1 00:01:25,553 --> 00:01:28,305 ‫هی، دوباره می خوایی شروع کنی؟ 2 00:01:28,305 --> 00:01:32,016 ‫- مگه چی میشه؟ ‫- اگه پلیس بیاد چی؟ 3 00:01:32,017 --> 00:01:36,187 بذار بیان.شیشه ها بخار گرفتن.درها هم قفلن 4 00:01:36,187 --> 00:01:41,691 ‫مثل یه حمام ترکی شده. تشنه ات میکنه 5 00:01:41,692 --> 00:01:45,236 ‫هی! مواظب باش انگشترت جورابم رو پاره نکنه. 6 00:01:45,237 --> 00:01:47,311 ‫یه کم برو اونور، خب. 7 00:01:50,533 --> 00:01:52,910 ‫زانوت رو از روی فرمون بردار! 8 00:01:52,911 --> 00:01:56,610 ‫- نمی تونم. گیر کردم. ‫- مراقب باش.من انجامش می دم. 9 00:01:57,581 --> 00:01:59,406 ‫صدمه دیده! 10 00:02:02,461 --> 00:02:05,004 گفته بودم مواظب پاهات باش 11 00:02:05,005 --> 00:02:08,538 ‫- فقط داشتم سعی می کردم کمک کنم. ‫- من می تونم به خودم کمک کنم. 12 00:02:10,009 --> 00:02:12,083 ‫سلام. 13 00:02:13,054 --> 00:02:16,503 ‫اونها هیچ وقت این ماشین ها رو به اندازه ی کافی بزرگ نمی سازن،درسته؟ 14 00:02:17,141 --> 00:02:21,102 ‫خب، همه جاگیر شدین؟ ‫می تونیم شروع کنیم. اسم من... 15 00:02:21,103 --> 00:02:23,772 ‫الفی؟ 16 00:02:23,772 --> 00:02:25,815 ‫الفی هست. 17 00:02:25,815 --> 00:02:29,818 ‫به گمونم شما فکر می کنید که قراره اسامی" لعنتی عوامل رو ببینید" 18 00:02:29,819 --> 00:02:31,737 ‫خوب، نمی بینید، پس راحت باشید. 19 00:02:31,737 --> 00:02:35,031 ‫شوهر پیرت کی می رسه ایستگاه؟ 20 00:02:35,032 --> 00:02:37,951 ‫- نگران اون نباش. ‫- اون کسیه که من باید نگرانش باشم. 21 00:02:37,951 --> 00:02:41,579 ‫هرگز یه چیز خوب رو خراب نکن. ‫شما زن ها این رو متوجه نمیشید. 22 00:02:41,580 --> 00:02:45,416 ‫- به عنوان یه عیاشی کافی بود. ‫- اوه ، تو لحنت رو عوض کردی. 23 00:02:45,416 --> 00:02:51,463 اون بوق زد تو ذوقم.از سر و صدا تو همچین مواقعی متنفرم.اه،رفیق؟ 24 00:02:51,464 --> 00:02:53,298 دستمالت یادت نره 25 00:02:53,298 --> 00:02:57,093 اولین باری که اون دستمالت رو گذاشتی رو شونه ات 26 00:02:57,094 --> 00:02:59,763 فکر کردم قراره ويولن بزنی 27 00:02:59,763 --> 00:03:04,222 من از یه خونواده ی اهل موسیقی اومدم هی ، مواظب باش سرما نخوری 28 00:03:07,937 --> 00:03:11,185 خیلی خوش گذشت ، الفی 29 00:03:12,816 --> 00:03:16,986 ‫یه زن متأهل. هر کدومشون به یه خنده ی خوب نیاز داره 30 00:03:16,987 --> 00:03:19,155 این مسئله هیچ آسیبی به شوهراشون نمی زنه 31 00:03:19,155 --> 00:03:23,492 یه زن متاهل رو بخندون نصف راه رو باهاش رفتی 32 00:03:23,492 --> 00:03:27,996 این واسه "پرنده" های مجرد جواب نمیده در اون صورت قدم اول رو اشتباه بر می داری 33 00:03:27,997 --> 00:03:31,660 تو اسباب خنده شون رو فراهم کن هیچ کار دیگه نمی خواد بکنی 34 00:03:33,376 --> 00:03:37,129 ‫فقط بهش گوش بدین.وقتی امشب دیدمش داشت از ناراحتی می مُرد 35 00:03:37,130 --> 00:03:40,257 ‫من به مشکلاتش گوش دادم و بعدش خندوندمش 36 00:03:40,258 --> 00:03:42,545 اون خوشحال میره خونه 37 00:03:59,150 --> 00:04:01,485 ‫به شوهرت می گی کجا بودی؟ 38 00:04:01,485 --> 00:04:04,154 ‫- عکس گرفتن با زیتون. ‫- چه عکس هایی؟ 39 00:04:04,154 --> 00:04:05,655 ‫فقط عکس. 40 00:04:05,656 --> 00:04:08,283 ‫هیچ وقت مبهم نباش. باعث میشه گیاه سوء ظن رو بکاری 41 00:04:08,283 --> 00:04:11,285 اصلاً جای تعجب نیست این همه طلاق و ازدواج ناموفق وجود داره 42 00:04:11,286 --> 00:04:15,164 ‫هیچ وقت واسش پیش نیومده که مرد دیگه ای بخواد من رو ببره بیرون 43 00:04:15,164 --> 00:04:16,957 ‫نه، متوجه منظورت میشم. 44 00:04:16,957 --> 00:04:20,209 این شیرینی رو بمک که اون نتونه بوی "جین" رو متوجه بشه (برند نوشیدنی الکلی) 45 00:04:20,210 --> 00:04:25,006 ‫- برام مهم نیست اگه اون بفهمه. ‫- انسان باش. چرا ما باید اذیتش کنیم؟ 46 00:04:25,006 --> 00:04:28,092 ‫- اون به ما آسیبی نزده. ‫- تو می خواهی همه خوشحال باشن. 47 00:04:28,093 --> 00:04:31,512 من اعتقاد ندارم کسی رو ناراحت کنم اگر مجبور نباشم 48 00:04:31,512 --> 00:04:33,055 ‫یا اینکه واسه خودم دشمن بتراشم. 49 00:04:33,055 --> 00:04:37,183 ممکنه در حال عبور از صحرا باشی و اون کسی باشه که یکهو ببینیش 50 00:04:37,184 --> 00:04:40,478 ‫ نظرت در مورد هفته ی دیگه چطوره؟ ‫همون موقع، همون جا. 51 00:04:40,479 --> 00:04:43,561 ‫- شاید. ‫- میرم بلیطم رو بگیرم. 52 00:04:46,818 --> 00:04:50,571 اون نمی دونه که ما دیگه نمی خواییم ببینیمش 53 00:04:50,571 --> 00:04:52,656 ‫اون تو مسیر خروجشه. 54 00:04:52,656 --> 00:04:56,948 وقتی یه زن متاهل خیلی داغ شد موقعشه که باهاش سرد بشی 55 00:04:57,869 --> 00:05:01,163 حرکت بعدی که اون میزنه اینه که من رو با شوهرش آشنا کنه 56 00:05:01,164 --> 00:05:03,582 می تونم ببینم که قراره چی بشه 57 00:05:03,583 --> 00:05:09,046 ‫- شب خوبی رو واست آرزو دارم، دختر. ‫- مراسم رقص روز شنبه ست. 58 00:05:09,046 --> 00:05:12,257 ‫- مهمانت می کنم. ‫- شوهر پیرت اونجا نیست؟ 59 00:05:12,257 --> 00:05:14,663 ‫آره، میخوام شما همدیگه رو ببینید. شب خوش. 60 00:05:16,762 --> 00:05:18,346 دستمالت رو فراموش نکن 61 00:05:18,346 --> 00:05:21,464 ‫من مثل پسرهای پیشاهنگ ‫همیشه آماده ام. 62 00:05:23,893 --> 00:05:27,229 یک بار من با یه شوهری ملاقات کردم این باعث نشد که من بیخیال زنه بشم 63 00:05:27,229 --> 00:05:31,691 اون ممکنه در حال مردن باشه،اما اگه من ملاقاتش نکرده باشم، بهش فکر هم نمی کنم 64 00:05:31,692 --> 00:05:35,779 ‫فقط یک مرتبه ملاقات می کنید. احتمالاً، اون ورزش خوبی از کار در میاد 65 00:05:35,779 --> 00:05:37,447 امثال اون معمولاً هستن 66 00:05:37,447 --> 00:05:39,365 همینطور که من با زنه رابطه دارم 67 00:05:39,365 --> 00:05:42,659 من به مرده فکر می کنم که در حال آویزون کردن پیراهن هاشه 68 00:05:42,660 --> 00:05:46,038 ‫یا تو میخونه داره در مورد فوتبال یا "کریکت" بحث میکنه 69 00:05:46,038 --> 00:05:49,624 ‫شما امثال اون آدمها رو زیاد می بینید، ‫هوادارای "چلسی". 70 00:05:49,625 --> 00:05:51,497 ‫سلام. 71 00:05:52,669 --> 00:05:55,713 ‫- خوش گذشت، عزیزم؟ ‫- در کل بد نبود. 72 00:05:55,713 --> 00:05:57,047 ‫فیلم خوبی بود؟ 73 00:05:57,048 --> 00:06:00,884 صف طولانی بود.واسه همین نایستادیم جاش رفتیم رستوران 74 00:06:00,885 --> 00:06:03,428 ‫بهتون خوش گذشت (لذت بردید)؟ ‫این نکته ی اصلیه. 75 00:06:03,429 --> 00:06:06,431 ‫خب، من نهایت سعیم رو کردم. تو چطور؟ 76 00:06:06,431 --> 00:06:10,972 من از اول تا آخر اون باغی رو که راهنماش اومده بود رو رفتم.خیلی جالبه 77 00:06:12,687 --> 00:06:17,062 تو بیشتر باید بری بیرون.تو خیلی بشاش شدی دوباره خوشحال به نظر می رسی 78 00:06:20,236 --> 00:06:22,863 حالا می رم به ملاقات "یه پرنده ی کوچیک به نام "گیلدا 79 00:06:22,863 --> 00:06:26,824 اون کاملاً احمق نیست اما یه جورایی ساده لوحه 80 00:06:26,825 --> 00:06:28,868 ‫اون نباید هرگز شماره یک در نظر گرفته بشه 81 00:06:28,868 --> 00:06:31,328 شما نمی تونید اون رو ببرید بیرون یا جایی نشونش بدید 82 00:06:31,329 --> 00:06:35,040 ‫اون زیاد خوش لباس نیست، ‫اما اون یه ترشیده ی کوچولوی پر صر وصداست. 83 00:06:35,041 --> 00:06:38,704 ‫و یه چیز دیگه، ‫اون آزادیت رو سلب نمی کنه. 84 00:06:39,628 --> 00:06:44,298 بیشتر پرنده ها کشته مرده ی اینن که یه مردی رو گیر بندازن و بعدش تغییرش بدن 85 00:06:44,299 --> 00:06:47,968 من از همون اول به گیلدا گفتم که اهل ازدواج کردن نیستم 86 00:06:47,969 --> 00:06:52,181 ‫یه چیز رو می دونید؟ اون اهمیت نمی ده ‫اون یه جورایی مونده و خودشم اینو می دونه 87 00:06:52,181 --> 00:06:55,963 ‫هر پرنده ای که جایگاه خودش رو تو این دنیا بدونه می تونه کاملاً خوشحال باشه 88 00:06:57,853 --> 00:07:01,101 ‫الفی.کلیدات رو فراموش کردی؟ 89 00:07:05,235 --> 00:07:07,361 ‫هامفری، تویی. 90 00:07:07,362 --> 00:07:13,033 ‫آره. ببخشید که دیر وقت این ورا پیدام شد اما فقط داشتم رد می شدم 91 00:07:13,033 --> 00:07:14,534 ‫بله، متوجهم. 92 00:07:14,535 --> 00:07:17,746 من تازه کارم تموم شد و فقط یه مقدار احساس تنهایی می کردم 93 00:07:17,746 --> 00:07:20,039 واسه همین با خودم گفتم یه سری بزنم 94 00:07:20,040 --> 00:07:22,114 ‫بله، متوجهم. 95 00:07:27,672 --> 00:07:29,877 ‫زمان بدی مزاحمت شدم؟ 96 00:07:31,008 --> 00:07:33,046 هر لحظه منتظرم الفی برسه 97 00:08:05,497 --> 00:08:07,206 ‫چه بوی تندی میاد! 98 00:08:07,207 --> 00:08:10,835 ‫این "پل نانا"اس . عطر عربیه. ‫خوشت نمیاد؟ 99 00:08:10,836 --> 00:08:13,213 ‫نه،من از چیزایی که بوی طبیعی بدن خوشم میاد 100 00:08:13,213 --> 00:08:14,922 شامت رو آماده کردم 101 00:08:14,923 --> 00:08:17,633 هیچ وقت به محض اینکه رسیدم چیزی رو به خوردم نده 102 00:08:17,633 --> 00:08:20,802 یاتاقان می زنم ‫- هر طور که مایلی. 103 00:08:20,803 --> 00:08:22,794 صحبت در مورد اون باشه واسه بعد 104 00:08:25,933 --> 00:08:28,339 ‫ دیدم که اون هامفری عجیب الخلقه داشت می رفت 105 00:08:30,895 --> 00:08:34,523 ‫منو ببین. تو که با اون رابطه نداشتی،داشتی؟ 106 00:08:34,524 --> 00:08:39,111 ‫الفی، من از وقتی تو رو دیدم دیگه نمی تونم نزدیک شدن مرد دیگه ای رو تحمل کنم 107 00:08:39,111 --> 00:08:43,156 ‫فقط تعجب می کنم. پس اون فقط اومده بود این شکلات ها رو بهت بده؟ 108 00:08:43,156 --> 00:08:45,533 نه .اومده بود که بهم بگه دوستم داره 109 00:08:45,534 --> 00:08:50,246 ‫- دوستت داره؟ بعضی از مردا خنده دارن. ‫- الفی، تو منو دوست داری؟ 110 00:08:50,246 --> 00:08:52,866 ‫خب، باید بگم که از تو خیلی خوشم میاد. 111 00:08:57,461 --> 00:09:00,496 ‫آه، خوب،بعداً به حساب اون خر مگس هم می رسم 112 00:09:13,434 --> 00:09:17,097 ‫کیسه ی آب داغ؟ ‫اون یه مقدار دست پیش رو گرفته. 113 00:09:22,275 --> 00:09:24,349 ‫سلام. 114 00:09:27,321 --> 00:09:31,866 ‫- امروز 22ام نیست؟ ‫- آره، فکر می کنم. 115 00:09:31,867 --> 00:09:34,661 ‫دوست کوچولومون نباید 19ام می رسید؟ 116 00:09:34,661 --> 00:09:37,872 ‫نگران نباش، اون میاد. ‫اون همیشه یه علامتی میده. 117 00:09:37,873 --> 00:09:39,416 ‫اون معمولا خیلی وقت شناسه. 118 00:09:39,416 --> 00:09:42,043 من روز واقعاً خوبی رو تو کافه داشتم 119 00:09:42,043 --> 00:09:45,421 بالای 50 پوند دخل گرفتم فوق العاده نیست؟ 120 00:09:45,421 --> 00:09:48,673 ‫چی فوق العاده اس؟ ‫اون که پول تو نیست. 121 00:09:48,674 --> 00:09:52,260 دوست دارم بهشون خوب فکر کنم این منو سرگرم می کنه 122 00:09:52,261 --> 00:09:56,431 ،به جای اینکه شروع کنی به مذخرف گفتن ‫یه حرکتی رو دخل بزن. 123 00:09:56,431 --> 00:09:57,932 ‫الفی، من نمی تونم. 124 00:09:57,932 --> 00:10:01,184 ‫اون تنها دخلیه تو لندن که ازش نمیزنن 125 00:10:01,185 --> 00:10:03,937 ‫لوئیجی و همسرش با من مثل یه عضو خونواده رفتار می کنن 126 00:10:03,938 --> 00:10:06,773 این که دلیل نمیشه 127 00:10:06,774 --> 00:10:09,526 ‫الفی، من تا اونجایی که باید خوشبختم. 128 00:10:09,526 --> 00:10:13,474 تو هنوز هم می تونی خوشبخت باشی با چند صد تایی که تو بانک داشته باشی 129 00:10:16,908 --> 00:10:19,076 ‫حالا، نگاه کن. 130 00:10:19,077 --> 00:10:22,538 ‫یک چیزی رو باید فرو کنی تو اون کله ات 131 00:10:22,538 --> 00:10:25,207 هیچ کس تو این زندگی کمکت نمی کنه 132 00:10:25,207 --> 00:10:29,002 .خودت باید به خودت کمک کنی اگه روزی 5 "شیلینگ" رو کش می رفتی (شیلینگ ؛ یک بیستم پوند و رایح تا 1970) 133 00:10:29,002 --> 00:10:31,837 الان 200 تا لبخند اون گوشه ی لبت داشتی 134 00:10:31,838 --> 00:10:33,547 ‫پول که همه چیز نیست. 135 00:10:33,548 --> 00:10:36,509 فقط آدمایی که هیچ چیز ندارن اینو می گن 136 00:10:36,509 --> 00:10:39,052 من تو هر کاری که انجام می دم یه چیزی کش می رم 137 00:10:39,053 --> 00:10:41,805 کش رفتن باعث میشه تو توی کارت سود کنی 138 00:10:41,805 --> 00:10:45,883 ‫من معتقدم که همه باید تو کارشون سود کنن 139 00:10:52,398 --> 00:10:54,804 اون ور کار انجام شد 140 00:11:02,783 --> 00:11:07,078 ‫- خوش حال به نظر می رسی، "الکینز". ‫- بعضی از صبح ها، دوست دارم سوت بلبلی بزنم 141 00:11:07,078 --> 00:11:10,122 ‫آره؟ اون همه خوشحالی واسه پولی که بهت می دم نیست 142 00:11:10,123 --> 00:11:12,333 ‫تو حتماً چیز خوبی کش رفتی 143 00:11:12,333 --> 00:11:15,669 این افترا به یه شخصیت حقیقیه علیه ت گزارش می دم 144 00:11:15,669 --> 00:11:18,546 ‫بی خیال.فکر می کنی من چطور به اینجا رسیدم؟ 145 00:11:18,547 --> 00:11:22,175 من تا اون موقعی که خوب کار می کنی ازت راضیم 146 00:11:22,175 --> 00:11:26,171 اما طمع برت نداره،و الا این مرغ تخم طلا رو می کشی 147 00:11:31,600 --> 00:11:34,561 یکهو به هم ریختم نباید سوت می زدم 148 00:11:34,561 --> 00:11:37,438 هرگز وقتی چیزی کش می رید شنگول بازی در نیارید 149 00:11:37,439 --> 00:11:39,232 بی دقتی کردی 150 00:11:39,232 --> 00:11:43,444 می تونی این رو دوباره بگی چون گیلدا کوچولو حامله اس 151 00:11:43,444 --> 00:11:46,321 ‫- نه! چند وقته؟ ‫- چند ماهی میشه. 152 00:11:46,322 --> 00:11:49,032 ‫تو تو فکر ازدواج نیستی؟ 153 00:11:49,033 --> 00:11:51,107 ‫من، با وجود سلامتی عقلم؟ 154 00:11:58,625 --> 00:12:00,165 ‫ببخشید،پر دشه. 155 00:12:01,419 --> 00:12:03,576 ‫جا فقط واسه یه نفر هست. 156 00:12:07,508 --> 00:12:10,177 ‫هامفری، خوشحالم که تو این اتوبوسی. 157 00:12:10,177 --> 00:12:12,929 ‫- جدی؟ ‫- خیلی وقت بود که ندیدمت. 158 00:12:12,929 --> 00:12:17,016 لازم نیست از پله ها پرت کنن پایین تا بفهمی که از اومدنت خوشحال نیستن 159 00:12:17,016 --> 00:12:19,221 ‫- متاسفم. ‫- اشکالی نداره. 160 00:12:20,144 --> 00:12:23,855 ‫- دلم واسه گپ زدنامون تنگ شده. ‫- جدی؟ 161 00:12:23,856 --> 00:12:26,725 ‫دوتا شش "پنی"، ‫از وقتی که زمان گرفتی! 162 00:12:28,360 --> 00:12:30,434 ممنون 163 00:12:32,197 --> 00:12:37,118 هرگز تو رو دوست داشتنی تر از اون روز ندیدم هنوز نمی تونم بهت فکر نکنم 164 00:12:37,118 --> 00:12:39,524 ‫این... این روزها حال الفی چطوره؟ 165 00:12:41,330 --> 00:12:43,832 خوبه 166 00:12:43,832 --> 00:12:47,043 میگم،دیگه اذیت نمی کنه چون عادت شده 167 00:12:47,044 --> 00:12:49,587 ‫- چی نمی کنه؟ ‫- غم قدیمی. 168 00:12:49,588 --> 00:12:51,911 ‫هنوز، من نمی تونم بدون اون باشم. 169 00:12:54,926 --> 00:12:58,756 ‫شما نامزدی چیزی نکردید،نه؟ 170 00:12:59,680 --> 00:13:02,474 ‫نه، هیچ کاری نکردیم. 171 00:13:02,474 --> 00:13:05,094 ‫اون واسه این داستانا عجله نداره، الفی. 172 00:13:14,235 --> 00:13:16,653 انتظار ندارم هیچ وقت نیازم داشته باشی 173 00:13:16,654 --> 00:13:19,523 اما اگه داشتی،همیشه می تونی اینجا پیدام کنی 174 00:13:23,368 --> 00:13:25,119 ‫خداحافظ، گیلدا. 175 00:13:25,120 --> 00:13:27,194 ‫خدا حفظت کنه. 176 00:14:04,655 --> 00:14:07,144 ‫- سلام، الفی. ‫- دیر کردی، دختر. 177 00:14:07,867 --> 00:14:09,573 ‫من تمام راه رو دویدم. 178 00:14:10,744 --> 00:14:13,447 خبری نیست؟ گزارشی از جلو اومدن؟ 179 00:14:14,748 --> 00:14:18,960 نه ، شبیه ش هم نشده 180 00:14:18,960 --> 00:14:22,296 ما باید یه کاری واسه این کوچولو بکنیم 181 00:14:22,296 --> 00:14:24,297 ‫من همه چیز رو امتحان کردم. 182 00:14:24,298 --> 00:14:26,550 ‫تو یه چیزایی رو بی سر و صدا می خوری؟ 183 00:14:26,550 --> 00:14:29,469 ‫تو که نمی خوایی یه بلایی سر خودت بیاری. 184 00:14:29,470 --> 00:14:31,544 ‫الفی. 185 00:14:37,185 --> 00:14:40,312 ‫- تازگی ها دیگه زیرآبی میری. ‫- متاسفم. 186 00:14:40,313 --> 00:14:42,815 و تا اندازه ای داری بیشتر عقل کل بازی در میاری 187 00:14:42,815 --> 00:14:46,443 همینطور که من باید به تو توجه کنم در عوضش تو هم باید به من توجه کنی 188 00:14:46,443 --> 00:14:49,112 من نمی تونم شرحش بدم،اما می تونم احساسش کنم 189 00:14:49,112 --> 00:14:52,156 ‫- منو دوست داری؟ ‫- چی می تونم بگم وقتی که می پرسی؟ 190 00:14:52,157 --> 00:14:56,734 تو نباید بپرسی،می دونی من خودم بهت می گم ، وقتی حسش کردم 191 00:14:57,662 --> 00:15:01,492 ‫- برم قهوه درست کنم. ‫- آره. غلیظ (قوی) درستش کن. 192 00:15:02,291 --> 00:15:04,365 ‫الفی، داشتم فکر می کردم. 193 00:15:05,169 --> 00:15:07,963 ‫چرا ما نمی تونیم... باهاش بسازیم؟ 194 00:15:07,963 --> 00:15:09,797 ‫چه افکار وحشتناکی! 195 00:15:09,798 --> 00:15:12,467 من هیچ وقت با هیچ چیز نساختم 196 00:15:12,467 --> 00:15:16,428 ‫اگه من باهات ازدواج می کردم،تو یه شوهر به دست می آوردی اما یه دوست از دست می دادی 197 00:15:16,429 --> 00:15:19,556 ‫تو مجبور نیستی باهام ازدواج کنی ‫من با اون کنار اومدم. 198 00:15:19,557 --> 00:15:24,603 ‫برام مهم نیست. دوباره فکر کن قبل از اینکه یه موجود معصوم رو از بین ببری 199 00:15:24,603 --> 00:15:28,064 ‫من نمی خوام اونو از بین ببرم. سرپرستیش رو می دم به کسی 200 00:15:28,064 --> 00:15:30,190 ‫در مورد چی داری صحبت می کنی؟ 201 00:15:30,191 --> 00:15:33,152 ‫خوب، توسط یه زن ثروتمند، متوجهی؟ 202 00:15:33,152 --> 00:15:36,905 ‫- یه زن ثروتمند؟ ‫- خیلی دوست دارم این کار رو واسش بکنم. 203 00:15:36,906 --> 00:15:39,526 یقین دارم که زندگی خوبی خواهد داشت 204 00:15:40,200 --> 00:15:42,452 ‫صبر کن، دختر. 205 00:15:42,452 --> 00:15:45,246 تو نمی تونی مطمئن باشی که فعلاً چیزی هست 206 00:15:45,246 --> 00:15:48,081 امروز صبح ، به گمونم لگد زدنش رو حس کردم 207 00:15:48,082 --> 00:15:51,751 ‫چطور می تونه لگد بزنه؟ اون هنوز اندازه ی بند انگشت من هم نیست 208 00:15:51,752 --> 00:15:54,212 ‫- دفعه ی بعد بهت می گم. ‫- نمی خواد بگی! 209 00:15:54,213 --> 00:15:56,339 به انگیزه هات راه رو نشون نده 210 00:15:56,340 --> 00:15:59,175 یه چیزی رو که یه زن طبیعی می دونه 211 00:15:59,176 --> 00:16:01,177 واسه مرد تهوع آوره 212 00:16:01,177 --> 00:16:05,555 خانم آنتونی تو کافه هر بار که بچه شون تکون می خورد به شوهرش می گفت 213 00:16:05,556 --> 00:16:09,267 تو تشخیص نمی دی که مردا خیلی حساس تر از زن ها هستن 214 00:16:09,268 --> 00:16:12,729 ‫ اون زن گندهه که تو "لوکارنو" باهاش رقصیدم رو یادته؟ (محل رقصی در لندن) 215 00:16:12,730 --> 00:16:15,982 ‫یه شب یکشنبه ‫او بهم زخم عملش رو نشون داد، 216 00:16:15,983 --> 00:16:19,986 ‫از وقتی که بچه بوده. یه جای زخم دراز با پوستِ سفیدِ دورش 217 00:16:19,986 --> 00:16:23,280 من مستقیم از رو تخت بلند شدم و لباس هام رو پوشیدم 218 00:16:23,281 --> 00:16:25,366 ‫"چت شد؟" اون گفت. 219 00:16:25,366 --> 00:16:29,611 ‫من گفتم: "من همین تازه یه "فیلم ترسناک لعنتی دیدم"،"که اینطور 220 00:16:31,205 --> 00:16:33,279 ‫الفی،خواهش می کنم. 221 00:16:36,042 --> 00:16:40,671 ‫می تونم ، می دونی ، این کار رو بکنم و یه بچه داشته باشم؟ 222 00:16:40,672 --> 00:16:43,790 ‫واسه چی از من می پرسی؟ ‫اون مال خودته، این طور نیست؟ 223 00:16:44,925 --> 00:16:49,751 ‫هیچ کس تو این دنیا حق این رو نداره که جلوی انجام دادن کاری رو که دوست داری بگیره 224 00:16:51,306 --> 00:16:56,852 ‫محکم باش، دختر.حالا. نذار قلبت بشکنه 225 00:16:56,853 --> 00:17:01,148 اگه می خوایی یه کاری انجام بدی و فکر می کنی که درسته،انجامش بده 226 00:17:01,148 --> 00:17:03,650 گور پدرشون ، مواظب پیرهنم باش 227 00:17:03,651 --> 00:17:05,725 ‫حالا... 228 00:17:10,443 --> 00:17:12,529 "بیمارستان زنان و زایمان اسکالا امیلیو" 229 00:17:12,530 --> 00:17:13,701 می دونید چیه؟ 230 00:17:13,701 --> 00:17:17,120 ‫اون چند ماهی رو که باردار بود کاملاً خوشحال بود 231 00:17:17,121 --> 00:17:19,831 که از نظر من به نحوی کاملاً بی مورد بود 232 00:17:19,832 --> 00:17:21,333 ‫اون متاهل نبوده. 233 00:17:21,333 --> 00:17:25,253 ‫نا گفته نماند، اون یه مدتی کاملاً زیبا شده بود 234 00:17:25,254 --> 00:17:27,672 ‫به خصوص در ماه های اولی بارداریش. 235 00:17:27,672 --> 00:17:32,801 بهش گفتم، می گم ها،خدای من، دختر تو اون قدر ها هم که فکر می کردم زشت نیستی 236 00:17:32,802 --> 00:17:37,556 ‫به هر حال،زمانش رسید و تو بیمارستان وضع حمل کرد 237 00:17:37,556 --> 00:17:41,351 من اونجا نبودم ، بنابراین نمی دونستم تا اینکه خودش بهم گفت 238 00:17:41,351 --> 00:17:45,312 ‫بعدش ، رو هم رفته بچه خیلی خوب به دنیا میاد 239 00:17:45,313 --> 00:17:48,431 درست سر بزنگاه ، میشه گفت 240 00:17:55,156 --> 00:17:56,365 ‫الفی؟ 241 00:17:56,365 --> 00:17:59,326 اونجا ندیدمت خیلی متفاوت به نظر می رسی 242 00:17:59,326 --> 00:18:02,823 ‫- منظورت چیه؟ ‫- خب، یه جورایی مامان شدی. 243 00:18:05,874 --> 00:18:10,586 ‫من اسمم رو خانم "الکینز" گفتم. ‫اشکالی نداره؟ 244 00:18:10,586 --> 00:18:12,129 ‫البته که اشکالی نداره 245 00:18:12,129 --> 00:18:16,049 ‫اسم خودتو هر چی دوست داری بذار اینجا یه کشور آزاده ،مگه نه؟ 246 00:18:16,049 --> 00:18:17,925 واست چند تا گل آوردم 247 00:18:17,926 --> 00:18:20,720 اما نمی خواستم ببینی که دستم گرفتم 248 00:18:20,720 --> 00:18:22,554 خیلی قشنگن 249 00:18:22,555 --> 00:18:24,807 ‫"فرزیا"! چقدر لذت بخش. (نوعی گل) 250 00:18:24,807 --> 00:18:27,976 واست می ذارمشون تو یه گلدون ‫خانم الکینز. 251 00:18:27,977 --> 00:18:30,854 ‫در مورد پسرت چی فکر می کنی، آقای الکینز؟ 252 00:18:30,854 --> 00:18:33,687 ‫- در مورد چی من؟ ‫- اون هنوز ندیدتش. 253 00:18:34,274 --> 00:18:36,348 ایناهاش 254 00:18:39,154 --> 00:18:41,228 اون کپی پدرشه 255 00:18:48,621 --> 00:18:50,695 ‫بله. 256 00:18:51,498 --> 00:18:53,821 می تونم ببینم که بیشتر به من رفته تا تو 257 00:18:55,252 --> 00:18:57,295 ‫اسمش رو می خوایی چی بذاری؟ 258 00:18:57,295 --> 00:18:59,964 ‫فکر کردم که بذارم "مالکوم آلفرد". 259 00:18:59,964 --> 00:19:02,132 ‫مالکوم آلفرد لعنتی؟ 260 00:19:02,133 --> 00:19:05,969 ‫اون هرگز تو رو به خاطر گذاشتن !همچین اسمی نمی بخشه 261 00:19:05,970 --> 00:19:09,419 ‫هی، اون داره تکون می خوره. ‫زود باش، بهتره تو بگیریش. 262 00:19:13,810 --> 00:19:17,165 اشتباهی که در مورد گیلدا کردم گرفتار شدن باهاش بود 263 00:19:19,106 --> 00:19:20,704 من یه زندگی زیبای کوچیک داشتم و نتونستم ببینمش 264 00:19:20,705 --> 00:19:22,231 خدمات سریع در داخل 265 00:19:22,318 --> 00:19:25,038 اینجا خشک شویی این خانمه 266 00:19:30,193 --> 00:19:32,277 "بسته" 267 00:19:45,756 --> 00:19:49,801 و من طی یه معامله یه کت وشلوار تمیز گرفتم 268 00:19:49,801 --> 00:19:53,002 ‫خوب، شما نمی تونید همچین چیزی رو پس بدید 269 00:19:55,681 --> 00:19:58,183 ‫بعدش،اینجا خانم دکتر متخصص پا خدمات بهبود پا رو ارائه میدن 270 00:19:58,183 --> 00:20:01,811 ‫من "ترتیبش رو دادم". ‫اون میخچه هام رو خیلی دلپذیر برداشت. 271 00:20:01,812 --> 00:20:04,731 هیچ وقت پاهام تو همچین وضعیت دوست داشتنی نبودن 272 00:20:04,731 --> 00:20:07,220 من مثل یه پری کوچولو رقصان بودم 273 00:20:08,860 --> 00:20:11,570 ‫اون یه "سبیل نارنجی" کوچولو داشت، 274 00:20:11,571 --> 00:20:15,991 ‫اما متوجه شدم که من کاملاً تمایل دارم که از عیب و ایرادات یه زن چشم پوشی کنم 275 00:20:15,991 --> 00:20:19,524 به شرط این که اون خانم چیز دیگه ای برای جبران اون نقص ارائه بده 276 00:20:21,830 --> 00:20:26,704 ‫خب، واسه همینه که ما اینجاییم دیگه برای کمک کردن به دیگران 277 00:20:28,753 --> 00:20:31,547 ‫بعدش "دورا" بود "یه پرنده ی کوچولو اهل "پیملیکو (محله ای در مرکز لندن) 278 00:20:31,547 --> 00:20:34,674 من روز های دوشنبه و چهارشنبه ترتیبش رو می دادم 279 00:20:34,675 --> 00:20:37,923 ‫وقتی که شوهر جوونش به کلاسهای بدن سازیش می رفت 280 00:20:41,264 --> 00:20:42,723 ‫و بالای همه ی اونها، 281 00:20:42,724 --> 00:20:46,672 یه پرنده ی عجیب بود که به صورت شانسی به تورم خورده بود 282 00:20:50,731 --> 00:20:53,483 ‫چه بچه ی دوست داشتنی. 283 00:20:53,483 --> 00:20:57,016 ‫- بچه ی خودتونه؟ ‫- نه، نه،بچه ی خواهرمه. 284 00:20:58,530 --> 00:21:02,116 ‫پس چرا من تا الان درگیر گیلدا بودم،نمی دونم 285 00:21:02,116 --> 00:21:06,453 ‫- دور دهنش چرا قهوه ای شده؟ ‫- شکلاته که بهش دادم. 286 00:21:06,454 --> 00:21:08,611 ‫الفی، نباید بهش می دادی! 287 00:21:10,374 --> 00:21:12,164 تو یه مقدار بوی شیر می دی 288 00:21:12,876 --> 00:21:15,503 ‫ متاسفم، الفی، من باید شستشو کنم. 289 00:21:15,503 --> 00:21:17,992 ‫نه، اهمیتی نداره،بوی مامان هاست. 290 00:21:19,048 --> 00:21:22,050 ‫چند وقت شیر دادنت طول می کشه؟ 291 00:21:22,051 --> 00:21:25,262 ‫تا زمانی که بتونم. ‫این بهترین چیز برای اونه. 292 00:21:25,262 --> 00:21:28,598 زیاد اجازه نده بهش وابسته بشی 293 00:21:28,599 --> 00:21:30,267 ‫چرا که نه؟ من مادرشم. 294 00:21:30,267 --> 00:21:32,977 ‫و من هم پدرشم ‫اما تو باید عاقل باشی. 295 00:21:32,977 --> 00:21:34,978 باید یه فکری واسش بکنی 296 00:21:34,979 --> 00:21:38,815 ‫- اون زن پولداره چی شد؟ ‫- کدوم زن پولدار؟ 297 00:21:38,816 --> 00:21:42,611 ‫همون که قراره سرپرستیش رو به عهده بگیره و به این صورت اون شانس زندگی داشته باشه 298 00:21:42,611 --> 00:21:45,446 تو فکرش هستم نمی تونم در این مورد عجله کنم 299 00:21:45,447 --> 00:21:48,741 ‫- سریع تصمیمت رو بگیر. ‫- چرا باید این کار رو کنم؟ 300 00:21:48,742 --> 00:21:50,910 ‫اون ممکنه به تو خیلی عادت کنه، 301 00:21:50,910 --> 00:21:54,246 ‫بعد وقتی بخوان از تو دورش کن اذیت میشه 302 00:21:54,247 --> 00:21:57,791 ‫- کی گفته اونا میبرنش؟ ‫- چیزی که خودت گفتی. 303 00:21:57,792 --> 00:22:01,336 تو میخوایی سرپرستیش رو به کسی بدی که این بچه هیچ وقت محتاج چیزی نباشه 304 00:22:01,336 --> 00:22:03,410 ‫اون خیلی وقت پیش بود. 305 00:22:04,965 --> 00:22:07,634 ،می دونی چه اتفاقی واست افتاد ‫مگه نه دختر؟ 306 00:22:07,634 --> 00:22:11,470 ‫تو نظرت عوض شده. ‫می تونم از چهره ت اینو بخونم. 307 00:22:11,471 --> 00:22:14,306 ‫خوب که چی؟ ‫تو تا حالا این اتفاق واست نیوفتاده؟ 308 00:22:14,307 --> 00:22:16,600 ‫بله، اما من همیشه در برابرش مقاومت کردم. 309 00:22:16,600 --> 00:22:19,602 دراز کشیدن تو بیمارستان و شیر دادن به اون بچه باعث شد که اینطور بشی 310 00:22:19,603 --> 00:22:23,272 ‫می تونم ببینم که چهرت عوض شده. ‫مثل همه ی مامان ها. 311 00:22:23,273 --> 00:22:26,817 ‫- یه کم هم از این خجالت نمی کشم. ‫- اما تو باید به فکر اون هم باشی. 312 00:22:26,818 --> 00:22:31,196 تو هیچ وقت نمی تونی مثل اون زن پولدار اونو بزرگش کنی 313 00:22:31,197 --> 00:22:34,241 ‫خواهیم دید من هفته ی دیگه برمی گردم سر کار 314 00:22:34,241 --> 00:22:37,988 ‫اون می تونه واقعاً مراقبش باشه لباس های خوب تنش کنه 315 00:22:40,664 --> 00:22:42,874 ‫کی گفته من نمی تونم لباس مناسب تنش کنم؟ 316 00:22:42,874 --> 00:22:45,417 ‫اون شال دوست داشتنی رو ببین، 317 00:22:45,418 --> 00:22:48,253 ‫و چیزهایی که واسش گرفتم تو اون کشو. 318 00:22:48,254 --> 00:22:52,090 تو نمی تونی بهش حرف زدن خوب رو یاد بدی نه مثل اون زن ثروتمند 319 00:22:52,091 --> 00:22:53,550 اگه سخت تلاش کنم می تونم 320 00:22:53,550 --> 00:22:58,262 ‫نه به طور مناسب، تو نمی تونی. اون هی میگه ‫این و اون "لعنتی" و شاید هم بدتر . 321 00:22:58,263 --> 00:23:01,474 ‫- بهش اجازه نمی دم. ‫- اینا خشک شدن،می تونی ازشون استفاده کنی. 322 00:23:01,474 --> 00:23:04,643 ‫کی مواظبش می مونه وقتی برگردی کافه؟ 323 00:23:04,644 --> 00:23:08,564 ‫من قصد ندارم برگردم.من تو آبجو سازی کار می کنم . حقوقش بهتره 324 00:23:08,564 --> 00:23:13,026 ‫پر کردن جعبه های لعنتی آبجو؟ ‫کی تو یه کم شعور پیدا می کنی؟ 325 00:23:13,026 --> 00:23:16,237 ‫کی مواظبش می مونه وقتی تو اون آب جو سازی کار می کنی ؟ 326 00:23:16,238 --> 00:23:18,031 ‫زنی به نام خانم "تیپت". 327 00:23:18,031 --> 00:23:21,784 اون چهار تا بچه از خودش داره و از این بچه هم مواظبت میکنه 328 00:23:21,784 --> 00:23:24,244 ‫از صبح روز دوشنبه ‫تا عصر جمعه. 329 00:23:24,245 --> 00:23:28,623 و من تمام آخر هفته رو باهاش هستم فکر می کنم این واسش بهتره 330 00:23:28,624 --> 00:23:31,334 ‫و من ... و من چی؟ 331 00:23:31,334 --> 00:23:35,129 ‫تو فکر کردی من آخر هفته ام رو با تعویض پوشک خیس می گذرونم؟ 332 00:23:35,130 --> 00:23:37,965 ‫تو ما رو ترک نمی کنی، الفی؟ الان نه؟ 333 00:23:37,965 --> 00:23:39,966 من باید در موردش فکر کنم 334 00:23:39,967 --> 00:23:43,887 ‫خواهش می کنم! من هرگز ازت چیزی نمی خوام "حتی یه"فارثینگ (پول خرد انگلستان؛رواج تا 1956) 335 00:23:43,888 --> 00:23:47,140 ‫اما الان ما رو ترک نکن. ‫اگر این کار رو کنی... 336 00:23:47,140 --> 00:23:50,893 ‫اینجوری حرف نزن. ‫من نگفتم که ترکت می کنم. 337 00:23:50,894 --> 00:23:54,730 ‫من باید صحبت کنم.فکر نمی کنم در مورد بچه کار درست رو انجام می دی 338 00:23:54,731 --> 00:23:59,485 اما چرا.من مواظبش هستم.من هرگز ازش غفلت نمی کنم.هرگز 339 00:23:59,485 --> 00:24:02,612 من فقط واقعیتی که می بینم رو دارم بهت می گم 340 00:24:02,613 --> 00:24:04,781 ‫تو که ما رو ترک نمی کنی، می کنی؟ 341 00:24:04,781 --> 00:24:09,535 ‫- بهم قول بده، الفی. قول بده! ‫- ول کن. آستینم رو نخور. 342 00:24:09,536 --> 00:24:13,456 ‫من که وحشی نیستم. ‫من نمیخوام که فرار کنم. 343 00:24:13,456 --> 00:24:15,290 ‫اما در هر صورت شروع نکن به گریه کردن. 344 00:24:15,291 --> 00:24:17,668 و الا مطمئن باش می زنمت 345 00:24:17,668 --> 00:24:19,706 الان حال و حوصله ش رو ندارم 346 00:24:20,754 --> 00:24:23,965 ‫یکهو نپر سمتش. ‫این کار جواب نمی ده. 347 00:24:23,965 --> 00:24:28,594 ‫شما بیشتر به هم اخت می شید "بعدش اون نمی ره پیش خانم "تیپت 348 00:24:28,595 --> 00:24:32,431 ‫هی ،رفیق.بسه دیگه. 349 00:24:32,431 --> 00:24:35,880 ‫یه چیزی رو که به خاطرش گریه می کردی ‫ بهت میدم .حالا بی خیال. 350 00:24:45,068 --> 00:24:48,279 ‫اینم از این. ‫تنها چیزی که می خوایی صدای پدره. 351 00:24:48,279 --> 00:24:50,781 ‫یه زندگی سخت پیش رو داره. 352 00:24:50,781 --> 00:24:54,444 هیچ تصور اشتباهی رو از همون اول بهش القا نکن 353 00:25:22,935 --> 00:25:25,478 ‫حالا، در مورد بچه ی خودم 354 00:25:25,479 --> 00:25:27,647 ‫اون یه زبل واقعی از آب دراومد 355 00:25:27,648 --> 00:25:31,317 ‫و وقتی که باهاش بازی می کردم اصلاً دوست نداشت زمان بگذره 356 00:25:31,318 --> 00:25:35,405 ‫هرگز مادرش رو نمی خواست ‫همیشه پدرش رو می خواست 357 00:25:35,405 --> 00:25:40,159 ‫خیلی زود، من هم کم کاملاً به اون ‫ وابسته شدم. می دونید که منظورم چیه؟ 358 00:25:40,159 --> 00:25:43,161 ‫اون چیزی بود که من همیشه علیه ش مقاومت می کردم 359 00:25:43,162 --> 00:25:47,415 ‫چون دیر یا زود به یه دردی مبتلات می کنه 360 00:25:47,416 --> 00:25:50,685 ‫پس اگه یه پرنده از طرفی نتونه کنترلت کنه به یه نحو دیگه ای در اختیارشی 361 00:25:57,717 --> 00:25:59,134 ‫مشکل اینجاست. 362 00:25:59,135 --> 00:26:02,304 وقتی یه بچه وارد زندگیتون می کنید دیگه فقط زندگی شما نیست 363 00:26:02,304 --> 00:26:05,837 ‫- نگاه کن کارایی رو که باید انجام بدی. ‫- بعدی،لطفا. 364 00:26:09,269 --> 00:26:13,181 ‫خوب، تو نمی تونی بدون موروثیت خیلی مراقب باشی 365 00:26:14,023 --> 00:26:16,097 سیگار نکشید ، لطفاً 366 00:26:19,195 --> 00:26:23,025 ‫یه کار عجیب برای یه پرنده، ‫عکاسی اعضای داخلی مردم. 367 00:26:24,074 --> 00:26:26,148 ‫چانه رو بذارید بالا، لطفا. 368 00:26:29,954 --> 00:26:33,570 ‫دست روی باسن. شانه رو به جلو. 369 00:26:34,292 --> 00:26:37,711 فکر می کنه من چی هستم یه بندباز لعنتی؟ 370 00:26:37,711 --> 00:26:41,589 ‫چه دست های خوبی،به هر حال. ‫محکم اما لطیف. می دونید منظورم چیه؟ 371 00:26:41,590 --> 00:26:45,259 ‫- من ناراحت نمی شم اون... ‫- تکون نخورید. 372 00:26:45,260 --> 00:26:48,971 ‫بعدش،اونها از چیزی که فکر می کنید عکس می گیرن 373 00:26:48,972 --> 00:26:51,046 یه سری گواهینامه ی "ایکس" صادر می شه 374 00:27:04,861 --> 00:27:07,863 ‫ببخشید دیر کردم.تو "پیکادلی" ترافیک بود (جاده ای در لندن) 375 00:27:07,864 --> 00:27:09,990 اشکالی نداره . حالا که اینجایی 376 00:27:09,991 --> 00:27:12,159 من واست یه مقدار گیلاس آوردم 377 00:27:12,159 --> 00:27:14,648 نباید این کار رو می کردی 378 00:27:16,788 --> 00:27:20,833 ‫خب، ما هیچ وقت اون بارونی رو که بهمون وعده دادن رو ندیدیم 379 00:27:20,834 --> 00:27:22,706 این طور به نظر نمی رسه 380 00:27:25,087 --> 00:27:26,877 ‫صبح سختی داشتی؟ 381 00:27:28,299 --> 00:27:30,373 معمولی بود 382 00:27:37,307 --> 00:27:41,685 من دوست ندارم تو اون آبجو سازی کار کنی اون کار واسه یه زن خوب نیست 383 00:27:41,686 --> 00:27:43,760 باید باهاش ساخت 384 00:27:48,942 --> 00:27:51,692 ‫- این چیه؟ ‫- حلقه ایه که در موردش صحبت کرده بودم. 385 00:27:53,572 --> 00:27:56,908 ‫- سنگینه! ‫- 22 عیار. طلای خالص. 386 00:27:56,908 --> 00:27:59,480 همون طور که گفتم واسه مادرم بوده 387 00:28:00,369 --> 00:28:02,829 امروزا دیگه از این حلقه ها نمی سازن 388 00:28:02,830 --> 00:28:04,868 اونا با دوام می ساختنشون 389 00:28:06,417 --> 00:28:08,574 ‫- می تونم امتحانش کنم؟ ‫- آره، حتماً. 390 00:28:10,128 --> 00:28:12,838 ‫ار..، نه. نه، ببخشید، اما بد یمنه. 391 00:28:12,839 --> 00:28:16,675 وقتی که یه حلقه ی ازدواج رو میذاری دستت نباید هیچوقت درش بیاری 392 00:28:16,676 --> 00:28:20,339 چیزیه که مردم می گن.نمی دونم واقعاً چقدر صحت داره 393 00:28:22,890 --> 00:28:24,964 ‫هامفری؟ 394 00:28:27,644 --> 00:28:33,229 ‫چه حسی داری... ‫بچه ی یه مرد دیگه رو بزرگ کنی؟ 395 00:28:39,572 --> 00:28:41,195 گیلاس می خوری؟ 396 00:28:43,742 --> 00:28:46,619 ‫منظورت مالکوم کوچولوئه؟ ‫خوب، منظورم اینه... 397 00:28:46,620 --> 00:28:50,915 وقتی که ما ازدواج کنیم ، می تونم به اون مثل بچه ی خودم نگاه کنم 398 00:28:50,915 --> 00:28:54,958 سعی می کنم پدر خوبی واسش باشم، اگه اون منو بپذیره 399 00:28:59,423 --> 00:29:01,829 ‫هی. نگاه کن، می تونم این رو داشته باشم؟ 400 00:29:05,053 --> 00:29:08,431 ‫بیا، عزیزم، یک کمی ‫ساندویچ بانو بخور. 401 00:29:08,431 --> 00:29:10,386 ‫فقط یه کم. 402 00:29:11,600 --> 00:29:14,682 ‫بیا، عزیزم. نمی خوام بهت آسیب بزنم. 403 00:29:15,354 --> 00:29:17,974 ‫فقط یه کم. بیا. پسر خوب. 404 00:29:19,191 --> 00:29:22,986 ‫من باید برم. دیر می رسم سر کار. 405 00:29:22,986 --> 00:29:25,736 ‫به چیزایی که چهارشنبه ی قبل گفتم فکر کردی؟ 406 00:29:28,115 --> 00:29:30,485 تماماً داشتم بهش فکر می کردم 407 00:29:32,828 --> 00:29:36,206 واسه بار آخر این رو واست تعریف می کنم،مالکوم 408 00:29:36,206 --> 00:29:38,708 بعدش باید بای بای کنی 409 00:29:38,708 --> 00:29:42,711 ‫"ابو بن ادهم،خدا ایل و تبارش رو زیاد کنه (شعر "لی هانت" شاعر قرن 19 انگلیس) (برگرفته از داستان ابراهیم ابن ادهم صوفی) 410 00:29:42,712 --> 00:29:47,216 "یه شب از خواب ناز بیدار شد 411 00:29:47,216 --> 00:29:50,215 ‫"و نور مهتاب داخل اتاقش رو دید، 412 00:29:51,220 --> 00:29:54,136 با شکوه شده بود و مثل سوسن غنچه کرده 413 00:29:54,890 --> 00:29:57,600 ‫فرشته ای در یک کتاب طلا نوشته بود..." 414 00:29:57,600 --> 00:29:59,309 ‫ فرشته چیه؟ 415 00:29:59,310 --> 00:30:01,895 ‫تو می دونی فرشته چیه. ‫بهت گفته بودم. 416 00:30:01,896 --> 00:30:04,812 اونها نگهبانن،بالا تو بهشت،اطراف خدا 417 00:30:06,150 --> 00:30:09,277 ‫"آرامش بیش از حد بن ادهم " ...رو دلیر بار آورده بود 418 00:30:09,278 --> 00:30:11,988 ‫بن ادهم کیه؟ 419 00:30:11,988 --> 00:30:14,365 مردیه که همه ی این اتفاقات در موردشه 420 00:30:14,366 --> 00:30:17,660 حالا،چشمات رو ببند و گوش بده،مالکوم 421 00:30:17,660 --> 00:30:21,407 ‫دراز بکش، و سئوال نپرس. 422 00:30:22,915 --> 00:30:26,334 ‫"و در حضورش توی اتاق گفت، 423 00:30:26,335 --> 00:30:28,741 ‫'تو چه نوشته ای؟" 424 00:30:29,796 --> 00:30:32,381 ‫"فرشته سرش رو بالا آورد، 425 00:30:32,382 --> 00:30:35,963 ‫و، با یک نگاه مملو از مهربانی 426 00:30:36,636 --> 00:30:42,637 ‫پاسخ داد: اسامی کسانی که ‫که خداوند رو دوست دارند." 427 00:31:00,949 --> 00:31:04,910 چه پسریه، به زور می تونه چشماش رو باز نگه داره،اما نمی خواد تسلیم بشه 428 00:31:04,911 --> 00:31:07,910 ‫می دونی چیه؟ ‫اون یا یه بشکن خوابش برد. 429 00:31:09,624 --> 00:31:12,908 چند ماه دیگه به سختی میشه کنترلش کرد 430 00:31:14,211 --> 00:31:17,130 ما باید مراقب باشیم چه حرفایی جلوش می زنیم 431 00:31:17,131 --> 00:31:19,038 اون مثل سوزن تیزه 432 00:31:20,175 --> 00:31:23,719 صبر کن تا اون خرس عروسکی که واسه تولدش خریدم رو ببینه 433 00:31:23,720 --> 00:31:26,423 ‫این اندازه. خیلی نرمه. 434 00:31:27,223 --> 00:31:31,634 ‫یارو که بهم فروخته ش ‫گفت: این عروسک بچه پولدارای واقعیه. 435 00:31:33,312 --> 00:31:38,102 ‫هی، دوست نداری یه ساعتی بریم رو تخت، ‫دختر، تا وقتی که اون خوابه؟ 436 00:31:39,943 --> 00:31:42,064 ‫گوش پارچه ای! دارم با تو صحبت می کنم. 437 00:31:42,946 --> 00:31:46,282 ‫هامفری دو بار باهام موقع ناهار ملاقات کرد 438 00:31:46,282 --> 00:31:48,492 ‫چی می خواست؟ یه کم کنارت باشه؟ 439 00:31:48,492 --> 00:31:51,989 هیچ چی ما فقط یه کم حرف زدیم 440 00:31:55,332 --> 00:31:59,752 بهم نگو در مورد چی حرف می زدید چون نمی خوام بدونم 441 00:31:59,752 --> 00:32:01,878 ‫چیزی که من تحمل شنیدنش رو ندارم 442 00:32:01,879 --> 00:32:05,632 اینه که یه پرنده و یه یارو با هم گفت و گوی "پاک" داشتن (بدون اغراض نفسانی) 443 00:32:05,633 --> 00:32:08,585 فکر می کنم این دفعه معنی دار تر از دفعات قبل بود 444 00:32:09,470 --> 00:32:12,139 ‫چی میخواست؟ 445 00:32:12,139 --> 00:32:14,213 اون می خواد باهام ازدواج کنه 446 00:32:15,267 --> 00:32:19,812 ‫- تو چی بهش گفتی؟ ‫- که من باید در موردش با تو صحبت کنم. 447 00:32:19,812 --> 00:32:22,939 ‫چرا با من صحبت کنی؟ تو خودت آدم آزادی 448 00:32:22,940 --> 00:32:26,026 ‫- مالکوم یه پدر نیاز داره. ‫- پس فکر می کنی من چی هستم؟ 449 00:32:26,026 --> 00:32:29,862 منظورم فقط یه پدر آخر هفته ای نیست منظورم یه پدر مناسبه 450 00:32:29,863 --> 00:32:32,657 ‫آره،خوب،همه ی ما به پدران مناسب نیاز داریم 451 00:32:32,657 --> 00:32:35,159 ‫و همینطور مادران مناسب، ‫با این حساب. 452 00:32:35,160 --> 00:32:39,080 به نظر می رسه فقط این اطراف چرخیدن این روزا کافی نیست 453 00:32:39,080 --> 00:32:41,040 ‫من دوستش ندارم. 454 00:32:41,040 --> 00:32:45,001 من نمی دونم عشق چی هست،اون طوری که شما پرنده ها در موردش صحبت می کنید 455 00:32:45,002 --> 00:32:47,491 ‫اما من بهش احترام می ذارم. 456 00:32:51,591 --> 00:32:55,254 ‫خوب، تو بهتره باهاش ازدواج کنی،بهتر نیست؟ 457 00:32:56,887 --> 00:33:00,265 تو بهتره که به اون یارو فکر کنی 458 00:33:00,266 --> 00:33:02,340 می بینمت 459 00:33:03,769 --> 00:33:05,226 ‫شاید. 460 00:33:11,192 --> 00:33:13,266 ‫بابا! 461 00:33:18,157 --> 00:33:19,531 ‫بابا! 462 00:33:46,641 --> 00:33:50,602 ‫خوبه، نه؟ ‫خیلی هم سریع میره. 463 00:33:50,603 --> 00:33:54,898 ‫این شرکت کرایه ی ماشین که من توش کار می کنم،بهترین چیزا رو داره 464 00:33:54,898 --> 00:33:56,649 ‫می دونید کجا دارم میرم حالا؟ 465 00:33:56,650 --> 00:34:00,403 یه سری از مردم رو بلند می کنم می برم "برایتون" واسه گردش (شهری در انگلستان) 466 00:34:00,403 --> 00:34:02,780 باید بزنید بیرون و خوش بگذرونید 467 00:34:02,780 --> 00:34:06,658 وقتی که یه مرد شروع می کنه به فکر کردن با یه زن تموم میشه 468 00:34:06,659 --> 00:34:09,528 ‫خوب، این واسه شما وقت حروم کردنه 469 00:34:12,664 --> 00:34:16,584 من تا ساعت 11:30 اونها رو سوار نمی کنم پس اینجا ظاهر شدم 470 00:34:16,585 --> 00:34:20,046 ‫این همون اشعه ایکس است. درست در نیومده یا همچین چیزی 471 00:34:20,046 --> 00:34:22,666 اداری بازی بیش از حد ، اگه از من بپرسید 472 00:34:50,657 --> 00:34:53,360 ‫ رو به جلو خم شید، لطفا. متشکرم. 473 00:34:57,205 --> 00:34:59,832 ‫شما قبلا این رو انجام دادید، این طور نیست؟ 474 00:34:59,832 --> 00:35:03,877 ‫متشکرم، آیا اخیراً در مورد چیزی نگرانی نداشتید، آقای الکینز؟ 475 00:35:03,877 --> 00:35:06,746 ‫کی، من؟ ‫نه، نگرانی نداشتم. 476 00:35:08,131 --> 00:35:13,594 ‫می دونید چیه؟ گیلدا فقط تصمیم گرفته با این یارو هامفری ازدواج کنه 477 00:35:13,594 --> 00:35:18,223 ‫- حس نمی کنید زود خسته می شید؟ ‫- نه، من همیشه پر از انرژی هستم. 478 00:35:18,224 --> 00:35:20,184 ‫جملات قصار اون رو دارم، متوجهید؟ 479 00:35:20,184 --> 00:35:23,603 ‫"من دوستش ندارم،" اون می گه، ‫"اما من بهش احترام می ذارم." 480 00:35:23,603 --> 00:35:27,515 ‫من احترام هیچ پرنده ای رو نمی خوام. ‫من نمی دونم که به چه دردی می خوره. 481 00:35:28,274 --> 00:35:32,652 ‫- برید روی ترازو، لطفاً. ‫- من زمان زیادی ندارم. 482 00:35:32,653 --> 00:35:35,280 اون قبلاً بهم گفته بود و باز هم که منو دوست داره 483 00:35:35,281 --> 00:35:38,075 ‫من رو واسه خودم دوست داره، ‫هر معنی که میده. 484 00:35:38,075 --> 00:35:41,911 ‫- آیا شما وزنتون کم شده؟ ‫- نه، من همیشه 12 "سنگ" و شش پوند وزنمه. (تقریباً 80 کیلو) 485 00:35:41,912 --> 00:35:45,873 ‫سالهاست تغییر نکرده. ‫اما من هیچ وقت بهش نگفتم دوستش دارم. 486 00:35:45,874 --> 00:35:49,919 ‫به جز زمانی که مجبوری واسه حفظ ظاهر یه چیزی بگی 487 00:35:49,919 --> 00:35:53,463 ‫- 11 سنگ و نه پوند . ‫- امکان نداره! (تقریباً 74 کیلوگرم) 488 00:35:53,464 --> 00:35:57,175 مطمئنی که این ترازو سالمه؟ این لباس ها هیچ وزنی ندارن 489 00:35:57,175 --> 00:36:01,253 ‫نه "اونسن"، سبکن. ‫این "تریلن و موهر" جدیده. (نزدیک به ربع کیلو_نوعی پارچه) 490 00:36:02,305 --> 00:36:05,506 شما حسش نمی کنید انگار که هیچی نپوشیدید 491 00:36:06,350 --> 00:36:09,060 ‫کاری که هیچ وقت با یه زن ...نمی کنم، من هرگز 492 00:36:09,061 --> 00:36:11,930 ‫پیراهنتون رو در بیارید، ‫لطفا؟ 493 00:36:13,524 --> 00:36:16,309 ‫پیراهنتون رو در بیارید، ‫لطفا؟ 494 00:36:17,068 --> 00:36:21,527 ‫من هرگز با یکی نمی پرم.یا اونا من رو می پذیرن یا نه 495 00:36:23,032 --> 00:36:26,410 ‫آیا شما تعریق دارید؟ ‫منظورم اینه،خیلی عرق می کنید؟ 496 00:36:26,410 --> 00:36:28,286 ‫عرق؟ نه 497 00:36:28,287 --> 00:36:32,457 ‫ دروغ نباشه، من یکشنبه گذشته ‫ تو لوکارنو عرق کردم. 498 00:36:32,457 --> 00:36:35,209 چون داشتم می رقصیدم و چند تا آبجو خورده بودم 499 00:36:35,210 --> 00:36:37,782 به زیر بغل هام خوشبو کننده می زنم 500 00:36:38,463 --> 00:36:40,840 ‫فقط بمالشون.اونا خیلی خوبن. 501 00:36:40,840 --> 00:36:44,337 ‫متوجهم. شما شب هم عرق می کنید؟ 502 00:36:46,804 --> 00:36:48,961 ‫شب ها؟ 503 00:36:50,098 --> 00:36:53,595 ‫- منظورتون تو رخت خوابه؟ ‫- بله، تو رخت خواب. 504 00:36:54,728 --> 00:36:57,772 بذار بهش فکر کنم، من دیشب خیلی عرق کردم 505 00:36:57,772 --> 00:37:00,691 نتونستم تو طول زندگیم بفهمم چرا 506 00:37:00,691 --> 00:37:03,476 بشینید اونجا و پشتتون به من باشه،لطفاً 507 00:37:07,906 --> 00:37:09,612 حالا یه نفس عمیق بکشید 508 00:37:11,451 --> 00:37:13,160 ‫حالا آروم بدید بیرون. 509 00:37:13,161 --> 00:37:17,081 ‫اون گفت: "واسه مالکوم هیچ مشکلی پیش نمیاد ‫من تو خونه ازش مراقبت می کنم.." 510 00:37:17,081 --> 00:37:19,155 ‫دوباره. یه نفس خیلی عمیق. 511 00:37:19,834 --> 00:37:21,908 نگهش دارید 512 00:37:32,804 --> 00:37:33,930 بدید بیرون 513 00:37:33,930 --> 00:37:37,099 ‫"تو چطور؟" اون گفت. ‫"دلت واسه ما تنگ نمی شه؟" 514 00:37:37,099 --> 00:37:39,100 ‫- بگو 99. ‫- 99. 515 00:37:39,101 --> 00:37:43,396 ‫- من کاملاً شوکه شدم. ‫- دوباره. این دفعه آروم بگو. 516 00:37:43,397 --> 00:37:45,690 ‫- 99. ‫- دوباره زمزمه ش کن. 517 00:37:45,690 --> 00:37:48,734 ‫99. البته از قبل مدیریتش کردم... 518 00:37:48,735 --> 00:37:51,737 من قبل از اینکه ببینمش مدیریتش کردم و حالا هم رفتنش رو مدیریت می کنم 519 00:37:51,737 --> 00:37:54,406 ‫- تا حالا پشتتون درد می کرده؟ ‫- درد؟ نه 520 00:37:54,406 --> 00:37:58,784 ‫می دونید چیه؟ هفته ی قبل ...متوجه شدم دلم واسش تنگ شده،پس رفتم 521 00:37:58,785 --> 00:38:01,078 ‫خنده داره،‫حالا اونجا احساس درد می کنم. 522 00:38:01,079 --> 00:38:03,539 ‫- کجا؟ اینجا؟ ‫- نه، کمی به سمت چپ. 523 00:38:03,540 --> 00:38:05,708 ‫- اینجا؟ ‫- نه، بالاتر. 524 00:38:05,708 --> 00:38:07,459 ‫- اینجا؟ ‫- آره، همینجا. 525 00:38:07,460 --> 00:38:10,963 ‫- حساسه؟ ‫- وقتی که شما اطرافش رو دست میزنید. 526 00:38:10,963 --> 00:38:12,923 ‫بچرخید، لطفا. 527 00:38:12,923 --> 00:38:15,300 ‫آره، پس رفتم سمتش،متوجهید. 528 00:38:15,300 --> 00:38:18,594 ‫اون نذاشت برم تو . ‫اون منو دم در نگه داشت. 529 00:38:18,595 --> 00:38:20,888 ‫یه نفس عمیق بکشید. 530 00:38:20,889 --> 00:38:24,725 اما مالکوم کوچولو شروع کرد به فریاد کشیدن "بابا" پس اون گذاشت برم تو 531 00:38:24,726 --> 00:38:26,269 بدید بیرون 532 00:38:26,269 --> 00:38:30,272 اون نذاشت که بهش دست بزنم واسه اولین بار خودش رو کشید کنار 533 00:38:30,272 --> 00:38:31,481 ‫- 99. ‫- 100. 534 00:38:31,482 --> 00:38:33,483 ‫- چی؟ ‫- 99. 535 00:38:33,483 --> 00:38:37,278 ‫بله،خودشو کشید کنار. اون گفت "ببخشید، ‫اما من مراعات هامفری رو می کنم، 536 00:38:37,279 --> 00:38:39,239 ‫همونطور که مراعات تو رو میکردم." 537 00:38:39,239 --> 00:38:41,616 ‫- آیا شما سرفه می کنید؟ ‫- سرفه؟ نه 538 00:38:41,616 --> 00:38:45,786 فقط اول صبح،اما همه بعد از سیگار اول سرفه می کنن 539 00:38:45,786 --> 00:38:49,622 ‫مراعات من؟ اون هیچ الدنگ دیگه ای رو نمی خواست وقتی با من بود 540 00:38:49,623 --> 00:38:52,417 ‫چه مراعات کردنی بود پس؟ ‫خوش مزه بازی لعنتی! 541 00:38:52,417 --> 00:38:56,462 ‫- وقتی سرفه می کنید چیزی هم میاد باش؟ ‫- نه، من فقط سینه ام رو صاف می کنم. 542 00:38:56,463 --> 00:39:00,758 نکته ی سرفه کردن هم همینه یه چیزی رو انداختن بیرون،تمیز کردن لوله ها 543 00:39:00,758 --> 00:39:04,386 حالا ، دوتاشون پسرمو می خوان ازم بگیرن 544 00:39:04,386 --> 00:39:09,056 بارها بوده که شنیدم بعد از رفتنم "شنیدم که میگه "بابا 545 00:39:09,057 --> 00:39:11,973 ‫آیا این اواخر متوجه شدید که زود عصبی می شید؟ 546 00:39:12,602 --> 00:39:17,022 جالبه که پرسیدید.متوجه شدم که این روزا خیلی راحت دارم دیوونه میشم 547 00:39:17,023 --> 00:39:19,400 ‫- خوب می خوابید؟ ‫- عالی. 548 00:39:19,400 --> 00:39:23,445 ‫لحظه ای که سرم رو می ذارم ...رو بالش، میرم. هرگز بیدار نمیشم تا 549 00:39:23,445 --> 00:39:24,737 ‫تا کی، آقای الکینز؟ 550 00:39:24,738 --> 00:39:27,907 من هرگز بیدار نمیشم تا اینکه وقت بیدار شدن باشه 551 00:39:27,908 --> 00:39:31,869 اون الکینز با یه "اس"نوشته میشه ‫می دونید منظورم چیه؟ 552 00:39:31,870 --> 00:39:36,040 ‫- اینطور فکر می کنم. و حالا؟ ‫- همیشه یه زمان از خواب بیدار شدم. 553 00:39:36,040 --> 00:39:37,916 ‫ساعت چهار صبح . 554 00:39:37,917 --> 00:39:41,545 ‫همین،مهم نیست چقدر نوشیده باشم یا... 555 00:39:41,545 --> 00:39:45,078 ‫- می تونم باهاتون روراست باشم؟ ‫- قطعا. 556 00:39:53,306 --> 00:39:56,642 ‫مهم نیست کی کنارم باشه. ‫می دونید منظورم چیه؟ 557 00:39:56,642 --> 00:39:58,185 ‫بله، درک می کنم. 558 00:39:58,185 --> 00:40:02,021 ‫ممنونم.من هیچ وقت علاقه ای به این نشست های شبانه نداشتم 559 00:40:02,022 --> 00:40:05,223 ‫به خاطر یه چیز، ‫به ندرت زنی رو پیدا کردم... 560 00:40:05,859 --> 00:40:08,528 ‫ایرادی نداره که دارم در موردش رک حرف می زنم؟ 561 00:40:08,528 --> 00:40:10,685 شما می تونید همه چیز رو بهم بگید 562 00:40:11,697 --> 00:40:15,029 پرنده های کمی می تونن ریتم خوابیدن منو بپذیرن 563 00:40:15,617 --> 00:40:17,243 متوجهم 564 00:40:17,244 --> 00:40:21,247 خودمو میبینم که اونجا دراز کشیدم و به سقف خیره شدم 565 00:40:21,248 --> 00:40:23,958 شروع می کنم به فکر کردن در مورد این بچه 566 00:40:23,958 --> 00:40:25,918 ‫من با مادرش دوست بودم. 567 00:40:25,918 --> 00:40:28,628 چیز خاصی نبود ، فقط یه دختر معمولی 568 00:40:28,629 --> 00:40:30,672 ‫اما من اون بچه رو خوب میشناختم. 569 00:40:30,673 --> 00:40:33,050 یه چیزی هست که باید بهتون بگم 570 00:40:33,050 --> 00:40:36,469 ‫تمام چیزی که من ازش می خواستم، این بود که برگردم پیش مالکوم کوچولو 571 00:40:36,470 --> 00:40:39,514 که بتونیم یکشنبه هامون رو با هم بگذرونیم 572 00:40:39,514 --> 00:40:42,850 اما اون هیچوقت نیومد متوجه هستید؟ 573 00:40:42,850 --> 00:40:44,893 ‫- بله، کاملا. ‫- حالا. 574 00:40:44,894 --> 00:40:48,146 اگه یه پرنده رو از دست بدید همیشه می تونید یکی رو جاش بیارید 575 00:40:48,147 --> 00:40:50,607 ‫اما با یه بچه، فرق می کنه. 576 00:40:50,607 --> 00:40:55,027 اونها هر کدومشون فرق می کنن هر کدومشون طبیعت خاص خودشون رو دارن 577 00:40:55,028 --> 00:40:57,655 ممکنه من بهترین پدر دنیا نباشم 578 00:40:57,655 --> 00:41:00,907 ‫اما من پدر واقعی اون هستم. "عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو" 579 00:41:00,908 --> 00:41:03,326 یه چیزی هست که من باید بهتون بگم 580 00:41:03,327 --> 00:41:07,872 اون از این کمر اومده بیرون ‫چی میخواستید بهم بگید؟ 581 00:41:07,873 --> 00:41:09,374 به این نگاه کنید 582 00:41:09,374 --> 00:41:12,209 ‫اونها نمی تونن زیر بارش نرن. ‫اون پسر منه. 583 00:41:12,210 --> 00:41:14,284 ‫این "اشعه ایکس" شماست، آقای الکینز. 584 00:41:15,338 --> 00:41:18,799 ‫- خدای من! این منم؟ ‫- بله، همینطوره. 585 00:41:18,800 --> 00:41:20,634 ‫من فقط یه کوله بار از دنده های پیرم! 586 00:41:20,635 --> 00:41:23,262 من نگران اون دو تا سایه توی ریه های شما هستم 587 00:41:23,262 --> 00:41:26,181 ‫سایه تو ریه های من؟ ‫در مورد چی صحبت می کنی؟ 588 00:41:26,181 --> 00:41:30,393 به این قسمت نگاه کنید.شما اینجا یه عفونت دارید.و اینجا 589 00:41:30,393 --> 00:41:33,479 ‫عفونت؟ من نمی تونم داشته باشم! ‫من با هیچ کسی نبودم! 590 00:41:33,480 --> 00:41:37,066 ‫- این مسئله نیست... ‫- شما باید یه کاری واسش بکنید. 591 00:41:37,066 --> 00:41:38,609 ‫ما می تونیم باهاش مقابله کنیم 592 00:41:38,609 --> 00:41:42,153 من می خوام بهترین رسیدگی تون رو انجام بدید حتی بابتش پول هم می دم 593 00:41:42,154 --> 00:41:45,490 این فقط مسئله ی استراحته تمام چیزی که نیاز دارید 594 00:41:45,490 --> 00:41:49,034 من نمی تونم استراحت کنم.من باید !برم برایتون با این سوروسات چی های هرزه 595 00:41:49,035 --> 00:41:51,370 ‫ما واسه شروعش اونجاییم. رزرو شده است! 596 00:41:51,371 --> 00:41:54,623 باید کنسل بشه شما باید تو عمارت ییلاقی استراحت کنید 597 00:41:54,624 --> 00:41:59,331 من از اونجا متنفرم.چطور می تونید با وجود اون "کر های" لعنتی استراحت کنید؟ 598 00:42:07,719 --> 00:42:09,259 ‫موضوع چیه؟ 599 00:42:11,764 --> 00:42:14,253 حس می کنم پاهام شل شدن 600 00:42:15,976 --> 00:42:17,852 ‫عرق داره ازم میزنه بیرون! 601 00:42:17,853 --> 00:42:21,731 ‫آقای الکینز، آرامشتون رو حفظ کنید. اونها فقط سایه هستند 602 00:42:21,731 --> 00:42:23,805 ‫سایه؟ 603 00:42:24,901 --> 00:42:26,975 ‫تو ریه های من؟ 604 00:42:27,779 --> 00:42:29,236 ‫من دارم خورده میشم! 605 00:42:30,156 --> 00:42:32,241 ‫این پایان منه! 606 00:42:32,241 --> 00:42:34,315 ‫خدای تو آسمون، کمکم کن! 607 00:42:45,628 --> 00:42:47,588 ‫عصر به خیر، آقای الکینز. 608 00:42:47,588 --> 00:42:49,662 ‫عصر به خیر. 609 00:42:50,466 --> 00:42:53,760 ‫هی،وقتی می فهمید که قرار نیست بمیرید 610 00:42:53,760 --> 00:42:56,629 ‫خنده داره که چطور زود به حالت عادی بر میگردید 611 00:43:04,270 --> 00:43:06,563 ‫من فکر می کردم ‫پول همه چیزه. 612 00:43:06,564 --> 00:43:10,275 ‫اگر شما پول داشته باشی،مرتب می گفتم، می تونید پرنده های زیبا داشته باشید 613 00:43:10,275 --> 00:43:12,401 ‫لباس خوش تیپ، یه ماشین از خودتون. 614 00:43:12,402 --> 00:43:16,018 اما اونها هیچ استفاده ای ندارن وقتی که کاملاً سالم نباشید 615 00:43:17,073 --> 00:43:20,242 ‫سلام، هری. هنوز نیومده؟ 616 00:43:20,243 --> 00:43:22,483 ‫اون با شیر فروش فرار کرده. 617 00:43:24,413 --> 00:43:27,332 ‫هی ، این مرده رو اینجا می بینید؟ 618 00:43:27,332 --> 00:43:29,667 "اسمش "هری کلامکرافته 619 00:43:29,668 --> 00:43:33,755 ‫اون 35 ساله است، ‫متاهل، با سه تا بچه. 620 00:43:33,755 --> 00:43:37,466 نشسته رو تخت،منتظر زنش "لیلیه" که بیاد به دیدنش 621 00:43:37,467 --> 00:43:40,219 اون هیچ فکر و ذکری نداره تا روز یکشنبه 622 00:43:40,219 --> 00:43:42,262 من مطمئنم که زنه دیر می کنه 623 00:43:42,263 --> 00:43:45,432 نگاهش کنید،تا یه دقیقه ی دیگه اون کتاب رو بلند می کنه 624 00:43:45,432 --> 00:43:48,881 و وانمود می کنه که نگران نیست و داره کتاب می خونه 625 00:43:49,936 --> 00:43:52,188 ‫بفرمایید،چی بهتون گفتم؟ 626 00:43:52,188 --> 00:43:54,440 اون بیشتر از من کتاب نمی خونه 627 00:43:54,440 --> 00:43:57,356 ‫اون تماماً گوشه، ‫گوش دادن به صدای پای اون. 628 00:43:57,985 --> 00:44:02,322 می دونید چیه؟ من از وقتی اینجا بودم یه ملاقات کننده هم نداشتم 629 00:44:02,322 --> 00:44:05,985 من بهشون گفتم باید سکوت کنم اجازه ندارم حرف بزنم 630 00:44:12,081 --> 00:44:14,487 های ، هری زن پیرت اینجاست 631 00:44:15,459 --> 00:44:19,712 ‫خانم کلامکرافت؟ اونقدر دور نرو.بیا اینجا 632 00:44:19,713 --> 00:44:23,661 ‫- قرار نیست جایی برم. ‫- البته شما می تونی. بیا. 633 00:44:25,969 --> 00:44:27,762 ‫- این هم از این، هری. ‫- سلام عشقم. 634 00:44:27,762 --> 00:44:31,805 ‫- هری، متأسفم که دیر کردم. ‫- اشکالی نداره ، حالا که اینجایی. 635 00:44:32,683 --> 00:44:37,557 اون 20 دقیقه دیر کرده و 20 دقیقه هم حروم می کنه که بگه چرا دیر کرده 636 00:44:38,355 --> 00:44:41,649 من به موقع از خونه حرکت کردم اما تو ایستگاه همه چی به هم خورد 637 00:44:41,650 --> 00:44:43,193 ‫نگران به نظر می رسی. 638 00:44:43,193 --> 00:44:46,726 من فقط نگران این بودم که شاید اتفاقی واست افتاده 639 00:44:50,282 --> 00:44:52,356 اینا تخم مرغ های تازه هستن 640 00:44:53,410 --> 00:44:55,036 این هم مارمالادت 641 00:44:55,037 --> 00:44:58,415 چقدر پوست لعنتی توشه ‫جای تعجب نیست که مریض شده. 642 00:44:58,415 --> 00:45:01,501 ‫اون مرده واسه بوی تو باغ اومد؟ 643 00:45:01,501 --> 00:45:04,336 اون فکر می کنه مشکل با تخلیه ی اصلیه 644 00:45:04,337 --> 00:45:07,756 حالا اون در مورد چاه لعنتی نگرانه 645 00:45:07,757 --> 00:45:11,385 ‫- آخرین عکس اشعه ایکست چطور بود؟ ‫- فکر می کنم رو به بهبوده. 646 00:45:11,385 --> 00:45:15,513 ازش بخواه که یه نگاهی به اون فاضلاب لق بندازه.ممکنه روی تو و بچه ها بریزه 647 00:45:15,514 --> 00:45:18,299 ‫- آره ، بزنه همشون رو بکشه. ‫- حتماً. 648 00:45:19,350 --> 00:45:23,019 ‫- آزمایش خلطت چطور بود؟ ‫- حالا یه دلگرمی به وجود اومد! 649 00:45:23,020 --> 00:45:25,522 اونها منتظر نتیجه ان 650 00:45:25,523 --> 00:45:28,734 ‫مشکلی توی مدیریت نداری؟ ‫منظورم، در مورد پوله؟ 651 00:45:28,734 --> 00:45:31,486 ‫بله، همه چیز خوب پیش میره. 652 00:45:31,486 --> 00:45:33,696 ‫- مطمئنی؟ ‫- بله، قطعاً. 653 00:45:33,697 --> 00:45:36,324 ‫اونها دارن تلاش می کنن دل همدیگه رو به دست بیارن. میدونید منظورم چیه؟ 654 00:45:36,324 --> 00:45:38,231 با وجود این نوع طرز فکر ساده نیست 655 00:45:40,912 --> 00:45:42,997 ‫هی، اینو ببینید؟ 656 00:45:42,997 --> 00:45:47,242 اسمش "کارلا" س ‫میشنوید که دامنش چطور صدا می ده؟ 657 00:45:48,085 --> 00:45:51,046 یه چیزهایی در مورد اون خش خش کردن وجود داره 658 00:45:51,046 --> 00:45:53,831 فکر می کنم باید برم رو تختم.محض احتیاط 659 00:45:58,427 --> 00:46:01,721 مزاحمتون نمی شم می تونید اینو بعداً بخورید 660 00:46:01,722 --> 00:46:06,133 می دونم این می تونه مثل چی باشه دیدن همدیگه فقط یک بار در هفته 661 00:46:09,104 --> 00:46:12,352 ‫- به نظر خیلی مهربون میاد. ‫- بله، اون خیلی مهربونه. 662 00:46:13,107 --> 00:46:15,984 من باید شماره رو واسه تزریقتون آماده کنم آقای الکینز 663 00:46:15,985 --> 00:46:18,059 ‫ممنونم، پرستار. 664 00:46:31,416 --> 00:46:33,918 ‫دوست داری یه موز بخوری؟ 665 00:46:33,918 --> 00:46:35,992 ‫تشکر. 666 00:46:37,504 --> 00:46:39,376 ممنون 667 00:46:48,514 --> 00:46:51,057 ‫مادرم اومد بهتون سر بزنه؟ 668 00:46:51,058 --> 00:46:53,768 ‫چی؟ بله. 669 00:46:53,769 --> 00:46:55,312 ‫همه چی رو به راه بود؟ 670 00:46:55,312 --> 00:46:58,940 اون ناراحت شده بود چون واسه بچه ها شام پختنی حاضر نکرده بودم 671 00:46:58,940 --> 00:47:01,346 در مورد شام یکشنبه خیلی تعصبیه 672 00:47:12,995 --> 00:47:16,956 ‫- "فیل" جوان خیلی دلتنگته ‫- جدی؟ 673 00:47:16,957 --> 00:47:19,375 اون امروز صبح خیلی زود بیدار شد 674 00:47:19,376 --> 00:47:22,920 می تونستم صداشو بشنوم که داشت رو تخت خوابش با خودش حرف می زد 675 00:47:22,920 --> 00:47:25,797 اون داشت تو رو واسه اینکه خونه نمیایی سرزنش می کرد 676 00:47:25,798 --> 00:47:27,623 ‫آه، خدا حفظش کنه! 677 00:47:28,300 --> 00:47:31,714 ‫- به نظر می رسه باید اینجا رو ترک کنم. ‫- وحشت نکن. 678 00:47:34,306 --> 00:47:36,224 ‫جونور کثیف! 679 00:47:36,224 --> 00:47:39,226 ‫خواهر تزریقاتتون رو بعد از چای انجام میده 680 00:47:39,227 --> 00:47:42,271 ‫بهش بگو اون مو بلونده رو بفرسته همون که "دارت" خوب پرت می کنه 681 00:47:42,271 --> 00:47:46,524 ‫- نوشتن رو فراموش نکنی؟ ‫- به محض این که اونها رفتن مدرسه 682 00:47:46,525 --> 00:47:49,736 ‫- "فیل و شرلی" رو ببوس. ‫- حتماً 683 00:47:49,736 --> 00:47:51,696 ‫- خداحافظ، عشقم. ‫- تخم مرغات رو بخور. 684 00:47:51,696 --> 00:47:54,406 ‫آره، می خورم. 685 00:47:54,407 --> 00:47:56,742 ‫نگران نباش، ‫من یه دقیقه دیگه خوب میشم. 686 00:47:56,743 --> 00:47:58,995 ‫نگران نباشید، من مواظبشم. 687 00:47:58,995 --> 00:48:02,289 ‫- اون از رفتنم متنفره. ‫- به زودی یه کار میکنم خوشحال بشه. 688 00:48:02,289 --> 00:48:04,363 ممنونم 689 00:48:14,133 --> 00:48:16,426 ‫شما به اومدنشون وابسته میشید،متوجهید. 690 00:48:16,427 --> 00:48:20,305 ‫و این برای وابسته شدن به هیچکس تو این زندگی کارساز نیست 691 00:48:20,306 --> 00:48:24,142 اونها گل و میوه میارن و میگن چقدر خوب به نظر می رسی 692 00:48:24,142 --> 00:48:29,271 و پنج دقیقه بعد مرده ی این هستن که زنگ بخوره و برن بیرون 693 00:48:29,272 --> 00:48:32,191 ‫من می دونم، من تماشاشون کردم. 694 00:48:32,191 --> 00:48:35,318 ‫اونها از در بیرون نمیرن مگه اینکه به هم بگن 695 00:48:35,319 --> 00:48:38,655 ‫«خدای من، "ند" پیر رو دیدی؟ ‫خیلی بد به نظر نمی رسید؟" 696 00:48:38,656 --> 00:48:44,035 ‫"بیمه نامه رو واسشون آماده کن ‫اون کلاه مشکیه رو دور نندازی." 697 00:48:44,035 --> 00:48:46,109 ‫من اینا رو شنیدم. 698 00:48:57,297 --> 00:49:00,049 ‫- آقای الکینز. ‫- سلام، پرستار. 699 00:49:00,050 --> 00:49:01,926 ‫شما باید تو رختخواب باشید. 700 00:49:01,927 --> 00:49:05,263 نتونستم بخوابم،واسه همین اومدم پایین و یه فنجون چای خوردم 701 00:49:05,263 --> 00:49:07,431 قرار نیست همچین کاری کنید 702 00:49:07,432 --> 00:49:11,352 همه ی کارایی رو که تو زندگیم انجام دادم قرار نبوده 703 00:49:11,352 --> 00:49:14,102 ‫می دونی چیه؟ من یه کابوس وحشتناک دیدم 704 00:49:14,730 --> 00:49:17,732 ‫- حتماً شام بیش از اندازه خوردی. ‫- نه، جدی میگم. 705 00:49:17,733 --> 00:49:21,194 ‫من خواب دیدم که "بمب هیدروژنی" پرت کردن 706 00:49:21,194 --> 00:49:23,070 ‫و من کشته نشدم. 707 00:49:23,071 --> 00:49:26,782 اما یه مقدار گرد و غبار رو شونم نشست،متوجهی؟ 708 00:49:26,782 --> 00:49:29,409 ‫من سراسیمه وارد خونه شدم، ‫در رو بستم، 709 00:49:29,410 --> 00:49:31,995 ‫و کی اونجا بود؟ ‫ مالکوم کوچولو. 710 00:49:31,996 --> 00:49:34,289 ‫ کی؟ 711 00:49:34,289 --> 00:49:37,371 ‫اوه، آره. اون بچه ایه که میشناسمش 712 00:49:38,001 --> 00:49:42,838 ‫و بعدش متوجه شدم که این... ‫این گرد و غبار که رو منه، 713 00:49:42,839 --> 00:49:45,079 ‫این سمه که من برداشتم،... 714 00:49:46,133 --> 00:49:49,886 ‫.. اون رو می کشه. ‫و من اینو بهش دادم. 715 00:49:49,887 --> 00:49:52,472 ‫من مرگ رو بهش دادم. 716 00:49:52,472 --> 00:49:56,799 اما چه کار می تونستم بکنم؟مجبور بودم تا خود لعنتیم رو نجات بدم،مجبور نبودم؟ 717 00:49:58,144 --> 00:50:00,396 ‫من احساس خیلی بدی داشتم، هر چند. 718 00:50:00,396 --> 00:50:03,315 میتونه واسه یه روانپزشک جالب باشه 719 00:50:03,315 --> 00:50:05,483 ‫می دونی چیه؟ آرزو می کنم فقط برای یه بار 720 00:50:05,484 --> 00:50:08,736 که می تونستم تو رویاهام یه کار خوب انجام بدم 721 00:50:08,737 --> 00:50:11,030 این هیچ هزینه ای واسم نداره 722 00:50:11,031 --> 00:50:14,325 بابتش احساس رضایتمندی زیادی میکنم 723 00:50:14,325 --> 00:50:18,328 اونها باید بدونن کی شما خوابید کی شما بیدارید 724 00:50:18,329 --> 00:50:20,372 ‫شما ماه آینده اینجا رو ترک می کنید؟ 725 00:50:20,373 --> 00:50:23,375 ‫آره.برگشتن به لندن خوشحال کنندست 726 00:50:23,375 --> 00:50:26,789 اما رفتنت از اینجا خوشحال کننده نیست 727 00:50:27,629 --> 00:50:29,038 من که هنوز نرفتم 728 00:50:31,508 --> 00:50:34,760 ‫دوست داری یه چیزی بهت بدم که خوابت ببره؟ 729 00:50:34,761 --> 00:50:37,054 ‫حالا،این یه ایده خوبه. 730 00:50:37,054 --> 00:50:39,128 ‫بسیار خوب، پس ، با من بیا. 731 00:50:41,016 --> 00:50:44,300 "اونچه که شما می تونید از "سلامت ملی دریافت کنید حیرت آوره 732 00:50:47,814 --> 00:50:50,024 ‫- خداحافظ، آقای الکینز. ‫- خداحافظ، خانم کلامکرافت. 733 00:50:50,024 --> 00:50:52,098 ‫خدا حافظ، عشقم. 734 00:50:58,824 --> 00:51:03,453 یه چیزی رو می دونی؟ روزهای ملاقات اصلاً حالت رو بهتر نمی کنه 735 00:51:03,453 --> 00:51:06,831 ‫- منظورت چیه؟ ‫- یه هفته رو می گیرن که یه روزشو بدن. 736 00:51:06,831 --> 00:51:10,959 اگر مواظب نباشی،تو رو با "لباس چوبی" از اینجا می برن (تابوت) 737 00:51:10,960 --> 00:51:14,463 ،اما اون چیزیه که من به خاطرش زنده ام دیدنش و حرف زدن باهاش 738 00:51:14,463 --> 00:51:17,465 تو باید واسه خودت زندگی کنی نه دیگران 739 00:51:17,466 --> 00:51:19,884 تو باید بتونی بدون اون دووم بیاری اگه اون گذاشت و رفت 740 00:51:19,885 --> 00:51:21,970 ‫اینطوری حرف نزن، الفی. 741 00:51:21,970 --> 00:51:24,138 ،نه ، تمام حرفی که می زنم اینه 742 00:51:24,139 --> 00:51:28,184 وابسته نشدن به هیچ کس تو این زندگیه 743 00:51:28,184 --> 00:51:31,645 ‫چیزی که امثال تو درک نمیکنن... 744 00:51:31,645 --> 00:51:34,314 ‫- چی؟ ‫- اینه که... 745 00:51:34,314 --> 00:51:36,524 تعهد بین زن و شوهره 746 00:51:36,525 --> 00:51:39,903 چیزی که من درک می کنم طبیعت لعنتی آدمیه 747 00:51:39,903 --> 00:51:43,406 از کجا می دونی که خانمت اون بیرون با یه الدنگی نمی پلکه؟ 748 00:51:43,406 --> 00:51:46,492 ‫تو یه کلمه دیگه در مورد همسرم حرف بزن، !...تا من بزنم اون 749 00:51:46,492 --> 00:51:48,285 ‫هری. 750 00:51:48,285 --> 00:51:50,110 عصبانی نشو 751 00:51:51,872 --> 00:51:53,946 ‫هری، آروم بشین. 752 00:51:56,876 --> 00:51:58,585 بیا ، یه سیگار بکش 753 00:51:58,586 --> 00:52:01,505 دکتر گفته بیشتر از 5 نخ تو روز سیگار نکش 754 00:52:01,506 --> 00:52:05,467 به حرفای اون توجه نکن تو باید حال خودتو بهتر کنی 755 00:52:05,468 --> 00:52:06,927 ‫نه، همه منظور من این بود، 756 00:52:06,927 --> 00:52:11,264 "در مورد یه پرنده ، تو نمی تونی بگی که "اون الان کجاست یا الان چه کار می کنه (ضمیری که برای حیوانات و اشیاست) 757 00:52:11,265 --> 00:52:13,975 ‫بگو: "ایشون." داری در مورد همسرم صحبت می کنی 758 00:52:13,975 --> 00:52:16,096 ‫ایشون یا اون، همه شون پرنده هستن. 759 00:52:17,020 --> 00:52:20,439 چیزی که باید شروع کنی به انجام دادنش زندگی کردن واسه خودته 760 00:52:20,439 --> 00:52:22,732 ‫مثل من. 761 00:52:22,733 --> 00:52:25,276 اونها من رو اینجا زیاد نگه نمی دارن 762 00:52:25,277 --> 00:52:27,820 ‫نه، اما، الفی، من دلتنگ بچه ها هستم. 763 00:52:27,821 --> 00:52:31,574 ‫- مخصوصاً کوچیکه. ‫- بیا، فقط گوش بده به من. 764 00:52:31,575 --> 00:52:33,993 ‫فقط یه دقیقه بهم گوش بده 765 00:52:33,993 --> 00:52:38,413 ‫فرض کن امشب، ‫ریق رحمت رو سرکشیدی،میدونی چی میگم؟ 766 00:52:38,414 --> 00:52:41,124 ‫- انگار حالت خوشه. ‫- فقط فرض کن. 767 00:52:41,125 --> 00:52:44,586 داریم صحبت می کنیم، تمام زندگی همینه 768 00:52:44,586 --> 00:52:48,589 مثلاً زن پیرت یه یارویی رو می بره خونه 769 00:52:48,590 --> 00:52:50,258 ‫نه لیلی! اون این کار رو نمی کنه. 770 00:52:50,258 --> 00:52:53,677 ‫چرا که نه؟ اون بد نیست. اندام نسبتاً متعادلی داره 771 00:52:53,678 --> 00:52:56,930 .در حد من نیست،اما باز هم بگذریم ، اون یارو رو می بره خونه 772 00:52:56,931 --> 00:52:59,725 و به بچه ها به عنوان "عمو بیل" معرفی می کنه 773 00:52:59,725 --> 00:53:03,269 ‫- یه اردنگی می زنه به بچه هات. ‫- نه فیل جوان. 774 00:53:03,270 --> 00:53:06,022 اون اولین نفره اگه عمو بیل چند تا اسباب بازی بیاره 775 00:53:06,022 --> 00:53:08,232 ‫تو نمی تونی فیل رو با اسباب بازی بخری! 776 00:53:08,233 --> 00:53:12,069 بعدش خانمت به همسایه ها می گه که بچه ها بابا می خوان 777 00:53:12,069 --> 00:53:15,238 ‫- اون تقصیر رو می ندازه گردن بچه ها. ‫- قصدت از این حرفا چیه؟ 778 00:53:15,239 --> 00:53:18,658 من فقط می خوام تو حقیقت رو ببینی و بهتر شدن رو شروع کنی 779 00:53:18,659 --> 00:53:21,036 ‫واسه یک یا دو ماه که بعد از مردنت، 780 00:53:21,036 --> 00:53:24,455 ‫همسر و بچه هات ممکنه گل بیارن سر قبرت، 781 00:53:24,456 --> 00:53:29,335 اما به محض اینکه اون دوباره ازدواج کرد "بچه ها دیگه به عمو بیل می گن "بابا 782 00:53:29,335 --> 00:53:33,088 قبر کوچولوت هم پر میشه از علف هرز 783 00:53:33,088 --> 00:53:35,882 ‫اگر تو شیش ماه بعد بری خونت، 784 00:53:35,883 --> 00:53:38,510 بچه ها به عمو بیل می گن "بابا ، این کیه؟" 785 00:53:38,510 --> 00:53:42,513 ‫می زنم تو سر لعنتیت! ‫منو داری عصبانی می کنی! 786 00:53:42,514 --> 00:53:44,932 تمام چیزی که ازت می خوام فهمیدن زندگیه 787 00:53:44,933 --> 00:53:47,885 بفهمی که چیه و با تو چه کار می کنه 788 00:53:52,898 --> 00:53:56,276 ‫من هیچوت قصد ندارم بهت آسیب بزنم، هری. 789 00:53:56,276 --> 00:53:58,183 من قصد آسیب زدن به هیچ کس رو ندارم 790 00:54:00,947 --> 00:54:03,021 ‫نه، گمون نمیکنم . 791 00:54:04,283 --> 00:54:07,235 اما این کار رو می کنی الفی،این کار رو می کنی 792 00:54:14,084 --> 00:54:15,707 ‫می خوایی "چکرز" بازی کنیم؟ (بازی دو نفره تخته ای) 793 00:54:18,963 --> 00:54:21,203 ‫- آره، خوبه. ‫- بیا. 794 00:54:32,142 --> 00:54:34,216 !های 795 00:54:35,478 --> 00:54:36,854 ‫- چطوری؟ ‫- خیلی خوب. 796 00:54:36,854 --> 00:54:38,313 ‫- نگاهش کن. ‫- احساس می کنم رو به راهم. 797 00:54:38,314 --> 00:54:43,021 ‫- یه دنیا حرف دارم که باهات بزنم ‫- من به این همه سر وصدا عادت ندارم. 798 00:54:47,614 --> 00:54:50,950 ‫من شش ماه در آرامش و سکوت و هوای تازه بودم 799 00:54:50,951 --> 00:54:53,161 حالا می ترسم یه ماشین رو ببرم بیرون 800 00:54:53,161 --> 00:54:56,455 من یه کار واست سراغ دارم،تمامش هم هوای تازه اس که تو می خوایی 801 00:54:56,456 --> 00:55:01,001 ‫عکاسی خیابونی.من خودم این کار رو می کنم تو منطقه ی "تاور هیل".توریست ها ریختن (بنایی در لندن ، معروف به خاطر اعدام ها) 802 00:55:01,001 --> 00:55:04,212 گپ زدن با پرنده ها ساده اونا خودشون ازت می خوان 803 00:55:04,213 --> 00:55:07,549 ‫هیچ کاری نداره ‫"بایستید، خانم. کمی به سمت چپ." 804 00:55:07,549 --> 00:55:09,550 ‫"سه تاش میشه 12 تا و شش پنس." 805 00:55:09,551 --> 00:55:12,716 فکر می کنم این عکاسا مزاحمای لعنتین 806 00:55:15,848 --> 00:55:20,518 من مطمئنم اون یه مرد خوبه می تونی واسه خودت داشته باشیش 807 00:55:20,519 --> 00:55:23,062 ‫تو اون دوربین فیلم گذاشتی؟ ‫سوارش کردی؟ 808 00:55:23,063 --> 00:55:25,982 ‫- آره. ‫- خوب. صبح شما بخیر. 809 00:55:25,982 --> 00:55:28,056 ‫از دیدنتون خوشحالم، خانم. 810 00:55:35,908 --> 00:55:39,619 ‫زودباش، خانم،یه لبخند بزرگ بهمون بده 811 00:55:39,620 --> 00:55:41,621 ‫- بفرمایید آقا. ‫- امروز نه.متشکر 812 00:55:41,621 --> 00:55:44,456 ‫- اونها که گاز نمی گیرن. ‫- من نمی خوام که عکسم گرفته بشه. 813 00:55:44,457 --> 00:55:46,291 ‫خانم جوان چطور؟ 814 00:55:46,292 --> 00:55:49,002 ‫- ایشون هم نه ‫- از کجا این رو می دونید، آقا؟ 815 00:55:49,003 --> 00:55:52,130 ‫اون چطوره؟ یکی با ژاکتتون...؟ ‫روی تنتون؟ 816 00:55:52,131 --> 00:55:54,591 ‫- بسیار خوب، فکر می کنم بخوام. ‫- تعطیلات؟ 817 00:55:54,591 --> 00:55:56,300 ‫- نه ‫- مهاجر؟ 818 00:55:56,301 --> 00:55:58,469 ‫- یه جورایی. ‫- متاهل؟ 819 00:55:58,470 --> 00:56:00,847 ‫- گاهی اوقات. ‫- حالا؟ 820 00:56:00,847 --> 00:56:03,641 ‫نه، نه در حال حاضر. می خواهی چطور بایستم؟ 821 00:56:03,641 --> 00:56:07,561 ‫خب، من دو حالت دارم، ‫عمودی یا افقی، 822 00:56:07,561 --> 00:56:11,522 ‫بسته به ملیت تون. من شما رو پشت به کشتی ها دارم 823 00:56:11,523 --> 00:56:14,724 ‫خوب. من همیشه به نیروی دریایی علاقه مند بودم 824 00:56:15,861 --> 00:56:18,238 شما واقعاً اونجا زیبا به نظر می رسید،جداً 825 00:56:18,238 --> 00:56:20,990 ‫- "روبی"،ما وقتی نداریم که اینجا حروم کنیم ‫- یه ثانیه هم وقت نمی بره. 826 00:56:20,990 --> 00:56:24,855 ما امروز یه فیلم سریع داریم ‫اجازه می دید، خانم. 827 00:56:25,745 --> 00:56:29,581 ‫- اون یه مقدار خفه نشون می ده. ‫- خب، اجازه نده نگرانت کنه. 828 00:56:29,581 --> 00:56:33,417 ‫اون منو نگران نمی کنه. ‫به نظر نمی رسه تو هم نگران کنه. 829 00:56:33,418 --> 00:56:36,536 ‫- من هرگز اجازه نمی دم مردی منو نگران کنه. ‫- متوجه منظورت هستم. 830 00:56:38,381 --> 00:56:40,966 ‫حالا. دوست داشتنیه.می تونی بایستی؟ 831 00:56:40,967 --> 00:56:43,177 ‫تلاشم رو می کنم، مرد جوان من. 832 00:56:43,177 --> 00:56:46,710 ‫- زود بزن بره! ‫- تند می زنم بهت . خب بایست! 833 00:56:47,723 --> 00:56:51,553 ‫دوست داشتنی. واقعاً زیبا بود. ‫حالا نمای بسته. لبتون رو بلیسید. 834 00:56:53,687 --> 00:56:55,605 ‫عالیه! 835 00:56:55,605 --> 00:56:57,679 ‫حالا، به اون گنجشک نگاه کن. 836 00:57:01,652 --> 00:57:05,897 ‫حالا، آدرست کجاست؟ ‫و شماره تلفنت. 837 00:57:10,368 --> 00:57:14,031 هر سه تاشون میشه 15 شیلینگ آقا 838 00:57:15,081 --> 00:57:18,542 ‫- هیچ پول خرده ندارید؟ ‫- نه، ندارم! 839 00:57:18,542 --> 00:57:22,953 ‫- من باید بگردم دنبالش. ‫- مابقی لعنتیش رو نگه دار! 840 00:57:25,340 --> 00:57:27,800 ‫سلام. نظرتون در مورد یادگاری کوچولو چیه؟ 841 00:57:27,801 --> 00:57:30,919 شما می تونید یه عکس بزرگ رو با چهار پوند و شیش پنس داشته باشید 842 00:57:33,598 --> 00:57:36,934 ‫"من یه کار واست پیدا کردم،" ‫"نات" گفت."هوای تازه فراوون" 843 00:57:36,934 --> 00:57:39,769 ‫می دونی چیه؟ تو شش هفته دوبار آنفلوانزا گرفتم 844 00:57:39,770 --> 00:57:44,566 پس برگرشتم به کرایه ماشین با اون "رولز رویس" اونجا 845 00:57:44,566 --> 00:57:46,640 ‫اوه، آره. 846 00:57:48,861 --> 00:57:53,281 ‫این خیلی خوبه که اومدی، الفی. ‫این طور نیست، عشقم؟ 847 00:57:53,282 --> 00:57:54,574 ‫بله، همینطوره. 848 00:57:54,575 --> 00:57:58,078 اگه می دونستم اینجایی،نمی اومدم 849 00:57:58,078 --> 00:58:00,121 ‫مننظورم این نیست که. 850 00:58:00,122 --> 00:58:02,362 ‫البته که نه. 851 00:58:04,417 --> 00:58:07,211 ‫اون خیلی خسته به نظر می رسه. ‫اینطور فکر نمی کنی، الفی؟ 852 00:58:07,211 --> 00:58:08,378 ‫من خوبم. 853 00:58:08,379 --> 00:58:12,841 ‫هری، تو به خودت فکر کن یا اینکه هیچ وقت از اینجا بیرون نمیایی 854 00:58:12,841 --> 00:58:18,012 ‫آره. الفی، تو فکر می کنی می تونی تا خونه برسونیش؟ 855 00:58:18,013 --> 00:58:20,139 ‫هری! خواهش می کنم! نه! 856 00:58:20,140 --> 00:58:22,380 با قطار مسیر طولانی ای واسه اونه 857 00:58:23,351 --> 00:58:27,688 ‫آره، برش می گردونم. ‫باعث افتخاره. 858 00:58:27,688 --> 00:58:29,147 اون می رسونتت 859 00:58:29,148 --> 00:58:32,901 اون نمی خواست بیاد و من نمی خواستم ببرمش 860 00:58:32,901 --> 00:58:36,112 ‫ما هر دو برای خوشحالی هری پذیرفتیم. 861 00:58:36,112 --> 00:58:38,945 هر چند ،دنده ی واقعی به نظر می رسه اینطور نیست؟ 862 00:58:40,575 --> 00:58:43,494 برای تغییر روحیه ش ، من از مسیر دیگه ای بردمش 863 00:58:43,494 --> 00:58:45,829 ‫یه سری مناظر رو نشونش دادم. 864 00:58:45,830 --> 00:58:48,319 ‫خب، شما می تونید امتحان کنید، نمی تونید؟ 865 00:58:51,918 --> 00:58:54,336 ‫نظرت در مورد یه فنجون چای خوب چیه، دختر؟ 866 00:58:54,337 --> 00:58:56,672 نمی خوام به هیچ وجه به زحمتت بندازم 867 00:58:56,673 --> 00:58:58,747 اشکال نداره 868 00:58:59,801 --> 00:59:04,508 یه مسئله در مورد روندن رولز اینه که اونها همیشه از دیدنت لذت می برن 869 00:59:16,107 --> 00:59:18,275 ‫می دونی چیه؟ 870 00:59:18,276 --> 00:59:20,903 ‫وقتی که اون با لبخنده های کوچولوش می خنده، 871 00:59:20,903 --> 00:59:22,360 ‫من کاملا اونو لمس میکنم. 872 00:59:24,323 --> 00:59:28,698 ‫آره. حالا بهش نگاه کنید اونقدرها هم زشت نیست 873 01:00:15,994 --> 01:00:20,748 حتماً خیلی بهت سخت می گذره هری پیر خیلی وقته که ازت دوره 874 01:00:20,749 --> 01:00:22,458 ‫البته، من این رو به اون هم میگم، 875 01:00:22,459 --> 01:00:26,324 ‫اون به سختی منتظر اون روز های ملاقات می موند که برسن 876 01:00:28,714 --> 01:00:31,299 ‫در مورد اون نگران نباش، لیلی. 877 01:00:31,300 --> 01:00:33,374 ‫اون به زودی میاد خونه . 878 01:00:35,762 --> 01:00:38,431 ‫البته که میاد. 879 01:00:38,431 --> 01:00:40,505 خوشحال باش 880 01:01:02,370 --> 01:01:06,081 ‫خب، چه اشکالی می تونه داشته باشه؟ 881 01:01:06,081 --> 01:01:07,790 هری پیر هرگز نمی فهمه 882 01:01:07,791 --> 01:01:11,294 ‫و حتی اگر هم بفمه اون بهم غر نمی زنه 883 01:01:11,294 --> 01:01:13,295 ‫و نه به زنه، در واقع 884 01:01:13,296 --> 01:01:15,999 و این چای رو ختم به خیر می کنه 885 01:01:50,788 --> 01:01:53,573 من نمی دونم تو در مورد من چی فکر می کنی 886 01:01:54,500 --> 01:01:58,330 شرط می بندم تو با مردی غیر از هری نبودی 887 01:02:01,298 --> 01:02:03,372 من با هیچ کس نبودم 888 01:02:41,751 --> 01:02:44,128 ‫- کجا می خوایی بری، عشقم؟ ‫- لندن. 889 01:02:44,128 --> 01:02:47,827 ‫اونجا جای بزرگیه واسه یه دختر کوچولو. ‫زود باش، بیا بالا. 890 01:03:03,146 --> 01:03:05,648 ‫سلام، فرانک. 891 01:03:05,648 --> 01:03:07,232 ‫چی می خواهی بخوری؟ 892 01:03:07,233 --> 01:03:09,818 ‫من گرسنه نیستم. ‫فقط یه فنجون چای، لطفا. 893 01:03:09,818 --> 01:03:14,312 ‫- تو باید چیزی بخوری. ‫- نه، متشکرم. فقط چای با شکر. 894 01:03:27,042 --> 01:03:29,627 ‫- مبارکا باشه، الفی. ‫- چطوری؟ 895 01:03:29,628 --> 01:03:33,256 یه نگاهی به طناب های باربندت بنداز فرانک،یه مقدار خطرناک به نظر میان 896 01:03:33,256 --> 01:03:36,175 ‫- ممنون. ‫- لباس باکلاس واسه چیه؟ 897 01:03:36,175 --> 01:03:37,801 ‫یه رولز اون بیرون دارم، ندارم؟ 898 01:03:37,802 --> 01:03:40,137 تو تقریباً غریبه ای چرا این ورا نمیایی؟ 899 01:03:40,137 --> 01:03:42,138 ‫متاسفم، عزیزم، وقتش رو ندارم. 900 01:03:42,139 --> 01:03:45,802 ‫یه چای کوچیک و نون تست کره زده، لطفا. 901 01:03:48,645 --> 01:03:51,188 چیزی به همراه فنجون چاییت نمی خوایی 902 01:03:51,189 --> 01:03:52,898 نه خوبه 903 01:03:52,899 --> 01:03:55,025 ‫اون معما کیه؟ 904 01:03:55,026 --> 01:03:57,027 ‫اون یکی، فرانک آوردتش. 905 01:03:57,028 --> 01:03:59,738 ‫مواظب باش، الفی،اون پرنده ی فرانکه. 906 01:03:59,738 --> 01:04:01,314 ‫من از اوناش نیستم، به هر حال. 907 01:04:03,283 --> 01:04:07,990 ‫من فقط برم طناب ها رو چک کنم،دیدنشون بهتره تو مشکلی نداری؟ 908 01:04:09,873 --> 01:04:14,035 ‫اینجا قدر سوت و کوره،به هر حال، نه؟ فکر می کنم یه آهنگ دوست بذارم 909 01:04:31,100 --> 01:04:33,894 ‫اونها آهنگ های قدیمی ندارن، ‫درسته؟ 910 01:04:33,894 --> 01:04:35,228 ‫بله. 911 01:04:35,229 --> 01:04:38,982 ‫- تو با فرانک اومدی؟ ‫- بله. چرا؟ 912 01:04:38,982 --> 01:04:41,817 ‫اون مرد خوبیه، فرانک . ‫یه رفیق خوب. 913 01:04:41,818 --> 01:04:43,194 ‫بله، اون مهربون به نظر می رسه. 914 01:04:43,194 --> 01:04:47,072 ‫آره. اون آخرین نخ سیگارش رو باهات تقسیم می کنه 915 01:04:47,073 --> 01:04:49,074 فرانک آدم خوش قلبیه 916 01:04:49,075 --> 01:04:53,237 ‫می دونی چیه؟ اون حتی پرنده هاش رو با رفقاش به اشتراک می ذاره 917 01:04:54,455 --> 01:04:57,904 یه یارویی بهم گفت،اون حتی زنش هم بهت قرض می ده 918 01:05:00,877 --> 01:05:05,547 ‫مانند کاری که اسکیموها انجام می دن. من حتی نمی تونم بهش فکر کنم 919 01:05:05,548 --> 01:05:07,841 ‫خوب، منظورم اینه، زنش خیلی بد طینته 920 01:05:07,842 --> 01:05:10,094 فکرش رو نمی کردم اردواج کرده باشه 921 01:05:10,094 --> 01:05:12,012 ‫بله، اون حداقل یه زن داره. 922 01:05:12,012 --> 01:05:16,432 یه راننده کامیون تو مسیر های طولانی اون اکثر شبها رو از خونه دوره 923 01:05:16,433 --> 01:05:18,601 ‫خنده دارن، بعضی از مردا، اینطور نیست؟ 924 01:05:18,601 --> 01:05:21,144 من دلم نمی خواد که یه دختر رو به اشتراک بذارم،تو دلت می خواد؟ 925 01:05:21,145 --> 01:05:23,219 ‫- نه! ‫- نه 926 01:05:24,440 --> 01:05:27,567 ‫- کجا داری میری؟ ‫- خب، لندن. 927 01:05:27,568 --> 01:05:29,694 ‫- جای خاصیش؟ ‫- نه در واقع. 928 01:05:29,695 --> 01:05:32,777 می خوام یه اتاق بگیرم و کار اگر بتونم 929 01:05:33,406 --> 01:05:36,033 ‫هی، من ممکنه بتونم کمکت کنم. 930 01:05:36,034 --> 01:05:39,412 من یه کارمند کارگزینی یه شرکت بزرگ "تافی" رو میشناسم (آب نبات) 931 01:05:39,412 --> 01:05:40,955 از اون کوچولو های دوست داشتنیش 932 01:05:40,955 --> 01:05:44,291 ‫- می تونم تو لندن ببینمت؟ ‫- من می تونم ببرمت اونجا. 933 01:05:44,291 --> 01:05:48,334 ‫من یه رولز رویس اون بیرون دارم ‫رادیو، بخاری، خیلی خوب. 934 01:05:49,296 --> 01:05:51,506 ‫من اولش باید به فرانک بگم. 935 01:05:51,506 --> 01:05:56,135 نمی خواد اون ریسک رو بکنی،اون من رو می زنه من هم همینطور 936 01:05:56,135 --> 01:05:57,969 ‫اون در رو اونجا میبینی؟ 937 01:05:57,970 --> 01:06:02,015 ‫خوب، 50 متری پایین جاده ‫یه کیوسک تلفن وجود داره 938 01:06:02,016 --> 01:06:03,725 اونجا منتظر من بمون 939 01:06:03,725 --> 01:06:07,269 ‫- دوست ندارم اینکار رو کنم. ‫- از من نترس. 940 01:06:07,270 --> 01:06:11,273 ‫من که گرگ نیستم، می دونی. ‫برو دیگه، قبل از اینکه اون بیاد. 941 01:06:11,274 --> 01:06:14,193 ‫تو که نمی خوای به اشتراک گذاشته بشی،می خوایی؟ 942 01:06:14,193 --> 01:06:15,986 ‫- نه ‫- البته که نمی خوایی. 943 01:06:15,987 --> 01:06:18,274 ‫برو، دور شو. 944 01:06:22,034 --> 01:06:25,870 ‫ممکنه به اون راننده ای که باهاش اومدم بگید که متاسفم باید می رفتم؟ 945 01:06:25,870 --> 01:06:28,163 ‫من بهش می گم 946 01:06:28,164 --> 01:06:31,708 ‫- چقدر بهت بدهکارم، فلو؟ ‫- یه پوند و یه پنی. 947 01:06:31,709 --> 01:06:35,170 ‫- داری می ری؟ ‫- همه چی ناگهانی شد باید عجله کنم. 948 01:06:35,171 --> 01:06:36,714 ‫نون تستت پس چی؟ 949 01:06:36,714 --> 01:06:39,591 اون رو بده به فرانک اون با یه تیکه هم کارش راه میوفته 950 01:06:39,591 --> 01:06:41,665 ‫- میبینمت. ‫- میبینمت، الفی. 951 01:06:45,763 --> 01:06:47,931 ‫دیدی چطوری بلندش کرد؟ 952 01:06:47,932 --> 01:06:52,269 ‫- نمی دید که همه داشتن نگاهش می کردن. ‫- فرانک دیوونه میشه. 953 01:06:52,269 --> 01:06:53,512 ‫خوبه. 954 01:07:00,652 --> 01:07:03,154 ‫عقب بشین و خوش بگذرون، دختر. 955 01:07:03,154 --> 01:07:05,823 ‫خانواده ت می دونن کجا داری میری؟ 956 01:07:05,823 --> 01:07:09,107 ‫- من کسی رو ندارم. ‫- یه کسی باید باشه؟ 957 01:07:11,412 --> 01:07:13,955 من می خوام تو لندن یه شروع جدید داشته باشم 958 01:07:13,956 --> 01:07:17,738 تضمین می کنم بتونی رو پا خودت بایستی با من زندگیت عالی میشه 959 01:07:24,465 --> 01:07:26,800 ‫خیلی هم بد نیست، هست؟ 960 01:07:26,801 --> 01:07:30,387 تمام چیزی که می خواست یه شستشوی خوب و یه مقدار مراقبت و توجهه 961 01:07:30,387 --> 01:07:33,848 ‫کاملا "مطبوعه". ‫ می دونید که منظورم چیه؟ (معنای دوم ؛ گوشتش خوش مزه اس) 962 01:07:33,849 --> 01:07:38,061 ‫هی ، به محض اینکه جورابام رو در میارم اون میشورتشون 963 01:07:38,061 --> 01:07:40,980 و اون می تونه آشپزی هم کنه فقط در منو یه مقدار محدوده 964 01:07:40,980 --> 01:07:44,816 "‫اون می تونه تاس کباب "لنکشایر ‫ و استیک و "پای قلوه" درست کنه. (شهری در شمال غرب انگلستان) 965 01:07:44,817 --> 01:07:49,487 ممکنه اینها باعث بشن منفجر بشید اما اون کاستارد" تخم مرغ رو هم عالی درست می کنه" (نوعی دسر) 966 01:07:49,488 --> 01:07:52,323 من تا حالا هیچی به اون خوش مزگی نخورده بودم 967 01:07:52,324 --> 01:07:54,576 اون خیلی مناسب تر از بقیه اس، بلکه هم از همشون 968 01:07:54,576 --> 01:07:59,038 یه مقدار خجالتیه ، اما متوجه شدم این هم همین روزا درست میشه 969 01:07:59,038 --> 01:08:01,243 های ، یه مقدار کمش کن،آنی 970 01:08:09,881 --> 01:08:11,590 ‫اون عاشقه، متوجهید. 971 01:08:11,591 --> 01:08:13,884 ‫حالا، وقتی که به این آهنگ ها گوش می ده، 972 01:08:13,885 --> 01:08:18,597 خیال پردازی می کنه که اون یارویی که ردش کرده یه روزی میاد دنبالش برش می گردونه 973 01:08:18,597 --> 01:08:22,058 ‫چه امید لعنتی ای. ‫فقط ببینید چطور کار می کنه. 974 01:08:22,059 --> 01:08:24,519 ‫سابیدن ،سابیدن ، سابیدن. 975 01:08:24,519 --> 01:08:27,229 بعضی از پرنده ها اینطورین 976 01:08:27,230 --> 01:08:29,982 ‫نه همشون 977 01:08:29,983 --> 01:08:31,776 ‫می تونم یه فنجون چای واست بیارم، الفی؟ 978 01:08:31,776 --> 01:08:35,279 ‫سخت نگیر! تو همیشه می خوایی یه کاری بکنی 979 01:08:35,279 --> 01:08:40,033 هی ، یه بار یه پرنده ای داشتم از اون چاق و چله هاش 980 01:08:40,033 --> 01:08:42,326 تو عشق یا یه همچین چیزی رودست خورده بود 981 01:08:42,327 --> 01:08:44,787 اونها که بزرگترن سخت تر سقوط می کنن 982 01:08:44,788 --> 01:08:46,998 ‫اون عادت داشت جلوی آتیش بشینه، 983 01:08:46,998 --> 01:08:51,835 ‫ سیگار می کشید و چای می خورد تا اینکه ساق پاش از گرما قرمز می شد 984 01:08:51,836 --> 01:08:55,005 یه بار بهش گفت ، "یه فنجون چای بهمون بده "ساق سرخسی 985 01:08:55,005 --> 01:08:58,383 ‫"چی؟" اون گفت: "مگه فلجی؟" من زود ردش کردم رفت 986 01:08:58,383 --> 01:09:01,177 ‫می ری دوستت تو آسایشگاه رو ببینی؟ 987 01:09:01,178 --> 01:09:05,348 ‫هری پیر؟ فکر کنم برم. ‫دوست داری ماشین سوار شی، دختر؟ 988 01:09:05,348 --> 01:09:07,266 یه مقدار چیز واسه شستن دارم 989 01:09:07,266 --> 01:09:10,268 تو همیشه داری میشوری ‫استراحت کن. 990 01:09:10,269 --> 01:09:12,687 وقتی یه کاری می کنم احساس بهتری دارم 991 01:09:12,688 --> 01:09:16,858 ‫خب، اگر این باعث میشه احساس بهتری داشته باشی جلوت رو نمی گیرم 992 01:09:16,858 --> 01:09:21,068 ‫خودش رو مجازات می کنه، متوجهید.اون زندگی نمی تونه دیگه به دردش بخوره 993 01:09:21,780 --> 01:09:25,283 ‫- چه ساعتی بر می گردی؟ ‫- تو نباید این رو ازم بپرسی. 994 01:09:25,283 --> 01:09:29,328 وقتی من می رم بیرون نمی دونم چه روزی بر می گردم چه برسه به ساعت 995 01:09:29,328 --> 01:09:32,706 ‫- من کسیم که بهش می گن انسان آزاد. ‫- ببخشید، الفی. 996 01:09:32,706 --> 01:09:35,041 فقط با خودم گفتم که غذات رو آماده کنم 997 01:09:35,042 --> 01:09:38,795 یه غذایی درست کن که همیشه بشه خوردش مخلوط گوشت و سبزی،تاس کبابی،چیزی 998 01:09:38,795 --> 01:09:43,669 ‫- با خودم گفتم یه چیز خاص درست کنم. ‫- اون کفشهای منو بده، دختر. 999 01:09:46,469 --> 01:09:50,138 می بینید، حتی اون شروع کرد به پرسیدن از من که کی برمی گردم 1000 01:09:50,139 --> 01:09:54,716 می دونی چیه؟ همین ملاحظه ی کوچیک باید رو دیوار نوشته بشه 1001 01:09:56,603 --> 01:10:01,190 ‫آنی؟ کی می خوایی از اون دستکش هایی که واست خریدم استفاده کنی؟ 1002 01:10:01,190 --> 01:10:04,109 تو دست هاتو خراب می کنی با این همه سابیدن 1003 01:10:04,109 --> 01:10:05,568 اونها مهم نیستن 1004 01:10:05,569 --> 01:10:08,530 ممکنه واسه تو مهم نباشن،اما واسه من مهمن 1005 01:10:08,530 --> 01:10:13,951 هیچ چیز بیشتر از اینکه یه زن منو با دستهای سفتش لمس کنی منو ناراحت نمی کنه 1006 01:10:13,952 --> 01:10:16,537 تو انگشتای کوچولوی قشنگی داری 1007 01:10:16,537 --> 01:10:18,195 مثل انگشتهای بچه ها 1008 01:10:19,582 --> 01:10:21,656 پس به خاطر من مراقبشون باش 1009 01:10:30,550 --> 01:10:35,346 گاهی اوقات ، انگار خاک میت روی اون صورت کوچولوش ریختن 1010 01:10:35,346 --> 01:10:38,348 ‫مثل اینکه از داخل بیمار عشقه، 1011 01:10:38,349 --> 01:10:43,562 و ذهن بیچاره اش دنبال یه گوشه اس که آروم بگیره 1012 01:10:43,562 --> 01:10:45,352 ‫یه شب دیگه رو داشته باشید... 1013 01:11:04,623 --> 01:11:08,459 ‫بعد از اینکه تازه کارمون تموم شده بودم، واقعاً منو دیوونه کرد 1014 01:11:08,459 --> 01:11:11,169 هر چیزی وقت و جایی داره 1015 01:11:11,170 --> 01:11:13,706 ‫حتی افکارت هم باید زمان مناسب خودشون رو داشته باشن 1016 01:11:26,851 --> 01:11:28,925 ‫ببخشید، الفی. 1017 01:11:31,063 --> 01:11:35,308 ‫اونو فراموش کن، دختر. من اینجا هستم،سُر و مُر و گنده 1018 01:11:39,904 --> 01:11:42,906 ‫خدای من ! محکوم به مرگ به نظر می رسه. 1019 01:11:42,907 --> 01:11:45,230 ‫می دونید چیه؟ من از حرفم پشیمون شدم. 1020 01:11:46,494 --> 01:11:50,490 ‫"الفی"، من به خودم می گفتم، ‫"اون هم مثل تو یه انسانه." 1021 01:11:54,459 --> 01:11:58,537 ‫خب، حالا دیگه باید برم، دختر. ‫دوست داری پشتم رو برس بکشی؟ 1022 01:12:01,507 --> 01:12:04,176 ‫می تونم بگم که ساعت هفت اینجا هستی؟ 1023 01:12:04,176 --> 01:12:07,637 هر چی دوست داری بگو.اما اینکه اینجا باشم یا نه موضوع دیگه ایه 1024 01:12:07,638 --> 01:12:11,087 تو یه چیزی آماده کن اگر اومدم می خورم 1025 01:12:14,686 --> 01:12:17,772 ‫می دونی چیه، آنی؟ ‫تو یه دختر خوش چهره ای، 1026 01:12:17,772 --> 01:12:20,024 فقط باید خودت رو شاد نشون بدی 1027 01:12:20,024 --> 01:12:24,611 در مورد افراد بی ارزش دلتنگ نشو به بقیه فکر کن.به امید دیدار 1028 01:12:24,612 --> 01:12:26,769 ‫مراقب خودت باش، الفی. 1029 01:12:36,289 --> 01:12:39,500 من دوست ندارم اونو روز یکشنبه ول کنم اینجا که هی بسابه 1030 01:12:39,500 --> 01:12:41,084 ‫اما چه کار می تونم بکنم؟ 1031 01:12:41,085 --> 01:12:44,417 ‫می دونید منظورم چیه؟ نمی تونم که با خودم ببرمش 1032 01:12:59,852 --> 01:13:02,009 ‫می رم بالای دنیا، نه؟ 1033 01:13:02,813 --> 01:13:04,898 ‫می دونی اجاره ی اینجا چقدره؟ 1034 01:13:04,898 --> 01:13:07,024 ‫15 پوند در هفته! (به ارزش پولی دهه ی شصت میلادی) 1035 01:13:07,025 --> 01:13:10,474 ‫ که شامل حرارت مرکزی هم میشه، ‫البته. 1036 01:13:18,077 --> 01:13:21,621 شما هیچ وقت حدس هم نمی زنید اومدم پیش کی 1037 01:13:21,621 --> 01:13:25,451 ‫خوب، من خودم هم سه ماه پیش باورم نمی شد 1038 01:13:29,587 --> 01:13:31,130 ‫اینجام ، دختر. 1039 01:13:31,130 --> 01:13:36,092 ‫ زندگی همینه، نه؟ شما نمی تونید هیچ وقت بگید که چی پیش میاد 1040 01:13:36,093 --> 01:13:38,261 یه دقیقه پایین ، یه دقیقه بالا 1041 01:13:38,261 --> 01:13:42,181 یه شش پنسی ازتون میوفته ، دنبالش می گردید و چی پیدا می کنید؟ 1042 01:13:42,182 --> 01:13:44,475 ‫- روبی! ‫- سلام عزیزم! 1043 01:13:44,475 --> 01:13:46,393 ‫بایست! 1044 01:13:46,394 --> 01:13:48,468 ‫گرفتم! 1045 01:13:55,736 --> 01:13:57,810 اون تو یه وضعیت دوست داشتنیه 1046 01:14:01,407 --> 01:14:05,327 ‫- واسه چی اینقدر عجله داری؟ ‫- تو چی فکر میکنی؟ 1047 01:14:05,328 --> 01:14:08,122 ‫گوشم رو نبوس. ‫تو می دونی که با من چه کار می کنه! 1048 01:14:08,122 --> 01:14:11,875 ‫- این یکی چطور؟ ‫- اجازه بده حداقل قبلش یه نوشیدنی بخوریم. 1049 01:14:11,875 --> 01:14:15,294 ‫- ویسکی؟ ‫- تو آبجو نداری، داری؟ 1050 01:14:15,295 --> 01:14:18,247 ‫بله، احتمالا ی آبجو تو یخچال دارم 1051 01:14:21,759 --> 01:14:24,094 اون همه ی این اجناس رو از مالیات بر درآمد گیر اورده 1052 01:14:24,095 --> 01:14:28,265 ‫درآمد کاسبی،متوجهید؟ ‫اون صاحب سه تا آرایشگاه ست. 1053 01:14:28,265 --> 01:14:31,601 چیزی که در مورد "روبی" دوست دارم اینه که اون یه زن بالغه 1054 01:14:31,601 --> 01:14:35,896 شما می تونید یک عمر تجربه رو از انگشتهاش حس کنید 1055 01:14:35,897 --> 01:14:40,818 می دونید منظورم چیه؟ متوجه شدم دارم بیشتر می رم سمت این جور زنها 1056 01:14:40,818 --> 01:14:44,779 ‫هی، ناخن هاتو رو مثل پنجشنبه ی قبل فرو نکنی تو بدنم 1057 01:14:44,780 --> 01:14:49,117 ‫- تمام بدنم خراش برداشت. ‫- ممکنه امروز بیشتر اون کار رو بکنم. 1058 01:14:49,117 --> 01:14:52,495 .اونها خیلی بلند و قرمزن ‫اون ناخن هاش رو درست فرو می کنه تو. 1059 01:14:52,495 --> 01:14:54,872 اون دو تا شوهر داشته 1060 01:14:54,872 --> 01:14:56,863 ‫هر دو مُرده ان 1061 01:15:00,002 --> 01:15:02,787 و من خوب می دونم چرا اونها مردن 1062 01:15:05,715 --> 01:15:09,301 اون مثل پرنده های جوون مرتب از شما نمی پرسه که دوستش دارید 1063 01:15:09,302 --> 01:15:11,387 اون هیچ وقت به عشق توجه نمی کنه 1064 01:15:11,387 --> 01:15:14,222 اون می دونه که چی می خواد و به دستش میاره 1065 01:15:14,223 --> 01:15:17,017 ‫حالا هر چی میخواد باشه. 1066 01:15:17,017 --> 01:15:19,091 ‫- به سلامتی. ‫- به سلامتی. 1067 01:15:21,104 --> 01:15:23,064 ‫الفی، تا حالا به این فکر نیوفتادی 1068 01:15:23,065 --> 01:15:26,359 ‫که واسه دوست دخترهات گل یا شیرینی ببری؟ 1069 01:15:26,359 --> 01:15:29,028 من اغلب بهش فکر می کنم اما تا حالا انجامش ندادم 1070 01:15:29,028 --> 01:15:31,564 مگر اینکه تو بیمارستان باشن 1071 01:15:32,573 --> 01:15:35,742 لیوان خیست رو نذار روی میز جلا خورده ی من 1072 01:15:35,743 --> 01:15:37,911 داری ایرادهای لعنتی میگیری 1073 01:15:37,911 --> 01:15:40,496 ‫- من ایرادهای لعنتی نمی گیرم. ‫- تو میگیری. 1074 01:15:40,497 --> 01:15:42,571 ‫من غرغرو نیستم! 1075 01:15:44,667 --> 01:15:47,377 ‫سلام! 1076 01:15:47,378 --> 01:15:49,618 ‫اون تو یه حالت زیباییه. 1077 01:15:52,299 --> 01:15:55,093 ‫- تو یه سکسی کوچولو هستی، نیستی؟ ‫- هستم؟ 1078 01:15:55,093 --> 01:15:57,970 ‫آره. ‫تو یه جعبه ی شهوتی، نیستی؟ 1079 01:15:57,971 --> 01:16:00,389 ‫جعبه ی شهوت کوچولوی من! 1080 01:16:00,390 --> 01:16:02,558 ممکنه باهاش ازدواج کنم 1081 01:16:02,559 --> 01:16:06,306 ‫با یه زنی مثل روبی، شما هیچ چی دیگه نیاز ندارید 1082 01:16:09,732 --> 01:16:11,806 ‫اتاق خواب! 1083 01:16:16,738 --> 01:16:19,654 هی ، بیایید و یه دقیقه به اینجا نگاه کنید 1084 01:16:22,160 --> 01:16:25,361 ‫بزرگه، نه؟ ‫حواستون به سقف هست؟ 1085 01:16:27,539 --> 01:16:30,249 ‫اندازه ی اون وان رو ببینید! ‫بزرگ. 1086 01:16:30,250 --> 01:16:32,960 با یه مقدار فشار به همدیگه هر دومون توش جا میشیم 1087 01:16:32,961 --> 01:16:36,873 شما می تونید از آب بازی و غیره خیلی سرگرم بشید 1088 01:16:39,884 --> 01:16:44,046 ‫بارها شده که احساس کردم خیلی خوش شانسم که زنده از اون وان اومدم بیرون 1089 01:17:34,975 --> 01:17:37,185 ‫- سلام، بچه ها. ‫- سلام، الفی. 1090 01:17:37,186 --> 01:17:39,141 ‫- چی می خوری؟ ‫- " براون آل". (آبجوی انگلیسی تیره) 1091 01:17:56,662 --> 01:17:58,788 ‫ماشینت باید بیرون باشه؟ 1092 01:17:58,789 --> 01:18:01,082 فکر نمی کنم برم داخل باشگاه 1093 01:18:01,082 --> 01:18:05,669 این پرنده شمالیه پیشمه،آنی تو خونم مونده،می تونه آشپزی کنه 1094 01:18:05,670 --> 01:18:08,130 ‫- آشپزی؟ ‫- چه آشپزی بشه با اون کرد؟ 1095 01:18:08,130 --> 01:18:11,049 ‫اون خوشش نمیاد اگه نری خونه واسه غذا،ها، الفی؟ 1096 01:18:11,050 --> 01:18:16,763 نه.اون یه سری استیک گوشت و پای قلوه و تاس کباب عالی درست می کنه 1097 01:18:16,763 --> 01:18:18,264 من عاشق آشپزیش هستم.واقعاً 1098 01:18:18,265 --> 01:18:22,143 گفتم یه مقدار پف کرده به نظر می رسی،ها، وی؟ 1099 01:18:22,143 --> 01:18:26,563 ‫- منظورت چیه، پف کرده؟ ‫- فقط ظاهرته، الفی. 1100 01:18:26,564 --> 01:18:30,275 ‫- کدوم ظاهر؟ ‫- خوب، انگار باد کردی. 1101 01:18:30,275 --> 01:18:31,859 باد کردم 1102 01:18:31,860 --> 01:18:33,851 ‫یه جورایی... ورم کردی. 1103 01:18:34,821 --> 01:18:38,532 ورم کردم؟ هیچ وقت تو زندگیم انقدر احساس رو فرم بودن نداشتم 1104 01:18:38,533 --> 01:18:40,910 ‫اون نمی گه تو رو فرم نیستی. 1105 01:18:40,910 --> 01:18:45,247 نه . فقط متفاوت به نظر می رسی این طور نیست، وی؟ 1106 01:18:45,247 --> 01:18:46,956 ‫کدوم تفاوت لعنتی؟ 1107 01:18:46,957 --> 01:18:51,669 اون پرندهه آنی طرفش رو به تو ترجیح می ده رفیق و تو هم نمی تونی این رو ببینی 1108 01:18:51,670 --> 01:18:54,130 ‫- تو چی می گی ، "پرس"؟ ‫- اون طور به نظر می رسه. 1109 01:18:54,130 --> 01:18:56,215 اون فقط دنبال منه 1110 01:18:56,216 --> 01:18:58,801 تو 12 ماه، تو نمی تونی خودتو به جا بیاری 1111 01:18:58,801 --> 01:19:01,421 گوشات رو با تاس کباب پر می کنه 1112 01:19:23,115 --> 01:19:25,742 ‫- حالت چطوره، رفیق؟ ‫- فکر می کردم تو باشی. 1113 01:19:25,742 --> 01:19:28,619 ‫یادته اون روز اومدی تو "زنبور پر کار" ؟ 1114 01:19:28,620 --> 01:19:29,954 ‫چه روزی بود؟ 1115 01:19:29,954 --> 01:19:32,998 چند هفته پیش لباس یونیفرم راننده ها رو پوشیده بودی 1116 01:19:32,999 --> 01:19:34,708 ‫اوه، آره. خوب چی شده؟ 1117 01:19:34,709 --> 01:19:38,045 تو با یه دختر کوچولو اهل شفیلد" به اسم آنی نرفتی؟" (شهری در شمال انگلستان) 1118 01:19:38,045 --> 01:19:39,838 ‫وقتی من رفته بودم تا پیش ماشین؟ 1119 01:19:39,838 --> 01:19:42,924 ‫کی، من؟ نه، من نمی دونم داری در مورد چی صحبت می کنی 1120 01:19:42,924 --> 01:19:44,300 ‫شما دروغگوی لعنتی! 1121 01:19:44,301 --> 01:19:47,086 مواظب لباسم باش،این تازه از خشک شویی اومده 1122 01:20:46,641 --> 01:20:49,767 به دستور پلیس رقصیدن اکیداً ممنوع 1123 01:21:04,470 --> 01:21:07,701 بانوان 1124 01:22:05,220 --> 01:22:07,294 ‫ تویی، الفی؟ 1125 01:22:08,139 --> 01:22:09,762 ‫آره، خودمم. 1126 01:22:14,103 --> 01:22:16,723 ‫من دیر کردم، نه؟ شروع کن به غر زدن! 1127 01:22:17,606 --> 01:22:21,388 ‫چه اتفاقی افتاده؟ چشمت افتضاح سیاه شده 1128 01:22:27,156 --> 01:22:30,158 ‫خدای من! اون واسه تموم عمر معیوبم کرد! 1129 01:22:30,159 --> 01:22:34,287 ‫- اون استیک لعنتی که خریدی کجاست؟ ‫- از اون واست استیک و پای قلوه درست کردم. 1130 01:22:34,288 --> 01:22:37,624 !من از تاس کباب و استیک و پای قلوه خسته شدم 1131 01:22:37,624 --> 01:22:40,668 ‫چرا ما نمی تونیم واسه تغییر هم که شده یه چیزی که از تو قوطی در میاد بخوریم؟ 1132 01:22:40,668 --> 01:22:44,337 ‫گوشت گاو کنسرو یا کالباس. ‫چیز خوبی بود. 1133 01:22:44,338 --> 01:22:46,798 تو گفتی که استیک و پای قلوه هام رو دوست داری 1134 01:22:46,799 --> 01:22:50,719 اگه من اون غذا رو بالا یه شکم پر از آبجو بخورم،دیگه نفسم بالا نمیاد 1135 01:22:50,719 --> 01:22:55,097 یه احساس وحشتناک از باد کردن و پوف کردن و ورم کردن بهم دست میده 1136 01:22:55,098 --> 01:22:58,142 تو گفتی که عاشق اینی که احساس پر بودن کنی 1137 01:22:58,143 --> 01:23:02,313 چیزی که یه بار دوست داشته باشم و چیزی که دوبار دوست داشته باشم با هم فرق می کنند 1138 01:23:02,313 --> 01:23:04,273 ‫پیراهن "دکمه مخفی" من کجاست؟ 1139 01:23:04,273 --> 01:23:06,358 ‫آبیه؟ تو کشو. 1140 01:23:06,358 --> 01:23:09,777 ‫- نه، اون صورتیه. ‫- اونو شستم. به زودی خشک میشه. 1141 01:23:09,778 --> 01:23:12,905 ‫چرا رفتی شستیش؟ ‫من فقط اونو چند ساعت تنم کرده بودم. 1142 01:23:12,906 --> 01:23:15,199 فکر کردم اینطوری احساس تازگی بهت می ده 1143 01:23:15,200 --> 01:23:18,995 ‫من اعتقاد دارم تو فقط می شوری !تا وقت لعنتیت رو پر کنی 1144 01:23:18,995 --> 01:23:21,580 ‫- چرا باید همچین کاری کنم؟ ‫- تا فکر اونو از سرت بیرون کنی! 1145 01:23:21,580 --> 01:23:22,789 ‫فکر کی از ذهنم بره بیرون؟ 1146 01:23:22,790 --> 01:23:26,251 ‫اون تونی لعنتی که تو دفتر !خاطراتت در موردش نوشتی 1147 01:23:26,251 --> 01:23:29,545 !تو نمی تونی از ذهنت بیرونش کنی 1148 01:23:29,546 --> 01:23:32,757 ‫الفی، تو رفتی سر کیفم و خاطراتم رو خوندی؟ 1149 01:23:32,757 --> 01:23:34,550 ‫چرا نباید این کار رو می کردم؟ 1150 01:23:34,551 --> 01:23:37,637 تو نباید این کار می کردی چون اونا "افکار شخصی" من هستند (مخفی؛محرمانه) 1151 01:23:37,637 --> 01:23:40,514 !تو حق نداری با افکار شخصی با من زندگی کنی 1152 01:23:40,514 --> 01:23:42,307 !هر کسی حق داره افکار شخصی خودشو داشته باشه 1153 01:23:42,308 --> 01:23:45,343 پس تو نباید اونها رو می نوشتی !و اجازه می دادی من ببینمشون 1154 01:23:46,061 --> 01:23:48,146 من فقط اونها رو نوشتم که از خودم بیرونشون کنم 1155 01:23:48,146 --> 01:23:51,148 بهت نشون می دم که در مورد تو ، افکار شخصیتو 1156 01:23:51,149 --> 01:23:54,065 !و استیک و پای قلوه ی لعنتیت چی فکر می کنم 1157 01:24:15,337 --> 01:24:19,499 و ضمناً چیزی بر نداری که !به تو تعلق نداره 1158 01:24:36,440 --> 01:24:38,692 نذار "کاستاردت" خراب بشه 1159 01:24:38,692 --> 01:24:40,766 ‫اون تو فره. 1160 01:24:59,961 --> 01:25:02,035 ‫آنی؟ 1161 01:25:03,131 --> 01:25:06,249 ‫آنی؟ برگرد! منظوری نداشتم! 1162 01:26:07,105 --> 01:26:09,179 ‫بیا تو. 1163 01:26:13,861 --> 01:26:15,779 ‫یه کم زود اومدی، دختر. 1164 01:26:15,780 --> 01:26:17,948 ‫نمی خواستم دیر کنم. 1165 01:26:17,948 --> 01:26:22,618 ‫- اون میاد؟ ‫- آره، گفت حدود ساعت دو میام. 1166 01:26:22,619 --> 01:26:24,693 ‫هی ، کیسه ت رو بده من. 1167 01:26:26,373 --> 01:26:28,291 ‫خدای من! 1168 01:26:28,291 --> 01:26:30,834 دستات سردن 1169 01:26:30,835 --> 01:26:33,212 ‫تو که نگران نیستی، هستی؟ 1170 01:26:33,212 --> 01:26:35,338 ‫یه کم. 1171 01:26:35,339 --> 01:26:38,341 ‫آره، تمام زیر چشات گود افتاده. 1172 01:26:38,342 --> 01:26:40,297 نتونستم دیشب رو خوب بخوابم 1173 01:26:42,387 --> 01:26:44,889 ‫خوب... 1174 01:26:44,889 --> 01:26:48,932 و تو می تونی هر وقت خواستی واسه ش آماده بشی 1175 01:26:50,519 --> 01:26:51,696 ‫تشکر. 1176 01:27:05,533 --> 01:27:08,911 مجبور شدم این دفعه خودم رو گرفتار چیزی کنم 1177 01:27:08,911 --> 01:27:11,788 از اون روزی که من بردمش بالای رودخونه 1178 01:27:11,789 --> 01:27:14,458 حدود سه ماهی هست که می گذره 1179 01:27:14,458 --> 01:27:17,030 یه چیزی بود که من فکر می کردم من بابت هیچ چی به دست آوردم 1180 01:27:17,752 --> 01:27:20,921 ‫اما اون هیچ وقت این طوری حل نمیشد،میشد؟ 1181 01:27:20,922 --> 01:27:23,841 ‫بنابراین، من موافقت کردم که کمکش کنم و برنامه ش رو بچینم 1182 01:27:23,841 --> 01:27:26,760 ‫خب، حداقل،کاری بود که تونستم بکنم 1183 01:27:26,760 --> 01:27:30,044 هری رو که می شناسید،در کل ‫ببینید منظورم چیه؟ 1184 01:27:31,723 --> 01:27:33,797 ‫بیا تو، رفیق. 1185 01:27:38,688 --> 01:27:40,814 ‫خوب، این هم از ما. 1186 01:27:40,815 --> 01:27:43,317 ‫منظورت چیه، این هم از ما؟ 1187 01:27:43,317 --> 01:27:45,485 منظورم اینه که جای درستی اومدی 1188 01:27:45,486 --> 01:27:50,156 و ایشون اون بانوی جوان هستن که تلفنی در موردش باهات صحبت کردم 1189 01:27:50,157 --> 01:27:51,908 از دیدنتون خوشوقتم 1190 01:27:51,908 --> 01:27:54,910 ‫- لوازمت رو با خودت آوردی؟ ‫- سئوال نپرس. 1191 01:27:54,911 --> 01:28:00,624 متاسفم. اینجا اون اتاقیه که می تونی خانم جوان رو بررسی کنی 1192 01:28:00,624 --> 01:28:03,585 ‫و چرا باید من این خانم جوان رو بررسی کنم؟ 1193 01:28:03,585 --> 01:28:06,629 ،‫خوب، تو باید این کار بکنی،نباید قبل از اینکه اون کار رو کنی؟ 1194 01:28:06,630 --> 01:28:09,966 ‫- قبل از اینکه چه کار کنم؟ ‫- اون کاری که به خاطرش اومدی. 1195 01:28:09,966 --> 01:28:12,635 ‫آروم باش، الفی. ‫حتماً یه اشتباهی پیش اومده. 1196 01:28:12,635 --> 01:28:16,722 ‫شما آقایی هستی که شب پنجشنبه باهاش صحبت کردم؟ 1197 01:28:16,722 --> 01:28:20,385 ‫- الفی، خواهش می کنم، آروم باش. ‫- نگران نباش، عزیزم. 1198 01:28:27,691 --> 01:28:30,985 حالا ، من باید یه صحبت جدی با شما دو تا داشته باشم 1199 01:28:30,985 --> 01:28:34,029 ‫- شما دو تا ازدواج کردید؟ ‫- ما دو تا ازدواج کردیم؟ 1200 01:28:34,030 --> 01:28:35,781 ‫خدای من! اینطور به نظر می رسیم؟ 1201 01:28:35,781 --> 01:28:39,824 نه. منظورم.اون یه زن متاهله اما من مجردم 1202 01:28:40,619 --> 01:28:43,830 ‫شانسی وجود داره که شما در آینده ی نزدیک ازدواج کنید؟ 1203 01:28:43,830 --> 01:28:47,041 .من بعید می دونم تو چی می گی ، لیلی؟ 1204 01:28:47,041 --> 01:28:49,364 ‫اما شما پدر نامشروع محسوب می شید؟ 1205 01:28:49,919 --> 01:28:51,628 ‫چی محسوب میشم؟ 1206 01:28:51,629 --> 01:28:54,756 ‫من؟ من هیچی نیستم. ‫من فقط در خدمت یه دوستم. 1207 01:28:54,757 --> 01:28:56,842 ‫خوب، این غیر عادیه. 1208 01:28:56,842 --> 01:28:58,510 این خیلی غیر عادیه 1209 01:28:58,510 --> 01:29:01,637 ...شما کسی هستی که قراره به من کمک کنه؟ 1210 01:29:01,638 --> 01:29:05,766 شوهر پیر اون تو آسایشگاهه ، متوجهی؟ و اون معذورات اخلاقی داره 1211 01:29:05,767 --> 01:29:08,519 ‫- متوجه منظورم هستی؟ ‫- کاملاً مطمئن نیستم. 1212 01:29:08,519 --> 01:29:10,520 این اتفاق هیچ وقت دوباره تکرار نمیشه 1213 01:29:10,521 --> 01:29:14,316 اون به کمک نیاز داره چون ازدواجش به نظر میرسه خیلی در خطر بیوفته 1214 01:29:14,316 --> 01:29:17,277 اگه شوهرش تو این مرحله از بازی بیاد.متوجه هستی؟ 1215 01:29:17,277 --> 01:29:19,362 همینطور اون سه تا بچه ی دیگه هم داره 1216 01:29:19,362 --> 01:29:21,655 ‫و کجا شما همه ی اینها رو گنجوندین؟ 1217 01:29:21,656 --> 01:29:23,908 ‫خوب، اون هیج جایی واسه رفتن نداشت، متوجهی؟ 1218 01:29:23,908 --> 01:29:26,314 ‫خوب، این خیلی نوع دوستانه است. 1219 01:29:27,453 --> 01:29:29,329 امیدوارم هر دوی شما 1220 01:29:29,330 --> 01:29:32,708 جدی بودن این مورد رو درک کنید 1221 01:29:32,708 --> 01:29:36,461 سقط جنین بعد از 28 روز جرم جنایی محسوب میشه 1222 01:29:36,461 --> 01:29:40,089 ‫مجازات در دادگاه قانون ‫با هفت سال زندان. 1223 01:29:40,089 --> 01:29:41,914 ‫شما دو نفر ، این رو متوجه می شید؟ 1224 01:29:46,345 --> 01:29:47,804 ‫آره. 1225 01:29:47,805 --> 01:29:52,183 نه تنها این ، بلکه این یه ارتکاب جرم علیه یه بچه ی به دنیا نیومده اس 1226 01:29:52,184 --> 01:29:56,014 این جریانیه که به راحتی نمیشه ازش گذشت 1227 01:29:56,980 --> 01:29:59,982 شما باید شرایط رو به صورت کلی در نظر بگیرید 1228 01:29:59,982 --> 01:30:02,817 قبل از اینکه تصمیمتون رو عملی کنید 1229 01:30:02,818 --> 01:30:06,980 چون بعد از اون برای تغییر عقیدتون خیلی دیر شده 1230 01:30:08,407 --> 01:30:12,535 ‫شما تمام توجهتون رو به این موضوع دادید؟ 1231 01:30:12,535 --> 01:30:15,621 ‫- تو چی میگی، لیلی؟ ‫- من هیچ راهی ندارم. 1232 01:30:15,621 --> 01:30:17,998 ‫پس تو تصمیم گرفتی این کار رو کنی؟ 1233 01:30:17,999 --> 01:30:20,073 ‫بله،باید. 1234 01:30:21,085 --> 01:30:23,086 پس من قادرم که کمکتون کنم 1235 01:30:23,087 --> 01:30:26,173 ‫- ممنون. ‫- بله. 1236 01:30:26,173 --> 01:30:27,998 ‫شما پول دارید؟ 1237 01:30:28,925 --> 01:30:31,427 آره . پول خانم جوان اون رو داره 1238 01:30:31,427 --> 01:30:35,222 ‫- که می شه 30 پوند. ‫- 25 تا.چیزی که ما صحبت کردم. 1239 01:30:35,223 --> 01:30:37,297 ‫بسیار خوب، پس، 25. 1240 01:30:45,273 --> 01:30:47,107 ‫درسته. خیلی خوب. 1241 01:30:47,108 --> 01:30:50,652 درسته ، خانم جوان، لطف می کنید دنبال من بیایید؟ 1242 01:30:50,653 --> 01:30:54,990 ‫- من یه مقدار آب جوش نیاز دارم. ‫- کتری رو اجاق گازه. 1243 01:30:54,990 --> 01:30:57,064 ‫خوبه. 1244 01:31:18,553 --> 01:31:20,627 من از مسائل این طوری متنفرم 1245 01:31:21,556 --> 01:31:26,226 فهم و درک من از زن ها فقط محدود به لذت بردن میشه 1246 01:31:26,227 --> 01:31:29,771 وقتی صحبت درد کشیدن میشه من هم مثل بقیه ی مردا هستم 1247 01:31:29,772 --> 01:31:31,846 نمی خوام حتی در موردش بدونم 1248 01:31:35,068 --> 01:31:37,194 انجامش دادی؟ 1249 01:31:37,195 --> 01:31:39,269 ‫تقریبا هر کاری که از دستم بر میومد. 1250 01:31:40,490 --> 01:31:42,616 ‫- آیا اون می تونه الان بره خونه؟ ‫- نه 1251 01:31:42,617 --> 01:31:47,329 اون تازه تحریک شد.فعلاً اتفاق نمی افته بعداً پیش میاد 1252 01:31:47,329 --> 01:31:51,499 اگر درجه حرارتش سریع رفت بالا دو تا از اونها رو بهش بده 1253 01:31:51,500 --> 01:31:54,711 ‫- من شیش تا واست گذاشتم. ‫- از کجا بدونم؟ 1254 01:31:54,711 --> 01:31:58,160 خب ، وقتی شروع کرد به عرق کردن دوتا بهش بده 1255 01:31:59,465 --> 01:32:00,591 ‫هی ، رفیق. 1256 01:32:00,591 --> 01:32:02,926 نباید تا نتیجه گرفتن حضور داشته باشی 1257 01:32:02,927 --> 01:32:06,096 ‫با توجه به مبلغی که بهت پرداخت شد؟ 1258 01:32:06,096 --> 01:32:08,170 ‫دوتا اگه عرق کرد. 1259 01:32:30,076 --> 01:32:32,150 ‫حالت چطوره، دختر؟ 1260 01:32:35,540 --> 01:32:38,409 اون بهم این قرص ها رو داد که بهت بدم 1261 01:32:41,503 --> 01:32:44,206 اگه درجه حرارتت رفت بالا دو تاش رو بخور 1262 01:32:49,969 --> 01:32:52,043 ‫پیر به نظر میایی، دختر. 1263 01:32:55,808 --> 01:32:58,344 اون راحت پولش رو گرفت 1264 01:33:07,819 --> 01:33:09,893 ‫نه اونقدر بلند ، زن صاحبخونم اینجاست! 1265 01:33:11,030 --> 01:33:12,948 ‫کاری از دستم بر نمیاد! 1266 01:33:12,948 --> 01:33:14,699 ‫درد می کنه! 1267 01:33:14,700 --> 01:33:18,482 ‫- لیلی! ‫- درد می کنه! نمی تونم کاری ک ..! 1268 01:33:19,371 --> 01:33:22,540 ببخشید ، لیلی ، ببخشید مجبور بودم این کار رو کن 1269 01:33:22,540 --> 01:33:25,542 اگه زن صاحبخونه بشنوه ! یه آمبولانس خبر می کنه 1270 01:33:25,543 --> 01:33:27,461 ‫دکترا، پلیس، همشون! 1271 01:33:27,462 --> 01:33:29,588 ‫همه ی اینها واسه هیچ چیز اتفاق می افته! 1272 01:33:29,589 --> 01:33:32,078 ‫می دونی منظورم چیه؟ ‫به همین دلیل مجبورم این کار رو کنم. 1273 01:34:06,038 --> 01:34:09,370 چیزی هست که بتونم واست بیارم ، لیلی؟ 1274 01:34:12,377 --> 01:34:14,451 یه فنجون چای می خوایی؟ 1275 01:34:18,716 --> 01:34:21,385 نه ، تو برو 1276 01:34:21,385 --> 01:34:23,459 بهتره تنها باشم 1277 01:34:25,472 --> 01:34:27,546 هیچ کاری نیست که تو انجام بدی 1278 01:34:28,267 --> 01:34:30,887 ‫چیزی نیاز نداری،درسته؟ 1279 01:34:37,400 --> 01:34:39,640 ‫مطمئنی که چیزی نیاز نداری؟ 1280 01:34:50,161 --> 01:34:53,777 می دونم که وجهه ی خوبی نداره رفتن و تنها گذاشتنش 1281 01:34:54,624 --> 01:34:58,951 ‫اما نزدیکش بودن چه سودی داره ؟ 1282 01:35:55,470 --> 01:35:57,972 ‫بیا، مالکوم! 1283 01:35:57,973 --> 01:36:01,138 ‫پسره ی شیطون! ‫همه رو منتظر گذاشتی 1284 01:36:15,489 --> 01:36:19,492 ‫سوزان الیزابت، من تو را تعمید می دهم ‫به نام پدر 1285 01:36:19,492 --> 01:36:22,859 ‫و پسر و روح القدس. ‫آمین. 1286 01:36:29,626 --> 01:36:33,796 و حالا ما به خانواده ی مومنین مسیحی می پیوندیم 1287 01:36:33,797 --> 01:36:36,466 ‫پدر ما، ‫که در آسمانی، 1288 01:36:36,466 --> 01:36:38,801 ‫نام تو مقدس باد. 1289 01:36:38,801 --> 01:36:43,378 ‫ملکوت تو بیاید، امر تو انجام پذیرد، ‫روی زمین همان طور که در آسمان است... 1290 01:37:12,457 --> 01:37:15,000 ‫بهترین پسر بابایی کیه، ها؟ 1291 01:37:15,001 --> 01:37:19,578 ‫بهترین پسر بابایی کیه؟ ‫بهترین پسر بابایی تو دنیا کیه؟ 1292 01:37:48,865 --> 01:37:50,939 ‫لیلی؟ 1293 01:37:55,245 --> 01:37:57,319 ‫تمام شد؟ 1294 01:37:59,249 --> 01:38:01,323 ‫بله. 1295 01:38:03,503 --> 01:38:08,377 ‫- یه دقیقه ی دیگه آماده ام که برم. ‫- هیچ عجله ای نیست، دختر. عجله نکن. 1296 01:38:15,722 --> 01:38:16,669 نکن 1297 01:38:20,351 --> 01:38:22,009 اونجا نرو 1298 01:39:55,646 --> 01:39:59,095 ممکن بود از شوک یکهو از هوش برم 1299 01:39:59,941 --> 01:40:02,477 ‫همه ی چیزی که انتظار داشتم ببینم ... 1300 01:40:05,488 --> 01:40:10,527 بیا بهش فکر کنیم،من درست نمی دونستم انتظار دیدن چی رو داشتم 1301 01:40:12,870 --> 01:40:17,577 ‫قطعا اون موجود کاملاً فرم گرفته ای نبود 1302 01:40:20,669 --> 01:40:23,158 انتظار نداشتم که گریم بگیره 1303 01:40:24,172 --> 01:40:26,924 البته این اتفاق نیوفتاد نمی تونست اتفاق بیوفته 1304 01:40:26,924 --> 01:40:29,634 اون نمی تونست هیچ زندگی داشته باشه 1305 01:40:29,635 --> 01:40:33,583 ‫- نه یه زندگی مناسب واسه خودش. ‫- نه، به گمونم نه. 1306 01:40:36,725 --> 01:40:38,799 ‫باز هم... 1307 01:40:39,519 --> 01:40:43,147 ‫.. اون می بایست یه زندگی واسه خودش می داشت،البته 1308 01:40:43,147 --> 01:40:48,056 ‫و... اونطور که اون خیلی ...آروم و ساکت اونجا افتاده 1309 01:40:49,695 --> 01:40:52,530 ‫.. کاملا منو تحت تاثیر قرار داد . 1310 01:40:52,531 --> 01:40:55,825 و من شروع کردم به دعا و غیره 1311 01:40:55,825 --> 01:41:00,699 ‫گفتن چیز هایی مثل، "خدا بهم کمک کنه!" ‫و از این حرفا. 1312 01:41:01,289 --> 01:41:03,666 ‫و بعد شروع کردم به گریه. 1313 01:41:03,666 --> 01:41:08,086 مستقیماً اشک هام از صورتم سرازیر شدن 1314 01:41:08,086 --> 01:41:11,453 همه ش شور بود . انگار که من خود بچه بودم 1315 01:41:12,215 --> 01:41:14,800 ‫منظورت اینه ، واسه اون گریه می کردی، الف؟ 1316 01:41:14,801 --> 01:41:17,261 ‫نه، نه برای اون. 1317 01:41:17,261 --> 01:41:19,429 ‫اون تمام شده بود. 1318 01:41:19,430 --> 01:41:22,057 ‫برای خود لعنتیم! 1319 01:41:22,057 --> 01:41:25,476 میدونی ، اون چیزی که تو خونه ست اینو به تو می فهمونه 1320 01:41:25,477 --> 01:41:30,516 وقتی که می بینی اون چیز کوچیک درمونده تو دو تا دستته 1321 01:41:31,566 --> 01:41:34,276 اون کاملاً بی نقص بود 1322 01:41:34,277 --> 01:41:36,517 ‫و من با خودم فکر کردم، 1323 01:41:37,822 --> 01:41:41,271 ‫"می دونی چیه، الفی؟ ‫میدونی چه کار کردی؟" 1324 01:41:42,284 --> 01:41:44,358 ‫"تو اون رو به قتل رسوندی." 1325 01:41:47,831 --> 01:41:52,001 ‫خب،حالا دیگه هیچ کاری از دستت بر نمیاد،الف 1326 01:41:52,001 --> 01:41:54,920 ‫- 25 پوند بهم قرض می دی، نت؟ ‫- مسخره بازی در نیار! 1327 01:41:54,920 --> 01:41:59,465 ‫- اون تمام داراییم تو دنیاس. ‫- این ساعت رو گرو ببر. 1328 01:41:59,466 --> 01:42:02,427 ‫اگر تو دو هفته بهت برش نگردوندم می تونی بفروشیش 1329 01:42:02,427 --> 01:42:05,429 هیچ ضمانتی ازت نمی خوام پول رو بهت می دم 1330 01:42:05,430 --> 01:42:07,255 ‫خیلی ممنون، نت. 1331 01:42:26,908 --> 01:42:30,026 ‫خوب، که اینطور. 1332 01:42:35,165 --> 01:42:37,333 ‫تو آماده ای؟ 1333 01:42:37,334 --> 01:42:39,408 ‫بیا، می رسونمت خونه. 1334 01:42:41,379 --> 01:42:42,963 هر چه زود تر خودم میرم 1335 01:42:42,964 --> 01:42:46,258 دوباره این رو گفتی خودت میری خونه 1336 01:42:46,258 --> 01:42:48,176 ‫- خودم اینو می خوام. ‫- باشه اما توسط من. 1337 01:42:48,177 --> 01:42:51,846 "یه اتوبوس هست واسه "واترلو" یا "گرین لاین 1338 01:42:51,847 --> 01:42:54,641 هی ، این واسه فیل کوچولوئه 1339 01:42:54,641 --> 01:42:56,100 ‫کی؟ 1340 01:42:56,101 --> 01:43:00,646 فیل ، کوچیک ترین بچه ت.همون که همه ی اون نامه های درهم برهم رو می نویسه 1341 01:43:00,646 --> 01:43:02,886 ‫- اون چی هست؟ ‫- می خوایی ببینیش؟ 1342 01:43:06,986 --> 01:43:09,947 من اینو خیلی وقت پیش خریدم 1343 01:43:09,947 --> 01:43:12,104 واسه یه بچه ی کوچولو که میشناختمش 1344 01:43:13,033 --> 01:43:15,107 ‫بگیر. 1345 01:43:24,418 --> 01:43:26,290 بهش بگو این از سمت عمو الفیه 1346 01:43:35,636 --> 01:43:37,762 ‫بیا، رفیق. 1347 01:43:37,763 --> 01:43:39,837 می رسونمت خونه 1348 01:44:19,635 --> 01:44:22,387 ‫من قطعا می خوام با این روبی سر وسامون بگیرم 1349 01:44:22,387 --> 01:44:24,710 من از اینکه همیشه در حال حرکت باشم خسته شدم 1350 01:44:32,855 --> 01:44:37,147 می دونی ، متوجه شدم دیگه نمی افتم دنبال این پرنده های جوون 1351 01:44:43,573 --> 01:44:47,743 ‫روبی! کجایی، دختر؟ 1352 01:44:47,743 --> 01:44:51,579 ‫- الفی؟ ‫- فکر کردم که سورپرایزت کنم. 1353 01:44:51,580 --> 01:44:55,249 ‫الان میام بیرون! ‫یه نوشیدنی واسه خودت بریز. 1354 01:44:55,250 --> 01:44:57,324 ‫خیلی خوب. 1355 01:45:03,674 --> 01:45:05,675 خوابیده بودم 1356 01:45:05,676 --> 01:45:09,179 ‫- سردرد داشتم. یه قرص خوردم. ‫- اوه، متاسفم. 1357 01:45:09,179 --> 01:45:13,266 ‫- گفته بودی امروز سر کاری. ‫- آره ، اما متوقف شد. نوشیدنی می خوایی؟ 1358 01:45:13,266 --> 01:45:18,604 ‫نه ممنون. تو بهتره که بری عزیزم سردرد بدی گرفتم 1359 01:45:18,605 --> 01:45:22,352 ‫خوب. تو بهتره اینایی رو که واست آوردم بگیری 1360 01:45:25,486 --> 01:45:27,821 ‫الفی، چه کاری بود کردی. 1361 01:45:27,821 --> 01:45:30,364 هرگز فکر نمی کردم زنده بمونم تا روز رو ببینم 1362 01:45:30,365 --> 01:45:33,159 ‫- من دوست دارم یه زن رو سورپرایز کنم. ‫- این کار رو کردی. 1363 01:45:33,159 --> 01:45:36,286 بسته بندیش رو ببین اونها از رو تپه چیده نشدن 1364 01:45:36,287 --> 01:45:38,163 می بینم 1365 01:45:38,164 --> 01:45:41,250 دوست داشتنین.واقعا دوست داشتنین ممنونم 1366 01:45:41,250 --> 01:45:44,127 ‫- من میرم. یه آسپرین بخور، دختر. ‫- می خورم. 1367 01:45:44,128 --> 01:45:46,171 ‫- اون جدیده. ‫- جدید؟ چی؟ 1368 01:45:46,171 --> 01:45:48,464 ‫این رادیو. از کجا گرفتیش؟ 1369 01:45:48,465 --> 01:45:51,092 من ارزون برداشتمش 1370 01:45:51,092 --> 01:45:54,761 ‫فردا بهم سر می زنی؟ تا اون موقع خوب شدم 1371 01:45:54,762 --> 01:45:58,557 من حول و حوش ناهار میام ما باید یه صحبتی با هم بکنیم 1372 01:45:58,557 --> 01:46:01,924 ‫- آره، چرا که نه؟ ‫- درسته. به امید دیدار. 1373 01:46:06,022 --> 01:46:08,023 ‫الفی؟ 1374 01:46:08,024 --> 01:46:10,109 ‫آره؟ 1375 01:46:10,109 --> 01:46:12,736 ‫ در مورد سردرد متاسفم. 1376 01:46:12,737 --> 01:46:15,405 ‫- واست جبران می کنم. ‫- حتماً. 1377 01:46:18,575 --> 01:46:21,285 ‫- اون چیه؟ ‫- چی؟ 1378 01:46:21,286 --> 01:46:24,036 ‫- اون؟ ‫- یه گیتاره. 1379 01:46:24,915 --> 01:46:28,459 ‫- حالا دیگه گروهی این کار رو می کنی ؟ ‫- اینقدر حال به هم زن نباش! 1380 01:46:28,459 --> 01:46:31,711 ‫و رادیو. یه یارویی اون توئه، نه؟ 1381 01:46:31,712 --> 01:46:34,881 ‫- به تو هیچ ربطی نداره! ‫- اون هم ارزون بلند کردی؟ 1382 01:46:34,882 --> 01:46:36,466 ‫هیچکس اونجا نیست 1383 01:46:36,467 --> 01:46:39,344 من راستی فکر کردم تو سردرد داری 1384 01:46:39,344 --> 01:46:42,013 ‫- چه آدم ساده لوحی هستم من! ‫- از اینجا برو بیرون! 1385 01:46:42,013 --> 01:46:44,087 ‫من سردرد بدی دارم! 1386 01:47:12,166 --> 01:47:15,001 ‫چرا اون؟ بهتر از منه؟ 1387 01:47:15,001 --> 01:47:17,795 ‫اون چی داره که من ندارم؟ 1388 01:47:17,796 --> 01:47:19,870 ‫به غیر از موهای بلند؟ 1389 01:47:21,007 --> 01:47:23,342 ‫خب؟ 1390 01:47:23,342 --> 01:47:26,791 زود باش. بگو چه چیز لعنتی داره؟ 1391 01:47:27,805 --> 01:47:29,463 اون جوون تر از توئه 1392 01:47:32,184 --> 01:47:33,262 ‫گرفتی؟ 1393 01:48:13,471 --> 01:48:16,598 ‫"اون جوون تر از توئه." چیزی که اون گفت 1394 01:48:16,599 --> 01:48:20,435 حالا هر کی باشه فکر می کنه من یه پیرم که عصا زیر بغلمه 1395 01:48:20,436 --> 01:48:23,980 ‫مشکل اینه که من هنوز دارم بهش فکر می کنم 1396 01:48:23,980 --> 01:48:25,940 نمی تونم از ذهنم بیرونش کنم 1397 01:48:25,941 --> 01:48:28,651 "کی فکرشو می کرد یه جعبه ی شهوت "صورت قرمز (سرخ شدن صورت از شهوت) 1398 01:48:28,651 --> 01:48:31,194 ‫مسیر خودش رو به درون احساسات یه نفر پیدا کنه؟ 1399 01:48:31,195 --> 01:48:35,448 اون شاید به نظر پوست کلفت می اومد اما زیر اون اون کاملاً مامانی بود 1400 01:48:35,449 --> 01:48:38,743 و اون تو وضعیت زیبایی بود 1401 01:48:38,744 --> 01:48:43,164 می دونید،دارم کم کم فکر می کنم که اون زیبا بود 1402 01:48:43,164 --> 01:48:47,125 سوای این،شما با چشم نمی تونید زیبایی رو احساس کنید 1403 01:48:47,126 --> 01:48:51,038 این که دل چطور مشتاق چیزی باشه اون رو زیبا می کنه 1404 01:48:54,717 --> 01:48:56,174 !های 1405 01:49:01,097 --> 01:49:02,348 "سیدی" 1406 01:49:02,349 --> 01:49:04,517 ‫الفی. سلام. 1407 01:49:04,517 --> 01:49:06,685 چند ساله که ندیدمت 1408 01:49:06,686 --> 01:49:08,729 تو پیدات نبود 1409 01:49:08,729 --> 01:49:10,730 ببین ، می تونم اون رو توضیح بدم 1410 01:49:10,731 --> 01:49:13,024 من دلم واست تنگ شده بود 1411 01:49:13,025 --> 01:49:15,099 از لباسی که پوشیدی خوشم میاد 1412 01:49:16,737 --> 01:49:20,573 ‫کجا داری میری؟ ماشینم همین نزدیکیه 1413 01:49:20,573 --> 01:49:24,403 ‫- نظرت چیه؟ ‫- من نمی تونم ، دارم میرم شوهرم رو ببینم. 1414 01:49:25,119 --> 01:49:29,530 جنس خوبیه. تو هنوز هم مثل همیشه شیک پوشی 1415 01:49:30,582 --> 01:49:33,376 ‫یکشنبه چطوره ، پس؟ 1416 01:49:33,377 --> 01:49:36,087 ‫- نه،مطمئن نیستم. ‫- بی خیال. 1417 01:49:36,087 --> 01:49:38,161 ‫همون زمان، همون محل؟ 1418 01:49:39,382 --> 01:49:42,968 ‫- تا ببینیم. ‫- من پنج دقیقه منتظرت می مونم. 1419 01:49:42,969 --> 01:49:45,095 دستمالت رو فراموش نکن 1420 01:49:45,095 --> 01:49:49,724 من مثل یه پسر پیشاهنگم، همیشه آماده 1421 01:49:49,725 --> 01:49:51,935 ‫می بینمت، پس؟ 1422 01:49:51,935 --> 01:49:54,009 ‫شاید. 1423 01:50:03,821 --> 01:50:05,989 ‫می دونید چیه؟ 1424 01:50:05,989 --> 01:50:10,201 وقتی که من به زندگی کوچیک و پرنده هایی که می شناختم نگاه می کنم 1425 01:50:10,202 --> 01:50:12,996 و فکر همه ی اون چیزهایی که اونها واسم انجام دادن 1426 01:50:12,996 --> 01:50:15,665 ‫و کارهای کمی که من واسشون کردم، 1427 01:50:15,665 --> 01:50:19,251 فکر می کنید که من همه ی راه رو حال کردم 1428 01:50:19,251 --> 01:50:21,419 ‫اما در ازاش چی گیرم اومد؟ 1429 01:50:21,420 --> 01:50:26,341 من یکی دو پوند پول دارم چند دست لباس،یه ماشین 1430 01:50:26,341 --> 01:50:30,040 سلامتیم رو برگردوندم و وابسته ی کسی نشدم 1431 01:50:40,062 --> 01:50:41,855 اما آسودگی خاطرم رو ندارم 1432 01:50:41,855 --> 01:50:45,441 و اگر شما اون رو نداشته باشید هیچ چیز ندارید 1433 01:50:45,442 --> 01:50:49,612 ‫من نمی دونم، به نظر من ‫که اگه اونها یه نحوی نداشته باشنتون، 1434 01:50:49,612 --> 01:50:51,446 ‫به نحو دیگه ای دارنتون . 1435 01:50:51,447 --> 01:50:53,407 ‫پس پاسخ چیه؟ 1436 01:50:53,407 --> 01:50:55,575 ‫این چیزیه که مرتب از خودم می پرسم 1437 01:50:55,576 --> 01:50:57,661 ‫ همه ی این ها واسه چیه؟ 1438 01:50:57,661 --> 01:50:59,735 ‫می دونید منظورم چیه؟ 1439 01:51:15,802 --> 01:51:17,902 ‫بیا، پسر. 1440 01:51:17,903 --> 01:51:18,129 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1441 01:51:18,130 --> 01:51:18,357 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1442 01:51:18,357 --> 01:51:18,583 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1443 01:51:18,583 --> 01:51:18,810 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1444 01:51:18,810 --> 01:51:19,036 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1445 01:51:19,037 --> 01:51:19,263 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1446 01:51:19,263 --> 01:51:19,490 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1447 01:51:19,490 --> 01:51:19,716 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1448 01:51:19,716 --> 01:51:19,943 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1449 01:51:19,944 --> 01:51:20,170 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1450 01:51:20,170 --> 01:51:20,396 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1451 01:51:20,396 --> 01:51:20,623 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1452 01:51:20,624 --> 01:51:20,850 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1453 01:51:20,850 --> 01:51:21,076 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1454 01:51:21,076 --> 01:51:21,303 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1455 01:51:21,303 --> 01:51:21,529 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1456 01:51:21,530 --> 01:51:21,757 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1457 01:51:21,757 --> 01:51:21,983 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1458 01:51:21,983 --> 01:51:22,209 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1459 01:51:22,209 --> 01:51:22,436 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1460 01:51:22,437 --> 01:51:22,663 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1461 01:51:22,663 --> 01:51:22,890 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1462 01:51:22,890 --> 01:51:23,116 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1463 01:51:23,116 --> 01:51:23,342 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1464 01:51:23,343 --> 01:51:23,570 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1465 01:51:23,570 --> 01:51:23,796 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1466 01:51:23,796 --> 01:51:24,023 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1467 01:51:24,023 --> 01:51:24,249 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1468 01:51:24,250 --> 01:51:24,476 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1469 01:51:24,476 --> 01:51:24,703 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1470 01:51:24,703 --> 01:51:24,929 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1471 01:51:24,930 --> 01:51:25,157 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1472 01:51:25,157 --> 01:51:25,383 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1473 01:51:25,383 --> 01:51:25,609 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1474 01:51:25,609 --> 01:51:25,836 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1475 01:51:25,837 --> 01:51:26,063 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1476 01:51:26,063 --> 01:51:26,289 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1477 01:51:26,289 --> 01:51:26,516 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1478 01:51:26,516 --> 01:51:26,742 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1479 01:51:26,743 --> 01:51:28,354 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 1480 01:51:28,354 --> 01:51:38,779 : تاریخ اتمام 1395/07/19 5:50 1481 01:53:30,813 --> 01:53:34,878 : کارگردان لوئیس گیلبرت