1 00:01:21,418 --> 00:01:36,420 تهيه و ترجمه ماهان ح 2 00:01:37,444 --> 00:01:48,444 تنظيم : پيام ايناللو Payampop@gmail.com 3 00:02:20,422 --> 00:02:24,218 شام تا 15 دقيقه ديگه آماده مي شه - ممنون ليکين - 4 00:03:05,555 --> 00:03:08,016 بازرس آمبروز اينجا هستند خانم 5 00:03:10,394 --> 00:03:12,187 بهشون راه رو نشون بده تشريف بياورند - چشم خانم - 6 00:03:26,953 --> 00:03:29,373 عصر بخير بازرس - عصر بخير خانم پاراداين - 7 00:03:29,540 --> 00:03:31,208 ايشون گروهبان ليگوت هستند 8 00:03:31,375 --> 00:03:33,294 حال شما چطوره؟ - حال شما چطوره؟ - 9 00:03:33,460 --> 00:03:37,257 بايد بگم که از ديدن مجدد شما تا حدي متعجب شدم بازرس 10 00:03:37,674 --> 00:03:40,594 نمي تونم تصور کنم که چيز ديگه اي هم باشه که از من بخواهيد 11 00:03:40,760 --> 00:03:43,221 ميدونم خانم پاراداين من مي دونم که شما درحين 12 00:03:43,972 --> 00:03:46,183 اما اومدم اينجا تا بازداشتتون کنم 13 00:03:49,770 --> 00:03:51,564 اين باورنکردنيه 14 00:03:55,569 --> 00:03:56,945 معذرت مي خوام 15 00:03:57,654 --> 00:04:01,450 پس مي خواهيد که با شما بيام؟ - بله - 16 00:04:02,242 --> 00:04:04,495 پس بايد بهشون بگم که شام برايم نياورند 17 00:04:05,788 --> 00:04:09,292 ميشه شما زنگ بزنيد؟ زنگ اونجا نزديک عکسه 18 00:04:10,334 --> 00:04:12,253 شما از نقاشي خوشتون مياد؟ 19 00:04:12,712 --> 00:04:15,382 من يک يا دو هفته قبل از اينکه او فوت کنه 20 00:04:15,632 --> 00:04:17,718 اين نقاشي رو تموم شد 21 00:04:18,594 --> 00:04:21,680 من فکر مي کنم که نقاش نگاه مرد کور رو 22 00:04:21,888 --> 00:04:23,516 کاملا حيرت انگيز به تصوير کشيده 23 00:04:25,935 --> 00:04:29,981 خانم پاراداين من بايد چند جمله رو بصورت رسمي عنوان کنم 24 00:04:31,399 --> 00:04:35,446 ليکين از هلن خواهش کن تا کت مشکي و کيف دستي من بياره 25 00:04:36,280 --> 00:04:39,199 من فکر مي کنم که اگه نياز به لباس ديگه اي هم داشتم مي تونن برام بيارنش؟ 26 00:04:39,408 --> 00:04:40,659 البته خانم 27 00:04:45,206 --> 00:04:48,126 خب؟ - من حکم دستگيري شما را دارم - 28 00:04:48,293 --> 00:04:51,046 بايد به شما بگم که شما نيازي به گفتن چيزي نداريد 29 00:04:51,255 --> 00:04:55,009 چون هر چيزي که گفته بشه برعيله شما بعنوان مدرک مي تونه مورد استفاده قرار بگيره 30 00:04:55,509 --> 00:04:59,806 حکم اتهام شما در تاريخ 6 مه 1946 31 00:05:00,181 --> 00:05:02,726 بايد اجرا بشه 32 00:05:02,892 --> 00:05:08,440 که متهم به استفاده از سم براي آقاي پاتريک پاراداين بوده ايد و اونو کشته ايد 33 00:05:15,114 --> 00:05:17,616 ليکين من احتمالا امروز عصر برنمي گردم 34 00:05:17,783 --> 00:05:18,910 بسيار خوب خانم 35 00:05:19,077 --> 00:05:22,163 به آشپز بگو که بابت شام متاسفم - بله خانم - 36 00:05:30,923 --> 00:05:32,758 عصر بخير - عصر بخير - 37 00:05:52,405 --> 00:05:54,323 بله من اين حوالي رو خوب بلدم 38 00:05:54,490 --> 00:05:56,910 ولي خيلي مشکله که به اونجا بريم 39 00:05:57,077 --> 00:05:59,496 با ماشين نمي تونيد بريد - همينجا قربان - 40 00:06:00,706 --> 00:06:02,499 اميدوارم منو بابت تاخيرم ببخشيد- 41 00:06:02,666 --> 00:06:05,211 داشتم لباسمو براي شام مي پوشيدم که شما زنگ زديد 42 00:06:05,378 --> 00:06:08,631 من اونو در حوله حمام آوردم - ايشون بازرس آمبروز هستند - 43 00:06:08,798 --> 00:06:10,300 آقاي سيمون وکيل خانوادگي ما 44 00:06:10,466 --> 00:06:12,427 بله ما از دوستان قديمي هستيم حال شما چطوره بازرس؟ 45 00:06:12,593 --> 00:06:15,264 خيلي ممنون آقاي سيمون. ما کمتر شما رو اينجا ديده ايم 46 00:06:15,431 --> 00:06:17,558 شما بايد عذر خواهي يک پيرمرد رو قبول کنيد 47 00:06:17,725 --> 00:06:20,060 من خيلي به اين محل تمايلي ندارم 48 00:06:20,227 --> 00:06:23,815 ما شما رو در اسرع وقت خارج مي کنيم خانم پاراداين در اسرع وقت 49 00:06:23,982 --> 00:06:26,818 وقتي که حاضر شديد ما اتهام رسمي رو قرائت مي کنيم 50 00:06:26,985 --> 00:06:29,529 مي خواهيد بريم به اتاق ديگه؟ - لازم نيست - 51 00:06:29,904 --> 00:06:31,948 فقط به من چند دقيقه در همين جا وقت بدهيد 52 00:06:32,116 --> 00:06:34,160 حالا بذاريد که وقتمون را با کلمات بيهوده تلف نکنيم 53 00:06:34,326 --> 00:06:37,204 من مي دونم که پليس مرتکب يک اشتباه وحشتناک شده 54 00:06:37,496 --> 00:06:40,749 اما ما نبايد مايوس بشيم 55 00:06:40,916 --> 00:06:43,587 تو که مايوس نيستي، هستي؟ - نه آقاي سيمون - 56 00:06:43,753 --> 00:06:46,923 بذار ببينم اونها اتهام رو مي خوانند 57 00:06:47,090 --> 00:06:49,301 و ازت مي خواهند که اگه چيزي براي گفتن داري بگي 58 00:06:49,467 --> 00:06:53,139 بهتره که بگي نه به همين سادگي فقط بگو نه- 59 00:06:53,305 --> 00:06:55,516 فهميدي؟ بسيار خوب 60 00:06:56,809 --> 00:06:58,352 مادلنا پاراداين 61 00:06:58,519 --> 00:07:03,150 اتهام شما اينه که در تاريخ 6 مه 1946 62 00:07:03,316 --> 00:07:07,279 دست به قتل آقاي ريچارد پاتريک ايروينگ پاراداين زده ايد 63 00:07:07,946 --> 00:07:10,408 حرفي براي گفتن داريد؟ 64 00:07:11,159 --> 00:07:14,787 حرفي براي گفتن ندارم - اين تمام کاري بود که مي توانيم انجام بديم - 65 00:07:15,079 --> 00:07:18,333 من به پيشخدمتت مي گم که چيزهايي که لازم داري رو برات بياره 66 00:07:18,500 --> 00:07:22,462 به تو براي چند چيز اجازه داده مي شه - کي از من دفاع مي کنه؟ شما؟ 67 00:07:22,629 --> 00:07:25,215 در محاکمه؟ البته که نه 68 00:07:25,382 --> 00:07:27,885 من يک رييس شناخته شده رو بهت معرفي مي کنم 69 00:07:28,052 --> 00:07:31,139 شما آقاي آنتوني کين رو مش ناسيد؟ - اسمشو شنيده ام - 70 00:07:31,305 --> 00:07:32,974 او در اينجور کارها عاليه 71 00:07:33,141 --> 00:07:36,352 بسيار صميمي و زيرکه اما ژوري اونو دوست داره همونقدر که من دوستش دارم- 72 00:07:36,519 --> 00:07:39,606 برات مشکل نيست که اونو بياري؟ بذار تا ببينيم - 73 00:07:39,815 --> 00:07:41,900 الان روي يک موردي در لينکلن کار مي کنه 74 00:07:42,109 --> 00:07:46,072 من مي رم پايين و باهاش صحبت مي کنم ازش خوشت خواهد اومد 75 00:07:46,489 --> 00:07:49,242 اصلا مهم نيست که اون از من خوشش بياد. اينطور نيست؟ 76 00:07:49,450 --> 00:07:52,203 مطمئنم که خوشش مياد شب بخير 77 00:07:52,412 --> 00:07:53,788 شب بخير 78 00:07:59,253 --> 00:08:00,796 شب بخير 79 00:08:01,297 --> 00:08:03,173 ميشه لطفا از اين طرف بيايد؟ 80 00:08:41,340 --> 00:08:44,302 روي اون فکر کن کين - حتما سيمي روي اون فکر مي کنم 81 00:08:46,638 --> 00:08:48,557 عصر بخير بيکر - عصر بخير قربان - 82 00:08:50,475 --> 00:08:52,854 توني؟ - بله عزيزم - 83 00:08:54,981 --> 00:08:59,694 مي دونستم که با خودت چتر يا باراني نبرده اي اه عزيزم 84 00:09:01,446 --> 00:09:05,576 توني اينجوري خيس ميشي بيکر ميشه برامون کوکتل بياري بالا ؟ 85 00:09:05,742 --> 00:09:08,912 تو بايد ازم مي پرسيدي که برنده شدم يا نه؟ - تو هميشه برنده ميشي - 86 00:09:09,079 --> 00:09:10,915 حتي اگه خشک هم به خونه نيايي 87 00:09:11,082 --> 00:09:12,709 ماشين سيمي... نشتي داره 88 00:09:12,875 --> 00:09:15,003 بيا و يک دوش گرم بگير 89 00:09:15,169 --> 00:09:17,463 نوشيدنيت رو قوي درست مي کنم 90 00:09:17,630 --> 00:09:20,009 سيمي ازم خواست تا يک پرونده رو بگيرم - جدي؟ - 91 00:09:20,175 --> 00:09:21,510 خانم پاراداين 92 00:09:22,177 --> 00:09:25,681 من نمي تونم باور کنم که اون انجام داده باشه - ميشه بگي چرا؟ - 93 00:09:25,931 --> 00:09:28,935 بعنوان وکيلش من مي تونستم از کوچکترين مدرکي استفاده کنم 94 00:09:29,102 --> 00:09:32,272 انسانهاي زيبا بقيه انسانهاي زيبا را نمي کشند 95 00:09:32,438 --> 00:09:34,107 پس فکر مي کني زيبا هم هست؟ 96 00:09:34,274 --> 00:09:36,651 عکسش که قشنگ بود 97 00:09:37,069 --> 00:09:40,614 اگه اينطور بودنبايد با يک مرد فقير و نابينا ازدواج مي کرد 98 00:09:40,781 --> 00:09:42,074 بفرماييد 99 00:09:47,455 --> 00:09:49,457 خيلي خوب شده - خوبه - 100 00:09:49,708 --> 00:09:52,335 پس افراد زيبا شوهرشونو نمي کشند؟ 101 00:09:52,502 --> 00:09:54,629 من فرض مي کنم که بستگي به شرايط داره 102 00:09:54,796 --> 00:09:58,843 من متعجبم که چطور 11 سال با بزرگترين رئاليست در کشور 103 00:09:59,009 --> 00:10:02,888 نتونستم توهمات زيباي تو در مورد افراد زيبا تغيير بدهم 104 00:10:04,123 --> 00:10:05,667 خوشحالم که از اينجا داري دفاع مي کني 105 00:10:06,459 --> 00:10:10,797 چرا؟ - موهات خيسه من برات خشک مي کنم - 106 00:10:14,176 --> 00:10:18,264 نه اينقدر سفت نکن - اين خيلي قشنگه که با کسي ازدواج کني که بتونه به ديگران کمک کنه - 107 00:10:18,806 --> 00:10:21,225 و حتي زندگي اونها رو هم نجات بده 108 00:10:22,893 --> 00:10:28,734 اما تو عوض شدي. 11 سال پيش اين مورد پاراداين رو نمي گرفتي 109 00:10:29,067 --> 00:10:33,740 اينطور نيست من هيچوقت يک دستمزد بالا رو رد نمي کردم نه قبلا نه الان 110 00:10:35,408 --> 00:10:40,288 تو اين کار رو گرفتي اما تنها بعد از اينکه به ريش افراد پير خنديدي 111 00:10:40,621 --> 00:10:43,458 من کاملا نظرات گمشده ام رو به ياد مي آورم 112 00:10:44,251 --> 00:10:46,670 من اولين بار رو که بهم زنگ زدي به ياد ميارم 113 00:10:46,837 --> 00:10:50,841 همراه با دو بليت بازي. يادته؟ 114 00:10:51,467 --> 00:10:56,055 يادت رفته بود که لباس مناسب بپوشي به همين خاطر ظاهرت خيلي وحشتناک شده بود 115 00:10:56,431 --> 00:10:59,017 پنج سال زمان برد تا بابت اون شب ببخشمت 116 00:10:59,225 --> 00:11:01,895 پانزده سال زمان برد تا کامل کني اون ظاهر من رو 117 00:11:05,024 --> 00:11:08,193 تو الان به اندازه کافي خشک شدي بهتره لباس بپوشي 118 00:11:08,402 --> 00:11:11,239 من واقعا عاقل به نظر نميام؟ - مي دونم که نيستي - 119 00:11:11,406 --> 00:11:16,661 اگه وانمود نمي کردم نمي تونستم با همچين مرد با استعدادي زندگي کنم 120 00:11:16,870 --> 00:11:18,998 من اين نوع صحبت رو تنها در ژوري انجام مي دهم 121 00:11:19,206 --> 00:11:21,000 حالا نتيجه هم ميده؟ - بيا اينجا - 122 00:11:21,208 --> 00:11:23,419 نه راننده داره مياد - بيا اينجا - 123 00:11:23,586 --> 00:11:25,462 نه توني 124 00:11:45,109 --> 00:11:48,822 اون زن قوي همراه با يک آرامش رازآلوده 125 00:12:04,923 --> 00:12:09,136 چطوريد آقاي سيمون؟ - اينهم اون مرد بزرگ خانم پاراداين - 126 00:12:09,303 --> 00:12:11,471 برادرزاده ام رو معرفي ميکنم آقاي کين 127 00:12:11,638 --> 00:12:13,640 حال شما چطوره؟ - حال شما چطوره خانم پاراداين؟ - 128 00:12:13,807 --> 00:12:17,854 ممکنه که تو دلشو داشته باشي اما در طرف ديگه خودمون تفنگدار سلطنتي داريم 129 00:12:18,980 --> 00:12:22,650 از من دفاع مي کني؟ - تفنگداران سلطنتي دنبال مشکل مي گردند - 130 00:12:22,817 --> 00:12:25,571 يک زد و خورد کوتاه خواهيم داشت و بعدش شما ناهار رو در ساوي خواهيد خورد 131 00:12:25,737 --> 00:12:29,575 واقعا؟ من راجع به ساووي فکر نکرده بودم 132 00:12:29,741 --> 00:12:32,119 من مي دونم به فکر چي بودي - واقعا؟ - 133 00:12:32,286 --> 00:12:37,000 بله. افکار تيره مثل مرگ وقتي به سراغ آدم ميايند نيش تو کجاست؟ 134 00:12:37,166 --> 00:12:40,295 مقبره .... پيروزي کجاست؟ - من هميشه به اين چيزها گوش مي دادم 135 00:12:40,461 --> 00:12:44,967 که بهم مي گفت تو با يک مرد بيچاره کور فقط بخاطر پولش ازدواج کردي 136 00:12:45,134 --> 00:12:49,138 و بعد هم بخاطر پول اونو کشتي و از ديکي چه خواهند گفت؟ 137 00:12:49,305 --> 00:12:51,433 اونو احمق کرده بود بخاطر عشق به من 138 00:12:51,599 --> 00:12:54,060 ما جواب اين سوالات را داريم 139 00:12:54,227 --> 00:12:56,646 تو اونو دوست داشتي و او هم به تو نياز داشت 140 00:12:56,813 --> 00:12:59,274 مي دونستي که؟ - آيا تو چشمان او نبودي؟ - 141 00:12:59,441 --> 00:13:01,527 البته مجبور بودم که باشم 142 00:13:01,861 --> 00:13:04,488 مجبور بوديد خانم پاراداين؟ مجبور بوديد؟ 143 00:13:05,865 --> 00:13:07,491 بايد حواستون به حرفهاتون باشه 144 00:13:07,658 --> 00:13:09,995 منظورشون اينه که خدمت داوطلبانه بوده 145 00:13:10,162 --> 00:13:13,957 تو تمام زندگيتو وقف او کردي... آزادانه و با خوشحالي 146 00:13:14,124 --> 00:13:16,876 بله منظورتون رو مي فهمم 147 00:13:17,294 --> 00:13:18,963 اين کار قرباني کردن خودت بود 148 00:13:19,130 --> 00:13:20,631 قرباني کردن شديد خودت 149 00:13:20,798 --> 00:13:23,217 بله بهتره که از اين ديد به قضيه نگاه بشه 150 00:13:23,384 --> 00:13:27,263 اما چيز جالبي هم هست که نميشه درک کرد خانم پارادين 151 00:13:27,430 --> 00:13:31,059 نميشه قرباني کردن شما رو درک کرد 152 00:13:31,226 --> 00:13:33,145 اون هيچوقت شما رو نديد 153 00:13:37,483 --> 00:13:41,279 او هيچوقت نتونست شما رو ببينه - بله کاملا درسته ، کاملا درسته - 154 00:13:41,571 --> 00:13:45,867 مطمئن نيستم که آيا آقاي کين شما رو بعنوان شاهد قرار بده. اگه اينطور باشه 155 00:13:46,033 --> 00:13:49,162 در حال حاضر به اين مشکل کاري نداريم خانم پارادين 156 00:13:50,330 --> 00:13:52,207 کي مي تونم مجددا شما رو ببينم؟ 157 00:13:53,000 --> 00:13:55,627 به محض اينکه از جزييات باخبر بشم 158 00:13:56,337 --> 00:13:58,798 عميقا از شما تشکر مي کنم - بعد از ظهر شما بخير - 159 00:13:58,965 --> 00:14:01,342 ممنون از اينکه اونو آوردي 160 00:14:01,509 --> 00:14:03,553 تا دفعه بعد 161 00:14:12,688 --> 00:14:14,231 بريم کين 162 00:14:21,865 --> 00:14:23,784 فکر مي کني توني جذب اون شده بود؟ 163 00:14:23,993 --> 00:14:26,537 بذار تا سريعا نتيجه گيري نکنيم 164 00:14:26,745 --> 00:14:30,082 بسيار خوب ، به من نگو توني ممکنه که يک وکيل خوب باشه 165 00:14:30,249 --> 00:14:32,585 اما اون عاشق هر چيز نمايشي هم ميشه 166 00:14:32,793 --> 00:14:35,005 واقعا مي خواهي اين پاپيون رو ببندي؟ 167 00:14:35,213 --> 00:14:37,882 جسارت اين جوانها امروزه خيلي آدم رو مي ترسونه 168 00:14:38,091 --> 00:14:41,761 اگه فقط يک چيز باشه که من نتونم در مقابلش تحمل کنم - مي دونم چيه . اون جسارت کردنه - 169 00:14:42,680 --> 00:14:45,391 توني نمايش بزرگ ديگه اي رو خواهد داشت 170 00:14:45,558 --> 00:14:48,102 تلاش براي کمک کردن به خانم زيباي درمانده شده است 171 00:14:48,269 --> 00:14:49,812 حالا بايد ديد که چطور بايد خوش مزگي کنه 172 00:14:49,979 --> 00:14:53,817 اگه اين مورد قبل از هاوفيلد بود بهتر بود که نمايشي رو هم اجرا نمي کرد 173 00:14:54,025 --> 00:14:57,154 يا اينکه بايد مودب و موقر يک گوشه مي نشست خيلي دير کرديم 174 00:14:57,320 --> 00:15:00,157 هاوفيلد اونو بسمت سوفيا مي کشونه 175 00:15:00,323 --> 00:15:03,411 اجازه بده تا حتي يک کلمه هم از خاطرات اونو از ياد نبريم 176 00:15:03,578 --> 00:15:07,373 اگر من حتي يک کلمه بيشتر زماني که در دوکسويل با زنان مختلف بود رو به ياد بياورم 177 00:15:08,708 --> 00:15:11,044 بويژه اون دختر پير که اسمش ليدي ميلسنت بود 178 00:15:11,503 --> 00:15:15,382 ما دوران قشنگي در کنار هم بوديم دوکسويل در ايام جواني 179 00:15:16,216 --> 00:15:18,677 من مشوق اون شده بودم تا در سن 17 سالگي شنا کنه 180 00:15:19,011 --> 00:15:23,766 من اونو تماشا مي کردم و افکار ناراحت کننده اي در مورد از بين رفتن زيبايي در سنين بالا داشتم 181 00:15:25,768 --> 00:15:28,939 من ديوونه شدم... مگه هسته آلو قورت دادي؟ 182 00:15:29,106 --> 00:15:32,484 نه تامي من خوبم من فقط منظورم اين بود که 183 00:15:32,943 --> 00:15:35,195 منظورم اينه که فکر کردم شايد 184 00:15:39,826 --> 00:15:44,998 آقايون زياد طول نکشه مي دونم خيلي منسوخ شده که 185 00:15:45,164 --> 00:15:47,668 اما اينجوري دوست داره - او نمي گذاره که ما به مدت زياد فاصله بگيريم - 186 00:15:47,835 --> 00:15:51,338 اگه صحبتتون به جاهاي جالبش رسيد منو خبر کن 187 00:15:58,013 --> 00:16:00,473 مي بينم فراموش نکردي که گوشم کر شده 188 00:16:00,640 --> 00:16:02,559 کين آنقدر مشاور خيلي خوبيه که هيچ چيز رو فراموش نمي کنه 189 00:16:02,726 --> 00:16:05,186 گاهي من تعجب مي کنم که شما چقدر خوب هستيد 190 00:16:05,354 --> 00:16:09,024 خيلي خوب يا خيلي خوش شانس - بسه بسه ديگه تعارف الکي نکن - 191 00:16:09,191 --> 00:16:13,821 افراد بهتر از تو زياد نيستند - شايد اما من خودم رو قانونمند مي شناسم - 192 00:16:13,988 --> 00:16:19,160 تو عادت کردي که با احساس با ژوري طرف بشي 193 00:16:19,327 --> 00:16:23,248 من بايد اقرار کنم که فکر نمي کنم اين کار مناسب باشه 194 00:16:23,415 --> 00:16:26,002 بسه بسه... کين آدم احساساتي نيست 195 00:16:26,168 --> 00:16:30,047 من دوست ندارم در وسط يک اهانت حرفمو قطع کنند سيگار ميخواهي؟ 196 00:16:31,340 --> 00:16:34,594 تو درک مي کني که من فقط دارم تو رو علاقمند مي کنم 197 00:16:35,053 --> 00:16:37,139 شما سيگار مي خواهيد؟ - نه ممنون - 198 00:16:38,348 --> 00:16:41,435 عزيزم ،تامي نظر مساعدي روي شوهرتون داره 199 00:16:41,601 --> 00:16:43,563 حداقل من اينطور فکر مي کنم 200 00:16:43,729 --> 00:16:46,649 شوهرتون باهوشه، اينطور نيست؟ - بله - 201 00:16:46,941 --> 00:16:49,944 اينطور فکر مي کنم - منم همينطور. مطمئن نيستم خوشم بياد که - 202 00:16:50,403 --> 00:16:53,240 ميشه اونها رو بيارم؟ اگه اونها رو ول کني تا آخر شب 203 00:16:53,407 --> 00:16:55,492 اگه کسي زنگ رو نزنه 204 00:16:57,828 --> 00:16:59,830 من نبايد بهتون بگم اما 205 00:16:59,997 --> 00:17:03,543 زماني که او پرونده محاکمه يک قاتل رو برميداره من مي ترسم 206 00:17:04,127 --> 00:17:06,963 وقتي مياد خونه ظاهرش خيلي 207 00:17:07,964 --> 00:17:12,052 بله، بخوبي مي تونم تصور کنم بايد يک خستگي عصبي فوق العاده زياد باشه 208 00:17:12,219 --> 00:17:14,054 که آدم عهده دار متهم ساختن يک قاتل باشه 209 00:17:14,430 --> 00:17:17,433 بله خيلي سخته 210 00:17:18,100 --> 00:17:21,020 مي خواستند تا دوباره در مورد چارلز سعي کنند که من و توني جلوشونو گرفتيم 211 00:17:21,187 --> 00:17:24,149 زمان زياديه که داريد صحبت مي کنيد 212 00:17:28,111 --> 00:17:32,074 عزيزم مطمئنم که کين و سيمي دوست دارند تا سنگهاي يشم تو رو ببينند 213 00:17:32,575 --> 00:17:34,952 واقعا اينطوره؟ من چند تکه زيباي اونو دارم 214 00:17:35,160 --> 00:17:36,829 خيلي زياد دوست داريم 215 00:17:43,378 --> 00:17:46,381 امشب خيلي دلربا شدي 216 00:17:46,756 --> 00:17:50,553 چنين تعارف دلربايي از چنين فرد خبره اي مثل لرد هاوفيلد لذت بخشه 217 00:17:51,846 --> 00:17:54,306 خانم کين بهم بگو 218 00:17:55,891 --> 00:17:58,520 من که براي شما زياد سرگرم کننده نيستم. اينطور نيست؟ 219 00:17:58,979 --> 00:18:02,649 من هميشه بذله گوييهاي شما رو تحسين مي کنم 220 00:18:02,941 --> 00:18:05,945 هروقت که دوست داشته باشيد مي تونيد ازم بخواهيد که اين بذله گوبيها رو داشته باشم 221 00:18:06,779 --> 00:18:09,657 زندگي براي زنان بيوه خيلي کسل کننده است 222 00:18:09,824 --> 00:18:11,909 چطور شده که فکر کنيد من يک بيوه هستم؟ 223 00:18:12,076 --> 00:18:14,161 ديگه موشکافي نکنيد 224 00:18:15,038 --> 00:18:19,334 بيوه هاي گلف باز، بيوه هاي بازار بورس، بيوه هاي دادگاه 225 00:18:19,501 --> 00:18:21,211 همه به يک شکل هستند 226 00:18:24,298 --> 00:18:26,551 بشکل ياقوت سرخ 227 00:18:26,718 --> 00:18:31,222 آيا شوهر شما همه اون چيزهاي بزرگي که در ژوري دنبالش بود رو پيدا کرد؟ 228 00:18:32,014 --> 00:18:34,518 ليدي هاوفيلد هم اونو تحسين مي کرد 229 00:18:34,685 --> 00:18:38,564 اون منو خوشحال کرد چون ليدي هاوفيلد ذائقه عالي داره 230 00:18:38,730 --> 00:18:40,107 در بيشتر موارد 231 00:18:42,569 --> 00:18:46,489 کين ، مي ترسم زنت از من خسته شده باشه 232 00:18:47,949 --> 00:18:49,325 جاي تاسف داره 233 00:18:55,457 --> 00:18:57,668 مياي به رختخواب؟ - کمي صبر کن عزيزم - 234 00:18:57,835 --> 00:18:59,169 صبح خيلي خسته خواهي شد 235 00:19:00,337 --> 00:19:02,841 عصر کسل کننده اي بود ، نه؟ - آره مي دونم - 236 00:19:12,226 --> 00:19:14,395 فردا روز مرگباري خواهم داشت 237 00:19:15,104 --> 00:19:18,816 من نبايد به سيمي اجازه بدم که به چشم يک مورد جديد بهم نگاه کنه 238 00:19:18,983 --> 00:19:20,902 حانم پارادين رو ديدي؟ 239 00:19:21,861 --> 00:19:23,405 چه شکلي بود؟ 240 00:19:25,198 --> 00:19:27,033 بطرز عجيبي جذاب بود 241 00:19:29,412 --> 00:19:31,247 مطمئنم که تو هم همين نظر رو پيدا مي کردي 242 00:19:31,414 --> 00:19:33,874 نه اينطور نيست - منظورت چيه؟ - 243 00:19:34,041 --> 00:19:35,501 اون برام هزينه بالايي داشته 244 00:19:36,293 --> 00:19:37,586 هزينه براي تو؟ 245 00:19:38,171 --> 00:19:40,215 در مورد چي صحبت مي کني؟ 246 00:19:40,382 --> 00:19:43,552 اگه يادت نمياد من هم بهت نمي گم 247 00:19:46,012 --> 00:19:48,057 قول يک مسافرت براي سالگرد ازدواجمون رو ميدم 248 00:19:48,558 --> 00:19:50,601 ما هنوز هم ميتونيم اون برنامه رو داشته باشيم 249 00:19:50,768 --> 00:19:52,979 شايد قبل از اينکه موضوع کارم به دادگاه بکشه- 250 00:19:53,145 --> 00:19:54,522 باشه عزيزم 251 00:19:54,689 --> 00:19:58,110 تفريح تو هميشه الد بالي است 252 00:19:58,277 --> 00:20:01,989 و ساير دادگاههاي گند ديگه - انصافا داشتم امروز فکر مي کردم که - 253 00:20:02,781 --> 00:20:05,827 چقدر مي تونه جالب باشه که بريم ايتاليا 254 00:20:06,160 --> 00:20:09,247 ايتاليا؟ فکر مي کردم برنامه داشتيم که بريم سوييس - مي دونم - 255 00:20:09,414 --> 00:20:13,668 اما ايتاليا پرزرق و برق تره 256 00:20:14,043 --> 00:20:16,630 ميتونيم بريم ونيز و يک گوندولا بگيريم 257 00:20:18,674 --> 00:20:20,217 عزيزم 258 00:20:20,384 --> 00:20:23,178 موضوع چيه؟ اينها برات سرگرم کننده نيست؟ - هيچي - 259 00:20:23,595 --> 00:20:28,059 نمي تونم تصور کنم که چيزي بهتر از بودن تو يک گوندولا با تو باشه 260 00:20:29,394 --> 00:20:33,147 پس چي شد؟ - بهتره که - 261 00:20:33,566 --> 00:20:35,234 خيلي شفاف صحبت کنيم 262 00:20:35,568 --> 00:20:37,945 و براي چنين وکيل گمراهي هم اينطور بهتره 263 00:20:38,487 --> 00:20:41,156 تو خودت خيلي گمراه شدي 264 00:20:41,323 --> 00:20:43,952 بيا به ژوري بگو فکرت چيه 265 00:20:44,119 --> 00:20:47,080 بسيار خوب خانم پارادين به طرز عجيبي جذابه- 266 00:20:47,288 --> 00:20:50,000 و ايتاليا پر زرق و برق نيست؟ 267 00:20:50,208 --> 00:20:51,459 يک حرف پوچ احمقانه 268 00:20:51,668 --> 00:20:54,046 فکر مي کردم که بايد خوشحال بشي من مي تونم حسادت کنم 269 00:20:54,255 --> 00:20:57,007 اينطور نيست چطور فکر کردي که بايد برام جالب توجه باشه 270 00:20:57,174 --> 00:20:59,552 البته که فکر نکردم جالب توجهه 271 00:20:59,760 --> 00:21:03,723 اميدوارم که اونقدر پير نشده باشي که به يک زن جذاب حسودي کني 272 00:21:04,432 --> 00:21:07,435 اما ميخوام که چيزي رو بدوني 273 00:21:07,644 --> 00:21:10,230 خيلي از مردها هم منو جذاب مي دونند 274 00:21:10,439 --> 00:21:13,693 اينطوره؟ مثلا چه کسي؟ 275 00:21:13,985 --> 00:21:15,444 خب مثلا تامي - تامي؟ - 276 00:21:15,653 --> 00:21:17,446 تامي هاوفيلد 277 00:21:26,748 --> 00:21:30,670 خيلي ديروقته زمانشه که بايد در گوندولا باشيم 278 00:21:48,731 --> 00:21:52,819 واسه امروز بسه آيا با تو خوب رفتار ميشه؟ 279 00:21:52,986 --> 00:21:56,114 آره خيلي مهربون هستند - کتاب نمي خواهي؟ - 280 00:21:56,281 --> 00:21:59,451 نه اونجه کتابخانه خوبي دارند - خوبه خوبه - 281 00:22:00,244 --> 00:22:02,997 بزودي مي خوام که در رابطه با خودت با من صحبت کني 282 00:22:03,580 --> 00:22:06,126 قبل از اينکه سرهنگ پارادين رو ببيني 283 00:22:06,376 --> 00:22:10,213 آيا لزومي داره؟ - منو اذيت ميکنه - 284 00:22:10,547 --> 00:22:13,842 بازپرسي باعث شکسته شدن شخصيت مدافع ميشه 285 00:22:14,300 --> 00:22:17,346 مندوست ندارم که در مورد من به پيشرفتي برسند 286 00:22:17,513 --> 00:22:21,225 گذشته من بجز براي خودم و شوهرم هيچ مطلب مهمي نداشته 287 00:22:21,392 --> 00:22:23,310 و شوهرم که مرده 288 00:22:24,186 --> 00:22:31,945 سابقه مدافع براي دفاع خيلي اهميت داره 289 00:22:32,612 --> 00:22:35,658 و اين استنطاق چقدر بايد به عقب برگرده؟ 290 00:22:35,825 --> 00:22:39,829 اگرچه اصلا دوست ندارم اما بايد توصيه کنم که بهم بگي 291 00:22:39,996 --> 00:22:45,335 در مورد هر چيزي که برات شرم آوره 292 00:22:48,797 --> 00:22:52,552 بايد بگم که من همراه تو هستم 293 00:22:54,303 --> 00:22:56,681 منو ببخش اگه که اينقدر سخت مي گيرم 294 00:22:57,265 --> 00:23:01,018 من بايد سعيمو بکنم . من نمي خواهم که شوک بهت وارد کنم فرض مي کنم که 295 00:23:01,185 --> 00:23:04,314 ياد بگيرم که من يک زني هستم 296 00:23:04,565 --> 00:23:07,609 که دردسرهاي زيادي از زندگي رو پشت سر گذاشته 297 00:23:08,610 --> 00:23:13,074 لطفا يک دندگي منو با عدم همدردي با خودتان اشتباه نکنيد 298 00:23:14,325 --> 00:23:17,120 وقتي که هنوز در مدرسه اي در ناپل بودم شروع شد 299 00:23:17,286 --> 00:23:19,747 شانزده سال داشتم 300 00:23:19,915 --> 00:23:21,834 واقعا جوانتر بودم 301 00:23:22,126 --> 00:23:24,753 غم انگيزه - بله شايد - 302 00:23:25,879 --> 00:23:28,006 اما اين فکر رو نمي کردم 303 00:23:28,173 --> 00:23:30,260 با يک مرد فرار کردم 304 00:23:30,760 --> 00:23:33,555 به استانبول ، قاهره و آتن 305 00:23:34,556 --> 00:23:38,852 اون خيلي از من بزرگتر بود و البته پولدار و او جواني تو رو مي خواست 306 00:23:39,019 --> 00:23:42,815 اون متاهل بود و من برتري داشتم 307 00:23:44,942 --> 00:23:47,988 و به همون ناگهاني که شروع شده بود همونطور هم تمام شد 308 00:23:48,363 --> 00:23:52,242 اون از دست من خسته شده بود و من هم از دست اون. چه فرقي مي کرد؟ 309 00:23:53,201 --> 00:23:55,537 کسان ديگه اي بودند؟ 310 00:23:56,496 --> 00:23:58,207 البته 311 00:23:58,374 --> 00:24:00,292 ما نمي تونيم اين چيزها رو پنهان کنيم 312 00:24:00,459 --> 00:24:02,503 تو گفتي که نميشه پنهان کرد 313 00:24:03,212 --> 00:24:06,258 بگذار اونها بخاطر گذشته ام منو دار بزنند 314 00:24:06,466 --> 00:24:09,427 نه نبايد اين احساس رو داشته باشي. ما نمي گذاريم کسي کاري به کار تو داشته باشه 315 00:24:09,803 --> 00:24:12,556 ديکي بيچاره... او نمي تونست از همه اين چيزها متنفر باشه 316 00:24:12,931 --> 00:24:16,602 اون اسمشو به من داد که اسم قشنگي بود. بستگي به من داشت تا ازش حمايت کنم 317 00:24:16,811 --> 00:24:19,563 اون همه چيز رو راجع به تو مي دونست؟ 318 00:24:20,064 --> 00:24:24,443 من چيزي از او مخفي نمي کردم. اون خيلي خوب بود و به من اعتماد داشت 319 00:24:24,778 --> 00:24:28,365 او عادت داشت تا در تاريکي بنشينه... تاريکي جاودانه 320 00:24:28,573 --> 00:24:32,494 و گريه کنه... بخاطر درد - من به اندازه کافي شکنجه کردمت - 321 00:24:32,661 --> 00:24:35,331 ما تو رو آزاد مي کنيم به من اعتماد کن 322 00:24:36,165 --> 00:24:38,126 من اعتماد مي کنم 323 00:25:01,484 --> 00:25:04,738 چرا به کراون اجازه ندادي تا اتهام خودشو اثبات کنه؟ 324 00:25:05,781 --> 00:25:08,867 سيمي، احتمالا اعتراض خواهد شد چطور ميشه بهش خودکشي رو نسبت داد؟ 325 00:25:09,034 --> 00:25:12,038 من فکر مي کنم خطرناک باشه. به خاطر داشته باشد که هاوفيد روي پشت ميز نشسته 326 00:25:12,205 --> 00:25:14,916 تو همه اش ترس شديدي از هاوفيلد داري 327 00:25:15,291 --> 00:25:18,211 تو فکرت چيه کين؟ من تو رو درک نمي کنم 328 00:25:18,461 --> 00:25:21,173 مرد کور قبلا برنامه براي خودکشي خودش ترتيب داده بود 329 00:25:21,340 --> 00:25:24,635 ما فقط بايد تصميم بگيريم که چه کسي به پارادين کمک کرده بود تا انجامش بده 330 00:25:27,304 --> 00:25:29,181 بيا اينجا يه چيزي رو نشونت بدم 331 00:25:30,767 --> 00:25:33,520 يادته که از عکسها چي رو بايد بفهميم؟ 332 00:25:34,604 --> 00:25:36,815 ردپاي زمان 333 00:25:39,986 --> 00:25:42,905 چيز عجيبي نديد؟ - نه چيزي نمي تونم بگم - 334 00:25:44,073 --> 00:25:46,409 هرجه که خانواده پارادين رفت 335 00:25:46,992 --> 00:25:50,580 پيشخدمتشون هم بايد مي رفت - خب کجاي اين موضوع عجيبه؟ - 336 00:25:51,206 --> 00:25:54,918 لا تور اونو مي پرستيد... هر قدم پارادين رو هدايت مي کرد 337 00:25:55,085 --> 00:25:56,545 مثل يک مادر 338 00:25:57,045 --> 00:26:00,675 نيمه شب گذشته - مي دونم که نيمه شب گذشته - 339 00:26:00,842 --> 00:26:03,761 ساعت يک گذشته صداي زنگش رو شنيدم 340 00:26:04,136 --> 00:26:06,890 اما من خوابم نمياد. بايد کار کنم - سيمي داره مي ميره - 341 00:26:07,057 --> 00:26:10,227 خب هنوز که نمرده - کاملا درسته چون فقط به نظر مياد که دارم مي ميرم - 342 00:26:10,394 --> 00:26:13,272 با مشروب چطوريد؟ - نظر خوبيه... به بيکر بگو که - 343 00:26:13,438 --> 00:26:17,068 بيکر خوابيده ....مثل هر شهروند متمدن ديگه 344 00:26:17,360 --> 00:26:18,820 من خودم براتون ميارم 345 00:26:19,112 --> 00:26:22,907 فرد مورد نظر ما همينه سيمي. من مطمئنم - فرد مورد نظر؟ چه کسي؟ - 346 00:26:23,074 --> 00:26:25,244 پيشخدمتش؟ - چه کسي بيشتر به نظر مياد - 347 00:26:25,411 --> 00:26:28,997 که بخواهد پارادين رو از مشکلاتش نجات بده؟ - فراموشش کن. من به هيچ کس ديگه اي شک ندارم 348 00:26:29,164 --> 00:26:32,501 يک پيشخدمت جانسپار و يک رقيب جنگي 349 00:26:32,668 --> 00:26:34,796 چه کسي بايد به اين عذاب صاحبش پايان بده؟ 350 00:26:34,963 --> 00:26:37,507 توني من قانع نميشم بگذار ببينيم 351 00:26:37,674 --> 00:26:41,719 اين يک خودکشي يا شراکت در خودکشي نبود. اين تنها يک قتل بود 352 00:26:42,387 --> 00:26:46,308 تو ميگي لاتور اونو کشت؟ - من راجع به لاتور صحبت نمي کنم - 353 00:26:46,475 --> 00:26:48,978 پس چه کسي؟ - من راجع به مشتري خودمون صحبت مي کنم - 354 00:26:51,897 --> 00:26:55,402 پس فکر مي کني اون زن اونو کشته؟ - اين چيزيه که اونهامي خواهند اثبات کنند - 355 00:26:55,735 --> 00:26:59,406 هيچ حسي اينو نميگه که در دادگاه اسم فرد ديگه اي رو وارد پرونده بکنيم 356 00:26:59,572 --> 00:27:03,369 ما بايد آماده جوابگويي به کراون در مورد خانم پارادين باشيم 357 00:27:03,619 --> 00:27:06,163 من يک جواب دارم - بر اساس حقايق؟ - 358 00:27:08,707 --> 00:27:13,213 براي شروع، مدارکي در دست است که نشان ميدهند خانم پارادين قاتل نيست 359 00:27:13,380 --> 00:27:15,382 اون خانم خيلي خوبيه - واقعا؟ - 360 00:27:15,549 --> 00:27:18,552 من فکر مي کردم که داراييهاي خيلي پاييني داره 361 00:27:18,718 --> 00:27:20,680 پاکدامنه 362 00:27:21,055 --> 00:27:23,015 تو يک آدم چاق غير قابل تحمل هستي 363 00:27:23,849 --> 00:27:26,727 و نمي توني شخصيت واقعي رو تشخيص بدي 364 00:27:27,812 --> 00:27:31,400 اميدوارم کراون فقط يکبار بخواهد اسمش رو مسخره کنه... فقط يکبار 365 00:27:31,608 --> 00:27:35,153 ببخشيد نمي دونستم که اون چقدر تو رو تحت تاثير قرار داده 366 00:27:36,196 --> 00:27:40,576 من ساعتها به حرفهاي او گوش مي دادم و بيشتر از شنيدن کلمات رو انجام دادم 367 00:27:40,743 --> 00:27:42,787 من نجابت رو ديدم که در يک زن دوست داشتني وجود داشت 368 00:27:42,954 --> 00:27:45,873 من قصد دارم کاري کنم که دنيا هم اونو مثل من ببينه 369 00:27:46,082 --> 00:27:49,920 بعنوان يک آدم فداکار معروف هر مردي به او افتخار مي کنه 370 00:27:52,965 --> 00:27:54,049 ما ديگه 371 00:27:55,217 --> 00:27:56,802 سودا نداريم 372 00:27:57,637 --> 00:27:59,931 از آب معمولي استفاده مي کنيم 373 00:28:01,683 --> 00:28:03,476 ميخواهي برات بريزم سيم؟ 374 00:28:03,851 --> 00:28:06,145 لطفا قوي درستش کن 375 00:28:26,877 --> 00:28:29,797 لا تور سرهنگ رو مي پرستيد. اينطور نيست؟ 376 00:28:29,964 --> 00:28:33,092 اون هر روز و شب رو با اون به تنهايي مي گذروند 377 00:28:33,259 --> 00:28:37,639 اگه سرهنگ کور، ناتوان مي خواست که بميره 378 00:28:38,390 --> 00:28:40,892 تنها يک نفر بود که مي تونست بهش اعتماد کنه... اينطور نيست؟ 379 00:28:41,059 --> 00:28:43,436 من اينو نمي گم - اينو نمي گي؟ - 380 00:28:43,604 --> 00:28:46,565 که آندره به اون کمک کرد - آندره - 381 00:28:48,067 --> 00:28:49,402 لاتور 382 00:28:51,362 --> 00:28:53,031 تو پيشخدمتت رو آندره صدا کردي؟ 383 00:28:54,491 --> 00:28:58,328 من در زيرکي و خودستايي در سطح شما تربيت نشده ام 384 00:28:58,620 --> 00:29:02,500 در سطح من؟ تو منو نمي شناسي 385 00:29:02,834 --> 00:29:04,293 من مي شناسمت 386 00:29:04,460 --> 00:29:07,630 هميشه آماده خدمت به يک تو سري خور هستي تا يک امتياز برنده بشي 387 00:29:09,131 --> 00:29:11,885 خيلي مايلي تا از اين مرد حمايت کني 388 00:29:12,678 --> 00:29:14,805 حتي بخاطر اينکه بهش مشکوک هم نشوند 389 00:29:15,180 --> 00:29:17,975 منظورت چيه؟ - تو در مورد لاتور صحبت مي کني اونوقت اگه - 390 00:29:18,141 --> 00:29:19,601 اونوقت اگه چي؟ 391 00:29:21,312 --> 00:29:26,275 منو با طرز برخوردت نسبت به لاتور گيج کردي. تو اسمش رو به تنهايي مياري 392 00:29:26,734 --> 00:29:29,070 اين غير ممکنه 393 00:29:29,237 --> 00:29:32,282 من ديگه به کنايه هاي ناجورت گوش نمي دهم 394 00:29:33,700 --> 00:29:35,577 تو بعنوان نجات دهنده من صحبت کردي 395 00:29:36,036 --> 00:29:38,372 در مورد يک کشمکش جزيي صحبت کردي 396 00:29:38,956 --> 00:29:40,458 بله اينطوره 397 00:29:40,834 --> 00:29:45,463 من سعي مي کنم تا جايگاهمو بعنوان قهرمانت حفظ کنم 398 00:29:47,131 --> 00:29:48,801 ما از الان به بعد ديگه به لاتور کاري نخواهيم داشت 399 00:29:50,469 --> 00:29:55,057 کين از نظريه درگير بودن پيشخدمت در خودکشي دست کشيده 400 00:29:55,224 --> 00:29:58,186 حذاقل نتونسته تا با خانم پارادين صحبت کنه 401 00:29:58,353 --> 00:30:01,439 آيا اون کسي رو براي جايگزيني داره؟ يا اينکه آيا توصيه تو رو پيگيري مي کنه؟ 402 00:30:01,606 --> 00:30:02,982 نمي دونم 403 00:30:03,149 --> 00:30:05,944 اون داره تبديل به کارآگاه ميشه - منظورت چيه؟ - 404 00:30:06,111 --> 00:30:10,449 اون داره ميره به کامبرلند تا خونه ييلاقي پارادين رو وارسي کنه 405 00:30:10,616 --> 00:30:12,785 اما اتفاق مربوطه در لندن افتاده بود 406 00:30:13,452 --> 00:30:16,331 من از اين بازي خسته شدم بگذار بعدا تمومش کنيم 407 00:30:16,957 --> 00:30:20,085 داستانهاي آنتوني کين خيلي جالبتره 408 00:30:20,252 --> 00:30:24,506 من نمي دونم از کجا اين تمايلات ضد زنانه رو در اين موارد ياد گرفتي 409 00:30:24,923 --> 00:30:28,511 مادرت يک زن ساده بود که در افکارش لرزش داشت 410 00:30:28,886 --> 00:30:31,639 خوشحالم که بازي رو ادامه ندادي چون تقريبا داشتي منو مي بردي 411 00:30:33,891 --> 00:30:35,727 آيا توني شيفته اين زن نشده؟ - چي؟ - 412 00:30:36,728 --> 00:30:39,231 از کجا اين چنين تفکرات احمقانه اي رو پيدا کردي؟ 413 00:30:39,439 --> 00:30:42,150 بهم بگو چرا هنوز هيندلي هال بازه؟ 414 00:30:42,359 --> 00:30:45,113 اونجا باز نيست. تنها اونجا يک مکان معرفي زنان پيشخدمته 415 00:30:45,279 --> 00:30:48,032 داري چه چيزي رو طرح ريزي مي کني؟ 416 00:30:48,533 --> 00:30:50,326 آيا هنوز اون پيشخدمت خوش تيپ اونجاست؟ 417 00:30:50,493 --> 00:30:56,166 ديگه سوال بي سوال. اگه نمي خواهي شطرنج بازي کني برو بخواب 418 00:30:57,793 --> 00:31:02,089 من شرط مي بندم که بين خانم پارادين و اون پيشخدمته چيزي وجود داره 419 00:31:02,632 --> 00:31:05,301 پيشخدمت؟ چي باعث اين فکر شده؟ 420 00:31:07,512 --> 00:31:09,973 چرا تو بنظر خوشحال مياي؟ نظر تو هم همينه؟ 421 00:31:11,558 --> 00:31:13,519 من متعجبم که اگه مي تونستيم پيدا کنيم 422 00:31:13,727 --> 00:31:17,481 که اون زن و پيشخدمتش خودشه... اون حسودي مي کنه 423 00:31:17,648 --> 00:31:20,567 اون به پيشخدمته حسودي مي کنه - خب خب - 424 00:31:20,735 --> 00:31:24,781 بمن نگو خب خب. تا حالا ديدي که توني اينهمه براي صحبت به زندان بره؟ 425 00:31:24,948 --> 00:31:27,826 توني هنوز هم گي رو دوست داره پس چطور ممکنه؟ 426 00:31:27,992 --> 00:31:30,454 اگه اون اجازه بده تا بعد از اينهمه سال گي کنار بره 427 00:31:30,621 --> 00:31:33,499 چنين چيزهايي اتفاق مي افته با تاسف بايد بگم که 428 00:31:33,666 --> 00:31:37,461 اما تعليمات تو با بهاي خيلي از قلبهاي شکسته پرداخت شده 429 00:31:38,170 --> 00:31:40,590 توني عاشق اون زن شده - لباسمو ول کن - 430 00:31:40,757 --> 00:31:42,759 من تا حالا نديدم که شکست بخوره 431 00:31:43,093 --> 00:31:47,138 مردها وقتي براي مدت طولاني خوب مي مونند عين اين ميمونه که مدت زيادي در گل و لاي غلتيده اند 432 00:31:47,305 --> 00:31:50,267 اين رو کجا خوندي؟ توني براي اين چنين چيزها خيلي محجوبه 433 00:31:50,434 --> 00:31:53,521 واقعا؟ بهترين مردها هم از بدترين زنها بدتره 434 00:31:53,979 --> 00:31:56,357 اون رتبه بعد از دوست پسر اون زنه است. به همين خاطره که به کامبرلند ميره 435 00:31:56,607 --> 00:31:59,361 خيلي مزخرفه - فکر نمي کني درست بگم؟ - 436 00:31:59,528 --> 00:32:00,695 جواب منو بده 437 00:32:00,862 --> 00:32:04,157 من ديگه بحثي در اين مورد نخواهم کرد 438 00:32:04,741 --> 00:32:06,743 مردها درندگان وحشتناکي هستند 439 00:32:06,910 --> 00:32:11,415 دلم مي خواست من زن کين بودم حداقل براي يک ساعت. کاري مي کردم تا خودشو حلق آويز کنه 440 00:32:11,791 --> 00:32:16,255 من اميدوارم تو هم عروسي کني شايد که بتونه با تو کنار بياد 441 00:32:17,130 --> 00:32:21,802 اميدوارم... نه اميدوار نيستم اونها اون زن رو دار مي زنند 442 00:32:22,260 --> 00:32:24,638 من دوست ندارم چيزهاي زيبا رو از بين ببرم 443 00:32:24,888 --> 00:32:27,975 اما اميدوارم اون زن رو حبس ابد بکنند 444 00:32:29,435 --> 00:32:31,104 واقعا اون زن چه شکليه؟ 445 00:32:31,938 --> 00:32:34,649 دلربا دلربا 446 00:32:35,442 --> 00:32:39,446 من يک مخروبه قديمي هستم اما اون زن مي تونه ضربان قلبمو 2-1 عدد بالا ببره 447 00:32:42,950 --> 00:32:44,452 بيچاره گي 448 00:33:15,152 --> 00:33:17,029 سلام توني - سلام عزيزم - 449 00:33:17,822 --> 00:33:21,159 دير کردي - گفته بودم که منتظرم نمون - 450 00:33:21,743 --> 00:33:22,994 منم منتظرت نبودم 451 00:33:25,205 --> 00:33:28,875 خب من ميرم بخوابم. شب بخير عزيزم 452 00:33:29,042 --> 00:33:30,378 توني 453 00:33:32,588 --> 00:33:34,966 بله عزيزم - منو ببخش اگه - 454 00:33:35,257 --> 00:33:39,303 بنظر خوب نمي رسم چون سردرد دارم 455 00:33:40,263 --> 00:33:46,228 متاسفم از اينکه حالت خوب نيست. من هم يک مقدار حال ناجوري دارم 456 00:33:46,937 --> 00:33:48,480 توني نمي شه يه جايي بريم؟ 457 00:33:48,648 --> 00:33:52,610 حتي براي يک مدت کوتاه. تو نياز به استراحت داري 458 00:33:52,777 --> 00:33:54,904 من قبلا هيچوقت اين شکلي نديده بودمت 459 00:33:55,112 --> 00:33:58,617 فقط يک خواب راحت - حتي اگه براي چند شب باشه - 460 00:33:58,825 --> 00:34:00,827 براي سالگرد ازدواجمون بهم قول داده بودي 461 00:34:05,040 --> 00:34:08,503 بعضي چيزها از سالگرد ازدواج مهمترند 462 00:34:10,380 --> 00:34:12,090 قبلا همچين چيزي نمي گفتي 463 00:34:13,466 --> 00:34:16,387 حقيقتش اينه که من ممکنه برم جايي 464 00:34:17,638 --> 00:34:22,851 خانواده پارادين مدت زيادي رو در هيندلي هال در کومبرلند زندگي مي کرده اند 465 00:34:23,602 --> 00:34:26,523 فکر کردم که برم اون طرفها سرو گوشي آب بدم 466 00:34:27,023 --> 00:34:28,566 ببينم چي دستگيرم ميشه 467 00:34:29,442 --> 00:34:31,152 و يک نفسي هم تازه مي کنم 468 00:34:31,361 --> 00:34:34,280 خوبه اونوقت تمام روز رو مشغول نيستي و ما مي تونيم 469 00:34:34,447 --> 00:34:36,033 فقط براي يک تا دو روز 470 00:34:40,246 --> 00:34:42,539 اونجا براي تو چيز جالبي نداره 471 00:34:43,832 --> 00:34:45,669 قبول داري... نه؟ 472 00:34:46,252 --> 00:34:47,504 بله 473 00:34:48,004 --> 00:34:50,006 ممکنه توي شمال سرد باشه و باران بياد 474 00:34:50,548 --> 00:34:52,050 بله من هم اينطور فکر مي کنم 475 00:34:54,929 --> 00:34:59,809 اينجا جاييه که تو مي توني راحت باشي. گرم و امن و دنج 476 00:35:00,684 --> 00:35:02,938 ميخوام تا تمام اين مشغله هاي کاري ناجورم رو ازت دور نگه دارم 477 00:35:03,105 --> 00:35:05,899 اما مگه مي توني؟ - چي رو مي تونم ؟ - 478 00:35:06,066 --> 00:35:08,068 که اين مشکلاتت رو از من دور کني؟ 479 00:35:08,652 --> 00:35:12,240 هميشه اين طور نبوده؟ منظورت چيه؟ 480 00:35:13,950 --> 00:35:15,910 از چي مي ترسي؟ 481 00:35:17,536 --> 00:35:19,080 لازمه که بگم؟ 482 00:35:31,344 --> 00:35:34,931 ببين گوش کن هيچ چيزي ارزش ايجاد مشکل بين ما دو نفر رو نداره 483 00:35:35,598 --> 00:35:38,893 من نميرم به کومبرلند. من ديگه اين پرونده رو پيگيري نمي کنم و ازش دست مي کشم 484 00:35:39,393 --> 00:35:41,063 توني - سيمي ميتونه سراغ کس ديگه اي بره - 485 00:35:41,230 --> 00:35:43,690 اما اون زن چي ميگه؟ - چه اهميتي داره که - 486 00:35:45,150 --> 00:35:46,819 اون زن چي بگه؟ 487 00:35:48,320 --> 00:35:52,200 پرونده زياد مشکل نيست هرکدوم از اين 50 نفر وکيل مي تونند پيگيري کنند 488 00:35:53,451 --> 00:35:57,664 تو اينطور مي خواهي؟ ما ميريم سوييس شايد فردا 489 00:35:57,830 --> 00:36:00,459 عزيزم - ديگه چي شده؟ - 490 00:36:01,043 --> 00:36:04,838 مشکلي نيست. فقط ممنونم ممنونم 491 00:36:05,297 --> 00:36:07,049 که اينقدر خوب هستي 492 00:36:08,802 --> 00:36:12,222 ميدونستم که توني من نمي تونه اينقدر عوض شده باشه 493 00:36:12,639 --> 00:36:15,642 خب چي مي گي؟ لوزان بريم يا سنت مارين؟ 494 00:36:16,184 --> 00:36:19,855 نه هيچکدوم عزيزم. تو برو به کومبرلند 495 00:36:20,022 --> 00:36:23,484 بعدش برگرد و برو به دادگاه 496 00:36:23,692 --> 00:36:26,196 نه من خسته شده ام. حق با توئه 497 00:36:26,363 --> 00:36:29,282 تو خيلي هم خسته نشدي توني. خيلي هم خسته نشدي 498 00:36:30,242 --> 00:36:32,702 پنجاه نفر وکيل براي نجات اون زن وجود نداره 499 00:36:33,495 --> 00:36:35,331 فقط آنتوني کين ميتونه اون رو نجات بده 500 00:36:36,666 --> 00:36:39,460 تو هميشه توقعات بزرگي از من داشتي 501 00:36:39,627 --> 00:36:44,298 نه من نداشتم. بعلاوه من در اين مورد شرط هم مي بندم 502 00:36:44,591 --> 00:36:46,259 منظورت رو نمي فهمم 503 00:36:46,593 --> 00:36:49,554 من دوست ندارم که هيچ زني به دار آويخته بشه 504 00:36:49,721 --> 00:36:52,140 فقط به اين خاطر که شوهرم مبادا باهاش راندوو بگذاره 505 00:36:54,018 --> 00:36:54,977 اون هم توي زندان 506 00:36:56,229 --> 00:36:57,188 گي 507 00:37:00,191 --> 00:37:01,984 بيا بريم به رختخواب عزيزم 508 00:37:03,654 --> 00:37:05,239 نه الان نه 509 00:37:05,864 --> 00:37:09,534 تو با نمياي به کومبرلند؟ - من هم همين جا منتظرت مي مونم - 510 00:37:09,701 --> 00:37:12,830 تو اين خونه امن و دنج و راحت 511 00:37:14,499 --> 00:37:15,708 شب بخير عزيزم 512 00:37:17,543 --> 00:37:18,753 شب بخير 513 00:38:22,406 --> 00:38:24,992 براي من اتاقي داريد؟ - بله قربان - 514 00:38:25,159 --> 00:38:27,371 مي خواهيد ببينيدش؟ - بله لطفا - 515 00:38:29,498 --> 00:38:31,917 مقداري سالاد و ماهي قبل از خواب دوست داريد؟ 516 00:38:32,084 --> 00:38:34,670 نه ممنونم. شانس اين رو دارم که ويسکي و سودا داشته باشيد؟ 517 00:38:34,836 --> 00:38:36,381 باشه 518 00:38:38,049 --> 00:38:40,968 اتاق شماره 17 مال شماست. من وسايلتون رو براتون ميارم بالا 519 00:38:41,135 --> 00:38:42,303 ممنونم 520 00:38:42,804 --> 00:38:45,349 آيا شما کارآگاهيد؟ - نه چطور مگه؟ - 521 00:38:45,557 --> 00:38:49,102 من فقط تعجب کردم - براي چي پرسيديد؟ - 522 00:38:50,229 --> 00:38:53,398 شما اينجا مشکلي داشتي؟ - نه دقيقا اينجا نيست - 523 00:38:53,565 --> 00:38:55,985 اما ما دوست نداريم اسممون در روزنامه هاي يکشنبه درج بشه 524 00:38:56,152 --> 00:38:58,279 شما در مورد پرونده مسموم کردن چيزي شنيديد؟ 525 00:38:58,446 --> 00:39:01,115 سرهنگ پارادين بود اون صاحب هيندلي هال بود 526 00:39:01,282 --> 00:39:03,786 آتش داره خاموش ميشه 527 00:39:04,119 --> 00:39:06,789 آره راجع بهش شنيده ام - اين دودکش خوب نمي کشه - 528 00:39:06,955 --> 00:39:09,333 ما يک جغد مرده توي اون پيدا کرديم 529 00:39:09,500 --> 00:39:13,713 ميگن که خانم پارادين اين کار رو کرده بوده 530 00:39:13,880 --> 00:39:17,967 خوب بهتر شد. چوبها خيس هستند و باد هم در جهت مناسب نمي وزه 531 00:39:18,134 --> 00:39:20,637 اون زن رو مي شناختي؟ - هيچکس اونو نمي شناخت - 532 00:39:20,804 --> 00:39:23,849 فقط يکبار روي اسب سياهش نشسته بود و از اينجا عبور کرد 533 00:39:24,016 --> 00:39:26,393 به اندازه کافي جذاب بود اما با هيچکس صحبت نمي کرد 534 00:39:27,102 --> 00:39:30,397 هميشه تنها سواري مي کرد؟ - خوب درست شد - 535 00:39:30,774 --> 00:39:34,986 بله الان که بهش فکر مي کنم يادم مياد که هميشه تنها سواري مي کرده 536 00:39:36,071 --> 00:39:38,365 و حالا که سرهنگ مرده و خانه هم که باقي مونده 537 00:39:38,531 --> 00:39:41,327 من هم همين چيزها رو شنيده ام. راستش به همين دليل هم اومدم اين طرفها 538 00:39:41,494 --> 00:39:44,455 آهان پس به همين خاطر اومده ايد. من داشتم تعجب مي کردم 539 00:39:44,622 --> 00:39:46,999 ميخواهي فردا خونه رو ببيني؟ - بله همينطوره - 540 00:39:47,166 --> 00:39:51,046 اشکالي نداره که براتون درشکه بگيريم؟ چون ماشينهاي ما همگي براي فردا رزرو شده اند 541 00:39:51,213 --> 00:39:54,132 فقط 8 مايل فاصله داره - خوبه پس ساعت 10 بگوييد که دنبالم بيايند - 542 00:39:54,299 --> 00:39:55,842 حتما 543 00:40:13,523 --> 00:40:18,404 بالاي اون درختها خونه قرار داره يعني همون جايي که سرهنگ بيچاره زندگي مي کرده 544 00:40:19,655 --> 00:40:24,034 خيلي وقتها اونو بيرون مي ديدم و از انجا که کور بود هميشه با آندره بود 545 00:40:24,535 --> 00:40:27,664 آندره؟ - آندره لاتور پيشخدمت سرهنگ - 546 00:40:27,914 --> 00:40:29,749 مورد غير عادي 547 00:40:42,054 --> 00:40:46,977 در حال حاضر کسي اونجا زندگي مي کنه؟ - فقط خانم کلارک که مراقب اونجاست - 548 00:40:47,185 --> 00:40:49,562 شايد آندره هم از لندن برگشته باشه 549 00:40:50,939 --> 00:40:54,610 ميگن که بيشتر از چيزي که در رابطه با مرگ سرهنگ صحبت کرده مي دونه 550 00:40:55,778 --> 00:40:57,905 اون خيلي مرموزه 551 00:40:58,531 --> 00:41:01,492 در چه موردي؟ - نمي دونم - 552 00:41:01,659 --> 00:41:05,330 اون خيلي تو داره. شايد به اين خاطر که خارجيه 553 00:41:05,539 --> 00:41:08,208 هيچوقت اونطور که به نظر ميان نيستند. درسته؟ 554 00:41:36,155 --> 00:41:40,702 سلام لاتور. يه آقايي از لندن اومده اند براي ديدن منزل 555 00:41:40,994 --> 00:41:44,873 من اومدم تا منزل رو اجاره کنم - اجاره کنيد آقاي کين؟ - 556 00:41:48,418 --> 00:41:50,213 ميشه بفرماييد داخل؟ 557 00:42:02,434 --> 00:42:04,937 اگه اينجا تشريف داشته باشيد من پنجره ها رو باز مي کنم 558 00:42:20,329 --> 00:42:23,582 آيا بر نمي گردند؟ - او ممکنه که برگرده يا اينکه برنگرده قربان - 559 00:42:23,833 --> 00:42:25,793 ميشه از اين طرف بيايد؟ 560 00:42:27,337 --> 00:42:31,633 اين اتاق صبحانه است. سرهنگ بيچاره اين اتاق رو خيلي دوست داشت 561 00:42:31,967 --> 00:42:33,677 منظره قشنگي داره قربان 562 00:42:37,765 --> 00:42:40,184 اون دوست داشت تا خانم براشون 563 00:42:40,351 --> 00:42:42,561 با عوض شدن هر فصل منظره رو توصيف کنند 564 00:42:44,188 --> 00:42:46,066 آيا خانم - من طبقه بالا رو بهتون نشون مي دم قربان - 565 00:43:01,749 --> 00:43:03,752 اينجا اتاق خانم بود قربان 566 00:43:06,296 --> 00:43:10,384 ببخشيد که خيلي نامرتبه من داشتم وسايلشون رو بسته بندي مي کردم 567 00:43:10,550 --> 00:43:13,096 اگه منو ببخشيد اتاقهاي ديگه رو بهتون نشون مي دم 568 00:44:40,483 --> 00:44:42,151 لاتور 569 00:44:42,527 --> 00:44:44,278 بله قربان - دوست دارم تا باغ رو ببينم - 570 00:44:44,445 --> 00:44:46,824 منو ميبري بگردوني؟ - بسيار عاليست قربان - 571 00:44:46,990 --> 00:44:49,493 منتظرم بمون فورا ميام پايين 572 00:44:58,878 --> 00:45:02,256 خودتونو با اتاقهاي ديگه خسته نکنيد. لاتور باغ رو بهم نشون ميده 573 00:45:02,423 --> 00:45:03,926 بسيار خوب قربان 574 00:45:09,682 --> 00:45:11,225 اين درب کجاست؟ 575 00:45:12,101 --> 00:45:13,895 اتاق لاتور 576 00:45:15,021 --> 00:45:18,733 لاتور؟ چرا اون توي قسمت پيشخدمتها نبود؟ 577 00:45:18,900 --> 00:45:21,986 خانم فکر مي کرد که بايد کنار سرهنگ بمونه 578 00:45:25,533 --> 00:45:27,701 خب ممکنه که دوباره بيام 579 00:45:28,702 --> 00:45:29,995 فردا 580 00:45:33,959 --> 00:45:37,087 لاتور کجاست؟ - نديدمش قربان - 581 00:45:38,630 --> 00:45:41,634 ولي قرار بود که بهم باغ رو نشون بده - اونو صدا کردند - 582 00:45:43,886 --> 00:45:46,681 بسيار خوب ، برمي گرديم به مسافرخونه 583 00:46:58,218 --> 00:46:59,844 ميتونم با شما صحبتي داشته باشم؟ 584 00:47:02,680 --> 00:47:04,016 بيا تو 585 00:47:09,355 --> 00:47:13,568 چه کار مي تونم براتون بکنم؟ - سوالي نيست که به اين راحتي بشه جواب داد - 586 00:47:15,111 --> 00:47:18,865 از کجا مي دونستي که اينجا اتاق منه؟ - من ديدم که از سمت درياچه بالا مي اومديد 587 00:47:19,074 --> 00:47:21,034 و بعدش هم چراغ اين اتاق روشن شد 588 00:47:21,576 --> 00:47:25,456 داشتي مسافرخونه رو مي پاييدي؟ - آره داشتم از هيندلي مي اومدم - 589 00:47:26,624 --> 00:47:28,918 که منو ببيني؟ - بله قربان - 590 00:47:29,210 --> 00:47:31,838 به ذهنم رسيد که خوبه بيام شما رو ببينم 591 00:47:32,881 --> 00:47:34,257 بشين 592 00:47:40,890 --> 00:47:44,894 چرا از درب وارد نشدي؟ چرا از درب عقب اومدي؟ 593 00:47:45,144 --> 00:47:48,564 اونها همه رفته اند که بخوابند و نمي خواستم مزاحم صاحبخانه بشوم 594 00:47:49,357 --> 00:47:52,611 اما بايد زودتر ميومدي - برام مهم نبود که بخوام زودتر بيام قربان - 595 00:47:52,778 --> 00:47:56,198 چرا نبود؟ - اينو مي سپارم دست شما - 596 00:47:59,410 --> 00:48:01,287 تو از من چي مي خواهي؟ - ببخشيد - 597 00:48:01,454 --> 00:48:03,706 اما فکر مي کردم شما مي خواستي منو ببيني 598 00:48:04,832 --> 00:48:08,629 چي باعث شده که همچين فکري رو بکني؟ - خب شما اومدي يه هال - 599 00:48:09,004 --> 00:48:12,174 من نيامدم به هال تا تو رو ببينم از کجا مي دونستم تو اونجايي. من اومدم خونه رو ببينم 600 00:48:12,341 --> 00:48:14,593 اما ازم خواستي تا باغ رو بهت نشون بدم 601 00:48:14,760 --> 00:48:18,932 بله اول گفتي باشه اما بعدش مثل يک خرگوش فرار کردي 602 00:48:19,724 --> 00:48:20,975 چرا؟ 603 00:48:21,559 --> 00:48:23,311 نمي دونم 604 00:48:23,978 --> 00:48:27,525 اول فکر کردم نمي خواهم با تو صحبت کنم 605 00:48:28,984 --> 00:48:31,278 اما بعدش فکر کردم شايد اشتباه مي کنم 606 00:48:33,113 --> 00:48:35,324 اين رو بخاطر داشته باش لاتور 607 00:48:35,783 --> 00:48:38,536 تو به زور خودت رو به من تحميل کردي من نيامده بودم دنبال تو بگردم 608 00:48:40,247 --> 00:48:43,375 تو داري به يک شاهد خطرناک در اين پرونده تبديل ميشي 609 00:48:44,417 --> 00:48:46,087 و تو يکي از شاهدان من نيستي 610 00:48:47,046 --> 00:48:49,507 و براي من نامناسبه که 611 00:48:50,549 --> 00:48:53,219 با تو در ارتباط باشم 612 00:48:54,553 --> 00:48:58,350 من کاملا اتفاقي اومدم - اما شما مي خواستيد تا پيش من بياييد قربان - 613 00:48:58,517 --> 00:49:00,977 تو اينو ميگي اما اين شغل منه 614 00:49:01,144 --> 00:49:03,230 که جان خانم قبلي تو رو نجات بدهم 615 00:49:03,396 --> 00:49:06,025 ببخشيد اون خانم من نبود 616 00:49:06,192 --> 00:49:07,944 سرهنگ پارادين آقاي من بود 617 00:49:08,402 --> 00:49:10,112 تو فکر خودت رو داشته باش 618 00:49:10,279 --> 00:49:12,156 من هيچوقت در خدمت يک زن نخواهم بود 619 00:49:12,323 --> 00:49:14,034 در شخصيت من نيست که چنين کاري رو انجام بدم 620 00:49:14,201 --> 00:49:17,829 من اصرار دارم تا بدونم براي چي دوست داشتي منو امشب ببيني 621 00:49:18,246 --> 00:49:21,500 اگه بهم بگي چرا از لندن اومدي اينجا 622 00:49:22,376 --> 00:49:24,212 من هم بهت ميگم چرا اومدم اينجا 623 00:49:26,673 --> 00:49:29,258 پس داري چونه مي زني؟ 624 00:49:30,009 --> 00:49:32,221 چرا من بايد با شما چونه بزنم؟ 625 00:49:32,388 --> 00:49:35,516 اسمشو هر چي که دوست داري بگذار. تمام حرف من اينه که 626 00:49:35,974 --> 00:49:38,102 تو به من مي گي و من هم به تو ميگم 627 00:49:38,769 --> 00:49:40,729 بنظر خوب ميرسه 628 00:49:46,402 --> 00:49:48,029 سيگار؟ 629 00:49:48,363 --> 00:49:50,866 نه ممنون قربان - سيگار نمي کشي؟ - 630 00:49:51,200 --> 00:49:53,327 من سيگار نمي کشم قربان. ممنون 631 00:49:55,996 --> 00:50:00,377 من مي دونم چرا خواستي تا منو ببيني. خانم تو رو فرستاد 632 00:50:00,752 --> 00:50:05,382 خانم؟ خانم پارادين نمي دونه که من اينجام. کاري به اين موضوع نداره 633 00:50:05,965 --> 00:50:09,595 پس بنظر مياد که اشتباه مي کنم - چرا بايد خانم منو فرستاده باشه؟ - 634 00:50:09,762 --> 00:50:12,014 اون هم دلايل خودشو داره 635 00:50:12,848 --> 00:50:17,019 نمي دونم که اون دلايل چيه - شايد اونو به اندازه من نمي شناسي - 636 00:50:17,853 --> 00:50:22,025 خانم پارادين مشتري منه. من بعنوان يک موکل ميشناسمش و به همين اندازه کافيه 637 00:50:23,401 --> 00:50:27,448 شايد خودتون ندانيد اما در مسير بدي قرار گرفته ايد 638 00:50:28,366 --> 00:50:31,661 و من بهت ميگم - دقيقا منظورت چيه ؟ - 639 00:50:32,244 --> 00:50:34,205 بهتره که صاف و ساده صحبت کني 640 00:50:34,413 --> 00:50:39,503 منو ببخشيد. اما شما از زماني اونو مي شناسيد که در زندان بوده 641 00:50:39,711 --> 00:50:42,547 اينطور نيست؟ پس چطور مي شناسي؟ 642 00:50:42,964 --> 00:50:45,717 اگه تو مي دونستي که نياز به گفتن من نبود 643 00:50:46,094 --> 00:50:47,887 فقط خداي قادر 644 00:50:48,054 --> 00:50:50,723 و شيطان مي دونند که در ذهن اون زن چي مي گذره 645 00:50:50,973 --> 00:50:54,977 ديگه نمي خوام چيزي عليه اون زن بهم بگي - مي دونم در مورد چي صحبت مي کني - 646 00:50:55,354 --> 00:50:58,607 من راست مي گم چون اونو مي شناسم 647 00:50:59,024 --> 00:51:00,817 و يک چيز ديگه هم مي گم 648 00:51:01,318 --> 00:51:03,779 در مورد خانم پارادين هم بهت مي گم 649 00:51:03,946 --> 00:51:07,617 اون خيلي بده اگر فقط يک زن شيطان صفت باشه 650 00:51:07,784 --> 00:51:09,494 اون زنه 651 00:51:17,836 --> 00:51:19,630 ميشه بري بيرون؟ 652 00:51:19,797 --> 00:51:23,635 من دلم نمي خواهد دروغهاي نامردي و کثيف در اين اتاق گفته بشه 653 00:51:23,802 --> 00:51:26,179 برو بيرون - خيلي خب قربان هر طور که شما بخواهيد - 654 00:51:31,017 --> 00:51:32,978 اما اگه بهم اجازه بدي 655 00:51:33,771 --> 00:51:35,564 بايد بگم که برات فوق العاده متاسفم 656 00:51:36,565 --> 00:51:38,067 خدا به دادت برسه 657 00:51:57,979 --> 00:51:59,899 بفرماييد قربان - زندان هالووي - 658 00:52:09,618 --> 00:52:12,120 حالت چطوره؟ - فکر کردم منو فراموش کردي - 659 00:52:12,996 --> 00:52:15,457 براي چند روز از لندن خارج شده بودم 660 00:52:15,624 --> 00:52:18,211 من به هيندلي هال رفته بودم 661 00:52:19,420 --> 00:52:21,047 چرا اونجا رفتي؟ 662 00:52:21,380 --> 00:52:24,717 فکر کردم بهم کمک بيشتري مي کنه تا از پيشينه تو بيشتر خبر داشته باشم 663 00:52:25,051 --> 00:52:29,306 من در تراس قدم زدم، وارد خونه شدم و به اتاق تو هم رفتم 664 00:52:31,308 --> 00:52:36,396 لاتور رو هم ديدم. خيلي عجيب رفتار مي کرد 665 00:52:36,731 --> 00:52:40,693 اول از من فرار مي کرد اما بعدش بزور مي خواست منو ببينه و دير وقت شب اومد توي اتاق من 666 00:52:43,363 --> 00:52:46,700 چرا اين کار رو کرد؟ - مي خواست تا با من صحبت کنه - 667 00:52:47,951 --> 00:52:49,203 در رابطه با تو 668 00:52:49,453 --> 00:52:53,749 پيشخدمت شوهر من چي در رابطه با من مي خواست بتو بگه؟ 669 00:52:53,916 --> 00:52:56,336 خواهش مي کنم با من اينطور با من رفتار نکن 670 00:52:57,212 --> 00:52:59,047 نمي دونم منظورت چيه 671 00:53:00,215 --> 00:53:03,801 لاتور از تو متنفره. اينو مي دونستي؟ اون از تو خيلي متنفره 672 00:53:10,768 --> 00:53:13,437 اون گفت که تو زن بدي هستي 673 00:53:16,274 --> 00:53:18,651 مي دوني معني اون چيه؟ 674 00:53:19,444 --> 00:53:22,155 اون مرد از تو متنفره. چرا؟ 675 00:53:23,115 --> 00:53:26,077 اون از همه زنها متنفره - مثلا چه چيز خوبي بهم گفتي؟ - 676 00:53:26,243 --> 00:53:28,454 اين توئي که ازت متنفره نه تمام زنها 677 00:53:28,621 --> 00:53:32,626 ژوري علتشو پيدا مي کنه و ميگه به اين علته که تو اربابشو کشتي 678 00:53:32,793 --> 00:53:35,337 نمي توني اينو بفهمي؟ - البته که مي فهمم - 679 00:53:35,504 --> 00:53:38,340 نياز به توضيح اين مسائل نداري چون مي بيني که من هم بچه نيستم 680 00:53:38,548 --> 00:53:40,133 به حرفم گوش کن 681 00:53:40,342 --> 00:53:42,511 من مي خوام نجاتت بدم مي خوام براي تو مبارزه کنم 682 00:53:42,720 --> 00:53:44,972 اما اينطوري توي تاريکي نميشه که 683 00:53:45,181 --> 00:53:47,308 نمي تونم بخوابم، نمي تونم کار کنم ، نمي تونم فکر کنم 684 00:53:47,516 --> 00:53:49,518 من تو رو درک نمي کنم 685 00:53:50,311 --> 00:53:51,772 بسيار خوب 686 00:53:52,314 --> 00:53:54,483 آيا ممکنه علت تنفر لاتور از تو 687 00:53:55,650 --> 00:53:58,487 اين باشه که تو مجبورش کردي که وفاداري به صاحبش رو از بين ببره؟ 688 00:54:00,031 --> 00:54:03,117 بسه آقاي کين - بين تو و لاتور چي وجود داره؟ - 689 00:54:03,284 --> 00:54:06,454 من اينطوري نمي تونم با وکيلم صحبت کنم 690 00:54:07,163 --> 00:54:08,623 ترجيح مي دم تا از اين پرونده دست بکشيد 691 00:54:08,998 --> 00:54:13,253 نه من بايد تو رو نجات بدم. هيچ کس ديگه اي نمي تونه احساسات شخصي من به گونه اي شده که 692 00:54:13,420 --> 00:54:16,673 منو ببخش اگر که زندگي خودم را مهمتر مي دونم 693 00:54:21,012 --> 00:54:24,432 من عميقا عذرخواهي مي کنم 694 00:54:28,562 --> 00:54:30,648 اگه منو ببخشي 695 00:54:31,398 --> 00:54:33,275 من هم هر کاري از دستم بر بياد براي دفاع از تو انجام مي دم 696 00:54:44,370 --> 00:54:46,290 من يک کم خسته هستم 697 00:54:46,582 --> 00:54:49,168 فکر مي کنم که تو هم يک کمي خسته شدي 698 00:55:07,480 --> 00:55:09,231 توني از کومبرلند برگشته؟ 699 00:55:10,900 --> 00:55:14,112 ببخشيد جودي چي گفتي؟ - هيچي فقط خواستم چيزي گفته باشم - 700 00:55:14,279 --> 00:55:16,865 پرسيدم که آيا توني از کومبرلند برگشته يا نه 701 00:55:17,032 --> 00:55:18,825 اون امروز صبح برگشته 702 00:55:19,701 --> 00:55:21,745 اما هنوز نديدمش 703 00:55:25,166 --> 00:55:27,168 جودي بهم يک سيگار مي دي؟ 704 00:55:27,585 --> 00:55:30,671 از کي سيگار مي کشي؟ - همين اواخر - 705 00:55:32,173 --> 00:55:34,968 پدر بيچاره من، مي ترسم که در هر راهي که از من بخواهد به شکست مي رسه 706 00:55:35,385 --> 00:55:38,513 منظورت چيه؟ - بيست ساله که بهم ميگه - 707 00:55:38,680 --> 00:55:41,934 از کسي چيزي نپرس بگذار خودشون بهت مي گن 708 00:55:42,101 --> 00:55:43,770 فقط افراد عامي فضولي مي کنند 709 00:55:44,312 --> 00:55:47,148 جودي تو بهترين دوست من هستي هرچي که دوست داري ازم بپرس 710 00:55:47,690 --> 00:55:50,109 تو بايد چيزهايي که ديگران مي گن رو بدوني 711 00:55:50,359 --> 00:55:52,946 ميدونم که احتمالا بزرگنمايي شده 712 00:55:53,447 --> 00:55:58,869 اما جودي براي تو غافلگيرانه نيست وقتي بفهمي که مي خواد از اين پرونده دست بکشه؟ 713 00:55:59,620 --> 00:56:01,748 غافلگير بشم؟ منو نقش بر زمين کرد 714 00:56:02,040 --> 00:56:03,541 چرا نمي خواد قبول کنه؟ 715 00:56:04,459 --> 00:56:06,169 چون من بهش اجازه ندادم 716 00:56:06,586 --> 00:56:09,965 فرض کن کس ديگه اي اين پرونده رو قبول کرده بود 717 00:56:10,507 --> 00:56:14,178 ممکن بود پيروز بشه يا شکست بخوره 718 00:56:14,345 --> 00:56:18,892 در هر صورت داستان عشق کوتاه گي و توني کين براي هميشه تمام مي شد 719 00:56:19,934 --> 00:56:21,394 شايد اينطور مي شد 720 00:56:21,561 --> 00:56:27,067 جودي ، فقط به اين خاطر که يک مرد ، يک شوهر به زن ديگه اي علاقمند ميشه 721 00:56:27,233 --> 00:56:29,195 تو به عنوان يک مجرم بهش نگاه نمي کني 722 00:56:29,445 --> 00:56:31,989 نه اين کار رو نمي کني - من شک دارم که تو هم اين طور باشي - 723 00:56:33,574 --> 00:56:37,077 خيلي دردناکه اما براي اون مرد هم دردناک ميشه 724 00:56:39,122 --> 00:56:43,418 اون خيلي منو دوست داره و من هم دوست دارم که نگه دارمش 725 00:56:44,211 --> 00:56:46,338 حتي اگه به معني اين باشه که بگذاري تا بره؟ 726 00:56:47,506 --> 00:56:52,219 نه نمي گذارم براي اينکه زجر نکشه بخواهد منو فدا کنه 727 00:56:52,511 --> 00:56:55,306 تازه من صاحب اون نيستم 728 00:56:57,142 --> 00:56:59,394 من فقط دوستش دارم 729 00:57:06,152 --> 00:57:09,530 سلام بيکر، خانم کين خونه هستند؟ - من اينجام توني - 730 00:57:10,114 --> 00:57:11,491 سلام عزيزم 731 00:57:13,242 --> 00:57:15,370 براي چاي به موقع رسيدي 732 00:57:15,537 --> 00:57:16,997 خب برام يک فنجان ميريزي؟ 733 00:57:19,958 --> 00:57:23,379 سفر چطور بود؟ - زياد جالب نبود - 734 00:57:28,176 --> 00:57:31,012 مدل موهاتو عوض کردي - نه - 735 00:57:31,304 --> 00:57:33,807 تو اين مدل رو صدها بار ديدي 736 00:57:39,688 --> 00:57:43,026 مي خواهي اصلا حرف نزنم؟ - منظورت چيه؟ - 737 00:57:44,110 --> 00:57:47,030 هيچي. فقط به نظر مياد که خسته اي 738 00:57:47,238 --> 00:57:50,158 نه واقعا چيزي براي گفتن ندارم 739 00:57:51,243 --> 00:57:55,539 يک خونه بزرگ بود اونقدر که نمي شد باور کرد و در کنار درياچه بود 740 00:57:56,207 --> 00:57:57,082 آه توني 741 00:57:59,543 --> 00:58:01,379 چه چيزي هست که بخواهي 742 00:58:01,630 --> 00:58:03,465 در موردش بدوني؟ 743 00:58:03,632 --> 00:58:05,967 هيچي... در حقيقت من 744 00:58:18,022 --> 00:58:20,942 شام رو زود بخوريم يا اينکه ترجيح ميدي قبلش يک کم بخوابي؟ 745 00:58:26,740 --> 00:58:30,578 من فکر مي کنم تو از اون زن متنفري. اينطور نيست؟ 746 00:58:31,829 --> 00:58:35,833 بگذار تا راجع به اون صحبتي نکنيم توني. من دارم سعي مي کنم و اميدوارم 747 00:58:36,042 --> 00:58:39,004 اميدواري که اين پرونده رو از دست بدهم 748 00:58:44,635 --> 00:58:48,806 من تورو مقصر نمي دونم عزيزم. مهم نيست که به اميد چي هستي 749 00:58:52,435 --> 00:58:56,106 تو زندگي من بودي توني و اونهم در زمان طولاني 750 00:58:56,273 --> 00:58:59,943 فکر مي کني من بدخواه تو هستم؟ 751 00:59:01,236 --> 00:59:03,447 نه همچين فکري نمي کنم 752 00:59:04,698 --> 00:59:09,162 انکار نمي کنم که در بعضي لحظات بود که براي اون زن بدترين عواقب رو مي خواستم 753 00:59:10,705 --> 00:59:14,125 راحت نيست که به اين موضوع فکر کنم 754 00:59:14,376 --> 00:59:15,920 که ممکنه تو رو از دست بدهم 755 00:59:16,754 --> 00:59:20,174 ما واقعا ازدواج کرديم يک ازدواج واقعي 756 00:59:20,341 --> 00:59:21,925 همانطور که تعدادي از مردم همين کار رو کرده اند 757 00:59:26,264 --> 00:59:30,769 بله من به تنهايي خيلي از شبها رو بيدار ماندم 758 00:59:30,977 --> 00:59:33,647 و وسوسه شدم که دعا کنم 759 00:59:34,690 --> 00:59:37,401 اما به يک نتيجه گيري رسيدم توني 760 00:59:40,362 --> 00:59:42,282 من مي خواهم اون زنده بمونه 761 00:59:43,033 --> 00:59:45,202 من خيلي دوست دارم اون زنده بمونه 762 00:59:45,368 --> 00:59:49,122 و اميدوارم اون آزاد بشه و کشته نشه 763 00:59:50,874 --> 00:59:55,630 که شوهر زنها رو ازشون بگيره يا هر چيز ديگه اي که به ذهن قشنگش مياد 764 00:59:56,380 --> 01:00:00,509 من نمي فهمم. واقعا برات نمي تونه مهم باشه که چه بلايي بخواهد سر اون بياد 765 01:00:00,761 --> 01:00:03,388 ولي براي من خيلي مهمه 766 01:00:03,930 --> 01:00:07,726 نه اينکه به خاطر دلايل مهمي باشه. من ازش متنفرم 767 01:00:09,144 --> 01:00:11,731 اما دلم مي خواهد که اين مسئله زودتر تمام بشه 768 01:00:11,898 --> 01:00:16,319 و براي تو هم اين داستان تموم بشه که نيمي وکيل هستي و نيمي عاشق 769 01:00:16,652 --> 01:00:19,573 چقدر احمقانه... احمقانه است 770 01:00:20,574 --> 01:00:22,618 بسيار خوب عاشق بودن رو تموم مي کني 771 01:00:30,752 --> 01:00:35,131 بله و هنوز نيمي شوهر باقي موندي چون با من هنوز تموم نکردي 772 01:00:35,965 --> 01:00:39,636 اگه تو بودي، بر نميگشتي خونه 773 01:00:41,138 --> 01:00:43,057 من عذاب تو رو ديده ام 774 01:00:43,265 --> 01:00:45,934 و اينقدر دوستت دارم که نمي خواهم عذاب بکشي 775 01:00:47,687 --> 01:00:50,023 من عمق احساسات تو رو مي دونم - بله گي - 776 01:00:50,190 --> 01:00:52,317 من مي دونم و روي اون حساب باز مي کنم 777 01:00:52,484 --> 01:00:56,197 چيزي که مي پرسم اينه که اون زندگي مي کنه و مبارزه هم مي تونه جزيي از زندگي باشه 778 01:00:56,363 --> 01:00:59,408 چون اگه او بميره 779 01:01:00,492 --> 01:01:02,494 تو منو براي هميشه از دست خواهي داد 780 01:01:04,079 --> 01:01:08,293 برو بشين فکر کن تو اونو دوست داري 781 01:01:09,586 --> 01:01:13,548 و تصورت اينه که اون عشق بزرگ از دست رفته توئه 782 01:01:15,760 --> 01:01:17,470 مي خواهي چيزي رو بهت بگم؟ 783 01:01:18,971 --> 01:01:20,556 تو اونو دوست نداري 784 01:01:22,349 --> 01:01:26,605 تو دوستش نداري من باهوشترين زن دنيا نيستم 785 01:01:26,813 --> 01:01:28,899 من خيلي از چيزها رو نمي دونم 786 01:01:29,107 --> 01:01:31,943 اما يک چيزي هست که از تمام افراد دنيا بهتر مي دونم 787 01:01:32,694 --> 01:01:33,821 من تو رو مي شناسم 788 01:01:33,988 --> 01:01:36,741 عزيزم اگه من فقط - چيزي نگو - 789 01:01:36,949 --> 01:01:41,287 اما ازت در مورد برجسته ترين مورد شغليت خواهشي دارم 790 01:01:41,412 --> 01:01:43,707 ازت مي خواهم که اين پرونده رو برنده بشي 791 01:01:44,625 --> 01:01:46,627 من ازت مي خواهم که اونو آزاد کني 792 01:01:53,343 --> 01:01:54,385 خيلي خوب 793 01:01:56,345 --> 01:01:58,556 سخنراني من تموم شد 794 01:02:00,391 --> 01:02:01,894 چه سخنرانيي بود 795 01:02:02,478 --> 01:02:04,813 به همين خاطره که زن يک وکيل شدم 796 01:02:11,529 --> 01:02:13,781 من ميرم تا لباسمو عوض کنم 797 01:02:17,201 --> 01:02:20,164 مياي؟ - بله تا يک دقيقه ديگه - 798 01:02:48,153 --> 01:02:50,238 خانم پارادين آماده هستي؟ 799 01:02:59,624 --> 01:03:03,711 سکوت رو رعايت کنيد. تمامي افرادي که هر نوع مدرکي را 800 01:03:03,836 --> 01:03:06,340 قبل از اعلام راي دادگاه عدالت سلطنتي 801 01:03:06,465 --> 01:03:10,761 تهيه کرده اند و بايد تحويل هيئت ژوري دادگاه مرکزي جرائم بدهند 802 01:03:10,886 --> 01:03:13,096 نزديکتر بيايند و مدارک را بدهند 803 01:03:13,221 --> 01:03:14,974 همين جا صبر کنيد - خدا شاه را حفظ کند - 804 01:03:17,310 --> 01:03:19,228 زنداني را جلو بياوريد - 805 01:03:48,427 --> 01:03:50,179 مادلنا آنا پارادين 806 01:03:50,345 --> 01:03:54,017 شما متهم به قتل ريچارد پاتريک ايروينگ پارادين 807 01:03:54,184 --> 01:03:57,896 در ششم ماه مه هستيد. آيا شما گناهکاريد يا خير؟ 808 01:03:58,563 --> 01:04:00,106 گناهکار نيستم 809 01:04:04,320 --> 01:04:07,281 گي چطور مي توني دور بموني؟ 810 01:04:07,948 --> 01:04:12,662 توني تو رو نخواهد ديد. ما تو سرسرا مي مونيم و فقط دو تا صورت تيره از ما ديده ميشه 811 01:04:13,371 --> 01:04:17,917 در شب 6 ماه مه در طي چند دقيقه 812 01:04:18,585 --> 01:04:23,591 کسي به پارادين دوز کشنده سم داده است 813 01:04:24,050 --> 01:04:26,927 در ساعت نه و نيم از او صدايي براي کمک شنيده شده است 814 01:04:27,094 --> 01:04:29,556 و چند دقيقه بعد بطرز دردناکي مرده است 815 01:04:29,765 --> 01:04:33,185 قبل از اينکه بتونه پيشخدمت باوفايش به او برسد 816 01:04:33,643 --> 01:04:35,437 که نامش هست آندره لاتور 817 01:04:35,562 --> 01:04:39,692 در همان شب ششم ماه مه دعوايي بين 818 01:04:39,901 --> 01:04:42,945 سرهنگ پارادين 819 01:04:43,112 --> 01:04:46,240 خانم پارادين و لاتور اتفاق افتاد 820 01:04:46,741 --> 01:04:52,289 سرهنگ در يک وضعيت پريشان خودش رو توي اتاق خودش انداخت و تنها ماند 821 01:04:52,748 --> 01:04:55,042 پيشخدمت ديگري برايش شام برد 822 01:04:55,167 --> 01:04:59,589 که شامي بود شامل جوجه کبابي شده ، سيب زميني کبابي 823 01:04:59,797 --> 01:05:02,717 و گل کلم. بعد از آن 824 01:05:02,925 --> 01:05:06,889 بعدش درخواست يک ليوان بورگوندي کرد که در کنار تختش براش بگذارند 825 01:05:07,097 --> 01:05:10,017 و نمي دونست که کي احساس نياز به اون رو مي کنه 826 01:05:10,684 --> 01:05:13,604 يک ليوان بورگوندي خانمها و آقايون 827 01:05:14,146 --> 01:05:15,690 فارل شروع خوبي رو داره 828 01:05:16,232 --> 01:05:19,402 شما شخصيت سرهنگ رو بخوبي مي شناختيد 829 01:05:19,569 --> 01:05:22,530 او مردي بود که شخصيت قهرمانانه اي داشت 830 01:05:23,239 --> 01:05:26,910 هر کسي با سابقه او نگه ميکنه تواضع و غرور مي بينه 831 01:05:27,328 --> 01:05:31,540 او مثل تجلي روزهاي خوش ملکه اليزابت بود 832 01:05:31,749 --> 01:05:35,045 بطور باور نکردني شهامت داشت ، بطور بي مانندي حادثه جو بود 833 01:05:35,462 --> 01:05:38,923 و اين مرد با انرژي فراوان 834 01:05:39,132 --> 01:05:43,012 بطور ناگهاني وارد تاريکي شد و زندگي او را ناتوان کرد 835 01:05:43,345 --> 01:05:47,725 اعضاي ژوري ما بايد براي اين زن متاسف باشيم 836 01:05:47,850 --> 01:05:52,480 که به يک غول تخريب شده زنجير شده بود. کسي که با رنجش زيادي در کنار او مي سوخت 837 01:05:53,190 --> 01:05:58,111 هر کس مي تونه داستان نا شکيبايي او رو که گاهي اوقات پيدا مي کرد ببخشه 838 01:05:58,987 --> 01:06:04,201 اما تنها چيزي که باقي مي مونه اينه که اين زن نمونه اي از صبر و شکيبايي بود 839 01:06:04,702 --> 01:06:07,997 خدا مي دونه که چه آتش مهيبي در او شعله ور بود 840 01:06:09,040 --> 01:06:12,586 اين موضوع براي هيچ زن معمولي نمي تونست لکه ننگي بر جا بگذاره 841 01:06:13,587 --> 01:06:16,465 اما اين زن 842 01:06:16,673 --> 01:06:20,595 يک زن عادي نيست. او شکيبا بود 843 01:06:21,095 --> 01:06:24,557 مي تونست صبر کنه. در حقيقت اين بود که 844 01:06:25,016 --> 01:06:27,351 باعث مي شد که زن عادي نباشه 845 01:06:31,523 --> 01:06:37,237 ليکين بعد از اينکه شام را براي سرهنگ پارادين در رختخوابش بردي 846 01:06:37,613 --> 01:06:40,950 او درخواست يک ليوان بورگوندي کرد 847 01:06:41,159 --> 01:06:42,744 درسته؟ - بله قربان - 848 01:06:42,994 --> 01:06:46,664 بنظر شما آيا زمان مناسبي براي صرف بورگندي در زمان خواب هست؟ بعنوان يک پيشخدمت جواب بده 849 01:06:46,831 --> 01:06:49,001 نه قربان اما سرهنگ 850 01:06:49,209 --> 01:06:51,045 لطفا فقط جواب منو بده 851 01:06:51,211 --> 01:06:55,799 آيا تا بحال قبل از اين روز از شما خواسته بود تا يک ليوان بورگندي در کنار تختش بگذاري؟ 852 01:06:56,049 --> 01:06:59,387 نه قربان چنين چيزي رو به ياد نمي آورم - آيا او اغلب بورگندي مي نوشيد؟ - 853 01:06:59,637 --> 01:07:02,056 نه معمولا به او نمي ساخت 854 01:07:02,265 --> 01:07:04,392 اما گاهي - انجام مي داد - 855 01:07:04,559 --> 01:07:06,312 داره يک انگيزه براي خودکشي مي سازه 856 01:07:06,520 --> 01:07:09,189 يک لحظه ليکين 857 01:07:09,356 --> 01:07:13,235 به ژوري گفتي که سرهنگ بورگوندي بطور معمول نمي نوشيد 858 01:07:13,444 --> 01:07:16,740 چون باهاش سازگار نبود. آيا ازش متنفر بود؟ 859 01:07:16,906 --> 01:07:18,491 نه قربان برعکس 860 01:07:18,700 --> 01:07:22,412 اما گاهي جرات مي کرد که بنوشه - بله قربان اين درسته - 861 01:07:22,620 --> 01:07:25,499 هاوفيلد اين نکته رو از بين برد - چطور؟ منظورت چيه؟ - 862 01:07:25,624 --> 01:07:29,211 به اينصورت که نشان داد چيز عجيبي در مورد نوشيدن بورگندي وجود نداشته است 863 01:07:29,503 --> 01:07:32,298 من مضطرب شدم که نکته بايد کاملا مشخص بشه آقاي کين 864 01:07:32,798 --> 01:07:36,928 ممنون قربان. من از رياست شما ممنون هستم 865 01:07:42,184 --> 01:07:45,271 سوالي نيست قربان آندره لاتور رو بگوييد بيايد 866 01:07:46,981 --> 01:07:48,691 آندره لاتور 867 01:08:14,887 --> 01:08:18,182 انجيل رو در دست راست خود بگيريد و قسم بخوريد 868 01:08:19,808 --> 01:08:22,061 من به خداوند توانا قسم مي خورم 869 01:08:22,270 --> 01:08:25,440 که مدارکي که ارائه مي کنم واقعيت داشته و تماما درست هستند 870 01:08:26,024 --> 01:08:28,151 و چيزي به جز حقيقت را نگويم 871 01:08:29,612 --> 01:08:32,865 اسم شما؟ - آندره اتينيه لاتور - 872 01:08:33,365 --> 01:08:35,117 سن شما؟ - سي سال - 873 01:08:35,284 --> 01:08:40,582 شما در مونترال کانادا متولد شده ايد و در جنگ در خدمت پارادين بوده ايد؟ 874 01:08:40,832 --> 01:08:43,710 بله قربان من قبل از جنگ پيشخدمت او بودم 875 01:08:43,918 --> 01:08:46,588 و بعد از اون افتخار خدمت تحت دستور ايشان رو داشتم 876 01:08:46,796 --> 01:08:49,800 آيا شما مدال افتخار شجاعت رو در جنگ گرفته ايد؟ 877 01:08:49,967 --> 01:08:51,260 همينطوره قربان 878 01:08:51,385 --> 01:08:53,429 در زمان مرگ پارادين 879 01:08:53,637 --> 01:08:57,267 شما باز هم بعنوان پيشخدمت و محرم استخدام شديد 880 01:08:57,392 --> 01:09:00,520 بله - بلند تر صحبت کنيد تا صداتونو بشنويم - 881 01:09:01,271 --> 01:09:03,857 شما خيلي به سرهنگ پارادين نزديک بوديد. اينطور نيست؟ 882 01:09:04,024 --> 01:09:06,777 اون بهترين مردي بود که در تمام عمرم ديده بودم 883 01:09:55,873 --> 01:10:00,085 خيلي خوب. در حدود ساعت 8 شب صداي زنگ رو که به شدت صدا مي کرد شنيديد 884 01:10:00,294 --> 01:10:02,255 شما رفتيد طبقه بالا به اتاق سرهنگ 885 01:10:02,422 --> 01:10:05,800 شما ديديد که سرهنگ و خانم پارادين رودررو شده اند 886 01:10:06,009 --> 01:10:06,926 بعدش چه اتفاقي افتاد؟ 887 01:10:07,427 --> 01:10:13,058 او براي يک لحظه به من نگاه کرد همانند افراد کور و بشدت پرخاش کرد 888 01:10:13,684 --> 01:10:15,853 سعي کنيد که دقيقا به ما بگيد چي گفت 889 01:10:16,061 --> 01:10:19,857 او گفت: من درست فهميدم که مي خواهي منو ترک کني؟ 890 01:10:20,150 --> 01:10:22,319 حالا که بيشتر از قبل به تو احتياج دارم؟ 891 01:10:22,777 --> 01:10:25,155 من از او پرسيدم که چه کسي چنين چيزي رو گفته؟ 892 01:10:25,363 --> 01:10:26,614 او گفت 893 01:10:27,824 --> 01:10:29,242 خانم ميگه 894 01:10:29,535 --> 01:10:32,288 آيا چيز ديگه اي نگفت؟ - او خيلي عصباني بود - 895 01:10:32,496 --> 01:10:34,790 اون خيلي بد صحبت مي کرد 896 01:10:35,040 --> 01:10:37,918 آيا قصد داشتي تا اونو ترک کني؟ - نه قربان - 897 01:10:38,670 --> 01:10:41,548 ميدوني چرا خانم پارادين 898 01:10:41,756 --> 01:10:44,676 به شوهرش گفت که تو مي خواهي ترکش کني؟ 899 01:10:44,885 --> 01:10:46,970 اون مي خواست تا از شر من خلاص بشه 900 01:10:48,848 --> 01:10:53,019 تو ديروز به ما گفتي که وقتي اومدي بالا و سرهنگ رو ديدي 901 01:10:53,227 --> 01:10:56,772 ديدي که خانم پارادين در راهرو و بيرون اتاق او بود 902 01:10:57,190 --> 01:10:59,568 تو اين رو مطمئني؟ - بله قربان - 903 01:11:01,320 --> 01:11:02,779 نقشه خونه کجاست؟ 904 01:11:03,905 --> 01:11:06,325 من در اينجا يک نقشه از خونه دارم 905 01:11:07,285 --> 01:11:08,703 طبقه بالا 906 01:11:09,454 --> 01:11:14,375 فکر مي کني که خانم داشت از اتاق سرهنگ مستقيما به سمت اتاق خودش مي رفت؟ 907 01:11:14,917 --> 01:11:17,045 بله قربان - ممنون - 908 01:11:17,254 --> 01:11:19,298 همه داستان همين بود 909 01:11:19,464 --> 01:11:22,843 لاتور در مورد مشاجره دروغ گفت. او يک چيزهايي رو پنهان کرد 910 01:11:32,770 --> 01:11:35,816 آيا اسم مارگارت ولز چيزي رو به يادت مياره؟ 911 01:11:37,568 --> 01:11:40,696 بله قربان - چي رو به يادت مياره؟ - 912 01:11:43,700 --> 01:11:45,368 من بايد به حافظه شما کمک کنم 913 01:11:46,369 --> 01:11:49,038 چند سال پيش تو 914 01:11:49,247 --> 01:11:51,666 با مارگارت ولز در شهر کبک نامزد شدي 915 01:11:51,875 --> 01:11:55,171 در روز عروسيتون اون تو رو توي کليسا جا گذاشت و فرار کرد 916 01:11:55,337 --> 01:11:58,132 با يک زين ساز بنام ريچارد ترومن - اينها مال گذشته است و تمام شده - 917 01:11:58,424 --> 01:12:02,345 سوالت ممکنه مرتبط باشه آقاي کين ارتباط اون باعث فرار من ميشه 918 01:12:02,470 --> 01:12:07,309 قربان ، شاهد در مدارک و رفتار خودش نشون داده که 919 01:12:07,517 --> 01:12:12,273 مشکل پاتولوژيکي داره که بر عليه تمامي زنان از جمله موکل من مي باشد 920 01:12:12,732 --> 01:12:16,360 ممکنه احمق باشم اما نمي تونم ببينم که اين مشکل در اين پرونده ايرادي ايجاد کنه 921 01:12:16,527 --> 01:12:19,697 بعد از ديدن اين شاهد ، رفتار و ظاهرش 922 01:12:19,864 --> 01:12:23,785 من جريانات اين زن رو پاتولوژيک مي بينم نه اين مرد رو 923 01:12:25,454 --> 01:12:26,872 ساکت 924 01:12:27,706 --> 01:12:29,166 سوال بعدي رو بپرسيد 925 01:12:29,332 --> 01:12:32,211 خيلي خب قربان. اگه من اجازه ندارم تا دليلي را نشان بدهم 926 01:12:32,378 --> 01:12:34,964 که نشانگر خصومت او با موکل من باشه 927 01:12:37,842 --> 01:12:44,182 آيا مي دونستيد که پارادين 3500 پوند براي شما ارث گذاشته است؟ 928 01:12:45,767 --> 01:12:47,853 اين سوال ساده ايه زودتر جواب بده 929 01:12:48,021 --> 01:12:51,733 سرهنگ پارادين بهم گفته بود که ممکنه براي من چيز کوچکي به جا بگذاره 930 01:12:51,941 --> 01:12:53,735 اما در مورد مقدارش چيزي نمي دونستم 931 01:12:53,943 --> 01:12:57,489 او به تو گفته بود که اين ارث رو بجا مي گذاره اما تو شک داشتي؟ 932 01:12:57,740 --> 01:13:00,033 نه قربان من شکي نداشتم - پس باور کردي؟ - 933 01:13:00,367 --> 01:13:00,951 بله قربان 934 01:13:01,118 --> 01:13:05,539 پس مي دونستي و باور داشتي که چنين ارثي رو در زمان مرگش مي گيري 935 01:13:07,542 --> 01:13:11,296 لطفا به سوال جواب بده - من نمي دونم از چي مي پرسيد - 936 01:13:11,462 --> 01:13:14,549 ازت پرسيده شد که آيا مي دونستي که بهت 937 01:13:14,757 --> 01:13:18,596 مقدار 3500 پوند به ارث مي رسه؟ 938 01:13:18,971 --> 01:13:21,724 ما هيچوقت در موردش صحبتي نمي کرديم. من در موردش فکر هم نکرده بودم 939 01:13:23,475 --> 01:13:24,560 بله مي دونستم 940 01:13:24,810 --> 01:13:27,480 تو به راحتي به ياد نمياري. درسته لاتور؟ 941 01:13:29,649 --> 01:13:32,610 حالا لطفا بدقت فکر کن قبل از اينکه بخواهي جواب بدي 942 01:13:33,069 --> 01:13:34,822 و به ياد داشته باش که سوگند خوردي 943 01:13:35,531 --> 01:13:38,451 وقتي در لندن بودي 944 01:13:38,659 --> 01:13:42,288 آيا مکررا از سرهنگ پارادين شنيده بودي که آرزو داشت بميره يا نه؟ 945 01:13:43,122 --> 01:13:46,960 که آرزو کنه تا بميره؟ - که آرزو کنه تا بميره - 946 01:13:49,045 --> 01:13:53,885 آندره لاتور آيا شنيدن چنين جمله اي رو از پارادين انکار مي کني 947 01:13:54,051 --> 01:13:56,220 که بارها و بارها به تو گفته بود و تو شنيده بودي 948 01:13:56,387 --> 01:13:59,223 که از زندگي خسته شده و آرزوي مرگ داره؟ 949 01:13:59,515 --> 01:14:02,394 اون وقتي عصباني مي شد خيلي چيزها در مورد کوري خودش مي گفت 950 01:14:02,561 --> 01:14:04,563 براي من هم اين جملات عادت شده بود و اهميتي نمي دادم 951 01:14:05,022 --> 01:14:09,276 تو به اين جملات توجهي نمي کردي تو به اين جملات توجهي نمي کردي 952 01:14:09,609 --> 01:14:15,533 بسيار خوب. ميشه به دادگاه دقيقا بگي که در ساعت 953 01:14:15,700 --> 01:14:17,785 هشت شب 6 مه چه اتفاقي افتاد؟ 954 01:14:18,578 --> 01:14:21,123 منظورت اينه که دوباره از اول تعريف کنم؟ 955 01:14:21,248 --> 01:14:24,710 نه لاتور نمي خواهم که از اول تعريف کني 956 01:14:24,960 --> 01:14:27,963 اما مگه تو اونجا نايستادي و به خدا قسم نخوردي که 957 01:14:28,088 --> 01:14:31,467 واقعيت رو بگي 958 01:14:31,593 --> 01:14:34,137 و چيزي به جز حقيقت رو به زبان نياوري؟ 959 01:14:34,262 --> 01:14:37,140 خيلي خوب من اين رو به خودت واگذار مي کنم که تعاريف تو دروغ بود 960 01:14:37,307 --> 01:14:40,686 سعي کردي که روي حقايق سرپوش بگذاري 961 01:14:42,771 --> 01:14:45,107 فرد ديگري هم در اين دادگاه هست که اونجا بوده 962 01:14:45,566 --> 01:14:48,486 و مي دونه چه اتفاقي افتاده 963 01:14:49,487 --> 01:14:51,656 آقاي کين سوال شما چيه؟ 964 01:14:53,074 --> 01:14:56,995 آيا هنوز مدعي هستيد که خانم پارادين داستاني از خودش ساخته 965 01:14:57,162 --> 01:15:00,374 در مورد اينکه شما مي خواهيد سرهنگ رو ترک کنيد و موجب تشديد اين مشاجره شده است؟ 966 01:15:00,666 --> 01:15:03,544 بله قربان اينطور بوده - حرفهاي ايشون بر ضد شما خواهد شد - 967 01:15:03,752 --> 01:15:05,963 بله قربان و بعدش هم با سرهنگ ضديت خواهد داشت 968 01:15:06,505 --> 01:15:09,509 تو از رياست دادگاه و ژوري خواستي تا باور کنند 969 01:15:09,676 --> 01:15:13,722 که بعد از سالها خدمت در جبهه 970 01:15:13,847 --> 01:15:15,348 به اين جايگاه رسيدي 971 01:15:15,473 --> 01:15:19,437 که سرهنگ پارادين کاملا هيچ اعتمادي به شما نداشته؟ 972 01:15:22,815 --> 01:15:25,819 من اين رو به خود شما واگذار مي کنم لاتور که داستان شما دروغ است 973 01:15:26,737 --> 01:15:30,115 آيا شما اصرار داريد؟ - اگر خانم برعکس اون رو بگه همون بهتر که 974 01:15:31,074 --> 01:15:32,868 خواستي چي بگي؟ 975 01:15:35,163 --> 01:15:36,622 به سوال پاسخ بدهيد 976 01:15:37,832 --> 01:15:39,834 من در چيزي که گفتم گير افتادم 977 01:15:42,503 --> 01:15:46,592 اگه اشکالي نداره من دوباره وارد اون شب مي شم 978 01:15:47,092 --> 01:15:49,720 اتفاقات کوچک از حافظه شما خارج شده است 979 01:15:51,930 --> 01:15:54,976 بعد از اينکه پيشخدمت ديگر غذا رو برد براي سرهنگ 980 01:15:55,101 --> 01:15:57,478 شما کجا بوديد؟ - در اتاقم - 981 01:15:57,645 --> 01:16:01,274 آيا در مورد بورگوندي به شما چيزي گفته بود؟ 982 01:16:02,192 --> 01:16:05,612 بله - چيز عادي بود يا غير عادي؟ - 983 01:16:05,988 --> 01:16:09,241 شايد اينطور باشه - عادي بود يا نبود؟ - 984 01:16:11,034 --> 01:16:13,955 عادي بود - و بعد از اينکه به تو اينو گفت - 985 01:16:14,873 --> 01:16:18,126 بعد دوباره رفتي طبقه بالا؟ - بله - 986 01:16:20,128 --> 01:16:23,173 چرا؟ - دليل خاصي نداشت قربان - 987 01:16:23,340 --> 01:16:25,509 درست مدت کوتاهي قبل از اينکه سرهنگ تو رو سرزنش کنه 988 01:16:25,718 --> 01:16:27,886 بخاطر اينکه مي خواستي ولش کني 989 01:16:28,053 --> 01:16:31,975 تو رفتي طبقه بالا بدون هيچ دليلي؟ 990 01:16:32,559 --> 01:16:36,479 من بخاطر حرفهايي که زده بود ناراحت بودم 991 01:16:36,688 --> 01:16:39,149 اون حرف چي بود؟ ژوري مي خواهد بشنوه 992 01:16:39,358 --> 01:16:40,901 مي خواستم تا با سرهنگ رابطه رو درست کنم 993 01:16:41,610 --> 01:16:45,823 خيلي خب. تو در رو زدي و وارد اتاق سرهنگ شدي 994 01:16:46,449 --> 01:16:48,869 من در اتاقش رو زدم ولي وارد نشدم 995 01:16:49,244 --> 01:16:51,329 خوبه. تو در زدي بعدش چي شد؟ 996 01:16:51,955 --> 01:16:55,333 سرهنگ گفت برو گمشو - گفت برو گمشو؟ - 997 01:16:55,625 --> 01:16:58,504 بدون اينکه حتي بدونه که چه کسي پشت دره؟ 998 01:16:59,171 --> 01:17:04,385 اون پرسيد کيه؟ من هم معرفي کردم و اون هم گفت گمشو 999 01:17:05,886 --> 01:17:07,723 تو خيلي زرنگي لاتور 1000 01:17:08,265 --> 01:17:12,561 بهم بگو که سرهنگ با چه لحني حرف زد؟ 1001 01:17:14,104 --> 01:17:16,441 وقتي که به تو گفت گمشو 1002 01:17:16,607 --> 01:17:18,651 قربان وقتي لاتور شواهدش رو داد 1003 01:17:18,901 --> 01:17:22,780 جمله اش اين بود که سرهنگ گفت برو گمشو نه اينکه از من دور شو 1004 01:17:23,364 --> 01:17:25,742 چه فرقي بين برو گمشو و از من دور شو وجود داره؟ 1005 01:17:25,909 --> 01:17:29,663 همکاران مي دونند که تفاوت در سايه معاني کلمات بسيار مهمه 1006 01:17:29,872 --> 01:17:32,124 لذا خواستار اين هستم که به اين موارد توجه کنند 1007 01:17:32,332 --> 01:17:35,295 اين نکته اهميتي نداره. ميگيم گفت برو گمشو اگه دوست داريد 1008 01:17:35,503 --> 01:17:40,258 مشاور در ادعاي خودشون درست مي گويند شما بايد دقيقتر صحبت کنيد 1009 01:17:40,883 --> 01:17:43,720 قربان اگه شما ازم مي خواهيد من به سوالاتم ادامه بدهم 1010 01:17:45,264 --> 01:17:49,184 لاتور تو سابقا براي کمک به سرهنگ در رفتن به رختخواب مي رفتي درسته؟ 1011 01:17:49,727 --> 01:17:52,604 کاملا مسئله بغرنجيه که يک مرد کور رو بخواهيد به رختخواب ببريد 1012 01:17:52,813 --> 01:17:54,858 آيا همه چيز آماده نشده بود؟ 1013 01:17:54,983 --> 01:17:57,735 مسواک، لباس خواب ، بطري آب گرم؟ 1014 01:17:58,111 --> 01:18:00,947 بله قربان - پس هنوز وارد اتاق نشده بودي - 1015 01:18:01,156 --> 01:18:03,450 حتي چک نکرده بودي که ليکين بورگوندي رو 1016 01:18:03,659 --> 01:18:07,454 در جاي خودش گذاشته که سرهنگ به اشتباه اونو نريزه 1017 01:18:07,580 --> 01:18:09,540 من در مورد بورگوندي فکر نکرده بودم 1018 01:18:09,915 --> 01:18:13,295 بسيار خوب. تو در تعجب بودي که چطور با سرهنگ رابطه خودتو بهتر کني 1019 01:18:13,628 --> 01:18:17,007 تو خيلي بهم ريخته بودي. آيا من درست ميگم؟ 1020 01:18:17,382 --> 01:18:18,925 بله اينطور فکر مي کنم 1021 01:18:19,092 --> 01:18:22,013 تو گفتي که کسي رو ديدي که در راهرو بوده 1022 01:18:22,388 --> 01:18:24,765 بله خانم پارادين بود - داشت چه کار مي کرد؟ - 1023 01:18:25,391 --> 01:18:26,851 ميرفت به اتاقش 1024 01:18:27,017 --> 01:18:30,104 اتاق خانم پارادين اونطرف راهرو بود 1025 01:18:30,313 --> 01:18:32,482 درسته؟ - بله قربان - 1026 01:18:32,607 --> 01:18:35,360 در يک لحظه خانم پارادين رو ديدي 1027 01:18:35,819 --> 01:18:38,363 مي دونستي که داره از کجا مياد؟ 1028 01:18:38,905 --> 01:18:39,532 نه قربان 1029 01:18:39,740 --> 01:18:43,286 شايد اون داشت از اتاق خودش بيرون ميامد و تو رو که ديد دوباره برگشت سمت اتاقش 1030 01:18:43,995 --> 01:18:45,663 ممکنه - اما - 1031 01:18:46,080 --> 01:18:49,751 او نمي تونست از اتاق سرهنگ بيرون اومده باشه بدون اينکه دور بزنه 1032 01:18:50,961 --> 01:18:52,671 يا از جلوي شما رد بشه 1033 01:18:53,380 --> 01:18:54,881 درسته؟ 1034 01:18:56,383 --> 01:18:56,925 بله قربان 1035 01:18:57,592 --> 01:19:00,638 تو ديدي خانم پارادين رفت به اتاقش و در رو بست 1036 01:19:00,972 --> 01:19:03,224 بعدش چه کار کردي؟ - هيچي - 1037 01:19:03,766 --> 01:19:05,893 من به مدت يک تا دو دقيقه صبر کردم 1038 01:19:06,477 --> 01:19:09,064 و بعد - هدفت چي بود؟ - 1039 01:19:09,356 --> 01:19:11,692 که يک تا دو دقيقه صبر کردي؟ 1040 01:19:12,192 --> 01:19:14,319 منظور خاصي نداشتم. فقط 1041 01:19:14,570 --> 01:19:18,700 نمي دونستم چه کار کنم. بعد تصميم گرفتم برم پايين 1042 01:19:18,908 --> 01:19:20,785 لاتور بهم بگو که 1043 01:19:22,245 --> 01:19:24,706 تا حالا ديدي که کسي با سم مرده باشه؟ 1044 01:19:29,044 --> 01:19:29,670 نخير قربان 1045 01:19:30,754 --> 01:19:32,339 يا حتي حيواني که با سم مرده باشه؟ 1046 01:19:33,757 --> 01:19:34,758 نخير قربان 1047 01:19:36,261 --> 01:19:40,432 آيا يک سگ پير حدود دو سال قبل در هيندلي مسموم نشده بود؟ 1048 01:19:40,640 --> 01:19:42,851 بله قربان ببخشيد من فراموش کرده بودم 1049 01:19:43,309 --> 01:19:44,979 خب ما توجه کرديم 1050 01:19:45,646 --> 01:19:48,607 اون را با سم کشته بودند. درسته؟ - بله - 1051 01:19:49,358 --> 01:19:52,653 اون سگ پير شکاري سرهنگ بود. بيمار بود 1052 01:19:53,237 --> 01:19:54,865 بايد يک جوري خلاصش مي کرديم 1053 01:19:55,073 --> 01:19:57,951 منظورت اينه که تو خلاصش کردي 1054 01:19:58,743 --> 01:20:00,870 بله قربان - از چه سمي استفاده کرده بودي؟ - 1055 01:20:02,665 --> 01:20:04,667 من نميدونم قربان - نمي دوني؟ - 1056 01:20:05,793 --> 01:20:08,254 آيا مقداري از اونو نگه داشتي؟ - ما تنها يک دوز اون رو از دامپزشک خريده بوديم - 1057 01:20:08,421 --> 01:20:10,756 ديگه نگو ما 1058 01:20:11,090 --> 01:20:13,301 منظورت اينه که کار تو بود - بله قربان - 1059 01:20:14,636 --> 01:20:16,221 آيا دوز بالايي نبود؟ 1060 01:20:16,722 --> 01:20:19,099 نه قربان خيلي کم بود 1061 01:20:19,725 --> 01:20:21,644 و خيلي سريع اثر کرد 1062 01:20:22,019 --> 01:20:24,230 بله همينطوره 1063 01:20:26,149 --> 01:20:27,942 مي فهمم که منظورت چيه 1064 01:20:28,234 --> 01:20:31,363 اون منو متهم به مسموم کردن سرهنگ خودم مي کنه. اما من اين کار رو نکردم من اين کار رو نکردم 1065 01:20:31,530 --> 01:20:33,949 بايد از شاهد بخواهم که بر اعصابش مسلط باشه 1066 01:20:34,116 --> 01:20:37,035 اما اين درست نيست. من بهتون مي گم. من اين کار رو نکردم. چطور مي تونستم؟ 1067 01:20:37,578 --> 01:20:39,371 من بايد دوباره از شاهد بخواهم که آرام باشه 1068 01:20:39,581 --> 01:20:42,583 و فقط به سوالات پاسخ بده 1069 01:20:43,167 --> 01:20:46,629 اون مورد محاکمه نيست. براي او لازم نيست 1070 01:20:46,838 --> 01:20:49,508 براي اعتراض به بيگناهي خودش به اين اعمال دست بزنه 1071 01:20:49,633 --> 01:20:51,802 چون او متهم نيست 1072 01:20:51,969 --> 01:20:56,390 و من آقاي کين فکر مي کنم که اين موقعيت مناسب رو به بعد موکول کنيم 1073 01:21:03,898 --> 01:21:06,276 بقيه جلسه در ساعت 2:05 برگزار مي شود 1074 01:21:06,401 --> 01:21:07,820 به خداوند توانا قسم ياد مي کنم 1075 01:21:07,945 --> 01:21:10,030 که اين ژوري را 1076 01:21:10,197 --> 01:21:12,116 در وضعيت مناسبي حفظ نمايم 1077 01:21:12,408 --> 01:21:14,702 در وضعيتي که هنوز دادگاه داير باشه 1078 01:21:15,202 --> 01:21:17,205 هيچ فردي را براي صحبت کردن تحت فشار قرار نمي دهم 1079 01:21:17,330 --> 01:21:21,126 و به هيچ کسي اجازه مداخله در اين محاکمه را نمي دهم بجز 1080 01:21:21,418 --> 01:21:24,170 در صورتيکه همه براي استماع نظر هيئت منصفه آماده باشند 1081 01:21:24,379 --> 01:21:25,840 بدون خروج از دادگاه 1082 01:21:36,601 --> 01:21:37,769 توني 1083 01:21:38,061 --> 01:21:39,729 کين ....کين 1084 01:21:44,318 --> 01:21:46,404 توني او رو تکه پاره کرد - وحشتناک بود - 1085 01:21:46,529 --> 01:21:48,698 اما عزيزم بايد يادآوري کنم که اين جزيي از شغل توني است 1086 01:21:57,749 --> 01:22:00,460 امروز صبح براي ما خوب گذشت - اينطور بود؟ - 1087 01:22:01,503 --> 01:22:04,382 مطمئنا بايد بدوني - من وکيل نيستم - 1088 01:22:04,841 --> 01:22:08,010 تو که زن باهوشي هستي نديدي چطور اون رو به بن بست انداختم؟ 1089 01:22:08,344 --> 01:22:10,555 تو با من با صداقت رفتار نکردي 1090 01:22:11,514 --> 01:22:15,102 منظورت چيه؟ - من با کاري که امروز کردي موافق نبودم - 1091 01:22:15,561 --> 01:22:19,982 من اعتراض داشتم به اينکه بگي آندره به شوهرم کمک کرد تا خودکشي کنه 1092 01:22:20,357 --> 01:22:24,237 من به اون اعتراض داشتم و با اين کار اونو قاتل کردي 1093 01:22:25,113 --> 01:22:27,991 نه تو رو بابت کاري که امروز کردي نمي بخشم 1094 01:22:28,866 --> 01:22:30,285 منو ببخشي؟ 1095 01:22:35,791 --> 01:22:37,793 من خودم رو خسته کردم 1096 01:22:38,210 --> 01:22:40,547 و همه چيز رو از بين بردم تا تو رو نجات بدم 1097 01:22:40,755 --> 01:22:42,674 من ازت چنين خواهشي نکردم 1098 01:22:42,799 --> 01:22:44,509 منو ببخشي 1099 01:22:44,718 --> 01:22:46,511 تو منو ببخشي 1100 01:22:48,096 --> 01:22:50,599 من اينقدر احمق بودم که عاشق تو شدم 1101 01:22:53,561 --> 01:22:54,854 شنيدي؟ 1102 01:22:55,020 --> 01:22:58,148 اگه درست باشه چطور تونستي منو گول بزني و اين کار امروزت رو انجام بدي؟ 1103 01:22:58,525 --> 01:22:59,651 ببين 1104 01:23:00,151 --> 01:23:03,989 موضوع به باريکه اي رسيده که سه حالت بيشتر وجود نداره 1105 01:23:04,114 --> 01:23:07,117 يا شوهرت خودکشي کرده 1106 01:23:07,242 --> 01:23:10,830 يا لاتور کشته يا تو کشتي 1107 01:23:10,997 --> 01:23:14,959 هرطور دوست داري فکر کن اما من نمي گذارم تا آندره رو قاتل کني 1108 01:23:16,753 --> 01:23:19,715 دوستش داري؟ - به اين موضوع چي کار داري؟ - 1109 01:23:19,840 --> 01:23:21,758 تو وکيل من هستي نا معشوق من 1110 01:23:25,720 --> 01:23:27,723 کس ديگه اي چيزي گفت 1111 01:23:28,099 --> 01:23:29,642 شبيه همين چيزي که الان تو گفتي 1112 01:23:29,851 --> 01:23:32,311 من بايد بدونم که آيا مي خواهي اين پرونده رو دنبال کني يا نه 1113 01:23:32,520 --> 01:23:35,899 البته که هستم. برنامه ام اينه که تمام شاهدان رو درگير کنم بجز تو 1114 01:23:36,733 --> 01:23:39,653 ميرم تا شواهدت رو نشون بدم و آخرين سخنان خودم رو در دفاع از تو بگم 1115 01:23:45,076 --> 01:23:49,122 مي دونم که مي تونم بهت اعتماد کنم اين رو احساس مي کنم 1116 01:23:51,124 --> 01:23:54,670 بله مي توني به من اعتماد کني - تو منو نجات خواهي داد - 1117 01:23:55,129 --> 01:23:59,007 اما نه به بهاي درگير شدن اون. اينو ميفهمي؟ 1118 01:24:00,801 --> 01:24:03,138 و اگه اين کار تنها راه نجات تو باشه چي؟ 1119 01:24:03,972 --> 01:24:06,182 تو نبايد اونو تخريب کني 1120 01:24:06,516 --> 01:24:10,395 اگه اين کار رو بکني آنقدر ازت متنفر مي شم که توي عمرم از کسي اينهمه متنفر نشده باشم 1121 01:24:12,105 --> 01:24:15,651 بايد برم از جايي که شروع کرديم. بايد بر اساس مشاهدات خودم عمل کنم 1122 01:24:15,818 --> 01:24:18,904 تو هر کاري که دوست داري بکن. من هنوز با لاتور کارم رو تموم نکرده ام 1123 01:24:19,405 --> 01:24:21,448 بعدش تو رو پشت جايگاه مياورم 1124 01:24:21,658 --> 01:24:25,203 هر چي دوست داري بگو. سوالات من مال خودمه و جوابهاي تو هم مال خودت 1125 01:24:32,253 --> 01:24:33,713 حالا لاتور 1126 01:24:34,672 --> 01:24:37,675 آيا يادت مياد که 1127 01:24:38,384 --> 01:24:42,180 در جريان نزاع، سرهنگ چه لغات توهين آميزي به تو گفت؟ 1128 01:24:42,389 --> 01:24:43,890 بله قربان - آيا تو رو مرخص کرد؟ - 1129 01:24:45,142 --> 01:24:48,478 من نمي دونستم بايد به چه چيزي فکر کنم. همه چيزهايي که در مورد ترک من از اون خونه بود دروغ بود 1130 01:24:48,645 --> 01:24:51,023 بله بله ما در مورد اون شنيديم 1131 01:24:51,440 --> 01:24:56,404 آيا تصور مي کردي که اخراج شدي؟ - بله فکر مي کردم که اخراج شدم - 1132 01:24:56,612 --> 01:25:00,826 آيا نمي دونستي که خانم پارادين صاحب هيندلي هال بود؟ 1133 01:25:00,951 --> 01:25:01,994 چرا مي دونستم 1134 01:25:02,577 --> 01:25:05,789 خب بگذار همه چيز رو مرور کنيم 1135 01:25:06,039 --> 01:25:09,961 فرض کن تو اخراج شدي. آيا حالا به خدمت 1136 01:25:10,169 --> 01:25:13,047 خانمي که در مورد تو به دروغ به اربابت چيزي گفته بود درمياي؟ 1137 01:25:14,674 --> 01:25:16,926 خب جوابمو بده لاتور 1138 01:25:17,094 --> 01:25:19,680 من احساس کردم که مي خواهم مراقب املاک سرهنگ باشم 1139 01:25:20,722 --> 01:25:23,058 جاي ديگه اي براي رفتن نبود پس - بله بله - 1140 01:25:24,226 --> 01:25:28,064 آيا من درست فهميدم که بعد از نزاع 6 مه 1141 01:25:28,231 --> 01:25:31,150 ديگه بعد از اون سرهنگ رو زنده نديدي؟ 1142 01:25:31,276 --> 01:25:33,528 بله همينطوره - اما تو مرده اونو ديدي؟ - 1143 01:25:34,028 --> 01:25:35,154 بله قربان 1144 01:25:35,990 --> 01:25:38,867 کي؟ - بعد از اينکه دکتر يانگ رفت به من گفته شد 1145 01:25:39,368 --> 01:25:42,329 که اتاق رو تميز کنم - کي به تو اين دستور رو داد؟ - 1146 01:25:43,163 --> 01:25:44,373 خانم گفت 1147 01:25:45,083 --> 01:25:46,710 منظورت از خانم کيه؟ 1148 01:25:48,712 --> 01:25:49,921 خانم پارادين 1149 01:25:53,049 --> 01:25:55,553 در زمان تميز کردن اتاق 1150 01:25:56,220 --> 01:25:58,013 به گيلاس شراب توجه کردي؟ 1151 01:25:58,222 --> 01:26:01,433 بله قربان - هنوز هم توي اون بورگوندي بود؟ - 1152 01:26:01,600 --> 01:26:03,770 فقط چند قطره در ته گيلاس مونده بود 1153 01:26:03,979 --> 01:26:07,065 فقط چند قطره ته گيلاس باقي مونده بود؟ 1154 01:26:07,190 --> 01:26:08,149 بله قربان 1155 01:26:08,316 --> 01:26:11,278 اگه به دکتر يانگ گفته باشي که ليوان رو آزمايش کنه 1156 01:26:11,444 --> 01:26:13,572 بعد از اينکه معلوم کرد پارادين مرده 1157 01:26:13,781 --> 01:26:17,827 و ديد که ليوان تميز شده. پس بايد شسته شده و خشک شده باشه 1158 01:26:18,035 --> 01:26:22,332 حالا هنوز هم مي خواهي بگي که چند قطره ته ليوان مونده بود؟ 1159 01:26:22,499 --> 01:26:24,334 بله قربان من هنوز هم همون رو ميگم 1160 01:26:25,335 --> 01:26:27,921 کي ليوان رو شستي و خشکش کردي؟ 1161 01:26:28,088 --> 01:26:30,257 من هيچوقت اين کار رو نکردم 1162 01:26:30,465 --> 01:26:33,386 من هيچوقت بهش دست نزدم. همون جا که بود ولش کردم 1163 01:26:34,137 --> 01:26:36,973 تو گفتي که خانم پارادين فرستادت به اتاق تا اونجا رو تميز کني 1164 01:26:37,306 --> 01:26:39,600 بله قربان - اما بعد از اينکه تو رو فرستاد داخل - 1165 01:26:39,892 --> 01:26:42,437 گيلاس هنوز شسته نشده بود - بله قربان - 1166 01:26:43,522 --> 01:26:46,233 پس خانم پارادين نمي تونسته اون رو شسته باشه 1167 01:26:46,441 --> 01:26:48,402 واقعا تمام اين چيزها نامربوطه 1168 01:26:48,568 --> 01:26:51,572 سوالات بايد در يک راستا باشند 1169 01:26:51,906 --> 01:26:54,784 بله من توجه کردم که داشت منجر به نکته يابي مي شد 1170 01:26:54,993 --> 01:26:57,787 نه اينکه سوال مطرح بشه. اما با مداخله هم مخالف بودم 1171 01:26:58,121 --> 01:27:00,457 چون نمي خواستم با قطع صحبتها باعث ناراحتي بشم 1172 01:27:06,213 --> 01:27:09,884 لاتور آيا به جريمه پيش داوري آگاه هستي؟ 1173 01:27:10,760 --> 01:27:13,596 جوابمو بده - من واقعيت رو گفتم - 1174 01:27:13,930 --> 01:27:18,602 من اين موضوع رو به خودت واگذار مي کنم که دليل پارادين براي عصبانيتش چه بوده است 1175 01:27:19,270 --> 01:27:23,482 دليلي که به داستاني که تو در اين دادگاه تعريف کردي ربطي نداشت 1176 01:27:24,024 --> 01:27:27,445 آيا براي اولين بار در هيندلي هال بود يا در لندن که دليلي به خانم پارادين نشون دادي 1177 01:27:27,612 --> 01:27:30,782 تا از توجهات تو شکايت داشته باشه؟ - اين درست نيست. خانم هيچوقت اين کار رو نکرد - 1178 01:27:30,991 --> 01:27:33,243 و آيا خانم هيچوقت مجبورت نکرد تا بري پيش شوهرش 1179 01:27:33,618 --> 01:27:35,705 و ازش بخواهي تا تو رو اخراج کنه؟ 1180 01:27:35,830 --> 01:27:38,374 من نمي تونم اينجا بايستم و به اين دروغها گوش کنم 1181 01:27:38,749 --> 01:27:42,128 و آيا در حقيقت تنها دليل ايجاد اون صحنه وحشتناک 1182 01:27:42,294 --> 01:27:44,713 که در شب مرگ آقاي پارادين روي داد نبود؟ 1183 01:27:44,880 --> 01:27:46,550 نه نمي توني اينطور صحبت کني 1184 01:27:47,175 --> 01:27:51,596 سرهنگ مي دونست. درسته؟ چون خانم بهش گفته بود. آيا درست نيست؟ 1185 01:27:52,639 --> 01:27:55,268 به سوال جواب بده - من جواب نمي دهم - 1186 01:27:55,476 --> 01:27:58,271 چرا؟ چون نمي خواهي قبول کني که از اعتمادش سوء استفاده کردي؟ 1187 01:27:58,437 --> 01:28:01,357 نه. خانم به تو دروغ گفته و من از او متنفرم 1188 01:28:01,524 --> 01:28:04,361 آيا خانم به شوهرش چيزي در رابطه با تو گفته؟ - نه اون خودش فهميد - 1189 01:28:10,909 --> 01:28:15,164 پس منظورت اينه که شنيده که با زنش حرفهاي نامناسب مي زني؟ 1190 01:28:16,416 --> 01:28:18,501 بله - من ديگه با اين شاهد کاري ندارم - 1191 01:28:19,252 --> 01:28:20,628 من نمي خواستم در مورد اون چيزي بگم 1192 01:28:22,673 --> 01:28:24,007 من نمي خواستم به نام نيک اون مرد صدمه بزنم 1193 01:28:25,676 --> 01:28:27,052 اما تو صحبت کردي 1194 01:28:27,427 --> 01:28:28,637 تو و اون زن 1195 01:28:29,137 --> 01:28:30,556 هر دوي شما 1196 01:28:31,432 --> 01:28:32,976 در نتيجه من هم بايد ادامه مي دادم 1197 01:28:33,226 --> 01:28:34,811 من کارم با اين شاهد تموم شده 1198 01:28:35,770 --> 01:28:36,813 توني 1199 01:28:38,314 --> 01:28:41,527 اون زن بود که هر دوي ما رو کشيد پايين 1200 01:28:42,152 --> 01:28:44,530 من از هر لحظه که با اون بودم متنفرم 1201 01:28:45,114 --> 01:28:48,158 اما نمي تونستم کاري براي خودم بکنم 1202 01:28:48,283 --> 01:28:51,579 اين مرد اقرار کرده. حالا آيا بايد به اين چرت و پرت ها گوش داده شود؟ 1203 01:28:52,122 --> 01:28:54,416 آقاي کين - اون تحت فشار حقيقت رو گفت - 1204 01:28:54,541 --> 01:28:56,793 و حالا مي خواد تا موکل منو در اين خيانت شريک کنه 1205 01:28:57,001 --> 01:29:00,464 آقاي کين اين اولين بار نيست که 1206 01:29:00,673 --> 01:29:05,511 موجب ايجاد چنين جو ماوراي احساسي مي شويد 1207 01:29:06,053 --> 01:29:09,474 من شاهد رو سرزنش نمي کنم - با احترام بايد عرض کنم که 1208 01:29:09,766 --> 01:29:12,060 من گفته هايش رو ارائه مي کنم 1209 01:29:12,227 --> 01:29:13,979 و مي فرستم براي رياست پيگيري قانوني 1210 01:29:14,187 --> 01:29:16,856 همراه با قواعد اتهامات پيش داوري 1211 01:29:16,982 --> 01:29:18,567 که او مشخصا اقرار نمود 1212 01:29:19,402 --> 01:29:21,862 و اگر چنين اتهاماتي بايد اضافه شود 1213 01:29:22,363 --> 01:29:24,323 يکي از قاتلين - آقاي کين - 1214 01:29:24,490 --> 01:29:27,327 بنظر مياد که شما وظايف قاضي در اين پرونده را مورد استفاده قرار مي دهيد 1215 01:29:27,953 --> 01:29:29,037 ادامه بدهيد سر ژوزف 1216 01:29:29,579 --> 01:29:33,250 لاتور در شهادت شما که توسط سرهنگ پارادين شنيده شد 1217 01:29:33,458 --> 01:29:37,755 آيا اعتراف مي کنيد که روابط خاصي با خانم پارادين داشته ايد؟ 1218 01:29:43,052 --> 01:29:44,262 بله 1219 01:29:47,099 --> 01:29:48,767 الان ديگه مي دونيد من چه کار کرده ام 1220 01:29:49,351 --> 01:29:51,436 من با خاطرات کارهايي که کردم نمي تونم زندگي کنم 1221 01:29:51,812 --> 01:29:54,732 منو ببخشيد اما بايد چند سوال ديگه هم بکنم 1222 01:29:56,109 --> 01:29:59,654 آيا بخاطر احساساتي که نسبت به اين زن داري از گفتن حقيقت دوري مي کني؟ 1223 01:30:00,279 --> 01:30:01,739 بله من دروغ گفتم 1224 01:30:02,281 --> 01:30:04,785 چون نمي خواستم تمام دنيا بفهمند که اين زن کي بوده 1225 01:30:05,911 --> 01:30:07,871 اون زن سرهنگ من بود 1226 01:30:07,996 --> 01:30:10,082 و بخاطر اينکه شما براي اون زن اهميت قائل بودي؟ 1227 01:30:10,666 --> 01:30:13,253 نمي دونم در اين رابطه چي بايد بگم 1228 01:30:13,753 --> 01:30:15,880 من سعي نکردم اما 1229 01:30:18,675 --> 01:30:20,134 همه اش همين بود 1230 01:30:21,094 --> 01:30:24,056 رييس دادگاه مي توانند براي تحت تعقيب قرار دادن اين فرد تصميم گيري کنند 1231 01:31:04,392 --> 01:31:05,935 اعضاي ژوري 1232 01:31:06,352 --> 01:31:09,022 زني که قبل از شما در زندان بود يک خارجي است 1233 01:31:09,690 --> 01:31:12,317 بدون دوست و تنها در يک کشور غريبه 1234 01:31:13,193 --> 01:31:18,116 امادر يک کشوري که هميشه افتخار مي کنه به اجراي عدالت 1235 01:31:19,200 --> 01:31:23,663 من قصد داشتم که قبل از شما از بسياري از شاهدين بخواهم که بيايند 1236 01:31:24,622 --> 01:31:26,791 تا در مورد شخصيت اين زن صحبت کنند 1237 01:31:27,209 --> 01:31:29,336 در رابطه با قرباني کردن خودش 1238 01:31:29,461 --> 01:31:34,842 يک قرباني کردن توسط زن زيبايي که هنوز فريبنده است 1239 01:31:35,008 --> 01:31:39,013 و هنوز جوانه و مي تونه نور علاقه رو با خودش 1240 01:31:39,180 --> 01:31:42,183 به داخل تاريکي زندگي يک مرد کور وارد کنه 1241 01:31:42,350 --> 01:31:45,228 اما بعد از استماع مورد 1242 01:31:45,396 --> 01:31:48,857 تصميم گرفتيم که ديگر از هيچ شاهدي نخواهيم 1243 01:31:49,024 --> 01:31:51,193 که صحبتي داشته باشه بجز خود متهم 1244 01:31:54,739 --> 01:31:57,325 اون هنوز اعصابش خورد نشده 1245 01:31:58,076 --> 01:32:02,705 وقتي که اعترافات اين زن گوش داده بشه ژوري تصميم خواهد گرفت که او گناهکار نيست 1246 01:32:03,748 --> 01:32:06,919 حالا از زنداني خواهش مي کنم که به جايگاه بيايند 1247 01:32:07,419 --> 01:32:10,548 کاملا مشخصه که وقتي که او رفت 1248 01:32:10,756 --> 01:32:15,095 چيزي باقي نمي مونه که اونو 1249 01:32:15,762 --> 01:32:18,431 بصورت تخريب کننده و ناعادلانه تحت تعقيب قرار بده 1250 01:32:18,640 --> 01:32:20,809 و شخصيت اونو زير سوال ببره 1251 01:32:22,645 --> 01:32:26,023 از زنداني خانم مادلنا پارادين مي خواهم که بيايند 1252 01:32:53,595 --> 01:32:56,848 انجيل رو در دست راست خود بگيريد و سوگند رو تکرار کنيد 1253 01:32:59,017 --> 01:33:02,772 من به خداوند قادر سوگند ياد مي کنم که شواهدي که ارائه مي کنم همه راست بوده 1254 01:33:03,022 --> 01:33:05,149 تماما درست بوده و چيزي بجز حقيقت را نخواهم گفت 1255 01:33:07,860 --> 01:33:11,156 اگه بخواهيد مي توانيد موقع صحبت کردن بنشينيد 1256 01:33:11,615 --> 01:33:12,950 نه ممنون جناب قاضي 1257 01:33:13,617 --> 01:33:16,954 اسم شما چيه؟ - مادلنا آنا پارادين - 1258 01:33:17,162 --> 01:33:20,083 بيوه آقاي ريچارد پارادين؟ - بلي - 1259 01:33:20,458 --> 01:33:23,962 در موقع ازدواجتون با ايشون در چه شرايطي بوديد؟ 1260 01:33:25,004 --> 01:33:29,218 من خيلي فقير بودم. زندگي من نامطلوب بود و 1261 01:33:30,302 --> 01:33:31,637 جذابيتي نداشت 1262 01:33:31,845 --> 01:33:35,724 خوشحاله نه؟ - خيلي باهوشه - 1263 01:33:36,016 --> 01:33:37,936 اون فقط طرف مقابل رو خلع سلاح مي کنه 1264 01:33:38,186 --> 01:33:42,273 آيا نمي ترسيدي از اينکه زندگيتو با يک مرد کور بگذروني؟ 1265 01:33:43,858 --> 01:33:47,029 من فکر مي کردم که موقعيت عالي رو پيدا کرده ام - موقعيت؟ - 1266 01:33:47,488 --> 01:33:51,075 بله من فکر مي کردم مي تونم بجاي چشمان اون باشم 1267 01:33:54,578 --> 01:33:58,208 آيا مشکل بود که مراقب يک مرد کور باشي؟ 1268 01:33:58,500 --> 01:34:00,377 که مراقب اون باشي 1269 01:34:00,919 --> 01:34:03,964 نه - آيا هيچوقت با تو نامهربان بود؟ - 1270 01:34:05,216 --> 01:34:08,177 گاهي اما من مي فهميدم 1271 01:34:08,636 --> 01:34:13,558 چون زندگي براي فردي مثل اون سخت بود و به راحتي مي شد تا اونو ببخشم 1272 01:34:14,226 --> 01:34:16,770 در شب فوت شوهرتون 1273 01:34:17,729 --> 01:34:21,525 نزاعي در منزل شما در لندن در گرفت؟ 1274 01:34:21,900 --> 01:34:22,819 بله 1275 01:34:22,944 --> 01:34:26,114 آيا به ژوري مي گوييد که علت دعوا چه بود؟ 1276 01:34:27,990 --> 01:34:30,993 من با اون در مورد پيشخدمتش لاتور صحبت مي کردم 1277 01:34:31,369 --> 01:34:34,331 من از شوهرم خواستم تا جايي ديگه براي اون پيدا کنه 1278 01:34:34,915 --> 01:34:36,625 چرا؟ 1279 01:34:38,835 --> 01:34:40,045 جواب سوال رو بدهيد 1280 01:34:41,714 --> 01:34:44,425 من نمي خواستم تا لاتور در اين خونه باقي بمونه 1281 01:34:46,427 --> 01:34:49,013 چرا نمي خواستيد بمونه؟ 1282 01:34:49,347 --> 01:34:51,225 ترجيح مي دادم اونجا نمونه 1283 01:34:51,517 --> 01:34:54,603 اما چرا؟ - من از رفتارش با خودم خوشم نمي امد - 1284 01:34:55,062 --> 01:34:57,856 از چي بدتون مي امد؟ 1285 01:34:58,732 --> 01:35:01,611 گاهي خيلي به من صميمي مي شد 1286 01:35:02,278 --> 01:35:05,281 ميشه دقيقا عنوان کنيد که منظورتون چيه؟ 1287 01:35:05,615 --> 01:35:08,368 اون آزادي رو گرفته بود 1288 01:35:11,789 --> 01:35:14,208 آيا سعي مي کرد تا به شما عشق بورزه؟ 1289 01:35:16,210 --> 01:35:17,795 لطفا جواب بدهيد 1290 01:35:18,004 --> 01:35:19,881 آيا سعي مي کرد تا به شما عشق بورزه؟ 1291 01:35:21,758 --> 01:35:22,801 بله 1292 01:35:25,345 --> 01:35:27,222 و شما به شوهرتون شکايت مي کرديد؟ 1293 01:35:28,432 --> 01:35:29,392 بله 1294 01:35:31,060 --> 01:35:32,603 خانم پارادين 1295 01:35:33,312 --> 01:35:38,402 شما شنيديد که لاتور در مورد دعواي روز 6 ماه مه چي گفت 1296 01:35:39,444 --> 01:35:42,739 وقتي اون اومد به اتاق واقعا چه اتفاقي افتاد؟ 1297 01:35:44,157 --> 01:35:46,494 شوهرم به او فحش داد و گفت 1298 01:35:46,869 --> 01:35:50,039 تو به زنم بي حرمتي کردي - و لاتور چي گفت؟ - 1299 01:35:50,790 --> 01:35:53,000 اون هم داغون شد و گفت 1300 01:35:53,167 --> 01:35:56,922 اگه شوهرم اونو ببخشه دوباره اتفاق نخواهد افتاد 1301 01:35:57,130 --> 01:35:59,883 پس داستان لاتور کاملا دروغ بود؟ 1302 01:36:00,008 --> 01:36:03,178 آقاي قاضي من اعتراض دارم. دوست من از لغاتي استفاده مي کنه 1303 01:36:03,387 --> 01:36:05,682 و حرف توي دهان شاهد مي گذاره - من فقط سوال پرسيدم - 1304 01:36:06,015 --> 01:36:07,266 اعتراض وارده 1305 01:36:07,475 --> 01:36:10,853 من دلم نمي خواهد تا دوباره مداخله اي داشته باشم. آيا روشن شد آقاي کين؟ 1306 01:36:11,071 --> 01:36:13,657 شما آقاي قاضي هميشه منظورتون رو کاملا روشن بيان مي کنيد 1307 01:36:13,949 --> 01:36:15,493 پس بدرستي به قوانين من احترام بگذاريد 1308 01:36:15,659 --> 01:36:18,454 و نگذاريد تا دوباره تکرار کنم 1309 01:36:18,662 --> 01:36:21,499 من هميشه ملاحظه قوانين قاضي رو مي کنم 1310 01:36:21,957 --> 01:36:23,543 اگرچه با بعضي از اونها موافق نباشم 1311 01:36:23,710 --> 01:36:26,588 آقاي کين با من بحث نکنيد 1312 01:36:27,047 --> 01:36:29,716 حالا به سوالاتتون از متهم ادامه بدهيد 1313 01:36:33,876 --> 01:36:35,127 خانم پارادين 1314 01:36:35,377 --> 01:36:39,006 بعد از مرگ شوهرتون لاتور رو براي تميز کاري به اتاق فرستاديد؟ 1315 01:36:40,174 --> 01:36:42,218 وقتي که او رو فرتاديد کسي هم پيش شما بود؟ 1316 01:36:42,761 --> 01:36:43,636 دکتر يانگ 1317 01:36:43,887 --> 01:36:47,140 آيا وقتي که لاتور برگشت باز هم دکتر يانگ پيش شما بود؟ 1318 01:36:47,390 --> 01:36:48,600 بله 1319 01:36:49,559 --> 01:36:53,022 آيا اظهاريه دکتر يانگ رو بعد از اينکه از پيش شما رفت رو شنيده ايد؟ 1320 01:36:53,230 --> 01:36:56,984 آيا گيلاس رو شسته شده و خشک ديد؟ 1321 01:36:57,484 --> 01:36:58,611 من اينو شنيدم ، بله 1322 01:36:58,861 --> 01:37:02,907 آيا اين درسته که تنها کسي که ميتونست اون رو شسته باشه لاتوره؟ 1323 01:37:03,116 --> 01:37:05,118 آقاي قاضي من - خيلي خوب خيلي خوب - 1324 01:37:05,744 --> 01:37:07,954 آيا مي تونست کس ديگري اونو شسته و خشک کرده باشه؟ 1325 01:37:09,248 --> 01:37:11,417 مي دونم که داري سعي مي کني تا من چه جوابي رو بدم 1326 01:37:12,668 --> 01:37:14,587 مي خواهي که مردم فکر کنند که 1327 01:37:14,754 --> 01:37:16,589 آندره لاتور شوهرم رو کشته باشه 1328 01:37:18,467 --> 01:37:19,718 ساکت 1329 01:37:21,678 --> 01:37:25,098 من فقط پرسيدم که ممکنه کس ديگري ليوان رو شسته باشه يا نه 1330 01:37:26,600 --> 01:37:27,309 بله 1331 01:37:28,603 --> 01:37:29,854 منظورتون از بله چيه؟ 1332 01:37:31,272 --> 01:37:31,981 من شستم 1333 01:37:36,527 --> 01:37:39,406 بهتون اخطار مي کنم که با اين جواب موافقت جدي با قتل شوهرتون کرديد 1334 01:37:39,615 --> 01:37:42,367 مي خواهيد در اين مورد براي ژوري توضيح بدهيد؟ 1335 01:37:42,492 --> 01:37:46,414 آقاي قاضي با احترام به منتهاي کوشش 1336 01:37:47,123 --> 01:37:50,543 من در خواست مي کنم تا به من زمان بيشتري داده بشه تا اين دوره از رويدادها را در نظر بگيرم 1337 01:37:50,710 --> 01:37:52,754 اين شهادتها براي من هم جديد هستند 1338 01:37:53,045 --> 01:37:56,341 آقاي کين ديگه داره دير مي شه و ما هم جلسات زيادي را براي اين موضوع قرار داده ايم 1339 01:37:56,467 --> 01:37:59,178 آيا براي شما مقدوره که به جلسات ديگه موکول کنيم؟ 1340 01:37:59,428 --> 01:38:01,638 من خيلي ممنون خواهم شد 1341 01:38:03,891 --> 01:38:07,061 ما جلسه رو به ساعت ده و نيم فردا صبح موکول مي کنيم 1342 01:38:12,275 --> 01:38:17,114 جودي براي شام نمي موني؟ - نه من به پدرم قول داده ام - 1343 01:38:17,323 --> 01:38:18,782 خداحافظ عزيزم 1344 01:38:21,243 --> 01:38:22,996 سلام توني - سلام - 1345 01:38:25,915 --> 01:38:28,168 چه اتفاقي افتاده که اينهمه ناراحتي؟ 1346 01:38:28,501 --> 01:38:29,878 هيچي 1347 01:38:30,420 --> 01:38:32,005 امروز من هم اومده بودم 1348 01:38:33,757 --> 01:38:36,427 گي هم باهات بود؟ - بله - 1349 01:38:37,928 --> 01:38:40,389 اين نظر تو بود که بياي؟ - بله - 1350 01:38:41,140 --> 01:38:45,186 من فکر مي کنم که نظرات تخصصي خودت رو روي اين پرونده داشته باشي 1351 01:38:45,896 --> 01:38:48,899 بله - که مي تونه خيلي مفيد باشه - 1352 01:38:49,566 --> 01:38:51,819 دقيقا همان چيزيه که من ميخوام 1353 01:38:52,612 --> 01:38:55,281 اگه اون ليوان شراب رو خودش شسته - اون زن ليوان رو نشسته - 1354 01:38:55,698 --> 01:39:00,454 اميدوارم ژوري باهات موافق باشه - اون زن داشت اون خوک کثيف را کمک مي کرد - 1355 01:39:01,288 --> 01:39:03,165 اگه اون زن شسته بود 1356 01:39:03,290 --> 01:39:08,420 به اين خلطر بوده که مي دونسته پيشخدمته کشته. من امشب مي تونستم کاري کنم که همين رو بگه 1357 01:39:09,380 --> 01:39:13,634 توني عصباني نمي شي اگه چيزي رو ازت بپرسم؟ 1358 01:39:15,052 --> 01:39:17,096 اگه بشم فرقي مي کنه؟ 1359 01:39:17,805 --> 01:39:20,267 چرا راجع به اون نزاع اينهمه گير دادي؟ 1360 01:39:20,475 --> 01:39:22,311 به همين خاطره که اون زن اين جواب را داد 1361 01:39:23,645 --> 01:39:26,773 اگه واقعا مي خواي بدوني و اگه پدرت واقعا مي خواد بدونه 1362 01:39:27,859 --> 01:39:29,777 به اين خاطره که من مي خوام محرک رو پيدا کنم 1363 01:39:30,194 --> 01:39:32,405 تحريک لاتور اون عاشق خانمش بود 1364 01:39:32,655 --> 01:39:34,574 اون هم مي خواست تا از شر شوهرش خلاص بشه 1365 01:39:38,579 --> 01:39:40,789 محرک تو چيه؟ 1366 01:39:43,208 --> 01:39:44,543 منظور تو چيه؟ 1367 01:39:45,419 --> 01:39:50,258 من مي دونم، خودت هم مي دوني و گي هم مي دونه 1368 01:39:50,675 --> 01:39:52,677 که چرا فکر مي کني لاتور قاتله 1369 01:39:53,261 --> 01:39:55,973 نبايد به اين روش عمل مي کردي 1370 01:39:56,640 --> 01:39:59,059 تو جوري با اون زن رفتار مي کردي که انگار مي خواستي طرف مقابلش رو تحت تعقيب قرار بدهي 1371 01:39:59,310 --> 01:40:03,606 توني اين واقعيت داره کسي بايد بهت مي گفت 1372 01:40:03,731 --> 01:40:06,234 تو بايد اين زن رو نجات بدهي بخاطر گي 1373 01:40:08,236 --> 01:40:11,406 اگه منو تنها بگذاري شايد هنوز هم بتونم 1374 01:40:12,032 --> 01:40:14,702 اگه با مسائل خودت تنها گذاشته مي شدي يک چيز رو باهات شرط مي بستم 1375 01:40:14,952 --> 01:40:19,123 خانم پارادين که موکل توئه برايش انجام مي دادي. اگه بخاطر گي نبود 1376 01:40:19,707 --> 01:40:22,376 مطمئن نبودم که حتي چيز بدي هم باشه 1377 01:40:22,501 --> 01:40:23,795 شب بخير 1378 01:40:43,191 --> 01:40:44,693 جناب قاضي من با متهم کاري ندارم 1379 01:40:51,409 --> 01:40:53,786 خنده داره - منظورت چيه؟ - 1380 01:40:54,412 --> 01:40:56,164 بعدا بهت مي گم 1381 01:40:58,708 --> 01:41:02,504 خانم پارادين به نظر شما آندره لاتور خيلي خوش تيپه؟ 1382 01:41:02,838 --> 01:41:06,758 البته که نه. اون يک پيشخدمته. چطور بايد به اين چشم نگاهش کنم؟ 1383 01:41:07,676 --> 01:41:10,847 اين توجهات لاتور فقط براي مدت کوتاهي بود؟ 1384 01:41:11,598 --> 01:41:12,515 بله 1385 01:41:12,974 --> 01:41:15,768 چرا تا اون شب منتظر مانديد تا به شوهرتون بگوييد؟ 1386 01:41:18,772 --> 01:41:21,608 من خجالت مي کشيدم - چرا بايد خجالت مي کشيديد؟ - 1387 01:41:21,942 --> 01:41:24,236 اين که تقصير شما نبود - البته که نبود - 1388 01:41:24,403 --> 01:41:26,321 پس چرا خجالت مي کشيديد؟ 1389 01:41:26,739 --> 01:41:30,243 آيا اين شرم و حيا بود که شما رو عقب نگه مي داشت؟ به ياد گذشته مي افتاديد؟ 1390 01:41:30,368 --> 01:41:32,245 من به اين تلقين کردن ها اعتراض دارم 1391 01:41:32,370 --> 01:41:35,290 هيچ مدرکي در مورد گذشته او وجود نداره 1392 01:41:35,498 --> 01:41:37,543 آقاي قاضي هيچ تلقيني در کار نيست 1393 01:41:37,710 --> 01:41:42,089 من فقط خواستم خانم رو ببرم در حال و هواي قديمش 1394 01:41:42,214 --> 01:41:45,259 براي استفاده از واژه هاي خودش، گذشته غير جذاب خودش و نيازي نبود 1395 01:41:45,384 --> 01:41:48,263 که بخاطر شرم و حياي زنانه از شوهرش درخواست کنه تا اونو بيرون کنه 1396 01:41:48,597 --> 01:41:51,099 آقاي کين بايد از شما بخواهم که صحبتها رو قطع نکنيد 1397 01:41:51,266 --> 01:41:53,518 من اگه دليلي ببينم خودم مداخله مي کنم 1398 01:41:53,685 --> 01:41:54,853 ادامه بدهيد 1399 01:41:56,272 --> 01:41:58,899 بر اساس قسمي که خورديد جواب بدهيد خانم پارادين 1400 01:41:59,233 --> 01:42:03,070 آيا شما بخاطر عشقي که به آقاي لاتور داشتيد به شوهرتون شکايت کرديد؟ 1401 01:42:03,195 --> 01:42:05,198 عشق ديوانه وار به اون؟ 1402 01:42:05,407 --> 01:42:08,618 و به همين خاطر از شوهرم خواستم تا اونو بيرون کنه؟ 1403 01:42:08,869 --> 01:42:11,955 اين چيزيه که شما فکر مي کنيد؟ - آيا در انتها موفق نشديد - 1404 01:42:12,122 --> 01:42:14,625 که اين مرد رو متقاعد کنيد که با وجودي که ارباب خودش رو مي پرستيد 1405 01:42:14,834 --> 01:42:16,711 بهش خيانت کنه؟ 1406 01:42:17,044 --> 01:42:18,546 من اين رو انکار مي کنم 1407 01:42:20,882 --> 01:42:23,385 و حالا خانم پارادين آيا درست نيست که 1408 01:42:23,510 --> 01:42:26,054 وقتي ديدي که لاتور علاقه اي به زنها نداره 1409 01:42:26,263 --> 01:42:27,931 تصميم گرفتي تا بر اين بي تفاوتي غلبه کني؟ 1410 01:42:28,098 --> 01:42:28,807 نه 1411 01:42:29,016 --> 01:42:32,019 آيا در تمام مدتي که در هيندلي هال بودي به لاتور عشق نمي ورزيدي؟ 1412 01:42:32,185 --> 01:42:32,979 نه 1413 01:42:33,187 --> 01:42:37,025 آيا مدت زماني را که در لندن بودي به اون عشق ديوانه واري نداشتي؟ 1414 01:42:37,442 --> 01:42:38,985 چيزي که شما مي گوييد درست نيست 1415 01:42:42,489 --> 01:42:44,366 مشکلي داريد سر ژوزف؟ 1416 01:42:45,993 --> 01:42:51,541 من دوست دارم به موردي که در اين پرونده ايجاد شده توجه شما را جلب کنم 1417 01:42:52,250 --> 01:42:55,753 آگاه شدم که شاهد ما لاتور خودکشي کرده است 1418 01:42:56,296 --> 01:42:57,630 آندره 1419 01:43:01,969 --> 01:43:04,179 که اينطور - آه توني - 1420 01:43:04,471 --> 01:43:07,141 جناب قاضي بايد ثبت بشه که 1421 01:43:08,309 --> 01:43:12,397 حالا معلوم شد که چرا خودکشي کرد 1422 01:43:13,231 --> 01:43:15,150 بعلت عدم تحمل - اينطور فکر نمي کنم - 1423 01:43:15,442 --> 01:43:20,906 شاهد گفته بود که نمي تونست با اين فکر که به ارباب خودش خيانت کرده زندگي کنه 1424 01:43:21,282 --> 01:43:23,784 من پيشنهاد مي کنم که هردو اين بحث رو کنار بگذاريد 1425 01:43:23,951 --> 01:43:26,078 و يادتون نره که کجا هستيد. ژوري اعتنايي به 1426 01:43:26,328 --> 01:43:30,959 تمام چيزهايي که شنيده نمي کند. هيچيک از اين حرفها مدرک نخواهند بود 1427 01:43:31,585 --> 01:43:35,380 آقاي کين آيا مي خواهيد که موکول به وقت ديگه اي بشه؟ 1428 01:43:36,715 --> 01:43:37,800 نه قربان 1429 01:43:38,259 --> 01:43:40,136 با توجهات بيشتر 1430 01:43:40,636 --> 01:43:44,056 من نيازي ندارم. اگرچه مي تونم 1431 01:43:44,807 --> 01:43:47,644 مشاهدات خودم رو براي مشخص کردن مسير فکري ژوري در اختيارشون بگذارم 1432 01:43:47,978 --> 01:43:50,605 بله بله سر ژوزف آيا تعقيب 1433 01:43:50,814 --> 01:43:52,607 نياز به موکول شدن به موقع ديگه اي داره؟ 1434 01:43:53,108 --> 01:43:54,234 نه قربان 1435 01:43:54,443 --> 01:43:59,532 من متاسفم که دادگاه تحت تاثير اين احساسات اضافي قرار گرفت 1436 01:43:59,741 --> 01:44:02,118 پس سر ژوزف ادامه بدهيد 1437 01:44:04,704 --> 01:44:05,956 خانم پارادين 1438 01:44:06,415 --> 01:44:08,750 شما ديروز گفتيد که 1439 01:44:08,876 --> 01:44:12,921 عمدي ليوان حاوي سم رو شستيد 1440 01:44:13,463 --> 01:44:15,633 چرا ليوان رو شستيد؟ 1441 01:44:17,385 --> 01:44:19,971 جواب بدهيد. چرا ليوان رو شستيد؟ 1442 01:44:23,308 --> 01:44:25,144 بايد به اين سوال جواب بدهيد 1443 01:44:26,937 --> 01:44:28,564 ببخشيد نشنيدم 1444 01:44:29,106 --> 01:44:31,817 مشاور يکبار سوال شون رو تکرار کردند 1445 01:44:32,317 --> 01:44:34,279 الان ديگه چه اهميتي داره؟ 1446 01:44:36,030 --> 01:44:37,657 آندره مرده 1447 01:44:39,033 --> 01:44:40,827 مردي که دوستش داشتم مرد 1448 01:44:43,497 --> 01:44:46,417 من راجع به اون روز و شب فکر مي کردم 1449 01:44:46,917 --> 01:44:48,878 اما نمي دونستم چطور 1450 01:44:50,629 --> 01:44:53,133 من خواستم تا اين کار انجام بشه تا بتونيم آزاد باشيم 1451 01:44:53,967 --> 01:44:56,261 اونوقت من و آندره فرار مي کرديم 1452 01:44:56,469 --> 01:44:58,638 و اون طور که بايد با هم زندگي مي کرديم 1453 01:45:00,808 --> 01:45:02,601 اما آندره به من کمک نمي کرد 1454 01:45:03,394 --> 01:45:05,354 اون و شرافتش 1455 01:45:06,105 --> 01:45:09,650 بايد شما رو از وزن جملاتي که به کار مي بريد آگاه کنم 1456 01:45:10,360 --> 01:45:12,821 آندره ميدونست که من اون مرد کور رو کشتم 1457 01:45:13,238 --> 01:45:14,740 آندره مي دونست 1458 01:45:14,948 --> 01:45:18,535 من بهش نگفتم اما اون مي دونست 1459 01:45:23,624 --> 01:45:27,753 من فکر مي کنم که لازم نيست تا سوالات بيشتري بپرسم آقاي قاضي 1460 01:45:27,920 --> 01:45:31,216 آقاي کين چيز ديگه اي باقي مونده تا بخواهيد بپرسيد؟ 1461 01:45:35,470 --> 01:45:39,475 خانم پارادين - من حرفي براي گفتن به شما ندارم - 1462 01:45:40,643 --> 01:45:42,437 من عاشق آندره لاتور بودم 1463 01:45:43,229 --> 01:45:44,981 و تو کشتيش 1464 01:45:45,773 --> 01:45:47,651 زندگي من تموم شد 1465 01:45:48,110 --> 01:45:50,237 و اين تو بودي که تمومش کردي 1466 01:45:51,321 --> 01:45:55,534 تنها آرامش من تنفر و تحقير توئه که انجام بدهم 1467 01:46:10,467 --> 01:46:11,885 جناب قاضي 1468 01:46:13,387 --> 01:46:14,931 اعضاي ژوري 1469 01:46:19,644 --> 01:46:21,312 من کارم رو به نحو احسن انجام دادم 1470 01:46:27,153 --> 01:46:28,654 اين پرونده 1471 01:46:29,530 --> 01:46:31,031 تا الان 1472 01:46:31,949 --> 01:46:33,702 هزينه سنگيني 1473 01:46:35,745 --> 01:46:37,706 در زندگي لاتور باعث شده 1474 01:46:39,416 --> 01:46:41,293 و مسئوليتش با شماست 1475 01:46:43,087 --> 01:46:44,297 و در حقيقت با من 1476 01:46:48,175 --> 01:46:51,680 من بيش از پيش به قصور خودم آگاهم 1477 01:46:53,473 --> 01:46:55,183 هر کاري که من کردم 1478 01:46:55,642 --> 01:46:57,978 بنظر ميرسه که عليه موکلم بوده 1479 01:47:01,107 --> 01:47:03,151 اما اعضاي ژوري 1480 01:47:04,360 --> 01:47:07,071 شما نبايد بحساب 1481 01:47:08,239 --> 01:47:10,284 بي کفايتي من 1482 01:47:12,202 --> 01:47:14,621 در اين محاکمه بگذاريد 1483 01:47:16,456 --> 01:47:18,625 دو سوال جداگانه وجود داشت 1484 01:47:21,796 --> 01:47:23,214 دو سوال 1485 01:47:24,007 --> 01:47:25,425 کاملا جداگانه 1486 01:47:31,849 --> 01:47:35,519 خيلي از چيزها در اين محاکمه روشن شد 1487 01:47:37,981 --> 01:47:39,441 خيلي چيزها 1488 01:47:40,483 --> 01:47:41,776 روشن شد 1489 01:47:50,828 --> 01:47:54,290 آقاي قاضي ديگه نمي تونم ادامه بدهم 1490 01:47:55,040 --> 01:47:57,127 من درخواست مي کنم که مخالفت نکنيد 1491 01:47:58,169 --> 01:47:59,629 و اجازه بدهيد تا دوستم 1492 01:48:00,171 --> 01:48:02,590 آقاي کولن اين پرونده رو تموم کنند 1493 01:48:29,537 --> 01:48:32,748 جالبه که چقدر يک گردو 1494 01:48:32,957 --> 01:48:35,252 شبيه مغز انسانه 1495 01:48:36,169 --> 01:48:40,215 من آرزو مي کنم که تو امتناع نمي کردي ، براي من ممنوع مي کردي... اگرچه تو درست مي گفتي 1496 01:48:40,841 --> 01:48:42,301 که نبايد مي رفتم به دادگاه 1497 01:48:43,177 --> 01:48:46,889 سرفه هاي تو منو پريشان مي کرد. مهم بود که 1498 01:48:47,265 --> 01:48:50,226 روي اجراي کار آقاي کين تمرکز کنم 1499 01:48:50,351 --> 01:48:51,602 البته 1500 01:48:51,937 --> 01:48:54,815 چطور مي تونم التماس کنم که نظر قطعي رو بدي که اون زن گناهکار نباشه 1501 01:48:55,315 --> 01:48:58,694 آيا بايد به جملات احمقانه 1502 01:48:59,069 --> 01:49:00,737 هر آدم پستي چه مرد و چه زن گوش کنم 1503 01:49:00,989 --> 01:49:02,240 من براي اون زن متاسف شدم 1504 01:49:02,448 --> 01:49:05,076 چه کسي بيشتر از يک زن گناهکار نيازمند ترحمه؟ 1505 01:49:05,285 --> 01:49:08,705 تو هميشه فراموش مي کني که جزا قسمتي از کاره 1506 01:49:08,913 --> 01:49:13,002 يک قسمت لازم از آن - آيا زندگي به اندازه کافي ما رو تنبيه نمي کنه؟ - 1507 01:49:13,627 --> 01:49:16,171 اين طور نيست؟ چرا ما بايد به همديگه صدمه بزنيم؟ 1508 01:49:16,547 --> 01:49:21,052 ما حق نداريم ظالم باشيم. اگر من به هيچ چيز مطمئن نباشم به اين خاطره 1509 01:49:21,594 --> 01:49:23,263 تو گيلاس رو شکستي 1510 01:49:23,805 --> 01:49:26,558 آه بله 1511 01:49:29,311 --> 01:49:30,688 اونو بده به من 1512 01:49:32,064 --> 01:49:36,026 تو احمقانه تر از هميشه صحبت مي کني 1513 01:49:36,694 --> 01:49:39,656 مي ترسم که اين محاکمه روي اعصابت مشکل ايجاد کرده 1514 01:49:40,157 --> 01:49:43,535 پيشنهاد مي کنم برو بخواب - بله تامي - 1515 01:49:43,952 --> 01:49:47,248 منو ببخش. آخه اون زن بيچاره 1516 01:49:47,623 --> 01:49:49,750 نمي توني براي اون کاري انجام بدي؟ 1517 01:49:49,917 --> 01:49:54,046 چطور جرات مي کني با يکي از قضات سلطنتي اينطور صحبت کني؟ 1518 01:49:55,006 --> 01:49:57,342 ژوري تصميم مي گيره که فرد گناهکاره يا بي گناهه 1519 01:49:57,718 --> 01:50:01,972 توني ممکنه من احمق باشم اما دوستت دارم و هميشه دوستت داشته ام 1520 01:50:02,597 --> 01:50:06,394 و بايد بدوني که چقدر وحشتناکه که مردي رو دوست داشته باشي 1521 01:50:07,103 --> 01:50:09,647 تامي تو وقتي جوان بودي مهربان بودي 1522 01:50:10,064 --> 01:50:14,861 تو نمي توني روي اون صندلي بشيني - تا زماني که روي اون صندلي نشسته ام - 1523 01:50:15,195 --> 01:50:17,447 به وظيفه ام عمل مي کنم 1524 01:50:17,948 --> 01:50:20,492 و امروز هم به وظيفه ام عمل کردم 1525 01:50:21,451 --> 01:50:24,497 زن پارادين پس از گذشت سه روز به دار آويخته ميشه 1526 01:50:53,237 --> 01:50:56,448 دفعه بعد با احتياط بيشتري اعتماد کن 1527 01:50:58,534 --> 01:51:01,078 من بايد از اينجا برم و به اندازه کافي کار کرده ام 1528 01:51:01,204 --> 01:51:03,081 تو بيشتر نياز به خوش آمدگويي داري 1529 01:51:03,331 --> 01:51:07,377 اما کاش به گي زنگ مي زدي. اون بايد نگرانت باشه 1530 01:51:07,585 --> 01:51:10,715 نگراني به درک - منظورت از نگراني اينه که ميام خونه - 1531 01:51:13,217 --> 01:51:18,305 حداقل کاري که بايد بکنم اينه که گي رو از اين شغل کسالت بار خودم دور کنم 1532 01:51:19,306 --> 01:51:23,478 گوش کن. تو در مورد همه چيز اون طور که فکر مي کني عاقل نيستي 1533 01:51:24,062 --> 01:51:27,899 تو نبايد مايوس شي. اگه يک چيز رو نشه تحمل کرد اون هم مايوس بودنه 1534 01:51:28,108 --> 01:51:31,737 منظورت اينه که چه کار کنم؟ اميدوار باشم که جايگاه قضاوت بالاتري گيرم بياد؟ 1535 01:51:32,029 --> 01:51:33,990 خب تا مدتي نه 1536 01:51:34,574 --> 01:51:38,203 اما تمام اين حرفهاي کنار کشيدن از کار حرف تو خاليه 1537 01:51:38,620 --> 01:51:42,332 اگه من خبري از گي داشتم اون وقت مي دونستم که اون هيچ چيز از تو نمي خواهد بجز 1538 01:51:42,457 --> 01:51:43,834 پدر 1539 01:51:51,926 --> 01:51:53,720 اون کجاست؟ 1540 01:52:07,360 --> 01:52:08,945 سلام توني 1541 01:52:11,614 --> 01:52:12,657 سلام 1542 01:52:13,074 --> 01:52:14,951 با يک صبحانه چطوري؟ 1543 01:52:15,536 --> 01:52:17,788 برات مهمه؟ ممنون 1544 01:52:17,997 --> 01:52:19,832 اما در حقيقت داشتم از اينجا مي رفتم بيرون 1545 01:52:20,416 --> 01:52:24,671 توني واقعا نبايد منو اينطوري نگران مي کردي 1546 01:52:25,797 --> 01:52:28,591 من تا ساعتها منتظرت موندم 1547 01:52:29,342 --> 01:52:32,011 نبايد فکر مي کردم که اينجا پيش سيمي هستي 1548 01:52:33,931 --> 01:52:35,516 من امروز به تو افتخار کردم 1549 01:52:39,687 --> 01:52:41,689 بله افتخار کردم 1550 01:52:42,899 --> 01:52:45,902 عزيزم آسون نيست 1551 01:52:46,444 --> 01:52:49,781 اونجا کساني بودند که به تو مي خنديدند، استهزاء مي کردند 1552 01:52:51,449 --> 01:52:54,745 و فکر نمي کنم که روزنامه ها خيلي مهربانانه عمل کنند 1553 01:52:56,372 --> 01:52:58,749 بدتر از همه اين کاري بود که من با تو کردم 1554 01:52:59,041 --> 01:53:02,504 توني مهمترين قسمت زندگي تو 1555 01:53:02,671 --> 01:53:04,756 اين نبود که کشف کني اون زن چي بود 1556 01:53:06,299 --> 01:53:10,596 و زماني هم نبود که تو جرات کردي که بايستي و صحبت کني 1557 01:53:11,097 --> 01:53:13,141 و اقرار به اشتباهاتت بکني 1558 01:53:14,142 --> 01:53:16,727 مهمترين لحظه زمانيه 1559 01:53:17,895 --> 01:53:19,522 توني به من نگاه کن 1560 01:53:21,316 --> 01:53:24,278 مهمترين لحظه در زندگي تو الانه 1561 01:53:24,945 --> 01:53:27,948 شوهر من درخشان ترين فردي است که تابحال شناخته ام 1562 01:53:30,118 --> 01:53:34,289 اگه بخواهي مي توني شغلت رو رها کني و تبديل به يک ولگرد بشي 1563 01:53:34,872 --> 01:53:37,041 شايد فکر بدي هم نباشه 1564 01:53:38,752 --> 01:53:39,753 عزيزم 1565 01:53:40,504 --> 01:53:45,801 نمي فهمي؟ من دلم مي خواهد هر چه سريعتر به شغلت برگردي 1566 01:53:47,052 --> 01:53:49,389 و اميدوارم که پرونده سخت داشته باشي 1567 01:53:50,807 --> 01:53:52,475 خيلي سخت 1568 01:53:52,684 --> 01:53:57,398 و تو به بهترين نحو انجام خواهي داد 1569 01:53:57,857 --> 01:54:00,651 پيروزي در هر قضاوت بعد از اين رو خواهي داشت 1570 01:54:00,860 --> 01:54:02,611 حالا دوباره برو عزيزم 1571 01:54:03,112 --> 01:54:05,698 با هر چه فکر خوب که در مورد من داري 1572 01:54:06,241 --> 01:54:10,412 اما فعلا نياز به تراشيدن صورتت داري 1573 01:54:11,632 --> 01:54:22,414 تهيه و ترجمه ماهان ح 1574 01:54:23,438 --> 01:54:34,438 تنظيم : پيام ايناللو Payampop@gmail.com