1 00:05:54,800 --> 00:05:58,100 فیلمی از : اوتو پره مینجر 2 00:06:03,900 --> 00:06:08,900 کاردینال 3 00:06:10,000 --> 00:06:22,900 هماهنگی با این نسخه م - تاج الدینی 4 00:09:27,134 --> 00:09:30,541 ‫- صبح بخیر عالیجناب صبح بخیر مونسن یور 5 00:09:35,050 --> 00:09:37,655 ‫الفئو ‫استفانو 6 00:09:39,960 --> 00:09:43,066 ‫همه از دیدنم در اینجا متعجب شدند . 7 00:09:43,166 --> 00:09:45,671 ‫فکر میکنن قصد دارم نمایش تو رو کم رنگ کنم 8 00:09:45,671 --> 00:09:47,274 ‫شما خودتون باعثش بودین. 9 00:09:47,374 --> 00:09:50,481 ‫فکر میکردم تا زمان مراسمی که ‫در ست. پیتر برگزار ،میشه شما رو نمیبینم 10 00:09:50,581 --> 00:09:51,683 ‫نمیتونم اونجا باشم . 11 00:09:51,683 --> 00:09:55,591 ‫امشب به شهر ورشو میرم تا ‫با کاردینالهای وین ملاقات کنم 12 00:09:55,691 --> 00:09:58,597 ‫و تا زمانی که تو راهی آمریکا میشی نمی تونم برگردم 13 00:09:58,697 --> 00:10:02,204 ‫پس فکر کردم از این فرصت استفاده کنم و بهت بگم 14 00:10:02,404 --> 00:10:05,110 ‫خب راستش هیچی .... 15 00:10:05,210 --> 00:10:08,817 ‫فقط میخواستم تو و این مدرسه ی قدیمی رو ببینم 16 00:10:09,719 --> 00:10:12,525 ‫و تا حد ممکن یواشکی از اینجا برم . 17 00:10:13,026 --> 00:10:15,931 ‫خوشحالم که رسم و رسوم رو کنار گذاشتید. 18 00:10:15,931 --> 00:10:18,436 ‫خیلی ناراحت میشدم اگه شما رو نمیدیدم . 19 00:10:18,436 --> 00:10:20,941 ‫- مخصوصاً در شرایط فعلی بله 20 00:10:21,142 --> 00:10:23,747 ‫به نظر میاد هدف بعدی هیتلر کشور لهستان هستش. 21 00:10:24,749 --> 00:10:28,156 ‫باز هم ممکنه یک جنگ در پیش داشته باشیم که ما رو از هم جدا میکنه 22 00:10:30,460 --> 00:10:32,164 ‫خدا نگهدارت باشه استفانو . 23 00:11:12,200 --> 00:11:15,400 به زبان ایتالیائی 24 00:12:43,100 --> 00:12:48,200 نیایش به زبان ایتالیائی 25 00:14:27,037 --> 00:14:28,439 ‫پدر فرمویل 26 00:14:29,942 --> 00:14:31,245 ‫عالیجناب . 27 00:14:31,546 --> 00:14:33,550 ‫امروز روز افتخار آمیزیه استفانو 28 00:14:33,750 --> 00:14:38,459 ‫اگرچه دوست ندارم به این فکر کنم که ‫چه مدت طول میکشه تا دوباره همدیگه رو ببینیم. 29 00:14:38,860 --> 00:14:41,165 ‫نمیدونم اصلاً دوباره به رم برمی گردم ... 30 00:14:41,265 --> 00:14:43,970 ‫ولی شاید شما یه روز به بوستون بیاین، یا به نیویورک . 31 00:14:44,071 --> 00:14:46,676 ‫اگه جنگ تموم بشه شاید بتونم . 32 00:14:46,676 --> 00:14:49,882 ‫احتمال داره واسه پست جدیدم ‫به واتیکان برم ... 33 00:14:49,882 --> 00:14:52,087 ‫چون من مدرس علوم دینی بودم . 34 00:14:52,187 --> 00:14:53,790 ‫ولی تو به رم برمیگردی 35 00:14:53,890 --> 00:14:56,395 ‫در آمریکا اکثر کشیشهای منطقه ای ‫همچین فرصتی به دست نمیارن 36 00:14:56,395 --> 00:14:58,900 ‫تو مثل اکثر کشیشهای منطقه ای نیستی 37 00:15:00,604 --> 00:15:02,407 ‫من فصل جدیدت رو هم خوندم . 38 00:15:02,808 --> 00:15:06,616 ‫و مثل همیشه فکر میکنم عالی شده اما طبق معمول .. 39 00:15:06,916 --> 00:15:08,920 ‫این باعث نشد که جلوی خودم رو بگیرم .... 40 00:15:09,020 --> 00:15:12,928 ‫و به اندازه ی تعداد صفحات این مطلب یادداشت برداری نکنم 41 00:15:14,531 --> 00:15:17,437 ‫این کتاب رو باید تموم کنی استفانو قصد دارم همین کار رو بکنم . 42 00:15:17,938 --> 00:15:21,445 ‫فقط امیدوارم به هر جایی که فرستاده میشم زیاد از کتابخونه دور نباشه. 43 00:15:21,545 --> 00:15:23,750 ‫یه کاریش میکنی حتی در آمریکا 44 00:15:24,151 --> 00:15:25,553 ‫بعد از این سالها . 45 00:15:25,654 --> 00:15:28,760 ‫دانشجوهای کمی داشتم که مثل تو با استعداد باشن . 46 00:15:29,561 --> 00:15:31,265 ‫حتی در بین بورسیه ها هم نبوده . 47 00:15:31,966 --> 00:15:34,471 ‫دیدم که چطور مردم رو کنترل میکنی 48 00:15:35,173 --> 00:15:39,181 ‫حتی شاهد این بودم که چطور من رو کنترل کردی 49 00:15:40,082 --> 00:15:42,287 ‫اگه متوجه شده باشین ‫پس آنچنان هم مهارت نداشتم . 50 00:15:42,387 --> 00:15:44,892 ‫من همیشه به آدم هوشیار بودم. 51 00:15:45,393 --> 00:15:48,499 ‫جدی میگم، استفانو، ‫من از تو انتظارات زیادی دارم 52 00:15:49,100 --> 00:15:52,607 ‫تو ذهن سالمی داری ‫و یک روش خاص در ارتباط با زندگی ..داری ... 53 00:15:52,708 --> 00:15:54,511 ‫که کاملاً رومی است 54 00:15:55,012 --> 00:15:58,018 ‫عالیجناب برای تعریف کردن از من ‫واژه ای بالاتر از این نمیشد پیدا کرد . 55 00:15:58,118 --> 00:16:01,625 ‫اما یه انگیزه ای هم داری که ‫فقط بعنوان یک آمریکایی میشه توصیفش کرد . 56 00:16:02,126 --> 00:16:03,830 ‫این یک ترکیب عالی میشه . 57 00:16:04,331 --> 00:16:06,335 ‫اون انگیزه رو در اینجا نیاز داریم . 58 00:16:06,435 --> 00:16:08,639 ‫الان بهش نیاز داریم در این جنگ ‫ 59 00:16:08,740 --> 00:16:11,746 ‫اگه قرار باشه امپراتور و همدستانش شکست بخورن . 60 00:16:11,846 --> 00:16:15,253 ‫شما فکر میکنید اینطوری میشه ‫آمریکا به متفقین میپیونده؟ 61 00:16:15,754 --> 00:16:17,958 ‫بعنوان یک ایتالیایی ،امیدوارم ولی ... 62 00:16:18,359 --> 00:16:21,365 ‫پیش بینی کارهای یک ملت خیلی دشواره . 63 00:16:21,866 --> 00:16:24,471 ‫حتی برای یکی از اعضای هیأت نمایندگان سیاسی واتیکان؟ 64 00:16:24,571 --> 00:16:26,976 ‫تا الان که من فقط یک مدرس .هستم 65 00:16:27,076 --> 00:16:30,182 ‫و فقط در مورد دانشجوهای خودم میتونم پیش بینی کنم . 66 00:16:31,886 --> 00:16:33,589 ‫این انگشتری که در دستم هستش رو میشناسی؟ 67 00:16:34,992 --> 00:16:37,998 ‫این یکی هم توسط دولچتیانو 68 00:16:38,299 --> 00:16:40,303 ‫در روزهای باشکوه شهر فلورانس طراحی شده. 69 00:16:41,305 --> 00:16:43,810 ‫سه قرن قدمت دارند ... 70 00:16:44,411 --> 00:16:48,419 ‫در خانواده ی وارنکی همواره دو اسقف اینها رو به دست میکردند 71 00:16:49,421 --> 00:16:51,325 ‫اما حالا که برادرم فوت کرده ... 72 00:16:51,625 --> 00:16:54,130 ‫این سنت هم به پایان رسیده . 73 00:16:55,633 --> 00:16:57,938 ‫میخوام این حلقه واسه تو باشه استفانو . 74 00:17:00,944 --> 00:17:02,046 ‫نمی تونم . 75 00:17:02,848 --> 00:17:04,050 ‫انگشتر اسقف؟ 76 00:17:04,050 --> 00:17:05,252 ‫واسه الان نیست . 77 00:17:06,555 --> 00:17:08,359 ‫برای زمانی که وقتش برسه 78 00:17:11,064 --> 00:17:12,467 ‫این رو واسه اون موقع نگه دار . 79 00:17:48,040 --> 00:17:50,445 ‫اوناهاش استیو 80 00:17:50,645 --> 00:17:52,348 ‫ می بینیش؟ استیو 81 00:17:59,863 --> 00:18:01,667 ‫شما بفرمائید، پدر . 82 00:18:07,579 --> 00:18:08,982 ‫فلوری 83 00:18:10,685 --> 00:18:11,887 ‫سلام، فرانک. 84 00:18:13,491 --> 00:18:14,994 ‫مانی 85 00:18:16,497 --> 00:18:18,200 ‫این واقعاً خواهر کوچولوی منه ؟ 86 00:18:18,300 --> 00:18:19,803 ‫به نظرت چیزی تغییر کرده؟ 87 00:18:19,903 --> 00:18:22,208 ‫بعنوان یه کشیش باید بگم نه 88 00:18:22,308 --> 00:18:24,813 ‫ولی دروغ هم نمیتونم بگم . 89 00:18:26,617 --> 00:18:27,919 ‫بابا کجاست؟ 90 00:18:47,959 --> 00:18:52,068 ‫من شنیدم که روحانیون ‫در واگن دنیس فرمویل مجانی سوار میشن 91 00:18:52,368 --> 00:18:53,871 ‫این واقعیت داره؟ 92 00:18:53,971 --> 00:18:55,575 ‫البته که داره . 93 00:18:55,875 --> 00:18:56,877 ‫استیو! 94 00:18:57,278 --> 00:18:58,380 ‫سلام بابا . 95 00:18:58,480 --> 00:19:00,585 ‫نگاش کن! 96 00:19:00,585 --> 00:19:03,891 ‫توی این لباس ایتالیایی، مثل تخته صاف ایستاده. 97 00:19:03,991 --> 00:19:08,701 ‫ولی هر طور هم باشه اون آهار رومی روی یقه ی لباس بزودی از بین میره 98 00:19:09,402 --> 00:19:12,508 ‫بابا قبلا با اون رفیق قدیمیش عالیجناب موناگان صحبت کرده 99 00:19:12,609 --> 00:19:15,013 ‫بابا گفت: به پسر من زیاد آسون ،نگیر 100 00:19:15,114 --> 00:19:16,717 ‫واسه شخصیتش خوب نیست . 101 00:19:16,717 --> 00:19:18,019 ‫من همچین حرفی نزنم 102 00:19:18,120 --> 00:19:21,126 ‫اون بهش قول داد که همون روز اول تو رو اسقف نکنه . 103 00:19:21,226 --> 00:19:23,029 ‫ولی قراره اسقف بشی، مگه نه استیو؟ 104 00:19:23,130 --> 00:19:24,232 ‫نمیتونه رد کنه . 105 00:19:24,332 --> 00:19:27,939 ‫چون عملاً نمیشه کاردینال شد مگه اینکه قبلاً اسقف بوده باشی . 106 00:19:28,340 --> 00:19:30,444 ‫حالا کرایه هاتون رو ،بدین همه تون . 107 00:19:30,945 --> 00:19:33,651 ‫من مردی نیستم که واسه خودیها فرق بذارم . 108 00:19:33,651 --> 00:19:37,258 ‫در شهرداری بوستون ‫پدرتون نمیتونه به شما لطفی بکنه 109 00:19:37,859 --> 00:19:40,665 ‫چقدر این گچ و تخته ها ‫با نمونه های قدیمی اینجا جور در اومدن . 110 00:19:41,166 --> 00:19:43,170 ‫روی همه ی اونا یه توضیحی نوشته کورنی 111 00:19:43,370 --> 00:19:44,973 ‫خب شما چطوری توضیحش میدین؟ 112 00:19:44,973 --> 00:19:48,781 ‫میگم این کار توسط شرکت ساختمانی کورنلیوس جی دیگان ... 113 00:19:48,881 --> 00:19:51,586 ‫بدون هیچ هزینه ای و بعنوان کمک به کلیسای منطقه صورت گرفته . 114 00:19:52,087 --> 00:19:54,091 ‫اینطوری به خوبی متوجه میشن عالیجناب 115 00:19:54,091 --> 00:19:57,598 ‫ولی واسه موارد بعدی ‫چند تا از کارتهای خودم رو بهتون میدم . 116 00:19:58,801 --> 00:20:01,807 ‫اگه اسم رو بصورت متنی ببینن بهتر به خاطر میسپرن . 117 00:20:01,807 --> 00:20:02,809 ‫ممنون . 118 00:20:02,809 --> 00:20:05,314 ‫سعی میکنم اینها رو به افراد مناسب بدم . 119 00:20:05,414 --> 00:20:06,516 ‫همین کار رو بکن . 120 00:20:15,236 --> 00:20:19,143 ‫یادم رفت به موتورخانه ‫سیستم گرمایشی هم اشاره کنم . 121 00:20:19,745 --> 00:20:21,047 ‫بهش اشاره کردی . 122 00:20:21,147 --> 00:20:24,153 ‫بدون شک یک لیست از اعانه کننده ها رو میفرستید. 123 00:20:24,254 --> 00:20:27,560 ‫اینطوری من هم بعنوان شوالیه ی پاپال انتظارات بقیه رو برآورده کنم . 124 00:20:28,562 --> 00:20:32,570 ‫نمی دونم خبر داری یا نه، استفان ‫من از پاپ یک نشان افتخار دریافت کردم 125 00:20:32,771 --> 00:20:33,873 ‫شوالیه ی مالت. 126 00:20:33,973 --> 00:20:35,777 ‫بله پدرم در موردش توی نامه هاش گفته بود . 127 00:20:35,777 --> 00:20:38,582 ‫واقعا؟ ‫حال اون پیرمرد چطوره؟ 128 00:20:38,783 --> 00:20:41,989 ‫به جرات میتونم بگم هنوز هیچ تغییری نکرده البته به تو افتخار میکنم . 129 00:20:42,089 --> 00:20:43,592 ‫سلام من رو بهش برسون باشه؟ 130 00:20:43,592 --> 00:20:46,498 ‫و بهش بگو هنوز دلم برای گذشته ها تنگه ... 131 00:20:46,598 --> 00:20:50,706 ‫یعنی قبل از اینکه اینقدر ثروتمند بشم و ریش سفید این کلیسا به شمار بیام . 132 00:21:03,732 --> 00:21:05,837 ‫ببین چقدره؟ 133 00:21:06,738 --> 00:21:09,845 ‫فکر میکنم افزایش بودجه به امر ضروری برای راه بردن کلیسای محلی هستش . 134 00:21:10,045 --> 00:21:14,554 ‫مگه طی اون آموزشهایی که دیدی ‫بهت یاد ندادن که چطور یک میلیونر رو رام کنی؟ 135 00:21:14,654 --> 00:21:16,758 ‫پس چی بهت یاد دادن؟ 136 00:21:16,758 --> 00:21:19,364 ‫تخصص من تاریخچه ی کلیسا است. 137 00:21:19,464 --> 00:21:21,869 ‫خصوصاً دوره ی اصلاحات عوامل دخیل در آن ... 138 00:21:21,869 --> 00:21:24,774 ‫یعنی باید زبان آلمانی و ایتالیایی رو هم یاد میگرفتم 139 00:21:24,774 --> 00:21:26,478 ‫هم آلمانی و هم ایتالیائی؟ 140 00:21:26,578 --> 00:21:30,486 ‫بله در واقع داشتم روی یک کتاب کار میکردم که درباره ی علل وقوع جنبش اصلاحات 141 00:21:30,586 --> 00:21:33,592 ‫و شورای ترنت و عوامل ضد جنبش اصلاحات کاتولیکها بود. 142 00:21:33,692 --> 00:21:34,895 ‫شورای ترنت؟ 143 00:21:34,995 --> 00:21:37,199 ‫من احساس میکنم که کشیشها در اون زمان ... 144 00:21:37,299 --> 00:21:40,305 ‫به موقع نتونستن که 145 00:21:40,305 --> 00:21:44,313 ‫و پیشرفت مکاتب علمی رو تشخیص بدن و این باعث تسریع جنبش اصلاحات شده. 146 00:21:44,414 --> 00:21:47,820 ‫پس این دلیلش بوده آره؟ 147 00:21:47,921 --> 00:21:51,428 ‫البته به این سادگی و سرراستی نبوده، ولی ... 148 00:21:51,528 --> 00:21:52,931 ‫من قبول ندارم پدر . 149 00:21:53,832 --> 00:21:55,335 ‫بذار یک مثال برات بیارم . 150 00:21:55,436 --> 00:21:58,542 ‫فرض کن سال ۱۹۱۷ است ‫و اینجا شهر بوستون است . 151 00:21:59,143 --> 00:22:01,147 ‫بوستون، نه روم . 152 00:22:01,448 --> 00:22:03,151 ‫فرقش رو متوجه میشی 153 00:22:03,251 --> 00:22:05,155 ‫این کلیسای سنت جان است. 154 00:22:05,255 --> 00:22:07,259 ‫و تو در اینجا معاون جدید کشیش هستی. 155 00:22:07,259 --> 00:22:10,265 ‫همه حقایق کاملا ساده و روشنی هستند، درسته؟ 156 00:22:10,365 --> 00:22:11,468 ‫بله، عالیجناب 157 00:22:11,568 --> 00:22:15,175 ‫فکر نمیکنم در طی اون آموزشهای کاملی ‫که سپری کردی ... 158 00:22:15,275 --> 00:22:16,878 ‫یک ارابه ی شیر رو رونده باشی نه 159 00:22:18,081 --> 00:22:19,584 ‫من بعنوان شاگرد این کارو کردم 160 00:22:20,385 --> 00:22:23,892 ‫و میتونم از ۱۰ تا کوچه اونطرف تر ‫تشخیص بدم که کدوم اسب ارابه ی شیر فروشی بهتره. 161 00:22:24,794 --> 00:22:26,598 ‫منظورم رو متوجه میشی پدر؟ 162 00:22:27,700 --> 00:22:30,906 ‫من اسبی رو بعنوان معاون میخوام که بلد باشه ارابه شیر رو بکشه. 163 00:22:30,906 --> 00:22:33,411 ‫در سنت جان به اسب مسابقه نیازی نداریم. 164 00:22:36,217 --> 00:22:37,620 ‫مونسینیور... 165 00:22:38,221 --> 00:22:39,724 ‫خیلی مرد کاملی هستش درسته؟ 166 00:22:39,824 --> 00:22:41,528 ‫آره یک مدیر تمام عیار هستش 167 00:22:41,528 --> 00:22:44,534 الکی نیست که بهش میگن بیل مورگان حسابگر 168 00:22:44,734 --> 00:22:47,339 ‫توی رم مثل اون رو نمیتونی پیدا کنی 169 00:22:48,542 --> 00:22:50,746 ‫پس تو میخوای کدومش باشی ..... 170 00:22:50,846 --> 00:22:54,954 ‫یه تاریخ نویس یا یه دیپلمات مثل همون دوست رومی خودت ؟ 171 00:22:55,656 --> 00:22:57,259 ‫اسقف وارنکی 172 00:22:57,359 --> 00:22:59,664 ‫یا یک کشیش خوب مثل بیل موناگان؟ 173 00:23:01,067 --> 00:23:02,169 ‫هر دو . 174 00:23:02,269 --> 00:23:04,974 ‫ولی اگه مجبور باشی یکیش رو انتخاب کنی؟ 175 00:23:05,676 --> 00:23:06,978 ‫یک کشیش خوب . 176 00:23:07,880 --> 00:23:10,686 ‫بهترین کشیش دنیا؟ 177 00:23:11,588 --> 00:23:13,191 ‫بهترین کشیش دنیا . 178 00:23:13,291 --> 00:23:15,195 ‫و چطور انتظار داری اونطوری باشی 179 00:23:15,295 --> 00:23:19,303 ‫وقتی حتی با فکر کردن بهش ‫داری مرتکب گناه غرور و تکبر میشی؟ 180 00:23:22,008 --> 00:23:24,413 ‫فرانک اون صدا رو میشه قطع کنی؟ 181 00:23:24,714 --> 00:23:26,417 ‫هنوز یه ذره هم .... 182 00:23:26,417 --> 00:23:29,824 ‫از اون همه نوازندگی در میدان اسکالی و سالن های نمایش ... 183 00:23:30,024 --> 00:23:32,529 ‫که تا نیمه شبها مشغولی خسته نشدی . 184 00:23:32,529 --> 00:23:36,137 ‫نگران من نباش بابا . ‫من طی روز به اندازه کافی میخوابم 185 00:23:36,337 --> 00:23:38,642 ‫استیو اینو گوش کن . این جدیده 186 00:24:21,127 --> 00:24:22,530 ‫شام آماده است . 187 00:24:22,731 --> 00:24:24,534 ‫نباید منتظر مونا باشیم؟ 188 00:24:24,634 --> 00:24:27,139 ‫بزودی از کتابخونه برمیگرده 189 00:24:27,240 --> 00:24:28,342 ‫کتابخونه؟ 190 00:24:28,342 --> 00:24:30,847 ‫موقع رفتن به شما گفته میره کتابخونه؟ 191 00:24:31,348 --> 00:24:33,352 ‫منظورت چیه، فلوری؟ 192 00:24:33,352 --> 00:24:36,358 ‫منظورم اینه که به احتمال زیاد الان پیش یکی رمپل هستش . 193 00:24:36,959 --> 00:24:39,464 ‫اسمش آیکی نیست، بنی هستش . 194 00:24:40,065 --> 00:24:41,468 ‫چه فرقی میکنه؟ 195 00:24:41,568 --> 00:24:43,973 ‫توی اون کلیسای کاتولیک اونقدر پسر هستش که . 196 00:24:44,073 --> 00:24:47,079 ‫نیازی نباشه با اون یهودی اسقاط فروش بگردی 197 00:24:47,280 --> 00:24:48,783 ‫اون اسقاط فروش نیست . 198 00:24:48,883 --> 00:24:51,889 ‫داره درس میخونه تا دندون پزشک بشه . 199 00:24:52,891 --> 00:24:54,294 ‫به هر حال یهودی هستش . 200 00:24:54,895 --> 00:24:57,901 ‫خسته شدم از بس تمام کارها رو من کردم ... 201 00:24:57,901 --> 00:25:00,606 و اون همش با دوست پسرش خوش میگذرونه 202 00:25:00,706 --> 00:25:03,512 ‫تو خوشت میاد که هیچ دوست پسری نداری؟ 203 00:25:07,822 --> 00:25:08,924 ‫هرزه 204 00:25:29,465 --> 00:25:31,369 ‫میشه بری بالا پیش مونا استیو . 205 00:25:31,469 --> 00:25:33,673 ‫تو همیشه یه جوری آرومش میکردی . 206 00:25:33,874 --> 00:25:35,777 ‫آره استیو تو با مونا حرف بزن . 207 00:25:36,479 --> 00:25:38,182 ‫من با فلوری حرف میزنم . 208 00:26:07,741 --> 00:26:08,944 ‫مانی؟ 209 00:26:09,745 --> 00:26:11,749 ‫منم، استیو . 210 00:26:15,356 --> 00:26:16,759 ‫مانی . 211 00:26:21,869 --> 00:26:23,573 ‫منو بغل کن 212 00:26:31,288 --> 00:26:33,593 ‫یادته قبلاً هم منو بغل میکردی 213 00:26:33,693 --> 00:26:36,398 ‫و من تو رو با کفشهای اسکی به پایین تپه میبردم . 214 00:26:36,499 --> 00:26:40,006 ‫قبل از اینکه شروع میکردیم بهت نشون میدادم که چطوری دستهات رو به دور من حلقه کنی ... 215 00:26:40,006 --> 00:26:41,208 ‫و من می گفتم: 216 00:26:41,809 --> 00:26:44,314 ‫مهم نیست چی بشه ‫فقط روی من حساب کن . 217 00:26:44,715 --> 00:26:47,220 ‫و تو میگفتی روی تو حساب میکنم استیو 218 00:26:53,132 --> 00:26:54,535 ‫حالا چیکار باید بکنم؟ 219 00:26:55,237 --> 00:26:56,840 ‫من عاشق بنی هستم . 220 00:26:57,742 --> 00:26:59,245 ‫می خوام باهاش ازدواج کنم . 221 00:26:59,646 --> 00:27:01,049 ‫اون از تو درخواست کرده؟ 222 00:27:02,051 --> 00:27:03,052 ‫آره 223 00:27:03,854 --> 00:27:05,958 ‫ولی بهش گفتم باید منتظر بمونه . 224 00:27:06,760 --> 00:27:08,463 اون واسه همیشه منتظر نمی مونه 225 00:27:08,864 --> 00:27:11,469 ‫این تفاوت ایمان هستش اهمیتی نداره؟ 226 00:27:11,770 --> 00:27:13,874 ‫فقط اگه واسه تو اهمیت داره، استیو . 227 00:27:15,978 --> 00:27:17,481 ‫برات اهمیت داره؟ 228 00:27:18,383 --> 00:27:19,786 ‫دوست دارم بنی رو ببینم . 229 00:27:19,886 --> 00:27:23,093 ‫همین روزها میاریش به اتاق کشیشها؟ 230 00:27:27,902 --> 00:27:30,507 ‫خیلی خوشحالم که برگشتی. 231 00:27:31,309 --> 00:27:33,012 ‫قراره همه چیز رو درست کنی 232 00:27:33,113 --> 00:27:34,816 ‫خوشحالم که توی خونه هستی . 233 00:27:45,137 --> 00:27:47,642 ‫ پدر من یه شرطی بستم در چه مورد؟ 234 00:27:47,642 --> 00:27:50,842 ‫چیک میگه فقط کاتولیکها به بهشت میرن 235 00:27:50,849 --> 00:27:53,454 ‫همه میدونن که پروتستانیها ‫نمیتونن به بهشت برن . 236 00:27:53,454 --> 00:27:55,659 ‫چرا پروتستانی ها نمیتونن وارد بهشت بشن؟ 237 00:27:55,859 --> 00:27:57,663 ‫کسی میتونه جواب بده؟ 238 00:27:57,763 --> 00:27:59,667 ‫ پدر ، پدر 239 00:27:59,767 --> 00:28:01,270 ‫چون کاتولیک نیستند . 240 00:28:01,370 --> 00:28:03,574 ‫خب این چه ضرری واسه بقیه شما داره؟ 241 00:28:03,574 --> 00:28:04,777 ‫درست میگه . 242 00:28:04,877 --> 00:28:06,180 ‫همه اشتباه میکنید . 243 00:28:06,781 --> 00:28:09,787 ‫کلیسای کاتولیک به همه یاد میده که ‫بهشت برای همه است .... 244 00:28:09,887 --> 00:28:11,791 ‫پروتسانها مسلمانان یهودیان .... 245 00:28:12,091 --> 00:28:15,899 ‫هر کسی که خدا مایل باشه اون رو به بهشت راه بده 246 00:28:16,099 --> 00:28:19,206 ‫پس چه فایده ای داده که این همه برای کاتولیک شدن زحمت بکشیم؟ 247 00:28:19,206 --> 00:28:21,109 ‫بله پدر، چه فایده ای داره؟ 248 00:28:21,610 --> 00:28:23,514 ‫خب یکشنبه بعد در موردش بحث میکنیم 249 00:28:23,614 --> 00:28:25,819 ‫فکر میکنم برای امروز کافی باشه . 250 00:28:25,919 --> 00:28:27,121 ‫استیو . 251 00:28:27,322 --> 00:28:29,626 ایشون بنی رامپل هستند 252 00:28:29,727 --> 00:28:32,031 ‫حالت چطوره، بنی؟ ‫- حال شما چطوره، پدر؟ 253 00:28:32,131 --> 00:28:34,636 ‫بچه ها به مساله ی خوبی اشاره کردند مگه نه؟ 254 00:28:34,737 --> 00:28:37,342 ‫تا حالا به کاتولیک شدن فکر کردی؟ 255 00:28:37,943 --> 00:28:39,045 میدونی 256 00:28:39,145 --> 00:28:42,953 ‫والدین من هم چندان مشتاق نیستند که من با یک مسیحی ازدواج کنم. 257 00:28:43,053 --> 00:28:46,159 ‫نمیشه همینطوری ازدواج کنیم و بعد به دین هم رو بیاریم؟ 258 00:28:46,260 --> 00:28:47,562 ‫نه نمیشه 259 00:28:47,562 --> 00:28:50,869 ‫برای اینکه مونا با تو ازدواج کنه ‫یه حکم دینی لازمه 260 00:28:50,869 --> 00:28:54,777 ‫و تو باید متعهد بشی که در دین اون خللی ایجاد نکنی 261 00:28:54,877 --> 00:28:56,680 ‫و بچه هات رو با دین کاتولیک بزرگ کنی. 262 00:28:56,781 --> 00:28:59,586 ‫این دقیقاً مساوات به حساب نمیاد، درسته؟ 263 00:28:59,686 --> 00:29:01,590 ‫اگه اینطور ،بود ریاکار میشدیم. 264 00:29:01,690 --> 00:29:04,095 ‫ما معتقدیم که کلیسای ما ‫تنها منبع راستین هستش . 265 00:29:04,195 --> 00:29:06,901 ‫اگه حق با شما باشه ‫پس قوانین شما منطقی خواهد بود. 266 00:29:06,901 --> 00:29:08,203 ‫خوشحالم که اینطور فکر میکنی 267 00:29:08,304 --> 00:29:11,510 ‫و اگه حق با شما باشه ‫من دیوانه هستم اگه به دین شما رو نیارم 268 00:29:11,710 --> 00:29:13,113 ‫این کار رو میکنی بنی؟ 269 00:29:13,714 --> 00:29:16,219 ‫استیو، من عاشق خواهرت هستم. 270 00:29:16,620 --> 00:29:18,023 ‫می خوام باهاش ازدواج کنم . 271 00:29:18,023 --> 00:29:21,029 ‫پس اگه کاتولیک شدن من این کار رو ممکن میکنه 272 00:29:21,229 --> 00:29:22,332 ‫امتحانش میکنم . 273 00:29:22,432 --> 00:29:23,835 ‫بنی، عاشقت هستم . 274 00:29:25,037 --> 00:29:27,141 استیو، تو موفق شدی هنوز نه 275 00:29:27,241 --> 00:29:29,045 ‫باید خیلی سخت تلاش کنی. 276 00:29:29,145 --> 00:29:31,249 ‫من نمیخوام فقط در کلاسهای یکشنبه باشم . 277 00:29:31,350 --> 00:29:34,055 ‫من تا گردن در تیرگی خیانت فرو رفتم. 278 00:29:34,155 --> 00:29:36,259 ‫ما تمام تلاشمون رو میکنیم تا تو رو روشن کنیم 279 00:29:36,360 --> 00:29:39,065 ‫مگه داروین به علت پیدایش پی نبرده؟ 280 00:29:39,165 --> 00:29:42,472 ‫اگه با ما این کار رو کرده باشه ‫با دین یهود هم این کار رو کرده 281 00:29:42,572 --> 00:29:45,077 ‫ببین من یه یهودی با ایمان نیستم اگه اینطور بود من اینجا نبودم 282 00:29:45,077 --> 00:29:48,885 ‫من نمیدونم چرا همه هیچ شکی ‫در قضیه ی تحول آدم و حوا ندارند. 283 00:29:48,985 --> 00:29:49,987 ‫چرا شک کنن؟ 284 00:29:50,989 --> 00:29:52,392 ‫عصر بخیر، عالیجناب 285 00:29:52,492 --> 00:29:54,696 ‫ پدر، بنی عصر بخیر، آقا 286 00:29:54,796 --> 00:29:57,402 ‫- خب چطور پیش رفتین فکر کنم خوب بوده . 287 00:29:58,003 --> 00:29:59,907 ‫ادامه ،بدین نباید حضور من کار شما رو خراب کنه . 288 00:30:00,007 --> 00:30:02,412 ‫پدر فرمویل از شما پرسید ‫چرا شک کنن؟ 289 00:30:03,313 --> 00:30:05,518 ‫چون نامتداخل هستند . 290 00:30:05,718 --> 00:30:08,524 ‫نه اگه اصول انجیل رو تفکیک کنی . 291 00:30:08,624 --> 00:30:10,828 ‫چیزی که اصل ایمان رو ... 292 00:30:10,929 --> 00:30:14,636 ‫از اسامی و جزئیات فیزیکی ‫که فقط لغت به شمار میان مجزا میکنه. 293 00:30:14,937 --> 00:30:17,842 ‫اعتقاد دینی بر این است که ‫یک پدر و مادر در ابتدا بوده. 294 00:30:17,943 --> 00:30:20,047 ‫و نسل ،بشر زاده ی اونهاست . 295 00:30:20,247 --> 00:30:21,650 ‫این حقیقت هم به قوه ی خود باقیست 296 00:30:21,750 --> 00:30:25,257 ‫که این تحول راهکار خداوند برای خلق اونها بوده . 297 00:30:25,659 --> 00:30:28,765 ‫من هم هنگام مواجهه با موضوع کپرنیک و گالیله . 298 00:30:28,865 --> 00:30:30,268 ‫که کاشفان ساختار جهان هستند 299 00:30:30,368 --> 00:30:33,174 ‫بر روی سوالات مشابهی تحقیق میکردم 300 00:30:33,174 --> 00:30:34,176 ‫اون چیه؟ 301 00:30:34,276 --> 00:30:36,280 ‫کتابیه که مشغول نوشتنش هستم 302 00:30:36,881 --> 00:30:38,184 ‫البته در اوقات بیکاری . 303 00:30:39,186 --> 00:30:42,893 ‫یه جمله در خصوص این موضوع ‫از استادم اسقف کارنگی یادداشت کردم. 304 00:30:49,206 --> 00:30:51,310 ‫چرا اینو از اول نگفتی؟ 305 00:30:51,410 --> 00:30:53,514 ‫این کل قضیه رو روشن کرد. 306 00:30:54,717 --> 00:30:57,222 ‫انجیل یاد نمیده که بهشت چطوری هستش 307 00:30:57,422 --> 00:30:59,126 ‫یاد میده چطور باید به بهشت رفت 308 00:30:59,126 --> 00:31:00,629 ‫چه جمله ی قشنگی پدر ... 309 00:31:00,729 --> 00:31:04,236 ‫ولی یه خورده از درس اصلی دور نشدی؟ 310 00:31:04,336 --> 00:31:07,643 ‫- بنی رو سخت میشه توجیه کرد. ‫- اصلا هم توجیه کردنش سخت نیست 311 00:31:07,643 --> 00:31:10,448 ‫در یه جریان طولانی چه چیزی اهمیت داره بنی ... 312 00:31:11,049 --> 00:31:12,051 ‫ایمان . 313 00:31:13,254 --> 00:31:15,057 ‫باید ایمان داشته باشی . 314 00:31:15,358 --> 00:31:18,264 ‫متاسفانه این موضوع واگیردار نیست . 315 00:31:18,665 --> 00:31:20,369 ‫اونجا چه خبر شده؟ 316 00:31:31,391 --> 00:31:33,094 ‫چی ‫شده، پدر لاینز؟ 317 00:31:33,194 --> 00:31:34,597 ‫به نظر میاد معجزه شده 318 00:31:34,597 --> 00:31:37,303 ‫خون داره از قلب مجسمه میچکه . 319 00:31:37,303 --> 00:31:40,609 ‫اون دختر، الینا ‫یکی از مهاجرین تازه وارد ایتالیایی 320 00:31:40,709 --> 00:31:42,513 ‫همسرش دیروز چاقو خورده بوده . 321 00:31:42,513 --> 00:31:44,918 ‫موقع انتقال به بیمارستان در حال مرگ بوده . 322 00:31:45,018 --> 00:31:47,523 ‫او به درگاه مریم مقدس دعا کرده تا اون رو نجات بده . 323 00:31:47,623 --> 00:31:49,727 ‫یک شمع در مقابل مجسمه روشن کرده . 324 00:31:49,828 --> 00:31:51,531 ‫و وقتی به بیمارستان برگشته ... 325 00:31:51,531 --> 00:31:54,537 ‫همسرش اونجا نشسته بوده ‫و بهش گفته براش پاستا درست کنه . 326 00:31:54,537 --> 00:31:55,840 ‫سریع برو اونجا . 327 00:31:55,940 --> 00:31:59,647 ‫باهاشون ایتالیایی حرف بزن و تو رو بخدا اونها رو از کلیسا بفرست بیرون . 328 00:32:30,208 --> 00:32:33,615 ‫فرزندان ملکه ی معجزه گر آسمانها ... 329 00:32:34,116 --> 00:32:35,619 ‫بیایید دعا کنیم . 330 00:32:36,621 --> 00:32:40,128 ‫بیایید مریم مقدس را گلباران کنیم. 331 00:32:41,230 --> 00:32:43,735 ‫بیایید با مناجات های دلنشین .... 332 00:32:44,236 --> 00:32:46,641 ‫او را گلباران کنیم . 333 00:32:49,747 --> 00:32:52,553 ‫خداوندا به ما رحم کن . 334 00:32:55,158 --> 00:32:59,467 ‫خداوندا، به ما رحم کن . ‫یا عیسی مسیح دعای ما را بشنو 335 00:33:02,172 --> 00:33:04,677 ‫صلیب مقدس خداوند یکتا. 336 00:33:06,681 --> 00:33:09,787 ‫پسر پدر ناجی دنیا . 337 00:33:11,491 --> 00:33:14,096 ‫روح مقدس تو خداوند هستی. 338 00:33:15,398 --> 00:33:17,603 ‫واقعا کارش رو بلده . 339 00:33:17,603 --> 00:33:19,406 ‫مادر مقدس خداوند . 340 00:33:19,707 --> 00:33:21,711 ‫ما را شفاعت کن . 341 00:33:25,118 --> 00:33:27,523 ‫معجزه ی نشت کردن لوله ی آب گرم .... 342 00:33:27,723 --> 00:33:30,929 ‫به احترام شرکت ساختمان سازی کورنلیوس جی دیگان 343 00:33:31,030 --> 00:33:34,236 ‫فکر می کردم این یک موقعیت خاص برای رو آوردن به این دین هستش . 344 00:33:34,637 --> 00:33:37,943 ‫وقتی این موضوع رو بفهمن ‫خیلی شوکه میشن . 345 00:33:38,044 --> 00:33:39,747 ‫شاید متوجه نشن 346 00:33:39,847 --> 00:33:41,751 ‫یعنی نمیخوای بهشون بگی؟ 347 00:33:41,851 --> 00:33:43,555 ‫وظیفه ی من نیست که بگم . 348 00:33:43,655 --> 00:33:45,058 ‫بی خیال . 349 00:33:45,158 --> 00:33:47,863 من علت قضیه را به مون سینیور مورگان گزارش میدم 350 00:33:47,963 --> 00:33:50,368 ‫ایشون هم موضوع رو به دفتر کاردینال گلنون اعلام می کنه میکنه 351 00:33:50,368 --> 00:33:53,775 ‫و در نهایت کاردینال تصمیم میگیره که این قضیه رو به اونا بگه یا نه 352 00:33:53,875 --> 00:33:55,879 ‫خب به نظرت اون چیکار میکنه؟ 353 00:33:56,080 --> 00:33:59,887 ‫احتمالاً لوله رو تعمیر میکنن، و به این هیاهو خاتمه میده . 354 00:33:59,887 --> 00:34:03,294 ‫ولی اگه این موضوع رو به اونها نگی اقدام به فریب کاری کردی . 355 00:34:03,394 --> 00:34:04,797 ‫حقیقت چیه؟ 356 00:34:05,398 --> 00:34:07,102 ‫چکه کردن لوله ی آب گرم . 357 00:34:07,202 --> 00:34:08,905 ‫این فقط یک واقعیت هستش بنی. 358 00:34:09,306 --> 00:34:11,811 ‫مثل در مرکزیت قرار داشتن خورشید . 359 00:34:11,811 --> 00:34:14,516 ‫واقعیتها بخش کوچکی از یک حقیقت بزرگ هستند. 360 00:34:14,617 --> 00:34:15,818 ‫ایمان آره؟ 361 00:34:16,420 --> 00:34:17,422 ‫ایمان . 362 00:34:18,023 --> 00:34:20,528 ‫مردم دیدند که خون از قلب مجسمه جریان داره . 363 00:34:20,729 --> 00:34:22,633 ‫معتقد هستند که خدا این کار رو کرده . 364 00:34:22,733 --> 00:34:24,536 ولی اون این کار رو نکرده اتفاقاً کرده 365 00:34:25,438 --> 00:34:27,743 ‫خداوند اولین علت هر چیزی هست 366 00:34:28,945 --> 00:34:30,548 ‫اون باعث چکه کردن لوله شده . 367 00:34:32,452 --> 00:34:37,262 ‫با توجه به پوسیدگی لوله ‫احتمالاً زمان زیادی رو صرف این کار کرده 368 00:34:37,562 --> 00:34:39,166 ‫از روز ازل . 369 00:34:50,293 --> 00:34:52,096 ‫- فرانک . ‫- مهمونی خوبیه . 370 00:34:52,898 --> 00:34:54,000 ‫حالت چطوره؟ 371 00:34:54,100 --> 00:34:57,407 ‫خب تا الان تونستم با فلینها فلوی ها فلارتی ها .... 372 00:34:57,507 --> 00:34:59,711 ‫دیگان ها، دوگانها .... 373 00:34:59,711 --> 00:35:03,218 ‫اکانرها، انیلها، مک مینها، ‫و کل خانودهی اتولها آشنا شدم . 374 00:35:03,419 --> 00:35:05,523 ‫حرف هات شبیه به شعرهای فرانک بود. 375 00:35:05,623 --> 00:35:07,828 ‫بعد از ایرلندیها، ‫آلمان ها رو میشه راحت قانع کرد. 376 00:35:07,928 --> 00:35:09,631 ‫شما جنگ رو با قدمهای خودتون پیش میبرید . 377 00:35:09,631 --> 00:35:12,136 ‫فقط یه مشکل دارم که تو میتونی برای رفع کردنش به من کمک کنی. 378 00:35:12,236 --> 00:35:13,539 ‫خداوند طرف کی هستش؟ 379 00:35:13,539 --> 00:35:15,844 ‫طرف انگلیسیها فرانسویها آلمانها ... 380 00:35:15,944 --> 00:35:17,347 ‫یا آمریکایی ها؟ 381 00:35:17,447 --> 00:35:20,552 ‫قطعاً میتونه از بین همه انتخاب کنه . ‫همه ی اونا هم خدا رو طرف خودشون میدونن . 382 00:35:20,552 --> 00:35:23,158 ‫- خوشحال هستی؟ ‫- هیجوقت اینقدر خوشحال نبودم 383 00:35:23,158 --> 00:35:24,962 ‫دوست داری با والدینم آشنا بشی؟ 384 00:35:25,663 --> 00:35:27,266 ‫خیلی دوست دارم . 385 00:35:29,170 --> 00:35:30,673 ‫مامان بابا ... 386 00:35:31,174 --> 00:35:33,579 ‫دوست دارم با برادر مونا آشنا بشی پدر استیو 387 00:35:33,679 --> 00:35:36,986 ‫- خانم و آقای رمپل حالتون چطوره؟ ‫- سلام . 388 00:35:37,086 --> 00:35:41,495 ‫احساس میکنم هر دوی شما در میون ‫این همه غریبه احساس تنهایی میکنید 389 00:35:41,595 --> 00:35:43,298 ‫کاملاً غریبه نیستند، پدر . 390 00:35:43,399 --> 00:35:46,405 ‫چند نفر اینجا هستند که ‫مدت هاست با اونها ارتباط دارم ... 391 00:35:46,605 --> 00:35:47,707 ‫از جمله میزبانمون . 392 00:35:47,807 --> 00:35:50,613 البته تا بحال به خونه شون دعوت نشده بودم 393 00:35:50,613 --> 00:35:52,417 ‫به خونه ی خودت هم دعوت نشده بودند . 394 00:35:52,918 --> 00:35:55,222 ‫به خونه ی هم دعوت نشده بودیم جمله ی بهتریه 395 00:35:55,322 --> 00:35:58,128 ‫بسیار خب ایرلندیها، سکوت رو رعایت کنید . 396 00:35:58,429 --> 00:36:00,132 ‫می خوام یه پیک با هم بزنیم ... 397 00:36:00,232 --> 00:36:02,437 ‫به سلامتی مونا و رفیق سربازش . 398 00:36:02,537 --> 00:36:03,639 ‫نگاشون کنید 399 00:36:03,739 --> 00:36:05,743 ‫اگه تا بحال با این پسر آشنا نشدید.... 400 00:36:05,843 --> 00:36:08,348 ‫اسم ایشون بنی رمپل است . 401 00:36:08,649 --> 00:36:10,453 ‫ولی نباید زیاد به اسم توجه کرد . 402 00:36:10,453 --> 00:36:12,356 ‫از یه منبع موثق شنیدم که ... 403 00:36:12,356 --> 00:36:15,062 ‫بزودی یک اسم کاتولیک خواهد داشت. 404 00:36:16,565 --> 00:36:19,972 ‫و به محض اینکه این اتفاق بیفته میتونم با اطمینان بگم که . 405 00:36:19,972 --> 00:36:23,378 ‫این اسم کاتولیک به اسم مونا هم اضافه خواهد شد . 406 00:36:25,382 --> 00:36:26,685 ‫پس نظرتون چیه؟ 407 00:36:26,685 --> 00:36:28,990 ‫بیایید به ابتدای اسمشون یک حرف اضافه کنیم . 408 00:36:29,190 --> 00:36:32,296 و لقب افتخاری ایرلندی به کل خانواده اونها اعطا کنیم 409 00:36:37,006 --> 00:36:38,709 ‫حالا جواب رو میدونیم . 410 00:36:39,711 --> 00:36:41,214 ‫خدا ایرلندی هستش . 411 00:36:42,116 --> 00:36:43,118 ‫بریم. 412 00:37:17,587 --> 00:37:19,591 ‫خداوندا من رو به خاطر گناهانی که کردم عفو کن . 413 00:37:19,591 --> 00:37:21,995 ‫از آخرین ،اعترافم یک هفته گذشته . 414 00:37:22,096 --> 00:37:23,498 ‫اینها گناهان من هستند . 415 00:37:25,302 --> 00:37:26,304 ‫بله؟ 416 00:37:27,607 --> 00:37:29,210 ‫من با یک مرد همبستر شدم . 417 00:37:30,913 --> 00:37:32,817 ‫آیا با این مرد نامزد هستید؟ 418 00:37:34,220 --> 00:37:35,322 ‫بله . 419 00:37:37,226 --> 00:37:39,931 ‫نمی تونستید تا زمان ازدواجتون صبر کنید؟ 420 00:37:40,833 --> 00:37:42,737 ‫استیو، تو اون رو متقاعد نکردی . 421 00:37:43,839 --> 00:37:46,144 ‫بنی قرار نیست که کاتولیک بشه . 422 00:37:47,747 --> 00:37:48,849 ‫فکر کردم .... 423 00:37:49,651 --> 00:37:51,254 ‫اگه عشق بازی کنیم .... 424 00:37:52,456 --> 00:37:54,961 ‫فکر کردم میتونم نظرش رو تغییر بدم . 425 00:37:58,468 --> 00:38:00,272 ‫استیو، من خیلی بدبختم 426 00:38:02,877 --> 00:38:04,480 ‫خواهش میکنم به من کمک کن 427 00:38:07,486 --> 00:38:10,392 ‫اون قبول کرده که بچه هاش ‫به مذهب کاتولیک بزرگ بشن؟ 428 00:38:10,392 --> 00:38:11,394 ‫نه . 429 00:38:12,697 --> 00:38:14,400 ‫میگه این منصفانه نیست 430 00:38:15,402 --> 00:38:19,009 ‫با من ازدواج نمی کنه مگه اینکه ‫اون رو همینطوری که هست بپذیرم. 431 00:38:21,815 --> 00:38:23,518 ‫پس نمیشه ازدواج کنی . 432 00:38:24,620 --> 00:38:27,526 ‫اون میگه مذهب رو بی خیال بشیم و ... 433 00:38:27,827 --> 00:38:29,530 ‫برای ازدواج بریم پیش قاضی 434 00:38:29,630 --> 00:38:32,536 ‫این ازدواج یک گناه کبیره خواهد بود. 435 00:38:32,636 --> 00:38:34,139 ‫دیگه چیکار میتونم بکنم؟ 436 00:38:34,841 --> 00:38:36,745 ‫فکر میکنی واسه چی اومدم اینجا؟ 437 00:38:36,945 --> 00:38:39,450 ‫می خوام به من بگی چیکار کنم . 438 00:38:41,654 --> 00:38:44,059 ‫شاید خیلی سخت باشه ولی باید ترکش کنی 439 00:38:50,272 --> 00:38:52,075 ‫فقط همین رو میتونی بگی؟ 440 00:38:52,576 --> 00:38:55,482 ‫باید همین حالا به این رابطه ی نامشروع خاتمه بدی . 441 00:38:55,883 --> 00:38:57,486 ‫- استیو ‫- پدر 442 00:38:57,987 --> 00:38:59,290 ‫این منم 443 00:38:59,290 --> 00:39:00,692 ‫و من هم کشیش هستم . 444 00:39:00,993 --> 00:39:03,097 ‫کار تو غیر اخلاقی و خفت آور بوده . 445 00:39:03,197 --> 00:39:04,600 ‫خفت آور نبوده . 446 00:39:05,001 --> 00:39:06,304 ‫من عاشقش هستم . 447 00:39:06,404 --> 00:39:07,606 ‫این گناهه؟ 448 00:39:08,408 --> 00:39:12,616 ‫مگه اینکه تابع به عشق والاتر، یعنی عشق به خداوند باشه . 449 00:39:13,318 --> 00:39:16,524 ‫استیو تو به گفتی روی تو حساب کنم. 450 00:39:17,726 --> 00:39:20,031 ‫من سعی دارم همین کار رو بکنم . 451 00:39:21,434 --> 00:39:22,536 ‫به من کمک کن . 452 00:39:23,237 --> 00:39:24,540 ‫خواهش میکنم به من کمک کن 453 00:39:27,045 --> 00:39:30,752 ‫بنی به زودی از مرز خارج میشه شاید برای مدت زیادی طول بکشه. 454 00:39:31,754 --> 00:39:33,758 ‫یه ضرب المثل ایتالیایی میگه 455 00:39:38,668 --> 00:39:41,273 ‫عشق باعث کمرنگ شدن زمان میشه ‫و زمان باعث کمرنگ شدن عشق میشه . 456 00:39:45,682 --> 00:39:50,492 ‫بابت این گناه و تمام گناهانی که مرتکب شدم طلب مغفرت میکنم 457 00:39:51,694 --> 00:39:55,903 ‫برای توبه کردن سه مرتبه با تسبیح ذکر بگو و این توبه باید در رفتارت مشهود باشد . 458 00:39:58,909 --> 00:40:02,516 ‫خدای من، من قلباً متاسف هستم که تو رو رنجوندم . 459 00:40:03,217 --> 00:40:05,321 ‫و نباید اراده ای به انجام این کار داشته باشی. 460 00:40:05,321 --> 00:40:06,724 ‫نمیتونم این کار رو بکنم . 461 00:40:06,925 --> 00:40:07,927 ‫باید بتونی . 462 00:40:08,628 --> 00:40:10,432 ‫نباید اینجا میومدم . 463 00:40:23,259 --> 00:40:25,764 ‫پدر، کاردینال گلنون میتونن شما رو ببینن . 464 00:40:53,820 --> 00:40:55,924 ‫عصر بخیر پدر فرمویل . 465 00:40:57,027 --> 00:40:58,229 ‫عالیجناب . 466 00:41:00,133 --> 00:41:01,936 ‫به خاطر موسیقی باخ انگشتر رو در آوردم. 467 00:41:03,540 --> 00:41:06,946 ‫هر روز یک ساعت تمرین میکنم همکارانم من رو تشویق میکنن . 468 00:41:07,247 --> 00:41:10,854 ‫شاید واسه اینکه از موسیقی متنفر هستند ‫و خوششون میاد میبینن دارم موسیقی رو خراب میکنم 469 00:41:10,854 --> 00:41:14,261 ‫و شاید فهمیدن که بیشتر از اینکه اونها رو عصبی کنم اعصاب پیانو رو داغون میکنم 470 00:41:14,361 --> 00:41:15,764 ‫احتمالاً حق دارن . 471 00:41:15,764 --> 00:41:19,171 ‫عالیجناب به نظر من که اصلاً بد نیست شما خیلی خوب مینوازید . 472 00:41:19,271 --> 00:41:22,377 ‫تک نوازیهای گلدبرگ واسه یک آماتور کار دشواریه 473 00:41:22,477 --> 00:41:26,285 ‫ولی مگه شما مشغول ‫نواختن فانتزی کروماتیک نبودید؟ 474 00:41:27,387 --> 00:41:31,095 ‫وقتی بعنوان یک نوازنده از من تعریف میکنی باید بفهمم که موسیقی رو میشناسی. 475 00:41:31,195 --> 00:41:34,101 ‫قصدم این نبوده که تو رو فریب بدم ‫اصلاً . همچین قصدی نداشتم . 476 00:41:34,201 --> 00:41:35,303 ‫نبوده؟ 477 00:41:35,403 --> 00:41:38,610 ‫نه، چون من ضعف شدیدی نسبت به تعریف و تمجید دارم . 478 00:41:39,912 --> 00:41:42,417 ‫میدونی فرمویل من خیلی خودبین هستم ... 479 00:41:42,517 --> 00:41:44,521 ‫البته نه در مورد جذابیتهای فردی خودم ... 480 00:41:45,924 --> 00:41:48,028 ‫بلکه در مورد یک سری فضائل خاص . 481 00:41:48,129 --> 00:41:51,034 ‫که هیچ ارتباطی با کشیش بودنم ندارند . 482 00:41:51,034 --> 00:41:54,642 ‫به خاطر این نقص که در ماهیت من وجود داره باید همیشه حواسم رو جمع کنم. 483 00:41:54,842 --> 00:41:57,948 ‫نه فقط به خاطر نفس خودم بلکه به خاطر نفس شما . 484 00:41:58,850 --> 00:42:00,654 ‫کتابت رو خوندم . 485 00:42:02,056 --> 00:42:05,764 ‫میدونم تاریخدان هستی ولی به نظر میاد بصورت خیلی جامع به این موضوع پرداختی 486 00:42:05,864 --> 00:42:06,966 ‫ممنونم . 487 00:42:07,567 --> 00:42:09,070 ‫چرا این رو برای من فرستادی؟ 488 00:42:09,171 --> 00:42:12,177 ‫چون اسقف کارنگی از این ‫خیلی خوشش اومده بود و احساس میکرد 489 00:42:12,177 --> 00:42:15,183 ‫همون کارنگی که در واتیکان هست ‫- بله . 490 00:42:15,483 --> 00:42:19,090 ‫احساس میکرد گام بعدی کسب اجازه از شما برای چاپ این مطلب هست 491 00:42:19,291 --> 00:42:20,694 ‫کارنگی کتابت رو خونده؟ 492 00:42:20,894 --> 00:42:23,499 ‫بله در واقع برای نوشتنش خیلی به من کمک کرد. 493 00:42:23,599 --> 00:42:26,806 ‫تو با اسقف کارنگی، دوست صمیمی هستی؟ 494 00:42:26,906 --> 00:42:30,112 ‫ایشون استاد من بود . ‫احترام زیادی برای ایشون قائل هستم 495 00:42:30,112 --> 00:42:32,818 ‫ایشون در دفتر وزیر خارجه است؟ 496 00:42:32,918 --> 00:42:35,122 ‫بله ایشون مشاور کاردینال جیکابی است 497 00:42:35,223 --> 00:42:38,830 ‫جیکابی همونی که بسیار مشتاق هستش ‫تا پدر مقدس رو ... 498 00:42:38,930 --> 00:42:41,535 ‫از تماس یافتن و آلوده شدن ‫به غیر ایتالیاییها مصون نگه داره. 499 00:42:43,239 --> 00:42:46,445 ‫کاردینال جیکابی دلیل خوبی برای لذت بردن از کتاب تو داره . 500 00:42:47,347 --> 00:42:48,950 ‫کاملا متوجه نمیشم ... 501 00:42:49,050 --> 00:42:51,555 ‫این به زمانی مربوط هست که مردم نیمکره ی غربی ... 502 00:42:51,655 --> 00:42:53,960 ‫اهمیتی به کلیسا نمیدادن یا خیلی کم اهمیت میدادن . 503 00:42:53,960 --> 00:42:55,663 ‫بگو چرا این رو نوشتی؟ 504 00:42:55,764 --> 00:42:57,367 چرا؟ - آره، چرا؟ به چه دلیل؟ 505 00:42:57,467 --> 00:43:00,072 ‫- میخواستی به چی برسی؟ نمیخواستم به چیزی برسم 506 00:43:00,172 --> 00:43:01,174 ‫شهرت؟ 507 00:43:01,174 --> 00:43:03,479 ‫- نه فقط ‫- تحسین شدن در زم؟ 508 00:43:03,579 --> 00:43:04,982 ‫به موضوعش علاقه داشتم ... 509 00:43:05,182 --> 00:43:08,088 ‫شاید یک شغل و سمت در واتیکان در کنار وزیر خارجه ... 510 00:43:08,188 --> 00:43:09,792 ‫نزدیک به دوستان ایتالیایی خودت؟ 511 00:43:09,892 --> 00:43:12,196 ‫من فکر میکردم در این زمینه، به اندازه تحقیق نشده ... 512 00:43:12,196 --> 00:43:15,403 ‫خب. انگیزه هات رو بررسی کن تو یک کشیش جاه طلب هستی 513 00:43:15,805 --> 00:43:17,708 ‫من تمام علائمش رو میشناسم . 514 00:43:18,009 --> 00:43:20,213 ‫فکر میکنی سطح تو از یک کلیسای محلی بالاتر هست. 515 00:43:20,213 --> 00:43:21,817 ‫من هرگز همچین حرفی نزدم. 516 00:43:21,917 --> 00:43:24,021 ‫فکر نمیکنی اینجا وقتت رو تلف میکنی؟ 517 00:43:24,422 --> 00:43:26,526 ‫تواناییهای تو در زبان ..... 518 00:43:27,228 --> 00:43:28,932 ‫پژوهشگری دیپلماسی . ... 519 00:43:28,932 --> 00:43:31,737 ‫همه ی اینها اینجا در سنت جان به هدر میره ‫قبول کن . 520 00:43:31,838 --> 00:43:33,040 ‫نه عالیجناب 521 00:43:33,140 --> 00:43:35,745 حقیقت رو بگو به هر جایی که فرستاده ، بشم میرم 522 00:43:36,046 --> 00:43:39,353 ‫پدر فرمویل فکر میکنی تواناییهای تو ... 523 00:43:39,453 --> 00:43:41,858 ‫بیشتر از یک کشیش در یک کلیسای محلی هستش؟ 524 00:43:41,958 --> 00:43:43,060 ‫حقیقیت رو بگو . 525 00:43:44,062 --> 00:43:45,465 ‫البته که همینطوره . 526 00:43:46,667 --> 00:43:48,872 ‫عالیجناب خودتون میخواستید حقیقت رو بدونید . 527 00:43:49,473 --> 00:43:52,980 ‫جاه طلبی یک بیماری برای انسان به شمار میاد برای یک کشیش این میتونه مخرب باشه . 528 00:43:54,783 --> 00:43:57,088 ‫ولی در سن و سال تو میشه این رو درمان کرد . 529 00:43:58,992 --> 00:44:01,296 ‫باید به سرعت درمانت رو شروع کنیم 530 00:44:02,900 --> 00:44:05,004 ‫هوای سرد رژیم غذایی ساده . 531 00:44:07,409 --> 00:44:08,912 ‫استونبرى. عالیه . 532 00:44:10,415 --> 00:44:12,920 ‫استونبری، آسایشگاه معنوی تو خواهد بود . 533 00:44:14,523 --> 00:44:16,527 ‫از الان معاون کشیش در استونبری هستی . 534 00:44:17,028 --> 00:44:20,334 ‫اسم اون کلیسای محلی سنت پیتره 535 00:44:21,737 --> 00:44:23,741 ‫باید به پدر هالی کمک کنی . 536 00:44:24,843 --> 00:44:26,447 ‫یک مرد واقعاً استثنائی . 537 00:44:27,449 --> 00:44:29,853 ‫بعنوان یک پیشوای روحانی همیشه شکست خورده ولی ... 538 00:44:30,555 --> 00:44:32,960 ‫بعنوان یک انسان اون عاری از خودبینی .... 539 00:44:34,763 --> 00:44:35,865 ‫و جاه طلبی است . 540 00:44:37,669 --> 00:44:39,773 ‫میتونی فروتنی رو از او یاد بگیری. 541 00:44:42,178 --> 00:44:43,982 ‫خدا نگهدار پدر فرمویل . 542 00:45:08,430 --> 00:45:09,432 ‫استیو 543 00:45:11,837 --> 00:45:14,042 ‫کجا بودی؟ ‫بابا و بقیه ی خانواده کجا هستن؟ 544 00:45:14,042 --> 00:45:16,547 ‫سعی کردم قبل از اینکه به سنت جان بری ببینمت 545 00:45:16,747 --> 00:45:18,551 ‫- چی شده؟ ‫- مونا رو ندیدی؟ 546 00:45:18,651 --> 00:45:20,354 ‫- نه؟ ‫پیامی ازش دریافت نکردی؟ 547 00:45:20,454 --> 00:45:22,158 ‫- نه . ‫اون رفته . 548 00:45:22,258 --> 00:45:25,765 ‫از دیشب به خونه نیومده. نمی دونیم کجاست 549 00:45:25,865 --> 00:45:26,967 ‫با بنی رفته؟ 550 00:45:27,268 --> 00:45:29,973 ‫نه، گردان نظامی اونا، دیشب از مرز خارج شده . 551 00:45:30,775 --> 00:45:33,180 هر وقت چیزی فهمیدی سریع به من خبر بده 552 00:45:33,280 --> 00:45:35,184 ‫برای من به استونبری تلگراف بزن . 553 00:45:35,785 --> 00:45:38,791 ‫تماس بگیر به بابا و مامان بگو نگران نباشن . 554 00:46:21,576 --> 00:46:23,781 ‫ پدر فرمویل؟ بله . 555 00:46:23,781 --> 00:46:24,984 ‫روز بخیر، پدر . 556 00:46:24,985 --> 00:46:26,387 ‫بیاین بالا . 557 00:46:26,391 --> 00:46:27,997 پدر هالی منو فرستاده دنبال شما 558 00:46:28,297 --> 00:46:29,901 ‫من هرکول منتون هستم . 559 00:46:29,901 --> 00:46:32,105 ‫از دیدنت خیلی خوشحالم هرکول . 560 00:47:28,618 --> 00:47:29,920 ‫پدر هالی. 561 00:48:58,297 --> 00:48:59,599 ‫پدر فرمویل . 562 00:49:01,002 --> 00:49:03,006 ‫متاسفم که نتونستم به استقبالت بیام . 563 00:49:03,106 --> 00:49:05,511 ‫خوشحالم که به هر حال دیدمتون . ‫ممنون . 564 00:49:07,515 --> 00:49:10,922 ‫آتیش خوبی درست کردی ‫- میخواستم چای درست کنم. 565 00:49:11,623 --> 00:49:13,828 ‫خوبه بذار این رو در بیارم 566 00:49:13,928 --> 00:49:17,435 کمک میکنم کتت رو در بیاری ممنون 567 00:49:17,635 --> 00:49:19,639 ‫زیاد به مهمان عادت ندارم . 568 00:49:19,940 --> 00:49:22,245 ‫باید درخواست میدادی که یک معاون برات بفرستن 569 00:49:22,345 --> 00:49:25,351 ‫متاسفانه از جناب کاردینال، ‫زیادی درخواست مساعدت داشتم. 570 00:49:26,253 --> 00:49:30,561 ‫،بعلاوه درآمد اینجا اونقدر کم هستش ‫که یک کشیش رو هم به سختی راه میبره ..... 571 00:49:30,661 --> 00:49:32,164 ‫چه برسه به دو نفر 572 00:49:33,868 --> 00:49:36,573 ‫حالا که اینجایی خودت متوجه میشی 573 00:49:37,174 --> 00:49:41,583 ‫و این یکشنبه اعانه ی قابل توجهی جمع شد . 574 00:49:42,385 --> 00:49:44,890 ‫واسه سنت پیتر خیلی به حساب میاد . 575 00:49:44,990 --> 00:49:47,395 ‫یک دلار و ۸۵ سنت . 576 00:49:48,096 --> 00:49:50,701 ‫می تونیم مقداری قهوه بخریم و .... 577 00:49:50,902 --> 00:49:53,407 ‫اومدنت رو جشن بگیریم. 578 00:50:06,333 --> 00:50:07,836 ‫چی شد؟ 579 00:50:11,643 --> 00:50:12,645 ‫هیچی . 580 00:50:13,146 --> 00:50:14,950 ‫باید توی تخت باشی . 581 00:50:15,451 --> 00:50:17,154 ‫خوب میشم همیشه همینطوریه. 582 00:50:17,254 --> 00:50:19,459 ‫- پدر شما بیمار هستید من بیمار نیستم . 583 00:50:19,860 --> 00:50:20,862 ‫بشین . 584 00:50:22,264 --> 00:50:24,469 ‫کمی نان و چای بخوریم ‫حالم خوب میشه 585 00:50:25,371 --> 00:50:28,477 ‫کمی ماهی بخور ‫نه مرسی همین کافیه . 586 00:50:30,180 --> 00:50:33,086 ‫من همیشه غذای اصلی رو ظهرها میخورم 587 00:50:33,186 --> 00:50:35,992 ‫ میشه ماهی بخوری؟ نه، ممنون 588 00:50:37,595 --> 00:50:40,801 صبح اطراف کلیسای محله رو بهت نشون میدم 589 00:50:41,302 --> 00:50:44,008 ‫بهتر نیست فردا استراحت کنید؟ ‫خودم میتونم انجامش بدم 590 00:50:46,513 --> 00:50:48,116 ‫خدا به ما برکت بده . 591 00:50:49,719 --> 00:50:53,627 ‫و اینها این هدایا همه از لطف و بخشش توست 592 00:50:55,030 --> 00:50:56,833 ‫به لطف سرور ما ، مسیح 593 00:50:59,338 --> 00:51:00,340 ‫آمین . 594 00:51:01,944 --> 00:51:06,052 ‫پدر من اصرار دارم که ماهی رو بخورید. 595 00:51:07,455 --> 00:51:09,859 ‫بعد از این سفر طولانی باید گرسنه باشی. 596 00:51:53,647 --> 00:51:54,949 ‫پدر فرمویل . 597 00:51:57,154 --> 00:51:59,559 ‫- صبح بخیر هرکول صبح بخیر پدر . 598 00:51:59,659 --> 00:52:01,663 ‫- حالتون چطوره؟ بفرمائید داخل . 599 00:52:08,877 --> 00:52:10,180 ‫- دخترم لالاژ. 600 00:52:10,180 --> 00:52:12,084 ‫- سلام پدر سلام لالاژ . 601 00:52:12,084 --> 00:52:14,188 ‫- خوش اومدین ممنون . 602 00:52:14,288 --> 00:52:16,993 ‫- حال پدر هالی چطوره؟ متاسفانه زیاد خوب نیست 603 00:52:17,094 --> 00:52:19,498 ‫خوشحالم که یه نفر رو واسه کمک بهش فرستادند . 604 00:52:19,999 --> 00:52:22,805 ‫و ایشون هم همسرم آدل هستش . 605 00:52:23,306 --> 00:52:25,611 ‫پدر میشه واسه غذا پیش ما بمونید؟ 606 00:52:26,011 --> 00:52:27,815 ‫نگران نباشید زیاد درست کردم . 607 00:52:28,015 --> 00:52:30,921 ‫نه، ممنون . ‫بهتره برگردم پیش پدر هالی 608 00:52:30,921 --> 00:52:31,923 صبر کنید 609 00:52:33,326 --> 00:52:35,330 ‫پدر هالی به یک غذای گرم نیاز داره . 610 00:52:43,446 --> 00:52:45,350 ‫این حالت رو بهتر میکنه. 611 00:52:59,378 --> 00:53:01,582 ‫چند وقته که حالت اینطوری شده؟ 612 00:53:03,586 --> 00:53:04,989 ‫مدت زیادیه؟ 613 00:53:05,490 --> 00:53:07,194 ‫دکتر چی میگه؟ 614 00:53:07,294 --> 00:53:08,797 ‫خب اون ... 615 00:53:09,699 --> 00:53:12,705 ‫- دکتر که رفتی، آره؟ آره، نه 616 00:53:13,506 --> 00:53:15,310 ‫نتونست تشخیص بده . 617 00:53:16,612 --> 00:53:20,921 ‫گفت باید برای یک هفته به بیمارستان برم ‫و چند تا آزمایش بدم . 618 00:53:22,324 --> 00:53:23,926 ‫نمی تونیم هزینه ش رو فراهم کنیم . 619 00:53:23,926 --> 00:53:25,730 ‫ولی دفتر اسقف میتونه پرداخت کنه 620 00:53:25,731 --> 00:53:27,935 ‫نه نباید از اون بخوای 621 00:53:28,135 --> 00:53:29,538 ‫ولی شما بیمار هستید. 622 00:53:29,939 --> 00:53:33,045 ‫جناب کاردینال نباید بدونه نباید بدونه که من بیمار هستم 623 00:53:33,045 --> 00:53:35,450 ‫کاردینال گلنون واسه چی؟ 624 00:53:35,751 --> 00:53:37,153 ‫خب، می دونی . 625 00:53:38,456 --> 00:53:40,660 ‫اولین بار اون رو به کلیسای محلی ..... 626 00:53:41,763 --> 00:53:43,867 ‫سنت آنسلم در شهر استو فرستاد . 627 00:53:45,169 --> 00:53:48,576 ‫یک کلیسای کوچک بود که خیلی بدهی داشت. 628 00:53:51,482 --> 00:53:53,486 ‫نتونستم اون رو راه ببرم . 629 00:53:54,588 --> 00:53:56,392 ‫من رو به نیدهام فرستاد 630 00:53:56,993 --> 00:53:59,698 ‫اون یک کلیسای پر رونق بود. 631 00:54:01,001 --> 00:54:02,805 ‫خیلی پول در بانک داشت . 632 00:54:04,107 --> 00:54:06,111 ‫و من نیدهام رو غرق در بدهی کردم 633 00:54:07,514 --> 00:54:09,618 ‫جناب کاردینال به من هشدار داد . 634 00:54:10,921 --> 00:54:13,125 ‫بعد من رو به ... 635 00:54:13,225 --> 00:54:16,332 ‫مولدن، ایپس فیر و... فرستاد، 636 00:54:16,933 --> 00:54:20,239 ‫هر بار من رو به یک مکان ضعیف تر میفرستاد . 637 00:54:21,943 --> 00:54:24,047 ‫دیگه نمیتونه به من لطفی بکنه 638 00:54:28,055 --> 00:54:30,460 ‫اون از من ناامید شده . 639 00:54:31,863 --> 00:54:33,466 ‫نباید بدونه ... 640 00:54:34,869 --> 00:54:36,772 ‫که دوباره شکست خوردم . 641 00:54:39,879 --> 00:54:42,584 ‫پدر فرمویل، ‫برادرتون به فروشگاه زنگ زده. 642 00:54:42,684 --> 00:54:44,588 وگفته هرچه سریعتر به بوستون برین 643 00:56:37,315 --> 00:56:38,317 ‫مونا . 644 00:56:41,323 --> 00:56:42,926 ‫شما چی میخواین؟ 645 00:56:43,728 --> 00:56:45,632 ‫میخوایم با خواهرمون حرف بزنیم . 646 00:56:45,732 --> 00:56:48,437 ‫کاملاً واضحه که اون نمیخواد با شما حرف بزنه . 647 00:56:48,638 --> 00:56:49,840 ‫مونا خواهش میکنم 648 00:56:50,441 --> 00:56:51,944 ‫چی میخواین؟ 649 00:56:52,646 --> 00:56:54,349 ‫میخوایم به خونه برگردی 650 00:56:54,549 --> 00:56:55,551 ‫چرا؟ 651 00:56:56,553 --> 00:56:58,758 ‫تو قلبشون رو شکستی مونا . 652 00:57:01,463 --> 00:57:03,066 ‫لطفاً به خونه برگرد . 653 00:57:04,970 --> 00:57:07,676 ‫باشه، به ما خونه میام . 654 00:57:08,878 --> 00:57:12,686 ‫فکر نمی کنید که مامان ناراحت بشه اگه ‫رمون رو با خودم به خونه بیارم درسته؟ 655 00:57:13,287 --> 00:57:17,295 ‫اون بیشتر عمرش رو در زندان بوده حتی هنوز سواد خوندن هم نداره . 656 00:57:17,295 --> 00:57:20,601 ‫میتونین بهش بگین که اون کاتولیک هستش . 657 00:57:20,601 --> 00:57:22,104 ‫مونا، گوش کن . 658 00:57:22,505 --> 00:57:24,810 ‫ بنی هنوز... خفه شو. 659 00:57:32,926 --> 00:57:34,629 ‫دوباره از اول شروع میکنیم . 660 00:57:34,730 --> 00:57:37,736 ‫سعی میکنیم یه راهی پیدا کنیم که تو و بنی با هم ازدواج کنید. 661 00:57:37,836 --> 00:57:39,639 ‫قول میدم هر کاری بتونم میکنم 662 00:57:39,740 --> 00:57:42,946 ‫چرا دست از سر من برنمی داری؟ از جون من چی میخوای؟ 663 00:57:44,449 --> 00:57:46,253 ‫فقط میخوام شاد باشی . 664 00:57:46,353 --> 00:57:47,555 ‫همین؟ 665 00:57:47,956 --> 00:57:49,960 ‫این رو هم نمیخوای که من رو ببخشی؟ 666 00:57:49,960 --> 00:57:52,966 ‫مگه این کاری نیست که شما کشیشها اکثر اوقات انجام میدین؟ 667 00:57:52,966 --> 00:57:55,872 ‫- مونا اون که دشمنت نیست خدا تو رو میبخشه . 668 00:57:56,373 --> 00:57:58,277 ‫پس میشه اعترافات من رو بشنوی پدر؟ 669 00:57:58,377 --> 00:58:01,182 ‫خوشحال میشم که در وقت مناسب ‫اعترافاتت رو بشنوم . 670 00:58:01,283 --> 00:58:03,186 ‫پدر بابت گناهانی که کردم برایم طلب بخشش کن . 671 00:58:03,287 --> 00:58:06,293 ‫- این کار رو نکن ‫- من هر کاری دلم بخواد میکـنم 672 00:58:08,096 --> 00:58:09,399 ‫زیادی تحمل کردم . 673 00:58:10,501 --> 00:58:14,409 ‫خسته شدم از دست تو خسته شدم و از دست اون ... 674 00:58:14,910 --> 00:58:18,717 ‫دین بی خلوص ریاکار و زهد فروش 675 00:58:20,120 --> 00:58:22,224 ‫از دست خدای تو هم خسته شدم. 676 00:58:22,725 --> 00:58:26,232 ‫دفعه ی بعد که باهاش حرف زدی اینها رو از طرف من بهش بگو . 677 00:58:28,136 --> 00:58:30,140 ‫بریم عشقم، بریم برقصیم . 678 00:58:41,763 --> 00:58:43,266 ‫تقصیر تو نیست . 679 00:59:16,332 --> 00:59:18,336 ‫- لالاژ سلام پدر . 680 00:59:18,437 --> 00:59:20,240 ‫همیشه این کار رو میکنی؟ 681 00:59:20,441 --> 00:59:23,948 ‫شما گفتید تا وقتی نیومدین از پدر هالی ‫مراقبت کنم . من هم همین کار رو کردم 682 00:59:24,148 --> 00:59:26,252 ‫- دکتر الان داره معاینهش میکنه. ‫- کدوم دکتر؟ 683 00:59:26,352 --> 00:59:29,258 دکتر کارتر ‫ازش خواستم از لیچبرگ بیاد اینجا 684 00:59:29,559 --> 00:59:31,563 ‫گاهی در مطب ایشون کار میکنم. 685 00:59:32,364 --> 00:59:34,769 ‫حالا که شما برگشتید ‫بهتره به خونه برگردم . 686 00:59:34,769 --> 00:59:36,873 ‫خیلی لطف کردین که اینقدر زحمت کشیدید 687 00:59:36,974 --> 00:59:39,178 ‫در مقایسه با کاری که اون کرده من کاری نکردم 688 00:59:39,278 --> 00:59:40,581 ‫پدر هالی؟ 689 00:59:41,083 --> 00:59:43,488 ‫وقتی بچه بودم، مادربزرگم فوت کرد . 690 00:59:43,688 --> 00:59:46,093 ‫اون خیلی پیر بود خیلی ترسیده بود. 691 00:59:46,494 --> 00:59:47,796 ‫و بسیار مذهبی بود . 692 00:59:48,498 --> 00:59:52,606 ‫پدر هالی خودش بیمار بود ولی شبانه روز کنارش موند .... 693 00:59:53,207 --> 00:59:56,113 ‫باهاش دعا کرد و بهش کمک کرد ‫تا در آرامش بمیره . 694 00:59:57,716 --> 00:59:59,520 ‫برای شام درست کردن بر میگردم 695 01:00:06,134 --> 01:00:07,236 ‫دکتر؟ 696 01:00:08,238 --> 01:00:09,541 ‫پدر فرمویل؟ 697 01:00:09,641 --> 01:00:11,945 ‫متاسفانه حال کشیش شما اصلا خوب نیست 698 01:00:12,046 --> 01:00:13,148 ‫بیماریش چیه؟ 699 01:00:13,148 --> 01:00:17,256 ‫اسم بیماری؟ اطلاعات زیادی نمی تونم در موردش بدم . 700 01:00:17,757 --> 01:00:20,062 ‫ولی بهش میگن فلج چندگانه . 701 01:00:20,462 --> 01:00:23,268 ‫دلیلش رو نمیدونیم، و درمانی هم نداره . 702 01:00:23,368 --> 01:00:25,973 ‫اون کل سیستم عصبی رو از کار میندازه . 703 01:00:26,174 --> 01:00:28,278 ‫می تونه سریع یا کند پیشرفت کنه. 704 01:00:28,879 --> 01:00:30,883 ‫ولی همیشه یک روال رو طی میکنه . 705 01:00:30,983 --> 01:00:32,987 ‫پدر هالی چقدر وقت داره؟ 706 01:00:33,088 --> 01:00:34,290 ‫تقریباً آخرشه 707 01:00:34,490 --> 01:00:36,895 ‫همیشه اینقدر بی انرژی بوده؟ 708 01:00:37,697 --> 01:00:40,102 ‫فکر میکنم. نمیدونم دقیقاً چه مدت هستش . 709 01:00:41,003 --> 01:00:44,210 ‫یعنی در تمام بزرگسالی همواره در حال مرگ بوده . 710 01:00:45,011 --> 01:00:47,516 ‫واقعاً عجیبه که اصلاً میتونه حرکت کنه . 711 01:00:47,717 --> 01:00:50,823 ‫الان چیکار میتونیم براش بکنیم؟ ‫- باید تمام مدت تحت مراقبت باشه . 712 01:00:50,823 --> 01:00:53,428 ‫باید در یک بیمارستان یا آسایشگاه بستری بشه . 713 01:00:54,029 --> 01:00:58,639 ‫اگه در حال مرگ باشه باید بعنوان یک پیشواری روحانی ‫و در کلیسای خودش جون بده. 714 01:00:58,839 --> 01:01:02,446 ‫میشه گفت اینطوری شما بیشتر از اون سختی خواهید کشید. 715 01:01:02,847 --> 01:01:03,949 ‫ممنون . 716 01:01:04,150 --> 01:01:06,554 ‫این رو طبق دستو بهش بدین . 717 01:01:08,558 --> 01:01:12,065 ‫ این دارو خیلی گرونه؟ بله 718 01:01:12,366 --> 01:01:15,372 ‫و هر قدر بیشتر دووم بیاره ‫هزینه ی بیشتری خواهد داشت . 719 01:01:57,757 --> 01:02:00,362 ‫دیدن مرگ یه نفر هیچوقت خوشایند نبوده . 720 01:02:01,765 --> 01:02:04,470 ‫من رو بابت اینکه رفتنم طول کشیده ببخش . 721 01:02:54,871 --> 01:02:56,875 ‫این کارها تو رو اذیت نمیکنه؟ 722 01:02:56,875 --> 01:02:58,979 ‫نه این یه امر طبیعیه . 723 01:02:58,980 --> 01:02:59,982 ‫عجیبه 724 01:03:00,182 --> 01:03:01,284 ‫چی عجیبه؟ 725 01:03:01,385 --> 01:03:04,190 ‫اینکه یه دختر جوان و جذاب .... 726 01:03:04,290 --> 01:03:07,096 ‫شب و روزش رو اینطوری سپری کنه. 727 01:03:07,998 --> 01:03:09,501 ‫ولی تو یک کشیش هستی . 728 01:03:09,601 --> 01:03:12,507 ‫باید درک کنی که مفید بودن چه حسی داره . 729 01:03:12,707 --> 01:03:15,212 ‫میدونی من واسه خودم کار دارم 730 01:03:15,513 --> 01:03:17,817 ‫من توسط جرالدینز پذیرفته شدم . 731 01:03:17,918 --> 01:03:19,220 ‫جر الدینز؟ 732 01:03:19,320 --> 01:03:20,924 ‫انجمن پرستاری از بیماران ناتوان . 733 01:03:21,024 --> 01:03:24,130 ‫آره، می دونم . ‫اونا از افراد لاعلاج مراقبت میکنن 734 01:03:24,230 --> 01:03:26,034 ‫لا علاجها و افراد در حال مرگ . 735 01:03:26,835 --> 01:03:28,739 ‫و این زندگی ای هستش که تو میخوای؟ 736 01:03:29,141 --> 01:03:31,746 ‫من برای این زندگی به دنیا اومدم . 737 01:03:36,456 --> 01:03:38,660 ‫این انگشتر رو قبلا دیدین؟ 738 01:03:38,961 --> 01:03:40,764 ‫بله، قبلاً مال من بود . 739 01:03:40,965 --> 01:03:42,167 ‫از کجا گرفتیش؟ 740 01:03:42,267 --> 01:03:44,171 ‫- به من هدیه داده شد توسط کی؟ 741 01:03:44,271 --> 01:03:45,474 ‫توسط یک دوست . 742 01:03:45,874 --> 01:03:47,578 ‫شما انگشتر رو از کجا گرفتید؟ 743 01:03:47,578 --> 01:03:51,686 ‫اون مال خر مورد سرقت قرار گرفته . 744 01:03:52,888 --> 01:03:55,293 ‫یکی از چیزهایی که پیدا شد، همین انگشتر بوده . 745 01:03:55,393 --> 01:03:58,299 ‫پلیس فکر میکرده که این احتمالاً از یک اسقف دزدیده شده باشه . 746 01:03:58,399 --> 01:04:01,706 ‫ولی برادران کاراقوزیان. 747 01:04:02,007 --> 01:04:04,712 ‫مدعی شدند که این رو از فردی به نام پدر فرمویل خریدند . 748 01:04:05,714 --> 01:04:08,419 ‫البته تا حالا کشیشی نداشتیم که با مافیا کار کنه. 749 01:04:08,520 --> 01:04:12,127 ‫ولی گمان کنم هنگامی که در رم بودی ‫ارتباطات جالبی داشتی . 750 01:04:12,227 --> 01:04:13,830 ‫من چاره ای نداشتم عالیجناب . 751 01:04:13,930 --> 01:04:15,934 ‫حتی مجبور بودم به خاطر امور دینی .... 752 01:04:16,135 --> 01:04:18,339 در میدان سنت پیتر افیون بفروشم 753 01:04:21,746 --> 01:04:24,051 ‫تو از من ترسی نداری، درسته؟ نه . 754 01:04:25,253 --> 01:04:27,357 ‫چرا نه؟ اکثراً می ترسن . 755 01:04:27,858 --> 01:04:30,463 ‫چون شما من رو یاد پدرم میندازین. 756 01:04:30,564 --> 01:04:32,968 ‫گاهی بهش میگن آقای دین جارچی . 757 01:04:33,069 --> 01:04:35,774 ‫ولی فقط همون داد و بیدادش خشن هست . 758 01:04:37,077 --> 01:04:39,481 ‫خیلی شانس آورده که پسری داره ... 759 01:04:40,083 --> 01:04:42,187 ‫که ازش نمیترسه 760 01:04:42,588 --> 01:04:44,291 ‫در مورد این انگشتر . 761 01:04:45,293 --> 01:04:46,796 ‫چرا فروختیش؟ 762 01:04:46,996 --> 01:04:48,800 ‫- پولش رو لازم داشتم واسه چی؟ 763 01:04:48,900 --> 01:04:50,804 ‫به دلایل شخصی عالیجناب 764 01:04:50,904 --> 01:04:54,511 ‫بین یک کشیش و اسقف اعظم ‫هیچ دلیل شخصی ای وجود نداره . 765 01:04:56,115 --> 01:04:59,622 ‫برای پرداخت هزینه های درمان پدر هالی ‫به پولش نیاز داشتم . 766 01:05:00,423 --> 01:05:03,028 ‫- اون بیماره؟ داره میمیره عالیجناب 767 01:05:03,630 --> 01:05:06,736 ‫- چرا به من خبر داده نشده؟ اون نمیخواست شما بدونین . 768 01:05:14,252 --> 01:05:16,857 ‫پدر برایان ‫بگو ماشین رو بیارن دم در . 769 01:05:46,016 --> 01:05:47,318 ‫عالیجناب . 770 01:05:49,623 --> 01:05:52,028 ‫گری حالت چطوره لری؟ 771 01:05:53,931 --> 01:05:56,537 ‫مثل همیشه حال بقیه رو میگیرم 772 01:05:57,038 --> 01:05:58,340 ‫تو که من رو میشناسی، ند . 773 01:05:58,641 --> 01:06:00,144 ‫دوباره ناامیدت کردم . 774 01:06:00,244 --> 01:06:02,549 ‫نه، من تو رو ناامید کردم 775 01:06:03,150 --> 01:06:06,657 ‫کی حاضر بود با یه آدم خرابکار مثل من اینطوری کنار بیاد؟ 776 01:06:06,757 --> 01:06:08,260 ‫تو اینطوری نیستی . 777 01:06:09,062 --> 01:06:10,264 ‫خب کری ... 778 01:06:10,965 --> 01:06:13,470 ‫دیگه اینقدر چرب زبونی نکن ... 779 01:06:13,871 --> 01:06:16,476 ‫همیشه میگفتیم اینجوری خودت رو بالا میبری 780 01:06:17,478 --> 01:06:19,883 ‫به بالای کوه خودبینی دنیوی . 781 01:06:21,286 --> 01:06:24,192 ‫میخوام بابت اینکه این کلیسا رو در اختیارم گذاشتی تشکر کنم . 782 01:06:25,094 --> 01:06:27,198 ‫فقیرترین کلیسا در قلمرو اسقف . 783 01:06:27,599 --> 01:06:29,202 ‫برای من که غنی بود 784 01:06:30,905 --> 01:06:33,510 ‫و بعد پدر فرمویل رو فرستادی 785 01:06:34,112 --> 01:06:37,017 ‫یک جوان خودبین و جاه طلب رومی . 786 01:06:37,719 --> 01:06:39,823 ‫تقریباً مثل خودته لری . 787 01:06:40,324 --> 01:06:41,827 ‫با این حرف من رو نابود کردی . 788 01:06:43,230 --> 01:06:44,833 ‫منظورم در خوبی هستش . 789 01:06:46,136 --> 01:06:48,340 ‫میشه بهش اجازه بدی اینجا به جای من بمونه؟ 790 01:06:49,342 --> 01:06:51,747 ‫اون یک کشیش خوب میشه میدونم . 791 01:06:53,150 --> 01:06:54,953 ‫مردم تا همین الان هم بهش علاقمند شدند . 792 01:06:58,160 --> 01:07:00,464 ‫ایده ی خوبیه ممنونم 793 01:07:06,276 --> 01:07:08,580 ‫میشه به لطف دیگه به من بکنی؟ 794 01:07:09,382 --> 01:07:10,384 ‫هر چی بخوای . 795 01:07:12,288 --> 01:07:16,095 ‫میشه من رو تدهین کنی؟ ‫مسح آخرین تدهین هنگام مرگ کاتولیکها 796 01:07:17,598 --> 01:07:20,204 ‫این برای من افتخار بزرگی ،هستش ند. 797 01:07:49,264 --> 01:07:51,468 ‫بزودی تموم میشه امیدوارم . 798 01:07:53,372 --> 01:07:56,178 ‫تعطیل کردن این کلیسا رو به تو محول میکنم 799 01:07:56,779 --> 01:07:58,983 ‫تمام اسناد رو برای رئیس کلیسای ایوریل بفرست. 800 01:07:59,084 --> 01:08:00,386 ‫ولی عالیجناب 801 01:08:00,386 --> 01:08:03,092 ‫من کلیسا رو فقط به خاطر اون باز نگه داشتم . 802 01:08:03,693 --> 01:08:07,300 ‫- ولی شما بهش گفتید که ... ‫- من فقط بابت اون ایده تشکر کردم 803 01:08:08,102 --> 01:08:10,005 ‫و اتفاقاً برای تو فکر دیگه ای کردم . 804 01:08:10,106 --> 01:08:11,909 ‫ولی این مردم به کلیسا نیاز دارن . 805 01:08:11,909 --> 01:08:15,616 ‫یک کشیش واسه انجام مراسم یکشنبه ها فرستاده میشه بقیه ی کارها از کلیسای ایوریل انجام میشه . 806 01:08:15,617 --> 01:08:17,320 ‫یه روز در هفته کافی نیست . 807 01:08:17,520 --> 01:08:19,825 ‫باید یاد بگیری ‫وقتی من به تصمیمی میگیرم ... 808 01:08:19,925 --> 01:08:23,633 ‫از بحث های ناتمام خوشم نمیاد ‫در غیر اینصورت به درد این نمی خوری ... 809 01:08:23,733 --> 01:08:25,236 ‫که منشی من باشی . 810 01:08:43,172 --> 01:08:45,877 مطمئنی همون یارو هستش؟ كاملاً 811 01:08:57,099 --> 01:08:59,404 ‫و حالا، با افتخار، معرفی میکنم ... 812 01:08:59,805 --> 01:09:02,711 ابی و گروه آدور ابل 813 01:11:44,737 --> 01:11:47,943 ‫حالا، خانمها و آقایان ‫این افتخار رو دارم که ... 814 01:11:48,044 --> 01:11:50,148 ‫ببر تانگو رو به شما معرفی کنم 815 01:11:50,248 --> 01:11:52,753 ‫رمون گونگارو و هم رقصش 816 01:12:08,885 --> 01:12:10,288 ‫اون مونا نیست 817 01:12:21,711 --> 01:12:22,713 ‫بریم. 818 01:12:39,045 --> 01:12:41,150 ‫- مونا کجاست؟ نمی دونم . 819 01:12:41,150 --> 01:12:42,352 ‫اون کجاست؟ 820 01:12:42,452 --> 01:12:46,059 ‫پنج ماه میشه که ندیدمش آخرین بار کجا دیدیش؟ 821 01:12:46,160 --> 01:12:49,767 ‫در آلبانی اونجا نمایش رو ترک کرد یعنی تو اون رو اونجا ترک کردی 822 01:12:49,867 --> 01:12:52,673 ‫- نه، من بهش گفتم چی گفتی؟ 823 01:12:52,773 --> 01:12:53,975 ‫گفتم هزینه ش رو میدم . 824 01:12:54,075 --> 01:12:57,282 ‫- هزینه ی چی رو؟ ‫- هزینه ی سقط جنین ولی اون نمیخواست 825 01:12:59,987 --> 01:13:02,592 ‫حالا خوب شد! یه نفر میتونست ‫به ما کمک کنه و تو داغونش کردی . 826 01:13:02,793 --> 01:13:04,396 ‫اونجا چه خبر شده؟ 827 01:13:07,202 --> 01:13:10,809 ‫سرکار این دوست ماست . ‫متاسفانه کمی حالش خوش نیست 828 01:13:10,809 --> 01:13:12,713 ‫میدونید هوا کمی سرد هستش. 829 01:13:12,813 --> 01:13:14,817 ‫و باید کمی میخورد تا گرم بشه . 830 01:13:14,917 --> 01:13:19,226 ‫میخواین برای دوستتون تاکسی بگیرم؟ خیلی لطف میکنید سرکار . 831 01:13:20,100 --> 01:13:22,100 ‫- اون کجاست؟ ‫فکر کنم خیابون استان هوپ پلاک پنج 832 01:13:26,000 --> 01:13:28,800 ‫تنها کار شرافتمندانه این هستش که ‫نظم و قانون رو در همچین شبی حفظ کرد 833 01:13:31,000 --> 01:13:32,200 ‫ممنونم، سرکار 834 01:13:54,000 --> 01:13:55,500 ‫من رمون هستم. رمون 835 01:14:01,900 --> 01:14:03,003 ‫ چی میخوای؟ مونا کجاست؟ 836 01:14:05,000 --> 01:14:06,804 ‫شما دوستانش هستید؟ 837 01:14:09,000 --> 01:14:11,205 ‫طبقه دوم، آخر راهرو . 838 01:14:37,930 --> 01:14:40,235 ‫مونا، منم 839 01:14:40,400 --> 01:14:41,603 ‫دستت رو بذار پشت ،من تحمل کن 840 01:14:50,000 --> 01:14:52,004 ‫من دکتر پارکز هستم . 841 01:14:52,100 --> 01:14:53,503 شما همسرش هستید؟ نه 842 01:14:54,300 --> 01:14:55,602 ‫اون شوهر نداره . 843 01:14:56,400 --> 01:14:57,606 ‫اون خواهر ماست . 844 01:14:57,800 --> 01:14:59,804 ‫خواهرتون چندین روز درد زایمان داشته. 845 01:15:00,000 --> 01:15:02,505 ‫مقدار زیادی خون از دست داده . 846 01:15:02,600 --> 01:15:04,905 ‫چرا از لحاظ درمانی بهش رسیدگی نشده؟ 847 01:15:04,990 --> 01:15:07,395 ‫چون نمی دونستیم کجاست 848 01:15:07,495 --> 01:15:11,403 ‫ساختار لگن ایشون به طور غیر عادی کوچک هستش . 849 01:15:12,100 --> 01:15:14,404 ‫سر بچه هم بطور غیر عادی بزرگ هست زایمان طبیعی ممکن نیست . 850 01:15:14,407 --> 01:15:16,513 ‫میتونین سزارین کنین، درسته؟ 851 01:15:16,614 --> 01:15:19,122 ‫واسه این کار خیلی دیر شده. ولی میتونیم نجاتش بدیم . 852 01:15:19,200 --> 01:15:22,203 ‫باید شما به عنوان نزدیک ترین خویشاوند اجازه برداشتن کاسه سر جنین رو بدین 853 01:15:23,727 --> 01:15:25,232 برداشتن کاسه ی سر؟ بله 854 01:15:26,035 --> 01:15:28,139 ‫باید سر بچه رو له کنیم . 855 01:15:29,343 --> 01:15:31,447 ‫میخواین بچه رو بکشید؟ 856 01:15:34,048 --> 01:15:36,854 ‫نمیتونی بذاری مونا بمیره . 857 01:15:37,000 --> 01:15:40,206 ‫آیا این رو یک تردید مذهبی میدونید؟ 858 01:15:40,664 --> 01:15:42,868 ‫این یکی از فرمان هاست نباید کسی را بکشید. 859 01:15:43,200 --> 01:15:45,204 ‫ولی کشتن مونا ایرادی نداره؟ 860 01:15:45,500 --> 01:15:48,806 ‫اگه مونا بمیره به خاطر اینکه ما نخواستیم .... 861 01:15:49,000 --> 01:15:51,202 ‫برای نجاتش اقدام به قتل کنیم به مرگ طبیعی میمیره 862 01:15:51,500 --> 01:15:53,005 ‫ولی بچه ... 863 01:15:53,400 --> 01:15:55,504 ‫جون یکی از مخلوقات خدا رو گرفتیم. 864 01:15:57,600 --> 01:15:59,203 ‫که زنده است و روح داره . 865 01:16:01,000 --> 01:16:02,804 ‫و عمداً اون رو کشتیم . 866 01:16:03,000 --> 01:16:05,106 ‫بهت اجازه نمیدم اون رو بکشی 867 01:16:05,200 --> 01:16:07,602 ‫عذر میخوام زیاد وقت نداریم شما هم عضو این خانواده هستید؟ 868 01:16:07,700 --> 01:16:08,705 ‫نه . 869 01:16:08,900 --> 01:16:10,602 ‫پس کدوم یک از شما تصمیم نهایی رو میگیره؟ 870 01:16:10,900 --> 01:16:12,806 ‫اون میگیره . 871 01:16:18,100 --> 01:16:19,703 ‫نمیتونم به شما اجازه بدم مرتکب قتل بشین 872 01:16:23,100 --> 01:16:24,607 ‫میتونم ببینمش؟ 873 01:16:25,100 --> 01:16:27,705 ‫نباید زیاد طولش بدین ‫مگه اینکه بخواین هر دو از دست برن . 874 01:16:34,000 --> 01:16:35,002 ‫مانی، صدای من رو میشنوی؟ 875 01:16:39,000 --> 01:16:40,403 ‫میشنوم . 876 01:16:44,000 --> 01:16:46,309 ‫مانی بعد از من تکرار کن 877 01:16:46,500 --> 01:16:48,502 ‫خداوندا، از صمیم قلب تاسف میخورم که تو را رنجاندم 878 01:16:55,000 --> 01:16:56,002 ‫خدا .... 879 01:17:02,000 --> 01:17:03,903 ‫رنجاندم . 880 01:17:05,000 --> 01:17:06,002 ‫خداوندا . 881 01:17:10,000 --> 01:17:11,302 ‫خداوند . 882 01:17:14,000 --> 01:17:15,302 ‫بسیار خب پدر دیگه باید برین 883 01:17:30,000 --> 01:17:33,306 ‫استیو 884 01:17:54,000 --> 01:18:00,600 به زبان ایتالیائی 885 01:18:28,100 --> 01:18:34,500 به زبان ایتالیائی 886 01:18:45,927 --> 01:18:49,737 ‫تولدت مبارک 887 01:18:51,738 --> 01:18:54,544 ‫تولدت مبارک رجینای عزیز . 888 01:18:54,644 --> 01:18:57,049 ‫تولدت مبارک 889 01:18:57,200 --> 01:18:59,903 ‫- تولدت مبارک چه دختر بزرگی شدی شمع ها رو فوت کن . 890 01:19:06,267 --> 01:19:08,572 ‫امتحان کن . 891 01:19:09,173 --> 01:19:10,576 ‫اون یکی رو هم فوت کن فوتش کن. 892 01:19:11,000 --> 01:19:12,303 ‫دو تا شد، یکی مونده . 893 01:19:16,700 --> 01:19:18,108 ‫بیا داخل . 894 01:19:27,100 --> 01:19:30,202 ‫پدر کالاهان برات یه چمدون بسته ‫هر چی یادش رفته باشه رو میتونی در رم بخری 895 01:19:31,100 --> 01:19:32,504 ‫رم؟ 896 01:19:32,600 --> 01:19:35,206 ‫بله پاپ دیشب فوت کرده. 897 01:20:00,100 --> 01:20:03,507 ‫ناخدا چی میگه؟ 898 01:20:03,600 --> 01:20:06,705 ‫سه روز رو از دست دادیم ‫اگه فردا هوا خوب بشه میتونیم یک روز رو جبران کنیم 899 01:20:06,800 --> 01:20:08,805 ‫باید بهتر از اینها کار کنه . 900 01:20:09,100 --> 01:20:10,802 ‫تنها چیزی که منو زنده نگه میداره ... 901 01:20:12,000 --> 01:20:14,006 ‫فکر کردن به این هستش که ... 902 01:20:14,100 --> 01:20:16,605 ‫به موقع برای رای دادن به پاپ جدید در اونجا حاضر باشم. 903 01:20:16,700 --> 01:20:18,905 ‫سپری کردن این وضعیت 904 01:20:19,000 --> 01:20:22,307 ‫باعث میشه . 905 01:20:44,100 --> 01:20:46,204 ‫- چمدان من کجاست؟ ‫- قول دادن که سریع بیارنش . 906 01:20:49,000 --> 01:20:51,805 ‫- چه خبر شده؟ هیچی 907 01:21:06,000 --> 01:21:08,204 ‫بزودی یک دود به آسمون میره سفید یا سیاه . 908 01:21:09,000 --> 01:21:12,106 ‫این رای گیری خیلی طولانی شد . 909 01:21:12,200 --> 01:21:14,603 ‫شاید سیاه باشه ‫شاید هنوز هیچ گروه اکثریتی وجود نداشته باشه 910 01:21:15,000 --> 01:21:17,005 ‫شما اینطوری ترجیح میدین؟ 911 01:21:17,100 --> 01:21:19,805 ‫اگه هر دو گروه برابر باشند، ‫یک رای بیشتر چه اهمیتی داره؟ 912 01:21:20,000 --> 01:21:22,705 ‫کلیسای آمریکا حق مشارکت داره . 913 01:21:38,100 --> 01:21:40,104 دود سفید 914 01:22:13,000 --> 01:22:14,402 ‫بله عالیجناب الساعه . 915 01:22:18,000 --> 01:22:21,006 ‫کاملاً منحل شد 916 01:22:22,000 --> 01:22:25,407 ‫استفان، خوبه که اومدی پایین ‫بشین 917 01:22:25,500 --> 01:22:28,105 ‫و در این روز باشکوه رومی به چه کاری مشغول بودی؟ 918 01:22:29,100 --> 01:22:31,003 ‫جلسه ی خصوصی شما حتماً خیلی خوب پیش رفته 919 01:22:32,000 --> 01:22:33,904 ‫این پاپ جدید چطوریه؟ 920 01:22:34,000 --> 01:22:36,605 ‫طرز رفتار اون شگفت انگیزه . 921 01:22:36,700 --> 01:22:39,706 ‫این مرد هشت ماه پیش کاردینال شده . 922 01:22:40,000 --> 01:22:42,205 ‫در این نشست خصوصی ‫در مورد روال اجرای مراسم صحبت کردم. 923 01:22:42,300 --> 01:22:46,308 ‫روال مراسمی که بعد از مرگش انجام میشه؟ 924 01:22:46,400 --> 01:22:49,406 ‫- حتماً خیلی خوشش اومده . ‫به نظر علاقه ای به این موضوع نداشت . 925 01:22:49,600 --> 01:22:52,707 ‫براش توضیح دادم ‫هر قدر هم کشتیهای سریع السیری بسازند ... 926 01:22:52,800 --> 01:22:54,503 ‫نمیشه طی ۱۰ روز از ایالات متحده به رُم آمد 927 01:22:55,200 --> 01:22:57,605 ‫ایشون قبول کرد که مراسم ۱۵ روز به تاخیر بیفته . 928 01:22:57,700 --> 01:22:59,504 ‫تبریک میگم ‫این یک دستاورد بزرگ هستش 929 01:22:59,600 --> 01:23:01,404 ‫و فقط همین نبوده . 930 01:23:02,000 --> 01:23:03,303 ‫قبل از اینکه یادم بره 931 01:23:03,400 --> 01:23:05,805 ‫انگشتر اسقفی رو پس بگیر . 932 01:23:07,000 --> 01:23:10,708 ‫یکی از این روزها بهش نیاز پیدا میکنی 933 01:23:11,000 --> 01:23:13,805 ‫به نظر میاد، پدر مقدس ‫علاقه ی مشهودی به آمریکا داره . 934 01:23:15,000 --> 01:23:18,307 ‫توجهش رو به این موضوع جلب کردم که تقریباً هیچ فردی از کشور ما ... 935 01:23:18,400 --> 01:23:21,106 ‫در جایگاه سفیر ایالت در اینجا حضور نداره 936 01:23:21,200 --> 01:23:25,508 ‫در این لحظه ‫فقط یک گام دیگه لازم بود تا بتونم متقاعدش کنم .... 937 01:23:26,000 --> 01:23:30,008 ‫که بدون خدمات تو ‫عملکرد واتیکان در آینده دشوار خواهد بود. 938 01:23:30,200 --> 01:23:33,106 ‫شما بعنوان اسقف اعظم ‫و نماینده ی کشور خواهید بود مونسن یور فرمویل 939 01:23:34,000 --> 01:23:35,902 ‫الان استحقاق پوشیدن قبا و خرقه ی بنفش رو داری . 940 01:23:39,100 --> 01:23:40,503 ‫خب، استفان؟ 941 01:23:42,100 --> 01:23:44,304 ‫چی شده؟ 942 01:23:46,200 --> 01:23:47,303 ‫توضیح دادنش آسون نیست . 943 01:23:49,100 --> 01:23:50,402 ‫چی رو میگی؟ 944 01:23:51,200 --> 01:23:53,504 ‫حرف بزن مرد . 945 01:23:53,700 --> 01:23:55,302 ‫نمیتونم این سمت در واتیکان رو قبول کنم . 946 01:23:55,400 --> 01:23:57,606 ‫نمیتونی قبول کنی؟ 947 01:23:58,600 --> 01:24:00,604 ‫- بحث این نیست که تو انتخاب کنی در این مورد هست 948 01:24:01,100 --> 01:24:03,104 ‫باید کشیش بودن رو ترک کنم . 949 01:24:04,200 --> 01:24:06,607 ‫اما این ممکن نیست. 950 01:24:06,800 --> 01:24:09,105 نمی تونی ناگهانی... ناگهانی نیست 951 01:24:09,300 --> 01:24:11,304 ‫چندین سال به این کار مشغول بودم . 952 01:24:11,400 --> 01:24:13,304 ‫دلیل اینکه الان دارم بهتون میگم اینه که ... 953 01:24:13,500 --> 01:24:16,208 ‫عجب زمانی رو واسه این کار انتخاب کردی 954 01:24:16,400 --> 01:24:19,606 ‫یک ساعت پیش من به درخواست پاپ ‫فهرست خصائص تو رو برای کاردینال جیکابی مینوشتم 955 01:24:20,300 --> 01:24:22,804 ‫اون با تعصبات ضد آمریکاییش، ‫خدا میدونه چه حرفهایی واسه ما بزنه 956 01:24:23,100 --> 01:24:25,910 ‫تو اون نیمکره رو به یک دهه قبل برمیگردونی . 957 01:24:26,100 --> 01:24:28,605 ‫من بسیار متاسفم که باعث شرمندگی شما شدم ولی واقعاً فکر نمیکنم 958 01:24:29,200 --> 01:24:31,303 ‫نمی خوام بشنوم به چی فکر میکنی نه حالا نه هیچوقت 959 01:24:31,700 --> 01:24:33,306 ‫برو، شنیدی؟ برو 960 01:24:33,550 --> 01:24:34,952 ‫دیگه بحثی نداریم مرخصی ، برو 961 01:24:45,000 --> 01:24:46,303 ‫بله؟ 962 01:24:49,265 --> 01:24:52,672 ‫عالیجناب . 963 01:24:52,772 --> 01:24:55,678 ‫تو اصلاً به من توضیح ندادی که ‫چرا کشیش بودن رو میخوای ترک کنی . 964 01:24:55,779 --> 01:24:58,083 ‫باید توضیح میدادم . ‫ولی فرصتش فراهم نشد . 965 01:24:58,284 --> 01:25:01,490 ‫این همه مدت به این موضوع فکر کردی ‫میشه بشینم؟ 966 01:25:01,791 --> 01:25:03,693 خواهش میکنم عالیجناب چرا قبلا به من چیزی نگفتی؟ 967 01:25:06,000 --> 01:25:07,606 ‫نمی دونم . 968 01:25:07,700 --> 01:25:10,707 ‫چیزی که در ذهنم بود کاملاً بارز نبود . 969 01:25:10,810 --> 01:25:13,517 ‫باید بدونم چه چیزی باعث این تصمیم عجیبت شده . 970 01:25:13,717 --> 01:25:16,021 ‫فکر نکنم بتونم یه دلیل رو از دلایل دیگه جدا کنم و بگم 971 01:25:18,426 --> 01:25:20,233 ‫اون دلیلش بوده . 972 01:25:23,000 --> 01:25:25,303 ‫واسه شروع بگم که فکر نمیکنم من برای کشیش بودن ساخته شدم. 973 01:25:27,000 --> 01:25:29,305 ‫این ایده من نبوده . 974 01:25:30,000 --> 01:25:32,006 ‫وقتی بچه بودم والدینم این تصمیم رو گرفتند 975 01:25:33,000 --> 01:25:35,605 ‫تا جائیکه یادم میاد ‫این موضوع از ابتدا تثبیت شده بوده . 976 01:25:36,000 --> 01:25:38,707 ‫مثل بیرون رفتن پدرم ‫برای کسب درآمد و هزینه زندگی 977 01:25:39,000 --> 01:25:42,503 ‫و خونه موندن مادرم برای رسیدگی به خونه و بچه ها کسی این چیزها رو زیر سوال نمیبره . 978 01:25:43,000 --> 01:25:45,006 ‫من هم این موضوع رو زیر سوال نبردم 979 01:25:46,000 --> 01:25:48,305 ‫هر هفته یک دلار برای خرج تحصیلات من کنار گذاشته میشد . 980 01:25:48,400 --> 01:25:50,908 ‫یک دلار در هفته از درآمد مسئول واگن . 981 01:25:51,000 --> 01:25:54,306 ‫وقتی کلاس هفتم بودم ‫برادرم من رو کاردینال صدا میکرد 982 01:25:55,000 --> 01:25:58,508 ‫صبح با خودم میگفتم ‫اون شرایط این رو داره که حتی یک پیامبر باشه 983 01:25:59,000 --> 01:26:02,206 ‫تنها تردیدی که داشتم این بود که مطمئن نبودم توان این رو دارم که یک کشیش خوب باشم 984 01:26:05,000 --> 01:26:07,405 ‫و خودم رو انکار کنم چیزی که باید انکار بشه 985 01:26:08,200 --> 01:26:10,605 ‫و بپذیرم که از ظرافت و مهربانی زن به دور باشم. 986 01:26:12,000 --> 01:26:14,205 ‫از طرف دیگه ‫بحث آموزش دینی هم بود . 987 01:26:14,300 --> 01:26:17,105 ‫من دروسم رو دوست داشتم در اونها موفق بودم . 988 01:26:17,200 --> 01:26:19,103 ‫تا زمانی که همه چیز بصورت تئوری بود نه عملی ... 989 01:26:20,000 --> 01:26:22,706 ‫احساس میکردم جایی هستم که بهش تعلق دارم 990 01:26:25,000 --> 01:26:27,506 ‫ولی نوبت به خودم رسید. 991 01:26:28,000 --> 01:26:31,607 ‫زمانی که باید ‫فردی رو تدهین میکردم ... 992 01:26:32,000 --> 01:26:34,204 ‫به سوالات مردم درباره ‫درستی و نادرستی امور پاسخ میدادم 993 01:26:34,300 --> 01:26:36,807 ‫و برای اونها تصمیم میگرفتم. 994 01:26:40,800 --> 01:26:42,904 ‫و یک روز ‫خواهر خودم به کمک من نیاز داشت 995 01:26:43,000 --> 01:26:45,407 ‫و فهمیدم که نمیتونم بهش کمک کنم. 996 01:26:47,000 --> 01:26:49,906 ‫چون چیزی که بهش نیاز داشت ‫یک مرد یک ،دوست یک برادر بود . 997 01:26:53,000 --> 01:26:56,709 ‫و من فقط میتونستم بر اساس یک سری قوانین قضاوت کنم 998 01:26:58,000 --> 01:27:01,104 ‫و بالاخره زمانی فرا رسید که کشیش بودنم به معنای این بود که او باید میمرد . 999 01:27:05,000 --> 01:27:07,808 ‫می دونم که من کاری رو کردم که باید می کردم . 1000 01:27:08,000 --> 01:27:11,207 ‫کاری که باید بعنوان یک کشیش ‫بعنوان مجری قانون خداوند انجام میدادم 1001 01:27:13,000 --> 01:27:15,505 ‫نمی تونستم کاری رو بکنم که ‫یه مرد عادی در چنین موقعیتی میکنه 1002 01:27:17,000 --> 01:27:19,204 ‫تظاهر به اینکه هیچوقت ‫از اون قانون مطلع نبوده . 1003 01:27:23,000 --> 01:27:25,606 ‫من قوانین رو به چالش نمیکشم 1004 01:27:26,000 --> 01:27:27,804 ‫فقط نمیخوام کسی باشم که اونا رو اجرا میکنه . 1005 01:27:29,000 --> 01:27:31,906 ‫برای خواهر هیچکس 1006 01:27:32,100 --> 01:27:34,004 ‫نمی خوام اختیار جان افراد رو داشته باشم . 1007 01:27:36,000 --> 01:27:38,205 ‫نمی تونم با این مسئولیت کنار بیام . 1008 01:27:40,000 --> 01:27:42,707 ‫موضوع اصلی همینه . 1009 01:27:42,800 --> 01:27:45,305 ‫در اتاق اعتراف میشینم ‫و به اعتراف کردن افراد گوش میدم 1010 01:27:45,800 --> 01:27:48,005 ‫و من کسی هستم که از ترس به خود میلرزم . 1011 01:27:50,000 --> 01:27:52,606 ‫نمیدونم چی به سر خودم میاد . 1012 01:27:54,000 --> 01:27:57,107 ‫باید بفهمم چه کار دیگه ای از دستم بر میاد . 1013 01:27:58,000 --> 01:28:00,706 ‫ولی فکر میکنم دعا میکنم ... 1014 01:28:03,000 --> 01:28:05,204 ‫که شاید نوعی دیگر از زندگی هم برای من وجود داشته باشه 1015 01:28:07,000 --> 01:28:08,903 ‫زندگی ای که براش ساخته شده باشم. 1016 01:28:11,000 --> 01:28:12,702 ‫چیزی که به من اجازه بده شبها راحت بخوابم . 1017 01:28:18,000 --> 01:28:19,805 ‫استیو . 1018 01:28:21,000 --> 01:28:23,505 ‫ازت میخوام یه کاری برای من بکنی ... 1019 01:28:24,000 --> 01:28:27,507 ‫چون فکر میکنم در مورد خودت اشتباه میکنی . 1020 01:28:28,000 --> 01:28:32,208 ‫فکر میکنم مشکل تو رو بهتر از خودت درک میکنم 1021 01:28:34,000 --> 01:28:36,405 ‫تو قرار بوده کشیش بشی ‫مهم نیست این امر چطور محقق شده . 1022 01:28:37,000 --> 01:28:39,505 ‫از تو میخوام تصمیمت رو به تاخیر بندازی . 1023 01:28:42,000 --> 01:28:44,909 ‫به عنوان اسقف تو ‫میتونم یه کاری برات بکنم. 1024 01:28:45,000 --> 01:28:47,804 ‫به ندرت چنین اتفاقی افتاده اما میتونم مدتی بهت مرخصی بدم تا کشیش نباشی 1025 01:28:52,000 --> 01:28:53,707 ‫به جیکابی میگم 1026 01:28:55,000 --> 01:28:56,803 ‫دلیلش اینه که حالت خوب نیست ‫و همینطور هم هست 1027 01:28:59,000 --> 01:29:02,108 ‫روحت در سلامت نیست. 1028 01:29:02,300 --> 01:29:04,103 ‫کشیش بودن مثل خرقه ای که به تن داری نیست که 1029 01:29:05,000 --> 01:29:06,403 ‫بپوشی و در بیاریش . 1030 01:29:10,000 --> 01:29:11,503 ‫اون بخشی از توئه 1031 01:29:13,500 --> 01:29:16,205 ‫بهش فکر کن استیو . 1032 01:29:16,300 --> 01:29:18,707 ‫یک یا دو سال بهش فکر کن . 1033 01:29:20,000 --> 01:29:24,209 ‫اگر در پایان این مدت ‫هنوز هم بر همین عقیده بودی 1034 01:29:25,000 --> 01:29:27,502 ‫از تمام نفوذم استفاده میکنم تا تو رو از تعهداتت معاف کنم. 1035 01:29:30,000 --> 01:29:32,605 ‫اما ... 1036 01:29:33,000 --> 01:29:36,708 ‫اما مطمئنم که میخوای کشیش بمونی ... 1037 01:29:37,000 --> 01:29:40,107 ‫مطمئنم که پدر مقدس رو میشه قانع کرد که جایگاه تو در اینجا حفظ بشه . 1038 01:29:44,000 --> 01:29:47,006 ‫این کار رو میکنی استیو ... 1039 01:29:49,000 --> 01:29:52,394 ‫به خاطر من و خودت؟ 1040 01:34:41,000 --> 01:34:44,691 ‫به خاطر تعطیلات ‫تا دو هفته ی دیگه همدیگه رو نمی بینیم. 1041 01:34:45,000 --> 01:34:47,693 ‫میخوام تا قبل از شروع جلسه بعد خودتون رو برای یک مکالمه ی انگلیسی 1042 01:34:50,000 --> 01:34:52,396 ‫درباره ی یک سفر با اتومبیل ‫از وین به سالزبورگ آماده کنید 1043 01:34:54,000 --> 01:34:55,895 ‫تا اون زمان خدا نگهدار . 1044 01:34:57,000 --> 01:34:59,496 ‫خداحافظ استاد . ‫امیدوارم تعطیلات خوش بگذره. 1045 01:35:00,000 --> 01:35:01,996 ‫منتظر ملاقات مجدد شما تا دو هفته دیگه هستم. 1046 01:35:02,000 --> 01:35:03,597 ‫- خداحافظ . ‫- خیلی ممنون 1047 01:35:20,000 --> 01:35:22,196 ‫ممنون، خدا نگهدار شما . 1048 01:35:22,600 --> 01:35:25,195 ‫بله خانم لدربوهل؟ 1049 01:35:25,300 --> 01:35:26,698 ‫هیچی ، تعطیلات خوبی داشته باشید . 1050 01:35:27,000 --> 01:35:30,593 ‫ممنون . 1051 01:36:09,000 --> 01:36:11,396 ‫آقای فرمویل ‫ایرادی نداره با شما قدم بزنم؟ 1052 01:36:12,000 --> 01:36:13,597 نه اصلاً ‫ مسیر هر دوی ما یکی هستش . 1053 01:36:16,000 --> 01:36:17,795 ‫در مورد آمریکا بگین . 1054 01:36:17,800 --> 01:36:20,295 ‫- در ۲۵ کلمه یا بیشتر؟ بیشتر 1055 01:36:20,300 --> 01:36:22,595 ‫من تمام بعد از ظهر و عصر رو وقت دارم 1056 01:36:23,000 --> 01:36:24,896 ‫- میخوام آماده باشم آماده چی؟ 1057 01:36:25,000 --> 01:36:27,294 ‫آرزوی من این هستش که یک روز به آمریکا برم .. 1058 01:36:28,000 --> 01:36:30,296 ‫جایی که مردم به جای فکر کردن به گذشته ‫به آینده فکر میکنن 1059 01:36:36,000 --> 01:36:37,398 ‫لطفاً منو به یک فنجون قهوه دعوت کن 1060 01:36:38,000 --> 01:36:40,196 ‫بسیار خب . 1061 01:37:04,000 --> 01:37:06,894 ‫می خوای در آمریکا به کجا بری؟ 1062 01:37:07,000 --> 01:37:09,197 ‫اول از همه به نیویورک ‫واسه بعدش هنوز تصمیم نگرفتم. 1063 01:37:10,000 --> 01:37:11,995 ‫فکر میکنید به کجا باید برم؟ 1064 01:37:13,000 --> 01:37:14,895 ‫ شما اهل کجا هستید؟ ‫بوستون 1065 01:37:15,000 --> 01:37:16,795 ‫بوستون اون در ماساکوزت هستش . 1066 01:37:17,000 --> 01:37:18,497 ‫ماساچوست 1067 01:37:21,000 --> 01:37:23,196 ‫در مورد بوستون بگو . 1068 01:37:25,000 --> 01:37:27,294 ‫شوکه شدم نمیدونم چی بگم. 1069 01:37:27,300 --> 01:37:29,795 ‫من در بوستون به دنیا اومدم ‫اونجا به همراه خانواده م بزرگ شدم. 1070 01:37:31,000 --> 01:37:33,596 ‫وقتی به پسربچه بودم ‫معمولا در رودخانه شنا میکردم ... 1071 01:37:34,000 --> 01:37:36,597 ‫فکر میکنم این نمیتونه انگیزه خوبی واسه بازدید از بوستون باشه . 1072 01:37:36,600 --> 01:37:38,496 من ‫به بوستون میرم 1073 01:37:39,000 --> 01:37:41,895 ‫بگو ببینم شما چیکار میکنید؟ 1074 01:37:42,000 --> 01:37:44,795 ‫- تدریس میکنم . ‫- منظورم زمانی هست که مشغول تدریس نیستید 1075 01:37:45,000 --> 01:37:46,497 ‫بیرون هم میرین به تئاتر به مهمونیها؟ 1076 01:37:48,000 --> 01:37:50,496 ‫با چه کسانی دوست هستی؟ 1077 01:37:51,000 --> 01:37:53,593 ‫سعی کردم بفهمم ولی انگار هیچکس نمیدونه . 1078 01:37:53,600 --> 01:37:56,197 ‫گاهی فکر میکنم شما فقط تنهایی ‫در اتاقتون در استال بورگس می نشینید 1079 01:37:59,000 --> 01:38:00,298 ‫چطوری فهمیدی کجا زندگی میکنم؟ 1080 01:38:00,300 --> 01:38:02,096 ‫شما رو تعقیب کردم . 1081 01:38:04,000 --> 01:38:05,398 ‫شما نسبت به مردان دیگه فرق دارید. 1082 01:38:07,000 --> 01:38:08,894 ‫با مردان دیگه ؟ 1083 01:38:08,900 --> 01:38:10,597 ‫میدونین که چطور منتظر بمونین؟ منتظر چی؟ 1084 01:38:12,000 --> 01:38:14,495 ‫منتظر کی؟ 1085 01:38:15,000 --> 01:38:18,592 ‫واسه تعطیلات چیکار میکنین؟ 1086 01:38:18,600 --> 01:38:20,597 ‫فکر کنم فقط تنهایی ‫در اتاقتم در استالبورگس مینشینم 1087 01:38:22,000 --> 01:38:23,697 ‫- یه چیزی رو میخواین بدونین؟ ‫آره 1088 01:38:24,000 --> 01:38:25,493 ‫نمیذارم این کار رو بکنید . 1089 01:38:54,000 --> 01:38:56,297 ‫قبل از جنگ دخترها هیچ چاره ای جز ازدواج کردن نداشتند 1090 01:38:56,300 --> 01:38:58,097 ‫حالا تعداد مردها کافی نیست . 1091 01:38:59,500 --> 01:39:01,695 ‫خانواده ها ثروتشون رو از دست دادند . 1092 01:39:02,000 --> 01:39:04,892 ‫اکثر دوستانم شاغل هستند یا به دنبال کار هستند . 1093 01:39:05,000 --> 01:39:08,695 ‫پس مردم فکر میکنن که من خوش شانس هستم ‫که یک مرد جوان و ثروتمند میخواد با من ازدواج کنه 1094 01:39:10,000 --> 01:39:11,297 ‫واقعاً؟ فکر میکنی خوش شانسی؟ 1095 01:39:13,000 --> 01:39:15,495 ‫مطمئن نیستم . 1096 01:39:15,500 --> 01:39:18,194 ‫از نظر من زن برای کار کردن نیست 1097 01:39:19,000 --> 01:39:21,096 ‫فکر میکنم یک کار رو خوب بلدم انجام بدم . 1098 01:39:23,000 --> 01:39:24,297 ‫چیزی که براش به دنیا اومدم . 1099 01:39:26,000 --> 01:39:28,894 ‫عشق ورزیدن به یک مرد . 1100 01:39:29,000 --> 01:39:31,396 ‫عشق ورزی در حدی که ‫خوشحال کردن او تمام هدف من از زندگی باشه 1101 01:39:32,000 --> 01:39:34,794 ‫اگه این درست باشه پس فکر میکنم ... 1102 01:39:35,000 --> 01:39:37,494 ‫وقتی موضوع تمام زندگی من باشه باید مرد درستی رو انتخاب کنم . 1103 01:39:42,000 --> 01:39:44,097 ‫ همه ش دارم در مورد خودم حرف میزنم ‫و در مورد وین 1104 01:39:44,100 --> 01:39:45,996 ‫و شما در مورد آمریکا حرف میزنید 1105 01:39:47,000 --> 01:39:48,797 ‫ولی اصلاً در مورد استفان فرمویل حرفی نمیزنید 1106 01:39:50,000 --> 01:39:52,394 ‫چیز زیادی برای گفتن نیست . 1107 01:39:52,400 --> 01:39:55,993 ‫حدود یک سال و نیم در اروپا بودم ‫و بیشتر مواقع مشغول تدریس بودم. 1108 01:39:56,000 --> 01:39:58,394 ‫اول در میلان بعد مونیخ و حالا وین . 1109 01:39:58,400 --> 01:40:01,294 ‫هر جا که دانشکده ی آموزش زبان من رو بفرسه میرم 1110 01:40:03,000 --> 01:40:05,596 ‫ولی قبلش چیکار میکردین؟ ‫منظورم در بوستون هستش اونجا چیکار میکردین 1111 01:40:06,000 --> 01:40:08,196 ‫چرا به اروپا اومدی؟ 1112 01:40:11,000 --> 01:40:13,296 ‫قرار نیست اینجا پیاده بشیم؟ 1113 01:40:19,000 --> 01:40:21,595 ‫این صومعه در سال ۱۴۱۰ تاسیس شده ... 1114 01:40:22,000 --> 01:40:24,296 ‫کلیسا به سبک بارو ساخته شده 1115 01:40:25,000 --> 01:40:27,392 ‫در سالهای ۱۷۲۱ تا ۲۵ 1116 01:40:27,400 --> 01:40:29,498 ‫یک برج داره احتمالاً بهترین برج باروک در اتریش هستش 1117 01:40:31,000 --> 01:40:32,996 ‫شبیه یک کتاب راهنما شدی . 1118 01:40:33,000 --> 01:40:35,693 ‫فقط میخوام نظر شخصی ندم . 1119 01:40:48,000 --> 01:40:50,296 ‫جذابیت اصلی نمای داخلی گچبریهای سقف هستند 1120 01:40:52,000 --> 01:40:54,995 ‫محراب توسط اشمیت از شهر گرمز نقاشی شده. 1121 01:40:55,000 --> 01:40:57,895 ‫سکوی خطابه به خوبی ‫توسط پدرش یوهان اشمیت حکاکی شده 1122 01:40:59,000 --> 01:41:00,997 ‫ و جایگاه سرایندگان... بله، همه ی اینها رو میدونم 1123 01:41:02,000 --> 01:41:03,796 ‫قبلا اینجا بودم . 1124 01:41:04,000 --> 01:41:05,298 ‫بودین؟ چندین بار 1125 01:41:07,000 --> 01:41:08,597 ‫چرا؟ 1126 01:41:09,000 --> 01:41:10,696 ‫برای دعا اومدم . 1127 01:41:13,000 --> 01:41:14,697 ‫شما مرد عجیبی هستید. 1128 01:41:15,000 --> 01:41:16,697 ‫من یک کشیش هستم ، آنامری. 1129 01:41:19,000 --> 01:41:20,993 و ‫فعلاً در مرخصی هستم. 1130 01:41:21,000 --> 01:41:23,196 ‫اگه پس از مدتی، ‫کشیش به شغل خودش تردید داشته باشه . 1131 01:41:23,300 --> 01:41:25,196 ‫به او مهلت داده میشه تا فکر کنه. 1132 01:41:28,000 --> 01:41:30,895 ‫وقتی این مهلت تموم بشه چی میشه؟ 1133 01:41:31,000 --> 01:41:33,593 ‫باید تصمیم بگیرم که کشیش بمونم 1134 01:41:33,800 --> 01:41:36,495 ‫یا درخواست بدم که از خدمت کناره گیری کنم ‫البته اگه پذیرفته بشه . 1135 01:41:37,000 --> 01:41:39,693 ‫در این مدت ‫باید به تعهداتم پایبند بمونم 1136 01:41:41,000 --> 01:41:43,296 ‫حالا که این حرف رو به من گفتی با من بودن برات سخت تر شده؟ 1137 01:41:45,000 --> 01:41:46,597 ‫فکر کنم از قبل که سخت تر نشده . 1138 01:41:47,000 --> 01:41:48,193 ‫چون اگه فکر میکردم ... 1139 01:41:49,000 --> 01:41:50,796 ‫تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم ... 1140 01:41:51,000 --> 01:41:52,597 ‫بر این تصمیم دارم .... 1141 01:41:56,000 --> 01:41:58,296 ‫اگه داشتی، چی؟ 1142 01:42:00,000 --> 01:42:01,796 ‫سعی میکردم... چطوری میگن؟ 1143 01:42:03,000 --> 01:42:04,398 ‫به یک تلاش تمام وقت تبدیلش کنم. 1144 01:42:17,000 --> 01:42:19,196 ‫آنامری . 1145 01:42:20,000 --> 01:42:21,894 ‫امشب چیزی برای بحث نیست. 1146 01:42:22,000 --> 01:42:24,397 ‫باید مجلس رقص وینی رو ببینی ‫و این آخرین مجلس در این فصل است 1147 01:42:24,600 --> 01:42:26,098 ‫هر چیزی لازم بوده رو برات کرایه کردم 1148 01:42:27,000 --> 01:42:28,397 ‫ببین. 1149 01:42:30,000 --> 01:42:32,196 ‫دنباله . 1150 01:42:33,000 --> 01:42:35,496 ‫پیراهن شبانه کراوات سفید .... 1151 01:42:36,000 --> 01:42:37,797 ‫ جلیفه جلیقه 1152 01:42:40,000 --> 01:42:41,495 ‫و یه شنل . 1153 01:42:44,000 --> 01:42:45,896 و مانچت کنت ‫شما بهش چی میگین؟ 1154 01:42:47,000 --> 01:42:48,698 دکمه ی سر آستین ‫دکمه سر آستین ، و اینها؟ 1155 01:42:48,700 --> 01:42:50,097 ‫دکمه ی تزئینی . 1156 01:42:51,000 --> 01:42:52,697 ‫و گلاشا پو ‫شاپو 1157 01:43:03,000 --> 01:43:05,496 عصر بخیر كورت عصر بخیر 1158 01:43:06,000 --> 01:43:07,697 ‫- امشب خارق العاده شدی . ‫- ممنون . 1159 01:43:08,000 --> 01:43:09,797 ‫مایلم آقای فرمویل رو بهت معرفی کنم . 1160 01:43:10,000 --> 01:43:11,895 ‫استفان ، ایشون کورت وُن هارتمن هستند . 1161 01:43:12,000 --> 01:43:13,897 آقای ون هارتمن آقای فرمویل، حالتون چطوره؟ 1162 01:43:14,000 --> 01:43:16,794 ‫شما آمریکایی هستید، درسته؟ ‫ بله 1163 01:43:16,800 --> 01:43:19,495 ‫پس شما عادت دارین که گنجینه های خودتون را به اروپای فقیر قرض بدین 1164 01:43:20,000 --> 01:43:21,398 ‫اجازه هست با ایشون برقصم؟ آنامری؟ 1165 01:43:23,000 --> 01:43:25,395 ‫ببخشید 1166 01:43:51,000 --> 01:43:53,296 عصر بخیر عصر بخیر 1167 01:43:54,000 --> 01:43:55,994 ‫شنیدم که شما اهل آمریکا هستید 1168 01:43:57,000 --> 01:43:58,697 ‫این حقیقت داره که مردم اجازه ندارن .... 1169 01:43:58,900 --> 01:44:00,795 ‫حتی شراب و آبجو بنوشند؟ 1170 01:44:00,800 --> 01:44:02,593 ‫اینقدر دیوونه هستند که این رو ممنوع کردند؟ 1171 01:44:05,000 --> 01:44:07,794 ‫افرادی که به این قانون رای دادند بوضوح فکر میکنند که با این کار ... 1172 01:44:08,000 --> 01:44:10,196 ‫شرارتهای حاصل از مستی رو از بین میبرند . ‫عذر میخوام . 1173 01:44:42,000 --> 01:44:44,095 ‫میدونی این ممنوعیت مثل چی میمونه؟ 1174 01:44:44,100 --> 01:44:46,994 ‫مثل این میمونه که بخوان ‫شرارتهای تجاوز جنسی رو از بین ببرن ... 1175 01:44:47,000 --> 01:44:49,695 ‫و قانونی وضع کنند که عشق بازی رو ممنوع کنه 1176 01:44:50,000 --> 01:44:51,898 ‫میتونین یک زندگی عاری از عشق بازی رو تصور کنید؟ 1177 01:45:34,000 --> 01:45:36,096 ‫عذر میخوام . 1178 01:45:41,000 --> 01:45:42,697 ‫ خیلی متأسفم استفان واسه چی؟ 1179 01:45:44,000 --> 01:45:45,797 ‫واسه اینکه تنهات گذاشتم 1180 01:45:46,000 --> 01:45:47,298 ‫توی مجلس رقص باید رقصید. 1181 01:45:48,000 --> 01:45:50,096 ‫ولی تو نمی تونی . 1182 01:45:51,000 --> 01:45:52,995 ‫اون به نظر همراه خیلی خوبی بود 1183 01:45:53,000 --> 01:45:54,797 ‫کورت؟ آره 1184 01:45:57,000 --> 01:45:58,697 ‫اون همون مردی که میخواد باهات ازدواج کنه؟ 1185 01:45:58,700 --> 01:46:00,496 ‫بله. حسادت میکنی؟ 1186 01:46:02,000 --> 01:46:03,697 آنامری من یه کشیش هستم 1187 01:46:04,000 --> 01:46:05,693 ‫ولی یک مرد هم هستم . 1188 01:46:07,000 --> 01:46:10,397 ‫مردها میتونن احساساتشون رو نشون بدن ‫ولی یک کشیش باید یاد بگیره چطور مخفی شون کنه 1189 01:46:12,000 --> 01:46:13,896 ‫دیگه نمیتونم اونا رو مخفی کنم . 1190 01:46:15,000 --> 01:46:16,897 ‫فکر میکنم عاشقت شدم . 1191 01:46:18,000 --> 01:46:21,693 ‫میدونم که من هم عاشقت هستم . 1192 01:46:28,000 --> 01:46:30,795 ‫در حالیکه هنوز با کلیسا ازدواج کردی نمیتونم ازت بخوام من رو ببوسی 1193 01:46:33,000 --> 01:46:35,795 ‫ولی در وین حتی برای یک مرد متاهل 1194 01:46:36,000 --> 01:46:38,596 ‫نرقصیدن با موسیقی والس یک گناه به شمار میاد . 1195 01:52:08,000 --> 01:52:10,093 ‫به این نامه از فیلادلفیا جواب بده . 1196 01:52:11,000 --> 01:52:13,596 ‫بهشون بگو حداقل تا ۶ هفته دیگه هیچ جلسه ی خصوصی برگزار نمیشه 1197 01:52:17,000 --> 01:52:18,597 ‫پدر گیلیس، به شهر واتیکان خوش اومدین . 1198 01:52:21,000 --> 01:52:22,695 ‫مونسنیور فرمویل . 1199 01:52:23,600 --> 01:52:25,696 ‫نامه ای که برای پاپ ارسال کرده بودید به من سپرده شده 1200 01:52:26,000 --> 01:52:28,695 ‫چون نماینده امور مربوط به آمریکا هستم. 1201 01:52:29,000 --> 01:52:31,096 ‫ایشون من رو میبینن؟ ‫پاپ واقعاً حاضرند من رو ببینن؟ 1202 01:52:31,100 --> 01:52:33,694 ‫متاسفانه نمی تونم ترتیب این قرار رو بدم . 1203 01:52:33,700 --> 01:52:36,693 ‫ولی ترتیبی دادم تا بتونین مشکلتون رو با کاردینال جیکابی در میون بذارین 1204 01:52:37,000 --> 01:52:39,497 ‫این بهترین کاریه که میشه به جای جلسه ی خصوصی با پاپ انجام داد. 1205 01:52:41,000 --> 01:52:43,296 ‫من حتى فکرش رو هم نمیکردم که به نامه ام جواب داده بشه 1206 01:52:43,300 --> 01:52:45,595 ‫از اونجا که نامه رو پست کرده بودم روزی که به رم اومدم 1207 01:52:46,000 --> 01:52:47,497 ‫فقط منتظر بودم که به من تلفن زده بشه 1208 01:52:48,000 --> 01:52:50,096 ‫میشه بریم؟ 1209 01:53:01,000 --> 01:53:03,595 ‫جناب کاردینال منتظر ما هستند . 1210 01:53:14,000 --> 01:53:15,993 ‫فرمویل بیا داخل 1211 01:53:18,000 --> 01:53:20,296 ‫پس ایشون همون کشیش آمریکایی هستن که در موردش گفته بودی 1212 01:53:25,000 --> 01:53:27,193 ‫وقتی کارتون تموم شد من برمیگردم . 1213 01:53:27,200 --> 01:53:30,193 ‫نه بمون زیاد طول نمیکشه درسته؟ 1214 01:53:31,000 --> 01:53:33,894 ‫مونسن یور فرمویل و کاردینال کارنگی مدت هاست که با هم دوست هستند. 1215 01:53:35,000 --> 01:53:37,192 ‫اینجا رو یک محفل سیاسی بدونید پدر . 1216 01:53:37,300 --> 01:53:39,497 ‫این یعنی اگه هر کسی هر چی ‫به ذهنش اومد رو به زبون بیاره 1217 01:53:39,500 --> 01:53:42,794 ‫میشه اشتباه لفظی در نظر گرفتش . 1218 01:53:46,000 --> 01:53:49,892 ‫بنشینید ‫لطفاً بگین چه کاری میتونیم براتون بکنیم 1219 01:53:55,000 --> 01:53:57,695 ‫کلیسای پدر ،گیلیس در ایالت جرجیا و در شهری به نام لامار قرار داره 1220 01:53:59,000 --> 01:54:01,096 ‫حضار کلیسا هزینه ی سفر ایشون به اینجا رو فراهم کردند 1221 01:54:02,000 --> 01:54:04,393 ‫خیلی جالبه . 1222 01:54:04,600 --> 01:54:06,496 ‫جناب کاردینال اسم کلیسای من سنت جود هست 1223 01:54:08,000 --> 01:54:09,796 ‫کنایه از اهداف محقق نشده 1224 01:54:10,000 --> 01:54:11,698 ‫نباید کاری کنیم که این هدف هم محقق نشه 1225 01:54:13,000 --> 01:54:14,394 ‫می دونید ... 1226 01:54:15,000 --> 01:54:17,198 ‫در اون بخش از جرجیا ‫فققط یک مدرسه ی کاتولیک وجود داره 1227 01:54:19,000 --> 01:54:20,292 ‫و ، خب ... 1228 01:54:20,300 --> 01:54:22,997 ‫اون مدرسه بچه های حوزه کلیسای من که سیاهپوست هستند رو نمی پذیره 1229 01:54:24,000 --> 01:54:25,897 ‫ خب؟ خب ، عالیجناب 1230 01:54:26,000 --> 01:54:28,195 ‫آیا این عمل در مسیحیت پذیرفتنیه؟ 1231 01:54:29,000 --> 01:54:31,196 ‫این خلاف اصول مسیحیته که یه مدرسه کاتولیک .... 1232 01:54:31,200 --> 01:54:32,998 ‫به خاطر نژاد ، یک بچه کاتولیک ‫اون رو نپذیره. 1233 01:54:34,000 --> 01:54:35,495 ‫البته که اینطوره . 1234 01:54:35,500 --> 01:54:37,195 ‫ولی ما تشکیلات مورد نظر ... 1235 01:54:37,200 --> 01:54:38,797 ‫برای اجرای صحیح این اصول داریم. 1236 01:54:40,000 --> 01:54:41,995 ‫من کار صحیح رو انجام دادم . 1237 01:54:42,000 --> 01:54:44,294 ‫رفتم پیش سرکشیش منطقه، مونسنیور ویتل. 1238 01:54:46,000 --> 01:54:49,098 ‫و ایشون گفت هرگز اجازه نمیده ‫که بچه های سیاه پوست در مدرسه اونها پذیرش بشن 1239 01:54:50,000 --> 01:54:51,596 و اسقف شما؟ 1240 01:54:51,600 --> 01:54:53,594 ‫براش نامه نوشتم ولی جواب نداد 1241 01:54:53,600 --> 01:54:55,694 ‫بعد به این نتیجه رسیدی که تنها راه باقی مونده ... 1242 01:54:55,700 --> 01:54:58,398 ‫این هست که به رم بیای ‫و مشکلاتت رو به پاپ بگی؟ 1243 01:55:00,000 --> 01:55:01,794 ‫عذر میخوام عالیجناب . 1244 01:55:02,000 --> 01:55:04,896 ‫ولی قبل از اینکه پدر گیلیس تصمیم بگیره به اینجا بیاد یه اتفاقی رخ داده 1245 01:55:06,000 --> 01:55:07,796 ‫کلیسای ایشون رو به آتش کشیدند 1246 01:55:08,000 --> 01:55:09,996 ‫خیلی از مردم کلیسای من 1247 01:55:10,000 --> 01:55:12,294 ‫معتقدند که وقتش رسیده برخی تغییرات صورت بگیره 1248 01:55:13,000 --> 01:55:16,297 ‫به همین دلیل تعدادی از اونها برای اعتراض ‫در مقابل مدرسه ی سفید پوستها صف کشیدند 1249 01:55:16,300 --> 01:55:17,693 ‫چیکار کردند؟ 1250 01:55:18,000 --> 01:55:20,496 ‫در اعتراض به این تبعیضات در مقابل مدرسه ‫دست به راهپیمایی زدند 1251 01:55:22,000 --> 01:55:23,796 ‫بعد تعداد زیادی تماس تلفنی 1252 01:55:25,000 --> 01:55:27,094 ‫و نامه های بدون اسم دریافت کردم. 1253 01:55:28,000 --> 01:55:29,398 ‫و یک شب ‫اون مردان با کلاههای سفید 1254 01:55:30,000 --> 01:55:31,597 ‫کلیسای من رو سوزاندند . 1255 01:55:34,000 --> 01:55:35,993 ‫وحشیها 1256 01:55:36,000 --> 01:55:38,893 ‫ولی با اینحال این تصمیم ‫درخور و شایسته جایگاه یک کشیش نیست 1257 01:55:40,000 --> 01:55:42,297 ‫مگه همین نگرانی شما نسبت به ‫سیاستهای عجیب و غریب منطقه 1258 01:55:42,300 --> 01:55:43,897 ‫باعث نشده کلیسا رو از دست بدین؟ 1259 01:55:46,000 --> 01:55:47,594 ‫سیاستها، جناب جیکابی؟ 1260 01:55:47,600 --> 01:55:50,495 ‫البته این بی حرمتی یک مساله اخلاقی به شمار میاد . 1261 01:55:50,500 --> 01:55:52,395 ‫منظورم عملکرد پدر گیلیس بود . 1262 01:55:52,400 --> 01:55:54,596 ‫اما تبعیض هم یک مساله ی اخلاقی به شمار میاد . 1263 01:55:57,000 --> 01:55:58,991 ‫نیازی نیست به من بگی .... 1264 01:55:59,000 --> 01:56:02,393 ‫که تبعیض نژادی مغایر با آموزه های مسیح و کلیسای اوست 1265 01:56:05,000 --> 01:56:07,297 ‫سوال اینجاست که آیا استفاده از شیوه های فتنه انگیز 1266 01:56:08,000 --> 01:56:10,092 ‫کار عاقلانه ایست؟ 1267 01:56:11,000 --> 01:56:14,693 ‫مطمئن نیستم که بشه از روشهایی استفاده کرد ‫که باعث سردی روابط بشه . 1268 01:56:16,000 --> 01:56:18,396 ‫حقیقت اینه که برای اکثریت غیر سفید پوستان دنیا . 1269 01:56:20,000 --> 01:56:22,293 ‫مبحث خطیر دموکراسی ما ... 1270 01:56:22,300 --> 01:56:25,793 ‫دموکراسی جناب فرمویل ‫نه یک راه حل نهایی است ... 1271 01:56:26,000 --> 01:56:29,194 ‫و نه لزوماً بهترین شیوه کشورداریه 1272 01:56:30,000 --> 01:56:33,593 ‫فقط میشه گفت که یک مکتب محبوب در یک کشور است . 1273 01:56:34,000 --> 01:56:37,294 ‫و توسط یک ایتالیایی مطرح شده ‫که خودش میخواسته به یک کشور دیگه بره 1274 01:56:37,300 --> 01:56:39,495 ‫جناب کاردینال شما یک بحث جالب توجه رو مطرح کردید 1275 01:56:41,000 --> 01:56:43,396 ‫ولی منظور من اینه که ‫اتفاقی که برای آزادی در آمریکامیفته 1276 01:56:45,000 --> 01:56:46,894 ‫برای بقیه ی دنیا هم اهمیت داره . 1277 01:56:46,900 --> 01:56:48,797 ‫اما مگر جدایی ارزشمند شما از کلیسا و دولت . 1278 01:56:50,000 --> 01:56:52,295 ‫بخشی از این آزادی نیست؟ 1279 01:56:52,300 --> 01:56:54,995 مگه همیشه خود شما نمیگین که ما نباید 1280 01:56:55,000 --> 01:56:57,895 ‫به هیچ طریق در امور داخلی کشورتون دخالت کنیم؟ 1281 01:56:58,000 --> 01:57:00,995 ‫با توجه به منطق شما، آیا به چالش کشیدن ... 1282 01:57:01,000 --> 01:57:03,895 ‫احساسات و عقاید عمیق ... 1283 01:57:06,000 --> 01:57:08,195 ‫در میان مردم ... ‫اسم اون مکان چی بود؟ 1284 01:57:08,200 --> 01:57:10,793 ‫- جرجیا، عالیجناب ‫- جرجیا 1285 01:57:12,000 --> 01:57:14,096 ‫پدر گیلیس باید اینطور بگم که وظیفه ی اصلی شما .... 1286 01:57:14,100 --> 01:57:16,395 ‫دخالت در اصلاحات سیاسی و اجتماعی نیست .... 1287 01:57:18,000 --> 01:57:21,194 ‫بلکه هدف شما باید تاثیرگذاری بر ‫نفوس فانی مردمتون است . 1288 01:57:22,000 --> 01:57:24,495 ‫ممنونم مونسن یور که پدر گیلیس رو ‫به نزد ما آوردید . 1289 01:57:25,000 --> 01:57:27,895 ‫همیشه خوشحال میشیم که یک برادر مسیحی رو ملاقات کنیم . 1290 01:57:27,900 --> 01:57:29,594 ‫برگردیم سراغ کار خودمون . 1291 01:57:29,900 --> 01:57:31,698 ‫واقعاً یادم نمیاد در مورد چی حرف میزدیم 1292 01:58:00,000 --> 01:58:01,697 ‫همین؟ 1293 01:58:01,800 --> 01:58:03,996 ‫امیدوار بودم بتونیم ایشون رو متقاعد کنیم . 1294 01:58:04,000 --> 01:58:05,796 ‫وقتی برگردی چیکار میکنی؟ 1295 01:58:09,000 --> 01:58:10,897 ‫ممنونم که از من حمایت کردید 1296 01:58:27,000 --> 01:58:30,194 ‫من باید به اونجا برم آلفئو 1297 01:58:30,200 --> 01:58:33,592 ‫بهش گفتم میتونه روی من حساب کنه ولی ناامیدش کردم . 1298 01:58:34,000 --> 01:58:36,795 ‫تو با توجه به محدودیتهایی که داشتی هر کاری که ممکن بود رو انجام دادی 1299 01:58:39,000 --> 01:58:41,994 ‫یه زمانی یه فرد دیگه هم از من کمک خواست . 1300 01:58:42,000 --> 01:58:44,496 ‫هر کاری در حوزه تواناییهام بودم کردم ولی اون کافی نبود 1301 01:58:45,000 --> 01:58:46,793 ‫اگه اشتباهی در مورد خواهرت کردی .. 1302 01:58:47,000 --> 01:58:49,895 ‫اگه اونقدر جوون بودی که نمیتونستی ‫برای خواهرت یک کشیش و یک برادر باشی 1303 01:58:51,000 --> 01:58:53,795 ‫مدتها پیش کفاره ی اون رو دادی 1304 01:58:54,000 --> 01:58:57,992 ‫نیازی نیست که به دنبال راههای دیگه ای برای شکنجه کردن خودت باشی . 1305 01:59:00,000 --> 01:59:02,995 ‫فقط نمیخوام دوباره متوجه بشم که برای انجام یک کار خیلی دیر شده . 1306 01:59:03,000 --> 01:59:05,894 ‫با رفتن به نزد پدر گیلیس چه کاری میخوای انجام بدی؟ 1307 01:59:07,000 --> 01:59:09,595 ‫نمیدونم ولی میدونم باید انجامش بدم . 1308 01:59:10,000 --> 01:59:11,893 فکر نکنم تعجب کنی اگه بگم 1309 01:59:12,000 --> 01:59:14,496 ‫داره به این فکر میکنه که ‫تو رو به اسقفی ترفیع درجه بده 1310 01:59:16,000 --> 01:59:17,794 ‫من به اندازه ی کافی از این حرفها شنیدم 1311 01:59:19,000 --> 01:59:21,795 ‫نمیتونی بگی که این برات اهمیتی نداره خیلی هم اهمیت داره 1312 01:59:22,000 --> 01:59:24,395 ‫ولی این هم برای من اهمیت داره که چی به سر پدر گیلیس میاد . 1313 01:59:25,000 --> 01:59:27,396 ‫سعی میکنم از میانجیگری مقر پاپ استفاده نکنم 1314 01:59:28,000 --> 01:59:29,995 ‫نیازی نیست که یک مامور رسمی باشم . 1315 01:59:30,000 --> 01:59:32,595 ‫هنوز هم باید از پاپ اجازه کسب کنی ... 1316 01:59:33,000 --> 01:59:35,495 ‫یعنی متاسفانه باید از جیکابی اجازه بگیری. 1317 01:59:37,000 --> 01:59:39,196 ‫به نظرتون ممکنه ایشون با خودش فکر کنه که .... 1318 01:59:39,200 --> 01:59:41,098 ‫رفتن من به جرجیا، باعث ابله جلوه دادنم بشه؟ 1319 01:59:42,000 --> 01:59:43,395 ‫ممكنه 1320 01:59:43,400 --> 01:59:45,796 ‫چی میشه اگه شما این فکر رو در اون تقویت کنید؟ 1321 01:59:46,000 --> 01:59:48,092 ‫چرا باید تو رو بدنام کنم؟ 1322 01:59:48,100 --> 01:59:52,093 ‫چون ممکنه با خودش فکر کنه که این سفر شاید مانع از این بشه که من اسقف بشم . 1323 01:59:54,000 --> 01:59:57,193 ‫و این میتونه انگیزه ای بهش بده که اجازه ی رفتن رو برام صادر کنه . 1324 01:59:58,000 --> 01:59:59,898 ‫خدا من رو ببخشه که تو رو وارد سیاست بازی کردم 1325 02:00:18,000 --> 02:00:20,894 ‫بسیار خب، پدر . 1326 02:00:21,000 --> 02:00:23,692 ‫دایی استیو از دیدنت خیلی خوشحالم . 1327 02:00:24,000 --> 02:00:26,094 ‫رجینا خوشحالم که ‫با همسفر من پدر ابرلینگ آشنا شدی . 1328 02:00:26,100 --> 02:00:27,795 ‫پدر، متاسفم. خیلی زشت شد 1329 02:00:28,200 --> 02:00:30,596 ‫فکر نمیکنم این موضوع ‫برای پدر ابرلینگ ناراحت کننده بوده باشه 1330 02:00:35,000 --> 02:00:36,698 ‫بهترین خوشامدگویی ای بود که تابحال داشتم. 1331 02:00:39,000 --> 02:00:40,098 ‫خب 1332 02:00:40,200 --> 02:00:42,095 ‫دایی استیو . 1333 02:00:43,000 --> 02:00:45,295 خوشحالم که شما خودتون هستید یعنی اون نیستید 1334 02:00:46,000 --> 02:00:47,894 ‫شما خیلی خوش قیافه تر و جوان تر هستید. 1335 02:00:48,000 --> 02:00:50,297 ‫با این زبون چرب و نرمت خیلیها ‫برای ازدواج باهات صف میکشن 1336 02:00:55,000 --> 02:00:56,397 ‫چیزی برای اعلام کردن دارید؟ ‫ نه 1337 02:00:56,400 --> 02:00:57,896 ‫ممنون، پدر . 1338 02:00:58,000 --> 02:00:59,199 آره ، من چمدون هارو میارم 1339 02:01:04,700 --> 02:01:05,794 ‫استیو . 1340 02:01:07,000 --> 02:01:09,196 ‫پسر خیلی عالی شدی چطوری وزن کم کردی؟ 1341 02:01:10,000 --> 02:01:12,497 ‫دعا کردم فرانک ‫و شدیداً از رژیم غذایی کم کالری استفاده میکنم 1342 02:01:13,000 --> 02:01:14,596 اوضاع چطوره؟ بد نیست 1343 02:01:15,000 --> 02:01:16,796 ‫پولی ندارم ولی هر شب غوغا میکنم. 1344 02:01:17,000 --> 02:01:19,296 ‫توی یکی از بهترین کافه های غیرقانونی شهر خوانندگی میکـنم 1345 02:01:19,300 --> 02:01:21,498 ‫امیدوارم قبل از برگشتن بتونم یکی از اجراهات رو بشنوم 1346 02:01:22,000 --> 02:01:23,195 ‫چه برنامه هایی داری؟ 1347 02:01:23,200 --> 02:01:25,194 ‫مشکل همینه ‫نباید این همه راه به نیویورک میومدین 1348 02:01:26,000 --> 02:01:28,393 ‫کی گفته نباید میومدم؟ ‫مگه من از اون پیرزنهائی هستم که 1349 02:01:28,400 --> 02:01:31,998 ‫منظورم اینه که باید همین بعد از ظهر باید ‫با قطار برم حتی شاید وقت نکنیم با هم ناهار بخوریم 1350 02:01:32,000 --> 02:01:33,794 ‫ولی ارزشش رو داره . 1351 02:01:34,000 --> 02:01:37,692 ‫دوست ندارم اینطوری پولتون رو خرج کنید ‫واسه کرایه رفت و برگشت خودتون و رجینا هزینه می کنید؟ 1352 02:01:38,000 --> 02:01:40,992 ‫ واقعاً ناراحتی که اون رو آوردم؟ ‫این کاملاً مایه ی شادمانی و مسرت هستش 1353 02:01:43,000 --> 02:01:45,596 ‫اینکه کنارم باشه باعث میشه ‫راحت تر بتونم خواست خداوند رو قبول کنم 1354 02:01:46,000 --> 02:01:47,498 ‫دیدنش این رو واسه من هم ساده تر کرده 1355 02:02:25,000 --> 02:02:26,397 ‫ببخشید؟ 1356 02:02:26,500 --> 02:02:28,196 ‫پدر گیلیس کجا زندگی میکنه؟ 1357 02:02:28,200 --> 02:02:29,895 اونجا ممنون 1358 02:02:49,000 --> 02:02:50,598 عالیجناب ‫فعلاً پدر فرمویل از بوستون هستم 1359 02:02:52,000 --> 02:02:53,694 ‫بفرمائید داخل 1360 02:02:57,000 --> 02:02:58,597 ‫مونسنیور ویتل ‫ایشون پدر فرمویل هستند 1361 02:03:00,000 --> 02:03:01,298 ‫حالتون چطوره؟ سلام 1362 02:03:02,000 --> 02:03:03,696 ‫كلانتر دوبرا. 1363 02:03:03,700 --> 02:03:05,697 ‫چی باعث شده به لامار بیاین پدر؟ 1364 02:03:05,700 --> 02:03:07,596 ‫من از دوستان پدر گیلیس هستم. 1365 02:03:08,000 --> 02:03:10,196 ‫امیدوارم مزاحم گفتگوی شما نشده باشم . 1366 02:03:10,200 --> 02:03:12,196 ‫من حرفهای گفتنی رو گفتم 1367 02:03:12,200 --> 02:03:15,094 ‫در این ایالت قانونی علیه آتش افروزی هست . 1368 02:03:15,100 --> 02:03:17,595 ‫پس باید کارم رو بکنم وقتی که گیلیس ، پدر گیلیس 1369 02:03:20,000 --> 02:03:22,695 ‫شکایتش رو بنویسه ‫من هم متهمین رو احضار میکنم 1370 02:03:23,000 --> 02:03:25,695 ‫فردا میتونیم جلسه ی دادگاه ‫و شهادت دادن رو برگزار کنیم. 1371 02:03:26,000 --> 02:03:28,693 ‫مگه اینکه شما باعث بشین ایشون به سر عقل بیاد . 1372 02:03:29,000 --> 02:03:30,897 ‫اون آدم شماست نه مال من میدونی منظورم چیه؟ 1373 02:03:32,000 --> 02:03:33,592 ‫من نمیفهمم منظورت چیه؟ 1374 02:03:33,900 --> 02:03:37,692 ‫اینکه واسه همه دردسر درست میشه واسه اون واسه من واسه کلیسا 1375 02:03:41,000 --> 02:03:43,894 ‫- شما اینجا چیکار میکنید پدر؟ ‫- گفتم که از دوستان پدر گیلیس هستم 1376 02:03:46,000 --> 02:03:48,496 ‫بعنوان یک دوست امیدوارم ‫به این پسرک کله شق 1377 02:03:48,500 --> 02:03:51,195 ‫اون یک پسربچه نیست مونسن یور اون یک کشیش هستش 1378 02:03:53,000 --> 02:03:56,493 ‫یعنی دارین جمله ی من رو اصلاح میکنید، پدر؟ 1379 02:03:56,500 --> 02:03:59,293 ‫فقط میخوام یادآوری کنم که ‫همه ما برادران مسیحی هستیم. 1380 02:03:59,300 --> 02:04:01,297 ‫پس برادر یانکی من، ‫میشه به این پدر گیلیس بگین .... 1381 02:04:02,000 --> 02:04:03,593 ‫که نباید شهادت بده؟ 1382 02:04:07,000 --> 02:04:08,798 ‫چون مردم این اطراف ‫الان در وضعیت خوبی نیستند. 1383 02:04:11,000 --> 02:04:12,598 ‫تو میخوای شهادت بدی؟ 1384 02:04:13,000 --> 02:04:14,796 ‫- بله، پدر خوبه . 1385 02:04:15,000 --> 02:04:17,994 ‫پدر گیلیس فردا در دادگاه حاضر میشه . 1386 02:04:18,000 --> 02:04:21,194 ‫عجب شد . ‫فقط همین رو کم داشتیم . 1387 02:04:23,000 --> 02:04:25,096 ببین ، شما از شرایط اینجا چیزی نمیدونی 1388 02:04:25,100 --> 02:04:27,395 ‫مونسن یور ، یه کلیسا به آتش کشیده شده . 1389 02:04:28,000 --> 02:04:30,695 ‫عده ای متهم شدند، ‫یه نفر باید شهادت بده . 1390 02:04:30,700 --> 02:04:32,795 ‫کجای این مراحل قانونی غیرعادی هستش؟ 1391 02:04:35,000 --> 02:04:37,894 ‫من میتونم متوجه بشم که یک آمریکایی .... 1392 02:04:38,000 --> 02:04:40,196 ‫چه موقع واسه ما تظاهر به پاکدامنی میکنه . 1393 02:04:43,000 --> 02:04:45,096 ‫شما قرار نیست شهادت بدین پدر 1394 02:04:46,000 --> 02:04:47,498 ‫باید شکایتتون رو پس بگیرید . 1395 02:04:49,000 --> 02:04:50,693 ‫شما 1396 02:04:51,000 --> 02:04:53,396 ‫شما اسم ارشدتون رو به من بدین تا این کار شما رو گزارش بدم 1397 02:05:09,000 --> 02:05:10,597 ‫شما از رم به اینجا فرستاده شدید؟ 1398 02:05:10,700 --> 02:05:12,595 ‫من بطور غیر رسمی اومدم 1399 02:05:12,600 --> 02:05:14,596 ‫حضور من در اینجا بین خودمون میمونه . 1400 02:05:16,000 --> 02:05:17,894 ‫ولی نظر اکید من این هست که ... 1401 02:05:18,000 --> 02:05:20,597 ‫باید به پدر گیلیس اجازه بدیم ‫کاری که صلاح میدونه رو انجام بده 1402 02:05:22,000 --> 02:05:23,994 ‫هر چی شما بگین مونسن یور . 1403 02:05:24,000 --> 02:05:26,695 ‫فکر میکنم میتونه در این کار روی کمک شما هم حساب کنه 1404 02:05:28,000 --> 02:05:30,295 ‫- بله، ولی ... ‫پس شاید بهتر باشه در مورد... 1405 02:05:30,300 --> 02:05:31,997 ‫جزئیات این حمایت در مسیر شهر صحبت کنیم ... 1406 02:05:33,000 --> 02:05:34,996 ‫البته اگه بتونید من رو برسونید . 1407 02:05:35,000 --> 02:05:36,596 ‫باید یه هتل بگیرم 1408 02:05:37,000 --> 02:05:38,597 ‫البته باعث خوشحالیمه . 1409 02:05:40,000 --> 02:05:41,593 ‫بعدا به تو سر میزنم . 1410 02:05:42,100 --> 02:05:44,396 ‫باورم نمیشه که به اینجا اومدین فکر نمیکردم کسی اهمیت بده. 1411 02:05:45,000 --> 02:05:47,994 ‫اینقدر کم ایمان هستی؟ 1412 02:06:07,000 --> 02:06:08,796 ‫هتل ها اونطرف میدون هستند. 1413 02:06:23,000 --> 02:06:25,792 ‫کی اون حرف رو به شما گفته؟ 1414 02:06:26,000 --> 02:06:28,695 ‫نیازی نیست کسی به من بگه پدر ، در انجیل اومده 1415 02:06:32,000 --> 02:06:34,494 ‫این هم قانون خداست که کلیساها به آتش کشیده بشه؟ 1416 02:06:35,000 --> 02:06:37,396 ‫ما ارتباطی به اون قضیه نداریم پدر من یک کاتولیک واقعی هستم 1417 02:06:41,000 --> 02:06:43,692 ‫اونها حتماً از مراجعه کنندگان کلیسای شما هستند. 1418 02:06:43,800 --> 02:06:47,293 ‫باید مشکل رو درک کنید مونسن یور ما هم در اینجا جزء گروه اقلیت هستیم. 1419 02:06:47,400 --> 02:06:50,095 ‫مطمئنم که اگه خبر داشتید اجازه نمیدادید این تظاهرات صورت بگیره . 1420 02:06:51,000 --> 02:06:55,292 ‫الان به این قضیه خاتمه میدم 1421 02:06:57,000 --> 02:06:59,097 ‫مردم ارجمند ‫میتونم چند کلمه با شما صحبت کنم؟ 1422 02:07:03,000 --> 02:07:05,097 ‫اونجا چه خبر شده؟ 1423 02:07:33,000 --> 02:07:35,296 ‫چیزی میخواین آقا؟ 1424 02:07:35,400 --> 02:07:38,094 ‫یه اتاق واسه چند شب میخوام 1425 02:07:38,100 --> 02:07:40,093 ‫خب در حال حاضر هیچ اتاقی نداریم . 1426 02:07:41,000 --> 02:07:44,394 ‫به نظر میاد شما قصد مداخله ‫در کارهای اینجا دارین پدر 1427 02:07:46,000 --> 02:07:49,892 ‫فکر میکنم شما باعث شدین ‫که اون صف اعتراض کننده ها متفرق بشن . 1428 02:07:50,000 --> 02:07:52,895 ‫اینکه یک کشیش مردمش رو نصیحت کنه ‫اسمش مداخله کردن نیست . 1429 02:07:54,000 --> 02:07:57,394 ‫شاید شما نمیدونین توی این شهر چه خبره 1430 02:07:57,500 --> 02:08:00,294 ‫چند تا کاکاسیاه سعی دارن ‫واسه سفید پوستها دردسر درست کنن 1431 02:08:00,500 --> 02:08:02,595 ‫- یک کشیش کاکاسیاه . ‫- یک کشیش کاتولیک کاکاسیاه . 1432 02:08:04,000 --> 02:08:07,094 ‫این دیگه انتهای تحقیر شدن هستش. 1433 02:08:08,000 --> 02:08:11,092 ‫میتونید به یک توریست ،محترم یک مکان پیشنهاد بدین؟ 1434 02:08:11,300 --> 02:08:14,894 ‫اگه شما توریست هستید، بهتره به گردش بپردازین و کاری نکنید که از انجامش شرمنده بشین 1435 02:08:16,000 --> 02:08:19,393 ‫امشب جای خواب پیدا نمیکنید نه در این شهر . 1436 02:08:20,300 --> 02:08:22,797 ‫نمیدونم سیسل ‫شاید بتونه توی محله کاکاسیاه ها جا پیدا کنه 1437 02:08:24,000 --> 02:08:25,593 ‫آره، درسته . 1438 02:08:26,000 --> 02:08:28,096 ‫شاید تحمل کردن یک هرزه قلمی سیاه واسه تو سخت نباشه 1439 02:08:36,000 --> 02:08:38,594 ‫چی توی فکرته، سیسل؟ 1440 02:08:39,000 --> 02:08:41,096 ‫فکر میکنم واسه امروز ‫یه خورده کار درست کردم. 1441 02:09:27,000 --> 02:09:28,398 ‫وصل کنید به دفتر کلانتر 1442 02:11:37,000 --> 02:11:38,894 ‫بسیار خب . 1443 02:11:45,400 --> 02:11:47,298 ‫به این چی میگین؟ ‫منظورم اسم خیالیش هستش 1444 02:11:49,600 --> 02:11:51,394 ‫صلیب عیسی . 1445 02:11:52,000 --> 02:11:54,796 ‫آره، وقتی از اون کاکاسیاه گرفتیمش هم به همین اسم صداش کرد 1446 02:11:55,000 --> 02:11:57,593 ‫فقط خیلی عجیب و غریب میگفت 1447 02:11:59,500 --> 02:12:01,995 ‫در حالی که مشغول تقویت شخصیتش بودیم ‫همه ش میخواست این رو ببوسه 1448 02:12:03,000 --> 02:12:05,792 ‫ما نمیخوایم همچین کارهایی رو تحمل کنیم. 1449 02:12:06,000 --> 02:12:08,097 ‫می دونی تو باید با این مجسمه چیکار کنی؟ 1450 02:12:11,000 --> 02:12:12,596 ‫باید روی این تف بندازی . 1451 02:12:13,000 --> 02:12:14,591 ‫و این چی رو ثابت میکنه؟ 1452 02:12:15,000 --> 02:12:17,996 ‫جز اینکه موفق میشی ترس بی حرمتی به تمثال عیسی رو به دل یک کشیش بندازی؟ 1453 02:12:20,000 --> 02:12:21,093 ‫شاید همین هم خیلی باشه 1454 02:12:23,000 --> 02:12:26,096 ‫باید به اون کاکاسیاهای شمال شهر هم بگی که اینجا کسی بهشون احترام نمیذاره 1455 02:12:30,000 --> 02:12:31,896 ‫حالا روی این تف بنداز . 1456 02:12:32,000 --> 02:12:33,992 ‫گفتم روی این تف کن . 1457 02:12:34,000 --> 02:12:37,794 ‫خب دیگه شروع کنید حالش رو بگیرید . 1458 02:12:43,000 --> 02:12:45,691 ‫شاید به کمی موسیقی نیاز داشته باشه ‫سازدهنی خودت رو آوردی؟ 1459 02:15:56,000 --> 02:15:58,297 ‫تضمین میکنم که برای التیام زخمها عفونتها ‫تسکین دردها و ... 1460 02:15:58,700 --> 02:16:00,097 و ‫تاول پاها مفیده 1461 02:16:06,000 --> 02:16:07,398 ‫تو کی هستی؟ 1462 02:16:07,500 --> 02:16:09,197 ‫من لیف هستم . 1463 02:16:12,000 --> 02:16:13,397 ‫در لامار زندگی میکنی؟ 1464 02:16:14,000 --> 02:16:15,597 ‫از بچگی . 1465 02:16:18,000 --> 02:16:19,198 ‫کاتولیک هستی؟ 1466 02:16:21,000 --> 02:16:23,097 ‫نه 1467 02:16:24,000 --> 02:16:25,697 ‫پس چرا این کار رو میکنی؟ 1468 02:16:27,000 --> 02:16:29,096 ‫کار خاصی نکردم . 1469 02:16:31,000 --> 02:16:32,397 ‫فکر میکنی بتونی راه بری؟ 1470 02:16:33,000 --> 02:16:34,993 ‫میتونم امتحان کنم . 1471 02:16:37,000 --> 02:16:39,796 ‫تو رو به چهارراه واسا میبرم ‫اونجا با قطار میتونی به سمت شمال بری 1472 02:16:41,000 --> 02:16:42,895 ‫من به لامار برمی گردم . 1473 02:16:43,000 --> 02:16:46,394 ‫امروز صبح به جلسه دادگاه در اونجا برگزار میشه . 1474 02:16:47,000 --> 02:16:49,296 ‫میشه گفت آدم سرسختی هستی درسته؟ 1475 02:16:51,000 --> 02:16:52,996 ‫ماشینم اون طرف خیابون هستش . 1476 02:16:56,000 --> 02:16:58,395 ‫تو میدونستی من رو کجا پیدا کنی 1477 02:17:01,000 --> 02:17:05,791 ‫تو یکی از آدمای دیشب هستی . 1478 02:17:14,000 --> 02:17:17,194 ‫وقتی یه کاری میکنی نمیدونی بعدش چه حسی بهت دست میده 1479 02:17:20,000 --> 02:17:22,596 ‫ دیشب نمیخواد حرفی بزنی . 1480 02:18:05,000 --> 02:18:06,896 استفانو آلفئو 1481 02:18:08,000 --> 02:18:09,793 ‫مونسنیور فرمویل . 1482 02:18:10,000 --> 02:18:13,094 ‫خیلی مایل بودیم با شما گفتگو کنیم ولی شما در دسترس نبودید . 1483 02:18:14,000 --> 02:18:16,495 ‫عالیجناب من با یک کشی کوچک به اروپا برگشتم 1484 02:18:17,000 --> 02:18:19,595 ‫برای عبادت به زمان نیاز داشتم . 1485 02:18:20,000 --> 02:18:22,494 ‫شهرت شما خیلی سریع پخش میشه . 1486 02:18:22,600 --> 02:18:25,895 ‫این نشون دهنده ی توان شما در ایجاد این نمایشها بوده . 1487 02:18:26,000 --> 02:18:28,893 ‫اگه ایجاد این نمایشها در اختیار من بود صحنه ها رو طور دیگه ای می چیدم . 1488 02:18:29,000 --> 02:18:32,093 ‫وقتی من و کارنگی در مورد سفر شما به آمریکا حرف میزدیم ... 1489 02:18:32,100 --> 02:18:35,494 ‫من کاملاً تأکید داشتم که این یک سفر غیر رسمی خواهد بود 1490 02:18:37,000 --> 02:18:40,694 ‫در اون نمایش خشن بیش از ۳۰ نفر حضور داشتند. 1491 02:18:41,000 --> 02:18:43,496 ‫بعضی هاشون اعتراف کردند بزودی خبرنگارها خبرش رو منتشر میکنند 1492 02:18:45,000 --> 02:18:46,992 ‫چیزی که اهمیت داره نتیجه است. 1493 02:18:47,000 --> 02:18:50,893 ‫گروهی از نژادپرستان با شهادت ‫یک کشیش سیاه پوست، متهم شدند 1494 02:18:51,000 --> 02:18:53,395 ‫متهم به آتش زدن نشدند، ‫بلکه به یک تخلف ناچیز متهم شدند . 1495 02:18:56,000 --> 02:18:57,793 ‫متهم به آشوب گری این اهمیتی نداره ؟ 1496 02:18:58,000 --> 02:19:00,297 ‫این اولین بار بود که در اون بخش از کشور یک فرد سفید پوست 1497 02:19:00,300 --> 02:19:02,295 ‫با شهادت یک سیاه پوست متهم شد 1498 02:19:03,000 --> 02:19:04,890 ‫برای پیروزی در این کشمکش چه بهائی پرداخت شد؟ 1499 02:19:06,000 --> 02:19:08,697 ‫تو واتیکان رو در مجادله ای درگیر کردی که بسیاری از اسقف های اعظم 1500 02:19:08,700 --> 02:19:10,594 ‫تو رو از انجامش منع کرده بودند . 1501 02:19:10,600 --> 02:19:13,193 ‫اونا فقط خودشون رو فریب میدن بالاخره این موضوع رو قبول میکنن 1502 02:19:13,200 --> 02:19:15,292 بالاخره این امر به یه فرایند آهسته آموزشی نیاز داشت 1503 02:19:15,300 --> 02:19:18,896 ‫در این مدت کودکان بدون تحصیلات مناسب قبل از اینکه کمکی به اونها بکنید از پیری خواهند مرد 1504 02:19:19,000 --> 02:19:20,694 ‫من قصد نداشتم کلیسا رو درگیر کنم. 1505 02:19:21,900 --> 02:19:24,396 ‫ولی حالا که این اتفاق افتاده ‫به نظرم این فکر پسندیده ای نبوده 1506 02:19:24,400 --> 02:19:26,095 ‫پسندیده برای کی مونسن یور؟ 1507 02:19:26,100 --> 02:19:27,995 ‫برای دلایل شخصی شما یا برای کلیسای مقدس؟ 1508 02:19:29,000 --> 02:19:31,292 ‫آیا برداشت شما از پسندیدگی 1509 02:19:31,300 --> 02:19:33,596 ‫شامل تفکیک عقاید کاتولیک در میان مردم آمریکا هم میشه؟ 1510 02:19:34,000 --> 02:19:35,493 ‫برادر عزیز، برخی از ما 1511 02:19:36,000 --> 02:19:38,196 باتوجه به سیاست صریح واتیکان ‫ در این موارد احساس میکنیم 1512 02:19:38,200 --> 02:19:40,895 ‫که این امر مانع از چنین تفکیکی خواهد شد 1513 02:19:41,000 --> 02:19:42,895 ‫برادر عزیز هر کس عقیده ای داره 1514 02:19:43,000 --> 02:19:45,094 ‫فقط میتونیم اونا رو به پاپ ابراز کنیم. 1515 02:19:45,300 --> 02:19:47,293 ‫و اینطوری بفهمیم که کدوم یک از اونها صحیح هستند. 1516 02:19:48,000 --> 02:19:52,392 ‫به نظرت چی میشه، آلفئو؟ ‫آیا پاپ فکر میکنه که من بی ملاحظه گی کردم . 1517 02:19:56,000 --> 02:19:59,094 ‫خب قرار بوده که تو در خصوص امور مربوط به آمریکا مشاوره بدی ... 1518 02:20:00,000 --> 02:20:03,693 ‫نه اینکه خودت به اون مسائل ورود کنی . 1519 02:20:04,600 --> 02:20:06,892 ‫از نظر من این روش ایده آلی برای اسقف شدن نیست 1520 02:20:25,000 --> 02:20:28,295 ‫اگه اینقدر در اینجا هیاهو به پا شده باشه احتمالاً تا الان از این موضوع خبردار شده 1521 02:20:30,000 --> 02:20:33,993 ‫اگه نشده باشه الان مطمئن باش که خبردار میشه . 1522 02:20:35,000 --> 02:20:37,096 ‫و زیاد طول نمیکشه که از نتیجهش باخبر بشی. 1523 02:20:59,000 --> 02:21:03,100 مراسم نیایش به زبان ایتالیائی 1524 02:25:15,000 --> 02:25:16,796 ‫سیزده مارس ۱۹۳۸ 1525 02:25:19,000 --> 02:25:22,694 ‫هیتلر به وین وارد میشود 1526 02:25:24,000 --> 02:25:27,192 ‫در ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر مردم به استقبال او رفتند. 1527 02:25:28,000 --> 02:25:30,993 ‫کاردینال اینیتزر، اسقف اعظم ،وین ‫نامه ای که توسط او و تمام اسقفهای دیگر 1528 02:25:31,000 --> 02:25:33,991 ‫امضا شده را میخواند ‫و ورود هیتلر به اتریش را خوش آمد میگوید 1529 02:25:34,500 --> 02:25:36,697 ‫ما با خرسندی اعلام میکنیم که جنبش ملی سوسیالیست . 1530 02:25:37,000 --> 02:25:38,595 ‫برای رایش آلمان و مردم ... 1531 02:25:39,000 --> 02:25:41,295 ‫و خصوصاً بری طبقات محروم ... 1532 02:25:41,300 --> 02:25:43,593 ‫پیشرفتهای چشمگیری ایجاد نموده است 1533 02:25:43,900 --> 02:25:46,196 ‫اسقف ها برای آینده این تلاش ها ... 1534 02:25:46,200 --> 02:25:49,593 ‫دعای خیر و برکت میکنند . 1535 02:25:49,800 --> 02:25:52,495 ‫در روز همه پرسی این وظیفه ی طبیعی .... 1536 02:25:52,500 --> 02:25:56,593 ‫و تعهد ملی ما اسقف هاست 1537 02:25:56,800 --> 02:25:59,695 ‫که خود را آلمانی و بخشی از رایش آلمان بدانیم 1538 02:26:00,000 --> 02:26:02,895 ‫ما از تمام کاتولیکهای با ایمان انتظار داریم ... 1539 02:26:03,000 --> 02:26:05,096 ‫که متوجه باشند چه دینی به مردم خود دارند . 1540 02:26:54,000 --> 02:26:55,693 ‫کافیه 1541 02:26:59,000 --> 02:27:00,898 ‫شما وین رو خوب میشناسید درسته اسقف فرمویل؟ 1542 02:27:03,000 --> 02:27:04,993 ‫بله همینطوره، عالیجناب 1543 02:27:05,000 --> 02:27:08,294 ‫میخوام از پاپ درخواست کنم که شما رو سریعاً به اونجا بفرسته . 1544 02:27:08,300 --> 02:27:10,496 ‫وظیفه ی اصلی شما، تعطیل کردن سفارت پاپ در اونجاست 1545 02:27:12,000 --> 02:27:14,196 ‫و وظیفه ی غیر رسمی من؟ 1546 02:27:14,200 --> 02:27:17,092 یه مسئله آموزشی 1547 02:27:17,100 --> 02:27:20,394 ‫آگاه سازی رئیس کلیسا نسبت به واقعیتهای دنیای مدرن . 1548 02:27:44,000 --> 02:27:46,994 ‫عالیجناب اولین چیزیه که در تصویر متوجه شدیم 1549 02:27:47,000 --> 02:27:49,996 ‫این بود که ناقوس تمام کلیساها ‫هنگام ورود هیتلر به ،وین به صدا در اومدند 1550 02:27:50,000 --> 02:27:52,094 ‫فکر میکنید اونا از من اجازه گرفتند؟ 1551 02:27:53,000 --> 02:27:55,097 ‫این نشانه ادب نسبت به بازدیدکنندگان عالیرتبه است 1552 02:27:56,000 --> 02:27:58,497 ‫افراد ما در اینجا ‫مهارت خوبی در به صدا در آوردن ناقوس دارند 1553 02:27:58,500 --> 02:28:00,493 ‫ولی این بازدید کننده. 1554 02:28:00,500 --> 02:28:03,993 ‫دکتر سایس اینکوآرت دستور دادند ‫این کار بعنوان یک حرکت دوستانه انجام بشه 1555 02:28:04,000 --> 02:28:07,095 ‫ایشون صدراعظم موقت بودند ‫و حالا مامور عالیرتبه ی هیتلر هستند 1556 02:28:08,000 --> 02:28:09,797 ‫یک کاتولیک بسیار دیندار یک قهرمان واقعی . 1557 02:28:11,000 --> 02:28:12,896 چای میخورین؟ ممنون 1558 02:28:14,000 --> 02:28:16,096 ‫میدونید که من از طرف خودم صحبت نمیکنم 1559 02:28:17,000 --> 02:28:18,998 ‫بلکه از طرف مقر پاپ صحبت میکنم طبعاً همینطوره 1560 02:28:19,000 --> 02:28:20,995 ‫کمی عرق نیشکر بریزم؟ 1561 02:28:21,000 --> 02:28:22,997 ‫- فکر نمیکنم که این ... فقط واسه مزه ش 1562 02:28:23,000 --> 02:28:24,897 ‫- شکر؟ ‫هیچی، ممنون 1563 02:28:25,000 --> 02:28:27,294 ‫چیزی که واتیکان رو خیلی ناراحت کرده ... 1564 02:28:27,300 --> 02:28:30,797 ‫این بود که اون بیانیه به مردم انگیزه میداد ‫تا در همه پرسی، گزینه آری رو انتخاب کنند. 1565 02:28:30,900 --> 02:28:32,593 ‫متوجه هستم. 1566 02:28:32,800 --> 02:28:34,996 ‫نباید بدون مزه کردن این اشترودل از اینجا برین 1567 02:28:36,300 --> 02:28:38,894 ‫این رو سفارش دادم چون میدونم ... 1568 02:28:39,000 --> 02:28:41,296 ‫که شما آمریکاییها وقتی به وین میاین. 1569 02:28:41,400 --> 02:28:43,695 ‫خیلی دوست دارین اشترودل بخورین. 1570 02:28:45,000 --> 02:28:47,196 ‫البته که من بیش از هر چیزی نگران کلیسا بودم. 1571 02:28:48,000 --> 02:28:50,793 ‫من کاری به سیاست ندارم . 1572 02:28:51,300 --> 02:28:54,195 ‫فکر میکنید اون بیانیه، غیر سیاسی بوده؟ كاملاً 1573 02:28:54,200 --> 02:28:56,494 ‫در یک رای گیری که میگه اتریش باید بخشی از آلمان بشه؟ 1574 02:28:57,000 --> 02:28:59,097 ‫اتریش بخشی از آلمان هست هیتلر خودش اعلام کرد 1575 02:29:01,000 --> 02:29:03,493 ‫این همه پرسی فقط جنبه ی تشریفاتی داره 1576 02:29:03,600 --> 02:29:07,692 ‫یک امر تشریفاتی که از نظر خود هیتلر خیلی اهمیت داره 1577 02:29:07,700 --> 02:29:11,591 ‫دقیقاً ، هیتلر اتریش رو میخواد ‫اکثر مردم اتریش هم هیتلر رو میپذیرن. 1578 02:29:12,000 --> 02:29:16,492 ‫اگه کلیسا در این رابطه واسطه گری کنه این عمل بسیار منطقی تر خواهد بود . 1579 02:29:16,500 --> 02:29:19,793 ‫ولی کار شما فراتر از واسطه گری هستش . ‫شما خودتون رو طرفدار این اتحاد نشون دادید. 1580 02:29:21,000 --> 02:29:22,994 ‫و رم معتقده که کلیسا عاقبت بهتری خواهد داشت .... 1581 02:29:23,000 --> 02:29:25,296 ‫اگه ما نسبت به موضعی که شما دارید موضع منتقدانه تری 1582 02:29:26,000 --> 02:29:27,993 ‫نسبت به سوسیالیسم ملی داشته باشیم. 1583 02:29:30,000 --> 02:29:32,893 ‫آیا رم میدونه که هیتلر نسبت به انتقاد چه واکنشی نشون میده؟ 1584 02:29:35,000 --> 02:29:37,497 ‫آیا دوست دارین که مردم کاتولیک هم مانند بسیاری از یهودیان ... 1585 02:29:38,000 --> 02:29:40,096 ‫در پیاده روها نقش بر زمین باشند؟ 1586 02:29:40,100 --> 02:29:42,194 ‫ما در خصوص برخی مسائل نمیتونیم سازش کنیم . 1587 02:29:43,000 --> 02:29:45,895 ‫حق کلیسا نسبت به زندگی خانواده ها آموزش جوانان . 1588 02:29:46,000 --> 02:29:48,196 ‫ولی عالیجناب فکر میکنید من اینجا چکار میکنم . 1589 02:29:49,000 --> 02:29:50,993 ‫دفاع از همین حقوق . 1590 02:29:51,000 --> 02:29:53,596 ‫از بالاترین مراتب کشوری به من اطمینان داده شده . 1591 02:29:55,000 --> 02:29:59,292 ‫باید به یاد داشته باشیم که در آلمان چه اتفاقی افتاد . 1592 02:29:59,600 --> 02:30:02,694 ‫قضیه اتریش فرق میکنه ‫فراموش نکنید که اینجا یک کشور کاتولیک هستش. 1593 02:30:04,000 --> 02:30:07,094 ‫اینجا کشوری هستش که خود هیتلر در اون به دنیا اومده و غسل تعمید شده 1594 02:30:08,000 --> 02:30:10,596 ‫با اینحال واتیکان معتقده ... میدونی، فرمویل 1595 02:30:11,000 --> 02:30:14,393 من مردمی که به اینجا تسلط پیدا کردن را میشناسم 1596 02:30:14,500 --> 02:30:18,293 ‫میتونی در مهمانی امشب دکتر سایس اینکوآرت ‫با چند نفرشون آشنا بشی؟ 1597 02:30:19,000 --> 02:30:21,895 ‫ما در اتریش یک سنت متمدانه داریم که آلمانیها عاری از اون هستند . 1598 02:30:23,000 --> 02:30:25,397 ‫پس چرا مردم اینجا اینقدر مشتاق هستند که به اونها ملحق بشن؟ 1599 02:30:26,000 --> 02:30:28,492 ‫چون ما از نژاد آلمانی هستیم. 1600 02:30:29,000 --> 02:30:31,997 ‫درک این موضوع برای یک غیر آلمانی دشواره و واسه یک آمریکایی که بسیار دشواره 1601 02:30:34,000 --> 02:30:35,596 ‫چرا این حرف رو میگی؟ 1602 02:30:36,000 --> 02:30:39,294 ‫شما به این ترکیب و ادغامات عادت دارین . 1603 02:30:39,300 --> 02:30:41,893 ‫اتحاد تمام مردم آلمانی چیزی هستش که 1604 02:30:42,000 --> 02:30:45,394 ‫که بیش از هزار سال در آرزوی اون بودیم . 1605 02:30:47,000 --> 02:30:49,196 ‫درسته ما و آلمانیها از خیلی جهات با هم متفاوت هستیم. 1606 02:30:50,000 --> 02:30:52,894 ‫ولی از یک نژاد هستیم . 1607 02:30:53,000 --> 02:30:55,396 ‫با شما موافقم که درک این مفهوم کار سختیه . 1608 02:30:56,000 --> 02:30:59,092 ‫پس واسه چی وقتمون رو تلف کنیم؟ 1609 02:30:59,300 --> 02:31:02,395 ‫چرا بطور خلاصه به من نمیگین که ‫پدر مقدس چه انتظاری از بنده دارند؟ 1610 02:31:03,000 --> 02:31:06,094 اولاً مایل هستید که ابراز کنید 1611 02:31:06,100 --> 02:31:09,094 ‫پیشنهادتون به آری گفتن فقط یک نظر شخصی بوده 1612 02:31:10,000 --> 02:31:12,993 ‫و لزومی نداره که کاتولیکها این امر رو واجب بدونن 1613 02:31:14,000 --> 02:31:16,595 ‫و بعد از انجام این کار ‫بیانیه ی دیگری در خصوص همه پرسی صادر نکنید 1614 02:31:18,000 --> 02:31:20,095 ‫انجام این خواسته ها بسیار ساده است 1615 02:31:21,000 --> 02:31:22,997 ‫من تمایلی ندارم که بیانیه برای انتخابات صادر کنم 1616 02:31:24,000 --> 02:31:28,691 ‫من یک سیاستمدار نیستم 1617 02:31:33,000 --> 02:31:37,193 ‫عالیجناب کاردینال تئودور اینیتزر و عالیجناب اسقف فرمویل . 1618 02:31:43,000 --> 02:31:45,895 ‫ژنرال آلبرت كراس اسقف فرمویل . 1619 02:31:48,000 --> 02:31:51,294 ‫خانم والتر ، ایشون اسقف فرمویل هستند 1620 02:31:52,000 --> 02:31:54,396 ‫خانم كلارا والتر دکتر سایس اینکوآرت 1621 02:31:54,700 --> 02:31:56,094 ‫عالیجناب 1622 02:31:56,100 --> 02:31:58,195 ‫ایشون عالیجناب اسقف فرمویل هستند 1623 02:31:59,000 --> 02:32:00,898 ‫یه آمریکایی که در واتیکان مشغول به کار هستند . 1624 02:32:02,000 --> 02:32:03,191 ‫باعث افتخاره . 1625 02:32:04,000 --> 02:32:07,194 ‫امیدوارم ایشون مطلع باشند که حضورشون در اینجا ‫چقدر برای ما قابل احترام هست 1626 02:32:10,000 --> 02:32:11,397 ‫امروز پای تلفن با پیشوا صحبت کردم 1627 02:32:12,000 --> 02:32:13,994 ‫و ایشون فرمودند 1628 02:32:14,000 --> 02:32:16,296 ‫آقای سایس اینکوآرت عزیز ‫تمام اتریش به جز کاردینال اینیتزر 1629 02:32:16,700 --> 02:32:18,594 ‫باید به فرمان تو باشند 1630 02:32:20,000 --> 02:32:22,397 ‫ایشون گفت یادت باشه این قدرت از طریق من به شما داده میشه 1631 02:32:24,000 --> 02:32:26,593 ‫و خودشون توسط خداوند به این قدرت دست یافتند 1632 02:32:26,600 --> 02:32:28,696 ‫آقای کورت ون هارتمن و خانم آنامری ون هارتمن . 1633 02:32:33,000 --> 02:32:35,695 هایل هیتلر هایل هیتلر 1634 02:32:43,000 --> 02:32:45,994 ‫بالاخره موفق شدم به آمریکا سفر کنم. 1635 02:32:46,000 --> 02:32:48,197 ‫دو سال پیش، کورت منو واسه یک سفر کاری با خودش برد 1636 02:32:50,000 --> 02:32:51,893 ‫ولی هرگز بوستون رو ندیدیم 1637 02:32:52,000 --> 02:32:54,996 ‫متاسفانه خیلی ها موفق به دیدنش نمیشن خب از چیزهایی که دیدین خوشتون اومد؟ 1638 02:32:56,000 --> 02:32:58,491 ‫خیلی زیاد ، از بیشتر جاهاش خوشم اومد . 1639 02:32:58,500 --> 02:33:01,695 ‫مردم ما در اینجا باید خیلی از چیزهای اونجا رو داشته باشن تا وارد دنیای مدرن بشن 1640 02:33:03,000 --> 02:33:05,097 ‫حالا توی این فکر هستیم که اون چیزها رو بدست بیاریم . 1641 02:33:06,000 --> 02:33:07,696 ‫به خاطر هیتلر؟ 1642 02:33:07,700 --> 02:33:09,395 ‫آنامری فکر میکنه هیتلر مزایایی داره 1643 02:33:10,000 --> 02:33:11,698 ‫و این مزایا برای افراد بی طرف واضح نیست 1644 02:33:13,000 --> 02:33:14,494 ‫ولی شما موافق نیستید؟ 1645 02:33:14,500 --> 02:33:17,092 ‫بعنوان یک بانکدار ‫باید کمی از اقتصاد سر در بیارم 1646 02:33:18,000 --> 02:33:21,197 ‫در این فصل برای اینکه بتونی برف خوبی ببینی باید تا ارتفاع ۱۵۰۰ متری بالا بری 1647 02:33:21,400 --> 02:33:22,794 ‫کوه تسوگ اشپیتسه 1648 02:33:26,000 --> 02:33:28,794 سنت کریستوفر بالاتر از شهر دلبرگ 1649 02:33:29,000 --> 02:33:31,794 ‫ببین به چه روزی افتادیم . 1650 02:33:32,000 --> 02:33:34,595 ‫جلوی آقای راینهارد ‫که ۱۲ سال با ما بوده نمیتونیم صحبت کنیم 1651 02:33:35,000 --> 02:33:37,695 ‫به نظر من بهترین قانون اینه که هیچ استثنائی قائل نشیم . 1652 02:33:38,000 --> 02:33:40,493 ‫به نظرم بزرگترین خطری که نازیها ایجاد میکنن ... 1653 02:33:41,000 --> 02:33:44,695 ‫این هستش که مجبورند سریع گسترش پیدا کنن یا نابود شوند ‫این یعنی دیر یا زود جنگ راه میفته 1654 02:33:44,900 --> 02:33:47,793 ‫ولی اون گفت که بزرگترین آرزوی او دستیابی به صلحه 1655 02:33:48,000 --> 02:33:51,692 ‫در حالیکه داره تانک و هواپیما میسازه و اطرافش رو پر از گانگستر کرده 1656 02:33:51,800 --> 02:33:55,194 ‫میدونم بعضی از اونا بیرحم هستن ‫ولی فکر میکنم به قدرت اونا نیاز داریم 1657 02:33:56,000 --> 02:33:57,996 ‫حالا ما داریم بخشی از یک کشور قدرتمند میشیم 1658 02:34:01,000 --> 02:34:02,199 ‫کی میتونه باشه؟ نمی دونم 1659 02:34:04,000 --> 02:34:05,398 ‫عذر میخوام . 1660 02:34:11,000 --> 02:34:12,198 ‫گشتاپو! 1661 02:34:12,700 --> 02:34:13,798 ‫ببخشید 1662 02:34:27,000 --> 02:34:28,997 ‫کورت 1663 02:35:28,000 --> 02:35:30,695 ‫می دونی چرا اون کار رو کرد؟ 1664 02:35:31,000 --> 02:35:32,497 ‫مادر بزرگ پدریش یه یهودی بود . 1665 02:35:35,000 --> 02:35:37,694 ‫و نازیها این رو میدونستند 1666 02:35:38,000 --> 02:35:40,994 ‫و ظاهراً ترس وجودش رو فرا گرفته بوده . 1667 02:35:41,000 --> 02:35:43,695 ‫نمی تونسته تصمیم بگیره که از کشور خارج بشه یا نه . 1668 02:35:44,000 --> 02:35:46,894 ‫تمام اینها رو به وکیلش گفته بوده ولی هرگز چیزی به من نگفته بود . 1669 02:35:47,000 --> 02:35:48,797 ‫چه واکنشی نشون میدادی؟ نمی دونم 1670 02:35:50,000 --> 02:35:51,793 ‫شاید اون هم نمیدونسته . 1671 02:35:52,000 --> 02:35:55,096 ‫این منصفانه نبوده که به من چیزی نگه ‫وقتی نمیدونستم چطور میتونستم بهش کمک کنم؟ 1672 02:35:55,200 --> 02:35:57,095 ‫حتماً خیلی نا امید شده بوده . 1673 02:35:58,000 --> 02:36:00,395 ‫تو که فکر نمیکنی کاری که کرده درست باشه آره؟ 1674 02:36:00,400 --> 02:36:02,795 ‫هیچی نمیتونه خودکشی رو توجیه کنه . 1675 02:36:03,000 --> 02:36:06,692 ‫ولی بعضی شرایط رو راحت تر میشه درک کرد . 1676 02:36:07,000 --> 02:36:09,693 ‫وضعیت روحی افرادی که فکر میکنن ‫تحت تعقیب هستند خیلی خراب میشه 1677 02:36:11,000 --> 02:36:13,697 ‫و هیچ کدوم از کارهایی که میکنن برای یک انسان عادی قابل درک نیست. 1678 02:36:29,000 --> 02:36:30,493 ‫عالیجناب . 1679 02:36:33,000 --> 02:36:36,993 ‫عذر میخوام که ناگهانی اومدم پیش شما ولی من در اپرا بودم 1680 02:36:37,000 --> 02:36:40,793 ‫و به نظرم اومد شاید لازم باشه در اسرع وقت این رو بخونین 1681 02:36:41,000 --> 02:36:44,194 ‫اصلاحیه بیانیه ما در خصوص همه پرسی 1682 02:36:46,000 --> 02:36:48,894 ‫شاید بخواین این رو به واتیکان بفرستید. 1683 02:36:49,000 --> 02:36:52,294 ‫فکر میکنم قبول میکنید که این تمام نکاتی که مد نظر داشتیم رو شامل میشه . 1684 02:36:52,300 --> 02:36:55,793 ‫ چه وقت منتشر میشه؟ شوخی میکنید عالیجناب 1685 02:36:56,000 --> 02:36:58,993 ‫نازی ها هرگز اجازه نمیدن چیزی چاپ بشه که تعداد آراء اونها رو پایین بیاره . 1686 02:37:00,000 --> 02:37:02,796 ‫پیشنهاد میکنم صبح روز یکشنبه این متن در تمام کلیساهای کشور خونده بشه 1687 02:37:03,000 --> 02:37:05,095 ‫یکشنبه روز همه پرسی هستش. 1688 02:37:05,100 --> 02:37:08,194 ‫مگه مردم قبل از رای دادن به مراسم عشاء ربانی نمیرن؟ 1689 02:37:08,200 --> 02:37:11,292 ممکنه که آشوب به پا بشه؟ پس این ایده رو رد میکنید؟ 1690 02:37:12,000 --> 02:37:14,995 ‫مگه اینکه دستور مستقیم از واتیکان داشته باشم اون رو طبیعتاً اطاعت میکنم 1691 02:37:15,000 --> 02:37:16,797 ‫حتی اگه بدونم که بی احتیاطی هستش 1692 02:37:19,000 --> 02:37:20,993 ‫شب خوش اسقف فرمویل 1693 02:37:21,000 --> 02:37:24,993 ‫نیازی نیست من رو تا کنار در همراهی کنید ‫میدونم که خیلی کار دارین 1694 02:37:25,000 --> 02:37:28,992 ‫مشغول آماده سازی نامه های اسقف اعظم چیکوگیانی برای ارسال هستیم 1695 02:37:29,000 --> 02:37:31,398 ‫این یعنی به این زودیها دستور مستقیمی از رم به ما نمیرسه. 1696 02:37:34,000 --> 02:37:35,495 ‫شب بخیر . 1697 02:37:38,000 --> 02:37:40,393 ‫وقتی جناب کاردینال اینجا بودند ‫این خانم تشریف آوردند 1698 02:37:42,000 --> 02:37:44,198 ‫نمیخواستم به اینجا بیام ‫ولی نمیدونستم باید به کجا برم 1699 02:37:53,000 --> 02:37:54,495 ‫چی شده؟ 1700 02:37:55,000 --> 02:37:57,892 ‫اونا دنبالم هستن گشتاپو رو میگم. 1701 02:37:58,000 --> 02:38:01,492 ‫فکر کنم تا اینجا تعقیبم کردند ‫نمی دونم دنبال چی هستن 1702 02:38:01,500 --> 02:38:04,497 ‫اگه من رو به زندان بندازن مجبورم میکنن هر چی اونا میخوام رو بگم ، مگه نه؟ 1703 02:38:08,000 --> 02:38:09,895 ‫با استفاده از مواد مخدر و شکنجه 1704 02:38:10,000 --> 02:38:13,694 ‫فکر نمیکنم بتونم اون همه درد رو تحمل کنم . 1705 02:38:15,000 --> 02:38:18,194 نمیدونم باید چیکار کنم یا کجا برم میتونی اینجا بمونی 1706 02:38:24,000 --> 02:38:26,295 ‫پدر نیدر موزر؟ ‫خواهر ویللمینا هنوز اینجا هستند؟ 1707 02:38:26,600 --> 02:38:28,496 ‫بله ، فکر کنم ‫لطفاً به ایشون بگین به اینجا بیان 1708 02:38:31,000 --> 02:38:32,594 ‫پیش ما جات امنه 1709 02:38:33,000 --> 02:38:35,298 ‫ متاسفم ، حرفشو نزن خوشحال میشم کمکت کنم 1710 02:38:38,000 --> 02:38:39,297 ‫ممنون . 1711 02:38:40,000 --> 02:38:41,595 ‫بفرمائید 1712 02:38:46,000 --> 02:38:48,096 عالیجناب بامن کاری داشتید؟ ‫ بله، خواهر 1713 02:38:49,000 --> 02:38:50,998 ‫میخوام یه اتاق برای خانم ون هارتمن آماده کنید 1714 02:38:52,000 --> 02:38:53,194 ‫حتماً 1715 02:38:53,200 --> 02:38:55,495 ‫خواهر ویللمینا هر چی لازم داشته باشی برات فراهم میکنه 1716 02:38:57,000 --> 02:38:58,597 ‫میشه دنبالم بیاین خانم ون هارتمن؟ 1717 02:39:00,000 --> 02:39:01,393 ‫باز هم ممنونم . 1718 02:39:05,000 --> 02:39:07,396 ‫جنابعالی حتماً امروز صبح ‫در میان اولین رای دهندگان بودید 1719 02:39:08,000 --> 02:39:09,594 ‫اخبارش رو ساعت ۹ اعلام کردند . 1720 02:39:11,000 --> 02:39:13,695 ‫من سحرخیز هستم ‫همیشه دوست دارم ساعت ۶ مراسم عشاء ربانی رو اجرا کنم 1721 02:39:14,000 --> 02:39:15,796 ‫شما نوع رای دادنتون رو تبلیغ کردید 1722 02:39:17,000 --> 02:39:19,293 ‫من به شما گزارش دادم که جناب پاپ نگران هستند 1723 02:39:19,300 --> 02:39:22,792 ‫اسقف عزیز، شما به من گفتید که دیگه ‫هیچ بیانیه ای در خصوص همه پرسی صادر نکنم 1724 02:39:23,000 --> 02:39:25,695 ‫دیشب بعد از سخنرانی هیتلر ‫ناقوس تمام کلیساها دوباره به صدا در اومد 1725 02:39:28,000 --> 02:39:30,795 ‫شما واقعا با این ناقوسها مشکل دارین . 1726 02:39:31,000 --> 02:39:33,691 ‫چیزی که جلب توجه میکنه به صدا در آوردن اونا نیست 1727 02:39:33,700 --> 02:39:36,995 ‫گزارش رادیو میگه که کشیشهای سرتاسر کشور مردم رو مجاب میکنن که آری رو انتخاب کنن 1728 02:39:38,000 --> 02:39:40,297 ‫و خبر مهم تر اینکه بعد از اینکه شما رای خودتون رو دادید 1729 02:39:41,000 --> 02:39:42,995 ‫رای کاملاً شخصی خودم . 1730 02:39:43,000 --> 02:39:46,593 ‫به سبک نازیها احترام گذاشتید و گفتید هایل هیتلر 1731 02:39:46,600 --> 02:39:49,795 ‫درسته این جمله حالا بخشی از زبان آلمانی هستش 1732 02:39:50,000 --> 02:39:52,895 ‫از این اصطلاح به جای صبح بخیر ‫یا عصر بخیر هم استفاده میشه 1733 02:39:53,000 --> 02:39:56,892 ‫حتی متاسفانه به جای خدا به شما برکت دهد 1734 02:39:57,000 --> 02:39:59,693 ‫با این حال تحت این شرایط این حرکت یک واکنش سیاسی و حمایت گرانه بود 1735 02:40:01,000 --> 02:40:03,096 ‫من بیانیه ای صادر نکردم ‫من دستورات پاپ رو نقض نکردم 1736 02:40:06,000 --> 02:40:08,891 ‫در لغت، شاید نقض نکرده باشید 1737 02:40:09,000 --> 02:40:12,094 ‫چیزی که میخواستم شما متوجه بشین یک گرایش روحی و کلی بود 1738 02:40:13,000 --> 02:40:17,492 ‫و شما بوضوح به این مساله اهمیتی ندادید. 1739 02:40:18,000 --> 02:40:20,994 ‫شما بر این باور بودید که روش شما بهتر از روش جناب پاپ بوده 1740 02:40:23,000 --> 02:40:24,997 ‫من اینطور متوجه شدم و همینطور هم گزارش خواهم داد 1741 02:40:26,000 --> 02:40:27,492 ‫یه لحظه اسقف . 1742 02:40:28,000 --> 02:40:30,894 ‫باید بدونید که من قصد فضولی در زندگی شخصی شما ندارم 1743 02:40:35,000 --> 02:40:38,394 ‫این عکس حتماً در مراسم خاکسپاری كورت ون هارتمن برداشته شده 1744 02:40:39,000 --> 02:40:40,996 ‫میشه بپرسم این عکس چطور به دست جنابعالی رسیده؟ 1745 02:40:42,000 --> 02:40:44,695 ‫این عکس رو پلیس به من داده 1746 02:40:45,000 --> 02:40:47,194 ‫من خانم ون هارتمن رو ‫قبل از ازدواجشون میشناختم 1747 02:40:48,400 --> 02:40:50,997 ‫من زمانی که از خدمت کشیشی مرخصی داشتم برای مدتی در اینجا بودم 1748 02:40:51,000 --> 02:40:52,893 ‫مرخصی از خدمت کشیشی؟ 1749 02:40:53,000 --> 02:40:56,793 ‫البته تعهداتم به قوت خود باقی بود اون مربوط به چندین سال قبل میشه 1750 02:40:57,000 --> 02:40:59,695 ‫و حالا همین زن در سفارت پاپ ساکن شده؟ 1751 02:41:01,000 --> 02:41:03,595 ‫ایشون کنار خدمتکار خانه خواهر ویللمینا هستند . 1752 02:41:03,600 --> 02:41:05,894 ‫منظورم این نیست که این یه کار ناشایست باشه . 1753 02:41:06,000 --> 02:41:08,796 ‫ولی باید در نظر داشته باشید که ‫نازی ها ممکنه چه حرفهایی در موردش بزنن 1754 02:41:09,000 --> 02:41:10,697 ‫من به خانم ون هارتمن پناه دادم . 1755 02:41:12,000 --> 02:41:13,993 ‫میدونم به خاطر پلیس 1756 02:41:14,000 --> 02:41:16,794 ‫ولی اینکه پلیس مدعی شده او مرتکب جرمی شده 1757 02:41:17,000 --> 02:41:20,893 ‫باعث تبلیغ منفی در خصوص وجهه کلیسا نمیشه؟ 1758 02:41:21,000 --> 02:41:23,695 ‫ایشون جرمی مرتکب نشده ‫هیچکس اون رو به چیزی متهم نکرده 1759 02:41:24,000 --> 02:41:27,094 ‫بهتره در این خصوص اطلاعات شما رو بیشتر کنم . 1760 02:41:28,000 --> 02:41:31,993 ‫یک مدرک واضح موجود هست که کورت ون هارتمن . 1761 02:41:32,000 --> 02:41:33,897 ‫به دلایل قابل درک ‫قصد خروج از اتریش رو داشته. 1762 02:41:35,000 --> 02:41:36,995 ‫شاید این درست باشه ولی این ... 1763 02:41:37,000 --> 02:41:39,492 ‫میخواسته مبلغ زیادی پول با خودش ببره 1764 02:41:39,500 --> 02:41:42,396 ‫این خلاف قوانین چندین ساله ماست و مربوط میشه به قبل از ورود نازیها . 1765 02:41:44,000 --> 02:41:45,695 ‫این ارتباطی به همسرش نداره 1766 02:41:46,000 --> 02:41:48,197 ‫حقیقت اینه که جواهرات شخصی ایشون هم در بین اونها بوده 1767 02:41:49,000 --> 02:41:50,692 ‫در بین چی؟ 1768 02:41:50,800 --> 02:41:53,894 ‫به همراه پولها در زیر آستر چمدانی که در آپارتمان پیدا شد، مخفی شده بود 1769 02:41:56,000 --> 02:41:58,894 ‫از این موضوع خبر نداشتم به شما نگفته بود؟ 1770 02:41:59,000 --> 02:42:02,593 ‫به من گفت که از برنامه های همسرش اطلاعی نداشته. 1771 02:42:03,000 --> 02:42:06,690 ‫و شما این رو پذیرفتید ‫فرض میکنیم که این حقیقت داشته باشه 1772 02:42:07,000 --> 02:42:09,895 ‫اگه اینطوره باید با ادامه بازجویی مشکلی نداشته باشه تا بتونه تبرئه بشه 1773 02:42:10,000 --> 02:42:11,593 ‫به ایشون بگین تا با مامورین همکاری کنه. 1774 02:42:15,000 --> 02:42:17,796 ‫وقتی که این مامورها گشتاپو باشند نمی تونم این بدگویی رو تحمل کنم 1775 02:42:20,000 --> 02:42:21,892 ‫نه در زمانی که در حال تکمیل 1776 02:42:22,000 --> 02:42:24,994 حساس ترین مذاکرات مربوط به آینده ی کلیسا در اتریش هستم 1777 02:42:27,000 --> 02:42:29,393 ‫باید در موردش فکر کنم . ‫باید با خانم ون هارتمن صحبت کنم. 1778 02:42:30,000 --> 02:42:32,391 ‫ولی حتماً اهمیت و فوریت این مساله رو درک میکنید؟ 1779 02:42:32,500 --> 02:42:35,697 ‫و حتماً راهی پیدا میکنید که باعث شرمندگی من و تخریب روابط من با دولت جدید نشه؟ 1780 02:42:39,000 --> 02:42:40,696 ‫بله یه راهی پیدا میکنم . 1781 02:42:55,000 --> 02:42:57,295 ‫همین الان نتیجه همه پرسی رو اعلام کردند . 1782 02:42:57,400 --> 02:42:59,293 ‫تعداد ۱۱۸۰۷ رای منفی بوده 1783 02:42:59,300 --> 02:43:01,592 ‫تعداد ۴۴۴۳۲۰۸ رای آری بوده 1784 02:43:06,000 --> 02:43:07,597 ‫درصد آراء آری ۹۹. ۷۳ بوده 1785 02:43:08,000 --> 02:43:09,796 ‫ممنونم پدر . 1786 02:43:10,000 --> 02:43:12,892 ‫تعداد ۹۹ و سه چهارم درصد یعنی اکثریت مردم 1787 02:43:13,000 --> 02:43:15,795 ‫یه صابون در آمریکا است که در تبلیغاتش گفته میشه ۹۹ ,۴۴ درصد پاک هستش 1788 02:43:18,000 --> 02:43:20,894 ‫ولی هیتلر حتماً از اون هم پاک تره 1789 02:43:21,000 --> 02:43:24,793 شما که سفارت پاپ رو تعطیل میکنید اتریش دیگه وجود خارجی نداره 1790 02:43:25,000 --> 02:43:28,793 ‫روابط سیاسی ما با آلمانیها ‫از سفارت پاپ در برلین صورت میگیره 1791 02:43:31,000 --> 02:43:34,394 ‫گشتاپو گفته که یک چمدان در آپارتمان شما پیدا کردند 1792 02:43:35,000 --> 02:43:37,596 ‫جواهرات شما به همراه پولها ‫در زیر آستر اون چمدون پنهان شده بوده 1793 02:43:39,000 --> 02:43:41,695 ‫کورت همیشه جواهرات من رو در گاوصندوقش نگه میداشت. 1794 02:43:41,700 --> 02:43:43,896 ‫یه راهی برای خارج کردنت از کشور پیدا میکنم . 1795 02:43:44,000 --> 02:43:45,896 ‫تو هیچ دینی نسبت به من ،نداری استفان . 1796 02:43:46,000 --> 02:43:47,893 ‫من خیلی به تو مدیون هستم. 1797 02:43:48,000 --> 02:43:51,094 ‫زمانی که نحوه ی عاشقی رو یادم رفته بود به من کمک کردی تا دوباره عاشق بشم. 1798 02:43:52,000 --> 02:43:54,895 ‫و تو اون عشق رو به من ارائه نکردی بلکه به خدا ارائه کردی 1799 02:43:55,000 --> 02:43:56,997 ‫از ابتدا به اون تعلق داشته همیشه به او تعلق داشته 1800 02:43:59,000 --> 02:44:01,097 ‫برای من همیشه تو بودی . 1801 02:44:01,100 --> 02:44:03,894 ‫من هرگز عاشق مردی جز تو نشدم . 1802 02:44:06,000 --> 02:44:09,194 ‫ببخشید عالیجناب تلفن دارید. 1803 02:44:23,000 --> 02:44:26,792 ‫میخوام امشب یک شاهد از واتیکان در کنارم باشه . 1804 02:44:26,800 --> 02:44:30,092 ‫نه تنها برای ثبت دقیق وقایع ‫بلکه میخوام یک تجربه ی آموزشی باشه . 1805 02:44:32,000 --> 02:44:34,795 ‫میخوام گزارش بدین که یک غیر رومی هم میتونه در سیاست موفق باشه 1806 02:44:37,000 --> 02:44:39,994 ‫کجا میریم؟ به دیدن آدولف هیتلر 1807 02:44:48,000 --> 02:44:51,992 ‫ما بیش از دو ساعت منتظر بودیم ‫جناب پیشوا از این موضوع مطلع هستند؟ 1808 02:44:52,100 --> 02:44:55,694 ‫ مطمئنم که در جریان هستند عالیجناب ‫ ممنون 1809 02:45:00,000 --> 02:45:02,595 ‫دو ساعت کمی طولانی هستش ‫مهم نیست چقدر سرش شلوغ باشه 1810 02:45:04,000 --> 02:45:06,196 ‫ولی حداقل باید در شرایط خوبی باهاش ملاقات کنیم . 1811 02:45:06,200 --> 02:45:08,096 ‫اتریش بزرگترین پیروزی او بوده . 1812 02:45:08,100 --> 02:45:09,498 ‫کاردینال اینیتزر . 1813 02:45:12,000 --> 02:45:14,293 ‫اسقف فرمویل نمیتونه همراهیتون کنه . 1814 02:45:14,300 --> 02:45:17,196 ‫ جناب پیشوا میخوان با شما به تنهایی صحبت کنند ولى من صراحتاً درخواست کردم 1815 02:45:18,000 --> 02:45:20,596 ‫اینها دستورات جناب پیشوا هستند. 1816 02:45:38,000 --> 02:45:40,992 ‫بخشید عالیجناب 1817 02:45:41,000 --> 02:45:43,494 ‫شما برای مردم خودتون در آمریکا درباره ی این روزهای شکوهمند 1818 02:45:44,000 --> 02:45:46,996 ‫و اینکه چطور دو کشور آلمانی در صلح و آرامش ‫با هم متحد شدند، تعریف میکنید؟ 1819 02:45:48,000 --> 02:45:50,095 ‫من چیزی که دیدم رو تعریف میکنم 1820 02:45:50,100 --> 02:45:52,096 ‫در آینده هم هنگام آزادسازی برادران آلمانی مون 1821 02:45:52,100 --> 02:45:54,096 ‫در سود تنلند کشور چکسلواکی هم همینطور میشه 1822 02:45:55,000 --> 02:45:56,595 ‫و همچنین در کشور شما . 1823 02:45:57,000 --> 02:46:00,094 ‫ منظورت ایالات متحده است؟ ‫ بله 1824 02:46:01,000 --> 02:46:04,194 ‫ما قصد تصرف سرزمینهای شما ‫و آسیب زدن به مردم شما رو نداریم. 1825 02:46:04,200 --> 02:46:06,796 ‫تنها هدف ما، آزادسازی ‫پنج میلیون آلمانی ای هستش که اونجا هستند . 1826 02:46:12,000 --> 02:46:15,494 ‫دوستتون حتماً حرف اشتباهی زده 1827 02:46:37,000 --> 02:46:39,096 ‫اون تمام وعده هایی که به من داده بود رو حاشا کرد. 1828 02:46:41,000 --> 02:46:43,994 ‫گفت بزودی یک جنگ راه میفته . 1829 02:46:44,000 --> 02:46:45,797 ‫و کلیسا هم باید مانند ارتش . 1830 02:46:45,800 --> 02:46:48,594 ‫به کشورش خدمت رسانی کنه . 1831 02:46:49,000 --> 02:46:51,795 ‫در اتریش بیشتر از آلمان میشه مردم رو کنترل کرد . 1832 02:46:52,000 --> 02:46:56,492 ‫چون اکثریت مردم ما کاتولیک هستند. 1833 02:46:57,000 --> 02:47:00,694 ‫مدارس دینی ما باید منحل بشن گروه های جوانان باید منحل بشه 1834 02:47:02,000 --> 02:47:04,296 ‫ازدواج به آیین کاتولیک دیگه اجبار قانونی نداره . 1835 02:47:06,000 --> 02:47:09,094 ‫در پایان، شروع به داد و فریاد کرد ... 1836 02:47:09,200 --> 02:47:11,193 ‫و از من پرسید آیا نمیدونم که خداوند بزرگ . 1837 02:47:11,200 --> 02:47:13,296 ‫اون رو برای هدایت مردم ‫و تعیین سرنوشتشون فرستاده 1838 02:47:17,000 --> 02:47:19,195 ‫منتظر جواب نموند . 1839 02:47:19,200 --> 02:47:21,795 ‫و خودم رو در روز همه پرسی به یاد آوردم ... 1840 02:47:23,000 --> 02:47:25,892 ‫دستم رو بالا بردم و به روش غیر مسیحی احترام گذاشتم. 1841 02:47:26,000 --> 02:47:28,995 و نگفتم خدارو شکر بلکه گفتم هایل هیتلر 1842 02:48:35,000 --> 02:48:39,600 به زبان آلمانی 1843 02:53:23,000 --> 02:53:24,792 ‫میتونیم مراسم عشاء ربانی رو به جا بیاریم . 1844 02:54:06,000 --> 02:54:07,998 ‫این مسیر به سرداب زیر کلیسای جامع منتهی میشه . 1845 02:54:44,000 --> 02:54:45,296 ‫عالیجناب 1846 02:54:45,400 --> 02:54:47,096 ‫آه، نه این فقط یک خراش هستش . 1847 02:54:48,000 --> 02:54:50,393 ‫باید شما رو از اینجا خارج کنیم. 1848 02:54:50,600 --> 02:54:53,692 ‫با یک پاسپورت واتیکان شما یکی از ‫افرادی خواهید بود که میتونه کشور رو ترک کنه 1849 02:54:53,700 --> 02:54:56,495 ‫حداقل فعلاً میتونید باید حقایق رو ‫در مورد وعده های هیتلر گزارش بدین 1850 02:54:58,000 --> 02:55:00,592 ‫عالیجناب شما نمیتونید اینجا بمونید . ‫اینجا امن نیست . 1851 02:55:00,700 --> 02:55:03,497 ‫متاسفانه امنیت یکی از توهماتی است که دیگه نمیتونیم بهش دلگرم باشیم . 1852 02:55:05,000 --> 02:55:07,995 ‫برای من دعا کنید 1853 02:56:15,901 --> 02:56:17,198 ‫عالیجناب یک خبر شوکه کننده 1854 02:56:17,200 --> 02:56:19,292 ‫در مورد خانم ون هارتمن دارم 1855 02:56:19,400 --> 02:56:22,395 ‫گشتاپو برای بازجویی از اون اومده بود بهشون گفتم نباید وارد ساختمون بشن 1856 02:56:22,400 --> 02:56:24,696 گفتم اینجا تحت مالکیت یک ارگان مستقل است . ‫خب چی شد؟ 1857 02:56:25,000 --> 02:56:27,395 ‫خانم ون هارتمن برای ملاقات با اونها بیرون رفت 1858 02:56:27,900 --> 02:56:30,095 ‫تمایل نداشت که اعلام کنه اینجا حق پناهندگی داره 1859 02:56:32,371 --> 02:56:34,469 ‫از ایشون خواهش کردم که تا برگشتن شما منتظر بمونه 1860 02:56:34,600 --> 02:56:36,093 ‫قبول نکرد؟ 1861 02:56:36,100 --> 02:56:37,897 ‫خانم ون هارتمن گفت ‫اونقدر شخصیتش قوی نبوده 1862 02:56:38,000 --> 02:56:39,794 ‫که بتونه کار درست رو انجام بده 1863 02:56:40,000 --> 02:56:41,998 ‫تحمل این رو نداشته که در این مورد با شما صحبت کنه 1864 02:56:51,000 --> 02:56:52,293 ‫باز کنید 1865 02:57:08,000 --> 02:57:10,597 ‫عالیجناب، باورم نمیشد وقتی شنیدم که گفتند شما به اینجا اومدید. 1866 02:57:10,600 --> 02:57:12,694 ‫چرا اجازه دادی تو رو با خودشون ببرن؟ 1867 02:57:12,800 --> 02:57:14,897 ‫چون یهو به نظر راحت تر اومد که باهاشون مبارزه نکنم 1868 02:57:15,000 --> 02:57:16,794 ‫یهو دیگه اهمیتی برام نداشت 1869 02:57:16,800 --> 02:57:20,691 ‫خیلی اهمیت داره ‫وقتی هر دو میدونیم که تو بیگناه هستی 1870 02:57:20,700 --> 02:57:23,992 از جرم فرار از اتریش به همراه پول و جواهرات در این مورد گنهکار نیستم 1871 02:57:26,000 --> 02:57:29,595 ‫و با یک کمک مناسب میتونستی این رو ثابت کنی من یه وکیل رو مامور کردم تا به دیدنت بیاد . 1872 02:57:31,000 --> 02:57:34,393 ‫ارزش این همه تلاش رو داره؟ من که شک دارم 1873 02:57:35,000 --> 02:57:37,993 ‫از زمان مرگ کورت ‫وقت کردم در مورد خودم فکر کنم. 1874 02:57:41,000 --> 02:57:42,798 ‫وقتی یک دختر فاسد بودم عاشق یک مرد جوان شدم. 1875 02:57:45,000 --> 02:57:47,795 ‫یک کشیش . 1876 02:57:48,000 --> 02:57:49,995 ‫عاشقش بودم حداقل اینطور فکر میکنم . 1877 02:57:50,000 --> 02:57:52,595 ‫ولی اون یک چالش در برابر خودبینی من هم بود . 1878 02:57:54,000 --> 02:57:55,996 ‫میخواستم اون رو از کشیشی دور کنم. 1879 02:57:56,000 --> 02:57:58,994 ‫می خواستم از خدا دورش کنم. 1880 02:57:59,000 --> 02:58:02,494 ‫تو داری وقتمون رو هدر میدی نه اجازه بده حرف بزنم. 1881 02:58:03,000 --> 02:58:06,294 ‫وقتی در اون مبارزه شکست خوردم نا امید شده بودم ... 1882 02:58:06,300 --> 02:58:09,293 و به کورت روی آوردم ‫که شاید خیلی هم خوب میشد . 1883 02:58:09,300 --> 02:58:12,195 ‫اگه میتونستم واسه اون تبدیل به زنی بشم که خودم همیشه آرزوش رو داشتم . 1884 02:58:12,200 --> 02:58:13,698 زنی که فقط بخاطر همسرش زندگی میکنه ‫ 1885 02:58:21,000 --> 02:58:22,492 ‫بیچاره کورت . 1886 02:58:23,000 --> 02:58:25,397 ‫به کمتر از اینها هم راضی بود ‫خیلی کمتر ولی من هیچی بهش ندادم 1887 02:58:28,000 --> 02:58:30,894 ‫آنامری ... ‫ بذار حرفم تموم بشه 1888 02:58:31,000 --> 02:58:34,494 ‫حتی وقتی دو نفر، چیزهای کمی ‫برای سهیم شدن داشته باشن ... 1889 02:58:35,000 --> 02:58:39,891 ‫باز هم میتونن یه جور زندگی واسه خودشون بسازن 1890 02:58:40,000 --> 02:58:43,793 ‫تا وقتی که یه نفر از اونا ‫حس نیاز شدیدی نسبت به اون یکی داشته باشه 1891 02:58:47,000 --> 02:58:49,995 ‫وقتی کورت چنین احساس نیازی داشت ‫جای دیگه ای رو نداشت که بهش روی بیاره 1892 02:58:52,000 --> 02:58:54,894 ‫اونقدر من رو دوست داشت که بخواد ‫بدون من از کشور خارج بشه ... 1893 02:58:55,000 --> 02:58:57,696 ‫و اونقدر از من مطمئن نبود ‫که بخواد در مورد نقشه ش چیزی به من بگه . 1894 02:59:00,000 --> 02:59:01,993 ‫میتونم تصور کنم چه حسی داشته ... 1895 02:59:02,000 --> 02:59:05,095 ‫وقتی حرف های احمقانه من در مورد یک آلمان بزرگتر رو میشنیده 1896 02:59:06,000 --> 02:59:08,096 ‫به همین یک دلیل ‫این حق من هستش که الان اینجا باشم. 1897 02:59:09,000 --> 02:59:10,498 ‫فکر میکنی کورت این کار رو دوست داره؟ 1898 02:59:11,000 --> 02:59:12,994 ‫نه . 1899 02:59:13,000 --> 02:59:16,093 ‫اون خیلی مهربون بود . ‫نمی خواست صدمه دیدن من رو ببینه . 1900 02:59:16,100 --> 02:59:18,794 ‫پس به همین دلیل باید سعی کنی خودت رو تبرئه کنی به خاطر اون . 1901 02:59:20,000 --> 02:59:22,796 ‫همچنین به خاطر من ‫چون واسه من هم اهمیت داره که چه اتفاقی برات میفته 1902 02:59:25,000 --> 02:59:26,896 ‫ممنون . کاش میتونستم . 1903 02:59:27,000 --> 02:59:28,292 ‫تمومش کنید وقتتون تموم شده 1904 02:59:31,000 --> 02:59:33,997 ‫باید این کار رو بکنی مهمترین از همه باید این کار رو به خاطر خودت بکنی . 1905 02:59:34,000 --> 02:59:35,994 ‫به خاطر چیزی که هستی . 1906 02:59:36,000 --> 02:59:38,396 ‫تو یک مورچه ی تنها در یک مورتپه نیستی 1907 02:59:38,500 --> 02:59:40,597 ‫بلکه یک انسان هستی یک نفر ... 1908 02:59:44,000 --> 02:59:45,298 ‫که خدا از روحش در تو دمیده 1909 02:59:50,000 --> 02:59:51,397 ‫ممنون عالیجناب 1910 02:59:51,800 --> 02:59:54,495 ‫و خدا نگهدار . 1911 03:00:00,000 --> 03:00:06,400 به زبان ایتالیائی 1912 03:00:08,000 --> 03:00:10,695 ‫این افتخار رو دارم که به عالیجناب اطلاع بدم ..... 1913 03:00:11,000 --> 03:00:13,293 ‫که پدر مقدس قصد دارند در ساعت ده ... 1914 03:00:14,000 --> 03:00:16,396 ‫صبح پنجشنبه در مراسم نیمه عمومی در قصر پاپ در واتیکان 1915 03:00:17,000 --> 03:00:18,298 ‫کلاه کاردینالی رو اعطا کنند. 1916 03:00:18,300 --> 03:00:19,698 ‫ممنونم . 1917 03:00:24,000 --> 03:00:25,997 ‫دوستان ... 1918 03:00:26,000 --> 03:00:27,398 ‫برادران مسیحی . 1919 03:00:29,000 --> 03:00:30,992 ‫مادر ... 1920 03:00:31,100 --> 03:00:34,396 ‫و همه ی اعضاء خانواده ام که ‫برای این مراسم مسافت زیادی رو تا اینجا طی کردید . 1921 03:00:36,000 --> 03:00:38,594 ‫از حضور همه ی شما در اینجا تشکر میکنم . 1922 03:00:38,600 --> 03:00:42,493 ‫و میدونم که شما هم مانند من ‫از پدر مقدس سپاسگزار هستید 1923 03:00:44,000 --> 03:00:47,394 ‫که این افتخار رو به من و آمریکا اعطاء کرده . 1924 03:00:50,000 --> 03:00:52,496 ‫زمانی که ایشون به من اطلاع داد که قصد داره بنده رو .... 1925 03:00:52,500 --> 03:00:55,492 ‫به ریاست انجمن کاردینالها منصوب کنه .... 1926 03:00:57,000 --> 03:01:01,193 ‫اولین واکنش من این بود که ‫نمیتونستم باور کنم که ایشون اینقدر به من اعتماد دارند . 1927 03:01:04,000 --> 03:01:08,192 ‫هنوز با این ترس کنار نیومدم . ‫شک دارم که اصلا بتونم کنار بیام . 1928 03:01:10,000 --> 03:01:13,893 ‫ولی دومین فکری که در موردش داشتم به من قدرت داد تا سعی خودم رو بکنم . 1929 03:01:15,000 --> 03:01:18,993 ‫چیزی که به ذهنم اومد این بود که این یک اهمیت ویژه داره که 1930 03:01:20,000 --> 03:01:22,296 ‫پدر مقدس تصمیم گرفتند در این شرایط خطیر جهانی ... 1931 03:01:23,000 --> 03:01:25,296 ‫من رو بعنوان یک کاردینال و اسقف اعظم . 1932 03:01:26,000 --> 03:01:28,595 ‫به کشور خودم برگردونند . 1933 03:01:33,000 --> 03:01:34,393 ‫اولین اسقف ،آمریکا جان كارول ... 1934 03:01:36,000 --> 03:01:38,097 ‫برادر فردی بود که استقلال آمریکا رو امضا کرد 1935 03:01:41,000 --> 03:01:43,696 ‫و یک نمونه ی زنده از ... 1936 03:01:44,000 --> 03:01:46,296 ‫وفاداری به کلیسا و دولت . 1937 03:01:47,000 --> 03:01:50,095 ‫و دین و سیاست بود ... 1938 03:01:52,000 --> 03:01:54,196 ‫چیزی که در شرایط فعلی همه ی ما بهش نیاز داریم . 1939 03:01:57,000 --> 03:02:00,793 ‫من با چشمان خودم دیدم که .... 1940 03:02:01,000 --> 03:02:04,192 ‫اگر حکومت استبدادی بر مردم غلبه کنه چه جهنمی در زمین بوجود خواهد اومد . 1941 03:02:06,000 --> 03:02:08,996 ‫اگه دنیا فراموش کنه که تمام انسانها ‫مثل هم هستند و فرزندان خداوند هستند 1942 03:02:10,000 --> 03:02:11,896 ‫و متعلق به خالق خود هستند 1943 03:02:12,000 --> 03:02:13,298 ‫و این حق لاینفک اونهاست که ... 1944 03:02:15,000 --> 03:02:16,297 ‫زندگی کنند ... 1945 03:02:18,000 --> 03:02:20,096 ‫آزاد باشند . 1946 03:02:20,100 --> 03:02:22,994 ‫و در پی شاد زیستن باشند . 1947 03:02:23,000 --> 03:02:26,195 ‫این عقیده آمریکاست این بشارت کلیساست . 1948 03:02:28,000 --> 03:02:31,394 ‫و در حال حاضر این بشارتها به خاطر وجود افراد ... 1949 03:02:32,000 --> 03:02:34,396 ‫و مکتبهایی که دشمن آزادیهای دینی و سیاسی هستند 1950 03:02:37,000 --> 03:02:39,194 ‫در معرض خطر قرار گرفته . 1951 03:02:41,000 --> 03:02:42,797 ‫لازمه ی دفاع از آزادی وجود گفتار قوی 1952 03:02:46,000 --> 03:02:47,398 ‫قلب های قوی . 1953 03:02:49,000 --> 03:02:51,795 ‫و دستان قوی است . 1954 03:02:54,000 --> 03:02:56,194 ‫برای من دعا کنید که دچار لغزش نشوم. 1955 03:02:59,000 --> 03:03:00,598 ‫و برای آزادی و سربلندی کلیسای خودمون 1956 03:03:04,000 --> 03:03:05,497 ‫و کشور عزیزمون دعا کنید . 1957 03:03:08,000 --> 03:03:09,479 ‫خدا شما رو حفظ کنه 1958 03:03:09,503 --> 03:03:11,503 ویرایش و هماهنگی با این نسخه م - تاج الدینی