر شایسته باشی که دنبالم بیای دوشیز ربکا.
511
00:39:36,230 --> 00:39:38,149
یه کنتور مسافر شمار برای اتاق خواب ها؟
512
00:39:38,150 --> 00:39:41,989
یک راه یا دیگری،
برای هرکدم اول باید پول بپردازی.
513
00:39:48,260 --> 00:39:52,098
اتاق خواب بانوی منزل
یا اینکه تو هم واسه خودت روشی داری؟
514
00:39:52,099 --> 00:39:56,418
- درباره خود خانم یا اتاق خوابش؟
- بی ربط بود.
515
00:39:56,419 --> 00:39:59,777
حالا، مایلو، از کجا شروع کنیم؟
516
00:39:59,778 --> 00:40:04,097
کشوی پایینی، کشوی جهاز عروس،
517
00:40:04,098 --> 00:40:08,896
لباس های توری!
بندازشون بیرون! خرابشون کن!
518
00:40:08,897 --> 00:40:12,256
بنجب مایلو.
ناسلامتی دزدی نه ندیمه خانم.
519
00:40:12,737 --> 00:40:16,576
مرتبشون نکن، نابودشون کن!
بجنب مایلو!
520
00:40:18,496 --> 00:40:23,294
اوه عالیه، حالا پارش کن.
اینطوری بهتره!
521
00:40:23,295 --> 00:40:27,614
حالا این خانم محترم با اون مهارت هاش
اشیاء باارزش رو کجا قایم کرده؟
522
00:40:28,094 --> 00:40:31,452
یاقوتاش، زمردها، الماس ها، یاقوت های کبود...
523
00:40:31,453 --> 00:40:35,292
میان لباس های زیرش،
524
00:40:35,293 --> 00:40:38,652
یا ته جعبه کلاه ها چپانده،
525
00:40:38,653 --> 00:40:43,451
داخل لباس های که همیشه آخرین مد هستن دوخته شده،
526
00:40:43,452 --> 00:40:45,371
و بالاخره لباس های پارازین که کنار گذاشته شدن.
527
00:40:45,372 --> 00:40:48,250
شاید هم مرموزانه...
528
00:40:48,251 --> 00:40:51,609
پشت این مخفی شده باشه.
529
00:40:51,610 --> 00:40:54,010
چه جایی بهتر از این برای مخفی کردن اونها وجود داره؟
530
00:40:54,011 --> 00:40:57,849
چقدر اغلب آینه چشم های روشن خیانت کاری رو نشون میده؟
531
00:40:57,850 --> 00:41:02,168
دهانی که دروغ گفت و بوسید و دوباره دروغ گفت!
532
00:41:02,169 --> 00:41:05,528
فکر میکردم این منم که قراره خرابکاری کنه.
533
00:41:05,529 --> 00:41:07,928
البته، البته،
صرفا داشتم یه چیزایی نشونت میدادم.
534
00:41:08,408 --> 00:41:13,207
- آدم خوبی باش، میشه روی اینو لگد کنی؟
- چرا من؟
535
00:41:13,208 --> 00:41:16,567
میترسم اگه من بشکنمش، هفت سال دیگه گرفتار مارگاریت بشم.
536
00:41:17,527 --> 00:41:20,406
ممنون.
537
00:41:26,165 --> 00:41:28,565
- حالا اتاق خواب تو کجاست؟
- مال من؟
538
00:41:28,566 --> 00:41:31,924
- نوبت منه که یه چیزایی نشونت بدم.
- اوه مایلو جان.
539
00:41:31,925 --> 00:41:35,284
موفق نشدی که جواهرات رو در وسایل خانم پیدا کنی...
540
00:41:35,285 --> 00:41:38,163
یه ذره مشکوک باش،
یه دزد حرفه ای هرطور خودش بخواد عمل میکنه.
541
00:41:38,164 --> 00:41:41,522
برعکس،
یه دزد باهوش فورا دنبال یه مکان دیگه ای که...
542
00:41:41,523 --> 00:41:43,442
احتمال وجود جواهرات در اون هست میگرده.
- و اون کجاست؟
543
00:41:43,443 --> 00:41:48,241
مسلمه که گاوصندوق.
فقط منفجرش کن و بازش کن و هر چی توش هست بردار.
544
00:41:48,242 --> 00:41:50,162
بیا مایلو.
545
00:41:50,642 --> 00:41:52,082
درسته.
546
00:42:00,241 --> 00:42:03,120
- چه جور جنسی اینجا کار گذاشتی؟
- چیزی که برای کار کافی باشه.
547
00:42:03,600 --> 00:42:06,959
من از تاریخچه دینامیت دوشس یه چیزایی یاد گرفتم.
548
00:42:06,960 --> 00:42:09,839
آماده ای؟
منتظر شمارش معکوس باش.
549
00:42:13,199 --> 00:42:15,598
پنج، چهار،
550
00:42:15,599 --> 00:42:18,478
سه، دو، یک،
551
00:42:18,958 --> 00:42:20,846
انفجار.
552
00:42:51,082 --> 00:42:53,481
گرفتمش، گرفتمش!
553
00:42:59,240 --> 00:43:01,639
واسه چی داری تکونش میدی؟
این یه جعبه جواهراته نه یه طوطی برزیلی.
554
00:43:01,640 --> 00:43:04,039
فکر میکردم که این یک گیره رمزدار باشه، آخه قفله.
555
00:43:04,520 --> 00:43:07,398
خب بشکنش!
خدای من تو که همه غریزه های یه قاتل...
556
00:43:07,399 --> 00:43:12,199
سیلهام بیست ساله رو داری.
- جعبه قشنگیه، حیف میشه.
557
00:43:23,237 --> 00:43:24,677
خدای بزرگ.
558
00:43:25,156 --> 00:43:27,556
مثل اینه که موسی به سرزمین موعود نگاه میکنه.
559
00:43:32,835 --> 00:43:34,755
فوق العاده اند.
560
00:43:44,834 --> 00:43:47,713
- این گردنبند یاقوت رو نگاه کن.
من هیچ وقت به اون توجه چندانی نداشتم.
561
00:43:47,714 --> 00:43:50,593
همیشه فکر میکردم که اون
مارگاریت رو مثل یه قربانی آماده مرگ میکنه.
562
00:43:52,032 --> 00:43:54,911
آرزو داشتم که پدر پیرم بتونه اینا رو ببینه،
563
00:43:54,912 --> 00:43:57,311
اون اصلا نمیدونست که همه اینا برای چی بود،
564
00:43:57,312 --> 00:44:01,630
هرشب روی اون ساعت هاش خم میشد،
565
00:44:01,631 --> 00:44:05,951
دید چشماش رو از دست داد، برای چی؟
566
00:44:06,430 --> 00:44:10,270
که هزینه تحصیل من رو
در یک مدرسه عمومی درجه دوم بپردازه.
567
00:44:12,189 --> 00:44:16,988
تصور میکنم که اون فکر میکرد باید اینکارو بکنه
انگار به من بدهکاره...
568
00:44:16,989 --> 00:44:20,828
و دنیای جدید آنگلوساکسون که منو بهش سپرده بود.
569
00:44:23,228 --> 00:44:25,627
پیرمرد احمق بیچاره.
هرگز فکر نمیکرد که پسرش...
570
00:44:26,108 --> 00:44:28,028
روزی یه پول به این قلمبه ای به جیب بزنه.
571
00:44:29,467 --> 00:44:31,386
خاطرات خانوادگی،
مهم نیست از کدوم نوعش،
572
00:44:31,387 --> 00:44:34,747
یه چیزی هست که در این لحظه ما وقتی براش نداریم،
حالا اگه ناراحت نمیشی؟
573
00:44:40,506 --> 00:44:42,904
حالا این قسمت کمی جالبه،
جایی که صاحب خونه،
574
00:44:42,905 --> 00:44:45,784
با صدای انفجار از خوابش بیدار میشه،
575
00:44:45,785 --> 00:44:48,185
دزد رو غافلگیر میکنه،
و در یک درگیری متعاقب،
576
00:44:48,664 --> 00:44:50,103
خانه به هم ریخته میشه.
577
00:44:50,104 --> 00:44:53,943
حالا کجای این کار لازمه که تو منو غافلگیر کنی؟
578
00:44:53,944 --> 00:44:58,262
چونکه اگه من تو رو از زوایای نزدیک دیده باشم،
همیشه میتونم چهره ات رو برای پلیس توصیف کنم.
579
00:44:58,263 --> 00:45:00,182
اشتباها.
580
00:45:00,663 --> 00:45:03,061
"آیا نگاه دقیقی به صورت متجاوز کردید آقا؟"
581
00:45:03,062 --> 00:45:04,981
"بله بازرس"
582
00:45:04,982 --> 00:45:08,341
نمیدونم به خاطر نور چراغ بود یا نه،
اما به نظر چهره اش شباهتی...
583
00:45:08,342 --> 00:45:11,220
با انسان نداشت...
- چه مقدار خرابی میخوای به بار بیارم؟
584
00:45:11,221 --> 00:45:14,100
یه مقداری،
یه تعدادی از صندلی های سر و ته شده،
585
00:45:14,101 --> 00:45:16,020
تزیینات برعکس شده،
اینجور چیزا دیگه.
586
00:45:16,021 --> 00:45:17,940
متقاعد کننده اما نه ویران کننده.
587
00:45:28,018 --> 00:45:30,418
مطمئنا اسم اون رو متقاعد کننده نمیذاری.
588
00:45:30,418 --> 00:45:32,338
مایلو جان.
589
00:45:39,537 --> 00:45:43,375
بذار کاغذا تو هوا به پرواز در بیان!
590
00:45:43,376 --> 00:45:48,656
محتویات کشوها مثل برگ های پاییز پخش بشن!
591
00:46:07,373 --> 00:46:09,292
هی اون دسته نوشته های جدیدمه!
592
00:46:16,011 --> 00:46:17,931
میذارم منشی ام درستش کنه.
593
00:46:29,930 --> 00:46:32,328
- کافیه؟
- برای یک تازه کار.
594
00:46:32,329 --> 00:46:37,608
حالا بذار ببینم برای گول زدن افراد بیرون ماجرا
چه حادثه ای باید رخ بده.
595
00:46:37,609 --> 00:46:41,928
- کدوم دیگران؟ برای چی؟
اون درگیری متعاقب، یادته؟
596
00:46:43,847 --> 00:46:46,247
- هی!
- خب تو یه سگ شکست خورده ی، درسته؟
597
00:46:46,727 --> 00:46:49,159
تو حمایت جمعیت رو جلب کرده، مگه نه؟
بیشتر از این چی میخوای؟
598
00:46:53,958 --> 00:46:56,837
زنم قراره بچه دار شه،
حالا گوش کن و برافروخته نشو.
599
00:46:56,837 --> 00:46:59,716
این درگیری از قبل تعیین شده یادت میاد؟
اینجاست که من حمله میکنم،
600
00:46:59,717 --> 00:47:02,116
و تو منو بی هوش میکنی!
601
00:47:03,076 --> 00:47:04,995
- واقعی؟
- طبیعی.
602
00:47:04,996 --> 00:47:07,395
وقتی که پلیس میاد من باید یه ورم واقعی نشون بدم.
603
00:47:07,396 --> 00:47:09,794
بله، فکر کنم تو این قسمت رو دوست داری.
604
00:47:09,795 --> 00:47:11,714
الحق راست میگی.
605
00:47:11,715 --> 00:47:14,114
خب، حالا از چی استفاده کنم؟
606
00:47:14,115 --> 00:47:16,514
اگه ناراحت نمیشی، از گلدان کریستال من استفاده نکن.
607
00:47:18,914 --> 00:47:22,754
خودشه!
وسیله کلفت اصلی.
608
00:47:23,233 --> 00:47:27,072
- سیخ بخاری، خب کجا میخوای بزنمش؟
- حالا، تمرکز کن.
609
00:47:27,073 --> 00:47:30,432
خودتو کنترل کن.
همونطور که میدونی ما درباره اصلحه قاتل حرف نمیزنیم.
610
00:47:30,433 --> 00:47:32,351
- نه؟
نه! داریم درباره چیزی صحبت میکنیم که...
611
00:47:32,352 --> 00:47:35,232
من فرمول بی نظیر اون رو پیدا کردم...
612
00:47:35,711 --> 00:47:38,110
ضربه ای که یه ورم به وجود میاره
بدون اینکه جمجمه رو بشکافه!
613
00:47:38,111 --> 00:47:42,429
چرا من با سیخ بخاری مدام به آرومی
به سرت ضربه نزنم تا ورم بالا بیاد؟
614
00:47:42,430 --> 00:47:44,830
صریح بگم خودم داشتم به همین فکر میکردم.
میدونم!
615
00:47:45,310 --> 00:47:48,669
تو همیشه میتونی منو به صندلی ببندی
تا توسط زن نظافتچی پیدا بشم.
616
00:47:48,670 --> 00:47:51,549
خدا رحم کنه آقای وایک!
اونجا چیکار میکنین؟
617
00:47:51,549 --> 00:47:54,429
مثل یه بوقلمون بسته بندی شدید!
618
00:47:57,788 --> 00:48:02,586
خدا خیرتون بده آقا، نکنه باز دارین اون کتاب های
وحشتناکتون رو امتحان میکنید.
619
00:48:02,587 --> 00:48:05,946
میدونم! اشکالی نداره،
مزاحم نمیشم،
620
00:48:05,947 --> 00:48:08,826
"میرم سراغ گردگیری خودم.
- اندرو،
621
00:48:08,827 --> 00:48:11,706
اگه من بی هوشت نکنم،
622
00:48:11,707 --> 00:48:15,065
- چطوری ببندمت به صندلی؟
- سوال خیلی خوبیه.
623
00:48:15,066 --> 00:48:17,465
بیا بهش فکر کنیم،
که تو همیشه میتونی روی من اسلحه بکشی.
624
00:48:17,466 --> 00:48:22,743
اما ما سارقان حرفه ای چندان به سلاح های گرم علاقه ای نداریم،
بالاخره ما هم انگلیسی هستیم.
625
00:48:22,744 --> 00:48:25,623
تو همیشه میتونی بر محافظه کاری انگلوساکسونی ات غلبه کنی.
626
00:48:25,624 --> 00:48:30,422
بعلاوه هفت تیر من که در هنگام درگیری از من میگیریش.
627
00:48:30,423 --> 00:48:33,782
- اون پُره؟
- خب البته. و گرنه به چه دردی میخوره؟
628
00:48:33,783 --> 00:48:37,141
فکر کنم که در هنگام درگیری باید یک یا دو بار گلوله شلیک بشه
629
00:48:37,142 --> 00:48:40,021
و اصابت کنه به اثاثیه کوچک بی ارزش خانوادگی.
630
00:48:40,022 --> 00:48:43,860
- چرا؟
- به این خاطر که اونا داستان منو درباره اینکه تو تفنگ رو به سمتم گرفتی...
631
00:48:43,861 --> 00:48:46,740
و منو به صندلی بستی، درسته؟
632
00:48:46,741 --> 00:48:48,660
آره، آره فکر کنم
633
00:48:48,661 --> 00:48:51,061
خب بذار ببینم
چی رو باید قربانی کنیم؟
634
00:48:52,500 --> 00:48:55,379
نظرت درباره این چیز عجیب و غریب چیه؟
635
00:48:55,380 --> 00:48:59,218
فورا بذار سر جاش!
اون جایزه ادگار الن پوئه،
636
00:48:59,219 --> 00:49:01,138
که توسط انجمن نویسندگان داستانهای معمایی آمریکا به من داده شده...
637
00:49:01,139 --> 00:49:04,898
به خاطر یکی از بزگترین پیروزی های مریدیو
در داستان قتل جک اسپرت.
638
00:49:04,899 --> 00:49:07,777
کنایه ای به آدم هایی ست که نمیتونن چربی بخورن،
639
00:49:07,778 --> 00:49:10,658
اون با تزریق کلسترول غلیظ شده کشته شد.
640
00:49:11,137 --> 00:49:13,537
خب،
641
00:49:14,017 --> 00:49:18,177
نظرت درباره نابود کردن اون پارچ معمایی
پرزرق و برق قدیمی چیه؟
642
00:49:27,296 --> 00:49:31,135
- پارچ معمایی؟
- برای حل معما کمی آب از توش بریز بیرون.
643
00:49:38,733 --> 00:49:42,093
خیلی بامزه بود.
644
00:49:42,093 --> 00:49:45,933
مارگاریت بهش هوشمندانه فکر کرده بود،
پس این باید یه چیز رو به تو درباره مارگاریت بفهمونه.
645
00:49:46,412 --> 00:49:47,853
بیا تصورات ناشی از اون رو در معرض دید قرار بدیم.
646
00:49:51,212 --> 00:49:53,611
خب میتونستی بگی
" شلیک خوبی بود ."
647
00:49:53,612 --> 00:49:56,970
مرتیکه روانی!
ممکن بود منو بکشی!
648
00:49:56,971 --> 00:50:01,290
حرف مفت نزن!
نه وایک تیزبین و شیطان عمارت کلوک.
649
00:50:01,291 --> 00:50:03,210
خب، بعدی چیه؟
650
00:50:05,610 --> 00:50:09,849
آخرین یادگار لطیف ماه عسلمون در ونیس.
651
00:50:10,809 --> 00:50:13,128
من دربرابر این وسوسه مقاومت نخواهم کرد.
652
00:50:15,528 --> 00:50:20,807
خدا لعنت کنه منو
اگر گلوله به حیوان نفرین شده نخورده باشه.
653
00:50:28,966 --> 00:50:31,845
- تو دقیقا اون چیزی که نشونه گرفته بودی زدی.
زودرنج نباش مایلو.
654
00:50:31,846 --> 00:50:34,725
هیچی مثل یه ضرب و شتم حال آدمو جا نمیاره.
655
00:50:34,726 --> 00:50:37,604
- تا حالا اسم چارلی بگبی به گوشت خورده؟
- خودت میدونی که نه.
656
00:50:37,605 --> 00:50:41,444
اون بهترین تیراندازی بود که تا حالا دیدم.
657
00:50:41,445 --> 00:50:45,763
من یه دفعه دیدم که اون با اینکه کور و مست
بود شش تا اردک رو با یه گلوله زد.
658
00:50:45,764 --> 00:50:49,042
نکته اصلی اینه که اون ها
اردک هایی در تابلوی نقاشی بودن.
659
00:50:49,043 --> 00:50:52,403
و من گفتم،
"چارلی نمیتونی اینکارو کنی، الان که فصل شکار نیست"
660
00:50:55,283 --> 00:50:58,161
گفته بودم که به جک های من میخنده.
661
00:50:58,162 --> 00:51:00,560
حتی به بی مزه هاش.
662
00:51:00,561 --> 00:51:03,440
درسته.
هیچکدومشون چندان بامزه نیست.
663
00:51:03,441 --> 00:51:07,760
اما برای موجوداتی تمام سال شکار مجازه،
664
00:51:07,761 --> 00:51:10,159
برای مثال، زن دزدان و تحریک کننده ها.
665
00:51:10,160 --> 00:51:12,527
خب این یه جک بی مزه ایتالیایی است.
666
00:51:12,528 --> 00:51:14,847
تو که باید بدونی،
- اون وطن توئه، درسته؟
667
00:51:14,848 --> 00:51:16,768
نه، درواقع، من انگلیسی ام.
668
00:51:17,247 --> 00:51:19,166
من اینجا به دنیا امدم، در انگلستان.
669
00:51:19,167 --> 00:51:21,486
یعنی همین جایی که الان هستی؟
670
00:51:21,967 --> 00:51:23,887
کجا؟
در مهد یک سیستم پارلمانی قدیمی
671
00:51:24,366 --> 00:51:27,245
که همسرم شایستگی هایم رو ازم میگیره،
این انگلستان وسیع عالی حیله گر؟
672
00:51:27,246 --> 00:51:30,125
منظورم حس شوخ طبعی، منصفانه بازی کردن انگلستانه.
673
00:51:30,606 --> 00:51:32,045
باورش نکن.
674
00:51:32,525 --> 00:51:34,444
یه خارجی اینطور فکر نمیکنه،
چیزی که واقعا فکر میکنه اینه که،
675
00:51:34,445 --> 00:51:38,283
کشور شرحی، کثیف و زشت و خطرناک با مردان سرد است...."
676
00:51:38,284 --> 00:51:40,684
"که نمیدونن چطور باید با زنان جسور، زیبا و ضعیف رفتار کنند.
677
00:51:41,164 --> 00:51:43,515
همه این حرف ها برای چی بود؟
678
00:51:46,395 --> 00:51:49,195
- با اون تفنگ داری چیکار میکنی؟
- معلومه که به طرف تو نشونه گرفتمش.
679
00:51:49,674 --> 00:51:51,115
اون رو که دارم میبینم، اما چرا؟
680
00:51:51,594 --> 00:51:54,393
چون من میخوام بکشمت.
681
00:51:54,394 --> 00:51:57,241
تو میخوای منو بکشی؟
682
00:51:57,242 --> 00:52:01,080
ای خدا!
دوباره یکی دیگه از اون بازی های مسخره ات.
683
00:52:01,081 --> 00:52:03,961
یکی دیگه؟ نه، این همونه.
ما تمام بعدازظهر داشتیم بازی میکردیمش.
684
00:52:04,440 --> 00:52:07,800
اینه که
"تو قراره بمیری، و هیچکس فکر نمیکنه که به قتل رسیدی ."
685
00:52:11,080 --> 00:52:14,438
یعنی اون همه دزدیدن جواهرات...
686
00:52:14,439 --> 00:52:19,189
من تو رو به اینجا دعوت کردم،
که شرایط مرگ خودت رو برپا کنی:
687
00:52:19,190 --> 00:52:22,949
وارد شدن، لباس مبدل،
جواهرات تو جیبت،
688
00:52:22,950 --> 00:52:25,348
بیدار شدن صاحب خانه،
درگیری با دزد...
689
00:52:25,349 --> 00:52:28,596
تفنگی که در حین درگیری شلیک میکنه،
و سپس،
690
00:52:28,597 --> 00:52:30,517
در آخر، شلیک پایانی.
691
00:52:31,477 --> 00:52:34,835
برو بابا، اندرو، محض رضای خدا،
692
00:52:34,836 --> 00:52:37,236
- این دیگه خنده دار نیست.
- نیست، درسته؟
693
00:52:37,715 --> 00:52:40,594
- میتونی یه نقص توش پیدا کنی؟
- مارگاریت.
694
00:52:40,595 --> 00:52:43,474
- پلیس ها به رابطه من و مارگاریت پی میبرن.
- چه مزخرفاتی.
695
00:52:43,955 --> 00:52:45,394
اونا میفهمن که تو چرا اینکارو کردی.
696
00:52:45,874 --> 00:52:48,274
من از کجا بایستی میدونستم که تو کی هستی؟
قانون با من همدردی خواهد کرد.
697
00:52:48,754 --> 00:52:52,112
دارایی در انگلستان
نسبت به مردم همیشه بیشتر قابل احترام بوده.
698
00:52:52,113 --> 00:52:55,952
حتی مارگاریت هم وقتی بفهمه که تو دنبال
جواهرات بودی اهمیتی نخواهد داد.
699
00:52:55,952 --> 00:53:01,231
یه سارق آب زیرکاه پست که در نهایت فهمید
دزدی کمتر از ازدواج ناگوار است.
700
00:53:01,232 --> 00:53:05,072
تو هم فکر میکنی که کشتن نسبت به خرجی دادن کمتر ناگواره؟
701
00:53:05,551 --> 00:53:08,430
بذله گویی هنگام بدبختی!
خوبه!
702
00:53:08,431 --> 00:53:10,830
تو یه چیزایی از انگلیسی ها یاد گرفتی.
703
00:53:10,831 --> 00:53:13,229
اوه، یه چیز دیگه هم هست... یه فرصت ورزشی.
چرا امتحانش نمیکنی؟
704
00:53:13,230 --> 00:53:15,629
و بهت این شانس رو بدم که منو در خونسردی بکشی؟
705
00:53:15,630 --> 00:53:18,028
منظورت خونگرمیه دیگه،
اما بهت میگم چه کار کنی.
706
00:53:18,029 --> 00:53:20,428
من چشام رو میبندم و به آرومی تا ۲۰ میشمرم.
707
00:53:20,429 --> 00:53:23,308
که این به تو یک فرصت منطقی میده.
بجنب مایلو راه بیافت
708
00:53:23,309 --> 00:53:26,140
یک
709
00:53:26,141 --> 00:53:29,499
یک، دو،
710
00:53:29,500 --> 00:53:32,859
سه، چهار،
711
00:53:32,860 --> 00:53:36,218
پنج، شش،
712
00:53:36,219 --> 00:53:39,097
هفت، هشت،
713
00:53:39,098 --> 00:53:41,977
نه، ده،
714
00:53:41,978 --> 00:53:44,856
یازده، دوازده،
715
00:53:44,857 --> 00:53:49,656
سیزده، چهارده، پانزده،
716
00:53:49,657 --> 00:53:54,455
شانزده، هفده، هجده،
717
00:53:54,456 --> 00:53:59,736
نوزده و بیست.
718
00:54:05,495 --> 00:54:06,934
توی اون کت زیبا جا گذاشتیش.
719
00:54:07,415 --> 00:54:11,732
- خدای من.
- امکانش هست از ماشین پیاده شی؟
720
00:54:11,733 --> 00:54:15,573
و لطفا اون چکمه های دوست داشتنی رو دوباره تن کن.
721
00:54:35,250 --> 00:54:39,568
حالا تنها سوالی که باقی میمونه اینه که
پلیس تو رو در چه وضعیتی پیدا کنه.
722
00:54:39,569 --> 00:54:43,808
میتونی روی میز مطالعه در کتابخانه پخش شده باشی،
723
00:54:43,809 --> 00:54:46,687
مثل سرهنگ های بیشمار،
در کتابخانه های بیشمار،
724
00:54:46,688 --> 00:54:49,567
یا اینکه مثل یک عروسک پارچه ای کهنه توی سبد هیزوم،
725
00:54:49,568 --> 00:54:52,928
کدوم رو دوست داری
اون اولی به روش آگاتاکریستی یا روش کلاسیک ون داین؟
726
00:54:53,407 --> 00:54:57,726
تو رو خدا، تو داری درباره یه قتل صحبت میکنی،
کشتن یه نفر، میفهمی؟
727
00:54:57,727 --> 00:55:00,606
شاید بهتره که اصلا از تفنگ استفاده نکنم،
شاید بهترینش،
728
00:55:00,607 --> 00:55:03,006
یک اسلحه جنایی واقعی مربوط به دهه ۳۰
چوب بازی گلف
729
00:55:03,486 --> 00:55:04,926
من توی کیف گلفم دارم.
730
00:55:27,971 --> 00:55:30,848
چوب گلف قدیمی عزیز.
731
00:55:31,328 --> 00:55:36,126
فکر کنم که بهتره تو توی شومینه
داخل یک دیگ غذاپزی قشنگ پیدا بشی.
732
00:55:36,127 --> 00:55:40,447
بدن به پشت افتاده،
دست ها و پاها مثل یک عروسک شکسته
به طرز مضحکی یک وری شده،
733
00:55:40,448 --> 00:55:44,287
انگار تمام سرش با یک قدرت مافوق طبیعی له شده.
734
00:55:44,766 --> 00:55:48,125
خدای من بازرس نفسی بکشید، رنگتان پریده ."
735
00:55:48,126 --> 00:55:50,524
"تامپسون بهتره یه چیزی بندازی روی جسد ."
736
00:55:50,525 --> 00:55:54,845
"ببخشید آقا آیا واقعا اینقدر خشونت لازم بود؟"
737
00:55:54,846 --> 00:55:57,243
متاسفم بازرس.
738
00:55:57,244 --> 00:56:01,564
متاسفانه وقتی دیدم که اون داره زیرپوش های شخصی. همسرم رو لمس میکنه کنترلم رو از دست دادم
739
00:56:02,043 --> 00:56:03,964
واقعا که کار زشتیه.
بهت میگم چه کنیم،
740
00:56:04,445 --> 00:56:06,843
فکر میکنم که چیزی که پلیس میفهمه اینه:
741
00:56:06,844 --> 00:56:10,650
بعد از دعوا،
تو از پله ها بالا رفتی تا برگردی سراغ نردبان.
742
00:56:10,651 --> 00:56:13,929
برو مایلو برو بالا،
پاشو برو.
743
00:56:13,930 --> 00:56:15,851
پاشو برو.
744
00:56:26,890 --> 00:56:31,688
من تو روی پاگرد گیر میارم،
و در یک درگیری کوچک بهت شلیک میکنم.
745
00:56:32,167 --> 00:56:35,528
هیچکس به این سادگی موفق نمیشه،
موافقی مایلو؟
746
00:56:36,967 --> 00:56:38,886
در صبح روز اعدام،
747
00:56:38,887 --> 00:56:41,286
شاه چارلز اول گفت: من دو پیراهن پوشیدم
748
00:56:41,287 --> 00:56:44,166
"تا اگر از سرما بلرزم،"
"دشمنانم نگویند که از ترس بوده ."
749
00:56:44,167 --> 00:56:48,005
من خودم را در معرض چنین سرزنش هایی قرار نمیدهم.
750
00:56:48,005 --> 00:56:51,846
تو هم زمانی که داری از پله های سکوی دار بالا میری...
751
00:56:51,847 --> 00:56:54,724
باید این وقار انگلوساکسونی ات رو حفظ کنی.
752
00:56:57,124 --> 00:56:59,044
ببین...
753
00:57:00,486 --> 00:57:03,363
من نمیتونم چیزی رو به عقب برگردونم، درسته؟
754
00:57:05,762 --> 00:57:07,682
یعنی اگه من نبودم،
755
00:57:07,683 --> 00:57:11,042
کسی دیگه میبود.
756
00:57:12,002 --> 00:57:14,881
خواهش میکنم.
757
00:57:14,882 --> 00:57:17,280
من گم و گور میشم.
758
00:57:17,281 --> 00:57:19,201
دیگه خبری از من نمیشنوی.
759
00:57:24,481 --> 00:57:27,360
چرا اندرو؟ چرا من؟
760
00:57:27,361 --> 00:57:30,718
گریه زاری نکن.
761
00:57:30,719 --> 00:57:33,120
میخوام بدونم چرا!
762
00:57:34,559 --> 00:57:38,398
متحیرم که از من این سوال رو میکنی.
763
00:57:38,399 --> 00:57:40,797
چون ازت متنفرم.
764
00:57:40,798 --> 00:57:44,157
از اون قیافه و اخلاقت خوشت متنفرم.
765
00:57:44,158 --> 00:57:48,955
شرط میبندم که در پیست اسکی هم خوش اخلاقی،
توی قایق تفریحی هم خوش خلاقی، حتی توی ساحل.
766
00:57:48,956 --> 00:57:51,356
میدونستم که یه دستمال گردن طلایی میپوشی،
767
00:57:51,357 --> 00:57:55,675
و شرط میبندم که سینه ات مو داره
و در تابستان با روغن آفتابی تیره شده.
768
00:57:55,676 --> 00:57:58,074
مهم تر از همه، ازت متنفرم
769
00:57:58,075 --> 00:58:01,435
چون یه چشم آبی ایتالیایی زشت هستی.
770
00:58:01,916 --> 00:58:03,834
نه یکی مثل من!
771
00:58:04,314 --> 00:58:08,154
یه آرایشگر کثیف که اغواگر زن های احمقه.
772
00:58:08,635 --> 00:58:13,433
یه پسر بی کس و کار که جایگاه خودشو نمیدونه!
773
00:58:13,434 --> 00:58:15,352
واقعا باور کردی که...
774
00:58:15,353 --> 00:58:19,672
زن و جواهراتم رو دو دستی تقدیمت میکنم؟
775
00:58:19,673 --> 00:58:23,032
و خودم رو اینقدر مسخره جلوه میدم؟
776
00:58:24,952 --> 00:58:26,870
چرا که نه؟
777
00:58:26,871 --> 00:58:29,269
تو که عاشقش نیستی.
778
00:58:29,270 --> 00:58:33,590
عاشقش باشم یا نه،
من پیداش کردم، ازش مراقبت کردم.
779
00:58:35,029 --> 00:58:37,909
اون حمایتم میکنه.
780
00:58:37,910 --> 00:58:42,230
زمانی... عاشقم بود.
781
00:58:45,588 --> 00:58:48,467
و حالا عاشق منه.
782
00:58:48,468 --> 00:58:50,386
و این چیزیه که نمیتونی تحملش کنی، درسته؟
783
00:58:50,387 --> 00:58:53,748
و بعد از من، دیگران خواهند بود.
784
00:58:54,227 --> 00:58:56,626
میخوای اونا رو هم بکشی؟
785
00:58:56,627 --> 00:58:59,026
تو دیوانه ای! تو واقعا دیوانه ای!
786
00:58:59,027 --> 00:59:01,425
و تو هم یک مرد جوانی...
787
00:59:01,426 --> 00:59:04,786
که لباس دلقک پوشیده و قراره به قتل برسه.
788
00:59:05,746 --> 00:59:07,664
ماسک رو بذار رو سرت مایلو.
789
00:59:07,665 --> 00:59:10,544
- نه.
- بذار رو سرت.
790
00:59:10,545 --> 00:59:13,903
نه خواهش میکنم، خواهش میکنم.
791
00:59:13,904 --> 00:59:16,304
بذار رو سرت.
792
00:59:25,902 --> 00:59:30,221
بالاخره هنگام مرگت تو خودت هستی،
793
00:59:30,222 --> 00:59:32,621
یه دلقک بیچاره ایتالیایی.
794
00:59:32,622 --> 00:59:36,940
بدرود، دلقک!
795
00:59:36,941 --> 00:59:38,380
خواهش میکنم!
796
01:00:15,816 --> 01:00:19,654
خداحافظ و خدا کند
797
01:00:20,135 --> 01:00:23,493
امیدی باشد و گه گاهی همدیگر را ملاقات کنیم
798
01:00:23,493 --> 01:00:26,372
بسیار جالب بود ولی این هم
799
01:00:26,373 --> 01:00:29,254
یکی دیگرد از آن چیزها بود
800
01:01:04,768 --> 01:01:08,127
تو کاری
801
01:01:08,128 --> 01:01:11,008
با من کن
802
01:01:11,487 --> 01:01:17,726
کاری که من منو گیج کنه
803
01:01:17,727 --> 01:01:21,085
بهم بگو
804
01:01:21,086 --> 01:01:24,445
چرا باید اونطوری باشه
805
01:01:24,446 --> 01:01:26,364
تو قدرتی داری که میتونه
806
01:01:26,365 --> 01:01:30,683
منو هیپنوتیزم کنه
807
01:01:30,684 --> 01:01:33,563
بذار
808
01:01:34,045 --> 01:01:36,922
با جادوی تو زندگی کنم
809
01:01:36,923 --> 01:01:39,803
انجام بده آن افسونگری را که
810
01:01:40,282 --> 01:01:43,643
به خوبی انجامش میدهی
811
01:01:44,123 --> 01:01:46,281
برای اینکه تو
812
01:01:46,282 --> 01:01:49,960
کاری با من کردی
813
01:01:49,961 --> 01:01:52,361
که کس دیگری
814
01:01:52,842 --> 01:01:55,241
نمیتوانست
815
01:02:22,598 --> 01:02:25,476
بذار
816
01:02:25,477 --> 01:02:28,834
با جادوی تو زندگی کنم
817
01:02:28,835 --> 01:02:31,714
انجام بده آن افسونگری را که
818
01:02:31,715 --> 01:02:35,075
به خوبی انجامش میدهی
819
01:02:35,076 --> 01:02:38,914
برای اینکه تو
820
01:02:38,915 --> 01:02:41,312
کاری با من کردی
821
01:02:41,313 --> 01:02:44,193
که کس دیگری
822
01:02:44,194 --> 01:02:47,073
نمیتوانست
823
01:02:48,514 --> 01:02:51,391
تو کاری
824
01:02:51,392 --> 01:02:54,272
با من کردی
825
01:02:54,751 --> 01:03:00,512
که کس دیگری نمیتوانست
826
01:03:12,511 --> 01:03:14,907
در روزگاران قدیم تلائلویی از جوراب
827
01:03:14,908 --> 01:03:17,787
به نظر چیز وحشتناکی بود
828
01:03:17,788 --> 01:03:20,668
حالا خدا میدونه
829
01:03:20,669 --> 01:03:24,027
هر اتفاقی بیافته
830
01:03:24,028 --> 01:03:26,907
نویسندگان خوب هم زمانی کلمات بهتری بلد بودن
831
01:03:27,387 --> 01:03:29,305
ولی حالا از کلمات چهار حرفی استفاده میکنند
832
01:03:29,306 --> 01:03:32,187
در نوشتن نثر
833
01:03:32,188 --> 01:03:34,587
هر اتفاقی که بیافته
834
01:03:35,066 --> 01:03:38,425
دنیا امروز دیوانه شده و خوب بد شده
835
01:03:38,425 --> 01:03:41,305
سیاه سفید شده و روز شب شده
836
01:03:41,306 --> 01:03:44,184
وقتی که جوان های امروزی فکر میکنن زن یه جایزه شده
837
01:03:44,185 --> 01:03:47,063
فقط ژیگولوهای احمق هستن
838
01:03:47,064 --> 01:03:49,944
خب با اینکه من یک رمان نویس خوب نیستم
839
01:03:49,945 --> 01:03:55,224
میدونم که تو موظف هستی وقتی من خواستگاری میکنم جواب بدی
840
01:03:55,704 --> 01:03:58,101
هر اتفاقی که بیافته
841
01:03:58,102 --> 01:04:01,461
دنیا امروز دیوانه شده و خوب بد شده
842
01:04:01,462 --> 01:04:04,342
سیاه سفید شده و روز شب شده
843
01:04:04,343 --> 01:04:07,700
که جوان های امروزی فکر میکنن زن یه جایزه شده
844
01:04:07,701 --> 01:04:10,100
ولی آنها فقط ژیگولوهای احمق هستن
845
01:04:10,101 --> 01:04:12,980
خب با اینکه من یک رمان نویس خوب نیستم
846
01:04:12,981 --> 01:04:15,379
میدونم که تو موظف هستی
847
01:04:15,380 --> 01:04:18,260
وقتی من خواستگاری میکنم جواب بدی
848
01:04:18,741 --> 01:04:21,139
هر اتفاقی که بیافته
849
01:04:40,767 --> 01:04:42,687
شب بخیر آقا.
850
01:04:42,688 --> 01:04:44,607
داشتم به این فکر میافتادم که کسی خانه نباشه.
851
01:04:44,608 --> 01:04:46,526
واقعا؟ و شما کی باشید؟
852
01:04:46,527 --> 01:04:49,406
بازرس کارآگاه داپلر آقا،
853
01:04:49,407 --> 01:04:52,286
از نیروی شهربانی شهرستان ویلتشیر.
854
01:04:52,287 --> 01:04:54,685
ببخشید که دیروقت مزاحم شما شدم،
855
01:04:54,686 --> 01:04:57,086
اما مجبورم که با شما راجب...
856
01:04:57,087 --> 01:05:00,444
یک موضوع مهم صحبت کنم.
- خب، بهتره بیایید داخل.
857
01:05:00,445 --> 01:05:02,844
گفتید نیروی شهربانی شهرستان ویلتشیر؟
858
01:05:02,845 --> 01:05:05,244
درسته، آقا،
من معمولا در سالزبری مستقر هستم.
859
01:05:05,245 --> 01:05:09,084
اما پلیس محلی اینجا ازم خواست که بیام،
و یه کمکی بهش بکنم.
860
01:05:11,004 --> 01:05:13,402
چه روزهایی بودند، آقا،
آهنگ هایی که میتونستی زمزمه کنی.
861
01:05:13,403 --> 01:05:17,241
زمان زمزمه کردن بود بازرس.
کمی آیکیویت میل دارید؟
862
01:05:17,242 --> 01:05:19,161
- نه ممنون آقا، ولی من شام خوردم.
- اوه.
863
01:05:19,162 --> 01:05:22,521
شاید یه برندی رو ترجیح بدید؟
یا که شما میخواین بهم بگید که در هنگام کار نوشیدنی نمی نوشید؟
864
01:05:22,522 --> 01:05:24,922
اوه نه آقا، من همیشه هنگام کار مینوشم.
865
01:05:24,923 --> 01:05:26,841
اما دیگه این روزا وقت نمیکنم.
866
01:05:28,761 --> 01:05:31,162
- خاویار، پس اونا این شکلی هستن.
- بله.
867
01:05:32,600 --> 01:05:34,521
اغلب در تعجب بودم.
868
01:05:42,680 --> 01:05:44,119
نمیتونم بگم که چندان علاقه ای بهش دارم.
869
01:05:47,479 --> 01:05:49,876
مزه اشفل ماهی میده.
870
01:05:49,877 --> 01:05:54,677
نوش جان.
حالا بذارید اون مزه بد رو با یه برندی مخصوص از بین ببرم.
871
01:05:55,157 --> 01:05:57,926
امکانش هست دنبال من بیاید، بازرس؟
872
01:06:04,275 --> 01:06:05,717
این عتیقه های قدیمی...
873
01:06:06,197 --> 01:06:08,115
خیلی جالب هستن، آقا.
874
01:06:09,557 --> 01:06:13,393
شما یه مجموعه کامل از اسباب بازی ها دارید.
875
01:06:13,394 --> 01:06:17,233
خودکارند بازرس، و همگی کار میکنند.
876
01:06:17,234 --> 01:06:20,594
من نمیدونم که آنها چقدر فایده دارن، آقا.
877
01:06:21,074 --> 01:06:22,994
و حالا اون جمله کلیشه ای است که میگه،
878
01:06:22,995 --> 01:06:25,872
چه کار برایتان میتوانم بکنم، بازرس؟
879
01:06:25,873 --> 01:06:28,271
من دارم درباره ناپدید شدن...
880
01:06:28,272 --> 01:06:31,150
آقای مایلو تیندل تحقیق میکنم.
881
01:06:31,151 --> 01:06:33,070
میشناسیدش آقا؟
882
01:06:33,071 --> 01:06:34,992
به سختی.
883
01:06:36,910 --> 01:06:40,271
ایشان بعدازظهر جمعه گذشته از خانه شان خارج شده،
884
01:06:40,751 --> 01:06:42,191
و تا حالا دیده نشده.
885
01:06:42,671 --> 01:06:45,548
جدی، من چندان علاقه ای...
886
01:06:45,549 --> 01:06:48,430
به عادتهای مهاجرتی آرایشگرها ندارم.
887
01:06:48,431 --> 01:06:50,348
پس شما چنین شخصی رو میشناسید؟
888
01:06:50,348 --> 01:06:52,269
خب من شغلش رو میدونم.
889
01:06:52,750 --> 01:06:56,107
گمان کنم همسرم اشاره کرده بود،
که اون مغازه ای در لندن داره.
890
01:06:56,108 --> 01:06:58,507
آخرین باری که آقای تیندل رو دیدید کِی بود؟
891
01:06:58,508 --> 01:07:01,388
چند ماه پیش،
دقیقا یادم نمیاد.
892
01:07:01,389 --> 01:07:06,668
- واقعا چیزی به ذهنم نمیرسه.
- این با اطلاعات ما جور در نمیاد.
893
01:07:07,147 --> 01:07:10,507
اگه اشکالی نداره یه خورده آب توی این برندی بریزید آقا.
894
01:07:12,906 --> 01:07:15,306
درواقع دو شب پیش،
895
01:07:15,307 --> 01:07:18,666
او به جک بن
صاحب کافه شیر سفید گفته که،
896
01:07:18,667 --> 01:07:20,585
داره میاد شما رو ببینه.
897
01:07:20,586 --> 01:07:23,463
معمولا کافه دار ها مخالفان بدنامی هستند.
898
01:07:23,464 --> 01:07:25,863
تهمت و غیبت شرابخوری، سرمایه و تجارت آنهاست.
899
01:07:25,864 --> 01:07:28,263
گمان کنم شرابخوری مربوط به شراب باشه.
900
01:07:28,264 --> 01:07:30,664
خیلی خوب.
901
01:07:41,701 --> 01:07:44,582
پس فکر کنم یه چیز دیگه مونده که شما برای من اصلاحش کنید آقا.
902
01:07:45,061 --> 01:07:46,500
چی هست؟
903
01:07:46,501 --> 01:07:48,420
شواهدی، توسط یک مرد...
904
01:07:48,421 --> 01:07:51,301
که به طور اتفاقی در حال رد شدن از کنار،
خانه شما بوده به دست ما رسیده
905
01:07:51,780 --> 01:07:54,179
صدای شلیک هایی که به گوش رسیده.
906
01:07:54,180 --> 01:07:57,060
- شلیک ها؟
- سه شلیک، شاهد ما فکر میکنه.
907
01:07:57,061 --> 01:08:00,417
- صدای انفجار اگزوز ماشین.
- اوه نه آقا.
908
01:08:00,418 --> 01:08:02,818
متاسفانه این چیزا فقط...
909
01:08:03,298 --> 01:08:06,178
به ذهن شما میرسه آقا،
داستان های پلیسی.
910
01:08:06,179 --> 01:08:09,056
نه این ها گلوله هایی بودن که از تفنگ شلیک شدن.
شاهد ما مطمئنه.
911
01:08:09,057 --> 01:08:11,378
متوجهم،
ممکنه بپرسم...
912
01:08:11,378 --> 01:08:14,736
چرا دو روز طول کشید تا شما بیاید این اطراف
و در مورد این موضوع ازم سوال کنید؟
913
01:08:14,737 --> 01:08:17,137
خب آقا این چیزا...
914
01:08:17,138 --> 01:08:19,055
یه خورده بیشتر از اونی که شما فکر میکنین...
915
01:08:19,056 --> 01:08:20,978
زمان میبره.
916
01:08:21,457 --> 01:08:23,855
مرد شاهد ما میخواست قبل از اینکه
ما مزاحم نجیب زاده ای مثل شما بشیم...
917
01:08:23,856 --> 01:08:27,216
تماس بگیره و از اطلاعاتش مطمئن بشه.
918
01:08:27,695 --> 01:08:30,095
اطلاعات؟ چه اطلاعاتی؟
919
01:08:30,096 --> 01:08:32,973
خب بعد از اینکه مخبر ما...
920
01:08:32,974 --> 01:08:35,374
حادثه رو اطلاع داد،
921
01:08:35,375 --> 01:08:39,693
ما فکر کردیم که یه صحبتی با آقای تیندل داشته باشیم،
922
01:08:39,694 --> 01:08:42,573
تا شاید ایشان بتونه موضوع رو روشن کنه.
923
01:08:43,053 --> 01:08:46,411
روشن کرد؟
برای خاموش کردن اون باید دکمه توقف رو فشار بدید.
924
01:08:46,412 --> 01:08:49,291
معذرت میخوام.
925
01:08:49,292 --> 01:08:51,211
ممنونم.
926
01:08:51,212 --> 01:08:55,052
ایشان تمام یکشنبه در خانه شان نبودند،
927
01:08:55,532 --> 01:08:57,451
امروز هم همینطور.
928
01:08:57,452 --> 01:08:59,850
ما حداقل شش بار اونجا تلفن کردیم.
929
01:08:59,851 --> 01:09:04,170
به خدا آقا، مریدیو به شما افتخار میکنه.
930
01:09:04,171 --> 01:09:06,568
آه، کارآگاه شما.
931
01:09:06,569 --> 01:09:08,968
واقا ستودنی است.
932
01:09:08,969 --> 01:09:10,889
من طرفدار سرسخت این لرد هستم.
933
01:09:10,890 --> 01:09:13,767
واقعا؟
پس باید بهم بگید که کدوم داستانش رو دوست دارید.
934
01:09:13,768 --> 01:09:15,688
من شخصا علاقه خاصی به داستان...
935
01:09:15,689 --> 01:09:17,608
پرونده مسیح کمونیسمی دارم.
936
01:09:17,609 --> 01:09:20,488
وقتی که ما وارد خانه آقای تیندل شدیم...
937
01:09:20,489 --> 01:09:23,845
که از سلامت ایشان مطمئن بشیم،
938
01:09:23,846 --> 01:09:26,248
این رو پیدا کردیم آقا.
939
01:09:26,727 --> 01:09:28,166
ضروری است که با هم حرف بزنیم.
940
01:09:28,646 --> 01:09:33,444
غروب جمعه حدود ساعت ۶:۳۰ بیا پیشم، وایک.
941
01:09:33,445 --> 01:09:36,805
ممکنه بپرسم که این دستخط شماست؟
942
01:09:37,284 --> 01:09:40,644
- بله، درسته، مال خودمه.
- پس آقای تیندل اینجا بوده.
943
01:09:40,645 --> 01:09:44,485
- اینجا بود.
- و آیا دو شب پیش حادثه ای رخ داده که...
944
01:09:44,964 --> 01:09:47,363
برآمد آن شلیک آن سه گلوله بوده؟
945
01:09:47,363 --> 01:09:49,283
با احترام باید بگم.
946
01:09:49,284 --> 01:09:51,682
یک بازی بود که داشتیم انجام میدادیم.
947
01:09:51,683 --> 01:09:54,562
بازی؟ چه جور بازی؟
948
01:09:54,563 --> 01:09:56,962
اسمش "دزدی" است.
949
01:09:56,963 --> 01:09:59,842
دزدی یک بازی نیست.
950
01:09:59,843 --> 01:10:03,202
این درباره اون زمانی نیست که شما به من گفتید...
951
01:10:03,682 --> 01:10:06,561
من جدیت مقام شغل خودم رو نمیدونم؟
952
01:10:06,562 --> 01:10:10,879
یک مرد به اینجا آمده، صدای شلیک ها شنیده شده ان،
و اون ناپدید شده.
953
01:10:10,880 --> 01:10:14,239
خب اگه شما جای من بودید از این چه نتیجه ای میگرفتید؟
954
01:10:14,240 --> 01:10:17,599
یه پرونده ای که باز و بسته میشه،
اما اوضاع اونطور که همیشه به نظر میرسه نیست.
955
01:10:17,600 --> 01:10:20,477
چرا که داستان جسد غرق شد
محبوب شما لرد مریدیو...
956
01:10:20,478 --> 01:10:23,358
من منتظر توضیح شما هستم آقا.
957
01:10:23,838 --> 01:10:25,279
اوه، خب،
958
01:10:25,760 --> 01:10:29,116
تیندل ساعت ۶:۳۰ به اینجا آمد،
و یک ساعت و نیم بعدش از اینجا رفت.
959
01:10:29,117 --> 01:10:32,955
- تا حالا که ندیدمش.
- کسی دیگه هم ندیده.
960
01:10:32,956 --> 01:10:37,275
اما این بی معنیه!
شما منظورتون این نیست که من تیندل رو کشتم؟
961
01:10:37,276 --> 01:10:40,157
تیندل رو "کشتید" آقا؟
من هرگز حرفی از کشتن نزدم.
962
01:10:40,636 --> 01:10:44,476
اوه، بیخیال شید بازرس،
شما نمیتونید یکی از اون حقه ها رو روی من پیاده کنید.
963
01:10:44,956 --> 01:10:47,355
خفه شده آقا، ممکنه بپرسم از کجا میدونید...
964
01:10:47,356 --> 01:10:49,275
اون بانو خفه شده بود؟
965
01:10:49,755 --> 01:10:51,673
شما بهم گفتید بازرس.
خیر، آقا.
966
01:10:51,674 --> 01:10:55,033
من هرگز حرفی از خفه شدن نزدم.
967
01:10:55,034 --> 01:10:57,913
متاسفم که شما ما رو اینقدر شوخ فرض میکنید.
968
01:10:57,914 --> 01:11:00,312
اما تمام این کارهایی که ما انجام میدهیم ضروریه.
969
01:11:00,313 --> 01:11:03,192
"شما فقط کارتان را انجام میدهید"
این یه عبارت تکراریه، مگه نه؟
970
01:11:03,193 --> 01:11:05,112
ممکنه آقا، ممکنه.
971
01:11:05,592 --> 01:11:07,992
"عبارت تکراری"
خوشم اومد.
972
01:11:07,993 --> 01:11:12,791
همسر شما و آقای تیندل برای مدتی معاشرت نزدیکی داشتند.
973
01:11:12,792 --> 01:11:14,710
بله فکر میکردم که بدونید بازرس.
974
01:11:14,711 --> 01:11:19,509
- شما نمیتونید چیزی رو در یک دهکده کوچک مخفی نگه دارید.
- کاملا درسته آقا.
975
01:11:19,510 --> 01:11:22,389
شما که عقیده ندارید این یک جنایت عشقیه،
امیدوارم.
976
01:11:22,390 --> 01:11:24,309
نه با مارگاریت، اوه خدا!
977
01:11:24,789 --> 01:11:26,230
مثل این میمونه یه نفر رو که...
978
01:11:26,709 --> 01:11:29,110
تو دستش یه قاشق پر از پودینگ برنج است رو با چاقو بزنی.
979
01:11:29,111 --> 01:11:31,987
من واقعا طرفدار پودینگ برنج هستم آقا.
980
01:11:31,988 --> 01:11:34,388
موضوع جالب بعدی داستان رو پیدا کردم.
981
01:11:34,389 --> 01:11:36,787
عالیه.
982
01:11:36,787 --> 01:11:39,668
به این ترتیب همه شما، انگیزه، فرصت، اهداف داشتید،
983
01:11:40,147 --> 01:11:42,548
وقتی که بازرس داپلر متفکرانه قاشق پر از پودینگ...
984
01:11:42,549 --> 01:11:44,466
موردعلاقه اش را میل کرد.
985
01:11:44,467 --> 01:11:47,345
ولی یک نفر از شما هر ۳ بار رو زدید!
986
01:11:47,346 --> 01:11:51,185
درسته آقا، و اون شخص شما هستید.
987
01:11:51,186 --> 01:11:55,026
خارق العاده ست.
988
01:11:55,027 --> 01:11:56,945
خب، گمان کنم بهتره که به شما بگم چه اتفاقی افتاده.
989
01:11:56,945 --> 01:12:00,304
- مفید واقع خواهد شد آقا.
- شاید یه نوشیدنی دیگه هم مفید واقع بشه.
990
01:12:00,304 --> 01:12:03,665
من یه نوشیدنی دیگه دوست دارم آقا،
ولی از اونجاییکه میبینم بطری خالیه.
991
01:12:04,145 --> 01:12:06,543
کاملا درسته بازرس.
992
01:12:06,544 --> 01:12:08,464
اون هم میتونه اصلاح بشه.
میشه دنبالم بیایید؟
993
01:12:09,902 --> 01:12:11,821
از اونجاییکه به نظر میرسه بدونید،
994
01:12:11,822 --> 01:12:13,743
تیندل رابطه عاشقانه با همسرم داشت.
995
01:12:14,223 --> 01:12:16,143
حالا من از اون دسته کمیاب مردها هستم...
996
01:12:16,144 --> 01:12:18,540
که اهمیتی به از دست دادن عزیزشون...
997
01:12:18,541 --> 01:12:20,461
به مردی که با قوانین یکسان بازی میکنه نمیدن.
998
01:12:20,942 --> 01:12:24,300
اما شکست از یک پسر پرمدعای،
عاشق پیشه که ایتالیایی بودنش رو مخفی میکنه...
999
01:12:24,301 --> 01:12:27,180
که بی تفاوتی من رو با بی لیاقتی اشتباه میگره...
1000
01:12:27,181 --> 01:12:29,099
انصافا غیرقابل تحملـه!
1001
01:12:29,581 --> 01:12:32,459
یعنی، شما نمیتونستید این وضعیت رو تحمل کنید آقا؟
1002
01:12:32,460 --> 01:12:34,380
منظورتون اینه؟
- منظورم اینه که،
1003
01:12:34,381 --> 01:12:37,259
وضعیتی بود که نمیتونستم قبولش کنم.
1004
01:12:41,544 --> 01:12:43,942
بازی کردن برای شما مهمه، درسته آقا؟
1005
01:12:43,943 --> 01:12:47,303
بازی کردن بازی ها و بازی های بازی کردنی.
1006
01:12:47,304 --> 01:12:50,182
بله بازرس.
- مطمئن نیستم که تفاوتی با هم داشته باشن.
1007
01:12:50,183 --> 01:12:52,581
اوه، خیلی ساده ست، بازرس.
1008
01:12:52,582 --> 01:12:54,980
بازی کردن کاریه که هر مردی انجام میده،
1009
01:12:54,981 --> 01:12:58,341
اما بازی کردن بازی های عجیب علاقه خاص منه.
1010
01:12:58,342 --> 01:13:00,742
و در صورتی، تمام زندگی ام.
1011
01:13:07,942 --> 01:13:11,778
به نظر من که غمناکه آقا،
مثل یک بچه که بزرگ نشده.
1012
01:13:11,779 --> 01:13:15,137
مگه بازی کردن یک بچه چه اشکالی داره، بازرس؟
1013
01:13:15,138 --> 01:13:18,498
هیچ اشکالی، اگه شما یه بچه باشید.
1014
01:13:18,499 --> 01:13:20,896
بذارید براتون بگم، بازرس،
1015
01:13:20,897 --> 01:13:23,296
من بازی های پیچیده ای بازی کردم...
1016
01:13:23,297 --> 01:13:27,616
که جونگ و انیشتن در صورت نقش داشتن در آنها،
به خودشان افتخار میکردن.
1017
01:13:27,617 --> 01:13:31,455
من به سلسله هایی از ذهن و روح دست یافته ام...
1018
01:13:31,456 --> 01:13:34,336
که در زندگی روزمره انسان ناشناخته است،
1019
01:13:34,337 --> 01:13:36,735
و من تجربه زیادی از این سرگرمی های...
1020
01:13:36,736 --> 01:13:40,094
نه چندان بی ضرر داشتم.
1021
01:13:44,415 --> 01:13:47,294
چیز دیگه ای جز بازی هست
که برای شما اهمیت داشته باشه آقا؟
1022
01:13:47,295 --> 01:13:50,172
وظیفه؟ شغل؟ حتی ازدواج؟
1023
01:13:50,173 --> 01:13:52,572
اوه، خواهش میکنم، بازرس!
ازدواج رو قاطی نکنید.
1024
01:13:52,573 --> 01:13:56,413
رابطه جنسی، رابطه جنسی بازیه،
و ازدواج هم مجازاته.
1025
01:13:58,332 --> 01:14:01,692
همینطور پشت سر هم هر سالگرد ازدواج بیهوده رو
به سختی سپری میکنیم
1026
01:14:01,693 --> 01:14:03,612
سپری کن و برو،
1027
01:14:03,613 --> 01:14:06,491
چیزی که به دست میاد مجازات فراوان، سکوت فراوان،
1028
01:14:06,970 --> 01:14:09,849
زخم های فراوان در جاهای عمیق.
1029
01:14:09,850 --> 01:14:13,609
شما دارین میگید که،
به دلیل بی تفاوتی شما نسبت به همسرتون،
1030
01:14:13,610 --> 01:14:16,489
شما هیچ انگیزه ای برای کشتن آقای تیندل نداشتید؟
1031
01:14:16,489 --> 01:14:19,370
من به سادگی دارم میگم، بازرس،
میخوام مثل بیشتر مردان،
1032
01:14:19,371 --> 01:14:21,768
سرم به کار خودم باشه و نادیدش بگیرم.
1033
01:14:21,769 --> 01:14:24,648
فکر میکردم، این عاقلانه تر باشه.
1034
01:14:24,649 --> 01:14:27,527
و اینجا چی داریم، آقا؟
1035
01:14:27,528 --> 01:14:30,408
اون فقط یه صندوق قدیمی لباسه، فقط همین.
1036
01:14:30,887 --> 01:14:33,287
یک مکان سنتی...
1037
01:14:33,288 --> 01:14:37,128
برای پنهان کردن، مطمئنم که شما موافقید.
1038
01:14:37,607 --> 01:14:39,527
فقط برای پنهان کردن هویت، بازرس.
1039
01:14:41,447 --> 01:14:43,365
برای بازی.
1040
01:14:43,366 --> 01:14:45,287
میشه بریم؟
1041
01:14:47,206 --> 01:14:50,564
- میشه بریم؟
- اوه، بله، آقا.
1042
01:14:50,565 --> 01:14:52,484
دارم میام.
1043
01:14:56,805 --> 01:15:00,162
بگذریم، من فکر کردم که به تیندل جوان درسی داده باشم...
1044
01:15:00,163 --> 01:15:03,043
درسی برای جسارتش،
امتحان کردن جرات او.
1045
01:15:03,044 --> 01:15:05,443
شما ممکنه با این نظریه مخالف باشید،
بازرس، اما اینو از من بشنوید:
1046
01:15:05,923 --> 01:15:08,322
کوتاه ترین راه برای رسیدن به قلب یک مرد حقارته.
1047
01:15:08,801 --> 01:15:10,720
به زودی میفهمید که چه اتفاقاتی افتاده.
1048
01:15:10,721 --> 01:15:15,042
و شما چطور درباره تحقیر کردن او نقشه کشیدید، آقا؟
1049
01:15:15,043 --> 01:15:16,961
برای شروع، متقاعد کردن وی...
1050
01:15:17,440 --> 01:15:21,279
که همسر من سلیقه های گرانی داره،
و او هم حقیقا بی نوا بود،
1051
01:15:21,280 --> 01:15:25,599
و اون میتونست این مشکل رو با دزدیدن جواهراتی قیمتی حل کنه،
1052
01:15:25,600 --> 01:15:28,480
که من در گاوصندوقم داشتم.
1053
01:15:31,839 --> 01:15:35,678
قبل از اون تشقویقش کردم
که لباساش رو در بیاره و تغییر قیافه بده.
1054
01:15:36,158 --> 01:15:40,477
و اون هم لباس دلقک رو از اون جعبه ای که
شما بررسی کردید انتخاب کرد.
1055
01:15:40,478 --> 01:15:44,317
در اون لباس مضحک او وارد خانه شد،
و با مواد منفجره گاوصندوق رو باز کرده.
1056
01:15:46,716 --> 01:15:48,636
جواهرات در این جعبه بودند.
1057
01:15:53,436 --> 01:15:55,834
فکرتون خوب کار میکنه، بازرس.
1058
01:16:01,115 --> 01:16:02,555
آفرین.
1059
01:16:03,035 --> 01:16:06,392
- و جواهرات حالا کجا هستند، آقا؟
- من دیروز گذاشتمشون توی بانک.
1060
01:16:06,393 --> 01:16:08,793
- روز شنبه؟
- بله، بازرس، روز شنبه.
1061
01:16:08,794 --> 01:16:11,193
من تا سالزبری رانندگی کردم
و گذاشتمشون توی گاوصندوق شب گذاشتم.
"سپرده ای که خارج از بانک میتوان مدارک و اموال را در آن گذاشت"
1062
01:16:11,194 --> 01:16:13,591
چقدر مال اندیش.
1063
01:16:13,592 --> 01:16:16,950
میشه بپرسم که بعد از انفجار گاوصندوق چه کردید؟
1064
01:16:16,951 --> 01:16:21,751
تیندل جوارات رو گذاشت توی جیبش،
ما هم درگیری انجام دادیم و خونه رو به هم ریختیم، بخشی از بازی بود.
1065
01:16:21,752 --> 01:16:26,549
وقتی که من از کوره در رفتم و،
اهداف حقیقی ام رو بهش گفتم، خواست خونه رو ترک کنه.
1066
01:16:26,550 --> 01:16:29,431
البته این همان نیرنگی بود که
برای قرار دادنش در این موقعیت زدم،
1067
01:16:29,431 --> 01:16:33,270
جایی که با ادعای تخلف وی بابت سارق بودنش،
قانونا میتونستم بهش شلیک کنم.
1068
01:16:35,189 --> 01:16:37,590
وقتی که شما قصد خودتون رو آشکار کردید،
1069
01:16:39,510 --> 01:16:40,948
عکس العمل آقای تیندل چی بود؟
1070
01:16:41,429 --> 01:16:44,786
مثل برق گرفته ها!
اون تمام داستان ها و اهدافم رو باور کرده بود.
1071
01:16:44,787 --> 01:16:47,187
به زانو افتاد، برای نجات زندگی اش التماس کرد.
1072
01:16:47,188 --> 01:16:51,506
اما من نرم نشدنی بودم.
اسلحه رو به طرف سرش نشونه گرفتم و شلیک کردم...
1073
01:16:52,466 --> 01:16:55,347
با یک گلوله مشقی.
1074
01:16:59,186 --> 01:17:02,064
شما با یک گلوله مشقی...
به آقای تیندل شلیک کردید آقا؟
1075
01:17:02,065 --> 01:17:04,465
مثل مرده ها از حال رفت.
1076
01:17:04,466 --> 01:17:08,783
بازی ام به پایان رسید،
یکی از دلپذیرترین پیروزی ها بود.
1077
01:17:08,784 --> 01:17:12,143
شما واقعا... تفنگ رو گذاشتید روی سرش...
1078
01:17:12,144 --> 01:17:15,505
و ماشه رو... به عنوان یک بازی کشیدید؟
1079
01:17:16,943 --> 01:17:19,824
اگه میخواین اسمش رو بذارین امتحان مقدماتی.
1080
01:17:20,303 --> 01:17:23,663
او درحالیکه ادای مردم اصیل رو در می آورد به اینجا آمد،
به امید اینکه پذیرفته بشه.
1081
01:17:23,664 --> 01:17:27,980
اما اون باید می آموخت،
شما که همینطوری نمیتونید وارد یک جمع بشید.
1082
01:17:27,981 --> 01:17:29,900
یه چیزی مثل نژاد وجود داره!
1083
01:17:29,901 --> 01:17:34,700
اون خصوصیتی که نژاد با خودش میاره... کسب کردنی نیست.
1084
01:17:34,701 --> 01:17:37,100
البته اون در امتحانش شکست خورد.
1085
01:17:37,101 --> 01:17:39,498
اون ممکن بود به راحتی از عهده اش بر بیاد،
1086
01:17:39,499 --> 01:17:43,340
اما او باید در حالت ترس از دست دادن زندگیش قرار گرفته باشه.
1087
01:17:44,779 --> 01:17:46,698
چنین عمل غیرمسئولانه ای...
1088
01:17:46,699 --> 01:17:49,097
تضمین یک اتهام توهین آمیزه.
1089
01:17:49,098 --> 01:17:51,977
تصور میکنم آن کار اندکی بهتر از اتهام قتل باشه...
1090
01:17:51,978 --> 01:17:53,897
که چند دقیقه پیش احتمال آن را میدادید.
1091
01:17:53,898 --> 01:17:56,296
- هنوز هم احتمال میدم.
- بیخیال بازرس.
1092
01:17:56,297 --> 01:17:59,656
بهتون گفتم چی شد.
بعد از چند دقیقه به هوش اومد،
1093
01:17:59,657 --> 01:18:02,057
بالاخره فهمید که اصلا نمرده،
1094
01:18:02,058 --> 01:18:05,895
و بعد از نوشیدن مقداری برندی با تلوتلوخوردن رفت خونه.
1095
01:18:05,896 --> 01:18:10,696
متاسفم که شما اینقدر این موضوع
رو بامزه فرض میکنید، آقای وایک.
1096
01:18:10,697 --> 01:18:13,575
ما ممکن نیست با چنین رفتاری برخورد کنیم.
1097
01:18:14,054 --> 01:18:16,453
نه، اینجا رو نگاه کنید!
1098
01:18:16,454 --> 01:18:19,287
چرا نمیتونید از دیدگاه من به این مسئله نگاه کنید؟
1099
01:18:19,768 --> 01:18:22,646
در صورتی، تیندل دزد بود،
اون داشت همسرم رو از من میدزدید، مگه نه؟
1100
01:18:22,647 --> 01:18:25,525
که شما شکنجه و کشتن او را توجیه کنید آقا؟
1101
01:18:25,526 --> 01:18:27,925
البته که نه، متوجه نیستید؟
این فقط یه بازی بود.
1102
01:18:27,926 --> 01:18:30,804
فقط یه بازی مسخره!
- حقیقا مسخره بود.
1103
01:18:30,805 --> 01:18:33,204
من فقط چیزی که برایش آمده بودم به دست آوردم،
فقط همین.
1104
01:18:33,205 --> 01:18:35,124
- شاید چیزی که دنبالش بودید فتل بوده، آقا.
- نه!
1105
01:18:35,604 --> 01:18:38,964
- من اینطور فکر میکنم، آقا.
- نه! من هرچی که اتفاق افتاد رو گفتم.
1106
01:18:38,965 --> 01:18:40,883
اشکالی نداره که من نگاهی به اطراف بندازم، آقا؟
1107
01:18:40,884 --> 01:18:42,802
اگه دوست دارید، کل خونه رو بگردید.
1108
01:18:42,803 --> 01:18:45,684
پاکتتان را در بیارید و موهای مخفی شده را فاش کنید.
1109
01:18:45,685 --> 01:18:48,083
و از وسیله قدیمی تان در آن زمان استفاده کنید.
1110
01:18:54,323 --> 01:18:56,241
حالا من از خودم میپرسم،
1111
01:18:56,242 --> 01:18:58,641
اگه میخواستم جسد تیندل رو مخفی کنم،
1112
01:18:58,642 --> 01:19:01,999
کجا میذاشتمش؟
1113
01:19:02,000 --> 01:19:06,320
در دوست خوبم ملوان سرکیف، جک تار.
1114
01:19:24,079 --> 01:19:26,957
خیلی جالب بود آقا.
1115
01:19:26,958 --> 01:19:28,876
ممکنه بپرسم چطوری اینکارو کردید؟
1116
01:19:28,877 --> 01:19:32,234
نه.
جک تار و من یه راز کوچولو با هم داریم.
1117
01:19:32,235 --> 01:19:35,596
پس میشه بپرسم چطوری اون سوراخ ها رو
روی دیوار بوجود آوردید.
1118
01:19:36,076 --> 01:19:38,474
اون یکی اونجا،
1119
01:19:38,475 --> 01:19:40,395
و این یکی اینجا.
1120
01:19:42,795 --> 01:19:46,154
- برای من شبیه سوراخ گلوله هستن آقا.
- کاملا درسته، بازرس.
1121
01:19:46,155 --> 01:19:48,073
هستند.
1122
01:19:48,073 --> 01:19:49,994
من فکر کردم که شما گفتید،
1123
01:19:49,995 --> 01:19:51,913
که از گلوله مشقی استفاده کردید.
1124
01:19:51,914 --> 01:19:56,231
دوتا گلوله واقعی برای آماده کردن حقه،
و یک مشقی برای کامل کردنش.
1125
01:19:56,232 --> 01:19:58,151
من باید تیندل رو متقاعد میکردم که جدی ام.
1126
01:19:58,152 --> 01:20:01,032
بله متوجه ام آقا، یک گلوله مشقی.
1127
01:20:01,512 --> 01:20:04,871
پس میشه به من نشون بدید که،
وقتی شما آقای تیندل رو کشتید ایشان کجا بودن؟
1128
01:20:06,790 --> 01:20:08,709
منظورتون اینه که، وانمود کردم که کشتمش.
1129
01:20:08,710 --> 01:20:11,591
درسته،
پس ممکنه به من نشون بدید که...
1130
01:20:12,072 --> 01:20:13,989
ایشان زمانی که گلوله بهش برخورد کرد دقیقا کجا بودن؟
1131
01:20:13,990 --> 01:20:16,869
مدام دارم بهتون میگم، که اون یک گلوله واقعی نبود!
1132
01:20:17,829 --> 01:20:20,709
همینطوره آقا، همینطوره.
1133
01:20:20,710 --> 01:20:22,628
خیله خب،
وقتی که شما با گلوله مشقی شلیک کردید...
1134
01:20:22,629 --> 01:20:25,987
ایشان کجا بودن؟
1135
01:20:25,987 --> 01:20:28,389
اون اینجا ایستاده بود،
یا زانو زده بود،
1136
01:20:28,390 --> 01:20:31,268
یا دقیق تر اینجا از ترس به خودش میپیچید.
1137
01:20:37,987 --> 01:20:40,867
- تقریبا اینجا آقا؟
- دو پله پایین تر.
1138
01:20:43,745 --> 01:20:48,064
- خودشه.
- وقتی که شما شلیک کردید، به آقای تیندل نزدیک بودید؟
1139
01:20:48,065 --> 01:20:51,423
اوه، خیلی،
من پشتش تفنگ رو به سمت سرش نشونه گرفتم.
1140
01:20:51,424 --> 01:20:53,822
میدونید اون حس برآمدگی لوله تفنگ،
1141
01:20:53,823 --> 01:20:55,743
بعلاوه صدای انفجار بود،
1142
01:20:55,744 --> 01:20:57,664
که حقه رو عملی میکرد.
1143
01:21:11,101 --> 01:21:13,980
وسیله سنتی کار شما، بازرس؟
1144
01:21:54,296 --> 01:21:56,214
خون شوخی، آقا؟
1145
01:21:59,574 --> 01:22:01,494
متوجه منظورتون نمیشم، بازرس.
1146
01:22:01,495 --> 01:22:05,332
اینجا، روی نرده،
1147
01:22:05,333 --> 01:22:07,254
و زیر فرش.
1148
01:22:12,054 --> 01:22:14,931
- این خون خشکیده اس، آقا.
- خون؟
1149
01:22:14,932 --> 01:22:16,852
کجا؟
1150
01:22:24,050 --> 01:22:26,449
دست نزنید.
1151
01:22:26,450 --> 01:22:28,371
این معلومه که خون خشکیده اس.
1152
01:22:28,372 --> 01:22:30,769
یه خورده بیشتر هم اینجاست.
1153
01:22:30,770 --> 01:22:33,169
یک نفر سعی داشته فرش رو پاک کنه.
میبینید؟
1154
01:22:33,170 --> 01:22:36,528
کنار این ستون، این خونـه.
1155
01:22:39,409 --> 01:22:41,329
هنوز مرطوبه.
1156
01:22:42,768 --> 01:22:45,648
میشه توضیح بدین این چطور به اینجا اومده؟
1157
01:22:45,649 --> 01:22:47,568
نمیدونم.
1158
01:22:48,048 --> 01:22:50,927
تیندل زخمی نشد یا اصلا صدمه ای ندید.
1159
01:22:51,407 --> 01:22:53,326
باید حرفم رو باور کنید!
1160
01:22:55,247 --> 01:22:59,086
با فشنگ های واقعی... و خون واقعی،
1161
01:22:59,566 --> 01:23:03,404
وقتش نرسیده که دیگه درباره بازی صحبت نکنیم؟
1162
01:23:03,405 --> 01:23:05,806
نگاه کنید!
به پنجره نگاه کنید!
1163
01:23:06,285 --> 01:23:09,644
اینجاست که شما میتونید اون قطعه شیشه که برای وارد شدن بریدش رو ببینید
1164
01:23:10,123 --> 01:23:13,002
و اون پایین،
جای مانده از فشار نردبان روی گلباغچه...
1165
01:23:13,003 --> 01:23:16,843
و اون چکمه با سایز ۲۸ که اون پوشیده بودش.
1166
01:23:16,844 --> 01:23:18,761
ببینید، من میتونم نشونتون بدم!
- تمام این سالها...
1167
01:23:18,762 --> 01:23:22,121
چشم های من به طرز شایسته ای
برای دیدن چیزهایی تربیت شدند،آقا.
1168
01:23:22,122 --> 01:23:24,523
مطمئنم که همینطوره، بازرس.
من فقط دارم چندتا واقعیت رو خاطرنشان میکنم...
1169
01:23:25,003 --> 01:23:26,442
که داستان من رو با دلیل و مدرک ثابت میکنه،
1170
01:23:26,922 --> 01:23:30,280
مثل گاوصندوق منجرشده که توی کتابخانه ام دیدید...
1171
01:23:30,280 --> 01:23:34,600
و صندوق لباسی که توی زیرزمین پیدا کردید.
1172
01:23:34,601 --> 01:23:37,481
شما گفتید که آقای تیندل لباس یک دلقک رو پوشیده.
1173
01:23:38,440 --> 01:23:41,800
من اصلا چنین لباسی توی اون صندوق ندیدم!
1174
01:23:41,801 --> 01:23:44,199
علاوه بر اینکه شما...
1175
01:23:44,200 --> 01:23:46,598
به اون برآمدگی خاک در باغ اشاره نکردید، درسته آقا؟
1176
01:23:46,599 --> 01:23:48,518
برآمدگی خاک؟
1177
01:23:51,398 --> 01:23:53,317
کدوم برآمدگی خاک؟
1178
01:23:53,318 --> 01:23:56,196
اون یکی کنار دیوار عقبی...
1179
01:23:56,197 --> 01:23:58,115
در سایه اون درخت سدر.
1180
01:23:58,116 --> 01:24:02,437
- نمیتونم چیزی ببینم.
- خب، حالا که اونجاست.
1181
01:24:02,438 --> 01:24:05,316
قبل از اینکه زنگ شما رو بزنم دیدم.
1182
01:24:06,755 --> 01:24:10,116
فکر کنم بهتره که بریم یه نگاهی به اونجا بندازیم.
1183
01:24:21,154 --> 01:24:23,074
با هم، آقا.
1184
01:24:42,239 --> 01:24:45,597
اینجاست، آقا.
1185
01:24:45,598 --> 01:24:48,428
درباره این برآمدگی تازه خاک چی دارید بگید؟
1186
01:24:48,429 --> 01:24:50,348
من از کجا بدونم؟
1187
01:24:50,349 --> 01:24:52,750
احتمالا کار یک باغبان بوده،
ازش بپرسید.
1188
01:24:52,751 --> 01:24:54,669
همینجا ها پیداش خواهید کرد،
که داره گدایی میکنه.
1189
01:24:54,669 --> 01:24:57,788
و برای اینکه چیزی گیرش بیاد ناله میکنه،
تا صاحب کارش رو خراب کنه
همشون همینطورند
1190
01:24:57,789 --> 01:25:00,477
تا جایی که من میدونم، من همیشه...
1191
01:25:00,478 --> 01:25:02,875
باغبان ها رو شاهدانی بی نظیر میدونستم.
1192
01:25:02,876 --> 01:25:06,234
آنها آروم اند، منظم اند،
و همیشه صادق اند.
1193
01:25:06,235 --> 01:25:10,554
بازرس، من به اندازه کافی از این مسخره بازی ها دیدم.
1194
01:25:10,555 --> 01:25:13,914
شما فکر میکنید من اینقدر احمقم که جسد تیندل رو
اینجا توی باغ دفن کنم...
1195
01:25:13,915 --> 01:25:17,272
و این برآمدگی تازه خاک رو ول کنم
تا همه بیایند و ببینند؟
1196
01:25:17,273 --> 01:25:19,673
اگر انتظار ما رو نداشتید، بله، آقا.
1197
01:25:19,674 --> 01:25:23,991
طی چند هفته با مقداری بذر چمن یا گل پیاز،
1198
01:25:23,992 --> 01:25:27,352
به سختی میشه تشخیص داد که دستکاری شده باشه.
1199
01:25:27,353 --> 01:25:30,232
ما در نیروی پلیس دقیقا میدونیم که چقدر...
1200
01:25:30,233 --> 01:25:33,110
قاتلان به حیاط خلوتشان علاقه مند هستند.
1201
01:25:33,111 --> 01:25:36,469
هیچ جای دیگری روی کره زمین به اندازه یک باغ
مورد علاقه قاتل نیست،
1202
01:25:36,470 --> 01:25:39,351
درسته، بازرس؟
- به جز اتاق خواب.
1203
01:25:39,832 --> 01:25:42,229
فکر کنم به زودی شما چیزی که بهش علاقه دارید رو پیدا میکنید
1204
01:26:06,226 --> 01:26:08,146
شکی نیست که این اتاق مال کیه درسته، آقا؟
1205
01:26:15,346 --> 01:26:18,705
همسرم دوش میگیره، من استحمام میکنم.
1206
01:26:48,940 --> 01:26:52,300
این لباس ها کف جالباسی...
1207
01:26:52,301 --> 01:26:54,219
پخش و پلا شده اند.
1208
01:26:54,219 --> 01:26:56,619
به نظر مال شما نیست، آقا.
1209
01:26:56,620 --> 01:27:00,939
اوه! یه امضای جالب.
"I-W"
1210
01:27:02,858 --> 01:27:05,257
اوه،مثل اینکه برعکس گرفتمش.
1211
01:27:05,258 --> 01:27:09,099
آها "م-ت"
1212
01:27:10,058 --> 01:27:11,977
بذارید ببینم.
1213
01:27:16,776 --> 01:27:20,135
دوخته شده توسط خیاطی اوِن و تن کریدی واقع در خیابان پرسی...
1214
01:27:20,136 --> 01:27:23,495
برای آقای مایلو تنیدل در دوازدهم نوامبر.
1215
01:27:24,934 --> 01:27:29,255
بگید ببینم، همونطور که شما گفتید
وقتی که آقای تیندل با تلوتلوخردن رفت
1216
01:27:29,734 --> 01:27:32,612
آیا لخت رفت؟
1217
01:27:32,613 --> 01:27:35,973
و متعاقبا در خیابان های روستا لخت میگشت؟
1218
01:27:36,452 --> 01:27:38,854
قبل از اینکه اینا رو اینجا جا بذاره لباساش رو عوض کرد.
1219
01:27:39,334 --> 01:27:40,773
شما هنوز مدعی هستید که،
1220
01:27:41,253 --> 01:27:44,611
آقای تیندل در زیرزمین لباس دلقک به تن کرده؟
1221
01:27:44,612 --> 01:27:47,011
- بله!
- گمان کنم...
1222
01:27:47,012 --> 01:27:50,370
بخش دیگری از تحقیر کردن.
1223
01:27:50,371 --> 01:27:53,249
پس یک نفر باید لباس هایش رو...
1224
01:27:53,250 --> 01:27:55,650
از زیرزمین آورده باشه و در اینجا انداخته باشه.
1225
01:27:56,132 --> 01:27:58,051
- من انداختم.
- چرا؟
1226
01:27:58,530 --> 01:28:01,888
چون بهتر بود که به جای یه زیرزمین قدیمی توی کمد لباس باشند
1227
01:28:01,889 --> 01:28:03,808
مناسب تره.
1228
01:28:03,809 --> 01:28:06,688
همه رو در کف کمد پخش و پلا کردید؟
چرا؟
1229
01:28:06,689 --> 01:28:10,527
فکر نمیکردم که اینقدر طول بکشه تا برگرده،
خیلی مسخره ست.
1230
01:28:10,528 --> 01:28:13,409
به هیچ وجه، آقا.
1231
01:28:13,889 --> 01:28:16,766
شما اون لباس ها رو در کف جالباسی انداختید...
1232
01:28:16,767 --> 01:28:21,566
چون شما میدونستید که آقای تیندل به آن ها
احتیاجی نخواهد داشت... هرگز!
1233
01:28:21,567 --> 01:28:25,405
درسته مگه نه، آقا؟
- اون قبل از اینکه اینا رو جا بذاره...
1234
01:28:25,406 --> 01:28:27,326
لباسش رو عوض کرد و رفت!
1235
01:28:27,327 --> 01:28:29,725
فکر کنم همونطور که خودتون گفتید...
1236
01:28:29,726 --> 01:28:32,604
این رو شروع کردید.
1237
01:28:32,605 --> 01:28:36,923
یک بازی برای پیاده کردن یک حقه شیطانی
بر روی آقای تیندل
1238
01:28:36,924 --> 01:28:38,843
که به راه بد کشیده شد.
1239
01:28:38,844 --> 01:28:42,683
همانطور که انتظار داشتید،
شلیک سوم شما مشقی نبوده،
1240
01:28:42,684 --> 01:28:46,522
بلکه یک گلوله واقعی که آقای تیندل رو درجا کشته،
1241
01:28:47,964 --> 01:28:51,803
که برآمدش خون پاشیده شده روی نرده هاست!
1242
01:28:51,804 --> 01:28:55,641
بعدش، وقتی که فهمیدید چه کاری کردید،
1243
01:28:55,642 --> 01:28:59,481
وحشت زده شدید،
مثل هزاران قاتل قبل از شما،
1244
01:28:59,482 --> 01:29:02,839
و جسد رو در باغ دفن کردید.
1245
01:29:02,840 --> 01:29:04,759
خیلی بی فکر بودید که...
1246
01:29:04,760 --> 01:29:08,120
خون پاشیده شده روی نرده ها رو پاک نکردید،
و لباس هایش رو نسوزاندید.
1247
01:29:08,600 --> 01:29:10,998
قسم میخورم، تیندل اینجا رو زنده ترک کرد!
1248
01:29:10,999 --> 01:29:13,880
با وجود خنده دار بودن این داستان،
1249
01:29:13,880 --> 01:29:15,797
بهتره که اینو به قاضی بگویید.
1250
01:29:15,798 --> 01:29:17,719
ببینید، فقط یک راه برای سردرآوردن از این ماجرا وجود داره.
1251
01:29:17,720 --> 01:29:20,116
اگه شما فکر میکنید تیندل اون بیرون توی باغ دفن شده،
محض رضای خدا،
1252
01:29:20,117 --> 01:29:22,998
چرا نمیرید و درش نمیارید!
- نیازی به پیدا کردن ایشان نیست.
1253
01:29:22,999 --> 01:29:26,358
اگه آقای تیندل زیر اون برآمدگی تازه خاک نباشه،
1254
01:29:26,359 --> 01:29:28,756
این صرفا نشون میده که در حالت وحشتتون،
1255
01:29:29,237 --> 01:29:32,116
اول به این فکر افتادید که اونجا دفنش کنید
بعدش نظرتون رو عوض کردین و جایی دیگه دفنش کردید.
1256
01:29:32,117 --> 01:29:35,476
- کجا؟
- مهم نیست آقا.
1257
01:29:35,477 --> 01:29:37,394
پیداش میکنیم، دیر یا زود.
1258
01:29:37,395 --> 01:29:40,274
و اگه پیدا نشه، اهمیت چندانی نداره.
1259
01:29:40,275 --> 01:29:42,675
ما یادداشت شما که آقای تنیدل رو احظار کردید رو داریم،
1260
01:29:43,155 --> 01:29:45,553
شلیک هایی که شنیده شدن،
سوراخ هایی که توسط گلوله ایجاد شدن،
1261
01:29:45,554 --> 01:29:47,954
خون موجود روی نرده و فرش،
1262
01:29:47,955 --> 01:29:51,793
لباس هایش در جالباسی شما بوده،
و ایشان ناپدید شده.
1263
01:29:51,793 --> 01:29:54,193
دیگه جسد به چه دردی میخوره؟
1264
01:29:56,594 --> 01:29:59,953
آقا دنبالم بیایید.
1265
01:30:00,432 --> 01:30:02,351
وقت رفتنه.
- نه! باورم نمیشه...
1266
01:30:02,352 --> 01:30:04,753
متاسفم، متاسفم آقا
1267
01:30:05,232 --> 01:30:06,671
که باید اصرار کنم.
1268
01:30:07,150 --> 01:30:08,591
یک ماشین پلیس در انتهای جاده هست.
1269
01:30:09,070 --> 01:30:12,431
اهمیت نمیدم که چقدر ماشین پلیس باشه!
من هیچ جایی نمیرم!
1270
01:30:25,870 --> 01:30:27,788
بذارید هیچ مشکلی ایجاد نکنیم آقا.
1271
01:30:27,789 --> 01:30:31,148
خواهشا سخت ترش نکنید.
- داری به بازو هام صدمه میزنی!
1272
01:30:31,149 --> 01:30:34,026
چاره دیگری برای من نذاشتید.
اگر فقط شما ساکت بشید.
1273
01:30:34,027 --> 01:30:36,426
نمیتونم به وکیلم زنگ بزنم؟
این حق منه!
1274
01:30:36,427 --> 01:30:38,347
میتونیم از اداره پلیس هم زنگ بزنیم.
1275
01:30:38,827 --> 01:30:40,746
ما نمیخوایم بر خلاف قانون کاری کنیم.
1276
01:30:43,147 --> 01:30:45,065
بیایید آقا، مایوس نشوید.
1277
01:30:45,545 --> 01:30:47,946
شما بعد از زمان کوتاه هفت سال آزاد خواهید شد.
1278
01:30:47,947 --> 01:30:49,864
هفت سال؟
1279
01:30:49,865 --> 01:30:55,143
هفت سال برای پشیمان شدن از انجام بازی هایی
که غلط از آب در میان.
1280
01:30:55,144 --> 01:30:59,463
از ضعف ناشی از احساسات من چشم پوشی کنید!
ولی اصلا غلط از آب در نیامد! کاملا درست بود!
1281
01:30:59,464 --> 01:31:03,303
اینطور فکر میکنید آقا؟
1282
01:31:03,304 --> 01:31:05,223
ما پلیس های واقعی هستیم آقا...
1283
01:31:05,224 --> 01:31:08,582
و به اون اندازه که گاهی اوقات توسط نویسنده هایی
مثل شما توصیف میشویم
1284
01:31:09,064 --> 01:31:10,980
احمق نیستیم.
1285
01:31:10,981 --> 01:31:13,381
ممکنه که ما عینک تک چشمی...
1286
01:31:13,863 --> 01:31:16,741
کلاه های کارآگاهی و گلخانه ها...
1287
01:31:16,742 --> 01:31:18,661
یا کلاه های لبه دار نداشته باشیم،
1288
01:31:19,141 --> 01:31:22,980
ولی به طور قابل قبولی برای همه آنها موثر هستیم.
1289
01:31:22,981 --> 01:31:26,820
به نظر میرسه چیزهای زیادی درباره
داستان های پلیسی میدونید، بازرس!
1290
01:31:26,821 --> 01:31:31,139
بله، زمانی چندتایی از آنها را خوانده ام.
1291
01:31:31,140 --> 01:31:33,058
و در این سال های اخیر،
1292
01:31:33,538 --> 01:31:37,376
به این باور رسیدم که داستان های پلیسی...
1293
01:31:37,377 --> 01:31:39,777
یک سرگرمی عادی برای انسان های نابغه است.
1294
01:31:39,778 --> 01:31:42,176
تو کی هستی؟
1295
01:31:48,736 --> 01:31:52,096
کارآگاه بازرس داپلر، آقا.
1296
01:31:55,455 --> 01:31:58,336
مثل "داپل" نوشته میشه،
1297
01:31:59,295 --> 01:32:03,614
که مطمئنم میدونید،
1298
01:32:03,615 --> 01:32:06,494
به معنی "دوبرابر" در...
1299
01:32:06,495 --> 01:32:09,373
زبان آلمانی است.
1300
01:32:09,374 --> 01:32:12,732
و برای کسانی که ذهنشان را...
1301
01:32:12,733 --> 01:32:16,092
درگیر این چیزها کردند،
1302
01:32:16,093 --> 01:32:18,491
معلومه که...
1303
01:32:18,492 --> 01:32:20,411
یک عبارت به هم ریخته...
1304
01:32:20,412 --> 01:32:23,291
از کلمه "پلادر" میباشد.
1305
01:32:25,211 --> 01:32:27,612
پس...
1306
01:32:28,091 --> 01:32:31,449
بازرس پلادر...
1307
01:32:31,450 --> 01:32:35,769
میشه همون بازرس داپلر،
1308
01:32:38,648 --> 01:32:41,529
اگه ببینید منظورم چیه...
1309
01:32:46,328 --> 01:32:48,248
آقا.
1310
01:32:52,567 --> 01:32:55,924
- مایلو.
- عینا!
1311
01:32:55,925 --> 01:32:58,327
ای آشغال!
1312
01:33:02,167 --> 01:33:03,605
خیلی ممنون.
1313
01:33:04,085 --> 01:33:06,965
تمام این مدت داشتی،
1314
01:33:06,966 --> 01:33:09,844
ادای قهرمان ها رو در میاوردی، مایلو عوضی!
1315
01:33:09,845 --> 01:33:11,765
خیلی لطف داری.
1316
01:33:19,924 --> 01:33:24,242
نمیگم که خوب بود.
واقعا زیبا بود.
1317
01:33:24,243 --> 01:33:27,121
این خیلی... خیلی عالی بود.
1318
01:33:27,122 --> 01:33:29,521
ضمنا، فراموش کردی لنز چشم چپت رو در بیاری.
1319
01:33:34,320 --> 01:33:35,761
حالا اون میدونه که من بامزه ام.
1320
01:33:36,240 --> 01:33:38,640
"مایلو میتونه یه نوشیدنی بنوشه؟"
1321
01:33:39,119 --> 01:33:40,561
ببخشید، از خودت پذیرایی کن.
1322
01:33:41,041 --> 01:33:43,919
اول باید خودمو بشورم،
پوشیده از گریم و چسب هستم.
1323
01:33:44,400 --> 01:33:47,758
- البته، از آشپزخانه استفاده کن.
- نه من دستشویی اصلی رو ترجیح میدم.
1324
01:33:58,318 --> 01:33:59,757
شما خیلی تندرست هستید، آقا.
1325
01:34:00,236 --> 01:34:03,118
به سلامتی.
1326
01:34:17,995 --> 01:34:20,873
باید بگم،
1327
01:34:20,873 --> 01:34:24,233
باید بهت تبریک بگم، مایلو.
1328
01:34:24,234 --> 01:34:26,151
درجه یک بود.
1329
01:34:26,152 --> 01:34:29,511
مطمئنی که برای مدتی منو سرکار گرفته بودی.
1330
01:34:29,512 --> 01:34:31,912
برای مدتی؟
1331
01:34:34,791 --> 01:34:38,629
خب اگه بخوام تصدیق کنم، تمام مدت.
1332
01:34:38,630 --> 01:34:41,511
ولی اواخر کمی مشکوک شده بودم، میدونی که؟
1333
01:34:41,512 --> 01:34:44,391
فکر میکردم که داری یه خورده طولش میدی.
1334
01:34:56,869 --> 01:34:59,747
نظرت درباره نمایش من چیه؟
1335
01:34:59,748 --> 01:35:03,587
اضطراب یک مرد بیگناه،
که توسط شواهد اتفاقی به دام افتاده.
1336
01:35:03,588 --> 01:35:08,386
- این یک نمایش نبود.
- البته که بود، باید متقاعد کننده به نظر میرسید.
1337
01:35:08,387 --> 01:35:11,746
ظاهرا من موفق شدم.
1338
01:35:11,747 --> 01:35:15,586
تو اصلا بلد نیستی ببازی، مگه نه اندرو؟
1339
01:35:15,587 --> 01:35:18,465
همه اون مزخرفاتی که درباره...
1340
01:35:18,466 --> 01:35:20,385
در مورد باختن آدمای اصیل تحویل داپلر دادی.
1341
01:35:20,386 --> 01:35:22,304
ای خدا.
1342
01:35:22,305 --> 01:35:24,704
چطور، من که بهت گفتم، کارت خوب بود.
1343
01:35:24,705 --> 01:35:26,623
خیلی خوب بود.
1344
01:35:27,105 --> 01:35:29,023
من عاشق بازرس داپلرتم.
1345
01:35:29,024 --> 01:35:30,943
خوشحالم که این مسخره بازی ناقابل رو...
1346
01:35:30,944 --> 01:35:33,342
اینطور برجسته مد نظر قرار میدید، آقا.
1347
01:35:33,343 --> 01:35:35,262
گریم ات که خیلی خوب بود، درجه یک بود.
1348
01:35:35,263 --> 01:35:37,183
خودت که اینکار رو نکرده بودی، درسته؟
1349
01:35:37,184 --> 01:35:40,543
فراموش نکن که من یک آرایشگاه دارم.
1350
01:35:40,544 --> 01:35:44,382
دوستانی در هنرهای مختلف دارم.
1351
01:35:45,822 --> 01:35:47,740
فکر کنم که دیروز وقتی من سالزبری بودم...
1352
01:35:48,222 --> 01:35:50,140
دزدکی وارد اینجا شدی.
1353
01:35:50,141 --> 01:35:53,981
- بله.
- لباس هایت رو در کمد من انداختی...
1354
01:35:53,982 --> 01:35:58,301
و فداکارانه خون خودت رو روی نرده ها پاشیدی، همم؟
1355
01:35:58,780 --> 01:36:02,620
خون من نبود،
میدونم از شنیدنش راحت میشی.
1356
01:36:02,621 --> 01:36:05,017
از کبد خوک گرفته بودمش.
1357
01:36:05,018 --> 01:36:07,897
گمان کنم میتونستی برای این کار از هر نوع شرابی استفاده کنی.
1358
01:36:07,898 --> 01:36:10,298
- اوه حالا اون نوشیدنی رو میخوام.
- البته.
1359
01:36:10,299 --> 01:36:13,656
- فکر کنم، جین و تانیک.
- کاملا لایق اش هستی، رفیق عزیزم.
1360
01:36:13,656 --> 01:36:15,578
دنبالم بیا.
1361
01:36:17,496 --> 01:36:20,376
میدونی من هنوز برای بازی تو...
1362
01:36:20,856 --> 01:36:22,295
بهت تبریک نگفتم.
1363
01:36:22,777 --> 01:36:24,695
- اوه؟
- خیلی خوب بود.
1364
01:36:24,696 --> 01:36:27,095
واقعا اینطوری فکر میکنی؟ خوبه.
1365
01:36:27,095 --> 01:36:29,494
باید بگم که من خودم هم ازش راضی بودم.
1366
01:36:29,495 --> 01:36:31,894
تو واقعا فکر میکردی که...
1367
01:36:31,895 --> 01:36:34,293
آخرین لحظه زندگی ات فرا رسیده بود؟
1368
01:36:34,294 --> 01:36:35,734
بله.
1369
01:36:36,216 --> 01:36:38,133
تو که عصبانی نیستی، هستی؟
1370
01:36:40,054 --> 01:36:42,452
عصبانی؟ متوجه نمیشم.
1371
01:36:42,453 --> 01:36:44,372
این باز یکی از اون حرفات بود.
1372
01:36:44,373 --> 01:36:48,692
ببین همونطور که وقتی نقش داپلر رو بازی میکردی،
برات توضیح دادم
1373
01:36:49,171 --> 01:36:52,531
من باید اخلاقت رو امتحان میکردم
تا ببینم
1374
01:36:52,532 --> 01:36:54,930
تو واقعا شخص همگرای من خواهی بود یا نه.
1375
01:36:54,931 --> 01:36:57,331
یه شخص که به بازی کردن علاقه داره؟
1376
01:36:57,810 --> 01:37:00,689
- دقیقا!
- و هستم؟
1377
01:37:00,690 --> 01:37:03,090
دیگه سوال کردن نداره.
1378
01:37:03,091 --> 01:37:05,970
مقایسه تجربه این آخر هفته با،
1379
01:37:05,971 --> 01:37:08,848
هر لحظه دیگر زندگی ات مایلو جان فقط وقت تلف کردنه.
1380
01:37:08,849 --> 01:37:10,770
و حالا اگر با خودت صادق باشی، باید اعتراف کنی...
1381
01:37:10,771 --> 01:37:14,609
که تو با من
بیشتر از هر کس دیگه ای همراه با هیجان زندگی کردی
1382
01:37:14,610 --> 01:37:17,966
حتی با مارگاریت.
1383
01:37:17,967 --> 01:37:21,327
حالا ما میدونم بازی کردن چطوریه، تو و من،
1384
01:37:22,767 --> 01:37:24,686
خیلی کمیابه،
1385
01:37:24,687 --> 01:37:27,086
دو نفر که برای هم آفریده شده اند،
1386
01:37:27,087 --> 01:37:29,486
حریفانی یکسان هستند، دارای جرات
1387
01:37:29,966 --> 01:37:31,406
و استعداد هستند...
1388
01:37:31,887 --> 01:37:36,204
تا با تخیلات زیرکانه زندگی را یک معمای آرام،
1389
01:37:36,205 --> 01:37:39,083
و ابتکاراتی شاد بسازند؛
1390
01:37:39,084 --> 01:37:42,444
تا کمبود هایشان...
1391
01:37:42,923 --> 01:37:46,284
و ترس هایشان را با بازی کردن رو به رو کنند،
1392
01:37:46,764 --> 01:37:50,124
فقط با بازی کردن.
1393
01:37:52,044 --> 01:37:53,964
اون پسر بی کس و کار که جایگاه خودشو نمیدونه رو...
1394
01:37:54,444 --> 01:37:57,321
فراموش کردی؟
1395
01:37:57,322 --> 01:38:00,200
من و تو از دنیاهای متفاوتی هستیم، اندرو،
1396
01:38:00,201 --> 01:38:02,122
در دنیای من، زمانی برای...
1397
01:38:02,123 --> 01:38:05,961
تخیلات زیرکانه و ابتکارات شاد نبود.
1398
01:38:06,442 --> 01:38:07,881
حتی یک توقف برای نوشیدن چای.
1399
01:38:09,321 --> 01:38:12,680
تنها بازی که ما انجام دادیم، زنده موندن بود...
1400
01:38:13,159 --> 01:38:15,080
یا اینکه به سمت مرگ بریم.
1401
01:38:15,081 --> 01:38:17,959
اگه تو برنده نشدی، پس تمومش نکردی.
1402
01:38:17,960 --> 01:38:19,879
بازنده همه چی رو میبازه.
1403
01:38:23,238 --> 01:38:24,679
احتمالا نمیدونی این یعنی چی.
1404
01:38:25,158 --> 01:38:28,038
چه بدونم یا نه،
این چیزایی که گفتی اصلا نظر من رو رد نمیکنه.
1405
01:38:28,039 --> 01:38:31,877
به روشی که تو برای برگشتن به من
با بازی کردن نقش بازرس داپلر انتخاب کردی توجه کن.
1406
01:38:32,838 --> 01:38:34,755
انتقام ساده.
1407
01:38:34,756 --> 01:38:36,677
تلافی کردن به سبک یکسان.
1408
01:38:38,595 --> 01:38:41,955
هر ایتالیایی احمقی دربارش میدونه.
- خب، آیا این افتخار راضی ات میکنه؟
1409
01:38:41,956 --> 01:38:43,875
بی حسابی؟ یک به یک مساوی؟
1410
01:38:43,876 --> 01:38:45,796
"افتخار"؟
1411
01:38:47,715 --> 01:38:49,636
باز این یکی از اون حرفاته.
1412
01:38:51,074 --> 01:38:53,475
من اینو میدونم...
1413
01:38:53,475 --> 01:38:55,393
که تو منو از لخت هم...
1414
01:38:55,873 --> 01:38:57,792
برهنه تر کردی.
1415
01:38:57,792 --> 01:39:01,152
میدونم... که تو واقعا...
1416
01:39:01,153 --> 01:39:03,553
منو تا حد مرگ ترسوندی.
1417
01:39:04,993 --> 01:39:07,872
من بالای اون پله ها ایستاده بودم و به پایین نگاه میکردم...
1418
01:39:08,352 --> 01:39:11,712
و میفهمیدم که دکمه آستین کتم،
1419
01:39:12,191 --> 01:39:13,632
نرده،
1420
01:39:14,111 --> 01:39:16,990
و ناخن انگشت چهارمم...
1421
01:39:16,991 --> 01:39:21,309
قراره آخرین چیز هایی باشه که من در...
1422
01:39:21,310 --> 01:39:23,710
عمرم میبینم.
1423
01:39:23,711 --> 01:39:26,587
بعدش، صدای...
1424
01:39:26,588 --> 01:39:29,947
مرگ... خودمو شنیدم.
1425
01:39:29,948 --> 01:39:32,348
حالا، این تورو تغییر میده، اندرو،
1426
01:39:32,349 --> 01:39:35,708
باور کن، من هنوز بابت اون برات دارم.
1427
01:39:36,188 --> 01:39:38,586
میگذره، شوک بوده، رفیق عزیز.
بیا بذار برات-
1428
01:39:38,587 --> 01:39:41,946
من یک بی حسابی نمیخوام!
1429
01:39:41,947 --> 01:39:46,746
و به من از اون مزخرفات یک به یک مساوی
و باخت یک بار کافیه رو تحویل نده.
1430
01:39:49,147 --> 01:39:51,064
پدرم هم باخت،
1431
01:39:51,065 --> 01:39:54,425
و پدرش،
و پدرش،
1432
01:39:54,426 --> 01:39:57,786
یه مشت بازنده، تا جایی که فکرشو بکنی!
1433
01:39:59,224 --> 01:40:01,625
اما با من دیگه از این خبرا نیست!
1434
01:40:01,626 --> 01:40:04,024
با من، تیندل ها شروع به برنده شدن میکنن!
1435
01:40:05,943 --> 01:40:08,343
و دیگران شروع به باختن.
1436
01:40:12,183 --> 01:40:14,103
برای مثال، تو.
1437
01:40:15,543 --> 01:40:17,942
من؟ چی رو ببازم؟
1438
01:40:18,422 --> 01:40:19,862
یک بازی جدید...
1439
01:40:20,341 --> 01:40:23,702
بازی من، با قانون من، و به سبک من انجام میشه.
1440
01:40:24,182 --> 01:40:27,060
و برای شروع، من یک نفر رو کشتم.
1441
01:40:28,501 --> 01:40:30,898
- تو یک نفر رو کشتی.
- کسی رو به قتل رسوندم.
1442
01:40:30,899 --> 01:40:33,779
مرتکب قتل شدم.
- شوخی میکنی.
1443
01:40:35,220 --> 01:40:37,138
جدی ام.
1444
01:40:37,139 --> 01:40:40,497
این یک بازی واقعیه و یک قتل واقعی.
1445
01:40:40,498 --> 01:40:45,299
کاملا هیچ هدفی برای انجام بازی های ساختگی
وجود نداره، درسته؟
1446
01:40:45,778 --> 01:40:49,619
- کاملا.
- ما از وانمود کردن میگذریم.
1447
01:40:50,098 --> 01:40:53,457
میسپاریمش به بازیکن های تازه وارد
بازیکن های اصیلی مثل تو مثل تو.
1448
01:40:53,458 --> 01:40:56,337
ببین مایلو بهتره که بذاریم یه وقت دیگه-
1449
01:40:56,816 --> 01:41:00,654
- نمیشه صبر کرد!
- خیله خب، خیله خب.
1450
01:41:00,654 --> 01:41:04,974
بازی تو رو انجام میدیم.
حالا، چه کسی رو کشتی؟
1451
01:41:04,975 --> 01:41:08,333
چه کسی رو؟ چه کسی رو؟
1452
01:41:08,334 --> 01:41:10,254
کسی که برای تو،
1453
01:41:10,735 --> 01:41:14,574
اولین کسی است که بهش اهمیت میدی.
1454
01:41:14,575 --> 01:41:18,892
ممکنه اون دوست دخترت تِآ باشه؟
1455
01:41:18,893 --> 01:41:21,291
ممکنه.
1456
01:41:21,292 --> 01:41:24,172
چرا؟
- اون مقتوله.
1457
01:41:26,571 --> 01:41:28,491
تو تِآ رو کشتی؟
1458
01:41:28,492 --> 01:41:30,410
او که چشم های لاجوردی اش...
1459
01:41:30,892 --> 01:41:34,730
نمایان کننده آبگیرهای جنگل های رازآلود فنلانده.
1460
01:41:34,731 --> 01:41:36,652
من چشم هایش را بستم.
1461
01:41:38,569 --> 01:41:41,450
- تو - -
- بله من خفه اش کردم،
1462
01:41:41,929 --> 01:41:44,329
درست اونجا روی اون قالیچه.
1463
01:41:44,330 --> 01:41:48,168
خفه اش کردم.
و اینجا رو داشته باش،
1464
01:41:48,169 --> 01:41:50,568
اول کردمش.
1465
01:41:53,447 --> 01:41:56,325
تو تجاوز کردی و-
1466
01:41:56,326 --> 01:41:58,247
نه، تجاوز نه.
1467
01:41:58,248 --> 01:42:01,608
- اون خودش میل داشت.
- داری دروغ میگی!
1468
01:42:03,527 --> 01:42:06,406
تو نمیتونی منو با یک بازی مثل این تحت تاثیر بذاری.
1469
01:42:06,407 --> 01:42:08,804
مایلو، من صادقانه مهلت یک بازی بهتر رو بهت میدم.
1470
01:42:08,805 --> 01:42:10,725
وقتی که من دیروز اینجا بودم...
1471
01:42:10,726 --> 01:42:13,603
و در حال آماده کردن خون و لباس ها
برای اون قضیه داپلر بودم،
1472
01:42:13,604 --> 01:42:16,483
تِآ اومد و سراغ تو رو میگرفت.
1473
01:42:16,484 --> 01:42:19,843
و همونطور که این روزا میگی،
بهش کمی اظهار عشق کردم.
1474
01:42:19,844 --> 01:42:25,122
و ما صورت به صورت تا
اون اموال قدیمی گرد و گنده ات با همدیگر رقصیدیم.
1475
01:42:25,123 --> 01:42:27,523
منظورم اینه که، کی به جز تو میتونه اونا رو داشته باشه؟
1476
01:42:27,524 --> 01:42:29,920
بگذریم، عملی شد.
1477
01:42:29,921 --> 01:42:33,281
اون خارشش گرفت و من باید میخاروندمش، مگه نه؟
1478
01:42:33,282 --> 01:42:35,681
و بعد از اون او خواب آلود شد،
1479
01:42:35,682 --> 01:42:38,080
و این زمانی بود که انجامش دادم، رفیق.
1480
01:42:38,081 --> 01:42:40,961
گردنش رو فشار دادم.
1481
01:42:40,962 --> 01:42:43,358
او زیر اون برآمدگی خاک که داپلر ما...
1482
01:42:43,359 --> 01:42:46,718
یک نگاهی بهش انداخت بود.
- بود؟ یعنی الان نیست؟
1483
01:42:46,719 --> 01:42:49,118
- نه، جاشو تغییر دادم.
- کجا؟
1484
01:42:49,119 --> 01:42:53,439
یک چاله پر از شن؟
کارخانه چسب متروک فومانچو؟
1485
01:42:53,440 --> 01:42:55,357
مهم نیست کجا.
1486
01:42:55,358 --> 01:42:57,756
پلیس به موقع پیداش میکنه
البته اگه تا الان پیداش نکرده باشه.
1487
01:42:57,757 --> 01:43:00,157
- پلیس؟
- بله.
1488
01:43:00,157 --> 01:43:02,078
من یک ساعت پیش بهشون تلفن کردم...
1489
01:43:02,079 --> 01:43:04,957
و ازشون خواستم تا منو ساعت ۱۰ در اینجا ملاقات کنند.
1490
01:43:04,958 --> 01:43:07,837
حدود ۱۵ دقیقه دیگه میرسند.
1491
01:43:08,317 --> 01:43:10,717
مطمئنم همینطوره.
1492
01:43:10,718 --> 01:43:15,996
با رهبری بازرس داپلر شجاع و دوست داشتنی.
- نچ.
1493
01:43:15,997 --> 01:43:18,395
پلیس واقعی خواهد بود.
1494
01:43:18,396 --> 01:43:20,794
اسمش بازرس گروهبان ترنت است.
1495
01:43:20,795 --> 01:43:23,675
اگه میخوای چک کن.
1496
01:43:24,155 --> 01:43:26,552
من خیلی چیزا درباره تو بهشون گفتم اندرو.
1497
01:43:26,553 --> 01:43:29,913
گفتم که تو رو به عنوان مردی میشناسم
که توسط بازی های زیادی احاطه شدی
1498
01:43:30,393 --> 01:43:32,313
و قتل رو به عنوان یک هنر زیبا میشناسی.
1499
01:43:32,314 --> 01:43:36,152
گفتم که زندگی ات را با امید میگذرانی،
و اغلب درباره مرتکب شدن...
1500
01:43:36,153 --> 01:43:39,991
یک قتل واقعی حرف میزدی،
و پنهان کردن جسد،
1501
01:43:39,992 --> 01:43:43,352
و سرنخ هایی که تو رو به جنایت ربط میده
در خانه به جای گذاشتی،
1502
01:43:43,832 --> 01:43:46,231
تا ذهن ساده و بیچاره پلیس رو متقاعد کنی...
1503
01:43:46,232 --> 01:43:48,151
که هرگز نفهمه اون سرنخ ها برای چی بودند.
1504
01:43:48,631 --> 01:43:52,470
خواهش میکنم، آقای اندرو وایک زمانی که
یک جنایت واقعی رو مرتکب شده است خوابش نمیبرد
1505
01:43:52,950 --> 01:43:55,349
اما قراره همه شما پلیس ها رو به مسخره بگیره.
1506
01:43:55,350 --> 01:43:58,709
برو بابا!
رو کن به اون گروهبان ساده بگو،
1507
01:43:58,710 --> 01:44:01,109
که خودت را در میان خنده های تحقیرآمیز پیدا خواهی کرد.
1508
01:44:01,590 --> 01:44:04,467
نه، اینطورا هم نیست.
1509
01:44:04,468 --> 01:44:07,348
بهشون گفتم که اگه حرف منو باور نمیکنن،
1510
01:44:07,349 --> 01:44:11,188
با نگاه کردن به کتاب هایت و گشتن لوازم خانه ات...
1511
01:44:11,189 --> 01:44:14,068
حرف های منو درباره علایق ات تایید خواهد کرد.
1512
01:44:18,387 --> 01:44:20,785
ادامه بده.
1513
01:44:20,786 --> 01:44:24,146
بعلاوه بهشون گفتم که، دو روز پیش،
1514
01:44:24,147 --> 01:44:28,944
دوست دختر تو با حالتی بسیار آشفته به خونه من آمده
گفته تو بهش شک کردی که...
1515
01:44:28,945 --> 01:44:31,824
با مردان دیگر رابطه داشته
و او را تهدید به مرگ کردی.
1516
01:44:31,825 --> 01:44:34,702
شرط میبندم که تمام اون حرفا رو باور کردن!
1517
01:44:34,703 --> 01:44:37,104
در آخر، بله، باور کردن.
1518
01:44:40,463 --> 01:44:42,861
پسر جان.
1519
01:44:42,862 --> 01:44:45,263
من با وجود انکارهایت درکت میکنم،
1520
01:44:45,264 --> 01:44:47,663
تو با روحیه بازی کردن ها افسون شدی...
1521
01:44:48,142 --> 01:44:50,541
و همونطور که خودتم میبینی،
برای برنده شدن هرکاری میکنی.
1522
01:44:50,542 --> 01:44:54,381
اما صادقانه تو دار تمام سعی ات رو میکنی...
1523
01:44:54,382 --> 01:44:57,260
که به سرعت یک پسر بزرگ بشی.
1524
01:45:05,420 --> 01:45:08,298
سلام، سلام جویس؟
1525
01:45:08,299 --> 01:45:10,218
اندرو هستم.
1526
01:45:10,219 --> 01:45:12,618
میتونم با تِآ صحبت کنم؟
1527
01:45:15,500 --> 01:45:17,417
اون چی؟
1528
01:45:19,690 --> 01:45:21,610
خفه شده
1529
01:45:23,530 --> 01:45:26,408
کجا بوده؟
1530
01:45:26,409 --> 01:45:28,328
چه زمانی بوده؟
1531
01:45:28,329 --> 01:45:30,727
کجا پیدا شده؟
1532
01:45:30,728 --> 01:45:32,647
چی؟
1533
01:45:32,648 --> 01:45:35,047
آه، جویس
1534
01:45:35,048 --> 01:45:36,967
من نمیفهمم
1535
01:45:36,967 --> 01:45:38,887
سعی کن خودتو کنترل کنی
1536
01:45:40,327 --> 01:45:42,726
چی؟
1537
01:45:42,727 --> 01:45:45,126
پلیس...
1538
01:45:45,127 --> 01:45:47,045
پرسید
1539
01:45:48,005 --> 01:45:51,365
وای خدای... من.
1540
01:45:56,165 --> 01:45:59,042
باید حرفم رو باور میکردی.
1541
01:45:59,043 --> 01:46:01,441
حالا، ما میخوایم بازی کنیم.
1542
01:46:01,442 --> 01:46:05,763
بعد از ۱۳ دقیقه،
مامورا میرسن.
1543
01:46:05,764 --> 01:46:08,160
نبردی بین مغز عظیم تو...
1544
01:46:08,161 --> 01:46:10,083
در برابر ذهن های کند آن ها خواهد بود.
1545
01:46:10,564 --> 01:46:13,441
چهار سرنخ که...
1546
01:46:13,442 --> 01:46:16,320
تو رو قاتل تِآ قلمداد میکنه...
1547
01:46:16,321 --> 01:46:18,721
در این خانه هستند،
1548
01:46:18,722 --> 01:46:22,560
بعلاوه، آخرین اهانت تو نسبت به پلیس
1549
01:46:23,042 --> 01:46:24,480
وجود اسلحه استفاده شده در قتل است.
1550
01:46:25,920 --> 01:46:27,361
حالا، آماده ای؟
1551
01:46:30,238 --> 01:46:32,638
از یک قتل واقعی که نمیشه بازی ساخت.
1552
01:46:32,639 --> 01:46:35,038
خواهیم دید.
1553
01:46:35,520 --> 01:46:38,876
حالا، یادت باشه: چهار شئ
1554
01:46:38,877 --> 01:46:41,277
که اگه پیداشون نکنی،
مطمئن باش که پلیس پیدا میکنه.
1555
01:46:41,278 --> 01:46:44,158
و همشون در معرض دید هستند.
1556
01:46:44,159 --> 01:46:46,555
و اولین شئ...
1557
01:46:46,556 --> 01:46:48,957
یک دستبند کریستاله.
1558
01:46:48,958 --> 01:46:51,355
- اون که نیست
- چرا.
1559
01:46:51,837 --> 01:46:54,714
دستبندش رو از دستش در آوردم.
روی اون نام کسی ثبت شده بود که
1560
01:46:54,715 --> 01:46:58,076
خیله خب، خیله خب!
میدونم چی روی اون ثبت شده
1561
01:47:36,389 --> 01:47:37,829
- کمک میخوای؟
- آره، عوضی!
1562
01:47:38,311 --> 01:47:40,708
چقدر زود.
1563
01:47:40,709 --> 01:47:43,109
خب، لیست من کجاست؟
1564
01:47:43,110 --> 01:47:45,988
- ای خدا.
- ایناهاش.
1565
01:47:45,988 --> 01:47:51,266
برای هر مردی با یک چشم،
هر چه که در جلوی او قرار گیرد ممکن است ببیند.
1566
01:47:51,267 --> 01:47:54,145
اما چشمی تیز و پاک مورد نیاز است،
1567
01:47:54,146 --> 01:47:56,067
برای دیدن چیزی که دیده نمیشود.
1568
01:47:56,068 --> 01:47:58,465
تو که گفتی همه چیز در معرض دیده!
1569
01:47:58,466 --> 01:48:01,345
خب، مگه من زرنگ و حقه باز نیستم؟
1570
01:48:01,346 --> 01:48:04,226
تو شانسی به من نمیدی، عوضی!
1571
01:48:04,227 --> 01:48:06,623
حالا، فکر کن، فکر کن، فکر کن.
1572
01:48:06,624 --> 01:48:09,985
در معرض دید است ولی دیده نمیشود.
و شامل حقه های بصری پیچیده است.
1573
01:48:12,384 --> 01:48:16,223
دیدن چیزی که با یک چشم دیده نمیشود.
1574
01:48:16,224 --> 01:48:18,143
ذره بین منه!
1575
01:48:18,144 --> 01:48:21,983
فقط یک بخشی از اون قابل مشاهده است!
خودشه!
1576
01:48:21,984 --> 01:48:24,383
وسیله سنتی کار شما، بازرس.
1577
01:48:30,143 --> 01:48:32,060
چرا از خودت نمیپرسی...
1578
01:48:32,061 --> 01:48:35,422
گارآگاهت "مریگه" در این مورد چطور جست و جو میکنه؟
1579
01:48:35,901 --> 01:48:38,781
مریدیو! سینت جان لرد مریدیو!
1580
01:48:38,782 --> 01:48:40,699
آروم باش، آروم باش.
1581
01:48:40,700 --> 01:48:42,620
خب حالا فکر کن.
مشکل کریستال چیه؟
1582
01:48:42,621 --> 01:48:46,938
جامد، درخشان، شفاف.
1583
01:48:46,939 --> 01:48:50,298
دنبالش بگرد، اما نمیتونی ببینیش.
1584
01:48:50,299 --> 01:48:52,218
خودشه!
1585
01:48:52,219 --> 01:48:55,577
تنها راهی که چیزهای شفاف را پنهان کنی...
1586
01:48:55,578 --> 01:48:58,937
ونامرئی آن را در معرض دید بذاری...
1587
01:48:58,938 --> 01:49:02,777
قرار دادنشون در چیز های شفاف دیگر است، مثل، مثل
1588
01:49:11,895 --> 01:49:14,295
شفاف مثل کریستال.
1589
01:49:14,296 --> 01:49:17,175
اما لازم نیست که نابودش کنم، درسته؟
1590
01:49:17,176 --> 01:49:20,054
اون میتونست اتفاقی اینو جای گذاشته باشه اینجا.
درسته.
1591
01:49:20,055 --> 01:49:21,974
- بگو، بعدی چیه؟
- آه.
1592
01:49:21,975 --> 01:49:24,853
شئ بعدی خیلی بیشتر مورد اتهام قرارت میده.
1593
01:49:24,854 --> 01:49:26,773
این یک چیستان کوچک که...
1594
01:49:26,774 --> 01:49:29,172
مطمنم یکی از اون دایه هایت باید بهت گفته باشند.
1595
01:49:29,173 --> 01:49:32,052
ما دو برادر هستیم، بار زیادی رو حمل میکنیم
1596
01:49:32,052 --> 01:49:34,454
و به سختی فشرده میشویم.
1597
01:49:34,933 --> 01:49:37,331
حقیقتش ما در روز پر هستیم
1598
01:49:37,332 --> 01:49:39,252
و وقتی که استراحت میکینم خالی.
1599
01:49:39,253 --> 01:49:41,171
میدونم!
میدونم.
1600
01:49:41,650 --> 01:49:44,050
فقط یه لحظه.
"در روز پر هستیم وقتی استراحت میکنیم خالی"
1601
01:49:44,051 --> 01:49:45,970
میدونم! یه جفت کفشه!
1602
01:49:45,971 --> 01:49:49,329
در اینجا یک لنگه کفش مشکی زنانه با سایز شش.
1603
01:49:51,731 --> 01:49:54,127
اون یکی لنگه متاسفانه باید یگم که روی پای تِآ است.
1604
01:49:54,128 --> 01:49:57,009
خدایا! تِآی بیچاره.
1605
01:50:00,849 --> 01:50:04,208
تِآی بیچاره، ها؟ این بهتره.
1606
01:50:04,209 --> 01:50:06,606
میدونستی بعد از شنیدن خبر مرگش این اولین...
1607
01:50:06,606 --> 01:50:09,487
نشان تاسفی است که از خودت نشان دادی؟
1608
01:50:09,488 --> 01:50:13,806
تو که اینجا نمیذاریش،
طبقه بالا هم که فقط کفش های مارگاریت هست.
1609
01:50:13,807 --> 01:50:17,646
خیلی واضحه.
چنین اندوهی تاثیر برانگیزه.
1610
01:50:17,647 --> 01:50:21,004
تو واقعا نمک زمین هستی، اینو میدونستی، اندرو؟
1611
01:50:21,005 --> 01:50:23,883
در ضمن، این یک راهنمایی بود،
اگه علاقه ای داری.
1612
01:50:23,884 --> 01:50:26,764
نمک زمین؟
زمین؟ دفن شده!
1613
01:50:26,765 --> 01:50:29,643
نه بهتر از اون.
نمک، نمک،
1614
01:50:29,644 --> 01:50:32,522
نمک و فلفل.
شوره، آب نمک.
1615
01:50:32,523 --> 01:50:35,884
نمک زیرزمین، توی زیرزمینـه!
1616
01:51:08,918 --> 01:51:11,320
واقعا به تکاپو افتادی، مگه نه، اندرو؟
1617
01:51:13,238 --> 01:51:15,158
حتی با وجود اینکه میدونی انجام این بازی...
1618
01:51:15,159 --> 01:51:17,556
برای حفظ جان خودته،
1619
01:51:17,556 --> 01:51:19,477
تو عملا داری از پسش بر میای.
1620
01:51:20,917 --> 01:51:23,797
کفش، کفش! حالا من از خودم میپرسم،
1621
01:51:23,798 --> 01:51:27,155
اگه من یک کفش مشکی بودم، کجا قایم میشدم؟
1622
01:51:27,156 --> 01:51:30,035
اگر به اندازه کلاهت سیاه بودم
1623
01:51:30,036 --> 01:51:33,395
اگر به اندازه آس پیک سیاه بودم
1624
01:51:33,396 --> 01:51:35,795
اگر به اندازه... سیاه بودم
- زغال سنگ!
1625
01:51:38,195 --> 01:51:40,115
خودشه!
عوضی!
1626
01:51:50,673 --> 01:51:52,593
حرامزاده کثیف!
1627
01:51:56,431 --> 01:51:58,832
داری گرمتر و... سیاه تر میشی.
1628
01:51:59,791 --> 01:52:02,192
باید یک تجربه کاملا جدید برات باشه.
1629
01:52:02,672 --> 01:52:05,549
فکر نکنم سیاهان نقش چندانی
در کتاب های تو داشته باشند، درسته؟
1630
01:52:05,549 --> 01:52:08,909
به جز اون سیاه پوست با چشم عجیب چرخان...
1631
01:52:08,909 --> 01:52:13,708
که نقشش رو در کنار سیاه سبزه ها و چرب پوستان
1632
01:52:13,709 --> 01:52:15,630
و کسانی که در همین رده هستن بازی میکنه.
1633
01:52:30,667 --> 01:52:32,586
ببخشید که اینقدر کثیفه.
1634
01:52:32,587 --> 01:52:36,426
فقط خاکه...
از قبر اول تِآ در باغ تو.
1635
01:52:43,625 --> 01:52:46,502
بدک نیست، فکر کنم دارم به موقع کارها رو انجام میدم.
- فکر نکنم.
1636
01:52:46,503 --> 01:52:50,343
خب، بعدی چیه؟
1637
01:52:50,344 --> 01:52:53,703
چی اینقدر خنده داره؟
1638
01:52:53,704 --> 01:52:55,623
به چی داری میخندی؟
1639
01:52:58,023 --> 01:53:01,382
- مطمئنی حالت خوبه؟
- بله، من خوبم، جک.
1640
01:53:01,383 --> 01:53:04,261
جک؟
ای ساده لوح بی فکر!
1641
01:53:04,262 --> 01:53:06,182
در تمام مدت داشتی منو راهنمایی میکردی!
1642
01:53:06,183 --> 01:53:08,579
جک تار عیاشـه!
روی ملوانـه!
1643
01:53:08,580 --> 01:53:11,939
درسته!
جاش همونجاست.
1644
01:53:11,940 --> 01:53:14,340
اما ایندفعه،
1645
01:53:14,341 --> 01:53:17,699
بهت نمیگم... که اون شئ چیه.
1646
01:53:17,700 --> 01:53:19,620
خیله خب!
1647
01:54:04,733 --> 01:54:07,131
به نظر میرسه که ازت ناامید شده.
1648
01:54:07,132 --> 01:54:09,533
اما این مسئله خنده داری نیست.
1649
01:54:10,013 --> 01:54:11,452
یا شایدم هست؟
1650
01:54:14,333 --> 01:54:16,730
یه بار دیگه بزن.
1651
01:54:20,091 --> 01:54:22,971
ای خدا، این که هیچوقت چشمک نمیزد!
1652
01:54:38,327 --> 01:54:41,686
فکر کنم یکی از مژه های چشمان تِآ بیچاره باشه.
1653
01:54:41,687 --> 01:54:44,568
دیگه لازمش نمیشه، جفت چشماش بسته است.
1654
01:54:46,967 --> 01:54:48,887
چقدر دیگه وقت داریم؟
1655
01:54:48,888 --> 01:54:52,726
اگه بخوام زیادش کنم باید بگم پنج دقیقه.
1656
01:54:52,727 --> 01:54:55,124
فقط یک چیز دیگه باقی مونده،
فکر کنم... اسلحه قتل.
1657
01:54:55,606 --> 01:54:58,484
تو اونجا خفه اش کردی، با چی؟
طناب؟ کمربند؟
1658
01:54:58,485 --> 01:55:01,845
شال گردن؟
- اون رو شدیدن دور گردنش پیچیدم.
1659
01:55:03,284 --> 01:55:05,202
که باید با زحمت بازش میکردم.
1660
01:55:05,203 --> 01:55:09,043
تاوانش رو پس میدی، بهت قول میدم
کثافت، احمق عوضی!
1661
01:55:09,044 --> 01:55:11,922
فکر کنم درست نشنیدم چی گفتی.
1662
01:55:15,763 --> 01:55:18,642
مطمئنا به کمک بیشتری نیاز داری.
1663
01:55:18,643 --> 01:55:22,000
متنفرم که مجبورم بهت راهنمایی های...
1664
01:55:22,001 --> 01:55:24,401
سخت و پیچیده ایتالیایی بدم
که پر از معنی های دو گانه است.
1665
01:55:24,401 --> 01:55:26,321
خیله خب.
خیله خب!
1666
01:55:28,241 --> 01:55:31,121
از آنجاییکه چندین ایتالیایی این را بیان کرده اند،
1667
01:55:31,121 --> 01:55:33,518
.non e oro tutto che scintilla
1668
01:55:33,519 --> 01:55:35,920
راهنماییت این بود؟
1669
01:55:35,921 --> 01:55:38,317
پس یه بار دیگه بگو.
1670
01:55:38,318 --> 01:55:40,240
.Non e oro tutto che scintilla
1671
01:55:40,719 --> 01:55:42,157
نه، یه بار دیگه خواهشا.
1672
01:55:42,639 --> 01:55:47,918
.Non e oro tutto che scintilla
1673
01:55:50,317 --> 01:55:52,237
?Que hora
ساعت چنده؟
1674
01:55:52,717 --> 01:55:54,636
نه، آه
1675
01:55:54,637 --> 01:55:57,038
.Oro. Oro
1676
01:55:57,517 --> 01:55:58,955
طلا! طلا!
1677
01:55:58,955 --> 01:56:01,836
.Oro tutto
همه طلاها.
1678
01:56:01,837 --> 01:56:06,155
.Uh، scintilla. Scintilla
زرق و برق.
1679
01:56:06,156 --> 01:56:08,554
طلای پر زرق و برق
1680
01:56:08,555 --> 01:56:10,476
درخشان
1681
01:56:10,955 --> 01:56:12,872
هر چه که میدرخشد طلا نیست!
1682
01:56:12,873 --> 01:56:14,794
همیشه یک نفر توی انگلستان پیدا میشه.
1683
01:56:14,795 --> 01:56:17,673
تو اون رو با یک چیز طلایی و درخشان خفه کردی.
1684
01:56:20,553 --> 01:56:23,912
چی، اون چیه؟
راهنمایی موزیکال، درسته.
1685
01:56:23,913 --> 01:56:26,312
نشان طلایی،
با متر طلایی،
1686
01:56:26,793 --> 01:56:28,232
طلایی.. سیم طلایی،
1687
01:56:28,711 --> 01:56:31,110
یک سیمه!
تو اون رو با یک سیم طلایی خفه کردی!
1688
01:56:31,111 --> 01:56:36,391
، مثل هر کسی که اینکارو میکنه!
تو اون رو پشت طناب زنگ پنهان کردی،
نه لعنتی، نکردی.
1689
01:56:41,190 --> 01:56:43,588
هر چه که اتفاق بیافتد!
در زمان قدیم
1690
01:56:43,589 --> 01:56:45,989
در زمان قدیم تلائلویی از جوراب
1691
01:56:46,468 --> 01:56:48,869
چیز وحشتناکی به نظر میومد.
جوراب!
1692
01:56:48,870 --> 01:56:50,787
جوراب رو کجا میتونستی بذاری؟
1693
01:56:50,788 --> 01:56:52,709
روی پایه ها.
1694
01:56:52,710 --> 01:56:54,627
پایه ها... پایه های طلایی!
1695
01:56:56,547 --> 01:56:59,426
توی این خونه مسخره که پایه طلایی پیدا نمیشه.
1696
01:56:59,427 --> 01:57:02,306
توی این اتاقه؟
1697
01:57:02,307 --> 01:57:04,705
نمیفهمم چی میگی.
1698
01:57:04,706 --> 01:57:07,585
اوه!
1699
01:57:07,586 --> 01:57:09,506
عوضی!
1700
01:57:11,905 --> 01:57:15,265
در زمان قدیم تلائلویی از جوراب
1701
01:57:15,266 --> 01:57:17,664
چیز وحشتناکی به نظر میومد
1702
01:57:17,665 --> 01:57:19,584
حالا، خدا میدونه
1703
01:57:19,585 --> 01:57:21,983
هر چه که اتفاق بیافتد
1704
01:57:21,984 --> 01:57:24,862
دنیا امروز دیوانه شده
1705
01:57:24,863 --> 01:57:27,744
و خوب -
1706
01:57:36,862 --> 01:57:38,782
فکر کنم صدایی داره میاد.
1707
01:57:46,939 --> 01:57:49,819
اندرو؟ اندرو!
1708
01:57:49,820 --> 01:57:53,660
- چیه؟
- رسیدن، پلیس ها رسیدن.
1709
01:57:57,020 --> 01:57:59,898
به نظر میرسه موفق نشدی.
دارن با ماشین میان.
1710
01:57:59,899 --> 01:58:02,777
- بیرون نگهشون دار!
- پلیس رو بیرون نگه دارم؟
1711
01:58:02,778 --> 01:58:07,576
این کار شدنی نیست، دوست قدیمی،
اما بازم، سعی ام رو میکنم.
1712
01:58:07,577 --> 01:58:10,457
فقط یک دقیقه دیگه!
1713
01:58:10,458 --> 01:58:13,337
سرشون رو گرم کن!
خـواهـش مـیـکـنـم!
1714
01:58:13,816 --> 01:58:15,256
یادت باشه:
1715
01:58:15,736 --> 01:58:17,176
در زمان قدیم
1716
01:58:17,656 --> 01:58:21,494
تلائلویی از جوراب.
1717
01:58:22,936 --> 01:58:24,853
آقای تیندل.
1718
01:58:24,854 --> 01:58:27,254
- زمان قدیم.
- انتظار نداشتیم شما رو اینجا ببینم، آقا.
1719
01:58:27,255 --> 01:58:29,173
- شب بخیر گروهبان ترنت.
- یک تلائلو
1720
01:58:29,653 --> 01:58:31,574
در زمان قدیم.
1721
01:58:31,575 --> 01:58:33,971
قبل از تنگ چی؟ نایلون.
1722
01:58:33,972 --> 01:58:35,894
قبل از نایلون چی؟
1723
01:58:36,373 --> 01:58:38,291
ابریشم.
1724
01:58:38,292 --> 01:58:42,132
پس چی میتونه باشه؟
چی میتونه باشه؟
1725
01:58:49,332 --> 01:58:50,770
ساعت.
1726
01:58:54,610 --> 01:58:59,408
ساعت ها ساقه داشتن...
1727
01:58:59,409 --> 01:59:01,331
در زمان قدیم.
1728
01:59:10,928 --> 01:59:12,848
یک تلائلو.
1729
01:59:15,728 --> 01:59:18,608
یک لحظه میبینیش، یک لحظه نه.
1730
02:00:20,678 --> 02:00:23,077
چرا یه سری بهش نزنیم؟
1731
02:00:36,036 --> 02:00:37,955
بذارین بهش بگم که شما اینجایید.
1732
02:00:42,756 --> 02:00:44,673
- اندرو.
- همم؟
1733
02:00:44,674 --> 02:00:48,033
امکانش هست که من کارآگاه گروهبان ترنت
و پاسبان هیگز رو بهت معرفی کنم؟
1734
02:00:48,034 --> 02:00:52,352
اوه، بله، البته!
1735
02:00:52,353 --> 02:00:55,713
بیایید داخل آقایون.
بیایید. بفرمایید.
1736
02:00:55,714 --> 02:00:58,592
من
1737
02:01:02,431 --> 02:01:04,831
یا بهتره بگم،
1738
02:01:04,832 --> 02:01:09,631
بازرس پلادر و پاسبان خوش قیافه.
1739
02:01:13,471 --> 02:01:17,789
ممنون، گروهبان،
دیگه نیازی به شما نیست.
1740
02:01:17,790 --> 02:01:21,630
اشکالی نداره، آقا.
بهتره که امن باشی تا متاسف،
این چیزیه که من همیشه میگم.
1741
02:01:23,069 --> 02:01:25,949
شب بخیر، گروهبان.
شب بخیر، آقا.
1742
02:01:27,389 --> 02:01:30,748
شب بخیر، پاسبان.
1743
02:01:30,749 --> 02:01:32,667
شب بخیر، آقا.
1744
02:01:52,345 --> 02:01:56,184
اول از همه فکر کنم میخوای درباره تِآ بدونی.
1745
02:01:56,185 --> 02:02:00,503
اون زمانی که داشتم نقشه های داپلر رو میچیدم زنگ زد،
1746
02:02:00,504 --> 02:02:03,381
و من بهش درباره اون حقه ای که
روی من با اسلحه پیاده کردی گفتم.
1747
02:02:03,382 --> 02:02:05,302
غافلگیر نشد.
1748
02:02:05,303 --> 02:02:08,180
اون بازی هایی که تو انجام میدی رو میدونه
1749
02:02:08,181 --> 02:02:11,541
لذتی که از تحقیر کردن آدمای دیگه میبری.
1750
02:02:13,462 --> 02:02:15,380
من براش توضیح دادم...
1751
02:02:15,381 --> 02:02:18,260
که میخوام باهات یه بازی انجام بدم و باهات بی حساب بشم،
1752
02:02:18,261 --> 02:02:21,141
و ازش خواستم که یک جوراب، یک لنگه کفش،
1753
02:02:21,142 --> 02:02:25,458
یک مژه مصنوعی و اون دستبندی که...
1754
02:02:25,459 --> 02:02:27,379
تو براش خریده بودی رو بهم قرض بده.
1755
02:02:27,860 --> 02:02:30,738
و اون از اینکه کمک میکرد خوشحال بود،
1756
02:02:30,739 --> 02:02:32,658
و همینطور، هم اتاقی اش جویس.
1757
02:02:37,457 --> 02:02:39,857
میخوای که به تِآ تلفن بزنی؟
1758
02:02:41,297 --> 02:02:43,218
حالا دیگه باهات صحبت میکنه.
1759
02:02:47,058 --> 02:02:50,415
اما تو چیزی نداری که بخوای بهش بگی، درسته؟
1760
02:02:52,337 --> 02:02:54,735
اون واقعا معشوقه تو نیست، هست؟
1761
02:02:57,615 --> 02:02:59,535
اون بهم گفت...
1762
02:02:59,536 --> 02:03:01,933
که یک سالی میشه که شما دوتا با هم...
1763
02:03:01,934 --> 02:03:03,853
رابطه جنسی نداشتید.
1764
02:03:04,815 --> 02:03:06,734
بعلاوه بهم گفت...
1765
02:03:07,213 --> 02:03:11,051
که تو کاملا ناتوانی.
1766
02:03:11,052 --> 02:03:12,974
و درواقع، به هیچ وجه،
1767
02:03:13,453 --> 02:03:15,372
گزینه ای برای انتخاب کنندگان المپیک بعدی نیستی.
1768
02:03:16,813 --> 02:03:18,732
بهت اخطار داده بودم اندرو.
1769
02:03:20,651 --> 02:03:22,572
من برای سرگرمی بازی نمیکنم!
1770
02:03:24,490 --> 02:03:26,411
مخصوصا...
1771
02:03:26,891 --> 02:03:28,809
بازی های تحقیرآمیز.
1772
02:03:31,210 --> 02:03:33,609
من خیلی چیزا درباره اون میدونم.
1773
02:03:41,768 --> 02:03:43,689
داری کجا میری؟
1774
02:03:45,128 --> 02:03:46,569
دارم میرم پالتوی خز مارگاریت رو بردارم.
1775
02:03:48,488 --> 02:03:50,406
اون دیگه بر نمیگرده؟
1776
02:03:50,407 --> 02:03:52,327
نه.
1777
02:04:00,007 --> 02:04:02,404
من همونطور که میخواستم...
1778
02:04:02,405 --> 02:04:04,325
زندگی کردم.
1779
02:04:04,326 --> 02:04:07,684
میدونی من داشتم درباره اون نوشته هات
که گفتی فکر میکردم.
1780
02:04:08,164 --> 02:04:10,084
و از نظر من...
1781
02:04:10,565 --> 02:04:13,923
داستان های پلیسی تو
یک سرگرمی عادی برای انسان های...
1782
02:04:13,924 --> 02:04:16,322
مغرور، تاریخ گذشته،
1783
02:04:16,323 --> 02:04:19,203
بیزار از زندگی و بی کفایته.
1784
02:04:20,162 --> 02:04:22,083
حالا میرم اون کت خز رو میگیرم.
1785
02:04:38,402 --> 02:04:41,278
خواهی دید.
1786
02:04:41,279 --> 02:04:43,201
خواهی دید.
1787
02:04:46,078 --> 02:04:47,520
بازرس،
1788
02:04:48,959 --> 02:04:51,839
من داشتم در کتابخانه ام کار میکردم...
1789
02:04:51,840 --> 02:04:53,758
که صدایی رو شنیدم.
1790
02:04:55,679 --> 02:04:59,997
هفت تیرم رو برداشتم...
1791
02:04:59,998 --> 02:05:02,395
و به اینجا آمدم...
1792
02:05:02,396 --> 02:05:04,318
تا ببینم چه خبره.
1793
02:05:05,756 --> 02:05:08,636
و اینجا بود که مرد جوانی...
1794
02:05:08,637 --> 02:05:11,513
از پله ها پایین اومد...
1795
02:05:11,514 --> 02:05:15,834
و کت خز همسرم در دستش بود.
1796
02:05:16,314 --> 02:05:18,714
فریاد زدم که بایستد،
1797
02:05:18,715 --> 02:05:21,594
اما توجهی نمیکرد،
1798
02:05:21,595 --> 02:05:24,951
و دیوید به سمت در،
1799
02:05:24,952 --> 02:05:27,832
تا بتونه فرار کنه.
1800
02:05:27,833 --> 02:05:31,672
طبعا، من شلیک کردم.
1801
02:05:32,632 --> 02:05:35,511
من پایین رو هدفگیری کردم.
1802
02:05:35,512 --> 02:05:37,912
حرفم رو باور کنید، بازرس.
1803
02:05:37,913 --> 02:05:41,271
وحشتناک ترین چیز اتفاق افتاد.
1804
02:05:42,631 --> 02:05:45,030
زدم کشتمش.
1805
02:05:49,349 --> 02:05:51,268
اشکالی نداره، آقا.
1806
02:05:51,269 --> 02:05:53,188
خودتون رو بی جهت ناراحت نکنید.
1807
02:05:53,670 --> 02:05:56,069
چنین چیزی ممکن بود برای هرکسی اتفاق بیافتد.
1808
02:06:10,466 --> 02:06:12,387
نمیتونم بذارم بری.
1809
02:06:13,827 --> 02:06:16,705
منظورت چیه؟
1810
02:06:16,706 --> 02:06:20,065
بری که... به همه بگی،
1811
02:06:20,066 --> 02:06:21,984
امکانپذیر نیست.
1812
02:06:21,985 --> 02:06:25,824
کی... به چه کسی میخوام بگم؟
1813
02:06:26,305 --> 02:06:27,743
کی دوست داره بدونه؟
1814
02:06:28,225 --> 02:06:32,541
یک نفر هم زیاده، حتی مارگاریت.
مخصوصا مارگاریت.
1815
02:06:32,542 --> 02:06:34,861
میخوای چیکار کنی اندرو؟
1816
02:06:34,862 --> 02:06:38,222
بهم شلیک کنی؟
دوباری اون بازی دزدی رو انجام بدی؟
1817
02:06:38,223 --> 02:06:41,102
- درسته.
- دیگه عملی نمیشه.
1818
02:06:41,102 --> 02:06:44,941
نه، چرا نه، شک دارم؟
1819
02:06:44,942 --> 02:06:48,782
بخاطر آنچه که
من جمعه شب اینجا رو ترک کردم واقعا اتفاق افتاد.
1820
02:06:49,262 --> 02:06:53,100
اوه، واقعا چه اتفاقی افتاد؟
1821
02:06:53,101 --> 02:06:55,498
من با سرافکندی رفتم خانه...
1822
02:06:55,499 --> 02:07:00,298
گیج، کثیف و تحقیر شده.
1823
02:07:00,299 --> 02:07:02,699
و تمام شب رو بیدار ماندم.
1824
02:07:04,618 --> 02:07:09,416
و صبحش، به اداره پلیس رفتم...
1825
02:07:09,417 --> 02:07:12,296
و بهشون گفتم که چه بلایی سرم آوردی.
1826
02:07:12,297 --> 02:07:14,217
و یکی از آنها کارآگاه گروهبان ترنت
1827
02:07:14,218 --> 02:07:17,575
آه، بله، اون واقعیه.
1828
02:07:17,576 --> 02:07:21,894
منو به یک اتاق برد و یه گپ طولانی زدیم،
1829
02:07:21,895 --> 02:07:24,295
اما توجه چندانی به حرف هایی که میزدم...
1830
02:07:24,296 --> 02:07:26,694
نمیکرد.
1831
02:07:27,656 --> 02:07:30,533
و پیش خودم گفتم،
1832
02:07:30,534 --> 02:07:32,454
اون کاری در این باره انجام نمیده.
1833
02:07:32,455 --> 02:07:35,333
نه، چرا نه؟
1834
02:07:37,254 --> 02:07:40,133
تو هم همونطور که من جوابش رو میدونم میدونی.
1835
02:07:40,134 --> 02:07:43,971
در نگاه اون من فقط یک رایت هستم که...
1836
02:07:43,972 --> 02:07:46,851
شایستگی های مردی که لیاقت آن ها را دارد را میگیرم.
1837
02:07:46,852 --> 02:07:50,211
بنابراین ممکنه پلیس همونطور که من گفتم،
سری به اینجا بزنه
1838
02:07:50,212 --> 02:07:54,530
ولی حتی اگر هم نیایند،
هرگز اون داستان دزدی تو رو باور نمیکنند.
1839
02:07:54,531 --> 02:07:57,411
دیگه نه.
1840
02:07:57,412 --> 02:08:00,289
و همونطور که میبینی، تو باختی.
1841
02:08:02,211 --> 02:08:06,050
دیگه نمیتونی منو گول بزنی مایلو.
1842
02:08:06,051 --> 02:08:08,448
من حتی یکی از حرفات رو هم باور نکردم.
1843
02:08:08,449 --> 02:08:10,850
حقیقته.
1844
02:08:12,769 --> 02:08:16,129
- دروغگو.
- اگه حرفم رو باور نمیکنی، زنگ بزن گروهبان ترنت.
1845
02:08:18,049 --> 02:08:20,447
تو به اینجا میایی و قصدت رو اعلام میکنی...
1846
02:08:20,928 --> 02:08:23,327
که همسرم رو از من بدزدی،
1847
02:08:23,328 --> 02:08:25,726
تو در کارای مردانه من دخالت میکنی،
1848
02:08:26,688 --> 02:08:32,445
من رو یک انسان بی کفایت خطاب میکنی،
1849
02:08:32,446 --> 02:08:36,765
و ابداع تمام زندگی ام رو به مسخره میگیری،
1850
02:08:36,766 --> 02:08:40,126
سینت جان لرد مریدیو.
1851
02:08:44,445 --> 02:08:46,363
خب...
1852
02:08:46,364 --> 02:08:48,282
این دفعه همه گلوله ها واقعی اند.
1853
02:08:52,122 --> 02:08:53,563
بازی تموم شد، اندرو.
1854
02:08:55,961 --> 02:08:59,322
من میرم خونه.
1855
02:09:12,759 --> 02:09:16,599
میبینی، مایلو...
1856
02:09:16,600 --> 02:09:19,478
من واقعا بازیکن خوبی نیستم.
1857
02:09:19,479 --> 02:09:21,877
منظورم اینه که،
1858
02:09:22,360 --> 02:09:26,197
هیچوقت یک حقه رو سه بار روی یک نفر اجرا نکن.
1859
02:10:45,867 --> 02:10:48,747
اندرو...
1860
02:10:50,186 --> 02:10:53,065
یادت نره:
1861
02:10:53,066 --> 02:10:55,465
مطمئن باش و بهشون بگو...
1862
02:10:57,384 --> 02:11:00,743
که این فقط... یک بازی مسخره بود.
1863
02:11:13,150 --> 02:11:20,821
M@soud مترجم
Farsisubtitle.com از گروه ترجمه
1864
02:11:58,219 --> 02:12:05,890
wWw.FarsiSubtitle.Com
1865
02:12:05,914 --> 02:12:13,585
Sync: AliNet