1 00:00:12,700 --> 00:00:18,900 ‫همفری بوگارت ‫در 2 00:00:18,924 --> 00:00:23,224 ‫"توکیو جو" 3 00:01:10,048 --> 00:01:14,048 ‫ کارگردان : ‫استوارت هایسلر 4 00:01:16,272 --> 00:01:20,472 توکیو 5 00:01:53,100 --> 00:02:04,100 "پایگاه نیروی هوایی "هانه دا 6 00:02:04,124 --> 00:02:06,090 جی . بارت سرهنگ دوم 7 00:02:05,191 --> 00:02:09,025 ‫گذرنامه، اجازه ورود،مدارک ‫آبله کوبی،عدم سو سابقه، بلیط برگشت. 8 00:02:09,195 --> 00:02:14,030 ‫همه چیز اینجاست، آقای برت. لطفا به رئیس شهربانی تا ظهر گزارش بدید 9 00:02:14,200 --> 00:02:16,100 ‫این یه دستوره، ستوان؟ 10 00:02:16,603 --> 00:02:20,471 ‫- خوب،مقرراته. ‫- می تونم این رو اینجا بذارم... 11 00:02:20,640 --> 00:02:23,438 ‫تا وقتی که مطمئن بشم می تونم اینجا بمونم؟ ‫- بله البته. 12 00:02:23,610 --> 00:02:25,908 ‫- این کیف رو بررسی می کنی؟ ‫- بله قربان. 13 00:02:45,131 --> 00:02:46,564 "سرهنگ "داهلگرن 14 00:02:46,966 --> 00:02:50,333 ‫گذرنامه شماره 276322 ‫همین تازه رفت، قربان. 15 00:03:16,070 --> 00:03:21,370 شهربانی توکیو 16 00:03:24,571 --> 00:03:26,937 ‫متشکرم، قربان.شما می تونید مدارکتون رو اتاق 3 تحویل بگیرید 17 00:03:27,106 --> 00:03:29,870 ‫ورود به توکیو سخت تر ‫از خروج از "آلکاترازه" 18 00:03:30,043 --> 00:03:34,104 ‫- چی الان باید بگیرم؟ یه قبض...؟ ‫- بهانه دستشون ندید،آقا. 19 00:03:40,420 --> 00:03:44,618 ‫- بایستید ونزدیک ستون بمونید در صورت امکان ‫- این یکی از مشکلات من بوده. (بار؛مشروب فروشی،ستون) 20 00:03:44,791 --> 00:03:48,090 ‫- یعنی چی، آقا؟ ‫- من... ولش کن. 21 00:03:48,695 --> 00:03:50,060 ‫بله، آقا. 22 00:03:51,397 --> 00:03:52,591 ‫تمام شد، آقا. 23 00:03:54,734 --> 00:03:58,465 ‫- شما صاحب ملکی در توکیو هستید. ‫- 711 نیشومه، کنزا. 24 00:03:58,638 --> 00:04:01,038 شما قبل از جنگ اینجا چه کار می کردید؟ 25 00:04:01,274 --> 00:04:03,799 ‫شراکت. قمار. "توکیو جو". 26 00:04:04,744 --> 00:04:08,612 ‫- و شما آقای جوزف برت هستید؟ ‫- درسته، سرگرد. 27 00:04:09,115 --> 00:04:12,812 ‫ما نمی تونیم به آمریکایی ها اجازه ی فعالیت در این جور موسسات رو بدیم 28 00:04:13,052 --> 00:04:16,579 ‫من تو آمریکا متوجه شدم،وقتی اون همه فرم رو پر کردم 29 00:04:17,223 --> 00:04:19,919 ‫من یه رای دهنده، مالیات دهنده ‫و عضو سابق ارتش هستم... 30 00:04:20,093 --> 00:04:23,585 ‫... اما من نمی تونم با کسب و کاری که با پول خودم راه انداختم زندگی کنم 31 00:04:23,796 --> 00:04:26,321 ‫برای رسیدگی به این مکان اجازه نیاز دارم؟ 32 00:04:26,499 --> 00:04:27,830 ‫البته، اگه هنوز اونجا قرار داره. 33 00:04:31,037 --> 00:04:35,667 ‫توکیو جو در حال حاضر خارج از محدوده است. اون ور توسط ژاپنی ها اداره میشه 34 00:04:35,842 --> 00:04:38,037 ‫اگر اون هر جور مشکلی برای ورودت ...به وجود آورد 35 00:04:38,211 --> 00:04:39,974 ‫او از دوستای منه. 36 00:04:44,050 --> 00:04:47,042 اجازه ی بازدیدتون به مدت 60 روز باشه خوبه 37 00:04:49,789 --> 00:04:52,349 ‫اگر برای اینکه به کار هام برسم کافی باشه؟ 38 00:04:52,558 --> 00:04:54,185 باید باشه،متاسفم 39 00:04:57,096 --> 00:05:00,429 ‫سال پیش، من توکیو رو به عنوان وطنم انتخاب کرده بودم 40 00:05:01,134 --> 00:05:04,297 همه کارهام رو کرده بودم.همه ی چیزی که تو دنیا می خواستم رو داشتم 41 00:05:04,804 --> 00:05:07,295 ...حالا اینجا زیر چکمه اس و من نمی تونم حتی 42 00:05:07,473 --> 00:05:09,839 ‫شما مخالف زیر چکمه بودنش هستید؟ 43 00:05:10,009 --> 00:05:14,139 من خودم به قضیه کمک کردم.اگه دوباره اتفاق بیوفته من همون کار رو می کنم 44 00:05:14,314 --> 00:05:16,714 ‫- متاسفم، سرهنگ. ‫- بی خیال درجه شو. 45 00:05:17,283 --> 00:05:20,377 من از افسر بودن منصرف شدم و وقتی که 46 00:05:20,586 --> 00:05:23,783 کت و شلوار قهوه ایم رو پوشیدم یه آقا شدم 47 00:05:28,261 --> 00:05:29,592 ‫متشکر، سرگرد. 48 00:05:36,235 --> 00:05:39,261 ‫در مورد گذرنامه 276322... 49 00:05:39,439 --> 00:05:42,738 ‫... لطفا روی عکس ها و اوراق علامت بذارید برای رسیدگی سرهنگ داهلگرن 50 00:06:17,577 --> 00:06:20,966 ‫"نیشومه"، "کنزا". (محله ای در توکیو) 51 00:06:51,500 --> 00:06:55,000 کاباره توکیو جو محدودیت ورود برای تمامی پرسنل نظامی 52 00:07:22,775 --> 00:07:26,802 ‫- ببخشید. ورود ممنوع. خیلی متاسفم. ‫- "ایتو" کجاست؟ 53 00:07:27,513 --> 00:07:30,539 متوجه نشدید ورود ممنوع 54 00:07:35,021 --> 00:07:37,353 ‫اینجا مشروب فروشی نیست، ‫این جا توکیو جو نیست و... 55 00:07:37,590 --> 00:07:41,720 ‫... تو هم هیچ وقت اسم ایتو رو نشنیدی؟ ‫- بله متشکر. خداحافظ. 56 00:07:46,833 --> 00:07:47,925 ‫ایتو! 57 00:07:50,603 --> 00:07:53,663 ‫جو! عزیزم، این فوق العاده است. 58 00:07:53,840 --> 00:07:56,707 ‫- کی رسیدی؟ ‫- من تازه تمامی خطوط قرمز رو رد کردم. 59 00:07:56,876 --> 00:07:58,844 فوق العاده به نظر می رسی 60 00:07:59,479 --> 00:08:01,344 ‫یه مقدار آوردیش جلو، ها؟ 61 00:08:04,851 --> 00:08:07,012 ‫موضوع چیه؟ ‫"در بطری باز کن"ت رو گم کردی؟ 62 00:08:07,186 --> 00:08:08,414 ‫اوه،خیلی متاسفم. 63 00:08:09,589 --> 00:08:10,715 ‫از این طرف، لطفا. 64 00:08:26,639 --> 00:08:29,369 ‫من این رو واست نگه داشتم، طی همه ی اون بمب باران ها، جو سان 65 00:08:29,542 --> 00:08:32,875 ‫"سان"؟ از کی تو دیگه منو "آقا" خطاب می کنی؟ 66 00:08:34,547 --> 00:08:37,539 منظورت از این همه آداب و تعارفات ژاپنی واسه یه رفیق چیه؟ 67 00:08:40,319 --> 00:08:43,584 ‫چت شده؟ زود باش،ایتو،بگو 68 00:08:43,756 --> 00:08:48,750 ‫جو، تو یه آمریکایی هستی. ‫من یه ژاپنی هستم. 69 00:08:49,795 --> 00:08:51,023 ‫شوخی می کنی؟ 70 00:08:52,532 --> 00:08:56,969 ‫- جنگ سالهاس تموم شده. ‫- من هنوزم در مورد همه چیز احساس بدی دارم. 71 00:08:57,203 --> 00:09:01,765 ‫متوجه م. تو کسی بودی که تماماً با مسئله ی "پرل هابر" سرو کار داشتی؟ (حمله ناگهانی ارتش ژاپن به بندر پرل هاربر) 72 00:09:02,141 --> 00:09:03,733 ‫اصلاً خنده دار نیست، جو سان. 73 00:09:03,910 --> 00:09:08,870 و حالا ما شرمنده ایم چون که تو با ما خیلی نجیبانه رفتار می کنی 74 00:09:11,817 --> 00:09:14,285 شما فکر می کردید که ما از اینجا فراری تون می دیم؟ 75 00:09:14,453 --> 00:09:18,355 ‫بله، این چیزی بود که همه فکر می کردیم، ‫جو سان. 76 00:09:21,761 --> 00:09:25,197 من 8000 مایل اومدم تا تو رو ببینم ‫ما شریک هستیم، یادت رفته؟ 77 00:09:25,364 --> 00:09:27,889 من کسی هستم که به تو انگلیسی بروکلین ...یاد دادم 78 00:09:28,067 --> 00:09:30,262 ‫... در حالی که تو به من جودو آموزش دادی. ‫یادت رفته؟ 79 00:09:30,436 --> 00:09:32,836 ‫- بذار ببینیم،اگه هنوزم می تونی کار کنی. ‫- لطفا نکن، جو. 80 00:09:33,005 --> 00:09:35,405 ‫- زود باش. ‫- لطفا، ما تو مضیقه هستیم. 81 00:09:35,575 --> 00:09:38,100 ژاپنی ها و آمریکایی ها دیگه نمی تونن مبارزه جودو داشته باشن 82 00:09:38,344 --> 00:09:39,709 ‫هیچ پلیس نظامی اینجا نیست. 83 00:09:39,879 --> 00:09:43,110 از خودت دفاع کن قبل از اینکه نچسبوندمت به سقف 84 00:09:46,786 --> 00:09:49,277 ‫چرا، تو قاتل کثیف. 85 00:09:54,093 --> 00:09:57,221 ‫چه کار کردی که تونستی معاف بشی ، جو؟ 86 00:10:00,566 --> 00:10:03,535 ‫باور کنی یا نه، من تو یه ...جنجال مشروع مکیده شدم 87 00:10:03,703 --> 00:10:05,170 ‫... و اون من رو نابود کرد. 88 00:10:07,907 --> 00:10:11,001 ‫- چه جنجالی؟ ‫- خطوط هواپیمایی نکبت. 89 00:10:11,177 --> 00:10:13,270 ‫اول من یه ناشی گری کردم... 90 00:10:15,815 --> 00:10:17,806 ‫... بعدش اونها هم عذرم رو خواستن. 91 00:10:19,485 --> 00:10:21,612 ‫اینجا هیچ نگرانی در موردش وجود نداره. 92 00:10:22,622 --> 00:10:24,146 ‫ما بارمون رو بستیم، نه؟ 93 00:10:24,323 --> 00:10:26,154 ‫خیلی بد. هیچ کس پول واقعی نداره. 94 00:10:26,325 --> 00:10:29,123 ‫- جای دنجمون چی؟ ‫- دنج؟ ما فقط رستوران رو اداره می کنیم. 95 00:10:30,062 --> 00:10:32,155 ‫بدون هیچ بازار سیاهی ،ها؟ 96 00:10:34,634 --> 00:10:38,536 ‫چرا، جو، ‫بازار سیاه از بین رفته. 97 00:10:40,606 --> 00:10:42,597 ‫مثل موسیقی میمونه، می شنوم که دوباره دروغ می گی،ایتو 98 00:10:42,775 --> 00:10:46,939 ‫- باعث می شه که دلم بخواد گریه کنم. ‫- اصلاً،اصلاً، گرفتن سر جزو جودو نیست! 99 00:10:47,113 --> 00:10:51,777 ‫- خطای من. ‫- فکرشم نکن. 100 00:10:55,154 --> 00:10:58,317 ‫- هی، توی سگ. کمرم رو خرد کردی. ‫- شوخی نکن، جو. 101 00:10:58,491 --> 00:11:00,823 ‫آره، اما هنوز هم می تونم از پاهام استفاده کنم 102 00:11:11,637 --> 00:11:14,834 ‫- حالا حالت چطوره؟ ‫- احساس عالی دارم، جو. 103 00:11:17,009 --> 00:11:18,033 ‫هی 104 00:11:22,048 --> 00:11:23,208 ‫کاندا! 105 00:11:31,691 --> 00:11:33,454 هی ، یه دقیقه صبر کن 106 00:11:34,060 --> 00:11:35,584 اون ساعت منه 107 00:11:35,761 --> 00:11:38,457 همینه که نمیشه زیاد به کاندا نزدیک شد 108 00:11:39,031 --> 00:11:42,228 ‫مطمئناً نمیشه. این مرد یه هنرمند بزرگه. 109 00:11:42,768 --> 00:11:45,566 ‫ علت اینکه بهم نامه نوشتی برگردم ژاپن همین بود؟ 110 00:11:45,738 --> 00:11:48,434 ‫ این مرد همون مسئله ی مهمیه که در موردش صحبت می کردی؟ 111 00:11:48,607 --> 00:11:51,804 ‫قراره چه کار کنیم، ‫با اداره کردن یه جیب بر پولدار شیم؟ 112 00:11:51,977 --> 00:11:57,108 ‫یادت میاد "کیمورا دانشاکو"، ‫ رئیس پلیس مخفی شده بود؟ 113 00:11:57,283 --> 00:12:00,912 ‫- بارون کیمورا.اون هنوزم این اطرافه؟ ‫- ببین، جو... 114 00:12:02,288 --> 00:12:05,052 ‫بیا طبقه بالا. اونها یه کلمه انگلیسی ...بلد نیستن 115 00:12:05,224 --> 00:12:06,313 مگه اینکه گوش بدن... 116 00:12:06,392 --> 00:12:08,417 من محل سکونت قدیمیت رو واست تعمیر کردم 117 00:12:08,594 --> 00:12:13,088 ‫حتی سقفش رو هم واست برگردوندم به کاندا می گم که چمدونت و بیاره بالا 118 00:12:13,265 --> 00:12:14,755 نه 119 00:12:15,534 --> 00:12:19,800 ‫نه، من فکر می کنم بهتره تو هتل "تیتو" بمونم 120 00:12:19,972 --> 00:12:22,770 مگه اینکه از روی جنازه ام رد شی اینجا خونه ی توئه 121 00:12:29,315 --> 00:12:34,116 ‫هی، چه به سر اون هتل تله موشی اومد که درست از در پشتی راه داشت؟ 122 00:12:34,286 --> 00:12:36,720 بی-29"ها تبدیلش کردن" به محوطه پارکینگ (هواپیمای بوئینگ نظامی) 123 00:12:36,889 --> 00:12:40,723 ‫باعث خوشحالیه که اونها متوقف شدن و الا تمام توکیو می شد محوطه ی پارکینگ 124 00:12:40,893 --> 00:12:44,329 ‫دفعه ی بعد، تمام دنیا میشه پارکینگ و دیگه چیزی واسه پارک کردن وجود نداره 125 00:12:44,497 --> 00:12:45,725 ‫می دونی، من... 126 00:12:53,606 --> 00:12:55,403 ‫ترینا. 127 00:14:06,612 --> 00:14:09,445 ‫از کجا همچین چیزی رو گیر آوردی؟ 128 00:14:09,748 --> 00:14:13,275 ‫یادت میاد چندین بار واست طبقه پایین آواز می خوند؟ 129 00:14:13,452 --> 00:14:15,511 ‫ فکر کردم خوشت میاد، جو. 130 00:14:15,688 --> 00:14:17,155 ‫خوشم میاد؟ 131 00:14:17,890 --> 00:14:19,357 ‫چطور می تونم دوستش داشته باشم؟ 132 00:14:20,259 --> 00:14:22,659 ‫خیلی خب، اون مرده. ‫من برگشتم اینجا این رو فهمیدم. 133 00:14:22,828 --> 00:14:24,887 من نبایستی بهت اجازه می دادم که گولم بزنی به اومدن به اینجا 134 00:14:25,064 --> 00:14:29,797 ‫- اما، جو، ترینا نمرده. ‫- باید تو آمریکا می موندم. 135 00:14:33,539 --> 00:14:36,531 ‫- چی گفتی؟ ‫- مطمئناً،روزنامه ها فقط اون رو آشفته کردن 136 00:14:36,709 --> 00:14:38,176 اون همینجاست تو توکیو 137 00:14:38,344 --> 00:14:41,871 ‫اون خوبه، جو. من همین هفته ی گذشته دیدمش 138 00:14:46,018 --> 00:14:47,713 ‫کجا زندگی می کنه؟ ‫آدرسش؟ 139 00:14:48,220 --> 00:14:50,712 ‫18ام سنکومائی-چو، "ناکانو-کو". (منطقه ی ویژه ای در توکیو) 140 00:14:50,990 --> 00:14:53,424 ‫18ام سنکومائی-چو، ناکانو-کو. 141 00:14:54,000 --> 00:14:57,100 "مارک لندیس" خانه ی آمریکایی 718 18 142 00:15:11,610 --> 00:15:14,807 ‫- بله؟ ‫- خانم "پتشنیکوف" هستن؟ 143 00:15:16,615 --> 00:15:19,413 من برای دیدن خانم پتشنیکوف اومدم،لطفاً 144 00:15:21,420 --> 00:15:23,786 ‫خانم و آقای لندیس اینجا زندگی می کنند. 145 00:15:23,956 --> 00:15:26,823 واسم مهم نیست برای کی کار می کنه ...به ترینا پتشنیکوف بگو 146 00:15:27,059 --> 00:15:30,722 ‫... کسی اومده ببیندش، لطفا؟ ‫- نه، بسیار متاسفم. 147 00:15:30,896 --> 00:15:36,300 ‫- دیگه خانم پتشنیکوف نیستن. الان نه. بله. ‫- من اومدم اینجا، دخترک. 148 00:15:36,502 --> 00:15:39,164 بهتره بری واسم بیاریش قبل از اینکه خودم دنبالش بگردم 149 00:16:28,520 --> 00:16:29,953 ‫سلام، بچه. 150 00:16:31,490 --> 00:16:32,479 ‫جو! 151 00:16:38,664 --> 00:16:42,361 ‫اوه، خوب به نظر می رسی همونطور که به یاد داشتم 152 00:16:49,641 --> 00:16:52,235 زود باش،ما وسایلت رو جمع می کنیم می ریم خونه 153 00:16:52,411 --> 00:16:57,280 برمی گردیم خونه ی خودمون.می دونم که یکهو باهات قطع رابطه کردم اما زود سر عقل اومدم 154 00:16:57,449 --> 00:17:00,282 اگه می تونستم برگردم نمی ذاشتم هفت روز هم طول بکشه 155 00:17:00,452 --> 00:17:03,182 ‫- اما اینجا جنگ شد، یادت هست؟ ‫- لطفا برو. 156 00:17:03,355 --> 00:17:06,153 ‫تو فکر می کنی نمی دونم چی رو با قطع رابطه از دست دادم؟ 157 00:17:06,325 --> 00:17:09,886 من راه سختی رو در پیش گرفتم من هفت سال بابتش عرق ریختم 158 00:17:10,062 --> 00:17:11,927 ‫- بس کن. ‫- تو نمی دونی این... 159 00:17:12,164 --> 00:17:14,394 ‫... اما تو خیلی از سواحل رو با من بمب باران کردی 160 00:17:14,566 --> 00:17:17,831 ‫و من هرگز اون اندازه نترسیدم یا مریض نشدم ...یا بد آسیب ندیدم 161 00:17:18,003 --> 00:17:20,335 ‫... تا اینکه نتونم به تو فکر کنم 162 00:17:20,506 --> 00:17:22,133 ‫- لطفا، جو. ‫- بذار بهت بگم.بچه 163 00:17:22,307 --> 00:17:25,003 ‫من فکر کردم تو مردی این چیزیه که اونها بهم گفتن 164 00:17:25,177 --> 00:17:27,941 ‫چه فایده انگار درست بود،م باورم شده بود 165 00:17:28,113 --> 00:17:30,673 حالا من دوباره به دستت آوردم 166 00:17:39,691 --> 00:17:40,885 ‫من ازدواج کرده ام، جو. 167 00:17:43,328 --> 00:17:44,522 ‫چی؟ 168 00:17:51,570 --> 00:17:54,038 ‫همچین کاری رو دیگه از کجا کش رفتی؟ 169 00:17:54,206 --> 00:17:57,198 من از فکر اینکه تو مردی داشتم دیوونه می شدم 170 00:17:57,609 --> 00:18:00,772 ‫جوابم بده! این طوری با یه مرد رفتار می کنن؟ 171 00:18:11,657 --> 00:18:16,151 ‫- این یارو کیه؟ ‫- اسم همسرم "مارک لندیس"ه. 172 00:18:16,361 --> 00:18:17,453 ‫چه کار می کنه؟ 173 00:18:18,397 --> 00:18:21,127 ‫اون تو بخش حقوقی "اسکپ" کار میکنه. (اتوماسیون مفاد پروتکل امنیتی ) 174 00:18:22,468 --> 00:18:24,333 ‫اینجا خونه ی ماست. 175 00:18:24,503 --> 00:18:26,937 اما نمی تونه باشه تو با من ازدواج کردی 176 00:18:27,973 --> 00:18:29,372 ‫من ازت طلاق گرفتم، جو. 177 00:18:31,810 --> 00:18:37,305 ‫ترینا، گوش کن بهم. من هرگز قرار نیست دوباره بدون تو زندگی کنم 178 00:18:37,649 --> 00:18:41,710 من می تونم ثابت کنم که تو متعلق به منی هر موقع که دست بذارم روت 179 00:18:42,621 --> 00:18:44,179 ‫بله؟ 180 00:18:45,524 --> 00:18:48,288 ‫عصر بخیر، "هایدکو-سان". ‫خانم لندیس خونه هستن؟ 181 00:18:50,329 --> 00:18:53,423 ‫- خودشه؟ ‫- بله. 182 00:18:53,599 --> 00:18:55,260 ‫خوب، من می خوام ملاقاتش کنم. 183 00:19:01,640 --> 00:19:06,600 ‫- سلام، عزیز. ‫- عزیزم، جو برت اینجاست. 184 00:19:06,778 --> 00:19:07,802 ‫اوه. 185 00:19:11,216 --> 00:19:13,946 ‫خب، در اون صورت، ‫ما باید پرتش کنیم بیرون... 186 00:19:14,153 --> 00:19:17,611 ‫... یا بهش یه نوشیدنی بدیم. بذار یه نوشیدنی دعوتش کنیم 187 00:19:17,789 --> 00:19:20,153 ‫ما معمولا "مارتینی" می خوریم. ‫شما مشکلی باهاش ندارید؟ (نوشیدنی الکلی؛مخلوط جین و ورموت) 188 00:19:20,225 --> 00:19:22,455 ‫"بوربن" (نوعی ویسکی آمریکایی) 189 00:19:27,499 --> 00:19:30,559 ‫سلام، آقای برت. از ملاقات شما خوشبختم. 190 00:19:30,736 --> 00:19:33,364 ‫- من همه چیز رو در مورد شما شنیدم، البته. ‫- جدی؟ 191 00:19:34,373 --> 00:19:39,208 ‫خوب، این یه جورایی جشن باید باشه، این طور نیست؟ 192 00:19:39,378 --> 00:19:41,369 ‫یا هست؟ 193 00:19:42,247 --> 00:19:45,739 ...قبل از اینکه ما خیلی تصنعی بشیم 194 00:19:45,918 --> 00:19:48,478 ‫... چیزهایی در مورد ترینا و من ‫وجود داره که شما نمی دونید 195 00:19:48,654 --> 00:19:49,643 فکر نمی کنم 196 00:19:49,821 --> 00:19:53,518 ‫ترینا یکی از دختران سفید پوست روسی بود که قبل از جنگ تو توکیو حضور داشتن 197 00:19:53,692 --> 00:19:55,717 ‫خانواده و آموزش خوب،اما نه پولدار. 198 00:19:55,894 --> 00:19:59,352 اون می ره تو کار خوندن توی کلوپ شبانه ...یا پاتوق قماربازی تو 199 00:19:59,531 --> 00:20:03,763 ‫... و یا هر چی که تو داشتی اداره اش می کردی تا موقعی که پلیس درش رو تخته می کنه 200 00:20:03,969 --> 00:20:05,960 ‫بعدش در سال 1941، ‫شما دوتا ازدواج می کنید. 201 00:20:06,138 --> 00:20:09,107 از طرفی،ازدواجتون زیاد جالب از آب در نمیاد 202 00:20:09,408 --> 00:20:12,275 ‫چند هفته قبل از پرل ‫هاربر، تو کشور رو ترک می کنی... 203 00:20:12,444 --> 00:20:14,537 ‫... بنابراین ترینا تو رو بعد از جنگ طلاق داد 204 00:20:14,713 --> 00:20:16,408 ‫در حال حاضر من مفتخرم که بگم... 205 00:20:16,582 --> 00:20:18,447 ‫که چقدر شگفت زده ام... 206 00:20:18,617 --> 00:20:21,085 ‫... که ایشون رو خانم لندیس صدا کنم. ‫چیز دیگه ای هم هست؟ 207 00:20:22,654 --> 00:20:24,519 ‫فقط یک چیز. 208 00:20:24,957 --> 00:20:26,288 من اون رو پس می گیرم 209 00:20:28,627 --> 00:20:31,323 اگه اشکالی نداره،میل دارم با آقای برت تنها صحبت کنم 210 00:20:31,496 --> 00:20:33,987 من حق دارم هر چیزی که گفته می شه رو بشنوم 211 00:20:34,166 --> 00:20:36,293 ‫ترینا، لطفاً اون کاری که گفتم رو انجام بده 212 00:20:44,276 --> 00:20:48,610 ‫خب، آقای بارت، من تصور می کنم که حداقل ما روی یه مسئله توافق داریم 213 00:20:49,047 --> 00:20:51,345 ‫ما هر دو علاقه مندیم که ترینا در حد امکان خوشبخت باشه 214 00:20:51,516 --> 00:20:52,915 حاضرم پاش هزینه کنم 215 00:20:53,085 --> 00:20:56,885 شما تا حدودی از اول تا آخر زندگی اون رو وقتی که فرصت داشتین به گند کشیدین 216 00:20:57,055 --> 00:21:00,422 حالا شما برگشتین برای اینکه دوباره اون مسیر رو از سر بگیرید 217 00:21:00,592 --> 00:21:03,322 ‫یا این دفعه فرق می کنه؟ 218 00:21:03,962 --> 00:21:06,157 این دفعه فرق می کنه 219 00:21:15,540 --> 00:21:16,973 ‫نکته ی اصلی رو فراموش نکردید؟ 220 00:21:17,175 --> 00:21:19,302 خوشبختی ترینا با تمام زوایاش،همراهی با منه 221 00:21:21,179 --> 00:21:22,806 این بحث جزئیات زیادی داره 222 00:21:24,483 --> 00:21:26,951 مهمترین قسمتش حتی ذکر هم نشد 223 00:21:27,119 --> 00:21:31,055 ‫- و اون چیه؟ ‫- اون متعلق به منه، و خودش این رو می دونه. 224 00:21:31,223 --> 00:21:35,956 همه ی این داستان طلاق،وقتی اتفاق افتاد که من اینجا نبودم،من به رسمیت نمی شناسمش 225 00:21:36,128 --> 00:21:41,259 و به همین علته که وقتی اون حضور داره تو نمی تونی در موردش صحبت کنی 226 00:21:41,433 --> 00:21:43,799 ‫پس ما حرف بیشتری برای گفتن نداریم،داریم؟ 227 00:21:56,081 --> 00:21:58,606 ‫ترینا، من منتظرت خواهم موند. 228 00:22:06,391 --> 00:22:08,425 من می دونم که شما آدم کله گنده ای هستید آقای لندیس 229 00:22:08,727 --> 00:22:11,821 شما احتمالاً مشکلات زیادی واسم ...اینجا درست می کنید 230 00:22:11,997 --> 00:22:15,956 ‫... ناگریزید من رو از کشور بندازید بیرون. ‫شاید بهتره همین کار رو کنید. 231 00:22:17,035 --> 00:22:18,925 ‫چون اگه به اندازه ی کافی وقت داشته باشم... 232 00:22:20,639 --> 00:22:23,403 ‫خب، شما بازی خودتون رو بکنید، ‫من هم بازی خودم رو می کنم. 233 00:22:42,494 --> 00:22:45,019 ‫عزیزم تو شوهر من هستی. 234 00:22:45,230 --> 00:22:49,132 ‫اینجا خونه ی منه. ‫و با تمام قلبم، برای همیشه خواهد بود. 235 00:22:51,269 --> 00:22:55,137 از شرش خلاص شو ، مارک یه کاری بکن،بفرستش بره 236 00:22:55,307 --> 00:22:57,935 ‫اجازه ی اقامتش 60 روزه اس. 237 00:22:58,243 --> 00:23:01,679 ‫دو ماه، که مدت زیادیه. 238 00:23:02,080 --> 00:23:05,447 اون مثل تو نیست،مارک ...اون خطرناکه،اون 239 00:23:09,855 --> 00:23:13,222 متوجهی ، من ناچاراً اون روزها عاشقش شدم 240 00:23:13,392 --> 00:23:15,053 ‫بله،تو همه ی اینا رو گفته بودی. 241 00:23:16,094 --> 00:23:19,086 ضعف برم می داشت هر وقتی که بهم دست می زد ...یا نگاهم می کرد 242 00:23:19,264 --> 00:23:21,528 ‫... و یا حتی وقتی وارد اتاق می شد. 243 00:23:22,267 --> 00:23:27,534 من اگه می شنیدم که داره میاد طبقه بالا دم در منتظرش می موندم 244 00:23:29,207 --> 00:23:32,176 ‫البته، من حالا می فهمم چون تو ...بهم یاد دادی، مارک 245 00:23:32,344 --> 00:23:35,438 ‫... که خیلی چیزهای بیشتری در مورد ...عشق و ازدواج وجود داره 246 00:23:35,614 --> 00:23:37,204 ‫... بیشتر از اون چیزی که من خیال می کردم. 247 00:23:37,282 --> 00:23:39,944 ‫با این حال، هر چیزی که ...اونقدر هم قوی باشه 248 00:23:40,552 --> 00:23:42,577 ‫... تا حالا کاملاً از بین نرفته؟ 249 00:23:42,754 --> 00:23:46,485 ‫آیا صلاحه که خودت رو دوباره ...در معرضش قرار بدی؟ منظورم اینه، من 250 00:23:47,392 --> 00:23:50,589 ‫آه، عزیزم،منظورم رو متوجه نمیشی؟ 251 00:23:51,963 --> 00:23:54,488 ‫البته که میشم، عزیزم. 252 00:23:55,133 --> 00:23:58,762 ‫و این وظیفه ی منه وقتی تو به مشکل و ترس برخوردی دستت رو بگیرم 253 00:23:58,937 --> 00:24:00,234 ‫مسئله اینه، چطور؟ 254 00:24:01,173 --> 00:24:04,438 ‫خب، متاسفم که این قدر عجله دارم، ‫بارون کیمورا... 255 00:24:04,609 --> 00:24:08,409 ‫... چون زمان کمی از منقضی شدن اقامتم در اینجا مونده 256 00:24:08,580 --> 00:24:11,674 مگه اینکه بتونم یه حق امتیاز خطوط هوایی بگیرم 257 00:24:11,850 --> 00:24:15,217 ‫بعدش شما می تونید بیشتر بمونید. 258 00:24:16,154 --> 00:24:20,818 ‫شما ژاپن جدید رو اینقدر دوست دارید، ‫آقای برت؟ 259 00:24:20,992 --> 00:24:24,450 ‫خب، من یه مقدار کار شخصی دارم که باید اینجا انجام بدم 260 00:24:24,629 --> 00:24:27,655 من شاید به مدت زمان بیشتری نیاز داشته باشم تا کارم انجام بشه 261 00:24:28,300 --> 00:24:29,392 ‫خیلی خوب. 262 00:24:29,568 --> 00:24:30,830 ‫حالا، شما، به عنوان یه ژاپنی... 263 00:24:31,002 --> 00:24:33,163 ‫... شانس داشتن یه حق امتیاز خطوط هوایی رو ندارید 264 00:24:33,338 --> 00:24:36,566 ‫اما من به عنوان یه نظامی سابق آمریکایی، ‫ممکنه داشته باشم، پس من بر شما مقدم هستم. 265 00:24:36,641 --> 00:24:40,873 من کاری رو که در واقع شما کنترل می کنید راه می ندازم،ما باربری می کنیم،چه کالایی؟ 266 00:24:41,046 --> 00:24:45,483 همه نوع جزئیات طاقت فرسا به عهده ی من خواهد بود 267 00:24:46,451 --> 00:24:47,543 ‫متوجهم. 268 00:24:48,153 --> 00:24:51,350 ‫پس من فقط هر چیزی که شما تو هواپیما ...بار بزنید انتقال می دم 269 00:24:51,523 --> 00:24:53,889 ‫... بدون سوال پرسیدن، ‫فقط اجرای دستور. 270 00:24:54,192 --> 00:24:59,994 ‫یه ژاپنی به یه آمریکایی دستور نمی ده، آقای برت 271 00:25:02,834 --> 00:25:07,203 ‫- با این وجود من دستور میگیرم. ‫- متاسفم، آقای برت... 272 00:25:07,539 --> 00:25:11,407 ‫... اما متاسفانه ما نمی تونیم با هم باشیم. 273 00:25:11,676 --> 00:25:15,612 من رو برای اینکه زمان زیادی از شما صرف کردم ببخشید 274 00:25:15,780 --> 00:25:20,774 ‫اما من امیدوارم که حداقل باقی مانده ی ‫60 روزتون در ژاپن... 275 00:25:20,952 --> 00:25:23,045 ‫... لذت بخش باشه. 276 00:25:24,956 --> 00:25:25,980 حالا یه دقیقه صبر کنید 277 00:25:26,157 --> 00:25:28,455 تا اونجایی که به من مربوطه این یه معامله اس 278 00:25:30,562 --> 00:25:33,963 پس شما با خیال راحت ادامه بدید 279 00:25:34,132 --> 00:25:36,157 شاید الان از نظر شما ایرادی نداشته باشه که اجازه بدید من هم بدونم 280 00:25:36,368 --> 00:25:41,635 ‫- چه کالایی رو حمل و نقل می کنید. ‫- در اکثر موارد... 281 00:25:41,806 --> 00:25:43,899 ‫... قورباغه های یخ زده. 282 00:25:44,109 --> 00:25:48,808 خوراک لذیذی که ما ‫به شمال و جنوب آمریکا صادر می کنیم. 283 00:25:49,848 --> 00:25:55,514 ‫باشه،قورباغه یخ زده به شمال و جنوب آمریکا صادر می کنیم 284 00:25:56,688 --> 00:25:58,212 متشکرم 285 00:26:02,561 --> 00:26:04,392 خیلی خوشحال شدم 286 00:28:11,723 --> 00:28:13,384 سروان 287 00:28:14,159 --> 00:28:16,423 ‫سروان، من رو به یاد میاری؟ ‫جواز هواپیمایی؟ 288 00:28:16,594 --> 00:28:19,358 ‫من صبح روز دوشنبه اینجا بودم، ‫بعد از ظهر روز سه شنبه... 289 00:28:19,531 --> 00:28:23,058 ‫و دوباره...صبح روز پنج شنبه. ‫- شما فرم 67 رو تکمیل کردی؟ 290 00:28:23,234 --> 00:28:26,294 ‫من فرم 67 رو، 67 بار تکمیل کردم. 291 00:28:26,471 --> 00:28:30,100 ‫در ساختمان امور مالی،ساختمان "دای ایچی" ‫ساختمان میتسوبیشی ... 292 00:28:30,341 --> 00:28:33,833 ‫... ساختمان جنگلداری. ‫- اینجا ساختمان جنگلداریه. 293 00:28:34,746 --> 00:28:37,010 ‫اوه، بله، اینجاست. 294 00:28:40,118 --> 00:28:41,517 !نه فرم 12 295 00:28:41,686 --> 00:28:43,551 ‫من تمام روز گذشته رو صرف اون کردم. 296 00:28:43,722 --> 00:28:46,486 ‫- فرم 12 منسوخه، لازم نیست. ‫- اوه، نه. 297 00:28:46,658 --> 00:28:49,320 ‫آنها باید تو ساختمان "کوبوکو" بهتون اطلاع می دادن 298 00:28:51,362 --> 00:28:55,162 ‫- همه چیز رو به راه به نظر می رسه. ‫- پس این جا من باید مجوز رو بگیرم؟ 299 00:28:55,333 --> 00:28:58,325 ‫- خوب، بله، در نهایت. ‫- در...؟ چی؟ 300 00:28:58,503 --> 00:29:02,662 ‫- درخواست نامه ی شما باید بررسی بشه. ‫- چند هفته طول می کشه؟ 301 00:29:04,375 --> 00:29:06,275 ‫البته، می تونه ماه ها وقت ببره... 302 00:29:06,444 --> 00:29:09,379 ‫... چک کردن هر کدوم از این درخواست های آمریکایی 303 00:29:09,881 --> 00:29:11,542 ‫ببین،سروان... 304 00:29:11,716 --> 00:29:14,708 ‫... من ماه ها وقت ندارم. ‫من فقط 52 روز وقت دارم. 305 00:29:14,886 --> 00:29:18,050 ‫من دارم تلاش می کنم یه زندگی تشکیل بدم. ‫من دارم تلاش می کنم یه کار راه بندازم. 306 00:29:18,056 --> 00:29:20,616 ببین،اشتغال ‫دارای یک یا دو مسئله اس... 307 00:29:20,792 --> 00:29:22,783 ‫... که ممکنه شامل حق تقدم بشه. 308 00:29:22,961 --> 00:29:24,553 ‫به شما اطلاع داده خواهد شد... 309 00:29:24,729 --> 00:29:26,321 ‫... اگر شما هنوز هم اینجا بودید. 310 00:29:26,498 --> 00:29:29,262 ‫- متشکرم، سروان. ‫- اوه، به هیچ وجه، آقا. 311 00:29:45,817 --> 00:29:47,409 ‫اون دوباره اینجا اومده بود. 312 00:29:49,354 --> 00:29:52,118 ‫اون چطور می خواد از یه هواپیمای ...کوچیک پول در بیاره 313 00:29:52,323 --> 00:29:54,416 ‫... تحت این شرایط اقتصادی ژاپن؟ 314 00:29:55,994 --> 00:29:58,963 یه نفر حتماً سعی داره زیر این ظاهر کاری انجام بده 315 00:29:59,130 --> 00:30:00,256 ‫بله،قربان. 316 00:30:01,332 --> 00:30:02,526 ‫اگه من ارتش رو می شناسم... 317 00:30:02,700 --> 00:30:05,760 ‫... من دو ماه قبل از گرفتن جواب آمریکا خواهم بود 318 00:30:06,271 --> 00:30:08,239 ‫چه جالب. 319 00:30:08,773 --> 00:30:14,871 ‫برای تعظیم خم میشن و بدون جواب یا معذرت خواهی سر کارت میذارن 320 00:30:15,046 --> 00:30:18,641 ‫بله، اما ما حالا چه کار کنیم؟ 321 00:30:19,217 --> 00:30:21,082 ‫هیرو-سان. 322 00:30:26,524 --> 00:30:29,118 ‫من هنوز در موقعیتی هستم... 323 00:30:29,294 --> 00:30:34,664 ‫... که بتونم فشار های کوچکی رو اعمال کنم که ممکنه کمکمون کنه 324 00:31:00,024 --> 00:31:05,087 ‫این از پرونده های ‫پلیس مخفی ژاپنه... 325 00:31:05,263 --> 00:31:09,393 ‫... و این یکی نظرت رو جلب می کنه. 326 00:31:13,738 --> 00:31:17,230 ‫این می تونه یه انسان مهم رو درمانده کنه. 327 00:31:23,648 --> 00:31:25,411 ‫بارون... 328 00:31:25,583 --> 00:31:28,381 ‫... شما آدمایی باهوشی هستید ‫در مورد جعل چیزهایی مثل این. 329 00:31:31,756 --> 00:31:34,350 ‫برو از خانم لندیس بپرس. 330 00:31:49,607 --> 00:31:52,075 ‫جو، تو نمی تونی همینطوری بیایی اینجا 331 00:31:52,243 --> 00:31:54,768 ‫تو در طول جنگ چه کار می کردی؟ 332 00:31:56,714 --> 00:31:59,012 ‫من در اردوگاه زندان "اویاما" بودم. 333 00:31:59,183 --> 00:32:01,014 ‫چه مدتی تو اویاما بودی؟ 334 00:32:01,185 --> 00:32:04,677 ‫چه وقت بهت اجازه خروج دادن؟ ‫چرا بهت اجازه خروج دادن، ترینا؟ 335 00:32:05,790 --> 00:32:07,758 تو در طول جنگ برای ژاپنی ها کار می کردی 336 00:32:07,926 --> 00:32:11,157 تو علیه نیروهای نظامی ما در اقیانوس تبلیغات مخرب اجرا می کردی 337 00:32:11,329 --> 00:32:15,026 من تازه پرونده ی پلیس مخفی ژاپن رو در موردت دیدم 338 00:32:15,199 --> 00:32:17,099 تو یه شهروند تابعیت یافته ی ...آمریکایی بودی 339 00:32:17,268 --> 00:32:19,566 ‫... زمان جنگ با یه شهروند آمریکایی ازدواج کرده بودی 340 00:32:19,737 --> 00:32:21,671 این خیانته 341 00:32:23,508 --> 00:32:25,100 ‫گوش بده، جو. 342 00:32:25,810 --> 00:32:28,540 ‫بچه ی من تو زندان اویاما متولد شد. 343 00:32:28,713 --> 00:32:31,409 ‫وقتی اون 2 هفته سن داشت، اونها از من بردنش 344 00:32:31,582 --> 00:32:35,348 من نمی دونستم اون کجاست،مریضه یا گرسنه است 345 00:32:35,520 --> 00:32:40,355 ‫برای روزها، من مطمئن شدم که اون مرده اس. ‫من تقریباً دیوانه شدم. 346 00:32:41,292 --> 00:32:44,955 بعدش اونها بهم گفتن که اون زنده اس ...و من می تونم اون رو نگه دارم اگر 347 00:32:45,964 --> 00:32:49,127 ‫خیلی خوب، من یه کار وحشتناک کردم. 348 00:32:49,300 --> 00:32:52,235 ‫وقتی که من اون کار رو کردم از خودم متنفر شدم 349 00:32:52,904 --> 00:32:54,997 از اون موقع از خودم متنفر شدم 350 00:32:55,173 --> 00:32:59,166 ‫خیلی خب،اون کاری که می خواستن رو انجام دادم،مطمئناً من برای اونها برنامه اجرا کردم 351 00:33:00,378 --> 00:33:02,710 من اون چیزی رو می گفتم که اونها بهم می گفتن بگو 352 00:33:04,182 --> 00:33:06,650 ‫کدوم مادری برای حفظ جون بچه اش تلاش نمی کنه؟ 353 00:33:13,791 --> 00:33:15,053 متوجهم 354 00:33:16,060 --> 00:33:18,620 ‫خوب، اگر اینها واقعیت باشه... 355 00:33:20,064 --> 00:33:23,693 ‫... قرار نیست تو رو با قضاوت خودم محکوم کنم 356 00:33:26,170 --> 00:33:30,698 ببین، چند روز پیش به شوهرت گفتم که آدم کله گنده ایه 357 00:33:30,975 --> 00:33:33,409 حالا من کله گنده ام من تمام "کارت ها" رو دارم 358 00:33:33,711 --> 00:33:35,975 اگه من با این اطلاعات پیش ...روزنامه ها برم 359 00:33:36,147 --> 00:33:39,480 ‫... شوهرت از کار اخراج میشه و ازدواجت به هم می خوره 360 00:33:39,650 --> 00:33:43,518 همسر عضو رسمی "اسکپ" سعی" ...بر خیانت داشته". اون خوشش میاد 361 00:33:43,688 --> 00:33:47,055 ‫... و به همین ترتیب افسران ارشد اینجا ‫و تو واشنگتن. 362 00:33:47,225 --> 00:33:50,956 ‫فرض کن که زمان کمی رو واسه فکر کردن در مورد این ها داشته باشی 363 00:33:51,996 --> 00:33:55,557 این فقط من و مارک نیستیم تو به بچه هم آسیب می زنی 364 00:33:55,733 --> 00:33:57,530 ‫بچه ی تو چه اهمیتی واسه ی من داره؟ 365 00:34:26,397 --> 00:34:27,455 ‫ترینا. 366 00:34:34,705 --> 00:34:38,835 ‫- کی این عکس گرفته شده؟ ‫- چهار سال پیش، زمانی که اون سه ساله بود 367 00:34:40,445 --> 00:34:44,779 یه دقیقه صبر کن،وقتی که تو توی اردوگاه بودی جنگ هنوز ادامه داشت 368 00:34:44,949 --> 00:34:49,079 ‫- نمی تونستی هنوز این لندیس رو دیده باشی. ‫- درسته. 369 00:35:08,106 --> 00:35:10,165 تمام کارت هام رو شد 370 00:35:11,676 --> 00:35:13,974 چه "دستی" الان جور کنم (اصطلاخات بازی پاسور) 371 00:35:14,245 --> 00:35:18,341 ‫من تو رو تنها گذاشتم، یه دشمن بیگانه، ‫تو یه کشوری که قراره باهاش وارد جنگ بشه... 372 00:35:18,516 --> 00:35:20,814 ‫... با یه بچه تو شکم. 373 00:35:21,853 --> 00:35:24,378 ‫من باید واقعاً به خودم افتخار کنم. 374 00:35:27,758 --> 00:35:30,283 ‫"بچه ی تو چه اهمیتی واسه من داره؟" 375 00:35:33,831 --> 00:35:35,423 ‫پسر، آه، پسر. 376 00:35:36,901 --> 00:35:38,061 ‫چرا بهم نگفتی؟ 377 00:35:39,270 --> 00:35:41,534 وقتی که باهام بهم زدی من نمی دونستم 378 00:35:47,044 --> 00:35:50,571 ‫- این کیه، مادر؟ ‫- ایشون آقای برت هستن، عزیزم . 379 00:35:50,748 --> 00:35:53,148 ‫بهشون بگو: "حالتون چطوره؟". 380 00:35:57,555 --> 00:35:59,989 ‫حالتون چطوره، آقای برت؟ 381 00:36:01,359 --> 00:36:05,853 ‫- خب، سلام، عزیزم(بچه). ‫- من بچه نیستم، آقای برت. 382 00:36:09,300 --> 00:36:10,460 ‫خوب... 383 00:36:11,836 --> 00:36:14,703 ‫- اسم کوچیکت چیه؟ ‫- آنیا. 384 00:36:17,508 --> 00:36:20,170 ‫- چند سالته؟ ‫- میرم تو 7. 385 00:36:22,380 --> 00:36:24,439 ‫خب، آنیا، من... 386 00:36:26,017 --> 00:36:27,780 ‫ به یه بچه چی می گی؟ 387 00:36:28,853 --> 00:36:32,152 ‫اگه اون یه دختر باشه ، همیشه می تونی بهش بگی که خوشگله 388 00:36:34,492 --> 00:36:35,823 ‫چرا نباید باشه؟ 389 00:36:41,032 --> 00:36:43,193 ‫- به چی داری نگاه می کنی؟ ‫- شما. 390 00:36:49,240 --> 00:36:52,232 ‫این عکس خیلی خوبی از من نیست، ‫آقای برت . 391 00:36:56,614 --> 00:36:58,980 ‫شما به چی می خندین؟ 392 00:37:06,357 --> 00:37:09,292 نانی-سان اینجاست موقع چرت (خواب نیمروز) زدنته،عزیزم 393 00:37:09,460 --> 00:37:12,054 می خوام بمونم و بیشتر با آقای برت صحبت کنم 394 00:37:13,698 --> 00:37:17,862 می خوام یه جشن تولد بگیرم ‫آیا شما به جشن تولد من میایید؟ 395 00:37:20,571 --> 00:37:25,065 ‫- من سعی می کنم، عزیزم. ‫- آنیا، نانی-سان منتظره. 396 00:37:25,776 --> 00:37:27,710 ‫خب، خیلی خب، پس. 397 00:37:45,396 --> 00:37:49,833 ‫خداحافظ. فراموش نکنید که، ‫شما قراره یه کادو بیارید. 398 00:37:58,442 --> 00:38:01,570 ‫چیزی که هست، شاید من خیلی زود تو این معامله وارد شدم 399 00:38:01,746 --> 00:38:05,238 ‫من متقاعد شدم که برای راه اندازی این کار نسبت به شما برتری ندارم 400 00:38:05,516 --> 00:38:09,451 ‫من فکر می کنم شما باید بهم اجازه بدین از این وضعیت خلاص شم.امیدوارم ناراحت نشید 401 00:38:10,755 --> 00:38:11,915 ‫می تونم درک کنم... 402 00:38:12,089 --> 00:38:15,752 ‫... چطور شما از داشتن این اتهام خیانت ‫نفرت دارید و هرگز از اون استفاده نمی کنید. 403 00:38:16,360 --> 00:38:22,060 ‫- این به طریق دیگه ای به درد می خوره ‫- چرا؟ اگر من نباشم... 404 00:38:22,233 --> 00:38:27,068 ‫ شما خطوط هوایی تون رو به هر حال نمی گیرید ‫- اما شما قراره باشید، آقای برت. 405 00:38:27,471 --> 00:38:33,239 ‫من نمی تونم خطوط هوایی رو بدون کمک شما بگیرم و من باید اون رو داشته باشم 406 00:38:39,517 --> 00:38:40,984 ‫حرف آخرتونه، نه؟ 407 00:38:55,232 --> 00:39:01,171 ‫اگر من باید بمیرم، پرونده هام در دستهای مورد اعتمادی قرار دارن 408 00:39:03,040 --> 00:39:05,031 ‫خب، پس، جو... 409 00:39:05,209 --> 00:39:10,203 ‫... من فردا با آقای لندیس صحبت کنم یا تو صحبت می کنی؟ 410 00:39:14,318 --> 00:39:15,945 ‫من می کنم. 411 00:39:21,025 --> 00:39:24,085 ‫به سرهنگ "ایکلز" بگو ‫من حدود 10 دقیقه دیرتر میام. 412 00:39:24,261 --> 00:39:27,992 ‫سلام، برت. ببخشید که منتظرت نگه داشتم نمی خوایی بشینی؟ 413 00:39:28,165 --> 00:39:32,158 ‫من مطمئنا از شما بابت پذیرفتنم به این نحو متشکرم، آقای لندیس 414 00:39:32,336 --> 00:39:35,169 ‫منظورم اینه ، بعد از اون رفتاری که موقع رفتن از خونه تون داشتم 415 00:39:36,040 --> 00:39:37,268 ‫چه کاری می تونم واست بکنم؟ 416 00:39:38,476 --> 00:39:42,913 ‫خب، یه مرد باید یه زندگی دست و پا کنه. 417 00:39:43,080 --> 00:39:47,380 ‫اینجا من فقط سه سال از زندگی م رو ...صرف خدمت کردم 418 00:39:47,551 --> 00:39:49,416 ‫... و حالا هم که جنگ تموم شده و... 419 00:39:49,587 --> 00:39:54,047 ‫- این چیزیه که می خوایی؟ پول؟ ‫- اوه، نه. از این جور چیزا نیست، آقا. 420 00:39:54,225 --> 00:39:57,683 ‫فقط سعی دارم یه کار کوچیک راه بندازم... 421 00:39:57,862 --> 00:40:00,456 ‫... اما اونها من رو تو این ...خطوط قرمز گیر انداختن 422 00:40:00,631 --> 00:40:04,294 ‫... خوب، انگار که من حتی مرحله ی اول ...رو هم طی نمیکنم 423 00:40:04,468 --> 00:40:08,268 ‫... قبل از اینکه اجازه ی اقامتم منقضی بشه. ‫- سخته، این طور نیست؟ 424 00:40:08,572 --> 00:40:12,975 ‫خوب، منظورم اینه... ‫فکر کردم مردی در موقعیت شما... 425 00:40:13,878 --> 00:40:18,440 ‫خوب، شما باید لطف های زیادی برای آدمهای ...سرشناس دیگه کرده باشید و 426 00:40:18,616 --> 00:40:21,380 من کسی رو میشناسم که شاید بتونه به مسایل سرعت بده 427 00:40:21,552 --> 00:40:25,488 ‫- ژنرال اندروز رو بگیر واسم، لطفا. ‫- مطمئناً جبران می کنم، آقای لندیس. 428 00:40:25,689 --> 00:40:27,689 حالا می تونید کلاه تون رو بذارید پایین (کلاه دست گرفتن؛علامت عذر خواهی) 429 00:40:27,758 --> 00:40:32,786 شما نقش "سرباز قدیمی بیچاره" رو به بدترین فرمی که تا حالا دیده بودم اجرا کردید 430 00:40:32,963 --> 00:40:35,523 این نقش اصلاً مناسب تو نیست 431 00:40:36,801 --> 00:40:37,995 ‫سلام. 432 00:40:38,169 --> 00:40:39,966 ‫بله، من ژنرال اندروز رو خواستم. 433 00:40:41,639 --> 00:40:44,506 ‫البته، من می دونم که چرا می خوایی تو ژاپن بمونی 434 00:40:45,409 --> 00:40:49,641 ‫تو فکر می کنی که اگر من یه مقدار زمان بهت بدم تو می تونی زنم رو ازم بگیری 435 00:40:50,247 --> 00:40:52,511 ‫سلام، اندی.کجا وقتت رو می گذرونی؟ 436 00:40:52,883 --> 00:40:56,319 ‫حتما، حتما، هر موقع. امشب؟ ‫خوبه خوبه. 437 00:40:56,487 --> 00:40:59,479 ‫ببین، اندی. من یه نفر رو می فرستم به دیدنت 438 00:40:59,657 --> 00:41:01,682 ‫یکی از دوستامه. 439 00:41:01,859 --> 00:41:04,020 ‫اون یه نظامی سابقه. ‫می خواهد یه کار راه بندازه... 440 00:41:04,195 --> 00:41:07,631 ‫... اما ما اون رو تو خطوط قرمز گرفتار کردیم،طوری که اون نمی تونه راه اندازی کنه 441 00:41:07,798 --> 00:41:10,733 ‫آره. آره، درسته. 442 00:41:13,757 --> 00:41:20,057 دفتر حمل و نقل هوایی آمریکا - نیپون(ژاپن) 443 00:41:24,748 --> 00:41:27,649 ‫- شما "ببرهای پرنده" بودید. ‫- درسته. 444 00:41:29,086 --> 00:41:30,348 ‫پس... 445 00:41:31,188 --> 00:41:34,988 ‫... دو سال تو مسیر هنگ کنگ-ماکائو ‫چی شد که از اون تجهیزات خارج شدید؟ 446 00:41:35,159 --> 00:41:38,060 ‫ سرپرست حمل و نقل متقلب بود. 447 00:41:41,866 --> 00:41:45,734 ‫اگه شما یه کار با من نگیرید ...چه کاری می خوایید بکنید 448 00:41:45,903 --> 00:41:49,805 ‫... وقتی ویزاتون منقضی شد؟ ‫بر می گردین آمریکا؟ 449 00:41:51,909 --> 00:41:55,675 ‫متوجهم. خب، به گمون هر دوتون بالای 18سال هستید 450 00:41:56,046 --> 00:42:00,073 ‫- وقتی 15سالمون بود بیشتر از 18 سال بودیم ‫ - خوبه، شما استخدامید. 451 00:42:00,251 --> 00:42:04,187 ‫- ما اصلاً نمی تونیم ژاپنی صحبت کنیم. ‫- شما یه مباشر می خوایید که بتونه 452 00:42:05,256 --> 00:42:07,918 ‫- کدومتون انگلیسی حرف می زنه؟ ‫- بله. 453 00:42:08,325 --> 00:42:10,054 ‫- تو واقعا انگلیسی صحبت می کنی؟ ‫- اوه بله. 454 00:42:10,227 --> 00:42:11,316 ‫خیلی خب، بیا جلو. 455 00:42:15,065 --> 00:42:18,125 ‫- تا حالا تو هواپیما بودی؟ ‫- اوه بله. 456 00:42:18,502 --> 00:42:21,198 ‫- کجا؟ ‫- نیروی هوایی سلطنتی ژاپن. 457 00:42:21,372 --> 00:42:23,237 ‫من خلبان جنگنده بودم. 458 00:42:23,474 --> 00:42:25,965 ‫هی، تو می تونی یه کهنه سرباز ژاپنی استخدام کنی؟ 459 00:42:26,143 --> 00:42:28,143 ‫اون ممنوع الوروده حتی وقتی داخل یه فرودگاه باشه 460 00:42:28,612 --> 00:42:31,445 ‫من این چیزا حالیم نیست، اون اینجا اجازه کار داره،اسمت چیه؟ 461 00:42:31,749 --> 00:42:34,217 ‫کاماکورا گوگورو کاگه ماسا. 462 00:42:34,818 --> 00:42:37,944 ‫نزدیک ترین چیزی که می تونم ‫نسبت به این پیدا کنم "کامیکازه"اس (خلبان ازجان گذشته ژاپنی) 463 00:42:38,022 --> 00:42:41,253 ‫- به نظر من به اندازه ی کافی نزدیک هست. ‫- خیلی خب، ما امتحانت می کنیم. 464 00:42:41,725 --> 00:42:44,523 به گمونم شما رفقا می خوایید یه نگاهی به هواپیما بندازید 465 00:42:53,671 --> 00:42:55,332 یه "سی-60" ،نه؟ 466 00:42:55,506 --> 00:42:58,373 ‫آره، از تو اوراقی های جنگ برش داشتم. ‫یه خرید خیلی خوب . 467 00:42:58,542 --> 00:43:01,372 ‫- شرط می بندم که می دونم کی اولین بار این قراضه رو پرونده ‫- آره، کی؟ 468 00:43:01,445 --> 00:43:03,504 ‫برادران رایت. (مخترعان هواپیما) 469 00:43:40,084 --> 00:43:43,952 ‫قورباغه های منجمد.ما چیزی حمل نمی کنیم جز قورباغه های یخ زده؟ 470 00:43:44,121 --> 00:43:46,988 اون روز هم بار گلهای داوودی بود 471 00:43:47,157 --> 00:43:50,593 تصور کن اونا رو بخورن به نظرم آدم پولدارا همه چی می خورن 472 00:43:57,468 --> 00:43:59,698 ‫زود باش، بلندشون کن. بذارشون تو کامیون 473 00:43:59,870 --> 00:44:01,997 ‫شما بچه ها چه مرگتونه؟ 474 00:44:02,172 --> 00:44:03,400 یه دقیقه صبر کن حالا 475 00:44:16,253 --> 00:44:19,882 ‫- تو می گی اینا چی هستن؟ ‫- قورباغه ی منجمد. 476 00:44:20,791 --> 00:44:23,692 ‫خیلی خب،ببریدشون. ‫می خوایی خراب شن؟ 477 00:44:27,865 --> 00:44:31,995 ‫نه پنی سیلین، نه قند، نه مروارید. ‫فقط قورباغه های منجمد همونطور که گفت. 478 00:44:32,169 --> 00:44:34,103 ‫- از این مسئله خوشم نمیاد، جو. ‫- من هم همینطور. 479 00:44:34,371 --> 00:44:36,862 ‫بارون یه چیز خیلی بدی تو آستینش داره 480 00:44:37,041 --> 00:44:40,238 بزرگ به اون اندازه که یه بیست سالی واسمون تو صخره ها بیگاری آب بخوره 481 00:44:40,411 --> 00:44:44,541 ‫جو، تو تا وقتی هنوز دیر نشده باید از این ماجرا بری بیرون 482 00:44:44,715 --> 00:44:46,683 ‫من نمی تونم قلاب رو الان رها کنم تو می دونی چرا 483 00:44:46,850 --> 00:44:50,650 ما باید عرقش رو دربیاریم هر موقع اتفاقی افتاد بهش رسیدگی کن 484 00:44:55,325 --> 00:44:58,488 ‫- باز هم قهوه می خوایی؟ ‫- نه ممنون. 485 00:44:58,662 --> 00:45:01,222 ‫فکر نمی کنی ما باید برگردیم تو شهر از نو شروع کنیم؟ 486 00:45:04,935 --> 00:45:08,098 ‫من نمی فهمم. همه ی چیزی که می دونم اینه، ...اون خطوط هوایی رو نیاز نداره 487 00:45:08,272 --> 00:45:10,934 ‫... فقط برای چیزایی که ما حمل می کنیم 488 00:45:11,108 --> 00:45:14,043 ‫نه بارون کیمورا، نه اون. 489 00:45:15,179 --> 00:45:19,013 ...‫جو، شاید اگه تو بری پیشش و بگی 490 00:45:19,183 --> 00:45:21,743 که نظرت در مورد زندگی تو ژاپن عوض شده... 491 00:45:21,919 --> 00:45:24,911 ‫- که می خوایی برگردی به آمریکا. ‫- تو به یه بچه چی میدی؟ 492 00:45:27,691 --> 00:45:29,886 ‫به یه بچه به عنوان کادوی تولد چی میدی؟ 493 00:45:30,360 --> 00:45:31,657 ‫یه پسر و یا یه دختر؟ 494 00:45:32,463 --> 00:45:36,229 ‫- یه دختر کوچولو حدود 7 ساله. ‫- چه نوع دختریه؟ 495 00:45:36,800 --> 00:45:38,597 ‫چه نوع دختری؟ 496 00:45:38,769 --> 00:45:40,999 این یه سوال احمقانه اس 497 00:45:41,772 --> 00:45:43,069 ‫اون... 498 00:45:45,776 --> 00:45:49,644 ‫خوب، اون فقط یه بچه اس که می دونم روز تولدش داره میرسه 499 00:45:49,913 --> 00:45:51,210 ‫اشکال نداره. بی خیال، رفیق. 500 00:45:51,381 --> 00:45:54,179 بذار از این تله موش در بیاییم و بریم شهر 501 00:46:15,839 --> 00:46:17,238 ‫ترینا. 502 00:46:19,309 --> 00:46:21,038 ‫بله، مارک. 503 00:46:21,445 --> 00:46:25,643 به نظر نمی رسه امشب لندیس ها بتونن بخوابن،این طور نیست؟ 504 00:46:26,850 --> 00:46:28,841 ‫حتی آنیا کوچولوی طفلک. 505 00:46:29,019 --> 00:46:31,852 اون در مورد جشن فرداش خیلی هیجان زده اس 506 00:46:32,022 --> 00:46:36,152 امکان اینکه بتونم زودتر از دفترم برگردم خونه حتی برای اون فراهم نیست 507 00:46:36,326 --> 00:46:38,851 ‫- واقعا؟ ‫- موضوع چیه؟ 508 00:46:40,731 --> 00:46:42,596 ‫اوه، اون میاد؟ 509 00:46:43,400 --> 00:46:47,837 ‫آنیا ازش خواست، ‫اما من واقعا فکر نمی کنم بیاد. 510 00:46:49,373 --> 00:46:51,102 ممکنه بیاد 511 00:46:54,778 --> 00:46:58,111 ‫بنابراین تو تمام شب رو از نگرانی بیدار موندی؟ 512 00:47:05,589 --> 00:47:09,525 تو خیلی نازنینی،مارک متشکرم 513 00:47:34,284 --> 00:47:35,581 ‫زود باش، عجله کن. 514 00:47:55,839 --> 00:47:58,239 نه، نمی خوام بیام تو من این رو واسه اون آوردم 515 00:47:59,543 --> 00:48:04,640 ‫- هی، یه دقیقه صبر کنی. اینو بگیر، میشه؟ ‫- آقای برت، آقای برت! 516 00:48:04,815 --> 00:48:06,942 ‫کجا می خوایید برید، آقای برت؟ 517 00:48:07,117 --> 00:48:09,950 تو روز تولد یه نفر این مودبانه نیست 518 00:48:10,120 --> 00:48:13,749 ‫شما باید بیایید تو و یه مقدار بستنی و کیک تولد بخورید 519 00:48:15,158 --> 00:48:19,595 ‫و برام آرزوی شادی فراوون برای بقیه ی روز کنید،و این واسه منه؟ 520 00:48:19,763 --> 00:48:22,129 ‫قطعاً. و تولدت مبارک. 521 00:48:22,299 --> 00:48:25,393 ‫خوشگل نیست؟ فکر می کنی چی داخلشه؟ 522 00:48:25,569 --> 00:48:28,936 ‫- من می دونم چی داخلشه. ‫- واقعا؟ چی؟ 523 00:48:29,172 --> 00:48:31,402 ‫خب،جعبه رو باز کن، عزیزم. 524 00:48:31,675 --> 00:48:35,475 ‫- سلام، جو. ‫- من فقط اومدم تو که این رو بدم. 525 00:48:35,646 --> 00:48:39,309 ‫- بانوی جوان من رو محاصره کرد. ‫- امیدوارم اون چیزی که مطمئنم باشه 526 00:48:39,483 --> 00:48:42,281 ‫- همونه؟ ‫- کاملاً امیدوارم. 527 00:48:42,886 --> 00:48:47,118 ‫همونه! همون چیزیه که فکر می کردم. ‫مادر، نگاه کن! 528 00:48:47,824 --> 00:48:49,291 ‫خوشگله، عزیزم. 529 00:48:49,459 --> 00:48:52,951 ‫- اوه، متشکرم. ‫- باشه. 530 00:48:54,131 --> 00:48:56,622 ‫اون نمی خواد بابتش من رو ببوسه؟ 531 00:48:57,868 --> 00:48:59,426 ‫ مطمئنم که اون می خواد. 532 00:49:03,874 --> 00:49:06,240 ‫- حالا بچه رو بوس کن. ‫- اوه، نه. 533 00:49:09,980 --> 00:49:12,414 ‫خیلی خوب، من بچه ها رو صدا می کنم. 534 00:49:17,254 --> 00:49:20,655 ‫بچه ها، همگی، بیایین تو. ‫بستنی و کیک. 535 00:49:25,162 --> 00:49:27,995 ‫ شما می مونید که یه مقدار بستنی و کیک بخورید؟ 536 00:49:28,699 --> 00:49:32,226 ‫ شما می مونید که یه مقدار بستنی و کیک بخورید؟ 537 00:49:32,636 --> 00:49:36,265 ‫- بله، من یه کم دیگه می مونم. ‫- اوه، خوبه. 538 00:49:53,023 --> 00:49:55,150 ‫مسخره کردن خودمون چه فایده ای داره؟ 539 00:50:02,666 --> 00:50:03,860 ‫چی شده، نانی-سان؟ 540 00:50:11,608 --> 00:50:12,697 ‫بله. 541 00:50:12,776 --> 00:50:15,870 ‫بارون کیمورا ازتون می خواد که سریعاً به منزلش برید، لطفا 542 00:50:19,716 --> 00:50:21,479 تعجب می کنم اون چطور فهمیده من اینجام 543 00:50:21,651 --> 00:50:25,178 ‫کیمورا، اون مرد خیلی خطرناکیه، ‫عزیزم. مواظبش باش. 544 00:50:25,355 --> 00:50:27,653 ‫آیا اون کسیه که پرونده ی من رو نشونت داد؟ 545 00:50:27,824 --> 00:50:33,126 ‫اوه، در مورد اون نگران نباش. من حواسم به خودم و همینطور تو هست 546 00:51:23,380 --> 00:51:25,814 ‫این چه فکریه که تو الان بری؟ 547 00:51:25,982 --> 00:51:28,951 دستوراتیه که بارون داده شاید وقتی رسیدم اونجا بفمم 548 00:51:29,119 --> 00:51:30,677 ‫فکر نمی کنی من هم باید بیام؟ 549 00:51:31,188 --> 00:51:33,679 ‫کی حواسش به کلوپ شبانه باشه؟ ‫تو این جا بمون. 550 00:52:12,095 --> 00:52:14,825 ‫هی، جو، "کامیکازه" چشه؟ ‫اون بد جور ساکته. 551 00:52:14,998 --> 00:52:17,865 ‫شاید اون پرواز کردن شما بچه ها رو دوست نداره 552 00:52:18,034 --> 00:52:21,834 ‫- چه باری ما تو "سئول" بر می داریم؟ ‫- بار ظروف سفالی عتیقه (آنتیک). 553 00:52:29,250 --> 00:52:33,650 سئول (پایتخت کره جنوبی) 554 00:53:11,054 --> 00:53:13,750 ‫- همه چی تنظیمه. ‫- خوب، بریم بپریم. 555 00:53:26,903 --> 00:53:28,302 ‫هی، جو. 556 00:53:30,307 --> 00:53:31,706 ‫این چی میشه؟ 557 00:53:33,443 --> 00:53:38,039 ‫- شما بچه ها پول خوبی میگیرین، نه؟ ‫- اونها جعبه بودن،این که اینجاس چیز بزرگیه 558 00:53:38,215 --> 00:53:40,479 ‫شما می تونید دلارهای بیشتری بگیرید،نمی تونید؟ 559 00:53:40,650 --> 00:53:43,141 ‫- چقدر؟ ‫- چند صد دلار برای هر دوتون. 560 00:53:43,320 --> 00:53:44,787 ‫چند صد دلار برای هر کدوممون. 561 00:53:46,389 --> 00:53:49,324 ‫- خوب، چند صد دلار هر کدوممون. ‫- خب، بپر. 562 00:53:49,826 --> 00:53:52,294 ‫همه این ژاپنی ها به نظرم پول میان 563 00:53:52,462 --> 00:53:57,422 ‫سی-60 نیپون-آمریکایی روی باند شمالی ‫ترخیص برای توکیو. می تونیم بلند شیم؟ 564 00:55:06,403 --> 00:55:08,735 من جواب می دم،عزیزم.زود آماده میشی؟ 565 00:55:08,905 --> 00:55:10,998 ‫- من همین حالا آماده ام. ‫- بله؟ 566 00:55:11,174 --> 00:55:13,301 ‫سرهنگ داهلگرن، ‫بنده افتخار... 567 00:55:13,476 --> 00:55:16,968 صحبت کردن با شما رو مدت زیادیه نداشتم... 568 00:55:17,213 --> 00:55:20,512 استدعا می کنم متاسفم، کاملا متوجه نشدم 569 00:55:21,851 --> 00:55:22,977 ‫برت؟ 570 00:55:25,855 --> 00:55:27,686 ‫بله، بله، اما... 571 00:55:30,026 --> 00:55:31,493 ‫برت، اما چرا؟ 572 00:55:33,129 --> 00:55:35,689 ‫چطور یه نفر می تونه اینقدر احمق باشه؟ 573 00:55:37,867 --> 00:55:39,061 ‫بله. 574 00:55:41,271 --> 00:55:42,431 ‫بله، متوجهم. 575 00:55:42,639 --> 00:55:44,732 ‫الو؟ سرهنگ داهلگرن؟ 576 00:55:44,908 --> 00:55:47,172 ‫اوه، فکر کردم قطع شد. 577 00:55:53,850 --> 00:55:57,843 ‫بله، متوجهم. بله، البته، ‫هر جور اطلاعاتی که بتونم. 578 00:55:59,689 --> 00:56:01,884 من بیست دقیقه ی دیگه اونجا خواهم بود 579 00:56:34,657 --> 00:56:38,616 ‫متاسفم، عزیزم.من رو به ساختمون دایی-ایچی فراخوندن 580 00:56:39,729 --> 00:56:41,594 ‫دفتر سرهنگ داهلگرن. 581 00:56:43,767 --> 00:56:46,031 ‫کاملا فوری به نظر می رسید. 582 00:56:56,212 --> 00:57:00,080 ‫شاید بهتره من رو تا اونجا همراهی کنی و بعدش خودت به جشن بری 583 00:57:00,250 --> 00:57:01,478 خیلی خب،مارک 584 00:57:31,481 --> 00:57:35,440 ‫- کیمورا اومده بوده؟ ‫- نه تمام روز، جو، اما اون زنگ زد. 585 00:57:35,618 --> 00:57:36,642 ‫خب؟ 586 00:57:36,953 --> 00:57:39,854 ‫فردا، اون می خواد که همون مسیر رو دوباره بری 587 00:57:40,023 --> 00:57:43,823 ‫اون تا ما رو با جوخه آتش وصلت نده راضی بشو نیست 588 00:57:54,871 --> 00:57:57,339 ‫جو، نظرت چیه ما بریم پایین؟ 589 00:57:57,507 --> 00:58:00,476 ‫اون بچه جدیده آواز می خونه همه رو مثل قدیما دور هم جمع کرده 590 00:58:00,643 --> 00:58:02,804 ‫اوه، تو برو. 591 00:58:27,337 --> 00:58:27,470 ‫جو، تو توی یه دردسر بزرگ افتادی . 592 00:58:27,470 --> 00:58:29,734 ‫جو، تو توی یه دردسر بزرگ افتادی . 593 00:58:29,906 --> 00:58:33,501 ‫آنها همه چیز رو در مورد آخرین پروازت تو ساختمان "دایی-چی" می دونن 594 00:58:35,011 --> 00:58:36,911 ‫من به خاطر این باید فرار کنم چقدر زمان دارم؟ 595 00:58:37,080 --> 00:58:38,308 ‫- نمی دونم. ‫- اون اینو گفت؟ 596 00:58:38,481 --> 00:58:41,109 ‫- البته که نه. ‫- اگه فقط بتونم به اون هواپیما برسم. 597 00:58:41,317 --> 00:58:44,548 ‫- یه دقیقه صبر کن. تو چی میشی؟ ‫- نه،لطفا. فعلاً خودت رو نجات بده. 598 00:58:44,721 --> 00:58:48,851 تو این باتلاق افتادی به خاطر اینکه به من کمک کنی،نه جو؟ 599 00:58:49,192 --> 00:58:51,057 ‫تلاش برای کمک به هر دومون،به نظر من. 600 00:59:01,471 --> 00:59:04,031 ‫نتونستی صبر کنی و بهش نگی درسته،ترینا؟ 601 00:59:04,207 --> 00:59:05,799 ‫درسته، نتونستم. 602 00:59:05,975 --> 00:59:08,034 چونکه تقصیر منه که اون تو این مشکل افتاده 603 00:59:08,211 --> 00:59:10,543 من به خاطر پول تو این ماجرا افتادم نه هیچ دلیل دیگه 604 00:59:11,381 --> 00:59:13,315 ‫- تقصیر تو بود؟ ‫- در طول جنگ، من... 605 00:59:13,483 --> 00:59:14,780 ‫ترینا! 606 00:59:17,153 --> 00:59:19,644 فکر می کنم بهتره که بهم بگی اوضاع از چه قراره 607 00:59:22,258 --> 00:59:24,419 ‫من برای ژاپنی ها برنامه ی تبلیغاتی اجرا می کردم 608 00:59:25,395 --> 00:59:28,558 ‫کیمورا این رو می دونه. اون داشت از هر دوی ما باج می گرفت 609 00:59:28,998 --> 00:59:32,399 ‫- جو وارد این ماجرا شد تا جلوش رو بگیره. ‫- اونها مجبورش کردن که تبلیغات کنه. 610 00:59:32,569 --> 00:59:33,968 اونها بچه اش رو ازش گرفتن 611 00:59:41,277 --> 00:59:44,906 و تو فکر کردی من تو این جور مشکلات پات نمی ایستم 612 00:59:45,081 --> 00:59:47,777 من می دونستم که می ایستادی،اینکه چقدر بهت آسیب برسه واست مسئله نیست 613 00:59:47,951 --> 00:59:50,112 این دلیلیه که می ترسیدم بهت بگم 614 00:59:51,654 --> 00:59:54,646 ‫این نازنین بودن تو رو می رسونه، عزیزم. 615 00:59:56,159 --> 00:59:57,421 ‫و خیلی احمقانه اس. 616 00:59:58,962 --> 01:00:01,897 ‫ امیدوارم که ژنرال "آیرتون" هنوز تو دفترش باشه 617 01:00:03,466 --> 01:00:05,957 ‫تماس گرفتن در حال حاضر چه سودی داره ؟ 618 01:00:06,536 --> 01:00:08,265 ‫اگه نگیری چه سودی داره؟ 619 01:00:08,438 --> 01:00:10,303 غیر از کیمورا و من هیچ کس نمی دونه 620 01:00:10,473 --> 01:00:14,170 ‫من حالا می دونم. جو، باور کن، ‫من به هر سه تامون فکر می کنم... 621 01:00:14,344 --> 01:00:17,438 ‫... به علاوه ی آنیا، ‫و من یه وکیل خیلی خوب هستم. 622 01:00:35,365 --> 01:00:36,559 ‫متشکر، گروهبان. 623 01:00:41,037 --> 01:00:42,368 ‫خیلی خب، سرهنگ داهلگرن. 624 01:00:50,279 --> 01:00:51,303 ‫آماده است، قربان. 625 01:00:51,814 --> 01:00:54,510 ‫در اینجا، آقای برت، ما سابقه ی ...فعالیت های شما از 626 01:00:54,684 --> 01:00:56,584 ‫... از زمانی که در چند هفته ی پیش وارد شدید 627 01:00:56,753 --> 01:00:59,051 ‫این فعالیت ها از علایق ما هستند. 628 01:00:59,222 --> 01:01:02,680 ‫به خصوص که شما جلودار ‫یک گروه جنایتکار ژاپنی شدید. 629 01:01:02,992 --> 01:01:06,655 ‫بدون شک شما با ‫مجازات تحت قوانین جنگی آشنا هستید... 630 01:01:06,829 --> 01:01:09,093 ‫... برای وارد شدن در یک توطئه ‫علیه ایالات متحده... 631 01:01:09,499 --> 01:01:11,660 ‫... و اتفاقا ‫علیه مردم ژاپن. 632 01:01:11,834 --> 01:01:14,598 مردی که شما امروز صبح پروندید شخص مهمی نبود 633 01:01:15,204 --> 01:01:17,468 ‫کل سفر فقط در سطح آزمایشی اجرا شد. 634 01:01:18,341 --> 01:01:21,868 ‫در پرواز بعدی تون به کره، ‫که برای فردا برنامه ریزی شده ، ضمناً... 635 01:01:22,211 --> 01:01:24,771 ‫... شما سه نفر رو بر می گردونید که مهم هستیند 636 01:01:25,048 --> 01:01:28,848 ‫ژنرال "تاکه نوبو" که طرفدارانش "به اون می گن "قصاب 637 01:01:29,419 --> 01:01:31,353 ‫رئیس دفترش، سرهنگ "هارا"... 638 01:01:31,587 --> 01:01:36,115 ‫... و رئيس تقریبا افسانه ای بازنشسته ‫انجمن اژدهای سیاه... 639 01:01:36,292 --> 01:01:38,283 ‫... "نائوجیرو گورو". 640 01:01:38,728 --> 01:01:43,529 ‫وقتی که سه جنایتکار جنگی فراری برجسته ‫ خطر بازگشت به ژاپن... 641 01:01:44,033 --> 01:01:47,491 ‫... توسط خطوط کیمورا رو می کنند ‫توطئه ی کیمورا واضحاً روشن میشه: 642 01:01:47,704 --> 01:01:50,571 ‫برای احیای جنبش زیرزمینی اژدهای سیاه... 643 01:01:51,040 --> 01:01:55,136 ‫... به منظور ایجاد نفرت و تعصب ‫نظامیان سابق ناراضی ژاپنی . 644 01:01:55,311 --> 01:01:57,709 ما مجبور بودیم که بعضی از این مردان رو در معرض اوقات سختی قرار بدیم 645 01:01:57,780 --> 01:02:02,080 ‫و "تاکه نوبو" یکی از ژنرال های اونها بود که از شکست واقعی در میدان طفره رفت 646 01:02:02,285 --> 01:02:05,049 مردی که واقعاً می تونه اونها رو سازمان دهی کنه 647 01:02:06,756 --> 01:02:10,385 ‫در بدترین حالت،میتونه به این منجر بشه که ‫با قیام خونین اکثریت ... 648 01:02:10,593 --> 01:02:14,085 ‫... مردم ژاپن مواجه بشیم که می تونه ‫علیه منافع خودشون باشه. 649 01:02:14,297 --> 01:02:16,925 ‫و شما تا به گردن خودتون رو ‫در این طرح ملهم از کمونیست ... 650 01:02:17,133 --> 01:02:19,030 ‫... کمونیستی-مدیریت شده غرق کردید، ‫آقای برت. 651 01:02:19,102 --> 01:02:20,360 ‫آیا شما این رو انکار می کنید؟ 652 01:02:22,638 --> 01:02:24,105 نه 653 01:02:25,608 --> 01:02:28,076 ‫چرا این سخنرانی بزرگ رو حروم کردید،سرهنگ؟ 654 01:02:28,244 --> 01:02:31,907 ‫- چرا این رو برای محاکمه ی من نگه نداشتید؟ ‫- سوال بسیار هوشمندانه ایه. 655 01:02:32,482 --> 01:02:36,009 ‫- سوال دیگه ای نیست؟ ،‫- بله قربان. وقتی من این بچه ها رو میارم 656 01:02:36,185 --> 01:02:39,416 ‫کجا می خواهید تحویلشون بگیرید؟ ‫- در "هانه دا" خواهیم گرفت. 657 01:02:39,856 --> 01:02:42,120 ‫- آقایان... ‫- بله، آقای برت. 658 01:02:43,159 --> 01:02:45,593 ‫چه اتفاقی می افته اگه من پرواز کردم و بر نگشتم؟ 659 01:02:45,795 --> 01:02:47,695 ‫ما به دو دلیل به شما اعتماد داریم : 660 01:02:47,930 --> 01:02:51,957 سوابق جنگی تون و انگیزه ی شخصی شما برای ورود به این مسئله 661 01:02:52,135 --> 01:02:54,501 ‫ما می دونیم که شما داشتید ‫برای محافظت از برخی تلاش ... 662 01:02:54,670 --> 01:02:57,696 ‫یک لحظه، لطفاً،همه ی چیزی که من در مورد این پرونده می دونم تو این پوشه اس 663 01:02:57,874 --> 01:02:59,899 ‫من موظف به اقدام عامدانه ...در خصوص چیزی نیستم 664 01:03:00,076 --> 01:03:02,306 ‫... که رسماً به توجه من نرسیده باشه 665 01:03:02,478 --> 01:03:05,003 ‫خیلی خب،قربان. ‫ما به شما اعتماد داریم... 666 01:03:05,181 --> 01:03:09,015 ‫... به دلیل سوابق جنگی تون. ‫- چیز دیگه ای هست که بخوایید بدونید؟ 667 01:03:09,185 --> 01:03:10,709 ‫اوه، بله،قربان. 668 01:03:10,887 --> 01:03:17,292 ‫تمام این اطلاعات داغ در مورد توطئه ی من از کجا به دست شما رسیده؟ 669 01:03:17,794 --> 01:03:22,493 ‫از مردی که خودش رو ‫کاماکورا گونوگورو کاگه ماسا معرفی می کنه. 670 01:03:23,533 --> 01:03:26,331 ‫- اون که کامیکازه اس. ‫- یکی از باهوش ترین عوامل منه. 671 01:03:26,502 --> 01:03:28,333 کامیکازه در زندگی خصوصیش یه "کنت" بوده 672 01:03:28,504 --> 01:03:30,472 ‫یکی از خاندان های واقعا بزرگ... 673 01:03:30,640 --> 01:03:33,541 ‫... و اون با همه ی ما ‫در طول جنگ مبارزه کرد. 674 01:03:34,143 --> 01:03:35,167 ایناهاش 675 01:03:35,611 --> 01:03:39,103 دوست دارم گهگداری که از کار اینجا دلسرد میشم بهش نگاه کنم 676 01:03:39,282 --> 01:03:40,613 ‫خاموشش کن، جک. 677 01:03:40,783 --> 01:03:43,183 ‫خب، بارت،تمام ابهاماتت روشن شد؟ 678 01:03:43,352 --> 01:03:44,910 ‫فقط یک چیز، قربان. 679 01:03:45,154 --> 01:03:48,055 ‫وقتی که من این سه تا پسر بد شما رو تحویل دادم،چی تحویل می گیرم؟ 680 01:03:48,224 --> 01:03:50,121 ‫یه رادیو تو سلولم در "لیونورث"؟ (زندانی در شهر لیونورث کانزاس) 681 01:03:50,193 --> 01:03:52,889 تو اونها رو تحویل بده و یه تلویزیون میگیری 682 01:03:57,500 --> 01:03:58,933 ‫متشکرم ، قربان. 683 01:05:18,147 --> 01:05:20,445 ‫- آماده برای بلند شدن. ‫- خوب، پبر. 684 01:05:28,591 --> 01:05:32,152 ‫- سفر به خیر. ‫- صبر کن.صبر کن. 685 01:05:37,166 --> 01:05:40,260 ‫چه فکری کردی که اینجا اومدی؟ این خیلی خطرناکه 686 01:05:40,436 --> 01:05:43,462 ‫اگه شریک من می تونه خطر ‫رفتن به ساختمان دای ایچی... 687 01:05:43,639 --> 01:05:46,301 ‫... برای گپ زدن با ژنرال رو بپذیره... 688 01:05:46,976 --> 01:05:49,501 اونها یه بررسی عادی از عملکردمون داشتن 689 01:05:52,348 --> 01:05:54,839 ‫اگر همه چیز به خوبی روز گذشته پیش بره... 690 01:05:55,017 --> 01:05:58,612 ‫... وعده ی ما باید جایی که ما منتظر خواهیم بود باشه 691 01:05:59,822 --> 01:06:03,451 ‫نه بعد از 1:00 بعد از نیمه شب 692 01:06:03,626 --> 01:06:06,390 تو نظری در مورد من داری،چرا به زبون نمیاریش؟ 693 01:06:06,696 --> 01:06:08,163 ‫حالا؟ 694 01:06:08,998 --> 01:06:10,556 ‫خیلی دیر شده. 695 01:06:14,403 --> 01:06:18,999 ‫به هر حال،واسه بچه ی لندیس اتفاق بدی نیوفتاده؟ 696 01:06:20,042 --> 01:06:22,169 ‫- چی؟ ‫- بچه و اون کوچولوئه... 697 01:06:22,345 --> 01:06:25,803 ‫... اسمش چی بود، ‫نانی-سان، رفته بودن برای پیاده روی. 698 01:06:25,982 --> 01:06:29,213 ‫خیلی ساده، اونها ‫برای پیاده روی بعد از ظهرشون رفته بودن... 699 01:06:29,418 --> 01:06:31,511 ‫... و اونها هنوز برنگشته ان. 700 01:06:31,854 --> 01:06:37,349 ‫اما حس ششم من بهم می گه اونها بر می گردن. ‫بگو، راس 1:00 بعد از نیمه شب. 701 01:06:39,428 --> 01:06:41,555 ‫می خواهی اون آدما رو کجا تحویل بگیری؟ 702 01:06:41,731 --> 01:06:45,599 موقع برگشتت بهت دستور داده می شه 703 01:06:45,801 --> 01:06:49,897 ‫- چطور بدونم می تونم بهت اعتماد کنم؟ ‫- چون ما شریک هستیم، جو. 704 01:06:50,072 --> 01:06:52,336 ‫ما باید به هم اعتماد کنیم. 705 01:07:16,465 --> 01:07:20,196 نیپ-آم 77 تماس با ایکس-سه ستاره به گوشم ،ایکس-سه ستاره 706 01:07:20,970 --> 01:07:22,870 ‫داهلگرن؟ برت صحبت می کنه 707 01:07:23,072 --> 01:07:26,599 ‫- گم شدن بچه ی لندیس واقعیت داره؟ ‫- بله، اون گم شده.تمام. 708 01:07:26,842 --> 01:07:29,743 ‫- چشم از کیمورا بر ندار. ‫ ما شش هفته اس این کار رو می کنیم.تمام - 709 01:07:29,912 --> 01:07:32,938 ‫شلوغش نکنید،آشفته اش نکنید. ‫ما می خواهیم که بچه برگرده. 710 01:07:33,149 --> 01:07:36,880 همون چیزی که ما هم می خواییم ‫اطلاعاتت چیه، برت؟ تمام. 711 01:07:37,053 --> 01:07:40,454 کیمورا ساعت 1:00 بعد از ظهر یه جایی میاد تا این آدما رو ملاقات کنه 712 01:07:40,656 --> 01:07:44,990 همون جایی که بچه رو نگه می دارن.اگه قبل از ...اینکه اون بچه رو به دست بیاری کسی رو 713 01:07:45,227 --> 01:07:47,488 ‫... دستگیر کنی می دونی که چه کار می کنن. ‫- نگران نباش. 714 01:07:47,563 --> 01:07:49,394 ماموریتت رو ادامه بده تمام 715 01:07:49,598 --> 01:07:53,261 شما بهتره اون بچه رو سالم گیر بیارید قبل از اینکه ما از کره برگردیم 716 01:08:04,613 --> 01:08:07,173 ‫من فکر می کنم شما بهتره یه مقدار قهوه بخورید، خانم لندیس 717 01:08:07,383 --> 01:08:09,112 ‫ژنرال آیرتون، متاسفم. 718 01:08:10,886 --> 01:08:13,980 اما من مرتب فکر می کنم که اون الان چقدر باید ترسیده باشه 719 01:08:15,825 --> 01:08:16,883 داهلگرن 720 01:08:20,429 --> 01:08:23,956 ‫- خوب،ادامه بدید، سرگرد. ‫- مردان ما ساعت هاست هنوز دارن کار می کنن. 721 01:08:24,266 --> 01:08:28,259 برت قبل از تاریکی هوا حتی نمی رسه از کره شروع به پریدن کنه 722 01:08:39,849 --> 01:08:42,079 شروع کردن به سیگنال فرستادن 723 01:08:43,652 --> 01:08:45,517 ‫آره، اونها با ما تماس می گیرن. 724 01:08:46,055 --> 01:08:49,513 ‫نیپ-آم 77 به ایکس-سه ستاره. ‫به گوشم، ایکس-سه ستاره. 725 01:08:49,692 --> 01:08:52,354 برگرد عقب و چشم از اون سه نفر برندار 726 01:08:53,162 --> 01:08:56,962 ‫ادامه بده، ایکس-سه ستاره. ‫ادامه بده ،ایکس-سه ستاره. برت صحبت میکنه. 727 01:08:59,368 --> 01:09:03,202 ‫آره، اونها همراهمن. هر سه تاشون بچه رو گرفتید؟ 728 01:09:04,507 --> 01:09:09,638 به عنوان دستور به سمت "هانه دا" برو به عنوان دستور به سمت "هانه دا" برو 729 01:09:10,045 --> 01:09:12,343 ‫دریافت شد، نیپ-آم؟ تمام. 730 01:09:13,482 --> 01:09:17,179 ‫- شما بچه رو گرفتید؟ ‫- تایید دریافت دستور به سمت "هانه دا". 731 01:09:17,353 --> 01:09:19,548 ‫- تمام ‫ شما بچه رو گرفتید؟ - 732 01:09:21,190 --> 01:09:24,455 آیرتون صحبت می کنه.شما تحت قانون نظامی دستور اجرا می کنید 733 01:09:24,627 --> 01:09:27,460 ‫مستقیماً به هانه دا میری. ‫این یه دستوره. 734 01:09:32,134 --> 01:09:35,695 ما تو "هایاشی" فرود میاییم همونطور که این سه تا خوک کوچولو بهمون گفتن 735 01:09:35,871 --> 01:09:37,634 ‫جو، من بابت بچه متاسفم... 736 01:09:37,840 --> 01:09:40,434 ‫... اما من با "اسکپ" مخالفت نمی کنم. ‫- من این کار رو می کنم 737 01:09:40,876 --> 01:09:44,368 باز هم من خلبانم و در صورت عدم فرود تو هانه دا مسئولیتش با منه 738 01:09:44,580 --> 01:09:46,514 بذارش روی پرواز اتوماتیک 739 01:09:49,818 --> 01:09:50,944 تو بلند شو 740 01:09:58,327 --> 01:09:59,817 ‫خیلی خب، از این طرف. 741 01:10:03,065 --> 01:10:05,898 ‫خوب، به گمونم بحث کوچیکمون به نتیجه رسید 742 01:10:07,903 --> 01:10:09,894 ‫- تو میتونی این رو برونی؟ ‫- بهتر از تو. 743 01:10:10,105 --> 01:10:12,198 ‫کجا میخوایی فرود بیایی، ‫هایاشی؟ 744 01:10:12,741 --> 01:10:15,539 ‫- "اوکوما". ‫- اوکوما؟ اون دیگه کجاست؟ 745 01:10:15,711 --> 01:10:18,179 فرودگاه نیمه ویران شده ی ‫غرب یوکوهاما. (توسط بمباران) 746 01:10:18,347 --> 01:10:20,338 ‫سطح روی اون مثل کلوچه اس (ناهمواره) 747 01:12:57,139 --> 01:12:59,232 ‫چطور شما تونستید اون کمین رو بزنید؟ 748 01:12:59,408 --> 01:13:03,199 ما در تمام فرودگاه های "هونشو" کمین کرده بودیم (بزرگترین جزیره ؛ که توکیو در آن قرار دارد) 749 01:13:05,180 --> 01:13:07,614 ‫شما می دونید کیمورا دقیقاً کجاست، درسته؟ 750 01:13:07,783 --> 01:13:10,183 ما می دونیم که اون کجا نیست : خونه اش 751 01:13:16,091 --> 01:13:18,855 ‫- مردی که سوار کامیونه. ‫- چشه؟ 752 01:13:19,027 --> 01:13:21,086 اون می دونه که قرار بود اونها رو کجا ببره 753 01:13:21,296 --> 01:13:23,230 ممکنه جایی باشه که کیمورا دختر رو برده 754 01:13:23,432 --> 01:13:25,866 ‫اجازه بده باهاش حرف بزنم. ‫ما فقط تا 01:00 وقت داریم. 755 01:13:26,034 --> 01:13:28,559 ‫شما باید با سرهنگ داهلگرن صحبت کنید 756 01:13:57,499 --> 01:14:00,764 ‫من نمی دونم، سرهنگ. ‫این شرقیهای مسخره خسته ام کردن. 757 01:14:03,138 --> 01:14:05,504 ‫خیلی خب، ترکیده، حالا نوبت توئه. 758 01:14:07,843 --> 01:14:09,276 ‫بارون کیمورا کجاس؟ 759 01:14:10,312 --> 01:14:11,779 ‫تو می دونی که کیمورا کجاست. 760 01:14:11,980 --> 01:14:15,711 تو می دونی که اون بچه رو کجا نگه داشته چرا به ما نمی گی 761 01:14:19,588 --> 01:14:21,522 ‫کیمورا کجاس؟ 762 01:14:23,525 --> 01:14:24,583 ‫کیمورا کجاس؟ 763 01:14:26,161 --> 01:14:29,130 ‫- خوب، شکوفه ی هلو. ‫- کیمورا کجاس؟ 764 01:14:42,778 --> 01:14:43,870 ‫خیلی خب، داخل. 765 01:15:26,288 --> 01:15:28,188 همین 766 01:15:32,995 --> 01:15:34,019 پاشو 767 01:15:36,064 --> 01:15:39,192 .ای ، آقای بارت،شما باید به چیزی برخورد کرده باشید 768 01:15:39,368 --> 01:15:43,498 ‫بفرمایید،پاکش کنید.اوه، ببخشید. 769 01:16:46,068 --> 01:16:50,266 ‫- اون مرده؟ ‫- آره. کارش رو ساخت. 770 01:16:50,672 --> 01:16:52,162 اون باید تو رو می برد اونجا 771 01:16:52,941 --> 01:16:56,570 ‫- حالا وضعیتمون بدتر از قبله. ‫- اون داشت در مورد یه زیرزمین صحبت می کرد. 772 01:16:56,745 --> 01:16:59,578 ‫- یه میلیون زیرزمین تو شهر وجود داره. ‫- مردی به نام کاندا. 773 01:16:59,881 --> 01:17:01,508 ‫حدود یک چهارم میلیون کاندا هست. 774 01:17:01,683 --> 01:17:03,776 بذار همه چیز رو عمومی کنیم 775 01:17:03,952 --> 01:17:06,978 ‫پلیس ژاپن، ‫ جستجوی خانه به خانه، همه چیز. 776 01:17:07,623 --> 01:17:09,591 ‫صبر کنید! من حدس می زنم ...می دونم کاندا ای 777 01:17:09,758 --> 01:17:12,520 ‫... که اون در موردش صحبت می کرد کیه. ‫- تمام برنامه های رادیویی رو متوقف کنید... 778 01:17:12,594 --> 01:17:14,960 ‫... یه درخواست برای مردم توکیو پخش کنید 779 01:17:15,130 --> 01:17:17,928 ‫لحظه ای که شما برید رو آنتن اونها مطمئناً بچه رو می کشن 780 01:17:18,100 --> 01:17:20,933 ‫تو چه راهکاری داری؟ ‫55 دقیقه ی دیگه ساعت 1:00 خواهد بود. 781 01:17:21,136 --> 01:17:23,502 ...اگه ما قبل از این اتفاق اقدامی نکنیم 782 01:17:23,672 --> 01:17:24,969 هیچ کس رو نمیشه بابتش مواخذه کرد 783 01:17:25,140 --> 01:17:28,166 بچه کشته میشه و گردنت یک اینچ هم بیرون نخواهد اومد 784 01:17:28,343 --> 01:17:30,311 ‫دقیقا چی پیشنهاد میدی؟ 785 01:18:17,592 --> 01:18:20,686 ‫کاندا کجاس؟ زود باش، من باید پیداش کنم 786 01:18:20,862 --> 01:18:22,295 ‫این کار واسه تو خوب نیست، جو. 787 01:18:22,464 --> 01:18:24,489 اونها می کشنش اگه تو سعی کنی پیداش کنی 788 01:18:24,666 --> 01:18:27,499 اگه پیداش نکنم می کشنش 789 01:18:33,575 --> 01:18:36,669 ‫اوه، دوست من. ‫چرا مجبور شدی این کار رو بکنی؟ 790 01:18:36,845 --> 01:18:39,006 من همه ی این ماجرا ها رو واست به وجود آورم،جو 791 01:18:39,247 --> 01:18:44,184 من قبلاً به اندازه ی کافی عذاب کشیدم اونها تو رو هم از بین می برن 792 01:18:45,253 --> 01:18:47,244 ‫هنوز هم جاش رو کیمورا مخفی می کنی؟ 793 01:18:47,422 --> 01:18:50,084 ‫تو متوجه نیستی که آدمایی مثل اون چه بلایی سرت آوردن؟ 794 01:18:50,258 --> 01:18:52,852 ‫برای هزاران سال، اونها از شما یه مشت احمق ساختن 795 01:18:53,028 --> 01:18:56,293 تمام چیزی که می خواستن استفاده نامشروع بود آدمایی مثل تو با دست ها و پاهاشون 796 01:18:56,465 --> 01:18:58,092 ‫... بهشون کمک کردن. 797 01:18:58,266 --> 01:19:01,463 ‫شما فکر می کنید ما دشمن واقعی شما هستیم چون ژاپن رو به اشغال درآوردیم 798 01:19:01,636 --> 01:19:03,033 ‫می دونید چرا ما این کار رو کردیم؟ 799 01:19:03,105 --> 01:19:08,042 ‫برای کمک به مردم ژاپن که روی پا بایستن مثل مردان و زنانی که این حق رو دارن 800 01:19:09,644 --> 01:19:14,138 ‫- و تو هنوز هم نفهمیدی. ‫- برخی از ما حالا فهمیدن، عزیزم. 801 01:19:15,150 --> 01:19:16,947 ‫پس اون کجاست؟ اون کجاست؟ 802 01:19:17,119 --> 01:19:23,524 ‫زیرزمین خانه ی کناری، جو. ‫هتل قدیمی که بی-29 ها به آتیش کشیدند. 803 01:19:24,926 --> 01:19:29,295 ‫ورودیش زیر "کپر"ه. 804 01:19:39,141 --> 01:19:40,631 ‫خداحافظ، رفیق. 805 01:20:30,792 --> 01:20:32,919 ورودیش اونجاست زیر اون کپر 806 01:20:33,094 --> 01:20:35,324 ‫حالا، تو پشتیبانی کن من تنهایی میریم داخل 807 01:20:35,497 --> 01:20:37,658 ‫اگر من تا 1:00 بیرون نیومدم، شما زود بیایید تو 808 01:20:37,833 --> 01:20:38,922 گرفتم 809 01:20:39,000 --> 01:20:41,127 ‫- حالت با یکی از این چیزها چطوره؟ ‫- خوبه. 810 01:20:41,303 --> 01:20:43,271 بی محابا شلیک نکن ‫اگه تاریک باشه... 811 01:20:43,438 --> 01:20:45,804 ‫... ممکنه شخص اشتباهی رو بزنی. ‫- باشه. 812 01:24:05,740 --> 01:24:09,506 ‫من از دیدنت خیلی خوشحالم ، ‫آقای برت. من خیلی خوشحالم. 813 01:24:09,677 --> 01:24:13,545 ‫همه چی رو به راست، عزیزم. حالا، زود باش. می برمت خونه پیش مادرت 814 01:24:22,624 --> 01:24:27,618 ‫حالت خوبه، عزیزم. ‫گریه نکن عزیزم.،همه چی درست می شه. 815 01:24:30,398 --> 01:24:33,367 ‫من مامان رو می خواهم. 816 01:24:45,146 --> 01:24:47,239 ‫من مامان رو می خوام! 817 01:25:16,277 --> 01:25:18,973 ‫- حالت خوبه، رفیق؟ ‫- آره، حدس می زنم. 818 01:25:36,664 --> 01:25:37,961 ژنرال رو بیار 819 01:25:50,178 --> 01:25:51,975 ‫- عزیزم مامان - 820 01:26:02,957 --> 01:26:06,154 ما خیلی ممنونیم خیلی خیلی ممنونیم،سرهنگ بارت 821 01:26:10,665 --> 01:26:12,690 ‫- حالت خوبه؟ ‫- مامان. 822 01:26:19,007 --> 01:26:20,634 برانکارد ، دونفره 823 01:26:31,352 --> 01:26:32,478 حالش چطوره ، سرگرد؟ 824 01:26:32,654 --> 01:26:35,555 خیلی بد، قربان تمام تلاشمون رو می کنیم 825 01:26:39,327 --> 01:26:40,885 جو 826 01:26:41,362 --> 01:26:42,989 ترینا 827 01:26:43,164 --> 01:26:45,564 آنیا خوبه؟ - ‫- آره. 828 01:26:51,873 --> 01:26:53,841 تو برمی گردی پیشم ، درسته؟ 829 01:26:54,509 --> 01:26:55,908 بر می گردم،جو 830 01:26:57,212 --> 01:27:02,912 در موردش گریه نکن.قسمت خوبش هنوز شروع نشده صبر کن و ببین 831 01:27:03,251 --> 01:27:06,778 حرفای زیادی دارم بهت بگم 832 01:27:06,955 --> 01:27:10,447 چیزهایی که همیشه می خواستم بگم ولی نگفتم 833 01:27:10,625 --> 01:27:13,458 کارهای زیادی هست که یه مرد دوست داره انجام بده 834 01:27:13,861 --> 01:27:15,726 ... یه جورایی، من هم 835 01:27:15,930 --> 01:27:18,023 نمی دونم،همه چی به هم می ریخت 836 01:27:18,933 --> 01:27:20,901 اما من دیگه نمی خوام 837 01:27:22,237 --> 01:27:27,231 این دفعه دیگه واسه تو و بچه خوب شد 838 01:27:50,932 --> 01:27:54,732 به چی داری نگاه می کنی،عزیزم؟ - ‫- شما. 839 01:28:00,241 --> 01:28:05,873 ‫- یه مدت دیگه می بینمت،بچه. ‫- حتماً،جو.یه مدت دیگه می بینمت. 840 01:28:05,897 --> 01:28:06,074 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 841 01:28:06,075 --> 01:28:06,252 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 842 01:28:06,253 --> 01:28:06,429 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 843 01:28:06,430 --> 01:28:06,607 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 844 01:28:06,608 --> 01:28:06,785 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 845 01:28:06,786 --> 01:28:06,963 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 846 01:28:06,964 --> 01:28:07,140 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 847 01:28:07,141 --> 01:28:07,318 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 848 01:28:07,319 --> 01:28:07,496 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 849 01:28:07,497 --> 01:28:07,674 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 850 01:28:07,675 --> 01:28:07,852 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 851 01:28:07,853 --> 01:28:08,029 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 852 01:28:08,030 --> 01:28:08,207 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 853 01:28:08,208 --> 01:28:08,385 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 854 01:28:08,386 --> 01:28:08,563 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 855 01:28:08,564 --> 01:28:08,740 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 856 01:28:08,741 --> 01:28:08,918 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 857 01:28:08,919 --> 01:28:09,096 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 858 01:28:09,097 --> 01:28:09,274 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 859 01:28:09,275 --> 01:28:09,452 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 860 01:28:09,453 --> 01:28:09,629 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 861 01:28:09,630 --> 01:28:09,807 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 862 01:28:09,808 --> 01:28:09,985 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 863 01:28:09,986 --> 01:28:10,163 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 864 01:28:10,164 --> 01:28:10,340 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 865 01:28:10,341 --> 01:28:10,518 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 866 01:28:10,519 --> 01:28:10,696 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 867 01:28:10,697 --> 01:28:10,874 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 868 01:28:10,875 --> 01:28:11,052 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 869 01:28:11,053 --> 01:28:11,229 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 870 01:28:11,230 --> 01:28:11,407 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 871 01:28:11,408 --> 01:28:11,585 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 872 01:28:11,586 --> 01:28:11,763 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 873 01:28:11,764 --> 01:28:11,940 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 874 01:28:11,941 --> 01:28:12,118 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 875 01:28:12,119 --> 01:28:12,296 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 876 01:28:12,297 --> 01:28:12,474 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 877 01:28:12,475 --> 01:28:12,652 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 878 01:28:12,653 --> 01:28:12,829 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 879 01:28:12,830 --> 01:28:13,007 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 880 01:28:13,008 --> 01:28:13,185 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 881 01:28:13,186 --> 01:28:13,363 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 882 01:28:13,364 --> 01:28:13,540 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 883 01:28:13,541 --> 01:28:13,718 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 884 01:28:13,719 --> 01:28:13,897 : ترجمه و زیرنویس Shajariani@gmail.com 885 01:28:13,921 --> 01:28:21,921 اتمام 1395/06/26 19:30